مؤلف: رحيم نيكبخت
فصلنامه مطالعات تاريخي / ويژه نامه بهائيت / سال 4 / شماره 17 / 1386
برگرفته از:
از جمله موضوعات مهم در تاريخ معاصر ايران بهاييت است. ارتباط مستقيم و غيرمستقيم بهاييان با بيگانگان، نقش و تأثير آنان در سياستهاي ضد اسلامي عصر پهلوي چون كشف حجاب و سيطره اقتصادي بر اركان جامعه، تسلط عوامل بهايي در تشكيلات اداري و سياسي - نظامي ايران از مسائل مهم و قابل بررسي اين فرقه سياسي است. اما آذربايجان در فعاليتهاي برنامههاي بهاييان از اهميت زيادي برخوردار بوده است. در خاطرات مرحوم صبحي، گزارشهاي نسبتا دقيقي از گستره فعاليت بهاييان در آستانه جنگ جهاني اول در آذربايجان داده شده است. [1] براساس اسناد و منابع ديگر با ساير فعاليتهاي بهاييان در عصر پهلوي آشنا ميشويم. براساس اسناد [2] موجود در آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي ناگفتههايي از فعاليت بهاييان در آذربايجان را مرور ميكنيم. حجم انبوه اسناد و فعاليتهاي متنوع بهاييان در سرتاسر ايران و بويژه در آذربايجان، انتخاب اسناد را مشكل ميسازد. با اين حال اين نوشتار ميتواند فتح بابي براي بررسيهاي دقيقتر در اين باره به حساب آيد.
همچنان كه تاكنون تاريخ دقيق فعاليتها و جوانب تلاشهاي بهاييان به روشني طرح نشده، اطلاعات ما از كيفيت فعاليتهاي بهاييان نيز كافي نيست. از جمله مسائل قابل بحث «نقشه [ صفحه 216] بديعه جهاد كبير الهي» است. اين برنامه ده ساله از سال 1332 شروع و تا سال 1342 ادامه پيدا كرده است. در گزارشهاي موجود عنوان شده است كه اين برنامه با موفقيت توأم بوده است. متأسفانه از كم و كيف فعاليتهاي مختلف بهاييان در اين برنامه ده ساله گزارشي در دست نيست. در اين مقطع ده ساله تحولات بسياري روي داد كه بيارتباط با گسترش و بسط نفوذ فعاليتهاي اين فرقه نبود. چه بسا بخشي از اهداف نهضت اسلامي به رهبري امام خميني (ره) در سال 41 را بايد پاسخي به اين تحولات تلقي كرد. گزارشهاي شهرباني تبريز از بهاييان در آستانه شروع نهضت اسلامي حكايت از گسترش فعاليتهاي اين فرقه - اواخر برنامه ده ساله بهايي - دارد. در گزارشي مربوط به اواخر سال 1340 عنوان شده است: از استانداري آذربايجان ضمن شماره 2404 - 19 / 10 / 40 اعلام شده بود كه به استناد گزارشهايي كه به استانداري رسيده اخيرا فعاليت بهاييان در آذربايجان شدت پيدا كرده در محفل خودشان به تبليغات مذهبي مشغولاند كه در اين مورد تحقيقات لازم معمول، معلوم شد كه بهاييان هر هفته سه بار در محفل خودشان جمع و فعاليت مذهبي مينمايند... [3] . اين فعاليتهاي گسترده حساسيت نيروهاي مذهبي تبريز را برانگيخت، به طوري كه مرحوم حاج ميرزا حسن ناصرزاده و حاج ميرزا حسين انزابي چهرگاني دو تن از وعاظ [4] پرشور در شبهاي ماه مبارك رمضان سال 1340 در منابر عليه آنان به سخنراني پرداختند. اين گزارش ميافزايد: ... در روزهاي مختلف در مساجد ضمن وعظ خطابه