قمار و شراب

مشخصات كتاب

سرشناسه : حیدری عزیزالله 1337 - عنوان و نام پديدآور : قمار و شراب / عزیزالله حیدری. مشخصات نشر : قم: مسجد مقدس جمکران ، 1388. مشخصات ظاهری : 45 ص. 11 × 17 س م. فروست : سلسله مباحث راه کارهای دوری از گناه شابک : 2500 ریال 978-964-973-161-2 : ؛ 2500 ریال ( چاپ سوم ) وضعیت فهرست نویسی : فاپا يادداشت : چاپ دوم : زمستان 1387. يادداشت : چاپ سوم: 1389. یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس. موضوع : قمار -- جنبه های مذهبی-- اسلام موضوع : شراب -- جنبه های مذهبی -- اسلام شناسه افزوده : مسجد جمکران (قم) رده بندی کنگره : BP194/8 /ح9ق8 1388 رده بندی دیویی : 297/374 شماره کتابشناسی ملی : 1723121

قمار

مقدمه

قمار از كارهايى است كه در اثر عدم توجه به هدف بلند زندگى و يا جهل به مقصد ارزشمند آفرينش و به قصد سرگرمى و يا طمع در پول هاى بادآورده و مفتخوارى، آدمى را به خود مشغول مى كند و به همين دليل، اسارت دائمى دارد، چون آتش طمع را برافروخته مى نمايد و طمع اسارت ابدى است(1) و خداوند چه زيبا آثار آن را افشاء نموده و مى فرمايد: شيطان تصميم گرفته تا با شراب و قمار، بين شما دشمنى و دعوا ايجاد نمايد و در نهايت از ياد خدا و نماز باز دارد.(2)

نكته كلمه قِمار در هنگامى كه دو نفر بازى مى كنند، مقامره گفته مى شود و مقامره به معنى مغالبه از غلبه است.(3)

يعنى در قمار هيچ احساسى جز غلبه و بُرد نيست و همين است كه فوراً زمينه ساز كينه، دشمنى و دعوا مى گردد، گرچه روش هاى

جديد شرط بندى و قمارهاى مدرن ايجاد شده اما آثار روان شناختى قمار، عمومى بوده و در قرآن به راحتى قابل مشاهده است، در واقع قمار، مقدمات كينه، دشمنى و درگيرى را ايجاد مى كند و جالب توجه است كه، در آمريكا شهر ويژه قمار خانه هاى بزرگ لاس وگاس را City Of Sin، يعنى شهر گناه مى نامند.

اكنون حتى ورزش هايى مثل فوتبال به نوعى قمار بازى و شرطبندى دچار شده و مى بينيم كه چگونه به ميدان تنازع و درگيرى تبديل شده است.

حكايات و اخبار روز براى اثبات مسأله كافى است!

سلطان قمار بازان خودكشى كرد

اين خبر درباره ميليار در آلمانى، به نام رولف لودر است، او گفته بود اگر درآمد ماهانه ام از ده هزار مارك كمتر شد خودم را مى كشم.

وى در يك معامله به خاطر استعداد زيادش ده ميليون مارك سود كرد و چون علاقه زيادى به قمار و بازى رولت داشت، هر شب به كازينوهاى معروف مى رفت، او پيوسته در قمار بازى برنده مى شد و تنها چهار مرتبه باخت. در اين اوج، ناگهان، باخت هاى كلان او شروع شد و در يك قمار، 8 ميليون مارك باخت، كم كم دچار ناراحتى و عصبانيت شد و ثروت چند ميلياردى او رو به كاهش رفت و چند ويلاى شخصى خود را هم فروخت، اين پول را هم در قمار باخت و ده ميليون هم مقروض شد.

اين بود كه با نااميدى به آپارتمان كوچك خود رفت و يك لوله قرص خواب آور خورد و جسد او را پس از 24 ساعت در آپارتمان پيدا كردند.(4)

در جرايد آمده بود كه يك خانم قمار باز، فرزندش را در اتومبيل گذاشته بود و مى خواست فقط به مجلس قمار سركشى كند و بازگردد،

اما آنقدر جذب بازى و غافل مى شود كه وقتى به اتومبيل باز مى گردد كودك در اثر گرما و تشنگى داخل اتومبيل فوت كرده بود.

تحليلى روشن تر از قمار

قمار بازان بايد بدانند، هرگز هيچ كسى در اين كار سرانجام خوبى نخواهد داشت، زيرا قمار يك گناه است و گناه در تفسير دين، مخالفت با نظم و قانونمندى هستى است.

در قرآن مى خوانيم، حكم شراب و قمار را از تو مى پرسند، بگو: هر دو گناه بزرگى است.(5)

مخالفت با نظم هستى يعنى اين كه اتومبيلى در يك خيابان پر از اتومبيل و پر ازدحام با سرعت به طرف مخالف جريان ماشين ها حركت كند!

نتيجه چه خواهد بود؟!

