اسراف

مشخصات كتاب

سرشناسه : حیدری عزیزالله 1337 - عنوان و نام پديدآور : اسراف/ مولف عزیزالله حیدری. مشخصات نشر : قم: مسجد مقدس جمکران 1389. مشخصات ظاهری : 27ص. 5/11×5/16 س م. فروست : سلسله مباحث راه کارهای دوری از گناه شابک : 2500 ریال 978-964-973-243-5 ؛ 2500 ریال (چاپ اول) وضعیت فهرست نویسی : فاپا(چاپ دوم) يادداشت : چاپ اول : زمستان 1388. يادداشت : چاپ دوم. یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس. موضوع : اسراف موضوع : اسراف -- جنبه های مذهبی -- اسلام شناسه افزوده : مسجد جمکران (قم) رده بندی کنگره : ‮ BP250/35 /ح9‮الف 5 1389 رده بندی دیویی : ‮ 297/632 شماره کتابشناسی ملی : 1875540

اسراف

بسم اللَّه الرحمن الرحيم قبل از آنكه درباره اسراف و تعاريف و نمونه ها و راهكارهاى بازدارنده بررسى كنيم؛ لازم است بدانيم كه همه كردارها در بينش اسلامى با انديشه و عقايد رابطه دارند. پس هيچ عملى بدون رابطه با يك ذهنيّت و فكر نيست.

به همين دليل بايد اسراف را در ظرفيتى بيشتر بررسى كنيم؛ زيرا در قرآن كريم انسان يك موجود امانت دار است و نعمت ها نيز از يك نسبت ويژه اى از اين امانت هستند. همين دقت باعث مى شود كه انسان مؤمن از حساسيتى در برابر نعمت ها و مصرف آنها برخوردار مى شود؛ چنان كه حتى يك تكه نان هم براى او دغدغه مى شود. به اين روايت شگفت دقت كنيد:

روزى امام سجادعليه السلام و به روايتى ديگر امام حسين عليه السلام قصد كرد به دستشويى برود، آنجا تكه اى نان را بر زمين ديدند، برداشته و به خادم خويش داده و فرمودند: اين نان را نگه دار تا من

بيرون آيم. هنگامى كه امام عليه السلام بيرون آمد، سراغ نان را گرفت؛ خادم گفت: من نان را خوردم. امام عليه السلام فرمود: تو آزادى. فردى از امام پرسيد: به خاطر اين كار، او را آزاد كرديد؟ امام عليه السلام پاسخ جالبى دادند و فرمودند كسى كه چنين به نان احترام كند از آتش جهنم آزاد شده، پس من چرا او را آزاد نكنم.(1)

اين حديث نشان مى دهد، انسان بايد براى نسبتى كه بين او و نعمت هاست، دچار دغدغه باشد.

اين دغدغه از آنجا شروع مى شود كه انسان، خود نعمتى بزرگ؛ بلكه وجودش بزرگ ترين نعمت است. پس بايد خودش را به بهترين وجه و بهترين جهت خرج كند. و اگر در اين مسأله حساس نباشد و كوتاهى كند، بزرگ ترين اسراف اتفاق افتاده است و بدترين شرور كه اسراف يكى از آنهاست، اتفاق مى افتد. چنان كه فرموده اند:

من هانت عليه نفسه فلا تأمن شرّه؛

كسى كه براى خودش ارزشى قائل نباشد، از شرّ او در امان نباش.

و چنين است كه قرآن بزرگ و هدايت تمام، مى فرمايد: اى كسانى كه درباره وجود خودتان اسراف نموده ايد، از رحمت خداوند نااميد نشويد، خداوند همه گناهان را مى آمرزد.(2)

و مى بينيم كه گناه قوم لوط را يك اسراف و آلوده ها به گناه لواط را جزء مسرفين نام مى برد.

و از همين جا مى بينيم كه قرآن هدايتگر، قبل از آنكه به اسراف اشياءِ ضرورى زندگى، مانند آب و خوراك و پوشاك بپردازد، از اين اسراف گفتگو مى كند؛ زيرا اين گم گشتگى و ضلالت انسانى درباره خويش است كه اسراف هاى ديگر را شكل مى دهد و سرمايه هاى بزرگ را نابود مى كند.

اين مطلب از يك حقيقت بزرگ پرده بر مى دارد كه وقتى انسان و انسانيت ارزش

خويش را از دست داد، آنگاه احساس مسؤوليت درباره نعمت ها نمى كند و مى بينيم چه آمارهاى وحشتناكى از اسراف در جهان مطرح مى شود.

