نوروز در محاق فاطمیه

مشخصات كتاب

سرشناسه:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان،1391

عنوان و نام پديدآور: نوروز در محاق فاطميه / نويسنده : حجه السلام والمسلمين استاد علي اكبر مهدي پور به كوشش : عليرضا مهرپرور.

مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان، 1391.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه ، رايانه و كتاب

موضوع: فاطميه - شعر

خیراندیش دیجیتالی : انجمن مددکاری امام زمان (عج) اصفهان

ویراستار کتاب : خانم نرگس قمی

ص: 1

اشاره

نوروز در محاق

ص: 2

اهداء

به پیشگاه با عظمت چهارده نور مقدس

علیهم السلام

ونیز تمامی مدافعین حریم ولایت و امامت به ویژه دو بزرگمرد علم تقوا فضیلت واخلاق

حضرت آیت الله آقای حاج سید احد فقیه امامی

و

حضرت آیت الله آقای حاج سید حسن فقیه امامی

ص: 3

فهرست

مقدمه

استاد علی اکبر مهدی پور مقاله توروز در محاق فاطمیه ...1

بخش اشعار

1 آیه الله العظمی اصفهانی کمپانی آب حیات ...25

2 افشین علا هیجده خزان ...26

3 ناظر نائینی اشک زمزم ...26

4 برزگر اصفهانی خزان در بهاران ...27

5 قیصر اصفهانی مه در محاق ...28

6 قیصر اصفهانی طایر قدسی ...29

7 شادروان مرادی شبنم غم ...30

8 قادر زفره ای شور عاشورا ...31

9 سازگار میثم چشم خونبار بهار ...32

10 بقا اصفهانی سکوت تلخ ...33

11 ثابت نائینی نوروز غم افزا ...33

12 قدسی اصفهانی تشیع یاس ...34

13 امینی اصفهانی نوبهار غم ...37

14 خروش اصفهانی تقویم عمر یاس ...38

15 راضی اصفهانی مرابا بهار کاری نیست ...39

16 راضی اصفهانی چگونه عید بگیرم ...39

17 سخا اصفهانی یاس کبود ...40

18 شائق اصفهانی در مدار چرخ ...40

19 عبدی رهنانی کفو حیدر ...41

20 فریور اصفهانی تقارن فاطمیه و نوروز ...42

21 آذین اصفهانی نوروز در محاق ...42

22 ماهر اصفهانی هوی مرثیه ...43

23 رباعیات و دوبیتی ...44

24 نوحه ...47

25 سپاس ...50

ص: 4

بسم الله الرحمن الرحیم

مقدمه

اشاره

نحمدک اللهم و نصلی علی رسول الله و اله المعصومين و لعنه الله على اعدائهم اجمعین.

خداوند متعال در سوره شوری آیه 23 فرموده است: قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الموده فِي القربی (بگو : از شما در برابر ابلاغ رسالتم هیچ پاداشی جز مودتنزدیکانم را [که بنابر روایات معتبر اهل بیت علیهم السلام - هستند] نمی خواهم .) همچنین در سوره سبأ آیه 47 می فرماید : قُلْ ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرَى إِلاَّ عَلَى اللَّهِ وَ هُوَ عَلَى كُلِّ شَيْ ءٍ شَهِيدُ . (بگو : هر گونه پاداشی که از شما خواستم ،آن پاداش برای خودتان ، پاداش من فقط بر عهده خداست، و او بر همه چیزگواه است).

بنا بر این پاداش رسالت نبی مکرم صلى الله عليه و آله و سلم با مودت نزدیکان آن حضرت ادا شدنی است ، این مودت شامل معرفت ، محبت و اطاعت میشود. همانطور که میدانیم هیچ کس به وجود مقدس و نازنین پیامبر اکرم صلى الله عليه و آله و سلم نزدیکتر از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها نمیباشد. و از طرفی دشمنان نور و هدایت با تهاجم

ص: 5

فرهنگی شبانه روز در شبکه های مختلف وهابی مسلک و با ترفند های مرموزانه و

حیله گری های عوام فریبانه و با انتشار کتابها و جزوات مختلف از جمله کتاب افسانه شهادت ، سعی وافر در انکار شهادت و مظلومیت صدیقه کبری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها دارند، بنابراین در ایام فاطمیه سالهای 92 و 93 و 94 که مصادف با نوروز باستانی می باشد . مسئولیت ما دو چندان خواهد بود. همانگونه که ده سال قبل ماه محرم و نوروز مقارن گردید و هموطنانمان احترام نمودند حتی اقلیتهای مذهبی با اظهار بیانیه همدردی خود را با شیعیان ابراز نمودند . این بار نیز شایسته است عموم شیفتگان و علاقمندان به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام به ویژه پیروان آن بزرگواران حرمت فاطمی را در این تقارن مقدم بدارند امید است در این امر مقدس هیئات مذهبی و مداحان اهل بیت علیهم السلام بیش از پیش اهتمام ورزند. باشد که از این رهگذر اطاعت خداوند و اداء بخشی از حقوق پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و سلم شده باشد و نیز نقشه های دشمنان تشیع را نقش بر آب نمائیم . از حضرت باری تعالی توفیق عزیزان را آرزومندم .

اسفند ماه 1391

علیرضا مهر پرور

متن کامل این مجموعه در سایت های زیر قابل مشاهده می باشد.

www.ahlolbait.ir.......www.ghaemiyeh.com

ص: 6

نوروز در محاق فاطمیه

اشاره

علی اکبر مهدی پور

واژگان : 1) نوروز 2) محاق

1) فاطمیه

نوروز نوروز به معنای «روز نو » به روز اول فروردین ، همزمان با رسیدن آفتاب به نقطه اول برج حمل گویند .

در عهد ساسانیان جشن نوروز با گردش سال تغییر می کرد.

در ادوار مختلف با انگیزه های مختلف جشن نوروز را به تأخیر می انداختند همانگونه که در عهد جاهلی ماه های حرام را تغییر می دادند و قرآن کریم از آن به عنوان : «نسی ء» یاد کرده است، (1) جشن نوروز نیز تا اول خردادماه ( 60 روز ) به تأخیر می افتاد. (2)

در حدود سال 392 ق. نوبت جشن نوروزی به اول حمل رسید.

ص: 1


1- سوره توبه ، آیه 37 .
2- بیرونی ، الآثار الباقية ، ص 39

به سال 467 ق . تقویم جلالی نهاده شد و بر اساس آن موقع جشن نوروزی در بهار هر سال مقارن تحویل آفتاب به برج حمل تثبیت شد .(1) راز قداست نوروز

در کتب حدیثی ، سیره ، تاریخ و تراجم علل فراوانی برای قداست روز نوروز بیان شده که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1. خلقت جهان در روز نوروز (2)

2. خلقت حضرت آدم در آن روز (3)

3. خلقت فرشتگان در آن (4)

4. خلقت خورشید (5)

5. دحوالارض و گسترش کره زمین (6)

6. آغاز زمان (7)

ص: 2


1- همان ، ص 267 ؛ دهخدا، لغتنامه ، حرف ن ، ص 872
2- دهخدا ، همان.
3- شیرازی ، فرهنگ جهانگیری ، ج 2، ص 218 .
4- بیرونی ، الآثار الباقية، ص 265
5- همان
6- همان، ص 273 .
7- همان، ص 265

7. روز عهد و میثاق در عالم ذر (1)

8. تجدید آیین یکتاپرستی توسط جمشید (2)

9. شکستن بت ها توسط قهرمان توحید (3)

10. بالا رفتن مولای متقیان بر دوش خاتم پیامبران برای شکستن بت ها (4)

انطباق نوروز بر غدیر خم

مهم ترین رمز قداست نوروز ، تقارن آن با روز غدیر خم می باشد . در میان اعیاد اسلامی هیچ عیدی به عید غدیر خم نمی رسد ، چنانکه در احادیث فراوان بر آن تأکید شده است .(5)

علامه مجلسی از شهید اول نقل می کند که ایشان بدون واسطه از علامه سید مرتضی بهاء الدین علی بن عبد الحميد نابه روایت کرده ، با سلسله اسنادش از : « معلی بن خنیس » از امام جعفر صادق عليه السلام که فرمود :

ص: 3


1- علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 59، ص 119 .
2- بیرونی ، همان، ص 266 .
3- مجلسی ، همان، ص 120 .
4- همان
5- شیخ طوسی ، مصباح المتهجد، ص 736

روز نوروز همان روزی است که در آن پیامبر صلی الله عليه و آله روز غدیر خم برای امیر مؤمنان عليه السلام پیمان گرفت و همگان بر ولایت او اقرار نمودند . (1)

آنگاه تعدادی از رخدادهای روز نوروز را می شمارند و در پایان می فرمایند :

نوروز روزی است که در آن قائم ما اهلبیت قیام می کند و بر دجال پیروز می شود و او را در کناسه کوفه به دار می زند.

