عنوان : تأثير عاشورا و قيام امام حسين (ع) در دفاع مقدس
پديدآورندگان : امام سوم حسين بن علي(ع)(توصيف گر)
روح الله هاشمي(پديدآور)
وضعيت نشر : قم: مؤسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان، 1387
نوع : متن
جنس : مقاله
الكترونيكي
زبان : فارسي
توصيفگر : قيام عاشورا
قيام عاشورا مهمترين حادثه در تاريخ تشيع است به طوري كه صورت و سيرت شيعه را دگرگون كرد وبه آن پشتوانه حماسي و عاطفي داد و تشيع رابه مذهب حماسه و خون مبدل نمود. يكي از مورخان ميگويد: تشيع پس از رويداد عاشورا با خون شيعه آميخت و در ژرفاي جانهايشان جوشش زد و اعتقادي راسخ در درونشان پديد آورد.بنابراين كربلا و شهادت براي شيعه از قالب لفظ و مكان خاص به يك مفهوم مقدس و ايجاد كننده حماسه ها در طول تاريخ تبديل شده است حماسه عاشورا در طول تاريخ سرمشقي براي تشكيل حكومت مبارزه با ظلم بوده است در تاريخ معاصر ما نيز امام حسين (ع) كربلا و شهادت نقش الهام بخش خود را به خوبي ايفا كرده است در انقلاب اسلامي ايران كه بي شك بزرگترين حادثه قرن و شايد بعد از زمان ائمه (ع) بزرگترين حادثه تاريخ تشيع نقش حماسه كربلا كاملاً واضح است اين كه يك ملت تنها و مظلوم در مقابل شرق و غرب با آن همه سلاحهاي مادي و تبليغات گسترده بايستد و به همه «نه بگويد و با آن همه سختيها مقاومت كند هيچ توجيهي جز الهام گرفتن از حماسه عاشورا ندارد. در دوران انقلاب شعارهاي راهپيمايي و تظاهرات پيامهاي امام مقاومت مردم و...سخنراني امام در عاشوراي 42 و قيام قم نتيجه عاشورا بود. امام بارها فرموده بودند كه ما هرچه داريم از امام حسين است امام خميني در پيامي به مناسبت قيام قم مينويسد: «ماهي كه خون بر شمشير پيروز شد...ماهي كه به نسلها در طولِ تاريخ راه پيروزي بر سر نيزه را آموخت ماهي كه شكست ابرقدرتها را در مقابل كلمه حق به اثبات رساند. اكنون كه ماه محرم چون شمشير الهي در دست سربازان اسلام و روحانيون معظم و خطباي محترم و شيعيان عالي مقام سيدالشهدا است بايد حد اعلاي استفاده از آن را بنمايند».پس از پيروزي انقلاب اسلامي امام در سخنراني محرم سال 58 لزوم پايبندي به همان شعائر را ياد آور شده فرمودند:«همان سينه زنيها، همان نوحه خوانيها، همان رمز پيروزي است در سرتاسر كشور مجلس روضه باشد».پس از پيروزي انقلاب اسلامي با تحميل جنگ به ايران تمامي دنياي كفر و الحاد در مقابل اين ملت مظلوم قرار گرفت ولي در زمان دفاع مقدس نيز حضور حماسي عاشوار در روحيه مردم و رزمندگان و صبر و تحمل گرفتاريها در زمان جنگ و بعد از آن نيز از ديدنيها و شنيدنيها است مقاومت عده محدودي در خرمشهر با ياد و نام امامحسين (ع) و عملياتهاي رزمندگان با نام و رمز ياحسين و عاشورا و كربلا-زيارتهاي عاشوراي رزمندگان - بازوبندها و پيشاني بندها و نوشتههاي روي آن و حتي رنگ انتخابي آن مقاومت خانواده شهدا و صبر و تحمل آنها، بردباري جانبازان با ياد امام حسين و اباالفضل العباس ومقاومت آزادگان در سختترين شرايط همه و همه نشانگر تأثير عظيم اين حماسه بزرگ در وجود شيعه است در اين نوشته تأثير حماسه حسيني را در لحظات مختلف دفاع مقدس بررسي خواهيم كرد.