روزانه 6 ميليارد تومان در كشور براى بيمارى هاى ناشى از سيگار هزينه مى شود.(3)

سالانه 54 ميليارد نخ سيگار در ايران مصرف مى شود كه با كاغذ مصرفى آن مى توان كتاب هاى درسى دانش آموزان را تأمين كرد.(4)

باندهاى مافيايى سالانه 8 ميليارد دلار از قاچاق زنان درآمد كسب مى كنند.

ميزان درآمد ناشى از تجارت زنان شرقى به عنوان بردگان هزاره سوم، سالانه تا 13 ميليارد دلار است.(5)

سالانه 6 تريليون (6 هزار ميليارد) نخ سيگار در جهان به فروش مى رسد. درآمد حاصله از خريد سيگار اين افراد بالغ بر 300 ميليارد دلار است.(6)

هر سال بيش از 55 هزار نوجوان و جوان، شهروند كشورهاى عضو اتحاديه اروپا بر اثر مصرف نوشيدنى هاى الكلى، جان خود را از دست مى دهند.

در شمال تهران 100 هزار واحد مسكونى خالى وجود دارد.(7)

اين مطالب همگى مرتبط با جهان بينى شخص، نسبت به انسان است و به همين دليل، ابتدا بايد از اهميّت استعدادهاى انسانى و هدف برتر او و خلاصه حيات متعالى او سخن گفت، تا آنگاه نسبت به نعمت هايى؛ مثل آب و نان و برق و گاز و ساير انرژى ها قناعت بورزد و به مصرف صحيح روى آورد؛ زيرا انسانى كه نسبت به نعمت هاى بزرگ؛ مثل وجود خويش و آثار اعمال خويش حساسيت پيدا كرد، نمى تواند اسراف در نعمت هاى كوچك ديگر را تحمّل كند.

استاد مى نويسد:

كسى كه عاشق حقّ شد (الذين آمنوا) عاشق خلق مى شود، كه عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست و اين عشق مى شود زيربناى مبارزه و امر به معروف و نهى از

منكر. كسى كه عاشق شد، خواستار بهروزى و بهزيستى و رشد و حركت و كمال معشوق است. در اين ديد، حتى يك پر سبزى و يك ورق كاغذ هم هدر نمى شود و ضايع نمى گردد كه بايد هرچيز به رشد و كمال خود برسد و اين خوددارى از اسراف، براساس اين اعتقاد استوار مى شود، نه فقط براساس يك بخل و يا يك ديد اقتصادى.(8)

و كسى كه يك پر سبزى را هدر نمى كند و اسراف نمى كند، چگونه مى تواند شاهد از دست رفتن استعدادهاى خلق باشد؟ چگونه مى تواند خودش باتلاق خلق بشود و آنها را مطيع و مريد و برده خود بسازد؟ چگونه مى تواند كه شاهد اسارت و بردگى و در باتلاق رفتن خلق باشد و آرام بگيرد؟

با اين مبنا نه تنها مى توانيم الگوهاى مصرف را تغيير دهيم و از اسراف بكاهيم؛ بلكه مى توانيم اين بينش را متعالى نمود يا به قول روانشناسان، تصعيد ببخشيم كه احساس مسؤوليت درباره انسان، استعدادها، وقت ها، نيز به جنبش درآيد.

با اين ديدگاه عميق مى توانيم بفهميم، چرا حضرت على عليه السلام در كنار فرات به شخصى كه آب را بيهوده به اطراف مى ريخت، بگويد: اسراف نكن.

و بفهميم كه چرا مرحوم آيت اللَّه كاشانى و مرحوم مدرس رحمهما الله يادداشت ها و توصيه ها را در كاغذ كوچك؛ مثل كاغذ يك سيگار مى نوشت. هرچند آن فرد از شخصيت هاى مملكت بود.

و حكمت كار امام خمينى رحمه الله روشن مى گردد كه نيم خورده آب در ليوان را نگه مى داشت، اين گونه حكايات از سيره ها مى تواند بسيار سازنده باشد.

درباره مرحوم سبزوارى، نويسنده منظومه نوشته اند كه:

روزى دختر ايشان غذاى خوبى از مرغ پخت و پدر را دعوت نمود. امّا با كمال تعجّب ديد كه

پدر از همان غذاى ساده؛ مثل نان و ماست مى خورد. پس به حكيم سبزوار گفت: پدرجان من ثابت مى كنم كه لازم است شما از اين مرغ بخوريد؛ چون اين مرغ در بدن شما تبديل به فكر مى شود و به كمال مى رسد.

