سرشناسه: لباف علی ۱۳۵۳ - عنوان و نام پدیدآور: و آتش زبانه میکشید: احراق بیت فاطمه علیهاالسلام در منابع امامیه / به اهتمام علی لباف؛ [به سفارش گروه طرح و تحقیق فاطمیه
. مشخصات نشر: تهران: منیر ۱۳۸۷
مشخصات ظاهری: [۳۲] ص.
978 - 964539 - 079 - شابک: ۸۰۰۰ ریال: 0
وضعیت فهرست نویسی: فاپا (برونسپاری
(یادداشت: کتابنامه به صورت زیرنویس.
موضوع: فاطمه زهرا علیهاالسلام ، ۸؟ قبل از هجرت - ۱۱ق - مصائب
رده بندی کنگره: BP۲۷ / ۳ / م۵۶ ل۲ ۱۳۸۷
رده بندی دیویی: ۲۹۷ / ۹۷۳
شماره کتابشناسی ملی: ۱۵۳۷۱۴۶
(همان طور که در کتاب زخم آتش (1) ملاحظه نمودید، منابع عامه بنابر اهداف و انگیزههایی غرضورزانه تنها به ثبت ماجرای «تهدید عمر به آتش زدن خانه فاطمه علیهاالسلام » اکتفا کردهاند به همین دلیل، علمای شیعه نیز در مقام مناظره با اهل سنت، به ناچار تمامی استدلالهای خود را بر مبنای «تهدید به احراق» تنظیم نمودهاند. شاید همین امر موجب گردیده است که این توهم در ذهن برخی افراد پدید آید که «وقوع احراق» چندان هم مورد تأکید عالمان شیعه نبوده است.
چنانچه دکتر اصغر قائدان در کتابش به نام «تحلیلی بر مواضع سیاسی علی بن ابیطالب علیه السلام ، صفحه 86» (2) مینویسد: مسأله آتش زدن در خانه فاطمه (س) توسط عمر، تنها در یکی دو منبع از جمله اثبات الوصیه مسعودی (ص 115) ذکر شده است. در این نوشتار به جستجو و شمارش برخی منابع و مآخذی میپردازیم که از زبانه کشیدن آتش بر درب خانه حضرت زهرا علیهاالسلام سخن به میان آوردهاند. (3)
در «کتاب سلیم» (4) میخوانیم:
نقل اول: … ثم عاد عمر بالنار فأضرمها فی الباب فأحرق الباب … (5)
… سپس عمر با [شعلهای از ] آتش برگشت و درب خانه [حضرت زهرا علیهاالسلام ] را به آتش کشید و درب سوخت …
نقل دوم:
… و دعا عمر بالنار فأضرمها فی الباب ثم دفعه فدخل … (6)
… و عمر، [شعله] آتش طلب کرد و درب خانه [حضرت زهرا علیهاالسلام ] را به آتش کشید؛ سپس آن را هل داد و داخل [خانه] شد …
٭ خاطر نشان میگردد که به سند فوق، در کتابهای:
(1) - «الإحتجاج» (تألیف: طبرسی متوفای قرن 6)
(2) - «راحه الأرواح» (تألیف: ابوسعید سبزواری متوفای قرن 8)
(3) - «کامل بهائی» (تألیف: عماد الدین طبری متوفای قرن 9)
(4) - «أنساب النواصب» (تألیف: خادم استرآبادی متوفای قرن 11)
(5) - «محرق القلوب» (تألیف: ملّا مهدی نراقی متوفای 1209)
نیز استناد گردیده است. (7)
در کتاب «الهدایه الکبری» (9) میخوانیم:
… و هی النار التی أضرمتموها علی باب داری … (10)
… و آن آتشی است که بر درب خانه من افروختید …
٭ خاطر نشان میگردد که به سند فوق، در کتابهای:
(1) - «إرشاد القلوب» (تألیف: حسن بن محمد دیلمی متوفای 771)
(2) - «حلیه الأبرار» ((تألیف: سید هاشم بحرانی متوفای 1107
(3 «مدینه المعاجز» (تألیف: سید هاشم بحرانی)
نیز استناد گردیده است. (11)
فجمعوا الحطب ببابنا و أتوا بالنار لیحرقوا البیت … فسقَطْت لوجهی و النار تسعر … (12)
پس نزد درب [خانه ما] هیزم جمع کردند و [شعله] آتش آوردند تا خانه را آتش زنند … پس من به صورت به زمین افتادم، در حالی که آتش زبانه میکشید …
خاطر نشان میگردد که بنا بر نقل علامه مجلسی (متوفای 1111) در کتاب ٭ «بحار الأنوار»، به سند فوق در کتاب «إرشاد القلوب» (تألیف: حسن بن محمد دیلمی متوفای 771) نیز استناد گردیده است. (13)
