افغانستان در تحول اسلامي

مشخصات كتاب

سرشناسه : حسینی شیرازی محمد عنوان و نام پديدآور : افغانستان در تحول اسلامی محمد حسینی شیرازی مشخصات نشر : [قم ]: دار الهدی

[تهران مالک اشتر: [1365؟]. مشخصات ظاهری : ص 55 وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی یادداشت : کتابنامه به صورت زیرنویس موضوع : اسلام -- افغانستان رده بندی کنگره : BP15/2 /ح 5‮الف 7 رده بندی دیویی : 297/916581 شماره کتابشناسی ملی : م 65-1719

تقوا و توكل بر خدا

تقوا و توكل بر خدا : اول: مسئله رعايت تقوي و توكّل بر خداوند متعال در تمام شئون است، چه آنكه تقوي موجب پيشرفت در تمامي امور است و توكّل به پروردگار متعال نيز سبب مي شود تا انسان را ياري نموده و به اهداف خويش نائل گرداند. چنانچه در قرآن كريم آمده است: (و من يتق الله يجعل له مخرجاً و يرزقه من حيث لا يحتسب و من يتوكل علي الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لكلّ شي ء قدراً)(سوره طلاق: آيات 2 و 3). و هركس خداترس و پرهيزكار گردد خداوند راه بيرون رفتن از محور گناهان و بلاها و حوادث سخت عالم را بر او مي گشايد و از جائي كه گمان نبرد به او روزي عطا مي كند و هركه در هر أمري بر خدا توكل كند خدا او را كفايت خواهد نمود _ امر او بر همه? عالم نافذ و جاري است و براي هر چيزي مقدار و حدي مقرر نموده، در عهده كسي سرپيچي از تقديرش را نيست. و در روايتي ابوذر غفاري عليه الرحمة از پيغمبر اكرم (ص) نقل مي كند كه آن حضرت فرمودند: (يا اباذر إن سرّك ان

تكون اقوي الناس فتوكّل علي الله وان سرّك ان تكون اكرم الناس فاتق الله وان سرّك ان تكون أغني الناس فكن لما في يدي الله عز و جل اوثق منك بما في يديك يا اباذر لو ان الناس كلهم اخذوا بهذه الآية لكفتهم). اي اباذر اگر دوست داشتي قوي ترين مردم باشي پس توكل بر خدا را در تمام شئون پيشه كن و اگر دوست داشتي گراميترين مردم باشي پس تقوي و ترس از خدا داشته باش و اگر دوست داشتي بي نيازترين مردم باشي به آنچه نزد خدا است اعتمادت بيشتر باشد تا به آنچه كه نزد تو است. اي اباذر اگر تمام مردم اين آيه را فرا گرفته به آن عمل كنند همه را كفايت مي كند. و بعد حضرت آيه مباركه (و من يتق الله ) را تلاوت فرمودند. و در روايتي ديگر از پيغمبر اكرم (ص) نقل شده كه فرمودند: (لو ان رجلا توكل علي الله بصدق النيّة لاحتاجت اليه الامور ممن دونه فكيف يحتاج هو و مولاه الغنيّ الحميد). اگر مردي با نيّت صادقانه توكل بر خداي نمود هر آئينه مشكل كار افراد زير دست او به دستش حل خواهد شد، پس چگونه او نيازمند به ديگران خواهد شد، حال آنكه مولاي او خداوند بي نياز و شاكر است. و در ارشاد القلوب از اميرالمؤمنين (عليه الصلاة والسلام) روايت است كه پيغمبر اكرم(ص) فرمودند: (در معراج به حضرت باري عرض كردم يا ربّ، اي الاعمال أفضل؟). فقال الله عز و جل: (يا احمد ليس شيئي افضل عندي من التوكل والرضا بما قسمت). پروردگارا كدامين عمل نزد تو بهتر است؟ پس از جانب حق خطاب رسيد _

اي احمد هيچ چيز نزد من بهتر از توكل بر من و راضي بودن به تقسيم روزي نيست.

التزام به خواندن قرآن و شعائر ديني

: دوم: به خواندن قرآن و نهج البلاغه و صحيفه سجاديه و اقامه نماز جماعت ملتزم شده، مردم را نيز به انجام اين امور تشويق نمائيد. زيرا التزام به اين امور موجب نورانيتي در قلب و قوتي در عمل مي شود كه توان غلبه بر مشكلات را به دنبال دارد. چنانچه در روايتي از معاذ بن جبل است كه مي گويد: كنا مع رسول الله (ص) في سفر فقلت: يا رسول الله حدثنا بما لنا فيه نفع؟ فقال(ص): (ان اردتم عيش السعداء و موت الشهداء والنجاة يوم الحشر والظل يوم الحرور والهدي يوم الضلالة فادرسوا القرآن فانه كلام الرحمان و حرز من الشيطان و رجحان في الميزان). معاذ مي گويد با رسول خدا(ص) در سفري بوديم پس به آن حضرت گفتم يا رسول الله آنچه ما را در آن نفع و سودي است بيان فرمائيد؟ پس حضرت فرمودند: اگر خوشبختي در زندگي و مرگ همانند شهداء، و رستگاري در روز قيامت، و در سايه بودن در روز گرم محشر، و هدايت در روز گمراهي را خواهانيد درس قرآن را فرا گيريد به درستي كه آن كلام خدا است و پناه از شيطان و سنگيني اعمال در ميزان و ترازوي الهي مي باشد. و در روايتي از ابن عباس است قال، قال رسول الله (ص): (اشراف أمتي حملة القرآن و اصحاب الليل). پيامبر فرمود: بهترين افراد امت من تلاوت كنندگان قرآن و (عاملين به آن) و پارسايان شب زنده دار هستند.

ارتباطات و تبليغات جهاني

ارتباطات و تبليغات جهاني : سوم: نيروهاي مجاهد افغاني همت كنند تا صداي خويش را چه از طريق راديو و تلويزيون و يا مطبوعات (اعم از روزنامه و مجله و كتب در داخل

و خارج از كشور) به جهان برسانند و تبليغات شرق و غرب در جهت كنترل اوضاع افغانستان و سلطه شوروي و ماركسيستها را خنثي نموده، عملا آزادي قسمتهائي از كشور و تقسيم شدن افغانستان را به دو قسمت، غصب شده از طرف ابر قدرت شرق و قسمت آزاد شده توسط مسلمانان را به جهانيان نشان دهند.

ضرورت تفاهم

ضرورت تفاهم : چهارم: مسئله تفاهم بين گروهها است. آقايان بايد سعي كنند اتحاد و انسجام، جايگزين اختلافات و مشكلات داخلي گردد و بايد تمام گروهها و افراد اسلامي دست در دست هم داده و با همكاري يكديگر بر مشكلات خويش فائق آيند. چنانچه خداوند متعال در قرآن حكيم مي فرمايد: (و اطيعوا الله و رسوله ولا تنازعوا فتفشلوا و تذهب ريحكم واصبروا ان الله مع الصابرين). همه با روح اتحاد پيرو فرمان خدا و رسول بوده هرگز راه اختلاف و تنازع كه موجب تفرقه مي گردد، را نپوئيد كه سبب ضعف و نابودي قدرت و عظمت شما مي گردد بلكه همه يك دل در راه خدا بيدار بوده صبور باشيد كه هميشه خداوند با صابران است(سوره انفال: آيه46). زيرا كه تنازع و اختلاف مسلمين عصيان خدا و رسول الله ا ست و موجب شكست و سستي در صحنه هاي داخلي و خارجي گرديده و سبب مي گردد كه مسلمين وجهه مقدس خويش را از دست بدهند اگرچه لازمه اين امر صبر و شكيبائي است. پس هركس نگويد من بهتر از ديگري هستم (و ديگري را خانه نشين كند)، بلكه بايد با روح تواضع و هدف بيني تمام گروهها با همديگر اتحاد نمايند، اگرچه هر گروه و حزبي داراي روشهاي خاص و موضع گيري معيني داشته باشد،

