سرشناسه:كتابخانه مجازي افغانستان ،1392
عنوان و نام پديدآور:گياه شناسي هزارگي/ دكتر حفيظ الله شريعتي.
مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان، 1392.
مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه و رايانه
موضوع: گياه شناسي
در باورهاي شفاهي مردم هزاره گياهان به روان آدمي آرامش مي دهند و جهت تلطيف روح و روان وي نيكو اند. آنان باور دارند كه كاشتن و داشتن گل و گياه باعث برانگيخته شدن احساس شادي، آرامش و طراوت، مثبت انديشي و دوري از غم و اندوه مي شود. به باور هزاره ها گل هاي با رنگ ملايم- صورتي، سفيد، بنفش و... حس شخص را به سوي احساسات آرام سوق مي دهند و گل هاي با رنگ هاي گرم و تند- قرمز، زرد، نارنجي و... حس او را به سوي هيجان و سرزندگي پيش مي برند. آنان باور دارند كه گل و گياه باعث ايجاد نگرش مثبت به زندگي و آرامش دروني، احساس شادي و رضايت و صميمت در افراد مي شود. زيرا سبزي و رنگ سبز افزون بر معناي سلامتي و خوشبختي، نماد زندگي، زندگي دوباره و جاويدان نيز هست. يكي از آروزهاي جاويدان و پايان ناپذير انسان هزاره كه اثرات بسيار مهم، اما ناشناخته و يا كمتر شناخته شده اي در فرهنگ و زندگي آنان نهاده است، - اين بوده كه اي كاش مي توانست چون گياهان هر ساله از نو تازه و جوان مي شد و يا حيات جاودانه مي يافت. سبز، سبزه و رنگ سبز براي كشاورزان و دامداران هزارگي افزون بر آنچه گفته شد: نشانه ي سال خوش و پر آب و علف، فور و فراواني نعمت نيز بوده و هست.
در جاغوري روستايي (سايه خانه)در دهستان پيدگه وقتي كودكي را مي خوابانند، برگ سبزي بر سينه و يا گاهواره ي او مي گذارند. يكي از دعاهاي خير در اين روستا اين است كه(بچيم سووز شوي). يعني فرزندم سبز شوي. سبز سرزنده و شاداب بماني. از اين رو در فرهنگ شفاهي هزارگي، براي برخي از گياهان و درختان نيرو، خواص و تقدس خاصي قايل اند. در هزارستان كمتر دهي يافت مي شود كه در آن درختاني كهن سال مورد احترام نباشد، به جرئت مي توان گفت: كمتر دهستاني است كه يك و يا چند اصله از درختان نظر كرده برخاك آن سايه نيفكنده باشد. اين درختان برآورنده ي حاجات نيازمندان بوده، در دفع برخي امراض و چشم زخم مؤثر مي باشند. نيازمندان بر آن دخيل مي بندند و افسانه ها و داستان هاي بسياري پيرامون آن ها نقل مي شوند. هستند درختاني بزرگ كه به زيارت معروف اند. در سال هاي سخت و فشار هاي سياسي و اجتماعي اهالي ده گوسفندي شراكتي خريده و به پاي درخت زيارتي برده، آن را قرباني مي كنند تا خطر و تلخي هاي روزگار، ده آنان را تهديد نكنند و بلايا دفع شوند. همچنين است درختان كهن سالي كه (به كمك الهي) شفادهنده ي برخي از بيماري ها مانند: چشم زخم، سياه سرفه اند و مادران در ايام بيماري كودكان شان؛ بيمار خود را به آنجا مي برند و آن ها را وادار مي كنند تا گرد آن درخت بچرخند و قطعه اي از پارچه ي لباس خود را به عنوان نياز به آن ببندند. زيرا بزرگي و عظمت اين
درختان حالتي جادوئي و ستايش انگيز به آنان مي دهد و مردم آن را نشانه ي باروري و مظهر بركت و نعمت بخشيدن ابدي خدايان و ارواح مي دانند. از اين رو مردم شكستن شاخه ي سبز و انداختن درخت سبز را بديمن و شوم مي دانند. به باور هزاره ها درختان داراي رواني خردمندانه اند و ياري خواستن از آن ها باعث شفادهندگي و ترسيدن و ترساندن آن ها مي توانند باعث باروري آنان گردد. درگذشته وقتي درختي يك يا چند سال متوالي ميوه نمي داد، او را تهديد مي كردند. بدين شكل كه دو نفر با اره به قصد بريدن آن به باغ مي رفتند و يكي اره بر آن مي نهاد و ديگري وساطت درخت را مي كرد و مهلت مي گرفت كه اگر در سال آينده ميوه نداد آنگاه آن را ببرد، و بدين خيال از بريدن آن صرف نظر كرده و معتقد مي شدند كه با اين تهديد درخت را مي ترسانند و باعث باروري آن مي شوند.
