جايگاه زنان در نهضت عاشورا

مشخصات كتاب

عنوان : جايگاه زنان در نهضت عاشورا
پديدآورندگان : حميده مرتضوي(پديدآور)
وضعيت نشر : قم: مؤسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان، 1387
نوع : متن
جنس : مقاله
الكترونيكي
زبان : فارسي
توصيفگر : قيام عاشورا
نوازندگان

مقدمه‌

زنان در طول تاريخ دائماً در معرض زجر و رنج و اهانت بوده‌اند و مصيبت‌ها و مشكلاتي را بر دوش كشيده‌اند. به دليل جاهل نگه داشته شدن ايشان كمتر توانسته‌اند موقعيت راستين خود را دريابند و همانند مردان به انجام وظيفه و رسالت الهي خود بپردازند، هم چنين كمتر فرصت و موقعيتي براي شناخت ارزش حقيقي خود پيدا كرده‌اند و كمتر توانسته‌اند در موقعيت و منصب حقيقي خود قرار گيرند. اين امر راعلل و عوامل بسياري است كه تنها به ذكر چند نكته هشدار دهنده بسنده مي‌شود:1ـ نشناختن يا خودنشناسي زنان جاي‌گاه زن بودن را و عدم اعتماد به نفس 2ـ كوتاهي ورزيدن زنان و نداشتن شيوه مطلوب و سازنده و بالنده در زندگي 3ـ شيوه‌هاي غير مفيد وناپسند را جزو باور خود دانستن و عمل كردن به تعصبات كور.4ـ نقش‌هاي غلط اجتماعي را جزو باور خود پذيرفتن و يا شيوه تجدد گرايي را پذيرفتن و سطحي نگرشدن و تابع شرايط زمان و مكان و رويدادهاي آن قرار گرفتن 5ـ وجود مرد سالاري و بي عدالتي مردان و پذيرفتن اين كه زنان با ازدواج به ملكيت و كنيزي و خدمت كاري مردان در مي‌آيند.6ـ پذيرش سنت‌هاي غلط اجتماعي حاكم بر روابط اجتماعي و فرهنگ جوامع 7ـ وجود تفكر افراطي و تفريطي درباره زنان و در يك كلمه تفكر جاهلانه و به عبارتي زن در تاريخ از دو تفكر جاهلانه ناشي از دو جاهليت آسيب ديده است چه جاهليت قديم كه جسم زنان را دفن مي‌كرد و چه جاهليت مدرن كه حيثيت و شخصيت زن را زير لجن زارهاي عفن هوس‌راني و استفاده ابزاري نابود كرده است اما با بررسي تاريخ اسلام زنان كه در دوران جاهليت افرادي فراموش شده و متروك بودند و سال‌هاي سال از فرهنگ به دور مانده بودند با ظهور اسلام حضرت محمد (ص) به زن شخصيت داد و زن صالح را يكي از گل‌هاي بهشت معرفي كرد و دختر را گل خوش بو براي پدر و مادر شمرد و اسلام آنان را از حالت استضعاف بيرون كشيد.در تاريخ اسلام به زنان صحابه (صحابيات برمي خوريم كه امر هدايت و سرپرستي آنان مستقيماً به پيامبر ارتباط داشت و ايشان شخصاً به بالا بردن سطح آگاهي و فرهنگشان قيام كردند و با آوردن معلم خانه براي همسران خود و يا بردن برخي از آنان به جبهه جنگ براي مداواي مجروحان و يا از طريق مشاركت دادن آنان در امر بيعت كه نوعي فعاليت سياسي بود، به آنان شخصيت داد و تربيت الهي را به آنان عرضه كرد و آنان را تربيت كرد.ائمه اطهار در تعليم و تربيت و ساختن زناني فداكار و با خلوص تلاش فراوان كردند و ثمره كامل تلاش اهل بيت را در تربيت زنان تاريخ عاشورا به خوبي مي‌يابيم در اين مقاله سعي شده است به گوشه‌اي از شيوه تربيتي حضرت اباعبدالله الحسين (ع) درباره شيوه رفتار اجتماعي بانوان و هم‌چنين نوع تأثيرپذيري و اثرگذاري زنان حاضر در حماسه حسيني از مكتب اهل بيت را در حد توان خويش و فهرست وار با اتكال به خداي تعالي و توسل به ائمه اطهار (ع) به رشته تحرير در آوريم اميد آن كه مقبول حق واقع شود و اثرگذار در امر تعليم و تربيت باشد.