اما با تواضع و فروتني و دنبال كردن هدفي مقدس در صف واحد متحد گرديده و اين بار سنگين را به سر منزل مقصود برسانند. و چنانچه شما ملاحظه مي كنيد يكي از اسباب قدرت غرب همين است كه اگرچه هر حزبي داراي بينش و ديدگاه مخصوصي است، اما در چهارچوب قانون براي پيشرفت كشور خويش در رقابت مي باشند و لذا در كشورهاي غرب و بلوك غرب كه به اصطلاح كشورهاي دمكراسي هستند شما هيچ گاه مشاهده نمي كنيد كه با قدرت سلاح و جنگ و غيره با يكديگر معامله كنند _ بلكه گوشه اي اندك از تفاهم و برادري اسلام را آنها عمل مي كنند. و چنانچه اميرالمؤمنين عليه الصلاة والسلام در يكي از آخرين وصيتهاي خويش فرمودند: ( الله الله في القرآن لا يسبقنكم بالعمل به غيركم). مبادا كفار موازين و احكام قرآن را براي پيشرفت خويش به كار گيرند و سيادت دنيا را از آن خويش گردانند و شما در حال جنگ و جدال بين خويشتن باشيد و عمل به دستورات قرآن را ترك نمائيد. حال خود مشاهده كنيد، آيا به اخوت و وحدت كلمه كه از اوامر قرآن كريم است مسلمين بيشتر به آن عمل مي كنند يا گروههاي مسيحي و يهودي و ديگران در ميان خود؟ در اسرائيل با وجود اختلافات عقيدتي و سياسي (البته در حد قانون و مصلحت مملكت) يك اخوت و تفاهمي حكمفرما است كه كمتر در ديگر دول مشاهده مي شود _ و لذا سابقه ندارد كه يك اسرائيلي بر سر اختلافات عقيدتي يا سياسي و يا اقتصادي و... اسرائيلي ديگري را كشته باشد. و حال آن كه مسلمين در عمل به دستورات قرآن

كريم از ديگران مقدم هستند لازم است دست از اختلافات برداشته يك امت واحده گردند، انشاء الله . و لذا بايد تعدادي از بزرگان و مصلحين قوم جهت نشستها و كنفرانسها و مصاحبه هاي مطبوعاتي و ملاقات با گروههاي اسلامي و شخصيتها در جهت اتحادي ناگسستني اقدام نموده و تمامي گروههاي ملت را جمع نمايند، و شوروي كه از موازين اسلام است به عمل آورند و با أكثريت آراء درميان ايشان حاكم گردد _ انشاء الله .

به اجرا در آوردن آزاديهاي اسلامي در مناطق آزاد شده

به اجرا در آوردن آزاديهاي اسلامي در مناطق آزاد شده : پنجم: لازم است به مناطق آزاد شده از چنگال ماركسيست هاي روس حداكثر آزاديهاي صحيح اسلامي را بدهند و به آنها واقعيت اين دين سراسر بخشش و عفو را نشان دهند. زيرا اصل در اسلام آزادي در تمام امور است مگر آنهائي را كه شارع مقدس به جهت مصالح شخصي و يا اجتماعي ممنوع نموده است كه تعداد آنها بسيار اندك است. (و قاعده) (الناس مسلطون علي اموالهم و انفسهم)، قاعده اي است اساسي كه فقهاي عاليقدر شيعه با استفاده از اين قاعده عقلي و شرعي آزاديهاي اسلامي را در ابواب مختلف فقه نوشته اند _ همانند _ آزادي تجارت. آزادي زراعت، آزادي صنعت، آزادي عقيده، آزادي رأي، آزادي بيان، آزادي مطبوعات، آزادي علم و فرهنگ، آزادي ازدواج، و ساير آزاديهاي فردي و اجتماعي كه بيش از هزارها آزادي است. پس لازم است تمام اين آزاديهاي اسلامي به مردم آزاد شده از جنگ حكومت كمونيستي و دست نشانده روس داده شود، تا سبب دلگرمي مردم به اسلام و روآوردن ديگر فرقه ها به سوي اسلام شده، و موجب كوشش و جان فشاني

مسلمين در همكاري با نيروهاي مجاهد جوشيده از متن جامعه گردد _ انشاء الله .

اجتناب از شكنجه

اجتناب از شكنجه : ششم: دقت شود در بازجوئي و محاكمه مفسدين از سلاح شكنجه و اعتراف بزور استفاده نگردد. زيرا اين امر علاوه بر اينكه در اسلام تحريم شده، موجب بيزاري و تنفر مردم از مجاهدين اسلامي گرديده و انقلاب را به شكستي جبران ناپذير مي كشاند. بلكه لازم است در محاكمات و تحقيق از افراد مشكوك با زيركي خاص در طرح سؤالات مكرر به مطالب واقعي دست يابند. چنانچه در داستان مردي كه مدعي امانت گذاشتن شيئي به نزد رسول الله (ص) گرديده بود، اميرالمؤمنين(ع) با اسلوبي خاص حق را به گونه اي ظاهر نمودند كه شخص مدعي به دروغ خويش اعتراف نمود، و يا در قضاياي ديگر. كه نظير اين قضيه از دانيال پيغمبر علي نبينا و آله و عليه السلام هم نقل گرديده است. و در روايتي از اميرالمؤمنين عليه الصلاة والسلام است انه قال: من أقرّ بحد علي تخويف أو حبس أو ضرب لم يجز ذلك عليه ولا يحد. كسي كه با تهديد، يا زندان و يا كتك به چيزي اقرار كند كه موجب حد شرعي باشد، اين امر ثابت نمي شود، و اين امر جائز نخواهد بود.

عدم ممانعت از حج و زيارت

عدم ممانعت از حج و زيارت : هفتم: آقايان هرگز مانع از حج و زيارت مردم نشده، مصداق آيه شريفه (و يصدون عن سبيل الله والمسجد الحرام) نگردند، گرچه لازمه رفتن به حج پول دادن به دولت ماركسيست باشد و چنانچه همه مي دانند ماليات در اسلام فقط منحصر به چهار امر است: 1 _ خمس 2 _ زكات 3 _ جزيه 4 _ خراج و ساير مالياتها چه پرداخت و چه دريافت آن مطلقا حرام است و

دولت ماركسيستي خصوصيتي در اين جهت ندارد بلكه پرداخت پول به تمام دول باطله حرام است و در اين جهت هيچ دولتي فرق ندارد. لكن مسئله اهم و مهم مطرح است، و چون حج اهميت فوق العاده اي دارد لذا نمي توان به جهت پول ندادن به دولت، حج را ترك نمود و بر شخص مستطيع حتي در اين موارد حج واجب است. اضافه بر آنكه چنانچه سازماني مانع از حج و زيارت مسلمين گردد آن سازمان در نظر مردم سازمان غير اسلامي و غير مردمي تلقي مي گردد. و لذا بايد همواره كوشش شود مردم را نسبت به نيروهاي مجاهد خوشبين نموده زمينه اي جهت تأسيس دولتي اسلامي و مردمي باشد، و تا حد توان امكانات رفاهي و آزاديهاي شرعي مردم را خصوصا در مثل سفر به بيت الله الحرام و زيارات و سائر شعائر امور ديني _ فراهم آورند.

