فضائل و سيره معصومين (ع) - بخش امام زمان (عج)

مشخصات كتاب

نويسنده : واحد تحقيقات موعود

ناشر:موعود

سيماي قائم آل محمد حجه بن الحسن العسكري

شمه اي از فضايل حضرت مهدي (عج)

دوازدهمين، موسوم است به نام رسول خدا صلي الله عليه وآله و مكناست به كنيه آن حضرت. رزق و روزي جهانيان به يمن وجود اوست و بقاي دنيا، به يمن و بركت بقاي او.خاتم اوصيا و شرف زمين و آسمان است. و او بقيه الله است در ارضش و منتقم از اعدايش. او حجت آل محمد، صاحب زمان و خليفه رحمان، امام و مولايمان فرزند حسن عسكري عليه السلام است است، كه خداي، فرجش را نزديك فرمايد!سنش در هنگام وفات پدر بزرگوارش پنج سال بود، وليكن خداوند در اين سن اندك او را رحمت و فصل الخطاب عنايت فرمود و آن حضرت را آيت عالمين قرار داد.بدو حكمت ارزاني داشت؛ چنان كه با يحيي نيز در كودكي چنين كرد. او را در طفوليت امام قرار داد؛ همچنان كه عيسي را در گهواره به پيامبري رسانيد. او از پليدي و نا پاكي منزه است و از عصيان و نافرماني به دور، و سيره اش سيره پدرانش عليه السلام مي باشد و خارق عادات.پيش از تولدش، از غيب و دولتش خبر داده بودند، و او صاحب شمشير و از ائمه هدي عليه السلام و قائم به حق، منتظر دولت ايمان است و كسي است كه خداوند به وسيله او زمين را از قسط و عدل پر مي كند؛ همچنان كه پيش از قيامش از ظلم و جور پر مي شود.اخبار از رسول خدا صلي الله عليه وآله با سندهاي بسيار و طرق متعدد از هر دو فرقه، بسيار وارد شده است كه: مهدي عليه السلام از فرزندان آن حضرت صلي الله عليه

وآله و همنام اوست و سلطنتش از مشرق تا مغرب حاكم خواهد شد و خداوند به وسيله او زمين را پر از قسط و عدل مي كند؛ همچنان كه پيش از قيامش پر از ظلم و جور مي شود. [1] .

معرفي حضرت ولي عصر (عج)

امام بعد از ابي محمد عليه السلام، پسر والاگهر اوست كه مسمي به اسم مبارك رسول خدا صلي الله عليه وآله و مكني به كنيه طيبه او است. و وانگذاشت پدر بزرگوارش فرزندي به حست ظاهر و باطن به غير از آن حضرت. و واگذاشت او را در حالتي كه غايب و مستتر بودهمچنان كه در پيش ذكر شد. و مولد شريف آن حضرت نيمه شعبان بود از سال دويست و پنجاه و پنجم. مادر معجز پرورش ام ولدي بود كه او را نرجس مي گفتند، و سن مباركش در وقت وفات پدر بزرگوار خود پنج سال بود و در آن سن، الله تعالي به او داده بود حكمت و فصل خطاب را، و او را آيتي ساخته بود از براي عالميان، همچنان كه يحيي عليه السلام را در سن كودكي حكمت داد، و او را در حال طفوليت ظاهره آيت و حجت ساخت، همچنان كه عيسي بن مريم عليه السلام را در گهواره پيغمبر كرد.و به تحقيق كه نص بر آن حضرت در ملت اسلام پيرايه سبقت يافته بود از نبي هدي صلي الله عليه وآله و بعد از آن اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب عليه السلام و پدر بزرگوارش نزد كساني كه محل وثوق و از خاصان شيعه او بودند، نص بر آن حضرت به امامت، و اشاره به او به خلافت

