حسین بن علی مظهر عزت

مشخصات کتاب

نوع: مقاله

پدیدآور: مهوری، محمدحسین

عنوان و شرح مسئولیت: حسین بن علی (ع) مظهر عزت [منبع الکترونیکی] / محمدحسین مهوری

توصیف ظاهری: 1 متن الکترونیکی: بایگانی HTML؛ داده های الکترونیکی (4 بایگانی: 20.1KB)

موضوع: حسین بن علی (ع)، امام سوم

قیام عاشورا

تاریخ اسلام

مقدمه

عزت و سربلندی از صفات انسانهای بزرگ، با شخصیت و آزاده است و خواری از رذایل اخلاقی و صفات ناپسند انسانی به شمار می آید.تعالیم اسلام همگی در جهت عزت بخشیدن به انسان و رهایی ساختن وی از دل بستن به اموری است که با مقام شامخ انسانیت سازگارنیست. اسلام انسان را از عبادت، خشوع و هرگونه سرسپردگی به معبودهای دروغین که با عزت انسان سازگار نیست. رهانیده است و از او می خواهد جز در مقابل خدا در برابر هیچ کس سرتسلیم فرود نیاورد و فقط خداوند در نظر او بزرگ و با عظمت باشد.هرچند همه رهبران الهی از همه صفات کمال به طور کامل برخوردارند و در همه ابعاد کاملند; ولی اختلاف موقعیتها سبب شد تا یکی از ابعاد شخصیت انسانی در هریک از آن بزرگواران به طور کامل تجلی یابد و آن امام به عنوان اسوه و مظهر آن صفت مطرح گردد. برای مثال زمینه بروز شجاعت در حضرت علی (ع) بیش از سایرامامان (علیهم السلام) به وجود آمد. بدین سبب، آن امام (ع) مظهر کامل این صفت به شمار می آید. زمینه بروز عزت، سربلندی و آزادگی در امام حسین (ع) بیش از دیگر امامان (علیهم السلام) بروز کرد، به گونه ای که آن حضرت «سرور آزادگان جهان» لقب گرفته است. آن حضرت حتی در دشوارترین موقعیتها حاضر نشد در مقابل دشمن سرتسلیم فرود آورد و برای حفظ

جان خویش کمترین نرمشی که برخاسته از ذلت باشد. نشان دهد. حماسه عاشورا سراسر آزادی، آزادگی، عزت، مردانگی و سربلندی است.اعمال و سخنان سالار شهیدان (ع) سرمشق تمامی آزادگان جهان درهمه زمانهاست. آن حضرت می فرماید: «من مرگ (در راه خدا) را جز شهادت و زندگی با ستمگران را جز ذلت و فرومایگی نمی دانم.» [1] ونیز می فرماید: «مردن با عزت و شرافت از زندگی با ذلت بهتراست.» [2] .سرور آزادگان جهان در پاسخ گروهی که او را از رفتن به کربلا نهی می کردند، این اشعار را خواند:«من به کربلا خواهم رفت، مرگ برجوانمرد ننگ نیست...» [3] .یکی از رجزهای آن امام در عاشورا چنین است: «مرگ بهتر از ننگ و عار است و ننگ بهتر از داخل شدن در آتش است...» [4] .وقتی شب تاسوعا برای آخرین بار تسلیم و بیعت یا جنگ و شهادت به او عرضه شد، پاسخ داد: «به خدا سوگند نه هرگز دست ذلت به شما می دهم و نه مثل بردگان فرار می کنم.» [5] و نیز در روز عاشورا فرمود: «زنا زاده فرزند زنا زاده مرا به انجام دادن یکی از دوکار مجبور کرده، شمشیر و کشته شدن یا ذلت، ذلت از ما خانواده بسیار دور است. خداوند و پیامبرش (ص) و مومنان و دامنهای پاکی که در آن ها پرورش یافته ایم، آن را برای ما نمی پسندند. [6] .آن حضرت در واپسین لحظات زندگی انسانها را به آزادگی دعوت کرد و فرمود: «اگر دین ندارید و از معاد نمی ترسید، در دنیای خود آزادمرد و جوانمرد باشید.» [7] .