امام خميني در پيامهاي خود به مناسبتهاي مختلف به خصوص سالگرد جنگ تحميلي و سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي سعي ميكردند روحيه شهادت طلبي و اقتدا به راه امام حسين را در مردم و رزمندگان زنده نگه دارند. ايشان در پيام در بهمن ماه سال 62 ميفرمايد:«اين حيات و اين روزي غير از زندگي در بهشت و روزي در آن است اين لقا است و ضيافه الله ميباشد. آيا اين همان نيست كه براي صاحبان نفس مطمئنه وارد است (فادخلي في عبادي وادخلي جنّتي كه فرد بارز آن سيّد شهيدان - سلام الله عليه - است كه اگر آن است چه مژدهاي براي شهيدان در راه امام حسين (ع) كه همان سبيل اللّه است از اين بالاتر، كه در جنتي كه آن بزرگوار، شهيد في سبيل الله وارد ميشود و در ضيافتي كه آن حضرت حاضرند به اين شهيدان اجازه دخول دهند كه غير از ضيافتهاي بهشتياست و آنچه در وهم من و شما نيايد، آن بود. بحمداللّه شهيدان ما كه پيرو شهيد عظيمالشأن اسلام هستند جمهوري اسلامي را بيمه كردند.»امام هميشه بر عزاداري سيدالشهدا تأكيد و آن را حافظ شيعه ميدانستند،هم چنين عزاداريها را فرياد بر سر ستمگران هر دوره ميدانستند:«از مراسم عزاداري سيد مظلومان و سرور شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين هيچگاه غفلت نكنيد... ومي دانيد كه لعن و نفرين وفرياد از بيداد بني اميه - عليهم اللعنة - با آن كه منقرض و به جهنم رهسپار شدهاند فرياد بر سر ستمگران جهان و زنده نگه داشتن اين فرياد ستم شكن است ..همه بايد بدانيم آنچه موجب وحدت بين مسلمين است اين مراسم سياسي است كه حافظ مليت مسلمين به ويژه شيعيان ائمه اثني عشر صلوات اللّه است .امام خميني عاشورا و امام حسين را احيا كننده دين اسلام تا آخر الزمان ميدانستند، در آخرين پيام نوروزي ميفرمايند:«امام حسين احيا كننده دين اسلام بود از صدر اسلام تا آخر الزمان .امام خميني در پيامهاي خود شهداي جنگ تحميلي را در كنار شهداي كربلا قرار ميدادند و اين نشان از تأثير حماسه عظيم عاشورا بر امام بود، امام در نامهاي خطاب به فرزند يك شهيد ميفرمايد:«خداوند تعالي همه شهداي اسلام مخصوصاً شهيد شمارا با شهداي كربلا محشور فرمايد».يكي از تحولات زمان جنگ حركتِ عظيم رزمندگان به سوي جبههها بود كه اسامي مختلفي به خود گرفته بود، يكي از اينها حركت كاروانهاي كربلا بود كه چه شوق عظيمي در مردم و حتي امام خميني (ره ايجاد كرده بود به طوري كه امام در آن زمان در پيامهاي مختلف بارها اين كلمه را بهكار ميبرند كه تأثير اين كلمات حماسي را بر امام و در نتيجه بر مردم و رزمندگان از خود نشان ميدهد.امام در پيامي به مناسبت دهه فجر سال 64 ميفرمايند: بار الها اين كشور وابسته به رسول اكرم (ص) و اهل بيت گرامي اوست .. راهيان عزيز كربلا اين سلحشورانِ فداكارِ در راه حق را به مقصد والاي خود برسان .