نشانه هایی از مهدی علیه السلام: پاسخ امامان به سوالات شیعیان پیرامون امام زمان علیه السلام

مشخصات کتاب

سرشناسه : سعیدی، احمد، 1346 -

عنوان و نام پدیدآور : نشانه هایی از مهدی علیه السلام: پاسخ امامان به سوالات شیعیان پیرامون امام زمان علیه السلام / احمد سعیدی.

مشخصات نشر : قم: مسجد مقدس جمکران 1387.

مشخصات ظاهری : 167ص.

شابک : 15000 ریال : 978-964-973-117-9

وضعیت فهرست نویسی : برون سپاری.

یادداشت : چاپ اول: 1386.

یادداشت : چاپ دوم.

یادداشت : عنوان دیگر: نشانه هایی از مهدی علیه السلام.

یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس.

عنوان دیگر : نشانه هایی از مهدی علیه السلام.

موضوع : محمدبن حسن (عج)، امام دوازدهم 255ق -

موضوع : محمدبن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. -- پرسش ها و پاسخ ها

موضوع : محمدبن حسن (عج)، امام دوازدهم، 255ق. -- جنبه های قرآنی

رده بندی کنگره : BP51/35/س7ن5 1387

رده بندی دیویی : 297/959

شماره کتابشناسی ملی : 1236

ص:1

اشاره

ص:2

نشانه هایی از مهدی علیه السلام: پاسخ امامان به سوالات شیعیان پیرامون امام زمان علیه السلام

احمد سعیدی.

ص:3

ص:4

فهرست

تصویر

ص:5

تصویر

ص:6

تصویر

ص:7

تصویر

ص:8

تصویر

ص:9

تصویر

ص:10

مقدمه

بسم اللَّه الرحمن الرحیم

الحمد للَّه ربّ العالمین و صلّی اللَّه علی سیدنا محمّد و آله الطیبین الطاهرین و لعنة اللَّه علی اعدائهم اجمعین الی یوم الدین.

آخرین پیامبر الهی در اولین جلسه ابلاغ رسالت در حضور اقوام و عشیره خود که به دستور خداوند متعال برگزار گردید، در کنار اصل های اساسی دین اسلام؛ یعنی توحید و نبوت، مسئله امامت و جانشینی خود را نیز مطرح فرمود. بنابراین سه اصل اساسی توحید و نبوت وامامت، از همان روز اوّل ابلاغ رسالت در کنار یکدیگر مطرح شد.

پیامبر خداصلی الله علیه وآله در آن جلسه فرمود هر کدام از شما که زودتر به خدا و من ایمان بیاورد او وصی و خلیفه و جانشین من خواهد بود. تنها کسی که در آن جمع حدود چهل نفری اعلام آمادگی کرد، امیر المؤمنین علی علیه السلام بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله سه بار سخن خود را تکرار کرد؛ ولی کسی جز امام علی علیه السلام درخواست آن حضرت را اجابت نکرد؛ لذا فرمود: همه بدانید که این علی وصی و خلیفه من

ص:11

بر شماست. اتفاقاً برخی از حاضران با تمسخر به ابوطالب گفتند از این به بعد باید از پسرت اطاعت کنی.

به هر حال مسئله خلافت پیامبرصلی الله علیه وآله از همان ابتدای بعثت و تبلیغ رسالت، در کنار توحید و نبوت و دوشادوش هم مطرح بود؛ اگر چه بعداً پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله، تعداد و اسامی و خصوصیات جانشینان و امامان را نیز بیان فرمودند که دوازده نفرند و به احادیث 12 خلیفه در بین روایات شیعه و سنّی معروف است.

بیان این مطالب مسلمانان را به پرس و جو واداشت؛ چنان که در روایات فراوانی می بینیم؛ چه از شیعه و چه از اهل سنّت، همواره از پیامبر و امامان علیهم السلام در این مورد سؤال کرده اند که نام او چیست؟ فرزند کیست؟ چه موقع متولد می شود؟ آیا غایب خواهد شد؟ چه موقع ظهور خواهد کرد؟ و از این قبیل سؤالات که حضرات معصومین علیهم السلام نیز با توجّه به شرایط آن زمان جواب می دادند.

پیرامون امام زمان علیه السلام در موضوعات مختلف، سؤالات و شبهات فراوانی مطرح شده و جواب آن نیز داده شده و کتاب های متعدّدی نیز در این زمینه (خصوصاً توسط انتشارات مسجد مقدّس جمکران) چاپ شده است؛ لکن آنچه ما در این کتاب دنبال نموده ایم، فقط سؤالاتی است که اصحاب پیامبر و امامان علیهم السلام از آن حضرات پرسیده اند و ایشان نیز جواب داده اند، توفیق شد تا برخی از این سؤال و جواب ها را که به صورت حدیث و روایت در کتب روایی شیعه و سنّی ثبت شده را جمع آوری و جهت مشتاقان امام زمان علیه السلام که کمتر به

ص:12

کتب مرجع روایی دسترسی دارند در اختیار آنان قرار دهیم. امید است مورد قبول حضرت ولی عصرعلیه السلام و پسند منتظران آن حضرت قرار گیرد.

و اینک در ایام فاطمیه که در مسجد مقدس جمکران نشسته ام، یاد حضرت امام خمینی رحمه الله و شهدای گران قدر انقلاب و جنگ؛ خصوصاً همرزمان شهیدم: عبداللَّه ذوالفقاری، شیخ ابوالقاسم صفّاری، مهدی صفّار، منصور مرادی، بشیر باقری، محسن متولی، مصیب رفعتی و جواد خدامی را گرامی داشته، برای سرافرازی نظام اسلامی ایران و سلامتی مقام معظّم رهبری حضرت آیت اللَّه العظمی خامنه ای «حفظ اللَّه» دعا می کنیم.

در پایان از مدیریت محترم انتشارات مسجد مقدّس جمکران، حجّت الاسلام والمسلمین حسین احمدی قمی «دام عزّه» که زمینه چاپ این اثر را فراهم نمودند و نیز از همکاری برادران واحد پژوهش؛ به خصوص برادر گرامی جناب آقای رضا دیلمی تشکر و قدردانی می شود.

تابستان 1386

شهر مقدّس قم

احمد سعیدی

ص:13

ص:14

فصل اوّل:تفسیر آیات مهدوی

اشاره

ص:15

اشاره

آیات متعددی در قرآن کریم است که به وجود مقدّس امام زمان علیه السلام و غیبت و قیام ایشان اشاره نموده که با تبیین پیامبر و امامان علیهم السلام و سؤالات متعدد اصحاب و شیعیان از ایشان برای ما روشن می شود. در این قسمت چند مورد از آن آیات را که شیعیان سؤال کرده اند، با جواب امامان علیهم السلام می آوریم.

مراد از غیب در آیه کیست؟

یحیی بن ابوالقاسم می گوید: در مورد تفسیر آیات شریفه «الم * ذلِکَ الْکِتابُ لَا رَیبَ فِیهِ هُدًی لِّلْمُتَّقِینَ * الَّذِینَ یؤْمِنُونَ بِالْغَیبِ...»(1) از امام صادق علیه السلام سؤال کردم، آن حضرت فرمود:

«الْمُتَّقُونَ شِیعَةُ عَلِی علیه السلام وَ أَمَّا الْغَیبُ فَهُوَ الْحُجَّةُ الْغَائِبُ وَشَاهِدُ ذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ تَعَالَی وَیقُولُونَ لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیهِ آیةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیبُ للَّهِ ِ

ص:16


1- 1. سوره بقره، آیه 1 و 2. «الم، آن کتاب با عظمتی است که شک در آن راه ندارد؛ و مایه هدایت پرهیزکاران است. {پرهیزکاران} کسانی هستند که به غیب [آنچه از حس پوشیده و پنهان است] ایمان می آورند».

فَانْتَظِرُوا إِنِّی مَعَکُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِینَ»؛(1)

«مراد از متقون، شیعیان امیرالمؤمنین علیه السلام هستند و منظور از غیب همان امام غایب است و شاهد این ادّعا سخن خداست که می فرماید: بگو: غیب (و معجزات) تنها برای خدا (و به فرمان او) است! شما در انتظار باشید، من هم با شما در انتظارم! (شما در انتظار معجزات بهانه جویانه باشید، و من هم در انتظار مجازات شما!»

ناقور چیست؟

سؤال بعدی در مورد آیه شریفه «فَإِذَا نُقِرَ فِی النّاقُورِ»(2) است که این سؤال طبق نقل مفضّل، از امام صادق علیه السلام پرسیده شده است که منظور از این آیه چیست؟ و ناقور یعنی چه که در آن دمیده می شود؟ آن حضرت فرمودند:

«إِنَّ مِنَّا إِمَاماً مُسْتَتِراً فَإِذَا أَرَادَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِظْهَارَ أَمْرِهِ نَکَتَ فِی قَلْبِهِ نُکْتَةً فَظَهَرَ فَقَامَ بِأَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ»؛(3)

«همانا از ماست امامی که مخفی خواهد بود، پس هرگاه خداوند برای ظهورش اراده بفرماید در دلش خواهد انداخت، پس ظهور خواهد کرد و به امر خداوند متعال قیام می نماید».

ص:17


1- 2. بحارالانوار، ج 51، ص 52 به نقل از کمال الدین.
2- 3. سوره مدثر، آیه 8: هنگامی که در «صور» دمیده شود.
3- 4. کافی، ج 1، ص 343 / غیبت طوسی، ص 164 / بحارالانوار، ج 51، ص 58 / غیبت نعمانی، ص 187 / کمال الدین، ج 2، ص 349.

روز ظهور دین ناب محمّدی صلی الله علیه وآله چه موقع است؟

ابوبصیر که از اصحاب خاص امام باقر و امام صادق علیهما السلام می باشد، می گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم: آیه شریفه «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَدِینِ الْحَقِ ّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ»(1) به چه معناست؟

فرمود: به خدا قسم که هنوز تأویل این آیه نیامده است.

گفتم: پس چه موقع خواهد بود؟ آن حضرت جواب دادند:

«حَتَّی یقُومَ الْقَائِمُ إِنْ شَاءَ اللَّهُ، فَإِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ لَمْ یبْقَ کَافِرٌ وَلَا مُشْرِکٌ إِلَّا کَرِهَ خُرُوجَهُ، حَتَّی لَوْ کَانَ کَافِرٌ أَوْ مُشْرِکٌ فِی بَطْنِ صَخْرَةٍ لَقَالَتِ الصَّخْرَةُ: یا مُؤْمِنُ! فِی بَطْنِی کَافِرٌ أَوْ مُشْرِکٌ فَاقْتُلْهُ. قَالَ: فَینَحِّیهِ اللَّهُ، فَیقْتُلُهُ»؛(2)

«آن گاه که قائم قیام کند، ان شاء اللَّه، پس هرگاه قائم ظهور کند هیچ کافر و مشرکی نخواهد بود جز این که از ظهور آن حضرت ناراحت است؛ لذا اگر یک شخص کافر یا مشرکی حتی در زیر صخره سنگی هم باشد، آن صخره ندا می کند: ای مؤمن! در زیر من مشرک و کافر است، بیا و او را بکش.

پس خداوند او را بیرون می آورد و به قتل می رساند».

ص:18


1- 5. سوره توبه، آیه 33: او کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد، تا آن را برهمه آیین ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند!
2- 6. بحارالانوار، ج 51، ص 60 / جامع الفوائز.

مراد از نشان دادن آیات خدا چیست؟

سؤالی دیگر از ابوبصیر که از امام صادق علیه السلام پرسیده است و آن هم در مورد آیه شریفه «سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْأَفاقِ وَفِی أَنفُسِهِمْ حَتَّی یتَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ...»(1) که امام صادق علیه السلام جواب فرمودند:

«یرِیهِمْ فِی أَنْفُسِهِمُ الْمَسْخَ وَیرِیهِمْ فِی الآْفَاقِ انْتِقَاضَ الآْفَاقِ عَلَیهِمْ فَیرَوْنَ قُدْرَة اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ فِی أَنْفُسِهِمْ وَفِی الآْفَاقِ.

قُلْتُ لَهُ: حَتَّی یتَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ؟

قَالَ: خُرُوجُ الْقَائِمِ هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ یرَاهُ الْخَلْقُ لَا بُدَّ مِنْهُ»؛(2)

«خداوند مسخ شدن را در دل آنان می نمایاند و در آفاق نیز تغییر قانون طبیعت را خواهند دید. پس قدرت خدا را می بینند، هم در دل خودشان وهم در آفاق.

عرض کردم: معنای «حتی یتبین لهم انّه الحق» چیست؟

فرمود: ظهور و قیام قائم حقّ از جانب خداست و این برای مردم روشن خواهد شد و آن را خواهند دید».

ص:19


1- 7. سوره فصلت، آیه 53: به زودی نشانه های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آن ها نشان می دهیم تا برای آنان آشکار گردد که او حق است.
2- 8. غیبت نعمانی، ص 269 / بحارالانوار، ج 51، ص 62 / کافی، ج 8، ص 389.

سرنوشت مشرکان در زمان ظهور چگونه است؟

همه جهان و جهانیان مخلوق خدایند، پس باید به دین خدا که دین اسلام است داخل شوند(1)؛ امّا آنان که زیر بار حقّ نمی روند و به شرک و کفر خود ادامه می دهند، نباید بر روی زمین زندگی کنند، لذا قرآن می فرماید باید با همه آنان بجنگید؛ امّا این جنگ چه موقع خواهد بود و چه موقع باید همه مشرکان را کشت؟ این را از امام پرسیده اند. جریان آن را امام صادق علیه السلام نقل می فرماید که شخصی از پدرم امام باقرعلیه السلام در مورد آیه «وَقاتِلُوا الْمُشْرِکِینَ کَآفَّةً کَما یقاتِلُونَکُمْ کَآفَّةً...»(2) سؤال نمود، پدرم فرمود:

«لَمْ یجِئْ تَأْوِیلُ هَذِهِ الآیةِ وَلَوْ قَدْ قَامَ قَائِمُنَا سَیری مَنْ یدْرِکُهُ مَا یکُونُ مِنْ تَأْوِیلِ هَذِهِ الآیةِ وَلَیبْلُغَنَّ دَینُ مُحَمَّدٍصلی الله علیه وآله مَا بَلَغَ اللَّیلُ حَتَّی لَا یکُونَ شِرْکٌ عَلَی ظَهْرِ الْأَرْضِ کَمَا قَالَ اللَّهُ»؛(3)

«هنوز زمان تأویل و مصداق این آیه فرا نرسیده است؛ آن گاه که قائم ما قیام کند، هر کسی که او را درک کند، حتماً تأویل این آیه را خواهد دید و دین پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله به همه جا گسترش پیدا خواهد کرد و روی زمین کسی نخواهد ماند که مشرک به خدا باشد چنان که خداوند فرمود».

ص:20


1- 9. إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلامُ....) سوره آل عمران: آیه 19.
2- 10. سوره توبه، آیه 36: با مشرکان، دسته جمعی پیکار کنید، همان گونه که آن ها دسته جمعی با شما پیکار می کنند... .
3- 11. بحارالانوار، ج 51، ص 55 / تفسیر عیاشی، ج 1، ص 13 و ج 2، ص 56.

تفسیر لیل و نهار چیست؟

محمّد بن مسلم از امام باقرعلیه السلام در مورد آیه شریفه «وَالَّیلِ إِذَا یغْشَی * وَالنَّهارِ إِذَا تَجَلَّی (1) پرسید، آن حضرت فرمود:

«اللَّیلُ فِی هَذَا الْمَوْضِعِ الثَّانِی غَشَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام فِی دَوْلَتِهِ الَّتِی جَرَتْ لَهُ عَلَیهِ وَأُمِرَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ علیه السلام أَنْ یصْبِرَ فِی دَوْلَتِهِمْ حَتَّی تَنْقَضِی.

قَالَ: وَالنَّهارِ إِذا تَجَلَّی؟

قَالَ: النَّهَارُ هُوَ الْقَائِمُ مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ علیه السلام إِذَا قَامَ غَلَبَ دَوْلَةَ الْبَاطِلِ وَالْقُرْآنُ ضَرَبَ فِیهِ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَخَاطَبَ نَبِیهُ صلی الله علیه وآله بِهِ وَنَحْنُ [نَعْلَمُهُ] فَلَیسَ یعْلَمُهُ غَیرُنَا»؛(2)

«منظور از لیل در این مورد دوم امیرالمؤمنین علیه السلام است که در دولت ظالمان بر او گذشت که نور او خاموش گشت و آن حضرت مأمور شد که صبر کند تا زمانش بگذرد.

سؤال کرد: والنّهار اذا تجلّی یعنی چه؟

فرمود: نهار همان قائم از ما اهل بیت است، آن گاه که قیام کند، بر دولت باطل غالب می شود.

خداوند در قرآن برای مردم ضرب المثل آورد و پیامبرش را و ما را به آن خطاب فرموده و غیر از ما کسی آن را نمی داند».

ص:21


1- 12. سوره لیل، آیه 1 و 2.
2- 13. بحارالانوار، ج 51، ص 49 / تفسیر قمی، ج 2، ص 420 که در این کتاب به جای الثانی، فلان، آمده است.

ماء معین یعنی چه؟

سؤال اوّل

فضالة بن ایوب می گوید: از امام رضاعلیه السلام سؤال شد: منظور از این آیه شریفه چیست؟

«قُلْ أَرَءَیتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مآؤُکُمْ غَوْراً فَمَن یأْتِیکُم بِمآءٍ مَعِینٍ»؛(1)

«بگو: به من خبر دهید اگر آب های (سرزمین) شما در زمین فرو رود، چه کسی می تواند آب جاری و گوارا در دسترس شما قرار دهد؟!»

حضرت فرمود:

«مَاؤُکُمْ أَبْوَابُکُمُ (اَی) الْأَئِمَّةُ وَالْأَئِمَّةُ أَبْوَابُ اللَّهِ فَمَنْ یأْتِیکُمْ بِمَاءٍ مَعِینٍ یعْنِی یأْتِیکُمْ بِعِلْمِ الْإِمَامِ»؛(2)

«منظور از آب شما، ابواب شمایند؛ یعنی امامان شما که ایشان همانا ابواب خدا هستند و غیر از آنان کسی نمی تواند علم ایشان را برای شما بیاورد».

سؤال دوم

همین مطلب را علی بن جعفر برادر امام موسی کاظم علیه السلام نیز از آن حضرت پرسیده که آن جناب فرمودند:

«إِذَا فَقَدْتُمْ إِمَامَکُمْ فَلَمْ تَرَوْهُ فَمَا ذَا تَصْنَعُونَ»؛(3)

ص:22


1- 14. سوره ملک، آیه 30.
2- 15. بحارالانوار، ج 51، ص 50 و ج 24، ص 100 / تفسیرقمی، ج 2، ص 379.
3- 16. غیبت طوسی، ص 160 / بحارالانوار، ج 51، ص 151 / کمال الدین، ج 2، ص 360.

«آن گاه که امام خود را از دست دادید و او را ندیدید، پس چه خواهید کرد؟»

مراد از غاشیه چیست؟

محمّد بن سلیمان می گوید: پدرم در مورد آیه شریفه «هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْغاشِیةِ»(1) از امام صادق علیه السلام پرسید، آن حضرت جواب دادند:

«یغْشَاهُمُ الْقَائِمُ بِالسَّیفِ.

قَالَ: قُلْتُ: وُجُوهٌ یوْمَئِذٍ خاشِعَةٌ؟

قَالَ: یقُولُ: خَاضِعَةٌ لَا تُطِیقُ الِامْتِنَاعَ.

قَالَ: قُلْتُ: عامِلَةٌ؟

قَالَ: عَمِلَتْ بِغَیرِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ.

قُلْتُ: ناصِبَةٌ؟

قَالَ: نَصْبُ غَیرِ وُلَاةِ الْأَمْرِ.

قَالَ قُلْتُ: تَصْلی ناراً حامِیةً؟

قَالَ: تَصْلَی نَارَ الْحَرْبِ فِی الدُّنْیا عَلَی عَهْدِ الْقَائِمِ وَفِی الآْخِرَةِ نَارَ جَهَنَّمَ»؛(2)

«مراد قائم است که با شمشیر خواهد آمد و ظالمان را احاطه خواهد کرد.

ص:23


1- 17. سوره غاشیه، آیه 1.
2- 18. بحارالانوار، ج 51، ص 50 / ثواب الاعمال.

گفتم: وجوه یومئذ خاشعة یعنی چه؟

فرمود: همه برای قائم خاضع می شوند؛ به گونه ای که کسی قدرت نافرمانی ندارد.

عرض کردم: عاملة یعنی چه؟

فرمود: به غیر از آنچه که خداوند نازل کرده عمل می کنند.

گفتم: ناصبة یعنی چه؟

فرمود: کسانی منصوب شدند که لایق نبودند.

گفتم: تصلی ناراً حامیه چیست؟

فرمود: آتش دنیا، مراد سوزش شمشیر قائم است و در آخرت، آتش جهنم است».

هر کسی با امام خود محشور می شود

این عبارت مضمون آیه قرآن است که فضیل بن یسار نقل می کند که از امام صادق علیه السلام پرسیدم: منظور از آیه شریفه «یوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»(1) چیست؟

آن جناب فرمودند:

«یا فُضَیلُ! اِعْرِفْ إِمَامَکَ فَإِنَّکَ إِذَا عَرَفْتَ إِمَامَکَ لَمْ یضُرَّکَ تَقَدَّمَ هَذَا الْأَمْرُ أَوْ تَأَخَّرَ وَمَنْ عَرَفَ إِمَامَهُ ثُمَّ مَاتَ قَبْلَ أَنْ یقُومَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ

ص:24


1- 19. سوره اسراء، آیه 71. «{به یاد آورید} روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان می خوانیم!»

کَانَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ قَاعِداً فِی عَسْکَرِهِ لَا بَلْ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ.

قَالَ: وَرَوَاهُ بَعْضُ أَصْحَابِنَا بِمَنْزِلَةِ مَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله»؛(1)

«ای فضیل! تو امام خود را بشناس، چون اگر امام خویش را شناختی، برایت ضرری نخواهد بود که این امر زودتر شود یا تأخیر افتد و هر که امام خود را بشناسد آن گاه بمیرد قبل از آن که صاحب الامر ظهور کند، به منزله کسی خواهد بود که در لشکر آن حضرت حاضر شده باشد؛ خیر، بلکه به منزله کسی است که زیر پرچم خاص آن حضرت باشد.»

می گوید: برخی روایت کرده اند: بلکه به مانند کسی است که به همراه رسول خداصلی الله علیه وآله شهید شده است.

مراد از نعمت باطنی کیست؟

محمّد بن زیاد ازدی می گوید: از آقایم امام کاظم علیه السلام پرسیدم: منظور این آیه چیست «... وَأَسْبَغَ عَلَیکُمْ نِعَمَهُ ظهِرَةً وَباطِنَةً...»؟(2)

آن حضرت فرمود:

«النِّعْمَةُ الظَّاهِرَةُ الْإِمَامُ الظَّاهِرُ وَالْبَاطِنَةُ الْإِمَامُ الْغَائِبُ.

فَقُلْتُ لَهُ: وَیکُونُ فِی الْأَئِمَّةِ مَنْ یغِیبُ؟

ص:25


1- 20. کافی، ج 1، ص 371 / بحارالانوار، ج 52، ص 141 / غیبت نعمانی، ص 329.
2- 21. سوره لقمان، آیه 20. «و نعمت های آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است».

«مراد از نعمت ظاهره، امام ظاهر است و نعمت باطنی، امام غایب است.

گفتم: مگر بین امامان کسی غایب هم خواهد شد؟

قَالَ: نَعَمْ یغِیبُ عَنْ أَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَلَا یغِیبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ ذِکْرُهُ وَهُوَ الثَّانِی عَشَرَ مِنَّا یسَهِّلُ اللَّهُ لَهُ کُلَّ عَسِیرٍ وَیذَلِّلُ لَهُ کُلَّ صَعْبٍ وَیظْهِرُ لَهُ کُنُوزَ الْأَرْضِ وَیقَرِّبُ لَهُ کُلَّ بَعِیدٍ وَیبِیرُ بِهِ کُلَّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَیهْلِکُ عَلَی یدِهِ کُلَّ شَیطَانٍ مَرِیدٍ ذَاکَ ابْنُ سَیدَةِ الْإِمَاءِ الَّذِی یخْفَی عَلَی النَّاسِ وِلَادَتُهُ وَ لَا یحِلُّ لَهُمْ تَسْمِیتُهُ حَتَّی یظْهِرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فَیمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً»؛(1)

فرمود: آری، شخص او از دیدگان مردم غایب می شود؛ امّا یاد او از دل های مؤمنان فراموش نمی گردد، او دوازدهمین امام از ماست، خداوند متعال هر مشکلی را برایش آسان خواهد کرد، هر سرسختی و (جبّاری) را در مقابل او رام گرداند، گنج های زمین را برایش ظاهر سازد، هر دوری را برایش نزدیک کند و تمام جباران و معاندان را به وسیله او هلاک کند، و به وسیله او هر شیطان متمرّدی را نابود سازد. او فرزند بهترین کنیزان است که ولادتش از مردم مخفی بماند و نام بردنش نیز حلال نباشد. تا آن گاه که خداوند وی را ظاهر کند و زمین را توسط وی پر از عدل و داد نماید چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد».

ص:26


1- 22. کفایه الاثر، ص 270 / بحارالانوار، ج 51، ص 150 / کمال الدین، ج 2، ص 368.

مَثَل امام در قرآن چیست؟

علی بن خطاب از مؤذن مسجد احمر نقل کرده که می گوید: از امام صادق علیه السلام پیرامون قائم علیه السلام پرسیدم که آیا در قرآن کریم، شاهد و مثل و مانندی برای ایشان وجود دارد؟ آن حضرت فرمود:

نَعَمْ، آیةُ صَاحِبِ الْحِمَارِ أَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ؛(1)

آری، صاحب الحمار (پیامبری به نام عُزَیر) است که خداوند متعال او را برای صد سال میراند و سپس وی را برانگیخت.(2)

دل مشغولی شیعه چیست؟

امّ هانی ثقفیه می گوید: صبح یک روزی به محضر مولایم امام باقرعلیه السلام

ص:27


1- 23. بحارالأنوار، ج 51، ص 225.
2- 24. بقره / 259؛ «أَوْ کالَّذِی مَرَّ عَلَی قَرْیةٍ وَهِی خاوِیةٌ عَلَی عُرُوشِها قالَ أَنَّی یحْی هاذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِها فَأَماتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ کَمْ لَبِثْتَ قالَ لَبِثْتُ یوْماً أَوْ بَعْضَ یوْمٍ قالَ بَل لَّبِثْتَ مِائَةَ عامٍ فانظُرْ إِلَی طَعامِکَ وَشَرَابِکَ لَمْ یتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَی حِمارِکَ وَلِنَجْعَلَکَ آیةً لِّلنّاسِ وَانظُرْ إِلَی الْعِظامِ کَیفَ نُنشِزُها ثُمَّ نَکْسُوها لَحْماً فَلَمّا تَبَینَ لَهُ قالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِ ّ شَی ءٍ قَدِیرٌ»؛ یا همانند کسی که از کنار یک آبادی {ویران شده} عبور کرد، در حالی که دیوارهای آن، به روی سقف ها فرو ریخته بود، (و اجساد و استخوان های اهل آن، در هر سو پراکنده بود؛ او با خود) گفت: «چگونه خدا این ها را پس از مرگ، زنده می کند؟!» (در این هنگام،) خدا او را یک صد سال میراند؛ سپس زنده کرد؛ و به او گفت: «چقدر درنگ کردی؟» گفت: «یک روز؛ یا بخشی از یک روز.» فرمود: «نه، بلکه یک صد سال درنگ کردی! نگاه کن به غذا و نوشیدنی خود (که همراه داشتی، با گذشت سال ها) هیچ گونه تغییر نیافته است! (خدایی که یک چنین مواد فاسد شدنی را در طول این مدت، حفظ کرده، بر همه چیز قادر است!) ولی به الاغ خود نگاه کن (که چگونه از هم متلاشی شده! این زنده شدن تو پس از مرگ، هم برای اطمینان خاطر توست، و هم) برای این که تو را نشانه ای برای مردم (در مورد معاد) قرار دهیم. (اکنون) به استخوان ها(ی مرکب سواری خود نگاه کن که چگونه آن ها را برداشته، به هم پیوند می دهیم، و گوشت بر آن می پوشانیم!» هنگامی که (این حقایق) بر او آشکار شد، گفت: «می دانم خدا بر هر کاری توانا است».

رسیدم و عرض کردم: ای آقای من! آیه ای از قرآن کریم است که دل مرا مشغول کرده و شب مرا بیدار نگه داشته است.

آن جناب فرمود: بپرس ای امّ هانی!

گفتم: در مورد این سخن خدا که: «فَلَآ أُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ * الْجَوَارِ الْکُنَّسِ» بفرمایید.

امام باقرعلیه السلام فرمود:

«نِعْمَ الْمَسْأَلَةُ سَأَلْتِنِی یا أُمَّ هَانِئ! هَذَا مَوْلُودٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ، هُوَ الْمَهْدِی مِنْ هَذِهِ الْعِتْرَةِ، تَکُونُ لَهُ حَیرَةٌ وَغَیبَةٌ یضِلُّ فِیهَا أَقْوَامٌ وَیهْتَدِی فِیهَا أَقْوَامٌ، فَیا طُوبَی لَکِ إِنْ أَدْرَکْتِهِ وَیا طُوبَی مَنْ أَدْرَکَهُ!»؛(1)

«خوب مسأله ای را پرسیدی ای امّ هانی! این مولودی است که در آخرالزمان خواهد آمد، او مهدی است و از عترت آل محمّدعلیهم السلام می باشد. برای او حیرت و غیبتی خواهد بود که برخی از اقوام گمراه می شوند و برخی نیز هدایت می گردند. پس خوشا به حال تو اگراو را درک کردی، و خوشا به حال هر کسی که او را درک کند».

«یا أُمَّ هَانِئٍ إِمَامٌ یخْنِسُ نَفْسَهُ حَتَّی ینْقَطِعَ عَنِ النَّاسِ عِلْمُهُ سَنَةَ سِتِّینَ وَمِائَتَینِ ثُمَّ یبْدُو کَالشِّهَابِ الْوَاقِدِ فِی اللَّیلَةِ الظَّلْمَاءِ فَإِنْ أَدْرَکْتِ ذَلِکِ الزَّمَانَ قَرَّتْ عَینَاکِ»؛(2)

ص:28


1- 25. بحارالانوار، ج 51، ص 137 / کمال الدین، ج 1، ص 330.
2- 26. غیبت نعمانی، ص 149 / بحارالانوار، ج 51، ص 138.

«مراد امامی است که غایب می شود و علم او در سال 260 ه.ق. از مردم منقطع می گردد، امّا سپس همانند شهاب سوزان و درخشان در شب بسیار تاریک ظاهر خواهد شد. و تو اگر آن زمان را درک کردی چشمانت روشن باد».

زمان اطاعت همگانی؟

ابن بکیر می گوید از امام کاظم علیه السلام در مورد این آیه پرسیدم: «وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَالْأَرْضِ طَوْعاً وَکَرْهاً»؟

آن حضرت فرمود:

أُنْزِلَتْ فِی الْقَائِمِ علیه السلام إِذَا خَرَجَ بِالْیهُودِ وَالنَّصَارَی وَالصَّابِئِینَ وَالزَّنَادِقَةِ وَأَهْلِ الرِّدَّةِ وَالْکُفَّارِ فِی شَرْقِ الْأَرْضِ وَغَرْبِهَا فَعَرَضَ عَلَیهِمُ الْإِسْلَامَ فَمَنْ أَسْلَمَ طَوْعاً أَمَرَهُ بِالصَّلاةِ وَالزَّکَاةِ وَمَا یؤْمَرُ بِهِ الْمُسْلِمُ وَیجِبُ لِلَّهِ عَلَیهِ وَمَنْ لَمْ یسْلِمْ ضَرَبَ عُنُقَهُ حَتَّی لَا یبْقَی فِی الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ أَحَدٌ إِلَّا وَحَّدَ اللَّهَ.

این آیه در مورد قائم علیه السلام نازل شده است؛ آن گاه که ظهور نماید و بر یهود و نصارا و صابئین و زنادقه و اهل ردّه و کافران در شرق و غرب عالم قیام نماید، آنان را به اسلام دعوت می کند، هر کسی که داوطلبانه اسلام بیاورد او را به نماز و زکات و هر آنچه که بر مسلمان لازم و واجب است امر می کند، و هر کسی که مسلمان نشود گردنش را خواهد زد تا در سراسر جهان

ص:29

کسی باقی نماند جز این که توحید خدا را بپذیرد.

عرض کردم: فدایتان شوم، خلایق بیش از این هستند.

ایشان فرمود:

إِنَّ اللَّهَ إِذَا أَرَادَ أَمْراً قَلَّلَ الْکَثِیرَ وَکَثَّرَ الْقَلِیلَ.(1)

خداوند متعال هرگاه اراده امری را بفرماید می تواند زیاد را کم نماید و کم را زیاد بفرماید.

ص:30


1- 27. بحارالأنوار، ج 52، ص 335.

