سخنرانی حجة الاسلام و المسلمین امامی کاشانی در کنگره جهانی حضرت رضا
الاسلام و المسلمین امامی کاشانی
بر گرفته از مجموعه آثار دومین کنگره جهانی حضرت رضا علیهالسلام
مشخصات نشر: [مشهد]: کنگره جهانی حضرت رضا (ع) ، انتشارات، ۱۳ -
مشخصات ظاهری: ج
فروست: کنگره جهانی حضرت رضا (ع) ؛ ۲۲.
وضعیت فهرست نویسی: برون سپاری.
یادداشت: فهرستنویسی بر اساس جلد سوم، ۱۳۶۸.
یادداشت: ص. ع به انگلیسی: A collection of the articles presented at the second world congress of Imam Reza (p. b. u. h).
یادداشت: عنوان روی جلد: مجموعه آثار دومین کنگره جهانی حضرت رضا علیهالسلام ۱۳۶۵ھ. ش.
یادداشت: کتابنامه
عنوان روی جلد: مجموعه آثار دومین کنگره جهانی حضرت رضا علیهالسلام ۱۳۶۵ھ. ش.
موضوع: علیبن موسی (ع) ، امام هشتم، ۱۵۳؟ - ۲۰۳ق. - - کنگرهها
رده بندی کنگره: BP۴۷ / ک۹ ۱۳۶۵
رده بندی دیویی: ۲۹۷ / ۹۵۷
شماره کتابشناسی ملی: م۶۶ - ۵۴۱
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوعات سخنرانی:
1 - اهمیت این بحث
2 - جامعیت و ابعاد زیر بنای و رو بنائی اسلام
3 - مسئله التقاط و خطر آن
4 - رابطه عقل نظری و عقل عملی
5 - وظائف ما.
موضوعی که مورد بحث است پیرامون رساله ایست که حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیه و علی آبائه و ابنائه علیهم الصلوة و السلام درباره جامعیت اسلام در ابعاد اعتقادی و معنوی و اخلاقی و عبادی و اقتصادی و سیاسی و سائر احکام اسلام انشاء فرموده است. در آغاز عقائد اسلامی و اخلاق را بیان فرموده و سپس ابعاد وظائف مسلمین را جامع الاطراف میبینم. اهمیت این بحث با تثبیت انقلاب اسلامی و الگو شدن اسلام در جهان زمانی میسر است که ما تمام مکتب را از نظر فکر و عمل به مردم دنیا ارائه نمائیم، بینش ناقص اسلامی و پیروی از بخشی از اسلام و رها کردن بخش دیگر اسلام نیست و برای اسلام بزرگ، خسارتی است عظیم، پس از رحلت رسول خدا (ص) گرفتاری عمدهی امیرالمؤمنین علی (ع) مخصوصا در برابر خوارج نهروان معلول این سبک بینش غلط بود، چپ زدن ها و راستگرائی ها در امروز زائیده این بینش ناقص است، التقاط شبح ارزشهای عالی دین است و صراط مستقیم امت اسلام را به دستهها و گروههای انحرافی منشعب نمودن است و این خطر در عصر
[صفحه 110]
ائمهی هدی علیهم الصلوة و السلام وجود داشت چه رسد به عصر ما که رهبر معصوم (عج) در پس پرده غیب است و شیاطین از چپ و راست در صدد صید راهیان صراط مستقیماند.
پس از جنگ بینالملل دوم برای اینکه آمریکا سلطهاش را بر کشورهای اسلامی گسترده سازد کنگرهای را به نام ارزیابی مسائل دینی و معنوی در بحمدون لبنان تشکیل داد و از بیست و پنج نفر علمای اسلام از جمله آیتالله العظمی شیخ محمد حسین کاشف الغطاء (ره) و نیز از بیست و پنج نفر علمای مسیحیت دعوت به عمل آورد تا بنام معنویت و تقوی و ارزیابی مسائل روحی دست غرب و شرق اسلامی را در دست هم گذارد و بنام دین بر همه حکومت کند و مرحوم کاشف الغطاء با ارسال پیامی این توطئه شوم پرده برداشت و نوشت: المثل العلیا فی الاسلام لا فی بحمدون - در این رساله و پیام به جنایات آمریکا در کشورهای اسلامی میپردازد و بالاخره نقشه استکبار غرب را بر هم میزند.