مي فرموده. و پيش از آن كه آفتاب جهانتاب وجود لازم السعودش روشني بخش عرصه امكان شود، خبر در باب غيبت آن سرور ثابت و به دولت او قبل از غيبت مستفيض و متواتر بود. و اوست صاحب سيف از جمله ائمه هدي عليه السلام و قائم به حق و منتظر از براي دولت ايمان.و او پيش از قيام و ظهور دو غيبت است كه يكي اطوال از ديگري است، همچنانكه در اخبار بسيار وارد شده، امام غيبت صغري كه آنرا غيبت صغري گويند پس از وقت ولادت لازم السعادت است تا انقطاع سفارت و رسالت ميانه او و شيعيان او، و سفراء به وفات معدوم شدند. و اما غيبت طولي كه آنرا غيبت كبري گويند، پس آن بعد از غيبت اولي است و در آخر غيبت كبري قيام خواهر فرمود با سيف، قال الله عزوجل: و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا الايه، و قال سبحانه و تعالي: و لقد كتبنا في الزبور... الايه.و رسول خدا صلي الله عليه وآله فرموده است كه: هرگز منقضي نخواهد شد ايام و ليالي تا اين كه مبعوث سازد الله تعالي مردي از اهل بيت مرا كه اسمش با اسم من موافق باشد، پر ميكند زمين را از عدل و داد همچنان كه پر شده است از ستم و جور و بيداد.و باز از جناب مستطاب نبوي صلي الله عليه وآله مروي است كه مي فرمايد: اگر باقي نماند دنيا مگر يك روز، البته دراز مي كند الله تعالي آن روز را تا اين كه بر انگيزد در آن روز مردي از اولاد مرا كه اسمش همچو اسم

من باشد، پر مي كند دنيا را زا عدل و قسط همچنانكه پر است از ظلم و جور. انتهي.راقم گويد: چند كتابي از مخطوط و مطبوع از شيخ مفيد قدس سره كه در تصرف اين حقير است پنج رساله در اثبات حجت و امامت و غيبت حضرت امام منتظر عليه السلام است، از آن جمله است رساله اي در جواب سوال ماالسبب الموجب لاستتار الامام و غيبته، و ديگر الفصول العشره في الغيبه، و ديگر ماالدليل علي وجود الامام صاحب الغيبه، علاوه اين كه در كتاب ارشاد ياد شده چند فصل در امور مذكوره بحث كرده است و علاوه بر دلائل عقيله، نصوص نقليه نيز روايت كرده است. [2] .

قلب عالم امكان

قلب عالم امكان و امام الكل في الكل امروز ولي الله الاعظم، قائم آل محمد صلي الله عليه وآله، حجه بن الحسن العسكري مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف است.آن شاخ گل از چه هست پنهان زچمن از فيض وجود اوست عالم گلشنخورشيد اگر چه هست در ابر نهان از نور ويست باز عالم روشن [3] .

قطب عالم امكان

امام زمان در عصر محمدي صلي الله عليه وآله انسان كاملي است كه جز در نبوت تشريعي و ديگر مناصب مستاءثره ختمي، حائز ميراث خاتم به نحو اتم است. و مشتمل بر علوم و احوال و مقامات او به طور اكمل است. و با بدن عنصري در عالم طبيعي و سلسله زمان موجود است، چنانكه لقب شريف صاحب الزمان بدان مشعر است، هر چند احكام نفس كليه الهيه وي بر احكام بدن طبيعي او قاهر و نشاه عنصري او مقهور روح مجرد كلي ولوي اوست. و از وي به قائم و حجه الله و خليفه الله و قطب عالم امكان و واسطه فيض و به عناوين بسيار ديگر نيز تعبير مي شود.اين چنين انسان كه نامش مي برم من ز وصفش تا قيامت قاصرمچنين كسي در اين زمان، سر آل محمد صلي الله عليه وآله، امام مهدي، هادي فاطمي هاشمي ابوالقاسم م ح م د، نعم الخلف الصالح و در يك دانه امام حسن عسكري (عليه الصلوه و السلام) است ان هذا لهو اليقين. الحمد لله الذي هدانا لهذا و ماكنا لنهتدي لولا ان هدانا الله؛ [4] .

مظهر اسم اعظم خداوندي

اسماي الهي معرف جمالي و جلالي ذات اقدس حق اند و اين اسماء به اعتبار جامعيت بعضي را بر بعضي فضل و مزيت و مرتبت است تا منتهي مي شوند به كلمه مباركه جلاله الله كه اسم اعظم است و كعبه جميع اسماء است كه همه در حول او طائف اند، همچنين مظهر اسم اعظم و تجلي اتم آن انسان كامل كعبه همه است و فردي از او شايسته تر نيست و در حقيقت اسم اعظم الهي

