امام باقر (عليه السلام) و فضاي فرهنگي

مشخصات كتاب

عنوان : امام باقر (عليه السلام) و فضاي فرهنگي
پديدآورندگان : باقري(توصيف گر)
گلي زواره، غلامرضا، 1337-(پديدآور)
نوع : متن
جنس : مقاله
الكترونيكي
زبان : فارسي
صاحب محتوا : موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان
توصيفگر : انقلاب فرهنگي
امويان
وضعيت نشر : قم: موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان، 1387
ويرايش : -
خلاصه :
مخاطب :
يادداشت : ,ملزومات سيستم: ويندوز 98+ ؛ با پشتيباني متون عربي؛ + IE6شيوه دسترسي: شبكه جهاني وبعنوان از روي صفحه نمايش عنوانداده هاي الكترونيكيمنشأ مقاله: كوثر، شماره 62، تابستان 1384
شناسه : oai:tebyan.net/46483
تاريخ ايجاد ركورد : 1389/1/22
تاريخ تغيير ركورد : -
تاريخ ثبت : 1389/7/5
قيمت شيء ديجيتال : رايگان

جهان اسلام در عصر امام باقر

در عصر امامت حضرت باقرالعلوم عليه السلام كه نوزده سال طول كشيد، جهان اسلام به لحاظ گسترش قلمرو، حوادث سياسي و اجتماعي، مبارزات فكري، رونق مباحث كلامي و فقهي موقعيت جغرافيايي، سياسي و فرهنگي ويژه اي دارد. در ميان اين تيرگي ها و آشفتگي ها عظمت امام باقر عليه السلام چون خورشيد درخشاني بود كه جهان اسلام از پرتو پرفروغش بهره مي گرفتند. مهابت معنوي حضرت زبانزد خاص و عام بود. هرجا سخن از والايي هاشميان، علويان و فاطميان به ميان مي آمد آن وجود مقدس را يگانه وارث آن همه كرامت، بزرگواري و شجاعت مي شناختند، راستگوترين اشخاص، جذاب ترين چهره ها، بخشنده ترين انسان ها و قوي تر از همه به لحاظ معرفت، بصيرت به همراه هاله اي از معنويت قدسي، از مختصات پنجمين پيشواي شيعيان در ميان جوامع اسلامي بود. غاصبان و متجاوزان هماره به مقام والاي امامت رشك مي بردند و چون اين همه مهابت ملكوتي را با خود مقايسه مي كردند، در باتلاقي از حقارت فرو مي رفتند و به رغم آن كه هيچ صلاحيتي براي زمامداري مسلمانان را نداشتند، براي غصب و تصرف حكومت از هيچ گونه حيله و جنايتي ابا نمي كردند. اما عظمت معنوي امام در چنان حدي بود كه گاهي حتي همين دشمنان و مخالفان در برابر آن حضرت به تواضع و تكريم برمي خاستند؛ ولي به رغم اين رويدادهاي مصيبت زا «تشيع» خصوص در مناطق دور از مركز خلافت همچون ايران، يمن و عراق در حال گسترش بود، شخصيت معنوي، طهارت بي نظير، پارسايي و پايداري رهبران الهي و بخصوص شهادت دلخراش امام حسين عليه السلام به اين امر كمك بسزايي كرد. از اين رو در عصر امام باقر عليه السلام شيعيان از اطراف و اكناف قلمرو اسلامي سيل آسا و مشتاقانه در مدينه به حضور امام مي آمدند و با رهنمودهاي حضرت خود را براي مبارزه با عوامل ستم و مقاومت در برابر خلاف كاري ها مهيا مي ساختند. امام با در نظر گرفتن مقتضيات زمان، گنجينه گرانبهايي از حقايق ملكوتي و علمي را از خويشتن برجاي نهاد كه در حراست از حريم اسلام و نشر تعاليم قرآني طي اعصار و قرون تأثير بسزايي داشت. از سوي ديگر امام باقر عليه السلام و نيز فرزندش امام صادق عليه السلام با بيان نظر اسلام درباره امامت و خلافت و ذكر ويژگي هاي رهبر اسلامي به تصحيح فرهنگ سياسي جامعه پرداخته و مدام شايستگي غاصب زمان را در نظر مردم، زير سؤال مي بردند. از اين رو حكام غاصب هميشه از وجود آن بزرگواران بيمناك بودند. وجود رهبري آسماني چون امام باقر عليه السلام در ميان امت مسلمان سبب ايجاد وحدت و همبستگي در ميان آنان بود و انسجام خاصي بدانان مي بخشيد.

