درسنامه شناخت عربستان
سرشناسه : محمدي، علي، 1342 -
عنوان و نام پديدآور : درسنامه شناخت عربستان / علي محمدي آشناني.
مشخصات نشر : تهران: مشعر، 1389.
مشخصات ظاهري : 151 ص.
شابك : 13500 ريال 978-964-540-256-1 :
وضعيت فهرست نويسي : فيپا
يادداشت : كتاب حاضر اولين بار در سال 1381 تحت عنوان "شناخت عربستان" توسط همين ناشر منتشر شده است.
يادداشت : كتابنامه: ص. [149] - 151.
عنوان ديگر : شناخت عربستان.
موضوع : عربستان
رده بندي كنگره : DS204/م3ش9 1389
رده بندي ديويي : 953
شماره كتابشناسي ملي : 2099102
ص:1
ص:2
ص:3
ص:4
ص:5
ص:6
ص:7
ص:8
ديباچه
مراتب معنوي حج، كه سرماية جاودانه است و انسان را به افق توحيد و تنزيه نزديك مي نمايد، حاصل نخواهد شد مگر آنكه دستورات عبادي حج به طور صحيح و شايسته و مو به مو عمل شود.(1) حج نمايشي باشكوه از اوج رهايي انسان موحد از همه چيز جز او و عرصة پيكاري فرا راه توسن نفس و جلوة بي مانندي از عشق، ايثار، آگاهي و مسئوليت در گسترة حيات فردي و اجتماعي است. پس حج تبلور تمام عيار حقايق و ارزش هاي مكتب اسلام است. مؤمنان زنگار دل را با زمزم زلال توحيد مي زدايند و با حضرت دوست تجديد ميثاق مي كنند و گرچه ميراث ادب و فرهنگ ما، مشحون از آموزه هاي حيات بخش حج است، اما هنوز ابعاد بي شماري از اين فريضة مهم، ناشناخته و مهجور مانده است. پيروزي انقلاب اسلامي ايران، در پرتو انديشه هاي تابناك امام خميني (ره) حج را نيز همچون ديگر معارف و احكام اسلامي، در جايگاه واقعي خويش نشاند و سيماي راستين و محتواي غني آن را نماياند. اما
ص:9
هنوز راهي دراز در پيش است تا فلسفه، ابعاد، آثار و بركات آن شناخته و شناسانده شود. در راستاي تحقق اين هدف بزرگ، با الهام از انديشه هاي والا و ماندگار امام راحل _ احياگر حج ابراهيمي _ و با بهره گيري از رهنمودهاي ارزشمند رهبر عزيز انقلاب اسلامي، حضرت آيت الله خامنه اي _ مدظله _ معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبري، تلاش مي كند با كاربردي كردن متون آموزشي، فصل جديدي فرا راه كارگزاران حج و زائران حرمين شريفين بگشايد. از اين رو، پس از كارشناسي هاي متعدد و بهره گيري از اساتيد و متخصصان فن، تلاش گرديده تا براي تهيه درسنامه ها و محتواي مورد نياز در سفر حج و عمره، عناوين، موضوعات، سرفصل ها و منابع هر درس را مشخص و جلسات آموزشي آنها زمان بندي گردد تا به نحو بهينه مورد استفاده قرار گيرد. عناوين اين درسنامه ها عبارتند از: 1. مناسك حج 2. آداب سفر حج 3. اسرار و معارف حج 4. آشنايي با تاريخ اسلام (1و2) 5. آشنايي با تاريخ و اماكن مقدس مكه و مدينه 6. اخلاق معاشرت 7. احكام مبتلابه حج 8. آشنايي با كشورهاي اسلامي 9. گزيده سيماي عقايد شيعه 10. شناخت عربستان 11. محاوره عربي بي ترديد آغاز هر كاري با كاستي ها و نواقص احتمالي همراه است. لذا انتظار مي رود با بهره گيري از نظرات خوانندگان ارجمند، نقاط قوت و ضعف اين مجموعه شناسايي و به تقويت داشته ها و زدودن كاستي هاي آن اقدام شود. در پايان ضمن تشكر از همه كساني كه ما را در تهيه و تنظيم اين مجموعه ياري كرده اند، توفيق همگان را از خداوند منان خواهانيم. معاونت امور فرهنگي مديريت آموزش
ص:10
پيشگفتار در عصر طلايي ارتباطات، كه رشد و گسترش فنّاوري، كشورهاي جهان را به خانه هاي يك دهكده، بلكه به بخش هاي يك كلبه تبديل نموده، شناختِ دقيقِ كشورهاي اسلامي ضرورتي مؤكّد است.(1) در ميان كشورهاي اسلامي، شناخت عربستان به ويژه براي كساني كه قصد سفر بدان كشور را دارند، به دليل ويژگي هاي
منحصر به فردي كه دارد، از اهميتي دو چندان و ضرورتي افزون تر برخوردار است؛ زيرا عربستان مركز گسترش زمين (2) ، محل هبوط آدم و حوا (3)، سرزمين برپا شدن كعبه، جايگاه جوشش چشمه توحيد و طلوع خورشيد تابناك و حيات بخش اسلام، زادگاه خاتم پيامبران حضرت محمد (ص)، زادگاه علي (ع)، محل وقوع و شكل گيري تاريخ پر افتخار و خاطره انگيز صدر اسلام، مهد پيدايش تمدن بزرگ اسلامي، مدفن و آرامگاه كوثر هستي، و چهار امام و پيشواي پاك؛ امام مجتبي، امام سجاد، امام باقر، امام صادقعليهم السلام و بسياري از سادات و بستگان خاندان اهل بيت:، اصحاب و يارانِ والا مرتبه پيامبر (ص) و جايگاه حرم امن الهي، قبله گاه مسلمانان جهان، و محل برگزاري همايش بين المللي ساليانه مسلمانان و انجام مناسك حج است.
ص:11
همه روزه، مسلمانان رو به سوي كعبه به نماز مي ايستند و همه ساله ميليون ها تن براي انجام فريضه حج با قلبي مالامال از شور و عشق و اشتياق به آن ديارِ سراسر نور و معنويت عزيمت مي كنند و عاشق تر از گذشته، بازگشت دوباره به آن ديار را انتظار مي برند. آري در آن فضاي نوراني است كه فرياد نيايش هاي عارفانه و برخاسته از جان مسلمانان، در هم مي آميزد و پيوند عميق و وحدت امت اسلامي را به نمايش مي گذارد و بدين سان هماره قلب مسلمانان به ياد حرمين شريفين مي تپد. نوشتاري كه پيش روي داريد گامي كوچك در جهت شناخت عربستان سعودي است. اميد است دانش پژوهان و انديشمندان با تذكّرات و رهنمودهاي خويش در جهت تكميل و پربار شدن آن گام بردارند. علي محمّدي آشناني
ص:12
جغرافياي عربستان
ص:13
ساختار كلي و جغرافياي طبيعي
هدف هاي آموزشي
انتظار مي رود با مطالعه اين درس: _ ابعاد مختلف مطرح در جغرافياي طبيعي را بدانيم. _ كشور عربستان را از حيث موقعيت جغرافيايي بشناسيم. _ عوارض طبيعي كشور عربستان را دسته بندي كنيم. _ موقعيت آب و هوايي كشور عربستان را بشناسيم. _ ذخاير و منابع طبيعي عربستان را بدانيم. _ پايتخت و شهر هاي مهم عربستان را بشناسيم. _ شهرهاي مهم عربستان را از حيث دليل اهميتشان دسته بندي كنيم. _ بنادر مهم عربستان را بشناسم. _ با استان هاي مهم عربستان آشنا شويم.
ص:14
در اين درس مروري بر جغرافياي طبيعي كشور عربستان خواهيم داشت و اين كشور را از حيث موقعيت جغرافيايي، عوارض طبيعي، آب و هوا، ذخاير و منابع طبيعي، پايتخت و شهرهاي مهم، بنادر مهم و تقسيمات كشوري بررسي خواهيم نمود.
نام: عربستان سعودي = المملكه العربيه السعوديه (Saudi Arabia) نوع حكومت: پادشاهي
پرچم مستطيل شكل عربستان، به رنگ سبز است و در وسط آن، بر فراز شمشيري به خط ثلث و به رنگ سفيد نوشته شده است: «لا اله الاّ الله محمد رسول الله». نشان رسمي آن كشور، يك نخل خرما، در ميان دو شمشير است كه يكديگر را قطع كرده اند. اين نشان از زمان محمد بن سعود تا كنون رواج داشته است. (1) روز ملي عربستان سعودي اول ميزان برابر 23 سپتامبر هر سال است.
ص:15
تقويم رسمي عربستان سعودي، كه تقويم «ام القري» خوانده مي شود، طبق ماه هاي دوازده گانه هجري قمري تنظيم شده و ايام سال 354 روز است و اول محرم آغاز سال و آخر ذي حجه پايان سال آنان محسوب مي گردد. تعطيل رسمي ساليانه، به مناسبت عيد فطر؛ از بيست و پنجم ماه مبارك رمضان تا پنجم شوال و به مناسبت عيد قربان از پنجم تا پانزدهم ذي حجه مي باشد. ساعت كار در بيشتر دواير دولتي، از 30/7 صبح آغاز و در 30/14 پايان مي يابد ولي بيشتر شركت ها، مؤسسات خاص و بانك ها در دو نوبتِ صبح از ساعت 8 الي 13 و عصر از ساعت 16 الي 19 به كار مي پردازند. گفتني است به هنگام برگزاري نماز، همه اماكن دولتي و تجاري تعطيل اند. همچنين ادارات دولتي، روزهاي جمعه و بانك ها و برخي از ادارات، روزهاي پنجشنبه را تعطيل مي كنند. ساعت اين كشور، 3 ساعت جلوتر از ساعت گرينويچ (GMT) مي باشد. و اختلاف آن با ساعت جمهوري اسلامي ايران، در پاييز و زمستان 30 دقيقه و با توجه به تغيير ساعت در بهار و تابستان 1 ساعت و 30 دقيقه است.
واحد پول عربستان، «ريال» است كه يك دلار، معادل 75/3 ريال مي باشد و مقياس اندازه گيري طول در آن كشور «متر» و نظام وزن آن بر اساس «كيلوگرم» است.
ص:16
پايتخت عربستان سعودي، شهر «رياض» است و با آن كه بيش از چند دهه (1) از انتخاب آن به عنوان پايتخت نمي گذرد، توسعه چشمگيري يافته است.
عربستان به سيزده منطقه (استان) تقسيم شده است و در رأس هر منطقه، اميري به حكم پادشاه نصب مي گردد. اين مناطق عبارتند از: 1. رياض 2. شرقيه 3. مكه مكرمه 4. مدينه منوره 5. حائل 6. القصيم 7. تبوك 8. الباحه 9. عسير 10. نجران 11. جوف 12. جيزان 13. الحدود الشمالي.
پس از رياض، مهم ترين شهر سياسي و حتي اقتصادي، پايتخت سابق اين كشور، شهر «جده» است كه هنوز نيز اهميت خود را حفظ نموده و همه وزارتخانه ها در آن شعبه دارند و مقامات سياسي چند ماه از سال را در آن اقامت مي گزينند و هيأت دولت در شش ماه از سال در اين شهر تشكيل جلسه مي دهد. پس از جده، شهر «طائف» كه به دليل خوشي آب و هوايش در اوج گرماي تابستان، پذيراي مقامات سياسي مي باشد، از اهميت سياسي برخوردار است.
ص:17
شهرهاي ديگر اين كشور از جهت مذهبي، صنعتي، تجاري و كشاورزي داراي اهميت مي باشند:
مهم ترين شهر مذهبي اين كشور، «مكه» است كه به علت وجود مسجدالحرام و برگزاري مناسك حج در آن، از قداست خاصي برخوردار مي باشد. پس از آن، شهر «مدينه» به دليل وجود مسجد و حرم نبوي و قبرستان بقيع، داراي اهميت و جايگاه ويژه اي است. اين دو شهر، افزون بر اهميت مذهبي، به دليل شكل گيري تاريخ اسلام در آن ها، از اهميت تاريخي نيز برخوردارند.
مكه و مدينه در ايام برگزاري حج، از رونق تجاري خاصي برخوردار هستند. شهر «دمام» در مركز منطقه شرقي، يكي از مهم ترين شهرهاي تجاري عربستان مي باشد كه بيشترين منابع نفت و گاز در اطراف اين شهر قرار دارد. شهر صنعتي «جبيل» واقع در ساحل خليج فارس نيز حائز اهميت است. افزون بر آن شهر صنعتي «يَنبع» در غرب كشور نيز به دليل وجود مراكز پالايش و پتروشيمي، از نظر صنعتي داراي اهميت زيادي است.
طائف، بريده، تبوك، نجران، احساء (هفوف) و خميس مشيط از نقطه نظر كشاورزي داراي اهميت زيادي هستند.
ص:18
مهم ترين بندر عربستان، بندر «جده» است؛ اين بندر كه در ساحل درياي احمر واقع شده، از نظر سياسي، تجاري و بازرگاني داراي اهميت بسيار زيادي است. تعدادي از پايگاه هاي مهم نظامي و دريايي نيز در اين بندر قرار دارند. در حال حاضر جده يك بندر آزاد بازرگاني و از پيشرفته ترين شهرهاي عربستان محسوب مي شود. اين بندر محل ورود زائران خانه خدا نيز مي باشد و فرودگاه بين المللي ملك عبدالعزيز در آنجا قرار دارد. پس از جدّه، بنادر دمام، ينبع، جيزان، جبيل، جبل و بندر نفتي رأس تنوره داراي اهميت اند. علاوه بر بنادر مهم پيش گفته، عربستان داراي بنادر كوچك تري به نام هاي كوريبه، حاجي، ديبا، الوجيه، يميلوج، فاراسان، القامه، الكبار، ضيقف، ياقاري، دارين، رأس الخفيجي و رأس الحيشاب نيز مي باشد.
بزرگ ترين كشور شبه جزيره، عربستان محسوب مي گردد؛ زيرا حدود 43٪ آن را در برگرفته است. (1) عربستان سعودي، از شمال به اردن و عراق و از جنوب به جمهوري يمن و عمان و از شرق به كويت، بحرين، قطر و امارات عربي متحده و خليج فارس و از غرب به درياي سرخ محدود مي شود و با همسايگان خود، داراي 4532 كيلومتر مرز زميني است كه با عراق 808 كيلومتر، اردن 742 كيلومتر، كويت 222 كيلومتر، عمان 676 كيلومتر، قطر
40 كيلومتر، امارات عربي متحده 586 كيلومتر و با يمن 458/1 كيلومتر مرز مشترك دارد.
كشور عربستان سعودي، از نظر جغرافيايي به چهار منطقه و سه ناحيه تقسيم مي شود؛ مناطق چهارگانه آن عبارتند از:
ص:20
سلسله كوه هاي «سروات» كه از خليج عقبه در شمال آغاز مي شود و تا منطقه حجاز و عسير در جنوب ادامه مي يابد. دشت تهامه ميان آن و درياي احمر قرار گرفته است.
منطقه نجد در مركز شبه جزيره عربستان واقع است و قسمت اعظم آن را فرا گرفته است.
اين منطقه در ساحل شرقي كرانه هاي خليج فارس قرار گرفته
است.
اين بيابان ها به سه قسمت تقسيم شده اند: 1. صحراي نفود «بادية سماوة»: در شمال عربستان واقع شده داراي هفتاد هزار كيلومتر مربع مساحت و مركب از تپه هاي شن است. 2. صحراي دهناء: اين صحرا در ميان صحراي «نفود» و صحراي «ربع الخالي» قرار گرفته است. 3. صحراي ربع الخالي يا رمله: اين بيابان، همان طور كه از اسمش معلوم است تا نيم قرن گذشته از هرگونه تمدن بشري و آباداني تهي بوده، امّا در حال حاضر به دليل اكتشافِ منابع فراوان نفت، اهميت زيادي يافته است. عربستان از سوي ديگر به سه ناحيه تقسيم شده است:
ص:21
1. تهامه: اين سرزمين از ساحل درياي سرخ آغاز و تا سرزمين نجران امتداد دارد. در اين منطقه شدت گرما و آفتاب سوزان و نوزيدن باد، زندگي را مشكل نموده است؛ علت نامگذاري آن به تهامه نيز همين است. شهر جيزان در ناحيه عسير و در ساحل درياي سرخ در تهامه واقع شده است. 2. نجد: اين ناحيه كه قسمت اعظم عربستان را فرا گرفته، داراي 750 تا 1500 متر ارتفاع از سطح دريا است. به همين جهت آن را نجد
(= سرزمين مرتفع) مي گويند. نجد قلب صحرا، موطن آل سعود و كانون شكل گيري آيين وهابيت است. و شهر رياض، پايتخت عربستان، در آن ناحيه واقع شده است. 3. حجاز: در شمال غربي عربستان سعودي، واقع شده و بيشترين قسمت آن را مناطق كوهستاني تشكيل مي دهد. علت نامگذاري اين منطقه به حجاز آن است كه رشته كوه هاي بلند اين منطقه، دو طرف خود را از هم جدا نموده، مانع ارتباط آن دو با يكديگر شده است. حجاز را استان غربي عربستان نيز مي نامند و شهرهاي مقدس مكه و مدينه، همچنين يَنْبُع، جدَّه و طائف در آن قرار گرفته اند.
بر اساس پژوهش هاي زمين شناسي، كوه هاي شبه جزيره عرب متعلق به دوران دوم زمين شناسي (دوره ژوراسيك) است. رشته كوه هاي نسبتاً مرتفعي كه از شبه جزيره سينا آغاز و در امتداد درياي سرخ تا خليج فارس كشيده شده، همچون ديواري، اين شبه جزيره را محصور نموده
ص:22
است. در لابلاي اين ارتفاعات، دره هاي كوچك و بزرگي به نام «وادي» ديده مي شود. (1) مهم ترين وادي هاي ساحلي آن، وادي عفال، صدر، اليسر، مراش، سلمي، دما، اظلم، شلبه، عنتر، المياه، املج، الفرعه، الفقير، بني مالك، فاطمه، نعمان، سعديه، ليث و مشهورترين وادي هاي داخلي آن، وادي رنيه، تربه، ليه، فجر، عتيق، حمض، جزل و مصول هستند. (2) گفتني است اغلب شهرها، استان ها و اراضي عربستان، به نام باستاني يا به اسم عشايري كه در آن ها ساكنند، خوانده مي شوند.
عربستان در شمار خشك ترين و گرم ترين مناطق دنياست؛ هواي اين كشور در تابستان بسيار گرم و در زمستان معتدل مي باشد. هواي جدّه گرم و مرطوب است و آب و هواي انتهاي شرقي عربستان تا عمان از رطوبت متوسطي برخوردار مي باشد. ميانگين دما در اغلب مناطق از 30 تا 49 درجه است. دو طرف اين كشور را دريا احاطه كرده، اما وسعت آبهاي مجاور به قدري اندك است كه گرمي و خشكي اراضي وسيع و بياباني آن را كم نمي كند. در عربستان حتي يك رودخانه وجود ندارد كه پيوسته به دريا بريزد
ص:23
ولي در آن وادي هايي هست كه سيلاب ها را در خود جمع مي كند. در منطقه حضرالموت نيز دره هاي عميقي وجود دارد كه داراي آب هاي زيرزميني فراواني است. در اين كشور بارندگي بسيار كم است؛ به گونه اي كه متوسط بارش ساليانه اين كشور 100 ميلي متر و در مناطق شرقي حداكثر تا 400 ميلي متر در سال گزارش شده است. (1) به علت وزش بادهاي موسمي در نقاط مركزي عربستان، ميزان بسيار ناچيزي از باران هاي اقيانوس هند به داخل اين منطقه نفوذ مي كند. به همين دليل، گاه خشكسالي هايي سخت در آن ايجاد مي شود و گاه نيز رگبارهاي تند و كوتاه به صورت غيرعادي مي بارد و منطقه حجاز را تهديد مي كند. اكنون استفاده از آب هاي سطحي استصحال كه بيشتر در مناطق غرب و جنوب غربي وجود دارد و استصحال آب هاي زير زميني و اصلاح و شيرين نمودن آب هاي شور از نيازهاي اين كشور به آب را بر طرف مي سازد (2) كه البته درصد بالاي آن فعلاً مربوط به آب هاي زيرزميني است. گفتني است به دليل گستردگي صحراها، وضعيت زمين و كمبود آب، تنها يك صدم از مجموع اراضي عربستان قابل كشت و زراعت مي باشد. (3)
ص:24
عربستان داراي منابع و ذخاير طبيعي غني و گسترده اي است؛ اين منابع و ذخاير عبارتند از: نفت، گاز، طلا، نقره، مس، سنگ آهن، اورانيوم، فسفات، سنگ مرمر، روي، بوكسيت، پتاسيم، نمك، آهك و...
كشور عربستان سعودي يكي از كشورهاي قاره آسيا در منطقه استراتژيك خاورميانه است كه بزرگ ترين كشور شبه جزيره عربستان محسوب مي گردد و از نظر جغرافيايي به چهار منطقه تقسيم مي شود: الف: ارتفاعات غربي؛ ب: نجد؛ ج: احساء و قطيف؛ د: صحراهاي شن زار. عربستان از سوي ديگر به سه ناحيه تقسيم شده است: الف: تهامه؛ ب: نجد؛ ج: حجاز. عربستان در شمار خشك ترين و گرم ترين مناطق دنياست؛ هواي اين كشور در تابستان بسيار گرم و در زمستان معتدل مي باشد. در عربستان حتي يك رودخانه وجود ندارد كه پيوسته به دريا بريزد
ص:25
ولي در آن وادي هايي هست كه سيلاب ها را در خود جمع مي كند. در اين كشور بارندگي بسيار كم است.گاه خشكسالي هايي سخت در آن ايجاد مي شود و گاه نيز رگبارهاي تند و كوتاه به صورت غيرعادي مي بارد و منطقه حجاز را تهديد مي كند. گفتني است به دليل گستردگي صحراها، وضعيت زمين و كمبود آب، تنها يك صدم از مجموع اراضي عربستان قابل كشت و زراعت مي باشد. عربستان داراي منابع و ذخاير طبيعي غني و گسترده اي است؛ اين منابع و ذخاير عبارتند از: نفت، گاز، طلا، نقره، مس، سنگ آهن، اورانيوم، فسفات، سنگ مرمر، روي، بوكسيت، پتاسيم، نمك، آهك و... پايتخت عربستان سعودي، شهر «رياض» است و پس از رياض، مهم ترين شهر سياسي، پايتخت سابق اين كشور، شهر «جده» است. پس از جده، شهر «طائف» از اهميت سياسي برخوردار است. شهرهاي ديگر اين كشور از جهت؛ مذهبي، صنعتي، تجاري و كشاورزي داراي اهميت مي باشند. مهم ترين بندر عربستان، بندر «جده» است، پس از جدّه، بنادر دمام، ينبع، جيزان، جبيل، جبل و بندر نفتي رأس التنوره داراي اهميت اند. عربستان به سيزده منطقه (استان) تقسيم شده است و در رأس هر منطقه، اميري به حكم پادشاه نصب مي گردد. اين مناطق عبارتند از:
1. رياض؛ 2. شرقيه؛ 3. مكه مكرمه؛ 4. مدينه منوره؛ 5. حائل؛ 6. القصيم؛
ص:26
7. تبوك؛ 8. الباحه؛ 9. عسير؛ 10. نجران؛ 11. جوف؛ 12. جيزان؛
13. الحدود الشمالي.
1. عوارض طبيعي كشور عربستان را به دو طريق دسته بندي كنيد. 2. چهار منطقه جغرافيايي عربستان را نام ببريد. 3. موقعيت آب و هوايي كشور عربستان را مختصراً شرح دهيد. 4. ذخاير و منابع طبيعي عربستان را نام ببريد. 5. پايتخت و شهر هاي مهم عربستان را نام ببريد. 6. شهرهاي مهم عربستان را از حيث دليل اهميتشان دسته بندي كنيد. 7. بنادر مهم عربستان را نام ببريد. 8. پنج مورد از استان هاي عربستان را نام ببريد.