به باور هزاره ها گل علاوه بر سمبل زيبايي، نشان دهنده احساسات و عواطف انسان هزاره در شرايط مختلف است كه داشتن آن احساس خوشايندي را به وجود مي آورد. اين گل ها بيشتر نشانه علاقه و صميميت هزاره ها به محيط خويش است كه باعث زينت و شادابي محيط و محفل شادي و دوستانه نيز مي شود. در زيباشناسي هزاره ها گل لطيف است و احساس لطافت را در روح انسان ها دوچندان مي كند و رايحه خوش آن تمام وجود فرد را دگرگون مي سازد. هزارها باور دارند كه گل
ها نشانه مشاركت و دوستي است، چرا كه با هديه دادن گل، لذت بردن از زيبايي را با يكديگر تقسيم مي كنند. آنان مي گويند كه: گل و گياه نه تنها بر احساسات شخصي افراد كه روي رفتارهاي بروني و اجتماعي فرد نيز تأثيرگذار است. در فرهنگ زيبا سازي هزاره ها- فضاسازي منزل يا محل كار بايد به گونه اي باشد كه گل و گياه به خوبي در معرض ديد افراد قرار گرفته و بخشي از فضاي منزل به اين مسأله اختصاص يابد. هزاره ها معتقد اند كه گل در سلامت روحي- رواني آنان نقش زيادي دارند، به طور نمونه: فرد با تماشا كردن به گل و لذت بردن از طراوت، رنگ و عطر زيباي آن مي تواند حالت روحي نامتعادل خود را تغيير داده و به حالت طبيعي بازگردد؛ در واقع گل عاملي جهت تعديل رفتار در طول شبانه روز آنان است. هزاره ها معتقد اند كهنگاه كردن به گل، تاثيري طولاني بر حالت رواني بيمار مي گذارد و رفتار او را به سرعت دگرگون مي كند. از اين رو افرادي كه در پيرامون شان گل و گياه وجود دارند، آرام تر، مهربان تر و شادتر از ديگران اند.
باري به باور هزاره ها گل بخش جدايي ناپذير از دنياي احساسات و عواطف آنان است. اين گلها داراي معاني مخصوص به خودشان اند كه مي تواند احساسات دروني آنان را بهتر و راحت تر منتقل كنند. گل هاي هزارگي به دليل تنوع شان معاني ويژه و خاصي دارد. به طور نمونه گل آتشي، گل گلاب(گل رز) كه مورد علاقه هزاره ها است بيشتر نشانه
عشق و زيبايي و همين طور شهادت و عشق آسماني و پس از آن نشانه آرامش، نعمت و صلح است. يا گل بولو نشانه تقوي و پاكدامني در بين هزاره هاست.
گل بولو، گل سيرسويه دختر
خانه پدر چندي ميمويه دختر.
خانه پدر چندي ميمو چه باشه
آخركار سنگي پلخويه دختر.
(دختر مانند گل بولو و گل سيرسو است. يك چندي خانه پدر مهمان است. در آخر ماند سنگ فلاخن از خانه پدر به خانه شوهر انداخته مي شود).
هزاره ها به خاطر علاقه كه به طبيعت و گلها دارند نام دختران شان را با گل آغاز مي كنند و دختران شان را گل مي نامند؛ مانند: گليما، شيرين گل، گل ريزه، ريزه گل، ماه گل، گل پري، نگار، گل اندام، گل افروز، گل پرور، تاج گل، شكرگل، گل پرور، گلبخت، گل آبي، شكوفه، لاله، گل بانو، بنفشه، غنچه، بهار، نرگس، نسرين، نسترن، گل بيگم و...
گل آتشي: عشق و زيبايي
گل بيري: نجابت و كم رويي، انديشه ناگفته، پاكدامني، فروتني.
