زن اسلام و مسجد

مشخصات كتاب

شماره کتابشناسی ملی : ایران 74-21975 سرشناسه : رهبری حسن عنوان و نام پديدآور : زن اسلام و مسجد/ رهبری حسن منشا مقاله : ، اطلاعات (28 بهمن 1374): ص 7. توصیفگر : زنان توصیفگر : مساجد توصیفگر : محمد(ص ، پیامبر اسلام

ضرورت حضور زنان در فعاليتهاى اجتماعى

نهضت اسلامى ايران دست آوردهاى بى شمارى براى مردم و كشورمان داشت اگر ازديد فرامرزى بدان بنگريم آن چه بيشتر از همه به چشم مى آيد, همان رونق دوباره دينى كه در جهان ناشناخته م_ان_ده بود و تا آن هنگام كسى از پيامهاى آن چندان آگاهى نداشت .

ديگر اين كه مردم ما خود را ش_ناختند و باور كردند, در حقيقت خود گم شده شان رايافتند .

در اين ميان زنان بيش از آن چه ت_ص_ور مى رفت هويت از دست رفته خويش را به دست آوردند .

آن هنگام كه به زنان , به سان زنان ب_س_ي_ارى از كشورهاى غربى به مثابه كالايى نگريسته مى شد و ارزشى فراتر از آن حتى براى خود آنان نيز گمان نمى رفت كه داشته باشد, تولدى نو بود .

آنان نيز دريافتند كه بايد بكوشند تا به جايگاه درست شان برسند, از اين رو, هم صدا باپمردان و در كنارشان از كنج خانه ها به ميدان آمدند و با خروش مردان و فرزندان خودزير يك پرچم و شعار به دن_ب_ال گ_م شده خويش به راه افتادند .

هم آنان كه بيش از مردان احساس زيان مى كردند, نقش خ_ود را پ_ر رنگ تر كردند و گام هاى استوارتر بر داشتند .

ازآن بالاتر, پس از نهضتى كه به كوشش ه_م_گى مردم درخت آن به

بار نشسته بود, آزمونى ديگر به نام جنگ به ميان آمد .

آنان با نگاهى به پيشينه تاريخى مسلمانى خود به اين نتيجه رسيدند كه بايد چونان ((ام عطيه )), ((شيبه )) مشهور ب_ه ام ع_م_اره , ((ام اي_م_ن )) و ديگر زنان شيردل كمر همت ببندند و پا به پاى مردان نبرد دفاعى هشت ساله كشور پشتيبان باشند .

پس همان كردند كه زنان و جهادگران صدر اسلام نمودند .

زن_ان دري_اف_تند كه ضرر كرده اند و بايد از كنج خانه وارد اجتماع شد و در تمام مجالس و مجامع ع_ل_م_ى , س_ياسى , فرهنگى , و دينى شركت نمود .

پس هيچ گاه گام به عقب نگذاشتند و مردانه ايستادند و اسلام نيز براى اينان معنى قائل نشده و گاه نيز تاءكيد كرده است , ولى آنچه مهم است اي_ن ك_ه اسلام در عين اين كه از اين كار جلوگيرى نكرده چارچوب هايى را نيز در نظر گرفته تا ه_م ب_راى به بار نشستن اهداف اسلام بكوشند و هم حيثيت انسانى آنان دستخوش طمع دشمنان ق_رار ن_گيرد و پاكدامنى شان نيز حفظ شود,از اين رو, زنان را تا جايى كه حضورشان به فساد آلوده نشود از شركت در اجتماع نهى نمى كند, بلكه در بعضى موارد شركت آن ها را واجب مى كند, مانند حج كه بر مرد و زن به يك اندازه واجب است و حتى شوهر هم حق ممانعت از همسر خود ندارد .

از دي_گر مواردى كه اسلام بر هر مسلمانى واجب دانسته و تفاوتى قائل نشده تحصيل است .

و از آن مى توان استفاده كرد كه بر زن هم واحب است به همان اندازه

كه بر مرد .

در اين زمينه پيغمبر اكرم (ص ) فرمود : ((طلب العلم فريضة على كل مسلم )) . ((طلب علم و دانش بر هر مسلمانى اعم از مرد و زن واجب است )) . ش_رك_ت زنان در نماز جمعه واجب نيست , اما بعد از حضور واجب است ادامه دهند وترك آن جايز نيست ((1)) .

و ن_يز زنان از تشييع جنازه منع نشده اند .

و در اخبار آمده است كه , وقتى زينب دختر بزرگ رسول اكرم (ص ) وفات كرد, زهراى مرضيه (س ) و زنان مسلمان آمدند و بر وى نمازخواندند ((2)) .

در جهاد ابتدايى , شركت زنان , پيرمردان , بيماران و خرد سالان در جنگ لازم نيست ,ولى در جهاد دفاعى , اگر افراد به قدر كفايت به جهبه نروند, دفاع از هيچ كس ساقطنمى شود,, و دفاع بر زنان , پيرمردان , بيماران و خردسالان نيز واجب است ((3)) .

رس_ول گ_رام_ى اس_لام (ص ) با قيد قرعه زنان خود را با خود به سفر مى برد .

بعضى ازاصحاب نيز چنين مى كردند ((4)) .

وس_ائل الشيعه روايات گوناگونى را در اين زمينه گرد آورده و شرايط و چگونگى شركت زنان را در مسائل اجتماعى بيان ميكند و از همان مجموع اين روايات صاحب وسائل به اين نتيجه مى رسد كه : ((ب_راى زن_ان رواس_ت ك_ه در مجالس عزا, اداى حقوق مردم , يا تشيع جنازه بيرون روندو در اين ك_اره_ا ش_رك_ت ك_ن_ند, همچنان كه حضرت فاطمه (س ) و زنان ائمه اطهار(ع ) درآن ها شركت مى كرده اند)) . ((5)) اسلام دينى است كه دستورهاى اجتماعى و دينى

اش ميانه و معتدل است , و نه راه زياده روى پيش گ_رف_ت_ه و ن_ه از ح_قيقت آن چشم پوشيده , از اين رو, تلاش كرده تا احكام رابه مردم برساند به گونه اى كه نه مردم به سختى طاقت فرسا گرفتار شوند و نه از به جانياوردن آن ها خشنود بوده اس_ت .

پ_س خواسته تا ميان ترسايان و كشيشان تارك دنيا ومشركان دنيا طلب راه سومى را پيش پاى مردم بگشايد كه شايد به همين منظور قرآن پيروان دين خود را به ((امت وسط)) ((6)) خوانده اس_ت .

چ_را ك_ه از ه_رگ_ونه افراط و تفريطى به دور است .

نه فقط مردان بلكه زنان را نيز نه فق ط خانه نشين كرده و نه همه قيد و بندهارا از پاى شان گسسته , كه , با ويژگى هاو در چهارچوب هايى اي_ن اج_ازه را داده ك_ه ب_ا توجه به رعايت آن ها زنان مى توانند هم گام با اجتماع و نيازهايش پا به ميدان گذاشته و به عنوان پشتيبانى ناظر بر رويدادهاى اجتماع به پيش برود .

اين است كه , اسلام و ش_ري_ع_ت آوران آن از ج_اه_اي_ى ك_ه م_ن_اسب شناخته اند تا زنان نيز در آن نقش داشته باشند, مسجداست .

شرايط حضور زنان در مساجد

مقدمه

ديديم كه از سويى براى تشييع جنازه زينب زنان حاضر شدند و رسول خدا(ص ) ازآنان منع نكرد و ح_ضرت زهراء(س ) نيز همين كار را كرد .

از ديگر سو زنان ائمه (ع ) هم اجازه داشتند تا براى برپايى م_راسم عبادى به مسجد بروند .

تمامى فقهاى اسلام اتفاق نظر دارند كه زنان مى توانند درمساجد ح_ض_ور پ_ي_دا ك_ن_ن_د .

اينك بايد ديد آيا شرايطى هم

دارد و يا زنان مى توانند در هر وقت و هر جا بخواهند به مسجد بروند ؟ ب_ن_ابراين , ما در پى آن هستيم كه پيرامون اين موضوع نكاتى را يادآور شويم تاچگونگى آن را كمى روشن تر نماييم .

بى گمان , از آن جا كه مى دانيم زنان مى توانند نقش بيشترى در پيشبرد اهداف اسلام ايفا نمايند, لازم مى دانيم آن را تحت چند عنوان ارزيابى كرده و گوشزد نماييم .

و هم چنين براى اين كه مقام و ش_اءن زن_ان ح_ف_ظ شود و در راه جلب خشنودى خدا رفتارى كه موجب گناه يا لغزش ديگران مى شود, مرتكب نگردند, به چند عنوان كه در اخبار وروايات هم اشاره شده توجه مى دهيم :

1_ از رفتن انفرادى بپرهيزند

زن_ان به اين دليل كه ممكن است مورد طمع عده اى فرصت طلب قرار گيرند و ياموجب تحريك ديگران شوند بهتر است از رفت و آمد به تنهايى بپرهيزند, چون گام هايى كه يك مسلمان به هنگام رف_ت_ن ب_ه م_س_جد بر مى دارد نزد خداوند بسيار گرامى است و براى اين كه اين ارزش را به ضد ارزش تبديل نكنيم , زنان و دختران خصوصاسعى كنند با دوستان , خواهران , برادران , پدر و مادر يا با شوهران خود به مسجد رفت وآمد كنند تا ثوابى كه براى اين كار در نظر گرفته شده شامل حال آن ه_ا شود .

و چون رفت وآمدى كه منشاء فساد باشد نه اين كه ثوابى ندارد, كه گناه نيز محسوب م_ى شود, از اين رو,براى اين كه به ارزش اين كار پى ببريم و آن را از دست ندهيم , به رواتيى كه

از امام صادق (ع ) به دست ما رسيده توجه مى كنيم كه فرمود : ((م_ن م_ش_ى ال_ى ال_مسجد لم يضع رجلا على رطب و لايابس الا سبحت له الارض الى الارضين السابعة )) . ((7)) ((كسى كه بسوى مسجد حركت كند, گام بر تر و خشك نمى گذارد, مگر اين كه زمين تاطبقات هفتگانه اش تسبيح او مى گويند)) . ((8))

2_ رعايت پوشش اسلامى

ل_زوم پ_وش_ي_ده شدن زن برابر مرد بيگانه از چيزهايى است كه اسلام توجه زيادى به آن دارد و در جاى جاى روايات و آيات به آن پرداخته شده , مثلا قرآن كريم در اين باره فرموده است : ((ق_ل للمؤمنين يغضوا من ابصارهم و يحفظوا فروجهم ذالك ازكى لهم ان اللّه خبيربما يصنعون و ق_ل ل_ل_م_ؤم_ن_ات يغضضن من ابصارهن و يحفظن فروجهن و لا يبدين زينته0 ن الا ما ظهر منها وليضربن بخمرهن على جيوبهن و لايبدين زينتهن الالبعولتهن . . . .

)) . ((9)) ((اى رسول ! به مردان مؤمن بگو : كه چشمان خويش فرو گيرند و شرم گاههاى خود رابپوشانند .

اين برايشان پاكيزه تر است .

و البته آنچه خدا انجام مى دهيد كاملا آگاه است .

وبه زنان مؤمنه بگو : چ_شمها را از نگاه ناروا بپوشند و فروج و اندامشان را از عمل زشت محفوظ دارند و زينت و آرايش خود را جز آنچه قهرا ظاهر مى شود بر بيگانه آشكارنسازند جز براى شوهران )) . آي_ه ش_ريفه بيانگر اين است كه مسلمان , چه مرد و چه زن , بايد از چشم چرانى و نظربازى اجتناب كند و شخصى پاكدامن و منزه باشد .