است، آن مظهر اتم و كعبه كل و اسم اعظم الهي در زمان غيبت خاتم اولياء، قائم آل محمد، مهدي موعود، حجه بن الحسن العسكري - صلوات الله عليهم اجمعين - است و ديگر اوتاد و ابدال كمل و آحاد و افراد غير كمل به فراخور حظ و نصيبشان از تحقيق به اسماي حسني و صفات علياي الهيه به آن مركز دائره كمال، قرب معنوي انساني دارند، چنانكه در اين رساله به امداد ممد و مفيض علي الاطلاق و به توجهات اولياي حق و استمداد از آن ارواح قدسيه كالشمس في السماء الصاحيه به ظهور خواهد رسيد.مطلب اهم از آن، اتصاف و تخلق انسان به حقائق اسماء است كه دارائي واقعي انسان اين اتصاف و تخلق است و سعادت حقيقي اين است، حافظ گويد:مرا تا جان بود در تن بكوشم مگر از جام او يك جرعه نوشماين يك جرعه از درياها فزون تر است. آگاهي به لغات اقوام و السنه آنان هر چند فضل است، ولي آنچه منشاء آثار وجودي و موجب قدرت و قوت نفس ناطقه انساني و سبب قرب او به جمال و جلال مطلق مي شود، مظهر اسماء شدن آن است كه حقائق وجودي به آنها صفات و ملكات نفس گردند و گرنه:گر انگشت سليماني نباشد چه خاصيت دهد نقش نگيني؟اگر تعليم اسماء در كريمه و علم آدم الاسماء كلها [5] [6] تعليم الفاظ و لغات باشد، چگونه موجب تفاخر آدم و اعتلاي وي بر ملائكه خواهد بود؟انساني كه به لغت بيگانه آگاهي يافته است، فوقش اين است كه از اين حيث به پايه يك راهي عامي اهل آن لغت رسيده باشد،

و يا شايد اين حد هم صورت نپذيرد، لذا امين الاسلام طبرسي در تفسير شريف مجمع در تفسير كريمه و علم آدم الاسماء كلها فرمود: اي علمه معاني الاسماء اذا الاسم بلا معان لا فئره فيها و لا وجه لاشاره الفضيله بها. تا اينكه گويد: و قد روي عن الصادق عليه السلام انه سئل هم هذه الايه، فقال الارضين و الجبال و الشعاب و الاوديه ثم نظر الي بساط تحته فقال: و هذه البساط مما عليه. [7] .

حقانيت مهدي (عج) موعود

مرحوم حاج ميرزا زين العابدين شيرواني در كتاب شريف بستان السياحه (ص 539) در ذكر آن جناب گويد:حضرت واهب العطايا آن حضرت را مانند يحيي عليه السلام در حالت طفوليت حكمت عطا فرمود: و در صغر سن امام انام گردانيد. و بسان عيسي بن مريم عليه السلام در وقت صباوت به مرتبه ارجمند رسانيد. عجب است از اشخاصي كه قائل اند بر اين كه خواجه خضر و الياس از انبياء و شيطان و دجال از اهداء در قيد حياتند؛ و انكار دارند وجود ذي وجود صاحب الزمان را و حال آنكه آن حضرت افضل است از انبياء سلف، و اوست ولد صاحب نبوت مطلقه و ولايت كليه.عجب تر آن كه بعضي از متصوفه كه خود را از اهل دانش شمارند و از ارباب بينش پندارند قائلند بر اين كه در ملك هندوستان در ميان برهمنان و جوكيان مرتاضان و رياضت كشان مي باشند كه به سبب حبس نفس و قلت اكل جند هزار سال عمر كرده و مي كنند، با وجود اين منكر وجود آن حضرت اند.فقير گويد:انكار وجود آن حضرت در حقيقت انكار باري تعالي است،

منت خداي را كه فقير را همچنان آفتاب روشن كه كيمياگر از اجزاي متفرقه اكسيري ساخته بر نقره طرح مي كند و آن نقره را طلاي احمر مي سازد و حال آنكه در اندك زمان پوشيده و نابود مي شود و طلا بر عكس آن چند هزار سال بر يم منوال است و نابود نمي شود، پس اگر ولي خدا مانند آن كيميا از اكسير التفات خويش، بدن خود را همرنگ روح گرداند و باقي و دائم سازد، بعيد نخواهد بود. آنان كه منكر وجود آن حضرتند و لفظ مهدي و صاحب الزمان را تاءويل مي كنند، از كوردلي ايشان است، و الا به اندك شعوري چه جاي انكار است والله يهدي من يشاء الي صراط مستقيم.اين بود كلام محققانه مرحوم شيرواني در بستان البسياحه كه به عنوان مزيد بصيرت نقل آنرا مغتنم دانسته ايم.علاوه اينكه اعاجيب تاءثيرات تكويني نفس از حبس دم و ديگر رياضات و مجاهدات حتي از طوايفي با وجود كفر آنان از حد عد و احصاء خارج است، و بسياري از آنها در زير مربوطه مسطور است، تا چه رسد در خواص نفسي كه قدسي و عقل فعال مصادف وجود طبيعي است. در باب سي و نهم كتاب غايه المراد في وفق الاعداد كه از اصول و امهات كتب علم شريف اوفاق است تا حدي در دم و هم و غير آنها كه مرتاضان را است عنوان شده است كه موجب اعجاب آدمي است، و ما از جهت خوف اطناب از تعرض بدان اعراض كرده ايم. [8] .