ص:27
جغرافياي انساني
هدف هاي آموزشي انتظار مي رود با مطالعه اين درس: _ ابعاد مختلف مطرح در جغرافياي انساني را بدانيم. _ با نحوه پراكندگي جمعيت عربستان آشنا شويم. _ نژادهاي مختلف مردم عربستان را بشناسيم. _ نرخ رشد جمعيت عربستان را بدانيم. _ نحوه مهاجرت در كشور عربستان را بدانيم. _ دين، زبان و خط رسمي مردم عربستان را بدانيم. _ پرچم، نشان و روز ملي مردم عربستان را بشناسيم. _ واحد پولي عربستان و معادل ريالي آن را بدانيم.
ص:28
در اين درس به جغرافياي انساني كشور عربستان خواهيم پرداخت و در اين خصوص مباحثي چون جمعيت، پراكندگي آن، نژاد و پيشينه تاريخي جمعيت، رشد جمعيت، مهاجرت، دين، زبان و خط رسمي، پرچم، نشان و روز ملّي، تقويم، تعطيلات، ساعت، واحد پول و اندازه گيري را از نظر مي گذرانيم.
برابر آخرين سر شماري سال 2005 ميلادي جمعيت عربستان 599/417/26 نفر گزارش شده است كه در اين ميان، تعداد 076/576/5 نفر بيگانه و بقيه افراد بومي مي باشند. طبق اظهار وزير كار عربستان، حدود هفت ميليون نفر را خارجيان مقيم اين كشور تشكيل مي دهند. (1)
تراكم جمعيت در منطقه جنوب، هماره بيشتر از شمال و مركز بوده است. در زمان هاي گذشته بيشتر مردم اين كشور چادرنشين بوده يا در روستاها زندگي مي كردند؛ به گونه اي كه تا سال 1970 م تنها 41٪ آنان در شهرها سكونت داشتند، اما توسعه امكانات شهري باعث شد كه بيش از 80% ساكنان اين كشور، به شهرنشيني روي آورند.
ص:29
نسبت جمعيت كنوني اين كشور با مساحت آن، از يازده نفر در هر ميل مربع كمتر است.
نژاد مردم عربستان سامي است. از دير باز مورّخان، اعراب را به دو دسته بائده و باقيه تقسيم كرده اند: 1. اعراب بائده: اقوام از بين رفته و نابود شده، مثل قوم عاد، ثمود، جديس، أميم، جاسم و عبيل را اعراب بائده گويند. 2. اعراب باقيه: اعرابي را كه نسل آن ها باقي مانده است، اعراب باقيه مي نامند. آن ها خود به دو دسته تقسيم مي شوند: الف. اعراب عاربه: يعني اعراب خالص و اصيل. ب. اعراب مستعربه: اعراب ناخالص و پيوسته با ديگران. ساكنان منطقه جنوبي عربستان، خود را از نژاد «يعرب بن قحطان» فرزند پنجم نوح و عربِ خالص معرفي مي نمودند، به همين جهت به «قحطانيان» شهرت يافته اند. ولي ساكنان منطقه شمالي و مركز شبه جزيره را از نژاد «عدنان» نواده حضرت اسماعيل (ع) مي شناسند و آنان را «عدنانيان» مي خوانند. قحطانيان را اعراب عاربه و عدنانيان را اعراب مستعربه مي نامند. (1) از نظر پيشينه تاريخي، نخست در قسمت جنوبي اين كشور به علت دارا بودن آب و هواي مساعدتر، تراكم جمعيت بيشتر بوده و شهرنشيني
ص:30
نيز در آن قسمت پديد آمده است؛ به گونه اي كه مناطق حاصلخيز يمن در تاريخ شهرت دارد. اما در قسمت شمالي به علت خشكي و غير قابل سكونت بودن، كوچ نشيني رواج داشته است. متروك شدن راه بين المللي «بخور» كه اين منطقه را از يك سو به درياي مديترانه و از سوي ديگر به مصر متصل مي نمود به دليل توجه دريانوردان روم به اقيانوس هند، در نتيجه تغيير راه ميان شرق و غرب به منطقه شمالي و كاسته شدن از اهميت راه جنوب، همچنين شكستن سدّ بزرگ «مأرب» در جنوب و... موجب مهاجرت هاي گسترده در اين شبه جزيره گرديد؛ جمعيت عمده اي از جنوب به شمال و برخي از شرق به غرب هجرت كردند و در اين مسيرها به اقتضاي زمان و نياز مهاجران، شهرك هايي تأسيس و در نتيجه حكومت هايي به وجود آمد. گروه هايي كه از جنوب به شمال كوچ كرده بودند، به ويژه دو
قبيله «خُزاعه» و «جُرْهم»، در شهر مكه مستقر شدند. بيشتر مردم عربستان از اين دو قبيله نشأت مي گيرند. در حال حاضر تعداد چهار هزار قبيله در عربستان وجود دارد. مهم ترين طوايف آن عبارتند از: مطير، عتيبه، بني سليم، قريش، هذيل، البقوم، عدوان، بني حارث، بني لحيان، بني سعد، شَمَّر.
نرخ رشد جمعيت در اين كشور 3% است كه با نرخ رشد جهاني 6/1 تا 7/1 هنوز فاصله زيادي دارد. از سوي ديگر، به دليل اجراي برنامه واكسيناسيون و اعتلاي فرهنگ
ص:31
بهداشت، متوسط عمر در سال 2000 ميلادي به 4/71 سال افزايش يافته است. (1)
در عربستان از يك سو مهاجرت از مناطق روستايي و دورافتاده به مناطق شهري رو به رشد بوده و از سوي ديگر مهاجرت اتباع بيگانه به اين كشور نيز روندي رو به فزوني داشته است. تعداد خارجيان مقيم اين كشور كه برابر آمار رسمي 076/576/5 نفر بوده، طبق اظهار وزير كار عربستان اكنون به حدود هفت ميليون افزايش يافته است. بيشتر اين مهاجرين براي كار از كشورهاي آسيايي و آفريقايي عربي به اين كشور آمده اند ولي حدود هفتادهزار نفرآنان ازكشورهاي غربي مي باشند كه اغلب در امور نظامي، نفتي و صنايع بزرگ به كار اشتغال دارند.
ص:32
دين رسمي اين كشور اسلام است؛ 85% مردم آن سني مذهب (حنبلي) و 15% شيعه مي باشند. (1) كشور بر اساس آيين وهابيت اداره مي شود. زبان و خط رسمي اين كشور، زبان و خط عربي مي باشد كه از زبان و خط هاي سامي است. پس از زبان عربي، در ادارات دولتي، مراكز
ص:33
تجاري و دانشگاه ها، مي شود. علاوه بر آن دو، زبان هاي مختلفي همچون اردو، پشتو، تركي استانبولي، هوسه و ... نيز در ميان مهاجرين رايج است.
برابر آخرين سر شماري اداره آمار وزارت برنامه ريزي، جمعيت عربستان 599/417/21 نفر گزارش شده است. تراكم جمعيت در منطقه جنوب، هماره بيشتر از شمال و مركز بوده است. نژاد مردم عربستان سامي است. از دير باز مورّخان، اعراب را به دو دسته بائده و باقيه تقسيم كرده اند. اعراب باقيه خود به دو دسته تقسيم مي شوند: الف. اعراب عاربه؛
ب. اعراب مستعربه: اعراب ناخالص و پيوسته با ديگران. قحطانيان را اعراب عاربه و عدنانيان را اعراب مستعربه مي نامند. از نظر پيشينه تاريخي، نخست در قسمت جنوبي اين كشور به علت دارا بودن آب و هواي مساعدتر، تراكم جمعيت بيشتر بوده و شهرنشيني نيز در آن قسمت پديد آمده است. متروك شدن راه بين المللي «بخور» موجب مهاجرت هاي گسترده در اين شبه جزيره گرديد. نرخ رشد جمعيت در اين كشور 3% است. در عربستان از يك سو مهاجرت از مناطق روستايي و دورافتاده به مناطق شهري رو به رشد بوده و از سوي ديگر مهاجرت اتباع بيگانه به اين كشور نيز روندي رو به فزوني داشته است.
ص:34
دين رسمي اين كشور اسلام است؛ 85% مردم آن سني مذهب (حنبلي) و 15% شيعه مي باشند. كشور بر اساس آيين وهابيت اداره مي شود. زبان و خط رسمي اين كشور، زبان و خط عربي مي باشد. پس از زبان عربي، در ادارات دولتي، مراكز تجاري و دانشگاه ها، از زبان انگليسي استفاده مي شود. پرچم مستطيل شكل عربستان، به رنگ سبز است و در وسط آن، بر فراز شمشيري به خط ثلث و به رنگ سفيد نوشته شده است: «لا اله الاّ الله محمد رسول الله». نشان رسمي آن كشور، يك نخل خرما، در ميان دو شمشير است كه يكديگر را قطع كرده اند. روز ملي عربستان سعودي اول ميزان برابر
23 سپتامبر هر سال است.
1. جمعيت عربستان طبق آخرين سرشماري اداره آمار وزارت برنامه ريزي اين كشور چقدر است؟ 2. نحوه پراكندگي جمعيت عربستان را شرح دهيد. 3. نژادهاي مختلف مردم عربستان را دسته بندي كرده و هر يك را شرح دهيد. 4. نرخ رشد جمعيت عربستان چقدر است؟ 5. جمعيت مهاجران در كشور عربستان چقدر است؟ 6. دين، زبان و خط رسمي مردم عربستان را بيان كنيد. 7. روز ملي مردم عربستان چه روزي است؟ 8. واحد پول عربستان و معادل ريالي آن چقدر است؟
ص:35
جغرافياي سياسي
هدف هاي آموزشي انتظار مي رود با مطالعه اين درس: _ اهميت ژئوپليتيك عربستان را بدانيم. _ راه نفوذ در همگرايي هاي كشور هاي عربي و اسلامي توسط عربستان را بدانيم. _ چگونگي تأثيرگذاري پيروزي انقلاب اسلامي در اهميت ژئوپليتيك عربستان را بدانيم.
ص:36
در اين درس به جغرافياي سياسي ژئوپليتيك كشور عربستان مي پردازيم كه اين عوامل عبارتند از: وجود مكه مكرمه و مدينه منوره، موقعيت جغرافيايي، ذخاير فراوان نفت و گاز، نفوذ در همگرايي هاي عربي و اسلامي و مناسبات عميق با آمريكا و غرب.
ويژگي هاي جغرافيايي، عوامل ديني، فرهنگي، سياسي، و وضعيت نسبتاً خوب اقتصادي، كشور عربستان را از اهميّتي استراتژيك در منطقه و جهان برخوردار ساخته است. قرار گرفتن كعبه و حرم نبوي، نقش و تأثيرگذاري بر بازار جهاني نفت، و ايفاي نقش مهم سياسي در منطقه خاورميانه، نشان از اهميت ژئوپليتيك مذهبي، سياسي و اقتصادي عربستان دارد.
اهميت و جايگاه كنوني عربستان در نظام سياسي منطقه و جهان، مرهون عوامل و دلايل مختلفي به شرح ذيل است:
طلوع خورشيد اسلام و قرار گرفتن خانه خدا و حرم نبوي در اين كشور، نقش بسيار مهمي در اهميت يافتن عربستان در ميان كشورهاي اسلامي و جهان ايفا نموده است. هم اكنون مسلمانان جهان همه روزه به سوي كعبه
ص:37
نماز مي گزارند و سالانه براي انجام فريضه حج به آن سرزمين سفر مي كنند. توجّه به توسعه اماكن مذهبي و رفاه حجاج، چاپ و نشر گسترده قرآن كريم و برگزيدن لقب «خادم الحرمين الشريفين» از سوي رهبر كنوني اين كشور، نشانگر نقش مهم عامل مذهبي در اهميت يافتن عربستان سعودي است.
از دير باز، موقعيت جغرافيايي عربستان، به علت واقع شدن بر سَر راه سه قاره آسيا، اروپا و آفريقا و رفت و آمد اقوام و ملل مختلف به آن، از اهميت برخوردار بوده است. اكنون نيز اين كشور به عنوان نقطه اتصال قاره آفريقا و آسيا، قرار گرفتن در منطقه ژئو پليتيك خاورميانه، دسترسي به خليج فارس و درياي سرخ و برخورداري از وسعت بيشتر (دوازدهمين كشور جهان از نظر وسعت) به ويژه نسبت به ديگر كشورهاي جزيرة العرب، داراي اهميت منطقه اي و جهاني است. گفتني است عربستان سعودي اگر چه از نظر جغرافيايي به دو شاهراه حياتي جهان؛ خليج فارس و درياي سرخ مرتبط است، امّا دسترسي اين كشور به آب هاي آزاد جهان، تنها با عبور از دو تنگه استراتژيك هرمز يا باب المندب امكان پذير مي باشد.
كشور عربستان با 263 ميليارد بشكه نفت، يعني بيش از 26٪ ذخاير
ص:38
نفتي جهان و 4/33% نفت اوپك، رتبه اول در ميان كشورهاي دارنده منابع نفت را در اختيار دارد. اگر چه طبق يكي از آخرين توافقات اوپك (1) ، اين كشور روزانه 000/053/7 بشكه نفت صادر مي كند، اما قدرت توليد يازده ميليون بشكه در روز كه تا پانزده ميليون قابل افزايش است، اين كشور را به بزرگ ترين توليد كننده نفت بدل ساخته است و آن را به عنوان بزرگ ترين كشور صادر كننده نفت پس از روسيه و آمريكا به جهان شناسانده است. البته گاه با كاهش توليد آن دو كشور، يا افزايش توليد عربستان اين كشور در صدر قرار مي گيرد. (2) عربستان علاوه بر نفت، با در اختيار داشتن 2/5 تريليون متر مكعب گاز (2/4% ذخاير شناخته شده گاز جهان) رتبه پنجم پس از روسيه، جمهوري اسلامي ايران، قطر و آمريكا را به خود اختصاص داده است. در سال هاي اخير تسهيلات ويژه عربستان براي جذب 100 ميليارد
ص:39
دلار سرمايه گذاري در منابع نفتي، بسياري از شركت هاي معتبر جهان را متوجه اين كشور ساخته است كه در صورت تحقق اين سرمايه گذاري، توسعه چشم گيري را فراهم خواهد ساخت. با توجّه به ويژگي هاي فوق، عربستان در سازمان اوپك از قدرت و نفوذ بسياري برخوردار مي باشد و مواضع اين كشور نقش عمده اي در بازار نفت ايفا مي كند. علاوه بر سازمان اوپك، كشورهاي عرب صادركننده نفت نيز از سال 1968 ميلادي تشكيلاتي به نام «اوابك» براي هماهنگي سياست هاي خود ايجاد نموده اند كه محور آن عربستان سعودي است. (1)
عربستان به دليل قرار گرفتن كعبه و حرم نبوي در آن، برخورداري از منابع فراوان ثروت، كمك هاي مالي فراوان به ساير كشورهاي عرب؛ همچنين به دليل مناسبات استراتژيك با غرب، بر اغلب كشورهاي عربي و اسلامي نفوذ و تأثير دارد و در همگرايي هاي عربي و اسلامي ذيل تأثير گذار مي باشد: الف. شوراي همكاري خليج فارس: شوراي همكاري خليج فارس (PGCC) (2) كه مذاكرات اوليه آن در سال 1980 ميلادي، يعني دو ماه پس از تحميل جنگ توسط عراق بر ايران، آغاز گرديد، در
22 سپتامبر همان سال با شركت عربستان، امارات متحده عربي، قطر
ص:40
، بحرين، كويت و عمان تأسيس شد. اين شورا به منظور هماهنگي در سياست خارجي و دفاعي و حمايت متقابل در برابر ناآرامي هاي داخلي و تهديدهاي خارجي، تأمين ثبات در خليج فارس، همكاري هاي فزاينده اقتصادي، ايجاد بازار مشترك، هماهنگي در تدوين قوانين اجتماعي و فرهنگي و همسويي در مواضع، تشكيل شد و كشورهاي فوق همكاري هاي گسترده اي را در دستور كار خود قرار دادند. در ميان اين كشورها، عربستان از يك سو به دليل وسعت، جمعيت، قدرت، ثروت و ذخاير بيشتر و از سوي ديگر به علت تشابه ساختار سياسي و اقتصادي كشورهاي عرب حوزه خليج فارس با آن، و آسيب پذير بودن آن حكومت ها، نقش محوري در اين شورا ايفا مي كند؛ به گونه اي كه مواضع و سياست هاي اعضاي اين شورا تا حدود زيادي از مواضع و سياست هاي عربستان تأثير مي پذيرد. اين سازمان، نيروي نظامي مشتركي به وجود آورده است كه «درع الجزيره = سپر جزيره» ناميده مي شود و هسته اصلي آن را دو تيپ از ارتش عربستان سعودي تشكيل مي دهد. افزون بر آن در اجلاس سوم در كشور بحرين، ايجاد شبكه بزرگ دفاع هوايي براي پوشش كل منطقه مورد تصويب قرار گرفت. (1) برابر تصويب نشستِ ديگر اين شورا در رياض، كشورهاي عضو، وحدت گمركي و پولي را رسماً از 2005 ميلادي آغاز و تا 2010 به طور
ص:41
كامل اجرا مي كنند. گفتني است اين شورا تاكنون چند نشست در سطح سران برگزار كرده، ولي تهاجم عراق به كويت و وجود پاره اي اختلافات ميان كشورهاي عضو، موقعيت آن را تضعيف نموده است. ب. اتحاديه عرب: پيمان نخستين اتحاديه عرب در اكتبر 1944م توسط پنج كشور مصر، سوريه، لبنان، عراق و اردن به منظور دفاع مشترك از امت عرب، در شهر اسكندريه مصر به امضا رسيد. گرچه عربستان بعداً به اين اتحاديه پيوست، ولي با توجه به ويژگي هاي خاص آن كشور، همچنين به دليل كمك هاي فراوان به كشورهاي عربي و اتحاديه عرب، پس از مصر از بيشترين نفوذ بر اتحاديه عرب برخوردار است. ج. سازمان كنفرانس اسلامي: سازمان كنفرانس اسلامي در سال 1969 ميلادي پس از آتش سوزي مسجدالأقصي، توسط كشورهاي اسلامي تشكيل گرديد. به دليل آن كه مقرّ دبيرخانه دائمي آن، در شهر جدّه عربستان است و بيشترين سهم در تأمين بودجه آن را اين كشور بر عهده دارد، همچنين به دليل تأثيرگذاري رياض بر مواضع ديگر كشورهاي اسلامي، عربستان نقش بسيار زيادي در امور مختلف اين سازمان ايفا مي كند.
نياز عربستان به كالاهاي تجاري، صنعتي و تسليحات و تجهيزات نظامي غرب از يك سو نياز جهان غرب به نفت و بازار فروش
ص:42
محصولات صنعتي كشاورزي و نظامي خود، با توجه به برخورداري عربستان و كشورهاي همجوار از درآمدهاي كلان حاصل از فروش نفت از سوي ديگر، وابستگي دو جانبه عربستان سعودي، غرب به ويژه آمريكا پديد آورده و مناسبات اين دو كشور را بسيار عميق ساخته است؛ به گونه اي كه آمريكا به صورت نزديك ترين هم پيمان سياسي و بزرگ ترين شريك تجاري عربستان در آمده است. حضور هفتاد هزار نفر از اتباع غرب و سرمايه گذاري هاي انبوه شركت هاي غربي در صنايع نفت و گاز و پتروشيمي عربستان، نشانگر عمق روابط عربستان و جهان غرب به ويژه آمريكا مي باشد. لازم به ذكر است پس از حوادث 11 سپتامبر كه برخي از اتباع كشور عربستان به شركت در اين حملات متهم شدند، همچنين به دليل حمايت بي دريغ آمريكا از اسرائيل پس از حملات ددمنشانه اخير اين كشور به مردم مظلوم و بي پناه فلسطين، روابط عربستان و آمريكا رو به سردي گذاشته است ولي آمريكا و عربستان در مراحل بعد دوباره آن را بهبود بخشيده اند. لازم به ذكر است كه با پيروزي انقلاب اسلامي و فروپاشي نظام شاهنشاهي به عنوان يكي از دژهاي محكم امپرياليسم در منطقه و با توجه به عوامل فوق، موقعيت عربستان از ديدگاه غرب اهميت مضاعفي يافته است و حوادث بعدي نظير جنگ نفت در خليج فارس، قضاياي افغانستان و عراق اين اهميت را به خوبي نمايان ساخت.
ص:43
ويژگي هاي جغرافيايي، عوامل ديني، فرهنگي، سياسي، و وضعيت نسبتاً خوب اقتصادي، كشور عربستان را از اهميّتي استراتژيك در منطقه و جهان برخوردار ساخته است. قرار گرفتن كعبه و حرم نبوي، نقش و تأثيرگذاري بر بازار جهاني نفت، و ايفاي نقش مهم سياسي در منطقه خاورميانه، نشان از اهميت ژئوپليتيك مذهبي، سياسي و اقتصادي عربستان دارد. اهميت و جايگاه كنوني عربستان در نظام سياسي منطقه و جهان، مرهون عوامل و دلايل مختلفي به شرح ذيل است: وجود مكه مكرمه و مدينه منوره، موقعيت جغرافيايي، ذخاير فراوان نفت و گاز، نفوذ در همگرايي هاي عربي و اسلامي، پيروزي انقلاب اسلامي و مناسبات عميق با آمريكا و غرب. شوراي همكاري خليج فارس به منظور هماهنگي در سياست خارجي و دفاعي و حمايت متقابل در برابر ناآرامي هاي داخلي و تهديدهاي خارجي، تأمين ثبات در خليج فارس، همكاري هاي فزاينده اقتصادي، ايجاد بازار مشترك، هماهنگي در تدوين قوانين اجتماعي و فرهنگي و همسويي در مواضع، تشكيل شد كه عربستان نقش محوري در اين شورا ايفا مي كند. اين شورا، نيروي نظامي مشتركي به وجود آورده است كه «درع الجزيره = سپر جزيره» ناميده مي شود و هسته اصلي آن را دو تيپ از ارتش عربستان سعودي تشكيل مي دهد. پيمان نخستين اتحاديه عرب توسط پنج كشور مصر، سوريه، لبنان، عراق و اردن به منظور دفاع مشترك از امت عرب، در شهر اسكندريه مصر به امضا رسيد. عربستان پس از مصر از بيشترين نفوذ بر اتحاديه عرب برخوردار است. سازمان كنفرانس اسلامي در سال 1969 ميلادي پس از آتش سوزي مسجدالأقصي، توسط كشورهاي اسلامي تشكيل گرديد. عربستان نقش بسيار زيادي در امور مختلف اين سازمان ايفا مي كند.
1. عوامل مؤثر بر اهميت ژئوپليتيك عربستان كدامند؟ 2. سه راه نفوذ در همگرايي هاي كشور هاي عربي و اسلامي توسط عربستان را نام ببريد و هر يك را شرح دهيد.
ص:44
جغرافياي اجتماعي
هدف هاي آموزشي انتظار مي رود با مطالعه اين درس: _ ابعاد مختلف مطرح در جغرافياي اجتماعي عربستان را بدانيم. _ وضعيت اجتماعي عربستان را با در نظر گرفتن گرايش ها، گروه ها و جناح هاي حاكم در آن بشناسيم. _ آداب و رسوم مردم عربستان را بشناسيم. _ با وضعيت زنان در عربستان آشنا شويم. _ با وضعيت بهداشت و درمان در عربستان آشنا
شويم. _ نحوه ارائه خدمات اجتماعي به مردم را بدانيم.
ص:45
در اين درس به جغرافياي اجتماعي عربستان مي پردازيم و آن را از ابعادي چون وضعيت اجتماعي، آداب و رسوم، وضعيت زنان، بهداشت و درمان و خدمات اجتماعي مورد بررسي قرار مي دهيم.