عفو و بخشش

عفو و بخشش : هشتم: لازم است عمل آقايان در دادگاهها اسلامي باشد، نه آن طور كه اسلام را دين قساوت و آدمكشي و مثله كردن (بريدن گوش و بيني و دست و چشم در آوردن و غيره) متهم كنند، زيرا جمله اي از آنها در شريعت اسلام حرام مؤكد است و پيغمبر اسلام(ص) فرمودند: (لا تمثلوا و لو بالكلب العقور)، از بريدن گوش و بيني و غيره حتي نسبت به سگ هار موذي خودداري كنيد. و اگرچه بعضي از آنها در اسلام جايز است اما سيره رسول الله (ص) و اميرالمؤمنين(ع) بر عفو و گذشت بوده است. چنانچه خداوند متعال خطاب به پيامبر اسلام چنين مي فرمايد: (خذ العفو و أمر بالعرف و اعرض عن الجاهلين). اي رسول ما با

مردم طريق عفو و بخشش را پيش گير و به نيكوكاري امر كن و از جاهلان و نادانها چشم پوشي كن(سوره اعراف: آيه199). و اگرچه تفسيرات متعددي پيرامون اين آيه نموده اند اما گذشت و بخششهاي پيغمبر(ص) و حضرت اميرالمؤمنين(ع) خود از مصاديق بارز اين آيه شريفه مي باشد. و تاريخ خود شاهد اين مدعي است. چنانكه پيامبر كسي را كه بر عليه ايشان تجسس مي كرد بنام (حاطب بن ابي بلتعه) عفو نمودند، و نيز كسي كه دخترشان را كشت بنام (هبار) او را هم عفو نمودند. و كسيكه عمويشان حضرت حمزه را شهيد كرد بنام (وحشي) او را هم عفو كردند. و حتي كسيكه خود پيغمبر را به سبب زهر شهيد كرد كه زني يهوديه بود و گوشتي را به زهر آغشته نموده بود، پيغمبر پس از تناول بلافاصله گوشت را از دهان مبارك خويش بيرون آوردند اما زهر به بدن مباركشان تأثير كرد و همان زهر سبب بيماري آن حضرت گرديد. پيامبر آن زن يهوديه را طلبيدند و فرمودند: چرا مرا زهر دادي، زن گفت: من فكر كردم اگر تو پيغمبر هستي زهر در تو تأثير نمي كند و اگر پادشاهي كشته خواهي شد و مردم يهود و مشركين از دين تو راحت مي شوند و لذا چنين كردم، پيامبر با اين حال او را عفو نمودند و پس از مدتي شهيد از دنيا رحلت نمودند. زيرا در روايت است (مامنا الا مقتول أو مسموم) پس مسلمان واقعي كسي است كه همانند پيامبر، كه اسلام را ديني ممزوج با رأفت و مهرباني و گذشت معرفي نمودند عمل كند، نه آن گونه عمل كند كه اسلام را دين شمشير

و انتقام و آدمكشي بخوانند. و چنانچه در نماز و غير نماز مي خوانيم (بسم الله الرحمن الرحيم) و در آيه ديگراست: (فبما رحمة من الله لنت لهم ولو كنت فظا غليظ القلب لا نفضوا من حولك فاعف عنهم واستغفر لهم و شاورهم في الامر فاذا عزمت فتوكل علي الله ان الله يحب المتوكلين)(سوره آل عمران: آيه159). مرحمت و فضل خداوند تو را با خلق مهربان و خوشخو گردانيد و اگر سخت دل و تندخو بودي مردم از گرد تو متفرق مي شدند پس اگر به ناداني به تو بد كردند از آنها درگذر و از خدا براي آنها طلب آمرزش كن، و در كارها با ايشان مشورت كن، و هنگامي كه تصميم بر كاري گرفتي پس با توكل به خدا آنرا انجام ده كه خداوند آنان را كه به او توكل نموده اند دوست مي دارد. پروردگار متعال در اين آيه شريفه صفات پيغمبر را بيان فرموده از آن جمله پيامبر را شخصي نرم خو وليّن مي داند و قلب مباركش را رقيق توصيف مي كند و به دور از هرگونه خشونت و قساوت و پس از امر به استغفار و عفو در مورد نادانها او را به مشورت با مسلمين دعوت مي كند، و توكل بر ذاتش را به آن حضرت تذكر مي دهد، زيرا كه عمل انسان به اين امور سبب مي گردد در تمام شئون زندگي و اعمال و كردار خويش پيشروي نموده و به منتهي درجه از هدف خويش دست يابد. و در آيه بعد نيز پروردگار متعال مي فرمايد: (ان ينصركم الله فلا غالب لكم و ان يخذلكم فمن ذا الذي ينصركم من بعده و علي الله فليتوكل المؤمنون)(سوره آل عمران:

آيه160). اگر خدا شما را ياري كند كسي بر شما غالب نگردد و اگر شما را خوار و ذليل گرداند چه كسي مي تواند پس از آن شما را ياري كند؟ و تنها اعتماد و توكل اهل ايمان بر قدرت و رحمت خدا است. و لذا هرگز نبايد انسان در حدود و تعزيرات و زندان و گرفتن ماليات و عقوبات و غيره از شرع اسلام خارج گردد و بايد كما امر الله تعالي با مردم رفتار كرده دين خدا را ياري نمود تا خداوند متعال هم به آنچه وعده داده است كه نصر و پيروزي بر خصم مي باشد را عمل نمايد، إن تنصروا الله ينصركم و يثبت اقدامكم(سوره محمد: آيه7). و لازم است آقايان مسئولين دادگاهها حتي المقدور عفو نمايند و اگر امكان عفو وجود نداشت فقط در حدود تعيين شده از سوي شارع مقدس عقوبت بنمايند، زيرا ما نه از پروردگار متعال اعلم هستيم تا به آنچه تشخيص مي دهيم عمل نمائيم و نه دين خداوند متعال ناقص است تا با زياد كردن شكنجه و تازيانه هاي زياد و زندانهاي بي مورد و گرفتن خسارت و مالياتهاي غير شرعي و بي جهت، دين را كامل كنيم بلكه او خالق كل شي ء است و بر اسرار تمام اشياء عالم و آگاه است، و ديني كامل و قابل انطباق در تمام عصور را نازل فرموده است. و انجام اين امور غير شرعي سبب مي شود پايه هاي مردمي مجاهدين متزلزل گرديده و عقيده مردم از مسئولين آن سلب، و اميد به روي كار آمدن حكومتي همانند حكومتهاي سابق در كشورشان را داشته باشند و به منزوي گرديدن مجاهدين مسلمان منتهي مي گردد. چنانچه در روايتي

از اميرالمؤمنين عليه الصلاة والسلام است كه فرمود: (العدل اساس الملك). اساس و پايه حكومت و ملك بر عدالت بنا مي گردد، نه بر ظلم و شكنجه و يا حدود و تعزيرات ساختگي و يا با گرفتن ماليات مكرر با عناوين مختلف از مردم محروم و ستمديده) در روايتي از پيغمبر اكرم(ص) نقل شده: (انه نهي عن ان يتعدي احد حدود الله الي اكثر منه)، آن حضرت نهي فرمودند از آن كه كسي تجاوز كند از حد مشخص شده از سوي شارع مقدس به بيشتر از آن مقدار معين. و در روايتي ديگر از اميرالمؤمنين عليه الصلاة والسلام نقل شده، (انه أمر قنبر ان يضرب رجلا فغلط قنبر فزاد ثلاثة أسواط فأقاد علي الرجل المضروب فجلده ثلاثة أسواط). آن جناب به قنبر امر فرمود كه مردي را تازيانه بزند، قنبر از روي اشتباه سه تازيانه بيشتر به آن مرد زد، پس حضرت آن مرد كتك خورده را امر فرمود و او قنبر را سه تازيانه زد. و در روايت ديگري از آن حضرت است كه فرمود: قال رسول الله (ص) (لا يحل لأحد يؤمن بالله واليوم الآخر ان يزيد علي عشرة أسواط الا في حد). كسي كه ايمان به خدا و روز جزاء دارد برايش جائز نيست كه جز در حدود به كسي بيش از ده تازيانه بزند. و در روايت ديگري نيز از آن حضرت نقل گرديده كه فرمود قال رسول الله (ص): (ان الله قد حد لكم حدودا فلا تعتدوها و فرض عليكم فرائض فلا تضيعوها و سن لكم سننا فاتبعوها و حرّم عليكم حرمات فلا تنتهكوها و عفالكم عن اشياء رحمة منه من غير نسيان فلا تتكلفوها).

