مسلك بابيه و بهائيه به طور اجمال

مشخصات كتاب

عنوان : مسلك بابيه و بهائيه به طور اجمال
پديدآورندگان : بهاء الله، حسينعلي بن ميرزا بزرگ، 1233-1309ق(توصيف گر)
افندي، عباس، 1260-1340ق(توصيف گر)
رباني گلپايگاني، علي، 1334-(پديدآور)
1897-1957م. شوقي افندي(توصيف گر)
نوع : متن
جنس : مقاله
الكترونيكي
زبان :
فارسي
صاحب محتوا : موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان
توصيفگر : سرگذشت نامه هاي فردي
بابيه
فداييان اسلام
بهاييت
معرفي كتاب
وضعيت نشر : قم: موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان، 1387
ويرايش : -
خلاصه :
مخاطب :
يادداشت : ,ملزومات سيستم: ويندوز 98+ ؛ با پشتيباني متون عربي؛ + IE6شيوه دسترسي: شبكه جهاني وبعنوان از روي صفحه نمايش عنوانداده هاي الكترونيكيمنبع: كتاب فرق و مذاهب كلامي، ص 337
شناسه : oai:tebyan.net/21958
تاريخ ايجاد ركورد : 1388/8/24
تاريخ تغيير ركورد : -
تاريخ ثبت : 1389/6/30
قيمت شيء ديجيتال : رايگان

تاريخ پيدايش و پديد آورنده بابيه

مسلك بابيگري در قرن سيزدهم قمري (نوزدهم ميلادي) توسط فردي به نام سيد علي محمد پديد آمد. وي در اول محرم سال 1235 يا 1236 (1820 ميلادي) در شيراز متولد شد و در بيست و هفتم شعبان سال 1266 در تبريز به جرم ارتداد به دار آويخته شد. بابيه او را «حضرت اعلي» و «نقطه اولي» لقب داده‌اند. وي تحصيل ابتدايي و آموزش اندكي عربي را در شيراز گذراند. سپس پنج سال در بوشهر اقامت گزيد و به تجارت- كه پيشه پدري او بود- اشتغال داشت. در همان ايام كه نوجواني بيش نبود، دست به كارهاي غير متعارف مي‌زد و به اوراد و طلسمات كه حرفه رمالان و افسونگران بود. سخت علاقه‌مند بود. در هواي بسيار گرم تابستان بوشهر هنگام بلندي آفتاب، بر بالاي بام مي‌ايستاد و براي تسخير آفتاب اوراد مي‌خواند و حركات مرتاضان هندي را تقليد مي‌كرد. پس از بازگشت از بوشهر به شيراز، كار و كسب را رها كرد و براي كسب علم و سير و سياحت رهسپار عراق و حجاز گرديد و در كربلا در سلك شاگردان سيد محمد كاظم رشتي (1203- 1259 ق) در آمد. سيد كاظم رشتي كه از شاگردان شيخ احمد احسايي بود درباره ائمه طاهرين عليهم السلام افكار و عقايد غلو آميزي داشت و آنان را مظاهر تجسم يافته خدا يا خدايان مجسم مي‌انگاشت و مي‌گفت بايد در هر زماني يك نفر ميان امام زمان (عج) و مردم باب و واسطه فيض روحاني باشد. اين گونه عقايد توجه سيد علي محمد را به خود جلب كرد، و از مريدان خاص وي گرديد، و از همانجا بود كه فكر دعوي بابيت در ذهن او راه يافت. پس از فوت سيد كاظم رشتي، در سال 1260 ق سيد علي محمد نخست ادعاي ذكريت و بعد ادعاي بابيت (يعني باب علوم و معارف خدا و راه اتصال به مهدي موعود «عج») و سپس ادعاي مهدويت نمود و به تدريج ادعاي ثبوت و شارعيت كرد و مدعي وحي و دين جديد گرديد، و بالاخره اين ادعا را به ادعاي نهايي ربوبيت و حلول الوهيت در خود پايان داد.

