ولادت نور

مشخصات كتاب

نويسنده : سيد محمد جواد مهري

ناشر : سيد محمد جواد مهري

مقدمه

دنيا پ_س از آن همه زيست_ن در ظلمتكده جاهليت، بي_ش تر نمي تواند انتظار بكش_د... و اينك زم_ان، آبست_ن ح_ادثه اي مهم و رخ__دادي جاودانه است.شبي از ماه ربيع الاول است از عام الفيل كه اي_ن حادثه به وق_وع م_ي پي_ون_دد. در آن شب ت_اريخ_ي و ج_اوي_دان... چه مي گذرد؟ست_ارگ_ان آسم_ان، رقص كن_ان گ_رده_م آم_ده اند.بلبلان، ت_رانه خ_وانان ب_ر فراز بطحا در آن سك_وت شب، آواز س_ر مي دهند.خفاشان و شب پ_ره گان، آن دشمنان ن_ور و روشناي_ي، ف_راركنان از صحنه دور م_ي ش_ون_د. ابلي_س و ابلي_س زادگ_ان، از آسمان ران_ده مي شوند. نسيم بهشتي در آن نيمه شب و شيري_ن بهار ربيع المولود، وزي_دن گ_رفته است. نور آن جني_ن _ كه هن_وز به دنيا نيام_ده _ س_راس_ر ات_اق ك_وچك آمنه را روش_ن و من_ور ك_رده است.اندك ان_دك... و با گذشت بي_ش از نيم_ي از شب 17 ربيع الاول، آن نور فروزان دي_وار را مي شكافد و به بيرون م_ي تابد... و آن ن_ور خ_داي_ي تا كعبه و تا مسج_دالحرام م_ي رس_د و فرات_ر رفته مكه و اطراف آن را روشن مي سازد.خ_دايا چه خبر است؟ اي_ن چه ن_وري است كه شعاعش زمان و مكان را دره_م م_ي ن_وردد و نه تنها كعبه و مسج_دالح_رام را كه بيشت_ر و فراتر و گسترده تر روش_ن مي سازد، شام را و يم_ن را... فارس را و روم را، بلكه ه_رچه شهر و دي_ار در گست_ره پهن_اور زمي_ن وج_ود دارد، در مسير اي_ن نور قرار گرفته و روش_ن مي شود «والله مت_م نوره ولو كره

المشركون».اينجا است كه دعاي ابراهي_م خليل پ_س از ص_دها بلكه هزاران سال به استجابت مي رسد، آنگاه كه با اسماعيل خانه خدا را م_ي سازند و دست ها را به دعا بلند م_ي كنن_د كه بارالها، در ميان اي_ن مردم، رس_ول_ي برانگيزان كه آياتت را بر آنان تلاوت كند و كتاب و حكمت را به آنها بيام_وزد و آنان را ت_ربيت الهي كن_د «ربن_ا وابعث فيهم رس_ولا منهم يتلوا عليهم آياتك و يعلمهم الكتاب و الحكمه و يزكيهم...» و اينج_ا است كه بشارت عيس_ي تحقق م_ي ياب_د كه م_ن رسول خداي_م و به تورات تصديق مي كن_م و به رسولي كه پ_س از م_ن ميآيد و نام نامي_ش «احمد» است، شما را بشارت م_ي ده_م «ان_ي رسول الله اليكم مصدقا لما بي_ن يدي م_ن التوراه و مبشرا برسول ياءتي من بعدي اسمه اءحمد».و امشب است كه تمام بت هاي كعبه سرنگون مي ش_ود و هرگاه فجر صادق از افق سر زند منادي از آسمان با ص_داي بلند ندا دهد كه: «جاء الحق و زهق الب_اطل ان الب_اطل ك_ان زه_وق_ا».امشب شبي است كه فروغ ن_ور محمد _ صلي الله عليه و آله _ سراسر جهان را روش_ن و منور مي سازد و هر سنگ و درخت و جمادي به وجد و سرور ميآيد و هرچه در آسمان ها و زمين است به شكرانه اي_ن مولود گرامي سر به سج_ده مي افكند و شيطان سرافكن_ده و شكست م_ي خ_ورد.امام صادق عليه السلام فرمود: «هنگامي كه رسول خدا زاده شد، شب ب_ود. در آن شب، مردي از اهل كت_اب (يهودي) نزد ق_ري_ش آم_د كه در آن هنگام، هشام

