انديشه و منش سياسي امام موسي كاظم عليه السلام

مشخصات كتاب

‏شماره كتابشناسي ملي : ايران
‏سرشناسه : ناظم زاده، محمد، ۱۳۵۵ -پديدآور
‏عنوان و نام پديدآور : انديشه و منش سياسي امام موسي كاظم (ع ): به مناسبت شهادت پيشواي هفتم شيعيان/محمد ناظم‌زاده قمي
‏منشا مقاله : جام‌جم ، ۶ مرداد ۱۳۸۷ : ص ۱۱
‏توصيفگر : موسي‌بن جعفر، ‏(ع)، امام هفتم، ۱۲۸ - ۱۸۳ق
‏توصيفگر : Musa ibn Ja'far, Imam VII, 745 - 799
‏توصيفگر : سيره امامان
‏توصيفگر : انديشه‌هاي سياسي تشيع
‏توصيفگر : مبارزات سياسي
‏توصيفگر : تاريخ تشيع‌

انديشه سياسي امام موسي كاظم

اشاره

انديشه سياسي امام منبعث از وحي و خطابه‌ديني است و بر پايه «صبر و استقامت» استوار بود و ايشان مانند جد بزرگوارشان و بر اساس آيه ي شريفه ي «فاستقم كما امرت» براي‌مبازره با حاكمان جابر عباسي و نيز اثبات حقانيت اهل‌بيت (ع) از دو عنصر صبر و استقامت بهره مي‌بردند. امام بر اساس سنت جد مكرمشان و برخورداري از دانش پدر بزرگوارشان به‌هدايت شيعيان مي‌پرداخت و در چالش مستقيم با حكومت غاصب قرار داشتند. امام كاظم (ع) در بين ائمه اطهار بيشترين چالش سياسي با حكومت را داشتند و در زمينه مبارزه با حاكمان‌جور بخش اعظمي از عمر گرانمايه خود را در زندان بسر بردند. نحوه ارتباط امام موسي كاظم (ع) با حكومت و سياست از طريق ياران نزديك ايشان و نوع برخورد با فرقه ها و تفكرات موجود در آن دوران از روشهاي حضرت براي هدايت جامعه اسلامي است. امام (ع) در روند هدايت جامعه علوي به صورت عام و جامعه شيعي به صورت خاص توانست با نوع ارتباطي كه با حكومت و سياست از طريق ياران نزديكشان برقرار مي كرد، از جريانهاي روز آگاه شود. ايشان با اينكه در حكومت دخالت نمي كرد و آن را غاصب مي ناميد، هرگز خود را از جريانهاي سياسي روز جدا نمي دانست. نمونه بارز نحوه ارتباط حضرت با سياستهاي روز و آگاهي به اتفاقهاي حكومتي، حضور «علي بن يقطين» يكي از ياران خاص ايشان در دربار هارون الرشيد و به دستور ايشان بود. چنانچه امام موسي بن‌جعفر (ع) جهت سامان دادن به مبارزات سياسي و حمايت از نيروهاي شيعي برنامه‌اي تدارك ديد كه بر اساس آن نيروهاي فعال و مطمئن در مسؤوليتهاي كليدي حكومت قرار مي‌گرفتند كه يكي از اعضاي فعال آن علي بن يقطين بود. علي بن يقطين بارها از امام (ع) خواست كه اجازه دهد از مسؤوليتهاي خويش در حكومت بني عباس كنار رود لكن امام (ع) بدان رضايت نداد و به او مي فرمود: «شايد خداوند به وسيله تو شكسته احوالي‌ها را جبران و آتش فتنه مخالفان را از دوستان خويش دفع كند.» و در جاي ديگر فرموده است: «خداوند اوليائي در ميان ستمگران دارد كه به وسيله آنان از بندگان نيك خود حمايت مي‌كند و تو از اولياء خدايي.» بنا به دستور امام كاظم (ع) علي بن يقطين اموري را برعهده داشت از جمله:

خبررساني از دربار به امام

چنانچه مرحوم مجلسي مي‌نويسد: «زماني كه قيام شهيد حسين فخ سركوب شد سرهاي آنان به همراه عده‌اي اسير براي موسي فرزند مهدي از خلفاي بني عباس فرستاده شد. او دستور داد كه اسرا كشته شوند و از ديگرعلويين سخن به ميان آورد تا اينكه به نام امام موسي بن جعفر (ع) رسيد با خشم زياد اظهار داشت كه حسين به دستور او قيام كرده است زيرا او وصي اين خاندان‌است. خدا مرا بكشد اگر او را زنده نگه دارم در اين زمان بود كه علي بن يقطين جريان را به صورت مكتوب به حضور امام تقديم داشت و آن حضرت را از اين تصميم باخبر نمود. امام (ع) عده‌اي از شيعيان و اهل بيت‌خود را احضار نمودند و در اين باره با آنان به گفتگو پرداختند. آنان پيشنهاد نمودند كه حضرت خود را براي مدتي مخفي نمايد كه حضرت به آنها بشارت مرگ «موسي» خليفه عباسي را داد.»

