ترجمه قرآن (ارفع)

مشخصات كتاب

عنوان قراردادی : قرآن. فارسی - عربی

عنوان و نام پديدآور : القرآن الکریم/ مترجم کاظم ارفع؛ خطاط عثمان طه.

مشخصات نشر : تهران: فیض کاشانی، 1381.

مشخصات ظاهری : [608] ص.

شابک : 964-403-098-2

يادداشت : فارسی- عربی.

يادداشت : چاپ دوم: 1382.

يادداشت : چاپ سوم: 1385.

يادداشت : عنوان دیگر: قرآن کریم.

شناسه افزوده : ارفع، سید کاظم، 1323 -، مترجم

شناسه افزوده : طه، عثمان، خوشنویس

رده بندی کنگره : BP59/66 /الف4 1381/الف 4 1381

رده بندی دیویی : 297/141

شماره کتابشناسی ملی : م 81-718

سوره حمد مكّه

1 به نام خداوند بخشنده مهربان

2 حمد اختصاص يافته پروردگار جهانيان است؛

3 خدايى كه بخشنده و مهربان است؛

4 صاحب روز قيامت است؛

5 تنها ترا عبادت مى كنيم و فقط از تو يارى مى خواهيم.

6 به راه راست هدايتمان فرما؛

7 راه آنان كه به آنها نعمت بخشيدى؛ نه راه آنان كه بر آنها خشم گرفتى و نه راه گمراهان.

ترجمه قرآن، ص: 2

سوره بقره مدينه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 الف، لام، ميم.

2 اين كتاب شكى در آن نيست و راهنماى پرهيزكاران است؛

3 آنان كه غيب را باور دارند و نماز را برپا داشته و از آنچه روزى شان كرده ايم انفاق مى نمايند؛

4 و آنان كه به دين تو و به آنچه پيش از تو نازل شده و به جهان آخرت يقين دارند.

5 آنها مشمول هدايت پروردگار خويشند و آنها به حقيقت رستگارانند.

ترجمه قرآن، ص: 3

6 آنان كه كافر شدند، بر ايشان تفاوتى نكند بترسانى يا نترسانى، در هر صورت ايمان نمى آورند.

7 خداوند بر دلهايشان مهر زده و بر گوش و چشمهايشان حجاب است و براى آنان عذابى بزرگ است.

8 بعضى از مردم مى گويند: به خدا و روز قيامت ايمان آورده ايم، در حالى كه ايمان نياورده اند.

9 با خدا و ايمان آورندگان، خدعه مى كنند و حال آنكه جز خودشان را فريب نمى دهند و نمى فهمند.

10 در دلهايشان بيمارى هست. خداوند بر بيمارى ايشان بيفزايد و به خاطر دروغ گفتنشان، عذابى دردناك دارند.

11 وقتى به آنها گفته مى شود كه در روى زمين فساد نكنيد، گويند كه فقط ما اصلاحگر هستيم.

12 بدانيد كه: اينان خود مفسدانند؛ ولى نمى فهمند.

13 وقتى به آنها گفته مى شود: ايمان آوريد، چنان كه ديگران ايمان آوردند. گويند: چگونه مانند نادانان ايمان آوريم؟ بدانيد

كه: آنها خود نادانند؛ ولى نمى دانند.

14 وقتى با اهل ايمان روبه رو مى شوند، گويند: ايمان آورده ايم. و چون با شيطان هاى خود خلوت كنند، گويند: ما با شماييم، ما فقط مسخره مى كنيم.

15 خدا آنها را مسخره مى كند و در سركشى و تجاوزشان رها مى سازد، در حالى كه سرگردانند.

16 اينانند كه گمراهى را به هدايت خريده اند و تجارتشان سود نكرد و هدايت نيافتند.

ترجمه قرآن، ص: 4

17 مثل آنها شبيه كسى است كه آتش مى افروزد و همين كه اطراف وى را روشن ساخت، خداوند روشنايى آنان را مى برد و در تاريكى كه نمى بينند، رهايشان كند.

18 كر و لال و كورند و به سوى حق بر نمى گردند.

19 يا مثل آنها شبيه بارانى است كه با تاريكى ها و رعد و برق همراه است. از بيم صاعقه ها و مرگ، انگشتان خويش در گوشها كنند و خداوند بر كافران احاطه دارد.

20 نزديك است كه برق ديدگانشان را بربايد. هرگاه روشن شود، راه روند و چون تاريك شود، بايستند و اگر خدا بخواهد گوش و چشم هاى ايشان را مى برد و خداوند بر همه چيز تواناست.

21 اى مردم! پروردگار خويش كه شما و پيشينيان شما را آفريده بپرستيد، شايد پرهيزكار شويد؛

22 خدايى كه زمين را براى شما بستر قرار داد و آسمان را بر افراشت و از آسمان آبى نازل كرد و به وسيله آن ميوه ها را براى روزى شما بيرون آورد؛ پس شما كه مى دانيد، براى خدا همتا قرار ندهيد.

23 و اگر در آنچه بر بنده خودمان فرستاده ايم شك داريد، سوره اى مثل آن بياوريد و اگر راست مى گوييد، غير خدا، ياران خويش را بخوانيد.

24 و اگر اين كار را نكرديد كه هرگز نخواهيد كرد؛ پس

بترسيد از آتشى كه هيزمش مردم و سنگ است و براى كافران مهيّا شده است.

ترجمه قرآن، ص: 5

25 و مژده ده آنان را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند؛ براى آنها باغهايى است كه نهرها در آن جارى است و چون ميوه اى از آن روزى شان شود گويند: اين مانند همان ميوه هايى است كه پيش از اين روزى ما شده بود و از همانها براى آنها آورده شود. در آنجا همسران پاكيزه دارند و ايشان در باغها براى هميشه زندگى مى كنند.

26 خداوند باكى ندارد از اينكه هر مثلى بزند؛ پشه باشد يا بالاتر از پشه. مؤمنان مى دانند آن مثلها درست است و از پروردگارشان مى باشد؛ ولى آنهايى كه كافر شدند گويند: خدا از اين مثلها چه منظور داشت؟

بسيارى را با آن هدايت مى كند و بسيارى را با آن گمراه مى سازد؛ ولى فقط فاسقان را با مثلها گمراه مى نمايد.

27 آنهايى كه پيمان خود را پس از بستن مى شكنند و آنچه خداوند به پيوستن آن فرمان داده قطع مى كنند و در روى زمين فساد مى نمايند، اينان خود زيان كارانند.

28 چگونه خدا را انكار مى كنيد؛ در حالى كه شما مرده بوديد، پروردگار شما را زنده كرد و بعد دوباره بميراند و باز زنده كند؛ آنگاه به سوى او بازگشت مى كنيد.

29 اوست كه هر چه در زمين است براى شما خلق كرد؛ آنگاه قصد آفرينش آسمان را نمود و هفت آسمان را برپا داشت و او به همه چيز داناست.

ترجمه قرآن، ص: 6

30 و زمانى كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: من در زمين جانشينى قرار مى دهم. گفتند: آيا كسانى را جانشين مى كنى كه فساد كنند و خونها بريزند، در حالى

كه ما تو را تسبيح و تقديس مى كنيم؟! فرمود: من چيزى مى دانم كه شما نمى دانيد.

31 و به آدم همه أسماء را آموخت و بعد آن أسماء را بر فرشتگان عرضه كرد و فرمود: اگر راست مى گوييد مرا از اين أسماء خبر دهيد.

32 گفتند: پاكيزه اى تو. ما فقط آنچه را به ما آموخته اى مى دانيم كه به تحقيق تويى دانا و حكيم.

33 فرمود: اى آدم! فرشتگان را به اين أسماء آگاه ساز و چون به أسماء آگاهشان كرد، پروردگار فرمود: مگر به شما نگفتم كه من بر غيب آسمانها و زمين دانايم و آنچه را آشكار كرديد و يا پنهان داشته ايد، مى دانم.

34 و زمانى كه به فرشتگان فرمان داديم كه به آدم سجده كنيد، همه سجده كردند جز شيطان كه سرپيچى كرد و كبر ورزيده و از گروه كافران شد.

35 و گفتيم: اى آدم! تو و همسرت در بهشت ساكن شويد و آنجا در ناز و نعمت از هر چه بخواهيد بخوريد؛ ولى به اين درخت نزديك نشويد كه از ستمكاران خواهيد شد.

36 و شيطان آدم و حوا را لغزانيد تا از آن ناز و نعمت بيرونشان كرد، و گفتيم: از بهشت فرودآييد كه بعضى از شما دشمن بعضى ديگريد و شما را در زمين تا مدتى قرارگاه و بهره خواهد بود.

37 و آدم از پروردگار خود كلماتى آموخت و خداوند او را بخشيد؛ زيرا كه وى توبه پذير و مهربان است.

ترجمه قرآن، ص: 7

38 گفتيم: همگى از بهشت فرودآييد، تا هدايتى از من به سوى شما آيد؛ پس هر كسى از هدايت من پيروى كند، هيچ گاه گرفتار ترس و اندوه نخواهد شد.

39 و آنان كه كافر شدند

و آيات ما را دروغ شمردند، اينان ياران آتشند و در آن براى هميشه خواهند بود.

40 اى فرزندان اسرائيل! نعمت مرا كه به شما عنايت كردم به ياد آوريد و به عهد من وفا كنيد تا به عهد شما وفا كنم و فقط از من بترسيد.

41 به آنچه نازل نمودم، ايمان بياوريد كه تصديق كننده كتابى است كه نزد شماست و نباشيد نخستين انكاركننده آن و آيات مرا به بهاى كم نفروشيد و از من بهراسيد؛

42 و حق را به باطل مياميزيد و حق را مپوشانيد در حالى كه مى دانيد؛

43 و نماز را بپاداريد و زكات دهيد و با راكعان ركوع كنيد.

44 چگونه مردم را به كارهاى نيك فرمان مى دهيد و خود را فراموش مى كنيد، در حالى كه كتاب خدا را مى خوانيد، آيا به عقل نمى آييد؟!

45 از صبر و نماز كمك طلبيد؛ زيرا كه آن مگر بر اهل خشوع، دشوار است.

46 آنان كه مى دانند پروردگارشان را ملاقات خواهند كرد و به تحقيق به سوى او بازگشت مى نمايند.

47 اى فرزندان اسرائيل! نعمت مرا كه به شما عنايت كردم و شما را بر جهانيان برترى دادم، به ياد آوريد.

48 بترسيد از روزى كه در آن كسى به جاى ديگرى مجازات نشود و شفاعتى از او قبول نگردد و از او عوضى نگيرند و يارى نشوند.

ترجمه قرآن، ص: 8

49 و به ياد آوريد زمانى را كه از دست فرعونيان نجاتتان داديم؛ آنان كه شما را شكنجه هاى سخت و بد مى دادند؛ پسران شما را مى كشتند و زنانتان را زنده نگه مى داشتند و اين امتحان بزرگى از جانب پروردگارتان بود؛

50 و به ياد آوريد زمانى را كه دريا را برايتان شكافتيم

و شما را نجات داديم و فرعونيان را غرق كرديم و شما مشاهده مى نموديد؛

51 و به ياد آوريد زمانى را كه به موسى چهل شب وعده داديم، و شما در غيبت او گوساله را پرستيديد و ستمكار شديد؛

52 آنگاه شما را عفو كرديم، شايد سپاس داريد.

53 و به ياد آوريد زمانى را كه به موسى كتاب و فرقان داديم، شايد هدايت يابيد.

54 و به ياد آوريد زمانى را كه موسى به قوم خود گفت: شما با گوساله پرستى به خود ظلم كرديد؛ پس به سوى خداى خويش بازگرديد و خودتان را بكشيد كه اين كار نزد پروردگارتان بهتر است. آنگاه خدا از شما درگذشت و توبه شما را پذيرفت؛ زيرا كه خداوند، توبه پذير و مهربان است.

55 و به ياد آوريد زمانى را كه گفتيد: اى موسى! ترا باور نكنيم تا خدا را آشكار ببينيم! و صاعقه شما را بگرفت و آن را به چشم خود ديديد.

56 آنگاه شما را بعد از مردنتان زنده كرديم، شايد شكر كنيد.

57 و ابر را سايبان شما كرديم و ترنجبين و مرغ بلدرچين را براى شما فروفرستاديم. از چيزهاى پاكيزه اى كه روزيتان كرده ايم تناول كنيد. به ما ستم نكردند؛ بلكه به خودشان ستم مى كردند.

ترجمه قرآن، ص: 9

58 و به ياد آوريد زمانى را كه گفتيم: وارد اين روستا شويد و از هر چه مى خواهيد از ناز و نعمت آن نوش جان كنيد و از اين در سجده كنان وارد شويد و بگوييد: خدايا ما را ببخش! تا از خطاى شما درگذريم و نيكوكاران را ثواب بيشترى عنايت كنيم.

59 پس ستمكاران گفتار ما را تبديل به غير آن كردند و بر ستمكاران به

سبب كارهاى ناروايشان، عذابى سخت از آسمان نازل كرديم.

60 و به ياد آوريد زمانى را كه موسى براى قوم خود طلب آب نمود، و ما به او گفتيم: عصايت را به سنگ بزن. دوازده چشمه از آن جارى شد تا هر طايفه محل آشاميدن خود را بداند و گفتيم: از روزى خدا تناول كنيد و بياشاميد و در زمين به فساد و تجاوز نپردازيد.

61 و به ياد آوريد زمانى را كه گفتيد: اى موسى! ما به يك نوع غذا اكتفاء نمى كنيم. خدايت را به خاطر ما بخوان تا براى ما از زمين، سبزى و خيار و سير و عدس و پياز بروياند. موسى گفت: آيا آنچه پست تر است، در عوض آنچه بهتر است مى خواهيد؟! به شهر مصر وارد شويد كه در آنجا آنچه مى خواهيد، برايتان موجود است. ذلت و تهيدستى بر آنها مقرر شد و به غضب پروردگار مبتلا گشتند و آن، بدين جهت بود كه آيات الهى را انكار كردند و به ناحق انبيا را كشتند و نافرمان شده و ستم مى نمودند.

ترجمه قرآن، ص: 10

62 آنان كه ايمان آوردند و يهود و نصارى و صابئان، هر كدام به خدا و روز قيامت معتقد باشند و كارهاى شايسته كنند، اجرشان نزد پروردگارشان است؛ نه ترسى دارند و نه اندوهگين شوند.

63 و به ياد آوريد زمانى را كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بالاى سرتان قرار داديم. احكام الهى را به قوّت چنگ زنيد و آنچه در آن است به خاطر آوريد؛ شايد پرهيزكار شويد.

64 پس از آن روى برگردانديد و اگر فضل و رحمت پروردگار شامل حالتان نمى شد، از زيانكاران بوديد.

65 تجاوزكاران

روز شنبه را شناختيد. پس گفتيم: به صورت ميمون هاى مطرود شويد.

66 و اين كار را عبرت حاضران و آيندگان و موعظه اى براى اهل تقوا قرار داديم.

67 و به ياد آوريد زمانى را كه موسى به قوم خود گفت: خداوند به شما فرمان داده تا گاوى را بكشيد. گفتند: ما را مسخره مى كنى؟ گفت: از اينكه جزو نادانان باشم، به خدا پناه مى برم.

68 گفتند: براى ما خدايت را بخوان تا براى ما بيان كند از چه نوع گاو باشد. گفت: خداوند مى فرمايد: گاوى كه نه پير باشد و نه جوان، بلكه بين اين دو. پس آنچه مأموريد انجام دهيد.

69 گفتند: براى ما خدايت را بخوان تا براى ما بيان كند رنگ آن چگونه باشد. گفت: خداوند مى فرمايد: گاوى زرد پررنگ كه رنگش بينندگان را شادمان مى كند.

ترجمه قرآن، ص: 11

70 گفتند: براى ما خدايت را بخوان تا براى ما بيان كند اين چگونه گاوى است؛ چون براى ما مشتبه است و اگر خداوند بخواهد هدايت مى شويم.

71 گفت: خداوند مى فرمايد: آن گاوى است نه رام كه زمين را شخم زند و زراعت را آب دهد بى عيب است و هيچ گونه رنگ ديگرى در آن نيست. گفتند: اكنون حقيقت برايمان روشن شد. آنگاه گاو را كشتند و نزديك بود نافرمانى كنند.

72 و به ياد آوريد زمانى را كه فردى را كشتيد و يكديگر را متّهم ساختيد و پروردگار آنچه را كه شما پنهان داشتيد، آشكار نمود.

73 گفتيم: قسمتى از آن گاو را به بدن كشته بزنيد تا ببينيد خداوند اين چنين مردگان را زنده مى كند و نشانه هاى قدرت خود را به شما نشان مى دهد، شايد به عقل آييد.

74 آنگاه دلهاى

شما بعد از اين معجزه همانند سنگ و بلكه سخت تر از سنگ شد؛ زيرا كه از بعضى سنگها نهرها جارى شود و بعضى از آنها دو پاره شود و آب از آن بيرون آيد و بعضى از آنها از ترس خدا فروريزد و خداوند از رفتار شما غافل نيست.

75 آيا طمع داريد يهوديان به شما گرايش پيدا كنند، در حالى كه گروهى از ايشان كلام خدا را مى شنيدند و آن را تحريف مى كردند با اينكه آن را مى فهميدند و خودشان مى دانستند.

76 زمانى كه با مؤمنان ديدار كنند، گويند: ايمان آورديم. و زمانى كه با همديگر خلوت كنند، گويند: با مسلمين از آنچه خدا برايتان گشوده گفتگو مى كنيد تا به وسيله آن در پيشگاه پروردگارتان با شما احتجاج نمايند. آيا به عقل نمى آييد؟!

ترجمه قرآن، ص: 12

77 آيا نمى دانند كه پروردگار به آنچه پنهان و يا آشكار مى سازند آگاه است؟!

78 بعضى از اهل كتاب بى سوادند و از كتاب جز خيالات و آرزوها نمى دانند و تنها به پندارهايشان دل بسته اند.

79 پس واى بر آنان كه پيش خود كتاب را مى نويسند و بعد مى گويند: اين كتاب از جانب پروردگار است. با اين انگيزه كه آن را به بهاى اندك بفروشند. پس واى بر آنان از آنچه پيش خود نوشته اند و واى بر آنان از آنچه به دست مى آورند!

80 و گفتند آتش دوزخ جز چند روزى به ما نخواهد رسيد. بگو آيا از جانب پروردگار در اين باره پيمانى گرفته اى؟ خداوند هرگز از پيمانش برنمى گردد، يا چيزى را از روى نادانى به خدا نسبت مى دهيد؟

81 آرى آنان كه مرتكب گناه مى شوند و گناهانشان بر ايشان چيره مى گردد، آنها اهل دوزخند

و براى هميشه در آن خواهند بود.

82 و آنان كه ايمان آورده و كارهاى پسنديده كردند، آنها ياران بهشتند و براى هميشه در آن خواهند بود.

83 و به ياد آوريد زمانى را كه از فرزندان اسرائيل پيمان گرفتيم كه فقط خدا را بندگى كنيد و به پدر و مادر خويش و خويشاوندان و يتيمان و بينوايان نيكى نماييد و با مردم درست صحبت كنيد و نماز را بپاداريد و زكات بدهيد. آنگاه جز عده كمى از شما روى برگردانيديد و شما هستيد كه از حكم خدا برگشتيد.

ترجمه قرآن، ص: 13

84 و به ياد آوريد زمانى را كه از شما پيمان گرفتيم كه خون يكديگر را نريزيد و برادران دينى خود را از شهرهايشان بيرون نكنيد، و شما پذيرفتيد و به آن گواهى مى دهيد.

85 پس از آن پيمان، شما يكديگر را كشتيد و عده اى از خوديها را از شهرهايشان بيرون رانديد، در حالى كه به گناه و تجاوز همديگر را عليه ايشان كمك مى دهيد و اگر اسير شما شوند، از آنها عوض گيريد؛ در صورتى كه بيرون كردنشان براى شما حرام بود. آيا به بعضى از كتاب ايمان مى آوريد و بعضى ديگر را انكار مى كنيد و چيست پاداش كسى كه چنين كند جز زبونى در زندگانى دنيا و در روز قيامت به سخت ترين عذاب روانه اش نمايند و خداوند از آنچه انجام مى دهيد، غافل نيست.

86 اينانند كه زندگانى دنيا را خريده و آخرت را فروخته اند، عذابشان سبك نشود و يارى شان نكنند.

87 ما به موسى كتاب آسمانى داديم و بعد از او پيامبرانى پشت سر يكديگر فرستاديم، و به عيسى بن مريم دلايل روشن داديم و او را

به وسيله روح القدس تأييد نموديم. چرا هر وقت پيامبرى دستوراتى از جانب پروردگار بر خلاف هواى نفس شما آورد، در برابر او كبر مى ورزيد؛ گروهى را تكذيب مى كنيد و گروهى را مى كشيد.

88 گفتند: ما چيزى را درك نمى كنيم. خداوند به خاطر افكارشان آنها را لعنت كرده و اندكى ايمان مى آورند.

ترجمه قرآن، ص: 14

89 و هنگامى كه كتابى از جانب پروردگار آمد در حالى كه كتاب آنها را تصديق مى كرد و از قبل با آن بر كافران طلب پيروزى مى نمودند، وقتى آنچه مى شناختند بيامد، منكر شدند. لعنت خدا بر منكران باد!

90 آنها در برابر چه بهاى بدى خود را فروختند و به آنچه خداوند نازل كرده بود به خاطر حسد كافر شدند و اعتراض مى كردند كه چرا پروردگار آيات خود را بر هركس از بندگانش كه بخواهد به فضل خويش نازل مى نمايد؛ بنا بر اين به غضبى از پس غضبى مبتلا شدند و براى كافران عذابى خواركننده است.

91 و هنگامى كه به آنها گفته مى شود به آنچه خداوند نازل فرموده ايمان بياوريد مى گويند: ما به چيزى ايمان آوريم كه بر خود ما نازل شده باشد، و به غير تورات كافر شوند. در صورتى كه قرآن حق است و كتاب آنها را تأييد مى نمايد. بگو اگر راست مى گوييد و ايمان داريد، چرا پيامبران الهى را پيش از اين كشتيد.

92 موسى با دلايلى روشن نزد شما آمد؛ ولى شما بعد از آن گوساله پرستى را برگزيديد و شما مردمى ستمكاريد.

93 و به ياد آوريد زمانى را كه از شما پيمان گرفتيم و كوه طور را بالاى سر شما قرار داديم و گفتيم آنچه براى شما فرستاديم، محكم بگيريد

و درست بشنويد، گفتند: شنيديم و مخالفت كرديم، و به خاطر كفرشان دل به گوساله دادند. اگر شما مؤمنيد، ايمانتان بد دستوراتى را به شما مى دهد.

ترجمه قرآن، ص: 15

94 بگو: اگر جهان آخرت نزد پروردگار مخصوص شماست و نه ديگران، آرزوى مرگ كنيد اگر راست مى گوييد.

95 هرگز آرزوى مرگ نمى كنند به خاطر اعمال بدى كه پيش از خود فرستاده اند و پروردگار، ستمكاران را مى شناسد.

96 يهوديان را از همه مردم حتى مشركان بر زندگى مادى حريص تر مى يابى. هريك از آنها دوست دارد هزار سال عمر كند، در حالى كه عمر هزارساله او را از عذاب دور نكند و خداوند به رفتارشان بيناست.

97 به آنهايى كه با جبرئيل دشمنى مى كنند، بگو: او قرآن را به فرمان پروردگار به قلب تو نازل كرده كه كتابهاى پيشين را تصديق كند و هدايت و بشارت براى مؤمنان آورد.

98 هر كسى دشمن خدا و فرشتگان و فرستادگان او و جبرئيل و ميكائيل باشد، خدا نيز دشمن كافران است.

99 و ما بر تو دلايل روشن نازل كرديم و جز بدكاران منكر آن نمى شوند؟!

100 چرا هر وقت با خدا و پيامبر پيمانى بستند؛ گروهى از آنها پيمان مى شكستند، بلكه اكثرشان ايمان نمى آورند.

101 و هنگامى كه از جانب پروردگار، پيامبرى به سراغ آنها آمد و با نشانه هايى كه نزد آنها بود مطابقت داشت، گروهى از آنان كه داراى كتاب بودند، كتاب الهى را پشت سر انداختند، گويى كه از آن هيچ چيز نمى دانند.

ترجمه قرآن، ص: 16

102 آنها از آنچه شيطانها در زمان سليمان بر مردم مى خواندند پيروى كردند؛ ولى سليمان به خدا كافر نشد. و ليكن شيطانها همگى كافر شدند و به مردم جادوگرى ياد

دادند، و نيز آنچه بر دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شد، پيروى كردند در حالى كه آن دو به هيچ كس چيزى نمى آموختند، مگر اينكه مى گفتند كه ما براى امتحان آمده ايم؛ بنا بر اين كافر نشويد. از آن دو مطالبى را آموختند تا بين مرد و همسرش جدايى اندازند. آنها نمى توانند هيچ كس را بدون فرمان پروردگار ضرر رسانند. مطالبى آموختند كه باعث ضررشان مى شد و سود نمى بردند و خوب مى دانستند كه هركس چنين كند، در جهان آخرت بهره اى نخواهد داشت و چه زشت بود آنچه خود را به آن فروختند اگر مى دانستند.

103 و هرگاه آنان ايمان مى آوردند و پرهيزكار مى شدند، پاداشى كه از پيش خدا دريافت مى كردند بهتر بود، اگر مى دانستند.

104 اى كسانى كه ايمان آورده ايد! به پيامبر نگوييد ما را رعايت كن و بلكه بگوييد: ناظر حال ما باش، و بشنويد كه كافران عذابى دردناك دارند.

105 كافران از اهل كتاب و مشركان دوست ندارند كه از پروردگارتان خيرى به شما نازل شود، خداوند رحمت و كرم خويش را به هر كسى بخواهد اختصاص مى دهد و خداوند داراى كرمى بزرگ است.

ترجمه قرآن، ص: 17

106 هيچ حكمى را محو نمى كنيم و يا متروك نمى سازيم، مگر آنكه بهتر از آن يا همانندش را جايگزين آن مى نماييم. آيا نمى دانى كه پروردگار بر همه چيز تواناست؟!

107 آيا نمى دانى حكومت آسمانها و زمين اختصاص به پروردگار دارد و جز خدا سرپرست و ياورى براى شما نيست؟!

108 آيا مى خواهيد از پيامبرتان همان نوع سؤالاتى را كنيد كه بنى اسرائيل از موسى مى كردند؟! و هر كسى كفر را با ايمان عوض كند، از راه راست گمراه شده است.

109 بسيارى از

اهل كتاب از روى حسد دوست داشتند شما را بعد از اسلام و ايمان به كفر بازگردانند در حالى كه حق بر آنها روشن شده بود. شما آنها را عفو كنيد و گذشت نماييد تا پروردگار فرمانش صادر گردد؛ چرا كه خداوند بر همه چيز تواناست.

110 و نماز را بپاداريد و زكات بدهيد و آنچه از كارهاى پسنديده براى خود از پيش مى فرستيد در پيشگاه پروردگار خواهيد يافت؛ زيرا خداوند به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.

111 گفتند: هيچ كس جز يهود و نصارا داخل بهشت نخواهد شد؛ اين آرزوى آنهاست. بگو: اگر راست مى گوييد دليل خود را بياوريد.

112 آرى هر كسى تسليم حكم خدا شود و نيكوكار باشد، پاداش او نزد خداوند ثابت است. اينان نه ترسى دارند و نه غمگين مى شوند.

ترجمه قرآن، ص: 18

113 يهوديان گفتند: نصارى چيزى نيستند. و نصارا گفتند: يهوديان چيزى نيستند. در حالى كه هر دو كتاب خدا را مى خوانند. مشركان نادان نيز همان چيزى را مى گفتند كه اينها مى گويند. خداوند روز قيامت بين آنها درباره چيزى كه در آن اختلاف كرده اند، حكم خواهد كرد.

114 و كيست ستمگرتر از آن كه نگذارد در مسجدهاى خدا نام او را ياد كنند و سعى در ويرانى مساجد دارد. آنها فقط در حال ترس به مسجدها وارد مى شوند، در اين دنيا خوار و در آخرت عذابى بزرگ در پى دارند.

115 مشرق و مغرب اختصاص به پروردگار دارد؛ بنا بر اين به هر طرف روى كنيد به سوى خدا روى آورده ايد؛ زيرا كه پروردگار بر همه چيز احاطه دارد و داناست.

116 و گفتند: خداوند فرزندى براى خود انتخاب كرده، او پاك و منزّه از آن

است، هر چه در آسمانها و زمين هست از اوست و همگى فرمانبران اويند.

117 پديدآورنده آسمانها و زمين است، و هرگاه اراده آفريدن چيزى را كند، همين كه گويد: موجود باش، موجود مى شود.

118 نادانان گفتند: چرا خدا با ما سخن نمى گويد و يا آيه و نشانه اى بر ما نازل نمى نمايد؟ مردم قبل از ايشان نيز چنين گفتند و دلهايشان شبيه هم است، در حالى كه ما آيه هاى خويش را براى اهل يقين بيان نموديم.

119 ما ترا به حق مژده دهنده و ترساننده فرستاديم و تو مسئول گمراهى دوزخيان نيستى.

ترجمه قرآن، ص: 19

120 يهوديان و نصارا از تو راضى نمى شوند، مگر آنكه از آيينشان پيروى كنى. بگو: هدايت، فقط هدايت الهى است. و اگر بعد از آنكه حقايق براى تو روشن شد، از هوسهايشان پيروى كنى، هيچ سرپرست و ياورى از جانب پروردگار براى تو نخواهد بود.

121 آنان كه كتاب در اختيارشان گذارديم و حق تلاوت آن را به جا آوردند، به آن ايمان آورده اند و آنان كه نسبت به آن كافر شدند زيان كارانند.

122 اى فرزندان اسرائيل! به ياد آوريد نعمتهايى را كه به شما عنايت كردم و شما را بر همه مردم برترى دادم.

123 و بترسيد از روزى كه هيچ كس نمى تواند از ديگرى حمايت نمايد و از او عوض قبول نكنند و شفاعت او را سود ندهد و هيچ كس يارى نگردد.

124 و به ياد آوريد زمانى را كه خداى ابراهيم او را به امورى گوناگون امتحان كرد و او همه را به جا آورد. خداوند فرمود: من تو را امام مردم قرار دادم. ابراهيم گفت: امامت در فرزندانم نيز هست. فرمود: عهد من به ستمگران نمى رسد.

125 و

به ياد آوريد زمانى را كه خانه كعبه را محل توجه مردم و مركز امن قرار داديم و شما مقام ابراهيم را جاى برپايى نماز انتخاب كنيد و با ابراهيم و اسماعيل پيمان بستيم كه خانه ما را براى طواف كنندگان و معتكفين و ركوع و سجده كنندگان پاكيزه نمايند.

126 و به ياد آوريد زمانى را كه ابراهيم گفت: پروردگارا! اين شهر را محل امن قرار ده و آنهايى را كه در اين سرزمين به خدا و روز قيامت ايمان آورده اند، روزى فراوان عنايت كن! خدا فرمود: آنها را كه كافر شدند، از بهره كمى برخوردار خواهم كرد. آنگاه آنها را به عذاب آتش مى كشانم و چه بد سرانجامى است.

ترجمه قرآن، ص: 20

127 و به ياد آوريد زمانى را كه ابراهيم و اسماعيل پايه هاى كعبه را بالا بردند و مى گفتند: خدايا! از ما قبول كن؛ زيرا كه تو شنوا و دانايى.

128 پروردگارا! ما را تسليم خودت فرما و فرزندان ما را مردمى تسليم خودت قرار ده و آداب عبادت را به ما نشان بده و توبه ما را بپذير؛ زيرا كه تو توبه پذير و مهربانى.

129 پروردگارا! در ميان آنها پيامبرى از خودشان مبعوث كن تا آيات تو را بر آنها بخواند و كتاب و حكمت را به آنان بياموزد و پاكشان نمايد؛ زيرا كه تو نيرومند و صاحب حكمتى.

130 چه كسى از آيين ابراهيم روگردان است؛ جز آنكه خود را به نادانى زده است؟! ما ابراهيم را در دنيا برگزيديم و در آخرت از شايستگان است.

131 به ياد آوريد زمانى را كه خداى ابراهيم به او گفت: تسليم شو، گفت تسليم خداى جهانيان شدم.

132 ابراهيم و يعقوب

فرزندان خود را به دين پاك سفارش كردند: فرزندان من خداوند اين دين پاك را براى شما برگزيده است؛ بنا بر اين نميريد، مگر آنكه مسلمان باشيد.

133 مگر هنگام مرگ يعقوب شما حضور داشتيد، كه به فرزندان خود گفت: بعد از من چه چيز را مى پرستيد؟ گفتند: خداى تو و خداى پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را مى پرستيم كه خدايى يگانه است و ما تسليم او هستيم.

134 آن گروه كه در گذشتند، اعمالشان به خودشان مربوط است و اعمال شما نيز به خودتان مربوط است و از شما درباره اعمال آنها پرسش نشود.

ترجمه قرآن، ص: 21

135 و گويند: يهودى يا نصرانى شويد تا هدايت يابيد. بگو: بلكه ما پيرو آيين معتدل ابراهيم هستيم كه از مشركان نبود.

136 گويند: ما به خدا و به آنچه از جانب او بر ما نازل شده و به آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و فرزندان آنها نازل شده و به آنچه بر عيسى و پيامبران ديگر از جانب پروردگارشان داده شده ايمان داريم، و بين هيچ يك از آنها فرقى نمى گذاريم و تسليم فرمان حق مى باشيم.

137 اگر آنها به آنچه شما ايمان آورده ايد، ايمان بياورند هدايت يافته اند و اگر روى بر گرداننده از حق شده اند، خداوند شما را از شرّ آنها مصون مى دارد كه او شنوا و داناست.

138 رنگ خدا، و چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟! و ما عبادت كنندگان اوييم.

139 بگو آيا درباره خدا با ما جدال مى كنيد؟ او پروردگار ما و شماست. ما در گرو اعمال خود هستيم و شما هم در گرو اعمال خود مى باشيد و ما با اخلاص او را مى پرستيم.

140

آيا شما مى گوييد ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و فرزندان او يهودى يا نصرانى بوده اند؟ آيا شما بهتر مى دانيد يا پروردگار و چه كسى ستمكارتر از آن كسى است كه شهادت الهى را كه نزد اوست كتمان كند؟ و خدا از آنچه به جا مى آوريد غافل نيست.

141 آنها گروهى بودند كه در گذشتند. هر چه كردند براى خود كردند و شما نيز هر چه كنيد، براى خود كنيد و هيچ مسئوليتى در برابر رفتار آنها نداريد.

ترجمه قرآن، ص: 22

(جزء دوم)

142 بعضى از مردم نادان خواهند گفت: چه چيز مسلمين را از قبله اى كه روى بر آن داشتند برگردانيد؟ بگو: مشرق و مغرب از آن خداست و هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى كند.

143 اين گونه شما را امّتى ميانه رو كرديم تا بر مردم گواه باشيد و رسول اللَّه بر شما گواه باشد. ما آن قبله اى را كه قبلا بر آن روى مى آورديد، بدين جهت قرار داديم تا آن كه تابع پيغمبر مى شود از آن كه روى برمى گرداند، شناخته شود. گرچه اين كار جز براى كسانى كه خداوند هدايتشان كرده دشوار بود و خداوند پاداش شما را در راه ايمان ضايع نگرداند؛ زيرا پروردگار به مردم رئوف و مهربان است.

144 ما نگاههاى ترا به طرف آسمان مى بينيم. اكنون ترا به قبله اى كه دوست دارى برمى گردانيم؛ اينك صورت خود را به سوى مسجد الحرام كن و شما نيز در هر كجا باشيد روى به آن كنيد. اهل كتاب خوب مى دانند اين تغيير قبله به حق از جانب پروردگارشان مى باشد و خدا از آنچه انجام مى دهيد، غافل نيست.

145 براى اهل كتاب هر دليلى بياورى، از

قبله تو پيروى نخواهند كرد و تو نيز تابع قبله آنها نخواهى شد. آنها نيز پيرو قبله يكديگر نيستند و اگر با اين آگاهى كه به تو داده شده از هوسهاى آنان پيروى كنى، از ستمكاران خواهى بود.

ترجمه قرآن، ص: 23

146 آنهايى كه كتاب برايشان فرستاديم، پيامبر را همچون فرزندان خويش مى شناسند؛ ولى گروهى از آنان با اينكه آگاهند، حق را كتمان مى كنند.

147 حق آن است كه از جانب پروردگارت رسيده، از دودلان مباش.

148 هر گروه را جهتى است كه رو سوى آن مى كند. در كارهاى خير از يكديگر سبقت گيريد. هر كجا باشيد، خداوند همه شما را حاضر خواهد كرد و خداوند بر همه چيز تواناست.

149 و از هرجا بيرون رفتى، روى خود سوى مسجد الحرام كن؛ چون اين دستور حقّى است از پروردگار تو و خدا از آنچه انجام مى دهيد، غافل نيست.

150 و از هرجا بيرون رفتى، روى خود سوى مسجد الحرام كن و شما مسلمانان نيز هر كجا بوديد، روى خود را سوى آن كنيد تا مردم بر ضد شما دليلى نداشته باشد مگر كسانى از آنها كه ستم كرده اند. از آنها نترسيد و از من بترسيد تا نعمت خود را بر شما تمام كنم؛ شايد هدايت شويد.

151 همان طورى كه پيامبرى از خودتان فرستاديم تا آيات ما را برايتان بخواند و شما را تزكيه كند و كتاب و حكمت به شما بياموزد و آنچه را كه نمى دانستيد به شما تعليم دهد.

152 مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم؛ شكر نعمت من را به جاى آوريد و ناسپاسى نكنيد.

153 اى اهل ايمان! از صبر و نماز كمك گيريد؛ زيرا كه خداوند با صابران است

ترجمه قرآن، ص: 24

154 و به آنان كه در راه خدا كشته شده اند، مرده مگوييد؛ بلكه آنها زنده اند و شما درك نمى كنيد.

155 شما را به امورى چون ترس و گرسنگى و زيان در اموال و جانها و كمبود ميوه ها امتحان مى كنيم و صابران را مژده ده؛

156 همان كسانى كه وقتى دچار مصيبتى مى شوند مى گويند: ما متعلق به خداييم و به سوى او بازمى گرديم.

157 اينان مردمى هستند كه لطف و رحمت خدا و درود الهى بر آنهاست و اينان همان هدايت يافتگانند.

158 صفا و مروه از شعائر خداست. كسى كه حج خانه خدا يا عمره به جا مى آورد گناهى بر او نيست كه سعى صفا و مروه نمايد و هر كه كار نيكى از روى اطاعت پروردگار انجام دهد، خداوند شكرگزار و داناست.

159 آنان كه دلايل روشن و راهنماييهاى ما را كه نازل كرده ايم، با اينكه در كتاب الهى براى مردم توضيح داده ايم كتمان مى كنند، پروردگار آنها را لعنت مى كند و همه لعنت كنندگان نيز آنها را لعن مى كنند.

160 مگر آنهايى كه توبه كرده و در مقام اصلاح خود و بيان حقايق برآمدند. در اين صورت توبه آنها را مى پذيرم كه منم توبه پذير و مهربان.

161 و آنان كه كافر شدند و در حال كفر مردند، لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنها باد.

162 براى هميشه در آتش دوزخ هستند و از عذاب آنها كم نخواهد شد و به ايشان نظر نمى شود.

163 و خداى شما يكتاست؛ نيست خدايى جز او كه بخشنده و مهربان است.

ترجمه قرآن، ص: 25

164 در آفرينش آسمانها و زمين و گردش شب و روز و كشتى ها كه به نفع مردم به دريا روان است

و آبى كه خداوند از آسمان نازل مى كند و زمين را بعد از مردنش به وسيله آن زنده مى نمايد و از همه جنبندگان در آن قرار مى دهد و گردش بادها و ابرها كه بين زمين و آسمان در خدمتند، نشانه هايى براى اهل خرد است.

165 بعضى از مردم غير از پروردگار، بتها را انتخاب مى كنند و آنها را همانند دوست داشتن خدا دوست مى دارند و اهل ايمان خدا را بيشتر دوست دارند. كاش آنان كه ستم مى كنند، مى دانستند كه وقتى عذاب را مشاهده مى كنند متوجه مى شوند تمام قدرتها در اختيار خداست و عذاب او بسيار سخت است.

166 در اين هنگام رهبران باطل از پيروان خود بيزارى جويند و عذاب را مى بينند؛ در حالى كه هر گونه وسيله از آنها قطع شده است.

167 آنگاه پيروان آنها گويند: كاش ما را به دنيا بازگشتى بود تا ما نيز از آنها اظهار بيزارى مى كرديم؛ همان طوركه از ما بيزار شدند. خداوند اين چنين كارهايشان را نشانشان مى دهد تا مايه حسرتشان شود و آنها از آتش دوزخ خارج نخواهند شد.

168 اى مردم! از آنچه در روى زمين از حلال و پاكيزه است تناول كنيد و از وسوسه هاى شيطان پيروى ننماييد؛ زيرا كه او دشمن آشكار شماست.

169 اين دشمن شما را به بدى و كارهاى زشت فرمان مى دهد و همچنين شما را وادار مى كند از روى نادانى حرفهايى را به خدا نسبت دهيد.

ترجمه قرآن، ص: 26

170 وقتى به آنها گفته مى شود: از آنچه خدا نازل كرده پيروى كنيد. مى گويند: از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم پيروى مى نماييم، آيا غير از اين است كه پدرانشان نمى فهميدند و هدايت نيافته بودند؟!

171 مثل

آنان كه كافر شدند، چون حيوانى است كه صدايش زنند و آن جز صدا معنايى را درك نكند. آنها كر و لال و كورند و چيزى درك نمى كنند.

172 اى اهل ايمان! از نعمتهاى پاكيزه كه روزيتان داديم تناول كنيد و شكر خدا را به جا آوريد، اگر او را مى پرستيد.

173 خداوند به تحقيق مردار و خون و گوشت خوك و گوشت هر حيوانى را كه به هنگام ذبح نام غير خدا بر آن برده شود، حرام كرده است؛ ولى كسى كه مضطرّ شود، نه افراطكننده و متجاوز، از آنها بخورد گناهى بر او نيست؛ زيرا كه خداوند بخشاينده و مهربان است.

174 آنان كه آياتى از كتاب نازل شده از جانب پروردگار را كتمان مى كنند و آن را به بهاى كمى مى فروشند جز آتش چيزى نمى خورند و خداوند روز قيامت با آنها حرف نمى زند و آنها را پاكيزه نمى كند و براى آنها عذابى دردناك خواهد بود.

175 آنها هستند كه گمراهى را به هدايت و عذاب را به بخشش پروردگار خريده اند. چه چيز آنها را در برابر آتش جهنم شكيبا كرده است؟!

176 خداوند كتاب را به حق نازل فرموده و آنان كه درباره آن اختلاف كرده اند، از حقيقت بسيار دورند.

ترجمه قرآن، ص: 27

177 نيكى آن نيست كه روى خود را به سوى مشرق و مغرب كنيد؛ بلكه نيكى آن است كه انسان به خدا و روز قيامت و فرشتگان و كتاب و پيامبران ايمان آورد، و ثروت خود را كه مورد علاقه اش مى باشد، به خويشاوندان و يتيمان و فقرا و درماندگان و سؤال كنندگان و براى آزادى بردگان بدهد و نماز را به پا دارد و زكات دهد و با

هر كه پيمان بسته، به موقع وفا كند و هنگام ندارى و بيمارى و در موقع جنگ صبر كند. اينانند كه به حق راستگو و پرهيزكارانند.

178 اى اهل ايمان! حكم قصاص درباره كشتگان بر شما نوشته شده است؛ آزاد در برابر آزاد و برده در برابر برده و زن در برابر زن قصاص مى شود. اگر كسى از جانب برادر ايمانى خود مورد عفو قرار گيرد، بايد از روش شايسته اى پيروى كند و او هم در پرداختن ديه كوتاهى نكند. اين تخفيف و لطفى از پروردگار شماست و هر كه بعد از اين دستور تجاوز كند، عذاب دردناكى در انتظار اوست.

179 اى اهل خرد! در حكم قصاص برايتان حفظ زندگى است تا شايد پرهيزكار شويد.

180 بر شما نوشته شده وقتى يكى از شما را مرگ نزديك شد، اگر ثروتى دارد براى پدر و مادر و خويشان خود به نيكى و احسان به آنان وصيت كند كه اين كار سزاوار اهل تقوا است.

181 و هرگاه كسى بعد از آنكه وصيت را شنيد تغيير دهد، گناهانش بر گردن تغيير دهندگان است؛ زيرا كه او پروردگار شنوا و آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 28

182 و هر كه نگران باشد از اينكه وصيت كننده، ظلم و يا لغزشى را مرتكب شده و در مقام اصلاح آن برآيد مرتكب گناهى نشده؛ زيرا كه خداوند بخشاينده و مهربان است.

183 اى اهل ايمان! روزه بر شما نوشته شده؛ همان گونه كه بر پيشينيان شما نوشته شده بود. شايد پرهيزكار شويد.

184 چند روز معيّنى را بايد روزه دار باشيد و هر كدام از شما بيمار يا مسافر باشد، روزهاى ديگر را به جاى آن روزه بگيرد، و آنان كه

طاقت روزه گرفتن ندارند، به جاى آن مسكينى را طعام دهند و هر كه از روى اطاعت پروردگار خوبى كند براى او بهتر است و اگر بدانيد روزه گرفتن براى شما بهتر است.

185 ماه رمضان ماهى است كه قرآن در آن نازل شده؛ همان قرآنى كه هدايت كننده مردم و داراى دلايل روشن هدايت و معيارهاى سنجش حق و باطل است. بنا بر اين هر كدام از شما اين ماه را درك كرد، بايد روزه بگيرد و آنها كه بيمار و يا مسافرند، روزهاى ديگر را به جاى آن روزه بگيرند. خداوند براى شما راحتى را مى خواهد و زحمت را نمى خواهد تا شما تعداد اين روزها را كامل كنيد و خدا را براى آنكه شما را هدايت كرده تكبير گوييد؛ شايد شكرگزارى كنيد.

186 هرگاه بندگانم سراغ مرا از تو گرفتند، بگو: من نزديكم دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا مى خواند پاسخ مى دهم؛ بنا بر اين بايد دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند؛ شايد ارشاد شوند.

ترجمه قرآن، ص: 29

187 در شبهاى ماه رمضان آميزش با همسرانتان براى شما حلال شده است. زنان لباس شما هستند و شما لباس آنهاييد، خداوند مى دانست كه شما دلهاى خويش را به خيانت وامى داريد؛ شما را بخشيد و از شما درگذشت. اكنون مى توانيد با آنان آميزش كنيد و آنچه را خداوند برايتان مقرر فرموده طلب نماييد. بخوريد و بياشاميد تا از طلوع صبح رشته سپيد از رشته سياه براى شما آشكار گردد. آنگاه روزه را تا شب تكميل كنيد و در هنگام اعتكاف در مساجد با زنان آميزش نكنيد. اينها مرزهاى الهى است. به آن نزديك نشويد. بدين راه خداوند آيات

خود را براى مردم بيان مى كند؛ شايد پرهيزكار شوند.

188 اموال يكديگر را به ناحق مخوريد، و براى خوردن قسمتى از مال مردم به گناه بخشى از آن را نزد حكام جور مى فرستيد، در حالى كه مى دانيد.

189 از تو درباره هلالهاى ماه سؤال مى كنند. بگو: اينها بيان اوقات براى مردم و حج است. كار نيك آن نيست كه از پشت ديوار وارد خانه ها شويد؛ بلكه نيكى آن است كه پرهيزكار باشيد و از درهاى خانه وارد شويد و از خدا بترسيد؛ شايد رستگار شويد.

190 با آنانى كه با شما سر جنگ دارند، در راه خدا بجنگيد و از حد تجاوز نكنيد؛ زيرا پروردگار تجاوزگران را دوست نمى دارد.

ترجمه قرآن، ص: 30

191 هر كجا آنها را يافتيد بكشيد و از آنجا كه شما را بيرون كردند بيرونشان كنيد كه فتنه از كشتار هم بدتر است. در مسجد الحرام با آنها جنگ نكنيد، مگر آنها در آنجا با شما بجنگند. اگر چنين كردند، رواست كه آنها را در مسجد الحرام به قتل برسانيد؛ اين است سزاى كافران.

192 و اگر از شرك و كفر دست برداشتند، خداوند بخشنده و مهربان است.

193 با آنها بجنگيد تا فتنه اى وجود نداشته باشد و دين مخصوص خداوند گردد و اگر از فتنه دست كشيدند، دشمنى جز بر ستمكاران روا نيست.

194 ماه حرام در برابر ماه حرام است و براى شكستن حرمتها قصاص هست و هر كه به شما تعدّى كرد به مانند آن بر او تعدّى كنيد و از خدا بترسيد و بدانيد كه خداوند با اهل تقوى است.

195 و در راه خدا انفال كنيد و با دست خويشتن خود را به هلاكت نيندازيد

و كار نيك كنيد زيرا كه خداوند نيكوكاران را دوست مى دارد.

196 حج و عمره را براى خدا به اتمام برسانيد، اگر از اتمام بازداشته شديد آنچه از قربانى آسان بود ذبح كنيد و سرهاى خود را نتراشيد تا قربانى به قربانگاه برسد و اگر كسى از شما بيمار بود و يا ناراحتى در سر داشت، بايد كفاره اى از قبيل روزه يا صدقه و يا گوسفند بدهد و بعد از آنكه مانع برطرف شد، هر كه پس از پايان عمره به حج پرداخته باشد، هر چه مقدور است قربانى كند و آنكه نمى تواند بايد سه روز در ايّام حج و هفت روز به هنگام بازگشت روزه بگيرد تا ده روز تمام شود و اين عمل براى كسى است كه ساكن شهر مكه نباشد، از خدا بترسيد و بدانيد كه پروردگار مجازاتش سخت است.

ترجمه قرآن، ص: 31

197 حج در ماههاى معيّن است و هر كه حج بر او واجب شد، آميزش جنسى و گناه و مجادله را بايد ترك كند و هر چه كار خوب انجام دهيد، خدا مى داند؛ بنا بر اين توشه تهيه كنيد كه پرهيزكارى بهترين توشه است و از من بترسيد اى صاحبان خرد!

198 گناهى بر شما نيست كه از فضل خداى خويش طلب كنيد و هرگاه كه از عرفات برگشتيد در مشعر الحرام ياد خدا كنيد و او را ياد نماييد؛ به خاطر آنكه شما را راهنمايى كرد، گرچه در گذشته از گمراهان بوديد.

199 آنگاه از آنجا كه مردم برمى گردند، شما نيز برگرديد و از خدا طلب عفو نماييد؛ زيرا كه پروردگار بخشنده و مهربان است.

200 هنگامى كه مناسك حج خويش را بجا

آورديد، ياد خدا كنيد؛ همان گونه كه پدران خود را ياد مى كنيد يا بيشتر. بعضى از مردم مى گويند: خداوندا! از مال دنيا به ما عطا كن، و اينها در آخرت بهره اى ندارند.

201 و بعضى مى گويند: پروردگارا! در دنيا و در آخرت به ما نيكى عطا كن و ما را از آتش دوزخ حفظ فرما!

202 آنان از آنچه انجام داده اند، نصيبى دارند و خداوند به سرعت به حسابها مى رسد.

ترجمه قرآن، ص: 32

203 خدا را در روزهاى تعيين شده ياد كنيد. آنهايى كه شتاب كنند و در دو روز انجام دهند، گناهى بر آنان نيست و آنهايى كه ديرتر انجام دهند، اگر پرهيزكار باشند گناهى بر آنان نيست. از خدا بترسيد و بدانيد كه در پيشگاه پروردگار محشور خواهيد گشت.

204 بعضى از مردم گفتارشان درباره زندگى دنيا تو را به تعجّب وامى دارد و پروردگار را بر آنچه در دل دارند شاهد مى گيرند؛ در حالى كه او سخت ترين دشمنان است.

205 و چون از تو روى برمى گرداند، تلاش مى كند در زمين فساد نمايد و زراعت را نابود كند و نسل كشى نمايد و خدا فساد را دوست نمى دارد.

206 وقتى به او گفته مى شود: از خدا بترس. غرور او را به گناه وامى دارد، آتش دوزخ براى آنها كافى است و چه بد جايگاهى است.

207 و در بين مردم كسى است كه جان خويش را براى رضاى پروردگار مى فروشد، و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است.

208 اى اهل ايمان! همگى در صلح و آشتى درآييد و از وسوسه هاى شيطان پيروى نكنيد؛ زيرا كه او دشمن آشكار شماست.

209 و اگر با اين دلايل كه برايتان آورده شد بلغزيد، بدانيد كه خداوند توانا و حكيم

است.

210 آيا آنها انتظار دارند كه خداوند و فرشتگان در سايه ابرها به سوى آنها بيايند و كار يكسره شود؟! ولى همه كارها به خدا بازگشت مى يابد.

ترجمه قرآن، ص: 33

211 از فرزندان اسرائيل سؤال كن چه نشانه هاى روشنى به آنها داديم، و هركس نعمت خدا را كه به او داده شده تغيير دهد، مجازات پروردگار بسيار سخت است.

212 زندگى دنيا در نظر كافران آرايش يافته و اهل ايمان را مسخره مى كنند؛ ولى رتبه اهل تقوا در روز قيامت برتر از آنهاست و خداوند هر كه را بخواهد، روزى بى حساب مى دهد.

213 مردم امت واحدى بودند. آنگاه خداوند پيامبران را برانگيخت تا به مردم مژده دهند و آنها را بترسانند و با آنها كتاب را به حق نازل فرمود تا در بين مردم در آنچه اختلاف داشتند داورى كند. در آن اختلاف نكردند مگر آنهايى كه كتاب در اختيارشان بود و دلايل روشن به آنها رسيده بود و آنها از روى ظلم در آن اختلاف كردند و خداوند به اراده خويش اهل ايمان را به حقيقت چيزى كه در آن اختلاف كرده بودند هدايت كرد و خدا هر كه را بخواهد، به راه راست هدايت خواهد نمود.

214 آيا گمان داريد كه وارد بهشت مى شويد بى آنكه حوادثى همچون حوادث گذشتگان بر شما وارد شود كه گرفتار رنج و سختيها بودند و متزلزل شدند تا آنجا كه پيغمبر و اهل ايمان گفتند: پس يارى خدا كى خواهد بود؟ بدانيد كه يارى خدا نزديك است.

215 از تو سؤال مى كنند: چه چيز را انفاق كنند؟ بگو: هر خيرى را انفاق مى كنيد، براى پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و

در راه ماندگان باشد و هر كار خيرى را كه انجام مى دهيد، به تحقيق خداوند به آن آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 34

216 جنگ بر شما واجب شد در حالى كه آن را نمى خواستيد و چه بسا چيزى را دوست نداريد؛ ولى بر شما خير است و چه بسا چيزى را دوست داريد و براى شما شرّ است و خدا مى داند و شما نمى دانيد.

217 از تو درباره جنگ در ماه حرام مى پرسند. بگو: جنگ در آن خطايى است بزرگ؛ ولى بازداشتن از راه خدا و انكار او و بى حرمتى به مسجد الحرام و خارج كردن ساكنان آن نزد پروردگار خطايى بزرگتر است. و ايجاد فتنه از كشتار بدتر است. آنها پيوسته با شما جنگ مى كنند تا اگر توانستند شما را از دينتان برگردانند و اگر هر كسى از دين خويش برگردد و در حال كفر باشد تا بميرد، از جمله كسانى است كه اعمالش در دنيا و آخرت نابود شده و اينان اهل آتش مى باشند و براى هميشه در آن مى مانند.

218 اهل ايمان و آنان كه هجرت كردند و در راه خدا جهاد نمودند به رحمت پروردگار اميدوارند و خداوند بخشنده و مهربان است.

219 از تو درباره شراب و قمار مى پرسند. بگو: در اين دو گناهى بزرگ است و سودها براى مردم و گناهش از سودش بزرگتر است. و از تو مى پرسند: چه چيز را انفاق كنند؟ بگو: آنچه اضافى زندگى است، و بدين ترتيب خداوند آيات را برايتان بيان مى كند؛ شايد انديشه كنيد.

ترجمه قرآن، ص: 35

220 در دنيا و آخرت و از تو درباره يتيمان مى پرسند. بگو: اصلاح كار آنها بهتر است، و اگر با

آنها معاشرت كنيد، آنها برادر شما هستند و خداوند فسادگر را از اصلاح كننده مى شناسد و اگر خدا مى خواست شما را به زحمت مى انداخت؛ زيرا او توانا و حكيم است.

221 با زنان مشرك تا زمانى كه ايمان نياورده اند ازدواج نكنيد: كنيزى كه مؤمن باشد از زن مشرك بهتر است، اگر چه شما را به اعجاب وادارد و دختران خود را به مشركين تا زمانى كه ايمان نياورده اند ندهيد. غلامى كه مؤمن است، از مرد مشرك بهتر است، اگر چه شما را به اعجاب وادارد. مشركين شما را به آتش دوزخ دعوت مى كنند و خداوند به اراده خويش به بهشت و مغفرت دعوت مى نمايد و آيات خود را براى مردم روشن مى سازد؛ شايد به خود آيند.

222 از تو درباره حيض شدن زنان مى پرسند. بگو: رنجى است. از زنان، در هنگام حيض بودن كناره گيرى كنيد و تا پاك نشده اند با آنها آميزش جنسى نداشته باشيد و هرگاه كه پاك شدند، طبق فرمان خدا با آنها آميزش نماييد؛ زيرا كه خداوند توبه كنندگان و نيز پاكان را دوست مى دارد.

223 زنان شما محل بذر افشانى شما هستند؛ بنا بر اين هر وقت كه خواستيد با آنان آميزش كنيد. براى خود از كارهاى پسنديده پيش بفرستيد و از خدا بترسيد و بدانيد كه شما با او ملاقات خواهيد كرد و به اهل ايمان مژده دهيد.

224 خدا را با سوگندهاى خويش براى نيكى كردن و پرهيزكارى و اصلاح بين مردم هدف قرار ندهيد؛ كه خدا شنوا و آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 36

225 خداوند شما را به خاطر سوگندهاى بيهوده بازخواست نخواهد كرد؛ و لكن به آنچه در دل داريد، بازخواست خواهد كرد و

خدا بخشنده و بردبار است.

226 آنان كه با سوگند از زنان خويش دور مى شوند، چهار ماه در انتظار بمانند. اگر بازگشتند، خدا بخشنده و مهربان است.

227 و اگر تصميم به طلاق گرفتند، خدا شنوا و آگاه است.

228 زنان طلاق گرفته، بايد سه بار پاك شدن را انتظار بكشند و اگر به خدا و روز قيامت اعتقاد دارند، براى آنها حلال نيست چيزى را كه خدا در رحمهايشان خلق فرموده كتمان كنند و شوهرانشان براى رجوع به آنها در اين مدت عدّه سزاوارترند، اگر خواهان صلح هستند و براى زنان مثل مردان حقوقى شايسته است و مردان بر آنها برترى دارند و خدا توانا و حكيم است.

229 طلاق، دو مرتبه است. آنگاه يا به شايستگى زن را نگه دارد و يا به خوبى او را رها سازد و براى شما حلال نيست كه آنچه به زنان داده ايد پس بگيريد، مگر آنكه هر دو بترسند كه حدود الهى را بپاندارند. پس اگر ترسيدند كه زن و شوهر حدود الهى را بپاندارند، باكى نيست بر آن دو كه زن از مهر خود به شوهر بدهد. اينها حدود الهى است. از آن تجاوز نكنيد و هر كه از حدود الهى تجاوز كند، از جمله ستمكاران است.

230 اگر بار ديگر زن را طلاق داد، زن بر او بعد از آن حلال، نخواهد شد، مگر آنكه با شوهر ديگرى ازدواج كند و اگر شوهر دوم او را طلاق داد، مى تواند با شوهر اول ازدواج نمايد. البته اگر اميد داشته باشد كه حدود الهى را رعايت خواهند كرد و اين است حدود الهى كه براى افراد آگاه بيان مى كند.

ترجمه قرآن، ص: 37

231 و

هرگاه زنان را طلاق داديد و عدّه آنان سر رسيد، يا به طور شايسته نگاهشان داريد يا به شايستگى رهايشان كنيد و به خاطر آزار و اذيت آنها را نگه نداريد تا به آنها ستم كنيد و هر كه چنين كند، به خود ستم نموده، و آيات الهى را به مسخره نگيريد و به ياد آوريد نعمتهاى پروردگار را كه به شما ارزانى داشته و آنچه از كتاب و حكمت بر شما نازل كرده، شما را با آن پند مى دهد. از خدا بترسيد و بدانيد كه پروردگار به همه چيز آگاه است.

232 و هرگاه زنان را طلاق داديد و عده آنان سر رسيد، مانع ازدواج آنها با شوهران سابق ايشان نشويد در صورتى كه بين آنها رضايت شايسته اى وجود دارد. از اين دستور آن كه به خدا و روز قيامت معتقد است، پند مى گيرد و اين دستور براى تزكيه، شما بهتر و پاكيزه تر است و خدا مى داند و شما نمى دانيد.

233 مادران، فرزندان خود را دو سال تمام شير دهند. اين براى كسى است كه بخواهد دوران شيرخوارگى را كامل كند و بر آن كسى كه فرزند برايش متولد شده لازم است خوراك و پوشاك آنها را به شايستگى فراهم نمايد و هيچ كس بيش از توانش تكليف ندارد. مادر و پدر نبايد به فرزند زيان برسانند و بر گردن وارث پدر نيز همين وظيفه است و اگر پدر و مادر با رضايت و مشورت يكديگر بخواهند كودك را از شير بگيرند، گناهى بر آنها نيست و اگر بخواهيد براى فرزندانتان دايه بگيريد، گناهى بر شما نيست در صورتى كه حق گذشته مادر را به شايستگى بپردازيد

و از خدا بترسيد؛ زيرا خداوند به آنچه انجام مى دهيد بيناست.

ترجمه قرآن، ص: 38

234 مردانى كه از شما مى ميرند و زنانشان زنده اند، بايد چهار ماه و ده روز انتظار بكشند و هنگامى كه عدّه آنها به سر آمد، گناهى بر شما نيست كه هر چه مى خواهند درباره خودشان به طور شايسته انجام دهند و خدا به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.

235 و گناهى بر شما نيست كه با كنايه به خواستگارى آن زنان رويد و يا نيت ازدواج با آنها را در دل بگذرانيد. خدا مى داند كه شما يادشان خواهيد كرد؛ ولى با آنها در خلوت قرار ملاقات نگذاريد، مگر آنكه حرفى شايسته بزنيد و تا عده آنها به پايان نرسيده، عزم بر ازدواج با آنها ننماييد و بدانيد كه خداوند از نيّات دل شما با خبر است؛ پس از او بترسيد و بدانيد كه خداوند بخشنده و مهربان است.

236 گناهى بر شما نيست اگر زنان را قبل از اينكه با آنها تماس پيدا كنيد و تعيين مهر نماييد طلاق دهيد؛ ولى از بهره اى شايسته كه در شأن نيكوكاران است، توانا به قدر خويش و تنگدست به قدر خويش آنها را برخوردار نماييد.

237 و اگر قبل از تماس با آنها طلاقشان داديد در صورتى كه براى آنها مهر مقرر داشته ايد، بايد نصف مهرى را كه تعيين كرده ايد به آنها بدهيد، مگر آنكه آنها و يا كسى كه گره ازدواج به دست اوست، گذشت كند و گذشت كردن شما به پرهيزكارى نزديك تر است و نيكوكارى را در بين خود از ياد نبريد كه خداوند به آنچه انجام مى دهيد، بيناست.

ترجمه قرآن، ص: 39

238 از همه نمازها و خصوصا

نماز ميانه محافظت نماييد و با خضوع و خشوع براى خدا بپاخيزيد.

239 اگر نگران خطرى بوديد، نماز را پياده و يا سواره بخوانيد و هنگامى كه در امان بوديد، خدا را ياد كنيد؛ آن طور كه به شما چيزهايى را تعليم داد كه نمى دانستيد.

240 كسانى از شما كه مرگشان فرا مى رسد و همسرانى از خود باقى مى گذارند، بايد وصيّت كنند كه آنها را تا يك سال نفقه دهند و از خانه بيرون نكنند و اگر بيرون رفتند، نسبت به آنچه درباره خود از كار شايسته انجام مى دهند، گناهى بر شما نيست و خداوند توانا و حكيم است.

241 براى زنان طلاق داده شده بهره اى شايسته است و اين سزاوار پرهيزكاران است.

242 بدين طريق خداوند آيات خويش را براى شما بيان مى كند؛ شايد انديشه كنيد.

243 آيا نديدى آنهايى را كه از ترس مرگ در حالى كه هزاران نفر بودند از شهر خويش خارج شدند. خداوند به آنها فرمود: بميريد. و سپس آنها را زنده كرد؛ زيرا كه پروردگار نسبت به مردم صاحب فضل و كرم است؛ و لكن بيشتر مردم شكر او را به جا نمى آورند.

244 در راه خدا جهاد كنيد و بدانيد كه خداوند شنوا و آگاه است.

245 كيست كه به خدا قرض شايسته دهد تا خداوند آن را براى او چندين برابر كند و خداست كه مى گيرد و مى دهد و به سوى او بازگشت مى كنيد.

ترجمه قرآن، ص: 40

246 آيا نديدى بزرگان از فرزندان اسرائيل را كه بعد از موسى به پيامبر خويش گفتند فرمانروايى براى ما انتخاب كن تا در راه خدا جهاد كنيم. گفت: اگر جهاد بر شما واجب شود، اميدى نيست كه جهاد

كنيد. گفتند: براى چه در راه خدا جهاد نكنيم، در حالى كه از خانه و فرزندانمان دور شديم. و همين كه جهاد بر آنها مقرر شد جز اندكى، همگى نافرمانى كردند و خدا به كار ستمكاران آگاه است.

247 و پيغمبرشان به آنها گفت: خدا طالوت را به فرمانروايى شما برانگيخت. گفتند: چگونه او بر ما فرمانروايى كند، در حالى كه ما از او شايسته تريم و او ثروت زيادى ندارد. گفت: خداوند طالوت را بر شما برگزيد و او را به علم و تن قدرت بخشيد و خداوند ملك خويش به هر كه خواهد مى بخشد؛ خدا وسعت بخش و داناست.

248 پيغمبرشان به آنها گفت: نشانه فرمانروايى او اين است كه صندوقى كه آرامشى از پروردگارتان و باقيمانده اى از آنچه خاندان موسى و هارون به يادگار گذاشته و فرشتگان آن را حمل مى كنند، به سوى شما آيد. در اين موضوع نشانه روشنى براى شماست، اگر ايمان داشته باشيد.

ترجمه قرآن، ص: 41

249 هنگامى كه طالوت سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: خداوند، شما را به نهر آبى امتحان مى كند. هر كه از آن بنوشد، از من نيست و هر كه از آن ننوشد و يا به اندازه كف دستى بياشامد از من است. آنها همگى جز عده كمى از آن نهر نوشيدند. هنگامى كه طالوت و افرادى كه به او ايمان آورده بودند از نهر گذشتند، گفتند: امروز ما را طاقت طالوت و سپاهيان او نيست. آنان كه يقين داشتند كه با خداى خويش ملاقات خواهند كرد، گفتند: چه بسيار اتفاق افتاده كه جمعيت كم بر جمعيت زياد به اراده پروردگار غلبه يافته و خدا با صابران است.

250 و

همين كه با جالوت و سپاهيان وى روبرو شدند گفتند: پروردگارا! صبر و استقامت را بر ما فروريز و گامهاى ما را استوار بدار و ما را بر غلبه بر مردم كافر يارى فرما!

251 پس به اراده پروردگار كافران را شكست دادند و داود جالوت را كشت و خداوند ملك و حكمت را به او عطا كرد و آنچه مى خواست به او آموخت و اگر بنا نبود كه خداوند بعضى از مردم را به توسط بعضى ديگر دفع كند، فساد روى زمين را مى گرفت؛ و لكن خدا به مردم جهان لطف و احسان دارد.

252 اين آيه هاى خداست كه ما از روى صداقت براى تو مى خوانيم و به تحقيق كه تو از رسولان هستى.

ترجمه قرآن، ص: 42

253 اين پيامبران را بعضى بر بعضى برترى داديم. بعضى از آنها با خدا سخن گفته و بعضى از آنها را مرتبه ها بالا برد. ما به عيسى بن مريم نشانه هاى روشن داديم و او را با روح القدس تأييد كرديم. اگر خدا مى خواست، كسانى كه پس از پيامبران بودند پس از آنكه نشانه هاى روشن براى آنان آمد، به جنگ و ستيز با يكديگر نمى پرداختند؛ ولى با هم اختلاف كردند. از آنها افرادى ايمان آوردند و بعضى كافر شدند و اگر خدا مى خواست با يكديگر جنگ نمى كردند؛ ولى خدا آنچه اراده كرده انجام مى دهد.

254 اى اهل ايمان! از آنچه به شما روزى داده ايم، انفاق كنيد پيش از آنكه روزى فرارسد كه نتوان چيزى خريد و دوستى برقرار كرد و يا از كسى شفاعت نمود؛ كافران ستمگرند.

255 خدا يكى است و خدايى جز او نيست؛ زنده و نيروبخش همه است؛ نه خواب سبك

دارد و نه خواب سنگين؛ آنچه در آسمانها و در زمين است، متعلق به اوست؛ كيست كه در پيشگاه او جز با اجازه اش شفاعت كند؛ آنچه پيش رو و آنچه پشت سرشان هست، مى داند و كسى به علم او احاطه پيدا نمى كند مگر به آنچه او بخواهد؛ حكومت او آسمانها و زمين را فرا گرفته و نگهدارى آنها براى او سنگين نيست و او بزرگوارى با عظمت است.

256 در قبول دين اكراهى نيست؛ زيرا كه راه رشد از راه گمراهى آشكار شده است؛ پس هركس به طاغوت كافر شود و به پروردگار ايمان آورد، به دستاويز محكمى چنگ زده كه گسستن در آن وجود ندارد و خدا شنوا و آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 43

257 خداوند سرپرست آنانى است كه ايمان آورده اند. آنها را از تاريكيها به عالم روشنايى خارج مى سازد و آنانى كه كافر شدند، سرپرست آنها طاغوت است. آنها را از عالم روشنايى به تاريكيها خارج مى سازد و اينها هستند كه ياران آتش بوده و براى هميشه در آن مى مانند.

258 آيا نديدى آن كسى را كه با ابراهيم درباره پروردگارش جدال مى كرد، بدين خاطر كه خداوند به او حكومت داده بود؟! ابراهيم گفت: پروردگار من كسى است كه زنده مى كند و مى ميراند. گفت: من هم زنده مى كنم و مى ميرانم. ابراهيم گفت: خداوند خورشيد را از مشرق مى آورد، تو آن را از مغرب بياور. مرد كافر مبهوت شد و خدا مردم ظالم را هدايت نخواهد كرد.

259 يا مثل آنكه از كنار روستايى عبور مى كرد در حالى كه ديوارها و سقفهاى آن فروريخته بود و از سكنه خالى بود. از روى تعجب گفت: خداوند اينها را

بعد از مرگ چگونه زنده مى كند؟! پروردگار صدسال او را ميراند و بعد او را زنده كرد و به او فرمود: چقدر بوده اى؟ گفت: يك روز يا بخشى از روز. فرمود: بلكه صدسال مرده بوده اى. به غذا و آب خود بنگر هنوز تغيير نكرده و به الاغ خود نيز بنگر. ترا براى مردم نشانه اى قرار داديم و بنگر به استخوانها و ببين چگونه آنها را برمى داريم و به هم پيوند مى دهيم و گوشت بر آن مى پوشانيم. وقتى حقيقت برايش روشن شد، گفت: دانستم كه خداوند بر همه چيز تواناست.

ترجمه قرآن، ص: 44

260 و ياد آور زمانى را كه ابراهيم گفت: پروردگارا! به من نشان ده كه چگونه مردگان را زنده مى كنى. فرمود: آيا ايمان نياورده اى؟ گفت: چرا؛ و لكن براى اطمينان قلبم مى خواهم. فرمود: چهار پرنده انتخاب كن و آنها را قطعه قطعه كن و بر سر كوهى قطعه اى از آنها را بگذار و بعد آنها را صدا بزن تا شتابان به سوى تو آيند و بدانكه خداوند، توانا و حكيم است.

261 داستان آنان كه ثروت خود را در راه خدا انفاق مى كنند، همانند بذرى است كه هفت خوشه بروياند و در هر خوشه صد دانه باشد و خداوند آن را براى هر كه بخواهد چندين برابر مى كند و خدا وسعت بخش و داناست.

262 آنان كه ثروت خود را در راه خدا انفاق مى كنند و به دنبال آن بر انفاق شده منّت نمى گذارند و آزارى نمى رسانند، پاداش آنها نزد پروردگارشان است؛ نه ترسى دارند و نه غمگين مى شوند.

263 سخن شايسته گفتن و عفو و گذشت، بهتر است از صدقه دادنى كه آزار به دنبال داشته باشد و

خداوند بى نياز و بردبار است.

264 اى اهل ايمان! صدقه هاى خود را با منّت و آزار افراد باطل نكنيد، مانند آنكه ثروت خود را از روى ريا انفاق مى كند و ايمان به خدا و روز قيامت ندارد كه داستان او همانند داستان سنگى است كه خاكى روى آن بوده و رگبارى به آن رسيده و خاك را شسته تا نتوانند حاصلى از آن به دست آورند و خداوند مردم كافر را هدايت نمى كند.

ترجمه قرآن، ص: 45

265 و داستان آنان كه ثروت خود را براى رضاى پروردگار و استحكام دلهاى خويش انفاق مى كنند، همانند داستان باغى است كه بر تپه اى قرار گرفته و رگبارى بدان رسيده و حاصلى دو چندان دهد و اگر رگبارى به آن نرسد، بارانهاى مختصر رسيده و خدا به آنچه انجام مى دهيد بيناست.

266 آيا دوست داريد كه يكى از شما باغى داشته باشد از درخت خرما و انگور كه زير آن درختان نهرهاى آب روان و در آن هر گونه ميوه موجود باشد و در حالى كه به سن پيرى رسيده و فرزندانى ناتوان دارد، ناگهان باد شديدى همراه با آتش به آن باغ برسد و همه چيز را بسوزاند؟! بدين طريق خداوند آيات را براى شما بيان مى كند؛ شايد انديشه كنيد.

267 اى اهل ايمان! از بهترين دسترنج خود و از آنچه از زمين براى شما خارج كرده ايم انفاق كنيد و براى انفاق، بدها را انتخاب نكنيد در حالى كه خود حاضر نيستيد آنها را قبول كنيد، مگر از آن چشم بپوشيد و بدانيد كه خداوند بى نياز و ستايش شده است.

268 شيطان به شما وعده فقر مى دهد و شما را وادار به بديها مى كند

و خداوند از جانب خود به شما وعده بخشش و فراوانى مى دهد و خدا وسعت بخش و داناست.

269 حكمت را به هر كه خواهد مى دهد و هر كه صاحب حكمت شد، به تحقيق خير فراوان به او داده شده و جز خردمندان اندرز نگيرند.

ترجمه قرآن، ص: 46

270 به هر چه كه انفاق كرده ايد و نذرهايى كه در نظر داشته ايد، خداوند آگاه است و ستمكاران ياورى ندارند.

271 اگر صدقه هاى خود را آشكارا دهيد، كار پسنديده اى است و اگر آنها را در پنهان به نيازمندان دهيد، براى شما بهتر است و گناهان شما را مى پوشاند و خداوند به آنچه مى كنيد آگاه است.

272 هدايت مردم با تو نيست ولى خداوند هر كه را بخواهد هدايت مى كند و آنچه از خوبى ها انفاق كنيد، درباره خويش كرده ايد و انفاق جز براى رضاى پروردگار نكنيد و آنچه از خوبى ها انفاق مى كنيد، به شما مى رسد و به شما ستم نمى شود.

273 انفاق براى كسانى است كه در راه خدا از كار مانده اند و نمى توانند به جاى ديگر سفر كنند. مردم نادان آنها را از شدت پاكدامنى بى نياز مى پندارند. به سيمايشان آنها را مى شناسى. از مردم چيزى را با اصرار نخواهند و هر چيز خوبى را انفاق كنيد، خداوند بر آن آگاه است.

274 آنان كه ثروت خود را در شب و روز پنهانى و آشكار انفاق مى كنند، نزد پروردگار داراى پاداش هستند و نه ترسى دارند و نه غمگين مى شوند.

ترجمه قرآن، ص: 47

275 آنان كه رباخوارند برنمى خيزند مگر مانند كسى كه بر اثر تماس شيطان با او ديوانه شده، و بدين جهت رباخوار شدند كه گفتند: خريدوفروش مثل رباست، در حالى كه خداوند خريدوفروش را

حلال و ربا را حرام كرد. پس هر كه موعظه الهى به او رسد و رباخوارى نكند، سودهايى كه در سابق به دست آورده متعلق به اوست و كار او با خداست و هر كه به رباخوارى ادامه دهد، از ياران آتش است و براى هميشه در آن مى ماند.

276 خداوند ربا را نابود مى كند و صدقه ها را افزايش مى دهد و خداوند انسانهاى ناسپاس و گنهكار را دوست نمى دارد.

277 آنان كه ايمان آورده اند و داراى اعمال شايسته اند و نماز را برپاداشته و زكات مى دهند، پاداش آنها نزد پروردگارشان است؛ نه ترسى دارند و نه غمگين مى شوند.

278 اى اهل ايمان! از خدا بترسيد و اگر به راستى ايمان آورده ايد، از ربا هر چه باقى مانده صرف نظر كنيد.

279 و اگر به رباخوارى ادامه دهيد، بدانيد كه به جنگ خدا و رسول برخاسته ايد و اگر توبه كنيد، سرمايه هاى شما از آن شماست؛ به كسى ستم نكرده ايد و ستم نديده ايد.

280 اگر بدهكار تنگدست باشد، تا توانگر شدن او به وى مهلت دهيد و اگر به رسم صدقه ببخشيد، براى شما بهتر است اگر بدانيد.

281 بترسيد از آن روزى كه به سوى پروردگار بازخواهيدگشت و هر كسى پاداش كارهاى خود را مى بيند و به هيچ كس ظلم نمى شود.

ترجمه قرآن، ص: 48

282 اى اهل ايمان! اگر به يكديگر تا مدت معينى قرض داديد، آن را بنويسيد و بايد نويسنده قرض شما را عادلانه بنويسد و آنكه نويسنده است همان طوركه پروردگارش به او آموخته نبايد از نوشتن خوددارى كند؛ پس بايد بنويسد و آن كه حق بر گردن اوست املاء كند و بدهكار از خداى خويش بترسد و چيزى را كم نگذارد و

اگر آن كه حق بر گردن اوست كم عقل يا بى عقل است و قدرت املاء كردن ندارد، سرپرست او عادلانه املاء كند و دو مرد از مردان خود شاهد گيريد و اگر دو مرد نبود، يك مرد و دو زن از كسانى كه مورد رضايت شما باشند، تا اگر يكى از ياد برد، يكى از آنها به خاطر آن ديگرى بياورد. شاهدان وقتى دعوت مى شوند، خوددارى نكنند و از نوشتن قرض، كوچك يا بزرگ كه داراى مدت است خسته نشوند كه اين نزد پروردگار به عدالت نزديكتر و براى شهادت استوارتر و براى ترديد نكردن شما مناسب تر است، مگر آنكه معامله نقدى باشد كه در بين خود دست به دست كنيد، در اين صورت گناهى بر شما نيست اگر ننوشتيد. و هر وقت معامله اى كرديد، شاهد بگيريد و هيچ گاه نبايد نويسنده و شاهد زيان ببينند و اگر چنين كنيد، بدكارى با خودتان است. از خدا بترسيد، خداوند به شما آموزش مى دهد و خدا به همه چيز آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 49

283 و اگر در سفر بوديد و نويسنده اى نيافتيد، گرويى بگيريد. اگر بعضى از شما ديگرى را امين دانست، امانتدار امانت را برگرداند و از خدايى كه پروردگار اوست بترسد و شهادت را كتمان نكنيد و هر كه شهادت را كتمان كند، دلش گنهكار است و خدا به آنچه انجام مى دهيد آگاه است.

284 آنچه در آسمانها و زمين است، از آن پروردگار است و هرگاه آنچه در دل داريد آشكار كنيد و يا مخفى داريد، خداوند شما را براى آن به حساب مى كشد و هر كه را خواهد مى بخشد و هر كه را خواهد عذاب مى كند

و خدا بر همه چيز تواناست.

285 رسول خدا به آنچه از جانب پروردگارش نازل شده ايمان آورده و اهل ايمان نيز همگى به خدا و فرشتگان او و كتابها و پيامبران او ايمان آورده اند. ما بين هيچ يك از پيغمبران او فرقى نمى گذاريم و گفتند: شنيديم و اطاعت كرديم. خداوندا بخشش تو را طالبيم و بازگشت ما به سوى توست.

286 خداوند كسى را تكليف نكند مگر به اندازه توانايى او، هر چه كار نيك كرده براى خود انجام داده و هر چه كار بد انجام داده به زيان خود كرده است. پروردگارا! اگر ما فراموش كرديم يا خطا نموديم، ما را مؤاخذه مكن. خداوندا! بار تكليف سنگين بر دوش ما قرار مده آن گونه كه بر پيشينيان ما قرار دادى. پروردگارا! چيزى كه ما را تاب تحمل آن نيست بر ما مقرر مفرما. ما را ببخش و ما را بيامرز و به ما رحم كن كه تو مولاى مايى؛ پس ما را براى غلبه بر مردم كافر يارى فرما.

ترجمه قرآن، ص: 50

سوره آل عمران مدينه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 الف، لام، ميم.

2 خدا يكتاست، خدايى جز او نيست. زنده و نيروبخش است.

3 خدايى كه كتاب را از روى حقيقت بر تو نازل كرد كه كتابهاى پيشين را تصديق مى كند و در گذشته تورات و انجيل را نازل كرده تا هدايتى براى مردم باشد و نيز فرقان را نازل نمود.

4 آنان كه آيات الهى را انكار مى كنند، عذاب سختى دارند و خدا توانا و انتقام گيرنده است.

5 چيزى در زمين و آسمان از خداوند پنهان نيست.

6 اوست كه شما را در رحم مادران آن طور كه بخواهد تصوير مى كند.

جز او خدايى نيست كه توانا و حكيم است.

7 اوست كه اين كتاب را بر تو نازل كرد كه بعضى آيات آن محكم است كه پايه و اساس بقيّه آيات مى باشند و بعضى ابهام دارند و آنهايى كه دلهايشان ميل به باطل دارد، از آيات مبهم پيروى مى كنند تا در دين فتنه انگيزى كنند و به دنبال تأويل هستند، در حالى كه تأويل آن را جز خدا و آنها كه در دانش ريشه دارند كسى نداند. مى گويند: ما به آنها ايمان آورده ايم و همه آنها از پيش پروردگار ماست و جز انديشمندان آگاه نگردند.

8 پروردگارا! دلهايمان را بعد از آنكه هدايت فرمودى مايل به باطل مفرما و از جانب خويش به ما رحمت بخش؛ زيرا كه بسيار بخشنده اى.

9 خداوندا! تو همه مردم را در روزى كه شكّى در آن نيست جمع خواهى كرد؛ زيرا كه تو از وعده خود تخلف نمى كنى.

ترجمه قرآن، ص: 51

10 كافران، ثروتها و فرزندانشان آنها را از خداوند بى نياز نمى كند و آنها هيزم جهنم اند.

11 وضع آنها همانند آل فرعون و آنهايى كه قبل از آنها بودند كه آيات ما را دروغ مى شمردند مى باشد و خداوند آنها را به كيفر گناهانشان مجازات كرد و خدا سخت به كيفر مى رساند.

12 به كافران بگو: به زودى شكست خورده، به سوى جهنم رانده خواهيد شد و چه بد جايگاهى است.

