نسيمي از غدير

مشخصات كتاب

سرشناسه: حسيني شيرازي ، صادق

عنوان و نام پديدآور: نسيمي از غدير/ سخنراني صادق شيرازي ؛ مترجم محمد آخوند؛ به اهتمام و كوشش دفتر نشر آثار حضرت آيت الله العظمي شيرازي [حسينيه و موسسه دار الحسين (ع ) تهران ]

مشخصات نشر: تهران : سميع ، 1381.

مشخصات ظاهري: 32 ص ؛ 5/11 x5/16س م

شابك: 964-93393-0-2؛ 964-93393-0-2

يادداشت: كتابنامه : ص . 30؛ همچنين به صورت زيرنويس

موضوع: غدير خم -- مقاله ها و خطابه ها

موضوع: علي بن ابي طالب (ع )، امام اول ، 23 قبل از هجرت - 40ق . -- اثبات خلافت -- مقاله ها و خطابه ها

شناسه افزوده: آخوند، محمد، 1346 -، مترجم

رده بندي كنگره: BP223/54 /ح 58ن 5 1381

رده بندي ديويي: 297/452

شماره كتابشناسي ملي: م 81-11304

مقدمه

شرح حال وقايع تاريخي را نمي توان در يك برگ ويا دو برگ ويا يك كتاب ويا ده كتاب به تصوير كشيد، آنچه كه مؤلفين ومحققين در اين راستا انجام مي دهند همانا حلاجي نمودن گوشه هايي از گزارشات گذشته است وبس، ولي بايد به اين مطلب توجه داشت كه چنين تحقيقاتي از ذهنيت چه مغزي بايد تراوش كند، آيا يك شخص عادي مي تواند چنين كلماتي را به رشته تحرير در آورد، يا بايد خصوصياتي چند داشته باشد؟

آيا هر كس كه از راه مي رسد مي تواند خود را وارد صحنه تحقيق نموده وخود را با نوشتن يك كتاب ويا يك جزوه جزو قراولان محققين قلمداد نمايد؟

پس بايد ميان اين دو فرقي باشد.

محققي كه بيش از يك هزار سخنراني شب هاي جمعه ويا شب هاي چهار شنبه از كربلاي معلي تا كويت وقم ووعظ وارشاد هيشگي جوانان يادگار عمر پر بركت 62 ساله اش مي باشد.

حضرت آيت الله العظمي حاج سيد محمد صادق شيرازي «دام ظله» بعد از مرجعيت عظماي مرحوم حضرت آيت الله العظمي حاج سيد محمد حسيني شيرازي «قدس الله نفسه الزكية» بار مرجعيت را

بر دوش كشيده؛

• با همان نفس،

• با همان تن صدا،

• با همان برخوردهاي اجتماعي،

• با همان ملاحت،

• با همان سعه صدر، كه هر دوست ودشمن را شيفته رفتار پيامبر گونه اش مي كند، روزانه به استقبال مردم وگره گشاي كار ايشان مي رود.

• وبا همان سخنراني هاي مرحوم حضرت آيت الله العظمي حاج سيد محمد حسيني شيرازي «قدس الله سره» ما را به ياد آن روزها وآن مجالس ومحافل به ياد ماندني مي اندازد.

از اين رهگذر، عده اي از رهروان راه اهل بيت عصمت وطهار «عليهم السلام» در صدد بر آمده تا با نگارش وترجمه سخنراني هاي معظم له شما خوانندگان عزيز را به آگاهي وارشادات اهل بيت دعوت بنمايند.

جزوه اي كه در پيش رو داريد يكي از صدها سخنراني هاي حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق حسيني شيرازي «دام ظله» در ميان جمعي از هيأتي هاي شهر مقدس قم مي باشد كه در روز عيد غدير خم سال 1421 هجري قمري ايراد فرموده اند، ايشان در اين جزوه به گوشه هايي از وقايع عيد الله الأكبر اشاره مي كنند، پس اين ما واين روز فرخنده ومبارك غدير.

حسين ومؤسسه دار الحسين عليه السلام تهران

صفر المظفر 1423 هجري قمري

عيد خداي بزرگ

بسم الله الرحمن الرحيم وبه نستعين انه خير ناصر ومعين الحمد لله رب العالمين والصلاة والسلام علي سيدنا ونبينا محمد «صلي الله عليه وآله وسلم» وعلي آله أجمعين.

روز غدير عيد الله است همان گونه كه در روايات اسلامي به چشم مي خورد، زيرا روز علي ابن أبي طالب امير المؤمنين عليه السلام است، بلكه روز رسول الله «صلي الله عليه وآله وسلم» است، بلكه روز الله تبارك وتعالي است گرچه هيچ دوگانگي در اين روز بين خدا ورسول وعلي

ابن ابي طالب عليه السلام نخواهد بود، خداي منان در باره اين روز در قرآن فرموده:

(الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْأِسْلامَ دِيناً).

