مؤلف: سيد محمد مدني
بهائيت آن گونه كه هست / مؤسسه جام جم / چاپ اول / 1387
برگرفته از كتاب:
در دوران سلطنت قاجار، از بدو تأسيس تا وقوع كودتاي انگليسي 1299، تنها به يك وزير بهائي در حكومت ايران برميخوريم كه آن هم پس از بركناري از وزارت، و صرفا به انگيزه سياسي، در خط اين فرقه افتاده است: ميرزا مهدي خان كاشي وزير همايون (1282ـ1336ق). وزير همايون پسر فرخ خان امين الدوله است كه از درباريان ناصرالدين شاه و ماسونهاي قديمي ايران بود [1] و گويند روي خوش خدمتي به ميرزا آقا خان نوري (رقيب و جانشين «انگلوفيل» اميركبير) در مقدمات عزل و حبس امير نقش داشت. [2] فرخ خان، هنگام نزاع ايران و انگليس بر سر هرات در زمان ناصرالدين شاه مأمور شد با هيئتي به اروپا رود و غائله را از راه مذاكره با حريف پايان دهد. وي در اين سفر به پاريس رفت و با همراهانش وارد لژ ماسوني گرانداوريان گرديد (و به مقام «استادي اعظم» رسيد) [3] و سپس در مارس 1857م عهدنامهاي با انگليسيها امضاء كرد كه بر جدايي هرات و افغانستان از ايران مهر تأييد ميزد. مهدي بامداد، آن را «پس از معاهده تركمانچاي، ننگينترين و ظالمانهترين معاهدهاي» ميخواند «كه تا كنون يك دولت خارجي با دولت ايران بسته و به او به زور و دسيسه تحميل كرده است». [4] فرخ خان را در عقد اين معاهده حتي متهم به رشوه و خيانت كردهاند. [5] فرخ خان همواره يكي از رجال مرتبط با انگليس و «مورد توجه كامل» سفارت آنها در ايران [6] شمرده ميشد كه «در حفظ منافع انگليسيها شور و حرارت زيادي به خرج» ميداد. [7] از اقداماتش در اين راستا، نقشي است كه در اخذ امتياز كشيدن خط تلگراف در ايران براي لندن (دسامبر 1862) ايفا كرد؛ [8] خط تلگرافي كه با وارد ساختن ايران به شبكه خبررساني جهاني بريتانيا (از اروپا تا هند)، هم پايههاي سلطه لندن بر مستعمره آشوبزده هند (پس از نبرد استقلال 1857 ـ 1859) را محكمتر ميساخت [9] و هم به مثابه راه نفوذي به تار و پود اجتماع و سياست ايران اسلامي عمل ميكرد. [10] . وزير همايون فرزند چنين كسي بود. خودش نيز از كهنه درباريان ناصرالدين شاه و جانشينش محسوب ميشد كه، با «مسخرگي و دلقكي» نزد آن دو، سعي در تقرب به محضر شاه و حفظ و ارتقاي مقام سياسي خود داشت [11] و مظنون بود كه بين رجال حكومت، براي شاه جاسوسي ميكند. [12] اهل قمار و مشروب بود و موارد مكرري از اين اعمال شنيع در پروندهاش ثبت شده است. [13] دوستش، نظام السلطنه، او را از همراهان امينالسلطان، صدراعظم عاقد قرارداد رژي، در مجالس عشرت شبانه ميشمارد كه «از ساعت دو از شب رفته تا يك ساعت به صبح مانده، در» پارك اتابك «نوشانوش داشتند». [14] خود او در ضيافت يكي از رجال دربار (ميرزا محمدخان وكيل الدوله) شاهد بوده كه: «صدراعظم براي مشغوليت، با وزير همايون مشغول بازي نرد بود. وزير همايون و برادرش در كمال بياعتنايي عرق ميخوردند و بيادبانه با صدراعظم حرف ميزدند و متحمل بود». [15] قهرمان ميرزا سالور نيز در خاطرات خويش شرحي از عشرتطلبي و زنبارگي وزيرهمايون و دوستانش به دست داده است. [16] افزون بر اين، وزير