قمار به روشنى گناه است، زيرا:

1. مخالفت با دستور خداست؛

2. پولى كه نصيب او مى شود، مالك نيست و حرام است و بايد به صاحبش برگرداند، زيرا قرآن اين را خوردن مال به باطل مى داند.(6)

3.بازى با آلات قمار با هدف شرطبندى از نظر شرعى حرام است؛

4. بازى با آلات قمار بدون شرط بندى هم حرام است.(7)

پرسش ها

س - بازى با پاسور چه حكمى دارد؟

ج - اگر از آلت قمار شمرده نشود و برد و باختى در كار نباشد، مانعى ندارد.(8)

در حالى كه مى دانيم پاسور هم اكنون از وسائل مشهور و مورد استعمال در قمار خانه هاست و نمى توان گفت بدون برد و باخت حلال است.

س - بيشتر اوقات مشاهده مى شود كه بعضى در مسابقات فوتبال، واليبال و به خصوص پينگ پنگ، مبلغ 40 يا 50 هزار تومان پول مى سپارند و روى آن شرطبندى مى كنند و هر گروه يا تيمى كه برنده مى شود با آن پول ميوه يا شيرينى خريدارى كرده و مى خورند؛ آيا اين بازى حكم قمار را دارد يا خير؟!

ج - شرط بندى و گرفتن و دادن پول حرام است.(9)

پرسشهايى درباره شطرنج شطرنج نيز در تاريخ خود با عنوان قمار شناخته مى شود

و چقدر اوقات گرانبهايى را از انسان ها، ضايع نموده است. اما گرچه در هنگام حضور پر بركت امام خمينى رحمه الله اين پرسش از ايشان شد و برخى فكر كردند كه جواز بازى به طور مطلق داده شده، اما لازم است نصّ فتواى امام رحمه الله را ملاحظه كنيم.

س - آيا شطرنج در اسلام حرام است؟!

ج - حرام است.

س - اگر شطرنج بدون پول باشد، آيا باز هم حرام است؟

ج - حرام است.

س - اگر شطرنج آلت قمار بودن خود را به كلّى از دست داده باشد و چون امروزه تنها به عنوان يك ورزش فكرى از آن استفاده گردد، بازى با آن چه صورت دارد؟

ج - بر فرض مذكور اگر برد و باختى در بين نباشد، اشكال ندارد.

توجه: در رابطه با سؤال و جواب فوق، سؤال مجددّى از امام شد كه ايشان در جواب نهايى فرمودند: جواب من در فرض سؤال (خروج از حالت قمار) بود و تا احراز نشود، بازى نكنند.(10)

اثبات نظر قرآن در آثار قمار

به راستى كه صدق و اعجاز قرآن در حوادث جارى گذشته و حال روشن مى شود و اين حقيقت دين ثابت و پايدار را نشان مى دهد. به اين نمونه ها توجه كنيد:

قبل از ظهور اسلام، مردم جاهليت به انواع قمار آلوده بودند؛ بازيكنان در ابتداى قمار بر سر اندوخته ها و اموال خود و سپس خانه و املاك خود قمار مى كردند و چون يكى از بازيكنان تمام ثروت و هستى خود را مى باخت، زن خود را در معرض قمار قرار مى داد و اگر زن را مى باخت با كمال وقاحت، همسر خود را در اختيار برنده مى گذاشت.

امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

كانت قريش تُقمِر الرجلُ بأهله و ماله فنهاهم اللَّه

من ذلك قريش اموال و زن خود را در معرض برد و باخت قرار مى دادند و بر سر آنها قمار مى زدند، خداوند اين عمل زشت را تحريم فرمود و مردم را از ارتكاب قمار بر حذر داشت.(11)

به گزارش زير توجه كنيد:

ريكاردو يكى از اعضاء اركستر جاز تلويزيون مكزيك كه علاقه به بازى پوكر داشت، ديشب در منزل خود يك مجلس قمار ترتيب داد و پس از آن كه تمام موجودى خود را به رفيق هايش باخت، تصميم گرفت بر سر تنها چيزى كه برايش باقى مانده بود بازى را ادامه دهد و آن هم زنش بود!

متأسفانه در آخر بازى زنش را نيز باخت و چون همسرش در مقابل اصرار وى حاضر نشد، خود را به برنده بازى تسليم كند او را كتك زد تا از حال رفت، اكنون زن بدبخت در بيمارستان بسترى است و اميدى به بهبود او نيست.(12)

امام رضاعليه السلام فرموده اند:

اِنّ اللَّه تبارك و تعالى نهى عن جميع القمار و أمر العبادَ بالاجتناب منها و سّماها رجساً...؛

خداوند تعالى از همه نوع قمار نهى كرده و دستور داده كه از آن دورى نمايند و آن را پليدى معرّفى كرد و فرمود قمار پليدى است و از كارهاى شيطانى محسوب مى گردد.(13)

در آموزه هاى دينى، كبوتر بازى و تخته نرد، هم جزء قمار است.

گردو بازى و حتى چيزى مثل تخم مرغ كه آلت قمار نيستند اگر به عنوان برد و باخت بازى شود، قمار است.

