عنوان: مصحف امام علي (ع)
پديدآورنده: محمد صادق كفيل
نشريه: فرهنگ كوثر
شماره نشريه: 48
سال: 1379
ماه: 12
تعداد صفحه: 6-9
زبان: فارسي
موضوع: علوم قرآن - جمعآوري قرآن - مصحف امام علي (ع)-علوم قرآن - جمعآوري قرآن - بحث تاريخي-مصحف امام علي (ع) - ويژگيها
در روايات فراواني آمده است كه پيامبر صلي الله عليه و آله در ايّام حيات خويش، پيوسته در ساعاتي از شبانه روز، آيات نازل شده و تأويل آن را به علي عليهالسلام ميآموخت. ابوالفتاح نقل ميكند كه امام صادق عليهالسلام فرمود: خداوند تنزيل و تأويل را به پيامبرش آموخت و فرستاده خدا صلي الله عليه و آله آن را به علي عليهالسلام ياد داد. [1] . اصبغ بن نباته ميگويد: وقتي علي عليهالسلام برمسند خلافت نشست و مردم با او بيعت كردند، فرمود: به خدا! من از هر مدّعي دانشي، به قرآن و تأويلش داناترم... سوگند به آن كه دانه را شكافت و جاندار را پديدآورد! اگر از هر آيهاي بپرسيد، به شما گزارش كنم كه چه زماني نازل شد و در باره چه چيزي نزول يافت و به شما ناسخ و منسوخ، خاص و عام، محكم و متشابه و مكّي و مدني بودن آن را خبردهم. [2] . نيز حضرت علي عليهالسلام فرمود: من ناسخ ومنسوخ، محكم و متشابه، فصل و وصل وحروف و معاني قرآن را نيز ميدانم. به خدا! هيچ حرفي برمحمد صلي الله عليه و آله نازل نشد مگر آن كه من ميدانم كه درباره چه كسي ودر چه روزي و چه جايي نزول يافت. به خدا! «انّ هذا لفي الصحف الاولي - صحف ابراهيم و موسي»؛ [3] پيش من است. من آنها را از فرستاده خدا صلي الله عليه و آله به ارث بردهام. [4] . نيز فرمود: آنچه را غايب بودم، (پيامبراكرم صلي الله عليه و آله) حفظ ميكرد و زماني كه بر او وارد ميشدم، به من ميفرمود: اي علي! پس از تو، خدا فلان آيه را نازل كرد. پيامبر صلي الله عليه و آله آن آيه را براي من ميخواند و تأويلش را نيز به من ميآموخت. [5] . عبداللّه بن حسن بن حسن بن علي عليهماالسلام از پدرش، از جدش چنين نقل ميكند: پيامبر صلي الله عليه و آله هرگاه در روز بر او وحي نازل ميشد، آن روز به شب نميرسيد مگر آن كه آن را به علي عليهالسلام گزارش ميكرد و هرگاه در شب بر او نازل ميشد، آن شب به روز نميرسيد مگر آن كه آن را به علي عليهالسلام خبر ميداد. [6] .