جزيره خضرا

مرحوم حاجي نوري راجع به جزيره خضراء روايتي نقل كرده است. يكي از

فوايد محضر شريف علامه شعراني اين است كه ايشان باز حاشيه اي در اينجا دارند كه ما آن حاشيه را در هزار و يك نكته آورديم.ايشان مي فرمود كه: جزيره خضراء الان هم هست. از بلاد اندلس است. جزيره اي است خيلي سبز و خرم. نوعا جزيره ها خضراء هستند.ولي آن جزيره ويژگي خاصي دارد. مهدي فاطمي آن جا را پايتخت خودش قرار داد و محل حكومتش بود. بعد اين مهدي فاطمي و جزيره خضراء، سر زبانها افتاد و دهان به دهان نقل شد، و بعضي از اين جهال نقله، مهدي فاطمي را تبديل كردند به حضرت مهدي بقيه الله (عج) و ايشان را در جزيره خضراء اسكان دادند. و جزيره خضراء را با مثلث برمودا ارتباط دادند. چه كارها كردند، چه چيزها دنباله اين حرف آوردند و ديگران هم گرفتند اين را در اين كتاب و آن كتاب نوشتند.راجع به اين مثلث بومودا كه خيلي حرفش هست، هم همين طور. متاءسفانه آقايان فرمايشي را كه مي شنوند اينها را مي آورند اسناد مي دهند به دين و آيين. به دين شريفي كه يكپارچه برهان و عقل است: قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين [9] [10] .خداوند درجات حضرت استاد آيت الله جناب آقاي رفيعي را متعال بفرمايد، ايشان درباره لو لا الحجه لساخت الارض و امثال اين گونه بيانات درباره حجت كه انسان حجت مي خواهد، مي فرمود: وجود بقيه الله كه سر الله است، لازم است و نظام هستي بدون واسطه فيض و انسان كامل نمي شود.اين به جاي خود، كه براي اثبات آن دليل و برهان داريم، حرف داريم و برهان حكمي،

مطالب عرفاني، آيات، روايات در شرف متواتر و متضافر. اما حجتي كه روايات ما را به آن تشويق مي فرمايند كه عالم حجت مي خواهد لو لا الحجه لساخت الارض اين حجت يعني عقل، يعني برهان، يعني دليل.انسان كه به گزاف هر چيزي را نمي گويد، در حرفهايش تثبت مي خواهد، در پذيرفتنش تثبت و تدبر مي خواهد. دين، دين عقل و برهان است. حالا مثلث برمودا در دريا، آن محوطه زير دريا كوه مغناطيس دارد، سنگ مغناطيس، قوه مغناطيسي. مي دانيد قطب جغرافيايي زمين يك قطب است كه نسبت به كره سنجيده مي شود، و نيز زمين، قطب مغناطيسي دارد. قطب مغناطيسي قرار ندارد، چرخش دارد و مقداري چرخش هم با قواعد رياضي معلوم مي شود. اين قطب مغناطيسي مثلث برمودا هم زير دريا است، لذا كشتي هايي به به خود كشيده، بلكه طياره را از هوا به خود كشيده، و بسيار قوي است، اين را به حساب امام زمان (عج) گذاشتند. [11] .

ثمره نهال مهدي (عج)

حفاري هايي كه در مصر باستان به عمل آمده، در مقبره فرعون مصر، گندمهايي در سنبل از اهرام مصر به دست آوردند و در شك بودند كه آيا قوه نمو در آنها باقي است يا نه، را براي امتحان كاشتند كاملا سبز و بارور شد و به ثمر رسيد.اين نكته را در بقاي وجود شريف حجه عصر، مهدي منتظر روحي له الفداء اعمال كن، با اين كه هنوز به اندازه دانه گندم از عمر شريف او نگذشته، هر چند وراي اين مطلب خطايي و اقناعي براهين عقلي و شواهد نقلي داريم. [12] .