معرفي اجمالي برخي از زنان احياگر طريق حفظ مكتب اسلام‌

حضرت زينب‌

«عقيلة بني هاشم عاقله لبيبة جزلة و كانت في فصاحتها و زهدها و عبادتها كأبيها المرتضي و اُمها الزهرا، سلام الله عليهما»سخن گفتن و نوشتن از حضرت زينب (س) قافله سالار كاروان اباعبدالله الحسين از عصر عاشورا به بعد كاري بس عظيم است كه از عهده نويسنده بر نيايد، مگر ذره‌اي بس ناچيز را فهرست كردن ايشان مدرس شجاعت و سخنوري در اوج فصاحت و بلاغت است محاجّه كننده با دشمنان در اوج قول سديد، ذاكر و ساجد الي الله كه حتي در شب يازدهم عاشورا نيز، نماز شب را با عظمت خاصي ادا مي‌كند، تربيت شده خاندان عصمت و ولي‌الله الاعظم و تربيت كننده اولاد صالح شهيد راه حق صبر عظيم و جميلي همچون اباعبدالله دارد كه در زيارت ناحيه مقدسه خطاب به ايشان آمده «لقد عجبت من صبرك ملائكة السماء». درباره زينب هم آمده كه از صبر تو ملائكه آسمان در شگفت شده‌اند ـ دارنده خصلت‌هاي دوازده‌گانه انبيا؛ يعني مقام يقين قناعت صبر، مروت حلم جود و سخا، شجاعت غيرت حسن خلق صدق امانت و...، دفاع از نبوت و ولايت سخن‌راني غرا و بليغ در بدترين اوضاع اجتماعي ممكن (چون از شرايط سخنراني و سخن غرا: عدم عوامل فشار دروني چون گرسنگي تشنگي خستگي و عدم حضور مخالفين سفاك و ظالم داراي جهل مركب ..و وجود محيط و فضاي آرام نه در محيطي كه عوامل اضطراب‌زايي چون مناظر دلخراش سرهاي شهدا، حضور قاتلان شهدا، و اسارت و ديدن مصيبت‌هاي بزرگ در حال آرامش و متانت و استواري سخن‌راني مي‌كند و با دليل ثابت مي‌كند كه ظالم رستگار نخواهد شد و مي‌فرمايد:«الحمدلله الذي اكرمنا بنبيه محمد (ص) وطهرنا من الرجس تطهيرا إنما يفتضح الفاسق و يكذب الفاجر و هو غيرنا... ما رأيت إلاجميلاً...» كه اين نوشتار و اين حقير حتي از نوشتن يكي از خطبه‌هاي حضرت عاجز است چه رسد به بيان عظمت آن سرور زنان كه در مقابل دستگاه ظلم و جور و سفاك و خون‌ريز سخن‌راني نمود و در عرصه‌هاي گوناگون پرچم نهضت حسيني را به دوش كشيد. حقيقتي را كه حسين (ع) با خون خود نوشت ايشان تنها با كلمه گفت و در هر جا بر سر هر قدرتي فرياد زد، چون اوست نمونه تربيت شده در مكتب فاطمه زهرا (س) و امام حسين (ع) و اين است الگوي زن مسلمان كه چگونه بايد باشد.حضرت هنگام ديدن سر اباعبدالله (ع) في البداهه سرود:يا هلالاً لما استتم كمالاغاله خسفه فأبدي غروبا ما توهمت يا شفيق فؤادي كان هذا مقدراً مكتوبا