ابن ابيالحديد معتزلي ميگويد: همه اتّفاق دارند كه علي عليهالسلام قرآن را در زمان رسول خدا صلي الله عليه و آله حفظ ميكرد و غير از او كسي قرآن را حفظ نميكرد و او اوّل كسي است كه قرآن را جمعآوري كرد. [7] . بيشتر محقّقان و تاريخ نويسان برآنند كه جمع و ترتيب سورهها بعد از وفات پيامبر صلي الله عليه و آله به دست اميرمؤمنان حضرت علي عليهالسلام، سپس زيد بن ثابت و ديگر صحابه بزرگوار انجام گرفت. [8] . ابن فارس از عبد خيرنقل ميكند كه پس از رحلت رسول خدا صلي الله عليه و آله، علي عليهالسلام نخستين كسي بود كه قرآن را گرد آورد. [9] . بنابرنظر علماي شيعه و اهل سنت، حضرت علي عليهالسلام آغازگر تدوين قرآن ـ بنابر وصيّت پيغمبراكرم صلي الله عليه و آله ـ پس از رحلت آن حضرت بود. علماي اهل سنت نام چهار نفر را به عنوان نخستين جامع و مدوّن قرآن نام ميبرند كه حضرت علي عليهالسلام در رأس آنها قرار دارد. اين چهار نفر عبارتند از: علي عليهالسلام، ابوبكر، عمر و سالم مولي حذيفه. [10] . حضرت علي عليهالسلام ميفرمايد: «لمّا قبض رسول اللّه صلي الله عليه و آله اقسمت الاّ اضع ردائي عن ظهري حتي اجمع مابين اللّوحين فما وضعت ردائي حتّي جمعت القرآن» [11] . وقتي رسول خدا صلي الله عليه و آله رحلت كرد، قسم ياد كردم كه ردا بردوش نگيرم تا وقتي كه قرآن را جمعآوري كنم و ردا برنگرفتم تا قرآن را جمع آوري نمودم. ابن ابيالحديد مينويسد: «لمّا قبض النّبي صلي الله عليه و آله جلس عليّ فالّفه كما انزل اللّه و كان به عالماً» [12] . وقتي رسول خدا صلي الله عليه و آله رحلت نمود، علي عليهالسلام قرآن را آن گونه كه نازل شده بود، تنظيم نمود و به نزول آن آگاه و دانا بود. سليم بن قيس از سلمان نقل ميكند، علي عليهالسلام پس از رحلت پيامبر صلي الله عليه و آله ملازم خانه شد و قرآن را تأليف نمود و از خانه بيرون نيامد تا اين كه قرآن را از ورقههاي كاغذ، چوبها، چرمها و قطعات ديگر، در يكجا جمع كرد و در پارچهاي گذاشت و مهر نمود. ابن شهرآشوب مينويسد: پيغمبراسلام صلي الله عليه و آله به علي عليهالسلام فرمود: ياعلي! اين كتاب خداست، با خودبردار. پس علي عليهالسلام آن را در پارچهاي نهاد و به منزل برد و پس از رحلت پيغمبر صلي الله عليه و آله آن را بر طبق نزول تأليف نمود و به آن آگاه و عالم بود. [13] . محمدبن سيرين گويد: چون آغاز خلافت ابوبكر شد، عليبنابي طالب عليهالسلام در خانه خود نشست. به ابوبكر گفتند كه او از بيعت با تو كراهت دارد. اين بود كه ابوبكر او را ملاقات كرد و گفت: آيا از بيعت با من كراهت داري؟ علي عليهالسلام گفت: با خود پيمان بستهام كه جز روز جمعه ردا به دوش نگيرم، تا كتاب خدا را در مصحفي گردآورم. پس آن را انجام داد. [14] . ابن نديم مينويسد: زمان وفات پيامبر صلي الله عليه و آله، حضرت علي عليهالسلام احساس كرد مردم فالهاي بدي ميزنند.- از اين رو قسم ياد كرد كه عبا به دوش نگيرد تا قرآن را جمع كند. پس سه روز در خانه نشست تا قرآن را جمع آوري كرد و آن اوّلين مصحفي بود كه همه قرآن در آن جمع شده بود. [15] . گرچه «ابن حجر» خبر جمع آوري حضرت علي عليهالسلام را ضعيف ميشمارد و ميگويد: برفرض صحت؛ مراد از جمع، حفظ تمام آن بوده است. و مستشرقين هم دل به اين سخن دادهاند اما بايد گفت: نه تنها علي عليهالسلام نخستين گردآورنده قرآن نزد شيعيان است، بلكه اهل تسنن نيز روايات فراواني دراين باره ذكر كردهاند. [16] توجيه اين كه علي عليهالسلام قرآن را در سينه خود جمع كرده بود، بارواياتي كه با صراحت ميگويند: تمام قرآن در كتابي جمع آوري گرديد، سازگاري ندارد. [17] . به گفته سيدحسن صدر، رواياتي كه از اهلبيت عليهمالسلام نقل شده كه علي عليهالسلام اولين جامع قرآن است، از حدّ احصاء و شماره خارج است. [18] .