حجاز، كانون جهان اسلام

حجاز مهد نبوت، مركز طلوع وحي و بستر جغرافيايي تلاش هاي رسول اكرم صلي الله عليه وآله وسلم، ائمه هدي و مسلمانان صدر اسلام، صحابه و برخي تابعين مي باشد. مكه و مدينه، حرم امن الهي و نبوي بوده است. آن حضرت شهر مدينه را به عنوان مركز علمي و سرچشمه معارف الهي قرار داد [1] و شهرت علمي امام تا بدانجا رسيد كه علماي بلاد اسلامي از مدينه ديدن نمي كردند جز اين كه به خدمت حضرت شرفياب شده و از دانش آن وجود مقدس استفاده كنند. دانشگاه امام باقر عليه السلام در شهر مدينه و در مسجد نبي اكرم و در جوار مرقد مطهر آن حضرت جوشيدن گرفت و جويبارهاي با طراوتش به نقاط ديگر جهان اسلام جاري گشت، در اعصار بعد نيز تشنگان فضيلت جرعه هايي از آن نوشيدند. در زمان امام باقر عليه السلام، مدينه رو به رونق و آباداني نهاد، مسجد پيامبر توسعه يافت و بخشي از اماكن مجاور جزو مسجد گرديد، كسب، صنعت و تجارت رواج يافت. آسايشگاه هايي براي نگهداري معلولين و مجذومين در اين شهر احداث گرديد. و تلاش هايي براي مراقبت از جذاميان، سالخوردگان، افراد نابينا و كودكان يتيم و افراد بينوا صورت گرفت. [2] . مردمان مدينه بر اثر افشاگري اهل بيت با امويان سرسازش نداشتند و چون وليد بن عبدالملك به اين شهر آمد و در مسجدالنبي سخنراني كرد، اهالي را تهديد نمود و خطاب به آنان گفت: شما اهل مخالفت و نافرماني هستيد. [3] . در اين زمان فدك [4] به عترت بازگردانيده شده و سب حضرت علي عليه السلام متوقف گرديد و علويان مدينه تا حدودي از تعرض و فشارهاي امويان و مروانيان مصون ماندند. [5] . اما مهمترين حركت علمي كه بايد آن را يك نهضت فرهنگي ريشه دار ناميد، دانشگاه مدينه است كه در جلسات آن همواره صدها تن از نقاط مختلف براي فراگيري فقه، حديث، فلسفه، تفسير و لغت و ديگر علوم حضور مي يافتند و صدها نفر از اين مكتب دانش آموختند. كوفه، بصره، واسط و حجاز جوانان خود را به اين دانشگاه اهل بيت گسيل مي داشتند و علما و محدثين بزرگي در آنجا به شكوفايي فكري و علمي رسيدند. حسن بن علي الوشا [6] ، راوي مشهور، نهصد شيخ را درك كرد كه در مسجد كوفه به درس و بحث اشتغال داشتند و همگي از امام باقر و امام صادق عليهما السلام نقل حديث مي كردند. اين دانشگاه به هنگامي در مدينةالنبي بنيان نهاده شد كه امويان از هر سو دچار خطر شده بودند. خداوند متعال چنين مقدر نمود كه مركز علوم اهل بيت در محيطي نسبتا امن به تلاش هاي فكري و علمي خود مشغول باشد. [7] . در واقع شيعه در عصر امام باقر عليه السلام فشار و تضييقاتي كه قبلا به خود ديده بود، احساس نمي كرد و كاروان هاي جوياي معارف اهل بيت از نقاط دور به مدينه روي مي آوردند. حديث باقري در اقصي نقاط جهان اسلام انتشار يافت و روايت منقول از امام پنجم به ميزان متنابهي نسبت به احاديث قبلي رو به فزوني گرفت تا جايي كه جابر جعفي كه از