بهسازي تبليغات ديني

مشخصات كتاب

سرشناسه : حسینی شیرازی محمد عنوان و نام پديدآور : بهسازی تبلیغات دینی نوشته محمد شیرازی ترجمه علی کاظمی مشخصات نشر : قم کانون اندیشه های اسلامی 1368. مشخصات ظاهری : ص 128 شابک : بها:220ریال وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی موضوع : اسلام -- تبلیغات شناسه افزوده : کاظمی علی مترجم رده بندی کنگره : BP11/62 /ش 9ب 9 رده بندی دیویی : 297/04 شماره کتابشناسی ملی : م 68-2785

اشاره

ارشاد و تبليغات از ديرباز داراي اهميت خاصي بوده و به همين دليل متصديان امور تبليغ مذهبي (روحانيون) در همه اديان از اهميت و احترام خاصي برخوردار بوده و هستند. مسلماً يكي از وظائف روحانيون رساندن فرامين و اوامر الهي به بشريت ميباشد و در اين زمينه بايد از تمامي وسائل موجود و متناسب با مقتضاي زمان استفاده نمائيد. كتاب حاضر در اين زمينه به رشته تحرير درآمده و با توجه به تاريخ انتشار (در زمان خود) پيشنهادات قابل توجهي به متصديان اين امر ارائه ميدهد.

مقدمه مترجم

مقدمه مترجم

بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله، والصلوة والسلام علي رسول الله و آله الطاهرين المعصومين، و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين.. اما بعد رسيدگي به امور مذهبي و بهسازي وضع تبليغات ديني يكي از مهمترين وظائف هر فرد باايمان است، روز بروز وسائل مدرن ببازار مي آيد و همگام با پيشرفت علم و دانش و صنعت و تكنيك وسائل تبليغات هم عوض مي شود، متصديان امور ديني، گردانندگان مسجدها، منبرها، حسينيه ها وظيفه دارند از مدرن ترين و عاليترين وسايل تبليغي روز در راه پيشبرد اهداف مذهبي استفاده كنند. سابق بر اين يكي از وسائل تبليغي كه جزء شعائر حسيني بود مسئله تعزيه داري و شبيه خواني بود، كه اين برنامه اكثرا جمعيت بيشتري را جمع مي كرد، ولي متأسفانه بر اثر سوء تدبير گردانندگان آنطور كه بايد و شايد نمي توانستند صحنه هاي جالب و حساس و آموزنده را طبق روايات صحيح و مدارك مورد اعتماد پياده كنند. و لذا جمعي بجاي آنكه اين وسيله تبليغي مهم را اصلاح نموده تكامل بخشند، با آن به مخالفت پرداخته تا جائيكه مي بينيم فعلا به صورت تعطيل در

آمده است. متصديان حسينيه ها و دسته هاي عزاداري اين هنر مذهبي را بايد با مشورت علما و فضلاي هر منطقه به صورت صحيح احياء كنند، و براي مناسبتهاي شادي، جشن تولدها، اعياد مذهبي، جمعه ها نمايشهاي آموزنده تربيتي و اجتماعي و مذهبي مناسب تهيه كنند، و نيز بمناسبت وفيات و سوگواريها نمايشهاي تاريخي و آموزنده اجراء كنند، و اگر اقدام به فيلم برداري از اين نمايشها كنند و در هر حسينيه محلي مخصوص جهت نمايش اين فيلمها داشته باشند از نظر تربيتي و تبليغي تأثير بيشتري حتي از مهمترين منبرها خواهد داشت، زيرا از نظر علمي هم ثابت شده است كه آموزش بصري بيش از هر نوع آموزش ديگري تأثير دارد، و به نظر نگارنده اين اقدام يك مبارزه عملي و بسيار مهم با مفاسد اجتماعي بسياري كه ناشي از تأثيرات سوء فيلمهاي بدآموز سينماها و تلويزيون است. پيشنهاد ديگري كه در مورد مساجد و حسينيه ها يادآوري آن لازم بنظرم رسيد آنكه متصديان مساجد و حسينيه ها از وجوه خيريه براي هر مسجد و حسينيه يك كتابخانه سيار و يك نوار خانه سيار دائر كنند و كتابهاي مذهبي جالب در سطوح مختلف و نوارهاي مذهبي جالب بمناسبتهاي شادي و مآتم تهيه كنند، و در اختيار افراد و مراجعين و مراكزي مانند آرايشگاهها، دفاتر معاملات ملكي، كاراژها، مخصوصا رانندگان اتوبوسها كه براي طي مسافتهاي طولاني احتياج بسرگرمي دارند، و ضمنا در هر اتوبوس چهل و چند نفر از آن نوار قهرا استفاده خواهند نمود. كتابخانه و نوارخانه سيار علاوه بر گسترش مذهب موجب جلوگيري از كتب فاسد، رمانها و مجلات كثيف، و ساز و آواز موسيقي هم خواهد شد.

اگر خدارا ياري كنيد، خدا نيرومند و ثابت قدمتان ميسازد.

7/6/92 قمري حوزه علميه قم _ علي كاظمي موموندي

مقدمه مؤلف

مقدمه مؤلف

بسم الله الرحمن الرحيم سپاس بدرگاه خداوند بزرگ. درود به پيشگاه رسول گرامي حضرت محمد و اهل بيت پاكش. همان رادمرداني كه مؤسسين اوليه مسجدها و حسينيه ها و مراكز مذهبي و علمي بودند، و پس از تأسيس اينگونه مراكز با برنامه نماز و جلسات موعظه و سخنراني اين مراكز ديني را آباد ساختند، من اين راد مردان بزرگ و بانيان مسجدها و حسينيه ها را قهرمانان از جمله انگشت شمار مي شناسم، اما اينكه انگشت شمار هستند احتياج بدليل ندارد، زيرا شما اگر دقت كنيد در ميان هر هزار نفر و بلكه در ميان هر ده هزار نفر يك نفر را خواهي يافت كه اقدام باينگونه امور و تأسيس اينگونه مراكز كنند. و اما اينكه قهرمان بوده اند، زيرا در اين راه جهاد كرده اند و مبارزه نموده اند، و مورد حمله هاي گوناگون افراد نادان قرار گرفته، مورد حسادت واقع شده اند، اما در برابر تمامي اين حملات و ناملايمات ايستادگي بخرج داده، و تمام ناراحتيهاي خود را به حساب خدا گذاشته اند. من خودم حدود ده سال پيش با يك وزير مواجه شدم و از او خواستم كه اقدام كند تا زمين مسجدي را كه برده اند پس بدهند مسجدي كه يك موقع در معرض حراجي قرار گرفته و هنگامي هم به صورت طويله الاغها در آمده بود، ما مي خواستيم اين زمين را به همان حالت مسجدي سابقش باز گردانيم. وزير محترم با دهاني پر گفت: در باره باز گرداندن اين مسجد زياد اصرار نكنيد، زيرا قانون شهرداريها در مورد ساختمان

مسجد سختيگري بسياري دارد، بطوري كه اجازه نمي دهد كه از اموال دولتي زميني رايگان جهت بناي مسجد واگذار شود، در حالتيكه اجازه مي دهد كه از اموال شهرداري زمينهائي جهت تئاتر و سينما رايگان واگذار شود. من نمي دانم كه اين وزير محترم! راست مي گفت يانه؟ ولي بهرحال گفتار او نشان مي داد كه تا چه اندازه در برابر ساختن مسجد در زميني كه بخود مسجد تعلق دارد مقاومت مي كنند. باز در يك روزنامه رسمي خواندم كه يك حكومت كه بنام حكومت اسلامي هم شناخته مي شود، مبلغي در حدود پانصد و چهل ميليون تومان به منظور ساختن استخرهائي مختلط براي پسران و دختران در نواحي مختلف اختصاص داده است، و در همان وقت در يكي از شهرهاي مذهبي برق مسجدي را به جهت بدهي آن مسجد قطع كردند، در حالتي كه بديهي مسجد باداره برق به دويست تومان نمي رسيد! من از اين قبيل داستانها و جريانات شگفت انگيز بسيار دارم كه آنها را خودم شخصا مشاهده كرده ام، يا از افراد مورد اعتماد شنيده ام، بطوري كه اگر بخواهيم اين جريانات را جمع آوري كنم كتابي در حدود پانصد صفحه يا بيشتر خواهد شد. آيا اينها همه دليل كافي نيست بر اينكه كساني كه مساجد و حسينيه ها را مي سازند و با برنامه هاي اسلامي اين مراكز را آباد مي كنند مرداني قهرمان هستند؟ خداوند به اينگونه افراد پاداش نيكو عطا فرمايد، و در ميان مسلمانان امثالشان را زيادتر كند، و به آنان ثواب مجاهدين راه اسلام را عنايت فرمايد، و دادن اين ثواب هم براي خداوند گران نخواهد بود. من بنوبه خود از صميم قلب اينگونه بانيان خير را دوست دارم، آنان را سزاوار

تقدير و احترام مي دانم، و هميشه به مردم سفارش مي كنم كه بااينگونه افراد همكاري كنند، و از آنان احترام نمايند، و زحمات آنان را قدرداني كنند. در حديث شريف وارد شده است كه: (من بني مسجدا بني الله له بكل شبر مدينة في الجنة مسيره اربعين الف عام). يعني: (هركس مسجدي بسازد خداوند در برابر هر وجبي از آن مسجد در بهشت براي او شهري بنا كند كه سير چهل هزار سال راه باشد). اما حسينيه ها، اين مراكز نيز بناهائي است اسلامي كه براي احياء اسلام و فضيلت برپا شده است، بنا بر اين مؤسسين و بانيان اين بناها و كساني كه رهبري صحيح اين مراكز را به عهده دارند از ثواب مذكور در اين حديث شريف برخوردار خواهند بود: (من سن سنة حسنة فله اجرها و اجر من عمل بها) يعني: (هركس سنت نيكوئي بپا دارد، پاداش آن عمل كه انجام داده و پاداش عمل كساني كه طبق آن سنت عمل مي كنند باو خواهند داد). همانگونه كه مشمول رحمتي كه در اين حديث شريف آمده است خواهند شد كه فرمودند: (رحم الله من احيا أمرنا). يعني: (خداوند رحمت كند كسي كه امر ما را زنده سازد) علاوه بر اينها اينگونه افراد در زمره (پاسداران حدود الهي) و (آمرين به معروف) و (نهي از منكر كنندگان) و (ارشاد كنندگان افراد نادان) و (كمك كنندگان به نيكي و پرهيزكاري) قرار دارند. خلاصه يكي از اعمالي كه جدا بسيار خوب است آن است كه افراد نيكوكار در ساختمان مساجد و حسينيه ها بسيار بكوشند، و صاحبان و بانيان اينگونه بناهاي خيريه را با مال و هرنوع مساعدتي تشويق كنند، و از