ترتيب دقيق آيات و سورهها طبق نزول آنها دراين مصحف رعايت شده بود و كاملا مراحل و سير نزول آيات در آن روشن بود و بدين وسيله سيرتشريح و احكام، مخصوصاً مسأله ناسخ و منسوخ در قرآن فهميده ميشد. [19] . جمع آوري قرآن توسط حضرت علي عليهالسلام به ترتيب نزول و تقديم منسوخ برناسخ بود. [20] شيخ مفيد ميگويد: علي عليهالسلام در مصحف خود منسوخ را برناسخ مقدم فرمود. [21] ابورافع ميگويد: آن را چنان كه خدا نازل كرد، فراهم آورد و بدان آگاه بود. [22] سالم بن ابيسلمه ميگويد: امام صادق عليهالسلام فرمود: علي عليهالسلام پس از آن كه آن را نوشت، به ميان مردم آورد و فرمود: اين كتاب خداست؛ چنان كه خدا آن را بر محمد صلي الله عليه و آله نازل كرد. [23] . جابرميگويد: من از امام باقر عليهالسلام شنيدم كه فرمود: هيچ يك از مردم نيست كه بگويد: قرآن را چنان كه خدا نازل كرد، گردآورده است؛ مگر آن كه دروغ ميگويد. و جز عليبن ابيطالب و امامان پس از او آن را چنان كه خدا نازل كرد، كسي گرد نياورد و حفظ نكرد. [24] . محمدبن سيرين ميگويد: آن را بر (وفق ترتيب) تنزيلش نوشت و ناسخ را در پيمنسوخ نوشت و از حضرت علي عليهالسلام نقل ميكند كه فرمود: من سوگند ياد كردهام كه پس از وفات پيامبر صلي الله عليه و آله عبا بردوش نگيرم تاآن كه قرآن را چنان چه نازل شد، گردآورم. مسعودي نيز نقل ميكند كه علي عليهالسلام فرمود: اين كتاب خداست. من آن را چنان كه رسول خدا صلي الله عليه و آله فرمان داد و وصيّت كرد، به همان گونه كه نازل شد، فراهم آوردم.
در مصحف حضرت علي عليهالسلام قرائت آيات طبق قرائت پيامبراكرم صلي الله عليه و آله كه اصليترين قرائت بود، ثبت شده بود و هرگز براي اختلاف قرائت درآن راهي نبود. بدين ترتيب راه براي فهم محتوا و تفسير صحيح آيه هموار بود. خصوصيت ديگر مصحف حضرت علي عليهالسلام اين بود كه مشتمل بر تنزيل و تأويل بود، البته در حاشيه مصحف. اين حواشي بهترين وسيله براي فهم معاني قرآن و دفع بسياري از مبهمات بود. [25] ابن اشته در مصاحف خود از ابن سيرين نقل ميكند كه علي عليهالسلام در مصحفش ناسخ و منسوخ را نيز نوشت. [26] شيخ طبرسي نيز از سلمان فارسي نقل ميكند كه آن حضرت قرآن را مشتمل برتنزيل و ناسخ و منسوخ نوشت. [27] شيخ مفيد در كتاب «الارشاد» نقل ميكند كه حضرت علي عليهالسلام تأويل بعضي آيات و تفسير آنها را به تفصيل درآن مينوشت. [28] سليم بن قيس از علي عليهالسلام نقل ميكند كه فرمود: هرآيهاي كه بر رسول خدا صلي الله عليه و آله نازل ميشد، خواندن آن را به من ميآموخت و به من ديكته ميكرد تا آن را به خطّ خود بنويسم و تفسير، تأويل، ناسخ ومنسوخ، محكم و متشابهات آيات قرآن را به من تعليم ميداد. سپس از خدا ميخواست تا توفيق فهميدن قرآن و حفظ كردن آن را به من عطا فرمايد. هر آيه و مطلبي را كه پيامبر صلي الله عليه و آله به من آموخته و ديكته كرده بود، نوشتم