نام كتاب: گزيده مناسك عمره مفرده( 1388)
نويسنده: معاونت آموزش و پژوهش
موضوع: احكام و مناسك
زبان: فارسى
تعداد جلد: 1
ناشر: نشر مشعر
ص:1
ص:2
دستيابى آسان به احكام شرعى و مناسك حج و عمره و نيز انتقال صحيح آن به زائران بيت اللَّه الحرام از امورى است كه نيازى به بيان ضرورت آن نيست، ليكن دقت و اهميّت تبيين مسايل حج از سويى، و كثرت فتاوا و نظرات مراجع معظم تقليد، از سوى ديگر، بر اهميت آن مى افزايد.
در اين راستا، تدوين مجموعه هايى كه بتواند تنها مسايل مورد ابتلا و اختلاف را در برداشته باشد و با حجم كم، احكام را، مورد اهتمام قرار دهد از جمله نيازهايى بوده كه در چند سال گذشته معاونت آموزش و پژوهش بعثه درصدد پاسخگويى به آن اقداماتى را انجام داده است.
كتاب حاضر مجموعه اى است از مهمترين
ص:3
ص:4
ص:5
ص:6
ص:7
ص:8
ص:9
ص:10
ص:11
ص:12
ص:13
ص: 14
مسايل عمره مفرده كه در سال هاى گذشته بيشتر مورد ابتلا بوده است.
اين مسايل برگرفته از مناسك محشاى حج (چاپ 1387) است كه حواشى برخى مراجع معظم تقليد- ايدهم اللَّه تعالى- نيز بدان افزوده شده است.
بدون شك، نظرات روحانيون محترم، در رفع نواقص و ارتقاى كمى و كيفى آن مؤثر خواهد بود.
از حجة الاسلام و المسلمين آقاى محمودى كه در تهيه اين اثر تلاش كرده اند تشكر و سپاسگزارى نموده توفيق همگان را از خداوند متعال مسئلت داريم.
معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبرى
«1»
(2/ 184)
1- بنابر احتياط در كمتر از يك ماه به قصد رجا آورده شود؛ امام خمينى.
2- مى تواند، قبل از عمره تمتّع يا بعد از حجّ تمتع، عمره مفرده به جا آورد و بين اين دوعمره، فاصله معتبر نيست؛ آيات عظام: خويى، فاضل، وحيد و نورى.
3- در اعتبار فاصله بين عمره تمتع و عمره مفرده اشكال است و احتياط نبايد ترك شود. آيةاللَّه تبريزى؛
آيةاللَّه سيستانى همين نظر با اين اضافه: و اما انجام عمره مفرده بين عمره تمتّع و حج، موجب بطلان عمره تمتع مى شود.
ص:15
ص: 16
4- فاصله شرط نيست؛ آيةاللَّه گلپايگانى؛
آيةاللَّه بهجت: فاصله شرط نيست و نيز بين عمره تمتع و حج، انجام عمره مفرده جايز است.
5- مى تواند قبل از عمره تمتّع يا بعد از حج تمتّع و گذشتن روز سيزدهم، عمره مفرده به جا آورد و بين اين عمره و اعمال حج يا عمره، فاصله معتبر نيست؛ آيةاللَّه زنجانى.
6- اگر هردو را براى خود انجام مى دهد، در عمره مفرده بعد از حج تمتّع، قصد رجا نمايد؛ آيةاللَّه صافى.
«2»
(184)
1- فاصله معينى بين دو عمره مفرده شرط نيست؛ آيات عظام: بهجت، زنجانى، گلپايگانى و نورى؛
ولى بنابر احتياط در هر ماه فقط يك عمره براى خود مى تواند به جا آورد؛ ولى به جا آوردن عمره
ص: 17
براى غير خود، هر نفر يك عمره جايز است؛ آيةاللَّه خامنه اى.
2- بنابر احتياط در كمتر از يك ماه، به قصد رجاء آورده شود؛ امام خمينى.
3- فاصله يك ماه شرط نيست، بلكه در هر ماه قمرى مى توان يك عمره انجام داد؛ آيات عظام:
تبريزى، خويى، سيستانى، صافى، فاضل و مكارم.
4- در هر ماه مستحب است، و بنابر احتياط، انجام دو عمره به قصد خود يا به قصد يك نفر جايز نيست، مگر دومى به قصد رجاء آورده شود؛ آيةاللَّه وحيد.
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 18
«3»
(202 تا 205 و 220)
1- بنابر احتياط واجب، داخل مسجد، احرام صورت گيرد؛ آيات عظام: امام خمينى، سيستانى، فاضل و نورى.
2- واجب است احرام، داخل مسجد شجره باشد؛ آيةاللَّه خامنه اى.
3- احرام، واجب است داخل مسجد و احتياطاً در مسجد قديمى صورت گيرد؛ آيةاللَّه بهجت.
ص:19
ص: 20
4- احرام از داخل مسجد، مستحب است و در محاذى مسجد از طرف چپ يا راست كفايت مى كند ...؛ آيات عظام: گلپايگانى، صافى و مكارم.
آية اللَّه تبريزى همين نظر با اين اضافه: و احتياط واجب آن است كه از پشت مسجد قديم احرام نبندند.
5- بايد در مسجد فعلى، نيت احرام حج يا عمره را از قلب خود بگذراند، ولى گفتن تلبيه واجب، در كلّ منطقه ذوالحليفه كافى است؛ آيةاللَّه زنجانى.
6- جواز احرام از منطقه ذوالحليفه؛ آيةاللَّه خويى و آيةاللَّه وحيد.
«4»
(253 و 254)
1- اگر نذر كند از محلى كه پيش از ميقات است احرام ببندد، جايز است و بايد از همان جا محرم شود ...؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، گلپايگانى، صافى، مكارم، وحيد و نورى.
2- اگر بداند مستلزم ارتكاب حرام مى شود
ص: 21
- مانند استظلال- انعقاد نذر، مورد اشكال است؛ آيةاللَّه سيستانى.
آيةاللَّه فاضل همين نظر با اين اضافه: بلى اگر بداند براى احرام عمره تمتع نمى تواند به يكى از مواقيت معروفه برود، نذر اشكال ندارد و معصيت هم نكرده است، ولى احتياط آن است كه در ادنى الحل، تجديد احرام كند و در هر صورت، كفّاره استظلال را بايد بدهد.
3- اگر از يكى از مواقيت پنج گانه، يا از نزديكى هاى آن مى گذرند، نمى توانند از غير مواقيت محرم شوند، حتى با نذر، و اگر از آنجا نمى گذرند، قبل از حرم هركجا محرم شوند، كافى است و نيازى به نذر نيست؛ آيةاللَّه زنجانى.
«5»
(253)
1- اگر نذر زن، مزاحم حق شوهر نباشد، اجازه لازم نيست؛ آيات عظام: تبريزى، خويى، سيستانى، مكارم؛
ص: 22
و در هر صورت، بنابر احتياط واجب، نذر وضعاً منعقد مى شود؛ آيةاللَّه بهجت.
2- نذر زن، بايد با اذن شوهر باشد؛ آيات عظام:
امام خمينى، گلپايگانى، صافى و نورى؛
ولى اجازه در سفر كفايت، از اذن در نذر مى كند؛ آيةاللَّه فاضل.
3- اگر شوهر حضور دارد، بايد بنابر احتياط، نذر زن با اجازه او باشد؛ آيةاللَّه خامنه اى.
4- با توجه به مسأله قبل، اين مسأله موضوع ندارد؛ آيةاللَّه زنجانى.
«6»
(305)
1- لازم نيست، ولى با قصد انجام محرماتى كه عمره يا حج را باطل مى كند، احرام باطل بلكه غير ممكن است؛ آيات عظام: امام خمينى، فاضل و نورى.
2- لازم نيست، ولى بايد قصد انجام چيزى
ص: 23
كه احرام را باطل مى كند نداشته باشد؛ آيةاللَّه خامنه اى.
3- قصد ترك جميع محرّمات لازم است؛ آيات عظام: گلپايگانى، بهجت، صافى و مكارم.
4- عزم بر ترك محرّمات، از اول تا آخر احرام معتبر نيست؛ آيةاللَّه تبريزى.
5- لازم نيست، مگر نسبت به جماع كه اگر در حين احرام عمره مفرده قصد داشته و يا ترديد داشته باشد كه قبل از فارغ شدن از سعى، با همسر خود نزديكى كند، احرامش باطل است؛ آيةاللَّه زنجانى؛
و بنابر مشهور با قصد محرّماتى كه حج يا عمره را باطل مى كند، احرام باطل است؛ آيةاللَّه خويى و آيةاللَّه سيستانى.
