سال شمار تاريخ پيامبر خدا حضرت محمد بن عبدالله(ص)

مشخصات كتاب

عنوان : سال شمار تاريخ پيامبر خدا حضرت محمد بن عبدالله (ص)
پديدآورندگان : حامد منتظري مقدم(پديدآور)
پيامبر اسلام محمد(ص)(توصيف گر)
وضعيت نشر : قم: موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان، 1387
نوع : متن
جنس : مقاله
الكترونيكي
زبان : فارسي
توصيفگر : سرگذشت نامه هاي فردي
مكتب هاي تاريخ نگاري
عصر نبوت

يادداشت

«سال شمار وقايع» يا «كرونولوژي» با آن كه نه توصيف كاملي از رخدادهاي تاريخي است و نه تحليلي گويا درباره آنها، اما به هر رو، از ديرباز ساختاري مهم در ابعاد نگارش تاريخ به شمار ميآمده است؛ زيرا فهرست سال به سال حوادث، كه چارچوبي از وقايع تاريخي است، هم درك نزديك تري از بستر زماني رويدادها را ممكن مي نمايد و هم سنجش ميان آنها را آسان مي سازد.«سال شمار تاريخ پيامبر خدا، حضرت محمدبن عبدالله(ص)». چكيده اي است فهرست وار از كليات تاريخ زندگاني آن رسول كريم كه در تنظيم آن كوشش شده تا موارد ذيل مراعات گردد:1. با تكيه برمهم ترين منابع تاريخ اسلام، تنها بر آراي مشهور بسنده شود؛2.از ذكر وقايع ساختگي دوري گردد؛3. همگام با ارائه توصيفي رويدادها، گذري بر تحليل آنها نيز به عمل آيد؛4. در دو ستون جداگانه، از سويي بنابر تاريخ «عام الفيل» با رمز (ع.ف) حوادث بر اساس روند طبيعي «از ولادت تا وفات» شناسايي شود و از سوي ديگر، بر اساس تاريخ پيش با رمز (پ) و پس از «هجرت» با رمز (ه) سال شمار حاضر به گونه اي رسمي فراهم آيد.بديهي است كه اين مجال كوتاه را ياراي پرداختن به تفصيل وقايع نمي باشد.هم چنين پس از استناد مطالب آن به «ديدگاه جمعي» منابع تاريخ اسلام (مذكور در پايان نوشتار)، ذكر تك تك موارد و ارائه تمامي استنادهاي گردآمده نيز ضرورتي نمي يابد.1 ع. ف (53 پ.) «مكه»، شهري در جزيره العرب با ديرينه اي توحيدي، در دوره اي از سروري تجارت پيشگان و برده داراني از قبيله «قريش»، خود كانون شرك و بت پرستي است و تنها شماري چند به كيش ابراهيم نبي (ع) مانده اند. روز هفدهم و به قولي دوازدهم ماه ربيع الاول، پنجاه وپنج روز پس از حادثه «فيل»، [1] از تبار يكتاپرستان و از خاندان ارجمند «بني هاشم»، حضرت محمدبن عبدالله بن عبدالمطلب (ص) پس از وفات پدر، از بانويي به نام «آمنه»(ع) زاده مي شود و به نشان از رسالتي الهي، كه به او واگذار خواهد شد، ايوان كسري در هم فرو مي شكند و آتشكده فارس به خاموشي مي گرايد. [2] 1 6ع. ف (53 ـ 48پ.) دوران خردسالي حضرت محمد(ص) به دور از شهر و در طبيعتي پاك، به دايگي «حليمه سعديه» سپري مي گردد و در پايان اين دوره به دامان خانواده در مكه مكرمه بازگردانده مي شود.6 ع.ف (47پ.) همراه با مادر براي ديدار ازخويشان وزيارت مزار پدر به يثرب سفر مي كند، اما در راه بازگشت به مكه، مادر در سرزمين «ابـواء» وفات مي يابد.8 ع. ف (45پ.) با درگذشت «عبـدالمطلب»، بزرگ مكيان و نياي حضـرت محمـد(ص)، كه پيش از ايـن، عهده دار كفالتـش بود، عمويـش، «ابـوطالب»، كه خـود از سروران قريش است، پذيراي اين مهم مي گردد.12ع.