خانه مهدي كجاست؟

مشخصات كتاب

شماره كتابشناسي ملي : ايران 83-25493

سرشناسه : سليميان خدامراد

عنوان و نام پديدآور : خانه مهدي ع كجاست / سليميان خدامراد

منشا مقاله : ، موعود، ش 44، (خرداد 1383): ص 14 - 18.

توصيفگر : محمدبن حسن عج ، امام دوازدهم توصيفگر : عصر غيبت توصيفگر : احاديث توصيفگر : ظهور منجي توصيفگر : حكومت توصيفگر : مسجد سهله

اشاره

پنهان زيستي حضرت مهدي (ع) نه تنها چگونگي زندگي آن حضرت را در هاله اي از اسرار فرو برده كه بسياري از موضوعات مربوط به حيات آن حضرت را نيز جزو امور پنهان نظام هستي قرار داده است.يكي از مهم ترين اين امور پنهان، محل زندگي آن حضرت در طول غيبت ايشان است. از اين رو بسياري علاقه مندند بدانند كه خورشيد پنهان در كدامين بخش از اين كره خاكي به گذران عمر مي پردازد و به بيان ديگر كدامين قسمت از زمين اين منزلت را دارد؟در اين مقاله تلاش شده كه به اين پرسش پاسخ داده شود.ميليونها انسان عاشق و شيفته صدها سال است كه در هر پگاه آدينه زبان به ندبه مي گشايند و اين گونه مي سرايند:ليت شعري أين استقرّت بك النّوي بل أيّ أرض تقلّك اوثري: أبرضوي أو غيرها أم ذي طوي؟ عزيز عليّ أن أري الخلق ولاتري. [1] .اي كاش مي دانستم در چه جايي منزل گرفته اي و چه سرزمين و مكاني تو را دربر گرفته است! آيا در كوه رضوايي و يا جاي ديگري و يا در ذي طوي هستي؟ دشوار است بر من كه مردمان را ببينم و تو ديده نشوي.حال براي روشن شدن اين موضوع، پاي به گلستان كلام معصومين

(ع) مي گشاييم و با سيري در كلام نوراني ايشان از آن انفاس قدسي براي حل اين معما استمداد مي طلبيم.با يك نگاه كلي در اين بوستان پر طراوت به چهار دسته روايت در اين موضوع برمي خوريم كه هر يك، محل زندگي آن حضرت را در دوره اي از حيات پر بركت ايشان به تصوير كشيده است. اگر چه در مورد برخي دوره ها صراحت و روشني بيشتري وجود دارد و برخي از دوره ها بنا بر عللي به اجمال و ابهام پاسخ داده شده است.اين دوره ها عبارتند از:

دوران زندگي با پدر بزرگوار خود امام حسن عسكري

(260-255ق)شكي نيست كه آن امام همام در شهر سامرا و در خانه پدرش امام حسن عسكري (ع) ديده به جهان گشود و تا پايان عمر شريف پدر خود در كنار آن حضرت مي زيست.اين دوران بنا بر قول مشهور از نيمه شعبان سال 255ق آغاز و در هشتم ربيع الاول سال 260ق پايان يافت.علاوه بر نقل موثق تاريخي، افراد فراواني از اين حادثه بزرگ پرده برداشته اند:شيخ صدوق (ره) در كتاب شريف كمال الدين و تمام النعمه - كه يكي از مهم ترين كتابهاي نگاشته شده در موضوع مهدويت است - داستان ولادت حضرت مهدي (ع) را اين گونه نقل كرده است:حكيمه، دختر امام جواد (ع) گويد: امام حسن عسكري (ع) مرا نزد خود فراخواند و فرمود: اي عمه! امشب افطار نزد ما باش كه شب نيمه شعبان است و خداي متعال امشب حجت خود را كه حجت او بر روي زمين است ظاهر سازد. گفتم: مادر او كيست؟ فرمود: نرجس. گفتم: فداي شما شوم اثري در او نيست. فرمود: همين است كه به تو مي گويم. آمدم و چون سلام كردم و نشستم نرجس آمد كفش

