انتظار فرج و اميد به آينده در آموزه هاي اسلامي

مشخصات كتاب

نويسنده:ابراهيم شفيعي سروستاني

ناشر:موعود

اشاره

انتظار ظهور امام مهدي (ع) يا به تعبير ديگر انتظار فرج آل محمد (ع) در آموزه هاي دين اسلام از اهميت و جايگاه بسزايي برخوردار است، اما اين مفهوم خود مصداقي از مفهوم عام «انتظار فرج» يا اميد به آينده است كه در روايات اسلامي بر آن تأكيد فراواني شده است.مكتب اسلام با هدف زنده نگهداشتن روحيه تلاش و پشتكار در فرد و جامعه اسلامي بر اميدواري نسبت به آينده و انتظار فرا رسيدن گشايش از سوي خدا سفارش بسياري كرده و مؤمنان را از هرگونه يأس و نااميدي برحذر داشته است.در اين مقاله تلاش شده كه با بررسي مفهوم عام و خاص انتظار و اميد به آينده ريشه هاي فطري اين مفهوم و نقش سازنده آن در فرد و اجتماع را روشن سازد.

مفهوم و جايگاه انتظار

اشاره

«انتظار»، يعني «چشمداشتن» و «چشم به راه بودن». [1] چشمداشت يك تحول، چشمداشت يك رويداد خوب، چشمداشت يك گشايش،... ياچشم به راه يك آينده مطلوب، چشم به راه يك عزيز سفر كرده، چشم به راه يك دستگير، چشم به راه يك منجي و... به اين معنا انتظار مفهومي است كه با نهاد همه انسانها عجين شده است و مي توان گفت كه همه انسانها به نوعي منتظرند.به بيان ديگر انتظار يا اميد به آينده همزاد انسان است و اگر اميد به آينده را از او بگيرند، سرنوشتي جز سكون، ركود، مرگ و تباهي نخواهد داشت، از همين روست كه در كلام نوراني پيامبر گرامي اسلام (ص) آمده است:الأمل رحمة لأمتي و لولا الأمل ما أرضعت والدة ولدها و لاغرس غارس شجراً. [2] .اميد براي امت من مايه رحمت است و اگر اميد نبود هيچ

مادري فرزندش را شير نمي داد و هيچ باغباني درختي نمي كاشت.همچنين حكايت شده است كه:روزي عيسي (ع) نشسته بود و پيرمردي با بيل زميني را شيار مي كرد، عيسي فرمود: بار خدايا! اميد (آرزو) را از او برگير. آن پير در دم بيل را به كناري انداخت و دراز كشيد. ساعتي گذشت و عيسي گفت: بار خدايا! اميد را به او بازگردان؛ بي درنگ آن پير برخاست و شروع به كاركرد. [3] .لحظه لحظه زندگي انسان با اميد همراه است و او هر دوره از عمر خود را به اميد رسيدن به دوره بعدي پشت سر مي گذارد. كودكي كه تازه به دبستان پاگذاشته به اميد رفتن به كلاس بالاتر و پشت سر گذاشتن دوران آموزش ابتدايي درس مي خواند و تلاش مي كند. همين كودك دوران راهنمايي را با اميد رسيدن به دوران دبيرستان سپري مي كند و دوران دبيرستان را با اين اميد كه روزي به دانشگاه راه يابد پشت سر مي گذارد. وقتي همين كودك ديروز و جوان امروز وارد دانشگاه مي شود اميدهاي تازه به او توش و توان مي دهد و به زندگي او معنا مي بخشد؛ اميد رسيدن به جايگاه مطلوب اجتماعي، تشكيل خانواده، داشتن فرزند و... . پس از تشكيل خانواده و به دنيا آمدن فرزندان، همه اميدها و آرزوهاي انسان متوجه پيشرفت و ارتقاي فرزندانش مي شود و به اين ترتيب حكايت پايان ناپذير اميد به آينده، تا آستانه مرگ، انسان را همراهي مي كند.ناگفته نماند كه اين اميد به آينده و انتظار تحقق فرداي بهتر، خود ريشه در يك ويژگي فطري دارد و آن كمال جويي انسان است. انسان همواره طالب رسيدن به مراتب بالاتر و دست يافتن به قله هاي پيشرفت

