حجاب عزت است يا اسارت؟!

مشخصات کتاب

سرشناسه: ذبیحی، محمد صادق

عنوان و پدیدآور: حجاب عزت است یا اسارت؟ !/ تهیه و تدوین محمد صادق ذبیحی.

مشخصات نشر: مشهد، پیام طوس، 1397.

مشخصات ظاهري: 6 جلد

شابک: 8 70 9928 964 978

یادداشت: فهرست نویسی بر اساس جلد چهارم، 1393.

یادداشت: ویراست قبلی: پیام طوس، 120) 1390ص.).

یادداشت: ج4 (چاپ دوم: 1393).

یادداشت: ج6 (چاپ اول: 1397 ) (فیپا).

یادداشت: کتابنامه.

موضوع: حجاب

Hijab (Islamic clothing) :

موضوع: حجاب احادیث

Hijab (Islamic clothing) -- Hadiths

موضوع: حجاب جنبه هاي قرآنی

Hijab (Islamic clothing) -- Qur'anic teaching

موضوع: محرم و نامحرم

Mahram and namahram*

رده بندي کنگره: ي 3 1390 ح 23 ذ/ BP 230/17

رده دیویی: 297/636

شماره کتابشناسی ملی: 4409559

ص:1

جلد 1

اشاره

بسم الله الرحمن الرحیم

حجاب عزّت است یا اسارت؟!

(1)

نگاه به نامحرم... / حجاب و چادر... / سخن گفتن زنان... / زینت و آرایش بانوان... / راه رفتن بانوان... / تعلیم و تعلّم بانوان... / کار کردن بانوان... / ارتباط محرم و نامحرم... / حدیث شریف معراج... / کلام قدسی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مورد وظایف بانوان و آقایان... / وظایف مرد نسبت به زن... / بعضی از وظایف و رفتار مردان و زنان ... / حفاظت از حجاب و پوشش... / استغفار و بازگشت به سوی خداوند مهربان...

تهیه و تدوین: محمّد صادق ذبیحی

ص: 1

سرشناسه:ذبیحی، محمدصادق

عنوان و نام پدیدآور:حجاب عزت است یا اسارت ؟!!نگاه به نامحرم ... / تهیه و تدوین محمد صادق ذبیحی.

وضعیت ویراست:ویراست؟

مشخصات نشر:مشهد: پیام طوس، 1390.

مشخصات ظاهری:174ص.

شابک:12000 ریال: 964-9928-07-3

یادداشت:چاپ بیست و یکم.

یادداشت:عنوان روی جلد: حجاب عزت است یا اسارت؟ نگاهی به آثار مثبت حجاب، مجازات ترویج بی حجابی... .

عنوان روی جلد:حجاب عزت است یا اسارت؟ نگاهی به آثار مثبت حجاب، مجازات ترویج بی حجابی... .

موضوع:حجاب

موضوع:حجاب -- احادیث

موضوع:حجاب -- جنبه های قرآنی

موضوع:محرم و نامحرم

رده بندی کنگره:BP230/17/ذ23ح3 1390

رده بندی دیویی:297/636

شماره کتابشناسی ملی:2480758

***

اجر و ثوابی که از انتشار این مجموعه عاید می شود به محضر مقدس آقا و مولایم امام زمان علیه السلام اهدا می گردد.

پاداش ارزنده آن عزیز را به روان پاک پدر بزرگوارم و مادر مهربانم تقدیم می دارم.

ص: 2

بسم الله الرحمن الرحیم

السّ-لامُ عَ-ل-ی ال-ْمَهْدی ب---ِجَ--وامِع السَّ-لامِ

اهدا به:

ساحت قدس مولای عزیز و مهربان ...

امام زمان ارواحنافداه ...

که با قلبی سوخته!

نگران ابتلاء و گرفتاری دوستان و شیعیانش بوده،

و برای نجات آنان از انحراف و فتنه ها،

دلسوزانه دعا می کند و در نیایش خود عرضه می دارد:

... بار خدایا! چشمان (دوستان) ما را از گناه و خیانت بازدار،

به جوانان توفیق توبه و بازگشت عنایت فرما،

و به زنان حیا و عفت لطف فرما...

(مفاتیح الجنان: قسمتی از دعای امام زمان علیه السلام)

ص: 3

تقدیم به:

آنها که حجاب را برگزیده اند تا ارزش و منزلت خود را بهتر و بیشتر بدانند و همچنان مصمّم و استوار، شخصیّت و حیثیّت خود را در پوشش و حجاب حفظ می نمایند.

و به آنها که به حجاب بی اعتنا هستند اما فطرتی پاک دارند، مطالب این کتاب را منصفانه می خوانند و منصفانه تصمیم می گیرند و پس از آگاهی از آسیب های بی حجابی، حقیقت زیبای حجاب را پذیرفته، راه بهتر و برتر را انتخاب می کنند.

و به همه مردان با کرامتی که پایبند به سنّت و عقاید اصیل و ارزشمند الهی بوده، از نوامیس خود با شجاعت و شهامت محافظت می نمایند.

ص: 4

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

امر به معروف و نهی از منکر را ترک نکنید که رهاکردن این دو واجب الهی باعث می شود اشرار و بدکاران بر شما مسلّط شوند. در آن هنگام برای رهایی از شرّ و ظلم آنان دعا می کنید ولی خداوند دعایتان را اجابت نمی کند.

نهج البلاغه: نامه 47

امام صادق علیه السلام فرمود:

هرگاه مردم مسلمان در برابر گناه و زشت کاری هایی که در میانشان پدید می آید دم فروبندند و آن را تغییر ندهند، خداوند کیفر و مجازات خود را شامل حال آنان سازد.

بحارالانوار: 100/78

فاطمه زهرا علیهاالسلام فرمود:

اگر به آنچه شما را امر نمودیم عمل کنید و از آنچه شما را بر حذر داشته ایم دوری کنید، از شیعیان ما هستید وگرنه هرگز.

بحارالانوار:65/156

ص: 5

امام صادق علیه السلام فرمود:

چیزی را که پیامبر

صلی الله علیه و آله وسلم حلال کرده تا روز قیامت حلال می باشد و آنچه را حرام کرده تا روز رستاخیز حرام خواهد بود.

بحارالانوار: 89/148

مقتضیات زمان و مکان، احکام دین را تغییر نخواهد داد به جز مواردی که در شرع مقدّس تعیین شده، زیرا حضرت محمّد صلی الله علیه و آله وسلم آخرین پیامبر الهی است و خداوند با توجه به خیر و صلاح و حفظ حرمت انسانها، احکام شریعت را به وسیله آن بزرگوار و خاندان عزیزش ابلاغ فرموده و تا روز قیامت بدون هیچ گونه تغییری باقی و ثابت خواهد بود.

حجاب و پوشش کامل، امر خدا و شارع مقدّس است و به منظور حفظ عفّت، شرف، کرامت و مصالح عمومی انسانها برای همیشه باید حفظ شود.

ص: 6

پیشگفتار

مطالب این نوشتار، گفتگویی است دوستانه با آقایان و بانوان در جهت رعایت وظایف و مسئولیّت های دینی و اجتماعی. پند و هشداری است که با خواندن و به کار بستن مطالب آن، به حلّ مشکلات و معضلات خانواده و جامعه کمک شده و زمینه تشکیل زندگی سرشار از صفا و معنویّت و محصول شیرین آن، فرزندان شایسته و صالح و ایجاد اجتماعی سالم فراهم خواهد شد. و چون همه ما مسلمان و پیرو دستور قرآن و معلّمان راستین کتاب آسمانی، خاندان رسالت علیهم السلام هستیم و خوشبختی، سعادت و حفظ و صیانت خود را در به کارگیری دستورالعمل دینی خود می دانیم، مطالب این مجموعه، با استفاده از قرآن شریف و احادیث اهل بیت رسالت علیهم السلام در زمینه شرح وظایف مردان و زنان به طور جداگانه و یا مشترک بدون هیچگونه جانب داری و تعصّب تنظیم گردیده است.

امید است با خواندن این مجموعه باارزش اخلاقی و تربیتی و انتخاب راه بهتر و برتر، انسانی با شخصیّت و مسلمانی کامل باشیم و موجبات خرسندی و رضایت حضرت ولیّ عصر ارواحنا فداه را فراهم نماییم و خدای نکرده، مایه ننگ و غم و اندوه آن عزیز مهربان نگردیم.

ص: 7

مقدمه چاپ چهل و دوم

پس از حمد و ستایش پروردگار و درود و تحیّت به روان پاک پیامبر و اهل بیت عصمت علیهم السلام، خدای مهربان را شکر و سپاس که این اثر آموزنده مورد توجّه و استقبال عموم آقایان و بانوان قرار گرفته و در مدتی حدود شش سال، چهل و دو بار و با تیراژ چهارصد و بیست هزار جلد چاپ و منتشر گردیده است. این استقبال گرم و صمیمانه، نشان شور و شوقِ امّت اسلام به دانستن حقایق اصیل و ارزنده دین و ضرورت بازگو کردنِ معارف صحیح اسلام به صورت شفاف و روشن می باشد.

تهاجم فرهنگی، تاخت و تاز بی رحمانه دشمنان داخلی و خارجی، بی تفاوتی، مسامحه، غفلت و بی اطلاعی ملّت مسلمان موجب شده که در عرصه ناهنجاری ها در موقعیت وخیمی قرار بگیریم!

در این وضعیّت نابسامان، همّت و عزمی لازم بود تا ضمن بیان آیات قرآن شریف و سخنان نورانی خاندان

ص: 8

رسالت علیهم السلام، تذکّرات و هشدارهای لازم در زمینه مسئله با اهمیّت حجاب بازگو گردیده، مفاد و مفهوم صحیح حقایق دین را با وضعیت ناهنجار موجود تطبیق نموده و بدون هیچگونه تعارف آنچه را که دشمن و تهاجم فرهنگی از یک سو و گروهی محافظه کار و بی تفاوت از سوی دیگر به نام و پیرایه دین به صورت موجّه و مقبول بر جامعه اسلامی تحمیل نموده اند، از آنچه اصل و حقیقت دین می باشد تفکیک نموده، راه و روش صحیح اسلام را با بیانی ساده، شفاف و روشن در اختیار مردم مسلمان قرار داده و با قاطعیّت اعلام گردد:

اسلام به منظور صیانت، حفاظت و دفاع از شخصیّت، حجاب و عفاف زن، با شهامت و اقتدار در کنار او ایستاده است.

و بالأخره، لطف پروردگار مهربان و دعای خیر مولای عزیزمان امام زمان علیه السلام یاریم کرد، این مهمّ را به عهده گرفتم و خدای را سپاس که این خدمت کوچک مورد لطف و اقبال گرم و خالصانه اقشار مختلف مردم در داخل و خارج کشور قرار گرفت.(1)

تماس های پر مهر و محبّت، تشویق و تحسین حضوری و

ص: 9


1- ترجمه عربی این کتاب نیز به چاپ رسیده است.

کتبی، تلفنهای مکرّر عزیزان، اثرگذاری فراوان و تحوّل سریع و چشمگیر عملی در خوانندگان، همه و همه از برکات و دعای خیر پدر دلسوز و مهربان امام زمان ارواحنا فداه بوده و نشان روشنی است از فطرت پاک امّت اسلام و پیروان با اخلاص اهل بیت رسالت علیهم السلام و همچنین گواه صادقی می باشد بر وجود گرایش مذهبی و زمینه بازگشت از وضعیّت تاریک موجود که به علّت غفلت و بی اطلاعی از دستورات قرآن و اهل بیت علیهم السلام به وجود آمده، به دنیای پر فروغ روشنایی ها و رحمت و مغفرت کریمانه پروردگار مهربان.

ضمناً در این کتاب مقام والا و شخصیّت ارزنده زنان پاک و باایمان بازگو گردیده و هیچگونه طرفداری و جانبداری از مردان نگردیده تا زمینه بدنظری و بدنگریِ مردان نسبت به زنان فراهم نگردد. امّا با توجّه به ساختار وجودی و جاذبه های فطری بانوان و ضرورت حریم گرفتن زنان از مردان، قهراً مخاطب بیشترِ پندها و هشدارهای قرآن شریف و اهل بیت علیهم السلام بانوان هستند، تا در وضعیّت آلوده فعلی و در پیچ و خم نقشه های ماهرانه دشمن از آسیب ها، آفت ها، خطرها و تهدیدها محفوظ مانده، از عفّت و حیثیّت خود حفاظت و مراقبت نموده و از امنیّت کامل برخوردار باشند.

ص: 10

1-نگاه

نگاه به نامحرم

قرآن مجید:

ای پیامبر! به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را (از نگاه به نامحرم) بپوشند و دامن و شرمگاهشان را (از تماس های نامشروع) حفظ نمایند... و به زنان با ایمان بگو: چشمان خود را (از نگاه حرام و هوس آلود) ببندند و دامن ها و شرمگاه هایشان را (از تماس های نامشروع) نگهداری کنند...(1)

نگاه، تیر زهرآگین شیطان

امام صادق علیه السلام فرمود:

نگاه (به نامحرم) تیر مسمومی است از شیطان و چه بسیار نگاهی که حسرت و پشیمانی طولانی و دایمی به دنبال خواهد داشت(2).

ص: 11


1- نور: 30 و 31.
2- بحارالانوار: 104/40.

کلام قدسی حضرت زهرا علیهاالسلام در مورد نگاه

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

شخص کوری اجازه خواست وارد خانه حضرت زهرا علیهاالسلام شود، آن بزرگوار اجازه نداد.

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: فاطمه جان، او که تو را نمی بیند.

فاطمه علیهاالسلام عرض کرد: اگر او مرا نمی بیند، من او را می بینم و او بوی مرا استشمام می کند.

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: شهادت می دهم که تو پاره تن من هستی(1).

امّ سلمه می گوید: در محضر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم بودم و میمونه نیز آنجا بود، مرد کوری به نام عبداللّه بن امّ مکتوم وارد شد...

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به ما امر فرمود پنهان شویم.

عرض کردیم: یا رسول اللّه، آیا او نابینا نیست؟ او ما را نمی بیند.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: آیا شما نیز نابینا هستید؟! آیا شما هم او را نمی بینید؟!(2)

ص: 12


1- بحارالأنوار: 104/38.
2- تفسیر نورالثّقلین: 3/588.

پاداش نگاه نکردن به نامحرم

امام صادق علیه السلام فرمود:

کسی که چشمش به زن نامحرم بیفتد و به خاطر پیشگیری از گناه به آسمان نگاه کند و یا این که چشمانش را ببندد، قبل از باز کردن چشمش، خداوند حوریه ای در بهشت به او تزویج خواهد فرمود.(1)

مجازات نگاه به نامحرم

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

کسی که (مرد یا زن) به نامحرم (خودی یا بیگانه) نگاه کند خداوند در قیامت دیدگانش را از آتش پُر می کند، مگر اینکه توبه و بازگشت نماید.(2)

گناه چشم، دهان و دست

امام باقر و امام صادق علیهماالسلام فرمودند:

هیچ کس از (عمل زشت) زنا بی بهره نیست.

زنای چشم، نگاه (به نامحرم) است.

زنای دهان، بوسه (حرام) است.

ص: 13


1- بحارالانوار: 104/37.
2- همان: 32.

زنای دست، تماس با بدن (نامحرم) می باشد (دست دادن به نامحرم و یا تماس های دیگر).(1)

کیفر نگاه زن به مرد نامحرم

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

زنی که با داشتن شوهر، به غیر شوهر و مرد نامحرم (خویشاوند یا بیگانه) نگاه کند، خداوند اعمال نیک او را که انجام داده از بین خواهد بُرد و مورد خشم و غضب پروردگار قرار خواهد گرفت و اگر ارتباط با غیر شوهر پیدا کند، حق است بر خداوند او را در آتش جهنّم بسوزاند پس از آن که در عالم قبر عذابش نموده باشد.(2)

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم منع فرمود زنان به مردان نامحرم نگاه کنند(3) (زیرا نگاه آغاز گناه است).

زن 18 ساله ای که از خانه فرار کرده بود پس از دستگیری در پاسگاه اظهار کرد: قیافه شوهرم را با چهره بعضی مردها مقایسه کردم و به تدریج از او متنفّر شده، از

ص: 14


1- وسائل الشیعه: 14/246.
2- عقاب الاعمال، مترجم: 662.
3- مستدرک: 10/385.

خانه فرار کردم.(1)

زهر سوزان نگاه

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

بسا عشق سوزان (مصیبت باری) که تنها از یک نگاه (به نامحرم) پدید آید.(2)

نگاه به اندام زن

از امام صادق علیه السلام پرسیدند:

جایز است (اندام) زن را از پشت سر نگاه کرد؟

فرمود: شما حاضرید مردی به همسرتان این طور نگاه کند؟ هرچه برای خود می پسندید، برای دیگران نیز بپسندید.(3)

کیفر نگاه کردن به منزل مردم

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

کسی که به خانه همسایه خود نگاه کند و پنهانی های

ص: 15


1- آئین همسرداری: 63 به نقل از: اطلاعات 3 اسفند 1350.
2- غرر الحکم مترجم دفتر نشر: 2/481.
3- مستدرک الوسائل: 14/273؛ آئینه رفتار: ص 13.

مردی یا مو و بدن زنی را ببیند، بر خداوند سزاوار است او را به دوزخ بَرد و با منافقینی که در دنیا عیوب مردم را جستجو می کردند، محشور نماید و از دنیا بیرون نرود تا این که خداوند او را رسوا نماید و در قیامت عیوب او را برای مردم آشکار سازد.(1)

ورزش بانوان و نگاه به برنامه های ورزشی

تشویق و ترغیب فراوان از بازیهای فوتبال و برنامه های دیگر ورزشی، گروهی از بانوان و دختران را علاقه مند به انجام برنامه های فوتبال، دوچرخه سواری، اسب سواری، قایقرانی و دیگر برنامه های تفریحی ورزشی در اماکن و مجامع عمومی در انظار مردان نامحرم نموده است.

و همچنین جمعی از بانوان و دختران را دوستدار تماشای صحنه های بازی فوتبال و برنامه های دیگر ورزشی و تهیه و نگهداری عکسهای ورزشکاران کرده است.

مراجع بزرگوار تقلید در پاسخ به استفتاءهای مختلف، حکم اللّه را در زمینه مسائل یاد شده به این مضمون مرقوم فرموده اند: انجام این گونه برنامه ها به وسیله بانوان، خلاف

ص: 16


1- همان: 268.

عفّت و غیرت بوده و گرایش به خودنمایی و بی بند و باری دوران جاهلیّت و تقلید از فرهنگ منحطّ بیگانگان می باشد و چون منجر به جلوه گری اندام زنان برابر مردان و ترویج فحشاء و فساد می گردد، انجام آنها و تشویق و ترغیب و تماشا و شرکت در این صحنه ها، حرام و خلاف شرع است. همچنین نگاه کردن زنان به بازی های ورزشی آقایان هرچند از تلویزیون و تماشای عکس باشد با توجه به عوارض نامطلوبی که دارد، جایز نیست.(1)

فتنه انگیزی صورت و چهره زن

در پایان بحثِ نگاه، توجه به این نکته لازم و ضروری است که: بیشترین آسیب های مصیبت بار و ناهنجاری ها از ناحیه نگاه به چهره و صورت زن نامحرم می باشد. زیرا دلربایی و زیبایی چهره زن به مراتب بیشتر از زیبایی و دلربایی سایر قسمت های بدن او می باشد. تا آنجا که ملاک و محور جاذبه و دافعه زن به خصوص در مراسم خواستگاری، زیبایی و زشتی صورت می باشد و هیچ نیروی اجرایی حتی نیروی با قدرت ایمان و تقوا که رذایل اخلاقی را مهار

ص: 17


1- بهشت جوانان:308 به نقل از: استفتاء از دفتر مراجع.

می نماید، توان مقابله با تحریکات غرایز سرکش حاصل از نگاه به چهره زیبا و پیامدهای نامشروع آن را ندارد.

در چنین شرایطی با توجّه به جاذبه طبیعی چهره باز و زیبای زنان و دختران (حتّی بدون آرایش و زینت) و خودنمایی و جلوه گری آنان در صحنه های مختلف اجتماع و با توجّه به طوفانِ نگاه های هوس آلودِ مردان و جوانان که در کوران التهاب و تشنگیِ تمایلات جنسی به سر برده و غرایزِ سرکش آنان همچون آتشی سوزان از اعماق وجودشان زبانه می کشد، انصافاً و وجداناً، آیا نگاه خالی از ریبه و لذّت جویی مردان به زنان تصوّر می شود؟!!

بر این اساس گروهی از مراجع تقلید، باز گذاشتن صورت و دست های بانوان و نگاه نامحرم به آنها را جایز نمی دانند و بعضی از مراجع هم که جایز می دانند مشروط بر این فرموده اند که هیچگونه لذّت جویی (و قصد ریبه) و زمینه فسادی در نگاه ایجاد نشود و روشن است که تحقّق این شرایط به ندرت اتّفاق می افتد.

ص: 18

2-حجاب و چادر

حجاب و چادر، مصونیّت از تعرّض هوسرانان

قرآن مجید:

ای پیامبر! به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو: چادرهایشان را بپوشند تا به عفّت و پاکدامنی شناخته شوند و از اذیّت و آزار و تعرّض (هوسرانان) درامان باشند...(1)

چادر، حجاب و عفّت اسلامی

آنچه از مفاد گفتار دانشمندان لغت عرب و تعریف های واژه (جَلباب) و چادر در یک عبارت جامع می توان بیان کرد، چنین است: چادر نوعی پوشش گسترده و سرتاسری با وسعت کافی می باشد که زنان مسلمان باعفّت روی همه لباسهای خود می پوشند به گونه ای که تمامی لباس ها، حجم اندام، پستی و بلندی بدن و زیورآلات آنها را مخفی نماید.

ص: 19


1- احزاب: 59.

بنابراین، لباس و پوشش هایی از قبیل: مانتو، مقنعه، روسری و بلوز و شلوار و چادر نازک و هرگونه پوششی که برجستگی بدن را نمایان کند و باعث خودنمایی، جلوه گری و نمایش چهره و اندام بانوان باشد، از دایره تعریف حجاب و پوشش اسلامی خارج می باشد و با مسئله پوشش یک زن مسلمان و پیرو حضرت زهرا علیهاالسلام منافات دارد و بانوان مسلمان می بایست از این گونه پوشش ها پرهیز داشته باشند. زیرا تنها چادر، مصداق کامل و جامع تعریف (جلباب) و حجاب مقدّس فاطمی علیهاالسلام می باشد و از میان انواع چادرها، تنها رنگ مشکی، رنگ خاموش، صامت، نگاه شکن و نشانه هیبت، اُبّهت، عفّت و حافظ شخصیت و متانت زن می باشد.

به سخنان گرانقدر پیشوایان اسلام توجه فرمایید:

لزوم حجاب بانوان

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

زن جذّاب و دلبر است. هر کس زن می گیرد او را در پوشش و حجاب (کامل) قرار دهد (تا در انحصار شوهرش بوده، مورد هوس و تعرّض و بازیچه بیگانه

ص: 20

قرار نگیرد).(1)

حجاب، حافظ زیبایی زن

حضرت علی علیه السلام فرمود:

زن شایسته است (در حجاب کامل) نگهداری شود تا حالتش نیکو و زیبایی اش پایدار بماند (و نگاه و تعرّض هوسرانان، زیبایی اش را نابود نکند).(2)

کیفیت پوشش حضرت زهرا علیهاالسلام

حضرت فاطمه علیهاالسلام برحسب ضرورت و به خاطر دفاع از حریم ولایت و امامت، ناگزیر از رفتن به مسجد و افشاگری جنایت های ستمگران شد.

حضرت زهرا علیهاالسلام به منظور دادخواهی و تظلّم، مطالب ارزنده خود را با هیبت، صلابت و جبروت، چنان ایراد فرمود که همچون صاعقه دلها را پُر از هول و هراس کرد.(3)

کیفیّت پوشش و حجاب آن بزرگوار هنگام رفتن به

ص: 21


1- غررالحکم مترجم، چاپ دفتر نشر: 2/465.
2- همان: 466.
3- شرح و تفصیل و کیفیّت و علت ایراد این خطابه ارزشمند در کتاب«پناه امت در دوران غیبت» نوشته مؤلف به تفصیل آمده است.

مسجد و ایراد خطابه این چنین بود:

چون به فاطمه علیهاالسلام خبر رسید که تصمیم جدّی بر غصب فدک، خلافت و امامت گرفته شده، مقنعه بلند خود را پوشید و چادر (پوشش کامل و سرتاسری) را به بر گرفت و در حالی به راه افتاد که گروهی از بانوان از نزدیکانش اطراف آن بزرگوار را گرفته بودند (تا شناخته نشود) و در هنگام قدم برداشتن، دامن چادر خود را زیر قدم ها می آورد.

راه رفتن آن حضرت همانند راه رفتن رسول اللّه صلی الله علیه و آله وسلم بود. صدّیقه کبری علیهاالسلام با چنین وضعی به مسجد وارد شد در حالی که مهاجرین و انصار اجتماع نموده بودند. پرده و حجابی میان زنان و مردان حایل گردید و آنان را از هم جدا کرد. آنگاه حضرت زهرا علیهاالسلام، خطابه کوبنده و افشاگر خود را با صلابت و جبروت ایراد فرمود.(1)

متانت و عفّت حضرت زینب علیهاالسلام

یحیی مازنی می گوید: مدّت زیادی همسایه حضرت علی علیه السلام بودم و خانه من نزدیک منزلی بود که حضرت زینب علیهاالسلام در آن ساکن بود. به خدا قسم در این مدّت، نه

ص: 22


1- شرح ابن ابی الحدید: 16/211؛ بحارالانوار: 29/216 و 218.

زینب علیهاالسلام را دیدم و نه صدای آن بزرگوار را شنیدم. هر وقت می خواست به زیارت قبر نورانی جدّ بزرگوارش رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم مشرّف شود، شبانه (در حالی که در حجاب و پوشش کامل بود) از منزل خارج می شد. امام حسن علیه السلام در طرف راست و امام حسین علیه السلام در جانب چپ و امیرالمؤمنین علیه السلام در جلو آن حضرت حرکت می کردند. هنگامی که به قبر مبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نزدیک می شدند، حضرت علی علیه السلام جلوتر می رفت و چراغ هایی را که روشن بود، خاموش می کرد. یک بار، امام حسن علیه السلام علّت خاموش کردن روشنایی ها را از پدر بزرگوارش سؤال کرد، حضرت علی علیه السلام در جواب فرمود: می ترسم فردِ (نامحرمی) به خواهرت زینب علیهاالسلام نگاه کند.(1)

هتک حرمت یزیدجنایت کارنسبت به خاندان امام حسین علیه السلام

حضرت زینب علیهاالسلام در شهر شام و در حضور انبوه مردم خطاب به یزید جنایت کار فرمود:

ای یزید! آیا از عدالت است که زنان و کنیزان خود را در پشت پرده و حجاب و پوشش قرار دهی، ولی دختران

ص: 23


1- ریاحین الشریعه: 3/60 مختصر و وفیات الائمه علیهم السلام 436.

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم را به اسارت گرفته، آنان را به این سوی و آن سو بکشانی، و درصدد برآیی تا حجاب و پوشش را از ایشان گرفته، چهره ها و صورتشان را نمایان کنی تا همه مردم به آنان چشم بدوزند و صورت های آنها را ببینند؟!!(1)

و جناب امّ کلثوم علیهاالسلام نیز در دفاع از حجاب و عفّت خاندان رسالت علیهم السلام، خطاب به شمر چنین فرمود:

هنگامی که ما را به شهر شام وارد کردی از دروازه ای وارد کن که کمتر تماشاچی آنجا باشند تا کمتر ما را تماشا کنند و بگو سرهای شهدا را از بین کجاوه ها بیرون ببرند تا مردم توجه به وضعیت ما نکنند، زیرا بر اثر نگاه نامحرمان به وضع حال ما، رنج و عذاب کشیدیم!(2)

عزیز خواننده! دختران با حیا و با عفّت امیرالمؤمنین علیه السلام همه مصائب جان سوز را به جان خریدند، امّا مسئله نگاه نامحرمان به چهره مبارکشان و هتک حرمت به حجاب و عفافشان را تحمّل ننموده و صورت خود را با آستین

ص: 24


1- بحارالانوار: 45/134.
2- لهوف سید ابن طاوس: 106.

پوشانده، از حیثیّت و شخصیت و حجاب خود دفاع کردند و با خطابه آتشین حضرت زینب علیهاالسلام ارکان حکومت یزیدِ جانی متزلزل گردید و نقشه های شیطانی او نقش بر آب شد.

غیرت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

پدرم ابراهیم علیه السلام غیرتمند بود و من از او غیرتمندترم. خدا بینی آن مؤمنی را که غیرتِ ناموس ندارد به خاک می مالد (و او را ذلیل خواهد نمود).(1)

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:

خداوند لعنت کند کسی را که غیرت ندارد.(2)

هشدار امیرالمؤمنین علیه السلام به مردها

حضرت علی علیه السلام خطاب به مردها فرمود:

آیا حیا نمی کنید! و آیا تعصّب و غیرت ندارید! زنان شما به بازارها (و اماکن عمومی) می روند و با مردها تماس دارند!!(3)

ص: 25


1- بحارالانوار: 103/248.
2- وسائل الشیعه: 14/174.
3- وسائل الشیعه: 14/174 حدیث 1-2.

فروپاشی غیرتِ مردان

دریغ و افسوس!! غیرتِ جامعه اسلامی ما را که شُهره جهانیان بود، دشمنان داخلی و خارجی با ترویج خزنده فرهنگ بیگانه و القای شبهه و ترویج افکار روشن فکرمآبانه درهم شکستند. تا آنجا که گروهی از مردان غیرتمند ایرانی، همانهاکه راضی نمی شدند اندام پوشیده در حجاب ناموسشان را نامحرم مشاهده نماید و حتّی کفش و لباس زنهایشان را از دید بیگانگان دور می کردند، اکنون در مقابل خودنمایی و جلوه گری و بی عفّتی زنان و دخترانشان بی تفاوت گردیده، مردانگی و حماسه بلندِ غیرت و حمیّت خود را فدای تبلیغات مسموم دشمنان به عنوان آزادی و تربیت روز نموده اند!! و با کمال تأسّف! این پدیده شوم در میان گروهی از افراد مذهبی نیز نفوذ کرده و مسئله حمیّت و شرف آنان کم رنگ گردیده است! دختران و نوامیس آنان در کنار نامحرمان و گاهی هم در کنار خودشان در جمع نامحرمان به کار، تحصیل و فعالیّت اشتغال دارند و خواه و ناخواه ارتباط و برخوردهای مختلفی با نامحرم پیدا می کنند!! آنها اتومبیل، پول و دیگر امکانات را در اختیار دختران و همسران شان قرار داده و بدون توجّه به رفتار و روش آنان، مسئولیت کارهای خارج از منزل را نیز به عهده

ص: 26

آنها گذاشته اند و خود بی تفاوت در قبال اداره زندگی به دنبال کسب و کار، اداره و تجارت هستند!!

آیا این روش، مخالف گفتار قرآن کریم نیست؟! که می فرماید:

« وقتی مردان و زنان چیزی در صورت ضرورت و لزوم از یکدیگر می خواهند، از پشت پرده باشد و ارتباط مستقیم بین آنان نباشد که این نوع رفتار موجب پاکی قلب های زنان و مردان است ».(1)

و آیا این گروه، فرمایش امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به اهل عراق را چگونه توجیه می کنند که می فرماید:

«به من خبر رسیده که زنان شما در کوچه ها با مردها برخورد دارند، آیا حیا نمی کنید؟!»(2)

آیا می شود کلام قدسی پروردگار و رهبران معصوم علیهم السلام را رها کرد و تابع بی قید و شرط محیط و رسم و رسوم اجتماع و فرهنگ منحطّ دشمنان اسلام گردید؟!!

ما در این مسئله اسف بار چه جوابی در پیشگاه پروردگار و محضر پدر مهربان، امام زمان علیه السلام که قلب نازنینش را غم

ص: 27


1- احزاب: 55-53.
2- وسائل الشیعه: باب 132، حدیث 1.

و اندوه فرا گرفته، داریم؟!!

مصیبت اینجاست: رفتار ناپسند خود را توجیه نموده، بدون توجه به قُبح و زشتی آن، نام دین و مذهب را دنبال آن یدک می کشیم!! وجداناً و بدون تعارف! وضعیّت گذشته زنان و دختران که برای خود حریم قائل بودند و با تحفّظ و حجاب در چهره، گفتار، رفتار و پوشش کامل، کرامت، عفّت و وقار به عنوان یک گوهر گرانبها در حِرز بودند و بدون ارتباط با نامحرم، مسئولیت اداره نظام ارزشمند و پرمهر خانواده را به عهده داشتند و جذّابیّت و زیبایی شان را در انحصار همسر خود قرار داده بودند، بهتر، سالم تر و راحت تر بود یا وضعیّت اسف بار فعلی که گروهی از دختران و زنان بدون رعایت حجاب و عفاف در جمع و اجتماع آلوده در کنار مردان نامحرم در خیابانها، ادارات، شرکت ها، کارخانجات و مؤسّسات و مراکز تحصیل قرار گرفته اند و خود و اجتماع را گرفتار آثار تلخ و مصیبت بار این همه ناهنجاری های لجام گسیخته نموده اند؟!

از بین رفتن غیرت مردان و حیای زنان

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم از جناب جبرئیل پرسیدند:

آیا بعد از من به زمین خواهی آمد؟ عرض کرد: بلی یا

ص: 28

رسول اللّه، ده بار به زمین خواهم آمد و ده گوهر گرانبها را (به خاطر ارتکاب گناه و اعمال ناپسند مردم) خواهم برد (و تنها کسانی که رفتار شایسته دارند از مواهب آن گوهرها برخوردار خواهند بود):

اوّل: برکت.

دوم: ترحّم و دلسوزی.

سوّم: حیاء از چشم زنان!

چهارم: غیرت مردان!

پنجم: عدل از دل سلاطین.

ششم: راستی و درستی از دل دوستان.

هفتم: سخاوت از دل ثروتمندان.

هشتم: صبر از فقراء.

نهم: حکمت از حکیمان.

دهم: ایمان از دلهای مؤمنان.(1)

زن بد حجاب، کمند شیطان

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

زن، عورت است(2). جلوه گری و خودنمایی زن، زشت و

ص: 29


1- اثنی عشریه فی المواعظ العددیة: 33.
2- عورت در لغت عرب به هر چیزی گویند که پوشش آن ضروری است.

نارواست. چنانچه در خانه بماند، عفّت و حجابش محفوظ خواهد بود و هنگامی که (بدون رعایت حجاب و پوشش کامل) از خانه خارج شود، شیطان سراسر وجود او را احاطه می کند.(1)

آشکار شدن اندام، چهره، چشم، ابرو، صدا و همه حرکات زن به خاطر دلربایی و فتنه انگیزی اش زشت و ناپسند می باشد و الزاماً نگاه آمیخته به لذّت نامحرم به او جلب شده، زهر کشنده تلاقی نگاه ها، فضای اجتماع را مسموم و آلوده نموده و امنیّت زن به مخاطره می افتد.

از این رو براساس مفادّ آیات قرآن مجید و روایات معصومین علیهم السلام، مراجع بزرگوار چنین می فرمایند:

پوشاندن همه قسمتهای بدن زن در اجتماع فعلیِ آلوده به ریبه و گناه، به خاطر فتنه انگیزی و تهییج نامحرمان واجب است و نگاه نامحرمان به آنها جایز نمی باشد.

و همچنین صحبت نمودن با نامحرم، به مقدار ضرورت جایز می باشد. پوشیدن هرگونه لباس که جلب توجه نامحرم نماید، حرام است.(2)

ص: 30


1- سنن ترمذی: 20/320؛ ترجمه مجموعه ورّام: 2/119.
2- رساله عملیّه و استفتاء از دفتر مراجع.

حجاب زن از دیدگاه امیرالمؤمنین علیه السلام

امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام به فرزند دلبندش امام مجتبی علیه السلام فرمود:

... زنان را در پرده حجاب و پوشش نگاهشان دار تا نامحرمان را ننگرند زیرا سخت گیری در حجاب، سلامت و پاکدامنی آنان را استوارتر می سازد. آوردن افراد غیر صالح در میان زنان و داخل زندگی، خطرناک تر است از بیرون رفتن آنها از منزل (از تماس زن ها با غریبه و نامحرم جلوگیری کن) و اگر می توانی کاری کن که زنان، غیر تو را نشناسند.

کاری که بیشتر از توانایی زن می باشد و به او مربوط نیست به او وامگذار، زیرا زن گل است (لطیف و آسیب پذیر) نه فرمانروا و کارفرما (خداوند توانایی زن را به مقدار ظرافت و ظرفیّت او تعیین کرده، نباید تأمین مخارج زندگی را به زن واگذار کرد، چون زن استعداد و تحمّل این کار را از نظر جسمی و روحی ندارد).(1)

بنا به فرموده امیرالمؤمنین علی علیه السلام هیچ زن و مرد نامحرم و بیگانه را نباید به حریم زندگی و کانون خانواده راه داد. تشکیل جلسات، میهمانی های دوستانه و فامیلی

ص: 31


1- نهج البلاغه: نامه 31؛ بحارالانوار: 103/252 و...

مختلط موجب می شود تا مرد چشمش به چهره زنِ زیبا بیفتد، اسیر زیبایی او گردد. زن نیز همدم مرد بیگانه شود و در نتیجه هر یک از زن و مرد دچار تخیّل و صحنه گناه گردیده از همسر خود دلسرد شده، سرِ ناسازگاری بردارند، کانون گرم و با صفای خانواده به صحنه کشمکش، اختلاف و احیاناً طلاق و گاهی هم خیانت و جنایت تبدیل گردد. در این زمینه حوادث تلخ و مصیبت بار مستندی وجود دارد که ان شاءاللّه در جلدهای بعدی این کتاب بازگو خواهند شد.

صفات ارزنده زنان

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

بعضی از نیکوترین صفات و خُلق و خوی زنان، زشت ترین رفتار و اخلاق مردان است، مانند: تکبّر، بُخل و ترس. زیرا زنی که متکبّر باشد، نامحرم و بیگانه را به حریم خود راه نمی دهد (و بیگانه هم جرأت تماس و صحبت با او را ندارد). و اگر بخیل باشد، اموال خود و شوهرش را حفظ می کند. و چنانچه ترسو باشد، از هر چیزی که به حیثیّت و آبروی او زیان رساند فاصله می گیرد (جرأت رفت و آمد غیرضروری به خارج خانه و ارتباط و اختلاط و گفتگوی با نامحرم را

ص: 32

ندارد).(1)

خنده فرشتگان بر زن بدحجاب در عالم قبر

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم از جناب جبرئیل علیه السلام سؤال فرمود:

آیا فرشتگان خنده و گریه دارند؟

جبرئیل عرض کرد: آری یا رسول اللّه!

در چند مورد فرشتگان خنده می کنند، یکی از آن موارد زمانی است که زن بی حجاب و بدحجاب می میرد و او را در قبر می گذارند و روی قبر او را با خشت و خاک می پوشانند تا بدنش دیده نشود.

در این هنگام فرشتگان می خندند و می گویند: تا وقتی جوان و جذّاب بود، با نمایش چهره و اندامش مردان را تحریک و تهییج می کرد و باعث گناه می شد (بستگان او از خود غیرت نشان نداده، او را تشویق و ترغیب به پوشش و حجاب نکردند)، ولی اکنون که مرده و همه از نگاه به او نفرت دارند، او را می پوشانند!!...(2)

خنده فرشتگان، خنده شادی و نشاط نیست. خنده تعجّب، تمسخر و در عین حال تلخ و دردآور می باشد که

ص: 33


1- نهج البلاغه: حکمت 234.
2- شجره طوبی: 2/431؛ مواعظ العددیه مرحوم عاملی: 144 و 145.

پیامد و دنباله آن، قهر، غضب و عذاب شدید پروردگار قهّار است و می بایست عزیزی که با خودنماییِ اندام و چهره آراسته اش فضای اجتماع را آلوده و مسموم کرده بود، برای همیشه تحمّل نماید و پدر، مادر، برادر و همسرش نیز می بایست پاسخ گو و عذاب کِش رفتار ناهنجار او باشند که در حفاظت حریم و حجابش بی تفاوت بودند.

دختران و بانوان مسلمان! بهتر نیست که متانت، وقار، حجاب و عفاف را در چند روز کوتاه عمر، شعار خود سازید تا در عالم قبر و فردای قیامت در پیشگاه خداوند قهّار و فرشتگان، شرمنده و شرمسار نباشید و مورد لطف و عنایت پروردگار مهربان قرار گرفته و همیشه از رحمت و مغفرت الهی بهره مند شوید؟

عنایت امام زمان علیه السلام به بانوان باعفّت

مرحوم آیت اللّه سید باقر مجتهد سیستانی والد محترم آیت اللّه العظمی سیستانی فرمود:

من برای زیارت و تشرّف به محضر ولی عصر ارواحنافداه چهل جمعه ختم زیارت عاشورا گرفتم. در یکی از جمعه های آخر، نوری مشاهده کردم، به دنبال نور رفتم دیدم نور از خانه محقّر و کوچکی است. پس

ص: 34

از کسب اجازه وارد منزل شدم. دیدم محبوب عزیزم حضرت ولیّ عصر علیه السلام در اتاقی کنار جنازه ای نشسته اند. من سلام کردم و آن بزرگوار پس از جواب سلام فرمود: چرا دنبال من می گردی؟! آنگاه به آن جنازه اشاره کرده و فرمود: مثل این باشید تا من دنبال شما بیایم. این بانویی است که در دوره بی حجابی (رضاخان پهلوی) هفت سال از خانه بیرون نیامد، مبادا نامحرم او را ببیند.(1)

نهی از پوشیدن لباس نازک و بدن نما

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به حضرت علی علیه السلام فرمود:

هر مردی که از همسرش فرمان ببرد، خداوند او را به صورت در آتش خواهد افکند. حضرت علی علیه السلام عرض کرد: این چه فرمانی است که چنین کیفری دارد؟

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: مرد به همسر خود اجازه دهد به عروسی ها و مجالس سوگواری (در صورتی که همراه با گناه باشد) برود و همچنین اجازه دهد لباس نازک و بدن نما بپوشد.(2)

ص: 35


1- گوهر صدف: 48.
2- بحارالانوار: 103/228؛ مستدرک الوسائل: 14/263.

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

نابودی زنان امّت من در دو چیز است:

1- استفاده از زیور آلات طلا (و نمایش به نامحرمان).

2- پوشیدن لباس نازک و بدن نما.

و همچنین هلاکت مردان امتّم در ترک تحصیل علم و اندوختن مال می باشد.(1)

و همچنین فرمود:

لباس باارزش، زیبا و فراوان در اختیار زنان قرار ندهید زیرا زنی که لباسِ فراوان و زیبا و وسایل زینت و آرایش داشته باشد، دوست دارد از منزل بیرون برود.(2)

سفارش بانوان به پوشیدن شلوار

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم در جمع یاران خود سه بار فرمود:

خداوندا زنانی را که (زیر چادر و لباس) شلوار(3) می پوشند مورد مغفرت و آمرزش قرار دِه.

سپس فرمود:

برای پوشش (زنان) از شلوار استفاده کنید، زیرا بدن را

ص: 36


1- ترجمه مجموعه ورّام: 2/78.
2- نهج الفصاحه: 564 حدیث 5.
3- جامه ای که از کمر تا قوزک پاها را بپوشاند.

بهتر می پوشاند و بانوان را با این گونه پوشش از فساد حفظ کنید.(1)

پوشیدن شلوارهای تنگ (که حجم بدن را نشان می دهد) و شلوارهای زینت شده و رنگارنگ (که جلب نظرِ نامحرم می نماید) و شلوارهای کوتاه (که ساقِ پا را نشان می دهد) چون موجب تهییج شهوت و فساد می باشد برای مسلمانان (چه مرد و چه زن) بسیار زشت و ناپسند و ممنوع می باشد.

هشدار به دختران

دختر مسلمان! مواظب باش!

تو همچون غنچه در حجاب و چون مروارید در صدف هستی و تا هنگامی که در پوشش قرار داری، زیبایی و طراوتت محفوظ است و به خاطر حفاظت از عفّتت، هیچ گاه مزاحمتی برایت ایجاد نمی شود و از دستبرد و آزار مردان هوسران درامان هستی و هیچ کس هوس چیدنت را نمی کند. امّا هرگاه حجابت کنار رفت، چهره، مو و اندامت در مقابل نگاه های هوس آلود جلوه گری کرد، همانطور که غنچه پس از باز شدن به خاطر جلوه برگ های باطراوت و زیبایش

ص: 37


1- ترجمه مجموعه ورّام: 2/78.

چیده می شود و پس از چیده شدن به فاصله چند روز، پژمرده و پَرپَر می گردد، تو نیز پس از کنار رفتن حجابت و آشکار شدن چهره و اندامت، گرفتار دام مَردان شکارچی و هرزه می شوی، اسیر محبّت کاذب و دام عشق دروغین هوسرانان شیطان صفت می گردی و با مشاهده اتومبیل شیک، چهره آراسته و صحبت های احساسی، فریب می خوری و جسم و دل پاکت را یک جا به او هدیه می کنی! و او از این احساس و سادگی ات، سوء استفاده کرده، با وعده های بی اساس به دامت می کشد، گُل عفّتت را می چیند و تنها پس از چند روز و شاید هم چند ساعت لذّت و کامجویی، عروسی و عزایت را یک جا برگزار می کند!! پرپرت می کند و به سراغ پرپر کردن گل های دیگر می رود!!(1)

ص: 38


1- صفحات حوادث مجلات و روزنامه های هر روز کشورمان را بخوانید: زن جوان یا دختری را پس از... و اذیت و آزار، کشتند، قطعه قطعه کردند، آتش زدند!! در حاشیه شهر یا مزبله و یا در کناری رهایش کردند، در چاه انداختند و یا دفن کردند!!! و صدها حادثه تلخ و دلخراش دیگر که نتیجه دوستی های خیابانی می باشد، خانواده هایی را بی حیثیّت نموده و در مصیبت و داغ عزیزانشان، به عزا نشانده و سیاه پوش کرده است!!

دختران گوش باشید!!

همه سر تا به پا یک گوش باشید

در این عصر و زمان باهوش باشید

مبادا دست ناپاکان خائن

بریزد شاخ و برگِ آبروتان

مبادا زیر طوفان هوس ها

شود مدفون به خواری آرزوتان

دخترم!

دختر من از صحبت مردان بترس

زانکه اغلب رند و شیادند از آنان بترس

نوگل نشکفته گلزار عشق و زندگی

از فریب بلبلِ شیدایِ خوش الحان بترس

بحر افسون و فریبِ مرد را ساحل کجاست

تا نگردی غرق در دریای بی پایان بترس

عاشق دلداده شیدا، سر و پا حیله است

زین بلای جان و از این رهزن ایمان بترس

ص: 39

3-سخن گفتن زنان

سخن گفتن نرم و جذّاب بانوان، عامل فساد و انحراف

قرآن مجید:

ای زنان پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم (با نامحرمان) با صدای نازک و نرم (و جذّاب) سخن نگویید. مبادا آن که دل و قلبش بیمارِ (هوی و هوس) باشد، در شما طمع کند. بلکه درست و متین سخن بگویید(1) (تا موجب انحراف مردان نشوید).

طبق دستور خداوند، سخن گفتن ظریف و تبسّم ملیح زن با مردان بر خلاف تقوا و عفّت می باشد و پروردگار، همسران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را که باید الگوی حیا و عفّت باشند از این عمل منع فرموده و این حکم بنا به فرموده مفسّرین عالیقدر قرآن، نسخه عمومی برای همه جامعه می باشد و

ص: 40


1- احزاب /32.

همه دختران و زنان مسلمان مورد خطاب هستند؛ زیرا نرمش و عشوه در صحبت کردن خصیصه ای است مشترک بین همه زنان. و می بایست از لطافت در گفتار و با خنده و تبسّم سخن گفتن با نامحرم پرهیز کرده و در هنگام نیاز با لحن جدّی و متین به مقدار ضرورت، صحبت نمایند.

چرا که تأثیر و نفوذِ صدا و آهنگِ نرم و جذّاب زن به خصوص اگر با ناز و عشوه انجام گیرد، هرچند بدون دیدارِ اندام و چهره باشد، با توجه به شرایط روحی و پذیرشِ مرد، طوفانی در اعماقِ دل و جان او ایجاد می کند که هیجان و لذّت های کاذب آن، زمینه انحرافِ مرد و نابودیِ امنیّت و حیثیّتِ زن را فراهم می نماید، در حالی که قبل از انجام این ارتباط صوتی، تصوّر پیش آمدنِ این بستر خانمان سوز هم نمی رود.

با توجّه به مطالب یاد شده، اسلام به منظور پیشگیری از آسیب ها و آفت های ارتباطِ زن و مرد، سخن گفتنِ دو جنس را از دو طرف کنترل کرده و پیشوایان معصوم علیهم السلام دستور داده اند حتّی الامکان و تا هنگامی که ضرورت ایجاب نکرده، بانوان با مردان نامحرم، هم سخن نشوند و اگر هم زمینه گفتگو پیش آمد، به مقدار ضرورت و حداقلِ ممکن، کوتاه، متین، به دور از احساسات و ناز و عشوه گری باشد.

ص: 41

عقل نیز همین حکم را نموده و می گوید: هرچه خطر بزرگتر باشد احتیاط لازم تر است، چرا که خطر جدّی است و اگر درصد خطر کم هم باشد، همان درصد کم را هم باید جدّی گرفت.

عزیز خواننده! تصوّر کنید صد عدد ظرف وجود دارد که یکی از آنها آلوده به سمِّ مُهلک و کُشنده ای است، آیا پدر و مادر مهربان اجازه می دهند فرزند عزیزشان از محتوای یکی از آن ظرفها استفاده کند؟ چرا در برابر مفاسد اخلاقی و سمومِ مُهلکِ روحی تا این حدّ بی تفاوت هستیم؟ حتّی به درصدهای نزدیک به واقع هم اعتنا نمی کنیم؟!!

این احادیث ارزنده و ماجراهایِ تکان دهنده را بخوانید:

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم هنگام بیعت با زنان شرط کرد و فرمود: ای زنان! با مردان نامحرم (در غیر موارد ضروری) سخن نگویید.(1)

ص: 42


1- مستدرک الوسائل: 14/237؛ بحارالانوار: 103/243.

کیفر دست دادن و شوخی با نامحرم

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

کسی که با زن نامحرمی دست بدهد، روز قیامت در حالی محشور می شود که به غل و زنجیر کشیده شده باشد. آنگاه دستور می دهند او را در آتش بیندازند! و هر کس با زن نامحرم شوخی و مزاح کند، به هر کلمه ای که در دنیا با او شوخی کرده باشد، خداوند او را هزار سال در قیامت حبس فرماید.(1)

سلام کردن به زن جوان

امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد سلام کردن به زن جوان می فرمود:

می ترسم صدای زن های جوان مرا به شگفت درآورد و در نتیجه گناه آن سلام، بیشتر از ثواب آن باشد.(2)

امام باقر علیه السلام فرمود:

سخن گفتن با زنان نامحرم از دام های شیطان است.(3)

ص: 43


1- عقاب الاعمال: ص 283 چاپ شریف رضی.
2- بحارالانوار: 104/37؛ مستدرک الوسایل: 14/290
3- مستدرک الوسایل: 14/273.

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نهی فرمود که مردان به زنان نامحرم سلام کنند.(1)

امیرالمؤمنین علیه السلام امام معصوم است و از هرگونه خطا، لغزش و اشتباه در عمل و حتّی در نیّت، پاک و مبرّا می باشد. فرمایش آن بزرگوار، هشدار و اعلام خطری است برای جامعه اسلامی تا خطر ارتباط و اختلاط زن و مرد را به هر شکل و هر عنوان حتّی به صورت ارتباط صوتی، جدّی بگیرند.

با توجّه به مفاد آیه مبارکه قرآن و روایات یاد شده و فتوای مراجع تقلید، چنانچه مرد و زن (خودی یا بیگانه) در تماس ها، صحبت ها و ارتباط ها بیشتر از نیاز و ضرورت سخن بگویند یا با ناز و عشوه صحبت نمایند یا به نوعی شوخی و مزاح کنند، و یا زنان و دختران مویِ سرِ خود را حتّی به مقدار کم بیرون بگذارند، جایز نیست و نتیجه آن قهراً به ناهنجاری و فساد می انجامد و امنیّت زن و مرد به خطر می افتد.

مجازات بدحجابی و شوخی با نامحرم

یکی از علمای مشهد مقدّس فرمود: روزی در محضر مرحوم آیت اللّه حاج سید یونس اردبیلی بودم، جوانی وارد

ص: 44


1- دعائم الاسلام: 2/215.

شد و گفت: مادرم را دو روز پیش دفن کردم، هنگام دفن، کیف کوچکی که مقداری اسناد و چک و پول در آن بوده، میان قبر افتاده است. آیا اجازه می فرمایید نبش قبر نموده، مدارک را بردارم؟

ایشان فرمود: همان قسمت از قبر که می دانید مدارک در آنجاست بشکافید و مدارک را بردارید. پس از چند روز آن جوان را دوباره در منزل آن بزرگوار دیدم، آقا از ایشان سؤال فرمود: آیا شما کارتان را انجام دادید و به نتیجه رسیدید؟ جوان، مضطرب و غمناک بود و پس از اصرار گفت: وقتی من قبر را نبش کردم، دیدم مار سیاه باریکی دور گردن مادرم حلقه زده و دهانش را در دهان مادرم فرو برده و مرتّب او را نیش می زند!! چنان منظره وحشتناک بود که من وحشت کردم و قبر را پوشاندم!! آقا از آن جوان سؤال کرد: آیا مادرت کار زشتی در دوران زندگی اش انجام می داد؟ جوان گفت: من چیزی به خاطر ندارم، فقط او پوشش و حجاب را رعایت نمی کرد و از صحبت شوخی و خنده با نامحرم باکی نداشت و چون پدرم از رفتار او ناراحت بود او را نفرین می کرد!(1)

آری! این کیفر و مجازاتِ قبر و برزخ زن بدحجاب است که با ناز و عشوه و تبسّم ملیح و شوخی و خنده با نامحرم راه

ص: 45


1- گوهر صدف: 55.

را برای انحراف، فساد و ناهنجاری اجتماع هموار می کند!!

قتل به خاطر صدای ظریف و لبخند ملیح

چند سال قبل زنی بی پروا و هوی پرست به منظور تفریح و سرگرمی، شماره تلفن نامعلومی را گرفته، اتفاقاً از آن سوی تلفن پاسخ جوانی را می شنود. زن لاقید با صدای ظریف، تبسّم ملیح و ناز و عشوه، تمایلات غریزی جوان بیچاره را به هیجان درآورده، سراسرِ جسم و روح او را دستخوش تلاطم می نماید. پس از چند بار ارتباط تلفنی و تأثیر جاذبه های صوتی و ایجاد توهّماتِ کاذبِ گناه، ارتباط صوتی منجر به ارتباط حضوری می گردد! در نهایت، زن بی عاطفه با همکاری جوان فریب خورده گناهکار که گرفتار تخیّلات و اوهامات شیطانی شده بود، شوهر بیچاره اش را بی رحمانه به قتل می رساند و پس از آن زن و مرد جوان نیز به مکافات عمل ننگین خود می رسند!!

در این واقعه دردناک، مردی مظلومانه کشته می شود، دو جوان راهی دوزخ می شوند، چند خانواده بی آبرو و حیثیّت شده و چند زندگی متلاشی می گردند!! این قصّه تلخ و دردناک را پدر پیر جوان بیچاره که از دوستانم بود با اشک و آه بازگو می کرد. او می گفت: برای پسرم خانه ای آماده کرده

ص: 46

بودم، کسب و کاری داشت و می خواست ازدواج نماید. با رفتارناپسندِ این زن شیطان صفت تمام آرزوهای جوانم به گور رفت، آبرو و حیثیّت چند خانواده لکّه دار گردیده و آنها را به عزا و ماتم نشاند!!

نقش شیطان هنگام سخن گفتن با نامحرم

مردی با زن نامحرمی سخن می گفت. شیطان روح لذّت طلبی او را با شنیدن آهنگ زیبای صدای زن نامحرم تحریک نموده، پس از تشدید تلاطم روحی، بی اختیار گرفتار هوی و هوس گردیده و دست بر بدن زن نامحرم کشید!! امّا از آنجایی که او انسان باایمانی بود، فوراً به خود آمده و از رفتارش شرمنده گردید. سپس به جبران گناهی که انجام داده بود، دست خود را روی شعله آتش قرار داد تا با چشیدن حرارت سوزنده آتش، نفسِ خود را به خاطر گناهی که انجام داده بود ادب نموده تا دیگر مرتکب خلاف نشود.(1)

لازم به یادآوری است، جبران گناه به توبه و پشیمانی از رفتار گذشته و تصمیم جدّی بر ترک گناه، زمینه آمرزش و مغفرت پروردگار مهربان را بخوبی فراهم خواهد نمود.