13 در آن دو گروه كه در مقابل هم قرار گرفتند، براى شما درس عبرتى بود؛ يك گروه در راه خدا جهاد كردند و گروه ديگر كافر بودند كه آنها را به چشم دو برابر خويش مى ديدند و خداوند هر كه را بخواهد با يارى خود نيرو

بخشد؛ در اين براى صاحبان بينش عبرتى است.

14 براى مردم دوست داشتنى ها از زنان و فرزندان و ثروتهاى زياد از طلا و نقره و اسبهاى ممتاز و چهارپايان و زراعت در نظر زيبا مى آيد و اينها سرمايه هاى زندگى دنياست و سرانجام خوب پيش خداست.

15 بگو: آيا شما را به بهتر از اينها خبر دهم؟ براى اهل تقوا در پيشگاه پروردگار باغهايى است كه نهرها از زير درختان آن جارى است و براى هميشه در آن خواهند بود با همسرانى پاكيزه و خشنودى پروردگار، و خدا بينا به حال بندگان است.

ترجمه قرآن، ص: 52

16 آنان كه مى گويند: پروردگارا! ما ايمان آورده ايم؛ پس گناهان ما را ببخش و ما را از آتش دوزخ حفظ فرما.

17 همان كسانى كه اهل صبر و راست گويى و فروتنى و انفاق و استغفار در هنگام سحرند.

18 خدا و فرشتگان و اهل علم شهادت مى دهند كه خدا يكتاست و خدايى جز او نيست و قيام به عدالت نموده، هيچ معبودى جز او نيست، توانا و حكيم است.

19 به تحقيق دين نزد خدا اسلام است و اهل كتاب در آن اختلاف نكردند، مگر بعد از آنكه به حقيقت آن آگاه شدند و اين از روى ظلم و تجاوز در بين آنها بود، و هر كه به آيات الهى كافر شود، حسابرسى پروردگار سريع است.

20 اگر با تو به خصومت پرداختند، بگو من و پيروانم در برابر خداوند تسليم شده ايم، و به اهل كتاب و درس نخوانده ها بگو: آيا شما هم تسليم شده ايد؟ پس اگر تسليم شوند، هدايت يافته اند و اگر روى برگردانند، تو فقط وظيفه ابلاغ دارى و خدا بينا به حال بندگان خود است.

21 آنان

كه آيات الهى را انكار كرده و به ناحق پيامبران را مى كشند و نيز كسانى را در بين مردم كه امر به عدل مى نمايند به قتل مى رسانند، به عذاب دردناك بشارتشان ده.

22 آنهايند كه اعمالشان در دنيا و آخرت نابود شده و ياورى نخواهند داشت.

ترجمه قرآن، ص: 53

23 آيا نديدى آنهايى را كه بهره اى از كتاب داشتند و دعوت به كتاب الهى شدند تا بين آن حكم كند؟! بعضى از آنان از حكم الهى روى برگرداندند و اعراض نمودند.

24 اين بدين جهت بود كه گفتند: جز چند روزى آتش به ما نرسيده است. دروغى كه ساخته اند، آنها را در دينشان مغرور نموده است.

25 چگونه باشد زمانى كه آنها را جمع كنيم در روزى كه شكى در آن نيست و هركس نتيجه كار خويش را خواهد ديد و به آنها ظلم نمى شود.

26 بگو: اى پروردگارى كه صاحب حكومتى، هر كه را خواهى حكومت بخشى و از هر كه خواهى ستانى و هر كه را خواهى عزيز مى كنى و هر كه را خواهى ذليل مى نمايى؛ خير در دست توست؛ زيرا تو بر هر چيز توانايى.

27 شب را در روز و روز را در شب داخل مى كنى و زنده را از مرده و مرده را از زنده پديد مى آورى، و به هر كه خواهى روزى بى حساب مى دهى.

28 اهل ايمان نبايد كافران را دوست خود انتخاب كنند بدون آنكه با مؤمنين دوستى كنند و هركس چنين كند، رابطه اش با خدا بريده است، مگر آن كه از آنها ترسى داشته باشد. خداوند شما را از خود مى ترساند و سرانجام به سوى اوست.

29 بگو: اگر چيزى را در سينه هايتان پنهان كنيد

و يا آشكار سازيد، خدا مى داند و آنچه را كه در آسمانها و آنچه را در زمين است، خدا مى داند و خدا بر همه چيز تواناست.

ترجمه قرآن، ص: 54

ترجمه قرآن 99

30 روزى كه هركس آنچه كار خوب و يا اعمال بد انجام داده، پيش روى خود حاضر يابد و خدا با بندگان مهربان است.

31 بگو: اگر خدا را دوست مى داريد، از من پيروى كنيد تا خداوند شما را دوست بدارد و گناهان شما را ببخشد كه پروردگار بخشاينده و مهربان است.

32 بگو: خدا و رسول را اطاعت كنيد و اگر از آنان روى برگردانيد، خدا كافران را دوست نمى دارد.

33 خداوند، آدم و نوح و آل ابراهيم و آل عمران را بر تمام مردم عالم برگزيد.

34 فرزندانى هستند بعضى از نسل بعضى ديگر و خدا شنوا و آگاه است.

35 به ياد آور زمانى را كه همسر عمران گفت: پروردگارا! فرزندى كه در رحم دارم نذر تو مى كنم تا آزاد باشد، نذر مرا بپذير؛ زيرا كه تو شنوا و آگاهى.

36 هنگامى كه فرزند خود را به دنيا آورد، گفت: پروردگارا! من دختر به دنيا آوردم، و خداوند بر آنچه به دنيا آورده آگاه تر است و پسر چون دختر نيست. من او را مريم ناميدم و او را با فرزندانش از شرّ شيطان رانده شده به تو سپردم.

37 پروردگارش با پذيرش نيكو او را پذيرفت و او را به تربيتى نيكو پرورش داد و زكريا را سرپرست وى كرد. هر وقت زكريا به محراب او وارد مى شد، روزى اى پيش روى او مى يافت و مى گفت: اى مريم! اين روزى از كجا برايت آمده؟ پاسخ مى داد: از جانب پروردگار

است. خداوند براى هر كه بخواهد، روزى بى حساب مى دهد.

ترجمه قرآن، ص: 55

38 در اين هنگام پروردگار خويش را خواند و گفت: پروردگارا! از جانب خود به من فرزندى پاكيزه عنايت كن؛ زيرا كه تو دعا را مى شنوى.

39 فرشتگان هنگامى كه زكريا در محراب به نماز ايستاده بود، ندا دادند: خداوند مژده يحيى را به تو مى دهد، در حالى كه كلمه خدا را تصديق مى كند و آقا و پرهيزكار و پيامبرى از شايستگان است.

40 زكريا گفت: پروردگارا! چگونه ممكن است فرزندى براى من باشد، در حالى كه پيرى به من رسيده و همسرم نازاست؟ فرمود: همين طور خدا هر چه بخواهد انجام مى دهد.

41 گفت: پروردگارا! براى من نشانه اى قرار ده. فرمود: نشانه تو آن است كه سه روز با مردم حرف نزنى مگر با رمز. خدايت را زياد ياد كن و صبح و شام او را تسبيح گوى.

42 هنگامى كه فرشتگان گفتند: اى مريم! خداوند ترا برگزيد و پاكيزه ات گردانيد و بر زنان زمانه برترى داده است.

43 اى مريم! پروردگارت را بندگى كن و سجده كن و با ركوع كنندگان ركوع نما.

44 اين، از خبرهاى غيبى است كه به تو وحى مى كنيم. آن موقع كه قرعه مى انداختند كه كدام يك سرپرستى مريم را به عهده بگيرند، تو پيش آنها نبودى و آن هنگام كه با هم نزاع مى نمودند، تو پيش آنها نبودى.

45 زمانى فرشتگان گفتند: اى مريم! خداوند تو را به كلمه اى از خود كه نامش مسيح، عيسى بن مريم است، در دنيا و آخرت آبرومند و از مقربين است، مژده مى دهد.

ترجمه قرآن، ص: 56

46 و با مردم در گهواره و در بزرگى سخن گويد و از بندگان

صالح است.

47 مريم گفت: پروردگارا! چگونه مرا فرزندى باشد در حالى كه هيچ كس با من تماس نگرفته! فرمود: همين طور خداوند هر چه خواهد مى آفريند. وقتى كه اراده اش به خلق چيزى تعلق گيرد، همين كه مى فرمايد: موجود باشد، وجود مى يابد.

48 و او را كتاب و حكمت و تورات و انجيل مى آموزد.

49 و او را رسولى به سوى فرزندان اسرائيل فرستد: من از جانب پروردگارتان با معجزه آمده ام؛ از گل براى شما مرغى مى سازم و در آن مى دمم تا به امر پروردگار مرغى شود؛ كور مادرزاد و مبتلا به برص را شفا مى دهم و مرده را به امر خداوند زنده مى نمايم و شما را از آنچه مى خوريد و در خانه هايتان ذخيره مى نماييد خبر مى دهم. اين معجزات براى شما اگر ايمان آورده باشيد، حجّت است.

50 و كتاب تورات را كه پيش از من بوده تصديق كنم و بعضى چيزهايى را كه بر شما حرام بود حلال گردانم و از جانب پروردگارتان با معجزه آمده ام؛ پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت نماييد.

51 خداوند، پروردگار من و شماست؛ پس او را پرستش كنيد كه راه راست اين است.

52 هنگامى كه عيسى كفر آنها را احساس كرد گفت: چه كسانى ياران من در راه خدايند؟ حواريون گفتند: ما ياران خداييم، به پروردگار ايمان آورده ايم. گواه باش كه ما تسليم فرمان اوييم.

ترجمه قرآن، ص: 57

53 پروردگارا! ما به آنچه نازل كرده اى، ايمان آورديم و از رسول پيروى كرديم؛ پس ما را از گروه گواهى دهندگان بنويس.

54 يهود نيرنگ نمودند و خدا نيرنگ آنها را تلافى كرد و خدا از همه نيرنگ بازان ماهرتر است.

55 به ياد آور زمانى را كه خداوند فرمود: اى

عيسى! تو را مى گيرم و به سوى خودم بالا مى برم و تو را از آنهايى كه كافر شدند پاك مى سازم و پيروانت را تا روز قيامت بر كافران برترى دهم. آنگاه بازگشت شما به سوى من است و در آنچه بر سر آن اختلاف كرديد، حكم خواهم كرد.

56 و اما آنهايى كه كافر شدند، به عذابى سخت در دنيا و آخرت مبتلايشان مى كنم و ياورانى نخواهند داشت.

57 و اما آنهايى كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته كردند، خداوند پاداش ايشان را كامل خواهد داد و خدا ستمكاران را دوست نمى دارد.

58 اين است آنچه براى تو تلاوت كرديم از آيات و پند حكمت آموز.

59 داستان عيسى نزد خدا چون داستان آدم است كه او را از خاك آفريد و به او گفت: باش، و او موجود شد.

60 حق همين است كه از جانب پروردگار توست؛ بنا بر اين از دودلان مباش.

61 هرگاه بعد از اين دانشى كه براى تو آمده، درباره عيسى با تو مجادله كردند، بگو: بياييد پسران ما و پسران شما و زنهاى ما و زنهاى شما و آنهايى كه به منزله جان ما و جان شما باشند، دعوت كنيم. آنگاه در حق يكديگر نفرين نماييم و لعنت خدا را بر دروغ گويان قرار دهيم.

ترجمه قرآن، ص: 58

62 اينها همان داستانهاى درست است. خدايى جز خداى يكتا نيست و خداوند توانا و حكيم است.

63 و اگر روى برگردانند، خداوند مفسدان را مى شناسد.

64 بگو اى اهل كتاب! بياييد كلمه اى را كه بين ما و شماست بپذيريد كه جز خدا را نپرستيم و كسى را با او شريك نكنيم و بعضى از ما بعضى ديگر را غير از خداوند

يگانه به خدايى نپذيرد و اگر روى برگردانند، بگوييد گواه باشيد كه ما مسلمانيم.

65 به چه علت درباره ابراهيم به مجادله مى پردازيد در حالى كه تورات و انجيل بعد از او نازل شده است؟! آيا انديشه نمى كنيد.

66 شما درباره آنچه مى كنيد، مجادله كرديد. به چه علت درباره آنچه نمى دانيد مجادله مى نماييد و خداوند مى داند و شما نمى دانيد.

67 ابراهيم، نه يهودى و نه نصرانى بود؛ بلكه معتدل و مسلمان بود و از مشركان نبود.

68 نزديكتر از همه به ابراهيم آنهايى هستند كه از او پيروى كرده اند و اين پيامبر و آنهايى كه اهل ايمانند، و خدا دوستدار اهل ايمان است.

69 گروهى از اهل كتاب دوست دارند كه شما را گمراه كنند؛ ولى جز خود را گمراه نمى كنند و اين را نمى فهمند.

70 اى اهل كتاب! به چه علت آيات الهى را انكار مى كنيد، در حالى كه شما به آن گواهى مى دهيد؟!

ترجمه قرآن، ص: 59

71 اى اهل كتاب! چرا حق را به باطل مشتبه مى كنيد و حق را كه مى دانيد كتمان مى نماييد؟

72 گروهى از اهل كتاب گفتند: اول روز به آنچه بر مؤمنان نازل شده ايمان آوريد و آخر روز انكار كنيد؛ شايد آنها نيز از اسلام بازگردند.

73 جز به كسى كه از دين شما پيروى مى كند ايمان نياورديد. «بگو: هدايت تنها هدايت الهى است.» هرگز باور نكنيد به كسى همانند شما داده و يا مى توانند در پيشگاه پروردگارتان با شما مجادله كنند. بگو: رحمت به دست خداست و به هر كه خواهد مى دهد و خدا وسعت بخش و آگاه است.

74 خداوند هر كه را بخواهد خاص رحمت خود كند و خدا داراى كرمى بزرگ است.

75 در بين اهل

كتاب كسانى هستند كه اگر ثروت زيادى به آنها بسپارى، به تو بازمى گردانند و در بين آنها كسانى مى باشند كه اگر يك دينار به رسم امانت به آنها بسپارى، برنمى گردانند مگر اينكه بالاى سرشان ايستاده باشى. اين به خاطر آن است كه آنها مى گويند: ما در برابر غير اهل كتاب مسئول نيستيم، و آنها به خدا دروغ مى بندند در حالى كه مى دانند.

76 آرى هر كه به عهد خود وفا كند و تقوا را پيشه خود سازد، خدا اهل تقوا را دوست مى دارد.

77 آنان كه پيمان الهى و سوگندهاى خود را به بهاى ناچيزى معامله مى كنند، بهره اى در آخرت نخواهند داشت و خداوند با آنها صحبت نخواهد كرد و بدانها در روز قيامت نظر نخواهد نمود و از پليدى گناه پاكشان نگرداند و براى آنها عذابى دردناك خواهد بود.

ترجمه قرآن، ص: 60

78 و گروهى از اهل كتاب به هنگام خواندن كتاب خدا چنان زبان خود را مى چرخانند كه گمان مى كنند واقعا كتاب خدا را مى خوانند، در حالى كه از كتاب الهى نيست، و مى گويند: اين از جانب خداست. در حالى كه از جانب خدا نيست؛ به خدا دروغ مى بندند در حالى كه آگاهند.

79 هيچ انسانى حق ندارد وقتى خداوند به او كتاب و حكمت و نبوت عنايت فرموده به مردم بگويد غير از خدا مرا عبادت كنيد؛ بلكه بايد بگويد خداشناس باشيد همان طوركه كتاب الهى به شما تعليم داده شده و درس خوانده ايد.

80 و فرمان نمى دهد كه شما فرشتگان و پيامبران را پروردگار خود بگيريد. آيا شما را به كفر فرمان مى دهد بعد از آنكه شما مسلمان شديد؟

81 و به ياد آوريد زمانى را كه خداوند

از پيامبران پيمان گرفت كه هرگاه كتاب و حكمت به شما دادم، آنگاه پيامبرى نزد شما آمد كه آنچه را با شماست تصديق مى كند، به او ايمان بياوريد و او را يارى كنيد. فرمود: آيا اقرار داريد و تكليف مرا به گردن گرفتيد؟ گفتند: آرى اقرار داريم. فرمود: پس شما گواه باشيد و من هم با شما گواهم.

82 و هر كه بعد از اين روى برگرداند، آنها خودشان فاسقند.

83 آيا غير از دين خدا را مى طلبند در حالى كه هر كه در آسمانها و زمين است، خواه ناخواه تسليم اويند و به سوى او باز خواهند گشت.

ترجمه قرآن، ص: 61

84 بگو به خدا و آنچه بر ما نازل شده و آنچه بر ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و فرزندانش نازل شده و آنچه براى موسى و عيسى و ديگر پيامبران از پروردگارشان آمده، ايمان داريم و بين هيچ يك از آنها فرق نمى گذاريم و ما تسليم او هستيم.

85 هركس غير از اسلام دين ديگرى براى خود انتخاب كند، از او پذيرفته نمى شود و در آخرت از زيانكاران است.

86 چگونه خداوند گروهى را كه بعد از ايمان و گواهى به حقانيت رسول و آمدن نشانه هاى روشن باز كافر شدند هدايت كند؟! و خدا گروه ستمكاران را هدايت نمى نمايد.

87 پاداش آنها اين است كه لعنت پروردگار و فرشتگان و همه مردم بر آنها باد.

88 در لعنت هميشگى هستند و از عذاب آنها كم نمى گردد و به آنها مهلت داده نمى شود،

89 مگر آنكه بعد از بدكارهايشان توبه كنند و به اصلاح پردازند كه خدا بخشنده و مهربان است.

90 آنان كه بعد از ايمان كافر شدند و بر كفر

خويش افزودند، به هيچ وجه توبه آنان قبول نمى شود و آنها خودشان گمراهانند.

91 و آنان كه كافر شدند و در حال كفر مردند، اگر تمام زمين را از طلا پر كنند و به عنوان كفاره بپردازند، به هيچ وجه از آنها پذيرفته نمى شود. آنها كسانى هستند كه عذاب دردناك دارند و ياورى نخواهند داشت.

ترجمه قرآن، ص: 62

92 هرگز به نيكى نمى رسيد مگر آنكه آنچه دوست مى داريد در راه خدا انفاق كنيد و هر چه انفاق نماييد، خداوند بدان آگاه است.

93 همه نوع خوراكيها بر بنى اسرائيل حلال بود جز آنچه بنى اسرائيل پيش از نازل شدن تورات بر خود حرام كرده بودند. بگو: اگر شما راست مى گوييد، تورات را بياوريد و آن را بخوانيد.

94 آنها كه بعد از اين به خدا دروغ مى بندند، ستمگرند.

95 بگو: خدا راست گفت؛ بنا بر اين از ابراهيم پيروى كنيد كه داراى دينى معتدل است و از مشركان نمى باشد.

96 اولين خانه اى كه براى انسان بنا شد، همان است كه در مكه مى باشد و مايه بركت و هدايت جهانيان است.

97 در آن خانه آيات روشن هست؛ چون مقام ابراهيم، و هر كه در آن وارد شود در امان خواهد بود و براى خدا حج اين خانه بر همه مردم در صورتى كه توانايى رسيدن به آنجا را دارند واجب است و هر كه انكار كند، خداوند از همه جهانيان بى نياز است.

98 بگو: به چه علت آيات الهى را انكار مى كنيد، در حالى كه خداوند گواه اعمالى است كه انجام مى دهيد.

99 بگو: اى اهل كتاب! به چه علت آنهايى را كه ايمان آورده اند از راه خدا بازمى داريد و آنها را به راه

باطل مى خوانيد؛ در صورتى كه شما گواه هستيد و خداوند هيچ گاه از اعمال زشت شما غافل نيست.

100 اى اهل ايمان! اگر پيروى گروهى از اهل كتاب را نماييد، شما را بعد از ايمان به كفر برمى گردانند.

ترجمه قرآن، ص: 63

101 و چگونه كافر مى شويد در حالى كه آيات الهى براى شما خوانده مى شود و در بين شما پيامبر هست و هر كه به خداوند تمسك جويد، به راه راست هدايت شده است.

102 اى اهل ايمان! آن طور كه شايسته است از خدا بترسيد تا جز به دين اسلام نميريد.

103 همگى به ريسمان الهى چنگ بزنيد و متفرق نشويد و به ياد آوريد نعمت الهى را كه شما با هم دشمن بوديد و خداوند دلهايتان را به هم الفت داد و صبح كرديد به فضل پروردگار، برادر يكديگر شديد در حالى كه در لبه پرتگاهى از آتش بوديد و شما را از آن نجات داد. بدين طريق خداوند آيات خود را براى شما بيان مى كند؛ شايد هدايت شويد.

104 بايد گروهى در بين شما باشند تا مردم را به خوبى ها دعوت كنند و به كارهاى پسنديده فرمان دهند و از كارهاى زشت بازدارند و آنها خودشان رستگارانند.

105 و نباشيد از جمله كسانى كه با وجود دلايل روشن كه براى آنها آمده بود متفرق شدند و اختلاف كردند كه براى آنها عذابى بزرگ خواهد بود.

106 روز قيامت چهره هايى نورانى و چهره هايى تاريك خواهد بود. به آنان كه چهره هايشان تاريك است، گفته مى شود چرا بعد از ايمان آوردن كافر شديد؟! پس اكنون به خاطر آنچه كافر شديد، طعم عذاب را بچشيد.

107 و آنان كه چهره هايشان نورانى است، در رحمت الهى

جاى گيرند و براى هميشه در آن مى مانند.

108 اينها آيات الهى است كه آن را به حق براى تو مى خوانيم و خداوند براى مردم جهان ستمى نمى خواهد.

ترجمه قرآن، ص: 64

109 و آنچه در آسمانها و زمين است از آن خدا مى باشد و همه كارها به سوى او بازمى گردد.

110 بهترين گروهى كه بر اين مردم نمودار شده اند، شما مى باشيد كه امر به معروف مى كنيد و نهى از منكر مى نماييد و به خدا ايمان داريد و اگر اهل كتاب ايمان مى آوردند براى آنها بهتر بود. بعضى از آنها با ايمان و بيشتر آنها فاسقند.

111 اهل كتاب نمى توانند جز اندكى به شما ضرر رسانند و هرگاه با شما جنگ كنند، سرانجام شكست خورده و از جنگ خواهند گريخت و پيروز نشوند.

112 هر كجا باشند، محكوم به ذلّت هستند مگر پيمانى از خدا و پيمانى از مردم داشته باشند. قرين خشم خدا و محكوم به درماندگى شدند براى آنكه آيات الهى را انكار كردند و پيامبران را به ناحق كشتند؛ زيرا كه نافرمان و تجاوزپيشه بودند.

113 همه اهل كتاب يكسان نيستند؛ گروهى از آنها در دل شب به تلاوت آيات الهى مشغول و سجده مى كنند.

114 به خدا و روز قيامت ايمان دارند، امر به معروف و نهى از منكر مى نمايند، در كارهاى خير مى شتابند و آنان از شايستگانند.

115 آنچه از كارهاى خير انجام مى دهند، بى ثواب نمى ماند و خدا از حال اهل تقوا با خبر است.

ترجمه قرآن، ص: 65

116 آنان كه كافر شدند، ثروت و فرزندانشان در برابر پروردگار سودشان نمى دهد. آنها اهل آتشند و براى هميشه در آن خواهند بود.

117 داستان آنچه در زندگى اين دنيا خرج مى كنند، چون

بادى سوزان است كه به زراعت مردمى كه بر خود ستم كرده اند مى وزد و آن را نابود مى كند. خدا به آنها ستم نكرده؛ بلكه خودشان به خود ستم كرده اند.

118 اى اهل ايمان! غير خودتان را همراز انتخاب نكنيد كه بيگانگان در ضرر رساندن به شما كوتاهى نكنند و رنج بردن شما را دوست دارند و دشمنى از سخن گفتن آنها پيداست و آنچه در سينه هايشان مخفى كرده اند بدتر است، ما آيات را براى شما بيان كرديم، اگر انديشه كنيد.

119 شما مردم آنها را دوست مى داريد؛ ولى آنها شما را دوست ندارند. شما به همه كتابها ايمان داريد؛ ولى آنها وقتى با شما هستند مى گويند: ايمان داريم. ولى وقتى تنها مى شوند، از شدت غيظ سر انگشتان خود را مى گزند. بگو: در غيظ خود بميريد؛ زيرا كه خداوند به آنچه در سينه هاست آگاه مى باشد.

120 اگر خوبى به شما رسد، آنها را ناراحت مى كند و اگر بدى به شما رسد، آنها را شادمان مى كند و اگر شما صبر كنيد و تقوا را پيشه خود سازيد، نيرنگشان هيچ ضررى به شما نمى رساند؛ زيرا كه خداوند به آنچه انجام مى دهند احاطه دارد.

121 به ياد آور زمانى را كه هنگام صبح از ميان بستگان خود بيرون آمدى تا اهل ايمان را در مواضع جنگ جاى دهى و خدا شنوا و داناست.

ترجمه قرآن، ص: 66

122 در آن هنگام دو طايفه از مسلمانان خواستند سستى كنند، خدا يارشان بود و مؤمنان بايد بر خدا توكل جويند.

123 خداوند در بدر شما را يارى كرد در حالى كه ضعيف بوديد؛ پس از خدا بترسيد شايد شكر او به جا آوريد.

124 به ياد آور زمانى را

كه به اهل ايمان گفتى: آيا خداوند كه سه هزار فرشته را به يارى شما فرستاد، كافى نيست؟!

125 آرى اگر صبر كنيد و تقوا را پيشه خود سازيد، اگر مشركان به سرعت به سوى شما برگردند خداوند پنج هزار نفر از فرشتگان را كه نشان مخصوص دارند به يارى شما مى فرستد.

126 و پروردگار آن فرشتگان را نفرستاد جز آنكه براى شما بشارت و اطمينان خاطر باشند و يارى نيست جز از جانب پروردگار مقتدر و حكيم؛

127 تا اينكه قسمتى از پيكر سپاه كفر را قطع كند يا آنها را سركوب نمايد و نوميد بازگردند.

128 درباره اين امور چيزى به دست تو نيست، يا خدا آنها را مى بخشد يا عذابشان مى كند؛ زيرا كه آنها ستمگرانند.

129 آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست؛ هر كه را بخواهد مى بخشد و هر كه را بخواهد عذاب مى كند و خدا بخشنده و مهربان است.

130 اى اهل ايمان، ربا را چند برابر نخوريد و از خدا بترسيد؛ شايد رستگار شويد.

131 و بترسيد از آتشى كه براى كافران آماده شده است.

132 و از خدا و رسول اطاعت كنيد؛ شايد مشمول رحمت الهى قرار گيريد.

ترجمه قرآن، ص: 67

133 و براى رسيدن به بخشش پروردگار و بهشتى كه پهنايش آسمانها و زمين را فرا گرفته و براى اهل تقوا آماده شده از يكديگر سبقت بگيريد.

134 آنان كه در گشايش و تنگدستى انفاق مى كنند و خشم خود را فرومى برند و از خطاى مردم مى گذرند، و خدا نيكوكاران را دوست مى دارد.

135 و آنان كه هر وقت كار زشتى انجام مى دهند يا بر نفس خويش ظلم مى كنند، به ياد خدا مى افتند و براى گناهان خود

طلب عفو مى نمايند، و چه كسى جز پروردگار گناهان را مى بخشد و بر آنچه انجام مى داده اند از روى آگاهى اصرار نورزند.

136 پاداش كار ايشان بخشش پروردگار و بهشتى است كه از زير درختان آن نهرها جارى است و براى هميشه در آن مى مانند و چه نيكوست پاداش آنان كه اهل عمل هستند.

137 پيش از شما سنتهايى گذشت. پس در زمين گردش كنيد و ببينيد كه پايان كار تكذيب كنندگان چه بود.

138 اين براى مردم بيانى و براى پرهيزكاران هدايت و پندى است.

139 سست نشويد و محزون نگرديد؛ زيرا كه شما برتريد اگر اهل ايمان باشيد.

140 اگر به شما جراحتى وارد شد، به دشمنان شما نيز جراحتى همانند آن وارد گرديد، اين روزها را بين مردم جابجا مى كنيم تا خداوند كسانى را كه ايمان آورده اند معلوم كند، و از شما گواهانى گيرد كه خدا ستمكاران را دوست نمى دارد.

ترجمه قرآن، ص: 68

141 خدا مى خواست اهل ايمان را تصفيه كند و كافران را نابود سازد.

142 آيا گمان كرده ايد كه داخل بهشت مى شويد و خدا آنهايى را كه از شما جهاد كرده اند معلوم نمى كند و صابران را معين نمى نمايد.

143 شما بوديد كه قبل از ملاقات با مرگ آن را آرزو مى كرديد؛ ولى وقتى آن را ديديد، تماشاگر آن شديد.

144 محمّد، تنها فرستاده خداست؛ قبل از او نيز فرستادگانى بودند كه از دنيا رفتند. آيا اگر او بميرد يا كشته شود بايد شما به عقب برگرديد؟! و هر كه به عقب برگردد ضررى به خدا نمى زند و خدا شاكران را به زودى پاداش خواهد داد.

145 و هيچ كس جز به اجازه پروردگار نخواهد مرد و براى هركس اجلى ثبت شده است، و

هر كه براى رسيدن به پاداش دنيا تلاش كند، از دنيا بهره مندش مى كنيم و هر كه براى رسيدن به ثواب آخرت كوشد و از نعمت آخرت برخوردارش مى نماييم و شاكران را پاداش خواهيم داد.

146 پيامبران زيادى بودند كه خداپرستان بسيارى همراه آنان جنگيدند و هيچ گاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان وارد مى شد، سست نمى گشتند و ناتوان و زبون نمى شدند و خداوند اهل صبر را دوست مى دارد.

147 گفتارشان جز اين نبود كه گفتند: پروردگارا! گناهان ما و تندرويهاى ما را در كارها ببخش و قدمهايمان را استوار كن و بر مردم كافر پيروزمان گردان!

148 در نتيجه، خداوند پاداش اين دنيا و ثواب نيك آخرت را به آنها داد و خدا نيكوكاران را دوست مى دارد.

ترجمه قرآن، ص: 69

149 اى اهل ايمان! اگر از كافران پيروى كنيد، شما را به عقب برمى گردانند؛ در نتيجه جزو زيانكاران مى شويد.

150 خدا سرپرست شماست و او بهترين ياوران است.

151 به زودى در دل كافران رعب و وحشت اندازيم به خاطر چيزهايى كه بى دليل شريك خدا قرار داده بودند، و جايگاهشان جهنم است و چه بد جايگاهى براى ستمكاران است.

152 وعده خدا با شما راست بود، تا زمانى كه به فرمان پروردگار دشمنان را به قتل رسانديد؛ ولى وقتى كه سست شديد و در كار جنگ با هم اختلاف كرديد و نافرمان شديد، با اينكه خداوند چيزى را كه دوست مى داشتيد به شما نشان داده بود، جمعى از شما دنبال دنيا رفتيد و جمعى اراده آخرت نموديد. در نتيجه خداوند پيروزى شما را به شكست تبديل كرد تا شما را امتحان كند و از شما درگذشت؛ زيرا خدا نسبت به

اهل ايمان لطف و مرحمت دارد.

153 به ياد آوريد زمانى را كه از جنگ فرار مى كرديد و به كسى اعتنا نمى نموديد و رسول اللَّه شما را از پشت سر مى خواند و غم و اندوه يكى پس از ديگرى به سراغتان آمد تا به آنچه از دست داده ايد و بر سرتان آمده نگران نشويد و خدا به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 70

154 آنگاه پس از آن اندوه، امنيت را بر شما نازل فرمود كه خواب بعضى از شما را فرا گرفت و بعض ديگر كه به فكر جانهاى خويش بودند درباره پروردگار گمان ناحق؛ گمان جاهليت را داشتند، مى گفتند: ما را در اين كار اختيارى نبود. بگو: اختيار كارها همگى به دست پروردگار است. در دل خود چيزهايى را مخفى مى دارند كه براى تو آشكار نمى سازند. مى گويند: اگر در اين كار اختيارى داشتيم، در اينجا كشته نمى شديم. بگو: اگر در خانه هاى خويش بوديد، آنهايى كه كشته شدن برايشان مقرر شده بود، به قتلگاه خويش مى آمدند. تا خدا آنچه در سينه هاى شماست آزمايش كند و آنچه را در دلهاى شماست صفا بخشد و پروردگار، اسرار درون سينه ها را مى داند.

155 از شما آنانى را كه روز بر خورد دو گروه از جبهه فرار كردند، شيطان به خاطر بخشى از اعمالشان آنها را گرفتار لغزش كرد؛ ولى خداوند آنها را بخشيد؛ زيرا كه پروردگار بخشنده و بردبار است.

156 اى اهل ايمان! همانند كافران نباشيد كه گفتند: اگر برادران ما به سفر نرفته و وارد جنگ نمى شدند و نزد ما مى ماندند كشته نمى شدند. اين آرزوهاى باطل را خداوند حسرت دل ايشان مى نمايد. خداست كه زنده مى كند و

مى ميراند و خدا به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.

157 اگر در راه خدا كشته شويد و يا به مرگ عادى بميريد، رحمت پروردگار از آنچه جمع مى كنيد، بهتر است.

ترجمه قرآن، ص: 71

158 و اگر بميريد يا كشته شويد، بازگشت و حشر شما به سوى خداست.

159 رحمت خدا باعث شده كه با مردم مهربان شوى. در حالى كه اگر تند و سخت دل بودى از اطراف تو پراكنده مى شدند؛ پس از آنان درگذر و براى آنها طلب مغفرت كن و در كارها با آنها مشورت نما و هنگامى كه تصميم به كارى گرفتى توكل بر خدا كن؛ زيرا كه پروردگار توكل كنندگان به خويش را دوست مى دارد.

160 اگر خداوند شما را يارى كند، كسى بر شما پيروز نخواهد شد و اگر شما را يارى نكند، چه كسى غير از او شما را يارى مى كند؟! پس اهل ايمان به پروردگار توكل جويند.

161 هيچ پيامبرى ممكن نيست خيانت كند و هر كه خيانت كند، روز قيامت نتيجه خيانت خود را خواهد ديد. آنگاه به هركس درباره آنچه انجام داده، پاداش دهند و به كسى ظلم نخواهد شد.

162 آيا كسى كه رضاى پروردگار را پيروى مى كند، همانند كسى است كه به سوى خشم پروردگار بازگشته و جايگاهش جهنم است كه بد جايگاهى است؟!

163 هريك از آنان درجه اى در پيشگاه الهى دارند و خداوند به آنچه انجام مى دهند آگاه است.

164 خداوند بر اهل ايمان منت گذاشت كه از بين آنها پيامبرى از خودشان برانگيخت تا آيات الهى را براى آنها بخواند و پاكشان كند و كتاب و حكمت بياموزد، گرچه پيش از آن در گمراهى آشكار بودند.

165 چرا وقتى بر شما مصيبتى

واقع شد در حالى كه دو برابر آن را به دشمن وارد كرديد، گفتيد: اين مصيبت از كجا به ما وارد شده؟ بگو از جانب خود شما بود كه پروردگار بر همه چيز تواناست.

ترجمه قرآن، ص: 72

166 آنچه روز برخورد دو گروه به شما وارد شده، به اجازه پروردگار بود تا اهل ايمان شناخته شوند.

167 و نيز آنان كه اهل نفاق هستند شناخته گردند. وقتى به آنها گفته مى شود كه بياييد در راه خدا جنگ كنيد و يا دفاع نماييد. گفتند: اگر ما مى دانستيم جنگ مى شود از شما پيروى مى كرديم. در حالى كه آن روز آنها به كفر نزديكتر از ايمان بودند؛ به زبان چيزى را مى گويند كه در دل بدان معتقد نيستند، و خدا آگاه تر است به آنچه پنهان مى كنند.

168 آنان كه خود نشسته اند، درباره برادران خويش مى گويند: اگر اطاعت كرده بودند، كشته نمى شدند. به آنها بگو: اگر راست مى گوييد، مرگ را از خود دور كنيد.

169 گمان نبريد آنهايى كه در راه خدا كشته شده اند مرده اند؛ بلكه زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند.

170 از آنچه خداوند از فضل خويش بدانها بخشيده خوشحالند و از سرنوشت آنهايى كه به دنبالشان مى آيند و هنوز به آنها ملحق نشده اند، شادمانند كه نه ترسى دارند و نه غمگين مى شوند.

171 به نعمت و كرم پروردگار و اينكه خداوند پاداش اهل ايمان را ضايع نمى كند شادمانند.

172 همانها كه دعوت خدا و رسول را پس از آنكه جراحاتى بر آنها وارد شده بود پذيرفتند. نيكوكاران و پرهيزكارانشان پاداشى بزرگ دارند.

173 همانها كه وقتى مردم بدانها گفتند: لشكر دشمن عليه شما اجتماع كرده اند، از آنها بترسيد، ايمانشان بيشتر شد و گفتند:

خدا ما را بس است و بهترين حامى است.

ترجمه قرآن، ص: 73

174 آنگاه با نعمت خدا و كرم او برگشتند و هيچ ناراحتى به آنها نرسيد و خدا صاحب كرمى بزرگ است.

175 اين شيطان است كه دوستان خود را مى ترساند و اگر واقعا اهل ايمان هستيد از آنها نترسيد و از من بترسيد.

176 آنان كه به سرعت به سوى كفر مى روند، ترا محزون نكنند؛ زيرا كه آنها هيچ نوع زيانى نمى توانند به خدا وارد كنند. پروردگار اراده فرمود كه آنها هيچ گونه بهره اى در جهان آخرت نداشته باشند و براى آنها عذابى دردناك خواهد بود.

177 آنان كه كفر را به ايمان خريدند، نمى توانند به خدا زيانى وارد سازند و براى آنها عذابى دردناك خواهد بود.

178 آنان كه كافر شدند، گمان نكنند كه مهلت دادن و ادامه زندگى براى آنها سودمند است؛ بلكه مهلت مى دهيم تا به گناه خود بيفزايند و براى آنها عذابى خواركننده خواهد بود.

179 خداوند اهل ايمان را به اين حالى كه شما هستيد نمى گذارد، تا ناپاك را از پاك جدا سازد. پروردگار شما را از غيب با خبر نمى كند؛ ولى از فرستادگان خويش هر كه را بخواهد انتخاب مى كند و اگر ايمان بياوريد و پرهيزكار شويد پاداشى بزرگ داريد.

180 آنان كه درباره نعمت هاى الهى كه از كرم خويش به آنها داده بخل مى نمايند گمان نكنند كه بخل ورزيدن براى ايشان سودى خواهد داشت؛ بلكه باعث شرّ خواهد شد. روز قيامت همان ثروتها را مثل طوقى بر گردنشان مى اندازند. خداوند وارث همه آسمانها و زمين خواهد بود و خدا به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 74

181 خداوند حرف آنهايى را كه گفتند:

خدا فقير است و ما بى نيازيم، شنيد. حرفهاى آنها و كشتن به ناحق پيامبران را مى نويسيم و مى گوييم عذاب سوزان را بچشيد.

182 و اين به خاطر كارهايى است كه از پيش با دست خود فرستاده ايد و خدا نسبت به بندگان ستمگر نيست.

183 آنهايى كه گفتند: خدا از ما پيمان گرفته تا به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم، مگر آنكه قربانى اى براى ما بياورد كه آتش آن را بخورد. بگو: پيش از من پيامبرانى با معجزه ها و آنچه گفتيد آمدند. اگر راست مى گوييد چرا آنان را كشتيد؟!

184 و اگر ترا تكذيب مى كنند، پيش از تو پيامبرانى كه با معجزه ها و زبورها و كتاب روشنى بودند نيز تكذيب شدند.

185 هر نفسى طعم مرگ را خواهد چشيد و شما پاداش خود را در روز قيامت كامل خواهيد گرفت؛ بنا بر اين هركس از جهنم دور شود و داخل بهشت گردد، رستگار گشته و زندگانى دنيا جز بهره بردارى غرورآميز نمى باشد.

186 شما را از نظر ثروت و جانهايتان مورد امتحان قرار مى دهند و از آنان كه پيش از شما داراى كتاب شدند و آنهايى كه شرك ورزيدند، سخنان ناراحت كننده زيادى خواهند شنيد و اگر صبر را پيشه خود سازيد و پرهيزكار باشيد، اين از چيزهايى است كه باعث تقويت كارها مى گردد.

ترجمه قرآن، ص: 75

187 و به ياد آور زمانى را كه خداوند از اهل كتاب پيمان گرفت تا كتاب خدا را براى مردم بيان كنيد و آن را كتمان نكنيد. آنگاه آن پيمان را پشت سر انداختند و آن را به بهاى ناچيزى فروختند و چه بد معامله كردند.

188 گمان مبر آنان كه به رفتار خويش شادمانى مى كنند و دوست دارند

به كارهايى كه نكرده اند تقدير شوند، گمان مبر كه آنها از عذاب پروردگار نجات خواهند يافت؛ بلكه براى آنها عذابى دردناك خواهد بود.

189 مالكيت آسمانها و زمين از آن خداست و خدا بر همه چيز تواناست.

190 در خلقت آسمانها و زمين و رفت و آمد شب و روز براى اهل خرد عبرتهاست.

191 آنان كه خدا را در حال ايستاده و نشسته و به پهلو آرميده ياد مى كنند و در خلقت آسمانها و زمين مى انديشند و مى گويند كه پروردگارا! تو اينها را بيهوده نيافريده اى، منزّهى تو؛ پس ما را از عذاب جهنم حفظ كن.

192 پروردگارا! هر كه را به جهنم وارد كنى، او را زبون كرده اى و ستمگران ياورى ندارند.

193 خداوندا! نداى منادى ايمان را شنيديم كه مى گفت: به پروردگار خويش ايمان بياوريد. ما نيز ايمان آورديم. خداوندا! گناهان ما را ببخش و بديهايمان را پوشيده دار و ما را با خوبان بميران.

194 پروردگارا! چيزى را كه به وسيله فرستادگان خويش به ما وعده داده اى به ما عطا كن و در روز قيامت ما را سوا مكن كه تو خلف وعده نمى كنى.

ترجمه قرآن، ص: 76

195 پروردگارشان دعاى آنها را مستجاب كرد. من عمل هيچ عمل كننده اى از شما را مرد يا زن ضايع نمى كنم. بعضى شما از بعضى ديگريد. آنان كه مهاجرت كرده و از خانه هاى خود بيرون رانده شده و در راه من اذيت شدند و جنگ كردند و كشته شدند، گناهانشان را مى پوشانم و به بهشت آن چنانى كه زير درختان آنها نهرهاى آب روان است، جاى مى دهم. اين پاداشى است از جانب پروردگار و بهترين پاداشها نزد خداوند است.

196 آنان كه كافرند، رفت و آمدشان در

شهرها ترا فريب ندهد.

197 دنيا بهره اى اندك است. آنگاه جايگاهشان جهنّم است كه چه بد جايگاهى است.

198 ولى آنان كه از خداى خويش ترسان بوده اند، براى آنها بهشتى است كه از زير درختان آن نهرهاى آب روان است و براى هميشه در آن هستند. اين پذيرايى از جانب خداست و آنچه نزد خداست براى نيكان بهتر است.

199 بعضى از اهل كتاب كسانى هستند كه به خدا و آنچه به شما نازل شده و آنچه به آنها نازل شده ايمان دارند، در برابر خدا خاشعند، آيات الهى را به بهاى ناچيز نمى فروشند. اينها پاداش خود را نزد پروردگار دارند كه خداوند سريع به حساب افراد مى رسد.

200 اى اهل ايمان! صبر كنيد و استقامت نماييد و مراقب باشيد و از خدا بترسيد؛ شايد رستگار شويد.

سوره نساء مدينه

ترجمه قرآن، ص: 77

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 اى مردم! بترسيد از پروردگار خود كه همه شما را از يك انسان آفريد و همسر او را از او آفريد و از آن دو، مردان و زنان فراوانى به وجود آورد و بترسيد از خدايى كه به نام وى از يكديگر درخواست مى نماييد، و بترسيد از خدا درباره خويشاوندان؛ زيرا كه پروردگار مراقب شماست.

2 اموال يتيمان را بپردازيد و بد را با خوب عوض نكنيد و اموال آنها را با اموال خودتان نخوريد كه اين گناهى بزرگ است.

3 و اگر نگران بوديد كه نتوانيد عدالت را درباره يتيمان رعايت كنيد، ازدواج كنيد با زنهايى كه براى شما پاك و حلال هستند دو و سه و چهار و اگر مى ترسيد بين آنها عدالت را رعايت نكنيد، به يك زن و يا چنانچه كنيزى

داريد، اكتفاء نماييد كه اين به ترك ظلم نزديكتر است.

4 مهر زنان را با ميل و رغبت بپردازيد و اگر چيزى از مهر خود را از روى رضايت خاطر به شما بخشيدند، بخوريد كه براى شما گوارا و شيرين است.

5 ثروت خود را كه پروردگار قوام كار شما قرار داده به سفيهان ندهيد، خوراك و پوشاك آنها را از اموالشان بدهيد و با گفتارى پسنديده با آنها سخن گوييد.

6 يتيمان را امتحان كنيد تا به حد بلوغ و ازدواج برسند. اگر آنان را رشد يافته ديديد اموالشان را به آنها برگردانيد و پيش از آنكه آنها بزرگ شوند، به اسراف و شتاب زدگى ثروت آنها را نخوريد و هر كه ثروتمند است، خوددارى كند و هر كه فقير است به قدر متعارف از اموال آنها استفاده كند و هنگامى كه اموال آنها را برمى گردانيد، گواه بگيريد و خدا براى حسابرسى كافى است.

ترجمه قرآن، ص: 78

7 مردان را از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان ارث مى گذارند، نصيبى است و زنان را از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان ارث مى گذارند، نصيبى است؛ چه كم و يا زياد اين سهمى تعيين شده است.

8 در هنگامى كه ارث تقسيم مى شود، اگر خويشاوندان و يتيمان و فقيران حضور داشتند چيزى از آن به آنها بدهيد و با زبان شايسته با آنها سخن بگوييد.

9 آنان كه فرزندانى ناتوان از خود باقى مى گذارند و نگران آينده آنها هستند، بايد از خدا بترسند و درست سخن گويند.

10 آنان كه از روى ظلم اموال يتيمان را مى خورند، آتش را در شكم خود وارد مى كنند و به زودى در آتش شعله ور خواهند افتاد.

11 سفارش

پروردگار درباره فرزندانتان است كه پسر دو برابر دختر ارث برد و اگر فقط دو دختر باشند يا بيشتر ثلث مال از آن آنهاست و اگر فقط يك دختر باشد نصف ارث از آن اوست، و اگر مرده فرزند دارد، پدر و مادر هر كدام يك ششم و اگر فرزندى ندارد، تنها وارث او پدر و مادر باشند. مادر يك سوم ارث و بقيه را پدر مى برد، و اگر مرده برادر دارد، يك ششم از آن مادر اوست. همه اينها بعد از انجام وصيتى است كه ميت كرده و بعد از دينى است كه ادا شده است. شما نمى دانيد پدران و فرزندانتان كدام بيشتر به نفع شما هستند. اين واجبى است كه خدا مقرر فرموده و او دانا و حكيم است.

ترجمه قرآن، ص: 79

12 نصف ارث زنانتان اگر فرزند نداشته باشند، از آن شماست و اگر فرزند داشته باشند، يك چهارم از آن شماست. البته اين بعد از انجام وصيت و اداى دين اوست، و براى زنانتان يك چهارم ارث شماست. اگر فرزند نداشته باشيد و اگر براى شما فرزندى باشد، يك هشتم مى برند. و اين بعد از انجام وصيتى است كه كرده ايد و بعد از اداى دين است، و اگر مرد بميرد و برادران و خواهران از او ارث ببرند، يا زنى بميرد و برادر و يا خواهرى داشته باشد هريك از آنها يك ششم ارث مى برند، و اگر بيش از يكى باشند، همه آنها يك سوم ارث را به طور مشترك بين هم تقسيم مى كنند، بعد از وصيتى كه از پيش شده و دينى كه ادا گشته و ضررى به كسى وارد نشده باشد. سفارشى است

از جانب پروردگار و او آگاه و بردبار است.

13 اينها حدود الهى است و هر كه اطاعت خدا و رسول او را كند، در بهشتهايى خواهد بود كه آب از زير درختان آنها جارى است و براى هميشه در آن مى باشد و اين رستگارى بزرگى است.

14 و هر كه خدا و رسول او را نافرمانى كند و از حدود الهى تجاوز نمايد، براى هميشه در آتش خواهد بود و عذابى ذلت بار دارد.

ترجمه قرآن، ص: 80

15 زنانى كه از شما كار بد مى كنند، چهار گواه از خودتان عليه آنها طلب كنيد. اگر گواهى دادند، آنها را در خانه حبس كنيد تا بميرند يا اينكه خداوند راهى براى آنها قرار دهد.

16 مرد و زنى كه مرتكب عمل بد شدند، آنها را مجازات كنيد. اگر توبه كردند و خود را اصلاح نمودند، آنها را به حال خود بگذاريد؛ زيرا كه خداوند توبه پذير و مهربان است.

17 توبه از براى كسانى است كه از روى نادانى مرتكب گناهى شده اند و خيلى زود توبه مى كنند. خداوند توبه اين نوع افراد را مى پذيرد و خدا دانا و حكيم است.

18 توبه از كسانى كه تا آستانه مرگ مرتكب گناه مى شوند و آنگاه تصميم به توبه مى گيرند و مى گويند: هم اينك توبه كرديم، پذيرفته نمى شود و نيز آنها كه در حال كفر مى ميرند، توبه براى آنها نيست. براى اينها عذابى دردناك مهيّا ساخته ايم.

19 اى اهل ايمان! براى شما حلال نيست كه از زنان به اكراه ارث ببريد و بر آنها سخت گيرى نكنيد تا بخشى از آنچه را به آنها داده ايد پس بگيريد، مگر آنكه كار زشت آشكارى انجام دهند، با آنها خوش رفتارى كنيد و

اگر از زندگى با آنها كراهت داريد، چه بسا كه چيزى را كراهت داشته باشيد؛ ولى خداوند در آن خير فراوان قرار داده است.

ترجمه قرآن، ص: 81

20 و اگر تصميم گرفتيد زنى را جايگزين همسر خويش كنيد، مهر فراوانى كه به او داده ايد پس نگيريد. آيا براى پس گرفتن، به تهمت و گناه آشكار متوسل مى شويد؟!

21 و چگونه آن را مى گيريد در حالى كه شما به هم رسيده ايد و زنان از شما پيمان محكمى گرفته اند.

22 با زنهايى كه پدران شما با آنها ازدواج كرده اند ازدواج نكنيد، مگر آنچه در زمان جاهليت رخ داده كه اين كار زشت و نفرت انگيز و راه بدى است.

23 ازدواج با مادران و دختران و خواهران و عمه ها و خاله ها و برادرزادگان و خواهرزادگان شما و مادرانى كه شما را شير داده اند و خواهران شيرى شما و مادران زنانتان و دختران همسرتان كه پرورش يافتگان شمايند به شرط آنكه با آن همسر نزديكى كرده باشيد، بر شما حرام مى باشند و اگر با آن همسر نزديكى نكرده باشيد، دخترانشان بر شما حرام نيستند. ازدواج با همسران فرزندانتان كه از نسل شما هستند و جمع بين دو خواهر حرام است، مگر آنچه در زمان جاهليت رخ داده كه خداوند بخشنده و مهربان است.

ترجمه قرآن، ص: 82

24 ازدواج با زنان شوهردار حرام است مگر آنها را كه هنگام اسارت مالك شده ايد اينها نوشته خدا درباره شماست و غير از اينها براى شما حلال است كه با ثروت خود آنان را انتخاب كنيد، در حالى كه پاك دامن باشيد و از زنا خوددارى نماييد. با زنهايى كه ازدواج موقت مى كنيد، بايد مهر آنها را به عنوان يك

امر واجب بپردازيد و اگر پس از تعيين مهريه واجب با رضايت كم و زياد كنيد مانعى ندارد؛ زيرا كه خداوند آگاه و حكيم است.

25 و هر كه را توانايى آن نباشد كه با زنان پاك دامن و با ايمان ازدواج كند، مى تواند با كنيزان با ايمان ازدواج نمايد و خدا به ايمان شما آگاه تر است. بعضى از شما از بعض ديگريد. پس اين ازدواج بايد به اجازه مالك كنيزان صورت گيرد و مهر آنها را به شايستگى بپردازيد تا پاك دامن باشند؛ نه زناكار و نه دوست پنهانى بگيرند و چون شوهردار شدند، اگر كار بدى مرتكب شدند، مجازاتشان نصف زنان آزاد است. اين ازدواج با كنيزان براى كسى است كه بترسد در رنج افتد و اگر صبر كنيد، براى شما بهتر است كه خدا بخشنده و مهربان است.

26 خداوند مى خواهد روشهاى آنهايى كه پيش از شما بودند براى شما بيان نمايد و بدان هدايت نمايد و شما را ببخشد و خدا دانا و حكيم است.

ترجمه قرآن، ص: 83

27 و خدا مى خواهد كه شما را ببخشايد؛ ولى شهوت پرستان مى خواهند كه شما گرفتار لغزش شويد؛ آن هم لغزشى بزرگ.

28 خداوند مى خواهد كار را بر شما آسان نمايد زيرا كه اين انسان ضعيف خلق شده است.

29 اى اهل ايمان! اموال يكديگر را از راه باطل نخوريد، مگر آنكه تجارتى از روى رضايت انجام دهيد و يكديگر را نكشيد كه خدا با شما مهربان است.

30 و هركس به مال و جان مردم از روى دشمنى و ظلم دست بزند، به زودى او را در آتش مى اندازيم و اين براى خداوند آسان است.

31 اگر از گناهان كبيره اى كه نهى شده ايد

اجتناب نماييد، از گناهان ديگر شما گذشت مى نماييم و در جايگاهى گرامى شما را وارد مى كنيم.

32 آن چيزهايى را كه خدا به وسيله آنها شما را بر يكديگر برترى داده آرزو نكنيد. براى مردان از آنچه كسب كرده اند، بهره اى هست و براى زنان از آنچه كسب كرده اند بهره اى خواهد بود. از كرم پروردگار درخواست كنيد كه خدا به همه چيز آگاهى دارد.

33 براى همه وارثان از ميراث پدر و مادر و نزديكان سهمى قرار داديم. با آنان كه پيمان بسته ايد، سهم آنها را بپردازيد كه پروردگار بر هر كار و هر چيزى شاهد است.

ترجمه قرآن، ص: 84

34 مردان، قيام كننده به امور زنان هستند. اين به خاطر آن است كه خداوند بعضى را نسبت به بعض ديگر برترى هايى داده است و نيز به خاطر آنكه از ثروت خويش خرج كنند؛ بنا بر اين زنان شايسته فرمانبرند و در نبود همسر به آنچه خدا به حفظ آن امر فرموده، حافظ حقوق شوهرند. زنانى را كه از سركشى آنها مى ترسيد، ابتدا نصيحت كنيد. بعد در بستر از آنها دورى جوييد. آنگاه آنها را تنبيه نماييد و اگر دست از سركشى برداشتند، بر آنها ظلم روا مداريد؛ زيرا كه خدا بلندمرتبه و بزرگ است.

35 و اگر نگران جدايى بين آنها هستيد، از خانواده شوهر يك داور و از خانواده زن داورى انتخاب كنيد. اگر خواهان صلح باشند، خداوند بين آن دو الفت مى دهد، زيرا كه پروردگار دانا و آگاه است.

36 بندگى خدا كنيد و چيزى را شريك او قرار ندهيد و به پدر و مادر و خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايگان نزديك و همسايگان دور و هم صحبتان

صميمى و در راه مانده و بردگانى كه مالك آنها هستيد، احسان كنيد كه خداوند انسانهاى متكبّر و فخرفروش را دوست نمى دارد.

37 آنان كه بخل مى ورزند و مردم را به بخل وادار مى سازند و آنچه را كه خداوند از جانب فضلش به آنها عنايت كرده كتمان مى كنند، ما براى كافران عذاب خواركننده اى آماده ساخته ايم.

ترجمه قرآن، ص: 85

38 آنان كه ثروت خود را در برابر چشم مردم انفاق مى نمايند و به خدا و روز قيامت اعتقاد ندارند و هر كه شيطان همنشين او باشد، همنشين بسيار بدى خواهد داشت.

39 چه مى شد كه آنها به خدا و روز قيامت ايمان مى آوردند و از آنچه خداوند بدانها روزى داده، انفاق مى كردند و پروردگار به كار آنها آگاه است.

40 خداوند به اندازه ذره اى به كسى ظلم نمى كند: اگر كار نيكى باشد، آن را چند برابر مى كند و از جانب خويش پاداش بزرگ مى دهد.

41 آن زمان چگونه است كه از هر امتى گواهى بياوريم و ترا بر اين امت گواه خواهيم.

42 در آن روز آنان كه راه كفر را انتخاب كردند و نافرمانى رسول را نمودند، آرزو مى كنند با خاكهاى زمين يكسان بودند؛ در حالى نمى توانند سخنى را از خدا پنهان نمايند.

43 اى اهل ايمان! در حال مستى به نماز نزديك نشويد تا بدانيد چه مى گوييد و نيز در حال جنابت به نماز نزديك نشويد، مگر مسافر باشيد تا غسل كنيد و اگر بيمار بوديد يا آنكه در سفر هستيد و يا هنگامى كه يكى از شما از قضاى حاجت برگشت و يا با زنان تماس داشته و به آب دسترسى نداشته ايد، با خاك پاكيزه تيمم كنيد؛ صورت و دستهاى

خويش را مسح كنيد كه خدا بخشاينده و آمرزنده است.

44 آيا نديدى آنان را كه از كتاب بهره اى به آنها داده شده، خريدار گمراهى گشتند و تصميم دارند شما را نيز گمراه نمايند؟!

ترجمه قرآن، ص: 86

45 و پروردگار، دشمنان شما را بهتر مى شناسد و خدا براى دوستى و يارى شما كافى است.

46 بعضى از يهوديان، كلمات الهى را از جاى خود تغيير داده و مى گويند: شنيديم و نافرمانى كرديم. و به پيامبر گويند: بشنو، و هرگز نشنوى. رعايتمان كن. با زبان خود به دين خدا طعنه مى زنند، ولى اگر مى گفتند: شنيديم و فرمان برديم و بشنو و به ما نظر كن، براى آنها بهتر و درست تر بود؛ و ليكن خداوند آنها را به خاطر كافر شدنشان لعنت كرد و جز اندكى از آنان ايمان نمى آورند.

47 اى مردمى كه به شما كتاب داده اند! به آنچه نازل كرده ايم كه تصديق كننده معتقدات شماست، ايمان بياوريد پيش از آنكه چهره هايتان را محو كرده و صورتها را واژگون نماييم و يا آنكه بر شما مثل اصحاب سبت لعنت فرستيم كه فرمان خدا واقع شدنى است.

48 خداوند شرك به خود را نمى بخشد و غير شرك را براى هر كه بخواهد مى بخشد و هر كه براى خدا شريكى قائل شود گناه بزرگى مرتكب شده است.

49 آيا نديدى آنانى را كه خود را به پاكيزگى مى ستايند؛ بلكه خدا هر كه را بخواهد پاكيزه مى نمايد و به اندازه نخ هسته خرمايى به كسى ستم نمى كند.

50 نگاه كن چگونه به خدا دروغ مى بندند و براى مجازات آنها همين گناه آشكار كافى است.

51 آيا نديدى آنانى را كه بهره اى از كتاب به آنها دادند؛ ولى به

دو بت جبت و طاغوت ايمان آوردند و درباره كافران مى گويند: اين گروه از اهل ايمان هدايت يافته ترند.

ترجمه قرآن، ص: 87

52 اينان همان مردمى هستند كه خدا آنها را لعنت كرده و هر كه را خداوند لعنت كند هرگز كسى ياورى براى او نخواهد يافت.

53 آيا آنها را از اين حكومت بهره اى هست كه پوسته هسته خرمايى به مردم ندهند.

54 آيا به مردم نسبت به آنچه خداوند از جانب فضلش به آنها داده حسادت مى ورزند؟! ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم و به آنها حكومتى بزرگ عنايت كرديم.

55 بعضى به او ايمان آوردند و بعضى از او روى برگرداندند و آتش شعله ور دوزخ براى آنها كافى است.

56 آنان كه آيات ما را انكار كردند، به زودى آنها را وارد آتش كنيم، كه هر وقت پوست بدنشان بسوزد، پوستهاى جديد در بدنشان برويانيم تا سختى عذاب را بچشند؛ زيرا كه خداوند قدرتمند و حكيم است.

57 و آنان كه ايمان آورده و كارهاى پسنديده انجام داده اند، به زودى در بهشتى آنها را وارد مى سازيم كه نهرها از زير درختان آن جارى است و براى هميشه در آن مى مانند و براى آنها همسرانى پاكيزه خواهد بود و آنها را در سايه اى گسترده جاى مى دهيم.

58 خداوند به شما فرمان مى دهد كه امانتها را به اهلش بدهيد و هرگاه بين مردم داورى مى كنيد از روى عدالت حكم كنيد. چه نيك است اين چيزهايى كه خداوند شما را بدان نصيحت مى كند كه پروردگار شنوا و بيناست.

59 اى اهل ايمان! از خدا و رسول و اولى الأمر خويش فرمان بريد و اگر در كارى به نزاع افتاديد، اگر به خدا و

روز قيامت معتقد هستيد، آن را به خدا و رسول ارجاع دهيد كه البته اين براى شما بهتر و خوش عاقبت تر است.

ترجمه قرآن، ص: 88

60 آيا نمى بينى آنان را كه گمان دارند به آيين تو و آيين هاى قبل ايمان آورده اند و مى خواهند طاغوت را به داورى طلب كنند با اينكه به آنها فرمان داده شده كه به طاغوت كافر شوند، شيطان مى خواهد گمراهشان كند. آن هم گمراهى دور.

61 وقتى به آنها گفته مى شود: به آنچه پروردگار نازل فرموده و به سوى رسول بياييد، مى بينى كه منافقين چگونه به اصرار از تو روى برمى گردانند.

62 پس چرا وقتى به خاطر كارهايى كه در گذشته انجام داده اند، گرفتار مصيبتى مى شوند، پيش تو مى آيند و به خدا قسم مى خورند كه ما جز نيكى و توافق را طالب نبوديم؟!

63 اينها مردمى هستند كه خداوند مى داند در دلهايشان چيست. از آنها اعراض كن و آنان را موعظه كن و با سخنانى گويا درباره آنچه در دلهايشان مى گذرد، با آنها صحبت كن.

64 هيچ پيامبرى را نفرستاديم مگر آنكه به فرمان پروردگار از وى اطاعت شود و اگر آنها هنگامى كه به خود ستم نمودند پيش تو مى آمدند و از خداوند طلب بخشش مى نمودند، پيامبر براى آنها طلب بخشش مى نمودند، در اين موقع خداوند را توبه پذير و مهربان مى يافتيد.

65 نه به پروردگارت سوگند، اينها ايمان نخواهند آورد تا ترا در اختلافات خود حاكم كنند. آنگاه از آنچه حكم كرده اى در دلهايشان كدورتى نيابند و تسليم واقعى خواهند شد.

ترجمه قرآن، ص: 89

66 و اگر به آنها فرمان مى داديم كه خودتان را بكشيد و يا از شهرهاى خود خارج شويد، عده كمى از آنها چنين مى كردند

و اگر آنها نصيحتهاى الهى را به كار مى بستند، براى آنها بهتر و ثبات قدم آنها محكم تر بود.

67 در اين هنگام از جانب فضل خويش پاداشى بزرگ به آنها مى داديم.

68 و آنان را به راه راست راهنمايى مى كرديم.

69 و هر كه خدا و رسول را اطاعت كند، همنشين آنهايى است كه خداوند بدانها نعمت داده از پيامبران و راستگويان و شهيدان و شايستگان، و چه رفيقانى نيكو هستند.

70 اين كرم از ناحيه پروردگار است و علم خدا كفايت مى كند.

71 اى اهل ايمان! احتياط را از دست ندهيد و در گروه هاى چندگانه و يا دسته جمعى به سوى دشمن حركت كنيد.

72 بعضى از شما هستند كه به كندى حركت كرده و اگر بر شما مصيبتى وارد شود مى گويد: خدا به من لطف فرمود كه با آنها حاضر نبودم.

73 و اگر فضل خدا شامل حال شما شود مى گويند: همانند كسى كه هيچ دوستى و ارتباطى ميان شما و آنها نبوده، اى كاش ما هم با آنها به جهاد مى رفتيم و به رستگارى بزرگ مى رسيديم.

74 كسانى در راه خدا جهاد مى كنند كه زندگى دنيا را به آخرت مى فروشند و هر كه در راه خدا جهاد نمايد و كشته شود و يا پيروز گردد، پاداش بزرگى به او خواهيم داد.

ترجمه قرآن، ص: 90

75 چرا در راه خدا و در راه آن مردمى ناتوان از مردان و زنان و كودكان كه گويند: پروردگارا! ما را از اين شهر ستمگران بيرون ببر و براى ما از جانب خود براى ما حمايت كننده اى تعيين فرما و از جانب خود براى ما ياورى قرار ده جهاد نمى كنيد؟!

76 اهل ايمان در راه خدا جهاد

مى كنند و كافران در راه قدرتهاى ستمگر مى جنگند؛ بنا بر اين با دوستان شيطان بجنگيد كه نيرنگ شيطان بسيار ضعيف است.

77 آيا نمى نگرى به آن مردمى كه وقتى به آنها گفته شد: اكنون دست از جنگ برداريد و نماز را برپاداريد و زكات را بپردازيد، و هنگامى كه جهاد بر آنها مقرر شد گروهى از آنها از مردم ترسيدند، مانند ترس از خدا و يا شديدتر از آن و گفتند: پروردگارا! براى چه جهاد را براى ما مقرر فرمودى و چه بهتر اين فرمان مدتى به تأخير مى افتاد. بگو: زندگى دنيا اندك است و آخرت براى آنكه تقوا پيشه سازد بهتر است و به اندازه نخ هسته خرمايى ستم نخواهد ديد.

78 هر كجا باشيد، مرگ شما را مى يابد؛ اگر چه در برجهاى سخت بنيان سكونت نماييد. اينها هر موقع به نيكى رسند، مى گويند: اين از جانب خداست و هرگاه گرفتار بدى شوند، مى گويند: اين از جانب توست. بگو: همه از جانب خداست. چرا اين گروه از درك هر سخن محرومند؟!

79 آنچه از نيكى ها به تو رسد، از جانب پروردگار است و آنچه از بديها به تو رسد، از خود توست و ما تو را پيام آور براى مردم فرستاديم و گواهى خدا كافى است.

ترجمه قرآن، ص: 91

80 هر كه اطاعت رسول را نمايد، خدا را اطاعت كرده و هر كه روى برگرداند، ما ترا به نگهبانى آنها نفرستاده ايم.

81 مى گويند: اطاعت. ولى همين كه از پيش تو مى روند، گروهى از آنها شبانه دور هم جمع شده و خلاف گفته تو را مى گويند و پروردگار آنچه در مجلس شبانه مى گويند مى نويسد؛ بنا بر اين از آنها روى برگردان و

بر خدا توكل كن كه تكيه گاه بودن خدا كافى است.

82 آيا تفكّر در قرآن نمى كنيد كه اگر از جانب غير خدا بود، اختلاف فراوان در آن مى يافتيد.

83 آنان مردمى هستند كه وقتى اخبارى از امنيت و يا وحشت و ترس به آنها مى رسد انتشار مى دهند، در حالى كه اگر آن را به پيامبر و اولى الامر بازگردانند از مطالب آن آگاه خواهند شد و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نمى شد، جز اندكى از شما همگى پيروى شيطان مى كرديد.

84 پس در راه خدا جهاد كن و تو فقط مسئول خود هستى و اهل ايمان را تشويق به جهاد كن؛ شايد خداوند آسيب كافران را از شما بردارد و خداوند آسيب رسانى و انتقامش شديدتر است.

85 هركس واسطه خوبى شود، بهره اى از آن خواهد برد و هر كه واسطه بدى شود، بهره اى از آن خواهد برد و خداوند بر همه چيز مراقب است.

86 هرگاه به شما درودى گفتند درودى بهتر از آن پاسخ گوييد، يا همان را جواب دهيد؛ زيرا خداوند حسابگر همه چيز است.

ترجمه قرآن، ص: 92

87 خداى يكتا كه خدايى جز او نيست، همه شما را در روزى كه ترديدى در آن نيست جمع خواهد كرد و چه كسى از خدا راستگوتر است.

88 چرا درباره منافقين كه پروردگار به خاطر كارهايى كه كرده اند آنها را واژگون نموده دو گروه شده ايد؟! مگر مى خواهيد آنهايى را كه خداوند گمراه كرده هدايت نماييد و آنكه خدا گمراهش ساخته راه نجاتى برايش نخواهى يافت.

89 آنها دوست دارند كه شما مثل آنان كافر شويد و همانند هم گرديد. از بين آنها دوست انتخاب نكنيد تا در راه خدا

مهاجرت نمايند و اگر مخالفت كردند، آنها را هر كجا يافتيد بگيريد و به قتل برسانيد و هيچ گاه از آنان براى خود دوست و ياور انتخاب ننماييد.

90 مگر آنهايى كه با يكى از هم پيمانان شما ارتباط دارند و پيمان بسته اند و يا پيش شما آمده اند و از جنگ با شما يا مردم خودشان كه دشمنان شما هستند، هر دو خوددارى كنند و از جنگ دلتنگ باشند. اگر خدا مى خواست آنها را بر شما مسلّط مى كرد و با شما جنگ مى كردند. پس هرگاه از شما كناره گرفتند و با شما جنگ نكردند و تسليم شما شدند، خداوند اجازه تعرّض به آنها را نمى دهد.

91 گروهى ديگرى را خواهيد يافت كه مى خواهند شما را مطمئن كنند و قوم خود را نيز مطمئن سازند؛ ولى وقتى كه راه فتنه باز شد با سر در آن مى افتند. اگر آنها از جنگ با شما كنار نرفتند و پيشنهاد صلح نكردند و دست از شما برنداشتند، هر كجا آنان را يافتيد اسير كنيد و به قتل رسانيد. ما شما را بر آنها تسلّطى آشكار داده ايم.

ترجمه قرآن، ص: 93

92 مؤمن حق ندارد مؤمنى را جز از روى خطا به قتل برساند و اگر به خطا كشت، بايد برده مؤمنى را آزاد كند و خون بهاى او را به خانواده اش بپردازد، مگر اينكه خانواده مقتول خون بها را ببخشد. اگر فرد كشته شده از خاندان دشمنان شماست؛ ولى مؤمن است، تنها كفاره آزاد كردن برده مؤمن كفايت مى كند و اگر از خاندان كفارى است كه با مسلمانان هم پيمانند، بايد علاوه بر آزاد كردن برده مؤمن، خون بهاى او را نيز به بازماندگانش بپردازد و اگر

برده اى نيابد، بايد دو ماه پى در پى روزه بگيرد. اين توبه الهى است كه خدا دانا و حكيم است.

93 و هر كه مؤمنى را از روى عمد به قتل برساند، مجازاتش جهنّم است و براى هميشه در آن مى ماند و خداوند بر او غضب و لعن كند و عذابى بسيار بزرگ برايش مهيّا سازد.

94 اى اهل ايمان! هنگامى كه در راه جهاد قدم برمى داريد، به تحقيق پردازيد و به آنانى كه اظهار اسلام مى كنند نگوييد مسلمان نيستيد تا لوازم زندگى را به دست آوريد؛ در حالى كه نزد پروردگار غنيمتهاى فراوانى هست. گرچه در گذشته شما هم اين گونه بوديد و خدا بر شما منت گذاشت؛ پس به تحقيق پردازيد كه خداوند به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 94

95 آنانى كه از اهل ايمان بدون هيچ عذرى در جهاد شركت نمى كنند، با آنانى كه با مال و جان خود در راه خدا جهاد مى نمايند يكسان نيستند؛ خداوند جهادكنندگان با مال و جان را بر آنهايى كه از شركت در جهاد خوددارى مى كنند رتبه و مقام برترى بخشيده و همه را وعده نيكو داده و جهادگران را بر قاعدين پاداش بزرگى عنايت فرموده است.

96 اينها درجات و بخشش و رحمت اوست و خدا بخشنده و مهربان است.

97 آنانى كه فرشتگان در حالى كه به خود ظلم روا داشته اند جانشان را بگيرند و پرسند: چگونه بوديد؟ گويند: ما در روى زمين مردمى ضعيف بوديم. به آنها گويند: آيا زمين خدا وسيع نبود تا مهاجرت كنيد؟! اينها جايگاهشان جهنم است و بازگشت آنها به بد جايگاهى است.

98 مگر آن ضعيفان از مردان و زنان و

كودكان كه چاره انديش نبودند و راه نجاتى نمى يافتند،

99 شايد خداوند اينها را مشمول بخشش خود قرار دهد كه او بخشنده و آمرزنده است.

100 و هر كه در راه خدا مهاجرت نمايد، در روى زمين نقاط امن و گشايش كارهاى فراوانى را خواهد يافت و هر كه از خانه اش به قصد هجرت به سوى خدا و رسول او بيرون آيد و در اين بين مرگ به سراغ او آيد، پاداش او با خداست و خدا بخشنده و مهربان است.

101 و هنگامى كه مسافرت مى كنيد، مانعى ندارد كه نماز را شكسته به جا آوريد، اگر از خطر كافران ترس داريد؛ زيرا كافران دشمن آشكار شما هستند.

ترجمه قرآن، ص: 95

102 و هنگامى كه بين رزمندگان هستى و براى آنها نماز جماعت برپامى دارى مسلمانان به دو گروه تقسيم مى شوند؛ گروهى با حمل اسلحه با تو به نماز مشغول شوند و گروهى مشغول جهاد شوند و چون سجده رفتند، از پشت سر مراقب دشمن باشند و گروهى ديگر كه نماز به جا نياورده اند، بيايند و با تو نماز بخوانند. احتياط را از دست ندهيد و سلاح را زمين نگذاريد؛ زيرا كافران دوست دارند كه از سلاحها و كالاهاى خويش غافل شويد و يكباره به شما حمله نمايند. اگر از باران براى حمل اسلحه به زحمت مى افتيد يا بيمار بوديد، مانعى ندارد كه اسلحه هاى خود بر زمين گذاريد؛ ولى احتياط را رعايت كنيد كه خداوند بر كافران عذابى ذلت بار مهيا كرده است.

103 و هر زمانى كه نماز را به پايان رسانديد، ياد خدا را فراموش نكنيد و در حال ايستاده و يا نشسته و هنگامى كه به پهلو خوابيده ايد، به ياد

خدا باشيد و هر وقت از آسيب دشمن در امان بوديد، نماز را كامل به جا آوريد؛ زيرا كه نماز براى اهل ايمان در وقتهاى معين مقرر شده است.

104 هيچ گاه از تعقيب دشمن سست نشويد و اگر در جنگ با دشمن رنج مى بريد، آنها نيز رنج مى برند؛ همان طوركه شما رنج مى بريد. ولى شما از خداوند چيزى را اميد داريد كه آنها ندارند و خدا آگاه و حكيم است.

105 ما اين كتاب را به حق بر تو نازل كرديم كه طبق آنچه خداوند به تو تعليم داده بين مردم حكم كنى؛ بنا بر اين مدافع خيانت كاران مباش.

ترجمه قرآن، ص: 96

106 از خدا طلب بخشش كن؛ زيرا كه خداوند بخشنده و مهربان است.

107 و از مردمى كه به خود خيانت مى كنند حمايت مكن كه پروردگار خيانت كنندگان بزهكار را دوست ندارد.

108 از مردم خجالت مى كشند؛ ولى از خدا خجالت نمى كشند، در حالى كه خداوند همه جا با آنهاست؛ در هنگام شب سخنانى كه خدا راضى نيست مى گفتند و پروردگار به هر چه انجام مى دهند، احاطه دارد.

109 گيرم شما مردم در اين زندگى دنيا از آنها حمايت نماييد. در روز قيامت چه كسى از اينها حمايت مى نمايد و چه كسى وكالت آنها را مى پذيرد؟!

110 و هر كه گناهى مرتكب شود و يا به خود ظلم كند و سپس از خدا طلب بخشش نمايد، خدا را بخشاينده و مهربان خواهد يافت.

111 و هر كه مرتكب گناهى شود، به خود زيان زده است و خدا دانا و حكيم است.

112 و هر كه خطا و يا گناهى از او سر زند و آن را به گردن بى گناهى اندازد، دروغ و گناه آشكارى

را انجام داده است.

113 و اگر فضل و رحمت پروردگار شامل حال تو نمى شد، گروهى از دشمنان تصميم داشتند تو را گمراه كنند. اينها فقط خود را گمراه مى نمايند و هيچ گونه زيانى به تو نمى رسانند. پروردگار اين كتاب و حكمت را به تو نازل نمود و آنچه نمى دانستى به تو آموخت و فضل خدا نسبت به تو بزرگ است.

ترجمه قرآن، ص: 97

114 در بيشتر آهسته سخن گفتن آنها خيرى نيست، مگر آنكه كسى در صدقه دادن و نكويى كردن يا اصلاح بين مردم سخن آهسته گويد و هر كه اين كار را براى رضاى پروردگار انجام دهد، به زودى پاداش بزرگى به او خواهيم داد.

115 و هر كه پس از روشن شدن راه حق براى او با رسول مخالفت كند و غير راه اهل ايمان را پيروى نمايد، او را به آنچه دوست دارد، واگذاريم و به جهنم مى فرستيم كه چه بد جايگاهى است.

116 خداوند شرك به خود را نمى بخشد و كمتر از آن براى هر كه بخواهد مى بخشد و هركس براى خدا شريك قائل شود، به گمراهى بسيار دورى افتاده است.

117 آنچه غير خدا مى خوانند يا جمادات، بى اثر است و يا شيطان سركش.

118 خداوند وى را لعنت كرده و او گفته از بندگان تو بهره اى معين خواهم گرفت.

119 آنها را گمراه مى كنم، آرزومندشان مى نمايم، وادارشان مى كنم تا گوش چهارپايان را بشكافند و فرمانشان مى دهم آفرينش خدايى را تغيير دهند. و هركس به جاى پروردگار، شيطان را سرپرست خود قرار دهد، زيان آشكارى كرده است.

120 شيطان به آنها وعده مى دهد و آرزومندشان مى كند و شيطان جز فريب به آنها وعده نمى دهد.

121 اينان جايگاهشان جهنم است

و هيچ راه فرارى از آن ندارند.

ترجمه قرآن، ص: 98

122 اهل ايمان و كارهاى پسنديده را به زودى در بهشتى واردشان مى نماييم كه زير درختانش آب جارى است و براى هميشه در آن مى مانند. وعده خدا حق است و چه كسى راستگوتر از پروردگار است.

123 نه آرزوهاى شما و نه آرزوهاى اهل كتاب كارسازند. هر كه كار زشتى مرتكب شود، سزايش را مى بيند و هيچ كس را جز پروردگار سرپرست و ياور خويش نخواهد يافت.

124 و آنهايى كه اهل ايمان هستند مرد يا زن، اگر كار خوبى انجام دهند، وارد بهشت خواهند شد و به اندازه پوسته هسته خرمايى به آنها ستم نمى شود.

125 و چه كسى از جهت دين بهتر از كسى است كه به جان مطيع خدا شده و نيكوكار و پيرو آيين معتدل ابراهيم است؛ ابراهيمى كه خداوند او را دوست خود انتخاب نمود.

126 هر چه در آسمانها و زمين است از آن خداست و خداوند بر همه چيز احاطه دارد.

127 درباره زنان از تو فتوا مى خواهند. بگو: خدا در اين باره به شما فتوا مى دهد و آنچه از آيات كتاب الهى براى شما تلاوت شود در حق آنها و دختران يتيم كه حقشان را نمى دهيد و مى خواهيد كه با آنها ازدواج كنيد و كودكانى كه ناتوانند نيز به شما فتوا مى دهد كه با يتيمان به عدالت رفتار كنيد و هر چه در كار خير به جا مى آوريد، خداوند بدان آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 99

128 و اگر زنى نگران آن بود كه شوهرش با او ناسازگار است و قصد دورى دارد گناهى نيست كه هر دو، راه صلح و سازش را برگزينند كه صلح

كردن بهتر است؛ زيرا تنگ نظرى غريزى انسانهاست و اگر به يكديگر نيكى كنيد و پرهيزكار باشيد، خداوند از كارهايى كه انجام مى دهيد آگاه است.

129 شما نمى توانيد بين زنها عدالت را رعايت نماييد، اگر چه به طور جدى تمايل داشته باشيد؛ بنا بر اين تمايل قلبى خود را متوجه يكى نسازيد كه ديگرى را بلاتكليف واگذاريد و اگر اصلاح كنيد و پرهيزكارى را پيشه خويش قرار دهيد، خداوند بخشنده و مهربان است.

130 و اگر به طلاق از هم جدا شوند، خداوند همه را از فضل و رحمت وسيع خويش بى نياز مى كند كه خدا وسعت بخش و حكيم است.

131 هر چه در آسمانها و زمين است از آن پروردگار است. به آنها كه پيش از شما كتاب داديم و به شما سفارش كرده ايم كه از خدا بترسيد و اگر كافر شويد آنچه در آسمانها و زمين است از آن پروردگار است و او بى نياز و ستوده است.

132 و آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست و خدا براى تكيه گاه بودن كافى است.

133 اگر بخواهيد همه شما را مى برد و مردم ديگرى را جايگزين شما مى نمايد كه خدا به اين كار تواناست.

134 هر كه ثواب دنيا را طالب است، ثواب دنيا و آخرت نزد پروردگار است و خدا شنوا و بيناست.

ترجمه قرآن، ص: 100

ترجمه قرآن 149

135 اى اهل ايمان! به عدالت قيام كنيد و به خاطر خدا شهادت دهيد، گرچه عليه خودتان يا پدر و مادر و يا نزديكان شما باشد؛ ثروتمند يا فقير باشد. خداوند نسبت به حال آنها آگاه تر است. از هواى نفس پيروى نكنيد تا عدالت را رعايت نماييد و اگر مخالفت

كنيد و روى برگردانيد، خدا از كارهايى كه انجام مى دهيد آگاه است.

136 اى اهل ايمان! به خدا و رسول و كتابى كه براى رسول خدا فرستاد و كتابى كه پيش از اين فرستاده ايمان آوريد و هر كه به خدا و فرشتگان و كتابها و رسولان الهى و روز قيامت كافر شود، در گمراهى بسيار دورى افتاده است.

137 آنان كه ايمان آورده و بار ديگر كافر شده اند، آنگاه ايمان آورده و بار ديگر كافر شده اند و بر كفر خود افزودند، خداوند آنها را نمى بخشد و به راه راست هدايت نمى كند.

138 به منافقين بشارت بده كه عذابى دردناك خواهند داشت.

139 آنان كه كافران را به جاى اهل ايمان دوست خود انتخاب مى كنند، آيا عزّت را نزد كافران مى جويند، در حالى كه همه عزّت نزد خداست.

140 در كتاب خدا به شما نازل شده كه وقتى مى شنويد افرادى به آيات الهى كفر مى ورزند و مسخره مى كنند، با آنها ننشينيد تا سخن ديگرى بگويند؛ وگرنه شما هم مثل آنها هستيد و خدا منافقين و كافران را يك جا در جهنم جمع خواهد كرد.

ترجمه قرآن، ص: 101

141 همان منافقانى كه مراقب اوضاع شما هستند، اگر پيروزى نصيب شما شود، گويند: مگر ما با شما نبوديم. و اگر كافران را بهره اى از جنگ باشد، گويند: مگر مراقب شما نبوديم و از اهل ايمان شما را محفوظ نداشتيم. خداوند در روز قيامت بين شما حكم خواهد كرد و هيچ گاه خدا نمى خواهد كه كافران بر اهل ايمان راه سلطه داشته باشند.

142 منافقين مى خواهند كه خدا را فريب دهند، در حالى كه او آنها را فريب مى دهد و هنگامى كه به نماز مى ايستند در حال

كسالت مى ايستند؛ با مردم ريا مى كنند و خدا را جز اندكى ياد نمى كنند.

