نویسنده : مسعود شفیعی کیا
ناشر : مسعود شفیعی کیا
از قرن های متمادی، نهضت عاشورا به عنوان مظهر تجلی جنگ حق و باطل و روز عاشورا، روز فداکاری و جان بازی در راه دین و حریت شناخته شده است. حسین بن علی(ع) در چنین روز تاریخی با یارانی اندک ولی ایمانی سرشار و پرصلابت با سپاه سنگ دل یزید به مصاف پرداخت و کربلا را صحنه خونین عشق و شهادت ساخت و آزادگی، و حریت را در بستر تاریخ صلا داد، و آزادمردان و آزادزنانی را در دامن فرهنگ خود پرورد که پرچم حریت را به دوش کشیدند و نهضت هایی را پدید آوردند.عاشورا یک روز بیش نبود اما شعاع تاثیر آن به ابدیت کشیده شده است و چنان وجدان های حساس و دل های پاک را تحت تاثیر فرهنگ خود قرار داده که در دهه محرم هر سال در اکثر نقاط مجالس عزا و سوگواری برپا می شود.امام خمینی(ره) درباره قیام عاشورا فرمودند: عاشورا قیام عدالت خواهان با عددی قلیل و ایمان و عشقی بزرگ در مقابل ستم گران کاخ نشین و مستکبران غارت گر بود. اگر قیام عاشورا نبود، ابوسفیانیان قلم سرخ بر رخسار وحی و قرآن می کشیدند.یزید گمان می کرد با کشتن حسین و یارانش می تواند اساس وحی را برچیند و به شعار پوسیده و آرمان جاهلانه جدش ابوسفیان و پدرش معاویه لباس تحقق بپوشاند.درباره فلسفه نهضت اباعبدالله الحسین(ع) کتاب ها و مقالات بسیاری نگارش یافته و هرکدام با نگاهی ویژه به آن نگریسته اند، لیکن در این مقال برآنیم تا به یکی از ابعاد قیام کربلا یعنی (بقای اصول
مذاهب الهی) اشاره ای گذرا داشته باشیم.قیام خون بار عاشورا گذشته از این که روحیه آزادی خواهی و ستم سوزی و پیکار با خودکامگی و استبداد را در دل های مستعد زنده کرد و منشا پیدایش نهضت های بی شماری علیه استکبار و استعمار گردید، اصول مذاهب الهی را از خطر تحریف و نابودی نیز نجات بخشید و تمدنی عظیم و فرهنگی ریشه دار را برای افراد بشر به ارمغان آورد.آیین الهی از آغاز پیدایش مذهب تاکنون (اسلام) بوده و هست. قرآن می فرماید: هرآینه دین در پیشگاه الهی، دین اسلام است: (ان الدین عندالله الاسلام). مذاهب دیگر هریک مکمل مذهب قبلی و یا در عرض آن قرار داشتند، ولی اسلام محمدی آخرین شکل تکامل یافته ادیان آسمانی است و قرآن کریم تنها کتابی است که به صورت معجزه جاودانی از مذاهب الهی به یادگار مانده است و جوهره و هویت مذهب را حفظ کرده است. به علاوه این که یگانه کتابی است که از تحریف و بدعت ها و آمیختگی به اساطیر و خرافات مصون است، چرا که از هر حیث در حد اعجاز می باشد. مفاهیم بسیار بلند علمی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی، تاریخی و از همه مهم تر تاثیر شگرف آن در دل ها، گویای اوج اعجاز بی نظیر این کتاب الهی است.قرآن کریم در کنار رسالت ارشاد و هدایت خلقت ها، نام و راه و آثار پیامبران سلف، پیام ها، داستان ها مبارزات بی امان آنان با طواغیت زمان را نیز شفاف بیان کرده، تهمت ها، افتراها و تحریف های تاریخی را از ساحت مقدس پیامبران دفع کرده است.آیین محمدی و معجزه
جاوید آن یعنی قرآن در زمانی که مخالفان پیامبران و موافقان آنان با یک دیگر جنگیدند و می رفت تا چراغ هدایت پیامبر رو به خاموشی بگراید و زمینه محو دین فراهم شود، هم چو مشعلی فروزنده و روشنی بخش، تمام تحریف ها و بدعت ها و تهمت ها را از ساحت دین و زندگانی انبیا(صلوات الله علیهم) زدود و معجزاتشان را تایید کرد، و اشکالات و شبهات را از حریم دین برطرف ساخت. اما همین آیین ناب و اعجاز عظیمش، قرآن، در زمان یزید دست خوش خطرات بسیاری شد و می رفت تا یزید و یزیدیان آیین ناب محمدی را از خاطره ها محو کنند. بدون شک اگر قیام امام