التقاط غربی یعنی آزادی مطلق و عدم تعهد نسبت به ارزشهای انسانی و بیبند و باری و عیاشی و به عبارت دیگر التقاط غربی یعنی اباحه مذهبی که بنام دین و مذهب گونه عدم تعهد و بیتفاوتی را جائز شمردن و از کنار هر گونه استعمار و استثمار ساده عبور کردن اعم از اینکه خود استعمار کند و یا استعمار شود و بالاخره با رفتن روزی به مسجدی و دو رکعت نماز سطحی خواندن و یا به خانقاه و کلیسا رفتن و خود را مذهبی دانستن، اینها هم التقاط است و پذیرفتن بخشی از اسلام و توأم نمودن اسلام ناقص است با تفکرات غلط غربی و نام آن را اسلام نهادن و خود را مسلمان معرفی کردن که داشتن چنین اسلامی هیچ ارزش ندارد و نبود آن به از بود آنست و همچنین اسلامی که در خانقاه پایگاه استعمار غرب گفته میشود
[صفحه 111]
اسلام نیست و مذهب مسیح که در کلیسای امروز ظهور دارد تفکر حضرت مسیح نیست.
التقاط شرقی - استالین مینویسد: ما در مبارزه با دین هرگز مستقیما وارد نمیشویم - ما باید برای مسموم کردن افکار تودهها مطالب بی اساس و افکار ضد مذهبی را وارد دین سازیم.
با نقل دو نمونه بالا خواستم اعلام خطر نمایم و عرض کنم در این مقطع حساس که بیداری مردم مستضعف دنیا آغاز شده است و جمهوری اسلامی مطلع الفجر این بیداری گردیده است و دارای دشمنان گردن کلفتی چون کاخ سفید و کرملین است بسیار باید بهوش باشد که این بیداری را غرب و شرق استکباری منحرف نسازد.
ما باید با دقت و آگاهی کامل فرهنگ اسلام را در همه ابعادش تجزیه و تحلیل صحیح نمائیم و نگذاریم تفکرهای انحرافی با رنگ دروغین اسلامی و مهر اعتبار دینی خود را ارائه نمایند که این برای اندیشه و معارف اسلامی خطر بزرگی است و بحمداللّه جمهوری اسلامی امروز موفق شده است هر دو خط را منزوی سازد، اما نباید به این موفقیت مغرور بود که غرور غفلت میآورد و غفلت سقوط را بدنبال دارد:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِک من الغفلة و الْکَسَلِ وَ الضَّجَر [1].
این روزها به مناسبت کنگره جهانی علی ابن موسی الرضا (ع) به آستان مقدسش مشرف شدهایم و در این کنگره آثار علمی آن حضرت مورد بحث دانشمندان اسلامی است و اینجانب فکر میکنم اگر این کنگره هر سال در این آستان پربرکت تشکیل شود و آثار علمی تمام پیشوایان بزرگ اسلام
[صفحه 112]
مورد بحث قرار گیرد و اندیشمندان اسلامی در این زمینه فرصت کافی را قرار دهند بیشک بخش عظیمی از منابع غنی اسلام را کشف خواهند نمود و به بسیاری از آثار نفیس معارف اسلامی و سیره عملی بزرگان دین دست خواهند یافت و هر اندازه مکتب روشنتر شود پوچ بودن التقاط مشخص تر میگردد.
و اینک بحثی را که در این کنگره عهدهدار شدهام بررسی حدیث مفصلی است از حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در زمینه ابعاد مختلف اسلام.
فضل بن سهل رئیس الوزراء و فرمانده لشگر مأمون به محضر مبارک حضرت ثامن الحجج (ع) مشرف شد و عرض کرد مأمون الرشید خلیفه از شما تقاضا دارد شریعت اسلام را از حلال و حرام و واجب و مستحب بصورت جامع بیان فرمائید چه آنکه شما معدن علوم الهی هستی.
حضرت رضا (ع) به فضل بن سهل فرمود بنویس و او قلم بدست گرفت و نوشت …
در این حدیث مطالب زیر مذکور است:
• 1 - توحید و مراتب ذات و صفات و افعال
• 2 - خاتمیت و ایمان به تمام قرآن از محکم و متشابه
• 3 - معاد
• 4 - عدل
• 5 - امامت و رهبری ائمهی هدی علیهم الصلوة و السلام و انتظار فرج
• 6 - سرنوشت انسان بدست خود اوست و هر کس مسئول اعمال خویش است
• 7 - بحثی از اخلاق اسلامی
1 - ورع
2 - عفت
3 - صداقت
4 - اجتهاد
5 - اداء امانت
6 - معاشرت سالم و گشاده روئی
7 - تولی و تبری
8 - برای
[صفحه 113]
مردم رحمت و ناصح و سازنده باشد.