جالب آن كه برخى مسابقه ها و شرطبندى ها كه هم اكنون انجام مى شود، پيش بينى شده است. مردى مى خواست با رفقاى خود گوسفندى را بخورند و صاحب گوسفند شرط كرد كه اگر همه ى گوسفند را

بخوريد چيزى نمى گيرم وگرنه بايد فلان مبلغ بدهيد؛ حضرت على عليه السلام چنين حكم فرمود: كه اين كار باطل است. زيرا مسابقه در كم و زياد خوردن، كار لغو و بيهوده است و هيچ چيزى بر عهده ى ايشان نيست.(14)

يادآورى

اسب دوانى و تيراندازى، در دين اسلام استثناء شده و شرطبندى در آنها حلال است و پولى را كه مى گيرند جايز بوده و مالك هم مى شوند؛ زيرا در اين كار اهداف والايى مثل تقويت نيرو و استعداد جنگى مسلمانان و توليد روح سلحشورى و مقاومت، دنبال مى شود.(15)

نكند دانا مستى، نخورد عاقل مى ننهد مرد خردمند سوى پستى پى چه خورى چيزى كز خوردن آن چيز تو را

نى، چنان سرو نمايد به نظر، سرو چونى گر كنى بخشش، گويند كه مى كرد نه او

ور كنى عربده، گويند كه او كرد نه مى حكيم سنايى

شراب

مقدمه

آيا شراب واقعاً حرام است؟

آيا فقط دين، آدم ها را از اين مستى و خوشى محروم نمود؟

عاقل هاى عالم چه مى گويند؟

به اين تمثيل زيبا توجه كنيد: اگر كسى شراب بنوشد، درست مثل انسانى است كه براى دزد، در را باز كند و بگويد اگر چيز با ارزشى مى خواهيد، از اين پله ها بالا برويد، بعد به اتاق وارد شويد و در آن صندوق، غنيمت با ارزش را برداريد. اين تصوير آدمى است كه الكل را به بدن خويش مى ريزد و اين مادّه، عقل را كه در سر اوست مى ربايد. مثالى كه ذكر شد از شكسپير نويسنده ى مشهور انگليسى است. مى بينيد اين كار از نظر عقل هم محكوم است و چنين است كه اگر به دنبال علّت اين گناه برويم چيزى جز هوس و فريب دادن خويش نيست.

فراموش نمى كنم روزى يكى از دوستان نگارنده، نزدم آمده و گفت امروز در محل كارمان (بانك) يكى از كارمندان گفت: من دليلى يافتم كه شراب خوردن به طور مطلق حرام نيست! چند نفر با خوشحالى از او پرسيدند: چطور؟

او گفت:

در حين مطالعه قرآن ديدم كه قرآن مى گويد: هنگامى كه مست هستيد به نماز نزديك نشويد.(16) از اين جا معلوم شد كه تا حالا اشتباه مى كرديم! و با خوشحالى كشف خود را براى كارمندان ديگر شرح داد و آنها را نيز تحريك نمود.

راستى قرآن چه مى گويد؟!

در پاسخ آن دوست گفتيم: قرآن در زمانى نازل شد كه مردم در اثر گمراهى به شراب خوارى عادت كرده بودند به طورى كه زشتى آن از بين رفته و مبارزه ناگهانى با آن مشكل بود.

بنابراين در تربيت قرآنى، اصل تدريج رعايت شد و در طى چهار مرحله تحريم شد؛ اين مراتب در قرآن عبارتند از:

مرحله ى اول خداوند از ميوه هاى نخل و انگورها (غذاى پر بركتى نصيب شما نمود) كه گاه از آن شراب مى سازيد و گاه رزق پاكيزه مى گيريد.(17)

در اين آيه بديهى است كه قرآن شراب ساختن را در مقابل رزق پاكيزه قرار داد تا اشاره اى لطيف به بدى شراب داشته باشد.(18)

مرحله ى دوم اى پيامبر! از تو درباره شراب و قمار مى پرسند؛ بگو در آن دو گناه بزرگى است و منافعى براى مردم دارد ولى زيان هاى شراب و قمار از سودشان بزرگ تر است.(19)

مرحله ى سوم اى كسانى كه ايمان آورده ايد! به نماز نزديك نشويد هنگامى كه مست هستيد، تا آن كه آنچه را مى گوييد، بفهميد.(20)

مرحله ى چهارم اى كسانى كه ايمان آورده ايد! همانا شراب و قمار و بت ها و (وسائل) بخت آزمايى، پليدى و شيطانى است. پس از آن دورى گزينيد و (ترك نماييد) شايد كه رستگار شويد.(21)

به راستى برنامه تحريم خوردن شراب با چه روش مدبّرانه اى همراه با اصل تدريج بيان شد. اما نفس آدمى در برابر هوس ها، بازيگرى مى كند

و فقط يك بخش حرف خداوند را مى نگرد.

حديث ها چه مى گويند؟!

پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله به على عليه السلام فرمود:

اى على! تمام گناهان را در خانه اى قرار دادند و كليد آن، خوردن مشروب الكلى است.(22)

رسول اكرم صلى الله عليه وآله فرمود:

اى على! براى شرابخوار زمانى هست كه خداى خود را نمى شناسد.(23)

در روايتى ديگر پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود:

روز قيامت شرابخوار با چهره اى سياه، دهانى كج و زبانى آويزان برانگيخته مى شود و پيوسته داد مى زند العطش! العطش!(24)

امام باقرعليه السلام فرمود:

پيامبرصلى الله عليه وآله ده نفر را درباره شراب لعنت نمود، كارنده انگور (براى شراب)، باغبان، آب گيرنده، خورنده، ساقى، حمل كننده، تحويل گيرنده، فروشنده، مشترى و خورنده پول شراب.(25)

امام صادق عليه السلام فرمود:

خداوند با چيزى بدتر از شرابخوارى نافرمانى نشده، چون شرابخوار، نماز را ترك مى كند و (ممكن است) به مادر، دختر و خواهر خويش تجاوز كند در حالى كه عقل ندارد.(26)

امام صادق عليه السلام به نقل از پيامبرصلى الله عليه وآله فرمودند: «دائم الخمر مثل بت پرست مى باشد.» از امام عليه السلام پرسيدم: «دائم الخمر كيست؟» فرمود: «كسى كه هر وقت مشروب پيدا كند، مى نوشد.»(27)

امام باقرعليه السلام فرمودند:

سه نفر به بهشت وارد نمى شوند، كسى كه عاق والدين شده، دائم الخمر و آن كه بعد از كار خير منّت مى گذارد.(28)

نكته كلمه خمر (مشروب) به معنى پوشيدن است. خِمار، پوشش است. شراب هم عقل را مى پوشاند و از حركت باز مى دارد.

چنين است كه در حديث آمده:

خداوند خمر را به خاطر اسمش حرام نكرد بلكه حرام شدن شراب به خاطر عاقبت و فسادش بود.

پس هر چيزى كه كار خمر (مستى) را انجام دهد، حرام است.

پرسش ها

س - آيا مى توان در مجلس شراب نشست، ولى از آن

نخورد؟!

ج - امام صادق عليه السلام فرمودند: در مجلس شراب ننشينيد؛ زيرا هنگامى كه لعنت بر آن جمع نازل مى شود، همه را در بر مى گيرد.(29)

هارون بن جهم مى گويد: در حيره (شهرى نزديك كوفه)، بوديم يكى از افسران ارتش، گروهى از جمله امام صادق عليه السلام را به منزل خود دعوت كرد، يكى از ميهمانان آب خواست، قدحى شراب آوردند، امام عليه السلام برخاست و فرمود: پيامبر خدا فرموده است از رحمت الهى به دور و ملعون است كسى كه بر سر سفره اى بنشيند كه در آن شراب مى آشامند.(30)

س - آيا كسى كه شراب نوشيد، بايد 40 روز نماز نخواند؟!

ج - خير! بايد نمازش را بخواند. منظور حديث اين است كه خداوند نمازش را قبول نمى كند. يعنى با او قهر مى كند.

س - آيا كم خوردن شراب (به طورى كه مست نكند) اشكالى دارد؟!

ج - در حديث جالبى آمده است كه پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله فرمود: آنچه زيادش مست مى كند، كم آن هم حرام است و جالب تر آن است كه همين مطلب در حديث ديگرى آمده كه شخصى به امام صادق عليه السلام گفت: اگر در قدحى شراب باشد و آنقدر آب بريزيم كه اسكار و مستى آورى آن برود اشكالى دارد؟

امام عليه السلام با قاطعيت پاسخ دادند: نه؛ به خدا اگر قطره اى شراب در يك سطل آب بريزند، بايد آن را دور ريخت.(31)

شخصى از امام صادق عليه السلام پرسيد: «شراب خوردن بدتر است، يا ترك نماز؟!» امام صادق عليه السلام فرمود: «شراب خوردن بدتر است، زيرا شرابخوار را در حالتى فرو مى برد كه در آن لحظه خدا را نمى شناسد.(32) و حتى ترك نماز هم مى كند و به مادر، دختر و خواهر خود تجاوز

مى كند در حالى كه عقل ندارد.»(33)

در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام پرسيدند: «چرا خداوند شراب را حرام نمود در حالى كه لذّت زيادى دارد؟!» امام عليه السلام پاسخ داد: «زيرا اُمُ الخبائث (مادر همه بدى ها) و سرچشمه همه ى شرور است. شرابخوار را زمانى مى آيد كه عقلش گرفته مى شود و خدايش را نمى شناسد، هر گناهى را انجام مى دهد و پرده هر حرمتى را مى درد و رَحِم نزديك را قطع مى كند و هر فحشايى را انجام مى دهد. اختيارش در دست شيطان است، اگر به او دستور دهد، بر بت سجده مى كند و او را به هر سو مى كشاند.»(34)

مجازات هاى شراب خواران

امام باقرعليه السلام فرمود: «كسى كه شراب بنوشد، نمازش 40 روز قبول نخواهد شد و خداوند او را طينت خبال مى نوشاند.» پرسيده شد: «اين چيست؟» پاسخ داد: «چركى است كه در جهنم از آلت تناسلى زناكاران خارج مى شود.»(35)

رسول اكرم صلى الله عليه وآله فرمود:

كسى كه در رگ خويش كمى از مست كننده وارد كند خداوند همان رگ را سيصد و شصت نوع عذاب مى كند.(36)

به يهود و مسيحى سلام كنيد اما به شرابخوار سلام نكنيد و حتى جواب او را ندهيد.(37)

امام صادق عليه السلام فرمود:

وقتى شرابخوار مريض شد، عيادتش نرويد و اگر مُرد بر سر جنازه اش حاضر نشويد، شهادت او را قبول نكنيد، به او همسر ندهيد، و در امانت به او اطمينان نكنيد.(38)

حكايت هايى عبرت آموز از شراب

شخصى به نام شقرانى شنيد، منصور دوانيقى (خليفه ستم گر دوران امام صادق عليه السلام) صندوق بيت المال را گشوده و سهمى به افراد مى دهد.

