ماهيت بابيت و بهائيت

مشخصات كتاب

مؤلف: ع. ا

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحيم بقية الله خير لكم ان كنتم مؤمنين «سوره هود - آيه 86» اعتقاد به ظهور يك مصلح جهاني، اعتقادي است كه تمام اديان به ويژه دين مبين اسلام به آن بشارت داده‌اند. ما مسلمنان نيز در انتظار شخص بزرگواري به نام حضرت محمد بن الحسن العسكري (عجل الله تعالي فرجه الشريف) هستيم كه به دست تواناي وي بساط ظلم و تبهكاري از روي زمين، بر چيده و حكومت حقه‌ي الهيه برقرار و سرانجام صلح جهاني بر پهنه‌ي گيتي گسترده خواهد شد. اين باور بر گرفته از آيات قرآني و احاديث معتبري است كه به موضوع قائميت به طور صريح و دقيق و با ذكر جزئيات پرداخته‌اند. [ صفحه 6] ايشان امام دوازدهم شيعيان و فرزند برومند امام حسن عسكري (ع) مي‌باشند. بنا به نقل احاديث و تواريخ معتبر اسلامي، در نيمه‌ي شعبان سال 255 هجري از مادري ارجمند به نام نرجس (نرگس) در شهر سامرا ديده به جهان گشود. ايشان به علت نامساعد بودن شرايط اجتماعي و جو خفقان خلافت عباسي، به ناچار دور از انظار و مخفيانه نگه‌داري مي‌شدند. با رحلت پدر گرامي ايشان حضرت امام حسن عسكري (ع) در سال 260 هجري‌قمري امامت حضرت مهدي (عج) آغاز گرديد اما بنا به مصالحي كه خداوند معين فرموده بود غيبت صغراي ايشان آغاز گرديد كه مدت 69 سال طول كشيد. حضرت مهدي (عج) در طول غيبت صغري، از طريق چهار نفر «نائب خاص» يعني: 1- عثمان بن سعيد 2- محمد بن عثمان 3- حسين بن روح 4- علي بن محمد سيمري به هدايت شيعيان پرداختند، تا اين كه در سال 329 هجري قمري طي دست خطي به آخرين نايب خود - علي بن محمد سيمري - نيابت خاصه را پايان يافته و «شروع غيبت كبري» [ صفحه 7] را اعلام و تاريخ ظهورشان را موكول به خواست و اراده‌ي خداوند و (آمادگي جامع بشري) نمودند. [1] . بدين ترتيب با فوت چهارمين نايب خاص حضرت در سال 329 قمري دوران غيبت كبري آغاز گرديد. حضرت مهدي (عج) در توقيع ديگري، وظيفه‌ي مردم در دوران غيبت در امر اصول دين را پيروي از روش تحقيق و استدلال، و در فروع دين و احكام از طريق اجتهاد در دين و يا تقليد از مجتهد عالم و عادل مقرر فرمودند. (براي افراد غير مجتهد) در هر حال آن حضرت به عنوان حجت خدا و واسطه فيض الهي در ميان مخلوقات بسر مي‌برند تا فرمان ظهور ايشان از جانب خداوند صادر گردد. براي توضيح بيشتر به كتاب «گفتارهايي پيرامون امام زمان» مراجعه كنيد.

