مديريت فناوري نانو

مشخصات كتاب

عنوان و نام پديدآور: مديريت فناوري نانو / www.modiryar.com

ناشر :www.modiryar.com

مشخصات نشر ديجيتالي:اصفهان:مركز تحقيقات رايانه اي قائميه اصفهان 1391.

مشخصات ظاهري:نرم افزار تلفن همراه , رايانه

موضوع:مديريت - نانو

مديريت ريسك در فناوري نانو

87 ، 16:33

مديريت ريسك در فناوري نانو ... risk management

مديريت ريسك، چارچوب، ارزيابي، مخاطره

مترجم ابراهيم عنايتي  

   

خلاصه

  در دنياي كنوني به علت نبود اطمينان، فرايند تصميم گيري بسيار دشوار است. در اين مسير ابزارهاي مختلفي براي كمك به تصميم گيران و تصميم سازان به وجود آمده است؛ مديريت ريسك با ارائة راهكارها و راهبرد هاي بديع توانسته است روش هاي نظام مندي براي شركت هاي تجاري، توليدي و خدماتي و بانك هاي تجاري خلق كند. براي در نظر گرفتن جنبه هاي اجتماعي، اقتصادي و علمي تمام ذي نفعان مرتبط با تجزيه و تحليل ريسك و مخاطره، وجود يك چارچوب منسجم ضروري است. كميتة ادارة بين المللي ريسك (IRGC) مبنايي را براي چنين چارچوبي فراهم آورده است؛ اين چارچوب داراي چهار مرحله پيش ارزيابي، ارزيابي، سنجش و تعيين مشخصات و مديريت است. اين مقاله ضمن پرداختن به برخي مفاهيم ريسك، اجزاي چارچوب مورد نظر را تشريح مي كند.  

  چكيدهدر دنياي كنوني به علت نبود اطمينان، فرايند تصميم گيري بسيار دشوار است. در اين مسير ابزارهاي مختلفي براي كمك به تصميم گيران و تصميم سازان به وجود آمده است مديريت ريسك با ارائه راهكارها و راهبرد هاي بديع توانسته است روش هاي نظام مندي براي شركت هاي تجاري، توليدي و خدماتي و بانك هاي تجاري خلق كند. براي در نظر گرفتن جنبه هاي اجتماعي، اقتصادي و علمي تمام ذي نفعان مرتبط با تجزيه و تحليل ريسك و مخاطره، وجوديك چارچوب منسجم ضروري است. كميته اداره بين المللي ريسك (IRGC) مبنايي را براي چنين چارچوبي

فراهم آورده است اين چارچوب داراي چهار مرحله پيش ارزيابي، ارزيابي، سنجش و تعيين مشخصات و مديريت است. اين مقاله ضمن پرداختن به برخي مفاهيم ريسك، اجزاي چارچوب مورد نظر را تشريح مي كند.

كلمات كليدي:

مديريت ريسك، چارچوب، ارزيابي، مخاطره مقدمه اي بر مديريت ريسكريسك در زبان عرف عبارت است از تهديدي كه به علت اطمينان نداشتن به وقوع حادثه اي در آينده، پيش مي آيد و هر چقدر اين نبود اطمينان بيشتر باشد اصطلاحاً گفته مي شود ريسك زيادتر است. مديريت ريسك نقش مهمي در عملكرد بهتر شركت ها در ملل توسعهيافته ايفا مي كند.يك چارچوب مناسب براي ارزيابي ريسك، چارچوبي است كه از نظر قانوني، سياسي، مالي و اجتماعي پايدار باشد و بستر قدرتمندي براييك جامعه قانونمند فراهم سازد به طوري كه محيط مناسبي براي شهروندان فراهم آيد. اين چارچوب فعاليت سازماني دولت كسب و كارها، مؤسسات آموزشي و جامعه مدني بزرگتر را پوشش مي دهد. دامنه مديريت ريسك را ريسك هاي مختلفي كه به جامعه تحميل مي شود تعريف مي كند. ريسك دو جزء دارد: احتمال پيامدهاي بالقوه شدت پيامدها. تجزيه و تحليل ريسك نه تنها پيامدهاي فيزيكي را پوشش مي دهد، بلكه دربرگيرنده اثرات مالي سرمايه گذاري اقتصادي، نهادها، فرهنگ و اثرات روانشناختي هم هست. با توجه به ويژگي هاي ريسك چهار گروه ريسك وجود دارد: ساده

پيچيده

نامشخص

مبهم بايد توجه داشت كه ريسك متفاوت از مخاطره است؛ ويژگي ذاتي عامل ريسكيا فرايندهاي مرتبط را مخاطره گويند، در حالي كه ريسك، اثر بالقوه مخاطره است كه ممكن است ناشي از عوامل خاصي همانند عوامل محيطي، سلامتي انسان ها و. . . باشد. ممكن است ريسك براساس منشأ آن مانند عوامل فيزيكي، شيميايي، زيست شناسي، نيروهاي طبيعي، ارتباطي- اجتماعي و مخاطرات پيچيده،

طبقه بندي گردد. براي در نظر گرفتن جنبه هاي اجتماعي، اقتصادي و علمي تمام ذي نفعان مرتبط با تجزيه و تحليل ريسك و مخاطره، وجوديك چارچوب منسجم ضروري است. كميته اداره بين المللي ريسك (IRGC) ، كهيك بنياد مستقل است، مبنايي را براي چنين چارچوبي فرآهم آورده كه نه تنها ابعاد اجتماعي- فرهنگي و واقعي ريسك را پوشش مي دهد، بلكه مشاركت، كه منجر به مديريت مناسب مي گردد را نيز تشويق مي نمايد.مديريت ريسك چهار مرحله دارد كه عبارتند از: پيش ارزيابي (pre- assessment)

ارزيابي (Appraisal)

سنجش و تعيين مشخصات (Evalluation charactrisation)

مديريت لازم به ذكر است كه ارتباطات، هسته مركزي اين فرايند چرخشي را تشكيل مي دهد. با افزايش علاقه نسبت به فناوري نانو و توسعه كاربردهاي آن در جامعه، نيازمند چارچوبي براي پوشش دادن به موارد مختلف تأثيرگذار بر حوزه هاي مختلف اين فناوري هستيم. كميته اداره بين المللي ريسك(IRGC)يك چارچوب مفهومي براي فناوري نانو ارائه كرده است كه توجه آن به سمت سناريوهاي مقرراتي فعلي، وضعيت بين المللي و تعامل علم و سياست است؛ اين چارچوب با توجه به چهار نسل محصولات فناوري نانو و ويژگي هاي بالقوه آنها توسعهيافته است. پيش ارزيابي: نسل هاي چهارگانه محصولات فناوري نانو نسل اول محصولات فناوري نانو دربرگيرنده نانوساختارهاي غيرفعال (عامل ثابت) ، همانند پوشش هاي نانوساختار ضدخش براي رنگ كاري است، نسل دوم، نانوساختارهاي فعال هستند، براي مثال حسگرهايي كه مي توانند به تغيير در شرايط محيطي پاسخ دهند. نسل سوم نانوسيستم هاي منسجم خواهند بود كه زير سيستم هاي فعال را تركيب خواهند كرد، براي مثال اعضاي مصنوعي از عناصر نامقياس ساخته خواهند شد. انتظار مي رود كه نسل چهارم مبتني بر سيستم هاي مولكولي ناهمگن متكي بر رويكرد پايين به بالا باشد. جهت ساده سازي اثر بالقوه رشد

فزاينده اين فناوري ميان رشته اي براي توسعه راهبردهاي ريسك و مديريت ريسك، چهار نسل محصولات فناوري نانو در دو گروه طبقه بندي مي شوند؛ طبقه اول شامل نسل اول محصولات فناوري نانو و طبقه دوم شامل سه نسل باقي مانده محصولات فناوري نانو مي باشند. اين طبقه بندي چارچوب مناسبي را براي تصميم گيران ارائه مي كند تا از طريق آن بتوانند هر نوع ريسكي را ارزيابي و مديريت نمايند. ارزيابي ريسك ارزيابي ريسك براي چارچوب اول شامل ارزيابي مخاطرات، و ريسكها با توجه به توسعه محصول است. در حال حاضر اطلاعات ما از ريسكهاي ايمني، سلامت و ريسكهاي زيست محيطي كه به جامعه مربوط مي شوند، محدود به نانومواد است. مخاطرات به حوزه هايي مانند ميزان سمي بودن، سرطان زايي، فرّار بودن، آتش گير بودن، نفوذپذيري و تجمع در سلول ها مربوط مي شود. ريسك ها به ريسك هاي سلامت انسان، انفجار و زيست محيطي تقسيم مي شود. ريسكهاي سياسي و اجتماعي با توجه به جهت و سطح توسعه تحقيقات فناوري نانو به وجود مي آيند. ريسك ديگري نيز وجود دارد و آن وجود شكاف آموزشي بين ذي نفعان مختلف است كه مي تواند منجر به از دست رفتن فرصت هاي نوآورانه گردد. ارزيابي ريسك براي چارچوب دوم به دليل نداشتن درك كامل از اثرات زيست محيطي، شيميايي و فيزيكي نانوساختارها مشكل تر است. ارزيابي ريسك و تعيين مشخصات آن مرحله سوم، تعيين مشخصات و ارزيابي ريسك فناوري نانو در رابطه با چارچوب هاي دوگانه است. به طور كلي ريسك به ساده، پيچيده، نامعين (مبهم) طبقه بندي مي شود. ريسك ساده داراي روابط علي- معلولي مشخصي براي عناصر و اثرات آنهاست. ريسك پيچيده ريسكي است كه در آن شناسايي روابط علي و اثرات آنها دشوار است. در اين ريسك اطلاعات كافي درباره روابط علي و

معلولي و اثرات آنها در توسعه فناوري وجود ندارد. ريسك مبهم نيز به كامل نبودن دانش مربوط مي شود؛يعني با دانش موجود، به مفروضات و پيش بيني هاي مبهم اتكا نماييم. ريسك مبهم تعابير مختلفي دارد، زيرا بر فقدان درك صحيح از پديده و اثرات آنها دلالت دارد. دانش چارچوبيك، براي نانوساختارهاي غيرفعال كه اثرات كمي بر مسائل اجتماعي دارند، پيچيده در نظر گرفته مي شود. در چارچوب دوم، دانش مربوط به نانوساختارهاي فعال به خاطر فقدان ريسك مربوط به دانش فني، مبهم در نظر گرفته مي شود. دانش مربوط به نانوسيستم هاي منسجم و سيستم هاي مولكولي نيز به دليل فقدان شفافيت در توسعه علمي و فناوري و اثرشان بر جامعه، مبهم در نظر گرفته مي شوند. مديريت ريسكهدف راهبردهاي مديريت ريسك كه در ادامه ارائه مي گردند، سازمان دهي مخاطرات مربوط به جامعه از طريق تدوين مقياس هايي براي اجتناب، جلوگيري، كاهش و انتقال ريسك است؛ با توجه به ميان رشته اي بودن فناوري نانو وكاربردهايش در بخش هاي مختلف، اين امر مستلزميك رويكرد تكاملي است. براي نانوساختارهاي غيرفعال، راهبردهاي مديريت ريسك شامل توسعه روش هاي آزمايش و شناسايي بهترين روش هاي اندازه گيري ميزان سميت است. راهبردهاي ديگر شامل توسعه فرايندها و محصولات جديد است كه مي توانند فرايند توسعه فناوري را استاندارد سازند. محصولات فناوري نانو نيازمند آزمايش پيش بازاريابي براي بررسي اثرات محيطي و سلامت، ارزيابي چرخه حيات و ملاحظات مربوط به ريسك هاي ثانويه مي باشند. براي مديريت ريسك هاي معارضه محصولات، توسعه روش هاي تجزيه و تحليل نانومواد به همراه روش هايي براي كاهش معارضه توسعه الزامي است. راهبرد مديريت ريسك نهادي، داشتن ارتباط نظام مند بين صنعت و دولت را مورد تأكيد قرار مي دهد و نياز به وجود شفافيت در تصميم گيري

براي RD و سرمايه گذاري را ضروري مي داند. راهبردهايي كه در بالا به آنها اشاره شد براي محصولات چارچوب دوم نيز قابل كاربرد است. شكاف دانش مربوط به محصولات چارچوب دوم نيازمند رويكرد مشاركتي و فعال جهت پاسخ به توسعه هاي جديد است.

نسل هاي مختلف محصولات فناوري نانو

ويژگي هاي محصول

چارچوب يك

اول

نانوساختارهاي غيرفعال

چارچوب دو

دوم

نانوساختارهاي فعال

سوم

نانوسيستم هاي منسجم

چهارم

سيستم هاي مولكولي

ارتباطات ريسك رويكرد عملياتي مناسب براي ارتباطات ريسك بين تمام ذي نفعان مرتبط، مي تواند در برگيرنده اطلاعات عيني درباره منافع و اثرات جانبي ناخواسته فناوري نانو باشد. جهاني بودن ماهيت توسعه فناوري ممكن است نيازمند مشاركت همه ملل، تشويق مشاركت بخش خصوصي و دولتي و توسعه استاندارد ها و شيوه هاي مناسب باشد.نتيجه گيريچالش هاي مربوط به مديريت ريسك در فناوري نانو با فناوري هايي همانند انرژي هسته اي و ژنتيك تفاوت ندارد. به گفته آقاي روكو، مشاور ارشد بنياد ملي علوم آمريكا (NSF)، "علي رغم اين كه فناوري نانو داراي ويژگي هاي منحصربه فردي است، ولي بسياري از پيشنهادها و سياست گذاري هاي مطرح شده در حوزه هاي ديگر مي توانند براي اداره ريسك در فناوري نانو استفاده شوند". چالش هاي زيادي در زمينه اداره ريسك در حوزه فناوري نانو براي سياست گذاران و تصميم گيران در سازمان ها و ملل مختلف وجود دارد. بررسي و تعديل مقررات موجود، همكاري و هماهنگي بين ذي نفعان مختلف و مشاركت بخش هاي دولتي از راهكارهاي مواجهه با اين چالش هاست.

*http://www.nano.ir/paper.php?PaperCode=460

راهبرد مناسب براي مواجهه با استانداردهاي ايمني نانو

راهبرد مناسب براي مواجهه با استانداردهاي ايمني نانو... Nanotechnology

مهمترين زيرساخت هاي تجاري سازي محصولات فناوري نانو

رضا اسدي فر

خلاصه

استانداردهاي ايمني و كيفي از مهمترين زيرساخت هاي تجاري سازي محصولات فناوري نانو هستند. البته استانداردهاي ايمني به مراتب اولويت بيشتري نسبت به استانداردهاي كيفي دارند چراكه استانداردهاي كيفي بيشتر خود را در رقابت با محصولات ديگر نشان مي دهند

و اگر محصول نانويي كيفيت كمتري نسبت به محصول رقيب غيرنانويي داشته باشد، نخواهد توانست بازار مناسبي را كسب نمايد. اما در مورد استانداردهاي ايمني مسئله متفاوت است و بدون مجوزهاي ايمني، اغلب محصولات نانو پشت درهاي بازار متوقف خواهندشد و زنجيرة توليد ثروت از فناوري نانو تكميل نخواهد شد. ستاد ويژه توسعه فناوري نانو با توجه به اين نياز مهم، كميته استانداردهاي فناوري نانوي كشور را با مشاركت سازمان استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران در سال 1385 ايجاد كرد. خوشبختانه ايران از ابتداي تشكيل كميته بين المللي استانداردسازي فناوري نانو (ISO/TC29) در مؤسسه ايزو، عضو اصلي اين كميته (داراي حق رأي) بوده و در اين كميته مشاركت فعالي دارد كه بستر حضور تاثيرگذار ايران در عرصه استانداردسازي فناوري نانو در جهان را فراهم مي كند.استانداردهاي ايمني، بهداشتي و زيست محيطي يكي از دغدغه هاي اصلي كشورها براي توسعه اغلب فناوري هاي نوين است، ولي در مورد فناوري نانو، چالش هاي ويژه اي پيش روي كشور قرار دارد كه نيازمند اتخاذ رويكرد هوشمندانه اي از سوي تمامي فعالان عرصه توسعه نانو است. اين چالش ها عبارتند از:

1.در عين وجود جذابيت هاي فراوان فناوري نانو و نبود گزارش هاي جدي مبني بر خطرناك بودن كاربردهاي آن، اين فناوري به دليل ماهيت غيرملموس خود نيازمند استانداردهاي دقيق تري براي جلب اطمينان مشتريان است.

2. اگرچه فعاليت هاي زيادي در زمينه تدوين استانداردهاي نانو در جهان و ايران آغاز شده است، اما ماهيت استانداردسازي به ويژه در حوزه ايمني، زمان بر است، زيرا نيازمند بررسي هاي زيادي در مورد اثرات محصولات بر سلامتي انسان و محيط زيست است؛ به طور كلي سرعت استانداردسازي بسيار كمتر از سرعت توسعه فناوري نانو در جهان است.

3. افراط و

تفريط در برخورد با خطرات احتمالي نانو مي تواند نتايج زيان باري براي توسعه اين فناوري مهم در كشور داشته باشد.

به عنوان مثال اخيراً برخي مطبوعات به ويژه در حوزه سلامت و بهداشت اقدام به انتشار اخبار غيرمعتبري در مورد خطرات احتمالي محصولات نانو مي كنند كه به هيچ وجه مورد تاييد مراجع معتبر استانداردسازي در جهان نيستند. به عنوان مثال نشريه اي اخيراً خبري را با عنوان "به لوازم آرايشي نانو اعتماد نكنيد" منتشر كرده بودند كه پس از بررسي معلوم شد كه نه تنها منبع خبر، يك مجله غيرمعتبر در زمينه استانداردهاي ايمني است، بلكه عنوان اصل خبر نيز كه "فرصت ها و چالش هاي استفاده از نانومواد در محصولات آرايشي و بهداشتي" بود، تحريف شده بود. از سوي ديگر برخي شركت هاي توليد كننده نانو نيز اخطارهاي ستاد در مورد ورود با احتياط به حوزه هاي مرتبط با سلامتي انسان را جدي نمي گيرند كه خوشبختانه تعداد آنها ناچيز است.براي برخورد مناسب با چالش هاي فوق چند پيشنهاد زير مفيد به نظر مي رسد:

الف) ستاد ويژه توسعه فناوري نانو و ساير سازمان هاي مسئول به ويژه سازمان استاندارد و تحقيقات صنعتي ايران، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي، وزارت جهاد كشاورزي (سازمان دام پزشكي)، سازمان حفاظت از محيط زيست و ... بايد فعاليت هاي خود در زمينه تدوين استانداردها و دستورالعمل هاي ايمني، بهداشتي و زيست محيطي نانو را سرعت بخشند

.ب) مطبوعات لازم است با دقت بيشتري اخبار مرتبط با خطرات احتمالي مواد و محصولات نانو را منتشر نمايند و در اين زمينه سايت ستاد ويژه توسعه فناوري و يا چند سازمان معتبر استانداردسازي در جهان مي توانند منابع خوبي باشند. كميته استانداردهاي فناوري نانوي ستاد نيز آماده

هرگونه همكاري در اين زمينه است.

ج) شركت هاي فعال در حوزه فناوري نانو نيز بايد تلاش كنند در ابتدا در انتخاب سبد محصولات خود، مواردي را مدنظر قرار دهند كه از نظر ارزيابي ريسك، داراي خطرات احتمالي كمي هستند و تا قبل از تدوين استانداردها، از ورود به حوزه هاي داراي ارتباط مستقيم با سلامتي انسان اجتناب كنند. همانطور كه گفته شد استانداردهاي ايمني نانو يك چالش جهاني است و بسياري از كشورهاي پيشرفته هم از ورود شركت هاي خود به حوزه هاي با حساسيت بالا از نظر ايمني ممانعت مي كنند. شركت ها همچنين مي توانند با بررسي استانداردهاي محصولات مشابه توليدات خود در كشورهاي ديگر و دريافت و ارايه مستندات مرتبط به كميته استاندارد ستاد، به تسريع فرآيند تدوين استانداردهاي نانو كمك نمايند.

د) دانشگاه ها و پژوهشگاه هاي فعال در حوزه فناوري نانو مي توانند با انتخاب موضوعات مرتبط با استانداردسازي، نقش مهمي در شتاب گرفتن فرآيند تدوين استاندارد در كشور داشته باشد. كميته استاندارد ستاد طرحي را براي حمايت ويژه از پايان نامه هاي ارشد و دكتري نانو با موضوع استاندارد و ايمني تهيه كرده است كه اجراي آن به زودي از طرف كارگروه پيشران علم و فناوري ستاد آغاز خواهدشد. كلام آخر اينكه، براي عبور موفقيت آميز از مرحله فعلي توسعه فناوري نانو در كشور، لازم است تمامي فعالان اين حوزه، مطبوعات و مردم از برخوردهاي افراط آميز و يا تفريطي با مسئله استانداردهاي ايمني و خطرات احتمالي محصولات فناوري نانو بپرهيزند و همانند كشورهاي پيشرو در حوزه فناوري نانو، اين موضوع را به نهادها و سازمان هاي تخصصي مسئول در اين زمينه واگذار كنند و در ارجاعات و انتشارات خود نيز تنها به اين نهادها استناد

كنند.

منابع :

ستاد ويژه توسعه فناوري نانو

*http://nano.ir/paper.php?PaperCode=682

اطلاع رساني فناوري هاي نوين نيازمند تخصص است

اطلاع رساني فناوري هاي نوين نيازمند تخصص است ... technology

اطلاع رساني يك فناوري

عماد احمدوند

  در سال هاي اخير عزم خاصي براي پيشرفت علمي و فني ايران ايجاد شده و رسانه ها نقش چشمگيري در اين زمينه داشته اند. ايجاد بخش هاي خبري خاص علم و فناوري، گزارش ها و برنامه هاي علمي در صدا و سيما و سرويس هاي علم و فناوري در خبرگزاري ها و روزنامه ها، از نشانه هاي توجه خاص به اين موضوع است. نتيجه ي اين توجه، افزايش سطح آگاهي مردم از اين فناوري ها و همراهي آنها با جريان توسعه است؛ زيرا افراد اگرموضوعي را بهتر بشناسند، خود را در آن سهيم ترمي دانند و بيشتر به توسعه ي آن كمك خواهند كرد. اما نكته اي كه جاي توجه خاص دارد اين است كه ما زماني مي توانيم مفهومي را درست منتقل كنيم و ياد بدهيم، كه خودمان آن را درست درك كرده، نسبت به ابعاد آن اشراف بيشتري داشته باشيم. لذا بسيار واضح است كه رسانه اي مي تواند در اطلاع رساني يك فناوري موفق ترباشد كه اطلاعات و سواد علمي بيشتري در آن حوزه داشته باشد. وقتي يك خبرنگار يا مجري يك گفتگو، با اطلاعات و ادعاهايي از سوي يك پژوهشگر يا صاحب فناوري مواجه شود، اگر ابعاد موضوع را درست بشناسد، تشخيص خواهد داد كه در ازاي هر ادعا بايد چه سوالي بپرسد. طبيعتاً هر ادعايي مبني بر توليد، بهبود خواص، توسعه، ارتقاي جايگاه و... نياز به يك سري مراجع و اسنادي دارد كه آن را تاييد كند؛ و درك اين موضوع از سوي خبرنگار، به او كمك مي كند تا اين اسناد را درست و به جا مطالبه كند. اگر اينگونه نباشد، فضاي

اطلاع رساني به فضايي مبهم، شلوغ و با اثرات منفي تبديل خواهد شد و وزن كارهاي قوي با كارهاي متوسط و حتي ضعيف برابر خواهد شد. اين نمونه را توجه كنيد؛ اخيراً در سميناري در خصوص برخي محصولات فناوري نانو در ايران و حمايت هاي ستاد فناوري صحبت مي كردم. در پايان برنامه يك عضو هيئت علمي يادداشتي به من داد كه "ما مي توانيم نانوذرات توليد و صادر كنيم كه بازاري 250 تا 300 ميليون دلاري دارد." اولين سوالي كه لازم بود بپرسم اين بود: "چه نانوذراتي؟". ايشان پاسخ داد: "فرقي نمي كند. هر نانوذره اي"! به نظر من اين جمله يك شوخي بود؛ شايد يك شوخي علمي! خوب برخورد با اين ادعا چه بايد باشد؟ با رعايت شأن ايشان، چيزي به ذهنم نرسيد جز اينكه بگويم "خيلي خوب است!". اگر خبرنگاري در برابر اين ادعا، بپرسد كه چه مشكلاتي بر سر راه شما هست؟ و پاسخ بشنود كه ما نياز به حمايت مالي داريم؛ مسير را اشتباه رفته است. او بايد اول ابعاد اين موضوع را روشن كند و اين كار نياز به اطلاعات علمي دارد. او لازم است بداند كه نانوذرات يك عبارت عام است و هر شركتي بنا به تخصص، تجهيزات، بازار هدف و ساير پارامترهاي فني و اقتصادي، در زمينه ي توليد يك يا حداكثر چند نوع نانوذره كار مي كند. حتي شركت هاي بزرگ توليد كننده ي نانوذرات در دنيا نيز ادعاي توليد هر نوع نانوذره اي را ندارند! به هر حال، ستاد فناوري نانو با هدف عمق بخشيدن به مبحث اطلاع رساني در زمينه ي اين فناوري، آمادگي دارد تا اطلاعات علمي كارشناسان رسانه ها را لااقل در فناوري نانو افزايش

دهد و در اين راستا اقداماتي را در حال اجرا دارد، كه بهره گيري از كارشناسان فناوري نانو در امر اطلاع رساني و برگزاري كلاس ها و دوره هاي آموزشي ويژه ي رسانه ها از آن جمله است. اميدواريم با تقويت فضاي همفكري بين رسانه ها و ستاد، شاهد رشد و ارتقاي سطح فعاليت ها در اين حوزه باشيم.

*http://nano.ir/paper.php?PaperCode=675

افزايش بهره وري آزمايشگاه هاي نانو

08

افزايش بهره وري آزمايشگاه هاي نانو ... Nanotechnology

كمك شبكه در رفع بروكراسي ها

عماد احمدوند

 

يكي از تجربه هاي موفق ستاد ويژه توسعه فناوري نانو، شبكه سازي آزمايشگاه هاي اين فناوري در كشور است. در اين اقدام، آزمايشگاه هايي كه داراي تجهيزات اندازه گيري و تعيين مشخصات مرتبط با فناوري نانو هستند، شناسايي و در قالب يك شبكه سامان دهي شده اند. اين مراكز در ازاي خدماتي كه به پژوهش گران ارائه مي دهند، از تسهيلات شبكه از قبيل كاليبراسيون دستگاه ها، آموزش نيروي انساني، تعمير و ارتقاي تجهيزات و اعتبار مالي براي خريد تجهيزات مورد نياز برخوردار مي شوند. اين حركت موجب شده است كه؛ اطلاعات همة تجهيزات فناوري نانو گرداوري و مدون شود؛ از سرمايه گذاري هاي بي مورد و خريدهاي موازي جلوگيري شود؛ دستگاه هايي كه مدت ها براثر نقص فني بدون استفاده مانده بود، وارد فرايند خدمات دهي شود؛ بسياري از بروكراسي هاي اداري براي ارائه خدمات آناليز رفع شود و بسياري مزاياي ديگر. اين مزايا ناشي از چند عامل است. يكي از اين عوامل، گرداوري اطلاعات و تسهيل در دسترسي به آنهاست. تا قبل از تشكيل شبكه، حتي بعضاً دانشكده هاي يك دانشگاه، از وجود برخي تجهيزات در دانشكدة هم جوار خود اطلاع نداشتند، لذا هم خريدهاي موازي صورت مي گرفت هم پژوهشگران براي تحقيقات دچار مشكل بودند. اكنون اين مشكل حل شده است و هر شخص به راحتي مي تواند اطلاعات همه تجهيزات فناوري نانو

در كشور را در پايگاه الكترونيكي اين شبكه ببيند. عامل ديگر، سياست هاي شبكه در حمايت از اعضاست. تشويق آزمايشگاه ها و مراكز تحقيقاتي، به كسب درامد از طريق ارائه خدمات آناليز، موجب شده است كه ميزان بهره وري تجهيزات آنها افزايش چشمگيري داشته باشد.تا پيش از اين، پژوهشگران براي دريافت خدمات آناليز از ساير دانشگاه ها، با بروكراسي خاصي مواجه بودند كه در برخي موارد، حتي بايد متوسل به روش هاي غير متعارف و سفارش هاي شخصي مي شدند. ازطرف ديگر تكنسين ها نيز انگيزه اي براي ارائه خدمات به افراد خارج از مجموعه خود نداشتند.اما كمك شبكه در رفع بروكراسي ها و تنظيم پارامترهاي مناسب براي ارزيابي اعضا، موجب كاهش اين مشكلات شده است، به طوري كه آزمايشگاه ها در رقابت با همديگر، سعي در جذب حداكثر مشتري را دارند. البته هنوز جا دارد كه براي ارتقاي كيفي و كمّي فعاليت آزمايشگاه ها تلاش كرد و حتي آنها را به فعاليت چند شيفتي تشويق كرد. زيرا هرچه تعداد آناليزها در اين مراكز افزايش يابد، هزينه هاي ثابت كه ناشي از ارقام بسيار بالاي خريد تجهيزات است، پايين مي آيد. اين امر در خيلي از دانشگاه هاي دنيا رايج است و مراكز تعيين مشخصات به طور 24 ساعته فعاليت مي كنند. طبيعتا براي كشور ما كه داراي نيروي انساني زياد و مراكز خدمات اندك است، ضرورت و سود بيشتري دارد.

*http://nano.ir/paper.php?PaperCode=591

نانو غذاهاي ايمن و بي خطر

387 ، 17:12

نانو غذاهاي ايمن و بي خطر... Nanotechnology

اختراعات فناوري نانو در محصولات غذايي

ليلا زارع پور – فرزانه خوش نام

 

 

   

خلاصه

اختراعات فناوري نانو در محصولات غذايي منجر به ورود محصولات جديد و بديعي به بازار شده است.در طي چند سال اخير فناوري نانو به عنوان جزء مهمي از صنعت

غذا تبديل شده است. شركت هاي مطرح در صنايع غذايي به تحقيق و توسعه در اين زمينه پرداخته اند و انتظار مي رود اولين موج محصولات در آينده نزديك به بازار وارد شود. اين مقاله نگاهي به تلاش چند شركت در زمينه نانوغذاهاست كه خوانندگان را با قسمتي از پيشرفت هاي جديد در اين عرصه آشنا مي كند.

 

 

در طي چند سال اخير فناوري نانو به عنوان جزء مهمي از صنعت غذا تبديل شده است. شركت هاي مطرح در صنايع غذايي به تحقيق و توسعه در اين زمينه پرداخته اند و انتظار مي رود اولين موج محصولات در آينده نزديك به بازار وارد شود. البته اين تنها شروع است و يقيناً فناوري نانو در اين عرصه راهي طولاني در پيش خواهد داشت. بنابر يك پيش بيني اقتصادي به وسيله تحليل گران، بازار نانوغذاها از 6.2 ميليارد دلار فعلي به 7 ميليارد دلار در سال آينده و به 4.20 ميليارد دلار در سال 2010 خواهد رسيد . فناوري نانو مي تواند در خط توليد به منظور ايجاد ريزحسگرها و ماشين هاي تشخيص به كار رود و توليد غذاهاي فاقد آلودگي را تضمين كند. اين نانوابزارها در تشخيص ميكروب هاي مضر و تعيين زمان ماندگاري محصول نيز كاربرد دارند و به مديران در اتخاذ تصميمات راهبردي مانند انتخاب بهترين روش حمل و نقل و انبار محصولات كمك مي كنند. به گفته كامپرز، مدير برنامه بيو فناوري نانو در دانشگاه واخنينگن، استفاده از فناوري نانو به منظور تضمين كيفيت فرآورده هاي غذايي، يقيناً به نفع مصرف كننده است؛ البته نانوحسگرها و تشخيص دهنده هاي روبوتيك فعلاً فقط در مراكز تحقيقات به كار مي روند، اما پيش بيني مي شود اولين سري اين ماشين ها در طي 4 سال آينده در محصولات غذايي ظاهر شوند

. در حال حاضر شركت هاي زيادي مانند Nestle، Food،Hershey، Keystone و Unilever مشغول كار روي نانوغذاها هستند.گزارش شده است Nestle و Unilever امولوسيون هايي از نانوذرات را كشف كرده اند كه باعث يكنواخت تر شدن بافت غذا شده، و مي توان در توليد محصولاتي مانند بستني از آنها استفاده كرد. ديگر پروژه هاي اين شركت، كار روي نانوكپسول هايي حاوي غذاهاي غني شده است كه مواد مغذي و آنتي اكسيدانت ها را به تدريج به بخش هاي خاصي از بدن تحويل مي دهند. اين فناوري موادغذايي قديمي را به ذراتي در ابعاد نانو تبديل مي كند كه در داخل بدن رها شده و به خوبي جذب مي شوند. اين فناوري در غذاهاي جديد كاربرد زيادي خواهد داشت. يكي ديگر از شركت هاي پيشگام در توسعه نانوغذاها، شركت Kraft است كه با تأسيس كنسرسيوم نانوتك (Nanotek) در سال 2000 اولين گام هاي ورود فناوري نانو به صنعت غذا را برداشت. اين كنسرسيوم مجموعه اي از 15 دانشگاه و آزمايشگاه هاي تحقيقاتي ملي است و بيشتر در زمينه تهيه انواع غذاهاي تعاملي و فرآورده هاي نوشيدني فعاليت مي كند كه با ذائقه و نيازهاي فردي مصرف كننده سازگار باشد و دامنه وسيعي، از نوشيدني هاي تغيير رنگ دهنده تا غذاهاي جديد سازگار با حساسيت مصرف كننده (يا نيازهاي تغذيه اي او) را در برمي گيرد. فعاليت ديگر اين شركت، تهيه نانوفيلترهايي است كه مولكول ها را بيشتر بر اساس شكل و نه بر حسب اندازه غربال مي كنند، و اين مسئله تفكيك اجزاي خاصي از يك فرآوده، حتي در دست مصرف كننده را امكان پذير مي سازد. از ديگر اهداف اين شركت، كار روي بسته بندي هاي هوشمند غذايي است. از نانوحسگرهايي كه به رهايش مواد شيميايي ناشي از فساد غذاها حساس هستند مي توان در بسته بندي هاي

هوشمند استفاده كرد، تا به محض شروع خراب شدن غذا، رنگ بسته بندي تغييركرده، به مشتري هشدار مي دهد. اين سيستم به مراتب دقيق تر و مطمئن تر از فروش با تاريخ مصرف است . يكي ديگر از شركت هاي فعال در زمينه نانوغذا، NutraLease است كه روي فناوري غذاهاي غني شده تحقيق كرده و جهت افزايش رهايش زيستي (Biodelivery) مواد غذايي، از نانوكپسول ها استفاده مي كند. اين فناوري در نوعي روغن آشپزي به كار برده شده است كه از استرول هاي گياهي به منظور كاهش جذب كلسترول و كاهش خطر بيماري هاي قلبي استفاده مي كند. بر اساس گزارشي اين فرآورده باعث كاهش حدود 14درصد ازميزان كلسترول LDL مي شود. شركت Oil Fresh از اجزاي نانوسراميكي در تهيه ماهي تابه هاي رستوران ها استفاده مي كند كه باعث كاهش زمان سرخ كردن و مصرف روغن مي شود. استفاده از اين فرآورده به رستوران ها اجازه مي دهد كه از روغن هاي گياهي به جاي روغن هاي هيدروژنه استفاده كنند و در نتيجه ميزان چربي هاي ترانس كاهش يافته و غذاهاي سالم تري به دست مي آيد. شركت ديگري به نام Voridian از تركيباتImpern نانوكامپوزيت ها در ساخت بطري هاي پلاستيكي نوشيدني ها استفاده كرده است. Impern نوعي پلاستيك است كه با نانوذرات خاك رس آميخته و پلاستيك هايي به سختي شيشه ولي محكم تر را به وجود آورده است، كه نسبت به شيشه شكنندگي كمتري دارند. لايه نانوذرات به گونه اي طراحي شده كه فرار مولكول هاي دي اكسيدكربن از نوشيدني و نفوذ مولكول هاي اكسيژن به درون نوشيدني جلوگيري كرده، در نتيجه باعث حفظ تازگي و افزايش زمان ماندگاري محصول مي شود. يكي ديگر از شركت هاي فعال در اين زمينه Nanocor است. اين شركت مهم ترين توليدكننده نانوكامپوزيت هاي پلاستيكي است. اين پلاستيك ها ويژگي هاي ويژه اي از جمله

ايجاد مانع بهتر براي جريان اكسيژن و دي اكسيدكربن دارد، كه منجر به افزايش زمان نگهداري محصولات نانوكامپوزيت پلاستيك مقاوم مي شود. همچنين اين پلاستيك ها از پخش بو جلوگيري كرده، مانع جذب طعم يا ويتامين هاي موجود در غذا به وسيله بسته بندي مي شوند. به طور كلي طراحي مولكولي اين پلاستيك ها به گونه اي است كه مقاومت محصولات را در برابر آتش و ثبات ساختار آنها را در برابر حرارت بهبود مي بخشد. به عنوان مثال اين مواد در سبدهايي براي جوشاندن مواد غذايي و بسته بندي هايي براي استفاده در مايكروويو كاربرد دارد. نانوكامپوزيت هاي پلاستيكي در بسته بند ي هاي جديد مواد غذايي نيز قابل استفاده هستند . از ديگر محصولات كليدي، حسگرهاي بويايي الكترونيكي (بيني الكترونيكي) و هم خانواده جديدتر آنها حسگرهاي چشايي الكترونيكي (زبان الكترونيكي) هستند. اين وسايل از زبان و بيني انسان تقليد مي كنند با اين تفاوت كه نسبت به طعم ها و بوهاي ناچيز حساسيت بيشتري دارند. بيني الكترونيكي آرايه اي از حسگرهاي گازي در مقياس نانو است و سطح بالاي نانوذرات اجازه عبور بيشترين گاز ممكن از روي آنها را مي دهد. اين فناوري به همراه فناوري تشخيص الگويي، امكان ايجاد يك اثر انگشت ديجيتالي از هر بوي خاص را فراهم مي كند. اين محصولات در آزمايشگاه هايي از جمله NASA براي تشخيص مواد شيميايي در حد ناچيز استفاده شده اند؛ اما در حال حاضر در صنايع غذايي جهت كنترل بهترين سطح توليد شده غذاها به كار مي روند. اين محصولات همچنين در جهت تشخيص آلاينده ها و تجزيه كيفي و كلي غذا مؤثر هستند. در حال حاضر بعضي شركت ها نوعي زبان الكترونيكي را به كار مي برند كه شامل آرايه اي از حسگرهاي مايع (الكترودهاي پوشش داده شده با پليمرهاي

هادي) به همراه فناوري تشخيص الگويي است كه قادر به تشخيص طعم هاي ويژه از هم مي باشد. از كاربردهاي مهم اين زبان، آزمون چشايي نوشيدني ها مانند آب ميوه ها، شير، قهوه، آب معدني و نوشابه ها و همچنين توانايي چشيدن مواد شميايي در حد PPT است و هزينه توليد آن در حدود 50 سنت مي باشد. يقيناً اين زبان نقش حياتي خود را در مطالعات غذايي پيدا خواهد كرد. حسگر چشايي، در بسته بندي گوشت قادر به تشخيص اولين نشانه هاي فساد مواد غذايي بوده و با تغيير رنگ، فساد ماده غذايي را هشدار مي دهد. نوع ديگر فناوري حسگرها، نانوباركدها هستند كه به وسيله شركت Nanoplex Technologies توليد شده اند. نانوباركدها مدل مولكولي باركدهاي سنتي است و شامل نانوذرات فلزي مي باشند كه اثر انگشت شيميايي قابل شناسايي و خاصي دارند و مي توانند از طريق يك ماشين (احتمالاً يك لامپ UV يا ميكروسكوپ نوري) تشخيص داده شوند. اين نوع باركدها مي توانند براي حفاظت مارك و ارزيابي غذاهايي كه در حالت عادي نمي شود باركدهاي سنتي را روي آنها چسباند، استفاده شود. آنها همچنين براي تشخيص پاتوژن ها در غذا مانند E. coli مورد استفاده قرار مي گيرند. در حقيقت تشخيص پاتوژن ها از ديگر اهداف اصلي فناوري نانو در صنايع غذايي است. هانگ نيز روي نانو حسگرهاي زيست شناسانه كار كرده است. اين حسگرها قادرند مقادير اندك پاتوژن ها در غذا را تشخيص دهند. همچنين امكان استفاده از آنها در مراكز نگهداري و حمل و نقل غذا به منظور كنترل دقيق در مقياس مولكولي وجود دارد. وي همچنين روي غذاهايي كه ”عملكردي“ ناميده مي شوند كار كرده و نقش مواد مغذي كه موجب سلامت و مانع از بيماري مي شوند را كشف

كرده است. هانگ مي گويد:«بسياري از غذا ها به صورت ذاتي قادر به جلوگيري از بيماري ها هستند مثل چاي سبز، هسته انگور و زنجبيل؛ اما مسئله اين است كه مصرف مستقيم اين غذاها فايده اي براي بدن نداشته و بدن نيز به سختي آنها را جذب مي كند؛ بنابراين به يك سيستم تحويل نياز داريم كه دسترسي زيستي آنها را افزايش دهد.« او به خصوص به جلوگيري از ديابت و چاقي علاقه مند است و اين سؤال را مطرح مي كند كه چطور مي توان از غذاهايي مانند بستني و شكلات هاي خوش طعم استفاده كرد به صورتي كه موجب چاقي نشوند؟در جواب بايد گفت استفاده از مواد فيبري و كربوهيدرات ها به جاي چربي مي تواند به حل اين مسئله كمك كند و براي ديابت نيز بايد جايگزين هاي بهتري را براي شكر پيدا كرد. اگر هانگ يا ديگران بتوانند موفق به ايجاد غذاهايي خوش طعم ولي حاوي مواد جايگزين چربي شوند و يا با به كارگيري نانوذرات مانع از جذب و ذخيره سازي چربي و كالري به وسيله بدن گردند، هدف نهايي را در غذا به دست آورده اند. هانگ مي گويد:شركت هاي زيادي درباره غذايي كه شما را سير كند ولي تأثيري روي وزن نداشته باشد، تحقيق مي كنند ولي به دليل توافق هاي محرمانه هنوز جزئيات فاش نشده است . گرچه دسترسي به اين فناوري جديد آسان است، اما به دليل گران بودن محصولات، ورود آن به بازار به اين سرعت امكان پذير نيست. البته اين مشكلات قابل حل هستند و به زودي شاهد هجوم فرآورده هاي فناوري نانو از فرآورده هايي مؤثر براي ايمني و سلامت گرفته تا غذاهاي قابل برنامه ريزي و مطابق با سليقه افراد، به صنعت غذا خواهيم بودكه نتايج

شگفت آوري را در بر خواهند داشت، فقط بايد اميدوار باشيم كه يك ترس عمومي مانع از موج ابداع نشود همان گونه كه براي غذاهاي اصلاح شده ژنتيكي اين اتفاق افتاد.جمع بندي: در طي سه سال گذشته، تأثير عميق فناوري نانو در صنايع غذايي و بسته بندي به اثبات رسيده است. اكنون بيش از 300 فرآورده نانوغذايي در بازارهاي جهاني موجود است. اين موفقيت شگفت انگيز، منجر به سرمايه گذاري هاي هنگفتي در زمينه RD در نانوغذا شده است. امروزه فناوري نانو يك شايعه پوچ نيست، بلكه حقيقتي لازم الاجرا در صنايع غذايي است و هر شركتي كه بخواهد در صنايع غذايي پيشگام باشد، بايد كار با فناوري نانو را سريعاً شروع كند . در حال حاضر بيش از 400 شركت در سراسر دنيا در امر تحقيق، توسعه و توليد نانوغذاها فعاليت مي كنندكه در صدر آنها، ايالات متحده امريكا، ژاپن و چين قرار دارند. تا سال 2010، آسيا با 50 درصد جمعيت دنيا، به بزرگ ترين بازار نانوغذا تبديل مي شود و چين نيز در موقعيت پيشگام قرار خواهد داشت . پيشرفت بيشتر در رمزگشايي DNA و آناليز آن، صنايع را قادر به پيش بيني، كنترل و بهبود محصولات كشاورزي مي كند. تلفيق اين فناوري با فناوري دستكاري مولكول ها و اتم هاي غذا، روش قدرتمندي را در اختيار صنايع غذايي مي گذارد تا غذاهايي با قابليت بسيار بيشتر و هزينه اي كمتر را طراحي كنند.

*http://nano.ir/paper.php?PaperCode=418

اندازه گيري اثرات مغناطيسي در مقياس نانو

گروهي از محققان ژاپني، روش جديدي براي ارزيابي ساختار مغناطيسي و الكترونيكي لايه هاي اتمي زيرسطحي در يك ماده ابداع كرده اند. اين روش كه «طيف سنجي پراش» ناميده شده است، براي اندازه گيري اثرات مغناطيسي در مقياس نانو و توسعة ضبط مغناطيسي چگالِ «عمودي» بسيار سودمند خواهد بود.

به زودي در

ذخيره سازي داده به چگالي اي بيش از 1012 بيت در هر اينچ مربع نياز خواهد بود. براي دستيابي به چنين چگالي اي به بيت هايي نياز است كه عرض آنها تنها ده نانومتر و يا كمتر باشد؛ اما از آنجا كه در اين سطح، اثرات مغناطيسي سطحي پديدار مي شود، شناخت اثرات مغناطيسي غير معمول، در اين سطح امري ضروري است.فاميهيكو ماتسوي و همكارانش از مؤسسة علم و فناوري نارا(Nara) و ساير مؤسسات ژاپني، دو روشِ پراش الكترون اوگر و طيف نمايي جذبي اشعة ايكس را با يكديگر ادغام و روش جديدي ابداع كرده اند. آنها بيشينه هاي «تمركز رو به جلو» را _ كه در طيف و در راستاي اتم هاي موجود در سطحِ نمونه ظاهر مي شدند _ تحليل كردند. آنها توانستد كه از طريق ارزيابي شدت بيشينه ها، بين ساختارهاي مغناطيسي و الكترونيكي لايه هاي منفرد، تميز قائل شوند.اين گروه، از اين روش جديد در تحليل ساختار مغناطيسي يك لاية نازكِ نيكل بر روي يك سطح مسي استفاده كردند. تاكنون ساختار مغناطيسي اتمي لايه هاي نازك نيكل ناشناخته مانده بود؛ اين در حالي است كه دانشمندان مي دانستند كه راستاي مغناطيسي شدن در اين لايه ها در سطح ماده، موازي بوده و با رفتن به عمق و در دهمين لاية اتمي به صورت عمود در مي آيد. ماتسوي و همكارانش اين ناحية گذار را تحليل و گشتاورهاي مغناطيسي را در هر كدام از لايه ها اندازه گيري نمودند. شناخت دقيق نحوة تغيير اين گشتاورهاي مغناطيسي در درون اين ساختار مي تواند در ساخت ابزارهاي ضبط مغناطيسي عمودي _ كه چگالي ذخيره سازي آنها سه برابر بزرگ تر از مواد ضبطِ طولي معمولي است _ سودمند واقع گردد.هم اكنون براي تصويربرداري از ساختار اتمي، چندين روشِ

پراش اتمي مورد استفاده قرار مي گيرد كه هر يك مشكلات خاص خود را دارد؛ مثلاً طيف نمايي تونلي روبشي تنها قادر به تحليل سطح نمونه است. روش طيف نمايي پراشي ابداعي اين گروه مي تواند براي نخستين بار به شكلي غير مخرب، خصوصيات مغناطيسي و الكتريكي لايه هاي زيرسطحي را در مقياس اتمي به تصوير بكشد.هم اكنون اين محققان به دنبال توسعة روش خود به منظور تحليل سطح ابررساناها هستند. ماتسوي در اين باره گفت:«ما توجه ويژه اي به خصوصيات الكترونيكي وابسته و ساختار هندسي در گذار فاز ابررسانايي داريم.»نتايج اين تحقيق در نشرية.Phys. Rev. Lett به چاپ رسيده است منبع:http://nanotechweb.org/cws/article/tech/34478

نانو تكنولوژي در پزشكي

1388 ، 07:40 نانو تكنولوژي در پزشكي نگاه اجمالي: نانوتكنولوژي يا كاربرد فناوري در مقياس يك ميليونيم متر ، جهان حيرت انگيزي را پيش روي دانشمندان قرار داده است كه در تاريخ بشريت نظيري براي آن نمي توان يافت. پيشرفتهاي پرشتابي كه در اين عرصه به وقوع

مي پيوندد ، پيام مهمي را با خود به همراه آورده است. بشر در آستانه دستيابي به تواناييهاي بسياري براي تغيير محيط پيرامون خويش قرار گرفته است و جهان و جامعه اي كه در آينده اي نه چندان دور به مدد اين فناوري جديد پديدار خواهد شد، تفاوتهايي بنيادي با جهان مانوس آدمي در گذشته خواهد داشت.عقايد مختلف در مورد نانوتكنولوژيمهمترين نكته درباره موقعيت كنوني فناوري نانو آن است كه اكنون دانشمندان اين توانايي را پيدا كرده اند كه در تراز تك اتمها به بهره گيري از آنها بپردازند و اين توانايي بالقوه مي تواند زمينه ساز بسياري از تحولات بعدي باشد. يك گروه از برجسته ترين محققان در حوزه نانوتكنولوژي بر اين اعتقاد هستند كه مي توان بدون آسيب رساندن به سلولهاي حياتي

، در درون آنها به كاوش و تحقيق پرداخت. شيوه هاي كنوني براي بررسي سلولها بسيار خام و ابتدايي است و دانشمندان براي شناخت آنچه كه در درون سلول اتفاق مي افتد ناگزيرند سلولها را از هم بشكافند و در اين حال بسياري از اطلاعات مهم مربوط به سيالهاي درون سلول يا ارگانهاي موجود در آن از بين مي رود.رابطه نانوتكنولوژي و بيوتكنولوژينانوتكنولوژي مجموعه اي است از فناوريهايي كه به صورت انفرادي يا باهم در جهت بكارگيري و يا درك بهتر علوم مورد استفاده قرار مي گيرند. بيوتكنولوژي جزء فناورهاي در حال توسعه مي باشد كه با بكارگيري مفهوم نانو به پيشرفتهاي بيشتري دست خواهد يافت. نانوبيوتكنولوژي به عنوان يكي از حوزه هاي كليدي قرن 21 شناخته شده است كه امكان تعامل با سيستمهاي زنده را در مقياس مولكولي فراهم مي آورد. بيوتكنولوژي به نانوتكنولوژي مدل ارائه مي دهد، در حالي كه نانوتكنولوژي با در اختيار گذاشتن ابزار براي بيوتكنولوژي آن را براي رسيدن به اهدافش ياري مي رساند.شناسايي پروتئينهاي ترشح شده از سلولهايك گروه از محققان كه در گروهي موسوم به اتحاد سيستمهاي زيستي گرد آمده اند، سرگرم تكميل ابزارهاي ظريفي هستند كه هدف آن بررسي اوضاع و احوال درون سلول در زمان واقعي و بدون آسيب رساندن به اجزاي دروني سلول يا مداخله در فعاليت بخشهاي داخلي آن است. ابزاري كه اين گروه مشغول ساخت آن هستند رديف هايي از لوله ها يا سيمهاي بسيار ظريف هستند كه قادرند وظايف مختلفي را به انجام برسانند. از جمله آنكه هزاران پروتئيني را كه بوسيله سلولها ترشح مي شود شناسايي مي كنند.مهندسي بافت Tssue engeeringسطح استخوان از تركيباتي تشكيل شده است كه حدودا 100 نانومتر عرض دارند. اگر سطح يك

عضو مصنوعي به استخوان طبيعي پيوند بخورد بدن آن را پس مي زند. دليل امر توليد بافت مصنوعي در محل استخوان طبيعي و سطح مصنوعي مي باشد. استئوبلاستها در بافت پيوندي استخوان وجود دارند و بخصوص در استخوانهاي در حال رشد داراي فعاليت چشمگيري هستند. با ايجاد ذراتي در اندازه نانو در سطح مفاصل و استخوانهاي مصنوعي احتمال دفع عضو جايگزين به دليل تحريك سلولهاي استئوبلاست كمتر مي شود. ايجاد اين ذرات با تركيب مواد پليمري ، سراميكي و فلزي چندي پيش توسط دانشمندان به اثبات رسيد.مواد مورد استفاده در ترميم استخوانتيتانيوم ماده شناخته شده اي براي ترميم استخوان است و به دليل تركيبات خاص و وزن زيادش جهت بالا بردن ميزان استحكام بطور وسيع در دندانپزشكي و ارتوپدي استفاده مي شود. ولي متاسفانه به دليل آنكه بخش چسبنده اي كه با Apatite (بخش فعال استخوان) پوشيده شده با تيتانيوم سازگار نيست فاقد فعاليت زيستي مي باشد. استخوان واقعي نانوكامپوزيتي از موادي است كه از تركيب بلورهاي هيدروكسيد Apatite در ماتريكس آلي بوجود آمده و به حالت منفرد يافت مي شود. استخوان طبيعي از نظر مكانيكي ، ضخيم و در عين حال داراي الاستيسيته مي باشد و در نتيجه قابل ترميم است.ساخت يك دندانمكانيسم نانويي دقيقي كه منجر به توليد تركيباتي با خواص مفيد شود، همچنان مورد مطالعه و بررسي قرار دارد. اخيرا با استفاده از روش tribology يك دندان مصنوعي به صورت viscoelastic ساخته شده و داراي روكش نانويي مي باشد. از خواص منحصر به فرد اين دندان مصنوعي مي توان به عايق بودن آن در مقابل خراش و افزايش التيام دندان اشاره كرد.معالجه سرطان به روش فتوديناميكمعالجه سرطان با استفاده از روش فتوديناميك بر

اساس نابودي سلولهاي سرطاني بوسيله ليزري است كه توليد اكسيژن اتمي مي كند. به اين طريق كه اكسيژن اتمي رنگ خاصي را توليد مي كند و سلولهاي سرطاني بيش از سلولهاهاي ديگر آن را جذب مي كنند. در نتيجه فقط سلولهاي سرطاني توسط اشعه ليزر نابود مي شوند. البته يكي از معايب اين روش آن است كه به دليل آب گريز بودن مواد رنگي ، اين مواد به سمت پوست و چشمها حركت مي كند و در صورتي كه شخص در معرض نور خورشيد قرار گيرد باعث حساسيت در پوست و چشمها مي شود.براي اين حل مشكل صورتهاي آب گريز مولكول رنگها را داخل ذرات نانويي متخلخل مثل ormosil nano partical كه داراي منافذي در حدود يك نانومتر مي باشند قرار مي دهند كه اين داراي دو مزيت است اولا از انتقال مواد رنگي به ساير نقاط بدن جلوگيري مي كنند و ثانيا امكان ورود و خروج آزادانه اكسيژن را مهيا مي سازد.

ساخت فيبر نوريگروههايي از محققان در تلاشند تا ابزارهاي مناسب در مقياس نانو براي بررسي جهان سلولها ابداع كنند. يكي از اين ابزارها فيبر نوري است كه ضخامت نوك آن 40 نانومتر است و بر روي نوك آن نوعي پادتن جا داده شده كه قادر است خود را به مولكول مورد نظر در درون سلول متصل سازد. اين فيبر نوري با استفاده از فيبرهاي معمولي و تراش آنها ساخته شده و بر روي فيبر پوششي از نقره اندود شده تا از فرار نور جلوگيري به عمل آورد. نحوه عمل اين فيبر نوري درخور توجه است.از آنجا كه قطر نوك اين فيبر نوري ، از طول موج نوري كه براي روشن كردن سلول مورد

استفاده قرار مي گيرد به مراتب بزرگتر است، فوتونهاي نور نمي توانند خود را تا انتهاي فيبر برسانند، درعوض در نزديكي نوك فيبر جمع مي شوند و يك ميدان نوري بوجود مي آورند كه تنها مي تواند مولكولهايي را كه در تماس با نوك فيبر قرار مي گيرند تحريك كند.به نوك اين فيبر نوري يك پادتن متصل است و محققان به اين پادتن يك مولكول فلورسان مي چسبانند و آنگاه نوك فيبر را به درون يك سلول فرو مي كنند.در درون سلول ، نمونه مشابه مولكول فلورسان نوك فيبر ، اين مولكول را كنار مي زند و خود جاي آن را مي گيرد. به اين ترتيب نور ساطع شده از مولكول فلورسان از بين مي رود و فضاي درون سلول تنها با نوري كه به وسيله ميدان موجود در فيبر نوري بوجود مي آيد روشن مي گردد. درنتيجه محققان قادر مي شوند يك تك مولكول را در درون سلول مشاهده كنند. مزيت بزرگ اين روش در آن است كه باعث مرگ سلول نمي شود و به دانشمندان اجازه مي دهد درون سلول را در هنگام فعاليت آن مشاهده كنند.شناسايي مولكولهاي زيستينانوتكنولوژي همچنين به محققان امكان مي دهد كه بتوانند رويدادهاي بسيار نادر يا مولكولهاي با چگالي بسيار كم را مشاهده كنند. به عنوان مثال بلورهاي مينياتوري نيمه هاديهاي فلزي در يك فركانس خاص از خود نور ساطع مي كنند و از اين نور مي توان براي مشخص كردن مجموعه اي از مولكولهاي زيستي و الصاق برچسب براي شناسايي آنها استفاده كرد.

كنترل فعاليت درون سلولهامحققان اميدوار هستند كه در آينده اي نه چندان دور با استفاده از نانوتكنولوژي موفق شوند امور داخلي هر سلول را تحت كنترل خود درآورند. هم اكنون گامهاي بلندي در اين زمينه برداشته

شده و به عنوان نمونه دانشمندان مي توانند فعاليت پروتئينها و مولكول DNA را در درون سلول كنترل كنند. به اين ترتيب نانوتكنولوژي به محققان امكان مي دهد تا اطلاعات خود را درباره سلولها يعني اصلي ترين بخش سازنده بدن جانداران به بهترين وجه كامل سازند.چشم انداز بحثبا توجه به پيشرفت سريع و دامنه گسترده بيوتكنولوژي زمينه هاي بروز انقالاب بيوتكنولوژي عصر جديدي در علوم مختلف مانند بيولوژي ، پزشكي ، فارماكولوژي و مهندسي ژنتيك فراهم گرديده است. به علاوه حوزه هاي ديگري مانند اقتصاد و سياست نيز از آن تاثير بسزايي پذيرفته است. هم اكنون از ديدگاه اخلاق زيستي در اين رابطه سوالات مهم و اساسي مطرح شده است كه علاوه بر اثرات بسزايي كه بر پيشرفتهاي علمي و ساير زمينه هاي علوم زيستي دارد، نسلهاي آينده بشر را نيز به صورت گسترده اي تحت الشعاع قرار مي دهد. در اين باره مشاركت مداوم دانشمندان كنجكاو و خردمندي مي تواند راه گشا بوده و بايستي با در نظر گرفتن اين منابع و پيشرفتهاي جديد و با اميد به حل چنين مشكلات و مسائلي با فائق آمدن بر همه محدوديتها در جهت گسترش اين دانش فعاليت نمود.