• 8 - بخشی از اخلاق ضد اسلامی:
1 - یأس از رحمت خداوند متعال
2 - غفلت از مکر خداوند
3 - کبر و غرور
4 - لجاجت و خودخواهی
• 9 - کارهای واجب
1 - طهارت ثلاث از وضو و غسل و تیمم
2 - وظیفه زن در حیض که اقل آن سه روز و اکثر آن ده روز است و احکام و نفاس و استحاضه
3 - روزه
4 - زکوة
5 - خمس
6 - حج
7 - جهاد و شهادت
8 - امر به معروف و نهی از منکر
9 - نیکی به والدین
• 10 - اعمال مستحب
1 - نماز عیدین در غیبت کبری و تکبیرات پشت سر
1 - نمازهای واجب
2 - نمازهای نافله
3 - آداب نوزاد
• 11 - کارهای حرام
1 - شرب خمر
2 - اکل حیوانات حرام گوشت و اکل خون
3 - قتل نفس
4 - عاق والدین
5 - فرار از میدان جهاد
6 - اکل مال یتیم
7 - اکل ربا
8 - کم فروشی
9 - تهمت و افتراء
10 - زنا
11 - لواط
12 - شهادت دروغ
13 - کمک به ظالم
14 - سوگند دروغ
15 - متهم نمودن زنان پاکدامن
16 - اسراف و تبذیر
17 - کتمان شهادت
18 - لهو و اصرار بر گناهان صغیره.
• 12 - احکام
1 - ازدواج و طلاق
2 - ارث
3 - در صورتیکه در شکم حیوانی که تذکیه میشود بچهای باشد و بمیرد گوشت بچه حیوان هم حلال است، در این حدیث شریف بالغ بر پنجاه موضوع اعتقادی و اخلاقی و عملی مینگریم که در کنار یکدیگر بعنوان بنیان اسلام قرار گرفتهاند و هر کدام از ریز و درشت در بنیان ساختمان اسلام نقش دارند پس اسلامی و دینی که انسان ساز است تمام دین است از سر تا پا و از ریشه و تنه و ساقه و برگ در این صورت میوههایش شیرین و زیبا و مطبوع است و بر این جامعیت قرآن کریم اشاره فرموده است
[صفحه
114]
أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرَةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتی أُکُلَها کُلَّ حینٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ
ابراهیم آیه 25
خداوند تبارک و تعالی اسلام عزیز را به درختی تنومند و بارور تشبیه فرموده است که ریشه آن اصول عقائد و در رأس آنها توحید است واخلاق مانند تنه و ساق درخت از این ریشه رشد میکند و اعمال صالحه و رفتار پاکیزه چون میوههای زیبا بوجود میآید، البته این مثال است که خداوند متعال آورده است و گرنه بین مثال و تمثل فرق هاست.
و این مجموعه به نام اسلام درست با وجود انسان که مجموعه است از حس و خیال و عقل مطابق است و با نیازهای انسان منطبق میباشد توضیح مطلب: ما در خود بوضوح مشاهده مینمائیم که دارای اعضاء و جوارح هستیم و با این ابزار و وسائل با ظاهر جهان و عالم طبیعت تماس داریم - با چشم - گوش - زبان - مغز - کلیه و قلب و … و نیز در خود مشاهده میکنیم دارای ذهن هستیم که سریع و وسیع و خلاق کار میکند یعنی اگر ما بخواهیم از تهران به قم برویم با شرائط طبیعت باید همگام باشیم واز جمله دو ساعت. ماشین ما را برساند اما ذهن در یک لحظه از تهران به قم میرسد و این باطن آدمی است و جهان ذهن و خیال و برزخ بین طبیعت و عقل است.
و باز به وضوح و آشکارا میفهمیم که ما علاوه بر دو بخش از علم و ادراک مذکور بخش سومی از علم داریم و آن درک حقائق کلی عالم است و ادراک کلیات کار عقل است.