فصل دوم:سؤال مهدوی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله

اشاره

ص:31

هدیه و تحفه خدا به پیامبرش چه بود؟

قضیه مهدی موعود که در آخرالزمان ظهور می کند، یک قانون الهی است که همه انبیای الهی آن را بشارت داده اند و پیروان تمام مکاتب و مذاهب نیز منتظر او هستند؛ لکن این یک هدیه خدایی به پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله است. جریان این ماجرا را از زبان امام صادق علیه السلام و از کتاب شریف (اصول کافی و بحارالانوار) می خوانیم:

معاویة بن عمار از امام صادق علیه السلام نقل می کند که روزی پیامبر خداصلی الله علیه وآله با شادی و سرور از منزل بیرون آمدند، مردم عرض کردند: خدا شادی شما را افزون فرماید، جریان چیست؟

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

«إِنَّهُ لَیسَ مِنْ یوْمٍ وَلَا لَیلَةٍ إِلَّا وَلِی فِیهِمَا تُحْفَةٌ مِنَ اللَّهِ أَلَا وَإِنَّ رَبِّی أَتْحَفَنِی فِی یوْمِی هَذَا بِتُحْفَةٍ لَمْ یتْحِفْنِی بِمِثْلِهَا فِیما مَضَی، إِنَّ جَبْرَئِیلَ علیه السلام أَتَانِی فَأَقْرَأَنِی مِنْ رَبِّی السَّلَامَ وَقَالَ: یا مُحَمَّدُ! إِنَّ اللَّهَ جَلَّ وَعَزَّ اخْتَارَ مِنْ بَنِی هَاشِمٍ سَبْعَةً لَمْ یخْلُقْ مِثْلَهُمْ فِیمَنْ مَضَی وَلَا یخْلُقُ مِثْلَهُمْ فِیمَنْ بَقِی، أَنْتَ یا رَسُولَ اللَّهِ سَیدُ النَّبِیینَ وَعَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ وَصِیکَ سَیدُ الْوَصِیینَ وَالْحَسَنُ وَالْحُسَینُ سِبْطَاکَ سَیدَا الْأَسْبَاطِ وَحَمْزَةُ عَمُّکَ سَیدُ الشُّهَدَاءِ و

ص:32

َجَعْفَرٌ ابْنُ عَمِّکَ الطَّیارُ فِی الْجَنَّةِ یطِیرُ مَعَ الْمَلَائِکَةِ حَیثُ یشَاءُ وَمِنْکُمُ الْقَائِمُ یصَلِّی عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ خَلْفَهُ إِذَا أَهْبَطَهُ اللَّهُ إِلَی الْأَرْضِ مِنْ ذُرِّیةِ عَلِی وَفَاطِمَةَ وَمِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ علیه السلام»؛(1)

«هیچ شب و روزی نیست، مگر این که از جانب خداوند متعال برای من تحفه ای فرستاده می شود. امّا آگاه باشید که امروز پروردگارم تحفه ای به من داده که تا قبل از این، چنین تحفه ای نداده بود. همانا جبرئیل نزد من آمد و سلام پروردگارم را ابلاغ کرد و گفت: ای محمّد! پروردگار عظیم الشأن از میان بنی هاشم هفت نفر را برگزید که مانند آنان را نه قبل از این خلق کرده، و نه بعد از این خلق خواهد کرد، [آن هفت نفر عبارتند از] :

ای رسول خدا! تو سید و آقای پیامبران هستی. علی بن ابی طالب وصی تو و سید اوصیاست. حسن و حسین که دو سبط تو هستند سرور همه اسباط هستند. عمویت حمزه، سالار شهیدان است و پسر عموی تو جعفر طیار، در بهشت به همراه فرشتگان پرواز می کند.

و از شماست قائم، همان که عیسی بن مریم علیهما السلام پشت سرش به نماز می ایستد، که خدای تعالی او را به زمین فرود می آورد. آن قائم از نسل علی و فاطمه و از فرزندان حسین علیهم السلام است».

فرزند پیامبر کیست؟

مهدی موعود از نسل و فرزند چه کسی می باشد؟ این سؤال نیز از پیامبر

ص:33


1- 28. کافی، ج 8، ص 49 / بحارالانوار، ج 51، ص 77.

اکرم صلی الله علیه وآله پرسیده شده است؛ ابن عباس تعریف می کند که پیامبر خداصلی الله علیه وآله فرمود: جانشینان من و حجت های خدا بر خلق بعد از من 12 نفرند که اوّل آنان برادرم و آخر ایشان فرزندم می باشد.

سؤال شد: ای رسول خدا! برادرت کیست؟

فرمود: علی بن ابی طالب علیه السلام.

گفته شد: پس فرزندت کیست؟

پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله فرمود:

«اَلْمَهْدِی یمْلَأُهَا قِسْطاً وَعَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً وَالَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ نَبِیاً لَوْ لَمْ یبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا یوْمٌ وَاحِدٌ لَأَطَالَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیوْمَ حَتَّی یخْرُجَ فِیهِ وَلَدِی الْمَهْدِی فَینْزِلَ رُوحُ اللَّهِ عِیسَی ابْنُ مَرْیمَ علیه السلام فَیصَلِّی خَلْفَهُ وَتُشْرِقَ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّها وَیبْلُغَ سُلْطَانُهُ الْمَشْرِقَ وَالْمَغْرِبَ»؛(1)

«فرزندم مهدی است که زمین را از قسط و عدل پر می کند؛ همان طور که از ظلم و ستم پر شده باشد. قسم به آن که مرا به پیامبری برانگیخت! اگر از عمر دنیا فقط یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن یک روز را آن قدر طولانی کند که فرزندم مهدی ظهور نماید. پس حضرت مسیح از آسمان نازل شود و پشت سر ایشان نمازگزارد و زمین به نور وجود او روشن شود و حکومتش از شرق تا غرب عالم را فرا گیرد».

ص:34


1- 29. اعلام الوری، ص 391 / بحارالانوار، ج 51، ص 71 / کمال الدین، ج 1، ص 280.

ناراحتی پیامبرصلی الله علیه وآله برای چه بود؟

موضوع قائم آل محمّد و مهدی موعودعلیه السلام موضوعی است که تمام فرقه های اسلامی از اهل تشیع و تسنن آن را قبول دارند و معتقدند که او هم از نسل پیامبرصلی الله علیه وآله می باشد؛ اگرچه معدودی از اهل سنت می گویند آن حضرت هنوز به دنیا نیامده و در موقع مقتضی متولد خواهد شد ، به هر حال راویان و محدثان اهل سنت روایات متعدد و کتاب های فراوانی در این زمینه نوشته اند.

چنان که در حدیثی از اصحاب نقل شده است که می گویند: زمانی نزد رسول خداصلی الله علیه وآله بودیم که عدّه ای از جوانان بنی هاشم آمدند، تا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله آنان را دید، چشمانش پر از اشک شد و چهره اش تغییر کرد، اصحاب گفتند: چه شده است ای رسول خدا؟ در چهره شما چیزی می بینیم که خوش آیند نیست؟

ایشان فرمودند:

«إِنَّا أَهْلُ بَیتٍ اخْتَارَ اللَّهُ لَنَا الآخِرَةَ عَلَی الدُّنْیا وَإِنَّ أَهْلَ بَیتِی سَیلْقَوْنَ بَعْدِی بَلَاءً وَتَشْرِیداً وَتَطْرِیداً حَتَّی یأْتِی قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ وَمَعَهُمْ رَایاتٌ سُودٌ فَیسْأَلُونَ الْحَقَّ فَلَا یعْطَوْنَهُ فَیقَاتِلُونَ وَینْصَرُونَ فَیعْطَوْنَ مَا سَأَلُوا فَلَا یقْبَلُونَ حَتَّی یدْفَعُوهُ إِلَی رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَیتِی فَیمْلَؤُهَا قِسْطاً کَمَا مَلَئُوهَا جَوْراً فَمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ مِنْکُمْ فَلْیأْتِهِمْ وَلَوْ حَبْواً عَلَی الثَّلْجِ.

«ما اهل بیتی هستیم که خداوند برای ما آخرت را بر دنیا برگزیده است. لذا اهل بیت من به زودی به مشکلات و امتحان هایی مبتلا می شوند و از اهل و وطن خود تبعید و رانده می شوند. تا زمانی که از سمت شرق عدّه ای با

ص:35

پرچم های سیاه می آیند، ایشان به دنبال حقّ و حقیقت هستند ولی به آنان نمی دهند. پس به ناچار جنگ می کنند و پیروز می شوند، در این هنگام آنچه تقاضا کرده بودند (از حقّ و خلافت) را به ایشان تقدیم می کنند ولی آنان نمی پذیرند تا این که آن را به مردی از اهل بیت من تقدیم می نمایند، پس او نیز زمین را از عدل و داد پر می کند؛ همان طور که دیگران از ظلم و جور پر کرده باشند. هر یک از شما که آن زمان را درک کرد باید به طرف آنان برود؛ هرچند این رفتن با دست بر روی برف و یخ باشد».

پیامبرصلی الله علیه وآله برای چه موضوعی گریه کرد؟

واقعیت این است که حقّ معمولاً مظلوم است و باطل نیز به سر و صدا مشغول است؛ امّا بالاخره حقّ بر همه باطل ها و ظلم ها پیروز می شود و دولت حقّ استقرار می یابد. نمونه ای از این واقعیت را همگان در مورد امیر المؤمنین علیه السلام مشاهده کردند.

یکی از اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل می کند که روز فتح خیبر پیامبر خداصلی الله علیه وآله پرچم را به امیر المؤمنین علیه السلام سپرد و خدا نیز فتح و پیروزی را نصیب لشکر اسلام فرمود. این صحابی جریان نصب امیرالمؤمنین علیه السلام را در روز غدیر و نیز برخی فضایل آن حضرت را ذکر کرده، سپس می گوید: پیامبر خداصلی الله علیه وآله شروع کرد به گریه کردن، در این میان کسی پرسید:

گریه شما برای چیست، ای رسول خدا؟

ص:36

پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله فرمود:

«أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ علیه السلام أَنَّهُمْ یظْلِمُونَهُ وَیمْنَعُونَهُ حَقَّهُ وَیقَاتِلُونَهُ وَیقْتُلُونَ وُلْدَهُ وَیظْلِمُونَهُمْ بَعْدَهُ وَأَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ علیه السلام عَنْ رَبِّهِ عَزَّ وَجَلَّ أَنَّ ذَلِکَ یزُولُ إِذَا قَامَ قَائِمُهُمْ وَعَلَتْ کَلِمَتُهُمْ وَأَجْمَعَتِ الْأُمَّةُ عَلَی مَحَبَّتِهِمْ وَکَانَ الشَّانِئُ لَهُمْ قَلِیلاً وَالْکَارِهُ لَهُمْ ذَلِیلاً وَکَثُرَ الْمَادِحُ لَهُمْ وَذَلِکَ حِینَ تُغَیرُ الْبِلَادُ وَتُضَعَّفُ الْعِبَادُ وَالْإِیاسُ مِنَ الْفَرَجِ وَعِنْدَ ذَلِکَ یظْهَرُ الْقَائِمُ فِیهِمْ.

قَالَ النَّبِی صلی الله علیه وآله: اسْمُهُ کَاسْمِی وَاسْمُ أَبِیهِ کَاسِمِ ابْنِی وَهُوَ مِنْ وُلْدِ ابْنَتِی یظْهِرُ اللَّهُ الْحَقَّ بِهِمْ وَیحمد [یخْمِدُ] الْبَاطِلَ بِأَسْیافِهِمْ وَیتْبَعُهُمُ النَّاسُ بَینَ رَاغِبٍ إِلَیهِمْ وَخَائِفٍ لَهُمْ.

«جبرئیل به من خبر داد که به علی ظلم می کنند و حقّ او را از او منع می کنند، با او می جنگند و فرزندانش را می کشند و به آنان ظلم می کنند، نیز جبرئیل خبر داد از خداوند متعال که این ادامه دارد ولی هنگامی که قائم ایشان قیام کند این ظلم و ستم پایان می یابد، آن گاه که پرچم و حکومت ایشان بر پا گردد و همه امّت بر محبت آنان مجتمع شوند. دیگر دشمنانشان کم می شوند، کسی هم که آنان را ناخوش داند ذلیل می شود و محبان و ثناگویان ایشان زیاد می گردند. این در هنگامی است که شهرها تغییر یابند، بندگان خدا ضعیف شوند و همه از فرج ناامید شوند. در این موقع است که قائم ظهور خواهد کرد. نام او نام من است و اسم پدرش اسم فرزند من است، او از نسل دختر من است. خداوند به وسیله ایشان حقّ را ظاهر کند، حکومت

ص:37

ظلم و باطل را با قدرت آنان نابود سازد و مردم نیز گروهی با میل و رغبت و گروهی نیز از ترس تابع می شوند.

قَالَ: وَسَکَنَ الْبُکَاءُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله فَقَالَ: مَعَاشِرَ الْمُؤْمِنِینَ أَبْشِرُوا بِالْفَرَجِ فَإِنَّ وَعْدَ اللَّهِ لَا یخْلَفُ وَقَضَاؤُهُ لَا یرَدُّ وَهُوَ الْحَکِیمُ الْخَبِیرُ فَإِنَّ فَتْحَ اللَّهِ قَرِیبٌ، اللَّهُمَّ إِنَّهُمْ أَهْلِی فَأَذْهِبْ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهِّرْهُمْ تَطْهِیراً، اللَّهُمَّ اکْلَأْهُمْ وَاحْفَظْهُمْ وَارْعَهُمْ وَکُنْ لَهُمْ وَانْصُرْهُمْ وَأَعِنْهُمْ وَأَعِزَّهُمْ وَلَا تُذِلَّهُمْ وَاخْلُفْنِی فِیهِمْ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ»؛(1)

صدای گریه پیامبرصلی الله علیه وآله پایین آمد، سپس فرمود:

ای مؤمنان! مژده باد شما را به فرج، همانا وعده خداوند تخلف ندارد و قضا و قدر الهی نیز بر نمی گردد، چون او آگاه و حکیم است، پس فتح و پیروزی از جانب خداوند نزدیک است.

خدایا! اینان اهل بیت من هستند، پس هرگونه ناپاکی و آلودگی را از ایشان دور کن و آنان را پاک و پاکیزه فرما.

خدایا! آنان را در حفظ و حمایت و رعایت خود بگیر و یار و یاورشان باش، آنان را عزیز گردان و جانشین من کن، چرا که تو بر هر کاری قادر و توانایی».

ص:38


1- 30. کشف الغمه، ج 1، ص 398 / بحارالانوار، ج 51، ص 67 / امالی طوسی، ص 351.

امام صالح کیست؟

در روایات اهل سنّت وارد شده است که روزی پیامبر خداصلی الله علیه وآله مشغول خطبه بودند که ذکر دجّال به میان آمد، پس فرمودند:

فَتَنْفِی الْمَدِینَةُ الْخَبَثَ کَمَا ینْفِی الْکَیرُ خَبَثَ الْحَدِیدِ وَیدْعَی ذَلِکَ الْیوْمُ یوْمَ الْخَلَاصِ.

فَقَالَتْ أُمُّ شَرِیکٍ: فَأَینَ الْعَرَبُ یوْمَئِذٍ یا رَسُولَ اللَّهِ؟

قَالَ: هُمْ قَلِیلٌ یوْمَئِذٍ وَجُلُّهُمْ بِبَیتِ الْمَقْدِسِ إِمَامُهُمُ الْمَهْدِی رَجُلٌ صَالِحٌ.(1)

مدینه از خباثت و آلودگی پاک خواهد شد؛ همان طور که کوره آتش زواید آهن را پاک می نماید، در آن حال صدا می کنند که امروز روز خلاصی و راحتی است.

امّ شریک گفت: پس عرب کجا هستند، ای رسول خدا؟

حضرت فرمودند: آنان اندک خواهند بود و بیشترشان هم در بیت المقدس هستند. امام آنان مهدی است که مردی صالح می باشد.

سؤال امیرالمؤمنین علیه السلام به نقل اهل سنّت

این جریان را نیز برادران اهل سنت از قول امیرالمؤمنین علی علیه السلام نقل کرده اند که آن جناب فرمود: از رسول خداصلی الله علیه وآله پرسیدم:

ص:39


1- 31. کشف الغمه، ج 2، ص 470؛ بحار الانوار، ج 51، ص 81.

«یا رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله أَ مِنَّا آلَ مُحَمَّدٍ الْمَهْدِی أَمْ مِنْ غَیرِنَا؟»؛

«ای رسول خدا! آیا «مهدی» از ما آل محمّد است یا از غیر ماست؟»

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند:

«لَا، بَلْ مِنَّا، یخْتِمُ اللَّهُ بِهِ الدِّینَ کَمَا فَتَحَ بِنَا وَبِنَا ینْقَذُونَ مِنَ الْفِتَنِ کَمَا أُنْقِذُوا مِنَ الشِّرْکِ وَبِنَا یؤَلِّفُ اللَّهُ بَینَ قُلُوبِهِمْ بَعْدَ عَدَاوَةِ الْفِتْنَةِ إِخْوَاناً کَمَا أَلَّفَ بَینَهُمْ بَعْدَ عَدَاوَةِ الشِّرْکِ إِخْوَاناً فِی دِینِهِمْ.

«خیر، بلکه از ماست، که خداوند دین را به وسیله او ختم می کند؛ همچنان که به وسیله ما آغاز شد. مردم به برکت ما از فتنه ها نجات پیدا می کنند همان طور که از شرک رهایی یافتند، به وجود ما خداوند قلب های مردم را به هم نزدیک و برادر می کند بعد از آن که به جهت فتنه ها دشمن یک دیگر شوند؛ چنان که در صدر اسلام نیز بعد از دشمنی به خاطر شرک، آنان را برادر دینی یک دیگر کرد».

ص:40

فصل سوم:زمان و چگونگی ولادت پنهانی

اشاره

ص:41

مقدمه

چگونگی و زمان تولد امام زمان علیه السلام از نظر برخی ها جزء مسائل و موضوعات مهم می باشد. طبق اعتقاد شیعه، آن حضرت در نیمه شعبان سال 255 ه.ق. متولد گردیده و در سال 260 نیز غیبت صغرای ایشان آغاز گشته است؛ اگر چه در همان پنج سال هم فقط برخی از خواص و شیعیان مخلص می توانستند ایشان را زیارت کنند. امّا از آنجا که همیشه در مقابل هر حقی یک باطل و در کنار هر اصلی یک فرع و بدلی هم هست، قضیه مهدی موعود هم از این قانون مستثنا نیست؛ لذا غیر از این عقیده، برخی از فرقه ها که بعضی از آنان هم منقرض شده اند، نظرات دیگری داشتند؛ مثلاً می گفتند محمّد حنفیه امام زمان علیه السلام است و یا اشخاص دیگر، لذا بحث ولادت آن حضرت چون مخفیانه بوده، همیشه مورد پرس و جوی اصحاب و شیعیان بوده است و سؤالات متعددی مطرح شده که در اینجا برای رسیدن به واقع و حقیقت مطلب، جریان تولد آن جناب را مرور می کنیم:

امام صادق علیه السلام و زمان تولد حضرت قائم علیه السلام

خلاد بن قصار می گوید: در زمان امام صادق علیه السلام از آن حضرت پرسیدند: آیا

ص:42

قائم متولد شده است یا نه؟ فرمود:

«لَا وَلَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی»؛(1)

«خیر، ولی اگر او را درک کنم، هر آینه تمام مدت عمرم خدمت او را خواهم کرد».

پس معلوم می شود تا زمان امام صادق علیه السلام هنوز مهدی موعود به دنیا نیامده اند؛ یعنی نه محمّد حنفیه امام بوده و نه فرزند امام صادق علیه السلام که برخی می گفتند.

ماجرای ولادت از زبان عمّه

در مورد زمان و چگونگی ولادت حضرت مهدی علیه السلام محمّد بن عبداللَّه مطهری نقل می کند: بعد از شهادت امام حسن عسکری علیه السلام قصد کردم خدمت حکیمه دختر امام جوادعلیه السلام که عمّه امام زمان علیه السلام است برسم و در مورد حجت خدا و آنچه که مردم به اختلاف افتاده اند از ایشان سؤال کنم، وقتی رفتم، گفت: بنشین. نشستم و آن گاه فرمود:

«یا مُحَمَّدُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَی لَا یخَلِّی الْأَرْضَ مِنْ حُجَّةٍ نَاطِقَةٍ أَوْ صَامِتَةٍ وَلَمْ یجْعَلْهَا فِی أَخَوَینِ بَعْدَ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ تَفْضِیلاً لِلْحَسَنِ وَالْحُسَینِ علیهما السلام وَتَمْییزاً لَهُمَا أَنْ یکُونَ فِی الْأَرْضِ عَدِیلُهُمَا إِلَّا أَنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَی خَصَّ وُلْدَ الْحُسَینِ بِالْفَضْلِ عَلَی وُلْدِ الْحَسَنِ کَمَا خَصَّ وُلْدَ هَارُونَ

ص:43


1- 32. غیبت نعمانی، ص 245 / بحارالانوار، ج 51، ص 148.

عَلَی وُلْدِ مُوسَی وَإِنْ کَان مُوسَی حُجَّةً عَلَی هَارُونَ وَالْفَضْلُ لِوُلْدِهِ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ وَلَا بُدَّ لِلْأُمَّةِ مِنْ حَیرَةٍ یرْتَابُ فِیهَا الْمُبْطِلُونَ وَیخْلُصُ فِیهَا الُْمحِقُّونَ لِئَلَّا یکُونَ لِلنَّاسِ عَلَی اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَإِنَّ الْحَیرَةَ لَا بُدَّ وَاقِعَةٌ بَعْدَ مُضِی أَبِی مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ علیه السلام.

«ای محمّد! خداوند متعال زمین را از حجّت خالی نمی گذارد؛ چه آن حجّت ناطق و ظاهر باشد و چه خاموش و غایب باشد و این جریان امامت را خداوند هیچ گاه در دو برادر قرار نداده است مگر در مورد امام حسن و امام حسین علیهما السلام آن هم به جهت برتری آن دو بزرگوار بر دیگران و این که آن دو مثل هم هستند ولی با دیگران فرق دارند؛ آری خداوند متعال فرزندان امام حسین علیه السلام را بر فرزندان امام حسن علیه السلام برتری داد؛ چنان که فرزندان هارون را بر فرزندان موسی برتری داد، اگرچه خود موسی علیه السلام بر هارون حجّت و امام و پیامبر بود، با این حال فضیلت و برتری مخصوص فرزندان هارون شد.

بدان که حتماً برای امّت حیرت و سرگردانی خواهد بود که در آن باطل گرایان به شک می افتند؛ امّا حقّ جویان نجات می یابند، به این جهت که برای مردم در روز قیامت حجّت و دلیلی بر خداوند نباشد. این حیرت و سرگردانی نیز بعد از شهادت امام عسکری علیه السلام واقع می شود.

فَقُلْتُ: یا مَوْلَاتِی هَلْ کَانَ لِلْحَسَنِ علیه السلام وَلَدٌ؟

فَتَبَسَّمَتْ، ثُمَّ قَالَتْ: إِذَا لَمْ یکُنْ لِلْحَسَنِ علیه السلام عَقِبٌ فَمَنِ الْحِجَّةُ مِنْ بَعْدِهِ وَقَدْ أَخْبَرْتُکَ أَنَّ الْإِمَامَةَ لَا تَکُونُ لِأَخَوَینِ بَعْدَ الْحَسَنِ وَالْحُسَینِ علیه السلام.

ص:44

گفتم: ای خانم! آیا امام حسن عسکری علیه السلام فرزندی داشت؟

حکیمه تبسّمی کرد و گفت: اگر ایشان فرزندی نداشته باشد، پس چه کسی بعد از او امام است؟ و من هم که گفتم بعد از امام حسن و امام حسین علیهما السلام امامت در دو برادر برقرار نمی شود.

فَقُلْتُ: یا سَیدَتِی حَدِّثِینِی بِوِلَادَةِ مَوْلَای وَغَیبَتِهِ علیه السلام.

قال: قَالَتْ: نَعَمْ، کَانَتْ لِی جَارِیةٌ یقَالُ لَهَا «نَرْجِسُ» فَزَارَنِی ابْنُ أَخِی علیه السلام وَأَقْبَلَ یحِدُّ النَّظَرَ إِلَیهَا. فَقُلْتُ لَهُ: یا سَیدِی! لَعَلَّکَ هَوِیتَهَا فَأُرْسِلُهَا إِلَیکَ؟

فَقَالَ: لَا یا عَمَّةُ لَکِنِّی أَتَعَجَّبُ مِنْهَا.

فَقُلْتُ: وَمَا أَعْجَبَکَ؟

فَقَالَ علیه السلام :سَیخْرُجُ مِنْهَا وَلَدٌ کَرِیمٌ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ الَّذِی یمْلَأُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلاً وَقِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً

فَقُلْتُ: فَأُرْسِلُهَا إِلَیکَ یا سَیدِی.

فَقَالَ: اسْتَأْذِنِی فِی ذَلِکَ أَبِی.

گفتم: ای خانم! پس جریان ولادت مولایم امام زمان علیه السلام و غیبت آن حضرت را تعریف بفرما.

حکیمه گفت: آری، من جاریه و کنیزی داشتم به نام نرجس، روزی برادر زاده ام «امام عسکری علیه السلام» به دیدن من آمد، حضرت وقتی آن کنیز را دید، خیلی دقیق شد. به ایشان عرض کردم: ای مولای من! گویا به ایشان محبت

ص:45

داری، اگر بخواهی برایت بفرستم.

امام فرمود: خیر، ای عمه! ولی از او در تعجب هستم.

گفتم: چه چیزی تو را به تعجب انداخته است؟

امام فرمود: به زودی از وی فرزندی به دنیا می آید که نزد خداوند متعال، کریم است و زمین را به وسیله او از عدل و داد پر می کند؛ چنان که از ظلم و جور پر شده باشد.

گفتم: پس حتماً او را برایت می فرستم، ای آقای من!

امام فرمود: در این مورد از پدرم اجازه بگیر.

قَالَتْ: فَلَبِسْتُ ثِیابِی وَأَتَیتُ مَنْزِلَ أَبِی الْحَسَنِ فَسَلَّمْتُ وَجَلَسْتُ فَبَدَأَنِی علیه السلام وَقَالَ: یا حَکِیمَةُ! ابْعَثِی بِنَرْجِسَ إِلَی ابْنِی أَبِی مُحَمَّدٍ. قَالَتْ: فَقُلْتُ: یا سَیدِی! عَلَی هَذَا قَصَدْتُکَ أَنْ أَسْتَأْذِنَکَ فِی ذَلِکَ.

فَقَالَ: یا مُبَارَکَةُ! إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَی أَحَبَّ أَنْ یشْرَکَکِ فِی الْأَجْرِ وَیجْعَلَ لَکِ فِی الْخَیرِ نَصِیباً

قَالَتْ حَکِیمَةُ: فَلَمْ أَلْبَثْ أَنْ رَجَعْتُ إِلَی مَنْزِلِی وَزَینْتُهَا وَوَهَبْتُهَا لِأَبِی مُحَمَّدٍ وَجَمَعْتُ بَینَهُ وَبَینَهَا فِی مَنْزِلِی فَأَقَامَ عِنْدِی أَیاماً ثُمَّ مَضَی إِلَی وَالِدِهِ وَوَجَّهْتُ بِهَا مَعَهُ.

حکیمه می گوید: لباس پوشیدم و به منزل امام هادی علیه السلام آمدم، سلام کردم و نشستم. خود امام هادی علیه السلام شروع به سخن کرد و فرمود: ای حکیمه! نرجس را برای فرزندم ابی محمّد بفرست.

ص:46

گفتم: ای آقای من! من هم به همین جهت خدمت شما آمدم که اجازه بگیرم.

فرمود: ای مبارکه! خداوند متعال دوست داشت که تو را هم در ثواب این کار شریک کند و نصیبی از این کار خیر برایت قرار دهد.

حکیمه گوید: من هم معطّل نکردم و سریع برگشتم منزل و مراسم ازدواج آنان نیز در منزل خودم انجام گرفت. چند روزی در منزل ما بودند که امام عسکری علیه السلام به منزل پدرش رفتند و نرجس خانم را هم به آنجا بردم.

قَالَتْ حَکِیمَةُ: فَمَضَی أَبُو الْحَسَنِ علیه السلام وَجَلَسَ أَبُو مُحَمَّدٍعلیه السلام مَکَانَ وَالِدِهِ وَکُنْتُ أَزُورُهُ کَمَا کُنْتُ أَزُورُ وَالِدَهُ فَجَاءَتْنِی نَرْجِسُ یوْماً تَخْلَعُ خُفِّی وَقَالَتْ: یا مَوْلَاتِی نَاوِلْنِی خُفَّکِ. فَقُلْتُ: بَلْ أَنْتِ سَیدَتِی وَمَوْلَاتِی وَاللَّهِ لَا دَفَعْتُ إِلَیکِ خُفِّی لِتَخْلَعِیهِ وَلَا خَدَمْتِینِی بَلْ أَخْدُمُکِ عَلَی بَصَرِی.

فَسَمِعَ أَبُو مُحَمَّدٍعلیه السلام ذَلِکَ، فَقَالَ: جَزَاکِ اللَّهُ خَیراً یا عَمَّةُ.

حکیمه گوید: امام هادی علیه السلام به شهادت رسید و امام عسکری علیه السلام جانشین ایشان شد، من هم به زیارت ایشان می رفتم؛ همچنان که به زیارت امام هادی علیه السلام می رفتم. روزی به خدمت ایشان رفتم، نرجس خانم آمد که کفش های مرا جفت کند و گفت: ای خانم من! بگذار کفش هایت را جفت کنم. گفتم: بلکه تو خانم و مولای من هستی! به خدا قسم که نمی گذارم دست به کفش هایم بزنی و آنان را جفت کنی. تو نباید خدمت من بکنی بلکه این وظیفه من است که در خدمت تو باشم.

ص:47

امام عسکری علیه السلام این سخنان را شنید و فرمود: خدا تو را جزای خیر دهد، ای عمّه!

فَجَلَسْتُ عِنْدَهُ إِلَی وَقْتِ غُرُوبِ الشَّمْسِ، فَصِحْتُ بِالْجَارِیةِ وَقُلْتُ: نَاوِلِینِی ثِیابِی لِأَنْصَرِفَ. فَقَالَ علیه السلام: یا عَمَّتَاهُ بِیتِی اللَّیلَةَ عِنْدَنَا فَإِنَّهُ سَیولَدُ اللَّیلَةَ الْمَوْلُودُ الْکَرِیمُ عَلَی اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ الَّذِی یحْیی اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا.

قُلْتُ: مِمَّنْ یا سَیدِی وَلَسْتُ أَرَی بِنَرْجِسَ شَیئاً مِنْ أَثَرِ الْحَمْلِ؟

فَقَالَ: مِنْ نَرْجِسَ، لَا مِنْ غَیرِهَا.

قَالَتْ: فَوَثَبْتُ إِلَی نَرْجِسَ، فَقَلَبْتُهَا ظَهْراً لِبَطْنٍ فَلَمْ أَرَ بِهَا أَثَراً مِنْ حَبَلٍ فَعُدْتُ إِلَیهِ فَأَخْبَرْتُهُ بِمَا فَعَلْتُ. فَتَبَسَّمَ ثُمَّ قَالَ لِی: إِذَا کَانَ وَقْتُ الْفَجْرِ یظْهَرُ لَکِ بِهَا الْحَبَلُ لِأَنَّ مَثَلَهَا مَثَلُ أُمِّ مُوسَی لَمْ یظْهَرْ بِهَا الْحَبَلُ وَلَمْ یعْلَمْ بِهَا أَحَدٌ إِلَی وَقْتِ وِلَادَتِهَا لِأَنَّ فِرْعَوْنَ کَانَ یشُقُّ بُطُونَ الْحَبَالَی فِی طَلَبِ مُوسَی وَهَذَا نَظِیرُ مُوسَی علیه السلام.

تا هنگام غروب آفتاب خدمت امام بودم، سپس به کنیز گفتم: وسایل مرا بده تا بروم. امام عسکری علیه السلام فرمود: ای عمّه! امشب را نزد ما بمان چون آن مولود کریم، امشب به دنیا خواهد آمد، کسی که خداوند متعال به وسیله او زمین مرده را زنده خواهد کرد.

گفتم: از چه کسی به دنیا می آید، من در نرجس که اثر حاملگی نمی بینم!

فرمود: فقط از نرجس است نه از کسی دیگر.

ص:48

حکیمه گوید: نزد نرجس رفتم؛ ولی اثری از حاملگی ندیدم، خدمت امام آمدم و گزارش دادم؛ امّا امام علیه السلام تبسّمی کرد و فرمود: هرگاه طلوع فجر شود اثر حاملگی ظاهر خواهد شد، چون جریان او هم مثل مادر موسی است که حاملگی او ظاهر نبود و کسی هم از آن خبر نداشت، تا موقع ولادت موسی، چون فرعون شکم زنان حامله را به جهت یافتن موسی می درید، این هم مثل آن است.

قَالَتْ حَکِیمَةُ: فَلَمْ أَزَلْ أَرْقُبُهَا إِلَی وَقْتِ طُلُوعِ الْفَجْرِ وَهِی نَائِمَةٌ بَینَ یدَی لَا تَقْلِبُ جَنْباً إِلَی جَنْبٍ حَتَّی إِذَا کَانَ فِی آخِرِ اللَّیلِ وَقْتَ طُلُوعِ الْفَجْرِ وَثَبَتْ فَزِعَةً فَضَمَمْتُهَا إِلَی صَدْرِی وَسَمَّیتُ عَلَیهَا. فَصَاحَ أَبُو مُحَمَّدٍعلیه السلام وَقَالَ: اقْرَئِی عَلَیهَا إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَةِ الْقَدْرِ. فَأَقْبَلْتُ أَقْرَأُ عَلَیهَا وَقُلْتُ لَهَا: مَا حَالُکِ؟ قَالَتْ: ظَهَرَ الْأَمْرُ الَّذِی أَخْبَرَکِ بِهِ مَوْلَای. فَأَقْبَلْتُ أَقْرَأُ عَلَیهَا کَمَا أَمَرَنِی فَأَجَابَنِی الْجَنِینُ مِنْ بَطْنِهَا یقْرَأُ کَمَا أَقْرَأُ وَسَلَّمَ عَلَی. قَالَتْ حَکِیمَةُ: فَفَزِعْتُ لِمَا سَمِعْتُ، فَصَاحَ بِی أَبُو مُحَمَّدٍعلیه السلام: لَا تَعْجَبِی مِنْ أَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی ینْطِقُنَا بِالْحِکْمَةِ صِغَاراً وَیجْعَلُنَا حُجَّةً فِی أَرْضِهِ کِبَاراً.

