سرشناسه: لباف علی ۱۳۵۳ - عنوان قراردادی: کاملالزیارات. فارسی - عربی. شرح
عنوان و نام پدیدآور: مصائب فاطمی در میراث علمی ابنقولویه قمی (متوفای ۳۶۷ هجری) / به اهتمام علی لباف؛ با همکاری فرشاد عسکری؛ با راهنمایی محمدرضا مامقانی.
مشخصات نشر: تهران: منیر ۱۳۸۸.
مشخصات ظاهری: ۲۳ ص.
شابک: ۹۰۰۰ ریال: 978 - 964 - 539 - 159 - 9
وضعیت فهرست نویسی: فاپا
یادداشت: کتاب حاضر برگرفته از کتاب "کامل الزیارات " ابنقولویه است.
یادداشت: کتابنامه به صورت زیرنویس.
موضوع: فاطمه زهرا علیهاالسلام ، ۸؟ قبل از هجرت - ۱۱ق - - مصائب
موضوع: ابن قولویه جعفر بن محمد، - ۳۶۸؟ ق
موضوع: ابنقولویه، جعفر بن محمد، - ۳۶۸؟ ق. کامل الزیارات - - نقد و تفسیر
شناسه افزوده: عسگری، فرشاد
شناسه افزوده: مامقانی محمدرضا، ۱۳۳۲ - شناسه افزوده: ابنقولویه، جعفر بن محمد، - ۳۶۸؟ ق. کامل الزیارات. شرح
رده بندی کنگره: BP۲۷ / ۳ / م۵۶ ل۱۸ ۱۳۸۸
رده بندی دیویی: ۲۹۷ / ۹۷۳
شماره کتابشناسی ملی: ۱۷۷۲۳۹۳
روش رجالی ابن قولویه در تألیف «کامل الزیارت»
ایراد ضرب و جرح به حضرت زهرا علیهاالسلام
سقط حضرت محسن علیه السلام
انتقام از دشمنان حضرت زهرا علیهاالسلام
مجازات قاتل حضرت محسن علیه السلام
جمعبندی (درباره سقط حضرت محسن علیه السلام )
کتاب «کامل الزیارات» تنها یادگار بر جای مانده از محدث والامقام، جناب ابن قولویه قمی از مفاخر متقدمین علمای برجسته شیعه در حدیث میباشد. این کتاب شریف که در اواسط سده چهارم هجری به رشته تحریر در آمده است، احادیث مربوط به زیارت اهل بیت علیهم السلام را با اسناد معتبر، در خود گنجانده است. کتاب «کامل الزیارات» : که در آثار بزرگان امامیه، از آن با نامهای «جامع الزیارات» ، «کتاب الزیارات» و «کامل الزیارة» یاد شده است، در زمره معتبرترین کتابهای روایی شیعه قرار دارد و از جمله منابع و مآخذی است که در صحت و اعتبار روایات مندرج در آن، تردیدی راه ندارد.
ابن قولویه، در این زمینه، در آغاز کتابش چنین مینگارد:
… لکن ما وقع لنا من جهه الثقات من أصحابنا رحمهم الله و لا أخرجت فیه حدیثا روی عن الشذاذ من الرجال یؤثر ذلک عنهم علیهم السلام المذکورین غیر المعروفین بالروایه؛ المشهورین بالحدیث و العلم … (1)
… ولی [من فقط] آنچه از طرف اصحاب [و هممذهبان] بسیار مورد اطمینان و اعتمادمان که خدا رحمتشان کند به ما رسیده [نقل کرده ام ] و در این [کتاب، حتی] یک حدیث را هم که از طریق افراد شاذ، از ائمه علیهم السلام روایت شده، نقل نکردهام؛ کسانی که در نقل روایت غیر معروف بوده و در حدیث و دانش [ آن]، مشهور نیستند … (2)
در این نوشتار، نخست درباره ابن قولویه قمی، مطالبی را به اختصار خواهیم آورد. سپس، روایت حاکی از مصائب حضرت زهرا علیهاالسلام و به قتل رسیدن حضرت محسن علیه السلام مندرج در باب «نوادر الزیارات» (3)
اقتباس از مباحث استاد سید محمد حسن مؤمنی، مندرج در کتاب «از این صبح روشن: اثبات سند زیارت عاشورا» ، ص 181 - 188.