خداوند براي شما حدودي را مقرر فرموده پس از مرز آنها تجاوز نكنيد و واجباتي بر شما واجب كرده پس آنها را ضايع نكنيد، و سنت هائي را بر شما قرار داده، پس از آنها پيروي نمائيد، و مواردي را بر شما حرام كرده، پس آنها را مرتكب نشويد، و از روي رحمت و نه فراموشي شما را در مواردي مورد عفو و بخشش قرار داده پس خودتان را به رنج نيندازيد.

مطرح نمودن خود در سطح جهاني

مطرح نمودن خود در سطح جهاني : نهم: لازم است نيروهاي مجاهد افغاني كه كنترل بيش از هفتاد درصد افغانستان را در دست دارند همّت كنند تا در خارج مبلغين و سفرائي تعيين نموده تا حكومت هاي دنيا به وجود افغانستاني اسلامي در دست مجاهدين مسلمان اعتراف كنند و آن را به رسميّت بشناسند، زيرا بسياري از دولتهاي جهان يا نسبت به شوروي بي تفاوت بوده و يا با آن مخالف هستند كه در صورت همّت آقايان اين حكومت ها به وجود حكومتي مسلمان در دست مجاهدين افغاني كه نمايندگان واقعي مردم هستند اعتراف خواهند نمود، زيرا چنانچه معروف است در داخل اسرائيل حدود سه ميليون (3000000) يهودي موجود است و با اينكه آنها كشور فلسطين را غصب كرده اند با همت فراوان اكثر كشورهاي جهان آن را به رسميّت شناخته اند و به آن اعتراف (ظالمانه) نموده اند. و حكومت آزاد افغانستان در حدود چهارده ميليون مسلمان دارد كه بيشتر از چهار برابر اسرائيل مي باشد، حال چگونه ممكن است كه اين حكومت اعتراف احدي از دول عالم را به خود جلب نكرده باشد؟ پس بايد همت گمارند تا اين امر عملي گردد باذن الله تعالي.

اهميت مطبوعات و كنفرانسهاي جهاني

اهميت مطبوعات و كنفرانسهاي جهاني : دهم: لازم است كه تبليغات چه از طريق كنفرانسها و يا مطبوعات و كتب و جزوات چه در داخل و خارج كشور گسترش يابد. خواه در جهت ايجابي (مثبت) كه موجب بالا رفتن رشد فكري مردم گشته و آنها را از قوانين حيات بخش اسلام آگاه مي كند، و يا در جهت سلبي (منفي) كه جنايات دولت شوروي و دولت ماركسيستي دست نشانده روس را در طول جنگ و پيش از

آن كه بر سر مردم مظلوم آن سرزمين آمده به تمام دنياي خارج نشان داده و از جنايات دست نشاندگان انگليس در طول دويست و پنجاه سال تسلط ظالمانه بر آن كشور، غافل نبوده آنها را نيز بر جهانيان عرضه كنند. چون كه رشد فكري در داخل كشور سبب مي شود كه مسلمانها در مسئله جنگ و غير آن پيشرفت نموده و موجب گردند تا هرچه زودتر عمر حكومت ظالم ماركسيستي پايان يافته و شوروي غاصب از آن سرزمين با شكست خارج گردد. و تبليغات در خارج از كشور و آگاهي يافتن مردم جهان از جنايات شوروي سبب مي گردد تا شوروي از جهت سياسي مجبور به ترك افغانستان گرديده و بر سرنگوني حكومت افغانستان نيز تأثيري مستقيم دارد. چنانچه در سالهاي اخير شاهد بوديم كه بر اثر تبليغات قوي و گسترده ويتناميها در جهان، حكومت آمريكا با قدرت جهانيش قادر به مقاومت در برابر آنها نگرديده، پس از برهه اي از زمان مفتضحانه ويتنام را ترك نمود. و اگرچه اعتقاد ما بر آن است كه ويتنام از چنگ حكومت آمريكا بيرون آمد و در چنگال حكومتي ظالمتر كه حكومت كمونيستي است دچار گرديد و مردم بيچاره آن كشور هرگز نتوانستند مستقل زندگي كنند، اما جهت كلام در اين است كه با تبليغات گسترده مي توان ظالم و غاصب را در جاي خود نشاند و دستش را از ظلم كوتاه نمود.

ريشه يابي فساد و نابودي آن

ريشه يابي فساد و نابودي آن : يازدهم: لازم است با زنهاي بدكاره و فاسد كه توسط شوروي و يا حكومتهاي سابق گول خورده اند آن گونه كه اسلام عمل نموده است رفتار گردد. در روايت است هنگاميكه اميرالمؤمنين (عليه الصلاة

والسلام) وارد كوفه شدند بعضي زنهاي فاسد را براي جلوگيري از عمل فحشاء شوهر دادند. مورد ديگر مواد مخدر است كه لازم است حسب آنچه در اسلام مقرر گرديده با توزيع كنندگان آن عمل گردد زيرا اگر توزيع آن موجب حد و تعزير است، بايد حد و تعزير گردند و اگر اينگونه نيست بالتي هي أحسن قلع و قمع گردد. و آنچه براي ريشه كن نمودن اين امور ضرورت دارد مسئله ريشه يابي و خشكانيدن ريشه است، زيرا غالبا اين امور خلاف، سرمنشي ء دارد، كه آن سرمنشأ سبب بروز اين امور در جامعه مي گردد، و لذا در مورد سارق بلافاصله دست بريدن در كار نيست. اسلام ابتدا مايحتاج اوليه زندگي مردم را با روش اقتصاد اسلامي در جامعه پياده مي كند، تا هيچ احدي در جامعه گرسنه و برهنه و بي مسكن نباشد، چنانچه در حكومت وسيع اميرالمؤمنين(ع) هيچ گرسنه و برهنه و بي مسكن وجود نداشت، آنگاه چنانچه كسي مرتكب عمل دزدي گردد آنگاه حكم قطع دست انجام مي پذيرد _ البته با شرايط مقرر كه بعضي از علماء سي شرط در اين مورد بيان نموده اند تا حكم قطع يد تحقق پذيرد.

اتحاد و برادري ميان شيعه و سني

اتحاد و برادري ميان شيعه و سني : دوازدهم: مسئله اتحاد و برادري بين برادران شيعه و سني است كه لازم است با كمال مهرباني در كنار خويش براي نابودي دشمن مشترك نبرد كنند، و نبايد سني مال يا عرض و يا جان شيعه را حلال بداند و يا شيعه مال و عرض و جان سني را حلال بداند. و چنانچه خداوند متعال در قرآن حكيم مي فرمايد: (واعتصموا بحبل الله جميعاً ولا تفرقوا واذكروا نعمة الله عليكم اذ