ف (41پ.) حضرت محمد(ص) كه در كاروان تجاري ابـوطالب به شام، سفر مي كند، پـس از آن كه در «بصري» رسالت الهي آينـده اش از سـوي «بحيرا»ي [3] راهب شناسايـي مـي شـود و عمـويـش در بـاره حـراست از وي هشـدار مـي يابـد، از ميانه راه به مكه بازمي گردد.20 ع.ف (33پ.) محمـد «اميـن»(ص) با حضور در پيمان «حلف الفضـول»، به دفاع از ستمديدگان برمي خيزد. جنگ «فجار» در ماه حرام، درمـي گيرد كه هيچ يك از بنـي هاشـم در آن شركت نمي جويند. [4] 25ع.ف (28پ.) پـس از سرپرستي امانت دارانه حضرت محمد(ص) در كاروان تجارتي «خديجه» (س) در سفر به شام، آن زن تـوانمند خويشتـن را به كابين امين (ص) درميآورد.35ع.ف (18پ.) درتعمير كعبه، داوري حضـرت محمـد(ص) در ميان بزرگان قـريـش، به نزاع اينان بر سر نصب «حجرالاسـود» پايان مـي بخشد. در حدود هميـن سال، [5] بروز خشكسالي، خود بهانه اي مي شود تا «علي بـن ابي طالب» تحت پرورش مستقيم حضرت محمد (ص) قرار گيرد.40 ع.ف (13پ.) با وحـي الهي، در غار «حرا» حضرت محمـد(ص) به پيام آوري آييـن «اسلام» مبعوث مي شـود. در دوران دعوت پنهاني، خديجه(س)، علـي (ع) ومعدودي ديگر ايمـان مـيآورنـد و از امتيـاز «سـابقـان» در اسلام بـرخـوردار مـي گـردند.43ع.ف (10پ.) در دعوت رسـول خـدا (ص) از خـويشـاونـدان به اسلام، «ابولهب» كارشكنـي مـي كند و حضـرت علـي(ع)، تنها اجابت كننـده رسـول خـدا (ص) به وزارتـش برگزيده مي شـود. مدتـي بعد، با فراخـوان عمـومـي، دعوت «آشكارا» به اسلام آغاز مي شود. نويد «برابري» انساني از سوي اين آييـن تازه، موجب گرايش شماري از رنج ديدگان بـدان مـي شـود وگاه نيز در سايه اسلام آوردن مهتري از يك طايفه، رشد اسلام فزون تر مي گردد. كفار قريـش كه سخت برآشفته اند، ناموفق از تطميع حضرت محمد(ص) و حامي بزرگ او، ابـوطالب (رحمه الله عليه) به آزار شديد نوكيشان مسلمان مي پردازند.45ع.ف (8 پ.) كـوثر نبـوي، حضرت فاطمه(س) ولادت» مي يابد تا ذريه پيامبر(ص) در ميان فرزنـدان او امتـداد يابـد. با فـرمان پيامبـر(ص)، گـروهـي از مسلمانان به سرپـرستـي «جعفربـن ابـي طالب» (رحمه الله عليه) به «حبشه» مهاجر و پناهنـده مـي شـونـد. قـريـش نيز در بـازگـردانـدن ايشـان نـاكـام مـي مـانـد.47 ـ 50 ع.ف (6ـ3 پ.) با وجـود ترفنـدهاي مخالفان در تخريب شخصيت پيامبـر اسلام (ص) و نيز شكنجه وسيع نـومسلمانان، اسلام در مكه، درحال ريشه دوانيدن است و ايـن بار مشركان در سركوب آييـن تازه، بر «محاصره همه جانبه» پيروان آن، با يكديگر هم پيمان مي شوند.مسلمانان ناگزيـر به گذران دوران بسيار سخت، در شعب ابـوطالب محصـور مـي شـونـد.50 ع.ف (3پ.) با امداد غيبي، پيمان نامه قريـش به وسيله موريانه خـورده مي شـود و مسلمانان از حصـر خارج مي گردنـد، اما وفات پياپـي دو حامـي بزرگ، خـديجه(س) و ابـوطالب(ع)، پيامبـر(ص) و مسلمانان را بسيار حزيـن مـي سازد (عام الحزن). سفـر تبليغي رسـول الله (ص) به «طائف» پـس از بـي مهري شـديد طايفيان، تنها با اسلام آوردن غلامـي به نـام «عداس» به كـام مـي گـردد.