را از این کتاب گرانقدر، نقل، و آن گاه ترجمه آن را تقدیم مینماییم.
اهمیت این روایت آنگاه روشنتر میگردد که به یاد داشته باشیم درباره حضرت محسن علیه السلام چنین اظهار شده است:
«مصنفین منصف شیعه نیز در مورد محسن زیاد بحث نمیکنند و مثل اینکه این نظریهی اهل سنت را بیشتر پسند دارند که محسن یا وجود خارجی نداشته و یا در همان کودکی فوت کرده است. » ! (4)
شیخ ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه (متوفای 367) از برجستهترین چهرههای حدیث شیعه در قرن چهارم هجری است. وی در شهر مقدس قم در خاندان علم، فضیلت و تقوا دیده به جهان گشود و پیوسته، از محضر بزرگان امامیه کسب فیض نمود تا در زمره بارزترین چهرههای علمی دوران خود درآمد و روایات او در طول هزار سال پیوسته در مجموعههای روایی شیعه نقل شد و مورد استناد قرار گرفت.
برخی از عالمان بزرگ امامیه که «ابن قولویه» احادیث کتاب «کامل الزیارات» را به عنوان «استادانش» ، از آنها نقل کرده است؛ عبارتند از: (5)
(1) - پدر بزرگوارش جناب محمد بن قولویه، که استاد "کشی "، «صاحب کتاب معروفی در علم رجال». نیز بوده است
(2) - جناب ثقه الإسلام محمد بن یعقوب کلینی، نویسنده کتاب شریف «الکافی». (6)
(3) - جناب شیخ علی بن الحسین بن بابویه، پدر بزرگوار شیخ صدوق.
نجاشی (متوفای 450) (7) در تمجید از ابن قولویه چنین مینویسد:
و کان أبوالقاسم من ثقات أصحابنا و أجلائهم فی الحدیث و الفقه … و علیه قرأ شیخنا أبوعبدالله (8) الفقه و منه حمل، و کل ما یوصف به الناس من جمیل و ثقه و فقه، فهو فوقه، له کتب حسان … قرات أکثر هذه الکتب علی شیخنا أبی عبدالله رحمه الله و علی الحسین بن عبید اله رحمه الله (9) - (1) 0
و ابوالقاسم (ابن قولویه) از اصحاب [و هم مذهبان] مورد اعتماد و اطمینان ما و از بزرگان ایشان (علمای امامیه) در حدیث و دانش آن است … و شیخ و استادمان ابوعبدالله (شیخ مفید) فقه (دانش حدیث) را از وی آموخته و از او، روایت کرده است. و هر آنچه مردم به زیبایی [سیرت] و اعتماد و اطمینان (11) و دانش، او را توصیف کنند، او بالاتر از آن است؛ برای او کتابهای نیکویی است [وی سپس کتابهای ابن قولویه را بر میشمارد و در ادامه مینویسد:] من بیشتر کتابهای ایشان را با حضور شیخ و استادمان ابوعبدالله (شیخ مفید) و حسین بن عبیدالله (ابن غضائری) قرائت (12) کردم.
ابن حجر عسقلانی عالم متعصب سنی (متوفای 852) درباره ابن قولویه مینویسد:
من کبار الشیعه و علمائهم المشهورین … و تلمذ له المفید و بالغ فی إطرائه و حدث عنه أیضا الحسین بن عبید الله الغضائری … (13)
از بزرگان شیعه و علمای سرشناس آنهاست … «مفید» شاگرد او بوده و بسیار از وی ستایش کرده است؛ و نیز «حسین بن عبید الله غضائری» … از او حدیث نقل کرده است
ابن قولویه قمی در کتابش، روایت مفصلی را از امام صادق علیه السلام نقل مینماید که فرازهایی از آن حدیث شریف، (14) بدین شرح میباشد:
َلما اسری بالنبی صلی الله علیه و آله إلی السماء قیل له: إن الله تبارک و تعالی یختبرک فی ثلاث لینظر کیف صبرک.
قال: اسلم لأمرک یا رب و لا قوة لی علی الصبر إلا بک؛ فما هن؟
قیل له: أولهن الجوع و الأثره علی نفسک و علی أهلک لأهل الحاجه.
