سرشناسه : تلافی علی اکبر، - 1342 عنوان و نام پديدآور : آیین انتظار/ علی اکبر تلافی مشخصات نشر : تهران موسسه نبا، 1378. مشخصات ظاهری : 40 ص 5/16 x 5/11س م شابک : 964-90502-3-x 1200ریال وضعیت فهرست نویسی : فهرستنویسی قبلی يادداشت : چاپ دوم پاییز 1200 :1378 ریال یادداشت : کتابنامه ص 39 - 37 موضوع : مهدویت -- انتظار موضوع : محمدبن حسن عج ، امام دوازدهم ق 255 رده بندی کنگره : BP224،/4 /ت 8آ9 رده بندی دیویی : 297/462 شماره کتابشناسی ملی : م 78-18579
بسم الله الرحمن الرحيمفقل انما الغيب لله فانتظروا اني معكم من المنتظرين: بگو: غيب خاص خداست. پس انتظار كشيد. من نيز از منتظران خواهم بود. [1] .اينك نزديك به دوازده قرن است كه از غيبت محنت افزاي امام عصر عليه السلام گذشته، و بي ترديد اين زمان بس دراز تا ظهور آن حضرت ادامه خواهد يافت. به گواهي حضرت رضا عليه السلام داستان ظهور داستان قيامت است، از آن روي كه هيچ كس جز خداي هنگام آن را [ صفحه 4] نمي داند و اين امر بر اهل آسمانها و زمين دشوار است و ناگهان فرا مي رسد. [2] بنابر اين پي چوبي از هنگام و زمان ظهور، كاري بي ثمر و به انتظار آن بودن، وظيفه ما بندگان خواهد بود. حضرت جواد عليه السلام فرمايد: ان القائم منا هو المهدي الذي يجب ان ينتظر في غيبته و يطاع في ظهوره. [3] .براستي كه قائم از ما همان مهدي باشد، آن كه واجب است در زمان غيبتش انتظار او را كشند
و در هنگام ظهورش فرمانش برند. مفهوم انتظار، چشمداشت ظهور و خواست قلبي آن است كه از شناخت و ايمان به ظهور ناشي مي شود. و داراي پاداش و ارزش فراوان معنوي است. [4] انتظار [ صفحه 5] بسان ديگر عبادتها از كيفيت و ابعاد عملي برخوردار است كه پيشوايان الهي ما در آثار خود آن را مورد توجه قرار داده و رعايت دقيقش را وظيفه و تكليف مردمان در عصر غيبت دانسته اند. نوشته اي كه اينك در دست داريد، گلچيني از آن وظايف و تكاليف الهي است كه براي يادآوري و تذكر خود و خوانندگان گرامي فراهم آورده ايم، گر چه پيشتر، عالمان و محققان شيعي در اين باره داد سخن داده اند و آثار گرانقدري از خود به يادگار نهاده اند. از آنانند:1 - ابراهيم بن محسن كاشاني الصحيفه الهاديه و التحفه المهديه.2 - ميرزا حسين نوري (1320 ق) باب دهم از نجم ثاقب. آيت الله ميرزا محمد حسن شيرازي فرموده است: اين كتابي است در نهايت تماميت و متانت و حسن [ صفحه 6] ترتيب وجودت تهذيب كه در نظر ندارم در اين باب به اين خوبي كتابي نوشته شده باشد. و در دفع شبهه و تصحيح عقيده بر متدين مراجعتش لازم است. [5] .3- صدرالاسلام علي اكبر همداني (زنده در 1317 ق) تكاليف الانام في غيبه الامام (پيوند معنوي با ساحت مقدس مهدوي) 4 - سيد محمد تقي موسوي اصفهاني (1348 ق) - باب هشتم از مكيال المكارم في فوائد الدعاء للقائم عليه السلام - وظيفه الانام في زمن غيبه الامام عليه السلام 5 - شيخ عباس قمي (1359 ق)