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/mavara-index.php?page=%D9%86%D8%A7%D9%86%D9%88%D8%AA%DA%A9%D9%86%D9%88%D9%84%D9%88%DA%98%DB%8C+%D8%AF%D8%B1+%D9%BE%D8%B2%D8%B4%DA%A9%DB%8CSSOReturnPage=CheckRand=0

فن آوري ن____انو

... Nanotechnology نانومتر يك ميلياردم متر است مهدي ياراحمدي خراساني نانوتكنولوژي چيست؟ كامپيوترها اطلاعات را تقريبا" بدون صرف هيچ هزينهأي باز توليد مينمايند. اقداماتي در دست اجراست تا دستگاههايي ساخته شوند كه تقريبا" بدون هزينه - شبيه عمل بيتها در كامپيوتر - اتمها را به صورت مجزا بهم اضافه كنند ( كنار هم قرار دهند). اين امر ساختن اتوماتيك محصولات را بدون نيروي كار سنتي همانند عمل كپي در ماشينهاي زيراكس ميسر ميكند. صنعت الكترونيك با روند كوچك

سازي احياء مي گردد وكار در ابعاد كوچكتر منجر به ساخت ابزاري ميشود كه قادر به دستكاري اتمهاي منفرد مثل پروتئينها در سيب زميني و همانندسازي اتمهاي خاك، هوا و آب از خودشان ميگردد. پيوند علم مواد ، شيمي و علوم مهندسي كه نانوتكنولوژي ناميده ميشود عرصه أي را بوجود ميآورد كه ماشين آلات خود تكثيركننده و محصولات خود اسمبل از اتمهاي اوليه ارزان ساخته شوند. نانوتكنولوژي توليد مولكولي يا به زبان ساده تر ، ساخت اشياء اتم به اتم، مولكول به مولكول توسط بازوهاي روبات برنامه ريزي شده در مقياس نانومتريك است و نانومتر يك ميلياردم متر است. پهناي معادل با 3 تا 4 اتم). نانوتكنولوژي ساخت ابزارهاي نوين مولكولي منحصر به فرد با بكارگيري خواص شيميايي كاملا" شناخته شده اتمها و مولكولها ( نحوه پيوند آنها به يكديگر) را ارائه مي دهد. مهارت مطرحه در اين تكنولوژي دستكاري اتمها بطور جداگانه و جاي دادن دقيق آنان در مكاني است كه براي رسيدن به ساختار دلخواه و ايده آل موردنياز مي باشد. اين قابليت تقريبا" حاصل شده است. بازده پيش بيني شده از تسلط بر اين تكنولوژي بسيار فراتر از موفقيتهايي است كه تاكنون انسان بدانها نائل شده است.   قابليتهاي محتمل تكنيكي نانوتكنولوژي عبارتند از : محصولات خوداسمبل كامپيوترهايي با سرعت ميلياردها برابر كامپيوترهاي امروزي اختراعات بسيار جديد ( كه امروزه ناممكن است) سفرهاي فضايي امن و مقرون به صرفه نانوتكنولوژي پزشكي كه درواقع باعث ختم تقريبي بيماريها، سالخوردگي و مرگ و مير خواهد شد. دستيابي به تحصيلات عالي براي همه بچه هاي دنيا احياي مجدد بسياري از حيوانات و گياهان منقرض شده احياء و سازماندهي اراضي دكترDrexler در همايش جهاني نظام

علمي در زمينه نانوتكنولوژي اظهار كرده است: “در جهان اطلاعات ، تكنولوژيهاي ديجيتالي كپي برداري را سريع، ارزان، كامل و عاري از هزينه بري يا پيچيدگي محتوايي نموده اند. حال اگر همين وضعيت در جهان ماده اتفاق بيافتد چه مي شود. هزينه توليد يك تن تري بيت تراشه هاي RAM تقريبا" معادل با هزينه بري ناشي از توليد همان مقدار فولاد مي شود”. دكترSmalley رئيس هيئت تحقيقاتي دانشگاه رايس و كاشف Buckyballs مي گويد: " نانوتكنولوژي روند زيانبار ناشي از انقلاب صنعتي را معكوس خواهد كرد". در مقدمه مقاله نانوتكنولوژي كه توسط آقايانPeterson و Pergamit در سال 1993 نگاشته شده چنين آمده است : " تصور كنيد قادريد با نوشيدن دارو كه در آب ميوه مورد علاقه تان حل شده است سرطان را معالجه كنيد . يك ابر كامپيوتر را كه به اندازه يك سلول انسان است در نظر بگيريد. يك سفينه فضايي 4 نفره كه به دور مدار زمين مي گردد با هزينه اي در حدود يك خودروي خانوادگي تجسم كنيد" . موارد فوق، فقط تعداد محدودي از محصولات انتظار رفته از نانوتكنولوژي هستند. انسان در معرض يك انقلاب اجتماعي تسريع شده و قدرتمند است كه ناشي از علم نانوتكنولوژي است. در آينده نزديك گروهي از دانشمندان قادر به ساخت اولين آدم آهني با مقياس نانومتري مي گردند كه قادر به همانندسازي است. طي چند سال با توليد پنج ميليارد تريليون نانوروبات ، تقريبا" تمامي فرايندهاي صنعتي و نيروي كار كنوني از رده خارج خواهند شد. كالاهاي مصرفي به وفور يافت شده ، ارزان، شيك و با دوام خواهند شد. دارو يك جهش سريع و كوانتومي را به جلو تجربه خواهد نمود. سفرهاي فضايي و همانندسازي امن

و مقرون به صرفه خواهند شد. به اين دلايل و دلائلي ديگر، سبكهاي زندگي روزمره در جهان بطور زيربنايي متحول خواهد شد و الگوي رفتاري انسانها تحت الشعاع اين روند قرار خواهد گرفت. نانوسيستم ها : متن استاندارد اين رشته، كتاب دكتر اريك دركسلر با نام "نانوسيستمها: ماشين آلات ساخت، توليد و محاسبة مولكولي" است. شما مي توانيد يك نسخه از آن را خريده، و مطالعه كنيد. مكانيك مولكو لي هر فنّاوري توليدي بايد بتواند اتمها را از جايي كه هستند، به جايي كه ما مي خواهيم باشند، حركت دهد. بنابراين، چگونه حركت اتمها و نيروهاي اثرگذار روي آنها در طول حركت، رشته ا ي حياتي در مطالعة نانوتكنولوژي محسوب مي شود. اين رشته، مكانيك مولكولي ناميده مي شود. يك بحث خيلي خلاصه در مورد مكانيك مولكولي و اهميتش براي نانوتكنولوژي در وب در "نانوتكنولوژي محاسباتي" موجود است، كه شامل مراجعي براي مطالعات بيشتر است. يك مقدّمة كلاسيك به مكانيك مولكولي، كتاب مكانيك مولكولي نوشتة اولريخ بوركرت و نورمن آلينجر، چاپ انتشارات American Chemical Society در سال 1982 است، كه هرچند چاپ نمي شود، ولي در كتابخانه هاي دانشگاهي موجود است. كتاب نانوسيستمها مفهوم پاية مكانيك مولكولي را در فصل 3 خود شروع كرده است. مزيت بزرگ اين كار دركسلر، پذيرش واحدهاي سازگار SI است. مطالعة آهسته و دقيق اين فصل شايستة انجام است. پيش درآمدهاي بسيار ديگري به مكانيك مولكولي موجود است. بسته هاي نرم افزاري كه مداخل ورودي خاصي به اين زمينه دارند، موجود بوده و براي درك مفاهيم آن، بسيار مفيد هستند. كنترل مكاني، سختي و انعطاف پذيري : يك ايدة اساسي در نانوتكنولوژي، كنترل مكاني است؛ كه با ابزارهاي رباتيك كاملا" استاندارد قابل حصول است. تفاوت

عمدة ابزارهاي رباتيك مرسوم با انواع مولكولي، مسألة نويز حرارتي است. در مقياس مولكولي، ذرّات به دليلحركت براوني درحال جست وخيز هستند. براي كنترل اين مسأله، ذرّات را بايستي محكم نگهداشت، يعني يك نيروي برگرداننده بايد وجود داشته باشد كه براي بازگرداندن ذرّات به موقعيت تعادلي، در صورت انحراف عمل كند (تعريف موجزي از "كنترل مكاني"، همين وجود نيروي برگرداننده است). نيروي برگرداننده معمولا" به صورت تابع خطي جابجايي فرض مي شود : نيروي برگرداننده = جابجايي× Ks ثابت Ks معياري از سختي سيستم است. هرچه سختي بيشتر باشد، نيروي برگرداننده بزرگتر و انحراف سيستم از موقعيت تعادلي، كوچكتر مي شود. رابطة بنياد ي سختي و بي ثباتي مكاني عبارتست از : б2 = kT / Ks اين رابطة 4-5 فصل 5 كتاب نانوسيستمها است، كه بايد به خاطر سپرده و كاربردهاي اصلي آن را شناخت. براي استفاده از آن، لازم است سختي (Ks) مشخص شود. سختي يك ساختار را از هندسه و خواص مواد آن مي توان تعيين كرد. اين مفاهيم پايه در فصول 38 و 39 دروس فيزيك فينمن نوشتة فينمن، ليتون و سندز، چاپ انتشارات Addison-Wesley سال 1964 موجود است. لذا خواندن اين فصل پيشنهاد مي شود. كاربرد اين معادلات در بعضي ابزارهاي رباتيك (ازجمله سكّوي استوارت كه به علت سختي بالايش براي مصارف رباتيك مولكولي) مورد توجه است)، در خانوادة جديدي از ابزارهاي مكاني با 6 درجة آزادي، توضيح داده شده است. اين كاربردها همچنين در فصل 5 نانوسيستمها و بخش 4-13 آن، كه يك بازوي رباتيك را مورد بحث قرار داده، بيان شده است. خودهمانندسازي : انديشة اساسي دوم در نانوتكنولوژي، خودهمانندسازي است. دانشجو بايد صفحة وبي را بعنوان مقدمة خودهمانندسازي

خوانده و چند مرجع موجود در آن را براي مطالعة بيشتر انتخاب كند. تئوري دور و تكرار (recursion theorem) مبناي سيستمهاي خودهمانندساز است. فهم اين تئوري، الزامي است. بعنوان تمرين برنامه ا ي بنويسيد كه خودش را دقيقا" چاپ كند. نسخه اي از مطالعات 1980NASA را مي توانيد بخريد، كه داراي بخش باشكوهي در مورد سيستمهاي خودهمانندساز است مطالعات بيشتر : البته موضوعات زياد ديگري نيز در زمينة پيشرفت نانوتكنولوژي وجود دارد. به نظر مي رسد مفيدتر باشد كه ليست كوتاه و فشرده ا ي از موضوعات اساسي ارائه شود كه بتوان با يك تلاش معقول بر آنها تسلط يافت، تا اينكه ليست آنچنان بلند و سنگين باشد كه هر موضوعي با هر درجة اهميتي را پوشش دهد. دانشجو مي تواند مطمئن باشد كه هيچ كمبودي از نظر مفاد مطالعاتي در مورد اين رشتة جديد تحقيقاتي وجود ندارد. نانوتكنولوژي، انقلابي جديد در صنعت و تكنولوژي :   نانوتكنولوژي يا كنترل مواد در مقياس مولكولي، گشايش اسرار طبيعت در تمام عرصه ها از مهندسي تا پزشكي را نويد مي دهد. در آينده نه چندان دور، در خانه هاي جديد آجرها ممكن است هنگامي كه تركي درآنها ظاهر ميشود خودشان را تعمير كنند. ماشينها نيز ممكن است با لايه اي به استحكام الماس پوشانده شوند كه آنها را در برابر خراشها محافظت ميكند. پزشكان نيز خواهند توانست صدها نوع بيماري را تنها با قراردادن يك قطره خون در يك دستگاه تشخيص داده و پس از چند ثانيه نتيجه را دريافت كنند. نانوتكنولوژي در جهاني بسيار كوچك كنترل مي شود. هدف نانوتكنولوژي ساخت اشياء، اتم به اتم، مولكول به مولكول و با يك رويكرد از پايين به

بالاست، راهي كه طبيعت ميليونها سال است انجام ميدهد. نانو يك پيشوند علمي است كه به معني "يك ميلياردم" است و حوزه نانوتكنولوژي در حدود ميلياردم متر است، ابعادي كه در آن اتمها با هم تركيب شده و مولكولها روي هم اثر متقابل دارند. هدف اين است كه اگر بشر بتواند به اتمها بگويد كه چه طور خودشان را مرتب كنند و چگونه رفتار كنند، بسياري از خواص يك ماده قابل كنترل ميگردد. همان طور كه در طبيعت اتمهاي كربن موجود در زغال سنگ را با تغيير دادن ترتيب قرار گرفتن آنها به الماس تبديل ميكنند، بنابراين خواصي مانند رنگ، استحكام و شكنندگي نيز در سطح اتمي قابل تعيين خواهند بود. دانشمندان بر اين عقيده اند كه اگر بتوانند يك آجر را اتم به اتم بسازند، مولكولهايش را نيز ميتوان طوري تعليم داد تا هنگاميكه يك ترك ظاهر ميشود آن را تعمير كنند يا اينكه با كم يا زياد كردن تخلخل، خود را با شرايط مرطوب هوا وفق دهند. بنابراين نانوتكنولوژي اميد ساخت هر چيز قابل تصور را - از كوچكترين جرثقيلها و موتورها گرفته تا لايه هاي خود اسمبل پلاستيكي يا فلزي - ميدهد. براي نخستين بار در تخيلات علمي، به لطف پيشرفتهاي اخير ديدن جهان در مقياسهاي نانو اين سناريوها درست و معقول به نظر ميرسند. انواع جديد ميكروسكوپها و برنامه هاي قدرتمند كامپيوتري شبيهساز كه در 10 سال اخير توسعه پيدا كردهاند، نانوتكنولوژي را دچار يك نوع انقلاب نمودهاند. ميكروسكوپها نه تنها به دانشمندان اجازه ميدهند كه اتمها را بينند، بلكه به آنها اجازه ميدهند كه حتي آنها را جا به جا

بكنند، همانطور كه در آزمايش مشهور سال 1990 دانشمندان مركز تحقيقاتي Almaden وابسته به IBM ، لغت "IBM" را توسط 35 اتم زنون نوشتند. امروزه يك تيم از فيزيكدانان IBM يك پيشرفت ديگر را اعلام كردند كه مدارات در مقياس اتمي را به واقعيت نزديكتر ميكند. اين پيشرفت كه "سراب كوانتم"1 نام گرفته است نشان ميدهد كه اطلاعات ميتوانند در ميان اجسام جامد بدون نياز به سيم حركت كنند. اسباب جديد عبارتند از: "چشمان، انگشتان و پنسها" كه در جهان نانو ميتوانند كار كنند. Evgene Wang معاون مهندسي بنياد ملي علوم آمريكا، به اعضاء مجلس نمايندگان طي گزارشي در مورد نانوتكنولوژي گفت: "نانوتكنولوژي نويد جذب تعداد فزايندهاي از علاقمندان به علم، دولت و صنايع خصوصي را ميدهد." دكتر Tom Schaeider يك بيولوژيست رياضيدان در انستيتو ملي سرطان گفت كه: "دليل اين كه مردم اين را قبول ميكنند پشتوانة واقعي علمي آن ميباشد". وي اضافه كرد ما قادر خواهيم بود تا هر چيز كه خواستيم در آينده بسازيم." دانشمندان پيشرو در اين علم سال گذشته در بنياد ملي علوم آمريكا گفتند كه نانوتكنولوژي يك اثر اساسي روي سلامتي، وضعيت اقتصادي و امنيت مردم جهان خواهد گذاشت و حداقل به اهميت آنتي بيوتيك ها،IC ها و پليمرهاي ساخت دست بشر در قرن 20 خواهند بود. در سال 1998 شوراي علوم و تكنولوژي كاخ سفيد يك گروه كاري بين بخشي IWGN)) تأسيس كرد كه خواست بخشهاي علمي و صنعتي و دولت بود و موظف شد تا چشم انداز ايالات متحده را در مورد نانوتكنولوژي در طي 10 الي 20 سال آينده توسعه دهد. دولت ايالات متحده در طي

سال 1999 حدود 260 ميليون دلار در اين تكنولوژي سرمايه گذاري كرده است. كلينتون نيز پيشنهاد افزايش بودجة نانوتكنولوژي را تا حدود 227 ميليون دلار در سال 2001 را داده است. گروهIWGN پيش بيني ميكند كه نانوتكنولوژي موجب پيشرفت در زمينه هايي مانند تكنولوژي اطلاعات، پزشكي، علوم زيست، صنعت خودرو، انرژي و امنيت ملي خواهد شد. اين گروه موارد زير را امكانپذير مي بيند: v در پزشكي، نانو ذراتي كه به توزيع آسان دارو در قسمتهاي بدن كمك ميكنند. اين وسايل به اصطلاح كوچك كه از دارو ساخته شدهاند با لايههايي از نانو ذرات پوشيده شدهاند و ميتوانند به قسمتهاي مختلفي از بدن برسند و بيماريهاي از قبيل سرطان را درمان كنند. غدد پروستات و قطعات مصنوعي نيز ممكن است، با اين نانو ذرات پوشيده شوند تا از عكسالعملهاي ناخواسته جلوگيري كنند. پيشرفت در تشخيص بيماريها نيز قابل پيشبيني است، همانطور كه دستگاههاي جديدي كه بر اساس تشخيص DNA يا پروتئين پايه گذاري شده اند و ميتوانند از مقدار ناچيزي خون به طور همزمان وجود چندين بيماري را تشخيص بدهند. v در صنايع الكترونيكي، توليد كامپيوترهاي سريعتر و بهتر در اندازههاي بسيار كوچك مدنظر است. هم اكنون يك هد مغناطيسي با اندازة حدود نانو توليد شده كه اطلاعات را از ديسك سخت ميخواند. همچنين تراشه هاي حافظه با اندازة نانو مدنظر هستند كه قدرت ذخيرهاي برابر با هزاران تراشه فعلي را دارا خواهند بود. v در علوم زيست محيطي، غشاءهاي نانويي فيلترهايي براي سد نفوذ آلودگيها هستند و همچنين قادر خواهند بود تا آلودگيها را با روشهاي شيميايي يا بيولوژيكي پيدا كرده و برطرف كنند.

بسياري چالشها تا بيش از اينكه دانشمندان بتوانند پرده از راز جهان در مقياس نانو بردارند، باقي خواهد ماند. طبق گزارش اخير كه توسط گروه IWGN ارائه شده است: اين عرصه، امروز تقريبا همانجايي است كه علم و تكنولوژي بدنبال ترانزيستورها در اواخر دهه هاي 1940 و 1950 قرار داشت". اما با در دست داشتن ابزارهاي جديد براي ديدن اشياء كوچك، آزمايشگاهها در كشور كم كم به اين مطلب پي ميبرند كه چگونه اتمها و مولكولها در يك ماده مرتب ميشوند. تعدادي از آزمايشگاهها ياد ميگيرند كه چگونه مولكولها را در الگوهاي خاص مانند هرم يا چند ضلعي، خود اسمبل كنند. اين مطلب به عنوان يك گام مهم در جهت ساختن مواد نو توسط اتم با اتم به شمار ميرود. دانشمندان اميدوارند به زودي بتوانند موادي از نانو تيوبهاي كربني بسازند كه ترتيب قرار گرفتناتمهاي كربن در آن مانند قرار گرفتن مدادها در داخل يك جعبه است. چنين موادي يك _ ششم دانسيته فولاد را خواهند داشت و مقاومت آنها 50 الي 100 برابر است. آقاي Richard Smalley، كسي كه در دانشگاه Rice روي نانو تيوبها كار ميكند ميگويد: ما ميدانيم كه چگونه آنها را به صورت خود اسمبل بسازيم و اين كه چگونه مواد ديگر را بپوشانند. اين نانو تيوبهاي كربني، مطابق بسياري از پيش بينيها يك روز تمام چيزها از ماشين تا هواپيما را ميپوشاند تا به سطوح آنها استحكام و مقاومت و در نتيجه عمر بيشتري بدهد. طبيعت براي ميليونها سال صاحب نانوتكنولوژي بوده است و دانشمندان مانند Smalley عقيده دارند كه ميتوان مطالب بسياري را با نگاهكردن به سلولها آموخت. او

ميگويد كه تمام آنزيمها در سلولهاي ما نانوماشينهايي هستند كه وظايف منحصر به فردي را جهت تكامل و رشد انجام ميدهند.   گروه Nadrian Seeman در دانشگاه New Yourk تلاش ميكند، يك مولكول بيولوژيكي ديگرDNA به عنوان جزء سازنده براي اشياء سه بعدي به كار برد. آزمايشگاه وي اخيراً يك دستگاه نانو روبوتيك ساخت كه از DNA ساخته شده بود و دو بازو داشت و ميتوانست بين دو نقطة ثابت حركت كند. پژوهشگران ميگويند كه اين وسيله گام اول به سوي توسعة نانوتكنولوژي است كه يك روز خواهد توانست مولكولها را در نانو كارخانه هايي با همان ابعاد به كار گيرد. برخي ميگويند كه ما زماني قادر خواهيم بود تا همه چيز را از قطعات ريز بسازيم. مثلاً بدين صورت كه به كامپيوتر تعدادي عناصر داده شده و به وي دستور داده ميشود تا همه چيز، از سيب تا يك ماشين را بسازد. Schnider گفته است: اين جادو نيست، اين ايده جادو نيست.   معرفي فورسايت( دور انديشي) نانو تكنولوژي      • تعريف دورانديشي در فناوري   در زبان فارسي دورانديشي دو مفهوم تشخيص و تصميم را در برداشته و معادل مناسبي براي كلمه انگليسي Technology  Foresight مي باشد. تعريف جامعي كه در اين زمينه ارائه شده است عبارتست از« تلاشي منظم براي دانش، فناوري و اقتصاد آينده جامعه؛ با هدف شناسايي" فناوري هاي عام نوظهور" و تقويت حوزه هاي تحقيقات راهبردي براي كسب بيشترين منافع اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي».        • اهميت دورانديشي در فناوري تجربه هاي گذشته توسعه فناوري هاي مختلف نشان داده است نداشتن دورانديشي در زمينه فناوري هاي در

حال توسعه و نداشتن آمادگي كافي براي مواجهه با گسترش آنها لطمات جبران ناپذيري به دولت ها و ملت ها زده است. بنابراين در دنياي كنوني كه سرعت تحولات و پيشرفت ها به بيشترين مقدار خود تا بحال رسيده است داشتن دورانديشي براي مواجهه با آينده در همه زمينه ها ضروريست.   دورانديشي، آمادگي براي آينده است تا با شناخت فرصت ها و تهديدهاي احتمالي،  شرايط لازم براي دستيابي هرچه بهتر به « سود رقابتي »، « بهبود كيفيت زندگي » و « توسعه پايدار » مشخص شود. در حقيقت دورانديشي يك ابزار لازم براي بقاء در آينده (به مفهوم قابل قبول آن يعني پيداكردن جايگاه مناسب در آينده، حفظ ارزش ها و آرمان هاي خود ) و دفع خطرات و تهديدها و استفاده از فرصت هاي پيش رو است.   در راستاي اين تلاش و پس از مشخص كردن فناوري هاي عام نوظهور بايد آن دسته از بخش هاي زيربنايي تحقيقات راهبردي را كه علاوه بر احتمال سوددهي اقتصادي و اجتماعي بيشتر، نقشي كليدي در امنيت ملي و رشد اقتصادي كشور بازي مي كنند جستجو كرد.   اما وقتي حرف از آينده مي شود نظرات افراد و گروه ها و همچنين گزينه هاي پيش رو ممكن است بسيار زياد و متفاوت باشد كه نمي توان به همه آنها جامه عمل پوشاند. بنابراين جهت استفاده بيشتر از اين نظرات و گزينه ها روش هايي را براي مدون كردن و ارزيابي آنها بكار مي گيريم.         • روش هاي دورانديشي در فناوري با بكار بردن روش هاي دورانديشي مي توان در يك سازمان يا يك

كشور يك ديدگاه مشترك ايجاد كرد و بدينوسيله به يك وفاق عمومي رسيد. اهميت چنين همكاري يا وفاقي در سطح همه ارگانهاي يك كشور يا يك سازمان و هم سو شدن همه نهادهاي تأثيرگذار در جهت رسيدن به يك هدف مشترك بر همگان روشن است. در اين روش ها معمولاً سعي مي شود معيارهايي كلي براي ارزيابي تعيين گردد و در هر مورد فناوري مورد نظر با اين معيارها سنجيده شود. اين روش ها سعي مي كنند نقاط تاريك و مبهم اين فناوري ها را هرچه بيشتر روشن كنند تا ارزيابي ساده تر و دقيق تر انجام شود. يكي ديگر از دلايل استفاده از روش هاي دورانديشي،  دانستن زمان تغييرات در آينده است. البته منظور از زمان در سطوح مختلف متفاوت است، مثلاً در كشاورزي منظور از زمان،  هنگام وقوع چرخه تغييرات است و در صنعت مفهوم زمان پشت سرهم بودن تغييرات تلقي مي شود يعني كداميك زودتر از ديگران به وقوع مي پيوندد. با بكاربردن روش هاي دور انديشي مي توان زمان رخ دادن تغييرات مهم در صنعت و بطور كلي نوع زندگي بشر و نيز ترتيب انجام اين تغييرات را بدست آورد.   روش هاي مهمي كه تا بحال براي انجام دور انديشي از آنها استفاده شده است عبارتند از : 1-    روش دلفي 2-    روش سناريو     • دورانديشي در نانوتكنولوژي   با توضيحات داده شده بديهي است كه دورانديشي در نانوتكنولوژي ضروريست و گستردگي دامنه تاثيرات اين فناوري در زندگي بشر ضرورت آن را بيشتر مي كند. تا بحال كشورهايي مانند هلند و امريكا دورانديشي فناوري نانو را انجام داده اند.  

اين دورانديشي براي كشورهاي در حال توسعه مانند ايران كه داراي صنعت پيشرفته اي نيستند بايد با دقت و جامعيت زيادي انجام شود چرا كه انتخاب بخش هاي مناسب براي انجام فعاليت هاي تحقيقاتي با توجه به شرايط و اولويت هاي كشور كاري دشوار است.   براي انجام دورانديشي نانوتكنولوژي در مرحله اول بايد شناخت خوبي از عناصر تشكيل دهنده اين فناوري بدست آورد. بديهي است كه هر چه اين شناخت كامل تر باشد انجام دورانديشي براساس آن ساده تر و دقيق تر خواهد بود. براي شناخت كافي لازم است تقسيم بندي مناسبي از اجزاي اين فناوري داشته باشيم, بگونه اي كه رابطه بين قسمت هاي مختلف مشخص باشد. داشتن اين تقسيم بندي به شناخت ابعاد مختلف اين فناوري كمك مي كند.      • درخت نانوتكنولوژي   ضرورت انجام اين تقسيم بندي, ايده ترسيم يك درخت براي نانوتكنولوژي را به ذهن نزديك مي كند. درخت نانوتكنولوژي كليه جزئيات مربوط به اين فناوري اعم از: واحدهاي سازنده نانويي, محصولات, سيستم هاي نانويي, ابزار و غيره را مي تواند در بر داشته باشد.   گنجاندن همه اين بخش ها در يك تقسيم بندي به شيوه مناسب به وسعت ديد و احاطه زيادي نياز دارد. چرا كه اين فناوري در حال گسترش است و بطور پياپي براي هر قسمت كاربردهاي بيشتري پيدا مي شود يا ارتباطات جديدتري كشف مي گردد. بهمين دليل اين درخت نيز بايد بطور مداوم تصحيح و كامل تر شو  مشاركت هاي آسيايي بيشتر برخي مراكز تحقيقات دولتي آسيايي با شركتها و مؤسسات خارجي براي توسعه نانوتكنولوژي اعلام همكاري نموده اند. در ماه فوريه، آكادمي علوم چين

(CAS) ابراز داشت كه با شركت طراحي كنترل اتوماسيون ماگما، به منظور ايجاد آزمايشگاهي براي طراحي مدارهاي مجتمع نانومقياس، تيم مشتركي تشكيل داده اند. اين آزمايشگاه به دنبال توسعه و فراهم نمودن فناوري طراحي مدار مجتمع براي فناوري هاي نانومتري براساس ابزارهاي طراحي شركت ماگما مي باشد. در ژانويه، رئيس جمهور كره جنوبي- روموهيون- طرح توسعه ملي براي گسترش صنايع راهبردي در هر يك از استان ها را اعلام نمود. اين برنامه شامل تبديل استان چانگ چون به پايگاهي براي صنايع مرتبط با نانوتكنولوژي بود. همچنين در فوريه، دانشگاه ملي سئول، اظهار تمايل نمود كه تا سال 2006 يك آزمايشگاه تحقيق و توسعه را براي تمركز بر نانوابزارها و انرژي هاي تجديدپذير تأسيس نمايد. اين مؤسسه تحقيقاتي، داراي 60 استاد از 12 زمينه مختلف با هدف تربيت 50 دكتر و 200 فوق ليسانس در سال مي باشد.   گزارش فورسايت نانوتكنولوژي هلند پيشگفتار يكي از تكنولوژيهاي نوظهور و آينده دار قرن حاضر نانوتكنولوژي مي باشد. همانطور كه واضح است ورود هر تكنولوژي جديد به كشور نياز به امكان سنجي و همچنين دورانديشي دارد كه اين كار تحت عنوان فورسايت توسط تيم مربوطه انجام مي شود.   چكيده :      “مركز مطالعات STT هلند بر اي روند تكنولوژي “يك ارزيابي دو ساله ر در اواخر سال 1996 ا روي نانوتكنولوژي آغاز كرده است. اين موضوع درواقع يك امتداد و ادامه منطقي از مطالعات روي تكنولوژي ميكروسيستمهاست كه در سال 1994 منعقد شد. اعضاء سازمان پروژه نانوفرسايت شامل: كميته مديريت، هيئت مشورتي بين المللي و چهار گروه ضربت مي باشد كه روي هم رفته 60 كارشناس از رشته هاي مختلف و گروه مشاوران چند رشته اي از دانشگاههاي مختلف در اينجا حضور دارند. شايان ذكر

است كه پس از تشكيل جلسه و ارائه نظرات هركدام از گروههاي ضربت يك فصل 50-40 صفحه اي براي كتاب(250  صفحه اي) پيرامون تكنولوژي و شانس هاي فروش و نيازهاي جامعه مانند تأمين سلامتي مي نويسند.   فهرست مطالب • تعريف • مركز مطالعات STT هلند براي روندهاي تكنولوژي • كدام تعريف از نانوتكنولوژي مورد استفاده ما مي باشد؟ • مطالعات فرسايت هاي تكنولوژي ديگر • نانوتكنولوژي در اروپا • گروه مشاوران در هلند   • كارگاهها • گروه ضربت 1 : نانوتكنولوژي مولكولي • گروه ضربت 2 : مواد هيبريدي نانوساختارو نانوذرات • گروه ضربت 3 : نانوتكنولوژي از بالا به پايين • گروه ضربت 4 : پويش نانومتري • برنامه هاي آينده • سازمان گروه مشاوران   تعريف : فعاليتهاي نانوتكنولوژي در هلند و فنلاند چگونه و چه بوده است؟ چرا نانوتكنولوژي بطور كلي و خصوصاً براي منطقه خودمان مهم است ؟ چقدر روي آن كار شده است؟ صنعت و دولت چه نقشي را مي توانند در اين زمينه ايفا كنند؟ اينها سؤالاتي است كه در مركز STT به طور معمول مورد بررسي قرار مي گيرد. • كدام تعريف از نانو مورد استفاده ما قرار مي گيرد؟       پروژه STT ايجاد يك فرسايت بر روي نانوتكنولوژي است كه اين موضوع يك ادامه منطقي از تكنولوژي ميكروسيستم مامي باشد. ما نانوتكنولوژي را "تركيبي از چندين تكنولوژي براي توليد، متمايز كردن, دستكاري و مرتب كردن ساختارهاي در مقياسي بين 100-1/0 نانومتر با دقت بي سابقه و كنترل دقيق "تعريف مي كنيم . در هلند تعدادي از شيميدانها و فيزيكدانها و زيست شناسها روي اين زمينه كار مي كنند . تعريف ما در نانوتكنولوژي در چهار زمينه انعكاس يافته كه

توسط اين تعريف چهار گروه ضربت مشغول به كار هستند. گروه ضربت 1 : نانوتكنولوژي مولكولي گروه ضربت 2 : مواد هيبريدي نانوساختار و نانوذرات گروه ضربت 3 : نانوتكنولوژي از بالا به پايين گروه ضربت 4 : پويش نانومتري   • مطالعات ديگر فرسايت هاي تكنولوژي: در سال 1995، RAND يك مطالعات فهرستي به روي نانوتكنولوژي مولكولي منعقد كرد براي آمريكا (همكاران نلسون 1995). كميته مديران ارزيابي موارد و اختيارات تكنولوژي و علمي (STOA) در مجلس اروپا كار مشابهي را در اروپا روي نانوتكنولوژي كردند و كميته مديران فرسايت هلند براي علم و تكنولوژي (OCV) مطالعاتي براي دولت هلند انجام داده اند. بسياري از گزارشها يك ارزيابي جزئي را در زمينه نانو ارائه مي دهند. جامعه مهندسان آلمان (VDI) مطالعات فرسايت نانوتكنولوژي را در زمينه نانوفيزيك و نانوشيمي انجام داده اند . بهترين تحقيقات اخير را مركز توسعه صنعتي ملل متحد(UNIDO) انجام داده است. ديگر كارها بطور فهرست وار:مطالعات دلفي آلمان(BMBF), مطالعه روي كاربردها (Mayer), فهرست تازه هاي اروپايي (Tclles) و گزارشهاي انگليسي (Post)مي باشد.  تحقيقات و مطالعات STT فقط ارزيابي نانوتكنولوژي در هلند در حال حاضر است . در موازات آن جامعه اروپايي براي مطالعات تكنولوژيهاي منتظره و نوظهور (IPTS) بررسي بر روي راهها و روشهاي نانوتكنولوژي كه در برنامه ريزي اروپا بايد تكميل شودرا به پايان رساند. در ژاپن هم دكتر Hari Singh Nalaw از آزمايشگاه تحقيقات هيتاچي يك كتاب 300 صفحه اي را تحت عنوان "Handbook of nano Structured Material and nanotechnology" تأليف كرد.   • نانوتكنولوژي در اروپا:      فعاليتهاي نانو در اروپا رو به رشد و گسترش است و بالتبع مراكز و شبكه هايي كه روي نانوتكنولوژي متمركز باشند

نيز رو به افزايش است كه از جمله آنها : PHANTOMS : از سال 1992 شروع به كار كرده و قسمتي از نانوالكترونيك را مورد بررسي قرار مي دهد و با مركز IMEC كه روي ميكروالكترونيك تمركز دارد (در بلژيك) همكاري و هماهنگي دارد. Nano-network: ESF (شبكه نانو) در ESF نيز از سال 1995 روي مواد متركز شده  است. ECNM : فعاليت خود را از سال 1996 با تمركز روي مواد و نانو مواد آغاز كرده است. آنچه كه مسلم است هيچ شبكه اي تاكنون در اروپا وجود نداشته كه روي قسمتي از نانوتكنولوژي مولكولي كه با بيولوژي مرتبط است فعاليت كنند و اين توجه صاحبنظران را به خود جلب كرده است. از شبكه هاي ملي نيز مي توان به عنوان مثال از French club Nanotechnology و يا UK institute of Nanotechnology و يا مركز STT در هلند نام برد. DIMES در دانشگاه Delft و MESA در دانشگاه Twente پيشنهادي تحت همكاري مشترك روي نانوفيزيك و شيمي ماورا ئ مولكولي كه در اصطلاح نانولينك (nanolink) ناميده شد داشتند.  باتمام توصيفات آنطور كه مشخص است هنوز هيچ مركز اروپايي هم ارز و معادل با NAIR در ژاپن در تحقيقات چند رشته اي پيشرفته شكل نگرفته است.   • گروه مشاوران در هلند :      پس از شكل گيري پروژه STT در سال 1996، 60 استاد با پيش زمينه اي در فيزيك، شيمي، بيولوژي با يكديگر موافقت كردند كه همكاري را در اين زمينه آغاز كنند و اين بدان معني است كه بخش مهمي از ذخيره هاي فكري و منابع انساني در نانوتكنولوژي كه در كشور حضور داشتند گرد هم آمدند تا يك گروه مشاور مؤثري در

نانوتكنولوژي را بوجود آورند.   • كارگاهها : اولين كارگاه براي آشنايي و معرفي نانوتكنولوژي و جمع كردن و گردآوري متخصصين در زمينه هاي مختلف در May 1996 برگزار شد . در اين كارگاه يك معرفي از نانوتكنولوژي و توضيحاتي اختصاري و مفيد توسط مسؤولين هريك از گروههاي ضربت ايراد مي شود كه هدف از آن بحث و ارائه عقيده هايي مختلف كارشناسان در زمينه هاي مختلف و جمع آوري يك گروه مشاوران كارا در اين زمينه (نانوتكنولوژي) مي باشد. البته تصميم داريم در ژانويه 1998 سميناري در مورد كاربردهاي  عملي نانو با حضور همين جمع برگزار كنيم.      گروههاي ضربت: گروه ضربت 1 : نانوتكنولوژي مولكولي       كار اين گروه شامل بيوشيمي و تكنيك هاي شيمي فرا مولكولي براي تركيب نانوساختارها مي باشد. در اين بخش روي مكان يابي مولكولي و دست كاري (manipulation) نانوساختارها، توانايي آدرس يابي نانوساختارها، خود سازمان دهي و كنترل در مقابل عوامل نامطلوب و پاسخ دهي و مثالهايي از طبيعت تمركز مي شود. مطالب اين كتاب در اين بخش شامل: • تركيب كردن سوپرمولكولي • مهندسي پروتئين • نانوساختارهاي بيولوژي كه الكترون يا انرژي را حمل و نقل مي كنند • مدلهاي مولكولي • نانوساختارهايي از مولكولهاي سطح Surfactant • نانوساختارهايي از ميان شيمي كوئوردينانسيون (coordination chemistry ) • DNA و كپسوله سازي داروها و نانوكپسولها. • پروتئين هاي گيرنده نوري براي ابزار ذخيره كردن و تغييردهنده و يا قطع و وصل كننده هاي نوري وسايل شيميايي نوري مولكولي • تركيبات درختي( dendrimer )     شماتيكي از كشف يك دوقطبي راه گزين(switching) با استفاده از SQUID تحقيقات در مجتمع پيشنهادي براي وسايل و مواد بيوآلي در دانشگاه Groningen شامل موتورهاي مولكولي نيز خواهد شد.

موتور چرخان در شكل نشان داده شده كه در آن رشته actin متصل شده به H-ATP Synthase و بوسيله آنزيم رانده مي شود. (منبع:دانشگاه Groningen )   گروه ضربت 2 : مواد نانوساختار و نانوذرات  شيمي آلي و شيمي غيرآلي در علم مواد به منظور كنترل خواص مواد توسط كنترل مورفولوژي نانومقياس استفاده مي شود ، مواردي كه در كتابSTT در اين بخش آمده شامل : • تركيب كردن نانو ذرات • معدني كردن زيستي • پراكندگي هاي كلوئيدي • نانوذرات فلزي • مواد نانوساختار • پليمرهاي زيستي • فرآيندهاي نانوذرات در فاز مايع براي Coating • كاربردهاي نانوتكنولوژي در صنايع غذايي   گروه ضربت 3  : نانوتكنولوژي از بالا به پايين      اين گروه مشغول تهيه و تنظيم فصلي از كتاب پيرامون نانوساختارهايي روي سطح مي باشند. تمركز بيشتري روي نانوليتوگرافي و نانو الكترونيك دارند. البته در كنار نانوتكنولوژي از بالا به پايين، نانوتكنولوژي از پايين به بالا هم بحث خواهد شد. موضوعات اين بخش شامل : • نانوليتوگرافي براي توليد IC • نتيجه نهايي ليتوگرافي با پرتوالكتروني • طراحي نانو مقاومت هايي مناسب براي تشعشع DUV • رشد همبافته انتخابي • ليتوگرافي با روش نوشتن اتمي مستقيم • چاپ با تماس ميكروني • جستجوهاي پويشي در حد نانو براي نانوساختارها • نانوتكنولوژي الكترومغناطيسي : كاربردهاي MRAM     گروه ضربت 4 : پويش هاي نانومتري در اين گروه در مورد پويش هاي ميدان نزديك و ميدان دور مطالبي گردآوري شده كه شامل : • force microscope • ميكروسكوپهاي نوري پويشگر ميدان نزديك (NSOM) • روشهاي نوري ميدان دور براي نانوتكنولوژي • ميكروسكوپهاي الكتروني   برنامه ريزي آينده : البته واضح است

كه تمام شدن سمينار و كتاب, پايان كار مركز STT نيست. مركز STT در صدد به حركت در آوردن و فعال كردن ابتكارات براي تحقيقات پيشنهادي چندرشته اي، برنامه ريزي براي علوم نانويي، نانوتكنولوژي، آموزش و سياست صنعتي مي باشد. البته در كنار طرح پيشنهادات و معرفي نانو براي دولت و صنعت، ارائه ابتكارات واقعي بوسيله اعضا بسيار ضروري است. شعار ما " شهر كوچك، ابزار كوچك "      آيندة اميدبخش نانوتكنولوژي در اروپا  بدون شك آمريكا پيشتاز تحقيقات نانو در جهان است. اين كشور در سال 2003 بيش از 770 ميليون دلار به برنامه پيشگامي ملي نانوتكنولوژي اختصاص داد و براي سال 2004 نيز در نظر دارد اين بودجه را تا %5/9 افزايش دهد. كنگره اين كشور لايحه اي را تصويب نمود كه 36/2 ميليارد دلار به برنامه هاي نانوتكنولوژي در سه سال آينده اختصاص مي دهد.  اروپا براي رسيدن به اين سطح، مسيري طولاني در پيش دارد ولي با تشخيص اينكه چه خطري در كمين است, در حال برداشتن گامهايي در سطح ملي و بين المللي است تا اطمينان يابد كه آمريكا نمي تواند سهم اروپا را از بخش نوظهور صنعت نانو تصاحب كند. اميدهاي زيادي براي پيشگامي تحقيقاتي 5 سالة كميسيون اروپا، يعني ششمين برنامه تحقيق و توسعه اروپا (PF6) وجود دارد. تشخيص اينكه اروپا ممكن است صحنة بازي را از دست بدهد سبب شده كه با اختصاص حدود 1485 ميليون دلار، امكان ارتقاء نانوتكنولوژي از وضعيت فعال كليدي در برنامة قبلي (FP5) به وضعيت اولويت اول موضوعي در FP6 فراهم شود.  همچنين نانوتكنولوژي مي تواند از ساير بودجه هاي FP6 در زمينه هايي مثل (ژنوميك و بيوتكنولوژي براي سلامت) (انرژي، محيط

زيست و توسعة پايدار) و (فناوري اطلاعات) نيز استفاده نمايد.  كمسيون اروپا از FP6 براي تشويق همكاريهاي بزرگ بين مراكز تحقيقاتي، دانشگاهها، مناطق، كشورها و همچنين همكاريهاي بين دانشگاه و صنعت استفاده مي نمايد.كمسيون اروپا به منظور يكپارچه سازي بيشتر تحقيقات, با تمركز بيشتر روي اولويتهاي ذكر شده از كارهايي كه در سطح اروپا انجام مي گيرد حمايت مي نمايد. براي مثال از شبكه هايي كه سعي مي نمايند تا همكاريهاي بين المللي و چند مركزي را بهبود بخشند حمايت مي نمايد. يك بررسي جديد، بيش از 80 شبكه ملي و بين المللي در زمينة نانوتكنولوژي را در اروپا مشخص نموده است. از جولاي 2002 شبكه اي متعلق به جامعة اروپا با عنوان نانوفروم به عنوان نقطه كانوني(Focal Point) براي اين شبكه ها عمل كرده و به انتشار اطلاعات و تبادل تجربيات و كارها مي پردازد.   زنگ خطر براي اروپا فيليپ باسكوين عضو كميسيون تحقيقات اروپا معتقد است براي اينكه اين منطقه موقعيت خود را در اقتصاد جهاني آينده كه مبتني بر دانش و اطلاعات است، حفظ نمايد بايد در زمينة فناوريهاي كليدي و داراي سود اقتصادي و اجتماعي زياد، پيشرفتي عالي داشته باشد. يكي از اين فناوريهاي كليدي نانوتكنولوژي است. وضعيت اعضاي كميسيون اروپا نشان مي دهد كه پاية تحقيقاتي كامل و عميقي در اروپا براي پيشرفت وجود دارد. كشورهاي اتحاديه اروپا(EU) و منطقة تجارت آزاد اروپا (EFTA) %39 از ابداعات مربوط به نانوتكنولوژي را در مقايسه با %45 آمريكاي شمالي به خود اختصاص داده اند. از لحاظ انتشار مقالات علمي EU و EFTA بيش از يك سوم (%34) سهم داشتند در حالي كه سهم آمريكا و كانادا كمتر از اين مقدار (%28) بود.  به عقيده بسياري

از محققان علوم نانو با وجود آنكه چالش اصلي اروپا، انتقال تحقيقات نانو از دانشگاه به عرصة تجاري است، اما اين اتحاديه تاكنون سطح مناسب تحقيقات بنيادي خود را حفظ نموده است.  جان ريان از دانشگاه آكسفورد كه يك مأموريت جديد سازمان دهي شده توسط مؤسسه نانوتكنولوژي در آمريكا را هدايت مي كند، اعلام نمود: "آمريكا قادر به سرمايه گذاري طيف وسيعي از تحقيقات طولاني مدت و كاربردي همراه با حمايت اقتصادي و تجاري آنها از طريق بخش خصوصي مي باشد. بسياري از شركتهاي آن براي سرمايه گذاري بر روي زمينه علمي و فني جديد مشتاق مي باشند و با سرمايه گذاري شخصي خود تحقيقات بنيادي را به سوي محصولات تجاري سوق مي دهند. معمولاً آمريكاييها سود صنعتي بيشتري از تحقيقاتشان نسبت به آنچه كه ما در اروپا انجام مي دهيم، مي برند." ضعف اروپا در مقايسه با آمريكا و ژاپن در ايجاد صنايع پيشرفته با تكيه بر تحقيقات بنيادي هميشه باعث نگراني بوده است. تعداد طرحهاي كميسيون اروپا و ميزان سرمايه گذاري آن در زمينه تحقيقات نانو قابل تحسين است، ولي وقتي كه كار به بخش خصوصي مي رسد احساس خلائي مي شود. صنعت نمي تواند به طور مناسب با تحقيقات هماهنگ گردد. به طور كلي كميسيون اروپا بخش كوچكي از ثروت خود را (%9/1 از درآمد ناخالص ملي در سال 2000) در مقايسه با رقباي اصلي خود يعني آمريكا (%8/2) و ژاپن (%3) به تحقيقات اختصاص مي دهد. باسكوين با اعلام اينكه خلاء سرمايه گذاري، زنگ خطري براي اروپا است، خواستار افزايش و صرف %3 از درآمد ناخالص ملي بر روي تحقيق و توسعه تا سال 2010 گرديد. او اضافه نمود: "كشورها بايد بررسي كنند كه چگونه مي توان از بودجه هاي تحقيقاتي براي

برانگيختن و تشويق سرمايه گذاري خصوصي به بهترين وجه استفاده نمود. اين كار ممكن است براي كشورهايي كه نسبت به فناوريهاي جديد بدبين هستند و نيز براي فضاي اقتصادي علاقمند به بازگشت سريع سرمايه، آسان نباشد." او همچنين به اتلاف و هدر رفتن زياد بودجه ها و هزينه هاي تحقيقاتي تا سقف %20 از طريق تكرار كارها در اروپا اشاره نمود.

پيش بيني هاي آلفا و بتا

...  foresight دگرگوني اجتماعي و پيش بيني رخدادهاي آينده يكي از موضوعات مورد علاقه آينده پژوهان است وحيد وحيدي مطلق   تحول و دگرگوني اجتماعي و پيش بيني رخدادهاي آينده يكي از موضوعات مورد علاقه آينده پژوهان است. با اين وجود، تلاش هاي متعدد در حوزه علوم انساني براي تقليد ازعلوم طبيعي و رسيدن به دقت قابل قبولي براي پيش بيني رخدادهاي آينده و شناسايي مسير دگرگوني اجتماعي تا كنون كمابيش با شكست مواجه شده است. در واقع احتمال ظهور پديده هاي شگفت انگيز در زمينه رفتار اجتماعي انسان ها بيشتر از احتمال ظهور پديده هاي شگفت انگيز در زمينه رفتار جهان مادي و طبيعي است. از اين رو كساني كه تلاش كرده اند براي پيش بيني وضعيت آينده يك سيستم اجتماعي از قوانين اداره كننده و مدل هاي علت و معلولي مشابه قوانين اداره كننده و مدل هاي مورد استفاده درعلوم طبيعي همچون علم مكانيك استفاده كنند، با مشكلات فراواني مواجه شده اند. اين دشواري و پيش بيني ناپذيري اساسا در ماهيت انسان ريشه دارد. آزادي انتخاب مسير و عدم تطابق هميشگي رفتار با ترجيحات ذهني بيان شده، باورها و ارزش ها از جمله ويژگي هاي متمايز انسان و سيستم هاي متشكل از انسان است. گاهي اوقات

از طريق تحليل شخصيت و ملاحظه واقعيت هاي موجود همچون استعداد ها و توانمندي ها، مي توان مسيرهاي دگرگوني زندگي يك فرد را محدود ساخت و در نتيجه به يك يا چند پيش بيني قابل قبول و معتبر درباره وضعيت آينده زندگي وي دست يافت. بي ترديد حتي اين پيش بيني ها در برابر اتفاقات شگفت انگيز خوشايند يا ناگوار و به طور كلي مواردي كه تحت عنوان شانس و اقبال شناخته مي شوند، آسيب پذيرند. حضور در مكان مناسب در زمان مناسب يا برعكس حضور در مكان نامناسب در زمان نامناسب شايد تاثيرات چشمگيري بر مسير زندگي يك فرد بگذارد. از همه مهم تر حضور فرد در جامعه موجب مي شود كه از طريق تعاملات و روابط متقابل رسمي و غير رسمي با اجزاء ديگر سيستم اجتماعي، يعني افراد ديگر، جهت يا جهت هاي مشخصي به عنوان سمت حركت مطلوب يا مشروع از ديد عرف يا قوانين حاكم بر جامعه براي او تعريف شوند. كنترل روابط متقابل غير رسمي و تسلط بر ماهيت تعاملات ياد شده كاري دشوار و احتمالا غير ممكن است. از سوي ديگر پيش بيني وقتي امكان پذير است كه توانايي كنترل وجود داشته باشد. بنابراين با توجه به فقدان كنترل بر روابط اجتماعي تقريبا همه حدس هاي مربوط به آينده وضعيت يك فرد در جامعه تا زماني كه وضعيت آينده روشن نشده است به يك اندازه درست خواهند بود. خلاصه اينكه مي توان گفت كه پيش بيني وضعيت آينده يك فرد، چه كمترين تاثير را از محيط بگيرد و چه اسير هنجارهاي مختلف اجتماعي باشد، از پيش بيني وضعيت آينده

پيچيده ترين سيستم هاي مكانيكي دشوارتر است. چنين ضعفي را مي توان در مقياسي بزرگ تر به جامعه و به طور كلي هر سيستم متشكل از انسان ها تعميم داد. در واقع همانطور كه حدس هاي مختلف درباره وضعيت آينده يك فرد پس از روشن شدن وضعيت نهائي او ابطال مي شوند، حدس هاي مختلف درباره وضعيت آينده يك جامعه يا ملت در نگاه به عقب شايد خنده دار به نظر برسند. اما اذعان به ناتواني در زمينه پيش بيني درست وضعيت آينده يك فرد يا يك سيستم متشكل از افراد نبايد موجب دلسردي و نااميدي شود. بر اساس چنين بينشي مي توان در چارچوب هاي تحليلي، كه از آنها براي مطالعه و بررسي آينده سيستم هاي متشكل از انسان ها استفاده مي شود، اصلاحاتي اعمال كرد. نخست اينكه فعاليت و انرژي اختصاص يافته براي پيش بيني آينده را بايد به سمت شكل بخشيدن به آينده سوق داد. در واقع به جاي پرداختن به موضوع لاينحل پيش بيني، پرسشي اساساً متفاوت و البته با معناتري را بايد مطرح كرد. آينده پژوهان و علاقه مندان به وضعيت آينده سيستم هاي متشكل از انسان ها بهتر است به جاي پيش بيني آينده و سپس اقدام بر پايه ي آن، پارادايم ذهني خود را تغيير داده و در نبود هيچ روش اتكاپذيري براي پيش بيني به دركي نظام مند از بهترين انتخاب هاي ميان مدت براي شكل بخشيدن به آينده درازمدت دست يابند. چنين كاري مستلزم اتخاذ رويكردي پيش دستانه و فعالانه به جاي رويكردهاي مرسوم و متعارف انفعالي است. در يك رويكرد انفعالي تلاش مي شود در فواصل زماني مشخص اطلاعاتي درباره قوانين اداره

كننده و واقعيت هاي موجود سيستم هاي متشكل از انسان ها جمع آوري شده و پس از تحليل اين اطلاعات حدس هايي درباره وضعيت آينده سيستم هاي مذكور ارائه شوند. در حالي كه بي ثبات كردن قوانين اداره كننده و كمرنگ ساختن يا از بين بردن واقعيت هاي موجود به گونه اي كه مسير دگرگوني اجتماعي به سمت خواسته ها و انتظارات كليدي معطوف شود، فقط در يك رويكرد پيش دستانه و فعالانه موضوعيت پيدا مي كنند. دوم اينكه معيار ارزيابي يك پيش بيني بايد سودمندي آن باشد و نه درست يا غلط بودن آن. شايد چنين به نظر برسد كه پيش بيني خوب لزوماً بايد به حقيقت بپيوندد. به بيان ديگر اگر پيش بيني غلط از آب در آيد بعضي افراد آن را به كلي بي فايده و حتي زيانبار مي دانند. به عنوان مثال، فردي كه به پيش بيني وضع آب و هوا توجه مي كند در صورت شنيدن خبر غلط نامساعد بودن وضع هوا ممكن است تداركات غيرضروري انجام دهد و يا به دليل اين كه وضع هوا خوب پيش بيني شده، خود را براي هواي بد آماده نكند. واضح است كه پيش بيني وضع هوا هنگامي خوب است كه درست باشد. اكثرا همين معيار را براي پيش بيني دگرگوني اجتماعي نيز به كار مي گيرند. اما اين كار به دو دليل اشتباه است. اول به اين دليل كه نمي توان دقت پيش بيني را از قبل تعيين كرد و دوم به اين دليل كه پيش بيني هاي آلفا و بتا در نظر گرفته نمي شوند. پيش بيني هاي آلفا و بتا دو شيوه متمايز آينده نگري هستند كه عناوين آنها را شخصا انتخاب كرده ام. تعريف

ساده و مختصر پيش بيني هاي نوع آلفا و بتا به شرح زير است: پيش بيني نوع آلفا به يك پيش بيني گفته مي شود كه به خاطر بيان آن به وقوع بپيوندد پيش بيني نوع بتا به يك پيش بيني گفته مي شود كه به خاطر بيان آن به وقوع نپيوندد پيش بيني هاي آلفا و بتا نتيجه و رويداد نهايي را تغيير مي دهند. به عنوان مثال، من پيش بيني مي كنم كه فردا صبح، پنير، كره و عسل خواهم خورد. تحقق اين پيش بيني در آينده به اراده و قدرت من بستگي دارد. يعني اينكه اولا بخواهم و دوما بتوانم. علاوه براين، پژوهش هاي انجام گرفته توسط رابرت كينگ مرتون نشان مي دهد كه اگر از يك فرد بخواهيم رفتار آينده خود را پيش بيني كند احتمال تحقق آينده پيش بيني شده افزايش مي يابد. برخلاف پيش بيني هاي آلفا، پيش بيني هاي بتا اساسا هولناك هستند. اين نوع پيش بيني ها نتيجه و رويداد نهايي نامطلوب را تغيير مي دهند. مثلا مشاوران مدير عامل، ورشكستگي قريب الوقوع شركت را پيش بيني مي كنند و بنابراين مديرعامل با تغيير خط مشي خود و اصلاح تصميم هاي خود جلوي تحقق آن را مي گيرد. رويداد مطلوب نهايي تنها به اين دليل تحقق مي يابد كه فرد مذكور بر اساس يك پيش بيني هولناك دست به كار شده است. به عنوان مثالي ساده تر مي توان به خانمي، كه براي روابط زناشويي و خانوادگي خود اهميت چنداني قائل نيست، اشاره كرد. اگر بر فرض يك پيش بيني هولناك راجع به آينده، مثلا ازدواج مجدد همسرش، دريافت كند سريعا دست به كار شده

و مسير اقدامات و شيوه رفتار خود را تغيير مي دهد. در واقع تصميم گيرنده پيش بيني نامساعد را دريافت كرده و بنابراين جلوي تحقق آن را مي گيرد. آيا اين پيش بيني بد است يا خوب؟ پاسخ اين است كه اين پيش بيني ها بسيار سودمند و مفيد هستند زيرا به نتيجه بهتري منجر مي شوند. در اينجا ارزش پيش بيني در سودمندي آن است، نه در تحقق آن. بايد به اين نكته مهم توجه كرد كه پيش بيني ها نبايد بر اساس تحقق يا عدم تحقق آنها ارزيابي شوند.مهمتر از آن، بايد به ديگران ياد داد كه خوبي يك پيش بيني در كاربردي بودن آن است و اين كه بتوان با استفاده از آن تصميم هاي بهتري گرفت، نه اينكه آيا نهايتا به واقعيت مي پيوندد يا نه. براي مطالعه بيشتر: نمونه اي از پيش بيني هاي نوع بتا توسط ايالات متحده آمريكا پيش گويي محقق كننده انتخاب هاي هوشمندانه تفكر ارزشي برنامه ريزي پابرجا براي يك قرن براي آشنايي با موارد ابطال پذيري امكان پيش بيني هاي نوع آلفا و بتا يا به عبارت ديگر موارد مقاوم در برابر پيش بيني هاي نوع آلفا و بتا مرجع زير را ببينيد:   The Boundary of the Self-Fulfilling Prophecy and the Dilemma of Social PredictionBy Richard L. HenshelThe British Journal of Sociology, Vol. 33, No. 4 (Dec., 1982), pp. 511-528

نانو فناوري چيست

دي 1387 ، 23:42 مقاله تخصصي ؛  نانو فناوري چيست؟... What is Nanotechnology? نانوتكنولوژي توليد مولكولي   فناوري نانو هنر و علم دستكاري و بازچيني اتمها براي ساخت مواد،ابزارها و سيستم هاي مفيد در مقياس يك ميليارديم متر است نانوتكنولوژي توليد مولكولي يا به عبارت

ديگر ، ساخت اشياء در سايزهاي اتم به اتم، مولكول به مولكول توسط روبات هاي برنامه ريزي شده در مقياس نانومتريك است و نانومتر يك ميلياردم متر است جمهوري اسلامي ايران و فناوري نانو   جمهوري اسلامي ايران، فناوري نانو را به عنوان اولويت اصلي فناوري كشور انتخاب نموده و براي آن برنامه ريزي مي كند. تشكيل ستاد ويژة توسعة فناوري نانو با هدف برنامه ريزي بلند مدت و نظارت بر تحقق اهداف نيز در همين راستا مي باشد.بر اساس بند ب مادة 43 برنامة چهارم توسعه كشور، دولت بايد در سال اول برنامه، سند جامع توسعة فناوري نانو را به تصويب برساند كه تدوين اين سند توسط ستاد انجام شد و در حال ارائه به هيأت دولت مي باشد .   نانو تكنولوژي و ميكرو الكترونيك   دانش ميكروالكترونيك امروزه گسترش چشمگيري پيدا كرده است . طبق تئوري scaling كه در شركت IBM مطرح شد ، كاهش ابعاد ترانسيزتور CMOS منجر به بهبود سرعت ، قيمت و توان مصرفي مي شود بنابراين سايز ترانزيستورها هر 3 سال به طور متوسط 0.7 برابر كوچكتر شده است اما به دليل قوانين مكانيك كوانتوم محدوديت تكنيك هاي ساخت ممكن است . از كاهش بيش از اين از لحاظ اندازه در ترازيستورهاي FET معمولي جلوگيري شود و در يكي دو دهه آينده با روش هاي متداول ساخت در ابعاد زير 50 نانومتر متوقف شود به اين ترتيب كوچك سازي عناصر مدارها تا به حد نانومتري حتي در اندازه مولكولي محققان را به سمتي سوق مي دهد كه در جهت افزايش قدرت و كارايي ترانزيستور ها خيلي بيشتر از حالت

معمولي فعاليت مي كنند دستگاههاي نانومتري جديد مي توانند در دو حالت سوييچ و آمپلي فاير ايفاي نقش مي كنند با وجود اين بر عكس FET هاي امروزي كه عمل آنها بر اساس جابه جايي اجرام الكترونها در حجم ماده مي باشند دستگاههاي جديد بر اساس پديده مكانيكي كوانتومي عمل مي كنند و در اندازه نانومتري ظاهر مي شوند. در سيستم هاي مجتمع فوق العاده فشرده امروزي ULSI كه ضخامت اكسيد گيت آنها به چند لايه اتمي مي رسد . تفاوت اساسي ميان تكنولوژي ULSI و نانوتكنولوژي تفاوت ميان روش پياده سازي "بالا به پايين " و " پايين به بالا "براي توليد يك محصول است در روش بالا به پايين مساله اصلي هزينه بسيار زياد كوچك تر كردن ابعاد ترانزيستورها با روش ليتوگرافي است ، در حالي كه هدف اصلي تكنولوژي ULSI كاهش هزينه ها بر بيت در حافظه ها و هزينه بر سوييچ در مدارات منطقي بوده است. از آن سو در روش پايين به بالا انتظار مي رود كه با استفاده از روش هاي پيچيده شيميايي و طراحي مولكولي بتوان بلوك هاي پايه سيستم را پياده سازي كرد .اما مساله اصلي يكنواختي و قابليت اطمينان سيستم در مقياس وسيع است . اگر بتوان معماري فعلي مدارات مجتمع را بر اساس روش پايين به بالا و با قابليت اطمينان بالا پياده كرد ، نانو تكنولوژي اهميت فوق العاده در توسعه صنعت IC پيدا ميكند. در تكنولوژي ULSI از آنجايي كه كارآمدي سيستم مورد نظر است بيشترين درجه آزادي در طراحي سيستم و سپس طراحي مدار وجود دارد ، لذا فرآيند ساخت و ادوات

نيمه هادي مثل ترانزيستورها كمترين تنوع را دارند . متقابلا در نانو تكنولوژي بلوكهاي پايه متنوعي با كارآمدي بالا وجود دارند در حالي كه معماري سيستم وارتباط بين بلوك ها به خوبي در نظر گرفته نشده است . به هر حال دو روش براي توسعه نانو الكترنيك متصور است . روش اول آن كه نانو تكنولوژي با تكنولوژي موجود ULSI تركيب شود . تلفيق رشته هايي مثل بيوتكنولوژي و الكترونيك تركيب بازار صنعت داروسازي و صنعت نيمه هادي و نهايتا پياده سازي سيستم هاي مجتمع كه از مواد و اجزا متنوعي تشكيل شده اند از نتايج اين روش به شمار مي ايند. روش دوم آن كه نانوتكنولوژي جايگزين تكنولوژي ULSI شود .اين در صورتي مقدور خواهد بود كه بتوان سيستم هاي فعلي را با كاركرد بهتر و قيمت پايين تر به روش پايين به بالا پياده سازي كرد. نتيجه: آنچه كه مسلم است، الكترونيك مولكولي داراي آينده اي درخشان است و با آهنگ بسيار سريعي در حال رشد و تكامل است. از اين رو توجه خاصي را مي طلبد . نتايج عملي رشد و توسعه شاخه هاي نانوتكنولوژي مانند نانوالكترونيك سبب ساخت تجهيزاتي خواهد شد كه در مقايسه با گذشته اختلاف فاحش داشته و نسل كاملاً جديدي با قابليت هاي منحصر به فرد خواهد بود . نانو لوله ها و DNA به عنوان دو ابزار كارآمد در توليد محصولات نانوالكترونيك از اهميت خاصي برخوردارند، وليكن در اين ميان DNA به دليل داشتن خواص محلي و وجود آن در بدن موجودات زنده از اهميت بيشتري برخوردار است . نانوتكنولوژي و شاخه هاي كاربردي آن در علوم مختلف مانند نانوالكترونيك به عنوان پديده هايي

