مبارزات امام كاظم علیه السلام

مشخصات كتاب

عنوان : مبارزات امام كاظم (ع)
پديدآورندگان : عباس كوثري(پديدآور)
امام هفتم موسي بن جعفر(ع)(توصيف گر)
نوع : متن
جنس : مقاله
الكترونيكي
زبان : فارسي
صاحب محتوا : موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان
توصيفگر : مبارزات سياسي
مبارزات ضد حكومت
وضعيت نشر : قم: موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان، 1387
ويرايش : -
خلاصه :
مخاطب :
يادداشت : ,ملزومات سيستم: ويندوز 98+ ؛ با پشتيباني متون عربي؛ + IE6شيوه دسترسي: شبكه جهاني وبعنوان از روي صفحه نمايش عنوانداده هاي الكترونيكيمنشأ مقاله: نشريه كوثر، سال دوم، شماره پانزدهم، خرداد 1377
شناسه : oai:tebyan.net/5993
تاريخ ايجاد ركورد : 1387/12/1
تاريخ تغيير ركورد : 1387/12/1
تاريخ ثبت : 1389/6/28
قيمت شيء ديجيتال : رايگان

مقدمه

آنچه پيشوايان الهي را از ديگران ممتاز ساخته، گستره‌ي وجودي و جامعيت ارزشهاي انساني آنان است. زماني آنان را در هاله‌اي از عشق دلدار، و دلي بي‌تاب از حب‌يار مي‌بيني كه زمزمه‌هاي روح‌نواز آنان طبيعت را ميهمان ملكوت و همنواي خلوت انس ساخته است. به تعبير قرآن كريم كوهها و مرغان را به آهنگ «تسبيح و نغمه تنزيه» مسخر داود گردانيديم. و ديگر بار آنها را مبارزي خستگي ناپذير مي‌يابي كه فريادشان ملتي را حيات و زندگي بخشيده و نامردمي‌ها را به تحقير كشانده است و اين در حالي است كه دستان پر مهر و عاطفه‌اش جهاني از شكوفه‌هاي اميد و رحمت را به درماندگان و بيچارگان هديه مي‌كند و خود چهار تكبير بر همه آنچه دنيايي است زده و زاهدانه‌ترين زندگي را براي خويش برگزيده است. كاظم آل محمد(عليه السلام) ستاره‌اي از اين منظومه است كه درخشش وجوديش انعكاس فضيلتهاي‌همه نيك سيرتان تاريخ مي باشد. سجده‌هاي طولاني و چشمان باراني‌اش، از عشقي پايدار و ايماني عميق به ساحت قدس ربوبي حكايت مي كند چنانكه در زيارت آن بزرگوارمي‌خوانيم: «حليف السجده الطويله و الدموع الغريزه»؛ زندگي‌اش با سجده‌هاي طولاني و چشمان اشكبار همراه بود. جهاني از شكوه و حماسه را در صحنه‌ي جهاد متجلي ساخته و بي اعتنا به قدرتمندان خودخواه، معجزه‌ي ايمان و دين را فرا راه حق جويان قرار داده است ابعاد وجودي آن بزرگوار داستاني زيبا و شنيدني دارد كه در چشم اندازهاي محدود انسانهاي معمولي قرار نمي‌گيرد آنچه وظيفه است اينكه ساحل نشين درياي وجودي‌اش گرديم شايد نسيم صبحگاهي به قلب نوازشي دهد و به پيامي آشنا، جان را طراوتي تازه بخشد. همه شب در اين اميدم كه نسيم صبحگاهي به پيام آشنايي، بنوازد آشنا را در راستاي همين وظيفه بخشي از مبارزات سياسي آن حضرت را مورد مطالعه قرار مي‌دهيم و آرمان تشكيل حكومت اسلامي را كه در سيره‌ي عملي حضرتش جلوه‌اي حماسي و دل‌انگيز يافته است به نظاره مي نشينيم و ظهور اين جلوه را در پنج محور يادآور مي‌شويم:

تجلي آرمان حكومت اسلامي در مناظره با هارون

امام موسي ابن جعفر(ع) مناظرات گوناگوني با هارون الرشيد خليفه‌ي عباسي داشته‌اند كه در قسمتي از آن طرد حكومت هاروني و آرمان تشكيل حكومت الهي به رهبري امامان معصوم به صراحت بيان شده است. در تاريخ مي‌خوانيم: روزي هارون به امام كاظم مي‌گويد كه مرزهاي فدك را معلوم كن تا آن را به تو برگردانم. امام(عليه السلام) از جواب امتناع مي‌كند. هارون پيوسته اصرار مي‌ورزد. امام(عليه السلام) مي‌فرمايد: من آن را جز با حدود واقعي‌اش نخواهم گرفت. هارون كه به اصرار خواستار تعيين حدود مي‌شود. امام مي‌فرمايد: اگر من حدود آن را باز گويم مسلماً موافقت نخواهي كرد. هارون سوگند ياد مي‌كند كه در صورت تعيين حدود آن را برمي‌گردانم. امام(عليه السلام) فرمود: اما حد اول آن سرزمين عدن است. در اين هنگام هارون چهره‌اش دگرگون گشت و با شگفتي گفت: ادامه بده. امام(عليه السلام) فرمود: و حد دوم آن سمرقند است. براي بار دوم ناراحتي هارون بيشتر گشت. امام فرمود و حد سوم آن آفريقا. در حالي كه صورت هارون از شدت ناراحتي سياه شده بود، حضرت فرمود: و حد چهارم آن سواحل درياي خزر و ارمنستان. حضرت حدود كشور اسلامي كه آن روز، هارون بر آن حكومت داشت بيان كرد. هارون گفت: فلم يبق لنا شي‌ء فتحول الي مجلسي: پس چيزي براي ما باقي نماند برخيز جاي من بنشين. امام فرمود: من به تو گفتم، اگر حدود آن را تعيين كنم، هرگز آن را نخواهي داد. سالي در سفر مكه هنگامي كه هارون امام را در كنار كعبه مي‌بيند به حضرت مي‌گويد: تو هستي كه مردم پنهاني با تو بيعت كرده تو را به پيشوايي بر مي‌گزينند؟ امام فرمود: «انا امام القلوب و انت امام الجسوم»؛ من بر دل‌ها و قلب‌هاي مردم حكومت مي‌كنم و تو بر تن‌ها و بدن‌ها. و بر همين مطلب تاكيد دارد آنچه را كه مرحوم مجلسي نقل مي‌كند روزي امام در كاخ هارون با او روبرو شد. هارون از حضرت مي‌پرسد اين خانه چگونه است. حضرت در پاسخ مي‌فرمايد: «هذا دار الفاسقين»: اين خانه‌ي فاسقان است و سپس اين آيه‌ي شريفه را تلاوت مي‌كند: به زودي دور خواهم نمود از آيات خود آنها را كه به ناحق در زمين دعوي بزرگي كنند كه هر نشانه از نشانه‌هاي الهي را ببينند بدان ايمان نياورند و اگر راه هدايت را بينند آن را نمي‌پيمايند برعكس اگر گمراهي را مشاهده كنند آن را پيش گيرند و اين بدان جهت است كه آيات الهي را دروغ مي‌پندارند و از آن غفلت مي‌ورزند. هارون مي‌گويد: پس اين خانه از كيست؟ امام پاسخ مي‌دهد: براي شيعيان ما سبب آرامش و براي دشمنان ما آزمايش است. سپس هارون مي‌گويد: فما بال صاحب الدار لا يأخذها، قال: اخذت منه عامره و لا ياخذها الا معموره: پس چرا صاحب خانه آن را پس نمي‌گيرد. حضرت فرمود: موقعي اين خانه از او گرفته شده است كه آباد بوده است و زماني آن را پس خواهد گرفت كه آباد شده باشد. بدين معنا كه آن را زماني تحويل خواهيم گرفت كه آباداني آن ممكن باشد و هنوز زمان آن فرا نرسيده است و همين عامل اصلي نگراني هارون از آن حضرت بود كه در جلسات خصوصي از آن پرده برمي‌داشت. چنانكه در پاسخ فرزندش مامون كه مي‌پرسد چرا از كمك مالي كه براي امام متعهد شده بود دريغ مي‌ورزد. مي‌گويد به خاطر اينكه از موسي ابن جعفر بر حكومت خويش بيم دارم.