… و إضرامهم النار علی الباب … و أخذت النار فی خشَب الباب … (14)
… و به آتش کشیدن آن درب توسط آنها … و در [لابلای] چوب درب [خانه حضرت زهرا علیهاالسلام ] آتش زبانه میکشید …
٭ خاطر نشان میگردد که به سند فوق، در کتابهای:
(1) - «کتاب الرجعه» (تألیف: محمد مؤمن استرآبادی متوفای 1088)
(2) - «حلیه الأبرار» (تألیف: سید هاشم بحرانی)
(3) - «بحار الأنوار» (تألیف: علامه مجلسی)
(4) - «نوائب الدهور» (تألیف: میرجهانی متوفای 1413)
نیز استناد (15) گردیده است. (16)
در کتابهای «الشافی فی الإمامه» (17) و «تلخیص الشافی» (18) میخوانیم:
و أی اختیار لمن یحرق علیه بابه حتی یبایع! (19)
و کسی که درب خانهاش به آتش کشیده میشود تا بیعت کند، چه اختیاری دارد!
در کتاب «مثالب النواصب» (20) میخوانیم:
… وضعوا نارا علی باب علی علیه السلام … (21)
آتشی بر درب خانه علی علیه السلام قرار دادند …
در کتابهای «تجرید العقائد» (22) و «شرح التجرید» (23) میخوانیم:
و بعث إلی بیت أمیرالمؤمنین علیه السلام لما امتنع من البیعه فأضرم فیه النار (24) … (25)
هنگامی که امیرالمؤمنین علیه السلام از بیعت [با ابوبکر ] خودداری کرد، به سوی خانه او فرستاد و در آن، آتش افروخت …
در کتاب «المحتضر» (26) میخوانیم:
… و أحرق بیت الوحی … (27)
… و خانه وحی را سوزاند …
خاطر نشان میگردد که بنا بر نقل علامه مجلسی در کتاب ٭ «بحار الأنوار»، به سند فوق در کتاب «زوائد الفوائد» (28) نیز استناد گردیده است. (29)
در کتاب «قواعد عقائد آل محمد علیهم السلام » (30) میخوانیم:
أنه علیه السلام ما خرج من بیته حتی احرق بابه … (31)
او از خانهاش بیرون نیامد تا این که درب خانهاش به آتش کشیده شد …
در کتاب «النافع یوم الحشر (32)» (33) میخوانیم:
فأضرموا فی بیته النار و أخرجوه قهرا. (34)
پس در خانهاش آتش افروختند و او را به زور بیرون آوردند.
در کتاب «المجلی» (35) میخوانیم:
و أحرق بیت فاطمه علیهاالسلام و دخل بغیر إذنها … (36)
و خانه فاطمه علیهاالسلام را سوزاند و بدون اجازه او، وارد [ آن] شد …
در کتاب «مفتاح الباب (37)» (38) میخوانیم:
فأضرم فیه النار و فیه سیدة نساء العالمین. (39)
پس در آن آتش افروخت؛ در حالی که بانوی زنان عالم، در آن [خانه] بود.
در کتاب «الحاشیه علی شرح التجرید» (40) میخوانیم:
و کان الإضرام متحققا … (41)
و آتش زدن [درب خانه حضرت زهرا علیهاالسلام ] قطعی است …
منبع شماره 12
در کتاب «أنساب النواصب» (42) میخوانیم:
إنهم أحرقوا الباب و دخلوا الدار … (43)
آنها درب را سوزاندند و وارد خانه شدند …
(منبع شماره 13
در کتاب «علم الیقین» (44) میخوانیم:
و إضرامه النار فی بیت علی علیه السلام … (45)
و آتش افروختن او در خانه علی علیه السلام …
در کتاب «الرسائل الإعتقادیه» (46) میخوانیم:
فأضرم فیه النار و فیه فاطمه علیهاالسلام … (47)
و در آن آتش افروخت، در حالی که فاطمه علیهاالسلام در آن بود …
تألیف یا کتابت «إثبات الوصیه»، منسوب به مسعودی [یا فردی دیگر (؟)]، در ربیع الأول سال 332 هجری قمری به پایان رسیده است؛ لذا عبارت «و أحرقوا بابه = درب خانهاش (علی علیه السلام ) را به آتش کشیدند، صفحه 143»، انعکاسی از باورداشت این حادثه تاریخی در اوائل قرن 4 هجری و پیشینه آن در میراث مکتوب قرون نخستین میباشد.