آيه نه فقط زنان را به

نحوه رفتارشان آشنا مى كند, كه مردان را ن_ي_ز ب_ه وظايفى تنبه مى دهد .

در خصوص زنان كه اهتمام بيشترشده , به اين دليل است كه در زن_ان زم_ي_نه فراهم ترى براى خودنمايى وجود دارد .

پس زنان بايد پوشش مناسبى داشته باشند و آرايش و زيور خود را آشكا نسازند و درصددتحريك و جلب توجه مردان برنيايند .

بنابراين , پوشش اسلامى براى زنان در همه حال يك امر واجب است و بايد به دستور قرآن و امامان معصوم ( (ع ) ) رفتار كنند .

اصولا زيبايى انسان ها به ويژه زنان براى خود آنان و يا شوهرانشان است و اگر در آمد و شدها به نمايش در آيد موجب خشم خدامى شود و كارهايى هم كه سبب جلب توجه ن_ام_ح_رم مى گردد پسنديده نيست .

اگر نحوه راه رفتن و يا سخن گفتن توجه ديگران را جلب نمايد, سبب مى شود تا از فضيلت هايى كه براى رفتن به مسجد برايشان است به گناه تبديل شود .

و گاه ممكن است با بى توجهى به جاى خشنودى خدا ناگوارى او را براى خود ثبت كنيم .

خداوند خطاب به رسول خدا(ص ) مى فرمايد : ((ي_ا اي_ه_ا النبى قل لازواجك و بناتك و نساء المؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلك ادنى ان يعرفن فلايؤذين و كان اللّه غفورا رحيما)) . ((10)) ((اى پيغمبر به همسران و دخترانت و به زنان مؤمنين بگو كه جلباب هاى (روسرى هاى )خويش را ب_ه خ_ود نزديك سازند .

اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد اذيت قرارنگيرند نزديكتر است و خدا آمرزنده و مهربان است )) . آن_چ_ه از اي_ن آي_ه ش_ريفه

استفاده مى شود اين است كه , زنان بايد رفتارشان به گونه اى باشد كه وق_ارش_ان ح_فظ شود .

زن مسلمان بايد آن چنان در ميان مردم رفت و آمد كند كه علايم عفاف و سنگينى و پاكى از آن هويدا باشد و با اين صفت شناخته شود .

3_ در بين راه خانه و مسجد توقف نكنند

از ج_م_ل_ه شرايط رفت و آمد زنان به مسجد عدم توقف در بين راه مسجد و خانه است .

توقف هاى بى جا در كوچه ها و خيابان ها براى زنان و دختران زشت است .

ائمه معصوم ((ع ) ) توقف بيهوده در مسجد را مذموم شمرده اند تا چه رسد به اين كه در بين راه توقف بيهوده داشته باشند .

پيامبر گرامى اسلام ( (ص ) ) خطاب به ابوذر مى فرمايد : ((ي_ا اب_اذر ! ك_ل ج_ل_وس ف_ى ال_م_س_جد لغو الا ثلاثه : قرائة مصل او ذاكر اللّه تعالى اومسائل من علم )) . ((11)) ((هر جلوسى در مسجد لغو و بيهوده است مگر اين كه براى سه كار باشد : خواندن قرآن ,ذكر خدا و كسب دانش .

)) ب_ن_اب_راي_ن , ت_وقف بيهوده در مسجد و خارج از مسجد از ديدگاه روايات اهل بيت ( )(ع )مذموم شمرده شده است .

در صحيح بخارى از عايشه نقل شده است : ((ان رس_ول اللّه (ص ) ك_ان ي_ص_ل_ي الصبح بغلس فينصرفن نساء المؤمنين لايعرفن من الغلس او لايعرف بعضهن بعضاو)) . ((12)) در حديث ديگر از عايشه آورده است : ((ان ك_ان رس_ول اللّه (ص ) ل_ي_ص_ل_ي ال_ص_ب_ح فينصرف النساء متلفعات بمروطهن مايعرفن من الغلس )) . ((13)) هم چنين در كتاب ((لؤلؤ و مرجان )) به نقل

از عايشه آمده است : ((ك_ن نساء المؤمنات يشهد مع رسول اللّه صلاة الفجر متلفعات بمروطهن , ثم ينقلبن الى بيوتهن حين يقضين الصلاة لايعرفهن اءحد من الغلس )) . ((14))

4_ استفاده نكردن از بوى خوش و آرايش

ي_ك_ى از آداب م_س_ج_د, زي_ن_ت ك_ردن ب_ه هنگام مسجد رفتن است .

قرآن كريم در سوره اعراف مى فرمايد : ((يا بنى آدم ! خذوا زينتكم عند كل مسجد)) . ((15)) ((اى فرزندان آدم ! زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد به همراه داشته باشيد)) . در روايات وارد شده است كه به هنگام رفتن به مسجد لباس هاى نو و زيباى خود رابپوشيد .

در عروه آمده است : ((يستحب التطيب و لبس الثياب الفاخر عند التوجه الى المسجد)) . ((16)) ((مستحب است به هنگام رفتن به مسجد از بوى خوش و لباسهاى تازه استفاده كند)) . و هم چنين در احوالات امام حسن مجتبى ( (ع ) ) آمده است : ((وق_ت_ى ب_ه نماز بر مى خواست بهترين لباس هاى خود را مى پوشيد .

علت را پرسيدند, آن حضرت فرمودند : ((ان اللّه جميل يحب الجمال فاتجمل لربي و هو يقول : ((خذوا زينتكم عند كل مسجد .

))فاحب اءن اءلبس اءجود ثيابي )) . ((17)) ((خدا زيباست و زيبايى را دوست دارد .

من براى خدايم خود را آراسته مى كنم , چون او مى گويد : ((زينت خود را نزد هر نمازى به تن كنيد)) و من دوست دارم كه بهترين لباسم را بپوشم .

)) ب_ن_اب_راي_ن , اس_تفاده از لباس هاى تازه , استفاده از بوى خوش , زينت دادن سر و صورت به هنگام م_س_جد رفتن يكى از مصاديق ((زينت ))

در آيه شريفه است كه امرى مطلوب ونيكو شمرده شده است .

اما همين امر مستحب كه اين قدر تاءكيد شده است در مورد زنان روا نيست .

چون آرايش زنان بايد ب_راى ش_وه_ران ش_ان باشد و بيرون از خانه سبب تحريك بيگانگان مى گردد و پرهيز از اين كار از خواسته هاى در خور توجه دين اسلام است .

رسول خدا(صلى اللّه عليه وآله و سلم ) در اين باره مى فرمايد : ((اذا شهدت احدا كن المسجد فلا تمس طيبا)) . ((18)) ((هنگامى كه يكى از شما _ زنان _ قصد مسجد كرد نبايد از بوى خوش استفاده نمايد .

)) در ن_ت_ي_جه , اين كه گفته شد شايسته نيست زنان از بوى خوش استفاده كنند يا خود رابيارايند, بدين منظور است كه بهانه اى بارى وسوسه نامحرمان نگردد و گرنه اگر جايى فقط زنان باشند و ي_ا م_سجدى فقط براى زنان باشد و راه آمد و شدشان ويژه زنان در نظرگرفته شده باشد, معلوم ن_ي_س_ت ك_س_ى آن را ناروا بداند و يا در خانه هم زنى كه تنها براى خرسندى شوهر خود را آرايش مى كند نه فقط گناه نيست كه مستحب هم هست .

5_ عدم اختلاط زن و مرد در مسجد

حضور زنان در مسجد از ديدگاه اسلام ثواب بسيار دارد, ولى هيچ گاه اهداف بلندتر وارجمندتر خود يعنى حفظ شخصيت زنان ناديده نمى گيرد و اجازه نمى دهد حتى درمسجد هم زن و مرد با هم باشند, مبادا كه روزى بستر آلودگى هاى اخلاقى فراهم آيد .

در تاريخ آمده : پيغمبر اكرم (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) دستور داد كه در آمد و شد زنان رااز مردان جدا سازند

.

روزى اشاره به يكى از درها كرد و فرمودند : ((لو تركنا هذا الباب للنساء . . . )) . ((19)) ((خوب است اين در را به بانوان اختصاص دهيم )) . در كتاب ((كافى )) آمده است : ((پ_ي_غ_م_ب_ر اكرم (ص ) دستور داد كه شب هنگام كه نماز تمام مى شود مردها بعد از زن هاخارج شوند)) . ((20)) و نيز درباره خروج مردان و زنان از مسجد و رفت و آمد در كوچه ها فرموده است : ((مردان از وسط و زنان از كنار كوچه يا خيابان بروند)) . ((21)) در سنن ابى داود آمده است : ((روزى رس_ول خدا( (ص ) ) دربيرون مسجد بود .

ديد مردان و زنان با هم از مسجدبيرون آمدند .

رو به زن ها كرد و فرمود : بهتر است صبر كنيد مردان بروند و بعدشما)) . ((22)) به همين دلايل فقها فتوا به كراهت اختلاط زنان و مردان داده اند .

مرحوم آية اللّه سيد محمد كاظم طباطبائى يزدى (قدس سره ) در ((عروة الوثقى )) فصل اول مسئله 49 مى گويد : ((يكره اختلاط الرجال بالنساء الا للعائز)) . ((23)) ((مختلط شدن مردان و زنان مكروه است مگر در مورد پيرزنان )) .

6_ پرهيز از سخنان بلند و بيهوده

يكى از نكاتى كه زنان بايد در مسجد و خارج آن رعايت كنند, پرهيز از سخنان بيهوده و صداى بلند است .

خداوند خطاب به زنان رسول خدا( (ص ) ) مى فرمايد : ((فلا تخضعن بالقول فيطمع الذى فى قلبه مرض و قلن قولامعروفا)) . ((24)) ((اى ه_م_س_ران پيامبر ! به گونه اى هوس انگيز سخن نگوييد كه بيماردلان در شما طمع كنند

و سخن شايسته بگوييد)) . خ_داون_د در اي_ن آي_ه دس_ت_ور به وقار و عفاف در كيفيت سخن گفتن را براى زنان بيان مى كند گ_رچ_ه اي_ن كارى است كه به ظاهر بسيار ساده به چشم مى آيد, ولى در واقع مى تواند سرچشمه لغزش هاى فراوانى شود و در هر صورت بايد زنان مواظب رفتارشان باشند .

رسول خدا( (ص ) ) درباره پرهيز از بلند كردن صدا در مسجدفرموده اند : ((اذا ف_ع_ل_ت ام_تي خمس عشرة خصلة حل بها البلاء قيل : يا رسول اللّه ما هن ؟ قال : ((اذاارتفعت الاصوات في المساجد)) . ((25)) ((ه_نگامى كه پانزده خصلت در ميان امت من رايج شود بلا بر آنان نازل خواهد شد .

ازجمله آن ها اين است كه صداها را درمسجد بلند كنند .

)) . پيامبر گرامى اسلام ( (ص ) ) ضمن وصاياى خود به ابوذر فرموده اند : ((يا اباذر ! الكلمة الطيبه صدقة و كل خطوة تخطوها الى الصلوة صدقة .

يا اباذر ! من اجاب داعى اللّه و اح_س_ن ع_م_ارة م_ساجد اللّه كان ثوابه من اللّه الجنة .