نوظهور هنوز قبل از تجاري سازي محصولاتشان، احتياج به پيشرفت در هر دو زمينه علمي و تكنولوژيكي را دارد. با توجه به اينكه هم اكنون برخي از محصولات اين فناوري در بازار وجود دارد پيش بيني اينكه كداميك از محصولات آينده بهتري دارند (از نظر رقابتي) نياز به بررسي بيشتر شاخصهاي اين فناروي در بخشهاي صنعت و زيرمجموعه هاي اين فناوري دارد .   منابع: 1-كتاب نانوتكنولوژي انقلاب صنعتي آينده 2-سايت نانو ايران  پويا ماكاراچي  {beginslide id="133" title="براي مشاهده متن انگليسي مرتبط به صورت كشويي اينجا را كليك فرمائيد"} What is nanotechnology? 1. Introduction Despite unprecedented government funding and public interest in nanotechnology, few can accurately define the scope, range or potential applications of this technology. One of the most pressing issues facing nanoscientists and technologists today is that of communicating with the non-scientific community. As a result of decades of speculation, a number of myths have grown up around the field, making it difficult for the general public, or indeed the business and financial communities, to understand what is a fundamental shift in the way we look at our interactions with the natural world. This article attempts to address some of these misconceptions, and explain why scientists, businesses and governments are spending large amounts of time and money on nanoscale research and development. 2. What is nanotechnology? Take a random selection of scientists, engineers, investors and the general public and ask them what nanotechnology is and you will receive a range of replies as broad as nanotechnology itself. For many scientists, it is nothing startlingly new after

all we have been working at the nanoscale for decades, through electron microscopy, scanning probe microscopies or simply growing and analysing thin films. For most other groups, however, nanotechnology means something far more ambitious, miniature submarines in the bloodstream, little cogs and gears made out of atoms, space elevators made of nanotubes, and the colonization of space. It is no wonder people often muddle up nanotechnology with science fiction. 3. What is the nanoscale? Although a metre is defined by the International Standards Organization as `the length of the path travelled by light in vacuum during a time interval of 1/299 792 458 of a second' and a nanometre is by definition 10- 9 of a metre, this does not help scientists to communicate the nanoscale to non-scientists. It is in human nature to relate sizes by reference to everyday objects, and the commonest definition of nanotechnology is in relation to the width of a human hair. Unfortunately, human hairs are highly variable, ranging from tens to hundreds of microns in diameter (10-6 of a metre), depending on the colour, type and the part of the body from which they are taken, so what is needed is a standard to which we can relate the nanoscale. Rather than asking anyone to imagine a millionth or a billionth of something, which few sane people can accomplish with ease, relating nanotechnology to atoms often makes the nanometre easier to imagine. While few non-scientists have a clear idea of how large an atom is, defining a nanometre as

the size of 10 hydrogen, or 5 silicon atoms in a line is within the power of the human mind to grasp. The exact size of the atoms is less important than communicating the fact that nanotechnology is dealing with the smallest parts of matter that we can manipulate. 4. Science fiction While there is a commonly held belief that nanotechnology is a futuristic science with applications 25 years in the future and beyond, nanotechnology is anything but science fiction. In the last 15 years over a dozen Nobel prizes have been awarded in nanotechnology, from the development of the scanning probe microscope (SPM), to the discovery of fullerenes. According to CMP Científica, over 600 companies are currently active in nanotechnology, from small venture capital backed start-ups to some of the world's largest corporations such as IBM and Samsung. Governments and corporations worldwide have ploughed over $4 billion into nanotechnology in the last year alone. Almost every university in the world has a nanotechnology department, or will have at least applied for the funding for one. Even more significantly, there are companies applying nanotechnology to a variety of products we can already buy, such as automobile parts, clothing and ski wax. Nanotechnology is already all around us if you know where to look. The confusion arises in part because many people in the business world do not know where to look. Over the last decade, technology has become synonymous with computers, software and communications, whether the internet or mobile telephones. Many of the initial applications

of nanotechnology are materials related, such as additives for plastics, nanocarbon particles for improved steels, coatings and improved catalysts for the petrochemical industry. All of these are technology based industries, maybe not new ones, but industries with multi-billion dollar markets. 5. The nanotechnology industry It is increasingly common to hear people referring to `the nanotechnology industry', just like the software or mobile phone industries, but will such a thing ever exist? Many of the companies working with nanotechnology are simply applying our knowledge of the nanoscale to existing industries, whether it is improved drug delivery mechanisms for the pharmaceutical industry, or producing nanoclay particles for the plastics industry. In fact nanotechnology is an enabling technology rather than an industry in its own right. No one would ever describe Microsoft or Oracle as being part of the electricity industry, even though without electricity the software industry could not exist. Rather, nanotechnology is a fundamental understanding of how nature works at the atomic scale. New industries will be generated as a result of this understanding, just as the understanding of how electrons can be moved in a conductor by applying a potential difference led to electric lighting, the telephone, computing, the internet and many other industries, all of which would not have been possible without it. While it is possible to buy a packet of nanotechnology, a gram of nanotubes for example, it would have zero intrinsic value. The real value of the nanotubes would be in their application, whether within existing industry, or to enable the

creation of a whole new one. 6. Fantastic voyage Shrinking machines down to the size where they can be inserted into the human body in order to detect and repair diseased cells is a popular idea of the benefits of nanotechnology, and one that even comes close to reality. Many companies are already in clinical trials for drug delivery mechanisms based on nanotechnology, but unfortunately none of them involve miniature submarines. It turns out that there are a whole range of more efficient ways that nanotechnology can enable better drug delivery without resorting to the use of nanomachines. Just the concept of navigating ones way around the body at will does not bear serious scrutiny. Imagine attempting to go against the flow in an artery—it would be like swimming upstream in a fast flowing river, while boulders the size of houses, red and white blood cells, rained down on you. Current medical applications of nanotechnology are far more likely to involve improved delivery methods, such as pulmonary or epidermal methods to avoid having to pass through the stomach, encapsulation for both delivery and delayed release, and eventually the integration of detection with delivery, in order for drugs to be delivered exactly where they are needed, thus minimizing side effects on healthy tissue and cells. As far as navigation goes, delivery will be by exactly the same method that the human body uses, going with the flow and `dropping anchor' when the drug encounters its target. 7. Shrinking stuff Another common misconception is that nanotechnology is

primarily concerned with making things smaller. This has been exacerbated by images of tiny bulls, and miniature guitars that can be strummed with the tip of an AFM, that while newsworthy, merely demonstrate our new found control of matter at the sub-micron scale. While almost the whole focus of micro-technologies has been on taking macro-scale devices such as transistors and mechanical systems and making them smaller, nanotechnology is more concerned with our ability to create from the bottom up. In electronics, there is a growing realization that with the end of the CMOS roadmap in sight at around 10 nm, combined with the uncertainly principal's limit of Von Neuman electronics at 2 nm, that merely making things smaller will not help us. Replacing CMOS transistors on a one for one basis with some type of nano device would have the effect of drastically increasing fabrication costs, while offering only a marginal improvement over current technologies. However, nanotechnology offers us a way out of this technological and financial cul-de-sac by building devices from the bottom up. Techniques such as self assembly, perhaps assisted by templates created by nano imprint lithography, a notable European success, combined with our understanding of the workings of polymers and molecules such as Rotoxane at the nanoscale open up a whole new host of possibilities. Whether it is avoiding Moore's second law by switching to plastic electronics, or using molecular electronics, our understanding of the behaviour of materials on the scale of small molecules allows a variety of alternative approaches, to produce

smarter, cheaper devices. The new understandings will also allow us to design new architectures, with the end result that functionality will become a more valid measure of performance than transistor density or operations per second. 8. Nanotechnology is new It often comes as a surprise to learn that the Romans and Chinese were using nanoparticles thousands of years ago. Similarly, every time you light a match, fullerenes are produced. Degusssa have been producing carbon black, the substance that makes car tyres black and improves the wear resistance of the rubber, since the 1920s. Of course they were not aware that they were using nanotechnology, and as they had no control over particle size, or even any knowledge of the nanoscale they were not using nanotechnology as currently defined. What is new about nanotechnology is our ability to not only see, and manipulate matter on the nanoscale, but our understanding of atomic scale interactions. 9. Building atom by atom One of the defining moments in nanotechnology came in 1989 when Don Eigler used a SPM to spell out the letters IBM in xenon atoms. For the first time we could put atoms exactly where we wanted them, even if keeping them there at much above absolute zero proved to be a problem. While useful in aiding our understanding of the nanoworld, arranging atoms together one by one is unlikely to be of much use in industrial processes. Given that a Pentium 4 processor contains 42 million transistors, even simplifying the transistors to a cube of 100

atoms on each side would require 42 x 102 operations, and that is before we start to consider the other material and devices needed in a functioning processor. Of course we already have the ability to build things atom by atom, and on a very large scale it is called physical chemistry, and has been in industrial use for over a century producing everything from nitrates to salt. To do this, we do not need any kind of tabletop assembler as in Star Trek, usually a few barrels of readily available precursor chemicals and maybe a catalyst are all that is required. Compare this with the difficulty of producing anything organic atom by atom, a sausage for example. Everyone is familiar with the macroscale ingredients of a sausage, some meat, maybe some fat, cartilage or other kinds of tissue, even some bone, all encased in animal gut. Never mind, argue the proponents of assemblers, things are simpler at smaller scales. Zooming down to the microscale we still have far more complexity than we would like to attempt to replicate, with cells, cytoplasm, mitochondria, chromosomes, ribosomes and many other highly complex items of natural engineering. Moving closer to the nanoscale, we still have to deal with nucleic acids, nucleotides, peptides and proteins, none of which we fully understand, or expect to even have the computing power to understand in the near future. In terms of return on our investment, a farmyard containing a few pigs is a far more effective sausage machine than we could ever

design, and has several other by-products such as hams and a highly effective waste disposal system. This serves to illustrate just how far we are away from being able to replicate nature. 10. Attack of the killer nanobots In terms of capturing the public imagination, unleashing hordes of self-replicating devices that escape from the lab and attack anything in their path is always going to be popular. Unfortunately nature has already beaten us to it, by several hundred million years. Naturally occurring nanomachines, that can not only replicate and mutate as they do so in order to avoid our best attempts at eradication, but can also escape their hosts and travel with alarming ease through the atmosphere. No wonder that viruses are the most successful living organisms on the planet, with most of their `machinery' being well into the nano realm. However, there are finite limits to the spread of such `nanobots', usually determined by their ability, or lack thereof, of converting a sufficiently wide range of material needed for future expansion. Indeed, the immune systems of many species, while unable to completely neutralize viruses without side effects such as runny noses, are so effective in dealing with this type of threat as a result of the wide range of different technologies available to a large complex organism when confronted with a single purpose nano-sized one. For any threat from the nano world to become a danger, it would have to include far more intelligence and flexibility than we could possibly design into it. Our

understanding of genomics and proteomics is primitive compared with that of nature, and is likely to remain that way for the foreseeable future. For anyone determined to worry about nanoscale threats to humanity should consider mutations in viruses such as HIV that would allow transmission via mosquitoes, or deadlier versions of the influenza virus, which deserve far more concern than anything nanotechnology may produce. 11. Conclusions Nanotechnology, like any other branch of science, is primarily concerned with understanding how nature works. We have discussed how our efforts to produce devices and manipulate matter are still at a very primitive stage compared to nature. Nature has the ability to design highly energy efficient systems that operate precisely and without waste, fix only that which needs fixing, do only that which needs doing, and no more. We do not, although one day our understanding of nanoscale phenomena may allow us to replicate at least part of what nature accomplishes with ease. While many branches of what now falls under the umbrella term nanotechnology are not new, it is the combination of existing technologies with our new found ability to observe and manipulate at the atomic scale that makes nanotechnology so compelling from scientific, business and political viewpoints. For the scientist, advancing the sum total of human knowledge has long been the driving force behind discovery, from the gentleman scientists of the 17th and 18th centuries to our current academic infrastructure. Nanotechnology is at a very early stage in our attempts to understand the world around us, and

will provide inspiration and drive for many generations of scientists. For business, nanotechnology is no different from any other technology: it will be judged on its ability to make money. This may be in the lowering of production costs by, for example, the use of more efficient or more selective catalysts in the chemicals industry, by developing new products such as novel drug delivery mechanisms or stain resistant clothing, or the creation of entirely new markets, as the understanding of polymers did for the multi-billion euro plastics industry. Politically, it can be argued that fear is the primary motivation. The US has opened up a commanding lead in terms of economic growth, despite recent setbacks, as a result if the growth and adoption of information technology. Of equal significance is the lead in military technology as demonstrated by the use of unmanned drones for both surveillance and assault in recent conflicts. Nanotechnology promises far more significant economic, military and cultural changes than those created by the internet, and with technology advancing so fast, and development and adoption cycles becoming shorter, playing catch-up will not be an option for governments who are not already taking action. Maybe the greatest short term benefit of nanotechnology is in bringing together the disparate sciences, physical and biological, who due to the nature of education often have had no contact since high school. Rather than nanosubmarines or killer nanobots, the greatest legacy of nanotechnology may well prove to be the unification of scientific disciplines and the resultant ability of scientists,

when faced with a problem, to call on the resources of the whole of science, not just of one discipline. Tim Harper About the author Tim Harper is the Founder and President of CMP Cientifica, and the co-author of the Nanotechnology Opportunity ReportTM, described by NASA as `the defining report in the field of nanotechnology'. Tim is also the Founder and Executive Director of European NanoBusiness Association and an advisor to the US NanoBusiness Alliance. He contributes a weekly column to the Institute of Physics Nanotechweb site and writes a regular column for Tornado Insider magazine. Tim also publishes, and occasionally edits, the weekly nanotechnology newsletter TNT Weekly which has been running since 2000 and is widely read across the entire nanotechnology community, from academics to investors. In October 2002 Time magazine described Tim as `the face of European nanotechnology' and profiled him in their Digital Europe Top 25, as one of Europe's top 25 entrepreneurs. This was followed in November by recognition in Small Times magazine who described Tim as `Europe's pre-eminent nanotech spokesman outside of government'. Tim founded CMP Cientifica in 1997, which organizes Europe's largest scientific nanotechnology conference, TNT 200x. The company also manages both the Phantoms network, which coordinates European nanoelectronics research, and the NanoSpain network which links the Spanish scientific nanotechnology community. Before founding CMP Cientifica, Tim was an engineer at the European Space Agency's research and development centre in Noordwijk, the Netherlands. He managed the micro- and nano-scale characterization facility, and has published extensively on analytical techniques and characterization

of advanced materials. Originally from the UK, Tim currently lives in Madrid, Spain, with his family. He has previously worked in the UK, the US, Germany, and the Netherlands. {endslide}

فناوري نانو، اميدي تازه در امنيت اطلاعات

در يورش بيرحمانه انسان به طبيعت نانو مي تواند گره گشا و نجات بخش باشد nano and information security      تاريخ فن آوري اطلاعات، با وجود قدمت نه چندان طولاني خود، شاهد پيشرفت هاي خيره كننده اي بوده، كه روش هاي ذخيره، پردازش و تبادل اطلاعات را بارها و بارها دگرگون كرده اند.تاريخ فن آوري اطلاعات، با وجود قدمت نه چندان طولاني خود، شاهد پيشرفت هاي خيره كننده اي بوده، كه روش هاي ذخيره، پردازش و تبادل اطلاعات را بارها و بارها دگرگون كرده اند. ● مسيري نادرست در ابتداي هزاره سوم: اما به نظر مي رسد، تاريخ فن آوري اطلاعات، با وجود قدمت نه چندان طولاني خود، شاهد پيشرفت هاي خيره كننده اي بوده، كه روش هاي ذخيره، پردازش و تبادل اطلاعات را بارها و بارها دگرگون كرده اند. ● مسيري نادرست در ابتداي هزاره سوم: اما به نظر مي رسد، مسيري كه پيشرفت هاي فن آوري اطلاعات، براي توليد سيستم ها و دستگاه هاي جديد و در نتيجه نرم افزارهاي متناسب با آنها طي مي كند، اكنون با وجود ساير دستاوردهاي تكنولوژيك مانند فن آوري نانو، روندي صحيح و منطقي نباشد. متخصصان نرم افزار، در هنگام كار با نخستين رايانه الكترونيكي قابل برنامه ريزي، با نام ENIAC، بايد كاملاً محتاط و با توجه عمل مي كردند، زيرا تنها يك اشتباه كوچك در برنامه نويسي، منجر به صرف كار و زمان بسيار زيادي براي

مرور، بازبيني و عيب يابي كارت هاي پانچ حاوي اطلاعات و داده ها مي شد. علاوه بر اين، برنامه هاي قابل نگارش توسط رايانه هاي ENIAC، به علت كم بودن حافظه اين سيستم ها، لزوماً بايد بسيار كم حجم و سبك طراحي مي شدند. به مرور، ظرفيت و سرعت رايانه ها، رو به افزايش گذاشت و اولين كامپيوتر خانگي (IBM 5150) قادر به ذخيره كردن 16384 رقم در حافظه ترانزيستوري خود شده بود. در آن هنگام، مايكروسافت نيز، بعنوان شركتي كوچك و نوپا، يك مبدل زبان Basic براي اين رايانه هاي خانگي طراحي كرد كه تنها با استفاده از 4 كيلو بايت حافظه در ROM، عملكردهاي خود را انجام ميداد! پيشرفت هاي بيشتر، ريزپردازنده هاي سريعتر و ابزار مطمئن تري را براي پردازش و ذخيره اطلاعات، به كاربران رايانه معرفي كرد. در سال 1981و با معرفي IBM 5150، چه كسي گمان مي كرد كه بشر، شاهد تحولي چنين عظيم در فن آوري اطلاعات و ارتباطات باشد: سيستم هايي با پردازنده هاي فوق پيشرفته، داراي سرعت بسيار بيشتر و هزينه ي بسيار كمتر. ● حجم و پيچيدگي زياد نرم افزارها: اما براستي دستاورد اين همه پيشرفت و فن آوري براي بشر چه بوده است؟ آيا اكنون كاربران رايانه، مي توانند يك صفحه متن را سريعتر از گذشته (مثلاً در هنگام كار با Word 97) تايپ كنند؟ سيستم هاي رايانه اي و كاربرد آنها با ظهور فن آوري هاي جديد، و به نسبت پيشرفتي كه اين فن آوري ها داشته اند، آن قدر كه جذاب، زيبا و پر زرق و برق شده اند، مؤثر و مفيد واقع

نشده اند. به جرات ميتوان گفت كه اكثر كاربران فعال رايانه قادر به استفاده از 80 درصد قابليت هاي برنامه Word نيستند!! اكنون برنامه ها و نرم افزارهاي رايانه اي، بسيار پيچيده تر و پرحجم تر نوشته مي شوند، در بيشر اوقات تنها به اين دليل كه سيستم هاي سخت افزاري مورد استفاده آنها، داراي ظرفيت و منابع كافي براي پردازش اين نرم افزارها، مي باشند. پيشرفت فن آوري در طراحي و ساخت سيستم ها و سخت افزارهاي مدرن، سطح استفاده از منابع و ظرفيت آنها را نيز به طرز چشمگيري افزايش داده است. حافظه، ديسك هاي سخت، پردازشگر، كارت هاي گرافيك و ساير سيستم هاي سخت افزاري تنها به اقتضاي پيشرفت علم و فن آوري، ارتقا يافته و برنامه ها و نرم افزارهاي رايانه اي نيز به تبع آنها و به صورت كاملاً غير ضروري، پيچيده، سنگين و حجيم شده اند. در اين شرايط، بسياري از سيستم هاي قديمي و نيز تجهيزات سخت افزاري مربوط به آنها، ناگهان به ابزاري بي مصرف و بيهوده تبديل شده و موجب ايجاد خسارت هاي سنگيتي گرديدند. براي مثال MS-DOS 3.3، يكي از نخستين سيستم هاي عامل، تنها به ظرفيتي در حدود 700 كيلو بايت نياز داشت يعني چيزي در حدود نيمي از يك فلاپي ديسك معمولي. اين مقدار براي MS-DOS 6 به 16 برابر افزايش يافت، يعني ظرفيت 4 فلاپي ديسك معمولي. براي ويندوز 95 همه چيز تغيير كرد و اين سيستم عامل با نياز به ظرفيت 13 فلاپي ديسك در نوعي از ديسك هاي سخت با فرمت و شكل جديد يعني همان CD-ROM به بازار عرضه

شد. و اكنون مايكروسافت، براي عرضه ويندوز ويستا كه اخرين نسل از سيستم هاي عامل پركاربرد در جهان محسوب مي شود، چاره اي جز انتخاب DVD (با حجم 4.7 گيگابايت!) ندارد. اين يعني ظرفيتي معادل 13000 فلاپي ديسك كه زماني نيمي از آن براي نصب MS-DOS 3.3 كفايت مي كرد. بايد پرسيد كه دستاورد اين همه پيشرفت چه خواهد بود و عاقبت كار به كجا خواهد انجاميد؟ ابزار و تجهيزات غير ضروري در سيستم هاي عامل و برنامه هاي كاربردي، محيط هاي گرافيكي سه بعدي، تصويرهاي داراي وضوح بالا و كيفيت حقيقي، برنامه هاي پيچيده و حجيم كه كاربرد مؤثري را ارائه نمي دهتد، همگي موجب استفاده بي رويه، بي منطق و لجام گسيخنه از منابع و ظرفيت هاي انرژي موجود در جهان مي گردند؛ گويا فردايي براي نسل هاي بعدي وجود نخواهد داشت. به مدد همين پيشرفت كاذب، ويروس هايي چون Friday 13th با حجمي در حدود 2 كيلو بايت و آلودگي به ميزان 1813 بايت، به بدافزارهاي غول پيكري چون Brontok.FT بدل شده اند كه حجم آنها دست كم به 12 مگابايت مي رسد! ● راهكار: در دنيايIT همه چيز ديوانه وار در حال پيشرفت است. ديسك هاي سخت، حافظه هاي سيستم، عملكردهاي سيستم هاي عامل و ... . اما آيا واقعاً نمي توان به موازات اين پيشرفت، برنامه هايي را طراحي كرد كه ساده تر و سبك تر و در عين حال مؤثر و كاربردي باشند؟ استفاده از فن آوري نانو اما، در اين يورش بيرحمانه انسان به منابع و ظرفيت هاي مهم طبيعت، مي تواند گره گشا و نجات بخش باشد.

اين نوع فن آوري با استفاده اندك از انرژي و منابع آن، اثرات و كاربردهاي بسيار مفيد و مؤثرتري در زندگي بشر خواهد داشت. دنياي فن آوري اطلاعات و جنبه هاي مختلف آن نيز بي شك از تأثيرات مثبت نانوتكنولوژي بي بهره نخواهد ماند. هم اكنون از اين فن آوري مي توان براي كاربردهاي بسيار ساده اما در عين حال سريع، دقيق و مؤثر استفاده كرد. NanoScan، فن آوري جديدي ست كه با توجهي خاص به نانو تكنولوژي پا به دنياي IT و امنيت آن نهاده و قادر است صدها و هزاران كد مخرب فعال در سيستم هاي رايانه اي را بدون اشغال بخش زيادي از حافظه و ظرفيت سيستم رديابي و كشف كند. با ظهور اين فن آوري، دنياي امنيت IT، ناچار است كه دير يا زود استفاده از روش هاي سنتي و نرم افزارهاي پيچيده و حجيم را فراموش كرده و روند ايجاد پيچيدگي هاي غير ضروري و فربه كردن نرم افزارهاي امنيتي را متوقف سازد. متاسفانه، نرم افزارهاي معمول به گونه اي طراحي و توليد ميشوند كه در سيستمي پر از برنامه، عملكرد و محيطهاي اجرايي مختلف به كار گرفته شده؛ عملكردهاي متنوع و فراواني را به كاربران خود ارائه داده و در عين حال كاربردي و مؤثر نيز واقع شوند؛ فارغ ازاين كه، براي كليه اين فعاليت ها، منابع و ظرفيت هاي قابل توجهي از سيستم و انرژي مورد نياز است كه افزايش استفاده از آنها مطمئناً به سود انسان نخواهد بود. با ورود فن آوري نانو به دنياي IT، برگي جديد از تاريخ اين دانش ورق خواهد خورد و كاربران

قادر خواهند بود درست مانند لحظه هاي آغازين تولد رايانه ها، يك برنامه كاربردي مفيد را با استفاده از ظرفيت يك فلاپي ديسك روي رايانه هاي خود نصب كنند و يا با استفاده از يك برنامه امنيتي 400 كيلوبايتي، تمام كدهاي مخرب موجود در كليه قسمت هاي رايانه خود را تنها در عرض 60 ثانيه، رديابي و كشف نمايند.

نانو كامپوزيت هاي زمينه پليمري؛ روش هاي توليد

قاله تخصصي ؛  نانو كامپوزيت هاي زمينه پليمري؛ روش هاي توليد...Nanotechnology نانوذرات به عنوان تقويت كننده در پليمرها استفاده مي شود   مهندس محمد رضا فروغي         نياز اقتصادي و رو به افزايش سوخت در عرصه هاي مختلف، تقاضا براي استفاده از مواد جديد سبك وزن مانند پليمرها را افزايش داده است. اما از طرفي با توجه به پايين تر بودن ميزان استحكام پليمرها در مقايسه با فلزات، تقويت آن ها ضروري به نظر مي رسد. تقويت پليمرها با مواد رايج سبب لطمه خوردن به دو ويژگي اصلي پليمرها يعني سبكي و سهولت فرآيند پذيري مي شود. از اين رو در تحقيقات اخير از مقادير كمي (كمتر از 10% وزني) نانوذرات به عنوان تقويت كننده در پليمرها استفاده مي شود. نايلون 6 اولين پليمري بود كه توسط شركت تويوتا در سال 1990 براي تهيه نانوكامپوزيت ها به كار گرفته شد، اما امروزه از پليمرهاي ترموست نظير اپوكسي ، پلي ايميد و پليمرهاي ترموپلاست نظير پلي پروپيلن ، پلي استايرن عنوان ماده ي زمينه اين كامپوزيت ها استفاده مي گردد. فاز تقويت كننده كه در نانوكامپوزيت ها استفاده مي شود شامل نانوذرات، نانوصفحات ، نانوالياف و همچنين نانولوله ها مي باشد. نانوذرات بيشترين كاربرد

را به عنوان ماده تقويت كننده در نانوكامپوزيت ها دارند. نانوذره اي كه در تهيه اغلب نانوكامپوزيت ها استفاده مي شود خاك رس (Nanoclay) است. اما اخيرا ً نانوذرات ديگري همچون سيليكا، نانوذرات فلزي و ذرات آلي و غيرآلي نيز مورد استفاده قرار مي گيرد. در توسعه مواد چند جزئي چه در مقياس نانو و يا ميكرو سه موضوع مستقل بايد مورد توجه قرار گيرد: انتخاب اجزاء، توليد، فرآوري و كارآيي. در مورد نانوكامپوزيت هاي پليمري هنوز در اول راه مي باشيم و با توجه به كاربرد نهايي آن ها زمينه هاي بسياري براي توسعه وجود خواهد داشت. به طور كلي سه روش براي توليد نانوكامپوزيت هاي زمينه پليمري وجود دارد. اين روش ها شامل مخلوط سازي مستقيم ، فرآوري محلول  و پليمريزاسيون درجا  مي باشد. در ادامه اين روش ها شرح داده خواهد شد. الف- مخلوط سازي مستقيم در اين روش ابتدا نانوذرات تهيه شده به صورت سوسپانسيون در يك حلال حل شده و سپس به محلول پليمري اضافه مي شود و مخلوط حاصله توسط يك پرس هيدروليك در يك قالب اكسترود مي شود و در نهايت صفحات نازك به دست مي آيند. در اين روش انتخاب بستر پليمري، انتخاب نوع ذارت و سازگاري اين دو گونه با يكديگر و نحوه ي توزيع ذرات از نكات حائز اهميتي است كه بايستي بر آن فائق آييم. معمولا ً براي توليد نانوكامپوزيت هاي زمينه پليمري حاوي نانوالياف كربني از اين روش استفاده مي شود. محدوديت اين روش ميزان فاز تقويت كننده يا همان مواد پركننده است. به عنوان مثال براي توليد نانوكامپوزيت سيليكا/پلي پروپيلن حداكثر ميزان

نانوذرات سيليكا 20 درصد وزني مي تواند باشد. البته به نظر مي رسد آگلومره شدن (به هم چسبيدن) ذرات نيز از ديگر محدوديت هاي اين روش باشد. ب- فرآوري محلول  با استفاده از اين روش مي توان بر بعضي از محدوديت هاي روش مخلوط سازي مستقيم غلبه كرد، ضمن آنكه مي توان ميزان آگلومراسيون و كلوخه اي شدن نانوذرات در ماده پليمري را كاهش داد. در اين روش به دو صورت مي توان نانوكامپوزيت هاي پليمري را توليد كرد. اگر مادهء زمينه پليمري و نانوذرات تقويت كنندهء آن در يكديگر قابل حل شدن باشند، محلول حاصل را مي توان در يك قالب؛ ريخته گري كرده و نانوكامپوزيت توليد نمود. در غير اين صورت مخلوط مواد نانوكامپوزيت در يك حلال حل شده و در نهايت با تبخير حلال، نانوكامپوزيت مورد نظر به دست مي آيد. ج- پليمريزاسيون درجا در اين روش پليمريزاسيون بستر پليمري در حضور نانوذرات انجام مي شود و منومر در حين رشد، ذرات پر كننده را در بر مي گيرد. نكتهء كليدي در اين روش نحوهء توزيع ذرات نانو در منومر است. با كنترل پيوند بين ذرات نانو و ماده زمينه، مي توان توزيع مورد نظر را به دست آورد. بسياري از نانوكامپوزيت هاي زمينه پليمري را مي توان با اين روش توليد كرد. به طور مثال نانوكامپوزيت هاي حاوي نانولايه هاي گرافيت كه داراي هدايت الكتريكي بالا و نفوذ پذيري كمي هستند، از اين روش توليد مي شوند. براي توليد اين نانوكامپوزيت ها ابتدا با امواج مافوق صوت  لايه هاي گرافيت در منومر به صورت يكنواخت توزيع مي شوند و در نهايت

با پليمريزاسيون درجا نانوكامپوزيت به دست مي آيد. نكته اي كه در روش هاي توليد نانوكامپوزيت هاي پليمري اهميت دارد و آن را از يكديگر متمايز مي كند، توزيع مناسب مادهء پر كننده است. با اصلاح سطحي  مي توان اين توزيع را به شكل يكنواخت به گونه اي انجام داد كه از آگلومراسيون اجزاي نانومتري مادهء پركننده جلوگيري شود و توزيع مناسب فاز تقويت كننده فراهم گردد. در واقع نكته مهم در تمام اين فرآيندها، اصلاح فصل مشترك بين پليمر و نانوذره مي باشد. استفاده از فرايندهاي سطحي سبب توزيع يكنواخت فاز تقويت كننده در بستر پليمري شده، افزايش مدول و استحكام نانوكامپوزيت را به دنبال خواهد داشت. * منبع: http://nanomanagement.blogfa.com/cat-3.aspx منابع: 1. M.Z.Rong, M.Q.Zhang, Y.X.Zhang, K.Friedrish, Polymer 42, (2001), 3301 2. G.Caroteuto, Y.S.Her, E.Matijevic, Ind. Eng. Chem. RES 35, (1996), 2929

فناوي نانو؛ جبران عقب ماندگي ها

0 مقاله تخصصي ؛  فناوي نانو؛ جبران عقب ماندگي ها...Nanotechnology فناوري نوظهور نانو نويدبخش زندگي بهتر براي بشريت  است    فناوري نانو يا آنطور كه بعضي وقتها از آن نامبرده مي شود، توليد مولكولي شاخه اي از مهندسي است كه به طراحي و توليد انبوه مدارهاي الكترونيك كوچك و ابزارهاي مكانيكي، در مقياسهاي مولكولي، مي پردازد. هنگامي كه براي اولين بار در اوايل دهه 1980 ميلادي پيشگام عرصه فناوري نانو اريك دركسلر نظريه جسورانه خود را انتشار داد، بهترين پاسخي كه دريافت كرد عكسالعملهايي توام با شك و ترديد بود. اين نظريه تازه مطرح شده خوبتر و روياييتر از آن به نظر ميرسيد كه واقعيت داشته باشد و حتي از ديد بسياري از دانشمندان و اهل نظر كل مسئله غيرممكن مينمود. با اين وجود قوانين فيزيك

راه خود را مي روند و اهميت زيادي براي ابراز نظرها و بيمها و اميدهاي ما قائل نيستند. از اين رو گرچه زمان لازم است تا اين نظريه محقق شود اما به هيچ وجه غير ممكن نيست و حتي اجتناب ناپذير هم خواهد بود. نگاه از زاويه فوايد و مضراتهر فناوري قدرتمندي همانقدر كه فوايد و محاسن به ارمغان ميآورد ميتواند مضر هم باشد. فعالان عرصه نانو از بدو مطرح شدن آن به خطرات و نگرانيهايي كه ممكن است توسط اين فناوري ايجاد شود توجه داشته و در پي بررسي و رسيدگي به آنها بودهاند. تغييراتي كه در اثر فناوري نانو پديد آمده است، نه در حد و اندازه تغييرات ناشي از انقلاب صنعتي بلكه بسيار فراتر از آن خواهد بود. سوال مهمي كه مطرح ميشود آن است كه چگونه بايد با اين تغييرات مواجه شد؟ چه سياستها و خط مشيهايي بايد در خلال پيشرفت و گسترش اين فناوري نوظهور اتخاذ شود؟دركسلر در كتابش با عنوان "موتورهاي آفرينش" كه در سال 1986 به چاپ رسيد به گونهاي مبسوط به اين موضوع پرداخته است. همچنين وي درسال 1988 در مقاله آيندهنگرانهاي تحت عنوان "گفتگويي پيرامون خطرها" به نگرانيهايي كه تا آن زمان مطرح شده بودند پرداخته است. يك راه حل كه براي رويايي با اين مشكلات بالقوه توسط بيل جوي، موسس و رئيس شركت سان ميكروسيستم، مطرح شد از اين قرار بود: "براي اجتناب از نتايج وخيم و پيامدهاي وخيم كه ممكن است فناوري نانو با خود همراه داشته باشد، بايد از اين فناوري به طور كامل چشمپوشي و تحقيقات و توسعه در اين زمينه را به

طور كامل متوقف كرد." اين راه حل «جوي» در واقع همان پاك كردن صورت مسئله است.اين راه حل خود سبب بروز مشكلات زيادي ميشود: بازداشتن محققان از تحقيق درباره فناوري نانو و نيز جلوگيري از توليد وساخت محصولات با استفاده از اين فناوري كه شانسهاي زيادي در آن نهفته است و شكوه پيروزي در آن موج ميزند و در كل ممنوعيت هاي ملي و بينالمللي نه تنها كارساز نيستند، بلكه اين خلا در قوانين موجود خود ميتواند منجر به رواج تحقيقات به صورت زيرزميني شود. درست در همين زمان است كه تابعان و مطيعان تحريمهاي وضع شده موجبات محروميت خود را از بسياري از فوايد حاصل از اين فناوري نوين فراهم خواهند ساخت. پس حال كه تحريم كارساز نيست، بهترين راه مواجهه با نگرانيها و پيامدهاي منفي كه فناوري نانو به دنبال خود دارد چه خواهد بود؟ در كل نگرانيها و خطرها را ميتوان در قالب دو گروه عمده دستهبندي كرد: سوءاستفادههاي عمدي و خطرات غيرعمدي.بهترين راه پرهيز از بروز سوءاستفادههاي عمدي، يعني استفاده نابجا توسط برخي گروههاي كوچك يا ملتها كه سبب ايجاد آسيبهاي فراوان ميشوند، وضع معيارهايي بر مبناي درك روشن از اين فناوري است. از جمله موارد، ميتوان در آينده از فناوري نانو براي تشخيص سريع حملات متخاصمان و انديشيدن تدابيري براي دفع آنها استفاده كرد. علاوه بر توليد سيستم هاي نظارتي جديد براي تشخيص سريع و بموقع طرحهاي توسعه و ساخت ادوات و سلاحهاي كشتار جمعي، دسترسي به موادي سبكتر، محكمتر و هوشمندتر كه به مدد كامپيوترهاي مولكولي فراهم شده است، اين امكان را نيز ايجاد ميكند كه با بهبود و اصلاح

سلاحهاي قبلي در برابر اين تهديدهاي كشف شده عكسالعمل مناسب نشان داد. دسته دوم خطرات يعني تهديدها و خطرهاي غيرعمدي از آنجا ناشي ميشوند كه يك ماشين مولكولي خود تكرار با خارج شدن از كنترل سبب پر شدن لايه بايوسفر از ماشينهايي از نوع خودش شود.در حالي كه پيشنهاد فناوري نانو، استفاده از تكرار (با هدف حداقلسازي هزينههاي توليد) است، كپي برداري از سيستم هاي زنده به هيچ وجه پيشنهاد نميشود. سيستم هاي زنده به طرز شگفتآوري قابليت سازگاري با يك محيط طبيعي پيچيده را دارند. با تكيه بر فناوري نانو ميتوان سيستم هايي از ماشين هاي مولكولي، مشابه نمونههاي كوچكي كه امروزه در كارخانههاي فوق مدرن يافت ميشوند، ساخت. بازوهاي روباتيك با ابعادي در حد ساب ميكرون همان كاري را در فرايند مونتاژ روي اجزا مولكولي انجام خواهند داد كه امروزه عموزادههاي بزرگشان در كارخانههاي سراسر دنيا روي پيچ و مهرهها انجام ميدهند.راهبردهايي براي توسعه اصوليبراي پرهيز از هرگونه تهديد و خطر احتمالي ناشي از ساخت سيستم هاي جديد در آينده، بايد مجموعهاي از قوانين ومقررات وضع شود تا توليدكنندگان و توسعهدهندگان سيستمهاي توليد مولكولي واقف شوند كه چگونه بايد فعاليتهاي خود را به صورت امن دنبال كنند. آري بايد قوانيني وضع شود تا ما را براي مواجهه بيخطرتر با فناوري نانو آماده سازد. از جمله قوانين بديهي كه بايد در اين راهبردها به آن پرداخت ميتوان به اين موارد اشاره كرد: تكراركنندههاي مصنوعي نبايد قادر به اجراي فرايند تكرار در يك محيط طبيعي به گونهاي كنترل نشده باشند؛ آنها بايد وابستگي كامل به يك منبع سوخت مصنوعي يا قطعهاي مصنوعي داشته باشند كه به هيچ وجه در طبيعت يافت نشود؛ آنها

بايد با استفاده مناسب از كدهاي تصحيح خطا و پنهانسازي، از بروز تغييرات ناخواسته و نامطلوب در روند برنامه كاري شان جلوگيري به عمل آورند. اقدامات انجام شده در ايراندر ايران با توجه به ضرورت تدوين برنامهاي بلند مدت براي توسعه فناوري نانو "ستاد ويژه توسعه فناوري نانو" در شهريور ماه سال 1382 با دستور رئيس جمهورتشكيل شد. اهداف اين ستاد عبارت است از:- دستيابي به سهم مناسبي از تجارت جهاني با استفاده از فناوري نانو؛- ايجاد زمينه مناسب براي بهره مندي از مزاياي فناوري نانو در جهت ارتقاي كيفيت زندگي مردم؛- نهادينه شدن توسعه پايدار و پوياي علوم، فناوري و صنعت نانو.ماموريت اصلي ستاد هم دستيابي به جايگاه مناسب در بين 15 كشور برتر فناوري نانو و تلاش براي ارتقاي مداوم اين جايگاه به منظور توسعه اقتصادي كشور است. سياستهاي حاكم بر تمام سطوح برنامه تدويني شامل سه دسته كلي سياستهاي راهبري، سياستهاي راهبردي و سياستهاي اقتصادي و اجتماعي است. از جمله مواردي كه در راستاي سياستهاي اجتماعي و اقتصادي مطرح است، رعايت ارزشها و اصول اخلاقي و ملاحظات زيست محيطي در اجراي برنامه است. در راستاي همين سياست برنامهاي تحت عنوان "بررسي اثرات مثبت و منفي بهداشتي، زيست محيطي، اجتماعي و اقتصادي مرتبط با توسعه فناوري نانو كه مانع دسترسي عمومي به محصولات آن ميشوند" تدوين و اجراي آن به وزارت بهداشت و سازمان محيط زيست محول شده است. البته اين برنامه بيشتر در فاز مطالعاتي بوده و بودجه آن هم در سرجمع بودجه مطالعاتي لحاظ شده است. مشاهده دقيق سند مذكور نشان ميدهد كه توجه به مقوله وضع قوانين براي پرهيز از خطرات

ناشي از فناوري نانو در آن بسيار كمرنگ بوده و اين مسئله چنان كه بايد مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراين بهتر است در كنار تدوين برنامههاي توسعهاي به وضع قوانين و بايدها و نبايدهايي كه برنامه بايد در چارچوب آن اجرا شوند نيز پرداخت. جمعبندي نهايي بحثفناوري نوظهور نانو نويدبخش زندگي بهتر براي بشريت و رفع بسياري از مشكلات و ناملايمات موجود است. با اين حال نانو نيز همانند ساير پديدههاي نوظهور در كنار نكات مثبت فراوان، كاستيها و حتي خطراتي را به همراه داشته و به قول معروف هر گلي خاري دارد. چنانچه روند توسعه و پرداختن به اين عرصه هوشمندانه انجام شود و با وضع قوانين مناسب و كافي همراه باشد، نه تنها تهديدهاي ناشي از آن به حداقل تقليل مي يابد، بلكه در آيندهاي نه چندان دور بيشترين فوايد عايد جامعه بشري خواهد شد. كشور ما هم در صورتي كه بخواهد سهمي از پيشرفتها و فرصتهاي ايجاد شده توسط اين فناوري داشته باشد، بايد سرعت عمل به خرج دهد و برنامههاي تحقيق و توسعه در زمينه فناوري نانو را در قالب قوانين مناسب ملي و بينالمللي به معرض اجرا بگذارد. سوار شدن بموقع در قطار نانو نه تنها ميتواند سبب پيشرفتهاي چشمگير شود بلكه ميتواند به نحو قابل ملاحظهاي منجر به جبران عقبماندگيهايي باشد كه در طول دههها و حتي قرون متمادي گريبانگير اين مرز و بوم بوده است. *منبع: http://nanomanagement.blogfa.com/cat-3.aspx

نانوتكنولوژي و كاربرد آن در ايمني و بهداشت

مقاله تخصصي ؛  نانوتكنولوژي و كاربرد آن در ايمني  و بهداشت...Nanotechnology نانو ذرات از طيف وسيعي از مواد ساخته مي شوند نانوتكنولوژي به دليل خصوصيات منحصر به فردي مانند سايز خيلي

كوچك آن و نسبت سطح به جرم زيادش به طور بالقوه اي انسانها را در معرض خطرات جديد و رو به رشد قرار مي دهد و افزايش مشكلات بهداشتي به خصوص براي كارگران دارد. (نانوتكنولوژي) توليد كارآمد مواد و دستگاهها و سيستمها با كنترل ماده در مقياس طولي نانومتر، و بهره برداري از خواص و پديده هاي نوظهوري است كه در مقياس نانو توسعه يافته اند. گام اخير در نانوتكنولوژي توسعه دادن وسايلي است كه محققان ايمني و بهداشت شغلي و قانونگذاران تاكنون در محيط هاي صنعتي اخيراً از آن غافل بوده اند . تحقيقات اوليه در مورد اثرات بهداشتي فناوري نانو نشان مي دهد كه قابليت ايجاد التهاب ، سرطان ها و و بيماري هاي شديد ريه را دارد. مقايسات بين نانوتكنولوژي و آزبستوز انجام شده كه به طور ويژه اي به بالقوه بودنشان براي دورهاي تاخيري طولاني مدت توجه شده است . به هرحال روش دقيقي كه نانوتكنولوژي اثرات بيولوژيكي خود را روي انسان دارد به طور وسيعي ناشناخته است . قبل از آنكه نياز به توسعه و ارتقاء استاند ارد ها  راهنماها و مقررات مورد ملاحظه قرار گيرد نياز قابل ملاحظه اي به تحقيق بيشتر در زمينه ي تداخلات ايمني و بهداشتي اين تكنولوژي وجود دارد. سرمايه گذاري جهاني در زمينه ي تحقيقات نانوتكنولوژي و توسعه ي آن به طور فوق العاده اي افزايش يافته است. سرمايه گذاري اخير در زمينه ي ارتقاء اين صنايع به طور قابل ملاحظه اي مهم تر از هزينه كردن در مورد تحقيق در اين زمينه يا خطرات بالقوه ي آن براي انسان هاست . مثالهاي زيادي

در مورد نانوتكنولوژي هايي كه تاكنون به طور تجاري در دسترس بودند وجود دارد كه شامل مواد آرايشي، البسه، مصالح ساختماني، افزودني هاي  غذايي، لوازم الكترونيكي و لوازم خانگي مي باشند . قابليت نانوتكنولوژي به عنوان يك مشكل عمومي روز همانند مواد غذايي تغيير شكل يافته ي ژنتيكي، آزبستوز و تحقيق در زمينه ي سلول هاي بنيادي در حال افزايش مي باشد . نانوذرات: طبق تعريف جوامع علمي مر تبط با نانو تكنولوژي ،يك نانوذره به ذره اي گفته مي شود كه ابعادي بين يك تا 100 نانومتر داشته باشد. نانو ذرات از طيف وسيعي از مواد ساخته مي شوند. نانو ذرات دوده از سال 1900 در لاستيك ها استفاده مي شده است تا آنها را سياه رنگ جلوه دهد. خرده ذرات نانويي طلا ونقره سالها پيش در قرن دهم به پيگمنت هايي رنگي در شيشه هاي رنگي افزوده شده است. رنگ به ابعاد اين ذرات بستگي دارد. نقره سالهاي متمادي به عنوان التيام دهنده استفاده مي شده است. شير از ميليونها ذره با ابعاد نانويي كازئين تشكيل شده است. مولكول هاي شكر يك نانومتر قطر دارند. متداول ترين وپركاربردترين آنها نانوذرات سراميكي هستند. با توجه به تعريف نانوذرات ممكن است اين ذهنيت بوجود بيايد كه اين ذرات با چنين ابعادي در هوا معلق خواهند ماند اما در واقع چنين نيست ونيروهاي الكترواستاتيكي بين اين ذرات، آنها را دركنار هم قرار مي دهد. خواص نانو ذرات: با توجه به تعريف نانوذرات، يكي از سوال هاي مهم در توليد مواد نانو اين است كه آرايش هندسي وپايداري اتم ها با تغيير اندازه ذرات چه تغييري مي

كند؟ در تكنولوژي نانو اولين اثر كاهش اندازه ذرات، افزايش سطح است.افزايش نسبت سطح به حجم نانوذرات باعث مي شود كه اتم هاي واقع در سطح، اثر بسيار بيشتري نسبت به اتم هاي درون حجم ذرات، بر خواص فيزيكي ذرات داشته باشند.اين ويژگي واكنش پذيري نانوذرات را به شدت افزايش مي دهد علاوه براين افزايش سطح ذرات فشار سطحي را تغيير داده ومنجربه تغيير فاصله بين ذرات يا فاصله بين اتم هاي ذرات مي شود خواص الكترونيكي وشيميايي : در نانو تكنولوژي تغيير در فاصله بين اتم هاي ذرات و هندسه ذرات روي خواص الكترونيكي ماده هم تاثير گذار است وقتي اندازه ذرات كاهش مي  يابد پيوند هاي الكتريكي در فلزات ظريف تر مي شوند جالب است كه بپرسيم در چه اندازه دانه اي يك ذره فلزي شبيه يك توده فلز رفتار مي كند؟ آيا اين تغيير در خواص به تدريج رخ مي دهد يا به طور ناگهاني ؟ پاسخ به اين سوالات هم ازنظر آزمايشگاهي وهم تئوري مشكل است. كميت الكترونيكي كه راحت تر دردسترس مي باشد پتانسيل يونيزاسيون است مطالعات نشان داده اند كه پتانسيل يونيزاسيون در اندازه دانه هاي كوچك (ذرات ريزتر) بيشتر است يعني با افزايش اندازه ذرات پتانسيل يونيزاسيون آنها كاهش مي يابد افزايش نسبت سطح به حجم وتغيرات در هندسه وساختار الكترونيكي تاثير شديدي روي فعل وانفعالات شيميايي ماده مي گذارد و براي مثال فعاليت ذرات كوچك با تغيير در تعداد اتم ها(ودرنتيجه اندازه ذرات) تغيير مي كند . خواص سطحي در فن آوري نانو خواص ديگري مثل نسبت سطح به حجم و انرژي پتانسيل در مقياس نانو به

طور چشمگيري افزايش مي يابند كه در قابليت هاي محصولات تاثير بسزايي دارد. ويسكوزيته در مقياس نانو آب در مقياس نانو آب رواني نيست كه ما در مقياس هاي بزرگ استفاده مي كنيم. اشياء كوچك درآب با ماده چسبنده اي مثل عسل يا آب قند احاطه شده اند. خواص سيالات در مقياس نانو در ويسگوزيته برجسته مي گردد حجم سيالي كه مسير مشخص را در زمان تعيين شده طي مي كند درست مثل ويسمزيته تغيير مي كند اگر اين سرعت را با v نشان دهيم اندازه حركت (حاصل ضرب جرم در سرعت ) را با p نمايش دهيم  و A هم مساحت سطح باشد.µ  ويسكزيته مايع  است هرچه عدد رينولد كوچكتر باشد تاثير ويسكوزيته بيشتر است بنابراين يك باكنري كه يك ميليون باركوچكتر از يك انسان است باكتري آب را يك ميليون بار از ما ويسكوزتر مي بابد[4]. dt/dt ≈ qa2v2= اينرسي نيرو       F= µav نيروي ويسكوزي Re= qav/µ=Force/F          عددرينولد خواص مغناطيسي در نانو تكنولوژي پيچيده ترين تاثير اندازه ذرات تاثير بر خواص مغناطيسي ماده است. يك ماده توده اي فرومغناطيس با حوزه هاي مغناطيسي كه هر كدام حاوي هزاران اتم هستند، شناخته مي شود. در يك حوزه مغناطيسي جهت چرخش الكترون ها يكسان است، اما حوزه هاي مغناطيسي متفاوت، جهات چرخش متفاوتي دارند. تغيير فاز مغناطيسي وقتي رخ مي دهد كه يك ميدان مغناطيسي  بزرگ، تمام حوزه هاي مغناطيسي را يك جهت كند. به عنوان مثال در مورد نانو ذرات ، حوزه هاي مغناطيسي مشخصي ديده نمي شود. بنابراين تصور مي شود كه در اين موادسيستم هاي ساده تري وجود خواهد داشت اما

در حقيقت چيزي برعكس اين موضوع وجود دارد.ذرات مغناطيسي كوچك و حتي جامدات غير مغناطيسي با اندازه دانه كوچك ، نوع جديدي از خواص مغناطيسي را نشان مي دهند. اين خواص متاثر از خاصيت كوانتومي اندازه ذرات است كه براي فهميدن آن، نياز به مطالعه بسيار است.اندازه ذرات مورد بحث ما، معمولاً كمتر از اندازه حوزه هاي مغناطيسي در جامدات است بنابراين يك ذره مثل يك اتم مجزا رفتار مي كند كه گشتاور مغناطيسي بزرگي دارد. روش هاي توليد نانو ذرات: به طور كلي واكنش هاي شيميايي براي توليد مواد مي تواند در هريك از حالت هاي جامد، مايع وگاز صورت گيرد. روش متداول براي توليد مواد در جامد آن است كه با خردكردن ذرات ، سطح تماس آنها افزايش يافته ودر ادامه جهت افزايش ميزان نفوذ اتم ها ويون ها ، اين مخلوط در دماهاي بالا بيشتر مي شود. در شيمي اصطلاحاً به موادي كه واكنش هاي شيميايي با آنها آغاز مي شود،واكنشگر و موادي كه در طي انجام واكنش واكنشگربه آنها تبديل مي شود ،محصول گويند.واكنشگر ها مي تواند جامد،مايع يا گاز باشد.به علاوه واكنشگرها يا خود يك عنصر مستقل هستند يا مي توانند به صورت تركيبات چند جزئي باشند. تركيبات چند جزيي را معمولاً پيش ساز گويند. روش هاي بسياري براي توليد نانو ذرات يا ذرات نانو ساختار توسعه يافته اند كه شامل فرايند هاي حالت بخار، مايع و جامد است. كاربرد هاي نانوذرات: مصارف روزمره همانطور كه در مطالب پيشين مربوط به (نانو تكنولوژي) بيان شد يكي از خواص مهم نانوذرات نسبت سطح به حجم بالاي اين مواد است. با استفاده

ازاين خاصيت مي توان كاتاليزورهاي قدرتمندي را در ابعاد نانومتري توليد نمود.اين نانوكاتاليزورها راندمان واكنش هاي شيميايي را به شدت افزايش داده و همچنين به ميزان چشمگيري از توليد مواد زايد در واكنش ها جلوگيري خواهند نمود. به كارگيري نانوذرات در توليد مواد ديگر مي تواند استحكام آنها را افزايش دهد ويا وزن آنها را كم كندومقاومت شيميايي وحرارتي آنها را بالا ببرد وواكنش انها را در برابر نور وتشعشعات ديگر تغيير دهد.پس اولين كابردي كه براي نانو ذرات مي توان متصور شد، استفاده از اين مواد در توليد نانوكامپوزيت ها ست. با استفاده از نانو ذرات، نسبت استحكام به وزن مواد كامپوزيتي به شدت افزايش خواهد يافت.اخيراًدر ساخت شيشه هاي ضدآفتاب از نانوذرات اكسيد روي استفاده شده است استفاده از اين ماده علاوه بر افزايش كارايي اين نوع شيشه ها عمر آنها را نيز چندين برابر نموده است از نانو ذرات همچنين در ساخت انواع ساينده ها، رنگها، لايه هاي محافظتي جديد وبسيار مقاوم براي شيشه ها وعينك ها(ضدجوش ونشكن) كاشي ها ودر ضد نوشته براي ديوار ها وپوشش هاي سراميكي براي افزايش استجكام سلول هاي خورشيدي نيز با استفاده از نانوذرات توليد شده اند.قبلاً بحث شد كه با كوچك شدن ذرات خواص كلي آنها تغيير مي كند. وقتي اندازه ذرات به نانومتر مي رسد يكي از خواصي كه تحت تاثير اين كوچك شدن اندازه قرار مي گيرد تاثير پذيري از نور وامواج الكترومغناطيسي است با توجه به اين موضوع اخيراً چسب هايي از نانو ذرات توليد شده اند كه كاربرد هاي مهمي در اپتوالكتريك وصنايع الكترونيكي دارند ورود نانو ذرات به رنگها يا

مواد ساختماني وزن را كاهش مي دهند ودر استفاده از رنگ در هواپيما مصرف سوخت را كاهش مي دهد.نانو ذرات نانويي محيط را پاك تر نگه مي دارند استفاده از ابزاري كه مي تواند وضعيت قلب را نشان دهد نانوذرات اكسيد تيتانيوم (بي رنگ ) مي تواند در كرم هاي ضد اشعه UV بكار رود.ذراتي مشابه در شيشه آب را دفع مي كند و نور خورشيد را به كار مي برد تا آلودگي را ازبين برد(شيشه هاي تميز كننده) در حال حاضر شركت هاي زيادي نانو ذرات را به شكل پودر، اسپري وپوشش توليد مي كنند كه كاربرد هاي زيادي در قسمت هاي مختلف اتومومبيل ، راكت هاي تنيس، عينك هاي آفتابي ضدخش، پارچه هاي ضد لك، پنجره هاي خود تميز كن وصفحات خورشيدي دارند. ايمني و بهداشت اثرات سميت و بيولوژيكي: اطلاعات كمي در مورد اثرات سم شناسي و بيولوژيكي نانوتكنولوژي مخصوصاً شك و شبهاتي در رابطه با راههاي بالقوه ي تماس و جابجايي مواد نانو در دفعه ي اول ورود آنها به بدن و پاسخ بدن به مواد نانو وجود دارد. انواع بسيار مختلف ذرات نانو و خصوصيات مختلفشان دسترسي كلي به اثرات سم شناسي آنها را در اين مرحله غير ممكن ساخته است. مشخص نيست كه چگونه خصوصيات مختلف ذرات مثل سطح ناحيه اي، حلاليت، شكل وسطح شيميايي سميت ذرات را تحت الشعاع قرار مي دهند. به هر حال يافته هاي بسيار رايجي هستند كه نشان مي دهند سايز ذره،سطح ناحيه اي و سطح شيميايي به عنوان فاكتورهاي كليدي در ايجاد اثرات بهداشتي  سوء مي باشند. به دليل سايز كوچك استثنايي كه

ذرات نانو دارند قادرند مكانيسم هاي دفاعي بدن را مسدود كرده و تشكيل ذراتي با سايز بزرگتر بدهد ذرات نانو در مقايسه با ذرات بزرگتر نسبت سطح به جرم بسيار بزرگتري دارند كه ممكن است ذرات را قادر به نفوذ به درون سلولهاي بدن و تشكيل  ساختارهايي متفاوت ودر مقياسي بزرگتر  از آنها بدهد. تماس با تركيبات نانو به احتمال زياد از طريق استنشاق انجام  مي شود اما ممكن است از طريق پوست يا گوارش نيز انجام شود. مطالعات زيادي نشان داده است كه ذرات نانو قادرند از ريه ها به داخل جريان خون عبوركرده و در ساير ارگانهاي بدن انتشار يابند مطالعات روي چندين نوع از حيوانات حاكي از آن است كه تماس با تركيبات نانو ممكن است باعث تغيرات پاتولوژيكي ريه از جمله سر طانها، التهاب، فيبروز و مشكلات تنفسي شود.          زماني كه مطالعات روي جوندگان يا كشت سلولي اثرات بهداشتي ناشي از استفاده و يا تماس با ذرات نانو را نشان دهد، كه مستقيماً قادر نيستيم اين تستها را با خطر تماس شغلي يا به انسان ارتباط بدهيم. تحقيق بيشتري براي اثرات  مزمن  بهداشتي ناشي از ذرات نانو لازم شده است .تماس با سطوح پايين براي به دست آوردن اطلاعاتي براي پروسه ي ارزيابي ريسك مفيدترند. خطر انفجار: علاوه بر كنترل تماس ذرات نانو با گارگران در محيط كار، خطر ديگري كه مورد توجه است  خطر ناشي از حريق يا انفجار به دليل فعاليت كاتاليستي  بسياري از مواد نانو مي باشد. تا كنون كنترل خطرات انفجار يا حريق ثبت نشده است. بعنوان يك پيش احتياط كنترلهايي را بايد در محيط كار به

كاربرد كه مشابه آن براي مواد مشابه در سطح ماكرو استفاده خواهد شد. تماس شغلي : اين موضوع حائز اهميت است كه بدانيم و قادر به ارزيابي تماس به منظور ارزيابي اينكه آيا مواد نانو به عنوان يك خطر ايمني و بهداشت شغلي مطرح هستند. فعاليت هايي كه مواد نانو را در فاز گازي توليد مي كنند يا استفاده يا توليد مواد نانو نانو به فرم پودرها يا محلولها را دارند در معرض بزرگترين خطر تماس شغلي با ذرات نانو مي باشند. اگرچه توليد ذرات نانو به طور خاصي در سيستم هاي بسته انجام مي شود، باز خطر تماس به آنها به انواع كنترل هاي موجود در محل بستگي دارد. بسياري از روشهاي محيط كار كه ممكن است منجربه تماس با نانو ها شوند شامل كار با مواد نانو به صورت مايع بدون حفاظت كافي و نظافت سيستمهاي جمع آوري گردوغبارهايي كه براي گيرانداختن ذرات نانو استفاده مي شود. افرادي كه به تجارت مواد نانو مشغولند و فعاليت هاي كاري كه ريسك بالايي از تماس با ذرات نانو دارند شامل حمل ونقل، نظافت، نگهداري روتين وسايل، مرتب كردن، ذخيره داخل مخازن وتوزيع كننده ها، به علاوه استفاده توسط مصرف كنندگان نهايي براي اهداف صنعتي. نتيجه گيري: تحقيق اوليه در مورد مفاهيم و معاني ايمني و بهداشت شغلي نانوتكنولوژي نشان مي دهد كه اين تكنولوژي نيازمند توجه و تحقيق بيشتري مي باشد بويژه وجود نانوذرات در آلاينده هاي هواي محيط كار كه مي تواند سلامتي كارگران را تحت اشعاع قرار دهد.  *منبع: http://www.nanotechnology.blogfa.com {beginslide id="133" title="براي مشاهده متن انگليسي مرتبط به صورت كشويي اينجا را كليك

فرمائيد"} Nanotechnology 1. Introduction Despite unprecedented government funding and public interest in nanotechnology, few can accurately define the scope, range or potential applications of this technology. One of the most pressing issues facing nanoscientists and technologists today is that of communicating with the non-scientific community. As a result of decades of speculation, a number of myths have grown up around the field, making it difficult for the general public, or indeed the business and financial communities, to understand what is a fundamental shift in the way we look at our interactions with the natural world. This article attempts to address some of these misconceptions, and explain why scientists, businesses and governments are spending large amounts of time and money on nanoscale research and development. 2. What is nanotechnology? Take a random selection of scientists, engineers, investors and the general public and ask them what nanotechnology is and you will receive a range of replies as broad as nanotechnology itself. For many scientists, it is nothing startlingly new after all we have been working at the nanoscale for decades, through electron microscopy, scanning probe microscopies or simply growing and analysing thin films. For most other groups, however, nanotechnology means something far more ambitious, miniature submarines in the bloodstream, little cogs and gears made out of atoms, space elevators made of nanotubes, and the colonization of space. It is no wonder people often muddle up nanotechnology with science fiction. 3. What is the nanoscale? Although a metre is defined by the International Standards Organization as `the length

of the path travelled by light in vacuum during a time interval of 1/299 792 458 of a second' and a nanometre is by definition 10- 9 of a metre, this does not help scientists to communicate the nanoscale to non-scientists. It is in human nature to relate sizes by reference to everyday objects, and the commonest definition of nanotechnology is in relation to the width of a human hair. Unfortunately, human hairs are highly variable, ranging from tens to hundreds of microns in diameter (10-6 of a metre), depending on the colour, type and the part of the body from which they are taken, so what is needed is a standard to which we can relate the nanoscale. Rather than asking anyone to imagine a millionth or a billionth of something, which few sane people can accomplish with ease, relating nanotechnology to atoms often makes the nanometre easier to imagine. While few non-scientists have a clear idea of how large an atom is, defining a nanometre as the size of 10 hydrogen, or 5 silicon atoms in a line is within the power of the human mind to grasp. The exact size of the atoms is less important than communicating the fact that nanotechnology is dealing with the smallest parts of matter that we can manipulate. 4. Science fiction While there is a commonly held belief that nanotechnology is a futuristic science with applications 25 years in the future and beyond, nanotechnology is anything but science fiction. In the last 15 years over a

dozen Nobel prizes have been awarded in nanotechnology, from the development of the scanning probe microscope (SPM), to the discovery of fullerenes. According to CMP Científica, over 600 companies are currently active in nanotechnology, from small venture capital backed start-ups to some of the world's largest corporations such as IBM and Samsung. Governments and corporations worldwide have ploughed over $4 billion into nanotechnology in the last year alone. Almost every university in the world has a nanotechnology department, or will have at least applied for the funding for one. Even more significantly, there are companies applying nanotechnology to a variety of products we can already buy, such as automobile parts, clothing and ski wax. Nanotechnology is already all around us if you know where to look. The confusion arises in part because many people in the business world do not know where to look. Over the last decade, technology has become synonymous with computers, software and communications, whether the internet or mobile telephones. Many of the initial applications of nanotechnology are materials related, such as additives for plastics, nanocarbon particles for improved steels, coatings and improved catalysts for the petrochemical industry. All of these are technology based industries, maybe not new ones, but industries with multi-billion dollar markets. 5. The nanotechnology industry It is increasingly common to hear people referring to `the nanotechnology industry', just like the software or mobile phone industries, but will such a thing ever exist? Many of the companies working with nanotechnology are simply applying our knowledge of the nanoscale to

existing industries, whether it is improved drug delivery mechanisms for the pharmaceutical industry, or producing nanoclay particles for the plastics industry. In fact nanotechnology is an enabling technology rather than an industry in its own right. No one would ever describe Microsoft or Oracle as being part of the electricity industry, even though without electricity the software industry could not exist. Rather, nanotechnology is a fundamental understanding of how nature works at the atomic scale. New industries will be generated as a result of this understanding, just as the understanding of how electrons can be moved in a conductor by applying a potential difference led to electric lighting, the telephone, computing, the internet and many other industries, all of which would not have been possible without it. While it is possible to buy a packet of nanotechnology, a gram of nanotubes for example, it would have zero intrinsic value. The real value of the nanotubes would be in their application, whether within existing industry, or to enable the creation of a whole new one. 6. Fantastic voyage Shrinking machines down to the size where they can be inserted into the human body in order to detect and repair diseased cells is a popular idea of the benefits of nanotechnology, and one that even comes close to reality. Many companies are already in clinical trials for drug delivery mechanisms based on nanotechnology, but unfortunately none of them involve miniature submarines. It turns out that there are a whole range of more efficient ways that nanotechnology can

enable better drug delivery without resorting to the use of nanomachines. Just the concept of navigating ones way around the body at will does not bear serious scrutiny. Imagine attempting to go against the flow in an artery—it would be like swimming upstream in a fast flowing river, while boulders the size of houses, red and white blood cells, rained down on you. Current medical applications of nanotechnology are far more likely to involve improved delivery methods, such as pulmonary or epidermal methods to avoid having to pass through the stomach, encapsulation for both delivery and delayed release, and eventually the integration of detection with delivery, in order for drugs to be delivered exactly where they are needed, thus minimizing side effects on healthy tissue and cells. As far as navigation goes, delivery will be by exactly the same method that the human body uses, going with the flow and `dropping anchor' when the drug encounters its target. 7. Shrinking stuff Another common misconception is that nanotechnology is primarily concerned with making things smaller. This has been exacerbated by images of tiny bulls, and miniature guitars that can be strummed with the tip of an AFM, that while newsworthy, merely demonstrate our new found control of matter at the sub-micron scale. While almost the whole focus of micro-technologies has been on taking macro-scale devices such as transistors and mechanical systems and making them smaller, nanotechnology is more concerned with our ability to create from the bottom up. In electronics, there is a growing realization that

with the end of the CMOS roadmap in sight at around 10 nm, combined with the uncertainly principal's limit of Von Neuman electronics at 2 nm, that merely making things smaller will not help us. Replacing CMOS transistors on a one for one basis with some type of nano device would have the effect of drastically increasing fabrication costs, while offering only a marginal improvement over current technologies. However, nanotechnology offers us a way out of this technological and financial cul-de-sac by building devices from the bottom up. Techniques such as self assembly, perhaps assisted by templates created by nano imprint lithography, a notable European success, combined with our understanding of the workings of polymers and molecules such as Rotoxane at the nanoscale open up a whole new host of possibilities. Whether it is avoiding Moore's second law by switching to plastic electronics, or using molecular electronics, our understanding of the behaviour of materials on the scale of small molecules allows a variety of alternative approaches, to produce smarter, cheaper devices. The new understandings will also allow us to design new architectures, with the end result that functionality will become a more valid measure of performance than transistor density or operations per second. 8. Nanotechnology is new It often comes as a surprise to learn that the Romans and Chinese were using nanoparticles thousands of years ago. Similarly, every time you light a match, fullerenes are produced. Degusssa have been producing carbon black, the substance that makes car tyres black and improves the wear resistance

of the rubber, since the 1920s. Of course they were not aware that they were using nanotechnology, and as they had no control over particle size, or even any knowledge of the nanoscale they were not using nanotechnology as currently defined. What is new about nanotechnology is our ability to not only see, and manipulate matter on the nanoscale, but our understanding of atomic scale interactions. 9. Building atom by atom One of the defining moments in nanotechnology came in 1989 when Don Eigler used a SPM to spell out the letters IBM in xenon atoms. For the first time we could put atoms exactly where we wanted them, even if keeping them there at much above absolute zero proved to be a problem. While useful in aiding our understanding of the nanoworld, arranging atoms together one by one is unlikely to be of much use in industrial processes. Given that a Pentium 4 processor contains 42 million transistors, even simplifying the transistors to a cube of 100 atoms on each side would require 42 x 102 operations, and that is before we start to consider the other material and devices needed in a functioning processor. Of course we already have the ability to build things atom by atom, and on a very large scale it is called physical chemistry, and has been in industrial use for over a century producing everything from nitrates to salt. To do this, we do not need any kind of tabletop assembler as in Star Trek, usually a few

barrels of readily available precursor chemicals and maybe a catalyst are all that is required. Compare this with the difficulty of producing anything organic atom by atom, a sausage for example. Everyone is familiar with the macroscale ingredients of a sausage, some meat, maybe some fat, cartilage or other kinds of tissue, even some bone, all encased in animal gut. Never mind, argue the proponents of assemblers, things are simpler at smaller scales. Zooming down to the microscale we still have far more complexity than we would like to attempt to replicate, with cells, cytoplasm, mitochondria, chromosomes, ribosomes and many other highly complex items of natural engineering. Moving closer to the nanoscale, we still have to deal with nucleic acids, nucleotides, peptides and proteins, none of which we fully understand, or expect to even have the computing power to understand in the near future. In terms of return on our investment, a farmyard containing a few pigs is a far more effective sausage machine than we could ever design, and has several other by-products such as hams and a highly effective waste disposal system. This serves to illustrate just how far we are away from being able to replicate nature. 10. Attack of the killer nanobots In terms of capturing the public imagination, unleashing hordes of self-replicating devices that escape from the lab and attack anything in their path is always going to be popular. Unfortunately nature has already beaten us to it, by several hundred million years. Naturally occurring nanomachines, that can not only

replicate and mutate as they do so in order to avoid our best attempts at eradication, but can also escape their hosts and travel with alarming ease through the atmosphere. No wonder that viruses are the most successful living organisms on the planet, with most of their `machinery' being well into the nano realm. However, there are finite limits to the spread of such `nanobots', usually determined by their ability, or lack thereof, of converting a sufficiently wide range of material needed for future expansion. Indeed, the immune systems of many species, while unable to completely neutralize viruses without side effects such as runny noses, are so effective in dealing with this type of threat as a result of the wide range of different technologies available to a large complex organism when confronted with a single purpose nano-sized one. For any threat from the nano world to become a danger, it would have to include far more intelligence and flexibility than we could possibly design into it. Our understanding of genomics and proteomics is primitive compared with that of nature, and is likely to remain that way for the foreseeable future. For anyone determined to worry about nanoscale threats to humanity should consider mutations in viruses such as HIV that would allow transmission via mosquitoes, or deadlier versions of the influenza virus, which deserve far more concern than anything nanotechnology may produce. 11. Conclusions Nanotechnology, like any other branch of science, is primarily concerned with understanding how nature works. We have discussed how our efforts

to produce devices and manipulate matter are still at a very primitive stage compared to nature. Nature has the ability to design highly energy efficient systems that operate precisely and without waste, fix only that which needs fixing, do only that which needs doing, and no more. We do not, although one day our understanding of nanoscale phenomena may allow us to replicate at least part of what nature accomplishes with ease. While many branches of what now falls under the umbrella term nanotechnology are not new, it is the combination of existing technologies with our new found ability to observe and manipulate at the atomic scale that makes nanotechnology so compelling from scientific, business and political viewpoints. For the scientist, advancing the sum total of human knowledge has long been the driving force behind discovery, from the gentleman scientists of the 17th and 18th centuries to our current academic infrastructure. Nanotechnology is at a very early stage in our attempts to understand the world around us, and will provide inspiration and drive for many generations of scientists. For business, nanotechnology is no different from any other technology: it will be judged on its ability to make money. This may be in the lowering of production costs by, for example, the use of more efficient or more selective catalysts in the chemicals industry, by developing new products such as novel drug delivery mechanisms or stain resistant clothing, or the creation of entirely new markets, as the understanding of polymers did for the multi-billion euro plastics

industry. Politically, it can be argued that fear is the primary motivation. The US has opened up a commanding lead in terms of economic growth, despite recent setbacks, as a result if the growth and adoption of information technology. Of equal significance is the lead in military technology as demonstrated by the use of unmanned drones for both surveillance and assault in recent conflicts. Nanotechnology promises far more significant economic, military and cultural changes than those created by the internet, and with technology advancing so fast, and development and adoption cycles becoming shorter, playing catch-up will not be an option for governments who are not already taking action. Maybe the greatest short term benefit of nanotechnology is in bringing together the disparate sciences, physical and biological, who due to the nature of education often have had no contact since high school. Rather than nanosubmarines or killer nanobots, the greatest legacy of nanotechnology may well prove to be the unification of scientific disciplines and the resultant ability of scientists, when faced with a problem, to call on the resources of the whole of science, not just of one discipline.{endslide}