امروز دين را بر شما كامل گردانيدم ونعمت را به شما ارزاني بخشيدم وانتخاب دين اسلام را بر شما مقرر داشتم.

خداي منان ولي امر خود را به مردم معرفي نموده است، آن ولي امري كه اطاعتش بر همگان بعد از رسول گرامي اسلام واجب گرديده است. همان گونه كه قرآن مي فرمايد:

(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ) اي گروه مؤمنين از خدا ورسول واولي الامر اطاعت كنيد.

چكيده وخلاصه غدير يعني: در برگيرنده تمامي اسلام وتمام جهاد ومبارزات سخت رسول الله «صلي الله عليه وآله وسلم» با دشمنان ويادوارهاي حضرت.

همان گونه كه قرآن مي فرمايد:

(يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ) اي رسول هر آنچه را كه از خدايت بر تو نازل شده بر مردم عرضه بدار واگر تبليغ نكردي رسالتت را به اتمام نرسانيدي. غدير در خود هر آنچه را كه بر حضرت رسول «صلي الله عليه وآله وسلم» نازل شده از احكام وآداب وسنن زندگي در بر مي گيرد.

يعني؛ اي رسول به بندگان خدا بيان كن تا خدا به فضل ومرحمت ولايت ونور وبركات آن ايشان را رحمت كند وعلي بن ابي طالب عليه السلام سرمشق همگان قرار گيرد.

نتيجه سخن

غدير دژ مستحكم آيين ودين است، زيرا در اين قلعه جميع فضايل واخلاق ومكارم ومحاسن گرد هم آمده بلكه دقيق تر آن كه، غدير خود مكارم وفضايل وصعود تمدن ها ومعنويات بوده وهمه فضايل ومناقب وخوبي ها در آن خلاصه مي گردد.

با بيان عيد

غدير اين گونه مضامين اسلامي در اذهان تداعي مي شود، آن مضاميني كه در آن نهفته است، بيان اين مطلب بايسته به نظر مي رسد كه هر گونه راهي كه منتهي به غدير نگردد وبه آن متصل نگردد، انكار اهل بيت ورسول خدا «عليهم السلام» اين، مضمون وچكيده روز عيد غديرخم است.

بيان اين مطلب بايسته به نظر مي آيد كه غدير (با تمامي صفات ومعاني آن) صفحات تاريخ را به ميز محاكمه مي كشاند.

آن امام ورهبري كه حضرت احديت هيچ نشانه اي را بزرگتر از آن هدف براي بشر قرار نداده است، به همين مناسبت حضرت باقر عليه السلام در باب علي بن ابي طالب عليه السلام مي فرمايد: «فليشرق وليغرب» اوست كه دستور شرق وغرب بودن حكم را صادر مي كند واين جواب قاطع آن كساني است كه معرفت وشناخت الهي وعرفاني وبه طور كلي بندگي را از خطي غير از خط ونشان امير المؤمنين عليه السلام مي طلبند.

از تيرگي وشقاوت آدمي است كه بدون شناخت علي عليه السلام وآلش به دنبال علم قدم بر دارد، در نتيجه اين آگاهي ودانش براي او مثمر ثمر وصحيح نخواهد بود وچنين شناختي (بدون در نظر گرفتن ولايت علي ابن أبي طالب عليه السلام) هيچ گاه كار ساز وهمگون با طبيعت بشري نخواهد بود، زيرا بشر همواره با نبود شناخت ولي وراهبر، جوهره اخلاقي وسرشت علمي خود را فراموش كرده ومي كند. اين شناخت حتي بالاتر از معناي معنوي وشرعي است معرفت وشناختي كه به علي وآلش زيبنده مي گردد.

هماهنگي با جامعه

مدتي قبل از اين مناسبت عيد قربان بود، در آن روز مستحب است تا انسان مؤمن در راه حق قرباني نمايد، تاريخ اين مطلب را ياد آور است

كه تنها روزي كه علي بن ابي طالب عليه السلام (آن رهبر يگانه وفرزانه) گوشت تناول مي كرد عيد قربان است وسپس مدت يك سال (تا سال آينده وعيد قرباني آينده) از چنين منبع انرژي خود را محروم مي نمودند، واين به جهت عدم دسترسي فقرا ومساكين به گوشت بوده است.