قال: قبلت یا رب و رضیت و سلمت و منک التوفیق و الصبر.
و أما الثانیه فالتکذیب و الخوف الشدید و بذلک مهجتک فی، محاربه أهل الکفر بمالک و نفسک و الصبر علی ما یصیبک منهم من الأذی و من أهل النفاق و الألم فی الحرب و الجراح.
قال: قبلت یا رب و رضیت و سلمت و منک التوفیق و الصبر.
و أما الثالثه فما یلقی أهل بیتک من بعدک من القتل.
أما أخوک علی، فیلقی من امتک الشتم و التعنیف و التوبیخ و الحرمان و الجحد و الظلم. و آخر ذلک القتل.
فقال: یا رب قبلت و رضیت و منک التوفیق و الصبر.
و أما ابنتک، فتظلم و تحرم و یؤخذ حقها غصبا الذی تجعله لها و تضرب و هی حامل و یدخل علیها و علی حریمها و منزلها بغیر إذن. ثم یمسها هوان و ذل ثم لا تجد مانعا و تطرح ما فی بطنها من الضر ب و تموت من ذلک الضرب.
قال: إنا لله و إنا إلیه راجعون، قبلت یا رب و سلمت و منک التوفیق و الصبر …
و أما ابنتک، فإنی اوقفها عند عرشی فیقال لها:
إن الله قد حکمک فی خلقه فمن ظلمک و ظلم ولدک فاحکمی فیه بما أحببت فإنی اجیز حکومتک فیهم.
فتشهد العرصه، فإذا وقفِّ من ظلمها أمرت به إلی النار، فیقول الظالم:
وا حسرتاه علی ما فرطتفی جنب الله
و یتمنی الکرة و یعض الظالم علی یدیه، و یقول:
یا لیتنی اتخذت مع الرسول سبیلا یا ویلتی لیتنی لم أتخذ فلانا خلیلا.
و قال: حتی إذا جاءنا قال: یا لیت بینی و بینک بعد المشرقین فبئس القرین و لن ینفعکم الیوم إذ ظلمتم أنکم فی العذاب مشترکون.
فیقول الظالم: أنت تحکم بین عبادک فیما کانوا فیه یختلفون، أو الحکم لغیرک.
فیقال لهم: ألا لعنه الله علی الظالمین الذین یصدون عن سبیل الله و یبغونها عوجا و هم بالآخرة کافرون.
و أول من یحکم فیه محسن بن علی علیه السلام فی قاتله؛ ثم فی قنفذ. فیؤتیان هو و صاحبه فیضربان بسیاط من نار لو وقع سوط منها علی البحار لغلت من مشرقها إلی مغربها و لو وضعت علی جبال الدنیا لذابت حتی تصیر رمادا فیضربان بها …
هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله به سوی آسمان سیر داده شد، به او گفته شد: خداوند تبارک و تعالی در سه چیز تو را امتحان میکند، تا بنگرد که صبر تو چگونه است.
پیامبر صلی الله علیه و آله عرضه داشت:
پروردگارا! نسبت به فرمان تو تسلیم هستم و جز به یاری تو، توانی بر این شکیبایی ندارم؛ آنها کدامند؟
به او گفته شد: اولین آنها، گرسنگی و ترجیح دادن [غذا و دیگر نعمتهای متعلّق به] خود و خانوادهات برای نیازمندان است.
عرضه داشت: پروردگارا! پذیرفتم و [نسبت به خواست تو ] خشنود و تسلیم شدم و توفیق و صبر، تنها از جانب توست.
[به پیامبر صلّی الله علیه و آله گفته شد:] اما دومین [امتحان تو ] تکذیب [تو به وسیله دشمنانت] و ترس زیاد [از جانب آنهاست]. و به همین سبب، بهترین کار تو برای من، جنگ با کافران با مال و جانت و صبر بر آنچه از آزار و اذیت آنها و منافقان به تو میرسد و نیز درد و زخم برداشتن در جنگ [با ایشان] میباشد.
[پیامبر صلی الله علیه و آله ] عرضه داشت: پروردگارا! پذیرفتم و [نسبت به خواست تو ] خشنود و تسلیم شدم و توفیق و صبر، تنها از جانب توست.