حضرت ام كلثوم‌

«ام كلثوم كبري كانت فهيمة جداً وذات فصاحة متولد سال ششم هجري و همسر ايشان عون بن جعفر بن ابي طالب وبعد از حدود پنج ماه از واقعه عاشورا، در مدينه وفات مي‌كند. درباره صلابت ايشان آمده كه در جريان جنگ جمل حفصه از اين كه شعري در مجد حضرت علي (ع) به وي رسيده و اما او خواهان موفقيت عايشه است جشني ترتيب مي‌دهد كه زنان آوازه خوان شعري در هجو حضرت علي (ع) بخوانند و افراد حاضر كف بزنند. ام كلثوم وارد مجلس مي‌شود حفصه با ديدن حضرت ام كلثوم و شناختن ايشان شرمنده مي‌شود و مجلس را قطع مي‌كند و ام كلثوم (س) مي‌فرمايد: اگر امروز شما كينه‌هاي درون خود را درباره علي (ع) ظاهر ساختيد، پيش‌تر نيز نسبت به‌برادرش پيامبر (ص) چنين كرديد، تا خداوند در اين باب آنچه خواست نازل كرد.وإن تظاهرا عليه فان الله هو موليه و جبريل و صالح المؤمنين خداوند نگهبان اوست و جبرئيل و مردان صالح (حضرت علي (ع) به روايت عامه و خاصه مددكار او هستند) و آن‌گاه حفصه اشعار را پاره مي‌كند.حضرت ام كلثوم در كربلا، هنگام وداع با امام حسين (ع) مي‌فرمايد: واي به حال ما بعد از تو اي ابا عبدالله امام فرمودند: خواهرم در راه خدا صبر پيشه كن ساكنان آسمان فاني مي‌شوند، اهل زمين مي‌ميرند و همه انسان‌ها نيز، ـ پايان جهان ـ رفتن به سوي خداست و مردن و خروج از دنياست و بدين وسيله امام حسين ايشان را مي‌فرمايند كه صبر پيشه كنند... و سخني كه در آن رضايت خدا نباشد، بر زبان نرانند.بعد از شهادت همه ياران امام حسين (ع) ، و حركت امام سجاد (ع) حضرت اباعبدالله به ام كلثوم (س) مي‌فرمايند: ايشان را نگه‌دار تا زمين از نسل آل محمد خالي نماند.در آخرين وداع حضرت ابا عبدالله رو به ام كلثوم نمودند و فرمودند: خواهرم تو را به نيكي سفارش مي‌كنم و من به سوي اين قوم مي‌روم ام كلثوم در خطبه‌اي خطاب به اهل كوفه بعد از بيان جريان عاشورا مي‌فرمايند:«الا إن حزب الله هم الفائزون و حزب الشيطان هم الخاسرون و اشعاري را في البداهه مي‌سرايند كه سراسر عظمت وبلاغت آن گفتار را مي‌رساند:سَفَكْتُم دِماءً حَرَّم الله‌ُ سفكهَا و حَرَّمتها القرآن ثم محمد؛خوني ريختند كه خدا و قرآن و پيامبر ريختن آن را حرام كرده بودندقتلتم افي صبراً فويل لامكم ستجزون ناراً حرما يتوقدخطاب به دشمن مي‌فرمايند: براي اين كشتار آتش به زودي به سراغ شما خواهد آمد. و به هنگام ورود به مدينه با اشعار غرائي وضعيت و جريان واقعه عاشورا را به صورت شعر، في البداهه بيان مي‌كنند:نحن بنات ياسين وطه نحن الصابرات علي البلايانحن الصادقون الناصحون .. ايشان بانويي فهيم بليغ جليل القدر و از زنان فاضل عصر خويش بودند كه در كتاب‌هاي مختلف در عصمت اين بانو، سخن‌ها نوشته شده است

حضرت رباب

ايشان دختر امرء القيس بن عدي بن اوس بن جاعر از قبيله قضاعه است كه ـ خواهر ايشان مُحَياة همسر حضرت علي (ع) و سلمي همسر حضرت مجتبي (ع) بودند ـ داراي دو فرزند به نام سكينه و علي اصغر كه بعد از شهادت علي اصغر در صحنه كربلا براي آن كه مبادا حضرت اباعبدالله (ع) با ديدن حضرت رباب متأثر شوند، براي احترام و تعظيم حضرت از خيمه بيرون نيامد و صبر نيكوي خويش را نشان داد، ولي بعد از شهادت‌امام حسين (ع) اين بانو اوّلين مجلس مرثيه را در ديار ابن زياد تشكيل داد و سروده‌اي به اين مضمون خواند:... من فراموش نمي‌كنم او را، در حالي كه دشمنان خيانت پيشه او را تشنه لب شهيد كردند و بدن شريفش را در كربلا گذاشته و دفن نكردند... بعد از شهادت امام‌حسين (ع) يك سال خيمه بر روي قبر ابا عبدالله زدند و عزاداري كردند. حضرت رباب بانوي بزرگ كربلا در ميان آفتاب مي‌نشستند و زير سقف و سايه نمي‌رفتند تا با اين كار به امت اسلامي اعلام كنند كه آن ناپاكان بي شرم پس از كشتن بدن فرزند پيامبر را در ميان آفتاب به جاي گذاردند و حتي دفن هم نكردند.سروده‌هاي فراواني از ايشان است كه از جمله .. درباره امام حسين (ع) مي‌فرمايند:إن الذي كان نورا يُسْتَضَاءُ به بكربلاء قتيل غير مدفون‌سبط النبي جزاك الله صالِحَه‌ُعنا و جُنَّبت‌ُ خُسران الموازين‌قد كنت لي جبلاً صعباً الوذبه و كنت تصحبنا بالرحم والدين‌من لليتامي ومن للسائلين و من‌يعني و تأدي اليه كل مسكين‌و الله لا ابتني صهراً بصهر كم حتي اغيب بين الرمل و الطين