فَلَمْ یسْتَتِمَّ الْکَلَامَ حَتَّی غِیبَتْ عَنِّی نَرْجِسُ فَلَمْ أَرَهَا کَأَنَّهُ ضُرِبَ بَینِی وَبَینَهَا حِجَابٌ فَعَدَوْتُ نَحْوَ أَبِی مُحَمَّدٍعلیه السلام وَأَنَا صَارِخَةٌ، فَقَالَ لِی: ارْجِعِی یا عَمَّةُ فَإِنَّکِ سَتَجِدِیهَا فِی مَکَانِهَا. قَالَتْ: فَرَجَعْتُ فَلَمْ أَلْبَثْ أَنْ کُشِفَ الْحِجَابُ بَینِی وَبَینَهَا وَإِذَا أَنَا بِهَا وَعَلَیهَا مِنْ أَثَرِ النُّورِ مَا غَشِی بَصَرِی

ص:49

وَإِذَا أَنَا بِالصَّبِی علیه السلام سَاجِداً عَلَی وَجْهِهِ، جَاثِیاً عَلَی رُکْبَتَیهِ، رَافِعاً سَبَّابَتَیهِ نَحْوَ السَّمَاءِ وَهُوَ یقُولُ: أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِیکَ لَهُ وَأَنَّ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وَأَنَّ أَبِی أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ، ثُمَّ عَدَّ إِمَاماً إِمَاماً إِلَی أَنْ بَلَغَ إِلَی نَفْسِهِ فَقَالَ علیه السلام: اللَّهُمَّ أَنْجِزْ لِی وَعْدِی وَأَتْمِمْ لِی أَمْرِی وَثَبِّتْ وَطْأَتِی وَامْلَأِ الْأَرْضَ بِی عَدْلاً وَقِسْطاً.

حکیمه گوید: آن شب تا طلوع فجر مراقب نرجس بودم، او هم مقابل من خوابیده بود. تا این که آخر شب، با نگرانی بیدار شد، او را به سینه خود چسبانیدم، امام عسکری علیه السلام صدا زد: سوره قدر را بر او قرائت کن. من هم شروع کردم به خواندن قرآن، گفتم: حالت چطوره؟ گفت: آنچه که مولایم به تو خبر داده بود ظاهر شده است. مشغول قرائت بودم که دیدم فرزند داخل رحم نیز مشغول خواندن همان چیزی است که من می خوانم. حتی به من سلام هم کرد.

حکیمه گوید: از این حالت ترسیدم و نگران شدم که امام عسکری علیه السلام فرمود: از کار خدا تعجب نکن، خداوند متعال ما را در کودکی به زبان می آورد و حجّت بر روی زمین قرار می دهد.

هنوز سخن امام تمام نشده بود که نرجس از نظرم ناپدید شد و دیگر او را نمی دیدم، گویا بین من و او پرده ای زده باشند، با فریاد به طرف امام عسکری علیه السلام دویدم، حضرت فرمود: ای عمّه! برگرد که او را در جای خود خواهی دید. برگشتم، گویا پرده برداشته شد، او را در حاله ای از نور دیدم

ص:50

که چشمانم را خیره کرد. ناگهان فرزندی را دیدم که بر زانوانش سجده کرده، انگشت خود را به سمت آسمان نشانه گرفته و می گوید: شهادت می دهم که خدایی جز اللَّه نیست، یکتاست و شریکی ندارد، و شهادت می دهم که جدّم رسول خداست و پدرم امیرمؤمنان است.

آن گاه یک یک امامان را شمرد تا به خودش رسید و گفت: خدایا وعده ای که به من دادی وفا کن و کار من را به پایان برسان و مرا ثابت قدم بدار و زمین را به وسیله من از عدل و داد پر کن.

فَصَاحَ أَبُو مُحَمَّدٍ الْحَسَنُ علیه السلام فَقَالَ: یا عَمَّةُ! تَنَاوَلِیهِ فَهَاتِیهِ. فَتَنَاوَلْتُهُ وَأَتَیتُ بِهِ نَحْوَهُ، فَلَمَّا مَثَلْتُ بَینَ یدَی أَبِیهِ وَهُوَ عَلَی یدَی سَلَّمَ عَلَی أَبِیهِ، فَتَنَاوَلَهُ الْحَسَنُ علیه السلام وَالطَّیرُ تُرَفْرِفُ عَلَی رَأْسِهِ فَصَاحَ بِطَیرٍ مِنْهَا فَقَالَ لَهُ: احْمِلْهُ وَاحْفَظْهُ وَرُدَّهُ إِلَینَا فِی کُلِّ أَرْبَعِینَ یوْماً. فَتَنَاوَلَهُ الطَّائِرُ وَطَارَ بِهِ فِی جَوِّ السَّمَاءِ وَأَتْبَعَهُ سَائِرُ الطَّیرِ فَسَمِعْتُ أَبَا مُحَمَّدٍ یقُولُ: أَسْتَوْدِعُکَ الَّذِی اسْتَوْدَعَتْهُ أُمُّ مُوسَی. فَبَکَتْ نَرْجِسُ، فَقَالَ لَهَا: اسْکُتِی فَإِنَّ الرَّضَاعَ مُحَرَّمٌ عَلَیهِ إِلَّا مِنْ ثَدْیکِ وَسَیعَادُ إِلَیکِ کَمَا رُدَّ مُوسَی إِلَی أُمِّهِ وَذَلِکِ قَوْلُهُ عَزَّ وَجَلَّ فَرَدَدْناهُ إِلی أُمِّهِ کَی تَقَرَّ عَینُها وَلا تَحْزَنَ.

امام عسکری علیه السلام فرمود: ای عمّه! فرزندم را بیاور. من هم فرزند را گرفتم و به سمت حضرت رفتم و مقابل ایشان ایستادم، هنوز مولود در دست من بود که به پدر بزرگوارش سلام کرد. امام عسکری علیه السلام ایشان را گرفت. از طرفی هم دیدم پرندگانی بالای سر آن حضرت در پروازند، یکی از آنان

ص:51

را صدا زد و فرمود: این طفل را بردار و از او حفاظت کن و تا چهل روز، هر روز او را نزد ما بیاور. پرنده او را گرفت و رفت و سایر پرندگان نیز به دنبال او رفتند. از امام عسکری علیه السلام شنیدم که می گوید: به تو امانت دادم آن چیزی را که مادر موسی به تو امانت سپرده بود. نرجس خانم به گریه افتاد، امام فرمود: آرام باش که شیر خوردن بر او حرام است مگر از پستان تو. به زودی او را برمی گردانند؛ چنان که موسی را به مادرش برگرداندند. این سخن خداست که فرمود: ما او را به مادرش برگرداندیم تا چشم مادرش روشن شود و غمگین نباشد.

قَالَتْ حَکِیمَةُ: فَقُلْتُ: مَا هَذَا الطَّائِرُ؟ قَالَ: هَذَا رُوحُ الْقُدُسِ الْمُوَکَّلُ بِالْأَئِمَّةِعلیه السلام یوَفِّقُهُمْ وَیسَدِّدُهُمْ وَیرَبِّیهِمْ بِالْعِلْمِ.

قَالَتْ حَکِیمَةُ: فَلَمَّا أَنْ کَانَ بَعْدَ أَرْبَعِینَ یوْماً رُدَّ الْغُلَامُ وَوَجَّهَ إِلَی ابْنُ أَخِی علیه السلام فَدَعَانِی فَدَخَلْتُ عَلَیهِ فَإِذَا أَنَا بِصَبِی مُتَحَرِّکٌ یمْشِی بَینَ یدَیهِ، فَقُلْتُ: سَیدِی! هَذَا ابْنُ سَنَتَینِ؟ فَتَبَسَّمَ علیه السلام ثُمَّ قَالَ: إِنَّ أَوْلَادَ الْأَنْبِیاءِ وَالْأَوْصِیاءِ إِذَا کَانُوا أَئِمَّةً ینْشَئُونَ بِخِلَافِ مَا ینْشَأُ غَیرُهُمْ وَإِنَّ الصَّبِی مِنَّا إِذَا أَتَی عَلَیهِ شَهْرٌ کَانَ کَمَنْ یأْتِی عَلَیهِ سَنَةٌ وَإِنَّ الصَّبِی مِنَّا لَیتَکَلَّمُ فِی بَطْنِ أُمِّهِ وَیقْرَأُ الْقُرْآنَ وَیعْبُدُ رَبَّهُ عَزَّ وَجَلَّ وَعِنْدَ الرَّضَاعِ تُطِیعُهُ الْمَلَائِکَةُ وَتَنْزِلُ عَلَیهِ کُلَّ صَبَاحٍ وَمَسَاءٍ.

حکیمه گوید: عرض کردم: این پرنده که بود؟ امام فرمود: این روح القدس بود که موکّل بر ائمه است تا آنان را تربیت نماید. و توفیق علم دهد.

ص:52

حکیمه گوید: چهل روز که گذشت امام عسکری علیه السلام مرا طلب کرد. پس به محضر ایشان رفتم، طفلی دیدم که مقابل ایشان راه می رود، گفتم: ای آقای من! این بچه دو ساله است؟ امام تبسّم کرده و فرمودند: فرزندان پیامبران و جانشینان ایشان که قرار است امام شوند، بر خلاف سایر اطفال رشد و نمو دارند، لذا طفل یک ماهه ما مثل طفل یک ساله دیگران است. فرزندان ما این گونه هستند که در شکم مادر سخن می گویند، قرآن تلاوت می نمایند و عبادت خدا می کنند. آن گاه هم که شیر می خورند فرشتگان هر صبح و شام برایشان نازل می شوند و در اطاعت آنان هستند.

قَالَتْ حَکِیمَةُ: فَلَمْ أَزَلْ أَرَی ذَلِکَ الصَّبِی کُلَّ أَرْبَعِینَ یوْماً إِلَی أَنْ رَأَیتُهُ رَجُلاً قَبْلَ مُضِی أَبِی مُحَمَّدٍعلیه السلام بِأَیامٍ قَلَائِلَ فَلَمْ أَعْرِفْهُ، فَقُلْتُ لِأَبِی مُحَمَّدٍعلیه السلام: مَنْ هَذَا الَّذِی تَأْمُرُنِی أَنْ أَجْلِسَ بَینَ یدَیهِ؟ فَقَالَ: ابْنُ نَرْجِسَ وَهُوَ خَلِیفَتِی مِنْ بَعْدِی وَعَنْ قَلِیلٍ تَفْقِدُونِّی فَاسْمَعِی لَهُ وَأَطِیعِی. قَالَتْ حَکِیمَةُ: فَمَضَی أَبُو مُحَمَّدٍعلیه السلام بِأَیامٍ قَلَائِلَ وَافْتَرَقَ النَّاسُ کَمَا تَرَی وَوَ اللَّهِ إِنِّی لَأَرَاهُ صَبَاحاً وَمَسَاءً وَإِنَّهُ لَینْبِئُنِی عَمَّا تَسْأَلُونِّی عَنْهُ فَأُخْبِرُکُمْ وَوَ اللَّهِ إِنِّی لَأُرِیدُ أَنْ أَسْأَلَهُ عَنِ الشَّی ءِ فَیبْدَأُنِی بِهِ وَإِنَّهُ لَیرُدُّ عَلَی الْأَمْرَ فَیخْرُجُ إِلَی مِنْهُ جَوَابُهُ مِنْ سَاعَتِهِ مِنْ غَیرِ مَسْأَلَتِی وَقَدْ أَخْبَرَنِی الْبَارِحَةَ بِمَجِیئِکَ إِلَی وَأَمَرَنِی أَنْ أُخْبِرَکَ بِالْحَقِّ.

حکیمه گوید: من در هر چهل روز یک بار آن طفل گرامی را می دیدم، تا این که مدتی قبل از شهادت امام عسکری علیه السلام، مانند مردی شده بود که

ص:53

حتی من هم او را نشناختم، به امام عرض کردم: این آقا کیست که می فرمایید پیش او بنشینم؟ امام فرمود: این همان فرزند نرجس و جانشین من است. به زودی مرا از دست خواهید داد، پس حرف او را گوش کنید و اطاعتش نمایید.

حکیمه گوید: چند روز بعد امام عسکری علیه السلام به شهادت رسید و همان طور که می بینی مردم پراکنده شدند؛ به خدا قسم که من هر روز امام زمان علیه السلام را می بینم و ایشان به من خبر می دهد هرچه را که شما می پرسید و من جواب می دهم. به خدا قسم هرگاه می خواهم سؤال از ایشان بپرسم، خودشان جواب را زودتر به من می دهند؛ بدون این که من بپرسم، حتی آمدن تو را هم دیشب به من خبر دادند و امر فرمودند که حقّ مطلب را به تو بگویم.

قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ: فَوَ اللَّهِ لَقَدْ أَخْبَرَتْنِی حَکِیمَةُ بِأَشْیاءَ لَمْ یطَّلِعْ عَلَیهَا أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ، فَعَلِمْتُ أَنَّ ذَلِکَ صِدْقٌ وَعَدْلٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ قَدِ اطَّلَعَهُ عَلَی مَا لَمْ یطَّلِعْ عَلَیهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ»؛(1)

محمّد بن عبداللَّه می گوید: به خدا قسم که حکیمه از چیزهایی به من خبر داد که احدی جز خدا از آن خبر ندارد. لذا دانستم که این ها راست و حقّ است و خداوند متعال ایشان را به چیزهایی مطلع کرده که دیگران را بر آن مطلع نفرموده است».

ص:54


1- 33. روضة الواعظین، ج 2، ص 258 / کمال الدین، ج 2، ص 426 / بحارالانوار، ج 51، ص 11.

چرا تولد و زندگی مخفیانه!

یکی از اصحاب امام رضاعلیه السلام به نام ایوب بن نوح می گوید: به آن حضرت عرض کردم: ما دوست داریم که شما صاحب این امر باشید و این که خداوند همه امور را بدون جنگ به شما واگذارد، چون همه با شما بیعت کردند و سکه ها نیز به نام شما زده شده است.

امام رضاعلیه السلام فرمود:

«مَا مِنَّا أَحَدٌ اخْتَلَفَ الْکُتُبُ إِلَیهِ وَأُشِیرَ إِلَیهِ بِالْأَصَابِعِ وَسُئِلَ عَنِ الْمَسَائِلِ وَ حُمِلَتْ إِلَیهِ الْأَمْوَالُ إِلَّا اغْتِیلَ أَوْ مَاتَ عَلَی فِرَاشِهِ حَتَّی یبْعَثَ اللَّهُ لِهَذَا الْأَمْرِ غُلَاماً مِنَّا خَفِی الْمَوْلِدِ وَالْمُنْشَأُ غَیرُ خَفِی فِی نَفْسِهِ»؛(1)

«کسی از ما اهل بیت نیست که محل رفت و آمد مردم باشد، نامه ها به سوی ایشان بیاید، مردم او را با انگشت نشان دهند، مسائل را از وی بپرسند و اموال به سوی ایشان حمل شود، مگر این که یا کشته می شود یا در رختخواب خود از دنیا می رود. تا آن گاه که خداوند متعال برای این کار جوانی را برانگیزد که تولدش مخفیانه است و محل زندگی اش نیز نهانی است».

پیرامون چرایی مسئله غیبت امام زمان علیه السلام لازم است به کتب معتبر و مشروحی که در این زمینه موجود است، مراجعه شود.

ص:55


1- 34. بحارالانوار، ج 51، ص 37 / غیبت نعمانی.

مشخصات ظاهری حضرت مهدی علیه السلام چیست؟

در کتاب غیبت شیخ طوسی نقل شده که جابر جعفی از امام باقرعلیه السلام نقل می کند که روزی عمر بن خطاب به همراه امیر المؤمنین علی علیه السلام بود که از ایشان پرسید: در مورد مهدی به من خبر بده که اسمش چیست؟

امام علی علیه السلام فرمود:

«أَمَّا اسْمُهُ؛ فَإِنَّ حَبِیبِی عَهِدَ إِلَی أَنْ لَا أُحَدِّثَ بِاسْمِهِ حَتَّی یبْعَثَهُ اللَّهُ»؛

«امّا در مورد اسم آن حضرت، حبیب من رسول خداصلی الله علیه وآله با من عهد کرده که اسم او را بیان نکنم، تا آن گاه که خداوند او را برانگیزد».

عمر گفت: پس در مورد برخی از اوصاف او بفرما.

امیر المؤمنین علیه السلام فرمود:

«هُوَ شَابٌّ مَرْبُوعٌ، حَسَنُ الْوَجْهِ، حَسَنُ الشَّعْرِ، یسِیلُ شَعْرُهُ عَلَی مِنْکَبَیهِ وَ نُورُ وَجْهِهِ یعْلُو سَوَادَ لِحْیتِهِ وَرَأْسِهِ، بِأَبِی ابْنُ خِیرَةِ الْإِمَاءِ»؛(1)

«او جوانی است خوش اندام، خوش رو و خوش مو، موهایش بر شانه هایش ریخته و روشنایی چهره اش بر سیاهی موی سر و رویش غلبه دارد. پدرم به فدای فرزند بهترین کنیزان!»

ص:56


1- 35. غیبت طوسی، ص 470 / اعلام الوری، ص 465 / کشف الغمه، ج 2، ص 465 / بحارالانوار، ج 51، ص 36.

چه کسانی امام زمان علیه السلام را زیارت کرده اند؟

الف) دیدار یار!

عدّه ای از شیعیان از جمله علی بن بلال، احمد بن هلال، محمّد بن معاویة بن حکیم و حسن بن ایوب بن نوح در یک خبر طولانی که مشهور هم هست می گویند: با هم به محضر مولایمان امام حسن عسکری علیه السلام رفتیم تا در مورد حجت بعد از ایشان سؤال کنیم. در آن مجلس حدود 40 نفر حاضر بودند که عثمان بن سعید بن عمرو العمری بلند شد و عرض کرد:

ای فرزند رسول خدا! می خواهم سؤالی بپرسم که شما از همه داناتر هستید.

امام فرمود: بنشین ای عثمان، آن گاه با ناراحتی بلند شد که برود و فرمود: کسی خارج نشود. هیچ کسی از ما حرکت نکردیم، پس از لحظاتی عثمان را صدا زد، عثمان جلوی پای حضرت ایستاد. آن جناب فرمود: بگویم برای چه آمده اید؟ همه گفتند: بفرمایید، ای فرزند رسول خدا!

امام فرمود: آمدید از حجت بعد از من بپرسید. گفتند: آری.

ناگهان جوانی ظاهر شد که گویا پاره ای از ماه است و شبیه ترین فرد به امام عسکری علیه السلام بود.

حضرت فرمود:

«هَذَا إِمَامُکُمْ مِنْ بَعْدِی وَخَلِیفَتِی عَلَیکُمْ أَطِیعُوهُ وَلَا تَتَفَرَّقُوا مِنْ بَعْدِی فَتَهْلِکُوا فِی أَدْیانِکُمْ؛ أَلَا وَإِنَّکُمْ لَا تَرَوْنَهُ مِنْ بَعْدِ یوْمِکُمْ هَذَا حَتَّی یتِمَّ لَهُ عُمُرٌ، فَاقْبَلُوا مِنْ عُثَْمانَ مَا یقُولُهُ وَانْتَهُوا إِلَی أَمْرِهِ وَاقْبَلُوا قَوْلَهُ فَهُوَ خَلِیفَةُ إ

ص:57

ِمَامِکُمْ وَالْأَمْرُ إِلَیهِ»؛(1)

«این امام شما بعد از من و جانشین من بر شماست، از او اطاعت کنید و بعد از من متفرق نشوید که در دین خود هلاک خواهید شد، آگاه باشید! که شما بعد از این دیگر او را نخواهید دید تا زمانی که عمر او کامل گردد. پس حرف عثمان را گوش کنید و به او روی آورید و سخن او را قبول کنید، چون او نماینده امام شماست و کارها به دست اوست».

ب) دیدار ماه تابان

احمد بن اسحاق می گوید: به محضر امام حسن عسکری علیه السلام رسیدم تا از آن حضرت در مورد جانشین بعد از ایشان بپرسم. وقتی شرفیاب شدم، قبل از این که حرفی بزنم، خود آن حضرت فرمود:

«یا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ! إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَی لَمْ یخْلِ الْأَرْضَ مُنْذُ خَلَقَ آدَمَ وَ لَا تَخْلُو إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ مِنْ حُجَّةِ اللَّهِ عَلَی خَلْقِهِ بِهِ یدْفَعُ الْبَلَاءَ عَنْ أَهْلِ الْأَرْضِ وَبِهِ ینَزِّلُ الْغَیثَ وَبِهِ یخْرِجُ بَرَکَاتِ الْأَرْضِ.

«ای احمد پسر اسحاق! خداوند متعال از روزی که حضرت آدم علیه السلام را خلق فرمود تا کنون هیچ روزی زمین را خالی از حجت خود قرار نداده است و تا روز قیامت نیز چنین است که به وسیله این حجت الهی، بلاها را از اهل زمین دفع می کند و به برکت وجود او باران نازل می کند و به خاطر او برکات زمین را بیرون می آورد.

ص:58


1- 36. غیبت طوسی، ص 357 / بحارالانوار، ج 51، ص 346.

قَالَ: فَقُلْتُ: یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! فَمَنِ الْإِمَامُ وَالْخَلِیفَةُ بَعْدَکَ؟

فَنَهَضَ علیه السلام فَدَخَلَ الْبَیتَ ثُمَّ خَرَجَ وَعَلَی عَاتِقِهِ غُلَامٌ کَأَنَّ وَجْهَهُ الْقَمَرُ لَیلَةَ الْبَدْرِ مِنْ أَبْنَاءِ ثَلَاثِ سِنِینَ، فَقَالَ: یا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ لَوْ لَا کَرَامَتُکَ عَلَی اللَّهِ وَ عَلَی حُجَجِهِ مَا عَرَضْتُ عَلَیکَ ابْنِی هَذَا، إِنَّهُ سَمِی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وَکَنِیهُ الَّذِی یمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً.

یا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ مَثَلُهُ فِی هَذِهِ الْأُمَّةِ مَثَلُ الْخَضِرِعلیه السلام وَمَثَلُهُ کَمَثَلِ ذِی الْقَرْنَینِ وَاللَّهِ لَیغِیبَنَّ غَیبَةً لَا ینْجُو فِیهَا مِنَ التَّهْلُکَةِ إِلَّا مَنْ یثْبِتُهُ اللَّهُ عَلَی الْقَوْلِ بِإِمَامَتِهِ وَوَفَّقَهُ لِلدُّعَاءِ بِتَعْجِیلِ فَرَجِهِ.

گفتم: ای پسر رسول خدا! پس امام و جانشین بعد از شما کیست؟

امام علیه السلام بلند شد و داخل اطاق رفت و برگشت؛ در حالی که بر دوش او کودکی بود. گویا چهره اش مانند ماه شب چهارده می درخشید، آن کودک حدوداً سه ساله بود. بعد فرمود:

ای احمد! اگر بزرگواری و منزلت تو نزد خدا و ما نبود، این فرزند را به تو نشان نمی دادم، او همنام رسول خداصلی الله علیه وآله و هم کنیه اوست، کسی که زمین را از عدل و داد پر می کند؛ چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد.

ای احمد! مَثل او در این امّت، مَثل خضرعلیه السلام و مَثل ذی القرنین است، به خدا قسم که حتماً غیبتی خواهد داشت که در این مدت غیبت هیچ کسی از هلاکت نجات نمی یابد؛ مگر کسانی که خداوند آنان را بر امامت وی پایدار بدارد و او را بر دعا برای تعجیل فرجش موفق گرداند.

ص:59

قَالَ أَحْمَدُ بْنُ إِسْحَاقَ: فَقُلْتُ لَهُ: یا مَوْلَای! هَلْ مِنْ عَلَامَةٍ یطْمَئِنُّ إِلَیهَا قَلْبِی؟

فَنَطَقَ الْغُلَامُ علیه السلام بِلِسَانٍ عَرَبِی فَصِیحٍ فَقَالَ: أَنَا بَقِیةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَالْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَینٍ یا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ»؛(1)

احمد بن اسحاق گوید: عرض کردم: ای آقا و مولای من! آیا علامت و نشانه ای می فرمایید که قلب من مطمئن گردد؟

در همین حال آن کودک به زبان عربی فصیح فرمود: من باقیمانده و ذخیره خدا در زمین هستم و از دشمنانش انتقام خواهم گرفت. پس از این دنبال چیزی نباش، ای احمد بن اسحاق!»

آیا کودک هم می تواند امام شود؟

در زندگی روزمره و متعارف مردم عادی، عادت و قانون طبیعت بر این است که شخصی تا به سنّ پانزده سالگی نرسیده، بالغ نشده و به کمال هم نرسیده است؛ یعنی باید دیگران او را کمک کنند و تکلیف هم ندارد. لکن آنجا که مصلحت الهی اقتضا کند، این عادت طبیعت در هم می ریزد و طفل در گهواره به سخن می آید که من پیامبر هستم و کتاب آسمانی هم دارم.(2)

امامان ما نیز این گونه اند، یعنی همان علم و عصمت و توانی که قرار است

ص:60


1- 37. کشف الغمه، ج 2، ص 526 / بحارالانوار، ج 52، ص 23/ کمال الدین، ج 2، ص 384.
2- 38. فَأَشارَتْ إِلَیهِ قالُوا کَیفَ نُکَلِّمُ مَن کانَ فِی الْمَهْدِ صَبِیا قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِی الْکِتابَ وَجَعَلَنِی نَبِیا) سوره مریم: آیه 29 و 30.

خداوند متعال در بزرگ سالی به ایشان بدهد، می تواند قبل از بلوغ هم به آنان بدهد؛ چنان که در مورد امام جواد و امام زمان علیهما السلام اتفاق افتاده است. با این حال شخصی مثل ابوبصیر می گوید: از امام (باقر یا صادق علیهما السلام) پرسیدم:

«أَ یکُونُ أَنْ یفْضَی هَذَا الْأَمْرُ إِلَی مَنْ لَمْ یبْلُغْ؟

قَالَ: سَیکُونُ ذَلِکَ؟

قُلْتُ: فَمَا یصْنَعُ؟

قَالَ: یوَرِّثُهُ عِلْماً وَکُتُباً وَلَا یکِلُهُ إِلَی نَفْسِهِ»؛(1)

«آیا این امر به کسی که هنوز بالغ نشده نیز خواهد رسید؟

فرمود: به زودی چنین خواهد شد.

عرض کردم: پس در این حال چه می کند؟

فرمود: خداوند علم و کتاب را به او ارث می دهد و او را به خودش واگذار نمی کند».

فرزند خیرة الاماء کیست؟

چند تن از صحابه از جمله ابوجحیفه و حارث بن عبداللَّه همدانی و حارث بن شرب می گویند: روزی نزد امیرالمؤمنین علیه السلام نشسته بودیم که امام حسن علیه السلام وارد شد، امام علی علیه السلام فرمود:

«مَرْحَباً بِابْنِ رَسُولِ اللَّهِ»؛ آفرین به فرزند رسول خدا!

ص:61


1- 39. بحارالانوار، ج 51، ص 43 به نقل از غیبت نعمانی.

امّا آن گاه که امام حسین علیه السلام وارد شد، فرمود:

«بِأَبِی أَنْتَ یا أَبَا ابْنِ خِیرَةِ الْإِمَاءِ»؛

«به فدای تو که پدر فرزند بهترین کنیزان و خانم ها هستی».

سؤال شد: ای امیرالمؤمنین! چطور شد که به حسن چنان گفتی و به حسین چنین؟ فرزند بهترین کنیزان کیست؟

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

«ذَاکَ الْفَقِیدُ الطَّرِیدُ الشَّرِیدُ م ح م د بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی بْنِ الْحُسَینِ هَذَا وَوَضَعَ یدَهُ عَلَی رَأْسِ الْحُسَینِ علیه السلام»؛(1)

«همان ناپیدای تنهای رانده شده، محمّد پسر حسن پسر علی پسر محمّد پسر موسی پسر جعفر پسر محمّد پسر علی پسر این حسین.

و دست بر سر امام حسین علیه السلام گذاشت».

ص:62


1- 40. بحارالانوار، ج 51، ص 110.

فصل چهارم:شناخت امام زمان علیه السلام

اشاره

ص:63

شناخت دوازدهمین حجّت خدا

محمّد بن عثمان عمری که از نواب خاص امام زمان علیه السلام بوده، از پدرش نقل می کند که پدرم گفت: در خدمت امام حسن عسکری علیه السلام بودم که از آن حضرت در مورد خبری سؤال شد که از امامان علیهم السلام روایت شده که تا روز قیامت زمین از حجت خدا بر خلق خالی نمی ماند و این که هر کسی بمیرد و امام زمان خود را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است؟

امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: آری، این حقّ است؛ همان طور که روز حقّ است.

گفته شد: ای فرزند رسول خدا! پس حجت و امام پس از شما کیست؟

امام فرمود:

«ابْنِی مُحَمَّدٌ وَهُوَ الْإِمَامُ وَالْحُجَّةُ بَعْدِی، مَنْ مَاتَ وَلَمْ یعْرِفْهُ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیةً؛

أَمَا إِنَّ لَهُ غَیبَةً یحَارُ فِیهَا الْجَاهِلُونَ وَیهْلِکُ فِیهَا الْمُبْطِلُونَ وَیکْذِبُ فِیهَا الْوَقَّاتُونَ؛ ثُمَّ یخْرُجُ فَکَأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی الْأَعْلَامِ الْبِیضِ تَخْفِقُ فَوْقَ رَأْسِهِ

ص:64

بِنَجَفِ الْکُوفَةِ»؛(1)

«پسرم محمّد، امام و حجت خدا پس از من است، هر که بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.

آگاه باشید که برای او غیبتی خواهد بود که جاهلان سرگردان می شوند، اهل باطل هلاک می گردند و آنان که تعیین وقت می کنند دروغ می گویند.

آن گاه ظهور خواهد کرد. گویا پرچم های سفید را می بینم که در نجف کوفه و بالای سر آن جناب حرکت می کند».

دین الهی چگونه ظاهر می شود؟

امام رضاعلیه السلام نقل می فرماید که امیرالمؤمنین علیه السلام به امام حسین علیه السلام فرمود:

ای حسین! نهمین فرزند تو همان قائم به حقّ است که دین عدل را ظاهر می کند.

امام حسین علیه السلام سؤال کرد: ای امیرالمؤمنین! آیا این خواهد شد؟

امام فرمود:

«إِی وَالَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ وَاصْطَفَاهُ عَلَی جَمِیعِ الْبَرِیةِ وَلَکِنْ بَعْدَ غَیبَةٍ وَحَیرَةٍ لَا تَثْبُتُ فِیهَا عَلَی دِینِهِ إِلَّا الُْمخْلِصُونَ الْمُبَاشِرُونَ لِرَوْحِ الْیقِینِ الَّذِینَ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَهُمْ بِوَلَایتِنَا وَکَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ وَأَیدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ»؛(2)

ص:65


1- 41. بحارالانوار، ج 51، ص 160 / کمال الدین.
2- 42. کشف الغمه، ج 2، ص 521 / بحارالانوار، ج 51، ص 110 / کمال الدین، ج 2، ص 304.

«آری قسم به خدایی که محمّد را به نبوّت برانگیخت و او را از بین همه خلایق برگزید، ولی بعد از مدتی غیبت و حیرت، این قیام صورت می گیرد، البته در این مدت کسانی در دین خود ثابت خواهند ماند که مخلص باشند و دارای مرتبه یقین باشند، آنان که خداوند پیمان ولایت ما را از ایشان اخذ کرده و ایمان را در دل های آنان نهاده و به روح الهی خود تأییدشان فرموده است».

سؤال عمر بن خطّاب چه بود؟

این که می گوییم قضیه مهدویت مخصوص شیعه نبوده، بلکه همه فرقه های اسلامی از آن اطلاع دارند، شاهدش این سؤال عمر بن خطاب است؛ چون از صدر اسلام همه از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در این زمینه چیزهایی شنیده بودند. به همین جهت است که عمر نیز خدمت امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمده و از ایشان در این مورد پرسش می کند.

جابر بن عبداللَّه از امام باقرعلیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمود:

«سَأَلَ عُمَرُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِین علیه السلام عَنِ الْمَهْدِی، قَالَ: یا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ أَخْبِرْنِی عَنِ الْمَهْدِی، مَا اسْمُهُ؟

قَالَ: أَمَّا اسْمُهُ، فَلَا، إِنَّ حَبِیبِی وَخَلِیلِی عَهِدَ إِلَی أَنْ لَا أُحَدِّثَ بِاسْمِهِ حَتَّی یبْعَثَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ وَهُوَ مِمَّا اسْتَوْدَعَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ رَسُولَهُ فِی عِلْمِهِ»؛(1)

ص:66


1- 43. بحارالانوار، ج 51، ص 33 / کمال الدین، ج 2، ص 648 / غیبت طوسی، ص 470.