علاوه بر مصادر اصلی، تصریح به آتش گرفتن درب خانه فاطمه علیهاالسلام را در فارسینگاشتههای علمای امامیه نیز به وضوح میتوان مشاهده نمود. برخی از این منابع عبارتند از:
(1) - کتاب «تحفه الأبرار» (تألیف: عماد الدین طبری متوفای قرن 7)، صفحه 249
(2) - کتاب «رساله اصول الدین» (تألیف: مقدس اردبیلی متوفای 993)، صفحه 306 (ضمن هفده رساله)
(3) - کتاب «حدیقه الشیعه» (تألیف: مقدس اردبیلی)، صفحه 30
(4) - کتاب «جلاء العیون» (تألیف: علامه مجلسی متوفای 1111)، صفحه 215
(5) - کتاب «حق الیقین» (تألیف: علامه مجلسی)، صفحه 102
(6) - کتاب «ُانس المؤمنین» (تألیف: محمد بن اسحاق حموی متوفای قرن 10)، صفحه 52
(7) - کتاب «گوهر مراد» (تألیف: عبد الرزاق لاهیجی متوفای 1051)، صفحه 565
(8) - کتاب «أنیس الموحدین» (تألیف: ملّا مهدی نراقی متوفای 1209)، صفحه 180
(9) - کتاب «ریاض الشهاده» (تألیف: محمد حسن قزوینی متوفای 1240)، جلد 1، صفحه 122
(10) - کتاب «الکبریت الأحمر» (تألیف: قاینی بیرجندی متوفای 1352)، صفحه 277
نکته
سید مرتضی (متوفای 436)، بعد از نقل «تهدید به احراق، به روایت بلاذری» (48) مینویسد:
و هذا الخبر قد روته الشیعه من طرق کثیرة و إنَّما الطریف أن نرویه بروایه لشیوخ محد ثی العامه و لکنهم کانوا یروون ما سمعوا بالسلامه و ربما تنبهوا علی ما فی بعض ما یروونه علیهم فکَفوا عنه … (49)
و این خبر را شیعه از راههای زیادی روایت کرده است و نکته جالب این است که: ما آن را به روایت بزرگان محدثین اهل سنت روایت کنیم؛ اما آنها [در ابتدا] آنچه شنیده بودند را به درستی روایت میکردند؛ اما چه بسا به برخی از آنچه به ضرر خودشان روایت میکردند، آگاهی یافتند و از [نقل] آن، صرف نظر نمودند …
در کتاب «الإمامه و السیاسه» : تألیف: ابن قتیبه (متوفای 276)، میخوانیم
ثم قام عمر، فمشی معه جماعه حتی أتوا باب فاطمه، فدقوا الباب، (50) فلما سمعت أصواتهم نادت بأعلی صوتها:
یا أبت! یا رسول الله! ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن أبی قحافه؟! (51)
سپس عمر برخاست؛ پس جماعتی همراه او به راه افتادند؛ تا این که به درب خانه فاطمه رسیدند. پس به درب کوبیدند. هنگامی که [حضرت زهرا علیهاالسلام ] صدای آنها را شنید، با رساترین نحوی که میتوانست، فرمود: پدرجان! ای پیامبر خدا! ما پس از تو از فرزند خطاب ( = عمر) و از فرزند ابی قحافه ( = ابوبکر) چهها کشیدیم؟!
در کتاب «أنساب الأشراف» : تألیف: بلاذری (متوفای 279)، میخوانیم
إن أبابکر أرسل إلی علی یرید البیعه فلم یبایع، فجاء عمر و معه فتیله، فتلقته فاطمه علی الباب؛
فقالت فاطمه:
یابن الخَطاب!
أتراک محرِقا علی بابی؟!