[به پیامبر صلّی الله علیه و آله گفته شد:] و اما سومین [امتحان تو]، کشته شدن خاندان توست. اما برادرت علی، از امت تو، دشنام و سرزنش و توبیخ و محرومیت و انکار و ستم خواهد دید و پایان آن کشته شدن [او ] است. پس [پیامبر صلّی الله علیه و آله ] عرضه داشت: پروردگارا! پذیرفتم و [نسبت به قضای تو ] راضی شدم و توفیق و صبر، تنها از جانب توست. [پس از جانب خداوند به او گفته شد:] و اما دختر تو، پس به او ظلم میشود و [از حقش] محروم میگردد و حقش که تو برای او قرار داده بودی غاصبانه از او گرفته میشود و در حالی که باردار است، کتک زده میشود و [ظالمان و غاصبان] بدون اجازه به حریم و خانه او وارد میشوند؛ سپس ذلت و خواری به وی میرسد و مانعی [در برابر ظلم ظالمان] نمییابد و فرزندی که در شکم دارد، به خاطر ضرب و شتم، سقط میشود و او (حضرت زهرا علیهاالسلام ) به خاطر همین ضرب و شتم، خواهد مرد.
[پیامبر صلی الله علیه و آله ] عرضه داشت: إنا لله و إنا إلیه راجعون، پروردگارا! پذیرفتم و [در برابر خواست تو ] تسلیم شدم و توفیق و صبر، از جانب توست …
[خداوند فرمود:] اما من دختر تو را [در قیامت] نزد عرشم نگه میدارم. پس به او گفته میشود: خداوند تو را درباره آفریدگانش داور ساخته، پس هر کس به تو و فرزندان تو ظلم کرده، دربارهاش آن گونه که دوست داری داوری کن؛ که داوری تو را در میان آنها روا میدانم.
پس [حضرت زهرا علیهاالسلام ] به عرصه [قیامت] مینگرد که ناگاه کسی که به او ظلم کرده را [در پیشگاه او حاضر کرده و ] ایستاده نگه میدارند. [پس] او فرمان میدهد که آن ظالم را در آتش افکنند. آن ظالم میگوید:
افسوس بر کوتاهیم درباره جنب الله
و آرزو میکند که [به دنیا] بازگردد و دستانش را میگزد و میگوید:
ای کاش با پیامبر راهی را برگرفته بودم، ای کاش فلان شخص را دوست نمیگرفتم.
[و خداوند] فرمود: چون به نزد ما آید [به آن که گمراهش کرده و در قیامت همنشین اوست] میگوید: ای کاش بین من و تو فاصله مشرق و مغرب بود که تو چه بد همنشینی هستی.
[پس به آنها گفته میشود:] چون شما ستم کردهاید، [عذرخواهی شما] هرگز سودی به شما نمیرساند و شما در عذاب [الهی] با هم شریک خواهید بود.
پس آن ظالم میگوید:
[خدایا! ] تو، در میان بندگانت در آنچه اختلاف داشتهاند داوری میکنی و یا داوری، برای غیر توست؟!
پس به آن [ستمگر ] ها گفته میشود: آگاه باشید که لعنت خدا بر ستمکاران باد؛ کسانی که [مردم را] از راه [راست] خدا باز میدارند و آن را کج میخواهند [جلوه دهند] و به آخرت کافرند.
و اولین کسی که درباره او قضاوت میشود، محسن بن علی است که درباره قاتل او قضاوت خواهد شد. سپس درباره قنفذ [دادرسی خواهد شد].
پس او و همنشینش (عمر و ابوبکر) را میآورند و با شلاقهایی از آتش به آن دو میزنند که اگر یکی از آن شلاقها بر دریاها گذاشته شود، از شرق تا غرب آنها به جوش میآید؛ و اگر روی کوههای دنیا گذاشته شود، آنها ذوب گشته، خاکستر میگردند.