«عمر بن خطاب از امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد مهدی پرسید و گفت: ای فرزند ابی طالب! برایم از مهدی خبر بده که نامش چیست؟

امام فرمود: امّا اسم آن حضرت را نمی توانم بگویم، چون دوست و حبیب من (پیامبر خداصلی الله علیه وآله) با من عهد کرده که نام او را بیان نکنم تا زمانی که خداوند متعال او را برانگیزد، چون آن از چیزهایی است که خدا علمش را به رسولش به ودیعه گذاشته است».

امام حسین علیه السلام پیرامون صاحب الامر چه فرمود؟

شخصی به نام عیسی خشّاب می گوید که از امام حسین علیه السلام پرسیدم:

آیا شما صاحب الامر هستید؟

آن جناب فرمود:

«لَا وَلَکِنْ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ الطَّرِیدُ الشَّرِیدُ الْمَوْتُورُ بِأَبِیهِ الْمُکَنَّی بِعَمِّهِ یضَعُ سَیفَهُ عَلَی عَاتِقِهِ ثَمَانِیةَ أَشْهُرٍ»؛(1)

«خیر، امّا صاحب این امر کسی است که از وطن خود دور مانده و هنوز انتقام خون به ناحقّ ریخته شده پدر خود را نگرفته است، او که کنیه عمویش را دارد و شمشیرش را هشت ماه بر گردن حمایل می کند».

امام صادق علیه السلام و تصریح به مهدی موعود؟

یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام به نام ابراهیم کرخی می گوید: روزی به محضر

ص:67


1- 44. بحارالانوار، ج 51، ص 134 / کمال الدین، ج 1، ص 318.

آن جناب رسیدم و در خدمت ایشان نشسته بودم که امام کاظم علیه السلام نیز وارد شد. در آن هنگام ایشان جوان بودند. من بلند شدم و ایشان را بوسیدم و نشستم.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«یا إِبْرَاهِیمُ أَمَا إِنَّهُ صَاحِبُکَ مِنْ بَعْدِی، أَمَا إِنَّهُ لَیهْلِکَنَّ فِیهِ قَوْمٌ وَیسْعَدُ آخَرُونَ فَلَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ وَضَاعَفَ عَلَی رُوحِهِ الْعَذَابَ، أَمَا لَیخْرِجَنَّ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ خَیرَ أَهْلِ الْأَرْضِ فِی زَمَانِهِ سَمِی جَدِّهِ وَوَارِثَ عِلْمِهِ وَأَحْکَامِهِ وَفَضَائِلِهِ، مَعْدِنَ الْإِمَامَةِ وَرَأْسَ الْحِکْمَةِ، یقْتُلُهُ جَبَّارُ بَنِی فُلَانٍ بَعْدَ عَجَائِبَ طَرِیفَةٍ حَسَداً لَهُ وَلَکِنَّ اللَّهَ بالِغُ أَمْرِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ، یخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ تَمَامَ اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیاً اخْتَصَّهُمُ اللَّهُ بِکَرَامَتِهِ وَأَحَلَّهُمْ دَارَ قُدْسِهِ، الْمُقِرُّ بِالثَّانِی عَشَرَ مِنْهُمْ کَالشَّاهِرِ سَیفَهُ بَینَ یدَی رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله یذُبُّ عَنْهُ.

«ای ابراهیم! بدان و آگاه باش که این صاحب توست بعد از من.

بدان و آگاه باش که به جهت او برخی هلاک و برخی دیگر سعادتمند خواهند شد. پس خدا لعنت کند قاتل او را و عذاب وی را دو چندان نماید.

بدان و آگاه باش که خداوند از نسل او بهترین فرد روی زمین در زمان خودش را ظاهر خواهد کرد که همنام جدش می باشد و وارث علم و احکام و فضایل او خواهد بود. معدن امامت و رأس حکمت است، جباران و ظالمان از طایفه فلان او را خواهند کشت، بعد از آن که امور عجیبه از او می بینند و این به جهت دشمنی و حسدی است که بر او دارند؛ لکن خداوند امر او را تمام خواهد کرد؛ هرچند مشرکان خوش نداشته باشند. خداوند از

ص:68

نسل او تا دوازده امام را به دنیا خواهد آورد که همه مهدی هستند و به کرامت خود مخصوص گردانیده و در جایگاه دارالقدس قرار داده است. هر کسی به دوازدهمین ایشان اقرار کند و ایمان بیاورد مانند کسی است که با شمشیر خود از رسول خداصلی الله علیه وآله دفاع می کند.

قَالَ: فَدَخَلَ رَجُلٌ مِنْ مَوَالِی بَنِی أُمَیةَ فَانْقَطَعَ الْکَلَامُ، فَعُدْتُ إِلَی أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام إِحْدَی عَشْرَةَ مَرَّةً أُرِیدُ مِنْهُ أَنْ یسْتَتِمَّ الْکَلَامَ فَمَا قَدَرْتُ عَلَی ذَلِکَ، فَلَمَّا کَانَ قَابِلُ السَّنَةِ الثَّانِیةِ دَخَلْتُ عَلَیهِ وَهُوَ جَالِسٌ، فَقَالَ: یا إِبْرَاهِیمُ! الْمُفَرِّجُ لِلْکَرْبِ عَنْ شِیعَتِهِ بَعْدَ ضَنْکٍ شَدِیدٍ وَبَلَاءٍ طَوِیلٍ وَجَزَعٍ وَخَوْفٍ فَطُوبَی لِمَنْ أَدْرَکَ ذَلِکَ الزَّمَانَ حَسْبُکَ یا إِبْرَاهِیمُ!

فَمَا رَجَعْتُ بِشَی ءٍ أَسَرَّ مِنْ هَذَا لِقَلْبِی وَلَا أَقَرَّ لِعَینِی»؛(1)

راوی گوید: در این هنگام یکی از دوستان بنی امیه داخل شد؛ لذا امام سخن خود را قطع فرمود. من حدود یازده مرتبه از ایشان خواستم که فرمایش خود را تمام نماید؛ امّا ایشان چنین نکردند.

تا این که سال آینده مجدداً خدمت آن حضرت شرفیاب شدم و در حالی که نشسته بودند، فرمودند: ای ابراهیم! آن که گرفتاری ها و مشکلات شیعیان را برطرف می کند پس از تنگی شدید و بلای طولانی و جزع و فزع، خواهد آمد.

پس خوشا به حال آن که آن زمان را درک کند. دیگر تو را کافی است، ای ابراهیم!

ص:69


1- 45. غیبت نعمانی، ص 90 / بحارالانوار، ج 51، ص 144 / کمال الدین، ج 2، ص 334.

راوی گوید: از محضر ایشان مرخص شدم، در حالی که تاکنون چنین امر خوشحال کننده ای بر قلب من داخل نشده بود و چیزی که چشم مرا این مقدار روشن کرده باشد».

آیا امام کاظم علیهما السلام قائم بوده است؟

یونس بن عبدالرحمن از اصحاب امام کاظم علیه السلام است که از آن جناب پرسیده است: ای فرزند رسول خدا! آیا شما قائم به حقّ هستید؟

و آن حضرت در جواب فرمودند:

«أَنَا الْقَائِمُ بِالْحَقِّ وَلَکِنَّ الْقَائِمَ الَّذِی یطَهِّرُ الْأَرْضَ مِنْ أَعْدَاءِ اللَّهِ وَیمْلَؤُهَا عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً هُوَ الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِی لَهُ غَیبَةٌ یطُولُ أَمَدُهَا خَوْفاً عَلَی نَفْسِهِ یرْتَدُّ فِیهَا أَقْوَامٌ وَیثْبُتُ فِیهَا آخَرُونَ.

ثُمَّ قَالَ علیه السلام: طُوبَی لِشِیعَتِنَا الْمُتَمَسِّکِینَ بِحُبِّنَا فِی غَیبَةِ قَائِمِنَا الثَّابِتِینَ عَلَی مُوَالَاتِنَا وَالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِنَا أُولَئِکَ مِنَّا وَنَحْنُ مِنْهُمْ قَدْ رَضُوا بِنَا أَئِمَّةً وَرَضِینَا بِهِمْ شِیعَةً وَطُوبَی لَهُمْ هُمْ وَاللَّهِ مَعَنَا فِی دَرَجَتِنَا یوْمَ الْقِیامَةِ»؛(1)

«من هم قائم به حقّ هستم؛ امّا آن قائمی که زمین را از لوث وجود دشمنان خدا پاک می کند و آن را از عدل پر می نماید چنان که از جور و ستم پر شده باشد، پنجمین از نسل من است، او دارای غیبتی طولانی است که به

ص:70


1- 46. منتخب الانوار، ص 80 / بحارالانوار، ج 51، ص 151 / کفایة الاثر، ص 269.

جهت خوف، غیبت می کند، در آن زمان برخی مرتد می شوند و بعضی نیز ثابت قدم می مانند.

سپس فرمود: خوشا به حال شیعیان ما، همانان که در زمان غیبت قائم ما به محبت ما متمسک می شوند، بر ولایت و دوستی ما پا برجایند و از دشمنان ما بیزارند. آنان از مایند و ما نیز از ایشانیم، آنان به امامت ما راضی اند و ما هم به شیعه بودن ایشان خشنودیم، خوشا به حال آنان! به خدا قسم روز قیامت هم درجه با مایند».

پنجمین از هفتمین یعنی چه؟

امامان علیهم السلام نور واحد هستند و از هم جدایی ناپذیرند، اگر کسی یکی از ایشان را بپذیرد و دیگری را قبول نکند پذیرفتنی نیست، چنان که اگر 11 نفر آنان را قبول کند؛ امّا یکی را رد کند گویا هیچ کدام را قبول نکرده؛ چنان که صفوان بن مهران از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:

هر که به تمام امامان اقرار کند؛ امّا مهدی را انکار نماید؛ مانند کسی است که همه پیامبران را تصدیق کند، ولی نبوّت محمّدصلی الله علیه وآله را انکار نماید.

سؤال شد: مهدی از کیست، ای فرزند رسول خدا؟ آیا فرزند شماست؟

فرمود: «الْخَامِسُ مِنْ وُلْدِ السَّابِعِ یغِیبُ عَنْکُمْ شَخْصُهُ وَلَا یحِلُّ لَکُمْ تَسْمِیتُهُ»؛(1)

ص:71


1- 47. وسائل الشیعه، ج 16، ص 241 / بحارالانوار، ج 51، ص 143 / کمال الدین، ج 2، ص 333.

«او پنجمین از فرزند هفتمین خواهد بود، همان که شخص او از شما غایب می شود و نام بردنش نیز بر شما حلال نیست».

امام کاظم علیه السلام امام هفتم است و پنجمین فرزند ایشان نیز امام مهدی علیه السلام است.

خلف مأمول فرزند کیست؟

مفضل بن عمر می گوید: به محضر مولایم امام جعفر صادق علیه السلام شرفیاب شدم و عرض کردم: ای آقای من! دوست دارم در مورد جانشین بعد از خودتان بفرمایید.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«یا مُفَضَّلُ! اَلْإِمَامُ مِنْ بَعْدِی ابْنِی مُوسَی وَالْخَلَفُ الْمَأْمُول الْمُنْتَظَرُ م ح م د بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِی بْنِ مُوسَی»؛(1)

«ای مفضل! امام پس از من، فرزندم موسی است؛ ولی آن جانشینی که همه آرزویش را دارند و به انتظار او نشسته اند، محمّد بن حسن بن علی بن محمّد بن علی بن موسی می باشد».

شاه عبدالعظیم حسنی در مورد قائم چه پرسید؟

و اینک حدیث و سؤالی از حضرت عبدالعظیم حسنی که به شاه عبدالعظیم و سید الکریم نیز معروف هستند.

ص:72


1- 48. وسائل الشیعه، ج 16، ص 245 / کمال الدین، ج 2، ص 334 / بحارالانوار، ج 51، ص 143.

این مطلب در کتاب شریف کمال الدین از مرحوم شیخ صدوق نقل شده است که حضرت عبدالعظیم می گوید: خدمت مولایم امام جوادعلیه السلام رسیدم و قصد داشتم از «قائم» سؤال کنم که آیا او مهدی است یا غیر اوست، امّا بدون این که من حرفی بزنم، خود امام جوادعلیه السلام فرمود:

«یا أَبَا الْقَاسِمِ! إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِی الَّذِی یجِبُ أَنْ ینْتَظَرَ فِی غَیبَتِهِ وَیطَاعَ فِی ظُهُورِهِ وَهُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِی وَالَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ وَخَصَّنَا بِالْإِمَامَةِ إِنَّهُ لَوْ لَمْ یبْقَ مِنَ الدُّنْیا إِلَّا یوْمٌ وَاحِدٌ لَطَوَّلَ اللَّهُ ذَلِکَ الْیوْمَ حَتَّی یخْرُجَ فَیمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً وَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَی یصْلِحُ أَمْرَهُ فِی لَیلَةٍ کَمَا أَصْلَحَ أَمْرَ کَلِیمِهِ مُوسَی علیه السلام لِیقْتَبِسَ لِأَهْلِهِ نَاراً فَرَجَعَ وَهُوَ رَسُولُ نَبِی.

ثُمَّ قَالَ علیه السلام: أَفْضَلُ أَعْمَالِ شِیعَتِنَا انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛(1)

«ای ابوالقاسم! حتماً قائم ما همان مهدی است، همان که در زمان غیبتش واجب است که منتظر او باشند، و در زمان ظهور، مطیع وی گردند؛ او سومین فرزند من است. قسم به خدایی که محمّد را به پیامبری برگزید و ما را به امامت اختصاص داد! اگر از عمر دنیا فقط یک روز باقی مانده باشد، خدا آن یک روز را آن قدر طولانی فرماید تا او ظهور نماید و زمین را از عدل و داد پر کند؛ چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد و به درستی که

ص:73


1- 49. بحارالانوار، ج 51، ص 156 / کمال الدین، ج 2، ص 377.

خداوند متعال امر فرج او را در یک شب اصلاح خواهد کرد؛ چنان که امر پیامبر کلیم خود موسی علیه السلام را در یک شب اصلاح فرمود، به گونه ای که وی رفته بود تا برای اهل و خانواده اش آتشی بیاورد، امّا برگشت در حالی که پیامبر و رسول خدا شده بود.

امام جوادعلیه السلام آن گاه فرمود: برترین اعمال شیعیان ما انتظار فرج است».

سؤال دیگر شاه عبدالعظیم حسنی چه بود؟

چنان که در کفایة الاثر نقل شده است، حضرت عبدالعظیم حسنی می گوید: به امام جوادعلیه السلام عرض کردم: من امید داشتم که شما همان قائم اهل بیت باشید، همان که زمین را از عدل و داد پر می کند چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد.

امام جوادعلیه السلام فرمودند:

«یا أَبَا الْقَاسِمِ مَا مِنَّا إِلَّا قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ وَهَادٍ إِلَی دِینِ اللَّهِ وَلَسْتُ الْقَائِمَ الَّذِی یطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ أَهْلِ الْکُفْرِ وَالْجُحُودِ وَیمْلَؤُهَا عَدْلاً وَقِسْطاً، هُوَ الَّذِی یخْفَی عَلَی النَّاسِ وِلَادَتُهُ وَیغِیبُ عَنْهُمْ شَخْصُهُ وَیحْرُمُ عَلَیهِمْ تَسْمِیتُهُ وَهُوَ سَمِی رَسُولِ اللَّهِ وَکَنِیهُ وَهُوَ الَّذِی یطْوَی لَهُ الْأَرْضُ وَیذِلُّ لَهُ کُلُّ صَعْبٍ، یجْتَمِعُ إِلَیهِ مِنْ أَصْحَابِهِ عَدَدُ أَهْلِ بَدْرٍ ثَلَاثُمِائَةٍ وَثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلاً مِنْ أَقَاصِی الْأَرْضِ وَذَلِکَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ: أَینَ ما تَکُونُوا یأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً إِنَّ اللَّهَ عَلی کُلِّ شَی ءٍ قَدِیرٌ، فَإِذَا اجْتَمَعَتْ لَهُ هَذِهِ الْعِدَّةُ مِنْ

ص:74

أَهْلِ الْأَرْضِ أَظْهَرَ أَمْرَهُ، فَإِذَا أُکْمِلَ لَهُ الْعَقْدُ وَهُوَ عَشَرَةُ آلَافِ رَجُلٍ خَرَجَ بِإِذْنِ اللَّهِ فَلَا یزَالُ یقْتُلُ أَعْدَاءَ اللَّهِ حَتَّی یرْضَی اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَی.

قَالَ عَبْدُ الْعَظِیمِ: قُلْتُ لَهُ: یا سَیدِی وَکَیفَ یعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ قَدْ رَضِی؟

قَالَ: یلْقِی فِی قَلْبِهِ الرَّحْمَةَ»؛(1)

«ای ابوالقاسم! هیچکدام از ما امامان نیست مگر این که قائم به امر خداست و هادی مردم به سوی دین خدا می باشد، امّا آن قائمی که خداوند به وسیله او زمین را از کفر و الحاد پاک می کند و آن را از عدل و داد پر می نماید، من نیستم. او کسی است که ولادتش از مردم مخفی است، شخص او ناپیدا و نام بردنش نیز حرام است. او همنام و هم کنیه رسول خداست، او کسی است که خداوند طی الارض را به وی عنایت می کند، و هر مشکلی برایش آسان می گردد.

اصحاب او که تعدادشان 313 نفر و به عدد مجاهدان بدر است از دورترین نقاط زمین دور او جمع می شوند، و چنین است سخن خداوند متعال: هر جا باشید، خداوند همه شما را (برای پاداش و کیفر در برابر اعمال نیک و بد، در روز رستاخیز) حاضر می کند؛ زیرا او بر هر کاری تواناست.

هرگاه این عدّه از یاران او از سراسر جهان برای وی فراهم شد و پیمان ده هزار مرد برای او کامل گردید، به اذن خداوند ظهور می نماید و آن قدر

ص:75


1- 50. بحارالانوار، ج 51، ص 157 / کفایة الاثر، ص 281.

از دشمنان خدا را می کشد تا خداوند راضی شود.

حضرت عبدالعظیم می گوید گفتم: ای آقای من! چگونه می فهمد که خدا راضی شده است؟

فرمود: رحمت را به قلبش القا می کند».

علی بن مهزیار از امام هادی علیه السلام چه پرسید؟

علی بن مهزیار که جریان ملاقات وی با امام زمان علیه السلام معروف است، می گوید: نامه ای نوشتم و از امام هادی علیه السلام در مورد فرج پرسیدم.

حضرت در جواب مرقوم فرمودند:

«إِذَا غَابَ صَاحِبُکُمْ عَنْ دَارِ الظَّالِمِینَ فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ»؛(1)

«هرگاه صاحب شما از حکومت ظالمان غایب گردید، پس منتظر فرج باشید».

خبر امام هادی علیه السلام در مورد مهدی علیه السلام

علی بن عبدالغفار می گوید آن گاه که امام محمّد تقی علیه السلام به شهادت رسید، شیعیان برای فرزندش امام هادی علیه السلام نامه نوشتند و در مورد جریان امامت از ایشان پرسیدند.

آن حضرت جواب فرمودند:

ص:76


1- 51. بحارالانوار، ج 51، ص 159 / کمال الدین، ج 2، ص 380.

«اَلْأَمْرُ لِی مَا دُمْتُ حَیاً، فَإِذَا نَزَلَتْ بِی مَقَادِیرُ اللَّهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَی أَتَاکُمُ الْخَلَفُ مِنِّی وَأَنّی لَکُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ»؛(1)

«امر امامت با من است تا زمانی که زنده هستم، هرگاه تقدیر الهی برای من مقدر شد (و از دنیا رفتم) جانشین من برای شما خواهد آمد؛ امّا چگونه خواهد بود حال شما در زمان خلف بعد از آن جانشین!»

اشاره امام حسن عسکری علیه السلام

احمد بن اسحاق نیز از امام حسن عسکری علیه السلام در مورد صاحب هذا الامر پرسیده است که آن حضرت با دست اشاره فرمودند؛ یعنی:

«إِنَّهُ حَی غَلِیظُ الرَّقَبَةِ»؛(2)

«او زنده است و تحت مراقبت شدید می باشد».

ص:77


1- 52. اعلام الوری، ص 438 / بحارالانوار، ج 51، ص 160 / کمال الدین، ج 2، ص 382.
2- 53. بحارالانوار، ج 51، ص 161 / غیبت طوسی، ص 251.

ص:78

فصل پنجم:اوصاف و شباهت ها

اشاره

ص:79

شباهت امام زمان علیه السلام به پیامبران علیهم السلام

امام زمان علیه السلام به هر کدام از پیامبران الهی شباهتی دارد و از هر کدام نیز معجزه ای، برخی از این شباهت ها را امام باقرعلیه السلام چنین فرموده اند:

«فِی صَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ شَبَهٌ مِنْ أَرْبَعَةِ أَنْبِیاءَ شَبَهٌ مِنْ مُوسَی وَشَبَهٌ مِنْ عِیسَی وَشَبَهٌ مِنْ یوسُفَ وَشَبَهٌ مِنْ مُحَمَّدٍصلی الله علیه وآله»؛

«در مورد صاحب الزمان علیه السلام شباهت هایی به چهار پیامبر هست، شباهتی به موسی، شباهتی به عیسی و شباهتی به یوسف و شباهتی به محمّدصلی الله علیه وآله».

ابوبصیر می گوید عرض کردم: چه شباهتی به موسی دارد؟

فرمود: «خَائِفٌ یتَرَقَّبُ؛

خائف و نگران (مردم) و منتظر است».

گفتم: شباهتش به عیسی چیست؟

فرمود: «قِیلَ فِیهِ مَا قِیلَ فِی عِیسَی.

«در مورد ایشان همان خواهند گفت که در مورد حضرت عیسی گفتند.

قُلْتُ: فَمَا شَبَهُ یوسُفَ؟ گفتم: شباهتشان به یوسف چیست؟

قَالَ: السِّجْنُ وَالْغَیبَةُ. فرمود: زندان و غیبت.

قُلْتُ: وَمَا شَبَهُ مُحَمَّدٍصلی الله علیه وآله؟ عرض کردم: چه شباهتی به پیامبرصلی الله علیه وآله دارند؟

ص:80

قَالَ: إِذَا قَامَ سَارَ بِسِیرَةِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله إِلَّا أَنَّهُ یبَینُ آثَارَ مُحَمَّدٍ وَیضَعُ السَّیفَ ثَمَانِیةَ أَشْهُرٍ هَرْجاً هَرْجاً حَتَّی یرْضَی اللَّهُ.

فرمود: آن گاه که قیام کند به سیره و روش ایشان رفتار خواهد کرد، با این فرق که همان احکام و آثار و سنت پیامبر را تبیین خواهد فرمود؛ شمشیرش را هشت ماه بر می دارد و دشمنان خدا را می کشد تا این که خدا راضی شود.

قُلْتُ: فَکَیفَ یعْلَمُ رِضَا اللَّهِ؟

گفتم: از کجا می فهمد که خدا راضی شده است؟

قَالَ: یلْقِی اللَّهُ فِی قَلْبِهِ الرَّحْمَةَ»؛(1)

فرمود: خداوند در قلبش رحمت القا می کند.»

وجود اوصاف پیامبران الهی در موعود الهی

محمّد بن مسلم از اصحاب خاصّ امام باقر و امام صادق علیهما السلام می گوید: خدمت امام باقرعلیه السلام رفتم تا در مورد قائم آل محمّدعلیه السلام از آن حضرت سؤال کنم، امّا خود آن جناب بدون مقدمه فرمودند:

«یا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ! إِنَّ فِی الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍصلی الله علیه وآله شَبَهاً مِنْ خَمْسَة مِنَ الرُّسُلِ: یونُسَ بْنِ مَتَّی وَیوسُفَ بْنِ یعْقُوبَ وَمُوسَی وَعِیسَی وَمُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِمْ.

«ای محمّد بن مسلم! همانا برای قائم آل محمّد شباهت هایی از پنج پیامبر

ص:81


1- 54. بحار الانوار، ج 52، ص 347.

وجود دارد: حضرات یونس و یوسف و موسی و عیسی و محمّدعلیهم السلام.

فَأَمَّا شَبَهُهُ مِنْ یونُسَ: فَرُجُوعُهُ مِنْ غَیبَتِهِ وَهُوَ شَابٌّ بَعْدَ کِبَرِ السِّنِّ؛

امّا شباهت به یونس علیه السلام: برگشت او بود از غیبتش در حالی که جوان بود بعد از گذشت سال ها و پیری او.

وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ یوسُفَ بْنِ یعْقُوبَ: فَالْغَیبَةُ مِنْ خَاصَّتِهِ وَعَامَّتِهِ وَاخْتِفَاؤُهُ مِنْ إِخْوَتِهِ وَإِشْکَالُ أَمْرِهِ عَلَی أَبِیهِ یعْقُوبَ علیه السلام مَعَ قُرْبِ الْمَسَافَةِ بَینَهُ وَبَینَ أَبِیهِ وَأَهْلِهِ وَشِیعَتِهِ؛

شباهت به یوسف علیه السلام: او نیز از همه غایب شده بود از بستگان و غیره. و مخفی شدن وی از برادرانش و سخت شدن این کار بر پدرش یعقوب علیه السلام با این که فاصله بین او و پدر و اهل و پیروانش نزدیک بود.

وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ مُوسَی: فَدَوَامُ خَوْفِهِ وَطُولُ غَیبَتِهِ وَخَفَاءُ وِلَادَتِهِ وَتَعَبُ شِیعَتِهِ مِنْ بَعْدِهِ بِمَا لَقُوا مِنَ الْأَذَی وَالْهَوَانِ إِلَی أَنْ أَذِنَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فِی ظُهُورِهِ وَ نَصَرَهُ وَأَیدَهُ عَلَی عَدُوِّهِ؛

شباهت حضرت قائم به موسی علیه السلام: ادامه دوره نگرانی و اظطراب او و طول مدت غیبت و نیز پنهانی بودن ولادت وی و سختی پیروانش بعد از او به سبب آزار و اذیتی که به آنان رسید، تا زمانی که خداوند در ظهور و یاری او اجازه فرمود و ایشان را بر دشمنانش پیروز نمود.

وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ عِیسَی: فَاخْتِلَافُ مَنِ اخْتَلَفَ فِیهِ حَتَّی قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ مَا وُلِدَ وَقَالَتْ طَائِفَةٌ مَاتَ وَقَالَتْ طَائِفَةٌ قُتِلَ وَصُلِبَ؛

شباهت به حضرت عیسی علیه السلام: به جهت اختلاف مردم پیرامون وی است،

ص:82

به گونه ای که برخی گفتند اصلاً او متولد نشده، بعضی گفتند مرده، عدّه ای گفتند کشته شده و او را به صلیب کشیده اند .

وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ جَدِّهِ الْمُصْطَفَی صلی الله علیه وآله: فَخُرُوجُهُ بِالسَّیفِ وَقَتْلُهُ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَأَعْدَاءَ رَسُولِهِ صلی الله علیه وآله وَالْجَبَّارِینَ وَالطَّوَاغِیتَ وَأَنَّهُ ینْصَرُ بِالسَّیفِ وَالرُّعْبِ وَأَنَّهُ لَا تُرَدُّ لَهُ رَایةٌ șΘÙΙƙљΠمِنْ عَلَامَاتِ خُرُوجِهِ خُرُوجَ السُّفْیانِی مِنَ الشَّامِ وَخُرُوجَ الَْیمَانِی وَصَیحَةً مِنَ السَّمَاءِ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَمُنَادٍ ینَادِی بِاسْمِهِ وَاسْمِ أَبِیهِ»؛(1)

امّا شباهت امام زمان علیه السلام به جدّ بزرگوارش پیامبر خداصلی الله علیه وآله این است که با قدرت شمشیر ظهور می کند، دشمنان خدا و رسولش را که ظالمان و طاغوتیان هستند به قتل می رساند. خداوند متعال با قدرت شمشیر و ترسی که بر دل دشمنانش می اندازد، امام را پیروز می کند و هرگز پرچم و لشکر او عقب نشینی ندارد.

برخی از علائم و نشانه های ظهور ایشان چنین است: خروج سفیانی از شام، خروج یمانی، ندایی از آسمان در ماه رمضان که منادی، اسم او و اسم پدرش صدا را می کند.»

شباهت مهدی علیه السلام به یوسف علیه السلام چیست؟

ابوبصیر روایت کرده که امام باقرعلیه السلام فرمود:

«فِی الْقَائِمِ شَبَهٌ مِنْ یوسُفَ»؛

ص:83


1- 55. بحارالانوار، ج 51، ص 218 / کمال الدین، ج 1، ص 327.

«در قائم علیه السلام شباهتی به یوسف پیامبرعلیه السلام است».

عرض کردم: چه شباهتی؟

فرمود: «الْحِیرَةُ وَالْغَیبَةُ»؛(1)

«سرگردانی و غیبت».

ص:84


1- 56. بحارالانوار، ج 51، ص 224 / غیبت طوسی.

فصل ششم:مفهوم قائم و قیام

اشاره

ص:85

لقب «قائم» را چه کسی انتخاب کرد؟

«قائم» در لغت اسم فاعل و به معنای قیام کننده است؛ امّا این که در اصطلاح یعنی چه و چرا مختص به امام زمان علیه السلام شده، از سؤالاتی است که شیعیان آن را از امامان علیهم السلام پرسیده اند.

از ابوحمزه ثمالی نقل شده که وی از امام باقرعلیه السلام سؤال کرد: ای فرزند رسول خدا! مگر همه شما امامان، قائم به حقّ نیستید؟

امام باقرعلیه السلام فرمود: آری.

عرض کردم: پس چرا فقط به امام دوازدهم قائم گفته می شود؟ فرمود:

«لَمَّا قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ ضَجَّتِ الْمَلَائِکَةُ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِالْبُکَاءِ وَالنَّحِیبِ وَقَالُوا: إِلَهَنَا وَسَیدَنَا أَتَغْفَلُ عَمَّنْ قَتَلَ صَفْوَتَکَ وَابْنَ صَفْوَتِکَ وَخِیرَتَکَ مِنْ خَلْقِکَ؟ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ إِلَیهِمْ: قَرُّوا مَلَائِکَتِی فَوَ عِزَّتِی وَجَلَالِی لَأَنْتَقِمَنَّ مِنْهُمْ وَلَوْ بَعْدَ حِینٍ، ثُمَّ کَشَفَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ عَنِ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ علیه السلام لِلْمَلَائِکَةِ فَسَرَّتِ الْمَلَائِکَةُ بِذَلِکَ فَإِذَا أَحَدُهُمْ قَائِمٌ یصَلِّی، فَقَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: بِذَلِکَ الْقَائِمِ أَنْتَقِمُ مِنْهُمْ»؛(1)

«آن گاه که جدّم حسین علیه السلام به شهادت رسید، فرشتگان الهی با گریه و ناله به درگاه الهی ضجّه نموده، عرض کردند: ای خدا و مولای ما! آیا از کسانی

ص:86


1- 57. علل الشرایع، ج 1، ص 160 / بحارالانوار، ج 51، ص 28 / بحارالانوار، ج 45، ص 221.

که برگزیده و فرزند برگزیده تو را به شهادت رساندند می گذری، او که بهترین خلق توست؟

خداوند به آنان وحی فرمود: فرشتگان من! آرام باشید، به عزت و جلالم سوگند که حتماً از آنان انتقام خواهم گرفت؛ هرچند مدتی بگذرد.

سپس خداوند امامان از فرزندان امام حسین علیه السلام را برایشان نمایان ساخت و فرشتگان خوشحال شدند. امّا دیدند یک نفر از ایشان ایستاده و نماز می خواند، خداوند فرمود: به وسیله آن که ایستاده، از آنان انتقام خواهم گرفت».

قائم و مهدی یعنی چه؟

مرحوم شیخ طوسی در سلسله سند خود نقل می کند که ابوسعید خراسانی می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: آیا مهدی و قائم یک نفر است؟

فرمود: آری. گفتم: چرا ایشان را مهدی نامیده اند؟

امام صادق علیه السلام فرمود:

«لِأَنَّهُ یهْدَی إِلَی کُلِّ أَمْرٍ خَفِی وَسُمِّی الْقَائِمَ لِأَنَّهُ یقُومُ بَعْدَ مَا یمُوتُ إِنَّهُ یقُومُ بِأَمْرِ عَظِیمٍ»؛(1)

«چون به هر امر و کار مخفی هدایت و رهنمون می شود. و به این جهت قائم نامیده شده، چون بعد از آن که نامی از وی نیست قیام می کند، او به امر عظیمی قیام خواهد کرد».

ص:87


1- 58. غیبت طوسی ص 473 / بحارالانوار، ج 51، ص 30.

تفسیر قائم و منتظَر چیست؟

مرحوم شیخ صدوق نقل می کند: یکی از اصحاب امامان علیهم السلام به نام صقر بن دلف می گوید: از امام جوادعلیه السلام شنیدم که می فرمود: امام بعد از من پسرم علی است و سپس فرزندش حسن امام است. آن گاه سکوت کردند. عرض کردم: سپس چه کسی امام است؟ امام جوادعلیه السلام گریه شدیدی کردند و فرمودند:

«إِنَّ مِنْ بَعْدِ الْحَسَنِ ابْنَهُ الْقَائِمَ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرَ. فَقُلْتُ لَهُ: یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ لِمَ سُمِّی الْقَائِمَ؟ قَالَ: لِأَنَّهُ یقُومُ بَعْدَ مَوْتِ ذِکْرِهِ وَارْتِدَادِ أَکْثَرِ الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ.