فصل ششم از باب چهاردهم منتهي الامال 6 - سيد محمد صدر (معاصر) فصل سوم از بخش دوم تاريخ الغيبه الكبري. [ صفحه 7] اميد است كه همگي در مورد تكاليف خويش نسبت به امام عصر عليه السلام بيانديشيم و با عمل به آنها هر چه بيشتر مشمول لطف و عنايت حضرتش شويم و سهمي هر چند اندك در زمينه سازي ظهورش داشته باشيم. اللهم عجل فرجه و سهل مخرجه و اوسع منهجه و اسلك بي محجته.علي اكبر تلافي 20 مهر 28: 1375 جمادي الثاني 1417 [ صفحه 8]
در مكتب اهل بيت عليهم السلام قطعي است كه زمين هيچ گاه از حجت و پيشواي الهي خالي نبوده و نخواهد بود و مردم هر عصر وظيفه دارند كه پس از معرفي آن حجت از سوي خداوند سبحان، او را بشناسد و به انكارش نپردازند. عثمان بن سعيد عمري كه مقام وكالت امامان هادي، عسكري و مهدي عليهم السلام را عهده دار بوده گويد: من نزد ابومحمد حسن بن علي عليهما السلام بودم كه از آن حضرت پرسيدند درباره حديثي كه از پدرانش عليهم السلام نقل مي كنند كه زمين از حجت الهي تا روز رستاخيز خالي نماند و هر كه بميرد و امام زمانش را [ صفحه 10] نشناسد، به مرگ جاهلي مرده است. آن حضرت در پاسخ فرمود: اين حق است چنانكه روز روشن حق است. به حضرتش گفتند: اي زاده رسول الله، حجت و امام پس از شما كيست؟ فرمود: ابني محمد. هو الامام و الحجه بعدي. من مات و لم يعرفه، مات ميته جاهليه. [6] .پسرم محمد باشد. او امام و
حجت پس از من است. هر كه بميرد و او را نشناسد، به مرگ جاهلي مرده است. به گواهي حضرت صادق عليه السلام، مرگ جاهلي همان مرگ در حال ضلالت و گمراهي است. [7] .شناخت امام عصر عليه السلام از دو جنبه نسبي و حسبي اهميت دارد. شيعه بايد بداند كه نياي آن حضرت كيانند [ صفحه 11] و آن والاگهر از چه مقام و منصبي برخوردار است. به بركت اين شناخت، مدعي راستگو و متمهديان دروغين از هم جدا مي شوند و هيچ وقت دلهاي مردمان به شك و ترديد نمي افتد. براي آشنايي با امام عصر عليه السلام احاديث بسياري از زبان مبارك رسول خدا و امامان عليهم السلام صادر شده كه عالمان شيعي در كتابهايي مستقل به روايت آنها پرداخته اند. مانند: شيخ طوسي در كتاب الغيبه، و شيخ نعماني در كتاب الغيبه، و شيخ صدوق در كمال الدين. صدر الاسلام همداني گويد: در اين عصر و زمان بر آحاد و افراد مومنين و مومنات و مسلمين و مسلمات واجب است كه هر يك چند مجلدي از اين نوع كتب عربي و فارسي در خانه خود داشته باشند. و هميشه به مطالعه و مذاكره آن بپرازند. [8] . [ صفحه 12]
از ابعاد مهم انتظار، عمل به آيين و آداب امام عصر عليه السلام است. هر كس خود را شيعه مي داند بايد با اين كار آن حضرت را خشنود سازد و در تحقق آرمان و هدف او بكوشد. اميرالمومنين عليه السلام بر فراز منبر كوفه فرمود: اللهم انه لابد لارضك من حجه لك علي خلقك يهديهم الي دينك و يعلمهم
