مؤلف: مصطفي مقدم
برگرفته از كتاب:
بهائيت آن گونه كه هست / مؤسسه جام جم / چاپ اول / 1387
در قاموس قدرتهاي سياسي، بويژه قدرتهاي ناشي از تمدن «اومانيستي» غرب، سكولاريسم يك اصل بنيادين است. به همين علت، سياستگزاريها و برنامهريزيهاي دولتها درباره مذاهب و فرقهها، در مرتبه اول براي تضعيف و تحليل بردن آنها است و در مرتبه بعد، ناگزير آنها را به عنوان واقعيتهاي غيرقابل انكار اجتماعي به رسميت ميشناسند. اما هيچ گاه به ترويج و تبليغ آنها نپرداخته و زمينهاي براي گسترش فعاليتهاي آنها فراهم نميسازند. آنچه گفته شد، بيانگر رابطه دولتها با مذاهب و فرقههاي بومي جامعه خويش است. روشن است كه آن دولتها در قبال آيينهاي وارداتي و غيربومي واكنشي شديدتر از خود نشان ميدهند. حال اگر در چنين شرايطي، قدرتهاي سردمدار تمدن غرب و ديگر دولتها از فرقه اي پشتيباني كرده و حتي براي گسترش فعاليتهايش به آن كمك كنند، مساله، بودار ميشود. فعاليتهاي فرقه بهائي در كشورهاي مختلف ازجمله جديترين نمونههاي پرسش برانگيز اين امر است. يكي از اين موارد، فعاليتهاي فرقه در برخي از كشورهاي جنوب آسيا، مانند لائوس و ويتنام، در دهه 1960 ميلادي است. كشورهاي ياد شده در آن سالها گرفتار مصيبت آميزترين و خونبارترين ايام تاريخ خود بودند. لائوس از اواخر دهه 1950 به بعد، صحنه رويارويي قدرتهاي جهاني و به طور مشخص، مداخله نيروهاي امريكايي و ويتنام شمالي بود، خاك آن كشور صحنه درگيري ميان جناحهاي پاتت لائو (كمونيست) به رهبري «سوپهانو وونگ»، شاهزاده «بون اوم» و دولت پادشاهي به صدارت «سو وانا پهوما» قرار داشت. حاصل چنين وضعيتي، فشار فقر و نا امني و كشتار فراوان بود. ويتنام نيز در دهه 1960 ميلادي صحنه نبردهاي خونين ميان مبارزان آن كشور با قواي متجاوز امريكايي بود. به گونهاي كه در فاصله سالهاي 1962 تا 1968، بيش از 400.000 تن از مردم ويتنام كشته شدند. تنها در حمله عمومي عيد تت 39800 نفر جان خود را از دست داده و بيش از 100.000 نفر مجروح شدند. از فوريه 1965 تا ژوئيه 1968، هواپيماهاي آمريكايي در 107.700 حمله به خاك ويتنام، 2.285.000 تن بمب بر روي مردم بيدفاع آن كشور ريختند. اما جالب است بدانيم كه مبلغان بهائي در چنين وضعيتي، در كمال امنيت و بدون هيچ گونه دغدغه وارد اين كشور شده براي فعاليتهاي آنها بسترهاي لازم فراهم شد و كمكها لازم براي پيشرفت آنها انجام گرفت. به گونهاي كه بنا به نوشته مجله اخبار امري، ارگان بهائيان: «بر اثر ايمان و عقيده راسخ به حضرت بهاءالله و عشق به بشريت و جانبازي و گذشت احباي ويتنام اخيراً موفقيت شاياني كسب كردهاند. تعداد 90 محفل روحاني جديد در رضوان گذشته تاسيس و همچنين 4116 نفر در مدت يك سال در ظل امرالله وارد شدهاند. روزنامههاي رسمي ويتنام، راديو و تلويزيون ملي تمام اطلاعات و اخبار را درباره تعطيلات و جلسات امري انتشار و پخش ميكردند و هر هفته برنامههاي امري از راديو سرويس مخصوص اطلاعات شهرهاي مختلف پخش ميشود.» [1] اگرچه بهائيان به عنوان فرقهاي كوچك و اندك شمار، از نظر رواني نياز به بزرگنمايي