گل بولو: نشانه تقوي و پاكدامني
گل سيرسو: تعهد و دوست داشتن
گل خاله: سازش، اتحاد
گل لالگ: پايداري و استقامت
گل ترياك كوهي: ملاحت و زيبايي
گل گندم: عشق مبارك و فرخنده
مقربانش شوم اي گل گندم
اگر كشته شوم از تو نگردوم
اگر كشته شوم با خنجر تيز
به خون جولان زده دورت بگردم.
گل تلخك: اندوه و تاسف
گل شاو واز: وفاداري، خوشبختي و صداقت
گل پيچك: دوشيزگي و پاكدامني
گل جيلي بند: ستايش، غرور و پرستش
گل آفتاوپرس(گل آفتاب پرست)گل آفتاب گردان: توجّه كردن
گل قلمي: حقيقت
گل عطري: شادي و دلپذيري
گل برگ: نشانه احترام به طرف مقابل
گل اوروسي: احترام گذاشتن
گل پتوني: احساس همدلي و تقاضاي دوست داشتن
گل فرشي: قدرداني
گل هميشه بهار: يادآوري
خاطرات گذشته
گل تاج خورو: روزهاي خوب آينده و هماي سعادت.
در روزگاري نه چندان دور گياهان در حياط خانه و زندگي عمومي هزاره ها جايي امن براي زيستن داشتند و گل ها و گياهان مصنوعي، پلاستيكي، چيني و ... جايي در زندگي آنان باز نكرده بودند. روزگاري، سرگرمي و دل مشغولي هزاره ها زمين هاي پر از گياهان رنگارنگ و گل و گلدان ها بودند. آب دادن، حفاظت و چيدن برگ هاي گياهان اهلي و وحشي بخشي از زندگي و روزهاي خوش آنان را تشكيل مي داد. انتظار نشستن براي بهار و فصل روييدن گل و گياهان بخشي از زندگي آرام هزاره ها بود. حضور گل و گياه در فضاي مسكوني آنان بستر بسيار مناسبي براي آرامش روح و روان آنان ايجاد مي كرد. اما امروزه هزاره ها با گذشته هاي زيباي طبيعي شان فاصله گرفته اند. ترس آن مي رود كه دير نه زود با اين زيبايي هاي ديرساله خدا حافظي كنند.
از طرف ديگر نام هاي گياهان براي زبان شناسان و پژوهشگران فرهنگ شفاهي و خود گياهان براي پژوهشگران گل و گياه و دانشمندان علوم طبيعي و همين طور دارو سازان و پزشكان طب يوناني و هندي مي تواند گنجينۀ بي پايان باشند. بر اين گونه گسست نسلهاي هزاره ها مي تواند پژوهشگران فرهنگي و مردم شناسان هزارگي را محروم از اين ميراث كهن كند. از اين رو به صورت ابتدايي اين نوشته به بار نشست تا راه براي پژوهشگران بعدي باز گردد.
نرمه: چمن
لوخ: ني- ني درون پر، گياه است كه بيشتر در كنار و درون آب جويچه ها و رودخانه هاي كوچك مي رويد و به شكل انبوه و بوته وار قد
مي كشد.
گونگو: بوته سپيد رنگ با شاخه هاي كوتاه و برگ هاي سوزني كه استفاده دارويي دارد و براي بدخوري و زكام نافع است.
خوربوته:خاربوته، مانند گياه خار
قرغينه: درختچه است سياه رنگ با برگ هاي سوزني و خاردار كه دانه هاي كوچكي مانند بادام دارد.
شيريلجي: درختچه است جگري رنگ با شاخه هاي بلند و باريك و برگ هاي سوزني كه از آن به عنوان جارو استفاده مي شود.
جيركينه: بوته است سبز رنگ با برگ هاي چوبي سبز كه مانند ني درون پر است.
بوربوته: بوته است خاكي رنگ با برگ هاي سوزني كه چوب هاي سخت و سياه رنگ دارد.
كوكوتي: بوته است خاكي رنگ با برگ هاي كمي پهن كه بوي بسيار خوش دارد.
قرقر:درختچه است با برگ هاي سوزني سپيد رنگ و شاخه هاي بلند و باريك كه دانه هاي سياه رنگ در درون ميوه هاي(غوزه) سپيد رنگ تو خالي دارد.
الغاد: درختچه است با برگ هاي سوزني سرخ رنگ و شاخه هاي بلند و باريك كه دانه هاي سرخ رنگ دارد.
الغاد ايگگ: مانند الغاد است فقط خارهاي بيشتر دارد.
سيابوته: بوته است سياه رنگ با شاخه هاي كوتاه و برگ هاي سوزني كه چوب هاي سخت و سياه رنگ دارد.