همايون در زمان تصدي وزارت پست، متهم به خوردن 20 هزار تومان وجوه پستخانه فرانسه در ايران و نيز 3 هزارتومان حقوق خدمت پستخانه بود. [17] . ويژگي ديگر وزيرهمايون، مسخرگي و دلقكي او در دربار قاجار است. به گفته مهدي بامداد: وي «در سلطنت ناصرالدين شاه... مسخرگي و دلقكي داشت و يكي از جهات و اسباب تقرب او به شاه همين موضوع، يعني "رو مسخرگي پيشه كن و مطربي آموز" بوده است». [18] اعتماد السلطنه، از درباريان ناصرالدين شاه، و ديگران كرارا به «دلقكي» وزير همايون نزد شاه و زنان شاه و صدراعظم وي اشاره دارند. [19] . قبلا از ورود فرخ خان (پدر وزير همايون) به لژ گرانداوريان سخن گفتيم. عضويت در مجامع ماسوني و نيمه ماسوني، ارثي بود كه پس از فرخ خان، به افراد مختلف خاندان او رسيد. از برادران و برادرزادگان و عموزادگان فرخ خان (ميرزا زمان خان و ميرزا رضا خان، محمدعلي خان دبير همايون و غلامحسين خان صاحب اختيار و حسينقلي خان امين خلوت و نيز مهندس الممالك و منسوبين وي: شريفالدوله بنيآدم و عليقلي خان نبيلالدوله) گرفته تا فرزندان فرخ خان (معاونالدوله غفاري و پسر وي امين خلوت و خود همين وزير همايون و ابوالقاسم خان ناصر خاقان و پسر وزير همايون: محمدحسن خان) همگي عضو انجمنهاي ماسوني بودند. [20] . جالب است در شرايطي كه دولتهاي استعماري غرب براي بلع منابع شرق دندان تيز كرده و بخشي عظيم از ممالك شرقي و اسلامي را با زور و نيرنگ تحت اشغال خود درآورده بودند، و در شرايطي كه امين السلطان (عاقد قرارداد تنباكو) آبستن رشوههاي كمپاني رژي بود، وزيرهمايون از «مراتب مهرباني و انسانيت» غربيان دم ميزد! او در يادداشت محرم 1307ق (هنگام برگشت از سفر اروپا همراه ناصرالدين شاه و امينالسلطان) مينويسد: «امشب هم شام را در خدمت حضرت آقاي امين السلطان وزير اعظم صرف نمودم... بعد از شام... ابتدا صحبت از فرنگستان و تمجيدات آن سامان بود. در اين باب خيلي صحبت شد و معلوم شد سليقه حضرت اجل خيلي خوب و بهتر شده است و از كراهت قديم به فرنگستان، بالمره خارج و مراتب ترقي و علوم و صنايع و مهرباني و انسانيت آنها را درست استحضار حاصل فرمودهاند». [21] . وزير همايون، به لحاظ سياسي نيز، عنصري چند چهره و فرصت طلب بود كه، براي حفظ قدرت دولتي و قبضه مناصب برتر، در غالب دسته بنديها و جنگ قدرتهاي سياسي معمول آن روزگار حضور فعال داشت [22] و خود را «با هر نوع شرايط سياسي تطبيق» ميداد. [23] في المثل، در راه رسيدن به اغراض سياسي خويش، هيچ ابايي نداشت كه از يكسو در صدر مشروطه، در گرفتن امضاي قانون اساسي مشروطه از مظفرالدين شاه شركت جويد [24] و از سوي ديگر در بحبوحه مشروطه در كنار محمد علي شاه قرار گرفته، از كابينه و جلسات مشروطه خواهان براي شاه خبرچيني كند [25] يا وي را به تعطيل مجلس شورا تحريك نمايد. [26] چنان كه به پاداش اين امور، در دوران استبداد صغير از سوي محمد علي شاه به حكومت يزد و اراك رسيد و آنجا نيز «استبداد... و بد سلوكي او با رعايا» اعتراض مردم را در پي داشت. [27] .
[1] فراماسونري در ايران...، محمود كتيرايي، صص 31 ـ 35.