6- لازم نيست مگر محرّماتى كه عمره يا حج را باطل مى كند كه با قصد انجام آن و يا ترديد در انجام آن، احرام منعقد نمى شود؛ آيةاللَّه وحيد.
اين قصد براى كسى كه قصد انجام محرّمات را ندارد، به صورت ارتكازى و ضمنى در نيّت احرام وى وجود دارد.
ص: 24
«7»
(300)
1- جايز است؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، خويى، خامنه اى، وحيد، فاضل، مكارم، نورى، سيستانى و تبريزى.
اگر به صورت يقه پيراهن در نيايد، جايز است؛ آيةاللَّه صافى و آيةاللَّه گلپايگانى.
2- گره زدن و بستن لبه هاى جامه احرام مردان با هر وسيله تا لزوم نداشته باشد، جايز نيست؛ آيةاللَّه زنجانى.
توجه: گره زدن ازار به گردن، طبق نظر اكثر مراجع، بنابر فتوا يا احتياط، جايز نيست.
«8»
(299)
1- جايز است؛ آيات عظام: امام خمينى، خامنه اى
ص: 25
فاضل، مكارم، وحيد و نورى.
اگر به صورت يقه در نيايد، جايز است؛ آيةاللَّه گلپايگانى و آيةاللَّه صافى.
2- بنابر احوط ازار مطلقاً گره زده نشود و گره زدن ردا نيز بنابر احتياط، جايز نيست؛ آيات عظام:
خويى، بهجت، تبريزى و سيستانى.
3- در غير ضرورت، جايز نيست؛ آيةاللَّه زنجانى.
«9»
(491)
1- جايز است؛ آيات عظام: تبريزى، سيستانى، خامنه اى، گلپايگانى، صافى، فاضل، وحيد و مكارم.
2- بنابر احتياط جايز نيست؛ آيات عظام:
امام خمينى، بهجت، خويى و نورى.
3- بايد از پوشيدن هميان و كمربند پرهيز نمود،
ص: 26
ولى در صورت لزوم جايز است؛ آيةاللَّه زنجانى.
«10»
(492)
1- اشكال ندارد؛ آيات عظام: تبريزى، خامنه اى، زنجانى، سيستانى، صافى، فاضل، گلپايگانى، وحيد و مكارم.
2- بنابر احتياط جايز نيست؛ آيات عظام:
امام خمينى، بهجت، خويى و نورى.
«11»
(387 به بعد)
1- جايز است بدون قصد زينت؛ آيات عظام:
بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، سيستانى، وحيد و مكارم.
ص: 27
2- احتياط در ترك است اگرچه بدون قصد زينت باشد؛ آيات عظام: امام خمينى، فاضل و نورى.
3- جايز نيست مطلقاً؛ آيةاللَّه گلپايگانى و آيةاللَّه صافى.
4- جايز است بدون زمينه آرايش و بدون قصد زينت؛ آيةاللَّه زنجانى.
«12»
(484)
1- استظلال در شب جايز است؛ آيات عظام:
امام خمينى، بهجت، گلپايگانى، صافى، فاضل و نورى.
2- در صورت تحفّظ از سرما، باران، باد و گرما، جايز نيست؛ آيةاللَّه خويى.
3- احتياط، ترك تظليل در شب هاى بارانى و سرد است، مگر اين كه موجب حرج باشد، كه در صورت اضطرار اشكال ندارد، ليكن كفاره ساقط
ص: 28
نيست؛ آيةاللَّه خامنه اى.
4- جايز است، مگر در شب هاى بارانى كه بايد كفاره بدهد؛ آيةاللَّه مكارم.
5- استظلال در شب بنابر احتياط، حرام است؛ آيةاللَّه تبريزى و آيةاللَّه وحيد.
6- جايز نيست، مگر در صورت مشقت شديد يا تزاحم با واجب مهم تر يا واجبى كه اهميت آن با ترك استظلال مساوى است يا اندكى كمتر است؛ آيةاللَّه زنجانى.
7- جايز است مگر در شب بارانى كه كفّاره دارد و بنابر احتياط واجب، جايز نيست؛ آيةاللَّه سيستانى.
«13»
(438، 490، 509 و 510)
1- جايز است؛ آيات عظام: امام خمينى،
ص: 29
گلپايگانى، صافى، فاضل، مكارم، وحيد و نورى.
2- بنابر احتياط هنگام تردّد جايز نيست؛ آيات عظام: تبريزى، سيستانى و خامنه اى؛ مگر در مكه قديم؛ آيةاللَّه خويى.
3- احتياط واجب، ترك سايه انداختن است در وقت تردّد براى حوائج غيرخانه و خيمه و غير آنها، چه در مكه و چه در عرفات و منى؛ آيةاللَّه بهجت.
4- حركت در زير سايبان متحرك، مانند چتر و ماشين مسقّف، بر مرد محرم جايز نيست، ولى حركت در سايه سايبان هاى ثابت، مانند خيمه، منزل و مسجد بلكه تونل هاى كوتاه مانعى ندارد و اگر هوا آفتابى و بارانى نباشد مى تواند از تونل هاى طولانى نيز بگذرد؛ آيةاللَّه زنجانى.
«14»
(472)
1- جايز است؛ آيات عظام: امام خمينى، مكارم،
ص: 30
فاضل، وحيد و نورى.
2- بنابر احتياط جايز نيست؛ آيات عظام: بهجت، خامنه اى، تبريزى، سيستانى؛
3- بنابر احتياط تا دخول مكه متيقن سابق جايز نيست و در مكه قديم جايز است؛ آيةاللَّه خويى.
4- جايز نيست؛ آيةاللَّه زنجانى.
«15»
(656)
1- حد طواف در همه اطراف، بين كعبه و مقام ابراهيم است؛ امام خمينى؛
و با معسوريّت و مشقّتِ يافتن وقت خلوت، در دورتر از اين حدّ هم با ملاحظه الأقرب فالأقرب صحيح است؛ آيةاللَّه بهجت؛
آيةاللَّه فاضل همين نظر با اين اضافه: و در طرف حجر اسماعيل، مطاف ضيق نمى شود.
2- در فرض امكان، بنابر احتياط، در محدوده كعبه و مقام باشد و در صوت ازدحام، در خارج از اين محدوده هم كافى است؛ آيةاللَّه تبريزى.
3- دورتر از اين حد هم صحيح است؛ آيات عظام: خويى، خامنه اى، سيستانى، وحيد، مكارم و نورى.
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص:31
ص: 32
4- دورتر از اين حد تا جايى كه متصل به جمعيت طواف كننده باشد، صحيح است؛ آيةاللَّه گلپايگانى و آيةاللَّه صافى.
5- در ايامى از سال- مانند ايام شلوغ حج- كه طواف در محدوده براى معمول مردم مشقت شديد دارد، طواف حدّى ندارد و طواف خارجِ مقام هم صحيح است؛ ولى در غير اين ايّام محدوده طواف، مقدار فاصله مقام و كعبه است و در سمت ديوار حجر اين مقدار از بيرون ديوار محاسبه مى شود و كسى كه نمى تواند، نايب مى گيرد و اگر نمى تواند نايب بگيرد، مى تواند در فاصله دورتر طواف كند؛ آيةاللَّه زنجانى.
«16»
(668)
1- در صورت عدم امكان طواف در طبقه اول، با رعايتِ الأقرب فالأقرب، طواف در طبقه دوم كفايت مى كند؛ آيةاللَّه بهجت.
ص: 33
2- احتياط واجب اين است كه آنها را از طبقه دوم طواف دهند و نايب هم برايشان بگيرند؛ آيةاللَّه تبريزى.
3- كسانى كه نمى توانند در پايين ولو به وسيله حمل توسط شخص ديگر، طواف كنند، بايد نايب بگيرند؛ و احوط آن است كه خودشان هم در طبقه دوم طواف نمايند؛ آيةاللَّه خامنه اى.
4- طواف از بالا كفايت نمى كند و بايد نايب بگيرند؛ آيةاللَّه سيستانى.
5- بايد از كسى بخواهد او را در محدوده مقام- ولو با دوش گرفتن- طواف دهد، و اگر از كمك گرفتن عاجز است، يا برايش مشقت شديد دارد، براى طواف در محدوده نايب مى گيرد و بنابر احتياط مستحب خود نيز در طبقه دوم طواف داده مى شود، لكن اگر نمى تواند نايب بگيرد يا مشقت شديد دارد طواف در طبقه دوم كافى است؛ آيةاللَّه زنجانى.