سوده دختر زمعه به ازدواج پيامبر درمي آيد

51 ع.ف (2پ.) پيامبر خدا(ص) در سفري معنـوي، نخست به «بيت المقدس» و سپـس به «معراج» برده مي شود.در موسـم حج، در «عقبه»، شـش تـن يثربي خزرجي به اسلام مي گرايند. اينان، كه از يهوديان «يثرب» مژده آمـدن آيينـي نويـن را شنـوده بـودند، با بازگشت به ديار خـود، سخـن از اسلام را در هـر كـوي و بـرزن مـي گستـراننـد.52 ع.ف (1پ.) نخستيـن پيمان «عقبه منـي» (بيعت النساء) با گرويدن دوازده تـن خزرجـي به اسلام و پذيرش اصـول آييني آن، منعقد مي شـود. رنجيدگي يثربيان از جدال ديرين ميان «اوس» و «خزرج» زمينه اي است تا آنان شيفته مضاميـن كتاب آسمانـي حضرت محمـد(ص)، «قرآن»، شـوند. تلاش هاي «مصعب» ـ مبلغ اسلام در يثرب ـ و ديگر مسلمـانـان گفت و گـو دربـاره اسلام را در آن شهر گستـرش مـي دهـد.53 ع.ف (1 هـ) دوميـن پيمان «عقبه منـي» (بيعت الحـرب) با اسلام هفتاد و انـدي يثربـي و تعهد ايشان به دفاع از رسـول الله (ص) بـرگزار مـي شـود كه از آن ميان، دوازده تـن، «نقيب» و نماينده پيامبر(ص) در بيـن تيره هاي گوناگون مي گردند، از آن پـس به فرمان حضرت رسول(ص) مسلمانان مكه به يثرب هجرت مـي نماينـد. شخص رسـول خـدا(ص) نيز پـس از پيـش مرگ شدن حضرت علـي(ع) در «ليله المبيت»، در يكـم ربيع الاول، همـراه بـا ابـوبكـر و يك راهنما، مخفيانه به يثـرب (مـدينه النبـي«ص») مهاجرت مي كند تا بدين سان پليدتريـن توطئه مشركان در قتل شراكتي آن حضرت نافرجام ماند. در آستانه تشكيل حكـومت اسلامي در يثرب، پيامبر(ص) مسجدي در «قبا» و نيز مسجـدالنبـي(ص) ـ پايگاه مركزي اسلام ـ را در «مـدينه» بنا مـي كننـد. «اذان» شعار اجتماع مسلمانان مي شود. پيمان اخـوت (برادري) در ميان انصار يثربي و مكيان مهاجر و نيز پيمان دفاعي مشترك با يهوديان منعقـد مـي شـود. حضرت علـي(ع) نيز به اخوت پيامبر(ص) درميآيند. در كنار ايـن همه، جاه طلباني همچـون عبدالله بـن ابي كه از ايـن پـس كارشكني هايي هـم خـواهند داشت، منافقانه به اسلام اعتراف مي كنند.«عايشه»، دختر ابـوبكر، به ازدواج رسـول خدا(ص) درمـيآيد. مسلمانان از پايگاه خود در مدينه، سه «سريه» و مانور نظامي پياپي برگزار مي كنند. غزوه «ابـواء» با حضـور شخص پيامبـر(ص) به انعقاد پيمان با خانـدان «ضمره» مـي انجامـد تا در مجمـوع، آغازي مقتـدرانه و صلح جـويانه در روند حركات نظامـي مسلمانان ثبت شـود.54 ع.ف (2 هـ) تهديد حيات تجاري قريـش و پي گيري كاروان ايشان از سـوي مسلمانان، ابتـدا دو غزوه «بـواط» و «ذات العشيره» را مـيآفرينـد و سپـس در سپيده دمان هفدهم رمضان به جنگ بزرگ «بدر» پيوند مي خورد. در ايـن نبرد نابرابر، مسلمانان به پيروزي چشمگيري بر ابـوسفيان و سپاه مكـي اش دست مـي يابنـد. براي آزادي اسراي مشرك، رسول خدا(ص) به جز وجه نقد، سـوادآمـوزي هر اسير به ده تـن مسلمان را نيز تعييـن مي كننـد. كعبه به جاي بيت المقـدس، قبله مسلمانان مي شـود. تحرك نظامـي ـ سياسي مسلمانان با انجام غزواتي چون بدر الاولي، سويق، كدر و چند سريه، هـم چنان ادامه مي يابد. يهود «بني قينقاع» پـس از پيمان كشي به خروج مهم خود از يثرب تـن در مي دهند. «رقيه»(ع)، دختر رسـول خدا(ص) وفات مـي يابد و حضرت فاطمه(ع)، ديگر دختـر ايشـان و بـانـوي بزرگ اسلام، همسـر حضـرت علـي(ع) مـي شـونـد.55 ع.