بياناتي بر عليه بهاييان و نفوذ آنها در دستگاههاي دولتي و همچنين ازدياد فعاليت آنان ايراد مينمايند.. با ارسال اين گزارش به اداره اطلاعات شهرباني كل كشور، يكي از مقامات عاليرتبه ارتش در نامهاي به يكي از مسئولان بلندپايه شهرباني كل كشور مينويسد: 12 اسفند 1340 تيمسار [ناخوانا] كرامتي شرحي از تبريز رسيده است كه خلاصه آن لفا از نظر عالي ميگذرد. اطمينان دارد براي جلوگيي از هرگونه اقدامات مخالف آسايش اهالي كشور، اوامر لازمه مقتضيه فرموده و ميفرمايند و اين قبيل اشخاص مفسد و فتنهجو شديدا مورد مؤاخذه و تنبيه قرار خواهند گرفت. توصيه و عدالت گستري تيمسار باعث مزيد تشكر ارادتمند و جمعي از خدمتگزاران حقيقي ميهن مقدس خواهد گرديد. سرلشكر. [امضا] [5] . نگارش چنين توصيه نامهاي برخلاف عرف اداري شهرباني، سندي متقن از ميزان نفوذ [ صفحه 217] بهاييان در مراكز حساس كشور است. در اين نامه برخورد جدي با حجت الاسلام ناصرزاده و همچنين رعايت حال بهاييان توصيه شده است. در سندي ديگر از اسفند 1341، سال پاياني برنامه ده ساله بهاييان، سرتيپ عطايي رئيس شهربانيهاي آذربايجان شرقي طي دستوري به شهربانيهاي تابعه و كلانتريها ابلاغ ميكند كه: طبق دستور مركز گزارشات واصله از بعضي از شهرستانها حاكي بود كه اخيرا فعاليت فرقه بهايي افزايش يافته و عمال و مبلغين آن فرقه از طرق مختلف در اغفال و گمراه نمودن مردم مشغول فعاليت ميباشند لذا مراتب [به وزارت] كشور و سازمان اطلاعات و امنيت كشور منعكس گرديد. در پاسخ اعلام داشتهاند با توجه به اصل بيست و يكم قانون اساسي، انجمنها و اجتماعاتي كه مولد فتنه ديني و دنيوي و مخل نظم هستند ممنوع ميباشد علي هذا لازم است با توجه به امريه صادر شده [از سوي] وزارت كشور به نحو مقتضي با همكاري ساواك محل از فعاليت مضره و تظاهر[ات] فرقه مذكور جلوگيري و نتيجه را گزارش نماييد. [6] . اين ابلاغيه كه از تهران صادر شده بود، به احتمال زياد نميتواند بيارتباط با مبارزه روحانيون به رهبري امام خميني با لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي باشد كه در آن رژيم شاه تلاش ميكرد نوعي رسميت غيرمستقيم به فرقه بهاييت ببخشد.
در ادامه نقشه ده ساله مركز جهاني بهاييان، نقشهاي موسوم به «نقشهي جليلهي نه» طراحي و به اجرا گذاشته شد كه از آغاز سال 1343 محافل بهايي ملزم به اجراي آن گرديدند. خوشبختانه در اسناد موجود آگاهيهاي بيشتري از اين برنامه در دست است. در شيوهنامه «بيتالعدل اعظم»، تمامي بهاييان ملزم گرديدند از «كليه مصالح و احتياجات محلي و منافع مادي و نفساني خويش صرفنظر كرده و با اهداي حداكثر كمك مالي، شخصا با كمال خلوص نيت در انجام هدفهاي اين نقشه جهاني شركت نمايند.» [7] طي دستورهاي جداگانه، محافل بهايي سراسر كشور ملزم گرديدند كه از احداث ساختمان جديد خودداري كرده فقط به تعميرات ضروري آن هم براي جلوگيري، از خرابي بپردازند و در عوض هزينه