و هيچ آيهاي را فراموش نكردم. [29] . مرحوم بلاغي در مقدمه تفسير «آلاءالرحمن» [30] مينويسد: مصحف حضرت علي عليهالسلام مشتمل برجوانب عمومي آيات بود، به طوري كه اختصاص به زمان و مكان و شخص معيني نداشت و مانند خورشيد و ماه جريان داشت. اين است مقصود علي عليهالسلام از تأويل در كلامش: «من كتاب را به آنها عرضه كردم، در حالي كه داراي تنزيل و تأويل بود.» در احتجاج طبرسي [31] آمده است كه حضرت علي عليهالسلام خطاب به طلحه فرمود: هرآيهاي كه خداوند برپيامبر صلي الله عليه و آله نازل نمود، نزد من است، براملاء ايشان و خط من و تأويل همه آيات و حلال و حرام و حدود و احكام يا هرچيزي كه امت تا روز قيامت بدان احتياج داشته باشند، حتي ديه خراشي كه بر بدن وارد آيد، با املاء پيامبر صلي الله عليه و آله و خط من نوشته شده است. بنابراين مصحف حضرت علي عليهالسلام به ترتيب نزول، طبق قرائت پيامبراكرم صلي الله عليه و آله، مشتمل بر تنزيل و تأويل و تفسير و جوانب عمومي آيات، همراه با بيان شأن نزول، محكم و متشابه، عام و خاص و ناسخ و منسوخ بود و طبق گفته امام باقر عليهالسلام جز عليبن ابيطالب عليهالسلام، دروغ گفته است كسي كه بگويد قرآن را چنان كه نازل شد، جمع كردم و به گفته محمدبن سيرين، اگر جن و انس جمع گردند كه اين گونه قرآن را بنويسند، نميتوانند.
آقاي حجتي در تاريخ قرآن مينويسد: «مسلّماً متن ومحتواي قرآن حضرت علي عليهالسلام ـ منهاي ترتيب سور آن ـ هيچ تفاوتي با قرآن موجود ندارد.» [32] . دكتر راميار نيز مينويسد: «دراين كه مصحف علي عليهالسلام ازنظر ترتيب سورهها با قرآن موجود مغاير و متفاوت بوده، گفتگويي نيست، و در اين كه اضافاتي هم در مصحف علي عليهالسلام بوده، حرفي نيست. اما ميدانيم كه اين اضافات جزء قرآن نبوده است. چرا كه خود حضرت خطاب به طلحه فرمودند: اي طلحه! اگر به آنچه در قرآن است عمل كنيد، از آتش جهنّم رهايي خواهيد يافت و اهل بهشت خواهيد بود كه حجّت ما و بيان حقّ ما و وجوب طاعت ما درآن است.» [33] . بنابراين بايد گفت كه فرقي بين دو مصحف نبوده است. چرا كه علي عليهالسلام نگهبان سلامت دين بود و اگر كوچكترين تحريف يانقصان يا زياده ياتغييري در مصحف عثمان ميديد، سكوت نميكرد و هيچ گاه از امام عليهالسلام شنيده نشد كه به صراحت يا اشاره ايجاد شك ياعدم اطمينان نسبت به مصحف عثمان كنند. و به همين خاطر خود حضرت و بقيه ائمه عليهمالسلام مردم را به همين قرآن ارجاع ميدادند و به اعتقاد «شيخ صدوق» قرآني كه در دست مردم است، هماني است كه خدا بر پيغمبرش صلي الله عليه و آله نازل كرد. و اختلاف آن اين است كه مصحف حضرت علي عليهالسلام به ترتيب نزول و تقدّم منسوخ بر ناسخ و تفسير و تأويل آيات است و اين كه گفتهاند قرآن تام و تمام نزد علي عليهالسلام و بعد ائمه طاهرين عليهمالسلام و الآن نزد حضرت ولي عصر عليهالسلام ميباشد. از اين جهات است