مرا بردارد و گفت: اي بانوي من و بانوي خاندانم، حالتان چطور است؟ گفتم: تو بانوي من و بانوي خاندان من هستي. از كلام من ناخرسند شد و گفت: اي عمه جان! اين چه فرمايشي است؟ بدو گفتم: اي دخترجان! خداي متعال امشب به تو فرزندي عطا فرمايدكه در دنيا و آخرت آقاست... [2] .آن گاه به صورت مفصل داستان را ذكر كرده است. اين روايت از مهم ترين روايات درباره ولادت حضرت مهدي (ع) است و دلالت بر ولادت حضرت مهدي (ع) در خانه امام عسكري (ع) در سامرا دارد.«ضوء ابن علي» از مردي از اهل فارس كه نامش را برده نقل مي كند كه:به سامرا آمدم و در خانه امام حسن عسكري (ع) ملازم شدم. حضرت مرا طلبيد، من وارد شدم و سلام كردم. فرمود: براي چه آمده اي؟ عرض كردم: براي اشتياقي كه به خدمت شما داشتم. فرمود: پس دربان ما باش. من همراه خادمان، در خانه حضرت بودم، گاهي مي رفتم هر چه احتياج داشتند از بازار مي خريدم و زماني كه در خانه، مردها بودند، بدون اجازه وارد مي شدم.روزي [بدون اجازه] بر حضرت وارد شدم و او در اتاق مردها بود. ناگاه در اتاق حركت و صدايي شنيدم، پس فرياد زد: بايست. حركت مكن! من جرأت درآمدن و بيرون رفتن نداشتم، پس كنيزكي كه چيز سر پوشيده اي همراه داشت از نزد من گذشت. آنگاه مرا صدا زد كه درآي، من وارد شدم و كنيز را هم صدا زد. كنيز نزد حضرت بازگشت. حضرت به او فرمود: از آنچه همراه داري روپوش بردار. كنيز از روي كودكي سفيد و نيكوروي پرده برداشت و خود حضرت روي شكم

كودك را باز كرد، ديدم موي سبز كه به سياهي آميخته بود از زير گلو تا نافش روئيده است. پس فرمود: اين است صاحب شما و به كنيز امر فرمود كه او را ببرد.پس من آن كودك را نديدم، تا امام حسن عسكري (ع) وفات كرد. [3] .نه تنها بستگان نزديك و خدمتگزاران بيت امامت، آن حضرت را در شهر سامرا و در خانه امام عسكري (ع) ديده اند كه بسياري از ياران و خواص اصحاب امامت به شرف ديدار آن جمال چون آفتاب نائل آمده اند و همگي حكايت از مدعاي زندگي امام مهدي (ع) در كنار پدر در شهر سامرا دارد.«يعقوب بن منقوش» گويد:بر امام حسن عسكري (ع) وارد شدم و او بر سكويي در سرا نشسته بود و سمت راست او اتاقي بود كه پرده هاي آن آويخته بود. گفتم: اي آقاي من صاحب الامر كيست؟ فرمود: پرده را بردار. پرده را بالا زدم، پسر بچه اي به قامت پنج وجب بيرون آمد با پيشاني درخشان و رويي سپيد و چشماني دُرّافشان و دو كف ستبر و دو زانوي برگشته. خالي برگونه راستش و گيسواني بر سرش بود. آمد و بر زانوي پدرش ابو محمد نشست. آن گاه به من فرمود: اين صاحب شماست. سپس برخاست و امام بدو گفت: پسرم! تا وقت معلوم داخل شو و او داخل اتاق شد و من بدو نگريستم. پس به من فرمود: اي يعقوب! به داخل بيت برو و ببين آنجا كيست. من داخل شدم اما كسي را نديدم. [4] .همچنين «احمد بن اسحاق» گويد:بر امام حسن عسكري (ع) وارد شدم و مي خواستم از جانشين پس از وي پرسش كنم. او