آنان بهر راهي كه مي توانند دفاع كنند. انگيزه نگارش اين رساله: اما انگيزه نگارش اين كتاب اين بود كه در سرحد امكان استفاده هائي كه از اين دو پايگاه مهم مذهبي مي توان نمود در اين كتاب تشريح كنيم، تا بتوانيم ازاين دو پايگاه بزرگ هرچه بيشتر اسلام و ايمان و فضيلت و تقوي را گسترش دهيم، و به مردم علم و عمل بياموزيم. زيرا آن اندازه اي كه معمولا از اين دو پايگاه مهم استفاده مي شود كمتر از آن حدي است كه مي بايد استفاده نمايند، بلكه مي توان گفت: كه ميزان استفاده از اين مراكز حتي باندازه يكصدم هم نمي باشد. بنا بر اين بسيار لازم است كه ما باين موضوع بيشتر اهميت بدهيم تا در حد ممكن از اين نيروي معنوي به منظور پايه گذاري زندگي سعادتمندانه اي استفاده كنيم، تا بتوانيم ملتي رشيد و پيشرفته بسازيم، كه از خير دنيا و آخرت برخوردار باشند. ضمنا بايد دانست اقداماتي كه دراين كتاب يادآوري مي كنيم كارهاي سختي نيست، زيرا اگر همكاري در بين باشد و مردم تبليغ شوند، و در هر مسجد يا حسينيه اي جمعيتي ولو متشكل از سه نفر همكاري نمايند اين رسالت مذهبي بخوبي انجام خواهد گرفت، و حتي ممكن است اين سه نفر عبارت باشند از متولي مسجد و حسينيه و دو نفر از نزديكان و دوستانش. اين را هم بايد گفت كه: آنچه را كه ما در اين جزوه يادآوري مي كنيم پاره اي از رسالت مسجد و حسينيه است كه ما بتناسب اوضاع و احوال به آن اكتفاء مي كنيم. از درگاه الهي مسئلت داريم كه همگان را توفيق عنايت فرمايد كه موجبات رضايت پروردگار را فراهم سازند، آري

توفيق و ياري بايد از او برسد.

كويت _ محمد بن المهدي الحسيني الشيرازي

مسجدها، حسينيه ها

مسجدها.. حسينيه ها..

1 _ نماز جماعت

مسجدها در درجه اول براي نماز جماعت تأسيس مي شوند، و حتي از حسينيه ها نيز بايد استفاده نماز جماعت نمود، در ابتداي امر نبايد توجهي به تعداد نمازگزاران داشت، فرض كنيد كه در ابتداء مسجدي يا حسينيه اي سه نفر نمازگزار داشته باشد، مگر رسول خدا (ص) در ابتداي شروع به نماز جماعت خودش و اميرالمؤمنين علي (ع) نبود، كه پس از چندي خديجه ام المؤمنين هم به آنان پيوست، و سپس جعفر طيار نيز به دستور پدر بزرگوارش حضرت ابوطالب مؤمن قريش به آنان پيوست؟ در صورتي كه فرض كنيم امام جماعتي با دو نفر مأموم در مسجد يا حسينيه اي به نماز جماعت مشغول شوند، در طول سال در اوقات سه گانه صبح و ظهر و مغرب از اين پايگاه مذهبي يك هزار و پانصد و شصت خدمت اسلامي انجام گرفته، علاوه بر اينكه نماز عيد فطر و عيد قربان و نماز آيات و نماز باران در صورت لزوم و نمازهاي مستحبي ماه مبارك رمضان، و نوافل روزانه نيز بر آن افزوده خواهد شد، و علاوه بر خواندن نمازها اذان و مناجات در اوقات سه گانه و در سحر و افطار ماه مبارك رمضان، و شبهاي جمعه، و اعياد مذهبي كه همگي روي هم نزديك به (3250) خدمت اسلامي خواهد بود. بد نيست به همين مناسبت يادآوري كنم، به نظر من اگر در آپارتمانها و ساختمانهاي چند طبقه خواستند مسجدي ايجاد كنند، يا حسينيه اي تأسيس نمايند خود مسجد يا حسينيه و يا پرچم و علامت آن را در طبقه

فوقاني قرار دهند، تا مسجد و حسينيه از ساير بناهاي مجاور از قبيل بانگها و ساير مؤسسات و ادارات پائين تر قرار نگيرد. زيرا خداوند مي فرمايد: (في بيوت اذن الله ان ترفع)(1) (يعني: (در خانه هائي كه خداوند دستور رفعت آنرا داده است) و در اين باره ما در بعضي از كتب فقهي خود يادآوري كرده ايم كه (ترفع) مطلق است و شامل رفعت ظاهري و معنوي هردو خواهد شد. و به نظر من بسيار خوب است شعائر مذهبي كه در مساجد و حسينيه ها برگذار مي شود، با وسائل مختلف اعلان شود و به تمام مردم برسد، زيرا خداوند در قرآن مجيد مي فرمايد: (و اذن في الناس بالحج)(2) يعني: (در ميان مردم اعلان حج كن) و به همان ملاك كه اعلان حج پسنديده است و خداوند به آن فرمان داده است، اعلان شعائر مذهبي هم عملي است بسيار خوب. و در سيره رسول خدا (ص) مي بينيم هرگاه كاري داشتند كه مي خواستند به مردم برسانند، به منادي خود دستور مي فرمودند كه آن مطلب را در ميان مردم اعلان كند. اميرالمؤمنين هم به فرزند خود وصيت مي فرمايند: (بني اذا كنت في بلدة فعاشر بآداب اربابها). يعني: (فرزندم در هر شهري كه بودي طبق آداب مردم آنجا زندگي كن)(3). و از طرفي امروزه جزء آداب مردم زمان ما است كه هركس براي خود با وسائل ارتباط جمعي مطالب خود را اعلان و تبليغ مي كند.

2 _ سخنراني و روضه خواني

حسينيه ها به منظور ايراد سخنرانيهاي مذهبي و بيان مواعظ و ارشاد مردم، و خواندن روضه و مدح و مصيبت داير شده است، البته بايد از مساجد هم اينگونه استفاده ها برده شود زيرا رسول خدا

(ص) در مسجد روي منبر از جعفر بن ابي طالب ياد كرد و مصيبت او را بيان فرمود. و فاطمه زهرا عليهاالسلام هم در اطاق پدرش رسول اكرم (ص) كه جزء مسجدالنبي است اين اشعار را در مصيبت پدر انشاء فرمودند كه مشهور است: ماذا علي من شم تربة احمد ان لا يشم مدي الزمان غواليا صبت علي مصائب لو أنها صبت علي الايام صرن ليالي_ا يعني: (كسي كه خاك قبر احمد (ص) را بوئيده است، اگر در طول عمرش هيچ عطري را نبويد بر او ايرادي نخواهد بود. مصيبتهائي بر سر من آمده است كه اگر آنها را بر سر روزها بريزند تبديل به شب خواهد شد). و نيز بشير در مدينه كنار قبر رسول خدا (ص) ياد از مصيبت حضرت حسين (ع) كرده اين اشعار را خواند: يا اهل يثرب لا مقام لكم بها قتل الحسين فادمعي مدرار يعني: (اي مردم مدينه! دگر مدينه جاي اقامت ندارد، زيرا حسين كشته شد، از اين پس بسان ابر بگرييد). اگر خواندن مصيبت در مسجد ايرادي داشت امام زين العابدين او را منع مي كرد، نه تنها مانع او نشد، بلكه خود حضرت به او دستور داده بود كه در مسجد اين اشعار را بخواند. سخنراني و بيان مواعظ در مساجد كه رفتار رسول خدا (ص) و اميرالمؤمنين و فرزندانش عليهم السلام بود. بنا بر اين مساجد و حسينيه ها در اينكه محل طبيعي روضه خواني و وعظ و ارشاد هستند باهم مشترك مي باشند. پس اگر امام جماعت بعد از فراغت از هر نماز صبح و ظهر و شب ولو پنج دقيقه براي مردم موعظه كند در سال (1065) خدمت اسلامي

انجام داده است، و چنانچه در حسينيه هر شب يك مجلس روضه داير كند در سال (355) خدمت مذهبي كرده است. و چنانچه بمناسبت شهادت رسول اكرم (ص) و فاطمه زهرا عليهاالسلام و يازده امام ديگر كه بشهادت رسيده اند براي هركدام سه روز مجلس برگزار شود در سال حداقل (39) خدمت اسلامي صورت گرفته است. و در صورتي كه بمناسبت ايام ماه مبارك رمضان و دو ماه محرم و صفر مجالسي جهت وعظ و ارشاد و روضه خواني برقرار كند (88) خدمت اسلامي انجام داده است، كه جمعا يك امام جماعت در طول سال مي تواند در يك مسجد يا يك حسينيه (1547) خدمت اسلامي انجام دهد. البته بسيار ضروري است كه تمام حسينيه ها بايد داراي پخش صداي مرتب باشد، و در قسمتي دستگاههاي ضبط صوت مجهز داشته باشند كه تمامي سخنرانيها و مواعظ اسلامي را ضبط كرده بطور مجاني يا به قيمت تمام شده در اختيار مردم بگذارند تا بدينوسيله از مواعظ و مراثي همگان بهره مند شده؛ در هر خانه و محلي نوارهاي سودمندي در دسترس مردم يافت شود. ضمنا به حسينيه هاي بزرگ پيشنهاد مي كنم كه از وسائل مدرن روز استفاده كنند، بخصوص به منظور آنكه در تمام زوايا و غرفه هاي يك حسينيه بزرگ تمام مستمعين تصوير گوينده را ببينند، بد نيست كه از تلويزيونهاي مدار بسته براي اين منظور استفاده كنند.