موثقين راويان و اعاظم ناقلين احاديث مي باشد، تنها هفتاد هزار حديث نقل نموده است. به علاوه در حوزه علوم باقري، دانشوراني از رجال حديث به ظهور رسيدند كه تكيه گاه شيعه در آن زمان و اعصار بعدي بودند. امام بر ايشان با نظر عطوفت و رأفت برخورد مي نمود و به تكريم آنان مي پرداخت. [8] . تسخير فضاي فرهنگي جامعه، عمده ترين خط مشي سياسي - اجتماعي امام پنجم به شمار مي رود كه اين برنامه در زمان امام صادق عليه السلام به اوج خود رسيد و نام، پيام و انديشه ائمه را براي هميشه در ميان امت اسلامي زنده نگاه داشت. امام باقر عليه السلام در دانشگاه مدينه از تحكيم بنيادهاي تفكر شيعي لحظه اي غافل نبود بلكه با برنامه ريزي دقيق و حساب شده به رهبري تفكر اماميه و پيروان مسير امامت اهتمام مي ورزيد. امام باقر عليه السلام در بيانات خود از كلام خداوند شاهد مي آورد و مي فرمود: هر مطلبي مطرح كردم، بپرسيد در كجاي قرآن است تا آيه اش را مشخص نمايم. [9] . عبدالله بن عطاء كه از دانشمندان بزرگ جهان اسلام در عصر امام پنجم بود، مي گويد: هرگز مشاهير مسلمان را در هيچ محفل به اندازه محفل محمدبن علي عليهما السلام از نظر علمي حقير نديدم. حكم بن عيينه را كه در علم و فقه مشهور آفاق بود، ديدم كه در خدمت امام چون كودكي زانوي ادب بر زمين زده، شيفته و مجذوب كلام و شخصيت او گرديده بود. [10] .

جلوگيري از انحراف سياسي و فكري

در عصر امام باقر عليه السلام انحرافات سياسي در قالب مقاصد فكري خودنمايي مي كرد و يك جريان عقيدتي و فرقه اي به وجود آمده بود كه با راه ائمه اختلاف داشت. مرجعيت فكري همچون رهبري سياسي معطل مانده و در اين مورد برنامه اي روشن موجود نبود تا خلاء را پر سازد، در اين عصر از راه فتوحات، سرزمين هايي به جهان اسلام ضميمه گرديد اما رويدادهايي گوناگون و شرايط و افكاري در هم ريخته، زمينه هايي را فراهم ساخت كه عده اي افكار شخصي و تمايلات سياسي خود را در متن اجتماع اسلامي مطرح سازند، به علاوه زمامداران ستمگر اجازه نمي دادند اهل بيت عليهم السلام به عنوان مرجعيت فكري به ميدان آيند. زيرا مي دانستند اين برنامه به رهبري سياسي اهل بيت عليهم السلام منتهي مي گردد و در صورت عملي شدن چنين واقعيتي، برنده ترين سلاح را به ائمه انتقال مي دادند و زمينه هاي سقوط خود را فراهم مي كردند. امام باقر عليه السلام كه اين انحراف را مشاهده نمود، ادعاهاي مغاير با ارزش هاي الهي را پاسخ گفت و يا تكذيب نمود. در واقع امام پنجم در عرصه اي وارد گرديد كه سلاح هاي آن افكار شخصي و وارداتي بودند، آن حضرت با نبردي همه جانبه از شدت تأثير اهل رأي كاست. زيرا اين شيوه، شريعت اسلامي را به تحليل مي برد و خاصيت، صلابت و اصالت اسلامي را كه از ويژگي هاي قانون گذاري است، دچار خدشه مي ساخت. علمايي چون زهري، [11] مكحول، قتاده، هشام بن عروه، در اين دوره در خصوص نقل حديث و