محدث ورع حاج شیخ عباس قمی رضوان الله تعالی علیه در مفاتیح الجنان مینویسد: حماد بن عیسی از ابان بن تغلب روایت نموده که امام صادق علیهالسلام فرمود: شب نیمه شعبانی رسول خدا (ص) بر عایشه
[صفحه 115]
وارد شد و نیمه شب رسول اکرم (ص) جهت عبادت از رختخواب برخاست، عایشه متوجه شد و به گمان او رسید آنچه فرو میگیرد زنان را یعنی غیرت و به تعبیر اینجانب بنظرش رسید که حضرت نخواسته تا صبح نزد وی بخوابد و بالاخره از رختخواب بلند شد و چادرش را برخود پیچیده و نگران چرا رسول اکرم (ص) رفت گوشه دیگری بخوابد، ناگهان نظرش به آن حضرت افتاد که در مسجد است و مانند جامهای چسبیده شده است روی زمین به او نزدیک شدم زمزمه شنیدم میگفت و اشک میریخت:
سجد لک سوادی و خیالی و آمن بک فؤادی هذه یدای و ما جنیت علی نفسی عظیم ترجی لکل عظیم اغفرلی العظیم فانه لا یغفر الذنب العظیم الا الرب العظیم.
صدرالمتألهین به مناسبت مراحل سه گانه انسان که بحث میکند این حدیث را نقل مینماید و میگوید مقصود از سواد، عالم طبیعت و از خیال، عالم ذهن و از فؤاد عالم عقل و ادراک حقائق عالیه عالم است - این بحثی است دامنهدار اما فشرده اینکه برای انسان ظاهر و باطن است و برای اسلام هم ظاهر و باطن است باطن اسلام عقیده است چون ریشه درخت و ظاهر آن اخلاق و اعمال صالحه است مانند تنه و ساق و برگ و میوه ظاهر و باطن دین تأمین کننده نیازهای ظاهر و باطن انسان است و قرآن کریم بین انسان و اسلام چنین رابطهای را برقرار فرموده است یعنی دین را مجموعه دانسته و انسان را مجموعه، اختلال در دین را با کلمهی فسق آورده است و در رابطه با انسان، کلمه ظلم به نفس را فرموده است و بدینوسیله بین دین و نفس انسان رابطه مستقیم برقرار نموده است و جالب این است که قرآن کریم به سرپیچی انسان در برابر اسلام در تمام مراحل باطن و ظاهر فسق اطلاق فرموده است از باب نمونه:
فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلیسَ کانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ
الکهف آیه 50
[صفحه 116]
شیطان در برابر سجده آدم کبر ورزید و تکبر او را به فسق و بدبختی انداخت.
وَ الَّذینَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا یَمَسُّهُمُ الْعَذابُ بِما کانُوا یَفْسُقُونَ
انعام 49
تکذیب پیامبران خدا کفر است و کلمه فسق بکار رفته است فَلا رَفَثَ وَ لا فُسُوقَ وَ لا جِدالَ فِی الْحَجِّ - بقره 197 فسوق را دروغ تفسیر نمودهاند و در اینجا به گناه فسق گفته شده است.
سر اینکه در تمام موارد واژه فسق بکار رفته است اینست که فسق در لغت به معنای خروج هسته خرماست از خرما و در اصطلاح معارف اسلامی به کسی که از فرمان خداوند تبارک و تعالی سرپیچی کند فاسق گویند زیرا از مدار صحیح خارج شده است و در نتیجه از مجموعه بیرون رفته است و این نکتهی مهمی است که همه دین اسلام است نه بعض آن. خلاصه نتیجه میگیریم که دین مجموعه است و مجموعه انسان ساز است و از طرف دیگر ملاحظه میکنیم که قرآن کریم سرپیچی از مقررات اسلام را بلکه اصل و فرع اسلام را ظلم به نفس گفته است: قَدْ جاءَکُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِیَ فَعَلَیْها - سوره انعام 104 تِلْکَ حُدُودُ اللَّهِ وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ - سوره طلاق 1
چه زیبا بین دین و انسان رابطه برقرار فرموده است - بینائی دین بینائی خود و کوری از دین کوری خود انسان است و بیرون رفتن از دین بیرون رفتن از خود انسان است.
و زیباتر از این تعبیر در مورد دیگری از قرآن کریم است: نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ - سورة الحشر 19
فراموش نمودن خداوند خود را فراموش کردن است و سرپیچی از اطاعت خداوند مساوی است با سرپیچی از ارزشهای انسانی خود بنابراین
[صفحه 117]
با پیروی از همه اسلام انسان کامل است و سعادتمند.