و ترقي است و اين در همه انسانها با تفاوتهايي در سطح كمال موردنظر و تلاش و جديتي كه براي رسيدن به كمال مطلوب صورت مي گيرد، وجود دارد.در هر حال، انتظار و چشم به راه آينده بودن شعله اي است در وجود انسان كه هر چه فروزان تر و پرفروغ تر باشد تحرك و پويايي او نيز بيشتر خواهد بود و برعكس هر چه اين شعله به سردي و خاموشي بگرايد؛ تلاش و فعاليت انسان نيز كاستي مي پذيرد تا آنجا كه او تبديل به موجودي سرد، بي روح، بي نشاط، گوشه گير و بي تحرك مي شود و اين همان حالتي است كه در روانشناسي به «افسردگي» تعبير مي كنند. حالتي كه شدت و ضعف و زمينه هاي به وجود آمدن آنها در افراد مختلف متفاوت است، اما عامل آن در هر حال چيزي جز خشكيدن نهال اميد در وجود انسان نيست.با توجه به اهميت و نقش اساسي اميد به آينده و انتظار فرج در زندگي انسانها مكتب اسلام تلاش نموده است با تقويت اين روحيه، تلاش و سرزندگي جوامع اسلامي و مسلمانان را به نهايت درجه خود رسانده و آنها را در هر زمان پويا و پايدار نگهدارد.به نظر مي رسد اميد به آينده و انتظار فرج به دو معنا در آموزه هاي دين اسلام به كار رفته است:

انتظار به معناي عام

در اين معنا مكتب اسلام تلاش كرده است كه از يك سو با فضيلت بخشيدن به «انتظار گشايش» و اميد به آينده و از سوي ديگر با نكوهش يأس، نااميدي، دلسردي و دلمردگي، روحيه تلاش و تكاپوي سازنده را در افراد جامعه اسلامي زنده نگهدارد و از ايجاد حالت يأس و نااميدي در زندگي شخصي مسلمانان جلوگيري كند.اهتمام اسلام

به اين معناي عام از انتظار و اميد به آينده تا بدان حد بوده كه از يك سو اميد به فرا رسيدن گشايش از سوي خداوند در زمره برترين اعمال برشمرده شده و از سوي ديگر يأس و نااميدي از رحمت خداوند از جمله گناهان كبيره به شمار آمده است.شايد بتوان گفت بسياري از رواياتي كه در آنها به فضيلت «انتظار فرج» به طور كلي و بدون ذكر متعلق فرج اشاره شده، به اصل تقويت روحيه اميد به آينده و مقابله با حالت نااميدي و بدبيني نسبت به آينده نظر داشته اند، كه از آن جمله مي توان به اين روايات اشاره كرد:1-1. از رسول گرامي اسلام (ص) نقل شده است كه:من رضي عن اللَّه بالقليل من الرزق رضي اللَّه عنه بالقليل من العمل و انتظار الفرج عبادة. [4] .هر كس نسبت به رزق كمي كه خداوند به او داده خشنود باشد، خداوند نيز نسبت به عمل كمي كه او انجام مي دهد خشنود مي گردد و انتظار گشايش عبادت است.1-2. امام علي (ع) در بخشي از روايت مفصلي كه در آن به چهارصد مورد از اموري كه براي صلاح دين و دنياي مؤمن شايسته است، اشاره مي كنند؛ پس از توصيه به طلب رزق در بين طلوع فجر و طلوع شمس مي فرمايند:انتظروا الفرج، ولا تيأسوا من روح اللَّه، فإن أحبّ الأعمال إلي اللَّه عزّوجلّ انتظار الفرج. [5] .در انتظار گشايش باشيد و از رحمت خداوند نااميد نشويد؛ زيرا دوست داشتني ترين كارها نزد خداوند انتظار گشايش است.1-3. آن حضرت در بخش ديگري از روايت ياد شده پس از اشاره به اين مطلب كه ناشكيبايي در هنگام بروز ناگواريها موجب از بين رفتن اجر

انسان مي شود، مي فرمايد:... أفضل اعمال المرء انتظار فرج اللَّه عزّوجلّ. [6] . برترين كارهاي انسان، انتظار گشايش از سوي خداست.1-4. امام صادق (ع) نيز در ضمن سفارشهاي خود به ابوحنيفه مي فرمايند:... و أفضل الأعمال انتظار الفرج من اللَّه.برترين كارها انتظار گشايش از خداست. [7] .

انتظار به معناي خاص

در اين معنا، انتظار گشايش و اميد به آينده از حالت امري محدود، سطحي و فردي خارج شده و تبديل به امري گسترده، عميق و اجتماعي مي گردد.در توضيح اين مطلب بايد گفت: تعاليم اديان الهي و به ويژه دين مبين اسلام، دقيقاً بر گرايشهاي دروني انسانها تكيه دارد و اهداف و برنامه هاي آنها براساس همين گرايشهاي دروني و ويژگيهاي فطري سامان يافته است و در اين ميان نقش دين تنها جهت دهي، توسعه و تعميق اين گرايشهاست.در موضوع مورد بحث نيز دين مبين اسلام با توجه به اينكه اميد به آينده و انتظار يك گرايش فطري و جوهره زندگي انسانهاست تلاش نموده كه اين گرايش را از يك سو توسعه و از ديگر سو تعميق بخشد.به اين بيان كه دين اسلام به همه انسانها مي گويد: اولاً، شما فقط منتظر بهبود وضع زندگي خود و اطرافيانتان نباشيد و تنها سعادت نزديكان خود را طلب نكنيد، بلكه اين انتظار را نسبت به همه افراد جامعه گسترش دهيد و چشم انتظار روزي باشيد كه رفاه، سعادت، عدالت و معنويت نه تنها در شهر و ديار شما بلكه در همه جهان گسترده شود.ثانياً، انتظار شما نبايد تنها متوجه امور ظاهري، سطحي و محدود زندگي گردد. شما بايد انتظارتان را تعميق بخشيد و چشم به راه آينده اي باشيد كه حقيقت مطلق، عدالت مطلق و معنويت مطلق در جهان