شقرانى هم به دنبال آشنايى مى گشت تا او را به منصور معرفى كند.

البته اين شقرانى نسبتى هم از طريق پدر به خاندان رسالت داشت. لذا نزد امام صادق عليه السلام آمد و او را واسطه نمود تا از منصور برايش سهمى بگيرد، امام صادق عليه السلام سهمى براى او گرفت و به دست شقرانى داد، سپس با لحنى مهربان اين جمله را فرمود: كار خوب از هر كسى خوب است ولى از تو به واسطه انتسابى كه با ما دارى و تو را وابسته به خاندان رسالت مى دانند، خوب تر و زيباتر است و كار بد از هر كس بد است، ولى كار بد از تو به خاطر همين نسبت، زشت تر و قبيح تر است. شقرانى با شنيدن اين جمله دانست كه امام عليه السلام راز او يعنى

شرابخوارى پنهانى را مى داند، ولى از اين كه با اين آگاهى به او محبت كرد و او را متوجه عيبش نمود، نزد وجدان خويش شرمسار شد.(39) (يعنى توبه كرد.)

مشهور است كه دكتر آرشه تونگ دبير كل سازمان بين المللى مبارزه با الكل، مسافرتى به ايران كرد، اين محقق سوئيسى نزد دانشمندان مى رفت و درباره ى شراب و الكل نظرشان را مى پرسيد، هنگامى كه نزد آيت اللَّه بروجردى رحمه الله آمد پرسيد: چرا دين اسلام مشروب الكلى را حرام نموده؟

آقا از او پرسيدند: شما زينت شخصيت آدم را به چه مى دانيد؟

خداوند امانت گران بهايى مثل عقل را به ما داده و براى حفظ آن هم دستوراتى داده، لذا برخى مواد الكلى را كه به سستى عقل مى انجامد، حرام نموده است.

آرشه تونگ پرسيد: اگر مقدار آن كم باشد چطور؟!

آيت اللَّه بروجردى پاسخ داد: طبع آدمى زياده طلب است، اگر اسلام مقدار كم را جايز مى شمرد تعيين حدّ مشكل مى شد.

آرشه تونگ در نهايت گفت: تاكنون با شخصيت هاى ممالك مختلف، اعم از مذهبى و سياسى مذاكره و مصاحبه داشته ام، ولى اعتراف مى كنم تا كنون كسى چنين جواب جامع و مستدلى نداده بود.(40)

ابوبصير مى گويد: خانمى به نام اُم خالد نزد امام صادق عليه السلام آمد و گفت: شكم من دچار عارضه اى شده كه پيوسته قرقر (صدا) مى كند. من اين وضع را براى پزشكان عراق گفته ام، آنها نبيذ (شراب خرما) را تجويز كرده اند.

امام صادق عليه السلام از او پرسيد: چه چيزى تو را از خوردن باز داشته است؟

زن عرض كرد: من قلاده دين تو را به گردن انداخته ام (تسليم تو هستم).

امام عليه السلام فرمود: يك قطره ننوش! نه، به خدا قسم اجازه نمى دهم كه يك قطره بنوشى، چون در

زمانى نفس تو به اينجا برسد، پشيمان خواهى شد و حضرت به گلويش اشاره كرد، يعنى زمان مرگ از خوردن شراب پشيمان مى شوى.

امام صادق عليه السلام سه بار تكرار كرد: فهميدى؟ فهميدى؟ فهميدى؟

اُمّ خالد گفت: بله!

سپس امام عليه السلام سه بار فرمود: يك سر سوزنى شراب، كوزه اى را نجس مى كند.(41)

استاد حائرى رحمه الله تعريف نمود: روزى شخصى از آشنايان ما كه مشروب الكلى مى خورد، با لحنى فريبنده گفت: على! تو شراب نمى خورى؟!

گفتم: نه!

گفت: چرا؟! خاصيت دارد، اين از نظر علمى ثابت شده كه بدن ما نياز به الكل دارد، درست است؟!

گفتم: بله!

گفت: خوب شراب اين نياز را تأمين مى كند!

به او گفتم: تو دسته آفتابه (كه آهنى بود) را نمى خورى؟

گفت: چه ربطى دارد؟

گفتم: بدن ما نياز به آهن دارد!

پاسخ داد: آهن بدن از طريق ميوه ها، سبزى ها مثل اسفناج تأمين مى شود.

گفتم: الكل مورد نياز بدن از طريق تخمير غذاها يا ميوه اى مثل سيب تأمين مى شود!

