ناگفته‌هايي از بهائيت

مشخصات كتاب

مؤلف: رحيم نيكبخت
مجله زمانه / چاپ دوم / سال ششم / شماره 61 / مهر 1386
برگرفته از:

ناگفته‌هايي از بهائيت

شايد هيچ تحليلي گوياتر از اسناد موجود در بررسي ماهيت فرقه‌ي بهائيت و اقدامات مخرب و انحرافي پيروان آن وجود نداشته باشد. نوشتار حاضر، به بيان ناگفته‌هايي از بهائيت بر اساس بعضي اسناد اختصاص يافته است. تاريخ معاصر ايران، ناگفته‌هاي بسياري دارد كه از جمله‌ي آن‌ها، نقش مخرب فرقه‌ي بهائيت در تحولات سياسي، اقتصادي و اجتماعي ايران است و شرح آن فرصتي بسيار گسترده مي‌طلبد. آنچه در اين مجال در پي آنيم، اشاره به ناگفته‌هايي از فعاليت اين فرقه است. خوشبختانه، بر اساس اسناد به جا مانده از دوران رژيم پهلوي، اطلاعات بسيار ارزشمندي از فعاليت‌هاي خيانت آميز سران اين فرقه در دسترس محققان و پژوهشگران قرار گرفته است، [1] ضمن اينكه، خاطرات روشنگرانه‌ي عده‌اي از مطلعان، نظير مرحومان فضل الله مهتدي معروف به صبحي، عبدالحسين آيتي (آواره سابق)، حسن نيكو و ديگران، كه سال‌ها از نويسندگان و مبلغان زبده‌ي بهائيت بوده و سپس تائب شده و به دامان اسلام برگشته‌اند، مي‌تواند خلأهاي پژوهشي اسناد را جبران نمايد. نفوذ و فعاليت گسترده‌ي بهائيان در سطوح بالاي دستگاه اداري كشورمان در زمان سلطنت محمدرضا پهلوي بر كسي پوشيده نيست. [2] ضمن اينكه در عصر پهلوي، پيوندهاي مستحكم و آشكاري بين سران اين فرقه و رژيم اشغالگر قدس وجود داشت. هم زمان با دوران نهضت ملي نفت به بعد، به ويژه سال 1332، فعاليت گسترده و سازمان دهي شده‌اي از طرف بهائيان در كشورمان آغاز شد. متقابلا در همان سال‌ها واعظ شهير، مرحوم حجت‌الاسلام فلسفي، در سال 1334 به اشاره و دستور آيت الله العظمي بروجردي سخنراني‌هاي روشنگر و پر شوري عليه بهائيت انجام داد كه (به رغم مخالفت شديد دسته‌اي از مسئولان عالي رتبه‌ي رژيم، نظير اسدالله علم) از راديو پخش شد و در واقع يكي از عكس‌العمل‌هاي مهم نيروهاي مذهبي در مقابل گسترش فعاليت فرقه‌ي ضاله بود. [3] . اسناد موجود، نكات مهمي از برنامه‌هاي بلند مدت بهائيان در اين مقطع را فاش مي‌سازد. اولين برنامه‌ي بلند مدت فرقه از سال 1332 شروع شد و در 1342 به پايان رسيد. با رحلت مرحوم آيت‌الله بروجردي، هم زمان با اجراي سياست‌هاي مورد نظر امريكايي‌ها توسط محمدرضا پهلوي در ايران، بهائيان هم فعاليت‌هاي خود را شدت بخشيدند. در قسمتي از گزارشي كه سال 1344 درباره‌ي برنامه‌ي ده ساله‌ي فرقه‌ي تهيه (و به نظر شاه هم رسانده) شده چنين آمده است: «... به طوري كه فوقا به عرض رسيد، از مفاد نامه‌ها و بخشنامه‌هاي صادره محفل مركزي چنين استنباط مي‌گردد كه هدف نهايي، ازدياد وابستگان به فرقه‌ي بهائي و تا حداكثر امكان نفوذ در تمام قسمت‌ها و نقاط كشور به خصوص در ميان مردم دهات و ايلات و عشاير است...» در دستوراتي كه محفل بهائيان صادر كرده بود راهكارهاي رسيدن به اهداف مورد اشاره، ارائه شده بود كه از جمله‌ي آن‌ها، راه اندازي محافل بهائي در نواحي فاقد محفل، و داير كردن كلاس‌هاي رفع اشكال و نيز گردآوري «هر گونه كتب خطي يا مطبوع كه داراي مطالبي درباره‌ي افكار و عقايد، روحيات و خصوصيات مرسوم و عادات يا هر نوع اطلاعات ديگري