قيام حتمي حضرت مهدي (عج)

شيخ اكبر باب سيصد و شصت و ششم فتوحات را در احوال امام منتظر قائم آل محمد - صلوات الله عليهم اجمعين - اختصاص داده است، و عبارت وي در نسخه اصلي فتوحات چنانكه عبدالوهاب شعراني و متوفي به سال 973 هجري در مجلد دوم اليواقيت و الجواهر تنصيص كرده -اين است:بدانيد كه به ناچار بايد مهدي عليه السلام عروج نمايد، ليكن خروج نمي كند مگر اين كه زمين از جور و ستم پر شود، تا وي به قسط و عدالت آنرا پر نمايد، و اگر از دنيا جز روزي باقي نمانده باشد، خداي تعالي آنرا طولاني كند تا اين خليفه در آيد و او از عترت رسول خدا صلي الله عليه وآله، از فرزندان فاطمه - رضي الله عنها - مي باشد، جر وي، حسين بن علي بن ابي طالب؛ پدرش حسن عسكري، فرزند امام علي النقي (با نون) فرزند امام محمد تقي (با شاء)، فرزند امام علي رضا، فرزند امام موسي كاظم، فرزند امام جعفر صادق، فرزند امام محمد باقر

فرزند امام زين العابدين علي، فرزند امام حسين، فرزند امام علي بن ابي طالب - رضي الله عنه - اسم وي مطابق اسم رسول خدا صلي الله عليه وآله در خلقت است، و در اخلاق او او فروترست. [13] .

مرثيه حضرت مهدي (عج)

در آخر باب بيست و چهارم از فتوحات مكيه فرمود: و ولايت محمدي ويژه به اين شريعت منزل بر محمد صلي الله عليه وآله را ختمي خاص است و آن مهدي است، و او را در رتبه پايين تر از عيسي عليه السلام مي باشد، زيرا عيسي رسول مي باشد، و آن حضرت زمان ما متولد شده و او را ديدم و با وي اجتماع نمودم، و علامت ختميت را در وي ديدم، ولي بعد از وي جز وي نيست مگر اين كه به وي باز مي گردد، چنانكه پيامبري بعد از محمد صلي الله عليه وآله نيست مگر به آن حضرت بر مي گردد، مثل عيسي عليه السلام به هنگام نزول.پس نيست هر ولي بعد از اين ختم به روز قيامت، نسبت به هر پيامبر ديگر در نبوت است كه بعد از محمد صلي الله عليه وآله مي آيد، مثل الياس و عيسي و خضر در اين است).و نيز در پاسخ از پرسش سيزدهم باب هفتاد و سه فتوحات مكيه فرمود: و اما ختم ولايت محمدي از آن مردي كه ريشه و پيدايش آن عرب است، و او امروز در زمان ما موجود است، وي را در سال پانصد و نود و پنج شناخته و علامتي كه در وي بود و خداي تعالي آنرا از چشمان بندگانش پوشانيده بود ديدم، آن علامت را در

شهر فاس براي من آشكار كرد تا خاتم الولايه را از وي ديدم.و در اول باب بيست و دوم فتوحات گفت: بدان كه خدا تاءييدت كند براي ما از حديث جعفر بن محمد صادق عليه السلام از پدرش محمد بن علي عليه السلام از پدرش علي بن الحسين عليه السلام از پدرش علي بن ابي طالب عليه السلام از رسول خدا صلي الله عليه وآله روايت شد كه آنحضرت فرمود: مولاي قوم از ايشان است. و در باب سي صد و هفتاد و ششم فتوحات گفت: به نزد علماي بالله بدون شك بسمله از قرآن است و تكرار آن در سور، همانند تكرار كلمات و (آيات) است كه در قرآن مكرر مي گردد. [14] .

ملاقات با حضرت ولي عصر

حكايت كرد براي ما جناب حجه الاسلام حاج سيد جعفر شاهرودي كه از علماي عصر حاضران تهران است دو مكاشفه را كه مفصل است، مجمل آنرا براي يافتن مقام و منزلت صاحب ترجمه مي نگارم، فرمود:شبي در شاهرود خواب ديدم كه در صحرايي حضرت صاحب الامر (عج الله تعالي له الفرج) با جماعتي تشريف دارند و گويا به نماز جماعت ايستاده اند، جلو رفتم كه جمالش را زيارت و دستش را بوسه دهم، چون نزديك شدم، شيخ بزرگواري را ديدم كه متصل به آن حضرت ايستاده و آثار جمال و وقار و بزرگواري از سيمايش پيداست، چون بيدار شدم در اطراف آن شيخ فكر كردم كه كيست تا اين حد نزديك و مربوط به مولاي ما امام زمان است، از پي يافتن او به مشهد رفتم نيافتم، در تهران آمدم نديدم، به قم مشرف شدم، او را در حجره اي