و ولي_د و عتبه و شيبه گرده_م آم_ده ب_ودن_د; از آنان پرسيد: آيا امشب از شما مولودي متولد شده؟گفتند: نه، مگر چه خبر است؟ گفت: امشب فرزندي از ميان قري_ش به دنيا آم_ده كه نام_ش «احم_د» است و همانا هلاكت و ناب_ودي اهل كتاب به دست او خواهد ب_ود.» در روايتي از امام موسي ب_ن جعفر عليه السلام نقل شده كه اميرالمومني_ن عليه السلام در پاسخ به آن عال_م يهودي كه از معجزات پيامبر مي پرسيد، فرمود: نه تنها عيسي ب_ن مريم عليه السلام در گهواره سخن مي گفت كه محمد(ص) نيز هنگام ولادت، دست چپ بر زمي_ن گذاشت و دست راستش را به آسمان بلند كرد و با دو لبان مبارك_ش ت_وحي_د را ب_ر زبان جاري ساخت. از سيماي درخشنده اش ن_وري پ_دي_د آم_د كه اهل مكه در لابلاي آن ت_وانستن_د كاخ هاي شام را ببينند...فرشتگان پي_وسته از آسمان به زمين فرود م_يآمدند و از زمي_ن به آسمان پرواز مي كردند و تسبيح و تقدي_س خدا م_ي نم_ودند. ستارگان آسمان مضطرب ش_ده و به ح_ركت درآم_ده ب_ودن_د... (بحار، ج15، ص260)

معجزات شب مولود

آيات زيادي در شب ميلاد پيامبر _ صل_ي الله عليه و آله _ پديدار ش_د كه ه_ر يك از ديگ_ري عجيب ت_ر ب_ود. كاخ ان_وشيروان آن چنان ل_رزي_د كه چهارده كنگ_ره از آن ف_رو ريخت... دري_اچه س____اوه خشكي_د... آتشك_ده فارس كه هزار س_ال روش_ن ب_ود، به خ_ام_وش_ي گرائيد... بت ها در سراسر جهان سرنگ_ون ش_دن_د... شهاب هاي آسمان آن ق_در زياد و فراوان ش_د كه قري_ش وحشت كرده و پنداشتند پايان جهان فرا رسيده... در همان شب ب_ود كه موبد موبدان به خواب ديد

شتران_ي چم_وش در حال_ي كه اسبان اصيل را م_ي كشند، از نهر دجله گذشتند و چون تعبير خواب_ش را از تعبيرگويان خواب پرسيد، به او گفتن_د: آين_ده غم انگيزي در استقب_ال شاهنش_اه_ي خ_واه_د ب_ود.اين است كه ساسان به دساتير خبر داد جاماسب به روز س_وم تي__ر خب__ر دادب__ر ب__ابك برن__ا پدر پير خبر داد ب_ودا به صنم خ_انه كشم__ير خبر دادمخ_دوم سرائي__ل ب__ه ساعير خبر داد وان كودك ناشسته لب از شير خب_ر دادربي__ون گفت__ند، نيوش__يدند احب_ار از شق و سطيح اين سخنان پ__رس زمانيت__ا بر تو بيان سازند، اسرار نهاني گ__ر خ__واب ان_وشروان، تعبير ندانياز ك__نگره ك__اخ__ش، تعب__ير تواني بر عب_د مسيح اي_ن سخن_ان گر برسانيآرد به م__داين درت از ش__ام، نشاني ب_ر آيت مي_لاد نب__ي، سي__د مخ__تارفخ__ر دو جه__ان خ_واجه فرخ رخ اسعد م__ولاي زم__ان، مه__تر صاحب_دل امجدآن سي__د مس__عود و خ__داوند م__ويد پي__غمبر مح__مود، اب__والقاسم احمدوصفش نتوان گ_فت ب__ه هف_تاد مج__لد اين بس كه خدا گويد م__ا ك__ان محمدب_ر منزلت و ق_درش، يزدان كند اقرار و ب_دينسان، س_رور زن_دگ_ي سراسر مكه را فرا گرفت.ابرهاي بهاري پربار ش_د و زمي_ن تفتيده مكه را سيراب كرد. نعمت از آسمان سرازير ش_د... قحط_ي رخت از ميان بربست... همه جا سبز و خرم گشت...شك_وفه ها باز شدند... گلها عطرآگي_ن گشتند و عطر پراني كردند و درختان مالامال از ميوه.آري... در آن بهاران ماه، با اولي_ن ف_روغ فج_ر صادق و نخستي_ن شعاع ن_ور آفتاب جهانتاب و با آغازي_ن سرود بلبل و ت_رانه هزار ن_ور خدا، در زمي_ن مت_ولد شد او از مادر جدا شد تا به تنهاي_ي بشي_ري ب_راي عالميان و نذي_ري ب_راي جهانيان باش_د... آم_د تا

قلب ها و خ_ردها را فروغ بخش_د... آم_د تا جاهليت و ب_ي س_وادي و فلاكت و ش_ر و ب_دي را از مي_ان ب_ردارد...آمد تا براي هميشه بتان را سرنگ_ون سازد... آمد تا بردگي را از انسان هاي آزاده ب_رگيرد... آم_د تا ظالمان و ست_م پيشگان را به هلاكت رس_ان_د و مظل_ومان و مح_روم_ان را حك_ومت و ت_وان بخش_د.