ص: 47


1- لئالی الاخبار: 5/196.

4-زینت و آرایش

زینت و آرایش بانوان

قرآن مجید:

ای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به زنان مؤمن بگو... زینت و جمال خود را آشکار نسازند، جز برای شوهران خود و ... (دیگر محارم)(1)

زینت و آرایش زن برای همسرش

امام باقر علیه السلام فرمود:

... هر زینتی که زن برای شوهرش بنماید مانعی ندارد.(2)

زیباسازی زن و شوهر برای یکدیگر مخصوصاً خودآرایی زن برای شوهر، مورد سفارش و تأیید اسلام و موجب محبوبیّت و تسخیر قلب مرد و زن می گردد.

ص: 48


1- نور /31.
2- وسائل الشیعه: 14/135 حدیث 1.

کیفر آرایش و استفاده زن از بوی خوش برای نامحرم

امام صادق علیه السلام فرمود:

هر زنی که شب را به صبح آورد در حالی که همسرش به حق بر او غضبناک باشد، خداوند نماز او را قبول نمی کند و هر زنی که خود را برای غیر شوهر خوشبو سازد، پروردگار نماز او را قبول نخواهد کرد تا هنگامی که برای ارتکاب این گناهش مانند غسل جنابت، غسل نماید.(1)

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

هر زنی که خود را خوشبو کند و از خانه خارج شود، مورد لعنت قرار خواهد گرفت تا هنگامی که به منزل برگردد.(2)

و همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

زنی که خود را برای غیر شوهرش زینت و آرایش نماید، خداوند او را به آتش جهنم می سوزاند.(3)

ص: 49


1- وسائل الشیعه: 14/113 حدیث 1
2- همان: 4/114 حدیث 4.
3- بحارالانوار: 103/243.

نمونه ای از آثار شوم خودنمایی زن

خودآرایی، جلوه گری و آرایش زنان برای نامحرمان به خاطر جاذبه های مهیّج آن، آتشی است سوزان بر روح و جان جوانان و مردان که آثار مصیبت بار آن، آزردگی روانی، بیماری روحی، بی قراری، هیجان، ناکامی و به دنبال آن، جنایت و ... می باشد!!

به یک نمونه از آثار تلخ آرایش و خودنمایی زنان توجّه فرمایید:

مرد جوانی سراسیمه و نگران به نیروی انتظامی مراجعه کرد و اظهار داشت: همسرم به طرز فجیعی در منزل کشته شده است. مأمورین سریعا در محل حادثه حاضر شدند و مشاهده نمودند خانم جوانی در حالی که لباسهایش پاره پاره شده با ضربات کارد از پا درآمده است. پس از تحقیقات و بررسی های غیر محسوس، جوانی به عنوان مظنون بازداشت و تحت بازجویی قرار گرفت.

وی پس از دروغ گویی های مکرّر، تسلیم گردید و با گریه و زاری و استمداد از مأمورین، پرده از روی این جنایت برداشته، چنین اظهار کرد:

این زن جوان با چهره آراسته و زینت و آرایش در محل

ص: 50

رفت و آمد می نمود. من با مشاهده آن وضع چندین بار سر راهش را گرفتم که با مخالفت شدید او روبرو شدم و در نهایت من که بی قرار شده بودم، یک روز که شوهرش از منزل خارج گردید، از دیوار وارد منزل شدم و قصد اذیّت و آزار او را داشتم، امّا او مقاومت کرد و با من درگیر شد. من که هیچگونه کنترلی از خود نداشتم، لحظه ای حالت جنون پیدا کردم، داخل آشپزخانه شده، کاردی برداشتم و او را با چند ضربه از پای درآوردم!!(1)

در این واقعه هولناک، زن جوانی، قربانی خودآرایی و جلوه گری نامشروعش گردید و راهی دوزخ شد!!

جوانی به خاطر چشم چرانی و زهر مسموم نگاه به اعدام محکوم گردید!!

همسر آن زن هم که در ارتکاب این جنایت شریک بود، در آتشی که خود برافروخته بود سوخت و به خاطر بی تفاوتی و بی غیرتی، زندگی اش از هم پاشید و خانواده هایی هم، شرمسار و بی آبرو گردیده، روزگارشان سیاه شده، به عزا و ماتم نشستند!!

ص: 51


1- آسیب شناسی شخصیت زن: 148 به نقل از پرونده موجود درنیروی انتظامی مبارزه با مواد مخدّر.

5-راه رفتن بانوان

راه رفتن بانوان

قرآن مجید:

... و هرگز زنان در هنگام راه رفتن چنان پای بر زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان شان آشکار شود.(1)

در دوران گذشته زنان عرب، خَلخال به پای خود

می بستند و در موقع راه رفتن با سر و صدای آن نظر مردان نامحرم را به خود جلب می کردند. خداوند زنان را از این کار منع می فرماید و با بیان یک مسئله کلّی هر عملی که مانند صدای خلخال باعث جلب توجه نامحرمان باشد (صدا و کیفیّت غیر معمول کفش) مورد منع قرآن مجید می باشد.

راه رفتن بانوان از کنار دیوار و کوچه

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

برای زنان جایز نیست از وسط کوچه و خیابان حرکت

ص: 52


1- نور /31.

کنند بلکه سزاوار است از دو طرف (کنار دیوار) راه بروند.(1)

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود:

به من خبر رسیده است که زنان شما در راه (کوچه و خیابان) با مردان برخورد دارند، آیا حیا نمی کنید؟!!(2)

تذکّر به بانوان

بانوان به هنگام راه رفتن در خیابان و اماکن عمومی، می بایست با حجاب کامل و چادر، آرام و متین از کنار مسیر به گونه ای حرکت کنند که برخوردی با نامحرم نداشته باشند و حرکات و رفتار آنان باعث جلب توجّه مردان نگردد و از هرگونه جلوه گری و خودنمایی پرهیز نمایند. از صحبت و خنده کردن به خصوص سخن گفتن با تلفن همراه که گاهی با صدای بلند و خنده انجام می شود و موجب جلب توجّه نامحرم می گردد، جدّاً خودداری کنند. صحبت های شخصی با همسر یا دیگر محارم که احیاناً منجر به بازگو کردن مطالب خصوصی، بگو مگو، خنده و شوخی های خانوادگی می گردد

ص: 53


1- وسائل الشیعه: 14/132.
2- همان: 14/174.

نباید در حوزه های عمومی و در حضور نامحرمان یا با تلفن همراه انجام شود. این گونه رفتار، شایسته دختر و بانوی باشخصیّت مسلمان نیست. راستی مگر آن روزهای خوبی که تلفن همراه نداشتیم و کسی در خیابان و اماکن عمومی با ما تماس نمی گرفت، کدام ضرورت زندگی معطّل می ماند؟! و آیا آن روزها، زندگی بهتر و آرامش و معنویّت بیشتری داشتیم یا امروز که این ابزار خوش خط و خال با سرعت و شتاب زیاد در همه شؤون زندگی مان نفوذ یافته است؟!!

تلفن همراه! همراه تا کجا؟!!

گرچه این پدیده جدید عملکردهای مثبت فراوانی دارد و در بسیاری موارد، همراه مفید و با ارزشی به شمار می آید، از آن جمله به موارد زیر می توان اشاره کرد:

خدمات بانکی، سرعت در برقراری ارتباط، هماهنگ کردن کارها، ایجاد فرصت های شغلی، اطلاع از رویدادهای مهم، صرفه جویی در زمان، دفترچه یادداشت، منشی همراه، اعلان زمان و مهم تر از اینها، کارکردهای دینی: قرآن و دعای همراه، تصاویر و نمادهای مذهبی، برنامه های حدیثی و روایتی و دیگر برنامه های ارزنده که عملکردهای مثبت و مفید تلفن همراه می باشند.

ص: 54

امّا کارکردهای منفی و آسیب های فراوان دینی، روحی، روانی، جسمی، اخلاقی، علمی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی این ابزار کوچک به مراتب بیشتر از عملکردهای مثبت و مفید آن می باشد و ای کاش به همراه ورود تلفن همراه، فرهنگ صحیح استفاده از معیارهای واقعی آن نیز وارد می شد!

مصیبت اینجاست که این وسیله اعتیادزا در خانه ها، اماکن عمومی، اتومبیل، ادارات، مغازه ها، مساجد، مجالس، مدارس، دانشگاه، خیابان ها و همه جا حتّی در بستر خواب و ... نیز وجود دارد و با استفاده منفی و روابط آزاد و مبتذل از این وسیله کوچک ، خانواده ها در معرض آسیب جدّی اخلاقی، دینی، اضطراب، تشویش و فروپاشی قرار گرفته و زندگی باصفای دینی جامعه ما تبدیل به زندگی فناوری مبتذل گردیده است!! تربیت خانوادگی در مقابل رقیبان بی رحم ابزارهای شیطانی شکست خورده، شخصیّت، هویّت و اخلاق خانواده ها به خصوص جوانان و نوجوانان دختر و پسر به ابتذال کشیده شده است!

بر این اساس، آقایان با وجود اعتماد به اعضای خانواده خود به خاطر ترس از فضای مسموم و ناامن موجود و گسترش سریع و بی امان سیستم های مبتذل رایانه ای و

ص: 55

امکان برقراری ارتباط های غیراخلاقی، این وسیله ارتباطی شیطانی و دیگر وسایل رایانه را، آزاد و بدون مراقبت جدّی و حتمی در اختیار خانواده خود قرار نداده، حیثیّت، اخلاق و دین خانواده خود را از انحراف و تباهی حفظ نمایند.

با ایجاد فضای صمیمانه و ارائه آگاهی لازم، رفتار، معاشرت، رفت و آمد و رد و بدل کردن ابزارهای رایانه ای اعضای خانواده را کنترل نموده و با دقّت، مراقبت و هوشیاری از ورود و استفاده برنامه های منفی این وسایل در فضای زندگی جلوگیری نمایند.

پدر و مادر مسلمان! انسانهای تهی از شرف و غیرت برنامه های شومی برای ما و فرزندانِ عزیزمان تدارک دیده اند تا آینده مان سیاه گردیده و یک عمر با بدنامی، سرافکندگی و شرمساری زندگی کنیم!!

به این حادثه تلخ و تکان دهنده توجه فرمایید:

دو خواهر نوجوان، قربانی احساسات کاذب تلفن همراه!!

«سمیرا» دختر 16 ساله خانواده، سرگذشت تلخ خود و خواهر کوچکترش را بازگو می کند:

... چند ماه قبل یکی از همکلاسی هایم با تلفن همراه به

ص: 56

مدرسه آمد و در حالی که با تلفنش تماس می گرفت، اظهار شخصیت و بزرگی می کرد! من هم که احساس کمبود می کردم، از پدرم که کارگر ساده ای است خواستم برایم تلفن همراه بخرد. امّا پدرم دلسوزانه از من خواست که از خیال داشتن تلفن همراه منصرف گردم.

صبح روز بعد وقتی از خانه بیرون آمدم تا به مدرسه بروم زن همسایه مان که بگومگوی من و پدرم را شنیده بود مرا صدا زد و گفت: پدرت توان خرید تلفن همراه را ندارد. من خودم یک تلفن همراه به تو هدیه می دهم به شرط این که به کسی چیزی نگویی. زن همسایه مثل یک مار خوش خط و خال احساسات مرا محاصره کرد و روز بعد یک گوشی تلفن همراه به من داد و تأکید کرد که هیچ کس از این موضوع مطلع نشود!

پس از دو روز از خانه بیرون آمدم، زنگ تلفن همراه به صدا درآمد و پسر جوانی که خود را «افشین» معرفی می کرد مزاحمم شد و من هم به خاطر این که جلوی دوستم خودنمایی کنم، با آن مرد غریبه صحبت کردم و این اشتباه چند بار تکرار شد و او که خود را عاشق من نشان می داد با حیله و چرب زبانی چند بار با من قرار ملاقات گذاشت و بالأخره با پیشنهاد ازدواج «دام کاذب جوانان گرگ صفت»

ص: 57

اطمینان مرا جلب کرد!

افشین پس از این که در جریان مخالفت خانواده ام با این ازدواج قرار گرفت، پیشنهاد فرار از خانه را داد و گفت: اگر چند روزی از خانه فرار کنی، پدرت مجبور می شود با ازدواج ما موافقت نماید!

و بالأخره افشین توانست با چرب زبانی فریبم دهد و من که فکر می کردم او همسر آینده ام می باشد همراهش به مشهد آمدم و در یک منزل قدیمی که متعلّق به یکی از آشنایان او بود مخفی شدیم.

در دام عنکبوت گرفتار شدم!

یک روز افشین برای خرید از خانه بیرون رفت، امّا پس از چند دقیقه با 3 جوان دیگر برگشت و آنها با توسّل به زور و تهدید مرا مورد آزار و اذیّت قرار دادند ... و بالأخره کسی که می خواست با من ازدواج کند با همدستی 3 دوست شیطان صفت خود مرا به دام کریستال انداخت، آبرو و هستی ام را به باد داد!!

در این مدّت زن همسایه مان، خواهر کوچکم را به خانه اش می برد و به بهانه این که دنبال من و مخفیگاهم بیاید، با حیله و شیطنت با پسر جوانی راهی مشهد می کند.

ص: 58

امّا خواهر 13 ساله ام نیز در خانه ای دیگر، طعمه چند جوان هوسران می شود!!

یک روز افشین درها را رویم قفل کرد و بیرون رفت، امّا وقتی برگشت با کمال ناباوری خواهرم را همراهش دیدم! به طرف سمانه دویدم، در حالی که اشک می ریختم پرسیدم: تو اینجا چه کار می کنی؟!! بیچاره خواهرم که نای حرف زدن نداشت به سختی جواب داد و گفت: آتش اشتباهات تو مرا هم سوزاند، مگر داشتن یک تلفن همراه و چشم و هم چشمی و فخرفروشی چقدر ارزش داشت که هم خودت را بیچاره کردی و هم مرا به روز سیاه نشانده و خانواده مان را بی آبرو کردی؟!! و پس از آن همدیگر را در آغوش گرفتیم و اشک ریختیم!!

با مفقود شدن من و خواهرم، پدرم بی تاب و نگران موضوع را به پلیس اطلاع داده و مأموران انتظامی در کمتر از چند ساعت زن همسایه را به عنوان مظنون دستگیر کرده و او در بازجویی اعتراف کرد که من و خواهرم را به چند پسر جوان تحویل داده است که با پیگیری مأمورین چند پسر خائن دستگیر شدند.(1) امّا... !!

ص: 59


1- روزنامه خراسان: 17090 چهارم مهر 1387.

عواقب تلخ قربانیان رایانه ای

این حادثه دردناک و صدها حوادث تلخ و غمبار دیگر نتیجه ترفندهای شیطانی پسران و مردان گرگ صفت می باشد که دختران و زنان جوان را به روز سیاه نشانده و خانواده هایی را بی آبرو کرده است!!

مردان هرزه و بوالهوس با حیله و نیرنگ به شماره تلفن همراه دختران بیچاره دست می یابند و دختران با روحیه ظریف و عاطفی به سادگی فریب خورده و با وعده ازدواج، دام کاذب جوانان بوالهوس، عفّت و هستی خود را از دست داده و عمری با بدنامی، سرافکندگی، شرمساری، روسیاهی، ندامت و احساس گناه باید زندگی کنند و پدران و مادران آنها هم که تلفن همراه را در اختیار جگرگوشه خود قرار داده اند، باید در گوشه ای زانوی غم و تأسّف در بغل گیرند!!

و بالأخره، استفاده منفی و آزاد از این وسیله کوچک شیطانی به چه قیمتی؟! و تلفن همراه! همراهی تا کجا؟!! تاوان تلخ عواقب مصیبت بار قربانیان رایانه ای را چه کسی می دهد؟!!

و آخرین خبر این که:

یک شرکت آمریکایی اعلام کرد گوشی تلفن همراه ویژه

ص: 60

کودکان 4 ساله به بازار عرضه می کند...(1) به امید روزی که این کوچولوی خوش خط و خال در مجموعه سیسمونی نوزادان نیز قرار گیرد!!!

اگر تلفن همراه را با وضعیّت کنونی به حال خود رها کرده و روند و گسترش فعلی ادامه یابد بدون تردید با فاجعه ای تلخ تر و مصیب بارتر در زمینه اخلاقی، دینی و روانی مواجه خواهیم بود!!

پیام ها، کلیپ های صوتی و تصویریِ مستهجن، بلوتوث های مبتذل، دریافت امواج ماهواره، اتصال به شبکه های اینترنت، استماع موسیقی، تضعیف باورهای دینی، رواج تهمت و غیبت به وسیله دریافت پیام های غیراخلاقی، تعلیم فحش های رکیک، تزریق مسائل جنسی، از بین بردن قبحِ گناه، انتشار فحشاء، وارد شدن به حریم خصوصی خانواده ها و پخش اسرار آنها و ... از آثار شوم تلفن همراه می باشد که با کمال تأسف این بلایِ جان، در اختیارِ مرد، زن، پسر، دختر و حتّی کودکان معصوم قرار دارد!!

به این حدیث ارزشمند از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم توجّه فرمایید:

... وای به حال فرزندان آخر الزّمان از روش ناپسندِ

ص: 61


1- روزنامه خراسان: 17297 چهارم تیر ماه 1388.

پدران شان...، پدران مسلمانی که فرزندان شان را با آداب اسلامی آشنا نمی کنند... و فقط به اندکی از امور مادّی و معیشت (و رفاه) آنها دل خوش کرده اند! وای بر آنان که من از آنها متنفّرم و آنها نیز از من بیزارند.(1)

برادر و خواهر مسلمان!

اکنون با چنین وضعیّت اسف بار...

فرض کن حضرت مهدی علیه السلام به تو وارد گردد

خانه ات، لایق او هست که مهمان گردد

لقمه ات در خورِ او هست که نزدش ببری

ظاهرت هست چنانی که خجالت نکشی

حاضری گوشی همراه تو را چِک بکند

با چنین شرط که در حافظه او دست نبری

باطنت هست پسندیده صاحب نظری

از صداقت و امانت چقدر بهره بری

واقفی بر عمل خویش تو بیش از دگران

می توان گفت تو را شیعه اثنی عشری؟!!

ص: 62


1- مستدرک الوسائل: 15/164.

6-تعلیم و تعلّم

تعلیم و تعلّم بانوان

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

طلب علم (معارف دین) بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.(1)

اسلام، تحصیل معارف دین را برای هر مرد و زن لازم و ضروری می داند. امّا با توجّه به مبنای آیات قرآن و احادیث اهل بیت علیهم السلام، تحصیل احکام دین برای بانوان می بایست به وسیله یکی از محارم و یا در محیطی سالم و بدون تماس، رویارویی، گفتگو و ارتباط با نامحرم انجام گیرد.

امّا با کمال تأسّف تحصیلات دانشگاه و مدارس فعلی (علاوه بر این که در محیط غیر سالم می باشد)، تحصیل علم دین نیست(2) و از زمان ورود دختران به مدرسه تا هنگام ازدواج، اکثراً در زمینه علوم طبیعی، فیزیک، شیمی، ریاضی

ص: 63


1- بحارالانوار: 1/177.
2- روزنامه خراسان: 16995، تاریخ 9 خرداد 1387.

و نظایر اینها می باشد و از تحصیل احکام قرآن و مهارت، منزلت و درس زندگی، خانه داری، شوهرداری، بچّه داری و تدبیر منزل که مورد سفارش دین می باشد، خبری نیست و یا بسیار اندک می باشد، دختران معمولاً در فکر گرفتن مدرک، راه یابی به دانشگاه و ورود به فعالیّت های اجتماعی هستند. بعضی از جوانان نیز تحت تأثیر جوّ موجود قرار گرفته، مدرک و تحصیل را ملاک و معیار انتخاب همسر قرار داده که با کمال تأسّف! پس از شکل گیری ازدواج، دختران به خاطر غرور علمی، خود را از شوهر و دیگران برتر دانسته، سرِ ناسازگاری گذاشته و برای خواسته های آنان ارزشی قائل نمی شوند.

در حالی که تحصیلات علمی مدرسه و دانشگاه را نمی توان معیار ارزش زندگی قرار داد و چه بسا دخترانی کم سواد و آشنا به معارف و احکام دین که از عقل و فهم بهتری نسبت به افراد تحصیل کرده برخوردارند.

به هر حال در موقعیّت فعلی برای تشکیل زندگی سالم، تحصیلات علمیِ معمول در مدارس و دانشگاه کمال محسوب نمی شود و مقداری از سواد که برای هر فردی لازم و ضروری است به اضافه عقل و فهم، عفّت، حیا و حجاب و پاکدامنی، مهارت زندگی و همچنین آشنایی با احکام دین

ص: 64

برای انتخاب همسرِ شایسته کافی است. البته، تحصیلات علمی برای دختران که ضمن آموختن معارف دین و درس زندگی بدون تماس مستقیم و نگاه و گفتگو و هرگونه ارتباط و رویارویی با نامحرم انجام پذیرد، کمال محسوب می شود. و اسلام با تحصیل و رشد علمی زنان در هر زمینه ای (جز در مواردی که زمینه فساد و آسیب پذیری آنان را فراهم نماید) مخالفتی ندارد، بلکه دین اسلام در هر شرایطی حتّی در دوران جاهلیّت که دنیا در آتش جهل می سوخت، مردم را دعوت به تحصیل علم و دانش کرده است.

اما با کمال تأسّف! روند تحصیل علم در جامعه ما با اصلاحاتی هم که شده همان روند غربی است، تا آنجا که هنور نتوانسته ایم تفکیک جنسیّتی را در محیط های آموزشی انجام دهیم!

این گزارش را بخوانید:

علی رغم جدیّت و تلاش برای توجّه به ساحت دینی و اخلاقی، نظامِ آموزش و پرورش در تحوّل عملکرد دینی خود توفیق چندانی نداشته است...

در بُعد رفتارهای دینی و رعایت حلال و حرام، وضعیّت بسیار نامطلوب است! این مسئله به خصوص در رفتارهای

ص: 65

لذّت طلبانه همسو با روحیّات نسل جوان، نظیر استماع موسیقی و روابط دختر و پسر، کاملاً مشهود و شایع است...(1)

به امید آن روز که با تلاش مسئولین و اولیاء، مشکلات دینی فضای آموزشی اصلاح گردیده و محیط های تحصیل کشور عزیزمان صد درصد اسلامی گردد، إنشاءاللّه.

هشدار

تحصیل دختران دانشجو در شهرها و دیار غربت به دور از خانواده، که به غلط معمول و مرسوم شده و با کمال تأسّف گروهی از اولیاء با ساده نگری و چشم و هم چشمی به ادامه تحصیل دختر عزیز و پاره تن شان در اوج بلوغ و هیجان در مراکز تحصیلی دور و نزدیک در میان جمع و اجتماع فاسد و در معرض دید مردان و نامحرمان رضا می دهند، خطری است جدّی که امنیّت اجتماعی را تهدید می کند و باعث بروز فساد و ناهنجاری می گردد! به این حادثه تلخ و مصیبت بار توجه فرمایید:

یک نمونه تکان دهنده:

دختر دانشجوی استان فارس در دانشگاه یکی از

ص: 66


1- نقدی بر روش تربیت های دینی: 113 و 115 دکتر سعید رضوانی.

شهرستان ها قبول می شود. با خوشحالی به آن شهرستان می رود و با دوستانش خانه ای اجاره می کند. جوانی پس از چند بار رویارویی با دختر و ابراز علاقه کاذب او را اغفال نموده و ... و سپس مرتّب برای او ایجاد مزاحمت می نماید. دختر بیچاره، شرمنده از پدر و مادر که به او اعتماد کرده بودند، خودکشی می کند، امّا او را نجات می دهند! پسر گناهکار محکوم به اعدام می گردد و دختر بدبخت نیز با دامنی آلوده و با شرمساری و سرافکندگی نزد پدر و مادر که باعث بی آبرویی خود و دخترشان شده بودند، مراجعت می کند!(1)

من ادّعا ندارم که سرنوشت همه دخترها این چنین رقم می خورد، همانطور که پدر و مادر این دختر بیچاره حتّی خود او هم تصوّرش را نمی کردند! امّا بهتر نیست جانب حزم و احتیاط را جدّی بگیریم و همانطور که به امراض جسمی فرزندان مان توجّه داریم، بیماری ها و عوارض رفتاری عزیزان مان را نیز مورد اهتمام قرار داده و طبق دستور دین، از پاره تن مان در کنار خود و آغوش گرم خانواده حفاظت نماییم.

ص: 67


1- روزنامه خراسان: 16996 تاریخ 11/3/1387.

7-کارکردن بانوان

خانه داری، حریم عفاف بانوان

زن گلی است لطیف و با طراوت، جایگاه امن و امانش، گلستان خانواده و در کنار غنچه های شاداب زندگی است.

کار، اشتغال و بیرون رفتن غیرضروریِ زن از محیط خانواده، جداشدن گل از گلستان و میدان جهاد زندگی است و آسیب پذیری او از زمانی شروع می شود که او را از خانواده جدا نمایند.

آسیب های کار زن در خارج خانه

زن مسلمان در صورت لزوم با اجازه همسر و رعایت کامل حجاب و دیگر دستورات شرعی و عدم رویارویی و ارتباط با نامحرم، برای انجام کارهای ضروری می تواند از خانه خارج شود. در غیر این صورت، با رفت و آمدهای غیرضروری و کار در خارج خانه و مراکز عمومی، به خصوص در وضعیّت آلوده فعلی که رعایت موازین شرعی بی نهایت سخت و دشوار می باشد، شخصیت زن گرفتار آسیب، آفت و

ص: 68

ناهنجاری خواهد شد که به طور اجمال به یادآوری نمونه هایی از آن می پردازم.

1- مخالفت با امر پروردگار که با لحن هشدار دهنده در قرآن شریف زنان را از خودنمایی، جلوه گری و رفت و آمد بی مورد در جامعه و مراکز عمومی نهی فرموده است.(1)

2- نافرمانی از دستورات و سیره اهل بیت علیهم السلام به خصوص روش عملی حضرت زهرا و حضرت زینب علیهماالسلام که نمونه هایی از فرمایشات و راه و روش آن عزیزان در همین نوشتار آمده است.

3- محرومیّت دیداری، کلامی و عاطفی فرزندان و عدم تربیت صحیح و ابتلای آنان به بیماری های روانی و فروپاشی مسائل اخلاقی، معنوی و عاطفی و در نهایت رفتار ناپسند آنان نسبت به والدین و اجتماع به خاطر دوری مادر از محیط گرم خانواده و کمبود عواطف و مهر و محبّتش نسبت به کودکان و نوجوانان معصوم، که یکی از آثار ناگوار این رفتار غیر عاطفی، «مقابله به مثل» بعضی از فرزندان نسبت به پدر و مادر و سپردن آنان به خانه سالمندان در دوران کهولت و پیری می باشد!!

ص: 69


1- احزاب /33.

4- جریحه دار شدن احساسات و عواطف روحی مرد به خاطر قرارگرفتن همسرش در کنار نامحرمان و وضعیّت آشفته خانه داری، شوهرداری، بچه داری، نظافت و نظم منزل و طبخ غذا و همچنین سلب آسایش روحی، چهره عبوس و درهم کشیده و خستگی اعصاب زن که حاصل کار سخت و سنگین بانوی منزل در خارج خانه می باشد!

5- تضعیفِ امنیّتِ عفاف و حیای زن به خاطر قرارگرفتن در معرض نگاه و ارتباط با مردان و اجتماع آلوده فعلی و گسترش مسائل ضد اخلاقی!!

6- سلب امنیّت اجتماعی به خاطر برداشته شدن حریم حجب و حیا از مرد و زن، اختلاط محرم و نامحرم و بروز مفاسد اخلاقی و بی بند و باری و ناهنجاری که امنیّت زندگی همگان را تهدید می کند!

7- افزایش درصد بیکاری مردان و جوانان و عدم تأمین مخارج خانواده و در نهایت شیوع ناهنجاری، اعتیاد، فساد، دزدی و دیگر معضلات اجتماعی که باعث آنها اشتغال زنان و بیکاری مردان می باشد، چرا که هر زنِ شاغل، علاوه بر این که فرصتِ اشتغال یک مرد را می گیرد، زمینه تشکیل خانواده و ازدواج او را نیز از بین می برد؛ زیرا کسی به مرد بیکار زن نمی دهد و در این میان دخترها هم نیز سنّ

ص: 70

ازدواج شان بالا رفته، دچار افسردگی، بیماری های روانی و همچنین آسیب های اخلاقی می گردند.

8- فروپاشی کانون گرم خانواده ها به خاطر قرارگرفتن مرد و زن نامحرم در کنار یکدیگر و گفتگوهای غیرعفیفانه و هوس انگیز که عواقب تلخ و مصیبت بار آن، تخریب نظام پرمهر و عاطفه خانواده و افزایش آمار جدایی و طلاق و پرپر شدن فرزندان بی گناه است!

و دیگر آسیب ها و ناهنجاری ها که دشمنان اسلام در شکل مصلحت خواهی و به بهانه دفاع از حقوق و آزادی زن بر جامعه اسلامی ما تحمیل نموده و با عملکرد شیطانی خود و ساده نگری زنان مسلمان، قبح و زشتی این وضعیّت اسف بار و تهاجم فرهنگی را هم از بین برده اند!!

عجیب اینکه بعضی به بهانه «جواز کارِ زن در خارج خانه بدون آلودگی به گناه و با حفظ شرایط» اجازه می دهند زنان و دختران شان آزادانه به کار در خارج منزل اشتغال داشته باشند!

راستی و بدون تعارف! در محیط آلوده به گناه و فاسد کنونی، زن و دختر جوان هر چند مقیّد به رعایت موازین شرع باشد، چگونه می تواند هر روز از منزل خارج شده، در مسیر راه و محیط کار از نگاه های غیرعفیفانه مردان و

ص: 71

جوانان هوسران درامان باشد؟! و آثار منفی ارتباط و اختلاط با نامحرمان را چگونه جبران می کند؟!!

بالأخره مسئله اختلاط محرم و نامحرم تا آن حد جدّی و آسیب پذیر است که جناب یوسف علیه السلام با همه عصمت و عفّت نفس به هنگام رویارویی با زلیخا و زنان مصر، به لطف و رحمت پروردگار پناهنده شده، برای حفاظت خود از شرّ شیطان و نفس امّاره از خداوند کمک می خواهد.(1)

و برصیصای عابد با آن همه مقام و ارزش والا که مستجاب الدّعوه بوده و خواسته هایش را خداوند به اجابت می رسانده، زنی را برای بهبود و درخواست شفا نزدش می آورند. برخوردِ یک نگاه مسموم، عابد بدبخت را به زانو درمی آورد و ... و پس از آن جنایت، زن بیچاره را به قتل می رساند. آنگاه بالای چوبه دار قرار می گیرد و در آخرین لحظات با اشاره سر، شیطان را سجده می کند و مشرک و کافر از دنیا می رود.(2)

و همین طور، یکی از شاگردان با فضیلت امام باقر علیه السلامدر مسیر تعلیم قرآن به یک زن نامحرم، یک بار با او شوخی

ص: 72


1- قرآن مجید: سوره یوسف، آیه 53.
2- بحارالانوار: 14/486.

می کند و پس از آن خدمت امام باقر علیه السلاممی رسد، آن بزرگوار (قبل از هر صحبتی) می فرماید: به آن زن چه گفتی؟! (چرا با آن زن شوخی کردی؟!) او که امام زمانش را ناراحت کرده بوده، شرمنده می شود و از خجالت صورتش را می پوشاند.

امام باقر علیه السلام می فرماید: ارتباطت را با آن زن قطع کن و دیگر نزد او نرو.(1)

این یار و صحابی امام علیه السلام شخصیّتی با فضیلت و برجسته می باشد، آن زن هم فردی مسلمان، شایسته و جویای علم دین و تعلّم قرآن بوده و هر دو با اطمینان خاطر و در شرایطی مناسب به تعلیم و تعلّمِ یک امر کاملاً دینی و مورد رضا و خشنودی پروردگار مشغول بوده اند، امّا شیطان با کسی تعارف ندارد و در مورد افراد مؤمن تلاش و فعالیت زیرکانه تری هم دارد و آنان را با مکر و تزویر و توجیهات فریبنده به گناه آلوده می کند.

نقل این قبیل قضایا و حوادثی که بازگو خواهد شد و فراوان هم هست، پاسخ مستدل به عزیزانی است که می گویند: اشتغال، ارتباط، اختلاط و تعلیم و تعلّم بانوان در جمع نامحرمان مشکل آفرین نیست. پس بهتر است خطر را

ص: 73


1- وسائل الشیعه: 14/144 ح 5.

جدّی گرفته، برای پیشگیری از حوادث ناگوار، بدون توجّه به رسم ورسومات جامعه، چشم وهم چشمی و یا هر دلیل دیگر، برنامه های زندگی خود را بر اساس موازین شرع، آیات قرآن شریف و سخنان دلسوزانه خاندان رسالت علیهم السلامتنظیم کنیم.

و آخرین کلام این که :

بنا به فرموده پروردگار و دستور خاندان رسالت علیهم السلام و به حکم عقل و وجدان و اقتضای سرشت و طبیعت:

کار زن در نظام ارزشمند و کانون گرم خانواده هرگز معادل و همتایی ندارد.

اکنون توجّه شما را به روایت ها و مطالب ارزنده ای در این زمینه جلب می کنم:

کار در خانه، جهاد در راه خدا

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

ای زنان! هر یک از شما با کار در خانه، ثواب مجاهدان را خواهید داشت.(1) (با ارزش ترین عمل انسان جهاد در راه خداست)

ص: 74


1- نهج الفصاحه: 357 حدیث 47 چاپ دفتر نشر.

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

بهترین مسجد زن، کُنج خانه اوست.(1)

و همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

فضیلت نماز زن به تنهایی در خانه اش، بیست و پنج برابرِ نماز او با جماعت است.(2)

و همچنین رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم نهی فرمود از این که:

زنان تشییع جنازه نموده، در مراسم آن شرکت نمایند.(3)

عبادتِ بهترِ زن

بنابر فتوای فقها و مراجع بزرگوار تقلید، شرکت زن در نماز جماعت و مجالس مذهبی چنانچه با رعایتِ حجاب و پوشش کامل، لباس ساده، بدون هرگونه جذّابیّت و اختلاط با نامحرم و با اجازه شوهر باشد، جایز است و بانوان متدیّن می توانند با تقیّد به شرایطِ یاد شده و رعایتِ تقوا و پرهیز از رویارویی و تماسِ با نامحرم در مراسم دینی شرکت کنند.

امّا ملازمت زن در خانه و انجام عبادت در مکان خلوت و

ص: 75


1- همان: 356 حدیث 29.
2- بحارالانوار: 83/371؛ نهج الفصاحه: 352.
3- وسائل الشیعه: 2/891.

به دور از رفت و آمد و برخورد با نامحرم از نظر دین و پیشوایانِ معصوم علیهم السلام، پسندیده تر، بهتر و با فضیلت تر می باشد.

این برتری و بهتری به منظورِ حزم و احتیاط و حفظ از آسیب و آثار منفی ناشی از اختلاط و ارتباطِ با نامحرم و صیانت از عفّت و شخصیّتِ مقام والا و ارزنده زن و رعایت تقوا و نزدیک شدن به پروردگار و همچنین، تحکیم و سلامت کانون مقدّس خانواده و تدبیر امورِ زندگی و انجام وظایف خانه داری می باشد که در صورت رعایت این دستورالعمل، پاداش و اجر و ثوابِ همه آن مراسم دینی به زن داده می شود.

این ماجرای آموزنده و زیبا را بخوانید:

اسماء دختر یزید انصاری به نمایندگی از طرف زنان مسلمانِ مدینه مأمور شد تا نزد رسولِ خدا صلی الله علیه و آله وسلم رفته و پیامِ گلایه آمیز آنان را به آن بزرگوار ابلاغ نماید.

اسماء پس از شرفیابی به محضرِ پیامبر عالیقدر صلی الله علیه و آله وسلم عرض نمود:

پدر و مادرم فدایت، من نماینده زنان مدینه هستم که به حضورت شرفیاب شده ام. پروردگار تو را برای هدایت همه

ص: 76

مردان و زنان فرستاده است. ما زنان نیز به تو و خدای تو ایمان آورده ایم.

ما زنان در خانه نشسته ایم و خواسته های شما مردان را برمی آوریم. فرزندان شما را تربیت نموده (و امور زندگی را اداره می کنیم). ولی شما مردان به خاطر انجام اعمالِ پُر اجر و کارهای بزرگ و مقدّس مانند: شرکت در نماز جماعت و جمعه، تشییعِ جنازه، عیادت بیماران، حجّ (مکرّر) و از همه مهم تر جهاد در راه خدا، بر ما زنان برتری دارید و ما زنان از اجر و ثوابِ این امور بهره ای نداریم. و این در حالی است که وقتی مردان به حج یا جهاد می روند، ما زنان اموال آن ها را نگهداری کرده و برای تهیه لباسشان نخریسی می کنیم و فرزندان شان را تربیت می نماییم. چگونه است که ما زنان در زحمت ها شریک شما مردان هستیم، امّا از شرکت در اعمالِ بزرگِ مقدّس و کارهای پُر اجر و پاداش محرومیم؟

پیامبر بزرگوار صلی الله علیه و آله وسلم پس از شنیدن سخنانِ اسماء در حالی که از سخنان او شگفت زده شده بود، به اسماء فرمود:

ای زن به آنچه می گویم دقّت نما و به زنانی که تو را فرستاده اند ابلاغ کن:

زن اگر خوب خانه داری و شوهرداری کند، شوهرش از او راضی باشد و محیط خانه اش به کدورت آلوده

ص: 77

نباشد، اجر و ثوابش برابر و معادلِ با جهاد، حج و شرکت در جماعات مذهبی و ... می باشد.(1)

اوجِ ارزشِ خانه داری و تربیت فرزند

بانوی مسلمان! پیام زیبای پیامبرِ عالیقدر صلی الله علیه و آله وسلم فصل الخطاب و اوج ارزش شوهرداری، خانه داری و تربیت فرزند است.

راستی و بدونِ تعارف! در وضعیّت فعلی که فرهنگِ ما رنگِ فرهنگ و آداب و رسومِ مبتذلِ غرب را به خود گرفته، به مسأله با اهمیّتِ حضورِ پُررنگِ زن در خانه که جایگاهِ انس، همدلی، صفا و صمیمیّت و مهربانیِ مرد و زن و کلاسِ تعلیم و تربیتِ کودکان می باشد و محبوب ترین نهادِ اجتماعی نزد خداوند است، به شدّت ستم و جفا شده است!!

چرا که دشمن زنان را از محیطِ باارزش خانه و پایگاه پرورشِ غنچه های شادابِ زندگی جدا کرده و از اجر و پاداش هایی که معادلِ ثوابِ حج، جهاد و شرکتِ در جماعاتِ مذهبی است، محروم نموده است و در نتیجه جامعه اسلامی

ص: 78


1- اسدالغابه: 5/398، ریاحین الشریعه: 3/347 و...

گرفتارِ آسیب های اخلاقیِ فراوانی شده که مشاهده می نمایید...!!

تا آنجا که در زمینه تحصیل و ورود دختران به دانشگاه که مقدّمه کار، اشتغال و ورودِ آنان به جامعه می باشد، متأسّفانه آداب و سنّت های دینی و همچنین آسیب ها و فسادهای ناشی از اشتغال و اختلاط با نامحرمان فراموش شده و با کمال تأسّف! دختران در ورود به دانشگاه از پسران پیشی گرفته و زمینه معضل بیکاری پسران را فراهم کرده اند!!

و به علاوه، این پدیده نادرست موجب شده که جامعه ما با مشکلات جدّی مواجه گردیده که نه به سود آقایان و نه به سود بانوان است...

یک خبر و هشدار

ورودی های دانشگاه فردوسی مشهد: زنان 68 درصد و مردان 32 درصد!!(1)

این گزارش را بخوانید:

در پژوهشی که چند تن از دانشجویان دانشگاه علوم

ص: 79


1- روزنامه خراسان: 16804 تاریخ سوم مهر 1396.

پزشکی تهران در مورد دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام دادند، بین 494 نفر از دانشجویان، 90 درصد آنها علت اصلی گسترش فشار اخلاقی و انحرافات را اختلاط نامشروع زن و مرد عنوان کرده اند!

در جامعه اسلامی ما ... در دوران دانشگاه که دختران و پسران در اوج بلوغ هستند، در محیط مختلطی قرار می گیرند و این به سادگی زمینه فساد را برای آنان فراهم می آورد ... و این در حالی است که به تقاضای والدین آمریکایی، دانشکده های مخصوص بانوان در آمریکا تأسیس می شود و کارشناسان آموزش آمریکا اذعان نموده اند که در مراکز آموزشی غیرمختلط، دانشجویان نتایج بهتری به دست می آورند.(1)

و همچنین بنابر گزارشی دیگر، تعداد مدارسِ ویژه دختران و پسران، از سه عدد در کل کشور آمریکا در سال 1995 به 241 عدد در حال حاضر رسیده است.

پس از سال ها مخالفت کشورهای غربی و خصوصا آمریکا با برنامه های برخی کشورهای مسلمان که براساس تعالیم و مبانی مذهبی خود و نیز منطق و خرد جمعی، معتقد به جدا

ص: 80


1- پندها و هشدارها: 145 به نقل از: مجله دانشجو: 809/42

بودنِ مدارسِ تحصیلیِ دختران و پسران هستند، بسیاری از این کشورها با توجه به مفاسد به وجود آمده از این نوع اختلاط، به تدریج اقدام به جداسازی مدارس کرده اند...(1)

عضو شورای عالی فرهنگی:

حجاب تأثیر عظیمی در حیثیّت و حرمت خانواده به ویژه زنان جوان دارد ... در اروپا مسئله حجاب و عفاف پیش از صنعتی شدن رایج بوده است. هنگامی که مسئله صنعت، کارخانه ها و حضور زنان در جوامع پیش آمد ...، بی حجابی و بی عفافی نیز از آنجا شروع شد... .(2)

و بنابر اظهار بعضی گویندگان:

در بعضی از کشورهای پیشرفته جهان، نه به خاطر اخلاق، دین و معنویّت، بلکه به منظور دستیابی به ترقّی و تعالی بیشتر و نیل به آرامش و پیشرفت های علمی و صنعتی و پیشگیری از اُفت تحصیلی، کم کاری، اعتیاد و کاهش اضطراب، به تفکیک جنسیّتی و جداسازی دختر و پسر از

ص: 81


1- راز یک فریب: 236 به نقل از سایت فردا، 3 آبان 1385، کد: 51411.
2- روزنامه خراسان: 16993 تاریخ 7/3/1387.

صحنه فعالیت های اجتماعی به خصوص در مراکز آموزشی پرداخته اند.

آنان با تجربه تلخی که از وضع نابسامان اختلاط و ارتباط آزادِ دختر و پسر در گسترش انحراف و انحطاط اخلاقی از یک سو و عقب ماندگی کشورشان در زمینه های مختلف علمی از سوی دیگر به دست آورده اند، شروع به رهاسازی کشورشان از این آزادی خطر آفرین نموده اند. و چون این کشورها درصدد سُلطه بر کشورهای مسلمان و جامعه اسلامی می باشند و پیشرفت و ترقّی مسلمانان را سدّ راه خواسته های شیطانی خود می دانند، تفاله و پس مانده لاقیدی و آزادی خود را که می بایست در زباله دانی بریزند، زیرکانه و با حیله و تزویر در قالب ترویج آزادی و تربیت روز و القای شبهات و توهین به حجاب و مقدّسات دینی به کشورهای اسلامی صادر کردند!!

متأسّفانه این فرهنگ تهاجمی و منحطّ، مورد استقبال گروهی از پسران و دختران و مردان و زنان خودباخته و کم ظرفیّت مسلمان قرار گرفته و با تقلید کورکورانه از فرهنگ مبتذل غرب و نقشه های شوم آنان، اصالت، ارزش، شخصیّت، عفّت، شرف، اعتقادات و سنّت های دینی خود را فدای فرهنگ وارداتی مسموم دشمن نمودند!!

ص: 82

به یاد دارم یکی از علمای وارسته خراسان به محضر آیت اللّه العظمی بروجردی قدس سره مشرّف شده بود.

مُبلّغ روحانی که از سوی معظّم له عازم کشورهای غرب بوده نیز حضور داشته است، حضرت آیت اللّه العظمی بروجردی فرموده بود:

امیدوارم معارف دین اسلام در کشورهای غربی نفوذ پیدا کند و برخی از مسلمانان که در همه چیز از غربی ها تقلید می کنند، احکام اسلام را هم از آنان تقلید کنند!!

گرچه این مسئله غم باری است، انتظار چنین نبود و امیدها به عکس شد. اما حال که روزگار ما چنین مصیبت بار شده، ای کاش مسئله تفکیک و جداسازی زن و مرد را هم از آنها تقلید و پیروی می کردیم.

چرا می بایست با اختلاط دختران و پسران در مراکز آموزشی و فعالیت های اجتماعی، تجربه تلخ آنان را تکرار کنیم و حتّی مسئله سرنوشت ساز ازدواج و تشکیل خانواده که مهم ترین حادثه زندگی است، در دوران تحصیلی مختلط دختر و پسر شکل بگیرد؟!!

دختران و پسران بی تجربه با تماس ها و برخوردهای نامشروع حضوری و غیر حضوری و توجّه به ظاهر آراسته و آرایش شده، معاشرتهای آزاد، صداهای ظریف و لبخندهای

ص: 83

ملیح، شیفته یکدیگر شده، بدون نظرخواهی از پدر و مادر دلسوز و بدون توجّه به جاذبه های معنوی و زیبایی های اخلاقی و انسانی، به شکل گیری این ازدواج تن می دهند و پس از چند روز در می یابند که همسرشان همسر شایسته ای نبوده و هنگامی خبردار می شوند که کار از کار گذشته است. اختلافات، کشمکش ها، ناسازگاری ها، طلاق و ... شروع می شود!! آری، این قبیل ازدواج های نافرجام و دیگر ناهنجاری ها و مفاسد گوناگون از جمله آثار شوم این اختلاط ها و ارتباط های دنیای مجازی است که هر روز شاهد آن هستیم و در عزای مصیبت بار آنها به سوگ می نشینیم!!

به یک نمونه تلخ ارتباط نامشروع رایانه ای جوانان بی تجربه توجه فرمایید:

امیدوارم خواندن این قبیل قصّه های غم بار، درس عبرتی باشد برای پدرها و مادرها، مسئولین و جوانان عزیز تا هرچه زودتر و قبل از اینکه کار از کار بگذرد، در فکر چاره جویی و پایان دادن به این وضع نکبت بار بوده، و همچنین وسایل رایانه و دیگر پدیده های شوم را از دسترس فرزندان عزیزشان، مخصوصاً نوجوانان، دور کرده یا لااقل استفاده از آنها را مورد دقّت و کنترل جدّی قرار دهند.

ص: 84

چَت مرگ!

حامد در دانشگاه تحصیل می کرد. او از طریق رایانه و چَت با دختری آشنا شد و این آشنایی منجر به اُفت تحصیلی و تغییر حالات حامد گردید! او تصمیم گرفت با این دختر رایانه ای! ازدواج کند اما با مخالفت شدید پدر و مادرش مواجه شد. ولی پسر خام و بی تجربه بدون توجّه به خواست و رضایت پدر و مادرش با دختر هرزه فرار کرد و با هم ازدواج کردند و با خانواده اش قطع ارتباط کرد!

یک سال از این ماجرا گذشت. یک روز حامد نگون بخت با ظاهری پریشان و به هم ریخته، پشیمان و شرمنده به خانه پدرش برگشت. او در حالی که گریه می کرد، خود را به آغوش پدر انداخت و گفت: بابا مرا ببخش! خیلی زود فهمیدم گول خورده ام! او فاسد و بی بند و بار بوده و من در حلقوم خطر قرار گرفته بودم!! پس از کشمکش های فراوان از او جدا شدم. پدر و مادر حامد که از بازگشت پسرشان خوشحال شده بودند، از او با رویی باز استقبال کردند، امّا آن فرار و این شکست و بی آبرویی و گناه، برای حامد در میان اقوام و خویشان خیلی گران تمام شد.

پسر بیچاره احساس پوچی عجیبی می کرد و روز به روز عصبی تر می شد. پس از چند هفته که از وضعیت خود به

ص: 85

شدت رنج می برد با یک تصمیم اشتباه دست به خودکشی زد و خانواده اش زمانی متوجّه شدند که تک پسر 20 ساله شان قربانی هواپرستی و روابط نامشروعش گردیده و چشمانش را برای همیشه بسته بود!!(1)

آسیب شناسی اشتغال زنان از نگاه جراید

محقّقان معایب کار و اشتغال زنان را به شرح ذیل ارائه کرده اند...: حجم بالای کاری، شتاب زدگی در امور منزل، نگرانی دایم از آنچه در منزل می گذرد، خستگی مُفرط، استرس زیاد، اختلاف نظر با همسر درباره مسائل مالی، نداشتن فرصت برای استراحت و صرف وقت با افراد خانواده، کم صبر شدن و بدخُلقی با همسر و فرزندان، درک نشدن از سوی اعضای خانواده و اجتماع، احساس گناه، ناآرامی و بی قراری کودکان به هنگام غیبت مادر در منزل، موظّف شدن اعضای خانواده به انجام امور و کارهای منزل به علّت اشتغال مادر، فشار ناشی از انجام چندین وظیفه به صورت همزمان و ترس از دست دادن شغل، نداشتن وقت فراغت برای خود و اعضای خانواده. در مجموع می توان به

ص: 86


1- روزنامه خراسان: 17020 تاریخ 11 تیر 1387.

این نتیجه رسید که شیوه زندگی زنان شاغل بسیار پیچیده تر از آن است که بتوان برای آن نسخه پیچید...!!

گاهی اوقات استرس و فشار کار زوجین آنقدر شدید است که بدون برقراری ارتباط صحیح، بازگویی نیازها و درخواست ها از سوی دو طرف و توقّعاتی که از یکدیگر دارند، به سرعت روابط زناشویی و خانوادگی را تحت تأثیر و در شرایط نامطلوب قرار می دهند!(1)

نتیجه اشتغال زنان

کار و اشتغال یا طلاق!

خبرنگار روزنامه خراسان:

در راهروی دادگاه زن جوانی کنار مادرش نشسته بود و با تلفن همراهش وَر می رفت. خودم را معرّفی کردم و پرسیدم: حتماً اختلافی دارید؟

به آقایی که با لباس مرتّب آن طرف تر نشسته بود نظری انداخت، گفت: کارمان از اختلاف گذشته، طلاق می خواهم! سؤال کردم: بچه هم داری؟ عکس روی تلفنش را نشانم داد. دختر زیبایی بود. پرسیدم: چند سالشه؟ گفت: میترا 4 ساله

ص: 87


1- روزنامه خراسان: 16654 تاریخ 13 تیر 1385 و 17026.

است. گفتم: آیا به دخترت، پاره تنت، به جوانیِ خودت، به زندگی ات فکر کرده ای؟ زود تصمیم نگیر، از بزرگترهای فامیل برای رفع اختلاف کمک بگیر.

ناگهان شوهرش جلو آمد و با عصبانیّت به همسرش گفت: مطمئن باش به این راحتی طلاقت نمی دهم ...

مادرش که ساکت و ناراحت کناری نشسته بود، رو به دختر کرد و گفت: مادر جان، اینقدر یک دنده نباش! دلتان به حال خودتان و آن بچّه بی گناه معصوم بسوزد!

بالأخره از زن جوان سؤال کردم: ممکن است بگویی چرا تقاضای طلاق داری؟! گفت: ... در شرکتی مشغول کار بودم. پس از این که فرزندمان به دنیا آمد شوهرم کم کم با ادامه کارم مخالفت کرد و بهانه گیری ها ادامه یافت تا اینکه کار به اینجا کشید...

شوهرش که کناری ایستاده بود و صحبت های ما را گوش می داد جلو آمد و گفت: ... حرفهای او را باور نکنید. او خانه داری، بچّه داری و همه چیز را فدای کار و شرکتش کرده! حاضر است من و دخترش لِه شویم تا خانم به کار و شرکتش برسد و (به اصطلاح) ارزش و اعتبار پیدا کند!

زن جوان که صورتش برافروخته شده بود، گفت: ... من کاری می کنم دستم توی جیب خودم برود، منّت کسی را

ص: 88

نمی کشم! ... یا باید موافقت با کارِ من در شرکت داشته باشی و یا طلاقم بدهی!!...(1)

سرنوشت غم بار کودک بی گناه!

کودک معصومی که در آغوش پر مهر مادر، عواطف و احساساتش ارضا شده پس از جدایی پدر و مادر چه سرنوشتی خواهد داشت؟!! طفل بی گناه، دست های کوچکش را در گردن مادر حلقه می زند و با اشک و آه التماس می کند:

مامان! دوست دارم کنارت باشم، مامان! تو را خدا سر کار نرو...!!

و مادر بی عاطفه، در آرزوی رسیدن به پول، درآمد و شخصیّت و اعتبار کاذب، احساس و مهر و محبّت خود را فراموش نموده و هیچگونه توجّه به التماس و اشک فرزند دلبندش ندارد!!

کار و اشتغالی که نتیجه اش ایجاد این گونه ماجراهای تلخ و غم بار بوده و باعث فروپاشی اخلاق و عواطف خانواده گردد، خیانت به ارزش های انسانی و امنیّت اخلاق جامعه

ص: 89


1- روزنامه خراسان: 17194 تاریخ 14/11/1387.

می باشد.

زن حق ندارد از نظام مقدّس خانواده خارج گردد و عهده دار کاری شود که باعث نابودی کانون گرم زندگی و پرپر شدن کودکان معصوم گردد!!

کارفرما نباید طبق دلخواه خود هر کاری را به هر کسی بدهد، بلکه باید نوع شایستگی زن و مرد را از نظر خلقت و خصوصیّات طبیعت برای پذیرفتن وظایف اجتماعی در نظر گرفته و سپس گزینش نماید چرا که : هر کسی را بهر کاری ساخته اند.

در غیر این صورت نه تنها به جامعه بشری بلکه به همان مرد و زن و خود مؤسّسه خیانت شده است. زیرا مرد در محیطِ کار چشمش به زن زیبا می افتد و زن هم کنار مردی به ظاهر با عاطفه و مهربان قرار می گیرد و با یکدیگر هم سخن می شوند.

این زن و مرد علاوه بر اینکه وظیفه کاری خود را به طور صحیح انجام نمی دهند، از همسر، زندگی و فرزند خود دلسرد شده و کانون گرم خانواده آنها به صحنه کشمکش، بگومگو، اختلاف، بهانه گیری و ... تبدیل می گردد!

اگر مرد به جز زنش، زن دیگری را نبیند و زن هم بجز شوهرش، مرد دیگری را مشاهده نکند، تمام عمر با یکدیگر

ص: 90

وفادار و مهربان بوده، نسبت به نامحرم و غریبه، بیگانه می شوند و از یک زندگی سرشار از صفا و مهر و محبّت برخوردار گردیده و فرزندانی شایسته پرورش خواهند داد.

بیکاری و اعتیاد مردان، فاجعه 67 درصد طلاق

مدیر کلّ پیگیری و هماهنگی امور استان ها و سازمان های قوّه قضاییه اعلام کرد:

بررسی ها نشان می دهد، علّت 67 درصد آمار طلاق، ترک نفقه به علّت بیکاری و اعتیاد مردان می باشد. بحران بیکاری (مردان) روزبه روز در حال افزایش است و به دنبال آن سایر معضلات همچون طلاق، شدّت می گیرد و در چنین شرایطی تنها یک نفر دچار مشکل نمی شود بلکه یک خانواده آسیب می بیند و این در حالی است که مکرّر بر مقوله سلامت خانواده و جامعه تأکید می کنیم. امّا متأسّفانه تاکنون نتوانسته حساسیّتی در مسئولان امر برای حلّ این معضلات ایجاد کند.(1)

ص: 91


1- روزنامه خراسان: 16912 تاریخ بهمن 1386.

طرفداران اشتغال بانوان بخوانند (پدران، مادران، همسران و ... دلسوزانه تصمیم بگیرند!! )

1- همکار شوهرم زندگی ما را تلخ کرده است.

زنی 23 ساله هستم، دو تا دختر دارم. یکسال پیش شوهرم در یک کارگاه کار می کرد و بعد از 4 ماه از آنجا بیرون آمد. امّا از همان زمان، همکارش که یک دختر مجرّد است زندگی ما را تلخ کرده است و دست از شوهرم برنمی دارد.

با شوهرم صحبت کردم، می گوید باید این زندگی را ترک کنم! سرنوشت من و 2 کودک بی گناهم چه می شود؟!!(1)

2- قتل دختر دانشجوی شاغل در مشهد

(زهرا) یکی از دختران دانشجویی بود که در یک شرکت شکلات سازی در مشهد کار می کرد. امیر راننده سرویس کارمندان، هر روز او را می دید و به او علاقه مند شده بود. زهرا که متوجّه علاقه امیر به خودش شده بود، از فرصت استفاده کرده و مبلغی به عنوان قرض از او درخواست می کند. امیر هم به شرط ایجاد دوستی با زهرا، پول را در اختیار او می گذارد! و به تدریج با جلب اعتماد او، قرارهای

ص: 92


1- روزنامه خراسان: 18916 تاریخ 5 اسفند 1393.

