امام محمد باقر عليه السلام

مشخصات كتاب

عنوان و نام پديدآور : امام محمد باقر علیه السلام مجموعه زندگی چهارده معصوم علیه السلام/تالیف واحد پژوهش مسجد مقدس جمکران مشخصات نشر : قم: مسجد مقدس جمکران، 1388 مشخصات ظاهری : [24]ص فروست : مجموعه زندگانی چهارده معصوم علیه السلام ویژه نوجوانان؛ 7 وضعیت فهرست نویسی : در انتظار فهرستنویسی (اطلاعات ثبت) شماره کتابشناسی ملی : 1926656

مشخصات امام پنجم عليه السلام

نام: محمّد

لقب: باقر العلوم كنيه: ابو جعفر

نام پدر: علي (امام سجاد عليه السلام)

نام مادر: فاطمه (دختر امام حسن مجتبي عليه السلام)

تاريخ تولد: اول رجب سال 57 هق محل تولد: مدينه مدّت امامت: 19 سال مدّت عمر: 57 سال

تاريخ شهادت: هفتم ماه ذي الحجه سال 148 ه.ق نام قاتل: ابراهيم بن وليد با زهر و به دستور هشام بن عبدالملك محل شهادت: مدينه منوره مرقد مطهر: بقيع

1. ولادت امام محمّد باقرعليه السلام

امام باقرعليه السلام در روز جمعه اوّل ماه رجب سال 57 هجري در شهر مدينه و در خانه جدّ بزرگوارش امام حسين عليه السلام چشم به جهان گشود.

پدر گرامي اش امام سجّادعليه السلام از همان ابتداي تولّد، طبق سنّت جدّش پيامبر اعظم صلي الله عليه وآله در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه خواند و نام محمّد را كه از قبل توسط رسول خدا صلي الله عليه وآله تعيين شده بود بر او نهاد. مادر گرامي اش «فاطمه» دختر امام حسن مجتبي عليه السلام است و از اين رو، آن حضرت، هم از طرف پدر و هم از طرف مادر، به بني هاشم منسوب است. امام صادق عليه السلام در شأن و مقام حضرت فاطمه عليها السلام مي فرمايند: او بسيار راستگو بود و در خاندان امام حسن عليه السلام بانويي مانند او ديده نشد و اين از افتخارات امام باقرعليه السلام است كه هم از طرف پدر و هم از طرف مادر منسوب به اهلبيت عليهم السلام است.

2. دوران خرد سالي

امام باقرعليه السلام سه ساله بود كه همراه كاروان جدّش امام حسين عليه السلام به سرزمين كربلا وارد شد و از همان كودكي شاهد ظلم و ستم حاكمان ستمگر بر خاندان پيامبرصلي الله عليه وآله بود. او مي ديد كه دشمنان پس از به شهادت رساندن امام حسين عليه السلام چگونه كودكان تشنه را كتك و خيمه ها را آتش مي زدند. او نيز مانند ديگر اسيران به همراه پدر و مادر و عمّه خود حضرت زينب عليها السلام و ديگر زنان و كودكان راهي اسارت شد و در اين مسير آزارها ديد و با پاهاي كوچكش همپاي بزرگتران دويد و بر روي خارهاي بيابان پابرهنه راه رفت. او خود

ديده بود كه دشمنان چگونه سنگ به سرهاي بريده شهدا مي زدند و از نزديك شاهد ظلم ظالمان بود و درس شجاعت و مقاومت را از همان كودكي آموخت.

او در سفر كربلا تا شام شاهد فداكاري عمّه قهرمان خود بود.

3. پيشواي راستين

امام سجّادعليه السلام قبل از شهادت، به فرمان خدا و سفارش پيامبرصلي الله عليه وآله فرزندش امام باقرعليه السلام را براي امامت و پيشوايي مسلمين معرّفي نمود و امام باقر نيز در شرايط سخت آن زمان براي انجام وظايف امامت، دستورهاي دين و راه و روش خوب بودن و درست زندگي كردن را به مردم ياد مي داد. امام عليه السلام در شرايط سخت حكومت ظالمان آن زمان، به نشر حقايق و دانش الهي مي پرداخت و مشكلات علمي را حل مي نمود. ايشان طي مدّت امامت خود، زمينه سازي علمي بسيار عميق و خوبي انجام داد و در اين راستا پس از او فرزند برومندش امام صادق عليه السلام با تشكيل حوزه علميه و با چهار هزار نفر شاگرد، آن را به ثمر رسانيد و به عنوان يك دانشگاه عظيم اسلامي، در تاريخ اسلام ثبت نمود.