طرد شعار بني‌عباس

بني‌عباس بر اساس انتساب به رسول گرامي اسلام به حكومت خويش مشروعيت مي بخشيدند. آن حضرت بر اساس همين انتساب و دليلهاي متقن قرآني و شرعي اثبات نمود كه عترت پيامبر(ص) از اين جهت شايستگي بيشتري دارند زيرا كه آنها فرزند پيامبر(ص) محسوب مي‌شوند. در يكي از اين مباحثات، هارون مي‌پرسد چرا شما خود را فرزند پيامبر(ص) قلمداد مي كنيد در حالي كه شما فرزند دختر رسول خدا هستيد و فرزند دختر را نمي‌توان در شمار فرزندان به حساب آورد. حضرت از هارون مي‌خواهد كه او را از جواب معذور دارد. هارون نمي پذيرد. حضرت آيه‌ي زير را تلاوت مي‌كند: «و من ذريته داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسي و هارون و كذالك نجزي المحسنين و زكريا و يحيي و عيسي...» و مي فرمايد در اين آيه عيسي در شمار فرزندان نوح پيامبر(ص) آمده است با اينكه براي عيسي پدري نبوده است و فقط از ناحيه‌ي مادرش مريم به نوح نسبت دارد ما نيز از فرزندان پيامبر(ص) هستيم از جهت مادرمان فاطمه(س). و آنچه كه اين رويارويي را بيشتر روشن مي‌كند جرياني است كه نويسنده‌ي كتاب احتجاج نقل مي‌كند: «چون هارون به مدينه وارد شد به همراه مردم متوجه قبر رسول گرامي اسلام شد. روبروي قبر رسول الله قرار گرفت و به قصد فخر و مباهات گفت: السلام عليك يابن عم؛ سلام بر تو اي پسرعمو، در اين هنگام موسي بن جعفر(عليه السلام) نزديك قبر آمد و فرمود: السلام عليك يا رسول‌الله، السلام عليك يا ابه؛ سلام بر تو اي رسول خدا و سلام بر تو اي پدر. در اين هنگام چهره‌ي هارون دگرگون گشت و خشم در چهره‌اش نمايان گشت.» به اين ترتيب امام(عليه السلام) آنچه را كه هارون مي‌خواست بدان وسيله خود را شايسته‌ي خلافت قلمداد كند از بين برد و دليل شايستگي خويش دانست.

نفوذ در درون نظام حكومت

اشاره

امام موسي بن جعفر(عليه السلام) جهت سامان دادن به مبارزات سياسي و حمايت از نيروهاي شيعي برنامه‌اي تدارك ديد كه بر اساس آن نيروهاي فعال و مطمئن در مسئوليتهاي كليدي حكومت قرار مي‌گرفتند كه يكي از اعضاي فعال آن علي بن يقطين بود. علي بن يقطين بارها از امام(عليه السلام) خواست كه اجازه دهد از مسئوليتهاي خويش در حكومت بني‌عباس كنار رود لكن امام(عليه السلام) بدان رضايت نداد و او را با كلمات زير دلگرم نمود كه: شايد خداوند به وسيله‌ي تو شكسته احوالي‌ها را جبران و آتش فتنه‌ي مخالفان را از دوستان خويش دفع كند. و مرتبه‌ي ديگر بدو فرمود: خداوند اوليائي در ميان ستمگران دارد كه به وسيله‌ي آنان از بندگان نيك خود حمايت مي‌كند و تو از اولياء خدايي. كار علي بن يقطين در چهار جهت متمركز بود:

رساندن اطلاعات داخلي دربار به امام كاظم

مرحوم مجلسي مي‌نويسد زماني كه قيام شهيد حسين فخ سركوب شد سرهاي آنان به همراه عده‌اي اسير براي موسي فرزند مهدي از خلفاي بني‌عباس فرستاده شد. او دستور داد كه اسرا كشته شوند و از ديگرعلويين سخن به ميان آورد تا اينكه به نام امام موسي بن جعفر(عليه السلام) رسيد با خشم زياد اظهار داشت كه حسين به دستور او قيام كرده است زيرا او وصي اين خاندان‌است. خدا مرا بكشد اگر او را زنده نگه دارم در اين زمان بود كه علي بن يقطين جريان را به صورت مكتوب به حضور امام تقديم داشت و آن حضرت را از اين تصميم باخبر نمود. امام عده‌اي از شيعيان و اهل بيت خود را احضار نمودند و در اين باره با آنان به گفتگو پرداختند. آنان پيشنهاد نمودند كه حضرت خود را براي مدتي مخفي نمايد كه حضرت بدانان بشارت مرگ «موسي» خليفه‌ي عباسي را داد.

پشتيباني مالي از امام

مرحوم كشي در رجال خود مي‌نويسد: علي بن يقطين نامه‌ها و اموال فراواني را توسط دو نفر از معتمدين خويش براي امام ارسال داشت قرار ملاقات در بيرون مدينه در محلي به نام «بطن الرمه» بود. امام شخصاً طبق قرار در آن مكان حضور يافت و اموال را از آنان تحويل گرفت. سپس نامه‌هايي از آستين خود بيرون آورد و فرمود اينها جواب نامه‌هاي همراه شماست. آن دو نفر از آن حضرت خواستند كه زاد و توشه‌ي راه آنان اندك است نيازمند زاد راه بيشتري‌هستند. حضرت نگاهي به توشه‌ي آنان نمود و فرمود: شما را كافي است برگرديد. من نماز صبح را در مسجد النبي(ص) با مردم خوانده‌ام براي نماز ظهر بايد خود را بدانجا برسانم. اين داستان علاوه بر اينكه بيانگر رابطه‌ي علي بن يقطين و پشتيباني مالي از امام(عليه السلام) مي‌باشد حكايت از تدبير سياسي عميق و تشكيلات سازمان يافته بين امام و علي بن يقطين نيز دارد.