كنتم اعداء فألف بين قلوبكم فأصبحتم بنعمته اخواناً و كنتم علي شفا حفرة من النار فانقذكم منها كذلك يبين الله لكم آياته لعلكم تهتدون و لتكن منكم امة يدعون الي الخير و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و اولئك هم المفلحون ولا تكونوا كالذين تفرقوا واختلفوا من بعد ما جائهم البينات و اولئك لهم عذاب عظيم). كه در آيات دعوت به اتحاد ميان مسلمين گرديده و آنها را اكيداً از متفرق گشتن نهي نموده است و پرهيزكاران را براي دعوت به خير ميان مسلمانها و نهي از اعمال فاسد امر نموده و در پايان آنان را كه پس از پيمودن راه حق و هدايت سبيل اختلاف و تفرقه را مي روند وعده عذابي سخت داده است. و همه مي دانند كه در اصحاب پيغمبر(ص) كه مخاطب اين آيه شريف هستند منافق و مؤمن بوده با وجود اين پروردگار متعال همه را برادر قرار داده است. همان گونه كه پيغمبر اسلام ميان مردان اخوت قرار دادند، پس سني نبايد شيعه را مهدورالمال والدم والعرض بداند و يا شيعه نبايد سني را مهدورالمال والدم والعرض بداند، بلكه بايد تمام در يك اتحاد و انسجام ناگسستني براي مقابله با دو ابرقدرت شرق و غرب تشكيل حكومتي اسلامي دهند. چنانكه واضح است وحدت كلمه به آن معني نيست كه شيعه از كيفيات عبادت خود از نماز و روزه و حج و غيره دست بردارد، و يا سني از كيفيات نماز و روزه و حج و غيره دست بردارد، بلكه هركس به مبادي ء امور خود ملتزم بوده تا در برابر شرق و غرب در يك چهارچوب عام ايستادگي نمايند. اما بحث آزاد، انتشار كتاب،

تشكيل كنفرانس و مصاحبه هيچ مانعي ندارد، زيرا مبناي اسلام در اين امور بر آزادي بوده است. و ما در عراق و كويت و لبنان سالها شاهد بوديم كه شيعي و سني با هم اخوت داشتند. مساجد اهل تسنن و تشيع در كنار هم قرار داشت قاضي شيعه و قاضي سني هريك مشغول به قضاوت بودند، با همديگر تجارت مي نمودند، زراعت مي كردند، سفر مي رفتند _ بحث مي كردند _ منازل آنها در كنار يكديگر قرار داشت، و هيچكدام به ديگري تعدي جاني و مالي و عرضي نمي نمود. پس ما نبايد اجازه دهيم غرب و شرق و دست نشاندگان داخلي آنها عامل اختلافي بي مورد ميان شيعه و سني گردند زيرا كه نتيجه اختلاف بازگشت سلطه? بيگانه خواه آمريكا يا شوروي يا چين و يا فرانسه و يا انگليس بر اين كشور مظلوم خواهد بود. در وسائل الشيعه در كتاب قضاء از معاذ بن مسلم نحوي روايت مي كند: عن ابي عبد الله (عليه الصلاة والسلام) قال له بلغني انك تقصد في الجامع فتفتي الناس، قلت نعم و أردت ان أسألك عن ذلك قبل أن أخرج اني أجلس في المسجد فيجي ء الرجل فيسألني عن الشي ء فاذا عرفته بالخلاف لكم أخبرته بما يفعلون و يجي ء الرجل اعرفه بمودتكم و حبكم فأخبرته بما جاء عنكم و يجيي ء الرجل لا اعرفه ولا ادري من هو فأقول جاء عن فلان كذا و جاء عن فلان كذا فأدخل قولكم فيما بين ذلك فقال لي اصنع كذا فاني كذا أصنع. معاذ بن مسلم نحوي روايت كرده است كه امام صادق(ع) فرمود: به من رسيده است كه در ميان مردم نشسته در آنچه نمي دانند حكم ميكني، پس گفتم آري و مي خواستم

حكم آن را از شما بپرسم قبل از آنكه از نزد شما بروم به درستي كه در مسجد مي نشينم شخص مي آيد و از من سؤال مي كند اگر بدانم از اهل تسنن است آنچه را كه حكم ايشان است بر او بازگو مي كنم و اگر بدانم از محبين شما خاندان است از نظر شما او را آگاه مي سازم و گاهي شخصي مي آيد و من نمي دانم آيا از مخالفين شما است و يا از محبين شما، پس جميع نظريه ها را براي او مي گويم و در بين نظر شما خاندان را هم بيان مي كنم، پس حضرت فرمودند: اينگونه عمل كن كه من نيز چنين مي نمايم.

اجتناب از غيبت و تهمت

اجتناب از غيبت و تهمت : سيزدهم: لازم است آقايان محترم جوانان را از اتهام و تفرقه و غيبت و فحش، توطئه و خبرچيني و تجسس برحذر دارند كه اين امور در اسلام از اشدّ محرمات به شمار مي رود، و آيات و روايات در اين باب كاشف از نهي اكيد شارع مقدس است كه غالبا مستحضر احكام آن هستند. قال رسول الله (ص): كذب من زعم انه و لد من حلال و هو يأكل لحوم الناس بالغيبة، اجتنبوا الغيبة فانها إدام كلاب النار. كسي كه ادعا كند كه حلال زاده است و گوشت مردم را از راه غيبت بخورد، دروغ گفته است، از غيبت دوري كنيد، زيرا كه غيبت غذاي سگهاي آتش جهنم است. و قال(ص): (احذر الغيبة والنميمة فان الغيبة تفطر الصائم والنميمة توجب عذاب القبر والمغتاب هو المحجوب عن الجنة). از غيبت و سخن چيني برحذر باش. زيرا كه غيبت روزه را شكسته و باطل مي كند سخن چيني موجب عذاب قبر است

و غيبت كننده از دخول بهشت محروم است. و قال(ص): يعطي رجل كتابه فيري حسنات لم يكن عملها فيقول يا رب من اين هذا لي فيقول هذا ممن اغتابك و انت لا تشعر و يدفع لاخر كتابه فيقول ما هذا كتابي فيقول الله بلي و لكن ذهب عملك باغتيابك الناس). به شخصي نامه اعمالش داده مي شود، در آن ثواب اعمالي را مي بيند كه انجام نداده، مي گويد پروردگارا اين اعمال چيست، خطاب مي رسد: اينها در ازاي غيبت شدن تو است، به ديگري نامه اعمالش داده مي شود، مي گويد: پروردگارا اين نامه اعمال من نيست، خطاب مي رسد: آري ولي به جهت غيبت كردنت، عمل شما از بين رفته است. و در رضوي عليه الصلاة والسلام فرموده: روي عن العالم (عليه الصلاة والسلام) انه قال: (و الله ما اعطي مؤمن خيرالدنيا والآخرة الا بحسن ظنّه بالله عز و جل و رجائه منه و حسن خلقه والكف عن اغتياب المؤمنين). سوگند به ذات خداوند قادر متعال به هيچ مؤمني خير دنيا و آخرت داده نشده مگر به سبب خوش گمانيش به خدا و اميدش به ذات اقدس حق و به سبب نيكي به خلق و خودداري از غيبت مؤمنين. وقال عليه السلام: (إياك والغيبة والنميمة وسوء الخلق مع أهلك وعيالك). يعني: از غيبت و سخن چيني و بدرفتاري با خانواده و همسرت بپرهيز. و همچنين لازم است كه ميان برادران، اخوت اسلامي و رأفت و رحمت و آنچه در شأن يك مسلمان واقعي است حكم فرما باشد و نسبت به كفار شديد و بين خود رحيم و مهربان و با عطوفت باشند، چنانچه در قرآن كريم آمده است: (محمد رسول الله والذين

معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم تراهم ركعا سجدا يبتغون فضلا من الله و رضوانا سيماهم في وجوههم من أثر السجود ذلك مثلهم في التوراة و مثلهم في الانجيل كزرع اخرج شطئه فآزره فاستغلظ فاستوي علي سوقه يعجب الزراع ليغيظ بهم الكفار وعد الله الذين آمنوا و عملوا الصالحات منهم مغفرة و أجراً عظيماً). محمد(ص) فرستاده خدا است و ياران و همراهانش بر كافران بسيار سخت دل و با يكديگر بسيار شفيق و مهربان هستند، ايشان را بسيار در حال ركوع و سجود مي يابي كه فضل و رحمت خدا و خشنودي او را به دعا مي طلبند و بررخسارشان از اثر سجده هاي طولاني نشانه هائي پديدار است، حال ايشان با چنين اوصافي در كتاب تورات و انجيل مي باشد كه مثل حالشان همانند دانه اي است كه چون نخست سر از خاك بيرون آورد شاخه اي نازك و ضعيف است و پس از چندي قوت يابد و محكم گردد و بر ساق خويش راست و قوي بايستد كه دهقانان در تماشاي آن مبهوت و حيران گردند، همينگونه اصحاب محمد(ص) از ضعف به قوت رسند كه كافران دنيا را از قدرت خود به خشم آورند، و خدا به آنان كه در ايمان خود ثابت و نيكوكار باشند وعده آمرزش گناهان و اجر عظيم داده است. و در روايت سماعه از امام صادق (عليه الصلاة والسلام) است كه فرمود: (يحق علي المسلمين الاجتهاد والتواصل علي التعطف والمواسات لاهل الحاجة والتعفف منكم يكونون علي أمر اشد، رحماء بينهم متراحمين، مهتمين لما غاب منهم من أمرهم، علي ما مضي عليه الانصار علي عهد رسول الله (ص). كوشش و رسيدگي و همدردي با نيازمندان از شما بر مسلمين لازم است كه در

راه خدا بين خودشان عطوفت بر يكديگر داشته باشند، و چنانچه انصار در زمان پيغمبر(ص) بر راهي بوده و به آن اهتمام ورزيد. و روايت ديگر از آن حضرت است كه فرموده: (تواصلوا و تباذلوا و تباروا و تراحموا و كونوا اخوانا بررة كما امركم الله تعالي). به يكديگر رسيدگي كنيد، بذل و بخشش نمائيد، در كار خير از يكديگر سبقت بجوئيد، به يكديگر رحم كنيد و همان طوري كه خداوند متعال به شما امر فرموده، برادران نيكوكار يكديگر باشيد. ونوف از اميرالمؤمنين (عليه الصلاة والسلام) نقل مي كند كه حضرت فرمودند: (يانوف ارحم ترحم) اي نوف به ديگران رحم كن تا بر تو رحم كنند. و از رسول خدا(ص) رسيده كه آن حضرت فرمودند: لا يرحم الله من لا يرحم الناس. آنكس كه بر مردم رحم نمي كند خدا نيز بر او رحم نخواهد كرد. و در روايت ديگر از آن حضرت است كه فرمودند: (الراحمون يرحمهم الرحمن ارحموا من في الارض يرحمكم من في السماء). رحمت كنندگان با خلق را خداوند رحمان ترحم كند، بااهل زمين مدارا كنيد تا خداوند آسمانها با شما نيز مدارا كند. و لازم است آثار شرق و غرب را كه آثاري غير اسلامي است از خود بزدائيم كه از آن جمله استفاده از اصطلاحات شرقي و غربي است همانند (دمكراسي)، (فؤدال)، (برژوازي)، (قوميّت)، (وطنيت) و غيره، كه متأسفانه نه تنها در كلمات روز مردم ما مسلمانها بسيار استفاده مي شود بلكه بر آنها ترتيب اثر هم مي دهيم مانند مدح دمكراسي و ذم فؤدال، در حالي كه هيچكدام اسلامي نيستند و لازم است تمام ترك شود و اصطلاحاتي اسلامي جايگزين آنها گردند. مثلاً در مقابل

مفهوم غير صحيح دمكراسي در اسلام اصطلاح (استشاري) است كه بر حسب آيه شريفه: (و امرهم شوري بينهم) و آيه (وشاورهم في الامر) مي باشد. آيا اين عيب نيست كه اسرائيل غاصب اصطلاحات خويش را از تورات و تلمود و علماء خويش استفاده كند و مسلمين اصطلاحات خويش را از شرق و غرب، و همچنين اصطلاحات (سرمايه داري). اصولا سرمايه داري بر دو نوع مي باشد: 1 _ سرمايه داري بر اسلوب غرب و شرق. 2 _ سرمايه داري بر اسلوب اسلام. سرمايه داري بر اسلوب غرب و شرق به معني چپاول كردن حق مردم مي باشد كه حرام و جائز نيست. ولي سرمايه داري در اسلام به معني آزادي تجارت و آزادي كسب است، بي آنكه حق ديگري را پايمال كند چنانچه خداوند در قرآن كريم فرموده است: (فلكم رؤس أموالكم)(سوره بقره: آيه279)، كه اصل سرمايه و مال هركس به او تعلق دارد. بلكه در اسلام سرمايه داري به جهت خدمت به اسلام و مسلمين و رسيدگي به بيچارگان مدح گرديده و از مستحبات به حساب آمده است، چنانچه در روايت است: (نعم العون علي الدين الغني)، سرمايه و ثروت چه كمك و يار خوبي از براي پيشرفت دين مي باشد. و چنانچه در قرآن كريم است: (لكي لا يكون دولة بين الاغنياء منكم)، تا آنكه تنها بر ثروت توانگران افزوده نگردد و سرمايه بين ايشان دور نزند بلكه به امور دين و فقراء هم از آن ثروت اختصاص يابد. و چنانچه بر همه لازم است كه از ثروت غني برخوردار باشند بايد از علم، قدرت و ديگر امور هم هركس به قدر كفايت و استعداد خويش برخوردار باشد، و نبايد روابط بر ضوابط حكم كند

بلكه بايد ضوابط بر روابط حكم فرما گردد.

پايه ريزي حكومت اسلامي

پايه ريزي حكومت اسلامي : چهاردهم: لازم است از هم اكنون طرح صحيح ايجاد يك حكومت اقليمي اسلامي در افغانستان ريخته شود، كه اين حكومت اقليمي جزئي از حكومت جهاني اسلامي مي باشد، لذا بر تمام مسلمين خواه افغاني يا ايراني يا عراقي يا مصري و يا ديگر مسلمانها واجب است در جهت ايجاد يك چنين حكومت جهاني سعي نمايند تا حدود و مرزهاي جغرافيائي و قوميتها و نژادها از بين برود و اخوت و برادري اسلامي در تمامي شئون جايگزين گردد و قوانين اسلامي كه از آن جمله قانون آزادي در تمام شئون صحيح، و قانون لغو ماليات به جز خمس و زكات و جزيه و خراج، و سائر قوانين اسلامي است، زير نظر شوراي فقهاء و مراجع تقليد عملي گردد، انشاء الله تعالي. و احزاب اسلامي آزاد مربوط به مراجع تقليد تشكيل يافته انتخابات آزاد در كشور با نظارت شوراي فقهاء احزاب اسلامي انجام پذيرد. پس بر تمام مسلمانها و بر آقايان افغانيها لازم است در جهت ايجاد چنين حكومتي سعي نمايند كه اين حكومت خداوند متعال است چنانچه در آيه شريفه است: (ان هذه امتكم امة واحدة و انا ربكم). و پيغمبر اسلام همچنين عمل فرمودند كه آن حضرت در زمان خويش بر حدود نه كشور فعلي حاكم بودند: حجاز، يمن جنوبي، يمن شمالي، بحرين، كويت، مسقط، قطر، امارات، اردن، كه تمام حدود جغرافيائي را از بين برده، اخوت و برادري اسلامي را جايگزين كردند، چنانچه سلمان فارسي، ابوذر عربي، صهيب رومي، بلال حبشي همه با هم برادر گرديدند و در احكام برابر. و منهج اسلام در