فَقُلْتُ لَهُ: وَلِمَ سُمِّی الْمُنْتَظَرَ؟ قَالَ: لِأَنَّ لَهُ غَیبَةً تَکْثُرُ أَیامُهَا وَیطُولُ أَمَدُهَا فَینْتَظِرُ خُرُوجَهُ الُْمخْلِصُونَ وَینْکِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَیسْتَهْزِئُ بِذِکْرِهِ الْجَاحِدُونَ وَ یکْثُرُ فِیهَا الْوَقَّاتُونَ وَیهْلِکُ فِیهَا الْمُسْتَعْجِلُونَ وَینْجُو فِیهَا الْمُسْلِمُونَ»؛(1)

«پس از حسن، پسرش که قائم به حقّ و منتظر است، امام خواهد بود.

عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! چرا قائم نامیده شده است؟

فرمود: چون بعد از آن که ذکر و یادش از بین رفته، قیام می کند، پس از آن که بسیاری از مردم از امامت او بر می گردند.

گفتم: چرا منتظَر نامیده شده است؟

فرمود: چون غیبتی خواهد داشت که روزهایش زیاد و مدتش طولانی خواهد شد، لذا افراد مخلص منتظر ظهور اویند؛ امّا تردید کنندگان آن را

ص:88


1- 59. کمال الدین، ج 2، ص 378 / بحارالانوار، ج 51، ص 30 و 157.

انکار کرده و منکران نیز استهزاء می کنند. بسیاری از افراد برای آن وقت گذاری می کنند و کسانی هم که عجله کنند هلاک خواهند شد؛ امّا مسلمانان واقعی نجات خواهند یافت».

قائم آل محمّد چه کسی است؟

در کتاب شریف کافی نقل شده که حکم بن ابونعیم می گوید: در مدینه خدمت امام باقرعلیه السلام رسیدم و به آن حضرت عرض کردم: بین رکن و مقام نذر کردم که هرگاه به مدینه آمدم و شما را ملاقات کردم، از شهر خارج نشوم تا این که بدانم آیا شما قائم آل محمّد هستید یا نه؟

آن حضرت جوابی به من ندادند، تا این که 30 روز در مدینه ماندم. روزی در بین راه ایشان را زیارت کردم، فرمود: تو هنوز اینجا هستی؟

عرض کردم: من که گفتم چه نذری کردم، شما هم نه امری فرمودید نه نهی کردید و نه جوابی دادید.

فرمود: فردا صبح زود بیا منزل.

من نیز چنین کردم، امام باقرعلیه السلام فرمود: بپرس هر حاجتی که داری.

عرض کردم: من برای خدا نذر کردم به روزه و صدقه در بین رکن و مقام که هرگاه شما را ملاقات کردم از مدینه خارج نشوم تا این که بدانم شما قائم آل محمّد هستید یا نه؟ اگر شما همان باشید در خدمت شما باشم و اگر شما نیستید بروم و دنبال کار خود باشم.

امام باقرعلیه السلام فرمود:

ص:89

«یا حَکَمُ کُلُّنَا قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ؛ «ای حکم! همه ما قائم به امر خداوند هستیم.

قُلْتُ: فَأَنْتَ الْمَهْدِی؟»؛ «گفتم: پس شما مهدی هستید؟»

قالَ: کُلُّنَا یهْدَی إِلَی اللَّهِ؛ «فرمود: همه ما مردم را به سوی خدا هدایت می کنیم.

قُلْتُ: فَأَنْتَ صَاحِبُ السَّیفِ؟؛ گفتم: پس شما صاحب شمشیر هستید؟

قَالَ: کُلُّنَا صَاحِبُ السَّیفِ وَوَارِثُ السَّیفِ؛ فرمود: همه ما صاحب شمشیر و وارث آن هستیم.

قُلْتُ: فَأَنْتَ الَّذِی تَقْتُلُ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَیعِزُّ بِکَ أَوْلِیاءُ اللَّهِ وَیظْهَرُ بِکَ دِینُ اللَّهِ؟ «عرض کردم: پس شما همان هستید که دشمنان خدا را می کشید، دوستان خدا به سبب شما عزیز می شوند و دین الهی ظاهر و حاکم می گردد؟»

فَقَالَ: یا حَکَمُ کَیفَ أَکُونُ أَنَا وَبَلَغْتُ خَمْساً وَأَرْبَعِینَ وَإِنَّ صَاحِبَ هَذَا أَقْرَبُ عَهْداً بِاللَّبَنِ مِنِّی وَأَخَفُّ عَلَی ظَهْرِ الدَّابَّةِ»؛(1)

«فرمود: ای حکم! چگونه او من باشم در حالی که سنّ من به 45 سال رسیده است؛ امّا صاحب این امر جوان تر از من است و سبکبال تر بر اسب سوار می شود».

ص:90


1- 60. کافی، ج 1، ص 536 / بحارالانوار، ج 51، ص 140.

صاحب الامر کیست؟

این سؤالی است که شعیب بن ابوحمزه از امام صادق علیه السلام پرسیده است که آیا شما صاحب این امر هستید؟ آن جناب فرمودند: خیر.

سؤال می کند: پس فرزند شماست؟ می فرماید: خیر.

عرض می کند: پس چه کسی است؟

امام صادق علیه السلام می فرماید:

«اَلَّذِی یمْلَأُهَا عَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً لَعَلَی فَتْرَةٍ مِنَ الْأَئِمَّةِ یأْتِی کَمَا أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وآله بُعِثَ عَلَی فَتْرَةٍ»؛(1)

«آن کسی که زمین را از عدل پر می کند؛ همان طور که از جور و ستم پر شده باشد، او هنگامی خواهد آمد که کسی از امامان معصوم علیهم السلام نیست، همان طور که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نیز پس از مدت ها که پیامبری نبود، مبعوث شد».

ستارگان آسمان ولایت و امامت

مرحوم شیخ صدوق در کتاب شریف کمال الدین نقل می کند که معروف بن خرّبوذ گوید به امام باقرعلیه السلام عرض کردم: در مورد خودتان بفرمایید؟

آن جناب فرمود:

«نَحْنُ بِمَنْزِلَةِ النُّجُومِ إِذَا خَفِی نَجْمٌ بَدَا نَجْمٌ مَأْمَنٌ وَأَمَانٌ وَسِلْمٌ وَإِسْلَامٌ وَفَاتِحٌ وَمِفْتَاحٌ حَتَّی إِذَا اسْتَوَی بَنُو عَبْدِ الْمُطَّلِبِ فَلَمْ یدْرَ أَی مِنْ أَی أَظْهَرَ

ص:91


1- 61. کافی، ج 1، ص 341 / بحارالانوار، ج 51، ص 39 / غیبت نعمانی، ص 186.

اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ صَاحِبَکُمْ فَاحْمَدُوا اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ وَهُوَ یخَیرُ الصَّعْبَ عَلَی الذَّلُولِ.

فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ! فَأَیهُمَا یخْتَارُ؟

قَالَ: یخْتَارُ الصَّعْبَ عَلَی الذَّلُولِ»؛(1)

«ما همانند ستارگان آسمانیم، هرگاه ستاره ای از ما غایب شد ستاره ای دیگر ظاهر خواهد شد که موجب امان و امنیت و سلامت و اسلام و فاتح و مفتاح خواهد بود. تا هنگامی که بنو عبدالمطلب حاکم هستند کسی نمی داند امام ایشان کیست، امّا آن گاه که خداوند صاحب شما را ظاهر گرداند حمد خدای عزّوجلّ را به جای آورید، خداوند او را بین دو امر آسان و مشکل مخیر می سازد.

عرض کردم: فدایتان شوم! آن حضرت کدام یک را انتخاب می فرماید؟

فرمود: امر مشکل را بر امر آسان ترجیح می دهد».

چرا بعضی از امامان قیام نکردند؟

در کتاب غیبت نعمانی چنین آمده که عبداللَّه بن عطاء می گوید: خدمت امام باقرعلیه السلام عرض کردم: شیعیان شما در عراق فراوان هستند، در اهل بیت شما هم کسی مانند شما نیست، پس چرا قیام نمی کنید؟

امام باقرعلیه السلام فرمود:

ص:92


1- 62. کمال الدین، ج 1، ص 329 / بحارالانوار، ج 51، ص 136.

«یا عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَطَاءٍ قَدْ أَخَذْتَ تَفْرُشُ أُذُنَیکَ لِلنَّوْکَی، لَا وَاللَّهِ مَا أَنَا بِصَاحِبِکُمْ.

قُلْتُ: فَمَنْ صَاحِبُنَا؟

فَقَالَ: اُنْظُرُوا مَنْ غُیبَ عَنِ النَّاسِ وِلَادَتُهُ، فَذَلِکَ صَاحِبُکُمْ، إِنَّهُ لَیسَ مِنَّا أَحَدٌ یشَارُ إِلَیهِ بِالْأَصَابِعِ وَیمْضَغُ بِالْأَلْسُنِ إِلَّا مَاتَ غَیظاً أَوْ حَتْفَ أَنْفِهِ»؛(1)

«ای عبداللَّه فرزند عطاء! گویا گوش خود را در اختیار افراد نادان و احمق قرار دادی، خیر، به خدا قسم که من صاحب شما نیستم.

گفتم: پس صاحب ما کیست؟

فرمود: نگاه کنید همان که تولدش از مردم مخفی می ماند، او صاحب شماست چرا که هیچ کسی از ما اهل بیت نیست که به او اشاره شود یا نامش بر سر زبان ها افتاده؛ مگر این که یا به جهت غیظ دیگران مرده یا آنان را کشتند».

علامت قائم چیست؟

این سؤالی است که مفضل بن عمر یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام از آن جناب پرسیده و در غیبت نعمانی نقل شده است، مفضل می گوید:

به امام صادق علیه السلام عرض کردم: علامت و نشانه قائم چیست؟

آن حضرت فرمود:

«إِذَا اسْتَدَارَ الْفَلَکُ فَقِیلَ مَاتَ أَوْ هَلَکَ فِی أَی ّ وَادٍ سَلَکَ.

ص:93


1- 63. بحارالانوار، ج 51، ص 138 / غیبت نعمانی، ص 167.

قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ! ثُمَّ یکُونُ مَا ذَا؟

قَالَ: لَا یظْهَرُ إِلَّا بِالسَّیفِ»؛(1)

«آن گاه که اوضاع زمان متغیر شود، پس گفته می شود: معلوم نیست مرده، از بین رفته، یا در کدام وادی و بیابان رفته است؟

گفتم: فدایتان شوم! سپس چه می شود؟

فرمود: او ظهور نمی کند مگر با شمشیر».

ص:94


1- 64. بحارالانوار، ج 51، ص 148 / غیبت نعمانی، ص 156.

فصل هفتم:غیبت طولانی

اشاره

ص:95

علت غیبت چیست؟

خداوند مصلحت امّت اسلامی و جامعه جهانی را در این دیده است که مهدی موعود مدتی در پس پرده غیبت باشد؛ لذا ابن عباس می گوید: روزی پیامبر خداصلی الله علیه وآله می فرمود که علی بن ابی طالب علیه السلام امام امّت من و خلیفه من بر آنان است، و قائم منتظر از فرزندان اوست؛ همان که زمین را از عدل و داد پر می کند؛ چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد.

به خدا قسم آنان که بر قول او ثابت بمانند، در زمان غیبتش، هر آینه از کبریت احمر نیز نایاب ترند.

جابر بن عبداللَّه انصاری در محضر پیامبر خداصلی الله علیه وآله ایستاد و عرض کرد:

ای رسول خدا! آیا فرزندت قائم غیبت هم دارد؟

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

«إِی وَرَبِّی وَلُِیمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَیمْحَقَ الْکافِرِینَ، یا جَابِرُ! إِنَّ هَذَا لَأَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَسِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ مَطْوِی عَنْ عِبَادِهِ فَإِیاکَ وَالشَّکَّ فِی أَمْرِ اللَّهِ فَهُوَ کُفْرٌ»؛(1)

«آری به خدا قسم یاد می کنم؛ و تا خداوند، افراد باایمان را خالص

ص:96


1- 65. بحارالانوار، ج 51، ص 73 / کمال الدین، ج 1، ص 287 / کشف الغمة، ج 2، ص 521.

گرداند (و ورزیده شوند)؛ و کافران را به تدریج نابود سازد. ای جابر! این امری از امور خدا و سرّی از اسرار اوست که از بندگانش پوشانده است، پس بپرهیز از شک در امر الهی که آن کفر است».

غیبت برای کدام یک از معصومین علیهم السلام رخ می دهد؟

مرحوم شیخ صدوق در کتاب کمال الدین می فرماید: سید بن محمّد حمیری در قسمتی از یک حدیث طولانی نقل می کند به امام صادق علیه السلام عرض کردم:

ای فرزند رسول خدا! اخبار و روایات صحیحی از پدران بزرگوار شما در مورد غیبت رسیده است، بفرمایید در مورد چه کسی این غیبت رخ خواهد داد؟

امام صادق علیه السلام فرمود:

«سَتَقَعُ بِالسَّادِسِ مِنْ وُلْدِی وَالثَّانِی عَشَرَ مِنَ الْأَئِمَّةِ الْهُدَاةِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله أَوَّلُهُمْ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام وَآخِرُهُمُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ بَقِیةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ صَاحِبُ الزَّمَانِ وَخَلِیفَةُ الرَّحْمَنِ وَاللَّهِ لَوْ بَقِی فِی غَیبَتِهِ مَا بَقِی نُوحٌ فِی قَوْمِهِ لَمْ یخْرُجْ مِنَ الدُّنْیا حَتَّی یظْهَرَ فَیمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً»؛(1)

«برای ششمین امام از فرزندان من خواهد بود، او که امام دوازدهم هدایت بعد از رسول خداست که اوّل ایشان امیرالمؤمنین علی علیه السلام است و آخرین آنان قائم به حقّ خواهد بود، او که بقیة اللَّه در زمین و صاحب

ص:97


1- 66. بحارالانوار، ج 51، ص 145 / کمال الدین، ج 1، ص 33 و ج 2، ص 343.

زمان و جانشین خداوند است. به خدا قسم که اگر در غیبت خود باقی بماند به مقداری که نوح در قومش مانده بود، از دنیا نخواهد رفت تا این که ظهور نماید و زمین را از قسط و عدل پر کند؛ چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد».

آیا غیبت مهدی علیه السلام حتمی است؟

اگر مصلحت الهی بر این قرار گرفته است که جهان به وسیله امام زمان علیه السلام اصلاح گردد، باید ایشان تا آن هنگام سالم بمانند، پس باید از دسترس دشمنان در امان باشند؛ لذا امام صادق علیه السلام نقل می کند که پیامبر خداصلی الله علیه وآله فرموده است:

«لَا بُدَّ لِلْغُلَامِ مِنْ غَیبَةٍ»؛

«ضروری است که آن «غلام» غایب شود».

سؤال شد: برای چه ای رسول خدا؟

حضرت فرمود:

«یخَافُ الْقَتْلَ»؛(1)

«چون از کشته شدن می ترسد».

چرا مهدی علیه السلام غایب شده است؟

سدیر می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم: چرا امام زمان علیه السلام غایب خواهد شد؟ فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَبَی إِلَّا أَنْ یجْرِی فِیهِ سُنَنَ الْأَنْبِیاءِعلیهم السلام فِی غَیبَاتِهِمْ وَإِنَّهُ لَا بُدَّ لَهُ یا سَدِیرُ مِنِ اسْتِیفَاءِ مَدَدِ غَیبَاتِهِمْ،

ص:98


1- 67. بحارالانوار، ج 52، ص 90 / علل الشرایع.

قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ: «لَتَرْکَبُنَّ طَبَقاً عَن طَبَقٍ»(1)؛ أَی سَنَناً عَلَی سَنَنِ مَنْ کَانَ قَبْلَکُم»؛(2)

«خداوند متعال می خواهد سنّت های پیامبران گذشته از جهت غیبت ایشان را در مورد امام زمان علیه السلام نیز جاری کند. لذا حتمی است که به مدت غیبت های آنان امام زمان علیه السلام نیز به جهت مصالح الهی غایب شود.

ای سدیر! چنان که خداوند فرموده: همه شما پیوسته از حالی به حال دیگر منتقل می شوید (تا به کمال برسید). تمام سنّت های پیامبران گذشته برای شما هم خواهد بود».

حکمت غیبت امام علیه السلام چیست؟

عبداللَّه بن فضل هاشمی می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود:

«إِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ غَیبَةً لَا بُدَّ مِنْهَا یرْتَابُ فِیهَا کُلُّ مُبْطِلٍ»؛

«حتماً برای صاحب این امر، غیبتی خواهد بود که هیچ چاره ای از آن نیست. در این مدت، اهل باطل به شک و تردید می افتند».

عرض کردم: فدایتان شوم، برای چه غایب می شود؟

فرمود: «لِأَمْرٍ لَمْ یؤْذَنْ لَنَا فِی کَشْفِهِ لَکُمْ»؛

«برای علتی است؛ امّا اجازه نداریم آن را برای شما بیان کنیم».

عرض کردم: پس وجه و حکمت غیبت چیست؟

ص:99


1- 68. سوره انشقاق: آیه 19.
2- 69. بحارالانوار، ج 52، ص 90 / کمال الدین، ج 2، ص 480.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِی غَیبَتِهِ وَجْهُ الْحِکْمَةِ فِی غَیبَاتِ مَنْ تَقَدَّمَهُ مِنْ حُجَجِ اللَّهِ تَعَالَی ذِکْرُهُ إِنَّ وَجْهَ الْحِکْمَةِ فِی ذَلِکَ لَا ینْکَشِفُ إِلَّا بَعْدَ ظُهُورِهِ کَمَا لَا ینْکَشِفُ وَجْهُ الْحِکْمَةِ لَمَّا أَتَاهُ الْخَضِرُعلیه السلام مِنْ خَرْقِ السَّفِینَةِ وَقَتْلِ الْغُلَامِ وَإِقَامَةِ الْجِدَارِ لِمُوسَی علیه السلام إِلَّا وَقْتَ افْتِرَاقِهِمَا، یا ابْنَ الْفَضْلِ! إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ أَمْرٌ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ وَسِرٌّ مِنَ اللَّهِ وَغَیبٌ مِنْ غَیبِ اللَّهِ وَمَتَی عَلِمْنَا أَنَّهُ عَزَّ وَجَلَّ حَکِیمٌ صَدَّقْنَا بِأَنَّ أَفْعَالَهُ کُلَّهَا حِکْمَةٌ وَإِنْ کَانَ وَجْهُهَا غَیرَ مُنْکَشِفٍ لَنَا»؛(1)

«وجه حکمت غیبت امام زمان علیه السلام همان حکمت غایب شدن پیامبران و حجت های گذشته است، علت و حکمت این غیبت ها هم کشف نخواهد شد مگر بعد ظهور آن حضرت، چنان که حکمت کارهای خضرعلیه السلام نیز در مورد سوراخ کردن کشتی و کشتن آن جوان و تعمیر نمودن دیوار، در ابتدا برای موسی علیه السلام معلوم نبود، مگر آن گاه که قرار شد از یک دیگر جدا شوند. ای فرزند فضل! این امر، یکی از امور خدا و سرّی از اسرار او و یکی از امور مخفی خداوند است. وقتی ما اعتقاد داریم که خداوند حکیم است؛ حتماً تصدیق می کنیم که تمام کارهایش از روی حکمت است؛ هر چند سبب و وجه حکمت آن برای ما معلوم نباشد».

امام زمان علیه السلام چرا غایب شدند؟

حسن بن فضال از پدرش نقل می کند که امام رضاعلیه السلام فرمود:

ص:100


1- 70. علل الشرایع، ج 1، ص 245 / بحارالانوار، ج 52، ص 91 به نقل از کمال الدین.

«کَأَنِّی بِالشِّیعَةِ عِنْدَ فِقْدَانِهِمُ الثَّالِثَ مِنْ وُلْدِی یطْلُبُونَ الْمَرْعَی فَلَا یجِدُونَهُ»؛

«گویا شیعیان را می بینم، آن گاه که سومین فرزند من (امام عسکری علیه السلام) را از دست بدهند، به دنبال محل استراحتی می گردند ولی نمی یابند».

می گوید عرض کردم: برای چه ای فرزند رسول خدا؟

فرمود: «لِأَنَّ إِمَامَهُمْ یغِیبُ عَنْهُمْ»؛

«چون امام آنان غایب می شود».

گفتم: برای چه غایب می شود؟

امام رضاعلیه السلام فرمود:

«لِئَلَّا یکُونَ لِأَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیعَةٌ إِذَا قَامَ بِالسَّیفِ»؛(1)

«برای این که آن گاه که ظهور می نماید بیعت هیچ احدی (هیچ حاکم طاغوت) به گردن او نباشد».

امام غایب چگونه ولایت و روشنی می بخشد؟

اگر مردم نیاز به امام دارند و او هم زنده است، پس چرا غایب شده است؟ مردم از این امام غایب چگونه استفاده کنند و امام غایب چه فایده ای برای مردم دارد؟

برای یافتن جواب این مطلب، جابر جعفی می گوید: جابر بن عبداللَّه انصاری از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله سؤال کرد: آیا شیعیان در زمان غیبت امام قائم علیه السلام از آن حضرت استفاده ای می برند؟

ص:101


1- 71. کمال الدین، ج 2، ص 480 / بحارالانوار، ج 52، ص 96.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

«إِی وَالَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّةِ إِنَّهُمْ لَینْتَفِعُونَ بِهِ وَیسْتَضِیئُونَ بِنُورِ وَلَایتِهِ فِی غَیبَتِهِ کَانْتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمْسِ وَإِنْ جَلَّلَهَا السَّحَابُ»؛(1)

«آری، قسم به خدایی که مرا به نبوّت برگزید! هر آینه آنان از وی منتفع خواهند شد و به هنگام غیبت، از نور ولایت او روشنایی خواهند گرفت؛ همانند استفاده مردم از خورشید آن گاه که ابرها خورشید را پوشانده باشند».

اگر خورشید نباشد جهان تاریک و ظلمانی خواهد شد؛ امّا با آمدن خورشید، همه جا روز و روشن می شود؛ هر چند ابرهای متراکم جلوی تابش مستقیم نور آن را بگیرند؛ ولی روز همچنان روز است و روشن.

امام غایب و خورشید پشت ابر!

یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام به نام اعمش گوید: آن حضرت فرمود:

«لَمْ تخلو [تَخْلُ] الْأَرْضُ مُنْذُ خَلَقَ اللَّهُ آدَمَ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِیهَا ظَاهِرٍ مَشْهُورٍ أَوْ غَائِبٍ مَسْتُورٍ وَلَا تَخْلُو إِلَی أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِیهَا وَلَوْ لَا ذَلِکَ لَمْ یعْبَدِ اللَّهُ.

قَالَ سُلَیمانُ: فَقُلْتُ لِلصَّادِقِ علیه السلام: فَکَیفَ ینْتَفِعُ النَّاسُ بِالْحُجَّةِ الْغَائِبِ الْمَسْتُورِ؟

ص:102


1- 72. بحارالانوار، ج 52، ص 93 / کمال الدین، ج 1، ص 253.

قَالَ: کَمَا ینْتَفِعُونَ بِالشَّمْسِ إِذَا سَتَرَهَا السَّحَابُ»؛(1)

«زمین از روزی که آدم آفریده شده خالی از حجّت نبوده؛ چه امام ظاهر و شناخته شده و یا امام غایب و پنهان و تا روز قیامت نیز چنین خواهد بود. اگر غیر از این بود خدا عبادت نمی شد.

سلیمان عرض کرد: مردم چگونه از امام غایب استفاده می کنند؟

فرمود: همان طور که از خورشید استفاده می کنند؛ آن گاه که ابرها آن را پوشانده باشند».(2)

آیا دشمنی با امام نیز علت غیبت است؟

شیعیان و اصحاب امامان از همان ابتدا به دنبال مهدی موعود و قائم آل محمّدعلیهم السلام بودند؛ لذا در کتاب غیبت نعمانی با سلسله سند نقل شده که ابوخالد کابلی می گوید:

پس از شهادت امام سجادعلیه السلام خدمت امام باقرعلیه السلام شرفیاب شدم و عرض کردم:

«جُعِلْتُ فِدَاکَ! قَدْ عَرَفْتَ انْقِطَاعِی إِلَی أَبِیکَ وَأُنْسِی بِهِ وَوَحْشَتِی مِنَ النَّاسِ.

ص:103


1- 73. امالی شیخ صدوق، ص 186 / کمال الدین، ج 1، ص 207 / بحارالانوار، ج 52، ص 92 و ج 23، ص 5.
2- 74. در این مورد در یکی از توقیعات امام زمان 7 نیز آمده است: «وَ أَمَّا وَجْهُ الِانْتِفَاعِ بِی فِی غَیبَتِی فَکَالِانْتِفَاعِ بِالشَّمْسِ إِذَا غَیبَهَا عَنِ الْأَبْصَارِ السَّحَابُ»؛ «و امّا نحوه استفاده مردم از من آن گاه که غایب باشم، همانند استفاده از خورشید است آن گاه که ابرها آن را از چشم مردم پوشانده باشند». بحارالانوار، ج 52، ص 92 / احتجاج.

قَالَ: صَدَقْتَ یا بَا خَالِدٍ تُرِیدُ مَا ذَا؟

قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ! قَدْ وَصَفَ لِی أَبُوکَ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ بِصِفَةٍ لَوْ رَأَیتُهُ فِی بَعْضِ الطُّرُقِ لَأَخَذْتُ بِیدِهِ.

قَالَ: فَتُرِیدُ مَا ذَا یا بَا خَالِدٍ؟

قَالَ: أُرِیدُ أَنْ تُسَمِّیهُ لِی حَتَّی أَعْرِفَهُ بِاسْمِهِ.

فَقَالَ: سَأَلْتَنِی وَاللَّهِ یا بَا خَالِدٍ عَنْ سُؤَالٍ مُجْهِدٍ وَلَقَدْ سَأَلْتَنِی عَنْ أَمْرٍ مَا لَوْ کُنْتُ مُحَدِّثاً بِهِ أَحَداً لَحَدَّثْتُکَ وَلَقَدْ سَأَلْتَنِی عَنْ أَمْرٍ لَوْ أَنَّ بَنِی فَاطِمَةَ عَرَفُوهُ حَرَصُوا عَلَی أَنْ یقْطَعُوهُ بَضْعَةً بَضْعَةً»؛(1)

«فدایتان شوم! دوری مرا از مردم و انس و علاقه ام به پدرت را می دانید.

امام فرمود: آری، درست می گویی ای اباخالد، چه می خواهی؟

گفتم: فدایتان شوم! صاحب این امر را برایم به گونه ای توصیف بفرمایید که اگر ایشان را در راهی دیدم، دست به دامنش شوم.

فرمود: حالا چه می خواهی؟

عرض کردم: می خواهم اسم آن حضرت را بفرمایی تا او را با نام بشناسم.

امام فرمود: ای اباخالد! به خدا قسم که از مسأله مهمی سؤال کردی، از چیزی پرسیدی که اگر آن را به کسی گفته بودم، به تو هم می گفتم. ولی از امری پرسیدی که حتی اگر بنی فاطمه هم از آن مطلّع شوند و او را بشناسند، حریص گشته و او را قطعه قطعه خواهند کرد».

ص:104


1- 75. بحارالانوار، ج 51، ص 31 / غیبت نعمانی، ص 288.

آن ناشناس را چه بنامیم؟

در کتاب غیبت نعمانی که از اولین کتاب هایی است که پیرامون غیبت امام زمان علیه السلام نوشته شده، آمده است که ابوهاشم جعفری می گوید: از امام هادی علیه السلام شنیدم می فرمود: جانشین پس از من، پسرم حسن است، پس چگونه خواهید بود نسبت به جانشین پس از او؟

عرض کردم: فدایتان شوم! چطور است مگر؟

فرمود: «لِأَنَّکُمْ لَا تَرَوْنَ شَخْصَهُ وَلَا یحِلُّ لَکُمْ ذِکْرُهُ بِاسْمِهِ.

قُلْتُ: فَکَیفَ نَذْکُرُهُ؟

فَقَالَ: قُولُوا الْحُجَّة مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیهِ وَسَلَامُهُ»؛(1)

«چون شخص او را نخواهید دید و بیان نام او هم حلال نخواهد بود.

گفتم: پس چگونه آن حضرت را یاد کنیم؟

فرمود: بگویید حجت آل محمّدعلیهم السلام».

آن ناپیدا کیست؟

ریان بن صلت می گوید: از امام رضاعلیه السلام در مورد قائم پرسیدم، فرمود:

«لَا یری جِسْمُهُ وَلَا یسَمَّی بِاسْمِهِ»؛(2)

«جسم او دیده نمی شود و نامش نیز برده نمی شود».

ص:105


1- 76. کافی، ج 1، ص 328 / بحارالانوار، ج 51، ص 31 / کشف الغمه، ج 2، ص 499 / غیبت طوسی، ص 202 / کمال الدین، ج 2، ص 381.
2- 77. کافی، ج 1، ص 433 / بحارالانوار، ج 51، ص 33 / کمال الدین، ج 2، ص 648 / وسائل الشیعه، ج 16، ص 239.

چرا غیبت طولانی شده است؟

در کتاب غیبت نعمانی آمده که داوود رقی به امام صادق علیه السلام عرض می کند:

فدایتان شوم! این مسأله خیلی طولانی شده، به گونه ای که قلب های ما تنگ شده و از غم و غصه مردیم.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«إِنَّ هَذَا الْأَمْرَ آیسُ مَا یکُونُ وَأَشَدُّ غَمّاً، ینَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ بِاسْمِ الْقَائِمِ وَاسْمِ أَبِیهِ.

فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ مَا اسْمُهُ؟

قَالَ: اسْمُهُ اسْمُ نَبِی وَاسْمُ أَبِیهِ اسْمُ وَصِی»؛(1)

«غم و اندوه و ناامیدی این امر بیشتر از این هاست، (هر گاه وقت آن برسد) منادی از آسمان به نام قائم و نام پدرش ندا خواهد داد.

عرض کردم: فدایتان شوم! نامش چیست؟

فرمود: نامش همان نام پیامبر است و نام پدرش نیز نام وصی پیامبر است».

آیا امتحان و آزمایش مردم هم از علل غیبت است؟

ابن ابی یعفور می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم: فدایتان شوم! چه تعداد از عرب به همراه قائم هستند؟

فرمود: «شَی ءٌ یسِیرٌ»؛ «تعداد کمی هستند».

ص:106


1- 78. بحارالانوار، ج 51، ص 38 به نقل از غیبت نعمانی.

گفتم: امّا خیلی از آنان در این مورد حرف می زنند؟

امام صادق علیه السلام فرمود:

«لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَنْ یمَحَّصُوا وَیمَیزُوا وَیغَرْبَلُوا وَیخْرُجُ فِی الْغِرْبَالِ خَلْقٌ کَثِیرٌ»؛(1)

«چاره ای جز امتحان مردم نیست، همه باید امتحان شوند، تا خوب و بد جدا گردند، همه باید غربال شوند و بسیاری از مردم ناخالص از آن خارج می شوند».

آن تنهای غریب!

داوود بن کثیر یکی دیگر از اصحاب است که از امام کاظم علیه السلام در مورد «صاحب هذا الامر» پرسیده است که آن جناب فرموده اند:

«هُوَ الطَّرِیدُ الْوَحِیدُ الْغَرِیبُ الْغَائِبُ عَنْ أَهْلِهِ الْمَوْتُورُ بِأَبِیهِ»؛(2)

«او کسی است که از همه جا دور مانده و تنها و غریب است، حتی از اهل خود نیز غایب است و هنوز انتقام خون پدر به ناحقّ کشته اش را نگرفته است».

مدّت حیرت و غیبت چقدر است؟

در حدیثی طولانی اصبغ بن نباته از امیرمؤمنان علیه السلام نقل می کند که به آن

ص:107


1- 79. کافی، ج 1، ص 370 / بحارالانوار، ج 52، ص 114 / غیبت نعمانی، ص 204.
2- 80. بحارالانوار، ج 51، ص 151 / کمال الدین، ج 2، ص 361.

حضرت گفتم: ای امیرمؤمنان! این حیرت و غیبت چقدر طول می کشد؟

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: شش روز یا شش ماه یا شش سال!

عرض کردم: آیا چنین خواهد شد؟

فرمود:

«نَعَمْ کَمَا أَنَّهُ مَخْلُوقٌ وَأَنَّی لَکَ بِالْعِلْمِ بِهَذَا الْأَمْرِ یا أَصْبَغُ أُولَئِکَ خِیارُ هَذِهِ الْأُمَّةِ مَعَ أَبْرَارِ هَذِهِ الْعِتْرَةِ.

قُلْتُ: وَمَا یکُونُ بَعْدَ ذَلِکَ؟

قَالَ: ثُمَّ یفْعَلُ اللَّهُ ما یشاءُ، فَإِنَّ لَهُ إِرَادَاتٌ وَغَایاتٌ وَنِهَایاتٌ»؛(1)

«آری، چنان که او مخلوق است و تو کجا و درک این امر کجا، ای اصبغ!

آنان بهترینان این امّت هستند، به همراه نیکان این عترت و خانواده.

گفتم: سپس چه خواهد شد؟

فرمود: هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. چرا که برای خداوند اراده ها و بداها و غایت ها و نهایت هاست».

بنابراین دلالت دارد که این مسأله نیز قابل بداء هست و بیان تردید ایشان بین شش روز و شش ماه و شش سال هم قرینه آن است.