نانو مديريت

... management nano دوران اطلاعات و زمان ايستادگي (دانائي در برابر سرمايه) است  تاريخ بشري از گذشته اي نه چندان دور تا كنون شاهد تحول انقلاب كشاورزي به انقلاب صنعتي و سپس به انقلاب اطلاعاتي بوده است توليد تمدن كشاورزي به زمين وابسته بود و توليد صنعتي به سرمايه و مواد خام، كه همه تمام شدني است ولي توليد تمدن اطلاعاتي به نبوغ، ابتكار و خلاقيت بشري

وابسته است تافلر عصر كنوني را (آغاز جنگ بر سر كنترل جهان) و دانائي را (ثروتي از نماد) مي داند او عقيده دارد كه اين دوران (عصر كيمياگري) اطلاعات و زمان ايستادگي (دانائي در برابر سرمايه) است و در همين دوران است كه جنگهاي اطلاعاتي و الكترونيكي آغاز مي شود و اوج مي گيرد. بنابراين توانائي فناوري اطلاعات و ايجاد ساختارهاي جامعه اطلاعاتي بسيار مهمتر از خود فناوري است. سعادت يك ملت به ميزان اندوخته علم و فناوري بستگي ندارد بلكه به توانائي آن ملت در توليد و ايجاد توانائي و فناوري وابسته است.اتحاد فناوري ارتباطات و داده پردازي رايانه اي بيشتر بر راه و روش زندگي آدمي تاثير داشته و در سالهاي اخير، انسان امور خود را به كمك آنها اداره كرده است .آنچه مسلم است امروزه فناوري شيوه هستي ماست. ارنست يونگي(1995-1895) متفكر آلماني تا بدانجا پيش رفت كه فناوري را ما بعد الطبيعه حقيقي سده بيستم خواند.تاريخ مهم براي جامعه اطلاعاتي و براي تمدن ، سال 1989 ميلادي است كه شبكه جهاني اينترنت ابداع شد. رشد IT و ICT اثرات قابل مشاهده فراواني بر اقتصاد پيشرفته داشته كه رشد تجارت الكترونيكي وافزايش حجم اطلاعات و گردش و سريع تر آن و افزايش شمار كاربران اينترنت و... را نيز در پي داشت . گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات و پيشرفت كامپيوترها و همچنين سيستمهاي اطلاعاتي مديريتي تاثيرات شگرفي بر سازمانها ، نيرو و تجهيزات آنها و همچنين نحوه مديريت آنها بر جاي مي گذارد ايجاد ارتباط با استفاده از بستر شبكه ها و اينترنت عملا باعث توسعه و ايجاد سازمانهاي جديد تحت عنوان

مجازي ،شبه مجازي و يا نيمه مجازي شده است و عملا نحوه كار مدير را در اين سازمانها متحول نموده استبي شك انقلاب ديجيتال و كامپيوتر و باطبع آن IT وانفجار اطلاعات تاثيرات شگرفي بر زندگي و نحوه مديريت ما داشته و خواهد داشت و نه تنها هم اكنون شاهد تحولات سريع و زياد در علم و نحوه عمل مديريت بوده ايم بلكه در آينده نيز ما تحولات بسيار زيادي را در اين علوم شاهد خواهيم بود به نحوي كه شايد بتوان گفت مديريت و مديران آينده و سالهاي نه چندان دور نه تنها از نظر علمي و مطالبي كه آموخته اند بلكه در عمل و نحوه اجراي مديريت تفاوتهاي فاحش و چشمگيري را با مديران امروزي خواهند داشت مسلما اگربخواهيم آينده مديريت را با فناوري اطلاعات و ارتباطات و سيستم اطلاعات مديريت MIS بسنجيم بايد ابتدا ببينيم كه اين فناوريها چه تاثيراتي در زمان فعلي و آينده ما برجاي خواهند گذاشت تا با استناد به آنها و بررسي و تحليل اين تغييرات به پيش بيني آينده علم مديريت و نحوه عملكرد مديران بپردازيم.تاثير فناوري اطلاعات (IT ) و MIS :گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات در مرحله اول باعث ايجاد تغييرات ماهوي در شكل، حجم و اندازه و نحوه فعاليت سازمانها و بقول معروف مجازي تر شدن سازمانها ، شركتها ،ادارت و بطور كلي موسسسات خواهد شد اين تغييرات لااقل مي تواند در قسمتهايي از سازمان باشد ولي بدون شك و به هر حال شامل حال اكثر موسسات و سازمانها خواهد شد.فناوري اطلاعات نحوه تشكيل سازمان ،خريد و بازاريابي خريد و فروش،نحوه خدمت رساني ،انبارداري،توليد،

انجام كار، توزيع و رقابت را متحول خواهد كرد.فناوري اطلاعات نيروهاي سازمان يا بعبارتي منابع انساني را تحت تاثير قرار خواهد داد و باعث رشد و توسعه علمي ، فني، اطلاعاتي،فكري و فرهنگي و روابط كاري پرسنل خواهد شد.فناوري اطلاعات و ارتباطات مشتريان و يا ارباب رجوع و نحوه خدمت رساني به آنها را متحول خواهد مرد.گسترش فناوري اطلاعات باعث رشد سطح علمي جامعه،راحتر شدن امكان ادامه تحصيل و كسب اطلاعات و در نتيجه رشد علمي، فرهنگي، اجتماعي، و حتي سياسي و اقتصادي خواهد شد.فناوري اطلاعاتي و ارتباطي باعث تغيير در نحوه نقل و انتقال پول، كالا، سرمايه و حتي تكنولوژي و صنعت خواهد شد.نهايتا اينكه فناوري اطلاعات و ارتباطات به همراه سيستم مديريت اطلاعات MIS حجم انبوهي از اطلاعات اعم از جزئي و كلي را با سرعت زياد و با كمترين هزينه ممكن در اختيار مديران قرار مي دهد كه اين امر در نحوه مديريت، كمييت و كيفيت بازخورد، و حتي نحوه كسب درآمد و سوددهي را تحت تاثير قرار خواهد داد.در ابتدا نظر به درجه اهميت فناوري اطلاعات و ارتباطات بر سازمانها به لحاظ تبديل آنها به سازمانهاي مجازي و از آنجائيكه سازمانهاي مجازي گونه جديدي از سازمانها و يا به عبارت ديگر نمونه اي از نسل آينده سازمانها و سبك مديريت آينده مي باشند به بررسي تاثير فناوري اطلاعات و MIS بر تغيير شكل سازمانها و به اصطلاح مجازي شدن سازمانها مي پردازيم .همانطور كه گفتيم گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات باعث تغيير در ساختار، شكل، حجم و اندازه و نحوه فعاليت سازمانها مي شود بطوري كه سازمانها را از شكل عمودي

تا حدود زيادي خارج ساخته و آنها را افقي و مسطح تر مي سازد مقدمتا من توضيحاتي راجع به سازمانهاي مجازي مي دهم تا بتوانم راحتر تغييراتي كه بواسطه اين فناوري و سيستم در سازمان ايجاد مي شود و سپس با توجه به تازگي و نوظهور بودن مديريت اين سازمانها، ابتدانحوه مديريتي اين سازمانها وسپس خصوصيات مديراني كه سازمانها در آينده به آنها نياز دارند را براي شما بيان كنم.فناوري اطلاعات تسهيل گري است كه امكان ايجاد سازمانهاي مجازي را فراهم كرده است.در اين سازمانها شاخص هايي از قبيل: ميزان همكاري با شركا، ميزان استفاده از فناوري اطلاعات، نحوه همكاري بر پايه اعتماد متقابل، نحوه انتخاب شركا و نحوه رفع اختلاف با شركا به تعيين ميزان مجازي بودن اين سازمانها كمك مي كنند. روند رو به رشد مفاهيمي چون توليد چالاك، توليد انبوه سفارشي (MASS - CUSTOMIZATION) و جهاني شدن و نيز افزايش نياز براي گسترش محصولات در دنياي رقابتي امروز باعث گرايش سازمانها به رويكردهاي نوين و الگوهاي جديد سازماني گرديده است. جهاني شدن تجارت و توليد، ايجاب مي كند كه فعاليتهاي اقتصادي را در هر محيط پرسودتري بتوان به انجام رساند. در اين سازمانها به دليل نياز به واكنش سريع نسبت به بعضي از محركها، شركا بدون نياز به فرمان سيستم كنترل مركزي قادر به واكنش هستند. در سطوح پايي_ن سازمان تصميم ها اتخاذ مي گردد و سطوح بالايي سازمان كنترل بر اين تصميم ها را برعهده دارند. همچنين اطلاعات از سطوح پايين تر براي تطبيق با استراتژي هاي سازمان به سطوح بالاتر مي روند.سازمان بسياري از فعاليتهاي خود را به ديگر سازمانها

واگذار كرده و خود نقش ناظر و هماهنگ كننده را ايفا مي كند كه در اين حالت سازمان نياز به نيروي انساني نوآور فعال و باانگيزه بيشتر خود را نمايان مي سازد. ساختار اين سازمانها اغلب به دو صورت شبكه اي و بدون مرز است. از خصوصيت مشترك اين ساختارها مي توان به نداشتن شكل دائمي در ساختار و فرد محوري در اين سازمانها اشاره كرد.به طوركلي صاحبنظران براي سازمانهاي مجازي، چند خصوصيت مشترك تعريف كرده اند كه عبارتند از:واگذاري بسياري از امور به واحدهاي بيرون از سازمان؛وجود شبكه هاي ارتباطي كامپيوتري ميان بخشها و واحدهاي مختلف؛مرزهاي سازماني نامشخص و منعطف؛وجود كاركناني متخصص، نوآور و فعال در سازمان و آموزش مداوم كاركنان؛استفاده عمده از شبكه اينترنت براي عرضه محصولات و ارتباط مستقيم با مشتريان. دو حالت ساختاري اصلي و مهم، در مورد موجوديت سازمان مجازي وجود دارد.1-پراكندگي جغرافيايي واحدهاي سازماني،در گذشته سازمان مجازي بصورت سازماني مجزا وبا پراكندگي افراد گروه ها ، بخش ها ويا تمام شركت ها در حد اقل دو مكان تعريف مي شد .2-حالت دوم به اين موضوع اشاره دارد كه فرايند توليد در سازمان مجازي بدون حمايت ، فن آوري اطلاعات در پيوند دادن بخش هاي سازمان مجازي نمي تواند كامل شود.ويژگي هاي سازمان مجازي :در سازمانهاي مجازي تشكيلات استخدامي از بين رفته وكاركنان چند پيشه اند ومهارت هاي خود را در اختيار چندين كار فرما قرار مي دهند ،در حقيقت كار كنان كه مهارت هاي مناسب دارند،در اين سازمانها كاركنان مستقل خوهند شد و مهارت هاي خود را همزمان در اختيار چند سازمان قرار خوهند داد .اين قدرت در سازمانهاي مجازي بر خلاف سازمانهاي سنتي كه قدرتشان ناشي

از ظرفيت توليدي آنها بوده، به صاحبان علم ودانش تعلق دارد و در ساختار خود از نظر ايجاد تنوع ، انعطاف پذيري از نظر سطح بودن ودر محل از نظر شبكه اي رفتار كردن با سازمانهاي امروزي بسيار تفاوت دارند.تنوع در سازمانهاي مجازي به دلايل زير وجود دارد.ناهمگوني فزاينده نيروي كار از نظر فرهنگي، نژادي، فردي وجنسيت.جهاني شدن بازار كار كه يكي از ويژگي هاي سازمان مجازي نيز محسوب مي شود .تغييرات جمعيتي موجب تنوع بسيار در دريافت خدمات گرديده است .انعطاف پذيري:يكي ديگر از ويژگيهاي سازمانهاي مجازي مي باشد كه به دلايل زير است .-وجود قوانين وترتيبات تفصيلي كمتر در سازمانهاي مجازي.روابط كاري تغيير پذير. ارتباطات راه دور .مشاركت كاري. پرداخت،درمقابل مهارت بدليل تنوع فزاينده در محل كار وسرعت تغيير زياد در فن آوري و بازار ها .نياز هاي متمايز مشتريهاي مرتبط با سازمانهاي مجازي .مسطح بودن ويژگي مسطح شدن سازمان ها با توجه به افزايش سرعت عمليات است. براي اين افزايش سرعت شاخص هاي زيروجود دارد.مطرح مديريت كمتر.كارمندان برخورداراز توان تصميم گيري روند شبكه ايي زمينه هاي مديريت در سازمان مجازي، براي حركت به سوي مجازي سازي سازمان مديريت در پنج زمينه ضروري است .1-مديريت افراد :درسازمانهاي مجازي كنترل زيادي را نمي توان اعمال كرد، زيرا افراد وظيفه ها در ازاي همديگر قرار دارند در اين ساختار هيچ يك از اعضاء به تنهائي توانمندي اجراي پروژه ها را ندارند، و عضو از شبكه به عنوان يك مشتري و همچنين تأمين كننده براي ساير اعضاء شبكه عمل مي كند با توجه به اينكه كار كنان تحت كنترل مدير نيستند لذا براي اين كار از

استراتژي هايي مانند 1_ آموزش خود مديريتي در افراد2_اعتماد به كاركنان استفاده مي شود.2-مديريت اطلاعات:مديران اين ساختار به خوبي آگاهي دارند كه وظيفه آنان مديريت شبكه است و نه مديريت شركت ، و اين پيچيده ترين بخش كار است كه انجام درست آن ابعاد جديدي در نگرش و مهارتهاي مديريتي را مي طلبد _ دراين ساختار مديران علاوه بر مهارت استفاده از رايانه ها بايستي توانايي كسب اطلاعات و ايجاد زمينه مبادله اطلاعات را نيز داشته باشند.3-مديريت تيمهاي كاري:با استفاده از شبكه اين امكان فراهم مي شود كه افراد عليرغم پراكندگي، يك تيم كاري تشكيل دهند، براي رسييدن به اين مهم استفاده از ابزار شكل دهي گروه هاي مجازي (پست الكترونيكي،ويدئو كنفرانس) آموزش داده شود .نكته مهم اين بحث عدم محوريت فرد يا افراد براي اعمال مديريت آمرانه است بلكه مديران بصورت مربي هم بايد اقدام نمايند.منابع انساني در سازمانهاي مجازيدر سازمانهاي مجازي نياز به كاركنان تمام وقت نيست بلكه افراد كارشان را در خانه هايشان نيز انجام مي دهند و حتي براي ايجاد هماهنگي هم به سازمان مركزي مراجعه ندارند به اين پديده يعني كار كردن خارج از محل كار را تله كاميوتينگ (COMMUTING TELE) ميگويند. گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات و پيشرفت كامپيوترها و همچنين سيستمهاي اطلاعاتي مديريتي تاثيرات شگرفي بر سازمانها ، نيرو و تجهيزات آنها و همچنين نحوه مديريت آنها بر جاي مي گذارد ايجاد ارتباط با استفاده از بستر شبكه ها و اينترنت عملا باعث توسعه و ايجاد سازمانهاي جديد تحت عنوان مجازي ،شبه مجازي و يا نيمه مجازي شده است و عملا نحوه كار مدير را در اين سازمانها

متحول نموده است. و نتيجه كارها، كالا، خدمات خود را به سازمان ارائه مي نمايند البته درست است كه ما در خيلي از سازمانها ممكن است افراد را در داخل سازمان داشته باشيم ولي شواهد حاكي از ايجاد چنين سيستمهايي در اكثر سازمانها در آينده نه چندان دور مي باشد همانطور كه گفتيم تله كاميوتينگ ارتباطات مبتني بر رايانه را جايگزين سفرهاي فيزيكي به سازمان كرده است بطوري كه بر طبق آمار در سال 2000 در آمريكا بالغ بر 44 ميليون نفر(40% نيروي كار)در خارج از سازمانهايشان كار مي كرده اندتوسعه ي روز افزون سازمانهاي مجازي، كاركنان و سازمانها را براي بقاء در آينده مجبور كرده تا نسبت به تغيير و تحول برنامه ريزي كنند _ همانگونه كه مسير جديد شركتها كه توجه به تغيير و تحولات طرح ريزي مي شود، كاركنان هم بايد مسير شغلي شان را طرح ريزي كنند.كوچك شدن سازمانها جهت كاهش هزينه ها موجب شده تا برخي كارگران و كاركنان شغل تمام وقت را از دست بدهند . برخي سازمانها و شركت ها جهت كاهش هزينه هاي پرسنل خود (نظير عدم پرداخت بيمه، مالياتهاي تصاعدي،...) به كاركنان و كارگزاران پاره وقت تكيه داده اند.تجربه، آموزش، هوش، و ذكاوت ابزارهايي هستند كه افراد را در سازمانهاي مجازي از هم متمايز مي كنند لذا چنين تحولاتي سازمانها را مجبور مي كند، تا در مشاغل نيروي انساني مجددا طراحي كنند.مديريت سازمانهاي مجازي بسيار پيچيده و سخت است زيرا تيم هاي كاري مجازي، كاركنان واقعي و مصرف كنندگان واقعي را در بر مي گيرند و مديران در اين ميان ، بين مجازي و واقعي قرار

گرفته اند تا بتوانند مشكلات واقعي تيمهاي مجازي را مديريت و حل كنند.(1)براي سازمان مجازي دو حالت اصلي عبارتند از پراكندگي مكاني و پيوند الكترونيكي، بطوريكه گفته شد، بدون توجه به تكميل شدن فرايند توليد بخشي از ساختار سازمان مجازي ديده مي شود. مبحث زير تاكيد مي كند فقط بر روابطي كه فن آوري اطالعات در آن شركت دارد.مشخصه مهم بعدي نقش مركزي فن آوري اطلاعات مي باشددر سازمان مجازي IT از توليد پشتيباني مي كند و سازمان را مجبور مي سازد كه همكاري بخشهاي مختلف را ايجاد نمايد،و نيز بر تمام جنبه هاي سازماني تاثير مي گذارد، بعبارت ديگرIT شامل ابزار هايي براي انجام كارهاي فوق در مكانهاي خاص و يا در بين مكانها مي باشد.پيوند(ارتباط)الكترونيكي نيز به اين مسئله اشاره مي كند كه يك كار يا بخشهاي اصلي آن در ميان مكانهاي خاص در سازمان مجازي از طريق IT انتقال مي يابد .بعد ديگر ارتباط و پيوند به مسئله پشتيباني از ارتباطات ميان كاركنان اشاره مي كنند، علاوه بر اينIT اطلاعات سازماني را نيز حمايت مي كند. همچنينIT به جنبه هاي مختلف فرهنگ مجازي بودن مربوط است يكي ديگر از مزاياي اين سازمانها قابليت كاركردن در تمامي ساعات شبانه روز است. به عنوان مثال، زماني كه كار يك تيم در اروپا پايان مي پذيرد، در آمريكا تيم ديگر مي تواند به كار خود ادامه دهد. اعضاي هر تيم براساس نيازمنديهاي هر پروژه به تيم اضافه مي شوند. هر تيم ساختار مختص به خ____ود را دارد و مي توان گفت در اين نوع تيمها سمت و پست افراد ثابت نيست. مثلاً كسي كه رهبري

يك تيم را در يك پروژه برعهده دارد در پروژه ديگر به عنوان يك عضو عادي تيم مي تواند فعاليت كند. به عبارت ديگر، اعضاي تيم هاي مجازي بايد هركدام قابليتها و شايستگيهايي داشته باشند كه اين شايستگيها برموقعيت سازماني آنها ارجح است.در اين تيمه_ا دو عامل اعتم_اد و مسئولي_ت پذيري اهميت بسيار زيادي دارند. كنترل مديريت بر كار افراد بسيار كمتر خواهد شد و افراد در مسائل مربوط به حيطه كار خود مي توانند تصميم گيري كنند. از آنجايي كه افراد نياز به حضور فيزيكي در دفتر كار سازمان را ندارند مي توانند از طريق به كارگيري ابزار و فنون زير به انجام امور اقدام كنند:فناوري ارتباطات: افراد از محلهايي خارج از محيط كار (مثلاً خانه) و از طريق اينترنت و يا كنفران_س تلفني به انجام وظايف خود م______ي پردازند. لازم به ذكر است كه افراد قابليت دسترسي به بانك اطلاعات شركت را نيز دارند.دفترهاي كنترل از راه دور: در اين حالت افراد با دفتر شركت تماس مي گيرند و يك اپراتور مركزي اطلاعات را در اختيار آنها قرار مي دهد و ارتباطات لازم را برقرار مي كند.ميز فرمان(HOTDESKING) در اين حالت هر كارمند در يك زمان خاص و معين در دفتر كار حاضر مي شود و فعاليته__اي مربوط را انجام مي دهد.در اين نوع سازمانها به دليل وجود امكانات شبكه اي و استفاده از اينترنت و برقراري ارتباط با مشتريان و تامين كنندگان، ارتباطات با سرع___ت و دقت بيشتر و هزينه كمتر برقرار مي گردد و تماسهاي فيزيكي در اين گونه سازمانها به حداقل ممكن مي رسد.برخورداركردن كاركنان از درآمد متناسب با كار

و كاهش سطح كنترل مستقيم مدير براعم_ال كاركنان، باعث افزايش حس مسئوليت پذيري افراد مي شود.يكي از نتايج مستقيم قدرت يافتن كارمندان افزايش رضايت مشتريان است زيرا كه هر كارمند مي تواند به طور مستقيم با مشتريان تماس برقرار و در جهت رفع نيازمنديهاي آنان اقدام كند.در اين نوع سازمانها اطلاعات در اختيار تمامي افراد مرتبط با سازمان متناسب با نيازشان قرار مي گيرد. همچنين راهبرد و هدف سازمان به طور مشخص براي تمامي اف_راد تبيي__ن م__ي گردد.يكي از مسائل مهم اداري در اين نوع سازمانها برقراري دوره هاي آموزشي براي كارمندان است و سازمانها به صرف اينكه كارمندانشان در سازمان ديگر آموزش ديده اند، نسبت به آموزش كارمندان خود بي تفاوت نيستند.كارمندان بايد به طور فعال و مستمر فعاليتهاي خود را مديريت كنند. آنها همچنين بايد اين واقعيت را بپذيرند كه شغلشان دائمي نخواهد بود. اين سازمانها بايد براي ايجاد انگيزه و ارتقا كارمندان خود راههايي ديگر و متفاوت با روشهاي سنتي در پيش گيرند. يكي از راههاي ايجاد انگيزه در افراد چرخش شغلي آنها است.در اين نوع سازمانها تنها مديراني قادر به ادامه فعاليت و پذيرش تغييرند كه داراي اعتماد به نفس باشند و قدرت خود را ناشي از پست سازمانيشان نبينند. در اين سازمانها از آنجايي كه بسياري از كنترلها را كارمندان ان_____جام مي دهند به مديران كمتري نياز است و در حقيقت مديران رده مياني حذف مي گردند.باتوجه به مطالب بالا در سازمان مجازي استخدام افراد شايسته بسيار اهميت پي____دا مي كند. پس به طور كلي افرادي براي همكاري در سازمان مجازي مناسبند كه خود كنترل و مسئوليت پذير باشند. همانطور

كه ملاحظه شد سازمانهاي آينده، مانند سازمانهاي ساده امروزي با كارگران ساده نخواهد بود بلكه سازمانهاي دانايي محور و دانش محور با نيروهاي متخصص خواهد بود هر چند اين نيروها كارهاي ساده اي را انجام دهند و مسلما نياز به مديريتي جديد و نو خواهند داشت روابط صفي و ستادي تغيير مي كند و سازمانها افقي تر مي شوند و ديگر مديران با كارگران ساده كه همچون ماشين آلات در خدمتشان باشند سرو كار نخواهند داشت چه بسا قبل از هر ارگاني كاركنان آن شركت بدليل آلودگيهاي محيط زيستي كه شركتشان توليد مي كند در مقابل شركت ايستادگي كنند.در سازمانهاي آينده منابع انساني نقشي بسيار مهم و چشمگير در پيشرفت و ترقي و ثبات شركتها خواهند داشت و حتي تك تك نيروها مي توانند نقشي كليدي را در موفقيت يك سازمان ايفا كنند بنابراين در عصر فناوري اطلاعات منابع انساني يا نيروي كار نقشي مهمتر از ساير عوامل توليد همچون سرمايه و ماشين آلات را در موفقيت سازمانها خواهند داشت و مديريت جديدي براي اين نيروها و استفاده از حداكثر توان آنها لازم است. در چنين سازمانهايي يكي از نياز هاي مديريت استفاده از ابزار خودكنترلي مي باشد تا هر يك از نيروها بتوانند همانند يك مدير در سازمان ايفاي نقش كنند و مسلما استفاده از ابزارهاي كنترلي امروزه به تنهايي جوابگو نخواهد بود پس بي جهت نيست اگر بگوييم مديران آينده بايد نقش الگو و معلمان اخلاق را نيز داشته باشند تا بتوانند مديران موفقي نيز باشند يا بعبارت ديگر نياز به مديران كاريزماتيك بيشتر مي شود. تربيت نيروها از نظر علمي و اخلاقي

و تخصصي از وظايف سنگين و حساس مديران آينده خواهد بود چرا كه سرعت شديد پيشرفت تكنولوژي و صنعت و بالطبع رقابت ايجاد شده جايي براي ايستائي و در جا ماندن باقي نخواهد گذاشت و مديراني كه بخواهند اينگونه عمل كنند محكوم به شكست هستندمديران بايد به اين امر اصولي توجه داشته باشند كه هر سازمان صرفا از مجموعه بي فكرو بي روحي از ابزار و وسائل فيزيكي و ماشين آلات تشكيل نشده بلكه هر موسسه يا سازمان تركيب و تلفيقي است از يك سيستم بهم پيوسته و واحد كه به يكديگر پيوند خورده اند از سوي ديگر مديران بايد به اين اصل بنيادي توجه نمايند كه هيچ فعل و انفعال و هيچ عمل و حركتي در هيچ واحد سازماني بدون (عامل انساني) عينيت نمي يابديا به عبارتي تحقق پذير نيست به معناي ديگر هسته مركزي و مدار اصلي چرخش و فعاليت هر سازمان يا موسسه اي بر محور (نيروي انساني) استوار است.مديران بايد آماده باشند تا بپذيرند كه كاركنانشان بايد آموزشهاي عالي را طي كنند و مطالعات خود را در همه حال تكميل نمايند. اين يك واقعيت است كه بسياري از مديران، ارزشمندي يك پرسنل را در حضور فيزيكي و خام او در محل كار مي پندارند نه حضور كيفي و مغزافزاري او، چه بسا مشغول بودن يك پرسنل بكار در تمام ساعات روز را نمي توانيم يك امر كيفي بدانيم و آنرا بايد در جدول كمي بگذاريم زيرا انجام امور عادي نمي تواند مفهومي از كيفيت را رقم بزند.كيفيت سازي از درون مدل بدست مي آيد كه معمولا مديران بظاهر از آن دفاع

مي كنند اما در عمل آنرا كاملا مخالف روند اداري و روند سازماني خود مي دانند زيرا مطالعه، زمانبر، پرحجم، ديربازده و كاملا يك مفهوم كيفي است و اين بصيرت كمتر پديد مي آيد كه اين مطالعه سرانجام به رشد سازماني منجر مي شود.سازمان بعنوان يك پديده فرهنگي در نظر گرفته شده است و خواص و ويژگيهاي فرهنگ در آن جستجو مي شود، اگر فرهنگ را الگويي از ارزشها، باورها، آداب و رسوم، سنتها، دانش، زبان، جهانبيني، نگرشها و نحوه زندگي مردمان فرض كنيم سازمان نيز يك خرده فرهنگ خواهد بود. فرهنگ سازمان مينياتوري از فرهنگ جامعه است. در فرهنگ جامعه خودكنترلي نقش بسزايي دارد اما در فرهنگ سازي سازمان مديران نقش ايفا مي كنند. اشراف مدير به نقشينه گي واقعي خود مي تواند برجستگي سازمان را رقم بزند. مديران اداره كنندگان سازمانها هستند، سازمانهائي كه در همه حال با تاكيد بر طبيعت هزاره جديد تحول گرا و تغييرپذيرند.مديران بايد مهارتهاي فني، انساني و مفهومي را بشناسند. در واقع تلفيق بكار بردن دانش، روش و تكنيك، توانائي و داوري در كار و آگاهي از فن تشويق و رهبري موثر و نهايتا توانائي ادراك مسائل و مشكلات سازمان را داشته باشند.لقب ايفاگر نقش به مديران از آن جهت است كه آنان دقيقا در جاده هدفهاي سازماني گام برمي دارند و اين اهداف را مي شناسند و در توسعه آن تلاش مي كنند. با اين رويكرد چه مديراني را مي توانيم آموزش دهيم يا به عبارتي چه مديراني در مقام آموزش قرار مي گيرند؟ با همه شاخصها، وظايف واختياراتي كه در باب مديريت رفت انتخاب مديرت و

معرفي آن به سازمان نه تنها يك پروسه مديريتي است بلكه يك تعهد انساني است كه سالها و شايد قرنها بايد تاوان آن را از طريق اتلاف سرمايه انساني و مادي پرداخت. پس هر مديري واجد مقام آموزش نيست، زيرا به شاخصهاي مديريتي زيبنده نيست؛ در اينجا آموزش درك درستي از محيط سازماني به آنها نمي دهد و يا حتي آموزش براي آنان اثر منفي به جا مي گذارد. تئوري آموزش يك نياز سازماني است كه به صورت زنده و در همه حال بايد اتفاق بيفتد. دهها “عنوان كاري” يا مولفه عملكردي در سازمان وجود دارد كه مديران اگر به آنان اشراف پيدا كنند كاركنان را با خود همراه مي بينند. بسياري از كاركنان سازمانها هستندكه از بي تدبيري، ناآگاهي وعدم اشراف مدير به مجموعه رنج مي برند و بسياري ديگر نيز وجود دارند كه در پس اين ناكامي زندگي مي كنند و در حاشيه امن قرار گرفته اند؛ اشراف بر حوزه مديريت و شناخت حوزه عملكردي هم اگر يك كاركرد داشته باشد اين است كه كاركنان ناكارآمد را يا مي گريزاند و يا با سازمان همراه مي كند. اين تيپ مديران شاخصها را كنترل مي كنند، آسيبها را شناسايي مي نمايند، از فرصتها بهره مي برند، تهديدها را تقليل مي دهند و كاركنان را در مسيري هدايت مي كنند كه تفكر سازماني احياء شود. اينان به انگيزش كاركنان احترام مي گذارند؛ انعطاف پذيري، تقسيم كار، واگذاري اختيارات واعتماد پذيري را جزء اولويتها قرار مي دهند و اخلاق اداري را به عنوان يك مبنا ترويج مي دهند و به قول دكتر عظيمي “كه اگر چنين

علمي فرا گرفته شد فرهيختگي رخ خواهد داد و يادگيري آموزشگاهي تبديل به يادگيري الهي مي گردد”. در واقع حصول به اخلاق اداري خود نشانگر تسلط مدير بر دين پژوهي است، امري كه بسياري ا زمديران به آن وقوف ندارند؛ دين پژوهي در اخلاق اداري مي تواند مكمل تخصص و برد مديريتي باشد. از اين طريق مي توان وجدان كاري را در كاركنان بالا برد و آنان را براي يك امر مقدس يعني كار آماده كرد. مديران در سازمانهاي آينده بيشتر نقش نظارتي و مشاوره اي و ارشادي را براي نيروهاي خود پيدا مي كنند تا نقش دستور دهنده و بيشتر بايد به كسب و مبادله اطلاعات، تدوين سياستها و استراتژيهاي كلي سازمان بپردازند البته تعيين كننده اصلي استراتژيها در سازمانها نخواهند بود بلكه پس از تعيين استراتژيهاي اصلي و كلي سازمان آنهم با مشاوره ساير سطوح سازماني به جهت دهي استراتژيها و نظارت بر استراتژيها مي پردازند ومسلما انجام وظيفه كنترلي و نظارتي و سياست گذاري درست و به موقع و كارامد فقط از عهده كسي برمي ايد كه علم، اطلاع و اشراف كامل بر مسائل گوناگون داشته باشد و علاوه بر توانائي ،از تخصص و تجربه كافي نيز برخوردار باشد و طبيعي است كه بزودي شاهد تعويض متعهدين با متخصصين در سازمانها باشيم.مشتريان نيز بواسطه دسترسي به كالاها و خدمات متعدد و جايگزين و با دسترسي راحت به همگي آنها بواسطه اينترنت و فناوري اطلاعات ديگر مشتريان قديمي نخواهند بود كه براحتي كالاي ما را خريداري كنند و يا به ميزان و مقدار و كيفيت خدمتي كه ما ارائه مي دهيم بي تفاوت

باشند. آنها علاوه بر حق انتخاب از حقوق خود و نحوه رسيدن به آن آگاهي كامل دارند و مسلماكالا يا خدمتي را انتخاب مي كنند كه بيشترين خدمات و منافع را براي آنها بهمراه داشته باشد او با آگاهي و اطلاع از همه مسائل انتخاب خود را انجام مي دهد شركتهاي نوشابه سازي بزرگ جهان همچون كوكاكولا در پايان سال 2006 خبر از كاهش ميزان فوش نوشابه هاي خود در سراسر جهان دادند و علت آنرا نيز گرايش مردم به استفاده از نوشيدني هاي عنوان كردند پس مديران آينده بايد علاوه بر كمييت و كيفيت كالاها به ساير ارزشها و مسائل حاشيه اي و تبعاتسالمتر كالاهاي خود نيز آگاه باشند و اهميت كافي براي اين مسائل قائل شوند و شايد بيش از كيفيت به خدمات پس از فروش بها داده شودهمانطور كه گفته شد فناوري اطلاعات نحوه انجام فعاليتها را نيز تغيير ميدهد و مسلما با تغيير نحوه انجام فعاليتها وظايف و كاركرد و حتي ساختار موسسات و سازمانها متحول مي شود مراجعات مشتريان براي دريافت خدمات و كالاها كاهش مي يابد و نحوه انجام كارها از يك فلسفه قديمي الگو مي گيرد و آن انجام كارها به راحترين و ساده ترين وجه ممكن با كمترين هزينه مي باشدبراي مثال پس از تولد نوزاد در بيمارستان بدون نياز مراجعه فرد به اداره ثبت با انتقال اطلاعات توسط بيمارستان شناسنامه كودك صادر شده و همانروز با پست به درب خانه شخص ارسال مي شود و هزينه آن نيز توسط بيمارستان و با برداشت الكترونيكي از حساب شخص انجام شده و به حساب اداره ثبت واريز مي

شود و يا افراد ديگر مراجعه اي به بانك براي دريافت ، پرداخت، و يا حتي گرفتن وام ندارند و اين كار را با كامپيوتر شخصي خود و يا وسائل ارتباطي ديگر مانند موبايل و تلفنهاي همگاني انجام مي دهد و اين كار حتي براي جزئي ترين چيزها مانند پرداخت قبوض يا اقساط نيز صادق است و آنچه مسلم است مدير اين اداره ثبت و يا بانك بايد نحوه عملكرد كاملا متفاوتي براي كسب رضايت ارباب رجوع و يا ارائه خدمات داشته باشد ديگر صرفا نيازي به خوش رفتاري و خوش برخوردي نمي باشد بلكه صداقت و درستكاري و اخلاص كاري و نظارت بر حسن انجام كار و ايجاد اعتماد و بسياري از خصوصيات اخلاقي ديگر كه تا ديروز مديران كمتر نيازي را به آنها احساس نمي كردند نمود پيدا ميكند چرا كه مشتري در بانكي حساب باز مي كند كه خدماتي بيشتر و فراتر از آنچه بر عهده اوست انجام مي دهد براي مثال علاوه بر ارائه خدمات فوق و ساير خدماتي كه بانكهاي ديگر انجام مي دهند به او امكاناتي از قبيل خريد بيش از موجودي و پرداخت برداشت اضافي صورت گرفته را به اقساط دلخواه بدون سود و يا با سود ناچيز و غيره را داشته باشد علاوه بر اين موسسات بايد توانائي ارتباط نزديكتر را با مشتري خود داشته باشند چرا كه اين امر امروزه و با پيشرفت فناوري اطلاعات و ارتباطات براي مشتريان بصورت يك حقوق تلقي شده است و مشتري ديگر انتظار داردبا او برخورد انفرادي صورت گيرد و سازمان مقابلش با او بصورت متمايز و ويژه برخورد كند

و اين يكي از شروط ماندگاري و وفاداري مشتري است و سختي كار مديران را در تلاش براي سياست گذاري و اجراي برنامه هاي استراتژيك وايده هاي جديد جهت جذب مشتري گوشزد ميكند.در اينجا خالي از لطف نيست كه سبك مديريت شركت وريفون يكي از شركتهاي مجازي را براي آشنائي با سبك مديريت سازمانهاي آينده كه اكثرا بسوي مجازي شدن پيش مي روند شركت وريفون و قضيه سگ ايرلنديامروزه در آمريكاي شمالي مجازاً غيرممكن است كه كسي بخواهد در يك رستوران غذا بخورد، يك ماشين كرايه كند و يا در هتل بماند بدون اينكه جهت استفاده ازكارت اعتباري خود، سروكارش با تجهيزات سخت افزاري و نرم افزاري يكي از پايانه هاي وريفون بيفتد. اين امر به طور فزاينده درمورد ساير نقاط جهان نيز صادق است؛ فروش اين شركت درخارج از ايالات متحده سالانه به ميزان 50 درصد افزايش مي يابد. از 1990 درآمد كل شركت تا دو برابر، به بيش از 300 ميليون دلار رسيده است.حاتم تيابجي (HATIM TYABJI)، مديرعامل هميشه سياروريفون، بالغ بر 400 هزار مايل هوايي در هر سال جهت ملاقات با مشتريان، تشويق كاركنان و... سفر مي كند. زماني كه او در آسمان نيست مشغول كار با رايانه كيفي خود است؛ اين بدين خاطر است كه تقريباً همه كارهاي اداري در اين شركت بدون كاغذ انجام مي شود. «تيابجي» بيش از 100 نامه الكترونيكي در روز دريافت و تمام امور را ازطريق زيرساختار الكترونيكي شركت هدايت مي كند. مدل كسب و كار در شركت وريفون انعكاسي از شرح حال خود «تيابجي» است. او در بمبئي به دنيا آمده، در بيست و دوسالگي

به ايالات متحده نقل مكان كرده و در اين كشور تحصيلات عالي خود را به پايان رسانده است. وي ازجمل___ه مديراني است كه به شدت به ايده هاي خود متعهد بوده و از رنجش مرئوسانش، درصورتي كه به نظر او مستحق آن باشند، پروايي ندارد. چهارخصيصه معرف شركت وريفون عبارتنداز:دسترسي جهاني: وريفون هيچ اداره مركزي ندارد و فاقد مليت مشخصي است. اين شركت يك سوم درآمد خود را، بيرون از ايالات متحده تحصيل مي كند و بيش از نيمي ازكاركنان آن در خارج از اين كشور مشغول به كار هستند.استقلال مكاني: كاركنان وريفون، همانند مديرعامل، مقدار زيادي از وقت خود را صرف مسافرت و كار با رايانه مي كنند. يك سوم از 2500 كارمند وريفون دست كم نيمي از اوقات را به دور از دفتر خود به سر مي برند. مديران وريف___ون نيز هر كجا كه مايل باشند زندگي مي كنند. شبكه دانش الكترونيكي: تمامي اطلاعات موردنياز شركت، به طور جاري (ONLINE) و درهمه جاي دنيا و در هر لحظه دردسترس است.فشردگي زماني: شركت وريفون اين ويژگي را «فرهنگ فوريت» مي نامد و آن را به مثابه شعار خود در جنگ مي پندارد. اين ويژگي امكان داشتن روزهاي كاري 24ساعته را براي اين شركت فراهم آورده است، بدون اينكه كاركنان مجبور به شب زنده داري و زحمتهايي از اين قبيل شوند. «تي____ابجي» اظهار مي دارد: «پروژه هاي نرم افزاري ما دنباله رو خورشيد هستند». به اين مفهوم كه تجهيزات شركت در بنگلور هند كه يكي از بهترين مراكز شبكه بندي و ارتباطات است، رمزهاي ارتباطي لازم براي محصولات جديد را به وجود مي آورند. البته

اين رمز بايد آزمون شود و اين كار در دالاس انجام مي گيرد. اين رمز بايد با رمز نظام كلي يكپارچه شود و اين كار غالباً در هاوايي صورت مي پذيرد كه تعداد زيادي از مهندسان سيستم در آنجا حضور دارند. در يك شركت سنتي كه تمام مهندسان در يك مكان خاص مجتمع هستند، غالب كارها بايد به صورت متوالي و سري انجام گيرد. اما درصورت پراكندگي كاركنان در نقاط مختلف جهان امكان انجام كارها به صورت موازي فراهم مي شود. بدين صورت كه كاركنان در بنگلور پيش از خواب، رمز نوشته شده را روي شبكه بار مي كنند و درهمان هنگام كاركنان در دالاس يا هاوايي مشغول كار برروي آن مي شوند و مجدداً اين كار صبح روز بعد در بنگلور پي گرفته مي شود. به اي____ن ترتيب روز كاري 24 ساعته تحقق مي يابد.روي ديوار دفتر كار «تيابجي» ردوودسيتي (REDWOOD CITY) كاليفرنيا پوستري نصب شده كه از 12 خانه تشكيل شده و هر خانه تصويري از يك سگ شكاري ايرلندي (IRISH SETTER) را نشان مي دهد. 11 خانه اول اين سگ اي__رلندي را به گونه اي نشان مي دهد كه بي اعتنا نسبت به دستور «بنشين» اربابش، هنوز ايستاده است. سرانجام در خانه دوازدهم اين سگ ايرلندي نشسته است و عبارت «سگ خوب» از روي پوستر قابل خواندن است. «تيابجي» مي گويد كه اين پوستر را در ملاقاتهاي خود با كاركنانش يا در ملاقاتهايي كه ناچار است براي چندمين بار روي نقطه نظر خود پافشاري كند، به همراه مي برد و مي گويد: «درحال حاضر ما در خانه دوم قرار داريم. ممكن است

لطفاً خود را از مزاحمت من مصون نگه داريد و ما را به خانه چهارم برسانيد؟»ازنظر «تيابجي» رهبري يعني همين؛ فرايندي مداوم و بدون توقف. او از رنجش كاركنان خود پروايي ندارد؛ چرا كه معتقد است آنچه ك___ه وريفون را از ديگر شركتها متمايز مي كند، آن است كه در اين شركت به آنچه گفته مي شود حتماً عمل هم مي شود. او در نامه الكترونيكي خود درمورد رهبري به صراحت اظهار مي دارد كه اگر كسي احساس مي كند كه او از قواعد و قوانين خود پيروي نمي كند، بهتر است كه روي سر او بنشيند اين يكي از قوانين شركت است كه: «آن گونه عمل كن كه من عمل مي كنم، نه آن گونه كه حرف مي زنم». و به اين ترتيب، ف____رهنگ و فلسفه وريفون تقويت مي شود و اعضا خود را ملزم مي كنند كه زندگي حرفه اي خود را مطابق با فلسفه وريفون به پيش ببرد. «تيابجي» معتقد است كه آنچه وريفون در تلاش براي توسعه و پرورش آن است، اقتدار و اختيار اخلاقي است؛ مفهومي كه به خوبي در زندگي سازماني درك نشده است و مردم غالباً در پي اقتدار و اختيار سنتي هستند.هرچند كه زيرساختار الكترونيكي در وريفون به قدري مهم است كه شركت بدون آن نمي تواند وجود داشته باشد ليكن «تيابجي» معتقد است كه قدرت جلو برنده واقعي شركت، پنج درصد ناشي از فناوري و 95 درصد ناشي از روانشناسي و مسائل انساني است. فرهنگ استفاده از فناوري حداقل به اندازه خود فناوري حائزاهميت است. هركسي در وريفون اين اختيار را دارد كه صرفنظر از مقام

سازماني به هركس ديگري در سازمان نامه الكترونيكي بفرستد اطلاعات در اين شركت در دسترس همگان قرار دارد و اين موضوعي است كه اغلب س__ازمانها از آن هراس دارند. سعي مي شود كه حتي الامكان از پست الكترونيكي به عنوان وسيله اي براي انتقال عواطف و احساسات نيز استفاده شود. به اين ترتيب، پست الكترونيكي در اين شركت تنها يك سيستم اطلاعاتي نيست بلكه سيستمي اجتماعي است كه ارزشهاي سازماني به وسيله آن انتقال مي يابد.از كاركنان وريفون انتظار مي رود كه حتي بيشتر از آنچه وظيفه اقتضاء مي كند تلاش كنند ليكن ارزيابي سفت و سختي براي تشخيص اينكه چه كسي آمادگي ابراز چنين تعهدي را دارد، انجام نمي گيرد. درعوض، اين باور ساده رواج دارد كه اگر مجم___وعه اي از ارزشهاي پايه اي وجود داشته باشد و رفتار با كاركنان برمبناي ارزش واقعي آنها وعزت و احترام صورت پذيرد، شركت قادر به جذب و نگهداري اشخاص مناسب خواهدبود. در كارمنديابي و گزينش داوطلبان شركت دقت زيادي مي كند. در مصاحبه هاي استخدامي شركت سعي مي كند كه تشخيص دهد آيا داوطلب شغل با ارزشهاي سازماني رايج در وريفون سازگاري دارد يا خير. به عنوان مثال، شايد بيشتر مردم ترجيح مي دهند كه در چارچوبهاي مشخص و تعريف شده كار كنند و مثلاً هر روز ساعت 8 صبح در محل كار حاضر شوند و ساعت پنج بعدازظهر آن را ترك گويند. ليكن چنين روحيه اي با فلسفه وريفون سازگار نيست. اين شركت احتياج به كاركناني دارد كه علاقه مند باشند ساعات كاري را، خود تنظيم كنند. همچنين شركت در ازاي آزادي كه به داوطلب

شغل مي دهد، انتظاراتي دارد. پاسخگويي چيزي است كه درعوض اين آزادي از كاركن____ان انتظار مي رود. از آنها خواسته مي شود كه وظيفه محوله را انجام دهند؛ حضور يا عدم حضور آنها در يك دفتر كار مشخص يا وقت زيادي كه صرف ناهار مي كنند به خودي خود فاقد اهميت است. در صورتي كه اين وظيفه انجام شود، كارمند آزاد است هرآنچه كه مي خواهد بكند. تعداد زيادي از مردم نسبت به خودشان از اعتماد و اطمينان كافي برخوردار نيستند و بنابراين، نمي توانند به اين صورت كار كنند.نهايتا همانطور كه گفتيم گسترش فناوري اطلاعات و ارتباطات باعث رشد سطح علمي جامعه،راحتر شدن امكان ادامه تحصيل، كسب اطلاعات و در نتيجه رشد علمي، فرهنگي، اجتماعي، و حتي سياسي و اقتصادي خواهد شد و مديران آينده با كارمندان و مشترياني آگاه از جايگاه و حقوق خود سرو كار دارند و اين نياز به پرورش مديراني جديد دارد تا از علوم جديد در اين زمينه آگاهي كامل داشته باشند و ما بزودي شاهد بروز تحول و تغيير بسيار در علوم مديريتي خواهيم بود. چرا كه ديگر نظريه هاي مديريتي گذشته جوابگوي انتظارات و نيازهاي جديد نخواهد بود بقول معروف مديريت دوره تيلور ، و حركت سنجي و كار سنجي پاسخگوي نيازهاي امروزه مديريتي نخواهد بودو آن نظريه ها براي دورهاي گذشته و خودشان كاربرد داشتند و ما امروزه نيازمند علوم جديد و نظريات جديد مديريتي هستيم نظرياتي مانند نظريه آشوب مويد اين حرف مي باشند.اسكات (1998) درباره سازمانهاي امروزي معتقد است كه پيچيدگي، عدم قطعيت و گستردگي ارتباطات داخلي جزو مشخصات محيطي كسب و كار سازمانهاي

امروزي است.در گذشته ما شاهد تفكيك رشته هاي و گرايشاي مديريتي بوديم و با اين تقسيم بنديها هر يك از رشتهاي مديريتي در رسته و تخصص خود پيش مي رفت و روز به روز نيز اين تقسيم بنديها اضافه مي شد مانند مديريت بازرگاني، دولتي، صنعتي،IT و غيره ولي با روند رو به رشد فناوري اطلاعات و ارتباطات ما شاهد افزايش مشتركات رشته ها و گرايشهاي مديريتي و در نتيجه حركت بسوي همبستگي و تا حدودي يكي شدن رشته ها خواهيم بود.علوم مديريتي با علوم كامپيوتري و شبكه اي پيوند بيشتري خواهد خورد و تعداد واحدهاي درسي مرتبط با آن در مديريت افزايش چشمگيري خواهد داشت.نياز به دانستن زبان واحد بين المللي و ايجاد ارتباط با سايرين و تسلط بر اين زبان توسط مديران از ضروري ترين نيازها خواهد بود و انتصاب مديران بسمت مديريتي بدون دانستن زبان و رايانه مانند انتصاب وزير امور خارجه بدون دانستن زبان انگليسي خواهد بود كه هزينه مضاعف و لطمات زيادي ا براي موسسات در پي خواهد داشت و بايد يكي از شرايط ورود به دانشگاههاي مديريتي داشتن مدرك بين المللي مانند تافل و يا توليمو در زبان انگليسي باشد.نهايتا گفتيم كه فناوري اطلاعات و ارتباطات به همراه سيستم مديريت اطلاعات MIS حجم انبوهي از اطلاعات اعم از جزئي و كلي را با سرعت زياد و با كمترين هزينه ممكن در اختيار مديران قرار مي دهد تا مديران بواسطه آن اطلاعات به تصميم گيري بپردازند ولي آنچه مسلم است ما در آينده شاهد ورود نرم افزارها و برنامه هاي جديد بيشتري به بازارها جهت كمك به تصميم گيري درست

و برنامه ريزي مناسب توسط مديران خواهيم بود تا مديران نيز ساده تر و راحتر با وجود حجم انبوه اطلاعات بتوانند تصميم گيري كنند و شايد بتوان گفت مديريت در آينده بدون كمك اين نرم افزارها و برنامه ها در جاها و مراحلي از آن غير ممكن خواهد بود.ولي آنچه كه مسلم است كامپيوترها شايد روزي بتوانند جاي انسان را در علم مديريت بدست آورند ولي همانطور كه مي دانيم مديريت از علم و هنر تشكيل شده و كامپيوترها هرگز نخواهند توسط در قسمت دوم ويا هنر مديريت جايگاهي را بدست بياورند پس بي ربط نخواهد بود اگر بگوييم مديران آينده موفق و يا مديريت آينده بيشتر از آن كساني خواهد بود كه هنر طرح و ابتكارات مديريتي بيشتري داشته باشند تا صرفا علم مديريت.نتيجتا اينكه مديريت آينده و مديران آينده مديراني متفاوت با نحوه كاري متفاوت تر از امروز خواهند بود ما كمتر شاهد عدم دسترسي به مديران بدليل جلسه داشتن خواهيم بود چرا كه فناوريهاي ارتباطي و پديده هاي گوناگون مانند ويدئو كنفرانس وغيره علاوه بر اينكه امكان مديريت 24 ساعته را براي مدير فراهم نموده است نياز به جلسات حضوري و در يك مكان خاص را كاهش داده و نه تنها شاهد فقدان دسترسي به مديران توسط ارباب رجوع نخواهيم بود بلكه شاهد كاهش نياز و مراجعه مشتريان و كاركنان به مديران خواهيم بود ولي اين امر باعث كاهش اهميت و نقش محوري مديران در سازمانهاي آينده نخواهد بود و نياز به مديريت و آنهم مديريت صحيح و اصولي وجامع از مهمترين خصيصه هاي سازمانهاي آينده است.نكاتي قابل توجه مديران آينده:پاسخگويي به

محيط متغيير و شكل دادن به آندانش جديدمديريت بايد به صورت كاملا حرفه اي و بر مبناي رابطه متقابل با محيط متفاوت آينده طراحي شود. در رويارويي با محيط متغيير بايد از قبل آمادگي داشت و ضمن پاسخ به محيط، در صورت لزوم، آن را به نفع خود شكل داد. و مسلما بدون داشتن افراد متخصص و آگاه و كاردان ، سازماندهي منظم ، تقسيم كار صحيح و ارتباطات موثر و اطلاعات بهنگام و نيروي انساني آگاه چنين كاري غير ممكن مي نمايد.حساس بودن نسبت به موفقيتها و شكستهاي ديگرانمديران آينده بايد با كمك فناوري ارتباطات و اطلاعات مجهز به نظامي بازخوردي باشد كه آنها را از تجربه هاي ديگران به سرعت آگاه كرده و موجب بهره گيري آنها از دانشها وشكستها و توفيق هاي ديگران شود.توجه به تجربه هاي تاريخي اما اسير نشدن در گذشته هامديران بايد بدانندآينده- به طور قطع- مانند گذشته نيست اما رشته هايي كه آينده را به گذشته وصل كرده اند بسيار قوي و مستحكم اند.ما مي توانيم آينده را با توجه به گذشته بسازيم ولي مسلما آنچه با كمك اين فناوريها ساخته ايم با گذشته متفاوت است پس مديران بايد از گذشته الگو بگيرند اما نسبت به تغيير و تحولهاي زمان نيز بي توجه نباشند.حداكثرسازي موفقيت و حداقل سازي شكستدانش مديريت در پي حداكثرسازي احتمال موفقيتها و حداقل ساختن احتمال شكستهاست. بايد وقايع نامطلوب شناسايي شده و تلاش شود كه از آنها تا حد امكان دوري شود و در مقابل رخدادهاي مطلوب تعريف و تعيين شده و كوشش شود كه به آنها دسترسي يابيم.اين دانش بايد توان رويارويي با

پيچيدگيهاي گسترده آينده را داشته باشد بطوريكه مديران بتوانند با توجه به عمق مسائل و محيط بسرعت در حال تغيير به تصميم گيري بپردازند.رفع مشكلهاي سيستم مديريتي موسسه در عملمديريت به عنوان فرايندي كه زاييده انديشه و فكر انسان است در معرض اشتباه و خطا قرار دارد، و از اين رو بايد در تئوريهاي جديد و نحوه رفع اين اشكال ها پيش بيني و گنجانيده شود. سيستم مديريتي ما جهت آينده بايد بگونه اي هوشمندانه طراحي شود كه بتواند به سرعت خطاها را به موقع تشخيص داده و خود را اصلاح كند و عملكرد مدير و سازمان را بهبود بخشد. * منبع: http://www.academist.ir/forum/showthread.php?tid=2192pid=4091-pid4091

روشي نوين براي مديريت ريسك در حوزه فناوري نانو

ارزيابي ريسك، سيستم كنترل ريسك 360 درجه، مديريت موضوعات و ارتباطات  Nanotech Risk Management چكيده فناوري نانو به سرعت بازارهاي مختلف را تسخير مي كند و باعث خلق فرصت هاي بسيار دركسب وكارهاي مختلف مي شود. در حال حاضر بسياري از شركت هاي بزرگ و شركت هاي نوپا، محصولات جديد و جالبي براي صنعت و مصرف كنندگان مختلف توليد مي كنند. متن كامل پذيرش فناوري نانو مي تواند بطور قابل توجهي ويژگي هاي محصولات مختلف را ارتقا دهد. با اين وجود، اين ويژگي هاي جديد مي توانند داراي ريسك هاي بالقوه زيادي نيز باشند. تاكنون اثرات ميان مدت و بلندمدت نانومواد برسلامت انسان و محيط زيست بطوركامل مشخص نشده است. بعلاوه در اين زمينه ابهامات قانوني بسيار زيادي وجود داردكه هنوز حل نشده اند. براي مثال مشخص نيست تا چه حدي اثرات نانومواد را مي توان از طريق مقررات موجود كنترل كرد.   براي بررسي اين چالش هاي جديد، سازمان جامعه نوآوري در دانشگاه سنت گالن سوييس و موسسه TUV SUD درمونيخ آلمان، اولين سيستم نظارت و مديريت بر ريسكِ

خاص فناوري نانو (CENARIOS)، را توسعه داده اند. اين سيستم دربرگيرنده ارزيابي پيشرفته ريسك ها ومخاطرات، و ابزارهاي نظارت بر ريسك، براي كاهش ريسك هاي بالقوه است. اين سيستم از اواسط سال 2007 ميلادي در شركت Buhler partec uzwil اجرا شده و مي تواند به طورمستقل درصنايع، سازمان هاي تحقيقاتي وخرده فروشي ها استفاده شود.   CENARIOS در سال 2006 براي برآوردن الزامات خاص ريسك فناوري نانو توسعه يافته است. مفهوم CENARIOS تضمين مي كند كه ريسك هاي سلامتي، ايمني و زيست محيطي محصولات و فرايندهاي فناوري نانو طبق استاندارد هاي پيشرفته و يافته هاي جديد علم و فناوري، ارزيابي مي شوند. اين فرايند، بر اساس فرايند هاي تصميم گيري راهبردي و تحت شرايط عدم اطمينان تدوين و تنظيم شده است. CENARIOS از سه بخش تشكيل شده است. اين بخش ها چارچوب منسجمي براي تصميم گيري هاي راهبردي فراهم كرده و مي توانند به عنوان ابزار محك زني استفاده شوند. بخش 1 . ارزيابي ريسك   وضعيت ريسك محصولات و فرايندها را به صورت به روز، ارايه كرده و وضعيت دقيق آنها را مشخص مي كند. ريسك هاي ارزيابي شده، و ارزيابي جامع ريسك اجرا مي شود. ريسك هاي بالقوه زيست محيطي، ايمني وسلامت محصولات و فرايندهاي توليدي با استفاده از تمام داده هاي موجود بررسي مي شوند. سپس مجموعه اي از مقياس هاي مناسب براي كاهش ريسك هاي موجود توسعه مي يابند.بخش 2 . سيستم كنترل ريسك 360 درجه   چشم انداز جامعي از توسعه هاي راهبردي مرتبط ارايه كرده و بنابراين «لبه رقابتي» را مشخص مي كند. ريسك هاي آينده براي پيش بيني ريسك هاي راهبردي مرتبط بررسي مي شوند . اين بخش شامل بررسي روندهاي مرتبط ريسك در سلامتي، ايمني حرفه اي و زيست محيطي است . بعلاوه توسعه هاي خاص و فناوري و روندهاي بازار نيز بررسي مي شوند.بخش3 . مديريت موضوعات

و ارتباطات   ارتباطات ريسك، نقش مهمي در مديريت ريسك ايفا مي كند. ابزارهاي جلوگيري از بحران طراحي شده، و مقياس هايي (مستندسازي، آموزش و كارگاه ها) براي مديريت بحران حرفه اي ارايه مي شوند. مبناي كار اين بخش اطلاعات بخش هاي 1و2 است.    CENARIOS يك متدولوژي ساختارمند براي صنعت و شركت هاي تجاري براي شناسايي، تجزيه وتحليل و ارزيابي ريسك هاي بالقوه در محصولات و فرايندها ارايه مي كند. در اين سيستم روندهاي مربوط به راهبردهاي كسب وكار كنترل مي شوند. با CENARIOS شركت ها مي توانند وضعيت ريسك هاي فرايند و محصول را تعيين كرده وريسك هاي اجتماعي و اقتصادي و فني مرتبط با كسب و كار خود را در بلند مدت مديريت نمايند. CENARIOS عناصري از تجزيه و تحليل و ارزيابي سنتي ريسك را با روش هاي بررسي و ريسك آينده محور و ابزارهاي ارتباطاتي تركيب كرده و براي ارزيابي ريسك فناوري هاي نوين مناسب است. *منبع : http://nano-atu.ir/NewsPage.php?News_Id=75 {beginslide id="133" title="براي مشاهده متن انگليسي مرتبط به صورت كشويي اينجا را كليك فرمائيد"}  Nanotech Risk Management       LeadershipRobert Blaunstein, Ph.D. President   Dr. Blaunstein has over 30 years of scientific, insurance, and risk management experience related to environmental, health and safety exposures. He has lectured and been a consultant to government and industry leaders throughout the world. He has published numerous articles for research journals, government publications and association newsletters on scientific matters and has written articles on nanotechnology and the environment, given lectures on the subject to insurance associations, and is currently writing a chapter entitled, “Nanotechnology and Insurance”, for a book to be published by an international nanotechnology association. Dr. Blaunstein’s career

includes a professorship in the Department of Physics, University of Tennessee, and consultant to The Oak Ridge National Laboratory, where he conducted and published his research findings in atomic and molecular physics. This experience has provided the foundation for his technical knowledge about nanotechnology processes and products. Dr. Blaunstein was Vice President, Risk Assessment for AIG Consultants, American International Group, where he created AIG’s world-wide environmental consulting practice for environmental risk management and regulatory issues. He was Managing Director of Seneca Insurance Company’s environmental liability profit center, as well as technical director of environmental risk management and claims services. He has helped major investment banks and private equity firms specializing in real estate securitizations, loans, purchases and leases to understand environmental issues and take actions to limit potential exposures that could compromise their investments.   William (Sandy) Hauserman, JD, MSLSenior CounselMr. Hauserman is Senior Counsel to Nanotech Risk Management.  He has over 26 years of experience in the Property and Casualty insurance and reinsurance industry including negotiating insurance contracts, account management, underwriting, and providing internal legal advice.  His experience also includes drafting insurance contracts, writing business plans for start up operations, overseeing accounting and claims activity, and monitoring regulatory matters.  He is an ARIAS, U.S. Certified Arbitrator.His focus is emerging issues of digital (cyber) risk, climate change, nanotechnology, e-waste and alternative energy.   He has written numerous articles and given lectures on these topics, both for the insurance and reinsurance market.He is a principal of Stone River Consulting (SRC), which offers arbitration and expert witness services

for reinsurance disputes.  Prior to SRC, Mr. Hauserman was a Senior Vice President and Specialty Practice Leader at Marsh and McLennan Companies.  {endslide}