برگردیم به اصل بحث حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در بیان اسلام اعتقادات و اخلاق و واجبات و محرمات و حتی بعض مستحبات را بیان فرموده است و همه را با هم به عنوان دین معرفی نموده است.
مقابله حضرت رضا (ع) با مکتبهای مادی -
مأمون الرشید از حضرت درباره حلال و حرام و واجب سؤال کرده است اما حضرت رضا (ع) قبل از پاسخ مأمون به بحث از اعتقادات و اخلاق پرداخته است، یکی از محورهای مهم بحث ما همین جاست که ابوالحسن الرضا علیه الصلاة و السلام بر آن تکیه دارد و آن زیر بنا بودن اعتقاد و معنویت است و قوانین اسلام و اعمال صالح منهای عقیده و اخلاق پوچ است و هیچ برای اینکه بحث جامعیت اسلام را از قرآن کریم استفاده نمائیم به موارد زیر اشاره میکنیم:
1 - یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا قُمْتُمْ إِلَی الصَّلاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَکُمْ وَ أَیْدِیَکُمْ إِلَی الْمَرافِقِ وَ امْسَحُوا بِرُؤُسِکُمْ وَ أَرْجُلَکُمْ إِلَی الْکَعْبَیْنِ وَ إِنْ کُنْتُمْ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا وَ إِنْ کُنْتُمْ مَرْضی أَوْ عَلی سَفَرٍ أَوْ جاءَ أَحَدٌ مِنْکُمْ مِنَ الْغائِطِ أَوْ لامَسْتُمُ النِّساءَ فَلَمْ تَجِدُوا ماءً فَتَیَمَّمُوا صَعیداً طَیِّباً فَامْسَحُوا بِوُجُوهِکُمْ وَ أَیْدیکُمْ مِنْهُ ما یُریدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَ لکِنْ یُریدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ - المائده 9
در این آیه مبارکه هدف از طهارات ثلث دو طهارت معنوی است پاکیزگی است در پیشگاه خداوند متعال اما جمله: «وَ لِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ» هدف و غایت برای اصل شریعت اسلام است ولی طهارت جزء است از کل شریعت و طهارت در اتمام نعمت دین دارای سهمی است،
خلاصه قسمت دین که تمام ارزشهای مادی و معنوی را به انسان میبخشد معلول مجموعه دین است و اگر کسی به تمام اسلام منهای
[صفحه 118]
طهارات سه گانه عمل نماید از نعمت دین برخوردار نخواهد شد زیرا علت ناقص معلول ناقص در ولاء تشریع بدنبال دارد.
2 - مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَی الْکُفَّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللَّهِ وَ رِضْواناً سیماهُمْ فی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ
سورهی فتح آیه 28
در این آیه مبارکه پیروان رسول خدا (ص) نسبت به کفار دارای صفت غلظت و خشونت و نسبت به مؤمنین دارای صفت رحمت و رأفت و گشاده روئی هستند و در عین اینکه با دشمنان خدا میجنگد اما فقط در جنگ و مبارزه انقلابی نیستند بلکه در محراب و عبادت در رکوع و سجودند و از رخسارشان نور ایمان و تقوی ساطع است این آیه مبارکه انسان انقلابی و مسلمان مبارز یک بعدی را پیرو رسول اکرم (ص) نمیشناسد بلکه زمانی او را میپذیرد که در میدان مبارزه مبارز و در میدان عبادت عابد - و در برابر کفار مقاوم و تند و در برابر مؤمن مسلم و نرم، بنابراین از این دو نمونه میفهمیم قرآن کریم وقتی ایمان مسلمان را امضاء میکند که به تمام ابعاد اسلام معتقد و عامل باشد، البته هر یک از اجزاء اسلام در حد خود در مجموعه اسلام سهم دارد. یکی زیر بناست و دیگری روبنا آنها هم که زیربنا هستند متفاوتند یعنی در رأس توحید است و در اعمال هم در رأس نماز است - برگردیم به اصل بحث خلاصه اینکه امام علیهالسلام در اینجا با مکتبهای مادی به شدت مقابله نموده است و آنانکه تاریخ را مادی میدانند و برای آن تحلیل مادی میکنند و بر آن مبنای غلط جبر در تاریخ را میپندارند سخت میکوبد، امام هشتم (ع) زیربنای حرکتهای بشر را در طول تاریخ مسائل عقیدتی و اخلاقی میداند و امور اقتصادی و غیره گرچه مهم است اما روبنا معرفی میفرماید، این سخن در برابر مارکس و دارو
[صفحه 119]
دسته اوست که اقتصاد را زیربنای حرکتهای بشر میپندارند و یا فرو ید که مسائل جنسی را زیربنا گمان کرده است گرچه این سخن قرنها قبل از تفکرات این دانشمندان مادی صادر شده است اما تفکر مادی در عصر آن حضرت و قبل از آن هم بوده است، و نکته جالبتر اینکه در این پاسخ امام علیهالسلام انتظار فرج را مطرح فرموده است یعنی در جدال و زد و خورد انسانها با هم و در رویاروئی صفوف حق در برابر باطل سرانجام حق پیروز است و حکومت عدل الهی سراسر جهان برپا میشود و صالحین وارث زمین خواهند گردید یعنی آنچه حاکم شود دین است و عقیده است و معنویت و تقوی حضرت سرانجام حرکتهای بشر را در تاریخ پیروزی ایمان معرفی میفرماید که بر اساس آن اقتصاد صحیح - سیاست صحیح - فرهنگ صحیح و همه امور فردی و اجتماعی بشر استوار خواهد بود.