از حجرات مدرسه فيضيه مشغول به تدريس ديدم، پرسيدم: كيست؟گفتند: عالم رباني آقاي حاج ميرزا جواد آقاي تبريزي است؛ خدمتش مشرف شدم تفقد زيادي كردند و فرمودند: كي آمدي؟ گويا مرا ديده و شناخته از قضيه آگاهند. پس ملازمتش را اختيار نمودم و چنان يافتم كه او را ديده بودم و مي خواستم.تا شبي كه نزديك سحر در بين خواب و بيداري ديدم درهاي آسمان به روي من گشوده و حجابها مرتفع گشته تا زير عرض عظيم الهي را مي بينم، پس مرحوم استاد حاج ميرزا جواد آقا را ديدم كه ايستاده و دست به قنوت گرفته و مشغول تضرع و مناجات است به او مي نگريستم، و تعجب از مقام او مي نمودم كه صداي كوبيدن در خانه را شنيده و متنبه گشته، برخاستم در خانه رفتم، يكي از ملازمين ايشان را ديدم كه گفت: بيا منزل آقا!گفتم، چه خبر است؟گفت: سرت سلامت خدا صبرت دهد، آقا از دنيا رفت! [15] .

ديدار يار هنگام احتضار

مرحوم محمد حسن فاضل مراغي در كتاب شريف الماثر و الاثار [16] در ترجمه عارف بزرگوار جناب آقا محمد رضا قمشه اي قدس سره آورده است كه:امسال كه يك هزار و سيصد و شش هجري است، در دارالخلافه (تهران) وفات يافت نزديك نزع با خواص خود گفته بود كه: آيا اسب سفيدي را كه حضرت صاحب (عج الله فرجه الشريف) براي سواري من فرستاده اند ديديد!؟ [17] .

تأليف كتاب در عصر غيبت

در اول كمال الدين در سبب تاءليف آن بياني به تفصيل دارد كه اجمال آن اين است: پس از مراجعت از زيارت ثامن الائمه عليه السلام مدتي در نيشابور براي رفع حيرت مردم آن در غيبت و رفع شبهت آنان در امر قائم عليه السلام اقامت كردم.شبي از دوري اهل و ولد و اخوات و نعمت به جا گذاشته ام فكر مي كردم و در اثناي خوابم در ربود، در عالم خواب ديدم كه در مكه مكرمه ام و طواف بيت مي كنم و به حضرت امام قائم تشرف يافتم، آن جناب در عالم خواب به من فرمود:چرا كتابي در غيبت تصنيف نمي كني؟ بايد اكنون كتابي در غيبت تصنيف كني.اين بگفت و برفت و من از خواب بيدار شدم و تا طولع فجر به دعا و گريه و بي تابي به سر بردم و در صباح همان روز به تاءليف اين كتاب آغاز كردم. [18] .

سر شيعه

جناب اسناد علامه طباطبايي فرموده اند: با آقاي كربن فرانسوي و تني چند از دانشمندان ديگر در تهران جلسه گفت و شنود علمي داشتيم؛ روزي در آن جلسه مهماني فرانسوي بر ما وارد شد، مردي فاضل بود و سوالاتي حساب شده مي كرد، اظهار داشت كه من از مطالعه در كتب ملل و نحل به اسلام رسيده ام و از اسلام به شيعه اثنا عشري، و من مسلماني از اماميه اثنا عشري هستم: و حتي به سر شيعه ايمان و اعتقاد دارم. از مترجم پرسيدم: مرادش از سر شيعه چيست؟گفت: حضرت بقيه الله قائم آل محمد. [19] .

تاريخچه اعتقاد و ايمان به مهدي (عج)

اگر كسي در خصوص شخص حضرت مهدي موعود م ح م د بن حسن عسكري عليه السلام و جزئيات حالات و امامت و غيبت و علائم ظهور او، اندك تتبعي در جوامع روايي فريقين و كتب سير و تواريخ آنان بنمايد، به حقيقت بر وي مسلم خواهد شد كه ايمان به مهدي موعود و ايقان به غيبت و ظهور آن حضرت از بداء اسلام مركوز اذهان مسلمين بود. [20] .

دو مظهر عالم

در اين عالم دو مظهر مي بايد كه باشد، مظهر اين طرف كه نامش نبوت است خاتم انبياء است و مظهر آن طرف كه نامش ولايت است صاحب الزمان است و صاحب اسامي بسيار دارد چنانچه جوهر اول اسامي بسيار دارد. [21] .

صاحب علم و قدرت كامل

صاحت الزمان علم به كمال و قدرت به كمال دارد و علم و قدرت را با وي همراه كرده اند، چون بيرون آمد تمامت روي زمين را بگيرد و روي زمين را از جور و ظلم پاك گرداند و به عدل آراسته گرداند و مردم در وقت وي در آسايش باشند. [22] .