رفتار پيامبر در كودكي

پيامبر اكرم _ صلي الله عليه و آله _ در ك_ودكي رفتار و كردارش با كودكان ديگ_ر بسيار تفاوت داشت، زي_را او يك ك_ودك معم_ول_ي نبود. ه_م چنان كه ت_ولدش آيت بزرگ الهي ب_ود و جهان را دگرگ_ون ساخت، دوران ك_ودكي_ش نيز همراه با نشانه هاي پيامب_ري و آيات و معجزات فراوان بود.حليمه سعديه كه م_دت چهار سال افتخار شي_ر دادن به آن حض_رت را داشت چنين مي گويد: «انه لايشبه الغلم_ان و لايبك قط و ل_م يس_يء خلقه و ل_م يتن_اول بيس_اره و ك_ان يتناول بيمينه، فلما بلغ النطق ل_م يم_س شيئا الا قال: بس_م الله» او با ساي_ر ك_ودكان شب_اهت ن_داشت و هيچ وقت نم_ي گريست. هرگز نديدم كه بد اخلاق_ي كند و عصباني گردد. او غذا را ب_ا دست راست م_ي خ_ورد و ه_رگز ب_ا دست چپ تن_اول نم_ي ك_رد.هنگامي كه به مرز سخن گفت_ن رسيد، دست به چيزي نمي زد، جز آن كه بس_م الله گ_ويد. اميرالمومني_ن علي عليه السلام مي فرمايد: «از آن وقت كه پيامبر از شير گرفته شد، خداوند بزرگ تري_ن فرشتگان_ش را همراه او نمود و قرين_ش ساخت تا شبانه روز در خدمت_ش باشد و راه ك_ردار نيك و اخلاق پسندي_ده را به او بنمايان_د و از ش_ر و

اخلاق ناپسند دور سازد.حضرت آن چنان شايستگ_ي داشت و با تربيت الهي قري_ن شده ب_ود كه به اميرالمومني_ن عليه السلام ف_رم_ود: «ما هممت بش_يء مما كان اءهل الجاهليه يعملون به حتي اءكرمني الله برسالته» هرگز خ_ود را به آلودگي هاي اهل جاهليت آل_وده ننمودم تا آن گاه كه خداوند افتخار رسالت را به من بخشيد.و به راست_ي چني_ن انسان وارسته و والايي شايستگ_ي دارد كه جهان را از آل_ودگ_ي ها پ_اك سازد و م_ردم را به همان ت_ربيت الهي كه خ_داي_ش تربيت كرده ب_ود، ت_ربيت كن_د. «اءدبن_ي رب_ي فاءحس_ن تاءديب_ي» خ_داوند مرا تربيت كرد و چه خ_وب تربيت_م نم_ود. در پ_ايان، قسمت_ي از روايت بسيار ج_الب امام ص_ادق عليه السلام را درب_اره ج_د بزرگ_وارش _ صل_ي الله عليه و آله و سل_م _ يادآور مي شويم.در كت_اب ش_ريف كاف_ي(ج1، ص444) از امام ص_ادق عليه السلام، نقل ش_ده كه چني_ن ف_رم_ود: «... بزرگ_ي گن_اه م_ردم و ك_اره___اي ن_اپسن_دش_ان، م_انع حل_م و عط_وفت و فضل الهي نب_ود ت_ا آن كه محبوب ترين و گرامي ترين و عزيزترين رسولانش را يعني محمد ب_ن عبد الله _ صل_ي الله عليه و آله _ را براي آنان برگزين_د; پيامبري كه زادگاه_ش در خاندان عزت و اصل_ش از دودمان كرم بود. هيچ نقص و عيب_ي در حسبش نب_ود و هيچ آل_ودگ_ي و زشت_ي، نسب_ش را در بر نم_ي گ_رفت. صف_ات ب_رجسته و كامل_ش نزد ان_ديشمن_دان و عالمان، شناخته شده بود.پيامبران پيشي_ن در كتاب هاي آسماني خ_ود، به آمدن وج_ود مقدس_ش بشارت داده ب_ودند و دانشمن_دان، صفات نيك_و و برجسته اش را ب_ر زبان م_ي راندند و حكيمان و انديشمن_دان به من_ش

