علی اکبر حسنی
قبلا ریشه تاریخی و نحوه ارتباط آل سعود و محمد بن عبدالوهاب را خواندید و چگونگی پیمان شوم، یا بیعت و شرکت این دو خاندان را نیز مشاهده نمودید و اکنون عملیات بعد از این بیعت: پس از قرار و پیمان امیر محمد بن سعود با محمد بن عبدالوهاب، برای تسلط بر اماکن و مناطق دیگر دست به تهاجم زدند زیرا طبق فتوای محمد بن عبدالوهاب تمامی اهل عیینه کافرند و خونشان مباح است و زنان و فرزندانشان برده و کنیز شمایند [1] . این تهاجم با خشونت و بیرحمی که از 1159 آغاز شده قبائل و شهرهای کوچک و اطراف را یکی پس از دیگری درنوردید و با کشتار و غارت اموال آنان موقعیت نظامی و سیاسی و اقتصادی نیرومندی برای حکام آنان آورد ولی هنوز حکام نیرومند نجد همسایه آنا همانند بنی خالد در احساء و آل مکرم در نجران نیز مانع نفوذ آنان بود لیکن آل سعود با پیمان صلحی که با امیر نجران بست، خیالش از آن ناحیه راحت شد و خطر برطرف گردید [2] . از طرفی اشراف مکه چون این ها را وهابی و وهابی را خارج از دین [ صفحه 24] می دانستند، اجازه، زیارت مکه را به آنان نمی دادند و حتی به قول زینی دحلان توسط محمد بن عبدالوهاب عده ای از داعیان علمای وهابی به مکه آمدند. و پس از اظهار عقاید خود، قاضی شریح، قاضی مکه و... به دستور شریف مسعود والی مکه چون حجتی بر کفرشان یافت آنان را زندانی کرد [3] و در سال 1162 اشراف مکه برای نخستین بار جریان دعوت الحادی وهابیان را (که
با ادعای توحید ناب بود) به حکومت عثمانی اطلاع دادند [4] .
محمد بن سعود در سال 1179 پس از سی سال حکومت و قتل و کشتار درگذشت [5] . پس از او پسر بزرگترش عبدالعزیز زمام امور را به دست گرفت او تلاش بسیار برای ترویج مرام و توسعه حکومت خود کرد در سی سال اول حکومتش، همواره با قبائل مسلمان مجاور در حال جنگ بود. ولی در سال 1208 طبق نوشته حافظ وهبه (سپاه توحید) «بنی خالد» و حکام «احساء» را قتل عام کردند و با فتح احساء (که عمده شیعه بودند) به کرانه های خلیج فارس رسیدند. وهابی ها که تا 1165 سال مرگ شریف مسعود موفق به حج نشده بودند پس از مرگ او و با امیر شدن برادرش شریف «مساعد بن سعید» دوباره اجازه حج خواستند ولی او نپذیرفت و با مرگ «شریف مساعد» در سال 1184 برادرش «شریف احمد» امیر شد و او دستور داد که علمای مکه آن را آزمایش کنند ولی آنان پس از امتحان وهابیان را زندیق تشخیص دادند و شریف «احمد» هم اجازه حج به آنان نداد. در سال 1186 شریف سرور پسر شریف مساعد امارت از عمویش شریف احمد [ صفحه 25] گرفت [6] . و اجازه حج به وهابیان داد، مشروط به پرداخت جزیه ولی آنان از پرداخت جزیه امتناع کردند [7] . گرچه این حق با شرایطش تا سال 1202 برای آنان باقی بود ولی شریف سرور این حق را سلب کرد و آماده جنگ با عبدالعزیز شد. عبدالعزیز هم که از قبل آماده هجوم به مکه بود، به مکه لشکر کشید. حافظ وهبه
(مورخ درباری آل سعود) پس از توصیف مبالغه آمیز از مدافعان قصر بسامه و دفاع نجدیان می نویسد: سرانجام 1212 در آخرین وقعه و نبردی که بنام غزوه الخرمه معروف است. عبدالعزیز سعودی بر سپاه غالب شریف، یعنی نیرومندترین دشمنان خود غالب می شود ولی بر اساس مصالحی، قرارداد صلح بسته می شود [8] . با این مصالحه و راه حج بر روی حجاج تجدی بازمی شود و نخستین بار در سال 1214 و بعد از آن امیر نجد می گذارد.
این جریان چندان به طول نیانجامید و در سال های بعد برای پیاده کردن تز و اهداف خود یعنی نابودی همه مخالفان، نخست با لشکرکشی به طائف آنجا را تصرف و به قول «جمیل صدقی زهاوی» زشت ترین کارها را وهابیان انجام دادند و قتل عام مردم حتی صغیر و کبیر را باقی نگذاردند، اطفال شیرخوار را بر روی سینه مادر سر بریدند حتی عده ای که مشغول فراگیری قرآن بودند، همه را کشتند به دکانها و مساجد ریختند قرآن ها و کتب حدیث را چون صحیح بخاری و صحیح مسلم به آتش کشیدند یا زیر دست و پا، پایمال کردند [9] این کشتار در سال 1217 بود و بعد از آن می خواستند به مکه حمله کنند ولی چون ایام حج [ صفحه 26] بود، از ترس اینکه مبادا همه مردم مسلمان به جنگ آنان قیام کنند، تا پایان حج صبر کردند سپس به مکه حمله بردند [10] .