جاري ساختن نام غديرخم بر زبان، يعني بيان خصلت ها وصفات پسنديده، بيان آن روح متعالي كه در جسم وروان صاحب غدير يعني علي بن ابي طالب عليه السلام قرار دارد، علي بن ابي طالب عليه السلام در مدت حكومت ظاهريش، (چهار سال واندي) گوشت تناول نمي كند، در حالي كه بر منطقه وسيعي از جهان حكم فرمايي مي كرد وهمو بود كه مي فرمود: گوشت نمي خورم مگر در روز عيد قربان، زيرا در اين روز يقين دارم جميع مسلمانان از اين منبع تناول مي كنند، آيا امروزه از ميان من وشما كسي مي تواند مدعي باشد كه روز عيد قربان تمامي مسلمانان مي توانند از اين غذا تناول كنند؟

در حالي كه مي دانيم ميليون ها انسان از پير وجوان وزن ومرد گرسنه شب را به صبح وصبح را به شب مي رسانند وهنوز شكمشان سير نشده است چه رسد به خوردن گوشت.

اين درد وخود كامكي را بايد بر عهده حكام وسردمداران وظالمين گذارد، آن گروهي كه خود را به جاي همگان ديده وخود، حقوق مردمان را به زير چكمه ظلم حكومتي له ونابود مي كنند. با اين بيان آيا صفحات تاريخ آن روز را ديگر به چشم خود خواهد ديد؟

آن روزي كه علي بن ابي طالب عليه السلام خود را با ضعيف ترين مردمان برابر مي انگارد.

آري اگر مفاهيم غدير در جامعه بشري بيان گردد واگر سيستم صحيح حكومتي

صاحب غدير بر اين كره خاكي حكم فرمايي كند، ديگر شاهد هيچ فرد گرسنه وبي خانمان و… نخواهيم بود.

زهد علي عليه السلام

اكنون به وضعيت زهد وخويشتن داري حضرت رسيده ايم، ايشان نفس خود را به تقواي راضي ساخته وبه مخالفت با هواهاي نفساني ودوري جستن از دينا خود را از خوردني ها وآشاميدني ها، از نرمي زير انداز ولباس به جهت مواسات وهمدردي با ضعيفترين افراد ورعيتش محروم مي دارد.

حضرت علي عليه السلام: واعلم، أن إمامكم قد اكتفي من دنياه بطمريه يسد فورة جوعه بقرصيه يعطم الفلذة في حوله إلا في سنة أضحية.

بدان؛ امام شما (در اين دنيا) فقط به دو قطعه پيراهن واز طعام به دو قرص نان اكتفا نموده، هيچ گاه از گوشت نمي خورد، مگر در سالي يك مرتبه آن هم در روز عيد قربان. هيچ سنگي بر سنگي نگذاشته ودر قصور وكاخي زندگي نكرده واسبان تيز پر را سوار نشده تا با ضعيف ترين ودورترين كسان ملت خود همدردي كند. حضرت در مكان ديگر ودر بيانات زيباي خود اين گونه مي فرمايد:

«لعل هناك بالحجاز أو اليمامة من لا طمع له فري القرص ولا عهد له بالشبع». چه بسا در حجاز ويمايمه كسي كه قرص ناني نيز نداشته واو را سير نكرده باشد وجود داشته باشد لعل در فرمايش حضرت يكي از ادات وحروف رجاء است كه حضرت علي عليه السلام در آن زمان در مقابل منتقدين بيان فرمودند آن كساني كه در باره تفضيل علي بن ابي طالب در قرآن نيز شك نمودند آن جا كه قرآن مي گويد:

(إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ)

به درستي كه ولي خدا ورسول وآن كساني كه اقامه نماز مي كنند، وزكات

مي دهند در حالي در ركوعند.

دشمنان نمي توانند فرمايش حضرت علي عليه السلام «لعل» شك وشبه اي وارد سازند، زيرا در قلوب مردم مسؤليت وعدل در باب رعيت وضرورت اهتمام ورسيدگي به ديگران واحساس درد وآرزوهاي جامعه را حضرت (در تعداد بسياري از خطبه هايشان) بيان نموده است.

سؤال: براي چه حضرت كه امير سخنوران وسيد سخنوران است اين كلمه «لعل» را بيان نموده ونه حرف ديگري؟

ج: حضرت علي با بيان اين كلمه همواره مي خواستند وظيفه مهم وحياتي حاكمان دولتمردان اسلامي را بيان نمايند، آن مسؤليت بزرگي را كه بر گرده وبر عهده دارند، بر حاكمان واجب وضروري است تا جهت رفع ومحو گرسنگي افرادي كه در دورترين نقاط دولت اسلامي حتي بنابر احتمال زندگي مي كنند، همت گمارند وخود را با ايشان (گرسنگان) مقايسه كنند تا تسلي خاطر دل گرسنگان وبيچارگان گردد. حضرت خود را از غذاها سير نمي سازد بدان جهت كه احتمال وجود كسي كه سير نشده باشد را مي دهد وگوشت نمي خورد زيرا احتمال وجود افرادي كه در طول سال نتوانند از اين ماده ومنبع پر انرژي استفاده كنند را مي دهند.