همچنين در پيامي به مناسبت سرنگوني هواپيماي مسافربري در سال 64 توسط عراق ميفرمايند: «مگر ما و شما هر روز شاهد اين كاروانهاي كربلا نيستيم كه باشور و شوق و عشق و عطش به پيشباز شهادت ميروند... خداوند به رزمندگان جبههها اين راهيان كربلا پيروزي نهايي عنايت فرمايد».امام در پيامي به سمينار لبيك ياامام ميفرمايد: «خداوندا، به ارتشيان سپاهيان و بسيجيان و راهيان كربلا اين رزمندگانِ خالص و عارفِ مادر مصاف بادشمنان خود موفقيت عنايت فرما».و نتيجه همين كاروانهاي كربلا، عمليات عظيم والفجر هشت و تصرف فاو يعني بزرگترين ضربه نظامي دشمن بود.امام بهمناسبت انتخابات مجلس سوم پيامي فرستادند كه براي آنان كه اهل فكر و تأمل هستند شايد عجيبترين پيام امام و براي آنان كه ذرهاي شك در الهي بودن اين مسير مقدس دارند بزرگترين نردبان براي رسيدن به يقين است امام دراين پيام كه براي تشويق مردم به حضور در انتخابات صادر شده بود و در حالي كه جبهههاي جنگ آرام بود يكباره گريزي حماسي به مسائل جنگ ميزند و با استفاده از همان تأثير قيامامام حسين (ع)فرياد بر ميآورد كه حسينيان آماده باشند و سه هفته بعد حملات گستردهعراق به جبههها شروع ميشود:«ملت شهيد پرور ايران بدانند اين روزها روز امتحان الهي است روز پرخاش عليه كساني است كه با اسلام كينه ديرينه دارند، روز انتقام از كفر و نفاق است روز فداكاري است روز عاشوراي حسيني است امروز ايران كربلاست حسينيان آماده باشيد...نهراسيد... امروز روز حضور در حجله جهاد و شهادت و ميدان نبرد است .امام در پايان جنگ پس از قبولِ قطعنامه پيامِ مظلومانه و مهمي به مناسبت سالگرد كشتار حجاج بيت اللّه الحرام و قبول قطعنامه صادر فرمودند. در آن زمان در حالي كه يأس و نااميدي به سبب حوادث ناگوار سال 67 مردم را فراگرفته بود و مناطق مختلفي بهدست عراق افتاده بود متجاوزين مغرورانه فرياد پيروزي سر ميدادند، اين پيام حماسي چنان آرامشي به مردم و رزمندگان داد كه هيچ چيز جاي آن را نميگرفت اصلاين پيام برگرفته از حماسه عاشورا و پيامهاي حادثه كربلا بود. شكست در مقابل عمل به تكليف معنا ندارد همانگونه كه براي امام حسين معنا نداشت قسمتهايي ازاين پيام نشاط بخش و حماسه آفرين «خوشا به حال مجاهدان خوشا به حال وارثان حسين (ع)، آمريكا بايد بداند كه شهادت در راه خدا مسئلهاي نيست كه بشود با پيروزي يا شكست در صحنههاي نبرد مقايسه كرد، مقام شهادت خود اوج بندگي و سير و سلوك در عالم معنويت است .. ما ميگوييم : تا شرك و كفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستيم ..پدران و مادران و همسران و خويشاوندان شهدا، اسرا و مفقودين معلولان فرزندان شما در كنار پيامبر اكرم (ص) و ائمه اطهارند. پيروزي ياشكست براي آنان فرقيندارد... ما تابع خداييم و به همين دليل طالب شهادتيم ..به دولتها و حكومتهاي منطقه ميگوييم خودتان كشور و مردم اسلامي را در برابر آمريكا اين قدر ذليل و ناتوان نكنيد،اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد.«...