ملاقات بیرون از محل کار را می گذارند.

در یکی از برنامه های ملاقات، امیر پس از گفتگوی با زهرا دختر دانشجوی 22 ساله از او می خواهد در عوض قرضی که دارد ... و پس از آن، دختر جوان را با ضربات چوبی که داخل خودرو داشته است به قتل می رساند و جسد او را در جاده خلوتی رها می کند!!(1)

3- سرنوشت غم بارِ یک دختر شاغل

دختری 20 ساله هستم، حدود یک سال قبل در یک کارگاه تولیدی مشغول کار شدم. از صبح تا ساعت 9 شب زحمت می کشیدم و روزی 1500 تومان حقوق می گرفتم (مخارج ناهار و رفت و آمد!). یک شب، قبل از تعطیلی (سمانه) دختری که او هم آنجا کار می کرد، گفت: شب اینجا جشن داریم، تو هم بمان.

من هم وسوسه شدم، آن شب آنجا ماندم. پس از تعطیلی کارگاه، چند مرد و زن جوان به آنجا آمدند و پس از چند دقیقه سمانه بساط مواد مخدّر برای میهمانان چید! من خواستم بیرون بروم سمانه مانع شد و گفت: اگر تو هم از

ص: 93


1- روزنامه خراسان: 16658 تاریخ 23 اسفند 1385.

این مواد استفاده کنی، سرِ کارت خسته نمی شوی! و پس از آن با اصرار و اجبار از آن مواد مصرف کردم! و این حیله مدیر کارگاه بود، مرا به دام انداخت و بالأخره معتاد شدم!

و پس از آن مدیر کارگاه یک روز به من گفت: اگر به طور پنهانی با من ...، پول زیادی در اختیارت می گذارم تا هزینه اعتیادت تأمین شود! من که خماری عذابم می داد به ناچار طعمه هوس های شیطانی او شدم و ... پس از مدّتی که من برای او عادی شده بودم، با بهانه گیری اظهار کرد: نمی توانم هزینه اضافی برای یک معتاد پرداخت کنم! او مرا با دامنی آلوده اخراج کرد و دختر بدبخت دیگری را به جای من استخدام کرد!!...(1)

4- جسد حلق آویز جوانی در مشهد کشف شد.

پس از تماس با مرکز فوریّت های پلیسی، مأمورین کلانتری هفتم تیر مشهد برای بررسی موضوع قتل به منزل مسکونی زیرزمینی 50 متری که دارای 10 پله بود مراجعه کردند.

پس از ورود به منزل با جسد حلق آویز جوانی مواجه

ص: 94


1- روزنامه خراسان: 17054 تاریخ 22/5/1387.

شدند که حدود یک هفته از مرگ وی می گذشت و جسد دچار فساد نعشی شده بود. با حضور مقام قضایی و تحقیقات و بررسی ها، مشخص شد که متوفّی دارای مدرک لیسانس بوده که از بیکاری رنج می برده است.

او حتّی برای امرار معاش خود و خانواده اش به کارگری نیز رو آورده، امّا بسیار تنگدست بوده و در یک زیرزمینی اجاره ای محقّر، زندگی می کرده! او یک هفته قبل به همسرش گفته بود برای پیدا کردن کار قرار است به شهرستان برود. پس از آن همسر و کودک سه ماهه اش را به منزل پدرش فرستاده و به دنبال آن به دلیل بیکاری و اوضاع سخت زندگی و ناراحتی های روحی و روانی، اقدام به خودکشی کرده است!!(1)

5- سرنوشت تلخ جوان بیکار

«رضا» 20 ساله برای پیدا کردن کار از ارومیّه به تهران آمده بود، ظرف سه روز اندک پولی را که به همراه داشت خرج کرد. تلاش هایش برای پیدا کردن کار به نتیجه نرسید.

رضا جوانِ باایمانی بود که فقر او را از دایره شرع و اخلاق

ص: 95


1- روزنامه خراسان: 16657 تاریخ اسفند 1385.

دور نکرده بود، رنج گرسنگی را تحمّل کرد و دنبال لقمه حرام نرفت. او آواره خیابان های شلوغ پایتخت شد تا اینکه پس از تحمّل سه روز بی غذایی، در یکی از بوستان های تهران در حالی که لب هایش از فرط گرسنگی خشکیده و آویزان شده بود، از حال رفت!! مردمی که شاهد این اتّفاق ناگوار بودند بلافاصله با اورژانس تهران تماس گرفتند و امدادگران نیز خود را به محل رساندند و جوان بیچاره را تحت درمان اولیّه قرار دادند!

کارشناس همراه تیم درمانی اورژانس به خبرنگار ایسنا گفت:

از آنجایی که وی بیش از سه روز غذا نخورده، دچار ضعف عمومی، اُفت فشارخون، بی حالی، بی حسّی و خشک شدگی لب ها شده که می بایست به بیمارستان منتقل شود.(1)

از این دست آدم های مؤمن و آبرومند و همچنین افرادی که فقر و بیکاری آنان را به مرز کفر و بی بند و باری نزدیک نموده، تحمّل گرسنگی را ندارند، هار شده و به جان و مال مردم افتاده اند و ماجراهای تلخ و دردناک به وجود

ص: 96


1- روزنامه خراسان: 16988 تاریخ اوّل خرداد 1387.

می آورند، فراوانند!!

اگر بانوان و دختران، مخصوصاً بانوان مذهبی، کار، اشتغال و فعالیّت اجتماعی را که حق الهی و شرعی مردان می باشد به آنان واگذارند و خود نیز بنا به فرمان شرع و مقتضای سرشت و طبیعت شان، اداره نظام مقدّس خانواده را به عهده گرفته، از رویارویی و اختلاط با نامحرمان پرهیز نمایند، چنین حوادث ناگواری به ندرت پیش خواهد آمد.

چرا که، مردها و جوانان همچون گذشته با اشتغال به کار، سر و سامان می گیرند، امنیّت مالی و نفقه خانواده را نیز تأمین می کنند، فساد، اعتیاد، ناهنجاری و حوادث مصیبت بار اجتماع نیز به حداقل می رسد، امنیّت و سلامت اجتماع هم تأمین می گردد. بانوان نیز با رهایی از انجام کارهای سخت و دشوار و حفظ حیا و عفّت به آغوش گرم خانواده، شوهرداری، تربیت فرزند و دیگر شئون زندگی بازگشته و محیطی شاد و با نشاط برای همه اعضای خانواده فراهم می گردد و در نهایت شاهد این همه فساد و ناهنجاری در عرصه های مختلف اجتماع نخواهیم بود.

این مطالب، حقیقت و مفهوم گفتار قرآن شریف و دستورالعمل پیامبر و خاندان رسالت علیهم السلاممی باشد که به گوشه ای از آنها اشاره می شود:

ص: 97

قرآن مجید خطاب به همسران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و به همه زنان می فرماید: ... باوقار و متانت در خانه هایتان آرام گرفته و بنشینید و همچون زنان دوران جاهلیّت، آرایش و خودآرایی نکنید و (بدون حاجت و ضرورت) در میان اجتماع ظاهر نشوید!(1)

بهترین زن در کلام قدسی حضرت زهرا علیها السلام

حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: بهترین زن، زنی است که نه مردی او را ببیند و نه او مرد نامحرمی را مشاهده کند.(2)

و همچنین فرمود:

نزدیک ترین حالت زن به خدا، زمانی است که در خانه خود باشد (و در میان اجتماع و نامحرمان ظاهرنشود).(3)

کار مرد و زن در زندگی مشترک از نظر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم امیرالمؤمنین علیه السلام و حضرت زهرا علیهاالسلام پس از مراسم ازدواج پربرکت شان نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم رفتند تا شرح وظایف زندگی خود را از آن بزرگوار سؤال کنند.

ص: 98


1- احزاب /33.
2- بحارالانوار: 104/36.
3- همان: 43/92.

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: حضرت زهرا علیهاالسلام وظایف داخل خانه را انجام دهد و علی علیه السلامکارهای خارج از خانه را به عهده گیرد.

حضرت زهرا علیهاالسلام پس از این تقسیم بندی فرمود: تنها خدا می داند که من تا چه حدّ مسرور شدم از اینکه پدر بزرگوارم تماس و ارتباط با مردها (و از خانه بیرون رفتن) را از عهده من برداشت.(1)

خارج شدن ضروری زن از خانه

اسلام آیین حکیمانه و انعطاف پذیر است، هیچ گاه نمی گوید زن مطلقاً حقّ خروج از منزل و اشتغال به کار در خارج از منزل را ندارد، بلکه به بانوان اجازه می دهد برای انجام کارهای لازم و ضروری با رعایت موازین شرعی، پوشش کامل و بدون تماس و رویارویی و اختلاط با مردان نامحرم از خانه خارج شود و حتّی در مواردی استثنایی می توانند در فعالیّت های فرهنگی و بهداشتی واحدهای کاملاً اختصاصی زنان در صورتی که هیچ گونه تماس با مردان نامحرم پیدا نکنند و منافاتی هم با تدبیر زندگی و اداره امور

ص: 99


1- مستدرک الوسائل: 14/182.

خانه و خانواده نداشته باشد، شرکت نمایند.

امّا در غیر مواردِ استثنایی، وظیفه اصلی و شرعی بانوان به دلیل ساختار فطری و اقتضای سرشت و طبیعت شان همان دستورالعملِ مهمّ و اساسی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا علیهماالسلام می باشد که با توجّه به همه زوایای روحی و جسمی مردان و زنان صادر فرموده است:

کارهای خارج خانه (و تأمین مخارج زندگی الزاماً) به عهده مردان و امور داخل خانه (تدبیر زندگی، شوهرداری، تربیت فرزند و دیگر وظایف اساسی و سازنده) مربوط به بانوان می باشد. این تقسیم بندی زیبا و عادلانه، بهترین میزان برای همه زندگی ها است.

بنابراین کارهایی مانند: رانندگی اتومبیل، فروشندگی در فروشگاه های عمومی، تدریس در کلاس مردان، پشت میز نشستن در ادارات و شرکت ها، خبرنگاری، فیلم برداری و گزارشگری و ... مربوط به مردان می باشد و چنانچه بانوان در این گونه امور شرکت ننمایند، هیچ گونه ضرورت زندگی معطّل نمانده و خلل و کاستی در نظام جامعه به وجود نخواهد آمد. و بالأخره چنانچه قوانین حقوقی اسلام درباره کار و فعالیّت مرد و زن اجرا شود و هر یک با توجّه به فطرت و سرشت خود، وظیفه خاصّ خود را انجام دهند، هیچ گونه

ص: 100

نابسامانی پیش نخواهد آمد و آرامش، نظم و امنیّت کامل اخلاقی در جامعه برقرار خواهد شد.

خانه داری، پایگاه باارزشِ زندگی

خانه محیط اُنس، مودّت، صمیمیّت و جایگاه آرامش مرد و زن و همچنین کلاس تعلیم و تربیت کودکان می باشد. اجتماع کوچکی است که ترقّی و صلاح و همچنین تنزّل و فساد جامعه را رقم می زند.

مدیر و مربّی این پایگاه باارزش و پرافتخار، بانوان هستند که علاوه بر تدبیر امور خانه داری و انجام کارهای باارزش زندگی، همراه خوبی برای همسر، مادر شایسته ای برای فرزندان و مهماندار مهربانی برای خانه می باشند.

یک کدبانوی لایق از کارِ خارج خانه صرف نظر نموده و به بهترین کار یعنی شوهرداری، تربیت فرزند و اداره امور خانه سرگرم می گردد و با فداکاری و سلیقه خوب، لیاقت و ارزش خود را ثابت نموده و از پاداش ارزنده آن بهره مند می گردد.

خانم خانه دار، علاوه بر کارهای خانه داری، اوقات فراغت خود را، مخصوصا دوران اوّل زندگی که هنوز فرزندی ندارد، بیهوده صرف نمی کند و با اشتغال به کارهای سودمند، فراغت خود را پُر می نماید. خانم خانه دار با خواندن

ص: 101

کتاب های مفید دینی، علمی و دیگر کتابهای سودمند، بر اطّلاعات خود افزوده و با سرگرم شدن به کارهای هنری از قبیل خیّاطی، گلدوزی، خطّاطی، ملیله دوزی و بافندگی ضمن پرکردن بقیه اوقات فراغت، از ابتلا به افسردگی، ضعف اعصاب، بیماری های روانی و جسمانی محفوظ مانده و همچنین به تأمین معیشت زندگی و تولید و اقتصاد کشور نیز کمک می نماید. بنابراین با وجود این همه ظرفیّت های مناسب کاری در داخل منزل، بهترین کار برای زن، کاری است که در خانه انجام گیرد و خانم خانه دار شایسته نیست به بهانه پرکردن اوقات فراغت زندگی، به کارِ خارج خانه، استخدام در ادارات، تحصیل، دانشگاه و اشتغال در مراکز عمومی در کنار نامحرمان پرداخته، گرفتار آسیب های روحی و اخلاقی گردیده و از پاداش های ارزنده و ثواب های فراوانِ کار در خانه محروم گردد.

این حدیث زیبا را بخوانید

«اُمّ سَلَمه» از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم پرسید: کارکردنِ زن در خانه چه مقدار فضیلت دارد؟ حضرت فرمود: هر زنی که به منظور اصلاح امور خانه چیزی را بردارد و در جای دیگر قرار دهد، خدا نظر مرحمت به او خواهد کرد و هر کس مورد نظر

ص: 102

خدا واقع شود، به عذاب پروردگار گرفتار نخواهد شد.

امّ سلمه عرض کرد: یا رسول اللّه! پدر و مادرم بفدایت، برای زنان ثواب های بیشتری بفرمایید.

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هنگامی که زن آبستن می شود، خدا به او اجر کسی را می دهد که با جان و مالش در راه خدا جهاد می کند. هنگامی که فرزندش را بر زمین نهاد، به او خطاب می رسد: گناهانت آمرزیده شد، اعمالت را از سر بگیر. و هنگامی که بچّه اش را شیر می دهد، در برابر هر مرتبه شیردادن، ثواب آزاد کردن یک بنده برایش نوشته می شود.(1)

دغدغه یک خانم شاغل

در پایان این فصل، ارزشِ خانه داری و آسیب های اشتغالِ بانوان را در نامه پُرشور و جملاتِ نغز و زیبایِ یک خانمِ شاغل که پس از خواندنِ این کتاب با الهامِ از فطرتِ پاکِ خود، وضعیّتِ اسف بار جامعه شاغلِ کنونی و آینده تاریک و سیاه فرزندانِ زنان شاغل را که قربانی فرهنگ ننگین غرب گردیده اند به تصویر کشیده و به دفتر این مؤسسه ارسال داشته، بخوانید:

ص: 103


1- بحار الانوار: 5/251 .

با سلام و احترام. با توجه به اسم کتاب «حجاب عزت است یا اسارت؟» معلوم است که عزّت و سرافرازی یک زن در حجاب است؛ زیرا براساسِ مطالبِ این کتاب و آیات و اخبار و احادیثی که در این مجموعه بازگو شده و همچنین تجربیّاتی که در جامعه دیده و شنیده ام، روشن و واضح است که حجاب بهترین گزینه برای مصونیّتِ زن در اجتماع است.

و امّا با توجه به اینکه خودم شاغل هستم، معتقدم که زنِ خانه دار خیلی باارزش تر از زن شاغل است، چرا که خانم های خانه دار، فرزندانِ مقیّدتر و باادب تری به جامعه تحویل می دهند.

اکثر ما خانم هایِ شاغل (که مقیّد به اشتغال در فضایِ فرهنگی غیرِ مختلط هستیم) در دامان مادران خانه داری پرورش یافته ایم که وقتی از مدرسه برمی گشتیم، آنها در خانه بودند و با آغوشِ گرم و لطف و محبّت از ما استقبال می کردند.

امّا در حالِ حاضر، ما خانم های شاغل با خستگی و اعصابِ خُرد که حاصل حجم زیاد کار است، با فرزندانمان برخورد می کنیم و فرزندانی که از دامانِ مادران (خسته از کار بیرون) وارد جامعه می شوند، امیدی به موفقیّت و آینده

ص: 104

آنان نیست، چرا که خود این فرزندان نیز با اعصاب خسته و بهم ریخته بزرگ شده و وارد جامعه می شوند! از خودمان سؤال می کنیم؟ با این وضعیّت آینده جامعه ما چه خواهد شد؟!

جامعه ما از نظر حجاب خیلی قوی بوده چون مادران، خانه دار بودند و چون شیر رویِ سر فرزندانشان ایستاده بودند و از حجاب و عفت آنان حراست می کردند. امّا حالا فرزندانی که زیردستِ دیگران با تربیت های مختلف (یک بام و چند هوا!!) درمهدکودک، پرستار کودک، خاله، عمه و... بزرگ می شوند چه تربیتی پیدا می کنند!! و آینده جامعه با این فرزندانِ چندتربیتی چه وضعی خواهد داشت؟!!

و بر این اساس خانم های شاغل از بچه دار شدن ترس و واهمه دارند و در نتیجه با کمبود جمعیت و تک فرزندی مواجه شده ایم!! و بالاخره! به این نتیجه می رسیم که بی عاطفگی و کمبود جمعیّت و تربیت های غلط و همچنین بی حجابی جامعه ناشی از شاغل بودن خانم هاست!

چون وقتی خانم ها به علّت اشتغال در بیرون، نظارتی بر رفتار دختران و پسران خود نداشته باشند طبعا فرزندانشان با وجود این همه تبلیغات منفی و وسائل ویرانگر به انحراف و بی حجابی کشیده می شوند و کمتر خانمی می تواند فرزندِ

ص: 105

خود را در این وضعیّت آلوده تربیت صحیح نماید.

و بالاخره! چنانچه بخواهیم ازیک زندگی ایده آل و سالم برخوردار باشیم، باید همان دستورالعملِ زیبایِ پیامبر عالیقدر صلی الله علیه و آله وسلم که براساس خصوصیات روحی و جسمی و با توجّه به نوع خلقت زن و مرد بیان فرموده، الگوی زندگی ما باشد و به آن عمل کنیم.

یعنی آن بزرگوار مسئولیّت انجام کارهای بیرونِ خانه را برعهده امیرالمؤمنین علیه السلام قرار دادند و کارهایِ داخل منزل را به حضرت زهرا علیهاالسلام محوّل فرمودند و با این تقسیم بندی عادلانه که باید معیار و میزان همه زندگی ها باشد، مانعِ ارتباط زنان با نامحرمان و کار اشتغال آنان در خارج خانه شدند.

و حالا اگر ما به دستورالعملِ روشن و واضح آن بزرگوار در این زمینه و همچنین در زمینه های دیگر زندگی به خصوص در مورد تربیت خانواده و روابطِ زن و مرد عمل کنیم، جامعه ای ایده آل خواهیم داشت و هیچ قدرتی نمی تواند آن را متزلزل نماید، نه ماهواره اجازه ورود به جامعه را پیدا می کند و نه بی حجابی و بی بندوباری و...

در پایان، این نکته لازم به یادآوری است که اکثر خانم هایی که در جامعه ما شاغل هستند به خاطر مشکلات

ص: 106

اقتصادی است و چنانچه فکری برای این مسئله شود، خیلی از مشکلاتِ جامعه حل می شود.

به امید روزی که جامعه ایده آل داشته باشیم.

والسلام

مشهد مقدس الف م. سادات موسوی

دبیر فرهنگی رشته عربی دبیرستان مرضیه ناحیه یک

سال تحصیلی 94-1393

خواننده عزیز!

بهترین فکر و تدبیر برای حل مشکلاتِ اقتصادی که یکی از علل اشتغال بانوان می باشد، پیروی از دستورالعمل ارزشمند خاندان رسالت علیهم السلام یعنی: مدیریّتِ صحیح زندگی و پرهیز از تشریفات، تجمّلات، اسراف، مدگرایی و بلایِ خانمان سوز چشم و هم چشمی و تفاخر است که جامعه ما در گذشته گرفتار این پدیده های مشکل آفرین نبوده، نیازی هم به کار و اشتغال و تأمین مخارج به وسیله خانم ها نداشت، مردم با راحتی و خوشی به دور از تشریفات زندگی می کردند و از این همه دغدغه و گرفتاری که در حال حاضر گریبانگیر بیشتر خانواده ها گردیده و آنان را به ستوه آورده درامان بودند.

ص: 107

8-ارتباط و اختلاط محرم و نامحرم

شرح وظایف بانوان

ارتباط مرد و زن!

قرآن مجید: هرگاه از زنان چیزی می خواهید، از پس پرده باشد (نه ارتباط مستقیم)، این گونه رفتار موجب پاکی دلهای مردان و زنان می باشد.(1)

پرهیز از تنها نشستن با زن!

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: مرد نباید با زن نامحرم خلوت کند، زیرا در چنین حالی شیطان سومین نفر آنها خواهد بود (و آنان را مبتلا به گناه خواهد کرد).(2)

تماس گرفتن با دختر شش سال به بالا

حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام فرمود: دختری که به سال ششم رسید، جایز نیست نامحرم او را ببوسد و یا

ص: 108


1- احزاب: 53.
2- مستدرک الوسائل: 14/266.

در برگیرد.(1)

حجاب و حریم گرفتن دختر کوچک از نامحرم و فرهنگ سازی حجاب از دوران طفولیّت یک نوع تمرین و عادت برای سلامت اخلاقی دوران کودکی و بعد از بلوغ می باشد. مسامحه و بی تفاوتی در این مسئله، نقطه آغازی است برای ایجاد زمینه گناه، انحراف و فساد.

دختر 8 ساله در دام جوان شیطان صفت

جوان هوسران:

من داخل (سوپر) بودم که دختر خردسالی برای خرید وارد مغازه شد. وقتی نگاهم به چهره معصومش افتاد، گرفتار احساس شیطانی شدم و بدون اختیار دخترک بی گناه را با حیله و تزویر به پشت بام منزل مان که در همان نزدیکی بود بردم و با کمال بی رحمی مورد اذیّت و آزار قرار دادم و ...(2)

ص: 109


1- وسائل الشیعه: باب مقدمات نکاح، باب 127، حدیث 6.
2- روزنامه خراسان: 17273 تاریخ 5/3/1388.

آسیب های خلوت نمودن با زن

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: چهار چیز است که قلب و دل را فاسد می کند:

1-خلوت نمودن با زن

2-کام گرفتن (نامشروع) از زن

3-عمل به رأی (غیر معقول) آنان

4-همنشینی با مُرده ها.

گفتند: یا رسول اللّه همنشینی با مرده ها چیست؟

فرمود: همنشینی با گمراهان و آنان که در بیان احکام دین، ستم روا می دارند.(1)

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: رعایت سه چیز انسان را از وسوسه شیطان و همه بلاها محفوظ خواهد داشت:

1- پرهیز از خلوت کردن با زنان نامحرم

2- وارد نشدن به مجلس سلطان

3- کمک نکردن به بدعت گذار در اشاعه بدعتش.(2)

ص: 110


1- وسائل الشیعه: 16/266.
2- مستدرک الوسائل: 14/264 حدیث 1.

اختلاط با محارم

مردی به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم عرض کرد: خواهر من موهای خود را به من نشان می دهد. آن بزرگوار فرمود: نه! از این عمل پرهیز کند، می ترسم اگر زیبایی ها، مو، زینت و مچ های دست خواهرت ظاهر شود، کار شما به حرام بیانجامد.(1)

گرچه از نظر شرع عدّه ای از مردان مانند: پدر، پدرشوهر، پسر، پسرِ شوهر، برادر، برادرزاده، خواهرزاده، عمو، دایی و داماد، محرمِ زن می باشند، امّا محرم بودنِ زن با این مردان نباید موجب آزادی بی قید و شرط، بی پروایی، بی بندوباری و اختلاط مرد و زن گردیده و بهانه ای برای جلوه گری، آرایش و یا آشکار کردن مو، دست، پا و رفتار غیر عفیفانه زن نزد محارمش باشد. قانونِ محرم بودن زن با این دسته از مردان به منظور رفع دشواری و مشقّت و ایجاد سهولتِ معقول در ارتباط افراد فامیل می باشد، نه برای سوء استفاده و رفع حریم حجاب، حیا و اختلاط غیرعفیفانه مرد و زن و ایجاد هوی و هوس و زمینه سازی برای جاذبه های غریزی که نتیجه اش آسیب های شرم آوری است که بازگو کردن آنها

ص: 111


1- بحارالانوار: 104/38.

موجب جریحه دار شدنِ عفّت عمومی می باشد!

بر این اساس بنا به فتوای همه مراجع تقلید:

زن در صورتی که نسبت به محارمش ایمن از نظر نگاه شهوت آلود نباشد، واجب است خود را از آنها بپوشاند.(1) و نظر کردن زن و مرد محرم به یکدیگر با لذّت، حرام است.

ضیافت های مختلط!!

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: بین مردان و زنان (نامحرم) جدایی و فاصله بیندازید، زیرا هنگامی که زنان و مردان رو در روی یکدیگر قرار گرفته و با هم تماس داشته باشند، به درد و بلایی گرفتار می شوند که درمان نخواهد داشت.(2)

مسئله اختلاط زنان و مردان نامحرم در مجالس عمومی، خانوادگی، فامیلی، عروسی، جشن و حتّی تشییع و مجالس ترحیم! یکی از رسومات رایج و نادرستی است که قُبح و زشتی آن کم رنگ گشته و با کمال تأسّف در جامعه اسلامی ما حتّی میان گروهی از افراد مذهبی در حال گسترش

ص: 112


1- عروه الوثقی: 184 با حواشی مراجع تقلیدی چاپ آخوندی.
2- مرآت النساء محمّد کمال الدین ادهمی: 140.

می باشد!! بنا به فرموده پیشوایان دین زنان و مردان نامحرم نباید رویارو و یا کنار هم قرار بگیرند، چرا که خواه و ناخواه برخوردهای گوناگون با یکدیگر پیدا می کنند و به خاطر عدم رعایت حجاب کامل و ارتباط های کلامی، صوتی و آزادی چشم، مرتکب گناه گردیده، زمینه فروپاشی سلامت و امنیّت جامعه و ایجاد حوادث تلخ و ناگوار فراهم می گردد.

مراسم عروسی آلوده به گناه

شرکت در مجالس عروسی و جشن های مختلط و همین طور مجالسی که در آنها برنامه موسیقی اجرا می شود، خلاف شرع می باشد. و همچنین برگزاری مراسم شب های عروسی در خیابان ها و اماکن عمومی که موجب اذیّت و مزاحمت مردم می گردد، جایز نیست. ظاهر شدن عروس با آرایش و لباس های مخصوص در جمع نامحرمان، خلاف شرع بوده و نشان از بی توجّهی مرد به آبرو، شرف و حیثیّت می باشد.

چشم و هم چشمی و تجمّل گرایی!!

آقای مسلمان! چشم وهم چشمی و فخرفروشی انتها ندارد!

در جامعه ای که پسران و دختران بسیاری آماده ازدواج

ص: 113

و تشکیل زندگی هستند، امّا ناتوان از تهیه وسایل ضروری و معمولی اولیّه زندگی بوده و همچنان با حسرت و آه شاهد برپایی مراسم ازدواج های تشریفاتی، خوراک، خانه و پوشاک و دیگر مراسم تجمّلی می باشند، چگونه و چرا به خاطر خودنمایی و فخر فروشی، مجلسی با این همه تشریفات و مخارج سرسام آور که مورد رضایت پروردگار و امام زمان علیه السلام نمی باشد برپا می کنی؟!! بهتر نیست از تشریفات و تجمّلات این گونه مجالس کاسته و با کمک به دختران و پسران محرومِ آماده به ازدواج، زمینه تشکیل زندگی آنان را فراهم نمایی، قلب های جریحه دارشان را التیام بخشیده و رضایت مندی خداوند و امام زمان علیه السلام را فراهم نموده و در فردای حسابرسی، عذاب کش رفتار خود و هوس های همسر و فرزندانت نباشی؟!!

مسافرت بانوان

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: برای زنی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، جایز نیست مسیرِ روز یا شبی را طی نماید در حالی که (مردِ) محرمی همراه او نباشد.(1)

ص: 114


1- بحارالانوار: 89/15.

مشورت با زنان

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: از مشورت با زنان پرهیز کن، مگر با زنی که آراستگی و کمال عقل او آزمایش شده باشد.(1)

زین سواری زنان

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: در آخرالزّمان، مردان خود را شبیه به زنان و زنان خود را شبیه مردان می کنند و زنان بر زین ها سوار می شوند! خداوند این گونه زن ها را لعنت کند!(2)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: زنان را سوار بر زین ها نکنید، زیرا زین سواری بانوان موجب تهییج آنان بر ارتکاب گناه و ناهنجاری است.(3)

اسلام هر عملی که موجب جلب توجّه نامحرم به چهره و اندام بانوان گردد و باعث ایجاد گناه باشد، ممنوع نموده و چون استفاده از اسب، دوچرخه و... نگاه نامحرم را به بانوان جلب نموده و احیانا به هنگام بروز حادثه، ناگزیر از بگومگو و

ص: 115


1- بحارالانوار: 103/253 ح 56.
2- تفسیر نورالثقلین: 5/36.
3- اصول کافی: 5/516.

گفتگوی بیش از معمول و رویارو شدن با نامحرم می باشند، با توجه به تبعات منفی آن، مورد رضایت دین و شارع مقدّس نیست.

جهاد زن

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود:

1 جهاد زن این است که خوب شوهرداری کند.(1)

2 درهای آسمان به روی مجاهدان باز می شود.(2)

عمل زنی که برابر نصف اجر شهید است

مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلمعرض کرد:

همسری دارم که این چنین رفتار می کند: هنگامی که وارد خانه می شوم به استقبالم می آید، هنگامی که بیرون می روم، مشایعت کرده، همراهی ام می کند. وقتی مرا محزون و غمناک می بیند به من می گوید: چرا محزون و غمگینی؟ اگر برای روزی و امور مالی محزونی، دیگری (خداوند) کفیل روزی می باشد و اگر برای (امر دین و) آخرت غصّه می خوری، خداوند غم و غصّه تو را زیادتر کند.

ص: 116


1- بحارالانوار: 103/252.
2- غررالحکم: 1/201 حدیث 1300 چاپ دفتر نشر.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: خداوند در زمین،

کارگزارانی دارد و این زن کارگزار و عامل فرمان خداست و نصف اجر شهید به او داده می شود.(1)

بهترینِ زنان

امام صادق علیه السلام فرمود: بهترین زن های شما زنی است که وقتی شوهرش چیزی آورد، سپاسگزاری و اگر چیزی نیاورد، راضی باشد.(2)

ص: 117


1- وسائل الشیعه: 14/17 ح 14.
2- بحارالانوار: 103/239.

9-وظایف مرد نسبت به زن

بعضی از وظایف مردان

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: برادرم جبرئیل درباره حقوق زنان آن قدر سفارش و تأکید کرد که گمان کردم برای مرد جایز نیست به همسرش (اُف) بگوید و همچنین جبرئیل گفت: در مورد (رعایت حقوق) زنان از خدا بترسید، زیرا آنها یار و کمک شما در امور زندگی هستند و امانت پروردگار نزد شما می باشند... فرزندان شما را تا هنگام زایمان حمل می کنند، بنابراین با زنان مهربانی کنید. دلهای آنان را شاد و مسرور نمایید تا آنها هم با شما خوب زندگی کنند به زنان سخن زور نگویید و آنها را مورد خشم و غضب خود قرار ندهید. حقوق واجب ایشان، مانند مهریه و ... را به آنها بپردازید و چیزی از آنان نگیرید مگر با رضایت.(1)

ص: 118


1- مستدرک الوسائل: 14/238 تا 245 و 252.

خوش رفتاری با زن

امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند رحمت کند مردی را که با همسرش خوشرفتار باشد، زیرا پروردگار او را در اختیار مرد قرار داده و شوهرش را سرپرست وی گردانیده است.(1)

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: بر مرد واجب است که غذا و لباس زن را تأمین کند و با چهره و صورت بد بر او ظاهر نشود. اگر چنین رفتار کرد، حقّ او را ادا کرده است.(2)

و همچنین فرمود: بهترین شما مردی است که با همسرش به خوبی رفتار کند و من از همه شما نسبت به همسرم خوش رفتارتر هستم.(3)

سعد یکی از یاران نزدیک پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و مورد محبّت و احترام آن بزرگوار بود. رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم با پای برهنه در تشییع جنازه اش شرکت فرمود، و مراسم خاک سپاریش را شخصاً انجام داد.

پس از دفن سعد، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: سعد با خانواده اش بداخلاقی می کرد، از این رو در قبر فشار

ص: 119


1- وسائل الشیعه: 14/122 ح 5.
2- بحارالانوار: 103/254.
3- وسائل الشیعه: 14/122.

سختی بر او وارد شد.(1)

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هرچه ایمان انسان کامل تر باشد، به همسرش بیشتر محبّت می کند.(2)

و همچنین فرمود: گفتن مرد به زن که: «تو را دوست دارم»، هرگز از دل زن بیرون نمی رود.(3)

هشدار به دختران و پسران

دخترم! پسرم! مواظب باش! نغمه احساسی «دوستت دارم» را فقط از همسر و محارمت بپذیر. مبادا با شنیدن نغمه های محبّت آمیز از هرکسِ دیگر، خام شده، اسیر شکارچیان هوس باز شوی! قلب پاکت را به نااهلان هدیه کنی! مورد سوء استفاده قرار بگیری و روزگارت سیاه شود!!

همسر آزاری ممنوع!

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: کسی که همسر خود را به ناحق بزند، من روز قیامت دشمن او خواهم بود. زن های خود را نزنید. هر کس به ناحق آنها را بزند، از فرمان خدا و

ص: 120


1- بحارالانوار: 73/298.
2- همان: 103/228.
3- وسائل الشیعه: 14/10.

رسولش سرپیچی کرده است.(1)

و همچنین آن بزرگوار فرمود: هر مردی که سیلی به صورت همسرش بزند، خداوند به مالک جهنّم دستور می دهد، هفتاد سیلی از آتش بر صورت او بزند. و هر مردی دستش را بر موی زن مسلمانی بگذارد (موی او را بکشد یا بکند) دست هایش با میخ هایی از آتش میخکوب می شود.(2)

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: ... کسی که دو همسر داشته باشد و میان آن دو در تعهّدات شرعی به عدالت رفتار نکند، روز قیامت در حالی که غُل به گردنش می باشد، مانند کسی که نیمی از بدنش فلج باشد محشور می شود و سپس داخل جهنّم می گردد.(3)

امام صادق علیه السلام فرمود: هر کس ما را بیشتر دوست بدارد، زنان را بیشتر دوست خواهد داشت.(4)

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: ... خدمت همسر نمودن، کفّاره گناهان بزرگ می باشد و غضب خدا را خاموش

ص: 121


1- ارشاد القلوب: 291.
2- مستدرک الوسائل: 14/250.
3- عقاب الاعمال مترجم: 650 چاپ صدوق.
4- وسائل الشیعه: 14/11.

می کند و مهریه حورالعین است و باعث ازدیاد اعمال نیک و بالا رفتن مقام می شود.(1)

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: وقتی مرد به زن خود نظر نماید و زنش به او نگاه کند، خداوند به دیده رحمت بر آنها می نگرد.(2)

و همچنین فرمود: ... بزرگ مردان، زنان را گرامی شمارند و فرومایگان آنان را خوار دارند.(3)

امام صادق علیه السلام فرمود: ... هر کس با خانواده اش خوب رفتار کند خداوند بر عمرش بیفزاید.(4)

اسلام به سلامت، نشاط و گرمی خانواده اهمیّت فراوانی داده است، بنابراین آقایان لازم است رفتاری شایسته با بانوان و اعضای خانواده داشته باشند. با آنان مدارا نموده، اسباب رفاه و آسایش آنها را فراهم کرده، از تندی، زورگویی و خشونت نسبت به خانواده پرهیز نمایند و همچنین در تعلیم و تربیت و آموزش احکام و مبانی صحیح اسلام و آشنایی آنان با آثار تخریبی گناه کوشش داشته باشند.

ص: 122


1- جامع السعادات: 2/142.
2- نهج الفصاحه: 347 چاپ دفتر نشر.
3- همان: 356 چاپ دفتر نشر.
4- کافی: 8/219 حدیث 369.

10-حدیث شریف معراج

عذاب زنان گناهکار

تمام اعمال و رفتار خوب و بد ما، ثبت و ضبط می شود سپس در عالم دیگر، اعمال خوب به صورت زیبا و شایسته و رفتار بد به صورت زشت و وحشتناک، مجسّم و آشکار می شود.(1) تجسّم اعمال و مشاهده صحنه های دردناک عذاب زنان گناهکار، پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله وسلمرا به گریه واداشت.

امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرماید: من و فاطمه علیهاالسلام به محضرمبارک رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلممشرّف شدیم وآن بزرگوار را در حالی که به شدّت گریه می کرد مشاهده نمودیم!

عرض کردم: پدر و مادرم فدایت علّت گریه شما چیست؟

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: در شب معراج که به آسمان رفتم، گروهی از زنان امّت خود را در عذاب شدید دیدم به

ص: 123


1- برگرفته از آیات 29 سوره جاثیه و 49 سوره کهف و 30 سوره آل عمران.

طوری که آنها را نشناختم و سختی عذاب آنها مرا به گریه واداشته! ...

1- زنی بخاطر نشان دادن موهایش به نامحرم، به موهایش آویزان بود و مغز سرش می جوشید!

2- زنی بخاطر آزار شوهرش به زبانش آویخته و عذاب

می شد!

3- زنی به جهت آرایش خود برای نامحرمان، گوشت بدن خود را می خورد و آتش از بدن او شعله می کشید!

4- زنی به خاطر آنکه رعایت نجس و پاکی را نمی کرد، خود و لباسهایش را نمی شست، غسل های واجب را انجام نداده بود و در نمازش سستی کرده بود، پاهایش به دستهایش بسته شده بود و مارها و عقرب ها به جانش افتاده بودند!

5- زنی به دلیل خارج شدن از منزل بدون اجازه شوهر، در تنوری از آتش به پاهایش آویزان بود!

6- زنی به علّت آنکه خود را به مردان (نامحرم) نشان داده بود تا به او رغبت کنند، گوشت بدنش با قیچی های آتشین بریده می شد!

7- زنی به جهت واسطه شدن در انجام عمل منافی عفّت، صورت و بدنش می سوخت و روده هایش را می خورد!

8- زنی به خاطر آنکه سخن چینی کرده بود و زیاد دروغ گفته

ص: 124

بود، سرش سرِ خوک و بدنش بدن الاغ بود و او را هزار هزار نوع عذاب می کردند!

9- زنی به دلیل آنکه آوازه خوان و حسود بود، به شکل سگ بود و آتش در درونش وارد شده و از دهانش خارج می شد و فرشته ها گرزهای آتشین بر سر و بدنش فرود می آوردند!

آنگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: وای بر زنی که شوهر خود را ناراحت نموده، به خشم آورد و خوشا به حال زنی که همسرش از او راضی باشد.(1)

چنین زنی وارد بهشت می شود

امام صادق علیه السلام فرمود: اگر زن نمازهای پنج گانه را بجا آورد و ماه رمضان را روزه بگیرد و حجّ واجب را انجام دهد و از شوهرش اطاعت نماید و حق امیرالمؤمنین علی علیه السلامرا بشناسد، روز قیامت از هر دری که بخواهد می تواند وارد بهشت شود.(2)

ص: 125


1- عیون اخبار الرضا علیه السلام: 2/10؛ بحارالانوار: 103/245.
2- وسائل الشیعه: 14/112 ح 4.

در هر شرایطی اطاعت از شوهر لازم است

امام صادق علیه السلام فرمود:

در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلممردی از انصار از منزل بیرون رفت و از همسرش پیمان گرفت از خانه خارج نشود تا وی از سفر مراجعت کند. پدر آن زن مریض شد، او به وسیله شخصی از رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم برای عیادت پدر اجازه خواست، آن بزرگوار فرمود: در خانه ات بنشین و از شوهرت اطاعت کن. بیماری پدرش شدّت یافت، باز هم اجازه عیادت نیافت. پدرش مُرد، پیغام فرستاد، اجازه خواست برای وداع پیکر پدر از خانه خارج شود، حضرت فرمود: در خانه ات بنشین و از شوهرت اطاعت کن. آن مرد را دفن کردند، آن زن از خانه خارج نشد.

رسول گرامی صلی الله علیه و آله وسلمبرای آن زن پیغام فرستاد: به خاطر اطاعتی که از شوهرت کردی، خداوند تو و پدرت را آمرزید.(1)

ص: 126


1- همان: 14/125، ح 1.

11-کلام قدسی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مورد وظایف بانوان

اشاره

محدّث بزرگوار «نوری طبرسی» (رحمة اللّه علیه) در کتاب شریف مستدرک الوسائل می فرماید:

«حولاء» بانویی بود که در زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم زندگی می کرده، روزی شوهرش از او درخواستی می کند و او انجام نمی دهد، شوهر هم از حولاء ناراحت

می شود. حولاء از کرده خود پشیمان می شود و به خاطر گناهی که انجام داده و موجبات ناراحتی همسرش را فراهم کرده است، نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم رفته و آن بزرگوار را از ماجرای غمبارش آگاه می سازد.

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلمبه حولاء مطالب بسیار ارزنده ای در

زمینه وظایف زن و مرد می فرماید که ذیلاً بازگو می شود:

کیفر خشم زن بر شوهر

ای حولاء! زنی که با حالت غضب به شوهرش نگاه کند، روز قیامت چشمانش با خاکستر آتش جهنّم، سرمه

ص: 127

کشیده می شود!

گناه بی اعتنایی به حرف شوهر

ای حولاء! سوگند به پروردگاری که مرا به رسالت مبعوث کرده، هر زنی که سخن شوهرش را نپذیرد، او را در روز رستاخیز به انواع عذاب ها مجازات نمایند.

کیفر زنی که بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود

ای حولاء! سوگند به پروردگاری که مرا به رسالت فرستاده، هر زنی که بدون اجازه شوهر از خانه خارج شود... سر تا پای او را لعنت پروردگار فرا می گیرد!...

مجازات گردش و شنای بانوان در مکان بدون حفاظ

ای حولاء! سوگند به پروردگار... هر زنی که در صحرا و بیابان (مراکزی که در معرض دید و منظر نامحرمان باشد) خودنمایی نموده (خود را در معرض تماشای مردان قرار دهد) یا (در اماکن عمومی مانند دریا و مراکز بدون حفاظ) شستشو و شنا نماید، پروردگار در روز قیامت او را در یکی از بیابان های هولناک جهنّم می افکند، آنگاه شعله های برافروخته آتش او را فرا می گیرد و سپس همچون موج های بلند در میان آتش،

ص: 128

زیر و رو می شود، مانند جَست و خیز ماهی هنگامی که در آتش افکنده می شود!

خشنودی و غضب شوهر

ای حولاء! سوگند به پروردگار... اگر مرد از همسرش راضی باشد، خداوند هم از آن زن راضی خواهد بود و اگر شوهر از زن خشمگین و بیزار باشد، خداوند هم از او خشمگین و متنفّر می باشد و فرشتگان نیز بر او غضبناک می شوند...

پاداش اطاعت از شوهر

ای حولاء! هر زنی که نمازش را بخواند و در خانه اش قرار بگیرد (برای غیر امر ضروری از خانه بیرون نرود) و از شوهرش اطاعت کند، حمد پروردگار نموده، صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد و شوهرش را دعا نماید، خداوند تمام گناهان او را می بخشد!

بیشتر از حدّ توان از شوهر درخواست نکن

ای حولاء! برای زن حلال نیست که از شوهرش چیزی بیشتر از قدرت و حدّ توانش درخواست نماید. و نباید شکایتش را به احدی از مردم، چه نزدیک و خودی و

ص: 129

چه بیگانه بنماید.

با شوهر در راحتی و سختی زندگی کن

ای حولاء! بر زن واجب است در سود و زیان و در سختی و آسایش شوهر صبر کند، همان طور که همسر جناب ایّوب علیه السلام هجده سال در برابر مشکلات طاقت فرسا و بلاها و مصیبت ها و سختی های فراوان آن حضرت صبر کرد... و در عین حال هیچ گاه از یاد خدا غافل نبود و خدمات خود را وسیله تقرّب به پروردگار می دانست.

برای غیرِ شوهرت آرایش و زینت نکن

ای حولاء! زینت و آرایش خود را برای غیر شوهرت آشکار نکن. برای زن جایز نیست، دستبند و پای خود را برای مردی غیر شوهرش (خودی یا بیگانه) ظاهر کند و اگر چنین عملی را انجام دهد، همیشه مورد خشم و غضب پروردگار خواهد بود و فرشتگان خدا او را لعن و نفرین خواهند نمود و خداوند برای او عذاب سخت و دردناکی آماده می کند!

ص: 130

به حقوق شوهرت توجه کن

ای حولاء! همانطور که پروردگار بر بندگانش حقّی دارد، مرد هم بر همسرش حق دارد. حقّ مرد بر همسرش این است که هرگاه مرد از همسرش درخواستی (معقول) بنماید، رضایتش را جلب کند. و هرگاه به کاری (مشروع) وادارش کند، از فرمان شوهر سرپیچی ننماید و با خواسته او مخالفت نکند و مبادا شب را به روز آورد در حالی که شوهر بر او خشمگین باشد.

به شوهرت نگو: از تو خیر ندیدم، اهل جهنّم می شوی

ای حولاء! سوگند به پروردگاری که مرا به رسالت مبعوث کرد، خداوند بهشت و جهنّم را به من نشان داد، من بیشتر اهل جهنّم را زنان (گناهکار) دیدم!

به جبرئیل گفتم: حبیب من چرا چنین است؟!

گفت: به خاطر کفران نعمت الهی!

گفتم: چگونه زنان کفران نعمت پروردگار نمودند؟

گفت: اگر شوهرشان در تمام مدّت زندگی به آنها احسان و نیکی می کردند و هیچ گونه بدی نسبت به آنها انجام نمی دادند، باز هم می گفتند: ما از شوهرمان خیری ندیدیم!

ص: 131

خوب شوهرداری کن تا خوشبخت شوی

ای حولاء! حقّ مرد بر زن این است که زن همواره در خانه شوهرش باشد و با او همراه و هماهنگ بوده، او را دوست بدارد و از خشم و غضبش پرهیز نماید. رضایتش را جلب کرده، به عهد و پیمان خود به او وفادار باشد و او را به مشقّت نیندازد.

به هنگام حضور شوهرش، به او و مال او خیانت نکند و در هنگام غیبت او آبرویش را حفظ نماید و در منزل شوهر با درستی و صداقت زندگی کند. زینت و آرایشش (فقط) برای شوهرش باشد. نمازش را بخواند و غسل های واجبش را انجام دهد. اگر چنین رفتار کند، روز قیامت به صورت دختری زیبا و نورانی محشور می شود. اگر شوهرش در دنیا، مؤمن و صالح بوده، این زن همسر آن شوهر در آن جهان می شود و اگر همسرش مؤمن نبوده با یکی از شهدا ازدواج می کند.

ای حولاء! در غیاب شوهرت خود را خوشبو نکن!

سخن شوهرت را تحمّل کن

ای حولاء!

اگر شوهر سخن تندی به همسرش گفت و زن تحمّل کرد، خداوند برای هر کلمه ای که تحمّل کرده است، اجر و ثواب شخص روزه دار و مجاهد در راه

ص: 132

پروردگار را به او می دهد.

پاداش بارداری، زایمان و شیر دادن به کودک

ای حولاء! سوگند به پروردگار... زن در دوران بارداری، رحمت پروردگار بر او سایه می افکند و خداوند برای هر لحظه دردِ زایمان، ثواب آزادیِ یک بنده مؤمن را به او می دهد. هنگامی که از زایمان فارغ شد و شیر دادن به کودک را شروع کرد، پروردگار برای هر بار مکیدن شیر از سینه مادر، نوری در پیش روی مادر در روز قیامت می افروزد که مردم از دیدار آن نور تعجّب می کنند و همچنین آن زن در زمره روزه داران و نمازگزاران قرار می گیرد و چنانچه روزه دار نباشد، ثواب روزه و نماز همه عمر را به او می دهد.

هنگامی که فرزندش را از شیر گرفت، خداوند می فرماید: ای زن، تمام گناهان گذشته تو را بخشیدم، اعمالت را از نو شروع (سعی کن مرتکب گناه نشوی)، خداوند تو را رحمت کند.(1)

ص: 133


1- مستدرک الوسائل: 14/238.

12-بعضی وظایف مردان!

پاداش پرهیز از گناه، مجازات انجام گناه

رسول گرامی صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: مردی که بر زنی از راه حرام دسترسی پیدا کند و از ترس خدا مرتکب حرام نشود و او را رها نماید، پروردگار آتش جهنّم را بر او حرام کند و او را از ترس و هراس روز قیامت ایمن داشته، وارد بهشت نماید و امّا اگر مرتکب گناه شود، خداوند بهشت را بر او حرام کرده و وارد دوزخش خواهد نمود.(1)

پاداش صبر بر بد اخلاقی زن

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هر مردی که بر ناسازگاری و بد اخلاقی همسرش صبر کند، پروردگار برای هر شب و روزی که با او به سر برده و شکیبایی نموده، همانند پاداشی که به حضرت ایّوب علیه السلام در تحمّل مصیبت ها

ص: 134


1- عقاب الاعمال مترجم: 651.

عطا فرمود، به او عطا می فرماید و آن زن بدخو را، هر شبانه روز به مقدار شن ها و ریگ های متراکم بیابان ها گناه خواهد بود. و اگر پیش از اینکه از ناسازگاری دست بردارد و مرد از او راضی شود، بمیرد، روز قیامت با صورت وارونه همراه با منافقین در طبقه زیرین جهنّم محشور خواهد شد.(1)

متانت و وقارِ جوانان و نوجوانان

همان گونه که بانوان در خارجِ خانه می بایست از لباس ساده استفاده نموده و راه رفتن و سخن گفتنِ آنان محرّک، مهیّج و احساس برانگیز نباشد، مردان و به خصوص جوانان و نوجوانان هم سعی نمایند از لباس های محرّک و به دور از متانت استفاده نکنند، زیرا لباس های کوتاه و اندامی و نمایش بدن و اندامِ مردان، زمینه فساد و آسیب پذیری را فراهم نموده و فضای جامعه را مسموم می کند.

تراشیدنِ صورت

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: سبیل هایتان را کوتاه نمایید

ص: 135


1- عقاب الاعمال مترجم: 665 چاپ صدوق.

و ریش ها را واگذارید (در حد معمول) و (با تراشیدن ریش) خود را شبیه یهود و مجوس ننمایید. ما سبیل های خود را کوتاه می کنیم و ریش خود را می گذاریم.(1)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: سپاهیان بنی مروان، صورت های خود را می تراشیدند و سبیل های خود را می تافتند.(2)

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: حضرت آدم علیه السلام از پروردگار درخواست زیبایی و جمال بیشتری نمود. پس شب را به صبح آورد، در حالی که محاسن و ریش سیاه در صورتش پدیدار گشته بود. جناب آدم علیه السلام دست به محاسن گذاشت و عرض کرد: پروردگارا! این مو و ریش صورت چیست؟ خداوند فرمود: به وسیله ریش و موی صورت، تو و مردان از فرزندانت را تا روز قیامت زیبایی و زینت بخشیدم.(3)

و بنابر فتاوی مراجع بزرگ تقلید:

تراشیدن ریش با تیغ و یا هر وسیله دیگر بنا بر احتیاط

ص: 136


1- بحارالانوار: 76/111 و 112.
2- همان: 76/112.
3- همان: 110.

واجب حرام می باشد و خرید و فروش وسایل آن و همچنین گرفتن اجرت جهت تراشیدن ریش جایز نمی باشد.

و در این حکم تمام مردم یکسانند و حکم خدا به واسطه تمسخر مردم و شغل و موقعیت خاصّ اجتماعی افراد، تغییر نمی کند.(1)

از مکافات عمل غافل مشو!

مردِ سقّایی حدود سی سال به خانه زرگری آب می برد، در این مدّت هیچ گونه برخورد و رویارویی بین مرد سقّا و همسر زرگر پیش نیامد.

یک روز مرد سقّا چشمش به چهره زن زرگر افتاد و با کمال بی شرمی بدنِ همسر زرگر را لمس کرد!

پس از رفتن سقّا، مرد زرگر به منزل آمد.

همسرش سؤال کرد: امروز در محل کارت چه عمل زشتی انجام داده ای؟!! مرد ناگزیر از گفتن حقیقت شد و اظهار داشت: امروز زنی برای خرید مراجعه کرد، آستین خود را کنار زد تا دستبند را امتحان نماید، با مشاهده دست و بازوی او بی اختیار دستش را لمس کردم!!

ص: 137


1- توضیح المسائل مراجع تقلید: قسمت مسائل تراشیدن ریش.

زن با شنیدن قصّه شوهر گناهکارش، فریادش به «اللّه اکبر» بلند شد و پس از آن قصّه مرد سقّا را برای همسرش تعریف کرد و گفت: خیانت مرد سقّا، مکافات عمل تو بود؛(1) زیرا:

هر که باشد نظرش در پی ناموس کسان

پی ناموس وی افتد نظر بوالهَوسان

امام صادق علیه السلام فرمود:

به پدران خود نیکی کنید تا فرزندان تان به شما نیکی کنند. نسبت به زنان دیگران عفّت داشته باشید تا زنانتان عفّت ورزند.(2)

آنقدر گرم است بازار مکافات عمل

گر به دقّت بنگری هر روز، روزِ محشر است

ص: 138


1- لئالی الاخبار: 5/199.
2- اصول کافی: 5/554.

13-بعضی از وظایف و رفتار مردان و زنان

ازدواج، حفاظت از دین، کانون پُر مهر و عاطفه

خداوند حکیم در قرآن مجید می فرماید:

وسیله ازدواج مردان و زنانی را که ازدواج نکرده اند و بندگان و کنیزانی را که صلاحیّت ازدواج دارند، فراهم سازید. اگر هم نیازمند هستند، خداوند از فضل خودش آنها را بی نیاز می کند.(1)

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

هر جوانی که در آغاز جوانی اش ازدواج نماید، شیطان ناله سر می دهد: واویلا! واویلا! این جوان دو ثلث دینش را با ازدواج از وسوسه من حفظ کرد، ثلث دیگر دینش را با پرهیزکاری و اطاعت پروردگار حفظ نماید.(2)

و همچنین فرمود:

کسانی که ازدواج نکرده اند، وسیله ازدواج شان را فراهم سازید تا خداوند اخلاق شان را نیکو گرداند و روزی

ص: 139


1- نور /32.
2- بحارالانوار: 103/221.

آنان را فراوان نماید و به مردانگی و بزرگ منشی آنان بیفزاید.(1)

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

زن را برای مال یا زیبایی اش نگیرید، زیرا مالش موجب طغیان و جمالش باعث تباهی و نابودی اوست. در ازدواج، دین و ایمانِ زن را در نظر بگیرید.(2)

و همچنین آن بزرگوار فرمود:

کسی که به خواستگاری دخترتان می آید، چنانچه از اخلاق و دین و ایمانش راضی هستید، دخترتان را به ازدواج او درآورید. اگر این کار را نکردید، بلا و فساد بزرگی روی زمین به وجود می آید.(3)

امام صادق علیه السلام فرمود:

هر کس دخترش را به شرابخوار بدهد، پاره جانش را از خود جدا کرده است.(4)

ص: 140


1- همان: 222.
2- مستدرک الوسائل: 14/175.
3- وسائل الشیعه: 14/194.
4- همان: 53.

تشویق به ازدواج دختران در دوران بلوغِ جنسی

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

جبرئیل از جانب پروردگار نزد من آمد و گفت: دختران مانند میوه بر شاخه های درخت اند. هنگامی که میوه می رسد اگر چیده نشود، اشعّه آفتاب آنها را فاسد می کند و باد آنها را به زمین می افکند. دختران نیز چنین هستند، وقتی به حدّ بلوغ (عادت ماهیانه) رسیدند (احساس غریزه جنسی می کنند) برای حفاظت خود، دارویی جز شوهر نمودن ندارند و گرنه هیچ تضمینی نیست که به فساد کشیده نشوند، زیرا آنها هم بشر هستند و بشر از لغزش و خطا ایمن نیست.

در این میان فردی سؤال کرد: با چه کسی ازدواج کنیم؟

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلمدو بار فرمود:

افراد مؤمن، هم شأن و همفکر یکدیگرند.(1)

(قابل توجّه دخترانی که به خاطر ادامه تحصیل، در سنین بالا ازدواج می کنند!)

نگاه به زن هنگام خواستگاری

از امام صادق علیه السلام سؤال شد: مردی می خواهد ازدواج

ص: 141


1- وسائل الشیعه: 39 ح 2.