هیچ روز نوروزی نیست جز این که ما در آن فرج را متوقع هستیم ، زیرا که آن از ایام ما هست ، فارس ها آن را نگه داشتند و شما آن را ضایع کردید. (2)

تطبيق عید غدیر بر عید نوروز یکی از معجزات علمی ائمه علیهم السلام می باشد . در زمان ما با وجود نرم افزارها به راحتی قابل اثبات است ، اگر روز هجدهم ذیحجه الحرام سال دهم هجری را به نرم افزارها – مثلا نرم افزار السيره النبويه - بدهید ، روز اول فروردین در می آید.

ص: 4


1- مجلسی، بحار الانوار، ج 59، ص 119
2- همان

این مطلب را علامه مجلسی بیش از سه قرن پیش با تلاش فراوان اثبات کرده ، پس از 53 صفحه تحقیق در ذیل حدیث شریف فرموده:

ورود خورشید به برج حمل در سال دهم هجری با روز 19 ذیحجه الحرام منطبق بود ، ولی چون هلال ذیحجه در شب 30 ذیعقده دیده نشد ، اول فروردین با روز 18 ذیحجه منطبق شد. (1)

بررسی سند حدیث

پس از اثبات انطباق غدیر خم با روز نوروز ، هیچ نیازی به بررسی سندی حدیث نیست ، ولی چون برخی در مورد « معلی بن خنیس » توقف کرده اند، توضیح می دهیم که :

اولا : او در سلسله اسناد کامل الزیارات قرار گرفته .(2)

ثانيا : وی در سلسله اسناد تفسیر قمی قرار گرفته. (3)

ثالثا : شیخ طوسی او را از سفرای ممدوح شمرده است .(4)

رابعا : پس از شهادت او امام صادق عليه السلام فرمود:

ص: 5


1- همان ، ص 120 .
2- ابن قولویه ، کامل الزیارات، ص 62، باب 17، ح 9 .
3- على بن ابراهيم ، تفسیر قمی، ج 1، ص 222، ذیل آیه 159 از سوره انعام
4- شیخ طوسی ، کتاب الغيبة ، ص 347

به خدا سوگند او داخل بهشت شد .(1)

آیت الله خویی در مورد این روایت فرموده که : سند روایت صحیح است . (2)

خامسا : پس از شهادت وی ، امام صادق عليه السلام تا صبح مشغول راز و نیاز بود و برای قاتلش ( داود بن علی ) از خدا طلب مرگ می کرد. امام عليه السلام در سجده بود که از خانه داود بن على صدای شیون برخاست و معلوم شد که به هلاکت رسیده است .(3)

آیت الله خوئی فرموده : این روایت نیز صحیح است .(4)

سادسا : امام صادق عليه السلام در حق وی طلب مغفرت کرده فرموده : «رحم الله المعلی » (5)

آیت الله خوئی فرموده : این حدیث نیز صحیح است . (6)

ص: 6


1- همو ، اختيار معرفة الرجال ، ص 377، ج 707 .
2- آیت الله خوئی، معجم رجال الحديث ، ج 18، 239 .
3- کشی ، ص 378، ح 708 .
4- خوئی ، همان
5- کشی ، ص 380، ح 712 .
6- خوئی ، همان ، ص 242

پس از اثبات اعتبار حدیث معلی ثابت می شود که عید نوروز همان عيد غدیر شمسی است ، که همان روز نصب مولای متقیان به امامت ، روز اكمال دین و اتمام نعمت است و اعمال فراوانی از معصومین علیهم السلام برای آن رسیده است .

در مقابل نقلی هست که آن را ابن شهر آشوب به تعبير : « حکایت شده » آورده ، که در آن آمده است .

این یک آیین فارس ها می باشد و اسلام آن را محو نمود .(1)

علامه مجلسی در نقد این نقل فرموده :

این نقل با روایات معلی منافات دارد ، روایات معلی سندش قوی تر و در میان اصحاب از شهرت بیشتری برخوردار است .(2)

سپس فرموده : ممکن است آن را حمل بر تقیه کنیم و یا بگوییم آن « نوروز » که مورد نظر منصور دوانیقی بود و می خواست آن را جشن بگیرد

ص: 7


1- ابن شهر آشوب ، المناقب ، ج 4، ص 344 .
2- مجلسی، بحار الانوار، ج 59، ص 100

نوروز دیگری بوده ، چنانکه اشاره نمودیم که همواره در مورد تعیین روز نوروز اختلاف بود .(1)

در اثبات اعتبار حدیث معلی همین بس که فقهای شیعه در طول قرون و اعصار به استحباب غسل ، نماز و روزه در روز عید نوروز به استناد روایت معلی فتوا داده اند.

حضرت حجت الاسلام و المسلمین سید محمد علی میلانی ، فرزند برومند مرجع والای جهان تشیع ، مرحوم آیت الله حاج سید محمد هادی میلانی ، در کتاب « نوروز » بالغ بر یک صد تن از فقهای شیعه را از عصر شیخ طوسی تا عصر حاضر نام برده ، که در طول هزار سال بر اساس حدیث معلی فتوا به استحباب داده اند و گروهی از آنها تصریح کرده اند که این فتوا را به استناد حدیث معلی داده اند . (2)

ص: 8


1- همان ، ص 101
2- میلانی ، نوروز ، ص 36 - 42

2. محاق

«محق» در لغت به معنای نقصان است .(1)

چیزی که خیر و برکتش از بین برود ، به آن محاق می گویند .(2)

دو سه شب آخر ماه قمری ، که ماه دیده نمی شود ، محاق نامیده می شود .(3) شب اول ماه قمری که ماه به صورت هلال دیده می شود ، آن را هلال گویند ، به تدریج بر حجم آن افزوده می شود ، به صورت نیم دایره در می آید و تربیع نامیده می شود ، چون به صورت دایره کامل دیده می شود ، به آن بدر گویند.

پس از شب چهارده به تدریج نقصان پیدا می کند و به صورت نیم دایره در آمده ، باز هم تربيع ( تربيع دوم ) نامیده می شود ، سپس رو به نقصان می رود ، دو یا سه شب ماه دیده نمی شود ، گویند که ماه در محاق است ، یعنی کاملا محو و ناپدید شده است .

ص: 9


1- ابن فارس ، معجم مقاییس اللغة ، ج 5، ص 301 .
2- خليل ، ترتیب کتاب العين ، ص 755 .
3- ابن منظور، لسان العرب ، ج 13، ص 38

در شبهای محاق ، ماه در میان زمین و خورشید قرار می گیرد ، نیمی از آن که به سوی زمین است ، نمی تواند از خورشید نور اخذ کند ، در نتیجه تاریک و غیر قابل رؤیت می باشد .(1)

3. فاطميه

منسوب به حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها :

دهه میانی جمادی الاولی و دهه اول جمادی الثانیه را دهه فاطمیه گویند . مشهور در تاریخ شهادت حضرت فاطمه علیها السلام آن است که پس از شهادت پیامبر اکرم صلی الله عليه و آله 75 روز در این دنیا ماند و آن گاه به شهادت رسید .(2)

حضرت موسی بن جعفر عليه السلام در این رابطه فرمود:

إِنَّ فاطمه صَدِيقِهِ شهیدة ؛

حضرت فاطمه علیها السلام معصوم و شهید بود .(3)

سالار شهیدان در این زمینه فرمود :

ص: 10


1- محمد شفيق غربال ، الموسوعة العربية الميسرة ، ص 1349
2- کلینی، اصول کافی ، ج 1، ص 458 .
3- همان

هنگامی که حضرت فاطمه علیها السلام در گذشت ، امیر مؤمنان علیه السلام او را شبانه و مخفیانه به خاک سپرد و علامت قبر شریفش را محو کرد .(1)

بخاری با سند صحیح از عایشه روایت کرده که گفت :

فاطمه دختر پیامبر ، پس از وفات پیامبر صلی الله عليه و آله و سلم ، میراث خودش را از ترکه پیامبر ، از آنچه خداوند به عنوان «فيء » برای او قرار داده و سهم خودش را از ما ترک پیامبر از خیبر و فدک و صدقات آن حضرت در مدینه مطالبه کرد ، ابوبکر گفت : پیامبر فرمود : ما ارث نمی گذاریم، آنچه از ما بماند صدقه است. پس فاطمه دختر پیامبر خشمگین شد و از ابوبکر قهر کرد و تا زنده بود با وی قهر بود. (2)

ص: 11


1- همان
2- بخاری ، صحیح بخاری ، ج 4، ص 96

در حدیث دیگری به همین مضمون می افزاید :

هنگامی که حضرت فاطمه وفات کرد ، همسرش على عليه السلام او را شبانه به خاک سپرد و بر پیکرش نماز خواند و به ابوبکر اطلاع نداد .(1)

بر اساس روایت کلینی تاریخ شهادت حضرت فاطمه علیها السلام روز سیزدهم جمادی الاولی خواهد بود.