راجع به عشاير و ايلات» و ارسال آن به مركز مي‌باشد. [4] . از موضوعات جالب توجه، هم زماني پايان برنامه‌ي ده ساله‌ي اول بهائيان با اوج گيري نهضت اسلامي ملت ايران به رهبري مراجع معظم تقليد و در رأس آن‌ها امام خميني (ره) است. امام و ساير علما و مراجع، معتقد بودند كه سران بهائيت در ايران، عمال اسرائيل‌اند و لايحه‌ي انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي (مصوبه‌ي دولت علم) بيشتر براي هموار ساختن راه نفوذ اين فرقه در كشور طراحي شده است: «حساسيت موضوع، زماني روشن مي‌شود كه دانسته شود بهائيان، ايران را بعد از اسرائيل دومين سرزمين بهائيان، ايران را بعد از اسرائيل دومين سرزمين بهائيان، و آن را مركز قيام و تسخير جهان مي‌دانستند. آن‌ها با چاپ نقشه‌ي ده ساله‌ي خود اهميت ايران را براي بهائيان نشان دادند.» [5] . در بهار سال 1342 دو هزار نفر زن و مرد بهائي با مساعدت دولت ايران (يعني همان كابينه‌ي اسدالله علم، كه به دستور امريكا، قيام ملت در 15 خرداد همين سال را به خاك و خون كشيد) از طريق فرودگاه مهرآباد به لندن رفتند تا در هشتم ارديبهشت در يك اجتماع پانزده هزار نفري براي معارفه‌ي گروه نه نفري رهبري اين فرقه شركت جويند. [6] . اقدام نادرست و خلاف شرع و عرفي كه خروش اعتراض آميز امام خميني را به دنبال داشت: «از چيزهايي كه سوء نيت دولت حاضر را اثبات مي‌كند، تسهيلاتي است كه براي مسافرت دو هزار نفر يا بيشتر از فرق ضاله قائل شده است و به هر يك پانصد دلار ارز داده‌اند و قريب 1200 تومان تخفيف در بليط هواپيما داده‌اند، به مقصد آنكه اين عده در محفلي كه در لندن از آن‌ها تشكيل مي‌شود و صد در صد ضد اسلامي است شركت كنند. در مقابل براي زيارت حجاج بيت‌الله الحرام چه مشكلات كه ايجاد نمي‌كنند و چه اجحافات و خرج تراشي‌ها كه نمي‌شود»؟! [7] . پنج روز پس از سركوب خونين قيام پانزده خرداد نيز محفل ملي بهائيان تهران نامه‌ي تشويق آميزي به تيمسار سرتيپ پرويز خسرواني (فرمانده‌ي ژاندار مري ناحيه‌ي مركز در زمان كشتار پانزده خرداد، و بعدها آجودان فرح، معاون نخست‌وزير و رئيس سازمان تربيت بدني، و نيز مدير عامل باشگاه تاج بعد از بازنشستگي) نوشت و طي آن، قيام حق طلبانه‌ي ملت مسلمانان به رهبري مراجع معظم تقليد و در رأس آنان امام خميني را «تجاوز اراذل و اوباش و رجاله» و «سوء عمل جهلاي معروف به علم»! ناميد و ضمن «تقدير» از «زحمات و خدمات و سرعت عمل تيمسار» نوشت: «تاريخ امر بهائي آن جناب را رديف همان چهره‌هاي درخشان و نگهبان مدنيت عالم انساني ثبت و ضبط خواهد نمود»! [8] . در چنين شرايطي بود كه امام خميني، در پيام‌ها و اعلاميه‌هاي كوبنده‌ي خويش بهائيان را عمال اسرائيل ياد كرد و با روشنگري‌هاي خود، خواب خوش آن‌ها، و قدرت‌هاي مستبد و جهان‌خوار حامي‌شان در داخل و خارج كشور را، برآشفت: «اين جانب حسب وظيفه‌ي شرعيه به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر مي‌كنم. قرآن كريم و اسلام در خطر است. استقلال مملكت و اقتصاد در معرض قبضه‌ي صهيونيست‌هاست كه در ايران به شكل حزب بهائي ظاهر شدند و مدتي نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبار مسلمين، تمام اقتصاد اين مملكت را با تأييد عمال خود