كسي كه براي رضاي خدا به جهاد رفته و سر در طبق اخلاص و بندگي نهاده است حوادث زمان به جاودانگي وبقاي جايگاه رفيع آن لطمهاي وارد نميسازد.....خون شهيدان براي ابد درس مقاومت براي جهانيان داده است و خدا ميداند كه راه و رسم شهادت كور شدني نيست و اين ملتها و آيندگان هستند كه به راه شهيدان اقتدا خواهند نموده و همين تربت پاك شهيدان است كه تا قيامت مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفاي آزادگان خواهد بود، خوشا به حال آنان كه با شهادت رفتند».ميبينيم كه شهادت و كربلا و امام حسين مايه اصلي پيامهاي امام و به خصوص پيامهايي است كه در لحظات حساس باعث حفظ روحيه ايثارگري و شهادت مردم و رزمندگان ميشد.امام در آخرين پيام نوروزي در سال 67 در لزوم صبر و مقاومت با تأسي به سيدالشهدا (ع) ميگويد: «..ما با اين طاغوتها چه بكنيم بايد همان طوري كه سيدالشهدا - سلام اللّه عليه - تمام حيثيت خودش جان خودش را، بچه هايش را، همه چيز را، در صورتي كه ميدانست قضيه اينطور ميشود». يعني با الهام از امام حسين بايد ايستاد و فداكاري كرد.«وقتي كه سيد انبيا را ملاحظه ميكنيم ميبينيم كه در راه اين پاسداري همه چيز را دارند، در طول تاريخ زحمتها را متحمل شدهاند و چنانچه در وقتي همان وضعي كه براي حضرت سيدالشهدا پيش ميآمد براي هريك از اولياي خدا پيش ميآمد همين فداكاري را ميكردند».
يكي از بزرگترين عملياتهاي رزمندگان در طول جنگ تحميلي عمليات خيبر بود كه در منطقه هور الهويزه با وسعت عمل بسيار زياد اجرا شد. به خاطر آبي - خاكي بودن منطقه جنگيدن و حفظ موقعيت بسيار مشكل بود. يكي از محورهاي عملياتي اين منطقه طلائيه بود. تمركز آتش دشمن در طلائيه كه زميني محدود است بسيار زياد بود، ازدست دادن اين منطقه منجر به از بين رفتن تمام زحمات در اين عمليات ميشد.فرماندهي اين قسمت به شهيد حاج حسين خرازي سپرده شد، او تمام نيروهاي تحتامر را جمع كرده ميگويد: «امشب شب عاشورا است امام دستور دادهاند در طلائيه عملكنيم ما با تمام توان لشكر به دشمن خواهيم زد، هركس ميتواند بماند و هركس نميتواند آزاد است برود».آتش فوق العاده دشمن در آن منطقه به قدري زياد بود كه شهيد حجة الأسلام ميثمي ميگويد «هركس در طلائيه ايستاد اگر در كربلا هم بود ميايستاد». و بالاخره مقاومت رزمندگان باعث حفظ اين منطقه شد.در اينجا جملهاي از سردار بزرگ جنگ تحميلي دكتر چمران ميآوريم كه او نيز امام حسين (ع) را راهنما و الگوي خود ميداند:«من پيشاپيش شما پرچم شهادت را به دوش ميكشم و هركس به راه حسين معتقد است ميتواند مرا دنبال كند...و آن قدر خواهيم جنگيد تا به افتخار شهادت نايل شويم .سخنرانيهاي امام و مسئولان زيارتهاي عاشورا در جبهه عزاداريهاي امام حسين در سنگر، همه و همه در تقويت روحيه رزمندگان بسيار مؤثر بود.بازوبند و پيشاني بندهاي رزمندگان و نوشتههاي روي آنها كه همه و همه الهام گرفته از حماسه عاشورا و امام حسين و امام حسين و اباالفضل العباس بود نشان از تأثير عميق نهضت امام حسين بر رزمندگان دارد.