كه ذكر شد و الاّ درخود قرآن ابداً كم و زيادي نشده است. آقاي كوراني در كتاب تدوين القرآن [34] . مينويسد: «ادعاي عثمان اين بود كه لجنه (گروه جمع آوري قرآن) مصحف مادر را از روي مصحفي نوشتند كه به املاي پيامبراكرم صلي الله عليه و آله بود و آن چه در اخبار آمده، آن مصحف حضرت علي عليهالسلام بوده است و عثمان چون ميخواست مردم حسّاس نشوند، نسبت به عائشه داد. هيچ كس قبل از وفات پيامبر صلي الله عليه و آله غير از حضرت علي عليهالسلام نسخهاش را برايشان عرضه نكرد. اگر براي عائشه مصحفي بود، به آن احتجاج ميكرد و از ابن يونس درخواست نوشتن مصحف نميكرد و طبق روايت ابن ابيشيبه، قرائتي كه در سال آخر عمر پيامبر صلي الله عليه و آله خوانده شد، طبق همين قرائتي است كه مردم امروزه قرآن را ميخوانند. پس همان طور كه قبلاً اشاره شد، قرائت ما نيز مطابق با قرائت مصحف حضرت علي عليهالسلام است.» اضافه براين، قرآن فعلي ما به قرائت حفص از عاصم ازابي عبدالرّحمن است و او ميگويد: هيچ اختلافي با علي عليهالسلام در قرائتش ندارم و حضرت نسبت به قرائت عاصم ميگويد: «افصح القرائات قراءة عاصم»؛ فصيحترين قرائتها، قرائت عاصم است.
ابن نديم مينويسد: حضرت علي عليهالسلام درخانه نشست و تا سه روز به جمع آوري قرآن سرگرم بود. دكتر راميار مينويسد: درباره مدت اين گردآوري، روايات مختلف است. پارهاي ميگويند: حدود شش ماه پس از وفات پيامبر صلي الله عليه و آله بود كه علي عليهالسلام براي گردآوري قرآن نشست. اما ديگران ميگويند: قرآن را ظرف سه روز از روي حافظه به ترتيبي كه بر وي مكشوف شده بود، نگاشت. [35] . ابن عباس نقل ميكند: خدا قرآن را در قلب علي عليهالسلام جمع كرد و بعد از مرگ پيامبر صلي الله عليه و آله در شش ماه جمع آوري كرد. [36] بنابر روايات، علي عليهالسلام مدت شش ماه در منزل نشست و اين كار را به انجام رسانيد. [37] . براساس نقل سيوطي و سجستاني، پس از رحلت پيامبراكرم صلي الله عليه و آله، علي عليهالسلام به انزوا پرداخت و هنوز شش ماه از رحلت نگذشته بود كه ازنوشتن مصحف فراغت يافت.
وقتي غاصبان و كوردلان فهميدند كه در مصحف حضرت مطالب تفسيري نيز هست و آل محمد صلي الله عليه و آله به شجره طيّبه و بني اميه به شجره خبيثه، ومنافقان در آن معرفي شدهاند و شرط لياقت خلافت و فتوا در آن معلوم شده و مختصّات حكومت اسلامي روشن شده است و ديگر راه براي طرحهاي پيش ساخته معطّل خواهد ماند، اجراي اغراض شخصي و قومي و سياسي مانع از قبول مصحف شد و متأسفانه آن را ترك كردند و نه تنها مصحف حضرت را ترك كردند بلكه مصاحف ديگري، چون مصحفهاي ابن عباس، ابن مسعود و ابيّبن كعب را كه مشتمل بر تفسير و تأويل مأثور بود، به نابودي كشاندند. آنچه ردّ شد، متن مصحف نبود، چون بين متن مصحف حضرت علي عليهالسلام و مصحفهاي موجود هيچ تفاوتي نبود، بلكه تفسيرهاي موجود در مصحف ايشان بود. [38] .