قرتنك بوته: بوته است سبز رنگ با شاخه هاي كوتاه و برگ هاي سوزني كه چوب هاي سخت و سياه رنگ دارد.
بوترونغو: بوته است سپيد رنگ با شاخه هاي كوتاه و برگ هاي سوزني كه خار هاي نرم مانند پشم گوسپند دارد و با آن ظرف مي شورند.
دم آس(دم اسپ) درختچه است سبز رنگ با شاخه هاي بلند و باريك و برگ هاي سوزني كه از آن به عنوان
جارو استفاده مي شود.
گندوبغل: درختچه است سپيد رنگ با شاخه هاي نيمه بلند و باريك و برگ هاي پهن كه از آن به عنوان دارو استفاده مي شود. اين گياه براي شكم دردي و نفخ شكم نافع است.
گوش خر: درختچه است سپيد رنگ با شاخه هاي بلند و باريك و برگ هاي پهن كه از آن به عنوان دارو استفاده مي شود و معمولا با آن ظرف مي شورند.
دم روبه: (دم روباه) درختچه است سبز رنگ با شاخه هاي نيمه بلند و باريك و برگ هاي پهن كه از آن به عنوان دارو استفاده مي شود.
اجيريغ: چمن زمين
گوش بره: بوته است سبز رنگ با برگ هاي كمي سوزني كه گل هاي كوچك نازك دارد.
گوش گرگ: بوته است سبز رنگ با برگ هاي كمي سوزني كه گل هاي كوچك نازك دارد و از آن به عنوان دارو استفاده مي شود.
اسپي غول: بوته است سپيد رنگ با برگ هاي كمي سوزني كه گل هاي كوچك نازك دارد و ريشه هاي آن دارويي است.
گندومك: بوته است سبز رنگ با برگ هاي كمي سوزني كه مانند گندم است با قد كوتاه تر.
اشپيشك: بوته است سبز رنگ با برگ هاي كمي سوزني دانه هاي ريز دارد و بچه ها آن را بين دو انگشت مي كشند، گل باريك و نازك دارد.
اوله: درختچه است سبز رنگ با شاخه هاي بلند و باريك و برگ هاي پهن كه از آن به عنوان دارو استفاده مي شود. داغ از اين گياه تهيه مي شود كه براي دردهاي سخت نافع است.
زردي: درختچه است سبز رنگ با شاخه هاي بلند و باريك و برگ هاي
پهن كه از آن به عنوان دارو استفاده مي شود.
سيرسو: بوته است سبز رنگ با برگ هاي كمي سوزني كه گل هاي باريك و بسيار زيبا دارد.
شوركي: بوته است سبز رنگ با برگ هاي كمي پهن كه گل هاي باريك و بسيار زيبا دارد.
سرخ شوركي: شوركي سرخ رنگ است.
سياشوركي: شوركي سياه رنگ است.
تاج خورو: درختچه است سرخ رنگ با شاخه هاي بلند و باريك و برگ هاي پهن كه تاج مانند خروس دارد.
گل خاله: درختچه است سبز رنگ با برگ هاي پهن كه گل هاي مانند گل گلاب و بسيار زيبا دارد.
ايشرقه الاف: مانند ريشقه(يونجه) است.
راف: بوته است سپيد رنگ با برگ هاي پهن كه از آن به عنوان علف گياهي استفاده مي شود.
گل راف: ساقه راف را گويند.
موندوك راف: راف با قد كوتاه تر.
جنگل راف: راف با قد بلند.
دنگر: همان راف است.
سرخ شيلبيد- تركيشي: بوته است سرخ رنگ با برگ هاي سوزني داراي گل هاي سرخ و زيبا كه از آن به عنوان علف گياهي استفاده مي شود.
صيد: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن و كمي سوزني كه از آن به عنوان سبزي استفاده مي شود.
توصله: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن كه از آن به عنوان سبزي استفاده مي شود.
گوسيد: صيد است با برگ هاي پهن و قد بلند تر كه سبزي خوردني نيست.
خارتو آلاف: بوته سپيد رنگ با برگ هاي پهن خاردار كه از آن به عنوان دارو استفاده مي شود.
پودينه: پونه كوهي و آبي- وحشي.
پيازك: پياز وحشي.
جوكري: رواس
كمي: بوته است سبز رنگ با برگ هاي سوزني داراي گل هاي ريز سپيد كه از آن به عنوان علف
گياهي استفاده مي شود.