6- اين افراد بايد در طبقه دوم طواف داده شوند و بنابر احتياط واجب نايب هم گرفته تا براى آنان در صحن مسجدالحرام طواف نمايد؛ آيةاللَّه صافى.
ص: 34
7- چنانچه كعبه مقدسه از طبقه دوم پايين تر باشد، احتياط واجب آن است كه علاوه بر اينكه در طبقه دوم طواف داده مى شوند، استنابه هم بنمايند؛ آيت اللَّه فاضل.
8- در اين گونه موارد كه راهى جز اين نيست طواف در طبقه بالا كفايت مى كند؛ آيةاللَّه مكارم.
9- طواف در طبقه فوقانى صحيح نيست و اين قبيل افراد بايد به وسيله كول گرفتن طواف خود را انجام بدهند و اگر ممكن نشد، لازم است براى طواف خود نايب بگيرند؛ آيةاللَّه نورى.
«17»
(609 و 610)
1- بنابر احتياط اجتناب شود؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، تبريزى، خويى، سيستانى، گلپايگانى، فاضل، نورى و صافى.
2- مانعى ندارد؛ آيةاللَّه خامنه اى و آيةاللَّه زنجانى.
3- معفو نيست؛ آيةاللَّه وحيد و آيةاللَّه مكارم.
ص: 35
«18»
(608- 610)
1- مانعى ندارد؛ آيات عظام: بهجت، تبريزى، خويى، خامنه اى، سيستانى، زنجانى، مكارم؛
آيةاللَّه فاضل: در صورت جهل به مسأله مانعى ندارد.
2- بنابر احتياط جايز نيست؛ آيات عظام: امام خمينى، گلپايگانى، صافى، فاضل و نورى.
3- جايز نيست؛ آيةاللَّه وحيد.
«19»
(671)
1- جايز است؛ آيات عظام: امام خمينى، سيستانى، تبريزى، خويى، خامنه اى، وحيد، زنجانى و مكارم.
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 36
2- بنابر احتياط جايز نيست؛ آيات عظام: بهجت، صافى، فاضل، گلپايگانى.
3- جايز نيست؛ آيةاللَّه نورى.
«20»
(670)
1- جايز است؛ آيات عظام: امام خمينى، تبريزى، خامنه اى، خويى، زنجانى، سيستانى، وحيد و مكارم.
2- بنابر احتياط جايز نيست؛ آيات عظام: بهجت، صافى، فاضل، گلپايگانى و نورى.
«21»
اعاده تقصير در فرض بطلان طواف و سعى
(588 و 910)
1- لازم است؛ آيات عظام: تبريزى، خويى، سيستانى، صافى، فاضل و گلپايگانى.
2- لازم است مگر آن كه بعد از احرام حج
ص: 37
متوجه شده باشد؛ آية اللَّه زنجانى.
3- اعاده تقصير بنابر احتياط لازم است؛ آية اللَّه بهجت و آية اللَّه مكارم.
4- لازم نيست: آيات عظام: امام خمينى، خامنه اى و نورى.
با توجه به اين كه قطع و زياده و نقصان در طواف، در اعمال زائران بسيار اتفاق مى افتد، آشنايى با موارد مختلف و احكام آن حائز اهميّت است.
«22»
(711 و 712)
1- قطع طواف واجب بدون عذر، مكروه است؛ و احوط (استحبابى) آن است كه از قطع كردنى كه به فوت موالات عرفيه منجر شود، اجتناب شود؛ آيات عظام: امام خمينى، تبريزى، فاضل و نورى.
2- قطع طواف واجب بدون عذر و به مجرد
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 38
خواهش نفس، در صورتى كه موالات فوت شود، بنابر احتياط جايز نيست؛ آيةاللَّه بهجت.
3- قطع طواف مانع ندارد اگرچه احتياط مستحب قطع نكردن طواف واجب است به نحوى كه موالات عرفيه به هم بخورد؛ آية اللَّه خامنه اى
4- بنابر احتياط واجب، جايز نيست؛ آيةاللَّه مكارم.
5- بدون عذر جايز نيست؛ آيةاللَّه گلپايگانى و آيةاللَّه صافى؛ غير از مواردى كه در مناسك ذكر شده است؛ آيةاللَّه زنجانى.
6- براى عيادت مريض يا قضاى حاجت خود و ديگران جايز است؛ آيةاللَّه وحيد.
«23»
قطع طواف مستحب، مطلقا جايز است.
ص: 39
«24»
(722)
1- اشكال دارد؛ امام خمينى.
2- اشكال دارد، مگر اينكه جاهل قاصر باشد؛ آيةاللَّه سيستانى.
3- در هر صورت اگر قطع كرد، طواف دوم مجزى است؛ آيات عظام: بهجت، خامنه اى، زنجانى، فاضل، مكارم و نورى؛ و اگر بعد از شوط چهارم بوده نقصان طواف قطع شده را به جا آورد و نماز آن را نيز بخواند؛ آيةاللَّه گلپايگانى و آيةاللَّه صافى.
4- اگر بدون عذر از مطاف خارج شود، طواف دوم را به قصداعم ازاتمام و اعاده بجا آورد و كافى است؛ آيةاللَّه وحيد.
«25»
(722)
با زوال موالات- بر طبق نظر همه مراجع- از سرگيرى طواف به صحت طواف دوم اشكالى وارد
ص: 40
نمى كند، فقط طبق نظر آية اللَّه صافى و آية اللَّه گلپايگانى، اگر قطع بعد از چهار دور بوده، نقصان طواف قبل را با نمازش بجا آورد.
قطع طواف بر دو گونه است:
«26»
(713)
1- قبل از انجام منافى و بهم خوردن موالات:
اتمام مى كند: همه مراجع.
بعد از فعل منافى و بهم خوردن موالات:
1- قبل از چهار دور، اعاده مى كند؛ و بعد از اتمام چهار، بنابر احوط، اتمام و اعاده مى كند؛ آيات عظام:
امام خمينى، صافى، مكارم و نورى؛
و نيز كفايت مى كند كه يك طواف كامل به نيت تمام و اتمام بجا آورد؛ آيةاللَّه وحيد.
2- مطلقاً بايد اعاده كند؛ آيةاللَّه بهجت، آيةاللَّه زنجانى.
3- قبل از چهار دور، اعاده مى كند و بعد از از چهار، اتمام و احتياطاً اعاده مى كند؛ آية اللَّه گلپايگانى.
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 41
4- اگر قبل از نصف بدون عذر از مطاف خارج شود، طوافش باطل است، و اگر موالات فوت نشود، يا خروجش بعد از نصف باشد، بنابر احتياط، اتمام و اعاده كند؛ آية اللَّه تبريزى و آية اللَّه خويى.
5- اگر از مطاف خارج شود و به كارى مشغول شود كه صدق قطع كند، قبل از اتمام چهار، طواف باطل است و بعد از آن بنابر احتياط اتمام و اعاده كند؛ مگر اين كه موالات فوت شود كه مى تواند از سر بگيرد؛ آية اللَّه سيستانى.
قطع طواف از روى عذر، موارد آن مختلف است و احكام آن فى الجمله فرق مى كند.
«27»
(614)
1- تطهير مى كند و طواف را اتمام مى نمايد؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، خامنه اى (فوراً اقدام شود)، زنجانى، فاضل، مكارم و نورى.
ص: 42
2- تطهير و اتمام مى كند؛ ولى اگر قبل از اتمام دور چهارم باشد، بنابر احتياط يك طواف به قصد اعم از تمام و اتمام بجا آورد؛ آية اللَّه تبريزى و آية اللَّه خويى.
3- قبل از اتمام 5/ 3، باطل است و بعد از سه و نيم و قبل از چهار، بنابر احتياط تكميل و تطهير و اعاده مى كند با نماز؛ و اگر بعد از دور چهارم است تطهير و تكميل مى كند؛ آية اللَّه صافى و آية اللَّه گلپايگانى.
4- اگر متمكن از تطهير باشد به طورى كه منافات با آنچه در طواف معتبر است نباشد، بنابر احتياط تطهير و طواف را اتمام كند وگرنه طواف او صحيح است؛ آيةاللَّه وحيد.
«28»
(580)
اگر حدث بعد از اتمام دور چهارم باشد:
1- اگر حدث بدون اختيار باشد، بعد از طهارت، طواف را تكميل مى كند و اگر با اختيار باشد احتياطاً اتمام و اعاده مى كند؛ آيات عظام: بهجت، خويى،
ص: 43
سيستانى، فاضل.
2- بعد از طهارت، طواف را تكميل مى كند؛ آيات عظام: امام خمينى، تبريزى، صافى، گلپايگانى، مكارم، نورى.