علي عليهالسلام پس از اتمام گردآوري قرآن، آن را بارشتر كرد و به مسجد آورد، در حالي كه مردم پيرامون ابوبكر گرد آمده بودند. حضرت به آنان فرمود: بعد از مرگ پيامبر صلي الله عليه و آله تاكنون به جمع آوري قرآن مشغول بودم و در اين پارچه آن را فراهم كردهام و تمام آنچه بر پيغمبر صلي الله عليه و آله نازل شده است، را جمع كردهام. مبادا فردا بگوييد از آن غافل بودهايم! آن گاه يكي از سران گروه به پا خاست و با ديدن آنچه علي عليهالسلام در نوشتهها فراهم كرده بود، گفت: به آن چه آوردهاي، نيازي نيست و آنچه نزدماست، ما را كفايت ميكند. علي عليهالسلام فرمود: ديگر هرگز آن را نخواهيد ديد. (آنگاه داخل خانه خود شد و كسي مصحف را پس از آن زمان نديد.) برمن لازم بود پس از فراهم آوردن مصحف، شما را آگاه سازم تا آن را بخوانيد و روزقيامت نگوييد: من شما را به ياري خود فرا نخواندم و حقم را به شما يادآور نشدم و شما را به كتاب خدا فرانخواندم. عمر به او گفت: آيا قرآني كه باماست، از آنچه تو ما را به آن فرا ميخواني، بينياز نميسازد؟! ابوذر ميگويد: وقتي عمر خليفه شد، گفت: اي ابوالحسن! كاش قرآني را كه نزد ابوبكر آوردي، ميآوردي تا برآن گرد آييم. علي عليهالسلام فرمود: هيهات! بدان راه نيست. من آن را تنها نزد ابوبكر آوردم تا حجّت بر شما تمام شود و روز رستاخيز مگوييد كه ما ازاين بيخبر بوديم. در دوران عثمان، طلحه بن عبداللّه به اميرمؤمنان عليهالسلام عرض كرد: به يادداري آن روزي را كه مصحف خود را بر مردم عرضه داشتيو مردم آن را نپذيرفتند؟ چه ميشود امروز آن را ارائه دهي تا شايد رفع اختلاف گردد؟ حضرت فرمود: آيا اين قرآني كه امروز دردست مردم است، تمامي آن قرآن است يا آن كه چيزي غير از قرآن به آن اضافه شده است؟ طلحه گفت: البته تمام آن قرآن است. حضرت فرمود: اكنون كه چنين است، چنان چه به آن اخذكنيد و عمل نماييد، به رستگاري رسيدهايد، قرآني كه من جمع نمودهام، طبق امر رسول خدا صلي الله عليه و آله بايد به برترين مردم بعد از خودم وجانشينم كه فرزندم حسن است، تحويل دهم. او هم بايد به فرزندم، حسين تحويل دهد. سپس درنزد فرزندان حسين، يكي پس از ديگري قرار گيرد تا آخرين ايشان به رسول اللّه صلي الله عليه و آله برگرداند. طبق روايات معتبر و به روايت امام صادق عليهالسلام كه فرمود: هنگامي كه قائم ـ عجل اللّه تعالي فرجه ـ قيام كند، كتاب خدا را درحدواقعي آن خواهد خواند و مصحفي را كه علي عليهالسلام نوشته بود، ارائه خواهد داد؛ مصحف علي عليهالسلام به عنوان سپرده امامت به فرزندش، امام حسن مجتبي عليهالسلام رسيد و به عنوان ميراث امامت، از امامي به امام ديگر منتقل گشت كه سرانجام در اختيار آخرين و دوازدهمين امام شيعه قرار خواهد گرفت كه پس از ظهور خود، آن را به مردم ارائه خواهد نمود و وقتي ايشان قيام كند، آن مصحف به مردم آموخته ميشود.