علي عليه السلام اين گونه است تا رهبر وسر مشق باشد، تا اسوه صبر باشد، نه فقط براي اهل كوفه واطراف آن ونه براي مردم عراق وكشورهاي مجاور زيرا حضرت براي اين افراد رزق كثير وزندگي مرفه را آماده كرده بود، همان گونه كه خود حضرت به اين مطلب تصريح كرده است، بلكه اشاره به دورترين مناطق از كوفه وعراق مي كند كه از پايتخت دولت اسلامي هزاران كيلومتر فاصله دارد.

از اين رهگذر اهميت حياتي غدير براي همگان منكشف مي شود، زيرا در دل غدير اين گونه صفات عالي وتعاليم

بلند ووالا كه تعادل روحي وعقلي ومعنوي ومادي جامعه وفردي را در بر مي گيرد وسعادت ونيك بختي فرد وگروه ودولتمندان ورعيت با هم نهفته است.

دانشگاهي همچون غدير

براي صاحب اين روز عزيز (يعني غدير) كلمه وجمله اي است كه از حيث لفظ گرچه كوتاه ومجمل است ولي از حيث معنا ومفهوم آن، تاريخ آن را در صفحه اي از نور زيور داده است زيرا از اين معنا استفاده مي شود كه حضرت علي عليه السلام بر خلاف سايرين در اين موضوع يگانه بوده است، اينك فرمايش حضرت علي عليه السلام را با هم مرور مي كنيم:

«والله لو أعطيت الآقاليم السبعة بما تحت أفلاكها علي أن أعصي الله في نملة أسلبها جلب شعيره ما فعلت». به خدا قسم اگر چنانچه اقاليم سبعه وهر آنچه كه در افلاك است به من بدهند، تا خدا را عصيان كنم آن هم در گرفتن پوست دانه گندمي كه در دهان مورچه اي باشد اين كار را نخواهم كردو

حضرت علي عليه السلام در اين كلام از حرف «لو» استفاده نكرده است. در لغت عرب، حرف «إن» يكي از ادات شرط است. حضرت در فرمايشاتش از حرف «إذا» هم استفاده نكرده است، زيرا «إذا» هم يكي از أدات شرط است ولي «لو» فرموده است كه اين حرف وأدات همانند فرمايش حضرت احديت است: (لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا) اگر در اين عالم دو خدا بود، به فساد كشيده مي شد.

حرف «لو» معناي خاصي را در بر مي گيرد، آن هم حرفت امتناع در امتناع است يعني امتناع شي بر ديگري مترتب مي شود، مثلاً كسي بگويد: اگر دو بال داشتم پرواز مي كردم گرچه دو بال داشتن خود ممتنع

است، يعني حال كه دو بال ندارم پس نمي توانم پرواز كنم همين مطلب را حضرت در اين روايت مي فرمايد: يعني همان گونه كه اقاليم سبعه را به من نمي دهند ونمي توانم آن را داشته باشم همان طور عصيان كردن در سلب نمودن يك پوست دانه گندم نيز در حق من ممتنع است. اين فرمايش از صاحب غدير است تمامي حكام وپادشاهان وسردمداران عالم به مبارزه برخيزند، چه قدر جوانان بي گناه به دستور حكام وظلامين كشته شدند وچقدر خون ها ريخته شد آن هم به خاطر يك وجب زمين يا يك مشت مال وثروت ويا رسيدن به شهوتي از شهوات دنيا يا طمع كردن در رسيدن به يك متاع پست اين در حالي است كه حضرت علي عليه السلام اين گونه مي فرمايند:

ة نملة: يعني يك مورچه.

جلب شعيرة: يعني پوست گندم.

شعيرة گفته است ونه حنطة زيرا گندم سبك تر از جو مي باشد.

سپس حضرت اين مطلب را خاطر نشان وتأكيد مي كند «ما فعلت ذلك»، يعني اين كار را نخواهم كرد.

اين همان منطق ومفهوم روز غدير است ورسالت مبارك در اقامه وپايه گذاري عدل وداد در جامعه توسعه وگسترش امنيت در جامعه است وبرداشتن ظلم ومحو نمودن آن، تا گرفتن حتي پوست گندم آن هم از يك مورچه كه گناه ومعصيت خواهد بود، اين كجا وآن كجا كه مردم را به تهمت وظن وگمان وشك مي كشند، همان گونه كه حكام جور بني امية (وبني العباس وحكمرانان عثماني) چنين كارهاي را انجام دادند. دوست داران علي بن ابي طالب را به تهمت وظن مي كشتند.