143 بين اهل ايمان و كافران سرگردانند؛ نه با آن گروهند و نه با اين گروه و هر كه را خداوند گمراهش كند، راه هدايتى براى او نخواهى يافت.

144 اى اهل ايمان! كافران را دوست انتخاب نكنيد در حالى كه مؤمنين را رها نماييد. آيا مى خواهيد براى خدا بر ضد خودتان دليلى آشكار به وجود آوريد؟!

145 منافقين در پست ترين نقطه جهنّم هستند و براى آنان ياورى نخواهى يافت.

146 مگر آنهايى كه توبه كرده و خود را اصلاح نموده و اعتصام به پروردگار كرده و دين خود را براى رضاى او خالص گردانيده، در اين صورت در صف اهل ايمان مى باشند و خداوند به زودى اهل ايمان را پاداشى بزرگ عنايت خواهد كرد.

147 اگر شكر كنيد و مؤمن باشيد، خدا را با عذاب نمودن شما چه كار؟! خداوند شكر شما را مى پذيرد و آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 102

148 خداوند دوست ندارد كه كسى با صداى بلند بدگويى كند، مگر آنكه به او ظلم شده باشد و خدا شنوا و آگاه است.

149 اگر كار خير را آشكار و يا پنهان بجا آوريد و يا از بدى ديگران گذشت نماييد، خدا نيز بخشنده و تواناست.

150 آنان كه به خدا و رسولان او كافر مى شوند و مى خواهند كه بين خدا و رسولانش جدايى اندازند و گويند به بعضى ايمان مى آوريم و به بعضى كافر شويم و مى خواهند در اين ميان راهى پيدا كنند.

151 به راستى اينها كافرند و ما براى كافران عذابى خواركننده آماده ساخته ايم.

152 و آنانى كه به خدا و رسولان او ايمان مى آورند و بين هيچ يك

از آنها جدايى نمى اندازند، پاداش ايشان را خواهيم داد كه خدا بخشنده و مهربان است.

153 اهل كتاب از تو درخواست مى كنند تا نوشته اى از آسمان بر آنها نازل كنى. از موسى بزرگتر از اين را خواستند. گفتند: خدا را آشكارا به ما نشان بده، و به خاطر همين ستمى كه كردند، صاعقه آسمانى آنها را فرا گرفت و بعد از آن معجزات كه براى آنها آمده بود گوساله را پرستيدند. از آن گذشت نموديم و موسى را دليلى آشكار عنايت كرديم.

154 و كوه طور را براى گرفتن پيمان بالاى سر آنها بلند گردانيديم و به آنها گفتيم: از اين در، سجده كنان وارد شويد و گفتيم از حكم روز شنبه تجاوز نكنيد و از آنها پيمان محكم گرفتيم.

ترجمه قرآن، ص: 103

155 ولى وقتى پيمان شكستند و آيات الهى را انكار كردند و پيامبران را به ناحق كشتند و گفتند كه دلهاى ما نمى فهمد، اين خدا بود كه به خاطر كفر آنها بر دلهايشان مهر زد و جز اندكى از آنها ايمان نياوردند.

156 و نيز به خاطر كفرشان و حرفى كه درباره مريم زدند كه تهمتى بزرگ بود.

157 و نيز به سبب دروغى كه گفتند، ما مسيح عيسى پسر مريم را كه رسول خدا بود كشتيم در حالى كه نه او را كشتند و نه به صليب كشيدند و به اشتباه افتادند و آنهايى كه درباره مسيح اختلاف كردند، خودشان در شك بودند، آگاه به آن نبودند و فقط از گمان خود پيروى مى كردند و قطعا او را نكشتند.

158 بلكه پروردگار او را به سوى خود بالا برد و خدا مقتدر و حكيم است.

159 هيچ كس از اهل

كتاب نيست مگر آنكه پيش از مرگ خويش به مسيح ايمان مى آورد و در روز قيامت مسيح بر آنها گواه خواهد بود.

160 به خاطر ظلمى كه يهود كردند و مردم بسيارى را از راه خدا بازداشتند، قسمتى از چيزهاى پاك را كه بر آنها حلال بود، حرام كرديم.

161 و نيز به خاطر ربا گرفتن در حالى كه از آن نهى شده بودند و همچنين از اين جهت كه ثروت مردم را از طريق باطل مى خوردند و ما براى كافران آنها عذابى دردناك آماده ساخته ايم.

162 لكن دانشمندان و اهل ايمان آنها كه به آنچه بر تو نازل شده و آنچه پيش از تو نازل شده ايمان دارند و نمازگزاران و زكات دهندگان و ايمان آورندگان به خدا و روز قيامت را به زودى پاداش بزرگ خواهيم داد.

ترجمه قرآن، ص: 104

163 ما بر تو وحى كرديم؛ همان طوركه به نوح و پيامبران پس از او وحى كرديم و همان گونه كه بر ابراهيم و اسماعيل و يعقوب و فرزندان يعقوب و عيسى و ايّوب و يونس و هارون و سليمان وحى نموديم و به داود كتاب زبور داديم.

164 پيامبران ديگرى كه سرگذشت آنها را براى تو بيان نموديم و پيامبرانى كه هنوز سرگذشت آنها را به تو نگفته ايم و خداوند با موسى سخن گفت.

165 پيامبرانى بودند بشارت دهنده و بيم رسان، تا مردم را پس از اين پيامبران عليه خدا دليلى نباشد و خدا مقتدر و حكيم است.

166 ولى پروردگار به آن چيزهايى كه به تو نازل كرده گواهى خواهد داد كه آن را به علم خود نازل فرموده و فرشتگان نيز گواهى مى دهند و البته خدا براى گواهى دادن كافى

است.

167 آنان كه كافر شدند و مردم را از راه خدا بازداشتند، در گمراهى بسيار دور افتاده اند.

168 آنان كه كافر شدند و ظلم كردند هيچ گاه خدا آنها را نمى بخشد و به راهى هدايتشان نخواهد نمود؛

169 مگر راه جهنم كه براى هميشه در آن خواهند ماند و اين براى خدا آسان است.

170 اى مردم! آن پيامبر راستين از جانب پروردگارتان به سوى شما آمده، اگر ايمان بياوريد به سود شماست و اگر كافر شويد، آنچه در آسمانها و زمين است از آن پروردگار است و خدا دانا و حكيم است.

ترجمه قرآن، ص: 105

171 اى اهل كتاب! در دين خود غلو نكنيد و جز حق درباره خدا نگوييد. عيسى فقط فرزند مريم بود، او فرستاده خدا و كلمه او بود كه به مريم داده شد و روحى از طرف خدا بود؛ بنا بر اين به خدا و رسول او ايمان بياوريد و نگوييد سه چيزند، ديگر چيزى نگوييد كه به سود شماست، تنها خدا معبود يگانه است. او منزه است از اينكه فرزند داشته باشد. هر چه در آسمانها و زمين است، از آن اوست و خدا براى تكيه گاه بودن كافى است.

172 مسيح و فرشتگان مقرّب الهى از بندگى پروردگار سرپيچى نمى كنند و هر كه از بندگى خدا سرپيچى كند و كبر ورزد، همه را پروردگار به سوى خويش محشور خواهد كرد.

173 پس خداوند به اهل ايمان و كارهاى پسنديده پاداش را كامل مى دهد و از كرم خويش بر آن مى افزايد و آنانى كه سرپيچى كرده و كبر ورزيده اند، به عذابى دردناك گرفتار خواهد نمود و غير از خدا هيچ سرپرست و ياورى نخواهند يافت.

174 اى مردم! از

جانب پروردگارتان براى شما دليل و نورى آشكار آمده است.

175 آنانى كه به خدا ايمان آورده و به او اعتصام جسته اند، به زودى در رحمت و فضل خويش وارد كرده و به راه راست هدايتشان خواهد نمود.

ترجمه قرآن، ص: 106

176 از تو فتوا طلب مى كنند. بگو خداوند براى شما درباره برادران و خواهران فتوا مى دهد، اگر مردى بميرد و فرزندى نداشته باشد و يك خواهر داشته باشد، نصف ارث او به آن يك خواهر مى رسد و اگر خواهر فرزندى نداشته باشد، او نيز از خواهر ارث مى برد و اگر آن كه از دنيا رفته دو خواهر داشته باشد، دو ثلث از ارث او را مى برند و اگر ميّت چندين برادر و خواهر داشته باشد، برادر دو برابر خواهر ارث مى برد. خداوند احكام را براى شما بيان مى كند تا گمراه نشويد و خدا به همه چيز آگاه است.

سوره مائده مدينه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 اى اهل ايمان! به عهد خود وفا كنيد. حيوانات چهارپا جز آنچه براى شما بيان مى شود حلال است. در حال احرام شكار برايتان حلال نيست كه پروردگار هر طور بخواهد حكم مى نمايد.

2 اى اهل ايمان! شعائر الهى و ماه حرام و قربانى و قربانى نشان دار و زائران خانه خدا كه در طلب فضل خدا و خشنودى او آمده اند محترم شماريد، و هنگامى كه از احرام خارج شديد مى توانيد شكار كنيد. دشمنى گروهى كه شما را از رفتن به مسجد الحرام بازداشتند، باعث نشود كه تجاوز كنيد بلكه بايد شما در نيكوكارى و تقوا به يكديگر كمك كنيد نه بر گناه و ستمكارى و از خدا بترسيد كه خداوند سخت مجازات مى نمايد.

ترجمه قرآن،

ص: 107

3 براى شما گوشت مردار و خون و گوشت خوك و آنچه به غير نام خدا ذبح شود و حيوان خفه شده و به شكنجه مرده و حيوانى كه از بلندى پرت شده و مرده و يا در اثر شاخ حيوان ديگر مرده و نيم خورده درندگان جز آنچه كه ذبح شرعى كرده ايد حرام است، و همچنين حيوانى كه براى بتها مى كشيد و قسمت كردن گوشت حيوانات به وسيله ابزار قمار حرام است و تمام اين كارها فسق مى باشند. امروز آنانى كه كافر شدند، از دين شما مأيوس گشتند. از آنها نترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را برايتان كامل كردم و نعمتم را برايتان تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما پذيرفتم؛ پس هركس از روى اضطرار و ناچارى و نه از روى گناه چيزى از آنچه حرام شده استفاده كند، خداوند بخشنده و مهربان است.

4 از تو مى پرسند چه چيز حلال است؟ بگو: هر چيز پاكيزه براى شما حلال است و نيز شكارى كه حيوانات تعليم ديده گرفته اند و از آن چيزها كه خداوند به شما تعليم داده و به آنها آموخته ايد، برايتان حلال است. از شكارى كه مى گيريد، بخوريد و نام خدا را ياد كنيد و از خدا بترسيد كه خداوند به سرعت به حسابها مى رسد.

5 امروز هر چه پاكيزه است براى شما حلال شد: غذاى اهل كتاب براى شما و غذاى شما براى آنها حلال است؛ زنان پاكيزه از اهل ايمان و از اهل كتاب براى شما حلال هستند و مى توانيد با آنها ازدواج كنيد به اين شرط كه مهر آنان را بپردازيد، البته به پاكدامنى نه

زناكارى و نه رفيق بازى و هر كه ايمان را انكار كند، كارهايش از بين خواهد رفت و در آخرت از جمله زيانكاران است.

ترجمه قرآن، ص: 108

6 اى اهل ايمان! وقتى به نماز مى ايستيد، صورت و دستها را تا آرنج بشوييد و سر و پاهاى خودتان را تا برآمدگى روى پا مسح كنيد و اگر جنب هستيد، غسل كنيد و اگر بيمار يا مسافر هستيد و يا يكى از شما از قضاى حاجت آمده و يا با زنان آميزش نموده و دسترسى به آب نداريد، با خاك پاك تيمم كنيد. به وسيله آن خاك صورت و دستهاى خود را مسح نماييد. خداوند نخواسته كه شما به زحمت افتيد؛ بلكه خواسته است كه شما را پاكيزه كند و نعمتش را بر شما تمام گرداند؛ شايد سپاسگزارى نماييد.

7 نعمت پروردگار را كه به شما عنايت فرموده، به ياد آوريد و نيز پيمان محكمى را كه با شما بسته از ياد نبريد. وقتى كه گفتيد: شنيديم و اطاعت كرديم. از خدا بترسيد؛ زيرا پروردگار از اسرار سينه ها آگاه است.

8 اى اهل ايمان! براى خدا قيام كنيد و شهادت عادلانه دهيد. دشمنى گروهى نبايد سبب شود كه عدالت را رعايت ننماييد. عدالت را پيشه سازيد كه آن به تقوا نزديكتر است و از خدا بترسيد؛ زيرا كه خداوند به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.

9 خداوند به اهل ايمان و كارهاى پسنديده وعده بخشش و پاداش بزرگ داده است.

ترجمه قرآن، ص: 109

10 و آنان كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، اهل جهنم خواهند بود.

11 اى اهل ايمان! نعمت الهى را بر خودتان به ياد آوريد در آن زمان

كه گروهى مى خواستند به سوى شما دست درازى كنند و خداوند دستهايشان را از شما كوتاه كرد؛ پس از خدا بترسيد و اهل ايمان بر خدا توكل مى نمايند.

12 خداوند از فرزندان اسرائيل پيمان گرفت و دوازده سرپرست براى آنها فرستاديم و پروردگار فرمود: من با شما هستم اگر نماز را برپاداريد و زكات بدهيد و به رسولان من ايمان بياوريد و آنها را يارى كنيد، و به خدا وامى شايسته دهيد. گناهان شما را مى پوشانم و در بهشتى شما را وارد مى كنم كه از زير درختان آن نهرها جارى است و اگر كسى از شما بعد از اين پيمان كافر شود، از راه راست منحرف شده است.

13 و به خاطر پيمان شكنى آنها لعنتشان كرديم و دلهايشان را سخت نموديم. كلمات را از جاى خود تغيير دادند و آنچه به آنها گفته شده بود، قسمتى را به فراموشى سپردند. به خيانت پى در پى آنها با خبر خواهى شد. آنها را ببخش و از لغزششان درگذر؛ زيرا كه خداوند نيكوكاران را دوست مى دارد.

ترجمه قرآن، ص: 110

14 گروهى از آنان كه مى گويند ما نصرانى هستيم از آنها پيمان گرفتيم؛ ولى آنچه به ايشان گفته شده بود به فراموشى سپردند؛ در نتيجه بين آنها تا روز قيامت عداوت و كينه توزى انداختيم و خداوند به زودى درباره آنچه انجام داده اند، با خبرشان مى نمايد.

15 اى اهل كتاب! رسول ما به سوى شما آمده تا بسيارى از مسايلى را كه شما پنهان كرده ايد، آشكار سازد و در عين حال از بسيارى درگذرد. از طرف پروردگار، نور و كتابى آشكار به سوى شما آمده است.

16 خداوند به وسيله آن كسانى را كه در پى كسب

خشنودى او باشند، به راههاى سلامت هدايت مى كند و به اجازه خويش از تاريكى ها به سوى نور رهبرى مى فرمايد و آنها را به راه راست هدايت مى كند.

17 آنهايى كه گفتند: خدا همان مسيح فرزند مريم است، كافر شدند. بگو: اگر خداوند بخواهد، مسيح و مادرش و تمام كسانى كه روى زمين هستند نابود كند، چه كسى مى تواند در برابر پروردگار اختيارى داشته باشد؟! آسمانها و زمين و آنچه بين آنهاست، از آن خداست و او بر همه چيز تواناست.

ترجمه قرآن، ص: 111

18 يهود و نصارى گفتند: ما فرزندان و دوستان خدا هستيم. بگو: پس چرا شما را به خاطر گناهانتان عذاب مى كند؟! بلكه شما بشرى هستيد در بين آفريده هاى خدا، هر كه را خواهد مى بخشد و هر كه را خواهد عذاب مى كند و آنچه در آسمانها و زمين و در بين آنهاست، همه از آن خداست و بازگشت همه به سوى اوست.

19 اى اهل كتاب! رسول ما در دورانى كه ميان پيامبران فاصله افتاد به سوى شما آمد تا حقايق را بيان كند و تا نگوييد كسى نيامد كه ما را مژده دهد و يا بترساند در حالى كه مژده دهنده و ترساننده به سوى شما آمد و خدا بر همه چيز تواناست.

20 ياد كن زمانى را كه موسى به مردم خود گفت: اى مردم! نعمتهايى را كه پروردگار به شما عنايت فرمود به خاطر آوريد؛ هنگامى كه در ميان شما پيامبرانى فرستاد و شما را صاحب قدرت نمود و چيزهايى به شما داد كه به هيچ كس از مردم عالم نداد.

21 اى مردم! به سرزمين مقدسى كه خداوند برايتان مقرر نموده، داخل شويد و به پشت سر بر

نگرديد كه زيانكار خواهيد شد.

22 گفتند: اى موسى! در آن سرزمين گروهى زورمند هستند و تا خارج نشوند، ما به آنجا وارد نمى شويم. اگر آنها خارج شوند، ما داخل خواهيم شد.

23 دو مرد خدا ترس كه مورد لطف پروردگار بودند گفتند: از اين دروازه بر آنها وارد شويد و همين كه داخل شديد پيروز خواهيد شد و اگر راست مى گوييد كه ايمان آورده ايد، به خدا توكّل كنيد.

ترجمه قرآن، ص: 112

24 گفتند: اى موسى! تا مادامى كه آنها در آن سرزمين هستند، ما هرگز وارد نمى شويم و تو با پروردگارت برويد با آنها جنگ كنيد كه ما اينجا نشسته ايم.

25 موسى گفت: پروردگارا! من جز بر خودم و برادرم تسلط ندارم. بين ما و بين اين مردم فاسق جدايى انداز.

26 خداوند فرمود: ورود به اين شهر تا چهل سال بر آنها حرام است و بايد در بيابانها سرگردان باشند و براى اين مردم فاسق غمگين مباش.

27 داستان دو پسر آدم را به حق براى آنها بخوان؛ آن زمانى كه هر دو قربانى كردند. از يكى پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد. قسم خورد كه تو را خواهم كشت. گفت: خداوند از پرهيزكاران مى پذيرد.

28 اگر دستت را براى كشتن من دراز كنى، من براى كشتن تو دست دراز نمى كنم؛ زيرا كه از خداى جهانيان مى ترسم.

29 مى خواهم گناه كشتن من و گناه مخالفت تو هر دو بر دوش تو افتد، تا اهل جهنم شوى و اين است پاداش ستمگران.

30 آنگاه هواى نفس، او را به كشتن برادرش تشويق كرد و او را كشت و از زيانكاران شد.

31 سپس خداوند كلاغى را مأمور كرد تا زمين را گود كند و به

او نشان دهد چگونه برادرش را به خاك سپارد. گفت: واى بر من! آيا من از اين كلاغ ناتوان ترم تا بدن برادرم را به خاك سپارم. و از كار خود پشيمان شد.

ترجمه قرآن، ص: 113

32 بدين جهت بر فرزندان اسرائيل مقرر داشتيم كه هركس انسانى را جز به عنوان قصاص و يا فسادى كه در زمين كرده بكشد، مثل آن است كه همه مردم را كشته است و هر كه انسانى را زنده كند، مثل آن است كه همه مردم را زنده كرده است. پيامبران ما با آيه هاى روشن براى آنها آمدند؛ ولى بسيارى از آنها بعد از اين آيات در زمين اسراف كردند.

33 مجازات آنان كه با خدا و رسول سر جنگ دارند و تلاش مى كنند تا در زمين فساد كنند، جز اين نيست كه يا كشته شوند و يا به دار آويخته شوند و يا دست و پاى آنها به طور مخالف قطع گردد و يا تبعيد شوند و اين مجازات دنياى آنهاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت،

34 مگر آنان كه پيش از دستيابى به آنها توبه كرده باشند. بدانيد كه خداوند بخشنده و مهربان است.

35 اى اهل ايمان! از خدا بترسيد و براى تقرب به پروردگار، وسيله آماده كنيد و در راه او جهاد نماييد؛ شايد رستگار شويد.

36 اگر كافران دو برابر آنچه در زمين است داشته باشند و آن را براى رهايى از عذاب روز قيامت بدهند، از آنها پذيرفته نمى شود و براى آنها عذابى دردناك خواهد بود.

ترجمه قرآن، ص: 114

37 آنها مى خواهند كه از آتش خارج شوند؛ ولى قادر نيستند و عذابى دايمى دارند.

38 دست مرد و زن

دزد را قطع كنيد و اين مجازاتى است از طرف پروردگار به خاطر اعمال آنها؛ خداوند توانا و حكيم است.

39 و هر كه بعد از ستمى كه روا داشته توبه كند و در مقام جبران برآيد، خداوند او را خواهد بخشيد؛ زيرا كه او بخشنده و مهربان است.

40 آيا نمى دانى كه حكومت آسمانها و زمين از آن خداست؛ هر كه را بخواهد عذاب مى كند و هر كه را خواهد، مى بخشد و او بر همه چيز تواناست.

41 اى پيامبر! آنان كه به كفر ورزيدن شتاب دارند، تو را غمگين نكنند. به زبان گفتند: ما ايمان آورديم. ولى در دل هرگز ايمان نياوردند و نيز غمگين مباش از يهوديانى كه سخنان تو را گوش مى دهند براى دروغ پردازى و جاسوسى ديگرانى كه نزد تو نيامده اند. كلمات را از جاى خود تغيير مى دهند و مى گويند: اگر آن گونه كه ما خواهانيم حكم كرد، بپذيريد و اگر بر خلاف خواست ما بود، دورى نماييد و كسى كه خدا مى خواهد او را به فتنه اندازد، قادر به كارى نخواهد بود. اينان همان هايى هستند كه خداوند نمى خواهد قلب آنها را شستشو دهد. در اين دنيا زبونند و در آخرت عذاب بزرگى براى آنها خواهد بود.

ترجمه قرآن، ص: 115

42 جاسوسانى دروغ پرداز و حرام خوارند. اگر به نزد تو آمدند، در ميان آنها حكم كن و يا از آنها روى برگردان و اگر از آنها روى بگردانى، نمى توانند هيچ زيانى به تو برسانند و اگر در بين آنها حكم كردى، بر اساس عدالت حكم كن؛ زيرا كه خداوند عدالت پيشگان را دوست مى دارد.

43 چگونه حكم كردن را از تو مى خواهند، در حالى كه تورات را در

اختيار دارند و در آن حكم خدا موجود است و بعد از حكم تو رو برگردانند و آنها ايمان نخواهند آورد.

44 ما تورات را در حالى كه در آن هدايت و نور بود نازل كرديم. پيامبرانى كه مطيع بودند طبق آن براى آنهايى كه يهودى بودند حكم مى كردند و همچنين الهيّون و علمايى كه نگهبانى احكام خدا را مى دادند و بر آن گواه بودند، حكم مى كردند. از مردم نترسيد از من بترسيد و آيات الهى را به قيمت اندك نفروشيد و هر كه به آنچه خداوند نازل فرموده حكم نكند، از جمله كافران خواهد بود.

45 در كتاب تورات براى يهوديان نوشتيم كه نفس را در مقابل نفس قصاص كنند و چشم به چشم و بينى به بينى و گوش به گوش و دندان به دندان و هر زخمى را قصاصى هست و هر كه گذشت كند كفّاره گناهان او به حساب مى آيد و هر كه به غير آنچه خداوند نازل فرمود حكم كند، از جمله ستمگران خواهد بود.

ترجمه قرآن، ص: 116

46 پس از پيامبران پيشين، عيسى پسر مريم را فرستاديم كه تصديق به درستى توراتى كه در دست او بود داشت و انجيل را كه در آن هدايت و نور بود و تصديق كننده تورات است و براى پرهيزكاران هدايت و موعظه است، در اختيارش گذاشتيم.

47 اهل انجيل بايد طبق آنچه خداوند نازل فرموده حكم كنند و هر كه به آنچه خدا نازل فرموده حكم نكند، از جمله فاسقان خواهد بود.

48 ما اين كتاب را به حق بر تو نازل كرديم تا تصديق كننده و نگهبان آن كتابها كه پيش از آن بوده، باشد. پس ميان آنها

آنچه خدا نازل فرموده، حكم كن و از هوسهاى آنان پيروى مكن و از آنچه به حق بر تو نازل شده روى برمگردان. براى هر گروه از شما آيين و روشى را مقرر كرده ايم و اگر خداوند مى خواست همه شما را يك امت مى كرد؛ و لكن خدا مى خواهد درباره آنچه به شما داده آزمايش كند؛ بنا بر اين براى كارهاى خير از يكديگر سبقت بگيريد. بازگشت همه شما به سوى خداست و به آنچه در آن اختلاف كرديد، شما را آگاه خواهد ساخت.

49 در ميان مردم طبق آنچه خداوند نازل فرموده حكم كن و از هوسهايشان پيروى مكن. مواظب باش تو را از بعضى چيزها كه خداوند به تو نازل كرده منحرف نكنند. اگر روى برگردانند، بدانكه خدا مى خواهد آنها را به خاطر بعضى از گناهانشان مجازات كند؛ زيرا بسيارى از مردم فاسقند.

50 آيا احكام جاهليت را مى خواهند؟! كدام حكم از احكام خدا براى اهل يقين نيكوتر است؟!

ترجمه قرآن، ص: 117

51 اى اهل ايمان! يهوديان و نصرانيان را دوست خود انتخاب نكنيد. آنها بعضى دوستدار بعض ديگرند و هركس از شما با آنها دوستى كند، او هم از آنهاست كه پروردگار مردم ستمكار را هدايت نمى نمايد.

52 مى بينى آنهايى كه دل بيمار دارند، در دوستى با آنان شتاب مى كنند و مى گويند: مى ترسيم از ناحيه آنها به ما آسيبى برسد. ممكن است خداوند مسلمانان را پيروز كند و قدرت به دست آنها بيفتد و يا امر ديگرى از طرف خود تا منافقين از آنچه در دل مخفى كرده اند، پشيمان شوند.

53 اهل ايمان گويند: آيا اينها هستند كه با كوشش فراوان به خدا قسم مى خورند كه ما از

شما هستيم؟! اعمال آنها باطل گرديد و زيانكار شدند.

54 اى اهل ايمان! هر كه از بين شما از دين برگشت، به زودى خداوند گروهى را بياورد كه آنها را دوست مى دارد و آنان نيز خدا را دوست مى دارند با اهل ايمان فروتن و با كافران سرسخت هستند. در راه خدا جهاد مى كنند و از ملامت ملامتگران هراسى ندارند و اين فضل خداست، كه او به هر كه خواهد مى دهد و خدا وسعت بخش آگاه است.

55 سرپرست شما فقط خدا و رسول و كسانى هستند كه ايمان آورده اند و نماز را برپاداشته و در حال ركوع زكات مى دهند.

56 و هر كه سرپرست او خدا و رسول و كسانى كه اهل ايمانند باشد، از حزب خداست و حزب خدا پيروز است.

57 اى اهل ايمان! با آنانى كه اهل كتابند و كافرند و دين شما را به مسخره و بازيچه مى گيرند دوستى نكنيد و از خدا بترسيد اگر ايمان آورده ايد.

ترجمه قرآن، ص: 118

58 و چون به نماز ندا مى دهيد، آن را به مسخره و بازيچه مى گيرند؛ زيرا آنها مردمى نادانند.

59 بگو: اى اهل كتاب! براى چه به ما انتقاد مى كنيد جز آنكه به پروردگار و آنچه بر ما نازل شده و آنچه پيش از ما نازل شده ايمان آورده ايم و بسيارى از شما فاسقيد.

60 بگو: آيا شما را آگاه كنم از وضع آن كه سزاى او نزد پروردگار از اين بدتر است؛ همان كه خداوند او را لعنت كرده و بر او غضب نموده و بعضى از آنها را به صورت ميمون و خوك در آورده و آن كه بندگى طاغوت كرده است. اينها همگى جايگاهشان بدتر است و گمراه ترين

مردم از راه راستند.

61 وقتى به سراغ شما مى آيند، مى گويند: ايمان آورده ايم. ولى با قلبى لبريز از كفر مى آيند و با كفر بيرون مى روند و خدا به آن چيزهايى كه مخفى مى كنند، آگاه تر است.

62 و مى بينى كه بسيارى از آنها در انجام گناه و دشمنى و خوردن مال حرام بر يكديگر سبقت مى گيرند و چه بد عمل مى كنند.

63 اگر علماى يهود و نصارا آنها را از سخنان گناه و حرام خوارى مانع نمى شوند چه بد عمل مى كنند.

64 يهوديان گفتند: دست خدا بسته است. دستهايشان بسته باد و به خاطر اين حرف ناروا به لعنت پروردگار گرفتار شدند؛ بلكه دستهاى پروردگار باز است و هر طور بخواهد روزى دهد و آنچه بر تو نازل شده سركشى و انكار بسيارى از آنها را بيشتر مى كند. بين آنها تا روز قيامت دشمنى و كينه انداخته ايم. هر وقت آتش جنگى برپاكرده اند، خدا آن را خاموش كرده، در زمين براى فساد تلاش مى كنند و خدا اهل فساد را دوست نمى دارد.

ترجمه قرآن، ص: 119

65 اگر اهل كتاب ايمان بياورند و پرهيزكار شوند، لغزشهايشان را مى پوشانيم و آنان را در باغهاى پرنعمت وارد مى نماييم.

66 و اگر تورات و انجيل و يا آنچه پروردگارشان نازل فرموده را به اجرا درآورند از بالا و پايين نعمتهاى الهى آنها را فرا مى گيرد. بعضى از آنها مردمى معتدل و بسيارى از آنها چه بد عمل مى كنند.

67 اى پيامبر! آنچه از جانب پروردگارت نازل شده، به مردم برسان و اگر اين كار را نكنى، تبليغ رسالت نكرده اى و خدا تو را از شرّ مردم منافق حفظ خواهد كرد كه خدا مردم ستمكار را هدايت نخواهد كرد.

68 بگو:

اى اهل كتاب! شما هيچ ارزشى نداريد، مگر آنكه تورات و انجيل و همه آنچه را كه از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده به اجرا درآوريد و آنچه از پروردگار تو بر تو نازل شده، سركشى و انكار بسيارى از آنها را بيشتر مى نمايد؛ بنا بر اين غم مردم ستم پيشه را مخور.

69 اهل ايمان و يهوديان و صابئان و مسيحيان، هر كدام آنها به خدا و روز قيامت ايمان آورده و كار شايسته كرده، نه ترسى دارند و نه غمگين مى شوند.

70 از فرزندان اسرائيل پيمان گرفتيم و پيامبرانى براى آنها فرستاديم. هر وقت بر خلاف هواى نفس آنها سخن گفتند، گروهى را تكذيب كردند و گروهى را كشتند.

ترجمه قرآن، ص: 120

71 و گمان داشتند كه امتحانى در كار نيست؛ در نتيجه كور و كر شدند. در عين حال خدا توبه آنها را پذيرفت؛ ولى دوباره بسيارى ديگر كور و كر شدند و خدا به آنچه مى كنند آگاه است.

72 آنانى كه گفتند: خدا همان مسيح پسر مريم است. به راستى كافر شدند و مسيح گفت: اى فرزندان اسرائيل! كسى را بندگى كنيد كه خداى من و شماست. هركس به خداوند شرك ورزد، پروردگار بهشت را بر او حرام مى كند و جايگاهش آتش است و براى ستمكاران ياورى نخواهد بود.

73 و به راستى آنانى كه گفتند خدا يكى از سه چيز است، كافر شده اند. خدايى جز خداى يكتا نيست و اگر از آنچه مى گويند دست برندارند، كافران را عذابى دردناك خواهد رسيد.

74 آيا نبايد به پيشگاه پروردگار توبه كنند و از او طلب مغفرت نمايند، در حالى كه خداوند بخشنده و مهربان است؟!

75 مسيح پسر مريم

جز فرستاده خدا نبود و پيش از او فرستادگان ديگرى از طرف پروردگار آمدند و مادر او زنى بسيار راستگو بود. او و مادرش هر دو غذا مى خوردند. ببين چگونه آيات را براى آنها بيان مى كنيم و نيز ببين آنها چگونه از قبول آن امتناع مى نمايند.

76 بگو: آيا غير خدا را عبادت مى كنيد كه براى شما زيان و سودى ندارد و خدا شنوا و داناست.

ترجمه قرآن، ص: 121

77 بگو: اى اهل كتاب! به غير حق در دين خود غلوّ نكنيد و از هواى نفس گروهى كه در گذشته به گمراهى افتاده و عده زيادى را گمراه كرده و از راه راست دور افتاده اند، پيروى نكنيد.

78 آن كافران از فرزندان اسرائيل مورد لعنت داود و عيسى فرزند مريم قرار گرفتند؛ بدين جهت كه گناهكار و تجاوز پيشه بودند.

79 و از كار زشتى كه مرتكب مى شدند، دست بر نمى داشتند و چه بد بود كارهايى كه مى كردند.

80 مى بينى بسيارى از آنها را كه با كافران پيوند دوستى دارند، چه بد اعمالى از پيش براى معاد خود فرستادند؛ اعمالى كه خشم الهى را در پى دارد و براى هميشه در عذاب خواهند بود.

81 اگر به پروردگار و پيامبر و آنچه بر او نازل شده ايمان مى آوردند كافران را به عنوان دوست انتخاب نمى كردند؛ ولى بسيارى از آنها فاسقند.

82 دشمن ترين مردم نسبت به مسلمانان را، يهوديان و مشركين خواهى يافت و بامحبت ترين اشخاص را نسبت به مسلمانان، كسانى مى يابى كه مى گويند ما مسيحى هستيم. اين بدين خاطر است كه در بين آنها دانشمندانى پارسا وجود دارد و اهل كبر و نخوت نيستند.

ترجمه قرآن، ص: 122

83 وقتى آياتى را كه بر

پيامبر نازل مى شود مى شنوند، مى بينى كه از ديدگانشان اشك جارى مى شود؛ زيرا كه حقانيت آن را شناخته اند. آنگاه مى گويند: پروردگارا! ايمان آورديم. ما را جزو شاهدان بنويس.

84 و گويند: چرا به خدا و آنچه به حق بر ما نازل شده ايمان نياوريم، در حالى كه اميد داريم خدايمان ما را در زمره مردم صالح قرار دهد.

85 خداوند هم به آنچه گفتند، پاداش بهشتى به آنها مى دهد كه از زير درختان آن نهرها جارى است و براى هميشه در آنجا مى مانند و اين است پاداش نيكوكاران.

86 و آنانى كه كافر شدند و آيات ما را تكذيب كردند، ياران جهنم خواهند بود.

87 اى اهل ايمان! چيزهاى پاكيزه اى كه خداوند بر شما حلال كرده بر خود حرام نكنيد و از حد تجاوز ننماييد، كه خداوند متجاوزين را دوست نمى دارد.

88 و از آنچه خدا روزى حلال نصيب شما كرده، بخوريد و از خدايى كه به او ايمان آورده ايد بترسيد.

89 خداوند، شما را به خاطر سوگندهاى بدون قصدتان مؤاخذه نمى كند؛ ولى به سوگندهايى كه از روى توجه دل و قصد انجام مى دهيد، شما را مؤاخذه خواهد كرد. كفّاره آن، طعام دادن به ده فقير است از آن غذاى متوسطى كه براى خانواده خود تهيّه مى كنيد، يا لباس بر ده فقير بپوشانيد و يا يك برده آزاد كنيد و هر كه توانايى ندارد، بايد سه روز روزه بگيرد. اين كفّاره سوگندهاى شماست. سوگندهاى خود را حفظ كنيد. اين چنين خداوند آيات خود را براى شما بيان مى كند؛ شايد سپاسگزار شويد.

ترجمه قرآن، ص: 123

90 اى اهل ايمان! شراب و قمار و بتها و وسايل قمار پليدند و از كارهاى شيطانند. از آنها

دورى كنيد؛ شايد رستگار شويد.

91 شيطان تصميم دارد كه به وسيله شراب و قمار بين شما دشمنى و نفرت بيندازد و شما را از ياد خدا و انجام نماز مانع شود. آيا شما خوددارى خواهيد كرد؟

92 خدا و رسول را اطاعت كنيد و از مخالفت بپرهيزيد كه اگر از اطاعت كردن رو برگردانيد، بدانيد كه رسول ما جز ابلاغ آشكار حقايق وظيفه اى ندارد.

93 بر آنان كه اهل ايمان و كارهاى پسنديده اند، گناهى نيست اگر در گذشته به خاطر ندانستن چيزى خورده اند. هنگامى كه پرهيزكار شده و ايمان آورده و كارهاى پسنديده انجام مى دهند و باز پرهيزكار شوند و ايمان آورند و هم چنان به پرهيزكارى خود ادامه دهند و كار نيك كنند كه خداوند نيكوكاران را دوست مى دارد.

94 اى اهل ايمان! خداوند شما را به چيزى از شكار امتحان مى كند كه در دسترس شما و تيرهاى شما هستند تا معلوم كند آنهايى را كه از خدا با ايمان به غيب مى ترسند. بنا بر اين هركس بعد از اين امتحان تجاوز كند، عذاب دردناكى خواهد داشت.

95 اى اهل ايمان! در حال احرام شكار را نكشيد، و اگر يكى از شما از روى عمد شكار را بكشد، بايد مثل آن شكار حيوانى را قربانى كند و اين حكم بايد با نظارت دو نفر عادل انجام گيرد و به كعبه اهدا گردد و يا چند مسكين را به عنوان كفّاره طعام دهد و يا معادل آن روزه بگيرد و اين بدين خاطر است كه كيفر خلاف خود را ببيند و خدا از گذشته اش درگذرد و اگر كسى دوباره مرتكب شكار در حال احرام شود، خداوند از او انتقام

مى گيرد و خدا مقتدر و انتقام گيرنده است.

ترجمه قرآن، ص: 124

96 خداوند، شكار دريا و خوراك آن را برايتان حلال نموده تا شما و اهل كاروان از آن بهره مند شويد و شكار بيابان را تا مادامى كه در حال احرام هستيد، بر شما حرام نموده است، بترسيد از خدايى كه به سوى او محشور خواهيد شد.

97 خداوند، خانه كعبه را مركز اقامه امور مردم قرار داده و نيز ماه حرام و قربانيهاى بى نشان و نشان دار، تا بدانيد خداوند به آنچه در آسمانها و زمين است آگاه مى باشد و او از همه چيز با خبر است.

98 بدانيد كه پروردگار سخت مجازات مى كند و نيز بخشنده و مهربان است.

99 پيامبر، وظيفه اى جز ابلاغ حقايق ندارد و خدا هر آنچه را آشكار و يا پنهان مى نماييد، مى داند.

100 بگو ناپاك و پاكيزه يكسان نيستند و اگر تعداد زياد ناپاكان تو را به تعجب واداشت اى صاحبان خرد از خدا بترسيد؛ شايد رستگار شويد.

101 اى اهل ايمان! از چيزهايى كه اگر فاش شود شما را ناراحت مى كند سؤال نكنيد و اگر هنگام نزول قرآن از آن سؤال كنيد، برايتان فاش مى گردد. خدا آنها را بخشيده و او بخشنده و بردبار است.

102 قبل از شما گروهى از آن سؤالها كردند و بدان كافر شدند.

103 خداوند براى بحيره و سائبه و وصيله و حام احكامى صادر نفرموده؛ و لكن كافران اينها را به دروغ به خدا نسبت مى دادند و بسيارى از آنها عقل خود را به كار نمى گرفتند.

ترجمه قرآن، ص: 125

104 وقتى به آنها گفته مى شود: به آنچه خدا نازل فرموده و به پيامبر روى آوريد. مى گويند: آنچه از پدران خويش يافته ايم ما را بس

است. مگر غير از اين است كه پدران آنها چيزى نمى دانستند و هدايت شده بودند.

105 اى اهل ايمان! بر شما باد به خودسازى كه اگر هدايت يافتيد گمراهى ديگران به شما زيانى وارد نمى كند. بازگشت همگى شما به سوى خداست و به آنچه انجام مى داديد، شما را آگاه خواهد ساخت.

106 اى اهل ايمان! اگر مرگ يكى از شما فرا رسيد، در هنگام وصيت دو نفر عادل از خودتان به عنوان شاهد لازم است و يا دو نفر عادل از غير خودتان كه اگر در سفر مرگ به سراغ شما آمد، آن دو شاهد را داشته باشيد و اگر در صداقت آنها ترديد داريد، بعد از نماز آنها را وادار كنيد تا قسم بخورند كه ما حاضر نيستيم حق را به چيزى بفروشيم اگر چه درباره خويشان ما باشد، و هيچ گاه شهادت الهى را كتمان نمى كنيم؛ كه در اين صورت گنهكار خواهيم بود.

107 و اگر معلوم شد كه شاهدان وصيت خيانتى كرده اند، دو شاهد ديگر كه شايسته تر باشند از آنها كه به زيانشان كار شده جاى آنها قرار گيرند و خدا را قسم خورند كه شهادت ما از شهادت آنها درست تر است و ما از حق تجاوز نمى كنيم كه در غير اين صورت از ستمكاران خواهيم بود.

108 اين روش به آن نزديكتر است كه شهادت خود را به صورت واقعى ادا كنند و يا بترسند از اينكه پس از قسم خوردنشان قسمهايى جاى قسمهاى آنها را بگيرد. از خدا بترسيد و بشنويد كه خداوند مردم فاسق را هدايت نمى كند.

ترجمه قرآن، ص: 126

109 روزى كه خداوند همه پيامبران را جمع مى كند و مى گويد: مردم زمانه شما چگونه

دعوت شما را پذيرفتند؟ مى گويند: ما چيزى نمى دانيم. تو هستى كه به مطالب غيبى آگاهى كامل دارى.

110 به ياد بياور زمانى را كه خداوند به عيسى پسر مريم فرمود: نعمتى را كه به تو و مادرت عنايت نمودم به خاطر آور. همان زمان كه تو را به وسيله روح القدس تأييد كردم، در گهواره و در بزرگسالى با مردم سخن مى گفتى و كتاب و حكمت و تورات و انجيل را به تو آموختم. به اجازه من از گل چيزى شبيه پرنده مى ساختى و سپس در آن مى دميدى و به اجازه من پرنده اى مى شد و نيز كور مادر زاد را بينا و مبتلا به بيمارى برص را به اجازه من شفا مى بخشيدى و حتى مرده را به اجازه من زنده مى كردى، و به خاطر آور زمانى را كه فرزندان اسرائيل را از آسيب رساندن به تو بازداشتم. در آن هنگام براى آنها معجزه ها آورده بودى و كافران آنها گفتند: اين، جز جادويى آشكار چيزى نيست.

111 و به ياد بياور زمانى را كه به حواريون وحى نموديم كه به من و رسول من ايمان آوريد. گفتند: ايمان آورديم و تو شاهد باش كه ما تسليم فرمان توايم.

112 و به ياد بياور زمانى را كه حواريون گفتند: اى عيسى بن مريم! آيا خداى تو مى تواند غذايى از آسمان براى ما بفرستد؟ فرمود: از خدا بترسيد، اگر ايمان آورده ايد.

113 گفتند: مى خواهيم از آن غذاى آسمانى بخوريم و قلب ما مطمئن شود و باور كنيم آنچه به ما گفته اى درست بوده و بتوانيم بر آن گواهى دهيم.

ترجمه قرآن، ص: 127

114 عيسى بن مريم گفت: پروردگارا! از آسمان براى ما غذايى

نازل فرما تا براى اول و آخر ما عيدى باشد و نشانه اى از جانب تو به حساب آيد و به ما روزى ده كه تو بهترين روزى رسان هستى.

115 پروردگار فرمود: من آن غذا را براى شما مى فرستم؛ ولى اگر كسى بعد از اين معجزه كافر شود، او را به طريقى عذاب مى كنم كه هيچ كس را از مردم جهانيان به آن طريق عذاب نكرده ام.

116 و به ياد آور زمانى را كه خداوند فرمود: اى عيسى بن مريم! آيا تو به مردم گفتى من و مادرم را غير از پروردگار دو خدا قرار دهيد؟! عيسى گفت: تو منزّهى. مرا نرسد كه آنچه حق من نيست بگويم. اگر من اين سخن را مى گفتم، تو مى دانستى. تو از اسرار من آگاهى و من از اسرار تو بى خبرم؛ زيرا كه تو از آنچه پنهان است، مطلع هستى.

117 من چيزى جز آنچه كه تو به من امر فرمودى به مردم نگفتم؛ كه خداى من و خداى خود را عبادت كنيد و تا مادامى كه بين آنها بودم، خود شاهد بر رفتار آنها بودم و اگر جان مرا گرفتى، خود مراقب اعمال آنها خواهى بود و تو بر همه چيز گواه مى باشى.

118 اگر آنها را عذاب كنى، بندگان تواند و اگر آنها را ببخشى، تو مقتدر و حكيمى.

119 خداوند فرمود: قيامت، روزى است كه راست گفتن راستگويان سودشان مى دهد. براى آنها بهشتهايى است كه از زير درختان آن نهرها جارى است و براى هميشه در آن مى مانند. خدا از آنها راضى است و آنها از خدا راضى هستند كه اين است رستگارى بزرگ.

120 حكومت آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست از

آن خداست و او بر همه چيز تواناست.

ترجمه قرآن، ص: 128

سوره انعام مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 حمد، مخصوص خدايى است كه آسمانها و زمين را بيافريد و تاريكيها و نور را پديد آورد؛ ولى كافران براى پروردگار خود شريك قرار مى دهند.

2 اوست كه شما را از گل آفريد. آنگاه مدتى را مقرر ساخت و اجل حتمى نزد خداست، باز شما شك مى كنيد.

3 و اوست كه خداى آسمانها و زمين است و پنهان و آشكار شما را مى داند و نيز به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.

4 و هيچ آيه اى از آيات الهى براى آنها نيامد، مگر آنكه از آن روى برگرداندند.

5 و هنگامى كه حق به سراغشان آمد، آن را تكذيب كردند و به زودى از آنچه به مسخره مى گرفتند، خبرهايى دريافت خواهند كرد.

6 آيا نديدند پيش از آنها چه نسلها را نابود كرديم، در حالى كه به آنها امكاناتى در زمين داده بوديم كه در اختيار شما نگذاشته ايم. بارانهاى پى در پى براى آنها فرستاديم و نهرها در زمين براى ايشان جارى ساختيم و سپس به خاطر گناهانشان آنها را نابود كرديم و بعد از آنها نسلهاى ديگرى را به وجود آورديم.

7 اگر نوشته اى بر صفحه اى از كاغذ بر تو نازل كنيم و آن را با دست لمس كنند، كافران گويند: اين جادويى آشكار بيش نيست.

8 و گفتند: چرا بر او فرشته اى نازل نمى شود؟ اگر فرشته اى نازل مى كرديم، كار پايان مى گرفت و به آنها ديگر مهلت داده نمى شد.

ترجمه قرآن، ص: 129

9 اگر فرشته اى را با خصوصيات مردى مى فرستاديم، باز ايراد مى گرفتند كه چرا چهره حقيقى را براى ما پوشانيده اى.

10 پيش از تو پيامبرانى نيز

به مسخره گرفته شده اند و آنانى كه پيامبران را مسخره مى كردند، گرفتار نتيجه كار خود شدند و عذاب الهى بر آنها نازل شده.

11 بگو: در روى زمين سير كنيد و ببينيد پايان كار تكذيب كنندگان چه بوده است.

12 از كافران سؤال كن: آسمانها و زمين از آن كيست؟ بگو: از آن خدايى است كه بر ذات خويش رحمت نوشته است. همه شما را در روز قيامتى كه شكى در آن نيست جمع خواهد كرد و آنانى كه به خود زيان وارد كرده اند، به آن روز ايمان نمى آورند.

13 و از آن اوست آنچه در شب و روز قرار گرفته اند و او شنوا و آگاه است.

14 بگو: آيا غير از خدا را سرپرست خود انتخاب كنم در حالى كه او آفريننده آسمانها و زمين است و اوست كه اطعام مى كند و خود طعام نمى خورد. بگو: مأمور شده ام از نخستين كسانى باشم كه اسلام آورده است و تو از گروه مشركان مباش.

15 بگو: اگر معصيت خداى خويش كنم، از عذاب آن روز بزرگ مى ترسم.

16 و هر كه عذاب از او برداشته شود، مشمول رحمت خدا گشته و اين است رستگارى آشكار.

17 و اگر از جانب پروردگار به تو ضررى رسد، كسى جز خداوند قادر به برطرف كردن آن نيست و اگر از جانب او به تو خيرى رسد، او بر همه چيز تواناست.

18 او مقتدر و برتر از بندگان خويش است و او حكيم و آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 130

19 بگو: شهادت چه كسى از همه بزرگتر است. بگو: خداوند شاهد ميان من و شماست و به من قرآن را وحى مى كند تا به توسط آن شما و هر

كه اين قرآن به او مى رسد از خدا بترسانم. آيا شما شهادت مى دهيد كه با پروردگار خدايان ديگرى وجود دارد؟ بگو: من اين شهادت را نمى دهم. بگو: فقط خدا يكى است و من از آنچه شما شرك مى ورزيد، بيزارم.

20 آنانى كه به ايشان كتاب داده ايم، رسول اللَّه را مثل فرزندان خويش مى شناسند. آنهايى كه به فطرت خويش خسارت وارد كرده اند ايمان نمى آورند.

21 كيست ستمكارتر از آن كس كه به خدا دروغ نسبت دهد و يا آيات الهى را تكذيب نمايد؟ خداوند ستمكاران را رستگار نخواهد كرد.

22 و روزى كه همگان را محشور مى كنيم، به مشركان مى گوييم: كجايند شريكانى كه به گمان خود براى خداوند انتخاب كرده بوديد؟

23 و فتنه آنها جز اين نباشد كه به خدا قسم مى خورند كه پروردگارا! ما هرگز مشرك نبوده ايم.

24 ببين چگونه به خود دروغ مى گويند و دروغى كه ساخته بودند، نابود گرديد.

25 بعضى از آنها هستند كه به سخن تو گوش مى دهند؛ ولى بر قلبهايشان پرده هايى انداخته ايم تا آن را درك نكنند و گوشهايشان را سنگين و ناشنوا كرده ايم، و اگر همه آيات الهى را ببينند، باز ايمان نمى آورند و هنگامى كه نزد تو مى آيند، مجادله مى كنند. آنانى كه كافر شده اند، مى گويند: اينها جز افسانه هاى پيشينيان نيست.

26 و همين اشخاص هستند كه مردم را از نزديك شدن به پيامبر نهى مى كنند، و خودشان نيز از او فاصله مى گيرند و البته جز خود را نابود نمى كنند، در حالى كه نمى فهمند.

27 و اگر ببينى آنها را در آن هنگام كه بر آتش نگاهشان دارند و مى گويند: اى كاش ما به دنيا بر مى گشتيم و آيات خداى خويش را تكذيب نمى كرديم و از زمره

اهل ايمان مى گشتيم!

ترجمه قرآن، ص: 131

28 بلكه آنچه را از قبل مخفى كرده بودند براى آنها آشكار شده بود و اگر به دنيا برگردند، باز همان كارهايى كه از آن نهى شده بودند انجام مى دهند؛ زيرا كه آنها دروغ گويند.

29 و گفتند: زندگى براى ما فقط در همين دنياست و ما بر انگيخته نخواهيم شد.

30 و اگر ببينى آنها را در آن هنگام كه در پيشگاه پروردگارشان ايستاده اند و به آنها مى فرمايد: آيا اين حق نيست؟ گويند: پروردگارا! آرى. مى فرمايد: پس بچشيد عذاب را به خاطر آنچه كه كفر ورزيده ايد.

31 آنهايى كه لقاء اللَّه را تكذيب كردند، زيان كردند و همين كه قيامت به طور ناگهانى براى آنان فرارسد مى گويند: اى واى بر ما كه چه اندازه درباره چنين روزى كوتاهى كرديم، و آنان بار سنگين اعمال خويش را بر دوش مى كشند و چه بد بار گرانى را حمل مى كنند.

32 زندگى دنيا جز بازيچه و سرگرمى نيست و خانه آخرت براى اهل تقوا بهتر است. آيا انديشه نمى كنيد.

33 ما مى دانيم آنها با سخنان خود تو را ناراحت مى كنند. آنها تو را تكذيب نمى كنند، در واقع ظالم به آيات الهى و انكاركننده آن هستند.

34 پيش از تو نيز پيامبرانى را تكذيب كردند و آنها تكذيب و آزار مخالفان را تحمل نمودند تا اينكه يارى ما به آنها رسيد و تغييرى در كلمات پروردگار نخواهد بود و اخبار پيامبران به تو رسيد.

35 و اگر روى برگرداندن آنها براى تو سخت است، اگر مى توانى زمين را بشكاف و جستجو كن و يا نردبانى به آسمان بگذار و جستجو كن و آيه و نشانه ديگرى براى آنها بياور. اگر خدا مى خواست،

همه آنها را براى هدايت شدن هماهنگ مى كرد؛ بنا بر اين تو از ناآگاهان مباش.

ترجمه قرآن، ص: 132

36 فقط كسانى كه گوش شنوا دارند، دعوت تو را اجابت مى كنند. خداوند آنهايى را كه در وصف مردگان هستند در روز قيامت بر مى انگيزاند و به سوى او بازگشت مى نمايند.

37 و گفتند: چرا معجزه اى از جانب پروردگارش بر او نازل نمى شود؟

بگو: خداوند مى تواند معجزه اى نازل كند؛ و لكن بيشتر آنها نمى دانند.

38 هيچ جنبنده اى در زمين نيست و نه پرنده اى كه به دو بال پرواز كند، مگر اينكه امتهايى همانند شما هستند. ما چيزى را در اين كتاب از قلم نينداخته ايم. آنگاه به سوى پروردگار خويش محشور خواهند شد.

39 آنانى كه آيات ما را تكذيب كرده اند، كر و لالند و در تاريكيها هستند. هر كه را خدا خواهد، گمراه مى كند و هر كه را خواهد، در راه مستقيم قرار مى دهد.

40 بگو: اگر راست مى گوييد، به من خبر دهيد كه اگر عذاب الهى به سراغ شما آيد و يا قيامت برپاشود، آيا جز خدا را مى خوانيد؟!

41 بلكه فقط خدا را مى خوانيد و اگر اراده اش تعلق بگيرد، گرفتارى شما را برطرف مى كند و شما هم شريكهايى كه براى خدا درست كرده بوديد، همه را فراموش مى كنيد.

42 براى امتهاى قبل از تو پيامبرانى فرستاديم و آنها را گرفتار تنگدستى و مشكلات كرديم؛ شايد به درگاه الهى گريه و زارى كنند.

43 چرا در آن هنگام كه حوادث ناگوار به سراغشان آمد گريه و زارى نكردند؛ بلكه قلبهايشان سخت شد و شيطان كارهايشان را زينت بخشيد.

44 وقتى نصايح ما را به فراموشى سپردند، تمام درهاى شادى و نعمت را به روى آنها گشوديم

تا به نعمتهايى كه به آنها داده شد خوشحال شدند؛ ولى يكباره از آنها گرفتيم كه نوميد شدند.

ترجمه قرآن، ص: 133

45 و بنياد گروهى كه ستم مى كردند قطع شد و حمد مخصوص پروردگار جهانيان است.

46 بگو: اگر خداوند گوش و چشم شما را بگيرد و مهر بر قلبهاى شما بزند، چه كسى جز پروردگار مى تواند اين نعمتها را به شما بازگرداند؟! ببين چگونه آيات را با بيانهاى مختلف روشن مى كنيم؛ ولى باز آنها روى بر مى گردانند.

47 بگو: چه خواهيد كرد اگر عذاب الهى ناگهان و يا آشكار به سراغ شما آيد؛ آيا جز ستمكاران نابود مى شوند؟!

48 ما پيامبران را نفرستاديم جز براى مژده دادن و ترساندن؛ بنا بر اين هر كه ايمان آورد و خود را اصلاح كند، نه ترسى براى اوست و نه غمگين مى گردد.

49 آنان كه آيات ما را تكذيب كردند، به خاطر فسق و رفتار بدشان، عذاب الهى آنها را لمس مى كند.

50 بگو: من نمى گويم كه گنجهاى الهى نزد من است و نه غيب مى دانم و نمى گويم كه من فرشته ام. فقط از آنچه بر من وحى مى شود پيروى مى كنم. بگو: آيا آن كه نمى بيند، با آن كه چشم بصيرت دارد يكسانند. آيا انديشه نمى كنيد؟!

51 به وسيله قرآن آنانى را كه از محشور شدن به پيشگاه پروردگار خويش مى ترسند بيدار كن كه جز خداوند آنها را ياور و شفيعى نيست؛ شايد پرهيزكار شوند.

52 آنانى كه خداى خود را در صبح و شام مى خوانند و فقط خدا را اراده مى كنند طرد مكن كه از حساب آنها چيزى به عهده تو نيست و از حساب تو چيزى به عهده آنها نمى باشد تا طردشان كنى و

از ستمكاران شوى.

ترجمه قرآن، ص: 134

53 به اين طريق آنها را به وسيله يكديگر امتحان مى كنيم تا گويند: آيا اينها هستند كه خداوند از بين ما به آنها نعمت داده است؟! آيا خداوند شكركنندگان را بهتر نمى شناسد؟!

54 وقتى ايمان آورندگان به آيات ما نزد تو مى آيند، بگو: سلام بر شما. پروردگارتان بر ذات خود رحمت نوشته است. هر كه از شما كار زشتى را از روى نادانى انجام دهد و بعد توبه كند و خود را اصلاح نمايد، البته كه خداوند بخشنده و مهربان است.

55 و به اين طريق آيات را به طور مبسوط بيان مى كنيم تا روش بدكاران آشكار گردد.

56 بگو: من از عبادت آن چيزهايى كه از غير خداوند مى پرستيد نهى شده ام. بگو: من از هوسهاى شما پيروى نمى كنم كه در غير اين صورت گمراه شده و از هدايت يافتگان نخواهم بود.

57 بگو: من از جانب پروردگارم دليل دارم و شما آن را تكذيب مى كنيد. چيزى كه درباره آن شتاب داريد، در اختيار من نيست. حكم فقط از آن خداست كه حق را بيان مى كند و اوست بهترين جداكننده بين حق و باطل.

58 بگو: اگر آن چيزى را كه درباره اش شتاب داريد نزد من بود، كار من و شما پايان مى پذيرفت و خدا ستمگران را بهتر مى شناسد.

59 كليدهاى غيب نزد پروردگار است؛ كسى جز او از آن خبر ندارد و اوست كه مى داند آنچه در خشكى و درياست، و برگى از درخت نمى افتد مگر آنكه خداوند از آن مطلع است و نيز دانه اى نيست در تاريكيهاى زمين و نيست هيچ تر و خشكى جز آنكه در كتاب آشكار ثبت است.

ترجمه قرآن، ص: 135

60 خداست كه

در شب جان شما را مى گيرد و از آنچه در روز انجام مى دهيد آگاه است؛ سپس در روز شما را بر مى انگيزاند تا زمانى كه مرگ حتمى شما فرارسد و به سوى او بازگشت نماييد و به آنچه انجام داده ايد، آگاهتان خواهد ساخت.

61 خداست كه با اقتدار برتر از بندگانش مى باشد و برايتان فرشته هاى نگهبانى را مى فرستد تا اينكه مرگ يكى از شما فرارسد. در اين موقع فرستادگان ما روح او را مى گيرند و در كار خود كوتاهى نمى كنند.

62 آنگاه به سوى پروردگار خود كه به حق مولاى آنهاست بازمى گردند. بدانيد كه حكم كردن مخصوص خداست و او به سرعت به حسابها مى رسد.

63 بگو: چه كسى شما را از تاريكيهاى خشكى و دريا نجات مى دهد؟ گاهى با گريه و زارى و گاه پنهانى او را مى خوانيد و مى گوييد اگر ما را از اين خطر نجات دهد، شكر او را بجا خواهيم آورد.

64 بگو: خداست كه شما را از آن خطرها و هر نوع غم و اندوه نجات مى دهد. بازهم به او شرك مى ورزيد.

65 بگو: خداوند قادر است كه از بالاى سرتان و زير پاهايتان براى شما عذاب فرستد و يا اينكه شما را گروه، گروه كند و بعضى را به عذاب بعض ديگر مبتلا سازد. ببين چگونه آيات را به شيوه هاى گوناگون بيان مى كنيم تا شايد به فهم آيند.

66 قوم تو قرآن را در حالى كه حق بود تكذيب كردند. بگو: من وكيل شما نيستم.

67 براى هر خبرى زمان معيّنى خواهد بود و به زودى خواهيد دانست.

68 وقتى ديدى عده اى درباره آيات ما به صورت استهزا گفتگو مى كنند، از آنها روى برگردان تا در سخنى ديگر وارد

شوند و اگر شيطان گرفتار فراموشى ات كرد، بعد از آنكه متوجه شدى با مردم ظالم همنشين مباش.

ترجمه قرآن، ص: 136

69 حساب اهل تقوا از گنهكاران جداست و اگر براى تذكر دادن به آنها همنشين شوند مانعى ندارد؛ شايد پرهيزكار شوند.

70 آنانى كه دين خود را بازيچه و سرگرمى گرفتند و زندگى دنيا فريبشان داده به حال خود بگذار و به آنها توسط قرآن تذكر بده كه هركس در گرو عمل بد خويش خواهد بود و براى او جز پروردگار سرپرست و شفيع نيست و اگر هر گونه عوضى دهد از او پذيرفته نخواهد شد. آنها گرفتار اعمال بد خويش شده اند. آنها نوشيدنى از آب جوشان و عذابى دردناك به خاطر آنچه كافر شده اند خواهند داشت.

71 بگو: آيا غير خدا را كه سودمان نمى دهد و ضررى به ما نمى رساند بخوانيم و بازگشت به عقب كنيم بعد از آنكه خداوند ما را هدايت فرموده تا مثل كسى كه شيطانها او را در زمين سرگردانش ساخته اند باشيم؟! آن شيطان يارانى دارد كه انسان را به سوى خود مى كشاند و مى گويند: بيا نزد ما. بگو: هدايت واقعى، هدايت الهى است و به ما فرمان داده كه تسليم خداى جهانيان باشيم.

72 و بگو: نماز را برپاداريد و از خدا بترسيد و اوست كه به سويش محشور مى شويد.

73 و اوست كه آسمانها و زمين را بر اساس حق آفريد و روزى كه گويد: باش، وجود مى يابد؛ روزى كه در صور دميده مى شود، حكومت از آن اوست. آگاه به غيب و شهود است و او حكيم و داناست.

ترجمه قرآن، ص: 137

74 به ياد آور زمانى كه ابراهيم به پدر خود آزر گفت: آيا اين

بتها را خدا قرار داده اى؟! من تو و هم كيشان تو را در گمراهى آشكارى مى بينم.

75 و همچنين ما ملكوت آسمانها و زمين را به ابراهيم نشان داديم تا از اهل يقين شود.

76 هنگامى كه شب تاريك بر او مستولى شد، ستاره اى ديد و گفت: اين خداى من است. و همين كه غروب كرد گفت: من خدايى كه غروب كند، دوست نمى دارم.

77 و هنگامى كه ماه را در حال نورافشانى ديد گفت: اين خداى من است. و چون غروب كرد گفت: اگر خداى من هدايتم نكند، از جمله مردم گمراه خواهم شد.

78 و هنگامى كه خورشيد را در حال درخشش مشاهده كرد گفت: اين خداى من است و اين از آنها بزرگتر است. و چون خورشيد هم غروب كرد گفت: من از آنچه شما شرك مى ورزيد بيزارم.

79 من رو به سوى خدايى مى كنم كه آفريننده آسمانها و زمين است. من خداپرستى خالصم و از مشركان نيستم.

80 قوم ابراهيم با او مجادله كردند. گفت: آيا درباره خدا با من مجادله مى كنيد؟ در حالى كه خداوند مرا هدايت فرموده و من هرگز از بتهايتان هراسى ندارم، مگر آنكه پروردگار چيزى را بخواهد. خداى من بر همه چيز احاطه علمى دارد. آيا متوجه اين حقيقت نمى شويد؟!

81 من چگونه از آنچه براى خدا شريك قرار مى دهيد هراس داشته باشم، در صورتى كه شما از شرك ورزيدن براى خداوند هراسى نداريد با اينكه دليلى بر آن شريك نداريد؛ بنا بر اين اگر مى دانيد كدام يك از اين دو گروه به ايمن بودن سزاوارتر است.

ترجمه قرآن، ص: 138

82 آنان كه ايمان آورده و ايمان خود را به ظلم آلوده نكرده اند، ايمنى واقعى از

آن آنهاست و آنها هدايت يافته اند.

83 و اينها دلايلى بود كه ما به ابراهيم در برابر قومش به او داديم. درجات هر كه را بخواهيم بالا مى بريم؛ زيرا كه پروردگار تو حكيم و آگاه است.

84 و به ابراهيم، اسحاق و يعقوب را بخشيديم و همه را هدايت كرديم و نوح را از پيش هدايت كرده بوديم و از نسل ابراهيم، داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى و هارون را هدايت كرديم و اين چنين، نيكوكاران را پاداش مى دهيم؛

85 و نيز زكريا و يحيى و عيسى و الياس كه همگى از شايستگان بودند؛

86 و همچنين اسماعيل و اليسع و يونس و لوط كه همگى را بر مردم زمان خويش برترى داديم؛

87 و از ميان پدران و فرزندان و برادران آنها افرادى را انتخاب كرديم و به راه راست هدايت نموديم.

88 اين است نوع هدايت الهى كه هر بنده اى از بندگان خود را بخواهد، بدان هدايت مى كند و اگر شرك مى ورزيدند، تمام اعمال آنها نابود مى گشت.

89 آنان افرادى بودند كه كتاب و حكمت و نبوت را به آنها داديم؛ بنا بر اين اگر اين مردم به آن كافر شوند مردم ديگرى را كه هيچ گاه كافر نمى شوند بر آن انتخاب خواهيم كرد.

90 اينها افرادى هستند كه خداوند هدايتشان فرموده؛ بنا بر اين تو به هدايت آنها اقتدا كن. بگو: من مزد رسالت نمى خواهم. كه اين جز يادآورى همه مردم عالم نيست.

ترجمه قرآن، ص: 139

91 خداوند را آن گونه كه سزاوارست نشناختند كه گفتند: خدا بر هيچ انسانى چيزى نازل نكرده. بگو: كتابى را كه موسى آورد و براى مردم نور و هدايت بود، چه كسى

نازل كرده و شما آن را به صفحات پراكنده تبديل كرده ايد؛ بعضى را آشكار و بسيارى را مخفى مى نماييد و آنچه را كه شما و پدرانتان نمى دانستيد، آموختيد. بگو: خدا و آنها را رها كن و بگذار در ياوه گوييهاى خويش فروروند.

92 و اين قرآن، كتابى است كه ما نازل كرديم تا بركت و تصديق كننده كتابهايى كه برابر اوست باشد و مردم مكه و اطراف آن را بدان بترساند و آنهايى كه به آخرت ايمان آورده اند، به آن كتاب ايمان خواهند آورد و از نمازهايشان محافظت مى كنند.

93 و چه كسى از دروغ بر خدا ساخته ستمكارتر است و يا كسى كه وحى به او نشده بگويد: به من وحى شده است. و يا گويد: من به زودى نيز مانند آنچه خدا نازل كرده نازل خواهم كرد. و اگر مشاهده كنى ستمكاران چگونه در سكرات موت فرورفته اند، در همان حال فرشتگان دست گشوده اند و به آنها گويند: جان خود را خارج سازيد. امروز سزاى خود را با عذابى خفت بار ببينيد؛ زيرا كه سخنان ناحق درباره پروردگار گفتيد و در برابر آيات الهى كبر ورزيديد.

94 شما به صورت تنها؛ همان گونه كه روز اول شما را آفريديم به نزد ما آمديد و ثروتهايى را كه به شما عطا كرده بوديم پشت سر گذاشته ايد. بتهايى را كه شفيع خويش قرار داده بوديد و گمان مى كرديد شريك در كارهايتان هستند، با شما نمى بينيم، راستى كه جمع شما پراكنده شده و تمام خواب و خيال هايتان بر باد رفته است.

ترجمه قرآن، ص: 140

95 خداوند شكافنده دانه و هسته است. زنده را از مرده و مرده را از زنده پديد مى آورد. اين است

خداى شما پس چگونه از حق منحرف مى شويد؟!

96 شكافنده صبحهاست. شب را براى آسايش و خورشيد و ماه را براى حسابرسى در زندگى قرار داده و اين است اندازه گيرى خداى مقتدر آگاه.

97 اوست كه ستارگان را براى راهنمايى شما در بيابانها و درياهاى تاريك قرار داده و البته ما اين آيات را براى مردم دانا به طور مبسوط بيان كرديم.

98 و اوست كه شما را از يك انسان آفريد كه بعضى پايدار و بعضى ناپايدارند و البته ما آيات را براى مردم فهيم و اهل درك به طور مشروح بيان مى كنيم.

99 اوست كه از آسمان آبى نازل مى نمايد تا هر نباتى به وسيله آن برويانيم و سبزه ها را از زمين بيرون بياوريم و دانه هاى روى هم چيده شده پديد آوريم و بر درخت خرما خوشه هاى آويزان قرار مى دهيم و نيز باغهايى از انگور و زيتون و انار پرورش دهيم كه گاهى شبيه و گاهى شبيه هم نيستند. به ميوه باغها وقتى رسيده اند توجه كنيد كه در آن آيات الهى براى اهل ايمان! نمايان است.

100 آنها براى خداوند از جنس جن شريكانى قائل شدند، در حالى كه خداوند جن را آفريده است و آنها براى خداوند پسران و دخترانى از روى نادانى معتقد شدند. او منزه و برتر از آن است كه در وصفش مى گويند.

101 خدا پديدآورنده آسمانها و زمين است. چگونه او داراى فرزند باشد در حالى كه همسرى ندارد و همه چيز را آفريده و به همه چيز احاطه علمى دارد.

ترجمه قرآن، ص: 141

102 اين است خداى شما كه خدايى جز او نيست؛ آفريننده همه چيز است؛ بنا بر اين او را عبادت كنيد كه

او نگهبان همه موجودات است.

103 ديدگان او را نمى بينند؛ ولى او ديدگان را درك مى كند و او لطيف و آگاه است.

104 از جانب پروردگارتان آنچه مايه بينش است براى شما آمده است، پس هر كسى بينش پيدا كند به سود خودش مى باشد و هر كسى كور باشد، به ضرر خود عمل كرده و من نگهبان شما نيستم.

105 اين گونه آيات را گوناگون بيان مى كنيم. گويند: كسى اينها را تو به درس آموخته اى و ما آن را بر دانايان بيان مى نماييم.

106 پيرو چيزهايى باش كه از جانب پروردگارت به تو وحى شده كه خدايى جز او نيست و از مشركان روى برگردان.

107 و اگر خدا مى خواست، مشرك نمى شدند و ما تو را براى آنها نگهبان نكرديم و تو وكيل آنها نيستى.

108 به آنانى كه غير خدا را مى خوانند ناسزا نگوييد تا آنان از روى دشمنى و نادانى به خداوند ناسزا گويند. بدين طريق كار هر امتى را در نظرشان زينت داده ايم و سپس بازگشت آنها به سوى پروردگارشان مى باشد و به آنچه انجام مى داده اند آگاهشان خواهد كرد.

109 به خدا قسم ياد كردند؛ آن هم قسمى محكم كه اگر معجزه اى براى آنها بيايد، ايمان خواهند آورد. بگو: معجزه ها فقط نزد پروردگار است. شما خبر نداريد كه اگر معجزات هم بر ايشان آورده شود، ايمان نخواهند آورد.

110 دلها و ديده هايشان را دگرگون مى كنيم، آن چنان كه در ابتدا ايمان نياوردند و در سركشى كه دارند رهايشان مى نماييم تا كوردل بمانند.

ترجمه قرآن، ص: 142

111 و اگر فرشتگان را بر آنها نازل كنيم و مرده ها با آنها سخن گويند و همه چيز را نزد آنها جمع نماييم، ايمان نمى آورند مگر آنكه

خدا بخواهد؛ و لكن بسيارى از آنها نادانند.

112 و نيز براى هريك از پيامبران شيطانهايى از انسان و جن قرار داديم كه سخنان اغفال كننده به يكديگر القا مى كنند. اگر خداى تو مى خواست جلوى آنها را مى گرفت؛ بنا بر اين آنها را با تهمتهايشان رها كن و به حال خود بگذار؛

113 تا آنهايى كه ايمان به آخرت نياورده اند به آن سخنان مايل و دلگرم شوند و اظهار رضايت نمايند و هر گناهى كه بخواهند انجام دهند.

114 آيا غير خدا را به داورى برگزينم، در حالى كه اوست نازل كننده كتاب به سوى شما به طور مشروح و آنهايى كه كتابشان داده ايم مى دانند كه قرآن بر اساس حق از جانب پروردگارت نازل شده؛ بنا بر اين هيچ گاه ترديد مكن.

115 و سخن پروردگارت تمام و كمال و از روى صداقت و عدل به پايان رسيد. تغييرى در كلمات او نيست و او شنوا و داناست.

116 و اگر بخواهى پيروى اكثر مردم روى زمين نمايى، تو را از راه خدا گمراه مى كنند. اينها دنباله رو گمان و خيالند و جز تخمين نمى زنند.

117 پروردگارت بهتر مى داند چه كسى از راهش گمراه شده و بهتر مى داند چه كسى هدايت يافته است؛

118 بنا بر اين اگر به آيات الهى ايمان داريد، از چيزهايى بخوريد كه نام خدا بر آن برده شده است.

ترجمه قرآن، ص: 143

119 چرا از آنچه كه نام پروردگار بر آن برده شده نمى خوريد، در حالى كه خداوند براى شما به طور مبسوط آنچه حرام است بيان داشته، مگر در صورتى كه ناچار شويد از حرام استفاده كنيد. بسيارى از مردم از روى نادانى و هوسهايشان ديگران را گمراه مى سازند. البته پروردگار

تو متجاوزين را بهتر مى شناسد.

120 گناه آشكار و پنهان را ترك كنيد. آنانى كه گناه مى كنند، به زودى به كيفر رفتار خويش خواهند رسيد.

121 از آنچه كه نام پروردگار بر آن برده نشده، نخوريد كه گناه است. شيطانها به دوستان خود القا مى كنند تا با شما مجادله كنند. اگر از آنها پيروى كنيد، شما هم مشرك خواهيد شد.

122 آيا آن كه مرده بود و زنده اش كرده ايم و برايش نورى قرار داده ايم كه به كمك آن بين مردم راه مى رود با آن كسى كه در تاريكيها فرورفته و بيرون نمى آيد يكسانند؟! بدين طريق كار كافرين برايشان جلوه مى كند.

123 و نيز در هر شهرى سركرده هايى از بدكاران قرار داده ايم تا در آن شهر مردم را از راه خدا منحرف كنند. البته آنها جز به خودشان نيرنگ نمى زنند و نمى فهمند.

124 وقتى آيه اى براى آنها نازل شود، مى گويند: ما ايمان نمى آوريم مگر آنكه همانند آنچه را كه به پيامبران داده اند به ما نيز بدهند. خداوند بهتر مى داند كه در كجا رسالت خويش را قرار دهد و به زودى گنهكاران گرفتار حقارت در پيشگاه پروردگار و عذاب شديد به خاطر مكر و فريبشان خواهند شد.

ترجمه قرآن، ص: 144

125 بنا بر اين هر كسى را خداوند اراده كند كه هدايت فرمايد، سينه اش را براى پذيرش اسلام مى گشايد و هر كسى را اراده كند گمراه سازد، سينه اش را چنان تنگ و سخت كند كه گويا مى خواهد به آسمان رود و بدين ترتيب پروردگار پليدى را براى افراد بى ايمان قرار مى دهد.

126 و اين، راه راست پروردگار توست كه البته براى مردم پندپذير آيات را به طور مبسوط بيان داشته ايم.

127 براى آنها در نزد

پروردگارشان خانه آسايش است و اوست سرپرست آنها درباره آنچه انجام داده اند.

128 روزى كه همه مردم محشور شوند، گويد: اى گروه جن! شما نسبت به انسانها فزونى يافتيد. آنگاه پيروان آنان از انسانها مى گويند: پروردگارا! آنها از ما بهره بردند و ما از آنها تا آن زمان كه عمر ما به پايان رسد. خداوند مى فرمايد: آتش، جايگاه شماست. براى هميشه در آن مى مانيد، مگر آنچه خدا بخواهد؛ زيرا كه پروردگار تو حكيم و داناست.

129 و بدين ترتيب بعضى از ستمگران را بر بعض ديگر به خاطر آنچه كه انجام داده اند، واگذار مى كنيم.

130 اى گروه جن و انسان! آيا پيامبرانى از خودتان نزد شما نيامدند كه آيه هاى ما را براى شما مى خواندند و شما را درباره ملاقات چنين روزى مى ترساندند؟! مى گويند: عليه خود شهادت مى دهيم. زندگى دنيا فريبشان داده بود و عليه خويش شهادت دهند كه راه كافران را پيموده اند.

131 براى آنكه پروردگار تو مردم اين شهرها را در آن حالى كه بى خبر بودند به خاطر ظلم آنها هلاك نگرداند.

ترجمه قرآن، ص: 145

132 براى انسانها به مناسبت كارهايشان درجاتى است و خداى تو از آنچه آنها انجام مى دهند غافل نيست.

133 پروردگار تو بى نياز و صاحب رحمت است. اگر بخواهد شما را مى برد و هر كه را خواهد جايگزين شما مى كند؛ همان طوركه شما را از نسل ديگرى به وجود آورد.

134 البته آنچه به شما وعده داده شده خواهد آمد و شما قدرت معجزه نداريد.

135 بگو: اى قوم من! شما طبق خواسته هاى خويش عمل كنيد و من نيز طبق ميل خود عمل مى كنم. آنگاه به زودى خواهيد فهميد كه عاقبت خير از آن كيست؛ البته ستمكاران رستگار نمى شوند.

136

براى پروردگار از آفريده هايش از زراعت و حيوانات نصيبى قرار دادند. گفتند: اين از آن خداست و قسمت ديگر براى شركاى ما بتهاست. قسمتى را كه براى بتها قرار داده بودند، هرگز به خدا نمى رسيد؛ ولى سهمى را كه براى خدا قرار داده بودند، به بتها مى رسيد. چه بد قضاوت مى كنند.

137 و نيز بتهاى آنان، كشتن فرزندان را در نظر بسيارى از مشركان نيكو جلوه داده بود تا بدين طريق نابودشان كنند و در دين، آنها را به اشتباه اندازند و اگر خدا مى خواست چنين نمى كردند؛ پس آنها را با دروغ هايى كه مى سازند، به حال خود واگذار.

ترجمه قرآن، ص: 146

138 و گفتند: اين حيوانات و زراعت كه مخصوص بتهاست براى همه ممنوع است مگر آنهايى كه ما مى خواهيم، البته به پندار آنها. و گفتند: حيواناتى هست كه سوار شدن بر آنها حرام است و حيواناتى را هم بدون نام بردن خدا مى كشتند و به خدا دروغ مى بستند. به زودى خداوند جزاى دروغ بستن هاى آنها را خواهد داد.

139 و مى گفتند: آنچه در شكم اين حيوانات است، مخصوص مردان است و بر همسران ما حرام است؛ ولى اگر مرده به دنيا آيند، مرد و زن در آن شريكند. به زودى سزاى توصيف كردنهاى به ناحق خود را خواهند ديد كه او حكيم و داناست.

140 آنانى كه از روى نادانى و سفاهت فرزندان خود را كشتند زيان كردند. اينها آنچه خداوند روزيشان كرده بود بر خود حرام كردند و كار خود را به دروغ به خدا نسبت دادند. البته گمراه شدند و هيچ گاه هدايت نخواهند شد.

141 و اوست كه باغهايى با درختان گوناگون آفريده كه بعضى روى داربستها قرار

گرفته و بعضى بدون داربست با ميوه هاى گوناگون، و نيز درخت خرما و زراعت را آفريد با طعمهاى مختلف و نيز زيتون و انار را آفريد شبيه يكديگر و غير شبيه. از ميوه هاى آنها وقتى رسيده شدند، بخوريد و در هنگام چيدن، حق آن را بدهيد و اسراف نكنيد كه پروردگار اسراف كنندگان را دوست نمى دارد.

142 و اوست كه براى شما حيواناتى آفريد كه از بعضى استفاده باربرى كنيد. از آنچه خداوند روزى شما كرده بخوريد و از گامهاى شيطان پيروى نكنيد كه او دشمن آشكار شماست.

ترجمه قرآن، ص: 147

143 خداوند هشت جفت از حيوانات را براى شما آفريد: از گوسفند و ميش يك جفت، و از بز يك جفت. بگو: آيا خداوند نرهاى آنها را حرام كرده يا ماده ها را يا حيواناتى كه در شكم ميشها يا بزهاى ماده است. اگر راست مى گويند، براى من از روى آگاهى دليل بياوريد.

144 از شتر دو نر و ماده و از گاو دو نر و ماده قرار داديم. بگو: كدام يك از اينها را پروردگار حرام كرده؛ نرها يا ماده ها را و يا حيواناتى كه در شكم شترها يا گاوهاى ماده است؟ آيا شما شاهد و گواه اين مطلب بوديد در آن زمان كه خداوند شما را به اين مطلب سفارش مى فرمود؟! چه كسى ستمكارتر است از آنانى كه بر خدا دروغ بستند تا مردم را از روى نادانى به گمراهى كشانند؛ البته خداوند مردم ستمكار را هدايت نمى كند.

145 بگو: در احكامى كه به من وحى شده، غذاى حرامى را براى هيچ كس نمى يابم مگر آنكه مردار يا خون بدن حيوانى كه بيرون ريخته شده باشد و يا گوشت

خوك كه همه اينها پليد است و يا ذبح غير شرعى كه نام غير خدا بر آن برده باشند. آنهايى كه مضطرّ مى شوند؛ نه از روى تجاوز و بى بندوبارى مى توانند از اين موارد استفاده كنند؛ زيرا كه پروردگار تو بخشنده و مهربان است.

146 بر يهوديان هر حيوان ناخن دار را حرام كرده ايم و از گاو و گوسفند پيه را بر آنها حرام نموده ايم جز آنچه در پشت آنهاست، يا به بعضى روده ها يا به استخوانها پيوسته است. به جرم تجاوزشان اين گونه جزايشان داديم و ما راست مى گوييم.

ترجمه قرآن، ص: 148

147 اگر تو را تكذيب كنند، بگو: با اينكه پروردگار شما داراى رحمت گسترده است، عذابش از مردم مجرم برداشته نخواهد شد.

148 به زودى مشركان خواهند گفت: اگر خدا مى خواست ما و پدران ما مشرك نمى شديم و چيزى را حرام نمى كرديم. كسانى كه پيش از آنها بودند نيز اين گونه تكذيب كردند تا عذاب ما را چشيدند. بگو: آيا شما نزد خود دانشى سراغ داريد كه به ما نشان دهيد؟! شما جز از خيالات پيروى نمى كنيد و جز تخمين نمى زنيد.

149 بگو: براى خدا دلايل آشكار است؛ بنا بر اين اگر بخواهد همه شما را هدايت مى كند.

150 بگو: شاهدان خود را كه گواهى بر تحريم اينها مى دهند بياوريد و اگر گواهى دادند تو با آنها هم صدا مشو و گواهى مده و از هوسهاى آنانى كه آيات ما را تكذيب مى كنند و اعتقاد به آخرت ندارند و از پروردگار خويش به سوى بتها بر مى گردند، پيروى مكن.

151 بگو: بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده برايتان بخوانم. چيزى را براى خدا شريك قرار ندهيد. به

پدر و مادر احسان كنيد. فرزندانتان را از روى ندارى نكشيد، در حالى كه ما شما و آنها را روزى مى دهيم. به كارهاى زشت چه آشكار و چه پنهان نزديك نشويد. و انسانى را كه خداوند جانش را محترم شمرده مگر بر اساس حق نكشيد. اينهاست كه پروردگار، شما را بدان سفارش فرموده تا به عقل آييد.

ترجمه قرآن، ص: 149

152 به مال يتيم نزديك نشويد مگر آنكه قصد بهتر شدن مال او را داشته باشيد تا اينكه به حدّ بلوغ برسد. پيمانه و وزن را با عدالت ادا كنيد. ما هيچ كس را مگر به اندازه توانش مكلّف نمى كنيم. در هنگام سخن گفتن، عدالت را رعايت كنيد؛ هر چند درباره خويشاوندان باشد. به پيمان خدا وفادار بمانيد. اينها سفارشات پروردگار به شماست؛ شايد به خود آييد.

