نویسنده : رضا فضلی
ناشر : رضا فضلی
(یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه - فادخلی فی عبادی و ادخلی جنتی)علم مدیریت سابقه ای کمتر از صد سال دارد، لکن قدرت مدیریت و رهبری از ابتدای تمدن بشری تعیین کننده جای گاه ملوک و سلاطین و وزیران و زِبَردستان بوده است.هنوز درباره علم بودن و یا هنر بودن مدیریت و یا رهبری حرف ها و حدیث های بسیاری رواج دارد، گرچه مابین واژه مدیریت و رهبری اندک تفاوت هایی وجود دارد؛ناگزیر جهت عدم تکرار که تنافر آمیز است، مدیریت را معادل رهبری فرض می کنیم و به تعریف آن می پردازیم.همانند سایر تعاریف در حوزه علوم انسانی از واژه مدیریت، تعاریف کثیری صورت گرفته است.ما در این جا به عمومی ترین و مشهورترین تعریف مدیریت می پردازیم که آن را هماهنگ کردن و یا اختصاص منابع انسانی و مادی می داند، برای آن که هدفی تحقق یابد و مطلوبی حاصل شود؛ لذا وظایفی را برای مدیران بر شمرده اند که عبارت است از: 1_ برنامه ریزی؛ 2_ سازمان دهی؛ 3_ استخدام؛ 4_ رهبری؛ 5_ نظارت.از این مقدمه کوتاه می توان دریافت که اطلاق واژه مدیریت برای قیام جاوید حضرت سید الشهدا(ع) چندان مناسب به نظر نمی رسد و تنها می توان از بعد رهبری دینی و برخی از ویژگی های علوم رفتاری، طرح موضوع کرد که در این مقاله سعی نگارنده معطوف شده است تا رهبری دینی و خصوصیات آن طبق مکتب انسان ساز اسلام نقد و بررسی شود. سپس از منظر سلسله مراتب نیازهای «مازلو» علل تغییر رفتار مردم کوفه بررسی خواهد شد و در نهایت از دیدگاه سیستمی به واقعه کربلا نگریسته خواهد شد.
مرور آثار مؤلفان مدیریت آشکار می سازد که رهبری را فرآیندی می دانند که
طی آن فعالیت های یک فرد و یا یک گروه تحت تأثیر رهبر و رهنمودهای او به سمت تحقق هدفی بزرگ سازمان می یابد. در این فرآیند، سه متغیر دیده می شود: ابتدا وجود «رهبر»،سپس وجود «پیرو» و در نهایت «متغیّرهای محیطی و یا وضعیتی».ما حضرت حسین بن علی (ع) را یک رهبر دینی می دانیم که به مانند سایر انبیای الهی و ائمه معصومین دارای ویژگی هایی بودند که معظم له را از سایر رهبران دنیا متمایز می سازد، اینک به طور اجمال به تفاوت های رهبری الهی و مادی می پردازیم.
در مکتب مادی برخی از رهبران به طور نسل به نسل به رهبری جامعه و یا گروه و یا قبیله خود رسیده اند؛ یعنی پدرانشان رهبری را برای آنها به ارث گذارده اند و در برخی از جوامع، مردم با انتخاب آزاد رهبران را برگزیده اند و در موارد نادری نیز مشاهده شده است که فردی با مجاهده و خیرخواهی و با پی گیری امور مردم و تحمل زحمات بسیار در میان مردم مقبولیت عام یافته و در نهایت به عنوان پیشوای اجتماعی در رأس امور قرار گرفته است، از جمله گاندی، رهبر فقید هندوستان.لکن، در خصوص منشأ رهبری در مکتب الهی اسلام، رهبری و ولایت از آن خداوند است که از طریق وحی به رسول برگزیده خداوند تفویض گردیده است و بعد از رسول پیشوایان از میان افرادی که حائز شرایط رهبری باشند و با نصب پیشوای قبلی تعیین می شود و خواست و اراده مردم در انتخاب رهبر تأثیری مستقیم ندارد، بلکه رهبر،منتخب خداوند بر مردم است بر همین اساس، شیعیان راستین پیامبر، تنها آن دسته از رهبرانی را که به استناد آیات قرآن
مجید و احادیث متواتر در خصوص جانشینی علی بن ابی طالب به عنوان جانشین پیامبر انتخاب شدند، می پذیرند و سایر رهبران تحمیلی و خلفایی را که به ناحق بر مسند خلافت جلوس کردند، نمی پذیرند و امام حسین (ع) نیز ازآن جا که رهبر مشروع و منتخب و منتصب خدا و رسول و امام قبل از خود بودند، وظیفه رهبری و رسیدگی به امور دین را متوجه خود می دانستند و هرگز راضی نبودند با بیعت،این حق مسلم را به دست یک فرد فاسد و فاسق بسپارند، با آن که ظاهراً عوامل قدرت و حکومت را با نیرنگ و ریا و ارعاب مردم غصب کرده بود.