3 _ كتابخانه

رسالت اسلام گسترش ايمان و علم در ميان مردم است، خداوند بزرگ در قرآن مجيد مي فرمايد: (يرفع الله الذين آمنوا منكم والذين اوتوا العلم درجات)(4) يعني: (خداوند درجات رفيع را به كساني از شما خواهد بخشيد كه داراي ايمان و

دانش باشند). و در حديثي آمده است: (احتفظوا بكتبكم، فانكم سوف تحتاجون إليها). يعني: (كتابهاي خود را حفظ كنيد كه بزودي به آنها نياز پيدا مي كنيد). و در حديث مشهور آمده است: (اذا مات ابن آدم انقطع عمله [امله] الا من ثلاث: علم ينتفع به، و ولد صالح يدعوله، و صدقة جارية). يعني: (انسان كه مرد عملش [اميدش] بريده مي شود جز از سه چيز: 1 _ دانشي كه از آن استفاده شود. 2 _ فرزند شايسته اي كه برايش دعا كند. 3 _ صدقه جاريه اي كه پس از او بماند. و در حديث ديگر آمده است: (مداد العلماء افضل من دماء الشهداء). يعني: (مركب قلم دانشمندان بيش از خون شهداء ارزش دارد). پس با توجه به اين حقيقت لازم است كه مساجد و حسينيه ها داراي كتابخانه هائي براي مطالعه مردم باشند، زيرا وجود كتابخانه در اينگونه مراكز عمومي موجب رشد سطح فرهنگي جامعه خواهد شد، و هر اندازه كه به تعداد كتابخانه هاي يك شهر افزوده شود بهمان اندازه سطح ديني و دنيوي مردم بالا خواهد رفت، زيرا كه خير دنيا و آخرت در علم و دانش است، همانگونه برعكس نكبت دنيا و آخرت يك ملت در جهل و ناداني افراد آنست. و روي همين حساب من به تمام دوستان خودم توصيه كرده و مي كنم كه همگي در منزل خود كتابخانه داشته باشند، زيرا علاوه بر اينكه وجود كتابخانه در يك منزل اعضاء خانواده را وادار به مطالعه مي كند، خدمت بزرگي بجهان علم و دانش نيز هست، زيرا خريداري كتاب موجب تشويق مؤلفين، ناشرين، چاپخانه ها، صحافيها، و ديگر وسائل و عوامل نشر كتاب خواهد شد. اداره كتابخانه را

_ اگر كوچك باشد _ مي توان به خادم مسجد و حسينيه، يا بعضي از اعضاء كتابخانه سپرد، و بهتر است در تمام ساعتهائي از شب و روز كه مردم بيدار هستند كتابخانه هم باز باشد، و چنانچه اين اندازه ممكن نشد بايد به اندازه اي كه ممكن است شبانه روز چند ساعت كه با وقت مطالعه اكثريت مردم مناسبت دارد كتابخانه باز باشد، (و ساعتهائي كه كتابخانه باز است براي اطلاع مردم اعلان شود). و لازم است كه جزء برنامه كتابخانه كتاب امانت دادن بخوانندگان باشد، و براي كتابخانه هاي بزرگ لازم است كه مجهز به دستگاههاي فتوكپي و عكسبرداري باشد، كه در صورت لزوم از هركتابي كه بخواهند فيلمبرداري كنند(5). اگر در تمام سال _ به استثناي روزهاي تعطيل كه فرض كنيم25 روز باشد _ كتابخانه باز باشد، اين عمل موجب خواهد شد كه ما از راه كتابخانه هر سال (330) خدمت اسلامي انجام داده باشيم. و اگر آمار مطالعه كنندگان را در سال در نظر بگيريم و مطالعه هر انساني را يك خدمت اسلامي بحساب بياوريم آمار خدمات اسلامي ما بسيار پيشتر بالا خواهد رفت.

4 _ برگزاري مجالس جشن

از جمله خدمتهاي اسلامي كه در مساجد و حسينيه ها بايد برگزار شود مجالس جشني است كه به مناسبت تولد حضرت رسول (ص) و حضرت زهرا عليهاالسلام و امامان دوازده گانه عليهم السلام بايد تشكيل شود، و نيز مي توان بمناسبت زادروز بزرگان دين و علم مانند علماء و وعاظ، افراد نيكوكار، جشن تولد گرفت، يا بعنوان ياد بود سرداران، فاتحين و مكتشفين و مؤسسين بزرگ مانند سيد رضي و شيخ طوسي و علامه حلي و... مجالس بزرگداشت

در مساجد و حسينيه ها ترتيب داد. و نيز مي توان مجلس جشن ازدواج، مجلس توديع حجاج، يا برنامه استقبال زائران اعتاب مقدسه، و حتي جشنهاي ختنه سوران جشن تولد افراد و از اين قبيل جشنها را در مساجد و حسينيه ها گرفت زيرا تمام اين جلسات، جشنها و اجتماعات يا يك عمل اسلامي است، كه مصداق (يفرحون لفرحنا) مي باشد، يا اينكه به خاطر يك عمل اسلامي برگزار مي شود مانند جشن بازگشت حجاج، و بدرقه و استقبال زوار و... كه بطور طبيعي محل برگزاري اينگونه اجتماعات اسلامي خانه خدا مسجدها، و خانه هاي اولياء خدا حسينيه ها است. بدين ترتيب اگر فرض كنيم كه: 1 _ بمناسبت تولد معصومين عليهم السلام در سال 14 مجلس گرفته شود. 2 _ بمناسبت جشن ازدواج در سال 4 مجلس. 3 _ بمناسبت توديع و استقبال حجاج و زائرين 12 مجلس. 4 _ بمناسبت ختنه سوران 12 مجلس. 5 _ بمناسبت جشن تولد افراد 20 مجلس گرفته شود. رويهم در سال 62 خدمت اسلامي انجام گرفته است. اما بايد اينگونه مجالس كاملا منزه از هرنوع رفتار خلاف باشد، و طوري برگزار شود كه در آن احترام مسجد و حسينيه كاملا رعايت شود، و نيز در جلساتي كه بمناسبت جشن تولد معصومين عليهم السلام گرفته مي شود بايد سعي كنند كه تنها به نقل تاريخ اكتفاء نشود، بلكه بتناسب پيشرفتهاي علمي روز از مقامات علمي معصومين عليهم السلام بيان گردد، و حضار مجلس را وادار به پيروي از ارشادات آنان كنند، زيرا مجالسي كه بنام بزرگان گرفته مي شود فايده اش در آن است كه مردم آن شخصيت را بعنوان الگوئي براي زندگي خود بشناسند و از راه و روش او پيروي

كنند. همانگونه كه جلسات توديع و استقبال حجاج و زائران اماكن مقدسه، و جشن ازدواج و ديگر جشنها هم خاصيتش آنستكه جامعه پيشرفت كند بدينوسيله مردم بسوي فضائل انساني و كارهاي نيك سوق داده شوند. و نيز مناسب است كه جشنهاي مذهبي، و همچنين مجالس سوگواري و ارشاد با پرچمها و پرده ها، و پلاكاردهاي مناسبي تزئين شود، و در اين جلسات اگر بتوانند با تهيه و تدارك قبلي نمايشها و بلكه فيلمهاي آموزنده مذهبي توجه شركت كنندگان را هرچه بيشتر جلب كنند، و با پخش قطعه هاي كلمات قصار و نشريات سودمند هرچه بيشتر از شركت كنندگان پذيرائي نمايند. و خلاصه جشن مذهبي بايد علاوه بر شادي و سرور يك جلسه آموزنده و ارشادي باشد، البته همانطور كه قبلا اشاره شد بوسيله ضبط صوت، و دستگاههاي فيلم برداري از نمايشها و گفتارها و برنامه هاي مختلف مجلس صدا برداري و فيلم برداري كنند كه بعدها هم مورد استفاده قرار گرفته تكثير شود.

5 _ نشريات مفيد

در يكي از جنگهاي اسلامي، پس از آنكه رسول خدا (ص) عده اي از دشمنان را به اسارت درآورد، آن دسته از اسيران جنگي را كه سواد داشتند مخير فرمود كه اگر بخواهند براي آزاد كردن خودشان يا مقدار معيني از مال و ثروت خود را بدهند، يا اينكه در مقابل با سوادكردن ده نفر از مسلمانان كه به آنان خواندن و نوشتن ياد بدهند آزاد شوند. حضرتش با اين اقدام آموزنده خود اهميت سواد خواندن و نوشتن را به مسلمانان آموخت، و لذا يكباره سواد خواندن و نوشتن در ميان جزيرةالعرب جهش كرد، به طوري كه پيش از بعثت حضرت در

سرتاسر جزيرةالعرب تنها ده نفر انگشت شمار بودند كه سواد خواندن و نوشتن داشتند ولي در زمان حضرت رسول (ص) تعداد افراد باسواد جزيره اگر نگوئيم به هزاران نفر رسيد دست كم به صدها نفر افزايش يافت. تا اينكه مي بينيم كار پيكار با بيسوادي حضرت بجائي مي رسد كه مي بينيم در زمان حضرت رضا (ع) در ميان استقبال كنندگان حضرت تنها از شهر نيشابور بيست و چهار هزار نفر (24000) دانشمند هستند كه قلم و كاغذ در دست دارند، تا از حضرت حديث يادداشت كنند! كه حتي دنيا در اين عصر علم و دانش هم هنوز به اين پايه نرسيده است. بنا براين با الهام گرفتن از دستورات اسلام به منظور بالا بردن سطح فرهنگ مسلمانان بايد مساجد و حسينيه ها هميشه داراي نشريه هاي ديواري هفتگي، يا دو هفته يك نشريه، يا حداقل ماهي يك نشريه داشته باشند، كه در داخل و خارج از مسجد در محل معيني نصب شود تا عابرين و مراجعه كنندگان از آن استفاده كنند، و بر معلومات مذهبي و اطلاعات علمي آنان افزوده شود. البته معلوم است نشريات بايد داراي مطالب متنوعي در باره: 1 _ اصول دين، فروع دين، تفسير قرآن، تاريخ اسلام. 2 _ فضائل اخلاقي و رذائل اخلاقي. 3 _ واجبات و محرمات. 4 _ و مطالبي به مناسبت جشنهاي تولد، اعياد اسلامي و وفيات بزرگان اسلام بوده. 5 _ و علاوه بر مطالب فوق بايد نشريات شامل مطالب علمي، از اختراعات و اكتشافات عصري، و طرح معماها و پرسشهاي مذهبي و راهنمائيهاي عمومي و مسابقات هم باشد. و چنانچه امكان داشته باشد نشريه چاپ شده مانند يك نشريه هفتگي

ميان نمازگزاران و اعضاء مسجد و ديگران و حسينيه توزيع شود، تا از نشريه افراد بيشتري استفاده كنند. حال اگر فرض كنيم كه نشريه دو هفته يكبار منتشر شود، بدين وسيله متصديان هر مسجد يا حسينيه توانسته اند ساليانه (24) خدمت اسلامي انجام دهند.