حمايت مالي از شيعيان

براي نمونه مرحوم كشي در رجال خود مي‌نويسد: «علي بن‌يقطين نامه‌ها و اموال فراواني را توسط دو نفر از معتمدين خويش براي امام ارسال داشت. قرار ملاقات در بيرون مدينه در محلي به نام «بطن الرمه» بود. امام شخصاً طبق قرار در آن مكان حضور يافت و اموال را از آنان تحويل گرفت.» اين ماجرا علاوه بر اينكه بيانگر رابطه علي بن يقطين و پشتيباني مالي از امام (ع) مي‌باشد حكايت از تدبير سياسي عميق و تشكيلات سازمان يافته بين‌امام (ع) و علي بن يقطين نيز دارد. همچنين علي بن يقطين جهت كمك مالي به شيعيان و حمايت از آنان هر ساله عده‌اي را از طرف خود به حج مي‌فرستاد و به اين بهانه، پولهاي زيادي به آنها مي‌پرداخت. حضرت امام موسي كاظم (ع) در عين اينكه تقيه را به معناي كامل آن در نظر داشت، هرگز از حق مسلم شيعيان كه امامت امام معصوم به نوعي اصلي ترين اين حقوق مي باشد، كوتاه نيامد. از اين احقاق حق و تلاش در مسير به دست آوردن آن، مي توان به عنوان ويژگي بارز دوران امامت حضرت ياد كرد. از ديگر سو، محبوس كردن امام موسي كاظم (ع) موجب نشد معارف و انديشه هاي ايشان حبس شود زيرا براي هدايت جامعه تنها حضور فيزيكي شرط نيست، بلكه حضرت در دوران امامت خود با پرورش شاگردان و حضور در مناظره ها و مباحثه هاي علمي، به مبارزه با تفكرات ماديگرايانه و نظرهاي ملحدانه پرداختند، به گونه اي كه در دوران اسارت نيز تاثير علمي، معنوي و معرفتي حضرت در جامعه وجود داشت. اين رفتار حضرت نشان دهنده آن است كه عدم حضور ظاهري امام، مانعي براي هدايت جامعه و مبارزه با نظامهاي استبدادي نيست. در مجموع وقتي زندگي امام هفتم (ع) را مورد بررسي و دقت قرار مي دهيم، به خوبي در مي يابيم كه خلفاي عباسي (مهدي، هادي و هارون) كه معاصر آن حضرت بودند، به شدت از حركتهاي سياسي امام در اضطراب به سر مي بردند. بعضي شواهد تاريخي از جمله حمايت ضمني امام (ع) از قيام حسين شهيد نشان مي دهد كه نگراني عباسيان، چندان هم بي ربط نبوده است. پس از اين واقعه است كه مشاهده مي كنيم، هادي عباسي آن حضرت را تهديد به مرگ مي كند. از لابلاي كتابهاي تاريخي مي توان دريافت كه اين حركتهاي امام (ع)، براي خلفاي عباسي چنان نگران كننده بود كه آنان حضرت را بيش از ده بار جهت بازجويي و توضيح به قصر دارالعماره فرا خواندند. البته اين تنها گوشه اي از مواردي است كه مورخان، موفق به ثبت آن شده اند. به يقين، احضارها و بازجويي ها، بيش از اين بوده است. حتي نوشته اند كه در يكي از موارد، وقتي فعاليتهاي سياسي امام براي مهدي عباسي غير قابل تحمل مي شود، به «حميد بن قحبطه» دستور مي دهد فردا امام (ع) را به قتل برساند، اما خود وي شب در عالم خواب، با تهديد امام علي (ع) مواجه گشته و از ترس، دستور خود را پس مي گيرد. در زمان هارون الرشيد هم، كنترل و تعقيب امام (ع) در ابعاد مختلف به اوج مي رسد. وقتي هارون از تمايل توده مردم به امام (ع) باخبر مي شود و اينكه آنها وجوه شرعيه و ماليات اسلامي را مخفيانه به آن حضرت ارسال مي دارند، احساس خطر كرده و آن حضرت را به دارالعماره احضار مي نمايد و در اين مورد، امام را بازخواست مي كند و مي گويد: اين تو هستي كه مردم در پشت پرده با تو ميثاق مي بندند و حاكميت تو را مي پذيرند؟! حضرت شجاعانه در برابر هارون مي ايستد و در جواب مي فرمايد: «تو فقط در ظاهر به جسم مردم حكومت مي كني، ولي من در اعماق جان و دل آنان جاي دارم.