دارند و از اين رو همواره درباره تعداد پيروان خود مبالغه گويي را پيشه كرده و به ارائه آمارهاي اغراقآميز ميپردازد و بنابراين، ادعاهاي آنان درباره گرايش افراد ويتنامي، بايد با احتياط تلقي شود. اما متن نوشته «اخبار امري»، دست كم، رضايت آنان را از شرايطي كه در آن كشور برايشان فراهم شده بود، آشكار ميسازد. با توجه به حضور و سلطه امريكا در آسياي جنوب شرقي در آن مقطع تاريخي، روشن است كه حضور بهائيان با آن شرايط مناسبي كه خود بدان اذعان دارند، بدون همراهي و همكاري آن دولت، ميسر نبوده است. به اين ترتيب، هنگامي كه حضور عده اي زير سايه سرنيزه آمريكا در يك كشور فراهم گردد، جناحهاي سياسي كه چنين پيوند تنگاتنگي را ميان آن عده و قدرت مسلط مشاهده كنند، همكاريهاي لازم را با آنان خواهند داشت. بر اين پايه است كه نشريه آهنگ بديع اظهار ميدارد در جشن روز مذاهب در لائوس، بنا به دعوت محفل بهائي، برادر پادشاه آن كشور، به نمايندگي رسمي از سوي پادشاه، در آن جشن شركت كرد. [2] و همچنين روزنامههاي مختلف ويتنام، جريان جشن تولد بهاءالله را با عكسهاي آن درج كرده و شرحي درباره حيات و تعاليم جمال مبارك! چاپ كردهاند. [3] . نكته مهمتر اين كه، بهائيان نه تنها در سايه سرنيزه آمريكا قادر به حضور در يك كشور بوده و با اعمال نفوذ آن دولت زمينه براي فعاليتهايشان فراهم ميشود، بلكه نفس برخورد آمريكا با مردم آن منطقه و فشاري كه به وسيله كشتار و جنگ در جامعه ايجاد ميشود، زمينه رواني مناسبي را براي شنيدن نداي صلح و وحدت بشر فراهم ميسازد. بدين گونه، پيوند دقيقي ميان اين وضعيت ايجاد شده به وسيله آمريكا در كشورهايي مانند لائوس و ويتنام از يك سو و فعاليت بهائيان در قالب شعارهاي صلح و وحدت در آن كشورها از سوي ديگر، احساس ميشود. به بيان ديگر، آمريكا اين فرصت را فراهم ساخته و آن را در اختيار اين گروه قرار ميدهد. نشريات بهائيان، ناخواسته به سوء استفاده فرصت طلبانه از چنين وضعيتي اذعان كردهاند. صدها هزار نفر از مردم بر اثر يورش توپ و تانك و بمبارانهاي آمريكا از بين رفتهاند و تعدادي از بازماندگان آنها در بازداشت و اسارت به سر ميبردند، در چنين شرايطي مبلغان بهائي بدون هيچ گونه مانعي به سراغ زندانيان ميروند و به بيان درست تر، به آن اردوگاهها و بازداشتگاهها برده ميشوند، تا بنا به اذعان اخبار امري، «در حالي كه جنگ و كشتار در ويتنام جريان دارد و صفحات روزنامههاي آن كشور را اخبار و عكسهاي مربوط به عمليات جنگي پوشانده است، جامعه بهائي ويتنام برحسب وظيفه ديني و انساني خود از فرصتها و موقعيتهاي گوناگون براي شناساندن امر جهاني بهائي و اهداف مقاصد عاليه انساني آن و ابلاغ پيام الهي به عموم مردم استفاده نموده طي مراسم و احتفالات مختلف پيام حضرت بهاء را كه هدفشان ايجاد وحدت و برادري بين نوع بشر است به مردم آن كشور ابلاغ مينمايند.» [4] در شماره ديگري از اين نشريه، سوءاستفاده از شرايط نا بهنجار افراد دربند، اذعان شده و خاطرنشان ميگردد: «اخيراً طي ديداري از خانوادههاي محنتزده و بيچاره و قربانيان جنگ كه در بازداشتگاهها