از دير باز جامعه عربستان بر پايه روابط قبيله اي استوار بوده و دو عامل «مذهب» و «تعصب و علقه نيرومند قبيله اي»، ساختار اجتماعي و فرهنگ كلي آن را شكل داده است؛ از اين رو، گرچه اين سرزمين در دوران خلافت سه خليفه نخستين، مركز جهان اسلام بود، امّا به دليل وجود قبيله هاي فراوان و آداب و رسوم مختلف، تمدّن اسلامي در اين سرزمين، رشد و بالندگي و پويايي ديگر كشورهاي اسلامي را نيافت. پس از پايتخت قرار گرفتنِ كوفه در زمان امام علي (ع)، با انتقال مركز خلافت به شام توسط امويان و پايتخت قرار گرفتن بغداد توسط عباسيان، از اهميت نخستين عربستان كاسته شد و بار ديگر فرهنگ ملوك الطوايفي در آن حاكم گرديد. پس از فراز و نشيب هاي بسيار، علي رغم روي آوردن اكثر مردم اين كشور به شهرنشيني، هنوز آثار نظام قبيله اي در فرهنگ اجتماعي عربستان به روشني مشهود است و دين نيز به عنوان عنصري بسيار قوي داراي نقش و تأثير مي باشد. در ميان جامعه كنوني عربستان مي توان دو گرايش و گروه عمده را مشاهده نمود:
ص:46
سنت گرايان معتقد به حفظ ارزش هاي بومي و اسلامي اند و با هر نوع نفوذ فرهنگ غربي و خارجي مخالفت مي كنند. بدين جهت با حركت هاي ليبراليستي كه نفوذ فرهنگ بيگانه را در پي دارد، ناسازگاري نشان مي دهند. البته سنت گرايان خود به دو جناح و گرايش قابل تقسيم هستند: الف. جناح رسمي: روحانيوني كه در تشكيلات مذهبي رسمي داراي سمت و موقعيتي هستند؛ جناح رسمي محسوب مي شوند. اين جناح هر چند از قدرت زيادي برخوردار مي باشند ولي دولت توانسته است علي رغم ديدگاه هاي آنان، سياست هاي توسعه مدار خود را بدون برانگيختن مخالفت ايشان به پيش ببرد. ب. جناح غير رسمي: روحانيون جوان و جوانان متدين و بنيادگرايي كه از حوزه هاي علمي و دانشگاه هاي مذهبي عربستان فارغ التحصيل شده اند؛ جناح غير رسمي را تشكيل مي دهند. آنان كه خود را احياگر واقعي افكار سلفي گري و وهابيت مي دانند و با سياست هاي دولت به ويژه در مورد ارتباط تنگاتنگش با جهان غرب مخالف هستند. اين جناح پس از جنگ دوم خليج فارس با ارسال نامه سرگشاده اي به پادشاه، تحت عنوان «مذكرة النصيحة» افكار خود را به طور وسيعي در عربستان منتشر ساخت. عبدالله العبيكان، سفر الحوالي، سلمان العودة، الشيبعي، شيخ طريري و... را مي توان از رهبران اين طرز تفكر دانست.
ص:47
حضور گسترده كارشناسان و اتباع خارجي، برقراري ارتباطات وسيع سياسي با غرب، اعزام افراد براي تحصيل به خارج از كشور، مسافرت مردم عادي به مغرب زمين، بهره مندي از فرآورده هاي تكنولوژي و جذابيت كاذب شعارهاي انسان گرايانه و فرهنگ غرب به ويژه براي جوانان كه تحت نفوذ ماهواره، فيلم و نوار، به مظاهر غربي روي آورده اند، در عربستان قشري متجدد و خواهان تغيير و تحول اوضاع اجتماعي و سياسي پديد آورده است. تكنوكرات هاي عربستاني از يك سو خواهان مشاركت هر چه بيشتر در تصميمات و ايجاد تحولات اصلاح طلبانه در ساختار حكومت و دموكراتيك كردن آن مي باشند و از سوي ديگر با حركت هاي متحجرانه و بنياد گرايانه سلفي گري مبارزه مي كنند. اكنون جامعه عربستان، يك جامعه سنتي است كه با روشي نامتجانس، در حال مدرنيزه شدن است؛ از يك سو هنوز قبايل در سيستم حكومتي عربستان داراي نقش و تأثير بسيارند و مردم آن سامان، خلق و خوي قبيله اي گذشته را حفظ نموده اند ولي با اين حال آداب و رسوم آنان، تحت تأثير فرهنگ اسلامي قرار دارد. از سوي ديگر، گر چه در سه دهه گذشته مراكز تجاري مجلل، بوتيك هاي لوكس و رستوران هاي بزرگ و خيابان هاي وسيع با طراحي غربي، چهره ظاهري عربستان را به مقدار زيادي تغيير داده است، اما همچون بسياري از كشورهاي در حال رشد، به دليل عوارض توسعه
ص:48
اقتصادي، ماشيني شدن و اختلاط مردم بومي كشور با مهاجران، به آسيب هايي همچون بافت اجتماعي ناهماهنگ، تبعيض طبقاتي، اختلاف درآمد، اختصاص نقش هاي اصلي و كليدي سياست و تجارت به طبقه ممتاز، رشد ناموزون مظاهر تمدن و پيشرفت در شهر و روستا و تخصيص يافتن بيشتر امكانات رفاهي به شهرها و محروميت روستاها و مراكز دور افتاده، دچار شده است.
آداب و رسوم اين كشور، آميخته اي است از سنت هاي قبيله اي و فرهنگ اسلامي. مردم عربستان از نظر آداب و رسوم به سه گروه تقسيم مي شوند: الف: حجازيان: كه به دليل ميزباني زائران خانه خدا و برخورد با ملل و فرهنگ هاي گوناگون، آداب و رسوم معتدل تري دارند. ب: نجديان: كه به دليل سكونت در منطقه خشك و بي آب و علف مركزي، داراي آداب و رسوم خشك و خشن تري هستند. ج: ساكنان منطقه شرقيه: كه به دليل پيروي از مكتب اهل بيت: و نزديكي به خليج فارس، آداب و رسوم متفاوتي دارند. در اين كشور، مردان اغلب پيراهنِ سفيدِ بلند (دشداشه) مي پوشند و از پارچه خط دار قرمزي به نام «شماغ» يا سفيد به نام «غتره» براي پوشاندن سر خود استفاده مي كنند. جز علماي مذهبي كه به «شيخ» يا «مُطوّع» (مأموران امر به معروف و نهي از منكر هستند) معروف اند، بقيه مردم بر
ص:49
روي سرپوش خود، يك حلقه مشكي به نام «عِقال» مي پيچند. اين پوشش اكنون بخشي از لباس رسمي سعودي بوده و نشانه آراستگي است. شخصيت هاي سياسي، مذهبي و بزرگان قبايل اين كشور در محافل عمومي و مردم در مراسم رسمي، از عباي قهوه اي يا كِرِم روشن استفاده مي كنند. حضور زنان و دختران در محافل عمومي و حتي مساجد، بسيار كم و محدود است. از اواخر دوره ابتدايي، علاوه بر پوشيدن چادر عربي، پوشاندن دست ها و صورت توسط دختران اجباري مي باشد. در ازدواج، رأي و نظريه دختران اهميت زيادي ندارد و داماد بايد افزون بر مهريه، مبلغ قابل توجهي به پدر عروس بپردازد. سلام كردن نزد مردم اين كشور لازم و پاسخ دادن به آن واجب شمرده مي شود؛ به گونه اي كه ورود به هر مكان بدون سلام، بي ادبي تلقي مي شود. دست دادن در هنگام ملاقات، عملي پسنديده به حساب مي آيد و نوعي اظهار محبت و صميمت است؛ به گونه اي كه در ديدارهاي مردم يا سران قبايل با پادشاه و وليعهد، دست دادن و مصافحه معمول است. مردم اين كشور، افراد را با نام كوچك صدا مي زنند و اگر اسم كسي را ندانند، او را محمد مي خوانند. الفاظي نظير «سيّد» و «سيّده» نيز به كار مي رود و احترام به حساب مي آيد. در اين كشور به دليل نفوذ افكار وهابيت، مردم در مرگ كسي نمي گريند، مجالس ترحيم و فاتحه وجود ندارد؛ بلكه تنها پس از مرگ
ص:50
هر فرد، مردم به منزل وي رفته و به بازماندگان تسليت مي گويند. شستشو و دفن مردگان بدون حضور زنان صورت مي گيرد؛ و رفتن زنان به قبرستان ممنوع است. ورزش شترسواري، اسب سواري و شكار، صحرانشيني و رقص شمشير معروف به «عرضه» همچنان مورد علاقه مردم است و رفتن به همراه خانواده به بيابان هاي اطراف شهر و ساعت ها در فضاي باز و بي آب و علف آن، به هنگام خنكي هوا در روزهاي تعطيل تفريح دلپذير آنان به حساب مي آيد. مهمان نوازي از ويژگي مردم اين سرزمين و بهترين پذيرايي، حاضر نمودن گوسفند كامل و بريان در ميان سفره است. قهوه عربي به همراه هل دم شده، نوشيدني رسمي پذيرايي است. بيشتر نام هاي افراد، اسلامي بوده و در گفتگوهاي روزانه مردم، نام خداوند، شكر، طلب رحمت، روزي، هدايت، و عاقبت به خيري، فراوان شنيده مي شود و نفرين و دشنام به يكديگر بسيار كم است. پخش اذان از مأذنه مساجد، التزام به نماز و حضور در نمازهاي جماعت كه در پنج نوبت اقامه مي گردد، تعطيل نمودن بازار به هنگام نماز و حفظ ظواهر اسلامي، از آداب و رسوم نيكوي مردم اين كشور است.
برابر قوانين عربستان، ازدواج زنان عربستان با مردان بيگانه ممنوع
ص:51
است، مگر با مجوّز دولت كه به ندرت صادر مي شود. در مورد رعايت پوشش نيز سختگيري صورت مي گيرد؛ پوشاندن دست ها و صورت حتي توسط دختران پس از دوران ابتدايي اجباري است. چنانچه زني بدن خود را به خوبي نپوشاند، توسط مأموران موسوم به «مطوّع» كه وظيفه امر به معروف و نهي از منكر را بر عهده دارند، مورد بازجويي قرار مي گيرد. افزون بر آن، حضور و رفت و آمد زنان نيز به سهولت ميسر نيست؛ به زنان اجازه داده نمي شود به تنهايي و بدون اجازه مرد خانواده از خانه يا كشور خارج شوند. رانندگي براي زنان ممنوع است مگر زنان ارتش آمريكا كه مجاز هستند در داخل مناطق نظامي، رانندگي نمايند ولي آنان نيز حق رانندگي در ملأ عام را ندارند. البته اخيراً حضور زنان غير مسلمان خارجي كه صرفاً با پوشيدن يك عباي عربي و با سر و پاي برهنه رفت و آمد مي كنند، در شهرهاي غير مكه و مدينه، امري عادي شده است. ساختمان هاي مسكوني دولتي موظف به ساختن زمين هاي تفريحي براي زنان و مردان به طور جداگانه هستند و استخدام زنان در فروشگاه ها و ادارات عمومي ممنوع است. البته در مراكز پزشكي و درماني، مدارس، دانشگاه ها و ... از وجود بانوان به طور رسمي استفاده مي شود. در اين كشور امكانات آموزشي براي مردان و زنان يكسان نيست؛ در بعضي از دانشگاه هاي عربستان از ثبت نام زنان خودداري مي شود و در برخي رشته ها فقط مردان حق ثبت نام دارند. زنان از دريافت بورس براي تحصيل در خارج از كشور محروم هستند. در عربستان نظام تعدد زوجات و حق انتخاب چند همسر براي مردان وجود دارد و بيشتر ثروتمندان آن سامان بيش از يك همسر اختيار
ص:52
مي كنند. در اين كشور يك مرد به راحتي مي تواند همسر خود را طلاق دهد ولي زنان براي طلاق گرفتن از شوهران خود، بايد به نظام حقوقي پيچيده اي متوسل شوند. مدتي است كه ازدواج هاي موقت به روش هاي مختلف نيز در اين كشور رايج شده است. اخيراً به دنبال سخنان ملك عبدالله پادشاه اين كشور مبني بر اين كه: «به هيچ كس اجازه داده نمي شود از شأن زن در عربستان كاسته، و فرصت آنان براي مشاركت در مسؤوليت ملي را از بين ببرد.» گام هايي در جهت بهبود وضع زنان برداشته شده است.
كشور عربستان سعودي با بهره گيري از درآمد نفتي خود، توانسته است خدمات بهداشتي و درماني مناسبي به مردم بومي و مهاجران خارجي ارايه نمايد. اكنون در اين كشور بيش از 34 هزار پزشك در 314 بيمارستان و 3315 مركز بهداشتي مشغول به كار هستند. مركز پزشكي ملك فيصل در رياض، از لحاظ فني و تجهيزات، يكي از پيشرفته ترين مراكز پزشكي است. اين مركز از 65 هزار كادر پرستاري و بيش از 45729 تخت بيمارستاني برخوردار مي باشد. بيمارستان تخصصي چشم ملك خالد و بيمارستان تخصصي ملك فيصل از جمله بيمارستان هاي مهم اين كشور به شمار مي روند. علاوه بر آن ها 64 بيمارستان، و 392 درمانگاه خصوصي نيز در عربستان سعودي به فعاليت مشغول هستند. گفتني است دولت 50% هزينه ساخت
ص:53
بيمارستان هاي غير دولتي را به سازندگان بخش خصوصي مي پردازد. برنامه واكسيناسيون در عربستان با واكسينه نمودن 94% از مردم در برابر هپاتيت ب و 93% در برابر حصبه و سل و واكسيناسيون اطفال تا 89% نشانگر پيشرفت در زمينه بهداشت مي باشد. (1) مراكز آموزش بهداشت نيز در كشور فعال و پر تلاش هستند. در سال 1963 ميلادي در اين كشور، سازمان هلال احمر نيز تأسيس شد؛ اين سازمان داراي 144 مركز اورژانس با 787 ماشين ويژه مي باشد. سازمان هلال احمر به هنگام برگزاري مراسم حج، خدمات قابل توجهي به حجاج ارائه مي كند. اكثر خدمات درماني براي شهروندان سعودي رايگان است، ليكن افراد مقيم بايد براي درمان هزينه سنگيني متحمل شوند.
در اين كشور علاوه بر وزارت كار و امور اجتماعي عربستان كه سالانه كمك هاي زيادي به معلولان و خانواده هاي آنان مي كند،
157 مؤسسه خيريه با بودجه اي بالغ بر 700 ميليون ريال سعودي به نيازمندان خدمات اجتماعي ارائه مي كنند. علاوه بر آن جمعيت قابل توجهي نيز تحت پوشش بيمه هاي اجتماعي قرار دارند.
ص:54
از دير باز جامعه عربستان بر پايه روابط قبيله اي استوار بوده و دو عامل «مذهب» و «تعصب و علقه نيرومند قبيله اي»، ساختار اجتماعي و فرهنگ كلي آن را شكل داده است. علي رغم روي آوردن اكثر مردم اين كشور به شهرنشيني پس از فراز و نشيب هاي بسيار، هنوز آثار نظام قبيله اي در فرهنگ اجتماعي عربستان به روشني مشهود است و دين نيز به عنوان عنصري بسيار قوي داراي نقش و تأثير مي باشد. در ميان جامعه كنوني عربستان مي توان دو گرايش و گروه عمده را مشاهده نمود: گروه سنت گرايان وگروه تجدّدطلبان. البته سنت گرايان خود به دو جناح و گرايش قابل تقسيم هستند: الف. جناح رسمي؛ ب. جناح غير رسمي. اكنون جامعه عربستان، يك جامعه سنتي است كه با روشي نامتجانس، در حال مدرنيزه شدن است. آداب و رسوم اين كشور، آميخته اي است از سنت هاي قبيله اي و فرهنگ اسلامي. مردم عربستان از نظر آداب و رسوم به سه گروه تقسيم مي شوند: الف: حجازيان؛ ب: نجديان؛ ج: ساكنان منطقه شرقيه. برابر قوانين عربستان، ازدواج زنان عربستان با مردان بيگانه ممنوع است. در مورد رعايت پوشش نيز سختگيري صورت مي گيرد. رانندگي براي زنان ممنوع است. استخدام زنان در فروشگاه ها و ادارات عمومي ممنوع است. در اين كشور امكانات آموزشي براي مردان و زنان يكسان نيست و زنان براي طلاق گرفتن از شوهران خود، بايد به نظام حقوقي پيچيده اي متوسل شوند.
ص:55
كشور عربستان سعودي با بهره گيري از درآمد نفتي خود، توانسته است خدمات بهداشتي و درماني مناسبي به مردم بومي و مهاجران خارجي ارايه نمايد. در اين كشور علاوه بر وزارت كار و امور اجتماعي عربستان 157 مؤسسه خيريه با بودجه اي بالغ بر 700 ميليون ريال به نيازمندان خدمات اجتماعي ارائه مي كنند.
1. وضعيت اجتماعي عربستان را با در نظر گرفتن گرايش ها، گروه ها و جناح هاي حاكم در آن شرح دهيد. 2. سنت گرايان موجود در عربستان را توضيح دهيد. 3. مردم عربستان را از نظر آداب و رسوم به سه گروه تقسيم كنيد و هر يك را شرح دهيد. 4. وضعيت زنان را در عربستان توضيح دهيد. 5. وضعيت بهداشت و درمان در عربستان را از جهت امكانات، برنامه ها و مراكز آموزشي شرح دهيد. 6. نحوه ارائه خدمات اجتماعي به مردم را در عربستان شرح دهيد.
ص:56
جغرافياي آموزشي و فرهنگي
هدف هاي آموزشي انتظار مي رود با مطالعه اين درس: _ مفهوم جغرافيايي آموزشي و فرهنگي را با توجه به مؤلفه هاي آن بشناسيم. _ تاريخ نظام آموزش و پرورش عربستان را بشناسيم. _ با انواع مدارس موجود در عربستان آشنا شويم. _ با دانشگاه هاي عربستان آشنا شويم. _ چگونگي تحول اوضاع كتاب و كتابخانه ها را در عربستان بدانيم. _ چگونگي جهت گيري تبليغات و مطبوعات را در عربستان بدانيم. _ خبرگزاري هاي داخلي و خارجي فعال در عربستان را بشناسيم. _ وضعيت راديو و تلويزيون را در عربستان بدانيم. _ اقدامات دولتي در خصوص مسائل هنري و ورزشي جوانان را بدانيم.
ص:57
در اين درس به جغرافياي آموزشي و فرهنگي مي پردازيم و در اين خصوص مواردي چون نظام آموزشي و تحصيلات عالي،
كتاب و كتابخانه ها، مطبوعات، خبرگزاري هاي داخلي و خارجي و راديو و تلويزيون (صدا و سيما) و جوانان، هنر و ورزش را از نظر مي گذرانيم.
برابر آمارهاي رسمي گفته مي شود كه 78% مردم اين كشور باسواد هستند ولي طبق آمار غير رسمي، ميزان با سوادها كمتر است.
در دوران گذشته عربستان، مدارس ديني و مساجد، مسؤوليت آموزش خواندن و نوشتن و علوم ديني را بر عهده داشتند. نخستين مدرسه به سبك امروزي در اين كشور، در دوران حكومت ملك عبدالعزيز و به فرمان وي تأسيس گرديد. بعد از آن، به تدريج اقدام جهت گسترش و توسعه فرهنگي كشور رو به افزايش نهاد. نخست مديريت معارف در سال 1953 به فرمان وي تأسيس گرديد و ملك فهد پادشاه قبلي، به عنوان اولين وزير معارف منصوب شد. در اين كشور مديريت آموزش و پرورش به دو بخش دختران
و پسران تقسيم شده بود؛ مديريت بخش پسران به عهده وزارت
معارف (آموزش و پرورش) و مديريت بخش دختران به عهده
رياست كل آموزش دختران بود و هر كدام داراي دانشكده هاي
ص:58
تربيت معلم اختصاصي با سيستم آموزشي مشترك بودند ولي در سال 2001 م به فرمان ملك فهد با ايجاد پست قائم مقام وزير آموزش و پرورش در امور آموزش دختران، تشكيلات جداگانه آموزش دختران در آن وزارتخانه ادغام گرديد و دكتر جوهره بنت فهد به آن سمت منصوب شد. مدارس عربستان در هر دو بخشِ پسران و دختران، به دو نوع تقسيم مي شوند: دولتي: در مدارس دولتي ثبت نام رايگان و كليه هزينه ها و امكانات آموزشي از سوي دولت پرداخت مي شود. محصلان اين مدارس اغلب از افراد متوسط و قشر كم درآمد جامعه هستند. ملّي: اين مدارس با دريافت شهريه هاي مختلف از امكانات و كيفيت بالاتري برخوردار مي باشند. علاوه بر مدارس ملّي و دولتي، تعداد زيادي مدرسه زير نظر وزارت معارف و رياست تعليم دختران در مناطق مختلف كشور جهت حفظ قرآن كريم مشغول به كار هستند. همچنين مدارسي جهت روشندلان در مقاطع مختلف تحصيلي در عربستان وجود دارد. اكنون دوران تحصيل در اين كشور 12 سال است كه به جز پيش دبستاني، به سه مرحله «ابتدايي» از 6 تا 12 سالگي، «متوسطه يا مياني» از 12 تا 15 سالگي، «ثانويه يا دبيرستان» از 15 تا 18 سالگي تقسيم مي شود. دوره آموزش دبيرستان سه سال مي باشد كه بعد از سال اول، دانش آموزان به دو گروه علوم و هنر تقسيم مي شوند. البته مدارس صنعتي، بازرگاني و كشاورزي نيز در عربستان وجود دارد كه
ص:59
دانش آموزان پس از طي دوره مياني مي توانند تحصيلات خود را در اين مدارس ادامه دهند. سال تحصيلي در عربستان از اواخر سپتامبر؛ يعني اوايل مهرماه آغاز شده و در اواخر ژوئن؛ يعني اوايل تيرماه به اتمام مي رسد. سال تحصيلي به دو دوره نيم سال اول و دوم تقسيم مي گردد.
عربستان سعودي داراي هشت دانشگاه دولتي به شرح ذيل است: دانشگاه ملك سعود؛ دانشگاه ملك عبد العزيز؛ دانشگاه نفت و معدن ملك فهد؛ دانشگاه ملك فيصل؛ دانشگاه اسلامي امام محمد بن سعود؛ دانشگاه اسلامي مدينه منوره؛ دانشگاه ام القري؛ دانشگاه ملك خالد؛ دانشگاه ملك عبدالله؛ دانشگاه هاي نظامي.
در سال هاي اخير بر اثر جلب و جذب متفكّران و اهل قلم كشورهاي اسلامي و نشر آثار آنان، فرهنگِ تدوين و نشر كتاب در عربستان
ص:60
سعودي، تحول زيادي يافته است؛ عناوين و كيفيت كتاب هاي نشر يافته به خوبي نشانگر تحوّل مطبوعاتي و فرهنگي اين ديار است. جهت گيري كلّي آثار منتشره ديني؛ اعم از تحقيق متون، تصحيح آثار كهن و تك نگاري هاي موضوعي، بيشتر بر محور نشر انديشه سلفي گري و وهابيت و ردّ مخالفان آنان دور مي زند؛ تحقيق و نشر آثاري مانند كتاب «التوحيد» ابن خزيمه، «العظمه» ابوالشيخ و نگارش آثاري مانند «صفات الله بين الاثبات و التأويل» و «رؤية الله» كه از آثار نشر يافته دانشگاه امّ القري است و نيز «البيان لخطأ بعض الكتاب» حوار هادي و كتاب «مع مجد الغزالي» و ... نمونه هاي روشن اين مدعاست. در كنار اين نوع كتب، برخي از آثار مهم تاريخي، رجالي و تفسيري نيز نشر يافته است. شكل ظاهري كتاب ها نيز اخيراً جالب و چشم نواز گرديده، گويا اين ساخت و پرداخت زيبا، از كشور لبنان اقتباس شده است. مراكز نشر و فروش كتاب نيز گسترش زيادي يافته است. مهم ترين و بزرگ ترين مؤسسه انتشاراتي عربستان «التهامه» است. مؤسسات مهم ديگر آن عبارتند از: مؤسسه انتشاراتي «البلاد» در جده، مؤسسه «چاپ مدينه»، مؤسسه «مكه مكرمه»، و مؤسسه «اليمامه» در رياض.