3- مگر آن كه حدث با اختيار باشد كه طواف باطل است؛ آيةاللَّه زنجانى.
4- اگر بعد از دور چهارم و بدون اختيار باشد، بعد از تطهير طواف را اتمام مى كند؛ و اگر بعد از نصف و قبل از اتمام دور چهارم و بدون اختيار باشد، بعد از تطهير يك طواف به نيت تمام و اتمام انجام دهد يا اتمام كند و دوباره بنابر احتياط اعاده كند و در صورت سوم اگر با اختيار باشد بعد از تطهير طواف را اعاده كند؛ آيةاللَّه وحيد.
5- با بقاى موالات تكميل مى كند و با زوال آن، احتياطاً تكميل و اعاده مى كند و مى تواند يك طواف به نيّت اعم از اتمام و اعاده انجام دهد؛ آية اللَّه خامنه اى.
و اگر حدث قبل از نصف يا اتمام دور چهارم باشد:
1- اگر قبل از نصف باشد بعد از طهارت، طواف
ص: 44
را اعاده كند؛ آيات عظام: بهجت، تبريزى، خويى، مكارم و وحيد.
آية اللَّه سيستانى همين نظر با تقييد به قبل از چهارم.
2- اگر حدث مابين سه و نيم تا چهار عارض شود حكم فرض قبلى را دارد و اگر قبل از سه و نيم عارض شود پس از طهارت طواف را اعاده كند؛ آية اللَّه خامنه اى.
3- بنابر احتياط واجب طواف اول را تكميل و نماز مى خواند و طواف نمازش را اعاده مى كند؛ امام خمينى و آية اللَّه نورى.
4- قبل از سه و نيم، بعد از طهارت طواف را اعاده كند. و اگر بعد از 5/ 3 و قبل از اكمال چهار باشد: بعد از طهارت، بنابر احتياط طواف اول را تكميل و بعد از نماز آن، طواف را اعاده كند؛ آيات عظام: زنجانى، صافى، فاضل، گلپايگانى.
آية اللَّه فاضل: همين نظر بنابر فتوى.
تذكر: طبق نظر همه مراجع از سرگيرى طواف بعد از زوال موالات، جايز است؛ فقط طبق نظر:
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 45
آيات عظام: امام خمينى، صافى و گلپايگانى: اگر طواف قطع شده چهار شوط كامل بوده است، بايد طوافِ اول، تكميل و نماز آن خوانده شود.
از سرگيرى طواف با بقاى موالات نيز طبق نظر مراجع ذيل جايز است:
آيات عظام: بهجت، خامنه اى، فاضل، مكارم، نورى، خويى.
و آية اللَّه صافى و آية اللَّه گلپايگانى همين نظر با رعايت تكميل بعد از شوط چهارم.
تذكر: طبق نظر مراجعى كه از سرگيرى را جايز مى دانند، رعايت تفصيل بين نصف و كمتر از نصف، احتياطى است.
«29»
(714)
1- قبل از اتمام چهار، اعاده مى كند و بعد از آن اتمام مى كند؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، خامنه اى، سيستانى، مكارم و نورى.
2- آية اللَّه تبريزى و خويى همين نظر با اين اضافه: بعد از دور چهارم احتياط آن است كه براى
ص: 46
اتمام باقيمانده، نايب بگيرد و بعد از بهبودى احتياطاً تكميل و اين طواف را اعاده نمايد؛
3- قبل از اتمام چهار، اعاده مى كند و بعد از آن اتمام مى كند و بين 5/ 3 و چهار، احتياطاً اتمام و اعاده كند؛ آيات عظام صافى، گلپايگانى و فاضل.
4- آيةاللَّه وحيد بعد از دور چهارم، احتياطاً اتمام و اعاده مى كند.
5- قبل از 5/ 3 شوط اعاده مى كند و بعد از 4 بدون تأخير براى اتمام نايب مى گيرد و بين اين دو براى اتمام نايب مى گيرد و بعداز خوب شدن هم اعاده مى كند؛ آيةاللَّه زنجانى.
«30»
(617)
1- بنابر احتياط تطهير و اعاده كند؛ امام خمينى و آية اللَّه نورى.
2- طوافش صحيح است و در صورت تذكر در اثنا بعد از تطهير، طواف را تكميل مى كند؛ آيات
ص: 47
عظام: بهجت، تبريزى، خامنه اى، خويى، زنجانى، سيستانى، فاضل، صافى و مكارم.
3- اعاده مى كند؛ آية اللَّه گلپايگانى.
«31»
(720)
1- اگر قطع طواف بعد از شوط چهارم باشد، از همان جا اتمام مى كند؛ و اگر قبل از چهارم بوده و فصل طويل شده، اعاده و بنابر احتياط قبل از آن اتمام و نماز آن را مى خواند؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، صافى، گلپايگانى.
2- بعد از 5/ 3 اتمام مى كند و قبل از 5/ 3 با فصل طويل اعاده مى كند؛ آية اللَّه خامنه اى.
3- در هر كجا كه باشد، اتمام مى كند؛ آية اللَّه تبريزى.
4- اگر در جماعت شركت كند، اتمام طواف كافى است و اگر نه اگر قبل اتمام از چهارم بوده و موالات باقى است، اتمام مى كند وگرنه اعاده مى كند
ص: 48
و بعد از چهارم مطلقاً اتمام مى كند؛ آية اللَّه سيستانى.
آية اللَّه خويى: همين نظر با اين اضافه: و با زوال موالات، طواف باطل است.
5- اگر در جماعت شركت كند اتمام طواف كافى است وگرنه بعد از شوط چهارم، اتمام و قبل از 5/ 3 شوط، اعاده و در بين اين دو، اتمام و اعاده مى كند؛ آيةاللَّه زنجانى.
«32»
(584- 585)
1- اگر بعد از حدث اصغر شك كند كه غسل كرده يا نه، بايد غسل كرده و طواف را اعاده نمايد و براى اعمال آتيه وضو بگيرد؛ آية اللَّه تبريزى و آية اللَّه خويى.
2- اگر احتمال دهد هنگام طواف متوجه طهارت خود بوده است، اعتنا نكند؛ آيةاللَّه زنجانى.
3- مگر اين كه قبلًا به حدث اكبر محدث شود و بعد از طواف به حدث اصغر محدث شود كه در اين
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 49
صورت بايد غسل كند و وضو بگيرد و طواف را اعاده كند؛ آيةاللَّه وحيد.
4- طواف او صحيح است: ساير مراجع.
«33»
(588)
1- اعاده طواف و نماز آن، كافى است؛ آيات عظام: امام خمينى، خامنه اى، فاضل و نورى.
2- بايد همه اعمال عمره را اعاده كند؛ آيات عظام: خويى، سيستانى صافى گلپايگانى. آية اللَّه سيستانى و آية اللَّه خويى: نيز همين نظر با اين اضافه:
و با گذشت زمان، حج باطل است؛
آية اللَّه سيستانى: حج باطل است مگر در فرض سهو و نسيان.
3- مگر بعد از احرام حج متوجه شود؛ آيةاللَّه زنجانى.
4- بنابر احتياط سعى و تقصير را نيز اعاده كند؛ آيات عظام: بهجت، تبريزى و مكارم.
ص: 50
«34»
(693)
1- بنابر احتياط اشكال دارد؛ امام خمينى (ظاهراً مرادشان قبل از ورود به نماز است اگرچه عبارت مطلق است)
2- مطلقاً اشكال ندارد؛ آية اللَّه بهجت، صافى، گلپايگانى و فاضل.
3- در صورت حصول شك بعد از ورود در نماز، اعتنا نكند؛ آية اللَّه تبريزى و آية اللَّه خويى.
و همچنين بعد از فوت موالات نيز اعتنا نكند؛ آية اللَّه سيستانى و آيةاللَّه وحيد.
4- اگر احتمال بدهد هنگام طواف توجه داشته بعد از خروج از مطاف اعتنا نكند؛ آية اللَّه زنجانى.
ص: 51
«35»
(709)
1- مظنّه مطلقا در عدد اشواط طواف و سعى حجيّت دارد و اين طواف صحيح است حتى اگر لحوق يقين نشود؛ آية اللَّه بهجت.
2- طواف صحيح است؛ آيات عظام: امام خمينى، خامنه اى، مكارم و نورى؛
3- اگر با قصد رجاى كشف ادامه داده باشد طواف صحيح است؛ آية اللَّه صافى و آية اللَّه گلپايگانى.
4- بنابر احتياط صحيح نيست؛ آيات عظام:
تبريزى، خويى و فاضل.