پس آن دو نفر با آن شلاقها زده خواهند شد …
استاد شیخ عبد الزهراء مهدی چنین مینگارد:
«أما حدیث إسقاط المحسن علیه السلام :
فهو أمر مسلم متفق علَیه، کما یظهر من القاضی النعمان المغربی (المتوفی 363) حیث قال:
إن المشهور بین الناس کون شهادتها علیهاالسلام بسبب الإسقاط. (15)
و قال العلامه المجلسی (المتوفی 1111) عند ذکر الإسقاط:
استفاض فی روایاتنا بل فی روایاتهم. (16)
و قال السید ناصر حسین (المتوفی 1361):
بلغ حد التواتر و الیقین. (17)
و نص العلامه البیاضی (المتوفی 877) بقوله:
اشتهر بین الشیعه. (18)
و یظهر من المقدسی (المتوفی 355) (19) و العمری النسابه (المتوفی 490)، (20) و ابن أبی الحدید، (المتوفی 656) (21) و ابن الصباغ المالکی (المتوفی 855) (22) و غیرهم، إجماع الشیعه علی إسقاطه. (23) بل صرح بالإجماع فی ذلک الشیخ الطوسی (المتوفی 460) (24) و عماد الدین القریشی (المتوفی، 872) (25) و الشیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء (26) و غیرهم.
و ذکر الشیخ عبد الجلیل القزوینی (المتوفی 560) إتفاق کتب الفریقین علی نقله. (27)
و قال الشیخ عبد الواحد المظفر:
المشهور أنه مات سقطا و هو المعتمد؛ و قد أکثر الشعراء من ذکر هذا السقط (28). » (29)
اما خبر سقط کردن محسن علیه السلام ، مطلبی مسلم است که همه بر آن اتفاق نظر دارند؛ همان طور که از سخن قاضی نعمان مغربی (متوفای 363) بر میآید: آن چه بین مردم فراگیر و پرآوازه است، این است که: علت شهادت حضرت زهرا علیهاالسلام سقط کردن بود.
و علامه مجلسی (متوفای 1111) هنگامی که از سقط کردن [حضرت زهرا علیهاالسلام ] سخن به میان آورده گفته است:
[این مطلب] در روایات ما، بلکه در روایات آنها (اهل سنت)، همگانی و مستفیض است.
و سید ناصر حسین (متوفای 1361) گفته است:
[این مطلب] به حد تواتر و یقین رسیده است.
و علامه بیاضی (متوفای 877) با این سخنش بر این مطلب تصریح کرده است:
[سقط شدن محسن علیه السلام ] بین شیعیان فراگیر و پرآوازه است.
و از [سخنان] مقدسی (متوفای 355) و عمری نسب شناس (متوفای 490) و ابن ابی الحدید (متوفای 656) و ابن صباغ مالکی (متوفای855) و افرادی غیر از آنها، اجماع شیعیان بر سقط کردن محسن علیه السلام بر میآید؛ بلکه جناب شیخ طوسی (متوفای 460) به اتفاق نظر و اجماع در این مورد، تصریح کرده است؛ و نیز عماد الدین قریشی (متوفای 872) و شیخ محمد حسین آل کاشف الغطاء و افرادی غیر از آنها، [بر این مطلب تصریح کردهاند].
و شیخ عبد الجلیل قزوینی (متوفای 560) ذکر کرده است که: کتابهای شیعه و سنی بر نقل این مطلب متفقند.
و شیخ عبد الواحد مظفر گفته است:
پرآوازه است که او (محسن علیه السلام ) به خاطر سقط مرده است و این خبری است که میتوان بر آن اعتماد کرد و شاعران، اشعار بسیاری را درباره این سقط سرودهاند.
(1) - کامل الزیارات، مقدمه المؤلف، چاپ: مکتبه صدوق.
(2) - در مقام استنتاج رجالی از این نوشتار، دو احتمال مطرح شده است:
احتمال یکم) توثیق وارد شده از سوی ابن قولویه در این نوشتار، شامل همه مشایخ بیواسطه و باواسطه وی در این کتاب میباشد.
احتمال دوم) توثیق وارد شده از سوی ابن قولویه در این نوشتار، فقط شامل مشایخ بیواسطه وی میباشد.
