تاريخ نگارش در موضوع غيبت

مشخصات کتاب

شماره کتابشناسی ملی : ایران 78-9512 سرشناسه : امینی ابراهیم عنوان و نام پديدآور : تاریخ نگارش در موضوع غیبت امینی ابراهیم منشا مقاله : ، موعود، ش 15 ، (مرداد، شهریور 1378): ص 26 - 29. توصیفگر : عصر غیبت توصیفگر : ظهور منجی توصیفگر : مهدویت توصیفگر : تاریخ اسلام توصیفگر : محمدبن حسن عج ، امام دوازدهم

مسأله غيبت قبل از تولد امام عصر

موضوع غايب شدن مهدي موعود و قائم آل محمد، ارواحناله الفداء، مطلب تازه اي نيست بلكه از زمان پيغمبر اكرم، صلي الله عليه وآله، همواره مورد بحث و گفتگو بوده و آن حضرت به مردم خبر مي داد كه مهدي از اولاد من است، و مدتي از نظر مردم مخفي و غايب مي گردد. سپس ظاهر مي شود و جهان را اصلاح مي كند. و اخباري در اين مورد از پيغمبر اكرم، صلي الله عليه وآله، صادر شده و به ما رسيده است. «جابر بن عبدالله انصاري از رسول خدا روايت كرده كه فرمود:مهدي موعود از اولاد من است. همنام و هم كنيه من مي باشد. از جهت خلقت و اخلاق شبيه ترين مردم به من است. مدتي از ديده ها غايب خواهد شد. و در آن وقت مردم در تحير و گمراهي واقع مي شوند. سپس مانند ستاره درخشاني طلوع مي كند و دنيا را پر از عدل و داد مي نمايد. چنانچه از ظلم و ستم پر شده است. [1] .علي بن ابي طالب و فاطمه زهرا و امام حسن و امام حسين و ساير ائمه اطهار، عليهم السلام، و خانواده نبوت نيز هر يك در زمان خودشان راجع به غايب شدن مهدي موعود صحبت مي كردند و از آن خبر مي دادند. و اصولا مساله مهدي موعود و داستان غايب شدن

آن حضرت يكي از مسائل رسمي عصر ائمه اهل بيت، عليهم السلام، بود. موضوع غيبت به طوري در افكار مردم رسوخ داشت كه آن را يكي از علائم رسمي مهدي مي دانستند حتي افرادي را كه احتمال مهدويت درباره آنها داده مي شد وادار به غيبت مي نمودند. «ابوالفرج اصفهاني مي نويسد:محمدبن عبدالله بن حسن از همان زمان كودكي در حالت غيبت و خفا زندگي مي كرد و مهدي ناميده شد. [2] .موضوع غايب شدن مهدي موعود، عليه السلام، چون در بين مردم شايع بوده و اخباري در اين خصوص از پيغمبر اكرم و ائمه اهل بيت، عليهم السلام، در دستشان بود، لذا عقيده به غايب بودن بعضي علويان در بين مردم پيدا شد و مطلب را چندان بعيد نمي شمردند. و به همين علت، «كيسانيه درباره «محمد بن حنفيه معتقد شدند كه در كوه «رضوي غايب شده و در آنجا به سر مي برد و بعدا ظاهر مي شود و دنيا را پر از عدل و داد خواهد كرد.«سيد اسماعيل حميري كه ابتدا از كيسانيه بود مي گويد:من تا مدتي درباره محمد بن حنفيه عقيده داشتم كه در حالت غيبت به سر مي برد، تا آنكه خدا منت نهاد و به وسيله جعفربن محمد هدايت شدم.بعد از آنكه امامت آن حضرت با دليل و برهان برايم اثبات شد، روزي به آن جناب عرض كردم: يابن رسول الله! در موضوع غايب شدن مهدي، احاديثي از پدرانت به ما رسيده است و وقوع آن را حتمي شمرده اند، آن غيبت درباره چه شخصي به وقوع خواهد پيوست؟ امام صادق، عليه السلام، پاسخ داد: براي ششم از فرزندان من تحقق پيدا خواهد كرد و اوست امام دوازدهم بعد از رسول خدا. به خدا سوگند