علمك لئلا تبطل حجتك و لا يضل اتباع اوليائك بعد اذ هديتهم به، اما طاهر ليس بالمطاع، او مكتتم مترقب. ان غاب عن الناس شخصه في حال هدايتهم، فان علمه و آدابه في قلوب المومنين مثبته فهم بها عاملون. [9] . [ صفحه 13] خدايا، براستي كه ناگريز زمينت را حجتي از جانب تو بر آفريدگانت باشد كه آنان را به سوي دينت هدايت كند و علم تو را به آنان بياموزد تا كه حجتت طل نشود و پيروان اوليايت پس از آنكه به واسطه او هدايتشان فرمودي، گمراه نشوند. و آن حجت يا آشكار است و فرمانبرداري نشود، يا پنهان است و در حال انتظار. اگر شخص او در زمان هدايت مردم غايب شود، علم و آدابش در دلهاي مومنان ثابت باشد و آنان بدان عمل كنند. حضرت صادق عليه السلام فرمايد: ان لصاحب هذا الامر غيبه. فليتق الله عبد و ليتمسك بدينه. [10] .براستي صاحب اين امر را غيبتي باشد. پس (در آن زمان) بنده بايد از خداي پروا كند و دين خود را محكم نگاه دارد. [ صفحه 14] من سره ان يكون من اصحاب القائم، فلينتظر و ليعمل بالورع و محاسن الاخلاق، و هو منتظر. فان مات و قام القائم بعده، كان له من الاجر مثل اجر من ادركه. فجدوا و انتظروا، هنيئا لكم ايتها العصابه المرحومه! [11] .هر كه دوست دارد از ياران قائم باشد، بايد انتظار كشد و از گناه پرهيز كند و بر اخلاقي نيكو باشد در حالي كه منتظر است. پس اگر چنين كسي پيش از قيام قائم در گذرد، او را پاداشي باشد مثل پاداش كسي
كه قائم را درك كرده باشد. پس كوشش كنيد و انتظار كشيد، كه گوارايتان باد اي گروه مورد رحمت! [ صفحه 15]
وظيفه وجداني و ايماني هر انسان، نجات همنوع خويش از گمراهي و ضلالت است. و به گواهي حضرت عسكري عليه السلام هر كه بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلي مرده است. [12] .بنابر اين، آنان كه امام زمان خويش را شناخته اند و به حضرتش ايمان دارند، وظيفه شناساندن هم بر دوش مي كشند. سليان بن خالد گويد: به حضرت صادق عليه السلام عرض كردم: خانواده اي دارم كه سخن مرا مي پذيرند. آيا آنها را به اين امر (آيين) دعوت كنم؟ آن حضرت فرمود: [ صفحه 16] آري، خداي عز و جل در كتابش فرمايد: يا ايها الذين آمنوا قوا انفسكم و اهليكم نارا وقودها الناس و الحجاره: [13] اي كساني كه ايمان آوريده ايد خود و خانوداه تان را از آتشي حفظ كنيد كه سوخت آن مردم و سنگها باشند. (الكافي 211:2) عالمان و خادمان اهل بيت عليهم السلام نيز در اين راه رسالت بس سنگيني بر دوش دارند. زيرا كه آنان شمع به دست گرفته و عهده دار راهبري مردم در عصر غيبتند. عالم رباني و فقيه صمداني آيت الله ميرزا مهدي اصفهاني (1365 ق) كه از جمله شيفتگان و باريافتگان آستان امام زمان عليه السلام در نامه اي به شاگرد خود آيت الله شيخ محمد باقر ملكي ميانجي [14] نخستين وظيفه [ صفحه 17] عالمان را باز كردن در خانه اهل بيت عليهم السلام به روي شيعه مي داند و توصيه مي كند كه آنان
در موضوع امامت و كمالات حضرت ولي عصر عليه السلام سخن برانند تا مردم گرفتار ناپاكان نشوند. او در بخشي از نامه اش مي نويسد: اوصيك - يا اخي - ثم اوصيك بدعوه الناس و توجيه قلوبهم و السنتهم الي امام زمانهم و ملاذهم صلوات الله عليه. تو را - اي برادر - سفارش مي كنم، و باز هم سفارش مي كنم كه مردم را به سوي امام زمانشان و ملجا و پناهشان - صلوات الله عليه - دعوت كني و دلها و زبانهاشان را به او متوجه سازي. [ صفحه 18]