5- بنابر احتياط اعاده كند مگر آن كه مطمئن باشد در ادامه طواف به حجت شرعى (مانند شمارش همراهان) مى رسد؛ آية اللَّه زنجانى.
ص: 52
«36»
(688)
1- اگر از نصف گذشته باشد و فعل كثير انجام نداده باشد، اتمام مى كند؛ و اگر قبل از نصف باشد، اعاده مى كند؛ آيات عظام: امام خمينى، خامنه اى، فاضل و نورى.
آية اللَّه مكارم همين نظر با اين اضافه: قيد فعل كثير، زائد است.
2- اگر بعد از فوت موالات يا بيرون رفتن از مطاف باشد، اگر كمبود كمتر از چهار دور باشد، تكميل مى كند و در بيشتر از چهار، احوط اتمام و اعاده است؛ آيات عظام: تبريزى، خويى.
آية اللَّه سيستانى همين نظر بدون قيد بيرون رفتن از مطاف.
3- در بيشتر از نصف (كه على الاحوط به اتمام چهار است) اتمام مى كند و در كمتر، اعاده مى كند؛ آية اللَّه بهجت.
آية اللَّه صافى و آية اللَّه گلپايگانى همين نظر با اين
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 53
اضافه: بين 5/ 3 تا 4، احتياطاً تكميل و اعاده مى كند.
4- طواف قبلى را تكميل مى كند؛ آية اللَّه زنجانى.
5- اگر قبل از فوت موالات متوجه شود و از مطاف خارج نشده باشد، بقيه را انجام مى دهد و صحيح است؛ و اگر بعد از آن يا بعد از خروج از مطاف باشد، اگر فراموش شده تا سه دور باشد، بايد آن را اتمام كند و طواف صحيح است و اگر فراموش شده چهار دور يا بيشتر باشد احتياط به آوردن يك طواف به نيت اعم از تمام و اتمام است؛ آيةاللَّه وحيد.
«37»
(677)
1- اگر كمتر از يك دور باشد:
آن را قطع مى كند و طواف صحيح است؛ همه مراجع غير از آية اللَّه سيستانى. (نظر ايشان چند سطر بعد مى آيد)
ص: 54
2- اگر بيشتر از يك دور باشد:
بنابر احتياط واجب بدون تعيين قصد استحباب يا وجوب، آن را به هفت برساند و دو ركعت قبل از سعى و دو ركعت بعد از سعى بخواند و دو ركعت اول را بدون يقينِ براى اول يا دوم، براى فريضه قرار دهد؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، تبريزى، خامنه اى، صافى، گلپايگانى، مكارم و نورى.
آية اللَّه صافى و آية اللَّه گلپايگانى: همين نظر بنابر احتياط مستحب.
آية اللَّه فاضل: نيز همين نظر با اين اضافه: نماز بعد از سعى مستحب است.
آية اللَّه سيستانى: نيز همين نظر با تفصيل بعد از ركن عراقى بنابر فتوى و قبل از آن بنابر احتياط واجب.
4- اگر يك دور يا بيشتر باشد بنا بر احتياط واجب با آن زايد يك طواف كامل انجام مى دهد به قصد قربت مطلقه اعم از وجوب و استحباب و دو تا دو ركعتى نماز مى خواند؛ آيةاللَّه وحيد.
ص: 55
5- اگر زياده كمتر از يك دور باشد بنابر احتياط آن را به هفت برساند و اگر يك دور يا بيشتر باشد بايد آن را به هفت برساند و در هر دو صورت نماز آن را بخواند؛ آية اللَّه زنجانى.
«38»
رؤيت دم
(753)
1- اگر حائض بعد از عادت غسل كند و اعمال را انجام دهد و بعد از آن تا روز يازدهم خون ببيند، محكوم به استحاضه است؛ همه مراجع.
2- ايام پاكى حيض نيست ولى مستحب است خونى را كه دوباره مى بيند تا تكميل ده روز از مجموع دو خون حيض قرار دهد؛ آية اللَّه زنجانى.
ص: 56
«39»
(754)
1- محكوم به حيض است و در وسعت وقت بايد طواف و نماز را اعاده كند؛ و در ضيق وقت، محل اشكال است و بايد احتياط مراعات شود؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، خامنه اى، صافى، گلپايگانى، فاضل و نورى.
2- اگر لك، صفات حيض داشته باشد و قبل از ده روز قطع شد، بايد اعمال را اعاده نمايد، در غير اين صورت صحيح است؛ آية اللَّه تبريزى و آية اللَّه خويى.
3- پاكى بين دو خون كه حيض واحد شمرده مى شوند، محل اشكال است، و به احتياط واجب، طواف و نماز را اعاده كند؛ آية اللَّه سيستانى.
4- اگر اعمال در حال پاكى بوده، صحيح است و اعاده ندارد؛ آية اللَّه زنجانى و آية اللَّه مكارم.
ص: 57
«40»
(764)
1- بايد براى هر كدام يك غسل جداگانه انجام دهد مگر آنكه از وقت غسل تا آخر نماز، خون قطع باشد؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، خامنه اى و نورى.
2- اگر خون مستمر باشد به گونه اى كه از پنبه منقطع نشود، يك غسل كافى است؛ وگرنه اگر بعد از غسل، خون بيرون نزند، براى نماز هم كافى است؛ و اگر بيرون زده باشد، به احتياط واجب براى نماز؛ غسل لازم است؛ آية اللَّه سيستانى.
3- كثيره براى هر كدام غسل مى كند و وضو لازم نيست مگر محدث به حدث اصغر شود؛ آية اللَّه خويى.
4- اگر بعد از غسل براى نماز يوميّه خون نبيند، تجديد لازم نيست وگرنه براى هر كدام احتياطاً يك غسل كند و اگر فاصله بين غسل و طواف زياد مى شود، احتياطاً موقع ورود به مسجد الحرام تيمم
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 58
بدل از غسل هم بنمايد؛ آية اللَّه صافى و آية اللَّه گلپايگانى.
5- مستحاضه كثيره غير از غسلهاى نماز، چيزى بر او نيست، فقط بنابر احتياط وضو بگيرد؛ آية اللَّه مكارم.
6- بنابر احتياط براى طواف و نماز آن يك غسل انجام دهد و براى هر كدام يك وضو بگيرد و اگر غسل براى او حرجى است تيمم ميى كند و وضو مى گيرد؛ آية اللَّه فاضل.
7- كثيره بايد غسل كند و احتياطا براى نماز نيز يك غسل ديگر انجام دهد و وضو لازم نيست و اگر به وظايف خود براى نماز عمل كرده باشد، اصل غسل مبنى بر احتياط است؛ آيةاللَّه وحيد.
8- وظايفى كه براى نماز يوميه لازم است براى طواف انجام دهد و بدون فاصله طواف و نماز را بجا آورد و اگر بين غسل و طواف يا طواف و نماز فاصله شود بايد وظايف را تجديد كند؛ آية اللَّه زنجانى.
ص: 59
«41»
(766)
1- قرشيه 60 سال، غير قرشيّه 50 سال؛ آيات عظام: امام خمينى، خامنه اى، زنجانى، صافى، گلپايگانى، فاضل و نورى. آيه الله بهجت: و در صورتى كه خونى كه مى بيند به صفات حيض است، تا 60 سال آن را حيض محسوب نمايد.
2- مطلقاً 50 سال است؛ آية اللَّه مكارم.
3- مطلقاً 60 سال است؛ آية اللَّه سيستانى.
4- اگر بين 50 سال و 60 سال خون به صفات حيض باشد، بنابر احتياط جمع بين احكام حائض و مستحاضه كنند و بعد از 60 سال، محكوم به استحاضه است؛ آيات عظام تبريزى، خويى و وحيد.
«42»
(630)
1- در فرض سهو و جهل قصورى:
صحيح است؛ همه مراجع.
ص: 60
2- در فرض عمد و جهل تقصيرى:
بنابر احتياط واجب صحيح نيست؛ آيات عظام:
امام خمينى، بهجت، تبريزى، خويى، صافى، گلپايگانى، نورى.
صحيح است؛ آيات عظام: خامنه اى، زنجانى، سيستانى و مكارم.
«43»
(629)
1- با نماز فرق نمى كند غير از اين كه در طواف بايد رعايت عدم ستر وجه محرّم بشود؛ آيات عظام:
خويى، خامنه اى، سيستانى، فاضل و نورى.
2- با نماز فرق مى كند و فقط على الاحوط وجه و كفين در طواف استثنا شده است؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت و مكارم.