ارائه فتوا فعال بودند، در حالي كه به دستگاه حاكميت امويان و مروانيان وابستگي داشتند. اين وضع، ضرورت احياي فرهنگ اصيل اسلامي را به دور از هرگونه تحريف عمدي به وجود مي آورد. امام طي نامه اي از چنين علمايي شكوه مي نمايد و آنها را اشباه أحبار و رهبان معرفي مي كند. [12] كم شدن آشفتگي هاي سياسي و يكپارچه شدن قلمرو جهان اسلام و از بين رفتن مدعيان حاكميت از جمله عبدالله بن زيبر، علماء را از صحنه سياست به حوزه درس و حديث كشانيد و آنان را وادار نمود تا با نظر خود اختلافات روايي را بر طرف كرده و براي مردم فتواي فقهي صادر كنند! امام باقر عليه السلام در برابر چنين انحرافاتي موضع گيري نمود و نظرات فقهي، تفسيري، كلامي و اخلاقي اهل بيت عليهم السلام را ارائه داد و اصولا از دلايل پرداختن امام باقر و امام صادق عليهما السلام به فقه، احياي آن در ميان مردم و جلوگيري از تحريفي است كه به يقين در تدوين آن روي مي داد. لذا امام به عنوان نماينده مكتب عترت، هنگام مناظره مي كوشيد نظرات فقهي اهل بيت عليهم السلام را ارائه دهد و در عين حال موارد انحراف را روشن كرده و به مردم نشان دهد. امام حتي از نظر برجسته ترين علماء زمان خويش به عنوان ميزان تشخيص صحيح از نادرستي معرفي شده بود و موارد بسياري پيش مي آمد كه آنان عقايد خود را نزد حضرت عرضه مي نمودند تا به صحت و سقم آن واقف شوند. زهري پس از نقل مناظره امام با ابوحنيفه يادآور شده است: از اين خبر، امامت حضرت باقر عليه السلام براي اهل علم مشخص مي گردد؛ آنان نزدش حاضر مي شدند، حضرت عقايدشان را نقد مي كرد، امام آنان را به سوي شاهراه هدايت، رهنمون مي ساخت، علما نيز به عقايدش گردن نهاده و از او اطاعت مي كردند. [13] . امام در برابر فرقه هاي منحرف موضعي تند و سازش ناپذير اتخاذ مي نمود و با اين جبهه گيري فكري و فرهنگي تلاش مي كرد حدود معارف صحيح اهل بيت عليهم السلام را در زمينه هاي گوناگون مشخص و از انحراف ساير فرق تفكيك كند. يكي از آنها فرقه مرجئه بود كه مي خواست در قالب انديشه هاي كلامي، ستم بني اميه را توجيه كند، قدريه كه حسن بصري مبلغ آن بود، عقيده داشت معاويه بنا به حكم الهي به حكومت رسيده و ما نمي توانيم با اوامر الهي مخالفت كنيم. اين باورها به خود فرقه ها خلاصه نمي گشت و تيرگي هاي آن جهان اسلام را در بر مي گرفت و سرزمين هاي اسلامي را دچار هرج و مرج مي كرد؛ آراء فقهي گوناگون، روح نااميدي را در ميان مسلمين به وجود مي آورد. در همين زمان، جوامع مسلمان نيازمند وجودي بود كه دانش خود را از پاك ترين و مطمئن ترين منابع گرفته و اين شخص كسي جز امام باقر عليه السلام نبود، آن حضرت تنها شيعيان را از چشمه علمي بهره مند نمي ساخت؛ بلكه بنيانگذاران مذاهب چهارگانه اهل سنت كه در آن عصر شكل گرفتند، از امام باقر عليه السلام دانش مي آموختند. در واقع اين امام پنجم بود كه به تمامي