ما نمی دانیم که در سال یازدهم هجری – سال شهادت پیامبر اکرم – آیا ماه صفر ، ماه ربیع الاول و ماه ربیع الثانی آیا هر سه سی تمام بود ، یا هر سه 29 روز بود ، یا برخی سی تمام و برخی دیگر 29 روز بود ؟

از این رهگذر دو روز پیش از سیزدهم جمادی الاولی و دو روز بعد از سیزدهم را به سوگ می نشینیم. و عملا ایام شهادت آن حضرت از یازدهم تا پانزدهم جمادی الاولی محسوب می شود . قول دیگر آن است که حضرت فاطمه 95 روز بعد از پیامبر به شهادت رسید. (2)

ص: 12


1- همان، ج 5، ص 177 .
2- خزاز ، كفاية الأثر ، ص 65؛ دولابی ، الذرية الطاهرة ، ص 152، ح 199؛ طبری ، اعلام الوری ، ج 1، ص 300.

بر این اساس شهادت آن حضرت روز سوم جمادی الثانیه خواهد بود .(1) در این فرض نیز نمی دانیم که آیا ماه صفر ، ربيع الأول ، ربيع الثانی و جمادی الاولی در آن سال سی تمام ، یا 29 روز و یا برخی 30 و برخی دیگر 29 روز بوده است ؟

از این رهگذر ایام شهادت آن حضرت از اول تا پنجم جمادی الثانيه خواهد بود . شیعیان شیفته و عاشقان دلباخته اهلبیت علیهم السلام یک دهه در فاطمیه اول و یک دهه در فاطمیه دوم به عزاداری می پردازند .

نوروز در محاق

اگر در هر ماه قمری سه شب ماه در محاق می باشد ، در پایان امسال نوروز به مدت سه سال در محاق می باشد .

ص: 13


1- شیخ طوسی ، مصباح المتهجد ، ص793؛ طبری ، دلائل الامامة ، ص 134، ح 43؛ سید ابن طاووس ، اقبال الاعمال ، ج 3، ص 161

زیرا نوروز سال 1392 با دهه میانی جمادی الاولى ( فاطمیه اول و نوروز 1393 در میان دو دهه فاطمی و نوروز 1394 با دهه اول جمادی الثانيه ( فاطمیه دوم ) مصادف می باشد.

همانگونه که در بخش آغازین این نوشتار یاد آور شدیم ، عید نوروز فقط یک عید ملی نیست ، بلکه بیش از آن که ملی باشد ، عید مذهبی است . زیرا نوروز سال دهم هجری دقیقا مصادف با هجدهم ذیحجه الحرام بود، در نتیجه نوروز همان غدیر شمسی می باشد و برای ما بسیار مقدس می باشد.

جز این که ماه های قمری نسبت به ماه های شمسی هر سال در حدود 11 روز تغییر می یابد ، گاهی نوروز با ماه محرم و صفر و گاهی با ایام فاطمیه مصادف می شود که در اینصورت نوروز در محاق قرار می گیرد. امسال عید نوروز با ایام فاطمیه مصادف است ، سال آینده در میان دو ایام فاطمی و سال بعد با ایام فاطمیه دوم ، در نتیجه :

« ما سه سال عید نداریم »

یک درس آموزنده

ص: 14

یکی از خاطرات جالب و شیرین ، که با گذشت بیش از 30 سال هنوز هم برایم جالب است و امیدوارم برای خوانندگان نیز جالب و آموزنده باشد ، خاطره ایست مربوط به یک مسلمان سیاه پوست آمریکایی . غالب شیعیان با نام بو کس زن معروف آمریکایی « محمد علی کلی » آشنا هستند .

او پس از تشرف به اسلام و آیین تشیع نام « محمد على » را برای خود برگزید. در آن روزگاری که مسابقات او در صدر اخبار بین المللی جای داشت یکی از شرکت ها از ایشان برای انجام مسابقه ای برای شش ماه بعد دعوت می کند ، قرار داد امضاء می شود ، مهمان ها دعوت می شوند ، سالن برگزاری مسابقه اجاره می شود ، دو ماه از این قرار داد می گذرد ، وی برای تنظیم برنامه ای به سررسید خود مراجعه می کند و متوجه می شود که روز مسابقه با روز عاشورا مصادف است . به شرکت برگزار کننده مسابقه تلفن می کند و می گوید: من در آن روز از مسابقه معذور هستم ، باید چند روز جلوتر یا عقب تر انجام شود . طرف قرارداد می گوید به هیچوجه امکان پذیر نیست ، ما سالن کرایه کردیم ، هتل رزرو کردیم ، بلیط هواپیما برای مدعوین گرفتیم و هرگز نمی توانیم آن

ص: 15

را تغییر بدهیم . «کلی» می گوید: آن روز مصادف با روزی است که هم کیشان من در آن روز مراسم عزاداری دارند ، اگر من آن روز مسابقه بدهم شماری از شیعیان به جای عزاداری در خانه نشسته ، مسابقه مرا تماشا خواهند کرد و من در محضر سالار شهیدان شرمنده خواهم بود . سرانجام میزان خسارت آن شرکت را بر آورد می کنند ، آقای « کلی » دو میلیون دلار به عنوان خسارت به آن شرکت می پردازد و تاریخ مسابقه را تغییر می دهند.

« کلی » مسلمان جغرافیایی نبود ، او پس از تحقیق به حقانیت اسلام و تشیع پی برده بود ، از آیین اجدادی خود دست کشیده ، به شرف اسلام و تشیع مشرف شده بود ، از این رهگذر برای مراسم عزاداری سالار شهیدان چنین بها می داد و برای این که شماری از شیعیان را با تماشای بازی خود ، از شرکت در عزاداری مانع نشود ، مبلغ دو میلیون دلار خسارت پرداخت .

امیدواریم ارباب رسانه از این تازه مسلمان آمریکایی پند بگیرند ، همراه و همگام با امت شریف ایران در ایام نوروز امسال و دو سال بعد ، به احترام حضرت صدیقه طاهره از پخش برنامه های شاد خودداری نموده

ص: 16

، در سوک شفيعه امت به سوک بنشینند ، موجبات رضایت و خشنودی یوسف زهرا را فراهم نمایند .

حرمت فاطمی

بر احدی از دوستان اهلبیت عصمت و طهارت پوشیده نیست که حفظ حرمت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر همگان لازم و ضروری است .

رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید :

إِنَّ لِلَّهِ عزوجل ثَلَاثَ محترمات ، فَمَنْ حَفِظَهُنَّ حِفْظِ اللَّهُ دِينَهُ وَ دُنْيَاهُ ، وَ مَنْ لَمْ يحفظهن لَمْ يَحْفَظُ اللَّهُ دُنْيَاهُ وَ لَا آخِرَتِهِ .

قِلَّت : وَ مَا هُنَّ ؟ قَالَ : حُرِّمَتْ الاسلام وَ حرمتی وَ حُرْمَةُ رحمی ؛

برای خداوند متعال سه حرمت است ، هر کس آنها را رعایت کند ، خداوند از دین و دنیای او حراست می کند و هر کس آنها را رعایت نکند ، خداوند از دنیا و آخرت او حفاظت نمی کند .

راوی پرسید : آن حرمت ها کدامند ؟

ص: 17

فرمود : 1) حرمت اسلام ؛ 2) حرمت من ؛ 3) حرمت خویشاوندان من (1)

همه ی خویشاوندان پیامبر اکرم صلی الله عليه و آله از کوثر جاری رسالت ، قله ی هرم عصمت ، سر سلسله ی خاندان عصمت و طهارت سرچشمه می گیرند . رعایت حرمت فاطمی ، رعایت حرمت خدا و رسول خدا و آیین خدا می باشد.