زمان غيبت امام(ع) بر عهده شوري و انتخابات است چنانچه سليم بن قيس از اميرالمؤمنين(ع) روايت مي كند كه آن حضرت فرمودند: (الواجب في حكم الله و حكم الاسلام علي المسلمين بعد ما يموت امامهم أو يقتل ضالاً كان أو مهديا ان لا يعملوا عملا و لا يقدموا يداً ولا رجلاً قبل ان يختاروا لأنفسهم اماماً عفيفاً عالماً ورعاً عارفاً بالقضاء والسنة يجبي فيئهم و يقيم حجهم و جمعهم و يجبي صدقاتهم). در حكم خدا و حكم اسلام بر مسلمين واجب است كه بعد از آنكه امام و رهبر آنها از دنيا رفت و يا كشته شد خواه گمراه باشد و يا هدايت شده، هيچ عملي انجام ندهند و دست و قدمي پيش نگذارند قبل از آنكه رهبري عفيف و عالم و پرهيزگار و آگاه به مسائل قضاوت و سنت نبوي براي خويش انتخاب نموده تا امور مسلمين را از پراكندگي باز دارد و بين آنها حكم نمايد و حق مظلوم را از ظالم بستاند و خمس و زكات آنها را بگيرد و اقامه حجت و دليل بر آنها بنمايد. و حتي اختيار نمودن قاضي را نيز شارع مقدس به عهده امت قرار داده است، چنانچه در وسائل كتاب قضاء از فضل كناسي روايت مي كند، قال: قال لي ابو عبد الله عليه السلام اي شيئي بلغني عنكم قلت ما هو؟ قال: (بلغني انكم أقعدتم قاضيا بالكناسة؟ قال: قلت نعم جعلت فداك، رجل يقال له (عروة القتات) و هو رجل له حظّ من عقل نجتمع عنده نتكلم و نتسائل ثم يرد ذلك اليكم، قال (عليه الصلاة والسلام لا بأس). فضل كناسي مي گويد: امام صادق عليه السلام به من فرمودند: خبري

از شما به من رسيده است. عرض كردم چه چيزي شنيده ايد؟ آن خبر چيست؟ حضرت فرمودند: شنيده ام شخصي را در كناسه (محلي در كوفه مي باشد) بر مسند قضاوت نشانده؟ عرض كردم: بلي فداي شما گردم، او مردي است بنام (عروة القتات) كه از عقل او را بهره اي است (عاقل و دانا است) پس نزد او جمع مي شويم و سخن مي گوئيم و از مشكلات خويش از او سؤال مي كنيم، او هم آنچه از شما مي داند براي ما بازگو مي كند، پس حضرت فرمودند: مانعي ندارد. پس حكومتهاي اقليمي همانند اقليم افغانستان، اقليم ايران، اقليم عراق، اقليم حجاز، اقليم مصر، اقليم پاكستان و غيره همه جزء هستند نسبت به حكومت جهاني هزار ميليون مسلمان كه در صورت تحقق با عنايت پروردگار زير نظر مستقيم مراجع تقليد قرار مي گيرد و تمام مردم در آن حكومت جهاني اسلامي برادرند و فرقي ندارد كه رئيس اعلاي دولت ايراني باشد يا افغاني يا عراقي باشد يا پاكستاني يا از سائر اقاليم اسلامي. پس لازم است ملت مجاهد و مسلمان افغانستان از هم اكنون طرح حكومتي را پي ريزي كنند كه بر طبق قوانين اسلام و جزئي از حكومت جهاني اسلام باشد. در اسلام تمايزات عنصري، رنگ و زبان و غيره تمام محكوم به فنا است و تمام امت واحدي هستند و چنانچه قرآن كريم مي فرمايد: (ان اكرمكم عند الله اتقاكم)، برترين و با عزت ترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شما است. و در اينجا مناسب دانستم تا چند آيه از سوره حجرات را بيان كنم: (وان طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فأصلحوا بينهما فان بغت احديهما علي الاخري فقاتلوا التي تبغي حتي تفيئي الي أمر الله ).

(فان فائت فأصلحوا بينهما بالعدل واقسطوا ان الله يحب المقسطين). (انما المؤمنون اخوة فأصلحوا بين أخويكم و اتقوا الله لعلكم ترحمون). (يا ايها الذين آمنوا لا يسخر قوم من قوم عسي ان يكونوا خيرا منهم ولا نساء من نساء عسي أن يكن خيرا منهم ولا تلمزوا انفسكم ولا تنابزوا بالالقاب بئس الاسم الفسوق بعد الايمان و من لم يتب فاولئك هم الظالمون). (يا ايهاالذين آمنوا اجتنبوا كثيرا من الظن ان بعض الظن اثم ولا تجسسوا ولا يغتب بعضكم بعضا أيحب احدكم ان يأكل لحم أخيه ميتا فكرهتموه فاتقوا الله ان الله تواب رحيم). (يا ايها الناس انا خلقناكم من ذكر وانثي وجعلناكم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اكرمكم عند الله اتقاكم ان الله عليم خبير)(سوره حجرات: آيات 9، 10، 11، 12، 13). چنانچه دو طايفه از اهل ايمان باهم به قتال و دشمني برخواستند بايد شما مؤمنان بين آنها را صلح دهيد و اگر يك قوم بر ديگري ظلم نمود با آن طايفه? ظالم قتال كنيد تا به فرمان خدا باز آيد و ترك ظلم نمايد پس هرگاه به حكم حق بازگشت با حفظ عدالت ميان ايشان را صلح دهيد و هميشه عدل و قسط را مراعات كنيد كه خداوند اهل عدل و داد را دوست مي دارد. به درستي كه مؤمنين همه برادر يكديگرند پس اگر ميان جمعي از ايشان نزاعي در گرفت بين آن برادران ايماني خويش را صلح دهيد، و از خدا بترسيد و پرهيزكار باشيد تا آنكه شامل لطف و رحمت حق گرديد. اي گروه مؤمنين، مبادا اهل ايمان قومي قوم ديگر را استهزاء نمايد، شايد كه آن قوم از مستهزئين برتر باشند و

مبادا زنان مؤمن قومي قوم ديگر را مسخره نمايند چه بسا آن قوم بهترين زنها باشند، و از ديگر مسلمانها عيب جوئي نكنيد و با نام و لقبهاي زشت همديگر را مخوانيد كه چه زشت است فاسد شدن پس از ايمان (زيرا اين امور آدمي را از زمره مؤمنين خارج نموده به زمره فساق مي كشاند) و آنكس كه به درگاه خداوند متعال توبه نكند به درستي كه از ظالمين و ستمكاران مي باشد. اي اهل ايمان از بسياري ظن و گمانها در حق يكديگر بپرهيزيد كه بعضي از ظن و پندارها باطل و معصيت است و از حال دروني يكديگر هرگز تجسس ننمائيد، و غيبت يكديگر را نيز ننمائيد آيا از شما كسي دوست دارد گوشت برادر مرده خود را بخورد كه البته از آن تنفر داريد، و از خدا بترسيد و به درگاهش توبه كنيد كه او بسيار توبه پذير و مهربان است. اي مردم ما همه شما را از مرد و زن آفريديم، و شما را گروه گروه و قبيله قبيله قرار داديم تا يكديگر را شناخته حقوق يكديگر را رعايت نمائيد، به درستي كه گرامي ترين شما نزد خداوند پرهيزگارترين شما است و خداوند بر اسرار خلايق آگاه و دانا است.

در مورد شهداء جبهه ها

در مورد شهداء جبهه ها : شانزدهم: در مورد شهداي جبهه همانند سائر شهدائي كه در فقه اسلام ذكر شده عمل شود كه حنوط نمي گردند. بدون غسل و كفن پس از نماز ميت با لباس به استثناي كفش و پوستين، دفن شوند.