اصالت اعتقاد به مهدي موعود در منابع اسلامي

در قرآن مجيد و احاديت منقول از حضرت محمد (ص) و ائمه اطهار (ع) به خصوصيات حضرت مهدي (عج) و غيبت و قيام عدالت‌گستر ايشان، به طور مبسوط پرداخته شده است. [ صفحه 8] متجاوز از 130 آيه از آيات قرآن، توسط پيامبر اكرم (ص) وائمه اطهار (ع) در رابطه با حضرت مهدي (عج)، تبيين و تأويل شده است. لازم به ذكر است كه تا كنون بيش از 3000 جلد كتاب درباره‌ي حضرت مهدي (عج) نوشته شده است. جهت آگاهي از خصوصيات امام دوازدهم و مصلح جهاني حضرت مهدي (عج) به احاديث بسياري مي‌توان رجوع كرد كه توسط علماي شيعه و سني نقل گرديده است. بخشي از اين احاديث در كتاب منشور عقايد اماميه (شيعه) نوشته آيت الله جعفر سبحاني،به صورت زير دسته‌بندي گرديده است: عنوان موضوع: 1- حضرت مهدي (عج) از اهل بيت پيامبر است، تعداد حديث: 389 عنوان موضوع: 2- حضرت از فرزندان اميرالمؤمنين علي (ع) است، تعداد حديث: 214 عنوان موضوع: 3- حضرت از فرزندان فاطمه‌ي زهرا (س) است، تعداد حديث: 192 عنوان موضوع: 4- حضرت نهمين فرزند از اولاد امام حسين (ع) است، تعداد حديث: 148 عنوان موضوع: 5- حضرت از فرزندان امام زين‌العابدين (ع) است، تعداد حديث: 185 عنوان موضوع: 6- حضرت از فرزندان امام حسن عسكري (ع) است، تعداد حديث: 146 عنوان موضوع: 7- حضرت دوازدهمين امام از ائمه‌ي اهل بيت (ع) است، تعداد حديث: 136 [ صفحه 9] عنوان موضوع: 8- رواياتي كه از ولادت حضرت گزارش مي‌دهد، تعداد حديث: 214 عنوان موضوع: 9- عمر حضرت طولاني خواهد بود، تعداد حديث: 318 عنوان موضوع: 10- حضرت غيبت طولاني خواهد داشت، تعداد حديث: 91 عنوان موضوع: 11- به هنگام ظهور حضرت، اسلام جهان‌گير مي‌شود، تعداد حديث: 27 عنوان موضوع: 12- حضرت زمين را پر از عدل و داد مي‌كند، تعداد حديث: 132

مدعيان دروغين مهدويت‌

علي رغم اين همه آيات و احاديث، بايد دانست كه در طول غيبت كبري به واسطه‌ي تحريكات دشمنان اسلام، مدعيان دروغيني پيدا شدند كه يكي از آن‌ها «ميرزا علي محمد شيرازي» بود كه بهائيان به غلط و دروغ او را قائم اسلام و مهدي موعود مي‌دانند. او ابتدا در سال 1260 هجري‌قمري (حدود 170 سال قبل)، در سن 25 سالگي در شهر شيراز براي يكي از مريدان شيخي مسلك خود اظهار بابيت و بندگي حضرت حجه بن الحسن العسكري را مي‌نمايد و ضمن مداركي كه از خود باقي گذارده، پيوسته ايمان خود را به وجود آن حضرت ابراز مي‌كند، اما وي در ضمن اين اظهارات رياكارانه خود، دعاوي متناقضي از قبيل، نبوت و حتي خدايي نيز داشته و هر [ صفحه 10] جا هم كه رسوا شده، از همه‌ي آن ادعاها توبه و بازگشت نموده است. با وجود اين كه وي هيچ برهان و دليلي بر اثبات حقانيت خود نداشته، اما افراد بابي و بهائي او را متأسفانه امام زمان مي‌دانند. چند سال بعد نيز، يكي از طرفداران باب، به نام «ميرزا حسين علي نوري» ملقب به بهاء الله، خود را جانشين باب دانسته و با ادعاي پيامبري، فرقه‌ي بهائيت را تأسيس نمود. دراين نوشتار كوتاه، تلاش مي‌شود مطالبي بدون غرض و با نهايت واقع‌بيني، در زمينه‌هاي قائميت، خاتميت، الوهيت، انشعابات در بهائيت و بالاخره قوانين و احكام، با استناد به كتاب‌هايي كه مورد قبول جامعه‌ي بهائي است، ذكر گردد. در نهايت اين با خواننده‌ي محترم است كه با كمال بي‌طرفي حق را از باطل تشخيص داده و سخن درست را از كلام نا به جا باز شناسد.