کند، حق دارد زن را ببیند؟ فرمود: آری، به گران ترین قیمت می خرد (حقّ دیدن هم دارد).(1)

تذکّر و هشدار

بنا به فرموده پیشوایان دین و فتوای مراجع تقلید، این دیدار فقط به مقدار شناخت و نگاه کوتاه به صورت، بدون قصد لذّت بردن، آن هم نسبت به کسی که امید ازدواج با او را داشته باشد، مجاز است. اما نشست و برخاست و رفتن به بیرون از منزل و دوستی با یکدیگر به صورت حضوری یا تلفنی و دیگر روابط قبل از اجراء صیغه عقد، جایز نیست.

مهریه زنان

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: مهریه زنان را زیاد قرار ندهید که موجب عداوت و دشمنی می شود.(2)

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: سوگند به آن خدایی که مرا به رسالت مبعوث فرموده، هر زنی که مهریه اش را زیاد نماید و شوهرش را در فشار و ناراحتی قرار دهد، خدا او را در قیامت گرفتار زنجیرهای سنگین آتش جهنّم

ص: 142


1- همان: مقدمات نکاح، باب 36 ح 1.
2- وسائل الشیعه:ابواب المهور، باب 5 خبر 12.

خواهد نمود.(1)

امام صادق علیه السلام فرمود: برکت و سعادت زن در کم بودن هزینه (مهریه و ...) و راحت زاییدن او می باشد و زیادی هزینه (مهریّه و ...) از شومی زن است.(2)

انتخاب همسر شایسته

ازدواج و انتخاب همسر، بزرگترین و مهم ترین حادثه زندگی انسانها است که سرنوشتِ موفقیّت و یا شکست دختران و پسران را رقم می زند.

این پیوند مقدّس فوائد مهمّی در بردارد که از جمله: کسب استقلال، نجات از سرگردانی، ارضای غریزه جنسی، تولید و تکثیر نسل، انس و اُلفت، آرامش و سلامتِ روحی و جسمی می باشد.

امّا مهم ترین و بهترین فایده ازدواج، حفظ انسان از گناه و بدی ها، پرهیز از انحراف و کامیابی مشروع از همسر شایسته و باایمان است.

چرا که همسر دیندار و شایسته با تشویق و ترغیب به

ص: 143


1- مستدرک الوسائل: 14/241.
2- وسائل الشیعه: 14/78.

انجام وظایف دینی و اخلاقی و عمل به واجبات و خوبی ها، اجتناب از گناه و بدی ها، زمینه تحکیم بنیاد خانواده را به خوبی فراهم می نماید.

پیامبر عالیقدر صلی الله علیه و آله وسلم روز بعد از ازدواج بابرکت امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه زهرا علیهماالسلام برای گفتن تبریک به منزل عزیزانش تشریف برد و از حضرت علی علیه السلام سؤال فرمود: همسرت فاطمه علیهاالسلام را چگونه یافتی؟

امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد: بهترین کمک برای فرمانبرداری خدا یافتم.

آنگاه از فاطمه علیهاالسلام پرسید: شوهرت را چگونه یافتی؟

دختر بزرگوار رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم عرض کرد: علی علیه السلام بهترین شوهر برای من می باشد.(1)

فرمایش زیبای امیرمؤمنان و فاطمه زهرا علیهماالسلام بهترین و دلنشین ترین معیار و الگو برای ازدواج و انتخاب همسر شایسته می باشد.

بر این اساس پسران و به خصوص دختران مؤمن و باایمان که پایبند به حجاب، عفاف و مبانی اخلاقی و دینی هستند لازم و ضروری است که مسئله ایمان، دینداری و

ص: 144


1- بحارالأنوار 43/117.

اخلاق را شرطِ اساسی انتخاب همسر و شریکِ زندگی خود محسوب داشته و هرگز مجذوب ظاهر زیبا و آراسته، صحبت های دروغین، محبّت های احساسی، ثروت و درآمد فراوان و وعده های بی اساسِ پسران بی تقوا نگردیده و در این زمینه ضمن پافشاری و اصرار بر خواسته خود، از خداوند بزرگ یاری خواسته و مطمئن باشند پروردگار مهربان یاریشان خواهد کرد و در نتیجه زندگیِ سرشار از صفا و صمیمیّت و مهربانی خواهند داشت.

دخترم! ازدواج احساسی عادت غربی هاست و هیچ گاه این گونه احساس های موسمی، پایه و اساسِ ازدواج نخواهد شد و شما هر چند پایبند به ایمان، حیا، حجاب و عفّت باشی، همسرِ احساسی همه خوبی ها و شایستگی هایت را از بین برده و شما را به فساد و بداخلاقی می کشد، زندگی ات آلوده به گناه، ناهنجاری، اختلاف، ناسازگاری، گرفتاری، قهر، دعوا و صدها مشکل دیگر گشته و احیانا منجر به طلاق و جدایی می گردد.

ماجراهای تلخ و دردناک و مستندی از عاقبت این گونه ازدواج های احساسی در مجلّدات این مجموعه آمده است که شما را دعوت به خواندن آنها نموده تا با عبرت گیری از تجربه های مصیبت بار، راه بهتر و برتر را انتخاب نمائید.

ص: 145

تربیت فرزند

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: کسی که کودکی دارد، باید در راه تربیت او خود را تا سرحدّ طفولیّت و کودکی تنزّل دهد.(1)

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: لعنت خدا بر پدر و مادری که فرزند خویش را بد تربیت کنند و موجبات عاق (آزار و رنجش) خود را فراهم نمایند.(2)

همچنین فرمود: از حقوقی که پسر به پدر خود دارد این است که مادر وی را احترام کند، برای کودک نام خوب انتخاب کند، به کودک قرآن بیاموزد و او را به پاکی و پاکدلی پرورش دهد.(3)

و همچنین فرمود: پدری که با نگاه محبّت آمیز فرزند خود را مسرور می کند، خداوند به او اجر آزاد کردن یک بنده عنایت می فرماید.(4)

و همچنین آن بزرگوار فرمود: به فرزندان خود احترام

ص: 146


1- همان: 14/303.
2- همان: 15/203.
3- کافی: 6/49.
4- مستدرک الوسائل: 2/626.

کنید و با آداب و روش نیکو با آنها معاشرت نمایید.(1)

اصلاح بین مرد و زن

پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

کسی که برای اصلاح بین زن و شوهری گام بردارد، خدای متعال پاداش هزار شهید را که حقیقتاً در راه خدا شهید شده اند، به او عطا فرماید و در این راه، در برابر هر گامی که بر می دارد و کلمه ای که می گوید، عبادت یک سال را که شب هایش را عبادت کرده و روزهایش را روزه گرفته است، خواهد داشت.(2)

مجازات تفرقه افکنی بین زن و مرد

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

هر کس کاری کند که بین زن و شوهری جدایی افتد، خشم و لعنت پروردگار در دنیا و آخرت بر اوست و

سزاوار است خداوند او را با هزار سنگ آتشین، سنگ باران نماید. و هر کس بین زن و شوهری فساد ایجاد کند (سخن چینی، ایجاد بی مهری و ... بنماید)

ص: 147


1- بحارالانوار: 23/114.
2- عقاب الاعمال: 621 چاپ نشر اخلاق.

اگرچه کارشان به طلاق نینجامد، در دنیا و آخرت مورد خشم و لعنت خدا قرار گرفته، پروردگار او را از رحمتش محروم خواهد ساخت.(1)

مجازات شبیه شدن مرد و زن به یکدیگر

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

خداوند لعنت کرده زن هایی را که همچون مردان لباس بپوشند و خود را شبیه آنان کنند و لعنت فرموده مردانی را که (در آرایش و مو و ابرو) شبیه زنان باشند و لباس زنان را بپوشند.(2)

تقلید از فرهنگ بیگانه!!

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: کسی که به دستور و آداب بیگانه عمل کند و خود را شبیه غیرمسلمانان نماید از ما نیست.(3)

تقلید از رفتار بیگانه در نام گذاری، لباس پوشیدن، غذا خوردن، حرف زدن، آرایش و پیرایش ناهنجارِ سر و صورت

ص: 148


1- عقاب الاعمال: 662 چاپ صدوق.
2- نهج الفصاحه: 352-357 چاپ دفتر نشر؛ عقاب الاعمال: 575.
3- نهج الفصاحه: 509.

و دیگر امور زندگی، نوعی خودباختگی، خودنمایی، آزادی بدون قید و شرط و پیروی از فرهنگ غیرمسلمانان بوده و موجب انحراف از مسیر دین و شباهت یافتن به کفّار می باشد! و چون ما مسلمان و پیرو دین اسلام و خاندان رسالت علیهم السلامهستیم، بهتر است آداب و رسوم دشمنان را به خودشان واگذاریم، فرهنگ و ادب اجتماعی را از اهل بیت رسالت علیهم السلامآموخته، آبرو و زینتِ امام زمان علیه السلام باشیم.

مجازات ایجاد پیوند حرام میان زن و مرد

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: کسی که زن و مردی را از راه حرام به هم رساند، پروردگار بهشت را بر او حرام نموده، جایگاه او را جهنّم قرار خواهد داد و این سرنوشت بدی است برای او و در این دنیا پیوسته مورد خشم پروردگار خواهد بود تا جان دهد.(1)

مجازات ارتباط با زن شوهردار

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: کسی که با زن شوهرداری مرتکب گناه شود، در روز قیامت از شرمگاه آن زن و

ص: 149


1- عقاب الاعمال: 660 چاپ صدوق.

مرد، چرک و خون بیرون می آید ... و همه جهنّمیان از بوی بد آن اذیّت می شوند و عذاب آن دو نفر از عذاب همه سخت تر می باشد.(1)

زنا، رابطه ننگین و نامشروع

قرآن مجید: به زنا نزدیک نشوید (از مقدّمات آن نیز اجتناب کنید) زیرا عملی بسیار زشت و راه و روش بدی است.(2)

بدحجابی و خودنمایی زنان، دوستی های نامشروع، چشم چرانی، چهره نمایی، صورت های فتنه انگیز و آراسته زنان، خلوت کردن با نامحرم، اشتغال زنان در اماکن عمومی در وضعیّت آلوده فعلی، مجالس مختلط، استماع موسیقی، عکس های مستهجن، ارتباط های صوتیِ مرد و زن و نظایر اینها به خاطر ایجاد جاذبه های شهوانی و وسوسه های شیطانی، مقدّمات انجام عمل ناشایست زنا و انحراف از راه راست و فطرت را فراهم نموده و انسان را به دام گناه می اندازد و بنا به فرموده پروردگار: به فواحش و گناه (و

ص: 150


1- وسائل الشیعه: ابواب ما یکتسب به باب 99 خبر 27.
2- اسراء /32.

مقدّمات آنها) نباید نزدیک شد.(1)

مجازات مرد و زن زناکار

رسول گرامی صلی الله علیه و آله وسلم و امام صادق علیه السلام فرمودند:

زناکار شش مجازات دارد، سه در دنیا و سه در آخرت.

مجازات دنیا:

1 جلوه و نور رخسارش از بین می رود.

2 به فقر و تنگدستی گرفتار می شود.

3 مرگش زود فرا می رسد.

مجازات آخرت:

1- مورد خشم و غضب پروردگار قرار می گیرد.

2- در حسابش سخت گیری می شود.

3- برای همیشه در جهنّم عذاب خواهد شد(2)

و همچنین پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هر کس با زنی زنا کند، خداوند ... درهای زیادی از درهای جهنّم به قبرش بگشاید که از آنها مارها، عقرب ها و شراره های آتش به گورش هجوم نماید ... و در قیامت امر شود او را به آتش جهنّم عذاب کنند و همه اهل محشر از وضعیّت او

ص: 151


1- انعام /151.
2- مستدرک الوسائل: 14/333؛ عقاب الاعمال: 598 چاپ صدوق.

در رنج و عذاب هستند.(1)

طلاق ...

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: زن بگیرید و طلاق ندهید، زیرا خداوند مردانی را که مکرّر زن گیرند و زنانی را که مکرّر شوهر کنند دوست ندارد.(2)

و همچنین فرمود: هر زنی که بدون جهت از شوهر خود طلاق بگیرد، بوی بهشت بر او حرام است.(3)

و نیز آن بزرگوار فرمود: هیچ حلالی نزد پروردگار مبغوض تر از طلاق نیست.(4)

با کمال تأسّف در روزگار ما، طلاق گرفتنِ زنان جوان بدون عذر موجّه و یا به اجرا گذاشتن مهریّه، فقط به خاطر به دست آوردن پول و سکّه های طلا، فراوان شده و نوعی کلاس و تشخّص به حساب می آید. ولی این رفتارها، زندگی نفرت باری را به دنبال خواهد داشت و قهر و غضب پروردگار شامل حالِ چنین زنانی خواهد شد.

ص: 152


1- عقاب الاعمال: 647 چاپ صدوق
2- نهج الفصاحه: ص 439 ج 3 چاپ دفتر نشر.
3- همان: ص 439.
4- همان: ص 439.

موسیقی، شراب و قمار

امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: ملائکه به خانه ای که در آن شراب، آلات قمار و یا ساز و موسیقی باشد داخل نمی شوند. دعای اهل آن خانه مستجاب نمی شود و برکت از آنها برداشته می شود.(1)

شخصی به امام صادق علیه السلام عرض کرد: همسایگانی دارم نغمه های غنا و موسیقی از منزلشان به گوش می رسد و من به هنگام قضای حاجت که به مستراح می روم، نشستن خود را طولانی می کنم تا نوای آنها را بشنوم ...

امام صادق علیه السلام فرمود: برخیز، غسل توبه و نماز توبه به جای آور، زیرا گناه بزرگی مرتکب شده ای. اگر با انجام این گناه بدون توبه از دنیا می رفتی چه حال بدی داشتی!

آن مرد اظهار نمود که توبه کردم.

امام علیه السلام فرمود: اکنون که موفق به توبه شدی، خدا را شکر کن و از او بخواه توبه ات را در هر عمل ناپسند بپذیرد ...(2)

ص: 153


1- وسائل الشیعه: 12/235.
2- بحارالانوار: 6/34.

مجازاتِ ترک نماز و یا بی اهمیّتی به آن

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: بین مسلمان و کافر فاصله ای نیست مگر این که مسلمان نماز واجب را عمداً ترک کند و یا آن را بی اهمیّت بداند و نخواند.(1)

امام صادق علیه السلام فرمود: شفاعت ما به کسی که به نماز اهمیّت ندهد، نمی رسد.(2)

این هشدار شامل همه نمازهای واجب می گردد، حتّی نماز صبح که بعضی اهمیّت نداده و خواب صبح را بر آن ترجیح می دهند!

آثار شوم گناه

امام باقر علیه السلام فرمود: هیچ نکبت و مصیبتی دامن گیر انسان نمی شود، مگر به واسطه گناهی که مرتکب شده است.(3)

امام رضا علیه السلام فرمود: هر وقت مردم به گناه تازه ای آلوده شوند، خداوند آنها را به بلای تازه ای گرفتار

ص: 154


1- عقاب الاعمال: 497 چاپ نشر اخلاق.
2- همان: 493.
3- اصول کافی: 2/269.

می نماید.(1)

امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: از گناهان بپرهیزید، زیرا بنده (خوب) هرگاه مرتکب گناه شود، روزی اش حبس خواهد شد.(2)

آثار خشم پروردگار

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: هنگامی که خداوند بر امّتی غضب نماید و عذاب بر آنان فرود نیاید، گرفتار این کیفرها خواهند شد .

اجناس شان گران می شود.

عمرشان کوتاه می گردد.

تجارت شان بدون سود خواهد بود.

محصول شان رُشد و نموّ نمی کند.

آب نهرهای شان زیاد نمی شود.

باران بر آنان نازل نمی گردد.

اشرار و بَدان بر آنها مسلّط می شوند.(3)

ص: 155


1- بحارالانوار: 73/343.
2- همان: 70/98.
3- بحارالانوار: 73/350.

استفاده مرد از طلا

رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم فرمود: استفاده از طلا و ابریشم (خالص) بر زنان امّت من حلال است و بر مردان شان حرام می باشد.(1)

بنابر فتوای مراجع تقلید، زینت کردن به طلا، آویختن زنجیر طلا به سینه، انگشتر طلا به دست کردن، بستن ساعت مچی طلا و هرگونه زینت دیگر طلا برای مرد حرام است و نماز خواندن با آنها باطل است.(2)

ثواب روزه گرفتن در گرما

امام صادق علیه السلام فرمود:

هر کس یک روز در گرما روزه بگیرد و خیلی تشنه شود، پروردگار هزار فرشته را وکیل می کند که دست به صورت او کشیده و به او مژده دهند تا زمانی که افطار کند. و در این هنگام خداوند به او می فرماید: چقدر خوش بو هستی. فرشتگانم! گواه باشید من قطعاً او را آمرزیدم.(3)

ص: 156


1- نهج الفصاحه: 438 چاپ دفتر نشر.
2- توضیح المسائل مراجع تقلید.
3- ثواب الاعمال: 113 چاپ نشر اخلاق.

و همچنین امام صادق علیه السلام فرمود:

کسی که (بدون عذر شرعی) روزه یک روز ماه رمضان را بخورد، روح ایمان از او خارج می شود.(1)

مجازات ندادن خمس و زکات

امام باقر علیه السلام فرمود:

خداوند در روز قیامت عدّه ای را در حالی که دستهایشان به گردنشان بسته شده است، از قبرهایشان خارج می کند ... آنها کسانی هستند که پروردگار به ایشان عطا فرمود، ولی آنان حقّ خداوند (خمس و زکات) را از اموال شان پرداخت نکردند.(2)

مجازات نرفتن به حجّ

امام صادق علیه السلام فرمود:

هر کس بدون عذر حجّ واجبش را انجام ندهد، یا یهودی و یا مسیحی از دنیا می رود.(3)

ص: 157


1- همان: 509.
2- همان: 505.
3- ثواب الاعمال: 509، چاپ نشر اخلاق.

مجازات خوردن ربا (سودِ پول)

پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

هر کس ربا بخورد، به اندازه ای که ربا خورده است شکمش را از آتش جهنّم پر می نمایند. اگر از این راه مالی به دست آورده، خداوند هیچ عملی را از او قبول نمی کند و تا زمانی که مقداری از آن مال را در اختیار دارد، پیوسته مورد لعن خدا و فرشتگان است.(1)

نیکی به پدر و مادر

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

هر کس به پدر و مادر خود نیکی کند، جایش در بهشت خواهد بود و اگر (به سبب بدرفتاری با آنان) عاقّ والدین گردد، جایش در آتش خواهد بود.(2)

غیبت کننده، خورشِ سگ های جهنّم است

پیامبر بزرگوار صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

... کسی که غیبت نماید، گوشت (بدن) مردم را

ص: 158


1- همان: 611.
2- گناهان کبیره: 1/122، نقل از اصول کافی.

می خورد و در آخرت خورشِ سگ های دوزخ است.(1)

گناهکار در قیامت اشکِ خون می ریزد

پیامبر عالیقدر صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

گناه را کوچک مشمار و از گناهان کبیره پرهیز نما، چون در روز قیامت هنگامی که بنده به گناهش می نگرد (از شدّت ناراحتی و پشیمانی) از چشمانش چرک و خون بیرون می آید.(2)

مجازات دروغگو

رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمود:

مؤمن هر گاه بدون عذر (شرعی) دروغ بگوید، هفتاد هزار فرشته او را لعنت می کنند و بوی گندی از قلبش بیرون می آید که به عرش می رسد...(3)

ص: 159


1- همان:1/274، نقل از مستدرک الوسایل.
2- همان: 1/02، نقل از بحار الانوار: 17.
3- همان: 274 نقل از مستدرک الوسایل.

آخرین کلام

حفاظت از حجاب و پوشش!

آقا و بانوی مسلمان!

چادری را که رضاخانِ منفور با همه گستاخی و بی پروایی اش نتوانست از سر زنان با ایمان و با حیای ایرانی بردارد، امروز دشمنِ خیانت کار با سیاست های بسیار عمیق و القاء شبهه ها و ترویج افکار روشنفکر مآبانه خود، خیلی راحت و آسان آن را نشانه گرفت و با از بین بردن چادر، سایر معیارهای حجاب را نیز کم رنگ و متزلزل کرد!

دشمن با تبلیغ واژه های فریبنده آزادی، تربیت و فرهنگ روز، جلوه گری و خودنمایی زنان و دختران را ترویج داد و با زمینه سازی اشتغال و اختلاط زنان و مردان در مراکز عمومی، سدّ عفّت و شرف آنان را درهم کوبید و اساس گرم خانواده را درهم ریخت!

استعمار، مانتو، مقنعه، روسری و لباس های مهیج و مبتذل را جایگزینِ چادر و حجاب فاطمی علیهاالسلام نمود و پس از موفقیّت در این توطئه شوم، درصدد شکستنِ قُبحِ

ص: 160

بی حجابی در سطح کشور برآمده که در صورتِ سهل انگاری در مقابله با این حریم شکنی، کشورِ اسلامی ما به بی حجابی کامل و رسوائی و ابتذال کشیده خواهد شد! چرا که دشمن به هیچ نوع پوششی، خواه چادر و خواه مانتو و روسری و یا هر نوع پوشش دیگر تمایل نداشته، آنچه او می خواهد بی حجابی کامل و به فساد کشیدن جامعه اسلامی و تسلّط بر کشور است.

به این پیام بی شرمانه دشمن خیانت کار توجّه فرمایید:

مستر هِمفِر (جاسوس انگلیسی) می گوید: ... باید زنان مسلمان را از زیر چادر بیرون بکشیم و پس از آن جوانان را تحریک کنیم دنبال آنان بیفتند تا در میان مسلمانان فساد رواج یابد.(1)

و خداوند سبحان خطاب به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم می فرماید: یهود و نصاری هرگز از تو راضی نخواهند شد مگر این که از آیین آنها پیروی کنی (و تسلیم خواسته های آنان گردی)، به دشمنان بگو: تنها راه خداوند، راه هدایت و رستگاری است.(2)

ص: 161


1- بهشت جوانان: 519 به نقل از خاطرات مستر همفر: 112.
2- بقره /120.

وظیفه چیست؟

اصلاح و ارشاد خانواده

خداوند کریم در قرآن مجید می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید، خود و خانواده خویش را از آتش جهنّم حفظ کنید ...(1)

مدیریت و سرپرستی نظام خانواده، تعلیم و تربیت صحیح اسلامی زن و فرزندان به عهده مرد می باشد. کودکان که هم اکنون در کانون کوچک خانواده پرورش می یابند، زن و مردان آینده اجتماع خواهند بود. اجتماع بزرگ ما نیز از همین اطفال و خانواده های کوچک تشکیل می شود. اهمیّت دادن به آموزشِ اصول دینی و اخلاقی کودکان، امنیّت و سلامت جامعه فردا را تضمین می کند، زیرا روانِ کودک برای پذیرشِ تعالیم احکامِ صحیح ایمانی و اخلاقی مانند زمین مستعدی است که هر بذری را در خود پرورش می دهد.

از این رو دشمن و استکبارِ جهانی به منظور فاسد کردن کودکان، نوجوانان و جوانان با همه قدرت و با وسایل گوناگون

زمینه انحراف اخلاقی و ترویج بی عفّتی به خصوص جلوه گری و خودنمایی زنان را در جامعه اسلامی فراهم

ص: 162


1- تحریم /6.

نموده است!

بنابراین بر هر مردی واجب است با دقّت و آگاهی لازم، ضمن مراقبت از اعضاء خانواده خود، آنان را با احکام و مبانی دین آشنا نموده و وادارشان نماید تا دستورات دین را در زندگی خود به اجرا درآورند و با یادآوری آثار تخریبی گناه و رفتارهای ناهنجار، به خصوص آسیب های ناشی از بدحجابی و بی بند و باری، آنان را برای مقابله با مظاهر ویرانگر تهاجم فرهنگی آماده کند تا تبلیغات مسموم دشمن موجب اغفال و گمراهی آنان نگردد.

معلّمین و استادان مقاطع مختلف تحصیل نیز که سِمَت و مقام پدری نسبت به محصّلین دارند، می بایست فلسفه حجاب و عفاف را به صورت جدّی در اولویّت برنامه های اصلی درسی قرار داده، آثار تخریبی بی حجابی و بی عفّتی را به آنان یادآور شوند.

امام صادق علیه السلام فرمود: احادیث (و احکام صحیح) اسلامی را به فرزندان خود هرچه زودتر بیاموزید قبل از آنکه دشمنان و مخالفین بر شما سبقت گیرند و دلهای فرزندان شما را با سخنان نادرست خویش اشغال نمایند.(1)

ص: 163


1- اصول کافی: 6/47.

امر به معروف و نهی از منکر

امر به معروف و نهی از منکر از جمله فرایض مسلّم و قطعی آیین ماست.

مبلّغین و نویسندگانِ دلسوز نیز که قلبشان برای تبلیغ و ترویج دین می طپد از هرگونه تلاش در جهت روشنگری جامعه مضایقه ننموده اند، امّا از آنجا که متأسفانه تهاجم فرهنگی دشمن گسترده و بی امان می باشد و جامعه اسلامی ما هم غافل و بی تفاوت است، روزگارمان سیاه شده و اسلام عزیز به غربت نشسته است!

اکنون لازم است قبل از این که کار از کار بگذرد و واقعه ای تلخ روی دهد و دشمن بر نوامیس ما تسلّط کامل پیدا کند، با غیرت و شهامت و شجاعت، از مسئله حجاب و عفّت نوامیس جامعه اسلامی دفاع نموده، ضمن یادآوری آثار مصیبت بار ناهنجاری های موجود، در فکر راه کارهای جدّی، فوری و خنثی سازی تهاجم فرهنگی و توطئه های شوم دشمن بوده، از تمسخر، جنجال و سرزنش مخالفین هراس نداشته باشیم که: «لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ»(1) و اگر امروز چاره جویی نشود فردا خیلی دیر است.

ص: 164


1- مائده /54.

مبارزه قاطعانه امیرالمؤمنین علیه السلام با تهاجم دشمن

هنگامی که به امیرالمؤمنین علیه السلام خبر رسید، دشمن به کشور اسلامی تجاوز نموده ... و با دستبرد زدن به زینت آلاتِ زنی مسلمان و زنی غیرمسلمان که در پناه حکومت اسلام بوده، حیثیّت و آبروی مسلمانان را مورد تعرّض قرار داده است، سخت متأثّر و ناراحت گردید و در ضمن سخنرانیِ آتشین خود، سستی، خواری و ذلّتِ مسلمانان را مورد سرزنش قرار داده و فرمود:

پس از این واقعه ظالمانه و دردناک، اگر مسلمانی از غصّه و تأسّف (و از سَر غیرت) بمیرد، ملامت و سرزنش ندارد! بلکه به نظر من، سزاوار مرگ می باشد!... زشت باد روی شما!... این گونه نافرمانی و معصیت خدا می شود و شما بی تفاوت بوده و به معصیت و گناه رضا می دهید!!(1)

امیرالمؤمنین علیه السلام در مقابل حوادث سنگین، با شهامت و شجاعت مقاومت می کرد و در برابر سخت ترین مصایب زندگی، بُردبار و صابر بود، امّا در مقابل تجاوز دشمن به حیثیّت و ناموس مسلمانان، قلب نازنینش، مالامال از درد و

ص: 165


1- نهج البلاغه: خطبه 27.

غم می شد.

برادر و خواهر مسلمان! در وضعیّت نابسامان موجود، عفّتِ عمومی جامعه اسلامی مورد تجاوز و تهاجم بی امان دشمنان داخلی و خارجی قرار گرفته! فرمایش قاطع و دلسوزانه امیرالمؤمنین علیه السلام هشدار و اعلام خطری است تا با هوشیاری کامل از حجاب، عفّت، حیثیّت و شرف دختران و زنان مان حفاظت و نگهداری نموده، مورد سرزنش، عتاب و خطابِ مولای عزیزمان قرار نگیریم و قلب نازنینِ امام زمان علیه السلام را بیش از این به درد نیاوریم.

حجّت های پروردگار

در این روزگار تاریک و سیاه، بانوان و دختران فراوانی هستند که چهره و اندام خود را به منظور حفاظت از نگاه های هوس آلود، در حجاب و چادر مشکی قرار داده اند. و هستند بانوانی که برای پوشش صورت از روبند و پوشیه استفاده می کنند و برای حفظ عفّت و شرف خود، از استهزاء و تمسخر مردم و انگشت نما شدن در اجتماع هراسی نداشته و بر ادامه این راه و روش الهی و شجاعانه خود مباهات می کنند، زیرا آنان اعتقاد دارند که: «حجاب عزّت است نه اسارت» و حکم خدا به واسطه مسخره مردم تغییر نمی کند.

ص: 166

این زنان و دختران با تقوا، به مقتضای سرشت و فطرت پاک شان و به پیروی از راه و روش بانوی نمونه اسلام حضرت فاطمه علیهاالسلام و ارشاد و راهنمایی دلسوزانه اولیایشان، گُل سرسبد اجتماع هستند و ان شاءاللّه مورد افتخار و مباهات پدر مهربان، امام زمان علیه السلاممی باشند و در فردای حسابرسی در پیشگاه خداوند قادرِ قاهر، برای بانوانی که به خاطر مسخره مردم به تعهّد شرعی و ضروری دین خود پایبند نبوده و از چادر و پوشش و حجاب کامل استفاده نکرده اند، حجّت و برهان هستند و هستند مردان غیور و با حمیّتی که در همین وضعیّت نکبت بار، مرد و مردانه از نوامیس خود حفاظت نموده، پایبند به سنّت و عقاید اصیل و ارزشمند اسلامی می باشند. که ما شاهد نمونه های زیادی از این پایبندی ها در کشور عزیزمان و همچنین بعضی از کشورهای اسلامی دیگر هستیم.

در سفری که اخیراً به عتبات عالیات داشتم، بر حسب اتّفاق با تعطیلی یکی از مدارس دخترانه نجف اشرف مواجه شدم. دختران محصّل که از مدرسه خارج شده بودند، همگی و بدون استثناء چادر مشکی به سر داشتند. چهره هایشان با پوشیه و روبند پوشیده بود. فقط مقدار کمی از روبندهایشان که برابر چشمانشان قرار داشت باز بود.

ص: 167

در این سفر میهمان یکی از دوستان عزیزِ ساکن نجف اشرف بودم. او ضمن صحبت هایش اظهار می کرد:

در اینجا زنان و دختران ما به هیچ عنوان تنها از منزل خارج نمی شوند و می بایست مردی از محارم همراهشان باشد.

او می گفت: ما پایبند به دستورات دینی و مبانی اخلاقی اسلام هستیم و به علاوه، تعصّب و غیرتِ ما اجازه نمی دهد زنان و دختران مان به بهانه اشتغال و رانندگی در اجتماع ظاهر گشته و با نامحرمان برخورد داشته باشند.

آفرین به این حجّت های عزیز پروردگار، مردان و زنان غیرتمند و با شرافت. شهد شیرین بندگی پروردگار و اطاعت از فرامین پیشوایان دین گوارایشان باد.

استغفار و بازگشت به دنیای پاکی ها

حال که بخشی از آثار نکبت بارِ گناه و ناهنجاری ها بازگو شد و در برابر پروردگار مهربان از رفتار گذشته خود احساس شرمندگی نمودیم، چه زیبا و شیرین است ندامت و بازگشت به دنیای پاکی ها و آنگاه برخورداری از آثار و برکات پربار استغفار و امیدوار بودن به گذشت کریمانه پروردگار.

هیچ گاه مأیوس و ناامید نباشیم. غفلت، تبلیغات سوء،

ص: 168

اجتماع فاسد، بی اطّلاعی از کیفر و مجازات گناه و پیروی از شیطان، هوایِ نفس و تبلیغات دشمن، این روزگار تلخ و مصیبت بار را به وجود آورده است!

اکنون پس از توبه و ندامت از رفتارمان، با خداوند مهربان و پدر عزیزمان امام زمان علیه السلام آشتی نموده، به فطرت پاک خود برگردیم. رحمت و مغفرت کریمانه پروردگار، مسِ زنگ زده وجودمان را به طلا تبدیل خواهد کرد و تمامیِ گناهانمان را بدون هیچ گونه منّت، به حسنه و نیکی تبدیل خواهد فرمود، زیرا پروردگار مهربان، سَریعُ الرّضا، کَریمُ العَفو و مُبدّلُ السَّیّئاتِ بِالحسنات(1) می باشد. و با پیامی نویدبخش به وسیله پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله وسلممژده داده است:

به بندگانم که در ارتکاب گناه زیاده روی و افراط کرده اند بگو: هرگز از رحمت و مغفرت پروردگار ناامید نباشید. خداوند مهربان، تمامی گناهان را (پس از توبه) خواهد بخشید، زیرا پروردگار بخشاینده و مهربان است.(2)

والسّلام علیکم و علی عباد اللّه الصّالحین

ص: 169


1- مضمون آیه شریفه 70 سوره فرقان.
2- زمر /53.

چند نمونه از اثرگذاری ارزنده کتاب حجاب...

اثرگذاری فوق العاده مطالب این کتاب در اخلاق و رفتار بانوان، حکایت از فطرتِ پاک مردم مسلمان و پیروان با اخلاص اهل بیت رسالت علیهم السلام دارد که به نمونه هایی از آنها اشاره می شود:

1- مسئول روابط عمومی یکی از ادارات دولتی مشهد مقدّس، طی تماس تلفنی با دفتر نشر این کتاب پس از تقدیر و تشکّر، اظهار کرد:

... ورود کتاب حجاب... به این اداره، تأثیر عجیبی در بانوان شاغل ایجاد کرد. آنها با شور و شوق کتاب را دست به دست نموده و پس از خواندن مطالب آن، زینت و آرایش خود را محو کردند و تصمیم گرفتند تا رفتار خود را با آیات قرآن و سخنان نورانی اهل بیت رسالت علیهم السلام تطبیق دهند و سپس تعدادی کتاب به منظور استفاده عموم کارمندان از نشر پیام طوس درخواست نمود.

2- پس از توزیع این کتاب در جلسات مذهبی یکی از شهرستانهای جنوب کشور و استقبال کم نظیر و تحوّلات

ص: 170

چشمگیر عملی، بانوان شرکت کننده با مراجعه به مبلّغ محترم و اظهار ندامت و پشیمانی از وضعیّت ناهنجارِ گذشته خود، چنین می گفتند:

«آیا خدا توبه ما را می پذیرد؟ ...

ما تا به حال نمی دانستیم بعضی گناهان این قدر مجازات دارد ...

ما اطلاع نداشتیم با همسرانمان چگونه رفتار کنیم ...

و چرا این گونه مطالب را به مردم نمی گویند؟! ...»

3- در یکی از شهرستان های جنوب حدود سی نفر از بانوان پس از خواندن مطالب این کتاب از شرکت در بعضی مراکزِ اشتغال که با موازین شرعی و اخلاقی مطابقت نداشته، خودداری کرده به آغوش گرم خانواده بازگشته اند.

4- و باز در همان شهرستان، خانم باحجابی همراه دختر بی حجابش که وضع مبتذلی داشته، برای خرید به یکی از فروشگاه ها مراجعه می نمایند.

صاحب فروشگاه یک جلد کتاب حجاب را به آن دختر خانم هدیه می دهد. دختر بی حجاب با مطالعه مختصری از مطالب کتاب بلافاصله از مادرش درخواست چادر نموده تا خود را در پوشش و حجاب قرار دهد.

ص: 171

مادر دختر از تحوّل سریع فرزندش بی نهایت مسرور گردیده، از صاحب فروشگاه به خاطر کتابی که در اختیار دخترش قرار داده بود، تشکّر نموده و با خوشحالی فروشگاه را ترک می نمایند.

5- خلاصه نامه خانم .... از یکی از شهرستان های حومه بوشهر:

... من شخصاً این کتاب را مطالعه کردم. احساس عجیبی به دست آوردم. از خداوند و عذاب های آخرت ترسیدم و از خواندن حوادث تکان دهنده به خود لرزیدم و به درگاه خداوند استغفار کرده و از خداوند خواستم مرا ببخشد. واقعاً این کتاب ها برای جوانان امروزی مخصوصاً دختر خانم های جوان لازم و ضروری است ...

6- خلاصه نامه خانم .... از یکی از شهرستان های جنوب:

... از شما که این گونه به بررسی وضع جامعه و رفع مشکلات آن برآمده اید، کمال تشکّر و قدردانی دارم ...

من کتاب حجاب را چندین بار مطالعه کردم و هر بار نکات ارزنده تری در خصوص رعایت بهتر حجاب، راه رفتن، نگاه کردن و ... آموختم ...

ص: 172

دختران و پسران امروزی به تبعیّت از فرهنگ غرب، دین، مذهب، سنّت و مولای خود را که در این عصر حیّ و حاضرند و نظاره گر اعمال ما هستند، به فراموشی سپرده و غرق در دریای بیکران گناه شده اند!

بیشتر این جوانان در انتظار تلنگُری بودند که به آنها زده شود تا از خواب غفلت بیدار شوند و کتاب حجاب ... توانسته است چنین تلنگری باشد ... چنانچه احکام و دستورات دین قبل از هر چیز به جوانان تفهیم شود، این گونه بی بند و باری در اجتماع رایج نخواهد شد.

7- خلاصه نامه خانم ...

... به نظر من حجاب مایه عزّت و سربلندی زنان و مردان است و این کتاب حجّت را تمام کرده و حجاب را نه تنها در زنان، بلکه در مردان نیز بیان کرده. در این کتاب ثابت شده که حجابِ زنان تنها پوشش ظاهری نیست، بلکه کیفیت نگاه، برخورد، حرکت و حتّی صبحت کردن زنان نیز جزء حجاب آنها می باشد. مطالب این کتاب مطابق گفتار قرآن و اولیاء دین ماست و آداب همسرداری را به زنان و مردان آموخته است.

امیدوارم مانند بانوی زنان عالم حضرت زهرا علیهاالسلامکه خود

را از مرد نابینا می پوشاند، بتوانیم پوشش و حجاب را رعایت

ص: 173

کنیم.

به امید ظهور آقا امام زمان علیه السلام و توفیقات روز افزون شما.

* * *

و هزاران نامه و پیام پرشور که به دفتر انتشارات پیام طوس رسیده و جلد پنجم این مجموعه به نمونه هایی از آن نامه های احساسی اختصاص یافته است.

دعای خیر پدرِ مهربان، امام زمان ارواحنا فداه، یار و مددکارشان. توفیق روزافزون همه عزیزان را در پیروی از معارف و حقایق اصیل دینی و دستوراتِ خاندان رسالت علیهم السلام

از پروردگار بزرگ درخواست می نمایم.

ص: 174

فهرست مطالب

پیشگفتار ··· 7

مقدمه چاپ چهل و دوم ··· 8

نگاه

نگاه به نامحرم··· 11

نگاه، تیر زهرآگین شیطان··· 11

کلام قدسی حضرت زهرا علیهاالسلام در مورد نگاه··· 12

پاداش نگاه نکردن به نامحرم··· 13

مجازات نگاه به نامحرم··· 13

گناه چشم، دهان و دست··· 13

کیفر نگاه زن به مرد نامحرم··· 14

زهر سوزان نگاه··· 15

نگاه به اندام زن··· 15

کیفر نگاه کردن به منزل مردم··· 15

ورزش بانوان و نگاه به برنامه های ورزشی··· 16

فتنه انگیزی صورت و چهره زن··· 17

ص: 175

حجاب و چادر

حجاب و چادر، مصونیّت از تعرّض هوسرانان··· 19

چادر، حجاب و عفّت اسلامی··· 19

لزوم حجاب بانوان··· 20

حجاب، حافظ زیبایی زن··· 21

کیفیت پوشش حضرت زهرا علیهاالسلام··· 21

متانت و عفّت حضرت زینب علیهاالسلام··· 22

هتک حرمت یزید جنایت کار نسبت به خاندان امام حسین علیه السلام··· 23

غیرت رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم··· 25

هشدار امیرالمؤمنین علیه السلام به مردها··· 25

فروپاشی غیرتِ مردان··· 26

از بین رفتن غیرت مردان و حیای زنان··· 28

زن بد حجاب، کمند شیطان··· 29

حجاب زن از دیدگاه امیرالمؤمنین علیه السلام··· 31

صفات ارزنده زنان··· 32

خنده فرشتگان بر زن بدحجاب در عالم قبر··· 33

عنایت امام زمان علیه السلام به بانوان باعفّت··· 34

نهی از پوشیدن لباس نازک و بدن نما··· 35

سفارش بانوان به پوشیدن شلوار··· 36

هشدار به دختران··· 37

ص: 176

سخن گفتن زنان

سخن گفتن نرم و جذّاب بانوان، عامل فساد و انحراف··· 40

کیفر دست دادن و شوخی با نامحرم··· 43

سلام کردن به زن جوان··· 43

مجازات بدحجابی و شوخی با نامحرم··· 44

قتل به خاطر صدای ظریف و لبخند ملیح··· 46

نقش شیطان هنگام سخن گفتن با نامحرم··· 47

زینت و آرایش

زینت و آرایش بانوان··· 48

زینت و آرایش زن برای همسرش··· 48

کیفر آرایش و استفاده زن از بوی خوش برای نامحرم··· 49

نمونه ای از آثار شوم خودنمایی زن··· 50

راه رفتن بانوان

راه رفتن بانوان··· 52

راه رفتن بانوان از کنار دیوار و کوچه··· 52

تذکّر به بانوان··· 53

ص: 177

تلفن همراه! همراه تا کجا؟!!··· 54

دو خواهر نوجوان، قربانی احساسات کاذب تلفن همراه!!··· 56

در دام عنکبوت گرفتار شدم!··· 58

عواقب تلخ قربانیان رایانه ای··· 60

تعلیم و تعلّم

تعلیم و تعلّم بانوان··· 63

هشدار و یک نمونه تکان دهنده··· 66

کارکردن بانوان

خانه داری، حریم عفاف بانوان··· 68

آسیب های کار زن در خارج خانه··· 68

کار در خانه، جهاد در راه خدا··· 74

عبادتِ بهترِ زن··· 75

ماجرای آموزنده و زیبا··· 76

اوجِ ارزشِ خانه داری و تربیت فرزند··· 78

یک خبر و هشدار··· 79

چَت مرگ!··· 85

آسیب شناسی اشتغال زنان از نگاه جراید··· 86

نتیجه اشتغال زنان··· 87

ص: 178

کار و اشتغال یا طلاق!··· 87

سرنوشت غم بار کودک بی گناه!··· 89

بیکاری و اعتیاد مردان، فاجعه 67 درصد طلاق··· 91

طرفداران اشتغال بانوان بخوانند··· 92

قتل دختر دانشجو در مشهد··· 92

سرنوشت غم بار یک دختر شاغل··· 93

جسد حلق آویز جوانی در مشهد··· 94

بهترین زن در کلام قدسی حضرت زهرا علیهاالسلام··· 98

کار مرد و زن در زندگی مشترک از نظر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم··· 98

خارج شدن ضروری زن از خانه··· 99

خانه داری، پایگاه باارزشِ زندگی··· 101

دغدغه یک خانم شاغل··· 103

ارتباط و اختلاط محرم و نامحرم

شرح وظایف بانوان··· 108

ارتباط مرد و زن!··· 108

پرهیز از تنها نشستن با زن!··· 108

تماس گرفتن با دختر شش سال به بالا··· 108

دختر 8 ساله در دام جوان شیطان صفت··· 109

آسیب های خلوت نمودن با زن··· 110

اختلاط با محارم··· 111

ص: 179

ضیافت های مختلط!!··· 112

مراسم عروسی آلوده به گناه··· 113

چشم و هم چشمی و تجمّل گرایی!!··· 113

مسافرت بانوان··· 114

مشورت با زنان··· 115

زین سواری زنان··· 115

جهاد زن··· 116

عمل زنی که برابر نصف اجر شهید است··· 116

بهترینِ زنان··· 117

وظایف مرد نسبت به زن

بعضی از وظایف مردان··· 118

خوش رفتاری با زن··· 119

هشدار به دختران و پسران··· 120

همسر آزاری ممنوع!··· 120

«10»

حدیث شریف معراج

عذاب زنان گناهکار··· 123

چنین زنی وارد بهشت می شود··· 125

در هر شرایطی اطاعت از شوهر لازم است··· 126

ص: 180

«11»

کلام قدسی رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم

کیفر خشم زن بر شوهر··· 127

گناه بی اعتنایی به حرف شوهر··· 128

کیفر زنی که بدون اجازه شوهر از منزل خارج شود··· 128

مجازات گردش و شنای بانوان در مکان بدون حفاظ··· 128

خشنودی و غضب شوهر··· 129

پاداش اطاعت از شوهر··· 129

بیشتر از حدّ توان از شوهر درخواست نکن··· 129

با شوهر در راحتی و سختی زندگی کن··· 130

برای غیرِ شوهرت آرایش و زینت نکن··· 130

به حقوق شوهرت توجه کن··· 131

به شوهرت نگو: از تو خیر ندیدم، اهل جهنّم می شوی··· 131

خوب شوهرداری کن تا خوشبخت شوی··· 132

سخن شوهرت را تحمّل کن··· 132

پاداش بارداری، زایمان و شیر دادن به کودک··· 133

«12»

بعضی وظایف مردان!

پاداش پرهیز از گناه، مجازات انجام گناه··· 134

پاداش صبر بر بد اخلاقی زن··· 134

متانت و وقارِ جوانان و نوجوانان··· 135

ص: 181

تراشیدنِ صورت··· 135

از مکافات عمل غافل مشو!··· 137

«13»

بعضی از وظایف و رفتار مردان و زنان

ازدواج، حفاظت از دین، کانون پُر مهر و عاطفه··· 139

تشویق به ازدواج دختران در دوران بلوغِ جنسی··· 141

نگاه به زن هنگام خواستگاری··· 141

تذکّر و هشدار··· 142

مهریه زنان··· 142

انتخاب همسر شایسته··· 143

تربیت فرزند··· 146

اصلاح بین مرد و زن··· 147

مجازات تفرقه افکنی بین زن و مرد··· 147

مجازات شبیه شدن مرد و زن به یکدیگر··· 148

تقلید از فرهنگ بیگانه!!··· 148

مجازات ایجاد پیوند حرام میان زن و مرد··· 149

مجازات ارتباط با زن شوهردار··· 149

زنا، رابطه ننگین و نامشروع··· 150

مجازات مرد و زن زناکار··· 151

طلاق ...··· 152

موسیقی، شراب و قمار··· 153

ص: 182

مجازاتِ ترک نماز و یا بی اهمیّتی به آن··· 154

آثار شوم گناه··· 154

آثار خشم پروردگار··· 155

استفاده مرد از طلا··· 156

ثواب روزه گرفتن در گرما··· 156

مجازات ندادن خمس و زکات··· 157

مجازات نرفتن به حجّ··· 157

مجازات خوردن ربا (سودِ پول)··· 158

نیکی به پدر و مادر··· 158

غیبت کننده، خورشِ سگ های جهنّم است··· 158

گناهکار در قیامت اشکِ خون می ریزد··· 159

مجازات دروغگو··· 159

آخرین کلام··· 160

حفاظت از حجاب و پوشش!··· 160

به این پیام بی شرمانه دشمن خیانت کار توجّه فرمایید··· 161

وظیفه چیست؟··· 162

اصلاح و ارشاد خانواده··· 162

امر به معروف و نهی از منکر··· 164

مبارزه قاطعانه امیرالمؤمنین علیه السلام با تهاجم دشمن··· 165

حجّت های پروردگار··· 166

استغفار و بازگشت به دنیای پاکی ها··· 168

چند نمونه از اثرگذاری ارزنده کتاب حجاب...··· 170

ص: 183

سایر آثار نویسنده

1 جلد دوم این کتاب:

حجاب، بی حجابی، آسیب ها و آفت های شبیخونِ فرهنگی دشمن و غفلت و بی تفاوتیِ جامعه اسلامی!

2 جلد سوم این کتاب:

سیرِ تاریخی حجاب در ایران و جهان و ادیان، تهاجم دشمن، تأثیر دولبه فناوریِ ماهواره، تلفن همراه، اینترنت، تلویزیون و ... بر زندگی نوجوانان، جوانان و جامعه اسلامی.

3 - جلد چهارم این کتاب:

لزومِ فراگیریِ علم و دانش، بررسی وضعیّت مثبت و منفیِ مراکز تحصیل، آسیب ها و مفاسدِ اخلاقی و اعتقادیِ پیشِ روی جوانان در حوزه هایِ آموزشی و لزومِ اصلاح و سالم سازیِ سازمان های فرهنگی.

4 - جلد پنجم این کتاب:

نامه های پرشورِ دخترانِ باایمانی که تحوّل فکری و عملی خود را به نمایش گذاشته و ادب، اعتقاد و احساس خود را در قالبِ جملاتی زیبا به تصویر کشیده اند.

ص: 184

جلد 2

مشخصات کتاب

حجاب عزّت است يا اسارت؟! (2 )

حجاب، بى حجابى و بدحجابى

آسيب ها و آفت هاى شبيخون فرهنگى دشمن

غفلت و بى تفاوتى جامعه اسلامى

سرشناسه: ذبیحی، محمد صادق

عنوان و پدیدآور: حجاب عزت است یا اسارت؟ !/ تهیه و تدوین محمد صادق ذبیحی.

مشخصات نشر: مشهد، پیام طوس، 1397.

مشخصات ظاهري: 6 جلد

شابک: 8 70 9928 964 978

یادداشت: فهرست نویسی بر اساس جلد چهارم، 1393.

یادداشت: ویراست قبلی: پیام طوس، 120) 1390ص.).

یادداشت: ج4 (چاپ دوم: 1393).

یادداشت: ج6 (چاپ اول: 1397 ) (فیپا).

یادداشت: کتابنامه.

موضوع: حجاب

Hijab (Islamic clothing) :

موضوع: حجاب احادیث

Hijab (Islamic clothing) -- Hadiths

موضوع: حجاب جنبه هاي قرآنی

Hijab (Islamic clothing) -- Qur'anic teaching

موضوع: محرم و نامحرم

Mahram and namahram*

رده بندي کنگره: ي 3 1390 ح 23 ذ/ BP 230/17

رده دیویی: 297/636

شماره کتابشناسی ملی: 4409559

ص: 1

اشاره

ذبيحى، محمّد صادق، گردآورنده

حجاب عزّت است يا اسارت؟! (2) نگاهى به آثار مثبت حجاب و مجازات ترويج بى حجابى از ديدگاه قرآن و سنّت / تهيه و تدوين محمّد صادق ذبيحى. - مشهد، پيام طوس، 1390.

256 ص.

شابك: 5-39-9928-964-978

فهرستنويسى براساس فيپا.

1. حجاب. 2. حجاب - جنبه هاى دينى. 3. حجاب - احاديث. 4. محرم و نامحرم.

الف. عنوان. 3 ح 2 ذ/17/230BP4831/297

نام كتاب:··· حجاب عزّت است يا اسارت؟! (2)

مؤلف:··· محمّد صادق ذبيحى

ناشر:··· انتشارات پيام طوس

حروفچين وصفحه آرا:··· خدمات نشر علاقه مند

تيراژ:··· 000/10 نسخه

نوبت چاپ:··· پنجم - 1393

چاپ:··· چاپخانه بزرگ قرآن كريم

شابك:··· 5-39-9928-964-978

مركز پخش: مشهد مقدّس - بين چهارراه زرّينه و راه آهن - پلاك 133 - انتشارات طوس

قيمت 3300 تومان

اجر و ثوابى كه از انتشار اين مجموعه عايد مى شود

به محضر مقدس آقا و مولايم امام زمان عليه السلام

اهدا مى گردد.

پاداش ارزنده آن عزيز را به روان پاك پدر بزرگوارم و مادر فقيده ام تقديم مى دارم.

ص: 2

السَّلامُ عَلَيك يا بقيَّةَ اللَّه ...

يا أَيُّها الْعَزيزُ مَسَّنا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاة

فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا اِنَّ اللَّهَ يَجْزِى الْمُتَصَدِّقينَ

(سوره يوسف، آيه 85)

اى امام عزيز و مهربان!

بر ما و خاندان ما سختى و گرفتارى رسيده. و با سرمايه اى اندك (و با شرمندگى فراوان) به حضورت پناه آورده ايم. لطف و محبّت فرما (از ما دستگيرى كن) و بر مقدار احسانت بيفزا و (براى فرج وسلامتى وجود نازنينت) به ما صدقه عنايت فرما، زيرا خداوند مهربان صدقه دهندگان را پاداش مى دهد.

يا ابن الحسن! روحى فداك

تا نيايى، گره از كار بشر وا نشود

ص: 3

دردِ دلى با امام زمان عليه السلام:

السَّلامُ عَلَى المَهدى بِجَوامِعِ السَّلامِ

يا أَبانَا اِسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا اِنّا كُنّا خاطِئينَ

اى پدرِ مهربان! براى گناهان و رفتارِ بد ما از درگاه خداوندِ بزرگ طلب مغفرت نما، زيرا ما خطاكار هستيم.

مولاى عزيز! به قلب نازنينت چه مى گذرد كه پس از تحمّلِ آن همه مصيبت ها، شاهدِ فروپاشى عفّت و غيرت زنان و مردان مسلمانى هستى، كه ادّعاى دوستيت را دارند؟!

پدر و مادرمان فدايت! با سوز و گداز و ندامت و شرمندگى و با همه بدى و آلودگى و درماندگى، با هزاران اميد و چشمانى اشك بار، به آستانِ ملكوتيت پناه آورده ايم، لطف و آقايى كن، پناهمان دِه، زيرا تنها اميدمان تو هستى. عنايتى كن كه عنايتت از اين دنياى بزرگ و همه شئون آن برايمان شيرين تر است و دل و جانمان را زير و رو خواهد كرد.

ص: 4

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

سوگند به پروردگار اگر خداوند به وسيله تو يك نفر را هدايت كند، براى تو بهتر است از آنچه خورشيد بر آن مى تابد و غروب مى كند...

اصول كافى 28/5

و همچنين رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هنگامى كه امّت من امر به معروف و نهى از منكر را ترك كردند، بايد آماده جنگ با خدا باشند.

عقاب الأعمال مترجم/551 چاپ نشر اخلاق

امام صادق عليه السلام فرمود:

اگر رفتار زشت و نامشروع در ميان جامعه اى رواج پيدا كند و آنان انجام دهنده آن را ملامت و سرزنش نكنند، نزديك خواهد بود كه خداوند عزّوجلّ عذابى همگانى بر آنان فرو فرستد.

عقاب الأعمال مترجم/563

ص: 5

چرا نگوييم و ننويسيم؟!!

بعضى از افراد با عنوان كردن ناهنجارى ها و مفاسد جامعه در سطح عموم مخالف بوده و معتقد هستند كه اين روشنگرى ها ممكن است زمينه آگاهى برخى از افراد را كه هيچ گونه آشنايى با مفاسدِ عمومى ندارند فراهم نموده و آثار سوئى بر رفتار آنان داشته باشد.

در پاسخ اين عزيزان مى گوييم:

رسانه ها با انتشار اخبار وحشتناك از انواع فساد و ناهنجارى ها و جنايات هولناك، چيزى از مفاسد را مخفى نگذاشته اند كه انتشارش باعث ضرر و خطرى بالاتر از آنچه هست براى جامعه ما بشود.

اين افشاگرى ها، هشدار و پيش آگاهىِ فرود آمدنِ

ص: 6

بلايى است كه جامعه اسلامى ما را تهديد به فروپاشى كرده و دلسوزان با عرضه شدن زن ها در خيابان ها، بازارها، كارخانجات و مراكز عمومى و خصوصى، از روى دلسوزى از شيوع و فراگيرى فساد و انحراف در سرتاسرِ جامعه اسلامى و گسترش روزافزون آن و مرگ اخلاق و معنويّت خبر مى دهند!!

آيا نبايد ملّت مسلمان به خصوص نسل جوان را كه سرمايه هاى اصلى مملكت هستند از پى آمدهاى مشكلات اخلاقى و اعتقادى و آسيب و آفت هايى كه در پوشش و رنگ دين به وسيله دشمنان داخلى و خارجى به جامعه اسلامى ما تحميل شده و با طرح هاى زمان بندى شده در حال توسعه و گسترش مى باشد، آگاهى داد؟!!

مشكلاتِ مصيبت بارى كه شاهد آن هستيم و مسئولان، كارشناسان مراكز تربيتى و دلسوزان نيز آنها را به عنوان مشكل اساسى جامعه مطرح نموده و براى مقابله با اين بحران اظهار عجز و ناتوانى كرده و دست به دامانِ عالمان دينى و كارشناسان درس اخلاق شده اند.

آرى! متولّيان تربيت، نويسندگان و مسئولين، كم

ص: 7

گفتند و كم نوشتند و يا نسبت به بازگو كردن مفهوم صحيح احكام دين مصلحت انديشى كردند كه روزگارمان تاريك و سياه شده و دشمنان با موفقيّت و پيروزى، در همه شئون ما نفوذ كرده، مدارس، دانشگاه ها، خيابان ها و مراكز عمومى ما را با ترويج آزادى و تبليغات فريبنده به انحراف و فساد كشيده اند و اسلام عزيز كه حاصل فداكارى و خون هزاران شهيد در طول تاريخ مى باشد به غربت و مظلوميّت نشست تا آنجا كه بايد از محضر پدر مهربانمان با شرمندگى عذرخواهى نموده و با تقاضاى عفو و گذشت، عرضه بداريم:

يا رسول اللّه!