چگونه به مهدی علیه السلام سلام کنیم؟

شخصی از امام صادق علیه السلام پرسید: آیا به حضرت مهدی با عنوان

ص:108


1- 81. کمال الدین، ج 1، ص 288 / غیبت طوسی، ص 164 / بحارالانوار، ج 51، ص 135 / کافی، ج 1، ص 328.

امیرالمؤمنین سلام کنیم؟

امام فرمود:

«لَا، ذَلِکَ اسْمٌ سَمَّاهُ اللَّهُ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لَا یسَمَّی بِهِ أَحَدٌ قَبْلَهُ وَلَا بَعْدَهُ إِلَّا کَافِرٌ»؛(1)

«خیر، این اسمی است که خداوند فقط برای امیر المؤمنین علیه السلام انتخاب کرده که نه قبل از ایشان و نه بعد از ایشان کسی به این اسم نامگذاری نشده است مگر کافر باشد.»

گفت: پس چگونه به آن حضرت سلام کنیم؟

امام صادق علیه السلام فرمود: بگو «السَّلَامُ عَلَیکَ یا بَقِیةَ اللَّهِ».

و سپس این آیه را قرائت فرمودند: «بَقِیتُ اللَّهِ خَیرٌ لَکُمْ إِن کُنتُمْ مُؤْمِنِینَ».(2)

دعای زمان غیبت چیست؟

زراره که از اصحاب امام باقر و امام صادق علیهما السلام است می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود: برای امام قائم قبل از قیامش غیبتی خواهد بود.

سپس توضیحاتی فرمودند و این که در آن زمان شیعه امتحان خواهد شد و دیگران نیز به شک و تردید می افتند.

زراره گوید عرض کردم: فدایتان شوم! اگر من آن زمان را درک کردم چه عملی انجام دهم؟

ص:109


1- 82. تفسیر فرات، ص 193 / بحارالانوار، ج 52، ص 373.
2- 83. سوره هود، آیه 86: آنچه خداوند برای شما باقی گذارده، برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید! .

امام صادق علیه السلام فرمود:

«یا زُرَارَةُ إِنْ أَدْرَکْتَ ذَلِکَ الزَّمَانَ فَالْزَمْ هَذَا الدُّعَاءَ:

اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْ نَبِیکَ، اللَّهُم عَرِّفْنِی رَسُولَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی رَسُولَکَ لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَکَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِی حُجَّتَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینِی.

ثُمَّ قَالَ: یا زُرَارَةُ لَا بُدَّ مِنْ قَتْلِ غُلَامٍ بِالْمَدِینَةِ.

قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ! أَ لَیسَ یقْتُلُهُ جَیشُ السُّفْیانِی؟

قَالَ: لَا وَلَکِنْ یقْتُلُهُ جَیشُ بَنِی فُلَانٍ، یخْرُجُ حَتَّی یدْخُلَ الْمَدِینَةَ فَلَا یدْرِی النَّاسُ فِی أَی شَی ءٍ دَخَلَ فَیأْخُذُ الْغُلَامَ فَیقْتُلُهُ فَإِذَا قَتَلَهُ بَغْیاً وَعُدْوَاناً وَظُلْماً لَمْ یمْهِلْهُمُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فَعِنْدَ ذَلِکَ فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ»؛(1)

«ای زراره! اگر آن زمان را درک کردی این دعا را همیشه بخوان:

خدایا! خودت را به من بشناسان؛ زیرا اگر خودت را به من معرفی نکنی، پیامبرت را نخواهم شناخت. خدایا! رسولت را به من معرفی کن، چرا که اگر رسولت را به من معرفی نکنی حجت تو را نخواهم شناخت. خدایا! امام و حجت خودت را به من معرفی کن، چون اگر حجت خود را به من معرفی نکنی از دین خود گمراه خواهم شد.

سپس فرمود: ای زراره! قبل از ظهور، حتماً جوانی در مدینه کشته خواهد شد.

ص:110


1- 84. کافی، ج 1، ص 337 / بحارالانوار، ج 52، ص 146 به نقل از کمال الدین و غیبت شیخ طوسی و غیبت نعمانی.

عرض کردم: فدایتان شوم! آیا چنین نیست که لشکر سفیانی او را خواهند کشت؟

فرمود: خیر، بلکه فلانی ها او را خواهند کشت؛ خروج می کنند و به گونه ای وارد مدینه می شوند که کسی نمی فهمد از کجا داخل شده اند. در این حال آن جوان را می گیرند و به قتل می رسانند. آن گاه که او را به ناحقّ و از روی ظلم و ستم کشتند، دیگر خدا به آنان مهلت نمی دهد. پس در این وقت منتظر فرج باشید».

ندبه امام صادق علیه السلام در فراق مهدی علیه السلام

سدیر صیرفی می گوید: من و چند تن از اصحاب؛ از جمله: مفضل بن عمر و ابوبصیر و ابان بن تغلب به محضر امام صادق علیه السلام رسیدیم که آن حضرت را این گونه مشاهده کردیم: بر روی زمین نشسته بود، لباسی به نام مسح خیبری داشت که یقه نداشت و آستین هایش کوتاه بود، شدیداً گریه می کرد، همانند گریه زن فرزند مرده که جگرش آتش گرفته باشد، آثار غم و اندوه از رخسارش هویدا بود و در حالی که چشمانش پر از اشک بود، می فرمود:

«سَیدِی! غَیبَتُکَ نَفَتْ رُقَادِی وَضَیقَتْ عَلَی مِهَادِی وَأَسَرَتْ مِنِّی رَاحَةَ فُؤَادِی.

سَیدِی! غَیبَتُکَ أَوْصَلَتْ مُصَابِی بِفَجَائِعِ الْأَبَدِ وَفَقْدُ الْوَاحِدِ بَعْدَ الْوَاحِدِ یفْنِی الْجَمْعَ وَالْعَدَدَ فَمَا أُحِسُّ بِدَمْعَةٍ تَرْقَی مِنْ عَینِی وَأَنِینٍ یفْتُرُ مِنْ صَدْرِی عَنْ دَوَارِجِ الرَّزَایا وَسَوَالِفِ الْبَلَایا إِلَّا مُثِّلَ لِعَینِی عَنْ عَوَائِرَ

ص:111

أَعْظَمِهَا وَأَفْظَعِهَا وَ تَرَاقِی أَشَدِّهَا وَأَنْکَرِهَا وَنَوَائِبَ مَخْلُوطَةٍ بِغَضَبِکَ وَنَوَازِلَ مَعْجُونَةٍ بِسَخَطِکَ.

ای آقای من! غیبت تو خواب را از من گرفته، رختخواب را بر من تنگ نموده و راحت و استراحت دلم را اسیر کرده است.

ای مولای من! غیبت تو مصیب من را ابدی کرده و فقدان یکی پس از دیگری، اجتماع را زایل نموده است. دیگر اشک دیدگانم را که از چشمانم روان است و آه و ناله ای که از سینه ام خارج می شود را احساس نمی کنم جز آنچه را که در برابر چشمانم مجسّم است، به جهت مصایب و بلایای گذشته، چون آن گرفتاریی ها از همه جانگدازتر و سخت تر است و نیز به علت ناملایماتی که با غضب تو آمیخته شده و مصیبت هایی که با خشم تو عجین گردیده است.

قَالَ سَدِیرٌ: فَاسْتَطَارَتْ عُقُولُنَا وَلَهاً وَتَصَدَّعَتْ قُلُوبُنَا جَزَعاً عَنْ ذَلِکَ الْخَطْبِ الْهَائِلِ وَالْحَادِثِ الْغَائِلِ وَظَنَنَّا أَنَّهُ سِمَةٌ لِمَکْرُوهَةٍ قَارِعَةٍ أَوْ حَلَّتْ بِهِ مِنَ الدَّهْرِ بَائِقَةٌ، فَقُلْنَا: لَا أَبْکَی اللَّهُ یا ابْنَ خَیرِ الْوَرَی عَینَیکَ مِنْ أَی حَادِثَةٍ تَسْتَنْزِفُ دَمْعَتَکَ وَتَسْتَمْطِرُ عَبْرَتَکَ وَأَیةُ حَالَةٍ حَتَمَتْ عَلَیکَ هَذَا الْمَأْتَمَ؟

قَالَ: فَزَفَرَ الصَّادِقُ علیه السلام زَفْرَةً انْتَفَخَ مِنْهَا جَوْفُهُ وَاشْتَدَّ مِنْهَا خَوْفُهُ وَقَال: وَیکُمْ إِنِّی نَظَرْتُ فِی کِتَابِ الْجَفْرِ صَبِیحَةَ هَذَا الْیوْمِ وَهُوَ الْکِتَابُ الْمُشْتَمِلُ عَلَی عِلْمِ الْمَنَایا وَالْبَلَایا وَالرَّزَایا وَعِلْمِ مَا کَانَ وَمَا یکُونُ إِلَی یوْمِ الْقِیامَةِ الَّذِی خَصَّ اللَّهُ تَقَدَّسَ اسْمُهُ بِهِ مُحَمَّداً وَالْأَئِمَّةَ مِنْ بَعْدِهِ عَلَیهِ وَعَلَیهِمُ

ص:112

السَّلَامُ وَ تَأَمَّلْتُ فِیهِ مَوْلِدَ قَائِمِنَا وَغِیبَتَهُ وَإِبْطَاءَهُ وَطُولَ عُمُرِهِ وَبَلْوَی الْمُؤْمِنِینَ بِهِ مِنْ بَعْدِهِ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ وَتَوَلُّدَ الشُّکُوکِ فِی قُلُوبِهِمْ مِنْ طُولِ غَیبَتِهِ وَارْتِدَادَ أَکْثَرِهِمْ عَنْ دِینِهِمْ وَخَلْعَهُمْ رِبْقَةَ الْإِسْلَامِ مِنْ أَعْنَاقِهِمُ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَقَدَّسَ ذِکْرُهُ وَکُلَّ إِنسانٍ أَلْزَمْناهُ طائِرَهُ فِی عُنُقِهِ یعْنِی الْوَلَایةَ فَأَخَذَتْنِی الرِّقَّةُ وَاسْتَوْلَتْ عَلَی الْأَحْزَانُ.

سدیر می گوید: با دیدن این حالت از امام صادق علیه السلام از شدت حیرت، عقل از سرمان پرید و به جهت جزع از آن رخداد هولناک، قلب هایمان چاک چاک شد. وفکر کردیم مصیبتی کوبنده و حادثه ناگواری بر آن حضرت وارد شده؛ لذا عرض کردیم: ای فرزند بهترین خلق خدا! خداوند شما را گریان نکند! از چه حادثه ای است که چشمانتان گریان و اشکتان روان است؟ چه علتی موجب شده که این ماتم بر شما وارد شده است؟

امام صادق علیه السلام نفس عمیقی کشید که درونش لرزید و اندوهش افزون شد و فرمود: صبح امروز در کتاب جفر نگاه کردم، کتابی که علم تمام حوادث آینده از بلاها و مصایب و هر چه هست و تا روز قیامت خواهد بود در آن وجود دارد، همان کتابی که خداوند آن را به پیامبر و اهل بیتش اختصاص داده است. در آن کتاب به میلاد قائم ما و غیبت او و طول عمر و تأخیر در فرج و بلاهای مؤمنان در آن زمان نگریستم که تردید و شک ها به جهت غیبت در دل مؤمنان حادث می شود، بسیاری از دین بر می گردند، و لباس اسلام را از تن بیرون و گردن خود را از اطاعت آن خارج می کنند، همان که خداوند فرمود: «کل انسان الزمناه طائره فی عنقه» که منظور از آن

ص:113

ولایت ماست. به این جهت رقّتی مرا گرفت و اندوه بر من چیره شد.

فَقُلْنَا: یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! کَرِّمْنَا وَشَرِّفْنَا بِإِشْرَاکِکَ إِیانَا فِی بَعْضِ مَا أَنْتَ تَعْلَمُهُ مِنْ عِلْمٍ. قَالَ: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَی أَدَارَ فِی الْقَائِمِ مِنَّا ثَلَاثَةً أَدَارَهَا فِی ثَلَاثَةٍ مِنَ الرُّسُلِ؛ قَدَّرَ مَوْلِدَهُ تَقْدِیرَ مَوْلِدِ مُوسَی علیه السلام وَقَدَّرَ غَیبَتَهُ تَقْدِیرَ غَیبَةِ عِیسَی علیه السلام وَقَدَّرَ إِبْطَاءَهُ تَقْدِیرَ إِبْطَاءِ نُوحٍ علیه السلام وَجَعَلَ مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ عُمُرَ الْعَبْدِ الصَّالِحِ أَعْنِی الْخَضِرَ دَلِیلاً عَلَی عُمُرِهِ.

گفتیم: افتخار بدهید و ما را هم در مقداری از آنچه می دانید شریک بفرمایید.

امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند در قائم ما سه خصلت از سه پیامبر الهی را جاری می سازد: ولادتش را همانند ولادت موسی، غیبت او را همانند غیبت عیسی و تأخیرش را همانند تأخیر نوح و طولانی بودن عمر عبد صالح؛ یعنی خضر را دلیل بر طول مدت عمر قائم علیه السلام قرار داده است.

فَقُلْتُ: اکْشِفْ لَنَا یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ عَنْ وُجُوهِ هَذِهِ الْمَعَانِی؟

گفتم: برایمان بیشتر توضیح بفرمایید.

آن حضرت نیز به تفصیل جریان موسی و نوح و عیسی را بیان کرد، به این که فرعون چون جریان موسی را فهمیده بود، شروع کرد به بازرسی زنان حامله و کشتن پسران بنی اسرائیل... سپس امام فرمود:

کَذَلِکَ بَنُو أُمَیةَ وَبَنُو الْعَبَّاسِ لَمَّا وَقَفُوا عَلَی أَنَّ زَوَالَ مُلْکِهِمْ وَالْأُمَرَاءِ وَالْجَبَابِرَةِ مِنْهُمْ عَلَی یدِ الْقَائِمِ مِنَّا نَاصَبُونَا الْعَدَاوَةَ وَوَضَعُوا سُیوفَهُمْ فِی قَتْلِ آلِ بَیتِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وَإِبَادَةِ نَسْلِهِ طَمَعاً مِنْهُمْ فِی الْوُصُولِ إِلَی قَتْلِ

ص:114

الْقَائِمِ علیه السلام وَ یأْبَی اللَّهُ أَنْ یکْشِفَ أَمْرَهُ لِوَاحِدٍ مِنَ الظَّلَمَةِ إِلَی أَنْ یتِمَّ نُورَهُ... وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ.

بنی امیه و بنی عباس نیز وقتی فهمیدند که سرنگونی سلطنت حاکمان و ظالمان ایشان به دست قائم ما خواهد بود، به دشمنی با ما اصرار کردند و برای کشتار اهل بیت رسول خداعلیهم السلام و قطع نسل آن جناب شمشیر کشیدند، به امید این که حضرت قائم علیه السلام را نیز به قتل برسانند؛ امّا غافل از این که خداوند هرگز امر خود را برای کسی از ظالمان ظاهر نخواهد ساخت، تا آن گاه که نور الهی به تمام و کمال خود برسد؛ هر چند مشرکان خوش نداشته باشند.

امام صادق علیه السلام در مورد غیبت عیسی و شبهه در قتل و صلیب ایشان نیز توضیح دادند و سپس فرمودند:

کَذَلِکَ غَیبَةُ الْقَائِمِ علیه السلام فَإِنَّ الْأُمَّةَ تُنْکِرُهَا لِطُولِهَا فَمِنْ قَائِلٍ بِغَیرِ هُدًی بِأَنَّهُ لَمْ یولَدْ وَقَائِلٍ یقُولُ إِنَّهُ وُلِدَ وَمَاتَ وَقَائِلٍ یکْفُرُ بِقَوْلِهِ إِنَّ حَادِی عَشَرَنَا کَانَ عَقِیماً وَقَائِلٍ یمْرُقُ بِقَوْلِهِ إِنَّهُ یتَعَدَّی إِلَی ثَالِثَ عَشَرَ فَصَاعِداً وَقَائِلٍ یعْصِی اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ بِقَوْلِهِ إِنَّ رُوحَ الْقَائِمِ علیه السلام ینْطِقُ فِی هَیکَلِ غَیرِهِ.

در مورد قائم ما نیز به جهت طولانی شدن آن، برخی ها انکار خواهند کرد، آنان که هدایت نیافته اند می گویند هنوز متولد نشده یا متولد شده و از دنیا رفته، بعضی هم سخن کفرآمیز می گویند که امام یازدهم عقیم بوده، برخی هم قائل به بیش از سیزده امام می شوند و عده ای هم در معصیت خدا می گویند روح قائم در شخص دیگری حلول کرده و سخن می گوید.

ص:115

امام صادق علیه السلام در مورد طولانی شدن عمر نوح علیه السلام و تبلیغ وی و درخواست عذاب برای قومش و نیز تأخیر عذاب آنان توضیح داد: تا کافران محض و مؤمنان خالص از یکدیگر مشخص شوند، آن گاه در شباهت امام زمان علیه السلام به آن جناب فرمود:

وَ کَذَلِکَ الْقَائِمُ علیه السلام تَمْتَدُّ أَیامُ غَیبَتِهِ لِیصَرِّحَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ وَیصْفُوَ الْإِیمَانُ مِنَ الْکَدَرِ بِارْتِدَادِ کُلِّ مَنْ کَانَتْ طِینَتُهُ خَبِیثَةً مِنَ الشِّیعَةِ الَّذِینَ یخْشَی عَلَیهِمُ النِّفَاقُ إِذَا أَحَسُّوا بِالِاسْتِخْلَافِ وَالَّتمْکِینِ وَالْأَمْنِ الْمُنْتَشِرِ فِی عَهْدِ الْقَائِمِ علیه السلام.

قائم ما نیز چنین است؛ چرا که ایام غیبت آن حضرت طولانی می شود، تا زمانی که حقّ خالص و ایمان صاف از غیر آن مشخص شود و هر کسی از شیعیان که ناخالص است از آن بیرون رود، آنان که ممکن است اگر خلافت و حکومت و امنیت زمان قائم علیه السلام را ببینند دچار نفاق گردند».

وَ أَمَّا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْخَضِرُعلیه السلام؛ فَإِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَی مَا طَوَّلَ عُمُرَهُ لِنُبُوَّةٍ قَدَّرَهَا لَهُ وَلَا لِکِتَابٍ ینْزِلُهُ عَلَیهِ وَلَا لِشَرِیعَةٍ ینْسَخُ بِهَا شَرِیعَةَ مَنْ کَانَ قَبْلَهَا مِنَ الْأَنْبِیاءِ وَلَا لِإِمَامَةٍ یلْزِمُ عِبَادَهُ الِاقْتِدَاءَ بِهَا وَلَا لِطَاعَةٍ یفْرِضُهَا لَهُ بَلَی إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَتَعَالَی لَمَّا کَانَ فِی سَابِقِ عِلْمِهِ أَنْ یقَدِّرَ مِنْ عُمُرِ الْقَائِمِ علیه السلام فِی أَیامِ غَیبَتِهِ مَا یقَدِّرُ وَعَلِمَ مَا یکُونُ مِنْ إِنْکَارِ عِبَادِهِ بِمِقْدَارِ ذَلِکَ الْعُمُرِ فِی الطُّولِ طَوَّلَ عُمُرَ الْعَبْدِ الصَّالِحِ مِنْ غَیرِ سَبَبٍ أَوْجَبَ ذَلِکَ إِلَّا لِعِلَّةِ الِاسْتِدْلَالِ بِهِ عَلَی عُمُرِ الْقَائِمِ علیه السلام وَلِیقْطَعَ بِذَلِک»؛(1)

ص:116


1- 85. غیبت طوسی، ص 167 / بحارالانوار، ج 51، ص 219 / کمال الدین، ج 2، ص 352.

امّا در مورد حضرت خضرعلیه السلام؛ خداوند متعال عمر او را نه به جهت نبوت و رسالت طولانی کرد و نه به سبب نزول کتاب آسمانی بود، نه به خاطر شریعتی که بخواهد به وسیله آن شریعت انبیا گذشته را نسخ کند، نه به علت امانتی که بخواهد بندگانش را ملزم به اقتدای او کند و نه به جهت اطاعتی که برای او واجب کرده باشد؛ بلکه چون خداوند متعال در علم ازلی و ابدی خود می دانست که قضا و تقدیر بر طولانی شدن عمر امام زمان علیه السلام در ایام غیبت خواهد گذشت و نیز می دانست که به جهت طولانی شدن عمر قائم علیه السلام برخی از بندگان به انکار خواهند افتاد، عمر حضرت خضرعلیه السلام را بدون علت طولانی کرد تا بر طولانی شدن عمر قائم علیه السلام استدلال کند و به این وسیله عذر منکران را قطع نماید.

ص:117

ص:118

فصل هشتم:فرج و انتظار

اشاره

ص:119

فضیلت انتظار فرج چیست؟

اجر مجاهدان جنگ بدر و احد بیشتر است یا منتظران ظهور امام زمان علیه السلام؟

این سؤالی است که از پیامبر خداصلی الله علیه وآله پرسیده شده است؛ چنان که در کتاب غیبت شیخ طوسی آمده، امام صادق علیه السلام فرموده اند:

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله به اصحاب خود فرمود:

«سَیأْتِی قَوْمٌ مِنْ بَعْدِکُمْ الرَّجُلُ الْوَاحِدُ مِنْهُمْ لَهُ أَجْرُ خَمْسِینَ مِنْکُمْ.

قَالُوا: یا رَسُولَ اللَّهِ! نَحْنُ کُنَّا مَعَکَ بِبَدْرٍ وَأُحُدٍ وَحُنَینٍ وَنَزَلَ فِینَا الْقُرْآنُ!

فَقَالَ: إِنَّکُمْ لَوْ تَحَمَّلُوا [تُحَمَّلُونَ لِمَا حُمِّلُوا لَمْ تَصْبِرُوا صَبْرَهُمْ»؛(1)

«به زودی مردمی خواهند آمد که ثواب کار هر یک از آنان برابر پنجاه نفر شماست.

اصحاب عرض کردند: ای رسول خدا! یعنی از ما که در جنگ بدر و اُحد و حُنین به همراه شما بودیم و قرآن هم در بین ما نازل شده است؟

پیامبر خداصلی الله علیه وآله فرمودند: اگر وظیفه ای که به عهده آنان گذاشته اند

ص:120


1- 86. غیبت طوسی، ص 456 / منتخب الانوار، ص 25 / بحارالانوار، ج 52، ص 130.

به عهده شما گذاشته شود و اگر به بلاها و امتحانات آن دچار شوید توانایی و صبر آنان را نخواهید داشت».

پاداش کسی که در حال انتظار بمیرد چیست؟

در کتاب محاسن برقی نقل شده که از امام صادق علیه السلام پرسیده شد:

اجر و ثواب کسی که در حالت انتظار این امر مرده باشد، چیست؟

آن حضرت فرمودند:

«هُوَ بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ فِی فُسْطَاطِهِ.

ثُمَّ سَکَتَ هُنَیئَةً، ثُمَّ قَالَ: هُوَ کَمَنْ کَانَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله»؛(1)

«او به منزله کسی است که به همراه قائم و در خیمه آن حضرت باشد.

امام اندکی سکوت کرده، سپس فرمودند:

بلکه او همانند کسی است که به همراه رسول خداصلی الله علیه وآله بوده است».

رابطه فرج و انتظار چیست؟

حسن بن جهم می گوید: از امام کاظم علیه السلام پرسیدم: در مورد فرج توضیحی بفرمایید؟

آن حضرت فرمودند: مگر نمی دانی که انتظار فرج نیز خودش فرج است؟

ص:121


1- 87. محاسن، ج 1، ص 173 / بحارالانوار، ج 52، ص 125.

عرض کردم: من که چیزی نمی دانم، هر چه شما بفرمایید.

امام علیه السلام فرمود: آری انتظار فرج نیز خودش نوعی از فرج است.(1)

انتظار یعنی جهاد

عبدالحمید واسطی به امام باقرعلیه السلام عرض کرده است:

خدا به شما خیر دهد، به خدا قسم که ما کارها و بازارمان را به خاطر انتظار این امر تعطیل کردیم، به گونه ای که نزدیک است گدا و دست به دامن دیگران شویم.

امام باقرعلیه السلام فرمود:

«یا عَبْدَ الْحَمِیدِ! أَ تَرَی مَنْ حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَی اللَّهِ لَا یجْعَلُ اللَّهُ لَهُ مَخْرَجاً بَلَی وَاللَّهِ لَیجْعَلَنَّ اللَّهُ لَهُ مَخْرَجاً، رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً حَبَسَ نَفْسَهُ عَلَینَا، رَحِمَ اللَّهُ عَبْداً أَحْیا أَمْرَنَا.

قَالَ قُلْتُ: فَإِنْ مِتُّ قَبْلَ أَنْ أُدْرِکَ الْقَائِمَ؟

فَقَالَ: الْقَائِلُ مِنْکُمْ إِنْ أَدْرَکْتُ الْقَائِمَ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ نَصَرْتُهُ کَالْمُقَارِعِ مَعَهُ بِسَیفِهِ وَالشَّهِیدُ مَعَهُ لَهُ شَهَادَتَانِ»؛(2)

«ای عبدالحمید! آیا فکر می کنی کسی که خودش را وقف خدا کرده خداوند برای او فرجی نمی رساند؟! آری؛ به خدا قسم که خدا برایش فرج و گشایش عنایت می فرماید. خدا رحمت کند کسی را که خودش را وقف ما کند، خدا رحمت کند کسی را که امر ما را احیا نماید.

پرسیدم: اگر قبل از درک و ظهور قائم بمیرم چی؟

امام فرمود: هر کسی از شما که بگوید: «اگر قائم آل محمّد را درک کنم

ص:122


1- 88. غیبت شیخ طوسی، حدیث 471؛ بحار الانوار، ج 52، ص 130.
2- 89. کافی، ج 8، ص 80 / محاسن، ج 1، ص 173 / بحارالانوار، ج 52، ص 126 / صراط مستقیم، ج 2، ص 262.

او را یاری خواهم کرد» این مانند کسی است که به همراه او جنگ کرده (حتی اگر قبل از ظهور بمیرد) و کسی هم که همراه آن حضرت به شهادت برسد، ثواب دو شهید دارد».

برادران پیامبر چه اوصافی دارند؟

ابوبصیر از امام باقرعلیه السلام نقل کرده که آن حضرت فرمودند:

در یکی از روزها که عدّه ای از اصحاب پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله خدمت ایشان بوده اند آن جناب دو بار فرموده اند:

«اللَّهُمَّ لَقِّنِی إِخْوَانِی»؛ «خدایا برادرانم را به من برسان».

اصحاب پیامبر عرض می کنند: مگر ما برادران شما نیستیم ای رسول خدا؟

پیامبر اعظم صلی الله علیه وآله می فرماید:

«لَا، إِنَّکُمْ أَصْحَابِی، وَإِخْوَانِی قَوْمٌ فِی آخِرِ الزَّمَانِ، آمَنُوا وَلَمْ یرَوْنِی، لَقَدْ عَرَّفَنِیهِمُ اللَّهُ بِأَسْمَائِهِمْ وَأَسْمَاءِ آبَائِهِمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یخْرِجَهُمْ مِنْ أَصْلَابِ آبَائِهِمْ وَأَرْحَامِ أُمَّهَاتِهِمْ، لَأَحَدُهُمْ أَشَدُّ بَقِیةً عَلَی دِینِهِ مِنْ خَرْطِ الْقَتَادِ فِی اللَّیلَةِ الظَّلْمَاءِ أَوْ کَالْقَابِضِ عَلَی جَمْرِ الْغَضَا، أُولَئِکَ مَصَابِیحُ الدُّجَی، ینْجِیهِمُ اللَّهُ مِنْ کُلِّ فِتْنَةٍ غَبْرَاءَ مُظْلِمَةٍ»؛(1)

«خیر، شما اصحاب و یاران من هستید، امّا برادران من کسانی اند که در آخر الزمان می آیند، مرا نمی بینند امّا به من ایمان می آورند. خداوند متعال آنان را با نام خودشان و نام پدرانشان به من معرفی فرموده است قبل از

ص:123


1- 90. بصائر الدرجات، ص 84 / بحارالانوار، ج 52، ص 124.

آن که از نسل پدرانشان و از رحم مادرانشان بیرون بیایند. هر کدام از آنان نسبت به دین خودش پایدارتر است از کشیدن تیغ های خشن و تیز، در شب تاریک، یا مانند کسی است که اخگر درخت غضا را در دستش نگه دارد؛ آنان همانند چراغی در شب تار هستند، خداوند ایشان را از فتنه های تیره و تار نجات خواهد داد».

برترین عبادت کدام است؟

سؤال بعدی از عمار ساباطی است که در مورد مقایسه زمان حضور و دولت امام و زمان تقیه یا غیبت معصوم، از امام صادق علیه السلام پرسیده است.

وی می گوید به آن جناب عرض کردم: آیا عبادتی که همراه با امامی از شما که در دولت باطل، غایب و مستتر است، برتر است یا عبادت در زمان ظهور و حضور امامی از شما؟

امام صادق علیه السلام فرموده اند:

«یا عَمَّارُ الصَّدَقَةُ فِی السِّرِّ وَاللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الصَّدَقَةِ فِی الْعَلَانِیةِ وَکَذَلِکَ عِبَادَتُکُمْ فِی السِّرِّ مَعَ إِمَامِکُمُ الْمُسْتَتِرِ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ أَفْضَلُ لِخَوْفِکُمْ مِنْ عَدُوِّکُمْ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ وَحَالِ الْهُدْنَةِ مِمَّنْ یعْبُدُ اللَّهَ فِی ظُهُورِ الْحَقِّ مَعَ الْإِمَامِ الظَّاهِرِ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ وَلَیسَ الْعِبَادَةُ مَعَ الْخَوْفِ فِی دَوْلَةِ الْبَاطِلِ مِثْلَ الْعِبَادَةِ مَعَ الْأَمْنِ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ.

اعْلَمُوا أَنَّ مَنْ صَلَّی مِنْکُمْ صَلَاةً فَرِیضَةً وُحْدَاناً مُسْتَتِراً بِهَا مِنْ عَدُوِّهِ

ص:124

فِی وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَهُ بِهَا خَمْساً وَعِشْرِینَ صَلَاةً فَرِیضَةً وَحْدَانِیةً، وَمَنْ صَلَّی مِنْکُمْ صَلَاةً نَافِلَةً فِی وَقْتِهَا فَأَتَمَّهَا کَتَبَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ لَهُ بِهَا عَشْرَ صَلَوَاتٍ نَوَافِلَ، وَمَنْ عَمِلَ مِنْکُمْ حَسَنَةً کَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِهَا عِشْرِینَ حَسَنَةً وَیضَاعِفُ اللَّهُ تَعَالَی حَسَنَاتِ الْمُؤْمِنِ مِنْکُمْ إِذَا أَحْسَنَ أَعْمَالَهُ وَدَانَ اللَّهَ بِالتَّقِیةِ عَلَی دِینِهِ وَعَلَی إِمَامِهِ وَعَلَی نَفْسِهِ وَأَمْسَکَ مِنْ لِسَانِهِ أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً کَثِیرَةً إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ کَرِیمٌ.

«ای عمار! به خدا قسم صدقه نهانی بهتر از صدقه آشکار است، عبادت شما در نهان نیز چنین است، به همراه امامتان که در دولت باطل، غایب است، به جهت خوف و ترسی که از دشمنان خود و از دولت باطل دارید، این عبادت بهتر است از عبادتی که در حال ظهور حقّ و حضور امام ظاهر و ایجاد دولت حقّ باشد. پس عبادتی که در حال خوف از دولت باطل انجام گیرد مثل عبادت در حالت امنیت در دولت حقّ نخواهد بود.

بدانید! هر یک از شما که یک نماز واجب، آن هم به صورت فردی و به جهت ترس از دشمن در نهان بخواند و آن را در وقت بخواند و تمام کند، خداوند متعال به اندازه 25 نماز واجب برایش بنویسد، و اگر کسی یک نماز نافله در وقت بخواند و تمام کند، خداوند متعال 10 نماز نافله برایش می نویسد و هر کسی یک حسنه و کار نیک انجام دهد خداوند 20 حسنه به او می دهد.

اگر مؤمن کارهایش را به نیکی انجام دهد و در دین خدا تقیه را رعایت

ص:125

نماید و مراقب امام و نفس خود نیز باشد و زبانش را کنترل کند، خداوند متعال حسنات وی را چند برابر، بلکه بیشتر خواهد کرد؛ زیرا خداوند بسیار کریم و بخشنده است.

قَالَ: فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ! قَدْ رَغَّبْتَنِی فِی الْعَمَلِ وَحَثَثْتَنِی عَلَیهِ وَلَکِنِّی أُحِبُّ أَنْ أَعْلَمَ کَیفَ صِرْنَا نَحْنُ الْیوْمَ أَفْضَلَ أَعْمَالًا مِنْ أَصْحَابِ الْإِمَامِ مِنْکُمُ الظَّاهِرِ فِی دَوْلَةِ الْحَقِّ وَنَحْنُ وَهُمْ عَلَی دِینٍ وَاحِدٍ وَهُوَ دِینُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ.