اعتراف ميرزا علي محمد باب راجع به امام زمان

1- ميرزا علي محمد صريحا اعلام داشته كه حضرت امام حسن عسكري (ع) داراي فرزندي به نام محمد بوده كه قائم [ صفحه 11] اسلام و صاحب الزمان است. [2] . 2- در بخش توضيح لغات و اصطلاحات كتاب بيان فارسي، در تفسير حرف ميم مي‌نويسد: «امام دوازدهم محمد بن الحسن العسكري» است. [3] . 3- آقاي اشراق خاوري از مبلغين معروف بهائي، از قول ميرزا علي محمد جمله‌اي را نقل مي‌كند: «من بنده امام دوازدهم محمد بن الحسن العسكري (ع) هستم.» [4] . 4- يكي از مهم‌ترين اعتراف ميرزا علي محمد شيرازي، نوشته‌اي به نام ابلاغيه آلف است. ترجمه و خلاصه‌ي چند فراز آن چنين است: «بعضي نسبت داده‌اند كه من ادعاي امامت و يا رسالت كرده‌ام خدا ايشان را به سبب اين تهمت بكشد... عده‌اي ديگر نسبت بابيت به من داده‌اند خدا ايشان را لعنت كند. از براي حضرت بقيه الله بعد از نواب اربعه ديگر نايبي وجود ندارد وهر كس چنين ادعائي كند بر همه واجب است كه او را به قتل رسانند.» [5] . در اين ابلاغيه وي همچنين صراحتا بيان مي‌كند كه امام زمان محمد بن الحسن العسكري (ع)، امام بر حق و حجت خدا [ صفحه 12] بنابراين با توجه به اظهارات فوق، كساني كه ميرزا علي محمد شيرازي پسر ميرزا رضاي بزاز را قائم اسلام و امام دوازدهم مي‌دانند: - چه دليل و برهاني بر ادعاي خود دارند؟ - چگونه با اين همه تناقض‌گويي باب، اين ادعا را از او پذيرفته‌اند؟ - در پيشگاه پروردگار بزرگ و خداوند متعال چه پاسخي خواهند داشت؟

خاتميت پيامبر اكرم و جاودانگي اسلام

در باره‌ي خاتميت پيامبر بزرگوار اسلام (ص) بايد بدانيم كه قرآن كريم در موارد مختلفي به اين موضوع اشاره كرده است؛ و احاديث زيادي نيز در اين زمينه در كتب و منابع معتبر اسلامي وجود دارد. همه‌ي اين منابع بر جاودانگي اسلام و اتمام سلسله‌ي نبوت و رسالت توسط حضرت محمد (ص) تأكيد دارند. از جمله خداوند در قرآن (احزاب / 40) به صراحت، حضرت محمد (ص) را آخرين پيامبران دانسته است: «ما كان محمد أبا احد من رجالكم و لكن رسول الله و خاتم النبيين» [ صفحه 13] ترجمه: محمد (ص) پدر هيچ يك از مردان شما نيست ولكن فرستاده خدا و پايان دهنده‌ي پيامبران است.» جهت اطلاع بيشتر به كتاب «خاتميت از ديدگاه عقل و قرآن» نوشته آيت الله جعفر سبحاني مراجعه كنيد.