3- پوشش شرط صحت طواف نيست ولى چون در طواف در معرض ديد نامحرم است بايد سر و بدن خود را بپوشاند و پوشاندن وجه و كفين لازم نيست؛ آية اللَّه زنجانى.
«44»
(790)
1- بنابر احوط بايد به نماز، مبادرت شود؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، سيستانى، صافى، گلپايگانى، مكارم و نورى.
2- مبادرت واجب است؛ آيات عظام: تبريزى، خامنه اى، خويى، زنجانى و فاضل.
«45»
(791)
1- با تأخيرِ نماز، اعاده طواف لازم نيست؛ آيات عظام امام خمينى، بهجت، خامنه اى، صافى، گلپايگانى، مكارم و نورى.
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص:61
ص: 62
2- اگر عمداً تأخير بيندازد بنابر احتياط طواف را اعاده كند؛ آية اللَّه سيستانى و آية اللَّه فاضل.
3- مطلقاً بنابر احتياط با تأخير، طواف را اعاده كند؛ آية اللَّه تبريزى.
4- بايد اعاده كند؛ آية اللَّه خويى.
5- اگر بدون عذر تأخير بيندازد بايد بعد از خواندن نماز، طواف و نماز را اعاده كند؛ آية اللَّه زنجانى.
«46»
(806)
1- بايد عدم محاذات رعايت شود مگر زن اهل سنت باشد، يا موجب بهم خوردن موالات شود، يا عسر و حرج باشد؛ آية اللَّه فاضل.
- به صحت نماز ضرر نمى زند؛ اكثر قريب به اتفاق آيات عظام.
ص: 63
«47»
(814)
1- اگر در ركعات شك كند، به احتياط واجب، اتمام و اعاده كند؛ آية اللَّه مكارم.
2- ظن در ركعات معتبر است؛ ساير آيات عظام.
«48»
1- معتبر است؛ آيات عظام بهجت، گلپايگانى و فاضل.
2- احتياط شود؛ آيات عظام: امام خمينى، خامنه اى، زنجانى، صافى، مكارم و نورى.
3- حكم شك را دارد: آيات عظام: تبريزى، خويى و سيستانى.
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 64
«49»
(823- 824)
1- در طواف واجب، مستحب است؛ آية اللَّه بهجت.
2- در طواف واجب، اقتدا جايز است؛ آية اللَّه خويى.
3- در غير صحيح القراءه، احوط است ولى نبايد به آن اكتفا شود؛ آيات عظام: تبريزى، سيستانى، صافى و گلپايگانى.
4- مشروعيّت آن محل اشكال است؛ آيات عظام: امام خمينى، خامنه اى، فاضل، مكارم و نورى.
5- نماز طواف را نمى توان به جماعت خواند؛ آية اللَّه زنجانى.
«50»
(831)
1- جايز است؛ آيات عظام: تبريزى، زنجانى،
ص: 65
سيستانى، صافى، گلپايگانى، فاضل و نورى و (ظاهراً امام خمينى).
2- اشكال دارد؛ آية اللَّه بهجت و آية اللَّه مكارم.
«51»
(822)
1- بايد نماز را به هر ترتيبى كه مى تواند خودش به جا آورد و كافى است؛ و اگر ممكن است و مى تواند با تلقين، نماز را صحيح بخواند، كسى را بگمارد كه نماز را به او تلقين كند؛ آيات عظام:
امام خمينى، فاضل، نورى و مكارم.
2- خودش به هر نحو مى تواند بخواند و بنابر احتياط نايب هم بگيرد؛ آيةاللَّه خامنه اى؛
و نيز بنابر احتياط با جماعت هم بخواند؛ آيات عظام: تبريزى و خويى و اگر متمكّن از تصحيح نباشد، آنچه بلد است كافى است: آيةاللَّه وحيد.
3- اگر مقدار زيادى از سوره حمد را بتواند به طور صحيح بخواند، خواندن حمد به همين صورت كافى است؛ و اگر نتواند، به احتياط واجب
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 66
مقدارى از قرآن را كه مى تواند صحيح بخواند به آن اضافه كند و اگر نتواند تسبيح بگويد؛ آيةاللَّه سيستانى.
4- خودش بخواند و اگر بتواند، در مقام به جماعت بخواند، و در صورت عدم امكان، عمل به وظيفه روزانه كافى است؛ آيةاللَّه بهجت.
5- خودش بخواند و به جماعت هم اقامه نمايد و اگر نايب هم بگيرد بهتر و مطابق با احتياط است؛ آيةاللَّه صافى و آيةاللَّه گلپايگانى.
6- اگر مى تواند بايد طواف را به تأخير بيندازد و بعد از تصحيح قرائت طواف كند و اگر تا آخرين فرصت ياد نگرفت طواف مى كند و به صحيح ترين قرائتى كه مى تواند- ولو با تلقين- مى خواند و اگر ندانسته طواف نمود اعمالش صحيح است ولى بايد بعد از تصحيح نماز را دوباره بخواند؛ آيةاللَّه زنجانى.
«52»
(2/ 847)
1- اگر ثابت شود كه عرض مسعاى جديد، در بين كوه صفا و مروه است، مانعى ندارد؛ وگرنه با رعايت اقرب فالاقرب به مسعاى قديم، سعى مى كند؛ آيةاللَّه بهجت و آيةاللَّه صافى.
2- سعى در مسعاى جديد مجزى است؛ آيات عظام: خامنه اى، مكارم و نورى؛
ولى بهتر است از قسمت قبلى صفا شروع كنند و از مسعاى جديد به مروه بروند و در پايان دور هفتم نيز خود را به قسمت قديمى مروه برسانند؛ آية اللَّه زنجانى.
3- اگر محرز شود سعى بين صفا و مروه است، مجزى است وگرنه بنابر احتياط مجزى نيست، مگر
ص:67
ص: 68
در 5 متر از مسعاى جديد كه محرز شده است؛ آيةاللَّه وحيد.
4- اگر اطمينان پيدا كنند كه كوه صفا و مروه تا مسعاى جديد امتداد داشته است، سعى در آنجا مجزى است؛ آيةاللَّه سيستانى.
«53»
(873)
زياد كردن از روى فراموشى چه كمتر از يك شوط يا بيشتر، به صحت سعى ضرر نمى زند؛ همه آيات عظام.
«54»
(874)
1- به صحت سعى ضرر نمى زند؛ آيات عظام:
بهجت، خامنه اى، صافى، گلپايگانى، وحيد، مكارم، تبريزى، خويى و سيستانى.
ص: 69
2- محل اشكال است؛ آيات عظام: امام خمينى، فاضل و نورى.
«55»
(842- 844)
1- با فرض تأخير، اعاده طواف و نماز، لازم نيست؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، خامنه اى، فاضل، صافى، گلپايگانى، مكارم و نورى.
2- بايد اعاده كند؛ آية اللَّه خويى.
3- بدون عذر بنابر احتياط اعاده كند؛ آية اللَّه زنجانى و آية اللَّه سيستانى.
4- بنابر احتياط اعاده كند؛ آية اللَّه تبريزى.
«56»
(848)
1- مجزى است؛ آية اللَّه بهجت.
2- در فرض مشقت و عذر جايز است؛ آية اللَّه مكارم.
3- جايز نيست؛ ساير مراجع.
ص: 70
«57»
(858)
1- در غير شوط اول، موالات معتبر نيست؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، خامنه اى، صافى و نورى.
2- بنابر احتياط، لازم است؛ آيات عظام: تبريزى، خويى، سيستانى و فاضل.
آية اللَّه مكارم: لازم است در غير موارد استثنا.
3- موالات در سعى معتبر نيست؛ آية اللَّه گلپايگانى.
4- موالات عرفيه در سعى لازم است؛ آيةاللَّه وحيد.
5- در غير موارد خاص، موالات در تمام اشواط سعى، معتبر است؛ آية اللَّه زنجانى.
«58»
گزيده مناسك عمره مفرده (1388) ؛ ؛ ص70
865)
1- بدون عذر احوط ترك آن است؛ آية اللَّه بهجت و آية اللَّه خويى.
ص: 71
2- به حدى كه ترك موالات نشود جايز است؛ آيات عظام تبريزى، سيستانى، فاضل و مكارم.
3- مطلقاً جايز است؛ آيات عظام امام خمينى، صافى، گلپايگانى و نورى.
4- براى رفع خستگى جايز است؛ آية اللَّه زنجانى.
«59»
(883)
1- سعى را اتمام كند و اعاده تقصير لازم نيست؛ امام خمينى.
2- سعى را اتمام و تقصير را اعاده كند؛ آيات عظام: بهجت، وحيد.
آيةاللَّه خويى: بايد يك گاو هم كفاره بدهد.