بني العباس نيز با وجودي كه از نقطه نظرات وآرا وطرز تفكرات مخالف با بني اميه نبودند، مع ذلك

همان كارهاي جباران خودشان را نسبت به مواليان ومحبان حضرت علي روا داشتند.

حتي آن كساني كه معاصر حضرت علي بودند، در اين رابطه ضرورت دارد، تاريخ طبري وتاريخ ابن اثير را به دقت ملاحظه كنيد.

اين واقعه تلخ را بخوانيد!

ابوبكر خالد بن وليد را با گروهي به جنگ اهل رده فرستاد. اگرچه بحث تاريخي مفصلي در مورد نام گذاري اين جنگ به نام رده وجود دارد. اين گروه (گماشتگان ابوبكر) سعي بر آن داشتند كه بر معاصي وخطا كاري هاي خود سر پوش گذارند، خالد مردم بي گناه را با بدترين وضع از دم تيغ گذراند، طوري كه اسلام از اين گونه كشتارها مبرا است وشديداً از آن نهي نموده است گروهي را بالاي خانه ها وساختمان ها به زمين واژگون مي ساخت، بعضي ها را در آتش انداخت وگروهي را در آب انداخته غرق شدند وگروه ديگر را تكه تكه كرده در حالي كه حضرت رسول «صلي الله عليه وآله وسلم» حتي تكه تكه كردن سگان هار را نيز ممنوع نموده است.

اين جناياتي بود كه خالد به دستور حاكم ووالي اولي مرتكب شد، خلفا حكومت خود را اين طور پايه گذاري كردند وآن گونه كه طبري وابن اثير مي گويد، اغلب كساني كه به دست خالد كشته شدند، مسلمان بودند.

اين واقعه را در مقابل روش حكومت داري علي بن ابي طالب قرار دهيد، آن جا كه حتي عصيان به گرفتن يك پوست گندم نيز براي او ميسر نيست، چه رسد به ريختن خون افراد بي گناه.

وحي غدير

اهل بيت گرامي رسول كه روز غدير ايشان را به امامت معرفي نموده است، همگي مظهر رحمت الهي در ميان مردمان اند، همان گونه كه در ذيل تفسير آيه شريفه قرآن اين گونه امده است، (وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَي فَادْعُوهُ بِهَا) ترجمه: وبراي خداست اسامي نيك كه به وسيله آن خدا را بخوانيد.

امير مؤمنين سير كردن اسير ويتيم ومسكين را بر خود مقدم مي دارد. مگر طعام

حضرت چه بود؟

تكه ناني بيش نبود.

غذا دادن به قاتل

حضرت مقداري از شير كاسه خود را براي قاتل خود مي فرستد، اين در حالي بود كه حضرت دستور داده بودند، مادامي كه اسير است غذا وآشاميدني ولباس وخوابگاه اين ملجم مناسب باشد، آيا اين غير از رحمت چيز ديگري مي تواند باشد؟

يادي از او

مؤرخين گويند: حضرت هنگام شهادت هشت صد هزار دينار بدهكار بود، حال آن كه راهبر ورهبر مسلمانان بود و اين در حالي است كه وقتي (خليفه سوم) عثمان بن عفان كشته شد، هيچ گونه بدهكاري از او در تاريخ ذكر نشده است. بالاتر از اين تاريخ نويسان گويند: هشت ميليون دينار سرمايه اش بود واين بدون شك اموال منقوله او بوده است واموال وثروت غير منقوله عثمان را تاريخ دانان ذكر ننموده اند.

آري اين مطالب را تاريخ نويسان نوشته اند كه براي چهار زوجه، عثمان نفري دويست وپنجاه دينار طلا به ارث گذارد خدا در قرآن مي فرمايد:

(فَإِنْ كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ وَلَدٌ فَإِنْ كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُمْ مِنْ بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ). اگر نباشد براي ايشان فرزندي پس اگر باشد براي ايشان فرزندي پس براي شما است ربع از آنچه را گذاشتيد از بعد وصيتي وصيت مي كنند به آن يا دين.

چند تن طلا؟

لازم به تذكر است كه هشت ميليون دينار طلا در حدود بيست وهفت تن طلا خواهد بود كه ثروتي بس زياد است، اين ثروت كلان را در كنار بدهكاري هاي حضرت علي بن ابي طالب گذاشته، همراه با آن زهد وپارسا وتقواي حضرت در دنيا وآرمان هاي او را در نظر گرفته، سپس قضاوت را به دست خواننده گرامي مي سپاريم تا عظمت ومقام شامخ ولايت حضرت علي بن ابي طالب وغدير را هر چه بيشتر درك كند، آن عيدي كه رسماً اعلام خلافت علي وائمه اطهار «عليهم السلام» شد به همين جهت حضرت ختمي مرتبت

«صلي الله عليه وآله وسلم» اين روز را بزرگترين عيد مسلمانان تلقي نموده است.

