عنوان : حكومت از ديدگاه امامحسين عليه السلام
پديدآورندگان : امام سوم حسين بن علي(ع)(توصيف گر)
محمد رضا بندرچي(پديدآور)
وضعيت نشر : قم: محمد رضا بندرچي، 1387
نوع : متن
جنس : مقاله
الكترونيكي
زبان : فارسي
توصيفگر : ولايت امام حسين ( ع )
افعال امام حسين ( ع )
امر بهمعروف و نهي از منكر
امام شهيد حضرت حسين بن علي، سيد الشهدا، كه با قيام جاودانهاش درس رادمردي و ازادگي به همه بشريت داد و لقب ثار الله را ويژه خود نمود، چونان خورشيد تابان، تا ابد پرتو افشاني ميكند. و يكي از اين شعاعهاي نوراني، كلمات و سخناني است كه از ان امام برحقّ، برجاي مانده و شيعيان، بلكه مسلمانان و شايد همه بشريت از اين بيانات بهره ميگيرند. يكي از احاديث بر جاي مانده از حضرت (ع) حديثي است كه دركتاب مشهور تحفالعقول، كه مجموعهاي نفيس از كلمات ائمه اطهار(ع) ميباشد، درج شده و به روايت «مجاري امور» مشهور است و يكي از مباني بسياري از انديشوران در ضرورت ولايت فقها در امر حكومت اسلامي و اثبات ان، اين روايت مشهور ميباشد.ما در اين مقال، با ذكر متن حديث و بررسي سندي ان، برداشت هاي خود را در مورد آن ذكر مينماييم. از روح قدسي آن ولي معصوم (ع) در اين كار مدد ميجوييم.
حضرت سيد الشهدا (ع) در بخشي از يك خطابه كه درباره امر به معروف ايراد فرموده است، گروهي از علماي اسلامي را كه به علّت سهل انگاري و سازش كاري با دستگاه حاكمه زمان، به وظيفه ديني خويش عمل نمينمايند و بدين علّت، اموري كه بايد به دست علما انجام گيرد، در اختيار دولتهاي ستمگر قرار گرفته و ديگران حق حاكميت را كه قاعدتاً بايد از آن دانشمندان اسلام باشد، غصب كردهاند، ملامت و سرزنش كرده و چنين ميفرمايند:«و انتم اعظم النّاس مصيبة لما غلبتم عليه من منازل العلماء لو كنتم تشعرون،ذلك بانّ مجاري الامور و الاحكام علي ايدي العلماء بالله» الامناء علي حلالهوحرامه، فانتم المسلوبون تلك المنزلة وما سلبتم ذلك الاّ بتفرّقكم عن الحقّواختلافكم في السّنة بعد البيّنة الواضحة. ولو صبرتم علي الاْذي و تحمّلتم المؤونة فيذات الله كانت امور الله عليكم تردّ وعنكم تصدر واليكم ترجع، ولكنّكم مكّنتم الظلمة منمنزلتكم واسلمتم امور الله في ايديهم، يعملون بالشبهات و يسيرون في الشهوات،سلّطهم علي ذلك فراركم من الموت واعجابكم بالحياء التي هي مفارقتكم فاسلمتم الضعفاء في ايديهم فمن بين مستعبد مقهور، وبين مستضعف علي معيشة مغلوب...؛مصيبت و بي چارگي شما [علما] از همه مردم بيشتر است، زيرا مقام علما [رهبري و حكومت] را با زور از دستتان گرفتند، ولي شما هيچ توجّهي به آن ننموديد، درحالي كه جريان امور [كشور اسلامي و مردم مسلمان] و احكام ان بايد به دست علماي الهي [كه در اين مورد با دستورات خدا انجام وظيفه ميكنند] باشد، آنها كه امين بر حلال و حرام خدا ميباشند. ولي [متاسفانه] اين مقام و منزلت از شما سلب شده است و اين نبود، مگر به علّت دوري شما و انحرافتان از راه حقّ و اختلافتان در سنّت رسول الله(ص) با آن همه وضوح و روشنياش [البته شايسته نبود در چنين مطلب روشن و واضحي اختلاف كنيد] و اگر شما به خاطر خدا مشقّتها را صبر و تحمّل نموده بوديد، زمام امور الهي به دست شما ميبود و احكام از طرف شما صادر ميشد و نتيجهاش نيز به خودتان باز ميگشت، ولي شما خودتان، راه ستمگران را باز نموديد و مقام و منزلت تان را به آنها سپرديد و كارهاي الهي را به ايشان واگذار كرديد، تا آنجا كه اينان بدون پروا در شبهات [از روي حدس و گمان] عمل ميكنند و راه شهوتراني را پيش گرفتند والبته علّت سلطه اينان چيزي جز فرار شما از مرگ و دلبستگي تان به زندگي و لذّتهاي ان كه حتماً هم از شما جدا خواهد شد، نيست. شما ضعيفان و بيچارگان را به دست آنان سپرديد، تا ان كهبرخيرا به بندگي و عبوديّت خود در آوردند و برخي را نيز ضعيف كردند و در تنگناي زندگي قرار دادند...».