ف (3 هـ) «ام كلثـوم»(ع) دختر پيامبر(ص) همسر عثمان مي شـود و «حفصه» و «زينت»، دختـران «عمـر» و «خزيمه»، به نكاح رسـول(ص) درمـيآينـد. نخستيـن نواده پيامبر(ص)، حضرت حسـن(ع) از مادرش فاطمه(ع)، زاده مي شود. بالغ بر ده غزوه و سريه رخ مي دهـد كه قتل برخـي از معارضان اسلام را همـوار مـي سازد. در جنگ بزرگ «احد»، تهاجـم سنگيـن مشركان مكه پـس از ناكامـي اوليه، به دنبال شبيخـوني به عقبه سپاه اسلام، به نفع مكيان تمام مي شـود و با آشفتگي مسلمانان، تنها علي(ع) و زني «نسيبه» نام و معدودي ديگر بر حراست از رسـول خدا(ص) پايداري مي كنند. پـس از فروكـش كردن جنگ، با وجود داغ كشتگاني چون «حمزه»، عموي پيامبر(ص) و سردار اسلام، مسلمانان با اجراي نمايشـي نظامي در «حمراء الاسد»، مكيان در حال بازگشت را مي هراسانند و نيز به حاكميت اسلام در يثرب بقا مـي بخشنـد. كشتار فجيع دو گروه تبليغي در «بئر مئونه» و «رجيع»، مـدينه الـرسـول(ص) را غمبـار مـي سـازد.56 ع.ف (4 هـ) يهود «بني نضير» در پـي تـوطئه قتل رسـول خدا(ص) به رويارويي با مسلمـانـان و سپـس به خـروج از يثـرب تـن مـي سپـارنـد.غزوه «ذات الـرقـاع» كه در نجـد درمـي گيـرد، پـس از گـريز خصـم، به بـازگشت پيروزمندانه سپاه اسلام مي انجامد. در آن غزوه، نماز «خـوف» برپا مـي شـود. غزوه «بـدر الـوعد» با نيامدن سپاه مكه و تخلف از وعيدي كه ابـوسفيان در پايان جنگ احـد نمـوده بـود اقتـدار مسلمـانـان را آشكـارتـر مـي سـازد.دومين نـواده رسول خدا(ص)، حسيـن بـن علـي(ع) ولادت مـي يابـد. رسـول خدا با «ام سلمه» ازدواج مي كنند.57 ع.ف (5 هـ) غزوه اي در «دومه الجندل»، در نزديكـي دمشق بـي وقـوع جنگ در واع مي شـود. در دفع تهاجـم سپاه ده هزار نفري «احزاب» مشرك، به پيشنهاد «سلمان» يثرب با حفر خنـدق محصـور مـي گردد. تلاش در نفـوذ به يثـرب با ضربت حضرت علـي(ع) نافرجام مي ماند. «نعيـم» با طرح خدعه، ميانه احزاب و يهود «بني قريظه» را بر ميآشوبد.سرانجام، با امداد خداوندي سرما و تـوفانـي شديد مهاجمان را وامـي دارد تا شبانه دست از حصر بشـويند. پـس از آن، با عزم رسـول الله(ص) در دفع يهوديان پيمان شكـن بنـي قريظه و با داوري «سعد بـن معاذ» اوسـي چند صـد مرد يهودي كشته مـي شـوند.«بنـي المصطلق» كه قصـد حصر مـدينه را داشتند، در غزوه «مريسيع» سخت سركـوب مـي گردنـد. در ايـن ميان، ازدواج پيامبـر(ص) با «جـويريه» از بنـي المصطلق سبب مي شود تا مسلمانان نيز سهم خـود را با آزادسازي اسراي ايشان ببخشايد. «زينب»، دختـر «جحـش»، نيز به نكـاح رسـول(ص) درمـيآيـد.58 ع.ف (6 هـ) در ادامه دفع تـوطئه ها، قـريب پانزده اعزام نظامـي ديگر به وقـوع مي پيـوندد كه گاه بي جنگ به انجام مي رسد و گاه همراه با پيكاري خـونيـن. سرفرازي مسلمانان در عموم ايـن مانورها زمينه ساز مي شـود تا ايشان آهنگ مكه و حج نمايند.