اعتراف رهبران بهائي به خاتميت حضرت محمد

در اينجا مناسب است از كتاب‌هاي باب و بهاء نيز، شواهدي درباره‌ي اعتراف به خاتميت حضرت محمد (ص) ذكر كنيم: 1- ميرزا علي محمد درباره دين اسلام مي‌گويد: «اين شريعت مقدسه (اسلام) نسخ نخواهد شد. بل حلال محمد حلال الي يوم القيامة و حرام محمد حرام الي يوم القيامه.» [6] . 2- اشراق خاوري در توضيح آيه‌ي 40 سوره‌ي احزاب (كه قبلا اشاره شد،) از قول ميرزا حسين علي بهاء مي‌نويسد: «كه رسالت و نبوت به وجود حضرت محمد (ص) ختم گرديده است. [7] . دراينجا با توجه به مطالب ياد شده اين سؤال مطرح مي‌شود: - بهائيان چه مقامي براي ميرزا علي محمد شيرازي و ميرزا [ صفحه 14] حسين علي قائل هستند؟ و خلاصه اين آقايان چه كاره هستند؟ - تناقضات فكري و ادعاهاي گوناگون آنان را چگونه توجيه مي‌كنند؟

ادعاي خدايي رهبران بهائي

براي اثبات تناقضات فكري باب و بهاء با بررسي مجدد برخي از كتاب‌هاي بهائيت، مطالب جديدي را در اختيار خوانندگان محترم مي‌گذاريم تا روشن شود كه رهبران بهائيت علاوه بر ادعاي مقام مهدويت و پيغمبري، پا را فراتر گذاشته و ادعاي خدايي و الوهيت هم كرده‌اند. 1- ميرزا علي محمد خود را، ذات خدا و هستي او معرفي مي‌نمايد و مي‌گويد: «ان علي قبل نبيل ذات الله و كينو نيته» [8] . (توضيح: نبيل به حساب ابجد برابر با كلمه محمد است و لذا عبارت علي قبل نبيل يعني علي محمد). 2- ميرزا حسين علي ادعا مي‌كند «لا اله الا انا المسجون الفريد» يعني نيست خدايي غير از من زنداني تنها! [9] . بنابراين يك نفر بهائي با توجه به اين كه تأويل و تفسير در بهائيت حرام است و بايد فقط ظاهر عبارت را بپذيرد، بايد [ صفحه 15] معتقد باشد كه ميرزا علي محمد شيرازي و ميرزا حسين علي هر دو، خدا هستند و اگر چنين اعتقادي را نداشته باشد، بهائي نيست. كفرآميز بودن اين ادعاها بر هر فرد روشن ضميري آشكار و هويدا است.