آغاز سخن كرد و فرمود: اي احمد بن اسحاق خداي متعال از زمان آدم (ع) زمين را خالي از حجت نگذاشته است و تا روز قيامت نيز خالي از حجت نخواهد گذاشت. به واسطه اوست كه بلا را از اهل زمين دفع مي كند و به خاطر اوست كه باران مي فرستد و بركتهاي زمين را بيرون مي آورد.گفتم: اي فرزند رسول خدا، امام و جانشين پس از شما كيست؟ حضرت شتابان برخاست و داخل خانه شد و سپس برگشت در حالي كه بر شانه اش كودكي سه ساله بود كه صورتش مانند ماه شب چهارده مي درخشيد. فرمود: اي احمد بن اسحاق! اگر نزد خداي متعال و حجت هاي او گرامي نبودي اين فرزند را به تو نمي نمودم. او هم نام و هم كنيه رسول خدا (ص) است. كسي است كه زمين را پر از عدل و داد مي كند؛ همچنان كه پر از ظلم و جور شده باشد.اي احمد بن اسحاق! مثل او در اين امت، مثل خضر و ذوالقرنين است. او غيبتي طولاني خواهد داشت كه هيچ كس در آن نجات نمي يابد، مگر كسي كه خداي متعال او را در اعتقاد به امامت ثابت بدارد و در دعا به تعجيل فرج موفق سازد.احمد بن اسحاق گويد: گفتم: اي مولاي من! آيا نشانه اي هست كه قلبم بدان اطمينان يابد؟ آن كودك به زبان عربي فصيح به سخن درآمد و فرمود: أنا بقيّةاللَّه في أرضه والمنتقم من أعدائه. اي احمد بن اسحاق! پس از مشاهده، جست وجوي نشان مكن. احمد بن اسحاق گويد: من شاد و خرم بيرون آمدم. [5] .بنا بر روايات فوق و دهها روايت ديگر ترديدي نخواهد ماند بر اين كه حضرت مهدي

(ع) در طول حيات امام عسكري (ع) همراه ايشان و در شهر سامرا مسكن و مأواي داشته اند و اگر چه در اين دوران نيز مخفيانه زندگي مي كرده اند ولي عده فراواني از نزديكان و شيعيان ايشان را ديده اند.

دوران غيبت صغري

(260 تا 329ق.)غيبت صغرا عبارت است از دوران پنهان زيستي كوتاه مدت حضرت مهدي (ع) كه طبق نظر مشهور با شهادت امام حسن عسكري (ع) (سال 260ق.) آغاز شده و با رحلت چهارمين نايب خاص آن بزرگوار (سال 329ق.) به پايان رسيده است كه مجموعاً 69 سال مي شود.اگر چه به روشني محل زندگي آن حضرت در اين دوران مشخص نيست ولي از روايات و قرائن به دست مي آيد كه اين مدت را حضرت عمدتاً در دو منطقه سپري كرده اند: يكي منطقه عراق و ديگر مدينه منوره كه البته روايات متعددي بر اين مطلب دلالت دارد.از امام صادق (ع) در اين زمينه نقل شده است كه فرمود:للقائم غيبتان إحداهما قصيرة والأخري طويلة. الغيبة الأولي لايعلم بمكانه فيها إلّا خاصّة شيعته والأخري لايعلم بمكانه فيها إلّا خاصّة مواليه. [6] .براي [حضرت] قائم (ع) دو غيبت است. يكي كوتاه و ديگري طولاني. در غيبت اول جز شيعيان مخصوص از جاي آن حضرت خبر ندارند و در غيبت ديگر جز دوستان مخصوصش از جاي او خبر ندارند.در دوران غيبت صغرا، از سفيران چهارگانه (نواب خاص) كسي نزديك تر به آن حضرت ذكر نشده است و ايشان هم تماماً در عراق و همواره با حضرت در ارتباط بوده اند و توقيعات فراواني از طرف حضرت به دست آنها شرف صدور يافته است. بنابراين مي توان گفت بخشي از عمر آن حضرت در اين دوران در عراق سپري