حضرت سكينه‌

حضرت سكينه (س) دختر امام حسين (ع) و حضرت رباب بنت امرءالقيس بانوي دانش‌مند، دانش پرور، اديب فصيح متقي و زاهد در پنجم ربيع الاول سال 117 در مدينه وفات يافت امام حسين به ايشان علاقه خاصي داشتند و هنگام وداع با اهل بيت وقتي ديدند، حضرت سكينه از ساير زنان كناره گرفته و به شدت مي‌گريد، وي را در آغوش گرفتند و فرمودند:سيطول بعدي يا سكينه فاعلمي منك البكاء اذا لحمام دهاني ..؛بدان اي سكينه پس از من گريه بسياري در پيش خواهي داشت تا آن هنگام كه جان در بدن دارم با اشك جان گداز خود قلب مرا آتش نزن آن گاه كه كشته شدم تو بهترين زنان و سزاوارترين فرد براي گريستن بر من هستي حضرت اباعبدالله سكينه را با عبارت «خيرة‌النسوان خواندند كه اين به مقام بس والا و ارزش‌مند آن بزرگوار اشاره دارد.ايشان مي‌فرمايد، بعد از شهادت پدرم به هنگام عبور از كنار جسدهاي مطهر، آن بدن نازنين را در آغوش گرفتم و بي هوش شدم در آن حال شنيدم كه پدرم مي‌فرمود:شيعتي ما إن شربتم ماء عذب فاذكروني او سمعتم بغريب او شهيد فاندبوني شيعيان من هر گاه آب خوش گواري مي‌نوشيد، مرا ياد كنيد (كه تشنه لب كشته شدم و هرگاه خبر غربت غريبي و شهادت شهيدي شنيديد، بر من سوگواري كنيد.

حضرت ام البنين‌

ام البنين (س) دختر خرام بن خالد مكابي مادر حضرت ابوالفضل بود و سه پسرديگر به نام‌هاي عبدالله جعفر، عثمان كه در واقعه عاشورا به شهادت رسيدند؛ هنگامي كه راوي خبر شهادت تك تك پسران را مي‌دهد، هر بار حضرت ام البنين مي‌فرمايد، از حسين (ع) و سرنوشت ايشان بگو، و اين عظمت اين بانوي نمونه را مي‌رساند كه درمكتب اسلام پرورش يافته و شهادت فرزندان خويش را در مقابل خبر از امام حسين (ع) ناديده مي‌گيرد.اهميت مقام حسين (ع) و جايگاه امامت ايشان و اين‌كه به شهادت مي‌رسند،باعث مي‌شود حضرت ام البنين متاثر شود و در سوگ اباعبدالله عمق تأثر وي ظاهر شود وبه كسي كه خبر شهادت را مي‌رساند، بفرمايند، بند دلم را پاره كردي اين شدت علاقه ام‌البنين به امام حسين (ع) حاكي از بلندي مرتبه ايمان و قوت معرفت او به مقام امامت است كه شهادت چهار جوان رشيد خود را در مقابل شهادت امام و پيشواي خود سهل مي‌شمرد. او در مجلس عزاداري در قبرستان بقيع ـ كه به علت قداست و در برداشتن‌قبور پاكان مورد احترام و محل رفت و آمد مردم مدينه و زائران قبر پيامبر بوده است ـ درحالي كه جمعي از بانوان گرداگرد آن مخدره بودند به ياد فرزندانش آن چنان جان‌سوز ناله مي‌كرد كه دشمنان و حتي دل سخت‌ترين دشمنان خاندان وي مانند مروان بن حكم تكان داد و متأثر كرد و جنايات بني اميه را بر ملا ساخت

بانو مخدره ليلا

مادر گران‌قدر حضرت علي اكبر (ع) در كربلا نبود. ايشان دختر ابو مره بن مروه بن‌مسعود از طائفه ثقيف - مادر ايشان دختر ابوسفيان كه به سبب وجود او بود سه طائفه معروف بني هاشم بني اميه و بني ثقيف به هم پيوند خورده بود.بانوي محترمه مادر حضرت محسن اين بانو در عاشورا باردار بودند و از شدت صدمات وارده در ايام اسارت در نزديكي حلب در راه شام سقط جنين نمودند.

فاطمه‌

نام زيباي فاطمه براي اهل بيت بسيار خوش آيند بود و بسياري از ائمه نام فرزندان خود را فاطمه مي‌گذاشتند، حتي امام حسين (ع) دو دختر خود را به نام فاطمه كبري و فاطمه صغري نام گذاري كرد. فاطمه در تقوا، كمال فضايل و جمال همانندي نداشت واز زنان بزرگ اهل بيت و بانويي دانشمند، محدث و مبارز بود و در كربلا نقش‌هاي ارزنده‌اي بر عهده داشت فاطمه به همسري حسن مثني فرزند امام حسن (ع) در آمد؛ در واقعه عاشورا،حسن مثني مجروح شد و يكي از فرماندهان لشكر عمر سعد به دليل رابطه خويشاوندي وي را مداوا نمود، سپس امان از عبيدالله بن زياد گرفت و در قيام عبدالرحمن اشعث برضد امويان به وسيله زهر شهيد شد. حسن مثني و فاطمه هاشمي نسب و از جهت سيادت حسني و حسيني بودند.- امام حسين در روز عاشورا، وديعه‌هاي امامت را به فاطمه تحويل داد تا پس از بهبودي امام سجاد (ع) به ايشان تحويل دهد. ايشان در سال 110 هجري در مصردرگذشت و در «درب احمر» دفن شد. از ايشان احاديث فراواني نقل شده كه در منابع روايي ثبت و ضبط است ايشان خطبه‌هاي كوبنده‌اي در كوفه كرد و به روشن‌گري قضايا پرداخت بعد ازحمد الهي و پناه بردن به خدا از خدعه و نيرنگ و خطاب به اهل كوفه يا اهل الكوفه فرمود:«يا اهل المكر و الغدر و الحيل انا اهل بيت ابتلانا الله بكم ...تباً لكم يا اهل كوفه ؛ وضمن‌نيرنگ باز خواندن اهل كوفه ماجرا را شرح مي‌دهند و اشعاري را في البداهه مي‌سرايند از جمله مي‌فرمايند؛ «حسد تمونا ويلاً لكم علي ما فضلنا الله تعالي .. ذلك فضل الله يؤتيه من يشاء و الله ذوالفضل العظيم و من لم يجعل الله نورا فما له من نور» و همه حاضران صدا را به گريه و ناله بلند مي‌كنند و مي‌گويند قلب ما را آتش زدي