بدبوي آلاف: بوته است سبز رنگ با برگ هاي سوزني داراي گل هاي ريز سپيد كه بوي بدي دارد.
سركوي آلاف: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن و كمي سوزني و چسپيده به زمين كه از آن به عنوان دارو استفاده مي شود.
غيغو: درختچه است سبز رنگ با برگ هاي كه در نزديك ساقه پهن و در بالا به شكل سوزني است. از اين گياه به عنوان علف زمستاني حيوانات استفاده مي شود.
اوييل: گندم است كه خوراكي نيست.
بلديرغو: درختچه است سبز رنگ با برگ هاي پهن كه گل هاي سپيد ريز دارد و از اين گياه به عنوان علف زمستاني حيوانات استفاده مي شود.
بودرينغو: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن و كمي سوزني كه بيشتر در كوه پايه ها مي رويد و از آن به عنوان دارو استفاده مي شود.
مايه جنگلي: درختچه است سبز رنگ با برگ هاي پهن كه گل هاي ريز دارد و از اين گياه به عنوان دارو استفاده مي شود.
جارو بوته: بوته است سبز و سرخ رنگ با برگ هاي پهن و كمي سوزني كه بيشتر در كوه پايه ها مي رويد و از آن بيشتر به عنوان جارو استفاده مي شود.
جاروي سپيد: بوته است سپيد رنگ با برگ هاي بلند و سوزني كه بيشتر در كوه پايه ها مي رويد و از آن بيشتر به عنوان جارو استفاده مي شود.
ايلنگ: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن و نوك سوزني و چسپيده به زمين كه از آن به عنوان رنگ قالين و پلاس استفاده مي شود.
توقي: بوته است سبز رنگ با برگ هاي
نوك سوزني و داراي شير طبيعي كه از آن به عنوان دارو براي ترك و خشكيدگي دست و پا استفاده مي شود.
مونديلي: بوته است خاكي رنگ با برگ هاي نوك سوزني و داراي خار كه خوراكي است و ريشه درختچه خار را هم گويند.
خركي: بوته است خاكي رنگ داراي خار، درختچه خار را هم گويند.
شيرتيزك: بوته است سبز رنگ با برگ هاي نوك سوزني؛ داراي شير طبيعي كه تند، بد مزه و سمي است.
چل قد: بوته سبز رنگ با برگ هاي نوك سوزني كه روي زمين كشيده مي رويد و از آن داروهاي هندي مي سازند. برخي معتقد است كه اين گياه همان گياه عمر است كه از آن اكثير عمر مي سازند و به زندگي حياط جاودانه مي بخشد.
لالگ سگ: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن و لاله مانند كه زيبايي لاله را ندارد.
پودينه كودي: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن كه همان پونه وحشي باشد.
چينگو: چمن زمين است كه فقط در فصل بهار مي رويد و برگ هاي ريزتر از چمن زمين دارد.
سرمونداو: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن كه ريشه آن مانند سيب زميني باشد.
موچيليغ: بوته است سبز رنگ با برگ هاي نوك سوزني كه ريشه پيازگونۀ آن خوردني است. هزاره ها در باره اين گياه چيستان زيباي اين گونه دارد: رافتوم د را- يافتوم گيا- مغزش سپيد- پوستش سيا.
لالگ: همان لاله است.
پاي ديغينگ: بوته است سبز رنگ با برگ هاي نوك سوزني و چسپيده به زمين كه گلهاي شبيه شكاف و ترك خوردگي پاي دهقانان دارد. از اين رو آن را پاي ديغينگ(پاي دهقان) ناميده
اند.
بنگي ديونه: بوته است سبز رنگ با برگ هاي نوك سوزني و چسپيده به زمين كه شباهت زيادي به بوته ماش، موشنگ و عدس دارد. هزاره ها معتقد اند كه خوردن آن ديوانگي مي آورد. چون دانه آن گرم و پر انرژي است.
بودي گگ: همان راف است. برخي معتقد است كه خوردن آن گنگي و لالي مي آورد.
اوگه: بوته است سپيد رنگ با برگ هاي نوك سوزني و چسپيده به زمين كه گل خوش بويي دارد.
پالي: همان عدس وحشي است.
خودخودي: بوته است سبز رنگ با برگ هاي نوك سوزني و چسپيده به زمين كه گل هاي بسيار ريز و سرخ رنگ دارد.