قبضه مي‌كنند و ملت مسلمان را از هستي در تمام شئون ساقط مي‌كنند. تلويزيون ايران پايگاه جاسوسي يهود است. [9] و دولت‌ها ناظر آن هستند و از آن تأييد مي‌كنند. ملت مسلمان تا رفع اين خطرها نشود سكوت نمي‌كنند و اگر كسي سكوت كند، در پيشگاه خداوند قاهر، مسئول... است.» [10] . به گواه اسناد موجود، محفل بهائيت، براي رسيدن به اهداف مهم‌تر خويش، برنامه‌ي ديگري تهيه كرد كه اجراي آن از اواخر سال 1343، يعني پس از تبعيد امام (به جرم مخالفت با كاپيتولاسيون) آغاز گرديد. برنامه‌ي دوم بهائيت، كه نه ساله بود، تا سال 1354 ادامه يافت و مي‌توان گفت كه در طول اين برنامه، با حمايت شاه، امريكا و اسرائيل، تمامي اركان رسمي كشور در اختيار بهائيان قرار گرفت. در 1351 طبق اسناد ساواك، 112 تن از امراي ارتش، شهرباني و ژاندارمري از بهائيان بودند. «بهائيان در مدت كوتاهي چنان رشد كردند و مشاغل حساس را به اشغال خود درآوردند كه در كابينه‌ي هويدا نه وزير بهائي» حضور داشتند. [11] . از اسناد و گزارش‌هاي موجود در مركز اسناد انقلاب اسلامي چنين روشن مي‌شود كه هر چه دوران شروع انقلاب اسلامي نزديك‌تر مي‌شد نفوذ روز افزون و همه جانبه‌ي اين فرقه‌ي استعماري در تمامي اركان حكومت افزون‌تر مي‌گشت. به علاوه جسارت و جرئت بهائيان در سطح جامعه و مجامع دانشگاهي افزايش مي‌يافت، تا جايي كه به وابستگي خود به بيگانگان افتخار مي‌كردند و از بيان علني اين امر ابايي نداشتند. در گزارش زير از سال 1356 آمده است: «طبق اطلاع، اخيرا شخصي به نام شهرام عيسي‌خاني، دانشجوي سال اول رياضي دانشكده علوم دانشگاه آذر آبادگان، در كلاس درس، ساير دانشجويان را به قبول مسلك بهائيت تشويق و چنين اظهار مي‌دارد كه دولت شوروي و انگليس مخفيانه به بهائيان پول مي‌دهند كه تا كميته‌ي بهائيان را تقويت كنند. ما نيز افراد بهائي، به ويژه اشخاصي را كه به اين مسلك بپيوندند از نظر تأمين مسكن و كمك هزينه‌ي زندگي حمايت و كمك مي‌كنيم.» [12] . در همين زمينه، گزارش بسيار جالبي از جلسه‌ي بهائيان شيراز وجود دارد كه مراحل پيشرفت و اهداف واقعي فعاليت بهائيان در ايران و خواسته‌ي اصلي ايشان را به خوبي نشان مي‌دهد. قسمتي از گزارش ساواك از سخنان فردي بهائي به نام ولي‌الله لقماني چنين است: «اكنون از امريكا و لندن صريحا دستور داريم در اين مملكت مد لباس و يا ساختمان‌ها و بي‌حجابي را رونق دهيم كه مسلما[نا]ن نقاب از صورت خود بردارند. به طوري كه من مطالبي در منزل آقاي معتمد قرائت كردم و تمام دختران و پسران بهائي خوشحال شدند.» راهكارهايي كه فرد بهائي فوق ارائه داده جالب است: «در ايران و كشورهاي مسلمان ديگر هر چه بتوانيد با پيروي از مد و تبليغات، ملت اسلام را رنج دهيد تا آن‌ها نگويند امام حسين [ع] فاتح دنيا بوده و علي [ع] غالب دنيا. البته بهائيان هم تصديق دارند، ولي نه براي قرن اتم؛ اتمي كه به دست بهائيان درست مي‌شود، اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائيل ساخته مي‌شود. اين مسلمانان آخر به دست بهائيان از بين مي‌روند و دنياي حضرت بهاء الله رونق مي‌گيرد»! [13] . در ادامه، چند سند تاريخي در خصوص برنامه‌ي اول و دوم بهائيت در كشورمان در دهه‌هاي 1340 و 1350 شمسي آورده شده است:

سند شماره‌ي 1

نسخه‌ي شماره‌ي چهار و چهار يك به 20 ه - 4 [14] . از 321 شماره: 1242 / 321 تاريخ: 5 / 4 / 48 گيرندگان: 310 - 302 موضوع: فعاليت بهائيان به قرار اطلاع، در جلسه‌ي هفتگي مورخ 25 / 4 / 48 بهائيان كه در خيابان سبلان كوچه كرمي پلاك 27 تشكيل گرديده بود، شخصي به نام واحديان ضمن صحبت درباره‌ي امور مذهبي اظهار داشته است: «كارهايي كه اكنون به دست اعليحضرت همايون شاهنشاه آريا مهر صورت مي‌گيرد هيچ كدامش روي اصول دين اسلام نيست، زيرا خود شاه به تمام دستورات بهائي آشنايي دارد و حتي ايشان با اشرف پهلوي در دوران كودكي در مدرسه‌ي بهائيان در خيابان اميريه كه در آن زمان از مدارس عالي تهران بود درس خوانده‌اند و دليلش آن است كه عكس آن زمان شاه و اشرف هم اكنون موجود است كه ايشان ايستاده‌اند و قبل از اينكه به كلاس درس بروند دعا مي‌خوانند. حالا مردم احمق مي‌گويند شاه بهائي است؛ چكار مي‌توانند بكنند. فلسفي بالاي منبر مي‌گويد شاها مواظب باش ببين دكتر شما چه شخصي است، كارها را به دست بهائيان ندهيد. ولي اين گفتار اثري ندارد - هم اكنون تيمسار صنيعي، وزير جنگ، و تيمسار شيرين سخن بهائي هستند و هر چه نزديك‌تر شويد مي‌بينيد كه چه كارهاي مهمي به دست بهائيان است. چرا؟ براي اينكه آن‌ها بيشتر مي‌فهمند.» تحقيق پيرامون موارد زير مورد نياز است: 1 - تعيين صحت و سقم موضوع؛ 2 - واحديان شناسايي و مشخصات بيشتري از وي اعلام دارند؛ 3 - گردانندگان جلسات مزبور چه كساني هستند و هدف از تشكيل اين جلسات آيا جنبه‌ي مذهبي دارد يا فعاليت‌هاي ديگري در پوشش مذهب [است؟]؛ 4 - در جريان جلسات مورد بحث قرار گرفته و نتيجه را به موقع اعلام دارند. [15] .