اگر روزگار غيبتش به اندازه عمر نوح طول بكشد، از دنيا خارج نمي شود تا اينكه ظاهر شود و دنيا را پر از عدل و داد كند.«سيد حميري مي گويد:وقتي اين مطلب را از امام شنيدم حق برايم آشكار شد و از عقيده سابقم برگشتم و اين اشعار را سرودم:... و اشهد ربي ان قولك حجة علي الناس طرا من مطيع و مذنببان ولي الامر و القائم الذي تطلع نفسي نحوه يتطربله غيبة لابد من ان يغيبا فصلي عليه الله من متغيبفيمكث حينا ثم يظهر حينه فيملك من في شرقها و المغرب [3] .به واسطه همين اخبار غيبت بود كه گروهي از جاروديه، «محمد بن عبدالله بن حسن را غايب مي پنداشتند، و «واقفيه ، «موسي بن جعفر» را زنده و غايب مي دانند و گروهي از «اسماعيليه ، «اسماعيل را غايب مي دانند و گروهي معتقد شدند كه امام حسن عسكري زنده و غايب است. منشا پيدايش امثال اين عقايد، وجود اخبار غيبت بود. گر چه علل و عوامل ديگري نيز در پيدايش آن عقايد بي تاثير نبوده است. مثلا كشي در مورد پيدايش عقيده «واقفيه و زنده و غايب بودن موسي بن جعفر، عليه السلام، چنين نوشته است:در آن هنگام كه موسي بن جعفر، عليهماالسلام، در زندان هارون به سر مي برد مبلغ سي هزار دينار پول نزد دو نفر از وكلاي آن حضرت در كوفه جمع شد. و يكي از آن دو نفر «حنان سراج بود. پس با آن پولها خانه هايي خريدند و تجارت كردند و گندم و جو خريدند و بدين وسيله سودها نصيبشان شد. وقتي موسي بن جعفر وفات كرد و خبر به آنان رسيد

از ترس آنكه پولها از آنها گرفته شود مرگ موسي بن جعفر را انكار نمودند و در بين مردم شايع ساختند كه موسي بن جعفر قائم و مهدي است و غايب شده است.گروهي از جهال و نادانان فريب خوردند، و در جهالت بودند تا هنگامي كه مرگ آن دو نفر وكيل فرا رسيد وصيت نمودند. آن اموال را به ورثه موسي بن جعفر بدهند. در آن هنگام فريب و خدعه آنان براي مردم آشكار شد. [4] .يونس بن عبدالرحمان مي گويد:هنگامي كه موسي بن جعفر وفات نمود پيش وكلاي آن حضرت اموالي موجود بود و بدين جهت مرگش را انكار نمودند. از جمله هفتاد هزار دينار نزد «زياد قندي و سي هزار دينار نزد «علي بن ابي حمزة موجود بود. اما چون من به مامت حضرت رضا معتقد بودم مردم را به سوي آن حضرت دعوت مي نمودم. زياد قندي و علي بن ابي حمزة روزي مرا احضار نموده گفتند: تو مردم را به سوي ابوالحسن رضا دعوت نكن، اگر ثروت مي خواهي ما ده هزار دينار به تو مي دهيم. من در پاسخشان گفتم: من براي انجام وظيفه مردم را به سوي حضرت رضا دعوت مي كنم. زيرا براي ما روايت شده كه وقتي بدعت در بين مردم پيدا شد، شخص عالم بايد علوم خودش را اظهار كند و با بدعتها مخالفت نمايد و الا خدا نور ايمان را از وي سلب مي كند. و من از جهاد خودم دست بردار نيستم. پس به من دشنام دادند و دشمن شدند. [5] .به هر حال، گر چه در اين موارد و امثالش، جلب منافع مادي و سودطلبي علت شد كه مرگ موسي بن جعفر را انكار

نمايند و در بين مردم شايع سازند كه آن حضرت غايب شده است. ليكن اخبار غيبت، راه سوء استفاده را برايشان هموار ساخته بود و افراد سودطلب توانستند از آن عقيده ديني كه از مصدر وحي سرچشمه مي گرفت سوء استفاده نمايند، و به ادعاي اينكه موسي بن جعفر مهدي و قائم است، غايب شدن را براي وي اثبات نمودند. و مردم هم فريب خوردند و آن عقيده باطل را پذيرفتند.

كتابهاي غيبت قبل از تولد امام عصر

قبل از آنكه امام زمان، ارواحنافداه، به دنيا بيايد اخبار غيبت، از پيغمبر اكرم و ائمه اطهار، عليهم السلام، صادر شده و در كتب ثبت مي شد. حتي كتابهايي در خصوص غيبت تاليف مي شد. مخصوصا از زمان موسي بن جعفر به بعد، كتابهايي در غيبت نوشته شد و احاديث غيبت در آنها ثبت گشت، آن جمله است:1- «علي بن حسن بن محمد طائي طاطري يكي از اصحاب موسي بن جعفر است. كتابي در غيبت نوشته و مرد فقيه و مورد وثوقي بوده است. [6] .2- «علي بن اعرج كوفي از اصحاب موسي بن جعفر بوده و كتابي در غيبت نوشته است. [7] .3- «ابرهيم بن صالح انماطي كوفي از اصحاب موسي بن جعفر بوده و به واسطه اخبار غيبت بود كه گروهي كتابي در غيبت تاليف نموده است. [8] .4- «حسن بن علي بن ابي حمزه در عصر حضرت امام رضا زندگي مي كرده و كتابي در غيبت تاليف نموده است. [9] .5- «عباس بن هشام ناشري اسدي كتابي در غيبت نوشته است. مرد جليل القدر و موثقي بوده در سال دويست و بيست هجري وفات نمود. شيخ طوسي او را از اصحاب حضرت رضا مي شمارد. [10]