حكيم سبزوارى گفت:

من در همين ترديد دارم!(9) شكى نيست كه خداوند، استفاده از نعمت ها را تحريم نكرده است. امّا بايد ديد كه نسبت نعمت ها چقدر از نظر انسان مؤمن و عارف دقيق است و چقدر بايد شكرگزار باشد؟

از قدرشناسى نعمت ها و تعظيم آنها حكايتى از شيخ انصارى رحمه الله است كه شگفتى انسان را بر مى انگيزد؛ روزى شيخ مشغول خوردن نان بود، كسى از او پرسيد: چه ميل مى كنيد؟

پاسخ داد: نان و تازه!

راستى كه چقدر زيباست. آن بزرگوار نگفت، نان خالى! (چنان كه روش ماست) و تازگى را جزء خورش ياد كرد. فرمود: نان و تازه!

اين بينش هاست كه اسراف را كنترل مى كنند و در ضمن انگيزه اى متعالى نيز در بردارد وگرنه استان ها به خاطر جلب نفع و دفع ضرر خودشان، در اين دغدغه خواهند بود.

در يكى از اجلاس ها ديده شد، سفير چين چند برنج ريخته شده روى ميز را جمع كرد و خورد و هنگامى كه با نگاه هاى سرزنش آميز مواجه شد، گفت: شما حقّ نداريد، تعجب كنيد؛ زيرا با جمعيتى كه ما داريم، اگر هر كسى چند برنج دور بريزد مى دانيد، چه حجمى از برنج خواهد شد؟

سوگمندانه بايد اعتراف كنيم كه ما مردم اسرافكارى هستيم و حتى در بين برخى از كشورها هم شناخته شده ايم.

يكى از دوستان جانباز كه براى معالجه به آلمان رفته بود، مى گفت: وقتى براى اجاره منزل به مردم مراجعه مى كردم، از اجاره به

ايرانى ها امتناع مى كردند. هنگامى كه دليل آن را پرسيديم مى گفتند: شما ايرانى ها انرژى را از پنجره بيرون مى ريزيد.

منظورشان را پرسيدم، مى گفتند: وقتى شما گرمتان مى شود، به جاى بستن شير شوفاژ، پنجره ها را باز مى كنيد!

به نظر مى رسد، اين مقدار هشدار براى درك ابعادِ اسراف كافى باشد.

راهكارهاى مقابله و نجات از اسراف

الف) راهكارهاى ملّى مجرى اين گونه طرح ها، دولت جمهورى اسلامى مى باشد كه مى تواند در ميدان وسيع و طرح هاى كلان به صرفه جويى در سطحى گسترده اقدام كند و امكانات زيادى را جذب نموده و از اسراف آنها جلوگيرى نمايد.

دولت نهم در موارد زيادى، موفق بوده و بايد اين را ادامه دهد:

1. كنترل سوخت به ويژه بنزين 2. ممنوعيت مسافرت ها و رانت هاى دولتى 3. ممنوعيت همايش هاى بى فايده و جوايز بدون استحقاق 4. آموزش هاى رسانه اى به ويژه تلويزيون درباره مصرف آب و گاز

ب) نظارت بر توليدات غذايى به ويژه نان مطالعات گوناگون درباره اسراف نان نشان داده شده كه پخت خوب نان، باعث كنترل مصارف بى رويه و دورريزى مى شود. و مصرف كننده كمترين تقصير را دارد. نان هايى كه با كيفيت پخت و تحويل مشترى داده مى شوند، تقريباً به طور كامل مورد استفاده قرار مى گيرند. با راهكارهايى؛ مثل تشويق و تنبيه در اين معضل بزرگ كه آمارهاى وحشتناكى از ضايعات نان داده مى شود، مى توان به وضعيت مطلوبى رسيد.

ت) نقش مهم زنان و مادران در خانواده زنان در جنس خود گرايش به زينت ها دارند(10) و اين خصلت مى تواند مصرف هاى بى جا و خصلت بيمارگونه چشم و هم چشمى را شعله ور كند، امّا وقتى زنى مؤمن شد، طبيعت خويش را متحوّل مى كند؛ همان طور كه مرد بعد از باور، متفاوت مى شود و خصلت هاى طبيعى به تعالى مى رسد.

بنابراين

زنان مى توانند نقش بسيار مهمى را جارى كنند.

پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله مى فرمايد:

ايما امرءة أدخلت على زوجها في امر النفقة و كلّفَه ما لا يطيق لا يقبل اللَّه منها...؛

آن زنى كه همسرش را در امور نفقه در فشار بگذارد و مخارجى را كه در توانش نيست، تحميل كند، خداوند هيچ كار خيرى را از اين زن قبول نمى كند؛ مگر آنكه توبه كند و از مرد چيزى را بخواهد كه در طاقت اوست.(11)

و درباره زنان بد آمده است كه خراجه هستند؛ يعنى خرج تراش يا خيلى خرج كننده.(12)

و درباره زنان خوب نيز آمده است كه برترين زنان؛ آسان گيرترين آنها در مخارج زندگى است و محافظت مى كند از خويشتن در مال همسرش.(13)

ج) راهنمايى و ارشاد گرفتن از كسانى كه مورد اعتمادند و مردم به سخن آنان گوش مى دهند

مردم از چند گروه حرف شنوى دارند:

پليس، پزشك، روحانى، معلم و استاد

در مورد سوم و چهارم، بايد مردم و دانش آموزان و دانشجويان را به جدّيت در اين امور راهنمايى كنند.

چ) مطالعه هشدارهاى قرآن و حديث اين بينش ها آنقدر تأثيرگذارند كه كسى نمى تواند بخواند و در رفتارش، تحوّل پيدا نكند.

آيا همين بس نيست كه خداوند مى فرمايد: اسراف نكنيد، خدا اسرافكار را دوست ندارد.(14)

بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد او (خدا) اسرافكاران را دوست ندارد.(15)

اينجا خداوند خودش را با ضمير معرفى كرده، گويى رويَش را از اسرافكار گردانده است. البته خداوند دوستدار سخت گيرى بر خويشتن و زندگى اطرافيان نيست و نام آن را تقتير نهاده و مى فرمايد:

«وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَاماً»؛

يعنى كسانى كه وقتى انفاق مى كنند، زياده روى ننموده و خسّت به خرج نمى دهند؛ بلكه

چيزى بين (افراط و تفريط) را انجام مى دهند.(16)

چقدر بد و تكان دهنده است كه انسان اسراف كار، در كنار فرعون معرفى شود كه قرآن درباره اش مى گويد:

«إِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ»؛

به جدّيت كه فرعون از اسرافكاران بود.(17)

چقدر زشت است كه انسان در كنار قوم لوط شناسايى شود؛ زيرا قرآن آنان را نيز از اسراف كاران معرفى مى كند.(18)

ح) توجّه به عقوبت هاى اسراف

محروميّت و ابعاد آن

اشاره

امام صادق عليه السلام فرمودند:

پيامبر شب پنجشنبه اى مى خواستند در مسجد قبا افطار كنند، پس پرسيدند آيا شربتى هست؟

اوس بن خوله انصارى، شيرى آورد كه مخلوطى از عسل داشت. همين كه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را چشيد، كنار گذاشت و فرمود: يك شربت براى خورنده اش كافيست. البته من نمى خورم، امّا تحريم نمى كنم. ولكن (در برابر نعمت) براى خدا تواضع مى كنم. پس هر كه فروتنى براى خدا كند، خدا بلندش مى گرداند و هر كس تكبّر نمايد، پستش مى نمايد.

و هر كس در معاش ميانه روى كند، خداوند روزى اش مى دهد و هر كس بريز و بپاش كند، خداوند محرومش مى كند و هر كس ياد مرگ كند، خداوند دوستش مى دارد.(19)

هم اكنون به ابعاد اين محروميّت، مى پردازيم:

1- محروميت از هدايت

بزرگ ترين تنبيه محروميت از هدايت، براى آدم اسرافكار است.

قرآن مى گويد:

«إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِى مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ»؛

خداوند اسرافكار دروغگو را هدايت نمى كند.(20)

بدتر از اين، خدا او را گمراه مى كند كه البته اين يك گمراهى جزايى و عقوبتى است. عقوبتى براى اسراف و شكّاك بودن.

2- عذاب هاى سخت آسمانى

حضرت ابراهيم پرسيد: اين فرستادگان مأموريت شما چيست؟

گفتيد: ما به سوى مردمى مجرم و پليدكار فرستاده شده ايم، تا سنگ هايى از گِل رُس بر آنان فرو فرستيم كه نزد پروردگارت براى اسرافكاران نشانه گذارى شده است.(21)

3- قحطى و كمبود در مواد اساسى مورد نياز

درباره اين موضوع، ترديدى نيست كه چنين عقوبتى كاملاً منطقى است؛ زيرا محدوديت منابع با اسراف و زياده روى نسبت مستقيم دارد و مصرف خارج از حدّ، مى تواند به خطر جدّى در منابع غذايى بينجامد. امّا نكته مهم تر عقوبتى است كه خداوند خودش اقدام خواهد نمود:

قومى از بنى اسرائيل كه به اهل نهر ثرثار مشهور بودند، در شرايطى خوب از آب و زمين زندگى مى كردند كه محصول بسيار زياد و مرغوب از گندم داشتند و از اين گندم مرغوب نان هايى مى پختند، نازك و سفيد؛ مثل پارچه لطيف. اين نعمت زياد آنقدر آنان را مغرور و اسرافكار نموده بود كه زنان به جاى پارچه از همان نان ها براى پاك كردن مدفوع بچه ها استفاده مى كردند!