حسین(ع) و یارانش نبود وجان های عزیزشان را هدف تیرهای سپاه یزید قرار نمی دادند، یزیدیان تمام نسخه های قرآن را آتش می زدند؛ چنان چه بخت النصر تمام نسخه های تورات را آتش زد و کتاب انجیل نیز طعمه حریق واقع شد و محو گردید. اما پس از سالیان متمادی جمعی نشستند و گفتند که در قرآن یکتبون الکتاب بایدیهم آمده است و این جمله را به خدا نسبت دادند، در حالی که نه حافظه آنان یاری می کرد و نه امانت دار بودند؛ بلکه سیاست و جو حاکم به اضافه تمایلات نفسانی و تسویلات شیطانی درنوشتن تورات و انجیل دخالت داشت. لذا افسانه ها و خرافاتی ساختند و عقاید باطل و نسبت های ناروا به خدا و پیامبران دادند که زبان از گفتن و قلم از نوشتن آن شرم دارد. اما قیام امام حسین(ع) و یارانش باعث بقای دین محمدی شد و
بر اعتبار و قداست انبیا و مذاهبشان افزود. بی دلیل نیست که پیامبر فرمود: حسین منی و انا من حسین؛ یعنی بقای دین و نام و شریعت من، رهین قیام حضرت حسین(ع) است؛ همان گونه که عظمت و بقای نهضت کربلا نیز وابسته به نبی اسلام(ص) می باشد. از این رو گفته اند آیین مقدس اسلام، محمدی است ولی بقای آن حسینی است: (الاسلام محمدی الحدوث وحسینی البقإ).پای ز هستی کشید بر سر پیمان آری این شیوه و مرام حسین استباعث ویرانی بساط امیه همت والای مستدام حسین استزنده شد اسلام مرده زاده سفیان این اثر کربلا و شام حسین استآن که ز هم تار پود ظلم و ستم را بگسلد، آن همت و حشام حسین استآیت مظلومیش به گنبد گردون پرچم خونین و سرخ فام حسین استیقینا مذهب و تمدن امروز بشر مدیون قیام عاشورا است. متفکر شهیر، آقای محمدرضا حکیمی می گوید:(امام حسین بر همه انسان های پس از خود تا آخر تاریخ و بر همه بشریت و تمدن های پس از خود حق دارد، و همه هر کدام به گونه ای _ مرهون و مدیون اویند، زیرا اگر امام حسین نبود، عاشورا نبود، و اگر عاشورا نبود، اسلام نمی ماند، و اگر اسلام نمانده بود، تمدن اسلامی پدید نمی آمد تا مایه اصلی تمدن ها و پیش رفت های بعدی و ظهور رنسانس (تحول علمی) در غرب بشود و در آن صورت این تمدن کنونی وجود نداشت.آیا با وجود حکومت هایی سفاک و بی اعتقاد و تابع جاهلیت، که اصل وحی الهی و نبوت محمدی را منکر بودند، مانند حکومت یزید و
ولید بن یزید بن عبدالملک و... اسلام بر جای می ماند، و به سده چهارم و پنجم می رسید، و آن تمدن شکوفا و سترگ پدید می آمد، و آن علم و فرهنگ و ادبیات و اخلاق و حقوق و طب و شیمی و صنعت و فیزیک و ریاضیات و تکنیک... سامان می یافت تا به تدریج به دست غربیان افتد و تمدن کنونی آنان را پایه ریزی کند و آنان را به آستانه (رنسانس) برساند، و از ظلمات و جهل و عقب ماندگی قرون وسطایی رهایی بخشد؟) [1] واز این بالاتراگر مذاهب امروز در بین پیروان خود جلال و شکوهی دارند و در برابر کفر و الحاد و کمونیست اعتبار و قداست خود را حفظ کرده اند، همگی رهین عاشورا و این قیام عظیم و خونین اند.در پایان نیکو می نماید گفتاری را از مفتی موصل درباره حادثه کربلا و قیام امام حسین(ع) ذکر کنیم. ایشان می گوید:(فاجعه کربلا در تاریخ بشر، نادره ای است، هم چنان که مسببین آن نیز نادره اند. حسین بن علی سنت دفاع از حق مظلوم و مصالح عموم را بنابر فرمان خداوند در قرآن به زبان پیغمبر اکرم وظیفه خویش دید و از اقدام به آن تسامحی نورزید. هستی خود را در آن قربانگاه بزرگ فدا کرد و بدین سبب نزد پروردگار سرور شهیدان محسوب شد و در تاریخ ایام پیشوای اصلاح طلبان به شمار می رفت. آری، به آن چه خواسته بود و بلکه برتر از آن، کامیاب گردید.)
[1] برگرفته شده از مجله با معارف اسلامی آشنا شویم، شماره 45.