آن را به مركز بهاييان ارسال دارند. [8] . براي اجراي اين نقشه نه ساله، هيئتهايي شكل گرفت كه گزارش لحظه به لحظه فعاليتهاي خود را به مركز بهاييت ارسال ميكردند. از دستورالعملهايي كه به محافل بهايي صادر ميگرديد و بخشي از آنها در گزارشهاي شهرباني آذربايجان انعكاس يافته برخي از اهداف آنها روشن ميگردد. از آن جمله نفوذ در تمام قسمتها و نقاط آذربايجان و به دست گرفتن تدريجي اراضي [ صفحه 218] حاصلخيز كشاورزي و همچنين نفوذ در ميان ايلات و عشاير آذربايجان و ساير نواحي بود. در يكي از دستورهايشان به تاريخ دي ماه 1343 به محفل روحاني تبريز چنين آمده است: از آن محفل مقدس خواهشمند است در صورتي كه در حوزه آن قسمت امري [از] لحاظ پيشرفت امر نشر نفحات الله به طور عمومي و دستهجمعي و همچنين ابلاغ كلمه الله بين ايالات و عشاير احساس ميگردد كه احتياج تشكيل لجنه مخصوصي براي اين منظور است مقرر فرمايند در تشكيل آن اقدام فرموده نتيجه را ابلاغ فرمايند. [9] . در دستورالعملي ديگر به محفل بهاييان مهاباد اجازه خريد يك باب خانه در منطقه اشنويه براي تبليغ در ميان كردها صادر شده است زيرا «به منظور اجراي اهداف نقشه 9 ساله است [و] بلامانع خواهد بود.» [10] . از ديگر اهداف اين برنامه، تصرف تدريجي اراضي كشاورزي مناطق حاصلخيز از جمله در آذربايجان بود. در 30 دي 1343 به محفل روحاني تبريز دستور ميرسد «كه آن محفل مقدس استحضار كامل از وضع چهريق و املاك امري در آن سازمان دارند. خواهشمند است مقرر فرماييد نفوسي را كه بتوانند در امور زراعت اقدام كنند با مطالعه قبلي جهت تصرف و تملك تدريجي به آن محل اعزام فرمايند.» [11] . از دستورهاي ديگرشان آشكار ميگردد كه محفل جهاني بهاييت بسيار علاقهمند بوده است كه هر نوع كتاب خطي و مطبوع ديگر در مورد ايالات و عشاير از نواحي مختلف ايران بويژه آذربايجان را جمعآوري نمايد و در ميان عشاير قراء و قصبات كوچك و بزرگ هم محافل بهاييت داير شود. [12] .
در بررسي اسناد موجود در پرونده بهاييت در شهرباني آذربايجان، زواياي بيشتري از اهداف برنامه نه ساله بهاييت آشكار ميگردد. بهاييان ميكوشيدند در مراكز آموزشي و فرهنگي نفوذ نمايند. [13] در قديمترين سند موجود به سال 1329 آمده است كه يك آموزگار بهايي از طرف محفل بهاييان تبريز در قريه ايواوغلي خوي مأمور تدريس شده بود كه با حساسيت ايجاد شده مجبور به ترك منطقه ميشود. [14] در برنامه نه ساله، نفوذ ذر مراكز آموزشي پيشبيني شده بود. دانشگاه تبريز و ادارات آموزش و پرورش آذربايجان محل مناسبي براي فعاليت به شمار ميرفت. در سالهاي پاياني برنامه نه ساله، بهاييان در دانشگاه تبريز و برخي محافل ديگر به موفقيتهايي دست پيدا كرده بودند. در گزارشي از سال 1350 درج شده است: ساعت 19 الي 21 روز جمعه 24 / 10 / 50 جلسه جوانان دانشجوي بهايي در منزل [ صفحه 219] سرگرد دكتر برقآسا، افسر ارتش در تبريز تشكيل و تعدادي از