« پر واضح است كه عمده مخالفتها و برخورد بني عباس با امام كاظم (ع) از انديشه هاي ناب ايشان براي تحقق حكومت اسلامي و نيز از فعاليتهاي سياسي فراگير و گسترده امام (ع) بر ضد خلفاي جور حكايت دارد. امري كه تحمل عباسيان را به سر آورده و احساس خطر جدي آنان را موجب شده بود؛ لذا بنا به منطق هميشگي خويش، به زندان و تبعيد امام (ع) روي آوردند. آن حضرت مدتي در زندان مهدي عباسي بود. بعد اندكي در عصر خلافت هادي و بيشتر هم در زمان هارون الرشيد زنداني شد. مدت زنداني شدن آن بزرگوار را، چهار سال، هفت سال، ده سال و تا چهارده سال هم نوشته اند. به نوشته مرحوم شيخ عباس قمي، به دستور هارون، امام هفتم به مدت يك سال در بصره زنداني بود. بعد از آن به بغداد منتقل شد و به مدت بيش از ده سال، در زندان هارون به سر برد. در مورد فعاليتهاي سياسي امام (ع) و مخالفت او با حكومت عباسيان، چه دليلي را محكم تر از زندانهاي پي در پي و در نهايت شهادت ايشان مي توان ذكر كرد؟ ايشان همواره در خط مقدم مبارزه و پيكار با جبهه كفر، شرك و نفاق به سركردگي خاندان عباسي قرار داشت. آنان براي موجوديت و حاكميت غير مشروع خود، از ناحيه امام (ع)، احساس خطر جدي مي كردند و همين امر كافي بود كه چنين برخورد خصمانه و ناجوانمردانه اي را در حق آن حضرت روا دارند. به نظر مي رسد امام كاظم (ع)، اگر چه در واقع و در مقام ثبوت از جانب خداوند براي امامت و رهبري امت برگزيده شده بود، ولي در مقام اثبات و اجرا، در تلاش بود تا مردم را به رشد و آگاهي لازم و كافي برساند و آنها با علم و آگاهي و با علاقه، شعور و اختيار كامل خويش، آن حضرت را به امامت و رهبري خويش انتخاب نمايند و به حاكميت او تن دهند. اين همان سيره عملي پيامبر (ص) و حضرت علي (ع) بود. پيامبر اولين شخصيتي بود كه به رأي مردم اعتنا كرد. قبل از اسلام، حكومتهاي پادشاهي و سلطنتي، هيچ ارزش و اهميتي به آراي مردم نمي داد و اين اسلام و پيامبر (ص) بود كه مشورت با مردم و بيعت و رضايت آنها را به رسميت شناخت. در ماجراي غدير، وقتي پيامبر (ص)، امام علي (ع) را به جانشيني خويش برگزيد، بلافاصله رأي و بيعت مردم را خواستار شد و مردم با اختيار كامل، به جانشيني آن حضرت رضايت دادند. خود آن حضرت پس از 25 سال خانه نشيني، بالاخره با آراي قاطع مردم، به رهبري آنان دست يافت، اگر چه در واقع در آن 25 سال هم، امام و رهبر آنان بود. امام كاظم (ع) نيز بيشتر به دنبال آن بود كه مقبوليت و گرايش مردمي در سايه رشد و آگاهي آنان عينيت يابد، اگر چه بنا به دلايل و موانع مختلف، در اين راه موفق نشد، ولي همانند پدران و جد بزرگوارش، به خوبي مي دانست كه مقبوليت مردمي، شرط اثباتي امامت و رهبري است و اگر اين شرط تحقق يابد، در مرحله اجرا و مديريت، مشكلي نخواهد بود. آن حضرت به توده مردم، به ديده احترام مي نگريست. روزي هارون الرشيد از آن حضرت پرسيد: به من خبر آوردند كه شما مي گوييد: مسلمانان و مردم، نوكران و كنيزان شمايند و شما بر آنها مالك هستيد، آيا اين حرف درست است و شما چنين اعتقادي داريد؟ امام (ع) فوراً برآشفت و در جواب فرمود: «اين دروغ محض است كه به ما نسبت مي دهند. در حالي كه ما بردگان و كنيزان را مي خريم و بعد در راه خدا آزاد مي كنيم. اگر مالك بوديم، نيازي به اين كار نبود. علاوه بر اين، ما با آنها بر سر يك سفره مي نشينيم، با هم غذا مي خوريم، دختران و پسران آنها را دختران و پسران خود خطاب مي كنيم و با جميع مردم، چنين رفتاري داريم.«

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».