فَقَالَ: إِنَّکُمْ سَبَقْتُمُوهُمْ إِلَی الدُّخُولِ فِی دِینِ اللَّهِ وَإِلَی الصَّلَاةِ وَالصَّوْمِ وَالْحَجِّ وَ إِلَی کُلَّ فِقْهٍ وَخَیرٍ وَإِلَی عِبَادَةِ اللَّهِ سِرّاً مِنْ عَدُوِّکُمْ مَعَ الْإِمَامِ الْمُسْتَتِرِ مُطِیعُونَ لَهُ صَابِرُونَ مَعَهُ مُنْتَظِرُونَ لِدَوْلَةِ الْحَقِّ خَائِفُونَ عَلَی إِمَامِکُمْ وَعَلَی أَنْفُسِکُمْ مِنَ الْمُلُوکِ تَنْظُرُونَ إِلَی حَقِّ إِمَامِکُمْ وَحَقِّکُمْ فِی أَیدِی الظَّلَمَةِ قَدْ مَنَعُوکُمْ ذَلِکَ وَاضْطَرُّوکُمْ إِلَی جَذْبِ الدُّنْیا وَطَلَبِ الْمَعَاشِ مَعَ الصَّبْرِ عَلَی دِینِکُمْ وَعِبَادَتِکُمْ وَطَاعَةِ رَبِّکُمْ وَالْخَوْفِ مِنْ عَدُوِّکُمْ فَبِذَلِکَ ضَاعَفَ اللَّهُ أَعْمَالَکُمْ فَهَنِیئاً لَکُمْ هَنِیئا.

عرض کردم: فدایتان شوم! مرا به عمل و عبادت ترغیب و به آن تشویق نمودید، لکن دوست دارم بدانم چطور عبادت ما افضل است از عبادت اصحاب امامی که در دولت حقّ است، در حالی که همه بر دین واحد هستیم و آن هم دین خداوند متعال است؟

فرمود: شما نسبت به آنان زودتر به دین اسلام وارد شدید، شما نماز و روزه و حجّ را زودتر به جا آورید، شما زودتر به هر نوع علم و فقه

ص:126

وخیری وارد شدید، شما زودتر به عبادت خداوند مشغول شدید، آن هم عبادت پنهانی به جهت ترس از دشمنان، همراه با امام خود که در حال تقیه است. شما مطیع امام خود هستید، به همراه او صبر می کنید و در انتظار برپایی دولت حقّ هستید، برجان امام خود و بر جان خودتان از حاکمان جور نگران هستید، شما حقّ خود و حقّ امام خود را در دست ظالمان می بینید که چگونه شما را از آن منع کردند و شما را برای طلب معاش دنیایی به اضطرار و زحمت انداختند. البته شما هم بر دین و عبادت خود و اطاعت پروردگارتان و ترس از دشمنانتان صابر هستید. به همین سبب خداوند نیز پاداش اعمال شما را مضاعف می گرداند، پس گوارای شما باد!

قَالَ: فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ! فَمَا نَتَمَنَّی إِذًا أَنْ نَکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ علیه السلام فِی ظُهُورِ الْحَقِّ وَنَحْنُ الْیوْمَ فِی إِمَامَتِکَ وَطَاعَتِکَ أَفْضَلُ أَعْمَالًا مِنْ أَعْمَالِ أَصْحَابِ دَوْلَةِ الْحَقِّ.

فَقَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ! أَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ یظْهِرَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ الْحَقَّ وَالْعَدْلَ فِی الْبِلَادِ وَیحْسِنَ حَالَ عَامَّةِ النَّاسِ وَیجْمَعَ اللَّهُ الْکَلِمَةَ وَیؤَلِّفَ بَینَ الْقُلُوبِ الُْمخْتَلِفَةِ وَلَا یعْصَی اللَّهُ فِی أَرْضِهِ وَیقَامَ حُدُودُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَیرَدَّ الْحَقُّ إِلَی أَهْلِهِ فَیظْهِرُوهُ حَتَّی لَا یسْتَخْفِی بِشَی ءٍ مِنَ الْحَقِّ مَخَافَةَ أَحَدٍ مِنَ الْخَلْقِ؟

أَمَا وَاللَّهِ یا عَمَّارُ! لَا یمُوتُ مِنْکُمْ مَیتٌ عَلَی الْحَالِ الَّتِی أَنْتُمْ عَلَیهَا إِلَّا کَانَ أَفْضَلَ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ کَثِیرٍ مِمَّنْ شَهِدَ بَدْراً وَأُحُداً فَأَبْشِرُوا»؛(1)

ص:127


1- 91. کمال الدین، ج 2، ص 645 / بحارالانوار، ج 52، ص 127.

می گوید گفتم: فدایتان شوم! پس بنا بر فرمایش شما، نباید آرزو کنیم که از اصحاب قائم علیه السلام و در زمان ظهور حاکمیت حقّ باشیم؛ چون اکنون در امامت و اطاعت شما هستیم و اعمال ما برتر از اعمال اصحاب دولت حقّ است؟

امام فرمود: سبحان اللَّه! عجب! آیا دوست ندارید که خداوند متعال، حقّ و عدل را در تمام شهرها ظاهر گرداند و حال تمام مردم نیکو گردد و وحدت کلمه را ایجاد نماید و بین قلب های متفرق، الفت و محبت برقرار کند، و کسی در روی زمین گناه نکند و حدود الهی اقامه شود و حقّ به صاحب آن برگردد و آنان نیز آن را اظهار نموده؛ به گونه ای که هیچ چیزی از حقّ به جهت ترس از کسی مخفی نماند؟

آگاه باش، ای عمار! به خدا قسم! هیچ یک از شما در این حالی که دارد نمی میرد مگر این که نزد خداوند متعال بهتر است از بسیاری از کسانی که در جنگ بدر و اُحد حاضر بودند، پس مژده باد بر شما!»

باید منتظر باشید!

حال که بنا بر مصالحی قرار است امام زمان علیه السلام در پس پرده غیبت باشند، مسلمانان وظیفه دارند که در انتظار ظهور و فرج آن حضرت باشند؛ یعنی هر لحظه منتظر باشند تا او بیاید و جهان را اصلاح نماید؛ البته این انتظار نیز از بزرگ ترین عبادات شمرده شده است. ابوبصیر می گوید: روزی امام صادق علیه السلام به یاران خود فرمود:

ص:128

«أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ»؛

«آیا به شما خبر دهم چیزی را که خداوند متعال هیچ عمل بندگان را جز به خاطر آن قبول نمی کند؟»

گفتم: بفرمایید.

فرمود: «شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ وَالْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَالْوَلَایةُ لَنَا وَالْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یعْنِی أئمة [الْأَئِمَّةَ] خَاصَّةً وَالتَّسْلِیمُ لَهُمْ وَالْوَرَعُ وَالِاجْتِهَادُ وَالطُّمَأْنِینَةُ وَالِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ.

ثُمَّ قَالَ: إِنَّ لَنَا دَوْلَةً یجِی ءُ اللَّهُ بِهَا إِذَا شَاءَ.

ثُمَّ قَالَ: مَنْ سُرَّ أَنْ یکُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْینْتَظِرْ وَلْیعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَمَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَهُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَقَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ کَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَکَهُ فَجِدُّوا وَانْتَظِرُوا هَنِیئاً لَکُمْ أَیتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ»؛(1)

«شهادت به یگانگی خداوند و این که محمّدصلی الله علیه وآله بنده و رسول خداست و اقرار به آنچه که خداوند امر فرموده، و به ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما خاندان، و تسلیم آنان بودن، و ورع و دوری از گناه و تلاش در راه خدا و اطمینان قلب و انتظار فرج امام زمان علیه السلام.

سپس فرمود: برای ما دولتی است که هرگاه خداوند بخواهد آن را خواهد آورد.

آن گاه فرمود: هر کسی دوست دارد از اصحاب قائم باشد باید به انتظار قائم باشد و باید به ورع و محاسن اخلاق بپردازد؛ در حالی که منتظر است.

ص:129


1- 92. بحارالانوار، ج 52، ص 140 / غیبت نعمانی، ص 200.

پس اگر قبل از ظهور بمیرد و آن گاه قائم ما قیام نماید، برایش به اندازه اجر کسی خواهد بود که آن حضرت را درک کرده باشد. پس تلاش و کوشش کنید و در انتظار باشید، گوارایتان باد، ای گروه و امت مرحومه!»

فرج چه موقع است؟

عبدالاعلی فرزند حصین ثقلبی از قول پدرش نقل می کند که امام باقرعلیه السلام را در حجّ زیارت کردم، و به آن جناب عرض کردم:

سنّ من زیاد شده و پیر شده ام، نمی دانم آیا بار دیگر افتخار ملاقات شما نصیب من می شود یا نه، مطلبی به من بفرمایید و این که فرج چه موقع خواهد شد؟

امام باقرعلیه السلام فرمود:

«إِنَّ الشَّرِیدَ الطَّرِیدَ الْفَرِیدَ الْوَحِیدَ الْفَرْدَ مِنْ أَهْلِهِ الْمَوْتُورَ بِوَالِدِهِ الْمُکَنَّی بِعَمِّهِ هُوَ صَاحِبُ الرَّایاتِ وَاسْمُهُ اسْمُ نَبِی.

فَقُلْتُ: أَعِدْ عَلَی. فَدَعَا بِکِتَابٍ أَدِیمٍ أَوْ صَحِیفَةٍ فَکَتَبَ فِیهَا»؛(1)

«آن تنهای رانده شده از اهل و وطن خود که انتقام پدرش نیز گرفته نشده و او که کنیه عمویش را دارد، او صاحب پرچم هاست و همان که نامش به اسم پیامبر است.

گفتم: بار دیگر بفرمایید.

پس فرمود تا دفتر و قلمی آوردم و در آن نوشت».

ص:130


1- 93. غیبت نعمانی، ص 178 / بحارالانوار، ج 51، ص 37.

فرج سریع و نزدیک است

ابوجارود می گوید: به امام باقرعلیه السلام عرض کردم: فدایتان شوم! در مورد صاحب الامر به من خبری بفرمایید.

امام فرمود:

«یمْسِی مِنْ أَخْوَفِ النَّاسِ وَیصْبِحُ مِنْ آمَنِ النَّاسِ یوحَی إِلَیهِ هَذَا الْأَمْرُ لَیلَهُ وَنَهَارَهُ.

قَالَ: قُلْتُ: یوحَی إِلَیهِ یا بَا جَعْفَرٍ؟

قَالَ: یا بَا جَارُودٍ إِنَّهُ لَیسَ وَحْی نُبُوَّةٍ وَلَکِنَّهُ یوحَی إِلَیهِ کَوَحْیهِ إِلَی مَرْیمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَإِلَی أُمِّ مُوسَی وَإِلَی النَّحْلِ یا بَا الْجَارُودِ إِنَّ قَائِمَ آلِ مُحَمَّدٍ لَأَکْرَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ مَرْیمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَأُمِّ مُوسَی وَالنَّحْلِ»؛(1)

«شب می کند در حالی که از همه بیشتر (از احوال مردم) می ترسد؛ ولی صبح می کند در حالی که از همه ایمن تر است، این مطلب در شب و روز به او وحی می شود.

گفتم: آیا به ایشان هم وحی می شود؟

فرمود: این وحی نبوّت نیست؛ بلکه از آن نوع وحی ای است که به مریم دختر عمران (مادر عیسی) و مادر موسی می شد؛ حتی به زنبور عسل هم وحی می شود. ای ابا جارود! یقیناً قائم آل محمّدعلیهم السلام نزد خداوند متعال گرامی تر است از دختر عمران و مادر موسی و زنبور عسل!».

ص:131


1- 94. بحارالانوار، ج 52، ص 389.

ص:132

فصل نهم:علائم و نشانه های ظهور

اشاره

ص:133

نشانه های پنجگانه ظهور چیست؟

در مورد این که ظهور چه موقع خواهد بود و چه نشانه هایی دارد نیز از مواردی است که از همان ابتدا مورد توجّه و سؤال اصحاب واقع شده است.

این سؤال را ابوبصیر از امام صادق علیه السلام پرسیده است، وی می گوید: به آن حضرت عرض کردم: فدایتان شوم! ظهور قائم چه موقع خواهد بود؟

آن جناب فرموده اند:

«یا بَا مُحَمَّدٍ! إِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ لَا نُوَقِّتُ وَقَدْ قَالَ مُحَمَّدٌ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ.

یا بَا مُحَمَّدٍ! إِنَّ قُدَّامَ هَذَا الْأَمْرِ خَمْسَ عَلَامَاتٍ: أَوَّلُهُنَّ النِّدَاءُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَخُرُوجُ السُّفْیانِی وَخُرُوجُ الْخُرَاسَانِی وَقَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَخَسْفٌ بِالْبَیدَاءِ.

ثُمَّ قَالَ: یا بَا مُحَمَّدٍ! إِنَّهُ لَا بُدَّ أَنْ یکُونَ قُدَّامَ ذَلِکَ الطَّاعُونَانِ: الطَّاعُونُ الْأَبْیضُ وَالطَّاعُونُ الْأَحْمَرُ.

قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَی شَی ءٍ الطَّاعُونُ الْأَبْیضُ وَأَی شَی ءٍ الطَّاعُونُ الْأَحْمَرُ؟

قَالَ: الطَّاعُونُ الْأَبْیضُ الْمَوْتُ الْجَاذِفُ وَالطَّاعُونُ الْأَحْمَرُ السَّیفُ وَلَا یخْرُجُ الْقَائِمُ حَتَّی ینَادَی بِاسْمِهِ مِنْ جَوْفِ السَّمَاءِ فِی لَیلَةِ ثَلَاثٍ وَعِشْرِینَ

ص:134

فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَیلَةَ جُمُعَةٍ.

قُلْتُ: بِمَ ینَادَی؟

قَالَ: بِاسْمِهِ وَاسْمِ أَبِیهِ؛ أَلَا إِنَّ فُلَانَ بْنَ فُلَانٍ قَائِمُ آلِ مُحَمَّدٍ فَاسْمَعُوا لَهُ وَأَطِیعُوهُ فَلَا یبْقَی شَی ءٌ خَلَقَ اللَّهُ فِیهِ الرُّوحَ إِلَّا سَمِعَ الصَّیحَةَ فَتُوقِظُ النَّائِمَ وَیخْرُجُ إِلَی صَحْنِ دَارِهِ وَتَخْرُجُ الْعَذْرَاءُ مِنْ خِدْرِهَا وَیخْرُجُ الْقَائِمُ مِمَّا یسْمَعُ وَ هِی صَیحَةُ جَبْرَئِیلَ علیه السلام»؛(1)

«ای ابامحمّد! ما خاندان پیامبرصلی الله علیه وآله وقت تعیین نمی کنیم، و آن حضرت نیز فرموده است: وقت گذاران دروغ گو هستند.

ای ابامحمّد! قبل از ظهور قائم پنج علامت و نشانه خواهد بود، اولین آنان ندا در ماه رمضان است، بعد خروج سفیانی، سپس خروج خراسانی دیگری قتل نفس زکیه، و آن گاه فرو رفتن در سرزمین بیداء.

امام صادق علیه السلام سپس فرمود: ای ابامحمّد! قبل از ظهور دو طاعون حتمی است: یکی طاعون سفید و دیگری طاعون قرمز.

گفتم: فدایتان شوم! طاعون سفید چیست و طاعون قرمز کدام است؟

فرمود: طاعون سفید، مرگ های سریع و ناگهانی است و طاعون قرمز، مرگ با شمشیر است. قائم ظهور نمی کند مگر این که به اسم آن حضرت از آسمان ندا داده شود، در شب 23 ماه رمضان، و در شب جمعه.

عرض کردم: به چه چیزی ندا می دهند؟

فرمود: به اسم خودش و به اسم پدرش؛ این گونه: آگاه باشید ای اهل دنیا!

ص:135


1- 95. بحارالانوار، ج 52، ص 119 / غیبت نعمانی، ص 289.

همانا فلانی پسر فلانی، قائم آل محمّد است، حرف او را گوش کنید و اطاعت نمایید. پس هیچ جانداری نیست که خداوند آن را خلق کرده باشد؛ مگر این که آن صدا و ندا را خواهد شنید.

پس آنان که خواب باشند بیدار می شوند و به حیاط خانه می آیند، حتی دختران دوشیزه نیز از پشت پرده بیرون می آیند. به سبب همین صداست که قائم نیز ظهور خواهد کرد. و این صدای جبرئیل است».

نشانه های قبل از ظهور چیست؟

محمّد بن مسلم می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که می فرمود:

«إِنَّ لِقِیامِ الْقَائِمِ عَلَامَاتٍ تَکُونُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ لِلْمُؤْمِنِینَ»؛

«برای قیام قائم علیه السلام علامات و نشانه هایی است که خداوند آن ها را برای مؤمنان قرار داده است.»

عرض کردم: فدایتان شوم! آن علامت ها و نشانه ها چیست؟

فرمود:

«قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ یعْنِی الْمُؤْمِنِینَ قَبْلَ خُرُوجِ الْقَائِمِ علیه السلام بِشَی ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَراتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ قَالَ نَبْلُوهُمْ بِشَی ءٍ مِنَ الْخَوْفِ مِنْ مُلُوکِ بَنِی فُلَانٍ فِی آخِرِ سُلْطَانِهِمْ وَالْجُوعِ بِغَلَاءِ أَسْعَارِهِمْ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ قَالَ کَسَادُ التِّجَارَاتِ وَقِلَّةُ الْفَضْلِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَنْفُسِ قَالَ مَوْتٌ ذَرِیعٌ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ قِلَّةِ رَیعِ مَا یزْرَعُ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ عِنْدَ ذَلِکَ بِتَعْجِیلِ الْفَرَجِ.

ص:136

ثُمَّ قَالَ لِی: یا مُحَمَّدُ! هَذَا تَأْوِیلُهُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ یقُولُ:(1) وَما یعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ»؛(2)

«این که خداوند می فرماید: لنبلونکم یعنی شما را امتحان می کنیم منظور مؤمنان هستند که قبل از قیام امام زمان علیه السلام به ترس و گرسنگی و کمبود اموال و اولاد و میوه ها امتحان می گردند، و فرمود: یعنی شما را به ترس از فلان پادشاهان در آخر حکومتشان و با گرسنگی به جهت گرانی و کمبود اموال به سبب کسادی تجارت و سودکم، امتحان می کنیم، و به نقص در جان ها که به علت مرگ های ناگهانی پیش می آید و با کمبود میوه ها که به سبب کمی زراعت و عدم برکت رخ می دهد، امتحان می کنیم.

در این هنگام آنان را که بر این مصایب صبر می کنند به تعجیل در فرج مژده بده.

سپس به من فرمود: ای محمّد! این تأویل این آیه است که خداوند می فرماید: و تأویل آن را نمی دانند؛ مگر خداوند و آنان که راسخ در علم هستند.»

نشانه های حتمی ظهور

ثمالی می گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم که امام باقرعلیه السلام می فرمود: خروج سفیانی از امور حتمی است. امام صادق علیه السلام فرمود:

ص:137


1- 96. سوره آل عمران، آیه 7.
2- 97. کمال الدین، ج 2، ص 649 / بحارالانوار، ج 52، ص 202.

«نَعَمْ وَاخْتِلَافُ وُلْدِ الْعَبَّاسِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَقَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُ الْقَائِمِ علیه السلام مِنَ الْمَحْتُومِ»؛

«آری، هم آن از امور حتمی است و هم اختلاف بنی عباس و هم قتل نفس زکیه و نیز ظهور قائم علیه السلام از امور حتمی است.»

عرض کردم: پس ندا چگونه خواهد بود؟

فرمود: «ینَادِی مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ أَوَّلَ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ الْحَقَّ فِی عَلِی وَشِیعَتِهِ، ثُمَّ ینَادِی إِبْلِیسُ لَعَنَهُ اللَّهُ فِی آخِرِ النَّهَارِ أَلَا إِنَّ الْحَقَّ فِی السُّفْیانِی وَشِیعَتِهِ؛ فَیرْتَابُ عِنْدَ ذَلِکَ الْمُبْطِلُونَ»؛(1)

«منادی در اوّل روز از آسمان ندا می دهد: آگاه باشید که حقّ با «علی» و شیعیان اوست. شیطان نیز در آخر روز ندا می دهد: بدانید که حقّ با سفیانی و یاران اوست. در این هنگام باطل گرایان به شکّ و تردید می افتند.»

نشانه های بی سابقه و بی نظیر

در مورد نشانه هایی که قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام واقع می شود، بدر بن خلیل ازدی می گوید: دو نمونه آن را امام صادق علیه السلام چنین بیان می فرماید:

«آیتَانِ تَکُونَانِ قَبْلَ الْقَائِمِ لَمْ یکُونَا [تَکُونَا] مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ علیه السلام إِلَی الْأَرْضِ: تَنْکَسِفُ الشَّمْسُ فِی النِّصْفِ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَالْقَمَرُ فِی آخِرِهِ.

فَقَالَ الرَّجُلُ: یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! تَنْکَسِفُ الشَّمْسُ فِی آخِرِ الشَّهْرِ وَالْقَمَرُ فِی النِّصْفِ؟

ص:138


1- 98. غیبت طوسی، ص 454 / بحارالانوار، ج 52، ص 206 / کمال الدین، ج 2، ص 652.

فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍعلیه السلام: إِنِّی لَأَعْلَمُ بِمَا تَقُولُ وَلَکِنَّهُمَا آیتَانِ لَمْ یکُونَا [تَکُونَا] مُنْذُ هَبَطَ آدَمُ علیه السلام»؛(1)

«دو آیت و نشانه مهم قبل از ظهور قائم خواهد بود که از ابتدای فرود آدم به زمین چنین نشانه هایی رخ نداده است: یکی این که در نیمه ماه رمضان کسوف رخ می دهد و دیگر این که در آخر آن ماه نیز خسوف می شود.

سؤال کردند: ای فرزند رسول خدا! معمولاً کسوف خورشید در آخر ماه است و خسوف ماه در وسط ماه است.

امام علیه السلام فرمود: می دانم چه می گویی، ولی این ها دو آیت و نشانه ای است که از ابتدای فرود آدم از آسمان به زمین، تاکنون اتفاق نیفتاده است».

نشانه هایی دیگر

نشانه های قبل از ظهور از مواردی است که ذهن همه را مشغول کرده است لذا حسن بن جهم می گوید: مردی خدمت امام ابوالحسن علیه السلام رسید و در مورد فرج سؤال کرد. امام فرمود: کم می خواهی یا زیاد؟

عرض کرد: به اجمال بفرمایید.

امام فرمود: «إِذَا تَحَرَّکَتْ رَایاتُ قَیسٍ بِمِصْرَ وَرَایاتُ کِنْدَةَ بِخُرَاسَانَ؛ أَوْ ذَکَرَ غَیرَ کِنْدَةَ»؛(2)

«آن گاه که پرچم های قیس در مصر به حرکت درآیند و پرچم های کنده

ص:139


1- 99. بحارالانوار، ج 52، ص 213 / غیبت طوسی، ص 444.
2- 100. بحارالانوار، ج 52، ص 214 / ارشاد، ج 2، ص 376 / غیبت طوسی، ص 448.

نیز در خراسان افراشته شود». راوی گوید: شاید هم غیر کنده گفت.

نشانه ها و پیش گویی های پیامبرصلی الله علیه وآله

جابر بن عبداللَّه انصاری می گوید: در حجة الوداع که آخرین حج پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله بود، من هم حاضر بودم، وقتی رسول خداصلی الله علیه وآله اعمال حج را به پایان برد، جهت وداع نزد کعبه آمد و حلقه درب کعبه را گرفت و با صدای بلند فرمود:

«أَیهَا النَّاسُ!»؛ ای مردم!

همه اهل مسجد و بازار با صدای آن حضرت در مسجد اجتماع کردند.

آن گاه فرمود:

«اسْمَعُوا إِنِّی قَائِلٌ مَا هُوَ بَعْدِی کَائِنٌ فَلْیبَلِّغْ شَاهِدُکُمْ غَائِبَکُمْ»؛

«گوش کنید که امروز خواهم گفت در آینده چه اتفاق خواهد افتاد، پس حاضرین به غائبین برسانند.»

بعد پیامبرصلی الله علیه وآله گریه کرد به گونه ای که همه مردم از گریه آن حضرت به گریه افتادند، وقتی از گریه ساکت شد، فرمود:

«اعْلَمُوا رَحِمَکُمُ اللَّهُ أَنَّ مَثَلَکُمْ فِی هَذَا الْیوْمِ کَمَثَلِ وَرَقٍ لَا شَوْکَ فِیهِ إِلَی أَرْبَعِینَ وَمِائَةِ سَنَةٍ ثُمَّ یأْتِی مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ شَوْکٌ وَوَرَقٌ إِلَی مِائَتَی سَنَةٍ ثُمَّ یأْتِی مِنْ بَعْدِ ذَلِکَ شَوْکٌ لَا وَرَقَ فِیهِ حَتَّی لَا یرَی فِیهِ إِلَّا سُلْطَانٌ جَائِرٌ أَوْ غَنِی بَخِیلٌ أَوْ عَالِمٌ مُرَاغِبٌ فِی الْمَالِ أَوْ فَقِیرٌ کَذَّابٌ أَوْ شَیخٌ فَاجِرٌ أَوْ صَبِی وَقِحٌ أَوِ امْرَأَةٌ رَعْنَاءُ»؛(1)

ص:140


1- 101. جامع الاخبار، ص 140 / بحارالانوار، ج 52، ص 262.

«ای مردم! خدا شما را رحمت کند، بدانید! مثل شما در این روز و زمان تا 140 سال بعد از این، مثل برگی باشد که خار ندارد (مشکل آن چنانی ندارید)، پس از آن تا 200 سال هم برگ است و هم خار می باشد (گاه خوشی و راحتی است و گاه سختی و مشقت)، سپس خار است و بدون برگ (همه اش زحمت و مشفت است و زمان استراحت نیست)؛ به گونه ای که دیده نمی شود در آن، مگر حاکم ظالم یا ثروتمند بخیل یا عالمی که تشنه ثروت است و یا گدای دروغگوست یا پیرمرد گناهکار، یا بچه بی ادب و زن بی خرد»

آیا پیش بینی ها واقع شده است؟

از علی بن یقطین نقل شده که به امام کاظم علیه السلام عرض کرد:

چطور است که هرچه از پیش بینی ها و فتنه ها در مورد شما گفته شده روی نداده؛ امّا هر آنچه در مورد دشمنان شما گفته شده صحیح در آمده است؟

امام کاظم علیه السلام فرمود:

«إِنَّ الَّذِی خَرَجَ فِی أَعْدَائِنَا کَانَ مِنَ الْحَقِّ فَکَانَ کَمَا قِیلَ وَأَنْتُمْ عُلِّلْتُمْ بِالْأَمَانِی فَخَرَجَ إِلَیکُمْ کَمَا خَرَجَ»؛(1)

«آنچه را هم که در مورد دشمنان ما گفته شده نیز از جانب حقّ بوده است لذا همان طور که گفته شده به وقوع پیوسته است. در مورد شما نیز به جهت انتظار و آرزو و امید گفته شده و این نیز همان گونه که گفته شده به وقوع پیوسته است و شما هم در حال انتظار و آرزو می باشید».

ص:141


1- 102. بحارالانوار، ج 52، ص 111 / علل الشرایع، ج 2، ص 581.

پیش گویی و خبر امام حسین علیه السلام چه بود؟

عبداللَّه بن شریک در یک حدیث طولانی نقل کرده که روزی امام حسین علیه السلام به گروهی از بنی امیه عبور می کرد که در مسجد رسول اللَّه صلی الله علیه وآله گرد هم جمع شده بودند، حضرت در آن جمع فرمود:

«أَمَا وَاللَّهِ لَا یذْهَبُ الدُّنْیا حَتَّی یبْعَثَ اللَّهُ مِنِّی رَجُلاً یقْتُلُ مِنْکُمْ أَلْفاً وَمَعَ الْأَلْفِ أَلْفاً وَمَعَ الْأَلْفِ أَلْفاً»؛

«آگاه باشید! به خدا قسم که هر آینه دنیا تمام نخواهد شد تا این که خداوند از نسل من مردی را برانگیزد که از شما هزار نفر را بکشد و پس از آن نیز هزار هزار نفر دیگر».

عرض کردم: فدایتان شوم! اینان فرزندان فلان و فلان هستند و تعدادشان به این همه نمی رسد.

امام حسین علیه السلام فرمود:

«وَیحَکَ إِنَّ فِی ذَلِکَ الزَّمَانِ یکُونُ لِلرَّجُلِ مِنْ صُلْبِهِ کَذَا وَکَذَا رَجُلاً وَإِنَّ مَوْلَی الْقَوْمِ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»؛(1)

«خدا خیرت دهد! در آن زمان از هر مردی مردان بسیاری بیرون خواهند آمد و بزرگ آنان هم از خودشان خواهد بود».

ظلم و فساد همه جا را فرا می گیرد

در مورد ظلم و فسادی که در آخرالزمان و قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام

ص:142


1- 103. بحارالانوار، ج 51، ص 134 / غیبت طوسی، ص 190.

روی می دهد احادیث فراوانی آمده است.

در حدیثی امام صادق و امام باقرعلیهما السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نقل می کنند که آن حضرت فرمودند:

کَیفَ بِکُمْ إِذَا فَسَدَ نِسَاؤُکُمْ وَفَسَقَ شُبَّانُکُمْ وَلَمْ تَأْمُرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَلَمْ تَنْهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ.

فَقِیلَ لَهُ: وَیکُونُ ذَلِکَ یا رَسُولَ اللَّهِ؟

قَالَ صلی الله علیه وآله: نَعَمْ وَشَرٌّ مِنْ ذَلِکَ، کَیفَ بِکُمْ إِذَا أَمَرْتُمْ بِالْمُنْکَرِ وَنَهَیتُمْ عَنِ الْمَعْرُوفِ. قِیلَ: یا رَسُولَ اللَّهِ وَیکُونُ ذَلِکَ؟

قَالَ صلی الله علیه وآله: نَعَمْ وَشَرٌّ مِنْ ذَلِکَ کَیفَ بِکُمْ إِذَا رَأَیتُمُ الْمَعْرُوفَ مُنْکَراً وَالْمُنْکَرَ مَعْرُوفاً؛(1)

چگونه خواهید بود آن گاه که زنان شما فاسد و جوانانتان فاسق گردند، شما هم امر به معروف و نهی از منکر نکنید.

به آن حضرت گفته شد: یعنی این چنین خواهد شد، ای رسول خدا؟

فرمود: آری و بدتر از این، چگونه خواهید بود آن گاه که امر به بدی کنید و از خوبی نهی کنید؟

گفته شد: ای رسول خدا یعنی چنین خواهد شد؟

پیامبر فرمود: آری و بدتر از این، آن گاه که معروف را بد بدانید و منکر را خوب بپندارید.

ص:143


1- 104. بحارالانوار، ج 52، ص 181 / قرب الاسناد.

برخی دیگر از نشانه ها

سؤال اوّل

این بار محمّد بن صامت است که از امام صادق علیه السلام در مورد علامت ها و نشانه های قبل از ظهور حضرت مهدی علیه السلام سؤال می کند و آن جناب می فرمایند:

«هَلَاکُ الْعَبَّاسِی وَخُرُوجُ السُّفْیانِی وَقَتْلُ النَّفْسِ الزَّکِیةِ وَالْخَسْفُ بِالْبَیدَاءِ وَ الصَّوْتُ مِنَ السَّمَاءِ.

فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَخَافُ أَنْ یطُولَ هَذَا الْأَمْرُ؟

فَقَالَ: لَا، إِنَّمَا هُوَ کَنِظَامِ الْخَرَزِ یتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضاً»؛(1)

«هلاکت عباسی، خروج سفیانی، کشته شدن نفس زکیه، فرو رفتن زمین در بیدا و صدایی از آسمان.

عرض کردم: فدایتان شوم! می ترسم این امر خیلی طولانی شود.

فرمود: خیر، برنامه آن همانند دانه ها و مهره های تسبیح پی در پی خواهد آمد».

سؤال دوم

یعقوب بن سراج می گوید: خدمت امام صادق علیه السلام رسیدم و پرسیدم: فرج شیعیان شما چه موقع خواهد رسید؟

امام فرمود:

«إِذَا اخْتَلَفَ وُلْدُ الْعَبَّاسِ وَ وَهَی سُلْطَانُهُمْ وَطَمِعَ فِیهِمْ مَنْ لَمْ یکُنْ

ص:144


1- 105. بحارالانوار، ج 52، ص 235 / غیبت نعمانی، ص 262.

یطْمَعُ وَخَلَعَتِ الْعَرَبُ أَعِنَّتَهَا [جمع العنان وَرَفَعَ کُلُّ ذِی صِیصِیةٍ صِیصِیتَهُ وَظَهَرَ السُّفْیانِی وَالَْیمَانِی وَتَحَرَّکَ الْحَسَنِی خَرَجَ صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ مِنَ الْمَدِینَةِ إِلَی مَکَّةَ بِتُرَاثِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله.

قُلْتُ: وَمَا تُرَاثُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله؟

فَقَالَ: سَیفُهُ وَدِرْعُهُ وَعِمَامَتُهُ وَبُرْدُهُ وَقَضِیبُهُ وَفَرَسُهُ وَلَأْمَتُهُ وَسَرْجُهُ»؛(1)

«آن گاه که فرزندان عباس با یک دیگر اختلاف کنند و حکومت آنان از هم بپاشد و کسانی در آن طمع می کنند که تا آن موقع چنین جرأتی نداشتند، پس از آن هر کسی برای خودش پرچمی بلند می کند، سفیانی از یک طرف و یمانی از طرفی دیگر خروج می کنند، حسنی به حرکت درآید، آن گاه صاحب الامر از مدینه به طرف مکّه می آید و به همراهش تراث رسول خداصلی الله علیه وآله می باشد.

عرض کردم: تراث رسول اللَّه چیست؟

فرمود: شمشیر، زره، عمامه، عبا، چوب دستی، اسب، زین اسب».