قال: نعم … (52)
ابوبکر، [شخصی را] نزد علی فرستاد و از او بیعت میخواست؛ ولی او بیعت نکرد. پس عمر آمد، در حالی که همراه او شعله آتشی بود. پس فاطمه [در پشت] درب در برخورد با او فرمود: ای فرزند خطّاب! آیا تو را چنین میبینم که میخواهی درب [خانه ما را] به آتش بکشی؟ او گفت: آری …
در کتاب «تثبیت الإمامه» : تألیف: یحیی بن الحسین زیدی یمنی (متوفای 298)، میخوانیم
فقال أبوبکر لعمر: إنهض فی جماعه و اکسر باب هذا الرجل و جئنا به [کی] یدخل فی ما دخل فیه الناس، فنهض عمر و من معه إلی باب علی فدقوا الباب، فدافعته فاطمه صلوات الله علیها فدفعها و طرحها … (53)
پس ابوبکر به عمر گفت: با گروهی برخیز و درب خانه این مرد را بشکن و او را نزد ما بیاور تا در آنچه مردم در آن داخل شدهاند (پذیرش خلافت ابوبکر)، داخل شود. پس عمر و همراهانش به سوی خانه علی برخاستند و به درب کوبیدند. فاطمه که درود خدا بر او باد جلوی او را گرفت، پس او فاطمه را هل داد و پرت نمود …
در کتاب «تفسیر العیاشی» : تألیف: محمد بن مسعود عیاشی (متوفای 320)، میخوانیم
… فلما انتهینا إلی الباب فرأتهم فاطمه صلوات الله علیها أغلقت الباب فی وجوههم … فضرب عمر الباب برجله فکسره و کان من سعف … (54)
… هنگامی که به درب [خانه حضرت زهرا علیهاالسلام ] رسیدیم، فاطمه که درود خدا بر او باد متوجه شد و درب را بر روی آنها بست … پس عمر، درب را با پایش شکست و جنس آن [درب] از چوب درخت خرما بود … (55)
در کتاب «الجمل» : تألیف: شیخ مفید (متوفای 413)، میخوانیم
… أنفذ عمر بن الخطاب قنفذا و قال له: أخرجهم من البیت، فإن خرجوا و إلا فاجمع الأحطاب علی بابه … (56)
… عمر بن خطاب، قنفذ را مأمور کرد و به او گفت: آنها را از خانه بیرون کن، پس اگر بیرون آمدند [که آمدند]، و گرنه هیزمها را بر درب خانهاش جمع کن …
در کتاب «تاج العقائد» : تألیف: علی بن محمد اسماعیلی یمنی (متوفای 612)، میخوانیم
… ثم وضعهم الحطَب علی باب بیت علی و فیه سیدة نساء العالمین فاطمه الزهراء بنت رسول الله لیحرقوه، لما امتنع عن الخروج إلی البیعه … (57)
… هنگامی که از بیرون آمدن [از خانه] برای بیعت [با ابوبکر ] خودداری کرد، بر درب خانه [علی] چوب گذاشتند تا آن را بسوزانند و این در حالی بود که در آن [خانه]، بانوی زنان عالم [یعنی] حضرت فاطمه زهرا دختر پیامبر خدا قرار داشت …
در کتاب «الکشکول» : تألیف: سید حیدر آملی (متوفای قرن 8)، میخوانیم … ثم قال لقنفذ: ألحقنی بالنار و الحطبِ! ففعل و صاروا بأجمعهم إلی باب علی بن أبیطالب فقرع الباب قرعا شدیدا … (58)
… سپس به قنفذ گفت: با آتش و هیزم به دنبال من بیا!