مسئله التقاط: دانشمندان مادی بعثت پیامبران را هم یک اصل تاریخی مادی بر اساس بحرانهای اقتصادی تحلیل میکنند و میگویند افرادی چون محمد (ص) و عیسی و موسی نوابغ بودند و حرکت مادی زمان ایجاب کرد تا قیام نمایند و این دانشمندان نادان اگر یک نظر به قرآن کریم میانداختند میفهمیدند که فریاد پیامبران بر سر بت و بت پرستان و دلهای لجوج و قسی پر از عناد است و انبیاء برای اصلاح عقول و قلوب مردم مبعوث شدند و سپس مشکلات اجتماعی جامعه را حل کردند، اما معالاسف عدهای جوانان به ظاهر مسلمان دچار چنین لغزش ها شدند و بعثت انبیاء و انقلابهای مردان خدا و زد و خوردهای آنان را از یک ریشه مادی و اقتصادی میپندارند، از باب نمونه آیه مبارکه کَلاَّ إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغی أَنْ رَآهُ اسْتَغْنی - سورة العلق آیه 8
این گروه آیه شریفه را تفسیر میکنند که غنا و سرمایه است که طغیان
[صفحه 120]
میآورد و رسول اکرم (ص) در این سوره که در آغاز بعثت نازل شده است مبارزه را با غنا و اغنیاء آغاز کرده است و نتیجه میگیرند که اساس پول و سرمایه است و بعثت رسول اکرم (ص) برای مقابله با اینگونه مسائل اقتصادی است.
و این تفسیر غلط محض است زیرا اولا معنای استغناء بینیازی از خداوند متعال است و این حالت کفر هر کس که فاقد ایمان است چنین حالت استغنائی احساس مینماید اعم از اینکه غنی باشد و یا فقیر و در صدر اسلام بسیاری از فقرا و اغنیاء بودند که به پیامبر (ص) ایمان داشتند و افرادی هم در برابر آن حضرت مقاومت کردند و آنان اغنیاء ستمگر و فقراء طماع و بیایمان بودند و ثانیا و در آغاز سورهی مبارکه بحث از خدا و توجه بخدا و اسماء الحسنی است: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذی خَلَقَ خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ الَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ یَعْلَمْ
و نظیر این گونه برداشتهای غلط از قرآن کریم در عصر ائمهی هدی علیهم الصلوة و السلام بوده است، علمای درباری و خرقه پوشان زهد فروش و متعصبهای لجوج در برابر ائمهی اطهار علیهمالسلام هر کدام به نوعی و به رنگی دکان دین باز کردند و از اسلام با تفسیرهای غلط از قرآن کریم چهرهای که میخواستند میساختند و امروز که خورشید امامت در پس ابرهاست، اینگونه تفسیرها و تأویلها فراوان است و با مفاهیم اسلامی بازی کرده و میکنند.
حضرت ثامن الحجج علیهم الصلوة و السلام در این رساله در برابر مادیون و التقاطیون راست و چپ در ابعاد عقیدتی و اخلاقی و سیاسی و اقتصادی ایستاد و همه را کوبید.