امام باقر عليه السلام در مقام بیان جایگاه رفیع حضرت زهرا علیها السلام فرمود:

وَ لَقَدْ كَانَتْ مَفْرُوضَةُ الطَّاعَةِ عَلَى جَمِيعِ مَنْ خَلَقَ اللَّهُ ، مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الطَّيْرِ وَ الْوَحْشِ وَ الْأَنْبِيَاءُ وَ الملائکه ؛

حضرت فاطمه علیها السلام بر همه ی مخلوقات خداوند ، از پریان ، آدمیان ، پرندگان ، درندگان ، پیامبران و فرشتگان واجب الاطاعه می باشد .(2)

از این رهگذر حفظ حریم صديقه ی طاهره ، برای اولین و آخرین ، حتی پیامبران پیشین از حضرت آدم تا حضرت خاتم الانبيا عليهم السلام

ص: 18


1- ابن حجر ، الصواعق المحرقة ، ص 150 .
2- طبری امامی ، دلائل الامامة ، ص 106

لازم و ضروری بود، چنانکه رئیس مذهب امام جعفر صادق عليه السلام فرمود:

وَ هِيَ الصَّدِيقِ الْكُبْرى ، وَ عَلَى مَعْرِفَتِهَا دَارَتِ الْقُرُونِ الاولی ؛

او صدیقه کبری است و همه قرنهای اولیه بر محور معرفت او گردیده اند .(1)

خاتم پیامبران یکی دیگر از جلوه های حرمت فاطمی را اینگونه بیان می کند : چون روز قیامت فرارسد، منادى الهی از اعماق عرش خدا بانگ می زند:

يا أَهْلَ الْمَوْقِفِ ! غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ وَ نکسوا رؤوسكم ، لتجوز فاطمه بِنْتُ مُحَمَّدٍ عَلَى الصِّرَاطِ؛

هان ای اهل محشر ! دیدگان خود را فرو بندید و سرهای خود را پایین بیندازید ، تا حضرت فاطمه دختر حضرت محمد صلی الله عليه و آله از صراط بگذرد .(2)

ص: 19


1- شیخ طوسی، الامالی، ص 668، ح 1399 .
2- سبط ابن جوزی ، تذکرة الخواص ، ج 2، ص 334

این منتهای حرمت فاطمی است که به هنگام عبور آن حضرت از صراط ، باید همه ی مخلوقات ، همه ی انبیا و اولیاء و همه ی اولین و آخرین ، دیده های خود را فرو بندند و سرهای خود را پایین بیندازند ، تا ناموس کبریا ، دختر خاتم الانبياء و همسر خاتم اوصیاء از صراط عبور کند . آنچه گفته شد مشتی از خروار ، اندکی از بسیار و قطره ای از دریای بیکران حرمت حضرت فاطمه سلام الله عليها می باشد .

با این مقام شامخ و جایگاه بلند فاطمی ، آیا ضرورت ندارد که شیعیان شیفته و ارادتمندان دلسوخته آن حضرت ، در این سه سالی که ایام نوروز با ایام شهادت جانگداز آن حضرت مصادف شده ، از هر گونه ابراز شادی و شادمانی پرهیز کنند و با حضور گرم خود در مراسم عزای آن حضرت ، موجبات رضایت آن حضرت را فراهم نمایند ، که رضایت آن حضرت، رضایت حضرت احدیت را در پی دارد. (1)

ص: 20


1- طبرانی ، معجم کبیر ، ج 1، ص 108

حرمت حضرت زهرا علیها السلام تا آنجاست که هر وقت به محضر پدر بزرگوارش شرفیاب می شد ، خاتم انبیاء دست دخترش را می گرفت ، آن را می بوسید و او را در جای خود می نشاند (1)

اشرف کاینات در آخرین لحظه های خود خطاب به مولای متقیان فرمود:

يَا عَلِىُّ أنفذما أَمَرْتُكَ بِهِ فاطمه ،

یا علی ! آنچه فاطمه به تو امر کند، آن را انجام بده .

و در پایان وصیتهای خود فرمود :

وَ اعْلَمْ يَا عَلَى أَنِّي رَاضٍ عَنْ رَضِيتُ عَنْهُ إبنتي فاطمه وَ كَذَلِكَ ربی وَ مَلَائِكَتُهُ .

يَا عَلِىُّ وَيْلُ لِمَنْ ظُلِمَهَا ، وَ وَيْلُ لِمَنْ إبتزها حَقَّهَا ، وَ وَيْلُ لِمَنْ هَتَكَ حَرَّمَتْهَا ، وَ وَيْلُ لِمَنْ أَحْرَقَ بَابِهَا ؛

يا على ! بدان که من خشنود هستم ، از هر کسی که دخترم فاطمه از او خشنود باشد ، پروردگار من و فرشتگانش نیز از آن شخص خشنود می باشند .

ص: 21


1- اربلی، کشف الغمه، ج 1، ص 453

يا على ! وای بر کسی که به او ستم کند ، وای بر کسی که حق او را پایمال کند ، وای بر کسی که حرمت او را هتک کند و وای بر کسی که در خانه اش را آتش بزند. (1)

علامه بزرگوار ، آیت الله سید باقر هندی ، متوفای 1329 ق . در شب عید غدیر در عالم رویا به محضر مقدس قطب عالم امکان حضرت بقیة الله ارواحنا فداه شرفیاب شده ، آن حضرت راغرق غم و اندوه مشاهده نموده ، عرضه داشته :

مولای من ! همه در شب عید سعید غدیر ، شاداب و شادمان هستند ، چرا شما را غمگین و اندوهناک می بینم ؟!

حضرت فرمودند :

ذَكَرْتَ امی وَ حُزْنِهَا ؛

به یاد مادرم فاطمه و غم های آن حضرت افتادم.

سپس فرمود:

الَّا ترانی اتَّخَذْتُ لَا وعلاها بَعْدَ بیت الاحزان بیت سُرُورٍ

ص: 22


1- علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 22، ص 485

نه ، نه ، سوگند به مقام والا و جایگاه بلند آن حضرت ، هرگز پس از « بیت الاحزان » خانه ی شادی و سرور بر نخواهم گزید.(1)

اگر آن پیشوای انس و جان حتی در شب غدیر ، به یاد مصائب مادر بزرگوارش محزون است ، بر ما شیعیان شیفته و ارادتمندان دلباخته است در ایام نوروز که مصادف با ایام شهادت آن حضرت می باشد ، به یاد بیت الاحزان آن حضرت و به پیروی از فرزند دلبندش حضرت بقیه الله ارواحنا فداه ، از هر گونه جشن و سرور پرهیز کنند و از خداوند منان بخواهند که با تعجیل در امر فرج آن حضرت سفره بشارت ظهور را در گستره جهان هستی بگستراند ، انشاء الله.

ص: 23


1- سید عبدالرزاق مقرم ، وفاة فاطمة ، ص 97.

بخش اشعار

اشاره

ص: 24

برای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

آب حیات

آمد بهارو بی گل رویت بهار نیست *** باد صبا مباد چه پیغام یار نیست

بی روی گلعذار مخوانم به لاله زار *** بی گل نوای بلبل و شور هزار نیست

بی سر و قد پارچه حاجت به جویبار *** ما را سرشک دیده کم از جویبار نیست

ای سرو معتدل که به میزان عدل و داد *** سروی به اعتدال تو در روزگار نیست

ای نخل طور نور که در عرصه ظهور *** جز شعله رخ تو نمایان زنار نیست

مصباح بزم انس به مشکاه قرب قدس *** حقا که جز تجلی حسن نگار نیست

ای قبله عقول که اهل عقول را *** جز کعبه تو ملتزم و مستجار نیست

جز نام دلربای تو از شرق تا به غرب *** زینت فزای دفتر ليل ونهار نیست

در صفحه صحیفه هستی به راستی *** جز خط و خال حسن تو را اعتبار نیست

ای صبح روشن از افق معدلت در آی *** ما را زیادہ طاقت این شام تار نیست

ما راز قلزم فتن آخر الزمان *** جز ساحل عنایت و لطفت کنار نیست

در کام دوستان تو ای خضر رهنما *** آب حیات جز زلبت خوشگوار نیست

غیر از طواف کوی تو ای کعبه مراد *** هیچ آرزو در این دل امیدوار نیست

آیه الله العظمی اصفهانی (کمپانی)

ص: 25

هیجده خزان

مرا به خانه زهرای مهربان ببرید *** به خاکبوسی آن قبر بی نشان ببرید

اگر نشانی شهر مدینه را بلدید *** کبوتر دل ما را به آشیان ببرید

کجاست، آن در آتش گرفته، تا که مرا *** برای جامه دریدن به سوی آن ببرید

مرا اگر شدم از دست برنگردانید *** به روی دست بگیرید و بی امان ببرید

کجاست آن جگر شرحه شرحه، تا که مرا *** کنار سنگ مزارش کشان کشان ببرید

نه اشتیاق به گل دارم و نه میل بهار *** مرا به غربت آن هیجده خزان ببرید

کسی صدای مرا در زمین نمی شنود *** فرشته ها، سخنم را به آسمان ببرید

(افشین علا)

اشک زمزم

دلا بنال که غم بانشاط توأم شد *** عزای حضرت زهرا و عید با هم شد

نوای شادی اهل ولا در این نوروز *** ز داغ دخت پیمبر بدل به ماتم شد

ز سوگ حضرت صدیقه کارمااین عید *** کشیدن از دل خود آه و خوردن غم شد

زداغ فاطمه نوروز شیعیان علی *** در این بهار ، غم انگیز چون محرم شد

فغان که دامن دلهای زار غمزدگان *** در این مصیبت عظمی ز اشک چون یم شد

گریست ساقی کوثر ز داغ همسر خویش *** روان زدیده او اشک همچو زمزم شد

نخواست شادی نوروز را چو (ناظر) دید *** نشاط عید و غم آن شهیده توأم شد

سید محمود مرتضوی نائینی (ناظر)