توت فرنگي: بوته است سبز رنگ با برگ هاي نوك سوزني و چسپيده به زمين كه ميوه توت مانند به رنگ قرمز دارد.
مستگ: ماش وحشي است. به گياه نخود مي ماند.
سرچيرغو: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن كه ريشه آن مانند زردگ سپيد است. اين گياه داروي است و خوردن آن اشتها آور است.
بوركينه: (تمشك) بوته است سبز رنگ خاردار با برگ هاي پهن كه ميوه آن مانند توت باشد.
انجير سگ: همان انجير وحشي است.
گل بولو: بوته است سپيدرنگ با برگ هاي پهن كه گلهاي بسيار زيبايي دارد و عاشقان هزاره معشوق شان را با آن مي خوانند: گل بولو، گل سيرسويه دختر و...
گل بيري: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن كه گلهاي بسيار زيبايي دارد و هزاره ها عروس هاي شان را با آن نام مي خوانند.
تيركك: بوته است خاگستري رنگ با برگ هاي سوزني كه گلهاي بسيار ريز و بدبو دارد. اين گياه داروي است و خوردن آن
اشتها آور است.
يك انداز: بوته است سپيد رنگ با برگ هاي نوك سوزني كه ساقه هاي آن مانند تير در حال پرتاب است. به اين دليل آن را يك انداز مي گويند.
جنگل: درختچه است سبز رنگ با برگ هاي سوزني كه گل هاي ريز سرخ رنگ دارد.
جوري مار:همان جوري وحشي است. خوردني نيست و استفاده دارويي دارد.
سوختينگ: درختچه است سبز رنگ با برگ هاي سوزني با خارهاي ريز كه بسيار سمي است.
شفتل: بوته است سبز رنگ با برگ هاي سوزني كه گلهاي بسيار ريز دارد. اين گياه اهلي است. بهار و خزان كاشته مي شود. مردم هزاره از آن براي علف استفاده مي كنند.
ايشيرقه: ايراني ها يونجه مي گويند. شبيه شفتل است كمي سياه رنگ با ساقه هاي چوبي. يك بار كاشته مي شود و علف زمستاني حيوانات هزاره هاست.
تاره: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن كه در آب مي رويد.
تيزغيلمو: بوته است خاكستري رنگ با برگ هاي سوزني كه گلهاي بسيار ريز دارد. اين گياه داروي است.
جيم: همان نرمه يا چمن زمين است. ريشه هاي گياه چمن را نيزگويد.
جامي باغه: چمن است سبز رنگ مانند خزه كه در زير آب روي سنگ ها مي رويد.
مشك آهو: بوته است خاكستري رنگ با برگ هاي سوزني كه گلهاي بسيار ريز و خوش بو دارد. مي گويند در قديم هزاره ها از آن مشك بدست مي آوردند.
آوپيسكك: بوته است سبز رنگ با برگ هاي سوزني كه گلهاي بسيار ريز و ساقۀ شكننده دارد.
كراد: بوته است خاكستري رنگ با برگ هاي سوزني. اين گياه داروي است و براي زخم درون و نفخ شكم نافع است.
كومرو: بوته
است خاكي رنگ با برگ هاي سوزني. اين گياه داروي است و براي درد شكم و سردردي نافع است.
سرخ پياز: پياز وحشي است با ريشه هاي سرخ رنگ.
تيكي مورغاك: بوته است سبز رنگ با برگ هاي سوزني كه گلهاي بسيار ريز و ساقۀ شكننده دارد. ميوه اين گياه بسيار ريز است و مانند نان كوچك (پتير) مي ماند.
سرخ پيچك: همان گل پيچان وحشي است. اين گياه وقتي دور گياهي بپيچد آن را خشك مي كند.
استوغ: بوته است خاكي رنگ با برگ هاي پهن كه گلهاي بسيار ريز دارد. در گذشته هزاره ها از ريشه آن صابون مي ساختند.
خيل لي: بوته است خاكي رنگ كه بيشتر ريشه است تا خود گياه. به قارچ ماند.
چغرگ: بوته است زرد رنگ با برگ هاي سوزني خار دار. اين گياه گرد است و خارپشت مانند كه گلهاي بسيار ريز دارد.
كيرپي: بوته است خاكي رنگ با برگ هاي سوزني خار دار. اين گياه گرد است و خارپشت مانند كه گلهاي بسيار ريز دارد. هزاره ها براي آتش زدن چيزي از آن استفاده مي كنند.