اما مكيان ممانعت مي نمايند و «عثمان»، فرستاده پيامبر(ص) را بازداشت مـي كننـد از ايـن رو مسلمانان در بيعت «رضوان»، با رسول كريـم(ص) همداستان مي شوند، اما سـرانجام با وقـوع صلح «حـديبيه» و تـوافق بـر تـوقف ده ساله جنگ، قصـد عمـره مي نمايند و به انجام حج در سال پسيـن دل مـي سپارنـد. در مجالـي كه از ايـن سازش فراهـم مـيآيد، پيامبر(ص) از مـدينه با ارسال سفير، پادشاهان ايران، روم، حبشه، يمـن، مصـر و... را به اسلام فـرا مـي خـوانـد. پيامبـر(ص) با «ام حبيبه» دختـر ابـوسفيان، ازدواج مي كنند و «ماريه» از سوي حاكـم مصر به رسول(ص) هديه مي شود.(ايـن سال آشتي آميز را «سنه الاستيناس» خوانده اند.) 59 ع.ف (7 هـ) با برگزاري غزوه خيبر و قلعه گشايي علـي(ع)، يهود سرفرود ميآورندو شادي ايـن فتح با بازگشت جعفر و ديگر مهاجـران از حبشه فزونـي مـي يابـد. پيامبـر(ص) «صفيه» را از ميان اسيران به نكاح خـود درميآورنـد. به دنبال حـركت نظامـي مسلمانان، يهوديان فـدك پيشاپيـش به عقد صلح رو ميآورند. زينب، زني از خيبر رسـول الله(ص) را به طعامـي مسمـوم بيمار مي سازد، بالغ بـر ده تحرك نظامـي ديگر از سـوي نيروهاي مسلمان روي مي دهد.پيامبر(ص) با «ميمـونه» دختر حارث، ازدواج مي كند. «زينب» دختر رسـول خدا(ص) وفات مي يابد. (ايـن سال فتح و پيروزي را «سنه الاستغلاب» ناميده اند.) 60 ع.ف (8 هـ) قريب پانزده سريه و غزوه واقع مي شـود. در اين بيـن، غزوه «مـوته» در نبرد با سپاه عظيمي از روم به شهادت جعفر و دو سردار ديگر اسلام مـي انجامـد و سپاه به ترفند «خالـد بـن وليـد» تازه مسلمان، به يثرب بازگردانـده مـي شـود. با فاصله چندين سريه، پيمان شكنـي قريش زمينه گشايـش مكه و وقـوع مهم تريـن فتح اسلامـي را فراهـم مي سازد. تلاش هاي بازدارنده ابوسفيان از ايـن فتح نافرجام مي ماند و او خود نيز ناگزير به پذيرش اسلام مي گردد.خـانه كعبه از بتـان زدوده مـي شـود و مكيان پنـاهنـده به اسلام، همگـي آزاد گشته (طالق) حضرت رسـول(ص) مـي گردنـد. خالـد به انهدام بت «عزي» و ديگر مهاجر تازه يعني «عمروعاص» به انهدام بت «سـواع» ماءمور مي شـوند تا هـم باورهاي جاهلانه شكست يابد و هـم نـومسلمانان كار آمد شـوند. در سريه «بني جزيمه» خالد به كينه شخصي كشتار مي كند و پيامبر(ص) كه غمين از ايـن جرم است، حضرت علي(ع) را ماءمـور دلجـويي و جبران خطا مـي كند. در غزوه بزرگ «حنيـن» مسلمانان به سركـوبـي سپاه «هوازن» و «ثقيف» كه در ابتداي ستيز پيـش تاخته بـودند، نايل مي شوند و ايـن ظفر به پيروزي نهايي سپاه اسلام بر ثقيف در غزوه «طايف» پيوند مي خـورد. هزاران اسير هوازني بخشوده مي شوند و در تقسيم غنايم حنيـن، براي «تاءليف قلوب»، جانب سران پيشيـن شرك و «طلقاء» مراعات مي شـود. رسـول خدا(ص) پـس از انجام عمره در ماه ذيقعده و تعييـن جـوانـي «عتاب» نام بـر امارت مكه به يثـرب باز مـي گردد.