جنگ قدرت و انشعابات در بهائيت

از آن جا كه بهائيت يك آيين غير الاهي است، در ميان رهبران و سردمداران اين مكتب براي رسيدن به قدرت و كسب رهبري پيروان، همواره جنگ و نزاع وجود داشته و دامنه‌ي آن به حدي گسترده بوده كه در آثار و مكتوبات رهبران بهايي منعكس شده است. براي نمونه به سه مورد از انشعابات فراوان در اين فرقه اشاره مي‌شود: 1- ميرزا علي محمد باب قبل از مرگش (1266 قمري)، ميرزا يحيي نوري مازندراني را به جانشيني خود تعيين مي‌كند. [10] . در سال 1269 قمري تعدادي از بابي‌ها به رهبري ميرزا حسين علي نوري توطئه‌ي ترور ناصرالدين شاه را طراحي و اجرا مي‌كنند. ناصرالدين شاه از اين ترور جان سالم به در مي‌برد دستور دستگيري عوامل اين توطئه را صادر مي‌كند و [ صفحه 16] علي رغم دخالت سفير روس (به نام پرنس دالگوركي)، براي جلوگيري از دستگيري ميرزا حسين علي، وي در اين جريان دستگير و بعد از مدت كوتاهي با وساطت سفير روس در ايران! به بغداد تبعيد مي‌شود. از طرف ديگر، ميرزا يحيي مخفيانه از مازنداران خود را به بغداد مي‌رساند تا رهبري بابي‌ها را به عهده بگيرد. [11] . ميرزا حسين علي (بهاء الله) بيش از ده سال از برادرش ميرزا يحيي پيروي مي‌كند و او را صبح ازل [12] لقب مي‌دهد و حتي مصدر امر [13] معرفي مي‌كند. وي براي رسيدن به قدرت به تدريج زمينه‌ي به دست گرفتن رهبري بابي‌ها را فراهم مي‌كرد. اين رسيدن به هدف خود، در رهبري ميرزا يحيي ترديد ايجاد مي‌كرد و سر انجام در 1279 قمري در بغداد ادعاي پيغمبري كرد و با جدايي از برادرش، فرقه‌ي جديد بهائيه را ايجاد كرد. از اين رو اولين انشعاب در ميان پيروان ميرزا علي محد باب به وجود آمد و پيروان ميرزا يحيي به «ازلي» و پيروان ميرزا حسين علي به «بهائي» معروف شدند. [ صفحه 17] پس از ادعاي پيامبري توسط ميرزا حسين علي، اختلاف و نزاع ميان دو برادر بالا گرفت. ميرزا حسين علي برادرش يحيي را حمير [14] (الاغ) خطاب مي‌كند در مورد علت اختلاف با برادرش مي‌نويسد: «ميرزا يحيي به زن ميرزا علي محمد تجاوز كرده است.» [15] وي همچنين برادرش ميرزا يحيي و پيروانش را مشرك، گوساله، جعل (حشره‌ي نجاست خوار) طاغوت، شيطان، فتنه‌ي ناپاك، وزوز مگس و... خطاب مي‌كند!. 2- ميرزا حسين علي به عنوان رهبر بهائيان در اواخر عمرش در وصيت نامه‌اش موسوم به لوح عهدي، جانشين خود را معرفي مي‌كند و مي‌نويسد: «جانشينان بعد از من، دو فرزندم غصن اعظم (عباس افندي) و سپس غصن اكبر (محمد علي افندي) مي‌باشند.» [16] . عباس افندي (ملقب به عبدالبهاء)با وجود وصيت نامه‌ي پدرش، برادر خود را از جانشيني محروم كرد و دومين انشعاب را در اين فرقه ايجاد كرد. طرفداران خود را «ثابتين» و پيروان محمد علي را «ناقضين» ناميد. عبدالبهاء به برادرش القاب زشت مي‌دهد و پيروانش را [ صفحه 18] پشه، سوسك كرم خاكي، جغد، روباه، كلاغ و گرگ معرفي مي‌كند. [17] . محمد علي افندي هم از قافله عقب نمانده و عبدالبها را الاغ دو پا معرفي مي‌كند. [18] . عباس افندي فرزند پسر نداشت. لذا نوه‌ي دختري‌اش (شوقي افندي) را به جانشيني بعد از خود معرفي مي‌كند. اين در حالي است كه محمد علي افندي زنده بود و بايد طبق وصيت بهاء الله بعد از عباس افندي به رياست بهائيان مي‌رسيد. تعدادي از بهائيان با اين انتصاب مخالفت كردند و از جمع بهائيان خارج شدند. 3- شوقي در سال 1336 شمسي مرد و فرزندي هم از خود بجاي نگذاشت و عليرغم اين كه طبق وصيت عباس افندي بايستي جانشيني براي خود تعيين مي‌كرد تا رهبري بهائيان را به عهده بگيرد، او در حيات خود چنين اقدامي نكرد. لذا يكي از مشاوران وي به نام «چارلز ميسون ريمي» خود را جانشين شوقي و رهبر بهائيان و ولي امر دوم بهائيت معرفي كرد و طرفداران وي به نام «ريمي‌ها» (بهائيان ارتودوكس) مشهور شدند. [ صفحه 19] طرفداران شوقي هم يك مجلس 9 نفره به نام «بيت العدل» تشكيل داده و محل آن را در اسرائيل قرار دادند و از آنجا بهائيان را اداره و رهبري مي‌كنند.