ارزيابي ميان دوره اي برنامه فناوري نانوي فنلاند

... FinNnao اولويت برنامه هاي فناوري نانو در فنلاند، تجاري سازي نتايج تحقيقات در بخش هاي كليدي اقتصاد است چكيده   از آنجايي كه برنامه ي علم و فناوري نانوي كشور فنلاند به نيمه راه فعاليت هاي خود رسيده است، ارزيابي ميان دوره اي در اين زمينه صورت گرفته است. به طور خاص در اين ارزيابي، امتياز ويژه اي براي فعاليت هاي RD ، همكاري هاي بين المللي و چشم اندازسازي، در نظر گرفته شده است   متن كامل   در سال هاي اخير، اولويت اصلي برنامه هاي فناوري نانو در كشور فنلاند، تجاري سازي نتايج تحقيقات در بخش هاي كليدي اقتصاد اين كشور بوده شده است. از آنجايي كه برنامه ي علم و فناوري نانوي كشور فنلاند به نيمه راه فعاليت هاي خود رسيده است (لازم به ذكر است كه اين برنامه براي دوره زماني 2010-2005 بوده است)، ارزيابي ميان دوره اي در اين زمينه صورت گرفته است. به طور خاص در اين ارزيابي، امتياز ويژه اي براي فعاليت هاي RD ، همكاري هاي بين المللي و چشم اندازسازي، در نظر گرفته شده است. با اين وجود، تجاري سازي، توسعه ي كسب و كار و آگاه سازي در مورد نتايج به دست آمده، زمينه هايي هستند كه نيازمند حمايت بيشتري در سال هاي آتي هستند.      برنامه تحقيقات فناوري نانوي فنلاند (فين نانو)، فعاليت هاي خود را جهت حمايت بيشتر از بخش در حال توسعه ي فناوري نانو در اين كشور به روزرساني مي كند. تعداد شركت هاي فعال در زمينه ي فناوري نانو بيش از حد انتظار است و علم نانو در فنلاند به نتايج قابل توجهي از لحاظ تجاري دست يافته است. به همين دليل، برنامه ي فين نانو بيشتر بر پيشبرد تجاري سازي اختراعات علمي و

معرفي نيازهاي صنعتي در زمينه ي فناوري نانو متمركز شده است كه به تحقيق و توسعه ي بلندمدت نياز دارند.   چشم انداز برنامه ي فين نانو و گروه هاي موضوعي، بر اساس توزيع صنعتي مراكز راهبردي براي علم، فناوري و نوآوري1(SHOKs)، مجددا سازماندهي خواهند شد. اساسا وظيفه ي اصلي گروه هاي موضوعي در سال 2008، هدايت فناوري نانو در صنايع فنلاند است. جزييات مربوط به فعاليت هاي جديد اين گروه ها به شرح ذيل است:   • گروه الكترونيك: فعاليت هاي خود را به همان شكل قبلي ادامه مي دهند – وظيفه ي خاص آنها به روزرساني چشم انداز فناوري نانو براي ICT است.   • گروه جنگل داري: فعاليت هاي خود را ادامه مي دهد. اخيرا اين گروه بسيار فعال شده و فعاليت هاي نانويي در صنعت جنگل داري به طور قابل توجهي افزايش يافته است. وظيفه ي خاص اين گروه، به روزرساني چشم انداز فناوري نانو در صنعت جنگل داري است.   • تخصص فناوري مواد: كانون توجه تمامي زمينه هاي برنامه ي فين نانو را تشكيل مي دهد. بنابراين، منابع گروه موضوعي مواد به ساير گروه هاي فين نانو تخصيص خواهد يافت. علاوه بر اين، گروه هاي كاركردي مواد، فعاليت هاي گروه مواد را ادامه مي دهند.    • گروه ابزارآلات: به طور موفقيت آميز، به مطالعه و شناسايي زيرساخت ها، نانوابزارها، نقش آفرينان كليدي و نيازهاي فناورانه در اين زمينه پرداخته است. نتايج ناشي از اين مطالعه در پايگاه داده ي فايندنانو منتشر شده است. علاوه بر اين، گروه ابزارآلات به طور فعالانه به دنبال شناسايي فرصت هاي جديد تجاري در اين زمينه بوده است. اين گروه فعاليت خود را در نانوسنتر فنلاند ادامه مي دهد.    • ايمني يكي از متغيرهاي كليدي توسعه ي فناوري نانو در فنلاند محسوب مي شود. براي مثال، پروژه هاي شركت تكس، بر نگاشت تمامي جنبه هاي ايمني متمركز شده و

همزمان با آن به تامين مالي تحقيق در زمينه ي ايمني مي پردازد. چارچوب عملياتي گروه ايمني در اواخر سال 2008 مشخص خواهد شد.    • چشم انداز فناوري نانو در زمينه ي سلامتي و رفاه در سال 2007 بررسي شده است. در حال حاضر، حوزه ي سلامتي و رفاه از لحاظ آسيب شناسي، برنامه ي كاركردي مواد زيستي و برنامه ي داروسازي جهت توسعه ي دارو، توسط برنامه ي فين نانو تامين مالي مي شود. برنامه ي فين نانو قصد ندارد يك گروه موضوعي براي سلامتي و رفاه تشكيل دهد. در عوض، گروه موضوعي سلامتي و زيستي برنامه ي كاركردي مواد، اين وظيفه را بر عهده دارد.    • چشم انداز فين نانو براي مهندسي مواد و مكانيك در سال 2008 تنظيم شد. فعاليت در اين زمينه ها توسط گروه هاي موضوعي برنامه ي كاركردي مواد، به خصوص گروه مواد پايدار و ساختار نوري ادامه مي يابد.   • برنامه ي فين نانو، فعاليت در زمينه ي چشم انداز محيط زيست و انرژي را در سال 2008 آغاز مي كند. [1] Strategic Centres for Science, Technology and Innovation (SHOKs)[2] FinDNano database[3] Nanocentre Finland * منبع: http://nano-atu.ir/NewsPage.php?News_Id=76

پيشگامي كسب و كارهاي فناوري نانو در ژاپن

ژاپني ها رقابت پذيري صنعتي خود را با استفاده از اين فناوري ارتقا داده اند  Nanotechnology in japan چكيده نتايج تخقيق و توسعه هاي حوزه فناوري نانو، باعث ايجاد تحولات اساسي در اكثر صنايع از جمله زيست فناوري، انرژي و ... مي شود. قابليت هاي تحقيق و توسعه كشور ژاپن در حوزه فناوري نانو و زيربناي صنعتي قدرتمند اين كشور براي براي استفاده از كاربردهاي مختلف اين فناوري، اين كشور را به يكي از پيشگامان علم و فناوري نانو در جهان تبديل كرده است  متن كامل با ورود به قرن 21 ،كشور ژاپن براي تحقق توسعه اقتصادي و اجتماعي بيشتر، با چالش هاي بسيار زيادي مواجه

است. در اين قرن علم و فناوري، زيربناي اصلي توسعه اقتصادي و اجتماعي كشورها است. فناوري نانو از جمله فناوري هاي دگرگون سازي است كه در سال هاي اخير منابع مالي بسيار زيادي را جذب كرده است. نتايج تخقيق و توسعه هاي حوزه فناوري نانو، باعث ايجاد تحولات اساسي در اكثر صنايع از جمله زيست فناوري، انرژي و ... مي شود. قابليت هاي تحقيق و توسعه كشور ژاپن در حوزه فناوري نانو و زيربناي صنعتي قدرتمند اين كشور براي براي استفاده از كاربردهاي مختلف اين فناوري، اين كشور را به يكي از پيشگامان علم و فناوري نانو در جهان تبديل كرده است. دولت مردان ژاپني انتظار دارند استاندارد زندگي شهروندان و رقابت پذيري صنعتي خود را با استفاده از   اين فناوري ارتقا دهند. پيش بيني كه تا سال 2010 ارزش بازار محصولات توليدي كشور ژاپن در زمينه فناوري نانو به بيش از 26 تريليون ين افزايش يابد.   براي رقابتي ماندن در عرصه فناوري نانو در سطح جهاني، ضروري است تا تركيب جديدي از نقش آفرينان در اين زمينه شكل گيرند. اين نقش آفرينان نبايد به اندازه شركت محدود شوند. به عبارت ديگر بايد مدل هاي كسب وكاري جديدي از طريق تركيب نقش آفرينان جديد ايجاد شوند.    براي موفقيت در زمينه نوظهور فناوري نانو بايد شرايط زير وجود داشته باشد:    - همكاري تنگاتنگ صنعت و دانشگاه، تا از اين طريق يافته هاي تحقيقاتي دانشگاه ها به صنعت منتقل شوند    - درك نيازهاي فناورانه پيشرفته صنعت و الگوبرداري براي تجاري سازي محصولات اين حوزه    - بازار محور بودن تحقيق و توسعه در اين زمينه    دولت مردان ژاپن براي موفقيت هرچه   بيشتر در حوزه فناوري نانو «پيشگامي ايجاد كسب وكارهاي فناوري نانو» را از طريق تلاش هاي داوطلبانه صنعت، براي شناخت اهميت اعتبار تجاري سازي اين فناوري و ضرورت توسعه فعاليت ها، فراتر از محدوده سازمان هاي موجود، ايجاد كردند.    اهداف اين پيشگامي عبارتند از:    - تبادل اطلاعات فني جديد    - انتشار

اطلاعات بين كارآفرينان، محققان و سرمايه گذاران    - برقراري تعامل بين محققان و مهندسان    - پيشنهاد راهبردهاي تحقيق و توسعه براي دولت    - حمايت از كسب وكارها و فعاليت هاي برنامه ريزي در رابطه با استانداردسازي، و    - افزايش آگاهي عامه مردم در اين حوزه.    كميته ها و فعاليت هاي اصلي اين   پيشگامي عبارتند از:    1. كميته كسب و كار؛ هدف اين كميته ايجاد كسب و كارهايي است كه از فناوري نانو استفاده مي كنند. اين كميته تحقيقات فناوري نانو را با نيازهاي بازار منطبق مي كند. همچنين اين كميته با همكاري حوزه هاي صنعتي مختلف پروژه هاي مشترك انجام مي دهد.    2. كميته فناوري؛ اين كميته داراي 8 زيرمجموعه در 8 حوزه فناوري است. اين كميته به دنبال آن است تا با كمك زيرمجموعه هاي خود يك نقشه راه فناوري، كه منعكس كننده خواسته هاي شركت هاي همكار است، تهيه كند. كميته از طريق انجام فعاليت هاي ميان بخشي بين زيرمجموعه هاي خود و فعاليت هاي درون بخشي در درون آنها، به دنبال انطباق تحقيقات فناوري نانو با نيازها است. همچنين اين كميته به دنبال ارتقاي همكاري بين دانشگاه، صنعت و طرح هاي تحقيقاتي ملي است.    3. كميته الزامات اجتماعي و استانداردسازي؛ همكاران اين كميته، شركت هاي توليدكننده و استفاده كننده از محصولات و مواد نانويي هستند. اين كميته به دنبال تبادل اطلاعات و انجام مطالعات جهت تدوين رهنمودهايي در زمينه توليد و استفاده از نانومواد است. همچنين اين كميته از طريق همكاري با ساير كميته ها به دنبال ارائه اطلاعات دقيق درباره مزايا و ريسك هاي فناوري نانو و ارتقاي استانداردسازي بين المللي براي نانولوله هاي كربني و ساير كاربردهاي فناوري نانو است.    4. كميته شبكه سازي؛ اين كميته رويدادها، فروم ها، همايش ها، نمايشگاه ها و ... را برگزار مي كند. همچنين اين كميته در همايش ها، كارگاه ها و ساير نشست هاي بين المللي نيز مشاركت دارد.    5. كميته راهبري و برنامه ريزي؛ اعضاي اين كميته شامل روسا و معاونان تمام كميته ها بوده و

با تشكيل جلسات منظم ماهيانه، جهت گيري هاي اصلي فعاليت هاي فوق الذكر را تعيين كرده و مقياس هاي مناسب براي اين موارد را بحث و بررسي مي كند.    6. گروه كاري همكاري هاي بين المللي و داخلي؛ اين گروه كاري ايده ها و اطلاعات را مبادله كرده و باعث ارتقاي همكاري ها بين شركت هاي فناوري نانوي داخلي و ارتقاي همكاري اين شركت ها با شركت هاي خارجي مي شود. به طور كلي هدف اين كارگروه، ارتقاي جهاني سازي كسب و كارهاي فناوري نانو در كشور ژاپن است.    7. كارگروه ارائه پيشنهادات سياست گذاري؛ اين كارگروه پيشنهادات سياست گذاري و اعمال نظارت بر سازمان ها و وزارت خانه هاي دولتي مرتبط با فناوري نانو را انجام مي دهد و مطالعات مورد نياز براي ارتقاي منابع انساني و افزايش پروژه هاي مشترك را پيشنهاد مي كند.   · منبع: www.nbci.jp/en {beginslide id="133" title="براي مشاهده متن انگليسي مرتبط به صورت كشويي اينجا را كليك فرمائيد"} Nanotechnology in Japan Starting in 1992 (the year Nanosystems was published), Japan spent a decade developing the foundations for bottom-up nanotech. According to this article, they worked on four things: 1) "identification and manipulation of atoms and molecules" -- Obviously of great importance for bottom-up nanofabrication. 2) "formation and control of nanostructures on the surface and at the interface of materials" -- Likewise, very important. 3) "spin electronics" -- I'm not sure why this was in there possibly to provide a short-term profitable spinoff (no pun intended). 4) "theoretical analysis of the dynamic processes of atoms and molecules" -- This sounds like research into bonding, and quite possibly relevant to mechanochemistry. The leader, Kazunobu Tanaka, designed a highly interdisciplinary and collaborative working environment. He called for strong university participation. He put together a laboratory with 100 scientists sharing

facilities, including cafeteria and relaxation room. He also recommends active use of sabbatical leaves and flexible university curriculums. According to the article, "Dr. Tanaka says nanotechnology in Japan will not make any progress unless project leaders and researchers with a wide outlook are brought up. He adds that the master plan for developing nanotechnology in Japan should be discussed from the mid- and long-term viewpoint by young researchers with strong physical and intellectual ability." This sounds to me like a very effective process for developing advanced technology. And this is not just theory it's been put into practice in a decade-long foundational project that finished two years ago. Japan has now put hundreds if not thousands of research-years into bottom-up fabrication. (It's also worth noting that as of April 1999, 30 private enterprise companies were connected to the "Angstrom Technology Partnership" see the first image in the sidebar.) And they've had plenty of time to think about the implications and applications. I'm encouraged that they appear to be socially conscious. The reason for the sabbaticals is to allow the researchers to "reconfirm the positioning of their own studies in society." And the purpose of the flexible university curriculums is "to respond quickly to changing times and to meet current social needs." But planning with respect to a single society won't be enough to address the planet-scale issues that molecular manufacturing will create. Chris Phoenix {endslide}

فعاليت هاي OECD در زمينه ي فناوري نانو

فعاليت هاي OECD در زمينه ي فناوري نانو پيشرفت هاي فناوري نانو مي تواند بر تمامي زمينه هاي اقتصادي تاثيرگذار باشد

OECD Work on Nanotechnology

چكيده فناوري نانو فرصت ها و چالش هاي جديدي را براي دولت ها به وجود آورده است، كه براي رسيدن به اين فرصت ها و مقابله با چالش هاي بالقوه، به يك رويكرد مسوولانه و هماهنگ نياز است. OECD نقش خود را در اين فرايند به خوبي ايفا كرده و نهاد تحقيقاتي بزرگي را تشكيل داده است. متن كامل پيشرفت هاي فناوري نانو مي تواند بر تمامي زمينه هاي اقتصادي تاثيرگذار باشد. تعداد محصولات و تنوع نانومواد و نانوسيستم ها در دهه هاي آينده به سرعت در حال افزايش است. به همين ترتيب، فناوري نانو فرصت ها و چالش هاي جديدي را براي دولت ها به وجود آورده است، كه براي رسيدن به اين فرصت ها و مقابله با چالش هاي بالقوه، به يك رويكرد مسوولانه و هماهنگ نياز است.

OECD نقش خود را در اين فرايند به خوبي ايفا كرده و نهاد تحقيقاتي بزرگي را تشكيل داده است. تحت نظارت كميته ي سياست گذاري علم و فناوري1(CSTP)، يك گروه تحقيقاتي در زمينه ي فناوري نانو2(WPN)، در ماه مارس 2007 تشكيل شد. هدف اين گروه، ترويج همكاري هاي بين المللي است كه وظيفه ي آن تسهيل فرايند تحقيق، توسعه و تجاري سازي فناوري نانو در كشورهاي عضو و اقتصادهاي غيرعضو است. اين گروه تحقيقاتي در اولين نشست خود، شش پروژه ي زير را براي رسيدن به اين اهداف، معرفي كرد كه عبارت بودند از:

1. شاخص هاي آماري، با هدف بررسي روندهاي فناوري نانو بر اساس شاخص هاي آماري موجود. با اين حال سياست گذاران به شاخص هاي ديگري نياز دارند و چارچوبي براي توسعه و گردآوري شاخص هاي جديد در نظر مي گيرند.

2. تاثيرگذاري بر محيط كسب و كار و شركت ها، كه با مطالعات موردي در مورد زمينه هاي كاربردي و كشورهاي

مختلف، مكمل فعاليت هاي آماري است. اين پروژه به تحليل اثرات ناشي از فناوري نانو و محيط كسب و كار مي پردازد و از اين طريق چالش هاي جديد در عرصه ي كسب و كار شناسايي مي شوند.

3. همكاري تحقيقاتي بين المللي، جهت تسهيل همكاري هاي تحقيقاتي در اين زمينه، كه از طريق زيرساخت هاي تحقيقاتي موجود و توافق نامه هاي جهاني علم و فناوري صورت مي گيرد.

4. توسعه يافتن و تعهدات عمومي، با هدف ترويج تبادل تجربه هاي عمومي از طريق پرسشنامه ها، مطالعات موردي در كشور و مجموعه اي از كارگاه هاي آموزشي.

5. گفت وگوي سياسي، با هدف تسهيل سياست گذاري و توسعه ي كليه ي فعاليت هاي WPN. اين مورد نيز بر اساس پرسشنامه و ساير داده ها صورت مي گيرد كه منعكس كننده ي اهداف سياسي و چالش هاي موجود در كشورها است.

6. فناوري نانو و آب، كه بر كاربرد فناوري نانو در تصفيه ي آب و موانع موجود در اين زمينه تاكيد دارد. در حال حاضر، تصفيه ي آب يك چالش عمده ي جهاني به ويژه براي كشورهاي در حال توسعه محسوب مي شود.

در دومين نشست اين گروه تحقيقاتي، به طور خاص، پروژه هاي شاخص آماري (پروژه ي A) و تاثير فناوري نانو بر محيط كسب و كار (پروژه ي B)، پيشرفت خوبي داشتند. در اين نشست كه با برگزاري يك كارگاه در زمينه ي شاخص هاي آماري فناوري نانو همراه بود، دسترسي به اين شاخص ها، همچنين چالش ها و فرصت هاي موجود بررسي شدند.

نشست سوم WPN، به ارائه ي نتايج اوليه ي برخي از اين پروژه ها اختصاص داشت. اين نشست شامل يك كميته ي راهبردي براي پروژه ي D و يك گروه كاري براي پروژه ي A بود. در اين جلسه، كارگاه آموزشي پروژه ي B توسط كميته ي راهبردي سازماندهي شد. همچنين، كارگاه هاي ديگري

جهت پشتيباني از پروژه هاي B، D و E در نظر گرفته شدند.

به طور كلي، وظيفه ي گروه تحقيقاتي فناوري نانو، تكميل ساير فعاليت هاي OECD است. براي مثال، گروه تحقيقاتي نانومواد توليدشده، در سپتامبر 2006 آغاز به كار كرد و به دنبال همكاري هاي بين المللي در زمينه ي سلامتي و ايمني محيطي ناشي از نانومواد توليدشده است. منبع: http://nano-atu.ir/NewsPage.php?News_Id=78 منابع: [1] Committee on Scientific and Technological Policy

[2] Working Party on Nanotehnology

{beginslide id="133" title="براي مشاهده متن انگليسي مرتبط به صورت كشويي اينجا را كليك فرمائيد"} OECD Work on Nanotechnology This page is directly accessible at the following address: www.oecd.org/sti/nano Nanotechnology is the set of technologies that enables the manipulation, study or exploitation of very small (typically less than 100 nanometres) structures and systems. Nanotechnology contributes to novel materials, devices and products that have qualitatively different properties. Like information technology, nanotechnology advances have the potential to affect virtually every area of economic activity and aspect of daily life. The number of products and the diversity of nanomaterials and nanosystems are predicted to increase rapidly in the coming decade as a result of continuous innovation in many sectors. Nanotechnologies pose new opportunities and challenges to governments. Nanotechnologies are likely to offer a wide range of benefits, including in helping address a range of societal and environmental challenges, e.g. in providing renewable energy and clean water, and in improving health and longevity, as well as the environment. However, unlocking this potential will require a responsible and co-coordinated approach to ensure that potential challenges are being addressed at the same

time as the technology is developing. OECD is playing its part in this process and developing a large body of work. Under the Committee on Scientific and Technological Policy (CSTP) a Working Party on Nanotechnology was established in March 2007. The objective of this Working Party is to promote international co-operation that facilitates research, development, and responsible commercialisation of nanotechnology in member countries and in non-member economies. Click here for slides describing the objective, structure and activities of the Working Party. The Working Party has initiated six projects to achieve its objectives: Indicators and statistics, aiming at providing an overview of nanotechnology trends based on available comparable indicators and statistics, while identifying policy makers needs for further indicators, and establishing a framework for the development and collection of new indicators and statistics. Impacts on companies and business environments, which complements the statistical work with a large set of company case studies across different application areas and countries. It analyses the impacts and business environment of nanotechnology to identify possible new challenges for the business community. International research collaboration, designed to facilitate research collaboration in the field by mapping available research infrastructures and ST agreements globally. Outreach and public engagement, aiming at promoting the exchange of experience in outreach and public engagement through questionnaires, possible country case studies and a set of workshops. A conference and WPN workshop on this topic will be held back-to-back on 30 and 31 October 2008 in Delft, Netherlands (click here to download the programme, updated 17 October). An optional visit

to the Faculty of Applied Sciences of Delft University will be arranged on the afternoon of 29 October (click here for the schedule).

For further information about these events and registration to attend, please contact Jacqueline Mout-Leurs at the Dutch Ministry of Education, Culture and Science. Policy dialogue, aiming at facilitating a policy dialogue and help develop an overall synthesis of the WPN work. It relies on a questionnaire and other material to highlight policy responses and challenges across countries, combining this with workshops dedicated to specific policy themes. Global challenges: water, which focuses on the contribution of nanotechnology to the purification of water and the barriers that will need to be addressed. The purification of water is a key global challenge, especially for developing countries.

Click here for an update on the Working Party’s 2nd meeting held in November 2007. Click here for an update on the Working Party’s 3rd meeting held in April 2008. The work of the Working Party on Nanotechnology complements other activities underway in OECD. The OECD Working Party on Manufactured Nanomaterials was established in September 2006 and is looking at international co-operation in health and environmental safety related aspects of manufactured nanomaterials. In essence, by working together, member countries will better understand the potential challenges and opportunities related to nanotechnology so that they can support the responsible development of this technology. Last updated: 17 October 2008 {endslide}

نقش فناوري نانو در توسعة صنعت مغناطيس

... Nanotechnology از زمينه هاي جديدبراي كاربردنانوذره هاي مغناطيسي،توليدمايعهاوسيالهاي مغناطيسي است ميثم نوري    مقدمه   يكي از حوزه هايي كه انتظار مي رود فناوري

نانو اثر فراواني بر پيشرفت آن داشته باشد، مغناطيس ها و مواد مغناطيسي است. با ورود نانوفناوري به علم و صنعت مغناطيس، بهبود زيادي دركيفيت مغناطيس ها ايجاد شده است و مغناطيس هايي با ابعاد كوچك و نيروي مغناطيسي بزرگ ساخته شده اند. نوشتار زير برگرفته از گفتگويي با سيد علي سيدابراهيمي، دكتراي مواد مغناطيسي و عضو كميته نانوفناوري در دانشكده فني دانشگاه تهران است. دكتر سيدابراهيمي در اين گفتگو به بيان نقش نانوفناوري در پيشرفت مغناطيس ها پرداخته است: مغناطيس هاي كوچك و مثال موتور ساعت مچي نانوفناوري با قابليت ها و توانايي هايي كه دارد، نقش مهمي را در توسعه و پيشرفت علوم و صنايع ايفا خواهد كرد و كارهايي را انجام خواهد داد كه قبلاً انجام آن ممكن نبوده است؛ به عنوان مثال، شما مي خواهيد موتوري را براي يك ساعت مچي طراحي نماييد، طبعاً اين موتور كوچك خواهد بود و اندازة اجزاي آن نيز كوچك تر خواهد شد و نمي توان از مغناطيس هاي معمولي و بزرگ براي ساخت آن استفاده كرد. براي ساخت اين موتور بايد از مغناطيس هاي قوي و كوچك استفاده نمود. اما ساختن اين مغناطيس هاي كوچك با فناوري معمولي ممكن نيست و احتياج به فناوري پيشرفته تري دارد. يكي از توانايي هايي كه نانوفناوري ايجاد مي نمايد، قابليت ساختن مغناطيس هاي كوچك است. در بعضي از پودرهاي مغناطيسي، كيفيت مغناطيسي با كاهش ابعاد ذره هاي پودر بهبود مي يابد. فريت هاي مغناطيسي كه مواد مغناطيسي سراميكي هستند از اين دسته اند. اين فريت ها شامل مغناطيس هاي سخت (مغناطيس هاي دايمي) و مغناطيس هاي نرم (مغناطيس هاي موقتي) هستند. در اين فريت ها، با كاهش ابعاد ذره هاي پودر تا ابعاد 500 تا 100 نانومتر، مي توان به مغناطيس هايي

با كيفيت بسيار خوب دست يافت. در بعضي از پودرهاي مغناطيسي، كيفيت مغناطيسي با كاهش ابعاد ذره هاي پودر بهبود مي يابد. فريت هاي مغناطيسي كه مواد مغناطيسي سراميكي هستند از ين دسته اند. ين فريت ها شامل مغناطيس هاي سخت (مغناطيس هاي ديمي) و مغناطيس هاي نرم (مغناطيس هاي موقتي) هستند. در ين فريت ها، با كاهش ابعاد ذره هاي پودر تا ابعاد 500 تا 100 نانومتر، مي توان به مغناطيس هاي با كيفيت بسيار خوب دست يافت. كاربردهاي نانومغناطيس ها امروزه نانومغناطيس ها همچون ساير مغناطيس ها گسترة كاربرد وسيعي دارند. يكي از كاربردهاي اصلي نانومغناطيس ها، استفاده از آنها در محيط هاي ذخيره سازي اطلاعات (Recording media) است. صفحه هاي مغناطيسي ذخيره سازي اطلاعات، مثالي از اين محيط ها هستند. سطح اين صفحه ها از جنس ذره هاي مغناطيسي است. اين ذره ها بايد بسيار ريز و داراي دانه بندي يكنواخت باشند. با استفاده از نانوفناوري امكان ساخت اين ذره ها فراهم شده است.كاربرد ديگر نانو مغناطيس ها در ساخت موتورهاي الكتريكي كوچك است. هنگامي كه اين موتورها كاربردهايي ظريف و حساس دارند، مغناطيس هاي استفاده شده در آنها با فناوري نانو ساخته مي شود.نانومغناطيس ها در صنايع الكتروفتوكپي نيز استفاده مي شود. جوهرهاي استفاده شده در اين صنايع، داراي پودرهاي نانومغناطيس هستند.از زمينه هاي جديد براي كاربرد نانوذره هاي مغناطيسي، توليد مايع ها و سيال هاي مغناطيسي است. اين مواد در براده برداري از سطوح و تصفيه آب مطرح هستند. صنايع پزشكي و بيولوژي يكي از زمينه هاي بزرگ براي استفاده از نانومغناطيس ها هستند كه در آنها نانوفناوري و زيست فناوري با هم تلاقي پيدا مي كنند. علاوه بر اين موارد، نانومغناطيس ها در صنايع نظامي، رايانه، برق و خودرو نيز كاربرد دارند.در بسياري از كاربردهايي كه ذكر گرديد، محصولات نانومغناطيس ها وارد بازار شده اند. متأسفانه در كشور ما به علت ضعف صنعت

مغناطيس و عدم آشنايي توليدكننده ها با فناوري نانو، توليد نانومغناطيس ها مطرح نيست. انقلاب نانوفناوري در صنعت مغناطيس امروزه بيشترين استفاده از نانومغناطيس ها به توليد نانوپودرهاي مغناطيسي مربوط مي شود. البته در كنار اين پودرها، قطعه هاي مغناطيسي هم مورد استفاده هستند، اما چون با كاهش ابعاد ذره هاي پودر، كيفيت قطعه هاي مغناطيسي هم بهبود مي يابد، بيشتر روي پودرها تكيه مي شود. ساخته شدن پودرهاي مغناطيسي در ابعاد نانو مي تواند انقلابي در صنعت مغناطيس ايجاد نمايد. راهكارهاي توسعه تحقيقات نانو در كشور براي توسعة صنعت نانومغناطيس در كشور بايد مشكلات توسعة فناوري نانو حل شود. براي برطرف كردن برخي از اين مشكلات، بايد تعريف مناسبي از جايگاه تحقيقات در دانشگاه ها ارايه شود. در حال حاضر بودجه هاي تحقيقاتي بين وزرات خانه هاي مختلف توزيع مي شود و دانشگاه ها براي كسب بودجه براي تحقيقات مجبور به مراجعه به اين وزارت خانه ها هستند. مبحث نانوفناوري، مبحثي است كه در چند سال اخير مطرح شده است و حتي در كشورهاي پيشرفته هم موضوعي نو شمرده مي شود؛ براي پيشرفت در اين فناوري بايد به دانشگاه ها مراجعه نمود چون دانشگاه ها در صف مقدم علمي كشور هستند و براي پرداختن به مباحث علمي روز دنيا بيشترين صلاحيت علمي را دارند. از طرف ديگر فعاليت هاي ستاد نانوفناوري بايد پايدار و هدفمند باشد. تصميم هاي اين ستاد بايد به صورت متمركز باشد و از اعمال سليقه در آنها و تعدد مراكز تصميم گيري دوري شود. اولويت ها در اين مركز مشخص شود و بودجه ها و كمك هاي تعيين شده از جانب اين مركز به طور مناسبي توزيع گردد. به اين شكل متخصصان و پژوهشگران دلگرم مي شوند و در نتيجه نانوفناوري در كشور پيشرفت مي نمايد.علاوه بر آنچه گفته

شد براي پيشبرد صحيح فناوري نانو بايد تمامي اطلاعات مربوط به آن را تا حد ممكن گردآوري كرده و در اختيار افراد توانايي قرار داد كه بتوانند آينده را ترسيم و برنامه اي مشخص براي آينده فناوري نانو در كشور ارايه نمايند. *منبع: http://material.itan.ir/?ID=221

همه چيز درباره ي نانوتكنولوژي

...Nanotechnology نانوتكنولوژي يك فرايند توليد مولكولي است      در دو دهه اخير، پيشرفتهاي تكنولوژي وسايل و مواد با ابعاد بسيار كوچك به دست آمده است و به سوي تحولي فوق العاده كه تمدن بشر را تا پايان قرن دگرگون خواهد كرد ، پيش مي رود . براي احساس اندازه هاي مادون ريز ، قطر موي سر انسان را كه يك دهم ميليمتر است در نظر بگيريد ، يك نانومتر صدهزار برابر كوچكتراست 9- 10متر . تكنولوژي و مهندسي در قرن پيش رو با وسايل ، اندازه گيريها و توليداتي سروكار خواهد داشت كه چنين ابعاد مادون ريزي دارند . درحال حاضر پروسه هاي در ابعاد چند مولكول قابل طراحي و كنترل است . همچنين خواص مكانيكي ، شيميايي ، الكتريكي ، مغناطيسي ، نوري و... مواد در لايه ها در حدود ابعاد نانومتر قابل درك و تحليل و سنجش است . تكنولوژي درقرن گذشته در هرچه ريزتر كردن دانه هاي بزرگتر پيشرفت چشمگيري داشت ، بطوريكه به مزاح گفته شد كه ديگر كشف ذرات ريز اتمي ((Sub-Atomic)) نه تنها جايزه نوبل ندارد ، بلكه به آن جريمه هم تعلق مي گيرد ! تكنولوژي نو درقرن حاضر مسير عكس را طي مي كند . يعني مواد مادون ريز را بايد تركيب كرد تا دانه هاي بزرگتر كارآمد به وجود آ ورد .

درست همان روشي كه در طبيعت براي توليد كردن حاكم است . مجموعه هاي طبيعي ، تركيبي از دانه هاي مادون ريز قابل تشخيص با خواص مشابه و يا متفاوت با اندازه هاي در حدود نانو است . اثر تحقيقات در فناوريهاي مادون ريز هم اكنون در درمان بيماريها و يا دست يافتن به مواد جديد به ظهور رسيده است . موارد بسياري در مرحله تحقيقات كاربردي و آزمايشي است .اكنون ساخت رايانه هاي بسيار كوچكتر و ميليونها بار سريعتر در دستور كار شركتهاي تحقيقاتي قرار دارد . در بياني كوتاه نانوتكنولوژي يك فرايند توليد مولكولي است . همانطور كه طبيعت مجموعه ها را بطور خودكار مولكول به مولكول ساخته و روي هم مونتاژ كرده است ، ما هم بايد براي توليد محصولات جديد ، با اين اعتقاد كه هرچه در طبيعت توليد شده قابل توليد در آزمايشگاه نيز هست ، نظير طبيعت راهي پيدا كنيم . البته منظور اين نيست كه چند هسته از مواد راپيدا كنيم و با رساندن انرژي و خوراك پس از چند سال يك نيروگاه از آن بسازيم كه شهري را برق دهد . بلكه براي تركيب و تكامل خودكار توليدات مادون ريزكه به نحوي در مجموعه هاي بزرگتر مصرف دارد ، راهي بيابيم . در اندازه هاي مادون ريز ، روشها و ابزارآلات متعارف فيزيكي مانند تراشيدن و خم كردن و سوراخ كردن و...جوابگو تيستند . براي ساختن ماشينهاي ملكولي بايد روش پروسه هاي طبيعي را دنبال كرد . با تهيه نقشه هاي ساختاري بدن يعني آرايش ژنها و DNA كه ژنم ناميده شده است و به موازات آن

دست يافتن به تكنولوژي مادون ريز ، در دراز مدت تحولات بسياري در هستي ايجاد خواهد شد . توليد مواد جديد ، گياهان ، جانداران و حتي انسان متحول خواهد شد . اشكالات ساختاري موجودات در طبيعت رفع مي شود و با تركيب و خواص اورگانيك گياهان و جانوران ، موجودات جديدي با خواص فوق العاده و شخصيتهاي متفاوت بوجود خواهد آمد .آينده علوم و مهندسي كه چندين گرايشي Multi- Disciplinary )) است ، به طرف توليد ماشينهاي مولكولي سوق داده خواهد شد تا در نهايت بتواند مجموعه هاي كارآيي از پيوندهاي ارگانيك و سايبريك را عرضه نمايد . هستي را به رايانه ( سخت افزار ) و برنامه ( نرم افزار ) كه دو پديده مختلف ولي ادغام شده هستند ، مي توان تشبيه كرد . سخت افزار مصداق ماده ( اغلب اتم هيدروژن ) و نرم افزار يا برنامه ، قابليت نهفته در خلقت آن است . اتم به نظر ساده و ابتدايي هيدروژن در طي ميلياردها سال با قابليت نهفته در خود توانسته است ميليونها نوع آرايش مختلف را در هستي بوجود آورد . بشر از بوجود آوردن اساس ماده عاجز است . ولي در برنامه ريزيهاي جديد و يافتن اشكال ديگري از آنچه در طبيعت وجود دارد ، پيش خواهد رفت . طبيعت را خواهد شناخت و به اصطلاح ، قفلهاي شگفت آور آن را باز خواهد كرد . احتمالا انسان در شرايط مناسبتري از درجه حرارت و فشار كه درتشكيل طبيعي مواد مختلف از هيدروژن لازم است ، بتواند اتمهاي مورد نباز خود را توليد كند ، سيارات ديگري را

در نهايت در اختيار بگيرد و بعيد نيست كه نواده هاي دوردست ما بتوانند در نيمه هاي راه ابديت در اكثر نقاط جهان هستي و كهكشانها سكني گزينند. به احتمال زياد قبل از پايان هزاره سوم انسانها در بدن خود انواع لوازم مصنوعي و ديجيتالي راخواهند داشت. . از بيماري ، پيري ، درد ستون فقرات ، كم حافظه اي و... رنج نخواهند برد .قابليت فهم و تحليل اطلاعات در مغز آنها در مقايسه با امروز بي نهايت خواهد شد . در هزاره هاي آينده انسانهاي طبيعي مانند امروز احتمالا براي مطالعات پژوهشي نگهداري شده و به نمونه هاي آزمايشگاهي و بطور حتم قابل احترام تبديل خواهند شد و مردمان آينده از اينهمه درد و ناراحتي كه اجداد آنها در هزاره هاي قبل كشيده اند ، متعجب و متاثر خواهند بود . اكنون جا دارد همگام با تحولات جديد در مهندسي و علوم ، دانشگاهها و مراكز تحقيقاتي بطور جدي به پژوهشهاي تكنولوژي مادون ريز مشغول شوند تا حداقل ما هم بتوانيم مرزهاي دانش روز را به نسلهاي آينده تحويل دهيم و در تشكلهاي جديد هستي سهمي داشته باشيم . باشد هرچه زودتر به خود آييم و عمق شكوهمند و معجزه آساي انديشه بشررا دريابيم و از كوتاه بيني و افكار فرسوده موروثي فاصله بگيريم . گفته شيخ اجل سعدي در آينده مصداق واقعي تري خواهد داشت : چه انتظاري بايد از نانوتكنولوژي داشت : اين تكنولوژي جديد توانايي آن را دارد كه تاثيري اساسي بر كشورهاي صنعتي در دهه هاي آينده بگذارد . در اينجا به برخي از نمونه هاي عملي در زمينه نانوتكنولوژي

كه بر اساس تحقيقات و مشاهدات بخش خصوصي به دست آمده است ، اشاره مي شود . انتظار مي رود كه مقياس نانومتر به يك مقياس با كارايي بالا و ويژگيهاي منحصربفرد ، طوري ساخته خواهند شد كه روش شيمي سنتي پاسخگوي اين امر نمي تواند باشد . · نانوتكنولوژي مي تواند باعث گسترش فروش سالانه 300 ميليارد دلار براي صنعت نيمه هاديها و 900 ميليون دلار براي مدارهاي مجتمع ، طي 10 تا 15 سال آينده شود . · نانوتكنولوژي ، مراقبتهاي بهداشتي ، طول عمر ، كيفيت و تواناييهاي جسمي بشر را افزايش خواهد داد . · تقريبا نيمي از محصولات دارويي در 10 تا 15 سال آينده متكي به نانوتكنولوژي خواهد بود كه اين امر ، خود 180 ميليارد دلار نقدينگي را به گردش درخواهد آورد . · كاتاليستهاي نانوساختاري در صنايع پتروشيمي داراي كاربردهاي فراواني هستند كه پيش بيني شده است اين دانش ، سالانه 100 ميليارد دلار را طي 10 تا 15 سال آينده تحت تاثير قرار دهد . · نانوتكنولوژي موجب توسعه محصولات كشاورزي براي يك جمعيت عظيم خواهد شد و راههاي اقتصادي تري را براي تصويه و نمك زدايي آب و بهينه سازي راههاي استفاده از منابع انرژيهاي تجديد پذير همچون انرژي خورشيدي ارائه نمايد . بطور مثال استفاده از يك نوع انباره جريان گذرا با الكترودهاي نانولوله كربني كه اخيرا آزمايش گرديد ، نشان داد كه اين روش 10 بار كمتر از روش اسمز معكوس ، آب دريا را نمك زدايي مي كند . · انتظار مي رود كه نانوتكنولوژي نياز بشر را به مواد كمياب كمتر

كرده و با كاستن آلاينده ها ، محيط زيستي سالمتر را فراهم كند . براي مثال مطالعات نشان مي دهد در طي 10 تا 15 سال آينده ، روشنايي حاصل از پيشرفت نانوتكنولوژي ،مصرف جهاني انرژي را تا 10 درصد كاهش داده ، باعث صرفه جويي سالانه 100 ميليارد دلار و همچنين كاهش آلودگي هوا به ميزان 200 ميليون تن كربن شود. در چند سال گذشته بازارچند ميليارد دلاري برپايه نانوتكنولوژي كسترش يافته اند . براي مثال در ايالات متحده ، IBM براي هد ديسكهاي سخت ، يك سري حسگرهاي مغناطيسي را ابداع كرده است . Eastern Kodak و 3M تكنولوژي ساخت فيلمهاي نازك نانو ساختاري را به وجود آورده اند . شركت Mobil كاتاليستهاي نانو ساختاري را براي دستگاههاي شيميايي توليد كرده است و شركت Merck ، داروهاي نانوذره اي را عرضه كرده است . تويوتا در ژاپن مواد پليمري تقويت شده نانوذره اي را براي خودروها و Samsung Electronics در كره ، در حال كار بر روي سطح صفحات نمايش توسط نانولوله هاي كربني هستند . بشر درست در ابتداي مسير قرار دارد و فقط چندين محصول تجاري از نانوساختارهاي يك بعدي بهره مي گيرند ( نانو ذرات ، نانو لوله ها ، نانو لايه و سوپر لاستيكها ) . نظزيات جديد و روشهاي مقرون به صرفه توليد نانوساختارهاي دو و سه بعدي از موضوعات مورد بررسي آينده مي باشند. نانو تكنولوژي يا كاربرد فناوري در مقياس يك ميليونيم متر، جهان حيرت انگيزي را پيش روي دانشمندان قرار داده است كه در تاريخ بشريت نظيري براي آن نمي توان يافت. پيشرفتهاي پرشتابي كه

در اين عرصه بوقوع مي پيوندد، پيام مهمي را با خود به همراه آورده است: بشر در آستانه دستيابي به توانايي هاي بي بديلي براي تغيير محيط پيرامون خويش قرار گرفته است و جهان و جامعه اي كه در آينده اي نه چندان دور به مدد اين فناوري جديد پديدار خواهد شد، تفاوت هايي بنيادين با جهان مالوف آدمي در گذشته خواهد داشت. به گزارش ايرنا نانو تكنولوژي نظير هر فناوري ديگري چونان يك تيغ دولبه است كه مي توان از آن در مسير خير و صلاح و يا نابودي و فنا استفاده به عمل آورد. گام اول در راه بهره گيري از اين فناوري شناخت دقيق تر خصوصيات آن و آشنايي با قابليت هاي بالقوه اي است كه در خود جاي داده است. در خصوص نانو تكنولوژي يك نكته را مي توان به روشني و بدون ابهام مورد تاكيد قرار داد: اين فناوري جديد هنوز، حتي براي متخصصان، شناخته شده نيست و همين امر هاله ابهامي را كه آن را در برگرفته ضخيمتر مي كند و راه را براي گمانزني هاي متنوع هموار مي سازد. كساني بر اين باورند كه اين فناوري نظير هيولايي فرانكشتين در داستان مري شلي و يا همانند جعبه پاندورا در اسطوره هاي يونان باستان، مرگ و نابودي براي ابناي بشر درپي دارد. در مقابل گروهي نيز معتقدند كه به مدد توانايي هاي حاصل از اين فناوري مي توان عالم را گلستان كرد. در حال حاضر 450 شركت تحقيقاتي- تجاري در سراسر جهان و 270 دانشگاه در اروپا، آمريكا و ژاپن با بودجه اي كه در مجموع به 4 ميليارد

دلار بالغ مي شود سرگرم انجام تحقيقات در عرصه نانو تكنولوژي هستند. در اين قلمرو اتمها و ذرات رفتاري غيرمتعارف از خود به نمايش مي گذارند و از آنجا كه كل طبيعت از همين ذرات تشكيل شده، شناخت نحوه عمل آنها، به يك معنا شناخت بهتر نحوه شكل گيري عالم است. به اين ترتيب دانشمنداني كه در اين قلمرو به كاوش مشغولند، به يك اعتبار با ذهن و ضمير خالق هستي و نقشه شگفت انگيز او در خلقت عالم آشنايي پيدا مي كنند، اما از آنجا كه دانايي توانايي به همراه مي آورد، شناسايي رازهاي هستي مي تواند توان فوق العاده اي را در اختيار كاشفان اين رازها قرار دهد. تحقيق در قلمرو نانو تكنولوژي از اواخر دهه 1950 آغاز شد و در دهه 1990 نخستين نتايج چشمگير از رهگذر اين تحقيقات عايد گرديد. از جمله آنكه يك گروه از محققان شركت آي بي ام موفق شدند35 اتم گزنون را بر روي يك صفحه از جنس نيكل جاي دهند و با كمك اين تك اتمها نامي را بر روي صفحه نيكلي درج كنند. محققان ديگر به بررسي درباره ساختارهاي ريز موجود در طبيعت نظير تار عنكبوت ها و رشته هاي ابريشم پرداختند تا بتوانند موادي نازك تر و مقاوم تر توليد كنند. در اين ميان ساخت يك نوع مولكول جديد كربن موسوم به باكمينسترفولرين يا كربن- 60 راه را براي پژوهشهاي بعدي هموارتر كرد. محققان با كمك اين مولكول كه خواص حيرت انگيز آن هنوز در درست بررسي است، لوله هاي موئينه اي در مقياس نانو ساخته اند كه مي تواند براي ايجاد ساختارهاي مختلف

در تراز يك ميليونيم متر مورد استفاده قرار گيرد. بررسي هايي كه در ابعاد نانو بر روي مواد مختلف صورت گرفته و خواص تازه اي را آشكار كرده است. به عنوان مثال ذرات سيليكن در اين ابعاد از خود نور ساطع مي كنند و لايه هاي فولاد در اين مقياس از استحكام بيشتري در قياس با صفحات بزرگتر اين فلز برخوردارند. برخي شركتها از هم اكنون بهره برداري از برخي يافته هاي نانوتكنولوژي را آغاز كرده اند. به عنوان نمونه شركت آرايشي اورال از مواد نانو در محصولات آرايشي خود استفاده مي كند تا بر ميزان تاثير آنها بيفزايد. ساخت ديودهاي نوري با استفاده از مواد نانو موجب مي شود تا 80درصد در هزينه برق صرفه جويي شود. توپهاي تنيسي كه با كربن 60 ساخته شده و روانه بازار گرديده سبكتر و مستحكمتر از توپهاي عادي است. شركتهاي ديگر با استفاده از مواد نانو پارچه هايي توليد كرده اند كه با يك بار تكاندن آنها مي توان حالت اتوي اوليه را به آنها بازگرداند و همه چين و چروكهايشان را زايل كرد. با همين يك بار تكان همه گردوخاكي كه به اين پارچه ها جذب شده اند نيز پاك مي شوند. نوارهاي زخم بندي هوشمندي با اين مواد درست شده كه به محض مشاهده نخستين علائم عفونت در مقياس مولكولي، پزشكان را مطلع مي سازند. از همين نوع مواد همچنين ليوانهايي توليد شده كه قابليت خود- تميزكردن دارند. لنزها و عدسيهاي عينك ساخته شده از جنس مواد نانو ضد خش هستند و يك گروه از محققان تا آنجا پيش رفته اند كه درصددند با مواد

نانو پوششهاي مناسبي توليد كنند كه سلولهاي حاوي ويروسهاي خطرناك نظير ويروس ايدز را در خود مي پوشاند و مانع خروج آنها مي شود. مهمترين نكته درباره موقعيت كنوني فناوري نانو آن است كه اكنون دانشمندان اين توانايي را پيدا كرده اند كه در تراز تك اتمها به بهره گيري از آنها بپردازند و اين توانايي بالقوه مي تواند زمينه ساز بسياري از تحولات بعدي شود. يك گروه از برجسته ترين محققان در حوزه نانوتكنولوژي بر اين اعتقادند كه مي توان بدون آسيب رساندن به سلولهاي حياتي، در درون آنها به كاوش و تحقيق پرداخت. شيوه هاي كنوني براي بررسي سلولها بسيار خام و ابتدايي است و دانشمندان براي شناخت آنچه كه در درون سلول اتفاق مي افتد ناگزيرند سلولها را از هم بشكافند و در اين حال بسياري از اطلاعات مهم مربوط به سيالهاي درون سلول يا ارگانلهاي موجود در آن از بين مي رود. يك گروه از محققان كه در گروهي موسوم به اتحاد سيستمهاي زيستي گرد آمده اند، سرگرم تكميل ابزارهاي ظريفي هستند كه هدف آن بررسي اوضاع و احوال درون سلول در زمان واقعي و بدون آسيب رساندن به اجزاي دروني سلول يا مداخله در فعاليت بخشهاي داخلي آن است. ابزاري كه اين گروه مشغول ساخت آن هستند رديف هايي از لوله ها يا سيمهاي بسيار ظريفند كه قادرند وظايف مختلفي را به انجام برسانند از جمله آنكه هزاران پروتئيني را كه به وسيله سلولها ترشح مي شود شناسايي كند. گروههاي ديگر از محققان نيز به نوبه خود سرگرم توليد دستگاهها و ابزارهاي ديگر براي انجام مقاصد علمي ديگر هستند. به

عنوان نمونه يك گروه از محققان سرگرم تكميل فيبرهاي نوري در ابعاد نانو هستند كه قادر خواهند بود مولكولهاي مورد نظر را شناسايي كنند. گروهي نيز دستگاهي را دردست ساخت دارند كه با استفاده از ذرات طلا مي تواند پروتئين هاي معيني را فعال سازد يا از كار بيندازد. به اعتقاد پژوهشگران براي آنكه بتوان از سلولها در حين فعاليت واقعي آنها اطلاعات مناسب به دست آورد، بايد شيوه تنظيم آزمايشها را مورد تجديدنظر اساسي قرار داد. سلولها در فعاليت طبيعي خود امور مختلفي را به انجام مي رسانند: از جمله انتقال اطلاعات و علائم و داده ها ميان خود، ردوبدل كردن مواد غذايي و بالاخره سوخت و ساز و اعمال حياتي. يك گروه از روش تازه اي موسوم به الگوي انتقال ابر - شبكه استفاده كرده اند كه ساخت نيمه هاديهاي نانومتري به قطر تنها 8 نانومتر را امكان پذير مي سازد. هريك از اين لوله هاي بسيار ريز بالقوه مي توانند يك پادتن خاص يا يك اوليگو نوكلئو اسيد و يا يك بخش كوچك از رشته دي ان اي بر روي خود جاي دهند. با كمك هر تراشه مي توان 1000 آزمايش متفاوت بر روي يك سلول انجام داد. براي دستيابي به موفقيت كامل بايد بر برخي از محدوديتها غلبه شود، ازجمله آنكه درحال حاضر براي بررسي سلولها بايد آنها را در درون مايعي قرار داد كه مصنوعاً محيط زيست طبيعي سلولها را بازسازي مي كند، اما يون موجود در اين مايع مي تواند سنجنده هاي موئينه را از كار بيندازد. براي رفع مشكل، محققان سلولها را درون مايعي جاي مي دهند كه

چگالي يون آن كمتر است. گروههاي ديگري از محققان نيز در تلاشند تا ابزارهاي مناسب در مقياس نانو براي بررسي جهان سلولها ابداع كنند. يكي از اين ابزارها چنانكه اشاره شد يك فيبر نوري است كه ضخامت نوك آن 40 نانومتر است و بر روي نوك نوعي پادتن جا داده شده كه قادر است خود را به مولكول مورد نظر در درون سلول متصل سازد. اين فيبر نوري با استفاده از فيبرهاي معمولي و تراش آنها ساخته شده و بر روي فيبر پوششي از نقره اندود شده تا از فرار نور جلوگيري به عمل آورد. نحوه عمل اين فيبر نوري درخور توجه است. از آنجاكه قطر نوك اين فيبر نوري، از طول موج نوري كه براي روشن كردن سلول مورد استفاده قرار مي گيرد به مراتب بزرگتر است، فوتونهاي نور نمي توانند خود را تا انتهاي فيبر برسانند، درعوض در نزديكي نوك فيبر مجتمع مي شوند و يك ميدان نوري بوجود مي آورند كه تنها مي تواند مولكولهايي را كه در تماس با نوك فيبر قرار مي گيرند تحريك كند. به نوك اين فيبر نوري يك پادتن متصل است و محققان به اين پادتن يك مولكول فلورسان مي چسبانند و آنگاه نوك فيبر را به درون يك سلول فرو مي كنند. در درون سلول، نمونه مشابه مولكول فلورسان نوك فيبر، اين مولكول را كنار مي زند و خود جاي آن را مي گرد. به اين ترتيب نوري كه از مولكول فلورسان ساطع مي شد از بين مي رود و فضاي درون سلول تنها با نوري كه به وسيله ميدان موجود در فيبر نوري بوجود مي

آيد روشن مي شود و درنتيجه محققان قادر مي شوند يك تك مولكول را در درون سلول مشاهده كنند. مزيت بزرگ اين روش در آن است كه باعث مرگ سلول نمي شود و به دانشمندان اجازه مي دهد درون سلول را در هنگام فعاليت آن مشاهده كنند. نانو تكنولوژي همچنين به محققان امكان مي دهد كه بتوانند رويدادهاي بسيار نادر يا مولكولهاي با چگالي بسيار كم را مشاهده كنند. به عنوان مثال بلورهاي مينياتوري نيمه هاديهاي فلزي در يك فركانس خاص از خود نور ساطع مي كنند و از اين نور مي توان براي مشخص كردن مجموعه اي از مولكولهاي زيستي و الصاق برچسب براي شناسايي آنها استفاده كرد. به نوشته هفته نامه علمي نيچر چاپ انگلستان يك گروه از محققان دانشگاه ميشيگان نيز توانسته اند سنجنده خاصي را تكميل كنند كه قادر است حركت اتمهاي روي را در درون سلولها دنبال كند و به دانشمندان در تشخيص نقايص زيست عصبي مدد رساند. از ابزارهاي در مقياس نانو همچنين مي توان براي عرضه مؤثرتر داروها در نقاط موردنظر استفاده به عمل آورد. در آزمايشي كه بتازگي به انجام رسيده نشان داده شده است كه حمله به سلولهاي سرطاني با استفاده از ذرات نانو 100برابر بازده عمل را افزايش مي دهد. محققان اميدوارند در آينده اي نه چندان دور با استفاده از نانو تكنولوژي موفق شوند امور داخلي هر سلول را تحت كنترل خود درآورند. هم اكنون گامهاي بلندي در اين زمينه برداشته شده و به عنوان نمونه دانشمندان مي توانند فعاليت پروتئينها و مولكول دي ان اي را در درون سلول كنترل كنند. به اين

ترتيب نانو تكنولوژي به محققان امكان مي دهد تا اطلاعات خود را درباره سلولها يعني اصلي ترين بخش سازنده بدن جانداران به بهترين وجه كامل سازند. منبع :alivephysics.persianblog.com {beginslide id="133" title="براي مشاهده متن انگليسي مرتبط به صورت كشويي اينجا را كليك فرمائيد"} nanotechnology A word of caution Truly revolutionary nanotechnology products, materials and applications, such as nanorobotics, are years in the future (some say only a few years some say many years). What qualifies as "nanotechnology" today is basic research and development that is happening in laboratories all over the world. "Nanotechnology" products that are on the market today are mostly gradually improved products (using evolutionary nanotechnology) where some form of nanotechnology enabled material (such as carbon nanotubes, nanocomposite structures or nanoparticles of a particular substance) or nanotechnology process (e.g. nanopatterning or quantum dots for medical imaging) is used in the manufacturing process. In their ongoing quest to improve existing products by creating smaller components and better performance materials, all at a lower cost, the number of companies that will manufacture "nanoproducts" (by this definition) will grow very fast and soon make up the majority of all companies across many industries. Evolutionary nanotechnology should therefore be viewed as a process that gradually will affect most companies and industries. What is nanotechnology? Nanotechnology is the science of the extremely tiny. It involves the study and use of materials on an unimaginably small scale. Nano refers to a nanometre (nm). One nanometre is a millionth of a millimetre or about one eighty thousandth the width of a

human hair. Nanotechnology describes many diverse technologies and tools, which dont always appear to have much in common! Therefore it is better to talk about nanotechnologies, in the plural. One thing that all nanotechnologies share is the tiny dimensions that they operate on. They exploit the fact that, at this scale, materials can behave very differently from when they are in larger form. Nanomaterials can be stronger or lighter, or conduct heat or electricity in a different way. They can even change colour particles of gold can appear red, blue or gold, depending on their size. These special attributes are already being used in a number of ways, such as in making computer chips, CDs and mobile phones. But researchers are progressively finding out more about the nanoscale world and aim to use nanotechnologies to create new devices that are faster, lighter, stronger or more efficient. Nanotechnologies are widely seen as having huge potential in areas as diverse as healthcare, IT and energy storage. Governments and businesses across the world have started to invest substantially in their development. However, alongside this excitement some people have started to ask how these technologies will contribute to shaping the world we live in.{endslide}

بيوتكنولوژي، بيونانو تكنولوژي، نانو بيو تكنولوژي

ماهنامه نفت

بيوتكنولوژي در اوايل قرن بيستم وارد عرصه جهاني شد. ليكن مهندسي بيوفرايند بعد از جنگ جهاني دوم و با توليد صنعتي پني سيلين به روش تخمير وارد معادلات علمي، تجاري و اقتصادي جهان شد. بيوتكنولوژي يك مفهوم كلي و يك موضوع بين رشته اي است كه دامنه وسيعي از علم (مهندسي، پزشكي، كشاورزي، صنايع

غذايي . . .) را شامل مي شود. شايد يكي از تعاريف ساده و نزديك به ذهن در بيوتكنولوژي، انواع دسته بنديهاي محصولات حاصل از تخمير باشد كه عمده ترين آن شامل مولكول هاي كوچك (Small Molecules) ، ماكرومولكولها (مانند آنزيمها و پروتئين ها) ، مواد ساده سلولي(مانند مخمرنان) و محصولات كمپلكس(مانند غذاهاي تخميري و محصولات كشاورزي) است.ماكرومولكولها كه از مهمترين محصولات حاصل از تخمير به شمار مي آيند، بخش بسيار وسيعي از فرايندهاي بالادستي و پايين دستي بيوتكنولوژي را به خود اختصاص داده و بيوتكنولوژي نيز بيشترين پيشرفت و توسعه را به اين دست از محصولات اختصاص داده است. به لحاظ اهميت و گستره اين محصولات، لقب نسل اول مواد و يا محصولات بيوتكنولوژيكي (First Generation) را مي توان به آنها اطلاق كرد.اما در سالهاي اخير علاقه مندي بشر به نسل ديگري از محصولات بيوتكنولوژيكي افزون شده، تا جايي كه تكنيكهاي بالا دستي و پايين دستي را كاملاً تحت شعاع خود قرار داده است. امروزه نياز فراواني براي توليد، بازيافت و خالص سازي نانو بيومواد (محصولات) نظير پلاسميد DNA و ويروس ها براي ژن درماني، اسمبلي ماكرومولكولها (مانند پروتئين نانو ساختارها)، بعنوان حامل دارو و ذرات ويروس مانند (Virus-like particle) براي استفاده در واكسن ها (Vaccine Components) وجود دارد و محققين، خود را مواجه با مشكلات و معضلات جديدي در اين خصوص مي بينند. نانو بيو مواد بواسطه اندازه ويژه شان (با قطر10-300 نانومتر)، شيمي سطح پيچيده و ارگانيزمهاي دروني شان، تكنيكهاي بالا دستي و پايين دستي گسترش يافته براي نسل اول مواد بيولوژيكي را به چالش طلبيده و روش هاي جديدي را براي

توليد و بازيافت طلب مي كنند. به همين منظور با يك دسته بندي منطقي مي توان اين دست از محصولات بيو تكنولوژيكي را نسل دوم (Second Generation) محصولات ناميده و راه كارهاي جديد را در مواجهه با آنها جستجو كرد.تعريف:نانوتكنولوژي مجموعه اي است از فناوري هايي كه بصورت انفرادي يا با هم براي به كارگيري و يا درك بهتر علوم مورد استفاده قرار مي گيرند. بعضي از اين فناوري ها هم اكنون در دسترس و بعضي نيز در حال توسعه و پيشرفت اند كه ممكن است در طي سالها و يا دهه هاي بعد مورد استفاده واقع شوند. بيوتكنولوژي جزو فناوري هاي در حال توسعه است كه با به كارگيري مفهوم نانو به پيشرفتهاي بيشتري دست خواهد يافت.يك تعريف كلاسيك از تعامل بيوتكنولوژي و نانو تكنولوژي بصورت زير بيان مي شود:»بيوتكنولوژي به نانو تكنولوژي مدل ارايه مي دهد، در حالي كه نانوتكنولوژي با در اختيار گذاشتن ابزار براي بيوتكنولوژي آنرا براي رسيدن به اهدافش ياري مي رساند.«پر واضح است كه تعامل بيوتكنولوژي و نانوتكنولوژي و يا به تعبيري نانوبيوتكنولوژي بسيار فراتر از اين است. شايد بتوان گفت نانو بيوتكنولوژي مترادف با استفاده از قابليت هاي نانو در كاربردهاي زيستي است. اين شاخه از فناوري به ما اجازه مي دهد تا اجزا و تركيبات را داخل سلولها بصورت عام قرار داده و يا با استفاده از روش هاي جديد خود آرايي و مكان آرايي در موج اول نانو بيوتكنولوژي، نانو بيو مواد را ساخته و با تكنيكهاي پيشرفته به خالص سازي و باز يافت آنها بپردازيم. بي گمان زمينه ها و فازهاي بعدي اين فناوري جديد

به توليد وسايل نانو بيو (موج دوم) و در نهايت به ارايه ماشين هاي هوشمند و روبات ها منجر خواهد شد (موج سوم)كه كاربردهاي فراواني در حوزه هاي مهم بيوتكنولوژي مانند پزشكي، كشاورزي و صنايع غذايي خواهند داشت.سؤالي كه به ذهن متواتر شده و محققان و متخصصان علوم بيوتكنولوژي و نانو بيوتكنولوژي را متوجه آن كرده، اين است كه مرز بيوتكنولوژي و نانو بيوتكنولوژي در كجاست؟اگر چه اين دو فناوري هم پوشانيهاي زيادي دارند و به تعبيري داراي مرزهاي نامشخص (Fuzzy) هستند، اما شايد دسته بندي محصولات بيوتكنولوژيكي به نسل اول و نسل دوم كمك قابل توجهي به اين موضوع كند. حوزه اي از فناوري كه با توليد، باز يافت و بكارگيري نسل دوم مواد و محصولات بيوتكنولوژيكي سروكار دارد، همان نانوبيوموادي كه توليد و بازيافت و خالص سازيشان خصوصاً در ابعاد صنعتي به شدت تكنيك هاي موجود را به مخاطره انداخته و روشهاي نوين را مي طلبد، مي تواند محدوده كاري نانوبيوتكنولوژي و يا بيونانو تكنولوژي باشد.با تقسيم بندي اولويت هاي تحقيقاتي نانو بيوتكنولوژي به سه موج نانو بيومواد، نانو وسايل و نانو ماشين ها، لزوم تمايز بيوتكنولوژي و نانو تكنولوژي بطور وضوح در محدوده كاري موج اول نانو بيوتكنولوژي خود را نمايان مي سازد. چون بي ترديد موج هاي دوم و سوم اين فناوري هم پوشاني بسيار ناچيزي با بيوتكنولوژي به معناي عام خواهند داشت.اما موضوع بعدي كه ضرورت شفاف سازي و بيان واژه ها در آن مهم است، تشابه و تمايز نانوبيوتكنولوژي و بيونانو تكنولوژي است. به بيان ديگر اصولاً فرقي بين اين دو واژه وجود دارد و اگر چنين است اين

تمايزات چيست؟براي ساخت تمام نانو موادها(ذرات) همواره دو روش در نانوتكنولوژي مد نظر است. ابتدا روشهاي بالا به پايين (Top down) و سپس روش هاي پايين به بالا (Bottom up) . نانو بيو ذرات نيز از اين قاعده مستثنا نبوده و از طريق يكي از اين دو روش توليد مي شوند. اگر يك نانو بيو محصول از روش هاي بالا به پايين توليد شود، به بيان ديگر با تكيه براصول و مباني اصلي بيوتكنولوژي، و در ادامه با روشهاي اصلاح شده خالص سازي و بازيافت – كه با كمك تكنيكهاي جديد توسعه يافته و براي محصولات نسل دوم (نانو بيوموادها) بكار گرفته مي شود به محصول نهايي (End Product) تبديل شود، به اين مجموعه از فناوريها بيونانو تكنولوژي اطلاق مي شود. به عنوان مثال بيو راكتوري را در نظر بگيريد كه يك سلول حيواني خاص در آن كشت داده شده و در شرايط ويژه رشد كند. محصول مورد نظر يك ويروس درون سلولي است كه براي استفاده در ژن درماني با درجه خلوصي ويژه مورد نياز است. بدين ترتيب نانو بيو محصول مورد نظر در درون سلول توليد شده و سپس بازيافت مي شود (از بالا به پايين). از طرف ديگر اگر با بهره گيري مستقيم از فناوري نانو يك نانو بيو محصول از پايين به بالا ساخته شود، مي توان اين حوزه از فناوري نانو را نانو بيوتكنولوژي دانست. مثال واضح آن توليد تمام نانو بيو ذرات از طريق خود آرايي و مكان آرايي است كه با در كنار هم قرار گرفتن اجزاي تشكيل دهنده، محصول مطلوب توليد مي شود. اسمبلي ماكرومولكولها و بطور