دين تو را در پى آرايشند!

در پى آرايش و آلايشند!

بس كه فزودند بر او بال و پر!

گر تو ببينى نشناسى دگر!

ص: 8

آيا امام زمان عليه السلام از ما راضى است؟!

هر كس نگرى در پى كار خويش است

آخر دلِ مهدى به چه كس خوش باشد

پدر مهربان، امام زمان عليه السلام واقعاً غريب است! آن قدر غريب و تنهاست كه ما كه ادّعاى محبّت و دوستى آن بزرگوار را داريم و مجالس دعا و جشن و سرور براى آن عزيز برگزار مى كنيم و با شور و ذوق به زيارت اجداد بزرگوارش مى رويم و در مجالس عزاى آن عزيزان شركت نموده و اشك مى ريزيم و ... در رفتار و كردار، خواسته دلمان را بر رضايت و خواستِ آن عزيز ترجيح مى دهيم!

برادر و خواهر مسلمان!

محبّت به امام زمان عليه السلام تنها به ادّعا نيست. بهترين و بالاترين مرحله محبّت و دوستى، يارى آن عزيز به رفتار و

ص: 9

عمل در همه شئون زندگى است. چرا كه ما منتسب به آن حضرت بوده، رفتار ما هر گونه باشد به حساب آن بزرگوار گذاشته مى شود و چنانچه اعمال ما برخلافِ خواسته امام زمان عليه السلام باشد موجب غم و اندوه و مايه آبروريزى آن عزيز مى گردد.

و بالأخره، معيار و ملاك درستى رفتار ما، رضايت امام زمان عليه السلام مى باشد. خواه مورد پسند ما و جامعه باشد يا نباشد.

اكنون، وجداناً و انصافاً !

وضعيّت غيرتِ دينى و پايبندى ما نسبت به مبانى و احكام دين به خصوص در مورد حجاب بانوان و اختلاط و ارتباط زنان و مردان نامحرم مورد رضايت آن بزرگوار مى باشد يا نه؟! مطالب اين كتاب را بخوانيد، قضاوت با شما.

ص: 10

به جاى مقدمه

امر به معروف و نهى از منكر دو واجب فراموش شده!

غربتِ مظاهر دين در جامعه اسلامى!

بى تفاوتى و غفلتِ مسلمانان!

حجاب و پوشش كامل و عفيفانه بانوان و حريم گرفتن زن از مردِ نامحرم و حتى كيفيّت سخن گفتن زنِ مسلمان، يكى از مسائل ضرورى و قاطعانه اى است كه مورد تأكيد و سفارشِ صريح قرآن مجيد و پيشوايان معصوم عليهم السلام مى باشد و غفلت يا بى اعتنايى نسبت به اين واجب شرعى گناهى است بزرگ و موجب كيفر و مجازات شديد پروردگار خواهد بود.

اين سنّت الهى، فرهنگ مشترك همه اقوام، ملل و جوامع دنياست و در همه اديان الهى رعايت حجاب،

ص: 11

بازداشتن چشم از نگاه آلوده و حرام، دورى از آرايش، پرهيز از اختلاط زن و مرد، تماس نامشروع و گفتار و كردار تحريك آميز، لازم و ضرورى بوده و تنها فرهنگ مبتذل غرب با تمام پيشرفت هاى علمى و تكنولوژى خود برخلاف آموزه هاى صريح حضرت مسيح عليه السلام و كتاب انجيل و همه اديان، پرده درى و حريم شكنى، بى حجابى و جلوه گرى را اشاعه داده است!

و چون اين دشمن شيطان صفت درصدد سلطه، استضعاف و استعمار ملّت هاست و پيشرفت و ترقّى مسلمانان را سدّ راه خواسته هاى حيوانى خود مى داند، مسئله انحراف و فساد را با نفوذ در همه زواياى زندگى مسلمانان و با تبليغات فريبنده، ترويج بى بند و بارى، اختلاط زنان و مردان و استفاده از جاذبه هاى جنسى در كشورهاى اسلامى، شايع نموده است!

به اين پيام بى شرمانه «ميشل هولباك» نويسنده فرانسوى توجّه فرماييد:

براى غلبه بر مسلمانان بايد آنان را به فساد كشيد. ما از راه زور نمى توانيم افراط گرايى دينى را متوقّف سازيم. پس بهتر است مسلمانان را به فساد بكشانيم! جنگ بر

ص: 12

ضدّ افراط گرايى اسلامى با كشتن مسلمانان فايده اى ندارد. فقط با فاسد كردن آنان مى توان به پيروزى دست يافت.(1)

موفقيّت چشمگير جبهه فرهنگى دشمن!

حضرت على اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

«هميشه امّت اسلام در راه خير هستند تا هنگامى كه از فرهنگ و آداب و رسوم كافران در پوشيدن لباس و غذا خوردن و ... تقليد نكنند و چنانچه از رفتار آنان پيروى كردند، خداوند قادر آنان را خوار و ذليل مى گرداند.»(2)

با كمال تأسف! تلاش ها و تبليغات شوم و شيطانى استعمار، افكار و رفتار مسلمانان جامعه ما را تحت تأثير قرار داده و با پيروى مردم مسلمان از راه و روش دنياى غرب، فرهنگ آلوده آنان جايگزين رفتار و سنّت هاى اسلامى گرديده است!

آزادى در ارتكاب گناه، اختلاط زن و مرد، آلودگى

ص: 13


1- زينت زن/ 5 به نقل از ماه نامه سروش بانوان، سال دوم شماره 17 صفحه10.
2- بحارالأنوار 303/79.

محيط كار، حوزه هاى تحصيل و مراكز عمومى از جمله ارمغان هاى شومى است كه دشمن بر جامعه اسلامى ما تحميل نموده است!

در چنين وضعيّت نكبت بار، مصيبت به اوج خود رسيده و بر اثر پيروى بى قيد و شرط از دشمن و رواج آزادى، كم توجّهى به مسئله پوشش و حجاب و تكرار گناه، قبح و زشتى معصيت و نافرمانى پروردگار از بين رفته است!

ارتكاب گناه عادى گرديده، ضدّ ارزش ها جايگزين ارزش ها شده است. ارزش هاى اخلاقى، بد و زشت به نظر مى رسد و زشتى ها و بدى ها، خوب و با ارزش جلوه مى كند!

فاجعه مرگبار بى تفاوتى و خواب سنگين جامعه اسلامى!!

دريغ و افسوس! اكثريّت مردم مسلمان كه خود را موظّف به انجام احكام دين و فرايض مى دانند، نماز مى خوانند و روزه مى گيرند، و نان دين را هم مى خورند امّا

ص: 14

همچنان بى تفاوت و غافل، دم فرو بسته، شاهد و ناظر اين همه فساد و بى بند و بارى و پَرپَر شدن جوانان مسلمان و مرگ اخلاق و معنويّت هستند و با كمال تأسّف هيچ اقدام عملى مؤثرى براى پيشگيرى از اين وضع نابسامان انجام نمى دهند!

و همين بى تفاوتى و سهل انگارى موجب جرأت و گستاخى دشمن و گسترش روزافزون فساد و انحراف گرديده و گروه گروه پسران و دختران، فريب خورده از دامن خانواده و پناه قرآن به عرصه هاى گناه و فساد كشيده شده و حوادث تكان دهنده اى به وجود مى آورند كه انسان را بر خود مى لرزاند!!

اين ناهنجارى ها، مصيبت هاى دردناكى است كه دلسوزان غيرتمند از مشاهده آنها رنج مى برند و در حالى كه بيمناك از نزول عذاب و قهر خداوند هستند، افراد فريب خورده را از انجام اين همه گناه و معصيت برحذر مى دارند!

امّا افراد فريب خورده چنان خوى حيوانى گرفته اند كه هر انسان دلسوزى را كه بر سر راه مقاصد شوم خود

ص: 15

مشاهده كنند، با قساوت تمام، تيغ آجين كرده قربانى اميال پليدشان مى نمايند!

اين ماجراهاى تلخ و دردناك را بخوانيد:

نهى از منكرى كه رنگ خون به خود گرفت!

چند زن مسلمان مؤمن در يكى از مناطق شهر تهران به چند زن بد حجاب در مورد كيفيّت حجابشان و حفظ شؤون اسلامى تذكّر مى دهند.

اين تذكّر دلسوزانه به عكس العمل و درگيرى خانم هاى بدحجاب با بانوان تذكّر دهنده منجر مى گردد كه با مداخله برادر يكى از زنان بدحجاب به صحنه زد و خورد شديد تبديل گشته و رنگ خشونت و خون به خود مى گيرد!!

مرد عارى از غيرت به وسيله يك شيشه شكسته و تيز به يكى از زنان تذكّر دهنده حمله مى كند كه بر اثر شدت جراحات ناشى از اصابت شيشه، زن دلسوز مسلمان 45 ساله جان خود را از دست مى دهد...!!(1)

ص: 16


1- روزنامه شهرآرا /269 تاريخ 14/2/1389.

خشونت و هتاكى نسبت به دو روحانى هنگام انجام نهى از منكر!

دو روحانى امام جماعت دو مسجد طى يك ماه هنگام انجام فريضه امر به معروف و نهى از منكر مورد ضرب و جرح شديد قرار گرفتند!

شب چهارشنبه گذشته يكى از اين روحانى هاى جوان پس از تذكّر دلسوزانه به مردى كه قصد ربودن دخترى را كه ظاهرى زننده از نظر حجاب داشته، به وسيله يك شيشه شكسته و تيز مورد جرح و ضرب شديد قرار گرفته و در آستانه نابينايى قرار گرفت!

و در همين ماه، دهم ارديبهشت نيز، روحانى جوان دلسوز ديگرى به پسرى كه همراه دختر بدپوشش و بدحجاب در خيابان راه مى رفته، تذكّر مى دهد، پسر جوان پس از فحاشى به سمت روحانى مؤمن حمله كرده با مشت و يا وسيله اى كه در دست داشته به چشم چپ سيد روحانى ضربه محكمى وارد مى نمايد كه پس از انتقال به بيمارستان به دليل شدّت ضربه و جراحت، پزشكان چشم

ص: 17

چپ او را تخليه كردند!!(1)

اين قبيل حوادث و ماجراهاى تلخ، حاصل بى تفاوتى و غفلت خانواده ها، مبلّغان، نويسندگان، مسئولان امور تربيتى و ضعف تبليغ است. بعضى جوانان با مشاهده دختران و زنان خودنما و بد پوشش پاى به راه شيطان نهاده، چشم خود را بر روى همه قيد و بندها و شرع و قانون بسته و عفّت و سلامت اخلاق جامعه را جريحه دار مى نمايند!!

آيا مى شود دختران بدپوشش و خودنما را به حال خود رها كرد و در برابر جلوه گرى آنان بى تفاوت بود و با نگاه تك بعدى تنها پسران را مقصّر دانست؟!!

آيا مى شود حريم شكنى و پرده درى ها را كه مفهوم «لاقيدى» به خود گرفته است ناديده گرفت و شاهد و ناظر اينگونه جنايت هاى وحيشيانه و گسترش ناهنجارى ها در جامعه اسلامى باشيم؟!!

مسئولان به اين شيطان صفتان مجال ندهند و بر اساس حكم شرع و قرآن در كوتاه ترين مدت اين

ص: 18


1- روزنامه شهرآرا/ 269 تاريخ 14/2/1389.

جنايت كاران را به مجازات برسانند تا متجاوزين سركش جرأت تجاوز به نواميس مردم را نداشته باشند و دختران و زنان با پوشش غيرعفيفانه و جلوه گرى، توجّه مردان را به خود جلب نكرده و امنيّت در جامعه اسلامى برقرار شود.

به فرياد و خروش مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلام هنگام تعرّض به نواميس مسلمانان و خطاب و عتاب آن بزرگوار به مردم توجّه فرماييد و ببينيد رفتار ما چقدر به رفتار و گفتار آن بزرگوار شباهت دارد!

دفاع اميرالمؤمنين عليه السلام از نواميس مسلمانان

هنگامى كه به اميرالمؤمنين عليه السلام خبر رسيد دشمن به خلخال و زينت آلات زنى مسلمان و زنى غيرمسلمان كه در پناه حكومت اسلامى بوده دستبرد زده و با اين عمل، حيثيت و آبروى مسلمانان مورد تعرّض قرار گرفته است، سخت متأثّر و ناراحت گرديده و با دلى پر از درد و غم، سُستى، بى تفاوتى و خوارى و ذلّت مسلمانان را مورد سرزنش قرار داده و فرمود:

ص: 19

«... هر ملّتى كه درون خانه خود مورد تجاوز و هجومِ

دشمن قرار گرفته و هتك حرمت و حيثيتش شود، ذليل و خوار خواهد شد. و چون شما سستى به خرج داده، در برابر تعرّضِ دشمن بى تفاوت گرديده و خوارى و ذلّت پذيرفتيد، دشمن پى درپى شما را مورد حمله و تجاوز بى رحمانه خود قرار داده و بر شما چيره شد!

به من خبر رسيده كه مردى، زينت آلات و خلخال زنى مسلمان و زنى غير مسلمان را به غارت برده در حالى كه آنها هيچ وسيله اى جز گريه و التماس نداشته اند!

پس از اين تعرّض و ماجراى ظالمانه و دردناك، اگر مسلمانى از غصّه و تأسّف (و از سر غيرت) دِق كند و بميرد، سرزنش و ملامت ندارد! بلكه سزاوار مرگ است!

شگفتا! شگفتا! سوگند به پروردگار! اين واقعيّت موجب غم و اندوه و نابودى قلب انسان مى گردد كه دشمنان و متجاوزان در راه باطل خود، همبستگى و اتحاد دارند و شما كه بر حق هستيد (در دفاع از اسلام و نواميس خود) همبستگى نداريد!!

زشت باد روى شما! پيوسته مبتلا به اندوه باشيد كه (با بى تفاوتى خود) آماج تيرهاى بلا و تجاوز و تهاجم دشمن شديد! بيگانه و خصم به شما و نواميستان تعدّى

ص: 20

مى كند (و حيثيّت شما را هتك مى نمايد) و شما از (حيثيّت) خود دفاع نمى كنيد! معصيت و نافرمانى خدا مى شود و شما بى تفاوت بوده و به انجام گناه و معصيت و تجاوز دشمن رِضا مى دهيد!!»

اى دريغ و افسوس! بى تفاوتى، انحراف و رفتار اسف بارِ جامعه اسلامى آن روز و امروز، امامِ مظلوم و حجّت خدا را خون جگر نموده و آن چنان دل نازنينش به درد آمده و قلب مباركش مى سوزد كه در پايان خطبه مى فرمايد:

«... دل من از رفتار شما پُر خون است... (با كردار ناپسندتان) كاسه هاى غم و اندوه را جُرعه جُرعه به كامم فرو ريختيد...»(1)

با اين بيانات روشن و دلسوزانه ولىّ خدا اميرمؤمنان على عليه السلام، حجّت بر همه تمام است و با هيچ گونه تفسيرى نمى توان بى تفاوتى و غفلتمان را در برابر وضعيّت دردناك كنونى و تجاوز به حيثيّتِ نواميس مسلمانان توجيه نموده و به حاشيه ببريم!

ص: 21


1- نهج البلاغه / خطبه 27.

و امّا دريغ و افسوس! خود را به حجّت خدا، على مظلوم عليه السلام منتسب مى دانيم اما با سُستى و بى تفاوتى در حفاظت از عفّت و حجاب نواميسمان، پدر مهربانمان را خون جگر كرده و جُرعه هاى غم و اندوه را به كام نازنينش فرو مى ريزيم!!

فروپاشى غيرت از مردان

ولىّ خدا اميرمؤمنان على عليه السلام با مشاهده بى تفاوتى مردها در كنترل خروج زن ها از منزل و ارتباط و رويارويى آنها با نامحرمان و هتكِ حُرمت و حيثيت بانوان و دختران، به خشم و غضب آمده و از سر غيرت، مردان را مورد عتاب و خطاب قرار مى دهد:

«... آيا حيا نمى كنيد (و آيا تعصّب و غيرت نداريد!) زنان شما به بازارها (و اماكن عمومى) مى روند و با مردها تماس دارند...؟!»(1)

و همچنين فرمود:

ص: 22


1- وسائل الشيعه 14/174.

خداوند لعنت كند كسى را كه غيرت ندارد.(1)

پشت پا زدن به ارزش هاى اخلاقى!

با كمال تأسّف! وضعيّت جامعه ما و رفتار تأسف بار كنونى، اوج مظلوميّت و غربت مظاهر دين و نمونه بارز پشتِ پا زدن به ارزش هاى اخلاقى و انسانى است! ارزش هايى كه نتيجه و حاصل زحمات و فداكارى هاى طاقت فرسا و خون هاى پاك انبياء و امامان معصوم عليهم السلام و همه اولياء و شهداى شيعه در طول تاريخ مى باشد!!

به راستى و بدون تعارف! در دوران حيرت و غيبت مولايمان امامِ زمان عليه السلام كه در بوته امتحان و حراست از دين و ارزش هاى اخلاقى قرار گرفته ايم، شرمنده آن پدر مهربان هستيم و به جاى اين كه در اين آزمون و در برابر آن همه رأفت و دلسوزى مولاى عزيزمان سرافراز باشيم، موجبات دغدغه و دردمندى آن عزيز را فراهم نموده و قلبِ نازنينش را به درد آورده ايم!!

به اين احاديث هشدار دهنده توجه فرماييد:

ص: 23


1- همان.

پيشگويى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم از وضعيّت اسف بار جامعه كنونى

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

چگونه خواهيد بود هنگامى كه در ميان شما بدعت ها و رفتارِ خلاف دين ظاهر شود و با آن بدعت ها، كودكان، بزرگ و بزرگ ها، پير شوند و عَجم ها تسليم آن بدعت ها گردند؟! و در آن هنگام كه بدعت ها ظاهر شود بر آنها نام سُنّت و دين گذارند و هرگاه به سنّت و روشِ دين عمل شود، نام بدعت بر آن نهند؟!

سؤال شد: يا رسول اللّه، آنچه فرموديد در چه زمانى خواهد بود؟!

فرمود: زمانى كه (پيروى دنيا نموده و ) دنيا را تابع آخرت قرار دهيد.(1)

و همچنين رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

چه حالى خواهيد داشت زمانى كه زنان شما فاسد گرديده، جوانانتان فاسق و گناه كار شوند و امر به معروف و نهى از منكر ننماييد؟!

سؤال شد: آيا چنين وضعى پيش خواهد آمد؟!

ص: 24


1- ارشاد القلوب دييمى 1/88.

فرمود: آرى! بدتر از اين هم خواهد شد! چگونه خواهيد بود آنگاه كه امر به منكر و بدى ها نموده و نهى از معروف و خوبى ها بكنيد؟!

اصحاب با تعجّب سؤال كردند: آيا چنين خواهد شد؟!!

فرمود: بلى! و بدتر از اين خواهد شد! چه حالى خواهيد داشت زمانى كه خوبى ها و فرايض دين را زشت و ناپسند ببينيد و رفتار نامشروع و گناه را پسنديده مشاهده نماييد؟!!(1)

اكنون با كمال تأسف آنچه پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم پيش بينى فرموده در سه دوره بسيار خطرناك كه هر دوره اش نسبت به دوره قبل دردناك تر مى باشد، امت اسلامى را فراگرفته است، بيشتر مردان و زنان پيرو فرهنگ بيگانه شده و ننگ و رسوايى آن را به جان خريده اند!!

و تأسّف بارتر اين كه: گروهى از زنان باعفّت و مردان باغيرت نيز، فريضه امر به معروف و نهى از منكر را فراموش نموده و هيچگونه حساسيّت و عكس العمل در

ص: 25


1- بحارالأنوار، 100/74 چاپ ايران.

برابر اين همه رفتار نامشروع و فحشاء و ناهنجارى ها از خود نشان نمى دهند!

مصيبت و عمق فاجعه! مصيبت اينجاست كه بى تفاوتى، غفلت و سكوتِ در برابر آلودگى هاى اخلاقى و مظاهر گناه، موجب جرأت، گسترش و شيوعِ گناه، فروپاشى عفّت، خودنمايى، بى حجابى بانوان و اختلاط زنان و مردان گرديده و در نتيجه، دوره نكبت بار سوّم كه حاصل و ميوه تلخ دوره هاى قبل مى باشد ظاهر گرديده! حيا و عفّت، زشت محسوب شده. بدحجابى و فقدان غيرت و عفّت، نشان شخصيّت و آزادى گرديده است!!!

و از همه مهم تر، بدبينى و فاصله گرفتن گروهى از مردم به ويژه جوانان از مبانى مذهب و احكام دين و پشت پا زدن به عقايد و اصول اسلام مى باشد كه متأسّفانه اين پايان كار نيست و با ادامه اين وضعيّت نكبت بار، آينده بسيار تاريك و وحشتناكى در پيش خواهيم داشت!!

چرا كه دشمن شيطان صفت پس از موفقيّت در فروپاشى ارزش ها و آموزه هاى دينى جامعه اسلامى،

ص: 26

برنامه اى تدارك ديده تا آينده مان سياه و تاريك گرديده و چنان تن به ناهنجارى ها و گناه بسپاريم كه هيچگونه فرصت براى برنامه ريزى نداشته و در پيچ و خم نقشه هاى شيطانى و ماهرانه اش نابود شويم!!

آرى! اين روزگار اسف بار، حاصل انباشته شدن بى تفاوتى و نتيجه فراموشى فريضه امر به معروف و نهى از منكر مى باشد كه باعث غربت و مظلوميّت مظاهر دين در جامعه اسلامى گرديده و قلب نازنين امام زمان عليه السلام را به درد آورده است!!(1)

مجازات سكوت در برابر گناه و منكر!

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هرگاه بدعت ها و رفتار خلاف دين در ميان امّت من

ص: 27


1- يكى از نويسندگان عاليقدر معاصر، نام كتابى را كه درباره امر به معروف و نهى از منكر نوشته «دو فريضه فراموش شده» گذاشته است. مگر جز اين است كه حتّى مسجدى ها، نمازخوان ها، حاج آقاها و حاجيه خانم ها و به يك كلام ديندارهايمان از دو فريضه امر به معروف و نهى از منكر غفلت كرده و به بوته فراموشى سپرده اند.

ظاهر شود، پس عالم و دانشمند (به منظور پيشگيرى از آلوده شدن مسلمانان به گناه و بدعت) دانش خود را آشكار نمايد و چنانچه دم فرو بندد (و از شيوع بدعت، نوآورى و مفاسد اخلاقى) پيشگيرى ننمايد، نفرين و لعنت خدا بر او باد.(1)

امام صادق عليه السلام فرمود:

هرگاه مردم مسلمان در برابر رفتار زشتى كه در ميان شان صورت مى گيرد، دَم فرو بندند و براى تغيير آن تلاش ننمايند، زود باشد كه پروردگار، كيفر و مجازات خود را شامل حالِ آنان سازد.(2)

اگر بينى كه نابينا به چاه است

اگر خاموش بنشينى گناه است

فطرت پاك امّت مسلمان، پى آمد ناگوارغفلت و بى تفاوتى!

استقبال كم نظير اقشار مختلف مردم از جلد اول اين

ص: 28


1- اصول كافى 1/54 ح 2.
2- بحارالأنوار 100/78.

كتاب، اثرگذارى فراوان، تحوّل سريع و چشمگير، تماس هاى پر مهر و محبّت عزيزان، حكايت از فطرت پاك مردم مسلمان و پيروان با اخلاص قرآن و خاندان رسالت عليهم السلامدارد.(1)

اين استقبال گرم و صميمانه، گواه صادقى است بر وجود گرايش مذهبى و وجود عفّت اخلاقى به صورت يك خصلت استوار در ضمير زنان مسلمان و شوق و علاقه امّت اسلام به پذيرش حقايق اصيل دين و مفهوم صحيح آموزه هاى اسلامى و بازگشت از وضعيّت اسف بار موجود كه به علّت ضعف تبليغ، غفلت و بى اطلاعى به وجود آمده به فطرت پاك و دنياى پاكى ها.

گروهى از بانوان مسلمان پس از خواندن جلد اوّل اين كتاب، ضمن اظهار بى اطلاعى از دستورات دين در مورد رعايت حجاب و حفظِ عفّت و حيثيّت در برابر نامحرمان و ابراز شرمندگى و پشيمانى از رفتار گذشته خود، بى تفاوتى و سستى متولّيان تربيت را باعث به وجود آمدن وضعيّت

ص: 29


1- جلد اوّل اين كتاب در مدت حدود 5 سال، چهل بار با تيراژ چهارصد هزار جلد به چاپ رسيده است.

اسف بار كنونى و فروپاشى سلامت اخلاق جامعه دانسته و اظهار مى كنند:

در جامعه اى كه مفهوم صحيح اسلام به وسيله متولّيان تربيت و رسانه ها به صورت شفاف و روشن كمتر بازگو مى گردد و از سوى ديگر، دشمنان بى رحم داخلى و خارجى نيز به صورتِ گسترده و فريبنده به اشكال گوناگون در همه زواياى زندگى مسلمانان نفوذ كرده و انواع وسايل مبتذل را در اختيار خانواده ها قرار داده اند، ناگزير دختران، پسران و حتى نوجوانان و كودكان از فرهنگ فاسد دشمن الگو گرفته و جامعه اسلامى گرفتار انحراف، گناه و بى بند و بارى مى گردد!

وظيفه چيست؟ چه بايد كرد؟

اكنون كه در دوران حيرت و سردرگمى و آشكار شدن فتنه هاى آخرالزّمان قرار گرفته ايم به حكم غيرت دينى و تعهّد و التزام به انجام فريضه امر به معروف و نهى از منكر و دفاع دلسوزانه از نواميس مسلمانان و آگاهى جامعه اسلامى از نقشه هاى شومِ دشمنان خارجى و عوامل فريب خورده داخلى كه اين وضعيّت اسف بار را با سوء استفاده از

ص: 30

نام دين بر ملّت اسلام تحميل نموده اند و به منظور پيشگيرى از گسترش گناه و مفاسد اخلاقى و همچنين تأكيد بر ضرورت حريم گرفتن زنان از مردان و رعايت حجاب و پوشش بانوان، وظيفه شرعى مبلّغان و نويسندگان دلسوز، روشنگرى ملّت اسلام، بازگو كردن مطالب آموزنده قرآن مجيد و سخنان ارزنده خاندان رسالت عليهم السلام به صورت شفاف و روشن و بدون مصلحت انديشى مى باشد.

و همچنين يادآورى حوادث تلخ و مصيبت بارى كه بر اثر حريم شكنى و پشت پا زدن به آموزه هاى دين اتفاق افتاده به منظور عبرت گيرى ملّت اسلام به خصوص دختران و پسران، لازم و ضرورى است.

چرا كه كار از مصلحت انديشى، سهل انگارى و بى تفاوتى گذشته و زنگ خطر را مى بايست خيلى پيش از اينها به صدا درمى آورديم! زيرا دشمن با همه توان و قدرت با استفاده از قوى ترين حربه شيطانى خود، ترويج فساد، بى حجابى، بى بند و بارى و اختلاط آزاد زنان و مردان، ايمان، عقيده، حيا و غيرتِ مسلمانان را كه عاملِ

ص: 31

مقاومت آنان در برابر دشمن بود، درهم ريخته و در صورت غفلت و سهل انگارى و ادامه روند كنونى، در پيچ و خم نقشه هاى ماهرانه استعمار نابود شده و كشور عزيزمان نيز همچون اسپانيا و الجزاير و ... عبرت تاريخ خواهد شد!

اميد است زنان باعفّت و فضيلت و مردان با غيرت و حميّت با آن فطرت پاك و سابقه درخشان كه دشمنان جنايت كار را در جبهه هاى نظامى و فرهنگى با اقتدار و سرافرازى از پاى درآورده اند، اين بار نيز با استمداد از لطف پروردگار و برخوردارى از دعاى خير مولايمان امام زمان عليه السلام، در برابر تهاجم شوم فرهنگى دشمن كه مذهب، حجاب، عفّت و حيثيت نواميس شيعه را بازيچه خود قرار داده، با شهامت و شجاعت ايستادگى نموده و با به كارگيرى احكام صحيح اسلام به فطرت پاك خدايى خود بازگشته و از يك زندگى اسلامى و سرشار از صفا و معنويت و اجتماعى سالم برخوردار گردند.

اكنون به منظور بيدارى و هوشيارى ملّت اسلام و انجام وظيفه دينى در پيگيرى نوشتار «حجاب عزّت است يا اسارت؟!» جلد دوم آن را به رشته تحرير درآورده و

ص: 32

تقديم مى دارم، به اين اميد كه اين اثر كوچك مورد رضاى پروردگار و خشنودى قلب مقدس و نازنين پدر مهربان امام زمان ارواحنا فداه قرار گيرد، انشاءاللّه.

لازم به يادآورى است:

تكرار آيات قرآن مجيد و اخبار و احاديث و بعضى از مطالب به دليل اهميّت موضوع و توجّه بهتر و بيشتر و ثابت ماندن مطلب در ذهن مى باشد.

اين مسأله در قرآن شريف و اخبار و احاديث خاندان رسالت عليهم السلام فراوان به چشم مى خورد تا آنجا كه يك موضوع با اهميت و يا يك ماجراى آموزنده تاريخى، ده ها بار در قرآن و اخبار و احاديث تكرار گرديده است.

ص: 33

1-حجاب و عفاف در قرآن و حديث

عفّت در نگاه

قرآن مجيد:

اى پيامبر! به مردانِ با ايمان بگو: چشمان خود را (از نگاه به نامحرم و آنچه نظر كردنِ به آنها حرام است) بپوشند و پاكدامنى ورزند... و به زنان با ايمان بگو: ديدگان خود را از هر نامحرمى فروبندند و پاكدامنى ورزيده و خود را (از خلاف و گناه) حفظ نمايند...(1)

در اين آيات قرآنى، خداوند با صراحت از مردان و زنان مى خواهد كه چشمان خود را از نگاه به يكديگر بازدارند.

اين دستور به منظور مهارِ نفس از ارتكاب گناه و

ص: 34


1- سوره نور /30-31.

مصون ماندنِ زنان و مردان از آثار و پى آمدهاىِ سوء حاصل از نگاه به نامحرم مى باشد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

نگاه (به نامحرم، مرد به زن يا زن به مرد) زهرِ سوزان و تير مسمومى است از تيرهاى شيطان. هر كس چشمش به نامحرمى بيفتد و از ترس خدا، چشم از او بازدارد (و به نگاه خود ادامه ندهد) خداوند به خاطر چشم پوشى از گناه، ايمانى به او عطا فرمايد كه شيرينى و لذّت آن را در قلب خويش احساس نمايد.(1)

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

خداوند متعال فرموده: اگر چشمت براى انجام گناه و نگاه به نامحرم نافرمانى كرد، دو روپوشى را كه براى چشم تو قرار داده ام (پلك ها) بر هم گذار و به نامحرم نگاه نكن.(2)

حضرت عيسى عليه السلام فرمود:

... هر كس به زنى نگاه كند و به او علاقه مند شود، در

ص: 35


1- بحارالأنوار 380104 چاپ ايران.
2- وسائل الشيعه 11/201 چاپ اسلاميه.

باطن و قلبش با او زنا كرده است.(1)

چرا كه كشش قلب و جاذبه جنسى قابل كنترل نيست، از اين رو انسان عاقل از نگاه به نامحرم مطلقاً بايد پرهيز نمايد تا گرفتار زناىِ قلب نگردد.

امام رضا عليه السلام فرمود:

نگاه به موى زنان (نامحرم) چون باعث هيجان غرايز و ايجاد فساد مى باشد حرام است و همچنين نگاه به هر عضوِ ديگر زن (صورت و ...) كه موجب تحريك غرايز باشد حرام است.(2)

فتنه انگيزى صورت و چهره

بيشترين آسيب هاى مصيبت بار و ريشه بيش تر جرايم و جنايات از ناحيه نگاه به چهره و صورت زن مى باشد. زيرا فتنه انگيزى، زيبايى و دلربايى چهره زن به مراتب بيشتر از زيبايى و دلربايى ساير قسمت هاى بدن او مى باشد تا آنجا كه ملاك و معيار جاذبه و دافعه زن در مراسم

ص: 36


1- بحارالأنوار 14/317.
2- بحارالأنوار 104/34 چاپ ايران.

خواستگارى، زيبايى و زشتى صورت مى باشد.

و هيچ نيروى اجرايى حتى نيروى با قدرت ايمان و تقوا كه رذايل اخلاقى را مهار مى نمايد، توان مقابله با تحريكات غرايز سركش حاصل از نگاه به چهره زيبا و پى آمدهاى نامشروع آن را ندارد.

كدام شخصيّت وارسته هر چند اهل تقوا و تزكيه و تهذيب نفس بوده و مراتب كمال را طى كرده باشد تاكنون ادّعا كرده است كه مى تواند، رو در روى چهره و چشمان زن (به خصوص زنى كه از زيبايى بيشترى برخوردار باشد) قرار بگيرد اما زهر نگاه و تير زهرآگين شيطان، غرايزش را تهييج ننمايد.

يك نمونه مصيبت بار از پى آمد نگاه به چهره زن

برصيصاى عابد با آن همه مقام و ارزش والا و تهذيب نفس كه مستجاب الدعوه بود و دعاهايش را خداوند به اجابت مى رسانده، در برابر يك نگاه مسموم به چهره زنى كه براى درخواست شفا نزدش آورده بودند، به زانو درآمده و مرتكب ... و پس از انجام آن جنايت به منظور حفظ

ص: 37

حيثيّت و آبرويش، زن بيچاره را به قتل رسانده و بالأخره بالاى چوبه دار قرار گرفته و در آخرين لحظات با اشاره سر شيطان را سجده نموده، دين، دنيا و آخرتش را فداى يك نگاه آلوده مى نمايد!!(1)

اين ادّعا و آسيب پذيرى در مورد افراد مهذّب و با تقوا است، چه رسد به افراد عادى در وضعيّت كنونى جامعه آلوده ما كه زن ها با جلوه گرى و آرايش هاى آن چنانى و ظاهرى آراسته، صداى ظريف و تبسّم مليح در كوچه و خيابان، مراكز عمومى، خصوصى، ادارات، شركت ها و كلاس هاى درس در برابر مردان ظاهر مى گردند و نگاه هاى آلوده شان در چهره و چشمان يكديگر گره مى خورد!!

در چنين وضعيت مصيبت بارى، برخى از روشنفكران، بدون توجه به درد و رنج و آسيب هاى جامعه آفت ديده و بدون در نظر گرفتن فتواى مراجع تقليد كه فتواى آنان بر همگان لازم لاجرا است، به منظور تطبيق اسلام با عرف و فرهنگ غرب و مقتضيات زمان، حكم شرعى پوشش چهره و دستان را به ذوق و سليقه خود تفسير و توجيه نموده و

ص: 38


1- بحارالأنوار 14/486.

آشكار نمودن بدون قيد و شرط آنها را مجاز دانسته اند!!

اين طَفره رفتن، بهانه تراشى و مصلحت انديشى در محيط آلوده به گناه كنونى، نتيجه اى جز ترغيب و تشويق مردم به گناه و جريحه دار نمودن عفّت عمومى نداشته و پى آمد اسف بار آن گريبان گير جامعه و خانواده ها گرديده و دودش به چشم همه مى رود!!

نگاه آلوده زن به مرد

آسيب و آفت هايى كه از نگاه مرد به چهره زن حاصل مى گردد، در نگاه زن به مرد نيز هست و همانطور كه بازگو شد، قرآن مجيد، نگاه آلوده زن را به حال خود رها نكرده تا زن عنان اختيار دل خود را به دست هوى و هوس سپرده و با نگاه آلوده به نامحرم، فكر و ذهن خود را به گناه و انحراف آلوده نمايد!!

آيا مى شود، مردى چشمش در چهره و چشم زنى خيره شود و يا زنى، چشم در چشم مرد نامحرمى بدوزد، اسير هوى و هوس و اميال سركش خود نگشته و گرفتار اوهام غرايز جنسى نگردند؟!!

ص: 39

به اين حادثه تلخ و اسف بار كه نمونه اى از صدها حوادث مصيبت بار جامعه آلوده ما مى باشد و تنها تلاقى يك نگاه نامشروع آغازگر آن بوده، توجه فرماييد:

قربانى نگاه هوس آلود!

دختر جوانى كه با فريب نگاه يك مرد جوان از خانه فرار كرده بود پس از 48 ساعت همراه مرد جوان در مشهد دستگير شد!

دختر جوان كه خيلى ترسيده بود، قبل از آن كه افسر پليس چيزى از او بپرسد گفت: ما دو روز قبل از خانه فرار كرديم. من دانشجو هستم! و پدر و مادر خوبى دارم. اما افسوس، دچار اشتباه شده و فريب يك نگاه آلوده را خوردم!

اوايل تابستان اين مرد جوان براى تعمير كولر به خانه ما آمد. من به جاى اين كه از نامحرم فاصله بگيرم، به او نزديك شدم.

اين آغاز ارتباط نامشروع ما بود كه به راحتى با يك نگاه آلوده شروع شد! و من با قلب ظريف و عاطفى ام به

ص: 40

سادگى گرفتار دام كاذب و وعده هاى دروغين او شدم!

امّا پس از مدتى متوجه شدم كه او ازدواج كرده و زن و بچه دارد! من كه تسليمِ خواهشِ دلِ كور و كرَم شده بودم، دوستى با او را ادامه دادم و خود را تباه كردم!

تا اين كه او پيشنهاد داد از خانه فرار كنيم! من بدون اين كه به عواقب نكبت بار اين كار فكر كنم، خانه و خانواده را ترك كرده و همراه او از شهرستان ... به مشهد آمدم! در اينجا او از من ... !! رؤياهاى طلايى من تبديل به كابوس شوم گناه گرديد! غم سنگين رسوايى دلم را به درد آورد و بار سنگين گناه و شرمندگى روزگارم را سياه كرد و هيچ گاه نمى توانم تاوانِ تلخ عواقب مصيبت بار اين اشتباه بزرگ را بدهم!!

حالا نمى دانم چگونه پاسخ گوى پدر و مادرم كه باعث بى آبرويى خود و آنها شدم و همچنين همسر باردار اين مرد باشم؟!!

شرمنده، آلوده، گناهكار و سرافكنده ام!!(1)

ص: 41


1- روزنامه شهرآرا /90 تاريخ 18/6/1388.

پوشش چهره به منظور حفاظت از نگاه آلوده مردان

بانو م ت - مدرس دانشگاه تهران:

...وقتى در خيابان از دور، مرد يا مردانى را مى بينم و ناچارم از آن قسمت عبور كنم (به منظور محفوظ ماندن از نگاه آلوده آنان) ناچارم به طور كامل چهره ام را بپوشانم ... يا اگر اندكى از چهره ام آشكار باشد، چهره ام را درهم كشيده و جدّى و عبوس نشان دهم تا مرد بيننده تحت تأثير چهره عبوسم قرار نگيرد و مجالى براى تحريك اميال نفسانى اش فراهم نشود.

و گاهى هم سعى كرده ام كه قيافه و طرز راه رفتن خود را طورى تنظيم كنم كه مُسن تر از آنچه هستم جلوه كنم تا مانعى براى مردان بوالهوس باشد ...

و گاهى چنان از نظرهاى آلوده مردان به تنگ آمده ام كه مصمّم شده ام از آن به بعد از روبند و «پوشيه» استفاده كنم (تا با پوشش كامل چهره از تعرّض مردان در امان باشم) ... و قلباً به اين كار خيلى مايلم، چرا كه مصونيّت بيشترى پيدا مى كنم ...(1)

ص: 42


1- - نگاه زن، دكتر احمد صبور اردوبادى /385.

اين حديث زيبا را بخوانيد:

حضرت عيسى عليه السلام فرمود:

... بپرهيزيد از نگاه، زيرا (نگاه به نامحرم) بذر شهوت را در قلب مى نشاند و اين بذر آلوده براى ايجاد فتنه و گناه كافى است. (1)

ز دست ديده و دل هر دو فرياد

هر آنچه ديده بيند، دل كند ياد

بسازم خنجرى نيشش ز فولاد

زنم بر ديده تا دل گردد آزاد!

من آنچه ديده ام، ز دل و ديده ديده ام

گاهى بوَد ز دل گله، گاهى ز ديده ام

من آنچه تا كنون ز دل و ديده، ديده ام

از دل نديده ام، همه از ديده ديده ام!

ص: 43


1- - بحارالأنوار: 14/325

2-عفّت در پوشش

اشاره

قرآن مجيد:

اى پيامبر! به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو: چادرهايشان را بپوشند تا به عفّت و پاكدامنى شناخته شوند و از اذيّت و آزار و تعرّض هوسرانان در امان باشند.(1)

چادر با خصوصياتى كه در جلد اول اين كتاب بازگو گرديد، پوششى گسترده و سرتاسرى با وسعت كافى است كه زنان مسلمانِ با عفّت بر روى همه لباس هاى خود مى پوشند به گونه اى كه سر تا پاى آنان را فرا گرفته و همه زيورآلات، حجم، اندام و برجستگى هاى بدن را بپوشاند.

اين نوع پوشش، مَظهرِ عفّت، حيا، متانت و شخصيت

ص: 44


1- - سوره احزاب /59.

بانوان مى باشد كه مورد سفارشِ قرآن مجيد، پيشوايان دين، همه اديان الهى و روش عملى زنان با تقوا و ميراثِ برترين الگوى انسان ها، مظهر كامل فضيلت، بانوى بزرگ اسلام حضرت زهرا عليهاالسلام مى باشد.

كيفيت پوشش حضرت زهرا عليهاالسلام

چون به فاطمه عليهاالسلام خبر رسيد تصميم جدّى بر غصب فدك و خلافت و امامت گرفته اند، به منظور دفاع از حريم ولايت، ناگزير از رفتن به مسجد و افشاگرى شد.

حضرت زهرا عليهاالسلام هنگام رفتن به مسجد، مقنعه بلند

خود را پوشيد، چادر (پوشش كامل و سرتاسرى) را به بَر گرفت و در حالى به راه افتاد كه گروهى از بانوان نزديكانش اطراف آن بزرگوار را گرفته بودند (تا شناخته نشود) و در هنگام قدم برداشتن، دامن چادر خود را زير قدم ها مى آورد.

راه رفتن آن حضرت مانند راه رفتن پدر بزرگوارش بود ... صدّيقه كبرى عليه السلام با چنين وضعى در اجتماع مهاجر و انصار وارد شد و سپس پرده و حجابى ميان زنان و مردان

ص: 45

حايل گرديد و پس از آن، حضرت زهرا عليهاالسلام خطابه كوبنده و افشاگر خود را با صلابت و جبروت ايراد فرمود.(1)

زنان با حيا و عفّت نيز به پيروى از بانوى نمونه اسلام، اين نوع پوشش عفيفانه را از آن بزرگوار به ارث برده و بدون توجه به سرزنش و تمسخر ديگران، خود را به آن آراسته اند.

بنابراين، لباس و پوشش هايى از قبيل: مانتو، مقنعه، روسرى، بليز و شلوار، چادر نازك و هر گونه لباسى كه از جهت رنگ يا شكل، موجب توجه و تحريك نامحرمان شود، از دايره حجاب فاطمى عليهاالسلام خارج بوده و يك نوع چادر گريزى، و كشفِ حجاب و خودنمايى و جلوه گرى به روش مدرن و روشنفكرمآبانه بيمار مى باشد و چون موجب فساد و گناه در جامعه اسلامى است بنابر فتواى مراجع بزرگوار تقليد، استفاده از آنها جايز نيست.

اين حديث زيبا و ارزنده را هم بخوانيد:

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

ص: 46


1- - شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد 16/211 و بحارالأنوار 29/216 و 218.

لباس زيبا، با ارزش و فراوان در اختيار زنان قرار ندهيد، زيرا زنى كه لباس فراوان و زيبا و همچنين وسايل زينت و آرايش داشته باشد دوست دارد از منزل بيرون برود.(1)

بد حجابى و بى حجابى، تضييع حقّ جامعه

همه گناهان مورد غضب خداوند است و كيفر و مجازات دارد، امّا گناه زمانى كه جنبه اجتماعى پيدا كرد، قدرت تخريبى آن چند برابر مى شود و مجازات آن هم به همان نسبت سنگين تر مى گردد، چرا كه وقتى كه گناه به خيابان آمد، بى احترامى به دين و قانون مى باشد و حقوق جامعه و مردم ضايع مى شود.

در محيط خانه و چهار ديوارى منزل، هر رفتارى كه داشته باشى بين خودت و خدا مى باشد. به خيابان كه آمدى بايد به دين، عُرف، قانون و مردم احترام بگذارى.

مثلاً اگر كسى در خانه اش شُرب خمر كند، گناهى است بزرگ بين خودش و خدا، ولى زمانى كه به عربده كشى و

ص: 47


1- - نهج الفصاحه /564 چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

ناامنى در خيابان و سطح اجتماع منجر شود، امنيّت جامعه مورد تهديد قرار مى گيرد و شارع مقدّس برايش مجازات شلاّق در نظر گرفته است و در صورت تكرار، مجازاتش سنگين تر مى شود.

مسأله خودنمايى، بى حجابى و بد حجابى وقتى به خارج خانه آمد از حالت شخصى خارج شده، جنبه اجتماعى و حق النّاس پيدا مى كند. غريزه نهفته جوانان را مشتعل نموده، اخلاق و عفّت جامعه را جريحه دار مى نمايد و دودش به چشم جامعه و فرد فرد مردم مى رود!!

بنابراين هيچ زن و دخترى حق ندارد آزادى محيط خانه را به خيابان بياورد و با ظاهر زننده و تحريك كننده خود، به حقوق مردم تجاوز نمايد، زيرا خيابان و مراكز عمومى به جامعه تعلّق دارد و هيچ كس نمى تواند زمينه فروپاشى امنيّت جامعه را فراهم نموده و با زير پا گذاشتن اصول اخلاقى و سنّت هاى دينى، جامعه را آلوده و مسموم نمايد.

چرا كه لزوم پوشش و حجاب بانوان و دختران، حكم صريح قرآن و دستور قاطع شارع مقدس مى باشد و هيچ

ص: 48

فردى تحت هيچ عنوانى نمى تواند با قانون قرآن و حكم الهى مخالفت نمايد و هيچ گاه مهربانى پروردگار «اَرحَمَ الرّاحِمين» شامل حال آنها كه در ارتكاب گناه جرأت مى ورزند نخواهد شد. زيرا خداوند «اشَدُّ المُعاقِبين» هم هست و آنها كه نافرمانى نموده و از حكمش سرپيچى نمايند، گرفتار انتقام شديد و عذاب سخت خواهند شد.

قرآن مجيد:

... هر كس با خدا و رسول او مخالفت نمايد، گرفتار عذاب پروردگار خواهد شد و عذاب و عِقاب خداوند بسيار سخت و شديذ است.(1)

بى تفاوتى جامعه در برابر شيوع گناه و بى بند و بارى

دريغ و افسوس! جامعه ما افراد معتاد به سيگار و دخانيات را از محيط اداره، كلاس و مراكز عمومى اخراج مى نمايد، چرا كه آنها حق دارند به وسيله استعمال دخانيات تنها به خودشان ضرر بزنند، اما نبايد زمينه ناراحتى و آسيب ديگران را فراهم نمايند.

ص: 49


1- - سوره انفال: آيه 12.

اما با كمال تأسف! در مورد گناه و مسائل ضداخلاقى، زنان و دختران جامعه ما تحت عنوان «آزادى» با لباس هاى مهيّج، آرايش مبتذل و خودآرايى بدون رعايت شئون دينى و اخلاقى، عفّت، اخلاق و امنيّت جامعه را در مراكز عمومى، اداره، بازار، دانشگاه و ... جريحه دار مى نمايند!!

آرى! اينها آسيب هايى است كه شعله هاى آن جامعه را مى سوزاند و معلوم نيست چه كسى درباره سرنوشت جامعه آسيب ديده پاسخگو مى باشد؟!

مبارزه استعمار با چادر و حجاب

وقتى فرانسوى ها نتوانستند در برابر قيام ملت رشيد الجزاير مقاومت كنند، از روش فروپاشى چادر و حجاب و ايجاد فساد استفاده نموده و موفّق هم شدند.

به گفتار «فرانتس فانون» دانشمند مشهور توجه فرماييد:

اولين اقدام ضد فرهنگى كه فرانسه در الجزاير صورت داد، تلاش براى از بين بردن حجاب بود و در اين كار موفّق شد و هرچه بدن زن الجزايرى را بيشتر به نمايش

ص: 50

گذاشت، چنگال استعمارگر بيشتر به حلقوم الجزايرى فرو رفت، امّا مجدداً زن الجزايرى شخصيّت خود را بازيافت و مبارزه عليه مطامع استعمارگر نيز آغاز گرديد.(1)

و باز همين نويسنده مى گويد:

هر چادرى كه دور انداخته مى شود، افق جديدى را كه تا آن هنگام بر استعمارگر ممنوع بود در برابر او مى گشايد و بدن الجزايرى را كه آشكار شده است تماماً به او نشان مى دهد. پس از ديدن هر چهره بى حجابى، اميدهاى حمله ور شدن اشغالگر ده برابر مى گردد.(2)

اميدواريم بانوان مسلمان كشورمان نيز با شهامت و شجاعت، توطئه هاى استعمار و دشمنان اسلام را در مبارزه با چادر و حجاب و ايجاد فساد و انحراف خنثى نموده و ضمن پاسدارى از چادر، حجاب و عفاف و ارزش هاى اصيل دينى به استقلال و فطرت پاك و هويّت اسلامى خود بازگشته و اجازه ندهند ماجراى مصيبت بار الجزاير در كشور اسلامى ما تكرار گردد.

ص: 51


1- - حجاب برتر، حميد احمدى جلفائى /28 به نقل از... از جنگ الجزاير.
2- - حجاب برتر /29 به نقل از حجاب شناسى /48.

حجاب، چادر و پوشش چهره از نظر بانوان تازه مسلمان فرانسوى، انگليسى و آمريكايى

دكتر احمد صبور اردوبادى:

«يك زن و شوهر فرانسوى پس از مسلمان شدن در سال 1349 شمسى مدت دو ماه در ايران سكونت داشتند. در اين مدت ضمن تماس با اينجانب احكام و تكاليف كلّى مسلمانان را فراگرفته و دقيقاً آنها را به اجرا درمى آوردند.

از موارد جالب و تعجّب آور، كيفيّت حجاب كامل زن فرانسوى، آن هم با اشتياق و علاقه كامل بود كه همواره پى فرصتى بودم كه ماهيّت درك و برداشت او را از حجاب اسلامى درست دريافت نمايم و بدانم، زنى كه در فرانسه متولّد و عمرى با آزادى محض و هر گونه روابط آزاد به سر آورده است، هم اكنون نظرش درباره حجاب چيست و اساساً در مورد اين دستور اسلامى در فكر و مغز او چه مى گذرد؟!

تا اين كه فرصت مناسبى پيش آمد، در پاسخ سؤال اين كه: آيا شما از حجاب راضى هستيد؟ چگونه شما دفعتاً عادت عمومى بى حجابى كامل را رها كرده و به حجاب كامل تن در داده ايد؟! به صراحت اظهار داشت:

ص: 52

من از حجاب خيلى خوشم مى آيد و در زير چادر و حجاب اسلامى بسيار احساس آرامش و امنيّت مى كنم. و از اين كه از نگاه هاى مردان مصون بوده و ديگر آن اضطراب و نگرانى هميشگى كه در وطن خود فرانسه داشتم، ندارم. خيلى شكرگذار هم هستم و مى دانم و مى فهمم كه پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله وسلم چه دستور مهمّ و برنامه عالى براى رفاه زن داشته است و روى چه حكمت و مصلحت براى زنان مسلمان آن را تجويز نموده است...»

و همچنين يك زن انگليسى به نام «ژوزفين وايت» كه در سال 1359 مسلمان شده بود و حجاب كامل اسلامى را با استقبال گرم و مشتاقانه مورد استفاده قرار داده بود، در پاسخ سؤالم كه آيا شما از تغيير و تحوّلى به اين مهمّى در زندگى تان (از آزادى مطلق غرب به حجاب كامل اسلامى) احساس ناراحتى و نارضايتى نمى كنيد؟ صراحتاً و بلافاصله پاسخ داد:

«حجاب اسلامى براى من خيلى خوشايند است و از حجاب گرفتن در خود احساس نشاط و خشنودى و رضايت كامل نموده و ديگر آن ناامنى و اضطراب زمان

ص: 53

(به اصطلاح) آزادى را در خود احساس نمى كنم. و تعجّب من از اين است كه مى بينم بعضى از زنان مسلمان (به علت بى اطلاعى از ناراحتى هاى روانى و اضطرابات دايمى زنان غربى) از حجاب گرفتن ناراضى هستند كه برخى با بد حجاب گرفتن و يا نماياندن كامل يا قسمت هايى از صورت خود به مردان، مخالفت و نارضايتى خود را علنى مى كنند!

من نمى دانم اينان چرا قدر اين نعمت (كه آنها را از آلودگى هاى جامعه حفظ مى كند) را نمى دانند؟!...»

و باز بانوى آمريكايى تازه مسلمان كه نام اسلامى اش سُميّه مى باشد، در محيط آزاد و بى بند و بار آمريكا همراه با جمعى از بانوان مسلمان كشورهاى ديگر، با دل و جرأت و شهامت، با زنان مسلمان نماى ايرانى و سازمان هاى سياسى و دولتى آمريكا برخورد نموده و با تحمّل ناراحتى و جنگ اعصاب طولانى از حجاب كامل خود حفاظت كرده بود.

اين بانوى با شهامت سه سال قبل ضمن سفر به ايران به همراه همسر ايرانى اش، ضمن ملاقات چند جلسه اى با اينجانب و گفتگوهاى دينى، وقتى از مراتب اعتماد و

ص: 54

اعتقادش به لزوم و ضرورت حجاب اسلامى براى يك زن سؤال شد، تعجّب توأم با نارضايتى كامل خود را از برخى زنان مسلمان بدحجاب يا مخالف علنى حجاب اعلام نموده و آنان را به نادانى و بى خبرى از مشكلات ناامنى هاى موجود در آمريكا براى زن، متّصف نمود و با اشاره به اين كه: چقدر بى حجابى و آزادى عمل نامحدود زنان در آمريكا منشأ ابتلايات و مصايبى مى گردد كه گاهى به قيمت جانشان تمام مى شود، اظهار داشت:

«من از وقتى كه حجاب اسلامى را براى خود انتخاب كرده ام، خيلى از آن راضى هستم، زيرا كمتر مورد نظربازى و هوسرانى مردان پست و شهوت ران قرار گرفته و لذا كمتر مورد آزار و مزاحمت هاى خيابانى و يا حملات وحشيانه مردهاى آنجا واقع مى شوم.

من تصوّر مى كنم كه يك زن اگر فطرتاً پاك و دور از انحراف و آلودگى باشد، هرگز خوش نخواهد داشت كه اعضاء بدن و نه صورت خود را در معرض ديد مردان پست و هوسران قرار داده و به دست خود، اين ناامنى را با تحريك آنها دامن بزند!

رفاه و آسايش و آرامش و احساس امنيّتى كه در

ص: 55

حجاب اسلامى وجود دارد، ما را از اضطرابات، نگرانى ها و دلهره هاى بسيارى نجات مى دهد كه اين دلهره ها، هم نيروى ما را تلف كرده و حواس ما را پرت مى كند و هم اعصاب خسته و كوفته و گاهى مريض ما را به حال خود رها كرده و از كار و فعاليت طبيعى و مفيدشان باز مى دارد.»

در چند جلسه اى كه با حضور همسر ايرانى اين بانوى مسلمان در سفر به ايران صورت گرفت، نه تنها خود با حجاب اسلامى صحيح و پوشش كامل در تمام جلسات حضور يافته و همان كيفيّت را تا پايان جلسات به خوبى حفظ مى نمود، بلكه حتى يك بار هم در مقام طرح سؤال يا دريافت پاسخ، سر بلند نكرده و نگاهى به غير ننمود...(1)

چهره دردمند جامعه اسلامى! شرمندگى از زنان تازه مسلمان غرب!

آنچه بازگو شد، نمونه هايى از گرايش فراوان بانوان نوآگاه غرب به اسلام و فطرت پاك الهى است.

ص: 56


1- - نگاه پاك زن، دكتر احمد صبور اردوبادى /341-344.

اين بانوان تازه مسلمان در كشورهاى غربى متولّد گرديده و عمرى با آزادى كامل و روابط آزاد در جمع مردم بى بند و بار كشورشان به سر آورده و پس از آگاهى و آشنايى با تعاليم غنى اسلام و تحمّل اذيّت ها و آزارها، با اشتياق كامل به دامن پُر مهر اسلام و پناه مسلمانان درآمده و از بيشتر زنان مسلمان كه در كشورهاى اسلامى متولّد شده اند به اجراى احكام دينى مشتاق تر بوده و بيش از آنها از حجاب و پوشش كامل استقبال كرده اند!!