آشكار شدن حقايق

شيخ سعد الدين حموي در حق اين صاحب الزمان كتابها ساخته است و مدح وي بسيار گفته است.حضرت پيغمبر صلي الله عليه وآله خبر داده است از آمدن وي، و عاملان وي گفته است امام معلوم نيست وقت بيرون آمدن وي.با وي چيزها همراه كرده اند كه اگر از صد يكي بگويم بعضي كس باور نكنند و گويند آدمي را اينها نتواند بودن، احوال وي بيش از اين خواهد بود كه به نوشتن راست آيد.صاحب الزمان كه گفته شد، ولي است، چون بيرون آيد ولايت ظاهر شود و حقائق آشكارا شود. [23] .

آنچه خوبان همه دارند تو تنها داري

هيچگاه زمين خالي از حجت نيست هر چند ظاهر نباشد.حسن يوسف، دم عيسي، يد بيضا داري آن چه خوبان همه دارند تو تنها داري [24] .

اعتراف به وجود امامي غايب

روايات صادر از پيغمبر صلي الله عليه وآله و اوصياي احد عشر بلكه توقيعات و وقايع زمان غيبت صغري و اخبار به مغيبات و اظهار كرامات خود آن بزرگوار امام زمان، به حدي است كه اگر كسي از روي انصاف در آنها غور و تدبر كند و غرض ورزي و اجابت در كار نباشد، جز اعتراف به امامت و غيبت وجود ذي جود آن جناب چاره اي ندارد، هر چند كه از اقامه دليل عقلي بر لزوم وجود حجت واسطه بين مفيض و مستفيض علي الدوام عاجز باشد. اين اخبار وحي آثار همه بطون و اسرار آيات قرآنيه اند كه از زبان قرآن ناطق صادر شده اند، اين دو روايت در اين مقام مشتي از خروارها و اندكي از بسيارها است.

كتابي درباره حضرت قائم

جناب صدوق اين بابويه - رضوان الله تعالي عليه - 381 ه. ق، كتاب كمال الدين و تمام النعمه را در شصت و و باب در قائم آل محمد مهدي موعود عليه السلام تاءليف كرده است و همه اين ابواب روايات مرويه از رسول الله و اوصياي احد عشر او است و هر يك از روايات را با ذكر سلسله آن روايت كرده است(جناب صدوق) در اول كمال الدين در سبب تاءليف آن بياني به تفصيل دارد كه اجمال آن اين است: پس از مراجعت از زيارت ثامن الائمه عليه السلام اقامت كردم شبي از دوري اهل و ولد و اخوات و نعمت به جا گذاشته ام فكر مي كردم و در اثناي فكرت خوابم در ربود، در عالم خواب ديديم كه در مكه مكرمه ام و طواف بيت مي كنم و به حضور

امام قائم تشرف يافتم، آن جناب در عالم خواب به من فرمود: چرا كتابي در غيبت تصنيف نمي كني؟ بايد اكنون كتابي در غيبت تصنيف كني.اين بگفت و برفت و من از خواب بيدار شدم و تا طلوع فجر به دعا و گريه و بي تابي به سر بردم و در صباح همان روز به تاءليف اين كتاب آغاز كردم. [25] .

فضايل كتاب غيبت نعماني

غيبت نعماني تاءليف محمد بن ابراهيم بن جعفر ابو عبدالله كاتب نعماني معروف به ابي زيبت است. نعماني از مشايخ عظيم القدر اماميه و معاصر كليني صاحب كافي و ابن عقده و محمد بن احمد صفواني و مسعودي صاحب مروج الذهب است كه زمان غيبت صغري را ادراك نموده است.در غيبت ياد شده از كليني و از اين عقده روايت مي كند و در توثيق ابن عقده گويد: و هو ما اخبرنا به احمد به محمد بن سعيد بن عقده الكوفي و هذا الرجل ممن لا يطعن عليه في الثقه و لا في العلم بالحديث و الرجال الناقلين له.شيخ جليل نجاشي در كتاب رجال فرمايد: [26] .محمد بن ابراهيم بن جعفر ابو عبدالله الكاتب النعماني المعروف بابن زينب (بابن ابي زينب - ظ) شيخ من اصحابنا عظيم القدر المنزله، صحيح العقيده، كثير الحديث، قدم بغداد و خرج الي الشام و مات بها. له كتب منها كتاب الغيبه، الي ان قال: رايت اباالحسن محمد بن علي الشجاعي الكاتب يقرا عليه كتاب الغيبه تصنيف محمد بن ابراهيم بن النعماين بمشهد العتيقه لانه قراه عليه و وصي لي اينه ابو عبدالله الحسين بن محمد الشجاعي بهذا الكتاب و النسخه المقروه عندي.كتاب غيبت نعماني از كتب قديمه