خاص پروتئين نانو ساختارها از مثال هاي جالب توليد از پايين به بالاي نانو بيو مواد است كه مي توانند بعنوان حاملهاي دارو استفاده شوند. بكارگيري اين روش در ابعاد آزمايشگاهي خوشبختانه در داخل كشور آغاز شده و در حال گسترش و تكامل است.بطور كل بنظر مي رسد كه پژوهشگران دنيا در ساخت مواد از بالا به پايين تا حدود زيادي موفق بوده و از ساخت توده اي مواد و بازيافتشان (بيونانو تكنولوژي) و رسيدن به بيوذرات در اندازه نانو بهره گرفته اند. ضروري است در ايران نيز با برنامه ريزي مدون، اين مهم را گسترش داد و تقويت كرد. (البته پژوهشگران ايراني در اندازه هاي آزمايشگاهي موفق بوده اند و بايد در فاز بعدي به سمت توليد انبوه و صنعتي بروند). ساخت از پايين به بالاي بيوذرات در دستور كار مراكز تحقيقاتي جهان قرار دارد و پيش بيني ها حاكي از آن است كه دنيا بتواند به توليدات قابل توجهي در اين خصوص تا سال2015 ميلادي دست يابد.همانند مبحث قبلي (مرزهاي بيوتكنولوژي و نانو بيوتكنولوژي) با عبور از موج اول تحقيقات و توليدات، اهميت شفاف سازي واژه ها بين بيونانوتكنولوژي و نانو بيوتكنولوژي نيز كم رنگ شده و نانو بيوتكنولوژي تا حد زيادي موج هاي دوم و سوم تحقيقات و فعاليتها را در انحصار خود قرار مي دهد.محققان همواره براي رسيدن به اهداف ريز و درشت علمي تحقيقاتي خود به دسته بندي ها و اولويت بنديها نياز دارند. با توفيقات نسبتاًَ خوبي كه در زمينه هاي تحقيقاتي بيونانو تكنولوژي در فرآيندهاي بالا دستي بوجود آمده است، لزوم توجه بيشتر به فرآيندهاي پايين دستي بيونانو

تكنولوژي بيش از پيش نمايان مي شود. البته نياز پژوهشگران به بهينه سازي توليد نانو بيو مواد در ابعاد صنعتي همچنان از دغدغه هاي جدي در سالهاي آينده است.در كنار بيو نانو تكنولوژي كه به تعبيري مقدم بر نانو بيو تكنولوژي است، بايد با جديت به نانو بيوتكنولوژي و سه موج مهم آن پرداخت و براساس اولويت هاي مطرح شده براي رسيدن به اهداف كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت برنامه ريزي كرد تا بتوان همگام با ديگران در جهان، شعار تعلق قرن بيست و يكم به نانو تكنولوژي را به منصه ظهور رساند.منبع : ماهنامه نفت پارس شماره 59

نانوسيم چيست

؟

nanoclub.ir

شايد هنوز ساخت تراشه هاي كامپيوتري كه براي ايجاد سرعت محاسباتي بالا به جاي جريان الكتريسيته از نور استفاده مي كنند، تشخيص انواع سرطان و ساير بيماريهاي پيچيده فقط با گرفتن يك قطره خون، بهبود و اصلاح كارت هاي هوشمند و نمايشگرهاي LCD ؛ تنها يك رويا برايمان باشد و اين مسائل را غير واقعي جلوه دهد اما محققين آينده قادر خواهند بود تمام اين روياها را به حقيقت تبديل كنند و دنيايي جديد از ارتباطات و تكنولوژي را بواسطه معجزه نانوسيم ها به ارمغان آورند.تا كنون با نانوساختارهاي مختلفي از جمله نانولوله هاي كربني، نانوذرات و نانوكامپوزيت آشنا شده ايد؛ يكي ديگر از نانوساختارهايي كه امروزه مطالعات و تحقيقات بسياري را به خود اختصاص داده است نانوسيم ها است.عموماً سيم به ساختاري گفته مي شود كه در يك جهت (جهت طولي) گسترش داده شده باشد و در دو جهت ديگر بسيار محدود شده باشد. يك خصوصيت اساسي از اين ساختارها كه داراي دو خروجي مي باشند رسانايي الكتريكي مي باشد. با اعمال اختلاف

پتانسيل الكتريكي در دو انتهاي اين ساختارها و در امتداد طولي شان انتقال بار الكتريكي اتفاق مي افتد.ساخت سيم هايي در ابعاد نانومتري هم از جهت تكنولوژيكي و هم از جهت علمي بسيار مورد علاقه مي باشد، زيرا در ابعاد نانومتري خواص غير معمولي از خود بروز مي دهند. نسبت طول به قطر نانوسيم ها بسيار بالا مي باشد. ( L>>D )مثال هايي از كاربرد نانوسيم ها عبارتند از: وسايل مغناطيسي، سنسورهاي شيميايي و بيولوژيكي، نشانگرهاي بيولوژيكي و اتصالات داخلي در نانوالكترونيك مانند اتصال دو قطعه ابر رساناي آلومينيومي كه توسط نانوسيم نقره صورت مي گيرد.انواع نانوسيم ها:1. نانوسيم هاي فلزي: اين نانوساختارها به دليل خواص ويژ ه اي كه دارند نويدبخش كارايي زيادي در قطعات الكترونيكي اند.توسعه الكترونيك و قدرت يافتن در اين زمينه بستگي به پيشرفت مداوم در كوچك كردن اجزاء الكترونيكي است. با اين حال قوانين مكانيك كوانتومي، محدوديت تكنيك هاي ساخت و افزايش هزينه هاي توليد ما را در كوچكتر كردن تكنولوژي هاي مرسوم و متداول محدود خواهد كرد. تحقيق فراوان در مورد تكنولوژي هاي جايگزين علاقه فراواني را متمركز مواد در مقياس نانو در سال هاي اخير كرده است. نانوسيم هاي فلزي بخاطر خصوصيات منحصر به فردشان كه منجر به كاربرد گوناگون آنها مي شود، يكي از جذاب ترين مواد مي باشند.نانوسيم ها ميتوانند در رايانه و ساير دستگاههاي محاسبه گر كاربرد داشته باشند. براي دستيابي به قطعات الكترونيكي نانومقياس پيچيده، به سيم هاي نانومقياس نياز داريم. علاوه بر اين، خود نانوسيم ها هم مي توانند مبناي اجزاي الكترونيكي همچون حافظه باشند.2. نانوسيم هاي آلي: اين نوع از نانوسيم ها، همانطور كه از نامشان پيداست، از تركيبات آلي به دست مي آيند.علاوه بر مواد فلزي و نيمه رسانا، ساخت نانوسيم ها از مواد آلي هم امكان پذير است. به تازگي، ماده اي بنام «اليگوفنيلين وينيلين»

براي اين منظور در نظر گرفته شده است.ويژگي اين سيم ها (نظير رسانايي و مقاومت و هدايت گرمايي) به ساختار مونومر و طرز آرايش آن بستگي دارد.3. نانوسيم هاي هادي و نيمه هادي: ساختار شيميايي اين تركيبات باعث بوجود آمدن خواص جالب توجهي ميشود.آينده نانوتكنولوژي به توانايي محققين در دستيابي به فنون ساماندهي اجزاي مولكولي و دستيابي به ساختارهاي نانومتري بستگي دارد. محققين اكنون توانسته اند با تقليد از طبيعت به ساماندهي پروتئين هاي حاصل از خمير مايه براي توليد نانوسيم هاي هادي دست يابند. ساماندهي اجزاي زنده در طبيعت، بهترين و قديمي ترين نمونه ساخت «پائين به بالا» است و لذا مي توان از آن براي فهم و نيز يافتن روش هائي براي ساخت ادوات الكترونيكي و ميكرومتري استفاده كرد. تا كنون از فنون ساخت «بالا به پائين» استفاده مي شد كه اين فنون در مقياس نانومتري اغلب پر زحمت و هزينه بر است و تجاري سازي نانوتكنولوژي به روشهاي آسان و مقرون به صرفه نياز دارد كه بهترين الگوي آن هم طبيعت پيرامون ماست؛ فقط كافي است كمي چشمانمان را باز كنيم و با دقت بيشتري اطرافمان را بنگريم.4. نانوسيم هاي سيليكوني: اين نوع از نانوسيم ها سمي نيست و به سلولها آسيبي نمي رسانند.اين نوع از نانوسيم ها بيشترين كاربرد خود را در عرصه پزشكي مانند تشخيص نشانه هاي سرطان، رشد سلول هاي بنيادي و … نشان داده است كه در ادامه به آن مي پردازيم.نمونه اي از نانوسيم هاي سيليكونيروشهاي ساخت نانوسيم ها:1. تكنيك هاي ليتوگرافي• ليتوگرافي نوري: در اين روش از تغييرات شيميايي در يك ماده سخت شونده در اثر نور استفاده ميشود. از يك سري ماسك هاي نوري براي تعريف مناطق فعال شونده در اثر نور استفاده ميشود. يكي از محدوديت هاي اين تكنيك

محدوده پراش موج نوري است. طول موج نوري كه در حاضر در صنايع استفاده ميشود در حدود nm 248ميباشد ولي با طراحي هاي دقيق مالك و به كارگيري بسيار دقيق پليمرهاي سخت شونده ميتوان به ابعاد كمتر nm 100 هم رسيد.• ليتوگرافي با اشعه الكتروني: در اين روش عمدتا از يك پليمر سخت شونده و قرار دادن آن بر يك پايه استفاده ميشود. آنگاه يك اشعه الكتروني با انرژي بالا بر روي سطح تابيده ميشود با تابش اشعه الكتروني طرح مورد نظر شكل داده ميشود. پس از يونيزه شدن ماده و حل شدن پليمر توسط حلال هاي شيميايي طرح مورد نظر براي ساخت نانو سيم حاصل ميشود.• ليتوگرافي با پراب روش: ليتوگرافي با استفاده از پراب روشيپ براي ساخت نانوسيم هاي زير nm100 بكار ميروند. پراب هاي الكتروني مانند ميكروسكوپ نيروي اتمي(AFM) و يا ميكروسكوپ روش تونلي (STM) از انتخاب هاي اين روش براي ساخت نانوسيم ها ميباشد.از مزاياي روشهاي ليتوگرافي انعطاف اين روش ها در الگوسازي براي نانوسيم ها ميباشد. بعبارت ديگر با اين روشها ميتوان به نانوسيم ها هر شكل قابل ترسيم را داد.2. رسوب الكتروشيميايي در حفرات:روشهاي الكتروشيميايي بطور گسترده اي براي ساخت نانوسيم ها استفاده ميشود. يك الگوي مناسب بايد حفراتي يكنواخت و بلند داشته باشد، قطر حفرات در اين نوع الگو از چند نانومتر تا nm 20 ميتواند داشته باشد.فناوري نانو ، نويد كنترل خواص جديدي از مواد را مي دهد كه زائيده ابعاد نانو مقياس ذرات است ، همين خواص باعث شد شركتهاي خصوصي ، دولتها و سرمايه گذاريهاي خطرپذير جهان در سال 2005 حدود 15ميليارد دلار در اين فناوري سرمايه گذاري كنند، همچنين براساس پيش بيني هاي صورت گرفته بازار كالاهاي توليدي مبتني بر اين

فناوري در سال 2015 به رقم 6.2 ميليارد دلار ميرسد. توليد اين محصولات نيازمند نانومواد ،اندازه گيري و فناوريهاي ساخت است. صنعت الكترونيك در تجاري سازي فناوري نانو پيشگام است. نانوالكترونيك شامل نيمه هادي هاي كمتر از nm 90 ،اشكال جديدي از حافظه هاي داراي نيمه هادي ، حافظه هاي اطلاعاتي نانوالكترومكانيكي، نمايشگرهاي آلي ، نمايشگرهاي نشر ميداني،نانو لوله هاي كربني، حسگرهاي مختلف و پاره اي از ادواتي كه اكنون در حال ساخت براي به كارگيري در ابزارآلات الكترونيكي ميشود. طبق برآورد بازار تجهيزات نانوالكترونيك در سال 2005 نزديك 60 ميليارد دلار بوده و به نظر مي رسد تا سال 2010 به 250ميليارد دلار برسد. بازار نانومواد ونانوابزار مورد استفاده در توليد اين تجهيزات 108ميليارد دلار بوده كه از اين رقم 10درصد آن مربوط به نانومواد ،ابزارها، تجهيزاتي مانند ليتوگرافي ماورابنفش دور، ليتوگرافي چاپ نانو ،كاتاليستها و نانوسيم ها است.كاربردهاي نانوسيم:كاربرد نانوسيم در تشخيص بيماريها: از نانوسيم هايي كه از مواد مورداستفاده در تراشه رايانه هاي امروزي مثل سيليكون و نيتريد گاليون ساخته شده است ميتوان براي تشخيص بيماريها استفاده كرد . شايد بپرسيد ابزار رايانه ها چه ارتباطي به تشخيص بيماري و بدن انسان دارد ، بدن انسان نيز همانند يك رايانه بايد حسگرهايي داشته باشد كه بتواند در صورت بروز مشكل و خطا و يا وجود مواد سمي به ابزارهاي هشداردهنده خارجي اخطار دهد و درصدد رفع آن برآيد همانند يك رايانه كه اگر مسيري اشتباه را در آن اجرا كنيد و يا ويروسي در آن پيدا شود پيغام (ERROR) ميدهد اما اين كار چگونه امكان پذير است؟!دانشمندان موفق شدند نانوسيمهاي انعطاف پذير و طويلي را توليد كنند كه طولهاي متغير اين نانوسيمها بين

1 تا nm100 و يا حتي در ميليمتر ميباشد و از لحاظ مقايسه حدود هزار مرتبه باريكتر از موي انسان است. بلندي ، انعطاف پذيري و استحكام اين نانوسيمها خصوصيات ويژه اي را به آن مي بخشد . به عنوان مثال نازك بودن وطويل بودن باعث افزايش سطح آن ميشود . لذا از اين ساختارها مي توان در طراحي حسگرهاي بسيار سريع و حساس استفاده كرد. اين نانوسيم ها توانايي توليد اشعه ماوراي بنفش نامرئي را دارد ، نور از يك انتها وارد نانوسيم شده و از انتهاي ديگر شروع به تابيدن ميكند. نانوسيمها بدون هيچ اتلافي اين نور را به طور موثري عبور ميدهد. و در مسير خود اگر به يك عامل بيماري زا يا ماده سمي برخورد كند نانوسيم شروع به تابيدن ميكند و سيستم هشدار دهنده بسيار سريعي را ايجاد ميكند و اين ميتواند بيماري را زودتر وسريعتر از هر آزمايشي تشخيص دهد.استفاده از نانوسيم ها در رگ هاي خوني براي تحريك اعصاب مغزي: هميشه انتقال فرستنده هاي كوچك به درون رگ ها و هدايت آنها بطرف محل هاي موردنظر را در فيلم هاي تخيلي ديده بوديم اما هيچ باور نمي كرديم كه روزي اين را در واقعيت ببينيم.!محققين توانسته اند نانوسيم هايي از جنس پلاتين كه ضخامت آن 100 برابر نازكتر و ظريفتر از موي انسان است را ابداع كنند. آنها اين نانوسيم ها را به داخل رگ هاي خوني مي فرستند و توسط دوربين كوچكي آنها را بطرف اعصاب مغزي هدايت مي كنند. اين روش براي كمك به يافتن علل مختلف و پيدايش بيماري هاي عصبي از جمله پاركينسون بسيار مفيد است. در گذشته براي يافتن علل مختلف پيدايش بيماريهاي قلبي و عصبي، بدن را در هر

نقطه مي شكافتند تا علت بيماري را بيابند، اما امروزه با گسترش فن آوري نانوتكنولوژي هر وسيله اي را مي توان بصورت ظريف، نازك و حساس، اختراع و ابداع كرد و حتي آن را به درون ظريف ترين رگ نيز فرستاد.تنها مشكلي كه محققان را كمي دچار سردرگمي كرده است تعدد رگهاي خوني و سيستم گردش خون و عصب هاي فراوان در محدوده مغز است كه فرستادن اين نانوسيم ها را كمي دشوار كرده است اما محققين درصدد يافتن راهي براي حل آن وساختن نانوسيمهاي دقيق تر هستند.استفاده از نانوسيمهاي سيليكوني براي هدفمند كردن رشد سلولهاي بنيادين : توليد و رشد بافتها و سلولهاي مورد نياز براي بيماران نيازمند اهدافي است كه دانشمندان در عرصه پزشكي همواره به دنبال آن هستند، از جمله ابزاري كه ميتواند اين هدف را تحقق بخشد نانوسيم هاي سيليكوني است. نانوسيم ها همچون تختي از ميخها هستند كه به صف شده اند و قابليت تغيير شكل و رشد را دارند ، براي اين منظور از طيفي وسيعي از تحريكات مكانيكي و شيميايي بعنوان فاكتور رشد استفاده مي كنند اما به تازگي توانسته اند از محركهاي الكتريسيته نيز استفاده كنند و اميدوارند كه استفاده از پالسهاي الكتريكي در سلولها با استفاده از آرايه رساناي نانوسيمها در آينده اي نزديك بعنوان شيوه اي ارزشمند براي تحت تاثير قرار دادن سلولهاي بنيادين بكار روند.منبع : nanoclub.ir

ذاتي آنها از جمله رنگ، استحكام، مقاومت خوردگي و ... تغيير مي يابد.جايگاه نانو فناوري در جهان امروز: چه كسي در اين رقابت پيروز خواهد شد؟شواهد زيادي نشان مي دهند كه اكثر جوامع به كسب فناوري نانو نياز مندند و فوايد و تاثيرات مثبت اين فناوري بر همگان آشكار است، چراكه:اول:علم نانو با سرعت غيرقابل تصوري در زمينه هاي مختلفي كه بشر نيازمند آنهاست در حال پِيشرفت است. هر چند در ابتدا هدف اين علم ساختن نانو كامپيوتر ها و نانو ماشين هايي بود كه بتوانند مانند رباط در سطح اتمهاي موجودات به فعاليت بپردازند ولي به سرعت بر علوم مواد، الكترونيك و حتي پزشكي سايه گسترانيد.دوم:ارزيابي پيشرفت نانو توسط دانشمندان كمترين شك را در مورد اينكه اين علم به زودي انقلابي پديد خواهد آورد، براي همگان  باقي گذاشته است. دكتر Richard Smally برنده جايزه نوبل شيمي معتقد است كه تاثير علم نانو بر سلامتي و استاندارد هاي زندگي آدمي هم سنگ تركيبي از تاثير ميكرو الكتريك، تصوير برداري پزشكي، مهندسي كامپيوتر و پليمر هاي ساخته دست انسان در قرن اخير خواهد بود.سوم:تحقيقات در زمينه نانو تا كنون موفقيت آميز بوده به گونه اي كه در سالهاي اخير نانو فرآورده هاي زيادي از قبيل nanopipe، nanomix و nanotubeها وارد عرصه بازار شده اند. تخمين زده مي شود كه محصولات اين فناوري در سال 2014، 1600 ميليارد دلار از بازار جهاني را به خود اختصاص دهد و بيش از 10 ميليون شغل جديد در حيطه ي توليد مرتبط با نانو به جهان عرضه خواهد شد.چهارم:انتشارات در زمينه ي اين فناوري حدود 6 برابر شده و تعداد اختراعات

ثبت شده در اين زمينه به طور روز افزون در حال افزايش است.پنجم:سرمايه گذاري در زمينه نانو از 500ميليون دلار در سال 1999 به 4 ميليارد دلار در سال 2004 رسيده است.انتشارات و تحقيق و توسعه:انتشارات علمي مهمترين شاخص ارزيابي ابزده فعاليت هاي علمي به شمار مي رود، بر اساس اطلاعات به دست آمده از (SCI (science citation index پژوهشگران امريكايي بيشترين سهم را در انتشار مقالات مرتبط با نانو دارند و در فاصله سالهاي 1999-2004 بيش از 18000 مقاله توسط آنها در اين زمينه انتشار يافته و پس از آن ژاپن با 8000 مقاله و چين و آلمان با حدود 7000 مقاله قرار دارند، كشور هاي انگليس و پس از آن فرانسه، ايتاليا، كره جنوبي، كانادا و اسپانيا در رده هاي بعدي هستند.در زمينه تحقيق و توسعه (RD) اين تقسيم بندي كمي متفاوت است به طوريكه، آمريكا، اروپاي غربي، ژاپن و كره جنوبي كشورهايي هستند كه تا سال 2002 بيشترين سهم را در تحقيق و توسعه فناوري نانو در ميان كشور هاي جهان به خود اختصاص داده اند. رشد جهاني در تحقيق و توسعه فناوري نانوسال2002 سال1997 كشور/منطقه 604 432 ايالات متحده 400-350 126 اروپاي غربي 750 120 ژاپن 100 0 كره جنوبي 70 0 تايوان 40 0 استراليا 40 0 چين 270 0 ساير كشورها اعداد به ميليون دلار است.ثبت اختراع:اختراعات ثبت شده توانمندي جوامع را در تبديل نتايج علمي به توسعه اقتصادي و فناوري نشان مي دهند. مركز ثبت اختراع اروپا (the European Patent Office) مناطقي از جهان كه در زمينه نانوتكنولوژي بيشترين اختراعات موثر بر اقتصاد جهاني را به ثبت رسانده

اند مشخص كرده . بر اساس اين اطلاعات ثبت اختراع در زمينه ي نانو در سال 1999 با يك اوج روبرو بوده و پس از آن رشدش به صفر رسيده و مجددا در سال 2002 اوج گرفته است.در اين زمينه نيز آمريكا بيشترين و قوي ترين سهم را به خود اختصاص داده به گونه اي كه بيش از نيمي از اختراعات ثبت شده و اوج گيري ثبت اختراع مربوط به سالهاي 1999 و 2002 را به اختراعات ثبت شده توسط پژوهشگران امريكايي نسبت مي دهند و پس از آن ژاپن، آلمان، انگليس و فرانسه قرار دارند.سرمايه گذاري:ستاد فناوري نانو آمريكا ( National Nanotechnology Initiative in the US) در سال 1999 اولين گام را در آغاز رقابت جهاني در زمينه حمايت از پژوهش هاي نانو برداشت هر چند كشور هاي اروپايي در دهه 1980 حمايت از پژوهش در زمينه ي نانومواد را آغاز كرده بودند.باز هم آمريكا با اختصاص 910 ميليون دلار بودجه دولت در سال 2004 در زمينه حمايت مالي در اين زمينه پيشتاز است و پس از آن ژاپن و اروپا ببِشترين سرمايه گذاري را در اين زمينه كرده اند.جايگاه ايران در اين رقابت جهاني كجاست؟پژوهش در زمينه نانو در كشور ما نيز طي سالهاي اخير سير رو به پيشرفتي داشته، فناوري نانو به عنوان يكي از اولويت هاي فناوري كشور در برنامه چهارم توسعه مورد توجه قرار گرفته است. يكي از سياست هاي  شوراي عالي انقلاب فرهنگي در راه رسيدن به اين مهم تامين منابع لازم براي سرمايه گذاري و كسب يك تا دو درصد سهم بازارجهاني فناوري هاي نانو  مي باشد.تعداد مقالات منتشر شده از

سوي ايرانيان در زمينه نانو در سال 2006 به 250 عدد رسيده است كه ايران را در ميان كشورهاي اسلامي در مقام نخست قرار مي دهد. ستاد ويژه توسعه فناوري نانو جهت دهي و هدايت اين فناوري در كشور راعهده دار شده و برنامه 10 ساله توسعه فناوري نانو (2005-2014) توسط دبيرخانه اين ستاد برنامه ريزي شده است.بر طبق سياست ها و راهبردهاي ارتقاء و توسعه فناوري نانو در جمهوري اسلامي ايران، به دبيرخانه ستاد ويژه توسعه فناوري نانو اجازه داده مي شود از طريق تشكيل صندوق حمايت از سرمايه گذاري فناوري نانو، امكان سرمايه گذاري هاي مشترك با دستگاه هاي اجرايي ذيربط در حوزه هاي اولويت دار را فراهم نمايد و دستگاههاي اجرايي ذيربط مي توانند منابع مالي خود را از طريق اين صندوق در زمينه فناوري نانو سرمايه گذاري نمايند و دستگاه هاي اجرايي ذيربط موظفند با آينده نگري و كسب آمادگي، استانداردها و تأييديه هاي لازم را جهت ورود محصولات فناوري نانو ساخت داخل به بازار با سرعت مطلوب تدوين و جهت تصويب به ستاد ويژه توسعه فناوري نانو ارائه نمايند.سايت ايراني http://www.nano.ir/ جديدترين دستاوردها و رويدادهاي نانو در ايران را در اختيار خوانندگان قرار مي دهد و ادعا مي شود كه اين سايت در رده ي پر بيننده ترين سايتهايي است كه در اين زمينه فعاليت مي كنند.ملاحظات اخلاقي:اما به موازات پيشرفت اين علم دغدغه هاي زيادي در زمينه ملاحظات اخلاقي مرتبط با نانو به وجود آمده كه جزء جدايي ناپذير هر نوع علمي ايست كه به گونه اي پا در عرصه زيست پزشكي مي گذارد و البته آنچه در ابتدا بيش از همه نگراني ايجاد كرده بود اين موضوع بود كه

به نظر مي رسيد نانو با سرعتي كه پيشرفت مي كند ملاحظات اخلاقي را پشت سر خواهد گذاشت.اولين بيانيه ها در زمينه ي ملاحظات اخلاقي نانو ملكولار در موسسه Foresight توسط كي اريك دركسلر ايجاد شد و پس از آن در سالهاي 2001-2002 اولين كنفرانس ها در رابطه با ملاحظات اخلاقي، حقوقي و كاربرد هاي اجتماعي نانو بر گزار شد. در ادامه سعي مي كنيم به مهمترين دغدغه هايي كه به موازات پيشرفت اين فناوري بشر را تهديد مي كنند بپردازيم:- امنيت حريم خصوصي آدميهر چند فناوري نانو مي تواند براي انسانها امنيت و آسايش به بار آورد ولي همواره اين سوال مطرح است كه با ظهور ميكروفون ها، دوربين ها و وسايل از اين قبيل در ابعاد تقريبا غير قابل مشاهده، چگونه مي توان از حريم خصوصي انسانها محافظت نمود؟ از طرفي اين فناوري مي تواند به انبار مهمات براي بيو، تكنو و حتي نانو تروريسم تبديل شود.چه كسي قرار است جهت دهي اين علم را به سوي تهاجمي يا تدافعي بودن تعين كند؟ تا چه حدي شفاف سازي براي پيشگيري از سوء استفاده هاي احتمالي لازم خواهد بود؟- پيامد هاي محيطيسوال ديگري كه در رابطه با نانو مطرح مي شود اين است كه نانومواد و نانوذرات توليد شده قرار است چه جايگاهي در محيط اطراف ما داشته باشند و تاثيرات مفيد، مضر و ناخواسته آنها بر محيط چه خواهد بود؟اين موضوع يكي از مهمترين دغدغه هايي است كه در زمينه ي ملاحظات اخلاقي مرتبط با نانو وجود دارد. و افرادي كه در توليد، جابجايي، استفاده و از بين بردن اين مواد دخيل هستند،

بيشتر در معرض خطر خواهند بود. از جمله موارد ديگري كه در اين زمينه قابل تامل است، اثرات نانو ذرات بر روي سلامتي انسانها از جمله بيماريهاي قلبي و ريوي ناشي از نانوذرات قابل استنشاق و تجمع نانو ذرات غير قابل بازيافت در كبد و مغز و ورود آنها به زنجيره غذايي انسانهاست.- سناريوي Grey-gooاين سناريو بيان مي كند دستگاههايي كه با اين فناوري ساخته مي شوند مي توانند به گونه اي برنامه ريزي شوند كه به صورت غير قابل كنترل تعداد بي نهايت از خود تكثير كنند بدين ترتيب نانو ربات ها كه به اين شيوه تكثير مي شوند همه چيز را در جهان مي بلعند و اكوسيستم را با تغيير هر آنجه براي آنها نامطبوع است تخريب خواهند كرد.- Nano-divideپر واضح است كه سهم كشور ها و جوامع مختلف در زمينه تحقيق و پژوهش و دستيابي به اين فناوري و كاربردهاي آن بر حسب نياز هاي اساسي هر جامعه متفاوت خواهد بود. براي مثال مهمترين نياز هاي ساختاري جوامع در حال توسعه را مسائل و مراقبت هاي بهداشتي تشكيل مي دهد، هر چند نانو مي تواند كشور هاي در حال توسعه را در رسيدن به ساختارها و زير ساختارهاي مناسب ياري رساند ولي عدم سرمايه گذاري اين كشورها در زمينه هاي ديگر علم منجر خواهد شد كه در آينده هزينه هاي گزافي را براي تامين اين محصولات متحمل شوند و اين موضوع منجر به ايجاد شكافي ميان جوامع خواهد شد كه از آن با عنوان Nano-Divide ياد مي كنند. و اين موضوع تصميم گيري صحيح و سياست گذاريهاي ويژه اي را از طرف

دولت هاي در حال توسعه مي طلبد.*دانشجوي پزشكي، عضو كميته پژوهشهاي دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي اصفهان**دانشجوي كارشناسي ارشد متالورژي، دانشگاه صنعتي امير كبيرمنابع:1. سايت ستاد ويژه توسعه فناوري نانو

2. Piner Richard D, Zhu Jin, Xu Feng, Hong Seunghun, Mirkin Chad A. Dip-Pen Nanolithography. Science. January 1999 283.3. Wong WH, Yuen CWM, Leung MYS, Ku SKA, Lam HLI. Selected Applications of nanotechnology in textiles. AUTEX Research Journal. March 2006(6)1.4. Hullmann Angela. Who is winning the global nanorace? Nature nanotechnology. November 2006(1).5. Anisa Mnyusiwalla, Abdallah S Daar  and Peter A Singer. ‘Mind the gap’: science and ethics in nanotechnology. Nanotechnology 14 (2003) R9–R13.6. M Aala, B Larijani , F Zahedi1. Bioethical Issues of Nanotechnology at a Glance. Iranian J Publ Health. A supplementary issue on Bioethics, Vol 37, No1, January 2008, pp.12-177. Quest?es éticas e cient?ficas sobre locais de trabalho com nanotecnologia. Ethical and scientific issues of nanotechnology in the workplace. Ciênc. saْde coletiva vol.12 no.5 Rio de Janeiro Sept./Oct. 20078. Joachim Schummer. Cultural diversity in nanotechnology ethics. INTERDISCIPLINARY SCIENCE REVIEWS, 2006, VOL. 31, NO. 3 217-230.9. Ronald N. Kostoff, Jesse A. Stump, Dustin Johnson, James S. Murday, Clifford G.Y. Lauand William M. Tolles. The structure and infrastructure of the global nanotechnology literature. Journal of Nanoparticle Research (2006) 8: 301–321.. http://www.ghaaf.ir/index.php?option=com_contenttask=viewid=244Itemid=27

جايگاه فناوري نانو در كاهش مصرف انرژي

مرتضي خسروي

فناوري نانو در حقيقت كاربرد ذرات در ابعاد نانو است . يك نانومتر، يك ميلياردم متر است. از دو مسير به اين ابعاد مي توان دسترسي پيدا كرد. يك مسير دسترسي از بالا به پايين و ديگري طراحي و ساخت از پايين به بالا است.

در نوع اول، ساختارهاي نانو با كمك ابزار و تجهيزات دقيق از خرد كردن ذرات بزرگ تر حاصل مي شوند. در طراحي و ساخت از

پايين به بالا كه عموما آن را فناوري مولكولي نيز مي نامند، توليد ساختارها، اتم به اتم و يا مولكول به مولكول توليد و صورت مي گيرند. در واقع فناوري نانو ادامه و گسترش روند مينياتوريزه كردن است و به اين طريق توليد مواد، تجهيزات و سامانه هايي با ابعاد نانو انجام مي شود. به بيان ديگر با استفاده از اين نوع فناوري مي توان ساختارهايي با خصوصيات جديد به دست آورد.امروز صرفه جويي در مصرف انرژي به دليل كاهش هزينه ها و نيز حفظ محيط زيست حائز اهميت بسيار است. عايق كاري ديوارها و سقف ، عايق كاري حرارتي لوله هاي رفت و برگشت، عايق كاري حرارتي كانال هاي هوا وعايق بندي حرارتي منابع دو جداره و منابع انبساط نقش قابل توجهي در ميزان مصرف انرژي در ساختمانها داشته و اغلب بهترين انتخاب براي بهبود عملكرد حرارتي ساختمانهاي موجود است.پيشرفت دانش بشر در دهه گذشته و توسعه علوم و فناوري هاي جديد بويژه فناوري نانو باعث حل بسياري از مشكلات از جمله مصرف انرژي در ساختمان ها گرديده است.در واقع امروزه نانوتكنولوژي و درك قابليت هاي عظيم اين فناوري متحول كننده، موجب سازماندهي و تدوين برنامه هاي ملي فراواني در بسياري از كشورهاي جهان شده است . تدوين اين برنامه ها عمدتاٌ به منظوربهره گيري هر چه بيشتر از قابليت هاي نانوتكنولوژي و عقب نماندن كشورها از مسير تحولات سريع و دستاوردهاي رو به رشد اين فناوري صورت پذيرفته

است.نانوتكنولوژي نويد بخش پيشرفت هاي چشمگيري در زمينه هاي مختلف علمي شده است. اين علم با كنترل مواد در مقياس مولكولي، گشايش اسرار طبيعت در تمام عرصه ها از مهندسي تا پزشكي را نويد مي دهد . نانو تكنولوژي در جهاني بسيار كوچك كنترل مي شود و هدف آن ساخت اشياء اتم به اتم ، مولكول به مولكول و با يك رويكرد از پايين به بالاست ، راهي كه طبيعت ميليونها سال است انجام مي دهد . بسياري از خواص يك ماده از قبيل رنگ ، استحكام و شكنندگي قابل كنترلمي گردد . امكان تهيه مصالح مناسب و با ويژگيهاي مورد نظر در بخشهاي مختلف ساختمان و تاسيسات و تجهيزات سرمايي و گرمايي وابسته به آن با توجه به نيازها و خواسته هاي ما در جلوگيري از هدر رفتن انرژي و كاهش مصرف انرژي (به صورت مستقيم و غير مستقيم) نقش بسزايي خواهد داشت.با اين حال بايد دانست كه تأثير كليدي فناوري نانو در بخش انرژي، بهبود كارآمدي واكنش ها و كنترل فرايندها به شيوه نانوساختارسازي مي باشد. به عنوان مثال امروزه انرژي خورشيدي كه داراي ابداعات جديد فناوري نانو مي باشد بسيار مورد توجه است. اما مشكلي كه تاكنون درباره توسعه انرژي خورشيدي علي رغم بازگشت سرمايه طولاني مدت آن وجود داشته، هزينه اوليه بالاي آن مي باشد كه بسياري را از اين كار باز داشته است. از سوي ديگر و بالعكس سيستم هاي فوتوولتاتيك (Photovoltaic) طي سال هاي اخير شاهد توسعه اي سريع، هم در زمينه بهبود كارآمد واقع شدن و هم در راستاي كاهش هزينه هاي مربوط به آن بوده است.تا مدتها بازده كار آن هم در محيط آزمايشگاه چيزي در حد 30

درصد بود اما با بهره گيري از طول موج هاي چند گانه دانشمندان موفق به افزايش اين رقم تا 50 درصد شدند. در اين زمينه روش هاي متعدد جديدي كه از نانوساختارهاي مختلف استفاده مي كنند نويدبخش توليد پانل هاي خورشيدي (Solar Panels) ارزان مي باشد، اگر چه كه بازدهي اين پانلها در حد5 درصد ثابت است. به اين منظور استفاده از روش هاي لوله اي (roll Processes) و حتي رنگ آميزي موادي كه روي ديوار بلوك هاي اداري واقعند مورد بحث قرار گرفته است. جالب اينكه حتي برخي پيش بيني كرده اند كه موادي با بازده بهتر از انواع پيل هاي سيليكوني امروزي توليد شود هزينة آن كه يك دهم تا يك بيستم قيمت اوليه اين قبيل پيل ها مي باشد.چنين تلاش هايي در صورت وقوع، متحول كننده خواهند بود؛ چرا كه اقتصاد به تنهايي دچار جهش و رشد سريع در بسياري از نقاط جهان مي شود. در عين حال با در نظر داشتن دوام و طول عمر محصول بايد به ارزيابي صحيح هزينه ها پرداخت و اينكه يكي از ضعف هاي برخي از مواد جديد است.از اين روست كه مي توان گفت فناوري نانو در آينده اي نه چندان دور نقش بسيار بسزايي در كاهش استفاده از انرژي هاي سوختي و همچنين جايگزين كردن انرژي هاي نوين دارد. رسالت

پيامدهاي اجتماعي علوم و فنّاوري نانو

nano.ir

فنّاوري هاي نو از ميان فعل و انفعّالات پيچيدة عوامل فنّي و اجتماعي، پا به عرصة وجود مي گذارند. فرآيند ابتكاري كه نانوتكنولوژي را ايجاد كرده و مزاياي آن را درون جامعه گسترش خواهدداد، پيچيده است و تنها بخشي از آن شناخته شده است. اقتصاددانان، مثل تحصيلكردگان ديگر رشته ها، براي مدّتها توليد، گسترش و تأثير ابداعات علمي و فنّي را بررسي كرده اند. اين مطالعات

متغيّرهايي را معرفي كرده اند كه مي توانند سرعت و جهت اين تأثيرات و سؤالات تحقيق مربوطه را تعيين كنند. اين بررسي ها، مبنايي را براي انجام مطالعاتي در مورد پيامدهاي اجتماعي نانوتكنولوژي فراهم مي آورد.كشفيات علمي معمولا " جامعه را مستقيما " تغيير نمي دهند؛ آنها مرحله ا ي از تلاقي فنّاوري هاي نو و كهنه را درمتن نيازهاي اقتصادي و اجتماعي نوظهور بوجود مي آورند. گسترش سراسري –حتّي پيشرفتهاي بزرگ اخير- به ندرت، يك دفعه رخ مي دهد. نانوتكنولوژي آنقدر گسترده است، كه احتمالا " چند دهه طول مي كشد تا اثرات گوناگون آن در ميان نظام اجتماعي-اقتصادي راه خود را باز كند. از آنجا كه عوامل بازاري در نهايت سرعت تجاري شدن، پيشرفتهاي نانوتكنولوژي را تعيين مي كنند، حمايت مداوم از تحقيقات علوم نانو، در اين مراحل اوليه از توسعه لازم است، تا ضعف علمي يك عامل محدودكنندة سرعت در اين مسير نباشد. تسريع نمودن تحقيقات (ابتكارات) و بكارگيري آن در فنّاوري هاي سودده، يكي از چالشهاي اصلي NNI محسوب مي شود.نتايج ناخواسته و ثانويه :شايد بزرگترين مشكل در تخمين زدن اثرات اجتماعي فنّاوري هاي جديد، اين واقعيت باشد كه به محض اراية امكان پذيري فنّي و اقتصادي يك نوآوري، توسعه هاي بعدي همان قدر كه در دست مبتكر است، در دست مشتري نيز قرار مي گيرد. گسترش و تأثير ابداعات فنّي، اغلب وابسته به پيشرفتهاي فنّاوري هاي مكمّل و افزايش شبكة مصرف كنندگان است. لذا فنّاوري هاي جديد مي توانند جامعه را از راههايي كه نوآوران اوليه قصد آن را نداشتند، تحت تأثير قرار دهند. بسياري از مواقع، اين نتايج ناخواسته مفيد است؛ مثل محصولات مشتق شده با مصارف ارزشمند ولي در زمينه هاي دورتري نسبت به ابتكار اوليه. بعنوان مثال در نظر بگيريد كه چگونه اينترنت از

يك فنّاوري تحت حمايت سازمان پروژه هاي تحقيقاتي پيشرفتة دفاعي (DARPA) براي تسهيل نمودن ارتباطات ديجيتالي بين دانشگاههاي تحت قرارداد DARPA ، به وسيله ا ي تبديل شده است كه امروزه نوجوانان با آن فايلهاي موزيك مبادله مي كنند.علاوه براين، فوايد موردنظر مي تواند نتايج ناخواسته يا "ثانويه " هم داشته باشد. مثلا " درمان پزشكي بر پاية نانوتكنولوژي مي تواند به نحو قابل ملاحظه ا ي طول عمر و كيفيت زندگي افراد مسن را بالا ببرد؛ ولي يك پيامد ثانويه، افزايش درصد جمعيتي مسن خواهدبود، كه مستلزم تغييراتي در حقوق بازنشستگي يا بيمة سلامتي، افزايش سن بازنشستگي يا افزايش زياد دورة كاري ثانويه ا ي كه افراد مسن بايد طي كنند، خواهدبود. يك نتيجة احتمالي ديگري كه بايستي مورد توجّه قرار گيرد، افزايش بي عدالتي در توزيع ثروت است كه مي توانيم "نانوتقسيم " بناميم. افراد سهيم در "انقلاب نانو " براي بسيار ثروتمندشدن، كار مي كنند. آنها كه اين كار را نكنند، ممكن است براي به انجام رساندن اين شگفتيهاي فنّي، با سختي زيادي روبرو شوند. يك مثال كوتاه مدت، مراقبت هاي پزشكي است. درمان نانوتكنولوژيكي ابتدا ممكن است گران و لذا تنها در دسترس افراد بسيار ثروتمند باشد. نتايج ديگر به اين حد مطلوب نيست، مثل خطر بسته شدن صنايع قديمي و آلودگي زيست محيطي، كه گاهي به صورت يك مشكل درمي آيد؛ مخصوصا " براي فنّاوري هاي با مقياس توليدي بزرگ.براي ارزيابي نانوتكنولوژي (يا هر نوع فنّاوري ديگر) از نظر نتايج ناخواسته اش، محقّقين بايد كل مجموعه ا ي را كه فنّاوري جزيي از آن است را بررسي كنند. آن گونه كه مورد اتومبيلهاي برقي نشان داده است، بدون تحليل دقيق كل مجموعه فعّاليّت هايي كه يك فنّاوري را توليد، اداره و عملا " آمادة مصرف مي كنند، ممكن است

نتيجه گيري هاي غلطي در مورد مقدار آلودگي يك فنّاوري در ذهن مردم ايجاد گردد؛ مثلا " ساخت و آماده سازي باتري يك خودروي الكتريكي، ممكن است بيش از عمر كاري خودرويي با سوخت بنزين سرب دار، سرب وارد محيط زيست نمايد.نگراني ديگر در مورد نتايج ناخواستة نانوتكنولوژي، در مورد پيشرفت كنترل نشدة ماشينهاي خود همانندساز در اندازة نانوست. براي ساخت نانوماشين هايي كه توانايي توليد مثل خود را در محيط طبيعي داشته باشند، بر يك سري از چالشهاي فنّي جدي بايستي فائق آمد. بعضي از اين چالشها با توجّه به اصول شيمي و فيزيك، به نظر لاعلاج مي رسند و از نظر فنّي ممكن است ساخت روبات هاي مكانيكي خود همانندساز در اندازة نانو، آن گونه كه بعضي افراد خيالباف تصوّر كرده اند، غيرممكن باشد. اين شكل جديد حيات كه متفاوت با نوع مرسوم (يعني بر پاية كربني) است، تغييري فوق العاده محسوب مي شود و براي آيندة نزديك، پيش بيني نمي شود.در ابتدا اثر نانوتكنولوژي احتمالا " محدود به چند نوع محصول و خدمات خاص خواهدبود. اجناس و خدمات نانوتكنولوژيكي احتمالا " زودتر به بازارهايي وارد مي شوند كه مصرف كنندگان مايل به پرداخت پول بيشتر در ازاي كارآيي جديد يا پيشرفته هستند. اين مزاياي مقدّماتي براي بهتر، ارزان تر و كاركردن با وضعيت هاي بيشتر و غيرة محصولات است. اين مثلا " باعث افزايش راندمان برداشت مواد غذايي، توليد الياف جديد براي لباسها، بهبود توليد برق يا درمان يك بيماري خاص مي شود. چندان كه مفصّلا " ذكر شد، جايگزيني يك فنّاوري قديمي با يك نوع جديد در جهتي كند و ناكامل پيش مي رود. لذا نانوتكنولوژي براي مدت زمان درازي با فنّاوري هاي قديمي به سر خواهدبرد و ناگهاني جايگزين آنها نخواهدشد. در طي اين مدت،

نانوتكنولوژي پيشرفت بيشتري در اين فنّاوري هاي رقيب ايجاد خواهدكرد.اثرات ثانوية ديگر، تقاضا براي محصولات و خدمات را تغيير مي دهد؛ به طوري كه مردم انتظارات متفاوتي در مورد غذا، مراقبت هاي پزشكي و تفريحات خواهندداشت. اين تغيير تقاضا، اثر درجه سومي نيز به جا مي گذارد، مثل نياز براي افزايش زيرساخت هاي نانوتكنولوژي، مراكز تحقيقاتي ميان رشته ا ي، برنامه هاي آموزشي جديد براي تأمين دانشمندان و فن آوران نانو و غيره.اثرات درجه سوم ديگر، جريان بالادستي را در ساختار جامعه و الگوهاي فرهنگي مان به حركت درخواهدآورد؛ مثل تغيير در آموزش و مطالب درسي، زندگي خانواگي، ساختار دولت و امثال آن. در شرايطي كه راهي براي شناخت اولويت نتايج ناخواسته و غيرمستقيم نانوتكنولوژي وجود ندارد، سهيم شدن دانشمندان علوم اجتماعي در NNI ، امكان مي دهد كه موارد مهم زودتر شناخته شوند، سؤالات صحيح مطرح شوند و اقدامات تصحيح كنندة لازم، اتخاذ شود.يك راه مؤثّر و ارزان براي حفاظت از عموم مردم و بررسي نتايج بالقوة منفي نانوتكنولوژي، ايجاد يك سلسله ضد ارزشهاي علمي- اجتماعي و همچنين حمايت از تحقيقات در مؤسّسات عام پسند روي فرآيندهاي توسعة نانوتكنولوژي و بكارگيري آن در عرصه هاي مختلف زندگي است.مفاد اخلاقي و درگيرنمودن عامّة مردم در اتخاذ تصميمات :يك هدف مهم در هر مطالعة بررسي كنندة اثرات اجتماعي نانوتكنولوژي، شناخت صدمات، تداخلات در امر قضاوت و انصاف، و موارد مربوط به شأن و احترام اشخاص است. مثلا " تغيير نياز به نيروي كار و منابع انساني، به برخي سود و به برخي زيان مي رساند. چند مورد از نتايج محتمل را كه مي توان مثال زد، عبارتند از:حمايت از كارگران مشغول در فرآيندهاي توليد خطرآفرينمشاجراتي در باب عدالت به دليل محافظت از مالكيت معنويو پرسشهايي در

مورد رابطة دولت، صنعت و دانشگاهدانشمندان و مهندسين اگرچه در كارشان، بحث پر سروصدايي در مورد ارزش اجتماعي نيروي كار خود دارند، با اين حال به دليل تمركز فكري روي چالش هاي فنّي فوري، ممكن است همة پيامدهاي احتمالي اجتماعي و اخلاقي را نبينند. مهم اينست كه دامنة گسترده ا ي از تمايلات، ارزشها و دورنماها كه در جريا ن تصميم گيري نهايي، پيشرفت آيندة نانوتكنولوژي را مشخّص مي كند، درنظر گرفته شود. درگيرشدن افرادي از عموم مردم يا نمايندگان آنها، اين فايده را دارد كه به سلايق آنها احترام گذاشته شده و حمايت آنها جلب مي شود.دخيل بودن دانشمندان علوم اجتماعي و تحصيل كردگان علوم انساني مثل اساتيد علم اخلاق در روال اجتماعي انديشه سازي براي نانوتكنولوژي، يك گام مهم براي NNI است. مثل متخصّصين ساير رشته ها، اين افراد نيز مي توانند توأم با احترام به دانشمندان و فن آوران نانو، ديدگاهي نو را عرضه كنند. آنها مي توانند با پشتيباني مناسب، اطّلاعات خود را نسبت به يك مورد خاص نانوتكنولوژي آنقدر بالا ببرند كه ارزيابي پخته ا ي از آن داشته باشند. در چنين زماني، آنها نمايندگاني از عموم مردم محسوب مي شوند، كه به شكل حرفه ا ي آموزش ديده اند و اين قابليت را دارند كه بعنوان رابط بين نانوفنّاوران و عامّة مردم، يا مقامات دولت ايفاي نقش كنند. آنها مي توانند به افزايش بهرة اجتماعي فنّاوري و كاهش احتمال سست شدن مباحثات عمومي كمك كنند.علاوه بر اين، بايد به مسؤوليت شخصي مهندسين، دانشمندان و ديگر افراد مشغول در فرآيندهاي توليد نانوتكنولوژي هاي قدرتمند جديد نيز توجّه كرد. انجمن هاي حرفه ا ي مي توانند نقش ويژه ا ي براي ايجاد فرصتهاي مباحثه و اراية خطوط راهنمايي جهت دخيل نمودن اصول اخلاقي در موارد نوظهور به عهده بگيرند. شايد مهمترين چيز

اين باشد، كه اخلاقيات به نحو مؤثّر ي در دورة تحصيلي دانشمندان، مهندسين و تكنسين هاي نانو، وارد شود.آموزش دانشمندان، مهندسين و تكنسين هاي نانو :ايالات متحده با چالش مهيبي در زمينة جذب كافي بهترين تحصيلكردگان رشته هاي علوم و مهندسي فيزيكي روبروست. تحت شرايط فعلي، دانشجويان خوب بسيار كمي جذب رشته هاي وابسته به نانوتكنولوژي مي شود. تا حدّي اين مشكلي است كه براي همة علوم تجربي رخ داده است، ولي براي نانوتكنولوژي بطور ويژه حاد است؛ چون براي ساخت صنايع آيندة نانوتكنولوژي، احتّياج به دانشمندان، مهندسين و تكنسين هاي خبرة فراواني است و لازم است كه اين متخصّصين از رشته هاي ديگر نيز غير از رشتة خود، اطّلاعاتي داشته باشند.پيشرفت نانوتكنولوژي منوط خواهدبود، به وجود تيمهاي چندرشته ا ي متشكل از افراد داراي تحصيلات بالا و با پيش زمينة آگاهي از زيست شناسي، طب، رياضيات كاربردي و محاسبات كامپيوتري، فيزيك، شيمي و مهندسي هاي برق، شيمي و مكانيك. احتمالا " لازم خواهدبود كه رهبران تيم و مبتكرين، در زيرمجموعه هاي متعدّدي از اين رشته ها متبحّر باشند. و كل اعضاي گروه، آگاهي كلّي از رشته هاي ديگر اعضاء داشته باشند. پرورش نيروي كار با آموزش بالا، معضل بزرگي براي مؤسّسات دانشگاهي با مدرك 4 ساله و 2 سالة ماست ك_ه از آموزش دهي ه_اي بخش بخش و تخصّصي به_ره مي برن_د. از آنجا كه جهت گيري فعلي آموزش در جهت تخصّص گرايي است، تغييرات بنيادي نظام آموزشي، الزامي است. با اين حال اقدام نمودن به برنامه هاي مدرك دهي نو در نانوتكنولوژي كه بدون عمق كافي، صرفا " يك ديد سطحي از رشته هاي مختلف مي دهد، نمي تواند براي رويارويي با چالش هاي آينده، به دانشجو آموزش لازم را بدهد. براي موازنة صحيح بين آموزش تخصّص گرا و ميان رشته ا ي، به برنامه هاي استدلالي مبتكرانه و مطالعة

روال آموزشي و نيازمنديهاي نيروي كار، نياز است.تحصيل در علوم و فنّاوري نانو، محتاج امكانات آزمايشگاهي ويژه ا ي است كه ممكن است بسيار گران باشد. صرف كردن هزينه براي ساخت و نگهداري اين تجهيزات، براي بهبود آموزش نيروي كار نانوتكنولوژي، يك چالش قابل ملاحظه است. تحت نظام آموزشي كنوني، كالج هاي فنّي 2 ساله، نمي توانند هرگونه تجربه ا ي از نانوساختن را به دانشجويان عرضه كنند. لذا بايد به دنبال راه حلهاي مبتكرانه رفت؛ مثلا " مشاركت جديدي با صنعت،يا تأسيس نمودن تجهيزات نانوساختن با مشاركت جمعي كالج ها و دانشگاهها. برقراركردن ارتباط از راه دور با اين تجهيزات از طريق اينترنت نيز يك نحوة ديگر حل مشكل است.عليرغم وجود معضلات فراوان آموزشي، فرصتهاي موجود معنوي، اقتصادي و اجتماعي نانوتكنولوژي مي تواند عامل مهمي در تقويت روحية جوانان ملّت ما براي تحصيل در علم و فنّاوري باشد.آموزش دانشمندان علوم اجتماعي :يك معضل آموزشي ديگر، تعداد بسيار كم دانشمندان علوم اجتماعي است كه داراي پيش زمينة فنّي و جهت گيري تحقيقاتي ا ي باشند، كه امكان هدايت تحقيقات صحيح روي پيامدهاي اجتماعي نانوتكنولوژي را به آنها بدهد. در سطح دانشگاهها، اشتياق تحصيل در فنون آزاد بسيار كمتر از علوم تجربي است. انجمن هاي حرفه ا ي علوم اجتماعي، دانشگاهها و سازمانهاي دولتي بايد تعهّد درازمدتي براي جذب دانشمندان جوان علوم اجتماعي به اين زمينه از تحقيقات و تشويق آنها به كسب مهارتهاي حرفه ا ي و آگاهي هاي لازم در زمينة نانوتكنولوژي داشته باشند. اين امر، نيازمند تحقيق مداوم روي پيامدهاي اجتماعي نانوتكنولوژي در يك سطح قوي و كاملا " بالاست تا بتوان رشته هاي معتبري از تحقيقات علوم اجتماعي را به اين نام تأسيس نمود.4- راه كارهاي علوم اجتماعي براي ارزيابي پيامدهاي نانوتكنولوژيراه كارها و روش شناسي ها در تحقيقات

علوم اجتماعي :اين مسأله حائز اهميت است كه دانشمنداني در علوم اجتماعي داشته باشيم، كه روالي را كه دانشمندان نانو راهبري و فن آوران نانو توسعه مي بخشند –حتّي در اين مرحلة مقدّماتي از توسعه- بررسي كنند. دانش برآمده از چنين مطالعاتي به سياستگزاران و عموم مردم كمك مي كند، كه چگونگي رشد علوم و فنّاوري نانو و گسترش آن در سطح جامعه و لزوم تغيير مسيرها را درك كنند. هم چنين آگاهي نسبت به جريان خلّاقيت بالا خواهدرفت. دانشمندان و دانش آموختگان علوم اجتماعي براي مطالعة پيشرفت فنّاوري جديد و پيامدهايش براي جامعه، روشهاي مؤثّر فراواني در اختيار دارند. بعضي اسلوب هاي مناسب براي مطالعة نانوتكنولوژي مشخّص است، و بقيه بايستي شناسايي شده، يا ارتقاء يابد.تكنيكهاي اتنوگرافيك، كه بطور مرسوم انسان شناسان از آن استفاده مي كنند، براي بخشي از كار مناسب است.هم چنين مصاحبه هايي در اوقات تلف شده با گروههاي تحقيق و توسعه، به اضافة گشت وگذار و روشهاي تاريخي، براي مستندسازي سير تكاملي دانش و فنّاوري نانو مفيد خواهدبود. مصاحبه ها، تكنيكهاي شبكة اجتماعي، مطالعة الگوهاي ارتباطي وبررسي نقل قول هاي نشريات ]درزمينه نانوتكنولوژي[، بطور عمومي تري مي توانند نگرش ها را معطوف به سمت گسترش اكتشافات و ايده هاي علمي كنند.بكاررفتن يك ايدة علمي در يك مشكل فنّي، انتقال فنّاوري و ورود محصولات به بازار را مي توان از طريق آمار سرمايه گذاري در امر تحقيق و توسعه، درخواست هاي ثبت اختراع و محصولات و خدمات جديد پيگيري نمود.با يك تلاش متمركز، ممكن است بتوان تعدادي از شاخص هايي را كه اولين علائم تغيير را موجب مي شوند، بالا برد. از مشكلات عمدة تحقيق در علوم اجتماعي، شناسايي "پيشاهنگان "، "زودپذيرندگان " يا "اولين اقدام كنندگان " است. مثلا ":بعضي مناطق جغرافيايي و طبقات

اجتماعي، تغيير تكنولوژيكي را زودتر از بقيه تجربه مي كنند.استحاله هاي نخستين ممكن است در ابتدا خود را در شركتهاي تازه تأسيس، آزمايشگاههاي دانشگاهي و ارتباطات اينترنت آشكار سازند.جنب وجوش نوآوري در آزمايشگاههاي دانشگاه، صنعت، دولت، سازمانهاي دولتي و انجمن هاي حرفه ا ي رخ مي دهد.مقياسها و اسلوب هايي براي بررسي فرآيند و محتواي تغيير در هر كدام از اين دسته ها بايستي بوجود آيد:در دانشگاه، شاخصهاي كليدي مي تواند شامل كار ميان رشته ا ي، دروس جديد، عضويت در انجمن ها، نحوة جريان يافتن اطّلاعات و پيمانهاي همكاري منطقه ا ي باشد.در بخش خصوصي، شاخصهاي كليدي ممكن است شامل سرمايه گذاري، تأسيس شركت و شراكتهاي رسمي و ثبت شده باشد.معيارهاي سنجش براي آزمايشگاههاي دولتي، بودجه ها، تجهيزات، استانداردها و پيمانهاي همكاري؛و براي سازمانها، طرحهاي پيشگامي، پايگاههاي اطّلاعاتي و مراكز خواهدبود.اظهارنظرها باعث خلق ميادين اظهارنظر، سمپوزيوم ها، مجلّات و بازارهاي كاري مي شود كه موضوعات و مسيرهاي ميان رشته ا ي در آنها رشد خواهندكرد. زمينه هاي تحقيقي علوم اجتماعي در مورد روال كشف، اختراع و پيشرفت، موجب ظهور ايده هاي جديد و ابتكارات، تغيير اهداف اجتماعي و جابجايي سرمايه گذاريهاي تجارتي است.اثرات اجتماعي نانوتكنولوژي ممكن است وسيع و متنوع باشد. چالش تحقيقي دوم، توجّه نمودن به جفت اثرات كوتاه مدت و بلندمدت، نتايج خواسته و ناخواسته، و اوّليه و درجه چندم است. چون نانوتكنولوژي سري كاملا " متفاوتي از احتمالات فنّي جديد را نمايش مي دهد، تخمين دقيق حتّي نتايج آني ابتكارات فردي هم شايد ممكن نباشد. بعضي از ابتكارات، اثرات هيجان انگيز و بعضي مصارف به تدريج ظاهرشونده دارند، كه تنها در يك دورة درازمدت خود را نشان مي دهند. در نهايت، هم فنّاوري و هم جامعه، نظامهاي ظريفي هستند كه مي توانند پاسخ هاي برگشتي متغيّر و بحران آفريني داشته باشند. انتظار مي رود نانوتكنولوژي چندان عرصه هاي مختلف جامعه را

متأثّر سازد كه پيش بيني كردن بطور تجربي، نامطمئن يا مشكل باشد. اين موضوع نبايد محقّقين را دلسرد كند، ولي البتّه بايد به آنها الهام كند كه تلاش مضاعفي در كارشان داشته باشند. دامنه و معيارهاي سنجش اثرات اجتماعي بالقوه عبارتست از:رشد اقتصاديآمار استخدامدگرگوني هاي اجتماعيو آمار پزشكيزمينة تحقيقي مشكل ولي مهم، سوم در علوم اجتماعي، پذيرش، مقاومت يا دفع اجتماعي نانوتكنولوژي است. بررسيهاي نمونه ا ي كه توسط گروههاي ويژه و مصاحبه هاي بي انتها تكميل شود، پارامترهاي اثرگذار، خويشاوند و روانشناختي را مي تواند نشان دهد. در سالهاي اخير، دانشمندان علوم سياسي و جامعه شناسان، تكنيكهاي كامپيوتري جديدي را براي مطالعة پوشش دهي رسانه هاي جديد، خلق كرده اند كه روي مباحثات مردم آزمايش شده است و آماده است تا تغييرات درك عمومي نسبت به نانوتكنولوژي را رهگيري نمايد. اين روشها و روشهاي سنّتي تر براي نشان دادن روال قاعده مند:بازنگري و تصويبتصميم گيري دادگاهها براي جريمه فعّالانة بكارگيري فنّاوريبه حركت درآوردن حمايت يا مخالفت سياسيو حركتهاي مربوط به جنبش هاي اجتماعي قابل استفاده است.سيكل هاي برگشتي زيادي وجود دارد كه جامعه ممكن است به يكي از آن طرق به نوآوري هاي جديد پاسخ دهد و بستري را كه نوآوري در آن رخ مي دهد را دگرگون كند. هرچه فنّاوري هاي بيشتري عمومي شود و عملا " در بازار جلوه كند، مقدار در حال تغيير پذيرش اجتماعي مهمتر مي شود. شاخصه هاي سنجش پذيرش اجتماعي نانوتكنولوژي در زمينه هاي زير، موردنياز خواهدبود:اقتصادسياستمذهبو فرهنگ.زيرساخت هاي مؤسّساتي براي مطالعة پيامدهاي اجتماعي :جنبه هاي گستردة نانوتكنولوژي و لزوم جمع كردن محقّقين رشته هاي مختلف، ممكن است نيازمند اين باشد كه قسمتي از تحقيقات مهم علوم اجتماعي توسط گروههاي بزرگ در مراكز تحقيقاتي تأسيس شده براي اين منظور، صورت گيرد. در چنين زماني، بر اساس بسياري از اسلوب هاي تحقيقاتي، لازم

خواهدبود دانشمندان علوم اجتماعي در جايي كه دانشمندان علوم تجربي، مهندسين و سياستگزاران كار مي كنند، حضور داشته باشند. مركز تحقيق توزيع شدة مجازي (VDRC) ، مدلي است كه بر هردوي اين نيازمنديها منطبق است. بر اين اساس، هر VDRC در خصوص مجموعه ا ي از سؤالات علمي و روشهاي تحقيقي خاص، ولي تا حدّي گسترده سازماندهي مي شود. به اين صورت، اعضاء يك قالب كاري مشترك جهت طرّاحي، انجام و ارتباط در مطالعة خويش خواهندداشت. براي اطمينان از اينكه نتايج منعكس كنندة گستردگي نانوتكنولوژي باشد، دانشمندان علوم اجتماعي بايد تعدادي از حالات تجربي را –مثلا " با هدايت تحقيق اتنوگرافيك در طيفي از دانشگاههاي نانوتكنولوژي- تست كنند. بنابراين بسياري از افراد كه به صورت جداگانه در مناطق جغرافيايي دور كار مي كنند، در VDRC به كار گرفته مي شوند و مي توانند زمان زيادي را به كار در اين مراكز اختصاص دهند. البتّه VDRC ، مركزي فيزيكي براي هماهنگي امور، توسعه و تقويت وجوه و سرمايه ها و شراكتهاي مؤسّساتي و پشتيباني ارتباطات مؤثّر بين اعضاي اين گروه پراكنده، چه از نظر الكترونيكي و چه چهره به چهره در ملاقاتهاي دوره ا ي خواهدداشت.بسياري از مجهولات نانوتكنولوژي، بهتر است توسط مراكز سنتي تر، گروهها و محقّقين منفرد بررسي شود. مثلا " تحقيق ميداني روي خصوصيات مردم، بهتر است توسط گروه مرسومي از محقّقين كه به يكي از سازمانهاي مطالعة اجتماعي موجود وابسته اند، صورت گيرد. برخي تحقيقات در زمينة تمايلات اقتصادي، تغيير بازار كارگري و الگوهاي انتشاراتي را محقّقين منفرد با دسترسي به اطّلاعات از قبل موجود، مي توانند انجام دهند. و در آخر، براي بهبود تئوريها و اسلوب هاي جديد و انجام مطالعات مقدّماتي پديده هاي نوظهور اجتماعي، نيازي خواهدبود، به پروژه هاي ابتكاري دانشمندان منفرد