شده است.دسته اي ديگر از روايات به صورت مطلق (بدون در نظر گرفتن صغرا و كبرا بودن غيبت) زندگي حضرت را در دوران غيبت در مدينه منوره ذكر كرده اند كه با توجه به روايات دسته نخست مي توان گفت بخشي از عمر آن حضرت نيز در مدينه سپري شده است.امام باقر (ع) در اين باره فرمود:لابدّ لصاحب هذا الأمر من عزلة... و نعم المنزل طيّبة. [7] .به ناگزير براي صاحب اين امر عزلت و گوشه گيري خواهد بود... و طيبه (مدينه) چه منزلگاه خوبي است.همين روايت در كتاب شريف اصول كافي با اندك تفاوتي از امام صادق (ع) اين گونه روايت شده است:لابدّ لصاحب هذا الأمر من غيبة ولابدّ له في غيبتة من عزلة و نعم المنزل الطيّبة. [8] .به ناچار صاحب الامر غيبت كند و به ناچار در زمان غيبتش گوشه گيري كند، چه خوب منزلي است طيبه (مدينه).هم چنين ابوهاشم جعفري مي گويد:به امام عسكري (ع) عرض كردم: بزرگواري شما مانع مي شود تا از شما پرسش نمايم، پس اجازه بفرماييد سؤالي بپرسم. حضرت فرمود: بپرس. عرض كردم: اي آقاي من! آيا فرزندي داريد؟ فرمود: بله. گفتم: اگر اتفاقي رخ داد كجا او را پيدا كنيم؟ پس فرمود: در مدينه. [9] .بنابراين جمع بين دو دسته روايات به اين صورت است كه آن حضرت در مدينه حضور داشته اند؛ ولي به خاطر ارتباطي كه آن حضرت با نواب خاص داشته اند بخشي از عمر خود را در عراق سپري نموده اند.

دوران غيبت كبري

اصطلاحاً غيبت كبرا به مدت زمان پنهان زيستي حضرت مهدي (ع) گفته مي شود كه با وفات آخرين نايب خاص در سال 329ق آغاز و همچنان ادامه دارد و تنها خداوند متعال است كه پايان

آن را مي داند.اين دوران ويژگيهايي دارد كه آن را از دوران غيبت صغرا كاملاً متمايز مي سازد كه از جمله آن ويژگيها كامل شدن غيبت آن حضرت است.به همان اندازه كه پنهان زيستي حضرت مهدي (ع) در اين دوران به كمال مي رسد و نيابت و سفارت همانند دوران غيبت صغرا وجود ندارد، محل زندگي آن حضرت نيز نامشخص تر مي شود و در اين دوران است كه هرگز به طور قطع نمي توان مشخص نمود آن حضرت در كجا زندگي مي كند.البته روايات در اين باره به محلهاي مختلفي اشاره كرده اند كه برخي از آنها از اين قرارند:الف) مدينه طيبههمان طور كه قبلاً نيز اشاره شد برخي از روايات به صورت عام و بدون قيد زمان غيبت صغرا، مدينه را به عنوان جايگاه آن حضرت در دوران غيبت مورد اشاره قرار داده اند.ب) ناحيه ذي طويناحيه ذي طوي در يك فرسخي مكه و داخل حرم قرار دارد و از آنجا خانه هاي مكه ديده مي شود. برخي از روايات آن محل را به عنوان جايگاه حضرت مهدي (ع) در دوران غيبت معين كرده اند.امام باقر (ع) در اين باره فرمود:يكون لصاحب هذا الأمر غيبة في بعض هذه الشّعاب و أومأ بيده إلي ناحية ذي طوي. [10] .صاحب اين امر را در برخي از اين درّه ها غيبتي است و با دست خود به ناحيه ذي طوي - كه نام كوهي است در اطراف مكه - اشاره نمود.در برخي ديگر از روايات نيز ذكر شده كه حضرت مهدي (ع) قبل از ظهور در «ذي طوي» به سر مي برد و آن گاه كه اراده الهي بر ظهور آن حضرت تعلق گيرد از آنجا وارد مسجدالحرام مي شود.امام باقر (ع) در اين باره فرموده اند:إنّ القائم يهبط