نمونه‌اي از مبارزه زنان همراه اهل بيت‌

همسر زهير بن قين‌

زهير بن قين از عثمانيان بود و در بين راه در گوشه‌اي دور از خيام امام (ع) چادر زده وطي طريق مي‌كرد. امام كسي را پيش او فرستاد و او را به حضور خود خواند و وي خواست پاسخ رد بدهد كه همسرش به او گفت پسر رسول خدا به دنبال تو مي‌فرستد و تو در رفتن كوتاهي مي‌كني چه اشكالي دارد كه بروي و سخن او را بشنوي و بازآئي و او را وا داشت كه هر چند با كراهت به خدمت امام برسد و چنان شد كه در روز عاشورا در رديف شهداي والامقام قرار گرفت و از لعنت خدا و رسول و عذاب الهي نجات يافت

همسر عبدالله عمير كلبي‌

او لشكريان ابن زياد را در نخيله كوفه در حال حركت مي‌بيند و به همسرش مي‌گويد، اين سپاه كجا مي‌روند؟ شوهرش مي‌گويد: مي‌روند با حسين بن علي (ع) بجنگند. زن با بيان آرزوي قلبي خويش كه شهادت در راه حسين (ع) آرزوي بزرگي است عبدالله نيز ميل خويش را براي شهادت بيان مي‌كند و زن نه تنها مانع نمي‌شود بلكه وي خود نيز تشويق و ترغيب مي‌شود و مي‌گويد: خدا ترا هدايت كند مرا هم با خودببر و در روز هشتم محرم وارد كربلا مي‌شوند و عبدالله در روز عاشورا به شهادت مي‌رسد و همسرش ام وهب بنت عبيد نيز شهيد غير بني هاشم است كه به شهادت مي‌رسد وايشان تنها كسي است كه از بانوان كه در حادثه كربلا به شهادت رسيده است او به همسرش كه در حال شهادت بود، مي‌گويد: چه خوب جانبازي كردي كه ناگاه‌دشمن سر او را با عمودي خرد مي‌كند.

همسر مسلم بن عوسجه‌

بعد از شهادت همسر، فرزندش را مي‌فرستد و امام حسين (ع) اجازه نمي‌دهند ولي اين مادر غيور به فرزندش مي‌گويد: تو سلامت باشي و سلامتي خود را بر ياري پسر پيامبر ترجيح مي‌دهي او را وادار به دفاع از سنگر ولايت مي‌نمايد.

مادر عمرو بن جناده‌

او بعد از شهادت همسرش پسر را تشويق مي‌كند وامام قبول نمي‌كنند و مي‌فرمايند: شايد مادر راضي نباشد، عرض مي‌كند ايشان مرا به ميدان فرستاده است مادر عمرو بن جناده با عمود خيمه به جنگ دشمن مي‌رود و به فرمان امام برمي‌گردد و همين بانو است كه بعد از شهادت فرزند كه دشمن سر را به طرف خيام پرتاب مي‌كند سر را برداشته مي‌بوسد و به سوي دشمن پرتاب مي‌كند و يك نفر را به همين وسيله مي‌كشد.مادر وهب نيز بعد از كشته شدن فرزندش به ميدان مي‌رود و حمله مي‌كند حضرت مي‌فرمايند: جهاد بر زن واجب نيست به فرمان امام برمي‌گردد در حالي كه زير لب نجوا مي‌كرد.«خدايا اميد مرا قطع مكن . امام زمزمه او را مي‌شنود و مي‌فرمايند: تو و فرزندت در بهشت با پيامبر و در امان او خواهيد بود و خدا اميد تو را قطع نخواهد كرد.مادر حضرت علي اصغر به هنگام شهادت فرزندش بدليل دارا بودن روحيه قوي و جلوگيري از تاثر بيشتر امام حسين (ع) از خيمه بيرون نيامد.دختران حضرت مسلم بعد از شهادت پدر، به امام عرض كردند: ما در خدمت شما خواهيم بود تا همان سرنوشتي كه نصيب مسلم شد نصيب ما هم بشود.آنچه درباره اين زنان بيان شده قطره‌اي از اقيانوس تعهد و ايمان و اختيار است و اينان با تحريك و تشجيع همسران و فرزندان خويش براي رفتن به سوي ميدان جهاد نقش عمده و اساسي داشته‌اند.