از حضرت صادق عليه السلام پرسيدند: آيا قائم تولد يافته است؟ فرمود: لا. و لو ادركته لخدمته ايام حياتي. [15] .نه. و اگر او را درك مي كردم، تمامي روزهاي عمرم را به خدمت او مي پرداختم. آيت الله سيد محمد تقي موسوي اصفهاني گويد: در اين حديث اشاره به اين است كه خدمت آن حضرت رترين عبادتها و محبوبترين طاعتهاست. زيرا امام صادق عليه السلام كه عمر شريفش را جز در انواع طاعت و عبادت الهي در روز و شب صرف ننموده است بيان [ صفحه 19] فرمود كه اگر قائم را درك مي كرد روزگار زندگيش را در خدمت او صرف مي نمود. پس، از اين كلام ظاهر مي شود كه سعي و كوشش در راه خدمت قائم عليه السلام برترين طاعتها و شريفترين وسايل تقرب به خداوند است. چه، امام صادق عليه السلام آن را ترجيح داده و از ميان انواع طاعت و اقسام عبادت برگزيده است. [16] . [ صفحه 20]
خداوند عز و جل فرمايد: يا ايها الذين آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا و اتقوا الله لعلكم تفلحون. [17] .اي كساني كه ايمان آورده ايد، صبر كنيد و شكيبايي ورزيد و آماده و حاضر يراق باشيد و از خدا پروا كنيد، باشد كه رستگار شويد. حضرت باقر عليه السلام اين آيه را چنين تفسير فرمود: اصبروا علي اداء الفراض. و صابروا عدوكم. و رابطوا امامكم المنتظر. [18] .صبر كنيد بر گزاردن احكام شرع. و شكيبايي [ صفحه 21] ورزيد بر اذيت دشمنانتان. و آماده و حاضر يراق باشيد وبراي امامتان كه در انتظار او هستيد. لزوم آمادكي براي
ياوري امام عصر عليه السلام در هنگام ظهور از آن است كه حضرتش با قيامي مسلحانه عرصه گيتي را از ستم و ستمكاران پاكيزه خواهد ساخت. به همين لحاظ شيعه بايد خود را براي آن روز كه ناگهان فرا مي رسد و آماده و مجهز سازد. حضرت صادق عليه السلام فرمايد: ليعدن احدكم لخروج القائم و لو سهما. [19] .بايد هر كدام از شما مردم براي خروج قائم چيزي آماده كند، گر چه آن چيز يك تير باشد. [ صفحه 22]
دعا براي نزديكي فرج، دستور خود امام عصر عليه السلام است، چنانكه فرمود: و اكثروا الدعاء بتعجيل الفرج. فان ذلك فرجكم. [20] .و براي تعجيل فرج بسيار دعا كنيد، كه همان، فرج و گشايش گرفتاري شماست. فقيه رباني ميرزا حسين نوري نويسد: از تكاليف، دعا كردن است از براي حفظ وجود مبارك امام عصر عليه السلام از شرور شياطين انس و جن و طلب تعجيل نصرت و ظفر و غلبه بر كفار و ملحدين و منافقين [ صفحه 23] براي آن جناب، كه اين نوعي است از اظهار بندگي و رضاي به آنچه خداي تعالي وعده فرموده كه چنين گوهر گرانبهايي را كه در خزانه قدرت و رحمت خود پروريده و بر چهره آن حجاب عظمت و جلالت كشيده... ظاهر و دنيا را از پرتو شعاع آن روشن نمايد. [21] .آيت الله سيد محمد تقي موسوي اصفهاني درباره انگيزه دعا براي امام عصر عليه السلام مي نويسد: دعا كردن به كسي، فرع محبت به آن كس است. و اعظم اسباب محبت و دوستي، آن است كه شخص وجود كسي را خير بداند، كه