در مکاتب مادی از آن جا که هدف مادی و محدود به این دنیاست، زمانی که تحقق نیابد شکست است و پایان همه چیز در ورشکستگی و یا اخراج از کار و یا فقر مادی است، لذا رهبران مکاتب مادی تا زمانی محبوب اند که برای پیروان خود رفاه، سود بیشتر و مقدمات لهو و لعب و آزادی همه جانبه را فراهم آورند، لکن در مکتب الهی اسلام،شکست وجود ندارد.در هر لحظه پیروزی است، هر قدمی که در راه رضای حق برداشته می شود دارای اجر و صواب و پاداش است و در سخت ترین شرایط پاداش های غیر قابل تصور مادی داده می شود. واقعه عاشورا به این دلیل بزرگ، گرامی و مقدس است که در آخرین حد ایثار و فداکاری و مشقت رخ داد، 72 یار وفادار با تمام وجود در رکاب امام و رهبر خود مجاهده کردند و به فیض عظیم شهادت نائل گشتند و به دسته اولیاء الله و مقربان درگاه حق پیوستند مقامی که
به جز شهادت نیل به آن برای ایشان محال بود، لذا در مکاتب مادی این حادثه شکست تلقی می شود و هیچ کس راضی به فنای خود نیست، چرا که می داند در ازای تیغ و سنان درد و رنج و مرگ عاید او خواهد شد، لیکن از آن می گریزد.
در مکاتب مادی اصل تأثیر و هدایت توده ها به سوی هدفی مادی است، با هر شیوه و ابزاری که اقتضا کند، بلامانع است. شعار معروف ِ هدف وسیله را توجیه می کند، از همین اصل ناشی می شود و اندرزهای «ماکیاولی» به شهریار از همین اصل نشأت می گیرد و بستن آب بر کاروان خاندان پیامبر در واقعه عاشورا نیز اشاره بر همین اصل مادی دارد و رهبران مادی و الحادی امروزه نیز برای خرسندی سرمایه داران و برای برآوردن سود بیشتر جهت صاحبان سرمایه و یافتن بازارهای مصرف انبوه و برای یافتن منابع رایگان انرژی به هر بهانه ای دست یازیده و به کشورهای فقیر لشکر کشی می کنند و با ظلم های بی شمار به قطب سرمایه داری دنیا خدمات برجسته ای ارائه می دهند، لکن در مکتب الهی، هرگز هدف وسیله را توجیه نمی کند و برای نیل به مقصود رعایت آداب وسنن الهی الزامی است و حتی اگر هدفی با وسیله نامشروع حاصل شود در نزد خداوندباطل است و اجر و قربی ندارد و به واسطه ترک سنت الهی مشمول عذاب و عقاب نیزمی شود. از همین روست که مسلم بن عقیل که در خانه «هانی بن عروه» فرصتی می یابد تا وجود منحوس عبیدالله بن زیاد را به هلاکت برساند، از آن جا که پروده دستان مبارک امامت است و آداب و سنن الهی را می داند و با آن که می داند
هلاکت این عنصر فاسد و فتنه انگیز خدمت بزرگی به دین است _ چون که به عنوان میهمان و به قصد عیادت از بیمار در منزل هانی حاضر شده و از نقشه ای که برای قتلش طراحی شده بی اطلاع است _ اجازه می دهد تا ابن زیاد با تنی سالم خانه هانی را ترک کند، گرچه به قیمت بازداشت و شکنجه و استخفاف هانی و به قیمت شهادت مسلم ابن عقیل پایان می پذیرد. بسیارجالب است که به چند نمونه از سفارش های ماکیاولی به شهریار اشاره شود تا تفاوت دیدگاه های مکاتب مادی و الهی بیشتر آشکار شود: «همیشه در پی سود خویش باش، جز خویشتن هیچ کس را محترم مدار، بدی کن، اما چنان وانمود کن که نیکی می کنی،حریص باش و هر چه را می توانی تصاحب کن، خشن و درنده خوی باش، به قول و وعده خود عمل نکن، چون فرصت به دست آوری دیگران را بفریب، در رفتار با مردم به زور و حیله توسل جوی و نه مهربانی، همه مساعی خود را بر جنگ متمرکز ساز».