6 _ جلسات مذهبي

در جلسات مذهبي مساجد و حسينيه ها معمولا بايد پيرامون موضوعات گوناگون اسلامي بحث و سخنراني ايراد شود: 1 _ گاهي جلسات مذهبي به صورت سخنراني است كه عده اي از جوانان گردهم جمع مي شوند، و يك نفر يا چند نفر از آنان در باره موضوعات اسلامي، مانند اصول دين، اقتصاد اسلامي، سياست اسلامي، خانواده در اسلام، حقوق كارگران و كشاورزان در اسلام و. و. بحث مي كنند و ديگران گوش مي دهند. 2 _ گاهي جلسه مذهبي به صورت پرسش و پاسخ است كه شركت كنندگان در جلسه پرسشهائي مطرح مي كنند، و مدير جلسه يا عالم و روحاني مسجد بپرسشهاي مذهبي آنان پاسخ مي دهد، و ضمن اينكه پرسش كننده پاسخ خود را دريافت كرده است، ديگران هم استفاده مي كنند. 3 _ گاهي جلسه مذهبي هردو برنامه فوق را همراه با هم در بر دارد، بدين ترتيب كه پس از ايراد سخنراني مذهبي بوسيله سخنران جلسه، حاضران پيرامون موضوع بحث شده در سخنراني يا هر نوع پرسش ديگري كه دارند سئوالات خود را طرح و پاسخ خود را دريافت مي دارند. فائده اين جلسات مذهبي آن است كه جامعه اسلامي با اطلاعات و معلومات مذهبي مجهز شده مردم وادار مي شوند كه در باره امور ديني خود پرسش كنند، و ضمنا براي رهبران مذهبي معلوم مي شود كه مردم به چه موضوعاتي بيشتر احتياج دارند.

اگر فرض كنيم كه در هفته يك جلسه با اين برنامه برگزار شود در سال (50) جلسه دائر شده و پنجاه خدمت مذهبي ديگر بر آمار خدمات مذهبي مسجد و يا حسينيه افزوده خواهد شد. و چنانچه مقدور باشد و بحثهاي اين جلسات و پرسش و پاسخهاي ايراد شده را پس از اصلاح و ترتيب و تهذيب چاپ كنند فائده جلسه بسيار بيشتر خواهد شد. بهتر آن است كه جلسات با قرائت قرآن مجيد شروع شود، و چنانچه وقت جلسه ايجاب كند تمام شركت كنندگان به صورت دوره هركدام چند آيه زير نظر استاد قرائت تلاوت كنند. و بسيار مناسبت است كه برنامه دوره قرآن را در ابتداي هر جلسه مذهبي كه بهر مناسبتي تشكيل مي شود قرار دهند، تا تعليم قرآن در سطح وسيعتري اجراء گردد، و هرچه تلاوت قرآن بيشتر باشد بهتر است، زيرا قرآن نور و بركت است. و بهتر از همه چيز آنست كه جلسات جنبه سازندگي و تربيت افراد در آن قوي تر باشد، و در اينگونه جلسات بجواناني كه استعداد سخنراني و مقاله نويسي و كتاب نويسي دارند طرز سخنراني و نويسندگي و اداره جلسات مذهبي را بياموزند تا جلسه به صورت خشك و عقيم نمانده داراي توليدهاي ارزنده اي باشد، و استعدادهاي افراد را رشد داده توليد مثل كند.

7 _ دعا و زيارت

مسجدها و حسينيه ها بهترين محل براي خواندن دعاها و زيارتها است، بنا بر اين مناسب است كه: هر روز صبح در اين اماكن دعاي صباح خوانده شود. و هر شب جمعه دعاي كميل بخوانند. و هر روز جمعه صبحها دعاي ندبه بخوانند. و عصرهاي جمعه دعاي سمات بخوانند.

و دعاهاي مناسب در روزهاي مخصوص بخوانند مانند دعاي افتتاح در اول شبهاي ماه مبارك رمضان، و دعاي سحر در سحرهاي ماه مبارك، و دعاهاي روزانه در روزهاي ماه رمضان، و دعاي عرفه، دعاي عيد و دعاهائي مناسب شبها و روزهاي مخصوص سال. و مناسب است كه در اين اماكن زيارتهاي وارده در اوقات مناسبش بخوانند مانند مخصوص اميرالمؤمنين در روز عيد غدير، و زيارت عاشوراء امام حسين در روز عاشوراء و ازاين قبيل زيارتهاي مخصوصه. و اگر ممكن باشد هنگام خواندن زيارتهاي مخصوص و دعاها، مردم را هم در مسجد و يا حسينيه جمع كنند بهتر است، و اين امور رويهم رفته تقريبا در سال (700) خدمت اسلامي است: دعاي صباح (355) خدمت اسلامي. دعاي كميل (50) خدمت اسلامي. دعاي سمات (50) خدمت اسلامي. دعاي ندبه (50) خدمت اسلامي. دعاهاي ماه مبارك رمضان (90) خدمت اسلامي. ساير دعاها و زيارتهاي گوناگون (100) خدمت اسلامي. و نيز مناسب است كه دعاهاي رسول اكرم (ص) و ائمه طاهرين عليهم السلام در مناسبتهائي خوانده شود، و مخصوصا برنامه اي براي خواندن صحيفه سجاديه باشد، زيرا دعاء و زيارت خود مكتبي است عالي كه به مردم اصول عقايد، فروع دين، اخلاق و آداب و معارف ديني آموخته، علاوه بر آن ضمن تعليم حقايق و معارفي يك نوع تربيت روحي و ايجاد خشوع و ارتباط با پروردگار بزرگ و پيشوايان دين است.

8 _ درس و تأليف و تشكيل هيئت ها

درسهاي ديني احتياج به مدارسي دارد گاهي در شهري يا محله اي مدرسه يافت نمي شود، يا اينكه مدرسه هست ولي محصلين علوم ديني زياد هستند و مدرسه كافي نيست، يا مدرسه از منطقه

دور است و در نزديكي محصلين مسجد يا حسينه اي وجود دارد. بهر حال يكي از خدمات اسلامي متصديان مساجد و حسينيه ها اين است كه مردم و طلاب علوم ديني را به فرا گرفتن علوم ديني و مادي تشويق كنند، تا مردم علومي را مانند اصول دين، تفسير قرآن، تاريخ اسلام، و يا مسائل فقهي و... را در مساجد و حسينيه ها فرا گيرند. و متصديان مساجد و حسينيه ها در اين مراكز ديني را به روي طالب علوم ديني و مردم باز كنند، تا به تعليم و تعلم و بحث و تأليف و مطالعات اسلامي بپردازند، و از مساجد و حسينيه ها بجاي مدرس و كلاس درس استفاده كنند. خلاصه هركس از هر صنف و طبقه ايكه بخواهد در مسجد و حسينيه برنامه درس و بحث ديني و علمي داير كند چه طلبه باشد، چه دانشجو و محصل، چه اداري، چه آموزگار و چه وكيل و قاضي مناسب است كه در مساجد و حسينيه ها را بروي آنان باز كنند تا به اشتغال علمي خود بپردازند. همچنين در مساجد و حسينيه ها سزاوار است كه هيئتهاي گوناگون مذهبي تشكيل دهند، هيئت عبارت است از جماعتي از مردم كه به منظور يك هدف ديني باهم تشريك مساعي مي كنند. 1 _ مانند هيئت ازدواج كه به منظور تشويق جوانان به امر ازدواج و فراهم كردن تسهيلاتي براي آنان تأسيس مي شود. 2 _ هيئت كاريابي به منظور كار پيدا كردن براي افراد بي كار. 3 _ هيئت قرض الحسنه، به منظور وام دادن به افراد محتاج. 4 _ هيئت ارشادي به منظور حل مشكلات گوناگون مردم، و راهنمائي و ياري كردن در رفع گرفتاريهاي آنان

و... اگر فرض كنيم كه در سال دويست جلسه درس در يك مسجد يا حسينيه داير شود، و حداقل پنج جلد كتاب تأليف شود، و آنجا دو هيئت از هيئتهاي خيريه مزبور داير شود كه هريك از آن دو هيئت در ماه دوبار تشكيل جلسه دهند، رويهم (255) خدمت اسلامي از اين جهت انجام خواهد شد.

9 _ نمايشهاي اسلامي

نمايشهاي اسلامي از بهترين وسيله ها براي نشر اسلام است، بطوري كه مثل معروفي شده است كه مي گويند: (يك تصوير گويا بهتر از هزار كتاب اثر دارد)، نمايش هم عبارتست از همان شبيه خواني كه علماء به استحباب آن فتوا داده اند(6). نمايش اسلامي گاهي يك نمايش تاريخي است مانند نمايش جنگ بدر، يا جريان روز عاشوراء، و گاهي نمايش اخلاقي و گاهي ديني است مانند نمايش حجاج و روزه داران، گاهي نمايش اجتماعي است، گاهي بهداشتي است، گاهي علمي و فرهنگي است و حسينيه ها بهترين مكان براي اينگونه نمايشهاي اسلامي است، سابق در مساجد و حسينيه ها شبيه خواني مي كردند، و تابحال هم شبيه خواني در مراقد ائمه اطهار عليهم السلام و در مسجد كوفه و جاهاي ديگر داير مي شود. ولي لازم است كه بسيار كوشش كنند تا نمايشها كاملا مطابق اخبار و تواريخ معتبره باشد، و نيز بايد نمايشهاي اسلامي زير نظر افراد وارد به فن نمايش ترتيب داده شود تا هرچه جالبتر تهيه گردد و بيشتر در تماشاچيان تأثير گذارد، و هدف را بهتر تأمين كند. اگر فرض كنيم كه در يك مركز نمايشهاي اسلامي در دو ماه يكبار سه شب يا سه روز نمايش داده شود در سال (18) خدمت اسلامي انجام خواهد گرفت، و چه بسا

كه تأثير نمايش بسيار زياد باشد. و چه بهتر اگر همين نمايشهاي اسلامي را فيلمبرداري كنند، و در جشنها و جلسات مذهبي اين فيلمها را در معرض تماشاي مردم بگذارند، فرض كنيم در سال شش بار هم فيلم نمايشهاي اسلامي را بدهند. و چه بسيار بهتر اگر اين فيلمها را تكثير كنند و كپيه آن را در مراكزي بفروش برسانند. يا بمؤسسات و هيئتهاي مذهبي ديگري مجاني اهداء كنند. و چنانچه فرض كنيم كه از فيلم هر نمايشنامه اي ساليانه بيست نسخه بفروش برسد، در هر سال يكصد و بيست خدمت اسلامي انجام گرفته است. و نيز اگر همين نمايشهاي اسلامي به صورت نمايشنامه هائي جالب نوشته شود، چاپ و نشر آن موجب تكثير نمايشهاي اسلامي شده، تأثير بسزائي در جامعه اسلامي خواهد گذاشت، و بدين ترتيب خدمت ديگري از نوع نگارش بر آمار خدمات اسلامي مساجد و حسينيه ها افزوده خواهد شد.