اكنون جاى يك سؤال است:

چه شد و چرا؟! بانوان غيرمسلمان غربى كه در دام استعمار غرب گرفتار هستند، از آن همه آزادى و اختلاط، سرخورده و دلزده مى شوند و به دامن اسلام پناه مى آورند، امّا گروهى از زنان و دختران خود باخته مسلمان كشور اسلامى مان كه عمرى تحت لواى مكتب انسان ساز اسلام پاسدار حيثيّت، شخصيّت، عفّت و حجاب خود بوده اند به فطرت پاك الهى خود پشت پا زده، تحت تأثير تبليغات فريبنده استعمار غرب قرار گرفته، از پشت پرده حجاب و

ص: 57

عفّت بيرون آمده، چادر و حجاب را كه پوشش رسمى و دينى زنان ايرانى است به راحتى از دست داده اند و در اجراى آداب و رسوم مبتذل غرب از خود غربى ها پيش افتاده و كاسه از آش داغ تر شده اند و با كمال تأسف زمينه شرمندگى ما را نزد زنان نوآگاه و تازه مسلمان غرب فراهم كرده اند!!

بيدارى و هوشيارى بانوان

اميد آن كه دختران و زنان كشورمان پس از خواندن مطالب ياد شده، تكانى به خود داده، به خود آيند و چشم و گوش خود را خوب باز كنند و با عبرت گرفتن از سرنوشت تلخ و اسف بار فريب خوردگان دشمن، بيش از اين مرعوب حمايت كنندگان دروغين زن نشوند، زيرا دشمن نظرى جز فروپاشى شخصيّت، حيثيّت، عفّت و محو كامل اعتقادات دينى و به فساد كشيدن جامعه اسلامى و تسلّط بر كشور را ندارد و به ياد داشته باشند كه تنها اسلام است كه به منظور حفاظت از عفّت و حيثيّت زن در كنار او ايستاده است.

ص: 58

جان كلام در مورد كيفيت حجاب

بانوى مسلمان! همانطور كه زنان نوآگاه و تازه مسلمان يادآور شدند، حجاب كاملى كه حافظ امنيّت و عفّت و وظيفه شرعى و حكم صريح قرآن است، وجود چادر و پوشش كامل است و بدون چادر، حجاب كامل نيست و از ميان انواع چادرها، تنها رنگ سياه، رنگ خاموش، صامت، نگاه شكن و حافظ نگاه هاى آلوده و مسموم مردان هوسران مى باشد.

امّ سلمه از زنان بزرگوار پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم مى گويد:

هنگامى كه آيه حجاب نازل شد، زنان انصار عباى (چادر) مشكى بر سر كردند.(1)

و مراجع بزرگوار تقليد در رساله هاى عمليّه، چادر مشكى را براى بانوان، بهترين نوع حجاب مى دانند.

سخنى هم با بانوان بد حجاب مسلمان:

تناقض حجاب در نماز با بى حجابى در جامعه

خانم مسلمان! نمازت را مى خوانى، روزه ات را

ص: 59


1- - درّالمنثور 5/221؛ تفسير ابن ابى حاتم 10/204.

مى گيرى و به قرآن، قيامت، ثواب و عقاب اعتقاد دارى، اما در جامعه حجابت را رعايت نمى كنى!

توجه داشته باش، اين گونه رفتار يك نوع تناقض است، چرا كه فلسفه و حكمت نماز و حجاب هر دو: "تَنهى عَنِ الفَحشاءِ وَ المُنكَر" است و اين دو واجب الهى به موازات يكديگر انسان را از گناه و رفتار زشت باز مى دارد.

خواهرم! رعايت حجاب و پوشش كاملِ مو و اندام زن در نماز، يك نوع آموزش، تمرين و يادآورى است تا به موازات آن در غير نماز و هنگام حضور در اجتماع و مجالس نامحرمان نيز با حجاب و پوشش كامل باشى.

و همچنان كه پوشيدن لباس نازك و بدن نما و آشكار بودن بعضى از اندام زن حتى يك تار موى او در نماز حرام است و نماز را باطل مى كند، به موازات آن، بى حجابى و نمايش مو و اندام زن در كوچه و خيابان و مجالس نامحرمان نيز حرام بوده و زمينه خشم و غضب پروردگار و كيفر و مجازات زن بى حجاب را فراهم مى نمايد.

خانم مسلمان! چرا هنگام خواندن نماز در برابر خداوند با اين كه نامحرمى وجود ندارد، خودت را در

ص: 60

پوشش كامل قرار داده و حتى يك تار مويت را هم آشكار نمى كنى، امّا در اجتماع نامحرمان، رعايت حجاب و پوشش مو و اندامت را نمى كنى؟!!

آيا مى توان گفت: خدايى كه به همه چيز انسان حتى نيّات و قلب او آگاه است به زنان نامحرم است، امّا مردان و بيگانگان به آنان محرمند؟!

بانوى مسلمان! چه پاسخ و جواب منطقى براى اين سؤال و توجيه حريم شكنى و جلوه گرى خود در جامعه دارى؟!!

خواهرم! زن مسلمانى كه بر اساس دستور دين، ملزم به رعايت پوشش كامل در نماز مى باشد اما در اجتماع و مراكز عمومى و جمع نامحرمان بر خلاف دستور قرآن رعايت حجاب را نمى كند، آيات قرآن را به رأى و نظر خود تفكيك و تكّه تكّه نموده است و رفتارش يك نوع تناقض مى باشد، چرا كه حكم وجوب نماز و همچنين لزوم حجاب و پوشش زن در قرآن مجيد به موازات يكديگر در آيات متعدّد بيان گرديده و بنابر اهميّت مسأله حجاب، احكام آن صريح تر و واضح تر از ديگر احكام بازگو شده است.

ص: 61

به اين آيه قرآن مجيد توجه فرماييد:

... اى پيامبر! آنان كه قرآن را پاره پاره كردند (بعضى را قبول و بعضى را رد كردند) قسم به خداى تو آنان را سخت مؤاخذه و كيفر خواهيم كرد...(1)

خانم مسلمان!

نشانه قبولى نماز آن است كه انسان را از فحشاء و گناه از جمله بدحجابى و جلوه گرى باز دارد، كسى كه نماز مى خواند و مرتكب گناه مى شود نماز او عارى از معنويّت بوده و او را به خداوند نزديك نمى كند.

پيامبر عاليقدر اسلام صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

كسى كه نمازش او را از زشتى ها و گناهان باز ندارد، بهره اى

از نماز جز دورى از خداوند نبرده است.(2)

ترويج بى حجابى و اختلاط زن و مرد

استعمار كه درصدد سُلطه بر كشورهاى مسلمان و جامعه اسلامى است و پيشرفت و ترقّى مسلمانان را سدّ

ص: 62


1- - سوره حجر /90.
2- - بحارالأنوار 82/190.

راه خواسته هاى شيطانى خود مى داند، تلاش هاى زيادى به منظور اشغال سرزمين هاى مسلمانان و فروپاشى ايمان، عقيده و نابودى سنّت ها و آموزه هاى دينى آنان انجام داده است، ولى تمامى اين تلاش ها به دليل نيروى ايمان و دفاع سرسختانه مسلمانان با شكست مواجه شده و دشمن جنايتكار به زانو درآمده است.

گستاخى رضاخان در مبارزه با حجاب

تلاش ها و مبارزه دشمن با مسلمانان در دوران رضاخان كه اوامر استعمار غرب را بدون چون و چرا به اجرا درآورد به اوج خود رسيد و اين پادشاه قُلدر و عوامل مزدورش به منظور فروپاشى حريم حجاب و ترويج آزادى و اختلاط زن و مرد با حمله مغول آسا به زنان مسلمانِ باحجاب، چنان رُعب و وحشت بر دل آنان انداخت كه تعدادى از زنان، جان به جان آفرين تسليم كردند ولى تن به بى حجابى و اختلاط با نامحرمان ندادند.

برخى از زنان نيز كه در دام و چنگال مأموران رضاخان گرفتار شده بودند، در دفاع از حريم عفّت و عصمت

ص: 63

خويش در آن شرايط سخت و رقّت بار، از جان خود گذشته و با آب دهان انداختن بر روى مأموران از خود دفاع مى كردند.

جمعى از مسلمانان غيور هم، خانه و كاشانه خود را ترك نموده و به منظور حفاظت از حجاب و حيثيت خود به ديار غربت، عتبات عاليات عراق هجرت كرده و در محيط سالم و شهرهاى مذهبى آن ديار به زندگى خود ادامه دادند.

گروهى از زنان مؤمن نيز در آن شرايط دردناك، پنج، شش سال تمام در كُنج خانه ماندند تا عفّت و عصمتشان به يغما نرود.

در آن شرايط غم بار، مردم مسلمان كشورمان غرق در ماتم و عزا بودند، امّا همچنان در برابر جنايت هاى وحشيانه دشمن متّحد شده بودند و با وحدت نظر كامل به رهبرى مقامات مذهبى و علماء و مراجع عظام در برابر اين توطئه ننگين ايستادگى كردند.(1)

ص: 64


1- - نگاه پاك زن،نوشته دكتر احمد صبور اردوبادى 1/30.

شهادت هزاران مسلمان مُدافع حجاب در فاجعه خونينِ مسجد گوهرشاد!

مقاومت و ايستادگى مردم مسلمان در دفاع از دين و حجاب موجب وحشت مقامات دولتى گرديد و سرانجام به دستور رضاخان مُسلسل هاى سنگين بر بام هاى مُشرف بر مسجد گوهرشاد كه محل اجتماع و مبارزه مردم مسلمان بود مستقرّ شد و با به صدا درآمدن غرّش مسلسل ها، مسجد و حرم امام رضا عليه السلام به لرزه درآمد و سربازان شاه جمعيت مسلمان در داخل مسجد و خانه خدا را به خاك و خون كشيدند و حدود دو هزار نفر و به قولى پنج هزار نفر به شهادت رسيدند و حدود هزار و پانصد نفر به اسارت درآمدند.(1)

رفتار وحشيانه مزدوران رضاخان با پيكرهاى شهدا و مجروحين

پس از پايان قتل عام مردم بى گناه مسلمان در مسجد

ص: 65


1- - روزنامه خراسان /17029 تاريخ 22 تير 1387 به نقل از مركز اسناد انقلاب اسلامى.

گوهرشاد، مزدوران پهلوى، پيكرهاى آغشته به خون هزاران شهيد را بر كاميون ها حمل نموده و در محل هايى كه در نظر گرفته بودند دفن كردند!

مأمورين سنگدل كه درصدد اختفاى آثار جنايتشان بودند به زخمى ها هم رحم نكردند و لابه لاى اجساد پاك شهدا، مجروحين فراوانى را كه هنوز جان داشتند و از شدّت جراحت ناله مى كردند و ياد و نام خدا و امامان معصوم عليهم السلامرا بر زبان داشتند با كمال قساوت و بى رحمى داخل گودال ها ريخته و زنده به گور كردند و با اين عمل نكبت بار، رفتار وحشيانه جانيان تاريخ، حَجّاج ها، بنى اميّه و بنى العباس را تكرار نمودند!!(1)

معجزه الهى و سركوب اهداف شوم رضاخان

پس از غائله دردناك مسجد گوهرشاد، رضاخان، بى حجابى و اختلاط زن و مرد را به زور توپ و تفنگ بر

ص: 66


1- - اين ماجراىِ اسف بار را يكى از بستگان كه در قيد حيات مى باشد و در ماجراى قتل عام مسجد گوهرشاد در مشهد مقدس حضور داشته، نقل كرد.

مردم مسلمان تحميل نمود! امّا مردم مسلمان كه هيچگاه حاضر به فروپاشى عفّت و حيثيّت زنانشان نبودند در اين آزمايش الهى برابر رضاخان ايستادگى نمودند و خوشبختانه بار ديگر دست غيبى به يارى مردمى كه دين خدا را يارى كرده بودند شتافت و با به وجود آمدن جنگ جهانى دوّم، دشمنان اسلام را به خود گرفتار ساخت و برنامه وسيع اسلام زدايىِ كفر جهانى ناكام گرديد و دوباره هسته مركزى اسلام و شيعه، عظمت و رونق خود را بازيافت.(1)

تهاجم فرهنگى، تكرار سياست شيطانى غرب

آنچه بازگو شد، اشاره اى كوتاه از حماسه آفرينى مردان و زنان مسلمان در حفاظت از دين و دفاع از ناموس، حيثيّت و حفظ حريم حجاب بود كه موجب شكست مفتضحانه دشمن و موفقيّت و پيروزى ملّت مسلمان گرديد.

نوشتن اين ماجراهاى جانسوز، يادآور خاطره مردان و

ص: 67


1- - نگاه پاك زن، دكتر صبور اردوبادى 1/32.

زنان باايمانى است كه در راه دفاع از دين و حفظ اسلام و تحقق آرمان هاى اسلامى با تحمّل مصيبت هاى طاقت فرسا، در خون خود غلطيده و جان عزيز خود را فدا كردند.

عزيزانى كه جان دادند تا جامعه اسلامى امروز كه وارث خون پاك آنهاست جان بگيرد و پاسدار دين و احكام الهى باشد.

اما با كمال تأسّف! استعمار غرب كه در راه رسيدن به اهداف شيطانى خود همچنان بيدار و هوشيار مى باشد، اين بار با تغيير سياست و با چهره اى موجّه و مقبول و ظاهرى فريبنده و با رنگ دين و با همكارى دانسته يا ندانسته جمعى از مسلمانان در جامعه اسلامى نفوذ كرده و مردم مسلمان به خصوص نسل جوان را كه پايبند به اجراى احكام و دستورات دين و دفاع از حيثيت اسلام بود اغفال نموده و با ترويج فساد، بى عفّتى و فروپاشى چادر و حجاب و به كارگيرى جاذبه هاى جنسى، شرم و حياى زنان و غيرت و حميّت مردان را بدون ترس و تهديد به يغما بُرد!!

ص: 68

به فرمايش مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام توجه فرماييد: دشمنان در راه باطل خود (فروپاشى عقيده و ايمان مسلمانان، پشت كار و) اتّحاد دارند، امّا مسلمانان كه بر حق هستند در دفاع از اسلام (و نواميس خود در برابر نيرنگ دشمن) همبستگى و اتّحاد ندارند!(1)

بر اين اساس، فرمايش مولايمان در جامعه اسلامى ما نيز تحقّق بخشيد. دشمن جنايتكار از غفلت و بى تفاوتى مسلمانان سوء استفاده نموده و با تزوير و نيرنگ، دست به شبيخون فرهنگى زده و با رواج آزادى ارتباط زن و مرد و اختلاط هاى بى قيد و بند، ايمان، عقيده، حسّ دين دارى و فداكارى كه عامل مقاومت مسلمانان در برابر دشمن بود، تضعيف كرده و قلب و فكر ملّت اسلام را تسخير نمود!!

دشمن با حذف تدريجى حجاب و گسترش بى حجابى و فساد، جاهليّت و بى بند و بارى قبل از اسلام و دوران بت پرستى را زنده نموده و زيركانه بر مسلمانان تحميل كرد!!

به اين ترتيب، احكام و سنّت هاى دين پايمال شد و

ص: 69


1- - نهج البلاغه، خطبه 27.

ملّت مسلمان مديون خون هزاران شهيد در طول تاريخ گرديد!!

رفتار جاهليّت قبل از اسلام و تكرار ننگين آن در جامعه اسلامى كنونى

زنان عرب، قبل از ظهور اسلام با آشكار كردن زينت ها و نمايش بعضى از اندام خود، بدون حجاب و پوشش شايسته در ميان جامعه و مردان ظاهر مى شدند.

پس از ظهور اسلام، پروردگار به منظور مبارزه با خودآرايى و خودنمايى جاهلانه زنان و پيشگيرى از آلودگى جامعه و سلامت شرف و شخصيّت واقعى زن اين فرمان را نازل فرمود:

در خانه هاى خود قرار بگيريد و همانند دوران جاهليّت نخستين قبل از اسلام كه زنان به منظور خودنمايى از منزل خارج مى شدند در ميان جامعه ظاهر نشويد.(1)

براساس اين دستور، پروردگار با لحن هشداردهنده،

ص: 70


1- - سوره احزاب /33.

زنان را امر به ملازمت در خانه نموده و از ظاهر شدن غيرعفيفانه و خودنمايى و بدحجابى در جامعه جلوگيرى فرموده.

ملازمت زن در خانه

منظور از ملازمت زن در خانه اين نيست كه زن مطلقاً حتى براى كارهاى ضرورى از خانه خارج نشود، بلكه مفهوم آيه، اشاره لطيفى به اين مطلب دارد كه: وظيفه اصلى زن براساس سرشت و لطافت خلقت و آسيب پذيرى اش، ملازمت در خانه و حفاظت از عفّت و حيثيّت و همچنين مديريت زندگى، تربيت فرزند و تمشيّت امور خانه و خانواده مى باشد و براى سلامت شرف و عفّت زن هيچ جايى امن تر و آرامش بخش تر از محيط خانه نيست.

اما از سوى ديگر چون اسلام دين حكيمانه و انعطاف پذير است با همه تأكيدى كه به مسأله حجاب و حفاظت عفّت زن دارد، به زن اجازه مى دهد براى انجام كارهاى ضرورى با اجازه همسر و با رعايت موازين شرع،

ص: 71

پوشش كامل و بدون تماس و رويارويى و اختلاط با نامحرم و بدون خودنمايى، جلوه گرى و آرايش از خانه خارج شود.

و بالأخره، تأكيد قرآن بر ملازمت زن در خانه، حزم و احتياطى است كه به منظور حفاظت زن از آسيب و آفت هاى ناشى از ارتباط و اختلاط زن و مرد و آثار منفى آن به وجود مى آيد، چرا كه زن و دختر جوان هر چند مقيّد به رعايت دستورات دين باشد، نمى تواند در خارج خانه و در مسير راه يا محيط تحصيل و كار از نگاه هاى آلوده مردان بوالهوس و نظرباز درامان باشد!

اين حزم و احتياط، مانند تأكيد اداره بهداشت و هواشناسى در هنگام آلودگى هوا به ملازمت در خانه به منظور حفظ بهداشت و سلامتى مى باشد.

خودنمايى زنان جامعه ما و تحقّق پيشگويى قرآن

تعبير آيه شريفه به جاهليّت اوّل و نخستين، بيانگر جاهليّت ديگر مانند جاهليّت قبل از اسلام مى باشد كه يكى از پيشگويى ها و معجزات قرآن مجيد مى باشد كه با

ص: 72

وضعيت آلوده موجود ما تطبيق مى كند!

و متأسفانه مظاهر نكبت بار آن را با وضع رسواتر و وحشتناك تر از جاهليت زنان قبل از اسلام در جامعه كنونى به صورت مُدرن، شاهد و ناظر هستيم!!

زنان و مردان مسلمان با پيروى از فرهنگ و آداب و رسوم دنياى غرب، ننگ و رسوايى و لاقيدى جاهليّت را به جان خريدند!!

امام صادق عليه السلام در تفسير آيه شريفه ياد شده فرمود:

در آينده اى نه چندان دور، جاهليّت ديگرى تحقق خواهد يافت.(1)

و بدين ترتيب با تحقّق پيشگويى قرآن و پيشوايان عاليقدر، اسلام و مظاهر آن از جمله حجاب و عفاف به غربت و مظلوميّت نشست و با كمال تأسّف نه تنها قبح و زشتى بى حجابى از بين رفت كه حجاب و چادر در بعضى از حوزه هاى تحصيلى، مراكز كار و اماكن عمومى مورد تمسخر قرار گرفت!!

به چند نمونه از غربت چادر و حجاب و وضعيّت

ص: 73


1- - تفسير نورالثقلين 4/269.

اسف بار بعضى از مراكز تحصيلى توجّه فرماييد:

غربت حجاب و چادر در دانشگاه

در پى حضور يكى از دانشجويان چادرى در آزمايشگاه دانشكده شيمى، استاد با گفتن اين جمله كه «اگر مى خواهى با چادر در كلاس حاضر شوى، ديگر سر كلاس من نيا»، وى را از كلاس اخراج كرد! دانشجويان دانشگاه تربيت معلم با محكوم كردن اين عمل سخيف، خواستار برخورد شديد مسئولان با اين فرد هتّاك شدند.(1)

هيئت دانشجويى سيدالشهداء عليه السلام دانشگاه فردوسى مشهد درباره هتّاكى هاى اخير نسبت به شعائر اسلامى در اين دانشگاه بيانيه اى صادر كرد.

در بخشى از اين بيانيّه آمده است: در سطح دانشگاه فردوسى مشهد برخى اساتيد با وقاحت و بى شرمى تمام به چادر دانشجوى مسلمان توهين مى كنند و با بى احترامى به حجاب، او را مورد تحقير و تمسخر قرار مى دهند! ...(2)

ص: 74


1- - روزنامه خراسان 17785 تاريخ 11/12/89.
2- - روزنامه خراسان 17661 تاريخ 5/10/89.

معاون پژوهشى دانشگاه باقرالعلوم عليه السلام به نقل از دكتر رفيع پور مى گويد:

دانشجويى داشتم كه در كلاس لباس هاى نامتعارف پوشيده بود. از او پرسيدم كه شما اين گونه نبوديد. جواب داد: من بيرون از دانشگاه چادر مى پوشم و خيلى تجمّلات را دوست ندارم، ولى داخل اين محيط اين گونه نيستم.

از او خواستم كه بيشتر توضيح دهد. او جواب داد:

فضاى عمومى دانشگاه به گونه اى است كه اگر مثل بقيه بچّه ها نباشم و چادر بپوشم من را مسخره مى كنند!!(1)

يكى از دوستان مى گفت:

خانواده اى متعصّب، غيرتمند و مقيّد به چادر و حجاب هستيم. دخترانم براى تحصيل با چادر به مدرسه رفتند، اما پس از ورود به دانشگاه همه آنها چادر را كنار گذشته و با كمال تأسف بر خلاف شئون خانوادگى مان در كوچه، خيابان و مراكز عمومى بدون چادر رفت و آمد مى كنند!

آرى! وضعيّت موجود، نمونه اى از غربت و مظلوميّت

ص: 75


1- - روزنامه خراسان 17074 تاريخ 16/6/1387.

حجاب و چادر در جامعه اسلامى است كه دشمنان با ترفندهاى گوناگون و با كمك و يارى گروهى مريض و معاند به منظور نابودى سنّت هاى اصيل دينى بوجود آورده اند.

«مستر همفر» جاسوس انگليس در ممالك اسلامى در اين زمينه به اربابان خود چنين گزارش مى دهد:

در مسئله بى حجابى زنان بايد كوشش فوق العاده اى به عمل آوريم تا زنان مسلمان به بى حجابى و رهاكردن چادر مشتاق شوند... پس از آنكه حجاب با تبليغات وسيعى از بين رفت، وظيفه مأموران ما آنست كه جوانان را به عشق بازى و روابط نامشروع با زنان تشويق كنند و بدين وسيله فساد را در جوامع اسلامى گسترش دهند. (1)

خواهرم! حجاب همان چادرى است كه صدّيقه اطهر پشت درب خانه سوخت تا از دين و ولايت دفاع نمايد و آنگاه نگذارد چادر را به دشمن بسپاريم.

و اكنون ما با آن چنين رفتار مى كنيم!!

ص: 76


1- - خاطرات همفر: 93

3-عفّت در كلام

اشاره

قرآن مجيد خطاب به بانوان مى فرمايد:

... با صداى نازك و ناز و عشوه و لحن هوس انگيز سخن نگوييد، مبادا آن كه دل و قلبش بيمارِ (هوى و هوس) باشد در شما طمع كند. بلكه درست، متين و شايسته سخن بگوييد (تا زمينه انحراف مردان و به خطر افتادن امنيّت خودتان فراهم نشود).(1)

تأثير و نفوذ صداى نَرم و جذّاب زن، همراه با ناز و عشوه و تبسّم، طوفانى در اعماق و دل و جان مرد بيچاره ايجاد مى كند كه هيجان آن طوفان تا مدّتها و گاهى براى هميشه او را به لذّت هاى كاذب شهوانى مشغول نموده و

ص: 77


1- - سوره احزاب /32.

تأثير شوم آن، هر چند بدون ديدار اندام و چهره زن باشد، زمينه فساد و انحراف مرد را فراهم نموده و امنيّت و حيثيّت زن نيز به خطر مى افتد.

با كمال تأسّف! اين گونه سخن گفتن هاى مهيّج در وضعيّت كنونى جامعه ما، در مجالس، ميهمانى ها و گفتگوهاى حضورى و تلفنى، رايج و مرسوم گرديده و زنان و دختران بدون هيچ گونه پروايى و بر خلاف امر قرآن و پيشوايان معصوم عليهم السلام با ناز و عشوه، صداى ظريف و تبسّم

با مردان نامحرم صحبت مى نمايند كه حاصل تلخ و عواقب ناگوار اين گونه سخن گفتن، تهييج غرايز و فروپاشى اخلاق و امنيّت جامعه و خانواده مى باشد.

لازم به يادآورى است كه زن براساس ساختار و نوع خلقت و آفرينش، از ظرافت و لطافت و جاذبه خاصى در رفتار و گفتار برخوردار مى باشد و چون اين ظرافت در سخن گفتنِ عادى نيز محسوس مى باشد، لازم است بانوان مسلمان از صحبت كردن با نامحرمان پرهيز نموده و در هنگام ضرورت و نياز از سخن گفتن با ناز و عشوه و شوخى و تبسّم خوددارى نموده و با لحنى جدّى، متين و كوتاه و

ص: 78

با وقار مانند سخن گفتن با پدر و برادر، به مقدار نياز صحبت نمايند و حالت و صدا را طورى نازك و ظريف نكنند كه موجب انحراف مردان شود.

مردان مسلمان نيز به هنگام ضرورت، متين، كوتاه و با دل پاك با زن سخن بگويند.

كوتاه سخن آن كه: اسلام به منظور حفاظت از آسيب و آفت هاى ارتباط صوتى زن و مرد، سخن گفتن دو جنس را از دو طرف كاملاً كنترل مى كند.

به اين احاديث ارزنده توجه فرماييد:

پيامبر

صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

بانوان به هنگام ضرورت و نياز، نبايد بيش از پنج كلمه با غير همسر و مردان نامحرم (خودى و بيگانه) سخن بگويند.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم به هنگام بيعت گرفتن از زنان تعهّد

گرفت كه:

زنان با مردان سخن نگويند مگر با محارم خود.(2)

ص: 79


1- - بحارالأنوار 104/32 چاپ ايران
2- - مستدرك الوسائل 14/372.

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

... كسى كه با زن نامحرم شوخى و مزاح كند، به هر كلمه اى كه در دنيا با او شوخى كرده باشد، خداوند هزار سال او را در قيامت بازداشت كند.(1)

اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود:

كسى كه با دختران و پسران شوخى و مزاح نمايد، ناچار به زنا مبتلا مى شود و هر كس مرتكب زنا شود حتماً به آتش جهنم وارد مى شود.(2)

امام باقر عليه السلام فرمود:

سخن گفتن با زنان (نامحرم) از دام هاى شيطان است.(3)

حضرت على عليه السلام در مورد سلام كردن به زن جوان فرمود:

گناهِ سلام دادن به زن جوان به خاطر ترس از تهييج صداى او، بيش تر از ثواب آن مى باشد.(4)

ص: 80


1- - عقاب الأعمال /652 مترجم.
2- - مستدرك الوسائل 14/273.
3- - همان.
4- - بحارالأنوار 104/37؛ مستدرك الوسائل 14/290.

نظر مراجع تقليد در كيفيّت صداى زن در نماز

فقها و مجتهدين مى فرمايند:

زن مى تواند حمد و سوره نمازهاى صبح و مغرب و عشاء را بلند يا آهسته بخواند. امّا در صورتى كه نامحرم صدايش را بشنود، بايد آهسته بخواند.(1)

مطالب ياد شده در مورد كيفيّت صدا و سخن گفتن بانوان، هشدار و اعلام خطرى است به جامعه اسلامى تا خطر گفتگو، سخن گفتن و ارتباط و اختلاط زنان و مردان را به هر شكل و عنوان جدّى گرفته و از پى آمدهاى غم بار آن غفلت نگردد.

به يك نمونه از پى آمدهاى مصيبت بار و آثار شوم صداى هوس انگيز و ارتباط صوتى نامشروع توجّه فرماييد:

صداى ظريف و هوس انگيز موجب فروپاشى كانون گرم دو خانواده شد!

ارتباط و تماس هاى نامشروع و تمركز خاطرات هوس انگيز دوران دوستى هاى احساسى دختر و پسر،

ص: 81


1- - رساله عمليه مراجع تقليد.

چيزى نيست كه با فرارسيدن دوران ازدواج و تأسيس زندگى به پايان برسد؛ زيرا قلب و دل آنها، خاطرات ارتباط هاى نامشروع را حفظ كرده و سراسر جسم و روح دختر و پسر را اوهام مسموم فرا گرفته است و تنها با يك تماس و يا ارتباط صوتى هوس انگيز، خاطرات احساسى گذشته تجديد گشته و تعهّدات و مسئوليّت هاى زندگى و همسردارى فداى هوى و هوس مى گردد!

فريد، مردى كه قربانى صداى هوس انگيز دختر دوران تحصيلش گرديده، ماجراى تلخ زندگى اش را چنين تعريف مى كند:

در دوران دانشجويى بيش از يك سال با مرجان رابطه داشتم، اما پس از اتمام دوران دانشگاه روابط ما نيز پايان يافته و هر كدام با انتخاب همسر مورد نظر خود تشكيل زندگى داديم.

چند سال از ازدواج من گذشته بود و با اين كه از زندگى ام راضى بودم، اما خاطرات دوران دوستى با مرجان را نمى توانستم فراموش كنم و با اين كه مى دانستم مرجان ازدواج كرده، امّا به هر ترتيب بود شماره تلفنش را به

ص: 82

دست آوردم و با دستانى لرزان در حالى كه قلبم مى لرزيد، مرتكب گناهى بزرگ شده و شماره اش را گرفتم!

مرجان جواب سلامم را با تبسّم داد و از تماس و ارتباط من اظهار خوشحالى كرد.

متأسّفانه من و مرجان گرفتار اوهامِ شيطانى شديم و بدون توجّه به اين كه هر دوى ما ازدواج كرده ايم و نسبت به همسر و زندگى مان تعهّداتى داريم، مثل دوران تحصيل، گرفتار گناه و معصيت شديم!

مرجان به خاطر جلب نظر من از شوهرش بدگويى كرد و من هم كه با شنيدن صداى ظريف او فروغ عقلم خاموش شده بود، بدون ترس از لغزش و آبروريزى، تصميم گرفتم همدم و مونسِ كسى بشوم كه همسر و فرزند داشت!

پس از آن با كمال تأسّف، ارتباط صوتى ما تبديل به ارتباط حضورى گرديد.

تا اين كه مرجان با همسرش سرِ ناسازگارى گذاشت و با زير پا گذاشتن عواطف و انسانيّت و ناديده گرفتن اشك و آه طفل معصومش، فريب وعده هاى شيطانى مرا خورد و از شوهرش طلاق گرفت تا به آرزوهاى طلايى خود برسد!!

ص: 83

اين پايان كار نبود، مرجان كه زندگى خودش را نابود كرده بود با اين كه قرار بود همسر دوّم من باشد، امّا شرط ازدواجش را طلاق همسر من قرار داد!

من هم كه اسير و بى اختيار او و غلام حلقه به گوش شيطان شده بودم، هيچ گونه اختيارى از خود نداشتم و حدود سه ماه مثل ديوانه ها دنبال بهانه اى مى گشتم تا همسر خوب و ساده و قانعم را طلاق بدهم!

شريك زندگى و يار باوفايم با اين كه خيلى صبور و بردبار بود بالأخره به تنگ آمد و گفت: چرا واضح خواسته ات را نمى گويى؟! و من هم با بى شرمى تمام جواب دادم: مى خواهم با كسى كه در دوران مجرّدى و تحصيل دلبسته اش بوده ام، ازدواج كنم!

همسر باوفايم كه انتظار شنيدن چنين حرفى را نداشت به خانه پدرش رفت و خانواده اش پس از اطّلاع از موضوع، دست به دامان بزرگان فاميل شدند.

نصيحت و راهنمايى هاى پدر و مادر و ريش سفيدهاى فاميل برايم بى فايده بود و با فروش آپارتمانى كه با هزار بدبختى خريده بودم، مهريه همسرم را دادم و شريك

ص: 84

مهربان زندگى ام را طلاق داده و به خانه پدرش فرستادم!

پس از ازدواج با مرجان! زنى كه به خاطر رسيدن به او همه چيزم را از دست داده بودم، فهميدم عجب غلطى كرده ام!!

چون او زنى زياده خواه، مغرور، ولخرج و از نظر روحى بسيار افسرده است. او با الفاظ زشت و ركيك مرا مورد سرزنش قرار مى دهد!

روزهاى بسيار بدى را سپرى مى كنم! خانواده و فاميل مرا طرد كرده اند و حالا مى فهمم چه حماقتى كرده ام! نمى بايست با او تماس مى گرفتم تا خاطرات گذشته مان تجديد گشته، فريب صداى هوس انگيز او را خورده و دوستى احساسى مان را به اميد ازدواج از سر بگيرم و زمينه فروپاشى دو زندگى گرم و باصفا را فراهم نمايم!

و بالأخره! خبر ازدواج همسر قبلى ام با پسر عمه اش، نمكى روى جراحت هايم بود! و من اعتراف مى كنم كه در درگاه خداوند ناسپاسى كردم و حالا بايد تاوان گناه روابط هوس آلود و دوستى احساسى نامشروعم را بدهم!(1)

ص: 85


1- - روزنامه خراسان /17760 تاريخ 10 بهمن 1389.

آرى! عاقبت دوستى احساسى پسر و دختر، جدايى پس از ازدواج است، چرا كه هوس موسمى و خواهش هاى فصلى دل نمى تواند پايه ازدواج قرار بگيرد و كسى كه همسرش را بر اساس دلدادگى صحيح و سنّت الهى دوست بدارد، زيبايى، نگاه، كلام و همه چيزش را براى او حفاظت مى كند و همسرش را مطمئن مى سازد كه از آنِ اوست و هرگز به او خيانت نمى كند.

مقصّر كيست؟!

در اين ماجراى دردناك و حوادث غم بار ديگر، مقصّر كيست؟!

پدر و مادر؟!

كه در محيط آلوده به گناه كنونى از سلامت رفتارى و اخلاقى فرزندانشان غفلت نموده و تنها به مسأله تحصيل و سلامت جسمى و مادّى آنان توجه دارند؟!!

جامعه و محيط فاسد؟!

كه آلوده به ميكروب و بيمارى هاى اخلاقى و گناه

ص: 86

مى باشد و با رواج دادن آزادى ارتباط دختر و پسر و انواع ناهنجارى ها، روزگار جوانان ما را سياه و تاريك كرده و عفّت اخلاقى جامعه را جريحه دار نموده است؟!!

مسئولين و متوليان؟!

كه اقدام عملى و مؤثرى براى پيشگيرى از گسترش فساد و انحراف در وضعيّت ناهنجار كنونى انجام نداده و براى تفكيك و جداسازى دختر و پسر در مراكز تحصيلى كه عامل اصلى فساد و انحراف جوانان مى باشد، اقدامى نكرده اند؟!!...

اين گزارش را از وضعيّت اسف بار دانشگاه بخوانيد:

آقاى كامران دانشجو، وزير علوم، تحقيقات و فناورى اطلاعات در جمع مسئولين مراكز آموزش عالى شهرستان سبزوار مى گويد:

شأن دانشگاه بالاتر از يك آژانس همسريابى است! چرا بايد نسبت به اختلاط دختر و پسر در دانشگاه بى تفاوت باشيم؟! اسلامى كردن دانشگاه حتى يك ريال اعتبار نمى خواهد و فقط نياز به اداره دارد. در

ص: 87

بحث دانشگاه ما مقلّد غرب شديم!(1)

و همچنين معاونت فرهنگى دانشگاه آزاد اسلامى در مصاحبه اى مى گويد:

... ما همه كارهايمان مى بايست مطابق با موازين شرع باشد. مثلاً در نماز خواندن، زن و مرد بايد نماز بخوانند ولى گفته شده، اينها جدا بايستند و بعضى ها احتياط مى كنند و بين آنها پرده مى زنند و حتى در مساجد، محلّ ورودِ مردان و زنان جداست.

بنابراين مسأله جدا كردن فضاى آموزشى يا محيط كار ارتباطى به مسأله تحصيل ندارد، بلكه به خاطر نياز به انطباق با موازين شرعى بايد انجام بگيرد... و چون متأسّفانه در مواردى مشكلاتى (در محيط هاى مختلط) به وجود آمده، در آينده بايد دانشگاه هايى داشته باشيم كه منحصراً مربوط به خانم ها باشد.

... و چون در تمام رشته ها، خانم هاى استاد داريم... مى توانيم اساتيد را نيز از هم جدا كنيم... و اگر بخواهند اين كار را بكنند نه بودجه اى جابجا مى شود و نه كادرى

ص: 88


1- - كيهان / تاريخ 13 شهريور 1390.

را جابجا مى كنند.(1)

لازم به يادآورى است كه:

مسئله جداسازى زنان و مردان در همه مراكز از جمله فضاى آموزشى، فرمان صريح قرآن مجيد، مذاق دين و فتواى مراجع تقليد و علما مى باشد و تنها راه حفظ ارزشهاى دينى و حراست از عفاف، حجاب، حيثيّت و پاكدامنى زنان و دختران و همچنين پيشرفت و رشد علمى دانش آموزان و دانشجويان، تفكيك جنسيتى است.

زيرا وقتى محصّل در كنار جنس مخالف قرار بگيرد، طبيعى است كه توجّهى به مطالب درسى نخواهد داشت و در نتيجه، زمينه اُفت تحصيلى اش فراهم مى گردد.

ص: 89


1- - مجله دانشجو / شماره 8 و 9 صفحه 77 تا 80.

4-عفّت در زينت و آرايش

اشاره

قرآن مجيد:

اى پيامبر! به زنان مؤمن بگو: زينت و جمال خود را آشكار نسازند جز براى شوهران خود...(1)

زيباسازى و آرايش زن و شوهر مخصوصاً خودآرايى زن براى شوهر، مورد سفارش و تأكيد اسلام و موجب دلدادگى و تسخير قلب مرد و زن نسبت به يكديگر مى گردد.

اسلام بر آراستگى زن براى همسرش در چارچوب و محدوده خانه، تأكيد بسيارى دارد و آن را به سنّ و سالِ خاصّى مقيّد نكرده است.

ص: 90


1- - سوره نور /31.

امّا اگر اين رفتار خداپسندانه راه انحراف پيش گرفته به تجمّل گرايى، مُدپرستى، چشم و هم چشمى، خودنمايى و اسراف انجامد، به خارج خانه كشيده شده و تبديل به جلوه گرى در برابر نامحرمان گردد، موجب تهييج غرايز مردان گرديده و زمينه جذب دل هاى بيمار به سوى دختران و زنان فراهم شود، سلامت و امنيّت جامعه جريحه دار گشته و چهره جامعه به گناه و فساد آلوده مى گردد و خود زن نيز دچار آسيب و آفت خواهد شد!

به اين احاديث ارزنده توجه فرماييد:

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

... اگر زنى براى غير همسر خود آرايش و زينت نمايد، خداوند او را به آتش جهنم مى سوزاند.(1)

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

در شب معراج زنى را مشاهده كردم كه به جهت آرايش كردن خود براى نامحرمان، گوشت بدن خود را مى خورد و آتش از بدن او شعله مى كشيد.(2)

ص: 91


1- - بحارالأنوار 103/243 چاپ ايران.
2- - بحارالأنوار 103/245.

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هر زنى كه خود را خوشبو كند و از خانه خارج شود مورد لعنت واقع مى شود تا زمانى كه به منزل برگردد.(1)

به دو نمونه از آسيب و آفت هاى آرايش و جلوه گرى زنان در خارج خانه توجه فرماييد:

سرگذشت عبرت انگيز يك زنِ جوان!

زن جوانى كه در دام مزاحمت هاى مرد جوانى گرفتار شده بود، داستان زندگى دردناكش را اين چنين تعريف مى كند:

سه سال است كه با پسر خاله ام ازدواج كرده ام. «محمّد» تحصيل كرده است و شغل خوبى هم دارد. من و همسرم از همان روزهاى اول زندگى مان به دليل طرز پوشش و نوع آرايش و رفتارم با هم اختلاف داشتيم...

من فكر مى كردم هر چه بيشتر خودم را آرايش كنم و لباس هاى نو و مدل دار بپوشم با كلاس تَر خواهم بود! ... روزهايى كه خودم به تنهايى به خيابان مى رفتم به دور از

ص: 92


1- - وسائل الشيعه 14/114.

چشم همسرم با آرايش به خيابان مى رفتم به طورى كه چشمان مردان تعقيبم مى كردند!...

رفتار و حركات و از همه مهم تر نوع پوشش، آرايش و حجابم، صداى مادر شوهرم را درآورد تا اين كه يك روز براى گلايه به خانه پدرم رفت و گفت: اگر دخترتان خودش را اصلاح نكند، پسرم او را طلاق خواهد داد و پس از آن مرافعه شديدى به راه انداخت و من به جاى اين كه كمى به خودم بيايم با خانواده شوهرم قهر كردم!

كم كم زمزمه اى به گوشم رسيد كه مادر شوهرم قصد دارد براى محمّد زن ديگرى بگيرد. من از ترس اين كه مبادا شوهرم زن ديگرى بگيرد، تصميم گرفتم با خاله ام آشتى كرده و خودم را اصلاح كنم و به همين منظور از خانه خارج شده تا به طرف خانه خاله ام بروم.

امّا با كمال تأسّف، رفتار ناهنجار و نوع پوشش و آرايش و حضور تحريك آميزم در خارج خانه باعث شده بود تا جوانى لاابالى سر راهم قرار بگيرد و برايم ايجاد مزاحمت نمايد!

جوان شرور در كوچه اى خلوت جلو آمد و گفت: من

ص: 93

سه ماه است كه از زندان آزاد شده ام و از هيچ چيز نمى ترسم و سپس با نشان دادن چاقوى كوچكى به چشمانم خيره شد و ادامه داد:

اگر به خواسته هايم عمل نكنى و به كسى چيزى بگويى، با اين دختر دو ساله ات بايد خداحافظى كنى...!

آن روز بلافاصله به خانه خودمان برگشتم، ترس عجيبى بر بدنم افتاده بود. هر وقت به طفل بى گناهم نگاه مى كردم گريه ام مى گرفت.

آن جوان مزاحم هم هر وقت شوهرم به سرِ كار مى رفت به درِ خانه ما مى آمد و ايجاد مزاحمت مى كرد. با ترسى كه به جانم افتاده بود، مانده بودم چكار كنم!

با خاله ام تماس گرفتم و با اظهار پشيمانى از رفتار گذشته ام از او عذرخواهى كردم و از آن به بعد با تغييراتى كه در پوشش و رفتارم دادم، رضايت شوهر و خانواده ام را جلب كردم و زندگى ام شيرين شد. ولى آن جوان مزاحم دست بردار نبود و مدام با آزار و اذيّت هايش عذابم مى داد...

من كه جرأت نداشتم درباره مزاحمت هاى آن جوان

ص: 94

مزاحم به محمّد چيزى بگويم، يك روز دخترم را به همسايه سپردم و از منزل بيرون رفتم تا شايد براى رهايى از مزاحمت هاى جوان شرور چاره اى بينديشم.

جوان مزاحم كه در اطراف خانه مان با موتورسيكلت پرسه مى زد با مشاهده من در كنارم توقف كرد. من به او گفتم: چرا اين قدر آزارم مى دهى و مى خواهى زندگى ام را خراب كنى؟!

جوان مزاحم جواب داد: اگر مى خواهى ديگر مرا نبينى دويست هزار تومان بده و قال قضيه را بكن و من كه مى خواستم از شرّ او خلاص شوم، مقدارى از طلاهايم را فروختم و پول درخواستى او را دادم.

اما اين پايان كار نبود، پس از دو هفته دوباره آمد و اين بار ضمن درخواست پول، پيشنهاد بى شرمانه اى را نيز مطرح كرد و تهديدم كرد كه اگر به خواسته هاى شيطانى اش تن ندهم، دخترم را مى ربايد و به قتل مى رساند.

من كه تاكنون جرأت نكرده بودم ماجرا را به شوهرم بگويم اما پس از اين پيش آمد، با ترس و لرز واقعيت را به

ص: 95

همسرم گفتم. او كه از شنيدن اين مسائل ناراحت شده بود گفت: يادت هست به تو مى گفتم مراقب حركات، رفتار، آرايش و نوع لباس پوشيدنت باش، چرا كه رفتار و پوشش غيرعفيفانه، دعوت به نگاه و توجّه نامحرمان مى باشد و چشمان مردان بوالهوس، زنان خودنما را تعقيب مى كند، اما تو پوزخند مى زدى و مسخره ام مى كردى؟!

با اين برخورد شوهرم از خجالت آب شدم و با خود عهد كردم كه برايش همسرى وفادار، با حجاب و شايسته باشم و براى دخترم الگوى يك زن فهميده و منطقى شوم.

پس از آن با شكايت ما و پى گيرى پليس، آن جوان شرور دستگير شد و ضمن اقرار به مزاحمت براى نواميس مردم گفت: به دليل اعتياد، علاوه بر شرارت، اقدام به سرقت، اخّاذى و مزاحمت براى زنانى كه پوشش و حجاب نامناسبى داشتند مى كردم...(1)

قربانى هوى و هوس

دخترى كه قربانى خودنمايى، جلوه گرى و خيانت

ص: 96


1- - روزنامه خراسان 17294 تاريخ 1/4/1388.

گرديده، ماجراى مصيبت بارش را بازگو مى نمايد:

از لحظه اى كه خطبه عقد جارى شد فكر كردم آزاد شده ام و مى توانم هر طور كه دلم خواست خودم را آرايش كنم و از خانه بيرون بروم. نامزدم نيز نسبت به اين موضوع حساسيّتى نشان نمى داد.

از همان روز اول با مادرم دچار اختلاف شدم. او با نگرانى مى گفت: آرايش و لباس هاى جِلف و ناجور در خارج خانه زيبنده تو نيست... افسوس كه بدون توجه به حرف هاى مادرم، فقط مى گفتم: من ازدواج كرده ام و اختيارم دست خودم است و شوهرم دوست دارد اين طور باشم!

حدود دو ماه گذشت و در اين مدت متوجه پسر جوانى شدم كه هر موقع با نامزدم از خانه بيرون مى رفتيم ما را تعقيب مى كرد!

اين پسر غريبه بالأخره يك روز كه براى خريد بيرون رفته بودم مرا در خيابان تنها ديد، سرِ صحبت را بازكرد. متأسّفانه من كه خيلى به خود مغرور شده بودم و به باورى غلط، دوست داشتم با ظاهر آرايش كرده و زننده ام،

ص: 97

خودى نشان بدهم، فريب حرف هاى اين پسر جوان را خوردم و به تعهداتى كه نسبت به نامزدم داشتم پشت پا زدم!

مدت زيادى طول نكشيد كه همسرم از اين ارتباط مطّلع شد و او بدون هيچ گونه معطّلى طلاقم داد.

با به وجود آمدن اين مشكل، من ارتباطم را با آن پسر جوان ادامه دادم تا هرچه زودتر به خواستگارى ام بيايد. ولى او خودش را كنار كشيد و گفت: زنى كه به شوهرش خيانت كند نمى تواند شريك خوبى براى زندگى باشد و ...!

و بالأخره، آن جوان بدون توجه به موقعيّت نابسامانى كه برايم به وجود آورده بود با دختر ديگرى ازدواج كرده است امّا الآن اصرار دارد كه با يكى از دوستانش ...

اين آدم حيوان صفت تهديدم مى كند كه اگر به خواسته هايش تن ندهم آبرو و حيثيتم را از بين خواهد برد.

اى كاش به نصيحت هاى پدر و مادرم گوش مى دادم و نامزدم در مورد حجاب، آرايش و نوع پوشش و حركات و رفتارم غيرت به خرج مى داد تا به اين بدبختى نمى افتادم.

ص: 98

اگرچه مقصّر اصلى خودم هستم.(1)

در ماجراى بازگو شده، همانطور كه دختر بيچاره اقرار مى نمايد، مقصّر اصلى خودش مى باشد كه با آرايش و جلوه گرى و استفاده از پوشش مبتذل، نگاه هوس آلود مردان و جوانان شيطان صفت را به خود جلب كرده و زمينه ارتباط با مرد سبكسر و خيانت به همسرش را فراهم مى نمايد.

مرد عارى از غيرت نيز كه در مورد حجاب و پوشش و آرايش همسرش بى تفاوت بوده و زيبايى هاى او را در معرض نگاه آلوده مردان قرار داده، گناهش كمتر از همسرِ خيانت كارش نيست. اين حديث ارزنده را بخوانيد:

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هر مردى كه زنش آرايش كند و از خانه بيرون رود، آن مرد بى غيرت است و اگر كسى او را بى غيرت بنامد گناهى بر او نيست. و زنى كه آرايش كرده و عطر زده از درِ خانه اش بيرون بيايد و شوهرش به رفتار او راضى باشد، در هر قدمى كه برمى دارد براى شوهرش خانه اى

ص: 99


1- - روزنامه خراسان /17812 تاريخ 28/2/1390.

در جهنّم ساخته مى شود.(1)

اين سرگذشت هاى تلخ، نمونه اى از صدها ماجراى مصيبت بارى است كه بر اثر پشت پا زدن به سنّت و آموزه هاى دينى و پيروى از آزادى و آداب و رسوم دشمنان اسلام، دختران و پسران را به روز سياه نشانده و زندگى آنان را تباه نموده است.

اميد آن كه خواندن اين گونه حوادث اسف بار درس عبرتى براى دختران و زنان باشد تا اسير هوى و هوس نگرديده و با به كارگيرى مبانى دين، حجاب، حيثيّت و شخصيت خود را حفظ نمايند.

خودباختگى گروهى از زنان و مردان ايرانى

استعمار غرب و تهاجم فرهنگى، چنان در مغزها نفوذ كرده كه زنان و مردانِ مسلمان مشرق زمين با تقليد كوركورانه به دنبال عادت ها و رسم و رسومات غربى رفته اند! زن ايرانى براساس فرهنگ تقليدى، كاسه از آش داغ تر شده، آرايش سالارى را پذيرفته و هميشه به

ص: 100


1- - بحارالأنوار 103/249.

خصوص هنگام بيرون رفتن از خانه جلو آيينه قرار مى گيرد و ساعت ها به آرايش ابرو و فرم دادن به موهاى سر و آرايش و بَزَك كردن چهره مى پردازد!

آمارها نشان داده است كه زنان ايرانى با وجود اطلاعات كم و بيش درباره تأثير مُضرّ لوازم آرايش شيميايى و باقى ماندن آثار سوء آن بر پوست و تقلّبى بودنِ بيشتر آنها، جزو صدرنشين هاى مصرف لوازم آرايش جهان هستند!!

سنّ مصرف لوازم آرايشى در ايران به 15 سال رسيده است(1)، در حالى كه در كشورهاى توسعه يافته، تمايل به آرايش در بين زنان مُسنّ ديده مى شود كه طراوت و شادابى طبيعى خود را از دست داده اند و چين و چروك بر چهره شان نشسته است!(2)

ص: 101


1- - با كمال تأسّف درحال حاضر، سنّ مصرف لوازم آرايش دختران به 10 سال رسيده است.
2- - روزنامه خراسان /17508 تاريخ 22/12/1388.

استفاده از لوازم آرايشى به چه قيمتى؟!!

دكتر محمّد جواد يزدان پناه، متخصّص پوست و مو در مورد مضرّات لوازم آرايشى و تأثير سوء آنها بر سلامت پوست مى گويد:

عوارضى از قبيل: سوزش، خارش، خشكى و قرمزى از نشانه هاى حساسيّتى است كه بر اثر مصرف لوازم آرايشى به وجود مى آيد!

و همچنين: التهاب و تحريك مداوم پوست و پيرى پوست از عوارض ناشى استفاده از لوازم آرايشى مى باشد. زيرا در سطح پوست صورت به طور طبيعى منافذ عرقى وجود دارد كه به وسيله تعريق، رطوبت پوست را تأمين مى كند و همچنين منافذ ديگرى در پوست صورت وجود دارد كه چربى ترشّح شده در سلول هاى پوست را به سطح پوست مى آورد و باعث شادابى و طراوت پوست مى شود.

استفاده از لوازم آرايشى باعث بسته شدن اين منافذ مى شود و خطر ابتلا به چين و چروك و پيرى زودرس را افزايش مى دهد...

دكتر يزدان پناه اضافه مى كند:

ص: 102

اكثر تركيبات آرايشى چرب است و با بستن منابع طبيعى پوست، جوش هاى ريزى روى پوست ظاهر مى شود و ممكن است به ايجاد التهاب بينجامد و اين مسأله به ويژه در دختران جوان كه پوست هاى چرب دارند، شايع تر است.

اين عوارض حتى با مصرف لوازم آرايشى استاندارد هم بروز مى كند... و محصولات غير استاندارد (كه بيشتر لوازم آرايشى موجود را تشكيل مى دهد) علاوه بر اين عوارض مى تواند آلودگى هاى ميكروبى و قارچى براى مصرف كننده در پى داشته باشد...

وى اضافه مى كند:

جوانان كمتر از لوازم آرايشى استفاده كنند، زيرا اين محصولات يكى از شايع ترين دلايل بروز «آكنه» است...(1)

رقابت و ركوردشكنى در آرايش و جلوه گرى!

آراستگى و جلوه گرى زن، تنها در درون خانه براى شوهر و به خاطر شوهر مى باشد. اسلام مى گويد:

ص: 103


1- - روزنامه خراسان /17508 تاريخ 22/12/1388

زن زيبايى اش را در انحصار شوهر و دختر زيبايى اش را براى همسر آينده اش حفاظت كند.

امّا براساس قانونِ حكومتِ فرهنگِ زيباسالارى، خودنمايى و جلوه گرى در ميان زنان به خصوص دختران جوان، حالت افراطى پيدا كرده و به صورت يكى از بيمارى هاى روانى و ويروس خطرناك، جامعه را تهديد مى كند!

زنان و دختران ايرانى به چنان عُقده چشم و هم چشمى و حسادت و حقارتى دچار گشته اند كه براى زيباسازى، آرايش و ابتذال در پوشش به رقابت و ركوردشكنى پرداخته اند و از هيچگونه تلاشى در نمايش جلوه گرى و خودنمايى فروگذار نمى كنند!

زنان و دختران جامعه ما اين بيمارى را به شكل هاى گوناگون، با آرايش هاى مبتذل، لباس هاى جذّاب و كيف و كفش هاى زيبا در مجالس و جشن ها به نمايش مى گذارند.

فرهنگ چشم و هم چشمى، آن چنان در ميان زنان و دختران جامعه ما رواج دارد كه در مجالس و ميهمانى هاى زنانه قبل از هر چيز چشم ها به لباس سپس به آرايش و

ص: 104

طلاجات يكديگر دوخته مى شود! و اين رفتار همان بلايى است كه بر سر نسل متجدّدمآب و مُدرنِ امروزى كه سنّت و فرهنگ دينى خود را كنار گذاشته، فرود آمده است! و وقتى كه اين رفتارهاى ناهنجار و آزادى بى قيد و بند به كوچه و خيابان كشيده شود، ميوه تلخش، مرگ حيا و غيرت و فروپاشى كانون گرم خانواده مى باشد!!

اين ماجراى تلخ و دردناك را بخوانيد:

ماجراى عبرت انگيز زن جلوه گر!

هرچه به همسرم تذكّر مى دادم كه لباس مناسب بپوش و با آرايش مناسب و حجاب خوب از خانه بيرون بيا، فايده اى نداشت و با اين كه بارها اعلام كردم كه به عنوان شوهرش از او راضى نيستم، اما گوشش بدهكار اين حرف ها نبود!

چند بار نيز به مادرش گفتم: دخترتان به حرفم گوش نمى كند، او هم با لحنى تمسخرآميز، مرا آدمى متعصّب و عقب افتاده خطاب كرد.

از اين شرايط خسته شده بودم، چون جلوى دوست و

ص: 105

آشنا خجالت مى كشيدم بگويم او با اين وضع آرايش زننده و پوشش مبتذل، همسر من است! امّا به خاطر پسر دو ساله ام توان تصميم گيرى نداشتم، تا اين كه يك شب براى ميهمانى به خانه برادرم رفتيم.

ساعت 11 شب بود، با موتورسيكلت به منزلمان برمى گشتيم كه ناگهان چهار، پنج جوان كه چشمشان به وضعيّت مبتذل همسرم افتاده بود به او متلك گفتند.