به هنگام غارت خيام‌

زنان كه مي‌دانستند كار خصم جنبه مالي و اقتصادي دارد و مي‌خواهند زيور آلات را غارت كنند، خودشان زيورآلات و جامه‌هاي اضافي را از خود دور كرده و به سوي دشمن پرتاب مي‌كردند و زني از قبيله بكربن وائل كه همسر يكي از لشكريان ابن زياد بود، وقتي غارتگري دشمن را ديد، چوب خيمه‌اي را برداشت و فرياد زد: اي قبيله من شما زنده‌ايد و اينان خيمه‌هاي دختران رسول خدا را غارت مي‌كنند، كار به اينجا كشيده كه مي‌خواهند لباس از تن حرم پيامبر در آورند، لا حكم الالِلّه جلوي خيمه‌ها ايستاده و اولين فردي بودكه عليه دستگاه اموي طغيان كرد.

همسر خولي‌

با ديدن سر مطهر حضرت اباعبداله در منزل خويش تا آخر عمر خود را زينت نكرد و بر چشم سرمه نكشيد.دفن شهدا روز سوم در كربلا با غيرت زنانه و جوشش ايمان زنان قبيله بني اسد بود كه شهداء را مردان قبيله دفن كردند.زنان همراه اهل بيت در قيام عاشورا، به رغم كتك خوردن مجروح شدن اسارت غم از دست دادن همسران و فرزاندان در شب يازدهم ماه محرم با وجود مصيبت بزرگ و عظيم به نگهداري اطفال پرداختند و از كودكان نگه‌داري كردند. ابتدا با كمك حضرت زينب و ام كلثوم به برپايي خيام نيم سوخته اقدام كردند، سپس كودكان را در آن جاي داده و به سرشماري زنان و كودكان پرداخته و كودكان گم شده و فرار كرده را از داخل خارها و بيابان‌ها يافتند و يا از دست دشمن رهانيدند.اينان دريافته بودند كه براي حفظ خود و مكتب اسلام بايد رسالت سنگين خويش انجام دهند و به رهنمودهاي امام عمل كنند. از مقدسات دفاع كنند و رسالت عاشورا را باتمام ظرافت و هنر به انجام رسانند.

مروري گذرا بر جايگاه و نقش زن در نهضت عاشورا

حادثه عاشورا، حادثه‌اي است كه مرد و زن در آن نقش دارند ولي مرد در مدار خودش و زن در مدار خودش اباعبدالله اهل بيت را براي رسالتي سترك و ساختن تاريخي عظيم با داشتن نقش مستقيم حركت مي‌دهد و اين زنان در ابتداي حركت و قبل از عاشورا، عامل مهم در تشجيع و ترغيب خانواده براي دفاع از امر ولايت بودند.آغاز تاريخ نهضت حسيني از روز وفات پيامبر و آغاز سقيفه بوده است پايه اين قيام در روز دوشنبه‌اي گذارده شد كه گروهي با شعار «منا امير و منكم امير» خلافت اسلامي را به عنوان ارث خود به حساب آوردند و كوشيدند آن را تصاحب كنند.حضرت زينب (س) تحليل كننده واقعه عاشورا، در عصر همان روز خونين دهم محرم در كنار جسد برادر شهيدشان نشسته و فرمودند: «بابي .. بابي من فسطاطه يوم الاثنين فيها؛ جانم فداي تو اي كسي كه خيمه‌هاي تو را در روز دوشنبه غارت كرده‌اند.»امام حسين (ع) مي‌دانستند كه قيام ايشان عليه يزيديان منجر به كشته شدن همه همراهان مي‌شود و زنان مي‌بايست طلايه دار و عهده دار دنباله نهضت شوند و حقايق را علني كنند و در عين ارزيابي قدرت زور و ميزان سلطه آن به افشاگري بپردازند.و اين زنان همراه شدند تا حقايق را به نحو احسن بگويند، چون اگر در خانه مي‌ماندند و زندگي مي‌كردند، بعد از خبر شهادت نزديكان چند روزي گريه و زاري و مسئله همان جا ختم مي‌شد؛ به همين دليل زنان همراه شدند و راه دفاع از ولايت را آموختند و قدم در راه گذاردند.