10 _ فايده هاي ديگر

علاوه بر خدمات اسلامي گذشته ممكن است در مساجد و حسينيه ها خدمات اسلامي ديگري از اين قبيل انجام گيرد: 1 _ مجالس ترحيم، شب هفت، چهلم، سال روز درگذشت اموات. 2 _ پيدا كردن گم شده ها، ولي درخارج از مسجد. 3 _ فروختن كتاب، نوارهاي مذهبي، فيلمهاي نمايش و چيزهائي كه مربوط به دين و متدينين است، باز در خارج از مسجد. 4 _ اطعام نمودن در حسينيه ها، و در سالنهاي ديگر مساجد. 5 _ گردآوري اعانه ها براي مؤسسات و خدمات اسلامي مسجد و حسينيه، به صورت نصب صندوقها و درخواست كمك نمودن از افراد خيّر در اجتماعات بزرگ در مناسبتهاي مختلف و مجالس گوناگون. 6 _ تهيه وسائل آگهي بوسيله

مقالات و تصويرها. 7 _ دعوت مردم براي انجام امور مذهبي، مانند اينكه مردم را براي امور حج، يا زيارت، يا بناي مسجد و خودياري در امور ساختماني مسجد و حسينيه جمع كنند. 8 _ جمع آوري كتاب در مسجد براي كتابخانه، يا پوشاك و غذا و دوا و اجناسي مانند آن براي افراد بي بضاعت، يا آسيب ديدگان در حوادث و يا جنگ زدگان. 9 _ استفاده از مساجد و حسينيه ها براي اسكان زائران و حجاج در مدتي كه در شهري سر راه توقف دارند، و نيز در شهرهاي مذهبي مانند مدينه، مكه، كربلاء، نجف، خراسان، قم، كاظمين، سامراء و ديگر شهرهاي زيارتي و مذهبي زوار مي توانند از مساجد و حسينيه ها استفاده كنند، و چند شبي كه هستند آنجا اقامت نمايند. 10 _ تشكيل كنفرانسهاي مختلف مذهبي، و از اين قبيل استفاده هاي ديني كه مي توان از مساجد و حسينيه ها نمود، و فرض كنيم كه در هر سال از اينگونه خدمات اسلامي هم (640) مورد استفاده شود. بدين ترتيب تنها يك حسينيه، و يا يك مسجد مي تواند ساليانه طبق آمار و ارقامي كه عرضه شد حدود هفت هزار (7000) خدمت اسلامي انجام دهد، تنها اين رقم براي يك مسجد خدمت بسيار بزرگي است، حال اگر اين رقم را در تعداد مساجد و حسينيه هاي موجود در يك منطقه يا يك استاد و يا يك شهر بزرگ ضرب كنيم، حاصل ضرب آن رقم بسيار بزرگي خواهد بود (كه ادامه آن در ظرف مدت چند سال مي تواند تأثير بسيار محسوسي در پيشرفت امور مذهبي يك منطقه بگذارد). علاوه بر اينها اگر گردانندگان هر مسجد يا حسينيه بتوانند از مساجد و

حسينيه ها بلندگوهائي به منازل و مراكز تجمع اطراف مسجد سيم كشي كنند، تا در مواقع تبليغي و برگزاري جلسات مردم بيشتر استفاده كنند دامنه فعاليت آنان گسترش يافته، آمار خدمات مذهبيشان بالا خواهد رفت. همانگونه بايد مجالس مذهبي را در خانه ها هم گسترش داد، كه در هر مناسبت ديني و دهه هاي ساليانه و مجالس هفتگي در منازل تشكيل شود. در اينجا دو پرسش خودنمائي مي كند: اول _ انجام خدمات اسلامي گذشته احتياج به بودجه دارد، زيرا گردانندگان اين برنامه ها، و خود برنامه ها و خدمات مذهبي احتياج به بودجه دارند، اين بودجه را از كجا بايد تأمين كرد؟ جواب اين پرسش: مي توان بودجه هاي لازمه را از راههاي ذيل تهيه نمود: 1 _ موقوفاتي كه براي هر مسجد و حسينيه هست. 2 _ بودجه هائي كه از حكومتهاي صالحه براي اينگونه خدمات مي توان دريافت نمود. 3 _ اموالي كه از افراد خيرانديش و بوسيله همين برنامه ها مي توان تهيه كرد. 4 _ از وجوهات شرعيه مانند زكات، سهم امام. دوم _ پيشنهادهائي كه در اين كتاب گذشت احتياج به تنظيم و طرح ريزي و برنامه ريزيهائي دارد، اين طرح ها و نقشه ها از كجا بدست آيد؟. جواب: هيئت مديره هر مسجد و حسينيه بايد به تنظيم و برنامه ريزي اين فعاليتهااقدام كند، زيرا نظم موجب دوام و قوام جهان است، و شرع مقدس اسلام هم به ما دستور داده است كه كارهاي خود را منظم سازيم. حضرت علي در نهج البلاغه شريف مي فرمايد: (و نظم امركم) يعني: (بر شما باد كه امور خود را منظم سازيد). اگر ما بخواهيم بدون نظم و برنامه رفتار كنيم، از قافله جهان عقب خواهيم افتاد، و زمام

امور را كساني بدست خواهند گرفت كه در كارهاي خود نظم برقرار مي سازند، و از طرفي مورد سرزنش اولياء اسلام قرار خواهيم گرفت و حساب بي نظمي و خسارتهاي ناشي از آن را از ما خواهند كشيد. در حديث آمده است كه: (اين دنيا حلالش حساب، حرامش عقاب، و شبهاتش سرزنش دارد). از درگاه خداي سبحان مسئلت داريم كه ما را موفق بدارد تا كارهائي كه مورد پسند او است انجام دهيم، و در راه خدمت به دينش مارا ياري كند، و مؤمنين را عزيز و سربلند سازد، اينها براي خدا سخت نيست، ياري و توفيق تنها از او ساخته است.

1 _ سوره نور: آيه36 . 2 _ سوره حج: آيه27. 3 _ منظور از آداب و رسومي است كه رعايت آن از نظر مذهب اشكالي ندارد. 4 _ سوره مجادله: آيه11. 5 _ و چنانچه كتابخانه داراي كتب خطي و نسخه هاي كمياب و منحصر بفرد باشد. مي توانند از دستگاههاي ميكرو فيلم استفاده كنند و تمام كتابهاي قيمتي را عكسبرداري كنند. ضمنا بسيار ضروري است براي كتابخانه هائي كه در مراكز علمي و حوزه هاي علميه است اطاقهاي متعددي براي نويسندگان تهيه كنند و در هر اطاق فهرست كتابهاي كتابخانه موجود باشد و اين معني در حوزه هاي علمي بسيار ضروري است كه متاسفانه هنوز عملي نشده است (مترجم). 6 _ بجزوه فتاوي العلماء رجوع شود.

تجربيات من در منبر

تجربيات من در منبر

بسم الله الرحمن الرحيم الحمدالله رب العالمين، والصلوة والسلام علي محمد و آله الطاهرين، و لعنةالله علي اعدائهم اجمعين، انالله و انا اليه راجعون، و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون. امروز كه مشغول نوشتن اين كلمات هستم روز

عاشوراي حسين (ع) است، روزي كه در آن باران سيل آساي اشگ از ديدگان و قطرات خون از سرهاي عاشقان حسيني فرو مي ريزد، و پشتها در اثر ضربات زنجير سياه شده، كف پاها در اثر پابرهنه رفتن ورم كرده، و بدنها زير تابش آفتاب سوزان خصوصا در كربلاء كه هم اكنون من در آنجا هستم _ تفتيده، هم اكنون شهر كربلاء به صورت يك محشر كوچكي در آمده است، و همه جا صداي شيون و داد و فرياد و گريه و زاري بلند است. امروز همگي در يك حالت غير عادي هستند، مردم را چنان مي بيني كه گويا هركدام از آنان يا يكي از عزيزترين كسان و يا عده اي از عزيزانشان را از دست داده اند، چگونه چنين حالتي را نداشته باشند با اينكه در اينروز خاطره غم انگيز شهادت كسي تجديد مي شود كه اختيار جان و مالشان در دست آنان است. زيرا پيامبر خدا (ص) در باره حسين (ع) فرموده است: (حسين ازمن است و من از حسينم) و معلوم است كه رسول خدا (ص) در مورد مؤمنين اختيار جان و مال آنان را دارد(1). در چنين روزي فرصت را مناسب ديدم كه نسبت به منبر حسيني خدمت نموده باشم، منبر عاليترين و قويترين وسيله ايجاد موج غم و اندوه در عزاي سرور شهيدان حسين بن علي شهيد عاشوراء است، وگرنه در اين روز اشتغال به هركاري غير از كارهاي مربوط به حسين شهيد شوم است. اما بعد در اين جزوه تجربياتي كه در مورد منبر داشته ام جمع آوري مي گردد، از ده سال پيش آماده شدم كه روي منبر براي طلاب علوم ديني بحثهائي پيرامون اسلام داشته باشم، ضمنا

پاي منبر ما دانشجويان علوم جديده و عده اي از كسبه نيز شركت مي جستند، و در هفته دو جلسه داشتيم، و ازاين تجربيات كه مشاهده مي كنيد نتايج بسيار زيادي گرفته ام كه اينك آنها را براي شما مي نگارم. تا اين تجربيات در راه ارشاد و تبليغ موجب پيروزيها و موفقيتهاي بيشتري گردد، و براي كساني كه در منبر مبتدي هستند و مي خواهند مردم را براه حق و صراط مستقيم ارشاد كنند راهنماي مفيدي باشد. از درگاه الهي خواستاريم كه اين خدمت ناچيز را بپذيرد، و آنرا وسيله اي براي پيشبرد هدف ارشادي قرار دهد.