پس او (قنفذ) این کار را انجام داد و همگیشان نزد خانه علی بن ابیطالب آمدند. سپس به شدت به درب کوبید …
در کتاب «علم الیقین» : تألیف: فیض کاشانی (متوفای 1091)، میخوانیم
… و أتی بهم إلی منزل أمیرالمؤمنین فوافوا بابه مغلقا فصاحوا به: اخرج یا علی! … فلم یفتح لهم الباب. فأتوا بحطب فوضعوه علی الباب … (59)
… و آنها را به نزد خانهی امیرالمؤمنین آورد؛ پس به نزد خانهاش آمدند، در حالی که درب بسته بود. پس بر او فریاد کشیدند: ای علی! بیرون آی! … ولی او درب را به روی آنها نگشود؛ پس آنها هیزم آوردند و بر درب خانه گذاشتند … (60)
استاد شیخ حسین غیب غلامی هرساوی در کتاب ارزشمند «علی بن ابیطالب علیه السلام و رمز حدیث فدک، صفحه 94»، سند تاریخی زیر را از منابع اهل سنّت استخراج نمودهاند:
… و ما عمل علی بن أبیطالب مصراعی داره إلا بالمسمارِ. (61)
… و علی بن ابیطالب دو لنگه درب [خانه] خویش را جز با [استفاده از ] مسمار (میخ) نساخت [و از روش دیگری برای ساختن آن، استفاده نکرد] … (62)
خانه مسکونی حضرت علی و حضرت زهرا علیهماالسلام که در مجاورت مسجد النبی صلی الله علیه و آله قرار داشت؛ تنها دارای یک درب بود که به سوی مسجد باز میشد و هجوم به بیت فاطمه علیهاالسلام نیز از همین درب صورت پذیرفت. (63)
قال ابن عباسٍ: و سد أبواب المسجد غیر باب علی … و هو طریقه لیس له طریق غیره. (64)
ابن عباس گفت: و [پیامبر ] دربهای [خانههای رو به] مسجد را به جز درب [خانه] علی بست … و وی [حضرت علی علیه السلام ]، راهش به بیرون از خانه، [تنها] از آن درب رو به مسجد بود و راه دیگری [برای خروج از خانه] نداشت.
قال ابن عباسٍ: سد رسول الله أبواب المسجد غیر باب علی …
و هو طریقه لیس له طریق غیره. (65)
ابن عباس گفت: پیامبر دربهای [خانههای رو به] مسجد را به جز درب [خانه] علی بست …
و وی [حضرت علی علیه السلام ]، راهش به بیرون از خانه، [تنها] از آن درب رو به مسجد بود و راه دیگری [برای خروج از خانه] نداشت.
(1) - ر.ک: دانشنامه شهادت حضرت زهرا علیهالسلام ، بخش یکم، کتاب پنجم.
(2) - این کتاب که با تقریظ دکتر صادق آئینهوند و دکتر سید جعفر شهیدی به چاپ رسیده، علیرغم برخی تحلیلهای ارزندهای که ارائه نموده است؛ حاوی برخی شبهه افکنیها نیز میباشد.
(3) - تمامی اسناد مندرج در این نوشتار، برگرفته از کتاب «دراسة و تحلیل حول الهجوم علی بیت فاطمه علیهاالسلام » میباشد.
(4) - تألیف: سلیم بن قیس هلالی (متوفای 76 یا 90)
(5) - الهجوم، ص 224.
(6) - الهجوم، ص 227.
(7) - الهجوم، ص 229.
(8) - در این مقام، تنها قدمت نگارش این کتاب مورد توجه بوده است
(9) - تألیف: حسین بن حمدان (متوفای 334)
(10) - الهجوم، ص 255.
(11) - الهجوم، ص 255.
(12) - الهجوم، ص 256.
(13) - الهجوم، ص 258.
(14) - الهجوم، ص 259.
(15) - این قبیل استنادها، حاکی از اطمینان علمای شیعه به مضمون نقل و اعتماد آنان به محتوای آن خبر، میباشد. خاطر نشان میگردد که ضعیف بودن یک راوی یا متهم بودن او به غلو، لزوما بدین معنا نیست که هیچ یک از مطالب مندرج در کتاب وی قابل استناد نمیباشد. برای مثال: نجاشی (متوفای 450) درباره نوفلی مینویسد:
«ضعیف، لکن له کتاب حسن کثیر الفوائد …»
(رجال نجاشی، ردیف 75)
یا درباره حسین بن عبیدلله السعدی مینویسد:
ممن طعن علیه و رمی بالغلو له کتب صحیحة الحدیث …»
(رجال نجاشی، ردیف 86)
(16) - الهجوم، ص 261 - 262
(17) - تألیف: سید مرتضی (متوفای 436)
(18) - تألیف: شیخ طوسی (متوفای 460)
(19) - الهجوم، ص 278 - 279
(20) - تألیف: ابن شهر آشوب مازندرانی (متوفای 588)
(21) - الهجوم، ص 294.