سرگذشت سيد باب پس از دعوي بابيت

در آغاز امر هيجده تن از شاگردان سيد كاظم رشتي كه نزد بابيان به حروف حي (ح 8، ي 10) مشهورند به باب ايمان آوردند، و هر كدام در نقطه‌اي به تبليغ مسلك بابيگري پرداخته، جمعي را به آيين او در آوردند. خود باب نيز از عراق به مكه رفت و در آنجا دعوي مهدويت خود را آشكار ساخت. سپس به بوشهر بازگشت و در آنجا اقامت گزيد. فعاليت‌بابيان، علماي شيعه و نيز حكومت قاجار را نگران ساخت. از اين رو به دستور حكمران فارس، باب را از بوشهر به شيراز منتقل كردند، ولي او دست از فعاليتهاي تبليغي خود برنداشت، لذا به دستور حاكم شيراز مجلس مناظره‌اي بين او و علماي شيعه ترتيب داده شد، و او از عقايد خود اظهار ندامت كرد. وي را به مسجد بردند و او در جمع مردم دعاوي خود را تكذيب و استغفار كرد. اما پس از چندي بار ديگر همان ادعا را تكرار و تبليغ مي‌كرد. از اين رو، او را دستگير و زنداني كردند، و پس از مدتي از شيراز به اصفهان منتقل گرديد و از آنجا وي را به آذربايجان بردند و در قلعه چهريق- نزديك ماكو- زنداني كردند (1263 ق) . سپس از آنجا وي را به تبريز بردند و در حضور ناصر الدين ميرزا (وليعهد ناصر الدين شاه) در مجلس علما محاكمه كردند و سرانجام به جرم ارتداد از دين و افساد در ميان مؤمنين به دار آويخته شد (1266 ق).

تأليفات باب

نخستين تاليف وي كتابي است در تفسير سوره يوسف كه بابيان آن را «قيوم الاسماء» مي‌خوانند. از ديگر كتابهاي مشهور او مجموعه الواح وي خطاب به علما و سلاطين و كتاب صحيفه بين الحرمين است كه بين مكه و مدينه نوشته شده است. «بيان» ، مشهورترين كتاب او به عربي و فارسي است. سبك تاليف او مخلوطي از عربي و فارسي است، و عربي نويسي او غالبا با موازين نحو و دستور زبان مطابقت ندارد. نزد بابيان اين كتاب به صورت كتاب وحي و شريعت و احكام آسماني تلقي مي‌شود. در باب چهارم از واحد ششم كتاب بيان آمده است: در چهار منطقه نبايد كسي جز بابي وجود داشته باشد: در فارس، خراسان، آذربايجان و مازندران. در باب هيجدهم از واحد هفتم آمده است: اگر كسي ديگري را محزون سازد، واجب است كه نوزده مثقال طلا به او بدهد. و اگر ندارد. نوزده مثقال نقره بدهد. در باب پانزدهم از واحد هشتم آمده است: بر هر كس از پيروان باب واجب است كه براي طلب اولاد ازدواج كند، اما اگر زن كسي باردار نشد، حلال است براي حامله شدن او از يكي از برادران بابي خود ياري بگيرد، نه از غير بابي. در باب چهارم از واحد هشتم آمده است: هر چيزي بهترين آن متعلق به نقطه (يعني خود باب) و متوسط آن متعلق به حروف حي (هيجده تن ياران باب) بوده و پست‌ترين آن براي بقيه مردم است.