153 اين راه راست من است. از آن پيروى كنيد و از راههاى ديگر پيروى نكنيد كه شما را از راه خدا منحرف مى كنند. اينها سفارشات پروردگار به شماست؛ شايد پرهيزكار شويد.

154 آنگاه به موسى كتابى كامل داديم براى آنانى كه نيكوكارند و آن كتاب را بيان كننده و رحمت بر همه چيز قرار داديم. شايد به لقاى پروردگار خويش ايمان آورند.

155 و اين قرآن كتابى پربركت است كه نازل كرديم؛ پس از آن پيروى كنيد و از خدا بترسيد؛ شايد مشمول رحمت الهى قرار گيريد.

156 تا نگوييد: كتاب آسمانى فقط بر دو گروه پيش از ما نازل شده و ما از فرا گرفتن آن غافل مانديم.

157 و تا نگوييد: اگر كتاب آسمانى بر ما نازل مى شد، بهتر از آنها هدايت مى شديم، در حالى از جانب پروردگارتان دلايل آشكار و هدايت و

رحمت براى شما آمد. اكنون چه كسى ستمگرتر از آن است كه آيات الهى را تكذيب مى كند و از آن روى بر مى گرداند؟! به زودى آنانى را كه از آيات ما روى بر مى گردانند به عذابى سخت پاداش مى دهيم.

ترجمه قرآن، ص: 150

ترجمه قرآن 199

158 آيا آنها غير از اين انتظار دارند كه فرشتگان به سراغشان آيند، يا قضاى الهى به آنها رسد و يا بعضى نشانه هاى پروردگارت بيايد. آن روزى كه بعضى نشانه هاى پروردگارت بيايد، ايمان آنهايى كه از پيش ايمان نياورده و يا در زمان ايمان خود كار خيرى نكرده سودى ندارد. بگو: منتظر باشيد كه ما نيز منتظر مى مانيم.

159 آنانى كه در دين خود تفرقه انداختند و گروه گروه شدند، كارى با آنها ندارى؛ كار آنها فقط با خداست و سپس آنها را از كارهايشان آگاه خواهد ساخت.

160 هركس كار خوبى انجام دهد، براى او ده برابر پاداش خواهد بود و هر كه كار بدى انجام دهد، جز به اندازه كار بدش پاداش ندهند و بر آنها ظلم نخواهد شد.

161 بگو: البته پروردگارم مرا به راه راست هدايت فرموده به دينى محكم؛ آيين پاك ابراهيم كه او از مشركان نبود.

162 بگو: نماز و عبادت و زندگى و مرگ من همگى از آن خداى جهانيان است.

163 براى او شريكى نيست و من اين گونه مأمور شده ام و من اول مسلمانم.

164 بگو: آيا غير خدا را پروردگار خويش بدانم در حالى كه او پروردگار همه چيز است و كسى چيزى به دست نياورد مگر براى خود و هيچ كس بار ديگرى را به دوش نمى كشد، و عاقبت بازگشت شما به سوى پروردگارتان است و

شما را درباره آنچه اختلاف داشتيد، آگاه مى كند.

165 و اوست كه شما را جانشينان مردم زمين قرار داد و بعضى از شما را بر بعض ديگر از جهت رتبه بالا برد تا شما را به آنچه عنايت فرموده، امتحان كند كه البته پروردگار به سرعت مجازات مى كند و او بخشنده و مهربان است.

ترجمه قرآن، ص: 151

سوره اعراف مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 الف، لام، ميم، صاد.

2 اين، كتابى است كه بر تو نازل شده است و نبايد در سينه ات از آن نگرانى باشد تا به وسيله آن مردم را بترسانى و براى اهل ايمان! يادآورى باشد.

3 از آنچه از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده پيروى كنيد و جز خداوند كسى را سرپرست خويش قرار مدهيد. شما كمتر پند مى پذيريد.

4 چه شهرها كه نابود كرديم و عذاب ما هنگام شب يا در وقت استراحت روز به سراغشان آمد.

5 وقتى عذاب ما به سراغشان آمد، غير از اين نگفتند كه خود ستمكار بوديم.

6 از مردمى كه پيامبران به سوى آنها فرستاده شدند و نيز از پيامبرانشان مى پرسيم.

7 و از روى آگاهى، داستان زندگى آنها را برايشان شرح مى دهيم و ما از آنها غايب نبوده ايم.

8 سنجش اعمال در آن روز درست انجام مى شود؛ بنا بر اين هر كه وزن اعمالش سنگين باشد جزو گروه ستمكاران است.

9 و هر كه وزن اعمالش سبك باشد، چون به آيات ما ستم كرده، در واقع به خود خسارت وارد نموده است.

10 شما را در روى زمين متمكّن ساختيم و وسايل زندگى را براى شما در آن قرار داديم؛ ولى كمتر شكر نعمتها را به جا مى آوريد.

11 شما را آفريديم. سپس به

شما شكل داديم و بعد به فرشتگان گفتيم كه آدم را سجده كنيد. همگى سجده كردند جز ابليس كه سجده نكرد.

ترجمه قرآن، ص: 152

12 خداوند فرمود: چه چيز تو را مانع شد كه سجده نكنى در آن هنگام كه به تو فرمان دادم؟ شيطان گفت: من از آدم بهترم؛ مرا از آتش آفريدى و او را از گل.

13 فرمود: از مقامى كه دارى پايين بيا كه در اينجا بزرگى كردن حق تو نيست. بيرون رو كه تو از افراد پست و حقير هستى.

14 شيطان گفت: مرا تا روز قيامت مهلت ده.

15 فرمود: تا آن روز به تو مهلت داده شد.

16 گفت: به خاطر آنكه مرا گمراه كردى، من هم براى گمراه كردن آنها سر راه مستقيم تو مى نشينم.

17 آنگاه از جلو رويشان و از پشت سرشان و از سمت راست و سمت چپ به آنها مى تازم و بيشتر آنها را شاكر نخواهى يافت.

18 فرمود: از اين مقام بيرون رو در حالى كه رانده درگاه ما هستى. هر كه از تو پيروى كند، جهنم را از همه شما پر خواهم كرد.

19 اى آدم! تو و همسرت در بهشت سكونت كنيد و از هر چه مى خواهيد بخوريد؛ ولى به اين درخت نزديك نشويد كه جزو ستمگران خواهيد شد.

20 شيطان آن دو را وسوسه كرد، تا آنچه از آنها پوشيده بود آشكار كند و گفت: پروردگارتان، شما را از اين درخت منع نكرد جز اينكه اگر از آن بخوريد يا فرشته مى شويد و يا عمر جاويدان پيدا مى كنيد.

21 و براى آن دو سوگند ياد كرد كه من خيرخواه شما هستم.

22 آرى؛ آنها را به فريب ساقط كرد و

همين كه از آن درخت ممنوع خوردند، آنچه از آنها پوشيده بود آشكار گشت و آدم و حوا از برگ درختان بهشتى براى پوشش خود استفاده كردند. آنگاه پروردگارشان به آنها فرمود: آيا شما را از اين درخت منع نكردم و به شما نگفتم كه شيطان دشمن آشكار شماست؟!

ترجمه قرآن، ص: 153

23 آدم و حوا گفتند: بر خود ستم كرديم و اگر تو ما را نبخشى و مشمول رحمت خويش قرار ندهى، از زيانكاران خواهيم بود.

24 فرمود: پايين رويد در حالى كه دشمن يكديگر خواهيد بود و زمين تا مدت معينى محل استقرار و بهره گيرى شما مى باشد.

25 فرمود: در زمين زندگى مى كنيد و در آن مى ميريد و سپس از آنجا بيرون آورده مى شويد.

26 اى فرزندان آدم! لباسى براى شما فرستاديم كه خود را بپوشانيد؛ لباسى كه مايه زينت شماست كه البته لباس پرهيزكارى از آن بهتر است. اين، از آيات الهى است؛ شايد به خود آيند.

27 اى فرزندان آدم! مبادا شيطان شما را فريب دهد؛ همان طوركه پدر و مادر شما را از بهشت خارج ساخت و لباس آنان را از اندامشان بيرون كرد تا عورتشان را به آنها نشان دهد. شيطان و يارانش شما را مى بينند در حالى كه شما آنها را نمى بينيد. ما شيطانها را دوستان آنانى كه بى ايمانند قرار داديم.

28 هنگامى كه كار بدى انجام مى دهند، مى گويند: پدران خود را اين گونه يافته ايم؛ خدا هم ما را بدان فرمان داده است. خداوند به كار بد فرمان نمى دهد. آيا درباره پروردگار حرفهايى مى زنيد كه نمى دانيد؟!

29 بگو: پروردگارم به من فرمان اجراى عدالت داده و شما هنگام عبادت رو به سوى او كنيد و او را

بخوانيد و دين را خالص براى او قرار دهيد. همان طوركه شما را خلق كرد، ديگر بار به سويش بازمى گرديد.

30 گروهى را هدايت كرده و گروهى ديگر گمراهى براى آنها حتمى شده؛ زيرا كه شيطانها را غير از خدا سرپرست خويش انتخاب كردند و پنداشتند كه هدايت يافتگان آنها هستند.

ترجمه قرآن، ص: 154

31 اى فرزندان آدم! هنگام رفتن به مسجد، زينت يافته باشيد و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد كه خداوند اسراف كنندگان را دوست نمى دارد.

32 بگو: چه كسى زينت هاى الهى را كه براى بندگانش آفريده و نيز روزيهاى پاكيزه را حرام كرده؟ بگو: اين زينتها و نعمتها براى افراد با ايمان در زندگى دنيا آفريده شده و در روز قيامت خالص متعلق به اينهاست، بدين طريق آيات را براى مردم دانا به طور مبسوط بيان مى كنيم.

33 بگو: پروردگارم كارهاى بد را چه آشكار و چه پنهان حرام كرده، و همچنين هر نوع گناه و تجاوز به ناحق و چيزى را كه دليلى بر آن نازل نشده، براى خدا شريك قرار دادن و اينكه به خدا مطلبى را نسبت دهيد در حالى كه نمى دانيد، همه را حرام نموده است.

34 براى هر امتى مدت معينى وجود دارد؛ بنا بر اين هرگاه آن مدت به سرآيد، نه يك ساعت تأخير مى افتد و نه يك ساعت جلو واقع مى شود.

35 اى فرزندان آدم! هرگاه پيامبرانى از جنس خودتان سوى شما بيايند و آيات مرا براى شما بيان كنند، هر كه تقوا پيشه سازد و خود را اصلاح كند، نه ترسى و نه اندوهى براى آنها نخواهد بود.

36 و آنانى كه آيات ما را تكذيب كرده و در برابر آن كبر ورزيدند، آنها

ياران دوزخند و براى هميشه در آن خواهند ماند.

37 بنا بر اين چه كسى ستمكارتر است از آنكه نسبت دروغ به خدا دهد و يا آياتش را تكذيب كند. آنان نصيب مقرر خود را مى برند، تا زمانى كه مأمورين ما به سراغشان مى روند تا جانشان را بگيرند. مى گويند: چه شدند آنهايى را كه به جاى خدا مى خوانديد؟! پاسخ مى دهند: ناپديد شده اند و عليه خويش شهادت مى دهد كه كافر بوده اند.

ترجمه قرآن، ص: 155

38 بگو: با گروه هاى جن و انسان كه پيش از شما بودند، در آتش داخل شويد. وقتى گروهى داخل شود، گروه هم كيش خويش را لعنت كند و چون همگى در آنجا جمع شوند، گروه آخرين به گروه اول گويند: خدايا! اينها ما را گمراه كردند؛ پس عذابشان را در آتش بيشتر گردان! خداوند مى فرمايد: براى هر كدام شما عذاب بيشتر خواهد بود؛ و ليكن نمى دانيد.

39 گروه اول به گروه آخرين مى گويند: شما چه برترى بر ما داريد؟

بنا بر اين شما هم مثل ما به خاطر كارهايتان، عذاب دردناك الهى را بچشيد.

40 آنانى كه آيات ما را تكذيب مى كنند و به آن كبر مى ورزند، درهاى آسمان به روى آنها باز نخواهد شد و داخل بهشت نگردند تا زمانى كه شتر از سوراخ سوزن بگذرد و اين گونه مجرمين را پاداش مى دهيم.

41 براى آنها از جهنّم بسترى است با روپوشى از آتش و اين گونه ستمگران را پاداش مى دهيم.

42 و آنانى كه ايمان آورده و كارهاى پسنديده مى كنند، ما كسى را بيش از توانش تكليف نمى كنيم. آنها ياران بهشتند و براى هميشه در آن خواهند ماند.

43 كينه ها را از دل آنها بيرون مى كنيم. از زير

قصرهاى آنها نهرهايى روان است. مى گويند: حمد مخصوص خداوندى است كه ما را به اين مكان هدايت فرمود و اگر هدايت او نبود ما هدايت نمى يافتيم. پيامبران الهى ما را به حق رهبرى كردند. آنگاه بهشتيان ندا كنند: اين است بهشتى كه به خاطر اعمال خوب خود ارث برده ايد.

ترجمه قرآن، ص: 156

44 ياران بهشت، ياران جهنم را ندا دهند: آنچه پروردگارمان وعده داده بود مطابق با واقع يافتيم. آيا شما آنچه را خداوند وعده داده بود مطابق با واقع يافتيد؟ گويند: آرى. در اين لحظه ندادهنده اى ميان آنها فرياد برآورد كه لعنت خدا بر ستمگران باد!

45 همانهايى كه راه خدا را بستند و مسير مستقيم آن را كج كردند و به آخرت كافر شدند.

46 ميان بهشتيان و دوزخيان حجابى است و بر بالاى آن مردانى هستند كه همه را به سيمايشان مى شناسند. خطاب به ياران بهشت مى گويند: درود بر شما! اينها داخل بهشت نشده اند؛ ولى بسيار مشتاقند.

47 و هنگامى كه ديدگانشان متوجه ياران آتش مى شود، مى گويند: خداوندا! ما را با مردم ستمكار يك جا قرار مده.

48 مردانى كه در بالا قرار دارند و به سيمايشان شناخته مى شوند مى گويند: جماعت شما و آنچه بر آن تكبّر مى كرديد، شما را بى نياز نكرد.

49 آيا اينها همان كسانى هستند كه شما سوگند ياد كرديد هيچ گاه پروردگار آنان را مشمول رحمت خويش قرار نخواهد داد؟! به آنها خطاب مى شود: وارد بهشت شويد، در حالى كه نه ترسى داريد و نه غمگين مى شويد.

50 ياران آتش، ياران بهشت را ندا دهند: از آن آب يا از آن چيزهايى كه خداوند براى شما روزى نموده ما را بهره مند سازيد. پاسخ مى دهند: اينها را خداوند

بر كافران حرام كرده است.

51 آنانى كه دين خود را سرگرمى و بازيچه گرفتند و زندگى دنيا فريبشان داد، امروز آنها را فراموش مى كنيم؛ همان طوركه چنين روزى را فراموش كردند و آيات ما را انكار نمودند.

ترجمه قرآن، ص: 157

52 كتابى براى آنها فرستاديم كه با آگاهى كامل براى آنان شرح داديم؛ كتابى كه مايه هدايت و سبب رحمت براى اهل ايمان! بود.

53 آيا جز انجام آيات الهى را انتظار دارند؟! روزى كه انجام شدن آن فرارسد، آنانى كه از پيش آن را فراموش كرده بودند گويند: فرستادگان خداى ما حق را آوردند آيا شفيعانى يافت مى شود تا از ما شفاعت كنند؟ و يا به دنيا برگرديم و كارهايى غير از آنچه انجام مى داديم بجا آوريم؟! به تحقيق كه به خود خسارت وارد نمودند و دروغ هايى كه ساختند نابود شد.

54 خداى شما، آن است كه آسمانها و زمين را در مدت شش روز آفريد. آنگاه به آفريدن عرش پرداخت. روز را با پرده شب پوشانيد كه با شتاب دنبال آن مى رود. خورشيد و ماه و ستارگان، همگى سر به فرمان اويند. بدانيد كه آفريدن و فرمان از اوست. پربركت است خدايى كه پروردگار جهانيان است.

55 خداى خويش را در حال تضرّع و پنهانى بخوانيد كه او متجاوزين را دوست نمى دارد.

56 بعد از اصلاح زمين، در آن فساد به راه نيندازيد و پروردگار را از روى ترس و اميد بخوانيد كه رحمت او به نيكوكاران نزديك است.

57 اوست كه بادها را پيشاپيش رحمت خويش بشارت دهد تا ابرهاى سنگين را با خود حمل كنند. ما آنها را به سرزمينهاى مرده و بى آب مى رانيم و به وسيله آنها

باران را نازل مى كنيم و به كمك باران ميوه ها از خاك بيرون مى آوريم و اين گونه مردگان را زنده مى كنيم؛ شايد به خود آييد.

ترجمه قرآن، ص: 158

58 زمين پاكيزه، گياهش به اجازه پروردگار مى رويد و زمين ناپاك، چيزى جز گياهان بى ارزش نمى روياند و بدين طريق آيات را براى مردم شاكر شرح مى دهيم.

59 نوح را براى مردم زمان خود فرستاديم. آنگاه گفت: اى مردم! خدا را بندگى كنيد كه جز او برايتان خدايى نيست. من از عذاب روز بزرگ براى شما نگرانم.

60 بزرگان مردم زمانش گفتند: اى نوح! ما تو را در گمراهى آشكار مى بينيم.

61 نوح گفت: من در گمراهى نيستم؛ و لكن پيام آورى از جانب خداى جهانيان مى باشم.

62 پيامهاى پروردگارم را به شما مى رسانم و شما را نصيحت مى كنم و چيزهايى از خداوند مى دانم كه شما نمى دانيد.

63 آيا تعجب مى كنيد كه مردى از جنس خودتان دستورات بيدار كننده اى از جانب پروردگارتان بياورد تا شما را بترساند و به تقوا دعوت كند؛ شايد مشمول رحمت الهى واقع شويد.

64 وقتى نوح را تكذيب كردند، نوح و آنهايى را كه به او ايمان آورده بودند، به وسيله كشتى نجات داديم و آنانى كه آيات ما را تكذيب كردند، غرق كرديم؛ زيرا كه مردمى كوردل بودند.

65 و براى قوم عاد، برادرشان هود را فرستاديم. گفت: اى مردم! خدا را بندگى كنيد. براى شما خدايى جز او وجود ندارد. آيا تقوا را پيشه خود نمى سازيد؟

66 بزرگانى از كافران مردم زمانش گفتند: ما تو را در نادانى مى بينيم و مى پنداريم كه از دروغ گويان باشى.

67 هود گفت: من نادان نيستم؛ بلكه پيام آورى از جانب خداى جهانيانم.

ترجمه قرآن، ص: 159

68 پيامهاى پروردگارم را

به شما مى رسانم و براى شما نصيحت كننده اى خيرخواه مى باشم.

69 آيا تعجب مى كنيد كه مردى از جنس خودتان از جانب پروردگارتان به وى وحى شود تا شما را بترساند؟! به ياد بياوريد زمانى را كه خداوند شما را جانشينان مردم عصر نوح كرد و در خلقت شما گسترش داد؛ بنا بر اين نعمتهاى الهى را بازگو كنيد تا شايد رستگار شويد.

70 گفتند: آيا فقط خدا را بندگى كنيم و آنچه را كه پدران ما عبادت مى كردند كنار بگذاريم؟! اگر راست مى گويى، هر عذابى را كه وعده مى دهى بياور.

71 فرمود: عذاب و غضب پروردگارتان بر شما واقع خواهد شد. آيا درباره نامهايى كه شما و پدرانتان ساخته ايد و پروردگار دليلى درباره آنها نازل نفرموده با من جدال مى كنيد؟! در انتظار بمانيد كه من هم با شما انتظار مى كشم.

72 در نتيجه، ما هود و آنهايى را كه با او همراه بودند، به رحمت خويش نجات داديم و بنياد آنانى را كه آيات ما را تكذيب مى كردند و ايمان نياورده بودند، قطع و نابود ساختيم.

73 براى قوم ثمود، برادرشان صالح را فرستاديم. گفت: اى مردم! خدا را بندگى كنيد كه شما را جز او خدايى نيست. از جانب پروردگارتان دليل روشنى آمده و اين همان شترى است كه خداوند براى شما معجزه قرار داده است. آن را آزاد بگذاريد تا در زمين خدا چرا كند و به او آزار نرسانيد كه به عذاب دردناك الهى گرفتار مى شويد.

ترجمه قرآن، ص: 160

74 از ياد نبريد كه پروردگار، شما را جانشينان روى زمين بعد از قوم عاد قرار داد و در آن مستقر ساخت تا در دشتهاى آن قصرها براى خود

بنا كنيد و با تراشيدن كوه ها براى خود خانه بسازيد؛ بنا بر اين نعمتهاى الهى را ياد كنيد و در روى زمين فساد نكنيد.

75 بزرگان و كبرورزان قوم صالح به مردم ضعيف عصر خود كه ايمان آورده بودند گفتند: آيا شما مى دانيد كه صالح پيامبر پروردگار خويش است؟ گفتند: آرى. به آيينى كه از طرف پروردگار براى او فرستاده شده، ايمان داريم.

76 كبرورزان گفتند: ولى ما به آنچه شما ايمان آورده ايد كافريم.

77 آنگاه شتر را كشتند و از فرمان پروردگار خويش سرپيچى كردند و گفتند: اى صالح! اگر تو پيامبر خدايى، آن عذابى را كه به ما وعده داده بودى براى ما بياور.

78 ناگهان زلزله آمد و در خانه هايشان بى جان شدند.

79 صالح از آن مردم روى گردانيد و گفت: اى قوم! من پيام پروردگارم را به شما رساندم و شما را نصيحت كردم؛ ولى شما نصيحت كنندگان را دوست نمى داريد.

80 پس از صالح، لوط را فرستاديم كه به قوم خود گفت: آيا كار زشتى را مرتكب مى شويد كه تا به حال هيچ كس از مردم جهانيان انجام نداده؟!

81 شما از روى شهوت، به جاى زنان به مردان رو مى كنيد. آرى شما مردمى عصيان پيشه ايد.

ترجمه قرآن، ص: 161

82 پاسخ قوم او جز اين نبود كه گفتند: لوط و پيروانش را از شهر خود بيرون كنيد كه مردمى پاكند و گناه نمى كنند.

83 لوط و پيروانش را نجات داديم، جز همسرش كه همراه مردم گنهكار بود.

84 آنگاه چنان بارانى بر آنها نازل كرديم. بنگر پايان كار مجرمين چه خواهد بود.

85 براى مردم مدين، برادرشان شعيب را فرستاديم. شعيب گفت: خدا را بندگى كنيد. براى شما غير از او خدايى نيست. دلايل

روشنى از جانب پروردگارتان براى شما آمده. در سنجش وزن، عدالت را پيشه كنيد. كم فروشى و گران فروشى نكنيد. و بعد از اصلاح زمين در آن فساد ننماييد. اين براى شما بهتر است اگر ايمان داريد.

86 بر سر راه مردم ننشينيد كه آنها را بترسانيد و كسى را كه به خدا ايمان آورده، از راه پروردگار بازداريد و گرفتار انحرافش نماييد. به ياد آوريد زمانى را كه جمعيّت شما كم بود. سپس خداوند شما را زياد كرد و بنگريد پايان كار مفسدان چه خواهد شد.

87 اگر طايفه اى از شما به آنچه من از طرف پروردگار به آن مأمور تبليغ شده ام ايمان آورند و طايفه اى ايمان نياورند، صبر كنيد تا خداوند بين ما داورى كند كه او بهترين داوران است.

ترجمه قرآن، ص: 162

88 بزرگان قوم او كه كبر مى ورزيدند گفتند: اى شعيب! تو و آنهايى را كه به تو ايمان آورده اند، از شهر خود بيرون مى كنيم، مگر آنكه به آيين ما برگرديد. شعيب گفت: گرچه از آيين شما نفرت داشته باشيم؟!

89 اگر به آيين شما برگرديم بعد از آنكه خداوند ما را از آيين شما نجات داده به خدا دروغ بسته ايم. سزاوار نيست كه ما به آن برگرديم، مگر آنكه پروردگارمان بخواهد كه پروردگارمان بر همه چيز احاطه علمى دارد. ما بر او توكل مى كنيم. خداوندا! بين ما و اين مردم، به حق رفع مشكل كن كه تو بهترين مشكل گشايى.

90 بزرگان قوم او كه كافر بودند گفتند: اگر از شعيب پيروى كنيد، زيان خواهيد ديد.

91 در نتيجه، زلزله به سراغشان آمد و در خانه هاى خويش بى جان شدند.

92 گويى آنان كه شعيب را تكذيب كرده بودند وجود نداشته اند.

آرى آنان كه شعيب را تكذيب كردند، زيان ديدند.

93 شعيب از آنها كناره گرفت و گفت: اى مردم! من كه پيامهاى پروردگارم را به شما رساندم و شما را نصيحت كردم؛ بنا بر اين چرا براى هلاكت مردم كافر تأسف خورم.

94 در هيچ شهرى پيامبرى نفرستاديم جز آنكه مردم آن شهر را به سختيها و دردها گرفتار كرديم تا شايد به درگاه الهى گريه و زارى كنند.

95 آنگاه به جاى آن سختيها و دردها، آسايش و رفاه آورديم تا آنجا كه به فراوانى نعمت رسيدند. گفتند: سختيها و دردها مخصوص پدران ما بود؛ ولى ناگهان در حال بى خبرى آنها را گرفتيم.

ترجمه قرآن، ص: 163

96 و اگر ساكنين شهرها ايمان مى آوردند و تقوا را پيشه خود مى ساختند، بركاتى از آسمان و زمين به رويشان مى گشوديم؛ و لكن تكذيب كردند و ما هم آنها را به واسطه كارهايى كه انجام مى دادند، مجازات نموديم.

97 آيا ساكنين شهرها در آن هنگام كه در خوابند و شب را مى گذرانند، از عذاب ما خود را در امان مى دانند؟

98 و آيا ساكنين شهرها در آن هنگام كه مشغول كارهاى روزانه اند و سرگرم بازى هستند، خود را در امان مى دانند؟

99 آيا از مكر پروردگار در امان هستند؟ از مكر خدا كسى غافل نيست جز مردم زيانكار.

100 آيا براى آنهايى كه اين سرزمين را بعد از هلاكت مردمش به ارث برده اند عبرت نشده كه اگر بخواهيم سزاى گناهانشان را به آنها مى دهيم و چنان بر دلهايشان مهر زنيم كه هيچ چيز از حقايق را نشنوند؟

101 اين است شهرهايى كه اخبار مربوط به آنها را براى تو نقل مى كنيم. پيامبرانشان با دلايلى به نزد آنها آمدند

و به آن چيزها كه در گذشته تكذيب كرده بودند، ايمان نياوردند و به اين طريق پروردگار بر دلهاى كافران مهر مى زند.

102 بسيارى از آنها را وفادار به پيمان نيافتيم؛ ولى بسيارى از آنها را فاسق يافتيم.

103 بعد از آن پيامبران، موسى را با آيات خود به نزد فرعون و بزرگان او فرستاديم. به آيات الهى ظلم كردند. بنگر كه پايان كار مفسدين چه خواهد بود.

104 موسى گفت: اى فرعون! من پيام آورى از جانب پروردگار جهانيانم.

ترجمه قرآن، ص: 164

105 سزاست كه درباره خدا جز حق نگويم. البته با دلايلى روشن از جانب پروردگارتان نزد شما آمده ام؛ بنا بر اين فرزندان اسرائيل را با من بفرست.

106 فرعون گفت: اگر راست مى گويى و معجزه اى دارى، بياور.

107 موسى عصاى خود را انداخت كه ناگهان اژدهايى آشكار شد.

108 و دست خويش بيرون آورد كه ناگاه هر بيننده آن را درخشان ديد.

109 بزرگان قوم فرعون گفتند: اين مرد جادوگرى داناست.

110 اراده كرده كه شما را از سرزمين خود بيرون كند. چه دستور مى دهيد؟

111 گفتند: او و برادرش را نگه دار و مأمورين جمع آورى به شهرها فرست،

112 تا همه جادوگران زبردست را پيش تو آورند.

113 همه جادوگران نزد فرعون آمدند و گفتند: اگر ما بر موسى غالب شويم، آيا پاداشى خواهيم داشت؟

114 فرعون گفت: آرى. شما را از نزديكان دربار خود مى سازم.

115 گفتند: اى موسى! اول تو عصايت را مى اندازى يا ما وسايل خود را بيندازيم؟

116 گفت: شما بيندازيد. همين كه وسايل خود را انداختند، مردم را چشم بندى كرده و وحشتى در دلها انداختند و جادوى بزرگى را اجرا كردند.

117 آنگاه ما به موسى وحى فرستاديم: تو نيز عصايت را بينداز، كه

ناگهان اژدهايى شد و همه وسايل جادوى ساحران را بلعيد.

118 حق آشكار شد و آنچه انجام داده بودند، باطل گرديد.

119 جادوگران همگى مغلوب شدند و خوار و زبون گشتند.

120 همه ساحران به زمين افتادند و سجده كردند.

ترجمه قرآن، ص: 165

121 و بانگ برآوردند كه ما به پروردگار جهانيان ايمان آورديم؛

122 پروردگارى كه خداى موسى و هارون است.

123 فرعون گفت: بدون اجازه من به او ايمان آورديد؟ اين نيرنگى است كه در شهر انديشيده ايد تا مردمش را از آن بيرون نماييد و به زودى خواهيد فهميد.

124 دست و پاى شما را يكى از راست و يكى از چپ قطع خواهم كرد. آنگاه همگى را به دار خواهم آويخت.

125 گفتند: ما به سوى پروردگار خويش بازگشت مى نماييم.

126 انتقام تو از ما فقط به خاطر آن است كه ما به آيات پروردگارمان در آن هنگام كه به سراغ ما آمد ايمان آورده ايم. پروردگارا! به ما صبر و شكيبايى ده و ما را مسلمان بميران.

127 بزرگان قوم فرعون گفتند: آيا موسى و قوم او را به حال خود مى گذارى تا در زمين فساد به راه اندازند و تو و خدايانت را رها سازند؟ فرعون پاسخ داد: پسرانشان را مى كشيم و زنانشان را زنده مى گذاريم و ما بر آنها تسلط كامل داريم.

128 موسى به قوم خود گفت: از خدا كمك بخواهيد و صبر پيشه كنيد كه زمين از آن پروردگار است. به هر كه از بندگانش بخواهد مى دهد و عاقبت شايسته براى پرهيزكاران است.

129 قوم موسى گفتند: پيش از آمدن تو و بعد از آنكه آمدى، از دشمن آزار ديده ايم. گفت: اميد است كه پروردگارتان دشمنان شما را نابود كند

و شما را جانشينان آنها در زمين قرار دهد، تا ببيند چگونه عمل خواهيد كرد.

130 فرعونيان را گرفتار قحطى و خشكسالى و كمبود ميوه ها كرديم؛ شايد به خود آيند.

ترجمه قرآن، ص: 166

131 وقتى خوبى نصيب آنها مى شد، مى گفتند: اين به خاطر ماست و هنگامى كه حوادث ناگوار سراغشان مى آمد، فال بد مى زدند و به موسى و همراهان او نسبت مى دادند، بدانيد كه سرچشمه گرفتاريهاى آنها نزد پروردگار است؛ ولى بسيارى از آنها نمى دانند.

132 فرعونيان گفتند: هر معجزه اى براى ما بياورى كه ما را بدان جادو كنى، به تو ايمان نمى آوريم.

133 در نتيجه، طوفان و ملخ و شپش و قورباغه و خون را كه معجزه هاى از هم جدا بود براى آنها فرستاديم؛ ولى آنها كبر ورزيدند و گروهى مجرم و گنهكار بودند.

134 و همين كه بلا بر آنها واقع شد، گفتند: اى موسى! براى ما از پروردگارت درخواست كن تا به عهدى كه با تو كرده وفا كند و دعايت را در حق ما مستجاب نمايد كه اگر تو اين بلا را از ما دفع كنى، قسم مى خوريم كه به تو ايمان خواهيم آورد و فرزندان اسرائيل را آزاد ساخته و با تو مى فرستيم.

135 ولى همين كه براى مدتى اين عذاب ها را از آنها بر مى داشتيم، دوباره پيمان مى شكستند.

136 در نتيجه ما از آنها انتقام گرفتيم و آنها را در دريا غرق كرديم؛ زيرا كه آيات ما را تكذيب مى كردند و از آن غافل مانده بودند.

137 بعد از نابودى فرعونيان، مشرقها و مغربهاى پربركت زمين را در اختيار مردم ضعيف قرار داديم و وعده نيك پروردگارت درباره فرزندان اسرائيل به پاداش صبرى كه كرده بودند، انجام گرفت و

آنچه را فرعون و قوم او از قصرها و بناهاى پرزرق وبرق ساخته بودند، نابود ساختيم.

ترجمه قرآن، ص: 167

138 فرزندان اسرائيل را از دريا عبور داديم. در بين راه به مردمى برخورد كردند كه با تواضع اطراف بتهاى خود را گرفته بودند. گفتند: اى موسى! تو هم براى ما معبودى قرار ده؛ همان گونه كه اينها معبودانى دارند. موسى گفت: شما مردمى نادانيد.

139 اين مردم بت پرست كارشان نابودشدنى و رفتارشان باطل است.

140 گفت: آيا براى شما غير از خدا معبودى طلب كنم، در حالى كه خداوند است كه شما را بر جهانيان برترى داده است.

141 به ياد آوريد زمانى را كه شما را از عذاب و شكنجه سخت فرعونيان نجات داديم. پسرهايتان را مى كشتند و زنانتان را زنده نگه مى داشتند كه در آن امتحان بزرگى از جانب پروردگارتان براى شما بود.

142 ما با موسى سى شب وعده داشتيم و بعد، ده شب به آن افزوديم. در نتيجه وعده خدايش با او در چهل شب به پايان رسيد. موسى به برادر خويش هارون گفت: در بين قوم من جانشين من باش و در راه اصلاح آنها تلاش كن و از راه مفسدين پيروى نكن.

143 و همين كه موسى به وعده گاه ما آمد و پروردگارش با او گفتگو كرد، گفت: پروردگارا! خود را به من نشان بده تا تو را ببينم. فرمود: هرگز نمى توانى مرا ببينى؛ و لكن نگاهى به كوه بينداز. اگر در جاى خود بر قرار ماند، شايد مرا ببينى. همين كه پروردگارش بر كوه تجلّى كرد، كوه از هم متلاشى شد و موسى بى هوش روى زمين افتاد. وقتى به هوش آمد، گفت: منزّهى تو. از حرفى كه

زدم توبه مى كنم و من اولين ايمان آورنده به توام.

ترجمه قرآن، ص: 168

144 فرمود: اى موسى! ما تو را به پيامبرى و سخن گفتن با خويش از بين مردم برگزيديم. آنچه به تو داده ايم به كار بند و از شكرگزاران باش.

145 و براى او در آن الواح از هر نوع موعظه و شرح همه چيز ثبت كرده بوديم. آن را به قوّت بگير و به قوم خود بگو: كه به نيكوترين آنها عمل كنند. به زودى جايگاه فاسقان را به شما نشان خواهيم داد.

146 به زودى آنانى را كه در زمين به ناحق كبر ورزيدند، از آيات خود منصرف مى كنيم كه هر آيه اى ببينند به آن ايمان نياورند و اگر راه رشد و تعالى را ببينند، براى خود انتخاب نكنند و اگر راه كج و تجاوز را ببينند، براى خود انتخاب كنند و اين بدان خاطر است كه آيات ما را تكذيب كردند و از آن غافل ماندند.

147 و آنانى كه آيات ما را تكذيب كردند و قيامت را انكار نمودند، اعمالشان نابود مى گردد. آيا جز مطابق كارهايى كه انجام داده اند، پاداش داده مى شوند؟

148 قوم موسى در غيبت او از زينت آلات خود گوساله اى كه تنها جسدى بود ساختند كه صداى گوساله داشت. آيا نمى ديدند كه با آنان سخن نمى گويد و به راه راست هدايتشان نمى كند. گوساله را خداى خويش قرار دادند و ستمگر شدند.

149 وقتى گوساله در دستهاى آنان افتاد، ديدند كه گمراه شده اند. گفتند: اگر پروردگار ما بر ما رحم نكند و ما را نبخشد، از زيانكاران خواهيم بود.

ترجمه قرآن، ص: 169

150 و هنگامى كه موسى به سوى قوم خود برگشت، با حالت خشم

و تأسف گفت: بد جانشينانى براى من بوديد. چرا از فرمان پروردگارتان سبقت گرفتيد. الواح را به كنارى انداخت و ريش برادر خود را گرفت و به طرف خود كشيد. هارون گفت: فرزند مادرم! اين مردم مرا خوار و ضعيف كردند و چيزى نمانده بود كه مرا به قتل برسانند. شماتت دشمنان را براى من مپسند و مرا با مردم ستمگر همراه قرار مده.

151 موسى گفت: پروردگارا! من و برادرم را ببخش و ما را در رحمت خويش داخل كن؛ زيرا كه تويى مهربان ترين مهربانان.

152 آنانى كه گوساله را معبود خويش قرار دادند، به زودى مشمول غضب پروردگار خويش در آخرت و ذلت در زندگى دنيا خواهند شد و ما بدين طريق دروغ پردازان را مجازات مى كنيم.

153 و آنهايى كه كار بد مى كنند و بعد توبه مى نمايند و ايمان مى آورند، پروردگار تو بعد از اين مراحل، بخشنده و مهربان است.

154 وقتى خشم موسى فرونشست، الواح را برداشت؛ الواحى كه در نوشته هاى آن هدايت و رحمت براى آنانى بود كه از خداى خويش مى ترسيدند.

155 موسى هفتاد مرد از قوم خود را براى وعده گاه ما انتخاب كرد. هنگامى كه آنها به زلزله گرفتار شدند، گفت: پروردگارا! اگر تو مى خواستى، مى توانستى آنها و مرا پيش از اين هلاك كنى. آيا ما را به خاطر كار سفيهانمان هلاك مى كنى؟ اين جز آزمايش تو نيست كه هر كسى را خواهى بدان گمراه كنى و هر كه را خواهى هدايت مى نمايى. تو سرپرست مايى. ما را ببخش و بر ما رحم كن؛ زيرا كه تو بهترين بخشنده اى.

ترجمه قرآن، ص: 170

156 خداوندا! براى ما در دنيا و در آخرت نيكى مقرر فرما كه

به سوى تو هدايت يافته ايم. فرمود: عذاب من هر كه را خواهم شامل مى شود و رحمت من دربرگيرنده تمامى موجودات است و البته براى آنانى كه پرهيزكارند و زكات مى پردازند و به آيات ما ايمان آورده اند، رحمتم را مى نويسم.

157 هم آنهايى كه از پيامبر درس نخوانده كه حالاتش را در كتاب تورات و انجيل يافته ايد پيروى كنيد كه مردم را به خوبى ها فرمان مى دهد و از بديها نهى مى كند. چيزهاى پاكيزه براى آنها حلال و ناپاكها را حرام مى نمايد. تكليف سخت و زنجيرهاى گران را از آنها بر مى دارد. آنانى كه به او ايمان آورده و گرامى اش داشته و يارى اش نموده و از نورى كه همراه وى نازل شده پيروى كرده اند، البته از گروه رستگارانند.

158 بگو: اى مردم! من براى همگى شما از جانب خداوند پيام آورم؛ همان خدايى كه آسمانها و زمين از آن اوست؛ غير از او خدايى نيست. زنده مى كند و مى ميراند. بنا بر اين به خدا و رسول او كه پيامبرى درس ناخوانده است و به خدا و سخنان او مؤمن است ايمان بياوريد و از او پيروى كنيد؛ شايد هدايت شويد.

159 و از قوم موسى مردمى هستند كه به حق هدايت مى يابند و به آن بازمى گردند.

ترجمه قرآن، ص: 171

160 قوم موسى را به دوازده گروه تقسيم كرديم و همين كه از موسى آب درخواست كردند به او وحى كرديم كه عصاى خود را به اين سنگ بزن كه از آن دوازده چشمه جارى شد و هر كدام از محل نوشيدن آب مخصوص خود آگاه شدند و ابرها را سايبان آنها قرار داديم. ترنجبين و مرغ بلدرچين براى آنها نازل كرديم. گفتيم:

از چيزهاى پاكيزه كه روزيتان كرده ايم بخوريد. آنها با ناسپاسى هايشان به ما ستم نكردند؛ و لكن بر خودشان ستم مى كردند.

161 وقتى به آنها گفته شد: در اين شهر ساكن شويد و از هر چه مى خواهيد بخوريد و بگوييد: پروردگارا! گناهان ما را بريز. و از اين در سجده كنان وارد شويد تا گناهانتان را ببخشيم و به زودى نيكوكاران را پاداش بيشتر عطا خواهيم كرد.

162 آنگاه ستمكاران آنها بر خلاف آنچه دستور داده شده بود رفتار كردند. ما هم به خاطر آنچه كه ستم كردند، عذابى از آسمان بر آنها نازل كرديم.

163 از يهوديان از داستان شهرى كه كنار دريا بود سؤال كن؛ زمانى كه در روز شنبه تجاوز مى كردند. آن هنگام كه ماهيان روز شنبه روى آب آشكار مى شدند و غير شنبه پديدار نمى شدند كه بدين طريق به كار زشتشان آنها را امتحان كرديم.

ترجمه قرآن، ص: 172

164 و زمانى كه گروهى از آنها گفتند: چرا آنهايى را كه خداوند هلاكشان مى كند و يا به عذاب دردناك مبتلا مى سازد، نصيحت مى كنيد؟ گفتند: بدين خاطر كه در پيشگاه پروردگارتان عذرخواهى كنيم؛ شايد تقوا را پيشه خويش سازند.

165 و چون چيزهايى را كه بدان پندشان داده بودند فراموش كردند، آنها را كه از كارهاى زشت اجتناب مى كردند نجات داديم و آنانى را كه ستم مى كردند به خاطر گناهانشان گرفتار عذابى سخت كرديم.

166 هنگامى كه از آنچه نهى شده بودند سرپيچى كردند، به آنها خطاب كرديم كه به شكل ميمونهاى طردشده درآييد.

167 و هنگامى كه پروردگارت فرمانش بر اين تعلق گرفت كه تا روز قيامت بر قوم يهود مردمى را گمارد كه همواره آنها را در ناراحتى و عذاب

قرار دهند؛ زيرا پروردگار تو سريع مجازات مى كند و نيز او بخشنده و مهربان است.

168 و يهوديان را در زمين به گروه ها تقسيم كرديم. جمعى از آنها شايسته و جمعى بر خلاف آنها نالايق بودند و با خوبى ها و بديها امتحانشان كرديم؛ شايد به حقيقت بازگردند.

169 پس از آنها، جانشينانى جاى آنها را گرفتند كه وارث كتاب شدند و متاع پست دنيا را برگزيدند و گفتند: بخشيده خواهيم شد. و اگر از همان متاع پست دنيا دوباره نصيبشان مى شد، در اختيار مى گرفتند. آيا اينها به وسيله كتاب پيمان نبسته بودند كه نسبت به پروردگار جز حق را نگويند در حالى كه از كتاب درس گرفته و از مطالب آن با خبر بودند كه البته خانه آخرت براى اهل تقوا بهتر است. آيا به عقل نمى آييد؟!

170 آنانى كه به كتاب تمسك مى جويند و نماز را برپامى دارند، ما پاداش صالحان را ضايع نمى كنيم.

ترجمه قرآن، ص: 173

171 به ياد آوريد زمانى را كه كوه را بالاى سر آنها قرار داديم؛ آن چنان كه گويى سايبانى بر سر آنها بود و آن گونه كه گمان كردند بر سرشان سقوط خواهد كرد، آنچه را به شما داده ايم، به قوّت در اختيار بگيريد و آنچه در آن است به خاطر داشته باشيد؛ شايد پرهيزكار شويد.

172 و به ياد آور زمانى را كه پروردگارت از فرزندان آدم از پشتهايشان ذريّه آنها را استمرار داد و آنها را گواه بر خويشتن نمود كه آيا من پروردگار شما نيستم؟ همگى گفتند: آرى. گواهى مى دهيم؛ تا روز قيامت نگوييد كه از اين نكته غافل بوده ايم.

173 يا نگوييد كه اين پدران ما بودند كه از قبل

مشرك شدند و ما فرزندانى بعد از آنها بوده ايم. چرا ما را به كارهايى كه اهل باطل انجام داده اند، هلاك مى كنى؟!

174 و ما بدين گونه به طور مبسوط آيات را بيان مى كنيم؛ شايد به حقيقت بازگردند.

175 اى رسول ما! داستان آن كسى را كه آيات ما برايش فرستاده شد و از آنها سرپيچى كرد و شيطان به دنبال او افتاد و از گمراهان شد، براى آنها بخوان.

176 اگر مى خواستيم به وسيله آيات خود او را ترفيع مقام مى داديم؛ و لكن او به پستى گراييد و از هواى نفس پيروى كرد. مثل او مثل سگى است كه اگر به او حمله كنى پارس مى كند و اگر او را به حال خود گذارى نيز پارس مى كند. اين داستان همه كسانى است كه آيات الهى را تكذيب كنند؛ بنا بر اين تو اين داستانها را نقل كن؛ شايد به فكر فروروند.

177 چه بد است داستان مردمى كه آيات ما را تكذيب كردند و به خويش ظلم نمودند.

178 كسى كه پروردگار هدايتش نموده، هدايت يافته واقعى است و آنانى را كه خدا گمراه كند، زيانكاران واقعى هستند.

ترجمه قرآن، ص: 174

179 البته بسيارى از جن و انسان را براى جهنم نامزد كرديم. دلهايى دارند؛ ولى با آن درك نمى كنند. چشمهايى دارند؛ و لكن با آن نمى بينند. گوشهايى دارند؛ ولى با آن نمى شنوند. آنها همچون حيوانات هستند؛ بلكه از آنها پست تر و گمراه ترند. آنها غافل و بى خبرند.

180 براى پروردگار اسماى نيكويى است. بدانها او را بخوانيد و آنانى كه در اسماى الهى كفر مى ورزند به حال خود بگذاريد. به زودى سزاى كارهاى خود را خواهند ديد.

181 از بين آنچه كه آفريده ايم،

مردمى هستند كه هدايت به حق مى نمايند و به آن بازمى گردند.

182 و آنانى كه آيات ما را تكذيب كردند، به تدريج از جايى كه نمى دانند مجازاتشان مى كنيم.

183 مدّتى به آنها مهلت مى دهيم كه نقشه من متين است.

184 آيا فكر نكرده اند كه هم صحبت آنها ديوانه نيست؛ بلكه او فقط بيم دهنده آشكارى است.

185 آيا در باطن آسمانها و زمين و آنچه كه پروردگار آفريده نظر نكرده اند كه شايد مگر آنها نزديك شده باشد. راستى بعد از قرآن به كدام كلام ايمان مى آورند؟

186 كسى را كه خدا گمراه كرده باشد، هيچ كس نمى تواند وى را هدايت كند و خدا آنها را در طغيانشان رها مى سازد تا كوردل بمانند.

187 از تو مى پرسند كه قيامت كى خواهد بود؟ بگو: اين علم نزد پروردگار من است كه جز وى آن را به موقع خود كسى نمى تواند آشكار نمايد. حادثه قيامت در آسمانها و زمين موضوع سنگينى است و جز به طور ناگهانى به سراغ شما نمى آيد. از تو مى پرسند: مثل آنكه آگاهى كامل از آن ساعت دارى؟ بگو: علم آن نزد پروردگار است؛ و لكن بسيارى از مردم نمى دانند.

ترجمه قرآن، ص: 175

188 بگو: من مالك سود و زيان خويش نيستم، مگر آنچه را كه پروردگار اراده فرمايد و اگر علم غيب مى دانستم، منافع فراوانى براى خودم فراهم مى كردم و هيچ گونه زيانى به من نمى رسيد. من جز ترساننده و مژده دهنده براى مردم مؤمن نمى باشم.

189 اوست كه شما را از يك تن آفريد و همسرش را نيز از جنس او قرار داد تا به او آرام گيرد و چون با او آميزش نمود، بارى سبك برداشت و با آن مدتى سر كرد و چون

سنگين شد، پروردگار خود را چنين خواندند: خداوندا! اگر به ما فرزند صالحى عطا كنى، از سپاسگزاران خواهيم بود.

190 ولى وقتى فرزند صالحى بدانها داده شد، براى خدا درباره لطفى كه در حقشان كرده بود شريكانى قائل شدند، در حالى كه خداوند از آنچه شرك مى ورزند برتر است.

191 آيا بتهايى را كه قادر به خلق چيزى نيستند و خود خلق شده اند، شريك خدا قرار مى دهيد؟!

192 در صورتى كه بتها نه مى توانند به مشركان و نه به خود كمك كنند.

193 و اگر آنها را به راه هدايت دعوت كنيد، از شما پيروى نمى كنند؛ بنا بر اين چه آنها را دعوت به راه هدايت كنيد و يا ساكت باشيد، تفاوتى نمى كند.

194 آنانى كه شما غير از خداوند مى خوانيد، بندگانى همچون خود شما هستند. اگر راست مى گوييد، آنها را بخوانيد تا جواب شما را بدهند.

195 آيا پا دارند كه با آن راه روند، يا دست دارند كه با آن كارى انجام دهند، يا چشمهايى دارند كه با آن ببينند، يا گوشهايى دارند كه با آن بشنوند؟ بگو: شريكان خويش را بخوانيد و هر نيرنگ كه مى توانيد به كار بنديد، بدون آنكه به من مهلت دهيد.

ترجمه قرآن، ص: 176

196 سرپرست من خدايى است كه قرآن را نازل فرموده و او سرپرست بندگان صالح است.

197 آنهايى را كه شما غير از خدا مى خوانيد، نه قادر به يارى شما و نه يارى خويشند.

198 و اگر آنها را به راه هدايت بخوانيد، نمى شنوند. مى بينى كه فقط به تو نگاه مى كنند؛ ولى در واقع نمى بينند.

199 تو گذشت داشته باش و دعوت به خوبى ها كن و از مردم نادان كناره بگير.

200 هرگاه وسوسه اى از

ناحيه شيطان به تو رسد. به خدا پناه بر كه او شنونده و داناست.

201 اهل تقوا وقتى از ناحيه شيطان گرفتار وسوسه مى شوند به ياد خدا مى افتند؛ در نتيجه راه حق را به روشنى مى بينند و بيدار مى گردند.

202 برادرانشان آنها را به گمراهى مى كشند و در گمراه كردن كوتاه نمى آيند.

203 و اگر مدّتى آيه اى براى آنها نياورى مى گويند: چرا آيه اى فراهم نكردى؟ بگو: فقط از آنچه بر من از جانب پروردگارم وحى مى شود. پيروى مى كنم. اين قرآن بينايى و بيدارى از طرف پروردگار شماست و هدايت و رحمت براى مردم مؤمن مى باشد.

204 هنگامى كه قرآن تلاوت مى شود، بدان گوش فرا دهيد و سكوت كنيد؛ شايد مشمول رحمت الهى قرار گيرد.

205 پروردگارت را صبح و شام در دل خود از روى تضرع و خوف بدون آنكه فرياد برآورى، ياد كن و از جمله غافلان مباش.

206 آنانى كه در حضور پروردگار تو هستند، هيچ گاه از بندگى او كبر نمى ورزند و به تسبيح او مشغول و در پيشگاه او سجده مى كنند.

ترجمه قرآن، ص: 177

سوره انفال مدينه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 درباره انفال از تو مى پرسند. بگو: انفال مخصوص خدا و رسول است؛ بنا بر اين از خدا بترسيد و بين خود صلح برقرار كنيد و از خدا و رسول اطاعت نماييد؛ اگر شما ايمان؛ داريد.

2 اهل ايمان آنانند كه وقتى نامى از خدا برده مى شود دلهايشان مى لرزد و هنگامى كه آيات الهى بر ايشان تلاوت مى گردد، بر ايمانشان افزوده مى شود و بر پروردگار خويش توكل مى نمايند.

3 همان هايى كه نماز را برپامى دارند و از آنچه خداوند بر ايشان روزى مقرر داشته انفاق مى كنند.

4 به راستى كه مؤمن واقعى اينانند؛

داراى مقاماتى بلند و آمرزش و روزى نيكو در نزد پروردگار خويش هستند.

5 آن طور بود كه پروردگارت تو را به حق از خانه ات بيرون فرستاد، در حالى كه بعضى از اهل ايمان كراهت داشتند.

6 با تو درباره حق مجادله كردند بعد از آنكه حقيقت براى آنها روشن شده بود؛ گويى آنها را به سوى مرگ مى كشند و آنها ناظر هستند.

7 به ياد آوريد زمانى را كه خداوند به شما وعده داد كه يكى از دو گروه را در اختيار شما قرار دهد. دوست مى داشتيد آن گروهى كه شوكت و ابزار جنگى ندارند در اختيار شما گذاشته شود؛ ولى خداوند مى خواهد به وسيله كلماتش حق را تثبيت نمايد و ريشه كافران را قطع كند.

8 تا حق استقرار يابد و باطل از بين برود، اگر چه مجرمين كراهت داشته باشند.

ترجمه قرآن، ص: 178

9 به ياد آوريد زمانى را كه به درگاه پروردگار خويش استغاثه كرديد و خداوند دعاى شما را مستجاب كرد و فرمود: كه من شما را با يك هزار نفر از فرشتگان كه به دنبال هم فرودمى آيند، يارى مى نمايم.

10 خداوند اين كار را جز بشارتى براى شما قرار نداد تا دلهايتان به وسيله آن آرام گيرد و يارى جز از جانب پروردگار نمى باشد؛ زيرا كه خداوند مقتدر و حكيم است.

11 به ياد آوريد زمانى را كه خداوند شما را در خواب سبكى فروبرد تا مايه آرامش شما شود و آبى از آسمان برايتان نازل كرد تا بدان شما را پاكيزه كند و پليدى شيطان را از شما دور سازد و بدين وسيله دلهايتان را محكم نمايد و قدمهايتان را استوار كند.

12 و به ياد

آوريد زمانى را كه خداى شما به فرشتگان وحى كرد كه من با شما هستم. افراد با ايمان را ثابت قدم بداريد كه من در دل كافران رعب و وحشت مى اندازم تا شما گردنهايشان را بزنيد و انگشتانشان را قطع كنيد.

13 اين به خاطر آن بود كه كافران با خدا و رسول به مخالفت برخاستند و هر كه با خدا و رسول او مخالفت نمايد، بداند كه خداوند بسيار سخت مجازات مى كند.

14 اين مجازات را بچشيد كه براى كافران در آخرت عذاب آتش در انتظار است.

15 اى اهل ايمان! هنگامى كه با كافران در ميدان جنگ روبرو مى شويد، بدانها پشت نكنيد.

16 و هر كه در روز جنگ به دشمن پشت كند مگر آنكه براى حمله اى منحرف شود يا سوى گروهى ديگر رود، مشمول غضب پروردگار شده و جايگاهش جهنّم است كه بد جايگاهى است.

ترجمه قرآن، ص: 179

17 در واقع شما آنها را نكشتيد؛ بلكه خداوند آنها را كشت و در تيراندازى اين تو نيستى كه تير مى اندازى؛ بلكه خداست كه تير مى اندازد و اوست كه مى خواهد اهل ايمان را با بلايى نيكو امتحان كند؛ زيرا كه خداوند شنوا و داناست.

18 چنين بوده كه پروردگار، نيرنگ كافران را بى اثر نمايد.

19 اگر طالب پيروزى هستيد، پيروزى به سراغ شما آمد و اگر از مخالفت دست برداريد براى شما بهتر است و اگر ديگر بار بازگرديد، شما را دوباره مجازات خواهيم كرد و در اين صورت جمعيت شما هر چه هم زياد باشد، كارى برايتان پيش نمى برد؛ زيرا كه خداوند ياور اهل ايمان است.

20 اى اهل ايمان! خدا و رسول او را اطاعت كنيد و از دستوراتش سرپيچى

نكنيد، در حالى كه دستوراتش را مى شنويد.

21 از جمله كسانى نباشيد كه مى گويند: شنيديم. در حالى كه به واقع نشنيدند.

22 بدترين جنبنده ها نزد خدا آنانى هستند كه كر و لال و بى عقلند.

23 و اگر خداوند در آنها خيرى سراغ داشت، گوش شنوا بدانها مى داد و اگر هم آنها را شنوا كند، باز از حقيقت روى برگردانند.

24 اى اهل ايمان! هنگامى كه خدا و رسول شما را به چيزى كه شما را زندگى مى بخشد دعوت مى كنند، اجابت كنيد و بدانيد كه خداوند بين انسان و قلب او حايل مى شود و همگى در پيشگاه او محشور خواهيد شد.

25 بترسيد از بلايى كه وقتى بيايد فقط ستمگران را شامل نمى شود و بدانيد كه خداوند بسيار سخت مجازات مى كند.

ترجمه قرآن، ص: 180

26 به ياد آوريد زمانى را كه جمعيت شما كم بود و در روى زمين مردمى ضعيف بوديد و از هجوم و ربوده شدن به دست دشمنان خويش ترس داشتيد؛ ولى پروردگار شما را پناه داد و با يارى خود شما را تأييد كرد و روزيهاى پاكيزه بر شما عطا فرمود؛ شايد شكر نعمتهايش را به جا آوريد.

27 اى اهل ايمان! به خدا و رسول او خيانت نكنيد و در امانات خود نيز خيانت نكنيد در حالى كه آگاهيد.

28 بدانيد كه ثروتها و فرزندان شما وسيله امتحانى بيش براى شما نيستند و پاداش بزرگ نزد پروردگار است.

29 اى اهل ايمان! اگر تقوا را پيشه خود سازيد، خداوند نيروى تشخيص حق از باطل را به شما مى دهد و لغزشهايتان را مى پوشاند و شما را مى بخشد كه خداوند صاحب فضل و كرم بزرگ است.

30 به ياد آور زمانى را كه

كافران درباره تو نيرنگ مى كردند تا تو را از تبليغ بازدارند و يا به قتل رسانند و يا از شهر بيرونت كنند. آنها نيرنگ مى كردند و خداوند هم نيرنگشان را بى اثر مى كرد؛ زيرا كه خداوند از همه نيرنگ كاران ماهرتر است.

31 و هنگامى كه آيات ما براى آنها خوانده شود، مى گويند: شنيديم و اگر مى خواستيم، همانند آن آيات مى گفتيم و اين جز افسانه هاى گذشتگان نيست.

32 و هنگامى كه مى گفتند: پروردگارا! اگر اين قرآن همان حقى است كه از جانب تو بر ما نازل شده، سنگى از آسمان بر سر ما فرودآر و يا عذابى دردناك بر ما بفرست!

33 ولى خداوند تا مادامى كه تو در بين آنها هستى عذابشان نمى كند و نيز تا مادامى كه از خدا طلب آمرزش كنند، آنان را عذاب نخواهد كرد.

ترجمه قرآن، ص: 181

34 چرا خداوند آنها را عذاب نكند در حالى كه مانع رفتن مردم به مسجد الحرام مى شوند و هيچ گاه آنان سرپرستان مسجد الحرام نبوده اند؛ بلكه سرپرستان آن پرهيزكارانند؛ ولى بسيارى از آنها نمى دانند.

35 نماز خواندن آنها در كنار خانه خدا چيزى جز سوت كشيدن و كف زدن نبوده؛ پس اين عذاب را به پاداش آنچه كافر شديد بچشيد.

36 آنانى كه كافرند، ثروتهاى خود را صرف بستن راه خدا مى كنند. به زودى اين ثروتها را خرج مى كنند؛ ولى مايه حسرتشان خواهد شد و سپس شكست مى خورند و كسانى كه كافر بوده اند، به سوى جهنم رهسپار مى گردند.

37 اين، بدين خاطر است كه خداوند پليد را از پاكيزه جدا سازد و پليدان را با يكديگر بياميزد و آنگاه همگان را در آتش به صورت متراكم قرار دهد كه آنها زيان كارانند.

38 به كافران بگو: اگر

از كفر خود دست بردارند، از گذشته آنها صرف نظر كرده و آنها را مى بخشيم و اگر به كفر خود بازگردند، سنت خداوند در مورد پيشينيان درباره آنها انجام خواهد شد.

39 با كافران بجنگيد تا اثرى از فتنه باقى نماند و تمامى دين، خاص پروردگار گردد و اگر از كفر خود دست كشيدند، خداوند به آنچه مى كنند آگاه است.

40 و اگر از دين خدا روى برگرداندند، بدانيد كه خدا مولاى شماست كه او بهترين مولا و بهترين يارى رسان است.

ترجمه قرآن، ص: 182

41 بدانيد هر نوع غنيمتى نصيب شما مى شود، يك پنجم آن، از آن خدا و رسول و خويشان رسول و يتيمان و بينوايان و در راه ماندگان مى باشد. اگر شما به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدايى حق از باطل؛ روزى كه دو گروه مؤمن و كافر در مقابل هم قرار مى گيرند نازل كرديم ايمان آورده ايد، خدا بر همه چيز تواناست.

42 به ياد آوريد زمانى را كه سپاه شما در طرف پايين و آنها در طرف بالا و دورتر بودند و كاروانى كه شما در تعقيب آن بوديد در نقطه اى پايين تر قرار داشتند. اگر در اين رابطه به يكديگر وعده مى داديد، در محل قرار با هم اختلاف مى كرديد؛ و لكن خداوند شما را در مقابل يك عمل انجام شده قرار داد تا هر كه هلاك مى شود، به دليلى هلاك شود و هر كه زنده مى ماند، به دليلى زنده بماند كه خدا شنوا و داناست.

43 و به ياد آور زمانى را كه خدا در خواب دشمنان را به تو كم نشان داد و اگر آنها را زياد نشان مى داد، سست مى شديد و به نزاع و

درگيرى گرفتار مى آمديد؛ و لكن خداوند شما را از اين مسئله سلامت داشت؛ زيرا او آگاه به انديشه هاى درونى سينه هاست.

44 و به ياد آور زمانى را كه در هنگام برخورد با دشمن، آنها را در نظر شما كم جلوه داد و شما را نيز در نظر آنها كم جلوه داد. بدين منظور كه پروردگار موضوعى را كه مى بايست واقع شود انجام دهد و كارها به خدا بازگشت دارد.

45 اى اهل ايمان! هنگامى كه با گروهى از دشمن روبرو مى شويد، استقامت كنيد و زياد خدا را ياد كنيد؛ شايد رستگار شويد.

ترجمه قرآن، ص: 183

46 خدا و رسول او را اطاعت كنيد و با يكديگر اختلاف نكنيد كه ناتوان شده و آبرو و حيثيت شما از بين خواهد رفت. شكيبا باشيد كه خداوند با صابرين است.

47 نباشيد همانند آنانى كه به خاطر هوس و خودنمايى در برابر مردم از شهر خود خارج شدند؛ همان هايى كه از راه خدا مردم را بازمى داشتند. خداوند به آنچه انجام مى دهند احاطه دارد.

48 و به ياد آور زمانى را كه شيطان كارهاى آنها را در نظرشان زيبا جلوه مى داد و به آنها مى گفت: هيچ كس امروز بر شما پيروز نخواهد شد و من در كنار شما هستم؛ ولى وقتى دو گروه با هم برخورد كردند، عقب نشينى كرد و گفت: من از شما بيزارم. من چيزى مى بينم كه شما نمى بينيد و من از مجازات خدا مى ترسم كه مجازات او بسيار سخت است.

49 به ياد آور زمانى را كه منافقان و آنانى كه دل بيمار داشتند گفتند: اينها را دينشان مغرور ساخته است، در حالى كه هركس به خدا توكل كند، خداوند مقتدر و حكيم

است.

50 و اگر ببينى حال جان كندن كفار را هنگامى كه فرشتگان به صورت و پشت آنها مى زنند و مى گويند: عذاب سوزنده را بچشيد؛

51 اين مجازات براى اعمالى است كه به دست خويش فرستاديد و خداوند هيچ گاه به بندگانش ستم نمى كند.

52 اينها به رسم فرعونيان و آنهايى كه در گذشته بودند، آيات الهى را انكار كردند. خدا هم به خاطر گناهانشان آنها را مجازات كرد؛ زيرا كه پروردگار نيرومند است و سخت عذاب مى كند.

ترجمه قرآن، ص: 184

53 اين، بدين جهت است كه خداوند مى خواهد نعمتى را كه بر مردمى عنايت فرموده تغيير دهد تا اينكه آن مردم در خود تغييراتى ايجاد كنند و خدا شنوا و آگاه است.

54 اينها به رسم فرعونيان و آنهايى كه در گذشته بودند، آيات پروردگار خويش را انكار كردند و ما هم به خاطر گناهانشان، هلاكشان كرديم و فرعونيان را كه همگى ستمگر بودند غرق نموديم.

55 بدترين جنبنده ها نزد پروردگار كافرانند كه ايمان هم نخواهند آورد؛

56 همان هايى كه چندين بار با تو عهد بستند و بعد در هر بار عهد شكستند و اهل پرهيزكارى نيستند.

57 هرگاه در جبهه جنگ با آنها روبرو شدى، آن چنان به آنها حمله كن كه جمعيتهايى كه پشت سر آنها هستند پراكنده شوند؛ شايد به خود آيند.

58 و اگر از گروهى احساس خيانت كردى پيمان خود را يك طرفه نقض كن و آنها را با خبر ساز كه خداوند خيانتكاران را دوست نمى دارد.

59 كافران تصور نكنند كه در كفر خود پيش افتاده اند. آنها هرگز ما را ناتوان نخواهند كرد.

60 هر چه توانايى داريد در برابر دشمنان از نيرو و قدرت و اسبهاى ورزيده براى جنگ با

دشمن آماده سازيد تا بدين وسيله دشمنان خدا و خود را بترسانيد. دشمنان ديگرى غير از اينها نيز داريد كه آنها را نمى شناسيد؛ ولى خداوند مى شناسند و آنچه در راه خدا انفاق مى كنيد، به شما پس داده خواهد شد، در حالى كه به شما ظلمى نخواهد شد.

61 و اگر دشمنان براى صلح مايل شدند، تو نيز اظهار ميل كن و به خدا توكل داشته باش كه او شنوا و آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 185

62 و اگر اراده فريب داشته باشند، البته خداوند تو را كفايت مى كند. اوست كه با يارى خود و به توسط مؤمنين تو را تأييد خواهد كرد.

63 اين بود كه بين دلهاى مؤمنين الفت ايجاد كرد كه اگر تو تمام ثروت روى زمين را خرج مى كردى نمى توانستى دلهايشان را الفت بخشى؛ ولى خداوند الفتشان داد، زيرا كه او مقتدر و حكيم است.

64 اى پيامبر! خدا و مؤمنينى كه از تو پيروى مى كنند، تو را بس است.

65 اى پيامبر! مؤمنين را براى جنگ با دشمن تشويق كن كه اگر بيست نفر از شما صبور باشند، بر دويست نفر دشمن پيروز مى شوند و اگر از شما صد نفر صبور باشند، بر هزار نفر از آنها كه كفر مى ورزند پيروز خواهند شد؛ زيرا دشمنان مردمى بى فهم و درك هستند.

66 اكنون خداوند به شما تخفيف داد؛ چون مى دانست كه در بين شما افرادى ضعيف هستند. اگر از شما صد نفر صبور باشند بر دويست نفر پيروز خواهند شد و اگر هزار نفر باشند، بر دو هزار نفر به اجازه پروردگار پيروز مى شوند و خدا با اهل صبر است.

67 هيچ پيامبرى سزاوار نيست كه اسيران جنگى داشته

باشد تا جاى پاى خود را در زمين محكم سازد. شما متاع دنيا را مى خواهيد؛ ولى خداوند آخرت را (براى شما) مى خواهد و او مقتدر و حكيم است.

68 اگر حكم سابق پروردگار نبود، عذاب بزرگى به خاطر اسيرانى كه گرفتيد به شما مى رسيد.

69 پس از آنچه غنيمت گرفته ايد، حلال و پاكيزه بخوريد و از خدا بترسيد كه او بخشنده و مهربان است.

ترجمه قرآن، ص: 186

70 اى پيامبر! به اسيرانى كه در دست شما هستند بگو: اگر خداوند در دلهاى شما خيرى بداند، در مقابل آنچه از شما گرفته شده، بهتر عطا مى كند و گناهانتان را مى بخشد كه خداوند بخشنده و مهربان است.

71 و اگر بخواهند آنها به تو خيانت كنند، پيش از اين هم به خدا خيانت كردند. خداوند تو را بر آنها مسلط كرد و او آگاه و حكيم است.

72 آنانى كه ايمان آورده و از وطن خود هجرت نموده و با مال و جان خود در راه خدا مجاهده نموده و آنانى كه پناه دادند و يارى كردند، دوستدار يكديگرند و آنانى كه ايمان آورده و هجرت نكردند، شما دوستدار آنها نباشيد تا زمانى كه هجرت كنند و اگر از شما در كار دين يارى خواستند، يارى شان كنيد مگر آنكه با مردمى كه با شما پيمان بسته اند به دشمنى برخيزند كه خدا به آنچه انجام مى دهيد بيناست.

73 آنانى كه كافر شدند، دوستدار يكديگرند. اگر دستورات الهى را به جا نياوريد، فتنه و فساد بزرگى در زمين به وجود خواهد آمد.

74 و آنانى كه هجرت كردند و در راه خدا جهاد نمودند و آنانى كه پناه دادند و يارى نمودند، به حقيقت اهل ايمانند.

براى آنها بخشش و روزى شايسته اى خواهد بود.

75 و آنانى كه بعد از اين، ايمان بياورند و هجرت كنند و با شما در جهاد شركت كنند آنها نيز از گروه شمايند. در كتاب خدا بعضى از خويشاوندان بر بعض ديگر اولويت دارند. خداوند به همه چيز آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 187

سوره توبه مدينه

1 اين بيزارى خدا و رسول اوست از مشركانى كه با آنها پيمان بسته ايد.

2 چهار ماه در زمين گردش كنيد و بدانيد كه شما نمى توانيد خداوند را ناتوان سازيد كه خدا خواركننده كافران است.

3 اين اعلامى است از طرف پروردگار و پيامبرش به عموم مردم در روز حج اكبر كه خدا و رسول او از مشركان بيزارند. اگر توبه كنيد، براى شما بهتر است و اگر روى برگردانيد، بدانيد نمى توانيد. خدا را ناتوان نماييد به كافران بشارت عذاب دردناك را بده.

4 مگر آن عده از مشركان كه با آنها پيمان بسته ايد و نقصانى در آن پيمان ايجاد نكرده اند و هيچ كس را عليه شما تقويت ننموده اند. تا پايان مدت به پيمان اين گروه وفادار باشيد كه خداوند اهل تقوا را دوست مى دارد.

5 هنگامى كه ماههاى حرام به پايان رسيد، هر كجا مشركان را يافتيد به قتل برسانيد و آنها را اسير كنيد و در كمينگاه ها بنشينيد و راه ها را بر آنها ببنديد. اگر توبه كردند و نماز را بپاداشتند و زكات را پرداخت نمودند، آنها را آزاد سازيد كه خداوند بخشنده و مهربان است.

6 و اگر يكى از مشركان از تو پناه خواست، به او پناه بده تا كلام خدا را بشنود. آنگاه او را به منزلش برسان. اين بدين خاطر است كه آنها مردمى

نادانند.

ترجمه قرآن، ص: 188

7 چگونه ممكن است مشركان پيمانى نزد خدا و رسول او داشته باشند، مگر آنهايى كه با ايشان كنار مسجد الحرام پيمان بستيد. تا مادامى كه به پيمانشان وفادارند، شما نيز وفادار بمانيد كه خداوند اهل تقوا را دوست مى دارد.

8 چگونه وقتى بر شما پيروز شوند، هيچ گونه رعايت خويشاوندى و پيمان را نمى كنند؛ با زبانهايشان شما را راضى مى كنند، ولى با قلبهايشان كينه دارند و بيشتر آنان فاسقند.

9 آيات الهى را به بهاى كم فروختند تا راه خدا را ببندند. اينها چه بد مى كنند.

10 اينان در حق اهل ايمان رعايت خويشاوندى و پيمان را نمى كنند. هم اينها مردمى تجاوزكارند.

11 با اين حال اگر توبه كنند و نماز را به پا دارند و زكات را پرداخت نمايند، برادران ايمانى شما محسوب مى شوند و ما آيات را براى مردم دانا به طور مبسوط بيان مى داريم.

12 اگر پس از پيمانى كه بستند، دوباره پيمان شكنى كردند و به دين شما طعنه زدند، شما با رهبران اين گروه كافر بجنگيد كه اينها پيمانشان بى ارزش است؛ شايد از كار خود دست بردارند.

13 چرا با گروهى كه پيمانهايشان را مى شكنند و تصميم به اخراج رسول از وطن خود دارند جنگ نمى كنيد در حالى كه آنها آغازگر جنگ هستند؟ آيا از آنها مى ترسيد در صورتى كه خداوند سزاوارتر است براى ترسيدن، اگر به راستى ايمان آورده ايد.

ترجمه قرآن، ص: 189

14 با آنها بجنگيد تا خداوند به دست شما آنها را عذاب كرده و خوار سازد و شما را بر آنها پيروز نمايد و سينه هاى اهل ايمان را شفا بخشد؛

15 و خشم دلهاى آنها را فرونشاند. خداوند توبه هركس را كه بخواهد مى پذيرد كه

او دانا و حكيم است.

16 آيا گمان مى كنيد كه شما رها مى شويد و خداوند آنانى كه از شما جهاد كرده و غير خدا و پيامبر او و اهل ايمان را همدم انتخاب ننموده معلوم نمى نمايد كه او از اعمالى كه انجام مى دهيد، آگاه است.

17 مشركان حق ندارند مساجد خدا را تعمير كنند، در حالى كه اعتراف به كفر خود دارند. اينها اعمالشان نابود مى شود و براى هميشه در آتش جهنم مى مانند.

18 تعمير مساجد خدا به عهده آنانى است كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده نماز را برپاداشته و زكات مى دهند و از هيچ كس جز خدا نمى ترسند؛ اميد مى رود كه از هدايت يافتگان باشند.

19 آيا آب دادن به حاجيان و تعمير مسجد الحرام را با آن كس كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده و در راه خدا جهاد مى كند يكسان مى شمريد، در حالى كه نزد خدا يكسان نيستند و خدا مردم ستمگر را هدايت نمى كند.

20 آنانى كه ايمان آورده و هجرت كرده و با ثروت و جان خود در راه خدا مجاهده نموده اند، درجه برترى در پيشگاه پروردگار دارند و اينها خود رستگارانند.

ترجمه قرآن، ص: 190

21 پروردگارشان مژده رحمت و رضايت و بهشتهايى كه نعمتهايش پايدار است، از جانب خود بدانها مى دهد.

22 براى هميشه در آن بهشتها مى مانند، زيرا كه در پيشگاه پروردگار پاداش بزرگ است.

23 اى اهل ايمان! اگر پدران و برادرانتان كفر را بر ايمان برگزيدند، آنها را دوست خود قرار ندهيد و كسانى از شما كه آنها را دوست خود برگزينند، خود ستمگرند.

24 بگو: اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما و ثروتهايى كه پس انداز كرده ايد و

تجارتى كه از كساد آن نگرانيد و خانه هايى كه به آن دل بسته ايد، بيش از خدا و رسول او و جهاد در راه خدا مورد علاقه شماست، منتظر فرمان خدا باشيد كه خداوند مردم فاسق را هدايت نمى كند.

25 خداوند در مواقع بسيارى شما را يارى كرد و در روز حنين كه جمعيت زياد شما برايتان باعث تعجب شده بود؛ ولى كارى برايتان نكرد و زمين با همه وسعتش براى شما تنگ شد و سپس پشت به دشمن كرده و فرار كرديد.

26 آنگاه خداوند آرامش خويش را بر پيامبرش و بر اهل ايمان نازل كرد و سپاهيانى فرستاد كه شما آنها را نمى ديديد و كافران را گرفتار عذاب نمود و اين است پاداش آنانى كه كافر مى شوند.

ترجمه قرآن، ص: 191

27 سپس پروردگار توبه هر كه را بخواهد مى پذيرد كه خدا بخشنده و مهربان است.

28 اى اهل ايمان! بدانيد كه مشركان نجس هستند و بعد از اين سال نبايد به مسجد الحرام نزديك شوند و اگر از فقر مى ترسيد در صورتى كه خدا بخواهد، به زودى شما را بى نياز مى كند؛ زيرا كه خداوند آگاه و حكيم است.

29 با آنانى كه به خدا و روز قيامت ايمان نياورده و آنچه خدا و رسول او حرام كرده حرام نمى دانند و تن به دين حق نمى دهند و از اهل كتاب هم هستند، جنگ كنيد تا آن موقع كه به دست خود جزيه دهند و حقير شوند.

30 يهوديان گفتند: عُزير پسر خداست، و مسيحيان گفتند: مسيح پسر خداست. اين سخن ايشان است كه به زبان خود مى گويند و سخن آنانى است كه از قبل كافر بوده اند و تقليد مى كنند. خدا بكشد

آنها را كه چگونه دروغ مى گويند.

31 اهل كتاب، دانشمندان و راهبان خود را، خدايان خود در برابر پروردگار قرار دادند و همچنين مسيح پسر مريم را به خدايى گرفتند، در حالى كه هيچ وقت به آنها دستورى داده نشده جز اينكه خداوند يكتا را بپرستيد؛ خدايى كه غير از او خدايى نيست و از آنچه برايش شريك مى آورند، منزه است.

ترجمه قرآن، ص: 192

32 مى خواهند نور خدا را با دهانهاى خود خاموش كنند، در حالى كه خدا نمى گذارد؛ بلكه نور خود را به كمال مى رساند، اگر چه كافران كراهت داشته باشند.

33 خداست كه پيامبرش را با هدايت و دين حق فرستاده تا بر تمامى اديان برترى پيدا كند، گرچه مشركان كراهت داشته باشند.

34 اى اهل ايمان! بسيارى از دانشمندان و راهبان اهل كتاب، اموال مردم را از طريق باطل مى خورند و مردم را از راه خدا بازمى دارند. آنانى كه طلا و نقره را ذخيره مى كنند و در راه خدا انفاق نمى نمايند، آنها را به عذاب دردناك الهى بشارت ده.

35 روزى همان طلا و نقره را در آتش جهنم سرخ كنند و پيشانى و پهلو و پشتهايشان را بدان داغ كرده و به آنها گفته شود كه اين است آنچه را براى خود ذخيره كرديد؛ پس بچشيد عذاب آنچه را كه ذخيره ساختيد.

36 ماههاى سال نزد پروردگار در كتاب آفرينش از آن روز كه آسمانها و زمين را آفريده، دوازده ماه است؛ چهار ماه آن حرام خواهد بود. اين است دين محكم. بنا بر اين در اين ماهها در حق يكديگر ظلم نكنيد؛ ولى همگى با كافران بجنگيد همان طوركه آنها همگى به جنگ شما مى آيند و بدانيد كه

خداوند ياور اهل تقوا است.

ترجمه قرآن، ص: 193

37 تغيير دادن ماههاى حرام كفرى است كه بر كفر آنها مى افزايد و با اين كار كافران گمراه مى شوند. آنها در يك سال، ماهى را حلال مى شمرند و سال ديگر همان ماه را حرام مى كنند تا به گمان خود آن را به ماههايى كه خدا معين فرموده تطبيق دهند. كارهاى زشت آنها در نظرشان زيبا جلوه مى كند و خدا مردم كافر را هدايت نمى نمايد.

38 اى اهل ايمان! چرا وقتى به شما گفته مى شود به جهاد در راه خدا حركت كنيد، زمين گير مى شويد؟! آيا به زندگى دنيا به جاى زندگى آخرت رضايت مى دهيد، در حالى كه متاع دنيا نسبت به زندگى آخرت ناچيز است.

39 اگر به سوى جنگ با دشمنان نرويد، خداوند به عذاب دردناكى مجازاتتان خواهد كرد و مردم ديگرى را جايگزين شما خواهد كرد و شما به خدا زيانى نرسانده ايد و خداوند بر همه چيز تواناست.

40 و اگر پيامبر را يارى نكنيد، خداوند او را يارى خواهد كرد. هنگامى كه كافران پيامبر را از مكه بيرون كردند، خدا يارى اش كرد. آنگاه كه دو نفرى به غار پناه بردند، پيامبر به همسفرش فرمود: نترس كه خدا با ماست. و پروردگار آرامش را بر او فرستاد و با سپاهى كه نمى توانستيد آنها را مشاهده كنيد يارى كرد؛ كلام كافران را پست گردانيد و كلام خدا بلندمرتبه است و خداوند، مقتدر و حكيم است.

ترجمه قرآن، ص: 194

41 براى جنگ با كافران، سبكبار يا سنگين بار بيرون رويد و با ثروتها و جانهايتان در راه خدا جهاد كنيد. اين براى شما بهتر است اگر بدانيد.

42 اگر غنيمتى آماده و سفرى نزديك بود، به

خاطر رسيدن به متاع دنيا دعوت تو را اجابت مى كردند؛ و لكن از سفرى كه زحمت دارد اجتناب مى كنند و به زودى نزد تو مى آيند و قسم ياد مى كنند كه اگر ما قدرت داشتيم، با شما خارج مى شديم. آنها خود را هلاك مى كنند و خدا مى داند كه آنها دروغ مى گويند.

43 خدا تو را ببخشد؛ چرا پيش از آنكه راستگويان از دروغ گويان معلوم شوند، به آنها اجازه دادى؟!

44 آنانى كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده اند، براى اينكه با ثروتها و جانهاى خويش جهاد كنند، از تو اجازه نمى خواهند و خدا اهل تقوا را مى شناسد.

45 ولى آنانى كه به خدا و روز قيامت ايمان ندارند و دلهايشان گرفتار ترديد شده و در شك خود سرگردانند، از تو اجازه مى خواهند.

46 اگر قصد خروج براى جهاد را داشتند، لوازمى را براى آن آماده مى كردند؛ ولى خدا حركت آنها را كراهت داشت و آنها را محروم كرد و گفته شد كه شما خانه نشين شويد.

47 اگر آنها همراه شما به سوى جهاد حركت مى كردند، چيزى جز خيانت در سپاه شما نمى افزودند و در بين نفرات سپاه نفوذ كرده و فتنه جويى مى نمودند و در بين شما جاسوسانى براى آنها هست و خدا به وضع ستمگران آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 195

48 اينها از قبل مى خواستند بين شما فتنه بپاكنند و كارها را براى تو دگرگون ساختند تا آنكه حق فرا رسيد و فرمان خدا آشكار گشت، در حالى كه آنها كراهت داشتند.

49 گروهى از آنها مى گويند: به ما اجازه بده و ما را به فتنه نينداز. بدانيد كه به فتنه افتاده اند و جهنّم بر كافران احاطه دارد.

50 اگر براى تو حادثه

خوبى اتفاق بيفتد، ناراحت مى شوند و اگر مصيبتى بر تو وارد شود، گويند: ما از قبل تصميم لازم را گرفتيم. بازمى گردند در حالى كه شادمانند.

51 بگو: جز آنچه خداوند خواسته براى ما اتفاق نمى افتد. او مولاى ماست و بر او اهل ايمان توكّل مى كنند.

52 بگو: مگر براى ما جز يكى از دو نيكى را انتظار مى كشيد و ما هم درباره شما عذابى از جانب پروردگار يا به دست خود انتظار مى كشيم؛ بنا بر اين شما منتظر بمانيد و ما نيز انتظار مى كشيم.

53 بگو: اگر شما از روى ميل و با كراهت انفاق كنيد، هرگز مورد قبول واقع نمى شود؛ زيرا كه شما مردمى فاسق هستيد.

54 هيچ چيز مانع قبولى انفاقات آنها نشده، جز اينكه آنها به خدا و رسول او كافر شده اند و نيز نماز را بجا نمى آورند، مگر از روى كسالت و انفاق نمى كنند مگر از روى كراهت.