(22) - تألیف: خواجه نصیر الدین طوسی (متوفای 672).
(23) - تألیف: علا مه حلی (متوفای 726).
(24) - درباره این تصریح، نکته ظریفی را در کتاب «حقایق پنهان» (مندرج در بخش یکم از دانشنامه شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام ، کتاب سوم) ذکر نمودهایم که در این مقام، توجه دوباره به آن خالی از فایده نیست.
(25) - الهجوم، ص 305.
(26) - تألیف: حسن بن سلیمان حلی (متوفای قرن 8).
(27) - الهجوم، ص 307.
(28) - تألیف: سید رضی الدین علی، فرزند سید بن طاووس (متوفای قرن 9).
(29) - الهجوم، ص 307.
(30) - تألیف: عز الدین دیلمی (متوفای 711).
(31) - الهجوم، ص 310.
(32) - المطبوع باسم: الباب الحادی عشر مع شرحیه.
(33) - تألیف: فاضل مقداد (متوفای 826).
(34) - الهجوم، ص 315.
(35) - تألیف: ابن ابیجمهور احسائی (متوفای اوائل قرن 10).
(36) - الهجوم، ص 320.
(37) - المطبوع مع الباب الحادی عشر.
(38) - تألیف: ابن مخدوم عربشاهی جرجانی (متوفّای 976)
(39) - الهجوم، ص 321.
(40) - تألیف: مقدس اردبیلی (متوفای 993).
(41) - الهجوم، ص 321.
(42) - تألیف: خادم استرآبادی (متوفای قرن 11).
(43) - الهجوم، ص 331.
(44) - تألیف: فیض کاشانی (متوفای 1091)
(45) - الهجوم، ص 332.
(46) - تألیف: خواجوئی مازندرانی (متوفای 1173)
(47) - الهجوم، ص 335.
(48) - نقل وی از بلاذری چنین است:
و قد روی ابللاذری … فجاء عمر و معه قبس فتلقته فاطمة علی الباب، فقالت: یابن الخطّاب! أتراکم حرِق علی بابی؟ قال:
َنعم …
(49) - تلخیص الشافی (شیخ طوسی)، ج 3، ص 76، چاپ: مطبعة الآداب، نجف.
(50) - ابن ابیالحدید معتزلی (متوفای 656) از قول براء بن عازب در جریان آگاه ساختن بنیهاشم از ماجرای سقیفه توسط او نقل میکند:
… و خرجت أشتد حتی انتهیت إلی بنی هاشم و الباب مغلق، فضربت علیهم الباب ضربا عنیفا …
… و با سرعت بیرون آمدم تا به بنیهاشم رسیدم، در حالی که درب بسته بود؛ پس به شدت به درب کوبیدم …
(شرح نهج البلاغه، ج 1، ص 219)
(51) - الهجوم، ص 170.
(52) - الهجوم، ص 174.
(53) - الهجوم، ص 239.
(54) - الهجوم، ص 245.
(55) - ظاهرا درب در دو سمت مجاور با دیوار، دارای تیرکی چوبی نیز بوده است؛ چنانچه در تفسیر آیه 132 سوره طه میخوانیم:
فلما أنزل الله هذه الآیة کان رسول الله ص یجیء کل یوم عند صلاة الفجر حتی یأتی باب علی و فاطمة و … ثم یأخذ بعضادتی الباب و یقول:
پس هنگامی که خدای متعال این آیه را نازل کرد، پیامبر خدا هر روز در هنگام نماز صبح میآمد تا به درب خانه علی و فاطمه میرسید … سپس دو چوبه کناری درب را میگرفت و میگفت …
علی بن ابراهیم متوفای 307، تفسیر قمی، ج 2، ص 67
این برداشت مورد تأیید لغت شناسان نیز میباشد؛ چنانچه ابن حماد جوهری در کتاب «الصحاح» مینویسد:
و کذلک عضادت الباب و هما: خشَبتَاه من جانبیه.
الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه، ج 2، ص 509
(56) - الهجوم، ص 275.
(57) - الهجوم، ص 299.
(58) - الهجوم، ص 314.
(59) - الهجوم، ص 325.