4. مدارا با دشمن نادان

مردي از اهالي شهر شام كه در مدينه زندگي مي كرد از روي ناآگاهي با امام باقرعليه السلام دشمني مي كرد و با اينحال به منزل امام عليه السلام مي رفت و به سخنان امام گوش فرا مي داد. روزي آن مرد به خانه امام آمد و با بي ادبي گفت: «در روي زمين، بغض و كينه كسي را بيشتر از تو و خاندانت در دل ندارم و اگر مي بيني كه به خانه ات مي آيم به اين دليل است كه تو مردي اديب و خوش بيان هستي.»

امام عليه السلام كه مي دانست دشمني او از روي ناآگاهيست با او به خوبي برخورد مي كرد و به نرمي سخن مي گفت.

مدّتي بعد، مرد شامي به شدّت مريض شد به طوري كه طبيبان از زنده ماندن او نااميد شده بودند. او كه مي دانست در حقّ امام

بد كرده است فردي را نزد امام فرستاد تا از او حلاليت بطلبد و از او بخواهد تا بر بدنش نماز بخواند. آن فرد هنگام نماز صبح نزد امام كه در مسجد بود آمد و پيام آن مرد را به امام رساند. امام فرمودند كه او هنوز زنده است پس برخاست و دو ركعت نماز خواند. سپس به سجده رفت و تا طلوع آفتاب در سجده ماند و دعا كرد. وقتي خورشيد طلوع كرد امام به سمت خانه آن مرد به راه افتاد و وقتي به بالين آن مرد رسيد او را صدا زد. او جواب امام را داد، آن گاه امام او را نشاند و از نزديكانش خواست تا شربتي براي بيمار تهيه كنند. وقتي شربت آماده شد امام با دستان مباركش شربت را به بيمار داد و به بستگانش فرمود:«غذاهاي سرد به او بدهيد» و خود بازگشت. ساعتي نگذشت كه مرد شامي شفا پيدا كرد، پس به نزذ امام آمد و از امام تشكر كرد. آن گاه گفت:گواهي مي دهم كه تو حجّت خدا در ميان مردم هستي.

به سبب اين گذشت و مهرباني امام بود كه آن مرد شامي هدايت شد و در رديف شيعيان امام عليه السلام قرار گرفت.

5. نفوذ يهوديان و مسيحيان

دوران امام باقرعليه السلام با ديگر دوران اسلامي تفاوت زيادي داشت زيرا آن دوره، با گسترش علوم كشورهاي روم و يونان همراه بود.

دانشمندان يهودي و مسيحي از همه جاي دنيا به كشورهاي اسلامي وارد شده و مي كوشيدند با مطرح كردن مسائل علمي و ايجاد شبه، جلوي رشد سريع اسلام را بگيرند. در چنين شرايطي بود كه جامعه اسلامي به رهبري فرهنگي نياز داشت تا با برپايي جلسات

علمي، اسلام واقعي را معرفي كند و با پاسخ به سؤالات آنها، جلوي نفوذ آنها را در بين مسلمانان بگيرد.

يهوديان و مسيحيان سعي مي كردند تا با آميختن افكار و عقايد خود با اسلام، اسلام واقعي را تغيير داده و به اين وسيله، زمينه حذف اسلام واقعي را فراهم كنند.

6. مقام علمي امام عليه السلام

از آنجا كه انتخاب همه معصومين عليهم السلام توسط خداوند انجام مي گيرد، علم آنها نيز از جانب خداوند به آنها داده مي شود و علمشان مانند ديگر مردمان كم و محدود نيست. دانش امام باقرعليه السلام نيز همانند ديگر امامان از سوي پروردگار بود؛ يعني خداوند متعال اين علم و دانش بي پايان را براي راهنمايي مردم به آنها داده بود تا مردم توسط ايشان خدا را شناخته و راه درست زندگي كردن را بياموزند.

امام علاوه بر راهنمايي و هدايت مردم، بزرگترين معلّم دانشمندان آن زمان بود. امام همانند آفتاب دانشي بود كه دانشمندان بزرگ از نور علم او بهره مي بردند. آنها مشكلات علمي خود را با امام در ميان مي گذاشتند و امام نيز به حل مشكلات آنها مي پرداخت.

دانش امام به اندازه اي بود كه او را«باقرالعلوم» يعني شكافنده علم ها و دانش هاي گوناگون مي ناميدند.

7. خبر جابر

جابر بن عبداللَّه انصاري يكي از اصحاب پيامبر بود كه به اهلبيت عليهم السلام علاقه زيادي داشت. روزي پيامبر به جابر فرمود:« اي جابر! تو زنده خواهي ماند تا فردي از فرزندان من را كه شبيه ترين مردم به من است ببيني. اسم او اسم من است. وقتي او را ديدي سلام من را به او برسان و از او جدا نشو.(1)

مدّت ها از اين داستان مي گذشت و جابر پيرمردي شد. روزي امام سجّاد به همراه كودكي به مسجد آمد و او متوجه كودك همراه امام شد. به نزد امام رفت و بعد از سلام و احترام از كودك پرسيد: نام تو چيست؟ كودك جواب داد: محمّد بن علي بن الحسين.