ترجمه قرآن، ص: 196

55 از ثروتها و فرزندان آنها شگفت زده نشو. خداوند اراده كرده بدين وسايل آنها را در زندگى دنيا عذاب كند و جانشان را در حال كفر بگيرد.

56 آنان سوگند ياد مى كنند كه از شمايند. در حالى كه دروغ مى گويند و از شما نيستند؛ بلكه مردمى هستند كه مى ترسند.

57 اگر پناهگاه يا مخفيگاه و يا گريزگاهى مى يافتند، شتابان به سوى آن روى مى آوردند.

58 گروهى از آنها درباره صدقات از تو عيب مى گيرند. البته اگر سهمى به آنها داده شود، راضى مى شوند و اگر چيزى به آنها داده نشود، خشمگين مى گردند.

59 ولى اگر آنها به آنچه خداوند و رسول او در اختيارشان گذارده رضايت دهند و بگويند همين براى ما كافى است و خدا و رسول او از

فضل خويش به زودى به ما مى بخشد كه ما فقط مشتاق پروردگاريم.

60 صدقات، متعلق به فقرا و مساكين و عاملان جمع آورى صدقات و آنانى كه براى جلب محبتشان اقدام مى شود و براى آزاد ساختن بردگان و اداى دين بدهكاران و در راه خدا و براى درماندگان در راه مى باشد. اين، يك حكم الهى است و خدا آگاه و حكيم است.

61 گروهى از آنان باعث آزار پيامبر مى شوند و مى گويند: او فقط گوش و خوش باور است. بگو: گوش و خوش باور بودن به نفع شماست. پيامبر به خدا ايمان آورده و مؤمنين را نيز باور دارد و براى اهل ايمان! از شما رحمت است و آنانى كه پيامبر را اذيّت مى كنند، عذاب دردناكى در انتظارشان مى باشد.

ترجمه قرآن، ص: 197

62 به خدا سوگند مى خورند تا شما را خشنود كنند. اگر به راستى ايمان آورده اند، خدا و رسول او براى خشنود شدن سزاوارترند.

63 آيا نمى دانند هر كه با خدا و رسول او دشمنى كند، آتش جهنم براى هميشه جايگاهشان است و اين ذلّت بزرگى است.

64 منافقين بترسند از اينكه بر آنها سوره اى نازل شود و باطنشان را آشكار سازد. بگو: اگر مسخره كنيد، خدا آنچه را مى ترسيد، آشكار خواهد ساخت.

65 اگر از آنها سؤال كنى، مى گويند: ما شوخى كرديم. بگو: آيا خدا، و آيات او و پيامبرانش را به شوخى مى گيريد؟!

66 عذر نياوريد كه بعد از ايمان آوردن، به راه كفر رفتيد. اگر گروهى از شما را ببخشيم، گروه ديگر را عذاب مى كنيم براى آنكه مردمى گنهكارند.

67 مردان و زنان منافق طرفدار يكديگرند. امر به بديها مى كنند و نهى از خوبى ها مى نمايند و دستهايشان را مى بندند، و چون خدا

را فراموش كردند، خدا نيز آنها را فراموش كرد كه منافقين همان فاسقين هستند.

68 خداوند به مردان و زنان منافق و كافران وعده آتش جهنم را داده كه براى هميشه در آن مى مانند كه جهنّم برايشان كافى است و خداوند آنها را لعنت كرده و برايشان عذاب ابدى خواهد بود.

ترجمه قرآن، ص: 198

69 شما نيز همانند پيشينيان هستيد؛ همانهايى كه از جهت نيرو از شما قويتر و از نظر ثروت و فرزندان از شما افزونتر بودند. آنها از نصيب خويش برخوردار شدند؛ شما نيز از نصيب خويش برخوردار شديد، همان گونه كه مردم قبل از شما برخوردار گشتند. شما در كار خلاف فرورفتيد، همان طوركه آنها فرورفتند. آنها كارهاشان در دنيا و آخرت نابود گشت و آنها خودشان زيانكارند.

70 آيا داستان آنانى را كه قبل از ايشان بوده اند نشنيده ايد: داستان قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهيم و اهل مدين و شهرهاى ويران شده كه پيامبرانشان با دلايل روشن به سويشان آمدند و خداوند نمى خواست كه به آنها ستم كند؛ بلكه آنها به خويش ستم كردند.

71 مردان و زنان مؤمن، يار و دوستدار يكديگرند. امر به خوبى ها مى كنند و نهى از بديها مى نمايند. نماز را بپاداشته و زكات مى دهند و خدا و رسول او را اطاعت مى كنند. اينها به زودى مشمول رحمت پروردگار مى گردند كه خداوند مقتدر و حكيم است.

72 خداوند به مردان و زنان مؤمن، وعده بهشتى را داده كه از زير درختانش نهرها جارى است و براى هميشه در آن مى مانند؛ داراى ساختمانهاى پاكيزه و بهشت عدن است. البته رضايت پروردگار از همه بزرگتر است؛ اين رستگارى بزرگى است.

ترجمه قرآن، ص: 199

73 اى پيامبر!

با كافران و منافقين جهاد كن و بر آنها سخت بگير كه جايگاهشان جهنّم است و بد جايگاهى است.

74 منافقين، سوگند ياد مى كنند كه چيزى نگفته اند، در حالى كه سخنانى كفرآميز گفته اند و بعد از مسلمان شدن، كافر شده اند و به چيزى همّت نمودند كه بدان نرسيدند. به جاى آنكه از آن بى نيازى كه به فضل خدا و رسول نصيب آنها شد شكر كنند، در مقام انتقام برآمدند. اگر توبه كنند، براى آنها بهتر است و اگر روى برگردانند، خداوند در دنيا و آخرت آنها را عذابى دردناك خواهد كرد و در روى زمين سرپرست و ياورى نخواهند داشت.

75 گروهى از آنها اين گونه با خداوند پيمان بستند كه اگر از جانب پروردگار فضل و كرمى به ما رسد، صدقه مى دهيم و از صالحين خواهيم شد.

76 ولى وقتى خداوند از فضل و كرمش به آنها عطا فرمود، بخل ورزيدند و روى برگرداندند.

77 نتيجه اين شد: تا روزى كه با خداوند ملاقات خواهند كرد، در دلهايشان نفاق وجود خواهد داشت، به خاطر آنكه پيمان خويش را با پروردگار شكستند و همواره دروغ مى گفتند.

78 آيا نمى دانند كه خداوند از اسرار و سخنان درگوشى آنها آگاه است و او داناى به غيبهاست؟!

79 آنانى كه به مؤمنانى كه ميل به كار خير دارند و بيش از توانايى مالى خويش نمى توانند انفاق كنند عيب مى گيرند و آنها را مسخره مى كنند، خداوند آنها را مسخره مى كند و عذاب دردناك در انتظارشان است.

ترجمه قرآن، ص: 200

ترجمه قرآن 249

80 اى پيامبر! اگر براى منافقين طلب بخشش كنى يا نكنى، اگر هفتاد بار طلب بخشش نمايى، هرگز خداوند آنها را نمى بخشد؛ بدين

خاطر كه آنها به خدا و رسول او كافر شدند و خدا مردم فاسق را هدايت نمى نمايد.

81 آنهايى كه از شركت در جهاد تخلّف كردند و در خانه هاى خود نشستند خوشحالند و از اينكه در راه خدا با ثروت و جان خود جهاد كنند ناراحتند و به اهل ايمان گفتند: در گرماى تابستان به جبهه نرويد. بگو: آتش جهنّم از آن سوزاننده تر است اگر بفهمند.

82 اكنون آنها بايد كمتر بخندند و بيشتر گريه كنند؛ اين پاداش كارهايى است كه انجام داده اند.

83 اگر خداوند تو را به سوى گروهى از اينها برگردانيد و از تو اجازه خواستند كه براى جهاد خارج شوند، بگو: هيچ وقت با من خارج نشويد و هيچ گاه همراه من با دشمنان من جهاد نخواهيد كرد؛ زيرا كه شما اولين بار به خانه نشينى تن داديد؛ بنا بر اين با خانه نشينان در خانه بنشينيد.

84 اى پيامبر! بر هيچ يك از آنها وقتى مى ميرند، نماز مگزار و در كنار قبرشان نايست؛ زيرا كه آنها به خدا و رسول او كافر شدند و در حال فسق مردند.

85 ثروتها و فرزندانشان باعث تعجّب تو نشود؛ زيرا كه خداوند مى خواهد بدين وسيله آنها را در دنيا عذاب دهد و در حالى كه كافرند، جانشان را بگيرد.

86 هنگامى كه سوره اى نازل مى شود كه به خدا ايمان آوريد و همراه با رسول او جهاد كنيد، از تو اجازه مى خواهند كه در جهاد شركت نكنند و مى گويند: بگذار ما با خانه نشينان باشيم.

ترجمه قرآن، ص: 201

87 راضى شدند كه با خانه نشينان بمانند و بر دلهايشان مهر زده شده و چيزى نمى فهمند؛

88 لكن پيامبر و آنهايى كه همراه او ايمان آورده اند، با ثروتها و جانهاى

خويش مجاهده مى كنند و براى آنها خير فراوان است و آنها مردمى رستگارند.

89 خداوند براى آنها بهشتى در نظر گرفته كه از زير درختان آن نهرها جارى است و براى هميشه در آن مى مانند و اين رستگارى بزرگ است.

90 گروهى از عربها كه از شركت در جنگ عذر داشتند، نزد تو آمدند تا اجازه معافى از جهاد بگيرند و گروهى كه به خدا و رسول او دروغ گفتند، در خانه نشستند. به زودى به آن گروه از اينها كه كافر شدند، عذاب دردناكى خواهد رسيد.

91 آنانى كه ناتوانند و يا بيمارند و يا خرج سفر و نفقه خانواده را ندارند، تكليف جهاد نيست؛ در صورتى كه از خيرخواهى براى خدا و رسول او كوتاهى نكنند، و بر نيكوكاران سرزنشى نيست و خدا بخشنده و مهربان است.

92 و نيز بر آن گروه كه نزد تو آيند و از تو وسايل سفر خواهند و تو گفتى كه در اختيار ندارم، سرزنشى نيست. برمى گردند در حالى كه اشك از چشمانشان جارى است و ناراحتند كه چرا نمى توانند در راه خدا انفاق كنند.

93 سرزنش، متعلق به كسانى است كه از تو اجازه معاف شدن از جنگ را مى خواهند، در حالى كه ثروتمندند و راضى هستند كه با خانه نشينان به جهاد حاضر نشوند و خدا بر دلهايشان مهر زده كه نمى فهمند.

ترجمه قرآن، ص: 202

94 هنگامى كه از جبهه برمى گرديد، از شما عذرخواهى مى كنند. بگو: عذرخواهى نكنيد. هيچ گاه به حرفهاى شما ايمان نمى آوريم؛ زيرا كه خداوند ما را از نقشه هاى شما با خبر ساخت و به زودى خدا و رسول او اعمال شما را خواهند ديد و سپس به سوى آنكه

آگاه به غيب و آشكار است بازمى گرديد و شما را به آنچه انجام داده ايد، آگاه مى سازد.

95 و هنگامى كه به سوى آنها برمى گرديد، براى شما سوگند ياد مى كنند كه از لغزش آنها چشم پوشى كنيد؛ ولى شما از آنها كناره بگيريد كه آنها پليدند و جايگاهشان جهنم است؛ به خاطر آنچه انجام داده اند.

96 براى شما سوگند ياد مى كنند تا شما از آنها راضى شويد. اگر شما راضى شويد، خداوند از مردم فاسق راضى نخواهد شد.

97 عربها در كفر و نفاق نسبت به ديگران جدّى ترند و به غفلت از احكامى كه خداوند بر پيامبرش نازل فرموده سزاوارترند و خدا آگاه و حكيم است.

98 بعضى از عربها وقتى چيزى را انفاق مى كنند غرامت به حساب مى آورند و انتظار آن را دارند كه شما گرفتار بلا شويد، در حالى كه بلا و حوادث دردناك براى خود آنهاست و خدا شنوا و آگاه است.

99 بعضى از عربها افرادى هستند كه به خدا و روز قيامت ايمان دارند و آنچه را انفاق مى كنند، وسيله تقرب خويش به خدا و دعاى رسول مى دانند. بدانيد كه انفاق آنها وسيله تقرّب خواهد شد و به زودى خداوند آنها را مشمول رحمت خويش خواهد فرمود؛ زيرا كه او بخشنده و مهربان است.

ترجمه قرآن، ص: 203

100 آنانى از مهاجرين و انصار كه در قبول اسلام سبقت گرفتند و آنانى كه به خوبى از آنها پيروى كردند، هم خدا از آنها راضى است و هم آنها از خدا راضى شده اند و براى آنها بهشتى در نظر گرفته شده كه نهرها از زير درختانش جارى است و براى هميشه در آن مى مانند كه رستگارى بزرگ اين است.

101 بعضى

عربها كه در اطراف شما هستند، منافقند و بعضى هم از ساكنين مدينه در نفاق فرورفته اند. تو آنها را نمى شناسى؛ ولى ما مى شناسيم. ما به زودى آنها را دو بار مجازات خواهيم كرد. آنگاه به سوى عذاب بزرگ ديگرى فرستاده خواهند شد.

102 گروه ديگرى هستند كه اعتراف به گناهان خويش كرده و كارهاى پسنديده و ناپسند را با هم انجام مى دهند. اميد مى رود كه خداوند توبه آنها را بپذيرد كه خدا بخشنده و مهربان است.

103 از اموال آنها صدقه دريافت كن تا به اين وسيله آنها را پاك كرده و تزكيه نمايى و براى آنها دعا كن كه دعاى تو مايه آرامش آنهاست و خدا شنوا و آگاه است.

104 آيا نمى دانند كه خداوند توبه بندگانش را مى پذيرد و صدقات را دريافت مى كند و خدا خود بسيار توبه پذير و مهربان است.

105 بگو: شما اعمال خود را انجام دهيد. به زودى خداوند و رسول او و اهل ايمان اعمال شما را خواهند ديد و شما به سوى خدايى كه دانا به عوالم غيب و آشكار است، بازخواهيدگشت و به آنچه عمل كرده ايد، شما را آگاه مى سازند.

106 گروهى ديگر هستند كه كارشان به فرمان خدا مربوط است كه آيا آنها را عذاب مى كند و يا توبه آنها را مى پذيرد و خدا آگاه و حكيم است.

ترجمه قرآن، ص: 204

107 آنانى كه مسجدى براى ضرر زدن و تقويت كفر و تفرقه بين اهل ايمان و كانونى براى كسى كه با خدا و رسول او از قبل دشمنى كرده، مى سازند و قسم مى خورند كه ما جز نيكى قصد ديگرى نداشتيم، خداوند شهادت مى دهد كه اينها دروغگو هستند.

108 اى رسول ما! هرگز

در اين مسجد پا مگذار. سزاوارتر آن است كه در مسجدى پا گذارى كه از روز اول بر اساس تقوا پايه گذارى شده است. در آنجا مردانى هستند كه دوست دارند پاكيزه بمانند و خدا پاكيزگان را دوست مى دارد.

109 آيا كسى كه بناى آن مسجد را بر اساس ترس از خدا و جلب رضايت او پايه گذارى كرده بهتر است يا آنكه اساس آن را بر لبه پرتگاه سستى در كنار آتش جهنم قرار داده و به زودى در آتش سقوط خواهد كرد، كه خدا مردم ستمگر را هدايت نمى كند.

110 بنايى كه ساخته اند، همواره مايه اضطراب دلهاى آنهاست تا وقتى كه دلهايشان پاره پاره شود و خدا دانا و حكيم است.

111 خداوند از اهل ايمان جانها و اموالشان را خريدارى مى كند و در برابر آن بهشت را به آنان مى دهد. آنان در راه خدا مى جنگند؛ دشمنان را به قتل مى رسانند؛ خود نيز كشته مى شوند. اين وعده قطعى بر عهده پروردگار است كه در كتاب تورات و انجيل و قرآن آمده و چه كسى از خدا نسبت به عهدش وفادارتر است؟ بنا بر اين مژده باد بر شما با اين معامله اى كه انجام داده ايد كه رستگارى بزرگ اين است.

ترجمه قرآن، ص: 205

112 آنها توبه كنندگان، عبادت كنندگان، شاكران، روزه داران، ركوع و سجده كنندگانند. امر به خوبى ها و نهى از بديها مى نمايند و نگهبان احكام الهى مى باشند. اين مؤمنان را مژده ده.

113 پيامبر و اهل ايمان نبايد براى مشركان طلب بخشش نمايند؛ گرچه خويشان آنها باشند، بعد از آنكه آنها را اهل آتش جهنم شناختند.

114 و طلب بخشش ابراهيم براى پدرش نبود مگر به جهت وعده اى كه به وى داده بود و

همين كه برايش روشن شد كه پدرش دشمن خداست، از او بيزارى جست؛ زيرا كه ابراهيم خدا ترس و بردبار بود.

115 هيچ گاه خداوند گروهى را پس از هدايت شدن گمراه نمى نمايد تا اينكه آنچه را كه بايد از آن پرهيز كنند، براى آنها بيان فرمايد كه خدا بر همه چيز آگاه است.

116 حكومت آسمانها و زمين از آن خداست؛ زنده مى كند و مى ميراند و براى شما جز پروردگار، سرپرست و ياورى وجود ندارد.

117 خداوند، پيامبر و مهاجران و انصار را بخشيد؛ همانهايى كه در هنگام گرفتارى از پيامبر پيروى كردند، و اين بخشش وقتى بود كه دلهاى گروهى از مسلمانان نزديك بود كه به انحراف كشيده شود. آنگاه خدا آنها را بخشيد؛ زيرا كه او به اهل ايمان رئوف و مهربان است.

ترجمه قرآن، ص: 206

118 و نيز آن سه نفر را كه جا مانده بودند، بخشيد تا آنكه زمين با همه وسعتش بر آنها تنگ شد و از خويش به تنگ آمده بودند و دانستند كه از غضب پروردگار جز از طريق بازگشت به سوى او پناهگاهى نيست. آنگاه خداوند شرايط توبه را براى آنها به وجود آورد تا توبه كنند؛ زيرا كه خدا خود بسيار توبه پذير و مهربان است.

119 اى اهل ايمان! از خدا بترسيد و همراه با راستگويان باشيد.

120 نبايد اهل مدينه و عربهاى ساكن اطراف آن از دستورات رسول خدا سرپيچى كنند و نبايد خود را بر آن گرامى مقدم بدارند؛ اين به خاطر آن است كه در راه خدا تشنگى و رنج و گرسنگى به آنها وارد نمى شود. و در جايى كه كافران را به خشم آورد، قدم نمى گذارند و به دشمنى

دستبردى نمى زنند مگر اينكه در ارتباط با آن، عمل صالحى بر آنها نوشته مى شود؛ زيرا خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمى كند.

121 و نيز هيچ انفاقى چه كوچك و يا بزرگ انجام نمى دهند و هيچ سرزمينى را زير پا نمى گذارند، مگر آنكه براى آنها نوشته مى شود تا خداوند بهتر از آنچه عمل مى كرده اند، به آنها پاداش دهد.

122 سزاوار نيست كه همه اهل ايمان براى جهاد سفر كنند. چرا از هر گروهى از آنان، طايفه اى كوچ نمى كنند تا در دين آموزش ببينند و در مراجعت مردم خود را بيم دهند؛ شايد آنها بترسند.

ترجمه قرآن، ص: 207

123 اى اهل ايمان! با كافرانى كه به شما نزديكترند جنگ كنيد و بايد در شما خشونتى احساس كنند و بدانيد كه خداوند همراه اهل تقواست.

124 و هنگامى كه سوره اى نازل مى شود، گروهى از آنان مى گويند: ايمان كداميك از شما را نزول اين سوره بيشتر كرد؟ البته آنانى كه ايمان آورده اند، نازل شدن اين آيات بر ايمانشان مى افزايد و به رحمت پروردگار خوشحالند.

125 و آنانى كه دلهاى بيمار دارند، پليدى بر پليدى آنها افزوده مى شود و در حال كفر مى ميرند.

126 آيا نديدى آنها را كه هر سال يك بار يا دو بار مورد امتحان قرار مى گيرند؟! و آنها توبه نمى كنند و به خود نمى آيند.

127 و وقتى سوره اى نازل مى شود، به هم نگاه مى كنند و گويند: آيا كسى شما را مى بيند؟ پس، از مجلس بيرون روند. خداوند دلهايشان را منصرف ساخته؛ زيرا كه مردمى نفهمند.

128 پيامبرى از خودتان به سوى شما آمده كه رنج بردن شما برايش سخت است و به شما علاقه مند است و به اهل ايمان رئوف و مهربان است.

129 اگر روى

برگرداندند، بگو: خدا مرا بس است؛ نيست خدايى جز او. بر او توكل مى كنم كه او پروردگار عرش بزرگ است.

سوره يونس مكّه

ترجمه قرآن، ص: 208

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 الف، لام، را؛ اينها آيات كتاب حكيم است.

2 آيا براى مردم شگفت آور است كه ما به مردى از جنس خودشان وحى فرستاديم كه مردم را بترسان و به مردم با ايمان بشارت ده كه براى آنان در پيشگاه پروردگار سابقه نيك است؟ كافران گفتند: اين، سحرى آشكار است.

3 پروردگار شما كسى است كه آسمانها و زمين را در مدت شش روز خلق كرد. آنگاه به عرش پرداخت و تدبير امور نمود. هيچ شفاعت كننده اى جز با اجازه خداوند وجود ندارد. اين است خداى شما؛ پس او را بندگى كنيد. آيا به خود نمى آييد؟!

4 بازگشت همه شما به سوى اوست. وعده پروردگار حق است. او آفرينش را آغاز كرد و سپس تجديد مى كند تا افراد با ايمان و داراى اعمال نيكو را به عدالت پاداش دهد و آنانى كه كافر شدند، نوشيدنى از آب گرم و سوزان و عذاب دردناك به خاطر كفرشان در انتظارشان است.

5 اوست كه خورشيد را نورافشان و ماه را نورانى قرار داد و گردش ماه را در منزلهايى مقرر فرمود تا شماره سالها و حساب زندگى را بدانيد. خداوند جز به حق، آن را نيافريد و آيات خود را به طور مبسوط براى مردم دانا شرح خواهد داد.

6 به راستى، در آمد و شد شب و روز و آنچه خداوند در آسمانها و زمين آفريده براى مردم پرهيزكار عبرتهاست.

ترجمه قرآن، ص: 209

7 آنانى كه به ملاقات با ما دل بسته اند و به زندگى

دنيا دل خوش كرده و به آن مطمئن شده اند و آنانى كه از آيات ما غافلند؛

8 هم آنها جايشان به خاطر كارهايى كه انجام داده اند، آتش است.

9 آنانى كه ايمان آورده و كارهاى پسنديده كرده اند، خدايشان آنها را به بهشتهاى پر از نعمتى هدايت مى فرمايد كه نهرها از زير درختانش جارى است.

10 دعايشان در آنجا اين است: خدايا! تو منزّهى. و درودشان سلام است و پايان دعايشان اين است: حمد، مخصوص خداى جهانيان است.

11 اگر خداوند شر را با شتاب به مردم مى داد، به همان شتاب كه خير را به آنها مى دهد، به طور قطع مرگشان فرا مى رسيد؛ ولى ما آنهايى را كه انتظار معاد ندارند، در طغيانشان رها مى كنيم تا كوردل بمانند.

12 وقتى اين انسان گرفتار ناراحتى مى شود، ما را به پهلو خوابيده يا نشسته يا ايستاده مى خواند؛ ولى همين كه ناراحتى را از او برطرف مى سازيم، آن چنان در غفلت فرومى رود كه گويا هرگز از ما تقاضايى نداشته است. آرى اين چنين كارهاى اهل اسراف در نظرشان نيك جلوه داده شده است.

13 پيش از شما بسيارى از امتها را وقتى ستم كردند و پيامبرانشان با دلايل به نزدشان آمدند و ايمان نياوردند نابود كرديم و ما مردم بدكار را اين چنين مجازات مى كنيم.

14 آنگاه شما را جانشين آنها در زمين كرديم تا ببينيم چگونه عمل مى كنيد.

ترجمه قرآن، ص: 210

15 هنگامى كه آيات آشكار ما براى آنها خوانده مى شود، آنانى كه اميدى به ملاقات ما ندارند مى گويند: قرآن ديگرى غير از اين بياور و يا آن را تغيير ده. بگو: من حق ندارم آن را از پيش خود تغيير دهم. من فقط از آنچه بر

من وحى مى شود پيروى مى كنم. من اگر از فرمان پروردگارم سرپيچى كنم، از مجازات روز بزرگ مى ترسم.

16 بگو: اگر خدا مى خواست قرآن را برايتان نمى خواندم و از آن آگاهتان نمى كردم. من عمرى از اين پيش در ميان شما بوده ام. آيا به عقل نمى آييد؟!

17 چه كسى ستمكارتر است از آنكه به خدا نسبت دروغ مى دهد و يا آيات او را تكذيب مى كند؟ مجرمين هيچ گاه رستگار نمى گردند.

18 غير خدا را بندگى مى كنند كه نه ضرر به آنها مى زند و نه سود مى رساند و مى گويند: اين بتان، شفيعان ما نزد پروردگارند. بگو: آيا شما خداوند را به چيزى خبر مى دهيد كه در آسمانها و زمين سراغ ندارد. منزه و برتر است خداوند از آنچه براى او شريك قرار مى دهند.

19 مردم در آغاز امت واحدى بودند. آنگاه گروه گروه شدند و اگر نبود كلام پروردگارت كه از پيش صادر شده در بين آنها درباره آنچه اختلاف داشتند داورى مى شد.

20 و مى گويند: چرا از جانب خداوند بر پيامبر نشانه اى نازل نشده است؟

بگو: غيب دانستن مخصوص پروردگار است. منتظر بمانيد كه من نيز با شما منتظر مى مانم.

ترجمه قرآن، ص: 211

21 هنگامى كه طعم رحمت خود را در پس ناگواريهايى كه كشيده اند به مردم مى چشانيم، درباره آيات ما نيرنگ مى كنند. بگو: خداوند، زودتر شما را از بين مى برد كه فرستادگان ما نيرنگهاى شما را مى نويسند.

22 اوست كه شما را در صحرا و دريا سير مى دهد تا در كشتى ها قرار بگيريد و بادهاى ملايم كشتى ها را حركت مى دهد و همه شادمانند؛ ولى ناگهان طوفان شديدى مى آيد و امواج از هر سو هجوم مى آورند كه گمان مى كنند كه ديگر راه نجاتى ندارند و شروع

مى كنند از روى اخلاص خدا را خواندن و مى گويند: خداوندا! اگر ما را از اين مهلكه نجات بخشى، بندگان سپاسگزار تو خواهيم بود.

23 ولى همين كه آنها را نجات مى دهيم و به ساحل مى رسند، به ناحق در روى زمين به ظلم و تجاوز مى پردازند. اى مردم! ظلم و تجاوز شما به ضرر خودتان است. چند روزى از متاع دنيا بهره مند شويد. آنگاه بازگشت شما به سوى ماست و به آنچه انجام داده ايد، شما را آگاه خواهيم ساخت.

24 داستان زندگى دنيا همانند آبى است كه از آسمان نازل كرده ايم و به وسيله آن گياهان زمين كه بعضى از آنها را انسانها و بعضى را حيوانات مى خورند، مى رويند تا اينكه زمين بهترين زيبايى خود را در پرتو آن پيدا كرده و تزيين مى شود و اهل زمين مطمئن مى شوند كه مى توانند آنها را در اختيار بگيرند؛ ولى ناگهان فرمان ما شب يا روز ابلاغ مى شود و آنها را چنان درو مى كنيم كه گويا هرگز نبوده اند. بدين طريق اين آيات را براى اهل تفكّر شرح مى دهيم.

25 خداوند به خانه سلامت دعوت مى كند و هر كه را بخواهد، به راه راست هدايت مى نمايد.

ترجمه قرآن، ص: 212

26 آنانى كه كار نيك انجام مى دهند، پاداشى فراتر از كار نيك خويش دارند و گرد فقر و ذلّت بر صورت آنها نمى نشيند؛ آنان ياران بهشتند و براى هميشه در آن مى مانند.

27 و آنانى كه كارهاى بد انجام مى دهند، پاداشى همانند كار بد خويش دارند و گرفتار ذلّت مى شوند و از جانب پروردگار نگهبانى ندارند؛ گويى پاره هايى از شب تاريك، يكى پس از ديگرى صورت آنها را پوشانده است. اينها ياران آتشند و براى هميشه در آن

مى مانند.

28 روزى كه همه را در قيامت جمع كنيم. آنگاه به مشركان گوييم: شما و بتهايتان در جاى خود باشيد و بين آنها و بتهايشان جدايى مى اندازيم. بتان به زبان آيند كه شما هرگز ما را بندگى نكرديد؛

29 و كافى است كه خدا گواه ميان ما و شماست كه ما به هيچ وجه از عبادات شما آگاه نبوديم.

30 در آن هنگام هركس جزاى آنچه از پيش انجام داده خواهد ديد. به سوى خدا و مولاى حقيقى خويش بازمى گردند و آنچه دروغ مى بستند، نابود مى شوند.

31 بگو: چه كسى روزى شما را از آسمان و زمين مى دهد و يا چه كسى مالك گوش و چشمهاست و چه كسى زنده را از مرده و مرده را از زنده پديد مى آورد و چه كسى تدبير امور مى كند؟ خواهند گفت: البته خدا. پس بگو: با اين حال چرا تقوا را پيشه خويش نمى سازيد؟

32 اين است خداى بر حق شما؟ آيا بعد از حق، چيزى جز گمراهى هست؟ پس چرا از حق منصرف مى شويد؟

33 بدين طريق كلمات پروردگارت درباره آنانى كه معصيت كردند صادر شده و باز آنها ايمان نمى آورند.

ترجمه قرآن، ص: 213

34 بگو: آيا هيچ يك از شريكانى كه براى خدا انتخاب كرديد، مى توانند چيزى را بيافرينند و آن را دوباره باز بياورند؟ بگو: اين، خداست كه مى آفريند و بعد دوباره بازمى آورد. پس چرا رو برمى گردانيد؟!

35 بگو: آيا از اين شريكانى كه انتخاب كرده ايد، كسى هست كه به راه حق هدايت كند؟ بگو: اين خداست كه به حق هدايت مى فرمايد. آيا آن كه به سوى حق هدايت مى كند، براى پيروى سزاوارتر است يا آنكه خود هدايت نمى شود مگر آنكه هدايتش كنند؟!

شما را چه مى شود و چگونه قضاوت خواهيد كرد؟

36 بيشتر آنها جز از گمان پيروى نمى كنند؛ در حالى كه گمان، انسان را از حق بى نياز نمى نمايد. خداوند به آنچه انجام مى دهند، آگاه است.

37 اين قرآن، ساخته و پرداخته غير خدا نيست؛ و لكن كتابهاى آسمانى را تأييد مى كند و شرح آن كتابهاست و در آن شكّى نيست كه از طرف پروردگار جهانيان است.

38 آيا مى گويند: اين قرآن را پيامبر به دروغ به خدا نسبت داده است؟

بگو: اگر راست مى گوييد، شما هم مثل يك سوره آن را بياوريد و از هركس مى توانيد غير از خدا كمك بگيريد.

39 بلكه انكارشان به خاطر اين بود كه به آن آگاه نبوده و از تأويل آن خبر ندارند. به همين طريق پيشينيان از پيامبران را انكار كردند. بنگر پايان كار ستمگران به كجا خواهد رسيد.

40 گروهى از آنها به قرآن ايمان مى آورند و گروهى ايمان نخواهند آورد و خداى تو از وضع اهل فساد بهتر آگاه است.

41 اگر تو را انكار كردند، بگو: عمل من براى من و عمل شما براى خودتان؛ شما از عمل من بيزاريد و من هم از عمل شما بيزارم.

42 گروهى از آنان به سخنان تو گوش مى دهند؛ ولى آيا تو مى توانى صداى خود را به گوش كران برسانى، هر چند درك نكنند؟!

ترجمه قرآن، ص: 214

43 بعضى از آنها به تو مى نگرند. آيا تو مى توانى اين كوران را هدايت كنى، هر چند چشم بينا ندارند؟!

44 خداوند، هيچ گاه به مردم ظلم نمى كند؛ و لكن اين مردم هستند كه به خود ظلم مى كنند.

45 روزى كه محشورشان فرمايد، گويى جز ساعتى از روز را سپرى نكرده اند؛ يكديگر را مى شناسند.

در آن روز آنانى كه ملاقات با پروردگار را تكذيب كردند، زيان كرده اند و راه هدايت را نيافته اند.

46 اگر ما قسمتى از آن عذابى را كه به منكران وعده مى دهيم به تو نشان دهيم و يا اگر تو را بميرانيم، بازگشت آنها به سوى ماست. آنگاه خداوند شاهد كارهايى است كه انجام مى داده اند.

47 براى هر امّتى پيامبرى هست. زمانى كه پيامبر آنها آمد، بين ايشان از روى عدالت قضاوت شد و آنها ستم نمى ديدند.

48 كافران گويند: اين وعده الهى چه موقع است، اگر راست مى گوييد؟!

49 بگو: من مالك سود و زيان خويش نيستم، مگر آنچه را كه خداوند اراده كند. براى هر امّتى زمان معينى هست. وقتى اجل آنها فرارسد، ساعتى دير و زود نگردد.

50 بگو: به من بگوييد اگر عذاب خدا شب يا روز به شما رسد، بدكاران براى چه عجله مى كنند؟

51 آيا پس از آمدن عذاب شما كه آن را با عجله مى خواستيد، همان دم بدان ايمان مى آوريد؟

52 آنگاه به آنهايى كه ستم كرده اند گويند: عذاب ابدى را بچشيد. آيا جز به آنچه انجام داده ايد، مجازات مى گرديد؟

53 از تو مى پرسند كه آيا وعده مجازات الهى حق است؟ بگو: آرى؛ به خدا سوگند كه حق است و شما راه فرارى از آن نداريد.

ترجمه قرآن، ص: 215

54 و اگر هر ستمكارى مالك همه زمين باشد، براى رهايى از عذاب الهى حاضر است تمام دارايى خود را بدهد و آنها هنگامى كه عذاب را مى بينند، ندامت خود را پنهان مى كنند. بين آنها به عدالت قضاوت مى شود و به كسى ظلم نخواهد شد.

55 بدانيد كه آنچه در آسمانها و زمين است از آن پروردگار است و بدانيد

كه وعده الهى حق است؛ و لكن بسيارى از مردم نمى دانند.

56 اوست كه زنده مى كند و مى ميراند و بازگشت شما به سوى اوست.

57 اى مردم! از پروردگارتان موعظه اى آمده كه شفاى سينه هاى شما و هدايت و رحمت براى اهل ايمان! است.

58 بگو: به فضل و رحمت پروردگار بايد خشنود شوند كه از آنچه جمع مى كنند، بهتر است.

59 بگو: آيا رزقى كه خداوند براى شما فرستاده، بعضى را حلال و بعضى را حرام مى كنيد؟! بگوييد كه آيا خداوند چنين اجازه اى را به شما داده يا اينكه به خدا نسبت دروغ مى دهيد؟!

60 آنانى كه به خدا دروغ مى بندند، درباره عذاب روز قيامت چه فكر مى كنند؟ البته خداوند نسبت به بندگانش فضل و كرم دارد؛ ولى بسيارى از مردم شكر اين نعمت را به جا نمى آورند.

61 در هيچ كارى نمى باشى و هيچ آيه اى را تلاوت نمى كنى و هيچ عملى را انجام نمى دهيد، مگر اينكه ما شاهد بر شما هستيم. در آن هنگام كه وارد كار مى شويد، كارى به اندازه ذره در زمين و نه در آسمان و نه كوچكتر از آن و نه بزرگتر، هيچ كدام از ديد پروردگارت پنهان نيست و در كتاب آشكار است.

ترجمه قرآن، ص: 216

62 بدانيد كه دوستان خدا نه مى ترسند و نه غمگين مى شوند.

63 آنها اهل ايمانند و تقوا را پيشه خويش ساخته اند.

64 در زندگى دنيا و آخرت آنان را مژده باد. سخنان پروردگار تغييرپذير نيست؛ اين رستگارى بزرگى است.

65 سخنان آنان تو را غمگين نكند؛ زيرا كه تمامى عزّت از آن خداست و او شنوا و آگاه است.

66 بدانيد كه آنچه در آسمانها و زمين هست از آن خداست و آنانى كه غير

خدا را مى خوانند جز پيروى گمان خود نكنند و جز تخمين و حدس نزنند.

67 اوست كه شب را براى شما آرامش و روز را روشنى بخش قرار داد كه در اين نشانه هايى است براى آنان كه گوش شنوا دارند.

68 گفتند: خداوند براى خود فرزندى اختيار كرده است. منزه است او و از همه چيز بى نياز مى باشد. آنچه در آسمانها و زمين است، از آن اوست. براى اين سخن خود دليلى نداريد. آيا چيزهايى را درباره خدا مى گوييد كه از آن آگاهى نداريد؟!

69 بگو: آنانى كه به خدا نسبت دروغ مى دهند، رستگار نخواهند شد.

70 اين متاع دنياست. آنگاه بازگشت همه آنها به سوى ماست و سپس عذاب دردناك را به خاطر كفرشان به آنها مى چشانيم.

ترجمه قرآن، ص: 217

71 داستان نوح را براى آنها بيان كن؛ آن زمانى كه به مردم عصر خويش گفت: اى مردم! اگر مقام من و يادآورى كردن آيات الهى برايتان دشوار است، بر خدا توكل مى جويم و شما و شريكانتان يكدل شويد؛ آن چنان كه هيچ چيز بر شما پوشيده نباشد. آنگاه درباره من هر چه مى خواهيد، انجام دهيد و مهلتم ندهيد.

72 اگر از من روى برگردانيد، از شما پاداشى نمى خواهم كه پاداش من جز به عهده پروردگار نمى باشد و مأمورم كه از مسلمانان باشم.

73 قوم نوح تكذيبش كردند و ما، او و هر كه را با او سوار بر كشتى شد، نجات داديم و آنان را جانشين هلاك شدگان ساختيم و آنانى را كه آيات ما را تكذيب كردند غرق كرديم؛ بنا بر اين بنگر كه پايان كار تهديدشدگان به كجا كشيد.

74 بعد از نوح، پيامبرانى به سوى مردم عصرشان فرستاديم و همه آنها

با دلايل روشن آمدند؛ ولى آنانى كه در گذشته به تكذيب پيامبران پيشين برخاسته بودند، ايمان نياوردند و بدين طريق بر دلهاى تجاوزكاران مهر مى زنيم.

75 سپس بعد از پيامبران پيشين، موسى و هارون را به سوى فرعون و بزرگان او فرستاديم كه كبر ورزيدند و گروهى بدكار بودند.

76 هنگامى كه از جانب ما حق به سويشان آمد، گفتند: اين سحرى آشكار است.

77 موسى گفت: آيا درباره حق هنگامى كه به سويتان آمد، اين گونه سخن مى گوييد؟ كه آيا اين سحر است؟ در حالى كه ساحران رستگار نخواهند شد.

78 گفتند: آيا تو مى خواهى تا از روشى كه از پدرانمان آموخته ايم دست برداريم و رياست روى زمين از آن شما دو نفر باشد؟ ما به شما دو نفر ايمان نمى آوريم.

ترجمه قرآن، ص: 218

79 فرعون گفت: تمامى جادوگران چيره دست را نزد من بياوريد.

80 همين كه تمامى جادوگران حاضر شدند، موسى گفت: هر چه در بساط خود داريد، بيندازيد.

81 وقتى هر چه داشتند انداختند، موسى گفت: آنچه شما آورديد، سحر است كه خداوند به زودى آن را باطل خواهد كرد؛ زيرا كه خداوند كار مفسدين را اصلاح نمى نمايد.

82 و خداوند با كلمات خويش حق را مستمر مى سازد، گرچه مجرمين كراهت داشته باشند.

83 به موسى ايمان نياوردند جز گروهى از فرزندان قوم او. آنها هم از فرعون و بزرگان او ترس داشتند كه مبادا آنها را گرفتار فتنه و اذيت كنند و البته فرعون در زمين بلندپروازى و سركشى داشت و او فردى اسراف كار بود.

84 موسى گفت: اى مردم! اگر به خدا ايمان آورده ايد، پس بر او توكل كنيد، اگر به راستى مسلمان هستيد.

85 گفتند: بر خدا توكل مى كنيم. پروردگارا! ما را

گرفتار فتنه و اذيت مردم ستمگر قرار مده.

86 و به رحمت خويش ما را از چنگال مردم كافر رهايى بخش.

87 به موسى و برادرش وحى كرديم كه براى قوم خود خانه هايى در مصر انتخاب كنيد و خانه هاى خويش را قبله و جاى عبادت نماييد و نماز بخوانيد و به اهل ايمان مژده دهيد.

88 موسى گفت: پروردگارا! براى فرعون و اطرافيانش به اموال و زندگى دنيايشان زينت بخشيده اى. خدايا! تا از راه تو مردم را گمراه كنند. الها! اموالشان را نابود و دلهايشان را سخت كن و تا عذاب دردناك تو نرسد، ايمان نخواهند آورد.

ترجمه قرآن، ص: 219

89 پروردگار فرمود: دعاى شما دو نفر اجابت شد؛ پس استقامت كنيد و از راه و روش مردم نادان پيروى نكنيد.

90 فرزندان اسرائيل را از دريا عبور داديم. آنگاه فرعون و سپاهش براى ظلم و تجاوز به تعقيب آنها پرداختند، تا اينكه فرعون در استانه غرق شدن قرار گرفت. گفت: من ايمان آوردم كه خدايى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او ايمان آورده اند وجود ندارد و من از مسلمانانم.

91 به او گفته شد: هم اكنون ايمان مى آورى، در حالى كه قبل از اين نافرمان و در صف مفسدان بودى؟

92 امروز فقط بدنت را از دريا نجات مى دهيم تا براى آيندگان درس عبرتى باشد و البته بسيارى از مردم از آيات ما غافلند.

93 ما فرزندان اسرائيل را در مكانى مناسب جاى داديم و روزيهايى پاكيزه نصيب آنها كرديم. پس اختلاف نكردند مگر تا وقتى كه اين دانش سويشان آمد. پروردگار تو روز قيامت به خاطر آنچه كه در آن اختلاف كردند، درباره آنها قضاوت خواهد كرد.

94 و اگر درباره آنچه كه

بر تو نازل مى شود شك دارى، از آنانى كه پيش از تو كتاب آسمانى مى خوانده اند سؤال كن. آنچه بر تو نازل شد، حق است و از جانب پروردگار تو است؛ بنا بر اين از جمله دودلان مباش.

95 و از آنهايى مباش كه آيات خدا را تكذيب كردند كه از گروه زيانكاران خواهى شد.

96 آنانى كه كلمات پروردگارت بر آنها ثابت شده، ايمان نمى آورند.

97 و اگر تمام آيات الهى براى ايشان آورده شود، باز ايمان نمى آورند مگر زمانى كه عذاب دردناك الهى را با چشم خود ببينند.

ترجمه قرآن، ص: 220

98 هيچ ساكن شهرى نبود كه بعد از عذاب الهى ايمان بياورد و ايمان آوردنش برايش سودمند باشد جز مردم عصر يونس كه ايمان آوردند و در زندگى دنيا عذاب ذلت بار را از آنها برداشتيم و تا مدتى آنها را بهره مند ساختيم.

99 اگر خدايت مى خواست، همه مردم روى زمين ايمان مى آوردند. آيا تو مى خواهى با اكراه آنها را وادار به قبول ايمان كنى؟!

100 هيچ كس نمى تواند جز به اجازه پروردگار قبول ايمان كند و خداوند بر مردم نادان پليدى را قرار مى دهد.

101 بگو: بنگريد در آسمانها و زمين چه چيزهايى وجود دارد و البته آيات الهى و بيم دادنها، مردمى را كه ايمان نمى آورند سود نمى دهد.

102 جز اين انتظار دارند كه سرنوشتى همانند مردمى كه پيش از آنها بوده اند داشته باشند؟ بگو: شما در انتظار بمانيد و من نيز با شما انتظار مى كشم.

103 آنگاه پيامبران خود و آنانى كه ايمان آورده اند را نجات داديم و به همين طريق بر ما واجب است كه ايمان آورندگان به تو را نجات دهيم.

104 بگو: اى مردم! اگر در دين من شك داريد،

من آنانى را كه غير از خدا عبادت مى كنيد هيچ گاه بندگى نمى كنم؛ بلكه كسى را بندگى مى كنم كه شما را مى ميراند و دستور گرفته ام كه از ايمان آورندگان باشم.

105 و دستور گرفته ام كه روى به دين معتدل داشته باش و هيچ گاه از مشركان مباش.

106 و غير خدا چيزهايى كه نه سود و نه زيان به تو مى رسانند مخوان كه اگر چنين كارى را كردى، تو نيز از ستمكاران خواهى شد.

ترجمه قرآن، ص: 221

107 و اگر خداوند ضرر و زيانى به تو رساند، هيچ كس جز او نمى تواند آن را برطرف سازد و اگر اراده خير درباره تو داشته باشد، هيچ كس قادر نيست مانع فضل او گردد. براى هر كدام از بندگانش بخواهد، خير را نصيب مى كند كه او بخشنده و مهربان است.

108 بگو: اى مردم! اين حق از جانب پروردگارتان براى شما آمده؛ بنا بر اين هر كه قبول هدايت كند، به سود خود هدايت يافته و هر كه گمراهى را انتخاب كند، به زيان خود اقدام نموده و من وكيل شما نيستم.

109 آنچه كه بر تو وحى مى شود، پيروى كن و صبر را پيشه خود ساز تا خداوند حكم كند كه او بهترين حكم كنندگان است.

سوره هود مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 الف، لام، را، كتابى است كه آياتش محكم است. سپس از جانب خداى حكيم و آگاه به طور مبسوط بيان شده است.

2 جز خداى يكتا را بندگى نكنيد. من براى شما از سوى او بيم رسان و مژده دهنده ام.

3 اگر از پروردگار خويش طلب بخشش كنيد و سپس به سويش بازگرديد، تا پايان عمر شما را از زندگى شايسته اى بهره مند خواهد ساخت و به هر صاحب فضيلتى به

اندازه لياقتش عطا خواهد كرد و اگر روى برگردانيد، من از عذاب روز بزرگى براى شما بيمناكم.

4 بازگشت همه شما به سوى خداست و او بر همه چيز تواناست.

5 بدانيد كه آنها سينه هايشان را در كنار هم قرار مى دهند تا خود را از او پنهان نمايند. آگاه باشيد زمانى كه خود را در لباسهايشان مخفى مى كنند، خداوند از پنهان و آشكارشان آگاه است؛ زيرا كه از اسرار درون سينه ها با خبر است.

ترجمه قرآن، ص: 222

6 هيچ جنبنده اى نيست مگر آنكه روزى اش با خداست و قرارگاه و محل امن او را مى داند؛ تمام اين حقايق در كتابى روشن موجود است.

7 اوست كه آسمانها و زمين را در مدّت شش روز آفريد و عرش او بر آب قرار داشت تا شما را امتحان كند كه كدام يك بهترين كار را انجام مى دهيد و اگر بگويى كه شما بعد از مرگ برانگيخته مى شويد، كافران از روى تعجب مى گويند: اين فقط يك سحر آشكار است.

8 اگر ما عذاب را از آنها تا مدّت محدودى تأخير اندازيم، مى گويند: چه چيز باعث تأخير شده است؟ بدانيد آن روزى كه عذاب الهى به سراغشان آيد، نمى توانند مانع آن شوند و آنچه را مسخره مى كردند بر آنها واقع شدنى است.

9 هرگاه از جانب خود رحمتى را به انسان بچشانيم و بعد از او بازگيريم، او مأيوس و نوميد مى شود و ناسپاسى مى كند.

10 و هرگاه بعد از سختى و ناراحتى كه به او رسيده، نعمتهايى را به او بچشانيم، مى گويد: رفع گرفتاريها شد. او شادمان مى شود و فخرفروشى مى كند.

11 جز آنانى كه شكيبايى مى كنند و كارهاى پسنديده انجام مى دهند؛ اينان برايشان بخشش و پاداش

بزرگى خواهد بود.

12 گويا بعضى از آنچه را كه بر تو وحى مى شود ترك مى كنى و سينه ات از آن تنگ مى شود تا نگويند چرا گنجى به او نازل نمى شود و يا فرشته اى همراه او نمى آيد؟! تو فقط بيم دهنده اى و خدا نگهبان همه چيز است.

ترجمه قرآن، ص: 223

13 آيا مى گويند: قرآن را پيامبر ساخته؟ بگو: شما نيز اگر راست مى گوييد، غير خدا را براى كمك دعوت كنيد و ده آيه ساخته شده اى مثل آن بياوريد.

14 اگر دعوت شما را اجابت نكردند، بدانيد كه قرآن به علم پروردگار نازل شده و خدايى جز او نيست. آيا مسلمان مى شويد؟

15 هر كه به دنبال زندگى دنيا و زينت آن باشد، نتيجه تلاش آنان را به طور كامل به آنها مى دهيم و در دنيا كمبودى نخواهند داشت.

16 البته اينها كسانى هستند كه در آخرت جز آتش نصيبى نخواهند داشت و آنچه انجام داده اند در آنجا نابود مى شود و اعمالى را كه بجا آورده اند، باطل مى گردد.

17 آيا آنكه دليل روشنى از پروردگار خويش دارد و شاهد الهى آن را مى خواند و پيش از آن كتاب موسى به عنوان پيشوا و رحمت بوده، آنها به چنين پيامبرى ايمان مى آورند؟ و هر كه از احزاب به او كافر شود، وعده گاه او آتش است؛ در آن هيچ شك نداشته باش كه اين وعده حقى است از جانب خداى تو؛ و لكن بسيارى از مردم نمى دانند.

18 چه كسى ستمگرتر از آن است كه به خدا دروغ مى بندد؟ آنها به پيشگاه پروردگارشان عرضه مى شوند. شاهدان اعمال مى گويند: اينها همان كسانى هستند كه به پروردگار خويش دروغ بستند. اى لعنت خدا بر ستمگران باد!

19 آنانى كه مردم را

از راه خدا بازداشته و مى خواهند آن را كج نشان دهند و آنها به قيامت كافرند.

ترجمه قرآن، ص: 224

20 اينها راه فرارى در زمين ندارند و غير خدا سرپرستى نخواهند داشت. عذاب آنها دو برابر خواهد شد كه نه گوش شنوا دارند و نه چشم بينا.

21 اينها همان كسانى هستند كه به خود زيان وارد كرده اند و دروغ هايى كه ساختند، از نظرشان محو شدند.

22 به ناچار در جهان آخرت مردمى زيانكارند.

23 آنانى كه اهل ايمان و كارهاى پسنديده اند و در برابر خداى خويش خاضعند، ياران بهشتند و براى هميشه در آن مى مانند.

24 حال اين دو گروه همانند دو شخص كور و كر و شنوا و بيناست. آيا اين دو يكسانند؟! آيا به خود نمى آييد؟!

25 ما نوح را براى مردم عصرش فرستاديم. گفت: من براى شما بيم رسانى آشكارم.

26 تا بگويم كه جز خدا را بندگى نكنيد؛ زيرا كه من از عذاب روز دردناك براى شما نگرانم.

27 بزرگانى از قوم وى گفتند: ما تو را بشرى مثل خود نمى بينيم و پيروانت را جز يك عده اراذل و افراد سست رأى نمى بينيم و هيچ گونه فضيلتى براى شما نسبت به خودمان مشاهده نمى كنيم؛ بلكه گمان مى كنيم كه شما دروغگو هستيد.

28 نوح گفت: به من بگوييد اگر دليل روشنى از جانب پروردگارم دارم و رحمتى از نزد خويش به من عطا فرموده كه براى شما مخفى است، چگونه مى توانم شما را كه از آن كراهت داريد، به آن وادار سازم.

ترجمه قرآن، ص: 225

29 و در ادامه گفت: اى مردم! من از شما توقع مال و ثروت ندارم؛ زيرا كه پاداش من فقط با خداست و من اهل ايمان را هيچ گاه

طرد نمى كنم؛ چرا كه آنها با پروردگار خويش ملاقات خواهند كرد؛ ولى من شما را مردمى نادان مى بينم.

30 بازگفت: اگر اهل ايمان را از خود طرد كنم، چه كسى مرا در راه خدا يارى مى كند؟ آيا به خود نمى آييد؟!

31 من نمى گويم كه گنجينه هاى الهى نزد من است و نمى گويم كه علم غيب مى دانم و نيز نمى گويم كه من فرشته اى هستم و نمى گويم آنانى كه نزد شما حقيرند، خداوند نيكى به آنها نخواهد داد كه خدا از درون شما آگاه تر است و اگر غير از اين كنم، از ستمكاران خواهم بود.

32 گفتند: اى نوح! بحث و جدال بس است؛ خيلى حرف زدى. اگر راست مى گويى، عذابى را كه به ما وعده دادى براى ما بياور.

33 گفت: اگر خداوند بخواهد، البته به شما خواهد رسيد و شما راه فرارى نخواهيد داشت؛

34 اگر خدا بخواهد شما را گمراه كند، نصيحت من براى شما بى فايده است. هر چند بخواهم شما را نصيحت كنم. او پروردگار شماست و به سويش بازخواهيدگشت.

35 يا مى گويند كه تو به خدا دروغ بسته اى. بگو: اگر من به خدا دروغ بسته ام، گناهش بر عهده من است؛ ولى من از گناهان شما بيزارم.

36 به نوح وحى فرستاديم كه جز تعدادى از قوم تو ديگران هرگز ايمان نخواهند آورد؛ بنا بر اين از كارهاى آنها اندوهگين مباش.

37 طبق وحى ما و در برابر چشمان ما كشتى را بساز و درباره ستمكاران كه بايد غرق شوند، به من چيزى مگوى.

ترجمه قرآن، ص: 226

38 نوح مشغول ساختن كشتى شد و هر وقت بزرگان قومش از كنار او مى گذشتند، مسخره اش مى كردند. او مى گفت: اگر ما را مسخره مى كنيد، ما نيز شما

را همين گونه مسخره خواهيم كرد.

39 به زودى خواهيد فهميد چه كسى عذاب ذلت بار سراغش خواهد آمد و مجازات دايمى را سزاوار خواهد شد.

40 تا اينكه فرمان ما صادر شد و آب از درون تنور فوران زد. گفتيم: از هر نوعى از حيوانات يك جفت بر كشتى سوار كن و نيز خانواده ات و اهل ايمان را جز آنهايى كه از قبل وعده هلاكت به آنها داده شده، سوار بر كشتى كن كه البته جز عده كمى به او ايمان نياورده بودند.

41 به آنها گفت: با نام پروردگار بر كشتى سوار شويد و در هنگام حركت و توقف كشتى نيز نام خدا ببريد؛ زيرا كه پروردگارم بخشنده و مهربان است.

42 كشتى در دريا با امواجى چون كوه در حركت بود كه نوح پسرش را كه در كنارى جداى از پدر بود، صدا زد: پسرم! تو هم با ما سوار كشتى شو و از كافران مباش.

43 پسر گفت: به كوهى پناه مى برم كه مرا پناه خواهد داد. نوح گفت: امروز هيچ چيز در برابر فرمان خدا پناه نخواهد داد، مگر آن كه را خداوند رحم كند. ناگاه موج دريا در ميان آن دو حايل شد و او و كافران غرق شدند.

44 به زمين گفته شد: آب را فروبر، و به آسمان امر شد كه باران را قطع كن. آب فرونشست و حكم قطعى خدا انجام گرفت و كشتى بر كوه جودى نشست و گفته شد: مردم ستمكار از رحمت خدا دور باد!

45 نوح گفت: پروردگارا! پسرم از خانواده من است و وعده تو حق است كه تو از همه حاكمان بهتر حكم مى كنى.

ترجمه قرآن، ص: 227

46 خدا فرمود: اى

نوح! اين پسر ديگر از اهل تو نيست. او عملى غير صالح است. چيزى كه درباره آن آگاهى ندارى، نپرس. من تو را موعظه مى كنم كه از جمله نادانان مباش.

47 گفت: پروردگارا! به تو پناه مى برم از چيزى كه از روى ناآگاهى پرسيدم كه اگر مرا نبخشى و ترحم نفرمايى، از زيانكاران خواهم بود.

48 به نوح گفته شد: به سلامت و بركتى كه از جانب ما شامل حال تو و آنهايى كه با تو مى باشند، نصيب شده از كشتى پياده شو. ملتهايى به وجود مى آيند كه از نعمتهاى خويش آنها را بهره مند مى سازيم و سپس عذاب دردناكى از ما به آنها مى رسد.

49 اى پيامبر! اينها همه از اخبار غيبى است كه به تو وحى مى كنيم. هيچ گاه تو و مردم عصر تو از قبل از آن خبر نداشتيد؛ بنا بر اين صبر كن كه پايان خوب براى پرهيزكاران است.

50 ما براى مردم عصر عاد برادرشان هود را فرستاديم. هود گفت: اى قوم من! خدا را بندگى كنيد. براى شما غير او خدايى نيست. شما فقط تهمت مى زنيد.

51 اى قوم! از شما توقع پاداشى ندارم؛ پاداش من فقط به دست كسى است كه مرا آفريده. آيا به عقل نمى آييد؟!

52 اى قوم من! از پروردگارتان طلب آمرزش نماييد و سپس به سوى او توبه كنيد تا آسمان باران را پى در پى برايتان نازل كند و نيرويى بر نيروى شما بيفزايد، بنا بر اين در حالى كه گنهكاريد، روى بر نگردانيد.

53 گفتند: اى هود! دليل روشنى براى ما نياورده اى و ما به خاطر سخنان تو دست از خدايان خويش بر نمى داريم و هيچ گاه به تو ايمان نمى آوريم.

ترجمه قرآن،

ص: 228

54 جز اين نمى گوييم كه بعضى خدايان ما به تو آسيب رسانده اند. گفت: خدا را گواه مى گيرم. شما نيز گواه باشيد كه من از آنچه براى پروردگار شريك قايل مى شويد، بيزارم.

55 بنا بر اين در كار من نيرنگ كنيد و مهلتم ندهيد.

56 من توكل بر خدايى كردم كه پروردگار من و شماست. هيچ جنبنده اى نيست مگر اينكه در دست قدرت اوست. پروردگار من بر راه راست است.

57 اگر روى برگردانيد، من رسالت خويش را به شما رساندم و خداى من مردم ديگرى را جايگزين شما خواهد كرد و هيچ گونه زيانى به او نمى رسانيد؛ زيرا پروردگار من نگهدارنده همه چيز است.

58 و هنگامى كه فرمان ما صادر شد، هود و آنانى را كه به او ايمان آورده بودند به خاطر رحمت خويش نجات داديم؛ از عذابى سخت نجاتشان داديم.

59 و اين قوم عاد بودند كه آيات پروردگار خود را انكار كردند و نافرمانى پيامبران الهى نمودند و پيرو فرمان هر انسان جبّار و ستيزه گر شدند.

60 در نتيجه، در دنيا و آخرت مورد لعن و نفرين واقع شدند. بدانيد كه عاديان به پروردگارشان كافر شدند؛ بدانيد كه قوم عاد و هود از رحمت پروردگار دورند.

61 و به سوى قوم ثمود برادرشان صالح را فرستاديم. گفت: اى قوم من! خدا را بندگى كنيد. براى شما غير او خدايى نيست. اوست كه شما را از خاك آفريد و آباد كردن زمين را به شما سپرد؛ بنا بر اين از او طلب آمرزش كنيد و به سويش توبه نماييد كه پروردگار من نزديك است و اجابت كننده درخواستهاست.

62 گفتند: اى صالح! پيش از اين اميدها به تو داشتيم. چگونه ما را

از عبادت خدايانى كه پدرانمان آنها را بندگى مى كردند منع مى كنى؟ ما نسبت به اين دينى كه ما را به آن دعوت مى كنى، سخت در شك هستيم.

ترجمه قرآن، ص: 229

63 گفت: اى قوم من! ببينيد اگر من دليل روشنى از جانب پروردگارم داشته باشم و از ناحيه خود رحمتى به من عطا كرده باشد، اگر او را نافرمانى كنم، چه كسى مى تواند در برابر او مرا يارى كند؛ بنا بر اين شما براى من جز زيان، چيزى نخواهيد افزود.

64 اى قوم من! اين ناقه پروردگار براى شما معجزه است. آن را به حال خود بگذاريد تا در زمين خدا بخورد به او آزار نرسانيد كه عذابى نزديك شما را خواهد گرفت.

65 ناقه را كشتند. صالح گفت: سه روز در خانه هاى خود از زندگى بهره بريد. اين وعده، دروغ نيست.

66 همين كه فرمان ما صادر شد، صالح و آنانى را كه به او ايمان آوردند، به رحمت خويش از ذلّت آن روز نجات داديم كه پروردگار تو قوى و مقتدر است.

67 شبانگاه، ستمكاران به صداى وحشتناك آسمانى گرفتار شدند. در صبحگاه در خانه هايشان همگى بى جان افتاده بودند.

68 گويى در آن سرزمين زندگى نمى كردند. بدانيد كه قوم ثمود خداى خويش را انكار كردند. دور باشند ثموديان از رحمت پروردگار.

69 فرستاده هاى ما به دادن مژده نزد ابراهيم آمدند. گفتند: سلام. او هم پاسخ داد: سلام. چيزى نگذشت كه گوساله بريانى براى آنها آورد.

70 وقتى ديد كه آنها دست به غذا دراز نمى كنند، او را خوش نيامد و ترس آنها را به دل گرفت. گفتند: نترس. ما فرستادگان پروردگار براى قوم لوط هستيم.

71 در اين هنگام ابراهيم كه در آنجا

ايستاده بود خنديد. آنگاه به آن زن مژده داديم كه از او اسحاق به دنيا خواهد آمد و پس از اسحاق، يعقوب متولد خواهد شد.

ترجمه قرآن، ص: 230

72 گفت: آيا من فرزندى مى آورم در حالى كه پير شده ام و شوهرم نيز پير است؟! اين موضوع بسيار عجيبى است.

73 فرستادگان الهى گفتند: آيا از كار خدا تعجب مى كنى؟ رحمت خدا و بركاتش بر شما اهل بيت بوده و هست كه او ستوده و بزرگوار است.

74 هنگامى كه ترس از ابراهيم رخت بربست و از طرفى مژده فرزنددار شدن به او داده شد، درباره قوم لوط با ما به گفتگو پرداخت.

75 به راستى كه ابراهيم بردبار و مهربان و اهل انابه بود.

76 اى ابراهيم! از اين مسئله صرف نظر كن؛ زيرا كه فرمان پروردگارت صادر شده و عذاب الهى بى چون و چرا به سراغ آنها خواهد آمد.

77 و همين كه فرستادگان ما به سراغ لوط رفتند، از آمدنشان ناراحت شد و دلتنگ گرديد و گفت: امروز، روز بسيار سختى است.

78 قوم لوط با حرص و ولع به سوى لوط آمدند؛ همان هايى كه در گذشته كارهاى زشتى انجام داده بودند. لوط گفت: اى قوم من! اينها دختران منند كه براى شما پاكيزه ترند. از خدا بترسيد و در مقابل مهمانانم مرا خوار مكنيد. آيا يك نفر آدم فهميده در ميان شما نيست؟!

79 گفتند: تو خود مى دانى كه ما را درباره دختران تو حقى نيست و تو خوب مى دانى كه ما چه چيز مى خواهيم.

80 لوط گفت: اى كاش در برابر شما قدرت مقابله داشتم يا به تكيه گاهى قوى پناه مى بردم.

81 فرستادگان الهى گفتند: ما رسولان پروردگارت هستيم. هرگز اجازه نمى دهيم كه

به تو دست يابند. تو با خانواده ات شبانه از شهر خارج شو. هيچ كس را جز همسرت كه بايد با آن مردم هلاك شود، باقى مگذار كه وعده عذاب صبحگاهان است و آيا صبح نزديك نيست؟!

ترجمه قرآن، ص: 231

82 و همين كه فرمان ما صادر شد، شهر را زير و رو كرديم و از آسمان بارانى از سنگ و گل متراكم بر سر آنها فروريختيم؛

83 سنگهايى نشان دار نزد خدا بودند و البته چنين عذابى از ستمگران دور نيستند.

84 و براى ساكنين مدين، برادرشان شعيب را فرستاديم. گفت: اى قوم من! خدا را بندگى كنيد؛ براى شما غير از او خدايى نيست. در هنگام كشيدن، كم فروشى نكنيد. من خير شما را مى خواهم و نگران عذاب روز فراگير درباره شما هستم.

85 اى قوم! در هنگام وزن اجناس عدالت را رعايت كنيد و از حق مردم كم مگذاريد و در روى زمين به فساد تلاش نكنيد.

86 آنچه از جانب خدا برايتان باقى مى ماند، براى شما بهتر است؛ اگر به راستى ايمان آورده ايد و من نگهبان شما نيستم.

87 گفتند: اى شعيب! آيا نمازت به تو فرمان مى دهد كه ما دست از خدايان پدرانمان برداريم يا نتوانيم به طور دلخواه در اموالمان تصرف كنيم؟

تو كه آدم بردبار و فهميده اى هستى.

88 گفت: اى قوم من! توجه كنيد وقتى من دليل آشكارى از پروردگارم دارم و از جانب او روزى خوبى به من رسيده، هرگز نمى خواهم چيزى كه شما را از آن بازمى دارم خودم انجام دهم. اراده اى جز اصلاح، به اندازه توانم ندارم و توفيقات من فقط از ناحيه پروردگار است. بر او توكل مى كنم و به سويش انابه مى نمايم.

ترجمه قرآن، ص: 232

89 اى قوم

من! دشمنى شما با من به گناه وادارتان نكند. مبادا همان مصيبت ها كه بر سر قوم نوح يا قوم هود و يا قوم صالح و قوم لوط آمد، بر سر شما آيد كه قوم لوط دورانشان دور از شما نيست.

90 از خداى خويش طلب آمرزش كنيد و به سويش توبه نماييد؛ زيرا كه خداى من مهربان و دوستدار بندگان است.

91 گفتند: اى شعيب! ما بسيارى از حرفهاى تو را نمى فهميم. ترا در بين خود ناتوان مى بينيم. اگر به خاطر بستگانت نبود، سنگسارت مى كرديم و تو نزد ما عزيز و محترم نيستى.

92 گفت: اى قوم من! آيا بستگانم نزد شما از خداوند عزيزترند در حالى كه خدا را پشت سر گذاشته ايد؟ پروردگار من به هر چه انجام مى دهيد، احاطه دارد.

93 اى قوم من! هر چه مى توانيد انجام دهيد. من نيز كار خودم را مى كنم؛ ولى به زودى خواهيد دانست چه كسى گرفتار عذاب خواركننده خواهد شد و چه كسى دروغگوست. منتظر باشيد كه من نيز با شما منتظرم.

94 وقتى فرمان ما صادر شد؛ شعيب و آنانى را كه با او ايمان آورده بودند، به رحمت خود نجات داديم و سپس فرياد آسمانى ستمگران را در برگرفت و صبحگاهان همگى در خانه هايشان جان باخته بودند.

95 گويى كه هيچ گاه ساكن آن سرزمين نبودند. دور باد شهر مدين از رحمت پروردگار؛ همان گونه كه ثموديان دور شدند.

96 موسى را با آيات خود و دليلى روشن فرستاديم،

97 به سوى فرعون و بزرگان قوم او كه پيروى از دستورات فرعون مى كردند؛ در حالى كه فرمان او مايه رشد و تعالى آنها نبود.

ترجمه قرآن، ص: 233

98 فرعون روز قيامت پيشاپيش قوم خويش است

و آنها را به آتش دوزخ وارد مى سازد كه بد جاى ورودى است.

99 فرعونيان در اين دنيا و جهان آخرت لعنت به دنبالشان است؛ چه بد عطايى را پس انداز كرده اند.

100 اين بعضى اخبار شهرهاست كه براى تو حكايت كرديم. گرچه بعضى از آنها هنوز برپاست و بعضى ويران گشته اند.

101 ما نخواستيم به آنها ظلم كنيم؛ بلكه آنها خود به خويشتن ظلم روا داشتند و هنگامى كه فرمان پروردگارت صادر شد، خدايانى را كه غير از خداوند مى خواندند آنها را يارى نكردند و جز بر نابودى آنها نيفزودند.

102 اين چنين بود مجازات پروردگارت درباره شهرهايى كه مردمش ستم مى كردند كه مجازات پروردگار دردناك و شديد است.

103 و در اين عذابها درس عبرتى است براى آنكه از عذاب آخرت مى ترسد. روز قيامت روزى است كه همه مردم براى آن جمع مى شوند و روز حضور همگان است.

104 آن را جز براى مدتى معين تأخير نمى اندازيم.

105 هنگامى كه آن روز فرارسد، هيچ كس جز به اجازه خداوند سخن نمى گويد كه بعضى در آنجا بدبخت و بعضى خوشبختند.

106 آنانى كه بدبختند، در جهنم ناله و فرياد سر مى دهند.

107 تا آسمانها و زمين برپاست در آن مى مانند مگر آنچه پروردگارت اراده كند كه پروردگار تو هر كارى را اراده كند، انجام مى دهد.

108 و آنانى كه خوشبختند، در بهشت خواهند بود تا مادامى كه آسمانها و زمين برپاست، مگر آنچه پروردگار تو اراده كند كه عطاى او قطع شدنى نيست.

ترجمه قرآن، ص: 234

109 تو ترديد نداشته باشد كه آنچه اينها به پيروى از پدرانشان مى پرستند، باطل است و ما نصيب آنها را بدون كم و كاست خواهيم داد.

110 ما كتاب را به موسى داديم؛

ولى مردم در آن اختلاف كردند كه اگر برنامه اى كه پروردگارت از قبل مقرر كرده، نبود، حكم قطعى مجازات آنها را شامل مى شد؛ هر چند آنها در شك و شبهه هستند.

111 پروردگارت همه گروه ها را به سزاى اعمالشان خواهد رساند؛ زيرا كه او به آنچه انجام مى دهند، آگاه است.

112 خود و آنانى كه به همراهى تو از گناه توبه كرده اند استقامت كنيد؛ همان طوركه مأموريت به تو داده شده، از حد تجاوز نكنيد كه خداوند به آنچه انجام مى دهيد بيناست.

113 به ستمگران تكيه نكنيد كه عذاب آتش دامن گير شما خواهد شد و غير از خدا ياورى نخواهيد داشت و كسى شما را يارى نخواهد كرد.

114 نماز را در دو طرف روز و در ابتداى شب برپادار كه كارهاى پسنديده اعمال زشت را نابود مى كند و اين يادآورى است بر آنانى كه توجه دارند.

115 شكيبا باش كه خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمى كند.

116 چرا در قرنهاى گذشته و قبل از شما مردمانى نبودند كه جلوى فساد بر زمين را بگيرند، جز اندكى كه آنها را نجات داديم؟! ستمكاران، مطيع لذتهاى خويش شدند و از گروه مجرمين گشتند.

117 پروردگارت اهل هيچ شهر را از روى ظلم نابود نمى كند در حالى كه آنها صالح باشند.

ترجمه قرآن، ص: 235

118 اگر خدايت مى خواست، همه مردم عالم را امت واحدى مى كرد؛ ولى همواره انسانها با هم اختلاف دارند؛

119 مگر آن را كه پروردگارت مشمول رحمت خويش قرار دهد و براى همين آنها را آفريد و كلام پروردگارت حتمى است كه جهنم را از جن و انسان پر خواهم كرد.

120 ما اين داستانهاى پيامبران را براى تو بيان مى كنيم تا به وسيله آن،

دلت را آرامش بخشيم و در اين رابطه حق برايت روشن گردد و اهل ايمان را موعظه و يادآورى باشد.

121 به آنانى كه ايمان نمى آورند، بگو: شما كار خود را انجام دهيد؛ ما هم كار خويش را بجا مى آوريم.

122 و انتظار بكشيد؛ ما نيز منتظر مى مانيم.

123 غيب آسمانها و زمين از آن خداست و همه كارها به سوى او بازمى گردد؛ بنا بر اين او را بندگى كن و بر او توكّل داشته باش كه پروردگارت از آنچه انجام مى دهيد غافل نيست.

سوره يوسف مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 الف، لام، را، اين آيه هاى كتاب آشكار است.

2 ما قرآن را به زبانى عربى نازل كرديم؛ شايد به عقل آييد.

3 ما بهترين داستانها را از طريق وحى و فرستادن اين قرآن براى تو بيان مى كنيم؛ هر چند پيش از آن چيزى از آن نمى دانستى.

4 هنگامى كه يوسف به پدرش گفت: اى پدر! در خواب ديدم كه يازده ستاره و خورشيد و ماه همگى بر من سجده مى كنند.

ترجمه قرآن، ص: 236

5 پدر گفت: فرزندم! خواب خود را براى برادرانت نقل مكن كه در كار تو نيرنگ خواهند كرد؛ زيرا شيطان براى انسان دشمنى آشكار است.

6 يعقوب گفت: تعبير خواب تو اين است كه پروردگارت تو را بر مى گزيند و به تو تعبير خواب مى آموزد و نعمتش را بر تو و آل يعقوب تكميل خواهد كرد؛ همان طوركه پيش از اين بر پدرانت ابراهيم و اسحاق تكميل كرد كه پروردگار تو آگاه و حكيم است.

7 به راستى كه در سرگذشت يوسف و برادرانش براى اهل تحقيق و پرسش عبرتهاست.

8 گفتند: يوسف و برادرش نزد پدر از ما محبوبترند، در حالى كه

ما گروهى نيرومنديم. پدر ما در گمراهى آشكار است.

9 يا يوسف را بكشيد و يا او را به سرزمينى دور از پدر بيندازيد تا علاقه پدرتان متوجه شما شود و بعد از آن جمعيتى صالح خواهيد شد.

10 يكى از آنها گفت: يوسف را نكشيد؛ بلكه اگر مى خواهيد كارى انجام دهيد، او را در چاهى افكنيد تا بعضى از مسافران او را برگيرند و با خود ببرند.

11 گفتند: پدر! چرا ما را نسبت به برادرمان يوسف امين نمى دانى، در حالى كه ما خيرخواه او هستيم؟

12 او را فردا با ما بفرست تا تفريح و بازى كند و ما از او حفاظت مى نماييم.

13 يعقوب گفت: من از بردن او محزون مى شوم و مى ترسم كه گرگ او را بخورد و شما از او غافل باشيد.

14 گفتند: با اينكه ما گروهى نيرومند هستيم، اگر گرگ او را بخورد، ما از زيانكاران خواهيم بود.

ترجمه قرآن، ص: 237

15 و همين كه يوسف را با خود بردند، به اتفاق آرا تصميم گرفتند كه او را در چاه بيندازند و ما به يوسف وحى فرستاديم كه آنها را از اين كارشان آگاه خواهى ساخت در حالى كه آنها تو را نمى شناسند.

16 شبانگاه، گريه كنان به سراغ پدر آمدند.

17 گفتند: پدرجان! ما رفتيم مشغول مسابقه شديم و يوسف را كنار اثاث سفر گذاشتيم كه گرگ آمد و او را خورد و مى دانيم اگر راستگو هم باشيم، حرف ما را باور نخواهى كرد.

18 پيراهن يوسف را آلوده به خون دروغين نزد پدر آوردند. يعقوب گفت: آرى. هوسهاى نفسانى شما اين كار را برايتان آراسته؛ بنا بر اين صبرى زيبا خواهم كرد و خداست كه در اين زمينه

بايد از او يارى خواست.

19 كاروانى از آنجا گذر كرد. مأمور آب را فرستادند تا آب از چاه بياورد. همين كه دلو خود را در چاه انداخت، ناگهان بانگ برآورد: اى مژده! اين كودكى است در ميان چاه. يوسف را به عنوان برده و براى فروش قلمداد كردند؛ ولى خداوند به آنچه انجام مى دادند، آگاه بود.

20 و سرانجام يوسف را به بهاى ناچيز؛ يعنى چند درهم فروختند و به او بى اعتنا بودند.

21 كسى كه يوسف را در سرزمين مصر خريد، به همسرش گفت: او را گرامى بدار؛ شايد براى ما سودمند باشد و يا او را به عنوان فرزند خويش انتخاب كنيم. و بدين ترتيب يوسف را در زمين، متمكّن و صاحب اختيار ساختيم تا اينكه تعبير خواب را به او بياموزيم و خداوند به فرمان خويش احاطه دارد؛ ولى بسيارى از مردم نمى دانند.

22 همين كه يوسف به مرحله بلوغ و رشد كافى رسيد، مقام حكمت و علم را به او داديم و بدين طريق، نيكوكاران را پاداش مى دهيم.

ترجمه قرآن، ص: 238

23 آن زنى كه يوسف در خانه اش بود، پى در پى از او تمناى كام جويى مى كرد. يك بار تمام درها را محكم بست و گفت: اينك من در اختيار توام. يوسف گفت: پناه مى برم به خدا؛ او پروردگار من است و مقام مرا گرامى داشته است و ستمگران را رستگار نخواهد كرد.

24 زن قصد يوسف را كرد و يوسف نيز، كه اگر برهان پروردگار را نمى ديد، چنين قصدى مى نمود و ما بدين طريق يوسف را از بدى و فحشا، دور ساختيم؛ زيرا كه او از بندگان خالص ما بود.

25 هر دو به طرف در دويدند و زن

پيراهن يوسف را از پشت كشيد و پاره كرد. هر دو، شوهر زن را در آستانه دريافتند. زن گفت: كيفر كسى كه نسبت به همسر تو قصد سوء داشته باشد، جز زندان يا عذاب دردناك چه خواهد بود؟

26 يوسف گفت: او قصد مرا كرده بود. در اين هنگام شاهدى از خاندان آن زن گواهى داد كه اگر پيراهن يوسف از جلو پاره شده باشد، آن زن راست مى گويد و يوسف دروغگوست،

27 و اگر پيراهنش از پشت پاره شده است، آن زن دروغگوست و يوسف راست مى گويد.

28 وقتى شوهر ديد كه پيراهن از پشت پاره شده، گفت: اين از نيرنگ شما زنان است كه نيرنگ شما بس بزرگ است.

29 به يوسف گفت: اين حادثه را به فراموشى سپار. و به زن گفت: از گناه خويش طلب آمرزش كن كه از خطاكاران شدى.

30 زنان شهر گفتند: زن عزيز مصر دلباخته يوسف شده و اعماق قلبش را محبت يوسف تسخير كرده، ما او را در گمراهى آشكارى مى بينيم.

ترجمه قرآن، ص: 239

31 وقتى زن عزيز از نيرنگ زنان آگاه شد، به سراغشان فرستاد و از آنها دعوت كرد و براى هر كدام بالش و تكيه گاهى فراهم ساخت و به دست هر كدام چاقويى براى پوست كندن ميوه داد و بعد گفت: يوسف! وارد مجلس شو. تا چشم آنها به يوسف افتاد، مقهور بزرگى او گشتند و عوض ميوه ها دستهاى خود را بريدند و گفتند: منزه است خدا! اين بشر نيست؛ اين جز فرشته اى بزرگوار نمى باشد.

32 همسر عزيز مصر گفت: اين، همان است كه به خاطر علاقه به او مرا سرزنش مى كرديد. آرى من او را به كام گرفتن از

خويش دعوت كردم؛ ولى او خويشتن دارى كرد و اگر بعد از اين، آنچه بدو امر مى كنم به جا نياورد، به طور قطع به زندان خواهد افتاد و خوار و ذليل خواهد شد.

33 يوسف گفت: پروردگارا! زندان براى من از آنچه اينان بدان دعوت مى كنند محبوب تر است و اگر نيرنگ آنها را از من بر ندارى، به آنها مايل مى شوم و از نادانان خواهم شد.

34 خداوند دعاى يوسف را مستجاب كرد و نيرنگ آنها را از او بر داشت؛ زيرا كه او شنوا و آگاه است.

35 با اينكه نشانه هاى عصمت و پاكى را در يوسف مشاهده كردند، تصميم گرفتند كه او را مدتى زندانى كنند.

36 همراه يوسف دو جوان ديگر زندانى شدند. يكى از آنها گفت: خواب ديدم كه انگور را براى شراب ساختن مى فشارم. و ديگرى گفت: خواب ديدم كه مقدارى نان روى سرم گذاشته ام و پرندگان از آن مى خورند. خواب ما را تعبير كن كه ترا از نيكوكاران مى بينم.

37 يوسف گفت: پيش از آنكه غذاى شما را بياورند و تناول كنيد، خواب شما را تعبير خواهم كرد. اين علم تعبير خواب را پروردگارم به من آموخته؛ بدين جهت كه من مردمى را كه به خدا ايمان نياورده و به آخرت كافرند، ترك گفته ام.

ترجمه قرآن، ص: 240

38 و از مكتب پدرانم، ابراهيم و اسحاق و يعقوب پيروى كردم در آيين ما نبايد كسى چيزى را شريك خدا قرار دهد و اين از فضل الهى است كه شامل حال ما و همه مردم گشته؛ و لكن بسيارى از مردم شكر اين لطف خداوند را به جا نمى آورند.

39 اى زندانى هاى من من! آيا خدايان پراكنده بهترند يا اللَّه

كه يكتا و مقتدر است؟

40 خدايانى كه مى پرستيد، جز نامهايى نيستند كه شما خودتان و پدرانتان ساخته ايد. خداوند هيچ دليلى براى آنان نازل نفرموده؛ حكومت فقط از آن خداست. فرمان داده كه فقط او را بندگى كنيد. اين دين محكم است؛ و لكن بسيارى از مردم نمى دانند.

41 اى زندانى هاى من من! تعبير خواب شما اين است: يكى از شما، ساقى شراب براى ارباب خود مى شود و ديگرى به دار آويخته خواهد شد و پرندگان از سر او مى خورند و اين چيزى كه شما از من نظر خواستيد، قطعى خواهد بود.

42 يوسف به يكى از دو هم زندانى كه احتمال آزاد شدنش را مى داد، گفت: نزد اربابت سفارش ما را بكن. شيطان يادآورى از يوسف را نزد اربابش از خاطر او برد. در نتيجه يوسف چند سالى در زندان بماند.

43 شاه گفت: خواب ديدم كه هفت گاو لاغر به هفت گاو چاق حمله كرده و آنها را مى خورند و نيز هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشك را ديدم. اى بزرگان! درباره خواب من نظر دهيد، اگر تعبير خواب مى دانيد.

ترجمه قرآن، ص: 241

44 گفتند: اين خوابهاى آشفته است و ما از تعبير چنين خوابهايى آگاهى نداريم.

45 يكى از آنهايى كه از زندان نجات يافته بود، بعد از چند سال ياد يوسف افتاد و گفت: من شاه را به تعبير اين خواب آگاه مى سازم؛ به من مأموريت دهيد.

46 يوسف؛ اى مرد راستگو! تعبير اين خواب را براى ما بيان كن: هفت گاو لاغر، هفت گاو چاق را خوردند و هفت خوشه سبز و هفت خوشه خشكيده؛ شايد من به نزد اين مردم بازگردم و آنها را از تعبير

خواب آگاه نمايم.

47 يوسف گفت: بايد هفت سال تمام كشاورزى كنيد؛ ولى آنچه را درو مى كنيد، به صورت همان خوشه در انبارها ذخيره كنيد، جز به اندازه كمى براى خوردن.

48 پس از آن هفت سال قحطى مى شود كه آنچه را براى آن سالها ذخيره كرده ايد استفاده مى نماييد و جز اندكى باقى نمى ماند.

49 پس از اين سالها، سالى بيايد كه در آن مردم كمك شوند و نجات يابند.

50 شاه گفت: او را نزد من بياوريد. ولى وقتى فرستاده او نزد يوسف آمد، گفت: به سوى اربابت بازگرد و از او سؤال كن داستان زنانى كه دستهاى خود را بريدند چه بود، كه پروردگار من از نيرنگ آنها آگاه است.

51 شاه گفت: داستان شما زنان آن زمان كه از يوسف كام خواستيد چه بود؟ گفتند: منزه است خدا. ما درباره يوسف هيچ بدى نديديم. همسر عزيز مصر گفت: هم اينك حقيقت آشكار شد. من پيشنهاد كام جويى به او دادم، در حالى كه او انسانى راستگوست.