بودن خير در وجود هر كس مقتضي و موجب محبت اوست. پس هر قدر معرفت شخص انساني به وجود خير در وجود كسي كاملتر شد محبتش به او كاملتر مي شود، و هر قدر محبتش كاملتر شد، تعلقش در دعاي به وجود او كاملتر [ صفحه 24] و زيادتر مي شود.... مومنين هر كدام كه معرفتشان به آن حضرت و خيرات وجود مبارك او كالمتر است، محبتشان هم كاملتر است. و هر چه محبتشان كاملتر باشد، اهتمامشان در دعا گويي به آن حضرت كاملتر و زيادتر است. [22] . [ صفحه 25]
از نشانه هاي محبت و تعلق آدمي به چيزي يا كسي، اين است كه به هنگام از دست دادن يا گم كردن آن دچار غم و اندوه مي شود و گاهي نيز فراتر از آن چون ابر بهاران اشك مي ريزد. اگر نيك تامل كنيم خواهيم يافت كه امام زمان عليه السلام به لحاظ ايماني، در گسترده آفرينش، محبوبترين شخصي است كه بايد او را دوست بداريم و فقدانش را مصيبتي بزرگ بدانيم. مگر نه اين است كه رسول خدا صلي الله عليه و آل و سلم فرمود: لا يومن عبد حتي اكون احب اليه من نفسه، و يكون عترتي احب اليه من عترته. [23] . [ صفحه 26] ايمان نياوره بنده مگر آنكه من نزد او محبتوبتر از خود باشم و اهل بيت من نزد او محبوبتر از اهل بيت خودش باشند. سيد علي بن طاووس به فرزندش سيد محمد مي گويد: فرزندم محمد! تو را و برادرت و هر كه اين كتاب را بخواند سفارش مي كنم به درستي در
معامله با خدا جل جلاله و رسول او صلي الله عليه و آله و سلم و رعايت سفارشها و بشارتهاي آن دو درباره ظهور مولايمان مهدي عليه السلام. چه، گفتار و كردار بسياري از مردم را از نظرهاي فراوان با عقيده آنان مخالف يافتم. به طور مثال اگر معتقد به امامت آن حضرت، بنده اي يا اسبي يا درهم و ديناري از دست دهد و گم كند، سرا پا متوجه آن مي شود و براي يافتن آن نهايت كوشش را انجام مي دهد. امام نديديم كه كسي براي تاخير ظهور آن حضرت از اصلاح اسلام و ايمان و قطع ريشه كافران و دشمنان به اندازه دلبستگي به اين امور ناچيز دلبسته باشد و به مقداري كه براي فقدان اين [ صفحه 27] چيزها ناراحت مي شود متاثر باشد. پس چنين شخصي چگونه ادعاي شناخت حق خدا جل جلاله و حق رسول او صلي الله عليه و آله و سلم و اعتقاد به امامت آن حضرت دارد، به گونه اي كه مدعي موالات و دوستي بيش از اندازه هم هستند؟! [24] .منتظران واقعي امام عصر عليه السلام كه تا ظهور آن حضرت در غم و اندوهند، بايد در مناسبتهاي مختلف حزن قلبي خويش را بنمايانند و سرشك خون در فراقش جاري سازند. حضرت صادق عليه السلام فرمايد: اما و الله ليغيبن سبتا من دهركم و ليخملن حتي يقال: مات! هلك! باي واد سلك؟! و لتدمعن عليه عيون المومنين. [25] .بدانيد كه او مدتي از روزگار را پنهان شود و ياد او [ صفحه 28] از خاطرها برود، تا آنجا كه گويند: مرد! هلاك شد! به كدام
وادي رفت؟! و چشمان مردم با ايمان برايش بگريد. صدرالاسلام همداني در اين زمينه دعاي ندبه را سفارش مي كند و مي گويد: خوب است در هر جمعه، دوستان آن حضرت ارواحنا فداه از مرد و زن، در مسجدي از مساجد يا معبدي از معابد اجتماع نموده، اين دعاي مبارك را با كمال تضرع و زاري و ناله و سوگواري و با نهايت حزن و اندوه و بي قراري بخوانند و گريه كنند و بر غيبت آن شمس تابان و فقدان آن جان جهانيان نوحه كنند. [26] . [ صفحه 29]