سند شماره‌ي 2

طبقه‌بندي حفاظتي: خيلي محرمانه گزارش خبر صفحه‌ي يك از يك صفحه‌ي شماره‌ي يك از چهار به: 321 از: 7 ه [16] . شماره‌ي گزارش: ه / 7596 تاريخ گزارش: 18 / 2 / 50 منبع: 1699 تاريخ وقوع: 11 / 2 / 50 تاريخ رسيدن خبر به منبع: 11 / 2 / 50 تاريخ رسيدن خبر به رهبر عمليات محل: 12 / 2 / 50 موضوع: بهائيان جلسه‌اي با شركت نه نفر از بهائيان ناحيه 15 شيراز در منزل آقاي فرهنگ آزادگان و زير نظر آقاي لقماني تشكيل گرديد. بعد از قرائت نامه، آقاي ولي الله لقماني در مورد اديان جهان و آمار آن‌ها و شهداي بهائيت سخن گفت. وي اضافه كرد آقايان بهائيان بهتر است بيشتر مطالعه نمايند و از روي حقيقت قضاوت كنند تا بفهمند معني بهائيت كه امروز آزادي بيشتري دارند يعني چه؟ در زمان قديم، احباء نمي‌توانستند بگويند ما بهائي هستيم و نمي‌توانستند تبليغ كنند. اگر هم مبارزه‌اي مي‌نمودند، فورا آن‌ها را مي‌كشتند، ليكن اكنون آن تعصب‌ها كنار گذاشته شده است. اكنون از امريكا و لندن صريحا دستور داريم در اين مملكت مد لباس و يا ساختمان‌ها و بي‌حجابي را رونق دهيم كه مسلما[نا]ن نقاب از صورت خود بردارند. به طوري كه من مطالبي در منزل آقاي معتمد قرائت كردم و تمام دختران و پسران بهائي خوشحال شدند. در ايران و كشورهاي مسلمان ديگر هر چه بتوانيد با پيروي از مد و تبليغات، ملت اسلام را رنج دهيد تا آنها نگويند امام حسين ]ع] فاتح دنيا بوده و علي [ع]

پاورقي

[1] رك: آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، پرونده‌ي بهائيت.
[2] محمد حسن رجبي، زندگي‌نامه‌ي سياسي امام خميني، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1377، ص 231.
[3] باري شرح ماجرا رك: خاطرات و مبارزات حجت‌الاسلام فلسفي، ويرايش علي دواني، محمد رجبي و محمد حسن رجبي، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1376، ص 190 به بعد.
[4] آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، پرونده بهائيت آذربايجان.
[5] روح‌الله حسينيان، سه سال مرجعيت شيعه در ايران (1341 - 1343)، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي، چاپ دوم، 1384، ص 179؛ عنوان نقشه‌ي ده ساله چنين نوشته شده است: «وقت قيام و خروج و هجوم و جوش و خروش و كفاح و تسخير مدن و فتح اقطار و غلبه بر جهان و جهانيان است (شوقي افندي)، وظايف 19 گانه‌ي محفل روحاني ملي ايران در اجراي نقشه‌ي ده ساله.» (رك: سند شماره‌ي 3).
[6] محمد حسن رجبي، همان، صص 277 - 278.
[7] امام خميني، صحيفه نور، مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، 1361، ج 1، ص 44.
[8] رك: سيد حميد روحاني، نهضت امام خميني، ج 1، تهران، عروج، چاپ 1381، 15، ص 1516، سند شماره‌ي 266.
[9] مي‌دانيم كه تلويزيون ايران، در عصر پهلوي، پيش از آنكه در اختيار دولت قرار گيرد، در تملك حبيب ثابت، بهائي سرمايه‌دار و صهيونيست‌ها مآب مشهور، قرار داشت. [
[10] امام خميني، همان، ج 1، ص 34.
[11] روح الله حسينيان، همان، صص 185 - 186.
[12] آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، پرونده بهائيت آذربايجان، سند شماره 55 - 21 - 1030 به تاريخ 7 / 3 / 1356.
[13] روح الله حسينيان، همان، ص 183، سند شماره 13.
[14] «20 هـ»، اداره‌ي ساواك تهران؛ 310، دفتر اداره‌ي يكم عمليات و بررسي (وابسته به اداره‌ي كل سوم: «امنيت داخلي» سازمان ساواك؛ و 321 نيز اداره‌ي دوم عمليات و بررسي آن سازمان، بخش دانشگاه تهران است.
[15] آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، پرونده‌ي بهائيت تهران.
[16] مقصود از 7 ه ساواك استان فارس است.
[17] شنبه، منبع نفوذي ساواك؛ و چهارشنبه، رئيس سازمان اطلاعات و امنيت منطقه و رئيس اداره‌ي كل ساواك است.
[18] آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، پرونده‌ي بهائيت تهران.

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».