هستند، هدايايي داده شد... با استمداد از دولت كه خسارت وارده در اثر جنگ را به احباء بپردازد، به اين ترتيب كمكي به احباي ستمديده شد. صدها نفر از احباء موافقت كردهاند كه جلسات محافل روحاني در منازل آنها موقتاً به جاي حظيرة القدس گرفته شود.» [5] همين نشريه در شماره ديگر مينويسد: «ياران اين سامان از قربانيان جنگ در اردوگاههاي پناهندگان ديدن كرده هدايايي بين اين افراد مصيبت ديده توزيع كرده... و نسبت به احبائي كه در جنگ صدمه و خسارت ديدهاند با تقاضاي كمك مالي از دولت به اين نفوس مساعدت شده است.» [6] . به گفته نشريه فوق در همان شماره: «وضع اين كشور از نظر تبليغي بسيار ثمربخش است زيرا ترس از جنگ، مردم ويتنام را نسبت به نقشه صلح جهاني امر بهائي بسيار علاقهمند نموده است.» [7] سرمستي و رضايتخاطر مبلغان بهائي از اين كه ميتوانند مردمي مصيبتزده و گرفتار در پادگانهاي اسارت را به چنگ آورده و با تهديد و تطميع آنان را ناگزير از تظاهر به همفكري بكنند، در قاموس اخلاق انساني جايگاهي ندارد. مهمتر اين كه به نظر ميرسد، اين روش غيراخلاقي، به رغم هياهوي تبليغاتي، تاثير چنداني بر مردم آن مناطق نداشته است. زيرا اگر اظهار پذيرش بهائيت از سوي افراد ادعا شده واقعيت ميداشت، اكنون ميبايست تعداد زيادي از مردم آن كشورها پيروان فرقه ياد شده ميبودند. با اين همه، نشريات فرقه در آن مقطع تاريخي مملو از آمار مطول و پرطمطراق از گرايش فوج فوج مردم ويتنام به اين فرقه هستند. جالبتر از همه اين كه به اذعان خود مبلغان بهائي، آنان اصلاً از محتواي آيين بهائي با مردم سخن نميگفتند و اظهار ميداشتند كه «ما براي تبليغ زياد به بحث و استدلال در مورد وجود بهشت و دوزخ و امثال آن نميپردازيم، بلكه صرفاَ اين واقعيت را به اطلاع مبتديان خويش ميرسانيم كه ديانت مقدس بهائي براي اتحاد نوع بشر و جهان آماده است.» [8] . اين كشف و كرامت حضرات، ضربالمثل معروفي را تداعي ميكند كه ميگويد: از كرامات شيخ ما اين است، شيره را خورد و گفت شيرين است! به اين ترتيب، معلوم نيست حضرات چه چيزي را به عنوان كيش بهائيت به ويتناميهاي بازداشت شده ميآموختند و آن فلك زدهها چه چيزي را ميپذيرفتند؟ با وجود اين، همين نوع پذيرش و همين گونه افراد بودند كه محتواي آمار و ارقام و مدعيات مبلغان بهائي براي گروش مردم ويتنام به اين فرقه را تشكيل ميدادند! شگفتتر آن كه با اين نوع آموزش و پذيرش، حضرات مدعي بودند كه «دولت و مردم ويتنام ديانت بهائي را به عنوان يك ديانت منحصر به فرد كه داراي برنامه و روش كامل است ميشناسند.» [9] تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.
[1] اخبار امري، مرداد 1347. ش 5، ص 2335.
[2] آهنگ بديع، سال 15، ش 1، ص 324.
[3] اخبار امري، آبان 1345، ش 8، ص 4537.
[4] همان، ارديبهشت ـ خرداد 1346، ش 2 و 3، ص 5116.
[5] همان، مرداد 1347، ش 5، ص 336 ـ 6335.
[6] همان، شهريور ـ مهر 1347، ش 6 و 7، ص 7475.
[7] همان، ص 8477.
[8] اخبار امري، سال 1349، ش 2، ص 997.
[9] همان.
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».