روزى مرد صالحى زنى را ديد كه طفل خود را با نان پاك مى كند گفت: از خدا بترسيد و نعمت خدا را از خود بر نگردانيد، آن زن گفت: ما را از گرسنگى مى ترسانى؟ تا اين نهر جارى است ما از گرسنگى نمى ترسيم!

آنها آنقدر اين كار را انجام دادند كه انباشتى عظيم، چون كوه در خارج از شهر از اين نان ها ايجاد شد.

ناگهان خداوند بر آنها قحطى را با منع باران و گياه زمين، نازل نمود و چنان كه به كمبود و نايابى غذا و به ويژه نان، دچار شدند كه مجبور شدند، براى استفاده از همان نان ها در خارج شهر صف بكشند و نوبت بگيرند!(22)

قرآن از اين موضوع چنين

ياد مى كند:

«وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كانَتْ آمِنَةً...»؛

خداوند (براى آنها كه كفران نعمت مى كنند) مثلى زده است: منطقه آبادى را كه امن و آرام و مطمئن بوده و همواره روزى اش به طور فراوان از هر كسانى مى رسيده، امّا نعمت خدا را كفران كردند و خداوند به خاطر اعمالى كه انجام مى دادند، لباس گرسنگى و ترس به اندامشان پوشاند.(23)

امام صادق عليه السلام در اين باره فرمودند:

گروهى از بنى اسرائيل آنقدر زندگى مرفهى داشتند كه حتى از مواد غذايى، مجسمه هاى كوچك نمى ساختند و گاهى بدن خود را با آن پاك مى كردند. امّا سرانجام كار آنها به جايى رسيد كه مجبور شدند، همان مواد غذايى آلوده را بخورند و اين همان است كه خداوند در قرآن فرموده: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً».(24)

نكته زيبا در قرآن اين است كه توصيف گرفتارى و قحطى را با اين تعبير ياد مى كند، خداوند لباس گرسنگى را به آنها چشانيد!

مگر لباس چشيدنى است؟ منظور قرآن از شمول و فراگيرى اين بدبختى و قحطى، چنان است كه همان طور كه لباس همه جاى وجود را در بر مى گيرد و انسان با پوست و گوشتش آن را حس مى كند، پس آن قحطى در اثر عقوبت چنان فراگير شد، مانند لباسى كه به تن انسان مى چسبد، ناراحتى آن را چشيدند.

4) تغيير در ذهنيت نسبت به دارايى ها

يكى از عوامل نجات از اسراف، توجّه به اين نكته است كه برخوردارى از امكانات مالى و مادى را يك امتياز براى خود ندانيم؛ زيرا از انگيزه هاى مهم غفلت و رفتارهاى اسراف گرانه همين احساس خود ممتاز بينى است.

امام صادق عليه السلام اين حالت را بسيار زيبا توصيف نموده كه ديگر نيازى به توضيح ما نيست:

آيا گمان مى كنى، خدا به كسى

كه مال داده به نسبت احترام اوست و يا به كسى نداده، به واسطه پستى اوست؟ نه چنين است؛ بلكه مال، مال خداست. آن را به عنوان امانت نزد شخص قرار مى دهد و اذن داده كه به طور ميانه روى از آن بخورد و بياشامد و لباس بپوشد و ازدواج كند. بر مركب سوار شود و زيادتى آن مال را به فقرا برساند و رفع احتياجشان كند. پس هر كس به اين دستور عمل نموده، آنچه را خورده و آشاميده و پوشيده و سوار شده و نكاح نموده، تمام بر او حلال است و اگر چنين نكرده، تمام بر او حرام است. پس آيه شريفه را خواند كه اسراف نكنيد. خداوند اسراف كنندگان را دوست ندارد. سپس امام عليه السلام ادامه داد: آيا گمان مى كنى! خدا مالى به عنوان امانت به كسى داد، پس او اسبى براى خود بخرد به مبلغ ده هزار دينار؛ در حالى كه مى توانست اسبى به مبلغ بيست دينار بخرد و كاملاً كفايتش مى كرد و كنيزى را سه هزار دينار بخرد؛ در حالى كه مى توانست كنيزى به بيست دينار بگيرد و او را كافى بود؛ در حالى كه خداوند فرموده اسراف نكنيد.(25)

5) ذكر الگوهاى سازنده و تأثيرگذار از مراقبت و شكر نعمت ها

امام صادق عليه السلام مى فرمايند:

پدرم ناراحت مى شد از اينكه بخواهد دستش را كه آغشته به غذا بود با دستمال پاك كند؛ بلكه به خاطر احترام غذا، دست خود را مى مكيد و يا اگر كودكى در كنار او بود و چيزى در ظرفش باقى مانده بود، ظرف او را پاك مى كرد و حتى خودش مى فرمود: گاه مى شود غذاى كمى از سفره بيرون مى افتد و من به جستجوى آن مى پردازم، به حدّى كه

خادم منزل مى خندد (كه چرا دنبال يك ذره غذا مى گردم) سپس اضافه كرد، جمعيتى پيش از شما مى زيستند كه خداوند به آنها نعمت فراوان داد، امّا ناشكرى كردند و مواد غذايى را بى جهت از ميان بردند و خداوند بركات خود را از آنها گرفت و به قحطى گرفتارشان كرد.(26)

خودمان استادى بزرگ را شاهد بوديم كه سفره را به زيبايى و دقت پاك مى نمود و نان هاى خشك كه قابل استفاده بود را جمع مى نمود و سپس با غذايى؛ مثل اشكنه و آب دوغ، همه آن نان ها را به مصرف مى رساند و مى گفت: افتخار من اين است كه تا به حال نان، به نان خشكى ها نداده ام و به راستى كه تا زنده بود ما چنين منظره اى را در خانه او نديديم.

6) ذكر ثواب هاى جذّاب و تشويق كننده

براى مثال درباره مواد غذايى و مراقبت از مصرف بى رويه و اسراف و دور ريختنى هايى كه در سطح كلان به مبالغ هنگفتى مى رسد، مى توان به آداب طعام خوردن در اسلام مراجعه كرد در اين باره علّامه مجلسى رحمه الله بابى گشوده است.

در حديثى از على عليه السلام آمده است كه:

آنچه از سفره مى ريزد، بخوريد كه در خوردن آن شفاست.

(فراموش نكنيم كه آن مسؤول چينى در خوردن چند دانه برنج چه گفت).

شخصى به امام صادق عليه السلام از دردى شكايت كرد و حضرت براى شفا، خوردن همين غذاهاى ريخته در سفره را پيشنهاد نمود و او استفاده كرده و خوب شد.

خوردن اين ريزه هاى سفره فقر و پريشانى را برطرف مى كند و فرموده اند هر كه پاره نانى را بردارد و بخورد يك حسنه دارد. و اگر پاره نانى را از جاى آلوده بردارد و تميز كند، هفتاد حسنه دارد (يعنى آن

را براى خوردن ديگر موجودات حفظ كند) و فرموده اند: خورده ريزها در بيابان را براى حيوانات و پرندگان بگذاريد.

راوى مى گويد:

در خدمت حضرت صادق عليه السلام بودم، ديدم كه بعد از طعام مى گردد و آنچه روى زمين افتاده بر مى دارد، حتى كنجد و امثال آن را، گفتم: فداى تو شوم، اينها را جمع مى كنيد؟ فرمود: كه اينها روزى توست، مگذار براى ديگرى كه شفايند از هر دردى.

در حديث ديگر آمده:

جمع كردن غذاهاى ريخته شده، فقر را برطرف مى كند؛ حتى براى فرزندان آينده.

در حديث ديگر براى برداشتن نان و خرما، وعده بهشت داده شده است.

در حديث لطيف ديگرى، خوردن آنچه از سفره ريخته، مهريه حورالعين محسوب گرديده.

در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم:

من انگشتان خود را بعد از طعام مى ليسم، به طورى كه خادمان من گمان مى كنند كه اين از حرص است. و سپس داستان نهر ثرثار را كه در صفحات قبل گذشت، يادآورى فرمود.(27)

7) مصونيت از بيمارى ها و پيرى زودرس

اين موضوع در پزشكى به ثبوت رسيده كه ريشه بيشتر بيمارى ها در اثر عدم رعايت اصول خورد و خوراك است؛ چنان كه پيامبرصلى الله عليه وآله و طب اسلامى خبر داده بود.(28)

امّا حكايت شگفت و عبرت آموزى را بخوانيد كه اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمودند: روزى حضرت عيسى عليه السلام به شهرى رسيد كه مرد و زنى با هم دعوا مى كردند. عيسى عليه السلام علّت را پرسيد. مرد گفت: اين زن من همسر نيكوكار و خوبى است، امّا من او را دوست ندارم، چون صورتش زود پير شده و طراوتش را از دست داده بى آنكه پير شده باشد. حضرت عيسى عليه السلام از زن پرسيد: مى خواهى چهره ات با طراوت شود؟ گفت: بله! حضرت فرمود: وقتى غذا مى خورى سير