ص: 26

خزان در بهاران

تضمین غزل اشک زمزم ناظر نائینی

دوباره دیده ام از اشک رشک زمزم شد *** دوباره سوختن در مرا مجسم شد

دوباره خاک عزا بر سر دو عالم شد *** «دلا بنال که غم بانشاط توام شد»

عزای حضرت زهرا و عید با هم شد

شدیم با غم و درد آشنا در این نوروز *** و گشته ایم به غم مبتلا در این نوروز

به جای عیش عزا شد به پا در این نوروز *** نوای شادی اهل ولا در این نوروز»

«زداغ دخت پیمبر بدل به ماتم شد»

چه گویم از چه علی ولی زغصه خمید *** چه گویم این که به زهرا زدشمنان چه رسید

برای شیعه چه نوروزی و چه عید سعید *** زسوگ حضرت صدیقه کار ما این عید

کشیدن از دل خود آه و خوردن غم شد»

برفت مهر درخشان آسمان علی *** برفت از غم زهرا زتن توان علی

گداخت آتش این داغ جسم و جان على *** «زداغ فاطمه نوروز شیعیان علی»

«در این بهار، غم انگیز چون محرم شد»

ز دست داد علی ولی چو یاور خویش *** به خاک تیره نهان کرد تا که گوهر خویش

ندید همسر خود را چو در برابر خویش *** گریست ساقی کوثر زداغ همسر خویش

«روان زدیده او اشک همچو زمزم شد»

فغان و آه خزان شد بهار غمزدگان *** که گشت تیره چو شب روزگار غمزدگان

نبود و نیست به جز گریه کار غمزدگان *** فغان که دامن دلهای زار غمزدگان»

در این مصیبت عظمی زاشک چون یم شد

ز سوز سینه در این غم چو (برزگر) ناليد *** بگریه گفت در این سال نیست عید، سعید

برای شیعه مولا علی نباشد عید *** نخواست شادی نوروز را چو ناظر دید»

نشاط عيد و غم آن شهیده توام شد

على وحید دستگردی (برزگر)

ص: 27

مه در محاق

ترجیع بند - بند اول

مه در محاق رفت و دل آسمان گرفت *** خورشید تیره گشت و زمین و زمان گرفت

ناموس حق چو گشت شهید از جفای خصم *** در بارگاه قدس دل عرشیان گرفت

برقی زد و زترکش پیر فلک جهید *** تیر غمی که سینه مارا نشان گرفت

دانی چه شد چرا که بهم ریخت روزگار *** دانی چرا زغم دل صاحب زمان گرفت

دانی چه سوگواری و اندوه و ماتمی *** شور و نشاط و سرخوشی شیعیان گرفت

از آن لطمه ای که بر رخ خير النساء زدند

آتش زغصه بر جگر مرتضی زدند

بند دوم

عیدی برای مردم صاحب عزا نماند *** جز خون دل به ساغر اهل ولا نماند

از آتشی که بر در بیت الشرف زدند *** جز اشک غم بدیده خونبار ما نماند

از ضرب در چو پهلوی زهرا شکسته شد *** بر شیعیان به غیر غم و ابتلا نماند

از آتشی که کرد بپا غاصب فدک *** غیر از نفاق و کینه نشانی بجا نماند

زان لطمه ای که بر رخ خير النساء زدند

آتش زغصه بر جگر مرتضی زدند

بند سوم

جن و ملک زمانم زهرا گریستند *** کر و بیان عالم بالا گریستند

از خنجری که دشمن حق زد به نخل دین *** یاران زخم خورده چومولا گریستند

وقتی خبر رسید که محسن شهید شد *** زین درد و داغ اهل تولا گریستند

آتش زداغ بر دل اهل ولافتاد *** تا اهل بیت زین غم عظما گریستند

زان لطمه ای که بر رخ خير النساء زدند

آتش زغصه بر جگر مرتضی زدند

سید محمد حسن صفوی پور

( قیصر اصفهانی)

ص: 28

طایر قدسی

هر بهاری که خزان غارت گلها میکرد *** ناله از سوز جگر بلبل شیدا میکرد

این حکایت به مثل گفتم و دیدم که درست *** بادل زار علی رابطه پیدا میکرد

همسرش فاطمه آن نو گل بوستان رسول *** کز حيا فخر به صد مریم عذرا میکرد

شد چنان عرصه بر او تنگ که از شدت درد *** مرگ خود ز خداوند تقاضا میکرد

بود در بستر بیماری و باحال نژند *** بهر دیدار علی دیده زهم وا میکرد

اشک در دیده او آینه بندان می گشت *** واندر آن آینه صد گونه تماشا میکرد

در هیاهوی ستم از نفس افتاد دریغ *** آنکه خود با نفسش کار مسیحا میکرد

جرمش این بود بهین دخت رسول مدنی *** که حمایت ز على همسر و مولا میکرد

کنج بیت الحزن از فرقت مادر همه شب *** تا سحر زینب غمدیده خدایا میکرد

آنچه با قلب علی کرد ندانم به خدا *** ناله هایی که اثردر دل خارا میکرد

یاد می آمدش از رنگ كبود گل یاس *** هر زمانی که نظر بر رخ زهرا میکرد

علی آن دفتر پر خاطره فاطمه را *** با نم اشک ورق می زد و امضاء میکرد

خاک شد مدفن آن طایر قدسی که مدام *** سیر در کنگره عرش معلا میکرد

وای (قيصر) اگرش بغض گلو گیر نبود

دامن از اشک در این واقعه دریا میکرد

سید محمد حسن صفوی پور

(قیصر اصفهانی)

ص: 29

شبنم غم

غزل مرثیه در مثنوی

بر عذار سبزه و گل گردی از ماتم نشست *** شد پریشان باغ و بلبل زين الم در غم نشست

خون به جای اشک می بارد زچشم آسمان *** لاله آسا از تب غم داغ دارد بوستان

شعله جای نور از خورشید می ریزد به خاک *** غنچه از تاب و تب حسرت گریبان کرده چاک

تا صبا بر چهره گل گرد ماتم ریخته شد *** روح سر سبز بهاران را به غم آمیخته

زسوگ حضرت زهرا جهان ماتم سرا *** شد بهار آفرینش در تب غم مبتلا

زین مصیبت آمد ابر آسمانها در خروش *** شد چمن از شبنم غم در سحر آئینه پوش

شد نه تنها چرخ گریان در رثای فاطمه *** هر افق دریای خون شد در عزای فاطمه

مرتضی تنها نشد از این مصیبت داغدار *** خلق عالم سوگوارند از برای فاطمه

اشک غم از دیده جاری کرد با حالی نزار *** هر مصیبت دیده درد آشنای فاطمه

راضیه مرضیه بر او صادق آمد از خدا *** چون رضای دوست آمد در رضای فاطمه

اسوۂ عصمت به نسوان باشد او در هر زمان *** مرحبا بر جان پاک باصفای فاطمه

آسمان بگشای راهی بر روان عاشقم *** تا به حق ملحق شود بی پرده جان عاشقم

اشک غم شد مانع تحرير من بی اختیار *** زین مصیبت دیگر از کف داده ام صبر و قرار

چون ندارم قدرت تفسیر کامل در بیان *** میسپارم شرح آنرا بر (مراد) عاشقان

شادروان حسن کاظمی مرادی ( مراد )

این شاعر گرامی بعد از سرودن این شعر در آستانه اربعین سید مظلومان حضرت ابا عبد الله الحسين (عليه السلام) سال 1434 قمری مطابق با دیماه 1391 شمسی آسمان راه بر روان عاشق او گشود و جان به جانان تسلیم نمود، علو درجات آن فقید سعید را از درگاه حضرت احدیت مسئلت می نماییم .