52 اين اعتراف را كردم تا يوسف بداند در غيابش به او خيانت نكردم؛ زيرا كه خداوند نيرنگ خائنان را به هدف نمى رساند.

ترجمه قرآن، ص: 242

53 من خود را تبرئه نمى كنم؛ زيرا كه اين نفس پيوسته به گناه فرمان مى دهد، مگر آن را كه پروردگار رحم كند كه پروردگار من بخشنده و مهربان است.

54 شاه گفت: يوسف را نزد من بياوريد تا او را محرم راز خود نمايم. همين كه شاه با يوسف گفتگو كرد گفت: امروز تو نزد ما صاحب اختيار و امين خواهى بود.

55 يوسف گفت: گنجينه هاى اين سرزمين را به من بسپار كه من حافظ و آشناى به آنها هستم.

56 بدين

طريق ما يوسف را در آن سرزمين تمكّن داديم كه هر گونه مى خواست در آن تصرف مى كرد. ما رحمت خويش را به هر كه خواهيم عطا مى نماييم و پاداش نيكوكاران را ضايع نمى كنيم.

57 البته پاداش آخرت براى اهل ايمان! و پرهيزكاران بهتر است.

58 برادران يوسف به مصر آمدند و بر او وارد شدند. يوسف آنها را شناخت؛ ولى آنها يوسف را نشناختند.

59 وقتى بارهاى آنها را آماده ساخت، گفت: آن برادرى را كه از پدر با شما يكى است، نزد من بياوريد. آيا نمى بينيد كه آذوقه شما را تمام و كمال دادم و بهترين ميزبان شما بودم؟

60 اگر آن برادر را نياوريد، آذوقه اى نزد من نخواهيد داشت و ديگر پيش من نياييد.

61 گفتند: با پدرش در ميان مى گذاريم. ما اين كار را خواهيم كرد.

62 به مأمورين خود گفت: وجوهى را كه اينها پرداختند، در بارهايشان بگذاريد تا وقتى كه به خانواده خود برگشتند، آن را بشناسند و باعث شود دوباره به مصر برگردند.

63 وقتى بر پدر خويش وارد شدند، گفتند: پدرجان! آذوقه زيادى به ما داده نشد. برادرمان را همراه ما بفرست تا آذوقه بيشترى دريافت كنيم و ما او را حفاظت خواهيم كرد.

ترجمه قرآن، ص: 243

64 يعقوب گفت: آيا نسبت به اين برادر به شما اطمينان كنم؛ همان گونه كه نسبت به برادرش در گذشته اطمينان كردم؟ البته خداوند بهترين حافظ و او مهربان ترين مهربانان است.

65 و همين كه بارهاى خود را گشودند، وجوهى را كه پرداخت كرده بودند، برگشت داده شده يافتند. گفتند: پدرجان! ما ديگر بيش از اين چه مى خواهيم؟! اين وجوه ماست كه برگشت داده شده است. براى خانواده خود آذوقه مى آوريم

و از برادر خويش حفاظت مى كنيم و يك بار شتر هم اضافه خواهيم آورد و اين كار آسانى است.

66 يعقوب گفت: برادر يوسف را همراه شما نمى فرستم تا به خدا عهد بنديد كه او را به من بازگردانيد، مگر آنكه قدرت از شما سلب شود. چون برادران عهد خود را در اختيار پدر گذاشتند، يعقوب گفت: خداوند به آنچه مى گوييم گواه است.

67 گفت: فرزندانم از يك در همگى وارد نشويد؛ بلكه از درهاى مختلف وارد شويد كه در برابر پروردگار براى شما كارى از من ساخته نيست كه حكومت فقط از آن اوست بر او توكل مى كنم و بايد هر توكل كننده اى نيز بر او توكل جويد.

68 و هنگامى كه طبق دستور پدرشان وارد شدند، هيچ حادثه الهى از آنها دور نبود جز آنچه در دل يعقوب بود كه انجام گرفت. يعقوب از تعليماتى كه بدو داده بوديم، آگاهى داشت؛ و لكن بسيارى از مردم نمى دانند.

69 وقتى برادران وارد يوسف شدند، برادر خود را پيش خود جاى داد و گفت: من برادر تو يوسفم. از كارهايى كه اينها مى كنند، نگران مباش.

ترجمه قرآن، ص: 244

70 هنگامى كه آذوقه آنها را آماده ساخت، جام مخصوصى را در بار برادر خود گذاشت. آنگاه ندادهنده اى فرياد زد: اى اهل قافله! شما دزديد.

71 رو به آنها كرده و گفتند: مگر چه چيز گم كرده ايد؟

72 گفتند: ما جام مخصوص شاه را گم كرده ايم. هر كه آن را پيدا كند، يك بار شتر آذوقه جايزه دارد و من ضمانت مى نمايم.

73 گفتند: سوگند به پروردگار! شما خوب مى دانيد كه ما براى فساد به اين سرزمين نيامده ايم و ما دزد نيستيم.

74 مأمورين گفتند: اگر دروغ بگوييد،

جزايش چيست؟

75 گفتند: جزاى كسى كه جام دربارش پيدا شود آن است كه صاحب بار را توقيف كنيد. روش ما در مجازات ستمكاران اين گونه است.

76 بارهاى برادران را قبل از بار برادر خودش بازرسى كرد و بعد جام را از بار برادر خويش بيرون آورد. اين تدبير ما براى يوسف بود؛ زيرا كه او نمى توانست طبق آيين شاه يوسف را توقيف كند، مگر اينكه خداوند بخواهد. ما مقامات هر كه را بخواهيم بالا مى بريم، و تنها خداست كه بر همه صاحبان علم و دانش برتر است.

77 گفتند: اگر او دزدى كرده، برادرش نيز در گذشته مرتكب چنين كارى شده است. يوسف ناراحتى خود را از اين اتهام پنهان كرد و سربسته گفت: شما بد مردمى هستيد و خداوند به آنچه نسبت مى دهيد، آگاه تر است.

78 گفتند: اى عزيز مصر! او پدرى پير و ناتوان دارد. يكى از ما را به جاى او توقيف كن؛ زيرا كه ما تو را انسان نيكوكار مى بينيم.

ترجمه قرآن، ص: 245

79 يوسف گفت: پناه بر خدا! اگر ما كسى را جز آنكه در بارش كالاى خويش يافته ايم توقيف كنيم، در اين صورت از ستمكاران هستيم.

80 هنگامى كه مأيوس شدند، با هم خلوت كردند و به طور سرّى با هم به گفتگو نشستند. برادر بزرگتر آنها گفت: فراموش كرديد كه پدرتان از شما به نام پروردگار پيمان گرفته و پيش از اين درباره يوسف بدرفتارى كرديد؛ بنا بر اين من از اين سرزمين جايى نمى روم، مگر اينكه پدرم به من اجازه دهد و يا خداوند فرمانى درباره من صادر فرمايد كه بهترين حاكمان است.

81 شما نزد پدر رويد و بگوييد: پدرجان! پسرت

دزدى كرد و ما جز آنچه را كه مى دانستيم، شهادت نداديم و ما از غيب چيزى نمى دانيم.

82 به پدر گفتند: از شهرى كه در آن بوده ايم و كاروانى كه با آن آمده ايم سؤال كن كه ما راست مى گوييم.

83 يعقوب گفت: هواى نفس شما كارتان را جلوه داده؛ پس صبر نيكو مى كنم، به اين اميد كه همه آنها به سوى من بازگردند؛ زيرا كه او دانا و حكيم است.

84 روى از فرزندانش برگردانيد و گفت: واى! افسوس از يوسفم. و چشمانش از گريه فراوان و اندوه سفيد شد و بر خشم خويش مسلط گرديد.

85 گفتند: به خدا قسم كه آن قدر ياد يوسف مى كنى تا بيمار مى شوى و تا سرحد مرگ پيش مى روى.

86 گفت: شكايت غم و اندوه خود فقط نزد خدا مى برم و از او چيزهايى مى دانم كه شما نمى دانيد.

ترجمه قرآن، ص: 246

87 فرزندانم برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت پروردگار مأيوس نشويد كه از رحمت خدا كسى مأيوس نمى شود، مگر آنكه از گروه كافران باشد.

88 برادران بر يوسف وارد شدند و گفتند: اى عزيز مصر! ما و خاندان ما گرفتار فقر و قحطى شديم و وجوه كمى با خود آورده ايم و انتظار داريم آذوقه ها را كامل كرده و بر ما صدقه دهى كه خداوند صدقه دهندگان را پاداش نيكو مى دهد.

89 يوسف گفت: آيا مى دانيد در آن هنگام كه نادان بوديد، چه بر سر يوسف و برادرش آورديد؟

90 گفتند: آيا تو يوسفى؟ گفت: آرى. من يوسفم و اين برادر من است. خدا بر ما منت گذارده است. هركس تقوا پيشه كند و شكيبايى نمايد، خداوند پاداش نيكوكاران را ضايع نمى كند.

91

گفتند: به خدا قسم كه تو را بر ما برترى داده، در حالى كه ما خطاكار بوديم.

92 يوسف گفت: امروز هيچ سرزنشى بر شما نيست. خداوند شما را مى بخشد؛ زيرا كه او مهربان ترين مهربانان است.

93 پيراهن مرا براى پدرم ببريد و آن را روى صورتش اندازيد تا ديدگانش بينا شود. آنگاه او را با همه خاندان به مصر آوريد.

94 همين كه كاروان از مصر بيرون رفت، يعقوب گفت: اگر نادانم نمى شماريد، من بوى يوسف را استشمام مى كنم.

95 اطرافيان گفتند: به خدا سوگند كه در گمراهى ديرين خويش هستى.

ترجمه قرآن، ص: 247

96 هنگامى كه بشارت دهنده آمد و پيراهن را بر صورت يعقوب انداخت، ناگهان بينا شد و گفت: آيا نگفتم من از خدا چيزهايى مى دانم كه شما نمى دانيد؟!

97 گفتند: پدرجان! از خدا بخواه كه ما را ببخشد، چرا كه ما خطاكار بوديم.

98 گفت: به زودى از پروردگارم براى شما طلب آمرزش مى كنم؛ زيرا كه او بخشنده و مهربان است.

99 و هنگامى كه بر يوسف وارد شدند، يوسف پدر و مادرش را در آغوش گرفت و گفت: به خواست پروردگار در كمال امنيت به مصر قدم بگذاريد.

100 آنگاه پدر و مادرش را بر تخت نشاند و همگى در برابر او به سجده افتادند. سپس به پدر گفت: پدرجان! اين بود تعبير خوابى كه در گذشته ديدم و خداى من اين خواب را به واقعيت تبديل فرمود و هنگامى كه سبب شد از زندان آزاد شوم، به من لطف فرمود و شما را از آن بيابان به اينجا آورد بعد از آنكه شيطان بين من و برادرانم را تيره كرد. آرى خداى من بر آنچه بخواهد لطف و كرمش

تعلق خواهد گرفت؛ زيرا كه او آگاه و حكيم است.

101 يوسف گفت: پروردگارا! به من حكومت دادى و علم تعبير خواب آموختى. تويى آفريننده آسمانها و زمين؛ تويى ولى نعمت من در دنيا و آخرت. مرا مسلمان بميران و به صالحين ملحق فرما!

102 اين بود از اخبار غيبى كه ما بر تو وحى نموديم و تو اى پيامبر! هنگامى كه برادران يوسف همدست شده بودند و نيرنگ مى كردند، حضور نداشتى.

103 بدان هر چقدر هم اصرار داشته باشى، بسيارى از مردم ايمان نمى آورند.

ترجمه قرآن، ص: 248

104 تو هيچ گاه مزد رسالت از مردم نخواسته اى كه دعوت تو جز پندى براى جهانيان نيست.

105 چه بسيار آيات الهى كه در آسمانها و زمين هست و مردم از آن مى گذرند و از آن روى بر مى گردانند.

106 و بسيارى از آنها به خدا ايمان نمى آورند مگر آنكه ايمانشان به شرك آلوده است.

107 آيا خود را در امان مى دانند كه عذاب فراگير الهى شامل حالشان شود و يا قيامت ناگهان در آن حال كه خبر ندارند، به آنها رسد؟!

108 بگو: اين راه من است كه از روى آگاهى خود و پيروانم را به سوى پروردگار دعوت مى كنم و خدا پاكيزه است و من از مشركين نخواهم بود.

109 ما هيچ پيامبرى را قبل از تو نفرستاديم، مگر اينكه آنها مردانى بودند از مراكز شهرها و به آنها وحى مى نموديم. آيا سير در زمين نكرده اند تا ببينند پايان كار مردم گذشته چه بوده است و جهان آخرت براى اهل تقوا بهتر است. آيا به عقل نمى آييد؟!

110 تا آنجا كه پيامبران از آنها مأيوس شدند و گمان بردند كه به آنها دروغ گفته شده است. در

آن حال يارى ما فرا رسيد و هر كسانى را خواستيم نجات يافتند و عذاب ما از مردم گنهكار بازگردانده نمى شود.

111 آرى در داستانهاى پيامبران براى صاحبان عقل و خرد عبرت است؛ زيرا داستانهاى خيالى و ساختگى نبوده اند؛ بلكه تصديق كتابهايى است كه پيش از آن بوده اند و توضيح همه چيز و هدايت و رحمت براى مردم اهل ايمان مى باشند.

ترجمه قرآن، ص: 249

سوره رعد مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 الف، لام، ميم، را، اين است آيات كتاب الهى، و آنچه از جانب پروردگارت نازل شده حق است؛ ولى بسيارى از مردم ايمان نمى آورند.

2 خداست كه آسمانها را بدون ستونى كه ببينيد برپاداشته. آنگاه به عرش پرداخت و خورشيد و ماه را به تسخير خويش درآورد كه هر كدام در مدتى معين سير مى كنند. اوست كه تدبير امور مى نمايد. آيات را به طور مبسوط براى شما شرح مى دهد؛ شايد ملاقات با پروردگارتان را باور نماييد.

3 اوست كه زمين را گسترش داد و كوه ها در آن برافراشت و نهرها در آن جارى ساخت و از هر ميوه اى دو جفت در زمين قرار داد و به وسيله شب، روز را پوشاند كه البته در تمام اينها براى اهل فكر و انديشه نشانه هايى است.

4 در زمين قطعات مختلفى مجاور هم وجود دارد و نيز باغهايى از انگور و زراعت و نخل گاهى از يك پايه و گاهى از پايه هاى مختلف، همه آنها از يك آب تغذيه مى شوند؛ ولى ميوه بعضى آن را بر بعضى ديگر برترى مى دهيم كه در اين امر براى آنانى كه اهل انديشه اند، نشانه هايى است.

5 و اگر تعجّب مى كنى، عجيب گفتار آنهاست كه مى گويند: اگر خاك

شديم، بار ديگر آفرينش تازه اى پيدا خواهيم كرد؟! اينها همان كسانى هستند كه به خداى خويش كافر شدند. آنها به گردنشان زنجيرهاست و آنها ياران آتشند و براى هميشه در آن مى مانند.

ترجمه قرآن، ص: 250

ترجمه قرآن 293

6 به آمدن عذاب پيش از رحمت شتاب دارند. با اينكه در گذشته عذابهايى نازل گرديد، پروردگار تو نسبت به مردم با اينكه ظلم مى كنند، اهل بخشش است و نيز سخت مجازات مى كند.

7 آنانى كه كافر شده اند، مى گويند: چرا نشانه اى از پروردگارش نازل نشده است؟ تو فقط بيم دهنده اى و براى هر ملتى راهنمايى هست.

8 خداوند مى داند كه هر زنى چه در رحم دارد و در رحمها چه كم و چه زياد مى شود و هر چيزى نزد پروردگار به اندازه معين است.

9 اوست كه آگاه به غيب و آشكار است و بزرگ و برتر است.

10 براى او، از شما هر كه سخن آهسته گويد يا آن را بلند گويد و هر كه در شب تاريك است و يا روز روشن، همه يكسان است.

11 براى هر انسان از پيش رو و پشت سر مأمورين الهى هستند كه به فرمان او حفاظت مى كنند و خدا اوضاع هيچ ملتى را تغيير نمى دهد، مگر آنكه در خود دگرگونى ايجاد كنند و هرگاه خداوند براى ملتى بدى خواهد، راه بازگشت ندارند و جز پروردگار سرپرستى نخواهند داشت.

12 اوست كه برق را براى بيم و اميد به شما نشان مى دهد و ابرهاى سنگين ايجاد مى كند.

13 رعد و فرشتگان از ترس خدا به تسبيح و حمد او مشغولند. خداست كه صاعقه ها را مى فرستد و هر كه را خواهد به آن مبتلا سازد. بازهم كافران درباره خدا

مجادله مى كنند، در حالى كه او سخت انتقام مى گيرد.

ترجمه قرآن، ص: 251

14 دعوت حق، مخصوص پروردگار است و آنانى كه غير خدا را مى خوانند و به دعوت آنان پاسخ نمى گويند، مانند كسى هستند كه دو دست خود سوى آب مى برد كه آب به دهانش برسد؛ ولى آب به دهانش نخواهد رسيد و دعوت كافران جز به گمراهى نيست.

15 آنچه در آسمانها و زمين هستند، خواه از روى اطاعت و يا كراهت و نيز سايه هاى آنها، هر صبح و شام براى خدا سجده مى كنند.

16 بگو: پروردگار آسمانها و زمين كيست؟ بگو: خدا. بگو: آيا غير خدا را سرپرست خود قرار داده ايد در حالى كه درباره خود مالك سود و زيانى نيستند؟ بگو: آيا آنكه نمى بيند با آنكه مى بيند يكسان است، يا تاريكى ها با نور مساوى هستند؟ آيا شريكانى كه براى خدا قرار داده اند، چون خلقت پروردگار چيزى را خلق كرده اند و خلقتها به نظر ايشان مشتبه شده است؟ بگو: خدا خالق همه چيز است و اوست يگانه و مقتدر.

17 از آسمان آبى را نازل كرد و از هر دره و رودخانه به اندازه آنها سيلابى جارى شد. سيل بر روى خود كفى را حمل كرد و براى به دست آوردن زينت آلات و يا وسايل زندگى آتش روى آن روشن مى كنند؛ نيز كفهايى مانند آن به وجود مى آيد و اين چنين خداوند براى حق و باطل مثال مى زند.

18 آنانى كه دعوت پروردگارشان را اجابت كرده اند، پاداش شايسته اى دارند و آنانى كه اجابت نكرده اند، اگر تمام روى زمين را هم مالك باشند و حتى مثل آن متعلق به آنها باشد، حاضرند همه آنها را براى نجات خود

فدا كنند. آنها حساب سختى خواهند داشت و جايگاهشان جهنم است كه بد جايگاهى است.

ترجمه قرآن، ص: 252

19 آيا كسى كه مى داند آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده حق است، همانند آن كسى است كه نمى بيند؟! البته فقط صاحبان انديشه، متوجه خواهند شد؛

20 آنانى كه به پيمان الهى وفا مى كنند و عهد را نمى شكنند؛

21 آنانى كه به پيوندهايى كه پروردگار بدان امر فرموده پابرجا بوده و از خداى خويش مى ترسند و نگران بدى حساب هستند؛

22 آنانى كه صبر مى كنند تا جلب رضايت پروردگار خويش نمايند و نماز را برپاداشته و از آنچه به آنها روزى شده، پنهان و آشكار انفاق مى كنند و به وسيله كارهاى پسنديده، اعمال زشت خود را از بين مى برند، براى ايشان عاقبت خوبى در جهان آخرت است؛

23 بهشتهايى جاويدان كه خود و هر كه از پدران و همسران و فرزندانشان شايسته باشند، بدان داخل خواهند شد و فرشتگان از هر درى به آنها وارد مى شوند؛

24 و مى گويند: به خاطر صبرتان، بر شما درود. و چه عاقبت خوبى است، عاقبت به خير شدن.

25 و آنانى كه پس از پيمان بستن، عهد الهى را شكستند و به پيوندهايى كه پروردگار بدان امر فرموده پابرجا نبوده و روى زمين فساد كردند، مشمول لعنت خدا شده و عاقبت بدى در جهان آخرت دارند.

26 خداوند براى هر كه بخواهد، وسعت روزى مى دهد و براى هر كه بخواهد به اندازه و كم قرار مى دهد. به زندگى دنيا خوشحال مى شوند، در حالى كه زندگى دنيا در برابر آخرت ناچيز است.

27 كافران مى گويند: چرا معجزه اى از سوى پروردگارش بر او نازل نشده؟ بگو: خداوند هر كه را بخواهد،

گمراه كند و هر كه را به درگاهش تضرّع كند، هدايت مى نمايد.

28 آنانى كه ايمان آورده و دلهايشان با ياد خدا آرام مى گيرد، آگاه باشيد كه دلها با ياد خدا آرام خواهد گرفت.

ترجمه قرآن، ص: 253

29 آنانى كه ايمان آورده و كارهاى پسنديده انجام داده اند، خوشا به حال آنها و پايان خوبى كه براى آنهاست.

30 به همان طريق تو را نيز به ميان مردمى فرستاديم كه قبل از آنها مردمانى ديگرى آمدند و رفتند، با اين هدف كه آنچه بر تو وحى كرده ايم براى آنها بخوانى، در حالى كه آنها به خداى رحمان كافرند. بگو: اوست پروردگار من؛ جز او خدايى نيست. بر او توكل مى كنم و اميدم به اوست.

31 و اگر به وسيله قرآن كوه ها به حركت درآيند و زمين قطعه قطعه گردد و مردگان به حرف آيند، همه اين كارها در اختيار خداست. آيا اهل ايمان از ايمان آوردن كافران مأيوس نشده اند كه اگر خدا مى خواست، همه مردم را هدايت مى كرد و كافران به خاطر كارهايشان پى در پى مورد هجوم حوادث كوبنده خواهند بود. يا آن حوادث، نزديك خانه هايشان اتفاق خواهد افتاد تا فرمان خدا فرارسد كه خداوند خلف وعده نخواهد كرد.

32 پيش از تو پيامبرانى مسخره شدند و كافران را فرصتى داديم و سپس آنها را مجازات كرديم، ديدى كه عذاب من چگونه بود؟

33 آيا كسى كه مراقب اعمال همه است، برايش شريك قرار داده اند؟! بگو: اين شريكان را نام ببريد. آيا به او خبر مى دهيد از چيزى كه وجود آن را در زمين نمى داند يا به يك سخن ظاهرى اكتفاء كرده ايد؛ بلكه براى كافران نيرنگشان زينت داده شده و از راه

خدا بازمانده اند و آن را كه خدا گمراه سازد، راهنمايى براى او وجود نخواهد داشت.

34 براى آنان در زندگى دنيا عذاب است و البته عذاب آخرت براى آنها سخت تر است و از قهر پروردگار، نگهدارنده اى ندارند.

ترجمه قرآن، ص: 254

35 بهشتى كه به اهل تقوا وعده داده شده، از زير درختانش نهرها جارى است. خوردنيها و سايه هايش هميشگى است. اين پايان كار اهل تقوا است و پايان كار كافران آتش مى باشد.

36 آنانى كه كتابشان داديم، به آنچه بر تو نازل شده خوشحالند و بعضى از احزاب قسمتى از آيات را انكار مى كنند. بگو: من مأمورم كه خدا را بندگى كنم و براى او شريك نياورم. به او دعوت كنم و بازگشت من به سوى اوست.

37 و اين چنين قرآن را داراى حكمت به زبان عربى نازل كرده ايم. اگر با اين دانشى كه براى تو آمده از بوالهوسيهاى آنها پيروى كنى، در برابر پروردگار هيچ كس قدرت حمايت و نگهدارى تو را نخواهد داشت.

38 پيش تو پيامبرانى را فرستاديم و براى آنها همسران و فرزندان قرار داديم و هيچ پيامبرى نمى تواند آيه اى جز به فرمان پروردگار بياورد كه هر زمانى نوشته و قوانينى دارد.

39 خدا هر چه را خواهد نابود مى كند و يا ثابت مى نمايد و ريشه و اصل كتاب نزد اوست.

40 و يا اينكه بعضى از آن عذاب را كه به ايشان وعده داده ايم به تو نشان مى دهيم و يا عمر تو را به پايان مى بريم؛ بنا بر اين فقط تكليف تو تبليغ است و حساب كارها با ماست.

41 آيا نديدى كه به سراغ زمين مى آييم و از اطراف آن كم مى كنيم؟ خدا حكم مى كند و كسى

نمى تواند مانع حكم او شود و خدا به سرعت به حسابها مى رسد.

42 كسانى نيز در گذشته بوده اند كه نيرنگ مى زدند در حالى كه همه تدبيرها از آن پروردگار است. مى داند هر كسى چه انجام مى دهد و كافران به زودى خواهند دانست كه عاقبت نيك و بد در جهان آخرت چيست.

ترجمه قرآن، ص: 255

43 كافران مى گويند كه تو پيامبر نيستى. بگو: كافى است كه خداوند بين من و شما شاهد باشد و آنكه علم كتاب نزد اوست.

سوره ابراهيم مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 الف، لام، را، كتابى است كه بر تو نازل كرديم تا مردم را به اجازه پروردگار از تاريكيها به نور و به راه خداى مقتدر و ستوده ببرى.

2 خداست كه هر چه در آسمانها و زمين است، متعلق به اوست و واى بر كافران از عذاب سخت!

3 آنانى كه زندگى دنيا را بيشتر از زندگى آخرت دوست مى دارند و مردم را از راه خدا بازمى دارند و تلاش مى كنند كه راه الهى را دگرگون نشان دهند، در گمراهى هستند و از حقيقت دورند.

4 هيچ پيامبرى را جز به زبان مردم عصرش نفرستاديم؛ بدين خاطر كه حقايق را براى آنها بيان كند. آنگاه خداوند هر كه را بخواهد، گمراه مى كند و هر كه را بخواهد، هدايت مى نمايد كه او مقتدر و حكيم است.

5 موسى را با آيات خود فرستاديم و به او گفتيم كه قوم خودت را از تاريكيها به سوى نور ببر و آنان را به روزهاى خدا يادآورى كن كه در اين نشانه هايى است براى هر كه صبور و شكرگزار است.

ترجمه قرآن، ص: 256

6 به ياد آور زمانى را كه موسى به مردم

عصر خويش گفت: نعمت پروردگار را درباره خود از نظر بگذرانيد؛ همان زمان كه شما را از چنگال فرعونيان نجات داد. آنهايى كه شما را بد مجازات مى كردند، پسرانتان را سر مى بريدند، زنانتان را زنده مى گذاشتند و در اين، امتحان بزرگى از پروردگارتان براى شما بود.

7 و چون پروردگارتان اعلام كرد كه اگر شكر نعمت بجا آوريد، نعمتها را بيشتر خواهم كرد و اگر ناسپاسى نماييد، البته عذاب من سخت است.

8 و موسى گفت: اگر شما و همه اهل زمين كافر شوند، خداوند بى نياز و ستوده است.

9 آيا اخبار آنانى كه پيش از شما بودند به شما نرسيده؛ از قبيل قوم نوح و عاد و ثمود و آنانى كه بعد از آنها بودند؛ همان هايى كه جز خدا آنان را نمى شناسد. بر آن مردمان پيامبرانى با دلايل روشن آمدند؛ ولى آنها دست بر دهان كردند و گفتند: ما به هر چه شما پيامبران مأمور آن هستيد كافريم و ما درباره آنچه شما ما را به سوى آن دعوت مى كنيد، ترديد داريم.

10 پيامبرانشان به آنان مى گفتند: آيا درباره خدا شك مى كنيد، در حالى كه آفريننده آسمانها و زمين است. شما را مى خواند تا گناهانتان را ببخشد و تا مدتى معين شما را باقى مى گذارد. گفتند: شما جز بشرى همانند ما نخواهيد بود. شما اراده كرده ايد ما را از آنچه پدران ما مى پرستيدند بازداريد. دليل روشنى براى ما بياوريد.

ترجمه قرآن، ص: 257

11 پيامبرانشان به آنان گفتند: ما بشرى همانند شما هستيم؛ ولى پروردگار بر هر كه از بندگانش بخواهد، منت مى گذارد و ما نمى توانيم جز به اجازه خداوند، دليلى بياوريم و اهل ايمان بايد به خدا توكّل كنند.

12

و ما چرا به خدا توكّل نكنيم، در حالى كه ما را به راههاى سعادت هدايت فرموده است؟! به اين اذيتها كه درباره ما مى كنيد، صبر خواهيم كرد و اهل توكّل همواره به خدا توكل مى نمايند.

13 كافران پاسخ دادند: ما شما را از سرزمين خود بيرون مى كنيم، مگر آنكه به دين ما بازگرديد. آنگاه پروردگارشان به پيامبران وحى فرستاد كه ستمكاران را هلاك خواهيم كرد.

14 و بعد از هلاكت آنها، شما را ساكن آن سرزمين مى نماييم و اين براى كسى است كه از مقام من و وعده هايم بترسد.

15 تقاضاى فتح و پيروزى كردند و هر گردنكش ستيزه جو نوميد گشت.

16 به دنبال گردنكشى و ستيزه جويى، آتش دوزخ است و از آب بدبو به او خواهند نوشاند.

17 به زحمت جرعه جرعه آن را سر مى كشد و دوست ندارد كه بياشامد. از هر سو مرگ به او رو مى كند در حالى كه نمى ميرد، و به دنبال آن عذاب سختى در پيش دارد.

18 داستان كسانى كه به پروردگارشان كافر شده اند، اعمالشان همچون خاكسترى است كه در برابر باد شديد و روز طوفانى قرار دارد. از اعمالى كه انجام داده اند. چيزى به دست نياورند. اين همان گمراهى دور و بى انتهاست.

ترجمه قرآن، ص: 258

19 اى انسان! نديدى كه خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريد و اگر بخواهد شما را مى برد و خلق جديدى جايگزين شما مى گرداند.

20 و اين كار براى پروردگار، دشوار نيست.

21 در روز قيامت همه مردم در پيشگاه خداوند ظاهر مى شوند. مردم ضعيف به قدرتمندان مى گويند. ما از شما پيروى كرديم. آيا مى توانيد عذاب الهى را از ما برداريد؟ پاسخ مى دهند: اگر خدا ما را هدايت كرده

بود، ما نيز شما را هدايت مى كرديم. براى ما يكسان است كه بى تابى كنيم و يا صبر نماييم؛ زيرا راه نجاتى نداريم.

22 در آن هنگام كه كار بندگان خاتمه پذيرد، شيطان مى گويد: خداوند به شما وعده درست داد و من نيز به شما وعده دادم؛ ولى خلف وعده كردم. من بر شما تسلطى نداشتم. فقط دعوت كردم، شما هم پذيرفتيد؛ بنا بر اين مرا ملامت نكنيد بلكه خود را ملامت نماييد. نه من مى توانم به فرياد شما برسم و نه شما مى توانيد فريادرس من باشيد و من به شركى كه شما با فريب من مبتلا شديد معتقد نيستم. براى ستمكاران عذاب دردناكى خواهد بود.

23 اهل ايمان و اعمال پسنديده را در بهشتهايى وارد مى كنند كه نهرها از زير درختانش جارى است و با اجازه پروردگارشان براى هميشه در آن مى مانند. درود گفتن آنها در آنجا سلام است.

24 آيا نديدى خداوند چگونه مثالى براى كلام پاكيزه زد كه سخن پاكيزه، چون نهال پاكيزه است. ريشه آن ثابت و شاخه هايش در آسمان است.

ترجمه قرآن، ص: 259

25 هميشه به اجازه پروردگارش ميوه خود را مى دهد. خداوند اين مثلها را براى مردم مى زند؛ شايد به خود آيند.

26 و داستان كلام ناپاك همانند نهال ناپاك است كه از روى زمين كنده شده و قرار ندارد.

27 خداوند اهل ايمان را به گفتارى ثابت در زندگى دنيا و آخرت پايدار مى دارد و ستمگران را گمراه مى سازد و هر چه اراده كند، انجام مى دهد.

28 آيا نديدى آنانى را كه نعمت پروردگار را كفران كردند و مردم خود را به سرزمين نيستى كشاندند؟!

29 جهنم است كه بدان خواهند افتاد و بد جايگاهى است.

30 براى

خداوند همتا قرار دادند تا مردم را از راه او منحرف نمايند. بگو: از دنيا بهره بريد كه پايان كارتان جهنم است.

31 به بندگان مؤمن من بگو: نماز را بپادارند و از آنچه به آنها روزى داده ايم پنهان و آشكار انفاق كنند، قبل از آنكه روزى فرارسد كه نه چيزى مى توان خريد و فروخت و نه دوستى كسى به كار مى آيد.

32 خداست كه آسمانها و زمين را خلق كرده و از آسمان آبى فرستاد تا به وسيله آن ميوه هاى مختلف را روزى شما كند و كشتى را به خدمت شما درآورد تا به اجازه پروردگار در درياها سير كند و نيز نهرها را مسخّر شما كرد.

33 خورشيد و ماه را كه دايما در كارند به تسخير درآورد و نيز شب و روز را مسخّر شما نمود.

ترجمه قرآن، ص: 260

34 و هر چه خواستيد، به شما عطا فرمود و اگر نعمتهاى الهى را شماره كنيد، هرگز به حساب نيايند. در عين حال، اين انسان ستمگر و ناسپاس است.

35 به ياد آور زمانى را كه ابراهيم گفت: پروردگارا! اين شهر را محل امن قرار ده. من و فرزندانم را از پرستش بتها بر حذر دارد؛

36 خداوندا! بتها بسيارى از مردم را گمراه ساخته اند؛ بنا بر اين هر كه از من پيروى كند. او از من است و هر كه نافرمانى نمايد، تو بخشنده و مهربانى؛

37 پروردگارا! من بعضى از فرزندان خود را در سرزمينى غير قابل كشت، در كنار بيت الحرام تو به جهت برپا داشتن نماز ساكن ساختم. تو دلهاى مردم را به سوى آنها متوجه ساز و از ميوه ها روزيشان كن؛ شايد شكر نعمتهاى تو

را به جا آورند؛

38 پروردگارا! تو آنچه را كه ما پنهان مى كنيم و يا آشكار مى سازيم، مى دانى و هيچ چيز در زمين و آسمان از ديد خدا مخفى نيست؛

39 ستايش خداى را كه در هنگام پيرى، اسماعيل و اسحاق را به من عطا فرمود كه پروردگار من شنونده دعاست؛

40 خدايا! من و فرزندانم را برپاكننده نماز قرار ده! پروردگارا! دعايم را اجابت فرما؛

41 پروردگارا! در روز برپايى حساب، من و پدر و مادرم و مؤمنين را مشمول بخشش خود قرار ده!.

42 ستمگران، گمان مبرند كه خداوند از كارهايى كه انجام مى دهند غافل است؛ بلكه عذاب آنها را تأخير مى اندازد به روزى كه چشمها در آن خيره مى گردد.

ترجمه قرآن، ص: 261

43 سر به آسمان بلند كرده پلكهاى چشمهايشان به هم نمى خورد و دلهايشان مضطرب است.

44 بترسان مردم را از روزى كه عذاب به سراغشان مى آيد؛ هنگامى كه ستمگران مى گويند: خداوندا! به ما مهلت كوتاهى ده تا دعوت تو را اجابت كنيم و از پيامبران پيروى نماييم. آيا شما نبوديد كه پيش از اين سوگند ياد كرديد كه زوال و نيستى برايتان نيست؟!

45 آيا شما نبوديد كه در محل سكونت آنانى كه به خود ظلم كردند، ساكن شديد و براى شما روشن شده بود كه ما چه بر سر آنها آورديم و برايتان حكايتها نقل كرديم؟!

46 آنان مكر خود را به كار بردند و خدا همه مكرهاى آنها را در اختيار دارد، هر چند مكرشان چنان باشد كه كوه ها را از جا بركند.

47 گمان مبر كه خداوند نسبت به پيامبرانش خلف وعده مى كند؛ زيرا كه او مقتدر و صاحب انتقام است.

48 روزى كه اين زمين به زمينى ديگر

و آسمانها به آسمانهاى ديگر تبديل خواهند شد و همگى در پيشگاه خداوند يكتا و قهّار حاضر مى گردند.

49 آنگاه مى بينى كه مجرمان در چنين روزى با هم به زنجير كشيده شده اند.

50 پيراهنشان آتش زا و صورتهايشان در برابر شعله هاى آتش پنهان است.

51 بدين خاطر كه خداوند هركس را به آنچه انجام داده، پاداش دهد كه او خيلى سريع به حسابها مى رسد.

52 اين براى مردم، ابلاغ عمومى است تا همگى به وسيله آن بترسند و بدانند كه او خداى يكتاست و صاحبان انديشه به خود آيند.

ترجمه قرآن، ص: 262

سوره حجر مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 الف، لام، را، اينها آيات كتاب الهى و قرآن روشنگر است.

2 چه بسا كافران آرزو مى كنند كه كاش مسلمان بودند.

3 آنها را به حال خودشان بگذار تا بخورند و از دنيا بهره ببرند و آرزوها سرگرمشان كند؛ ولى به زودى خواهند فهميد.

4 و ما مردم هيچ شهرى را نابود نكرديم، مگر آنكه براى آنها وقت معينى قرار داديم.

5 و هيچ ملّتى از وقت معين خود جلو نمى افتد و نيز مؤخر نخواهد شد.

6 كافران گفتند: اى كسى كه قرآن بر تو نازل شده! حتما تو ديوانه اى؛

7 اگر راست مى گويى، چرا فرشتگان را براى ما نمى آورى؟

8 ما فرشتگان را جز به حق نازل نمى كنيم، و آنگاه به آنها مهلت داده نخواهد شد.

9 ما خود اين قرآن را نازل كرديم و خود حتما حافظ آن هستيم.

10 ما پيش از تو در بين ملتهاى نخستين نيز پيامبرانى فرستاديم.

11 هر پيامبرى به سراغشان مى آمد، او را به مسخره مى گرفتند.

12 بدين طريق قرآن را در دل مجرمان جاى مى دهيم.

13 به آن ايمان نمى آورند و البته روش مردم نخستين

نيز چنين بوده است.

14 و اگر درى از آسمانها به روى آنها بگشاييم تا دايم بر آسمانها صعود و نزول كنند،

15 بازمى گويند: چشم بندى كرده اند و درباره ما سحر و جادو شده است.

ترجمه قرآن، ص: 263

16 در آسمان برجهايى قرار داديم و براى بينندگان آن زينت بخشيديم.

17 و آسمان را از هر شيطان رانده شده، حفظ كرديم.

18 مگر آن شيطانهايى كه مى خواهند استراق سمع كنند كه شهاب آشكار آنها را تعقيب مى كند.

19 زمين را گسترش داديم و در آن كوه هاى ثابتى قرار داديم و همه نوع چيزهاى مناسب در آن برويانيديم.

20 و در آن براى شما و براى آنانى كه شما روزى دهنده آنها نيستيد، وسايل زندگى را فراهم ساختيم.

21 هيچ چيز در جهان وجود ندارد، مگر آنكه منبع آن نزد ماست؛ ولى ما جز به اندازه معلوم آن را نازل نمى كنيم.

22 بادهاى باروركننده را فرستاديم و به دنبال آن از آسمان آبى نازل كرديم تا شما را سيراب كنيم، در حالى كه شما قادر به ذخيره كردن آن نبوديد.

23 و البته ماييم كه زنده مى كنيم و مى ميرانيم و ماييم كه وارث تمامى جهانيم؛

24 و نيز ماييم كه از گذشتگان و آيندگان شما آگاهيم.

25 پروردگار توست كه محشورشان مى كند؛ زيرا كه او حكيم و آگاه است.

26 انسان را از گل خشك، از گل بدبو آفريديم.

27 جنّ را قبل از آن، از آتش بى دود خلق كرديم.

28 و به ياد آور زمانى را كه پروردگارت به فرشتگان فرمود: من انسان را از گل خشك، از گل بدبو آفريدم.

29 هنگامى كه او را از نظر جسمانى كامل كردم و از روح خود در او دميدم، همگى بر او سجده كنيد.

30 تمامى فرشتگان

بر او سجده كردند.

31 جز ابليس كه امتناع كرد از اينكه با سجده كنندگان باشد.

ترجمه قرآن، ص: 264

32 پروردگار فرمود: اى ابليس! چرا هماهنگ سجده كنان نشدى؟

33 گفت: من به موجودى كه از گل خشك و بدبو خلق كرده اى، سجده نمى كنم.

34 فرمود: پس، از اين جايگاه بيرون رو كه تو رانده شده درگاه مايى،

35 و بر تو تا روز قيامت لعنت و نفرين خواهد بود.

36 گفت: پس، مرا تا روز قيامت مهلت ده.

37 فرمود: حتما تو از مهلت يافتگانى؛

38 تا روز معلوم و وقت معين.

39 گفت: پروردگارا! به خاطر آنكه مرا گمراه ساختى، من نيز زرق و برق روى زمين را در نظر انسان جلوه مى دهم و همگى آنها را گمراه مى سازم،

40 مگر بندگان خالص تو.

41 فرمود: اين، راه راست به درگاه من است،

42 تو هيچ راه سلطه بر بندگان من ندارى، مگر گمراهانى كه خود بخواهند از تو پيروى كنند؛

43 جهنّم وعده گاه همه است؛

44 جهنم هفت در دارد و براى هر درى گروهى از پيروان شيطان تقسيم شده اند.

45 البته اهل تقوا در بهشتها و كنار چشمه ها جا دارند.

46 به آنها گفته مى شود: داخل شويد در نهايت سلامت و امنيت.

47 هر گونه رذيله اخلاقى را از دلهايشان بيرون مى آوريم، در حالى كه همه برادرند نشسته بر تختها روبروى همند.

48 در آن رنجى نبينند و از آن بهشت بيرون نخواهند رفت.

49 به بندگان من بگو: كه من بخشنده و مهربانم.

50 و البته عذاب من هم عذابى دردناك است.

51 به بندگانم داستان مهمانهاى ابراهيم را بازگو كن.

ترجمه قرآن، ص: 265

52 زمانى كه بر او وارد شدند و عرض سلام كردند، گفت: ما از شما مى ترسيم.

53 گفتند: مترس. ما به تو مژده

پسرى دانا را مى دهيم.

54 گفتند: آيا چنين مژده اى را به من مى دهيد، در حالى كه من به سن پيرى رسيده ام! راستى به چه چيز مژده ام مى دهيد؟!

55 گفتند: تو را به حق مژده مى دهيم؛ بنا بر اين هرگز از لطف خداوند نوميد مباش.

56 گفت: البته جز مردم گمراه، از رحمت پروردگار خويش نوميد نيستند.

57 گفت: اى پيام آوران الهى! حالا بگوييد مأموريت شما چيست؟

58 گفتند: ما براى هلاكت قوم مجرم فرستاده شده ايم،

59 مگر آل لوط كه ما همه آنها را نجات خواهيم داد.

60 جز همسرش كه مقرر كرده ايم كه در شهر بماند تا نابود شود.

61 همين كه فرستادگان الهى نزد آل لوط آمدند،

62 لوط گفت: شما ناشناخته ايد.

63 گفتند: ما چيزى را براى تو آورده ايم كه آنها در آن شك داشتند؛

64 به حق و راستى نزد تو آمده ايم و ما راستگويانيم؛

65 بنا بر اين شبانه خود و خانواده ات از شهر خارج شويد. ابتدا خانواده و خود پشت سر آنها حركت كن و هيچ يك به پشت سر خود توجه نكند؛ بلكه بدان جهت كه سفارش شده ايد كوچ نماييد.

66 آنگاه چگونگى اين فرمان را به اطلاع لوط رسانيديم كه هنگام طلوع صبح همگى نابود خواهند شد.

67 مردم شهر به سوى خانه لوط در حالى كه به هم مژده مى دادند، حركت كردند.

68 لوط گفت: اينها مهمانان من هستند. آبروى مرا نريزيد؛

69 از خدا بترسيد و مرا شرمنده نكنيد.

70 گفتند: مگر ما ترا از حمايت كردن ديگران منع نكرديم؟

ترجمه قرآن، ص: 266

71 گفت: اين دخترانم را اگر قصد كارى داريد، به طريق نكاح در اختيارتان مى گذارم.

72 سوگند به جان تو كه آنها در گمراهى و مستى خويش سرگردان بودند.

73 سرانجام در هنگام طلوع

آفتاب به فريادى آسمانى هلاك شدند

74 شهر را به كلى زير و رو كرديم و بارانى از سنگها و گل سخت بر سرشان ريختيم.

75 البته در اين عذاب الهى، درسهاى عبرتى است براى هوشياران.

76 آثار آنها بر سر راه كاروانيان است.

77 البته در اين حوادث، درس عبرتى براى اهل ايمان! نيز خواهد بود.

78 مردم ايكه، مردمى ستمكار بودند.

79 ما از آنها انتقام گرفتيم و سرزمين قوم لوط و ايكه در راهى آشكار است.

80 مردم حجر نيز پيامبران را تكذيب كردند.

81 نشانه هاى خود را براى آنها فرستاديم؛ ولى از آنها روى بر گرداندند.

82 در كوه ها خانه ساختند تا از خطر در امان باشند.

83 ولى صبحگاهان فريادى آسمانى آنها را گرفت.

84 در نتيجه، آنچه تدارك ديده بودند سودى به حالشان نداشت.

85 آسمانها و زمين را و آنچه در بين آنهاست جز بر اساس حق نيافريديم و ساعت قيامت فرا خواهد رسيد. پس از لغزش آنها گذشت كن؛ آن هم گذشتى نيكو.

86 پروردگارت همو آفريننده و آگاه است.

87 تو را هفت آيه ستوده شده و قرآن بزرگ داده ايم.

88 چشم خود را به نعمتهاى مادّى كه به گروه هايى از كافران داديم، خيره مكن و درباره آنها اندوهگين مباش و بال خويش را براى اهل ايمان! بگشاى.

89 و بدانها بگو: كه من بيم دهنده اى آشكارم.

90 همان گونه كه بر تقسيم كنندگان فرستاديم.

ترجمه قرآن، ص: 267

91 آنانى كه قرآن را پاره پاره كردند.

92 سوگند به پروردگارت كه همه آنها را مؤاخذه خواهيم كرد.

93 نسبت به آنچه عمل كرده اند.

94 با صداى رسا، آنچه بدان مأمورى بيان كن و از مشركان روى گردان.

95 ما شرّ استهزاكنندگان را از تو دفع مى كنيم؛

96 آنانى كه براى خداى يكتا

خداى ديگرى قرار دادند، به زودى خواهند دانست.

97 و ما مى دانيم كه از حرفهاى آنها سينه ات تنگ مى شود.

98 پس پروردگارت را حمد و تسبيح گو. از سجده كنندگان باش.

99 خدايت را بندگى كن تا يقين و مرگ به سراغت آيد.

سوره نحل مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 فرمان خدا خواهد آمد؛ آن را با شتاب مخواهيد. او منزّه و برتر است از آنچه مشركان بدان معتقدند.

2 فرشتگان را همراه با روح به فرمان خود بر هر كه از بندگانش بخواهد، نازل مى كند تا مردم را بترسانيد و بگوييد كه خدايى جز من وجود ندارد؛ پس از من بترسيد؛

3 همو كه آسمانها و زمين را بر اساس حق آفريد و برتر است از آنچه بدان شرك مى ورزند.

4 انسان را از نطفه اى آفريد و اينك به دشمنى آشكار برخاسته.

5 حيوانات را براى شما آفريد تا براى خود پوشش آماده كنيد و استفاده هاى ديگر و از گوشت آنها بخوريد.

6 و براى شما زينت است. هنگامى كه آنها را به محل استراحت برمى گردانيد و هنگامى كه صبح به صحرا مى بريد.

ترجمه قرآن، ص: 268

7 و بارهاى سنگين شما را حمل مى كنند كه شما جز با سختى نمى توانيد به شهرهاى ديگر ببريد؛ زيرا كه پروردگارتان رئوف و مهربان است.

8 خداوند، اسبها و استرها و الاغها را آفريد تا بر آن سوار شويد و هم مايه زينت شما باشد و او چيزهايى خلق مى كند كه شما نمى دانيد.

9 راه راست بر عهده پروردگار است. راهى نيز منحرف است و اگر خداوند مى خواست، همگى شما را هدايت مى كرد.

10 اوست كه آبى از آسمان نازل كرده تا از آن بياشاميد و به وسيله آن درختان را پرورش

دهيد و حيوانات را به چرا فرستيد.

11 و نيز براى شما توسط آب باران، زراعت و درختان زيتون و خرما و انگور و هر گونه ميوه پرورش داده مى شود كه البته در اين كار نشانه اى براى اهل انديشه خواهد بود.

12 و اوست كه براى شما شب و روز و خورشيد و ماه و ستارگان را به فرمان خويش به تسخير شما در آورد كه البته در اين كار براى مردم متفكّر نشانه هايى است.

13 چيزهايى كه در زمين براى شما آفريده، گوناگون و رنگارنگ هستند كه در اين كار نيز نشانه اى براى مردم هشيار خواهد بود.

14 و اوست كه دريا را به تسخير شما در آورد تا از گوشت تازه آن بخوريد، و از آن زيورى بيرون آوريد تا بر تن بپوشانيد و مى بينى كشتيها را كه صفحه درياها را مى شكافند تا از فضل و كرم الهى استفاده كنيد و شايد شكر خدا به جا آوريد.

ترجمه قرآن، ص: 269

15 و در زمين، كوه هاى ثابتى به وجود آورد تا لرزش آن را نسبت به شما بگيرد. نهرها و راههايى قرار داد تا شايد هدايت شويد.

16 و نشانه هايى به وسيله ستارگان تا مردم بدين وسيله هدايت گردند.

17 آيا كسى كه خلق مى كند و آنكه خلق نمى كند، يكسانند؟! آيا به خود نمى آييد؟!

18 اگر بخواهيد نعمتهاى الهى را شماره كنيد، نمى توانيد كه خداوند بخشنده و مهربان است.

19 خداوند آنچه را مخفى مى كند و آنچه را ظاهر مى سازيد، مى داند.

20 آنانى كه غير خدا را مى خوانند، بدانند كه بتهايشان چيزى را خلق نكرده؛ بلكه خود مخلوقند.

21 مرده هايى هستند كه از حيات بى بهره اند و نمى دانند و نمى فهمند كى عبادت كنندگانشان مبعوث مى شوند.

22 خداى شما

يكى است. آنانى كه ايمان به آخرت ندارند، دلهايشان حقيقت را انكار مى كند و اهل كبرند.

23 خواه ناخواه خداوند از آنچه پنهان مى كنند و يا آشكار مى سازند، با خبر است؛ زيرا كه او اهل كبر را دوست نمى دارد.

24 و هرگاه بدانها گفته مى شود كه چه چيز پروردگارتان نازل فرموده؟

گويند: افسانه هاى گذشتگان.

25 بايد در روز قيامت بار گناهان خويش به طور كامل، با بار گناهان آنانى كه از روى نادانى گمراهشان كرده اند بر دوش كشند؛ چه بد بارى را بر دوش مى كشند.

26 آنانى كه پيش از آنها بودند نيرنگ كردند و خدا بنيانشان را از پايه ويران نمود و سقف بر سرشان از بالا فروريخت و عذاب از آنجايى كه احساس نمى كردند، به سراغشان آمد.

ترجمه قرآن، ص: 270

27 سپس در روز قيامت، خداوند آنان را خوار و ذليل خواهد كرد و مى فرمايد: كجايند شريكانى كه براى من انتخاب كرديد و به خاطر آنها با ديگران دشمنى نموديد؟ اهل علم اظهار مى كنند: كه خوارى و گرفتارى، امروز اختصاص به كافران دارد.

28 در حالى فرشتگان الهى جاى آنها را مى گيرند كه به خود ظلم كرده اند. خيلى زود تسليم مى شوند و مى گويند: ما كار بدى انجام نداده ايم. آرى خداوند به آنچه انجام داده ايد آگاه است.

29 از درهاى جهنّم وارد شويد و براى هميشه در آن خواهيد ماند كه چه بد جايگاهى براى اهل كبر است.

30 به اهل تقوا گفته مى شود: پروردگارتان چه چيزى را نازل فرموده؟

مى گويند: نيكى. براى آنانى كه در اين دنيا نيكى كردند، نيكى خواهد بود و البته جهان آخرت از اين هم بهتر است و خانه اهل تقوا چه جايگاه خوبى است.

31 به بهشتهاى جاويدان وارد مى شوند

كه نهرها از زير درختانش جارى است. براى آنها هر چه بخواهند هست و بدين طريق خداوند اهل تقوا را پاداش مى دهد؛

32 همان كسانى كه فرشتگان در حالى كه پاكيزه اند روح آنها را مى گيرند و بدانها مى گويند: سلام بر شما. داخل بهشت شويد به خاطر اعمالى كه انجام مى داديد.

33 آيا جز اين انتظار دارند كه فرشتگان به سراغشان بيايند و يا فرمان پروردگار فرارسد. افرادى پيش از اين نيز اين چنين بودند. خداوند بدانها ظلم نكرد؛ و لكن آنها به خود ظلم روا داشتند.

34 و سرانجام نتيجه كارهايشان به آنها رسيد و آنچه را كه مسخره مى كردند، گريبانشان را گرفت.

ترجمه قرآن، ص: 271

35 مشركان گويند: اگر خدا مى خواست، نه ما و نه پدران ما جز او كسى را بندگى نمى كردند و بدون اجازه او چيزى را حرام نمى كرديم. پيشينيان آنها نيز همين كارها را انجام دادند. آيا پيامبران وظيفه اى جز ابلاغ آشكار دارند؟

36 در ميان هر ملتى پيامبرى فرستاديم كه خداى يكتا را بندگى كنيد و از طاغوت كناره گيرى نماييد. گروهى از آنها را كه خداوند هدايت فرمود و گروهى از آنها سزاوار گمراهى بودند؛ بنا بر اين سيرى در روى زمين كنيد و ببينيد كه پايان كار انكاركنندگان آيات الهى چه بوده است.

37 اى رسول ما! اگر تو بر هدايت آنها حريص باشى، خداوند كسى را كه گمراه كرد هدايت نمى نمايد و براى آنها ياورى نخواهد بود.

38 كافران سوگند محكم ياد كردند كه خداوند هر كه را بميراند، مبعوث نخواهد كرد در حالى كه اين وعده قطعى پروردگار است؛ و لكن بسيارى از مردم نمى دانند.

39 تا چيزهايى را كه در آن اختلاف مى كردند براى

آنها بيان شود و كافران بدانند كه دروغ مى گفته اند.

40 هنگامى كه ما چيزى را اراده كنيم، همين كه مى گوييم: باش. همان لحظه موجود خواهد شد.

41 آنانى كه بعد از مظلوم واقع شدن مهاجرت كردند، در دنيا مقام خوبى بدانها مى دهيم و البته اگر بدانند، پاداش آخرت آنها بزرگتر است؛

42 همانهايى كه در دنيا شكيبايى كردند و بر خداى خويش توكّل نمودند.

ترجمه قرآن، ص: 272

43 و پيش از تو جز مردانى كه به آنها وحى مى كرديم نفرستاديم؛ پس اگر نمى دانيد، از اهل ذكر سؤال كنيد.

44 كه از دلايل روشن و كتابها آگاهند و اين قرآن را به تو نازل كرديم تا براى مردم آنچه را به ايشان نازل شده بيان كنى؛ شايد انديشه كنند.

45 آيا آنانى كه نيرنگهاى زشت خود را به انجام مى رسانند در امان هستند، در حالى كه ممكن است خداوند آنها را در زمين فروبرد يا عذاب را از آنجايى كه احساس نمى كنند، بدانها برساند.

46 و يا در هنگامى كه مشغول رفت و آمد هستند، گريبانشان را بگيرد كه كارى از دست آنها بر نيايد.

47 و يا در حال ترس بگيرد كه البته پروردگارتان رئوف و مهربان است.

48 آيا آفريده هاى الهى را نديدند كه سايه هايشان از راست و چپ حركت مى كنند و در حال خضوع سجده براى خداوند مى نمايند.

49 آنچه جنبنده و فرشته و آفريده الهى در بين آسمانها و زمين است، همگى بر خداوند سجده مى كنند بدون آنكه كبر ورزند.

50 از پروردگارشان كه بر بالاى سر آنهاست مى ترسند و هر چه مأموريت دارند انجام مى دهند.

51 خداوند فرموده: دو خدا براى خود انتخاب نكنيد؛ كه او تنها يكى است و از من بترسيد.

52 آنچه

در آسمانها و زمين است از آن اوست و نيز دين، خاص اوست. آيا از غير خدا مى ترسيد؟

53 هر نعمتى داريد، از آن خداست و هرگاه رنجى به شما رسد به درگاهش زارى مى كنيد.

54 و همين كه رنج را از شما بر مى دارد، گروهى از شما به خداى خويش شرك مى ورزند.

ترجمه قرآن، ص: 273

55 تا نعمتهايى را كه به آنها داده ايم كفران كنند. آرى چند روزى بهره مند مى شويد؛ ولى به زودى خواهيد فهميد.

56 براى بتهايى كه چيزى نمى دانند از آنچه روزيشان داده ايم، سهمى در نظر مى گيرند. سوگند به پروردگار، از دروغ هايى كه ساخته ايد مؤاخذه خواهيد شد.

57 براى خداوند دخترانى قرار مى دهند. در حالى كه او منزّه است؛ ولى براى خودشان هر چه مى خواهند آرزو مى كنند.

58 هنگامى كه به يكى از آنها مژده فرزند دختر دهند، از خشم چهره اش كبود و سياه مى شود.

59 و از خبر زشتى كه دريافت كرده متوارى شده كه آيا اين ذلت را بپذيرد و يا دختر را زنده بگور نمايد، كه چه بد قضاوت مى كنند.

60 براى آنها كه به جهان آخرت ايمان ندارند، صفات زشتى هست و براى پروردگار صفاتى عالى است كه او مقتدر و حكيم است.

61 اگر خداوند مردم را به خاطر ستمكاريهايشان مؤاخذه كند، هيچ جنبنده اى در زمين باقى نخواهد ماند؛ و ليكن پروردگار عقوبت آنها را تا زمان معين به تأخير مى اندازد و زمانى كه مرگ آنها فرارسد، نه يك ساعت عقب مى افتد و نه يك ساعت جلو واقع مى شود.

62 چيزهايى براى خداوند قرار مى دهند كه خودشان از آن كراهت دارند. زبانهايشان به دروغ نقل مى كنند كه خوبى مخصوص آنهاست.

خواه ناخواه آتش از آن ايشان است و آنها سوى آتش

روانند.

63 سوگند به پروردگار! براى ملتهايى پيش از تو پيامبرانى فرستاديم و شيطان كارهايشان را جلوه داد و امروز شيطان يار آنهاست و براى ايشان عذابى دردناك خواهد بود.

64 ما قرآن را بر تو نازل نكرديم، مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف دارند براى آنها روشن كنى كه قرآن مايه هدايت و رحمت براى مردم با ايمان است.

ترجمه قرآن، ص: 274

65 خداوند آبى از آسمان نازل فرمود كه به وسيله آن زمين مرده را حيات بخشد كه البته در اين كار الهى براى مردمى كه گوش شنوا دارند، نشانه اى است.

66 حيوانات براى شما درست عبرتند. از درون شكم آنها از غذاهاى هضم شده و خون، شير خالص و گوارا به شما مى نوشانيم.

67 و از ميوه هاى درخت خرما و انگور كه از آن سركه و روزى شايسته به دست مى آوريد كه در اين براى اهل انديشه نشانه اى است.

68 پروردگارت به زنبور عسل وحى كرد كه از كوه ها و درختان و سقف هاى بلند منزل انتخاب كن.

69 آنگاه از تمام گلها و ميوه ها تناول كن و راههايى را كه پروردگارت براى تو تعيين كرده سير كن. از شكم زنبورها، شربتى شيرين در رنگهاى مختلف بيرون آيد كه در آن براى مردم شفاست و براى اهل انديشه آيت الهى است.

70 خداوند شما را آفريد. سپس جان شما را مى گيرد و بعضى را به پست ترين مراتب عمر انسان مى رساند تا آنجا كه تمام دانشى را كه فرا گرفته فراموش مى كنند، خداوند آگاه و مقتدر است.

71 خداوند به بعضى از شما نسبت به ديگران وسعت روزى داده و آنانى كه وسعت روزى دارند حاضر نيستند از آنچه در اختيار دارند

به زيردستان خود بدهند تا آنها نيز با ايشان مساوى شوند، آيا نعمت خدا را انكار مى كنند؟

72 خداوند از جنس خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما فرزندان و نوه ها خلق كرد و از نعمتهاى پاكيزه روزى شما كرد آيا بازهم به باطل ايمان مى آورند و نعمت خدا را انكار مى كنند.

ترجمه قرآن، ص: 275

73 و غير خدايى را عبادت مى كنند كه هيچ رزقى را براى آنان از آسمانها و زمين در اختيار ندارند و قادر به انجام هيچ كارى نيستند.

74 بنا بر اين براى خدا امثال قايل نشويد؛ زيرا كه خدا مى داند و شما نمى دانيد.

75 خداوند مثالى مى زند كه آيا بنده مملوكى كه قادر به هيچ كارى نيست با آنكه از جانب خويش به او روزى شايسته داده ايم و آن را در نهان و آشكار انفاق مى كند يكسانند؟! حمد، مخصوص خداست؛ و لكن بسيارى از مردم نمى دانند.

76 خداوند دو مرد را مثال مى زند كه يكى لال است و قادر به هيچ كارى نيست و سربار ارباب خويش است و اگر او را به دنبال كارى فرستد، خوب انجام نمى دهد. آيا با آن كه امر به عدل و داد مى كند و بر راه راست حركت مى نمايد، يكسان مى باشد؟

77 فقط خدا بر غيب آسمانها و زمين آگاه است و كار قيامت براى او همانند يك چشم بر هم زدن و يا كمتر از آن است؛ زيرا كه خدا بر همه چيز تواناست.

78 خداوند شما را از شكم مادرانتان خارج كرد، در حالى كه هيچ چيز نمى دانستيد. آنگاه براى شما گوش و چشم و قلب قرار داد؛ شايد شكر او را به جا آوريد.

79 آيا به پرندگان

نظر نمى كنيد كه جوّ آسمان در تسخير آنهاست و جز پروردگار كسى آنها را حفظ نمى كند كه البته در اين كار براى مردم با ايمان نشانه هايى است.

ترجمه قرآن، ص: 276

80 خداوند، خانه هايتان را محل آرامش و استراحت قرار داد و براى شما از پوست حيوانات خانه هايى مقرر ساخت تا به هنگام سير و سفر و اقامت در هر مكان به آسانى آن را جابه جا نماييد، و نيز از پشمها و كركها و موهاى آنها تا زمانى معين وسايل زندگى برايتان قرار داد.

81 خداوند از آنچه آفريده، سايه هايى برايتان قرار داد و از كوه ها براى شما پناهگاههايى و لباسهايى كه شما را از گرما حفظ نمايد و لباسهايى كه در هنگام سختيها و جنگ حافظ شما باشد. بدين طريق خداوند نعمتهايش را بر شما تمام مى كند؛ شايد تسليم پروردگار شويد.

82 بنا بر اين، اگر از خدا روى بر گردانند، تو وظيفه اى جز ابلاغ آشكار ندارى.

83 نعمتهاى الهى را مى شناسند؛ ولى انكار مى كنند و بسيارى از ايشان كافرند.

84 روزى كه از هر ملتى شاهدى را بياوريم و بعد به كافران اجازه سخن گفتن و تقاضاى عفو و جبران گذشته، داده نخواهد شد.

85 و روزى كه ستمكاران عذاب را مى بينند، نه به آنها تخفيف داده مى شود و نه مهلتى دارند.

86 و هنگامى كه مشركان شريكان خود را مى بينند مى گويند: پروردگارا! اينها شريكان ما بودند كه ما به جاى تو آنها را مى خوانديم. در اين لحظه، شريكان مى گويند: شما دروغگو هستيد.

87 همگى در پيشگاه پروردگار اظهار تسليم شدن مى نمايند و هر چه را به خدا نسبت دروغ مى دادند، از بين خواهد رفت.

ترجمه قرآن، ص: 277

88 آنانى كه كافر شدند

و راه خدا را بستند، به خاطر فسادى كه به راه انداخته بودند عذابى بر عذابشان مى افزاييم.

89 روزى كه از هر ملّتى شاهدى از خودشان قرار مى دهيم و تو را بر اين امّت شاهد مى آوريم و قرآن را كه بيان كننده هر چيز است و هدايت و رحمت و بشارت براى مسلمين است، بر تو نازل كرديم.

90 خداوند به عدل و احسان و دادن حق خويشاوندان فرمان دهد و از فحشا و كارهاى زشت و ظلم نهى مى فرمايد و شما را موعظه مى كند؛ شايد به خود آييد.

91 در مواقعى كه با خدا عهد مى بنديد، به عهد خود وفا كنيد و سوگند خود را پس از آنكه بر آن تأكيد داريد نشكنيد؛ زيرا خدا را بر خود گواه گرفته ايد. البته خدا مى داند چه مى كنيد.

92 همانند زنى كه رشته تابيده خود را پس از استحكام وا مى كرد نباشيد، كه سوگندهايتان را بين خودتان براى آنكه گروهى بر گروه ديگر تفوق يابد، وسيله فريب قرار دهيد. به طور قطع خداوند شما را به سوگندهايتان آزمايش مى كند تا آنچه را در آن اختلاف داشتيد، در روز قيامت براى شما آشكار سازد.

93 اگر خدا مى خواست، شما را يك امت مى كرد؛ و لكن هر كه را بخواهد گمراه مى كند و هر كه را بخواهد هدايت مى نمايد و از آنچه انجام داده ايد، شما را بازخواست خواهد كرد.

ترجمه قرآن، ص: 278

94 سوگندهايتان را وسيله فريب يكديگر قرار ندهيد تا آنكه ثابت قدم است نيز بلغزد و به خاطر بستن راه خدا آثار سوء آن را بچشيد و برايتان عذاب بزرگى خواهد بود.

95 عهد با پروردگار را به بهايى ناچيز نفروشيد؛ زيرا آنچه نزد پروردگار

است، براى شما بهتر است اگر بدانيد.

96 آنچه مربوط به شما مى شود، از بين رفتنى است و آنچه نزد خدا مى فرستيد ماندگار و باقى است و البته به اهل صبر، پاداشى خيلى بهتر از آنچه را كه انجام داده اند خواهيم داد.

97 آن كه كار شايسته انجام مى دهد؛ خواه مرد يا زن در حالى كه اهل ايمان باشد، به او زندگى پاكيزه و پاداشى خيلى بهتر از آنچه انجام داده، خواهيم داد.

98 هرگاه تلاوت قرآن مى كنى، نخست از شرّ شيطان رانده شده به خدا پناه بر؛

99 زيرا كه شيطان بر آنانى كه ايمان آورده و به خداى خويش توكل مى كنند، تسلّط نخواهد داشت.

100 بلكه تسلّط او بر آنانى است كه با شيطان پيوند دوستى دارند و مشرك شده اند.

101 هرگاه آيه را به جاى آيه اى ديگر جايگزين كنيم، خدا بهتر مى داند كه چه چيز را نازل فرمايد. مى گويند: تو به خدا نسبت دروغ مى دهى. بلكه بسيارى از آنها نمى فهمند.

102 بگو: روح القدس، آيات را از جانب پروردگارم بر اساس حق نازل فرمود تا اهل ايمان را ثابت قدم گرداند و براى مسلمانان هدايت و بشارت باشد.

ترجمه قرآن، ص: 279

103 ما مى دانيم كه آنها مى گويند: اين آيات را بشرى به او تعليم داده است. زبان كسى كه قرآن را به او نسبت مى دهند عجمى است، در حالى كه قرآن به زبان عربى فصيح نازل شده است.

104 آنانى كه به آيات الهى ايمان نمى آورند، خداوند آنان را هدايت نمى فرمايد و براى آنها عذابى دردناك در نظر گرفته شده است.

105 دروغ را آن كس به خدا مى بندد كه ايمان به آيات الهى ندارد كه البته اينها خود دروغ گويانند.

106 هر كه بعد از

ايمان آوردن، خدا را انكار كند، نه آنكه مجبورش كرده باشند و دلش لبريز از ايمان باشد. آرى آنانى كه سينه خود را براى قبول كفر گشوده اند، خشم پروردگار شامل حال آنهاست و براى ايشان عذاب بزرگى خواهد بود.

107 بدين خاطر كه زندگى دنيا را بر آخرت انتخاب كردند و خداوند مردم كافر را هدايت نمى كند.

108 همين ها هستند كه خداوند بر دلها و گوشها و چشمهايشان مهر زده و همين ها مردمى غافلند.

109 خواه ناخواه در آخرت اينها زيانكارند.

110 آنگاه پروردگارت نسبت به كسانى كه بعد از فريب خوردن هجرت كردند و سپس جهاد نمودند و شكيبايى كردند، خداى تو بعد از اين كارها البته بخشنده و مهربان است.

ترجمه قرآن، ص: 280

111 روزى كه هر انسان براى دفاع از خود تلاش مى كند و به هركس آنچه انجام داده به طور كامل پاداش دهند و به كسى ظلم نخواهد شد.

112 خداوند، داستانى را نقل مى كند كه شهرى امن و آرام بود و روزى و نعمتها از اطراف براى مردم آن شهر مى رسيد. آنگاه كفران نعمتهاى الهى را نمودند. در نتيجه خداوند به خاطر كارهايى كه انجام دادند، آنان را به گرسنگى و وحشت و ترس مبتلا ساخت.

113 پيامبرى از جنس خودشان براى آنها آمد؛ ولى او را تكذيب كردند و چون ظلم كردند، عذاب آنان را فرا گرفت.

114 پس شما از آنچه كه خداوند برايتان روزى حلال و پاكيزه مقرر فرموده بخوريد و شكر نعمتهاى الهى را بجا آوريد، اگر به راستى فقط او را بندگى مى كنيد.

115 خداوند خوردن گوشت مردار و خون و گوشت خوك و آنچه كه به نام غير خدا ذبح مى شود حرام كرد، جز

در مواردى كه ناچار شويد بدون آنكه زياده روى و تجاوز كنيد؛ زيرا كه خداوند بخشنده و مهربان است.

116 به خاطر دروغ پردازى نگوييد: اين حلال است و آن حرام. تا چيزى را به دروغ به خدا نسبت دهيد. آنانى كه به خدا نسبت دروغ مى دهند، رستگار نخواهند شد.

117 بهره كمى است و عذاب دردناكى براى آنهاست.

118 آنچه براى تو بازگو كرديم، از قبل بر يهوديان نيز حرام نموديم و ما قصد ظلم بر آنها نداشتيم؛ و لكن آنها بر خود ظلم روا داشتند.

ترجمه قرآن، ص: 281

119 بازهم آنانى كه كار زشتى از روى نادانى بجا آورند و سپس توبه كنند و اصلاح و جبران گذشته نمايند، پروردگار تو بعد از اين توبه و اصلاح، البته بخشنده و مهربان است.

120 ابراهيم، خود امتى بود مطيع پروردگار و به راه مستقيم حركت مى كرد و از مشركان نبود؛

121 شاكر نعمتهاى الهى بود. خدا هم او را انتخاب كرد و به راه مستقيم هدايتش نمود.

122 و به او در دنيا نيكى عطا كرديم و او در آخرت از صالحان است.

123 آنگاه به تو وحى نموديم كه از سيره ابراهيم كه راه مستقيم است پيروى كن؛ زيرا كه ابراهيم از مشركان نبود.

124 روز شنبه فقط به عنوان يك مجازات بود كه در آن هم اختلاف كردند و پروردگارت در روز قيامت نسبت به آنچه اختلاف داشتند، حكم خواهد كرد.

125 مردم را به سوى پروردگارت به وسيله حكمت و موعظه نيكو و به طريقى كه نيكوتر است براى مناظره دعوت كن كه پروردگارت بهتر مى داند چه كسانى از راهش گمراه شده و چه كسانى هدايت يافته اند.

126 و اگر خواستيد تلافى كنيد، فقط

به مقدارى كه به شما ظلم شده تلافى نماييد و اگر صبر را پيشه خود سازيد، اين كار بر اهل صبر شايسته تر است.

127 و تو اى رسول ما! صبر كن كه صبر تو جز براى رضاى خدا نيست و درباره آنها اندوهگين مباش و از نيرنگهايشان دلتنگ مشو؛

128 زيرا كه خداوند با اهل تقوا و آنهايى است كه كار نيك انجام مى دهند.

ترجمه قرآن، ص: 282

سوره اسراء مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 منزه است خدايى كه شبى بنده اش را از مسجد الحرام به مسجد الاقصى سير داد؛ همان مسجدى كه اطرافش را پربركت كرديم تا آيات خود را به او نشان دهيم كه خداوند شنوا و بيناست.

2 به موسى كتاب داديم و او را براى فرزندان اسرائيل وسيله هدايت قرار داديم تا غير مرا تكيه گاه خود اختيار نكنند.

3 اى فرزندان آنانى كه با نوح در كشتى سوارشان كرديم! نوح، بنده شاكر پروردگار بود.

4 و به فرزندان اسرائيل اعلام كرديم كه شما دو بار در زمين فساد خواهيد كرد و طغيان بزرگى از شما سر خواهد زد.

5 هنگامى كه نخستين وعده فرارسد، گروهى از بندگان سرسخت خود را نزد شما مى فرستيم تا هر خانه و شهرى را جستجو كنند و اين وعده الهى قطعى است.

6 آنگاه شما را بر آنها غالب كنيم و با مال و فرزندان ياريتان كرده و تعداد شما را نسبت به دشمن بيشتر مى نماييم.

7 اگر نيكى كنيد، به خود نيكى كرده ايد و اگر بدى كنيد، بازهم به خود بد كرده ايد و زمانى كه وعده دوم فرارسد، چهره هايشان غمگين مى شود و داخل مسجد مى شوند؛ همان طوركه بار اول وارد شده بودند و به هر چه

تسلط يابند، نابود كنند.

ترجمه قرآن، ص: 283

8 اميد است كه پروردگارتان بر شما رحم كند و اگر به تجاوز كردن برگرديد، ما هم به مجازات شما بازمى گرديم و جهنّم را براى كافران، زندان قرار داده ايم.

9 اين قرآن مردم را به راهى محكم تر هدايت مى فرمايد و به اهل ايمان همان هايى كه اعمال شايسته بجا مى آورند، مژده مى دهد كه براى آنها پاداش بزرگى خواهد بود.

10 و آنانى كه به جهان آخرت ايمان نمى آورند، براى آنها عذاب دردناكى آماده ساخته ايم.

11 انسان در خواست شرّ مى كند؛ به همان طريق كه خير را طلب مى كند. اين انسان شتاب زده است.

12 شب و روز را دو نشانه الهى قرار داديم. آنگاه نشانه شب را محو كرده و نشانه روز را روشنى بخش نموديم تا فضل پروردگار را طلب كنيد و عدد سالها و حساب اوقات را بدانيد و ما هر چيزى را به طور مبسوط بيان كرديم.

13 هر انسانى پرونده اعمالش بر گردن اوست. آنگاه در روز قيامت در حالى كه نامه اعمالش گشوده است، براى او بيرون مى آوريم.

14 به او گفته مى شود: بخوان پرونده ات را. كافى است كه امروز خود قضاوت كنى و حسابگر خويش باشى.

15 پس هر كه هدايت پذيرد، به نفع خود هدايت يافته و هر كه گمراهى را برگزيند ضررش نصيب خودش خواهد شد و هيچ كس وزر و بال ديگرى را بر دوش نكشد و ما كسى را عذاب نمى كنيم، مگر آنكه حجّت را بر او تمام كنيم.

16 و هنگامى كه اراده كنيم مردم شهرى را نابود كنيم، نخست اوامر خود را براى ثروتمندان بى درد آن شهر بيان مى كنيم و چون به فساد و مخالفت برخاستند، گفتار پروردگار بر

آنها محقق خواهد شد؛ بنا بر اين آن شهر را ويران مى كنيم؛ آن هم ويرانى كامل.

17 چه بسيار مردمى كه در قرنهاى بعد از نوح زندگى مى كردند و نابودشان كرديم و همين كه خداى تو به گناهان بندگانش آگاه و بيناست، كافى است.

ترجمه قرآن، ص: 284

18 هركس دنيا را طلب كند، ما آن مقدار كه بخواهيم به هر كه صلاح بدانيم عطا مى كنيم؛ ولى سپس جهنم را نصيب وى كنيم كه مورد سرزنش و دورى از رحمت پروردگار است.

19 و هر كه آخرت را طلب نمايد و براى رسيدن به آن تمام تلاش خود را بنمايد در حالى كه ايمان داشته باشد، البته تلاش اين افراد مورد قبول الهى است.

20 ما به هر دو گروه از لطف پروردگارت عطا مى كنيم؛ زيرا هيچ كس از بخشش پروردگارت محروم نيست.

21 بنگر كه چگونه بعضى را بر بعضى ديگر برترى داديم كه البته درجات آخرت و برتريش بيشتر و بزرگتر است.

22 خداى ديگرى را با خداى يكتا قرار مده كه سرزنش شده و خوار خواهى نشست.

23 پروردگارت حكم قطعى كرده كه غير او را بندگى نكنند و به پدر و مادر احسان نمايند؛ چنان كه هر دو آنها و يا يكى از آنها پير شدند، به آنها حتى كلمه اف نگوييد و يا بر سر آنها فرياد نكشيد و با آهنگى نرم و ملايم با آنها سخن گوييد.

24 همواره بالهاى تواضع خود را در برابرشان از روى محبت و رحمت بگشاييد و بگوييد: پروردگارا! به پدر و مادرم رحم كن؛ همان گونه كه آنها در كودكى مرا تربيت نمودند.

25 پروردگارتان به آنچه در دلهايتان مى گذرد داناتر است. اگر شما صالح

باشيد، خداوند توبه كنندگان را مشمول بخشش خويش قرار مى دهد.

26 حقوق خويشاوندان و نيز حقوق درماندگان و در راه ماندگان را عطا كن و هيچ گاه زياده روى مكن؛

27 زيرا آنهايى كه زياده روى مى كنند، برادران شيطانها هستند و شيطان هم در برابر پروردگار ناسپاس بود.

ترجمه قرآن، ص: 285

28 اگر به انتظار رحمت پروردگارت از آنها روى برگردانى، با آنها به نرمى سخن بگو.

29 نه دستت را بر گردنت بسته نگه دار و نه آن قدر گشاده كن كه ملامت زده و حسرت خورده بنشينى.

30 پروردگارت به هر كه بخواهد وسعت روزى خواهد داد و يا هر كه را خواهد، در تنگنا قرار مى دهد؛ زيرا او به بندگانش آگاه و بيناست.

31 فرزندان خود را از ترس ندارى مكشيد ما هستيم كه آنها و شما را روزى مى دهيم كه كشتن آنها گناه بزرگى است.

32 و هرگز به عمل منافى با عفت نزديك نشويد كه اين عمل كارى بسيار زشت و راهى بسيار بد است.

33 انسانى كه خداوند جانش را محترم شمرده جز به حق مكشيد و هر كه مظلومانه كشته شود براى ولىّ او تسلطى داده ايم. در كشتن افراد زياده روى نكند كه او مورد حمايت است.

34 هيچ گاه به مال يتيم نزديك نشويد، مگر آنكه بهترين راه را انتخاب كنيد تا اينكه به بلوغ و رشد رسد و به عهد خود وفا كنيد كه درباره وفاى به عهد سؤال خواهد شد.

35 و هنگام وزن اجناس، تمام و كمال وزن كنيد و با ترازوى درست وزن نماييد كه اين كار پسنديده و پايان نيكويى دارد.

36 چيزى كه درباره آن آگاهى ندارى دنبال مكن؛ زيرا كه گوش و چشم و دل همگى مورد

مؤاخذه و سؤال قرار خواهند گرفت.

37 در روى زمين با تكبر راه مرو كه تو نمى توانى زمين را بشكافى و طول قامتت به كوه ها نمى رسد.

38 همه اين كارها نزد پروردگارت زشت و مورد نفرت است.

ترجمه قرآن، ص: 286

39 اين حكمتهاست كه پروردگارت به تو وحى مى نمايد. با خداى يكتا، خداى ديگرى قرار مده كه سرزنش شده و رانده به جهنّم خواهى افتاد.

40 آيا پروردگارتان پسران را فقط سهم شما قرار داد و خود از فرشتگان دخترانى انتخاب كرد؟! شما سخن بسيار بزرگ و كفرآميزى مى گوييد.

41 ما در اين قرآن سخنان روشنى بيان كرديم تا مردم به خود آيند؛ ولى جز بر نفرتشان نمى افزايد.

42 بگو: اگر با خداى يكتا خدايان ديگرى وجود داشت، اين خدايان تلاش مى كردند راهى به سوى خداوند بزرگ كه صاحب عرش است پيدا كنند.

43 خداوند از آنچه مى گويند، منزه و برتر است آن؛ برترى بزرگ.

44 آسمانهاى هفت گانه و زمين و هر آنچه در آنهاست، او را تسبيح مى گويند و هيچ موجودى نيست مگر آنكه تسبيح گوى اوست؛ و لكن شما تسبيح آنها را نمى فهميد كه خداوند بردبار و بخشنده است.

45 وقتى كه به تلاوت قرآن مشغول مى شوى، بين تو و آنانى كه ايمان به جهان آخرت ندارند، حجاب و پوششى قرار مى دهيم.

46 و بر دلهايشان حجابهايى و در گوشهايشان سنگينى قرار داديم و هنگامى كه پروردگارت را به يگانگى ياد مى كنى، آنها روى بر مى گردانند و فرار مى كنند.

47 هنگامى كه به سخنان تو گوش فرا مى دهند، ما بهتر مى دانيم براى چه گوش مى دهند و نيز آن موقعى كه در گوشى صحبت مى كنند و مى گويند: شما جز از انسانى كه افسون شده، پيروى نمى كنيد.

48

بنگر كه چگونه براى تو مثال مى زنند. در نتيجه، گمراه شده و قدرت پيدا كردن راه خدا را ندارند.

49 و گفتند: آيا ما وقتى استخوان پوسيده مى شويم، دوباره خلق جديدى پيدا خواهيم كرد؟

ترجمه قرآن، ص: 287

50 بگو: اگر چه سنگ و يا آهن باشيد،

51 يا خلقى سخت تر از سنگ و آهن كه به نظرتان بزرگ جلوه مى كند. مى گويند: چه كسى ما را زنده مى كند؟ بگو: همان كسى كه بار اول شما را آفريد. آنگاه سر خود را تكان مى دهند و مى گويند: اين معاد كى واقع خواهد شد؟ بگو: شايد زمان آن نزديك است.

52 روزى كه شما را دعوت كند، شما هم در حالى كه او را حمد مى كنيد، اجابتش مى نماييد و گمان مى كنيد كه مدت كمى در عالم برزخ بوده ايد.

53 به بندگان من بگو: با مردم سخن بهتر را بر زبان جارى كنند؛ زيرا كه شيطان بين آنان نزاع مى اندازد و شيطان دشمن آشكار انسان است.

54 پروردگارتان به حال شما آگاه تر است. اگر بخواهد، شما را مشمول رحمت خويش قرار مى دهد و اگر بخواهد عذابتان مى كند و ما تو را وكيل مردم نكرده ايم.

55 پروردگارت به آنچه در آسمانها و زمين است آگاه تر مى باشد. ما بعضى از پيامبران را بر بعضى ديگر برترى داديم و به داود كتاب زبور عطا كرديم.

56 بگو: خدايانى را كه به زعم خود شايسته تر مى دانيد بخوانيد، در حالى كه نه قادرند از شما رفع گرفتارى كنند و نه تغيير و تحولى در وضع شما بدهند.

57 كسانى را كه آنها مى خوانند، خودشان دنبال وسيله براى رسيدن به خدا هستند، و به وسيله اى هر چه نزديكتر به رحمت او اميدوارند و از عذاب

او مى ترسند؛ زيرا كه عذاب پروردگارت هراس انگيز است.

58 هيچ شهرى نيست، مگر آنكه ما قبل از قيامت از بين مى بريم و يا آنكه مردمش را به عذاب سختى مبتلا مى سازيم. اين در كتاب نوشته شده است.