بخشی از مدیریت رفتار سازمانی (Organizational behaviourmanagement) به تحلیل و بررسی علل رفتار انسانی اختصاص می یابد در همین خصوص، یکی از دانشمندان علوم رفتاری به نام «آبراهام مازلو» برای بررسی نیازها وسطوح آن در رفتار انسان ها الگویی طراحی کرده است که به «سلسله مراتب نیازهای مازلو» و یا «هرم نیازهای مازلو» مشهور شده است.
رفتار آدمی در اصل تابعی است از پنج نوع نیاز که به ترتیب اولویت ظهور و بروز می یابد و با تأمین نیاز پائین تر، یک نیاز بالاتر بروز می کند تا آن که با آخرین نیاز مواجه شود این پنج نیاز عبارتنداز:1_ زیستی یا فیزیولوژیکی؛2_ امنیت؛3_ اجتماعی؛4_ احترام؛5_ خود شکوفایی.به عبارتی، عموم انسان ها در وهله نخست زندگی محتاج غذا و پوشاک و مسکن اند و تا زمانی که از لحاظ این سه نیاز ابتدایی در تنگنا باشند و یا آسوده خاطر نشوند، پای به نیاز بعدی که امنیّت است، نخواهند گذارد. در مرحله امنیّت، فرد به دنبال حفاظت از بقای خود و اموال و غذاها و مایملک خود است و زمان زیادی صرف محافظت از خود و داشته هایش می نماید و آن هنگامی که امنیّتش برقرار گردید، در خود نیاز به گرایش جمعی و تشکیل گروه را احساس می کند، چرا که انسان ذاتاً جمعی آفریده شده است، در مرحله بعدی نیازها احترام بروز می کند؛ یعنی فرد در میان گروه جلوه کرده و برای اثبات برتری و تفوق خود به دیگران خود را نیازمند اعتبار و قدرت می بیند و هنگامی که به دو عنصر قدرت و اعتبار دست یافت؛ آن گاه به دنبال آخرین حد شکوفایی استعدادهایش می چرخد.گاهی مانند آغامحمدخان، خودشکوفایی خود را در حداکثر قساوت می بیند و
درچشم در آوردن مردم «شیراز» و «تفلیس» فاجعه می آفریند و گاه همچون علی بن ابی طالب (ع) خود شکوفایی خود را با آن همه جلال و حشمت در عبادت کثیر دعاها و استغاثه های جان سوز به درگاه الهی و ناله های شبانه و اطعام یتیمان کوفه می بیند.