با اینکه مردم ستمدیده و مجروح و غارت شده طائف برای تظلم خود را به مکه می رسانند و حجاج و علماء از جنایت های وهابی آگاه می شوند و چون همه ی ائمه مذاهب چهارگانه اهل سنت در مسجدالحرام بودند با شنیدن اعمال خیانتبارشان با مسلمانان و آگاهی از عقایدشان، حکم به کفر آنان کردند، بر امیر مکه واجب شد که با آنان جنگ کند و همه فتوای جهاد دادند که امیر مکه و همه ی مسلمانان واجب است که در نبرد شرکت کنند و هر که تخلف کند، گناهکار است. سران علماء شب نزد شریف غالب رفتند و قرار شد فردا همه برای جهاد و نبرد از حرم خارج شوند [11] .
ولی «شریف غالب» ظاهرا ترسید و در مکه نماند و «عبدالمعین» را در مکه گذارد و خود به بندر جده گریخت این خیانت امیر مکه امکان تازه ای به سعود داد و زمینه ی تسلیم عبدالمعین و همکاری او و دست نشاندگی او را فراهم ساخت. و در سال 1218 پیمان نامه سعود بن عبدالعزیز برای مردم مکه به وسیله مفتی مالکی برای تمام مردم، قرائت شد که مردم را دعوت به دین خدا و رسول خدا کرد و از شرک بازداشته و به اطاعت از خود و امیر دست نشانده ی مکه «عبدالمعین» دعوت می کند [12] سپس با احترام وارد حرم می شود در 8 محرم طی خطابه ای مردم را به تخریف گنبدها و قبه های قبور و آثار اسلامی دعوت می کند. [ صفحه 27] ذینی دحلان می گوید وهابیان چهارده روز در مکه می تاختند و مردم مسلمان را توبه می دادند توبه از شرک به قول خودشان و از مثل توسل و زیارت قبول منع می کردند و به اسلام دعوت می نمودند. نخست قبه ی قبرستان معطی ابوطالب را خراب و آنگاه به قبه ای که بر محل ولادت پیامبر (ص) بود حمله می برند و تخریب می کنند و همچنین قبه ای که بر قبر خدیجه (ع) و بر چاه زمزم، و یا اطراف مسجدالحرام و کعبه بود خراب می کنند و در هنگام تخریب آنان طبل می زدند و رجز و آواز می خواندند و ناسزا می گفتند پس از سه روز تمام آثار اسلامی را محو کردند [13] . عمر رضا کحاله می گوید در مکه بسیاری از آثار تاریخی بود که وهابیان نابود ساختند مثل مولد النبی و خانه خدیجه و گنبدها و... ابن بشر می گوید: سعود برای
انجام این ماموریت 20 روز در مکه ماند تا همه بناهای متبرکه با خاک یکسان شد.
با سقوط مکه به دست وهابیان و خوش رقصی های عمالش شریف غالب برای خوش خدمتی آثار باقیمانده را نیز تخریب می کرد،... مدینه نیز در سال 1220 ه به تصرف آنان درآمد [14] . بقاع و مشاهد مشرفه مدینه نیز یکی پس از دیگری تخریب شد. حکومت وهابیان بر سراسر حجاز و نجد توسعه یافت و عمال عثمانی را بیرون کردند و نام سلطان عثمانی که در خطبه ها برده می شود از خطبه ها انداختند و به این هم راضی نشدند عمال آنان را بیرون کردند و در آنجا جنایت بیشتری مرتکب شدند مصریان و سوریان و عراقیان را از حج آن سال محروم ساختند و جلو محل های معروف آنان را که عامل تجمع زائران و وحدتشان، هنگام حرکت در [ صفحه 28] برابر دزدان مهاجمان مسلح در راهها بود، گرفتند حتی سعود به آنان گفت اگر اینها را بیاورید همه را می شکنم و تمام حجاج را به قتل می رسانم! علاوه بر این شروط بسیار سختی برای ورود آنان بست در سال 1221 کاروان شام به مدینه رسیده بود ولی به دستور سعود از ورود به مدینه محروم می شوند از همانجا بازمی گردند و لشکر جراری در مدینه متمرکز می سازند تا همه زائران مصر و شام را بازگردانند. به علاوه از بسیاری از زائران و هزاران نفر از یمن و عراق سودان و ترکیه و سایر بلاد را از ورود به مدینه بازداشتند و مانع حج آنان شدند بسیاری از مردم حدود شش سال از حج محروم شدند که برخی به خاطر
اعتراض و تا پاکسازی مکه و حرم از لوث سعودی و پلیدیهای آل سعود به مکه نرفتند. [15] . آنان به این ها اکتفا نکردند و به عراق مخصوصا اماکن مقدسه نجف و کربلا و... حمله بردند [16] که شرح جنایات این هجوم دیوانه وار را در مقاله بعدی خواهید خواند.
[1] آل سعود من این الی این ص 13.
[2] دائره المعارف الاسلامی ج 1.
[3] جزیره العرب در قرن 20 ص 244.
[4] الدرر السنیه ص 44 - 43.
[5] دائره المعارف الاسلامی ج 1 ص 191.
[6] الدرر السنیه ص 44، تاریخ آل سعود.
[7] تاریخ مکه ص 124 ج 2.
[8] تاریخ المملکه العربیه السعودیه ج 1 ص 72.
[9] الفجر الصادق ص 22 و 5. [
[10] فتنه الوهابیه ص 71.
[11] وهابیان علی اصغر فقیهی 300 تا به 303.
[12] سیف الجبار ص 22 ببعد و ستون 98 تا 91.
[13] کشف الارتیاب ص 23 - 22.
[14] المختار من تاریخ الجبرتی ص 667 که خوش رقصی های شریف غالب و عوامل تسلیم و بیعت او در ج 3 ص 116 بیشتر بیان شده است.
[15] تاریخ المملکه العربیه السعودیه ج 1 ص 91.
[16] آل سعود من این الی این ص 19 - 17 و تاریخ آل سعود تألیف ناصر سعید مراجعه شود.