راز استمدادها

نظری هرچند سطحی و گذرا به حادثه عاشورا انسان را به این باور می رساند که سراسر

وجود امام حسین (ع) عزت، شرافت، مردانگی وآزادگی است.با این حال، نکاتی در تاریخ کربلا به چشم می خورد که در ظاهرممکن است با عزت و شرافت انسانی سازگار ننماید. این اعمال عبارت است از:1- تقاضای کمک از اشخاص گوناگون، نظیر خواست کمک ازعبیدالله بن الحرالجعفی با کیفیت مخصوص. پس از امتناع عبیدالله از پاسخ به دعوت امام (ع) و نیامدن به حضور وی، آن حضرت شخصا به خیمه او رفت و به یاری دعوتش کرد. در این ملاقات امام حسین (ع) برای تحریک احساسات عبیدالله کودکان خود را نیز همراه برد. [8] .2- تکرار تقاضای کمک در روزعاشورا با جمله «هل من ناصر ینصرنی و هل من معین یعیننی» و جملاتی به این مضمون.3- استفاده از هروسیله ممکن در روزعاشورا برای تحریک احساسات سپاه عمر بن سعد و اندرز دادن آنان و در خواست مکرر برای آزاد گذاشتن آن حضرت.4- درخواست آب از دشمن.برخی از بزرگان، به دلیل سازگار ندانستن این کار با روح عزت و شرافت، اصل آن را انکار فرموده اند; ولی به نظر می رسد این امر تحقق یافته است. هلال بن نافع گوید: «من در میان یاران عمر بن سعد ایستاده بودم که شخصی نزد عمر بن سعد آمد و گفت: «بشارت باد به تو ای امیر! شمر(ملعون) امام حسین (ع) را شهید کرد.»هلال گوید: از میان دو لشکر بیرون رفتم تا ببینم چه خبر است. وقتی بالای سرآن حضرت رسیدم، مشاهده کردم امام (ع) با مرگ دست و پنجه نرم می کند. به خدا سوگند، تا آن زمان کشته ای آغشته به خون زیباتر و نورانی تر از او ندیده بودم. نور چهره، زیبایی و

هیبتش مرا از پرداختن به فکر کشته شدنش باز داشت و در همان حال، آن حضرت درخواست آب می کرد....پس از این که همه یاران و اصحاب امام حسین (ع) در روز عاشورابه شهادت رسیدند، امام (ع) به عمر بن سعد ملعون فرمود: «یکی ازاین سه پیشنهاد را در باره من بپذیر!» ابن سعد پرسید:«چیست؟»امام حسین (ع) فرمود: «مرا آزاد گذاری تا به مدینه، حرم جدم رسول خدا (ص)، باز گردم.»ابن سعد: «این خواسته غیر قابل قبول است.»امام حسین (ع): «شربت آبی به من بیاشامان، جگرم از تشنگی خشکیده است.»عمربن سعد: «این نیز غیر ممکن است.»امام حسین (ع): «اگر راهی جز کشتن من نیست، پس تک تک با من مبارزه کنید.» [9] .و نیز عبدالحمید گوید: «در همان حال که امام حسین در روزعاشورا در میدان جنگ ایستاده بود، احساسات و عواطف دشمن را برمی انگیخت تا شربتی آب به او دهند و می فرمود: «آیا کسی هست که به آل رسول (ص) رحم و عطوفت و مهربانی کند؟...» [10] .در پاسخ باید گفت: پیشوایان معصوم: به دو دلیل به چنین کارهایی اقدام می کنند:الف) اتمام حجت و بستن هرگونه راه عذر و بهانه بر گمراهان و منحرفان.خداوند متعال پیامبران را برای راهنمایی بشر فرستاد تا افراد مستعد و حق جو از راهنمایی آنان بهره برده، به خوشبختی نایل آیند و راه هرگونه عذرتراشی و بهانه جویی بر گمراهان بسته شود. قرآن کریم در باره پیروزی مسلمانان در جنگ بدر می فرماید: «(شما در بدر در مقابل هم قرار گرفتید.) تا خدا کاری را کردنی بود، به انجام رساند تا آن که هرکه هلاک می شود با حجتی روشن هلاک