تعداد كتابخانه هاي عمومي عربستان در سال 1410ه .ق به 60 عدد افزايش يافت و در حال حاضر بيش از يك ميليون جلد كتاب در اين كتابخانه ها موجود است.
ص:61
در كشور عربستان، مطبوعات زير نظر دولت است. سياست كلي تبليغاتي عربستان را شوراي عالي تبليغات اين كشور تدوين مي كند. در اكثر مطبوعات، تبليغ مسايل ديني در درجه اول قرار دارد و در مسايل سياسي اغلب نويسندگان، به وسيله دولت تغذيه مي شوند و خط مشي خود را از دولت مي گيرند. بدين رو اگر چه مقررات سانسور و مميزي مكتوبي براي مطبوعات وجود ندارد، اما سردبيران و نويسندگان نه تنها از نشر مطالب انتقادي خودداري مي كنند؛ بلكه خط فكري و مشي سياسي دولت را تبليغ مي كنند.
در عربستان سعودي دو خبرگزاري داخلي وجود دارد كه زير نظر خاندان آل سعود اداره مي شوند: 1. خبرگزاري «واس» كه مخفف وكالة الانباء السعوديه مي باشد و حرف اختصاري آن به انگليسي «S.P.A» است. اين خبرگزاري در سال 1970 ميلادي تأسيس گرديد. 2. خبرگزاري اسلامي [IPA] افزون بر آن دو خبرگزاري داخلي، در اين كشور دو خبرگزاري خارجي رويتر و آسوشيتدپرس خبرگزاري «ايرنا» از جمهوري اسلامي و خبرگزاري ابينا مربوط به سازمان كنفرانس اسلامس است نيز فعال مي باشند.
ص:62
پيشينه راديو در عربستان به سال 1932 ميلادي برمي گردد. در اين تاريخ به فرمان ملك عبدالعزيز راديوي اختصاصي در اين كشور ايجاد گرديد. در سال 1948 ميلادي نخستين راديوي عمومي در جده آغاز به كار كرد. در سال 1964 ميلادي شبكه راديو سراسري رياض و راديوي «نداي اسلام» در مكه راه اندازي شد. امروزه جز راديو سراسري رياض، و كانال دوم اين راديو، راديو قرآن نيز از رياض پخش مي شود. راديو عربستان زير نظر وزارت فرهنگ و اطلاع رساني قرار دارد و داراي برنامه هاي درون مرزي و برون مرزي مختلفي است؛ برنامه هاي درون مرزي، به زبان هاي عربي و انگليسي پخش مي شود و داراي فرستنده هاي راديويي در شهرهاي جده، رياض، دمام و ابها است. برنامه هاي برون مرزي عربستان به زبان هاي بنگالي، انگليسي، فارسي، فرانسوي، اندونزيايي، سوماليايي، سواحلي، تركستاني، تركي و اردو پخش مي شود. راديوي ديگر عربستان «راديو آرامكو» است؛ ايستگاه اين راديو در ظهران است و برنامه هاي آن به زبان انگليسي و براي استفاده كارمندان شركت آرامكو پخش مي شود. تلويزيون عربستان در سال 1965 ميلادي تأسيس گرديد و نخستين برنامه تلويزيوني خود را از دو ايستگاه رياض و جده پخش نمود. اكنون ايستگاه مركزي آن در رياض است ولي ساختمان بسيار مهمي هم در جده دارد و در شهرهاي رياض، جده، مدينه، دمام، قصيم، و ابها داراي
ص:63
ايستگاه مي باشد. برنامه هاي اين تلويزيون در كانال يك به زبان عربي و در كانال دوم به زبان انگليسي پخش مي شود. كانال تلويزيوني ديگر عربستان، كانال ظهران ] آرامكو [ است كه برنامه هاي خود را به زبان انگليسي پخش مي كند. تلويزيون عربستان دو شبكه دارد كه يكي ورزشي است و ديگري برنامه كودك و اخبار پخش مي كند. گرايش مردم به راديو تلويزيون دولتي بسيار اندك و اكثر آنان از شبكه هاي ماهواره اي استفاده مي كنند. اگرچه در داخل كشور به صورت رسمي دو شبكه فعال است ليكن سعودي ها سرمايه گذاري هاي زيادي در بيرون كشور در اين زمينه كرده اند. شبكه روقاني، mbc 1 و 2 اقرأ، العربيه، مجد و... با سرمايه سعودي ها كار مي كند. راديو و تلويزيون در عربستان دولتي است و خط مشي و سياست هاي دولت را تبليغ و ترويج مي كند. گفتني است از سال 1990 ميلادي تلويزيون سعودي براي فرستادن امواج خود، ماهواره را به خدمت گرفته است.
براي رسيدگي به امور مختلف جوانان، به فرمان ملك فهد در سال 1969م تشكيلاتي به نام «الرئاسة العامة لرعاية الشباب = رياست كل امور جوانان» به وجود آمد. اين تشكيلات، براي جذب جوانان، مراكزي با عنوان «خانه جوانان» راه اندازي نمود. بر اساس فرمان ديگري در سال 1392 ه .ق «جمعية الفنون
ص:64
العربية السعودية = انجمن هنرهاي عربي سعودي » تأسيس شد. اين جمعيت كه در سال 1398ه . ق. نامش به «جمعية العربية السعودية للثقافة و الفنون = انجمن فرهنگ و هنر عربي سعودي » تغيير يافت، در امور ادبي، هنرهاي نمايشي، موسيقي ، اعلام و مطبوعات فعاليت مي كند. عربستان براي انجام فعاليت ها و برگزاري مسابقات ورزشي، دوازده شهر ورزشي ايجاد كرده است كه بزرگ ترين آن در شمال شرقي رياض قرار دارد و سه شهر ورزشي ديگر نيز در دست احداث است. ورزشكاران اين كشور در بيست رشته ورزشي فعاليت دارند و در برخي از رشته ها در سطح آسيا و جهان صاحب مدال هستند.
در دوران گذشته عربستان، مدارس ديني و مساجد، مسؤوليت آموزش خواندن و نوشتن و علوم ديني را بر عهده داشتند. نخستين مدرسه به سبك امروزي در اين كشور، در دوران حكومت ملك عبدالعزيز و به فرمان وي تأسيس گرديد. در اين كشور مديريت آموزش و پرورش به دو بخش دختران و پسران تقسيم شده بود؛ مديريت بخش پسران به عهده وزارت معارف (آموزش و پرورش) و مديريت بخش دختران به عهده رياست كل آموزش دختران بود. مدارس عربستان در هر دو بخشِ پسران و دختران، به دو نوع تقسيم مي شوند: دولتي و ملّي. عربستان سعودي داراي هشت دانشگاه دولتي است. جهت گيري كلّي آثار منتشره ديني بيشتر بر محور نشر انديشه
ص:65
سلفي گري و وهابيت و ردّ مخالفان آنان دور مي زند.در كنار اين نوع كتب، برخي از آثار مهم تاريخي، رجالي و تفسيري نيز نشر يافته است. تعداد كتابخانه هاي عمومي عربستان در سال 1410ه .ق به 60 عدد افزايش يافت و در حال حاضر بيش از يك ميليون جلد كتاب در اين كتابخانه ها موجود است. در كشور عربستان، مطبوعات زير نظر دولت است. سردبيران و نويسندگان نه تنها از نشر مطالب انتقادي خودداري مي كنند؛ بلكه خط فكري و مشي سياسي دولت را تبليغ مي كنند. در عربستان سعودي دو خبرگزاري داخلي وجود دارد كه زير نظر خاندان آل سعود اداره مي شوند: خبرگزاري «واس» و خبرگزاري اسلامي [IPA] در اين كشور فعالند و خبرگزاري هاي خارجي رويتر، آسوشيتدپرس و ايرنا نيز فعاليت دارند. امروزه جز راديو سراسري رياض، و كانال دوم اين راديو، راديو قرآن نيز از رياض پخش مي شود. راديو عربستان زير نظر وزارت فرهنگ و اطلاع رساني قرار دارد و داراي برنامه هاي درون مرزي و برون مرزي مختلفي است. برنامه هاي برون مرزي عربستان به زبان هاي بنگالي، انگليسي، فارسي، فرانسوي، اندونزيايي، سوماليايي، سواحلي، تركستاني، تركي و اردو مي باشد. برنامه هاي تلويزيون عربستان در كانال يك به زبان عربي و در كانال دوم به زبان انگليسي پخش مي شود. كانال تلويزيوني ديگر عربستان، كانال ظهران ] آرامكو [ است كه برنامه هاي خود را به زبان انگليسي پخش مي كند. راديو و تلويزيون در
ص:66
عربستان دولتي است و خط مشي و سياست هاي دولت را تبليغ و ترويج مي كند. براي رسيدگي به امور مختلف جوانان، به فرمان ملك فهد در سال 1969م تشكيلاتي به نام «الرئاسة العامة لرعاية الشباب = رياست كل امور جوانان» به وجود آمد. هم اكنون جمعيت «جمعية العربية السعودية للثقافة و الفنون» در امور ادبي، هنرهاي نمايشي، موسيقي، اعلام و مطبوعات فعاليت مي كند. عربستان براي انجام فعاليت ها و برگزاري مسابقات ورزشي، دوازده شهر ورزشي ايجاد كرده است. ورزشكاران اين كشور در بيست رشته ورزشي فعاليت دارند و در برخي از رشته ها در سطح آسيا و جهان صاحب مدال هستند.
1. تاريخ نظام آموزش و پرورش عربستان را توضيح دهيد. 2. دو نوع مدارس موجود در عربستان را نام برده و هر يك را شرح دهيد. 3. دانشگاه هاي عربستان را نام ببريد. 4. چگونگي تحول اوضاع كتاب و كتابخانه ها را در عربستان شرح دهيد. 5. چگونگي جهت گيري تبليغات و مطبوعات را در عربستان توضيح دهيد. 6. خبرگزاري هاي داخلي و خارجي فعال در عربستان را نام ببريد. 7. شبكه هاي راديو و تلويزيون عربستان را نام ببريد. 8. اقدامات دولتي در خصوص مسائل هنري و ورزشي جوانان را شرح دهيد.
ص:67
اوضاع اقتصادي
هدف هاي آموزشي انتظار مي رود با مطالعه اين درس : _ بنيان هاي مهم در سيستم اقتصادي عربستان را بشناسيم. _ با بخش هاي مختلف اقتصادي عربستان آشنا شويم. _ با انواع گوناگون حمل و نقل و ارتباطات در عربستان آشنا شويم. _ چگونگي بودجه بندي در نظام اقتصادي عربستان را بدانيم. _ با توليد ناخالص ملي، درآمد سرانه و نرخ رشد عربستان آشنا شويم. _ بانك هاي مهم عربستان را بشناسيم. _ با چگونگي سرمايه گذاري و كمك هاي اقتصادي عربستان به ساير كشورها آشنا شويم. _ چگونگي مبادلات تجاري ايران و عربستان را بدانيم. _ اقلام صادراتي و وارداتي عربستان را بدانيم.
ص:68
در اين درس تحت عنوان نظام اقتصادي عربستان به مواردي چون سيستم اقتصادي، بخش هاي مختلف اقتصادي، حمل و نقل و ارتباطات، بودجه، توليد ناخالص ملي، درآمد سرانه و نرخ رشد، پول، بانك ها، سرمايه گذاري و كمك هاي اقتصادي، مبادلات تجاري و صادرات و واردات عربستان مي پردازيم.
اقتصاد عربستان بر محور درآمدهاي نفت و فرآورده هاي آن بنا شده است؛ پس از نفت، مسافرت گسترده حجاج به آن كشور و درآمد حاصله از برگزاري مراسم حج و بازار پر فروش كالا در آن ايام، نقش مهمي در اقتصاد اين كشور ايفا مي كند. البته در سال هاي اخير توسعه بخش صنعت، كشاورزي و معدن و افزايش سهم آن ها در سيستم اقتصادي، مورد توجه بسيار قرار گرفته است. عربستان از سرمايه گذاري خارجي استقبال نموده و تسهيلات زيادي در اختيار سرمايه گذاران قرار داده است. از سوي ديگر اين كشور به دلايل اقتصادي و تبليغاتي، به سرمايه گذاري در خارج از كشور نيز پرداخته است. شركت معروف «البركه» در 32 كشور جهان از جمله جمهوري هاي شوروي سابق سرمايه گذاري و در كشورهايي چون هند، پاكستان، بحرين و نيجريه، بانك تأسيس نموده است. (1)
ص:69
اين كشور بر اساس نظام اقتصادي آزاد، سياست اقتصادي و تجاري خود را بنيان نهاده است.
اقتصاد عربستان داراي بخش هاي مختلفي است كه به برخي از مهم ترين آن ها اشاره مي شود:
علي رغم كمبود زمين هاي قابل كشت و آب و بارندگي، عربستان
با صرف بودجه فراوان در مورد كشاورزي، گام هاي مهمي برداشته
است. در زمينه گندم در سال 1985 به خودكفايي رسيده، و در سال 1992 با توليد 4 ميليون تن، مازاد گندم خويش را به كشورهاي ديگر صادر نموده است. اين توليد اگر چه در سال هاي بعد به دلايل اقتصادي كاهش يافت ولي در سال 2000 ميلادي ميزان آن، 8/2 ميليون تن بوده است. توليد ميوه و سبزيجات، گوجه فرنگي، انگور و خرما نيز به گونه اي افزايش يافته است كه برخي از آن ها صادرات نيز داشته است. دامداري اين كشور نيز پيشرفت زيادي نموده است؛ افزايش تعداد دام ها، تخم مرغ و مرغ خوراكي، گوشت قرمز، و ماهي نشانگر رشد اين بخش است. برابر گزارش هاي موجود، كارخانجات و صنايع وابسته به كشاورزي همچون كارخانه بسته بندي مرغ، كنسرو سازي، روغن زيتون، آرد و روغن سويا تأسيس شده است، و تعدادي نيز با صرف هزينه هاي بسيار در دست احداث مي باشد. (1)
ص:70
در سال 1972 ميلادي قانون معدن در عربستان تصويب شد. پس از آن شركت هاي فرانسوي، انگليسي، كانادايي و سوئيسي براي كشف معادن به جستجو پرداختند. علاوه بر آن ها، شركت هاي مشتركي نيز پديد آمد و در سال هاي اخير دولت نيز شركت بزرگي در زمينه معادن راه اندازي كرده است. كشف ذخاير عظيم طلا، سنگ آهك، سنگ گچ، سنگ مرمر، خاك رس، نمك، هيدرواكسيد آلومينيوم، سنگ آهن، مس، سرب، قلع، نقره و اورانيوم و بهره برداري از 4500 معدن، بر درآمد اقتصادي عربستان افزوده است.
عربستان با 263 ميليارد بشكه نفت، 26% از ذخاير نفت جهان، و 4/33% نفت اوپك را در اختيار دارد. ذخاير گازي اين كشور نيز 2/5 تريليون متر مكعب برآورد شده است.
وزارت صنايع با ايجاد 14 شهر صنعتي به مساحت 92 ميليون متر مربع و بهره برداري از آن ها، به توسعه صنعت همت گماشته است؛ نخستين گام در بهبود و رشد صنعت، توسعه پالايشگاه ها و پروژه هاي پتروشيمي
ص:71
به ويژه در جده، جبيل و ينبع بود. سپس صنايع سبك و مصرفي مثل چرم سازي، مبل سازي و لوازم خانگي مورد توجه قرار گرفت؛ به گونه اي كه تا سال 1422ه . ق بيش از 3468 كارخانه راه اندازي شده است. افزون بر آن ها، صنايع آهن و فولاد با همكاري آلمان با ظرفيتي معادل 800 هزار تن اوره و شركت متانول با ظرفيت 600 هزار تن در سال و كارخانه هاي بزرگ سيمان با 14 ميليون تن مشغول به كار هستند. جذب سرمايه گذاري خصوصي در فرآورده هاي شيميايي، افزايش كارخانجات شيميايي تا 274 مورد و سرمايه گذاري 54 ميليارد دلاري در آن نشانگر سمت گيري جديد صنعت در عربستان است. مهم ترين شركت صنعتي عربستان، شركت صنايع اساسي سعودي (sabic) است كه در پتروشيمي، كود شيميايي، آهن، فولاد و پلاستيك فعاليت دارد. اين شركت با جذب شريك سرمايه گذار خارجي با انعقاد قراردادهاي بسيار بزرگ، طرح هايي همچون طرح بزرگ توليد پوليستر را به مرحله اجرا درآورده است. ميزان سوددهي اين شركت در سال 2000 ميلادي، 2295 ميليون ريال سعودي بوده است. توليدات اين كشور در بازار كشورهاي اروپايي، آمريكا، ژاپن و هنگ كنگ عرضه مي شود. پس از آن شركتِ صنعتي «وطني»، سمارك، صافولا، پترومين و آرامكو، بخش اعظم توليدات صنعتي را بر عهده دارند. اين كشور با تأسيس صندوق «توسعه صنعتي عربستان SIDF» به جلب مشاركت و حمايت از بخش خصوصي پرداخته و با واگذاري وام با شرايط بسيار آسان، صنايع كوچك را نيز توسعه بخشيده است.
ص:72
حمل و نقل و ارتباطات ريلي، جاده اي و هوايي عربستان به شرح ذيل است:
نخستين شبكه راه آهن در سال 1951 ميلادي تأسيس و اكنون حدود 1392 كيلومتر امتداد دارد. اين شبكه با جابجايي 5/1 ميليون تُن كالا و بيش از 000/350 نفر در حمل كالاهاي وارداتي از بندر دمام به رياض و انتقال فرآورده هاي نفتي، غلات، سيمان و كود شيميايي به بندر دمام، براي صدور به خارج از كشور فعاليت چشمگيري دارد.
عربستان با افزايش و توسعه جاده ها و اتوبان ها بر اساس استانداردهاي پيشرفته، داراي جاده هاي فراواني است و تا سال 2000 ميلادي
1/5 ميليون دستگاه وسيله نقليه در عربستان به ثبت رسيده است. در زمان حج، سنديكاي ماشين داران يا «النقابه العامه للسيارات» مسئوليت حمل و نقل حجاج را بر عهده دارد.
عربستان داراي 5 فرودگاه بين المللي شامل فرودگاه بين المللي ظهران (حومه ظهران)، هفوف (حومه احساء)، ملك عبدالعزيز (اطراف جده)، ملك خالد (نزديك رياض)، و ملك فهد (منطقه شرقيه) است. علاوه بر اين ها 25 فرودگاه داخلي نيز در اين كشور وجود دارد.
ص:73
شركت هواپيمايي عربستان در سال 2000 با در اختيار داشتن 106 فروند هواپيماي بوئينگ و ايرباس و 000/25 كادر و 100/1 خلبان و كمك خلبان، حدود 5/12 ميليون مسافر و 335 ميليون تن كالا را جابجا نموده است. اين كشور، براي خريد هواپيماهاي جديد نيز قراردادهايي معادل شش ميليارد دلار با آمريكا منعقد كرده است. اخيراً تأسيس چند شركت هوايي ديگر هم تصويب شده است.
بودجه سال 2001 مصوب هيئت دولت كه با افزايش 36 درصدي، 3/57 ميليارد دلار اعلام گرديد.
ص:74
در سال 2000 توليد ناخالص ملي اين كشور بالغ بر 4/512 ميليارد ريال بوده، كه نسبت به سال هاي پيشين 8/8% رشد داشته است. در سال 1989 ميلادي درآمد سرانه 6230 دلار بود كه در سال هاي بعد با 9/5% كاهش مواجه گرديد ولي در سال هاي بعد، اغلب رشد داشته است. اشتغال در عربستان به طور متوسط سالانه 8% افزايش داشته است.
واحد پول عربستان سعودي، «ريال» مي باشد؛ هر ريال عربستان برابر با 100 هلله است. اسكناس هاي رايج اين كشور 1، 5، 10، 20، 50، 100،
ص:75
200 و 500 ريالي مي باشد و سكه هاي رايج آن 10، 25، 50 هلله و يك ريالي است. اكنون يك ليره استرلينگ برابر با 846/5 ريال سعودي و يك دلار آمريكا برابر با 75/3 ريال سعودي است.
بانك هاي مهم عربستان عبارتند از: 1. بانك الرياض؛ 2. بانك الجزيره؛ 3. بانك عربي وطني؛ 4. بانك سرمايه گذاري عربستان؛ 5. بانك المتحد؛ 6. بانك الراجحي (خصوصي)؛ 7. بانك عربستان و آمريكا؛
8. بانك عربستان و انگليس؛ 9. بانك عربستان و هلند ؛10. بانك عربستان و فرانسه.
عربستان با اختصاص يك ميليارد دينار اسلامي از بنيانگذاران بانك توسعه اسلامي به حساب مي آيد. اين كشور يكي از اعضاي مهم بانك عرب براي توسعه آفريقا نيز هست. اين كشور با اختصاص 5/2% از توليد ناخالص داخلي براي كمك به توسعه كشورهاي ديگر، كمك هاي بلاعوض بسياري به سازمان آزادي بخش فلسطين و كشورهاي آسيب ديده از سوانح طبيعي نموده است. در عين حال 10% سرمايه گذاري عربستان از طريق دريافت وام هاي ميان مدت تأمين شده است. اين كشور در سال 1989ميلادي براي اجراي
ص:76
پروژه نظامي «اليمامه» 317 ميليارد دلار و در سال 1991ميلادي براي تأمين هزينه لشكركشي آمريكا عليه عراق، 7 ميليارد دلار استقراض نموده است. شركت نفتي مشترك آرامكو نيز براي توسعه فعاليت هاي خود 5/1 ميليارد دلار وام چهار ساله و 900 ميليون دلار وام ده ساله دريافت نموده است. (1) به رغم اين مسايل، در حال حاضر عربستان سعودي از محدود كشورهايي است كه هيچ بدهي خارجي ندارد.
مبادلات تجاري و پروژه هاي مشترك عربستان با ديگر كشورهاي جهان به ترتيب؛ با آمريكا 121 ميليارد ريال سعودي، ژاپن 16 ميليارد دلار، چين 700 ميليون دلار، فرانسه 18/13 ميليارد ريال سعودي و با تركيه 1/1 ميليارد ريال بوده است. مبادلات تجاري عربستان و ايران تحت تأثير عوامل سياسي، فراز و نشيب فراواني طي نموده است. صادرات ايران به عربستان در سال 1378 ه . ش به 9/54 ميليون دلار و واردات آن به 8/46 ميليون دلار افزايش يافته است. در سال 1380 مقدار زيادي مواد پتروشيمي وارد كشور ما شده است.
ص:77
كالاهاي صادراتي ايران به عربستان قالي، قاليچه پشمي، پسته، كيف و كفش، مصالح ساختماني، نوشابه هاي غير الكلي و آب معدني، خاويار، مواد شوينده، سنگ هاي ساختماني، سراميك و كاشي، سيمان، انواع ميوه، مبل، مصنوعات چوبي، صنايع آلومينيوم، اتومبيل و قطعات يدكي بوده است. و كالاهاي وارداتي ايران از عربستان اوره، بنزين هواپيما، متانول، پلي اتيلن، بوتان مايع، مواد شيميايي، كولر گازي، نخ و الياف پلي استر، دي اكسيد تيتانيوم مي باشد.