نمونه‌اي از احكام بهائيت

اشاره

اكنون كه ماهيت بهائيت بر خواننده‌ي عزيز آشكار گرديده بي‌مناسبت نيست كه پاره‌اي از احكام و قوانين اين فرقه را متذكر شويم تا بر همگان حقيقت امر روشن گردد. به ويژه براي كساني كه اين دو نفر را در عصر اطلاعات و دانش به عنوان رهبران الهي خويش برگزيده و بايد به بافته‌ها و تناقضات فكري آن‌ها نيز معتقد باشند.

احكام ميرزا علي محمد شيرازي

از كتاب بيان فارسي ميرزا علي محمد احكام ذيل نقل مي‌گردد: - همه‌ي كتب جهان را به غير از كتاب‌هاي من محو و نابود كنيد. [19] . - اموال كساني كه به من ايمان ندارند گرفته و مصادره نماييد. [20] . [ صفحه 20] - هر پادشاهي كه معتقد به دين باب باشد، بايد كساني را كه به كتاب بيان ايمان ندارند، بكشد و بر روي زمين باقي نگذارد. [21] . - بر هر زن بابي واجب است كه ازدواج كند و حتما صاحب فرزند شود و اگر از شوهرش صاحب فرزند نشد، مي‌تواند با اجازه‌ي شوهرش به مرد بابي ديگري مراجعه كند تا براي شوهرش، فرزندي توليد كند. [22] . - استعمال دارو مطلقا حرام است. [23] . - محمد علي باب در كتاب «بيان عربي» مي‌نويسد: - سوار گاو نشويد، بر آن چيزي بار نكنيد! - شير الاغ ننوشيد! - تخم مرغ را قبل از پختن به ديوار نزنيد چن محتويات آن خراب مي‌شود!!! [24] . نكته‌ي قابل توجه اين است كه وقتي از مبلغين بهائي نسبت به اين احكام و قوانين توضيح خواسته مي‌شود، به جاي پاسخ منطقي اظهار مي‌دارند كه احكام كتاب بيان، توسط ميرزا حسين علي نسخ شده است و حال آن كه خود ميرزا حسين [ صفحه 21] علي مي‌نويسد: «لعنت خدا بر كسي كه بگويد بيان نسخ شده و باطل گرديده.» [25] . وي در كتاب مبين خود نيز به عدم نسخ بيان اشاره مي‌كند. [26] .

احكام ميرزا حسين علي بهاء

ميرزا حسين علي احكام بهائيت را در كتاب خود به نام «اقدس» بيان كرده است. وي به عنوان نمونه مي‌گويد: - هر گاه اراده‌ي عبادت و نماز خواندن كرديد روبه سوي من (يعني ميرزا حسين علي) نماز بخوانيد. [27] . - جريمه‌ي رابطه‌ي نامشروع و زنا 9 مثقال طلا مي‌باشد (كه در صورت تكرار دو برابر مي‌شود.) اين جريمه به تشكيلات رهبري بهائيت در اسراييل پرداخت مي‌شود. البته اگر زن و مرد متأهل باشند حكمي براي آن گفته نشده است [28] . (جالب اين است كه در كتاب اقدس جريمه محزون و ناراحت كردن ديگران را 19 مثقال طلا!!!؟ تعيين كرده است). - حكم نجاست از همه چيز برداشته شد. [29] . [ صفحه 22] - اگر كسي خانه‌اي را آتش زد او را آتش بزنيد. [30] . از حضرات بهائي بايد پرسيد كه چه پاسخي براي احكام غير عقلي و بي‌منطق ميرزا حسين علي بهاء دارند كه خود را پيغمبر و منجي بشريت در عصر ترقي و پيشرفت ناميده است؟!!