شود و آن که (به هدایت) زنده می ماند، به حجتی روشن زنده بماند; وهر آینه خدا شنوا و دانا است.» [11] .ب) نکته دیگر در حل این مشکل، این است که کمالات انسانی هیچ گونه منافاتی با یکدیگر ندارند و همه قابل جمعند. برخورداری از یک کمال انسانی به گونه ای نیست که سبب از بین رفتن دیگر کمالات گردد. اگر وجود یکی از فضایل در انسان به حدی رسید که کمال دیگری را از بین برد، آن صفت از کمال بودن خارج شده است و دیگر نمی توان آن را از فضایل انسانی به شمار آورد. برای مثال اگرعزت نفس سبب از بین رفتن تواضع و فروتنی در انسان گردد، آن صفت دیگر عزت نفس نیست بلکه غرور، تکبر و خودخواهی است. از این رو، عمل به تعهدات انسانی، وفای به عهد و پیمان و... را نباید دلیل بر ذلت و ترس و زبونی دانست. همان گونه که پیامبراکرم (ص) در عمل به پیمان صلح حدیبیه مسلمانان پناهنده را به مشرکان تحویل می داد و امام حسن مجتبی (ع) به خاطر عمل به مفاد صلح با معاویه حرکت مسلحانه نکرد.با توجه به مطلب فوق، باید گفت: پیشوایان معصوم (علیهم السلام) در عین برخورداری از عزت و شرافت از رحمت، عطوفت، مهربانی و خیرخواهی نیز در حد اعلا برخوردار بودند. بر اساس جمله: «یا من سبقت رحمته غضبه» هدایت الهی مبتنی بر رحمت، عطوفت، مهربانی و خیرخواهی است; خشونت خلاف اصل است و حالت استثنایی دارد. دستور به آغاز هر کار با نام «خداوند رحمن و رحیم» دلیل بر درستی این مطلب است. پیشوایان معصوم (علیهم السلام) نهایت تلاش خود را

برای هدایت گمراهان به کار می گرفتند ودر این راه از هیچ کوششی فروگذار نمی کردند. آنان در برخورد باگمراهان چنان رفتار می کردند که تا حد امکان آنان را جذب کنند واز هرگونه برخورد تند و خشن که ممکن بود حسی لجاجت و انتقام آنان را تحریک کند و به واکنش منفی انجامد. دوری می کردند. برخورد پیامبر بزرگوار اسلام (ص) و امامان معصوم (علیهم السلام) بامخالفان بسان برخورد پدری دلسوز و مهربان با فرزند سرکش و بریده از خانواده است که هرچه فرزند بیشتر طغیان و سرکشی کند، پدر بیشتر نرمش نشان می دهد تا مبادا برخورد تند او فرزند را فراری داده، به دامن دشمنان و شیادان بیندازد. این گونه رمش برخاسته از رحمت، عطوفت، مهربانی و خیرخواهی به ظاهر بدون توجه به فلسفه آن خلاف عزت و شرافت می نماید; ولی با توجه به فلسفه آن، دلیل بر بزرگی، عظمت و... پیشوایان معصوم (علیهم السلام) است و با شرافت و عزت آن بزرگواران هیچ گونه منافاتی ندارد.چنین برخوردی که کسی با دشمن خود تا این حد خیرخواهی، محبت و عطوفت داشته باشد. از توان و قدرت انسانهای عادی خارج است و از معجزات امامان (علیهم السلام) به شمار می آید.با روشن شدن مطلب فوق، در می یابیم تمام اعمال و سخنان امام حسین (ع) که ممکن است برخی آنها را با عزت و رافت سازگار ندانند. از روح مهربانی، عطوفت، خیرخواه و مشتاق هدایت مردم آن حضرت است. امام حسین (ع) حتی برای نجات دشمنان خود که کمر به قتلش بسته بودند. نهایت تلاش خود را به کار بست.اگر سالار شهیدان از اشخاصی مانند عبیدالله بن حر تقاضای کمک کرد، برای ترس