تا سال 1979 م حدود 94% صادرات اين كشور نفت بود، اما با توسعه صنعت پتروشيمي، در سال 2000 ميلادي سهم نفت به 67% تقليل يافت و 1/17% صادرات را كالاهاي پتروشيمي و 99/15% بقيه را مواد غذايي، حيوانات زنده، مواد كشاورزي و شيميايي تشكيل مي دهد. واردات اين كشور در سال 2000 ميلادي حدود 2/113 ميليارد ريال سعودي كالا شامل 22% مواد غذايي، 18% مواد شيميايي و بقيه فلزات و ماشين آلات بوده است.
اقتصاد عربستان بر محور نفت و فرآورده هاي آن بنا شده است؛ پس از نفت، مسافرت گسترده حجاج به آن كشور نقش مهمي در اقتصاد اين كشور ايفا مي كند. اين كشور بر اساس نظام اقتصادي آزاد، سياست اقتصادي و تجاري خود را بنيان نهاده است. اقتصاد عربستان داراي
ص:78
بخش هاي مختلفي است كه برخي از مهم ترين آن ها عبارتند از: الف: كشاورزي ب: معادن ج: انرژي د: صنايع. حمل و نقل و ارتباطات عربستان به سه طريق ريلي، جاده اي و هوايي صورت مي گيرد. واحد پول عربستان سعودي، «ريال» مي باشد. بانك هاي مهم عربستان عبارتند از: 1. بانك الرياض؛ 2. بانك الجزيره؛ 3. بانك عربي وطني؛ 4. بانك سرمايه گذاري عربستان؛ 5. بانك المتحد؛ 6. بانك الراجحي (خصوصي)؛ 7. بانك عربستان و آمريكا؛ 8. بانك عربستان و انگليس؛ 9. بانك عربستان و هلند؛ 10. بانك عربستان و فرانسه. عربستان با اختصاص يك ميليارد دينار اسلامي از بنيانگذاران بانك توسعه اسلامي به حساب مي آيد. اين كشور يكي از اعضاي مهم بانك عرب براي توسعه آفريقا نيز هست. كالاهاي صادراتي ايران به عربستان قالي، قاليچه پشمي، پسته، كيف و كفش، مصالح ساختماني، نوشابه هاي غير الكلي و آب معدني، خاويار، مواد شوينده، سنگ هاي ساختماني، سراميك و كاشي، سيمان، انواع ميوه، مبل، مصنوعات چوبي، صنايع آلومينيوم، اتومبيل و قطعات يدكي بوده است. و كالاهاي وارداتي ايران از عربستان اوره، بنزين هواپيما، متانول، پلي اتيلن، بوتان مايع، مواد شيميايي، كولر گازي، نخ و الياف پلي استر، دي اكسيد تيتانيوم مي باشد. مهم ترين مشتريان نفت و صادر كنندگان كالا به عربستان، آمريكا و ژاپن هستند. پس از اين دو كشور، به ترتيب انگستان، آلمان، ايتاليا،
ص:79
فرانسه، سوئيس و كره جنوبي صادر كننده كالا به اين كشور هستند.
1. بنيان هاي مهم در سيستم اقتصادي عربستان را شرح دهيد. 2. بخش هاي مختلف اقتصادي عربستان را نام ببريد و هر يك را شرح دهيد. 3. راه هاي حمل و نقل و ارتباطات در عربستان را نام ببريد و هر يك را شرح دهيد. 4. چگونگي بودجه بندي در نظام اقتصادي عربستان را توضيح دهيد. 5. توليد ناخالص ملي، درآمد سرانه و نرخ رشد عربستان را بيان كنيد. 6. سه مورد از بانك هاي مهم عربستان را نام ببريد. 7. چگونگي سرمايه گذاري و كمك هاي اقتصادي عربستان را به ساير كشورها شرح دهيد. 8. چگونگي مبادلات تجاري ايران و عربستان را توضيح دهيد. 9. اقلام صادراتي و وارداتي عربستان را نام ببريد.
ص:80
عربستان در گذر تاريخ
پيشينه تاريخي عربستان
هدف هاي آموزشي انتظار مي رود با مطالعه اين درس : _ دوره هاي گذار تاريخي در عربستان را بدانيم. _ مهم ترين مسائل دوره سوم تاريخ عربستان را بدانيم. _ چگونگي شكل گيري حكومت «آل سعود» و آيين مذهبي «وهابيت» را در دوره چهارم بدانيم.
ص:81
در اين درس پنج دوره تاريخي كشور عربستان را از نظر مي گذرانيم كه اين دوره ها عبارتند از: دوران باستان تا هجرت حضرت ابراهيم (ع)، از هجرت حضرت ابراهيم (ع) تا ظهور اسلام، از ظهور اسلام تا دولت آل سعود، از دولت آل سعود تا دوران معاصر و عربستان در دوران معاصر. منطقه عربستان داراي تاريخي بس كهن و طولاني است كه مي توان پيشينه آن را به پنج دوران تقسيم نمود:
قرآن كريم در سوره «نازعات» از گسترش يافتن زمين سخن به ميان آورده است. (1)
برابر روايات، پديدار شدن خاك و گسترشِ زمين از محل كعبه در مكه آغاز شده است. (2)بر اين اساس، سرزمين عربستان كهن ترين بلكه نخستين نقطه پيدايش كره خاكي است. باستان شناسان نيز قدمت اقامت در اين سرزمين را به دوران ماقبل تاريخ و«عصر حجر» منتسب ساخته اند. آنان اكتشافات باستاني و آثار زير خاكي را بهترين شاهد اين قدمت دانسته اند. (3)گفتني است افزون بر آن ها، آثار دوره برنزي نيز در برخي از مناطق اين كشور كشف شده است. (4) برخي از نويسندگان، حيات جمعي انسان در اين سرزمين را در بيست و پنج قرن قبل از ميلاد معرفي نموده اند. (5)و برخي با استناد به شواهد باستان شناسي، قدمت آن را تا 8000 سال قبل از ميلاد دانسته اند. (6) از نُه قرن قبل از ميلاد به ويژه در دوران آشوريان، نام اين منطقه را «بلاد عرب» ناميده اند. هومر در اديسه در نه قرن قبل از ميلاد و مورّخ
ص:82
معروف يوناني هيرودتس (Herodotos) در اواسط قرن پنجم قبل از ميلاد در مكتوبات خود به اين سرزمين اشاره كرده اند. (1) در قرن دوم ميلادي دانشمند يوناني بطلميوس با تعبير «بلاد صحرايي عربي؛ Arabia Eremon» از اين سرزمين ياد نموده، و آن را به دو قسمت تقسيم كرده است: بلاد عربي خوشبخت (منطقه جنوبي) و بلاد عربي صخره اي (منطقه شمالي و مركزي) (2). در منطقه جنوبي اين سرزمين كه هم اكنون كشور يمن ناميده مي شود، به علت وجود آب و قابليت كشاورزي و دريانوردي تجمع بيشتري صورت پذيرفته و در آن دولت هايي چون معينيان، سبائيان، حميريان، قتبان، و دولت حضرموت به ظهور رسيده اند. ولي در قسمت شمال و شمال غربي اين شبه جزيره بزرگ، نيز دولت هايي چون نبطيان وجود داشته است. شكستن سد مآرب در جنوب، كه مهاجرت گسترده اي از جنوب به شمال و مركز را در پي داشت، باعث تشكيل حكومت هايي چون غسّانيان، لخميان و آل كنده توسط مهاجران گرديد كه به ترتيب تحت حمايت امپراتوري روم، ايران و حميريان بودند. از دير باز منطقه مركزي نجد و حجاز محل سكونت صحرانشيناني بوده است كه در جستجوي آب و مرتع به همراه احشام خود كوچ نشيني را پيشه خود ساخته بودند.
ص:83
ساكنانِ اندك اين مناطق، در خيمه هاي مويين روزگار مي گذراندند و براي مقابله با مشكلات، چند خانواده در كنار هم زندگي و با هم كوچ مي كردند. عامل اين پيوندها، وابستگي نسبي يا سببي بود كه بر اثر ازدواج پديد مي آمد. اين خويشاوندان «قوم» ناميده مي شدند و از تركيب چند قوم، يك قبيله شكل مي گرفت كه با پيشوند بني يا بنو (همانند بنو حرب، بني عدي) از ديگر قبايل مشخص مي گرديدند. رهبري قبيله معمولاً به عهده سالخورده ترين فرد بود كه او را «شيخ» مي ناميدند. (1) ازسده پنجم ميلادي كه مهاجرت از جنوب به شمال، تحولات بسياري زيادي را در عربستان رقم زد و بر اثر آن راه هاي تجاري جديدي به وجود آمد، به تدريج عده اي از صحرانشينان بدوي در كنار جاده ها سكني گزيدند، بر اثر اين سكونت به ويژه در مناطقي كه زمينه كشاورزي فراهم بود، شهرك هايي پديد آمد كه باديه نشينان در آن به كشاورزي پرداختند. (2)
يكي از سر درس هاي مهم تاريخ عربستان، هجرت حضرت ابراهيم (ع) به اين كشور و باقي نهادن همسر و فرزندش حضرت اسماعيل (ع) در اين سرزمين است كه نقش و تأثير زيادي در تحوّلات بعد بر جاي گذاشت؛ مكّه همچون مناطق ديگر عربستان، خشك و تفتيده بود. به فرمان
ص:84
خداوند، حضرت ابراهيم (ع)، هاجر و اسماعيل را به بيابان بي آب و علف مكه آورد و خود به ديار قدس بازگشت، با دعا و اشك مادر، در زير پاي كودكِ تشنه ابراهيم، چشمه زمزم جوشيدن گرفت. قبيله جرهم كه در آن نزديكي ها مي زيست، از رفت و آمد مرغان هوايي به پيدايش آب در آن حوالي پي برده، بدان منطقه كوچ كردند. (1) با اين دگرگوني، وادي بدون آب و كشت مكه به تدريج آباد گرديد و به صورت شهر درآمد. كم كم شهر مكه به سبب نزديكي به درياي سرخ و واقع شدن بر سر راه ارتباطي با يمن، همچنين به علت داشتن ارتباط بازرگاني با شام و فلسطين، اهميت زيادي يافت. به فرمان الهي، حضرت ابراهيم و اسماعيل بنيان هاي كعبه را در آن سرزمين برافراشتند و با سر دادن نداي توحيد، مردمان را به انجام مناسك حج توحيدي فرا خواندند. (2) از آن زمان ساليان بسيار گذشت؛ حضرت موسي و عيسي8 در منطقه فلسطين و قدس شريف برانگيخته شدند ولي در سرزمين تفتيده عربستان، پيامبري مبعوث نگشت؛ در نتيجه به مرور زمان، خرافات و بت پرستي در ميان قبايل اين سرزمين رواج يافت و جز پيروان اندك حضرت ابراهيم (حنفاء)، بقيه قبايل عرب به بت پرستي روي آوردند و تعداد كمي نيز به آيين يهود و مسيحيت پيوستند و روشنفكران نيز به پرستش اجرام آسماني پرداختند؛ مناسك توحيدي حج همچون سنت هاي نيكوي ديگر
ص:85
تحريف شد و به سوت و كف زدن در كنار خانه كعبه (1)و طواف به صورت عريان بدل گشت.
مهم ترين سردرس تاريخ عربستان، بعثت خاتم پيامبران حضرت محمد (ص) و ظهور اسلام در قرن هفتم ميلادي در اين كشور است. هدايت قبايل پراكنده اي كه در ميان امواج تيره و طوفان سهمگين خرافات، عادات ناپسند اخلاقي، بت پرستي، پرستش اجرام آسماني، يهود و مسيحيتِ تحريف يافته و اختلافات و جنگ و خونريزي غوطه مي خوردند، مسؤوليت بسيار سنگيني بود كه با بعثت، بر دوش مبارك آخرين پيام آور الهي قرار گرفت. اين مسؤوليت بزرگ، تلاش و كوشش فراواني را لازم داشت و زحمات بسيار طاقت فرسايي را پيش رو نهاد. پيامبر گرامي اسلام (ص) پس از تحمل سختي هاي فراوان در مكه، به مدينه مهاجرت و با متحد ساختن قبايل متخاصم زير پرچم اسلام، زمينه لازم را براي تشكيل حكومت فراگير اسلامي فراهم آورد. تشكيل حكومت نبوي، شهر مدينه و عربستان را از اهميت فزاينده اي برخوردار ساخت. اين اهميت بي بديل تا زمان سه خليفه نخستين؛ ابوبكر، عمر و عثمان ادامه يافت. اما پس از انتقال پايتختِ خلافت اسلامي توسط
ص:86
امام علي (ع) به شهر كوفه به تدريج از اهميت عربستان كاسته شد و پس از شهادت آن حضرت نيز پايتخت كشورهاي اسلامي در دوره امويان به شام و در دوره عباسيان به بغداد انتقال يافت. در دوره امويان (تا 132 ه . ق.) اگر چه حكمرانان بني اميه و در دوره عباسيان اگر چه دست نشاندگان بني عباس بر عربستان حاكميت داشتند، ولي شهرهاي مختلف عربستان شاهد اعتراضات، مبارزات و حتي جنگ هايي بر ضدّ اين دو خاندان بوده است. حماسه حسيني، قيام مردم مدينه بر ضدّ يزيد و بيعت با عبد الله بن حنظله، تصرف حجاز توسط عبد الله بن زبير در دوران امويان و قيام محمد بن عبد الله بن حسن بن علي مشهور به ذو نفس زكيه و برادرش ابراهيم و پس از مدت كوتاهي قيام حسين بن علي نواده امام حسن بر ضدّ عباسيان نمونه هايي از آن است. به ويژه در دوران عباسيان كه منطقه حجاز و نجد فراز و نشيب هاي بسياري را طي نمود؛ در سال 251ه . ق. در اوج درگيري مستعين و معتز عباسي، «اسماعيل بن يوسف» يكي از سادات حسني فرصت را غنيمت شمرده، حجاز را تصرف كرد و پس از وي برادرش محمد بن يوسف معروف به «اخضير» در حجاز حاكم گرديد. وي پس از حمله عباسيان به نجد رفت ولي پس از بيست سال دوباره بر حجاز تسلّط يافت. در سال 254ه . ق. دولت حجاز تحت نفوذ دولت «طولونيه» مصر قرار گرفت. «عباسيان» در سال 290 ه .ق. بار ديگر حجاز را در اختيار گرفتند و تا سال 330 ه . ق. با ضعف بسيار بر آن نظارت داشتند. در آن سال بار ديگر حاكمان مصر (اخشيديين) بر حجاز تسلط يافتند ولي اخضيرين با توسعه قدرت خود، دوباره بر حجاز حاكم شدند.
ص:87
در سال 350 ه . ق. «قرامطه»، حاكمان مصر، به مدت نه سال سادات اخضري را كنار زده، خود بر آن تسلط يافتند، تا آن كه در سال
359 ه . ق. حكومت «فاطميين» در مصر تشكيل گرديد. حاكميت فاطميين تا سال 463، پس از آنان حكومت «سلاجقه» تا سال 650 و پس از آنان، سلطه «مماليك» تا سال 923 برحجاز ادامه يافت. در بيشتر اين ايام نوادگان امام علي و امام مجتبي: با نام هاي بني موسي، بنو فليته در مكه و نوادگان امام حسين (ع) در مدينه حكومت مي كردند كه اين دوران به دوران حكومت «شرفا» شهرت يافته است. با تشكيل دولت عثماني و تسلط آن بر مصر در سال 923 ه . ق. حاكميت در منطقه حجاز و ديگر مناطق عربستان تحت نفوذ آنان قرار گرفت و كارگزاران آنان «بنوقتاده» در منطقه حجاز حكم مي راندند؛ در آن دوران، حاكمان جده از سوي مصر انتخاب مي شدند و گاه بين آنان و حاكمان حجاز اختلاف و درگيري پيش مي آمد. (1)
همان طور كه اشاره شد در آن روزگاران منطقه «نجد» به علت بُعد مسافت روستا و شهرك هايش از حكومت يك پارچه اي برخوردار نبود؛ هر شهر يا قريه كه توانايي مي يافت بر ساكنان ديگر شهرها يورش برده، آنان را تحت نفوذ خود قرار مي داد. در چنين اوضاع آشفته اي بود كه طلبه جواني به نام «محمد بن
ص:88
عبدالوهاب» پس از بازگشت از بصره و ايران چون نتوانست در عُيينه بماند، به درعيّه (نزديك شهر رياض كنوني) رفت. وي در آنجا به خانه يكي از شاگردانش «عبدالله بن سُوَيْلِم» وارد شد و ساير شاگردان و مريدانش دور او را گرفتند. در آن دوران حاكمِ درعيه «محمد بن سعود بن مقرن بن مرجان بن ابراهيم بن موسي بن ربيعة بن مانع مريدي» بود. جدّ اعلاي آن ها «مانع» از مشايخ قبيله «بكر بن وائل» نخست در دُروع از توابع طايف مي زيست. او به سال 850 ه . ق. (1446م) به دعوت پسر عموي خود ابن دِرْع كه امير منفوحه و حجر اليمامه و جَزْعه، در نجد بود، نزد وي رفت و واحه المُلَيْبِيد و الغُضَيَّه را از او به تيول گرفته، به كشاورزي پرداخت و آن منطقه را درعيه ناميد. وي به همراه پسرش ربيعه به شيوه ساير مشايخ عرب، گاهگاه به قبايل همسايه حمله مي بردند؛ ربيعه به آل يزيد تاخته مردان آن قبيله را از دم تيغ گذراند و زنان و اموالشان را تصاحب كرد و منطقه نفوذ خود را گسترش داد. فرزندان وي نيز روش پدر را دنبال كردند؛ فرزند ابراهيم مُقَرِّن نام داشت كه جدّ اعلاي آل سعود است. وي با وسعت يافتن منطقه تحت نفوذش در نجد حكومت كوچكي ترتيب داد. پس از وي فرزندش، سعود با تاختن بر آل مَعْمَر كه دايي هاي او بودند و متواري ساختن آنان به عيينه، در درعيه به امارت نشست. او در سال 1140ه . ق. (1727م) در درعيه درگذشت و پسرش محمّد حكمران آن شهر شد. از آن پس حكومت عربستان به دليل انتساب به سعود، پدر محمد اولين حاكم اين خاندان كه بر اساس پيمان با محمد بن عبدالوهاب، حكومت نويني پي افكند، حكومت «آل سعود» ناميده شد و به علت انتساب به عبدالوهاب پدر شيخ محمد بنيانگذار آيين مذهبي آن سامان، حكومت «وهابيت» لقب گرفت در حالي كه پدر و برادرش مخالف سرسخت آيين او بودند. (1) اين خاندان به تدريج در سه مرحله حكومت خود را از منطقه كوچك «درعيه» به همه عربستان گسترش دادند:
بزرگ ترين خوشبختي عبدالعزيز، پيدا شدن نفت در منطقه شرقي عربستان بود كه امتياز استخراج آن را به كمپاني آمريكايي استاندارداويل و سپس به شركت «آرامكو» واگذار كرد. از سال 1358ه . ق. صدور نفت سعودي به كشورهاي غربي آغاز شد و درآمد آن موجب آباداني عربستان و ثروت بي كران سعوديان گرديد. سياست داخلي و روش زندگي ابن سعود تا پايان عمر، طبق آداب قبائل عربي و مذهب وهابيت بود؛ او قبايل صحراگرد را به وسيله رؤساي آن ها در اختيار گرفت و با ازدواج با دختر سران قبايل، با آنان پيوند سببي ايجاد نمود و از اين طريق حاكميت خود بر عربستان را تضمين
ص:89
نمود. گفته مي شود كه وي هنگام مرگ، تعداد بسياري پسر و دختر از زنانِ گوناگون باقي گذاشت. او در سياست خارجي با غرب هماهنگي كامل داشت. عبدالعزيز با تصويب شوراي علماي وهابي، پسرش سعود را به عنوان وليعهد اوّل و پسر ديگرش فيصل را به عنوان وليعهد دوم و وزير امور خارجه تعيين كرد. ملك عبدالعزيز در سال 1373 ه . ق. برابر نهم نوامبر 1953م. پس از 54 سال حكومت بر عربستان، در شهر طائف درگذشت. گفتني است طبق وصيت ملك عبدالعزيز، پسرانش به ترتيب سن، به پادشاهي مي رسند.
عربستان با پشت سر گذاشتن فراز و نشيب هاي بسياري كه بدان اشاره شد، به كشوري با اهميت در منطقه و جهان بدل شده است كه تصيل ساختار حكومتي آن در درس آينده مطرح خواهد شد.
منطقه عربستان داراي تاريخي بس كهن و طولاني است كه مي توان پيشينه آن را به پنج دوران تقسيم نمود: 1. دوران باستان تا هجرت حضرت ابراهيم (ع)؛ 2. از هجرت حضرت ابراهيم (ع) تا ظهور اسلام؛ 3. از ظهور اسلام تا دولت آل سعود؛ 4. از دولت آل سعود تا دوران معاصر؛ 5 . عربستان در دوران معاصر.
ص:90
باستان شناسان قدمت اين سرزمين را به دوران ماقبل تاريخ و«عصر حجر» منتسب ساخته اند. از نُه قرن قبل از ميلاد به ويژه در دوران آشوريان، نام اين منطقه را «بلاد عرب» ناميده اند. يكي از سر درس هاي مهم تاريخ عربستان، هجرت حضرت ابراهيم (ع) به اين كشور و باقي نهادن همسر و فرزندش حضرت اسماعيل (ع) در اين سرزمين است كه نقش و تأثير زيادي در تحوّلات بعد بر جاي گذاشت. مهم ترين اتفاق تاريخ عربستان، بعثت خاتم پيامبران حضرت محمد (ص) و ظهور اسلام در قرن هفتم ميلادي در اين كشور است. بزرگ ترين خوشبختي عبدالعزيز، پيدا شدن نفت در منطقه شرقي عربستان بود كه امتياز استخراج آن را به كمپاني آمريكايي استاندارداويل و سپس شركت «آرامكو» واگذار كرد.
1. دوره هاي تاريخي در عربستان را نام برده و هر يك را مختصراً شرح دهيد. 2. وجه اهميت هر يك از دوره هاي تاريخي بيان كنيد. 3. مهم ترين سرفصل در دوره سوم تاريخ عربستان را توضيح دهيد. 4. چگونگي شكل گيري حكومت «آل سعود» و «آيين مذهبي» وهابيت را در دوره چهارم شرح دهيد.
ص:91
ساختار حكومت
هدف هاي آموزشي انتظار مي رود با مطالعه اين درس : _ با قانون اساسي عربستان آشنا شويم. _ اركان قدرت در عربستان را بدانيم. _ جايگاه، وظايف و عملكرد قواي سه گانه عربستان را بدانيم. _ مراجع قضايي قوه قضاييه عربستان را بشناسيم. _ مراجع مرتبط با قوه مجريه را بدانيم. _ با مؤسسات عمومي عربستان آشنا شويم. _ سيستم دفاعي عربستان را با محوريت مناطق نظامي، امكانات ارتش و درجات نظامي عربستان بدانيم. _ انواع روابط خارجي عربستان را بدانيم.
ص:92
در اين درس با توضيح ساختار حكومت عربستان، قانون
اساسي و نوع حكومت، اركان قدرت، مؤسسات عمومي عربستان، سيستم دفاعي عربستان و سياست خارجي اين كشور را تشريح خواهيم نمود.