رؤساي دانشكدهها و استادان دانشگاه از جمله معاون دانشكده پزشكي و آقاي دكتر ميرآفتابي در جلسه شركت داشتهاند. [15] . در گزارش ديگري به شگرد استفاده از دختران و زنان براي تبليغ بهاييت اشاره شده است كه در دانشگاه و اداره آموزش و پرورش به كار ميرفته است: «پيروان فرقه بهايي در تبريز فعاليتهاي تبليغاتي خود را در دانشگاه، اداره آموزش و پرورش و ساير ادارات با استفاده از زنان و دختران بهايي تشديد نمودهاند.» در ادامه گزارش به اسامي فعالان در مراكز مختلف فرهنگي اشاره شده است از جمله «آموزگار يك دبستان و كودكستان». [16] در گزارشي ديگر از فعاليت صورت گرفته در دانشگاه تبريز ميخوانيم: خبر رسيده حاكي است اخيرا چند دانشجوي بهايي مسلك كه در دانشكدههاي مختلف دانشگاه تبريز مشغول تحصيل گرديدهاند علنا تبليغ بهاييگري مينمايند. از جمله شخصي به نام مسعود فغاييان كه پدرش مدير عامل كارخانجات زمزم شيراز ميباشد به اتفاق خانم انصاري ماشيننويس سازمان آب كه مشاراليه نيز بهايي ميباشد در اجتماع تبليغ مينمايد. [17] . از فعاليتهاي علني و تبليغ بهاييت در دانشگاه تبريز، سازمان آب، شهرداري، آموزش و پرورش نيز گزارشهايي رسيده بود. [18] اسناد موجود حاكي است كه رفتهرفته فعاليت بهاييان بويژه در مراكز فرهنگي و آموزشي رو به رشد بوده است. در گزارشي از اوايل سال 1356 آمده است: طبق اطلاع اخيرا خانم پارسا رئيس آموزشگاه بهياري بيمارستان شير و خورشيد تبريز مبادرت به تبليغ مسلك بهاييگري نموده و دانشآموزان پانسيون بهياري كه مسلك بهاييت را قبول كردهاند هميشه مورد توجه و عنايت ايشان بوده و روزهاي دوشنبه به آنان اجازه شركت در جلسه متشكله مربوط به بهاييگري در منزل آقاي آستاني واقع در كوچه خيريه را ميدهد به طوري كه اين گونه تشريفات عده دختران پيرو اين مسلك را به 25 نفر رسانده و موجبات دلسردي و ناراحتي ساير دختران مسلمان را فراهم ساخته مضاف بر اينكه در مدت زمان مرخصي دختران بهايي، كار آنان به دختران مسلمان ارجاع ميگردد. [19] . چون فعاليت بهاييان برنامهريزي شده و به دقت انجام ميگرفت، اهداف مورد نظرشان نيز محقق ميشد. به عنوان نمونه در گزارشي از سال 1354 نام شش آموزگار بهايي قيد شده است كه در كلاسهاي خود آشكارا به تبليغ مشغول بودهاند. بديهي است چنين فعاليتهايي بدون عكسالعمل در جو مذهبي تبريز نباشد گر چه قصد پرداختن به عكسالعمل اقشار مذهبي را در مقابل فعاليتهاي بهاييان نداريم، با اين حال در همين گزارش قيد شده است: [ صفحه 220] .. چند نفر از متعصبين مذهبي تبريز از جمله آقايان 1- حاج خليل خويي 2- وحدت (واعظ) 3- شريفپور (ابزار فروش) 4- پاينده (دبير آموزش و پرورش) در نظر دارند كه در اين زمينه و براي جلوگيري از فعاليت و تبليغات آنان به استانداري و آموزش و پرورش مراجعه و شكايت و تقاضا كنند. ترتيبي داده شود كه اين قبيل افراد لااقل در مشاغل اداري انجام وظيفه نمايند. [20] .