در اكثر خاطرات مكتوب رزمندگان اثري از تأثير پذيري آنان از قيام امامحسين (ع) ديده ميشود نمونهاي از اين خاطرات گوياي اين واقعيت است «در منتهي اليه پيشروي چشمشان به جواني افتاد كه مجروح برزمين افتاده بود و زير لب زمزمهاي ميكرد. او قاسم خط شكن بود كه زير لب زينبش را صدا ميكرد، سيماي معصومانه دخترش را كه لحظاتي بعد بي پدر ميشد طلب ميكرد تا بوسهاي بر آن بزند و رابطه عميق پدر و دختر را در فرهنگ جنگ تثبيت كند تا زينبش در آينده همان زينب امام حسين (ع)، پيامبر خون شهدا شود. قاسم جعفري يك بار ديگر دخترش را صدا زد و بعد از همه چيز دست كشيد».. صالحي با خلوص و معصوميتي غريب امام حسين مظلوم را صدا ميزد و بر مظلوميت آن حضرت گريه ميكرد. او دريافته بود كه در آن لحظه فقط امام حسين (ع) ميتواند به فريادش برسد زمزمهاش آهنگ لطيفي به خود گرفته بود.حاجي به كمك دو بسيجي او را روي برانكارد قرار داد. صالحي يك بار ديگر چشمش به دو پاي قطع شدهاش افتاد و گفت آن دو تا را كنارم بگذاريد. صالحي همچنان امام حسين را صدا ميكرد. پاسدار گفت قربانعلي من امشب ميخواهم اگر شده با جسد من پل بسازيد بايد براي بچهها راه درست كنيد، سپس گفت يا اباعبد اللّه الحسين من تحمل اين صحنه ها را ندارم من آرزو ميكردم در ركابت شمشير بزنم ولي حالا ميفهمم آن هفتاد و دو تن كه باشما بودند در چه شرايط سختي ميجنگيدند...يك سپاهي چنان با التماس باامام حسين حرف ميزد كه گويي امام را جلو خودش ميديد. او در خاطراتش ميگويند:«مجروح سرش را به ديوار سنگر تكيه داد، آرام و بريده گفت : اي كاش ميدانستم حرم اباعبداللّه الحسين كدام طرف است اشك از ديدگانش باريدن گرفت صورت او را به طرف كربلا نگه داشتيم اما او باز هم از نوشيدن آب امتناع كرد و يكباره فرياد زد نه نه نمينوشم آخر آقا امام حسين با لب تشنه شهيد شد. مجروح با ذكر نام سالار شهيدان و سرور آزادگان حسين بن علي چشم فروبست .باافزايش گرماي هوا اميد ما نيز كمتر ميشد.صحراي كربلا در نظرمان مجسم ميشد و اين حالتي روحاني و معنوي به ما داده بود. اشعه آتشين خورشيد بدنهايمان را ميسوزاند.....اينجا بود كه باجگري سوخته خدا را قسم داديم كه همان طور كه واقعاً كربلا در نظرمان مجسم شده و آن عطش سنگين را با ذره ذره وجودمان آزمودهايم همان صبر و تحمل عاشورايي را كه به حسينيان عطا نمودهاي به ما نيز رحمت كن به نقطهاي تقريباً رو به كربلا چشم دوخت و بالحن شوريدهاي ادامه داد: درستاست كه از كربلا و نينوا دوريم ولي من امام حسين (ع) را ميبينم و برق شمشيرش را و عباس (ع) را كه آرام روي تل خاكها نشسته است باديدن آنها دردم را فراموش ميكنم و نمونه ديگر از هزاران خاطره برادري بنام مرتضي ذوالفقاري كه يك برادر او در والفجر دو به شهادت رسيده بود در عمليات مجروح شد وبراي درمان به عقب نرفت او دائم امام حسين (ع) را صدا ميكرد وقتي تقاضاي آب ميكرد به خاطر شدت جراحات نتوانستيم به او آب بنوشانيم او ميگفت به زودي از دست امام حسين (ع) آب مينوشيم و پس از لحظاتي گفت «السلام عليك يا اباعبد اللّه و به شهادت رسيد».