3- بنابر احتياط تقصير را اعاده كند؛ آيات عظام تبريزى، صافى، گلپايگانى، مكارم.
آية اللَّه فاضل و آية اللَّه سيستانى همين نظر با اين
ص: 72
اضافه: احتياطاً يك گاو كفاره بدهد.
4- سعى را اتمام و تقصير را اعاده كند، مگر محرم به احرام حج شده باشد كه اتمام سعى كافى است؛ آية اللَّه زنجانى.
«60»
(888)
1- از سرگيرى سعى اشكال ندارد؛ آيات عظام:
تبريزى، خامنه اى، صافى، گلپايگانى، فاضل، مكارم و نورى.
2- با اعتقاد به جواز از سرگرفتن جايز است؛ آية اللَّه خويى.
3- اشكال دارد؛ امام خمينى، آية اللَّه بهجت.
4- اگر بعد از فوت موالات باشد صحيح است وگرنه اشكال دارد مگر جاهل قاصر باشد؛ آية اللَّه سيستانى.
5- قطع سعى در غير موارد خاص جايز نيست هر چند اگر رها كند و از اول سعى نمايد صحيح است؛ آية اللَّه زنجانى.
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 73
«61»
(891)
1- سعى او صحيح است؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، خامنه اى، سيستانى و نورى.
2- بايد اعاده كند؛ آية اللَّه تبريزى.
3- بنابر احتياط اعاده كند؛ آية اللَّه خويى و آية اللَّه زنجانى.
4- اگر به رجاء كشف حال ادامه داده صحيح است؛ آيات عظام: صافى، گلپايگانى و مكارم.
5- بنابر احتياط اعاده كند مگر آن كه مطمئن باشد تا پايان سعى به جهت شرعى (مانند شمارش همراهان) مى رسد؛ آية اللَّه زنجانى.
ص: 74
«62»
(905 و 1141 و 1142)
1- محرم نبايد براى ديگرى حلق يا تقصير كند ولى كافى است؛ آيات عظام: امام خمينى، بهجت، خامنه اى، زنجانى.
2- مجزى نيست؛ آيات عظام: تبريزى، خويى، سيستانى.
3- بنابر احتياط مجزى نيست؛ آيات عظام:
صافى، فاضل، گلپايگانى و مكارم.
ص:75
ص: 76
«63»
(1316)
1- تخيير بين قصر و اتمام در تمام دو مسجد فعلى حتى در جاهاى توسعه داده شده داخل مسجد؛ امام خمينى.
2- تخيير در قسمت قديمى دو مسجد؛ و در جاهايى كه بعداً به اين دو مسجد اضافه شده، به احتياط واجب شكسته است؛ آيةاللَّه بهجت.
3- تخيير در شهر مكه و مدينه قديم؛ آيات عظام:
خويى، وحيد و تبريزى.
4- تخيير در همه مكه و مدينه؛ آيات عظام:
گلپايگانى، خامنه اى، سيستانى، صافى، فاضل، مكارم و نورى.
5- در هيچ جا تخيير نيست؛ آيةاللَّه زنجانى.
ص:77
ص: 78
«64»
(1318)
1- با ساير مسلمين به جماعت نماز بخوانند؛ آيات عظام: امام خمينى، خامنه اى، فاضل، مكارم و نورى.
(با رعايت خصوصياتى كه در فتاواى ايشان خواهد آمد)
2- به گونه اى عمل شود كه موجب وهن نشود و وظيفه منفرد، رعايت شود يا اعاده شود؛ آيةاللَّه بهجت.
آيات عظام: خويى، تبريزى، وحيد و سيستانى نيز همين نظر با اين اضافه: و رعايت وظيفه انفراد با خواندن حمد و سوره و اگر نمى شود با حديث نفس- در غير نماز جمعه كه در هر حال بايد اعاده شود- ممكن است و اقتدا صورى است و احكام جماعت مترتب نمى شود.
3- نماز با آنان در حال ضرورت بى اشكال است؛ و در غير حال ضرورت، اگر موجب تأليف
ص: 79
قلوب آنها و دفع اتهام به شيعه باشد، شركت خوب است ولى بايد با تمكن اعاده نمايند و خروج از مسجد هنگام اقامه نماز جماعت شايسته نيست؛ آيةاللَّه صافى و آيةاللَّه گلپايگانى.
4- شركت در نماز جماعت خوب است ولى در شرايط فعلى بايد نماز اعاده شود؛ آية اللَّه زنجانى.
«65»
(1319)
1- نياز به اعاده ندارد؛ امام خمينى.
2- بايد اعاده شود يا وظيفه منفرد، رعايت شود؛ آيات عظام: بهجت و وحيد؛ و حكم اقتداى صورى طبق فتاواى آيات عظام: خويى، تبريزى و سيستانى در مسأله قبل گذشت.
3- نماز كسانى كه پشت سر يا دو طرف امام ايستاده اند، صحيح است، ولى نماز افرادى كه روبروى امام قرار دارند صحيح نيست؛ آيةاللَّه خامنه اى.
ص: 80
4- نماز به نحو استداره مانعى ندارد ولى بنابر احتياط بايد به حسب دايره مقدم بر امام نباشد و همچنين بنابر احتياط، نزديكتر از امام به كعبه هم نباشد؛ آيةاللَّه مكارم؛ در فرض صحت اصل اقتدا و گذشت حكم اعاده در مسأله قبل؛ آيةاللَّه گلپايگانى و آيةاللَّه صافى.
5- نماز به نحو استداره مانعى ندارد ولى در شرايط كنونى به نماز با عامه نمى توان اكتفا كرد؛ آية اللَّه زنجانى.
6- در غير مورد تقيه استداره جايز نيست؛ ولى اگر كسى نمى دانسته و به اين صورت خوانده نمازش صحيح و قضا ندارد؛ آيةاللَّه فاضل.
7- با حفظ نسبت در تمام دايره صحيح است؛ آيةاللَّه نورى.
«66»
(1329)
1- سجده بر فرش در مسجدالنبى مانع ندارد و مهر گذاشتن جايز نيست و لازم نيست در جايى كه
ص: 81
سنگ است نماز بخوانند و يا حصير يا نحو آن با خود ببرند، و ... از انجام هر عملى كه موجب هتك و انگشت نما شدن باشد اجتناب نمايند؛ امام خمينى، آيةاللَّه نورى؛ ولى هرگاه به سهولت بتواند روى سنگهاى مسجد نماز بخواند، آن را ترك نكند؛ آيةاللَّه مكارم.
2- در غير صورت تقيّه و ضرورت، در مكانى كه ما يصحّ السجود عليه وجود دارد، نماز بخواند؛ آيةاللَّه صافى و آيةاللَّه گلپايگانى.
3- اگر مخالف تقيه و يا موجب هتك و انگشت نما شدن نباشد، در محلى از مسجد كه بتواند بر ما يصحّ السجود عليه سجده نمايد، نماز بخواند؛ آيةاللَّه فاضل.
4- اگر در آن مكان، تمكن از سجود بر آنچه سجود بر آن جايز است ندارد، سجده صحيح است؛ آيةاللَّه خويى و آيةاللَّه سيستانى.
5- اگر در مسجد، تمكن از سجود بر ما يصحّ السجود عليه ندارد، جايز است؛ آيةاللَّه تبريزى.
6- در صورت امكان بايد بر «ما يصحّ السجود
ص: 82
عليه»، سجده كند، مگر از جهت تقيّه نتواند، كه در اين صورت اگر زمان يا مكانى ديگر هست كه رعايت، ممكن است، اكتفا به غير آن، خلاف احتياط است؛ آيةاللَّه بهجت.
7- قرار دادن چيزى در محل سجده اگر خلاف تقيه باشد، جايز نيست و واجب است نمازگزار كوشش كند كه تا در صورت امكان، جايى بيابد كه بر سنگفرش يا چيزى كه سجده بر آن صحيح است، سجده كند؛ و اگر تقيّه ايجاب كند كه بر فرش سجده كند، نمازش صحيح است؛ آيةاللَّه خامنه اى.
8- سجده بر فرش كفايت نمى كند و بايد نماز را اعاده كند؛ آيةاللَّه زنجانى و آيةاللَّه وحيد.
«67»
(1341)
1- با رعايت شرايط، حتى با علم به وصول در وقت، نماز صحيح است؛ آيات عظام: بهجت، خامنه اى، سيستانى، فاضل و مكارم.
ص: 83
2- چناچه احتمال بدهد تا آخر وقت، هواپيما فرود نمى آيد، مى تواند بخواند ولى اگر در وقت رسيد، بايد اعاده كند؛ آيةاللَّه تبريزى.