با نفوذ بهاييان در سطوح مختلف اركان حكومت شاهنشاهي پهلوي، شاهد آزادي عمل روزافزون آنها هستيم: ساعت 10 روز 26 / 6 / 47 چند نفر از مسافرين تبريز در قهوهخانه ميدان راهآهن نشسته صحبت ميكردند كه صاحب كارخانه ماشينسازي تبريز كه بهايي ميباشد هر چند روز عدهاي از كارگران را اخراج نموده و كارگران جديدي به كار گمارد. كارگران كارخانه از صاحب كارخانه ناراضي بوده قصد دارند به نمايندگي از طرف خود كارگراني جهت تسليم شكايت به بازرسي شاهنشاهي به تهران بفرستند. [21] . و يا در سند ديگري خبر داير شدن مكتب تعليم بهاييت براي كودكان بهاييان توسط محفل تبريز عنوان شده است. [22] مواردي از چنين مطالبي در اسناد فراوان يافت ميشود. سال 1352 براي فعاليت بهاييان در آذربايجان سال پرتحركي بود. از جمله تلاشهاي آنها در اين سال، چاپ و توزيع كتابهاي ضد اسلامي در تبريز است كه شخصي به نام چيتساز از تهران اين كتابها را به تبريز انتقال داده «در بازار و نقاط مختلف شهر پخش» كرده است. [23] در ادامه همين فعاليتها مسئولين كارخانه پپسي كولا «هر ماه مبالغ زيادي پول در اختيار يكي از مبلغان بهايي تبريز قرار ميدادند تا صرف تبليغ بهاييت نمايد» كه وي هم از عهده اين كار به خوبي برآمده است. [24] در تكميل اين گزارش، گزارش ديگري به شرح زير موجود است: خبر رسيده حاكي است آقاي چيتساز ساكن تهران كه رابط بين بهاييان تهران و ساير شهرستانهاي ايران ميباشد در تاريخ 2 / 8 / 52 از تهران به تبريز وارد و مدت دو روز در منزل زهتاب دندانساز سكونت و مبلغ دويست هزار تومان به صندوق اسناد بهاييان تبريز كه توسط شركت زمزم ارسال شده بود تحويل و ضمنا با آقاي مهندس ساعدي رئيس نيروگاه برق تبريز ملاقات و گفتگو و روز 4 / 8 / 52 تبريز را به قصد تهران ترك نموده است. [25] . بر اساس اين گزارش اگر همين مبلغ را به ساير شهرهاي بزرگ ايران هم ماهيانه پرداخت [ صفحه 221] كرده باشند رقم سرسامآوري را براي تبليغ بهاييت اختصاص دادهاند. به عبارتي، ساليانه حدود شصت ميليون تومان صرف تبليغ بهاييت نمودهاند. و به عبارت ديگر از سال 52 تا 1357 حدود سيصد ميليون تومان خرج كردهاند. [26] موضوع مهمتر آنكه شركت زمزم يكي از صدها شركت فعال بزرگ و كوچك بهاييان قبل از انقلاب بوده است.
نفوذ گسترده بهاييان در مراكز فرهنگي و به دست گرفتن شريانهاي كشور، به آنان اين جرئت و جسارت را ميداد كه وابستگيهاي خود را به بيگانگان بدون ترس و واهمه بيان و به آن افتخار نمايند؛ ضمن اينكه از اين مسئله براي ارعاب و جذب افراد هم استفاده نمايند. آنچه در اسناد و گزارشهاي شهرباني آذربايجان شرقي انعكاس يافته از موارد بسيار بديهي و آشكار اين اظهارات ميباشد. از سال 1348 سندي به شرح زير وجود دارد: آگاهي رسيده حاكي است كه چند تن از افراد فرقه بهايي در كشور اسرائيل سكونت داشته و چند نفر نيز از جمله شخصي به نام روحالله مشتاق اهل قريه سيسان در اطراف تبريز به آن كشور تردد داشته و كمكهايي كه از طرف فرقه مذكور به كشور اسرائيل ميگردد توسط آنها انجام ميگيرد. ضمنا بهايياني كه در آذربايجان در ساير شهرستانها داراي تأسيسات و كارخانههايي هستند از وسايل و آلات ساخت اسرائيل استفاده و با خريد آن به اقتصاد كشور مورد بحث به طور غيرمستقيم كمك مينمايند. [27] . موضوع قابل تأمل آنكه طبق اسناد ساواك، آيتالله قاضي طباطبايي قصد داشت در عيد فطر سال 1347 به همراه نمازگزاران به قريه سيسان (مورد اشاره در سند فوق) رفته نماز عيد را در آن محل برگزار نمايد