نخور، چون وقتى غذا در معده به جوش آمد تازگى از چهره مى رود، آن زن دستور را انجام داد و طراوت صورتش بازگشت و محبوب شوهرش شد.(29)

فهرست كتاب هاى انتشارات مسجد مقدّس جمكران

تاريخ مسجد مقدّس جمكران نام كتاب نويسنده / مترجم آئينه اسرار

حسين كريمى قمى تاريخچه مسجد مقدس جمكران (فارسى)

واحد تحقيقات تاريخچه مسجد مقدس جمكران (فارسى)

واحد تحقيقات سخنرانى مراجع در مسجد جمكران واحد پژوهش مسجد مقدس جمكران تجلّيگاه صاحب الزمان عليه السلام سيد جعفر ميرعظيمى پيامبرصلى الله عليه وآله الگوى رستگاران حسين احمدى اوصاف الرسول (اسامى و القاب)

احمد سعيدى پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله و تروريسم و خشنونت طلبى على اصغر رضوانى پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله و جهاد و برده دارى على اصغر رضوانى پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله و حقوق اقليت ها و ارتداد

على اصغر رضوانى پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله و حقوق زن على اصغر رضوانى پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله و صلح طلبى على اصغر رضوانى پيامبر رحمت سعيد منصورى تاريخ پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله وسلم (دو جلد)

عباس صفايى حائرى چهل حديث برگزيده از پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله احمد سعيدى حكومت بر دل ها

شفيعى مازندرانى راه و رسم زندگى در كلام پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله خيراللَّه سليم زاده روزشمار تاريخ پيامبر اعظم صلى الله عليه وآله احمد سعيدى محمد رسول اللَّه واحد پژوهش اهل بيت عليهم السلام آخرين خورشيد پيدا

واحد تحقيقات امام رضاعليه السلام در رزمگاه اديان سهراب علوى پرچمدار نينوا

محمد محمدى اشتهاردى پيشوايان معصوم آيت اللَّه سيّد محسن خرازى دفاع از حريم امامت و ولايت كريم شنى شرح زيارت جامعه كبيره محمد حسين نائيجى عمه سادات سيّد ابوالقاسم حميدى كهكشان راه نيلى حسن بياتانى ماه مدينه واحد پژوهش ويژگى هاى حضرت زينب عليها

السلام سيد نورالدين جزائرى پاسخ به شبهات اسلام شناسى و پاسخ به شبهات على اصغر رضوانى اصول عقايد از ديدگاه اهل بيت عليهم السلام على اصغر رضوانى امام شناسى و پاسخ به شبهات (قرآن)

على اصغر رضوانى امام شناسى و پاسخ به شبهات (حديث)

على اصغر رضوانى دفاع از تشيع و پاسخ به شبهات على اصغر رضوانى سلفى گرى (وهابيت) و پاسخ به شبهات على اصغر رضوانى غديرشناسى و پاسخ به شبهات على اصغر رضوانى مرجعيت دينى اهل بيت عليهم السلام و ...

على اصغر رضوانى موعودشناسى و پاسخ به شبهات على اصغر رضوانى نگاهى به مسيحيت و پاسخ به شبهات على اصغر رضوانى واقعه عاشورا و پاسخ به شبهات على اصغر رضوانى اهل بيت عليهم السلام از ديدگاه اهل سنّت على اصغر رضوانى سلسله مباحث مهدويت اماكن مقدسه مرتبط با حضرت مهدى عليه السلام على اصغر رضوانى امامت در سنين كودكى على اصغر رضوانى امامت و غيبت على اصغر رضوانى بررسى دعاى ندبه على اصغر رضوانى تولد حضرت مهدى عليه السلام على اصغر رضوانى حكومت حضرت مهدى عليه السلام على اصغر رضوانى دفاع از مهدويت على اصغر رضوانى دكترين مهدويت تنها راه نجات بشر

على اصغر رضوانى علايم ظهور

على اصغر رضوانى غيبت صغرى على اصغر رضوانى غيبت كبرى على اصغر رضوانى فلسفه حكومت عدل جهانى على اصغر رضوانى قرآن و ظهور حضرت مهدى عليه السلام على اصغر رضوانى منجى از ديدگاه اديان على اصغر رضوانى مهدويت و جهانى سازى على اصغر رضوانى نظريه پردازى درباره آينده جهان على اصغر رضوانى وجود امام مهدى عليه السلام از منظر قرآن و ..