اين كشور، كه قرآن را قانون اساسي خود معرفي مي نمايد، در سال 1412ه . ق. به فرمان ملك فهد از مواهب تدوين سه قانون؛ شامل قانون اساسي، قوانين مجلس شورا و قانون مناطق ايالتي برخوردار شد. قوانين سه گانه عربستان سعودي كه در تاريخ 27/8/1412ه . ق. به تصويب رسيد، دربرگيرنده 83 اصل است و در بند اول آن چنين آمده است: «مملكت عربستان سعودي دولتي عربي، اسلامي و داراي استقلال كامل است و دين آن اسلام و قانون اساسيش كتاب الله و سنت پيامبر9 و زبان رسمي آن عربي و پايتختش رياض است». ساختار حكومت عربستان، سلطنتي، و قدرت مطلق در شخص پادشاه متمركز است؛ اين كشور تنها كشور جهان است كه نام يك خاندان بر آن نهاده شده است. در اصل پنجم درباره سيستم حكومتي عربستان چنين آمده است: «سيستم حكومتي در مملكت عربستان سعودي، پادشاهي است و حكومت در فرزندان پادشاهِ بنيانگذار؛ عبدالعزيز بن عبدالرحمن بن فيصل آل سعود و فرزندانش موروثي است و با صالحين آنان براي حكومت بر مبناي كتاب الله و سنت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بيعت مي شود.» بر طبق اصل 24 قانون اساسي، اين كشور داراي سه قوه به شرح
ص:93
ذيل است: «قواي دولت بر سه قوه استوار است: قوه قضائيه، قوه مجريه و قوه مقننه؛ اين سه قوه در انجام وظايف خود بر مبناي اين قانون و ديگر قوانين، هماهنگي به عمل مي آورند و پادشاه مرجع تمام اين قوا مي باشد.»
اركان قدرت در عربستان به شرح ذيل است: الف. پادشاه: بالاترين مقام سياسي و عالي ترين كانون قدرت، در اين كشور پادشاه است كه علاوه بر رياست هيأت وزيران و در اختيار داشتن پست نخست وزيري، قوه مقننه و قضائيه را نيز هدايت مي كند. اداره هيأت وزيران در غياب پادشاه به عهده وليعهد و نايب اول رييس شوراي وزيران (امير سلطان) و پس از او به عهده نايب دوم رييس (امير نايف) است. در سيستم پادشاهي عربستان، حكومت پس از مرگ شاه، به ترتيب سنّ به برادر بعدي وي مي رسد. ب. شوراي خاندان حاكم: مهم ترين كانون قدرت در كشور، شوراي خانوادگي آل سعود (مجلس الاسرة المالكه) است. اعضاي اين مجلس از متنفذان قبايل، ثروتمندان و وابستگان آل سعود هستند. اين شورا در مسايل كلّي حكومت، همچون ترسيم خطوط كلي سياست داخلي و خارجي نقش دارد. اگر چه نمي توان از لحاظ سلسله مراتب، اين شورا را بالاتر از قدرت شاه دانست، ولي مي توان گفت قدرت اين شورا با قدرت پادشاه رابطه معكوس دارد؛ يعني هر چه قدرت پادشاه
ص:94
بيشتر باشد، اين شورا بيشتر جنبه مشورتي و تشريفاتي پيدا مي كند و هر گاه پادشاه ضعيف باشد، اين شورا مشورتي، نقش قوي تري ايفا مي كند؛ در سال 1965م. با رأي اين مجلس، ملك سعود تحت عنوان عدم لياقت عزل و ملك فيصل به عنوان پادشاه نصب گرديد. ولي در اغلب موارد نقش اين شورا، مشورتي بوده است. در سال هاي اخير اين شورا فعال تر شده و براي خود آيين نامه داخلي نيز به تصويب رسانده است. ج . قواي سه گانه: پيشتر اشاره شد كه حكومت عربستان، همچون بسياري از كشورها داراي سه قوه مقننه، قضائيه و مجريه مي باشد؛ جايگاه، وظايف و عملكرد هريك از قوا در اين كشور به شرح ذيل است:
پيشينه تشكيل مجلس مشورتي در دوران حكومت خاندان آل سعود، به زمان ملك عبدالعزيز باز مي گردد. وي براي تحكيم پايه هاي حكومتي خود، نخست در سال 1343ه . ق. با هشت عضو و سپس در سال 1345ه . ق. با 12 عضو، مجلسي از سران قبايل و شخصيت هاي مهم عربستان به رياست فرزندش امير فيصل تشكيل داد. البته اين مجلس تا ده سال فعال بود و سپس عملاً به حال تعليق در آمد ولي هرگز به صورت رسمي منحل نگرديد. پس از آن اولين مجلس شورا در زمان ملك فهد با عضويت 61 نفر و در دوره دوم 1996 م با عضويت 91 نفر و در سومين دوره 2001 م با عضويت 120 نفر تشكيل شد. به فرمان وي قانون مربوط به مجلس شورا
ص:95
كه در برگيرنده 30 اصل است، به تصويب رسيد كه مفاد برخي از اصول مهم آن چنين است: «مجلس شورا از يك رييس و شصت عضو كه پادشاه، آنان را از ميان اهل علم و تجربه برمي گزيند، تشكيل مي گردد و تمام حقوق اعضا و وظايف آنان در تمام زمينه ها به دستور پادشاه تعيين مي شود.» «رئيس مجلس شورا و معاون و دبير كل مجلس و بركناري آن به دستور پادشاه انجام مي پذيرد و حقوق و وظايف آنان توسط فرمان پادشاهي تعيين مي شود.» بر اساس اصول ديگر آن، اعضاي اين مجلس بر اساس كتاب خدا و سنت رسول، در امور كشوري تصميم مي گيرند و محل تشكيل جلسات آن در رياض است. اعضاي اين مجلس از ميان شخصيت هاي علمي، مذهبي، اداري و نخبگان به مدت چهار سال هجري قمري برگزيده مي شوند. انتخاب مجدد آنان مانعي ندارد. هيأت رئيسه آن از رئيس و معاونان كميسيون هاي يازده گانه تخصصّي مجلس تشكيل مي شود و البته آنان نبايد مناصب سياسي رسمي داشته باشند. اعضاي مجلس در سه محور زير تلاش دارند: الف. رعايت مصالح جامعه عربستان؛ ب. ايجاد وفاق ملي و وحدت بين طوايف و طبقات اجتماعي؛ ج. مراعات حقوق افراد. چنانچه ميان تصميمات مجلس مشورتي و رييس آن با مصوبات هيئت وزيران اختلاف بود، تصميم گيرنده نهايي پادشاه خواهد بود. (1)
ص:96
در كشور عربستان، وزارت عدل (دادگستري) اداره سيستم قضايي را بر عهده دارد. اين وزارت در سال 1382ه . ق. در زمان ملك فيصل تشكيل و در سال 1390 وزير مربوط، جايگزين قاضي القضات گرديد. دستگاه قضايي عربستان غالباً تحت نفوذ خانواده آل شيخ محمد بن عبدالوهاب اداره مي شود. مراجع قضايي اين وزارتخانه؛ شوراي عالي قضايي، دادگاه عالي استيناف، دادگاه هاي عمومي و دادگاه ويژه مي باشند.
تعداد اعضاي اين ديوان يازده نفر است كه پنج نفر دائمي و بقيه به عنوان قاضي موقت مشغول انجام وظيفه هستند. انتصاب قضات آن توسط شاه و ارشدترين قاضي رييس آن مي باشد. تمام دادگاه هاي كشور زير نظر شوراي عالي هستند. اختيارات آن ها موارد زير را در برمي گيرد: 1. تهيه گزارش براي وزير دادگستري جهت امور مذهبي. 2. بررسي مسائلي كه از طرف شاه محول شده است. 3. ارائه پيشنهاد در مورد امور قضايي بعد از درخواست از طرف وزير امور دادگستري. 4 . تجديد نظر در مورد مجازات اعدام و بريدن دست. در ديوان عالي، رأي اكثريت قابل اجرا است، امّا اگر جلسه به منظور تجديد نظر در مورد مسأله اي تشكيل شده باشد؛ چنانكه يك تن از اعضا حاضر نباشد، وزير دادگستري يكي از اعضاي موقت دادگاه مذكور را
ص:97
به عنوان عضو دائمي معرفي مي نمايد كه امكان دارد اين فرد يا رييس محكمه تمييز ] دادگاه عالي [ يا معاون او؛ يكي از وكلاي وزارت دادگستري يا يكي از رؤساي دادگاه عمومي در مكه، مدينه، رياض و جده باشند. به جز جلسه فوق، در جلسه اي كه جهت رسيدگي به مسائلي كه از طرف وزير دادگستري به ديوان عالي ارجاع شده است شركت و حضور كليه اعضا لازم است و در صورتي كه عضوي در جلسه حاضر نباشد، وزير دادگستري يك نفر از محكمه تمييز را به عنوان عضو اين دادگاه منصوب مي نمايد. تصميم ديوان عالي به عنوان رأي نهايي تلقي مي شود و حكم صادره جهت اجرا به دايره مربوط ارسال مي شود.
اگر پس از تصميم گيري نهايي در دادگاه محلي، متهم نسبت به حكم صادره اعتراضي داشته باشد، پرونده به دادگاه عالي ارجاع داده مي شود و در آنجا مجدداً بررسي مي گردد. در صورتي كه حكم صادره درست تشخيص داده شود، همان نظر اوليه تأييد و در غير اين صورت دادگاه عالي جهت بررسي و صدور حكم مجدد، آن را به دادگاه محلي برمي گرداند. مسائل مورد بررسي اين دادگاه، مسائل گوناگون كيفري، حقوقي، جنايي و شخصي است. در زماني كه اعضاي دادگاه عالي براي بررسي پرونده اي تشكيل جلسه مي دهند، هيچ يك از طرفين دعوا يا وكيل آن ها نمي توانند در جلسه دادگاه حاضر باشند. در صورتي كه به حكم صادره توسط دادگاه عالي نيز اعتراض شود، پرونده به ديوان عالي ارجاع داده مي شود و آن
ص:98
ديوان موظف است كه ظرف يك ماه پرونده را بررسي و حكم قطعي را صادر نمايد.
در اين دادگاه معمولاً فقط يك قاضي انجام وظيفه مي كند كه از طرف وزير دادگستري نصب و معرفي مي شود. هنگامي كه موضوع رسيدگي به پرونده اي منجر به رجم، بريدن دست و اعدام باشد، تعداد قضات آن به سه نفر افزايش خواهد يافت كه آن هم با هماهنگي وزير دادگستري با ديوان عالي مي باشد.
اين دادگاه از طرف وزير دادگستري و تحت نظر پادشاه است و جهت رسيدگي به امور ويژه تشكيل مي شود. يك قاضي دارد و كيفيت كار آن مثل دادگاه هاي عمومي است.
اين دادگاه مرجع رسيدگي به شكايات كساني است كه از حكمرانان، استانداران، پليس يا دادگاه شكايت دارند. طبق قانون سال 1975م قوه قضائيه عربستان، در بررسي حق شاكيان دعاوي، علني، مستقل و بي طرف است، امّا در عمل فاقد استقلال و كاملاً تحت نفوذ و در اختيار پادشاه است؛ زيرا وزير دادگستري و قضات دادگاه ها توسط شاه عزل و نصب مي شوند. نفوذ و تأثير حاكمان، اِعمال نابرابر قانون در مورد بيگانگان و اتباع
ص:99
كشور، فقدان نظام حقوقي مدوّن و عدم تبيين حقوق شهروندي از مهم ترين چالش هاي سيستم قضايي عربستان است.
در كشور عربستان، پادشاه رييس قوه مجريه و هيئت وزيران است و پست نخست وزيري را بر عهده دارد. پس از شاه، عالي ترين قدرت اجرايي، هيأت وزيران مي باشد.
سابقه تشكيل هيئت وزيران در اين كشور به فرمان ملك عبدالعزيز در سال 1953 ميلادي برمي گردد كه رسماً هر يك از اعضاي هيئت دولت با مسؤوليت هاي مشخصي در آن حضور مي يافتند. در سال 1993 ملك فهد نظامنامه جديدي براي هيئت وزيران مقرر نمود. اعضاي هيأت وزيران از سه دسته تشكيل يافته اند: الف: گروه شاهزادگان؛ اين گروه وزارتخانه هاي دفاع، خارجه، كشور و ارگان هاي حساس حكومتي را در اختيار دارند. ب: گروه تكنوكرات ها؛ اين دسته مديريت وزارتخانه هاي تخصصي را بر عهده دارند. ج: گروه سنت گرايان مذهبي؛ اين گروه كه اغلب از نوادگان شيخ محمد بن عبدالوهاب بنيانگذار مذهب وهابيت و از خانواده او هستند، در بيشتر اوقات تصدي وزارتخانه هاي فرهنگي، آموزشي و قضايي را بر عهده دارند. هيأت وزيران در برابر پادشاه مسؤول بوده و شاه تا 30 روز بعد
ص:100
مي تواند مصوبات هيأت دولت را لغو كند. در حال حاضر هيأت وزيران هر هفته به رياست پادشاه يا وليعهد تشكيل مي شود و محل تشكيل جلسه آن در رياض، كاخ «اليمامه» و در جده، كاخ «السلام» مي باشد.
پس از هيئت دولت، عالي ترين مقام اجرايي در هر منطقه = استان، اميران آن مناطق مي باشند كه با مرتبه وزير هستند؛ كشور عربستان به سيزده استان تقسيم شده است كه از سوي پادشاه در رأس هر استان، يكي از اعضاي خانواده سلطنتي به عنوان «امير» آن منطقه منصوب مي گردد. امير كه وظيفه اجراي سياست كلي و امور اجرايي را به عهده دارد، از اختيارات تام برخوردار است.
1. ديوان محاسبات عمومي: اين ديوان در سال 1953 (1373ه . ق.) به قصد نظارت بر اموال دولتي و چگونگي هزينه نمودن آن ها و خدمات اجتماعي وزارتخانه ها تأسيس شد. 2. ديوان خدمات شهري: كه تدوين قوانين، سياست گذاري و نظارت در مورد خدمات شهري را بر عهده دارد. 3. سازمان امور استخدامي: در سال 1964 م مطابق 1380ه . ق. براي اصلاح اداري و كشوري و تحقيق در اين امور به وجود آمد. 4. اداره آمار عمومي: اين تشكيلات كه زير نظر وزارت امور دارايي و اقتصادي مي باشد، به منظور آمارگيري جمعيتي و تنظيم اطلاعات در اين خصوص تأسيس شد.
ص:101
5. سازمان محيط زيست و هواشناسي: اين سازمان براي افزايش اطلاعات مطلوب آب و هوا براي نيروهاي مسلح، مراكز مهم صنعتي هواپيمايي كشوري و نظارت بر امور جوّي، حفظ محيط زيست در كشور و درياي سرخ و خليج فارس، همچنين انتشار جزوات و نشريات در امور مذكور براي استفاده در دواير دولتي و استفاده كارشناسان از اين مطبوعات تأسيس شده است. 6 . هيئت عربي سعودي استاندارد (المواصفات والمقاييس): اين مؤسسه در سال 1392ه . ق. براي كنترل توليد و مصرف بنيان نهاده شده است. 7. مؤسسه عمومي مخارج و هزينه ها: اين تشكيلات براي بررسي خدمات عمومي و مطالبات و نيازهاي آينده كشور و بر طرف ساختن موانع و مشكلات مربوط به عمران راه ها و ساختمان ها بوجود آمده است. (1)
ارتش عربستان از چهار نيرو تشكيل شده و داراي سازمان هاي متعددي است. نيروهاي نظامي اين كشور گرچه تحت فرمان پادشاه هستند، ولي رييس ستاد نيروهاي مسلّح، فرماندهي عمليات در چهار نيروي هوايي، دريايي، زميني و نيروي ضد هوايي را بر عهده دارد. وزير دفاع اين كشور امير سلطان، برادر ملك عبدالله مي باشد كه رياست
ص:102
سازمان هواپيمايي را نيز بر عهده دارد. ستاد كل داراي چهار بخش اصلي است: 1. عمليات و آموزش؛ 2. اطلاعات و جاسوسي؛ 3. امور نظامي؛ 4. امور انساني و لجستيكي. از نظر نظامي، عربستان به هفت منطقه فرماندهي تقسيم مي شود: 1. شمالي به مركزيت تبوك؛ 2. جنوبي به مركزيت ابها؛ 3. مركزي به مركزيت رياض؛ 4. مدينه به مركزيت مدينه؛ 5. غربي به مركزيت جده؛ 6. طائف به مركزيت طائف؛ 7. شرقي به مركزيت ظهران. ارتش در نيروهاي چهارگانه خويش داراي تجهيزات زرهي، توپخانه، تانك هاي سنگين، نفربرهاي زرهي، خودروهاي شناسايي، سلاح هاي ضد تانك، موشك هاي استينگر، كروتيل، شناورها، موشك انداز، اژدر افكن، مين جمع كن و يدك كش و هواپيماهاي جنگي پيشرفته F15 و F16 و هلي كوپترهاي آپاچي بوده و از تفنگ داران دريايي نيز برخوردار است. علاوه بر نيروهاي چهارگانه ارتش، اين كشور از يك گارد ملي (حرس وطني) به رياست ملك عبدالله شاه عربستان كه اكنون فرزندش «متعب» آن را اداره مي كند برخوردار است. گارد ملي اكنون بيش از 75000 نفر عضو دارد كه 55000 نفر آنان عضو فعال و 20000 نفر از نيروهاي داوطلب قبايل مي باشند. (1) اين گارد در دهه هاي اخير نوسازي و به سلاح هاي سنگين و هلي كوپتر مجهز شده است. هم اكنون اين كشور بالغ بر 31 ميليارد و 900 ميليون دلار سلاح و
ص:103
تجهيزات نظامي در اختيار دارد و با صرف هزينه اي بالغ بر 7 ميليارد و 300 ميليون دلار براي خريد تسليحات در سال 2000 ميلادي، در رأس كشورهاي خريدار اسلحه در جهان قرار گرفت. علاوه بر آن، اين كشور قراردادهاي نظامي ديگري نيز به ارزش 18 ميليارد و 800 ميليون دلار با كشورهاي غربي به ويژه آمريكا منعقد نموده است. درجات نظامي اين كشور از عالي به پايين عبارت است از:
فريق اول = ارتشبد؛ فريق = سپهبد؛ لواء= سرلشكر؛ عميد = سرتيپ؛ عقيد = سرهنگ تمام؛ مقدّم = سرهنگ دوم؛ رائد = سرگرد؛
نقيب = سروان؛ ملازم اول = ستوان يكم؛ ملازم ثاني = ستوان دوم؛ ملازم ثالث = ستوان سوم و جندي = سرباز.
سياست و روابط خارجي عربستان در پنج بخش قابل تبيين
است:
از زمان تشكيل عربستان سعودي، همواره اين كشور روابط
بسيار نزديكي با دول غربي؛ به ويژه با انگليس و آمريكا داشته است.
پس از جنگ جهاني دوم، رابطه عميق با انگليس، جاي خود را به آمريكا داد. نزديكي بيشتر سياست خارجي عربستان به غرب و آمريكا كه از
زمان ملك فيصل رو به گسترش نهاد، در دوران اخير به بالاترين حد خود رسيده است؛ نيازهاي متقابل عربستان و جهان غرب در زمينه انرژي،
ص:104
كالا و دانش فني (تكنولوژي) موجب تحكيم و تعميق هر چه بيشتر روابط اين كشور با جهان غرب و همسويي در زمينه هاي سياسي شده است. عربستان روابط نزديكي با كشورهاي انگلستان، فرانسه، آلمان و ژاپن دارد و از متخصصان و مستشاران اين كشورها، در صنايع و آموزش و تربيت نيروهاي نظامي خود استفاده مي كند.
عربستان به دليل مخالفت شديد با كمونيسم به عنوان يك مسلك الحادي، در تمام دوران جنگ سرد، از ايجاد رابطه سياسي با اردوگاه سوسياليسم خودداري كرد. پس از فروپاشي شوروي و پايان جنگ سرد، عربستان به موازات تركيه، فعاليت هاي بسياري در جمهوري هاي مسلمانِ تازه استقلال يافته شوروي سابق، آغاز نمود كه مهم ترين هدف آن انتشار انديشه هاي وهابيت در اين كشورهاست. همچنين روابط عربستان با روسيه نيز رو به گسترش نهاده است؛ در پي ديدار اخير وزير خارجه عربستان از روسيه، اولين كميسيون مشترك همكاري هاي مشترك دو كشور تشكيل گرديد و اخيراً در مسكو سميناري به مناسبت هفتادمين سالگرد ديدار ملك فيصل از شوروي سابق برگزار شد كه چشم انداز نويني در ارتقاي سطح روابط را جلوه گر مي سازد.
ص:105
در ارتباط با چين، علي رغم خريد برخي از موشك هاي ميان بُرد در سال هاي اخير و گشودن بازار پر رونق خود به روي كالاهاي ارزان قيمت آن كشور، روابط به سطح بسيار مناسبي ارتقا نيافته است.
ضديت با ماركسيسم و جلوگيري از توسعه آن، همسويي با سياست كشورهاي غربي، كسب قدرت برتر در منطقه خاورميانه، سلطه فرهنگي بر كشورهاي مسلمان و ترويج آيين وهابيت، از اهداف سياست خارجي عربستان در ارتباط با كشورهاي منطقه و جهان اسلام است كه با روش جذب، مدارا، كاهش دشمني و تشنج با كشورهاي مجاور و جهان اسلام دنبال مي شود. بر اساس همين سياست است كه علاوه بر كمك هاي رسمي به دولت ها، عربستان از طرفداران مسلك وهابي در كشورها، حمايت نموده و مخارج فعاليت هاي آن ها را پرداخت مي كند. بر اساس همين سياست است كه در زمينه امور مذهبي ساخت مساجد مجلل، تربيت و اعزام ائمه جماعات وهابي مسلك، چاپ و انتشار قرآن و كتب مذهبي در شمارگان بسيار بالا مورد توجه قرار گرفته است. بر اساس همين سياست است كه: كشورهاي مسلمان آفريقايي؛ نظير سومالي، مراكش، چاد، نيجر، مالي، سنگال و موريتاني به علت نيازهاي مالي از كمك هاي عربستان برخوردارند و يا نفت ارزان دريافت مي كنند. در بحران تجاوز عراق به كويت، عربستان نخست سياست كنترل بحران و حل اختلاف بين عراق و كويت را در پيش گرفت ولي در
ص:106
نهايت در برابر عراق موضع گرفته، قسمت اعظم هزينه لشكركشي آمريكا و هم پيمانان غربي اش را بر عهده گرفت. (1) در جريان پيروزي مردم مسلمان الجزاير در انتخابات پارلماني، در همسويي با كشورهاي غربي از رژيم كودتا حمايت كرد. در جنگ خليج فارس و يورش عراق به كويت، به دليل حمايت يمن از صدام، روابط اين دو كشور به وخامت گراييد و رژيم سعودي علاوه بر قطع كمك هاي خود به يمن كارگران آن كشور را از عربستان اخراج كرد. گفتني است عربستان با چند كشور همسايه خود؛ با يمن بر سر منطقه نجران و جيزان، با كويت و عراق بر سر مناطق بي طرف بينابين، با قطر بر سر قطع بزرگراه دوحه _ ابوظبي داراي اختلافات مرزي بوده است كه با تلاش گسترده كشورهاي ديگر از طريق گفتگو و پيمان هاي جديد در بسياري از موارد حل شده است. عربستان در سال 1981 م. طي قراردادي با عراق، به اختلافات مرزي مبهم ديرين بر سر مرز طولاني مشترك دو كشور پايان داد. اين توافق در حالي صورت مي گرفت كه رياض و بغداد در زمينه هاي سياسي و عقيدتي هيچ گاه تفاهم نداشتند.
ص:107
لازم به ذكر است پس از حادثه 11 سپتامبر، تغييراتي در سياست هاي عربستان نسبت به همسايگان و كشورهاي اسلامي پديد آمده است.
اين كشور در حمايت از آرمان مردم فلسطين، پس از جنگ 1973 اعراب و اسرائيل در تحريم نفتي اعراب شركت نمود و بيش از يك ميليارد دلار به كشورهاي خطوط مقدم جبهه كمك كرد و پس از امضاي معاهده كمپ ديويد، براي به تعليق در آوردن عضويت مصر در سازمان كنفرانس اسلامي تلاش بسيار نمود ولي پس از كشته شدن ملك فيصل، به تدريج سياست خود را تغيير داد تا آن كه ملك فهد طرح
8 ماده اي را ارائه نمود. در اين طرح كه هيچ گونه تضميني جهت انجام تعهدات رژيم اشغالگر قدس پيش بيني نشده، با پذيرش مذاكره با رژيم غاصب اسرائيل، آن را به رسميت شناخته است؛ گرچه اين طرح در مراحل اوليه، مورد بي اعتنايي قرار گرفت ولي مذاكره رسمي با رژيم اشغالگر قدس تحقق يافت.