من كه غيرتى شده بودم خيلى سريع توقف كردم اما قبل از اين كه چيزى بگويم آنها كه به نظر مى رسيد حالت عادى هم نداشتند، مرا مورد ضرب و جرح قرار داده و قصد پياده كردن همسرم از موتور سيكلت را داشتند. حتى يكى از آنها دست همسرم را گرفته بود و مى كشيد!

در اين لحظه بحرانى، خودروى پرايدى كه دو جوان ورزشكار سرنشين آن بودند، سر رسيد. دو جوان شجاع با ديدن اين وضعيّت به كمك ما آمدند و افراد مزاحم را كتك مفصلى زدند و پس از آن با اطلاع به پليس و رسيدن نيروى انتظامى آن افراد شرور پا به فرار گذاشتند.

با پيش آمدن اين ماجراى دردناك ، تصميم گرفتم از

ص: 106

همسرم جدا بشوم. اما پس از تشكيل پرونده و مراجعه به مركز مشاوره پليس، همسرم اعتراف كرد كه رفتارش غلط بوده است و تصميم گرفت خودش را اصلاح كند.

واقعاً اگر آن دو جوان ورزشكار به كمك مان نمى آمدند، معلوم نبود چه بلايى به سرمان مى آمد؟! اميدوارم از اين به بعد همسرم پوشش و حجاب عفيفانه اى داشته باشد تا كسى جرأت نكند به او نگاه كند يا صحبت نمايد و در كنار هم با تفاهم و هم دلى، به خوشى زندگى كنيم.(1)

اين احاديث ارزنده را هم بخوانيد:

فروپاشى حيا و غيرت از ميان زنان و مردان!

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم از جناب جبرئيل پرسيد:

آيا پس از من به زمين خواهى آمد؟

عرض كرد: بلى يا رسول اللّه، ده بار به زمين خواهم آمد و ده گوهر گرانبها را (به خاطر ارتكاب گناه و اعمال ناپسند مردم) خواهم برد (و تنها كسانى كه رفتار شايسته دارند از مواهب آن گوهرها برخوردار خواهند بود).

ص: 107


1- - روزنامه خراسان /17008 تاريخ 28/3/1387.

... و سوّمين بار حيا را از چشم زنان و چهارمين بار غيرت را از مردان خواهم برد ...(1)

آرى! چرا چنين نشود در صورتى كه بنا به فرموده امام صادق عليه السلام به جناب مفضّل، پروردگار مهربان براى حفظ بشر از بدبختى ها و نكبت ها، غريزه حيا را عنايت فرموده اما انسان اين نعمت گرانبها را كفران مى نمايد، ناگزير مستحقّ زوال آن مى شود، مانند هر نعمت ديگر!

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

حيا و ايمان نزديك و همنشين يكديگرند. اگر يكى از آن دو برود، ديگرى نيز همراه آن مى رود.(2)

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

پدرم ابراهيم عليه السلام غيرتمند بود و من از او غيرتمندترم. خداوند بينى آن مؤمنى را كه غيرت ناموس ندارد به خاك مى مالد (و او را ذليل خواهد فرمود)(3).

اكنون پيشگويى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم تحقّق يافته و با كمال

ص: 108


1- - اثنى عشريه /33. تفصيل اين حديث در جلد اوّل اين كتاب بازگو شده است.
2- - نهج الفصاحه /210 ح 14 چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى.
3- - بحارالأنوار 103/248.

تأسّف شاهد مرگ دلخراش حيا و غيرت و از بين رفتن قبح و زشتى گناه و بى تفاوتى مسلمانان در جامعه اسلامى مان هستيم!!

زينت دختر حيا و عفّت است

عفّت و عصمت قرين عزّت است

دخترى كان بى حيا و عفّت است

غوطه ور در منجلاب ذلّت است

گل بود تا در حجابِ غنچگى

ايمن است از آفت پژمردگى

چون كه گرديد از صدف گوهر عيان

خويش را بيند به دست زرگران

زرگران مشّاطگان گوهرند

گرهران را خوب آرايش كنند

تا كه آرايش شدند اين گوهران

تازه مى افتند دستِ اين و آن

آرى، آرى اين گُلان و گوهران

پند و اندرزى است بهرِ دختران

پس بيا اى دختر عفّت شعار

خويش را محفوظ اندر پرده دار

ص: 109

5-عفّت در راه رفتن

اشاره

قرآن مجيد:

... و هرگز زنان در هنگام راه رفتن پاى بر زمين نكوبند، تا خلخال و زينت پنهان شان آشكار نگردد.(1)

در دوران گذشته زنان عرب، حلقه اى فلزى به نام خلخال به مُچ پاى خود مى بستند و در حال راه رفتن با سر و صداى آن حلقه، نظر مردان نامحرم را به خود جلب مى كردند!

پروردگار، زنان را از اين كار منع فرموده و با بيان يك قانون كلّى هر عملى را كه باعث جلب توجّه نامحرمان نسبت به زينت زنان باشد (كيفيّت راه رفتن، صداى كفش،

ص: 110


1- - سوره نور /31.

كيفيّت غيرمعمول كفش) و يا هر رفتارى كه زمينه گناه را در مردان ايجاد نمايد، ممنوع و حرام قرار داده است.

به اين روايات ارزنده توجه فرماييد:

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

براى زنان شايسته نيست از وسط كوچه و خيابان راه بروند، بلكه سزاوار است از كنار ديوار راه بروند.(1)

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

... به من خبر رسيده است كه زنان شما در راه (كوچه و خيابان) با مردان برخورد (و تماس) دارند، آيا غيرت و حيا نداريد. خداوند لعنت كند كسى را كه غيرت ندارد.(2)

وظايف بانوان

بانوان و دختران در كوچه، خيابان و اماكن عمومى مى بايست با حجاب كامل، متين، سنگين، با وقار و از كنار مسير، رفت و آمد نمايند. از صحبت كردن بلند، خنده،

ص: 111


1- - وسائل الشيعه 14/132.
2- - بحارالأنوار 79/115؛ وسائل الشيعه 14/132 و 174.

سخن گفتن با تلفن همراه و گفتگوى با دوستان پرهيز نمايند. در كوچه و خيابان، دست در دست همسر خود قرار ندهند، زيرا خيابان جاى دلدادگى نيست و اين عمل خلاف غيرت و شئون اسلامى است. و بالأخره در سخن گفتن، راه رفتن و رفتار، كوچكترين حركت نامناسبى كه زمينه ايجاد گناه و تهييج مردان شود انجام ندهند، زيرا در اسلام هر رفتارى از زنان كه بذر شهوت و گناه را در دل مردان بروياند، ممنوع و حرام مى باشد.

به اين ماجراى عبرت انگيز توجه فرماييد:

زن خودنما در دام هوس يك جوان!

در غروب يك روز زمستانى، در كنار يكى از خيابان هاى شهر مشهد، زن جوانى كه آرايش غليظ و وضع مبتذلى داشت، در گوشه اى ايستاده بود و گريه مى كرد و شوهرش چند قدم آن طرف تر با پسرى جوان دست به يقه شده بود! درست زمانى كه پسر جوان، چاقويى را از جيبش درآورده و مرد را تهديد مى كرد، خودرو گشتى پليس سررسيد و مأموران انتظامى، طرفين را براى بررسى موضوع به كلانترى انتقال دادند.

ص: 112

شوهرِ زنِ جوان كه خيلى عصبانى به نظر مى رسيد، اظهار كرد: با همسرم داخل اتوبوس واحد بودم كه متوجّه اين جوان غريبه شدم كه براى همسرم ايجاد مزاحمت مى كرد. براى اين كه درگيرى پيش نيايد، از همسرم خواستم تا در اولين ايستگاه اتوبوس پياده شويم. امّا همراه با ما، جوان مزاحم نيز از اتوبوس پياده شد. او دنبال ما مى آمد و با الفاظ ركيك و زشت براى ما ايجاد مزاحمت مى كرد و من نتوانستم خودم را كنترل كنم. به طرفش حمله كردم و با او دست به يقه شدم.

جوان مزاحم نيز اظهار كرد: داخل اتوبوس اين زن و مرد با حركات نامناسب و رفتار غيرمتعارف و خنده و شوخى، توجّه همه را به خود جلب كرده بودند! فكر كردم آنها با هم دوست هستند و با اين تصوّر، پشت سرشان از اتوبوس پياده شدم و چون شيفته زن جوان شده بودم با اين مرد درگير شدم و با چاقويى كه در جيبم بود مى خواستم او را بترسانم كه پليس سر رسيد و دستگيرم كرد ...(1)

ص: 113


1- - روزنامه خراسان /17225 تاريخ 26/12/1387.

6-عفّت در ارتباط و تماس با نامحرم

اشاره

قرآن مجيد:

... هرگاه چيزى از زنان درخواست مى كنيد از پسِ پرده باشد (نه رويارو و ارتباط مستقيم). اين گونه رفتار موجب پاكى دل هاى مردان و زنان است و قلب ها پاكيزه تر مى ماند.(1)

هر چند اين آيه و بعضى ديگر از آيات حجاب خطاب به همسران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم مى باشد، اما همانگونه كه مفسّران عاليقدر فرموده اند: دستوراتِ اين آيات اختصاص به همسران آن بزرگوار ندارد، بلكه تكليف عمومى است و شامل همه زنان مى شود و عمومى بودن اين احكام در

ص: 114


1- - سوره احزاب /53.

فرمايشات خاندان رسالت عليهم السلام به صراحت بازگو شده است.

زيرا مسأله پوشش، خودنمايى، نرمش در سخن گفتن و ديگر معيارهاى حجاب، مسأله مشترك همه زنان مى باشد و چه بسا ديگر دختران و زنان به اين سفارش سزاوارتر بوده و رعايت اين دستور درباره آنان از اهميّت بيشترى برخوردار باشد.

و امّا مورد خطاب قرار گرفتن همسران پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم به منظور الگو بودن آنان براى زنان ديگر و تأكيد بيشتر در رعايت اين دستورات است، زيرا همسران آن بزرگوار به دليل انتساب به پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم موظّف به اجراى احكام الهى بوده تا الگو و سرمشق براى ديگران باشند.

براى توضيح مطلب به اين مثال توجّه فرماييد:

مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلام رهنمودها و پندهاى دلسوزانه و پدرانه خود را كه حاوى مطالب اخلاقى و تربيتى جامع و ارزنده اى مى باشد، طى نامه اى خطاب به فرزند دلبندش امام مجتبى عليه السلام نگاشته است.

گرچه اين نامه آموزنده خطاب به فرزند بزرگوارش امام

ص: 115

مجتبى عليه السلام مى باشد، امّا در واقع مطالب نامه تكليف عمومى است و مخاطب آن همه فرزندان معنوى و دوستان و پيروان اميرالمؤمنين على عليه السلام است.(1)

لزوم جدايى زنان از مردان در روابط اجتماعى

آسيب پذيرى ارتباط و تماس با نامحرم مسأله اى است عمومى و پروردگار در مورد همسران پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم نيز كه اكثراً در سنين بالا بوده و از حجاب و پوشش كامل نيز برخوردار بوده اند و به نصّ صريح قرآن مجيد، مادران امّت هستند(2) و ارتباط فرزند با كسانى كه در حكم مادر هستند، عارى از لذّت جويى است، دستور حجاب گرفتن و اجتناب از رويارويى و سخن گفتن ظريف با نامحرم را مى دهد و از آنان مى خواهد كه هنگام دادن يا گرفتن چيزى از مردان، ميان آنان حايل و حجاب باشد تا مبادا بيماردلان به فكر گناه و لذّت جويى افتاده و امنيّت آنان به خطر بيفتد.

ص: 116


1- - نامه 31 نهج البلاغه.
2- - سوره احزاب /6.

برادر و خواهر مسلمان!

وقتى كه در مورد همسران پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم رويارويى و سخن گفتن با نامحرم خطرآفرين باشد، تكليف اختلاط دختران و زنان در وضعيّت آلوده كنونى چه مى شود؟! و آيا شايسته است با برگزارى مراسم مختلط مخصوصاً مجالس مذهبى، زمينه سخن گفتن و رويارويى زنان و مردان نامحرم فراهم گردد؟!

آسيب هاى مجالس و مراسم دينى مختلط

مجالس و محافل دينى و حتى مراسم جشن و سرورى كه در اعياد مذهبى برگزار مى گردد و زنان و مردان، هم زمان در آن مراسم شركت نموده و از آنان پذيرايى به عمل مى آيد و احياناً كتاب و وسايل فرهنگى مذهبى ارزان قيمت نيز در اختيار آنان قرار داده و زنان در غرفه هاى فروش كنار مردان قرار مى گيرند و خواه ناخواه برخوردهاى گوناگون بين آنان پيدا مى شود و ناگزير زنان با فروشندگان مرد رويارو و هم سخن مى شوند. همه اينها خلاف رضاى پروردگار و امام زمان عليه السلام است.

ص: 117

پيروى از آداب و رسوم جامعه آلوده و يا هرگونه توجيه در دفاع از برگزارى اين گونه مراسم مختلط آن هم به نام دين پذيرفته نيست.

و همانطور كه بازگو گرديد اختلاط و رويارويى محرم و نامحرم خلاف دستور قرآن مجيد مى باشد:

هرگاه چيزى از زنان درخواست مى كنيد از پسِ پرده باشد (نه رويارو و ارتباط مستقيم) اين گونه رفتار موجب پاكى دلهاى مردان و زنان است و قلب ها پاكيزه تر مى ماند.(1)

و حتى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم در كوچه و خيابان اجازه برخورد و اختلاط زنان و مردان را نمى داد و براى پيشگيرى از برخورد محرم و نامحرم دستور فرمود: مردان از وسط خيابان و زنان از كنار كوچه و خيابان راه بروند.(2)

حضرت فاطمه عليهاالسلام فرمود:

بهترين زن، زنى است كه نه مردى او را ببيند و نه او مرد

ص: 118


1- - سوره احزاب /53.
2- - اصول كافى 5/518؛ وسائل الشيعه 14/132.

نامحرمى را مشاهده كند.(1)

و همچنين فرمود:

نزديك ترين حالت زن به خدا زمانى است كه در خانه خود باشد (و در ميان اجتماع و نامحرمان ظاهر نشود).(2)

و همانطور كه بازگو شد مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلامسلام دادن به زن جوان را خطرناك مى داند و مى فرمايد:

به زن جوان سلام نمى كنم، مى ترسم صداى زن جوان مرا شگفت زده كند و در نتيجه گناه شنيدن صداى او بيشتر از ثواب سلام باشد.(3)

اميرالمؤمنين عليه السلام امام معصوم است و از هرگونه خطا و لغزش و اشتباه در عمل و حتّى در نيّت پاك و مبرّا مى باشد.

فرمايش آن بزرگوار، هشدار و اعلام خطرى است براى همه زنان و مردان تا خطر ارتباط و اختلاط زن و مردِ

ص: 119


1- - بحارالأنوار 104/36.
2- - بحارالأنوار 43/92.
3- - بحارالأنوار 104/37.

نامحرم را به هر شكل و عنوان جدّى بگيرند. بنابراين وقتى كه قرآن مجيد و پيشوايان دين برخورد و اختلاط زن و مرد نامحرم را خطرناك مى دانند و جامعه ما، زيان ها و آسيب هاى اختلاط و اجتماع زن و مرد را به چشم خود مى بيند، چه لزومى دارد با برپايى مجالس مختلط به هر عنوان به خصوص مراسم جشن و سرور مذهبى، زمينه اختلاط، رويارويى، هم سخن شدن و نگاه زن و مرد را به يكديگر فراهم كنيم؟! مگر ممكن است همه زنان و مردانى كه در مراسم و مجالسِ مختلط شركت مى نمايند مرتكب هيچگونه نگاه، تماس و گفتگوى غيرعفيفانه اى نشوند؟!

برادر و خواهر مسلمان!

انسان هر چند پاكدامن و با تقوا بوده و نگاهش هوس آلود نباشد، اما از آنجا كه پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

نگاه تير زهرآگين شيطان است ...(1)

هيچگاه نگاه نمى تواند ذهن را از تخيّل غير ارادى

ص: 120


1- - بحارالأنوار 104/38.

حفظ كند و خواه ناخواه، نگاه به چهره زيبا، سراسر جسم و روح آدمى را زير و رو نموده و انسان را گرفتار گناه و آزردگى روانى مى گرداند. رابطه بين نگاه و گناه تا آن حد جدّى است كه رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم مى فرمايد:

هر عضوى از اعضاء انسان بهره اى از زنا دارد. زناى چشم، نگاه به نامحرم است.(1)

بنابراين پى آمد رويارويى و نگاه به نامحرم هر چند كوتاه بوده و هر چند از آنها كه سلامت نفس دارند باشد، دعوت به گناه و انحراف است. و بالأخره تشكيل مجالس، محافل و ضيافت هاىِ خصوصى و عمومىِ مختلط در مراكزى كه بين مردان و زنان، حايل و فاصلى وجود ندارد و لازمه اش برخورد قهرى و احياناً رويارويى، سخن گفتن و نگاه مردان به زنان و يا نگاه غير عفيفانه زنان به مردان مى باشد، سرپيچى از دستور قرآن و خلاف رضاى پروردگار متعال و پيشوايان معصوم عليهم السلام است.

به اين احاديث ارزنده توجه فرماييد:

ص: 121


1- - بحارالأنوار 104/38.

پند و هشدار خاندان رسالت عليهم السلام در مورد روابط مردان و زنان:

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هر كس به خدا و روز قيامت ايمان دارد، در جايى كه صداى نَفَس زن نامحرم را بشنود نبايد توقف نمايد.(1)

اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود:

زنان (به خاطر ساختار وجودى و جاذبه ها و زيبايى هاى فطرى) مانند گوشت روى تخته قصابان و يا غذاى پخته و آماده سر سفره هستند كه در معرض خطر و دستبرد و آسيب مردان (گرسنه و بوالهوس) مى باشند، مگر زنانى كه شديداً مورد حراست و مراقبت قرار گرفته و از آنان حفاظت كامل شود (و از اختلاط و ارتباط با مردان پرهيز نمايند).(2)

رسول مكرّم اسلام صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

از تنها نشستن با زنان بپرهيزيد. سوگند به خدايى كه جانم در دست اوست، مردى با زنى همنشين و تنها

ص: 122


1- - وسائل الشيعه 14/133.
2- - غرر الحكم 2/464 ح 7 چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

نمى شود مگر اين كه شيطان نزد آنها خواهد آمد (و آنان را گرفتار گناه خواهد كرد) و چنانچه مردى مورد اذيّت و آزارِ خوكى آلوده به كثافت و لجن قرار بگيرد بهتر است از اين كه شانه زن نامحرمى به او برخورد نمايد (زيرا تماس و برخورد با زن نامحرم، اُلفت و محبّت شهوانى ايجاد مى كند و كانون گرم زندگى آنان را متلاشى خواهد نمود).(1)

و همچنين پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هيچ كارى براى شيطان دشوار نبوده است مگر اين كه پاى زنان (بى تقوا و جلوه گر) را به ميان آورده، پس از آن كار مشكل شيطان آسان گرديده است.(2)

اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود:

اى بندگان خدا! بدانيد... گفتگو و همنشينى مردان با زنان (نامحرم) موجب نازل شدن بلا و گرفتارى خواهد شد و دل ها را منحرف مى سازد و دايم به زنان نگاه كردن، نور چشمان را خاموش مى گرداند و با گوشه چشم به زنان نگاه كردن از دام هاى شيطان است (نگاه

ص: 123


1- - مستدرك الوسائل 14/264؛ مرآت النساء /117.
2- - مرآت النساء /40.

مختصر با گوشه چشم زمينه نگاه هاى بعدى و ارتكاب گناه مى گردد).(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

از گفتگو و همنشينى با زنان بپرهيز، زيرا هيچ مردى با زن نامحرمى خلوت نمى كند مگر اين كه به او رغبت پيدا مى كند.(2)

نقش شيطان و نفس امّاره هنگام رويارويى با زن نامحرم

شيطان به حضرت موسى عليه السلام گفت:

با زن نامحرم همنشين نشو كه من بين تو و او وسوسه خواهم كرد (و زمينه گناه را فراهم مى نمايم).(3)

برادر و خواهر مسلمان!

وقتى كه شيطان به پيامبر معصوم با آن همه عظمتش هشدار مى دهد « همنشين زن نامحرم نشو كه شما را به

ص: 124


1- - بحارالأنوار 74/291 و 75/232.
2- - مرآت النساء /141.
3- - ترجمه محجّه البيضاء مرحوم فيض كاشانى /258.

گناه وادار مى نمايم»، تكليف من و شما روشن است، چرا كه شيطان دشمن قسم خورده انسان مى باشد و با كسى تعارف ندارد و انسان هر چند مقيّدتر به رعايت موازين شرع باشد، شيطان تلاش و فعاليّت زيركانه ترى خواهد داشت و بالأخره با توجيهات فريبنده، زمينه آلودگى و گناه را فراهم خواهد كرد.

به علاوه با دشمن قوى تر از شيطان، نفس امّاره كه در وجود خودمان قرار دارد چه مى كنيم؟! نفس سركشى كه انبياء و اولياء از شرّ اين دشمن فتنه انگيز به خدا پناه برده تا آنجا كه جناب يوسف عليه السلام هنگام رويارويى با زليخا و زنان مصر با همه عزّت و عصمت نفسش از شرّ اين دشمن بدكردار از خداوند كمك خواسته و به رحمت پروردگار پناه مى برد.(1)

وقتى كه شخصيتى در مقام عصمت از طغيان نفس خود به پروردگار پناه مى برد، هيچ مردى در مقابل زن و هيچ زنى در مقابل مرد نبايد به نفس خود اعتماد ورزد، زيرا هر چند مرد يا زنى بخواهد مسائل شرعى و عرفى را

ص: 125


1- - سوره يوسف /53.

در نظر بگيرد اما وسوسه هاى شيطان و تمايلات نفسانى آنها را گرفتار خطرهاى بزرگ مى نمايد.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

بين مردان و زنان جدايى و فاصله بيندازيد، زيرا هنگامى كه زنان و مردان رو در روى يكديگر قرار گرفتند و با هم تماس داشته باشند، به درد و بلايى گرفتار مى شوند كه درمان نخواهد داشت.(1)

صفات ارزنده زن از ديدگاه اميرالمؤمنين عليه السلام

اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود:

بعضى از نيكوترين صفات زنان، زشت ترين اخلاق و رفتار مردان است مانند تكبّر، بُخل و ترس. زيرا زنى كه در برابر بيگانه و نامحرم، متكبّر و گردن فراز باشد، نامحرم را به حريم خود راه نخواهد داد و براى بيگانه رام نخواهد شد (و بيگانه هم جرأت تماس و صحبت با او را ندارد).

و اگر بخيل باشد، اموال خود و شوهرش را حفظ خواهد كرد.

ص: 126


1- - مرآت النساء /140.

و چنانچه ترسو باشد با رفتار متين و سنگين خود از هر چيزى كه به حيثيّت و آبروى او زيان رساند، فاصله مى گيرد (جرأت رفت و آمد غير ضرورى به خارج خانه و ارتباط و اختلاط و گفتگوى با نامحرم را ندارد).(1)

شرح و توضيح كوتاه صفات ارزنده بانوان

به فرموده مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلام

1. يكى از صفات پسنديده زن "تكبّر" است. چرا كه اگر زن در برابر بيگانه متواضع، فروتن و خون گرم باشد، توجّه و رغبت بيگانه و نامحرم به او جلب شده و در نتيجه زمينه آسيب پذيرى اش فراهم خواهد شد. (البته تكبّر در برابر شوهر پسنديده نيست).

2. و همچنين "بُخل" با اين كه يكى از صفات رذيله مردان است، براى زن نيكو و پسنديده مى باشد. زيرا زن امانت دار شوهر است و امانت دار نمى تواند بدون اجازه صاحب امانت در امانت به دلخواه خود تصرّف نمايد.

اين مسأله تا آن حدّ حايز اهميت است كه مراجع و

ص: 127


1- - نهج البلاغه / حكمت 234.

فقهاء فرموده اند: چنانچه زن از خودش ثروتى داشته باشد به منظور پيشگيرى از بروز مشكلات اخلاقى، باز هم لازم است براى مصرف آن با همسر خود هماهنگى داشته باشد.

زيرا چنانچه زن ثروت خود را از ثروت و مال شوهرش جدا بداند، عواطف همسر خود را جريحه دار نموده و نوعى بيگانگى در زندگى ايجاد مى گردد.

اما اگر ثروت خود را در اختيار شوهر قرار داده تا در مسير تأمين نيازهاى زندگى مصرف نمايد و بدون هماهنگى با او از ثروت خودش استفاده نكند، يگانگى، صفا و صميميّت در زندگى آنان حكم فرما خواهد شد.

3. سوّمين صفت ممتاز و با ارزش زن، "ترسو و كم جرأت بودن" اوست. مگر نه اين است كه اگر زن يا دخترى كه طلا يا چيز باارزش و قيمتى همراه داشته باشد، براى حفاظت از آسيب و دستبردِ سارقان زورگير و اراذل و اوباش و مزاحمان خيابانى، آنها را در پوشش و حفاظ مطمئنّى قرار داده و با احتياط و ترس از كوچه و خيابان و مراكز عمومى عبور مى نمايد.

ص: 128

و چنانچه اطمينان به امنيّت مسير نداشته باشد، همراه پدر، همسر يا يكى از ارحام به كوچه و خيابان مى رود.

حتّى الامكان از مراكز تجمّع فاصله مى گيرد و هرچه زودتر خود را به محل امن مى رساند تا طلا و يا بسته حاوى اشياء قيمتى او مورد دستبرد دزدان قرار نگيرد.

سؤالى منصفانه

آيا زنان و دختران با اندام فريبنده و چهره زيبا كمتر از طلا و اشياء قيمتى بها دارند كه اين گونه در معرض نگاه هوس بازان گرگ صفت كوچه و خيابان كه آماده دريدن هستند قرار گرفته اند؟!

چه گوهرى از گوهر ناموس باارزش تر و كدام دزد از دزدِ ناموس خطرناك تر مى باشد؟!

آرى در چنين جامعه آلوده اى، تنها زنى مى تواند سرمايه عفّت خود را حفظ نمايد كه از جمع و اجتماعات نامحرمان فاصله گرفته و چنانچه ضرورتى براى رفتن به كوچه و خيابان داشته باشد، در كيفيّت پوشش، حجاب،

ص: 129

حركت، سخن گفتن و ... احتياط كامل نموده تا از گزند و آسيب دزدان خطرناك در امان باشد.

در غير اين صورت بازيچهِ دستِ هوسرانان شده، آرامش خود و جامعه را بر هم زده و مصداق اين حديث هشداردهنده مى گردد:

رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هر زنى كه آرايش و خودآرائى كند و با بهترين لباس از خانه خارج شود و خود را در معرض نگاه مردم قرار دهد، فرشتگان آسمان هاى هفت گانه و زمين او را لعنت خواهند كرد.(1)

برادر مسلمان!

در جامعه آلوده به فساد و گناه كنونى كه فرهنگ ما رنگ فرهنگ غرب را به خود گرفته و دختران و زنان از امنيّت برخوردار نيستند، احتياط و هوشيارى را مَدّنظر داشته باش و از ناموس و حيثيت خود پاسدارى كن.

چرا بايد همسر و دخترت به جاى حزم و احتياط و

ص: 130


1- - بحارالانوار: 73/329.

حفاظت از شرف و حيثيّت خود، قهرمان كوچه و بازار باشند و حتى خريد لوازم زندگى را نيز كه براساس فرمايش رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم وظيفه مردان مى باشد(1) با برخورد و سر و كلّه زدن و بگو مگوى با نامحرمان انجام دهند و با كمال تأسّف، از آنچه اتفاق مى افتد بى اطلاع باشى؟!

خطاب و عتاب دلسوزانه و دردمندانه مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلام را به مردانى كه در كنترل خروج زنانشان از خانه و تماس با نامحرمان سهل انگارى مى نمايند، مجدّداً بخوانيد:

آيا حيا نمى كنيد! و آيا تعصّب و غيرت نداريد! زنان شما به بازارها (و اماكن عمومى) مى روند و با مردها تماس دارند.(2)

منظور مولايمان على عليه السلام، تنها زنان بى حجاب و بى بند و بار نيست، زنان با حجاب و مذهبى و متديّن را نيز شامل مى شود، چرا كه زنان و دختران هر چند مقيّد به

ص: 131


1- - مستدرك الوسائل 14/182.
2- - وسائل الشيعه 14/174.

رعايت موازين شرعى باشند، تضمينى براى سلامت و امنيّتشان در نگاه، رويارويى و سخن گفتن با نامحرمان و مردان هوسران وجود ندارد، زيرا شيطان در مورد افراد مؤمن تلاش و فعاليّت زيركانه ترى دارد و آنان را با مكر و تزوير به گناه آلوده مى كند.

و بالأخره، مسأله اختلاط و ارتباط محرم و نامحرم و آسيب پذيرى زنان و دختران تا آن حدّ خطرناك و جدّى است كه باز هم مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلام به فرزند دلبندش امام مجتبى عليه السلام مى فرمايد:

... زنان را در پرده حجاب و پوشش نگاهشان دار تا نامحرمان را ننگرند، زيرا سخت گيرى در حجاب، سلامت و پاكدامنى آنان را استوارتر مى سازد. آوردن افراد غير صالح در ميان زنان و داخل زندگى، خطرناك تر است از بيرون رفتن آنها از منزل (از تماس و ارتباط زن ها با غريبه و نامحرم جلوگيرى كن و بيگانه را به حريم زندگى ات راه نده) و اگر مى توانى كارى كن كه زنان، غير تو را نشناسند. كارى كه برتر از توانايى زن مى باشد و به او مربوط نيست به او وامگذار، زيرا زن گُل است (لطيف و آسيب پذير) نه قهرمان و كارفرما (نبايد

ص: 132

تحصيل مال و تأمين مخارج زندگى را به زن واگذار كرد، چون زن استعداد و تحمّل اين كار را از نظر جسمى و روحى ندارد).(1)

اين گزارش هشدار دهنده را هم بخوانيد:

مشاهدات خبرنگار پاكستانى از وضعيت حجاب در مشهد

خانم «ناديا بتول نجارى» خبرنگار و مجرى تلويزيون پاكستان كه 28 سال دارد از شهر لاهور (پايتخت فرهنگى پاكستان) براى دوّمين بار پس از 16 سال براى حضور در مراسم اختتاميه نهمين جشنواره بين المللى امام رضا عليه السلام

به مشهد (پايتخت معنوى ايران) سفر كرده است.

او داراى مدرك كارشناسى در رشته علوم ژنتيك است و در عرصه رسانه در شهر لاهور، چهره شاخص و شناخته شده اى محسوب مى شود.

خبرنگار خراسان در گفتگو با خانم بتول نجارى از او مى خواهد از مشاهداتش درباره وضعيت زنان ايرانى

ص: 133


1- - نهج البلاغه / نامه 31؛ بحارالأنوار 103/252.

برايش بگويد.

خانم بتول نجارى كه با حجاب و پوشش مى باشد پس از ايراد مطالبى مى گويد:

خانم هاى ايرانى به لحاظ چهره، زيبا هستند و زن زيبا نبايد خود را در معرض ديد همگان قرار دهد.

زن هاى پاكستانى رسم دارند، طلاهاى باارزش و قيمتى خود را در صندوقچه اى پنهان كنند، اما زيورآلات بدلى خود را روى ميز در معرض ديد قرار مى دهند و كسى ارزشى براى آنها قايل نيست كه پنهانشان كنند.

من 16 سال پيش كه به ايران آمدم و حجاب زنان ايرانى را ديدم، حس كردم زن هاى ايرانى همان طلاهايى هستند كه در صندوقچه اى نهان شده اند تا چشم هر كسى به آنها نيفتد.

اما حالا وضع متفاوت شده است، خانم هاى بدون چادر در مشهد زياد ديدم...

در پاكستان زنان مسلمان در دانشگاه و اجتماع حجاب دارند.(1)

ص: 134


1- - روزنامه خراسان /17957 تاريخ 23/7/1390.

كاهش روزافزون ازدواج، نتيجه مصيبت بار اختلاط و ارتباط زنان و مردان

با كمال تأسف! مسأله فروپاشى شرم و حيا و اختلاط آزاد زن و مرد در جاى جاىِ جامعه اسلامى به صورت شرم آورى در حال گسترش و ازدياد مى باشد، تا آنجا كه اين پديده شوم علاوه بر مراكز ادارى، حوزه هاى تحصيل، مجالس، محافل، ضيافت ها و در مجامع برخى از خانواده هاى مذهبى نيز به چشم مى خورد!!

اين حركت منفى در بين دختران و پسران جوان از روند بيشترى برخوردار است و فساد و انحراف آنان از پرده بيرون افتاده و چيزى نيست كه بر كسى پوشيده و پنهان باشد تا به عنوان نشر فساد، خبرتراشى و اشاعه بى عفّتى مورد انتقاد قرار گيرد؛ چرا كه علاوه بر اخبار وحشتناكى كه هر روز به وسيله روزنامه ها، جرايد و رسانه ها از جنايت هاى هولناك ناشى از اختلاط و ارتباط زنان و مردان منتشر مى گردد، شاهد و ناظر حوادث و مناظر بى شرمانه اى هستيم كه اخلاق، معنويّت و سلامت جامعه اسلامى را جريحه دار نموده است!!

ص: 135

دنياى غرب كه عزّت و سرافرازى مسلمانان كشورمان برايش قابل تحمّل نبود، پس از شكست هاى مفتضحانه به منظور انتقام جويى از ملّت اسلام از مسأله تهاجم و شبيخون فرهنگى استفاده نموده و با اختلاط زن و مرد و اشاعه فحشاء و گناه و قوى ترين حربه شيطانى خود، «بى عفّتى»، قبح و زشتى بى حجابى را كه هويّت اسلامى مسلمانان است از بين برد!

پاى دختران و زنان را در همه جا در ميان كشيد و به موازات عرضه شدن زنان و دختران در خيابان ها، بازارها، ادارات، كارخانجات و ديگر مراكز خصوصى و عمومى و آزادى اختلاط زن و مرد، جوانان را از نظر غرايز به صورت ارزان اشباع نموده، به طورى كه جوانان به جاى ازدواج و تشكيل خانواده، دوران جوانى و نشاط خود را در گناه و بى بند و بارى و هرزگى طى مى كنند!!

سنّ ازدواج بالا رفت و با مجال استفاده از فحشاء و گناه در دوران تجرّد، جوانان از پذيرش ازدواج كه در گذشته روابط پسر و دختر تنها از اين طريق بود، سرباز زده و زندگى تجرّدى و معاشرت آزاد را بر تشكيل خانواده

ص: 136

و اشباع غرايز سالم ترجيح دادند و در نتيجه مسأله با اهميت ازدواج در شرايط كنونى به صورت بحران درآمد و اختلاط و ارتباط دختر و پسر آزاد گرديد!!

افزايش نگران كننده طلاق، معلول ارتباط و اختلاط محرم و نامحرم و دوستى هاى قبل از ازدواج

پس از كاهش روزافزون مسأله ازدواج، بازار طلاق به صورت نگران كننده اى رواج پيدا كرد و به حالت بحران رسيد، تا جايى كه مسئولين كشور را به وحشت انداخته است!!

براساس آمار منتشر شده از سوى سازمان ثبت احوال كشور، در سال 1384 تنها 84 هزار واقعه طلاق و در سال 1389 بيش از 137 هزار طلاق ثبت شده است كه از سال 1384 تا سال 1390 طلاق رشد 37/59 درصدى نشان مى دهد!

و از نكات مهمّ و تكان دهنده تر اين كه، بيشترين طلاق ها مربوط به زوج هاى بين سنين 20 تا 29 سال مى باشد!

ص: 137

آيا در كشور اميرالمؤمنين عليه السلام با داشتن مكتبى كه مى گويد: مبغوض ترين حلال ها نزد خداوند طلاق است(1)، چرا بايد طلاق روند افزايشى داشته باشد و از رهگذر آن اين همه فجايع به وجود آمده و اين همه اطفال معصوم قربانى هوى و هوس مردان و زنان بى بند و بار بشوند!

عامل مهمّ روند رو به افزايش طلاق كه به صورت فاجعه در كشور اسلامى ما درآمده، ترويج فساد و دوستى هاى نامشروع قبل از ازدواج دختران و پسران مى باشد!

اين گزارش را بخوانيد:

45 درصد طلاق ها معلول دوستى هاى قبل از ازدواج مى باشد(2).

به يك نمونه تكان دهنده از عاقبت مصيبت بار دوستى قبل از ازدواج توجه فرماييد:

ص: 138


1- - نهج الفصاحه /439 چاپ دفتر نشر.
2- - روزنامه خراسان / تاريخ 23/8/1389.

تاوانِ تلخِ دوستى قبل از ازدواج

زن جوانى كه قربانى دوستى و احساس قبل از ازدواج گرديده، داستان مصيبت بار زندگى خود را بازگو مى كند:

در دوران دبيرستان با پسرى به نام رامين آشنا شدم و مدّتى با هم به صورت تلفنى رابطه داشتيم. اما چون او كار درست و حسابى نداشت و هنوز به سربازى نرفته بود، با پسرخاله ام ازدواج كردم و به دليل شرايط شغلى شوهرم به شهر ديگرى نقل مكان كرديم و در اين مدّت صاحب يك دختر شديم.

دوران مأموريت شوهرم پنج سال طول كشيد و پس از آن به مشهد بازگشتيم و از اين بابت خيلى خوشحال بودم. اما متأسّفانه ماجرايى اتفاق افتاد كه خاطرات دوران قبل از ازدواج را برايم يادآورى كرد!

نمى دانم چرا با اين كه هيچ بدى از شوهرم نديده بودم و با داشتن يك فرزند و زندگى با صفا، متأسّفانه بدون اختيار و بدون در نظر گرفتن تعهّداتى كه به همسر، فرزند و زندگى ام داشتم يك روز غروب به شماره تلفن خانه رامين زنگ زدم و با صداى لرزان با رامين صحبت كردم!!

ص: 139

با اين كه چندين سال بود با يكديگر تماس نداشتيم اما بر اثر اين ارتباط احمقانه، همه احساس، هيجان و خاطره هاى دوران گذشته مان شعله ور گرديد. بدون ترس از آبروريزى و لغزش، رابطه عاطفى بين ما برقرار گرديد كه پس از گذشت سه ماه تار و پود زندگى ام درهم پيچيد و عفّت و حيثيتم را به باد دادم!!

شوهرم با اطلاع از اين رابطه ننگين طلاقم داد و خانواده ام نيز مرا طرد كردند.

من كه شرمنده، آلوده و سرافكنده شده بودم و جايى نداشتم كه بروم، به سراغ رامين رفتم. او همسرش را طلاق داده بود و با اين كه مى دانستم به مواد مخدر اعتياد دارد به عقدش درآمدم!

پس از آن چون خجالت مى كشيدم از خانه بيرون بيايم، دچار افسردگى شديدى شدم و حدود شش ماه خودم را در خانه زندانى كردم و از كرده خودم به شدت پشيمان شده بودم و احساس دلتنگى عجيبى براى فرزند همسر سابقم و خانواده ام داشتم، ولى راهى براى بازگشت نداشتم!

ص: 140

من زندگى نكبت بارى را با رامين تحمّل كردم تا اين كه فهميدم كه همسر و شريك زندگى ام مرا در قمار باخته است و بايد در اختيار دوستان كثيفش قرار بگيرم! ديگر نتوانستم طاقت بياورم و از آن خانه نفرين شده فرار كردم و خودم را به كلانترى رساندم!

لعنت بر من! كه به خاطر يك ارتباط احمقانه و به ياد خاطرات احساسى دوران قبل از ازدواجم، زندگى ام را تباه كرده و سرنوشت شومى را براى خودم رقم زدم!!

اميدوارم همه دختران و زنانى كه داستان تلخ زندگى مرا مى خوانند، فكر كنند كه زندگى با صفاى من چگونه و از كجا و چرا اين گونه تباه شد! هيچ دختر و زنى گرفتار احساس و دلدادگى نشود، زيرا هوس هاى فصلى و موسمى پس از رسيدن به خواهش دل، سرد مى شود و عاقبتش نكبت و رسوايى است(1).

رسوايى و افتضاح روابط آزاد زن و مرد!

حوادث دردناك و ماجراهاى تلخ و مصيبت بارى كه هر

ص: 141


1- - روزنامه خراسان /17958 تاريخ 24/7/1390.

روز صفحات حوادث روزنامه ها را سياه مى كند، دل آدمى را مى سوزاند و قلم از بازگوكردن آنها شرم دارد!

منشأ اصلى اين خبرهاى غم بار، روابط آزاد دختر و پسر و اختلاط و ارتباط زن و مرد نامحرم مى باشد كه با كمال تأسّف در روزگار ما در اكثر مراكز عمومى، محيط هاى اجتماعى، كارى، ادارى، آموزشى، مدرسه و دانشگاه تنگاتنگ شده و والدين و مسئولان و متولّيان امور در خواب غفلت هستند!!

دختران و زنان به بهانه هاى گوناگونِ تحصيل، اشتغال، خريد، اردو، تور، سفرهاى دسته جمعى و حتى كاروان هاى زيارتى بدون همراهى محارمشان، از آغوش گرم خانه و خانواده جدا گرديده و با اختلاط با نامحرمان، جامعه را به فساد، انحراف و رسوايى و افتضاح كشيده اند!!

اين ماجراهاى تلخ و سياه را كه دختران و پسران همين مرز و بوم به وجود آورده اند بخوانيد تا در جريان وضعيّت نكبت بارِ نسل سوخته و فريب خورده قرار بگيريد، شايد خون در رگ غيرت ها بجوشد و نواميس مان را از محيط خانه و آغوش مقدّس و امن و امان خانواده به

ص: 142

محيط آلوده و پُر از گناه و انحراف نفرستيم و قبل از فروپاشى كامل حيثيّت، عفّت و شرم و حياى زنان و دختران و مرگ اخلاق و انسانيّت به اين همه غفلت و بى تفاوتى دردناك پايان داده و در مقابل قتل عام فرهنگى دشمن و استعمار كه لاقيدى را به نام آزادى، تمدّن و تربيت روز به ملّت اسلام تحميل كرده موضع بگيريم و شرمنده نسل هاى آينده نباشيم!!

اين ماجراى تكان دهنده را بخوانيد:

سرنوشت تلخ دختر 12 ساله اى كه از خانه فرار كرد!

چندى قبل خانواده اى كه اهل يكى از شهرهاى غربى كشور هستند، براى زيارت به مشهد آمدند. دختر 12 ساله! اين خانواده با استفاده از غفلت پدر و مادر در خيابان با پسر جوانى ارتباط پيدا كرد! تلاقى نگاه دختر و پسر و آشنايى خيابانى به رد و بدل كردن شماره تلفن انجاميد و آنها از اين طريق با يكديگر در تماس بودند.

پسر جوان با توسّل به حيله و نيرنگ و ابراز احساساتِ دروغين دختر نوجوانِ عاطفى را شيفته خود كرد تا آن كه

ص: 143

خانواده وى پس از اتمام مسافرت به شهر خود بازگشتند.

جوان 23 ساله كه فكر مى كرد طعمه مناسبى گير آورده است، همچنان با دختر 12 ساله تماس مى گرفت تا اين كه موفّق شد با حيله و نيرنگ دختر نوجوان را به بهانه ازدواج از خانه و خانواده و شهر خود فرارى دهد!

دختر بيچاره نيز غافل از اين كه چه عاقبت خطرناكى در انتظار اوست، ماجرا را از پدر و مادرش پنهان كرد و در حالى كه فريب حرف هاى پوچ و احساسى پسر شيطان صفت را خورده بود، با برداشتن مقدارى طلا، پول و شناسنامه اش و به اميد ازدواج با جوان رؤيايى اش راهى مشهد شد!

پسر 23 ساله كه با او در محلى قرار گذاشته بود به ديدن او رفت و با بيان اين كه در حال اتمام دوران تحصيلات تكميلى است، دختر نوجوان را به مخفيگاه خود كه منزل يكى از بستگانش بود برد و عروس نوجوان را در آنجا زندانى كرد.

دخترك بيچاره كه تازه متوجه شده بود چه بلايى بر سرش آمده است و قربانى پوشش غيرعفيفانه، جلوه گرى و

ص: 144

نگاه آلوده و ارتباط نامشروعش شده، تلاش كرد تا از آن خانه جهنمى و حجله عروسى اش فرار كند، اما تلاش هاى او بى فايده بود و پسرى كه شيفته او بود! و حاضر بود براى رسيدن به او بميرد!! چهره واقعى خود را نمايان كرد!

اين پسر به مدت سه شبانه روز دختر نوجوان را ... و آبرو و حيثيتش را به باد داد!

از سوى ديگر خانواده دختر كه از مفقود شدن و فرار او بى تاب و نگران شده بودند، با توجه به تماس هاى مشكوكى كه از مشهد با دخترشان برقرار مى شد، موضوع را به پليس خراسان رضوى اطلاع داده و از پليس كمك خواستند.

پليس با توجه به اظهارات خانواده اين دختر به سر نخ هايى دست يافت كه نشان مى داد دختر 12 ساله چند روز قبل وارد مشهد شده است.

مأموران انتظامى با استفاده از شيوه هاى فنّى خود موفّق شدند با شناسايى جوان 23 ساله، محل اختفاى دختر نوجوان را پيدا كنند. امّا وقتى مأموران به محل زندانى شدن دختر رفتند، جوان جنايتكار با رها كردن

ص: 145

دختر نوجوان از محل فرار كرده بود.

تلاش پليس براى دستگيرى متّهم فرارى آغاز شد و مأموران موفّق شدند جوان شيطان صفت را در مدت 24 ساعت رديابى نموده و دستگير نمايند.

متّهم در بازجويى هاى انجام شده به اغفال دختر نوجوان، سرقت طلا و آزار و اذيّت وى به مدت سه شبانه روز اعتراف كرد!(1)

اگر اين دختر نوجوان 12 ساله! بدحجابى، بد پوششى و جلوه گرى نداشت، توجّه جوان بوالهوس را به خود جلب نمى كرد و آتش نهفته او شعله ور نمى شد و اين فاجعه تلخ و مصيبت بار به وقوع نمى پيوست!

آرى! آزادى به سبك غرب، محيط را براى پرورش جنايتكار آماده مى سازد و راه جنايت باز مى شود.

آيا اين دختر فريب خورده بعد از اين خوشبخت خواهد شد؟ هرگز!!

اين گزارش هاى شرم آور را نيز بخوانيد:

ص: 146


1- - روزنامه خراسان 17681 تاريخ 2/8/1389.

در سوگ عفاف و حجاب: سفرهاى مختلط دختران و پسران!

... عده اى از سودجويان به طور سازمان دهى شده از دختران و پسران جوان براى شركت در سفرهاى دسته جمعى يك روزه به مناطق تفريحى به طور مجرّدى دعوت و زمينه هاى بروز فسادهاى اخلاقى و روابط غير شرعى را فراهم مى نمايند.

جوانى كه بدون اطلاع از وضعيت اين تورها در يكى از اين مسافرت ها شركت كرده بود، مى گويد: با پرداخت مبلغى قرار شد ساعت 30/6 صبح در يكى از ميدان هاى مشهد حضور يابم.

وقتى اتوبوس ها آمدند متوجه شدم اين سفر يك روزه مختلط است و تعداد زيادى دختر جوان نيز حضور دارند!...

دختر جوان ديگرى كه او نيز از وضعيّت آلوده اين سفر بى اطلاع بوده گفت: من حجاب اسلامى داشتم. داخل اتوبوس مورد تمسخر سرنشينان و همراهان قرار گرفتم و آنها مدام از من مى خواستند تا چادرم را از سرم بردارم!...

و بالاخره بنابر اظهار يكى ديگر از جوانان شركت

ص: 147

كننده در اين تورها، برقرارى روابط ... و مصرف مشروبات الكلى در مكان هاى خلوت تفرّجگاه ها، تنها بخشى از پى آمدهايى است كه افراد سودجو براى رسيدن به مقاصد شوم خود، اين گونه سفرهاى مجرّدى را برنامه ريزى مى كنند!!...(1)

وضعيت رسواى دختران كاروان هاى زيارتى!

خبرنگار خراسان كه در يكى از خيابان هاى مشهد با مأموران نامحسوس پليس همراه شده بود گزارشى در مورد اعمال و رفتار زنان و دختران بدحجاب تهيّه كرده كه بخشى از آن گزارش بازگو مى شود:

... طى 4 ساعت 40 نفر زن و دختر به دليل مزاحمت و پوشش نامناسب متوقف شدند و تا ساعت 7 همه آنان به مقرّ پليس انتقال داده شدند!

در ميان بازداشت شدگان 2 دختر اهل استان ديگرى بودند كه هنگام دستگيرى ظاهرى بسيار زننده داشتند

ص: 148


1- - ضميمه روزنامه خراسان /17821 ويژه نامه 1855 تاريخ 7/2/1390.

ولى داخل مقرّ پليس كه آنها را ديدم، چادر و مقنعه پوشيده بودند. پرسيدم: با كى آمديد؟ گفتند: با يك كاروان 100 نفره و همه دانش آموز دبيرستان هستيم كه بدون همراهى پدر و مادرهايمان به زيارت آمده ايم، مدير كاروان در جريان است.

دقايقى بعد مدير كاروان كه مردى حدود 40 ساله بود به پليس مراجعه كرد و گفت: 4 روز است از شهر ... آمده ايم، اين دخترها دانش آموزان يك دبيرستان هستند. حيف كه من نامحرمم و الاّ همين جا مى زدمشان و لَت و پارشان مى كردم، ديروز هم آگاهى حرم زنگ زد، دوتاى ديگر از اين ها را رفتم آزاد كردم. اصلاً غلط كردم كه اين كاروان زيارتى دختران را آوردم، جز دردسر و ضرر هيچى برايم ندارد...!!(1)

برادر و خواهر مسلمان!

زن گل است، لطيف و باطراوت و آسيب پذير. جايگاه امن و امانش كنار خانواده و گلستان زندگى است.

ص: 149


1- - روزنامه خراسان 17804 تاريخ 18/1/1390.

آسيب پذيرى اش زمانى شروع مى شود كه به عنوان كار، اشتغال، تحصيل به خصوص در ديار غربت، اردو و همچنين سفر حتى سفرهاى زيارتى بدون همراهى با محارمش از خانواده جدا شود.

اين حديث زيبا و آموزنده را بخوانيد:

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

براى زنى كه ايمان به خدا و روز قيامت دارد، جايز نيست مسير روز يا شبى را طى نمايد مگر اينكه (مرد) محرمى همراه او باشد.(1)

ص: 150


1- - بحارالانوار: 89/15.

7-اختلاط با محارم ناامنى در حريم محرميّت

رويارويى و اختلاط زن و مرد تا آن حدّ خطرناك و آسيب پذير است كه اسلام در مورد ارتباط و اختلاط محارم و اقرباى دور و نزديك و معاشرت ها و مراوده هاى مرسوم خانوادگى، دقّت نظر داشته و با وضع قوانينى ارزنده، اختلاط آزاد و بى قيد و شرط با محارم را محدود نموده تا مردان و زنان به بهانه محرم بودن، گرفتار گناه و بى بندوبارى نگشته و بى پروا و آزاد، با آرايش و لباس هاى مبتذل و زننده و انجام حركات جِلف و با خنده و خوشرويى، بدون در نظر گرفتن غرايز و احساسات جنسى، پرده حجاب و حيا را كنار نگذارند و خداى نكرده زمينه گناه و انحراف پيش نيايد و به مرور به آسيب هاى اخلاقى

ص: 151

گرفتار نشوند. چون غريزه جنسى حد و مرزى ندارد و محرم و نامحرم براى او فرقى نمى كند. هر جا زمينه اى پيش بيايد تهييج خواهد شد.

فقها و مراجع تقليد نيز بر اين مسئله اتفاق نظر دارند كه زن چنانچه نسبت به محارمش از نگاه آلوده ايمن نباشد، واجب است خود را از آنها بپوشاند.(1)

بنابراين تشكيل مجالس فاميلى متشكّل از مردان و زنان محارم و اختلاط و ارتباط آزاد، خلاف مذاق دين است و امنيّت و عفّت زن را به خطر مى اندازد.

به اين احاديث ارزنده توجه فرماييد:

مردى به رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم عرض كرد:

اى رسول خدا! خواهر من موهاى خود را به من نشان مى دهد. آن بزرگوار فرمود: نه! از اين عمل پرهيز كند. مى ترسم اگر زيبايى ها، مو، زينت و مُچ هاى دست خواهرت ظاهر شود، كار شما به حرام بيانجامد.(2)

و همچنين مردى از پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم سؤال كرد:

آيا هنگام وارد شدن نزد مادرم اجازه بگيرم؟

ص: 152


1- - عروة الوثقى با حواشى مراجع تقليد/ 184.
2- - بحارالأنوار 104/38 چاپ ايران.

حضرت فرمود: بلى! آيا دوست دارى او را بدون لباس ببينى؟

عرض كرد: نه.

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود: پس اجازه بگير و بى خبر بر مادرت وارد نشو.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هرگاه مردى بخواهد زنى از محارم خود را كه به سنّ بلوغ و عادت ماهيانه رسيده ببوسد، خواهر باشد يا عمّه يا خاله، پس بايد بين دو چشم و يا سر او را ببوسد و از بوسيدن صورت و دهان آنها خوددارى نمايد.(2)

در زمينه اختلاط غير عفيفانه با محارم و آسيب و آفت هاى ناشى از آزادى بى قيد و شرط و آرايش و جلوه گرى زنان نزد فاميل و محارم شان، حوادث و ماجراهاى تكان دهنده و شرم آورى رخ داده كه بازگو كردن آنها موجب اشاعه فحشاء و جريحه دار شدن عفّت عمومى مى باشد!

ص: 153


1- - بحارالأنوار 104/38.
2- - بحارالأنوار 104/38.

8-تربيت فرزند

لزوم حريم گرفتن و حفظ حجاب دختران خردسال

مسأله تهييج و تحريكات جنسى تا آن حدّ حسّاس و خطرناك است كه اسلام به منظور پيشگيرى از بروز حوادث ناگوار و تمرين و آمادگى نونهالان به پوشش و حجاب و سلامت اخلاقى آنان در دوران كودكى و پس از بلوغ، به آنها دستور حريم گرفتن و گريز از نامحرم داده است تا خردسالان نيز مانند دختران و زنان، قربانى ارضاء هوس هاى مردان شيطان صفت نگردند.

پايبندى مادران به چادر و حجاب و آداب و رسوم اسلامى، بيشترين تأثير را در تربيت و تشويق دختران خردسال به پوشش چادر و روش صحيح زندگى و تمرين و

ص: 154

عادت آنان براى دوران بلوغ و پس از آن دارد.

مراقبت در معاشرت، نظارت بر دوست يابى و تشويق به انجام آموزه هاى دينى، مهم ترين مسأله در تربيت و سلامت اخلاق پسران و دختران خردسال است.

مسامحه، كوتاهى و بى تفاوتى در مراقبت و كنترل مسائل اخلاقى نونهالان به خصوص در مسأله حجاب و چادر و حريم گرفتن از نامحرم، زمينه ساز انحراف و تهييج تمايل جنسى نهفته و فروپاشى سلامت اخلاق آنان مى باشد و چنين كودكانى هميشه در معرض آسيب و عوارض مختلف روحى، انحراف اخلاقى و عقده هاى روانى خواهند بود.

معضلِ بلوغ هاى زودرس دختران و پسران

يكى از بلاهاى خانمانسوزى كه تمدن ننگين غرب براى جامعه ما به ارمغان آورده، بلوغ هاى زودرس پسران و دختران مى باشد.

طبيعى است وقتى پسر به بلوغ زودرس جنسى مى رسد، كسى به او زن نمى دهد و دختر نيز در سنّ بلوغ

ص: 155

زودرس به جهت نداشتن رُشد شوهردارى و خانه دارى، كسى شوهرِ او نمى شود، ناگزير غريزه تحريك شده آنان را كه هيچ نيرويى توان مهار كردن آن را ندارد، ماهواره، فيلم هاى مبتذل، شب نشينى هاى آلوده، دختران هرزه كنار خيابان و مسير مدرسه و پسران هوسران گرگ صفت كه با دام كاذبِ پيشنهاد ازدواج به راحتى عفّت و حيثيّت دختران را فداى رسيدن به اهداف شوم خود مى كنند، اشباع مى كند!!

در نتيجه ماجراهاى تلخ و تكان دهنده اى به وجود مى آيد كه لرزه بر اندام مى اندازد و دل را به درد مى آورد و نمونه هايى از آنها در خلال مطالب اين كتاب بازگو شد.

اكنون اين گزارش تكان دهنده را در زمينه بلوغ زودرس پسرها و دخترها بخوانيد:

ميانگين سنّ بلوغ جنسى در ايران در پسرها از 16 به 12 سال و در دخترها از 14 به 10 سال كاهش يافته است.