در ادبيات داستانى غرب نيز اين كار(شرابخوارى) نكوهيده و زشت قلمداد شده است، در كتاب شازده كوچولو مى خوانيم:

در سياره بعدى ميخوارى مسكن داشت، اين ديدار بسيار كوتاه بود كه شازده كوچولو را در اندوهى بزرگ فرو برد، او كه ميخواره را ساكت و خاموش در پشت تعداد زيادى بطرى خالى و تعدادى بطرى پر ديد، پرسيد: تو اينجا چه مى كنى؟

ميخواره غمگين و دل گرفته جواب داد: مى نوشم.

شازده كوچولو از او پرسيد: چرا مى نوشى؟

ميخواره جواب داد: براى فراموش كردن.

شازده كوچولو كه دلش به حال او سوخته بود، پرسيد: چه چيزى را مى خواهى فراموش كنى؟!

ميخواره: فراموش كنم كه شرمنده ام.

شازده كوچولو كه دلش مى خواست كمكش كند، پرسيد: شرمنده از چه؟

ميخواره به يك باره مهر سكوت بر لب زد و

گفت: شرمنده از ميخوارگى!

شازده كوچولو مات و متحير از آنجا رفت، در بين راه با خود مى گفت: راستى راستى اين آدم بزرگ ها خيلى خيلى عجيبند.(42)

ثواب شگفت آور ترك شراب!

امام صادق عليه السلام فرمود:

هر كس شراب را حتى براى ضرر آن (و نه براى خاطر خدا) ترك كند، خداوند او را وارد بهشت مى كند.(43)

امام صادق عليه السلام:

هر كس شراب را حتى به خاطر غير خدا (ضرر، آبرو) ترك كند، خداوند او را از رحيق مختوم يا همان شراب سر به مُهر بهشتى كه مستى ندارد، سيراب مى كند.(44)

آمارها

گرچه معلوم است كه اين آمارها، جامع و مطابق با وضعيت روز نمى باشند، اما مى توانند، دور نمايى از تباهى هاى الكل را به نمايش بگذارند.

سازمان بهداشت جهانى اعلام كرد:

هر سال بيش از 55 هزار نوجوان و جوان شهروندِ عضو اتحاديه اروپا بر اثر مصرف نوشيدنى هاى الكلى يا حوادث و پيامدهاى آن، جان خود را از دست مى دهند.(45)

مؤسسه عالى بهداشت ايتاليا اعلام كرد:

37 ميليون نفر، معادل 66% از جمعيت 57 ميليونى اين كشور به صورت روزانه مشروبات الكلى مى نوشند، 21 ميليون نفر اين افراد را مردان تشكيل مى دهند كه روزانه بيش از نيم ليتر شراب مى نوشند، اين پديده بين زنان جوان نيز رو به افزايش است.

تصادفات ناشى از مصرف مشروبات الكلى در سال گذشته ميلادى در ايتاليا به بيش از 227 هزار مورد رسيد.(46)

آلمان يك سوم جوانان آلمانى به طور منظم همه روزه مشروبات الكلى مى نوشند كه تعداد آن روزانه بالغ به 200 هزار نفر است.

تركيه روزانه يك ميليون دلار در تركيه صرف خريد مشروبات الكلى مى شود، حجم اين مقدار در هر روز 37/2 ميليون ليتر مى باشد.(47)

كره جنوبى براساس آمار رسمى بيش از 80% مرگ و مير در مردان كره جنوبى بر اثر زياده روى در مصرف مشروبات الكلى است.(48)

آمريكا

نزديك به 22 ميليون نفر از مردم آمريكا الكلى يا معتاد هستند.(49)

پيامدهاى اين

اُم الفساد، مواردى چون خودكشى، قتل، دزدى، جنايت، كثرت زندانيان، طلاق و از هم پاشيدگى خانواده و... مى باشد كه براى اطلاع بيشتر بايد به كتاب هاى منتشره مراجعه نمود.

وضع اعتيادهاى ديگر بهتر نيست؛ اعتيادهايى كه با وجود نيازمندان سرمايه هاى بزرگ را نابود كند. در آمارها آمده كه سالانه 6 تريليون نخ (6 هزار ميليارد) سيگار در جهان به فروش مى رسد، يعنى روزانه سه نخ سيگار براى هر يك از ساكنان زمين! و درآمد حاصله از خريد سيگار اين افراد بالغ بر 300 ميليارد دلار در سال مى باشد كه سود خالص آن حدود 200 ميليارد دلار است.

هم اكنون يك ميليارد و 200 ميليون سيگارى در دنيا وجود دارد.(50) از آمارهاى حشيش، شيشه، كراك و تباهى هاى وحشتناك آن چيزى نگفته ايم.

نكته ها

1. شراب عقل را مى گيرد.

عقل چيست؟!

قدرت ارزيابى و سنجيدن امور.

پس مى بينيد كه چه نعمتى از آدمى گرفته مى شود.

چنين است كه آندره مينو، دبير كل كنگره بين الملل مبارزه با الكل اعلام كرد:

80% ديوانگان و بيماران آميزشى، در نتيجه الكل بوده و در اطفال 60% ابلهان و 60% مجرمين از خانواده هاى الكلى بوده اند.(51)

بنتام انگليسى مى گويد:

از مُحسّنات آيين محمدصلى الله عليه وآله اين است كه تمام مسكرات (مست كننده ها) را حرام نموده است.(52)

امام صادق عليه السلام دستور داده اند كه حتى زنان نبايد تسليم شوهر و مرد شراب خوار خود شوند، زيرا فرزند آنان دچار پليدى اخلاقى و عيوب ديگر مانند ديوانگى خواهند شد.