از شهادت و کشته شدن نبود; زیرا حضرت نیک می دانست کمک این افراد نمی تواند سرنوشت حادثه کربلا را تغییردهد. این یاری جویی به خاطر این بود که مردم با کمک به وی و شهادت در رکاب حضرتش به سعادت ابدی نایل گردند.اگر سرور آزادگان در روزعاشورا به طور مکرر جمله «آیا کسی هست مرا یاری کند؟» را تکرار کرد و به موعظه لشکر عمر بن سعد پرداخت و از هر وسیله ممکن برای تحریک احساسات آنان استفاده کرد، همه به این دلیل بود که بتواند تعدادی از یزیدیان را از گمراهی نجات داده، وارد بهشت با صفای حسینی کند.گواه درستی این سخن، آن است که امام (ع) از کسانی که حاضر به یاری اش نمی شدند، تقاضا می کرد کربلا را ترک گویند و دست کم به سپاه دشمن نپیوندند تا به گناه شرکت در قتل امام (ع) یا ترک یاری وی آلوده نگشته، به شقاوت ابدی گرفتار نیایند.این که امام حسین (ع) در شب عاشورا بیعت را از یارانش برداشت وآنان را آزاد گذاشت تا به میل خود راهشان را انتخاب کنند، یکی از اسرارش این است که به یاران خود بگوید: من به شما نیاز ندارم و در هرحال کشته خواهم شد. این شما هستید که باید بین سعادت جاودانی و شقاوت ابدی یکی را انتخاب کنید.بنابرآنچه گفته شد، ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین (ع)،به ظاهر درخواست کمک و تقاضای یاری از دیگران و در باطن تقاضای یاری رساندن و کمک کردن به انسانهای ناتوان و درمانده از رسیدن به کمال و سعادت. معنای واقعی آن چنین است: «آیا کسی هست من یاری اش کرده، به

سعادت رسانم؟ آیا کسی هست دستش را گرفته، از ورطه هلاکت نجاتش دهم؟ آیا کسی هست او را از ظلمت یزیدی خارج کرده، به نور حسینی وارد کنم؟» همان گونه که خداوند در این آیه: «اگر مرا یاری کنید، شما را یاری می کنم.» در ظاهر از بندگان خود تقاضای کمک می کند، ولی با توجه به این که خداوند غنی مطلق است و به کسی نیاز ندارد، در واقع دعوت برای یاری بندگان و نجات آنهاست.بنابر آنچه گذشت، مشکل درخواست آب از جانب امام حسین (ع) نیز حل می شود. امام حسین (ع) می خواست با تحریک احساسات و به رحم آوردن دشمن، آنان را به خود جذب کرده، به سعادت رساند; زیرابسیار اتفاق افتاده کسانی به خاطر خدمتی ناچیز به امام (ع) موفق به توبه شدند. مگر نه این است که حر به خاطر ادب و احترام به امام حسین (ع) موفق به توبه شد. امام (ع) با در خواست آب می خواست زمینه توبه و بازگشت را در افراد قابل فراهم سازد.

پاورقی

[1] فانی لا اری الموت الا سعاده و لا الحیوه مع الظالمین الا برها. (بحار الانوار، ج 44، ص 381).

[2] موت فی عز خیر من حیوه فی ذل (همان، ج 1، ص 150).

[3] سامضی و ما بالموت عار علی الفتی. (حماسه حسین، ج 1، ص 152).

[4] الموت اولی من رکوب العار و العار اولی من دخول النار (بحار الانوار، ج 45، ص 50).

[5] و الله لا اعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افر فرار العبید. (الارشاد، ج 2، صص 98).

[6] الا و ان الدعی ابن الدعی قد رکز بین اثنتین بین السلسه و الذله و هیهات منا الذله

یابی الله ذلک لنا و رسوله و المؤمنون و حجور طابت و طهرت. (بحار الانوار، ج 45، ص 9).