پيشينه برقراري ارتباط ايران و عربستان سعودي به 1307ه . ش. برمي گردد. در سال 1309ه . ش. سفارت ايران در عربستان گشوده شد ولي در سال 1314 تعطيل و تا سال 1322ه . ش. سفير ايران در مصر به عنوان سفير ايران آكروديته در عربستان منصوب گرديد. در اين سال به علت درگيري حاجيان ايراني با اتباع سعودي همچنين اعدام يكي از
ص:108
حجاج ايراني در حادثه اي ديگر، ارتباط سياسي دو كشور كاملاً قطع گرديد. در سال 1326ه .ش. پس از سفر هيئت حسن نيت عربستان، دوباره سفير ايران در مصر به صورت آكروديته در عربستان مشغول به كار گرديد. از آن پس توافقنامه هايي ميان دو كشور امضا و در مسايل اوپك همكاري هايي وجود داشت. پس از پيروزي انقلاب، نخست روابط عادي بود ولي با برگزاري اولين مراسم برائت به سردي گراييد و با شروع جنگ تحميلي روابط به شدت تيره شد و تا سطح كاردار تنزل يافت. در سال 1363ه . ش. به دليل اقدامات مثبت ايران در پايان دادن به حادثه هواپيماي ربوده شده سعودي، روابط اندكي بهبود يافت، اما اقدام عربستان در كاهش قيمت نفت در سال 1365 رابطه را باز هم تيره كرد. با شهادت حدود 400 تن از حجاج ايراني در سال 1366ه .ش، عربستان روابط خود با ايران را به طور يك جانبه قطع كرد. پذيرش قطعنامه 598 و موضع گيري اصولي ايران در تجاوز عراق به كويت، روابط ايران و عربستان را از سال 1369 ه . ش. 1991 ميلادي وارد مرحله جديدي نمود و در پي آن سفارتخانه هاي دو كشور در فروردين سال 1370 گشوده شدند. از سال 1370 تا 1376 را مي توان مرحله تنش زدايي و زمينه سازي روابط بهتر ناميد؛ در اين مرحله جناب آقاي هاشمي رفسنجاني رييس جمهور وقت، نقش بسيار مهم و اساسي داشتند و توانست با جلب موافقت ملك عبدالله كه آن وقت وليعهد عربستان بود، رياست جمهوري
ص:109
اسلامي ايران بر كنفرانس اسلامي را به تصويب برسانند. (1) برگزاري كنفرانس اسلامي در سال 1376 در تهران و ديدار ملك عبدالله از تهران و مذاكرات سياسي وي در حاشيه حضورش در كنفرانس اسلامي و در مرحله بعد انعقاد موافقت نامه هاي متعدد اقتصادي، سياسي و امنيتي، روابط ايران و عربستان را نزديك تر ساخت. مسافرت آقاي خاتمي رييس جمهوري اسلامي ايران در سال 1378 و ديدار امير سلطان بن عبدالعزيز معاون دوم شوراي وزيران و سفر برخي از وزراي دو كشور در بالا بردن سطح روابط، نقش بسيار مهمي ايفا نمود و چشم انداز آينده روابط دو كشور را تا حد زيادي ارتقا بخشيد.
عربستان كه قرآن را قانون اساسي خود معرفي مي نمايد، در سال 1412ه . ق. به فرمان ملك فهد از مواهب تدوين سه قانون؛ شامل قانون اساسي، قوانين مجلس شورا و قانون مناطق ايالتي برخوردار شد. بر طبق اصل 24 قانون اساسي، اين كشور داراي سه قوه به شرح ذيل است: «قواي دولت بر سه قوه استوار است: قوه قضائيه، قوه مجريه و قوه مقننه؛ اين سه قوه در انجام وظايف خود بر مبناي اين قانون و ديگر قوانين، هماهنگي به عمل مي آورند و پادشاه مرجع تمام اين قوا مي باشد.» اركان قدرت در عربستان عبارتند از: الف. پادشاه؛ ب. شوراي
ص:110
خاندان حاكم؛ ج . قواي سه گانه. در كشور عربستان، وزارت عدل (دادگستري) اداره سيستم قضايي را بر عهده دارد. مراجع قضايي اين وزارتخانه عبارتند از: الف. شوراي عالي قضايي ] مجلس القضاء الاعلي [؛ ب. دادگاه عالي استيناف ] محكمة التمييز [؛ ج. دادگاه عمومي؛ د. دادگاه ويژه ] محكمة الجوزيه [؛ ه . دادگاه خاص ] المحكمة الخاصة للأحوال الشخصيّه [. در كشور عربستان، پادشاه رييس قوه مجريه و هيئت وزيران است و پست نخست وزيري را بر عهده دارد. پس از شاه، عالي ترين قدرت اجرايي، هيأت وزيران مي باشد. اعضاي هيأت وزيران از سه دسته تشكيل يافته اند: الف. گروه شاهزادگان؛ ب. گروه تكنوكرات ها؛ ج. گروه سنت گرايان مذهبي. پس از هيئت دولت، عالي ترين مقام اجرايي در هر منطقه، اميران آن مناطق مي باشند.كشور عربستان به سيزده استان تقسيم شده است كه از سوي پادشاه در رأس هر استان، يكي از اعضاي خانواده سلطنتي به عنوان «امير» آن منطقه منصوب مي گردد. مؤسسات عمومي عربستان عبارتند از: ديوان محاسبات عمومي ، ديوان خدمات شهري، سازمان امور استخدامي، اداره آمار عمومي، سازمان محيط زيست و هواشناسي، هيئت عربي سعودي استاندارد (المواصفات والمقاييس) ، مؤسسه عمومي مخارج و هزينه ها. ارتش عربستان از چهار نيرو تشكيل شده و داراي سازمان هاي متعددي است. از نظر نظامي، عربستان به هفت منطقه فرماندهي تقسيم مي شود:
ص:111
1. شمالي به مركزيت تبوك؛ 2. جنوبي به مركزيت ابها؛ 3. مركزي به مركزيت رياض؛ 4. مدينه به مركزيت مدينه؛ 5. غربي به مركزيت جده؛ 6. طائف به مركزيت طائف؛ 7. شرقي به مركزيت ظهران. ارتش در نيروهاي چهارگانه خويش داراي تجهيزات زرهي، توپخانه، تانك هاي سنگين، نفربرهاي زرهي، خودروهاي شناسايي، سلاح هاي ضد تانك، موشك هاي استينگر، كروتيل، شناورها، موشك انداز، اژدر افكن، مين جمع كن و يدك كش و هواپيماهاي جنگي پيشرفته F15و F16 و هلي كوپترهاي آپاچي بوده و از تفنگداران دريايي نيز برخوردار است. درجات نظامي اين كشور از عالي به پايين عبارت است از:
فريق اول = ارتشبد؛ فريق = سپهبد؛ لواء= سرلشكر؛ عميد = سرتيپ؛ عقيد = سرهنگ تمام؛ مقدّم = سرهنگ دوم؛ رائد = سرگرد؛
نقيب = سروان؛ ملازم اول = ستوان يكم؛ ملازم ثاني = ستوان دوم؛ ملازم ثالث = ستوان سوم و جندي = سرباز. سياست و روابط خارجي عربستان در پنج بخش قابل تبيين است: الف. روابط با كشورهاي غربي؛ ب. رابطه با چين و شوروي سابق؛ ج. روابط با همسايگان و كشورهاي اسلامي؛ د. در ارتباط با مسأله فلسطين؛ ه . رابطه با جمهوري اسلامي.
ص:112
1. چگونگي تدوين قانون اساسي عربستان را توضيح دهيد. 2. اركان قدرت در عربستان را نام برده و شرح دهيد. 3. جايگاه، وظايف و عملكرد قواي سه گانه عربستان را شرح دهيد. 4. مراجع قضايي قوه قضاييه عربستان را نام برده و هر يك را شرح دهيد. 5. مراجع مرتبط با قوه مجريه را شرح دهيد. 6. مؤسسات عمومي عربستان را نام برده و هريك را شرح دهيد. 7. سيستم دفاعي عربستان را با محوريت مناطق نظامي عربسان، امكانات ارتش و درجات نظامي عربستان توضيح دهيد. 8. پنج قسم روابط خارجي عربستان را نام برده و هر يك را توضيح دهيد.
ص:113
تشكيلات مذهبي عربستان
تشكيلات مذهبي عربستان
هدف هاي آموزشي انتظار مي رود با مطالعه اين درس : _ چگونگي نفوذ دين در عربستان و جناح مذهبي حاكم در عربستان را بدانيم. _ پيشينه وهابيت را بدانيم. _ انواع مذاهب در تاريخ ديني عربستان و نحوه شكل گيري آن ها را بدانيم. _ سازمان هاي مذهبي عربستان را بشناسيم. _ مؤسسات وابسته به سازمان رابطه العالم الاسلامي را بشناسيم. _ سازمان هاي وابسته به امور مذهبي را بشناسيم.
ص:114
در اين درس، ذيل عنوان تشكيلات مذهبي عربستان به مواردي چون نقش دين در عربستان، پيشينه وهابيت و سازمان هاي مذهبي و وابسته به امور مذهبي عربستان مي پردازيم و هر يك از سازمان هاي مرتبط با مسائل مذهبي را معرفي مي كنيم، اين سازمان ها عبارتند از: سازمان علماي بزرگ ] هيئت كبار العلما [، سازمان رابطة العالم الاسلامي، سازمان امر به معروف و نهي از منكر و سازمان هاي وابسته به امور مذهبي(مؤسسه ملي راهنمايي حجاج، معهد خادم الحرمين الشريفين لأبحاث الحج، مجتمع چاپ قرآن ملك فهد،كارگاه بافت پرده كعبه و حوزه هاي ديني و رهبران مذهبي).
دين در ميان مردم عربستان نفوذ زيادي داشته، در اوضاع فرهنگي، سياسي و اجتماعي آن نقش اساسي ايفا مي كند. اين كشور بر اساس ظواهر شريعت اسلامي اداره مي شود؛ قوانيني چون قصاص و تعزيرات نيز در آن اجرا مي شوند. هيچ ديني غير از اسلام پذيرفته نيست و اماكن مذهبي غير اسلامي همچون كليسا، كنيسه و ... در آن وجود ندارد. رسانه هاي عمومي، احكام اسلامي را تبليغ و ترويج نموده، از نشر و پخش هر گونه سخن و برنامه خلاف شؤون ديني جلوگيري مي شود.
ص:115
جناح مذهبي و سنت گرايان، از قدرت و نقش بسيار زيادي در حكومت و جامعه عربستان برخوردار هستند.
اكثر مردم اين كشور از اهل تسنن مي باشند؛ و كشور بر اساس مذهب وهابيت اداره مي شود؛ بيشتر مردم نجد پيرو مذهب حنبلي و منطقه حجاز بيشتر مالكي مذهب اند و شايد به همين دليل بود كه آيين محمدبن عبدالوهاب كه بيشتر بر اصول اعتقادات و آراي فقهي حنبلي تكيه مي كرد، ابتدا در ميان مردم نجد انتشار يافت. در شهر مدينه منوره و منطقه الشرقيه تعداد نسبتاً قابل توجهي از شيعيان اماميه زندگي مي كنند و در عسير و نجران نيز گروهي از اسماعيليه وجود دارند. بخشي از يمني هاي مقيم عربستان نيز زيدي مذهب هستند.
پيامبر گرامي اسلام (ص) بعد از آن كه بنيان اسلام را نهاد، با فراخوان مسلمانان به وحدت، جامعه اسلامي را متحد و يكپارچه ساخت؛ اما پس از رحلت آن حضرت، مسائل سياسي، اعتقادي و فقهي موجب پيدايش مذاهب مختلف اسلامي گرديد. نخست در مورد جانشيني پيامبر (ص) دو رأي و انديشه شكل گرفت: 1. گروهي از بزرگان صحابه همچون ابن عباس، سلمان ابوذر و مقداد و عده اي از مردم با استناد به واقعه غدير خم و تصريح پيامبر (ص)در مواضع متعدد، حضرت علي (ع) را خليفه و جانشين پيامبر مي دانستند. صاحبان اين انديشه، «شيعه» ناميده شدند.
ص:116
2. در برابر، عده اي به استناد به رأي شوراي سقيفه و بيعت مردم، آنان كه به حكومت دست يافتند (ابابكر، عمر، عثمان، امام علي (ع) ) را خليفه پيامبر (ص) معرفي نمودند. دارندگان اين رأي «اهل سنت و جماعت» نام گرفتند. عامل ديگر سياسي كه موجب شكل گيري گروه ديگري به نام «خوارج» شد، پذيرش حكميت از سوي امام علي (ع) در جنگ با معاويه بود كه خوارج آن را كفر تلقي نمودند. خوشبختانه جريانات مختلف اين گروه در ميان جامعه اسلامي منقرض شدند و تنها اندكي از يكي از معتدل ترين جريانات آن به نام «اباضيه» باقي ماندند. (1) افزون بر عوامل سياسي فوق، از نيمه دوم قرن اول هجري مسائلي چون جبر و اختيار، قضا و قدر، حادث يا قديم بودن كلام الهي و صفات خداوند مورد بحث و گفتگو واقع شد؛ در اين گونه مباحث، شيعيان از سخن و هدايت اهل بيت پيامبر: پيروي مي نمودند ولي در ميان اهل سنت، مذاهب كلامي متفاوتي پديد آمد: ابتدا طرز تفكر عقل مدارانه اي بوجود آمد كه با تأمل و تفكر در مسائل اعتقادي به بحث و اظهار نظر مي پرداختند. دارندگان اين طرز تفكّر بعدها «معتزله» ناميده شدند. در خلال اين مباحثات، گروه هاي ديگر كلامي مانند جهميه و... نيز به وجود آمدند. در برابر گفتگوهاي كلامي و روش عقل مدارانه فوق، عده اي از محدِّثان كه به «اهل حديث» معروف گشتند، به مخالفت برخاسته، پرسش
ص:117
را بدعت و هر گونه انديشه و تفكر و بحث كلامي در مورد عقايد را ناروا دانسته، تنها معيار شناخت حق را «حديث» معرفي نمودند. در رأس اين محدِّثان مي توان از «عثمان بن سعيد دارمي» و مهم تر از وي «احمد بن حنبل» را نام برد كه در رد فرقه هاي كلامي معتزله و جهميه دست به قلم برده، با تأكيد بر لزوم حديث گرايي و تكيه بر ظاهر متون روايي، هرگونه تحليل و تأمل عقلاني و خردورزي در احاديث را ممنوع اعلام نمودند. اهل حديث به تدريج گستره كار خود را توسعه دادند و در زمينه فقه نيز بسياري از مردم به احمد بن حنبل گرويدند. گفتني است در ميان خلفاي عباسي، تنها مدافع حنبليان، متوكل عباسي بود كه هدايايي براي احمد بن حنبل فرستاد و با اهل حديث همدلي و همراهي بسيار نمود. بعدها ابوالحسن اشعري از معتزله جدا شد و مكتب كلامي «اشاعره» را بنيان نهاد. از آن پس اهل حديث به دو گروه تقسيم شدند: 1. حنابله كه همچنان هرگونه مباحثه و گفتگوي كلامي در زمينه اعتقادات را حرام و ناروا مي دانستند. 2. اشعريان كه گفتگوهاي كلامي را جايز مي دانستند بر پيروي از ظواهر روايات در مسايل اعتقادي تأكيد مي ورزيدند. (1) از سوي ديگر در كنار مكتب فقهي حنابله، سه مكتب فقهي؛ حنفي مالكي و شافعي نيز پديد آمد. مالك بن انس، همچون حنابله بحث هاي عقلي در اصول دين را ناروا و ممنوع اعلام نمود، ولي ابوحنيفه در مكتب
ص:118
فقهي خود با تكيه بر قياس و رأي به استنباط احكام فقهي مي پرداخت. بدين روي مورد شديدترين حملات اهل حديث قرار گرفت. به تدريج «اشعريان» به ويژه با حمايت حاكمان عباسي، از نظر كلامي بر انديشه هاي ديگر غلبه يافتند و حنبليان به ضعف و سستي گراييدند و كم كم از نظر فقهي نيز طرفداران خود را از دست دادند. در اواخر قرن چهارم هجري قمري «بربهاري» رييس حنبليان بغداد
با تكيه بر ظواهر آيات و روايات، بار دگر عقايدي چون استقرار
خداوند بر فراز كرسي و ديده شدن در روز قيامت را زنده ساخت و از نظر فقهي، زيارت قبور را منع و نوحه گري بر امام حسين (ع) را ناروا خواند. (1) اظهار چنين مطالبي، خشم علما و مردم را برانگيخت و موجب صدور اطلاعيه اي از سوي خليفه «الراضي» در نادرستي عقايد و توبيخ ياران او گرديد. برابر نوشته ابن الجوزي از آن پس، وي در خانه زني پنهان شد و در همانجا مرد و بدون اطلاع مردمان او را در همان مكان غسل دادند و به خاك سپردند. (2) حنبليان به تدريج از ميان رفتند تا آن كه در اواخر قرن هفتم و اوايل قرن هشتم «ابن تيميه» و سپس شاگردش «ابن قيم الجوزيه»، آراء و نظرياتي همسان با «بربهاري» ابراز داشتند و مجدداً عقايد اهل حديث را با شدت بيشتري احيا كردند. ابن تيميه نيز پس از اعلام نظر خود در مورد
ص:119
صفات خداوند كه در حقيقت جسم بودن خدا را تداعي مي نمود، با مخالفت سختي از سوي عالمان مسلمان مواجه گرديد و در جلسه اي در حضور علما و پس از شنيدن استدلال ايشان، حرف خود را پس گرفت و توبه نمود. ولي پس از چندي، رأي فقهي او كه زيارت را امري ناپسند اعلام كرد، بار ديگر خشم همگان را برانگيخت و به دليل مخالفت عمومي و شكايت فرقه هاي مختلف اسلامي، به دستور ملك ناصر به زندان افتاد و در همان جا از دنيا رفت. (1) پس از وي بار دگر نهضت سلفي گرايي و رأي و انديشه حنبليان
رو به افول گذاشت تا آن كه در قرن دوازدهم هجري «محمد بن
عبد الوهاب» آن افكار را پي گرفت (2) و با امير درعيه محمد بن سعود جد آل سعود پيمان بست و توافق نمود كه محمد بن عبدالوهاب، رهبري مذهبي و محمد بن سعود جدّ آل سعود، رهبري سياسي و مديريت حكومت را بر عهده گيرند كه تاريخ آن به تفصيل در درس دوم ارائه شد.
در تشكيلات حكومتي عربستان، وزارت اوقاف، شؤون اسلامي،
ص:120
دعوت و ارشاد، و سازمان هاي ديگر براي انجام امور مذهبي تأسيس شده و به انجام امور مذهبي مي پردازند. ولي رهبري ديني در عربستان در سازمانهاي ذيل، سامان يافته اند:
بر اساس توافق اوليه محمد بن عبدالوهاب و خاندان آل سعود، امور مذهبي فرهنگي و قضايي در اختيار شيخ محمد بن عبدالوهاب و فرزندان و نوادگان وي مي باشد. به همين جهت كه فرزندان و نوادگان طايفه او «آل شيخ» ناميده مي شوند موقعيت و جايگاه خاصي در رهبري ديني وهابيت دارند.
اين سازمان در رأس امور ديني عربستان قرار دارد كه به رياست مفتي كل كشور اداره مي شود و مركب از 21 تن از علماي طراز اول كشور مي باشد. عمده فعاليت اعضاي اين سازمان صدور فتوي است كه نقش مهمي در مسائل مذهبي و سياسي كشور دارد؛ زيرا در كشور به صورت رسمي از هيچ يك از مذاهب فقهي مشهور اهل سنت يعني حنبلي، شافعي، حنفي، و مالكي پيروي نمي شود، بلكه بر اساس فتاوي همين سازمان به ويژه فتواي رييس آن كه معمولاً بر اساس مذهب حنبلي است عمل مي شود. بالاترين مقام مذهبي اين كشور «مفتي كل» است كه به حكم پادشاه منصوب مي گردد.
ص:121
اين سازمان حدود 40 سال قبل با عضويت نمايندگاني از ساير كشورها تشكيل گرديد. اين تشكيلات از پرقدرت ترين سازمان هاي مذهبي در عربستان محسوب مي شود. بودجه سالانه اين سازمان بالغ بر دويست ميليون ريال سعودي است و در بيشتر كشورهاي جهان شعبه دارد. وظايف اين سازمان عبارت است از: آموزش هاي اسلامي، توزيع كتب اسلامي و قرآن، آموزش زبان عربي، كمك به مؤسسات اسلامي. مؤسسات وابسته به اين سازمان: 1. مجمع فقه اسلامي؛ 2. شوراي عالي جهاني مساجد؛ 3. سمينار زيربنايي تربيت اسلامي؛ 4. مجالس قارية المساجد؛ 5. سازمان جوانان اسلامي. اين سازمان طي 10 سال گذشته پول بسيار زيادي صرف ساخت بناهاي اسلامي و ترويج مذهب وهابيت نموده است و دولت نيز در ده سال اخير مبالغ هنگفتي در جهت ترويج اسلام، نشر و حفظ قرآن، مؤسسه ائمه ارشاد و سازمان هاي خيريه، بيمارستان ها و درمانگاه ها در خارج از كشور كمك كرده است. همچنين تعداد هزار مسجد در جهان و صدها مركز اسلامي زير نظر اين سازمان مشغول فعاليت مي باشند. افزون بر آن هزينه احداث 20 مركز اسلامي؛ 1259 باب مسجد؛ 1069 باب مدرسه؛ 200 باب مؤسسه مذهبي؛ 134 دانشگاه؛ 41 باب درمانگاه؛ 76 باب بيمارستان و يك 1 باب انستيتو جهان عرب در پاريس را پرداخت نموده است.
ص:122
كشور عربستان يك كشور اسلامي و مذهبي است و همواره داراي فرهنگي آميخته به دين و مذهب بوده است، از اين رو مردم اين كشور در كنار آداب و رسوم قبيله اي، نسبت به انجام فرايض ديني و آداب و سنن مذهبي پايبندي زيادي دارند. در عين حال سازمان امر به معروف و نهي از منكر به منظور دعوت مردم براي برگزاري نمازهاي جماعت و جمعه، نظارت بر رعايت شؤون اسلامي و حجاب بانوان و جلوگيري از فعاليت مراكز غير شرعي تشكيل شده است. اعضاي اين سازمان نقش پليس منكرات را بر عهده دارند و با گشت زني در خيابان ها، با موارد غير مشروع برخورد مي كنند. نهادهاي ديگري كه در عربستان به امور مذهبي مي پردازند، عبارتند از: اداره تحقيقات علمي و مذهبي و صدور فتاوي و دعوت و ارشاد؛ جمعيت حفظ قرآن؛ المجمع الفقهي؛ رياست عام امور حرم مكي و حرم نبوي؛ شوراي عالي جهاني مساجد ؛ سازمان رسيدگي به وضع اقليت هاي اسلامي در كشورهاي غير اسلامي.
در اين بخش به معرفي چند مركز مهم ديگر كه مي توان آن ها را مؤسسات وابسته به امور مذهبي دانست مي پردازيم.
در پي فرمان ملك فهد در مورد ايجاد مركز ارائه خدمات رفاهي
ص:123
براي حجاج در سال 1405ه . ق. هيئت وزيران قانون تأسيس هيئت راهنمايي حجاج را به تصويب رساند. اين مركز كه در مدينه منوره تأسيس گرديد، بعداً به مؤسسه ملي راهنمايان تغيير نام داد. بخش هاي متنوع اين مركز عبارتند از: استقبال، اسكان، نظم، امور بعثه ها، گذرنامه نقل و...