هرچند مرحوم آیه الله العظمی خوئی قدس سره در هنگام تألیف کتاب] «معجم رجال الحدیث» ، استنتاج یکم را پذیرفتهاند؛ ولی بعدها استنتاج دوم را اختیار فرمودند. ]
(3) - باب 108، حدیث 11. یکی از راویان این حدیث، فردی به نام «عبدالله بن عبدالرحمان الأصم» ، میباشد. در برخی کتابهای رجالی تضعیفی در شأن او ابراز شده است که نیازمند به پاسخگویی میباشد:
٭ اگر راوی ثقه و مورد اطمینانی که از جلالت قدر، شهرت و اعتبار فراگیری برخوردار بوده و در کتابهای رجالی علمای شیعه نیز نقیصه «کثرت نقل از راویان ضعیف» در شأن وی ذکر نشده باشد؛ «احادیث متعددی» را، از فردی که آیندگان، وی را در کتابهای رجالی ضعیف شمردهاند، نقل نماید؛ همین امر، قرینه معتبری است که کاشف از: «وثاقت آن فرد و اعتبار اخبارش». میباشد
[از مسلمترین مباحث علم رجال، پایبندی بزرگانی همچون «نجاشی» به یادآوری نقیصه «نقل از ضعفا» ، حتی در شأن راویانی است که در [ جلالت و وثاقت خود آنان، اندک تردیدی راه ندارد. برای مثال، ر.ک: رجال النجاشی، ذیل رقم 944]
اقتباس از مباحث استاد سید محمد حسن مؤمنی، مندرج در کتاب «از این صبح روشن: اثبات سند زیارت عاشورا» ص 211 - 230.
با توجه به مقدمه چینی فوق، خاطر نشان میگردد که:
جناب ثقه الإسلام ابوجعفر محمد بن اسحاق کلینی قدس سره ، مؤلف کتاب شریف «الکافی» که نجاشی وی را با عباراتی همچون: « … و کان أوثق الناس فی الحدیث و أثبتهم … » ستوده است، حداقل 44 مرتبه از «عبدالله بن عبدالرحمان الأصم» روایت نقل کرده است که از «مدح عملی او» و «اعتبار نقلها و روایتهایش» حکایت دارد
(4) - ایوب گنجی، فاطمه زهرا از خود دفاع میکند، ص 79.
(5) - برای آشنایی با تمامی اساتید وی، به کتاب «مفاخر اسلام» مراجعه نمایید جلد 3، صفحه 138 - 141
(6) - وی همچنین از محضر برخی مشایخ و اساتید کلینی قدس سره ، همچون: «ابوعبدالله حسین بن محمد بن عامر بن عمران اشعری قمی» و «ابوعلی احمد بن ادریس بن احمد اشعری قمی» کسب علم دین نموده است
(7) - در عظمت و جایگاه علمی نجاشی همین بس که کتاب رجال او، به عنوان بهترین منبع اولیه رجال شیعه قلمداد شده و عموما دیدگاه او، به عنوان «قول فصل». در بررسی راویان، مورد توجه قرار میگیرد
(8) - یعنی: شیخ مفید.
(9) - یعنی: ابن غضائری (پدر).
(10) - رجال النجاشی، ص 123 - 124، چاپ: مؤسسه النشر الإسلامی.
(11) - وثاقت در این قبیل موارد، معنایی فراتر از اعتماد و اطمینان را به همراه دارد.
(12) - قرائت، یکی از راههای هشتگانه نقل حدیث میباشد.
(13) - لسان المیزان، ج 2، ص 158، چاپ: دارالفکر.
(14) - کامل الزیارات، باب نوادر الزیارات، حدیث شماره یازده.
(15) - الأرجوزة المختاره، ص 89 - 90.
(16) - بحار الأنوار، ج 28، ص 409.
(17) - إفحام الأعداء، ج 1، ص 93.
(18) - الصراط المستقیم، ج 3، ص 12.
(19) - البدء و التاریخ، ج 5، ص 20.
(20) - المجدی، ص 19.
(21) - شرح نهج البلاغه، ج 2، ص 60.
(22) - الفصول المهمه، ص 126.
(23) - لإسنادهم هذا القول إلی الشیعه.
(24) - تلخیص الشافی، ج 3، ص 156.
(25) - عیون الأخبار، ص 6.
(26) - جنه المأوی، ص 133.
(27) - النقض، ص 317.
(28) - بطل العلقمی، ج 3، ص 476.
(29) - دراسه و تحلیل حول الهجوم علی بیت فاطمه علیهاالسلام ، ص 363. 36
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».