يا گروههاي كوچك.پيشنهاداتشركت كنندگان در كارگاه آموزشي، با توجّه به مزاياي بالقوة وحيرت انگيز نانوتكنولوژي و نگراني از پيامدهاي منفي پيشرفت نانوتكنولوژي، پيشنهادات زير را ارائه دادند :حمايت از تحقيقات اجتماعي و اقتصادي روي نانوتكنولوژي با يك فوريت بالا؛ شامل تحقيقات علوم اجتماعي روي پيامدهاي اجتماعي در مراكز تحقيقاتي نانوتكنولوژي و درنظرداشتن ايجاد مركز تحقيق توزيع شده (VDRC) براي تحقيقات اجتماعي و اقتصادي. افزايش صراحت و شفافيت و مشاركت دادن مردم در روال پيشرفت تحقيقات نانوتكنولوژي و سمت وسوي برنامه توسعة آن.تأسيس دفتر ملّي هماهنگي نانوتكنولوژي براي ايجاد مكانيسمي در زمينة اطّلاع رساني، آموزش و درگيرنمودن مردم در رابطه با اثرات احتمالي نانوتكنولوژي. اين مكانيسم بايد انعكاس هايي را از جامعة نانوتكنولوژي، دانشمندان علوم اجتماعي، بخش خصوصي و مردم، با هدف:كنترل پيوستة امكانات و مشكلات بالقوة اجتماعيو تأمين اطّلاعات لازم و به موقع براي سازمانهاي مسؤول، جمع آوري كند.بنيانگزاري پايگاه علمي و زيرساخت مؤسّساتي براي ارزيابي اثرات و پيامدهاي علمي، فنّي و اجتماعي نانوتكنولوژي در دورنماهاي كوتاه مدت (3 تا 5 سال)، ميان مدت (5 تا 20 سال) و بلندمدت (بيش از 20 سال). اين پايگاه بايستي دربرگيرندة تحقيقات ميان رشته ا ي باشد، به نحوي كه مدلي از نظامها (اثرات تحقيقات-فنّاوري و پيشرفت-اجتماع)، تحليل چرخة زندگي و كنترل و ارزيابي در زمان اجراء را شامل شود.تعليم و تربيت نسل جديدي از دانشمندان وپرسنل ماهر در علوم و فنّاوري نانو در همة سطوح. رشته هاي تحصيلي و برنامه هاي آموزشي ويژه ا ي براي اهداف زير طرح ريزي شود :أ واردنمودن مفاهيم مقياس نانو در رشته هاي رياضيات، علوم تجربي، فنّي و مهندسي.ب لحاظ كردن پيامدهاي اجتماعي و حساسيت هاي اخلاقي در آموزش مهندسين نانو.ت داشتن تعداد و انواع كافي از دانشمندان علوم اجتماعي و اقتصادي زبده،

كه براي كار در زمينة نانوتكنولوژي آماده باشند.ث ايجاد معاني مؤثّر براي دادن يك دورنماي ميان رشته ا ي به دانشجويان نانوتكنولوژي و درعين حال تقويت كردن مهارتهاي رشته ا ي آنها.ج ايجاد مشاركت پرثمر بين صنعت و مؤسّسات آموزشي براي تأمين تجربة كافي در دانشجويان در زمينه فنون ساخت، دست كاري و شناسايي نانو.تشويق انجمن هاي حرفه ا ي به ايجاد عرصه هاي اظهارنظر و گفتگو و تداوم فعّاليّتهاي آموزشي براي اطّلاع رساني، آموزش و اشتغال افراد متخصّص در علوم و فنّاوري نانو.ديگر اقدامات :مشغول به كار نمودن دانشمندان علوم اجتماعي در ابتداي فعّاليّتهاي بزرگ تحقيق و توسعة نانوتكنولوژي، –درحالي كه هنوز فنّاوري در مراحل اوّلية پيشرفت است- از نظردهي ساده تا پروژه هاي تحقيقاتي. بسط ائتلاف اصلي NNI اعم از دانشگاه، بخش خصوصي و دولت براي دربرگرفتن جوامع علمي علوم اجتماعي، رفتاري و اقتصادي.تأمين طرحها و سياستهاي مديريتي براي اطمينان از اين كه بتوانيم در هنگام بروز پيامدها، واكنشي مناسب نشان دهيم.تلفيق اهداف كوتاه، ميان و بلندمدت و اطمينان يافتن از پيامدهاي بينابين.زمينه هاي ويژه براي سرمايه گذاري در تحقيق و آموزش :سرمايه گذاري در تلاشهاي مبتكرانة نو براي تعليم و تربيت نيروي كار علوم و فنّاوري نانو، ازجمله حساسيت داشتن به پيامدهاي اجتماعي و واردنمودن مفاهيم علوم نانو در دروس رياضيات، علوم، فنّي و مهندسي. مطالعه ا ي جامع در رابطه با نانوتكنولوژي انجام شود، تا دستورات واضح و روشني در مورد آموزش و نيروي كار تعيين شود و راه حلهاي ممكن براي مشكلات مشخّص شده در آن تحقيق، شناسايي شود.حمايت از تحقيقات ميان رشته ا ي كه شامل مدلي از نظامها (تحقيق-فنّاوري-جامعه)، ارزيابي سيكل عمر و كنترل و ارزيابي در زمان اجراء باشد. سير تكاملي فنّاوري هاي مخرّب، برندگان و بازندگان دگرگوني هاي تكنولوژيكي بزرگ و پيامدهاي اقتصادي مطالعه

شود، تا از اين مطالعات، عزم اجتماعي، پيامدهاي عدالت اجتماعي و تهوّر اجتماعي به اقدام در زمينة نانوتكنولوژيهاي مورد انتظار، پيش بيني شود.پيشنهاداتي به سازمانهادانشگاه :تمركز روي كار ميان رشته ا ي در موارد تحقيقاتي و آموزشي كليدي در زمينة پيامدهاي اجتماعي-اقتصادي. حمايت از روابط ميان رشته ا ي بين انجمن هاي علمي فيزيك، شيمي، زيست شناسي، مواد و مهندسي از يك طرف و جوامع علمي علوم اجتماعي و اقتصادي از طرف ديگر.تعليم و تربيت نسلي جديد از دانشمندان و پرسنل علوم و فنّاوري نانو در همة سطوح.ايجاد مراكز اطّلاع رساني محلّي براي مردم، اساتيد، صنعت و دانشجويان زبده.بخش خصوصي :ارتقاي مشاركت با مؤسّسات دانشگاهي و ديگر بخشها.تأمين خوراك فكري و بذرافشاني فعّاليّتهايي كه به ارزيابي پيامدهاي اجتماعي نانوتكنولوژي منتهي مي شوند.نزديك شدن به محقّقين علوم اجتماعي و تأمين نمودن پاسخهاي برگشتي جهت مطالعه پيامدهاي اجتماعي.آزمايشگاههاي تحقيق و توسعة دولتي :ايجاد تيمهاي ميان رشته ا ي شامل دانشمندان علوم اجتماعي براي حل معضلات عمدة نانوتكنولوژي، منجمله دورنماهاي اجتماعي- اقتصادي.ارتقاي پايگاههاي اطّلاعاتي براي ارزيابي و به روزسازي مداوم برنامه هاي آتي.ايجاد تسهيلات براي كاربران موجود در صنعت و دانشگاه براي تلفيق تحقيقات پايه و كاربردي.حمايت از تحقيقات نانوتكنولوژي درون آزمايشگاهها با تأكيد بر رسالت دفاع ملّي.سازمانهاي مالي دولتي :حمايت از محقّقين نانوتكنولوژي و دانشمندان علوم اجتماعي براي مطالعة پيامدهاي اجتماعي نانوتكنولوژي.حمايت از NNCO يا يك گروه مشاوره ا ي ديگر براي كنترل پيشرفتها و سنجش پيامدهاي اجتماعي- قانوني علوم و فنّاوري نانو، و انجام اقدامات مناسب براي مرتبط ساختن مردم با نتايج حاصله.حمايت هماهنگ براي تحقيقات پايه ا ي بلندمدت و پيشرفتهاي فنّي كوتاه مدت تر براي بنيانگذاري پاية تكنولوژيكي و اثبات توان فنّاوري جديد.ايجاد مباحثه و هماهنگي بين NNCO و گروههاي هماهنگ كنندة فنّاوري اطّلاع رساني (NSO) و بيوتكنولوژي (BECON) در

دولت فدرال.انجمن هاي حرفه ا ي :توسعة عرصه هاي گفتگو و اظهارنظر و فعّاليّتهاي آموزشي مداوم براي اطّلاع رساني، آموزش و اشتغال به كار متخصّصين و مردم.ارائة پيشنهاداتي براي معضلات عمده و گوشزدكردن علائم هشداردهنده در رابطه با خطرات احتمالي.با نگاهي به آينده :نانوتكنولوژي بطور بنيادي علوم، فنّاوري و جامعه را متحوّل خواهدكرد. طي 10 تا 20 سال آينده، بخش عمده ا ي از توليد صنعتي، مراقبت هاي بهداشتي و مديريت زيست محيطي توسط اين فنّاوري نو تغيير خواهدكرد؛ و رشد اقتصادي، فرصتهاي شخصي، پيشرفتهاي بي وقفه و محافظت از محيط زيست، تحت تأثير قرار خواهدگرفت. براي بهره مندي از تمام مزاياي اين فنّاوري نو، كل جامعة علمي و فنّي بايستي تمام شركايشان ازجمله مردم را درگير نمايند، خلّاقانه آينده را پيش بيني كنند، اهداف گسترده ا ي را تعريف كنند، و براي شتاب يافتن انتفاع اجتماع، با يكديگر همكاري نمايند.منبع :

www.irche.comwww. nano.irwww.persiantalk.com نقل از هوپا

پيامدهاي اجتماعي علوم و فنّاوري نانو

nano.ir

فنّاوري هاي نو از ميان فعل و انفعّالات پيچيدة عوامل فنّي و اجتماعي، پا به عرصة وجود مي گذارند. فرآيند ابتكاري كه نانوتكنولوژي را ايجاد كرده و مزاياي آن را درون جامعه گسترش خواهدداد، پيچيده است و تنها بخشي از آن شناخته شده است. اقتصاددانان، مثل تحصيلكردگان ديگر رشته ها، براي مدّتها توليد، گسترش و تأثير ابداعات علمي و فنّي را بررسي كرده اند. اين مطالعات متغيّرهايي را معرفي كرده اند كه مي توانند سرعت و جهت اين تأثيرات و سؤالات تحقيق مربوطه را تعيين كنند. اين بررسي ها، مبنايي را براي انجام مطالعاتي در مورد پيامدهاي اجتماعي نانوتكنولوژي فراهم مي آورد.كشفيات علمي معمولا " جامعه را مستقيما " تغيير نمي دهند؛ آنها مرحله ا ي از تلاقي فنّاوري هاي نو و كهنه را درمتن نيازهاي اقتصادي و اجتماعي نوظهور بوجود مي آورند. گسترش سراسري –حتّي پيشرفتهاي بزرگ اخير-

به ندرت، يك دفعه رخ مي دهد. نانوتكنولوژي آنقدر گسترده است، كه احتمالا " چند دهه طول مي كشد تا اثرات گوناگون آن در ميان نظام اجتماعي-اقتصادي راه خود را باز كند. از آنجا كه عوامل بازاري در نهايت سرعت تجاري شدن، پيشرفتهاي نانوتكنولوژي را تعيين مي كنند، حمايت مداوم از تحقيقات علوم نانو، در اين مراحل اوليه از توسعه لازم است، تا ضعف علمي يك عامل محدودكنندة سرعت در اين مسير نباشد. تسريع نمودن تحقيقات (ابتكارات) و بكارگيري آن در فنّاوري هاي سودده، يكي از چالشهاي اصلي NNI محسوب مي شود.نتايج ناخواسته و ثانويه :شايد بزرگترين مشكل در تخمين زدن اثرات اجتماعي فنّاوري هاي جديد، اين واقعيت باشد كه به محض اراية امكان پذيري فنّي و اقتصادي يك نوآوري، توسعه هاي بعدي همان قدر كه در دست مبتكر است، در دست مشتري نيز قرار مي گيرد. گسترش و تأثير ابداعات فنّي، اغلب وابسته به پيشرفتهاي فنّاوري هاي مكمّل و افزايش شبكة مصرف كنندگان است. لذا فنّاوري هاي جديد مي توانند جامعه را از راههايي كه نوآوران اوليه قصد آن را نداشتند، تحت تأثير قرار دهند. بسياري از مواقع، اين نتايج ناخواسته مفيد است؛ مثل محصولات مشتق شده با مصارف ارزشمند ولي در زمينه هاي دورتري نسبت به ابتكار اوليه. بعنوان مثال در نظر بگيريد كه چگونه اينترنت از يك فنّاوري تحت حمايت سازمان پروژه هاي تحقيقاتي پيشرفتة دفاعي (DARPA) براي تسهيل نمودن ارتباطات ديجيتالي بين دانشگاههاي تحت قرارداد DARPA ، به وسيله ا ي تبديل شده است كه امروزه نوجوانان با آن فايلهاي موزيك مبادله مي كنند.علاوه براين، فوايد موردنظر مي تواند نتايج ناخواسته يا "ثانويه " هم داشته باشد. مثلا " درمان پزشكي بر پاية نانوتكنولوژي مي تواند به نحو قابل ملاحظه ا ي طول عمر و كيفيت زندگي افراد مسن را بالا

ببرد؛ ولي يك پيامد ثانويه، افزايش درصد جمعيتي مسن خواهدبود، كه مستلزم تغييراتي در حقوق بازنشستگي يا بيمة سلامتي، افزايش سن بازنشستگي يا افزايش زياد دورة كاري ثانويه ا ي كه افراد مسن بايد طي كنند، خواهدبود. يك نتيجة احتمالي ديگري كه بايستي مورد توجّه قرار گيرد، افزايش بي عدالتي در توزيع ثروت است كه مي توانيم "نانوتقسيم " بناميم. افراد سهيم در "انقلاب نانو " براي بسيار ثروتمندشدن، كار مي كنند. آنها كه اين كار را نكنند، ممكن است براي به انجام رساندن اين شگفتيهاي فنّي، با سختي زيادي روبرو شوند. يك مثال كوتاه مدت، مراقبت هاي پزشكي است. درمان نانوتكنولوژيكي ابتدا ممكن است گران و لذا تنها در دسترس افراد بسيار ثروتمند باشد. نتايج ديگر به اين حد مطلوب نيست، مثل خطر بسته شدن صنايع قديمي و آلودگي زيست محيطي، كه گاهي به صورت يك مشكل درمي آيد؛ مخصوصا " براي فنّاوري هاي با مقياس توليدي بزرگ.براي ارزيابي نانوتكنولوژي (يا هر نوع فنّاوري ديگر) از نظر نتايج ناخواسته اش، محقّقين بايد كل مجموعه ا ي را كه فنّاوري جزيي از آن است را بررسي كنند. آن گونه كه مورد اتومبيلهاي برقي نشان داده است، بدون تحليل دقيق كل مجموعه فعّاليّت هايي كه يك فنّاوري را توليد، اداره و عملا " آمادة مصرف مي كنند، ممكن است نتيجه گيري هاي غلطي در مورد مقدار آلودگي يك فنّاوري در ذهن مردم ايجاد گردد؛ مثلا " ساخت و آماده سازي باتري يك خودروي الكتريكي، ممكن است بيش از عمر كاري خودرويي با سوخت بنزين سرب دار، سرب وارد محيط زيست نمايد.نگراني ديگر در مورد نتايج ناخواستة نانوتكنولوژي، در مورد پيشرفت كنترل نشدة ماشينهاي خود همانندساز در اندازة نانوست. براي ساخت نانوماشين هايي كه توانايي توليد مثل خود را در

محيط طبيعي داشته باشند، بر يك سري از چالشهاي فنّي جدي بايستي فائق آمد. بعضي از اين چالشها با توجّه به اصول شيمي و فيزيك، به نظر لاعلاج مي رسند و از نظر فنّي ممكن است ساخت روبات هاي مكانيكي خود همانندساز در اندازة نانو، آن گونه كه بعضي افراد خيالباف تصوّر كرده اند، غيرممكن باشد. اين شكل جديد حيات كه متفاوت با نوع مرسوم (يعني بر پاية كربني) است، تغييري فوق العاده محسوب مي شود و براي آيندة نزديك، پيش بيني نمي شود.در ابتدا اثر نانوتكنولوژي احتمالا " محدود به چند نوع محصول و خدمات خاص خواهدبود. اجناس و خدمات نانوتكنولوژيكي احتمالا " زودتر به بازارهايي وارد مي شوند كه مصرف كنندگان مايل به پرداخت پول بيشتر در ازاي كارآيي جديد يا پيشرفته هستند. اين مزاياي مقدّماتي براي بهتر، ارزان تر و كاركردن با وضعيت هاي بيشتر و غيرة محصولات است. اين مثلا " باعث افزايش راندمان برداشت مواد غذايي، توليد الياف جديد براي لباسها، بهبود توليد برق يا درمان يك بيماري خاص مي شود. چندان كه مفصّلا " ذكر شد، جايگزيني يك فنّاوري قديمي با يك نوع جديد در جهتي كند و ناكامل پيش مي رود. لذا نانوتكنولوژي براي مدت زمان درازي با فنّاوري هاي قديمي به سر خواهدبرد و ناگهاني جايگزين آنها نخواهدشد. در طي اين مدت، نانوتكنولوژي پيشرفت بيشتري در اين فنّاوري هاي رقيب ايجاد خواهدكرد.اثرات ثانوية ديگر، تقاضا براي محصولات و خدمات را تغيير مي دهد؛ به طوري كه مردم انتظارات متفاوتي در مورد غذا، مراقبت هاي پزشكي و تفريحات خواهندداشت. اين تغيير تقاضا، اثر درجه سومي نيز به جا مي گذارد، مثل نياز براي افزايش زيرساخت هاي نانوتكنولوژي، مراكز تحقيقاتي ميان رشته ا ي، برنامه هاي آموزشي جديد براي تأمين دانشمندان و فن آوران نانو و غيره.اثرات درجه سوم

ديگر، جريان بالادستي را در ساختار جامعه و الگوهاي فرهنگي مان به حركت درخواهدآورد؛ مثل تغيير در آموزش و مطالب درسي، زندگي خانواگي، ساختار دولت و امثال آن. در شرايطي كه راهي براي شناخت اولويت نتايج ناخواسته و غيرمستقيم نانوتكنولوژي وجود ندارد، سهيم شدن دانشمندان علوم اجتماعي در NNI ، امكان مي دهد كه موارد مهم زودتر شناخته شوند، سؤالات صحيح مطرح شوند و اقدامات تصحيح كنندة لازم، اتخاذ شود.يك راه مؤثّر و ارزان براي حفاظت از عموم مردم و بررسي نتايج بالقوة منفي نانوتكنولوژي، ايجاد يك سلسله ضد ارزشهاي علمي- اجتماعي و همچنين حمايت از تحقيقات در مؤسّسات عام پسند روي فرآيندهاي توسعة نانوتكنولوژي و بكارگيري آن در عرصه هاي مختلف زندگي است.مفاد اخلاقي و درگيرنمودن عامّة مردم در اتخاذ تصميمات :يك هدف مهم در هر مطالعة بررسي كنندة اثرات اجتماعي نانوتكنولوژي، شناخت صدمات، تداخلات در امر قضاوت و انصاف، و موارد مربوط به شأن و احترام اشخاص است. مثلا " تغيير نياز به نيروي كار و منابع انساني، به برخي سود و به برخي زيان مي رساند. چند مورد از نتايج محتمل را كه مي توان مثال زد، عبارتند از:حمايت از كارگران مشغول در فرآيندهاي توليد خطرآفرينمشاجراتي در باب عدالت به دليل محافظت از مالكيت معنويو پرسشهايي در مورد رابطة دولت، صنعت و دانشگاهدانشمندان و مهندسين اگرچه در كارشان، بحث پر سروصدايي در مورد ارزش اجتماعي نيروي كار خود دارند، با اين حال به دليل تمركز فكري روي چالش هاي فنّي فوري، ممكن است همة پيامدهاي احتمالي اجتماعي و اخلاقي را نبينند. مهم اينست كه دامنة گسترده ا ي از تمايلات، ارزشها و دورنماها كه در جريا ن تصميم گيري نهايي، پيشرفت آيندة نانوتكنولوژي را مشخّص مي كند،

درنظر گرفته شود. درگيرشدن افرادي از عموم مردم يا نمايندگان آنها، اين فايده را دارد كه به سلايق آنها احترام گذاشته شده و حمايت آنها جلب مي شود.دخيل بودن دانشمندان علوم اجتماعي و تحصيل كردگان علوم انساني مثل اساتيد علم اخلاق در روال اجتماعي انديشه سازي براي نانوتكنولوژي، يك گام مهم براي NNI است. مثل متخصّصين ساير رشته ها، اين افراد نيز مي توانند توأم با احترام به دانشمندان و فن آوران نانو، ديدگاهي نو را عرضه كنند. آنها مي توانند با پشتيباني مناسب، اطّلاعات خود را نسبت به يك مورد خاص نانوتكنولوژي آنقدر بالا ببرند كه ارزيابي پخته ا ي از آن داشته باشند. در چنين زماني، آنها نمايندگاني از عموم مردم محسوب مي شوند، كه به شكل حرفه ا ي آموزش ديده اند و اين قابليت را دارند كه بعنوان رابط بين نانوفنّاوران و عامّة مردم، يا مقامات دولت ايفاي نقش كنند. آنها مي توانند به افزايش بهرة اجتماعي فنّاوري و كاهش احتمال سست شدن مباحثات عمومي كمك كنند.علاوه بر اين، بايد به مسؤوليت شخصي مهندسين، دانشمندان و ديگر افراد مشغول در فرآيندهاي توليد نانوتكنولوژي هاي قدرتمند جديد نيز توجّه كرد. انجمن هاي حرفه ا ي مي توانند نقش ويژه ا ي براي ايجاد فرصتهاي مباحثه و اراية خطوط راهنمايي جهت دخيل نمودن اصول اخلاقي در موارد نوظهور به عهده بگيرند. شايد مهمترين چيز اين باشد، كه اخلاقيات به نحو مؤثّر ي در دورة تحصيلي دانشمندان، مهندسين و تكنسين هاي نانو، وارد شود.آموزش دانشمندان، مهندسين و تكنسين هاي نانو :ايالات متحده با چالش مهيبي در زمينة جذب كافي بهترين تحصيلكردگان رشته هاي علوم و مهندسي فيزيكي روبروست. تحت شرايط فعلي، دانشجويان خوب بسيار كمي جذب رشته هاي وابسته به نانوتكنولوژي مي شود. تا حدّي اين مشكلي است كه براي همة علوم تجربي رخ داده است،

ولي براي نانوتكنولوژي بطور ويژه حاد است؛ چون براي ساخت صنايع آيندة نانوتكنولوژي، احتّياج به دانشمندان، مهندسين و تكنسين هاي خبرة فراواني است و لازم است كه اين متخصّصين از رشته هاي ديگر نيز غير از رشتة خود، اطّلاعاتي داشته باشند.پيشرفت نانوتكنولوژي منوط خواهدبود، به وجود تيمهاي چندرشته ا ي متشكل از افراد داراي تحصيلات بالا و با پيش زمينة آگاهي از زيست شناسي، طب، رياضيات كاربردي و محاسبات كامپيوتري، فيزيك، شيمي و مهندسي هاي برق، شيمي و مكانيك. احتمالا " لازم خواهدبود كه رهبران تيم و مبتكرين، در زيرمجموعه هاي متعدّدي از اين رشته ها متبحّر باشند. و كل اعضاي گروه، آگاهي كلّي از رشته هاي ديگر اعضاء داشته باشند. پرورش نيروي كار با آموزش بالا، معضل بزرگي براي مؤسّسات دانشگاهي با مدرك 4 ساله و 2 سالة ماست ك_ه از آموزش دهي ه_اي بخش بخش و تخصّصي به_ره مي برن_د. از آنجا كه جهت گيري فعلي آموزش در جهت تخصّص گرايي است، تغييرات بنيادي نظام آموزشي، الزامي است. با اين حال اقدام نمودن به برنامه هاي مدرك دهي نو در نانوتكنولوژي كه بدون عمق كافي، صرفا " يك ديد سطحي از رشته هاي مختلف مي دهد، نمي تواند براي رويارويي با چالش هاي آينده، به دانشجو آموزش لازم را بدهد. براي موازنة صحيح بين آموزش تخصّص گرا و ميان رشته ا ي، به برنامه هاي استدلالي مبتكرانه و مطالعة روال آموزشي و نيازمنديهاي نيروي كار، نياز است.تحصيل در علوم و فنّاوري نانو، محتاج امكانات آزمايشگاهي ويژه ا ي است كه ممكن است بسيار گران باشد. صرف كردن هزينه براي ساخت و نگهداري اين تجهيزات، براي بهبود آموزش نيروي كار نانوتكنولوژي، يك چالش قابل ملاحظه است. تحت نظام آموزشي كنوني، كالج هاي فنّي 2 ساله، نمي توانند هرگونه تجربه ا ي از نانوساختن را به دانشجويان عرضه كنند. لذا بايد به

دنبال راه حلهاي مبتكرانه رفت؛ مثلا " مشاركت جديدي با صنعت،يا تأسيس نمودن تجهيزات نانوساختن با مشاركت جمعي كالج ها و دانشگاهها. برقراركردن ارتباط از راه دور با اين تجهيزات از طريق اينترنت نيز يك نحوة ديگر حل مشكل است.عليرغم وجود معضلات فراوان آموزشي، فرصتهاي موجود معنوي، اقتصادي و اجتماعي نانوتكنولوژي مي تواند عامل مهمي در تقويت روحية جوانان ملّت ما براي تحصيل در علم و فنّاوري باشد.آموزش دانشمندان علوم اجتماعي :يك معضل آموزشي ديگر، تعداد بسيار كم دانشمندان علوم اجتماعي است كه داراي پيش زمينة فنّي و جهت گيري تحقيقاتي ا ي باشند، كه امكان هدايت تحقيقات صحيح روي پيامدهاي اجتماعي نانوتكنولوژي را به آنها بدهد. در سطح دانشگاهها، اشتياق تحصيل در فنون آزاد بسيار كمتر از علوم تجربي است. انجمن هاي حرفه ا ي علوم اجتماعي، دانشگاهها و سازمانهاي دولتي بايد تعهّد درازمدتي براي جذب دانشمندان جوان علوم اجتماعي به اين زمينه از تحقيقات و تشويق آنها به كسب مهارتهاي حرفه ا ي و آگاهي هاي لازم در زمينة نانوتكنولوژي داشته باشند. اين امر، نيازمند تحقيق مداوم روي پيامدهاي اجتماعي نانوتكنولوژي در يك سطح قوي و كاملا " بالاست تا بتوان رشته هاي معتبري از تحقيقات علوم اجتماعي را به اين نام تأسيس نمود.4- راه كارهاي علوم اجتماعي براي ارزيابي پيامدهاي نانوتكنولوژيراه كارها و روش شناسي ها در تحقيقات علوم اجتماعي :اين مسأله حائز اهميت است كه دانشمنداني در علوم اجتماعي داشته باشيم، كه روالي را كه دانشمندان نانو راهبري و فن آوران نانو توسعه مي بخشند –حتّي در اين مرحلة مقدّماتي از توسعه- بررسي كنند. دانش برآمده از چنين مطالعاتي به سياستگزاران و عموم مردم كمك مي كند، كه چگونگي رشد علوم و فنّاوري نانو و گسترش آن در سطح جامعه و لزوم تغيير مسيرها را

درك كنند. هم چنين آگاهي نسبت به جريان خلّاقيت بالا خواهدرفت. دانشمندان و دانش آموختگان علوم اجتماعي براي مطالعة پيشرفت فنّاوري جديد و پيامدهايش براي جامعه، روشهاي مؤثّر فراواني در اختيار دارند. بعضي اسلوب هاي مناسب براي مطالعة نانوتكنولوژي مشخّص است، و بقيه بايستي شناسايي شده، يا ارتقاء يابد.تكنيكهاي اتنوگرافيك، كه بطور مرسوم انسان شناسان از آن استفاده مي كنند، براي بخشي از كار مناسب است.هم چنين مصاحبه هايي در اوقات تلف شده با گروههاي تحقيق و توسعه، به اضافة گشت وگذار و روشهاي تاريخي، براي مستندسازي سير تكاملي دانش و فنّاوري نانو مفيد خواهدبود. مصاحبه ها، تكنيكهاي شبكة اجتماعي، مطالعة الگوهاي ارتباطي وبررسي نقل قول هاي نشريات ]درزمينه نانوتكنولوژي[، بطور عمومي تري مي توانند نگرش ها را معطوف به سمت گسترش اكتشافات و ايده هاي علمي كنند.بكاررفتن يك ايدة علمي در يك مشكل فنّي، انتقال فنّاوري و ورود محصولات به بازار را مي توان از طريق آمار سرمايه گذاري در امر تحقيق و توسعه، درخواست هاي ثبت اختراع و محصولات و خدمات جديد پيگيري نمود.با يك تلاش متمركز، ممكن است بتوان تعدادي از شاخص هايي را كه اولين علائم تغيير را موجب مي شوند، بالا برد. از مشكلات عمدة تحقيق در علوم اجتماعي، شناسايي "پيشاهنگان "، "زودپذيرندگان " يا "اولين اقدام كنندگان " است. مثلا ":بعضي مناطق جغرافيايي و طبقات اجتماعي، تغيير تكنولوژيكي را زودتر از بقيه تجربه مي كنند.استحاله هاي نخستين ممكن است در ابتدا خود را در شركتهاي تازه تأسيس، آزمايشگاههاي دانشگاهي و ارتباطات اينترنت آشكار سازند.جنب وجوش نوآوري در آزمايشگاههاي دانشگاه، صنعت، دولت، سازمانهاي دولتي و انجمن هاي حرفه ا ي رخ مي دهد.مقياسها و اسلوب هايي براي بررسي فرآيند و محتواي تغيير در هر كدام از اين دسته ها بايستي بوجود آيد:در دانشگاه، شاخصهاي كليدي مي تواند شامل كار ميان رشته ا ي، دروس

جديد، عضويت در انجمن ها، نحوة جريان يافتن اطّلاعات و پيمانهاي همكاري منطقه ا ي باشد.در بخش خصوصي، شاخصهاي كليدي ممكن است شامل سرمايه گذاري، تأسيس شركت و شراكتهاي رسمي و ثبت شده باشد.معيارهاي سنجش براي آزمايشگاههاي دولتي، بودجه ها، تجهيزات، استانداردها و پيمانهاي همكاري؛و براي سازمانها، طرحهاي پيشگامي، پايگاههاي اطّلاعاتي و مراكز خواهدبود.اظهارنظرها باعث خلق ميادين اظهارنظر، سمپوزيوم ها، مجلّات و بازارهاي كاري مي شود كه موضوعات و مسيرهاي ميان رشته ا ي در آنها رشد خواهندكرد. زمينه هاي تحقيقي علوم اجتماعي در مورد روال كشف، اختراع و پيشرفت، موجب ظهور ايده هاي جديد و ابتكارات، تغيير اهداف اجتماعي و جابجايي سرمايه گذاريهاي تجارتي است.اثرات اجتماعي نانوتكنولوژي ممكن است وسيع و متنوع باشد. چالش تحقيقي دوم، توجّه نمودن به جفت اثرات كوتاه مدت و بلندمدت، نتايج خواسته و ناخواسته، و اوّليه و درجه چندم است. چون نانوتكنولوژي سري كاملا " متفاوتي از احتمالات فنّي جديد را نمايش مي دهد، تخمين دقيق حتّي نتايج آني ابتكارات فردي هم شايد ممكن نباشد. بعضي از ابتكارات، اثرات هيجان انگيز و بعضي مصارف به تدريج ظاهرشونده دارند، كه تنها در يك دورة درازمدت خود را نشان مي دهند. در نهايت، هم فنّاوري و هم جامعه، نظامهاي ظريفي هستند كه مي توانند پاسخ هاي برگشتي متغيّر و بحران آفريني داشته باشند. انتظار مي رود نانوتكنولوژي چندان عرصه هاي مختلف جامعه را متأثّر سازد كه پيش بيني كردن بطور تجربي، نامطمئن يا مشكل باشد. اين موضوع نبايد محقّقين را دلسرد كند، ولي البتّه بايد به آنها الهام كند كه تلاش مضاعفي در كارشان داشته باشند. دامنه و معيارهاي سنجش اثرات اجتماعي بالقوه عبارتست از:رشد اقتصاديآمار استخدامدگرگوني هاي اجتماعيو آمار پزشكيزمينة تحقيقي مشكل ولي مهم، سوم در علوم اجتماعي، پذيرش، مقاومت يا دفع اجتماعي نانوتكنولوژي است. بررسيهاي نمونه ا ي كه توسط گروههاي

ويژه و مصاحبه هاي بي انتها تكميل شود، پارامترهاي اثرگذار، خويشاوند و روانشناختي را مي تواند نشان دهد. در سالهاي اخير، دانشمندان علوم سياسي و جامعه شناسان، تكنيكهاي كامپيوتري جديدي را براي مطالعة پوشش دهي رسانه هاي جديد، خلق كرده اند كه روي مباحثات مردم آزمايش شده است و آماده است تا تغييرات درك عمومي نسبت به نانوتكنولوژي را رهگيري نمايد. اين روشها و روشهاي سنّتي تر براي نشان دادن روال قاعده مند:بازنگري و تصويبتصميم گيري دادگاهها براي جريمه فعّالانة بكارگيري فنّاوريبه حركت درآوردن حمايت يا مخالفت سياسيو حركتهاي مربوط به جنبش هاي اجتماعي قابل استفاده است.سيكل هاي برگشتي زيادي وجود دارد كه جامعه ممكن است به يكي از آن طرق به نوآوري هاي جديد پاسخ دهد و بستري را كه نوآوري در آن رخ مي دهد را دگرگون كند. هرچه فنّاوري هاي بيشتري عمومي شود و عملا " در بازار جلوه كند، مقدار در حال تغيير پذيرش اجتماعي مهمتر مي شود. شاخصه هاي سنجش پذيرش اجتماعي نانوتكنولوژي در زمينه هاي زير، موردنياز خواهدبود:اقتصادسياستمذهبو فرهنگ.زيرساخت هاي مؤسّساتي براي مطالعة پيامدهاي اجتماعي :جنبه هاي گستردة نانوتكنولوژي و لزوم جمع كردن محقّقين رشته هاي مختلف، ممكن است نيازمند اين باشد كه قسمتي از تحقيقات مهم علوم اجتماعي توسط گروههاي بزرگ در مراكز تحقيقاتي تأسيس شده براي اين منظور، صورت گيرد. در چنين زماني، بر اساس بسياري از اسلوب هاي تحقيقاتي، لازم خواهدبود دانشمندان علوم اجتماعي در جايي كه دانشمندان علوم تجربي، مهندسين و سياستگزاران كار مي كنند، حضور داشته باشند. مركز تحقيق توزيع شدة مجازي (VDRC) ، مدلي است كه بر هردوي اين نيازمنديها منطبق است. بر اين اساس، هر VDRC در خصوص مجموعه ا ي از سؤالات علمي و روشهاي تحقيقي خاص، ولي تا حدّي گسترده سازماندهي مي شود. به اين صورت، اعضاء يك قالب كاري مشترك جهت طرّاحي، انجام و

ارتباط در مطالعة خويش خواهندداشت. براي اطمينان از اينكه نتايج منعكس كنندة گستردگي نانوتكنولوژي باشد، دانشمندان علوم اجتماعي بايد تعدادي از حالات تجربي را –مثلا " با هدايت تحقيق اتنوگرافيك در طيفي از دانشگاههاي نانوتكنولوژي- تست كنند. بنابراين بسياري از افراد كه به صورت جداگانه در مناطق جغرافيايي دور كار مي كنند، در VDRC به كار گرفته مي شوند و مي توانند زمان زيادي را به كار در اين مراكز اختصاص دهند. البتّه VDRC ، مركزي فيزيكي براي هماهنگي امور، توسعه و تقويت وجوه و سرمايه ها و شراكتهاي مؤسّساتي و پشتيباني ارتباطات مؤثّر بين اعضاي اين گروه پراكنده، چه از نظر الكترونيكي و چه چهره به چهره در ملاقاتهاي دوره ا ي خواهدداشت.بسياري از مجهولات نانوتكنولوژي، بهتر است توسط مراكز سنتي تر، گروهها و محقّقين منفرد بررسي شود. مثلا " تحقيق ميداني روي خصوصيات مردم، بهتر است توسط گروه مرسومي از محقّقين كه به يكي از سازمانهاي مطالعة اجتماعي موجود وابسته اند، صورت گيرد. برخي تحقيقات در زمينة تمايلات اقتصادي، تغيير بازار كارگري و الگوهاي انتشاراتي را محقّقين منفرد با دسترسي به اطّلاعات از قبل موجود، مي توانند انجام دهند. و در آخر، براي بهبود تئوريها و اسلوب هاي جديد و انجام مطالعات مقدّماتي پديده هاي نوظهور اجتماعي، نيازي خواهدبود، به پروژه هاي ابتكاري دانشمندان منفرد يا گروههاي كوچك.پيشنهاداتشركت كنندگان در كارگاه آموزشي، با توجّه به مزاياي بالقوة وحيرت انگيز نانوتكنولوژي و نگراني از پيامدهاي منفي پيشرفت نانوتكنولوژي، پيشنهادات زير را ارائه دادند :حمايت از تحقيقات اجتماعي و اقتصادي روي نانوتكنولوژي با يك فوريت بالا؛ شامل تحقيقات علوم اجتماعي روي پيامدهاي اجتماعي در مراكز تحقيقاتي نانوتكنولوژي و درنظرداشتن ايجاد مركز تحقيق توزيع شده (VDRC) براي تحقيقات اجتماعي و اقتصادي. افزايش صراحت و شفافيت

و مشاركت دادن مردم در روال پيشرفت تحقيقات نانوتكنولوژي و سمت وسوي برنامه توسعة آن.تأسيس دفتر ملّي هماهنگي نانوتكنولوژي براي ايجاد مكانيسمي در زمينة اطّلاع رساني، آموزش و درگيرنمودن مردم در رابطه با اثرات احتمالي نانوتكنولوژي. اين مكانيسم بايد انعكاس هايي را از جامعة نانوتكنولوژي، دانشمندان علوم اجتماعي، بخش خصوصي و مردم، با هدف:كنترل پيوستة امكانات و مشكلات بالقوة اجتماعيو تأمين اطّلاعات لازم و به موقع براي سازمانهاي مسؤول، جمع آوري كند.بنيانگزاري پايگاه علمي و زيرساخت مؤسّساتي براي ارزيابي اثرات و پيامدهاي علمي، فنّي و اجتماعي نانوتكنولوژي در دورنماهاي كوتاه مدت (3 تا 5 سال)، ميان مدت (5 تا 20 سال) و بلندمدت (بيش از 20 سال). اين پايگاه بايستي دربرگيرندة تحقيقات ميان رشته ا ي باشد، به نحوي كه مدلي از نظامها (اثرات تحقيقات-فنّاوري و پيشرفت-اجتماع)، تحليل چرخة زندگي و كنترل و ارزيابي در زمان اجراء را شامل شود.تعليم و تربيت نسل جديدي از دانشمندان وپرسنل ماهر در علوم و فنّاوري نانو در همة سطوح. رشته هاي تحصيلي و برنامه هاي آموزشي ويژه ا ي براي اهداف زير طرح ريزي شود :أ واردنمودن مفاهيم مقياس نانو در رشته هاي رياضيات، علوم تجربي، فنّي و مهندسي.ب لحاظ كردن پيامدهاي اجتماعي و حساسيت هاي اخلاقي در آموزش مهندسين نانو.ت داشتن تعداد و انواع كافي از دانشمندان علوم اجتماعي و اقتصادي زبده، كه براي كار در زمينة نانوتكنولوژي آماده باشند.ث ايجاد معاني مؤثّر براي دادن يك دورنماي ميان رشته ا ي به دانشجويان نانوتكنولوژي و درعين حال تقويت كردن مهارتهاي رشته ا ي آنها.ج ايجاد مشاركت پرثمر بين صنعت و مؤسّسات آموزشي براي تأمين تجربة كافي در دانشجويان در زمينه فنون ساخت، دست كاري و شناسايي نانو.تشويق انجمن هاي حرفه ا ي به ايجاد عرصه هاي اظهارنظر و گفتگو و تداوم فعّاليّتهاي آموزشي براي اطّلاع رساني، آموزش و

اشتغال افراد متخصّص در علوم و فنّاوري نانو.ديگر اقدامات :مشغول به كار نمودن دانشمندان علوم اجتماعي در ابتداي فعّاليّتهاي بزرگ تحقيق و توسعة نانوتكنولوژي، –درحالي كه هنوز فنّاوري در مراحل اوّلية پيشرفت است- از نظردهي ساده تا پروژه هاي تحقيقاتي. بسط ائتلاف اصلي NNI اعم از دانشگاه، بخش خصوصي و دولت براي دربرگرفتن جوامع علمي علوم اجتماعي، رفتاري و اقتصادي.تأمين طرحها و سياستهاي مديريتي براي اطمينان از اين كه بتوانيم در هنگام بروز پيامدها، واكنشي مناسب نشان دهيم.تلفيق اهداف كوتاه، ميان و بلندمدت و اطمينان يافتن از پيامدهاي بينابين.زمينه هاي ويژه براي سرمايه گذاري در تحقيق و آموزش :سرمايه گذاري در تلاشهاي مبتكرانة نو براي تعليم و تربيت نيروي كار علوم و فنّاوري نانو، ازجمله حساسيت داشتن به پيامدهاي اجتماعي و واردنمودن مفاهيم علوم نانو در دروس رياضيات، علوم، فنّي و مهندسي. مطالعه ا ي جامع در رابطه با نانوتكنولوژي انجام شود، تا دستورات واضح و روشني در مورد آموزش و نيروي كار تعيين شود و راه حلهاي ممكن براي مشكلات مشخّص شده در آن تحقيق، شناسايي شود.حمايت از تحقيقات ميان رشته ا ي كه شامل مدلي از نظامها (تحقيق-فنّاوري-جامعه)، ارزيابي سيكل عمر و كنترل و ارزيابي در زمان اجراء باشد. سير تكاملي فنّاوري هاي مخرّب، برندگان و بازندگان دگرگوني هاي تكنولوژيكي بزرگ و پيامدهاي اقتصادي مطالعه شود، تا از اين مطالعات، عزم اجتماعي، پيامدهاي عدالت اجتماعي و تهوّر اجتماعي به اقدام در زمينة نانوتكنولوژيهاي مورد انتظار، پيش بيني شود.پيشنهاداتي به سازمانهادانشگاه :تمركز روي كار ميان رشته ا ي در موارد تحقيقاتي و آموزشي كليدي در زمينة پيامدهاي اجتماعي-اقتصادي. حمايت از روابط ميان رشته ا ي بين انجمن هاي علمي فيزيك، شيمي، زيست شناسي، مواد و مهندسي از يك طرف و جوامع علمي علوم اجتماعي و اقتصادي از طرف ديگر.تعليم

و تربيت نسلي جديد از دانشمندان و پرسنل علوم و فنّاوري نانو در همة سطوح.ايجاد مراكز اطّلاع رساني محلّي براي مردم، اساتيد، صنعت و دانشجويان زبده.بخش خصوصي :ارتقاي مشاركت با مؤسّسات دانشگاهي و ديگر بخشها.تأمين خوراك فكري و بذرافشاني فعّاليّتهايي كه به ارزيابي پيامدهاي اجتماعي نانوتكنولوژي منتهي مي شوند.نزديك شدن به محقّقين علوم اجتماعي و تأمين نمودن پاسخهاي برگشتي جهت مطالعه پيامدهاي اجتماعي.آزمايشگاههاي تحقيق و توسعة دولتي :ايجاد تيمهاي ميان رشته ا ي شامل دانشمندان علوم اجتماعي براي حل معضلات عمدة نانوتكنولوژي، منجمله دورنماهاي اجتماعي- اقتصادي.ارتقاي پايگاههاي اطّلاعاتي براي ارزيابي و به روزسازي مداوم برنامه هاي آتي.ايجاد تسهيلات براي كاربران موجود در صنعت و دانشگاه براي تلفيق تحقيقات پايه و كاربردي.حمايت از تحقيقات نانوتكنولوژي درون آزمايشگاهها با تأكيد بر رسالت دفاع ملّي.سازمانهاي مالي دولتي :حمايت از محقّقين نانوتكنولوژي و دانشمندان علوم اجتماعي براي مطالعة پيامدهاي اجتماعي نانوتكنولوژي.حمايت از NNCO يا يك گروه مشاوره ا ي ديگر براي كنترل پيشرفتها و سنجش پيامدهاي اجتماعي- قانوني علوم و فنّاوري نانو، و انجام اقدامات مناسب براي مرتبط ساختن مردم با نتايج حاصله.حمايت هماهنگ براي تحقيقات پايه ا ي بلندمدت و پيشرفتهاي فنّي كوتاه مدت تر براي بنيانگذاري پاية تكنولوژيكي و اثبات توان فنّاوري جديد.ايجاد مباحثه و هماهنگي بين NNCO و گروههاي هماهنگ كنندة فنّاوري اطّلاع رساني (NSO) و بيوتكنولوژي (BECON) در دولت فدرال.انجمن هاي حرفه ا ي :توسعة عرصه هاي گفتگو و اظهارنظر و فعّاليّتهاي آموزشي مداوم براي اطّلاع رساني، آموزش و اشتغال به كار متخصّصين و مردم.ارائة پيشنهاداتي براي معضلات عمده و گوشزدكردن علائم هشداردهنده در رابطه با خطرات احتمالي.با نگاهي به آينده :نانوتكنولوژي بطور بنيادي علوم، فنّاوري و جامعه را متحوّل خواهدكرد. طي 10 تا 20 سال آينده، بخش عمده ا ي از توليد صنعتي، مراقبت هاي بهداشتي و مديريت زيست محيطي توسط

اين فنّاوري نو تغيير خواهدكرد؛ و رشد اقتصادي، فرصتهاي شخصي، پيشرفتهاي بي وقفه و محافظت از محيط زيست، تحت تأثير قرار خواهدگرفت. براي بهره مندي از تمام مزاياي اين فنّاوري نو، كل جامعة علمي و فنّي بايستي تمام شركايشان ازجمله مردم را درگير نمايند، خلّاقانه آينده را پيش بيني كنند، اهداف گسترده ا ي را تعريف كنند، و براي شتاب يافتن انتفاع اجتماع، با يكديگر همكاري نمايند.منبع : www.irche.comwww. nano.irwww.persiantalk.com نقل از هوپا

نانو فن آوري و شكل گيري بازارهاي بزرگ

نانو فن آوري و شكل گيري بازارهاي بسيار بزرگ جديد...Nanotechnology نانوفناوري يعني تكنولوژي هايي كه در ابعاد نانومتر عمل مي كنند تدوين: مهدي ياراحمدي خراساني معرفي نانوفناوري و كاربردهاي آن نانو فناوري به عنوان جديدترين حوزه فناوري در دنيا، مورد توجه اكثر كشورها قرار گرفته است.   تعريف نانوفناوري و آشنايي با آن نانوفناوري در تعريف بسيار ساده، يعني تكنولوژي هايي كه در ابعاد نانومتر عمل مي كنند. نانومتر واحد اندازه گيري است و برابر با يك ميلياردم متر است. اندازه اتم ها و مولكول ها در اين محدوده قرار دارد. بنابراين با ورود به اين فضاي كوچك، بشر مي تواند در نحوه آرايش و چينش اتم ها و مولكول ها دخالت كند و به ساخت مواد جديد و ساختارهايي متفاوت با آن چه تاكنون وجود داشته است، بپردازد. نانوفناوري كه از دو كلمه «نانو» و «فناوري» تشكيل شده است به معناي توسعه، ساخت، طراحي و استفاده از محصولاتي است كه اندازه آنها يك تا صد نانومتر قرار دارند. در حقيقت نانوفناوري يك فناوري جديد نيست. بلكه يك مقياس جديد در فناوري ها و رويكردي تازه در تمام رشته ها است ؛ كه اين توانايي را به بشر مي

دهد، كه بتواند دخالت خود را در ساختار مواد گسترش دهد و در ابعاد بسيار ريز ، به ساخت و طراحي اقدام كند. اين توانايي مي تواند در تمام فناوري هايي كه بشر تاكنون به آن دست يافته است، اثر گذار باشد.     كاربردها و اهميت نانوفناوري اگر چه هنوز نانوفناري در آغاز حيات خود قرار دارد، ولي در همين چند سال اخير اميدهاي زيادي را در بين دانشمندان براي دستيابي به مواد با قابليت هاي بالا و ساخت محصولات با عمر و كيفيت بالا ايجاد كرده است. توليد نانوتيوب هاي كربني (ساختارهاي لوله اي كربني) ماده اي در اختيار بشر قرار داد كه رساناتر از مس، مقاوم تر از فولاد و سبك تر از آلومينيوم است. همچنين با ساتفاده از نانو ذرات، مي توان سطوح خود تميز شونده يا هميشه تميز ساخت و ريايش مغناطيسي را چندين برابر نمود. لاستيك هاي با عمر بالاي ده سال و دارورساني به تك سلول هاي آسيب ديده در بدن، از توانايي هايي ست كه بشر به مدد نانوفناوري به آن دست يافته است. دانشمندان اميدوارند با گسترش فعاليت ها در نانوفناوري، علاوه بر صرفه جويي هايي كه در اثر ارتقاي كيفيت در محصولات سنتي ايجاد مي كنند، به مواد و محصولات با خواص جديد و چند منظوره دست يابند.  اگر بپذيريم كه نانوفناوري، توانمندي توليد مواد، ابزارها و سيستم هاي جديد با در دست گرفتن كنترل در سطوح ملكولي، اتمي و استفاده از خواص آن سطوح است. آن گاه درمي يابيم كاربردهاي اين فناوري، در حوزه هاي مختلف اعم از غذا، دارو، تشخيص پزشكي، فناوري زيستي،

الكترونيك، كامپيوتر، ارتباطات، حمل و نقل، انرژي ، محيط زيست ، مواد، هوافضا، امنيت ملي و غيره خواهد بود؛ به گونه اي كه به زحمت مي توان عرصه اي را كه از آن تأثير نپذيرد معرفي نمود. كاربردهاي وسيع اين عرصه به همراه پيامدهاي اجتماعي، سياسي و حقوقي آن، اين فناوري را به عنوان يك زمينه فرا رشته اي و فرابخشي مطرح نموده است. هر چند آزمايش ها و تحقيقات پيرامون نانوتكنولوژي از ابتداي دهه هشتاد قرن بيستم به طور جدي پي گيري شد، اما اثرات تحول آفرين، معجزه آسا و باورنكردني نانوفناوري در روند تحقيق و توسعه باعث گرديد، نظر تمامي كشورهاي بزرگ به اين موضوع جلب گردد و فناوري نانو را به عنوان يكي از مهم ترين اولويت هاي تحقيقاتي خويش، طي دهه اول قرن بيست و يكم محسوب نمايند. استفاده از اين فناوري در كليه علوم پزشكي ، پتروشيمي، علوم مواد، صنايع دفاعي، الكترونيك ، كامپيوترهاي كوانتومي و ... باعث شده است، تحقيقات در زمينه نانو به عنوان يك چالش اصلي علمي و صنعتي پيش روي جهانيان باشد. لذا محققين ، اساتيد و صنعت گران ايراني بايد در يك بسيج همگاني، جايگاه، موقعيت و وضعيت خويش را در خصوص اين موضوع مشخص نمايند و با يك برنامه ريزي علمي دقيق و كارشناس شده به حضوري فعال و حتي رقابتي سالم در اين جايگاه، عرض اندام و ابراز وجود نمايند. براي چنين هدفي ، طراحي يك برنامه منسجم، فراگير و همه جانبه اجتناب ناپذير است.   تاريخچه اي از ظهور نانوفناوري چهل سال پيش ريچارد فايمن، متخصص كوانتوم نظري و دارنده جايزه نوبل، در

سخنراني معروف خود در سال هزار و نهصد و پنجاه و نه ميلادي با عنوان «آن پايين، فضاي بسياري هست» ، به بررسي بعد رشد نيافته علم مواد پرداخت. وي در آن زمان اظهاركرد: «اصول فيزيك، تا آن جايي كه من توانايي فهميدن آن را دارم، بر خلاف امكان ساختن اتم به اتم چيزها حرفي نمي زنند.» او فرض را بر اين قرار داد كه اگر دانشمندان فرا گرفته اند چگونه ترانزيستورها و ديگر سازه ها را با مقياس هاي كوچك بسازند، پس ما خواهيم توانست كه آن ها را كوچك و كوچك تر كنيم. در واقع آن ها به مرزهاي حقيقي خود در لبه هاي نامعلوم كوانتوام نزديك خواهند بود. به نحوي كه اتم را در مقابل ديگري به گونه اي قرار دهيم كه بتوانيم كوچك ترين محصول مصنوعي و ساختگي ممكن را ايجاد كنيم. با استفاده از اين فرم هاي بسيار كوچك چه وسايلي را كه نمي توانيم، ايجاد كنيم. فايمن در ذهن خود يك «دكتر مولكولي» تصور كرد كه صدها بار از يك سلول منحصر به فرد كوچك تر است و مي تواند به بدن انسان تزريق شود و درون بدن براي انجام كاري يا مطالعه و تأييد سلامتي سلول ها و يا انجام اعمال ترميمي و به طور كلي براي نگه داري بدن در سلامت كامل به سير بپردازد. مي توان گفت در آن سال ها كلمه «بزرگ» از اهميت ويژه اي برخوردار بود (مثل علوم بزرگ، پروژه هاي مهندسي بزرگ و غيره ؛ حتي كامپيوترها در دهه هزار و نهصد و پنجاه (م) تمام طبقات ساختمان را اشغال مي كردند)

. ولي از وقتي فايمن نظرو منطقه خود را بازگو كرد، جهان روندي به سوي كوچك شدن در پيش گرفت. پس از آن، ماروين مينسكي تفكرات بسيار باروري داشت ، كه مي توانست به انديشه هاي فايمن قوت ببخشد. ميسنكي پدر علم هوش مصنوعي است و در دهه هزار و نهصد و شصت تا هفتاد (م) جهان را در تفكراتي كه مربوط به آينده مي شد، رهبري كرد. در اواسط دهه هفتاد ميلادي، اريك در كسلر كه يك دانشجوي فارغ التحصيل بود، ميسنكي را به عنوان استاد راهنما جهت تكميل پايان نامه خود انتخاب كرد. او نيز اين مسؤوليت را بر عهده گرفت. در كسلر سخت به وسايل بسيار كوچك فايمن علاقه مند شده بود و قصد داشت تا در مورد توانايي هاي آنان به كاوش بپردازد. مينسكي نيز با وي موافقت كرد. در كسلر در اوايل دهه هشتاد(م) ، درجه استادي خود را در رشته علوم كامپيوتر دريافت كرد و گروهي از دانشجويان را به صورت انجمني به دور خودجمع نمود. او افكار جوان ترها را با يك سري ايده ها كه خود «نانوفناوري» نام گذاري كرد، مشغول است. در كسلر اولين مقاله علمي خود را در مورد نانوفناوري مولكولي (MNT) در سال هزار و نهصد و هشتاد و يك ارايه داد. او كتاب Engin of Creation: The Coming Era of Nanotechnology را در سال هزار و نهصد و هشتاد و شش به چاپ رساند. در كسلر اولين درجه دكتري در نانوفناوري را در سال هزارونهصد و نود و يك از دانشگاه MIT دريافت كرد.   اهميت نانوفناوري براي كشور ما بسياري از صاحب نظران

و محققان، نانوفناوري را مساوي آينده مي دانند. به عنوان نمونه كميته مشاوران رئيس جمهوري آمريكا در علوم و فناوري، در تأييد برنامه ملي نانوتكنولوژي براي سال دو هزار و يك ميلادي، از نانوفناوري به عنوان محور آينده جهان ياد مي كند. به دليل تأثير اين فناوري بر اكثر صنايع و فناوري هاي موجود، عقيده صاحب نظران اين است كه متخصصان رشته هاي مختلف بدون گرايش به مباحث نانو در دهه هاي آينده، فرصتي براي رشد نخواهند داشت و شكوفايي بسياري از فناوري هاي مهم از جمله فناوري اطلاعات و بيوتكنولوژي به عنوان دو دستاورد بسيار عظيم قرن بيستم بدون بهره گيري از نانوفناوري دچار اختلاف خواهند شد. از اين جهت اين مسئله براي دانشگاهيان، محققان و مسؤولان هر كشور امري حياتي است. به عبارت ديگر مي توان گفت، اولويت كشور هر صنعت و فناوري كه باشد، بدون تسلط بر ابعاد نانو، در دنياي جديد نمي توان در آن صنعت و فناوري حرفي در دنيا زد. بنابراين مي توان دلايل زير را براي اجتناب ناپذيري ورود كشورهايي چون ايران اقامه نمود.  تآثير اساسي نانوفناوري در رشد و پيشرفت بسياري از صنايع و فناوري ها ماهيت فرا رشته اي علوم و فناوري نانو به عنوان توانمندي توليد مواد، ابزارها و سيستم هاي جديد با دقت اتم و مولكول، موجب تعريف كاربردهاي بسيار زيادي در عرصه هاي مختلف علمي و صنعتي شده است. براي نانوفناوري كاربردهاي بسياري را در حوزه هاي دارو، غذا، بهداشت ، درمان بيماريها، محيط زيست ،انرژي ، الكترونيك ، كامپيوتر، اطلاعات ، مواد ، ساخت ، توليد ، هوا فضا ، بيوتكنولوژي و

كشاورزي، امنيت ملي و دفاع برشمرده اند. لذا مشاهده مي شود كه نانوفناوري در صنايع و تمام فناوري ها تأثير گذاشته است . اين تأثير اغلبً ريشه اي و بنيادين است. به عنوان نمونه در بخش پزشكي و بهداشت، يك زمينه كاري بسيار مهم، نانوفناوري، سيستم توزيع دارو در داخل بدن است. مصرف دارو در حال حاضر به صورت حجمي است؛ در حالي كه سلول هاي خاصي از بدن نيازمند آن است. در روش جديد، دارو با وسايل تزريق متفاوت با امروزه به صورت مستقيم به سمت سلول هاي مشخص جهت گيري شده و دارو به محل نياز تحويل داده مي شود. اين تحول در صنعت داروسازي بنيادين است.   تأثيرات امنيتي نانوفناوري (فرصت و تهديد) از نظر دفاعي، نانوفناوري براي كشورها، هم فرصت و هم تهديد است، به لحاظ كاربردهاي بسيار زيادي كه اين فناوري مي تواند در امور نظامي داشته باشد، گرايش زيادي در بخش دفاعي كشورها به تحقيق و توسعه نانوفناوري صورت گرفته است. اين كاربردها از لباس هاي مانع خطر تا پرنده هاي بسيار كوچك، تجهيزات اطلاعاتي و بسياري موارد ديگر است كه هم اكنون با حمايت وزارتخانه هاي دفاع كشورهايي چون: آمريكا، ژاپن و برخي كشورهاي اروپايي به صورت پروژه هاي تحقيقاتي در حال انجام هستند. از اين جهت اين فناوري براي كشورها يك تهديد محسوب مي شود. اما براي كشورهايي كه بتوانند با استفاده از روند موجود، جايگاهي را در آينده امنيت جهاني براي خود در نظر بگيرند، يك فرصت خواهد بود. اين كاربردها بسيار متنوع هستند، هر كشوري مي تواند زمينه اي را براي پيشگامي در جهان سهم خود

نمايد و در آينده ي رقابت هاي بين المللي نقشي داشته باشد.   شكل گيري بازارهاي بسيار بزرگ جديد شواهد موجود نشان مي دهد كه درصد بالايي از بازارهاي جديد محصولات مختلف متكي برنانوفناوري خواهد بود. به همين دليل دولت ها و شركت هاي بزرگ و كوچك به دنبال كسب جايگاهي براي خود در اين بازارها هستند. ميهيل روكوه، رئيس كميته علوم و فناوري نانو در رياست جمهوري آمريكا طي مقاله اي در ماه «مي» سال دو هزار و يك (م)، پتانسيل نانوفناوري براي تغيير چشمگير در اقتصادي جهاني را يادآوري نموده است. بر مبناي پيش بيني وي و اعتقاد بخش ديگري از صاحب نظران در ده الي پانزده سال آينده، نانوفناوري بازار نيمه هادي را به طور كامل تحت تأثير قرار خواهد داد . خبرهايي نيز كه به تازگي از شركت هاي اصلي سازنده پردازنده هاي كامپيوتر در آمريكا و ژاپن منتشر شده است، از ورود پردازنده هاي حاوي يك ميليارد نانوترانزيستور تا قبل از ده سال آينده حكايت دارد. به عنوان مثال شركت اينتل اعلام نموده است كه در سال دو هزار و هفت پردازنده هاي متكي بر نانوترانزيستور را با قدرت و سرعت بسيار بيشتر و مصرف كمترنسبت به آخرين دستاوردهاي امروزي نيمه هادي ها، وارد بازار خواهد كرد. در بخش دارو نيز پيش بيني شده است تا ده الي پانزده سال آينده نيمي از اين صنعت متكي بر نانوفناوري خواهد بود كه خود نياز به وسايل تزريق جديد و آموزش هاي پزشكي روزآمد خواهد داشت. همچنين در صنايع شيميايي، فقط ذكر بازار صد ميليارد دلاري كاتاليست ها كه تا 10 سال آينده

به طور كامل متكي بر كاتاليست هاي نانوساختاري خواهد بود؛ براي نشان دادن اهميت بحث كافي است. همچنين از هم اكنون بازار بزرگي براي بكارگيري مواد جديد در محصولات فعلي در حال شكل گيري است. موادي كه مي تواننند خواص جديد و فوق العاده اي به محصولات موجود بخشيده و موجب كاهش قيمت آن ها شوند. به عنوان نمونه نانولوله هاي كربني (Carbon Nanotubes) با وزن بسيار كمتر و استحكام بسيار بيشتر نسبت به موادي چون فولاد، بخش زيادي از صنايع را در آينده تحت تأثير قرار خواهد داد.   تقسيم بندي هاي فني و صنعتي نانوفناوري نانوفناوري را هم از نظر شاخه هاي علمي و فني آن و هم از نظر كاربردهاي صنعتي مي توان دسته بندي نمود. برخي از شاخه هاي علمي و فني آن عبارتند از : الف – نانوپودر ب – نانوسراميك ج – نانوالكتريك د– نانوپزشكي ه- نانوزيست فناوري     نمونه اي از تقسيم بندي كاربردهاي نانو فن آوري الف) كاربرد در ساخت مواد نانوفناوري تغيير بنيادي مسيري است كه در آينده، موجب ساخت مواد جديد خواهد شد و انقلابي در مواد و فرآيندهاي توليد آن ها ايجاد خواهد كرد. محققين قادر به ايجاد ساختارهايي از مواد خواهند شد، كه در طبيعت نبوده و شيمي مرسوم نيز قادر به ايجاد آن نيست. برخي از مزاياي مواد نانوساختار عبارتست از : مواد سبك تر، قوي تر و قابل برنامه ريزي، كاهش هزينه عمر كاري از طريق كاهش دفعه هاي نقص فني؛ ابزارهايي نوين بر پايه اصول و معماري جديد؛ بكارگيري كارخانه هاي مولكولي يا خوشه اي كه مزيت مونتاژ مواد در

سطح نانو را دارند. اين مواد مي توانند، كاربرهاي مختلفي را در صنايعي همچون: صنعت هواپيمايي، صنعت خودرو، لوازم خانگي و غيره ايجاد نمايد. ب) كاربرد در پزشكي و بدن انسان سيستم هاي زنده را رفتارهاي مولكولي در مقياس نانومتر اداره مي كنند. مقياسي كه شيمي، فيزيك، زيست شناسي و شبيه سازي كامپيوتري، همگي به آن سمت در حال گرايش هستند. اكنون نگرش هايي به سمت استفاده از ابزارها و سيستم هاي نانوساختاري، بوجود آمده است كه فرآيند آزمايشگاهي كنوني توالي ژني (genome sequencing) را به نحو شگرفي با استفاده از سطوح و ابزارهاي نانو ساخته (nanofabricated) دگرگون كرده است. افزايش قدرت انسان براي ترسيم سرشت ژنتيكي يك فرد، روش هاي شناسايي و درمان را دگرگون مي كند. فراتر از سهل شدن استفاده بهينه از دارو، نانوتكنولوژي مي تواند فرمولاسيون و مسيرهايي براي رهايش دارو (Drug Delivery) تهيه كند، كه به نحو حيرت انگيزي توان درماني داروها را افزايش مي دهد. همچنين افزايش قابليت هاي نانوتكنولوژيكي، به طور خاص مطالعات بنيادي زيست شناسي و پاتولوژي سلولي را تقويت خواهد كرد. در نتيجه پيشرفت ابزراهاي تحليل گر جديد كه قادر به شناسايي جهان نانومتر باشند، اين امر بسيار محتمل خواهد بود؛ كه بتوان خواص شيميايي و مكانيكي سلول ها (از جمله: فرآيندهايي هم چون تقسيم سلولي و غيره) را اندازه گيري و تغيير داد. اين قابليت ها تكميل كننده ( و به شدت پشتيباني كننده) تكنيك هاي مرسوم در علوم حيات هستند.مواد زيست سازگار با كارآيي بالا، از توانايي بشر در كنترل نانوساختارها حاصل خواهد شد. نانو مواد سنتزي معدني و آلي را مثل، اجزاي فعال،