كربلاء مقدسه 10 محرم 87 قمري محمد بن المهدي الحسيني الشيرازي

1 _ توجه قلبي بسوي خدا

در منبرهاي خود بخوبي درك مي كردم كه يكي از قويترين وسائل تأثير سخن در مردم آن است كه گوينده قلبا متوجه خداوند بزرگ شود، هنگامي كه انسان قلبش متوجه خدا بود و با اين حالت بالاي منبر قرار گرفت، و از خداوند درخواست نمود كه او را از لغزش حفظ كند، و سخن حق را بر زبانش جاري سازد، و گفتارش را در شنوندگان مؤثر قرار دهد، قهرا سخنانش در مردم تأثير فوق العاده اي خواهد بخشيد. چگونه چنين نخواهد بود با اينكه خداوند و عده فرموده است كه دعاي درخواست كنندگان از درگاهش را به اجابت رساند؟ و فرموده است: (ادعوني استجب لكم) يعني: (مرا بخوانيد تا دعاي شما را اجابت كنم). علاوه بر اين در روانشناسي جديد هم ثابت شده است كه هرگاه سخن از دل برخيزد بر دل خواهد نشست، همانگونه كه اگر سنگي در آب بياندازيم ايجاد امواجي مي كند، تا جائي كه گفته اند: انسان مي تواند

با اراده قوي در هركس كه بخواهد كه ميان آنان فرسنگها فاصله باشد تأثير بگذارد. و لازم است كه توجه قلبي از اول منبر تا آخر ادامه داشته باشد، نه آنكه انسان به همان اندازه مشروع اكتفاء كند، زيرا اين اندازه گرچه خوب است، ولي ادامه توجه قلبي تأثيري بيشتري خواهد داشت... البته روشن است كه اين معنا اختصاصي به منبر ندارد، بلكه تأليف و تدريس و ديگر امور ارشادي هم تابع همين برنامه است، بلكه تمام امور زندگي هنگامي كه براي خدا انجام گيرد تأثير بيشتري در كمال و به ثمر رسيدن خواهد داشت.

2 _ توجه دادن به سوي خدا

هرگاه گوينده در منبر ضمن بيان مطالب خود مردم را بسوي خدا متوجه كند، سخنان او در شنوندگان تأثير بيشتري خواهد داشت، گوينده بايد حتي در داستانها و تاريخهائي كه نقل مي كند مردم را به خدا توجه دهد، زيرا شنونده هنگامي كه متوجه بزرگترين قدرت جهان گرديد بناچار در برابر او خود را كوچك ديده در او نرمش و خشوع و خضوعي ايجاد خواهد گرديد. روشن است كه سخن و پند و اندرز در اين نوع افراد اثر بيشتري خواهد نمود، زيرا در روحيه اي كه سخت و خشن است تأثرپذير نخواهد بود، برخلاف روح متواضع و نرم كه مانند خاك نرم قابل نفوذ بود پذيرش بيشتري را دارد. براي نمونه گوينده اي كه مي خواهد داستاني از زندگاني هارون خليفه عباسي بيان كند، گاهي ممكن است بگويد: هارون گفت، يا خليفه عباسي گفت و... و گاهي هم مي گويد: آن مرد سركش و نافرمان كه خدا و عذاب الهي را فراموش كرده بود چنين گفت يا

چنان كرد... و نيز اگر بخواهد مثلا در باره جزر و مد دريا سخن بگويد، مي گويد: از قدرت نمائي هاي پروردگار متعال است كه زمين را در جايگاهي متوسط ميان خورشيد و ماه قرار داده است كه اين امر گاهي سبب جزر و گاهي موجب مد و در نتيجه توليد امواج و طوفانهاي دريائي مي شود، و به همين ترتيب در بيان ساير مطالب و داستانها...

3 _ آماده ساختن مردم براي پذيرش ارشاد

گوينده درست بسان يك كشاورز است كه در زمين كشت و زرع مي كند، همانگونه كه يك كشاورز تا هنگامي كه زمين را كاملا براي كشاورزي آماده نكرده است، و كاملا آنرا شيار نكرده و آب نداده باشد نمي تواند از كشاورزي خود بهره كافي بگيرد، همچنين يك گوينده مذهبي هم ناچار است كه قبلا با بيان مقدمات و مطالب لازم شنوندگان خود را براي پذيرفتن مطلبي كه مي خواهد بيان كند آماده سازد، براي نمونه هنگامي كه گوينده مي خواهد پيرامون حرمت شراب سخنراني كند، قبلا بايد مضرات شراب را بيان كرده، مردم را بلزوم حفظ الصحة توجه دهد، و بيان كند كه چگونه شراب سلامتي جسم و جان انسان را به خطر مي افكند و... اين امر را خطباء اكثر در مورد ذكر مصيبت كه در اصطلاح آنان (گريز) ناميده مي شود رعايت مي كنند، ولي لازم است كه اين جهت را در تمام منبر خود رعايت كنند، و براي تمام بحثها و مطالبي كه مي خواهند بيان كنند بطرز صحيحي مقدمه چيني كنند، تا هرچه بيشتر نتيجه بگيرند.

4 _ ارشاد عملي

يك بازرگان و عمده فروش اجناس خود را ميان كسبه جزء و خورده فروشان تقسيم مي كند، و

سپس اول هرماه كه مي شود از آنان مطالبه حساب خود را مي كند، گوينده مذهبي هم در مورد نشر مطالب، و بيان حقايق ديني و علمي درست همين وضعيت را دارد. همانگونه كه اگر بازرگان از مطالبه سرمايه خود كه آنرا ميان خورده فروشان توزيع كرده است كوتاهي كند سرمايه اش از بين رفته ثروتش بر باد خواهد رفت. همچنين يك واعظ اگر مردم را ارشاد كند، ولي از مردم عمل كردن به گفتارش را مطالبه نكند، زحماتش به هدر خواهد رفت و كارش بي نتيجه خواهد بود. بنا بر اين يك گوينده مذهبي هم پس از آنكه مطالبي براي شنوندگان خود بيان كرد بايد از آنان نتيجه بخواهد، ولي بايد اعتراف كرد كه مطالبه عمل به گفته ها و نتيجه گرفتن كاري است بس مشكل، ولي چاره اي نيست اگر گوينده بخواهد در كار خود موفقيت داشته باشد بايد به اين فكر هم باشد. مثلا گوينده در بيانات خود زيانهاي شراب و قمار را بيان مي كند و سپس راه خود را در پيش مي گيرد و مي رود و به همين سخنان و راهنمائيهائي كه كرده است اكتفاء مي كند، اين سبك تبليغ اگر تأثيري داشته باشد يك درصد است. ولي اگر مردم را نسبت به زيانهاي شراب آگاه ساخت، و سپس در فكر بستن در شراب فروشي و توبه دادن شرابخواران هم افتاد، و براي اين منظور هم وسائلي فراهم ساخت، و به ميزان قدرت خود اقدام عملي انجام داد، تأثير گفتار او پنجاه درصد خواهد بود، و اينگونه وعاظ هم در ميان مردم بيشتر از وعاظ دسته اول مورد احترام خواهند بود، زيرا مردم روحانيون و گويندگاني را كه عمل

مي كنند بيش از ديگران دوست دارند. من خودم شخصا اين موضوع را بارها تجربه كرده ام، مثلا جمعي از دوستانمان برنامه مسجد ساختن داشتند، به اين منظور در يكي از مساجدي كه به صورت ويرانه در آمده است جلسات هفتگي داير مي كرديم، و من در آن جلسه پيرامون ثواب مسجد ساختن سخن مي گفتم، و در پايان سخنان ما بعضي از رفقا بلند مي شدند تا نام افرادي را كه براي بناي آن مسجد مي خواهند كمك كنند بنويسند، و بسياري از اوقات در همان جلسه مبلغ قابل توجهي كه بتوان با آن شروع بكار كرد جمع مي شد... و به اين ترتيب بيشتر جلسات سخنراني ما با نتايج عملي توأم بود، و در منابر خود پيرامون امور مذهبي بسياري از قبيل تأسيس مدرسه، چاپ كتاب و... بحث مي كرديم و نتيجه مي گرفتيم.

5 _ آگاهي از علوم اسلامي

براي گوينده اسلامي بسيار لازم است كه از اين علوم اسلامي آگاهي كاملي داشته باشد: 1 _ علم كلام كه مربوط به توحيد، رسالت، امامت، معاد و چگونگي بهشت و دوزخ و... 2 _ علم فقه و ابواب مختلفه آن از طهارت تا ديات. 3 _ علم اخلاق، مانند اخلاقياتي كه در كتاب (جامع السعادات) آمده است. 4 _ علم آداب، مانند آداب و رسومي كه در كتاب (حليةالمتقين) مرحوم مجلسي وارد شده است. 5 _ علم تفسير، گرچه به اندازه اي باشد كه معني ظاهري آيات قرآن را فرا گرفته باشد. 6 _ بداند كه اسلام در باره جهان آفرينش و زندگي چه نظري دارد. 7 _ بتواند ميان اسلام و ساير اديان و مكتبهاي ديگر مقايسه كند. 8 _ آگاهي از

تاريخ رسول خدا (ص) و ائمه اطهار عليهم السلام به صورتي زنده و روشن. 9 _ آگاهي از تاريخ تمدن و فرهنگ و پيشرفتها و جريانات مسلمانان و برخوردهائي كه با ساير اديان و ملتها داشته اند. 10 _ آگاهي از احاديث وارده از اهل بيت عليهم السلام كه از آن جمله است (نهج البلاغة) (صحيفه سجاديه) (روايات بهداشتي) و غيره... ممكن است انسان اطلاع از اين همه علوم را امري بعيد بشمارد ولكن بايد يك واعظ بداند كه پيروزي كامل در امر تبليغ بستگي به فراگرفتن علوم مزبور دارد، و پيروزي متوسط در اين مورد بستگي به فراگرفتن اين علوم در حد متوسط داشته، و مبتديان بايد بكوشند و خط سيري براي خود درست كنند كه اين اطلاعات را بدست آورند.

6 _ آگاهي از حوادث و تازه هاي عصر

مردم فطرتاً علاقه دارند كه از حوادث و تازه هاي عصر خود آگاه باشند، همانگونه كه علاقه دارند از اتفاقات دورانهاي گذشته هم آگاهي داشته باشند، و نيز مي خواهند بفهمند كه در آينده چه حوادثي پيش خواهد آمد و چه جرياناتي در شرف تكوين است. و لذا هر اندازه كه واعظ آگاهي بيشتري از حوادث و اتفاقات شهرها و كشورهاي همجوار داشته باشد به همان اندازه گفتارش در شنونده بيشتر تأثير خواهد داشت، براي نمونه اگر در يكي از كشورهاي همسايه جنگي اتفاق افتد كه در اين كشور تأثير خواهد داشت، واعظ در چنين موقعيتي بالاي منبر رود و بهيچوجه اشاره اي به آن جنگ نكند، شنونده در حال انتظار مي ماند و دلش مي خواهد از علل و عوامل بروز آن جنگ و چگونگي آن اطلاع پيدا كند. مخصوصا اگر آن حادثه مربوط

به ممالك اسلامي و مسلمانان باشد، در عصر ما كه وسائل اطلاع بسيار فراوان است، بطوري كه واعظ براي بدست آوردن اينگونه اطلاعات بيشتر از اين لازم نيست كه گوش خود را باز كند و بشنود، يا چشم باز كند و ببيند، البته براي واعظ لازم است كه رعايت كند و هرچه را مي شنود روي منبر بيان نكند، و از ميان تازه ها و حوادث عصر خود قسمتهائي را كه مناسب با سطح تبليغي خود مي بيند بيان كند و نتيجه بگيرد.