على اصغر رضوانى وجود امام مهدى عليه السلام در پرتو عقل على اصغر رضوانى وظايف ما در عصر غيبت على اصغر رضوانى هنگامه ظهور

على

اصغر رضوانى سلسله مباحث شناخت وهابيت ابن تيميه، مؤسس افكار وهابيت على اصغر رضوانى برپايى مراسم جشن و عزا

على اصغر رضوانى توسل از ديدگاه وهابيان على اصغر رضوانى خدا از ديدگاه وهابيان على اصغر رضوانى زيارت قبور از ديدگاه وهابيان على اصغر رضوانى شناخت سلفى ها (وهابيان)

على اصغر رضوانى فتنه وهابيت على اصغر رضوانى مبانى اعتقادى وهابيان على اصغر رضوانى موارد شرك از ديدگاه وهابيان على اصغر رضوانى اخلاقى، تربيتى آثار گناه در زندگى و راه جبران على اكبر صمدى اخلاق عملى آيت اللَّه مهدوى كنى اقتصاد خانواده شفيعى مازندرانى حلية المتقين محمد باقر مجلسى راه كارهاى دورى از گناه (اعتياد مدرن)

عزيز اللَّه حيدرى راه كارهاى دورى از گناه(چشم چرانى و ...)

عزيز اللَّه حيدرى راه كارهاى دورى از گناه(قمار و شراب)

عزيز اللَّه حيدرى راه كارهاى دورى از گناه(موسيقى)

عزيز اللَّه حيدرى خانواده و تحول در تربيت رضا فرهاديان درس هايى از طبيعت محمّد رضا اكبرى صفات شيعه شيخ صدوق عبرت هاى ماندگار

محمد رضا اكبرى فرهنگ اخلاق عباس اسماعيلى يزدى فرهنگ تربيت عباس اسماعيلى يزدى فرهنگ صفات عباس اسماعيلى يزدى فضايل شيعه شيخ صدوق قصه هاى تربيتى محمّد رضا اكبرى مبانى تربيت و ...

رضا فرهاديان معلم محبوب ...

رضا فرهاديان هدف از زندگى رضا فرهاديان شرح حال آقا شيخ مرتضاى زاهد

محمد حسن سيف اللهى بدر مشعشع در احوال موسى مبرقع محدث نورى تولدى نو (نقد مسيحيت)

على الشيخ/سيد مسلم مدنى خورشيد شرق محمّد رضا اكبرى روزنه هايى از عالم غيب آيت اللَّه سيد محسن خرّازى سياحت غرب آقا نجفى قوچانى نور على نور

حسين احمدى قم - مسجد مقدس جمكران:

صندوق پستى: 617 تلفن: 7253700 نمابر: 7253340 - 0251

شماره حساب: بانك ملت، قم شعبه جمكران، كد 5/8785، جارى 3/500

بانك رفاه

كارگران، قم شعبه آذر، كد 822، جارى 300939

پي نوشت ها

1) حلية المتقين، علّامه مجلسى رحمه الله، باب آداب طعام خوردن، ص 81، نشر لقمان.

2) تحف العقول، ص 512، چاپ اسلاميه.

3) آمارها، على اصغر جدايى.

4) آمارها، على اصغر جدايى، ص 101.

5) همان، ص 195.

6) همان، ص 196.

7) همان، ص 173.

8) رشد، تفسير سوره عصر، ديدارى تازه با قرآن.

9) قصه هايى از زندگى علما، محمدتقى صرفى.

10) سوره زخرف، آيه 18.

11) مكارم الاخلاق، چاپ بيروت، ص 282.

12) همان، ص 209.

13) همان، ص 210.

14) سوره انعام، آيه 141.

15) سوره اعراف، آيه 31.

16) سوره فرقان، آيه 67.

17) سوره يونس، آيه 83.

18) سوره اعراف، آيه 81.

19) وسائل الشيعه، ج 17، ص 217.

20) سوره غافر، آيه 28.

21) سوره ذاريات، آيات 31 تا 34.

22) حلية المتقين، علّامه مجلسى رحمه الله، ص 81، نشر لقمان.

23) سوره نحل، آيه 112.

24) تفسير نمونه، ج 11، ص 431.

25) گناهان كبيره، آيت اللَّه دستغيب، ج 2، ص 98، به نقل از مستدرك الوسائل، باب نكاح، باب 22.

26) تفسير نمونه، ج 11، ص 435 - 436.

27) حلية المتقين، علّامه مجلسى رحمه الله چاپ هجرت، ص 79 - 80 - 81.

28) احاديث زيادى در اين مضمون داريم كه معده آدمى خانه دردهاست. بايد اين اصول در كتاب حلية المتقين بخش آداب خوردن و آشاميدن بخوانيم.

29) حلية المتقين، علّامه مجلسى، ص 62، چاپ و نشر لقمان.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109