حاكم شود.در اين معنا، انتظار تنها به ظهور مردي تعلق مي گيرد كه اگر بيايد نهايت خوبيها براي همه انسانها در سراسر جهان فراهم خواهد شد. اين انتظار به همان اندازه فضيلت و برتري دارد كه تحقق متعلق آن.نگاهي اجمالي به رواياتي كه در فضيلت انتظار ظهور امام عصر (ع) وارد شده اند ما را به سطح ارزش اين انتظار واقف مي سازد:2-1. امام سجاد (ع) منتظران را برترين مردم همه روزگاران برمي شمارند:... إنّ أهل زمان غيبته القائلون بإمامته المنتظرون لظهوره أفضل من كلّ أهل زمان. [8] .آن گروه از مردم عصر غيبتِ امام دوازدهم كه امامت او را پذيرفته و منتظر ظهور او هستند برترين مردم همه روزگاران هستند.2-2. امام صادق (ع) در فضيلت انتظار به معناي دوم مي فرمايد:المنتظر لأمرنا كالمتشحّط بدمه في سبيل اللَّه. [9] .كسي كه در انتظار تحقق امر ما (برقراري حكومت اهل بيت (ع)) باشد همانند كسي است كه در راه خدا به خون خود غلتيده است.2-3. آن حضرت در روايت ديگري منتظران ظهور را از زمره «دوستان خدا» برمي شمارند:طوبي لشيعة قائمنا المنتظرين لظهوره في غيبته و المطيعين له في ظهوره أولئك أولياءاللَّه الذين لاخوف عليهم ولا هم يحزنون. [10] .خوشا به حال شيعيان قائم ما كه در زمان غيبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او. آنان دوستان خدا هستند، همانها كه نه ترس به دل راه مي دهند و نه اندوهگين مي شوند.2-4. امام صادق (ع) در بياني ديگر منتظران ظهور را با شهيدشدگان در پيشگاه رسول خدا (ص) برابر دانسته، مي فرمايند:من مات منكم و هو منتظر لهذا الأمر كمن هو مع القائم في فسطاطه. قال: ثمّ مكث هنيئة، ثمّ قال:

لا بل كمن قارع معه بسيفه. ثمّ قال: لا واللَّه كمن استشهد مع رسول اللَّه، صلّي اللَّه عليه و آله. [11] .هر كس از شما بميرد در حالي كه منتظر اين امر باشد همانند كسي است كه با حضرت قائم (ع) در خيمه اش بوده باشد. سپس حضرت چند لحظه اي درنگ كرده، آنگاه فرمود: نه، بلكه مانند كسي است كه در خدمت آن حضرت شمشير بزند. سپس فرمود: نه، به خدا همچون كسي است كه در پيشگاه رسول خدا (ص) شهيد شده باشد.

نقش سازنده انتظار

براي درك درست نقش سازنده انتظار و اميد به آينده در فرد و جامعه لازم است كه اركان و پايه هاي اساسي آن را بررسي كنيم.هر كس با مراجعه به خود و بررسي مصاديق مختلف انتظار درمي يابد كه اين مفهوم سه پايه اساسي دارد:1. ناخوشنودي از وضع موجود يا قانع نبودن به آن؛2. اميد و باور به آينده مطلوب؛3. تلاش در جهت تحقق آينده مطلوب.بدون ترديد، انتظار، چه در معناي عام و چه در معناي خاص آن، زماني فعليت مي يابد كه سه ركن ياد شده محقق شود. كسي كه هيچ احساس ناخوشايندي نسبت به وضع موجود خود و شرايطي كه در آن به سر مي برد ندارد، يا آينده روشني پيش روي خود نمي بيند و از باور درستي نسبت به امكان تغيير شرايط موجود برخوردار نيست، يا هيچ تلاشي در راه تحقق آينده اي كه آن را مطلوب مي داند و رسيدن به هدفي كه چشم انتظار رسيدن آن است، نمي كند، هرگز نمي تواند در زمره منتظران باشد.حال اگر بخواهيم با توجه به سه ركن اساسي انتظار، به تحليل مفهومي انتظار ظهور امام مهدي (ع) بپردازيم و مشخص كنيم كه چه زماني