7 _ موضوعات و مطالب تازه

هيچ شده است كه داستاني را چند بار بشنوي؟ انسان اگر داستاني را دوبار بشنود خسته مي شود چه رسد به اينكه آنرا چندين بار بشنود، بنا بر اين بر واعظ لازم است كه اين جهت مهم را كاملا رعايت كند، و يك موضوع يا يك داستان را در چند منبر خود تكرار نكند، البته در صورتي كه مستمعين منبرش همان شنوندگان منبرهاي قبلي باشند. در منبرهاي هفتگي خود اين موضوع را كاملا رعايت مي كنم به طوري كه هيجگاه يك مطلب را ولو پس از چندين سال تكرار نمي كنم. تكرار يك مطلب علاوه بر اينكه دلالت بر افلاس واعظ مي كند موجب خواهد شد كه مردم از اطرافش پراكنده شوند، و سخنانش در شنوندگان كمتر تأثير خواهد نمود، بنا بر اين بر واعظ لازم است كه هميشه بكوشد تا منابر تازه و متنوعي تحويل دهد. ما اين مطلب را مي توانيم از قرآن مجيد ياد بگيريم، زيرا قرآن مجيد اين اسلوب را رعايت كرده است به طوري كه يك داستان را هيچگاه تكرار نكرده است، ولي به مناسبتهاي مختلفي بارها به آن

داستان اشاره كرده است، و در هر مورد كه اشاره به داستاني كرده مي بينيم مطلب تازه اي آورده است كه قبلا اشاره به آن نشده است.

8 _ مجسم ساختن وقايع و مطالب

در مورد آموزش و تعليم و تربيت، مثل معروفي است كه مي گويد: (يك تصوير از هزار كتاب و مجسم ساختن يك جريان، مؤثرتر از هزاران سخن است) روي اين حساب و با اين روش يك واعظ خيلي بهتر مي تواند در شنوندگان خود تأثير بگذارد، يك گوينده مذهبي گاهي مثلا مي گويد: حسين در كربلاء كشته شد، و گاهي جريان شهادت حضرت را طوري مجسم مي كند كه شنونده پيش خود فكر مي كند كه دارد آن حادثه را مشاهده مي كند، و مجسم ساختن يك جريان احتياج دارد به توصيفهائي از آن حادثه، كه گوينده بايد با تمرينهاي فراوان خود را عادت دهد تا بتواند يك مطلب يا يك واقعه و حادثه را كاملا مجسم سازد. و چون تأثير سخن تابع ترغيب و ترهيب و برانگيختن عواطف است، بر واعظ لازم است كه اين امور را با راههاي مختلف و روشهاي گوناگون تمرين كند. هنگامي كه واعظ توانست كه موقعيتها را بطور دقيق توصيف كند، بدون آنكه جريانات را بر خلاف واقع بزرگتر يا كوچكتر از اصل آن جلوه دهد مي تواند در دلهاي شنوندگان خود تأثير كامل نمايد و آنان را آنطور كه مي خواهد ارشاد كند.

9 _ تجزيه و تحليل مطالب

يكي از وظايف مهم واعظ كه بايد بخوبي در آن وارد باشد تجزيه و تحليل مطالب است، و چنانچه گوينده مطلبي را بدون تجزيه و تحليل بيان كند بجاي آنكه مردم را ارشاد كرده باشد

گاهي ممكن است موجب تنفر و گمراهي مردم شود. مثلاً اگر واعظ بگويد كه: رسول خدا (ص) در فلان واقعه دستور فرمودند كه تعدادي از يهوديان را بكشند، شنونده سرگردان مي ماند! و با خود مي گويد: مگر رسول خدا (ص) رحمة للعالمين نيست؟ پس چرا دستور مي دهد اين همه انسانها را قتل عام كنند؟! اما اگر واعظ قبلا جريان را تجزيه و تحليل كند، و روحيات يهوديان را بخوبي براي شنوندگان تشريح كند و براي آنان توضيح دهد كه يهوديان از آغاز پيدايش چه بلاهائي بر سر بشريت آورده اند و در رأس تمامي توطئه ها بر ضد اسلام قرار داشته اند، و بر ضد بشريت كه رسول خدا (ص) مي خواست آنان را بسوي سعادت و نيكبختي سوق دهد چه عملياتي انجام مي داده اند و... پس از اين توضيحات خودبخود شنونده منتظر است كه از شما بشنود كه چگونه رسول خدا (ص) دستور قتل عام آنان را صادر فرمود تا بشريت از شر آنان نجات يابد. ولي هميشه بايد رعايت كرد كه تجزيه و تحليل مطالب به اندازه انجام گيرد، بنا بر اين زياده روي كردن و حاشيه پردازيهائي كه مخالف واقع است، و فلسفه بافيهاي دروغين كه انسان را از واقعيت و حقيقت دور مي كند از تأثير سخن نيز خواهد كاست زيرا افراط و تفريط هردو زيان بخش بوده موجب فساد خواهد شد.

10 _ رعايت تناسب در بحث

بر واعظ لازم است كه توجه كاملي به رعايت تناسب بحثهاي خود داشته باشد ودر ابتداي سخن پيرامون هر موضوعي كه بحث كرد بايد تا به آخر سخن پيرامون همان موضوع بحث كند، نه آنكه در يك جلسه هر سخني كه به

زبانش آمده بگويد مانند پرنده اي كه از اين شاخه به آن شاخه پرواز مي كند، زيرا اين امر موجب پراكندگي ذهن شنونده خواهد شد و تأثير مطلب كم خواهد شد. آري گاهي موضوعي را كه واعظ مي خواهد بيان كند مربوط بموضوعات مختلفي است كه ناچار است از آن موضوعات بحث كند، اينجا خروج از تناسب و از شاخه اي بشاخه اي پريدن نيست، بلكه عبارتست از بحث در يك موضوع كلي كه موضوعات گوناگوني در بردارد. مثلا گاهي واعظ مي خواهد پيرامون (اجتناب از محرمات) بحث كند در اينصورت بايد از شرابخواري، قمار، ربا و ديگر گناهان بحث كند، برخلاف موقعي كه واعظ مي خواهد در يك جلسه پيرامون (زيان شراب) بحث كند كه در اين جلسه ديگر نبايد از موضوع ديگري بحث بميان آورد، اگر گوينده توجهي به تناسب گفتار خود نداشته باشد، بيشتر اوقات دچار تناقضاتي خواهد شد كه نجات يافتن از آن مشكل خواهد بود مثلا: هرگاه واعظ پيرامون عفو و بخشش خداوند سخن بگويد، و سپس از عقاب و عذاب الهي سخن بميان آورد شنونده ميان اين دو خصلت تناقض مي بيند، بنا بر اين بر واعظ لازم است كه كاملا از بحث كردن پيرامون موضوعات گوناگون پرهيز نمايد، هرچند هم گاهي ممكن است واعظ ميان موضوعات مختلفي يك روح وحدتي احساس كند، ولي باز هم بهتر است كه در هر جلسه پيرامون يك موضوع جداگانه بحث كند.

11 _ سطح معلومات شنوندگان

معمولا در جلسات سخنراني وعاظ شنوندگاني در سطحهاي گوناگون شركت مي كنند، قهرا افرادي باسواد، و عده اي بي سواد، جمعي دانشمند، گروهي عامي، از زنان و مردان، بزرگ و كوچك پخته و ناپخته، با ايمان، ضعيف

الايمان، و افراد قديمي و متجددين در جلسه حضور دارند، بنا بر اين بر واعظ لازم است كه بسيار سعي كند و مناسب با اين سطحهاي مختلف مطالبي بيان نمايد، تا موجب دور شدن مردم از حقيقت نشود، و بجاي آنكه از منبر او چيزي درك كنند نسبت به جلسات مذهبي و منبرها بدبين نشوند. بيشتر اوقات در جلسات مذهبي افرادي شركت مي كنند كه مناسب با هريك از آنان سخني است كه با ديگري مناسبت ندارد. مثلا هرگاه مستمع شخصي ترسو و بخيل يا گناهكار باشد مناسب است كه انسان او را به شجاعت و كرم وا داشته، او را از عذاب الهي بترساند، و چنانچه شنونده مردي جسور يا اسراف كننده يا زاهد باشد، يا كسي باشد كه خوفش بيش از اميدواريش باشد، براي او مناسب است كه او را وادار به احتياط و اقتصاد كرده، بشارت به ثواب دهيم، بنا بر اين هنگامي كه واعظ در مجلس خود اين دو صنف را مشاهده مي كند چگونه مناسب است سخن بگويد؟ من در منبرهايم در اين باره با مشكل سختي روبرو هستم، زيرا هميشه در جلسات افرادي در سطهاي گوناگون شركت مي كنند.

12 _ شناخت دردها و اولويت ها

واعظ در موقعيت يك طبيب ماهر انجام وظيفه مي كند، همانگونه كه يك طبيب هنگام معاينه بيماران خود هركدام از آنان را مورد معاينه قرار مي دهد، و پس از تشخيص نوع بيماري آنان براي هركدام دواي مناسب دردشان را مي نويسد، و چنانچه طبيب براي بيماري كه تب دارد دواي يرقان بنويسد او را مسخره مي كنند. و همچنين هنگامي كه يك واعظ در اجتماع افراد شرابخوار منبر رفت

اگر پيرامون مسئله ربا بحث كند، بحث او مناسب با جلسه اش نبوده دليل بر بي سليقگي او مي باشد، و در اينگونه مجالس بايد پيرامون شراب بحث كند، و نيز اگر واعظي در ميان جماعتي قمارباز منبر رود كه اهميت به نظافت هم نمي دهند اينجا براي واعظ بحث پيرامون قمار و بيان مضرات آن مقدم بر بحث پيرامون نظافت است و همينطور در ساير مباحث مورد نياز شنوندگانش بايد رعايت اولويت را بنمايد.

13 _ آگاهي از موقعيت مجلس

از فصلهاي گذشته روشن شد كه بايد خطيب به اوضاع و احوال مجلس خود كاملا آگاه باشد، بنا بر اين كافي نيست كه واعظ احاديث و مواعظ و داستانهائي را حفظ كند و بدون رعايت حالات و خصوصيات اجتماعي شنوندگانش آن مطالب را بيان كند، وگرنه گاهي ممكن است در سخنرانيش با شكست روبرو شود، و سخنانش تأثير نگذاشته، بلكه گاهي فساد سخنانش بيشتر از تأثيرش باشد. بياد دارم كه من خودم در يكي از منبرهايم داستاني از زندگي يكنفر از رهبران اديان قلابي را بيان كردم، و هدفم از نقل آن داستان اين بود كه رئيس ديني حتي اگر رئيس يك دين قلابي هم باشد بايد متصف بصفات جالبي باشد، پس از پايان جلسه يكي از رفقا نزد من آمده گفت: بجاي آنكه ابرويش را اصلاح كني چشمش را كور كردي! گفتم: چرا؟ گفت: اتفاقا من مهماني داشتم كه از پيروان آن دين قلابي بود كه شما از زندگي رهبرش داستاني نقل كردي، سخنان شما موجب شد كه اين شخص بيشتر بدين خودش علاقه پيدا كند، زيرا شما كه اين داستان را نقل كرده ايد مي گويد: رئيس دين

او را مدح كرده ايد. لذا من كوشيدم تا او را از عقيده اش برگرداندم.