امام خميني (ره كه خود سالها اهل عرفان و تهجد بودهاند در وصف وصيت نامه شهدا ميفرمايد: اين وصيت نامهها انسان را ميلرزاند و بارها تذكر داده بودند اين تحولي كه در جوانان ايران به وجود آمده است به بركت اسلام و اهل بيت ميباشد. با نگاهي گذرا به وصيت نامههاي شهدا ميبينيم كه تقريباً در اكثر وصيت نامهها نام و يادامامحسين (ع) و يا جملاتي برگرفته از فرمايشهاي آن بزرگوار و برادر مظلومش اباالفضل العباس به چشم ميخورد و به عبارتي كل وصيت نامهها الهام گرفته از نهضت امامحسين (ع) است در اينجا نمونه هايي از وصيت نامه عرفانيِ فارغ التحصيلان مدرسه عشق را ميآوريم تواي حسين (ع) اي تو كه معشوقي در مسلخ عشق صدها عاشقت را به قربانگاه كشاندي اي سيداالشهدا (ع) كه آخرين شب حيات را از دشمن مهلت خواستي نه براي وداع با دنيا، باتمام وقاحت كه اسفل السافلين است بلكه براي وصال به عقبي با تمام عظمتش ..امروز جوانان ما تو را رهنمون راه خويش ساختهاند.خدايا، مامكتب شهادت را از كسي آموختيم كه فرياد، أحلي من العسل اين انتخابش براي ما الگو گشت »بار الها، سالها ازكودكي تا به امروز نام حسين در ذهنم پرتو افشاني ميكرد،حسين (ع) برايم متجلي شده است و حال دانستم كه حسين چرا اينگونه همه چيز و همهكس را قرباني كرد و از تو ميخواهم مرا در صف حسينيان قرار دهي دوست دارم در معركه جنگ علي وار بميرم نستوه و دلير و بيدار، در كربلاي عشق و خون و ايثار، يكبار كه سهل است دو صدبار بميرم من رستگاري را در اين ميبينم كه با الهام از مكتب ديني و قرآن راهي برگزينم كه همان راه پيروزي است راه خونين سردار شهيدان امام حسين به نداي امام گوش كنيد كه همان نداي امام حسين در روز عاشورا است «من با درس گرفتن از سيدالشهدا و توفيق خداوند در جبهههاي حق عليه باطل شركت نمودم بايد هجرت كرد اما هجرتي همراه با جهاد».«امروز موقعيت ما مانند زمان امام حسين (ع) است اسلام خون ميطلبد و قرباني ميخواهد و من به پيروي از حسينم و خميني عزيزم خون ميدهم تا اسلام پايدار بماند. مگر ميشود كه پشت سر حسين را خالي گذاشت و حركت او را تقويت نكرد و خود را مطيع حسين (ع) دانست راه فلاح و رستگاري خط خونين امام حسين (ع) است مامرگ سرخ كه همان راه سردار شهيدان حسين (ع) است را بر زندگي ننگين ترجيح ميدهيم «بدانيد كه آگاهانه در اين راه قدم نهادهام زيرا خون سرخ شهيدان از هابيل تاحسين (ع) و از حسين تاشهداي جنوب و غرب صدايم ميزنند كه چرا نشستهاي ما در عصري زندگي ميكنيم كه ظلم سراسر جهان را فرا گرفته است بايد خون بدهيم »پدرجان اين درس را حسين (ع) به ما آموخته است كه مرگ در راه خدا را بر زندگي ذلت بار ترجيح ميدهيم درود بر پيامبر بزرگ اسلام كه چگونه زيستن را به ما آموخت و درود به فرزند رشيدش حسين (ع) كه چگونه مردن را به ما آموخت موقعي انسان ميتواند ادعاي حسين گونه بودن كند كه يزيد زمان را نابود كند و ياتنش در زير تانكها ساييده شود.