ميرزا حسينعلي بهاء و مسلك بهائيه

ميرزا حسينعلي در سال 1233 ق در دهكده‌اي از توابع نور مازندران متولد شد و در حوالي سال 1310 ق در عكا در اثر بيماري درگذشت و در همانجا به خاك سپرده شد. تحصيلات مقدماتي و خواندن و نوشتن و مقداري عربي را- طبق سنت رايج زمان- آموخت. سپس به خدمت دولت در سمت منشيگري و ديوان در آمد، و پس از چندي به حلقات درويشان پيوست و مانند آنها زلف و گيسوي بلند گذاشت و لباس قلندري بر تن كرد. با ظهور غوغاي باب، ميرزا حسينعلي و برادر ناتني‌اش يحيي صبح ازل و تني چند از خاندانش به باب پيوستند، و پس از اعدام باب، يحيي صبح ازل دعوي جانشيني او را كرد. ميرزا حسينعلي در آغاز تسليم او شد. اما پس از مدتي، رقابت با برادر را آغاز كرد و نخست ادعاي «من يظهره اللهي» - كه در سخنان باب آمده بود كرد و به تدريج بر ادعاهاي خود افزود تا به ادعاي رسالت و شارعيت و حلول خدا در او رسيد و خود را الهيكل الاعلي ناميد (انا الهيكل الاعلي) و مدعي شد كه سيد علي محمد باب زمينه‌ساز و مبشر ظهور وي بوده است. سفارتخانه‌هاي خارجي - خصوص روس - با صراحت از برادرش حمايت مي‌كردند و دولت را از تصميم شديد عليه آنها تهديد مي‌كردند. سرانجام با فشار علماي اسلامي و مسلمانان، حكومت وقت مجبور شد در سال 1269 ق آن دو را با جمعي از پيروان آنها به بغداد تبعيد كند. عراق در آن زمان- به سان بسياري از مناطق اسلامي- تحت‌حكومت مركزي عثماني اداره مي‌شد. پس از مدتي كه كشمكش ميان دو برادر بر سر رهبري بابيان و درگيري طرفداران آنان بالا گرفته بود، دولت عثماني هر دو را به دادگاه كشاند، و دادگاه حكم تبعيد آن دو را به دو نقطه دور دست و جدا از هم صادر كرد، از اين رو، يحيي صبح ازل با خاندان و پيروانش به قبرس و حسينعلي بهاء و طرفدارانش به عكا در سرزمين فلسطين اسكان داده شدند، ولي تكفير و تبليغ عليه يكديگر را هرگز رها نكردند. در اين ايام بود كه اطرافيان صبح ازل به فرقه «ازليه» و پيروان ميرزا حسينعلي به فرقه «بهائيه» ناميده شدند و آنهايي كه به اين دو برادر ملحق نشدند، به نام قبلي «بابي» باقي ماندند. سرانجام در اين كشمكش ميرزا حسينعلي كه بيشتر مورد حمايت ايادي استعمار بود غلبه يافت و ازليه به دست فراموشي سپرده شدند.

عباس افندي و شوقي افندي

پس از مرگ ميرزا حسينعلي همه چيز راه فراموشي و سكوت پيش گرفت. بابي‌ها كم كم محو و فراموش مي‌شدند، و بهايي‌ها در حالت صبر و انتظار به سر مي‌بردند، تا اينكه پسر ارشد ميرزا حسينعلي به نام عباس افندي كه عبد البهاء لقب گرفت، به تجديد آن پرداخت. وي در سال 1844 م. متولد و در سال 1921 م. در گذشت. عباس افندي در محيط حكومت عثماني و داخل ايران مجالي براي فعاليت‌خود نمي‌يافت. بدين جهت در سال 1911 م. به اروپا مسافرت كرد و به جاي روسيه با انگلستان و سپس آمريكا رابطه ويژه‌اي برقرار كرد، و در جريان جنگ جهاني اول (1914) خدمات زيادي براي انگلستان انجام داد، و پس از پايان يافتن جنگ، به پاس اين خدمات، طي مراسمي لقب سر (Sir) و نشان نايت هود (Knight Hood) كه بزرگترين نشان خدمتگزاري به انگليس است، به وي اعطا شد. بدين صورت بهائيگري به عنوان ستون پنجم و يكي از ابزار سياست استعماري انگليس- و نيز آمريكا- مبدل شد. از پيروان عباس افندي به «بابيه بهائيه عباسيه» تعبير مي‌شود. پس از مرگ عبد البهاء، رهبري بهائيان به دست‌شوقي افندي- نوه دختري ميرزا حسينعلي- افتاد كه تا سال 1957 م. ادامه يافت. پس از مرگ او، گروه نه نفري بيت العدل- كه مركز آن در حيفاي اسراييل قرار دارد- بهائيان و بهائيگري را اداره مي‌كند، هر چند در واقع دستهاي مرموز استعمار دست اندركاران بهائيت‌اند.

نوشته‌هاي ميرزا حسينعلي

در ميان نوشته‌هايي كه از پراكنده‌گويي‌هاي ميرزا حسينعلي بهاء جمع آوري شده، دو اثر از ديدگاه بهاييان به گونه‌اي به عنوان كتاب شريعت و وحي تلقي مي‌شود: يكي كتاب «ايقان» به زبان فارسي است كه به گمان آنان در بغداد بر او وحي شده است، و ديگري كتاب «اقدس» به زبان عربي مخلوط و دست و پا شكسته كه مي‌پندارند در عكا بر او نازل شده است (و يا خود كه تجسمي از خداوند بود بر خود نازل نمود!). مكاتيب يا نوشته‌هاي ديگر بي محتوا به نامهاي كلمات مكنونه، هفت وادي، كتاب مبين، سؤال و جواب و امثال آن نيز به او نسبت داده شده است.