14 _ آلت دست كلاشان نشود

بسيار لازم است كه واعظ احترام خود را حفظ كند، و كاري نكند كه سخنش از ارزش بيفتد، زيرا بسياري از اوقات افرادي كلاش يا احيانا فقرائي كه محتاج هستند مي آيند و از واعظ درخواست مي كنند كه براي آنان مقداري پول از مردم بگيرد، واعظ هم آلت آن فرد كلاش يا فقير مي شود، و اين امر موجب مي شود كه منبرش سبك شود، و جمعيت از مجلسش پراكنده شوند، و از اين قبيل درخواستها... ناگفته نماند كه من با اين سخنان نمي خواهم وعاظ را از جمع آوري پول براي فقراء و مستمندان مانع شوم، بلكه مي خواهم بگويم: براي واعظ لازم است دقت كند و بسنجد كه كداميك از اين دو امر اهميت بيشتري دارد. آيا جمع آوري مال براي فقراي نيازمند اهميت بيشتري دارد، يا رعايت حال مستمعين و موقعيت خودش كه تأثير سخنش بيشتر باشد.

15 _ شجاعت در تبليغ

شجاعت در حد اعتدال يكي از صفات ضروري هر گوينده مذهبي است، اين صفت هرچند كه در اكثر افراد يكنوع بهره و موهبت الهي است، ولي افرادي هم كه از آن بي بهره هستند مي توانند با تذكر و تفكر و مطالعه حالات و زندگاني قهرمانان، اين خصلت را براي خود به دست آورند. زيرا واعظي كه ترسو باشد و از گناهكاران كه كارهاي نيك را ترك كرده، مرتكب گناهان مي شوند بترسد، در كار خود شكست خواهد خورد، زيرا مردم هميشه افراد مصلح را دوست دارند، و از افرادي كه پيرو شهوات و خواسته هاي نامشروع مردم هستند بيزار مي باشند. و

چيزي نمي گذرد كه مردم افراد ترسو و سازشكار را شناخته و از اطرافش پراكنده مي شوند.

16 _ اطلاع از روانشناسي

يكي از چيزهائي كه براي واعظ لازم است اطلاع از علم روانشناسي است، تا هرچند بهتر بتواند در دل مردم جا باز كند، و گفتارش در دل مردم اثر بگذارد، و از اين راه بتواند حقايقي را به مردم رسانده در آنان تأثير نمايد... زيرا هر مطلبي را مي توان با الفاظ و تعبيرات مختلفي بيان كرد، كه نحوه بيان آن گاهي مؤثر مي شود و گاهي تأثير نامطلوب خواهد داشت. و از اين قبيل است كه مي گويند اميري در خواب ديد كه دندانهايش افتاده از معبّري كه عالم به تعبير خواب بود پرسيد؟ معبّر گفت: تمام بستگان امير خواهند مرد، امير عصباني شد و دستور داد او را كتك زده به زندان افكندند، و از معبّر ديگري تعبير خوابش را خواست؟ معبّر گفت: اين خواب دلالت دارد بر اينكه عمر امير از تمام بستگانش طولاني تر خواهد بود، امير دستور داد به او جايزه دادند و احترامش نمود. نيز نقل مي كنند كه هارون خليفه عباسي از روي حسادت و دشمني با حضرت علي (ع) تصميم گرفت كه به تمام آفاق مملكتش بخشنامه كند كه هيچ جا نگذارند از حضرت علي (ع) نامي برده شود... و هراندازه كه علماء و عقلاء خواستند كه او را از اين فكر منصرف كنند نتوانستند... تا اينكه يكي از علماء نزد او رفت و به او گفت: خليفه اگر بنو تميم بيايند و بگويند از ميان ما ابوبكر خليفه شده است و ما ابوبكر را داريم، و بنو عدي بيايند و بگويند

ماهم عمر را داريم و بنو مره بيايند و بگويند ما عثمان را داريم، آنگاه از تو بپرسند كه شما بني هاشم چه كسي را داريد؟ اي خليفه در پاسخ آنان چه خواهي گفت؟ هارون مقداري فكر كرد و از تصميمش منصرف شد.

17 _ حسن مطلع، حسن ختام، خلاصه گوئي

يكي از مطالبي كه براي واعظ لازم است آن است كه ابتداي سخنانش و آخر بحثش جالب باشد، و هميشه عنوان سخن خود را در اول منبر بيان كند، در پايان هم خلاصه بحث را تكرار كند. بنا بر اين بحث خود را نبايد با سخني آغاز كند كه مؤثر و جالب نيست، زيرا اگر از ابتداء منبر توجه حاضرين جلب نشود، شنونده در افكار شخصي خود غوطه ور شده ديگر گوشش به سخنان واعظ بدهكار نيست، همانگونه كه اگر واعظ منبر خود را با مطالبي مبتذل ختم كند تمام زحمات و بحثهايش هدر خواهد رفت، زيرا مردم هنگامي كه از مجلس بر مي خيزند افكارشان با آخرين سخن واعظ خوب باشد يا بد مشغول است. علماي فن بلاغت هم اين دو مطلب را جزء شرائط بلاغت يادآوري كرده اند... اما تلخيص بحث عبارتست از آنكه واعظ در ابتداي منبرش، و نيز در آخر سخنانش خلاصه و نتيجه بحث خود را يادآوري كند، زيرا اگر خلاصه بحث در اول منبر بيان شود شنونده متوجه موضوع بحث خواهد شد، بطوري كه اگر به مقداري از بحث توجه نكرد از خلاصه بحث محروم نمي ماند، همانگونه كه يادآوري خلاصه بحث در آخر منبر سبب مي شود كه شنونده بحث را در ذهن خود مرتب ساخته، اگر در قسمتي از منبر هم غفلتي

داشته است جبران شود. و روي همين حساب است كه مي بينيم وسائل ارتباط جمعي خلاصه اخبار را پيش از بيان مشروح اخبار و بعد از آن نقل مي كنند، و نيز مؤلفين هم كه براي فصلها و مقالات نوشته خود عنوان و فهرست مي گذارند روي همين حساب است و در مقالات به همان تيتر و عنوان اول بحث اكتفاء مي كنند، زيرا تيتر جاي فهرست را مي گيرد، علاوه بر اين براي خواننده ممكن است كه پس از مطالعه دوباره به تيتر مقاله توجه كند.

18 _ مستمعين بسيار

يكي از چيزهائي كه براي واعظ مراعات آن لازم است، آنستكه مراقب باشد كه در مجلسش شنونده بيشتري شركت كند، زيرا كمي تعداد شنوندگان اولاً: موجب مي شود كه خود شنونده كسل شود، ثانياً: شنوندگان درگوش دادن به سخنانش سرد مي شوند، زيرا فطرت مردم اين طور است كه هميشه بطرف كسي روي مي آورند كه مردم بيشتر به او روي آور شده اند. و روي همين حساب است كه مي بينيم تجار هم عادت كرده اند كه بيشتر با كساني معامله مي كنند كه مشتري بيشتري دارند، زيرا زياد بودن مشتري را دليل براين مي دانند كه جنس او جنس بهتري است يا نرخ او ارزانتر است. ثالثاً: زيان كمي تعداد شنوندگان كسالت صاحب مجلس است، كه در آينده در تشكيل مجلس سرد مي شود، يا اگر مجلسي داير كرد ديگران و اعظ را كه نتوانسته است جمعيتي را پاي منبرش بكشاند دعوت نخواهد نمود. و هر منبري كه نتواند اين سه ركن اساسي را كه عبارت است: نشاط گوينده، نشاط شنونده، و نشاط مجلس، را حفظ كند، آن منبر منبري است شكست خورده. اما از چه

راهي مي توان شنونده بيشتري جلب كرد؟ 1 _ مطالب جالب و مؤثر، بيان جالب، ساعت منبر ساعت مناسبي باشد، كه در اين مورد توضيحات بيشتري خواهيم داد. 2 _ گوينده قبلا صاحب مجلس را ببيند و او را وادار نمايد كه مردم را به مجلس دعوت كند، و براي شنوندگان وسائل آسايش مانند پنكه و كولر در تابستان و بخاري و شوفاژ در زمستان فراهم نموده، براي آنكه صداي واعظ در داخل جلسه و خارج به همگان برسد بلندگوي مناسبي تهيه كند. 3 _ گوينده در منبر شنوندگان را تشويق كند كه دوستان خود را بمجلس دعوت كنند و فرزندان و نزديكان خود را نيز همراه خود بياورند.

19 _ منبر رفتن در ساعت مناسب

در وقت نامناسب منبر رفتن موجب شكست انسان در منبر خواهد شد، بنا بر اين بر واعظ لازم است در وقتي كه مناسب منبر نيست منبر نرود، مانند ساعتي كه گرما بسيار شديد است، يا وقتي كه سرماي بسيار سختي است، يا در ساعتهاي نزديك نصف شب، و همچنين در هنگامي كه مردم داراي آرامش نيستند و تشويش و نگراني دارند، مانند مواقعي كه پيش آمدها، فكر مردم را بخود مشغول كرده است، مانند حادثه جنگ، يا تجهيزات جنازه اي، يا استقبال شخصيتي، يا عزاداري و دسته اي، يا مجلس عروسي و اين قبيل كارها... كه در اين موارد اگر شنوندگان آمادگي براي گوش دادن به سخنان واعظ ندارند، و موقعيت مناسب منبر نيست، قهرا بيانات واعظ براي آنان سنگين و خسته كننده خواهد بود، و اينگونه وعاظ كه رعايت موقعيت را نمي كنند سزاوار شكست بوده، گاهي همين بي ملاحظگي ها سابقه منبر شان

را خراب مي كند. يكي از اوقات نامناسب منبر رفتن در مجلسي است كه قبلا چند نفر از وعاظ منبر رفته و شنوندگان را خسته كرده اند، و نيز وقت نماز و هنگام غذا نهار يا شام هم براي منبر رفتن مناسب نيست.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109