.6- «فضل بن شاذان نيشابوري كتابي در احوال قائم آل محمد و غيبت او نوشته است. «نجاشي او را توثيق نموده مي نويسد:از فقها و متكلمين اماميه است و احتياجي به تعريف ندارد و يك صد و هشتاد كتاب نوشته كه از جمله آنها كتاب غيبت است.شيخ طوسي در رجال خود را از جمله اصحاب امام هادي و امام حسن عسكري، عليه السلام، شمرده است. و در پاورقي فهرست شيخ مي نويسد:فضل بن شاذان در سال 160 ق. وفات نمود.شيخ آقا بزرگ تهراني در كتاب «الذريعة مي نويسد:كتاب غيبت فضل بن شاذان نزد سيد محمد بن محمد ميرلوحي كه هم عصر مجلسي بوده موجود بوده است. [11] .7- ابراهيم بن اسحاق احمري نهاوندي نيز كتابي در غيبت نوشته است. قاسم بن محمد همداني در سال دويست و شصت و نه از او حديث شنيده است. [12] .طبرسي مي نويسد:اخبار غيبت ولي عصر قبل از تولد خودش و پدر و جدش صادر شده و محدثين شيعه آنها را در اصول و كتابهايي كه در عصر امام باقر و صادق، عليهماالسلام، تاليف شده ضبط نموده اند. يكي از محدثين موثق، حسن بن محبوب است كه در حدود صد سال قبل از زمان غيبت، كتاب «مشيخه را تاليف نموده و اخبار غيبت را در آن ثبت كرده است. از جمله آنها اين حديث است:ابوبصير مي گويد: خدمت امام صادق، عليه السلام، عرض كردم: حضرت ابوجعفر، عليه السلام، مي فرمود: قائم آل محمد دو غيبت دارد، يكي طولاني، ديگري كوتاه. حضرت صادق، عليه السلام، فرمود: آري، يكي از آن دو غيبت از ديگري طولاني تر مي شود.طبرسي بعد از نقل اين حديث مي نويسد:شما ملاحظه كنيد كه با پيش آمدن دو

غيبت براي فرزند امام حسن عسكري چگونه صدق اين احاديث روشن گشت! [13] .هر يك از ائمه داستان غيبت مهدي موعود را به مردم تذكر مي دادند. و اصولا خفاي ولادت و غيبت را از علائم مهدي مي شمردند. حضرت سجاد، عليه السلام، مي فرمود:ولادت قائم ما بر مردم پوشيده مي ماند به طوري كه خواهند گفت: اصلا متولد نشده است. [14] .گاهي مي شد كه شخصي درباره يكي از ائمه احتمال مهدويت مي داد آن حضرت در پاسخ مي فرمود: «من مهدي نيستم زيرا خفاي ولادت يكي از علائم مهدي است در صورتيكه من چنين نيستم از باب نمونه: عبدالله بن عطا مي گويد:خدمت امام باقر عرض كردم: با اينكه شيعيان شما زيادند پس چرا خروج نمي كنيد؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: اي عبدالله سخنان بيهوده را به گوش خودت راه مده، به خدا سوگند من مهدي موعود نيستم. مراقب كسي باشيد كه ولادتش بر مردم مخفي بماند. اوست صاحب الامر. [15] .مسعودي نوشته است:امام هادي با مردم، كم معاشرت مي كرد و جز با خواص اصحاب با كسي تماس نمي گرفت. وقتي امام حسن عسكري به جايش نشست، در اكثر اوقات از پشت پرده با مردم سخن مي گفت تا شيعيان براي غايب شدن امام دوازدهم آماده و مانوس گردند. [16] .وقتي نوبت امامت، به امام حسن عسكري، عليه السلام، رسيد رسما به مردم ابلاغ كرد كه فرزند من مهدي موعود است و از نظر شما غايب خواهد شد. [17] .امام حسن عسكري در سال 260ق. رحلت نمود. چون در بين مردم شايع بود كه آن حضرت را فرزندي است كه در پنهاني نگاهداري شده و اوست مهدي موعود روايات، «معتمد عباسي دستور داد خانه آن جناب