من ثنيّة ذي طوي في عدّة أهل بدر ثلاثمأة و ثلاثة عشر رجلاً حتي يسند ظهره إلي الحجر الأسود و يهتزّ راية الغالبة. [11] .قائم (ع) در ميان گروهي به شمار اهل بدر - سيصد و سيزده تن - از گردنه ذي طوي پايين مي آيند تا آن كه پشت خود را به حجرالاسود تكيه مي دهد و پرچم پيروز را به اهتزاز درمي آورد.ج) دشتها و بيابانهااز برخي روايات نيز استفاده مي شود كه آن حضرت در طول غيبت كبرا محل خاصي ندارد و همواره در سفر به سر مي برد.از امام باقر (ع) نقل شده است كه وقتي شباهتهاي حضرت مهدي (ع) به انبيا را بيان نمودند چنين فرمودند:و امّا شبهه من عيسي فالسّياحة. [12] .و اما شباهت حضرت مهدي (ع) به حضرت عيسي (ع) جهانگردي [و نداشتن مكاني خاص] است.در توقيعي كه از حضرت مهدي (ع) به نام شيخ مفيد صادر شده است، نيز به نامعلوم بودن مكان حضرت مهدي (ع) اشاره شده است.در آن نوشته چنين آمده است:... و إن كنّا ثاوين بمكاننا النّائي عن مساكن الظالمين حسب الّذي أراناه اللَّه لنا من الصّلاح شيعتنا المؤمنين في ذلك مادامت دولة الدنيا للفاسقين.... [13] .... با اين كه ما براساس فرمان خداوند و صلاح واقعي ما و شيعيان مؤمن مان تا زماني كه حكومت در دنيا در اختيار ستمگران است در نقطه اي دور و پنهان از ديده ها به سر مي بريم....همچنين در پاره اي از ملاقاتهاي معتبر كه در دوران غيبت كبرا نقل شده است، حضرت به اين نكته اشاره فرموده اند.«علي بن ابراهيم بن مهزيار» پس از نقل ملاقات خود با حضرت مهدي (ع) به نقل از ايشان چنين مي گويد: آن حضرت فرمود:يابن المازيار

أبي أبو محمد عهد إليّ ألّا أجاور قوماً غضب اللَّه عليهم... وأمرني ألّا أسكن من الجبال إلّا وعرها ولا من البلاد إلّا قفرها. [14] .همانا پدرم ابو محمد با من عهد فرمودند كه در مجاورت قومي كه خداوند بر آنان غضب كرده است قرار نگيرم... و به من فرمود كه در كوهها ساكن نشوم مگر قسمتهاي سخت و پنهان آن و در شهرها ساكن نشوم مگر شهرهاي متروكه و بي آب و علف.اين نامعلوم بودن محل زندگي آن حضرت در دوران غيبت كبرا سبب شده تا عده اي به گمانه زني هايي بعضاً سست و واهي بپردازند و به طرح محلهايي كه اثبات آنها كاري بس مشكل است روي آورند.افسانه جزيره خضرا يا مثلث برمودا و مانند آن حكايتهايي است كه در تاريخ پر فراز و فرود اين اعتقاد رخ نموده است، ولي همواره روشنگرانِ اين مذهبِ حق، مردم را از لغزش در اين بيراهه ها برحذر داشته اند.

دوران ظهور و حكومت مهدي

دوران ظهور كه درخشان ترين فراز تاريخ و بهترين دوران حيات انساني است، ويژگيهاي فراواني دارد كه از جمله مهم ترين آنها حاكميت آخرين معصوم و حجت الهي است. درباره محل زندگي حضرت مهدي (ع) و حكومت آن حضرت در عصر ظهور، روايات فراواني وجود دارد. عمدتاً در اين روايات، مسجد سهله را منزل آن حضرت و شهر كوفه را به عنوان پايگاه حكومتي آن حضرت معرفي كرده اند.مسجد سهله شرافت بسياري دارد؛ از جمله در روايات ذكر شده كه در اين مسجد، هزاران پيامبر به نماز ايستاده اند.«صالح بن ابوالاسود» گويد: امام صادق (ع) سخن از مسجد سهله راند، آنگاه فرمود:أما إنّه منزل صاحبنا إذا قام بأهله. [15] .به درستي كه مسجد سهله منزل صاحب ماست