اين روايت شريف در صفحه 188 جلد سوم كتاب مستدرك الوسائل از باب 11 ابواب صفات قاضي، حديث 16 درج شده و در صفحه 169 كتاب تحف العقول نيز ذكر شده است.مؤلّف اين كتاب شريف، «ابو محمد حسن بن علي بن الحسين بن شعبه حرّاني» از بزرگان دانشمندان قرن چهارم قمري و معاصر با عالم جليل القدر «شيخ صدوق» (م.1381 ق) ميباشد. وي از مكانت والايي در بين علماي اماميه برخوردار است، به طوري كه هر كس كه شرح حال او را نگاشته است، از وي با تجليل و عظمت ياد نموده. ولي متاسفانه به دلايلي كه معلوم نيست، در تدوين احاديث تحف العقول از ذكر اسناد آنها خودداري كرده و آنان را به صورت مُرسله ذكر نموده است؛ يعني واسطههاي بين خود و ائمهاطهار (ع) را نقل نكرده تا بتوان در احوال راويان احاديث دقّت نمود. از ان جا كهمؤلّف از شخصيتهاي مهم علمي و عملي شيعه است، روايات كتابش مورد قبول جمعي از فقها قرار گرفته است. خود مؤلّف در كتابش چنين ميگويد:من اسناد احاديث را به خاطر رعايت اختصار حذف كردم و بيشتر آنها را از طريق سماع از بزرگان به دست اوردهام...لذا از طريق اعتماد به شخص حرّاني، ممكن است به احاديث مذكور در كتابش نيز اعتماد نمود و تصميم قاطع در اين باره، به فقيهي مربوط است كه قصد اجتهاد در اين زمينه را دارد.نويسنده در صفحه 169 همين حديث را به مولا امير المؤمنين علي (ع) نسبتداده، ولي با دقت بيشتر در متن كامل حديث، انتساب ان به امام حسين سيد الشهدا (ع) صحيحتر خواهد بود.
از بيانات امام (ع) به خوبي به دست ميايد كه اداره امور كشور اسلامي بايد به دست «علماء بالله» يعني علمايي كه در اداره امور مردم، به جنبه الهي آن توجه دارند،صورت گيرد.«مجاري الامور والاحكام علي ايدي العلماء بالله؛گردش امور كشور و صدور احكام بايد به دست علماي الهي باشد».سپس حضرت در كلمات بعد اشاره ميكند كه: اگر شما (علما) صبر ميكرديد و به مبارزه ادامه ميداديد، هر آينه اداره ملّت اسلامي به شما ارجاع ميشد و تصميمگيري درباره آن و صدور فرمان حكومت از جانب شما صورت ميگرفت و نتيجهاش به شما گزارش ميشد...از اين بيانات، با كمال صراحت به دست ميآيد كه رياست بر مسلمانان و حكومت اسلامي تنها شايسته رهبران الهي است، زيرا حكومت خدا جز از اين طريق، عملي نيست.نتيجه ان كه، حكومتي كه دولتها بر ملّتهاي مسلمان با زور و غلبه برقرار كردهاند، حقّ مسلّمِ علماي الهي است و اين، همان مفهوم «ولايت فقيه» ميباشد. از ديدگاه سيد الشهدا، دو نوع حكومت و دولت در ميان مسلمانان حاكم ميباشد:1 ـ حكومت جائرين: حكومت جهل و شهوت و بندكشيدن ضعيفان و سلطه غاصبانه برامّت؛2 ـ حكومت علماي الهي: حكومت علم و عدالت و دستگيري از ضعفا كه حكومت الله است.مسلّماً نهضت درخشان كربلاي سيد الشهدا(ع) براي سرنگون كردن حكومت طاغوت و برپا داشتن حكومت الله بود.د) برداشتي ديگر از حديث شريف (همزماني ولايت امام (ع) و فقيه)از سخنان سيد الشهدا(ع) چنين بر ميايد كه ولايت فقها حتي در زمان امام معصوم نيز ثابت است، چراكه ايشان خطاب به علماي عصر خود ميفرمايد:«فانتم المسلوبون تلك المنزلة و ماسلبتم ذلك الاّ بتفرّقكم عن الحق...؛جريان حكومت بايد به دست شما مي بود، ولي شما خودتان با سهل انگاري و اختلاف ان را از دست داديد.»