معتمده نزد همه علماي شيعه و از اجل كتب است و در جلالت او كلام شيخ مفيد كافي است كه در آخر باب سوم ذكر امام قائم عليه السلام از كتاب ارشاد فرمود: هر كس اخبار غيبت امام عصر - عجل الله تعالي فرجه - خواهد به كتاب غيبت نعماني رجوع كند كه در اين باب كتاب جامعي است. و هذا طرف يسير مما جاء في النصوص علي الثاني عشر من الائمه عليه السلام و الروايات في ذلك كثير قد دونها اصحاب الحديث من هذه العصابه و اثبتوها في كتبهم المصنفه، فممن اثبتها قد دونها اصحاب الحديث من هذه العصابه و اثبتوها في كتبهم المصنفه، عممن اثبتها علي الشرح التفصيل محمد بن ابراهيم، المكني ابو عبدالله النعماني في كتاب الذي صنفه في الغيبه فلا حاجه بنا مع ما ذكرناه الي اثباتها علي التفصيل في هذا المكان.غيبت نعماني بيست و شش باب است و هر باب در ذكر يك سلسله روايات مرويه از اهل بيت عصمت و وحي درباره حضرت حجت عليه السلام است. و آن را مقدمه اي بسيار مفيد و ارزنده به قلم تواناي مصنف آن عالم رباني جناب نعماني در امامت و غيبت امام زمان عليه السلام است.نگارنده بر اين عقدت است كه فقط همين كتاب غيبت نعماني در اثبات امامت و غيبت قائم آل محمد كافي است. علاوه بر اين كه جوامع فريقين و رسائل آنان در اين باب از كثرت به قدري است كه اگر كسي بخواهد آنها را احصاء و فهرست كند، مستلزم تاءليف كتابي بزرگ بلكه كتابهائي خواهد بود.كتاب غيبت نعماني بيست و شش باب است و هر باب

آن معنون به عنواني قابل اعتناء و توجه به سزا در اهميت موضوع كتاب است و در هر يك از ابواب رواياتي با اسناد، سواي آيات قرآني از پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله و آل او اهل بيت عصمت و وحي نقل كرده است كه بسياري از آنها به طرق عامه در جوامع روائي آنان نيز نقل شده است. [27] .

طول مدت غيبت صغري

مرحوم كليني تمام زمان غيبت صغري را به خوبي ادراك كرده است، تاريخ وفاتش اگر 328 باشد كه يكي از دو قول شيخ طوسي قدس سره است، يك سال قبل از غيبت كبري رحلت نموده است، و اگر 329 كه قول نجاشي - رضوان الله تعالي عليه - است سنه تناثر نجوم است كه مصادف با اول تاريخ غيبت كبري حضرت بقيه الله است؛ زيرا طول مدت غيبت صغري از 260 تا 329 است و آخرين نائب آن حضرت ابوالحسن علي بن محمد سمري - رضوان الله تعالي عليه - در پانزدهم شعبان 329 رحلت نموده كه از آن تاريخ غيبت كبري شروع مي شود و توقيع مبارك امام عليه السلام به سمري در اين معني نص صريح است كه چند روز قبل از رحلت سمري از ناحيه مقدس آن جناب صادر شد. [28] .

پاورقي

[1] رساله امامت، ص 237.

[2] نهج الولايه، ص 10.

[3] هزار و يك كلمه، ص 11.

[4] نهج الولايه، ص 7.

[5] سوره بقره، آيه 32.

[6] نهج الولايه، ص 58.

[7] نهج الولايه، ص 58.

[8] نهج الولايه، ص 17.

[9] سوره بقره، آيه 111. [

[10] در آسمان معرفت، ص 161.

[11] در آسمان معرفت، ص 161.

[12] هزار و يك نكته، ص 138و139.

[13] عيون مسائل نفس و شرح آن، ج 2، ص 501و502.

[14] عيون مسائل نفس و شرح آن، ج 2، ص 503.

[15] هزار و يك كلمه، ج 3، ص 23و24.

[16] ص 164، ط 1.

[17] ده رساله فارسي، ص 120.

[18] نهج الولايه، ص 87.

[19] هزار و يك كلمه، ج 3، ص 55.

[20] ولايت تكويني، ص 18.

[21] ولايت تكويني، ص 18.

[22] ولايت تكويني، ص 28.

[23] ولايت تكويني، ص

28.

[24] ولايت تكويني.

[25] ولايت تكويني، ص 87.

[26] ص 271.

[27] ولايت تكويني، ص 18.

[28] ولايت تكويني، ص 71.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109