گروههاي اسلامي، تفكر مكتبي را آموخت، انديشه اي كه مباني و كليات آيين اسلام را با تكيه بر قرآن و حديث ناب در برداشت. [14] . پيشواي پنجم بر آن شد تا آن معاني ژرف را بارور گرداند و آنچه را نياكانش براي آن فداكاري ها و خونفشاني كردند، پاسداري كند. و اين حركت براي امت اسلام منزلتي والا پديد آورد. در روايت بانو «حبابه والبيه» آمده است كه در مكه مردي را ديدم كه بين باب و حجر بر فرازي ايستاده بود، مردم پيرامونش اجتماع كرده و در مشكلات از وي نظر مي خواستند و باب پرسش هاي دشوار را بر او مي گشودند و او را رها نكردند تا در هزار مسأله به آنان فتوا داد. آنگاه برخاست و مي خواست رهسپار شود كه يكي بانگ برآورد كه: هان! اين نور درخشان... و جمعي نيز كه مي گفتند اين كيست؟ جواب شنيدند كه او امام باقرعليه السلام است. [15] . امام باقر عليه السلام استدلال هاي اصحاب قياس را به شدت رد نموده و از فرقه مرجئه كه عمل صالح را در جامعه لازم نمي دانستند، و ايمان دروني را كافي مي دانستند، بيزاري جستند و از آنان به عنوان دشمنان خويش در دنيا و آخرت سخن گفتند. [16] در برابر آنان كه به جمود و تعصب افراطي روي آورده بودند نيز موضع گيري نمودند و فرمودند: خوارج از روي ناداني عرصه را براي خود تنگ تصور كرده اند. ديانت، وسيع تر از راهي است كه آنان پيش گرفته اند. [17] . فرقه خطرناك ديگري كه در جامعه اسلامي بذر ترديد، نفاق و دشمني مي پاشيدند، يهوديان بودند. آنان موذيانه احاديث جعلي فراواني در خصوص سيره و روش زندگي پيامبران انتشار دادند. اين گروه در مسايل فقهي و كلامي نيز حركتي را شروع كردند كه بسيار نگران كننده بود. مبارزه با يهوديان و تبليغات منفي آنان بخش مهمي از تلاش فرهنگي امام باقر عليه السلام بود. قوم يهود اعم از آنان كه به ظاهر اسلام آورده بودند و نيز آناني كه هنوز بر آيين خود باقي مانده بودند، با جعل احاديثي بين مسلمانان چنين انتشار دادند كه بيت المقدس بر كعبه برتري دارد. زرارة بن اعين نقل نموده است كه در محضر امام باقر عليه السلام بودم، در حالي كه ايشان مقابل كعبه نشسته بودند كه فرمودند: نگريستن به خانه خداوند عبادت است. در همان حال شخصي از طايفه بُحَيْله به نام عاصم بن عمر نزديكتر آمده و عرض كرد: كعب الأحبار مي گويد: كعبه هر صبح در برابر بيت المقدس سجده مي نمايد! امام فرمودند: نظر تو در باره وي و سخن او چيست؟ آن مرد گفت: درست مي گويد. امام فرمودند: تو و او هردو دروغ مي گوييد. سپس در حال خشم افزودند: خداوند متعال بنايي و بقعه اي دوست داشتني تر از كعبه بر روي زمين نيافريده است. [18] . امام باقر عليه السلام در هر موقعيت و شرايطي كه پيش مي آمد، تلاش مي نمود رابطه نامطلوبي كه ميان مسلمانان و يهود به وجود آمده و راه خطرناك و منحرفي را مي پيمود، قطع نمايد و اين مرداب انحراف را از جامعه اسلامي بزدايد و بخشكاند.