آيةاللَّه صافى همين نظر بنابر احتياط.
تذكّر: در صورتى كه وقت نماز در هواپيما فوت مى شود، بايد در هر صورت با تحصيل طهارت، با رعايت شرايط ممكنه، نماز بجا آورده شود.
ص: 84
«68»
(1360)
1- جايز است؛ امام خمينى.
2- در مسائلى كه عمل كرده واجب است؛ آيةاللَّه بهجت.
3- بقا در هر صورت جايز است ولى سزاوار است كه احتياط در بقاى بر تقليد ميت اعلم، ترك نشود؛ آيةاللَّه خامنه اى.
4- لازم است به فتواى او باقى بماند؛ آيات عظام: وحيد و فاضل.
5- بايد باقى بماند و التزام به متابعت از فتواى وى در حال حيات كافى است؛ آيةاللَّه سيستانى.
6- بنابر احتياط واجب، لازم است؛ آيةاللَّه صافى.
ص:85
ص: 86
7- در مسائل عمره و حج بر تقليد ميت باقى نمانند؛ آية اللَّه زنجانى.
8- واجب است به شرط عمل به فتواى وى؛ آيةاللَّه مكارم.
9- واجب است؛ آيةاللَّه نورى.
«69»
(1360)
1- واجب است؛ آيات عظام: بهجت، زنجانى، سيستانى، صافى، فاضل، وحيد و نورى.
2- جايز است؛ امام خمينى و آيةاللَّه خامنه اى.
«70»
1- بقا جايز است؛ امام خمينى و آيةاللَّه خامنه اى.
2- در هر دو فرض، رجوع به حى جايز است؛ آيةاللَّه بهجت.
3- اگر اعلميتى در ميان آنها معلوم نشود، يا
ص: 87
مساوى باشند، مخيّر است، مگر در موارد علم اجمالى، يا قيام حجت اجمالى، كه بنابر احتياط واجب بايد رعايت هر دو فتوى را بنمايد؛ آيةاللَّه سيستانى.
4- در احكام عمره و حج به تقليد متوفى باقى نمانند؛ آيةاللَّه زنجانى.
5- در صورت تساوى بقا در همه مسايل، جايز است؛ آيةاللَّه صافى و آيةاللَّه فاضل.
6- اگر اعلميت حى معلوم نشود، بقا واجب است؛ آيةاللَّه وحيد.
7- در صورت تساوى ميت و حى يا شك در اعلميت هر كدام، عمل به فتواى ميت در آن چه بدان عمل كرده، واجب است و در بقيه به حى رجوع نمايد؛ آيةاللَّه مكارم.
«71»
رجوع در احتياط واجب به مجتهد ديگر
اگر مكلف نداند مرجعش در مسأله اى احتياط واجب كرده و به صورت ناخودآگاه طبق فتواى
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 88
فالاعلم عمل نمايد، آيا عمل او صحيح است؟
عمل وى با استناد به فالاعلمِ واجد شرايط، صحيح است، هرچند بعد از عمل باشد؛ آيات عظام: بهجت، تبريزى، خامنه اى، زنجانى، سيستانى، صافى، فاضل و مكارم.
«72»
(1355)
با فرض:
الف- عدم تشرّف در سال واريز پول.
ب- عدم تعلّق خمس به پول قبل از واريز.
1- خمس ندارد. آيات عظام: بهجت، صافى، مكارم در صورتى كه واريز قبل از استقرار حج باشد؛ نورى.
2- خمس دارد. آيات عظام: تبريزى، خامنه اى، فاضل؛ مگر حج مستقر باشد و راه ديگرى براى تشرف نباشد؛ آيت اللَّه سيستانى.
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)
ص:89
ص: 90
«73»
(با فرض دريافت آن در ضمن يكى از عقود
شرعى و فرض عدم تشرّف در سال واريز)
1- بايد خمس آن پرداخت شود؛ حضرات آيات:
سيستانى، فاضل، تبريزى.
2- از منافع سال وصول است؛ آيةاللَّه نورى؛ اگر پيش از سال عزيمت قابل وصول نبوده است؛ آية اللَّه خامنه اى و آية اللَّه صافى.
3- خمس ندارد؛ آيات عظام: بهجت و مكارم.
توجه: طبق نظر همه آيات عظام در صورت تشرف درهمان سال واريز، خمس ندارد.
«74»
(1365- 1364- 1363)
اگر لقطه، كمتر از يك درهم باشد:
1- بنابر احتياط واجب از طرف صاحبش صدقه بدهد و هر وقت صاحبش پيدا شد اگر راضى نشود عوض را به او بدهد؛ آية اللَّه سيستانى.
2- مى تواند با قصد تملك بر دارد؛ ساير مراجع.
اگر لقطه، يك درهم يا بيش از يك درهم باشد:
با احتمال پيدا شدن صاحبش، بايد يك سال تعريف كند و در صورتى كه از پيدا شدن صاحبش مايوس باشد، از طرف صاحبش صدقه بدهد.
______________________________
(1)-/ يك درهم كه تقريبا برابر با نصف مثقال نقره است، در اين تاريخ (7/ 1378) برابر با حدود هزار تومان است.
ص:91
ص: 92
«75»
لقطه حرم با لقطه غير حرم، در برخى احكام، فى الجمله متفاوت است؛ از آن جمله:
1- برداشتن لقطه غير حرم (لقطه مالى) به قصد رساندن به صاحبش، اگر به اندازه درهم يا بيشتر از آن باشد؛ و به قصد تملّك، اگر كمتر از درهم باشد و نشانه دار نباشد، جايز (مكروه) است؛ ولى برداشتن لقطه حرم نزد برخى علما، حرام و برخى احتياط و نزد اكثر، كراهت شديده دارد.
تذكر: اين، در غير صورتى است كه در برداشتن لقطه، مصلحت اهمّى- مثل اهميّت مال پيدا شده براى صاحبش و احتمال تلف آن در صورت بر نداشتن و مثل ايصال به اهل ايمانِ از فقرا با يأس از پيدا شدن صاحبش و تلف آن با ترك برداشتن- نباشد، كه در اين صورت برداشتن، راجح و يا حتى در برخى موارد، لازم مى شود.
2- در لقطه غير حرم، بعد از اعلانِ يك سال،
ص: 93
مخيّر است بين تصدّق، يا نگهدارى براى مالك آن و يا برداشتن براى خود با قصد ردّ به صاحبش در صورت پيدا شدن وى؛ ولى در لقطه حرم، فقط بين دو امر اول، مخيّر است و نمى تواند براى خود بردارد. (اين، مطابق نظر اكثر است و تفصيلاتى از جهت فتوى و احتياط، در آن وجود دارد.)
تذكر: مطابق مسأله 1363 مناسك محشّى، طبق نظر آيات عظام: اراكى، فاضل و مكارم، برداشتن لقطه حرم بنابر احتياط واجب، جايز نيست، و ساير مراجع در آن، قائل به كراهت يا احتياط استحبابى هستند؛ و نيز در لقطه كمتر از درهم، بر اساس نظر آيات عظام خويى، سيستانى و فاضل، بنابر احتياط، تملّك آن جايز نيست و بايد آن را صدقه بدهد.
«76»
اگر كسى مالى را به عنوان اين كه مال اوست بردارد و بفهمد كه مال او نيست، در صورتى كه جاى
ص: 94
معينى داشته باشد و لقطه محسوب نشود، بايد آن را بلافاصله سر جايش بگذارد؛ ولى اگر از زمان برداشتن، مدتى گذشته باشد كه احتمال برود در عدم دسترسى صاحبش به آن، تأثير داشته باشد، علاوه بر اين كه آن را سر جايش مى گذارد، قيمت آن را هم به فقير صدقه بدهد.
«77»
در فرض قبل، اگر از برداشتن، زمانى گذشته باشد كه اگر آن را سر جايش بگذارد، احتمال عقلايى دسترسى صاحبش به آن نباشد و از طريق ديگر نيز امكان رساندن آن به صاحبش نباشد، بايد آن را از طرف صاحبش به فقير صدقه بدهد.
«78»
اگر مالى را از كسى ببرند (مثل كفش) اگر بداند آنچه بر جاى مانده است مال كسى است كه كفش او
گزيده مناسك عمره مفرده (1388)،
ص: 95
را برده است، در صورتى كه از دسترسى به وى مأيوس باشد، مى تواند آن كفش را بر دارد؛ و اگر كفش بر جاى مانده قيمتش از مال او بيشتر است مابه التفاوت را به نيت صاحبش (با اذن حاكم شرع) صدقه دهد.