مسؤليت ما در مقابل غدير

تا چه اندازه جهان امروزي اين عيد عظيم الشأن را مي شناسد؟

وقتي كه مي بينيم هيچ شناختي به اين عيد گرامي نيست ومردم آگاهي بايسته وشايسته از غدير ندارند گناه بر گردن كيست؟

آيا گناه ما نيست؟ بنابر اين، مسؤليت ما در مقابل خداي متعال وملت اسلامي ومقابل اين عيد بزرگ چيست؟

كمترين وظيفه آن است كه مفهوم غدير را در ميان جامعه رواج دهيم، هم چنان كه بر ما لازم است تا غدير را در همان منطقه وساماني كه هستيم رونق بدهيم. اگر ما حركت نكنيم پس منتظر چه كسي هستيم؟

اگر به معرفي علي ابن ابي طالب عليه السلام در روز عيد غدير همت نگماريم، پس چه وقت زمان آن خواهد رسيد؟

هر طور كه باشد بايد به تمامي جهانيان اعلام كنيم غدير يعني: حكومت فضل ومكارم، يعني دولت عدل وداد، يعني كرامت انساني وسعادت او وزندگي خوش ورفاه وپيشرفت وتقدم وشكوفايي.

معناي حقيقي غدير همان است كه حضرت به عمر بن خطاب بيان داشت حاكم وسردمدار بايد از بيت المال همواره به گونه اي اقتصادي وخويشتن داري بر خود وبر ذي نفقه اش برداشته ومصرف نمايد، زيرا رهبر همواره امانت دار اموال مردم است ونه چيز ديگر.

غدير يعني آن كه خداي منان بر ولايت امر وحاكمان عدل مقرر نموده است تا خود را با ضعيفترين مردمان جامعه در خورد وخوراك وپوشاك وسواري ومسكن وازدواج وزندگي و… همسان سازند.

در پايان

بر تمام ما مسمانان واجب است تا از خود سؤال كنيم، مسؤليت ما در مقابل امير المؤمنين وعيد غدير چيست؟

بر هر كسي به هر اندازه اي كه وجدانش، مذهب وايمانش وتوان مادي وجسمي اش به او اجازه مي دهد شرعا واجب است تا غدير

را در جامعه جامه عمل بپوشاند.

در پايان بايد براي نشر مفاهيم غدير ورواج دادن آن بر كل حيطه عالم وبشريت محروم ونگون بخت وپايمال شده به زير ستم ظالمين، اقدام جدي به عمل آيد.

از خداوند توفيق عمل به مقدار را خواهانيم.

وصلي الله عليه محمد آله والطاهرين. حسينيه ومؤسسه دار الحسين عليه السلام - تهران.

صفر المظفر 1423 هجري قمري

مصادر اين كتاب

1. بحار الأنوار.

2. مستدرك الوسائل.

3. وسائل الشيعة.

4. اصول كافي.

5. شرح اصول كافي.

6. شرح لمعه.

7. مجمع الفائدة.

8. ذخيرة المعاد.

9. الحدائق الناظرة.

10. كشف الغطاء.

11. رياض المسائل.

12. مستند الشيعة.

13. بصائر الدرجات.

14. تفسير نور الثقلين.

15. تفسير قرآن كريم.

16. نهج السعادة.

17. الشيعة في أحاديث الفريقين.

18. نهج البلاغة.

19. الامام علي عليه السلام.

20. مجموعه رسائل.

21. حياة الامام الحسن عليه السلام.

22. حياة الامام الحسين عليه السلام.

23. رسائل المرتضي.

24. الصراط المستقيم.

25. أضواء علي الصحيحين.

26. دراسات في الحديث والمحدثين.

27. ميزان الحكمة.

28. ينابيع المودة.

29. حياة امير المؤمنين عليه السلام عن لسانه

30. منتهي المطالب.

31. تاريخ ابن عساكر.

32. سنن نسايي.

33. سنن كبري نسايي.

34. كنز العمال.

35. جامع البيان ابن جرير طبري.

36. مسند ابي يعلي.

شناسنامه

نام: نسيمي از غدير

اثر: سخنراني حضرت آيت الله العظمي حاج سيد صادق شيرازي «دام ظله» به مناسبت عيد غدير.

برگردان: محمد آخوند.