شيوه فرهنگي تربيتي امام حسين براي ايجاد آمادگي زنان‌

اشاره

امام (ع) از ابتدا با سخنراني‌ها و خطبه‌ها و گفت و گوهاي گوناگون با انصار،مهاجرين اقوام دوستان دشمنان هدف خويش را بيان كردند و راه را نشان دادند و فرمودند: «من براي اصلاح وضع امت جدم و امر به معروف و نهي از منكر قيام كرده‌ام ..»و به زنان مي‌فرمودند: همه مي‌ميرند و دوام و بقاء از آن خداوند است . بدينوسيله يادآور مي‌شدند كه همه رفتني هستند خواه زود يا دير. پس برگزيدن رفتن آگاهانه و ارزشمند بهتر است

هشدارها

اشاره

امام (ع) براي تصفيه نا آگاهاني از ناآگاهاني كه همراه كاروان شده بودند و براي هشدار به ناآگاهاني كه اين مسير، را نمي‌توانند بپيمايند در حين سفر هشدارهاي لازم را جهت : آماده سازي آمادگي تدريجي ايجاد ثبات تدريجي و پايمردي براي پذيرش سختيهاي سفر و خصوصاً سختيها و مصائب بعد از شهادت مي‌دادند از جمله

بيان خواب‌

من در اين سفر خود را كشته مي‌بينم - در خواب فرمودند تو نزد من خواهي آمد،ـ خواب ديدم سگهايي بدنم را قطعه قطعه مي‌كنند و از همه بيشتر سگي تيره باخالهاي سفيد و سياه مرا بيشتر آزار مي‌داد.

هشدارهاي كلامي‌

- خطاب به‌ام كلثوم شما بايد كشته مرا به خاك نظاره كنيد ليكن شما را به پرهيزگاري وصبر وصيت مي‌كنم - بني اميه تا جانم را نگيرند مرا فارغ نخواهند گذاشت - يا اختاه اسكتي رحمك الله - يا اخيه اسكتي رحمك الله لا تشمتي قوم بنا.

هشدارهاي عملي‌

به هنگام شنيدن خبرهاي گوناگون در مورد وضعيت نهضت كلمه استرجاع را برزبان جاري مي‌ساختند، يا مي‌فرمودند: «لا حول و لا قوه الا بالله .بعد از شهادت حضرت مسلم (ع) دختران مسلم را مورد نوازش قرار مي‌دهند به شيوه غير مستقيم مي‌فهمانند، كه پدرشان شهيد شده است اين هشدار خوبي بود به زناني كه متزلزل بودند كه و از ادامه راه و تعقيب هدف بازداشته شوند؛ ولي اگر مانند اهل بيت انتخابي آگاهانه دارند بمانند.- به كربلا مي‌رسند؛ حضرت مي‌فرمايند اين جا سرزمين معهود است بر خلاف معمول خيمه زنان را در گودالي و در مكان پستي نصب كردند؛ آن چنان كه آنان نتوانند: صحنه جنگ و خونريزي را شاهد باشند، اين نكته هشدار ديگري بود و زنان را به اهميت قضيه نيكوتر واقف ساخت برخي زنان گريستند، برخي خواستار بازگشت به مدينه شدند،گروهي هم در اين ميان ساكت ماندند.و شب عاشورا نيز تصفيه‌اي ديگر و كلاس ديگري انجام گرفت خطبه امام چاره ساز بود، تنها زنان و مرداني ماندند كه قادر بودند پيام شهادت را به ديگران برسانند.در روز عاشورا نيز تسلي مي‌دادند و آينده را ترسيم مي‌كردند و شيوه مقابله با سختي‌ها را و شيوه عزاداري را آموزش مي‌دادند.

هدف از هشدارهاي تربيتي فرهنگي امام حسين

تعليم و تربيت تدريجي جدا كردن ثابت قدمان از سايرين و ايجاد آمادگي بيشترخصوصاً در زنان مقاوم ساختن آنان آموزش شيوه عزاداري [كه آه و واويلا نكردن گريبان چاك ندادن سخنان دور از شأن و مقام خويش نگفتن] جايگاه و شخصيت و شأن خود را نيكو شناختن و حفظ كردن

روز عاشورا آخرين پيامها را مي‌دهند

آماده مصيبت باشيد، لباس‌هاي خود را بپوشيد و بدانيد خدا حامي شماست و نجاتتان مي‌دهد و عاقبت شما را به خير قرار مي‌دهد [و به اين وسيله ايجاد اميد و آرامش قلبي مي‌نمودند كه البته بعضي شيون و بي تابي كردند].

علت شيون و بي تابي برخي زنان‌

بي‌تابي زنان در جريان عاشورا، ناشي از غم از دست دادن همسر و فرزند و نورچشمي نبود بلكه بي تابي از اين جهت است كه مريدي مراد خود را از دست مي‌دهد، شيون از اينكه با مرگ آن بزرگواران رشته دين از هم مي‌گسلد، نور شريعت خاموش مي‌شود، درخت امامت پژمرده مي‌شود.در روز عاشورا زنان مراقب بودند، آه و ناله نكنند و به كودكان رسيدگي كنند، زنان مضطرب و افسرده را دريابند و تسلي بدهند تا مانع جهاد و مبارزه مجاهدين نشوند.