كه مقامات شهرباني از آن كار جلوگيري ميكنند. [28] و جالبتر آنكه در خطبههاي نماز عيد فطر همين سال، آيتالله قاضي طباطبايي در مسجد مقبره، حملات تندي عليه رژيم اشغالگر قدس مينمايد و در پي آن به مدت يك سال از تبريز به بافت، سپس به زنجان تبعيد ميگردد. پس از تبعيد وي در تبريز شايع ميشود كه تبعيد وي به خواست بهاييان و يهوديان انجام گرفته است؛ ضمنا دولت ايران از اسرائيل پشتيباني و كمكهاي مالي به آن كشور ميكند. [29] . ارتباط بهاييان با كشورهاي بيگانه موضوعي قابل كتمان نيست بويژه موقعي كه ايشان از قدرت، نفوذ و موقعيت خوبي در عرصه سياسي، اجتماعي و اقتصادي برخوردار بودند و خود به اين ارتباط افتخار هم ميكردند. در يكي از گزارشهاي شهرباني آذربايجان شرقي به اداره اطلاعات آمده است: [ صفحه 222] طبق اطلاع، اخيرا شخصي به نام شهرام عيسي خاني دانشجوي سال اول رياضي دانشكده علوم دانشگاه آذر آبادگان در كلاس درس، ساير دانشجويان را به قبول مسلك بهاييت تشويق و چنين اظهار ميدارد كه دولت شوروي و انگليس مخفيانه به بهاييان پول ميدهند تا كميته بهاييان را تقويت كنند ما نيز افراد بهايي بويژه اشخاصي را كه به اين مسلك بپيوندند از نظر تأمين مسكن و كمك هزينه زندگي حمايت و كمك ميكنيم. در ارزيابي گزارش فوق قيد شده كه «قابل بررسي است» [30] اما در خلاصه شده گزارش فوق كه به رياست اداره اطلاعات شهرباني كل كشور و رياست ساواك استان ارسال شده است، در ارزيابي گزارش چنين قيد شده است: «تبليغ صحت دارد.» [31] .
[1] در خاطرات صبحي، منشي و محرم اسرار عبدالبهاء موارد جالبي از اين ارتباط نشان داده شده است. ر. ك: خاطرات زندگي صبحي و تاريخ بابيگري و بهاييگري، به كوشش سيد هاي خسروشاهي، مركز اسناد انقلاب اسلامي، 1386.
[2] آرشيو مركز اسناد انقلاب اسلامي، پرونده بهاييت در آذربايجان، كد 7702 و 7740.
[3] سند شم 1.
[4] مرحوم ناصرزاده و مرحوم انزابي از جمله وعاظ مبارز دوران نهضت اسلامي در تبريز هستند كه فعاليتهاي زيادي داشتهاند.
[5] سند شم 2.
[6] سند شم 3.
[7] سند شم 4.
[8] سند شم 5، نمونهي يكي از دستورالعملهايي است كه به محفل روحاني مياندوآب صادر شده است.
[9] ر ك به: سند شم 6. [
[10] ر ك به: سند شم 7.
[11] ر ك به: سند شم 8.
[12] ر ك به: سند شم 9.
[13] بابيان هم به اين تلاشها دست ميزدند تا جايي كه در برخي از خاطرات شفاهي بر جاي مانده اين موضوع يادآوري شده است كه بسياري از مردم آذربايجان به خاطر اينكه فرزندانشان بابي نشوند، آنان را از درس خواندن بازميداشتند. (مصاحبه با مرحوم اسدالله صدري ليورجاني، تابستان 1379. (.
[14] سند شم 10.
[15] سند شم 11.
[16] سند شم 12.
[17] سند شم 13.
[18] سند شم 14.
[19] سند شم 15.
[20] سند شم 16.
[21] سند شم 17.
[22] سند شم 18.
[23] سند شم 19.
[24] سند شم 20.
[25] سند شم 21.
[26] به كمك 25 شهر 000 / 000 / 5 = (تومان ماهيانه) / 000 / 200 ضربدر 25) شهر بزرگ) هزينهي صرف شده يكساله براي 25 شهر 000 / 000 / 60 = (يكسال) 12 ضربدر / 000 / 000/ 5 پنج سال 000 / 000 / 300 = (5 سال) 5 ضربدر 000 / 000 / 60 از سال 1352 تا 1357 پيروزي انقلاب اسلامي.
[27] سند شم 22.
[28] ياران امام به روايت اسناد ساواك، شهيد آيتالله سيد محمدعلي قاضي طباطبايي (جلوه محراب)، تهران، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، 1379، ص 265.
[29] همان، ص 273.
[30] سند شم 23.
[31] سند شم 24.
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».