فقلت كيف يعمرمساجد اللّه ؟ قال : لاترفع الاص_وات ف_ي_ها و لايخاض فيها بالباطل و لايشترى فيها ولايباع و اترك اللغو مادمت فيها .

فان لم تفعل فلا تلومن يوم القيامة الا نفسك )) . ((26)) ((اى ابوذر ! سخن نيكو نوعى ((صدقه )) است و هر قدمى كه براى رفتن به نماز برمى دارى صدقه است .

اى ابوذر ! كسى كه دعوت الهى را بپذيرد و مساجد خدا را نيكو وآباد نگه دارد, ثواب و پاداش او از ج_ان_ب خدا بهشت است .

ابوذر عرض كرد

: اى رسول خدا ! چگونه بايستى مسجد را آباد نمود ؟ رسول خدا(ص ) فرمودند : آباد كردن مسجد به اين است كه صداها در آن بلند نشود, در آن گفت و گ_وه_اى ب_اط_ل و بيهوده نشود .

از خريدو فروش در آن خود دارى شود و تا وقتى كه در مسجد ه_ستى از سخنان بيهوده بپرهيز واگر اين امر را رعايت نكردى در روز قيامت كسى جز خودت را مورد ملامت و سرزنش قرار مده )) . وق_ت_ى ك_ه ش_اءن مسجد تا اين اندازه بلند است و رسول خدا (صل اللّه عليه وآله وسلم )مردم را از گ_ف_ت_ن ح_رف هاى بيهوده و غير عبادت باز مى دارد بر مسلمانان است كه حرمت مسجد را نگه دارند و حتى از پرداختن به امور دنيا بپرهيزند .

به ويژه زنان كه نبايد صداى آنان را نامحرم بشنود .

در ح_ق_يقت با بلند كردن صداى خود به دو صورت به گناه مى افتند .

نخست اين كه , حرف زدن مذموم خدا است و ديگر اين كه صداى شان به گوش بيگانه مى رسد .

حضرت على () طى حديثى در اين باره فرمود : ((ي_اءتي في اخر الزمان قوم ياءتون المساجد فيقعدون حلقا ذكرهم الدنيا و حب الدنيا .

لاتجالسوهم فليس للّه فيهم حاجة )) . ((27)) ((در آخر زمان مردمى مى آيند كه در مساجدحضور پيدا مى كنند و تشكيل جلسه مى دهند اما از دنيا و دوستى آن سخن مى گويند,شما با چنين افرادى همنشينى نكنيد (چون ) خداوند كارى به آنها ندارد)) . روزى ف_را م_ى رس_د كه مردم به مسجد مى آيند و گردهم مى نشينند و

يگانه هم شان دنيا است و سخن گفتن در آن خصوص .

با اينان ننشينيد كه خداوند آنان را آزاد گذاشته است .

آثار حضور زنان در مساجد

مقدمه

ب_ا ت_وج_ه ب_ه آن چ_ه ت_ا كنون در خصوص مقام مسجد و شرايط حضور زنان گفته شد,اندكى از وظايف زنان بود .

چه اين كه , در اين اندك گفتار مجال بحث گسترده در اين زمنيه نيست , ولى به همين كوتاه سخن بايد بسنده كرد .

اينك بايد ديد حضور در مساجدچه آثارى ممكن است براى مسلمانان به ويژه زنان داشته باشد .

ح_ض_ور زن_ان در م_س_ج_د آث_ار ف_راوان_ى را ب_ه دن_بال دارد .

چون مساجد خانه هاى خدادرروى زم_ي_ن ((28)) , مركز وحى و انوار الهى ((29)) , بازارى از بازارهاى آخرت ((30)) , ومنبع فيوضات م_عنوى , اجتماعى , سياسى , اخلاقى , تربيتى و عبادى است كه زنان باشرايطى كه در بخش قبلى گفته شد مى توانند از همه اين نتايج و آثار برخوردار شوند .

احاديث مى گويند مسجدها خانه خدا در روى زم_ي_ن اند .

جايى كه خدا حضور بيشتر داردو توجه ويژه به مهمان خويش خواهد كرد, آن ج_ايى كه آيه آيه وحى و سخنان خدا در آن فرو فرستاده شد و درخشش نور خدا بر حول محور آن تابيدن مى گيرد .

پس قداست آن باهيچ يك از جاهاى زمين قابل مقايسه نيست .

و هم چنين آن را ب_ه بازار تعبير كرده , و بى شك بازار جايى است كه يك طرف خريدار و طرف ديگر فروشنده با يك ديگر به گفت وگو مى پردازند و بازارى كه خدا گرداننده آن است جز بهشت دادوستد نمى شود, ازاين رو, جا دارد به

چند اثر مهم از حضور زنان در مساجد اشاره اى داشته باشيم :

الف ) آثار عبادى حضور زنان در مساجد

((م_س_جد اسم مكان به معناى محل سجده و عبادت است .

بنابراين , مساجد مكانى براى عبادت و پرستش الهى شمرده شده اند .

خداوند در قرآن كريم يكى از اهداف اساسى برپايى مساجد را عبادت و پرستش خداوند دانسته و فرموده است : ((في بيوت اذن اللّه ان ترفع و يذكر فيها اسمه يسبح له فيها بالغدو والاصال )) . ((31)) (( (اي_ن چ_راغ پ_ر ف_روغ ) در خ_ان_ه ه_اي_ى قرار دارد كه خداوند اذن فرموده است كه رفعت يابد .

خانه هايى كه نام خدا در آنها برده شود و صبح و شام در آنها تسبيح اومى گويند)) . و هم چنين در سوره جن مى فرمايد : ((اءن المساجد للّه فلا تدعوا مع اللّه اءحدا)) . ((32)) ((مساجد از آن خدا است پس هيچ كس را با خدا نخوانيد .

)) م_رح_وم ط_ب_رسى براى كلمه ((مساجد)) چند معنا ذكر نموده اند .

يكى از آن معانى اين است كه ب_گوييم : مراد از ((مساجد)) در آيه شريفه تمام مكان هايى است كه در آن جا براى خداوند عبادت و پرستش مى شود ((33)) .

در سوره اعراف آمده است : ((و اقيموا و جوهكم عند كل مسجد و ادعوه مخلصين له الدين كما بداءكم تعودون )) . ((34)) ((ت_وج_ه خود را هنگام عبادت در هر مسجدى به سوى او كنيد و دين خود را براى اوخالص كنيد همچنانكه در آغاز شما را آفريد بار ديگر در رستاخيز بازمى گرديد)) . ب_ن_اب_راين , در قرآن كريم هر جا كه از مسجد نامى برده شده جنبه عبادى

آن مد نظرقرار گرفته اس_ت .

در روايات نيز به جنبه هاى عبادى آن توجه بيشتر شده , و اين نشان دهنده آن است كه ائمه اطهار( (ع ) ) بر جنبه هاى عبادى مسجد تاءكيد فراوانى داشتند .

رسول خدا(ص ) در اين باره مى فرمايد : ((كل جلوس في المسجد لغو الا ثلاثة : قرائة مصل , او ذكر اللّه , او سائل عن علم )) . ((35)) ((ه_ر گونه نشستنى در مسجد بيهوده است , مگر اين كه براى سه كار باشد : خواندن قرآن , خدا را ياد كردن و يا دانش اندوختن )) . رسول خدا(ص ) در جاى ديگر فرمودند : ((انما نصبت المساجد للقرآن )) . ((36)) ((مساجد را براى قرآن خواندن ساخته اند)) . ب_ا ت_وج_ه ب_ه اي_ن روايات و آيات شريفهن يكى از آثار حضور و شركت زنان در مساجدن استفاده و ب_هره ورى از اعمال عبادى در اين مكان مقدس است .

اگر زنان ما با رعايت شرايط ششگان در اين م_ك_انهاى الهى وارد شوند مى توانند از اجر و پاداش عبادت كنندگان واقعى در مساجد برخوردار شوند .

بنابراين , آيا بهتر نيست كه زنان ما با رعايت شرايط ويژه در اين جايگان مقدس واردشوند ؟

ب ) آثار علمى حضور زنان در مساجد

وق_ت_ى زن_ان در مسجد گرد هم مى آيند, بهترين زمانى است كه مى توانند از مسائل دينى و قرآن ب_ه_ره م_ند شوند, چون يكى از اهداف بناى مسجد برگزارى جلسات علمى وبيان احكام و مسائل اس_لامى است همان طور كه در زمان رسول خدا ((ص )) مرسوم بوده است .

رسول خدا( (ص ) ) در ب_خ_ش_ى از رواي_ت_ى كه بخش گذشته بدان

اشاره كرديم به ابوذر فرمود : ((مسجد محل پاسخ و پرسش در خصوص مسائل علمى است و فقط دراين صورت است كه مى توان در آن نشست )) . ائم_ه اط_ه_ار( (ص ) ) در س_خنان متعددى مساجد را پايگاه علم و دانش معرفى كرده اند .

حضرت ع_ل_ى (ع ) در يكى از سخنان خود بهره بردارى از علم و دانش را يكى ازنتايج و آثار رفتن به مسجد ذكر مى كند و مى فرمايند : ((م_ن اخ_ت_ل_ف ال_ى ال_مسجد اءصاب احدى الثمان : اخامستفادا في اللّه , او علما مستطرفا,او آية م_ح_ك_مة , او يسمع كلمة تدل على هدى , او رحمة منتظرة , او كلمة ترده عن ردى , اويترك ذنبا خشية او حياء)) . ((37)) ((ك_س_ى ك_ه ب_ه مسجد برود يكى از منافع هشتگانه نصيبش خواهد شد : برادران ارزشمندى پيدا م_ى كند, با علم و دانش روز آشنا مى شود, عقايد خود را بر دليل و برهان استوار مى سازد, سخنانى ك_ه م_وج_ب ه_دايتش شود مى شنود, رحمت الهى شامل حالش مى گردد, از پندهايى كه او را از گ_ن_اه ب_از م_ى دارد ب_ه_ره م_ند مى شود, به خاطر حيا و آبروى خويش يا ترس از خدا ترك گناه مى نمايد)) . ح_ضرت على ( (ع ) ) با اين بيان گويا و رساى خود مى فهماند كه مسجد يكى ازمراكزى بايد باشد ك_ه مسائل اسلامى و دينى و موعظه حسنه در آن واقع شود تا هر كسى به اين خانه مقدس رفت و آمد مى كند علاوه بر بهره عبادى از مسائل دينى و اسلايم نيزبهره مند مى شود .

به

اين ترتيب , بيش از آن چه تا كنون ما در آن مورد به گفت وگو پرداختيم , براى رفتن به مسجد ب_اي_د ارزش ق_ائل شد و دامنه فوايد آن را گسترده تر دانست .

امروزه كه درهاى مسجدها بر روى ه_م_گ_ان گشوده است و به مناسبت هاى گوناگون در آنها سخنرانى هاصورت مى پذيرد و علوم اس_لام_ى تبليغ مى شود و از رويدادهاى متفاوت علمى و تاريخ پرده برداشته مى شود و كانون هاى گرمى تشكيل مى شود, زنان مى توانند با حضور خودبهره هاى فراوانى ببرند كه هم پاداش تحصيل علم بر آن مترتب شود و هم ثواب حضوردر مسجد .