ترجمه قرآن، ص: 288

59 هيچ مانعى از فرستادن معجزات جز تكذيب پيشينيان وجود نداشت. به ثمود شترى در برابر ديد همه داديم و به او ظلم كردند و ما معجزه ها را جز براى آنكه از خدا بترسند، نمى فرستيم.

60 و چون به تو گفتيم كه پروردگارت به همه مردم احاطه دارد و ما آنچه در خواب به تو نشان داديم فقط براى امتحان بود و نيز شجره ملعونه آزمايشى براى مردم است، ما آنها را مى ترسانيم؛ ولى براى آنها جز طغيان بزرگ حاصلى نداشته است.

61 به ياد آور زمانى را كه به فرشتگان گفتيم: بر آدم سجده كنند. همگى سجده كردند جز ابليس كه گفت: آيا بر موجودى كه از خاك آفريده اى، سجده كنم؟!

62 شيطان گفت: به من بگو: آيا همين است كه بر من كرامتش دادى، اگر به من تا روز قيامت مهلت دهى، فرزندانش را به جز عده كمى از آنها را گمراه و در اختيار خواهم گرفت.

63 خداوند فرمود: برو كه هركس از تو پيروى كند، با تو به وسيله دوزخ كه پاداش كامل است، مجازات خواهد شد.

64 هر كه از آنان را مى توانى با صدايت به طرف خود دعوت كن؛ با سواره نظام و پياده نظامت به آنها حمله كن. در ثروتها و فرزندانشان شريك شو و به آنها وعده ها بده كه البته شيطان جز وعده فريب به آنها نمى دهد.

65 تو را بر بندگان خاص من تسلّطى

نيست؛ فقط محافظت پروردگارت آنها را بس است.

66 پروردگار شماست كه كشتى را در دريا به حركت درمى آورد تا از فضل او بهره مند شويد؛ زيرا كه خداوند نسبت به شما مهربان است.

ترجمه قرآن، ص: 289

67 هنگامى كه در دريا گرفتار حوادث ناگوار مى شويد، تمام آنانى را كه مى خوانيد، از نظر شما جز پروردگار محو مى شوند و چون شما را به ساحل رساند، روى برمى گردانيد كه اين انسان ناسپاس است.

68 آيا از اين در امان هستيد كه فرمان دهد و زمين بشكافد و شما را در خود فروبرد يا آنكه طوفانى از سنگ بر سر شما ريزد و نگهبانى براى خود پيدا نكنيد؟

69 و يا در امان هستيد كه دو بار شما را به دريا برد و طوفانى در هم شكن برايتان بفرستد و به خاطر كفرتان شما را غرق كند؟ آنگاه كسى را از غضب ما فريادرسى نيابيد.

70 ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم و در خشكى و دريا سيرشان داديم و از چيزهاى پاكيزه روزى شان كرديم و بر بسيارى از آفريده هاى خويش آنان را برترى كامل داديم.

71 قيامت، روزى است كه هركس با امامش خوانده شود؛ پس هر گروهى كه نامه اعمالشان در دست راست باشد، نامه خود را قرائت مى كنند و كمترين ظلمى در حق آنان نخواهد شد.

72 و آن كه در اين دنيا كوردل بوده، در قيامت نيز كوردل است و گمراه تر خواهد بود.

73 نزديك بود از آنچه به تو وحى كرده ايم جدايت سازند تا غير آن را به ما نسبت دهى. در اين صورت، تو را به دوستى خود انتخاب مى كردند.

74 اگر تو را ثابت قدم نمى ساختيم، نزديك بود اندكى به

آنها اعتماد كنى،

75 كه در آن صورت، دو برابر در دنيا و دو برابر در آخرت عذابت مى كرديم و براى خود در برابر ما ياورى نمى يافتى.

ترجمه قرآن، ص: 290

76 و نزديك بود آنها تو را از اين سرزمين با نيرنگ خارج كنند كه البته پس از رفتن تو مدت كمى باقى نمى ماندند.

77 اين روش پيامبرانى است كه قبل از تو فرستاديم و روش ما را تغييرپذير نخواهى يافت.

78 از هنگام زوال خورشيد تا تاريك شدن شب، نماز را برپادار، با نماز خواندن در صبح كه نماز خواندن در صبح مورد نظر است.

79 بخشى از شب را بيدار باش كه تكليف اضافى براى توست. اميد مى رود كه پروردگارت تو را به مقامى شايسته برگزيند.

80 و بگو: پروردگارا! مرا در آغاز كارها با صداقت وارد كن و در پايان كارها با صداقت خارج فرما و از جانب خود براى من دليلى نصرت آور قرار ده.

81 و بگو: حق آمد و باطل رفت؛ زيرا كه باطل رفتنى و نابودشدنى است.

82 و از قرآن، آيه ها نازل مى كنيم كه براى اهل ايمان! شفا و رحمت است و ستمگران را جز خسارت چيزى اضافه نمى كند.

83 هنگامى كه به انسان نعمتى عطا مى كنيم، روى برگرداند و دور مى شود و هنگامى كه گرفتار ناملايمات مى شود، مأيوس و نااميد مى گردد.

84 بگو: هركس بر اساس طبيعت و نيت خويش عمل مى كند و پروردگار شما از همه كس به آنانى كه راه را بهتر يافته اند، آگاه تر است.

85 از تو درباره روح مى پرسند. بگو: روح از فرمان پروردگار من است و به شما جز اندكى دانش داده نشده است.

86 و اگر بخواهيم آنچه را بر تو وحى فرستاده ايم، از

تو مى گيريم. آنگاه كسى را نخواهى يافت تا از تو حمايت كند.

ترجمه قرآن، ص: 291

87 جز رحمت پروردگارت كمكى نخواهى يافت كه فضل و كرم او نسبت به تو بزرگ است.

88 بگو: اگر جن و انسان با هم متحد شوند تا مثل اين قرآن را بياورند، نخواهند توانست، هر چند همگى پشتيبان يكديگر شوند.

89 ما در اين قرآن براى مردم از هر چيز مثالى آورديم؛ ولى بيشتر مردم جز ناسپاسى و انكار نكردند.

90 و گفتند: به تو ايمان نمى آوريم تا آنكه از زمين براى ما چشمه آبى بيرون آورى؛

91 يا باغى از درختان خرما و انگور داشته باشى كه نهرها در لابلاى درختانش جارى گردد؛

92 يا آسمان را همان طوركه وعده داده اى، قطعه قطعه بر سر ما فرودآرى؛ يا خدا را با فرشتگان در برابر ما حاضر كنى؛

93 يا براى تو خانه اى از طلا باشد و يا به آسمان بالا روى؛ ولى هيچ گاه بالا رفتنت را باور نمى كنيم، مگر اينكه نامه اى بر ما نازل كنى كه آن را بخوانيم. بگو: پروردگار من منزه است. آيا من جز انسانى فرستاده پروردگارم؟!

94 تنها چيزى كه مانع ايمان آوردن مردم مى شد در آن هنگام كه هدايت به سراغشان مى آمد، اين بود كه مى گفتند: آيا خداوند، انسانى را به رسالت برگزيده است؟

95 بگو: اگر در اين سرزمين فرشتگانى بودند كه آرام راه مى رفتند، از آسمان فرشته اى را به عنوان پيامبر بر آنها نازل مى كرديم.

96 بگو: خداى يكتا براى شاهد بودن بين من و شما كافى است؛ زيرا كه او به حال بندگانش آگاه و بيناست.

ترجمه قرآن، ص: 292

97 هر كه خداوند او را هدايت كند هدايت شده واقعى است و هر كه

را گمراه سازد غير پروردگار براى وى سرپرستانى نخواهى يافت و ما آنها را در روز قيامت با صورتهايشان در حالى كه كور و لال و كر هستند محشور مى كنيم و جايگاهشان جهنّم است و هرگاه آتش خاموش شود، آتش افروخته تر براى آنها مى افزاييم.

98 سزاى آنها همين است؛ زيرا كه آيات ما را انكار كردند و گفتند: چگونه وقتى استخوان و خاك شديم، دوباره خلق تازه اى خواهيم يافت.

99 آيا نديديد آن خدايى را كه آسمانها و زمين را آفريد، قادر است مثل آنها را بيافريند و براى آنها مدتى معين فرموده كه ترديد در آن نيست؛ ولى ستمكاران جز انكار كارى نكنند.

100 بگو: اگر شما مالك خزاين رحمت پروردگارم بوديد، از ترس فقير شدن انفاق نمى كرديد و البته كه انسان بخيل است.

101 ما به موسى نه آيه روشن داديم. از فرزندان اسرائيل سؤال كن كه چگونه بوده است. فرعون به موسى گفت: من گمان مى كنم كه تو جادوگرى.

102 موسى پاسخ داد: مى دانى كه اين آيات روشنى بخش را جز پروردگار آسمانها و زمين نازل نفرموده و من گمان مى كنم كه تو سرانجام نابود خواهى شد.

103 فرعون تصميم گرفت كه موسى و پيروانش را از آن سرزمين براندازد. ما هم فرعون و تمام همراهانش را غرق كرديم.

104 و بعد از آن، به فرزندان اسرائيل گفتيم: در اين سرزمين ساكن شويد و زمانى كه وعده آخرت فرارسد، همگى شما را بياوريم.

ترجمه قرآن، ص: 293

105 ما قرآن را بر اساس حق نازل كرديم و به حق نازل شده است و ما تو را جز براى مژده دادن و ترساندن نفرستاديم.

106 و قرآن را از جهت آيات، از هم جدا

كرديم تا با صبر و حوصله براى مردم بخوانى و ما آن را به تدريج نازل كرديم.

107 بگو: خواه به قرآن ايمان بياوريد و خواه ايمان نياوريد، آنانى كه پيش از آن به آنها دانش داده شده، هنگامى كه آيات قرآن براى آنها خوانده مى شود سجده كنان به خاك مى افتند.

108 و مى گويند: پروردگار ما منزّه است. وعده هاى خداى ما انجام شدنى است؛

109 گريه كنان بر خاك مى افتند، خشوعشان افزوده مى شود.

110 بگو: اگر خدا را با نام اللَّه بخوانيد يا نام رحمان، تفاوت نمى كند. براى خداوند اسماى نيكويى هست. در نمازت نه صدا را بلند كن و نه آهسته؛ بلكه بين آن دو را انتخاب كن.

111 و بگو: حمد مخصوص خداوندى است كه نه فرزندى و نه شريكى در مالكيت جهان براى خود انتخاب كرده و نه دوستى براى برطرف كردن ذلت برگزيده، او را بزرگ بشمار؛ بزرگ شمردنى كامل.

سوره كهف مكّه

ترجمه قرآن 331

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 حمد، مخصوص خداوندى است كه قرآن را بر بنده اش نازل كرد و هيچ گونه انحرافى در آن قرار نداد،

2 تا از جانب خود در حالى كه نگهبان است، از عذابى سخت بترساند و اهل ايمان را كه كارهاى شايسته انجام مى دهند، مژده دهد كه براى آنها پاداش نيكويى خواهد بود؛

3 بهشتى كه براى هميشه در آن خواهند ماند.

4 و نيز آنانى را كه گفتند: خدا فرزند دارد، بترساند.

ترجمه قرآن، ص: 294

5 در اين باره چيزى نمى دانند. پدرانشان نيز نمى دانستند. سخنى كه از دهانشان بيرون مى آيد، سخن هول انگيزى است. جز دروغ چيزى نمى گويند.

6 گويى از رفتار آنها كه چرا به قرآن ايمان نمى آورند، خود را از غم و اندوه هلاك مى سازى.

7

ما آنچه را روى زمين است، زينت آن قرار داديم تا بدين وسيله مردم را امتحان كنيم كه چه كسى بهتر عمل مى كند.

8 و ما آنچه را زينت زمين كرديم، همه را خاك و ويران مى كنيم.

9 آيا گمان كردى از جمله آيات ما، داستان اصحاب كهف و رقيم شگفت انگيز بوده اند.

10 به ياد آور زمانى را كه آن جوانان به غار پناه بردند و گفتند: پروردگارا! ما را از جانب خويش رحمتى عطا كن و براى ما وسيله رشد و تعالى فراهم ساز.

11 آنگاه ما در غار بر گوششان زديم و سالها در خواب رفتند.

12 سپس آنها را بيدار كرديم تا بدانيم كدام يك از آن دو گروه مدت خواب خود را بهتر حساب كرده اند.

13 ما داستان آنها را بر اساس حق براى تو نقل مى كنيم. آنها جوانانى بودند كه به پروردگارشان ايمان آوردند و ما بر هدايتشان افزوديم.

14 و دلهاى آنان را قوى كرديم؛ در آن هنگام كه قيام كردند و گفتند: پروردگار ما خداى آسمانها و زمين است و هرگز غير از او خدايى را نمى خوانيم كه در غير اين صورت به راهى خطا رفته ايم.

15 اينها مردم ما هستند كه خدايانى غير از خداى يكتا برگزيده اند، چرا آنها دليل روشنى درباره آنها نمى آورند؟ پس چه كسى از آنكه به خدا نسبت دروغ مى دهد، ستمگرتر است.

ترجمه قرآن، ص: 295

16 هنگامى كه از اين مردم و آنچه غير خدا مى پرستند كناره گيرى كرديد؛ به غار پناهنده شويد تا پروردگارتان رحمت خويش بر شما بگستراند و براى شما در كارتان گشايشى فراهم نمايد.

17 و خورشيد را مشاهده مى كنى كه هنگام طلوع در طرف راست آنها قرار دارد و

هنگام غروب، در سمت چپ بگردد و اينها در محل وسيعى از آن غار قرار داشتند. اين از نشانه هاى الهى است. هر كه را خداوند هدايت كند، هدايت يافته واقعى است و هر كه را خدا گمراه سازد، براى او يار و ارشاد كننده اى نخواهى يافت.

18 خيال مى كردى بيدارند؛ ولى در خواب بودند. آنها را به پهلوى راست و چپ مى گردانديم و سگ آنها دستهاى خود را بر در غار گشوده بود. اگر به آنها نظر مى انداختى، با ترس و وحشت فراوان پا به فرار مى گذاشتى.

19 و اين گونه بود كه بيدارشان كرديم تا از يكديگر سؤال كنند. يكى گفت: چه مدت در غار بوده ايد؟ پاسخ دادند: يك روز يا بخشى از روز. گفتند: پروردگارتان از مدت حضورتان در غار آگاه تر است. يكى را با اين پول خود به شهر بفرستيد تا مشاهده شود كدام طعام پاكيزه تر است و خوراكى از آنجا براى شما بياورد و سخت دقت كند و كسى را از كار شما آگاه نسازد.

20 اگر آنها از وضع شما آگاه شوند، شما را سنگسار مى كنند يا اينكه به دين خود برگردانند و ديگر روى سعادت را نخواهيد ديد.

ترجمه قرآن، ص: 296

21 و بدين طريق مردم را از حال اصحاب كهف آگاه كرديم تا بدانند كه وعده الهى حق است و قيامت خواهد آمد و شكّى در آن نيست. هنگامى كه بين خود در كار آنها نزاع داشتند و مى گفتند: در جاى آنها بنايى بسازيد. پروردگارشان از وضع آنها آگاه تر است و آنهايى كه از كارشان آگاه شده بودند گفتند: ما مسجدى در كنارشان مى سازيم.

22 خواهند گفت: اصحاب كهف سه نفر بودند و چهارم

آنها سگشان بود. و گويند: پنج نفر بودند و ششم آنها سگشان بود. تير انداختن در تاريكى است، و گويند: هفت نفر بودند، هشتم آنها سگشان بود. بگو: خداى من از تعداد آنها آگاه تر است؛ جز گروه كمى تعداد آنها را نمى دانند. درباره آنها مجادله مكن جز آنكه هر چه به ظاهر دانستى اظهار كن و هيچ فتوايى در اين باره از هيچ كس مپرس.

23 و هيچ گاه مگو كه من اين كار را فردا انجام خواهم داد.

24 مگر آنكه بگويى: اگر خدا بخواهد. هنگامى كه گرفتار و فراموش شدى پروردگارت را ياد كن و بگو: شايد كه پروردگارم مرا به راهى روشن تر از اين هدايت كند.

25 اصحاب كهف در غارشان سيصد سال به اضافه نه سال آرميدند.

26 بگو: خداوند بهتر مى داند چه مدت در غار آرميدند؛ زيرا كه غيب آسمانها و زمين از آن اوست. راستى كه چه بينا و چه شنواست. هيچ سرپرستى جز او ندارند و خدا هيچ كس را در فرمان دادن شريك قرار نمى دهد.

27 از كتاب پروردگارت هر چه به تو وحى مى شود تلاوت كن. گفتار او غير قابل تغيير است و هيچ گاه پناهگاهى جز او نمى يابى.

ترجمه قرآن، ص: 297

28 با آنانى كه خداى خويش را صبح و شام مى خوانند و فقط رضاى او را طلب مى كنند، با شكيبايى همراهى كن و لحظه اى از آنها به خاطر تمايل به زينتهاى دنيا چشم مپوش و از آنهايى كه دلهايشان از ياد ما غافل است پيروى مكن؛ همان هايى كه پيرو هواى نفس خويش هستند و كارهايشان افراطى است.

29 بگو: دين حق همان است كه از جانب پروردگار شما آمده است هر كه مى خواهد، ايمان بياورد

و هر كه مى خواهد، كافر شود. ما براى ستمگران آتشى را مهيّا ساخته ايم كه شعله هايش آنها را احاطه مى كند و وقتى تقاضاى آب مى كنند، با آبى سيراب مى شوند كه همچون فلز گداخته است كه صورتها را مى سوزاند؛ چه بد آبى و چه بد جايگاهى است.

30 آنانى كه ايمان آوردند و كارهاى پسنديده كردند، ما اجر نيكوكاران را ضايع نمى كنيم.

31 براى اينها بهشتى خواهد بود كه از زير درختانش نهرها جارى است. در آنجا به دست بندهاى طلا آراسته اند و لباسهايى به رنگ سبز و از حرير پوشند، در حالى كه بر تختها تكيه داده اند. چه ثواب خوبى و چه نيكو جاى آسايشى است.

32 براى آنها مثالى بزن: دو مرد، يكى را دو باغ داديم از انواع انگورها و اطراف آن دو باغ را از درخت خرما پوشانديم و در ميانشان زراعت قرار داديم.

33 هر دو باغ ميوه آورد و چيزى كم گذاشته نشده بود و ميان آن باغها نهرى جارى ساختيم.

34 صاحب باغ كه ميوه فراوانى نصيبش شده بود، به رفيق خود كه با او گفتگو مى كرد گفت: من از نظر ثروت از تو بيشتر و از جهت نفرات نيرومندترم.

ترجمه قرآن، ص: 298

35 يك روز كه به باغ خود وارد شد، در حالى كه به خويش ظلم كرده بود گفت: گمان نمى كنم تا ابد اين ثروت من از بين برود؛

36 و گمان نمى كنم كه قيامت برپاگردد و اگر به سوى پروردگارم بازگردم، بهتر از اين وضع را خواهم داشت.

37 رفيقش كه با وى گفتگو مى كرد گفت: آيا به خدايى كه تو را از خاك و بعد از نطفه آفريد و آنگاه تو را مرد كاملى قرار

داد، كافر شدى؛

38 و لكن من پروردگارم اللَّه است و هيچ كس را شريك خدايم قرار نمى دهم.

39 چرا تو وقتى وارد بر باغ خويش شدى، نگفتى همه چيز از ناحيه خداست و جز قدرت الهى قدرتى نيست و اگر مى بينى كه از نظر ثروت و فرزند از تو كمترم،

40 اميد دارم كه پروردگارم بهتر از باغ تو به من بدهد و بر باغ تو صاعقه اى فرستد كه زمين باير شود؛

41 يا آنكه نهر آن در زمين فرورود كه هرگز قدرت مطالبه آن را نداشته باشى.

42 و تمام ميوه هايش نابود شود و از روى حسرت دو دست خود بر هم زده كه چقدر خرج باغ كرده اى در حالى كه همه بر باد رفته و از پايه ها فروريخته اند و مى گفت: اى كاش به خداى خويش مشرك نمى شدم.

43 و او را غير از پروردگار گروهى نباشد تا يارى اش نمايد و نمى توانست براى خويش كمكى طلب كند.

44 در اين هنگام، سرپرستى خاص خداى به حق است كه او بهترين ثواب و بهترين عقاب را در اختيار دارد.

45 اى رسول ما! براى مردم زندگانى دنيا را مثال بزن كه همانند آبى است كه از آسمان نازل مى شود كه آن آب سبب مى شود گياهان زمين پيوسته مى گردند. آنگاه خشك شده و به وسيله باد و طوفان پراكنده مى شوند. خداوند بر همه چيز تواناست.

ترجمه قرآن، ص: 299

46 ثروت و فرزندان زينت زندگانى دنيا هستند و البته آنچه انسان از اعمال شايسته از خود باقى مى گذارد، نزد پروردگارت ثوابش بهتر و اميدبخش تر است.

47 روزى را به ياد آور كه كوه ها را به حركت درآوريم و زمين را يكدست صاف مى بينى و همه را محشور

كرده و احدى را باقى نمى گذاريم.

48 آنگاه همگى در يك صف به پيشگاه پروردگارت عرضه مى شوند. همه با هم نزد ما مى آييد؛ همان گونه كه بار اول شما را خلق كرديم؛ ولى شما گمان كرديد كه ما معادى برايتان در نظر نگرفته ايم.

49 نامه اعمال را پيش مى آورند و مى بينى كه مجرمين چگونه در ترس و هراسند و مى گويند: واى بر ما! اين چه نامه اى است؟! تمامى گناهان چه كوچك و چه بزرگ از قلم نيفتاده است و آنچه كرده اند در برابرشان حاضر مى بينند و پروردگارت به هيچ كس ظلم نخواهد كرد.

50 به ياد آور زمانى را كه به فرشتگان گفتيم كه به آدم سجده كنيد. همگى سجده كردند جز ابليس كه از جنس جنّ بود و از فرمان پروردگارش سرپيچى كرد. آيا با اين حال او و فرزندانش را به جاى من سرپرست خود انتخاب مى كنيد؟

در صورتى كه شيطان و فرزندانش دشمن شما هستند و براى ستمكاران چه بد جايگزينى است.

51 آفرينش آسمانها و زمين را با حضور شيطانها انجام ندادم و نه آفرينش خود آنها را كه من گمراه كنندگان را به كمك نمى گيرم.

52 و ياد آور روزى را كه خداوند مى فرمايد: شريكانى كه براى من مى پنداشتيد صدا بزنيد و آنها را بخوانيد. در حالى كه به نداى آنها پاسخ نمى دهند و ما بين آنها جايگاه هلاكت قرار خواهيم داد.

53 و مجرمين، آتش را مى بينند و يقين مى كنند كه در آن خواهند افتاد و از آن راه فرارى ندارند.

ترجمه قرآن، ص: 300

54 ما در اين قرآن براى مردم انواع مثالها بيان نموديم؛ ولى اين انسان بيش از هر چيز به مجادله مى پردازد.

55 چه چيز مردم را

از ايمان آوردن مانع مى شود، زمانى كه هدايت به سراغشان آمد و از پروردگارشان طلب بخشش كنند، جز اينكه سرنوشت گذشتگان گريبان آنها را بگيرد و يا با عذاب الهى روبرو شوند؟

56 ما پيامبران را جز مژده دهنده و بيم رسان نمى فرستيم. كافران همواره از طريق باطل مجادله مى كنند تا حق را از ميان بردارند و آيات مرا با آنچه را كه به آن ترسانده شده اند، به مسخره گرفته اند.

57 چه كسى ستمكارتر است از آنكه هنگام نقل آيات پروردگارش از آن روى بر مى گرداند و اعمال گذشته اش را فراموش كرده است. ما بر دل چنين انسانهايى پرده افكنده ايم تا بفهمند و گوشهايشان را سنگين كرده ايم و اگر آنها را دعوت به هدايت كنى، هرگز قبول هدايت نمى كنند.

58 پروردگارت بخشنده و صاحب رحمت است و اگر مى خواست آنها را به خاطر كارهايشان مجازات كند، در عذابشان شتاب مى كرد؛ ولى آنها وقت معيّنى دارند كه هيچ گاه راه فرارى از آن نخواهند داشت.

59 اينها شهرهايى است كه ساكنين آنها را به ستمكاريهايشان نابود كرديم و براى هلاكتشان زمان معيّنى قرار داديم.

60 به ياد آور زمانى را كه موسى به رفيق جوان خويش گفت: من دست از جستجو بر نمى دارم تا به محل تلاقى دو دريا برسم، گرچه مدتى طولانى در طلب آن باشم.

61 و همين كه به تلاقى دو دريا رسيدند، ماهى خود را فراموش كردند. ماهى هم راه خود را به دريا پيش گرفت.

ترجمه قرآن، ص: 301

62 هنگامى كه موسى و رفيقش از آنجا گذشتند، گفت: اى رفيق! غذاى ما را بياور كه از اين سفرمان بسيار خسته شديم.

63 رفيقش گفت: خبر دارى كه وقتى به آن سنگ پناه

برديم، من ماهى را فراموش كردم و جز شيطان مرا به فراموشى وادار نكرد؛ در نتيجه ماهى به طرز عجيبى راه دريا را پيش گرفت.

64 موسى گفت: اين همان چيزى است كه ما مى خواستيم. آنگاه از آن راهى كه آمدند، در حالى كه پى جويى مى كردند بازگشتند.

65 در بازگشت، بنده اى از بندگان ما را يافتند كه به او از رحمت خويش عطا كرده و از جانب خود دانش فراوانى به او تعليم داده بوديم.

66 موسى گفت: آيا ترا پيروى كنم كه از آنچه آموخته اى از رشد و تعالى به من بياموزى؟

67 خضر گفت: تو هرگز توانايى ندارى تا با من صبر كنى،

68 و چگونه بر چيزى كه از آن آگاهى ندارى، مى توانى صبر كنى؟

69 موسى گفت: اگر خدا بخواهد، مرا اهل صبر خواهى يافت و از فرمان تو سرپيچى نخواهم كرد.

70 خضر گفت: اگر پيرو من هستى، نبايد از هر چه انجام مى دهم، سؤال كنى تا اينكه خودم براى تو بازگو نمايم.

71 خضر و موسى به راه افتادند تا آنكه سوار كشتى شدند. خضر كشتى را سوراخ كرد. موسى گفت: كشتى را سوراخ كردى تا ساكنين آن را غرق كنى؟! راستى كه چه كار زشتى انجام دادى.

72 خضر گفت: آيا به تو نگفتم كه هرگز نمى توانى با من صبر كنى؟

73 موسى گفت: مرا درباره چيزى كه فراموش كردم، مؤاخذه مكن و بر من به خاطر اين كار سخت مگير.

74 هر دو را به راه خود ادامه دادند تا به پسرى برخورد كردند. خضر پسر را كشت. موسى گفت: آيا جان محترمى را كه بى گناه بود گرفتى؟! چه كار بدى مرتكب شدى.

ترجمه قرآن، ص: 302

75 خضر گفت:

آيا به تو نگفتم كه هرگز نمى توانى با من صبر كنى؟

76 موسى گفت: اگر بعد از اين چيزى از تو سؤال كردم، ديگر با من مصاحبت نكن؛ زيرا كه از جانب من معذور خواهى بود.

77 بار ديگر هر دو به راه خود ادامه دادند تا به شهرى رسيدند. از اهالى آن شهر غذا خواستند؛ ولى آنها از پذيرايى ايشان دريغ كردند. به ديوارى رسيدند كه در حال فروريختن بود. خضر آن را استوار كرد و بپاداشت. موسى گفت: مى خواستى در برابر اين كار مزدى بگيرى.

78 خضر گفت: اينك، وقت جدايى من و توست و هنگام شرح چيزهايى است كه تو درباره آنها صبر نكردى.

79 اما كشتى، به فقرايى تعلق داشت كه با آن در دريا كار مى كردند. من خواستم آن را معيوب كنم؛ زيرا كه در پشت سر آنها پادشاهى ستمگر بود و هر كشتى سالمى را به نفع خود غصب مى كرد.

80 اما آن پسر، پدر و مادرش با ايمان بودند. ترسيدم به طغيان و كفر دچارشان كند.

81 ما چنين كرديم كه پروردگارشان به جاى او، پسر فرزندى بهتر و مهربان تر بدانها عطا نمايد.

82 و اما داستان ديوار كه متعلق به دو پسر يتيم اين شهر بود و زير ديوار گنجى براى آنها وجود داشت و پدرشان مرد صالحى بود. پروردگارت مى خواست كه آنها بالغ شوند، آنگاه گنج را از زير ديوار خارج كنند. اين لطفى از جانب پروردگارت بود و من اين كار را از پيش خود نكردم. اين بود سرّ كارهايى كه تو در برابر آنها صبر نداشتى.

83 اى رسول ما! از تو درباره ذى القرنين سؤال مى كنند. بگو: به زودى داستان او

را براى شما نقل خواهم كرد.

ترجمه قرآن، ص: 303

84 ما به ذى القرنين در روى زمين تمكّن داديم و از هر چيزى به او وسيله اى عطا كرديم.

85 او هم از آن وسايل استفاده كرد.

86 تا به محل غروب آفتاب رسيد. در آنجا احساس كرد خورشيد در چشمه اى گل آلود فرومى رود و نزديك چشمه گروهى از انسانها را يافت. گفتيم: اى ذى القرنين! يا آنها را مجازات مى كنى و يا روشى نيكو براى آنها در نظر مى گيرى.

87 ذى القرنين گفت: كسى كه ظلم كرده، او را مجازات خواهيم كرد. آنگاه وى را به سوى پروردگارش مى برند و خداوند او را به عذابى سخت مجازات خواهد كرد.

88 و آن كه ايمان آورده و كارهاى پسنديده كرده، پاداش نيكوترى خواهد داشت، و ما فرمان آسانى به او خواهيم داد.

89 بار دگر ذى القرنين از آن وسايل استفاده كرد،

90 تا به محل طلوع آفتاب رسيد. ديد به مردمى طلوع مى كند كه در مقابل آفتاب به آنها پوششى نداده ايم.

91 اين گونه بود كه ما از آن چيزها كه نزد ذى القرنين بود، به طور كامل خبر داشتيم.

92 و نيز او از آن وسايل استفاده كرد،

93 تا به ميان دو كوه رسيد. در آنجا مردمى متفاوت با دو گروه سابق يافت كه هيچ سخنى را نمى فهميدند.

94 گفتند: اى ذى القرنين! يأجوج و مأجوج در اين سرزمين فساد مى كنند. آيا امكان دارد كه ما بودجه اى در اختيارت بگذاريم كه ميان ما و آنها سدّى ايجاد كنى؟

95 ذى القرنين گفت: امكاناتى كه پروردگارم به من عطا فرموده، از بودجه شما بهتر است، بنا بر اين شما با نيروى بدنى مرا يارى كنيد تا ميان

شما و آنها سدّ نيرومندى برپا كنيم.

96 گفت: قطعات آهن براى من بياوريد تا بين دو كوه را بپوشاند. گفت: در آن آتش بدميد. قطعات آهن گداخته گرديد. گفت: مس ذوب شده براى من بياوريد تا روى اين سدّ بريزم.

97 از آن به بعد، آنها نه مى توانستند از آن بالا روند و نه مى توانستند بر آن شكافى ايجاد كنند.

ترجمه قرآن، ص: 304

98 گفت: اين از رحمت پروردگار من است و هرگاه وعده پروردگارم فرارسد، آن سدّ را منهدم خواهد كرد و وعده پروردگارم حتمى است.

99 در آن روز آن چنان رهايشان كنيم كه چون موج در هم پيچند و در صور دميده شود. آنگاه همگان را يك جا جمع خواهيم كرد.

100 و در آن روز جهنّم را به كافران عرضه مى داريم.

101 همان هايى كه چشم دلشان از ياد من پوشانده بود و قدرت شنوايى نداشتند.

102 آيا كافران گمان كردند مى توانند غير از من بندگان مرا سرپرست خود انتخاب نمايند؟! ما جهنّم را براى فرود كافران آماده كرده ايم.

103 بگو: آيا به شما خبر بدهم وضع كسانى را كه در عمل، زيانكارترين هستند؟

104 آنانى كه تمام تلاشهايشان در دنيا نابود شده و خيال مى كنند كه كار نيك انجام مى دهند.

105 اينها كسانى هستند كه به آيات و ملاقات با پروردگارشان كافر شدند؛ در نتيجه اعمالشان نابود شده و در روز قيامت برايشان ميزانى برپا نخواهيم كرد.

106 اينها به خاطر كفرشان و مسخره گرفتن آيات و رسولان ما، جهنم را پاداش مى گيرند.

107 آنان كه ايمان آورده و كارهاى پسنديده انجام داده اند، باغهاى فردوس محل فرودشان مى باشد.

108 براى هميشه در آن مى مانند و هيچ گاه تقاضاى تغيير مكان نمى كنند.

109 بگو: اگر دريا براى

نوشتن كلمات پروردگارم مركّب شود، پيش از آنكه كلمات پروردگارم به پايان رسد، آب دريا خشك خواهد شد، اگر چه مثل آن دريا را به آن اضافه كنيم.

110 بگو: من فقط بشرى هستم مانند شما كه بر من وحى مى شود. خداى شما فقط يكى است. هر كه به ملاقات پروردگار خويش اميد دارد، بايد كار پسنديده كند و هيچ كس را در عبادتش شريك خداوند قرار ندهد.

ترجمه قرآن، ص: 305

سوره مريم مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 كاف، ها، يا، عين، صاد.

2 اين يادى است از رحمت پروردگارت درباره بنده اش زكريّا.

3 زمانى كه خداى خويش را در خلوتگاه ندا داد.

4 گفت: پروردگارا! استخوانم سست شده و موى سرم از اثر پيرى سفيد گشته، و هيچ گاه در دعا كردن به درگاهت محروم از اجابت نبوده ام.

5 من بعد از خودم درباره وارثانم نگران هستم و همسرم نازاست. از جانب فضل خويش جانشينى به من عطا كن؛

6 تا او وارث من و وارث آل يعقوب باشد و پروردگارا! وى را مورد رضايتت قرار ده.

7 اى زكريّا ما به تو مژده پسرى را مى دهيم كه نامش يحيى است و همنامى براى او پيش از اين قرار نداده ايم.

8 زكريا گفت: پروردگارا! چگونه مى توانم پسرى داشته باشم، در حالى كه همسرم نازاست و خودم نيز از اثر پيرى ناتوان شده ام.

9 گفت: مطلب همين گونه است كه پروردگارت فرموده كه اين كار براى من آسان است. در گذشته تو را آفريدم، در حالى كه چيزى نبودى.

10 گفت: الها! نشانه اى در اين كار براى من قرار ده. فرمود: نشانه تو آن است كه سه شبانه روز تمام توان سخن گفتن با مردم را ندارى.

11 زكريا از محراب

عبادتش به سراغ مردم رفت و به آنها القا كرديم كه صبح و شام خدا را تسبيح گوييد.

ترجمه قرآن، ص: 306

12 اى يحيى! كتاب را با قوّت بگير، و در حالى كه طفل بود به او مقام نبوّت داديم.

13 از جانب خود به او مهربانى و پاكيزگى داديم و او پرهيزكار بود.

14 به پدر و مادرش نيكى مى كرد و هيچ گاه متكبّر و معصيت كار نبود.

15 سلام بر او؛ روزى كه متولّد شد و روزى كه مى ميرد و روزى كه زنده برانگيخته خواهد شد.

16 ياد كن در كتاب خود مريم را در آن زمان كه از خانواده خود جدا شده و در يك مكانى رو به آفتاب قرار گرفت.

17 بين خود و آنان حجابى قرار داد و ما روح خود را به سوى او فرستاديم كه شبيه انسانى كامل در برابرش نمايان شد.

18 مريم گفت: اگر پرهيزكار هستى، از تو به خداى رحمان پناه مى برم.

19 روح القدس گفت: من فرستاده پروردگار توام، تا پسرى پاكيزه بر تو ببخشم.

20 گفت: من از كجا مى توانم داراى پسر شوم، در حالى كه بشرى با من تماس نگرفته و من هرگز آلوده نبوده ام؟!

21 روح القدس گفت: حق، همان است كه پروردگارت فرموده كه اين كار براى من آسان است و ما او را نشانه اى براى مردم قرار مى دهيم. او رحمتى از جانب ما و امرى قطعى است.

22 مريم به آن پسر باردار شد و با وى به مكانى دور رفت.

23 تا اينكه درد زايمان او را به كنار درخت خرمايى كشاند. گفت: اى كاش قبل از باردار شدن مى مردم و به كلى فراموش مى شدم!

24 ناگهان از طرف پايين پايش ندا

آمد كه غم مخور؛ پروردگارت زير پاى تو چشمه آبى قرار داده است.

25 و شاخه درخت خرما را تكانى بده تا خرمايى تازه فروريزد.

ترجمه قرآن، ص: 307

26 پس، از اين خرما و آن آب بنوش و چشم خود را روشن كن و هرگاه انسانى را مشاهده كردى، با اشاره به او بگو: من براى خدا روزه اى نذر كرده ام و امروز با هيچ بشرى سخن نمى گويم.

27 سرانجام مريم در حالى كه عيسى را در آغوش داشت، نزد قومش آمد. گفتند: اى مريم! كار بسيار عجيبى انجام داده اى.

28 اى خواهر هارون! نه پدرت آدم بدى بود و نه مادرت آلوده دامن بود.

29 مريم به نوزادش عيسى اشاره كرد. گفتند: ما چگونه با بچه اى كه در گهواره است سخن بگوييم؟!

30 عيسى گفت: من بنده خدايم كه به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است.

31 و مرا در هر كجا باشم، وجودى پربركت كرده و به نماز خواندن و زكات دادن تا مادامى كه زنده باشم، سفارش فرموده است.

32 و به نيكى بر مادرم توصيه كرده و مرا متكبّر و شقىّ قرار نداده است.

33 درود بر من روزى كه متولد شدم و روزى كه مى ميرم و روزى كه زنده برانگيخته خواهم شد.

34 اين، عيسى پسر مريم است. كلام حقى است كه درباره آن ترديد مى كنند.

35 خداوند منزه است از اينكه براى خود فرزندى انتخاب كند؛ زيرا اگر چيزى را اراده كند، فقط به آن بگويد: باش، وجود مى يابد.

36 پروردگار، خداى من و خداى شماست؛ پس او را بندگى كنيد كه راه راست اين است.

37 گروه هايى از بين پيروان عيسى اختلاف كردند. پس واى بر آنانى كه حضور يافتن در

آن روز بزرگ را كافرند؛

38 روزى كه نزد ما مى آيند، چه خوب مى شنوند و خوب مى بينند؛ و ليكن ستمكاران امروز در گمراهى آشكارند.

ترجمه قرآن، ص: 308

39 آنها را از روز حسرت بترسان؛ آن هنگام كه كار تمام شود و آنها در غفلت مانده و ايمان نمى آورند.

40 ما زمين و تمام آنهايى را كه در آن هستند به ارث مى بريم و همگى به سوى ما خواهند آمد.

41 ياد كن در كتاب خود داستان ابراهيم را كه او راستگو و پيامبر بود.

42 آن زمانى كه به پدرش گفت: اى پدر! چرا چيزى را كه نمى شنود و نمى بيند و كارى براى تو انجام نمى دهد، بندگى مى كنى؟!

43 پدرم! دانشى به من عطا شده كه به تو داده نشده؛ بنا بر اين از من پيروى كن تا تو را به راه راست هدايت نمايم.

44 پدرم! بندگى شيطان مكن كه شيطان نافرمانى خداى رحمان را كرده است.

45 اى پدر! من نگرانم كه از جانب خداى مهربان عذابى به تو رسد و با شيطان پيوند دوستى داشته باشى.

46 گفت: آيا تو از خدايان من بريده اى؟ اى ابراهيم! اگر دست از اين كارت برندارى، تو را سنگسار خواهم كرد. اينك از من دور شو.

47 ابراهيم گفت: سلام بر تو. از پروردگارم براى تو طلب آمرزش مى كنم؛ زيرا كه او به من مهربان است.

48 از شما و آنچه غير از خداوند مى خوانيد، كناره مى گيرم و خدايم را مى خوانم، به اين اميد كه دعاى من در پيشگاه پروردگارم بدون جواب نماند.

49 و همين كه از آنها و چيزهايى كه غير از خداوند مى پرستيدند كناره گرفت، ما اسحاق و يعقوب را به او بخشيديم و همه را

به مقام نبوّت رسانديم.

50 از رحمت خويش به آنها عطا كرديم و براى آنها نام بلندآوازه و نيك قرار داديم.

51 و ياد كن در كتاب خود داستان موسى را كه او بنده اى مخلص و رسول و پيامبر بود.

ترجمه قرآن، ص: 309

52 و ما وى را از جانب راست طور ندا داديم و با راز گفتن با او به مقام قربش رسانديم.

53 و از جانب رحمت خود برادرش هارون را مقام نبوّت بخشيديم.

54 و ياد كن در كتاب خود داستان اسماعيل را كه در وعده هايش صادق بود و رسول و پيامبر بود.

55 خانواده خود را به انجام نماز و زكات فرمان مى داد و مورد رضايت پروردگارش بود.

56 ياد كن در كتاب خود ادريس را كه راستگو و پيامبر بود.

57 و ما او را به مقام بلندى رسانديم.

58 آنها پيامبرانى بودند از فرزندان آدم و از فرزندان كسانى كه همراه نوح سوار كشتى كرديم و از فرزندان ابراهيم و اسماعيل و ما همه را مشمول نعمتهاى خويش قرار داديم و از كسانى كه هدايت كرديم و انتخاب نموديم. وقتى آيات رحمت براى آنها تلاوت شود، به خاك افتاده و سجده مى كنند و اشك مى ريزند.

59 بعد از آنها كسانى جايگزين شدند كه نماز را ضايع كرده و از شهوتها پيروى نمودند كه به زودى مجازات گمراهى خود را خواهند ديد.

60 جز آنكه توبه كرده و ايمان آورده و كار نيك انجام داده كه اينها وارد بهشت مى شوند و هيچ ظلمى بر آنها نخواهد شد.

61 بهشتهاى جاودانه اى كه نديده اند. خداى رحمان به بندگانش وعده داده و وعده الهى به يقين واقع خواهد شد.

62 در آن بهشت سخن لغوى نخواهند

شنيد؛ بلكه هر چه مى شنوند، سلام است و براى آنها صبح و شام روزى مقرر شده است.

63 اين همان بهشتى است كه ما بندگان پرهيزكار خود را وارث آن مى نماييم.

64 ما فرشتگان جز به فرمان پروردگارت نازل نمى شويم كه هر چه پيش رو و پشت سر و بين آنها داريم، از آن اوست و هيچ گاه خداى تو چيزى را فراموش نمى كند.

ترجمه قرآن، ص: 310

65 او پروردگار آسمانهاست و زمين و هر چه بين آنهاست؛ بنا بر اين او را بندگى كن و در كار بندگى او صبور باش. آيا همنامى براى او مى شناسى؟

66 انسان مى گويد: آيا وقتى مُردم، به زودى زنده سر از قبر برخواهم داشت؟

67 آيا اين انسان به ياد نمى آورد كه قبل از اين در حالى كه هيچ نبود، او را آفريديم.

68 سوگند به پروردگارت كه آنها و شيطانها را در روز قيامت محشور مى كنيم. آنگاه همه را در اطراف جهنم حاضر مى كنيم، در حالى كه به زانو در آمده اند.

69 سپس ما از هر گروهى، آنانى را كه در برابر خداى رحمان سركش تر بوده اند جدا مى كنيم.

70 آنگاه ما آنانى را كه به سوختن سزاوارترند بهتر مى شناسيم.

71 همه شما وارد جهنّم مى شويد؛ زيرا اين حكم قطعى پروردگار توست.

72 آنگاه اهل تقوا را نجات مى دهيم و ستمگران را در حالى كه به زانو در آمده اند در آن رها مى سازيم.

73 هنگامى كه آيات روشن ما براى آنها تلاوت مى شود، كافران به اهل ايمان مى گويند: كدام يك از دو گروه، مقام بهتر و منزل نيكوتر دارد؟

74 پيش از اين چه گروه هايى را هلاك كرديم كه از اينها ثروتمندتر و خوش تر بودند.

75 بگو: هر كه راه گمراهى را برگزيند، خداى

رحمان به او مهلت دهد تا زمانى كه وعده هاى الهى را با چشم خود ببيند يا عذاب و يا قيامت را مشاهده كند. آن وقت خواهند دانست چه كسى جايگاهش بدتر و از نظر سپاه ناتوان تر است.

76 خداوند بر هدايت راه يافتگان مى افزايد و آن كارهاى شايسته كه باقى ماندنى است، از نظر پاداش نزد پروردگارت بهتر و نتيجه آن نيكوتر است.

ترجمه قرآن، ص: 311

77 آيا نديدى كسى را كه آيات ما را انكار مى كرد و مى گفت ثروت و فرزندان بسيارى نصيبم خواهد شد؟

78 آيا از غيب خبر دارد و يا نزد خداى رحمان پيمانى گرفته است؟

79 نه چنين است؛ هر چه مى گويد، مى نويسيم و عذاب را براى او ادامه خواهيم داد.

80 و آنچه گويد، به او مى دهيم و نزد ما بدون ثروت و فرزند خواهد آمد.

81 غير خدا را خداى خويش انتخاب كردند تا براى آنها عزّت آورد.

82 نه چنين است؛ به زودى منكر عبادت آنان مى شوند و بر ضدّشان قيام مى كنند.

83 آيا نديدى كه ما شيطانها را براى كافران فرستاديم تا آنها را به سختى تحريك كنند؟

84 درباره آنها شتاب مكن كه ما تمام كارهايشان را به طور دقيق شماره مى كنيم.

85 روزى كه اهل تقوا را به طور جمعى به سوى خداى رحمان محشور مى نماييم؛

86 و مجرمين را در حالى كه تشنه اند، به سوى جهنّم مى رانيم.

87 كسى در آن روز مالك شفاعت نيست، مگر آن كه نزد خداى رحمان پيمانى دارد.

88 كافران گفتند: خداى رحمان، فرزندى براى خود برگزيده.

89 راستى كه چه سخن زشتى گفتيد.

90 نزديك است از اين سخن شما، آسمان متلاشى شده و زمين شكافته و كوه ها به شدّت فروريزد.

91 بدين جهت كه

براى خداوند فرزندى ادعا كرديد.

92 در حالى كه سزاوار نيست خداى رحمان فرزندى براى خود برگزيند.

93 در آسمانها و زمين، هيچ كس نيست مگر آنكه بنده اوست.

94 خداوند به شماره همه موجودات آگاه تر است و تعداد آنها را خوب مى داند.

95 و همه آنها تنها در محضر پروردگار حاضر خواهند شد.

ترجمه قرآن، ص: 312

96 آنان كه ايمان آورده و كارهاى پسنديده مى كنند، به زودى محبوب دلها خواهند شد.

97 ما قرآن را به زبان تو آسان ساختيم تا با آن اهل تقوا را بشارت دهى و دشمنان لجوج را بترسانى.

98 چه گروه هايى را پيش از آنها هلاك كرده ايم. آيا وجود يكى از آنها را احساس مى كنى و يا صدايى از آنها مى شنوى؟

سوره طه مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 طا، ها.

2 ما قرآن را بر تو نازل نكرديم تا خود را به زحمت افكنى.

3 هدف، يادآورى كسى است كه از خدا مى ترسد.

4 از طرف كسى نازل شده كه آفريننده زمين و آسمانهاى بلند است؛

5 همان خداى رحمانى كه بر عرش مسلط است.

6 آنچه در آسمانها و زمين و بين آنهاست و هر چه زير خاك است، از آن اوست.

7 و اگر بلند سخن بگويى، خداوند از سرّ و آنچه پنهان تر است، آگاه مى باشد.

8 جز اللَّه خدايى وجود ندارد. براى او نامهاى نيك است.

9 آيا داستان موسى براى تو نقل شده است؟

10 آن زمان كه آتشى را ديد و به خانواده خود گفت: قدرى صبر كنيد. آتشى ديده ام. شايد شعله اى از آن را براى شما بياورم و يا به توسط آن راهى پيدا كنيم.

11 وقتى به آتش نزديك شد، صدايى شنيد كه اى موسى!

12 من پروردگار توأم. كفشهايت را از

پا بيرون درآور كه تو در سرزمين مقدس هستى.

ترجمه قرآن، ص: 313

13 من تو را برگزيده ام؛ بنا بر اين به آنچه وحى مى كنم گوش فرا ده.

14 به تحقيق كه منم اللَّه و خدايى غير من وجود ندارد. پس مرا بندگى كن و نماز را براى ياد من برپادار.

15 قيامت خواهد آمد. من مى خواهم آن ساعت را پنهان كنم تا هركس در برابر سعى و تلاش خود پاداش ببيند.

16 بنا بر اين آن كسى كه اعتقاد به قيامت ندارد و از هواى نفس خويش پيروى مى كند، تو را از آن روز بازندارد كه هلاك خواهى شد.

17 اى موسى! چه چيز در دست راست دارى؟

18 گفت: اين عصاى من است كه بر آن تكيه مى كنم و با آن براى گوسفندانم برگ درختان را مى ريزم و ساير نيازهايم را برطرف مى سازم.

19 فرمود: اى موسى! عصايت را بيفكن.

20 موسى، عصا را انداخت. ناگهان عصا اژدهايى شد و حركت كرد.

21 فرمود: آن را بگير و نترس. ما آن را به همان صورت اول بازمى گردانيم.

22 و دستت را به گريبانت فروبر تا بى عيب و درخشان بيرون آيد و اين معجزه ديگرى خواهد بود.

23 تا آيات بزرگ خود را به تو نشان دهيم.

24 برو به سوى فرعون كه طغيان كرده است.

25 موسى گفت: پروردگارا! سينه ام را گشاده كن؛

26 كارم را آسان فرما؛

27 گره از زبانم باز كن؛

28 تا سخن مرا بفهمند.

29 از خانواده ام يك نفر را وزير و ياورم قرار ده؛

30 برادرم هارون.

31 به وسيله او پشتم را محكم كن؛

32 او را شريك كارم قرار ده.

33 تا همواره تو را تسبيح گوييم.

34 و ترا زياد ياد كنيم.

35 به تحقيق كه تو بر

وضع ما بينايى.

36 خداوند فرمود: اى موسى! خواسته هايت را برآورده ساختيم.

37 توجه داشته باش كه بار ديگر بر تو منّت گذارديم؛

ترجمه قرآن، ص: 314

38 آن هنگام كه به مادرت وحى كرديم، آنچه كه بايد وحى مى شد.

39 كودك را در صندوقى قرار ده. آنگاه آن را به دريا افكن. دريا مأمور است آن را به ساحل برساند، دشمن من و دشمن او؛ وى را خواهد گرفت، و من به لطف خود محبوبيتى بر تو افكندم تا زير نظر من تربيت شوى.

40 هنگامى كه خواهرت در جستجوى تو راه مى رفت و مى گفت: آيا زنى را به شما معرفى بكنم كه مى تواند اين طفل را سرپرستى كند؟ در نتيجه ما تو را به آغوش مادرت بازگردانديم، تا چشم مادرت روشن شود و از غم و غصه بيرون آيد و تو يكى از فرعونيان را كشتى و ما تو را از اندوه رهايى داديم و تو را با دقّت امتحان كرديم و چندين سال در بين مردم مدين زندگى كردى. آنگاه اى موسى! در زمان معيّن آمدى.

41 و تو را براى خود پرورش دادم.

42 اينك تو و برادرت با آيات من برويد و در ياد من سستى به خود راه ندهيد.

43 با هم به سوى فرعون برويد كه طغيان كرده.

44 با او به نرمى سخن گوييد؛ شايد به خود آيد و يا بترسد.

45 موسى و هارون گفتند: پروردگارا! مى ترسيم كه در آزار دادن ما شتاب كند و يا طغيان نمايد.

46 فرمود: نترسيد. من با شما هستم. مى شنوم و مى بينم.

47 هر دو به نزد او برويد و بگوييد: ما رسولان پروردگار تو هستيم. فرزندان اسرائيل را همراه ما بفرست و

آنها را آزار مده. ما نشانه اى از پروردگارت براى تو آورده ايم و سلام بر آن كه از راه حق پيروى مى كند.

48 و بگوييد: به ما وحى شده كه عذاب الهى گريبان كسى را كه آياتش را تكذيب كند و از او روى برگرداند، خواهد گرفت.

49 فرعون گفت: خداى شما كيست؟

50 موسى گفت: پروردگار ما كسى است كه به آفريده هاى خود هر چيز لازم بوده عطا كرده و بعد او را راهنمايى فرموده است.

51 فرعون گفت: پس تكليف مردم قبل از ما چه مى شود؟

ترجمه قرآن، ص: 315

52 موسى گفت: علم آن در كتاب نزد پروردگار من است. خداى من نه خطا مى كند و نه چيزى را فراموش مى نمايد.

53 همان كه زمين را براى شما محل آسايش قرار داد و راههايى در آن ايجاد كرد و از آسمان آب نازل كرد و با آن اقسام مختلف از گياهان برويانديم.

54 از آنها تناول كنيد و حيوانات خود را در آن به چرا بريد كه در اين كار براى انديشمندان نشانه هايى است.

55 شما را از خاك آفريديم و بار ديگر به خاك بازگردانيم و از آن نيز شما را بيرون خواهيم آورد.

56 ما همه آيات خود را به فرعون نشان داديم؛ ولى او تكذيب كرد و روى بر گرداند.

57 گفت: اى موسى! آيا آمده اى با جادو كردنت ما را از سرزمين خويش بيرون كنى؟

58 ما هم جادويى همانند تو مى آوريم؛ بنا بر اين زمانش را معيّن كن. بايد بين ما و تو وعده اى باشد كه نه ما و نه تو از آن تخلّف نكنيم و در مكانى كه براى همه يكسان باشد، حضور يابيم.

59 موسى گفت: وعده ما با شما

روز عيد، به شرط آنكه همه مردم هنگام ظهر در محل اجتماع كنند.

60 فرعون از موسى روى برگرداند و تمام نيرنگ خود را به كار گرفت. آنگاه به وعده گاه آمد.

61 موسى گفت: واى بر شما! به خداوند نسبت دروغ ندهيد كه شما را به عذابش نابود خواهد كرد، و هر كه دروغ بندد، نوميد خواهد شد.

62 در بين آنها درباره كارهايشان نزاع درگرفت و با هم در گوشى صحبت كردند.

63 گفتند: موسى و هارون دو جادوگرند. تصميم دارند شما را از سرزمين خويش بيرون كنند و دين حق شما را از بين ببرند.

64 بنا بر اين تمام نيرنگ خود را آماده كنيد و در يك صف در مقابل اين دو نفر بياوريد. امروز پيروزى از آن كسى است كه برترى پيدا كند.

ترجمه قرآن، ص: 316

65 گفتند: اى موسى! تو اول مى افكنى يا ما نخست بيفكنيم؟

66 گفت: اول شما بيفكنيد. كه ناگهان طنابها و عصاهايشان به خاطر سحر آنها به خيال موسى رسيد كه حركت مى كنند.

67 موسى در درون احساس ترس مختصرى كرد.

68 گفتيم: مترس كه تو بر آنها برترى.

69 و آنچه را در دست راست دارى بيفكن كه تمام آنچه را كه آنها ساخته اند مى بلعد؛ زيرا كه كار آنها فقط سحر است و ساحر هيچ گاه پيروز نخواهد شد.

70 ساحران همگى به سجده افتادند و گفتند: به پروردگار هارون و موسى ايمان آورديم.

71 فرعون گفت: به موسى ايمان آورديد، قبل از اينكه من اجازه دهم؟ دست و پاهاى شما را به طور مخالف قطع مى كنم و شما را به درخت خرما به دار مى آويزم و خواهيد فهميد كه مجازات من دردناك تر و پايدارتر است.

72 گفتند: به

خدايى كه ما را آفريده، هيچ گاه تو را بر اين معجزاتى كه به سراغ ما آمده مقدم نمى داريم. هر كارى مى خواهى بكن كه تو فقط مى توانى در زندگى دنيا قضاوت كنى.

73 ما به پروردگارمان ايمان آورديم تا گناهانمان را با اين جادوگرى كه با كراهت تو ما را به آن وادار ساختى، ببخشد كه خداوند بهتر و پاينده تر است.

74 كه اگر كسى به خداى خويش در حالى كه مجرم است وارد شود، براى او جهنمى خواهد بود كه نه مى ميرد و نه زنده مى ماند.

75 و هر كه در محضر پروردگار با ايمان و اعمال شايسته وارد شود، براى آنها عالى ترين درجات خواهد بود.

76 براى آنها بهشتهاى ابدى است كه از زير درختان آن آب روان است، و براى هميشه در آن مى مانند و اين پاداش كسى است كه خود را پاكيزه كرده است.

ترجمه قرآن، ص: 317

77 به موسى وحى فرستاديم كه بندگان مرا شبانه از شهر بيرون بر و براى آنها از ميان دريا راهى خشك پديد آور و از تعقيب دشمن و غرق شدن در دريا هراسى به خود راه مده.

78 فرعون با سپاهيانش به تعقيب موسى و يارانش وارد دريا شدند كه ناگهان دريا آنها را در امواج خروشان خود پوشاند؛ آن هم چه پوشاندنى.

79 فرعون قوم خود را گمراه كرد و هدايت نكرد.

80 اى فرزندان اسرائيل! ما شما را از دست دشمنانتان نجات داديم و به وعده گاهى كه طرف راست طور بود دعوت نموديم و برايتان ترنجبين و مرغ بلدرچين فرستاديم.

81 و گفتيم از روزى پاكيزه كه در اختيارتان گذارديم، بخوريد و در آن طغيان نكنيد كه غضب من بر شما مباح

شده و هر كه غضب من بر او مباح گردد، نابود خواهد شد.

82 و من نسبت به آن كه توبه مى كند و ايمان مى آورد و كارهاى پسنديده انجام مى دهد و سپس هدايت مى شود، بسيار بخشنده هستم.

83 اى موسى! چه چيز باعث شد كه پيش از قومت با شتاب به اينجا آمدى؟

84 گفت: اينها به دنبال من در حركتند. الها! من شتاب كردم تا تو را راضى كنم.

85 خداوند فرمود: ما بعد از تو قومت را امتحان كرديم و سامرى آنها را گمراه كرد.

86 موسى در حالى كه غضبناك و متأسف بود، به نزد قوم خود بازگشت و گفت: آيا پروردگارتان به شما وعده نيكو نداد و آيا اين مدت به نظر شما طولانى بود، يا اينكه مايل شديد مشمول غضب پروردگار خويش شويد كه با وعده من مخالفت كرديد؟!

87 گفتند: ما با اختيار خود با وعده تو مخالفت نكرديم؛ و لكن مقدارى از زيورهايى كه با خود داشتيم، افكنديم و سامرى اين چنين بر ما القا كرد.

ترجمه قرآن، ص: 318

88 آنگاه سامرى براى آنها با آن زيورها مجسّمه گوساله اى كه صدايى چون صداى گوساله در مى آورد ساخت، گفتند: اين خداى شما و خداى موسى است و او فراموش كرد.

89 آيا گوساله پرستان نمى بينند كه اين گوساله پاسخ آنها را نمى دهد و ضرر و نفعى براى آنها ندارد؟

90 البته هارون از پيش به آنها گفته بود كه اى مردم! گوساله پرستى شما را فريب داده و خداى شما همان رحمان است؛ بنا بر اين از من پيروى كنيد و فرمان مرا اطاعت نماييد.

91 گفتند: ما هم چنان به پرستش او ادامه مى دهيم تا موسى به سوى ما بازگردد.

92

موسى گفت: اى هارون! چه چيز مانع كار تو بود، وقتى ديدى آنها گمراه شدند.

93 از من پيروى نكردى؟ آيا فرمان مرا ناديده گرفتى؟

94 هارون گفت: اى فرزند مادرم! ريش و سر مرا مگير. من ترس آن داشتم كه بگويى بين فرزندان اسرائيل تفرقه انداختى و به سخنم اعتبارى قائل نشوى.

95 موسى به سامرى فرمود: اين چه كارى بود كه تو انجام دادى؟!

96 گفت: چيزى كه آنها نديدند من ديدم، و از جاى پاى رسول الهى كفى برداشتم و در گوساله ريختم و اين گونه نفس من قضيه را براى من جلوه داد.

97 موسى گفت: برو كه نصيب تو در اين زندگى دنيا، اين مى شود كه مى گويى با من تماس نگيريد و در آخرت هم وعده گاهى دارى كه هرگز تخلّف نخواهد شد. اينك به اين خدايى كه از زيور ساختى نگاه كن و ببين ما آن را مى سوزانيم و خاكسترش را به دريا مى ريزيم.

98 خداى شما فقط خدايى است كه جز او خدايى نيست. علم او بر همه چيز احاطه دارد.

ترجمه قرآن، ص: 319

99 اين گونه اخبار گذشته را براى تو نقل مى كنيم و ما از جانب خود قرآن را به تو عطا كرديم.

100 هر كه ازآن رو برگرداند، روز قيامت بار سنگينى بر دوش خواهد كشيد.

101 در عذاب بار سنگين خويش، جاودانه اند و چه بد بارى براى آنها در روز قيامت است؛

102 روزى كه در صور دميده مى شود و مجرمين را با چشمى كبود محشور خواهيم كرد.

103 آهسته به يكديگر مى گويند كه شما فقط ده شبانه روز به سر برده ايد.

104 ما به آنچه مى گويند آگاهتريم؛ هنگامى كه بهترين آنها مى گويد: شما فقط يك روز به سر

برده ايد.

105 از تو درباره كوه ها مى پرسند. بگو: پروردگارم آنها را به طور كامل متلاشى خواهد كرد.

106 و زمين را پهن و هموار مى سازد؛

107 به طورى كه هيچ پستى و بلندى مشاهده نخواهى كرد.

108 در آن روز همگى از دعوت كننده الهى پيروى كرده و با او مخالفتى نخواهند داشت و همه صداها در برابر خداى رحمان، آرام شده و جز صداى آهسته چيزى نمى شنوى.

109 در آن روز شفاعت هيچ كس سود نخواهد داشت، جز آن كس كه خداى رحمان به او اجازه شفاعت دهد و از گفتار او راضى باشد.

110 خداوند آنچه پيش رو دارند و آنچه را پشت سر گذاشته اند، همه را مى داند و آفريده هايش به علم او احاطه ندارند.

111 همه چهره ها در برابر خداى زنده و پاينده خاضع شوند و هر كه بار ظلمى بر دوش داشته باشد، زيانكار است.

112 و هر كه در حالى كه مؤمن است كارهاى پسنديده انجام دهد، نه نگران ظلم است و نه از هيچ آسيبى هراس دارد.

113 بدين طريق قرآن را به زبان عربى نازل كرديم و انواع وعده ها را به بيانات گوناگون شرح داديم؛ شايد پرهيزگار شوند يا براى آنها يادآورى باشد.

ترجمه قرآن، ص: 320

114 پس برتر است خدايى كه به حق سلطان وجود است، در ابلاغ قرآن پيش از آنكه وحى به تو رسد شتاب مكن و بگو: پروردگارا! بر علم من بيفزا.

115 ما با آدم از قبل پيمان بستيم؛ ولى او فراموش كرد و او را داراى عزمى جزم نيافتيم.

116 و هنگامى كه به فرشتگان گفتيم: بر آدم سجده كنيد. همگى سجده كردند، جز ابليس كه امتناع كرد.

117 به آدم گفتيم كه اين شيطان، دشمن تو و همسرت مى باشد؛

مبادا شما را از بهشت بيرون كند كه در نتيجه بدبخت شويد.

118 تو در اينجا نه گرسنه مى شوى و نه بدون لباس مى مانى؛

119 و تو در اين مكان نه تشنه مى شوى و نه آفتاب آزارت مى دهد.

120 شيطان آدم را وسوسه كرد و گفت: اى آدم! آيا تو را به درخت جاودانه و حكومت هميشگى دلالت بنمايم؟

121 آدم و حوّا از آن درخت خوردند، عورتشان آشكار شد. بى درنگ از برگهاى بهشتى خود را پوشاندند. آدم نافرمانى پروردگارش را كرد؛ در نتيجه از راه حق خارج شد.

122 آنگاه پروردگارش او را برگزيد و توبه اش را پذيرفت و هدايتش كرد.

123 خداوند به آدم و حوّا فرمود: از بهشت به زمين فرودآييد، در حالى كه دشمن يكديگر خواهيد بود. هرگاه هدايت من به سراغ شما آيد، هر كه پذيراى آن باشد نه گمراه شود و نه شقى گردد.

124 و هر كه از ياد من اعراض كند، زندگى سخت و تنگى خواهد داشت و روز قيامت كور محشورش خواهيم كرد.

125 آن روز مى گويد: چرا مرا كور محشور كرده اى، در حالى كه من بينا بوده ام؟

ترجمه قرآن، ص: 321

126 پاسخ مى شنود: براى آنكه آيات ما براى تو آمد و تو آنها را فراموش كردى و امروز تو فراموش شده اى.

127 و به همين ترتيب كسى را كه اسراف مى كند و به آيات پروردگارش ايمان نمى آورد، مجازات مى كنيم كه البته عذاب آخرت سخت تر و پاينده تر است.

128 آيا براى آنها روشن نيست كه پيش از ايشان چه اقوامى را هلاك كرديم؛ در حالى كه هم اكنون در محل سكونتشان در رفت و آمدند، كه در اين براى انديشمندان عبرتهاست.

129 و اگر نبود سنّت پروردگارت كه

در زمان معيّن و قيامت عذاب شوند، عذاب در دنيا براى آنها لازم مى شد.

130 به آنچه مى گويند، صبور باش و قبل از طلوع خورشيد و قبل از غروب آن و در هنگام شب و اطراف روز تسبيح و حمد پروردگارت را به جاآور؛ شايد راضى شوى.

131 ديدگانت را به نعمتهاى مادى كه به گروه هايى از آنها داده ايم، ميفكن كه شكوفه هاى زندگى دنيا و وسيله آزمايش هستند و البته روزى پروردگارت بهتر و پايدارتر است.

132 خانواده ات را به نماز فرمان ده و خود نيز در انجام آن شكيبا باش. ما از تو روزى نمى خواهيم؛ بلكه به تو روزى مى دهيم و عاقبت شايسته از آن اهل تقواست.

133 گفتند: چرا پيامبر معجزه اى از جانب پروردگارش نمى آورد؟ آيا شرح آن چيزها كه در كتابهاى گذشته هست، نزد ايشان نيامده است؟

134 اگر پيش از نازل شدن قرآن به عذاب الهى نابودشان كرده بوديم مى گفتند: پروردگارا! چرا پيامبرى براى ما نفرستادى تا قبل از آنكه ذليل و رسوا شويم، از او پيروى كنيم؟

135 بگو: همگى در انتظاريم؛ بنا بر اين در انتظار بمانيد و به زودى خواهيد دانست چه كسانى اهل راه راست و هدايت يافته هستند.

ترجمه قرآن، ص: 322

سوره انبيا مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 هنگام حساب مردم نزديك شده و آنها در غفلت و روگردانند.

2 هيچ موعظه اى از جانب پروردگارشان براى آنها نمى آيد جز اينكه آن را به شوخى گوشى مى دهند.

3 دلهايشان مشغول است و آنانى كه ستمگرند در گوشى حرف مى زنند كه آيا اين جز يك بشرى مثل شماست؟ چرا شما كه مى بينيد به جادو رو مى آوريد؟

4 فرمود: پروردگارم همه سخنها را در آسمانها و زمين مى داند و او

شنوا و آگاه است.

5 بلكه گفتند: خوابهاى آشفته است. به خدا، نسبت دروغ داده. بلكه او شاعر است؛ بنا بر اين بايد براى ما معجزه اى بياورد همان گونه كه پيامبران پيشين با معجزات فرستاده شدند.

6 پيش از اين گروه هيچ گروهى كه نابودشان كرديم ايمان نياوردند. آيا اينها ايمان مى آورند؟!

7 ما پيش از تو هر كه را فرستاديم، به او وحى كرديم. اگر شما نمى دانيد، از آگاهان بپرسيد.

8 ما پيامبران را اين گونه قرار نداديم كه غذا نخورند و براى هميشه زنده بمانند.

9 ما سرانجام به وعده هاى خود به آنها وفا كرديم و آنان را با هر كه خواستيم نجات داديم و اسراف كنندگان را نابود ساختيم.

10 براى شما كتابى فرستاديم كه در آن وسيله بيدارى شماست. آيا به عقل نمى آييد؟!

ترجمه قرآن، ص: 323

11 چه شهرهايى را كه به خاطر ظلم اهل آن در هم شكستيم و مردم ديگرى را جايگزين آنها كرديم.

12 و همين كه عذاب ما را احساس كردند، از آن سرزمين پا به فرار گذاردند.

13 به آنها گفته شد: فرار نكنيد؛ به زندگانى پرنازونعمتتان و خانه هايتان برگرديد؛ شايد بازخواست شويد.

14 گفتند: واى بر ما كه ستمگر بوديم!

15 و هم چنان اين سخن را تكرار كردند تا آنكه همه را درو كرده و خاموش ساختيم.

16 ما آسمان و زمين و آنچه در آنهاست را بازيچه خلق نكرديم.

17 و اگر مى خواستيم كارى بيهوده انجام دهيم، آن را از ناحيه خود انجام مى داديم؛

18 بلكه ما حق را بر سر باطل مى كوبيم تا آن را در هم شكند و يكباره نابود شود، پس واى بر شما از اين توصيفى كه مى كنيد!

19 و براى خداوند است آنچه در آسمانها

و زمين است و آنهايى كه در پيشگاه اويند، هيچ گاه از عبادتش كبر نمى ورزند و هرگز خسته نمى شوند.

20 صبح و شام مشغول تسبيح پروردگارند و سستى نمى كنند.

21 آيا خدايانى از زمين برگزيده اند كه زندگى دوباره مى بخشند؟!

22 اگر در آسمان و زمين خدايانى غير از اللَّه وجود داشت، هر دو فاسد مى شدند؛ پس منزه است پروردگار عرش از آنچه توصيف او مى نمايند.

23 خداوند از آنچه انجام مى دهد بازخواست نمى شود؛ ولى آنها بازخواست مى شوند.

24 آيا غير از پروردگار براى خود خدايانى برگزيده اند؟ بگو: دليل خود را بياوريد. اين سخن آنهايى است كه با من هستند و سخن آنانى است كه قبل از من بوده اند؛ بلكه بسيارى از آنها نمى دانند و از حق گريزانند.

ترجمه قرآن، ص: 324

25 هر پيامبرى را پيش از تو فرستاديم، به او وحى كرديم كه خدايى جز من وجود ندارد؛ بنا بر اين مرا عبادت كنيد.

26 گفتند: خداوند براى خود فرزند انتخاب كرده است، منزه است او؛ بلكه آنها بندگان گرامى خدايند.

27 در سخن گفتن از خداوند سبقت نمى گيرند و به دستور او كار مى كنند.

28 هر چه در مقابل و پشت سر آنهاست، مى داند و شفاعت جز براى آنكه خداوند رضايت دهد نمى كنند و از ترس او در هراسند.

29 و هر كه از آنها ادعاى خدايى كند، پاداش او را جهنّم قرار مى دهيم و به همين ترتيب ستمكاران را پاداش خواهيم داد.

30 آيا كافران نديدند كه آسمانها و زمين به هم پيوسته بودند؟! آنگاه ما آنها را باز كرديم و هر چيزى را از آب زنده نگهداشتيم. آيا ايمان نمى آورند؟!

31 و ما در زمين، كوه ها را ثابت كرديم تا انسانها را نلرزاند و در

آن درّه ها و راههايى قرار داديم تا به مقصد برسند.

32 و آسمان را سقفى نگهدارنده كرديم و آنها از نشانه هاى آن رو بر مى گردانند.

33 او خدايى است كه شب و روز و خورشيد و ماه را آفريد و هر كدام در مدارى در حركتند.

34 ما براى هيچ يك از انسانها زندگى دايمى قرار نداده ايم. آيا اگر تو بميرى، آنها زندگى دايمى دارند.

35 همگى طعم مرگ را خواهند چشيد و شما را به وسيله بدى و خوبى امتحان مى كنيم و به سوى ما بازگشت خواهيد كرد.

ترجمه قرآن، ص: 325

36 و هرگاه كافران تو را مى بينند، كارى جز مسخره كردن ندارند. آيا چيزى كه خدايانتان ياد مى دهند همين است و حال آنكه گفتار خداى رحمان را انكار مى نمايند.

37 انسان از شتاب خلق شده و به زودى آيات خود را به شما نشان مى دهيم؛ بنا بر اين شتاب نكنيد.

38 مى گويند: اگر راست مى گوييد، پس كى اين وعده واقع مى شود؟

39 اگر كافران مى دانستند زمانى را كه قادر نيستند آتش را از صورتهايشان و پشت خود دور سازند و ياورى نخواهند داشت، چنين نمى گفتند.

40 ولى بدانند كه ناگهان به سراغ آنها خواهد آمد؛ به طورى كه بهت زده مى شوند و توان دفع آن را ندارند و مهلت به آنها داده نخواهد شد.

41 اى رسول ما! پيش از تو هم رسولان ما را به مسخره گرفتند؛ ولى سرانجام آنچه را به مسخره گرفتند، گريبانگيرشان شد.

42 بگو: چه كسى شما را شب و روز از مجازات خداى رحمان حفظ مى كند؟! آرى آنها از ياد پروردگارشان رو برگردانند.

43 آيا آنان خدايانى دارند كه مى توانند از آنها در برابر ما دفاع كنند در حالى آنها قادر نيستند از

خود دفاع كنند و نه از جانب ما يارى مى شوند.

44 ما به اينها و پدرانشان زندگى بخشيديم تا اينكه عمر طولانى پيدا كردند. آيا مشاهده نمى كنند كه ما داريم از اطراف زمين مى كاهيم. آيا باز آنها غلبه دارند؟!

ترجمه قرآن، ص: 326

45 بگو: به وسيله وحى شما را مى ترسانم؛ ولى آدمهاى كر دعوت حق را هنگامى كه آنها را مى ترسانند نمى شنوند.

46 اگر چشمه اى از عذاب پروردگارت دامنگيرشان شود، فريادشان بلند شود كه اى واى بر ما كه از گروه ستمگرانيم!

47 روز قيامت ترازوهاى عدالت را برپاكنيم و به هيچ كس ظلمى روا نخواهد شد و اگر اعمال به اندازه دانه خردلى باشد، آن را حاضر مى كنيم و كافى است ما حسابگر مردم باشيم.

48 به موسى و هارون فرقان داديم كه روشنى بخش دلها و يادآور اهل تقواست.

49 آنانى كه در پنهانى از پروردگارشان مى ترسند و از روز و ساعت قيامت در هراسند.

50 و اين قرآن كتاب پربركتى است كه ما نازل كرديم. آيا شما آن را انكار مى كنيد؟!

51 ما از پيش وسيله رشد و تعالى را به ابراهيم داديم و به وضع او آگاه بوديم.

52 آن هنگام كه به پدرش و قوم خود گفت: اين تصويرها چيست كه به عبادت آنها مشغول هستيد؟

53 گفتند: پدران خود را ديديم كه اينها را عبادت مى كنند.

54 ابراهيم گفت: شما و پدرانتان در گمراهى آشكارى بوده ايد.

55 گفتند: آيا حق را براى ما آورده اى يا تو هم از بازيگرانى؟

56 گفت: پروردگارتان خداى آسمانها و زمين است؛ همان كه آنها را آفريده و من بر اين عقيده گواه هستم.

57 به خدا قسم كه در غيبت شما نقشه اى براى نابودى بتهايتان مى كشم.

ترجمه قرآن، ص: 327

58 همه

بتها را قطعه قطعه كرد، به جز بت بزرگى كه داشتند؛ شايد به سراغ آن بيايند.

59 گفتند: چه كسى خدايان ما را قطعه قطعه كرده كه او از ستمكاران است.

60 گفتند: شنيديم جوانى به اسم ابراهيم از بتان سخن مى راند.

61 گفتند: او را در برابر ديدگان مردم حاضر سازيد؛ شايد شهادت دهند.

62 گفتند: آيا تو اى ابراهيم با خدايان ما چنين كرده اى؟

63 گفت: بلكه اين كار از بت بزرگ سرزده است. اگر مى توانند سخن گويند، از بتها سؤال كنيد.

64 به ضمير خويش مراجعه كردند و به خود گفتند كه به راستى شما ستمگريد.

65 آنگاه سر به زير انداختند و گفتند: تو مى دانى كه اينها قادر به سخن گفتن نيستند.

66 گفت: آيا غير از پروردگار، خدايانى را بندگى مى كنيد كه نه براى شما سود دارند و نه مى توانند به شما ضررى برسانند؟!

67 اف بر شما و خدايانى كه غير خدا بندگى مى كنيد. آيا به عقل نمى آييد؟

68 گفتند: ابراهيم را بسوزانيد و خدايان خود را يارى كنيد، اگر مى خواهيد كارى انجام دهيد.

69 ما به آتش خطاب كرديم كه بر ابراهيم سرد و سالم باش.

70 آنها قصد نيرنگ به او را داشتند. ما هم آنان را زيانكارترين مردم قرار داديم.

71 ما ابراهيم و لوط را به سوى سرزمينى كه براى مردم جهان پربركت ساخته بوديم رهايى بخشيديم.

72 به ابراهيم، اسحاق و سپس يعقوب را بخشيديم و همه آنان را بندگان صالح قرار داديم.

ترجمه قرآن، ص: 328

73 و آنها را امامانى نموديم كه به فرمان ما هدايت مى كردند و بدانها كارهاى خوب و برپايى نماز و اداى زكات را وحى كرديم، و آنان فقط ما را عبادت مى كردند.

74 به لوط مقام

حكمت و دانش عطا كرديم و او را از شهرى كه كارهاى زشت در آن انجام مى دادند نجات داديم؛ زيرا كه گروهى بد و فاسق بودند.

75 و لوط را در رحمت خود جاى داديم؛ زيرا كه او از بندگان صالح بود.

76 و پيش از آنها نوح را ياد كن: زمانى كه خداى خويش را مى خواند، ما دعايش را مستجاب كرديم. در نتيجه او و خانواده اش را از گرفتارى بزرگ نجات داديم.

77 نوح را در برابر مردمى كه آيات ما را تكذيب مى كردند يارى نموديم؛ زيرا كه آنها گروهى بدكار بودند. در نتيجه همگى آنان را غرق كرديم.

78 به ياد آور داستان داود و سليمان را هنگامى كه در كار زراعتى كه گوسفندان مردم شبانه در آن مى چريدند قضاوت كردند و ما شاهد حكم صادره آنها بوديم.

79 و ما حكم حق را به سليمان فهمانديم و به داود و سليمان مقام حكمت و دانش عطا كرديم، و ما كوه ها و پرندگان را مسخر ساختيم كه همراه داود تسبيح مى گفتند و ما اين كار را انجام داديم.

80 به داود صنعت زره سازى آموختيم تا در جنگهايتان شما را حافظ باشد. آيا شكر آن به جا مى آوريد؟

81 به سليمان قدرت در اختيار گرفتن باد و طوفان داديم كه به فرمانش به سوى سرزمينى كه پربركت كرده بوديم حركت مى كرد و ما به همه چيز آگاهى داريم.

ترجمه قرآن، ص: 329

82 و از بين شيطانها گروهى را رام او كرديم كه برايش در درياها غواصى مى كردند و نيز كارهايى غير از اين انجام مى دادند و ما نگهبانشان بوديم.

83 به ياد آور داستان ايّوب را زمانى كه خداى خويش را اين گونه

مى خواند: پروردگارا! گرفتاريها به من روى آورده و تو مهربان ترين مهربانان هستى.

84 دعايش را مستجاب كرديم و گرفتاريش را برطرف ساختيم و خانواده اش را به او برگردانده و هم عقيده هايشان را افزوديم تا رحمتى از جانب ما و يادآورى براى عبادت كنندگان باشد.

85 اسماعيل و ادريس و ذا الكفل، همگى از صابران بودند.

86 آنان را مشمول رحمت خويش كرديم؛ زيرا كه از صالحان بودند.

87 به ياد آور زمانى كه يونس خشمگين از بين مردم عصر خويش بيرون رفت و گمان كرد كه ما بر او سخت نخواهيم گرفت. در تاريكيها ندا داد كه خدايى جز تو نيست؛ منزّهى تو. من از ستمكاران بوده ام.

88 دعايش را مستجاب كرديم و او را از غم و اندوه نجات داديم و به همين طريق اهل ايمان را نجات مى بخشيم.

89 به ياد آور زمانى را كه زكريّا پروردگارش را خواند: الها! مرا تنها مگذار و تو بهترين بازماندگان هستى.

90 ما دعايش را مستجاب كرديم و يحيى را به او عطا كرديم و همسرش را براى او اصلاح نموديم. آنها در انجام كارهاى خير سرعت عمل داشتند و با اميد و ترس ما را مى خواندند و همواره در پيشگاه ما فروتن بودند.

ترجمه قرآن، ص: 330

91 به ياد آور داستان مريم را كه خود را پاك دامن نگهداشت. آنگاه ما از روح خود در وى دميديم و او و فرزندش را نشانه اى براى جهانيان قرار داديم.

92 همه پيامبران امت واحدى بودند و من پروردگار شما هستم؛ بنا بر اين مرا عبادت كنيد.

93 مردم كار خود را در بين خويش به تفرقه كشاندند، در حالى كه همه آنها به سوى ما بازخواهندگشت.

94 هر كه كارهاى

پسنديده انجام دهد و اهل ايمان باشد، از سعى و تلاش او ناسپاسى نخواهد شد و كارهايش را مى نويسيم.

95 بر شهرهايى كه نابودشان كرديم بازگشت به وضع اول حرام است و هرگز بازنخواهندگشت.

96 تا زمانى كه راه بر يأجوج و مأجوج گشوده شود و آنها از هر تپه اى با سرعت بگذرند.

97 وعده حق نزديك گردد و ديدگان آنانى كه كافر بودند خيره ماند و فرياد زنند: واى بر ما كه از اين وضع غافل بوديم؛ بلكه ما ستمگر بوديم.

98 شما و آنچه كه مى پرستيد، هيزم جهنّميد و به آن وارد خواهيد شد.

99 اگر اين بتها خدا بودند، هرگز وارد جهنّم نمى شدند؛ ولى همگى آنها براى هميشه در جهنّم مى مانند.

100 در آنجا ناله ها دارند و آنان در جهنّم چيزى نمى شنوند.

101 آنانى كه از قبل به آنها وعده نيك داده ايم، از جهنّم دورند.

ترجمه قرآن، ص: 331

102 صداى آتش را نمى شنوند و آنها هر چه مايل باشند، براى هميشه در اختيارشان هست.

103 وحشت بزرگ آنان را غمگين نمى كند و فرشتگان الهى به استقبال آنها مى آيند و مى گويند: اين، همان روزى است كه به شما وعده داده مى شد.

104 همان گونه كه در ابتداى خلقت ايجاد كرديم، بازهم بر مى گردانيم.

105 در كتاب زبور بعد از ذكر نوشتيم كه وارث زمين، بندگان صالح من خواهند شد.

106 در اين براى اهل عبادت ابلاغ روشنى است.

107 ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم.

108 بگو: فقط به من وحى مى شود كه خداى واحدى است. آيا شما تسليم مى شويد؟

109 هرگاه روى بر گرداندند، بگو: به طور يكسان به همگى شما هشدار مى دهم و چه مى دانم آنچه به شما وعده مى دهند، نزديك يا دور است.

110

خداوند بلند سخن گفتن و آنچه را پنهان مى كنيد، مى داند.

111 من چه مى دانم؛ شايد تأخير آن براى آزمايش شما باشد و براى مدّتى بهره مند شويد.

112 بگو: پروردگارا! به حق حكم كن و پروردگار ما خداى رحمان است و درباره آنچه شما توصيف مى نماييد، بايد از او كمك خواست.

ترجمه قرآن، ص: 332

سوره حج مدينه

ترجمه قرآن 376

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 اى مردم! از خداى خويش بترسيد كه زلزله قيامت بس بزرگ است.

2 روزى كه آن زلزله را مشاهده كنيد، هر مادر شيرده از فرزند شيرخوارش غافل شده و هر زن باردار سقط جنين كند و مى بينى كه مردم مست هستند، در حالى كه مست نيستند؛ ولى عذاب خدا سخت است.