ص: 30

شور عاشورا

به غم توأم بود امسال نوروز *** دچار غم بود امسال نوروز

قرین بافرودین شد فاطمیه *** مه ماتم بود امسال نوروز

سراغ از عید یاشادی نگیرید *** به غم مدغم بود امسال نوروز

بجای حرف شادی در مجالس *** سخن از غم بود امسال نوروز

زمین در ناله باشدزین مصیبت *** زمان مبهم بود امسال نوروز

چگونه گل به خنده وا کند لب *** گه ماتم بود امسال نوروز

ز چشم آسمان خون گر ببارد *** مسلم کم بود امسال نوروز

تو گویی شور عاشورای دیگر *** در این عالم بود امسال نوروز

به ما تمخانه زهرا دو چشمم *** قرین یم بود امسال نوروز

فدک، آتش، شکستن، درد پهلو *** همه با هم بود امسال نوروز

علی گریان زهرا هست و جبریل *** به او همدم بود امسال نوروز

مرا (قادر) به مولا عهد و پیمان *** بسی محکم بود امسال نوروز

من از زهرایم و زهرا شعارم *** همینم دم بود امسال نوروز

قاسم قادری زفره ای (قادر)

ص: 31

چشم خونبار بهار

نوروز ما مثل شب تار است یاران *** چشم بهار از گریه خونبار است یاران

جایی که اشک مرتضی از دیده جاری است *** گل هم به پیش چشم ما خار است یاران

تبریک در ماه غم زهرا حرام است *** مهدی از این تبریک بیزار است یاران

بی معرفت باشم اگر تبریک گویم *** وقتی که پیغمبر عزادار است یاران

تبریک چون گویم که دخت مصطفی را *** خون جگر جاری به رخسار است یاران

راه گلستان را به روی خود ببندید *** زهرا میان درب و دیوار است یاران

زهرا ست مارا مادر و باید بدانیم *** مادر به ما ، در حشر غمخوار است یاران

ببلبل شده در بوستان همناله با گل *** زیرا که در گلزار ، گل زار است یاران

ما چون خریدار غم زهرا نباشیم *** زهرا غم ما را خریدار است یاران

روزی که از فرزندمادر میگریزد *** زهرا برای دوستان یار است یاران

دریایی از خون جاری از چشم تر ماست *** نوروز نه، روز عزای مادر ماست

غلامرضا سازگار (میثم)

ص: 32

سکوت تلخ

دوباره موسم نوروز و ماه ماتم شد *** مه شهادت دخت رسول خاتم شد خ

زان گلشن پیغمبر خدا برسید *** اگر چه باغ و چمن در بهار خرم شد

فراز خانه ی خود بیرق عزا بزنید *** چه جای عید که هنگام غصه و غم شد

بجای تهنیت عيد تسليت گوئید *** برای امت ما گوئیا محرم شد

بتن لباس عزا جای رخت نو پوشید *** زنید ناله که ایام حزن و ماتم شد

پس از رسول خدا گریه کار زهرا بود *** برای فاطمه اسباب غم فراهم شد

زدند آتش کین بر در سرای علی *** همین مقدمه ی کار ابن ملجم شد

اگر که آتش و مسمار و تازیانه نبود *** به سوز سینه ی زهرا بگو چه مرهم شد

از بعد فاطمه مولا به کنج تنهایی *** چنان گریست که باران گریه اش یم شد

برای ساقی کوثر علی در آن غوغا *** سکوت تلخ بر احقاق حق مقدم شد

على غریب چنان شد در آن غریبستان *** که بهر راز دلش چاه آب محرم شد

( بقا ) خموش که از این مصیبت عظمی *** زمین شکسته دل و پشت آسمان خم شد

سید علی اصغر هاشمی (بقا )

نوروز غم افزا

غم فزا نوروز ما شد در عزای فاطمه *** شیعیان هستند گریان از برای فاطمه

جشن عیدی نیست بر پا ای محبان علی *** چون مصادف گشته نوروز و عزای فاطمه

محفل عیشی نمی گردد بپا امسال عید *** چونکه راضی نیست زین شادی خدای فاطمه

شیعیان را جامه نو نیست برتن روز عید *** چون سیه پوشند از غم بچه های فاطمه

ای که میخواهی بیا رایی سرای خویش را *** کن به چشم دل نظر سوی سرای فاطمه

رسم دیدار بزرگان راچو میاری بجا *** توأمانش ساز باذکر رثای فاطمه

(ثابت نائینی) این اشعار غمگین را سرود *** تا شود نوروز او غرق عزای فاطمه

مرتضی قلی اعرابی نائینی (ثابت )

ص: 33

تشییع یاس

آی مردم ، عشق می دانید چیست *** مرد راه عشق ، می دانید کیست

آی مردم ، مرد را معنا کنید *** مرد صاحب درد را پیدا کنید

آی مردم ، غم چه معنا می دهد *** عشق در اینجا چه فتوا می دهد

غربت و غم چیست در فرهنگ درد؟ *** می نماید، از چه رو همرنگ درد ؟

غربت و غم ، گوئی از یک مایه اند *** آفتاب عشق را همسایه اند

غم اگر چون کوه شد، جایش کجاست *** در کدامین سینه درد آشناست ؟

گرچه میدانید از من بشنوید *** پاسخی از لفظ روشن بشنوید

نی ،غلط گفتم که لفظ اینجا کم است *** پیش آن دریای معنا ، یک نم است

لفظ اگر ، دریاست ، کم می آورد *** عقل هم ،کی ره به جایی می برد

حرف و گفت و صوت را برهم زنید *** تا که بی این هرسه، زان غم دم زنید

عشق اگر یکدم نهد پا در میان *** سرافراز آیم ، برون زاین امتحان

باده نابم دهد مستم کند *** نیست چون گشتم ز خود،هستم کند

تا در آن حال از غمش چون دم زنم *** می توانم، شعله در عالم زنم

کیست او، کاین روزها ، دلخسته است ؟ *** پسش زهرای دلش ،بنشسته است؟

کیست در آن خانه در سوخته ؟ *** چشم در چشمان عشقش دوخته؟

اشک او آرام می آید فرود؟ *** خیس میریزد ، بر آن روی کبود؟

کیست آن مردغم آن تنهاترین؟ *** از فراق یار خود شیداترین ؟

کیست او ، کاین روزها در بستر است؟ *** پیکرش ، مجروح دیوار و در است؟

و آن گلی کاین روزها می پژمرد؟ *** بهر آن تنهاترین ، غم می خورد؟

یا علی ما جمله محزون توایم *** در جنون عشق ، مجنون توایم

چشم را از اشک پرنم میکنیم *** لختی از بار غمت کم میکنیم

ص: 34

از تو غفلت کردن از خود غافلی است *** با غمت ، سر بردن اما خوشدلی است

در غمت مانو بهار گریه ایم *** چشمه چشمه بیقرار گریه ایم

یا علی تا غربتت ما راببر *** تابه مظلومیتت ما راببر

برق مهرت زد که خاکستر شدیم *** زیر باران نگاهت ترشدیم

دل ، ترا دادیم وغم صاحب شدیم *** از رموز عشق ، پر مطلب شدیم

از جنون آباد عشقت سر زدیم *** سر برون از لاک بال و پر زدیم

شوق تو ، در ماسلیمانی کند *** روح مارا ، عشق در مانی کند

در غمت مارا شریک خود بدان *** در کنار بستر زهرا بمان

آمدیمت تا تسلایت دهیم *** دل تسلا ، بهر زهرایت دهیم

آمدیمت تا رواق خانه ات *** بادلی در عاشقی ، دیوانه ات

بغض داریم و شبیه دق شدیم *** چون ترا، ما از ازل عاشق شدیم

سینه ما را در آنجا کاشتند *** عشق ، پاشیدند وغم برداشتند

باتو چون بودیم ،بالایی شدیم *** لافتی گفتیم و الأیی شدیم

پیش پایت چک چک اشک غمیم*** زخم غربت داری و مامرهمیم

در غم تو ، عید را بگذاشتیم *** بیرق سرخ و سیاه افراشتیم

ما که این الفاطميون توایم *** عید را امسال دلخون توایم

سفره های هفت سین را تا زدیم *** بر رسوم امسال پشت پا زدیم

یا علی ماعيد را شیون کنیم *** رخت ماتم جای شادی تن کنیم

عیش را در این عزا سر می بریم *** پای یاس خانه ات غم می خوریم

عید را امسال می جوشیم ما *** جای شربت ، بغض مینوشیم ما

نیست بر لبهای ما لبخندعیش *** نیستیم امسال ما پابندعيش

عید مابوی محرم میدهد *** قلب ما را یکنفر دم میدهد

ص: 35

هر طرف گلبانک ماتم می زنیم *** شهر را رنگ محرم میزنیم

کوچه ها یکسر سیه پوشت شوند *** بلبلان ناله همدوشت شوند

نسترن ها با تو شیون می کنند *** خاک برسر ، سرو و سوسن می کنند

در غمت اسب عزا را زین کنیم *** تکیه را با نوحه ها ، آذین کنیم

ما به زیر با راین غم ، تا شدیم *** چون تو ، بی زهرا ، تک و تنها شدیم

در گلو ، افغان ما گل می کند *** بغض ما فریاد بلبل می کند

بر مسیح گریه های بی شمار *** مریم دلهای ماشد باردار

یا علی ،ما چون تو گرم ناله ایم *** جانگداز هجر، هجده ساله ایم

سینه را رنگ شقایق می زنیم *** سرخ می نالیم و هق هق می زنیم

غمگسار بی کسی های توایم *** خون دل از دلواپسی های توایم

گوش ما را با علی چون چاه گیر *** باشکوه راز خود همراه گیر

یا علی بامابگو اسرار را *** ماجرای آن در و دیوار را

از چه میخ در حکایت می کند؟ *** از کدام آتش شکایت می کند؟

قامت خم گشته را تفسیر چیست ؟ *** با طنابی بستن یک شیر چیست ؟

ماجرای چادر خاکی بگو *** زان قساوتها و هتاکی بگو

ماجرای نامه و رد فدک *** کوچه و سیلی ، لگد کوب و کتک

گرچه زین غمها ، ز پا افتاده ایم *** با تو در تشیع یاس آماده ایم

دوش میگیریم ،نعش لاله را *** می بریم از خانه ، هجده ساله را

(محمد قدسی)