اهميت رفتن به مسجد براى فراگيرى علم و دانش به اندازه اى است كه بعضى از فقهارفتن زنان را به مسجد جهت فراگيرى مسائل اسلامى واجب دانسته اند وگفته اند : ((اگر راهى براى يادگيرفتن مسائل اسلامى جز از طريق رفتن به مسجد وجود نداردواجب است (زنان ) به مسجد بروند)) . ((38))

ج ) آثار سياسى حضور زنان در مسجد

ب_ى ت_ردي_د اك_ن_ون ي_ك_ى از م_راكز سياى مهم در جامعه اسلامى مسجد است .

مساجدعلاوه بر ج_ن_ب_ه ه_اى دينى و فرهنگى به عنوان يك سنگر و نهاد سياسى در جامعه اسلامى مطرح است .

از ط_رف دي_گ_ر, حضور زنان در مساجد مى تواند يكى از جلوه هاى سياسى اين قشر عظيم در جامعه باشد .

رون_ق گرفتن مسجدها كه نيمى از آن به دست زنان صورت مى گيرد, چيزى نيست كه بتوان به آس_ان_ى در مورد آن سخن گفت , چرا كه بازتابى كه اين امر در ميان مجامع جهان وبيرون مرزى دارد ب_سيار فراتر و در خور توجه مى باشد .

به اين خاطر

اسلام همانگونه كه به زنان دستور عفاف و حجاب مى دهد, به آنان دستور شركت در مجامع عمومى را نيزصادر كرده است .

حضور زنان در مساجد, بيانگر حضور فعال آنان در جامعه اسلامى و مجامع دينى ومذهبى است .

زن_ان با حضور خود در مساجد, وحدت و همبستگى در سطح اجتماع را به ارمغان مى آورند .

چون ه_م_ه روزه ق_ش_ره_اى م_ختلفى از زنان اعم از پير و جوان , ثروتمند و فقير وداراى ديدگاه هاى مختلف در صف هاى طويل نماز جماعت حضور مى يابند و به يك سو و بر خداى يگانه ابراز كوچكى و پرستش مى كنند .

ائم_ه اطهار( (ع ) ) كسانى را كه بعد از شنيدن اذان بدون عذر از مسجد خارج مى شوند ((منافق )) خ_وان_ده ان_د .

رسول گرامى اسلام ( (ص ) ) جهت حفظ انسجام وهمبستگى و اجتناب از هرگونه تفرقه و پراكندگى فرمود : ((من سمع النداء في المسجد فخرج من غير علة فهو منافق الا ان يريد الرجوع اليه )) . ((39)) ((ك_س_ى ك_ه در م_س_جد صداى اذان را بشنود و بدون علت از مسجد خارج شود منافق است جز اين كه قصد برگشت به مسجد را داشته باشد)) .

از صدر اسلام تا كنون مسجد به عنوان كانون طرح مسائل سياسى مطرح بوه است .

واگر زنان در اين جاها حضور نيابند, از آگاهى از مسائل مهم سياسى كشور و جهان اسلام بى بهره مى شوند .

د) آثار معنوى حضور زنان در مساجد

م_س_ج_د ج_اي_ى است كه خداوند عنايت بيشترى دارد ومسلما دست بندگان به آستانش آسانتر خ_واه_د رسيد و رابطه مى تواند تنگ تر باشد .

از اين رو, رفتن به خانه اى كه

ميزبان آفريدگار همه گ_ي_تى است و آن را مهمان خانه اى براى دوستدارانش كرده , از اهميت خاصى برخوردار است و ن_شستن در آن به خصوص كه با ياد خدا و اميد به خشنودى اوباشد, و هيچ گاه شخص بى نصيب ن_خ_واه_د م_ان_د .

پ_س اين اختصاص به گروه خاصى نداردو محدود به شرايطى نشده كه دست عده اى از آن كوتاه گردد .

همان گونه كه رسول خدا(ص ) فرمود : ((من كان القرآن حديثه والمسجد بيته نبى اللّه تعالى له بيتافى الجنه )) . ((40)) ((ك_س_ى ك_ه كلام و ذكرش قرائت قرآن باشد و مسجد خانه اش , خداوند متعال خانه اى در بهشت برايش مهيا سازد)) . آن ك_ه در مسجد ماءوى مى كند و با خدا به راز و نياز مى پردازد وشيرين ترين گفتارش راكلام او م_ى دان_د, لاب_د اج_رى دارد و س_زاوار بزرگداشت كه بنا بر حديث فوق خداوند دربهشت برايش خانه اى در نظر مى گيرد و اين بهترين پاداشى است كه يك بنده مى تواندتوقع داشته باشد .

و ن_يز اصولا كسى كه اراده مسجد مى كند و گام برمى دارد يك نورانيت در او پديدمى آيد كه ما با ديدگان عادى قادر به درك آن نيستيم .

و اگر فرض كنيم كسى كه كار خيرى انجام مى دهد و يا دس_تگيرى از درمانده اى مى كند, يك حالت شادابى و رضايت وجدان به او دست مى دهد به همان اندازه كه يك گناه كار با گناه خود احساس افسردگى ونگرانى در او پديد مى آيد _ اين فقط در درون خ_ود ش_خ_ص اي_جاد مى شود و قابل توصيف نيست ,

ولى اين حالت و بازتاب و يا تاءثيرش بر ج_ه_ان اط_راف ما را كسانى مانند امامان معصوم (ع ) به خوبى حس مى كنند, همان گونه كه امام ص_ادق (ع ) فرمود : ((آن كه به سوى مسجد برود و گام هايى كه بر مى دارد آن اندازه مبارك است كه زمين و هفت زمين بر او تسبيح مى كنند)) . ((41)) ش_اي_د كسى گمان كند فقط مسجد نيست كه چنين ارزشى دارد و در خانه هم كلام نورانى خدا س_بب نورانيت و كسب فيض مى شود .

بلى ممكن است , ولى همان اندازه كه شخص در خانه صرف ع_بادت مى كند اگر در مسجد انجام شود تاءثير آن چندين برابرخواهد بود .

وقتى كه جمعى كنار هم و به يك صدا پروردگار عالم را صدا مى زنند پاسخ زودتر و توجه خدا را بيشتر جلب مى كند .

و اگر اين حكايت كه آورده اند توجه كنيم مطلب روشن تر مى شود .

ش_ي_خ ال_رئيس ابوعلى سينا براى ابوسعيدابوالخير نوشت كه : چه لزومى دارد مردم همه در مسجد اجتماع كنند با اين كه , خداوند از رگ گردن به انسان نزديك تر است , ((42)) هرجا كه باشى اگر رابطه ات با خدا برقرار سازى نتيجه خواهى گرفت .

اب_وس_ع_ي_د در پاسخ نوشت : اگر چند چراغ در يك جا روشن باشد اگر يكى از آن هاخاموش شده چراغ هاى ديگر روشن است .

ولى اگر همان چراغ ها هر كدام در اطاق دربسته اى باشد اگر يكى از چ_راغ ها خاموش شود آن اطاق تاريك مى گردد .

انسان ها نيزاين گونه اند .

بعضى گنه كار هستند اگ_ر

ت_نها باشند شايد موفق به فيوضات و بركات نور الهى نشوند ولى اگر در اجتماع باشند شايد خ_داون_د ب_ه ب_رك_ت وج_ود بعضى ديگر افراد اجتماع آنان را نيز مشمول فيوضات و بركاتش قرار دهد ((43)) .

ه_) آثار حضورزنان درمساجدامروزه ملاك شناسايى هر جامعه اى فرهنگ آن است

و براى اين كه بگويند ملتى فرهنگى است به م_قياس شناخت و دانش و پيشينه فرهنگى آن رجوع مى كنند .

درفرهنگ ما مسلمانان نيز همواره چ_ن_ي_ن ب_ود ك_ه ت_اءث_ي_ر گذارترين انديشه ها پرورده و به جهان عرضه مى شد و دانش مندترين دان_ش م_ن_دان از م_مالك اسلامى برخاسته اند .

و قريب به اتفاق اينان نقطه آغازشان را مسجد قرار داده ان_د و از همين جا پرورده شدند و باليدند وسرآمد شدند .

از آن روز كه پيامبر اسلام پيك هايى به كشورهاى همسايه فرستاد و ماءمورآموزش قرآن و احكام كرد, مسجد رونق گرفت و نخستين پ_اي_گ_اه دانش و ديانت شد .

هركس خواستار دانش بود بايد ابتدا اهل مسجد باشد و دوستدار خانه خدا تا بتواند از انوارآن مكان مقدس بهره برگيرد .

در آن محل هم جهان بينى اسلام گفته مى شد و ه_م رزم ت_ن ب_ه تن هم درس ديانت مى دادند هم رسم سياست , هم آموزش بندگى داده مى شد وهم خداباورى .

اين معنا با يك نگاه گذرا به روزگاران كهن مسلمانان به خوبى قابل درك است .

رسول خدا (ص ) سيزده سال از رسالت خود را در مكه و ده سال ديگر در مدينه در كانون مسجد مردم را گردآورد .

آن ح_ض_رت رسم خداشناسى و آيين جهان دارى و پرستش پروردگار يگانه را در مسجد به مردم آم_وخت و آن محل را در راءس همه كارهاى خودقرار

داد .

به طورى كه با وارد شدن به هر منطقه جديدى نخست جايى براى ساختمان مسجد مى جست .

اي_ن ك_ار ارزش م_ند درس شد براى همه مسلمانان .

دوازده فرزند بزرگوارشان ايشان همگى در خانه خدا و مسجد به آن عظمت رسيدند و تاريخ را متحول ساختند .

آنان دوستدار مسجد و بزرگ دارن_ده آن بودند .

همان گونه كه در بخش پيش گفتيم على (ع )هشت امتياز براى آن برشمرده كه نصيب بندگان پرهيزگار و دوستدار مسجد مى شود : ((ب_رادرى (دوس_ت_ى ) ك_ه از او در راه خدا استفاده مى كند, با علم و دانش نو و تازه آشنامى شود, ع_ق_ايد خود را با دليل و برهان , محكم و استوار مى سازد, كلمات و سخنانى كه مايه هدايت او شود مى شنود, رحمت الهى كه آن را انتظار مى كشد شامل حالش مى شود, سخنى كه او را از گمراهى و گ_ن_اه و ف_س_اد ب_از دارد مى شنود, بخاطر ترس الهى ترك گناه مى كند, بخاطر حياء و آبروى خويش مرتكب عمل خلافى نمى شود)) . ((44)) پ_س زن_ان كه در اجتماع مثل مردان نمى توانند در همه اجتماعات شركت كنند و يا بسترمناسبى نمى بينند, مسجد بهترين مكان براى كسب دانش اجتماعى , سياسى , عبادى واخلاقى است .

بنابرآن چه از روايات به دست مى آيد و شرايطى كه اسلام براى آنان در نظر گرفته رفتن به مسجد و رون_ق ب_خ_ش_يدن به آن در رشد وبالندگى زنان بسيار مؤثر است و كسى هم تا كنون زنان را از رفتن به اين گونه مكان ها بازنداشته است .

و ب_راى ت_اءي_ي_د گ_ف_ت_ارم_ان ب_ه سخنانى از حضرت

امام خمينى (ره ) مى پردازيم كه ايشان در وصيت نامه الهى _ سياسى آورده اند : ((م_ا م_ف_ت_خ_ريم كه بانوان و زنان پير و جوان , خرد و كلان در صحنه هاى فرهنگى واقتصادى و ن_ظ_ام_ى ح_اض_ر و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالى اسلام و مقاصدقرآن كريم فعاليت دارند)) .