2. شراب، قدرت انسان را در برابر گناهان از بين مى برد. چنان كه امام سجادعليه السلام مى فرمايند:

«و الذنوب التى تهتك العصم شرب الخمر و اللعب بالقمار»

از گناهانى كه پرده عصمت(خوددارى در برابر گناه) را مى درد، شرابخوارى و بازى

قمار است.(53)

مستى از جنسى ديگر

از شيشه بى مى مى بى شيشه طلب كن!

اين خاطره را از زبان دكتر حجت اللَّه ايوبى رئيس دانشكده معارف اسلامى و علوم سياسى دانشگاه امام صادق عليه السلام نقل مى نماييم.

در سال 1372 براى تحصيل به فرانسه رفتيم، در آنجا همراه با آغاز تحصيل، با جوانان با بصيرتى كه در مسجدى كوچك بودند، آشنا شديم. اين جوانان مراسم سوگوارى اباعبداللَّه عليه السلام را با شكوه تمام برگزار مى كردند و مثل ديگر ايرانيان بر سر و سينه مى زدند و بر مظلوميت امامان شيعه اشك مى ريختند. تصميم گرفتم كه عاشورا را عازم «ليون» شوم، روز تاسوعا به شهر ليون رسيدم و طبق قرارى كه با يكى از دوستان خوبم گذاشته بودم در محل قرارمان، نزديك دانشگاه با يكديگر ملاقات نموديم، محل خلوت و آرامى بود، غالباً در دوران تحصيل در آنجا نماز مى خوانديم، به دوستم پيشنهاد كردم كه در همين محل نماز بخوانيم، سپس عازم مسجد ژيور شويم، با اندوه گفت: موافق نيستم. چون دو روز قبل وقتى در اينجا نماز مى خواندم، دانشجويى فرانسوى با ديدن من در حال نماز شروع به اهانت و هتاكى كرد، پس از پايان نماز به او گفتم: از شما كه دم از فرهنگ و تمدن مى زنيد، بسيار بعيد است كه اين چنين وقيحانه عبادت يك مسلمان را مورد استهزاء قرار دهيد، او گفت: خداى شما بى رحم است!

چون بسيارى از حاجيانى كه براى زيارت خانه او رفته بودند، دچار بيمارى مننژيت شدند و اين مريضى را با خود به فرانسه آوردند، من گفتم: خدايى كه تو مى شناسى نه تنها بى رحم، بلكه بسيار زبون و ضعيف است. اما خدايى كه من براى او نماز مى خوانم،

خدايى رئوف، مهربان و بسيار تواناست. بحث درگرفت. طرف مقابل، دانشجوى سال آخر دكترى فلسفه بود و دائماً تأكيد مى كرد كه هيچ دينى ندارد و با مذهب مخالف است.

سخنان من كم كم طرف مقابل را به فكر فرو برد و او را وادار به عذرخواهى نمود، سپس با دستپاچگى ضمن خداحافظى عيد پاك را نيز به من تبريك گفت، من كه از برخوردهاى گستاخانه اين دانشجوى فرانسوى شديداً دلخور بودم، گفتم: در فرهنگ ما پيراهن سياه دليل بر عزادار بودن است و بنده عذر دارم و نمى توانم تبريك شما را پذيرا باشم، دانشجوى فرانسوى ضمن عذرخواهى، دليل اين سوگ را پرسيد و من از مصيبت كربلا و مراسم عزادارى اباعبداللَّه عليه السلام در ايران برايش سخن گفتم.

دانشجوى فرانسوى گفت: با اين كه اعتقادى به اين مسايل ندارم به عنوان يك دانشجو بسيار مايلم اين قبيل مراسم را از نزديك ببينم تا بتوانم قضاوتى مطابق با واقع درباره آن داشته باشم، من از فرصت استفاده كردم و آدرس مسجد ژيور را به او دادم، با اين شرط كه بعد از شركت در مراسم احساسش را از طريق پست الكترونيكى برايم بازگو نمايد. فرداى آن روز براى شركت در مراسم عاشوراى حسينى به مسجد ژيور رفتيم، در آنجا يكى از جوانان فرانسوى به زبان فرانسه، مقتلى زيبا قرائت كرد و صداى هاى هاى و گريه ى زن و مرد، فضاى مسجد را عطرآگين نمود، پس از پايان روضه خوانى، مراسم سينه زنى آغاز شد، چند سال پيش دانشجويان ايرانى ميدان دار بودند و فرانسوى ها نظاره گر؛ اما ديگر از آن جمع ايرانى كه غالباً به ايران باز گشته بودند، خبرى نبود و جوانان

فرانسوى، خود با حرارت و زيبايى تمام دم مى گرفتند و بر سينه مى كوفتند.