پاورقي

[1] اصول كافي، كليني، ج 2، ص 372 و 373.
[2] تاريخ سياسي اسلام، دكتر حسن ابراهيم حسن، ج 1، ص 472؛ تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 238. (مسلمانان مدينه بخصوص پيروان ائمه (ع) برحسب توصيه هاي ستارگان آسمان امامت و ولايت و نيز مشاهده سيره عملي و نظري آن بزرگان، نسبت به بينوايان، افراد بيمار و سالخورده و معلول و به ويژه آنان كه به ناگواري هاي مرضي صعب العلاج مبتلا بودند، احساس مسؤوليت مي كردند و در حركت هاي اجتماعي خيرخواهانه امدادگر اين بندگان خدا بودند. امام باقر (ع) هم شخصا در جهت تقويت و حمايت چنين اموري مي كوشيدند؛ اما مروانيان و نيز واليان آنان در مدينه براي اين كه چنين تلاش هاي خدا پسندانه را كم رنگ كنند، برحسب كارهاي تبليغاتي و شعاري ادعا مي كردند كه بيماران مشكل دار تحت حمايت ما بوده و دشواري هاي مرضي و مالي آنان را از طريق بودجه عمومي حل و فصل مي نماييم).
[3] تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 239.
[4] فدك سرزمين حاصلخيزي (التنبيه و الاشراف، مسعودي، ص 237. و شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج 16، ص 231) در 140 كيلومتري شمال مدينه مي باشد كه چون مسلمانان در به دست آوردن آن پيكاري ننمودند، از آن رسول اكرم (ص) گرديد. اراضي سرسبز، باغات خرما و چشمه هاي زلال، برارزش فدك مي افزايد و چون آيه «وات ذالقربي حقه» (اسري / 26) نازل شد، نبي اكرم (ص) خطاب به فاطمه زهرا (س) فرمود: «فدك از آن توست» و بر اين نكته منابع اهل سنت و شيعه، صحه گذاشته اند. (قندوزي حنفي در كتاب ينابيع الموده اين موضوع را نقل كرده و در تفسير برهان از شيخ صدوق و او به سند خود از امام (ع) و ثعلبي در تفسيرش از ابن ديلمي، از امام چهارم روايت كرده اند و علامه طباطبايي در بحث روايتي تفسير آيات 39 - 23 سوره اسري به ذكر آن در تفسير الميزان اقدام كرده است) با رحلت پيامبر (ص)، خليفه اول، تمام املاك خالصه و سهم خمس را در اختيار گرفت و فدك شامل اين غصب گرديد. (النص و الاجتهاد، شرف الدين، ص 110) از آنجا كه فدك نشانه اي از ولايت و غصب آن نوعي انحراف از اصل اسلام و سيره خاتم رسولان تلقي مي گرديد، حضرت فاطمه به مصادره آن اعتراض كرد. (در خطبه حضرت زهرا (س) اين اعتراض مشاهده مي گردد. (ر.ك: احتجاج، طبرسي، ج 1، ص 253)) به علاوه دستگاه خلافت مي خواست خاندان عترت را در فشار و تنگنا قرار دهد و خاموش نشستن در برابر اين حركت، درست نبود؛ بخصوص آن كه مي خواستند با نقشه مزبور موضوع قرابت ائمه را با پيامبر (ص) قطع نمايند.
[5] بحارالانوار، ج 2، باب كتمان العلم.