سؤال سوم

در حدیثی امام صادق علیه السلام زمان خروج سفیانی را ماه رجب اعلام می کنند چنان که خلّاد صائغ از آن حضرت روایت کرده که فرمودند:

«السُّفْیانِی لَا بُدَّ مِنْهُ وَلَا یخْرُجُ إِلَّا فِی رَجَبٍ.

چاره ای از خروج سفیانی نیست، و خروج او هم نخواهد بود مگر در ماه رجب. شخصی عرض کرد:

ص:145


1- 106. کافی، ج 8، ص 224 / بحارالانوار، ج 52، ص 242 / غیبت نعمانی، ص 270.

یا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ إِذَا خَرَجَ فَمَا حَالُنَا؟ قَالَ: إِذَا کَانَ ذَلِکَ فَإِلَینَا.»(1)

وقتی سفیانی خروج می کند، ما چه کنیم و حال ما چگونه است؟

امام علیه السلام فرمود: وقتی چنان شد، شما به طرف ما بیایید. (یعنی در آن زمان، امام ظهور خواهد کرد).

سؤال چهارم

راوی این حدیث امام صادق علیه السلام است از قول امیرالمؤمنین علیه السلام که فرمودند:

«لَیأْتِینَّ عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ یظَرَّفُ فِیهِ الْفَاجِرُ وَیقَرَّبُ فِیهِ الْمَاجِنُ وَیضَعَّفُ فِیهِ الْمُنْصِفُ.

قَالَ: فَقِیلَ لَهُ: مَتَی ذَاکَ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟

فَقَالَ: إِذَا اتُّخِذَتِ الْأَمَانَةُ مَغْنَماً وَالزَّکَاةُ مَغْرَماً وَالْعِبَادَةُ اسْتِطَالَةً وَالصِّلَةُ مَنّاً.

قَالَ: فَقِیلَ لَهُ: مَتَی ذَلِکَ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ؟

فَقَالَ: إِذَا تَسَلَّطْنَ النِّسَاءُ وَسُلِّطْنَ الْإِمَاءُ وَأُمِّرَ الصِّبْیانُ»؛(2)

«زمانی بر مردم خواهد آمد که فاجران را باهوش و زرنگ می شمرند و بی عاران مقرب می شوند و افراد با انصاف ضعیف می گردند.

گفته شد: این چه زمانی است، ای امیرمؤمنان؟

فرمود: آن گاه که امانت را غنیمت و پرداخت زکات را خسارت می پندارند و عبادت را عملی بیهوده و صله رحم را منّت می دانند.

ص:146


1- 107. بحارالانوار، ج 52، ص 249 / غیبت نعمانی.
2- 108. اعلام الدین، ص 222 / بحارالانوار، ج 52، ص 265 به نقل از کافی.

گفته شد: این چه موقعی است، ای امیرمؤمنان؟

فرمود: آن گاه که زنان و کنیزان مسلّط گردند و کودکان فرمانروا شوند».

سؤال پنجم

خبر ظهور و قیام حضرت مهدی علیه السلام مسأله ای است که از همان ابتدای صدر اسلام با اعلام پیامبرصلی الله علیه وآله بین اصحاب، معروف و مشهور بود؛ لذا حضرت سلمان فارسی رضی الله عنه می گوید: خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام آمدم و عرض کردم:

قائم از فرزندان شما چه موقع خواهد آمد؟

آن حضرت نفس عمیقی کشیدند و فرمودند:

«لَا یظْهَرُ الْقَائِمُ حَتَّی یکُونَ أُمُورُ الصِّبْیانِ وَیضِیعَ حُقُوقُ الرَّحْمَنِ وَیتَغَنَّی بِالْقُرْآنِ فَإِذَا قُتِلَتْ مُلُوکُ بَنِی الْعَبَّاسِ أُولِی الْعَمَی وَالِالْتِبَاسِ أَصْحَابِ الرَّمْی عَنِ الْأَقْوَاسِ بِوُجُوهٍ کَالتِّرَاسِ وَخَرِبَتِ الْبَصْرَةُ هُنَاکَ یقُومُ الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِ الْحُسَینِ علیه السلام»؛(1)

«قائم ظهور نخواهد کرد تا این که کودکان فرمانروا شوند، حقوق الهی ضایع گردد و با قرآن آواز بخوانند. پس هنگامی که حاکمان بنی عباس کشته شوند، آنان که کور و کر و صاحبان گمراهی اند و هنگامی که بصره خراب شود، آن گاه قائمی که از فرزندان حسین علیه السلام است، قیام خواهد کرد».

سؤال ششم

حذلم بن بشیر می گوید: به امام سجادعلیه السلام عرض کردم:

ص:147


1- 109. دلائل الامامه، ص 253 / بحارالانوار، ج 52، ص 275.

آقا! جریان خروج و ظهور حضرت مهدی علیه السلام را برایم توصیف بفرما و این که نشانه ها و علامت های آن چیست؟

حضرت فرمود:

یکُونُ قَبْلَ خُرُوجِهِ خُرُوجُ رَجُلٍ یقَالُ لَهُ عَوْفٌ السُّلَمِی بِأَرْضِ الْجَزِیرَةِ وَ یکُونُ مَأْوَاهُ تَکْرِیتَ وَقَتْلُهُ بِمَسْجِدِ دِمَشْقَ ثُمَّ یکُونُ خُرُوجُ شُعَیبِ بْنِ صَالِحٍ مِنْ سَمَرْقَنْدَ ثُمَّ یخْرُجُ السُّفْیانِی الْمَلْعُونُ مِنَ الْوَادِی الْیابِس وَهُوَ مِنْ وُلْدِ عُتْبَةَ بْنِ أَبِی سُفْیانَ فَإِذَا ظَهَرَ السُّفْیانِی اخْتَفَی الْمَهْدِی ثُمَّ یخْرُجُ بَعْدَ ذَلِکَ؛(1)

«قبل از ظهور آن حضرت، مردی که به عوف سلمی معروف است در سرزمین جزیره خروج می کند، وی که منزلش در تکریت است در مسجد دمشق کشته می شود، پس از آن خروج شعیب بن صالح از سمرقند خواهد بود، سپس سفیانی ملعون که از اولاد عتبة بن ابو سفیان است از وادی یابس خروج می کند؛ آن گاه که امر سفیانی ظاهر گردد، مهدی علیه السلام پنهان می شود و پس از آن قیام خواهد نمود.»

خلاصه برخی از نشانه ها

برخی از علایم و نشانه های عمومی که قبل و هنگامه ظهور امام زمان علیهما السلام واقع خواهد شد و در روایات و کتب مختلف آمده که البته برخی حتمی و بعضی مشروط است به این شرح می باشد:

ص:148


1- 110. غیبت شیخ طوسی، حدیث 437؛ بحار الانوار، ج 52، ص 213.

خروج سفیانی، صیحه آسمانی، ندای جبرئیل از آسمان، ندای شیطان از زمین، قتل حسنی، اختلاف بنی عباس در امور دنیایی، کسوف در وسط ماه رمضان، خسوف در آخر ماه رمضان، خسف در بیداء، خسف در مغرب، خسف در مشرق، رکود خورشید، قتل نفس زکیه در پشت کوفه به همراه هفتاد نفر از صالحان، سر بریدن یکی از هاشمیان بین رکن و مقام، خرابی قسمتی از مسجد کوفه، پرچم های سیاه از سمت خراسان، خروج یمانی، ظهور مغربی در مصر و تصرف شام، ورود ترک ها به جزیره، ورود روم به رمله، مرگ و میر عمومی: یکی مرگ سرخ و یکی مرگ سفید، از بین رفتن دو سوم مردم، طلوع ستاره ای همانند ماه در مشرق، سرخی ای که در آسمان پدید می آید و منتشر می شود، آتشی طولانی که از مشرق ظاهر می گردد و حدود سه تا هفت روز در جوّ می ماند، تملک بلاد توسط اعراب و خروج از سلطنت عجم، کشتن پادشاه مصر توسط مردم، خرابی شام، ورود پرچم های قیس و عرب به مصر، ورود پرچم های کنده به خراسان، خروج 60 مدّعی نبوت، خروج 12 مدّعی امامت، طوفان سیاه، زلزله شدید، ترس اهل عراق و بغداد، ظهور ملخ های فراوان، اختلاف عجم ها، شورش بندگان، مسخ عدّه ای از اهل بدعت، ... .(1)

ص:149


1- 111. کمال الدین، ج 2، ص 553؛ غیبت شیخ طوسی؛ بحار الانوار، ج 52، ص 219؛ ارشاد شیخ مفید.

ص:150

فصل دهم:زمان ظهو

اشاره

ص:151

زمان ظهور چه موقع است؟

عبدالرحمن بن کثیر می گوید: در محضر امام صادق علیه السلام بودم که مهزم اسدی وارد شد و عرض کرد: فدایتان شوم! بفرمایید این امری که در انتظار آن می باشید چه موقع خواهد بود؟ چون خیلی طولانی شده است.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«یا مِهْزَمُ کَذَبَ الْوَقَّاتُونَ وَهَلَکَ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَنَجَا الْمُسْلِمُونَ وَإِلَینَا یصِیرُونَ»؛(1)

«ای مهزم! آنان که تعیین وقت می کنند دروغ می گویند، آنان که عجله می کنند نیز هلاک خواهند شد، امّا آنان که مسلمان واقعی باشند و تسلیم باشند نجات می یابند و به سوی ما خواهند آمد».

جمعیت جهان در زمان ظهور؟

محمّد بن مسلم و ابوبصیر که از بهترین اصحاب و یاران امام صادق علیه السلام می باشند نقل می کنند که امام صادق علیه السلام فرمود:

«لَا یکُونُ هَذَا الْأَمْرُ حَتَّی یذْهَبَ ثُلُثَا النَّاسِ»؛

«این امر محقق نمی شود مگر زمانی که دو سوم مردم از بین بروند».

ص:152


1- 112. بحارالانوار، ج 52، ص 104 / غیبت طوسی.

عرض کردیم: وقتی دو سوم مردم بروند، پس چه کسی باقی می ماند؟

امام فرمود:

«أَ مَا تَرْضَوْنَ أَنْ تَکُونُوا فِی الثُّلُثِ الْبَاقِی؟»؛(1)

«آیا شما دوست ندارید که جزو آن یک سوم باقی مانده باشید؟»

زمان ظهور بعد از غربال شدن مردم است؟

جابر جعفی می گوید از امام باقرعلیه السلام سؤال کردم: چه موقع فرج شما محقق می شود؟ آن جناب فرمود:

«هَیهَاتَ هَیهَاتَ لَا یکُونُ فَرَجُنَا حَتَّی تُغَرْبَلُوا، ثُمَّ تُغَرْبَلُوا، ثُمَّ تُغَرْبَلُوا؛ یقُولُهَا ثَلَاثاً حَتَّی یذْهَبَ الْکَدِرُ وَیبْقَی الصَّفْوُ»؛(2)

«هیهات! به این زودی نخواهد بود، فرج ما نخواهد شد مگر این که غربال شوید و امتحان گردید، باز هم غربال و غربال شوید تا ناخالص ها جدا شوند، و خالص ها باقی بمانند».

باید آنان که به زبان ادعای اسلام و ایمان می کنند، امتحان گردند و کسانی که مرد عمل می باشند شناخته شوند، آن گاه ظهور حاصل خواهد شد.

چرا وقت ظهور معلوم نیست؟

از مفضل بن عمر نقل شده که می گوید: از آقایم امام صادق علیه السلام پرسیدم: آیا

ص:153


1- 113. بحارالانوار، ج 52، ص 113 / غیبت طوسی، ص 339.
2- 114. بحارالانوار، ج 52، ص 113.

برای زمان ظهور امام مهدی منتظر وقت مشخصی هست که مردم بدانند؟

امام صادق علیه السلام فرمودند:

حَاشَ لِلَّهِ أَنْ یوَقِّتَ ظُهُورَهُ بِوَقْتٍ یعْلَمُهُ شِیعَتُنَا.

هرگز چنین نیست که خداوند متعال زمان ظهور آن حضرت را در وقتی قرار دهد که شیعان ما هم بدانند.

عرض کردم: چرا این گونه است؟

آن حضرت فرمود:

لِأَنَّهُ هُوَ السَّاعَةُ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: یسْئَلُونَکَ عَنِ السّاعَةِأَیانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّی لا یجَلِّیها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّماواتِ وَالْأَرْضِ. وَهُوَ السَّاعَةُ الَّتِی قَالَ اللَّهُ تَعَالَی: یسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیانَ مُرْساها وَقَالَ: عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَلَمْ یقُلْ إِنَّهَا عِنْدَ أَحَدٍ وَقَالَ: فَهَلْ ینْظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطُها الآیةَ وَقَالَ: اقْتَرَبَتِ السّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ وَقَالَ: ما یدْرِیکَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَکُونُ قَرِیباً، یسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِینَ لا یؤْمِنُونَ بِها وَالَّذِینَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْها وَیعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلا إِنَّ الَّذِینَ یمارُونَ فِی السَّاعَةِ لَفِی ضَلالٍ بَعِیدٍ.

چون زمان ظهور همانند «الساعه» است که خداوند متعال در آن فرموده: درباره ساعت از تو سؤال می کنند، کی فرا می رسد؟! بگو: «علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و هیچ کس جز او (نمی تواند) وقت آن را آشکار سازد؛ (اما قیام قیامت، حتی) در آسمان ها و زمین، سنگین (و بسیار پر اهمیت) است.»

ص:154

و نیز همان ساعتی است که خداوند متعال فرموده است: و از تو درباره ساعت می پرسند که در چه زمانی واقع می شود؟!

خداوند متعال فرموده: علم آن نزد خودش می باشد و نفرمود که نزد کسی دیگر می باشد و همچنین فرموده است: قیامت نزدیک شد و ماه از هم شکافت! و باز فرموده: و چه می دانی شاید ساعت نزدیک باشد!

کسانی که به ساعت ایمان ندارند درباره آن شتاب می کنند؛ ولی آن ها که ایمان آورده اند پیوسته از آن هراسانند، و می دانند آن حق است؛ آگاه باشید کسانی که در ساعت تردید می کنند، در گمراهی عمیقی هستند.

عرض کردم: مراد از یمارون چیست؟

آن حضرت فرمودند: یقُولُونَ مَتَی وُلِدَ؟ وَمَنْ رَأَی؟ وَأَینَ یکُونُ؟ وَمَتَی یظْهَرُ؟ وَکُلُّ ذَلِکَ اسْتِعْجَالاً لِأَمْرِ اللَّهِ وَشَکّاً فِی قَضَائِهِ وَدُخُولاً فِی قُدْرَتِهِ أُولَئِکَ الَّذِینَ خَسِرُوا الدُّنْیا وَإِنَّ لِلْکَافِرِینَ لَشَرَّ مَآبٍ.(1)

می گویند چه وقتی متولد شده؟ چه کسی او را دیده؟ الان کجا هست؟ چه موقع ظهور می کند؟... همه این سؤال ها برای این است که در کار خدا عجله می کنند و در قضا و تقدیر الهی شکّ دارند و می خواهند در کار خدا دخالت کنند؛ آنان همانان هستند که در دنیا زیانکاری کردند و بدترین عاقبت کار برای کافران است.»

ص:155


1- 115. بحارالأنوار، ج 53، ص 1.

ص:156

فصل یازدهم علیهم السلام بعد از ظهور

اشاره

ص:157

یاران امام زمان علیه السلام چند نفرند؟

این که یاران خاص امام زمان علیه السلام چند نفرند، مفضل بن عمرو می گوید امام صادق علیه السلام فرمود:

«إِذَا أُذِنَ الْإِمَامُ دَعَا اللَّهَ بِاسْمِهِ الْعِبْرَانِی فَأُتِیحَتْ لَهُ صَحَابَتُهُ الثَّلَاثُمِائَةِ وَثَلَاثَةَ عَشَرَ قَزَعٌ کَقَزَعِ الْخَرِیفِ وَهُمْ أَصْحَابُ الْأَلْوِیةِ مِنْهُمْ مَنْ یفْقَدُ عَنْ فِرَاشِهِ لَیلًا فَیصْبِحُ بِمَکَّةَ وَمِنْهُمْ مَنْ یرَی یسِیرُ فِی السَّحَابِ نَهَاراً یعْرَفُ بِاسْمِهِ وَاسْمِ أَبِیهِ وَحِلْیتِهِ وَنَسَبِهِ.

قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ! أَیهُمْ أَعْظَمُ إِیمَاناً؟

قَالَ: الَّذِی یسِیرُ فِی السَّحَابِ نَهَاراً وَهُمُ الْمَفْقُودُونَ وَفِیهِمْ نَزَلَتْ هَذِهِ الآیةُ: أَینَ ما تَکُونُوا یأْتِ بِکُمُ اللَّهُ جَمِیعاً»؛(1)

«آن گاه که به امام اجازه ظهور داده شود، خداوند متعال به نام عبرانی او از آسمان ندا دهد، سپس تمام 313 نفر اصحاب ایشان همانند ابرهای پاییزی به گرد وی جمع می شوند. آنان اصحاب بیرق ها هستند که برخی از ایشان در حالی که شب را در بستر خود خوابیدند مفقود می شوند؛ امّا صبح در مکه هستند، بعضی از آنان در روز بر ابرها سوار می شوند، هر کدام از آنان به نام

ص:158


1- 116. غیبت نعمانی، ص 312 / بحارالانوار، ج 52، ص 368.

خود و اسم پدرش و با کیفیت و صفت نسبش شناخته می شود.

گفتم: فدایتان شوم! ایمان کدام یک از آنان بیشتر است؟

فرمود: آنان که در روز بر ابرها سوار می شوند که ایشان همان مفقودان هستند. و این آیه شریفه در مورد آنان نازل شده است که فرمود: ... هر جا باشید، خداوند همه شما را (برای پاداش و کیفر در برابر اعمال نیک و بد، در روز رستاخیز،) حاضر می کند.

منزل و مأوای مهدی علیه السلام بعد از ظهور کجاست؟

پیرامون این که امام زمان علیه السلام بعد از ظهور در کجا اقامت خواهند داشت و آیا این که در آن زمان خانواده و زن و فرزند هم دارند یا نه، احادیث مختلفی آمده است.

در حدیثی از ابوبصیر آمده است که امام صادق علیه السلام می فرماید:

ای ابامحمّد! گویا می بینم قائم را که با اهل و عیال خود در مسجد سهله نزول فرموده است.

ابوبصیر می گوید: آنجا منزل ایشان است؟

امام فرمود:

«نَعَمْ هُوَ مَنْزِلُ إِدْرِیسَ علیه السلام وَمَا بَعَثَ الęљΙǙϠنَبِیاً إِلَّا وَقَدْ صَلَّی فِیهِ وَالْمُقِیمُ فِیهِ کَالْمُقِیمِ فِی فُسْطَاطِ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وَمَا مِنْ مُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِلَّا وَقَلْبُهُ یحِنُّ إِلَیهِ وَمَا مِنْ یوْمٍ وَلَا لَیلَةٍ إِلَّا وَالْمَلَائِکَةُ یأْوُونَ إِلَی هَذَا الْمَسْجِدِ یعْبُدُونَ اللَّهَ فِیهِ.

ص:159

یا بَا مُحَمَّدٍ! أَمَا إِنِّی لَوْ کُنْتُ بِالْقُرْبِ مِنْکُمْ مَا صَلَّیتُ صَلَاةً إِلَّا فِیهِ ثُمَّ إِذَا قَامَ قَائِمُنَا انْتَقَمَ اللَّهُ لِرَسُولِهِ وَلَنَا أَجْمَعِینَ»؛(1)

«آری آن منزل ادریس پیامبر است، هیچ پیامبری مبعوث نشده مگر این که در آنجا نماز خوانده است، هرکه در آن اقامه کند مثل این است که در خیمه پیامبر خدا اقامه کرده باشد. هیچ مرد و زن مؤمنی نیست مگر این که قلب او عاشق آنجاست و هیچ روز و شبی نیست مگر این که فرشتگان الهی به آن مسجد می آیند و خدا را در آن عبادت می کنند.

ای ابو محمّد! بدان و آگاه باش که اگر من نزدیک آن مسجد بودم، تمام نمازهایم را در آن می خواندم. پس آن گاه که قائم ما قیام نماید، خداوند برای پیامبرش و همه ما انتقام خواهد گرفت».

اقدامات حضرت مهدی علیه السلام چه خواهد بود؟

امّا این که وقتی امام زمان علیه السلام ظهور و قیام فرمودند چه کارها و اقداماتی انجام خواهند داد، خود از موارد مهم این موضوع می باشد، آن حضرت به مصلح جهان و منجی عالم بشریت معروف است، پس هر کار خلاف و فاسدی که باشد را اصلاح خواهند فرمود، لذا ابوبصیر می گوید: امام باقرعلیه السلام در حدیثی طولانی فرمودند:

«إِذَا قَامَ الْقَائِمُ سَارَ إِلَی الْکُوفَةِ فَهَدَمَ بِهَا أَرْبَعَةَ مَسَاجِدَ وَلَمْ یبْقَ مَسْجِدٌ عَلَی الْأَرْضِ لَهُ شُرَفٌ إِلَّا هَدَمَهَا وَجَعَلَهَا جَمَّاءَ وَوَسَّعَ الطَّرِیقَ الْأَعْظَمَ وَکَسَرَ کُلَّ جَنَاحٍ خَارِجٍ عَنِ الطَّرِیقِ وَأَبْطَلَ الْکُنُفَ وَالْمَیازِیبَ إِلَی

ص:160


1- 117. قصص راوندی، ص 80 / بحارالانوار، ج 52، ص 317.

الطُّرُقَاتِ وَلَا یتْرُکُ بِدْعَةً إِلَّا أَزَالَهَا وَلَا سُنَّةً إِلَّا أَقَامَهَا وَیفْتَتِحُ قُسْطَنْطِینِیةَ وَ الصِّینَ وَ جِبَالَ الدَّیلَمِ فَیمْکُثُ عَلَی ذَلِکَ سَبْعَ سِنِینَ مِقْدَارُ کُلِّ سَنَةٍ عَشْرُ سِنِینَ مِنْ سِنِیکُمْ هَذِهِ ثُمَّ یفْعَلُ اللَّهُ مَا یشَاءُ.

«آن گاه که قائم ظهور و قیام فرماید به کوفه می آید و در آنجا چهار مسجد است که خراب خواهد کرد. و هیچ مسجد کنگره داری روی زمین نیست مگر این که کنگره های آن را خراب می کند و آن را بدون کنگره باقی می گذارد. بزرگ راه ها را وسیع می کند، پنجره های مشرف بر خیابان را می بندد، فاضلاب و ناودان ها که بر راه ها می ریزند را جمع می کند، بدعتی نمی ماند؛ مگر این که آن را از بین می برد، تمام سنّت های اسلامی را زنده و برپا می کند. قسطنطنیه و چین و کوه های دیلم را فتح می نماید، پس هفت سال در این حکومت و خلافت خواهد بود که هر سال آن برابر ده سال از سال های شماست، سپس هرچه را که خدا بخواهد همان می کند.

قَالَ: قُلْتُ لَهُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ! فَکَیفَ تَطُولُ السِّنُونَ؟

قَالَ: یأْمُرُ اللَّهُ تَعَالَی الْفَلَکَ بِاللُّبُوثِ وَقِلَّةِ الْحَرَکَةِ فَتَطُولُ الْأَیامُ لِذَلِکَ وَالسِّنُونَ.

گفتم: قربانت شوم! چطور سال ها این قدر طولانی می شود؟

فرمود: خداوند ستارگان را به درنگ فرمان می دهد و به آرامی حرکت خواهند کرد، پس روزها طولانی می شود، سال ها نیز طول می کشد.

قَالَ: قُلْتُ لَهُ: إِنَّهُمْ یقُولُونَ إِنَّ الْفَلَکَ إِذَا تَغَیرَ فَسَدَ؟

قَالَ: ذَلِکَ قَوْلُ الزَّنَادِقَةِ، فَأَمَّا الْمُسْلِمُونَ فَلَا سَبِیلَ لَهُمْ إِلَی ذَلِکَ وَقَدْ

ص:161

شَقَّ اللَّهُ الْقَمَرَ لِنَبِیهِ صلی الله علیه وآله وَرَدَّ الشَّمْسَ مِنْ قَبْلِهِ لِیوشَعَ بْنِ نُونٍ وَأَخْبَرَ بِطُولِ یوْمِ الْقِیامَةِ وَأَنَّهُ کَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ»؛(1)

گفتم: برخی می گویند: اگر فلک و ستارگان اندکی تغییر کنند از بین می روند؟

فرمود: این حرف زندیقان و کافران است؛ امّا مسلمانان چنین سخنی ندارند، این در حالی است که خداوند، ماه را برای پیامبرش دو نیم کرد، و قبل از آن هم خورشید را برای یوشع بن نون به عقب برگرداند، علاوه بر این خداوند از طولانی بودن روز قیامت خبر داد که یک روز آن همانند هزار سال از سال های شما است.»

سیره و روش صاحب الزمان علیه السلام چگونه است؟

سؤال اوّل

عبداللَّه بن عطا می گوید: از امام باقرعلیه السلام پرسیدم:

هنگامی که قائم قیام فرماید، به کدام سیره در بین مردم عمل می کند؟

امام فرمود:

«یهْدِمُ مَا قَبْلَهُ کَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله وَیسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِیداً»؛(2)

«هرچه از باطل که قبل از آن باشد منهدم می کند؛ چنان که رسول خداصلی الله علیه وآله چنین کرد و اسلام را از نو برپا می کند».

ص:162


1- 118. الارشاد، ج 2، ص 385 / بحارالانوار، ج 52، ص 339 و ج 55، ص 91.
2- 119. بحارالانوار، ج 52، ص 354 / غیبت نعمانی، ص 230.

سؤال دوم

سؤالی دیگر از عبداللَّه بن عطاء. این بار نیز به امام باقرعلیه السلام عرض می کند: در مورد قائم علیه السلام برایم صحبت کنید.

امام باقرعلیه السلام می فرماید:

«وَ اللَّهِ مَا هُوَ أَنَا وَ لَا الَّذِی تَمُدُّونَ إِلَیهِ أَعْنَاقَکُمْ وَ لَا یعْرَفُ وِلَادَتُهُ.

قُلْتُ: بِمَا یسِیرُ؟

قَالَ: بِمَا سَارَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله، هَدَرَ مَا قَبْلَهُ وَاسْتَقْبَلَ»؛(1)

«به خدا قسم که من او نیستم، و نیز آنی نیستم که شما منتظرید و گردن های خود را به سوی او خواهید کشید و تولدش نیز مخفی خواهد ماند.

عرض کردم: به چه روشی عمل خواهد فرمود؟

فرمود: به همان روشی که پیامبر خداصلی الله علیه وآله عمل نمود، یعنی آنچه که از باطل در گذشته بوده از بین خواهد برد و از نو آغاز خواهد کرد».

سؤال سوم

از امام باقرعلیه السلام پرسیده اند: وقتی امام زمان علیه السلام قیام کنند به چه روشی عمل می فرمایند؟

امام فرموده است:

«بِسِیرَةِ مَا سَارَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله حَتَّی یظْهِرَ الْإِسْلَامَ.

قُلْتُ: وَمَا کَانَتْ سِیرَةُ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وآله؟

ص:163


1- 120. غیبت نعمانی، ص 169 / بحارالانوار، ج 51، ص 138.

قَالَ: أَبْطَلَ مَا کَانَتْ فِی الْجَاهِلِیةِ وَاسْتَقْبَلَ النَّاسَ بِالْعَدْلِ وَکَذَلِکَ الْقَائِمُ علیه السلام إِذَا قَامَ یبْطِلُ مَا کَانَ فِی الْهُدْنَةِ مِمَّا کَانَ فِی أَیدِی النَّاسِ وَیسْتَقْبِلُ بِهِمُ الْعَدْلَ»؛(1)

«به همان روشی که رسول خداصلی الله علیه وآله رفتار کرد عمل خواهد کرد، تا این که اسلام واقعی ظاهر خواهد شد.

عرض کردم: سیره رسول خداصلی الله علیه وآله چه بود؟

فرمود: هر چه در دوره جاهلیت بود را باطل کرد و مردم را به طرف عدالت آورد. قائم نیز چنین خواهد کرد، هنگامی که قیام کند، هرچه که در زمان ضعف اسلام بوده، از آنچه که مردم عمل می کردند را باطل خواهد کرد و مردم را به طرف عدالت خواهد آورد».

روش قضاوت امام زمان علیه السلام چگونه است؟

حسن بن طریف می گوید: به امام حسن عسکری علیه السلام نامه ای نوشتم و از آن حضرت در مورد مهدی علیه السلام سؤال کردم که وقتی ایشان قیام بفرمایند به چه قانونی بین مردم قضاوت خواهند کرد؟ امام در جواب فرمودند:

سَأَلْتَ عَنِ الْإِمَامِ فَإِذَا قَامَ یقْضِی بَینَ النَّاسِ بِعِلْمِهِ کَقَضَاءِ دَاوُدَعلیه السلام لَا یسْأَلُ الْبَینَةَ.(2)

ص:164


1- 121. تهذیب شیخ طوسی، ج 6، ص 154 / وسائل الشیعه، ج 15، ص 77 / بحارالانوار، ج 52، ص 381.
2- 122. کافی، ج 1، ص 509؛ بحار الانوار، ج 52، ص 320 و ج 50، ص 264.

در مورد امام پرسیدی که چگونه قضاوت خواهد کرد، هنگامی که ایشان قیام کند به علم خودش بین مردم قضاوت خواهد فرمود؛ مانند قضاوت داوودعلیه السلام که نیازی به شاهد و دلیل دیگری ندارد.

آیا زندگی بعد از ظهور همه اش آسایش و رفاه است؟

برخی فکر می کنند وقتی امام زمان علیه السلام ظهور نماید، از همان ابتدا آسایش و راحتی و رفاه آماده است و هیچ دردسری ندارد؛ در حالی که برای مؤمنان و منتظران واقعی، تازه اوّل کار است، تازه اوّل رنج و زحمت و تبلیغ و جهاد و مبارزه است.

لذا مفضل می گوید: هنگام طواف در خدمت امام صادق علیه السلام بودم که فرمود: چیه، ای مفضّل؟ چرا ناراحت و مهموم هستی؟

مفضل می گوید: فدایتان شوم! بنی عباس را می بینم که با این شکوه و عظمت و پادشاهی هستند، اگر حکومت دست شما بود، ما هم در آسایش بودیم.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«یا مُفَضَّلُ! أَمَا لَوْ کَانَ ذَلِکَ لَمْ یکُنْ إِلَّا سِیاسَةُ اللَّیلِ وَسِیاحَةُ النَّهَارِ وَأَکْلُ الْجَشِبِ وَلُبْسُ الْخَشِنِ شِبْهَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَإِلَّا فَالنَّارُ، فَزُوِی ذَلِکَ عَنَّا فَصِرْنَا نَأْکُلُ وَنَشْرَبُ وَهَلْ رَأَیتَ ظُلَامَةً جَعَلَهَا اللَّهُ نِعْمَةً مِثْلَ هَذَا»؛(1)

«ای مفضل! آگاه باش اگر چنان شود شب و روز باید کار کرد، در شب باید نگهبان و مراقب مردم بود، در روز باید به کار و تلاش پرداخت، غذای

ص:165


1- 123. بحارالانوار، ج 52، ص 359 / غیبت نعمانی، ص 286.

سخت مانند نان خشک و نان جو باید خورد، لباس خشن باید پوشید؛ شبیه امیرالمؤمنین علیه السلام که اگر غیر از این عمل کنیم عاقبت ما آتش خواهد بود. امّا اکنون این امور از ما برداشته شده؛ غذای خوب می خوریم، آب گوارا می نوشیم، آیا چنین ظلم و مظلومیتی دیده ای که خداوند این گونه برای ما نعمت قرار داده باشد!».

سختی های بعد از ظهور چیست؟

عمرو بن شمرو می گوید: در منزل امام صادق علیه السلام خدمت آن حضرت بودم؛ در حالی که منزل آن جناب مملوّ از جمعیت بود و مردم نیز برای سؤال به ایشان مراجععه کرده بودند، آنان از هر چیزی می پرسیدند و امام نیز پاسخ می داند، من که در گوشه ای از خانه بودم، گریه ام گرفت، امام فرمود: چه چیز تو را به گریه انداخته، ای عمرو؟

عرض کردم: فدایتان شوم! چگونه گریه نکنم در حالی که در بین این امّت شخصی به بزرگواری شما نیست؛ ولی درب های فرج به روی شما بسته شده و پرده انکار بر شما کشیده شده است.

امام صادق علیه السلام فرمود:

«لَا تَبْکِ یا عَمْرُو! نَأْکُلُ أَکْثَرَ الطَّیبِ وَنَلْبَسُ اللَّینَ وَلَوْ کَانَ الَّذِی تَقُولُ لَمْ یکُنْ إِلَّا أَکْلُ الْجَشِبِ وَلُبْسُ الْخَشِنِ مِثْلَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِی ّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ علیه السلام وَ إِلَّا فَمُعَالَجَةُ الْأَغْلَالِ فِی النَّارِ»؛(1)

ص:166


1- 124. بحارالانوار، ج 52، ص 360 / غیبت نعمانی، ص 287.

«گریه نکن ای عمرو! الآن غذاهای بسیار خوب می خوریم، لباس های گرم و نرم می پوشیم؛ امّا اگر آنچه تو می گویی اتفاق بیفتد، غذایی نخواهد بود مگر غذای خشک و سخت، و لباسی نباید پوشید جز لباس خشن، همانند امیرالمؤمنین علیه السلام و الّا آن را با آتش معالجه خواهند کرد».

والحمد للَّه ربّ العالمین

و صلّی اللَّه علی محمّد و آله الطیبین الطاهرین

ص:167

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109