ناشر: سميع

شابك:

چاپ: اول بهار 1381

تيراژ: سه هزار نسخه

پي نوشتها

- حضرت صادق ? مي فرمايند: «وهو عيد الله الأكبر». شرح لمعه ج1 ص 791. مجمع الفائده محقق اردبيل ج 3 ص 31. ص 91. ذخيرة المعاد محقق سبزواري ج 3 ص 519، الحدائق الناظرة محقق بحراني ج 10 ص 534. ج 13 ص 362. كشف الغطاء ج 2 شيخ جعفر كاشف الغطاء ص 324. رياض المسائل ج 1 ص 326. ج 5 ص 459. مستند الشيعة ج10 محقق نراقي ص 485.

- مائده، آيه 3.

- نساء، آيه 59.

- مائده، آيه 67.

- … فليشرق الحكم وليغرب أما والله لا يصيب العلم الا من أهل بيت نزل عليهم جبرييل ?. بصائر الدرجات ص 29. كافي ج 1 ص 400. شرح اصول كافي ج 6 ص 428. وسائل الشيعة شيخ حر عاملي ج 27 ص 69. ج 18 ص 47. مستدرك الوسائل

ج 17 ص 274. بحار الأنوار ج 2 ص 91. ج 46 ص 335. تفسير نور الثقلين ج 1 ص 34. تفسير قرآن كريم ج 3 ص 277.

- چنانچه جوامع صنعنتي وپيشرفت كنوني بشر را اين گونه از خود بيخود كرده است.

- نهج السعادة ج 4 ص 33. مستدرك سفينة ج 6 ص 574.

- طمرين هو ثوب خلق. ارشاد مفيد ج 2 ص 181. الطمر بكسر الطاء الثوب الخلق البالي يلبس ازاراً وردا،اً. الشيعة في أحاديث الفريقين ص 56.

- قرصين.

- زيرا حضرت ? مي داند، در اين روز تمامي مسلمانان از اين ماده پروتئيني بهره كامل مي برند.

- نهج البلاغة ج3 ص 72، هواي ويقودني جشعي إلي تخير الاطعمة ولعل بالحجاز أو اليمامة من لا طمع له في القرص ولا عهد له بالشبع، أو أبيت مبطانا وحولي بطون غرثي وأكباد حري، ص 72، هيهات أن يتخير الاطعمة لنفسه والحال أنه قد يكون بالحجاز أو اليمامة من لا يجد القرص أي الرغيف ولا طمع له في وجوده لشدة الفقر ولا يعرف الشبع. مستدرك الوسائل ج16 الميرزا النوري ص 301، نهج السعادة ج4 الشيخ المحمودي، ص 35، أتخير الاطعمة اللذيذة لنفسي والحال أنه قد يكون بالحجاز أو اليمامة من لا يجد القرص أي الرغيف، ولا يعرف الشبع لشدة الفقر، وهيهات أن أبات وأنام مبطاناً. الإمام علي ? أحمد الرحماني الهمداني ص 616، ألف حديث في المؤمن، الشيخ هادي النجفي ص 23، مجموعة الرسائل ج2 الشيخ لطف الله الصافي ص 459، حياة الإمام الحسين ?ج1 - الشيخ باقر شريف القرشي ص 406، شرح النهج 16 / 36. حياة الامام الحسن عليه السلام 1/341.

- مائده، آيه 55.

- آن حضرت در نامه اي

كه به عثمان بن حنيف نوشت:

اگر مي خواستم مي توانستم با عسل ناب ومغز گندم ولباس ديبا راه رفته ولي هيهات كه نفسم بر من غلبه كند وحرص وآز مرا به غذاهاي لذيذ بكشاند، در حالي كه شايد در قلمرو كشور من در يمامه وحجاز كسي باشد، كه اميد قرص ناني نداشته وهرگز رنگ سيري را به چشم خود نديده باشد، يا من در حالي كه سير بوده باشم به خواب شبانه روي كنم در حالي كه اطراف من شكم هاي گرسنه وجگرهاي تشنه باشد، چنان كه شاعر در اين باره مي گويد: سپس اين يك بيت شعر را سرود:

وحسبك داء أن تبيت ببطنة وحولك أكباد تحن إلي القد

همين درد تو را بس كه در حال سيري بخوابي در حالي كه اطراف تو كساني باشند كه با جگرهاي تشنه كوزها را بر سر ببرند. آيا به همين دل خوش كنم كه مرا امير مؤمنان بخوانند در حالي كه در ناملايمات زمانه با ايشان شريك نباشم، ودر سختي هاي الگوي آنان نباشم؟ مرا نيافريده اند كه تمام ذكر وهمتش خوردن غذاهاي لذيذ باشد، هم چنان حيواني كه در آغل مشغول خوردن علف مي باشد، يا حيواني كه در صحراها مشغول خوردن آشغال هاي روي زمين باشد… الإمام علي بي أبي طالب حاج شيخ احمد رحماني همداني ص 739.