آنگاه كه [پس از قيام] با اهل خود در آنجا فرود آيد.هم چنين آن حضرت به ابابصير فرمود:يا أبا محمد كأنّي أري نزول القائم في مسجد السّهلة بأهله و عياله.اي ابا محمد، گويا حضرت قائم را در مسجد سهله مي بينم كه با زن و فرزندانش در آن نازل مي شوند.ابوبصير پرسيد: آيا مسجد سهله خانه اش خواهد بود؟ حضرت فرمود:نعم، هو منزل إدريس و ما بعث اللَّه نبيّاً إلّا وقد صلّي فيه والمقيم فيه كالمقيم في فسطاط رسول اللَّه و ما من مؤمن ولا مؤمنة إلّا و قلبه يحنّ إليه و ما من يوم ولا ليلة إلّا والملائكة يأوون إلي هذا المسجد يعبدون اللَّه. [16] .آري، اين مسجد، منزل ادريس است. خداوند هيچ پيامبري را برنينگيخت، مگر آن كه در اين مسجد نماز گزارد. هر كس در اين مسجد بماند مانند آن است كه در خيمه رسول خدا (ص) اقامت كرده است. هيچ مرد و زن مؤمني نيست، مگر آن كه دلش به سوي آن مسجد پرمي كشد. روز و شبي نيست مگر آن كه فرشتگان به اين مسجد پناه مي برند و در آن به عبادت خدا مي پردازند.همان طور كه اشاره شد، كوفه نيز مركز حكومت مهدي (ع) قلمداد شده است.چگونگي زندگي در عصر ظهور به روشني مشخص نشده ولي به نظر مي رسد تفاوت بسياري با نحوه زندگي امروزي داشته باشد. تكامل علوم بشري، كمال عقلاني بشر، توسعه خارق العاده امكانات و رفاه عمومي، امنيت فراگير بر كل كره زمين و... به طور قطع، ويژگيهايي را براي زندگي در آن زمان ايجاد خواهد نمود كه امروز درك دقيق آن براي ماكاري بس مشكل است.از امام باقر (ع) نقل شده كه در بخشي از يك روايت

طولاني فرمود:ثمّ يتوجّه إلي الكوفة فينزلها و تكون داره. [17] .آن گاه [حضرت مهدي (ع)] به سوي كوفه مي رود پس آنجا را براي منزل برمي گزيند و كوفه خانه او خواهد بود.

پاورقي

[1] سيدبن طاووس، الاقبال، ص298.

[2] شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمه، ترجمه منصور پهلوان، ج2، ص143.

[3] محمدبن يعقوب كليني، اصول كافي، ترجمه سيد جواد مصطفوي، ج2، ص119.

[4] كمال الدين و تمام النعمه، ج2، ص164.

[5] همان، ج2، ص80.

[6] اصول كافي، ج2، ص141.

[7] شيخ طوسي، كتاب الغيبة، ص162.

[8] اصول كافي، ج2، ص140؛ ابن ابي زينب، غيبت نعماني، ص188.

[9] اصول كافي، ج2، ص118؛ شيخ مفيد، الارشاد، ج2، ص348؛ كتاب الغيبة، شيخ طوسي، ص232.

[10] غيبت نعماني، ص181.

[11] همان، ص315.

[12] طبري، دلائل إلامامه، ص291.

[13] علامه محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج53، ص174.

[14] كتاب الغيبة، شيخ طوسي، ص263.

[15] شيخ طوسي، التهذيب، ج2، ص252.

[16] بحارالانوار، ج52، ص317.

[17] كتاب الغيبة، شيخ طوسي، ص475.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109