رفتار مردم کوفه در قبال واقعه عاشورا به دو بخش تقسیم می شود:بخش نخست، از زمان شهادت حضرت امام حسن (ع) آغاز می شود تا ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه؛ یعنی مدت زمانی که به نوشته مورخان تعداد هجده هزار نامه به منظور دعوت از حسین بن علی (ع) به محضر آن بزرگوار ارسال گردید و تعریف ها وتمجیدها از شخصیت ایشان به عمل آمد و وعدهای وفاداری و جهاد در رکاب آن بزرگوار داده شد و این دعوت ها به عنوان یکی از انگیزه های حضرت اباعبدالله الحسین (ع) در انتخاب کوفه مؤثر واقع گردید و مسلم بن عقیل برای بررسی اوضاع و درجه وفاداری مردم به آن شهر اعزام شد.بخش دوم رفتارِ مردم کوفه هنگامی است که ابن زیاد با حکم رسمی یزید بن معاویه و با لباس مبدل و به تنهایی و با اضطراب و در پوشش ریاکارانه به کوفه وارد شد و در ابتدا مردم به ظن آن که این تازه وارد، حسین بن علی است در ورودی کوفه به گرد او اجتماع کردند و زمانی که آن نیرنگ باز نقاب از چهره برداشت و گفت که عبیدالله بن زیاد است و با حکم عزل حاکم شهر و حکومت خود به آن شهر آمده است؛ ورق در نزد مردم کوفه برگشت، چرا که ابن زیاد در تهدید و ارعاب مردم سست عنصر افراط کرد تا
آن جا که گفت شیوه اش این است که حاضران را به جای غایبان دستگیر خواهد کرد و پدر به جای پسر کشته خواهد شد.زنان کوفه دست پسران و شوهران خود را گرفتند و کشان کشان به خانه بردند و پرچم های سفید از بالای خانه ها آویزان کردند.در تحلیل سلسله مراتب نیازهای بخش نخست از رفتار مردم کوفه نتیجه گرفته می شود که این مردم در اثر تجربه گران قدری که از چهارسال حکومت عدل علی بن ابی طالب (ع) در اذهان داشتند و حلاوت آن سال های سراسر عدالت و مساوات را در سینه ها احساس می کردند، برای تجربه دوباره حکومت امامان به حق که می توان این حالت را در مرتبه پنجم سلسله مراتب نیازها جست، می کوشیدند. آنان در پی شکوفایی اجتماع خود بودند و این مهم را در سپردن زمام حکومت به دستان مبارک امام معصوم، که تنها فرد شایسته و لایق این مقام بودند، می دیدند. و زمانی که پسر زیاد نیاز مرتبه دوم آنها را (امنیّت) به خطر انداخت. به یک باره سه پله سقوط کردند و برای تأمین امنیّت جان و مال خود نیاز پنجم را فراموش کردند و مسلم بن عقیل را در مسجد رها کرده، به کنج امن خانه ها پناه بردند و ناخواسته سبب فاجعه ای گشتند که لکه آن تا قیام «یوم الدین» بر پیشانی این شهر و آن قوم باقی خواهد ماند.خالی از لطف نیست که از همین منظر به رفتار حربن یزید ریاحی نگاهی اجمالی افکنده شود. حربن ریاحی قبل از آن که به لشکر حضرت ابا عبدالله بپیوندد و در محضرآن حجت خداوند بر خلق استغفار نماید، در مرحله چهارم نیازها؛ یعنی احترام (اعتبار و قدرت) قرار دارد و
با خود در کشمکشی سخت گرفتار آمده است. او می اندیشد احترام و خودشکوفایی اصیل کدام است.آیا خدمت به فرد فاسد و فاسق که آشکارا مرتکب امور خلاف شرع می گردد یاآن که تبعیت از فرزند رسول الله 6 که برگزیده خداوند است و کلامش، کلام حق وراهش، راه سعادت است؟ لذا در نهایت وزنه های حق پرستی در کفه انتخابش سنگینی کرده و او راه خود را از لشکر گمراه و فریب خورده یزید جدا می کند و به دنبال خود - شکوفایی قدم در یک پله بالاتر می گذارد و به خودشکوفایی واقعی و اصیل نائل می شود.