رفتار اسلامي با اسيران

رفتار اسلامي با اسيران : هفدهم: دقت شود كه با اسراي روس و اسراي حكومت ماركسيستي حسب آنچه در اسلام مقرر گرديده عمل شود، و از قساوت و شكنجه و كينه توزي و غيره نسبت به آنها جدا خودداري گردد. همه مي دانيم كه وحشي و هند، پس از كشتن حضرت حمزه عليه السلام با وضع عجيبي جسد مباركش را تمثيل (بمعني پاره كرده و بريدن بعضي از اعضاءٍ بدن)كردند با وجود اين پيغمبر(ص) از تمثيل نهي فرمودند و اين آيه مباركه در اين مورد نازل گرديد: (و ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به و لئن صبرتم لهو خير للصابرين و اصبر و ما صبرك الا بالله ولا تحزن عليهم ولا تك في ضيق ممّا يمكرون ان الله مع الذين اتقوا والذين هم محسنون)(سوره نحل: آيه126 _ 128). و اگر كسي بر شما ستمي نمود فقط به مقدار آن ستم انتقام نمائيد، و اگر صبر پيشه نموده از او بگذريد اجر و پاداشي بهتر درانتظارتان مي باشد. و تو اي پيامبر براي رضاي خدا بر رنج تربيت و هدايت مردم صبر كن و بر هدايت نشدن كفار غمگين مشو، مكر و حيله آنها ترا دلتنگ نگرداند كه خدا تو و دين تو را حفظ مي نمايد. و همانا خداوند يار و ياور پرهيزگاران و نيكوكاران است.

ضرورت سازماندهي و رشد فكري و خودكفايي

ضرورت سازماندهي و رشد فكري و خودكفايي : هجدهم: از ضروري ترين مسائل، تنظيم و رشد فكري و خودكفائي است. كه اين سه امر اساس پيشرفت و بقاء دولت و نابودي ريشه هاي استعمار غرب و شرق مي باشد. زيرا غرب و شرق در تمامي بلاد اسلامي داراي دامهاي استعماري جهت جلب دختران و پسران

ما مي باشند و بايد از هم اكنون كوشش جدي گردد تا دخترها و پسرها در تنظيم مرجعيّت داخل شوند، و به چنگ آنها نيفتند. و همچنين لازم است جهت مسدود كردن راه فساد و طريق منحرف نمودن جوانان پسر و دختر ازدواج نمايند و بر پدرها لازم است از مهرهاي سنگين پرهيز كنند، چنانچه از پيغمبر اكرم(ص) روايت شده: (خير نساء امتي اقلّهن مهراً) بهترين زنان امت من آنها هستند كه كمترين مهريه را دارا باشند. مسئله ديگر آنكه همت شود تا رشد فكري مردم بالا رفته سبب شود كه انقلاب در مسير اصلي خود باقي بماند. و نيز بايد در جهت خودكفائي و قطع وابستگي به شرق و غرب همت شود تا اينكه انشاء الله بلاد اسلامي از جزئي ترين لوازمات و مايحتاج خويش تا پيچيده ترين دستگاهها را از بلاد خويش به دست آورند.

جذب توابين

جذب توابين : نوزدهم: چنانچه كسي از كفار توبه نمود لازم است توبه او قبول گردد زيرا پروردگار متعال غفور و رحيم است و در آيه مباركه آمده است: (و هوالذي يقبل التوبة من عباده و يعفو عن السيئات و يعلم ما تفعلون)(سوره شوري: آيه25). و او خدائي است كه توبه بندگانش را مي پذيرد و عفو از گناهان مي كند و مي داند كه چه مي كنيد.

نجات مسلمين

نجات مسلمين : بيستم: بايد همت شود كه رشد فكري سبب نجات مسلمان هاي دربند سرزمين شوروي گردند، انشاء الله تعالي. زيرا حسب آمار مندرجه در مجله اكتبر مصر مسلمين ساكن شوروي در حدود يكصد و بيست ميليون نفر مي باشند، كه در حدود نصف كشور شوروي مسلمان بوده و اين كشور با تحميل سلطه جائرانه خويش آنها را به بند كشيده است. و معلوم باشد كه شش جمهوري از جمهوريات شوروي در دست مسلمين بوده و تا چندي قبل اغلب آنها جزء بلاد اسلامي مانند ايران و عثمانيها بوده است كه عبارتند از: ارمنستان، آذربايجان، تاجكستان، تركمنستان، قرقيزستان، قزاقستان، و اگر ملاحظه نمائيد هند پس از سيصد سال تحت سيطره حكومت استعماري انگلستان بودن توانست خود را از چنگال استعمار نجات دهد با اينكه تقريبا داراي (صد و پنجاه مذهب) و (هفتصد لغت) و (سه هزار قوميت) بود و انگلستان آن كشور را به (ششصد حكومت) تقسيم نموده بود اما همه باهم متحد شده استقلال خويش را به دست آوردند و تشكيل حكومتي واحد هشتصد و پنجاه ميليون نفري را دادند. پس در اين صورت نجات مسلمانان مظلوم آن سرزمين از دست ظالمان و غاصبان كاخ كرملين بعيد نيست، باذن الله تعالي. و

همچنين ملاحظه شود كه چين با چه فجايع غربتي روبرو بود اگرچه چين از دست فجايع غرب در آمد و به دست فجايع كمونيسم افتاد و به نظر ما فجايع كمونيستي بدتر است، از فجايع غربي اگرچه تمام اينها بحسب (الكفر كله ملة واحدة) يكي هستند. و خداوند متعال در قرآن حكيم مي فرمايد: (لا تتخذوا اليهود والنصاري اولياء بعضهم اولياء بعض)(سوره مائده: آيه51). اي اهل ايمان يهود و نصاري كه از دشمنان شما و اسلام هستند را به دوستي مگيريد آنان بعضي دوستدار بعض دگر مي باشند. و در آيه ديگر مي فرمايد: (لتجدن اشدالناس عداوة للذين آمنوا اليهود والذين اشركوا)(سوره مائده: آيه82). هرآينه دشمن ترين مردم نسبت به مسلمين، يهود و مشركان را خواهيد يافت. كه نتيجتا صهيونيست و صليبي و كمونيستي هركدام صورتي از شرك هستند و صغرائي از يك كلي و تماما با يكديگر شريك مي باشند. اما به هرحال مقصود آن است كه چين همت گماشت و خود را از دست غرب نجات داد، ولي به دست شرق جنايت كارتري دچار گرديد و حال داراي حكومت هزار ميليوني مي باشد. اما چنانچه شاعر مي گويد: المستجير بعمرو عند كربته***كالمستجير من الرمضاء بالنار كه پناهندگي امثال چين و ويتنام از دامان غرب به دامان شرق همانند پناهندگي شخصي است كه از دست صحراي سوزان بدامان آتش پناه مي برد. پس بعيد نيست كه مسلمانان شوروي به زودي از دست آن جنايتكاران رهائي يابند، باذن الله تعالي. و همچنين بعيد نيست كه مسلمين بتوانند يك حكومت اسلامي هزار ميليوني را تشكيل دهند، انشاء الله تعالي. در پايان اين دعاء را باهم مي خوانيم: ( اللهم انا نرغب اليك في دولة كريمة تعز

بها الاسلام و أهله و تذل بها النفاق و اهله و تجعلنا فيها من الدعاة الي طاعتك والقادة الي سبيلك و ترزقنا بها كرامة الدنيا والاخرة). ( اللهم ما عرفتنا من الحق فحمّلناه و ما قصرنا عنه فبلّغناه اللهم المم به شعثنا واشعث به صدعنا و ارتق به فتقنا). و صلي الله علي محمد و آله الطيبين الطاهرين. سبحان ربك رب العزّة عمّا يصفون و سلام علي المرسلين والحمد لله رب العالمين. قم المقدسة محمد بن المهدي الحسيني الشيرازي 5 رمضان المبارك 1404ه_.ق

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109