كمك مالي به شيعيان

علي بن يقطين جهت كمك مالي به شيعيان و حمايت از آنان هر ساله عده‌اي را از طرف خود به حج مي‌فرستاد و به اين بهانه، پولهاي زيادي به آنها مي‌پرداخت. مرحوم قمي از قول يونس مي‌نويسد كه در يكي از سالها براي علي بن يقطين 150 حج گزار برشمردند و در مواردي كه شيعيان مي‌بايست ماليات بپردازند به ظاهر از آنها مي‌گرفت ولي در پنهان به آنان مسترد مي‌داشت.

امام و حمايت از قيام شهيد فخ

جلوه‌ي ديگر مبارزات امام موسي بن جعفر(عليه السلام) را حمايت از قيام شهيد فخ تشكيل مي‌دهد. او حسين بن علي بن حسن المثني بن‌الحسن المجتبي(عليه السلام) است و نام مادرش زينب دختر عبدالله محض است و از آنجا كه در سرزمين فخ واقع در يك فرسخي مكه به شهادت رسيد معروف به شهيد «فخ» گشت. روايات بسياري در فضيلت اين بزرگمرد نقل شده است از آن جمله اينكه پيامبر(ص) به هنگام عبور از سرزمين فخ فرمود: جبرئيل بر من نازل شد و گفت اي محمد مردي از خاندان تو در اين سرزمين شهيد خواهد گشت و شهيد با او ثواب دو شهيد را خواهد برد. و از امام صادق(عليه السلام) نيز نقل شده است كه به هنگام رسيدن به سرزمين فخ نمازگزاردند و در پاسخ به سؤال راوي كه آيا اين جزء اعمال حج است فرمود: نه و ليكن در اين سرزمين مردي از خاندان من به همراه عده‌اي شهيد خواهد شد كه ارواح ايشان بر اجساد آنان به سوي بهشت پيشي خواهد گرفت. اين بزرگوار كه از ستم و فشار روحي توسط فرماندار مدينه براي علويين به ستوه آمد و دست به قيام مسلحانه زد و اين جريان در زماني بود كه خليفه‌ي ستمگر بني‌عباس به نام «هادي» حكومت مي‌كرد. قرار شد شبانگاهان قبل از اذان صبح حركت آغاز شود. حسين كه رهبري قيام را عهده‌دار بود به خدمت امام موسي(عليه السلام) رسيد. حضرت توصيه‌هايي به اين شرح برايش بيان نمود: انك مقتول فاجد الضراب فان القوم فساق يظهرون ايماناً و يضمرون نفاقاً و شكا فانا لله و انا اليه راجعون: تو شهيد خواهي شد ضربه‌ها را نيكو بزن و نهايت تلاش خود را بنما، اين مردم فاسق هستند به ظاهر ايمان دارند و در باطن خود نفاق و شك را پنهان مي‌دارند همه ما مملوك خداييم و به سوي او باز مي‌گرديم. آنچه تاييد و حمايت امام را از اين نهضت بيشتر بيان مي‌دارد جملاتي است كه حضرت بعد از شهادت حسين رهبر قيام فخ بيان داشته است فرمود: به خدا قسم كه حسين در حالي از دنيا رفت كه مسلمان و نيكوكار و روزه‌دار و امركننده به معروف و ناهي از منكر بود در خاندانش همانند نداشت. هادي خليفه‌ي عباسي پس از قيام حسين گفت: والله ما خرج حسين الا عن امره و لااتبع الا محبته لانه صاحب الوصيه في اهل هذا البيت قتلني الله ان ابقيت عليه: به خدا سوگند كه حسين به دستور موسي بن جعفر قيام نمود و دنبال نكرد مگر آنچه را كه او دوست داشت زيرا او وصي اين خاندان است خدا مرا بكشد اگر او را زنده نگه دارم. و بالاخره پنجمين جلوه مبارزاتي حضرت امام موسي بن جعفر را مي‌توان در زندانهاي طولاني آن بزرگوار ديد كه خود نشانه‌ي جاودانه از فرهنگ مبارزاتي آن امام همام مي‌باشد و همواره شكوه و عظمت مرزبانان حماسه جاويد را فرا راه‌حق جويان قرار مي‌دهد و لازم است كه در نوشتاري مستقل مورد بحث قرار گيرد. در اينجا جملاتي از زيارتنامه حضرت را يادآور مي‌شويم كه مي‌فرمايد: السلام علي المعذب في قعر السجون و ظلم المطامير ذي الساق المرضوض: سلام و درود الهي بر موسي بن جعفر آنكه گرفتار شكنجه‌ي زندانهاي تاريك بود و با پاهايي مجروح از اين جهان رخت بربست.

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».