بعد از عاشورا، مراسم استيضاح دستگاه اموي‌

اولين مجلس عزاداري توسط حضرت زينب بر روي جسدهاي مطهر شهيدان برگزار گرديد، در مسير حركت به سوي شام مدينه و سخنراني‌هاي بليغ و خطابه‌هاي آتشين خاندان و اهل بيت عصمت و طهارت و بيان رنج‌ها، سختي‌ها، گرسنگي‌ها،اسارتها، تشنگي‌ها، قساوت دشمن را به تصوير كشيده كودكان و زنان با مرثيه سرايي خون خواري وحشي گري خصم زدن و كشتن سوختن و ويران كردن خيمه‌ها، بيان تنهايي و بي كسي زنان در آن بيابان پراز دشمن خدانشناس سنگ دل را بيان كردند.تاريخ كربلا با تجلي حضرت زينب از عصر عاشورا آغاز مي‌شود. حال شريك حسين رئيس قافله حسين است با كمك زنان اهل بيت بذر نهضتي را افشاندند كه هنوز آن بذر در حال رشد، و نمو است و باعث شد، پيام شهادت به گوش مردم برسد. و اين نبود مگر به سبب صبر و تحمل زناني كه به ريسمان اسارت بسته شده و شهدا را پشت سر گذارند. و سرهاي شهدا جلوي نظرشان با وضع غير قابل وصف كه دلها را تكان مي‌داد و شيوه‌اي كه حضرت زينب ام كلثوم فاطمه سكينه بكار بردند و باعث افزايش تحمل زنان و فرزندان شدند كه نه شيون كنند و يقه چاك دهند و نه تصدق قبول كنند و در جلوي خصم زبون ناله و گِله نمايند.آنان چون كوه استوار بودند و به همراه حضرت زينب (س) با سكوت و سكون و اطمينان از آينده خويش به بيان جنايات پرداختند و اين اطاعت و همراهي زنان با حضرت زينب در تاريخ زبان زد خاص و عام و دوست و دشمن شد. با حاصل رسالت زنان حاضر در روز عاشورا به طور عبارت است از:1 - حساب اسلام از دستگاه غاصب خلافت جدا شود.2 - قطع نفوذ ديني باطل امويان و پرده برداري از فريب كاري‌هاي دستگاه حاكمه 3 ـ رسوا ساختن دستگاه ظلم و جنايت اموي بيان تاريخ كربلا و بيان فرومايگي‌ها و دنائت‌هاي بني اميه با حدّت و شدت هر چه بيشتر.- احياي روح مبارزه بين مردم و بيداري افكار و انديشه‌ها و جذب مردم به معنويت 5 - ايجاد ارزش‌هاي اخلاقي جديد و توسعه معارف اصيل اسلامي

نتيجه‌

تاريخ عاشورا نشان داد كه زن نيز مي‌تواند در جهت نيل به والاترين مقام انساني هم پاي مردان و شهيدان اسلام براي تجديد بناي اسلام و قرآن قيام كند و تربيت والاي انساني خود را به جهانيان بنماياند كه چگونه فرصت ابراز شخصيت و تجلي نفخه الهي را داراست آن جا كه حضرت زينب (س) در كاخ يزيد بعد از آن مصيبت‌هاي بزرگ با كمال شجاعت اعتماد به نفس و اتكال به خداوند مي‌فرمايد: «ما رايت الا جميلا» عظمت زن نمونه اسلامي را در معرض ديد همگان مي‌گذارد و اثبات موجوديت و حقانيت خويش رابه نام دخت پيامبر [تنها جايي كه حضرت براي معرفي خود براي حاضران قسي القلب اين لفظ را بكار مي‌گيرند] و ادامه دهنده رسالت حسيني قرار مي‌دهد و به اين وسيله بذر انقلاب حسيني را در جهان هستي مي‌كارد.ويژگي عمده زنان عاشورايي در نهضت عاشورا بطور خلاصه و فهرست وار عبارت بود از:زنان سرشار از عاطفه احساس علاقه‌مند به زندگي كه در سايه تعليم و تربيت الهي توانستند مدير شايسته‌اي براي هستي خويش باشند وبا تمامي ويژگي‌ها و علايق زنانگي با اولويت قرار دادن اصل تعهد و مسئوليت زندگي بدون اضطراب و دغدغه خانواده و قبيله و بهره‌گيري از دنياي مادي شرف و فضيلت ابدي را براي خويش خريداري كردند و مظهر يك زن مسئول و مبارز در برابر زمان و سرنوشت جامعه شدند.

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».