از جمله مباحث مدیریت نظریه سیستم ها است. طبق این نظریه، به کلیه پدیده های طبیعی و اقتصادی و تولیدی و حتی فرهنگی به عنوان کلیّتی نگریسته می شود که از اجزای گوناگونی تشکیل یافته است. اجزایی که طبق یک برنامه منظم در تعامل و هماهنگی با هم برای تحقق یک هدف و نتیجه فعالیت می کنند، طبق این نظریه هر پدیده از چهار عنصر تشکیل شده است: 1_ درون داد (inPut)؛ 2_ فرآیندعملیات؛ 3_ برون داد (Out Put)؛ 4_ بازخورد (feedback).
کلیه آموزه های دینی و اوامر الهی که طی وحی و از طریق رسول مکرم اسلام ابلاغ گردیده است و روایاتی بیش از چند سال از سابقه آنها نمی گذرد و از همه مهم تر امامی که سکان هدایت خلق را برعهده دارد و از همه این خلق عظیم تنها 72 تن به همراه خاندان گرامی اش به دعوت او لبیک گفته و توفیق همراهی او را دارند، به عبارتی تمام ارزش های اسلامی برای بقا وارد مرحله کنش و تعامل می شود.
1_ دوری از ذلت؛ بیعت با فردی فاسد و فاسق که به ناحق بر مسند خلافت تکیه زده است؛2_ نجات دین از مرگ؛3_ احیای امر به معروف و نهی از منکر؛4_ دمیدن روح حماسه در مردم ذلیل گشته و مرعوب شده؛5_ ایجاد فضایی مناسب برای رشد و فعالیت پیروان راستین رسول الله (ص) (شیعیان)؛6_ ارائه الگویی تجربه شده در قبال خفقان و سرکوب حکام ظالم برای امت اسلامی؛ یعنی جهاد و شهادت.
1_ ایجاد فضایی تنفر آمیز از دستگاه حکومت یزید در سرزمین های اسلامی؛2_ به لرزه درآوردن و تضعیف پایه های حکومت یزید، در اثر تبلیغ پیام عاشورا (توسط حضرت زینت کبری سلام الله و حضرت امام سجاد (ع))؛3_ آشکار شدن حق در نزد امت اسلامی و بطالت دستگاه حکومت یزید؛4_ جسارت یافتن برخی از نامداران عرب و تشکیل گروه های انتقام جو، به نام یالثارات الحسین که به «توابین» مشهور شدند؛5_ ماندگاری عزت و شهامت از حضرت ابا عبدالله (ع) و تجمع دوستداران اهل بیت (ع) در کنار مرقد حضرت امام حسین (ع) و نشر و تبلیغ تشیّع علوی؛6_ مجازات عاملان فاجعه کربلا به رهبری مختار و سقوط خاندان بنی امیه در اثرمرگ فجیع یزید.
رسالت حضرت زینب کبری (س) برای ابلاغ پیام عاشورا و اثبات حقانیت حسین بن علی (ع) و نظارت بر بهره برداری هرچه بهتر از این حرکت عظیم که به خوبی از عهده این قسمت از فرآیند سیستمی واقعه عاشورا برآمدند.
همپایانی یکی از ویژگی های سیستم های هوشمند است و منظور آن است که یک سیستم با تغییر شرایط اولیه و از راه های گوناگون به هدف نهایی و وضعیت نهایی برسد.لذا با فرض این که مردم کوفه مرعوب تهدیدات ابن زیاد نگشته بودند و او را به هلاکت می رساندند و کاروان امام حسین (ع) را با عزت و افتخار می پذیرفتند آن گاه آن بزرگوار در پایگاه نظامی کوفه و قدرت نظامی که به دست می آورد باز برای حفظ و صیانت از حریم ارزش های اسلامی با سپاه یزید که قطعاً برای بازپس گیری کوفه به آن و دیار وارد می شد وارد جهاد می گشت، لذا در همه حال هدف قیام ابا عبدالله (ع) احیای دین رسول الله بود و این اصل را در نگرش سیستمی «همپایانی» می نامند.در پایان این مقاله از خداوند متعال تمنا دارم که در «یوم الورود» ما را از شفاعت آن امام عزیز محروم نگرداند.