-رسائل المرتضي ج3 - الشريف المرتضي ص 140، علي أن أعصي الله في نملة أسلبها جلب شعيرة فألوكها ما قبلت ولا أردت. نهج البلاغة ج2 خطب الامام علي? ص 218، مستدرك الوسائل ج12 - الميرزا النوري ص 98، - الصراط المستقيم ج1 - علي بن يونس العاملي ص 163، - بحار الأنوار ج41 - العلامة المجلسي

ص 162 - بحار الأنوار ج72 ص360 - مستدرك سفينة البحار ج10 - الشيخ علي النمازي ص 150 - نهج السعادة ج3 - الشيخ المحمودي ص90، - الإمام علي- أحمد الرحماني الهمداني ص 663، - أضواء علي الصحيحين - الشيخ محمد صادق النجمي ص 226، - دراسات في الحديث والمحدثين - هاشم معروف الحسيني ص 105، - ميزان الحكمة ج1 ص 147 وج2 ص 1771، ج4 - شرح نهج البلاغة ج11 ص 245، أبو هريرة - السيد شرف الدين85، - ينابيع المودة لذوي القربي ج1 - القندوزي ص 442 - حياة أمير المؤمنين? عن لسانه ج2، ص 307. وغيره.

- انبياء، آيه 22.

- بد نيست به كتاب تلخيص امپراطوري عثماني، حضرت آيت الله العظمي حاج سيد محمد حسيني شيرازي قدس الله نفسه الزكية مراجعه نماييد.

- احمد بن عبد الله طبري (615 تا 694 هجري) فقيه شافعي در مكه زاده ودر همانجا دار فاني را وداع گفته است. كتاب هاي متعددي از وي بر جاي مانده است. از جمله: الرياض النضرة، ذخائر العقبي في مناقب ذوي القربي، شذرات الذهب. طبقات الشافعية. السمط الثمين في مناقب أمهات المؤمنين. الأعلام.

- علي بن محمد بن عبد الكريم بن عبد الواحد شيباني جزري ابولحسين عز الدين ابن الاثير (555 الي 630 هجري قمري) مؤرخ از دانشمندان علم انساب وادب مي باشد. از وي كتاب هاي متعددي بر جاي مانده است از جمله: الكامل، أسد الغابة في معرفة الصحابة، تاريخ الدولة الاتابكية، الجامع الكبير، تاريخ الموصل مي باشد. الأعلام. (مترجم)

-تاريخ اهل رده را مي توانيد در كتاب هايي هم چون: الانصار شريف مرتضي ص 480. رسائل مرتضي شريف مرتضي ص 480. خلاف شيخ طوسي ج

5 ص 355. المبسوط شيخ طوسي ج 7 ص 263 وج 8 ص 71. الاقتصاد شيخ طوسي ص 210. جستجو كنيد. (مترجم).

- إن أبابكر أمر بتحريق أهل الردة وفعله خالد بن وليد بأمره. منتهي المطلب، ج 2 علامة حلي ص 909.

- لا تمثلوا بالبهائم، تهذيب الكمال المزي ج 28، ص 198. تاريخ مدينه ابن عساكر ج 59، ص 244. سنن نسائي ج 7 ص 238، سنن كبري نسايي ج 3 ص 72. مسند ابي يعلي ج 12، ص 162. كنز العمال ج 15، ص 38. محلي ابن حزم ج 7 ص 295. اياكم والمثلة ولو بالكلب العقور. نهج البلاغة ج 3 ص 77. لا تمثلوا بآدمي ولا بهيمة، ميزان الحكمه ج 1 ص 566. لا تمثلوا بقتيل، كافي ج 5 ص 7. لا تمثلوا بشيء. جامع البيان ابن جرير طبري ج 6 ص 282. كنز العمال ج 2 ص 404. لا تمثلوا ولا تغدروا ولا تقتلوا وليداً ولا شيخاً كبيراً. شرح مسند ابي حنيفة ملا علي قاري ص 365. جامع البيان ج 26، ص 119، با تغيير در لا تقتلوا - لا تغلوا. وغيره.

- اعراف، آيه 18.

- گرچه اين بيان مطلب فقهي بايسته به نظر مي رسد كه زوجه يك چهارم ارث مي برد، اگر براي متوفي شوهر فرزندي نباشد ويك هشتم نصيب همسر (زن) مي شود، اگر براي متوفي فرزندي باشد

- نساء، آيه 12.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109