از آنجا كه دوران غيبت به درازا كشيده، دشمنان از اين امر سود جسته منتظران امام عصر عليه السلام را مورد شماتت و آزار قرار مي دهند، برخي كويند: او متولد نشده! و گروهي نويسند: او آمده و رفته است! وعده اي نيز شيعيان را دروغپرداز دانسته، آنان را به خرافه گويي و ناداني نسبت مي دهند! ما كه به يقين دانسته ايم امام عصر عليه السلام زنده و حاضر است، بايد صبر و شكيبايي را پيشه خود سازيم و ذره اي شك و ترديد در دل خود راه ندهيم. امام حسين عليه السلام فرمايد: منا اثنا عشر مهديا. اولهم امير المومنين علي بن ابي طالب. و آخرهم التاسع من ولدي. و هو [ صفحه 30] الامام القائم بالحق. يحيي الله به الارض بعد موتها و يظهر به دين الحق علي الدين كله و لو كره المشركون. له غيبه يرتد فيها اقوام و يثبت فيها علي الدين آخرون، فيوذون و يقال لهم: متي هذا الوعد ان كنتم صادقين؟! [27] .اما ان الصابر في
غيبه علي الاذي و التكذيب بمنزله المجاهد بالسيف بين يدي رسول الله صلي الله عليه و آله. [28] .از ما دوازده هدايت يافته باشد. نخستين ايشان اميرالمومنين علي بن ابي طالب و آخرين ايشان نهمين فرزند من باشد. و او امام بر پا دارنده حق است. خداي به وسيله او زمين را پس از مرگش زنده مي كند، و به او دين حق را بر همه دينها پيروز مي گرداند، گر چه مشركان اين امر را ناخوش دارند. [ صفحه 31] او را غيبتي است كه اقوامي در آن از دين بر مي گردند و گروهي ديگر بر دين ثابت قدم باقي مي مانند و در نتيجه مورد اذيت قرار مي كيرند. به آنان از سر انكار و استهزا مي گويند: اگر راست مي گوييد، اين وعد كي خواهد بود؟! بدانيد كه هر كس در غيب آن حضرت بر اذيت و تكذيب دشمنان شكيب باشد، بسان كسي است كه با شمشير در خدمت رسول خدا صلي الله عليه و آله به جهاد مي پردازد. [ صفحه 32]
براي غيبت و نهان زيستي امام عصر عليه السلام حكمتهاي زيادي گفته مي شود كه از آن جمله تعلل و بي وفايي مردم است. خواجه نصيرالدين طوسي درباره آن حضرت مي نويسد: وجوده لطف. و تصرفه لطف آخر. و غيبته منا.: [29] وجود آن حضرت لطف است، و تصرفش لطف ديگر. و غيب و نهان زيستي او از ماست. اگر مردم خواهان ظهور آن حضرت هستند، بايد همگي در اين جهت وحدت قلبي داشته باشند و اين وحدت مقدس را در كردار خويش نيز آشكار سازند. در
[ صفحه 33] امتهاي پيشين هم اگر پيامبري غيبت اختيار مي كرد، چنانكه مردم همگي يكدل و همنوا شد و از خدا درخواست بازگشت پيامبر را مي كردند خداي خواست آنان را اجابت مي كرد. [30] اين راه توسط امام عصر عليه السلام به ما نيز پيشنهاد شده. آن حضر در توقيعي رفيع خطاب به شيخ مفيد (413 ق) مي فرمايد: لو ان اشياعنا - وفقهم الله لطاعته - علي اجتماع من القلوب في الوفاء بالعهد عليهم، لما تاخر عنهم اليمن بلقائنا و لتعجلت لهم السعاده بمشاهدتنا علي حق المعرفه و صدقها منهم بنا، فما يحسبنا عنهم الا ما يتصل بنا مما نكرهه و لا نوثره منهم. [31] .