اين تشكيلات كه به تصويب هيئت وزيران در سال 1401ه . ق. براي جمع آوري اطلاعات، حفظ محيط زيست و ارائه مشاوره فني به شوراي عالي حج تأسيس گرديد، زير نظر امير نايف بن عبدالعزيز وليعهد دوم، وزير كشور و رييس شوراي عالي حج اداره مي شود، و داراي بخش هاي عمران و مهندسي، بهداشت و محيط زيست، امور اداري و انساني، اطلاعات و خدمات علمي، امور تبليغات و امور مالي مي باشد.
ساخت اين مجتمع بر اساس فرمان ملك فهد در سال 1403ه . ق. در مساحتي بالغ بر 000/250 متر مربع آغاز و در سال 1405ه . ق. افتتاح گرديد. اين مجتمع كه زير نظر وزارت اوقاف اداره مي شود، به چاپ متن، ترجمه و تفسير قرآن، نشر سيره نبوي و مجموعه آثار ابن تيميه و تكثير نوار قرائت قرآن مي پردازد.
ص:124
بخش هاي مختلف اين مجمع عبارتند از: دروس قرآني، ترجمه، شوراي علمي مصحف، شوراي ترجمه، هيئت مشاوران، بخش تكثير نوار، سنت و سيره نبوي، مباحث و دراسات اسلامي. اين مركز، قرآن كريم را در بيست نوع مختلف در اندازه هاي بزرگ، متوسط و كوچك چاپ مي كند و متوسط توليد ساليانه آن 000/000/10 نسخه است. همچنين اين مركز نوار شش گونه قرائت را تكثير و تفاسيري در سه حجم و ترجمه هايي به زبان هاي زنده دنيا و كتب سيره نبوي و مجموع فتاواي ابن تيميه را به چاپ رسانده است. افزون بر آن، اين مركز به برگزاري دوره هاي تجويد نيز مي پردازد.
مركز نساجي و بافت پوشش كعبه به فرمان ملك عبد العزيز بن عبد الرحمن در سال 1346 ه . ق. ايجاد گرديد. ملك فيصل آن را در سال 1382 ه . ق. تجديد بنا نمود. پس از وي در سال 1397ه . ق. ساختمان هاي بزرگ و جديدي براي آن احداث و ماشين آلات نساجي آن نوسازي و مدرن گرديد. هم اكنون اين كارخانه براي هر سال يك پرده از حرير خالص طبيعي مي بافد و با نخ هاي نقره طلا فام تزيين مي كند.
در عربستان، 30 هزار باب مسجد معمولي و مسجد جامع وجود دارد. رهبران مذهبي اين كشور نقش مهمي در كشور دارند. اكنون كشور
ص:125
عربستان به دليل قدرت مالي خود و نيز مراسم سالانه حج، و ضعف دولت هاي حاكم بر كشورهاي اسلامي، نفوذ فراواني در ميان مسلمانان دارد و از اين نفوذ به شدت بهره مي برد. حوزه هاي ديني عربستان، به تدريج به شكل دانشگاه تكامل يافته است؛ در اين دانشگاه ها افزون بر دانشجويان داخلي، دانشجويان خارجي به ويژه كشورهاي اسلامي، با هزينه دولت عربستان، مقاطع تحصيلي خود را ادامه مي دهند.
دين در ميان مردم عربستان نفوذ زيادي داشته، در اوضاع فرهنگي، سياسي و اجتماعي آن نقش اساسي ايفا مي كند. اين كشور بر اساس ظواهر شريعت اسلامي اداره مي شود. اكثر مردم اين كشور از اهل تسنن مي باشند؛ در تشكيلات حكومتي عربستان، وزارت اوقاف، شؤون اسلامي، دعوت و ارشاد، و سازمان هاي ديگر براي انجام امور مذهبي تأسيس شده و به انجام امور مذهبي مي پردازند. سازمان هاي مهم مذهبي اين كشور عبارتند از: الف. سازمان علماي بزرگ ] هيئت كبار العلما [؛ ب. سازمان رابطة العالم الاسلامي؛ ج. سازمان امر به معروف و نهي از منكر؛ د. سازمان هاي وابسته به امور مذهبي. از مراكز مهم ديگر وابسته به امور مذهبي عبارتند از: 1. مؤسسه ملي راهنمايي حجاج؛ 2. معهد خادم الحرمين الشريفين لأبحاث الحج؛
ص:126
3. مجتمع چاپ قرآن ملك فهد؛ 4 . كارگاه بافت پرده كعبه؛
5. حوزه هاي ديني و رهبران مذهبي.
1. چگونگي نفوذ دين و جناح مذهبي حاكم در عربستان را شرح دهيد. 2. پيشينه وهابيت را مختصراً شرح دهيد. 3. انواع مذاهب در تاريخ ديني عربستان و نحوه شكل گيري آن ها را بيان كنيد. 4. سازمان هاي مذهبي عربستان را نام برده و هر يك را معرفي كنيد. 5. مؤسسات وابسته به سازمان رابطة العالم الاسلامي را نام ببريد. 6. سازمان هاي وابسته به امور مذهبي را نام برده و هر يك را معرفي كنيد.
ص:127
آشنايي با برخي از مقرّرات عربستان
در ارتباط با امور حجاج
هدف هاي آموزشي انتظار مي رود با مطالعه اين درس : _ ضرورت آشنايي با برخي از مقررات عربستان را بدانيم. _ مقررات مهم مرتبط با زائران را بدانيم.
ص:128
در اين درس به مقررات كشور عربستان در حوزه مسائلي چون همراه داشتن مواد مخدر، همراه داشتن دلار تقلّبي، تشابه اسمي، حوادث و تصادفات، مراحل تشكيل پرونده و مراحل انتقال جسد به ايران مي پردازيم.
بدون ترديد كسي كه به يك كشور بيگانه سفر مي كند، بايد با مقرّرات و قوانين آن كشور آشنايي كامل داشته باشد تا در هنگام روبرو شدن با مشكلات بتواند به راحتي مشكلات خود و ديگران را حل كند و در بحران هاي مختلف، با درايت و بردباري، با صرف كمترين وقت، به بهترين نتيجه دست يابد، بر اين اساس، به مهم ترين مشكلات و مسائلي كه آشنايي با آن ها ضرورت دارد مي پردازيم:
از آنجا كه مصرف كردن و همراه داشتن مواد مخدر در عربستان جرمي بسيار سنگين است، حتماً مي بايست زائران در جلسات كاروان نسبت به اين مسأله توجيه شوند. در عين حال و علي رغم تذكرات، گاه برخي از زائران معتاد مي كوشند تا با جاسازي مقداري ترياك (و يا هر معجون ديگري كه خود صلاح مي دانند) خود را در ايام تشرف، از عوارض اعتياد نجات دهند اما غافل از آن كه مأموران حرفه اي عربستان به راحتي آن مواد را كشف مي كنند و براي زاير و مسؤولان، مشكلاتي به وجود مي آورند. در چنين حالتي، بهترين و موثّرترين راه نجات آن است كه مدير كاروان به طرفداري از مأموران و حمايت از نحوه عملكرد آن ها وارد صحنه شود و ساحت مقدس جمهوري اسلامي ايران را از اين گونه اعمال منزه بداند وگرنه در صورت طرفداري از كار غلطِ زائر معتاد، هم به نظام مقدس حاكم بر ايران، بدبين مي شوند و هم مشكلات فراواني براي زائر
ص:129
و مسؤولان ايجاد مي نمايند. پيشنهاد مي شود مدير و مأموران ستاد مدينه و جده، به هيچ عنوان از فرد خاطي طرفداري نكنند. تجربه نشان داده است در چنين حالاتي، زائر راحت تر و سريع تر آزاد مي شود.
هر زائر مي بايست براي تهيه ارز به مراكز قانوني و معتبر مراجعه نمايد و از تهيه ارز از افراد و مراكز غير مطمئن بپرهيزد؛ زيرا اگر در مدينه يا مكه، از صرّاف هاي سعودي، دلار تقلّبي دريافت كند او را به دام مي اندازند و او را روانه ادارات شرطه مي كنند، شرطه پس از بازداشت موقت، دلارهاي تقلبي را ضبط و به صاحبش برنمي گرداند و در نهايت زائر را با خسارت فراوان و رنج روحي بسيار آزاد مي كند. به مسافران تذكّر داده شود كه از خريد ارز از افراد معمولي و دلاّل ها در ايران و عربستان اجتناب كنند.
گاهي زائري را در فرودگاه به خاطر مشابهت اسمش با اسم كس ديگر معطل مي كنند و چون براي زائر سابقه نداشته، او و همراهانش سخت مضطرب و نگران مي شوند. كه بايد با همراهي و تقويت روحيه، او را آرامش بخشيد. به زائران آگاهي داده شود كه معطل شدن در فرودگاه، مشكلي براي شما به وجود نمي آورد، چند ساعتي براي تحقيق، آن ها را نگه مي دارند ولي سرانجام آزاد مي شوند.
ص:130
با عنايت به آن كه افراد مسن و ناآشنا به راه ها و خيابان ها و محل هاي عبور غير مجاز، زودتر دچار آسيب و حادثه مي شوند و چه بسا اين گونه افراد بر اثر تصادف، عضو و يا جان خود را از دست بدهند، ولي به خاطر عدم آشنايي با مقرّرات عربستان، حقوق مسلّم آن ها و يا حقوق ورثه آن ها تضييع گردد زيرا آن ها ندانسته و از جهت عدم آگاهي بدون تشكيل پرونده لازم و به جهت آن كه در آن كشور غريب است و مي خواهد به كشور خود برگردد، رضايت مي دهند و پرونده مختومه مي شود. و اغلب بر اثر ندانستن زبان و مفاهيم كلمات، در اداره پليس و يا بيمارستان، به او پيشنهاد مي شود كه «تنازل» بده، او هم بدون درك معنا و مفهوم تنازل، مي گويد: من با تنازل موافقم و در حالي ورقه را امضا مي كند كه نمي داند زير ورقه رضايت را امضا كرده است! و مدتي بعد وقتي آشنايان وي به دفتر نمايندگي مراجعه مي كنند كه فلان شخص در فلان زمان تصادف كرده و به نقص عضو مبتلا شده، حق و حقوق خود را مطالبه مي كند، پس از تفحص و پيدا كردن پرونده توسط دفتر نمايندگي، معلوم مي شود كه مسافر به خاطر عدم آگاهي از مقررات و شتابزدگي براي مراجعت به ايران، ندانستن زبان و معناي كلمات، از شكايت تنازل نموده؛ يعني رضايت داده و پرونده بسته شده است، لذا گفته مي شود ديگر راهي براي احقاق حق او وجود ندارد. گاه نيز فرد تصادفي را به ايران مي برند و در ايران فوت مي كند و دليلي بر اثبات دعواي خود ندارند كه مرگ او به خاطر تصادف در عربستان بوده است.
ص:131
براي طي صحيح مراحل قانوني تشكيل پرونده يك تصادف در عربستان بايد امور ذيل را انجام دهيم تا بتوانيم حامي و مدافع منافع اتباع خود باشيم و حقوق مسلم آنان را استيفاء نماييم:
به مجرد تصادف، همراهان و آشنايانِ فرد آسيب ديده، بايد صحنه تصادف را به حال اوليه حفظ كنند و به سرعت پليس را در جريان بگذارند. پس از حضور پليس و يادداشت مشخصات صحنه و زمان و مكان تصادف، بايد فرد مجروح را به نزديك ترين بيمارستان منتقل نمايند.
همراهان مجروح بايد نام و مشخصات پليس و محل اداره او را بپرسند و پس از انتقال مجروح به بيمارستان و تحت درمان قرار دادن او، به دفتر ستاد (مكه يا مدينه) مراجعه كنند و گزارش مشروح را به قسمت «رفاه ستاد» تقديم نمايند. بديهي است اين گزارش شامل مشخصات مجروح، راننده، وسيله نقليه، زمان و مكان حادثه و مشخصات پليس و اداره او مي باشد.
مسؤول رفاه ستاد بايد به «اداره مرور» كه افسرش كروكي صحنه تصادف را ترسيم نموده، مراجعه نمايد و تقاضا كند طي چه شماره اي آن حادثه ثبت شده است، شماره دفتر را بگيرد و به پرونده اضافه كند و مرتب تا پايان مراسم حج، به اداره مرور براي به جريان انداختن مراحل قانوني پرونده مراجعه نمايد.
ص:132
در پايان، اگر بيمار همچنان بستري است و پرونده مراحل نهايي خود را طي نكرده است، مسؤول موظف است به هنگام عزيمت به ايران، ليستي تهيه نمايد و اسامي مجروحين، بيمارستان ها و شماره پرونده آن ها و نام افسر و ساير مشخصات مورد نياز را ثبت و به دفتر نمايندگي سازمان در جده تحويل دهد. پس از طي اين مراحل، دفتر نمايندگي در فرصت مناسب يكايك پرونده ها را توسط مأمور خاص اين قسمت، تعقيب مي كند و نتيجه نهايي را به مديريت رفاه سازمان حج تقديم مي دارد و اداره مراتب را به خانواده هاي آن ها اعلام مي كند.
اگر مجروح بر اثر شدت حادثه فوت نمايد و ورثه تقاضا كنند كه جسد متوفي به ايران حمل گردد، در اين صورت دفتر نمايندگي بايد از سركنسولگري كتباً تقاضا كند كه مراتب را به امير مكه مكرمه (مدينه) اعلام نمايد آن گاه دارالاماره، به قسمت هاي مختلف نامه مي نويسد و موافقت خود را اعلام مي كند. مأمور سركنسولگري به اتفاق مأمور دفتر نمايندگي بايد حدود يك هفته در ادارات مختلف رفت و آمد كنند تا سرانجام موفق شوند جنازه به ايران حمل گردد. پس از انتقال جسد و يا به خاك سپاري در مدينه منوره و يا مكه مكرمه، نوبت تعقيب پرونده جهت دريافت ديه مي رسد.
ص:133
جسد زماني به ايران انتقال مي يابد و يا در عربستان به خاك سپرده مي شود كه بيمارستان گواهي فوت داده باشد، پليس هم تأييد كند و اين مدارك تماماً در پرونده متوفي ثبت و ضبط گردد.
اداره رفاه از خانواده متوفي مي خواهد برگه حصر وراثت متوفي را به عربي ترجمه كنند و نيز ورثه، نامه اي بنويسند و سركنسولگري جمهوري اسلامي ايران را در جده وكيل نمايند كه به ادارات و محاكم مراجعه كنند و ديه متوفي را دريافت و به آن ها تسليم كنند. اين نامه ها پس از ترجمه بايد به گواهي وزارت خارجه در تهران و به تأييد سفارت عربستان در تهران برسد و به دفتر نمايندگي سازمان در جده ارسال شود. آنگاه مأمور دفتر نمايندگي با در دست داشتن مدارك موجود، مراحل قانوني پرونده را در محاكم مختلف تا دريافت ديه، تعقيب مي كند. در اين هنگام نماينده سركنسولگري با در دست داشتن مدارك و معرفي نامه از سركنسولگري، در دادگاه حاضر مي شود و ديه متوفي را دريافت مي كند و در اختيار سازمان حج مي گذارد كه به خانواده متوفي تسليم نمايند. گفتي است مبلغ ديه اگر متوفي مرد باشد و راننده صد در صد مقصر شود، يكصد هزار ريال سعودي است كه به ورثه تعلق مي گيرد و چنانچه 50% راننده و 50% متوفي مقصر گردد؛ دادگاه، راننده را به پرداخت پنجاه هزار ريال محكوم مي كند.
ص:134
ولي اگر متوفي، زن باشد، كلّ ديه، پنجاه هزار ريال است؛ زيرا ديه زن نصف ديه مرد، تعيين شده است. اگر راننده از پرداخت ديه ناتوان باشد و قادر به پرداخت ديه نباشد و فقر و اعسار او ثابت گردد، دادگاه راننده را آزاد مي كند و ديه متوفي را از بيت المال مي پردازد.(1)
فلسفه وجودي كاروان و انتخاب مدير و معاونِ واجد شرايط، تأمين آسايش، جلب رضايت زائر و اطمينان بر صحت اعمال او مي باشد. بنابراين كسي كه در يك كشور بيگانه است، بايد با مقرّرات و قوانين آن كشور آشنايي كامل داشته باشد تا به هنگام روبرو شدن با مشكلات بتواند به راحتي مشكلات زائران را حل كند. مقرّرات و مسائلي كه آشنايي با آن ها ضرورت دارد به شرح زير است: 1. همراه داشتن مواد مخدر: پيشنهاد مي شود مدير و مأموران ستاد جده، به هيچ عنوان از فرد خاطي طرفداري نكنند. تجربه نشان داده است در چنين شرايطي، زائر راحت تر و سريع تر آزاد مي شود. 2. همراه داشتن دلار تقلّبي: به مسافران خود تذكّر دهيد از خريد ارز از افراد معمولي و دلاّل ها اجتناب كنند. 3. تشابه اسمي: به زائران خود آگاهي دهيد كه معطل شدن شما در فرودگاه، مشكلي براي شما به وجود نمي آورد، چند ساعتي براي تحقيق، نگه مي دارند ولي سرانجام آزاد مي شويد.
ص:135
4. حوادث و تصادفات. 5. مراحل تشكيل پرونده: به مجرد تصادف بايد صحنه تصادف را به حال اوليه حفظ كنند و به سرعت پليس را در جريان بگذارند. پس از حضور پليس و يادداشت مشخصات صحنه و زمان و مكان تصادف، فرد مجروح را به نزديك ترين بيمارستان منتقل نمايند. تذكر اين نكته ضروري است كه همراهان مجروح بايد نام و مشخصات پليس و محل اداره او را بپرسند و پس از انتقال مجروح به بيمارستان و تحت درمان قرار دادن او، به دفتر ستاد (مكه يا مدينه) مراجعه كنند و گزارش مشروح را به قسمت «رفاه ستاد» تقديم نمايند. مسؤول رفاه ستاد بايد به «اداره مرور» كه افسرش كروكي صحنه تصادف را ترسيم نموده، مراجعه نمايد و تقاضا كند طي چه شماره اي آن حادثه ثبت شده است شماره دفتر را بگيرد و به پرونده اضافه كند و مرتب تا پايان مراسم حج، به اداره مرور براي به جريان انداختن مراحل قانوني پرونده مراجعه نمايد. مسؤول موظف است به هنگام عزيمت به ايران، ليستي تهيه نمايد و اسامي مجروحين با نام بيمارستان ها و شماره پرونده آن ها و نام افسر و ساير مشخصات مورد نياز را ثبت و به دفتر نمايندگي سازمان در جده تحويل دهد. اگر مجروح بر اثر شدت حادثه فوت نمايد و ورثه تقاضا كنند كه جسد متوفي به ايران حمل گردد. مأمور سركنسولگري به اتفاق مأمور دفتر نمايندگي بايد حدود يك هفته در ادارات مختلف رفت و آمد كنند تا سرانجام موفق شوند جنازه به ايران برگردد. 6. مراحل انتقال جسد به ايران: جسد زماني به ايران انتقال مي يابد و يا در عربستان به خاك سپرده مي شود كه بيمارستان گواهي فوت داده باشد، پليس هم تأييد كند و اين مدارك تماماً در پرونده متوفي ثبت و ضبط شود.
ص:136
1. ضرورت آشنايي با برخي از مقررات عربستان را براي مدير و معاونين كاروان شرح دهيد. 2. مقررات مهم مرتبط با زائران را شرح دهيد منابع و مآخذ
1. قرآن كريم. 2. آشنايي با علوم اسلامي، كلام و عرفان، شهيد مطهري، انتشارات صدرا. 3. الأصالة و المعاصرة، فؤاد عبدالسلام الفارسي، شركة المدينة المنورة للطباعة و النشر، 1412 ه . ق. 4. الاعلام زركلي، دارالعلم للملايين، بيروت، 1990م. 5. اعيان الشيعه، محسن امين، مطبعه ابن زيدون دمشق، چاپ دوم، 1944م. 6. بحارالانوار، علامه مجلسي، بيروت. 7. البعثات الخارجية للمملكة العربية السعودية، صادق علي حجازي، مطبوعات نادي مكة الثقافي، چاپ اول، 1403 ه . ق. 8 . تاريخ البلاد العربية السعوديه، دكتر منير العجلاني، دارالشبل للنشر والتوزيع، رياض، چاپ دوم، 1413ه .ق. 9. تاريخ تحليلي اسلام، سيد جعفر شهيدي. 10. تاريخ العربية السعوديه من القرن الثامن عشر حتي نهاية القرن العشرين، اليكسي فاسيليف، شركة المطبوعات للتوزيع و النشر بيروت لبنان، چاپ اول، 1995 م.
ص:137
11. تاريخ المملكة العربية السعوديه، صلاح الدين مختار، چاپ بيروت، دار مكتبة الحياة . 12. جغرافياي تاريخي كشورهاي اسلامي، وزارت آموزش و پرورش، تهران، 1366 . 13. الجغرافيا التاريخيه لشبه الجزيرة العربيه، في عصور ماقبل التاريخ، دكتر طلعت احمد محمد عبده، دانشگاه الازهر «دارالمعرفة الجامعيه» مصر. 14. الجزيرة العربيه في الوثائق البريطانيه، نجده فتحي صفوه، دارالساقي، بيروت، لبنان چاپ اول، 1996 م . 15. جزيرة العرب في القرن العشرين، حافظ وهبه، چاپ مصر. 16. حج، استاد مطهري، نشر صدرا. 17. دراسات تاريخ الجزيرة العربيه، تدوين و چاپ جمعي از اساتيد دانشگاه ملك سعود، 1404ه . ق، 1984. 18. دليل الفنادق، معهد خادم الحرمين الشريفين لأبحاث الحج، مكه مكرمه. 19. دليل المملكة العربية السعوديه، وزارت اعلام عربستان سعودي، 1996م. 20. الذريعه الي تصانيف الشيعه، دار الاضواء، چاپ بيروت. 21. رحله ابن بطوطه، مؤسسة الرسالة، بيروت. 22. الرحلة الحجازيه، محمد لبيب البتنوني، مكتبه الثقافة الدينيه.
ص:138
23. شبه جزيرة العرب، محمود شاكر، المكتب الاسلامي، چاپ بيروت، 1406ه . ق. 24. الرد علي الاخنائي، ابن تيميه، مطبعه سلفيه، مصر. 25. عدل الهي، مرتضي مطهري، انتشارات صدرا، چاپ دهم. 26. عربستان، محمد فخري، مؤسسه مطالعات و پژوهش هاي بازرگاني، ويرايش دوم. 27. عربستان سعودي، رقيه عظيمي سادات، تهران، دفتر مطالعات سياسي و بين المللي وزارت امور خارجه، چاپ سوم 1380. 28. فرازهايي از زندگي پيامبر اسلام، جعفر سبحاني، نشر مشعر، 1381. 29. الفهرست، ابن نديم بغدادي، چاپ تجدد. 30. قلب الحجاز، عاتق بن غيث البلادي، دارمكه للنشر و التوزيع. 31. الكامل في التاريخ، ابن اثير، دار صادر بيروت. 32. كشف الشبهات، محمد بن عبدالوهاب، الرياسة العامه للادارات البحوث العلميه، رياض. 33. المدن و الاماكن الأثريه في شمال و جنوب الجزيرة العربيه، احمد حسين شرف الدين، چاپ رياض، مطابع الفرزدق التجاريه، 1404ه .ق. 34. مروج الذهب، مسعودي، دارالفكر بيروت، 1409. 35. معجم ادوية الجزيره، عبدالله بن محمدبن خميس، چاپ اول، 1425ه . ق. رياض مطابع الفرزدق التجاريه. 36. ملوك العرب، امين الريحاني، بيروت 1924. 37. منهاج السنة النبويه، ابن تيميه، جامعه امام محمد بن سعود عربستان.