دعوي الوهيت ميرزا حسينعلي

در كتاب اقدس (ص 1) خود را منبع وحي و تجلي خدا معرفي كرده، مدعي مي‌شود كه خداوند خلقت و تدبير جهان را به او سپرده است. و در كتاب مبين (ص 229) مي‌گويد: لا اله الا انا المسجون الفريد!و در كتاب ايام تسعه (ص 50) درباره روز تولد خود مي‌گويد: «فيا حبذا هذا الفجر الذي فيه ولد من لم يلد و لم يولد» !و در كتاب ادعيه محبوب (ص 123) بهائيان در دعاي سحر مي‌خوانند: الهي تو را به حق ريش جنبانت قسم مي‌دهم...! در يكي از قصايد ميرزا حسينعلي آمده است: كل الالوه من رشح امري تالهت و كل الربوب من طفح حكمي تربت

ادعاي نسخ شريعت اسلام

عقيده عمومي بهائيان اين است كه با ظهور باب و بهاء شريعت اسلام الغا گرديد و دوره رسالت محمد مصطفي صلي الله عليه و آله سپري شده است، و اين دوره، دوران زمامداري جمال اقدس الهي و آيين اوست، ولي بعد از او نيز خداوند بارها بر زمين هبوط و تجلي خواهد كرد، به اعتقاد آنان پس از حضرت محمد صلي الله عليه و آله نخست باب و پس از او حسينعلي بهاء به عنوان ظهور الهي به عالم آمدند و لا اقل تا هزار سال ديگر ظهور الهي در عالم نخواهد بود.

عبادت و احكام در مسلك بهائيه

1- نماز در آيين بهايي نه ركعت است كه به صورت انفرادي در صبح و ظهر و شام بر هر بالغي واجب است. و قبله آنها شهر عكاست كه قبر ميرزا حسينعلي بهاء در آن واقع شده است. براي نماز وضو نيز لازم است، ولي اگر كسي آب براي وضو نداشته باشد، به جاي وضو پنج‌بار مي‌گويد: «بسم الله الاطهر الاطهر» . و جز در نماز ميت، نماز جماعت ندارند. 2- روزه آنان يك ماه به مقدار نوزده روز است، زيرا در اصطلاح آنان هر ماه نوزده روز و هر سال نوزده ماه دارد و مجموع ايام سال 361 روز است. آخرين روز ماه روزه آنها مصادف با عيد نوروز است. 3- حج آنها زيارت خانه‌اي است در شيراز كه سيد علي محمد باب در آن متولد شده، يا خانه‌اي كه ميرزا حسين علي بهاء الله در مدت اقامت خود در عراق در آن زندگي مي‌كرد، و براي آن وقت خاصي مقرر نشده است. 4- هر مرد فقط مي‌تواند يك زن داشته باشد، در كتاب اقدس ازدواج با دو زن با رعايت عدالت جايز دانسته شده است. ولي عبد البهاء در تفسير آن گفته است چون شرط عدالت هيچ گاه تحقق نمي‌يابد، پس در واقع در ازدواج تعدد راه ندارد. و ازدواج با زن پدر حرام است و با دختر و خواهر و ساير اقربا جايز است. 5- تمام اشيا پاك است، حتي امثال بول و غائط و سگ و خوك و... 6- در آيين بهائيت سهم ارث پسر و دختر مساوي است، چنانكه سن بلوغ آنها هم يكسان است (يعني پانزده سالگي) . 7- مراكز مهم اجتماعات رسمي آنها يكي «حظيرة القدس» (در عشق آباد) و ديگري «مشرق الاذكار» در نزديك شيكاگو (آمريكا) است. [1] .

پاورقي

[1] در تنظيم اين بحث از كتابهاي زير استفاده شده است: دايرة المعارف تشيع، ج 3، ص 4- 5، ابطال تحليلي بابيگري، بهايي‌گري، قاديانيگري، ص 40- 85، ذيل الملل و النحل، ص 41- 56، تاريخ الفرق الاسلامية، ص 217- 222، شيخيگري، بابيگري. كتاب:فرق و مذاهب كلامي،ص 337.

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».