ص: 36

نو بهارغم

رسید عید و بجای نشاط آمدغم *** عزا و عیش و در این نو بهار شد مدغم

بجای جامه نو شیعیان به بر کردند *** در این طلیعه ی نوروز جامه ی ماتم

رسید همره ایام فاطمیه بهار *** بچشم فاطمیون غم فراست این موسم

تمام اهل ولا می کشند ناله ز دل *** ز داغ نور دو چشم پیمبر خاتم

سزد که از ره اخلاص همچو ابر بهار *** برای فاطمه گریند مردم عالم

بهار آمد (امینی) ولی نشد دل شاد *** برای آنکه نشاط است با عزا توام

(اسدالله امینی)

ص: 37

تقویم عمر یاس

امشب ردیف شد غزلم با نمی شود *** یا می شود تمام کنم یا نمی شود

عید است و در چمن خبری از نشاط نیست *** یعنی بهار گل ز گلش وا نمی شود

عید است و ابرهای جهان گریه می کنند *** عالم برای فاطمه پروانه می شود (1)

زخمی است داغ فاطمه بر سینه ی علی *** زخمی که هیچ گاه مداوا نمی شود

تنهانه هستی علی از دست رفته است *** هستی بدون فاطمه معنا نمی شود

لاخير بعد فاطمه هم بی حساب نیست *** یعنی کسی برای تو زهرا نمی شود

تقویم عمر یاس تو هجده بهار داشت *** این راز مبهمی است که افشا نمی شود

این گنج تا قیام قیامت نهفته است *** این قبر گوهری است که پیدا نمی شود

باور کنید حکم گذرنامه بهشت *** الا به دست فاطمه امضاء نمی شود

دوزخ کنار می کشد از نام پاک او *** آتش حریف دختر طاها نمی شود

امیدوار ، روز قیامت به دست کیست *** چشمی که در عزای تو دریا نمی شود

برگرد یاس پرپر گلخانه ی رسول *** در سینه ی علی غم تو جا نمی شود

امشب سپیده سر زد و روشن نشد چراغ *** از گوشه بقیع علی پا نمی شود

عباس شاهزیدی (خروش اصفهانی)

ص: 38


1- قافیه آوایی

مرا با بهار کاری نیست

دل مرا زغم ای شیعیان بهاری نیست *** مرا زغصه کنون با بهار کاری نیست

بپا شده است بعالم عزای دخت نبی *** که شیعه را به دل از این عزا قراری نیست

شکستن در و آن حرمت حریم رسول *** بیادم آمد و بر اشکم اختیاری نیست

همیشه در همه جا حضرت علی می گفت *** مرا چو فاطمه یاری و غمگساری نیست

چو دیده ی حسنین و علی و زینب، آه *** برای دخت نبی چشم اشکباری نیست

چگونه عید بگیرم کنون که چون مهدی *** ز داغ فاطمه محزون و سوگواری نیست

لباس مشکی خود را به تن کن ای (راضی) *** که از تو غیر عزا داری انتظاری نیست

محمد حسن زاده (راضی اصفهانی )

چگونه عید بگیرم

دلم گرفته خدایا، چگونه عید بگیرم؟ *** رسیده ماتم زهرا، چگونه عید بگیرم؟

به یاد ماتم مادر، شکسته شد دل مهدی *** در این مصیبت عظمی، چگونه عید بگیرم؟

عزیز جان پیمبر ، انیس و مونس حیدر *** شدی فسرده زغمها، چگونه عید بگیرم؟

زدند آتش کین بر در سرای تو دو نان *** تو سوختی زغم آنجا، چگونه عید بگیرم؟

شدی شهیده و بعد از تو دشمنان تو گفتند *** علیست بیکس و تنها، چگونه عید بگیرم؟

حسن زغصه پریشان ، حسین غمزده گریان *** به ناله زینب کبری ، چ گونه عید بگیرم؟

محمد حسن زاده (راضی اصفهانی )

ص: 39

یاس کبود

قطعه

در این بهار که با فاطمه گشته قرین *** نسیم و سبزه و گل سوگوار فاطمه اند

فقط نه یاس لباس کبود کرده به تن *** که لاله های جهان داغدار فاطمه اند

کبوتران حرم سر به زیر پر ، خاموش *** چو بلبلان چمن غمگسار فاطمه اند

به قطره قطره شبنم چو بنگری بینی *** که شاخه شاخه ی گل اشکبار فاطمه اند

زجان ودل همه ی شیعیان به شورو نوا *** بیاد رنج وغم بیشمار فاطمه اند

سخا سعادت عالم نصیب آنهایی است *** که عاشق علی و دوستار فاطمه اند

فضل الله شیرانی (سخا)

در مدار چرخ

نوروز جم که باده به جام و سبوی ماست *** بلبل به نغمه بر سر گل نوحه گر چرا است

در چشم غنچه اشک و زغم لاله سینه چاک *** از سوز داغ ناله ی مولا که بیصداست

گرچه بهار فصل غدیر خم و جم است *** اما خزان نور دل ختم انبیاست

زهرا شبی ز داغ پدر دیده بر نبست *** حیران مدینه بار دگر در غم و عزاست

دست عدو گلی ز گلستان جان گرفت *** در باغ دل عزای گل و غنچه اش بپاست

یکسو حسن به گریه و سوی دگر حسین *** زینب به ناله همدم گلها و لاله هاست

توأم چو شد بهار و خزان در مدار چرخ *** گویا محرمی دگر و شام نینواست

چنگی دگر به چنگ و به دف پنجه ای مزن *** جن و ملک به ماتم و عالم عزا سراست

(شائق) به جای جامه اطلس سیه بپوش *** ایام فاطمیه که صاحب عزا خداست

حسن احمدی (شائق)

ص: 40

کفو حیدر

عید نوروز آمد و دل ماتمی دیگر گرفت *** ماتمی از بهر کفو حیدر صفدر گرفت

شد مقارن عید نوروز و عزای فاطمه *** زين تقارن جامعه نیلی جهان در بر گرفت

گر چه دارد احترام این عید در نزد همه *** باید اکنون ماتم فرزند پیغمبر گرفت

فاطمیون را نباشد شادمانی این بهار *** چونکه داغ فاطمه آفاق سر تا سر گرفت

بر در بیت الشرف چون دشمنان آتش زدند *** از شرار آن دل اهل ولا آذر گرفت

هم حسين وهم حسن گشتند گریان و پریش *** دست چون دیدند بر پهلوی خود مادر گرفت

تهنیت نه ، تسلیت گویید برهم شیعیان *** ز آنکه عالم را غم صدیقه اطهر گرفت

گرچه (عبدی ) عید نوروز است و وقت شادی است *** این زمان باید عزای عصمت داور گرفت

نوروز على عبد الهی رهنانی (عبدی)

ص: 41

تقارن فاطمیه و نوروز

شیعیان عید آمد و این عید توأم با عزاست *** فاطمیه آمد و در هر کجا غوغا بپاست

از برای شیعیان امسال هرگز عید نیست *** چون عزای دختر خير البشر، خیر النساست

ای عزاداران عزای فاطمه بر پا کنید *** مهدی صاحب زمان در این عزا صاحب عزا ست

فاطمیه همزمان گردید با فصل بهار *** جای تبریک و تحیت تسلیت گفتن بجاست

جای رخت شادمانی رخت غم بر تن کنید *** بزم شادی و طرب بر پا نمودن نابجاست

مادر سادات را کشتند از راه ستم *** سر به سر عالم از این جور و جفا ماتم سراست

ای (فریور) هر کسی در راه حق کوشش کند *** اجر و مزد او به روز حشر در نزد خداست

محمد علی فریور

نوروز در محاق

به پاس حرمت زهرا شما در این نوروز *** کنید مجلس ماتم به پا در این نوروز

به محض پاس شعائر کنید از دل و جان *** سخن از عید و بهاران رها در این نوروز

به تن کنید و به گردن چو ما بیاویزید *** لباس ماتم و شال عزا در این نوروز

سخن ز عشرت و شادی مگوی و محزون باش *** برای حضرت خیر النسا در این نوروز

مگر که نیست مدینه ز داغ لاله غمین *** گذر به دشت و دمن ها چرا در این نوروز

برای آن ستمی کز جفا به فاطمه شد *** بنال تا که توانی دلا در این نوروز

ز شور ساز مخالف از آن حجازی ها *** بدل به نغمه غم شد نوا در این نوروز

ببار ابر بهاران و سیل جاری کن *** بسان دیده مولای ما در این نوروز

لب از طراوت و شادی ببند ای (آذین) *** زبان واژه به مویه گشا در این نوروز

سید مرتضی منصوری (آذین اصفهانی)