گورز: گياه است مانند گرز پهلوانان كه برگ هاي سوزني خار دار دارد. اين گياه گرد است و خارپشت مانند كه گلهاي بسيار ريز دارد. هزاره ها براي پوشاندن(موري) دودكش خانه؛ از آن استفاده مي كنند.
تاخار: همان بوته خار است. برگ هاي سوزني خار دار دارد. برگ، ساقه و ريشه آن استفاده داروي دارد و براي زخم درون و زخم معده نافع است.
مايه جنگلي: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن كه گلهاي بزرگ دارد. ريشه اين گياه داروي است و براي زخم درون نافع است و
اشتها مي آورد.
بوديگگ: بوته است سبز رنگ با برگ هاي پهن كه گلهاي ريز دارد. به باور مردم هزاره خوردن آن گنگي و لالي مي آورد.
لوگور: لاله واژگون است.
ترياك كوهي: شقايق است.
تلخك: بوته است سبز رنگ با برگ هاي سوزني كه برگ هاي آن به شدت تلخ است.
چل مورده: بوته است سبز رنگ با برگ هاي سوزني كه روي زمين كشيده مي رويد. هزاره ها معتقد اند كه اين گياه روي خاك شهيدان گمنام مي رويد.
بويه: درختچه است سبز رنگ با برگ هاي سوزني كه بوي ترش دارد و براي دردهاي درون و شكم دردي نافع است.
شيرين بويه: درختچه است سبز رنگ با برگ هاي سوزني كه بوي شيرين دارد و براي دردهاي درون و شكم دردي نافع است.
ني: همان ني وحشي است.
سركوي آلاف: بوته است سبز رنگ با برگ هاي سوزني كه كشيده روي زمين مي رويد. از برگ هاي آن دارو براي دردهاي درون و درد معده مي سازند.
جنگل ايگگ: درختچه است سرخ رنگ با برگ هاي سوزني كه خارهاي نوك تيز دارد.
پيچي پيشي:(پاي گربه) بوته است سبز رنگ با برگ هاي سوزني كه كشيده روي زمين مي رويد. برگ هاي اين گياه به جاي پاي گربه مي ماند.
زرد گل: درختچه است سبز رنگ با برگ هاي سوزني كه گل هاي زرد رنگ دارد و براي دردهاي درون و شكم دردي نافع است.
گوش برال: بوته است سبز رنگ با برگ هاي سوزني كه كشيده روي زمين مي رويد. از ريشه آن به عنوان دارو براي زخم درون و درد معده استفاده مي شود.
متلش: ساقه چوكري(رواس) باشد.
بدره: بوته است خاكي رنگ با برگ هاي
پهن. ريشه اين گياه مانند اسپند براي بدخلقي كودك نافع است. اين گياه بوي خوش و آرام بخش دارد.
اسپن: همان اسپند معروف است.
پولوس: درختچه است سياه رنگ با برگ هاي پهن كه ميوه سياه رنگ آن براي دردهاي درون و شكم دردي نافع است.
زيره: همان زيره است. زيره وحشي را گويند.
زيربيرگ: درختچه است سپيد رنگ با برگ هاي سوزني كه ميوه سرخ رنگ آن براي دردهاي درون و شكم دردي نافع است.
ايرغي: درختچه است سياه رنگ با برگ هاي سوزني و نيمه پهن كه ميوه سرخ رنگ آن خوش مزه است.
دوري: نوعي درخت بيد است.
شيلبي: درختچه است سپيد رنگ با برگ هاي سوزني كه ميوه سرخ و سبز رنگ آن براي دردهاي درون و شكم دردي نافع است.
ارر: ارر- نوع سپيدار است.
چاكه: درختچه است خاكي رنگ با برگ هاي سوزني كه ميوه سرخ رنگ آن ترش و خوش مزه است. اين درخت گيلاس وحشي را ماند.
الغاد: درختچه است سپيد رنگ با برگ هاي سوزني كه ميوه سرخ و سبز رنگ آن براي دردهاي درون و شكم دردي نافع است.
قرقر: درختچه است سپيد رنگ با برگ هاي سوزني كه ميوه سپيد رنگ آن براي گوش دردي نافع است.
ايگگ: درختچه است سپيد رنگ با برگ هاي سوزني كه خارهاي تيز و برنده دارد.