«زماني كه جسدم بر روي دوش شماست اگر باچشم دل بنگريد چشمم بسويكربلاست »مادر آن تربتي كه به دهان پسرت گذاشتي از كدامين خاك بود،آيا اين تربتپاك حسين (ع) نبود و تو بازبان بي زباني نگفتي لبيك يا حسين لبيك يا حسين پسرم را براي تو بزرگ ميكنم كه ادامه دهنده راه اسلام عزيز باشد و حال حسين زمان ما را به فرياد رسي جد بزرگوارش خواند ما هم فرياد برآوريم لبيك يا روحاللّه
اكثر اشعاري كه در زمان جنگ درباره دفاع مقدس و رزمندگان سروده شده است به نحوي متأثر از قيام مظلومانه امام حسين (ع) و نبرد حماسي عاشورا است نمونه هايي ازاين اشعار:ديروزت اگر رو به قتال آورديم در پاسخ تو زبان لال آورديمامروز به خيمه گاه آن دعوت ناب صد علقمه لبيك زلال آورديمچون جامه سبز را به تن ميپوشد چون جام شراب لا زحق مينوشدخون در رگ او چنانكه ميجوشد در دل خم با ياد شهيد كربلا ميجوشدما راهرو راه حسينيم اي خصم دلباخته پير خمينيم اي خصمما شير دلان بيشه توحيديم ميراث بر بدر وحسينيم اي خصمديباچه عشق و انقلاب است شهيد منظوم بليغ آفتاب است شهيدفرياد بلند ظهر عاشورا را باسرخي خون خود جواب است شهيدقيامت كرده اين قامت خدا را زده بر تارك تاريخ پارااگر چه پاي خود را داده از دست به سر دارد هواي كربلا رامن شيعه سر به دار عشقم خونينم و يادگار عشقماز شيفتگان كربلايم در راه حسين مبتلايماي شهيد راه دين اي افتخار سرزمين برتو بادا آفرين اي زينت عرش برينبانداي «ارجعي پرواز كردي تا به عرش باحسين بن علي (ع) در عرش گشتي قريناي برتر از نهايت انديشه گامتان خورشيد عقل سايه نشين زير بامتاندر مكتب امام شهادت نشسته ايد تجديد كربلاي حسيني قيامتانياران شهيد، خدا را ديدند در باغ سحر ستارهها را ديدندرفتند و به هفتاد و دو تن پيوستند سالار شهيد كربلا را ديدندبخوان حماسه خونين كربلا با ما كه شد بسيط زمين هم صدا بامادوباره پيكر صد چاك لاله آوردند به دامانگاه بهشتي فرشتهها با مابايد كه حماسهاي دگر ساز شود تا فتح بزرگ عشق آغاز شوددرب حرم غريب و تنهاي حسين تنها به كليد رزم ما باز شودتا گذر دارد بسيجي بر شهيد آباد ما ميوزد عطر حضور يار اندر ياد ماتا ز سمت كربلا آيد ندا هل من معين از بلند عشق لبيك است مير فرياد ماوقت است دلا كه راه ميدان گيريم از روح خدا دوباره فرمان گيريموقت است بركربلاي خون ديگر بار جان دادن براه عشق تا جان گيريماين سبكبالان كه تا عرش جنون سر ميكشند آفتاب وصل را چون صبح در بر ميكشندفصل ديگر ميگشايند از آفتاب كربلا عشق را با جوهر خون نقش ديگر ميكشنداي زشوق كربلا جان و تنت لبريز نور اي به دستت پرچم اللّه اكبر السلامآرزويت ديدن يار و شهادت گشته است اي كه گفتي ننگ باشد مرگ بستر السلامآن روز شقايق به نوا آمده بود