را تفتيش نمايند و فرزندش را دستگير كنند. اما از وجود فرزند اثري نديدند. پس گروهي از زنان قابله را ماموريت داد تا تمام كنيزان آن حضرت را معاينه كنند و اگر آبستني در بينشان ديده شد; بازداشت نمايند. زنان قابله به يكي از كنيزان بدگمان شده مراتب را گزارش دادند. خليفه آن كنيز را در حجره اي بازداشت نمود و «نحرير خادم را مراقب او گردانيد و تا از حملش مايوس نشد آزادش نكرد. به خانه امام حسن تنها اكتفا نكرد بلكه وقتي از دفن جنازه فارغ شد دستور داد تمام خانه هاي شهر را با كمال دقت تفتيش كنند. [18] .بعد از وفات امام حسن عسكري، عليه السلام، جز عده معدودي از ثقات اصحاب و خواص دوستانش كسي از فرزندش اطلاعي نداشت و بدين جهت پيروانش به چندين گروه منشعب شدند. «حسن بن موسي نوبختي كه در زمان غيبت صغري مي زيسته مي نويسد:بعد از وفات امام حسن عسكري پيروانش به چهارده فرقه تقسيم شدند: گروهي از آنان اخبار غيبت را با امام حسن عسكري، عليه السلام، تطبيق نموده گفتند: امام حسن نمرده بلكه غايب شده و اوست مهدي موعود و قائم آل محمد و دو غيبت خواهد داشت و اين غيبت، غيبت اول اوست. بعدا ظاهر مي شود و باز غايب خواهد شد. گروهي گفتند: امام حسن مرده ولي بعد از مرگ زنده شده و غايب است. گروهي گفتند: حسن بن علي داراي فرزندي است به نام محمد كه چند سال قبل از وفاتش تولد يافته و از ترس دشمنان غايب شده و اوست قائم و مهدي موعود. گروهي گفتند: امام حسن داراي فرزندي است كه هشت ماه بعد

از وفاتش تولد يافت و پدرش دستور داد كه نام او را محمد بگذارند و اكنون غايب است. گروه ديگري گفتند: ما مي دانيم كه امام حسن داراي فرزندي بوده و اوست قائم و مهدي موعود و در حالت غيبت زندگي مي كند، ولي نامش معلوم نيست و پيروانش حق ندارند درباره نام و مكانش صحبت كنند و بايد منتظر ظهورش باشند. گروه ديگري گفتند: امام حسن عسكري فرزندي داشته بنام علي كه او را خواص اصحابش ديده اند و اوست امام غايب.نوبختي ساير فرقه هاي اماميه را ذكر مي كند كه ذكر آنها در اينجا لزومي ندارد. [19] .

پاورقي

[1] شيخ صدوق، كمال الدين، ج 1، ص 403.

[2] ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبين، ص 169.

[3] شيخ صدوق، همان، صص 112 - 115.

[4] رجال كشي، چاپ نجف، ص 390.

[5] رجال كشي، ص 416.

[6] رجال نجاشي، ص 193 و رجال شيخ طوسي، ص 357 و فهرست شيخ طوسي، ص 118.

[7] رجال نجاشي، ص 194.

[8] رجال نجاشي، ص 28 و فهرست شيخ، ص 75 و قاموس الرجال، ج 3، ص 193.

[9] رجال نجاشي، ص 28 و فهرست شيخ، ص 75 و قاموس الرجال، ج 3، ص 193. [

[10] رجال نجاشي، ص 215 و رجال شيخ، ص 384 و فهرست شيخ، ص 147.

[11] رجال نجاشي، ص 235 و رجال شيخ، ص 420 و 34 و فهرست شيخ، ص 150 و الذريعة، ج 16.

[12] رجال نجاشي، ص 15 و فهرست شيخ، ص 29.

[13] طبرسي، كتاب اعلام الوري، چاپ تهران، ص 416.

[14] علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 51، ص 135.

[15] علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 51، ص 34.

[16] اثبات الوصية، ص 229.

[17] علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 51، ص 160 و شيخ حر عاملي، اثبات الهداة، ج 6، ص 311.

[18] اصول كافي - ارشاد مفيد - اعلام الوري - كشف الغمة.

[19] طالبين تحقيق مي توانند به كتاب فرق الشيعه نوبختي و كتاب ملل و نحل شهرستاني و كتاب المقالات و الفرق تاليف سعد بن عبدالله اشعري قمي مراجعه نمايند.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109