تاخوم (زالزالگ) درخت است مانند بيد، بلند و پهن با برگ هاي پهن با گوشه هاي برنده. چوب اين درخت سياه رنگ و بسيار سخت و سفت است. ميوه آن سرخ رنگ اندازه نخود است كه شيرين و روغني است.
خنجگ: درخت است مانند درخت زردالو، پهن با برگ هاي نيمه سوزني با گوشه
هاي برنده. چوب اين درخت سپيد رنگ و بسيار سخت و سفت است. ميوه آن سرخ رنگ اندازه نخود است كه شيرين و روغني است. شيره آن داروي است. براي زخم معده و درد كليه(گرده) نافع است. برگ آن را مانند چاي مي خورند كه درد گرده را درمان مي كند.
گز: همان درخت گز معروف است.
الترغينه: درختچه است خاكي رنگ با برگ هاي سوزني كه از شاخه هاي آن سبد بافند.
دولنه: درخت است مانند درخت زردالو، پهن با برگ هاي نيمه سوزني با گوشه هاي برنده. چوب اين درخت سياه رنگ و بسيار سخت و سفت است. ميوه آن سرخ و سياه رنگ اندازه نخود است كه شيرين است.
درخت اوروسي: درخت است مانند بيد، بلند و پهن با برگ هاي پهن و نوك سوزني با گوشه هاي برنده. چوب اين درخت سياه رنگ و بسيار سخت و سفت است. ميوه آن سرخ رنگ اندازه كف دست مرد است كه استفاده چنداني ندارد.
درخت پالي: مانند درخت اوروسي است.
درخت كاسي: مانند پالي است.
سياچو: (سياه چوب) درخت است مانند بيد، بلند و پهن با برگ هاي پهن و نوك سوزني با گوشه هاي برنده. چوب اين درخت سياه رنگ و بسيار سخت و سفت است.
ناك: درخت به است.
مظلوم بيد: درخت مجنون است.
مظلوم توت: توت مجنون است.
سياتوت: درخت توت است با ميوه سياه.
توت ابراهيم خاني: درخت توت است با ميوه سرخ رنگ.
سپيد توت: درخت توت است با ميوه سپيد رنگ.
شيرتوت: درخت توت است با ميوه سپيد رنگ.
شاه توت: درخت توت است با ميوه سرخ رنگ.
بورتوت: درخت توت است با ميوه سپيد رنگ و كمي وحشي.
ناجو: كاج
صبر: سرو
گيلاس: گيلاس وحشي.
باغ:
زردالو
هزارستان سرزمين گياهان دارويي شناخته شده و ناشناخته است كه داروشناسان هندي و يوناني را هر روز به خود مي خواند. گياهان دارويي زير برخي از گياهان دارويي هزارستان است كه بسيار معروف اند. مردم هزاره به شكل سنتي از آن ها استفاده مي كنند.
گوش گرگ: معده، دل دردي
گوش خر: سرما خوردگي، زكام، دل دردي
كوكوتي: معده
گل گاو زبان: معده
آوپيسكك: بدخوري
بوترينغو: براي زناني كه بچه آورده اند
دانه شيلبي: بدخوري، لكه روي
دم روبه: بيماري حيوانات
ريم سنگ-گل سنگ: اسهال، گرم كردن شكم
موم- سنگي و درختي: زخم هاي دروني
موملايي: زخم درون، تيرخوردن آهو
موم خنجگ: گرده(كليه) دردي- كه با روغن گوسپند يكي شده و ميل گردد
نگره: بدخويي- بيشتر كودكان
موندي راف(ريشه راف): فشار
شيل لي راف: فشار، تنگي عروق
برگ گونگو: زكام، درد دندان
كوزموتي: ريشه آن براي بدخوري نافع است
جاروبته: براي آب ديدگي- گزگ شدن دندان
برگ باغ(زردالو): توره شدن دندان انسان و حيوانات، كند شدن دندان.
چل گياه: بدخوري
تلخك- سيا تلخك: پاي دردي
جيركينه: دندان و بوي بد دهان
بويه: فشار
شيرين بويه: فشار و تنگي عروق
گنده بغل: قبض و درد شكم
سيركوي آلاف: قتي- بدخوري شديد، عصاره آن را بر پشت گردن و سر مي بندند.
كنبوچه آلاف: بدخوري، زكام
گوش برال: زخم، زخم معده
مايه جنگلي: عيب كوشي بدن، بي اشتهايي و چاق شدن
اسپيغول: زخم