3 گروهى از مردم بدون آگاهى درباره خدا مجادله مى كنند و از هر شيطان سركش پيروى مى نمايند.

4 شيطان اين گونه است كه هر كسى با او دوستى كند گمراهش مى سازد و به آتش سوزان راهنمايى اش مى كند.

5 اى مردم! اگر درباره مبعوث شدن در قيامت ترديد داريد، بدانيد كه ما شما را از خاك آفريديم؛ آنگاه از نطفه و بعد از خون بسته شده؛ آنگاه از قطعه گوشت شكل گرفته و بعضى شكل نگرفته تا براى شما آشكار سازيم، و هر چه خواهيم تا زمانى معين در رحمها قرار دهيم؛ آنگاه به صورت كودكى از شكم مادر خارج مى كنيم تا آن موقع كه به رشد برسيد. بعضى از شما مى ميرند و بعضى آن قدر عمرشان طولانى مى شود كه به پست ترين دوران عمر مى رسند تا آنجا كه پس از علم و دانش چيزى نمى دانند، و مى بينى زمين را در حالى كه خشك و مرده شده ولى هنگامى كه

آب بر آن نازل كنيم، به حركت درآيد و مى رويد و از هر نوع گياهان زيبا و با طراوت مى روياند.

ترجمه قرآن، ص: 333

6 اين، بدين خاطر است كه خدا حق است و او مردگان را زنده مى كند و او بر هر چيزى تواناست.

7 و نيز براى آنكه بدانيد كه قيامت خواهد آمد و شكى در آن نيست و خداوند هر كه را در قبرهاست، مبعوث خواهد كرد.

8 گروهى از مردم بدون آگاهى و هدايت و كتاب روشنى درباره خدا، مجادله مى كنند.

9 با تكبّر مى خواهد مردم را از راه خدا گمراه كند. در دنيا ذلّتى دارد و روز قيامت عذاب سوزنده اى به او مى چشانيم.

10 به او مى گوييم: اين براى اعمالى است كه از پيش انجام داده اى و خداوند هيچ گاه به بندگانش ظلم نخواهد كرد.

11 بعضى از مردم خدا را فقط با زبان عبادت مى كنند؛ وقتى خبرى به آنها مى رسد، اطمينان پيدا مى كنند و هنگامى كه گرفتار ناراحتيها مى شوند، از دين برگشته و منقلب مى شوند؛ در نتيجه در دنيا و آخرت زيانكار مى گردند. اين است زيان آشكار.

12 غير خدا را مى خواند، در صورتى كه نه زيانى به او مى رساند و نه سودى. اين است گمراهى بى انتها.

13 كسى را مى خواند كه ضررش از نفعش نزديكتر است؛ چه بد سرپرست و چه بد همدمى است.

14 خداوند، آنانى كه ايمان آورده و كارهاى پسنديده انجام داده اند در بهشتهايى وارد مى كند كه نهرها از زير درختانشان جارى است. خداوند هر چه را اراده كند انجام خواهد داد.

15 كسى كه گمان مى كند خداوند، پيامبرش را در دنيا و آخرت يارى نمى كند ريسمانى به طرف آسمان بكشد و سپس آن را قطع كند.

آنگاه ببيند كه آيا نيرنگ او خشمش را فرومى نشاند؟

ترجمه قرآن، ص: 334

16 و اين چنين آيات روشن را نازل كرديم، و خداوند هر كه را بخواهد هدايت مى نمايد.

17 آنانى كه ايمان آوردند و يهوديان و صابئان و نصارا و مجوس و مشركان، پروردگار در روز قيامت ميان آنها امتياز مى دهد؛ زيرا كه او بر همه چيز گواه است.

18 آيا نمى بينى كه آنچه در آسمانها و در زمين است و خورشيد و ماه و ستارگان و كوه ها و درختان و جنبنده ها و بسيارى از مردم براى خداوند سجده مى كنند و بسيارى هم مستحق عذاب مى باشند و هر كه خدا او را بى ارزش سازد، كسى نمى تواند او را گرامى نمايد؛ زيرا كه خداوند هر كارى كه بخواهد انجام مى دهد.

19 دو گروه اهل ايمان و كافران دشمن يكديگرند و درباره پروردگارشان با هم مخاصمه مى كنند. آنهايى كه كافرند، لباسهاى آتشين براى آنان بريده مى شود و آب جوشان از بالا بر سرشان ريزند.

20 درون آنان را با پوستهايشان ذوب مى كند.

21 براى آنها حربه هاى آهنين آماده است.

22 هر وقت بخواهند از غم آن عذاب فرار كنند، آنان را بازمى گردانند و به آنها گويند: عذاب سوزان را بچشيد.

23 خداوند، آنانى كه ايمان آورده و كارهاى پسنديده انجام داده اند به بهشتهايى وارد مى كند كه زير درختانشان نهرها جارى است؛ با دست بندهاى طلا و مرواريد زينت مى يابند و لباسهايشان از حرير است.

ترجمه قرآن، ص: 335

24 با سخنانى پاكيزه هدايت شده اند و به راهى شايسته راهنمايى مى گردند.

25 آنانى كه كافرند، مردم را از راه خدا و از رفتن به مسجد الحرام مانع مى شوند؛ مسجدى كه براى همه مردم يكسان قرار داديم؛ چه آنانى كه

ساكن آن سرزمين هستند و چه آنانى كه از نقاط ديگر مى آيند و هر كه بخواهد در آن از روى كفر دست به ظلم بزند، از عذاب دردناك به او مى چشانيم.

26 به ياد آور زمانى را كه خانه كعبه را براى ابراهيم آماده ساختيم و به او گفتيم: چيزى را شريك ما قرار مده و خانه ام را براى طواف كنندگان و قيام كنندگان و ركوع و سجده كنندگان پاكيزه نما؛

27 و در بين مردم نداى حج ده تا پياده و سواره بر مركبهاى لاغر از هر راه و دره اى سوى تو آيند.

28 تا شاهد بر منافع خويش باشند و نام خدا را در روزهاى تعيين شده بر چهارپايانى كه به آنها روزى داده شده ببرند. آنگاه از آن بخورند و به درماندگان فقير بخورانند.

29 سپس آلودگيها را برطرف سازند و به نذر خود وفا كنند و بر اطراف خانه عتيق طواف نمايند.

30 هر كه حرمت يافتگان الهى را محترم شمارد، براى او نزد پروردگارش بهتر است. چهارپايان، غير از آنها كه براى شما خوانده شد، حلال هستند. پس، از پليدى بتها اجتناب كنيد و نيز از سخن باطل و دروغ پرهيز نماييد.

ترجمه قرآن، ص: 336

31 خالص براى خدا باشيد و نه مشركان به او كه هركس به او شرك ورزد، گويى از آسمان سقوط كرده و پرندگان او را مى ربايند يا آنكه باد او را به جايى دور دست برد.

32 اين گونه است كه هركس شعاير الهى را بزرگ شمارد، نشانى از تقواى دلهاست.

33 در قربانى، سودهايى براى شماست تا زمان تعيين شده. آنگاه محل ذبح آن بيت عتيق است.

34 هر گروهى را قربانگاهى قرار داديم تا نام خدا را بر

حيواناتى كه به آنها روزى داديم ببرند؛ بنا بر اين خداى شما يكى است در برابر او تسليم شويد و به فروتنان بشارت ده؛

35 همان هايى كه وقتى نام خدا برده مى شود، دلهايشان پر از ترس مى گردد و نسبت به حوادثى كه براى ايشان رخ مى دهد صبورند؛ برپاكننده نمازند و از آنچه روزيشان كرده ام، انفاق مى نمايند.

36 قربانى ها را برايتان از شعاير الهى قرار داديم كه در آنها براى شما خير است. نام خدا را در حالى كه ايستاده اند بر آنها ببريد و چون پهلوهايشان آرام گرفتند، از گوشت آنها بخوريد و به بينوايان قانع و فقيران نيز بخورانيد. اين گونه حيوانات را در خدمت شما قرار داديم؛ شايد شكر خدا را بجا آوريد.

37 گوشت و خون آنها به خدا نمى رسد؛ ولى پرهيزكارى شما به او مى رسد. اين گونه حيوانات را به تسخير شما درآورديم تا خدا را به خاطر اين كه شما را هدايت فرموده بزرگ شماريد و به نيكوكاران بشارت ده.

38 خداوند از اهل ايمان دفاع خواهد كرد. خداوند هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست نمى دارد.

ترجمه قرآن، ص: 337

39 به آنانى كه مورد ستم واقع شده اند، اجازه جهاد داده شده و خداوند بر يارى كردن آنها تواناست.

40 همان هايى كه از شهر خود به ناحق اخراج شدند، به اين خاطر كه مى گفتند: پروردگار ما اللَّه است. اگر خداوند بعضى از مردم را به توسط بعضى ديگر دفع نمى كرد، ديرها و صومعه ها و كنيسه ها و كليساها و مساجدى كه نام خدا در آن زياد برده مى شود ويران مى شد. پروردگار، آنانى را كه او را يارى كنند، يارى مى كند؛ زيرا كه او نيرومند و مقتدر است.

41 همان هايى كه وقتى

در روى زمين امكاناتشان دهيم، نماز را برپامى دارند و زكات را ادا مى كنند و امر به معروف و نهى از منكر مى نمايند و پايان همه كارها از آن پروردگار است.

42 اگر تو را تكذيب مى كنند، پيش از آنها نيز قوم نوح و عاد و ثمود پيامبرانشان را تكذيب كردند.

43 همچنين قوم ابراهيم و قوم لوط، پيامبران خود را تكذيب نمودند.

44 و نيز اصحاب مدين و موسى تكذيب شدند. به كافران مهلت دادم، آنگاه مجازاتشان كردم و ديدى كه چگونه مجازات سختى نمودم.

45 چه بسيار شهرها كه ستمگر بودند و نابودشان كرديم. آنگاه آن شهرها بر سقفها خراب شدند و چه چاههاى آب كه معطّل ماند و چه كاخهاى گچ كارى شده كه بى صاحب است.

46 آيا در روى زمين سير نمى كنند تا دلهايى پيدا كنند كه با آن درك كنند و يا گوشهايى كه به آن بشنوند؟! علت آن است كه ديدگان كور نمى شنوند؛ بلكه دلهايى كه در سينه دارند، كور مى شوند.

ترجمه قرآن، ص: 338

47 از تو با شتاب عذاب را طلب مى كنند. البته خداوند از وعده خود تخلف نخواهد كرد؛ چرا كه يك روز نزد پروردگارت برابر هزار سال از سالهايى است كه شما مى شمريد.

48 چه ساكنين شهرها كه به آنها مهلت دادم، در حالى كه ظالم بودند؛ ولى ناگهان مجازاتشان كردم و بازگشت همه به سوى من است.

49 بگو: اى مردم! من فقط براى شما بيم دهنده اى آشكارم.

50 آنانى كه ايمان آورده و كارهاى پسنديده انجام مى دهند، مشمول بخشش و روزى گرانقدر الهى خواهند شد.

51 و آنانى كه تلاش در نابود كردن آيات ما مى كنند و گمان مى كنند كه مى توانند، ياران جهنّمند.

52 ما هيچ رسول و

پيامبرى را قبل از تو نفرستاديم، مگر آنكه هرگاه آرزو مى كرد، شيطان در آن آرزو القاءاتى ايجاد مى كرد و خداوند القائات شيطان را از بين مى برد و آنگاه آيات خود را محكم مى نمود؛ چرا كه او آگاه و حكيم است.

53 به اين جهت كه خداوند القائات شيطان را امتحانى براى آنانى قرار داد كه دلهاى بيمار و سخت دارند و البته ستمكاران در دشمنى بى انتهايى قرار گرفته اند.

54 و نيز بدين علت كه دانشمندان بدانند دين خدا حق است و از جانب پروردگارت مى باشد؛ در نتيجه به آن ايمان آورند و دلهايشان در برابر آن نرم گردد، و خداوند همواره اهل ايمان را به راه مستقيم راهنمايى مى كند.

55 كافران هم چنان در شك و ترديد هستند تا ناگهان روز قيامت براى آنها واقع شود و يا عذابى غير قابل جبران به سراغشان آيد.

ترجمه قرآن، ص: 339

56 در آن روز، فرمانروايى از آن پروردگار است؛ بين آنها حكم خواهد كرد. آنهايى كه اهل ايمان و كارهاى پسنديده هستند، در بهشتهاى پرنعمت خواهند بود،

57 و آنهايى كه كافرند و آيات ما را تكذيب كرده اند، عذاب خواركننده اى خواهند داشت.

58 آنانى كه در راه خدا هجرت كردند، آنگاه كشته شدند يا به مرگ طبيعى مردند، خداوند به آنها روزى نيكو عطا خواهد كرد؛ زيرا كه پروردگار بهترين روزى دهندگان است.

59 خداوند آنها را در جايگاهى مستقر مى فرمايد كه از آن راضى خواهند بود؛ زيرا كه پروردگار آگاه و بردبار است.

60 اين گونه است كه اگر كسى مقابله به مثل كند، سپس بر او ظلم شود، خداوند او را يارى خواهد كرد؛ زيرا كه پروردگار بخشنده و آمرزنده است.

61 بدين جهت

كه خداوند شب را در روز و روز را در شب داخل مى كند و پروردگار شنوا و بيناست.

62 و بدين خاطر است كه خداوند، حق است و آنچه را غير از او مى خوانند، باطل مى باشد و پروردگار بلندمرتبه و بزرگ است.

63 آيا نمى بينى كه خداوند از آسمان آبى نازل مى كند تا زمين سبز و خرّم گردد؛ زيرا كه پروردگار لطيف و آگاه است.

64 آنچه در آسمانها و در زمين هست، از آن اوست و پروردگار بى نياز و ستوده است.

ترجمه قرآن، ص: 340

65 آيا نمى بينى كه خداوند آنچه در زمين هست و كشتى كه بر فرمانش در دريا روان است به تسخير شما در آورده و آسمان را نگه مى دارد كه جز به اجازه او به زمين نيفتد؛ زيرا كه او نسبت به مردم رئوف و مهربان است.

66 اوست كه شما را زنده كرده، آنگاه مى ميراند و سپس زنده مى كند؛ ولى اين انسان ناسپاس است.

67 براى هر امتى عبادتى قرار داديم تا آن عبادت را بجا آورند؛ بنا بر اين نبايد با تو در اين موضوع منازعه كنند. به سوى پروردگارت دعوت كن كه تو راهت درست است.

68 و هرگاه با تو به مجادله برخاستند، بگو: خداوند به آنچه انجام مى دهيد، آگاه تر است.

69 خداوند درباره آنچه كه اختلاف مى كنيد، در روز قيامت بين شما قضاوت خواهد كرد.

70 آيا نمى دانى كه پروردگار آنچه را در آسمانها و زمين است مى داند و همه اينها در كتابى محفوظ است و اين براى پروردگار كارى آسان است؟!

71 غير از خداوند چيزهايى را مى پرستند كه خدا درباره آنها دليلى نازل نكرده و علم و آگاهى در مورد آنها ندارند و براى

ستمكاران ياورى نخواهد بود.

72 و هنگامى كه آيات روشن ما براى آنان تلاوت مى شود، در چهره آنها اثر مخالفت و انكار را مى بينى كه نزديك است به كسانى كه آيات ما را تلاوت مى كنند حمله كنند. بگو: آيا من شما را به بدتر از اين خبر دهم كه همان آتش سوزنده است؟! كه البته اين وعده الهى به كافران است و بد سرانجامى است.

ترجمه قرآن، ص: 341

73 اى مردم! مثالى زده مى شود؛ به آن گوش دهيد: آنانى را كه غير از خدا مى خوانيد، قادر نيستند مگسى را بيافرينند، هر چند در اين باره با هم متحد شوند و اگر مگس چيزى از آنها بر بايد، نمى توانند آن را پس گيرند؛ طالب و مطلوب هر دو ناتوانند.

74 خدا را آن گونه كه بايد بشناسند، نشناختند كه خدا نيرومند و مقتدر است.

75 خداوند از بين فرشتگان و انسانها رسولان خود را بر مى گزيند كه او شنوا و بيناست.

76 آنچه در پيش روى آنها و پشت سر آنهاست مى داند و بازگشت همه كارها به سوى خداوند است.

77 اى اهل ايمان! ركوع و سجود كنيد و خداى خويش را عبادت نماييد و كار نيكو انجام دهيد؛ شايد رستگار شويد.

78 در راه خدا جهاد كنيد و حق جهادش را بجا آوريد. اوست كه شما را انتخاب كرد و براى شما در اين دين كار سختى قرار نداد. از آيين پدرتان ابراهيم پيروى كنيد. او شما را از پيش و در اين كتاب مسلمان ناميد تا پيامبر شاهد بر شما و شما شاهد بر همه مردم جهان باشيد؛ بنا بر اين نماز را برپاداريد و زكات را بپردازيد و به خداوند

اعتصام جوييد كه او سرپرست شماست كه چه سرپرست و يارى رسان خوبى است.

ترجمه قرآن، ص: 342

سوره مؤمنون در مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 به راستى كه اهل ايمان رستگار شدند؛

2 آنانى كه در نمازشان خاشع هستند؛

3 آنانى كه از لغو و بيهودگى اعراض مى كنند؛

4 آنانى كه زكات را پرداخت مى نمايند؛

5 آنانى كه غريزه جنسى خويش را كنترل مى كنند؛

6 مگر با همسرانشان يا آن كه مالك آن شده اند كه در اين صورت ملامتى بر آنها نيست.

7 بنا بر اين، هركس غير از اين راه را طلب كند آنها از تجاوزكارانند.

8 آنانى كه به امانتها و قرارهاى خود وفا دارند؛

9 آنانى كه از نمازهاى خود محافظت مى نمايند،

10 اينها وارثانند؛

11 وارث بهشت فردوس هستند و براى هميشه در آن مى مانند.

12 به تحقيق كه انسان را از چكيده گل آفريديم.

13 سپس او را نطفه اى در قرارگاه استوار قرار داديم.

14 آنگاه نطفه را خون بسته و خون بسته را تكّه گوشت و تكّه گوشت را به صورت استخوانهايى در آورديم و بر استخوانها گوشت پوشانديم. سپس آن را آفرينش تازه اى داديم. بزرگ است خداى يكتا كه بهترين آفريدگاران است.

15 آنگاه بعد از اين خواهيد مرد.

16 سپس در روز قيامت بر انگيخته خواهيد شد.

17 به تحقيق كه بر بالاى سر شما هفت راه قرار داديم و ما از آفريده هاى خويش غافل نيستيم.

ترجمه قرآن، ص: 343

18 و از آسمان آبى در اندازه هاى معيّن نازل كرديم. آنگاه آن را در زمين ساكن ساختيم و به طور قطع در از بين بردن آن تواناييم.

19 سپس به وسيله آب براى شما باغهايى از درختان خرما و انگور ايجاد كرديم؛ باغهايى كه در آن ميوه هاى بسيار است

و از آن مى خوريد.

20 و درختى كه از طور سينا به روغن زيتون و رنگ زيبا مى رويد تا از آن بخورند.

21 براى شما در چهارپايان عبرتى است، از آنچه در درون دارند، به شما مى نوشانيم و براى شما در آنها سود فراوان است و از گوشت آنها مى خوريد.

22 بر چهارپايان و بر كشتيها سوار مى شويد.

23 نوح را براى مردم عصرش فرستاديم. گفت: اى قوم من! خدا را بندگى كنيد. غير از خداوند براى شما خدايى وجود ندارد. آيا تقوا پيشه خويش نمى سازيد؟

24 بزرگان قوم او كه كافر بودند، گفتند: نوح جز انسانى همانند شما نمى باشد، اراده كرده تا بر شما برترى جويد و اگر خدا مى خواست، فرشتگانى را نازل مى كرد. ما چنين چيزى را از پدران خويش نشنيده ايم.

25 او جز مردى ديوانه نمى باشد. درباره او تا مدتى در انتظار بمانيد.

26 نوح گفت: پروردگارا! به آنچه مرا تكذيب مى كنند، يارى فرما!

27 به او وحى كرديم: برابر ديدگان ما و طبق وحى ما كشتى بساز و در آن هنگام كه فرمان ما صادر شود و آب از تنور فوران زند، از هريك حيوانات يك جفت در كشتى سوار كن و از خانواده ات جز آنها كه از قبل وعده نابودى آنان را داده ايم، بر كشتى بنشان و درباره ستمكاران با من حرفى نزن كه آنها غرق خواهند شد.

ترجمه قرآن، ص: 344

28 وقتى تو و همراهانت در كشتى مستقر شديد، بگو: حمد، از آن خدايى است كه ما را از قوم ستمگر رهايى بخشيد.

29 و بگو: پروردگارا! مرا در منزلگاهى پربركت فرودآور كه تو بهترين فرودآورندگانى.

30 در اين داستان، نشانه هايى است كه ما همه مردم را امتحان مى كنيم.

31 آنگاه

پس از نابودى قوم نوح، نسل ديگرى به وجود آورديم.

32 بر آنان پيامبرانى از خودشان فرستاديم تا خداى يكتا را بندگى كنند كه خدايى غير از او براى شما نيست. آيا تقوا را پيشه خويش نمى سازيد؟!

33 بزرگان قوم صالح كه كافر بودند و اعتقادى به جهان آخرت نداشتند و در زندگى دنيا به آنان ناز و نعمت داده بوديم گفتند: اين، بشرى است همانند شما؛ از آنچه مى خوريد، مى خورد و از آنچه مى آشاميد، مى آشامد؛

34 بنا بر اين اگر از بشرى مثل خودتان پيروى كنيد، به طور قطع زيان كاريد.

35 چگونه به شما وعده مى دهد كه اگر بميريد و خاك و استخوان شويد، دوباره زنده شده، از قبرها خارج خواهيد شد؟

36 هيهات! هيهات! از اين وعده هايى كه به شما داده مى شود.

37 زندگى، فقط زندگى دنيا است. مى ميريم و زنده مى شويم و هرگز بر انگيخته نمى شويم.

38 اين مرد جز اين نيست كه به خدا نسبت دروغ مى دهد و ما هرگز به او ايمان نمى آوريم.

39 صالح گفت: پروردگارا! در برابر تكذيب آنان، مرا يارى كن.

40 پروردگار فرمود: با گذشت زمان كوتاهى، پشيمان خواهند شد.

41 ناگهان صداى آسمانى به حق آنها را گرفت و همگى را خاشاك كرديم؛ كه مردم ستم پيشه از رحمت الهى دور باد!

42 آنگاه پس از نابودى قوم صالح، نسل ديگرى به وجود آورديم.

ترجمه قرآن، ص: 345

43 هيچ امتى را اجل، مقدم و مؤخر نخواهد شد.

44 آنگاه پيامبرانى به دنبال هم فرستاديم و هر پيامبرى نزد امتش آمد، تكذيبش كردند و ما اين امتها را يكى پس از ديگرى نابود كرديم و آنها را زبانزد قرار داديم كه مردم بى ايمان از رحمت خدا دور باد!

45 سپس

موسى و برادرش هارون را با آيات و دلايل روشن فرستاديم،

46 به سوى فرعون و بزرگانش كه كبر مى ورزيدند و مردمى بلندپرواز بودند.

47 گفتند: آيا به دو انسان همانند خود ايمان بياوريم، در حالى كه قوم آنها بردگان ما هستند؟

48 موسى و هارون را تكذيب كردند و سرانجام نابود گشتند.

49 در حالى كه ما به موسى كتاب داديم؛ شايد آنان هدايت شوند.

50 و پسر مريم و مادرش را معجزه اى قرار داديم و هر دو را جاى مرتفعى كه داراى آرامش و آب جارى بود، ساكن نموديم.

51 اى پيامبران! از غذاهاى پاكيزه تناول كنيد و كارهاى پسنديده انجام دهيد؛ زيرا كه من به آنچه عمل مى كنيد آگاهم.

52 اين مردم همگى از يك امت واحدى هستند و من خداى شمايم؛ بنا بر اين از من بترسيد.

53 ولى مردم كارهاى خود را پراكنده كردند و هر حزبى به آنچه دارد، دل خوش است.

54 آنها را تا مدتى به حال خود بگذار تا در غفلتشان بمانند.

55 آيا گمان مى برند كه به وسيله ثروت و فرزندانشان آنها را يارى مى كنيم؟

56 بلكه براى آن است كه درهاى خيرات را به سرعت به روى آنها باز كنيم. آنها نمى فهمند.

57 آنانى كه از خوف خداى خويش در هراسند؛

58 آنانى كه به آيات پروردگارشان ايمان مى آورند؛

59 آنانى كه براى خداى خويش شريك قائل نمى شوند؛

ترجمه قرآن، ص: 346

60 آنانى كه در انجام تكاليف خويش كوشا هستند و از روزى كه به سوى پروردگارشان مراجعت مى كنند دلهايشان هراسناك است.

61 اينها در انجام كارهاى خير شتاب مى كنند و از ديگران سبقت مى گيرند.

62 ما هيچ كس را جز به اندازه توانش تكليف نمى كنيم. در اختيار ما كتابى است كه به

حق سخن مى گويد و هيچ ستمى بر آنها نمى شود.

63 دلهاى كافران از اين كتاب در غفلت است و كارهاى ديگرى جز اين دارند كه آن را انجام مى دهند.

64 تا اينكه آنانى را كه در ناز و نعمتند، گرفتار عذاب مى نماييم و در آن حال ناله و فرياد سر مى دهند.

65 فرياد نزنيد كه امروز، از جانب ما يارى نخواهيد شد.

66 آيات ما بر شما تلاوت مى شد و شما به قهقرا بازمى گشتيد.

67 در برابر آيات ما كبر ورزيديد. در محفلهاى شبانه خود بدگويى كرديد.

68 آيا در گفتار الهى انديشه نكردند، يا چيزى به سراغشان آمده كه سوى پدران گذشته آنان نيامده بود؟

69 يا آنكه پيامبرشان را نشناختند كه او را انكار مى كنند؟

70 يا اينكه مى گويند: او ديوانه است بلكه رسول اللَّه بر آنها به حق آمده و بيشتر آنان از حق كراهت دارند.

71 و اگر حق، تابع هوسهاى آنان گردد، آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست تباه خواهند شد؛ ولى ما قرآنى به آنها داديم كه مايه يادآورى براى آنهاست و آنان از آن وسيله يادآورى رو برگردانند.

72 آيا از آنها مزدى طلب كرده اى، در حالى كه مزد پروردگارت بهتر است و او بهترين روزى دهندگان مى باشد.

73 به تحقيق كه تو مردم را به راه راست دعوت مى كنى.

74 و آنانى كه ايمان به جهان آخرت ندارند، از اين راه منحرفند.

ترجمه قرآن، ص: 347

75 و اگر ما به آنان مهربانى كنيم و گرفتاريهايشان را برطرف سازيم، در طغيانشان لجاجت مى كنند و سرگردان مى مانند.

76 به عذاب سخت گرفتارشان كرديم؛ ولى آنان نه در برابر پروردگارشان سر فرودآوردند و نه تضرّع و زارى نمودند.

77 تا اينكه درى از عذاب شديد

بر آنها گشوديم كه ديگر از هر طرف مأيوس شدند.

78 خداست كه براى شما گوش و چشم و دل آفريد؛ ولى كمتر شكر او را به جا مى آوريد.

79 و اوست كه شما را در زمين به وجود آورد و به سويش بازمى گرديد.

80 و اوست كه زنده مى كند و مى ميراند و رفت و آمد شب و روز از آن اوست. آيا به عقل نمى آييد؟!

81 بلكه همان سخنان مردم پيش از خود را مى گويند.

82 مى گفتند: چگونه پس از مردم كه خاك و استخوان مى شويم، دوباره برانگيخته خواهيم شد؟

83 از اين وعده ها به ما و پدران ما در گذشته داده اند و اين فقط افسانه پيشينيان است.

84 بگو: زمين و آنچه در آن است، از آن كيست اگر مى دانيد؟!

85 به زودى پاسخ مى دهند كه از آن خداست. بگو: پس چرا به خود نمى آييد؟!

86 بگو: پروردگار هفت آسمان و پروردگار عرش بزرگ كيست؟

87 به زودى پاسخ دهند: از آن خداست. بگو: پس چرا از خدا نمى ترسيد؟!

88 بگو: حكومت همه چيز به دست كيست و چه كسى پناه مى دهد و نياز به پناه ندارد اگر مى دانيد؟

89 به زودى خواهند گفت: از آن خداست. بگو: پس چرا فريب مى خوريد؟!

ترجمه قرآن، ص: 348

90 بلكه ما حق را براى آنان آورديم و آنها دروغ مى گويند.

91 خداوند هيچ گاه فرزندى انتخاب نكرده و خداى ديگرى با او نيست، و اگر چنين مى شد، هريك از خدايان مخلوقات خود را اداره مى كردند. بعضى بر بعضى ديگر برترى مى جستند. خداوند منزه است از آنچه آنان توصيف مى نمايند.

92 آگاه به پنهان و آشكار است؛ پس برتر است از آنچه براى او شريك قائل مى شوند.

93 بگو: پروردگارا! مى شود وعده هايى را كه به

آنان داده مى شود به من نشان دهى؟

94 پروردگارا! مرا از مردم ستمگر قرار مده!

95 و البته ما مى توانيم آنچه به آنها وعده داده ايم، به تو نشان دهيم.

96 بدى را به وسيله آنچه بهتر است دفع كن. ما به آنچه توصيف مى كنند، آگاهتريم.

97 و بگو: پروردگارا! از وسوسه هاى شيطانها به تو پناه مى برم؛

98 و به تو پناه مى برم پروردگارا! از اينكه شيطانها حضور يابند.

99 تا هنگامى كه مرگ به سراغ يكى از آنها آيد، آنگاه گويد: پروردگارا! مرا بازگردان؛

100 تا شايد به عنوان تدارك گذشته، كارهاى پسنديده اى انجام دهم. هرگز؛ اين سخنى است كه او مى گويد. در پشت سر آنها تا روز قيامت برزخ مى باشد.

101 آنگاه كه در صور دميده شود، خويشاوندى در بين آنها نخواهد بود و سراغ همديگر را نگيرند.

102 بنا بر اين كسانى كه ترازوى اعمالشان سنگين باشد، از گروه رستگارانند.

103 و كسانى كه ترازوى اعمالشان سبك باشد، از گروه زيان كارانند و براى هميشه در جهنّم خواهند ماند.

104 آتش، صورتهايشان را مى سوزاند و در آنجا منظرى زشت دارند.

ترجمه قرآن، ص: 349

105 آيا آيات من براى شما تلاوت نشد؟ و شما آن را تكذيب مى كرديد.

106 گفتند: پروردگارا! شقاوت ما بر ما غلبه كرده و ما مردمى گمراهيم.

107 خدايا! ما را از جهنّم خارج كن. اگر كارهاى خلاف خود را تكرار كرديم، ستمگريم.

108 به آنها گفته مى شود: دور شويد و حرف نزنيد.

109 گروهى از بندگان من بودند كه مى گفتند: پروردگارا! ايمان آورديم. پس ما را بيامرز و بر ما رحم كن كه تو بهترين رحم كنندگان هستى.

110 و شما آنان را به مسخره گرفتيد تا آنجا كه مرا فراموش كرديد و بر آنها خنديديد.

111 امروز پاداش شكيبايى

آنان را مى دهم؛ چرا كه آنها رستگارانند.

112 به آنها خطاب مى شود: چند سال در روى زمين زندگى كرديد؟

113 پاسخ مى دهند: به اندازه يك روز يا بخشى از روز. از آنانى كه شمارش كننده اند، بپرس.

114 به آنها گفته مى شود: شما مقدار كمى زندگى كرديد، اگر مى دانستيد.

115 آيا گمان كرديد كه ما شما را بيهوده خلق كرديم و شما به سوى ما بازگشت نخواهيد كرد؟!

116 برتر است خدايى كه فرمانرواى حق است؛ خدايى جز او نيست و او پروردگار عرش كريم است.

117 هركس غير خدا را بخواند، هيچ دليلى بر كار خود ندارد و حسابش با پروردگارش مى باشد و به طور قطع كافران رستگار نخواهند شد.

118 و بگو: پروردگارا! بيامرز و رحم كن كه تو بهترين رحم كنندگان هستى.

ترجمه قرآن، ص: 350

سوره نور مدينه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 سوره اى است كه نازل كرديم و آن را واجب نموديم و در آن آيات روشن نازل كرديم؛ شايد شما به خود آييد.

2 به هر زن و يا مرد زنا كار صد تازيانه بزنيد و درباره آنان در اجراى دين خدا هيچ گاه ترحّم نكنيد، اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد. و بايد گروهى از اهل ايمان مجازات آنان را مشاهده كنند.

3 مرد زناكار جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نمى كند و زن زناكار نيز جز با مرد زناكار يا مشرك ازدواج نمى كند، كه اين كار بر اهل ايمان حرام است.

4 آنانى را كه نسبت زنا به بانوان پاك دامن مى دهند و چهار شاهد براى ادعاى خود نمى آورند، با هشتاد ضربه شلاق مجازات كنيد و هرگز شهادتشان را نپذيريد كه اينها مردمى فاسقند.

5 جز آنهايى كه بعد از آن، توبه كنند

و كار خود را اصلاح نمايند كه خداوند بخشنده و مهربان است.

6 آنانى كه نسبت زنا به همسران خود مى دهند در حالى كه شاهدى جز خويش ندارند، هريك از آنها بايد چهار مرتبه به نام خدا شهادت دهند كه از راستگويان هستند.

7 و بار پنجم بگويد لعنت خدا بر او باد اگر دروغگو باشد.

8 و زن، چهار بار به نام خدا شهادت دهد كه شوهرش دروغگوست. در اين صورت مجازات را از خود دور كند.

9 و بار پنجم بگويد: اگر شوهرش راستگوست، غضب خدا بر من باد.

10 فضل خدا شامل حالتان نمى شد، اگر نه اين بود كه او توبه پذير و حكيم است.

ترجمه قرآن، ص: 351

11 آنانى كه اين دروغ را ساختند، گروهى از شما بودند. آن را براى خود شرّ ندانيد؛ بلكه خير شما در آن است. هر كدام سهم خود را از اين گناهى كه مرتكب شدند دارند و آن كه سهم بزرگترى بر عهده دارد، عذاب بزرگترى براى او خواهد بود.

12 چرا وقتى آن را شنيدند، مردان و زنان مؤمن نسبت به خود گمان خير نبردند؟! و چرا نگفتند: اين دروغى آشكار است.

13 چرا چهار شاهد براى آن نياوردند؟ حال كه اين شاهدان را نياوردند، خود نزد پروردگار دروغگو محسوب مى شوند.

14 اگر فضل و رحمت پروردگار در دنيا و آخرت شامل حال شما نبود، به خاطر ورود به گناهى كه به آن مبتلا شديد، عذاب بزرگ الهى دامنگير شما مى شد؛

15 زيرا كه شايعات دروغ را از زبان يكديگر مى گرفتيد و با دهان خود مى گفتيد چيزى را كه به آن آگاهى نداشتيد و گمان مى كرديد اين موضوع كوچك نزد خداوند بزرگ است.

16 چرا وقتى

آن را شنيديد، نگفتيد: ما را چه سزد كه اين سخن را نقل كنيم؟ پروردگارا! تو منزّهى اين تهمت بزرگى است.

17 خداوند شما را موعظه مى كند كه اگر ايمان داريد ديگر در هيچ زمانى آن را تكرار نكنيد.

18 خداوند آيات را براى شما بيان مى كند و او آگاه و حكيم است.

19 آنانى كه دوست دارند فحشا را در بين اهل ايمان شايع سازند، در دنيا و آخرت عذاب دردناكى خواهند داشت و خدا مى داند و شما نمى دانيد.

20 و اگر نبود فضل و رحمت پروردگار درباره شما كه خداوند رئوف و مهربان است.

ترجمه قرآن، ص: 352

21 اى اهل ايمان! از وسوسه هاى شيطان پيروى نكنيد و هر كه از وسوسه هاى شيطان پيروى كند، او به فحشا و كار زشت فرمان مى دهد و اگر فضل و رحمت پروردگار شامل حال شما نشود، يك نفر از شما در هيچ زمانى پاكيزه نخواهد شد؛ و لكن خداوند هر كه را بخواهد پاكيزه مى نمايد كه او شنوا و آگاه است.

22 آنانى كه در بين شما از توان مالى برخوردارند، نبايد قسم بخورند كه انفاق خود را نسبت به نزديكان و بينوايان و هجرت كنندگان در راه خدا قطع نمايند؛ بلكه بايد عفو كنند و گذشت نمايند. آيا دوست نداريد خداوند شما را ببخشد در حالى كه خداوند، بخشنده و مهربان است.

23 آنانى كه نسبت ناروا به زنان بى خبر و با ايمان مى دهند، در دنيا و آخرت از رحمت خداوند محرومند و براى آنان عذابى بزرگ خواهد بود.

24 روزى كه زبانها و دستها و پاهايشان درباره كارهايى كه كرده اند، عليه آنان شهادت مى دهند.

25 در آن روز، خداوند حساب آنها را بدون كم و

زياد به آنها خواهد داد و آن روز خواهند فهميد كه پروردگار حقّ آشكار است.

26 زنان ناپاك متعلّق به مردان ناپاكند؛ همان طوركه مردان ناپاك متعلّق به زنان ناپاكند، و زنان پاك دامن به مردان پاك تعلق دارند و مردان پاك به زنان پاك دامن متعلق اند، و آنان از نسبتهاى ناروا منزّهند. براى آنها از طرف پروردگار، آمرزش و روزى نيكو در نظر گرفته شده است.

27 اى اهل ايمان! در خانه هاى غير خود با اجازه وارد شويد و بر اهل آن خانه سلام كنيد كه اين براى شما بهتر است؛ شايد به خود آييد.

ترجمه قرآن، ص: 353

28 و اگر كسى را در آن خانه نيافتيد، وارد آن خانه نشويد تا به شما اجازه ورود داده شود و اگر به شما گفتند: برگرديد و داخل نشويد. برگرديد كه براى پاكيزه ماندن شما بهتر است و خدا به آنچه مى كنيد، آگاه است.

29 گناهى بر شما نيست اگر در خانه هاى غير مسكونى وارد شويد كه در آنجا كالايى داريد و خدا آنچه را آشكار مى كنيد و يا پنهان مى داريد، مى داند.

30 به مردان با ايمان بگو: ديدگان خود را از نامحرمان ببندند و فروج خود را حفظ كنند كه اين براى پاكيزه ماندن شما بهتر است؛ زيرا كه خداوند به آنچه انجام مى دهيد، آگاه است.

31 و به زنان با ايمان بگو: ديدگان خود را از نامحرمان ببندند و فروج خود را حفظ كنند و زينت خود را جز آنچه كه آشكار است نمايان نكنند. روسرى هاى خود را بر سينه خود افكنند و نبايد زينت خود را آشكار سازند، جز براى شوهرانشان يا پدرانشان، يا پدر شوهرانشان، يا پسرانشان، يا پسران همسرانشان، يا

برادرانشان، يا پسران برادرانشان، يا پسران خواهران شان، يا زنان هم كيش خود، يا بردگان و كنيزانشان، يا مردان سفيهى كه ميل به زنان ندارند، يا كودكانى كه از امور جنسى زنان آگاه نيستند. زنها در هنگام راه رفتن، پاهاى خود را به زمين نكوبند تا زينت پنهان آنان آشكار شود. اى اهل ايمان! همگى به درگاه الهى توبه كنيد؛ شايد رستگار شويد.

ترجمه قرآن، ص: 354

32 مردان و زنان بدون همسر را همسر دهيد و نيز بردگان و كنيزان درستكار را به ازدواج درآوريد. اگر فقير باشيد، خداوند شما را از جانب فضلش بى نياز مى كند كه پروردگار وسعت بخش و آگاه است.

33 بر آنانى كه شرايط ازدواج ندارند، لازم است عفت پيشه خود سازند تا خداوند از جانب فضلش آنان را بى نياز سازد و بردگانى كه از شما تقاضاى نوشته دارند براى آنان بنويسيد، اگر خيرى در آنها احساس مى كنيد. و از مال خدا آنچه به شما داده شده به آنها بدهيد. كنيزانتان را به خاطر رسيدن به كالاى دنيا مجبور به كار زشت نكنيد، اگر مى خواهيد پاك دامن بمانند و هركس آنها را از روى كراهت وادار به عمل بد كند، خداوند در حق آنانى كه به اكراه كار خلاف كرده اند بخشنده و مهربان است.

34 به تحقيق آياتى براى شما نازل كرديم كه بيان كننده حقايق اند و نيز مثالهايى از كسانى كه پيش از شما بوده اند و موعظه اى بر پرهيزكاران.

35 خداوند، نور آسمانها و زمين است. مثل نور او چون حفاظى است كه در آن چراغى است و چراغ در شيشه اى است و شيشه گويى ستاره درخشانى است از درخت پربركت زيتون، با آنكه نه شرقى و نه

غربى است، شرق و غرب جهان به آن روشن است. نزديك است بدون تماس با آتش شعله ور شود؛ نورى است بر فراز نور ديگر. خدا هر كه را بخواهد با نور خود هدايت مى كند و خداوند براى مردم مثالها مى زند و او به همه چيز آگاه است.

36 در خانه هايى كه خداوند اجازه داده بالا روند و در آن نام خدا برده شود و هر صبح و شام در آنها تسبيح او گويند.

ترجمه قرآن، ص: 355

37 مردانى كه تجارت و معاملات دنيا آنان را از ياد خدا غافل نمى گرداند و نماز را برپاداشته و زكات را مى پردازند و از روزى كه دلها و ديدگان منقلب و مضطرب است، نگرانند.

38 تا اينكه خداوند بهتر از آنچه عمل كرده اند، به آنها پاداش دهد و از فضلش بر آنها بيفزايد و خداوند هركس را بخواهد، روزى بى حساب مى دهد.

39 كافران، كارهايشان همانند سرابى است كه شخص تشنه آن را آب مى پندارد؛ ولى وقتى به سراغ آن مى رود، آبى نمى يابد و خداوند را نزد كارهاى خود مى يابد كه به حسابش مى رسد و خدا به سرعت به حسابها مى رسد.

40 يا تاريكيهايى است در دريايى عميق كه موج بر روى موج سوار است و بالاتر از آن ابرهاى تيره اى است روى يكديگر كه اگر دست خود را بيرون آورد، ممكن نيست آن را ببيند و آن كه خداوند براى او نورى قرار نداده، نورى نخواهد داشت.

41 آيا نديدى آنچه در آسمانها و زمين است و پرندگانى كه در هوا بال مى گسترانند تسبيح پروردگار مى كنند و همه آنها نماز و تسبيح خود را مى دانند و خداوند به آنچه انجام مى دهند، آگاه است.

42 حكومت آسمانها

و زمين از آن پروردگار است و بازگشت همگى به سوى اوست.

43 آيا نديدى كه خداوند ابرها را به حركت درمى آورد؟ آنگاه آنها را با هم پيوند مى دهد و بعد آن را متراكم مى سازد و مى بينى كه باران از لابلاى آنها خارج مى شود و از آسمان و كوه هايى كه در آسمانند، دانه هاى تگرگ نازل مى نمايد، و به هر كه بخواهد مى رساند و از هر كه بخواهد بازدارد، كه نزديك است از درخشندگى برق آن، ديدگان از كار بيفتند.

ترجمه قرآن، ص: 356

44 خداوند، شب و روز را جايگزين يكديگر مى كند كه در اين، براى اهل بصيرت عبرتى است.

45 خداوند هر جنبنده اى را از آب آفريد. بعضى از آنها بر شكم و بعضى بر روى دو پا و بعضى بر چهار پا حركت مى كنند. پروردگار هر چه را بخواهد مى آفريند؛ زيرا كه او بر هر كارى تواناست.

46 آيات روشنى نازل كرده ايم و خداوند هر كه را بخواهد به راه راست هدايت مى كند.

47 مى گويند: به خدا و رسول ايمان آورده ايم و اطاعت مى كنيم؛ ولى بعضى از آنها روگردان مى شوند. در واقع آنان مؤمن نيستند.

48 هنگامى كه به سوى خدا و رسول او دعوت مى شوند تا بين آنها حكم كند، بعضى از آنها روگردان مى شوند.

49 و اگر حكم حق به نفع آنان شود، با سرعت و تسليم به سوى او مى آيند.

50 آيا در دلهايشان مرضى هست يا به ترديد افتاده اند يا نگرانند از ناحيه خدا و پيامبرش به آنها ستمى رسد؟ بلكه آنان خود ستمگرند.

51 در آن هنگام كه اهل ايمان به سوى پروردگار و پيامبرش دعوت مى شوند تا بين آنان داورى كند، گفتارشان فقط اين است: شنيديم و

اطاعت كرديم. اينها رستگارانند.

52 و هر كه خدا و رسول او را اطاعت كند و از خدا بترسد و تقوا را پيشه خود سازد اينها از نجات يافتگانند.

53 با تأكيد قسم ياد مى كنند كه اگر به آنان دستور دهى، بيرون مى روند. بگو: قسم نخوريد. شما اطاعتى شايسته بجا آوريد كه خداوند به آنچه مى كنيد، آگاه است.

ترجمه قرآن، ص: 357

54 بگو: از دستورات خدا و رسول اطاعت كنيد و اگر سرپيچى كرديد، پيامبر مسئول اعمال خويش است و شما هم مسئول اعمال و رفتار خود مى باشيد و اگر او را اطاعت كنيد، هدايت خواهيد شد و رسول جز ابلاغ روشن، تكليفى ندارد.

55 خداوند به آنانى كه از شما ايمان آورده و كارهاى پسنديده انجام داده اند وعده مى دهد كه در روى زمين جانشينشان كند؛ همان طوركه پيشينيان را نيز جانشين كرد و دينشان را كه براى آنها پسنديده، مستقر سازد و بعد از نگرانيها، ترس آنان را به امنيت مبدّل خواهد نمود. مرا بندگى كنيد؛ هيچ چيز را شريك من قرار ندهيد و اگر كسى بعد از اين كافر شود، از گروه فاسقين است.

56 نماز را برپاكنيد و زكات را بپردازيد و رسول خدا را اطاعت نماييد؛ شايد مشمول رحمت الهى واقع شود.

57 گمان مبر كه كافران در زمين معجزه مى كنند. جايگاهشان آتش است كه بد جايگاهى است.

58 اى اهل ايمان! بردگانتان و نيز كودكانتان كه بالغ شده اند، در سه نوبت بايد از شما اجازه بگيرند: پيش از نماز صبح و هنگام ظهر كه لباسهاى خود را بيرون مى آوريد و بعد از نماز عشا كه اين سه نوبت وقت خلوت شماست و بعد از آن بر شما و آنان گناهى

نيست كه بر گرد يكديگر جمع شويد. اين گونه، خداوند آياتش را براى شما بيان مى كند كه او آگاه و حكيم است.

ترجمه قرآن، ص: 358

59 و هنگامى كه كودكان شما به بلوغ رسيدند، بايد با اجازه وارد شوند به همان طريق كه اشخاص پيش از آنها اجازه مى گرفتند. اين گونه خداوند آياتش را بر شما بيان مى كند كه او آگاه و حكيم است.

60 زنان سالخورده كه اميد به ازدواج ندارند بر آنان گناهى نيست اگر پوشش رويين خود را بردارند؛ ولى نبايد در برابر مردم، خودآرايى كنند و اگر اينها نيز حفظ عفاف نمايند، براى آنان بهتر است كه خداوند شنوا و آگاه است.

61 بر نابينا و لنگ و بيمار و بر شما گناهى نيست كه از خانه هاى خودتان يا خانه هاى پدرانتان يا خانه هاى مادرانتان يا خانه هاى برادرانتان يا خانه هاى خواهرانتان يا خانه هاى عموهايتان يا خانه هاى عمه هايتان يا خانه هاى داييهايتان يا خانه هاى خاله هايتان يا خانه اى كه كليدهايش در اختيار شماست يا خانه هاى دوستانتان غذا بخوريد. بر شما گناهى نيست كه به طور دسته جمعى يا جداگانه غذا بخوريد و هر زمان كه وارد خانه اى شديد، بر خويشتن سلام كنيد؛ سلامى از جانب پروردگار مبارك و پاكيزه گوييد. اين گونه خداوند آيات را براى شما بيان مى كند؛ شايد به عقل آييد.

ترجمه قرآن، ص: 359

62 مؤمنان واقعى آنانى هستند كه به خدا و رسول او ايمان آورده و هرگاه در كار مهمى كه حضور جمع را ضرورى مى سازد با او باشند، بدون اجازه او به جايى نمى روند. آنانى كه از تو اجازه مى گيرند، به راحتى به خدا و رسول او ايمان آورده اند؛ بنا بر اين هرگاه از

تو براى بعضى از كارها اجازه خواستند، به هر كه مى خواهى اجازه ده و براى آنان از خداوند طلب بخشش كن كه خداوند بخشنده و مهربان است.

63 صدا كردن پيامبر را بين خودتان مانند صدا كردن همديگر قرار ندهيد. خداوند از شما، آنهايى را كه پنهانى فرار مى كنند مى شناسد؛ بنا بر اين آنانى كه از فرمان او سرپيچى مى كنند، بايد بترسند كه فتنه اى به آنان برسد يا گرفتار عذاب دردناك الهى گردند.

64 بدانيد كه آنچه در آسمانها و زمين است، از آن پروردگار است. در هر حالى كه باشيد، خداوند از وضع شما آگاه مى باشد و در آن روزى كه به او مراجعه مى كنند همگان را از كارهايى كه انجام داده اند، آگاه مى سازد كه خدا بر همه چيز آگاه است.

سوره فرقان مكّه

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 بزرگ است خدايى كه قرآن را بر بنده اش نازل كرد تا بر جهانيان بيم دهنده باشد.

2 كسى كه حكومت آسمانها و زمين از آن اوست و فرزندى براى خود انتخاب ننموده و شريكى در فرمانروايى هستى ندارد و همه موجودات را آفريده و اندازه گيرى آنها را به طور دقيق، معين كرده است.

ترجمه قرآن، ص: 360

3 كافران غير او را خدا قرار داده، در حالى كه خدايانشان قادر به آفريدن هيچ چيز نيستند و خود آفريده خدايند و مالك ضرر و نفع و مالك مرگ و زندگى و قيامت خويش نمى باشند.

4 كافران گفتند: اين، جز دروغى نيست كه آن را ساخته و گروهى ديگر در ساختن آن كمك كرده اند. البته كه با اين سخن خود، مرتكب ظلم و زور شده اند.

5 گفتند: داستانهاى پيشينيان است كه او آن را رونويس كرده و اين

سخنان را هر صبح و شام بر او القا مى كنند.

6 بگو: اين سخنان را كسى نازل كرده كه آگاه به اسرار آسمانها و زمين است؛ زيرا كه او بخشنده و مهربان است.

7 و گفتند: اين چه پيامبرى است كه غذا مى خورد و در بازار راه مى رود؟

چرا فرشته اى با وى نازل نمى گردد تا همراه او بيم رسان باشد؟

8 و نيز چرا از آسمان براى او گنجى انداخته نمى شود، يا چرا باغى ندارد كه از ميوه هايش استفاده كند؟ و ستمگران گفتند: شما فقط از مردى جادوگر پيروى مى كنيد.

9 بنگر چگونه براى تو مثلها زدند. در نتيجه گمراه شدند و راه هدايتى نتوانند يافت.

10 بزرگ است خدايى كه اگر بخواهد، از اين بهتر براى تو قرار مى دهد؛ باغهايى كه از زير درختانش نهرها جارى باشد و در آن باغها قصرهاى مجلل براى تو قرار خواهد داد.

11 بلكه آنان، قيامت را انكار كردند و ما براى انكاركنندگان قيامت، آتش سوزانى آماده ساخته ايم.

ترجمه قرآن، ص: 361

12 و هنگامى كه از دور آتش را ببينند، صداى مهيب و خشمناك آتش را مى شنوند.

13 و زمانى كه دست بسته در مكان تنگ افتند، ناله و فريادشان بلند مى شود.

14 به آنها گفته مى شود: يك بار ناله و فرياد نكنيد؛ بلكه بسيار ناله سر دهيد.

15 بگو: آيا اين بهتر است يا بهشت جاودانه اى كه به اهل تقوا وعده داده شده، كه هم پاداش و هم جايگاه آنان است؟!

16 در آن بهشت، هر چه بخواهند آماده است و در آنجا براى هميشه هستند و اين وعده پروردگار توست كه بر عهده گرفته است.

17 روزى كه با آنچه غير پروردگار بندگى مى كردند محشورشان كند و فرمايد كه آيا شما

بندگان مرا گمراه كرديد، يا خود گمراهى را برگزيدند؟

18 مى گويند: پروردگارا! منزّهى تو. سزاوار نبود كه سرپرستانى غير از تو برگزينيم؛ و لكن تو اينها و پدرانشان را نعمت دادى تا ياد تو را فراموش كردند و مردمى تباه شده گشتند.

19 خدايانتان آنچه شما مى گوييد، تكذيب كردند و توانايى دفع عذاب و يا كمك طلبيدن را نداريد و هر كه از شما ظلم كند، عذاب بزرگى به او مى چشانيم.

20 ما هيچ پيامبرى را قبل از تو نفرستاديم جز آنكه همگى غذا مى خوردند، در بازار راه مى رفتند و ما گروهى از شما را وسيله آزمايش گروه ديگر قرار داديم. آيا شكيبايى مى كنيد كه پروردگارت بيناست؟

ترجمه قرآن، ص: 362

21 آنانى كه اميدى به ملاقات ما ندارند، گويند: چرا فرشتگان بر ما نازل نمى شوند يا چرا ما خداى خويش را به چشم نمى بينيم؟ به راستى كه در درون كبر ورزيدند و طغيان بزرگى كردند.

22 روزى فرشتگان را مى بينند كه در آن روز مجرمين را بشارتى نخواهد بود و مى گويند كه محروم و ممنوع از رحمت الهى باشيد.

23 و ما به كارهايى كه انجام داده اند، مى پردازيم و آن را همچون غبار پراكنده در هوا مى كنيم.

24 ياران بهشت در آن روز بهترين محل استقرار و نيكوترين استراحتگاه را دارند.

25 روزى كه آسمان با ابرها شكافته مى شود و فرشتگان پى در پى نازل مى گردند.

26 در آن روز، فرمانروايى از آن خداى رحمان است و براى كافران روز سختى خواهد بود.

27 روزى كه ظالم دست خود را از روى حسرت به دندان گرفته و مى گويد: اى كاش با رسول خدا راهى را برگزيده بودم!

28 واى بر من! اى كاش فلانى را دوست

خود قرار نمى دادم!

29 مرا از ياد خدا منحرف ساخت، بعد از آنكه به سراغ من آمد كه شيطان خواركننده انسان است.

30 پيامبر گفت: پروردگارا! قوم من، قرآن را متروك قرار داده اند.

31 و اين چنين براى هر پيامبرى از مجرمين دشمنانى قرار داديم و پروردگارت براى هدايت و يارى رساندن كافى است.

32 كافران گفتند: چرا قرآن يك جا به او نازل نمى شود؟ اين، بدين جهت است كه تو را به وسيله آن محكم كنيم و آن را به تدريج بر تو خوانديم.

ترجمه قرآن، ص: 363

33 مثالى براى تو نياورند جز آنكه ما حق را با تفسيرى بهتر براى تو مى آوريم.

34 آنانى كه با چهره هايشان به سوى جهنّم برده مى شوند، بدترين جايگاه را دارند و گمراه ترين راه را سير كرده اند.

35 به موسى كتاب داديم و برادرش هارون را وزيرش كرديم.

36 به آن دو گفتيم: برويد به سراغ قومى كه آيات ما را تكذيب كردند كه ما آن قوم را در هم كوبيديم و هلاك كرديم.

37 قوم نوح را نيز وقتى آيات ما را تكذيب كردند، غرق نموديم و آنها را درس عبرتى براى مردم قرار داديم و براى همه ستمگران، عذاب دردناكى آماده ساخته ايم.

38 قوم عاد و ثمود و اصحاب رس و اقوام زيادى را نيز هلاك كرديم.

39 براى هريك از اينها مثلها زديم و هر كدام آنها را به نوعى عذاب درهم شكستيم.

40 به آن شهرى كه باران بد بر آن باريده شد گذر كرده اند. آيا آن را نديده اند؛ بلكه آنان به قيامت اميدى ندارند.

41 وقتى تو را مى بينند، مسخره ات مى كنند و مى گويند: آيا اين همان كسى است كه خداوند مبعوث به رسالت كرده است.

42 اگر ما

درباره خدايان خويش استقامت نمى كرديم، نزديك بود كه ما را گمراه كند. وقتى عذاب را ببينند، خواهند فهميد كه چه كسى گمراه تر است.

43 آيا ديدى كسى را كه خداى خود را هواى نفس خويش برگزيده بود؟

آيا تو وكيل او هستى؟!

ترجمه قرآن، ص: 364

44 آيا گمان مى برى كه بسيارى از آنها گوش شنوا دارند و مى فهمند؟! آنها همانند چهارپايانند و بلكه از چهارپايان گمراه ترند.

45 آيا نديدى كه پروردگارت چگونه سايه را گسترده ساخت و اگر مى خواست آن را ساكن مى كرد. آنگاه خورشيد را براى آن دليل قرار داديم.

46 سپس آن را آهسته جمع مى كنيم.

47 اوست كه شب را براى شما پوشش و خواب را برايتان آسايش و روز را براى حركت و كارتان قرار داد؛

48 و اوست كه بادها را بشارتى پيشاپيش رحمت خويش كرد و از آسمان آبى پاك كننده نازل كرديم.

49 تا به وسيله آن، زمين خشك را جان تازه بخشيم و تا آنچه خلق كرده ايم از حيوانات و بسيارى از انسانها را سيراب سازيم.

50 و آن را در بين آنان متفاوت نموديم؛ شايد به خود آيند، ولى بسيارى از مردم جز كفران نعمتها كارى نكردند.

51 اگر ما مى خواستيم در هر شهرى بيم دهنده اى مى فرستاديم.

52 بنا بر اين از كافران اطاعت مكن و با آنان مبارزه اى بس بزرگ كن.

53 اوست كسى كه دو دريا را در كنار هم قرار داد: يكى گوارا و شيرين و آن ديگرى شور و تلخ، و بين آن دو دريا، حايلى و مانعى نفوذنكردنى ايجاد كرد.

54 و اوست كه از آب، بشر را آفريد. آنگاه او را نسب و سبب قرار داد كه پروردگارت مقتدر است.

55 غير از پروردگار، بتهايى را

مى پرستند كه هيچ سود و زيان براى آنان ندارند و كافر بر پروردگار خويش پشت مى كند.

ترجمه قرآن، ص: 365

56 ما تو را جز براى بشارت دادن و بيم رساندن نفرستاديم.

57 بگو: از شما پاداشى نخواهم جز آنكه راه خداى خويش را پيش گيريد.

58 اى رسول ما! به آن خدايى توكّل كن كه نمى ميرد و تسبيح و حمد او را به جاآور و همين بس كه خداوند از گناهان بندگانش آگاه است؛

59 همان خدايى كه آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست را در مدت شش روز آفريد. آنگاه به عرش پرداخت كه او مهربان است. از او سؤال كن كه از همه چيز آگاه است.

60 زمانى كه به آنها گفته مى شود: براى خداى رحمان سجده كنيد. مى گويند: رحمان كيست؟ چگونه به چيزى كه تو به ما دستور مى دهى، سجده كنيم؟ و بر نفرتشان افزوده مى شود.

61 بزرگ است آن كسى كه در آسمان برجهايى قرار داد و در آن چراغ و ماهى روشن جاى داد.

62 و اوست كه شب و روز را جانشين يكديگر نمود، براى آن كسى كه به خود آيد و يا اراده شكر پروردگار نمايد.

63 بندگان خداى رحمان آنانى هستند كه بى تكبر روى زمين راه مى روند و اگر نادانان چيزى به آنها بگويند، در جواب سلام مى گويند؛

64 همان هايى كه براى پروردگار خويش شب را با سجده و قيام به سر مى كنند.

65 همان هايى كه مى گويند: پروردگارا! عذاب جهنم را از ما بردار كه عذابش دايمى است.

66 و آن مكان، بد منزلگاه و بد محل اقامتى است.

67 همان هايى كه وقتى انفاق مى كنند، نه اهل زياده روى هستند و نه بخل مى ورزند و بلكه بين اين دو راه

اعتدال را بر مى گزينند؛

ترجمه قرآن، ص: 366

68 همان هايى كه خداى ديگرى را با خداوند نمى خوانند و انسانى را كه خداوند جانش را محترم شمرده، مگر بر اساس حق به قتل نمى رسانند و نيز زنا نمى كنند و هر كه اين كار را بكند، مجازاتش را خواهد ديد.

69 عذابش در قيامت افزون خواهد شد و با ذلّت در جهنّم براى هميشه خواهد ماند.

70 جز آن كس كه توبه كند و ايمان بياورد و كار شايسته كند كه البته خداوند لغزشهايشان را تبديل به ثواب و نيكى ها خواهد كرد؛ زيرا پروردگار بخشنده و مهربان است.

71 و هر كه توبه كند و كار نيك انجام دهد، البته توبه اش به پيشگاه پروردگار خواهد رسيد؛

72 همان هايى كه به ناحق شهادت ندهند و هرگاه با كار زشتى روبرو شوند، از خود بزرگوارى نشان مى دهند؛

73 همان هايى كه وقتى به ياد آيات پروردگار خويش مى افتند، با كرى و كورى، با آن مواجه نمى شوند؛

74 همان هايى كه مى گويند: پروردگارا! از همسران ما فرزندانى به ما عنايت كن كه باعث روشنى چشم ما گردند و ما را براى اهل تقوا پيشوا قرار ده.

75 اينها كسانى هستند كه به خاطر صبرشان قصرهاى بهشتى پاداش گيرند و با تحيّت و سلام همديگر را ملاقات مى كنند.

76 براى هميشه در بهشت مى مانند كه نيكومنزلگاه و محل اقامتى است.

77 بگو: اگر دعاهاى شما نباشد، خداوند به شما اعتنايى نخواهد كرد. شما تكذيب كرديد و اين كار، گريبان گير شما خواهد شد.

سوره شعرا مكّه

ترجمه قرآن، ص: 367

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 طا، سين، ميم.

2 اينها، آيات كتاب آشكار است.

3 گويى جان خود را به خاطر آنانى كه ايمان نمى آورند، به خطر انداخته اى.

4 اگر ما بخواهيم،

از آسمان براى آنان آيه اى نازل مى كنيم كه گردنهايشان در برابر آن خاضع شود.

5 هيچ تذكّر تازه اى از جانب خداى رحمان براى آنها نيايد، جز آنكه از آن روگردان هستند.

6 آيات الهى را تكذيب كردند. به زودى خبرهاى آنچه را به مسخره گرفتند، به آنان خواهد رسيد.

7 آيا به زمين نگاه نكردند؟ چه بسيار گياهان نر و ماده و پرفايده آفريديم.

8 در اين كار آفرينش ما نشانه اى است؛ ولى بيشتر آنان ايمان نمى آورند.

9 و به تحقيق پروردگار تو مقتدر و مهربان است.

10 به ياد آور زمانى را كه پروردگارت موسى را ندا داد كه به سراغ آن مردم ستمگر برو.

11 قوم فرعون، چرا از خدا نمى ترسند؟

12 موسى گفت: پروردگارا! مى ترسم كه مرا تكذيب كنند.

13 سينه ام تنگ است و قدرت بيان ندارم. هارون را نيز با من به رسالت بفرست.

14 فرعونيان قتلى به گردن من دارند. مى ترسم مرا بكشند.

15 خداوند فرمود: نه اين طور نيست. هر دو با آيات ما برويد. ما با شما هستيم و حرفهايتان را مى شنويم.

16 هر دو به نزد فرعون برويد و بگوييد: ما پيام آور پروردگار جهانيان هستيم.

17 فرزندان اسرائيل را همراه ما بفرست.

18 فرعون گفت: آيا ما تو را در كودكى در بين خود پرورش نداديم و بخشى از عمرت را در ميان ما نگذراندى؟

19 و آن كار كشتن از تو سرزد و تو كفران نعمتهاى ما را مى كنى.

ترجمه قرآن، ص: 368

20 موسى گفت: من آن كار را از روى بى خبرى انجام دادم.

21 و هنگامى كه از شما ترسيدم، از دست شما گريختم و سپس پروردگارم به من حكمت بخشيد و مرا از مرسلين قرار داد.

22 آيا اين نعمتى است كه

بر من منت مى گذارى كه بنى اسرائيل را برده خود ساخته اى؟!

23 فرعون گفت: پروردگار جهانيان كيست؟

24 موسى گفت: پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در آنهاست، اگر شما اهل باور هستيد.

25 فرعون به اطرافيان خود گفت: آيا نمى شنويد كه موسى چه مى گويد؟!

26 موسى گفت: پروردگار من پروردگار تو و پروردگار پدران اولين شماست.

27 فرعون گفت: پيامبرى كه براى شما فرستاده شده، ديوانه است.

28 موسى گفت: پروردگار مشرق و مغرب جهان و آنچه بين آنهاست، اگر عقل خود را به كار بنديد.

29 فرعون گفت: اگر غير از من خدايى را برگزينى، تو را به زندان مى اندازم.

30 موسى گفت: اگر چه دليل آشكارى برايت بياورم؟!

31 گفت: اگر راست مى گويى، دليل خود را بياور.

32 موسى عصاى خود را انداخت كه ناگهان اژدهايى آشكار شد.

33 و دست از گريبان بيرون آورد كه ناگهان براى بينندگان، درخشنده و نورانى گرديد.

34 فرعون به بزرگان اطراف خود گفت: اين مرد، جادوگرى دانشمند است.

35 اراده كرده كه با جادوى خود شما را از شهرتان بيرون كند. شما چه رأى مى دهيد؟

36 گفتند: به او و برادرش فرصت بده و مأموران را براى جمع آورى همه جادوگران به شهرها بفرست،

37 تا هر جادوگر دانشمند را نزد تو آورند.

38 فرعون همه جادوگران را در روز معيّن حاضر ساخت.

39 و به مردم گفته شد: آيا شما هم حضور پيدا مى كنيد؟

ترجمه قرآن، ص: 369

40 با اين انگيزه كه اگر جادوگران پيروز شدند، ما از آنها پيروى كنيم.

41 هنگامى كه جادوگران حضور يافتند، به فرعون گفتند: اگر ما پيروز شديم، آيا پاداشى خواهيم داشت؟

42 گفت: آرى؛ شما از نزديكان دربارم خواهيد شد.

43 موسى به آنان گفت: هر چه مى خواهيد، به

صحنه بياوريد.

44 جادوگران، ريسمانها و عصاهاى خود را انداختند و گفتند: به عزّت فرعون قسم مى خوريم كه پيروز خواهيم شد!

45 آنگاه موسى عصاى خود را انداخت كه ناگهان تمام وسايل دروغين آنها را بلعيد.

46 در اين لحظه همه جادوگران به خاك افتادند.

47 گفتند: به پروردگار جهانيان ايمان آورديم؛

48 پروردگار موسى و هارون.

49 فرعون گفت: پيش از آنكه به شما اجازه دهم، به موسى ايمان آورديد؟ موسى بزرگ شماست كه به شما جادو را آموخته. به زودى خواهيد فهميد. دستها و پاهاى شما را به طور مخالف قطع مى كنم و همگى شما را به دار مى آويزم.

50 گفتند: ما هيچ زيانى نمى كنيم؛ زيرا كه ما به سوى پروردگارمان مى رويم.

51 ما آرزومنديم كه پروردگارمان از سر تقصيرمان بگذرد؛ زيرا كه از مؤمنان نخستين بوده ايم.

52 به موسى وحى فرستاديم كه شبانه، بندگانم را از شهر بيرون بر؛ زيرا كه شما را تعقيب مى كنند.

53 فرعون، مأموران را براى جمع آورى نيرو به شهرها فرستاد.

54 گفت: اينها نيرويى اندك هستند؛

55 اينها ما را به خشم آورده اند،

56 و ما همگى آماده كاريم.

57 خداوند مى فرمايد: آنان را از باغها و چشمه ها بيرون رانديم؛

58 و نيز از گنجها و مقاماتى كه داشتند، محروم ساختيم.

59 و اين گونه، بنى اسرائيل را وارث آنان ساختيم.

60 فرعونيان در هنگام، صبح بنى اسرائيل را تعقيب كردند.

ترجمه قرآن، ص: 370

61 هنگامى كه دو گروه يكديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: ما به دست فرعونيان گرفتار شديم.

62 موسى گفت: نه؛ خداى من با من است و مرا به زودى راهنمايى مى كند.

63 به موسى وحى كرديم كه عصايت را به دريا زن كه ناگاه دريا شكافته شد. و هر بخشى از آب،

چون كوهى بزرگ روى هم انباشته شد.

64 سپس فرعونيان را نزديك دريا آورديم.

65 موسى و همه پيروانش را نجات داديم.

66 فرعونيان را غرق كرديم.

67 البته در اين كار عبرتى است؛ ولى بسيارى از مردم ايمان نياوردند.

68 به تحقيق پروردگارت مقتدر و مهربان است.

69 داستان ابراهيم را براى مردم نقل كن.

70 هنگامى كه به پدر و قوم خود گفت: چه چيزى را بندگى مى كنيد؟

71 گفتند: بتهايى را بندگى مى كنيم كه همه روزه مشغول عبادت آنهاييم.

72 گفت: آيا هنگامى كه آنها را مى خوانيد، سخن شما را مى شنوند؟

73 و آيا به شما سودى مى رسانند و يا زيانى مى زنند؟

74 گفتند: ما پدران خود را نيز اين گونه يافتيم.

75 گفت: آيا اين چيزى را كه شما عبادت مى كرديد، مشاهده نموديد؛

76 همان چيزى كه شما و پدرانتان از گذشته مى پرستيدند.

77 من جز بندگى پروردگار جهانيان، با ساير پرستشها مخالف و دشمن هستم.

78 خدايى كه مرا خلق كرده و سپس هدايتم نموده؛

79 خدايى كه خوراكم عطا فرموده و سيرابم گردانيده؛

80 و هرگاه بيمار شوم، مرا شفا مى دهد؛

81 همو كه مرا بميراند و زنده ام كند؛

82 همو كه اميد دارم كه روز قيامت از سر تقصيرم بگذرد.

83 پروردگارا! مقام حكمت را به من عنايت كن و مرا به بندگان صالحت ملحق فرما!

ترجمه قرآن، ص: 371

84 و مرا نزد آيندگان خوش نام قرار ده!

85 و مرا از جمله وارثان بهشت پرنعمت گردان!

86 پدرم را بيامرز كه از گمراهان است!

87 و مرا در روزى كه مردم را از قبرها بيرون مى آورى، رسوا مفرما!

88 روزى كه ثروت و فرزندان سودى نمى بخشند،

89 جز آن كه با قلب سليم به محضر پروردگار حاضر مى شود.

90 بهشت را براى اهل تقوا نزديك

سازند.

91 و جهنّم را براى گمراهان آشكار گردانند.

92 و به اهل جهنّم گفته مى شود كه كجايند چيزهايى كه غير از خدا بندگى مى كرديد؟

93 آيا مى توانند شما را يارى كنند و يا كسى به يارى خود آنها مى آيد؟

94 گمراهان و گمراه شدگان، با صورت به جهنّم انداخته مى گردند.

95 و سپاه شيطان همگى نيز به جهنم انداخته خواهند شد.

96 اهل جهنم از روى خصومت به يكديگر مى گويند.

97 سوگند به پروردگار، كه ما در گمراهى آشكارى بوديم؛

98 زيرا كه شما را با پروردگار جهانيان برابر قرار داديم.

99 و ما را گمراه نكردند، جز تبهكاران.

100 و اكنون نه كسى را داريم كه از ما شفاعت كند،

101 و نه دوستى كه از ما حمايت نمايد.

102 اگر بازگشتى داشتيم، ايمان مى آورديم.

103 در اين داستان، عبرتى است؛ ولى بيشترشان ايمان نمى آورند.

104 به تحقيق، پروردگارت مقتدر و مهربان است.

105 قوم نوح نيز پيامبران را تكذيب كردند؛

106 هنگامى كه برادرشان نوح پيامبر گفت: آيا از خدا نمى ترسيد؟

107 من براى شما پيامبرى امين هستم؛

108 بنا بر اين از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد.

109 از شما مزد رسالت نمى خواهم؛ چرا كه توقع پاداش جز از پروردگار جهانيان ندارم.

110 پس، از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد.

111 گفتند: اى نوح! آيا به تو ايمان بياوريم، در حالى كه انسانهاى پست از تو پيروى مى كنند؟

ترجمه قرآن، ص: 372

112 نوح گفت: من چه دانم آنها چه كارى داشته اند.

113 حساب آنها فقط با پروردگار من است، اگر مى فهميد.

114 و من حق ندارم كه اهل ايمان را برانم،

115 بلكه من فقط بيم رسانى آشكارم.

116 گفتند: اگر از اين سخنان خوددارى نكنى، تو را سنگباران خواهيم كرد.

117 نوح گفت: پروردگارا! قوم من مرا

تكذيب كردند.

118 بين من و آنان حكم كن و من و پيروانم را كه از اهل ايمانند، نجات بخش.

119 ما نوح و پيروانش و همه موجوداتى را كه در كشتى بودند، نجات داديم.

120 و سپس بقيه را غرق كرديم.

121 البته در اين داستان نوح، نشانه اى است؛ ولى بيشتر آنها ايمان نياوردند.

122 به تحقيق، پروردگارت مقتدر و مهربان است.

123 قوم عاد نيز پيامبران را تكذيب كردند.

124 هنگامى كه برادرشان هود به آنان گفت: آيا از خدا نمى ترسيد؟

125 من براى شما پيامبرى امين هستم.

126 از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد.

127 من از شما پاداشى نمى خواهم؛ چرا كه توقع پاداش جز از پروردگار جهانيان ندارم.

128 آيا شما بر هر مكان بلندى نشانه اى از روى هوا و هوس مى سازيد؟

129 و چنان قصرهاى محكم بنا مى كنيد كه گويى عمر جاودانه خواهيد كرد.

130 و هنگامى كه كسى را مجازات مى كنيد، همچون جباران مجازات مى نماييد.

131 پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد.

132 بترسيد از كسى كه شما را به نعمتهايى كه مى دانيد، كمك كرد.

133 كمك كرد شما را به وسيله چهارپايان و پسران؛

134 به وسيله باغها و نهرها.

135 من براى شما درباره عذاب روز بزرگ نگرانم.

136 گفتند: براى ما يكسان است كه ما را موعظه كنى و يا نكنى.

ترجمه قرآن، ص: 373

137 اين روش و خوى پيشينيان است.

138 و ما هرگز عذاب نخواهيم شد.

139 قوم عاد، هود را تكذيب كردند. ما هم آنان را نابود ساختيم، كه در اين داستان نشانه اى است؛ ولى بيشتر آنان ايمان نياوردند.

140 به تحقيق پروردگارت مقتدر و مهربان است.

141 قوم ثمود نيز پيامبران را تكذيب كردند؛

142 هنگامى كه برادرشان صالح به آنان گفت: از خدا بترسيد.

143

من براى شما پيامبرى امين هستم؛

144 بنا بر اين از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد.

145 من از شما مزد رسالت نمى خواهم؛ چرا كه توقع پاداش جز از پروردگار جهانيان ندارم.

146 آيا تصور مى كنيد در اين دنيا در امان هستيد؟

147 در اين باغها و چشمه ها.

148 در اين زراعتها و درختان خرما كه شكوفه هاى لطيف دارند.

149 كه در كوه ها خانه هايى مى تراشيد و به عيش و نوش مى پردازيد.

150 بنا بر اين از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد.

151 و از روش اسراف كنندگان پيروى نكنيد.

152 همان هايى كه در زمين فساد مى كنند و قابل اصلاح نيستند. ترجمه قرآن 410

153 در پاسخ صالح گفتند: تو جادو شده اى.

154 تو جز انسانى همانند ما نمى باشى. اگر راست مى گويى، نشانه اى بياور.

155 گفت: اين ناقه اى است كه براى او سهمى از آب است و براى شما سهمى در روز معين.

156 به او سوء قصدى نكنيد كه اگر چنين كنيد، عذاب روز بزرگ شما را خواهد گرفت.

157 ولى ناقه را از پا درآوردند و صبحگاه از كار خود پشيمان شدند.

158 در نتيجه عذاب آنها را فرا گرفت كه در اين نشانه اى است ولى بيشتر آنان ايمان نياوردند.

159 به تحقيق، پروردگارت مقتدر و مهربان است.

ترجمه قرآن، ص: 374

160 قوم لوط نيز پيامبران را تكذيب كردند.

161 هنگامى كه برادرشان لوط گفت: آيا از خدا نمى ترسيد؟

162 من براى شما پيامبرى امين هستم؛

163 بنا بر اين از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد.

164 و من از شما مزد رسالت نمى خواهم؛ چرا كه توقع من جز پاداش از جانب پروردگار جهانيان نيست.

165 آيا شما در بين مردم عالم، به سراغ جنس مرد مى رويد؟

166 و زنانى كه خداوند براى شما

آفريده رها مى كنيد. آرى؛ شما مردمى تجاوز پيشه هستيد.

167 گفتند: اى لوط! اگر ادامه بدهى، تو را تبعيد مى كنيم.

168 گفت: من دشمن كار شما هستم.

169 پروردگارا! من و خانواده ام را از آنچه اينها انجام مى دهند، رهايى بخش.

170 ما او و خانواده اش را به طور كامل نجات داديم.

171 جز پير زنى كه در بين آن گروه باقى ماند.

172 آنگاه آن جمعيت را نابود كرديم.

173 چنان بارانى بر آنها نازل كرديم كه چه باران بدى بود؛ باران بيم داده شدگان.

174 البته در اين كار نشانه اى است؛ ولى بيشتر آنان ايمان نياوردند.

175 و پروردگارت مقتدر و مهربان است.

176 اصحاب ايكه نيز پيامبران را تكذيب كردند.

177 هنگامى كه شعيب به آنان گفت: آيا از خدا نمى ترسيد؟

178 به تحقيق من براى شما پيامبرى امين هستم؛

179 بنا بر اين از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد.

180 من از شما مزد رسالت نمى خواهم؛ چرا كه توقع من جز پاداش از پروردگار جهانيان نيست.

181 پيمانه را درست بكشيد و كم فروشى نكنيد.

182 اجناس را با ترازوى درست بكشيد.

183 در هنگام كشيدن، كم نگذاريد و در زمين براى فساد تلاش نكنيد.

ترجمه قرآن، ص: 375

184 بترسيد از خدايى كه شما و همه قشرهاى گذشته را آفريد.

185 قوم شعيب گفتند: تو بى شك جادوگرى.

186 تو جز انسانى همانند ما نيستى و ما جز گمان به اينكه دروغگو هستى، نداريم.

187 اگر راست مى گويى، قطعه اى از آسمان را بر سر ما فرودآور.

188 گفت: پروردگارم به آنچه انجام مى دهيم، آگاه تر است.

189 شعيب را تكذيب كردند. به عذاب روز سايبان گرفتار شدند كه عذاب آن روز بزرگ بسيار سخت بود.

190 البته در اين كار نشانه اى است؛ ولى بيشتر آنها ايمان نياوردند.

191 و پروردگارت مقتدر و

مهربان است.

192 و اين قرآن نازل شده از جانب پروردگار جهانيان است.

193 روح الامين آن را نازل كرده است،

194 بر قلب تو، تا مردم را بدين وسيله بيم دهى.

195 به زبان عربى آشكار.

196 صحبت اين كتاب آسمانى در كتابهاى پيامبران پيشين بوده است.

197 آيا اين خود نشانه اى نيست كه علماى بنى اسرائيل از آن كتابها آگاهند.

198 اگر ما اين قرآن را بر بعضى از مردم غير عرب نازل مى كرديم،

199 و پيامبر براى آنان مى خواند هرگز به وى ايمان نمى آوردند.

200 اين گونه قرآن را در دلهاى مجرمان وارد مى نماييم.

201 به آن ايمان نمى آورند، تا زمانى كه عذاب دردناك را مشاهده كنند.

202 عذاب، ناگهان آنان را فرا مى گيرد؛ در حالى كه از آن غافلند.

203 در آن هنگام مى گويند: آيا براى ما مهلتى هست؟

204 آيا به عذاب ما شتاب مى كنند؟

205 آيا نديدى كه چند سالى آنان را از نعمتها بهره مند ساختيم؟

206 سپس عذابى كه به آنها وعده داده شده، به سراغشان بيايد.

ترجمه قرآن، ص: 376

207 اين بهره گيرى از دنيا براى آنان سودى نخواهد داشت.

208 ما اهل هيچ شهرى را نابود نكرديم، مگر آنكه بيم رسانى براى آنان بود.

209 تا به خود آيند و ما به كسى ستم نمى كنيم.

210 اين قرآن را شيطانها نازل نكردند.

211 نزول قرآن نه شايسته شيطانهاست و نه مى توانند.

212 آنها از شنيدن وحى محرومند.

213 غير خدا را مخوان كه از اهل عذاب خواهى شد.

214 بستگان نزديك خود را از خدا بترسان.

215 پروبال خود را براى پيروان مؤمن خويش بگشاى.

216 و اگر نافرمانى تو را كردند، بگو: من از كارهاى شما بيزارم.

217 و بر خداى مقتدر و مهربان توكّل كن.

218 همان كه وقتى برمى خيزى، تو را مى بيند.

219 و هنگامى

كه حركت به سوى سجده كنندگان مى كنى، مشاهده مى كند؛

220 كه او شنوا و آگاه است.

221 بگو: آيا مى خواهيد به شما خبر دهم كه شيطانها بر چه كسانى نازل مى شوند؟

222 بر انسان دروغ گوى بدكار، نازل مى گردند.

223 شيطانها شنيدنيهاى خود را به ديگران القا مى كنند و بيشترشان دروغگو هستند.

224 و از شعرا، مردم گمراه پيروى مى نمايند.

225 آيا نديدى كه آنان در هر وادى سرگردانند؟

226 و چيزى را مى گويند كه به آن عمل نمى كنند.

227 جز آنهايى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته مى كنند و فراوان به ياد خدا هستند و در هنگامى كه مورد ظلم واقع مى شوند، يارى مى طلبند و به زودى ستمكاران خواهند دانست كه به كجا بازگشت مى نمايند.

سوره نمل مكّه

ترجمه قرآن، ص: 377

به نام خداوند بخشنده مهربان

1 طا، سين. اين آيات قرآن و كتاب آشكار است.

2 هدايتگر و بشارت براى اهل ايمان! است؛

3 همان هايى كه نماز را برپامى دارند و زكات را مى پردازند و به جهان آخرت باور دارند؛

4 آنانى كه به جهان آخرت ايمان ندارند، كارهايشان را در نظرشان جلوه مى دهيم تا كوردل باشند.

5 براى اينها عذاب بدى در نظر گرفته شده و در جهان آخرت از همه مردم زيانكارترند.

6 به طور قطع اين قرآن از سوى حكيم دانايى به تو القا مى شود.

7 به ياد آور زمانى را كه موسى به خانواده اش گفت: من آتشى را مشاهده مى كنم. به زودى خبرى از آن براى شما مى آورم يا شعله اى از آتش گرفته و مى آورم؛ شايد گرم شويد.

8 ولى همين كه به آتش نزديك شد، ندايى برخاست: مبارك باد آن كس كه در آتش است و كسى كه در اطراف آن است و پاكيزه است خدايى كه پروردگار جهانيان است.

9 اى

موسى! من خداى مقتدر حكيم هستم.

10 و تو عصايت را بيفكن. وقتى چشم به آن انداخت، ديد كه مى جنبد و چون مارى است. چنان ترسيد كه به عقب برگشت و فرار كرد، اى موسى! نترس كه پيامبران در پيشگاه من ترس ندارند،

11 مگر كسى كه ظلم كند. آنگاه بدى را تبديل به نيكى نمايد كه من بخشنده و مهربانم.

12 و دستت را در گريبانت كن. هنگامى كه خارج مى شود، درخشنده است بدون آنكه عيبى در آن ب