اگر شيعيان ما - كه خداي آنان بر طاعتش توفيق دهاد - در راه وفا به پيماني كه بر دوش دارند همدل [ صفحه 34] بودند، بركت لقاي ما از ايشان وا پس نمي افتاد و سعادت ديدار ما براي آنان زودتر دست مي داد، ديداري كه با شناخت حقيقي و درست ايشان نسبت به ما، همراه باشد. پس ما را از ايشان دور نمي دارد جز رفتار ناپسند كه به ما مي رسد و ما آن را از ايشان شايسته نمي دانيم. [ صفحه 35]
آيين تشيع از آغاز گسترش كه زمان ظهور رسول خدا و امامان معصوم عليهم السلام بوده هماره مورد تاخت و تاز دشمنان قرار داشته و در عصر غيبت به شدت آن افزوده اند. زيرا آنان عرصه را با غيبت صاحب دين، خالي ديده و در اين فرصت اقدام به گمراهي و ضلالت مردمان مي كنند. منتظران واقعي امام عصر عليه
السلام وظيفه دارند با تمام وجود به دفاع از آيين و آرمان آن حضر برخيزند و به شبهات و القائات شيطاني دشمنان پاسخ دهند. حضرت هادي عليه السلام فرمايد: اگر پس از غيب قائم شما، نباشد عالماني كه مردم را به سوي او دعوت كنند و به پذيرش او راهنمايي [ صفحه 36] كنند و با حجتها و برهانهاي الهي از دين او دفاع نمايند و بندگان ناتوان خدا را از دامهاي شيطان و فرمانبران او و دشمنان برهانند... هيچ كس باقي نمي ماند جز آنكه از آيين و دين خدا روي گردان و مرتد شد. [32] .
[1] يونس:20.
[2] كمال الدين 373:2.
[3] كمال الدين 377:2.
[4] بنگريد به: كمال الدين 2: 647 - 644، نور الابصار في فضيله الانتظار / 23 - 15.
[5] نجم ثاقب / 2.
[6] كمال الدين 409:2، كفايه الاثر:292.
[7] الكافي 376:1.
[8] تكاليف الانام:269.
[9] كمال الدين 302:1. [
[10] الكافي 335:1 و 336، غيبه الطوسي:455، غيبه النعماني:169.
[11] غيبه النعماني:200.
[12] كمال الدين 409:2، كفايه الاثر:292.
[13] تحريم 6:66.
[14] نامبرده از عالمان و محققان عصر حاضر در حوزه علميه قم بوده، داراي گواهي فقاهت از استاد ارجمندش آيت الله ميرزا مهدي اصفهاني مي باشد. مهمترين آثار چاپي ايشان از اين قرار است: مناهج البيان في تفسير القرآن، توحيد الاماميه، بدايع الكلام في تفسير آيات الاحكام. از فرزند فاضل و برومند ايشان آقاي علي ملكي كه تصوير نامه مشار اليه را در اختيار اين بنده نهادند سپاسگزارم.
[15] غيبه النعماني:245.
[16] مكيال المكارم 220:2.
[17] آل عمران:200.
[18] غيبه النعماني:27، ينابيع الموده:421.
[19] غيبه النعماني:320.
[20] كمال الدين 485:2، غيبه الطوسي:292 و 293.
[21] نجم ثاقب:508.
[22] كنزالغنائم:52 و 53.
[23] بحارالانوار 13:17. و نيز بنگريد به:
همان 86:27 و 112.
[24] كشف المحجه:206:فصل 150.
[25] غيبه النعماني:152 و 153.
[26] تكاليف الانام:189.
[27] يس 48:36.
[28] كمال الدين 317:1.
[29] كشف المراد:388.
[30] كمال الدين 130:1 و 132.
[31] الاحتجاج 602:2.
[32] تفسير العسكري عليه السلام:345، منيه المريد:118.