[6] حسن بن علي بن زياد وشاء، از شاگردان حضرت امام رضا (ع) و محدث بزرگ كه سال ها پس از امام باقر و امام صادق (ع) زندگي كرده است، او در خراسان خدمت امام رضا (ع) بوده است. در كتاب مسندالرضا از وي حديث نقل شده است. نجاشي مي گويد: اين شخص، نوه الياس صيرفي (از شيوخ اصحاب امام صادق (ع)) و از بهترين اصحاب امام رضا (ع) بوده است. احمد بن محمد برقي در كوفه با او ملاقات كرده است. اگرچه وشاء با زمان امام باقر (ع) فاصله داشته، اما تأليفات فارغ التحصيلان دانشگاه امام باقر و امام صادق (ع) را شمارش كرده كه به شش هزار كتاب بالغ گرديده و به تعبير محدثين شيعه به «اصول» معروف بوده است. يك بار حسن بن علي بن زياد الوشاء طوماري از مسايل مختلف تهيه كرد و به درب خانه امام رضا (ع) رفت، جمعيت زيادي آنجا بودند، در اين حال خادم امام پرسيد: كدام يك حسن بن علي وشاء نواده الياس بغدادي هستيد؟ وي پاسخ داد: من. آنگاه خادم نوشته اي به او داد و گفت: اين جواب مسايلي است كه به همراه داري؟ (معجم رجال الحديث، ج 5، ص 35؛ مناقب، ابن شهرآشوب، ج 4، ص 335؛ فهرست مصنفي الشيعه، احمد بن علي نجاشي، تحقيق: شبيري زنجاني، ص 40 و نيز زندگي دوازده امام، هاشم معروف حسني، ج 2، ص 207).
[7] زندگي دوازده امام، هاشم معروف الحسني، ترجمه محمد رخشنده، ج 2، ص 208 و 209؛ تاريخ الشيعه، علامه مظفر، ص 93.
[8] امام شناسي، علامه تهراني، ج 16 و 17، ص 196.
[9] الاحتجاج، طبرسي، طبع نجف، ص 176. [
[10] كشف الغمه، عل بن عيسي اربلي، ج 2، ص 329؛ تذكرةالخواص، سبط ابن الجوزي، ص 337.
[11] محمد بن مسلم بن شهاب، معروف به «زهري» (متوفاي 124 ق)، از علماي اهل سنت بود كه در زمينه نقل حديث فعاليت مي كرد و به دستگاه حاكميت وابستگي داشت. در هرحال، وي نزد امام زين العابدين (ع) شاگردي كرده و از امام باقر (ع) حديث نقل نموده است و در ادبيات اهل سنت مقامي شامخ دارد. در فهرست بلندبالايي كه ابن حجر عسقلاني، از كساني كه از امام باقر (ع) حديث روايت كرده اند، به دست مي آيد و نيز در فهرست ذهبي نام افرادي برجسته ديده مي شود كه هريك حوزه هاي تدريس داشته اند و در علم و ادب نام آور بوده اند، يكي از آنان زهري است كه نه تنها به عنوان جمع آوري حديث شهرت داشت؛ بلكه آثاري چون: تنزيل القرآن و منسوخ القرآن را نوشت. برخي منابع گفته اند: زهري با امام زين العابدين (ع) نشست هاي زيادي داشته و تنها امام چهارم مي توانست نگراني هاي اين مرد را تسكين دهد. مورخان متذكر گرديده اند كه امام سجاد (ع) در خانه خود به طور خصوصي افراد را تعليم مي داده است و زهري از كساني است كه در منزل از محضر آن امام استفاده مي كرده است. (حليةالاولياء، حافظ ابونعيم احمد بن عبدالله اصفهاني، ج 3، ص 363؛ رجال، ابن داود، ص 79؛ طبقات، ابن سعد، ج 5، ص 158؛ تاريخ طبري، ج 8، ص 496.
[12] الروضة من الكافي، كليني، ص 77.
[13] من لايحضره الفقيه، صدوق، ج 1، ص 82.
[14] امامان شيعه و جنبش هاي مكتبي، محمدتقي مدرسي، ترجمه حميدرضا آژير، ص 112.
[15] زندگاني تحليلي پيشوايان ما، عادل اديب، ترجمه دكتر اسدالله مبشري، ص 171.
[16] بحارالانوار، ج 46، ص 291.
[17] التهذيب، شيخ طوسي، ج 1، ص 240.
[18] اصول كافي، ج 4، ص 238.

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».