مي توان فردي را واقعاً منتظر ظهور دانست، بايد به سه نكته اساسي اشاره كنيم:1. آگاهي نسبت به شرايط موجود و معرفت نسبت به شرايط عصر موعود؛2. باور به تحقق وعده الهي در مورد آينده جهان و حاكميت نهايي دين خدا بر سراسر زمين؛3. حركت و تلاش در راه زمينه سازي و يا تحقق جامعه موعود.نخستين شرط انتظار اين است كه انسان به آن حد از آگاهي و شناخت برسد كه بفهمد وضع موجود جهان و مناسبات حاكم بر آن به هيچ وجه خشنود كننده نيست و شرايطي كه در آن زندگي مي كند تناسبي با عظمت وجودي انسان و شأن او ندارد. اين شناخت تنها در صورتي حاصل مي شود كه آدمي ابتدا شرايط موجود جامعه خود و شرايط جامعه موعود را به درستي بشناسد و آنگاه به مقايسه آنها پرداخته و به داوري بنشيند كه واقعاً كداميك از اين شرايط، شايسته مقام انسان به عنوان اشرف مخلوقات است.شرط دوم باور به سعادتمند شدن جهان و رستگاري بشر در پايان تاريخ است. باور به اين حقيقت كه جهان بالاخره طعم خوش حقيقت، عدالت و معنويت را خواهد چشيد و ريشه هر چه دروغ، ستم، فساد و تباهي است از زمين بركنده خواهد شد.بدون ترديد تحقق شرايط ياد شده مستلزم تلاش فراگير فردي و اجتماعي در حوزه هاي مختلف فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي و نظامي است. تلاشي كه اگر به واقع محقق شود، فرد و جامعه مصداق رواياتي خواهند شد كه در آنها منتظران ظهور را با ياوران امام مهدي (ع) و حاضران در صحنه هاي نبرد عصر ظهور مقايسه كرده و اجر و ثواب و شأن و مرتبه آنها را يكسان

دانسته اند.كلام خود را با ذكر روايتي از امام صادق (ع) به پايان مي بريم؛ روايتي كه با تأمل در آن مي توان همه بايسته هاي انتظار فرج را دريافت:إِنَّ لَنا دَولَةً يَجِيي ءُ اللَّهُ بِها إِذا شاءَ. ثُمَّ قالَ: مَن سَرَّهُ أَن يَكُونَ مِن أَصحابِ القائِمِ فَليَنتَظِر وَليَعمَل بِالوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الأخلاقِ، وَ هُوَ مُنتَظِرٌ، فَإِن ماتَ وَ قامَ القائِمُ بَعدَهُ كانَ لَهُ مِنَ الأَجرِ مِثلُ أَجرِ مَن أَدرَكَهُ، فَجِدُّوا وَانتَظِرُوا، هَنِيئاً لَكُم أَيَّتُهَا العِصابَةُ المَرحُومَةُ. [12] .براي ما دولتي است كه هر زمان خداوند بخواهد، آن را محقق مي سازد. و آنگاه [امام] فرمود: هر كس دوست مي دارد از ياران حضرت قائم، باشد بايد كه منتظر باشد و در اين حال به پرهيزكاري و اخلاق نيكو رفتار نمايد، در حالي كه منتظر است، پس چنانچه بميرد و پس از مردنش قائم، به پا خيزد، پاداش او همچون پاداش كسي خواهد بود كه آن حضرت را درك كرده است، پس كوشش كنيد و در انتظار بمانيد، گوارا باد بر شما [اين پاداش] اي گروه مشمول رحمت خداوند!

پاورقي

[1] ر.ك: دهخدا، علي اكبر، لغتنامه، ذيل كلمه «انتظار»؛ معين، محمد، فرهنگ فارسي ذيل كلمه «انتظار».

[2] المجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج77، ص173، ح8.

[3] تنبيه الخواطر، ج1، ص272. به نقل از: محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمة، ترجمه حميدرضا شيخي، ج1، ص184، ح675.

[4] المجلسي، محمدباقر، همان، ج52، ص122، ح3.

[5] همان، ج10، ص94.

[6] همان، ص99.

[7] همان، ج75، ص208، ح77.

[8] همان، ج52، ص122، ح4.

[9] الصدوق، محمدبن علي بن الحسين، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص645، ج6. [

[10] همان، ص357، ح52.

[11] المجلسي، محمدباقر، همان، ص126، ح18.

[12] النعماني، محمدبن ابراهيم بن جعفر، كتاب الغيبة، ص200، ج16؛ المجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج52، ص140، ح50.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109