خورشيد غمين و بي صدا آمده بودگفتيم چرا شفق به خون ميغلط گفتند گلي زكربلا آمده بودتا ديار دوست راهي نيست ياران همتي كربلا پيداست اينك بي قراران همتيامروز ايران كربلا گرديده يكسر بايد به قلب خصم زد سنگر به سنگرامروز عاشورا است ياران روز جنگ است ني روز سستي كردن و جاي درنگ استما توسن ظفر را با نيت زيارت از خاك پاك ميهن تا كربلا برانيمتيز كن در گذر حادثه تيغ و قمه را سپر تير بلا كن دل بي واهمه رااي وارث ايثار ابوالفضل رشيد زنده كن بار دگر خاطره علقمه راباز هنگامه پيكار حسين است ويزيد كيست ياري كند اينك پسر فاطمه رافرياد ما امروز فرياد حسين است بر بازوي ما بوسه پير خمين استاي كربلا آغوش بگشا ما رسيديم آغشته در خونيم اما رو سپيديمرفتيم كه راه كربلا باز كنيم در جبهه نبرد عشق آغاز كنيمدر سنگر خود نداي تكبير زنيم پيوسته چو مرغ عشق پرواز كنيمدر كعبه عشق با صفا بايد رفت مانند ذبيح زي فنا بايد رفتاز خطه عاشقان بي نام ونشان تاسنگر سرخ كربلا بايد رفتاز علمدار رشيد كربلا آموختم دست و پائي گه به عشق كربلا گم كرده امبرگ برگش با حديث كربلا آغشته است دفتر عمري كه در كوي بلا گم كردهامماكه ويرانه نشين ره ايثار شديم دولت خون شهيدان هنر و ثروت ماستاينها نمونهاي از تأثير حماسه عاشورا بر شعر دفاع مقدس بود.تأثير اين حماسه برقسمتهاي ديگر ادبيات مثل داستان فيلم و نقاشي و... در گذرزمان كاملا محسوس است آنقدر حماسه عاشورا بر رزمندگان تأثير داشت كه حتي نامگذاريها در جبهههاي جنگ متأثر از اين حماسه عظيم بود.نامگذاري مقرها، تيپها،موقعيتها،نامگذاري لشكرها و گردانها، نامگذراي عملياتها و رمز عملياتها، نامگذاري بيمارستانهاي صحرائي و پلها و...همه وهمه متأثر از قيام خونين امام حسين وياران باوفاي آن حضرت به خصوص پرچمدار عاشورا حضرت ابالفضل العباس بود. نكتهاي ديگر تأثير اين حماسه بر مقاومت صبر آزادگان قهرمان در چنگال دشمن بود كه در خاطرات منتشره و نامههاي ارسالي آنان ميبينيم كه تمامي اين صبر و تحملها با اقتدا به مظلوميت اهل بيت و به خصوص امام حسين (ع) بوده است و نكته ديگر تأثير حماسه عاشورا بر صبر جانبازان عزيز است كه با تأسي به خاطرات اباالفضل ع) مقاومت و صبر آنان در تاريخ خواهد ماند و نكته آخر اينكه تأثير تاريخي حماسه عظيم امام حسين و عاشورا بر خانواده شهدا،اسرا،جانبازان و مفقودان بي سابقه است اين كه فرزندمان را در راه حسين (ع) داديم يا ما از امام حسين كمتر نيستيم كه همه چيزش را در راه اسلام داد بارها وبارها اززبان پدران و مادران و همسران شهدا شنيده شده است بههر حال تأثير حماسه عاشورا برجنگ تحميلي و دفاع مقدس و مواردي كه ذكر شد هر كدام به مرور زمان روشنتر خواهدشد و هركدام نياز به چندين كتاب مستقل خواهد داشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».