ختم كلام

خواننده‌ي عزيز و گرامي! بر هر فرد آزادانديشي لازم است كه به هنگام تحقيق در مورد آيين باب و بهاء با نهايت واقع‌بيني و دور از تعصب و به منظور تحري حقيقت و نه تقليد كوركورانه، به آثار و نوشته‌هاي باب و بهاء مراجعه نمايد و بدون توجه به گفته‌ها و اظهارات بي‌اساس، درصدد رسيدن به حقيقت باشد. بديهي است كه در اين صورت هيچ گاه دچار ترديد و اشتباه نخواهد شد و در گام‌هاي اول متوجه مي‌شود كه بهائيت ساخته‌ي دست استعمار و دشمنان اسلام و بافته‌ي كساني است كه خواسته و ناخواسته دين و مليت خود را فداي اغراض شخصي و تحقق بخشيدن به نيات مغرضين و سود جويان نموده‌اند. [ صفحه 23] در پايان چند نكته يادآور مي‌شود: تذكر 1: در اين نوشتار تلاش گرديد تا مطالب بدون ذكر مأخذ نقل نشود. تذكر 2: كتاب‌هايي كه در اين جزوه به آن اشاره شده از انتشارات تشكيلات بهائيت بوده و مورد قبول آنان است و اسامي همگي آن‌ها را در آخر كتاب «نظر اجمالي در ديانت بهايي» - نوشته احمد يزداني مبلغ مشهور بهائي - در بخش معرفي آثار، نوشته شده است. براي رسيدن به حقيقت، كافي است كه هر فرد بهائي كتاب‌هاي ميرزا علي محمد باب از جمله بيان فارسي، صحيفه عدليه، تفسير سوره كوثر وتفسير سوره يوسف را به دست آورده و با مشاهده و مطالعه‌ي مطالب آن‌ها به بطلان بهائيت آگاهي يابد. تذكر 3: براي آگاه بر اين كه چگونه استعمار و سياست‌هاي خارجي در تأسيس و راه‌اندازي بابيت و بهائيت دخالت داشته و دارند به كتب زير مراجعه نماييد: 1- پرنس دالگوركي، نوشته مرتضي آخوندي. 2- بهائيت در ايران، نوشته‌ي دكتر سعيد زاهد زاهداني. 3- بابيگري و بهائيگري، نوشته محمد مهدي اشتهاردي. [ صفحه 24] 4- سايه روشن بهائيت، انتشارت كيهان. 5- مجله زمانه، شماره 61، مهر ماه 1386. 6- بهائيت از ادعا تا واقعيت، نوشته جمعي از نويسندگان.

پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 360 / 51 حديث 7.
[2] علي محمد شيرازي، صحيفه عدليه / 27.
[3] علي محمد شيرازي، بيان فارسي، بخش توضيح لغات و اصطلاحات / 5.
[4] اشراق خاوري: رحيق مختوم ج 22 / 1 (در برخي چاپ‌ها ص 34).
[5] فاضل مازندراني اسرار الاثار 179 - 182 / 1.
[6] علي محمد شيرازي، صحيفه عداليه / 5.
[7] عبدالحميد اشراق خاوري، رحيق مختوم 78 / 1، قاموس توقيع 114 / 1.
[8] علي محمد شيرازي: لوح هيكل الدين / 5 (ضميمه كتاب بيان عربي).
[9] حسين علي نوري: مبين / 229.
[10] الواح خطي / 6.
[11] شوقي افندي: قرن بديع، ج 2.
[12] حسين علي نوري: ايقان / 70.
[13] حسين علي نوري: بديع / 174.
[14] حسين علي نوري: بديع / 174.
[15] حسين علي نوري: بديع / 379.
[16] حسين علي نوري: ادعيه محبوب / 399.
[17] عباس افندي: مكاتيب 442 / 1.
[18] عبدالحميد اشارق خاوري، رحيق مختوم / 851.
[19] علي محمد شيرازي: بيان فارسي / 198.
[20] همان / 157.
[21] همان، / 26.
[22] همان، / 298.
[23] همان، / 324.
[24] علي محمد شيرازي: بيان عربي / 49.
[25] حسين علي نوري: اقتدارات / 103.
[26] حسين علي نوري: مبين / 181.
[27] حسين علي نوري: اقدس / 3.
[28] همان، / 15.
[29] همان، / 22.
[30] همان، 18.

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».