مسلمانان حج به جا ميآورند

«ابـراهيـم» يگـانه پسـر پيامبـر(ص) از مادرش ماريه ولادت مـي يابـد. ماءمـوران مالياتي به بلاد تابعه اعزام مي گردند.61 ع.ف (9 هـ) پـس از وقوع چند سريه، پيامبر(ص) حضرت علي(ع) را به جانشيني خـود در مـدينه مـي گمارد و عزم تبـوك و دفع سپـاه روم مـي كنـد، اما ايـن سفـر بـي هيچ رويارويـي به اسلام اميران «حمير» مـي انجامـد. در راه بازگشت، مسجـد «ضـرار» ويران و تـوطئه منافقان خنثي مي شـود. «ام كلثـوم» دختر رسـول(ص)، وفات مي كند.حضرت علـي(ع) در حج، ماءمـور ابلاغ سـوره «برائت» مـي گردند. گروه هايي از قبايل عرب (وفـود) به مـدينه مـيآينـد و اسلام اعلام مـي نمـايند.

ابراهيم فرزند پيامبر در شيرخوارگي درمي گذرد

63ـ 62 ع.ف (11 ـ 10 هـ) بـا ادامه اقبـال «وفـود»، اسلام در «شبه جزيـره عربستان» گسترش روزافزون مي يابد. پيامبر مكرم(ص) «حجه الـوداع» به جا ميآورند و در راه بازگشت، در «غدير خـم»، بنا به وحـي الهي، حضـرت علـي(ع) را به خلافت بـرمـي گزيننـد. در وفـد «نجران»، هياءت مسيحـي از مباهله و احتجاج طرفينـي به درگاه الهي، سرباز مـي زنند. رسـول الله(ص) به نامه «مسيلمه» كه مـدعي دروغيـن پيامبري است، پاسخ مـي گـوينـد. با بـروز آخـريـن بيماري پيامبـر(ص) آن حضـرت در «بقيع» براي گذشتگان آمرزش مـي جوينـد و نيز سپاهـي به سرداري «اسامه» جـوان براي نبرد با روميان تجهيز مي نمايند. «وصيت» رسـول خدا(ص) (درباره جانشيني اش) كتابت نمي شـود و اصرار آن بزرگوار به شركت در سپاه اسامه، با بازماندن كساني در مدينه مواجه مي شود.پيامبر خدا(ص) در حضـور ديدگان ماتـم زده خاندانـش به «لقاءالله» مـي شتابند و پيكر مطهرشان به دست علي(ع) و تني چند از بني هاشـم تدفين مي شود. در هميـن مجال، پـس از برپايي غوغايي در «سقيفه» از سوي برخي از انصار و مهاجران «ابـوبكر» به خلافت برگزيده مي شود.

پاورقي

[1] ابن سعد، الطبقات الكبري، ج1، ص؛80 در حادثه «فيل»، با سنگسار شدن «ابرهه» و پيل سوارانش به وسيله پرندگان «ابابيل»، خانه «كعبه» از هجوم سپاه ابرهه محفوظ ماند.
[2] يعقوبي، تاريخ اليعقوبي، ج2، ص8.
[3] مسيحيان، «بحيرا» را به نام «سرجس» و يا «جرجـس» شناخته اند. ر.ك. به: مسعودي، مـروج الذهب و معادن الجـوهـر، ج1، ص75.
[4] يعقوبي، همان، ص15.
[5] با محاسبه دوران كـودكي علي(ع) مي تـوان سـي و پنجـم عام الفيل را آغاز پرورش او از سوي پيامبر(ص) دانست.

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».