ص: 42

هوای مرثیه

قلم چگونه دهدشرح ماتم زهرا *** زبان چگونه نماید بیان غم زهرا

بود طلیعه نوروزو غم گلو گیر است *** به سوگ فاطمه عالم زجان خودسیر است

هوای مرثیه دارد دل عزا دارم *** از این مصیبت عظمی زخویش بیزارم

عزا عزای عظیمی بود تو خرده مگیر *** بود مصیبت زهرا عزای عالمگیر

شهیده ای که ستمگر شکسته پهلویش *** شهیده ای که سیه گشته هر دو بازویش

سیاهپوش فلک شد، ملک عزادارش *** زمانه تعزیه گردان سوگ خونبارش

فلک چو کاسه خون شدز گریه های ملک *** رسد به گوش جهان ندبه و نوای ملک

خدا گواست که احمد غمین زهرا شد *** ز گریه چشم علی زین عزا چو دریا شد

حسن نشسته و زانوی غم گرفته به بر *** عزا گرفته حسین از مصیبت مادر

به زینبين حزین خون دل غذا شده است *** شکسته خاطر هریک از این عزا شده است

روا بود که بشر تابه حشر گریه کند *** تمام هستی خود وقف فاطمیه کند

روان ز دیده ی (ماهر) سرشک خونین است *** دلش زمانم زهرا همیشه غمگین است

على غفر الهی ( ماهر اصفهانی)

ص: 43

رباعی برای یوسف فاطمه

ای دوست رخ تو لاله زار است مرا *** با باغ و گل و چمن چکار است مرا

گلچهره من نقاب بردار ز رخ *** دیدار تو بهتر از بهار است مرا

رباعیات نوروز در محاق

تا داغ غمی سراغ دارد دل ما *** کی حسرت سیر باغ دارد دل ما

گل می دمداز باغ و بهار است ولی *** صد داغ بروی داغ دارد دل ما

* * * * *

(قیصر اصفهانی)

کنون که فصل عزا هست و نیست دلها شاد *** بپاس حرمت دخت رسول مهر و وداد

روی چو دیدن احباب ای برادر من *** نگاه درا زبان و مگو مبارک باد

(قائمی زمان آبادی )

امسال بهار غرق ماتم باشد *** نوروز به فاطمیه توأم باشد

کی شاد دل شیعه شود از نوروز *** وقتی که دل علی پر از غم باشد

(محمد علی فریور)

ص: 44

سرفصل بهار و عید ما آمده است *** لازم همه را عیش و صفا آمده است

امازغم شهادت فاطمه ، دل *** آشفته و مرثیه سرا آمده است

(ناظر نائینی)

سر فصل بهار روی گلگون داریم *** لب تشنه عیشم و دلی خون داریم

الحال زداغ فاطمه آه و فغان *** ماغمزدگان فاطمیون داریم

(ناظر نائینی)

تا خون جگر به جام ما می باشد *** شادی و طرب حرام ما می باشد

بر کام دل کسی نمی آید خوش *** عیدی که مقارن عزا می باشد

(قیصر اصفهانی)

عید است و گل و بهار من پژمرده *** در ماتم زهرای جوان افسرده

باواشدن شکوفه های گل یاس *** یاد آیدم از آن رخ سیلی خورده

(قیصر اصفهانی)

امسال بهار یاد پاییز کنیم *** خون گریه از این داغ غم انگیز کنیم

از شادی و تبریک به هم گقتن ها *** شرط ادب این است که پرهیز کنیم

(قیصر اصفهانی)

ص: 45

این مژده که گل دهد بهار آمده است *** شادی و طرب زنو به بار آمده است

تأثیر به حال فاطمیون نکند *** زیرا که قرین باغم بار آمده است

* * * * * * * * * * * (قیصر اصفهانی)

ما دلشدگان حاجت تأیید نداریم *** یک ذره در این مسئله تردید نداریم

با آن که شده فصل گل لاله وليکن *** از بهر غم یاس علی عید نداریم

* * * (آذین اصفهانی)

دو بیتی

بهار آمد ببار آلاله آمد *** ولی دل در فغان و ناله آمد

نباشد شیعه را شادی که با عید *** غم زهرای هجده ساله آمد

* * * * * * * *

در این فصل بهار و این زمانه *** نموده غم به دلها آشیانه

که زهرا نوگل باغ پیمبر *** نهانی دفن گردیده شبانه

* * * * * * * *

روان سیل سر شکم همچو رود است *** که زهرا رویش از سیلی کبود است

بیا مهدی ببین بشکسته پهلو *** یگانه عصمت حی ودود است

* * * * * * * *شادروان محمد حیات بخش قمی

این شاعر ارجمند دو بیتی های فوق را در نوروز 1361 شمسی که مصادف با دهه فاطمیه بوده سروده است . روحش با اولیاء خدا محشور باد

ص: 46

نوحه

عيد ما امسال توأم با عزاست *** فاطمیه موسم شور و نواست

جابجای خطه ایران زمین *** زین مصیبت خیمه ماتم به پاست

در عزای زهره زهرا بتول *** هر کجا رو می کنی ماتم سراست

عید ما امسال توأم با عزاست

فاطمیه موسم شور و نواست

شیعیان رخت عزا در بر کنید *** از سرشک دیده دامن تر کنید

پابپای مهدی صاحب زمان *** ناله ای جانکاه از دل سر کنید

بر عزاداران بود عشرت حرام *** خون بجای باده در ساغر کنید

عيد ما امسال توأم با عزاست

فاطمیه موسم شور و نواست

باعزا توأم شده نوروز ما *** خیزد از دل ناله ی جانسوز ما

در غم زهرای اطهر این زمان *** تیره همچون شام گشته روز ما

جای آن دارد که خاکستر شود *** عالمی از آه عالم سوز ما

عيد ما امسال توأم با عزاست

فاطمیه موسم شور و نواست

(قیصر اصفهانی)

ص: 47

نوحه

از عیدو از بهار با ما سخن مگو *** از باغ ولاله زار با ما سخن مگو

ای دل به سوگ او جز ناله سر مکن *** جز درد و حال زار باما سخن مگو

لبخند دلنشین ، باشد حرام ما

در سوگ فاطمه خون شد به کام ما

تا فاطمیه با نوروز شد قرین *** دلهای شیعیان از غصه شد حزين

بانک عزا عزا آید بگوش جان *** خیزد شرار غم از آه اتشین

لبخند دلنشین ، باشد حرام ما

در سوگ فاطمه خون شد به کام ما

زد لشگر خزان راه بهار عشق *** ماتم سرا شده شهر و دیار عشق

ای دیده گریه کن بر دشت لاله گون *** ای ابر غم ببار خون بر مزار عشق

لبخند دلنشین ، باشد حرام ما

در سوگ فاطمه خون شد به کام ما

چون شد که فرودین گردیده غم فزا *** چون شد که شهر ما گردیده غمسرا

هان فاطمیه است ای دیده خون ببار *** هر کس حسینی است گرید در این عزا

لبخند دلنشین ، باشد حرام ما

در سوگ فاطمه خون شد به کام ما

(قیصر اصفهانی)

ص: 48

نوحه

عید آمد و دلها پر از شور و نوا شد *** توأم نوای شادی ما با ع زا شد

ای وا مصیبت زهرای اطهر

گشته شهید از جور ستمگر

عید آمده است و شیعیان با دیده تر *** گشته عزادار از غم زهرای اطهر

زار و پریشان میزنند از غصه بر سر *** در کوی و برزن محفل ماتم بپاشد

ای وا مصیبت زهرای اطهر

گشته شهید از جور ستمگر

شد فاطمیه همزمان با عید نوروز *** سوزد دل اهل ولا زان داغ جانسوز

داد از جفای ملحدان آتش افروز *** زآنان بفرزند پیمبر این جفا شد

ای وا مصیبت زهرای اطهر

گشته شهید از جور ستمگر

عید است و دل با ماتم و محنت قرين است *** هر دل در اینجا از غم زهرا حزين است آری پیام شیعه بر عالم چنین است *** گرید که مظلوم از جهان خير النساء شد

ای وا مصیبت زهرای اطهر

گشته شهید از جور ستمگر

از بهر زهرا شیعیان زاری نمایید *** خون جگر در ماتمش جاری نمایید

از داغ جانسوزش عزاداری نمایید *** زهرا شهید از کینه قوم دغا شد

ای وا مصیبت زهرای اطهر

گشته شهید از جور ستمگر

(ناظر نائینی)

ص: 49

سپاس

وظیفه مندم از حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب استاد علی اکبر مهدی پور بخاطر مقاله عالمانه ای که مرقوم فرمودند و همچنین از شاعران بزرگواری که ما را در این امر یاری نمودند تشکر و قدردانی نموده. توفيق، سلامت و سعادت همگان را از خداوند متعال مسئلت می نمایم

اصفهان

علیرضا مهر پرور

ص: 50

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109