هاي پسن_دي_ده اش ديده دوخته بودند.آن حضرت وج_ود پاك و پاكيزه اي است كه هرگز آلوده نمي ش_ود. تنها ج_وانم_رد از نسل هاش_م است كه در جهان، مثل و مانندي ن_دارد و تنها ف_رزن_د مكه است كه هيچ ك_س به عظمت و مق_ام والاي_ش ن_ائل نميآيد.حياء و پاك_دامن_ي، او را پ_وشانده و كرم و ج_وانمردي، طبيعت و س_رشت جاودانه اش بود. به هيبت و عظمت و اخلاق والاي نب_وت آراسته ب_ود و به اوصاف وح_ي و رسالت، س_رشته. هنگام_ي كه مق_درات حق، زمينه مساعدي براي حضرت_ش فراه_م ساخت و حك_م است_وار خ_داون_د درب_اره او، محقق گشت، در آن هنگام قضاي حتم_ي خ_داي عزوجل، او را به ب_الات_ري_ن درجه و بزرگ ت_ري_ن مق_ام ب_الا ب_رد.هر امت_ي از امت هاي گذشته، بشارت آمدن حضرت_ش را به امت پ_س از خ_ود مي داد و پيوسته آن نور مقدس از صلب پدري به صلب پدري ديگر منتقل مي گشت. در اي_ن مسير انتقالي، عنصر شريف_ش را هيچ ناپاكي آل_وده نساخت و در ولادت شريف_ش از زمان حضرت آدم تا پ_درش حضرت عب_دالله، ه_رگز نك_اح غي_ر اسلام_ي دي_ده نش_د.او در بهتري_ن دودمان ها و گ_رام_ي ت_ري_ن تي_ره ها و ش_ريف ت_ري_ن خاندان ها و مصون ترين رحم ها به دنيا آمد و در امين تري_ن دام_ن ها پرورش يافت.خ_داي متعال او را برگزيد و پسنديد و براي خ_ود انتخاب_ش كرد و كليدهاي عل_م و دان_ش به او بخشيد و منابع سرشار حكمت را به او آم_وخت. او را رحمت_ي ب_راي بن_دگان_ش ب_رانگيخت و بهاري ب_راي سرزمين هايش قرار داد.پيامبر خدا به آن چه ماءموريت داشت، خوب ابلاغ كرد و رسالت

خوي_ش را به نح_و كامل انجام داد و در اي_ن راه، كه بار سنگي_ن رسالت را بر دوش م_ي كشي_د، متحمل رنج هاي فراوان ش_د و براي رضاي خ_دا صب_ر كرد و در راه او جهاد نم_ود و امت خ_وي_ش را نصيحت ك_رد و آنان را به رستگاري و رهاي_ي فراخ_واند و بر ذكر خ_دا تش_ويق و تحريض نم_ود و راه هدايت را به آنان نشان داد و اساس برنامه هاي هدايت را براي بن_دگان خ_دا روش_ن ساخت و پرچ_م هاي راهنماي_ي و ه_دايت را برافراشت تا پ_س از او گمراه نش_ون_د و همانا پيامبر نسبت به مردم بسيار شفيق و مهربان ب_ود.» در آيه 128 از س_وره توبه مي خوانيم: «لقد جائكم رس_ول م_ن اءنفسكم عزيز عليه ما عنت_م حريص عليك_م بالمومنين رووف رحيم».پيامبري از خ_ود شما و از ميان شما براي شما برگزيده ش_ده و به س_وي شما آمده است كه آن چه بر شما گران آيد بر او سخت مي گذرد، و او هم_واره ب_ر سعادت و خ_وشبخت_ي شم_ا ح__ريص است و نسبت به م_ومن_ان، بسيار مهربان و با محبت م_ي ب_اش_د. ف_را رسي_دن اي_ن بزرگ تري_ن عي_د الهي را به مقام والاي فرزن_د گرامي_ش حضرت ول_ي الله الاعظم ارواحنا لتراب مقدمه الف_داء، و ه_م چني_ن مقام معظم رهب_ري و ف_رد ف_رد مسلمانان جهان ب_ويژه م_ردم عزيز اي_ران كه افتخار پيروي از آن وج_ود مق_دس را با دل و جان دارند، تبريك و تهنيت عرض مي كنيم. اءسعد الله اءيامك_م جميعا فرا رسيدن سالروز ولادت پيش_واي شش_م مكتب مق_دسمان را به پيشگاه ول_ي الله الاعظم عجل الله ف_رجه، مق_ام معظم رهب_ري، ملت

ش_ريف اي___ران و كليه پي_روان و شيعيان_ش در سراس_ر گيت_ي تب_ريك و تهنيت عرض نم_وده آرزومندي_م خ_داون_د ما را م_وفق به پيروزي خالصانه از آن حضرت بنمايد. آمين يا رب العالمين.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109