جابر با شنيدن نام كودك، سخن پيامبر را به ياد آورد و گريست و دست او را بر

سينه خود نهاد و گفت: به خدا قسم! جدّت رسول خدا بر تو سلام رسانده و به من فرموده كه تو شكافنده علوم هستي.

8. كار و تلاش امام

امام باقرعليه السلام بسيار اهل عبادت و راز و نياز با پروردگار خويش بود امّا عبادت او مانع كار و تلاشش نمي شد. امام به كارهاي كشاورزي و مزرعه داري مي پرداخت و حتي در زير آفتاب گرم و سوزان دست از فعاليت نمي كشيد. امام بدين وسيله به همه مي آموخت كه عبادت كردن مانع كار و تلاش نيست و حتي كار و تلاش نوعي عبادت است و همه انسان ها بايد براي زندگي تلاش كنند تا اينكه محتاج ديگران نباشند و بتوانند به ديگران نيز كمك كنند.

با همه اين ها، امام زندگي دقيقي داشت و همه ساعات شبانه روز را براي خود برنامه ريزي كرده بود و تعين كرده بود كه هر كاري را در چه ساعتي انجام دهد. امام به نظافت خود بسيار اهميت مي داد و هميشه ظاهري آراسته داشت و آراستگي را وظيفه انسان ها در قبال خود و ديگران مي دانست.

9. برخورد حكيمانه امام

يكي از اصحاب امام باقرعليه السلام نقل مي كند كه: به در خانه امام باقرعليه السلام رفتم و اجازه ورود خواستم. امام باقرعليه السلام به من اجازه ورود نداد؛ ولي به ديگران اجازه داد. ناراحت و غمگين به خانه ام بازگشتم و به رختخواب رفتم و خواستم بخوابم، ولي براثر پريشاني و اندوه، خوابم نمي آمد. با خود مي گفتم: چرا امام عليه السلام به غريبه ها اجازه ملاقات مي دهند ولي به من كه از نزديكان ايشان هستم اجازه ورود ندادند؟

در اين فكر و اندوه بودم كه ناگهان صداي در را شنيدم، رفتم در را باز كردم، ديدم فرستاده امام باقرعليه السلام است و مي گويد: هم اكنون به حضور امام عليه السلام بيا! لباسم را پوشيدم و با شتاب به محضر امام عليه السلام رسيدم. فرمود:

من به خاطر حفظ جان تو اجازه ورود ندادم؛ زيرا جاسوسان دشمن اينجا بودند و اگر تو را در خانه من مي ديدند به تو آسيب مي رساندند؛ لذا از تو كناره گرفتم، تا به خاطر دوستي ات با ما به تو آسيب نرسد.

10. علّت علاقه مندي مردم به امام عليه السلام

مردم به امام باقرعليه السلام علاقه زيادي داشتند زيرا امام از نظر دانش موجب افتخار مسلمانان به ويژه شيعيان به حساب مي آمد به طوري كه با همه دانش ها آشنا بود و اين علم امام موجب برتري امام بر دانشمندان مسلمان و غير مسلمان شده بود.

از طرفي، امام مانند ديگر مردمان زندگي اي عادي داشت و با حضور زياد در مسجد، بيشتر مواقع در ميان مردم بود. او از بخشنده ترين افراد زمان خود بود و مالي را كه با كار و تلاش بسيار به دست مي آورد به راحتي بين مستمندان تقسيم مي كرد و دلبستگي به آن نداشت. امام مال را وسيله اي براي رفع مشكلات خود و ديگران مي دانست و هر موقع به نيازمندي كمك مي كرد سعي مي كرد به دور از چشم مردم و با احترام باشد.

11. شهادت امام عليه السلام

امامان معصوم عليهم السلام در همه حال مورد خشم و حسادت حاكمان ظالم قرار داشتند لذا آنها سعي مي كردند تا به هر وسيله اي كه شده آنها را به شهادت برسانند.

هشام بن عبدالملك حاكم آن زمان بود و او نيز مي خواست تا امام را به هر وسيله اي كه شده به شهادت برساند امّا از محبوبيت امام در بين مردم هراس داشت و مي ترسيد كه اگر خودش مستقيماً دست به اين كار بزند مردم بر ضد او شورش كنند از اين رو ابراهيم بن وليد را مأمور نمود تا امام را مسموم نموده و به شهادت برساند.

ابراهيم بن وليد نيز به دستور هشام بن عبدالملك امام را مسموم و به شهادت رساند.

پي نوشت ها

1) بحارالانوار، ج 46، ص 294.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109