و) آثار اخلاقى و تربيتى حضور زنان در مسجد

از آن جايى كه زنان قسم بيشتر اوقات خود را صرف كارهاى خانه و تربيت فرزندان شان مى كنند و گاهى نيز مشكلات زندگى آنها را در تنگنا قرار مى دهد نياز دارندتا به گوشه اى بروند و با خود خ_ل_وت ك_نند و كمى آرامش بيابند .

در اين راستا تجربه نشان داده كه اگر شخصى به بزرگ تر از خ_ود پ_ن_اه ببرد و با او درد دل كند مؤثرتر است و مؤمنان هم يگانه كسى را كه براى درد دل با او م_ى ش_ن_اسند, خداى متعال است .

جايى هم كه مناسب تر و نزديك تر به خدا است مسجد مى باشد .

زنان براى پرورش فرزندان در دامن خود بيش از مردان به راز و نياز احتياج دارند, چرا كه فرزندان كانونى نياز دارند كه هم آرام باشد و هم امين و هم پاك , كه ا ين هم در گرو داشتن ايمانى محكم ميسور است .

پس چه خوب است آن كه قصد مسجد مى كند, به اين اميد كه آن جا خداوند نزديك تر ب_ه ب_ن_ده اش است و آسان تر به درد دل هايش توجه دارد, دل از همه چيز بكند و فقط به خشنودى ح_ض_رتش توجه نمايد .

مسجد جايى است كه با دعاها و راز و نياز بنده

خداى بزرگ بسيار خرسند مى شود و در روايت هم داريم كه وقتى بنده اى از دل خدا را صدابزند بسيار خوشحال مى شود و به ف_رش_ت_گ_ان م_ى گويد : گوش كنيد و ببينيد اين بنده ام چه قدر عاشقانه مرا صدا مى كند .

وقتى ج_م_اع_ت_ى در ي_ك زمان گرد هم مى آيند و خدا رامى خوانند, ميان آن ها هستند كسانى كه دل ش_كسته پروردگارشان را مى خوانند و به قول ابوسعيدابوالخير به خاطر يك نفر يا چند نفر هم كه ش_ده نورانيت مسجدو مجلس بيشترمى شود و اين همان چيزى است كه بنده مى خواهد و در پرتو اي_ن رضايت خدا بندگان گناه كار هم به فيض خواهند رسيد, هر چند اندك باشد .

به ويژه اين كه گ_ردهم آيى هابراى دعا هم باشد و غير از نماز و نمازجمعه دعاهايى هم دركنارش خوانده شود و به امامان معصوم (ع ) و پاك بندگان خدا متوسل شوند و ميان خود و خدا آنان را واسطه سازند .

چه خوب است نمازگزاران با استفاده از بوى خوش و لباس هاى پاكيزه به ميهمانى خدا برند .

امام ص_ادق (ع ) م_ى ف_رم_اي_د : پ_درم ام_ام ب_اقر (ع ) هميشه حاجت هاى خود راهنگام ظهر از خداوند درخواست مى نمود .

پدرم هرگاه حاجتى و درخواستى داشت بعداز صدقه دادن و استفاده از بوى خوش به طرف مسجد مى رفت و حاجت خود را درآن جا از خداوند مى طلبيد .

((45)) ه_م_ان ط_ور ك_ه گفتيم مسجد يك قدم نزديك تر به خدا است و امامان هم به اين معتقدبودند و زم_انى را كه زودتر به اجابت مى رسيد برمى

گزيدند .

در بعضى از روايات نيز آمده است كه دعا به صورت جمعى و گروهى مقبول تر و پسنديده تر است .

ش_ي_خ ح_ر ع_املى در كتاب ارزش مند وسائل الشيعه بابى تحت عنوان (( باب استحباب الاجتماع ف_ى ال_دعاء من اءربعة الى اءربعين )) آورده و رواياتى را در اين زمينه مطرح نموده است .

از جمله از قول امام صادق (ع ) آورده است كه آن حضرت در اين باره فرمود : ((ما اجتمع اءربعة رهط قسط على اءمر واحد فدعواللّه عزوجل الا تفرقوا عن اجابه )) . ((46)) ((هيچ گاه چهار نفر با هم اجتماع نكرده اند كه براى مطلبى به درگاه خدا دعا كنند جزاين كه با اجابت آن دعا از هم جدا شده اند)) . امام صادق (ع ) در حديث ديگرى فرمود : ((كان اءبي اذا حزنه اءمر جمع النساء والصبيان ثم دعا و اءمنوا)) . ((47)) (( هرگاه پيش آمدى پدرم را غمناك مى كرد زنان و كودكان را جمع مى كرد, سپس دعامى نمود و آن ها آمين مى گفتند)) . م_اج_راى ((م_ب_اه_له )) كه رسول خدا (ص ) در برابر اهل نجران كه آن حضرت را انكارمى كردند, م_ى تواند نمونه اى از همين نوع باشد .

و پندى باشد براى مسلمانان , گرچه حضرت خود به تنهايى م_ى ت_وان_س_ت م_ردم نجران را نفرين كند و خدا هم به خواسته ايشان پاسخ مثبت دهد, ولى همه فرزندانش و على (ع ) را گردآورد و تا هم اهميت قضيه وجدى بودن خود را وانمود كند و هم اين كه براى ديگران درسى باشد .

بنابراين , حضور زنان به همراه مردان

در دعاهاى پرفيض در خانه خدا مشمول عنايت خاص و ويژه الهى قرار مى گيرند و از نكات تربيتى و اخلاقى دعا بهره مند مى شوند .

حضور زنان در مساجد در روزگار پيامبر

(ص ) ح_ضور زنان در مساجد براى انجام نماز جماعت در عصر رسول خدا (ص ) ازمسلمات تاريخ است .

در بعضى از روايات حضور آنان به روشنى ذكر شده است .

امام صادق (ع ) از پدرش امام باقر (ع ) نقل مى كند كه آن حضرت فرمود : ((ك_ان رس_ول اللّه (ص ) ي_س_م_ع ص_وت الصبي و هو يبكي و هو في الصلاة فيخفف الصلاة اءن تعبر امه )) . ((48)) ((رسول خدا(ص ) هنگام خواندن نماز جماعت صداى گريه طفلى را شنيد كه مادرش او را با خود به مسجد آورده بود .

آن حضرت نماز را كوتاه كرد)) . و در روايات ديگر آمده است : روزى رس_ول خ_دا(ص ) ن_م_از صبح را با كوتاه ترين سوره خواند .

اصحاب از اوپرسيدند اى رسول خدا(ص ) ! چه اتفاقى افتاده كه نماز را سريع تمام كرديد .

آن حضرت در پاسخ فرمود : ((اني سمعت صوت صبى في صف النساء)) . ((49)) ((من صداى طفلى را در صف زنان شنيدم )) . حضرت على (ع ) نيز در همين زمينه مى فرمايد : ((ك_ن ال_ن_س_اء ي_ص_ل_ي_ن م_ع ال_ن_بي (ص ) فكن يؤمرن اءن لا يرفعن رؤسهن قبل الرجال لضيق الازر)) . ((50)) ((زن_ان (در ع_صر پيامبر (ص ))نماز را با پيامبر(ص ) به جاى مى آوردند .

به زنان دستور داده شده بود كه چون لباس مردان كوتاه بود قبل از مردان سر از سجده برندارند)) . اي_ن ك_ه در

ب_عضى از روايات وارد شده خواندن نماز در خانه از نماز خواندن در مسجدبراى زنان اف_ضل است شايد به اين خاطر باشد كه چنانچه حضور زنان در مسجد موجب فساد و اشاعه فحشا ش_ود چ_ه ب_سا نماز خواندن آنان در خانه بهتر باشد .

اما اگر زنان باحفظ حجاب اسلامى و رعايت پ_اك_دام_نى و به قصد اقامه نماز و دعا در مسجد حضورپيدا كنند بى شك بسيار با فضيلت است و مستحب .

در ش_اءن ن_زول آي_ه شريفه ((يا ايهاالنبي قل لازواجك و بناتك و نساء المؤمنين يدنين عليهن من جلابيهن ذلك ادنى ان يعرفن فلا يؤذين و كان اللّه غفورا رحيما)) . ((51)) آمده است : ((در ع_ص_ر رس_ول خدا (ص ) زنان به منظور اقامه نماز به مسجد مى رفتند و گروهى ازمنافقان اوايل شب كه هوا تازه تاريك مى شد در كوچه ها و معابر مزاحم آنان مى شدند وبعد مدعى مى شدند ك_ه م_ا نمى دانستيم اين زن كنيز است يا آزاد (چون براى كنيزان پوشاندن سر واجب نبود) ((52)) لذا خداوند سبحان اين آيه را نازل فرمود و به رسول خدا(ص ) دستور داد كه به همسران و دختران خ_ود و زن_ان مؤمنين بگويد كه بدون جلباب وروسرى و پوشش كامل از خانه خارج نشوند .

پس از ن_زول اي_ن آي_ه , زن_ان ان_ص_ار ب_ا ل_ب_اس س_ي_اه و ب_ل_ند و با حجاب كامل در نماز جماعت حاضر مى شدند .

((53)) از مجموع روايات و آيات استفاده مى شود كه زن مسلمان بايد به گونه اى در ميان مردم رفت وآمد ك_ن_د ك_ه نشانه عفاف و پاك دامنى آنان باشد و به اين نام

شناخته شوند(ذالك ادنى ان يعرفن ) تا بيمار دلان و منافقان در صدد تعرض و آزار آنان برنيايند .

(فلايؤذين )

حكم اجازه خواستن زنان جهت رفتن به مسجد

در بعضى از روايات آمده , وقتى زنان درخواست اجازه براى رفتن به مسجد كردندمنع شان نكنيد .

در سنن ابى داود باب (( ما جاء فى خروج النساء الى المسجد)) تعدادى ازاين روايات ذكر شده است .

رسول خدا (ص ) فرمود : ((لا تمنعوا اماءاللّه مساجداللّه )) . ((54)) (( همسرانتان را از رفتن به مساجد خدا منع نكنيد)) . و در حديث ديگر نيز از آن حضرت آمده است : ((ائذنوا للنساء الى المساجد بالليل )) . ((55)) ((هنگام شب به زنان براى رفتن به مساجد اذن دهيد)) . در كتاب كنزالعمال نيز در باب حكم اذن زنان از رسول خدا (ص ) آمده است : ((اذا استاءذنكم نساؤكم بالليل الى المسجد فاءذنوا لهن )) . ((56)) ((شب هنگام كه زنان تان براى رفتن به مسجد اجازه مى خواهند, رخصت دهيد)) . و نيز آن حضرت مى فرمايند : ((اذا استاءذنكم الى الصلاة فلا تمنعوهن )) . ((57)) وقتى كه زنان شما براى رفتن به مسجد جهت اقامه نماز اجازه مى خواهند, بازشان نداريد)) . در صحيح بخارى و صحيح مسلم نيز رواياتى از پيامبر گرامى به اين تعبير آمده است : ((اذا استاءذنت اءحدكم امراءته الى المسجد فلا يمنعها)) . ((58)) ((هرگاه همسر يكى از شما براى رفتن به مسجد اذن خواست مانع نشويد)) . نيز آن حضرت مى فرمايند : ((لا تمنعوا النساء حظوظهن من المساجد اذا استاءذنوكم )) . ((59)) ((باز نداريد زنان را از فيض مسجد, آن هنگام كه از

شما اجازه خواهند)) . پ_س نتيجه مى گيريم كه , نبايد زنان را از فضايل و آثار معنوى مسجد محروم كرد .