[7] و یحکم یا شیعه آل ابی سفیان، ان لم یکن لکم دین و کنتم لا تخافون المعاد فکونوا احرارا فی دنیاکم. (همان، ج 45، ص 51).

[8] منتهی الآمال، ج 1، ص 711.

[9] نفس المهموم، ص 366، اللهوف، ص 55. [

[10] موسوعه کلمات الامام الحسین (ع)، ص 495.

[11] همان، ص 506.

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9

مقدمه:
موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، از سال 1385 هـ .ش تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن فقیه امامی (قدس سره الشریف)، با فعالیت خالصانه و شبانه روزی گروهی از نخبگان و فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.

مرامنامه:
موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان در راستای تسهیل و تسریع دسترسی محققین به آثار و ابزار تحقیقاتی در حوزه علوم اسلامی، و با توجه به تعدد و پراکندگی مراکز فعال در این عرصه و منابع متعدد و صعب الوصول، و با نگاهی صرفا علمی و به دور از تعصبات و جریانات اجتماعی، سیاسی، قومی و فردی، بر مبنای اجرای طرحی در قالب « مدیریت آثار تولید شده و انتشار یافته از سوی تمامی مراکز شیعه» تلاش می نماید تا مجموعه ای غنی و سرشار از کتب و مقالات پژوهشی برای متخصصین، و مطالب و مباحثی راهگشا برای فرهیختگان و عموم طبقات مردمی به زبان های مختلف و با فرمت های گوناگون تولید و در فضای مجازی به صورت رایگان در اختیار علاقمندان قرار دهد.

اهداف:
1.بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام)
2.تقویت انگیزه عامه مردم بخصوص جوانان نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی
3.جایگزین کردن محتوای سودمند به جای مطالب بی محتوا در تلفن های همراه ، تبلت ها، رایانه ها و ...
4.سرویس دهی به محققین طلاب و دانشجو
5.گسترش فرهنگ عمومی مطالعه
6.زمینه سازی جهت تشویق انتشارات و مؤلفین برای دیجیتالی نمودن آثار خود.

سیاست ها:
1.عمل بر مبنای مجوز های قانونی
2.ارتباط با مراکز هم سو
3.پرهیز از موازی کاری
4.صرفا ارائه محتوای علمی
5.ذکر منابع نشر
بدیهی است مسئولیت تمامی آثار به عهده ی نویسنده ی آن می باشد .

فعالیت های موسسه :
1.چاپ و نشر کتاب، جزوه و ماهنامه
2.برگزاری مسابقات کتابخوانی
3.تولید نمایشگاه های مجازی: سه بعدی، پانوراما در اماکن مذهبی، گردشگری و...
4.تولید انیمیشن، بازی های رایانه ای و ...
5.ایجاد سایت اینترنتی قائمیه به آدرس: www.ghaemiyeh.com
6.تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و...
7.راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی
8.طراحی سیستم های حسابداری، رسانه ساز، موبایل ساز، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک، SMS و...
9.برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم (مجازی)
10.برگزاری دوره های تربیت مربی (مجازی)
11. تولید هزاران نرم افزار تحقیقاتی قابل اجرا در انواع رایانه، تبلت، تلفن همراه و... در 8 فرمت جهانی:
1.JAVA
2.ANDROID
3.EPUB
4.CHM
5.PDF
6.HTML
7.CHM
8.GHB
و 4 عدد مارکت با نام بازار کتاب قائمیه نسخه :
1.ANDROID
2.IOS
3.WINDOWS PHONE
4.WINDOWS
به سه زبان فارسی ، عربی و انگلیسی و قرار دادن بر روی وب سایت موسسه به صورت رایگان .
درپایان :
از مراکز و نهادهایی همچون دفاتر مراجع معظم تقلید و همچنین سازمان ها، نهادها، انتشارات، موسسات، مؤلفین و همه بزرگوارانی که ما را در دستیابی به این هدف یاری نموده و یا دیتا های خود را در اختیار ما قرار دادند تقدیر و تشکر می نماییم.

آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109