يعني امام (ع) اين حق را به علماي زمان خود هم داده است.سؤال: ولايت معصوم (ع) بر همه ولايتها اولويت دارد، پس چگونه فقيه و عالم بالله ميتواند همزمان با امام معصوم صاحب حق حكومت باشد؟در پاسخ بايد گفت: وجود هر دو نوع اين ولايت محذور علمي و عقلي ندارد، چرا كه ولايت فقيه در طول ولايت امام (ع) است، نه در عرض ان و به عبارت ديگر، ولايت فقيهاز فروع ولايت معصومين (ع) ميباشد، منتهي هر دو در يك زمان قابل اعمالند. بدينترتيب، حكومت اسلامي نيز همانند ساير حكومتهاي عرفي بايد هم داراي مركزيتي باشد كه در زمان حضور امام (ع) با شخص معصوم خواهد بود و علاوه بر آن، داراي حكومتهاي محلّي كه زير مجموعه حكومت مركزياند، نيزهست. اين حكومتهايفرعي به دست علما و فقهاي معتمد معصوم اداره خواهند شد. امّا در زمان غيبت امام(ع)فقيه اعلم و اگاه به زمان، به نيابت معصومين (ع)، رهبري كلّ حكومت را بر عهده ميگيرد و ساير مؤمنين شايسته در مناصب فرعي انجام وظيفه خواهند كرد تا در مجموع،حكومت الهي برگزار شود. بديهي است فقيه حاكم ميتواند بخشي از وظايف و حقوقحكومتي را به طريقه اذن يا وكالت به افراد مورد وثوق و مؤمن واگذار كند. در حقوق موضوعه ما، در بند اخر اصل110 قانون اساسي صراحتاً به اين موضوع اشاره شده استودر واقع يكي از مباني فقهي اصل پنجم قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، حديث شريف مزبور است.
با استفاده از مباني فقهي و قانوني، ميتوان براي رهبر جامعه اسلامي سه نوع ولايت قائل شد:1 ـ ولايت رهبري: يعني امور كلّي و سياستهاي كلان جامعه بر عهده رهبر است (مفاد اصول 110 و 107 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران)؛2 ـ ولايت فتوا: بيان احكام و دستورات ديني در امور شخصي و روابط خصوصي مردم بخشي از وظايف رهبران الهي جامعهاست؛3 ـ ولايت قضا: دادرسي و رفع خصومات بايد به دست كساني صورت گيرد كه عالم به احكام اسلامي بوده و واجد شرايط عدالت و تقواهم باشند(مفاد بند ب فراز 6 اصل110 و 157 قانون اساسي).كليه امور مزبور از جمله كارهاي لازم براي اداره حكومت و جامعه بوده و جزء مجاري امور بوده كه ميتوان از ان به «امور جاريه» تعبير نمود؛ يعني امور جاريه بايد به دست علماي الهي باشد. پس رهبري، فتوا و دادرسي، هر سه از شئون امام (ع) و در غيبت وي، از شئون فقيه است.
حديث شريف، تنها قادر به اثبات اختيارات كلّي فقها و رهبري انان است، ولي نحوه مشروعيت حكومت وبه جريان انداختن كارها و هم چنين نحوه استنباط احكام فقهي و يا چگونگي دادرسي از ان به دست نميايد، بلكه بايد تفصيل اين امور را از دلايل ديگر و قواعد مقرّر شرعي استنباط نمود. لذا جواز و يا عدم جواز تصرّف در اموال و غيره بهعنوان حكم اوّلي يا ثانوي، بايد با دلايل ديگر ثابت شود و اثبات ان از عهده اين حديثخارج است و بديهي است كليه اموري كه در مشروعيت ان ترديد وجود داشته باشد، نياز به استنباط فقيه ـ كه خود اهل فن و خبره است ـ دارد.
به موجب حديث شريف، فقيه جامع الشرايط داراي دو منصب سياسي و مذهبي خواهد بود، ولي دامنه و حوزه و اطلاق و تقييد ان، به بررسي دلايل ديگري نيازمند است.
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».