چنان چه زنان ب_ت_وان_ن_د ح_جاب اسلامى و شئون زن مسلمان و پاك دامنى را رعايت كنند,افضل بودن نماز در مسجد براى زنان هم چون مردان است و جاى هيچ گونه ترديدى نيست .

دلايل حكم و فضيلت نماز براى زنان در خانه

تا اين جا ما روايات , احاديث و آيات و گاه نيز ديدگاه هاى برخى بزرگان اسلام شناس را آورديم تا ب_گ_وي_يم كه خواندن نماز در مسجد براى زنان اشكالى ندارد .

و گفتيم كه دسته اى از روايات نيز زن_ان را از رف_تن به مسجد بازداشته اند ولى اكنون مى خواهيم بدانيم چرا روايات مى گويند خانه براى نماز زنان فضيلت بيشتر دارد ؟ از ك_ت_اب ه_اى رواي_ى و ف_ت_اواى بعضى از فقهاى شيعه و سنى استفاده مى شود كه درخانه نماز خ_وان_دن ب_راى زن_ان از نماز خواندن در مسجد فضيلت بيشتر دارد .

اينك به تعدادى از اين گونه روايات و فتاوا كه مضمون همه آن ها يكى است دقت مى كنيم .

رسول خدا (ص ) فرمود : ((صلاة المراءة وحدها في بيتها كفضل صلاتها في الجمع خمسا و عشرين درجة )) . ((60)) ((ب_ه ت_ن_ه_اي_ى و درخانه نماز خواندن زن مثل نماز در جمع است در حالى كه 25 درجه فضيلت دارد)) . باز از آن حضرت است : ((ان م_ساجدالنساء البيوت , و صلاة المراءة في بيتها افضل من صلاتها و صفتها وصلاتها في صفتها اءف_ض_ل م_ن ص_لات_ه_ا ف_ي ص_ح_ن دارها و صلاتها في صحن دارها اءفضل من صلاتها في سطح بيتها)) . ((61)) ((بهترين مسجد زنان خانه است

, و نماز در خانه برتر از نماز او در ايوان است , و نمازاو در ايوان برتر از نمازش در حياط خانه اش است , و نماز او در حياط خانه برتر ازنمازش برپشت بام خانه است )) . امام صادق (ع ) در اين باره نيز فرمود : ((خير مساجد نسائكم البيوت )) . ((62)) ((بهترين مساجد براى زنان شما خانه ها است )) . هم چنين امام صادق (ع ) فرمود : ((ص_لاة ال_م_راءة ف_ي م_خ_دع_ه_ا افضل من صلاتها في بيتها و صلاتها في بيتها افضل من صلاتها في الدار)) . ((63)) ((نماز زن در اطاق عقبى (پستو) برتر از نماز او در اطاق جلويى است و نماز او در اطاق نشيمن برتر از نمازش در خانه اش است )) . ام سلمه از قول رسول خدا (ص ) مى گويد : ((خير مساجد النساء قعر بيوتهن )) . ((64)) ((بهترين مساجد براى زنان اطاقهاى عقب خانه هاى آنان است )) . رسول خدا (ص ) به حضرت على (ع ) فرمود : ((يا على ! ليس على النساء جمعة و لا جماعة و لا اذان و لا اقامة )) . ((65)) اى على ! براى زنان نماز جمعه و جماعت و اذان و اقامه نيست )) . صاحب مفتاح الكرامه در جمع آورى اقوال در اين باره آورده است : ه_ل ش_رعيه اتيان المساجد للرجال خاصة او لهم و للنساء ؟ فى نهاية الاحكام و كشف الالتباس هذا ال_ح_ك_م ي_ع_ن_ي ات_يان المساجد مختص بالرجال دون النساء لانهن اءمره بالاستتار و فى (حاشيه ال_م_ي_س_ي ) ان_م_ا ت_س_ت_حب الفريضة في المسجد في حق

الرجال اماالنساء فبيوتهن مطلقا و في م_جمع البرهان خبر يونس بن ضبيان يدل على اختصاص فضيلة المسجد بالرجال كما هو المذكور ف_ى ال_كتب والمشهور بينهم و في التذكرة يكره للنساء الاتيان الى المساجد و في (الدروس ) للنساء الاختلاف اليها كالرجال وان كان البيت افضل و خصوصا لذوات الهيئات و في (النقليه ) صلوة المراءة ف_ي دارها في (الذكرى ) الاقرب شرعية اتيان المساجد للنساء و في موضع آخر من كشف الالتباس اءن ص_لوة المراءة في بيتها اءفضل من المسجد و في (اللمعة والروضة ) الافضل المسجدلغيرالمراءة او م_ط_لقا بناء على اطلاق المسجد على بيتها و قالا اءيضا و مسجد المراءة بيتهابمعنى اءن صلاتها فيه اءفضل من خروجها الى المسجد اءو بمعنى كون صلاتها فيه كالمسجد فى الفضيلة فلا تفتقر الى ط_لبها بالخروج و هل هو كمسجد مطلق اءو هو كماتريد الخروج اليه فتخلف بحسبه الظاهر الثاني ق_ل_ت : و م_ن ت_ت_بع مباحث الجماعة والاوقات و مباحث الحيض والاستحاضه و غيرها ظهر له اءن الاصحاب قائلون بشرعية اتيان المساجد للنساء فينبغي التاءمل في محل النزاع )) . ((66)) آيا رفتن به مسجد فقط براى مردان مشروع است يا براى زنان نيز جايز است ؟ در((نهاية الاحكام )) و ((ك_ش_ف الال_ت_ب_اس )) اين امر مختص مردان شمرده شده است , نه زنان ,چون به زنان دستور پ_وش_ش و پنهان شدن داده شده است .

و در حاشيه ((ميسى )) آمده است : خواندن نماز در مسجد ب_راى م_ردان م_س_تحب است اما استحباب نماز در خانه براى زنان به طور مطلق ثابت است .

و در ((م_جمع البرهان )) در خبر يونس بن ضبيان آمده : فضيلت رفتن به

مسجد براى مردان ثابت است ن_ه براى زنان .

همان طورى كه مشهور بين فقها هم همين است .

و علامه در ((تذكرة )) مى گويد : رفتن زنان به مسجد مكروه است .

ودر ((دروس )) مى گويد : براى زنان رفتن به مساجد مستحب اس_ت , م_ث_ل مردان , اگرچه خانه براى زنان افضل است , خصوصا براى زنان جوان .

و در ((نفليه )) آم_ده اس_ت : ن_م_از زن ب_اي_ددر خ_انه اش برپا شود .

و علامه در ((ذكرى )) مى گويد : نماز زن در خ_ان_ه اش افضل از مسجداست .

و شهيد اول و دوم در ((لمعه )) و ((روضه )) مى گويند : بهتر اين است كه بگوييم مسجدبراى غير زنان است يا اين حكم به طور مطلق جارى است .

بنابراين كه خانه براى زنان درحكم مسجد باشد .

و شهيد اول و ثانى نيز در معناى ((مسجدالمراءة بيتها)) گفته اند : يعنى نماز خواندن زنان در خانه افضل از رفتن آن ها به مسجد است يا به اين معنا است كه فضيلت نماز زنان در خانه مثل مسجد است و نيازى به رفتن به مسجدنيست .

صاحب ((مفتاح الكرامه )) بعد از نقل اقوال مى گويد : ((ك_س_ى كه بحث احكام جماعت , اوقات , مباحث حيض , استحاضه و غير آن ها را تتبع كند برايش روش_ن مى شود كه اصحاب قائل به شرعيت رفتن زنان به مسجد هستند .

بنابراين , سزاوار است در خصوص اين موضوع دقت شود)) . شهيد ثانى در لمعه آورده است : ((والاف_ض_ل ال_م_س_جد لغيرالمراءة او مطلقا بناء على اطلاق المسجد على بيتها بالنسبة اليها . . . و م_سجد

المراءة بيتها بمعنى اءن صلاتها فيه اءفضل من خروجها الى المسجد اوبمعنى كون صلاتها فيه كالمسجد في الفضيلة فلا تفتقر الى طلبهابالخروج )) . ((67)) ((ب_ه_ت_ر آن اس_ت ك_ه رف_تن به مسجد براى غير زنان است يا اين كه بگوييم : خانه به طورمطلق ((م_س_ج_د)) زن اس_ت .

و معناى اين كه مسجد زن , خانه او است اين است كه نماز درخانه اش از رف_ت_ن او ب_ه م_س_جد برتر است يا به اين معنا كه اقامه نماز در خانه در فضيلت ,مثل مسجد است ونيازى به رفتن او به مسجد نيست )) . مرحوم سيد محمد كاظم طباطبائى (قدس ) در كتاب عروة الوثقى آورده است : ((صلاة المراءة في بيتها افضل من صلاتها في المسجد)) . ((68)) ((نماز زن در خانه بهتر از نماز او در مسجد است )) . حضرت امام خمينى (قدس ) در تحريرالوسيله آورده است : ((والافضل للنساء الصلاة في بيوتهن , والافضل بيت المخدوع )) . ((69)) ((براى زن ها نماز خواندن در خانه بلكه در صندوق خانه و اطاق عقب بهتراست )) .

پاسخ و بررسى دلايل افضليت نماز در خانه براى زنان

از م_ج_م_وع رواي_ات گ_ذشته مى توان اين گونه استفاده كرد كه خواندن نماز در خانه نسبت به م_سجد براى زنان بهتر است .

اما با تاءملى در اين گونه روايات درمى يابيم كه معمولا تلاش شده تا ب_ه ن_ح_وى ب_ه مسئله حجاب اسلامى اهميت بدهند و به همين دليل هم به نماز در خانه فضيلت داده اند .

اينك به چند پاسخ توجه كنيد :

1_ اين روايات حمل بر اهميت حفظ حجاب مى شود : دي_ن م_ب_ي_ن اس_لام ب_ه م_س_ئله حجاب و عفاف زنان جهت حفظ شخصيت

و ارزش آنهااهميت فوق العاده اى قائل شده است .

خداوند در قرآن به زنان پيغمبر دستورهاى خاصى داده است تا ارزش و احترام آنان محفوظ بماند .

خداوند مى فرمايد : ((ي_ا نساء النبى لستن كاءحد من النساء ان اتقيتن فلاتخضعن بالقول فيطمع الذي فى قلبه مرض و قلن قولا معروفا)) . ((70)) ((اى زنان پيامبر ! شما با زنان ديگر فرق داريد)) در اين آيه خداوند از زنان رسول گرامى اسلام آغاز مى كند و اين يادآورى براى هرمسلمانى است ك_ه زن حرمت دارد و سزاوار نيست زنان خود را به نمايش بگذارند وموجب ترغيب نااهلان شوند .

زينت زن اگر براى خود و محرم او حفظ شود پاداشى ارزنده نزد خدا براى او در نظر گرفته شده و زن_ان ب_اي_د بكوشند تا با خويشتندارى به آن پاداش دست يابند و خدا خواسته تا ارجمند باشند و ج_اي_گاه آنان برجا باشد .

پس اين دستور فقط براى همسران و اهل بيت فرستاده خدا نيست .

وقتى زن_ان پ_ي_غ_م_ب_ر بايد درخانه بمانند تا حرمت آنان خدشه دار نشود زنان هم چنين اند .

اين جا كه س_ف_ارش ب_ه خوددارى از بيرون آمدن از خانه كرده به دليل حفظ شئون اسلامى است .