مي توان براي اعمال نقش تشخيصي (مثل ذرات كوانتومي كه براي مرئي سازي به كار مي رود) درون سلول ها وارد نمود. افزايش توان محاسباتي بوسيله نانوفناوري، ترسيم وضعيت شبكه هاي ماكرومولكولي را در محيط هاي واقعي ممكن مي سازد. اين گونه شبيه سازي ها براي بهبود قطعات كاشته شده زيست سازگار در بدن و جهت فرآيند كشف دارو، الزامي خواهد بود. شناسايي و ترميم زخم ها و آسيب هاي بافتي همانند، ساختارهاي طبيعي ( مانند گلبول هاي سفيد و مولكول هاي ترميم كننده زخم) در اندازه هاي نانو است. نيز با استفاده از اين فناوري امكان تشخيص سريع بيماري هاي صعب العلاج و سرطاني امكان پذير است. با استفاده از اين فناوري جديد در دراز مدت مي توان تومورهاي مغزي را به درستي تشخيص داد و بدون آسيب زدن به بافت هاي سالم و با استفاده از پرتودرماني اين بيماري را بهبود بخشيد ، كه براي بيماران سرطاني بسيار مايه اميد است. نانو كپسول هاي توليدي با استفاده از فناوري نانو، داراي موادي مانند: ويتامين A، رتينول و بياكاروتن خواهند بود، كه بايد به لايه هاي عمقي پوست منتقل شوند تا بيشترين خواص ضد پيري و ساير خواص دارويي خود را بروز دهند.با كارگذاري نانو ذرات فعال نوري در داخل گلبول هاي سفيد خون، موفق به شناسايي سلول هاي آسيب ديده خواهيم شد. ج) كاربردهاي نانو در كشاورزي، آب، انرژي و ميحط زيست نانوفناوري ، منجر به تغييراتي شگرف در استفاده از منابع طبيعي، انرژي و آب خواهد شد و پساب و آلودگي را كاهش خواهد داد. همچنين فناوري هاي جديد، امكان بازيافت و

استفاده مجدد از مواد، انرژي و آب را فراهم خواهند كرد. در زمينه محيط زيست ، علوم و مهندسي، نانو مي تواند تأثير قابل ملاحظه اي در درك مولكولي فرآيندهاي مقياس نانو كه در طبيعت رخ مي دهد، در ايجاد و درمان مسائل زيست محيطي از طريق كنترل انتشار آلاينده ها، در توسعه فناوري هاي «سبز» جديد كه محصولات جانبي ناخواسته كمتري دارند و يا د رجريانات و مناطق حاوي فاضلاب، داشته باشند. لازم به ذكر است ، نانوفناوري توان حذف آلودگي هاي كوچك از منابع آبي ( كمتر از دويست نانومتر) و هوا (زير بيست نانومتر) و اندازه گيري و تخفيف مداوم آلودگي در مناطق وسيع تر را دارد. در زمينه انرژي، نانوفناوري مي تواند به طور قابل ملاحظه اي كارآيي، ذخيره سازي و توليد انرژي را تحت تأثير قرار داده، مصرف انرژي را پايين بياورد. به عنوان مثال، شركت هاي مواد شيميايي، مواد پليمري تقويت شده يا نانوذرات را ساخته اند، كه مي تواند جايگزين اجزاي فلزي بدنه اتومبيل ها شود. استفاده گسترده از اين نانو كامپوزيت ها مي تواند ساليانه يك و نيم ميليارد ليتر صرفه جويي مصرف بنزين به همراه داشته باشد. نيز انتظار مي رود تغييرات عمده اي در فناوري روشنايي در ده سال آينده رخ دهد. مي توان نيمه هادي هاي مورد استفاده در ديودهاي نوراني (LEDها) را به مقدار زياد در ابعاد نانو توليد كرد. در آمريكا، حدود بيست درصد كل برق توليدي، صرف روشنايي (چه لامپ هاي التهابي معمولي و چه فلوئورسنت) مي شود. مطابق پيش بيني ها در ده تا پانزده سال آينده، پيشرفت هايي از

اين دست مي تواند مصرف جهاني را بيش از ده درصد كاهش دهد كه يك صد ميليارد دلار در سال صرفه جويي و دويست ميليون تن كاهش انتشار كربن به همراه خواهد داشت. در زمينه آب، بايد گفت جمعيت جهان د رحال افزايش و منابع آب آشاميدني در حال كاهش است. سازمان ملل پيش بيني مي كند كه در سال دو هزار و بيست و پنج ، حدود چهل و هشت كشور (معادل سي و دو درصد جمعيت جهان) دچار كمبود آب آشاميدني باشند. تخليص و نمك زدايي آب از زمينه هاي مورد توجه در دفاع پيش گيرانه و امنيت زيست محيطي است. چرا كه در سطح جهان ممكن است در آينده با مشكل كمبود آب مواجه شويم. استفاده از آب شرب با دو برابر سرعت افزايش جمعيت و كمبود حاصل از آن كه بر اثر آلودگي نيز تشديد مي شود، افزايش مي يابد. دستگاه هايي به كمك نانوفناوري ساخته شده اند، كه آب دريا را با انرژي ده برابر كمتر از دستگاه اسمز معكوس و لااقل صد برابر كمتر از تقطير، نمك زدايي مي كنند. اين فرآيند كاراز نظر مصرف انرژي كاملاً عملي است، چون الكترودهاي با مساحت سطحي بسيار بالا ساخته شده اند، كه از طريق كنار هم قراردادن نانولوله هاي كربني و ديگر ابتكارات طراحي، رساناي الكتريسته شده اند. همچنين نانوفناوري به طور مستقيم در پيشرفت كشاورزي سهيم خواهد بود. از جمله : مواد شيميايي سازگار با زيست كه براي تغذيه گياه يا حفظ آن در برابر حشرات به شكل مولكولي طراحي شده اند، ارتقاي ژنتيكي گياهان و حيوانات، انتقال ژنها و

داروها به حيوانات؛ انتقال ژن ها و دارو به حيوانات، امكان سازگاري گياهان با خشكسالي و شوري و ... د) كاربردهاي نانوفناوري در هوافضا و امنيت ملي محدوديت هاي شديد سوخت براي حمل بار به مدار زمين و ماوراي آن و علاقه به فرستادن فضاپيما براي مأموريت هاي طولاني به مناطق دور از خورشيد، كاهش مداوم اندازه، وزن و توان مصرفي را اجتناب ناپذير مي سازد. مواد و ابزار آلات نانوساختاري ، اميد حل اين مشكل را بوجود آورده است. «نانو ساختن» (Nanofabrication) همچنين در طراحي و ساخت مواد سبك وزن، پرقدرت و مقاوم در برابر حرارت، مورد نياز براي هواپيماها ، راكت ها، ايستگاه هاي فضايي و سكوهاي اكتشافي سياره اي يا خورشيدي، تعيين كننده است. همچنين استفاده روزافزون از سيستم هاي كوچك شده تمام خودكار، منجر به پيشرفت هاي شگرفي در فناوري ساخت و توليد خواهد شد. اين مسأله باتوجه به اين كه محيط فضا، نيروي جاذبه كم و خلاء بالا دارد، موجب توسعه نانوساختارها و سيستم هاي نانو كه ساخت آن ها در زمين ممكن نيست ؛ در فضا خواهد شد. برخي كاربردهاي دفاعي نانوفناوري نيز عبارتند از : تسلط اطلاعاتي از طريق نانوالكتريك پيشرفته به عنوان يك قابليت مهم نظامي، امكان آموزش مؤثرتر نيرو به كمك سيستم هاي واقعيت مجازي پيچيده تر حاصله از الكترونيك نانوساختاري، استفاده از اتوماسيون و رباتيك پيشرفته براي جبران كاهش نيروي انساني نظامي، كاهش خطر براي سربازان و بهبود كارآيي خودروهاي نظامي، دستيابي به كارايي بالاتر (وزن كمتر و قدرت بيشتر) مورد نياز در صحنه هاي نظامي و در عين حال تعداد دفعات نقص فني كمتر،

هزينه كمتر در عمر كاري تجهيزات نظامي، پيشرفت در امر شناسايي و در نتيجه مراقبت عوامل شيميايي، زيستي و هسته اي، بهبود طراحي در سيستم هاي مورد استفاده در كنترل و مديريت تكثير نشدن هسته اي، و تلفيق ابزارهاي نانو و ميكرومكانيكي جهت كنترل سيستم هاي دفاع هسته اي ، در بسياري موارد، فرصت هاي اقتصادي و نظامي مكمل هم هستند. كاربردهاي درازمدت نانوفناوري در زمينه هاي ديگر، پشتيباني كننده امنيتملي است و بالعكس. ه) كاربرد نانوفناوري در صنايع بهداشتي و آرايشي استفاده از مواد غيرآلي به عنوان جاذب اشعه خورشيد جهت كاربرد در ضد آفتاب ها، انقلاب بزرگي در صنايع بهداشتي و دارويي به وجود آورده است. استفاده از نانو ذرات اكسيد روي براي كرم هاي ضد آفتاب و نيز به عنوان ضد التهاب و نانو ذرات اكسيد تيتانيوم براي كاهش صدمات ناشي از آسيب روز افزون اشعه ماوراي بنفش بر روي پوست، گسترش پيدا كرده است. استفاده از نانو ذرات اكسيد تيتانيوم و سيليكون بر روي صورت سبب مي شود پوست صورت، ظاهري صاف و بدون چروك به خود بگيرد و نيز از اين نانو ذرات به عنوان درمان خشكي پوست هم استفاده مي شود. همچنين از نانو ذرات اكسيد تيتانيوم در شامپوهاي محافظ پوست، كرم صورت و پمادهاي بهداشتي ديگراستفاده مي شود. ساخت نانو ماشين هايي كه قادرهستند، فرم موي افراد را به نحو دلخواه آنان تغير دهند، چين و چروك پوست را صاف كرده و چربي اضافي را جمع آوري كنند. جوراب هاي حاوي نانو ذرات نقره ، باعث مهار رشد باكتري و قارچ ها مي شود و از بروز بوي

بد پاها، مسائل مربوط به پاي ورزشكاران ، عفونت ناخن پا و عفونت كف پا كه بيشتر در افراد ديابتي بروز مي كند، جلوگيري مي كند. و) كاربرد فناوري در صنعت الكترونيك با استفاده از اين فناوري مي توان ظرفيت ذخيره سازي اطلاعات را در حد هزار برابر يا بيشتر افزايش داد و در نهايت به ساخت ابزارهاي ابر محاسباتي به كوچكي يك ساعت مچي منتهي شد. اگر ظرفيت نهايي ذخيره اطلاعات، به حدود يك ترابيت در هر اينچ مربع برسد، ذخيره سازي پنجاه عدد DVD بيشتر در يك هاردديسك با ابعاد يك كارت اعتباري ميسر خواهد شد. ساخت تراشه ها در اندازه هاي فوق العاده كوچك به عنوان مثال در اندازه هاي سي و دو تا نود نانومتر و توليد ديسك هاي نوري 100 گيگا بايتي در اندازه بايتي در انازه هاي كوچك نيز از ديگر كاربردهاست. ز) كاربرد نانوفناوري در صنعت خودرو يكي از اصلي ترين موضوعات مطرح در نانو فناوري، ساخت مواد با خواص جديد است. اين مواد ارزش افزوده بسيار بالا و كارايي بيشتري در تمام صنايع خواهند داشت؛ كه صنعت خودرو نيز از آن مستثني نيست. ساخت بدنه سبك تر و مقاوم تر براي خودرو، ساخت لاستيك هايي با مقاومت سايشي بهتر، ساخت قطعات موتور با عمر چند برابر، كاهش مصرف سوخت خودرو، ساخت باتري هايي با انرژي بالا و دوام بيشتر، ساخت حس گرهاي چند منظوره براي كنترل فرآيندهاي مختلف در خودرو، ساخت كاتاليزورهاي اگزوز خودرو جهت كاهش آلودگي هوا، لايه هاي خيلي محكم با خصوصيات ويژه اي مثل الكتروكروميك (رنگ پذيري الكتريكي) يا خود پاك كنندگي براي استفاده

در شيشه ها و آينه هاي خودرو و سازگار كردن خودرو با محيط زيست و بسياري از موارد ديگر از جمله كاربردهايي هستند كه نانوفناوري در صنعت خودرو خواهد داشت.همچنين جايگزيني كربن سياه تايرها با ذرات رس و پليمرهاي نانومتري، فناوري جديدي است كه تايرهاي سازگار با محيط زيست و مقاوم در برابر ساييدگي را به ارمغان مي آورد. صنعت خودرو از طرفي در معرض فشارهاي ناشي از قيمت سوخت و مسايل ايمني است و از طرف ديگر به شدت تحت تأثير سلايق و تنوع در خواسته هاي مشتريان براي مدل هاي جديد خودرو است كه با رجوع به فناوري نانو مي توان بر مشكلات فوق فايق آمد. ح) كاربردهاي ديگر پژوهشگران سراسر دنيا جهت يافتن كاربردهايي براي نانو لوله ها در زمينه هاي مختلفي مانند: رنگ، باتري و وسايل الكترونيكي كوچك، در حال رقابت هستند. يكي از اين موارد، دستگاه اشعه ايكس ست كه در آينده مي تواند كوچك تر، ارزان تر و دقيق تر باشد و عملكرد بهتري در مراكز راديولوژي و مراكز بازرسي فرودگاه ها داشته باشد، از نانولوله جهت ذخيره انرژي بهتر در باتري ها نيز استفاده مي شود. كاتاليزورها به سطح ويژه وابسته هستند و با استفاده از فناوري نانو مي توان اين سطح ويژه را به مقدار فوق العاده اي افزايش داد كه سبب افزايش سرعت و كارايي در واكنش هاي شيميايي مي شود. با بهره گيري از فناوري نانو مي توان گيريسي توليد نمود كه در درجه حرارت هاي بسيار بالا مورد استفاده قرار گيرد.   ده محصول جاري شده با استفاده از فناوري نانو در زير، ده محصول

برتر نانو فناوري در سال دو هزار و سه ميلادي طبقه بندي شده است. اين خبر، نشان مي دهد كساني كه هنوز معتقدند نانوفناوري فقط در آزمايشگاه است، اشتباه فكر مي كنند. 1 – پارچه هاي ضدچروك و ضد لكه شركت آمريكايي نانوتكس با اضافه نمودن ساختارهاي مولكولي به الياف كتان، اليافي ساخته است كه مايعات و لكه ها بر روي آن ها حركت نموده و جذب نمي شوند. بنابراين چنانچه قهوه بر روي شلوار سفيد رنگي ريخته شود به طرز شگفت انگيزي بر روي آن حركت كرده و جذب نمي شود ( مثل حركت قطرات آب بر روي پرهاي غاز). شركت سوئيسي نانواسفربه تازگي در رقابت با شركت فوق محصولاتي توليد كرده است كه نه تنها در صنايع پوشاك سازي بلكه در بخش هاي پزشكي و لوازم خانگي مثل مبلمان كاربرد دارند. محصولات اين شركت ضد چربي است. 2 – واكس اسكي با كيفيت برتر تيم ملي اسكي كانادا از اين واكس استفاده نموده است و به زودي هر اسكي بازي مي تواند از آن استفاده كند. نانوواكس سراكس يكي از اولين محصولات جهاني است كه با استفاده از نانوفناوري شيميايي، پوشش هوشمندي با خواص چند عملكردي ايجاد مي نمايد. اين واكس به وسيله شركت آلماني نانوگيت توليد شده و سطحي بسيار ليز و سخت ايجاد مي نمايد. اين پوشش بسيار نازك، نسبت به پوشش هاي قبلي كه به سرعت خاصيت خود را از دست مي دادند، بسيار بادوام تر است.اين پوشش هوشمند با كاهش دما بسيار سفت مي شود و با كريستال هاي برف و پوست سازگاري بسيار خوبي دارد. محصولات نانوواكس با

فرمول هاي مختلفي براي انواع ورزش هاي زمستاني كه در شرايط مختلف انجام مي شوند توليد شده اند. 3 – محافظ پوست با قابليت نفوذ عميق صنايع آرايشي و بهداشتي نقش مهمي در پيشبرد صنعت ذرات دارند. يكي از اهداف اين صنايع، پيدا نمودن سيستم رسانش مواد فعال متنوع با قابليت نفوذ عميق است. ال اورال يكي از بزرگ ترين شركت هاي توليد كننده مواد آرايشي در جهان، اولين محصول نانوفناوري خود را در سال هزار و نهصد و نود و هشت (م) معرفي نمود. اين محصول كرم ضدچروك با نام Plenitude Revitalift است. در توليد اين كرم از يك فرآيند انحصاري نانوفناوري ( تا دويست نانومتر) به منظور داخل نمودن ويتامين A به درون يك كپسول پليمري استفاده شده است. كپسول مانند اسفنج، كرم را درون خود جذب و نگه داري مي نمايد تا اين كه پوسته بيروني آن در زير پوست حل شود. بر طبق بررسي هاي شركت L’Oreal هشتاد درصد خانم هايي كه اين كرم را مصرف كرده اند خاصيت ضد چروك بودن آن را تأييد نموده اند. همچنين هفتاد و پنج درصد آنان مي گويند اين كرم در سفت شدن پوست مؤثر است. بنابراين نانوفناوري مي تواند مسيري به سمت جواني طولاني باشد. 4 – دوربين ديجيتال OLED اغلب دوربين هاي ديجيتال با استفاده از ديود گسيل نور آلي (OLED) ساخته مي شوند. OLED ها نه تنها روشن تر از LCD ها است .بلكه انرژي كمتري نسبت به آن ها مصرف مي نمايد. همچنين آن ها داراي زاويه ديد وسيع تري هستند. اولين دوربين ديجيتالي كه در آن از نمايش دهنده

هاي OLED استفاده شده است دوربين سه ويك دهم مگاپيكسل است كه توسط شركت كداك توليد شده است. 5- عينك هاي آفتابي با كيفيت بالا شركت نانو فيلم با استفاده از نانوفناوري، پوشش هاي پليمري بسيار نازك ضد انعكاس و حفاظتي براي عينك ها ساخته است به گونه اي كه شيشه آن ها در مقابل خراشيدگي مقاومت داشته و ضد انعكاس مي باشد. اين شركت ابتدا لايه هايي به ترتيب با ضخامت صدو پنجاه نانومتر و بيست ميكرون را بر روي سطح لنزها نشاند و سپس از فرايند خودساماني شيميايي براي نشاندن پوشش پليمري بر روي سطح خارجي عدسي ها استفاده نمود. ضخامت پوشش فوق، سه تا ده نانومتر بود كه عدسي ها را ضد انعكاس مي كرد.  پوشش فوق علاوه بر ايجاد خاصيت ضدانعكاسي براي عدسي ها، چربي و لكه ها را از روي آن برطرف و عدسي ها را حساس تر نيز مي نمايد.   6 – كلاه ايمني هوشمند يكي از بزرگ ترين مشكلات موتورسواران، تغيير شرايط نور است. به عنوان مثال، ورود به تونل مي تواند يك كار خيلي خطرناك باشد. هر ساله هزاران موتور سوار در تصادف هاي ناشي از اين موضوع كشته مي شوند.  شركت سوئدي كروموژينكس مشكل فوق را با توليد نوع جديد از كلاه ايمني با نام «آفتابگردان» حل كرده است. شفافيت اين كلاه به سرعت تحت تأثير شرايط نوري موجود با استفاده از يك فيلم نازك يا ورقه الكتروكروميك (EC) تغيير مي كند. اين فيلم شامل لايه هاي نازك اكسيد است كه بين دو ورقه پليمري انعطاف پذير روي هم قرار گرفته اند. 7- نانو جوراب

نه تنها ورزشكارها بلكه اكثر مردم از عرق پا رنج مي برند و نمي توانند آن را تحمل نمايند. بطور طبيعي هر پا داراي دويست و پنجاه هزار غده عرقي است ، كه قادرند حدود پانصد ميلي ليتر عرق در روز توليد نمايند. عرق پاي ورزشكاران ناشي از قارچ هايي است كه بين پنجه پا و چين و چروك پوست جمع مي شوند. به تازگي جوراب هايي از جنس كتان كه به وسيله نانو ذرات نقره بهبود يافته اند، توسط شركت سول فرش وارد بازار شده است. نانو ذرات نقره از رشد باكتري ها و قارچ ها جلوگيري نموده و بدين وسيله از چرب شدن و بد بو شدن پا جلوگيري مي كند. 8 – كرم هاي ضد آفتاب مصرف كرم هاي ضد آفتاب معمولي پوست را به قدري سفيد مي كند كه حالت نامناسبي پيدا مي كرد. اين سفيدي ناشي از اكسيد روي است. دليل استفاده از اكسيد روي آن است كه فاكتورهاي قبلي حفاظت در برابر آفتاب SPF معمولي فقط در برابر اشعه ماوراي بنفش نوع B(UVB) از پوست حفاظت مي نمودند اما اكسيد روي از پوست در برابر هر دو نوع اشعه ماوراي بنفش A و B (UVA و UVA) محافظت مي كند. جهت حل اين مشكل، شركت BASF ماده اي به نام Z- COTE با كمك نانوفناوري ساخته است. اين ماده جزء اصلي كرم جديد ضدآفتاب با نام تجاري NuCell SunSense SPF30 است. بر طبق گفته هاي مسئولان شركت BASF، نانو ذرات پراكنده شده اكسيد روي، جزء اصلي Z-COTE است . كاربرد نانوفناوري در Z-COTE سبب توليد نانو كريستال هاي اكسيد

روي با خلوص بالا شده، كه اين امر منجر به افزايش مرغوبيت كرم هاي ضدآفتاب مي شود. از ديگر مزاياي كرم هاي ضدآفتاب جديد، اين است كه Z-COTE به وسيله پوست جذب نشده و ايجاد حساسيت (آلرژي) نمي كند. 9 و 10 – توپ ها و راكت هاي تنيس با كيفيت بالا توسعه پايدار مواد، به تازگي كارخانجات ساخت راكت تنيس را بر آن داشته است كه از نانو فناوري استفاده نمايند. در سال دو هزار و دو (م) كارخانه فرانسوي بابولات راكت هاي مدل VS را كه با استفاده نانو لوله هاي كربني ساخته شده بودند به بازار عرضه نمود. نانولوله هاي كربني صد برابر محكم تر از فولاد و شش برابر سبك تر از آن است. اين مواد سبب افزايش سفتي و استحكام پايدار كننده هاي موجود در دو طرف راكت تنيس مي شوند. به گفته مسئولين كارخانه Babolat، راكت هاي نوع VS Nanotube پنج برابر مستحكم تر از راكت هاي كربني موجود است و نيروي بيشتري را به توپ وارد مي كنند. شركت InMart نيز توپ هاي تنيسي با نام Wilson double core ساخته است كه درون آن ها نانو كامپوزيت وارد شده است. InMart براي آئروديناميك تر شدن اين توپ ها، هسته داخلي آن ها را با ورقه هايي از نانو كامپوزيت هاي پليمر خاك رس به ضخامت بيست ميكرومتر لايه نشاني مي كند(ضخامت هر كدام از اين ورقه ها يك نانومتر است) در اثر اين فرآيند هيچ تغييري در وزن و الاستيسيته آن ها بوجود نمي آيد.{beginslide id="133" title="براي مشاهده متن انگليسي مرتبط به صورت كشويي اينجا را كليك فرمائيد"}

Nanotechnology Edit By: Mahdi Yarahmadi Korasani Nanotechnology — the technology of ‘small’ — has made the leap from buzzword to bottom line impact. The long-term potential of nanotechnology, however, is still in the process of discovery and development. One important factor for success will be linking near-term product development to far-term applications that will exploit the emerging capabilities of nanotechnology and other advancing sciences. Today, organizations and companies need leaders who understand both the science of nanotechnology and the business of capitalizing on emerging capabilities to create innovative products with viable commercial potential. EMTM offers managers, engineers and technologists the opportunity to expand their knowledge of new technologies in the context of managing innovation. EMTM's Nanotechnology area is led by Dr. Dawn Bonnell, Professor of Materials Science and Director of the University of Pennsylvania's newly formed Nano/Bio Interface Center. Established in 2004 with $11.4 million in funding from the National Science Foundation, the center brings together researchers from across Penn to study the intersection of technology and biology at the nanoscale level. Dr. Bonnell, a former Fulbright scholar, worked at the IBM Thomas Watson Research Center before joining the faculty of the University. She is an authority on atomistic processes at oxide surfaces, nanometer scale phenomena in materials and the assembly of complex nanostructures. First introduced to EMTM as a topic in the program's "Emerging Technologies Seminar," Nanotechnology is now a full course and provides the principal focus for EMTM's technology elective emphasis in Nanotechnology and Materials Science. Other courses include Advanced Materials, Microelectronics and

Photonics. EMTM prepares leaders who can bridge the gap between business strategy and the potential of emerging innovations in Nanotechnology and other fields.   {endslide}

نانوتكنولوژي و جمهوري اسلامي ايران

نانوتكنولوژي و جمهوري اسلامي ايران؛ بايدها و نبايدها... Nanotechnology and IRI مهدي ياراحمدي خراساني 1- مقدمه نانوتكنولوژي، توانمندي توليد مواد، ابزارها و سيستم هاي جديد با در دست گرفتن كنترل در سطوح مولكولي و اتمي و استفاده از خواصي است كه در آن سطوح ظاهر مي شود. از همين تعريف ساده بر مي آيد كه نانوتكنولوژي يك رشته جديد نيست، بلكه رويكردي جديد در تمام رشته هاست. از زماني كه فاينمن، فيزيكدان برجستة آمريكايي، ايدة كار با اتمها و مولكولها را مطرح كرد . محققان جهان به كار در اين عرصه روي آوردند. براي نانوتكنولوژي كاربردهايي را در حوزه هاي مختلف از غذا و دارو و تشخيص پزشكي و بيوتكنولوژي تا الكترونيك و كامپيوتر، ارتباطات، حمل و نقل، انرژي، محيط زيست، مواد، هوافضا و امنيت ملي برشمرده اند. كاربردهاي وسيع اين عرصه به همراه اثرات اجتماعي، سياسي و حقوقي آن، اين فناوري را به عنوان يك زمينه «فرارشته اي و فرابخشي» مطرح نموده است.  2- نانوتكنولوژي و كاربردهاي آن علوم و فناوري نانو، عنصري اساسي در درك بهتر طبيعت در دهه هاي آتي خواهدبود. ازجمله موارد مهم در آينده، همكاريهاي تحقيقاتي ميان رشته ا ي، آموزش خاص و انتقال ايده ها و افراد به صنعت خواهدبود. بخشي از تأثيرات و كاربردهاي نانوتكنولوژي به شرح زير مي باشد: -2-1   توليد، مواد و محصولات صنعتي كاركرد منحصربه فرد باشند، انقلابي در مواد و فرآيندهاي توليد آنها، ايجاد مي كند. محقّقين قادر به ايجاد ساختارهايي از مواد مواد براي ميله هاي شناساگر ژنتيكي يا زيستي در اكتشاف، جداسازي و تشخيص

دارو كار مي كنند و برخي متوجّه رهايش دارو هستند.      نانوذرّات نيمه هادي يا نقاط كوانتومي، بر حسب اندازه   در هنگام رهايي نوين بر پاية اصول و معماري جديد؛ بكارگيري كارخانجات مولكولي يا خوشه ا ي كه مزيّت مونتاژ مواد در سطح نانو را دارند. نانوتكنولوژي تغيير بنياني مسيري است كه در آينده، موجب ساخت مواد و ابزارها خواهد شد. امكان سنتز بلوك هاي ساختماني نانو با اندازه و تركيب به دقّت كنترل شده و سپس چيدن آنها در ساختارهاي بزرگتر، كه داراي خواص وبيوسنتز و بيوفرآوري، راههاي كلا" جديدي براي ساخت محصولات شيميايي و دارويي ارائه مي دهند. گردهم آوري بلوك هاي ساختماني زيستي به شكل مواد و ابزارهاي مصنوعي، خواص موردنظر مواد را با كاركردهاي زيستي تلفيق مي كند.   -2-2   پزشكي و بدن انسان رفتار مولكولي در مقياس نانومتر، سيستمهاي زنده را اداره مي كند. يعني مقياسي كه شيمي، فيزيك، زيست شناسي و شبيه سازي كامپيوتري، همگي به آن سمت درحال گرايش هستند. ·   نگرش هاي اخير به سمت استفاده از ابزارها و سيستمهاي نانوساختاري، پيشنهاد مي دهد كه فرآيند آزمايشگاهي كنوني توالي ژني(genome sequencing) را به نحو شگرفي با استفاده از سطوح و ابزارهاي "نانوساخته" (nanofabricated) كاراتر بسازيم. افزايش قدرت انسان براي ترسيم سرشت ژنتيكي يك فرد، روشهاي شناسايي و درمان را دگرگون مي كند. پيشرفتهاي نانوتكنولوژيكي، به طور خاص مطالعات بنيادي زيست شناسي و پاتولوژي سلولي را تقويت خواهدكرد. در نتيجة پيشرفت ابزارهاي تحليل گر جديد كه قادر به شناسايي جهان نانومتر باشند، اين امر بسيار محتمل خواهدبود كه بتوان خواص شيميايي و مكانيكي سلولها  (ازجمله فرآيندهايي مثل تقسيم سلولي و غي_ره) را اندازه گي_ري و تغيي_ر داد. اين قابليت ها تكميل كنندة (و به شدّت پشتيباني كننده) تكنيكهاي مرسوم در علوم حيات

هستند. ·   مواد زيست سازگار با كارآيي بالا، از توانايي بشر در كنترل نانوساختارها حاصل خواهدشد. نانومواد سنتزي معدني و آلي را مثل اجزاي فعّال، مي توان براي اعمال نقش تشخيصي (مثل ذرات كوانتومي كه براي مرئي سازي بكار مي رود) درون سلولها وارد نمود. ·   افزايش توان محاسباتي بوسيلة نانوتكنولوژي، ترسيم وضعيت شبكه هاي ماكرومولكولي را در محيط هاي واقعي ممكن مي سازد. اينگونه شبيه سازي ها براي بهبود قطعات كاشته شدة زيست سازگار در بدن و جهت فرآيند كشف دارو، الزامي خواهدبود.  -2-3   دوام پذيري منابع: كشاورزي، آب، انرژي، مواد و محيط زيست پاك نانوتكنولوژي چنانچه ذكر شد، منجر به تغييراتي شگرف در استفاده از منابع طبيعي، انرژي و آب خواهد شد و پساب و آلودگي را كاهش خواهدداد. همچنين فنّاوري هاي جديد، امكان بازيافت و استفادة مجدد از مواد، انرژي و آب را فراهم خواهند كرد. در زمينه محيط زيست، علوم و مهندسي نانو، مي تواند تأثير قابل ملاحظه ا ي، در درك مولكولي فرآيندهاي مقياس نانو كه در طبيعت رخ مي دهد؛ در ايجاد و درمان مسائل زيست محيطي از طريق كنترل انتشار آلاينده ها؛ در توسعة فنّاوري هاي "سبز" جديد كه محصولات جانبي ناخواستة كمتري دارند و يا در جريانات و مناطق حاوي فاضلاب، داشته باشد. لازم به ذكراست، نانوتكنولوژي توان حذف آلودگي هاي كوچك از منابع آبي (كمتر از 200 نانومتر) و هوا (زير 20 نانومتر) و اندازه گيري و تخفيف مداوم آلودگي در مناطق بزرگتر را دارد. در زمينه انرژي، نانوتكنولوژي مي تواند به طور قابل ملاحظه ا ي كارآيي، ذخيره سازي و توليد انرژي را تحت تأثير قرار داده مصرف انرژي را پايين بياورد. به عنوان مثال، شركتهاي مواد شيميايي، مواد پليمري تقويت شده با نانوذرات را ساخته اند كه مي تواند جايگزين اجزاي فلزي بدنة اتومبيلها شود.

استفاده گسترده از اين نانوكامپوزيت ها مي تواند ساليانه 5/1 ميليارد ليتر صرفه جويي مصرف بنزين به همراه داشته باشد. يا انتظار مي رود تغييرات عمده ا ي در فنّاوري روشنايي در 10 سال آينده رخ دهد. مي توان نيمه هادي هاي مورد استفاده در ديودهاي نوراني (LEDها) را  به مقدار زياد در ابعاد نانو توليد كرد. در امريكا، تقريبا" 20% كل برق توليدي، صرف روشنايي (چه لامپهاي التهابي معمولي و چه فلوئورسنت) مي شود. مطابق پيش بيني ها در 10 تا 15 سال آينده، پيشرفتهايي از اين دست مي تواند مصرف جهاني را بيش از 10% كاهش دهد كه 100 ميليارد دلار در سال صرفه جويي و 200 ميليون تن كاهش انتشار كربن را به همراه خواهدداشت. در زمينه آب، بايد گفت جمعيت جهان در حال افزايش و منابع آب آشاميدني در حال كاهش است. سازمان ملل پيش بيني مي كند كه در سال 2025، 48 كشور (معادل 32% جمعيت جهان) دچار كمبود آب آشاميدني باشند. تخليص و نمك زدايي آب از زمينه هاي مورد توجّه در دفاع پيشگيرانه و امنيت زيست محيطي است، چرا كه در سطح جهان ممكن است در آينده با مشكل كمبود آب مواجه شويم. استفاده از آب شرب با دو برابر سرعت افزايش جمعيت و كمبود حاصل از آن –كه بر اثر آلودگي نيز تشديد مي شود- افزايش مي يابد. دستگاههايي به كمك نانوتكنولوژي ساخته شده اند، كه آب دريا را با انرژي 10 برابر كمتر از دستگاه اسمز معكوس و لااقل 100 برابر كمتر از تقطير، نمك زدايي مي كنند. اين فرآيند كارا از نظر مصرف انرژي كاملا عملي است، چون الكترودهاي با مساحت سطحي بسيار بالا ساخته شده اند كه ازطريق كنار هم قراردادن نانولوله هاي كربني و ديگر ابتكارات طرّاحي، رساناي الكتريسيته شده اند.   -2-4  

كشاورزي نانوتكنولوژي مستقيما" در پيشرفت كشاورزي سهيم خواهدبود؛ از جمله: مواد شيميايي سازگار با زيست، كه براي تغذية گياه يا حفظ آن در برابر حشرات به شكل مولكولي طرّاحي شده اند؛ ارتقاي ژنتيكي گياهان و حيوانات؛ انتقال ژنها و دارو به حيوانات؛ امكان سازگاري گياهان با خشكسالي و شوري و ...  -2-5   هوا و فضا محدوديت هاي شديد سوخت براي حمل بار به مدار زمين و ماوراي آن، و علاقه به فرستادن فضاپيما براي مأموريتهاي طولاني به مناطق دور از خورشيد، كاهش مداوم اندازه، وزن و توان مصرفي را اجتناب ناپذير مي سازد. مواد و ابزارآلات نانوساختاري، اميد حل اين مشكل را بوجود آورده است.  نانوساختن" (Nanofabrication) همچنين در طرّاحي و ساخت مواد سبك وزن، پرقدرت و مقاوم در برابر حرارت، موردنياز براي هواپيماها، راكت ها، ايستگاههاي فضايي و سكّوهاي اكتشافي سيّاره ا ي يا خورشيدي، تعيين كننده است. همچنين استفادة روزافزون از سيستمهاي كوچك شدة تمام خودكار، منجر به پيشرفتهاي شگرفي در فنّاوري ساخت و توليد خواهدشد. اين مسأله با توجه به اينكه محيط فضا، نيروي جاذبة كم و خلأ بالا دارد، موجب توسعة نانوساختارها و سيستمهاي نانو –كه ساخت آنها در زمين ممكن نيست- در فضا خواهدشد.  -2-6 امنيت ملّي برخي كاربردهاي دفاعي نانوتكنولوژي عبارتند از: تسلط اطّلاعاتي از طريق نانوالكترونيك پيشرفته بعنوان يك قابليت مهم نظامي، امكان آموزش مؤثّرتر نيرو، به كمك سيستمهاي واقعيت مجازي پيچيده تر حاصله از الكترونيك نانوساختاري، استفادة بيشتر از اتوماسيون و رباتيك پيشرفته براي جبران كاهش نيروي انساني نظامي، كاهش خطر براي سربازان و بهبود كارآيي خودروهاي نظامي، دستيابي به كارآيي بالاتر (وزن كمتر و قدرت بيشتر) موردنياز در صحنه هاي نظامي و در عين حال تعداد دفعات نقص فنّي كمتر

و هزينة كمتر در عمر كاري تجهيزات نظامي، پيشرفت در امر شناسايي و در نتيجه مراقبت عوامل شيميايي، زيستي و هسته ا ي، بهبود طرّاحي در سيستمهاي مورد استفاده در كنترل و مديريت عدم تكثير سلاحهاي هسته ا ي، تلفيق ابزارهاي نانو و ميكرومكانيكي جهت كنترل سيستمهاي دفاع هسته ا ي. در بسياري موارد، فرصتهاي اقتصادي و نظامي مكمّل هم هستند. كاربردهاي درازمدت نانوتكنولوژي در زمينه هاي ديگر، پشتيباني كننده امنيت ملّي است و بالعكس.  3- نگاهي به وضعيت جهاني نانوتكنولوژي بسياري از كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه (در حدود 30 كشور)، برنامه هايي را در سطح ملي براي پشتيباني از فعاليتهاي تحقيقاتي و صنعتي نانوتكنولوژي تدوين و اجرا مي نمايند. زيرا نانوتكنولوژي به عنوان انقلابي در شرف وقوع، آينده اقتصادي كشورها و جايگاه آنها در جهان را تحت تأثير جدي قرار خواهد داد و اين مسأله در اين كشورها توسط صاحب نظران و محققان تبيين شده و براي مديران اجرايي به صورت يك امر شفاف و قطعي درآمده است.  -3-3   كرة جنوبي دولت كرة جنوبي 5 زمينه فناوري را به عنوان صنايع نسل بعدي به عنوان اولويت اين كشور اعلام نموده و براي آنها تا سال 2005، مبلغ 10 تريليون ون معادل 8 ميليارد دلار اختصاص داده است. فناوري اطلاعات، بيوتكنولوژي، نانوتكنولوژي، فناوري هاي محيط زيست و فناوري هاي فرهنگي به عنوان حوزه هاي منتخب دولت كرة جنوبي اعلام گرديده است. دولت كره جنوبي، در زمينة نانوتكنولوژي، پرورش 12.600 كارشناس و متخصص را در 10 سال آينده برنامه ريزي نموده است.  3-4   - كانادا دولت كانادا، با تدوين برنامة 5 ساله، 120 ميليون دلار را براي سرمايه گذاري در زمينة نانوتكنولوژي در 5 سال آينده اختصاص داد. دولت، يك موسسه

ملي نانوتكنولوژي را با ظرفيت 160 محقق و تكنسين تأسيس نموده است. اين موسسه شبكه گسترده اي را از محققان دانشگاههاي سراسر كشور ايجاد خواهد كرد. نخست وزير كانادا با اعلام اين برنامه گفت: «نانوتكنولوژي، همان تاثير انقلاب صنعتي قرن نوزدهم را بر جوامع خواهد داشت.» 4 - روند رشد و آينده نانوتكنولوژي پژوهشگران و كارشناسان صنايع دريافته اند كه در علوم و مهندسي درحال نزديك شدن به اين اندازة ناپيدا (نانومتر) هستيم. ديگر اين سؤال مطرح نيست كه آيا نانوتكنولوژي توسعه مي يابد يا خير؛ بلكه اين سؤال مطرح است كه چه كسي در هر عرصه، پيشتاز خواهدبود؟ به نظر مي رسد سال 2001، نقطة شروع نمودار متعارف رشد S شكل براي نانوتكنولوژي باشد و ما براي رسيدن به بخش رشد صعودي منحني به 5 سال زمان نياز داريم. نرخ افزايش اكتشافات علمي اين بيان را تقويت مي كند. اين نمودار نشان مي دهد كه در آينده نزديك شاهد رشد چشمگير توليدات نانوتكنولوژي و نفوذ آن به زندگي انسان خواهيم بود.  5- ضرورت ورود كشور ايران به اين عرصه بسياري از كشورهاي پيشرفته و در حال پيشرفت، برنامه هايي را براي پشتيباني از فعاليتهاي تحقيقاتي و صنعتي نانوتكنولوژي تدوين و اجرا مي نمايند. زيرا نانوتكنولوژي به عنوان انقلابي در شرف وقوع، آينده اقتصادي كشورها و جايگاه آنها در جهان را تحت تأثير جدي قرار خواهد دادو اين مسئله در اين كشورها توسط صاحب نظران و محققان تبيين شده و براي مديران اجرايي به صورت يك امر شفاف و قطعي درآمده است. در بخشي از اين كشورها، در يكي دو سال اخير تحركات شديدي از طرف دولتها براي سرعت بخشيدن به توسعه نانوتكنولوژي صورت گرفته و فعاليتهايي كه تا

قبل از اين به صورت خودجوش توسط محققان انجام مي گرفته است، با تشويق و حمايتهاي مستقيم دولت ادامه يافته اند. اما يك سوال مهم براي كشور ما و بسياري از كشورها كه هنوز به نانوتكنولوژي به عنوان تمدن آينده علمي توجه كافي نكرده اند، اين است كه آيا بايد با اين روند همراه شد يا نه؟ توجه به فضاي بسيار بزرگ و در حال ايجاد نانوتكنولوژي و حجم وسيع فعاليتهاي مربوط به آن در دنيا، اين باور را به انسان القاء مي كند كه دير يا زود بايد آينده را ديد و براي ورود به آن اقدام نمود. 5-1    - ورود كشورها به عرصه نانوتكنولوژي اجتناب ناپذير است. بسياري از صاحب نظران و محققان، نانوتكنولوژي را مساوي آينده دانسته اند. به عنوان نمونه كميته مشاوران رئيس جمهور آمريكا در علوم و فناوري در تأييد برنامه ملي نانوتكنولوژي براي سال 2001، از نانوتكنولوژي به عنوان محور آينده جهان ياد مي كند. به دليل تأثيرات اين فناوري بر اكثر فناوريهاي موجود، عقيده صاحب نظران اين است كه متخصصان رشته هاي مختلف بدون گرايش به مباحث مقياس نانو در دهه هاي آينده فرصتي براي رشد نخواهند داشت و شكوفايي بسياري از فناوريهاي مهم ازجمله فناوري اطلاعات و بيوتكنولوژي به عنوان دو دستاورد بسيار عظيم قرن بيستم بدون بهره گيري از نانوتكنولوژي دچار اختلال خواهند شد. از اين جهت اين مسئله براي دانشگاهيان، محققان و مسؤولان هر كشور امري حياتي است.  -5-2   دلايل اساسي ضرورت ورود كشور به عرصة نانوتكنولوژي علاوه بر موضوع فوق، مي توان دلايل زير را براي اجتناب ناپذيري ورود كشورهايي چون ايران اقامه نمود: نانوتكنولوژي در بسياري از فناوريها و در نتيجه در زندگي انسانها، تأثير اساسي دارد. ماهيت

فرارشته اي علوم و فناوري نانو به عنوان توانمندي توليد مواد، ابزارها و سيستمهاي جديد با دقت اتم و مولكول، موجب تعريف كاربردهاي بسياري زيادي در عرصه هاي مختلف علمي و صنعتي شده است. براي نانوتكنولوژي كاربردهاي بسياري را در حوزه هاي دارو و غذا و بهداشت، درمان بيماريها، محيط زيست، انرژي، الكترونيك، كامپيوتر و اطلاعات، مواد، ساخت و توليد، هوافضا، بيوتكنولوژي و كشاورزي و امنيت ملي و دفاع برشمرده اند. به همين دليل بر تمام فناوريها تأثير گذاشته و دير يا زود بايد شاهد محصولات آنها بود. به عنوان نمونه در بخش پزشكي و بهداشت، يك زمينه كاري بسيار مهم، سيستم توزيع دارو در داخل بدن مي باشد. مصرف دارو در حال حاضر به صورت حجمي است در حالي كه سلولهاي خاصي از بدن نيازمند آن مي باشند. در روش جديد دارو با وسايل ترزيق متفاوت با امروزه به صورت مستقيم به سمت سلولهاي مشخص جهت گيري شده و دارو به محل نياز تحويل داده مي شود. با همين مكانيزم، بيماريهاي بزرگ و كوچك در آغاز شكل گيري قابل تشخيص و درمان خواهند بود. يا در بخش مواد، پروژه هايي در دست كار مي باشد كه موادي با وزن بسيار كم و خواص بسيار مناسب توليد شوند. كاربرد اين مواد در ساختمان، خودرو، هواپيما و بسياري از ملزومات زندگي انسانها ديده خواهد شد. بنابراين عرصه بسيار وسيع نانوتكنولوژي كه زندگي انسانها را نيز در برخواهد گرفت، خود القاءكننده اين نتيجه خواهد بود كه نمي توان به روي آن چشم بست. تأثير نانوتكنولوژي بر امنيت جهاني از نظر دفاعي، نانوتكنولوژي براي كشورها، هم فرصت است هم تهديد. به لحاظ كاربردهاي بسيار زيادي كه اين فناوري مي تواند در امور

نظامي داشته باشد، گرايش زيادي در بخش دفاعي كشورها به تحقيق و توسعه نانوتكنولوژي صورت گرفته است. اين كاربردها از لباسهاي مانع خطر تا پرنده هاي بسيار كوچك، تجهيزات اطلاعاتي و بسياري موارد ديگر است كه هم اكنون با حمايت وزارتخانه هاي دفاع كشورهايي چون آمريكا، ژاپن و برخي كشورهاي اروپايي به صورت پروژه هاي تحقيقاتي در حال انجام هستند. از اين جهت اين فناوري براي كشورها يك تهديد محسوب مي شود. اما براي كشورهايي كه بتوانند با استفاده از روند موجود، جايگاهي را در آينده امنيت جهاني براي خود در نظر بگيرند، يك فرصت خواهد بود. با توجه به اينكه اين كاربردها بسيار متنوع هستند، هر كشوري مي تواند زمينه اي را براي پيشگامي در جهان سهم خود نمايد و در آينده رقابتهاي بين المللي نقشي داشته باشد. شكل گيري بازارهاي بسيار بزرگ شواهد موجود نشان مي دهد كه درصد بالايي از بازارهاي محصولات مختلف متكي بر نانوتكنولوژي خواهد بود و به همين دليل دولتها و شركتهاي بزرگ و كوچك به دنبال كسب جايگاهي براي خود در اين بازارها هستند. ميهيل روكو، رئيس كميته علوم و فناوري نانو در رياست جمهوري آمريكا طي مقاله اي در ماه مي سال 2001، پتانسيل نانوتكنولوژي براي تغيير چشمگير در اقتصاد جهاني را يادآوري نموده است. بر مبناي پيش بيني وي و بخش ديگري از صاحب نظران در ده الي 15 سال آينده نانوتكنولوژي بازار نيمه هادي را به طور كامل تحت تأثير قرار خواهد داد. خبرهايي نيز كه اخيراً از شركتهاي اصلي سازنده پردازنده هاي كامپيوتر در آمريكا و ژاپن منتشر شده است، از ورود پردازنده هاي حاوي يك ميليارد نانوترانزيستور تا قبل از 10 سال آينده حكايت دارد. به عنوان مثال شركت اينتل

اعلام نموده است كه در سال 2007 پردازنده هاي متكي بر نانوترانزيستور را با قدرت و سرعت بسيار بيشتر و مصرف كمتر نسبت به آخرين دستاوردهاي امروزي نيمه هادي ها وارد بازار خواهد كرد.  در بخش دارو نيز پيش بيني شده است تا 10 الي 15 سال آينده نيمي از اين صنعت متكي بر نانوتكنولوژي خواهد بود كه خود نياز به وسايل تزريق جديد و آموزشهاي پزشكي روزآمد خواهد داشت يا در مورد موادشيميايي، فقط ذكر بازار 100 ميليارد دلاري كاتاليستها كه تا 10 سال آينده به طور كامل متكي بر كاتاليستهاي نانوساختاري خواهد بود براي نشان دادن اهميت بحث كافي است. از هم اكنون بازار بزرگي براي بكارگيري مواد جديد در محصولات فعلي در حال شكل گيري است. موادي كه مي توانند خواص جديد و فوق العاده اي به محصولات موجود بخشيده و موجب كاهش قيمت آنها شوند. به عنوان نمونه نانولوله هاي كربني (Carbon Nanotubes) با وزن بسيار كمتر و استحكام بسيار بيشتر نسبت به موادي چون فولاد، بخش زيادي از صنايع را در آينده تحت تاثير قرار خواهد داد.  در كنار اين پيش بيني ها، اين سؤال بايد مطرح شود كه جايگاه كشورهايي كه به نانوتكنولوژي دسترسي ندارند، در بازارهاي آينده و اقتصاد جهاني چه خواهد بود. با توجه به اينكه سهم هر كشور يا بنگاه درزمان شكل گيري يك بازار تثبيت مي شود، زمان سرمايه گذاري براي رسيدن به جايگاه مناسب، همين امروز است. 6- دلايلي براي در اولويت قرارگرفتن نانوتكنولوژي در شرايط حاضر نانوتكنولوژي را بايد به عنوان يك مقولة بلندمدت نگاه كرد كه حداقل نيمة اول قرن بيست و يكم را به طور مداوم تحت تأثير قرار مي دهد. صاحب نظران جهان دورنماي نسبتاً شفافي از مسائل

و دستاوردهاي كوتاه مدت، ميان مدت و بلند مدت نانوتكنولوژي ارائه كرده اند كه همين دورنماي شفاف به ما كمك مي كند كه برنامه ريزي مناسبي را جهت همراهي كشور با روند جهاني آن طراحي و پياده كنيم. كشورهاي مختلف، در آموزش و پژوهش نانو به عنوان فعاليت بلندمدت سرمايه گذاري نموده اند و براي دستيابي به دستاوردهاي نزديك نيز پژوهشهاي متعددي در حوزه هايي چون نانومواد، نانوالكترونيك و مانند آن در دست انجام مي باشد.  -6-1 دلايل مربوط به ويژگيهاي نانوتكنولوژي ·   نانوتكنولوژي، يك فنّاوري عام و فراگير مي باشد كه در بسياري از فنّاوري هاي ديگر كاربرد داشته در بعضي از آنها ايجاد تحول مي نمايد. ·   تأثير زياد نانوتكنولوژي بر رفاه و زندگي مردم ·   تأثير زياد نانوتكنولوژي بر امنيت و دفاع ·   تأثير زياد نانوتكنولوژي بر حفظ محيط زيست (در حال حاضر پروژه هاي بسيار زيادي در كشورهاي مختلف براي حل مشكلات زيست محيطي تعريف شده است.) ·   نانوتكنولوژي تمام دستاوردهاي گذشتة بشر را كه در ماده تحقق يافته است، متحول مي سازد؛ در واقع تحول نانوتكنولوژي ظرف چند دهه به اندازة تحولات چندين قرن خواهد بود. ·   نانوتكنولوژي باعث همگرايي رشته هاي علمي و تخصصهاي مختلف شده و شروع فعاليت در آن باعث جهش در چندين زمينه مي شود. ·   نانوتكنولوژي رقيب ساير فنّاوري ها نيست بلكه مكمل و پاية آنهاست. ·   كاربردهاي نانوتكنولوژي همه جا همراه با هزينة كمتر، دوام و عمر بيشتر، مصرف انرژي پايينتر، هزينة نگهداري كمتر و خواص بهتر مي باشد. ·   نانوتكنولوژي موجد وضع معيارها و استانداردهايي خواهد بود كه كساني كه در توليد محصولات تأخير داشته باشند، نمي توانند در آينده فروشندة انها باشند. در بخشي از اين كشورها، در يكي دو سال اخير

تحركات شديدي از طرف دولتها براي سرعت بخشيدن به توسعه نانوتكنولوژي صورت گرفته و فعاليتهايي كه تا قبل از اين به صورت خودجوش توسط محققان انجام مي گرفته است، با تشويق و حمايتهاي مستقيم دولت ادامه يافته اند كه در اين قسمت به چند كشور اشاره مي شود:    -3-1   آمريكا دولت آمريكا در سال 1998 با توجه به خواست وسيع محققان و دانشگاهيان، گروه كاري بين بخشي علوم و فناوري نانو را تشكيل داد. اين گروه در فوريه 2000، گزارشي با عنوان «پيشگامي ملي نانوتكنولوژي؛ به سوي انقلاب صنعتي بعدي» به رئيس جمهور آمريكا ارائه نمود كه رئيس جمهور نيز آن را از طريق دستيار علوم و فناوري خود به كنگره ارائه داد. بخشي از اين گزارش صرف تهييج مسؤولان آمريكا براي توجه جدي به اين موضوع شده است تا آنجا كه در صفحه31 اين گزارش 101 صفحه اي عدم توجه به جنبه هاي مهم اين كار ازجمله جنبه هاي فرابخشي آن مساوي با در معرض خطر قرار گرفتن آينده اقتصادي، كيفيت زندگي و امنيت ملي آمريكا دانسته شده است. آنچه در اين گزارش پيشنهاد شده، برنامه اي ملي است كه از طريق كميته اي در عاليترين سطح و به صورت متمركز هدايت مي شود و در آن ضمن تعيين اولويت هاي پنجگانه كشور، تكليف هر يك از وزارتخانه ها و سازمانها، نحوه اجراي آن و بودجه لازم براي هر دستگاه در هر زمينه مشخص شده است. براي اين برنامه در كنگره 423 ميليون دلار به تصويب مي رسد؛ در حالي كه كل بودجه هايي كه در سال 1997 به صورت پراكنده توسط سازمانهاي مختلف دولتي هزينه شده كمتر از 120 ميليون دلار است. كميته مزبور براي سال 2002، مبلغ

508 ميليون دلار به تصويب رسانده است. يكي از اهداف اصلي اين برنامه، كسب پيشگامي در تمامي زمينه هاي مربوط به نانوتكنولوژي در جهان مي باشد.  -3-2   ژاپن محققان ژاپني از دهه 1970 ميلادي به صورت خودجوش در زمينه هاي تحقيقاتي نانوتكنولوژي وارد شده اند تا آنجا كه كلمه نانوتكنولوژي نيز اول بار توسط يك محقق ژاپني مورد استفاده قرار گرفت. دولت ژاپن اولين بار در ابتداي دهه 1990 بودجه اي را براي پشتيباني از اين تحقيقات اختصاص داد و اين روند ادامه يافت تا اينكه در سال 1997، 120 ميليون دلار و در سال 2001، 430 ميليون دلار اختصاص يافته است.  -6-2  دلايل مربوط به شرايط جهاني ·   رويكرد جديد و اولويت بسياري از فنّاوري هاي جديد نيز مقياس نانو بوده حتي پاسخگوي چالشهاي مطرح آنها مي باشد؛ به عنوان مثال دو چالش عمدة پيل سوختي يعني ذخيرة ايمن هيدروژن و عدم استفاده از مواد گرانبها، با نانوتكنولوژي حل خواهد شد. ·   سرمايه گذاري كلان كشورها در اين زمينه كشورهاي مختلف را وادار به همراهي با اين كاروان جهاني مي كند؛ مگر آنكه بخواهيم در آينده فقط مصرف كنندة محصولات نانوتكنولوژي باشيم كه با توجه به گستردگي كاربرد آن، مسألة بسيار بزرگي خواهد بود. ·   سرعت تصميم گيري در اين عرصه اهميت زيادي دارد وگرنه سرعت تحولات جهاني فاصلة ما با جهان را روزبروز بيشتر مي كند. در مورد نانوتكنولوژي، زمان تصميم گيري، فقط همين حالاست.  -6-3   دلايل مربوط به ويژگيهاي كشور ·   به دليل جديد بودن نانوتكنولوژي، جمهوري اسلامي ايران از كشورهاي پيشرفته چندان عقب نيست در حاليكه در بسياري از فنّاوري ها به دليل ايجاد شدن شبكه هاي غير قابل نفوذ شانس چنداني براي ما وجود ندارد.

·   براي ورود به عرصة نانوتكنولوژي، داشتن زيرساختهاي علمي و صنعتي مقياس ميكرو لازم نيست. (اگرچه اين موضوع در بدو امر در ذهن تداعي مي كند و بسياري از افراد اين اشكال را به حضور كشور در نانوتكنولوژي مي گيرند، اما شناخت كافي از زمينه هاي نانوتكنولوژي مؤيد اين مسأله است كه بسياري از محورهاي كاربردي نانو نياز به اين پيش نياز ندارد. تجربة متخصصان داخلي نيز در توليد بعضي مواد و پروژه هاي ديگر اين موضوع را تصديق مي كند.) ·   تصميم گيري براي حضور در فنّاوري هاي جديد بايد در زمان خود انجام گيرد وگرنه بعد از فعاليت وسيع كشورها و شكل گيري بازارهاي آن –كه ضمناً به دليل تحقق كاربردهاي نظامي آن تحريمها نيز ايجاد خواهند شد- حضور در آن تقريبا بي نتيجه است. ·   تقويت كشور در عرصة نانوتكنولوژي مي تواند موجب پيشرفت كشور در حوزه هايي چون الكترونيك، مواد و مانند آنها شود. ·   كشور ما پيش از آنكه به فكر رقابت باشد بايد به فكر حضور فعال در زمينه هايي باشد كه متعلق به ما بوده و كشور را در دنيا مطرح نمايد. با توجه به گستردگي عرصة نانوتكنولوژي چنين زمينه هايي وجود دارد ولي زمان تصميم گيري براي آن، همين امروز است. زيرا هركس زودتر اقدام كند مي تواند به چنين نتيجه اي برسد. ·   كشور ما در نانوتكنولوژي عقب نيست و متخصصان آمادة كار در كشور وجود دارند. حتي در بعضي زمينه ها محصولاتي نيز در مقياس آزمايشگاهي توليد شده است. 7  - راهكارهايي براي توسعة نانوتكنولوژي در جمهوري اسلامي ايران با توجه به ويژگيهاي نانوتكنولوژي و شرايط كشور اهداف فعاليت كشور در نانوتكنولوژي مي تواند موارد زير باشد: ·   استفاده از مزاياي نانوتكنولوژي در صنايع موجود

كشور با هدف جهش صنعتي ·   كسب موقعيت پيشتازي در جهان در محورهاي منتخب ·   عقب نماندن از جهان و همراهي با كاروان جهاني پيشرفت علم و فناوري براي رسيدن به اين اهداف، راهكارهاي زير پيشنهاد مي شود: ·   تصويب يك برنامة ملي براي مشاركت و هماهنگي بخشهاي مختلف دولت، دانشگاهها و مراكز پژوهشي، بخش خصوصي و صنعت با در نظر گرفتن نهاد هماهنگ كننده (در اين برنامه اولويتهاي آموزشي، پژوهشي و صنعتي كشور مشخص مي شود و با اختصاص بودجه به هريك از بخشها، وظيفه اجراي برنامه به آنها داده مي شود و ضمنا راهكارهاي حمايت از بخش خصوصي و اقدامات لازم براي رفع موانع موجود ديده مي شود). ·   افزايش آگاهي هاي عمومي در مورد پتانسيل نانوتكنولوژي ·   آموزش در سطوح مختلف ·   حمايت از شركتهاي خصوصي و نوپا ·   تحقيقات توسعه اي با انتخاب محور مناسب و ايجاد چرخه كامل ثمردهي نوآوري ·   ترويج نانوتكنولوژي در صنايع ·   همكاري بين المللي به منظور سرعت بخشيدن به فعاليتها 8- بايدهاي توسعة نانوتكنولوژي در كشور براي موفقيت در عرصة نانوتكنولوژي به زيرساختهاي سنگيني نياز نيست و با انتخاب محورهاي مناسب مي توان به موفقيتهاي ارزنده اي رسيد. اما به هرحال موارد زير لازم است: ·   فرهنگ سازي و ترويج فعاليت آموزشي، پژوهشي و صنعتي در زمينة نانوتكنولوژي ·   تسهيل همكاري هاي بين المللي ·   تسهيل دستيابي به اطلاعات علمي جهان در اين زمينه در طول نيم قرن گذشته جهان تقريبا هر دهه با يك فناوري كليدي روبرو بوده است كه بعضي از آنها كشورهاي مختلفي را از مشكلات نجات داده و باعث توليد ثروتهاي زيادي در آنها شده است. متاسفانه كشور ما در اين فناوري ها فقط

در بعد آموزش و تاحدودي پژوهش موفق بوده است و اين فناوري ها نفش مهمي در توسعه كشور ما نداشته اند. يكي از مهمترين مشكلات ما فقدان نظام نوآوري و عدم ارتباط بخشهاي آموزش، پژوهش، توليد و تجارت مي باشد. به عبارت ديگر عدم تشكيل زنجيره كامل ثمردهي نوآوري باعث شده است فعاليتهاي پراكنده اي انجام و بخش زيادي از آنها بي نتيجه بماند. به نظر نويسنده، يكي از مهمترين عوامل موفقيت كشور در اين عرصه  «انتخاب محورهاي مناسب و تكميل زنجيره نوآوري در آن محورها» مي باشد. اين موضوع بايد در طرح ملي نانوتكنولوژي ديده شده و تمام موانع حقوقي، مالي و ... آن شناسايي و براي رفع آنها اقدام شود. يكي ديگر از بايدهاي توسعه نانوتكنولوژي در كشور، «تصميم گيري بموقع» مي باشد. با توجه به شرايط جهاني كه بخشي از آن در اين مقاله مطرح گرديد، زمان حضور جدي جمهوري اسلامني ايران در اين عرصه همين امروز است. علاوه بر اين به نظر مي رسد موارد زير نيز بايد در نظر گرفته شود: الف: در آموزش ·   ايجاد دوره هاي كارشناسي ارشد و دكترا در رشته هاي مختلف ·   تعريف دروس نانوتكنولوژي در دورة كارشناسي دانشگاهها ·   گنجاندن مفاهيم علمي نانو در دروس دبيرستان ·   اعزام دانشجو به خارج از كشور ب: در پژوهش ·   شناسايي حوزه هاي مهم و اولويت دار در رشته هاي مختلف ·   شناسايي حوزه هاي مهم بين رشته اي و حمايت از پژوهشهاي بين رشته اي ·   تعريف پروژه هاي مشترك بين المللي در دانشگاهها و مراكز پژوهشي ·   حمايت از پايان نامه هاي كارشناسي ارشد و دكترا ·   تاسيس آزمايشگاههاي ملي ·   ايجاد دفتر پشتيباني و تجهيز آزمايشگاهها ج: در صنعت ·   آشنايي صنعت با كاربردهاي نانوتكنولوژي ·   ايجاد

واحدهاي تحقيق و توسعة نانوتكنولوژي در صنايع مهم و حياتي كشور ·   حمايتهاي مختلف براي سرمايه گذاري صنعت و تجاري شدن نتايج پژوهشهاي دانشگاهي د: فعاليتهاي مربوط به هدايت و هماهنگي ·   نهاد هماهنگ كنده فرابخشي ·   ايجاد دفتر مطالعه مستمر در روند نانوتكنولوژي ·   ايجاد شبكه هايي از افراد با تخصصهاي مختلف ·   ايجاد هماهنگي ميان نهادهاي آزمايشگاهي، مطالعاتي و ... ·   وجود دفتر خاص براي تقبل ريسك در بعضي موارد ·   ايجاد مركزي براي دريافت و اجراي طرحهاي پژوهشي-صنعتي ايرانيان خارج از كشور 9- نبايدهاي توسعة نانوتكنولوژي در كشور براي موفقيت در اين ·   فعاليتهاي پراكنده و ناهماهنگ ·   برنامه ريزي مقطعي ·   هدفگذاري صرفا كيفي (نه توام با اهداف كمي)  عرصه بايد از موارد زير اجتناب نمود: ·   توجه نكردن به منبع اصلي سفارش پژوهش يعني صنعت و بازار ·   دورنگهداشن متخصصان از اطلاعات علمي جهان ·   و ...   10- نتيجه گيري نانوتكنولوژي، عرصة مهمي در علم و فناوري است كه در سالهاي اخير توجه كشورها، بنگاهها، مراكز آموزشي و پژوهشي و محققان را به خود جلب نموده است. حضور در اين عرصه براي كشورها اجتناب ناپذير بوده و براي كشور ما نيز ضرورت دارد اما در اين عرصه تصميم گيري بموقع و صحيح ضرورت داشته و يكي از الزامات اصلي آن تشكيل شبكة نوآوري در محورهاي منتخب مي باشد. تدوين و اجراي طرح جامع و آينده نگر و نهاد هماهنگ كنندة فرابخشي نيز يكي ديگر از شرايط اصلي موفقيت در اين عرصه مي باشد.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109