بعد از اتمام مراسم، به «سنت ايتن» آمديم. فرداى آن روز، ناخودآگاه به ياد ماجراى ليون افتادم و از دوستم خواستم مكاتبات خود را بررسى كند. شايد آن دانشجوى فلسفه در مراسم شب گذشته شركت كرده باشد، با هم به سراغ كامپيوتر رفتيم و با اين جمله كه «شما يك پيام داريد» مواجه شديم، دانشجوى فرانسوى در مراسم ديشب شركت كرده بود، او به قول خودش عمل كرده و احساسش را به زيبايى هر چه تمام از طريق پست بيان كرده بود. پيام شعر گونه او از اين قرار بود:

دوست گرامى!

من به مسجد آمدم چون قطره اى از اقيانوس، چون سنگريزه اى در شن زارى بى كران براى اولين بار در عمرم به سوگ مرده اى گريستم مرده اى نه مانند ديگر مردگان مرده اى متعلق به هزاره گذشته مرده اى كه به رغم گذشتن بيش از يك هزاره، گويى هنوز زنده است!(54)

در شجاعت و مظلوميتش گريستم و او را تحسين كردم ديشب را مست سر بر بالين گذاشتم براى اولين بار مست بودم، بدون آن كه قطره اى شراب خورده باشم و اين مستى را مديون تو هستم و از تو هزاران بار متشكرم، هزاران بار.(55)

آرى ياد امام شهيد ما، جوان خسته غرب را بدون شراب به مستى عرفانى مى رساند و چه غافلند كسانى كه به مستى هاى آلوده و بد عاقبت روى مى آورند، اما اين جايگزينى نجات بخش است و در دنيا از چنگال الكل و ديگر اعتيادها نجات مى دهد و در قيامت نيز از شراب طهور لذت مى برند، در حاليكه عقل را نمى ستاند.

شرابى از دست خداوند، آنجا كه ساقى

خداست!

و سقاهم ربهم شراباً طهوراً(56)

پي نوشت ها

1) غررالحكم.

2) سوره مائده، آيه 19.

3) مكاسب شيخ انصارى رحمه الله، ص 47.

4) شراب و قمار دو عامل فساد، سيدمحمد صحفى، ص 37.

5) سوره ى بقره، آيه ى 216.

6) سوره ى نساء، آيه ى 29.

7) رساله استفتائات همه ى مراجع.

8) رساله جامع المسائل، آيةاللَّه لنكرانى، ج 1.

9) رساله جامع المسائل، ص 447.

10) استفتائات امام خمينى رحمه الله؛ ج 2، چاپ جامعه مدرسين، ص 10.

11) بحارالانوار، ج 11، به نقل از قمار و شراب، محمد صحفى، ص 32.

12) روزنامه اطلاعات، شماره 10071 به نقل از منبع قبل.

13) مستدرك وسائل الشيعه، ج 2.

14) گناهان كبيره، آيت اللَّه شهيد دستغيب رحمه الله، ج 1، ص 309.

15) همان، ص 308.

16) نساء، آيه 43.

17) نحل، آيه 67.

18) تفسير نمونه، ج 11، ص 290.

19) بقره، آيه 219.

20) نساء، آيه 43.

21) مائده، آيه 91.

22) حكم الزاهره، ج 1، ص 299؛ بحارالانوار، ج 77، ص 47؛ كافى، ج 6، ص 397.

23) همان، ص 299.

24) همان از وسائل، ج 17ع ص 238.

25) همان، از خصال، ج 2، ص 446 و عقاب الاعمال، ص 291.

26) همان، از وسائل، ج 17، ص 250.

27) وسائل، ج 17، ص 266.

28) همان، ص 267.

29) وسائل، ج 17، ص 299.

30) پيشوايان معصوم عليه السلام مؤسسه در راه حق، ص 316.

31) وسائل الشيعه، ج 17، صص 268 و 272.

32) وسائل، ج 17، ص 250.

33) همان.

34) احتجاج، امين الاسلام، طبرسى، ج 2، ص 238؛ چاپ اسوه.

35) وسائل، ج 17، ص 263.

36) همان، ص 269.

37) حكم الزهره، ج 1، ص 300.

38) همان، ص 300.

39) خلاصه شده از داستان راستان، استاد مطهرى، ج 1، ص 174.

40) شراب و قمار، محمد صحفى، صص 9 - 8، با اختصار در نقل.

41) وسائل، ج 17،

ص 275.

42) شازده كوچولو، نوشته اگزوپرى، ترجمه قاضى، صص 59 - 57، چاپ 13.

43) الحكم الزاهره، ج 1، ص 301؛ به نقل از وسائل، ج 17، ص 258.

44) همان.

45) آمارها پرده بر دارند، على اصغر جدايى، ص 196.

46) همان، ص 220.

47) آمارها پرده برمى دارند، ص 221.

48) همان.

49) همان، ص 248.

50) آمارها پرده برمى دارد، ص 196.

51) كتاب قمار، سيدمحمد صحفى، ص 12.

52) همان.

53) بحارالانوار، ج 16، باب آثار ذنوب.

54) او از فطرت سخن گفته است چون شهيدان زنده اند. چنان كه قرآن فرموده، تا چه رسد به امام شهيدان سيدالشهداءعليه السلام كه شهيد و شاهد و جاودانه است.

55) پيام صادق، شماره 280، سال پنجم.

56) سوره ى انسان، آيه 21.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109