(60) - جهت آشنایی تفصیلی با تحقیقاتی که در زمینه اثبات وجود درب برای خانههای مدینه (در سال یازدهم هجری) صورت گرفته است، به منابع ذیل مراجعه فرمایید:
[1] - کتاب «مأساة الزهراء علیهالسلام »، 309، تألیف: سید جعفر مرتضی عاملی، جلد دوم، صفحات 239
چاپ: دارالسیره.
[2] - کتاب «حوار مع فضل لله حول الزهراء علیهالسلام »، 359، تألیف: سید هاشم هاشمی، صفحات 351 چاپ: دارالهدی.
[3] - کتاب «المحسن بن فاطمه علیهالسلام »، : 238، تألیف: شیخ عبد الزهراء قطیفی، صفحات 217 چاپ انوارالهدی.
خاطر نشان میگردد که شبهات القا شده در این زمینه، ریشه در کتاب «طبقات الکبری» (تألیف: ابن سعد، متوفای 230) دارد؛ چنانچه ابراز شده:
پارهای از محققین بر این باورند که خانههای مدینه در آن عهد فاقد درب به معنای امروزی آن بوده و به جای درب، بر چارچوب ورودی خانه، پرده میآویختند.
(سایت اینترنتی «sonnat»، افسانه آتش زدن درب خانه حضرت فاطمه، ارسال شده در تاریخهای 10 تیرماه 1385 و 9 دی ماه 1385)
٭ جهت آشنایی با تعصبات تند تسنن گرایانه «ابوعبدلله، محمد بن سعد بصری»، به کتاب «انکار آفتاب»، تألیف: حسین خان صنمی، صفحات 44، 54 - 71، 77 - 78 و 92 مراجعه فرمایید. ] ،
(61) - المواهب اللدنیه (: قسطلانی)، ج 3، ص 409؛ الدرة الثمینه (: ابن نجار)، ص 205.
(62) - «وتد» میخ چوبی قطور و سرپهنی است (به شکل مخروط یا هرم) که در زمین یا دیوار میکوبند.
«مسمار» میخی همانند «وتد» ولی (معمولا) از جنس آهن میباشد که استفاده از آن جهت نگهداری قطعات چوبی درب، ضروری بوده است. مسمار به گونهای بوده است که: محکم کوبیدن آن در چوبهای درب، میتوانسته موجبات ترک خوردن و شکاف برداشتن چوب را فراهم آورد.
ر.ک:
• الکافی، ج 5، ص 243، ب 29، ح 9؛
• الإستبصار، ج 3، ص 132، ب 87، ح 5؛
• التهذیب، ج 7، ص 219 ب 22، ح 41؛
• وسائل الشیعه، ج 19، ص 144، ب 29، ح 24326
بنابراین، پس از اصابت ضربههای شدید (همانند: لگد زدن به درب)، چوب درب توسط مسمار شکاف برداشته و در نتیجه، مسمار از جای خود بیرون آمده و با باز شدن ناگهانی درب، موجبات مصدومیت صدیقه طاهره علیهالسلام بین درب و دیوار فراهم گردیده است؛ هر چند که گستاخانه، چنین ابراز شده:
«چرا میخ بلندی از درب خانه به سمت داخل خانه بیرون آمده بود و علی بن ابیطالب (ع) آن میخ را که در مواقع عادی نیز میتوانست موجب جراحت اهل و عیال او گردد، در نیاورده یا خم نکرده بود؟» !
(سایت اینترنتی «sonnat»، افسانه آتش زدن درب خانه فاطمه، ارسال شده در تاریخهای 10 تیرماه 1385 و 9 دی ماه 1385)
(63) - دربی که هم اکنون در ضلع شرقی ضریح مسجد النبی صلی لله علیه وآله قرار دارد و به نام «باب فاطمه علیهالسلام » شهرت یافته و به زائران مدینه منوره نشان داده میشود، مکان اصلی درب خانه فاطمه علیهالسلام نبوده و محل حقیقی آن، در پایان دیوار غربی خانه فاطمه علیهالسلام و پشت قفسههای پر از قرآن کریم حدودا در مقابل مکانی که مأذنه بلال نامیده میشود قرار دارد.
(64) - إحقاق الحق (: قاضی نورلله شوشتری متوفای 1019)، ج 5، ص 541؛ به نقل از: خصائص (: نسائی)، ص 14
(65) - إحقاق الحق، ج 5، ص 543؛ به نقل از: البدایة و النهایه (: ابن کثیر)، ج 7، ص 33810.
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».