در اعتقادات زیربنا را کاملا بیان فرموده است در مسائل سیاسی
[صفحه 121]
اسلام، مسئله امامت و رهبری و مسئله انتظار فرج و حکومت عدل جهانی و مسئله تولی و تبری و مسئله جهاد با رهبر عادل و مسئله انتخاب و اختیار در برابر حکومتها که با مفاهیم سازنده اسلامی بازی کردند تا از قیام مردم علیه خود جلوگیری کنند.
احمد بن حنبل تصریح میکند [2] ان کانت بلوی من الله فما ثورتهم برادة عقاب الله و ان کانت محنة للمسلمین فماهم برادی قضاء الله
حضرت رضا (ع) این انحرافها را بیان فرموده است و افکار را نسبت به دین سازان جامعه روشن ساخته است و در مسائل اخلاقی مسئله صداقت که اساس درستی هاست بیان فرموده است و با اشاره به غفلت از مکر خداوند متعال و اشارهی اعانت به ظالم و خیانب و کبر به منحرفین هشدار داده است.
و بالاخره به ابعاد مختلف فقه 1 - رابطه انسان با خدا «عبادات اسلام» 2 - رابطه انسان با خود مانند بسیاری از معاملات 3 - رابطه انسان با خانواده «ازدواج - طلاق - احکام نوزاد» رابطه انسان با اجتماع، امر به معروف و نهی از منکر جهاد - وقف - خمس - زکوة اشاره فرموده است و حتی در مسئله عبادات به بخشی از نمازهای مستحبی پرداخته است چه آنکه عبادت در آدمی تعبد را زنده میسازد و تعبد اساس حرکتهای صحیح انسان است زیرا اساس عبادات قصد قربت است، به طوری که فقها میگویند: عمل الجاهل المقصر الملتفت باطل و ان کان مطابقا للواقع - یعنی در عمل به اسلام باید یا مجتهد و یا مقلد و یا احتیاط نماید و کسی که باید تقلید کند ولی تقلید ننماید و آگاه به وظیفه تقلید هم باشد، عباداتش باطل است گرچه مطابق با واقع و رأی مجتهد اعلم هم انجام شود زیرا در قصد
[صفحه 122]
قربت جازم نیست.
وظائف سنگین روحانیت
1 - فهم صحیح اسلام و مراقبت کامل نسبت به طلاب که دچار انحراف به راست و یا چپ نشوند مخصوصا طلبههای جوان
2 - کتاب هائی که در زمینه اسلام شناسی نوشته میشود مراقبت لازم بعمل آید
3 - دروس اسلامی در مدارس و دانشگاهها
4 - عمل روحانیت به اسلام تا معارف اسلامی را در جامه عمل نشان دهد و بالاخره علما و عملا اسلام شناس باشد و اسلام را نشان دهد.
خلاصه در آغاز شناخت ابعاد اسلام لازم است و سپس عمل و رابطه عقل نظری و عقل عملی همین است. قلمرو عقل نظری ادراک اموری است که به عمل مربوط است مانند علم به آنچه حق و باطل است و عقل عملی زمانی عمل ظهور میکند و صاحب عمل را تحسین و یا تقبیح مینماید و با اصلاح عقل نظری و عقل عملی انسان درست راه میشناسد و دچار لغزش و التقاط نمیشود.
انما بدء وقوع أهواء تتبع و احکام تبتدع بخالف فیها کتاب الله و یتولی علیها رجال و رجالا غیر دین الله فلو ان الباطل خلص من مزاج الحق لم یخف علی المرتادین و لوأن الحق خلص من لبس الباطل انقطعت عنه السن المعاندین و لکن یؤخذ من هذه ضغث و من هذه ضغث فیمزجان فهنالک یستولی الشیطان علی اولیائه و ینجوا الذین سبقت لهم منا الحسنی - امیرالمؤمنین علی علیه الصلاة و السلام در این کلمات شریفه از التقاط مینالد و خطر بزرگ آن را گوشزد میفرماید. از خداوند متعال مسئلت داریم که ما را به فهم و بیان و عمل اسلام عزیز موفق فرماید.
[1] دعای ابوحمزه شمالی.
[2] رساله سنة
بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بندهاى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او میفرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمتها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوستتر میداری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش میرَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچهای [از علم] را بر او میگشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه میدارد و با حجّتهای خدای متعال، خصم خویش را ساکت میسازد و او را میشکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بیگمان، خدای متعال میفرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».