دونسخه از قرآن نزد حضرت علي عليهالسلام بود: نسخهاي كه در زمان پيامبر صلي الله عليه و آله به املاي خود ايشان بود و الآن نزد امام زمان(عج) است و نسخه ديگر بعد از وفات پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله توسط حضرت علي عليهالسلام نوشته شد، كه مانند قرآن فعلي ماست. اسلوب تأليف و عرضه قرآن برمهاجرين و انصار به توصيه پيامبراكرم صلي الله عليه و آله بود. فرق بين دو نسخه فقط در ترتيب است. [39] .
[1] بحارالانوار، ج 89، ص 97.
[2] همان، ج 40، ص 144 و ج 10، ص 117.
[3] سوره اعلي، آيه 18 و 19.
[4] بحارالانوار، ج 40، ص 138.
[5] همان، ص 187 و ج 89، ص 125.
[6] همان، ج 40، ص 135 و 151.
[7] شرح نهج البلاغه، ابن ابيالحديد، ج 1، ص 27.
[8] تاريخ قرآن، آيةاللّه معرفت، ص 85.
[9] ر.ك: تاريخ قرآن، دكتر راميار. [
[10] ـ تاريخ قرآن كريم، محمدباقر حجتي، ص 385.
[11] بحارالانوار، ج 89، ص 52.
[12] بحارالانوار، ج 89، ص 52.
[13] تاريخ وعلوم قرآن، ميرمحمدي زرندي، ص 144.
[14] مصاحف، سجستاني، ص 10؛ سيوطي مينويسد: رأيت كتاب اللّه يزادفيه. (ر.ك: الاتقان، ج 1، ص 204 به نقل از تاريخ قرآن، دكتر راميار، ص 367.).
[15] الفهرست، ابن نديم، ص 30؛ تفسير ابن كثير، ج 4، ص 28؛ به نقل از افسانه تحريف، رسول جعفريان، ص 113.
[16] تاريخ قرآن، محمودراميار، ص 368.
[17] روح المعاني، آلوسي، ج 1، ص 22.
[18] تأسيس الشيعه لعلوم الاسلام، سيدحسن صدر، ص 317.
[19] تاريخ قرآن، معرفت، ص 86.
[20] الفهرست، ابن نديم، به نقل از لمحات من تاريخ القرآن، محمدعلي الاشيقر، ص 173.
[21] اوائل المقالات، ص 94.
[22] بحارالانوار، ج 89، ص 51 و ج 40، ص 155.
[23] بصائرالدّرجات، محمدبن حسن صفّار، ص 93.
[24] بحارالانوار، ج 92، ص88.
[25] تاريخ قرآن، معرفت، ص 86.
[26] الاتقان، ج 1، ص 100.
[27] رجاءالغفران في مهمات القرآن، به نقل از تاريخ قرآن، دكتر راميار.
[28] بحارالانوار، ج 92، ص 88.
[29] همان، ص 40.
[30] تفسيرآلاءالرّحمن، محمدجواد بلاغي، ص 27.
[31] احتجاج، طبرسي، ج 1، ص 223.
[32] تاريخ قرآن كريم، محمد باقر حجتي، ص 413.
[33] تاريخ قرآن، محمود راميار، ص 379.
[34] تدوين القرآن، علي كوراني، ص 338.
[35] تاريخ قرآن، محمود راميار، ص 368.
[36] ر.ك: تدوينالقرآن.
[37] تاريخ قرآن، معرفت، ص 85.
[38] پژوهشي پيرامون آخرين كتاب الهي، رجبعلي مظلومي، ص 88.
[39] تدوين القرآن، ص 351.
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».