اگر زنى بتواندخود را از ديدنامحرم بپوشاند و آنان را به گناه نيندازد و يا ديدگان خويش را از نگاه بيگانه فرو بندد, همان گونه كه امام خمينى (قدس ) نيز فرموده اشكال ندارد كه سزاوارتراست به مسجد برود .

همانطور كه در زمان رسول خدا (ص ) زن ها با حفظ حجاب وپوشش اسلامى به نماز جماعت در مسجد حضور پيدا مى كردند .

و يا در آيه اى ديگر

كه بازهم دليل اين امر را بر حفظ پاكدامنى متمركز نموده است : ((ي_ا اي_هاالنبى قل لازواجك و بناتك و نساء المؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذلك اءدنى اءن يعرفن فلا يؤذين )) . ((71)) ((اى پيامبر ! به زنان و دختران خود و به زنان و مؤمنان بگو كه چادر خود را بر خود فروپوشند .

اين مناسب تر است تا شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند)) . ب_ن_اب_راي_ن , ه_مان گونه كه در اين آيه اشاره شده , آزار نامحرم دليل مهمى است كه زن باحفظ حجاب و پوشش اسلامى از خانه خارج شود .

لذا با توجه به اهميت حفظ حجاب ,بسيارى از فقها هم از روايات ((منع خروج زنان از خانه )) همين معنا را استنباط كرده اند .

امام خمينى (قدس ) در اين زمينه مى فرمايد : ((ب_راى زنها نماز خواندن در خانه , بلكه در صندوق خانه و اطاق عقب بهتر است .

ولى اگر بتوانند كاملا خود را از نامحرم حفظ كنند بهتر است در مسجد نمازبخوانند .

)) ((72)) در روضة المتقين در شرح روايت امام صادق (ع ) كه فرمود : ((خير مساجد نسائكم البيوت )) آمده است : ((لانها اقرب الى عصمتهن و سترهن )) . ((73)) ((نماز خواندن زنان در خانه به عصمت و عفاف آنان نزديك تر است )) . در ب_رخ_ى از رواي_ات نيز آمده است كه زنان به منظور حفظ اهميت حجاب و آداب اسلامى هنگام رفتن به مسجد از استعمال بوى خوش اجتناب كنند .

زينب يكى از همسران رسول خدا (ص ) مى گويد, پيامبر فرمود : ((اذا شهدت احداكن المسجد فلا تمس

طيبا)) . ((هنگامى كه يكى از شما زنان قصد مسجد كرد نبايد از بوى خوش استفاده كند)) . اگ_ر ك_س_ى ب_گ_وي_د, چ_ون ب_راى زن ب_هتر است كه در خانه نماز بخواند و روايات و آيات ونيز ديدگاه هاى دانشمندان بزرگ اسلامى هم گواه بر اين است , دليل استوارى نخواهدبود, از اين رو كه , اين برترى در روايت نمى تواند مانعى باشد براى ارزش نمازى كه زن مى تواند در مسجد بدست آورد .

و خ_ان_ه اگر براى او سزاوارتر باشد, به همين اندازه هم بر نماز در مسجد يا شركت در دعاها س_ف_ارش ش_ده و اه_ميت هر كدام در جاى خودمحفوظ است .

و نيز به همين مقدار كه بر كراهت رف_ت_ن زن_ان به مساجد در روايات اشاره شده , در برابر, روايات بسيارى هم براى بزرگ داشت آن عمل صحه گذاشته اند .

ه_م چ_نين اگر به حفظ شئون اسلامى از زنان را قرآن خواسته , به همين امر مهم براى مردان نيز سفارش شده است .

چنان كه در احزاب آيه 33 مى فرمايد : ((وال_ح_اف_ظ_ي_ن ف_روج_هم والحافظات والذاكرين اللّه كثيرا والذاكرات اعداللّه لهم مغفرة واجرا عظيما)) . در اي_ن آي_ه ه_م ب_ه زن_ان و هم مردان سفارش شده شرم گاه خود را بپوشانند و هر كس بپوشاند پ_اداش خوبى خواهد گرفت پس بايد گفت بر مسلمان است كه خوددار باشد ودر مقابل وسوسه ب_ه زش_تى ايستادگى نمايد تا شرايط كامل آن عمل فراهم شود و به ثواب كامل دست يابد .

زن در اين زمينه با مرد تفاوتى ندارد و هرگاه توانست كار مورد پسندخدا را به درستى و با شرايط كامل برآورده نمايد پاداش

دارد و اجر خواهد گرفت , وگرنه به گناه و لغزش دچار خواهد شد .

با اين كه رواياتى زنان را از رفتن به جمعيت ها منع كرده اند, اما رفت و آمد زنان به مسجد با رعايت عفت و حيا چه بسا پسنديده و داراى فضيلت است .

ولى حضور ناسالم زنان در مساجد و صحنه هاى ديگر اجتماعى همين طور مردان هم نه تنها ستايش نشده بلكه مورد مذمت قرار گرفته است .

لذا, رفتن به مسجد بستگى به انگيزه هاى درونى شخص دارد و اين فرقى ندارد كه براى زنان باشد ي_ا م_ردان .

ب_راى روشن تر شدن اين معنا به روايتى كه از امام باقر يا صادق (ع ) به دست ما رسيده دقت كنيد : ((ع_ن اح_ده_م_ا (ع ) قال : دخل رجلان المسجد, احدهما عابد والاخر فاسق .

فخرجا من المسجد وال_فاسق صديق والعابد فاسق و ذالك انه يدخل العابد المسجد مدلا بعبادته يدل بها فتكون فكرته ف_ي ذال_ك و ت_ك_ون ف_ك_ره ال_ف_اس_ق ف_ي ال_تندم على فسقة و يستغفراللّه عزوجل مما صنع من الذنوب . . . )) . ((74)) ام_ام ب_اق_ر ي_ا ص_ادق (ع ) مى فرمايد : دو مرد كه يكى عابد و يكى فاسق بود به مسجدداخل شدند .

هنگام بيرون رفتن از مسجد, فاسق راستگو عابد بدكار گشته بود, زيراعابد بر آن بود كه گريه و زارى خود را به ديگران نشان دهد (ريا كند), ولى فاسق درانديشه گريز و رهايى از فسق خود بود و طلب آمرزش او به خاطر گناهانش بود)) . ب_ن_اب_راين , آن چه مهم است , داشتن انگيزه هاى الهى و اخلاص در عمل است .

اگر

زن يا مردى با ان_گ_ي_زه هاى فاسد عملى را انجام دهد نه تنها موجب ثواب نيست , بلكه به اعمال نيك ديگر او نيز زيان رسانده است .

2_ اهميت و لزوم مصونيت زن از هر گونه تعرض : از ج_مله جواب هايى كه مى توان به روايات منع خروج زنان به مسجد داد اين است كه : اين سخنان از م_عصومين (ع ) به اين علت بيان شده كه عده اى از افراد بر سر راه هامى نشستند و زنان را مورد آزار و ت_عرض خود قرار مى دادند و ائمه معصومين (ع ) نيزجهت مصونيت زنان از هرگونه تعرض , توصيه برماندن در خانه نمودند .

در ش_اءن ن_زول آي_ه ش_ريفه ((يا ايهاالنبى قل لازواجك و بناتك و نساءالمؤمنين يدنين عليهن من جلابيبهن ذالك ادنى ان يعرفن فلا يؤذين و كان اللّه غفورارحيما)) . ((75)) اى پ_ي_ام_بر ! به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو كه روسرى هاى بلند خود را برخويش فرو اف_ك_ن_ند .

اين كار براى اينكه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند مناسب تراست خداوند همواره آمرزنده و مهربان است )) . آمده است : ((گ_روهى از منافقان , اوايل شب كه هوا تاريك مى شد در كوچه ها و معابر مزاحم زنانى كه جهت اقامه نماز به مسجد مى رفتند مى شدند .

خداوند اين آيه را نازل فرمود وبه رسول خدا (ص ) دستور داد كه به همسران و دختران خويش و زنان مؤمنين بگويد كه بدون جلباب و روسرى از خانه خارج نشوند)) . ((76)) بنابراين , وجود عدم امنيت در جامعه و اهميت و لزوم مصونيت زن

از هرگونه تجاوز,اسلام دستور به حفظ حجاب و پوشش داده است .

علامه شهيد مطهرى در كتاب ارزشمند ((مسئله حجاب )) در اين باره آورده و پاسخ آن كسانى كه علت حجاب و پيدايش آن را زير سؤال برده اند, داده است .

ايشان در بخشى از سخنان خويش آغاز پيدا شدن حجاب را اين گونه بيان مى كنند .

((م_س_ل_ما حجاب هاى افراطى و عقايد افراطى درباره پوشيدن زن معلول همين نوع جريان هاى ت_اري_خ_ى است . . . پس اين دعا كه در عصر ما امنيت ناموسى كامل در جهان برقرار است و صاحبان نواميس بايد از اين نظر خاطرشان جمع باشد ياوه اى بيش نيست )) . ((77)) 3_ عموميت روايات : گ_ذش_ت_ه از دلايلى كه تاكنون بدان استناد شد, روايات زيادى از طريق ائمه معصومين (ع ) به ما رس_يده است , مبنى بر اين كه مسجد متعلق به تمام مردم اعم از زن و مردهست .

با كمى دقت در روايات ذيل , زمينه مناسب ترى را فراهم مى كند و ميان مرد و زن هيچ گونه تفاوتى قائل نشده اند, چ_را ك_ه واژه ه_ايى مانند, مؤمن , متقين , منع نكردن و جزآن , اختصاص به گروهى ندارد و براى عموم مسلمانان است .

به روايات زير دقت كنيد : رسول خدا (ص ) طى حديثى فرمودند : ((المسجد بيت كل مؤمن )) . ((78)) ((مسجد خانه هر مؤمنى است )) . آن حضرت در حديث ديگرى مسجد را خانه همه متقين و پرهيزكاران دانسته وفرموده است : ((ان المساجد بيوت المتقين )) . ((79)) ((مساجد خانه هاى پرهيزكاران است )) . حضرت على

(ع ) در مورد همسايه مسجد فرموده است : ((لا ص_لاة ل_جار المسجد الا ان يكون له عذر او به علة , فقيل : و من جارالمسجد يااميرالمؤمنين ؟ قال : من سمع النداء)) . ((80)) ((ن_م_از ه_م_س_اي_ه م_سجد _ در خانه _ نماز كامل و تمام نيست جز اين كه عذرى داشته باشد .

از ام_ي_رال_مؤمنين (ع ) سؤال شد كه همسايه مسجد چه كسى است ؟ فرمود : كسى كه صداى اذان را بشنود)) . ل_ذا, رواي_اتى كه با كلمه ((من )) , ((متقين )) , ((مؤمن )) و امثال اين واژه ها شروع شده دلالت بر عموم مى كند .

ب_ه ان_ض_م_ام رواياتى كه مى گويند اگر زنان جهت رفتن به مسجد اجازه و اذن خواستندآنان را محروم نكنيد .

رسول خدا (ص ) فرمود : ((اذا استاءذنت اءحدكم امراءته الى المسجد فلا يمنعها)) . ((81)) ((هرگاه همسر يكى از شما براى رفتن به مسجد, اذن خواست نبايد مانع وى شويد)) . ((82)) اي_ن_گ_ونه روايات باعث شده كه بعضى از فقها در مورد افضل بودن نماز در خانه نسبت به نماز در مسجد براى زنان ترديد نمايند .