[2] خاطرات و اسناد... نظام السلطنه، باب اول، ص 294.
[3] فراموشخانه و فراماسونري در ايران، رائين، 1 / 471 ـ 472 و 475 ـ 476.
[4] شرح حال رجال ايران، 4 / 372 ـ 373. براي مأموريت يادشده ر.ك، تاريخ روابط بازرگاني سياسي ايران و انگليس، ابوالقاسم طاهري، 2 / 369 ـ 401؛ رجال دوره قاجار، حسين سعادت نوري، صص 138 ـ 147.
[5] خلسه، اعتمادالسلطنه، به كوشش محمود كتيرايي، ص 89.
[6] يادداشتهاي سياسي كنت دو گو بينو، ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوي، صص 293 ـ 294.
[7] همان، صص 335 ـ 336.
[8] همان، صص 335 ـ 336.
[9] انقلاب مشروطيت ايران، ايوانف، ترجمه كاظم انصاري، صص 7 ـ 8. [
[10] ر. ك، يادداشتهاي... كنت دو گو بينو، صص 280 ـ 282؛ تاريخ روابط خارجي ايران، عبدالرضا هوشنگ مهدوي، صص 274 ـ 275.
[11] شرح حال رجال ايران، 4 / 173. نيز ر.ك، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، ص 677 و 720؛ روزنامه خاطرات ناصرالدين شاه در سفر سوم فرنگ، به كوشش دكتر رضواني، ص 55؛ خاطرات و خطرات، مخبرالسلطنه هدايت، ص 108؛ خاطرات و اسناد... نظام السلطنه، باب اول، خاطرات، ص 265.
[12] خاطرات احتشام السلطنه، صص 183 ـ 184؛ گزارش ايران...، مخبر السلطنه، ص 191 و 194.
[13] ر.ك، خاطرات و اسناد... نظام السلطنه، باب اول: خاطرات، ص 199 و 252؛ روزنامه خاطرات عين السلطنه، 2 / 1159؛ شرح حال رجال ايران، 4 / 173.
[14] خاطرات و اسناد... نظام السلطنه، باب اول، ص 199.
[15] همان: ص 252. در مورد فساد اخلاق وزير همايون همچنين ر.ك، روزنامه خاطرات عين السلطنه، 2 / 1159؛ شرح حال رجال ايران...، 4 / 173..
[16] روزنامه خاطرات عين السلطنه، 2 / 1159.
[17] خاطرات و خطرات، ص 108.
[18] شرح حال رجال ايران، 4 / 173.
[19] قبلا به مدارك اين امر اشاره كرديم.
[20] ر.ك، سلطنت علم و دولت فقر...، علي ابوالحسني (منذر)، 1 / 349 ـ 354؛ فراماسونرها، روتارينها...، ص 338؛ تاريخ آغازين فراماسونري در ايران، يحيي آريابخشايش، 2 / 227 ـ 230 و 233ـ 235 و 3 / 595 ـ 599.
[21] بخارا، ش 20، مهر و آبان 1380، مقاله ايرج افشار، صص 76 ـ 77.
[22] خاطرات... نظام السلطنه...، باب اول، صص 168 ـ 169 و 264 و 267 و 279 و نيز 212 ـ 213؛ يادداشتهاي ملك المورخين، صص 24 ـ 26؛ اسناد مشروطه، ابراهيم صفايي، ص 138.
[23] تعبير مسيو هارتويگ (سفير روس تزاري در ايران صدر مشروطه) راجع به وزير همايون (كتاب نارنجي، ترجمه احمد بشيري، 1 / 80).
[24] خاطرات و خطرات، ص 144.
[25] گزارش ايران...، ص 191 و 194.
[26] ر.ك، خاطرات شرف الدوله، ص 123 و 170 ـ 171 و 175؛ روزنامه خاطرات عين السلطنه، 3 / 1807؛ فرهنگ رجال قاجار، ترجمه غلامحسين ميرزا صالح، ص 159.
[27] تاريخ بيداري ايرانيان، ناظم الاسلام كرماني، بخش دوم، 5 / 456.
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».