حضرت امام خمينى (قدس ) در اين باره فرموده است : ((اگ_ر (زن_ان ) ب_ت_وان_ن_د ك_ام_لا خ_ود را از ن_ام_ح_رم ح_ف_ظ ك_ن_ن_د ب_ه_تر است در مسجد نمازبخوانند)) . ((83)) و يا حضرت آية اللّه مكارم شيرازى مى گويند : ((ب_راى زن ه_ا بهتر آن است كه نماز را در خانه بخوانند ولى اگر خود را از نامحرم به خوبى حفظ كنند بهتر است در مسجد بخوانند)) . ((84)) هم چنين شهيد در دروس مى گويد : ((يستحب للنساء

الاختلاف اليها كالرجال و ان كان البيت اءفضل )) . ((85)) ((رفتن به مسجد براى زنان مستحب است مانند مردان , گر چه خانه بهتراست )) . صاحب مفتاح الكرامه بعد از نقل اقوال در اين زمينه مى گويد : ((و م_ن ت_ت_ب_ع م_ب_اح_ث الجماعة والاوقات و مباحث الحيض والاستحاضة و غيرها, ظهرله اءن الاصحاب قائلون بشرعية اتيان المساجد للنساء فينبغي التاءمل في محل النزاع )) . ((86)) ((ك_سى كه مباحث احكام جماعت و اوقات و مباحث حيض و استحاضه و غيره را تتبع كند روشن م_ى ش_ود ك_ه اصحاب قائل به شرعيت رفتن زنان به مساجد هستند لذا سزاواراست در محل نزاع تاءمل شود)) . ((87)) 5_ حضور زنان در مسجد, احياى شعائر الهى .

از آنجايى كه مسجديكى از علائم و شعائر دين مقدس اسلام شمرده مى شود ائمه اطهار (ع ) تاءكيد و ت_ش_وي_ق ف_وق ال_ع_اده اى ن_سبت به رفت و آمد به مساجد و حضور مستمردر آن كرده اند .

چون ب_زرگداشت شعائر آسمانى و گرامى داشتن آيين دينى نشانه دين دارى و پاى بندى به مقدسات آن است .

و اين مطلبى است كه شامل بسيارى از باورهاى دينى مى شود كه از آن دسته است مسجد و روزه دارى و روزه_اى وي_ژه اى م_ان_ن_د ع_ي_ده_ا وج_ز آن ك_ه امام خمينى آن ها را ((يوم اللّه )) مى خواندند : حضرت امام خمينى (قدس ) كرامت و برترى اين اماكن را اين گونه بيان مى كنند : (( در ش_رع م_ق_دس اس_لام بسيار سفارش شده است كه نماز را در مسجد بخوانند و بهتراز همه مسجدها, مسجدالحرام است و بعد از آن مسجد

پيغمبر (ص ) و بعد مسجدكوفه و بعد از آن مسجد بيت المقدس و بعد از مسجد بيت المقدس , مسجد جامع هرشهر و بعد از آن , مسجد محله و بعد از مسجد محله , مسجد بازاراست )) . ((88)) م_س_ج_د ب_ه ف_رم_وده رس_ول گ_رام_ى اس_لام (ص ) خانه خدا, ((89)) انوار الهى , ((90)) جايگاه پيامبران ((91)) و نيز بوستان بهشتى (ع ) شمرده شده است , بهترين مصادق شعائر الهى است .

ارج نهادن به اين شعائر به فرموده قرآن نشان دهنده پرهيزگارى است .

((و من يعظم شعائراللّه فانها من تقوى القلوب )) . ((92)) ((و هر كس شعائر الهى را بزرگ دارد, اين كار نشانه تقواى دلهاست )) . ب_ه ه_م_ي_ن خاطر است كه خداوند در قرآن كريم جلوگيرى كردن از ياد خدا در مسجدرا ظلم شمرده و فرموده است : ((و من اظلم ممن منع مساجد اللّه ان يذكر فيها اسمه و سعى في خرابها . . . )) . ((93)) ((چ_ه ك_سى ظالم تر و ستم كارتر از آن كه از بردن نام خدا در مسجد جلوگيرى كند و درخراب كردن آن سعى و كوشش كند)) . ((94)) علاوه بر اين كه احترام به مسجد نشان از تقوا است و بازداشتن از ذكر خدا ستم گرى شمرده شده , اگر كسى به مسجد احترام هم نكند, يعنى لفظى كه حاكى از سبك شمردن مسجد باشد, بر زبان براند, به نظر امام صادق (ع ) ملعون است .

((ملعون , ملعون , من لم يوقر المسجد)) . ((95)) و ه_م چ_ن_ي_ن ش_ك_س_تن حرمت مسجد از گناهان كبيره است .

چون مكانى كه شعائر

الهى و از محرمات دينى محسوب مى شود احترام و حرمت آن واجب است .

شهيد محراب حضرت آية اللّه دستغيب در كتاب ((گناهان كبيره )) تحت عنوان ((هتك مساجد)) آورده است : ((ه_ر م_ك_انى كه بوسيله مسلمان و به نام مسجد بنا شود, شيعه باشد يا از سايرفرقه هاى اسلامى , رع_اي_ت ح_رم_ت آن واجب و اهانت و هتك آن , مانند خراب كردن ياآلوده ساختن آن به نجاست , گ_ن_اه ك_ب_ي_ره اس_ت ن_زد هر دين دارى , به طورى كه نزدش بديهى است كه مسجد به حضرت آفريدگار نسبت دارد .

و ان المساجدللّه ((96)) و اهانت به آن اهانت به خدا است .

((97)) بر اين اساس , حضور زنان در مساجد براى انجام فرايض دينى مصداق تعظيم وبزرگداشت مساجد اس_ت و محروم كردن آنان از اين فيض بزرگ يكى از اقسام هتك وبى احترامى است و در نوع خود بزرگ ترين ستم است .

پي نوشتها

1- وسائل 5: 34/9521 .

2- وسائل 2: 817/3227 .

3- تحرير وسيله 1: 485_487 .

4- صحيح بخارى 7: 43

5- وسائل 1: 376 .

6- ((و كذالك جعلناكم امة وسطا)) بقره 2: 143 .

7- وسائل 3: 482/6327 .

8- در م_ورد ث_واب رف_ت_ن ب_ه مسجد, رجوع شود به كتاب ((مسجد در آيينه قرآن و روايات )) اثر

9- نور 24: 30_31 .

10- احزاب 33: 59 .

11- وسائل 3: 86/ , بحار 77: 86 .

12- صحيح بخارى 2:408/823 .

13- صحيح بخارى 2: 407/818 .

14- اللؤلو و المرجان 1: 137/باب 40 .

15- اعراف 7: 31 .

16- عروه الوثقى 1:426 .

17- مجمع البيان 1: 412 .

18- صحيح مسلم 4: 162 .

19- سنن ابى داود 1: 156/571 .

20- سنن

ابى داود 1: 571 .

21- كافى 5: 518 .

22- سنن ابى داود 2: 658 .

23- ع_روة الوثقى , طباطبائى , سيدمحمد كاظم , مؤسسه الاعلمى , بيروت , ص 607 , كتاب النكاح ,

24- احزاب 33: 32 .

25- تحف العقول , ص 25 .

26- وسائل 3:507 .

27- وسائل 3: 493 .

28- ان بيوتي في الارض المساجد.(وسائل 3: 557/1) .

29- المساجد انوار اللّه .(مستدرك وسائل 3:448/20) .

30- المساجد سوق من الاسواق الخرة .(مستدرك وسائل 3:361/14) .

31- نور 24: 36 .

32- جن 72: 18 .

33- مجمع البيان 5: 372 .

34- اعراف 7:29 .

35- بحار 77: 86, وسائل 3:86 .

36- وسائل 3: 492/6362 .

37- وسائل 3: 480/6321, من لايحضره الفقيه 1:237/713 .

38- رساله توضيح المسائل , آية اللّه مكارم شيرازى , مساءله 817 .

39- وسائل 3: 481/6322 .

40- وسائل 3: 481/6322 .

41- وسائل 3: 482/6327 .

42- ((و نحن اقرب اليه من حبل الوريد)) (ق 50:016) .

43- داستانها و پندها, ج9 , ص 58 .

44- وسائل 3: 480/631, من لايحضره الفضية /: 237/713 .

45- وسائل 4: 1116/8748 .

46- وسايل شيعه , شيخ حر عاملى , ج4 , ص 1143, حديث 8858, باب 38 از ابواب دعا .

47- اصول كافى , باب اجتماع در دعا, ح3 .

48- وسائل 5: 47/11071 .

49- المسند الجامع 6:227/4269 .

50- وسائل 5: 413/10858 و 10861 .

51- احزاب 33: 59 .

52- تبيان 8: 361 .

53- مجمع البيان 4: 370 .

54- سنن ابى داود 1: 155/565 و 566 و 567 .

55- همان , حديث 568 .

56- كنزالعمال 11: 677/20872 .

57- همان , حديث 20873 .

58- صحيح بخارى 2: 406/باب 555 و 558, صحيح مسلم 4: 161 .

59-

صحيح مسلم 4: 161 .

60- وسائل 5: 237/6435 , بحار 80: 371/31 .

61- من لا يحضره الفقيه 1: 374/1088 .

62- وسائل 5: 237/6432 و 6434, من لا يحضره الفقيه 1: 238/718, بحار 80: 371/32 .

63- وسائل 5: 236/6431, من لا يحضره الفقيه1 : 397/1179 .

64- اعلام الساجد باءحكام المساجد, ص 309 .

65- بحار 85: 126/3 .

66- مفتاح الكرامه , ج2 ص 228_229 .

67- لمعه 1: 63 .

68- عروة الوثقى 1: 426 .

69- تحريرالوسيله 1: 152 .

70- احزاب 33: 33 .

71- احزاب 33: 59 .

72- رساله توضيح المسائل , مساءله 894 .

73- روضة المتقين فى شرح من لايحضره الفقيه , محمد تقى مجلسى , ج2 , ص 107 .

74- وسائل 1: 76/243.علل مشاهده شود.

75- احزاب 33: 59 .

76- مجمع البيان 4: 370, تفسير قمى ذيل آيه شريفه .

77- رجوع شود به كتاب ((مساءله حجاب )), مطهرى , مرتضى , صفحات 45_50 .

78- كنزالعمال 7: 650/20736 .

79- كنزالعمال7 : 650/20737 , مستدرك وسائل 3: 359 و 554 .

80- بحار 83: 379 .

81- صحيح بخارى 2: 406/ باب 555 و 558, صحيح مسلم 4: 161 .

82- در اين زمينه رجوع شود به بحث ((حكم اجازه خواستن زنان جهت رفتن به مسجد)).

83- رساله توضيح المسائل , مساءله 893 .

84- رساله توضيح المسائل , مساءله 817 .

85- مفتاح الكرامه 2: 228 .

86- مفتاح الكرامه 2: 229 .

87- رساله توضيح المسائل , مساءله 893 .

88- ساله توضيح المسائل , مساءله 893

89- ((ان بيوتي في الارض المساجد)) وسايل 1: 268 .

90- ((المساجد انواراللّه )). كنزالعمال 7: 448, مستدرك وسائل 3: 447 .

91- ((المساجد مجالس الانبياء.)) مستدرك وسائل 3: 313 و 359 .

92-

حج 22: 32 .

93- بقره 2: 114 .

94- رجوع شود به كتاب ((مسجد در آيينه قرآن و روايات )) اثر نگارنده , ص 16_21 .

95- جامع الاحاديث 4: 452 .

96- جن 72: 18 .

97- گناهان كبيره2 : 414 .

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109