به گزارش واحد مركزى خبر، رئيس سازمان نظام روانشناسى و مشاوره كشور در نشست خبرى گفت:

الگوى تغذيه، افزايش گوشت هاى هورمونى، تأثير

ص: 156

برخى مواد و افزودنى هاى شيميايى و از همه مهم تر، هجمه دنياى مجازى، تصاوير و مطالب غيرمجاز اينترنتى، گسترش بلوغ جنسى را به سنين پايين تر كشانده است.(1)

اى كاش رئيس سازمان نظام پزشكى، يكى ديگر از عوامل بلوغ زودرس نوجوانان را شرايط داخلى زندگى هاى كنونى بازگو مى كرد.

وقتى كه مادر خانواده ميان منزل به تصوّر آن كه نامحرمى وجود ندارد، بدن خود را نيمه عريان مى كند و در برابر فرزندان خود مدّت ها به آرايش كردن مى پردازد، دختر نوجوان هم لباس بدون آستين به تن كرده و زيبايى هاى بدن خود را آشكار مى نمايد، آيا پسر نوجوان در چنين محيطى آتش نهفته غرايزش شعله ور نمى گردد؟!!

و وقتى كه پدر و پسر در ميان منزل با زيرپوش و وضعيّت مبتذل در برابر دختر خانواده ظاهر مى شوند، آيا

ص: 157


1- - اين گزارش روزنامه كيهان است كه بريده آن موجود است و متأسفانه شماره و تاريخ آن را ننوشته ام.

دختر نوجوان در چنين محيطى تهييج نمى شود؟!

و آيا آن دختران و پسران نوجوانى كه در چنين محيطى زندگى كرده، وسايل تصويرى مبتذل گوناگون نيز در اختيارشان مى باشد، گرفتار بلوغ زودرس و آسيب و آفت هاى جبران ناپذير ناشى از تحريك غرايزشان نمى شوند؟!!

بنابراين، يكى از عوامل انحراف نوجوانان، بى اعتنايى پدران و مادران به مسائل اخلاقى در خارج و داخل زندگى، پشت پا زدن به سنّت هاى اصيل دينى و تقليد كوركورانه از رسم و رسومات دنياى غرب مى باشد!!

چرا پدران و مادران ديروز كه رعايت اخلاق و موازين دينى را در زندگى خود مى كردند و وسايل مختلف گناه در اختيار فرزندانشان نبود، چنين مفاسدى در ميان دختران و پسران وجود نداشت و جوانان و نوجوانان گرفتار دام دشمن نمى شدند؟!

توضيح و تفصيل مسأله اختلاط محارم و آفت و آسيب هاى ناشى از آن، در جلد اول اين كتاب تحت عنوان «اختلاط محارم» و در اين كتاب نيز تحت عنوان «اختلاط

ص: 158

با محارم، ناامنى در حريم محرميّت» بازگو شده است.

بالاخره، پدران و مادران وظيفه دارند ضمن رعايت كامل موازين دينى و اخلاقى، فرزندان خود را از دوران كودكى به رعايت حجاب و پرهيز از نامحرم و حتى تمرين نماز و روزه در حدّ توان عادت دهند و چنانچه در اين مسأله حياتى، بى تفاوت بوده و مسامحه نمايند و كودكان نونهال خود را به تقليد از اين و آن، بدون پوشش و حجاب با لباس هاى جِلف و زننده و موى باز در معرض ديد نامحرمان قرار داده و آنان را نسبت به نامحرم بى تفاوت نمايند، در گناهان و انحراف آنها شريك هستند.

اين احاديث ارزنده را بخوانيد:

جمعى از بنى هاشم، امام رضا عليه السلام را به ميهمانى دعوت نمودند. در خانواده آنها دختر كوچكى وجود داشت و آنان دختر را مورد نوازش قرار دادند. بعد از آن كه دختر نزد امام عليه السلام آمد، آن بزرگوار سؤال فرمود: چند سال دارد؟ گفتند: 5 سال.

حضرت رضا عليه السلام امر فرمود آن دختر خردسال را از

ص: 159

محضرش دور كردند.(1)

ابى الحسن عليه السلام فرمود:

وقتى كه دختر بچه 6 ساله شد، مرد نامحرم حق ندارد او را ببوسد و همچنين نمى تواند او را در آغوش بگيرد.(2)

رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

دختر بچه 6 ساله را پسر بچه نبوسد و همچنين زن ها از بوسيدن پسر بچه اى كه سنّش از 7 سال تجاوز كرده است خوددارى كنند.(3)

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

موقعى كه فرزندان شما 7 ساله شدند، بستر خوابشان را از يكديگر جدا كنيد.(4)

ص: 160


1- - فروع كافى 5/533.
2- - وسائل الشيعه 5/28.
3- - مكارم الاخلاق /115.
4- - بحارالأنوار 23/112.

وظيفه چيست؟

حال با توجه به تذكّرات و آموزش هاى ارزنده پيشوايان معصوم عليهم السلام كه بهترين و دلسوزترين مدافع حقوق انسان در همه شئون زندگى هستند، وظيفه چيست؟!

اطاعتِ فرمان آن عزيزان و در نتيجه محفوظ بودن نونهالان و پاره هاى تنمان از آسيب و آفت هاى پيشروى آنان در جامعه آلوده كنونى؟ و يا راه و روش برخى از مادران كه دختركان بى گناه خود را با لباس هاى رنگين، موهاى حالت داده و پوشش نيمه برهنه در معرض نگاه هاى جوانان بوالهوس و آلوده قرار داده و پاره تن خود را قربانى خواسته هاى دل خود، چشم و هم چشمى و تقليد كوركورانه از فرهنگ استعمارى غرب مى نمايند؟!

اكنون چند نمونه از حوادث دردناك و ماجراهاى تلخ و مصيبت بار نونهالانى كه پوشش و آراستگى مبتذل آنان موجب تهييج و تحريك مردان هوسران گرديده و خبرهاى سياهى به وجود آورده اند، بازگو مى گردد. شايد مادران تكانى خورده، به خود آمده و قبل از اين كه اشكِ ندامت

ص: 161

ريخته، زانوى غم در بغل بگيرند و آبرو و حيثيّت شان از بين برود، دلشان براى خود و كودكان معصوم و بى دفاع خود بسوزد. به هيچ مرد بيگانه اى اعتماد ننموده، اندام معصومانه عزيزان شان را با پوشش مناسب از آسيبِ نگاه هِيز نامحرمان دور نگهداشته و نگذارند پاره هاى تنشان طعمه و شكار جوانان و مردان سنگدل و شيطان صفت بشوند.

چرا كه جلوه گرى، بدحجابى و بدپوششى، در هر سنّى كه باشد، دعوت به نگاه و توجه نامحرمان بوده، آتش نهفته وجود مردان را شعله ور نموده و زمينه ارتكاب جرم را فراهم مى نمايد.

و چنانچه پوشش و حجاب، كامل و عفيفانه باشد، نونهالان، دختران و زنان از اختلاط و ارتباط با نامحرمان پرهيز نموده، اندام خود را به تماشاى بيماردلان و معرض نگاه جوانان و مردان نگذارند، كسى جرأت نمى كند به آنان نگاه كند يا صحبت نمايد و اين همه فجايع هولناك كه تصوّرش موى بر اندام آدمى راست مى كند، رخ نخواهد داد.

ص: 162

تعرّض به دخترك معصوم!

مادرِ دل شكسته ماجراى تلخ و هولناك دختر معصومش را اين طور اظهار مى نمايد:

در آغاز سال تحصيلى جديد، دخترم "سيمين" كه 8 سال سنّ دارد، خودش را براى رفتن به مدرسه آماده كرد...

من و شوهرم با پرداخت مبلغى، سرويسى را كه از طرف دبستان تعيين شده بود براى رفت و برگشت دخترمان در نظر گرفتيم و از اينكه مدرسه امنيّت دخترمان را به عهده گرفته بود خوشحال بوديم...

يك روز دختر بزرگم، سيمين را نصيحت مى كرد كه بايد در كوچه و خيابان در برخورد با افراد غريبه بيشتر مراقب باشى و... كه ناگهان سيمين عقده دلش را باز كرد و با ناراحتى گفت: راننده سرويس هر روز برايم مزاحمت ايجاد مى كند و ...!!

همسرم با شنيدن اين حرف مى خواست سكته كند و من هم فقط گريه مى كردم...

با طرح شكايت در كلانترى نجفى مشهد، تيم اطلاعات

ص: 163

كلانترى به طور نامحسوس وارد عمل شدند و فرداى آن روز وقتى راننده سرويس در راه بازگشت به خانه در محوطه خلوتى كه نزديك خانه ماست توقف كرد و با تهديد و توسّل به زور براى دختر نازنين و كودك معصومم كه آخرين مسافرش بود ... كه پليس او را دستگير كرد...

با تشكيل پرونده، راننده سرويس كه بيشتر از 40 سال عمر دارد و داراى همسر و دو فرزند است بازداشت شد...

مادر دل شكسته در حالى كه اشك مى ريخت ادامه داد: من و همسرم با اين مشكل و آبروريزى كه براى دختر كوچكمان به وجود آمده است در اين چند روز هيچ غذايى از گلويمان پايين نمى رود و كاسه چشم هايمان از بى خوابى پر خون شده است!!

اميدوارم اين مرد سنگدل و حيوان صفت به سزاى عمل ننگين خود برسد... و از تمام مسئولين انتظار دارم كه نظارت و كنترل دقيق ترى داشته باشند و پدران و مادران نيز بيشتر مراقب كودكان معصوم خود باشند و هرگز به مرد بيگانه اعتماد و اطمينان نداشته باشند و عزيزان شان را به هيچ عنوان در معرض نگاه هيچ مرد

ص: 164

نامحرمى قرار ندهند.(1)

دختركان بدپوشش، شكارِ مردانِ بيمار دل

خبرنگار روزنامه خراسان:

چند مُجرم كودك آزار كه ديدن دختركانِ نُه، ده ساله كه با پوشش نيمه برهنه به خيابان مى آيند، آنها را به سمت ارتكاب زشت ترين جنايت ها كشانده است.

پيشتر در خبرهاى حوادث كم نداشتيم كه جوانكى ماهواره بين، پس از ديدن برنامه هاى ضد اخلاقى، به شكار دختركان نُه، ده ساله پرداخته است و شده آنچه همه از آن هراسانيم.

در صورتى كه اگر پوشش مناسب، اندام دختركان را از چشم هيزِ اين قبيل جنايتكارها مى پوشاند، آن فجايع رخ نمى داد و كودكان معصوم طُعمه دَدان نمى شدند، چرا كه يكى از راه هاى پيشگيرى، تحريك نكردن است و در آموزه هاى اسلامى هم داريم كه نگاه، تيرى است مسموم از تيرهاى شيطان. چرا كه اگر دختر و زنى از حجاب خوب

ص: 165


1- - روزنامه خراسان 17196 تاريخ 16 بهمن 1387.

بى بهره باشد يا دختركى ندانسته و معصومانه اندام او به تماشاىِ بيماردلان گذاشته شود، چشم بيمار به تماشاى چهره و اندام آنان دوخته مى شود و فاجعه شكل مى گيرد...!(1)

دختركان بد پوشش در معرضِ چشم زخمِ شور چشمان!

مسأله چشم زخم و شور چشمى يكى از واقعيّات مسلّم و حقايق تلخ زندگى است كه مورد تأييد قرآن شريف و روايات خاندان رسالت عليهم السلام مى باشد و حوادثى كه اتّفاق افتاده اين پديده روحى ناگوار را ثابت نموده است.

افراد شورچشم هنگامى كه چيزى در نظرشان جالب، زيبا و حيرت انگيز جلوه كند، با يك نگاه حسودانه موجى ايجاد مى نمايند كه اثر تخريب كننده آن ايجاد بلا نموده و گاهى منتهى به نابودى و مرگ مى گردد.

مسئوليت پدر و مادر در برابر كودكان خُردسال

كودكان خردسال چه گناهى دارند كه نامحرمان بيمار

ص: 166


1- - روزنامه خراسان /17015 تاريخ 5/4/1387.

دل را دعوت به نگاه اندام نيمه برهنه آنان نموده و با پوشاندن لباس هاى مهيّج و تحريك كننده، چهره و اندام معصومانه آنان را در معرض تماشا و چشم زخمِ شور چشمان و ديدگانِ هوس آلود، بلاخيز و مخرّب حسودان قرار مى دهيد؟!

آسيب پذيرى پسران نوجوان

لازم به يادآورى است كه نونهالان و نوجوانان پسر با نوجوانان دختر تفاوتى ندارند و چنانچه با لباس هاى جذّاب و موهاى آراسته در انظار ظاهر شوند، چشمان شور و نگاه هاى آلوده مردان هوسران در تعقيب آنهاست و راحت تر از دختران نوجوان در دام انسان هاى گرگ صفت گرفتار شده و مورد سوء استفاده قرار مى گيرند.

پيامبر بزرگوار صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

از پسران و نوجوانانِ ثروتمندان هوسران و سلاطين كه هنوز صورتشان مو درنياورده دورى كنيد، زيرا خطر و فتنه آنها بيشتر از خطر دخترانى است كه در خلوت با

ص: 167

آنها روبرو مى شويد.(1)

بنابراين، پدران و مادران، نسبت به آسيب پذيرى پسران نوجوان و رفت و آمد و معاشرت آنان مراقبت كامل داشته باشند و كيفيت ظاهر و پوشش نونهالان خود را براساس دستور شرع، سنّت و عرف صحيح انتخاب نموده تا در معرض تماشاى بيماردلان و چشم بازى و چشم شورى هوسرانان قرار نگرفته و زمينه تهييج و تحريك آنان فراهم نشود و شاهد حوادث تلخ و شرم آورى كه بازگو كردن آنها موجب جريحه دار شدن عفت عمومى است نباشيم.

خواننده عزيز!

گوشه اى از مشكلات اخلاقى جامعه اسلامى و بلاهايى كه دشمن بر سرمان آورده، بازگو گرديد. اكنون ببينيم رفتار و كردارمان كه رنگ دين به خود گرفته، به رفتار و كردار مولايمان امام زمان عليه السلام شباهت دارد؟!

ص: 168


1- - فروع كافى 5/548.

چه مقدار به مولايمان امام زمان عليه السلام شباهت داريم؟!!

ما كه محبّت و دوستى مولايمان حضرت مهدى عليه السلام در دل و جانمان رسوخ دارد و ادعاى علاقه مندى، ارادت و پيروى آن بزرگوار را داريم، در شادى و سرور آن عزيز، خوشحال و شادمان هستيم و در غم و اندوه آن حضرت، محزون و غمناكيم، در رفتار و كردار خود تا چه حدّ به مولاى عزيزمان شباهت داريم؟!

منظور از شباهت، شباهت به كمالات نفسانى و فضايل و مناقب والاى آن بزرگوار نيست كه امرى است محال و غيرممكن و ما كجا و آن دُردانه عالم خلقت كجا؟

امّا به عنوان دوستدار و مُحبّ امام زمان عليه السلام، چه شباهتى ولو اندك و كم، ولو در يك صفت و رفتار و كردار به آن بزرگوار داريم؟!

چه قدر سخت و دشوار است كه بگوييم: به جاى شباهت و نزديكى، چقدر فاصله بين ما و مولايمان در كردار و رفتار به وجود آمده است!!

خيلى سخت و دردآور است كه اعمال و رفتار ناپسند ما موجب شرمندگى و آزردگى مولايمان در برابر دشمنان

ص: 169

گردد و دشمنان با مشاهده رفتار بدِ ما به آن بزرگوار

بدبين شوند!

اين حديث ارزنده را بخوانيد:

امام صادق عليه السلام فرمود:

اى مردم شيعه! شما به ما منسوب هستيد، براى ما زينت باشيد و مايه ننگ (ما) نباشيد...(1)

ص: 170


1- - بحارالأنوار 88/119.

9-حريم شكنى بانوان در اماكن مذهبى!

اشاره

اين خبر اسف بار را بخوانيد:

طى هفته گذشته 14 نفر از زائرين زن ايرانى كه عليرغم تذكّرات، در رعايت حجاب خود كوتاهى مى كردند، توسّط سازمان حج و زيارت به ايران بازگردانده شدند!(1)

اين ماجراى اسف بار مربوط به زنان مسلمان و دوست داران خاندان رسالت عليهم السلام مى باشد كه به زيارتِ آن

عزيزان رفته اند و اين حادثه غم بار در جوار قبور پاك و نورانىِ آن عزيزان در مدّت يك هفته اتّفاق افتاده است و مسئولين دلسوز حج و زيارت، آبرودارى كرده و اين زنان

ص: 171


1- - روزنامه خراسان 17859 تاريخ 24/3/1390.

حريم شكن و بى پروا را كه مايه ننگِ شيعه و خاندانِ رسالت عليهم السلام بوده اند به مملكت خود بازگردانيده اند!

اين چه مصيبت و بلاى خانمانسوزى است كه دشمن بر سر ما آورده كه فساد و گناه در جايجاى جامعه ما حتّى در اماكن مذهبى و در محضر معصومين عزيز كه شاهد و ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند، رايج گرديده و قُبح و زشتى آن هم از بين رفته است!

متولّيان و مسئولان حجاب و عفاف در برابر اين همه فساد و انحراف و رسوايى و فروپاشى عفّت و حجاب زنان و دختران جامعه اسلامى در پيشگاه امام زمان عليه السلام چه پاسخى دارند؟!

اين ماجراى تأسّف بار را هم بخوانيد:

ماجرايى كه دلسوزان را بر خود مى لرزاند!

بانوىِ زائر عربى كه از مشاهده زنان بدحجاب در حريم آستان قدس رضوى و جرأت و جسارت شان در حضور امام هشتم عليه السلام تعجّب نموده بود، از يك بانوى ايرانى سؤال كرده بود: آيا اين زن هاى بدحجاب مسلمان

ص: 172

هستند؟!

و بعد اضافه كرده بود: مگر ممكن است زنان مسلمان با چنين وضعيّت مبتذلى به زيارت امامان عليهم السلام بيايند؟!!(1)

چقدر سخت و دشوار است! گروهى از بانوان مسلمان از كشورهاى دور و نزديك با هزار اميد و شوق به ديدار كشور شيعه و زيارت امام رئوف على بن موسى الرضا عليهماالسلام

و ديگر مشاهد مشرّفه بيايند و با كمال تأسّف با وضعيّت مبتذلِ بعضى از زنان و دختران پيرو اهل بيت عليهم السلام مواجه شده و با ناباورى هويّت آنان را مورد سؤال قرار دهند!!

آيا اين وضعيّت اسف بار گروهى از دختران و زنان كه ادب زيارت پيشوايان معصوم عليهم السلام را رعايت نمى كنند، موجب شرمندگى ما در برابر زائرين ديگر كشورهاى اسلامى كه با حجاب كامل و حتّى با پوشش صورت به زيارت مى آيند نمى گردد؟! آيا اين بدحجابى ها، جلوه گرى ها و نگاه هاى خطرآفرين و غيرعفيفانه زنان و مردان به يكديگر در جامعه اسلامى به خصوص در اماكن و

ص: 173


1- - اين بانوى ايرانى از محارم نويسنده مى باشد كه اين خبر را برايم بازگو كرد.

مراسم مذهبى، زمينه غم و اندوه امامان معصوم عليهم السلام را فراهم نمى كند؟!!

اين ماجراهاى تكان دهنده را بخوانيد:

حريم شكنى زائران، حربه اى بر وجود نازنين امام هشتم عليه السلام!

تاجرى از اهل تهران به زيارت امام هشتم عليه السلام مشرّف شد. يكى از دوستانش در تهران در خواب ديد كه مُشرّف به حرم مطهّر امام رضا عليه السلام شده و امام بزرگوار روى ضريح نشسته است.

در اين هنگام دوست تاجرش را ديد كه پيش روى مبارك امام عليه السلام قرار گرفته و حربه اى به سوى آن بزرگوار پرتاب كرد به طورى كه آن بزرگوار ناراحت گرديد.

پس از آن به طرف ديگر ضريح مطهّر رفت و مجدّداً حربه ديگرى به جانب امام عزيز افكند و بالأخره براى سومين بار، بر اثر اصابت حربه، امام مهربان به پشت افتاد!

وحشت زده و هراسان از خواب بيدار شده و از ديدن خواب خود نگران بود تا اين كه دوستش از سفر مشهد

ص: 174

مقدّس مراجعت نموده و پس از ديدار با او با تعجّب خوابش را تعريف مى كند!

بيچاره مرد زائر پس از شنيدن ماجراى خواب، گريه فراوانى نمود و در حالى كه اشك مى ريخت، اظهار كرد:

حقيقت مطلب را در خواب ديده اى!

يك بار هنگامى كه به حرم مطهّر مشرّف بودم، نگاهم به دست زنى كه پوشش كامل نداشت افتاد و از ديدن دست او به هيجان آمدم!

نگاه پى در پى و آلوده من موجب شد تا به ارتكاب گناه و توجّه نامشروع به دستان او در محضر امام مهربان ادامه داده و زمينه آشنايى با آن زن فراهم گردد!

با كمال تأسّف! جلوه گرى و بدحجابى آن زن و نگاه آلوده و رفتار زشت و ناپسند من در حضور امام هشتم عليه السلام،

حربه هايى شده كه به وجود نازنين امام رئوف عليه السلام اصابت

كرده و اين حربه ها آنقدر كارى بوده كه آن بزرگوار را به زمين انداخته است.(1)

ص: 175


1- - كرامات رضويه 2/204.

جريحه دار شدن قلب نازنين امام هشتم عليه السلام

مردى به اتّفاق همسرش به زيارت امام رضا عليه السلام مشرّف شد. پس از دو روز همسرش اصرار كرد كه همين امروز به وطن مراجعت كنيم.

مرد بيچاره يادآور شد كه با تحمّل مشقّت از راه دور آمده ايم، بهتر است چند روز ديگر بمانيم تا زيارت مان كامل گردد.

اما همسرش راضى به ماندن نمى شد و همچنان اصرار داشت كه همان روز مشهد را ترك نموده و به سوى وطن رهسپار گردند.

وقتى كه مرد نتوانست همسرش را از رفتن منصرف نمايد، علّت اصرار او را جويا شد. زن اظهار كرد:

حقيقت اين است كه ديشب در عالم خواب محضر امام رضا عليه السلام مشرّف شدم، عرض ادب و اظهار ارادت نمودم، امّا آن بزرگوار اعتنايى به من نفرمود.

من كه به زيارت آن بزرگوار آمده بودم، گلايه كردم و علّت بى اعتنايى آن حضرت را سؤال كردم؟

امام مظلوم و مهربان، سينه مجروح خود را نشان داد و

ص: 176

فرمود: ديروز به حرم براى زيارت آمدى، قسمتى از بدن تو در معرض نگاه نامحرمان بود! رفتار زشت تو، سينه ام را مجروح نموده و قلبم را به درد آورد!(1)

آرى، حريم شكنى و جلوه گرى گروهى از بانوان در حضور امام رئوف و مهربان، زمينه غم و اندوه و آزردگى آن عزيز را فراهم مى نمايد.

امّا از سوى ديگر، لطف آن بزرگوار شامل حال زائرين آستان مقدّسش بوده و زائرين با اخلاص مؤمن را مورد عنايت و محبّت خاص خود قرار مى دهد.

عنايت خاصّ امام رضا عليه السلام به زائرين قبر مطهرش

مرحوم مروّج در كتاب كرامات رضويه به نقل يكى از اخيار مى نويسد:

يكى از خويشان تهرانى من كه به قصد زيارت ده روزه به مشهد مقدّس مشرف شده بود، در هنگام مراجعت به من گفت:

در اين چند روز توقّف به خاطر كثرت جمعيت و پرهيز

ص: 177


1- - كرامات رضويه 2/199.

از تماس و رويارويى با نامحرم، به بوسيدن ضريح مطهّر موفّق نشدم. در روز آخر و زيارت وداع گفتم: خدايا، من در اين سفر به خاطر اين كه با نامحرم تماس نداشته باشم، توفيق بوسيدن ضريح مطهّر را پيدا نكردم و سپس از حرم بيرون آمدم.

در همان روز يا شب در خواب ديدم كه براى زيارت به حرم مطهّر مشرف شده ام. ناگاه ديدم، ضريح مطهّر برداشته شد و قبر نورانى امام رضا عليه السلام آشكار گشت و كسى به من گفت: اگر نتوانستى ضريح امام رئوف را ببوسى، حالا بيا قبر مطهر را ببوس.(1)

اين هم پاداش و اجر كسانى كه با شناخت و معرفت به زيارت آن بزرگوار مشرّف مى شوند:

ثواب زيارت مرقد مطهر امام رضا عليه السلام

امام جواد عليه السلام فرمود:

كسى كه در طوس پدر مرا زيارت كند و معرفت به مقام ولايت و امامت آن بزرگوار داشته باشد، بهشت را براى

ص: 178


1- - كرامات رضويه 2/200.

او ضمانت مى كنم.(1)

و همچنين آن بزرگوار فرمود:

...قسم به پروردگار هر كس با معرفت به امامت و ولايت، پدر عزيزم را زيارت كند، ثواب زيارتش برابر هزار هزار (يك ميليون) حج است.(2)

حضرت موسى بن جعفر عليه السلام فرمود:

...هر كس قبر فرزندم على عليه السلام را زيارت كند، خداوند متعال هفتاد هزار حج قبول شده در نامه عملش مى نويسد... و همچنين هر كس به زيارت آن حضرت برود يا شبى در جوار آن بزرگوار بسر برد، مثل آن است كه خدا را در عرشش زيارت كرده باشد.(3)

اين احاديث نمونه اى از احاديث و روايات ارزشمندى است كه در فضيلت زيارت امام مهربان على بن موسى الرضا عليه السلام نقل گرديده است، اما آنچه بايد مورد توجه قرار گيرد، معرفت و شناسايى حق و مقام والاى آن بزرگوار مى باشد كه شرط رسيدن به آن همه اجر و ثواب است.

ص: 179


1- - ترجمه عيون اخبار الرضا عليه السلام /697 چاپ اسلاميه
2- - ترجمه عيون اخبار الرضا عليه السلام /669.
3- - ترجمه عيون اخبار الرضا عليه السلام /702.

امام صادق عليه السلام فرمود:

منظور از شناسايى حق نواده ام امام رضا عليه السلامآنست كه اطاعت آن بزرگوار را واجب دانسته و اعتقاد به شهادت آن حضرت داشته باشيد.(1)

بنابراين شايسته است در محضر امام هشتم عليه السلام و ديگر معصومين عليهم السلام ادب زيارت رعايت گردد و ضمن اطاعت و شناسايى حقّ آن عزيزان، از ارتكاب گناه و معصيت در محضر آن بزرگواران پرهيز نموده و توجه داشته باشيم كه زيارت امامان معصوم عليهم السلام با جلوه گرى و پوشش غيرعفيفانه، موجب غم و اندوه آن بزرگواران مى گردد و زمينه محروميّت از آن همه اجر و پاداش فراهم مى گردد.

اكنون ببينيد هتك حرمت جمعى از زائرين با قلب نازنين امام رئوف و مهربان چه مى كند!!

رفتار غير عفيفانه بعضى از زائرين!

جمعى از مردان و زنان در حريم مقدّس امام مهربان

ص: 180


1- - ترجمه عيون اخبار الرضا عليه السلام /701.

على بن موسى الرضا عليهماالسلام كه محل رفت و آمد ملائكه و فرشتگان مى باشد، برخلاف غيرت و شئون و اخلاق اسلامى، دست در دست يكديگر قرار داده و بعضى از بانوان با آرايش و موى باز و چادرهاى روى شانه در برابر انبوه زائران ظاهر مى شوند و با كمال تأسّف اماكن مقدّس مذهبى را محل جلوه گرى و دلدادگى قرار داده اند!

مصيبت اينجاست كه زائران و مجاوران شاهد و ناظر اين سنّت شكنى ها و مرگ اخلاق و معنويّت هستند، امّا خون غيرت در رگ هايشان خشكيده، واجب امر به معروف و نهى از منكر را به فراموشى سپرده اند و در محضر امام غريب و مهربان از برابر اين همه گناه بى تفاوت مى گذرند!!

در حالى كه بعضى از بانوان مسلمان واقعاً بى خبر و ناآگاهند و اگر بنابر وظيفه شرعى و الهى و براساس فرمان صريح و قاطع قرآن شريف، امامان معصوم عليهم السلام و فتاواى مراجع بزرگوار تقليد به آنها تذكّر داده مى شد، بى حجابى و بدحجابى حالت عادى پيدا نمى كرد و قبح و زشتى گناه و خلاف از بين نمى رفت.

ص: 181

فروپاشى اخلاق و معنويّت در حريم امام هشتم عليه السلام

آيا نبايد شهر مقدّس مشهد كه پذيراى ميليون ها زائر از سراسر جهان مى باشد، از جهات معنوى و رعايت شئون مذهبى با ديگر شهرها تفاوت داشته باشد؟!

زائرانى كه با قلب شكسته و چشمان پُر از اشك و با هزار اميد و آرزو از راه دور و نزديك به منظور زيارت امام رئوف و مهربان و استفاده از معنويّت حريم قدس رضوى عليه السلام به اين شهر مقدّس و نورانى پاى مى گذارند، با چه مناظر اسف بارى روبرو شده و از محضر ملكوتى امام هشتم عليه السلام، چه سوغاتى براى بستگان خود مى برند؟!

در كوچه و خيابان هاى اين شهر مذهبى چه مشاهده مى كنند و با چه مناظر ناهنجار و تكان دهنده اى مواجه مى شوند؟! مناظرى كه هر بيننده اى را به خود مى لرزاند و دمار از سلامت اخلاقى جامعه اسلامى درمى آورد!

آيا اين وضعيّت اسف بار خلاف انتظار زائران آستان قدس رضوى عليه السلام نيست؟! و آيا موجب رنج و غم و اندوه

پدر مهربان مان امام رضا عليه السلام نمى گردد؟!

ص: 182

ناهنجارى در شهر امام هشتم عليه السلام و كشور اسلامى!

اين چه مصيبت و بلايى است كه در شهر مقدس امام رضا عليه السلام، دختران جوان با لباس هاى مهيّج و چسبان و پوشش غيرعفيفانه، سوار بر دوچرخه در كوچه و خيابان، خودنمايى و جلوه گرى نموده و عفّت و اخلاق عمومى را جريحه دار مى نمايند؟!!

دل غيرتمندان مى سوزد از اين كه مشاهده مى كنند، در جاى جاى شهر مقدس مشهد حتّى در خيابان هاى نزديك به حريم آستان قدس رضوى عليه السلام بانوان، رانندگى اتوبوس هاى شهرى شركت واحد و وسايل نقليّه عمومى را به عهده دارند و زنان و دختران در مراكز عمومى و خصوصى بدون در نظر گرفتن حريم هاى مذهبى با جلوه گرى و پوشش هاى غيرعفيفانه در كنار مردان و در جمع نامحرمان به كار و فعاليت اشتغال دارند!!

چه شد، اصالت، حيثيّت، شخصيّت، سنّت و همه خوبى ها فراموش گرديد و آداب و رسوم مبتذل غرب جايگزين سنّت هاى اصيل اسلامى گرديد و با شعار آزادى و برابرى و خدمت به زن، حريم عفاف و حجاب كه اصل

ص: 183

دينى و اعتقادى مسلمانان بود ويران گرديد!!

زن و مرد براى انجام مسئوليت هاى مختلفى در نظام خلقت آفريده شده اند و داراى تفاوت هاى روحى و جسمى زيادى هستند. خدمت به زن اين نيست كه كارهاى مربوط به مردها را به آنها واگذار كنيم! فرهنگ اسلامى ما با فرهنگ شرق و غرب تفاوت هاى فراوانى دارد.

اظهارنظر خانم ز.الف-س.ى. دانش آموز دبيرستان ... مشهد مقدّس در زمينه آسيب پذيرى اشتغال زن در بيرون خانه:

كاركردن زن در بيرون خانه آسيب هايش از منافع آن بيشتر است. عفّت و حياى زن در ارتباط با نامحرم و گفتگوى با مردان از بين مى رود و كانون گرم خانواده از هم پاشيده مى شود. فرزندان دچار كم مهرى از سوى مادر شده، نارضايتى خداوند و همسرش را به دنبال دارد و زمينه اشتغال را از بسيارى از جوانان مى گيرد.(1)

ص: 184


1- - جلد پنجم اين مجموعه، ص 40.

10-كار و اشتغال، حقّ الهى و شرعى آقايان

اشاره

همانطور كه بازگو شد، اسلام دين حكيمانه است. هيچگاه نمى گويد، زن حقّ خروج از خانه و اشتغال به كار خارج از خانه را ندارد.

بلكه از نظر اسلام، زنان مى توانند پس از تدبيرِ امور زندگى كه وظيفه اصلى آنان مى باشد، براى انجام كارهاى لازم و ضرورى با پوشش كامل و بدون تماس و رويارويى و اختلاط با نامحرمان از خانه خارج شده و همچنين در شرايطى ضرورى و استثنايى به كارهاى مخصوصى از قبيل تعليم و تدريس دختران و پرستارى و يا پزشكىِ امراضِ زنان و امثال اينها با رعايت موازين كامل شرعى شركت نمايند.

ص: 185

مشكل جامعه ما، اشتغال بانوان در مراكز آلوده به فساد كنونى، بيكارى جوانان و مردان و آثار اسف بار ناشى از اين پديده شوم مى باشد.

پيام يك بانوى مسلمان:

من يك زنم با تحصيلات دانشگاهى، ولى وقتى جوان هاى پسر تحصيل كرده اطرافم را مى بينم كه از بيكارى افسرده شده اند و گوشه گير، مى گويم: همه باعث و بانيانى كه زن ها را مى برند سر كار، خير نبينند.(1)

در جامعه اى كه مردان و جوانان مؤمن و آبرومندِ فراوانى وجود دارند كه رنج بيكارى و گرسنگى، خود و خانواده شان را از پاى درآورده، مى سوزند و مى سازند و آبرودارى مى كنند!

و همچنين مردان و جوانان فراوانى هستند كه فقر و بيكارى آنان را به مرز كفر نزديك كرده و به جان و مال

ص: 186


1- - اين پيام از روزنامه خراسان است كه بريده آن موجود است و مربوط به حدود ارديبهشت 1390 مى باشد و متأسفانه شماره آن را ننوشته ام.

مردم افتاده و با شرارت و زورگيرى حوادث تلخ و مصيبت بارى به وجود مى آورند. چرا زنان را از دامن گرم و كانون همدلى و مهربانى باصفاى خانه و خانواده و از كنار غنچه هاى شاداب گلستان زندگى جدا كرده و كار و اشتغال خارج خانه كه حقّ الهى و شرعى مردان است به آنان واگذار گردد؟!

و چرا نواميس ما با حجاب مبتذل در محيط هاى فاسد و آلوده در معرض نگاه و تماس هاى غيرعفيفانه مردان و جوانان نظرباز و هوسران در مراكز عمومى و خصوصى حتّى در فروشگاه ها و مغازه ها قرار بگيرند؟!

و چرا كارهاى سنگين و سخت و طاقت فرسايى از قبيل رانندگى اتوبوس و تاكسى كه خواه و ناخواه لازمه اش برخورد و سر و كلّه زدن و اختلاط و ارتباط گوناگون با نامحرم مى باشد و هيچگونه تناسبى با وضعيّت روحى و جسمى بانوان ندارد، به آنان واگذار گردد؟!

هر روز از تعداد مردان كارمند كاسته شده و بر تعداد زنان شاغل اضافه مى شود و به موازات آن آسيب هاى ناشى از اختلاط و ارتباط غيرعفيفانه زنان و مردان

ص: 187

گسترش مى يابد!

كار خارج خانه، ظلمى آشكار به بانوان!

وجداناً و انصافاً! خانمى كه به كار و فعاليّت در خارج خانه اشتغال دارد، به خصوص كارهاى سنگين جسمى و فكرى كه روح و جسمش را خسته و آشفته نموده و احياناً به خاطر برخورد و سر و كلّه زدن با نامحرمان عواطفش آلوده گرديده، چگونه مى تواند مديريّت خانه، اداره زندگى، شوهردارى، تربيت فرزند و آن همه كارهاى ديگر خانه را انجام داده و نقش پُر مهر و عاطفه مادرى كه مهم ترين وظيفه اوست اجرا نمايد؟!

بنابراين، آيا واگذارى كار خارج خانه به زنان با توجه به مسئوليّت عظيم هم زمان امور زندگى، عوام فريبى و ظلم و بى رحمى به بانوان نيست؟!!

و آيا زندگى كردن زير سايه شوهرِ نان آور، از زندگى كردن زير سايه كارفرما و رئيس كارخانه و اداره و شركت و ... با آن همه آسيب هاى روحى، جسمى و اخلاقى كه نامش را آزادى و عدالت خواهى گذارده اند، بهتر نيست؟!

ص: 188

جمع بندى فرمول اشتغال بانوان

خواننده محترم!

اين فرمول ها را جمع بندى كرده، ببينيد حاصل آن چه مى شود:

1. با اشتغال زنان، مردان بيكار شده اند.

2. با بيكارى مردان زمينه ده ها آفت و گرفتارى از قبيل اعتياد، سرقت، زورگيرى، تجاوز و تشكيل تيم هاى خطرناك و ... فراهم گرديده است.

3. با بيكارى مردان، غريزه جنسى كه از بين نمى رود.

4. كسى كه به مرد بيكار زن نمى دهد و ...

5. با جابجايى كار مرد و زن، زن شاغل از مسئوليّت زندگى، اداره خانه و تربيت فرزند سرباز زده و به كار، اشتغال، درآمد و شخصيّت و اعتبار كاذب پرداخته است و در نتيجه كار امور زندگى را مرد بايد انجام دهد!

ص: 189

6. مرد كه كارِ خانه دارى و بچّه دارى نمى تواند انجام دهد، زن هم براساس تفاوت هاى فطرىِ جسمى و روحى كه با مرد دارد نمى تواند كار مردى متعهّد را انجام دهد.

اكنون وجداناً و انصافاً!

جابجايى كار مرد و زن و ورود زنان به مراكز كار و اشتغال، خدمت به جامعه است؟! چرا بايد به سنّت و آموزه هاى دينى و دستورالعمل هاى آموزنده خاندان رسالت عليهم السلام پشت پا زده، مجذوب شعارهاى تو خالى

غربى ها و دشمنان اسلام شده و با چشمان بسته، راهى را كه آنها رفته اند و اكنون خود در عزاى آن نشسته اند و با انتشار آمار تكان دهنده از فروپاشى شيرازه زندگى و بروز جنايات دلخراش فريادشان بلند است، ما هم برويم؟!!

آمار تكان دهنده عوارض ناشى از اشتغال زنان!

اين خبر نتيجه تحقيقات اتحاديه تعاونى عمومى و خصوصى آلمان است و با پرسش نامه ها، آمارى درباره شرايط زندگى مادران مُدرنِ (شاغل) منتشر شده است:

...در نتيجه سؤالاتى كه به عمل آمده، معلوم شد 72 درصد اين مادران مبتلا به ضعف اعصاب، ناراحتى هاى گردش خون، ناراحتى هاى قلبى و يا خستگى و بى حالى مى باشند! 69 درصد آنها، شب آنقدر خسته هستند كه بدون آن كه بتوانند به كار ديگرى

ص: 190

دست بزنند، در رختخواب مى افتند. سه چهارم مادرانى كه مورد سؤال قرار گرفتند، مجبور بودند كه در ظرف دوازده ماه گذشته نزد پزشك بروند و يك درصد آنان از وقتى كه ازدواج كرده اند، نتوانسته اند از مرخصى خود جهت استراحت كامل استفاده نمايند.(1)

اين خبر نمونه اى است از استثمار زنان در دنياى غرب. استثمارگرانى كه بارِ مردان را بر دوش زنان گذاشته اند، كارِ آنان را دو برابر كرده، پژمردگى روحى، كوتاهى عمر و مرگ تدريجى را جايگزين آسايش، لذّت و سلامتى آنان كرده اند!

و به موازات آن با رواج كار و اشتغال بانوان در مراكز مختلط و عمومى، فساد، گناه، بى عفّتى، بى حجابى و معاشرت هاى بى قيد و بند را به وجود آورده اند!

در عين حال، چون دنياى غرب پيشرفت هاى علمى و صنعتى خود را بر اثر انحطاط اخلاقى در محيط هاى كار، فعاليّت هاى اجتماعى و تحصيل در خطر ديد، به فكر چاره

ص: 191


1- - زن و آزادى نوشته سيد رضا صدر /89 به نقل از روزنامه اطلاعات /1142.

برآمد و درصدد تفكيك جنسى و جداسازى زنان و مردان در مراكز عمومى و خصوصى و محيط هاى علمى و آموزشى افتاد.

اكنون به نمونه هايى از اين تحوّل در بعضى از كشورهاى جهان توجه فرماييد:

تفكيك و جداسازى جنسى در بعضى از كشورهاى جهان

نخستين درمانگاه عمومى ويژه زنان كه تمام پزشكان و كاركنان آن نيز زن هستند، در توكيو آغاز به كار كرد.

رئيس اين مركز درمانى به تلويزيون توكيو گفت: پزشكان متخصّص در هفت رشته، پرستاران، مشاوران و كاركنان اين درمانگاه همگى زن هستند.

وى افزود: زنان توكيو به شدّت از اين مركز استقبال كرده اند، به طورى كه وقت پزشكان تا يك ماه ديگر پر شده است. اين درمانگاه تازه ترين نشانه از تلاشِ زنان ژاپن براى جدا كردن حريم خود از مردان است.

واگن هاى مخصوص زنان در برخى خطوط قطار، اتوبوس هاى بين شهرى ويژه زنان و دانشكده بانوان از

ص: 192

ديگر نشانه هاى اين تلاش در ميان زنان ژاپنى است.

كتابفروشى هايى كه علامت «ورود آقايان ممنوع» را

نصب كرده اند نيز از پديده هايى است كه در جامعه ژاپن ديده مى شود. بعضى از هتل هاى توكيو هم با جدا كردن طبقه زنان از مردان كوشيده اند تا به راحتى بيشترِ زنان در اين كشور كمك كنند. ايجاد توقّفگاه خودروى ويژه بانوان نيز از ابتكارهاى ژاپنى ها براى تأمينِ امنيّتى زنان در جامعه صنعتى امروز است.

در اين حال، برخى كارشناسان معتقدند كه افزايش آزارهاى جنسى در ژاپن علّت اصلى براى ايجاد محل هايى ويژه براى زنان بوده است و برخى ديگر اين روند را ناشى از ميل فطرى زنان به حفظ حريم خصوصى خود مى دانند. در هر صورت، اين روند كه تا چند سال پيش نوعى تبعيض تلقّى مى شد، در سال هاى اخير طرفداران بسيارى در ژاپن يافته و با توجه به امكانات موجود در اين كشور شرق آسيا در بسيارى از زمينه ها به طور جدّى در حال پيشرفت است.(1)

ص: 193


1- - شكار جوانان 3/140 به نقل از روزنامه جمهورى اسلامى / تاريخ 16/8/1380.

رئيس انستيتو تعليم و تربيت آلمان درباره مخلوط نبودن دختران و پسران حتّى در دوران ابتدايى مى گويد:

حضور مجزّاى دختران و پسران در كلاس هاى درس به خصوص در دوره ابتدايى مى تواند در يادگيرى دختران تأثير به سزايى داشته باشد و در پى تحقيقات انستيتو پژوهشى پلانك آلمان، ميل و رغبت دختران براى يادگيرى روش مخصوص علوم رياضى در كلاس هاى مختلط رضايت بخش نيست.(1)

به تقاضاى والدين آمريكايى، دانشكده هاى مخصوص بانوان در آمريكا تأسيس مى شود و كارشناسان آموزش آمريكا اذعان نموده اند كه در مراكز آموزشى غير مختلط، دانشجويان نتايج بهترى به دست مى آورند.(2)

اين ها نمونه اى است از تلاش بعضى از كشورهاى جهان به منظور رهايى از وضع نابسامان ناشى از اشتغال و

ص: 194


1- - شكار جوانان 3/140 به نقل از روزنامه جمهورى اسلامى / تاريخ 16/8/1380.
2- - پندها و هشدارها /146 به نقل از مجله دانشجو /809 تاريخ 10/11/73.

تحصيل و اختلاط زنان در مراكز كار و آموزش.

امّا چون استعمار غرب همچنان با اسلام و مسلمانان سرسختانه در جنگ و ستيز مى باشد و پيشرفت و ترقّى مسلمان را سدّ راه خواسته هاى شيطانى خود مى داند و درصدد تسلّطِ ظالمانه بر كشورهاى اسلامى و نابودى كامل اسلام، قرآن و هويّت مذهبى و ملّى مسلمانان مى باشد، و با توجّه به تجربه تلخى كه از اشتغال زنان در مراكز مختلط دارد، اين سنّتِ مطرود را با حيله و تزوير به نام آزادى و تساوى زن و مرد و انواع تبليغات فريبنده ديگر به كشورهاى اسلامى از جمله كشور عزيزمان صادر كرد!

و با كمال تأسّف!

على رغم تأكيد اسلام بر پيشگيرى از اختلاط زنان و مردان و يادآورىِ آسيب و آفت هاى اين پديده شوم، مردم خودباخته مسلمان از اين فرهنگِ مبتذل استقبال نموده و روز به روز به طور تصاعدى بر تعداد دختران و زنان شاغل در محيط هاى مختلط و آلوده اضافه شده و به موازات آن، زنان و مردان از همسر، فرزند و زندگى خود

ص: 195

دلسرد شده و كانون زندگى آنان به صحنه كشمكش، بگومگو، اختلاف و فروپاشى تبديل شده است!

فراوان هستند زنانى كه از دلسردى همسرانشان به خانه و خانواده و زن و فرزند گلايه دارند و ارتباط هاى مخفيانه، حضورى و تلفنى و رد و بدل كردن پيام هاى عاشقانه آنان با دختران و زنان محلّ كارشان را با ناراحتى مطرح مى نمايند!

و همچنين مردان زيادى هستند كه مسأله ارتباط زنان و دخترانشان با مردان محلّ كار آنان موجب ناراحتى و غم و اندوهشان گرديده و در فكر چاره جويى هستند!

و چه حوادث و ماجراهاى مصيب بارى كه در محيط كار و اشتغال، حيثيّت و عفّت نواميس جامعه ما را بر باد داده و روزگار زنان و دختران فراوانى را سياه كرده است!!

ماجراهاى تكان دهنده

گرچه بازگو كردن بعضى از مطالب و ماجراهاى تلخ موجب تأثر و تألّم و جريحه دار شدن احساسات مى گردد، امّا به عنوان اتمام حجّت و به منظور هوشيارى و بيدارى و

ص: 196

هشدار به ملّتِ مسلمان و اطلاع از تزوير و ترفندهاى مردان بوالهوس، ناگزير از نقل نمونه هايى از اتفاقاتِ تلخ و تأسّف بار هستم تا معلوم شود كه دشمنِ جنايتكار چه بلايى بر سرمان آورده و چگونه آبرو و حيثيّت مان را به باد داده است!

اين ماجراهاى تكان دهنده نمونه اى از انبوهِ حوادثى است كه در جامعه ما اتّفاق افتاده و همه چيز را درهم پيچيده است!

گرچه اتّفاقاتى چنين تلخ در كشورهاى دنيا رخ داده و مى دهد، امّا وقوع اين گونه ماجراهاى تأسّف بار در كشور علوى و فاطمى كه اعتقادات دينى و عزّت، غيرت و شرافت آن با خون هزاران شهيد و تحمّل مصيبت ها و مرارت هاى فراوان در طول تاريخ آبيارى شده، بسيار تأسّف بار بوده و موجب جريحه دار شدن عفّت و امنيّت عمومى مى باشد!

اميد است ملّت غيرتمند كشورمان با خواندن اين ماجراهاى تلخ، بى تفاوتى و غفلت را رها كرده، به خود آمده، هوشيار و بيدار گردند، نواميس شان را از مراكز گناه و فساد نجات داده و به آغوش گرم خانه و خانواده

ص: 197

بازگردانند و فرداى قيامت عذاب كش غفلت و بى تفاوتى خود نباشند.

اكنون نمونه هايى از حوادث تأسّف بار را از گزارش جرايد بخوانيد:

دختر شاغل در دام شيطان

دخترى كه در مسير جستجوى كار، حيثيّت و آبرويش را از دست داده، ماجراى دردناكش را در دايره اجتماعى كلانترى سناباد مشهد بازگو مى كند:

دانش آموخته يكى از رشته هاى هنرى هستم و با مراجعه به فروشگاه ها و مراكز مختلف و پيشنهاد ايجاد و تغيير دكوراسيون داخلى آنها، براى خودم كار مى كنم.

يك روز وارد فروشگاه بزرگى شدم كه مردى جوان مدير آن بود. من خودم را معرفى كردم و پيشنهاد تزييناتِ داخلى محلّ كارش را دادم. او شماره تلفن همراهم را گرفت و قرار شد سفارش كار بدهد.

پس از جلب اعتماد من و ردّ و بدل شدن چند تلفن، پسر جوان ادّعا كرد باغ سرايى در اطراف مشهد خريده

ص: 198

است و مى خواهد دكوربندى مناسبى در آن براى برگزارى مجالس انجام دهد و به دنبال آن، خودرويى دنبالم آمد و من هم به طمع دريافت دستمزد خوب به محلّ موردنظر رفتم.

در آنجا با يك ليوان شربت پذيرايى شدم و پس از خوردن آن بيهوش شدم، وقتى چشمانم را باز كردم آن مرد حيوان صفت ...!!

من با سرافكندگى و روسياهى به خانه برگشتم و جرأت نداشتم در اين باره به پدر و مادرم كه به من آزادى داده بودند و باعث بى آبرويى و بدبختى خود و دخترشان شده بودند، چيزى بگويم ...

دارم ديوانه مى شوم، عصبى و افسرده شده ام. نمى دانم چه خاكى بر سرم بريزم، خواهش مى كنم كمكم كنيد ...(1)

آرى! زن يك موجود عاطفى و زود باور است، زود تحت تأثير قرار مى گيرد و زود فريب مى خورد. وقتى از خانه و خانواده جدا شد، خواهى نخواهى طعمه مردانِ شيطان صفت مى گردد.

ص: 199


1- - روزنامه خراسان /17933 تاريخ 24/6/1390.

سوء استفاده از دختران و زنان در محيط كار

دختر جوان دانشجوى رشته مديريت بازرگانى مشهد مى گويد:

براى ادامه تحصيل از شهرستان به مشهد آمده بودم و با موافقت پدرم براى تأمين هزينه دانشگاه، براى اشتغال در ساعات بيكارى جوياى كار بودم.

يك روز كه آگهى هاى روزنامه را مرور مى كردم، آگهى استخدام در يك دفتر بازرگانى به چشمم خورد و با سرعت به شماره تلفن چاپ شده تماس گرفتم. خانمى از آن طرف خط، قرار ملاقات را برايم مشخّص كرد.

فرداى آن روز به آنجا رفتم، اما مصاحبه كننده مرد جوانى بود كه بعداً متوجّه شدم، معاون مدير و برادر اوست.

مرد جوان از من سؤالاتى در مورد وضعيّت تأهّل، نوع پوشش، ساعات رفت و آمد و غيره پرسيد و وقتى فهميد، پدر و مادرم در مشهد ساكن نيستند، چيزهايى يادداشت كرد و گفت: شما از فردا مى توانيد شروع كنيد، امّا نياز به جلسه توجيهى داريد كه خانم برايتان توضيح مى دهد.

ص: 200

چند دقيقه بعد، خانمى با مانتويى شبيه به لباس شب با رنگ طلايى ... با آرايش عجيب وارد اطاق شد و پس از كمى مقدّمه چينى گفت: براى ما طرز پوشش و طرز رفتارتان با مشترى خيلى اهميّت دارد. مراجعه كننده بايد هميشگى باشد. براى جذب هر فرد پورسانت خوبى دريافت مى كنى. لباس هاى مورد نياز را هم خودمان برايت سفارش مى دهيم و اگر احساس كردى براى جلب نظر مشتريان چيز ديگرى لازم دارى، با كمال ميل مى پذيريم.

تمام اين صحبت ها آن قدر سريع اتّفاق افتاد كه قدرت فكر كردن را از من گرفت و يك لحظه خود را در دفتر رئيس ديدم. از بوى سيگار و حرف هاى سنگين مرد سرم گيج رفت و دستانم مى لرزيد! به بهانه آوردن مداركم از داخل ماشين دوستم بيرون آمدم و هرگز برنگشتم!

نمى دانم اگر آن روز براى من اتّفاقى مى افتاد، چه جوابى داشتم كه به پدر و مادرم بدهم و چه بر سر آبرو و حيثيّتم مى آمد؟!!(1)

ص: 201


1- - روزنامه شهرآرا /624 تاريخ 10/5/1390.

خاطره هاى تلخ در محيط هاى اشتغال بانوان!

يكى از خانم هاى متأهّل مشهدى با بيان اين كه پس از مدّتى شغلش را ترك كرده، مى گويد:

من به عنوان تايپيست وارد شركتى خصوصى شدم، امّا پس از مدّتى متوجّه رفتار غيراخلاقى آقاى مدير با دختران شاغل در محيط كار شدم.

ابتدا سعى كردم اهميّت ندهم، امّا پس از مدّتى متوجّه شدم كه آقاى مدير مرا براى مُوجّه بودن كارهايش در ديد افراد خانواده خود استخدام كرده. او مرتّب از من مى خواست به همسر و فرزندانش دروغ بگويم و همه چيز را قانونى جلوه دهم، اما توان چنين خيانتى را نداشتم و همسرم هم راضى نبود، لذا استعفا دادم.(1)

منشى با صداى جذّاب و چهره آراسته و ...

خانمى مُسنّ با بيان اين كه اجازه ندادم دخترم به عنوان منشى در يكى از شركت هاى خصوصى استخدام شود، مى گويد:

ص: 202


1- - روزنامه شهرآرا /624 تاريخ 10/5/1390.

اغلب دخترهاى تحصيل كرده علاقه به شغل هاى دفترى در يك اطاق در بسته دارند. دختر من هم يكى از همان نمونه ها بود.

آن روز كه دخترم براى مصاحبه براى شغل منشى گرى كه در شرايطش صدا و چهره جذّاب قيد شده بود رفت، دلم طاقت نياورد و در نقش يك مراجعه كننده به آنجا رفتم.

از داخل اتاق مصاحبه مى شنيدم كه مدير به دخترم خيلى راحت مى گفت: منشى اوّلين كسى است كه در يك شركت به چشم مى آيد. پس تو به عنوان منشىِ من بايد از لباس هاى شيك، راحت و چسبان استفاده كنى، مشترى را با خنده و شوخى جذب كرده و با او صميمى شوى، چون مشتريان ما همه خارج رفته اند، پس اين جزء شرايط شركت ماست!

سعى كن هميشه بوى عطر بدهى و ناخن هايت بلند و لاك زده باشد. بايد تلفن ها را با صداى زيبا و دلنشين پاسخ بدهى و در صورتِ تمايل مشترى با او دست بدهى!

من طاقت نياوردم، وارد اتاق شدم و بعد از تهديد او به

ص: 203

كشاندنش به مراجع قضايى، دست دخترم را گرفتم از آن خانه فساد خارج شدم!(1)

زن جوانى كه قربانى آگهى استخدام شد

زن 22 ساله اى با مراجعه به مأموران انتظامى و تسليم شكوائيه اى مدعى شد: وقتى آگهى استخدام يك منشى زن را در روزنامه خواندم، به آدرس اعلام شده رفتم.

آنجا يك مغازه صحافى بود كه جوانى حدود 24 ساله در آن مشغول كار بود. او پس از يك گفتگوى كوتاه از من خواست تا براى مشاهده الگوها و ياد گرفتن صحافى به پشت ميز بروم و پس از آن ...!

در پى اعلام شكايت اين زن، بلافاصله مأمورين، متّهم را كه جوانى مجرّد است دستگير كردند. جوان ضمن اقرار به جرم، گفت: در يك لحظه دچار وسوسه هاى شيطانى شدم و اين حادثه رخ داد.(2)

ص: 204


1- - روزنامه شهرآرا /624 تاريخ 10/5/1390.
2- - روزنامه خراسان /17896 تاريخ 9/5/1390.

محيط هاى آلوده اشتغال بانوان از نگاه يك روان شناس

يك روان شناس مشهدى:

تا به حال موارد زيادى از سوء استفاده اخلاقى از منشى ها و كارمندان زن گزارش شده است. مراجعان زيادى در خصوص اين مشكل داشتم و يكى از موارد آن، دخترى بود كه بعد از سه ماه كار كردن مورد ...!!

اين روان شناس ادامه مى دهد:

البته نبايد يك طرفه قضاوت كرد. دوست پزشكى دارم كه به دليل رفتارِ خارج از موازين شرعى خانم ها، براى مطّبش، پنج منشى عوض كرده است!(1)

خودى هاى مذهبى!

خودى هاى مذهبى كه نواميس شان در محيط هاى آلوده مختلط، به كار اشتغال دارند و يا زنان و دختران ديگران در كنار آنها در معرض نگاه مسموم و آلوده مردان قرار گرفته اند، به حكم قرآن مجيد، اهل بيت عليهم السلام و مراجع بزرگوار تقليد در هر نگاهى، گناهى و در هر صحبتى كه

ص: 205


1- - روزنامه شهرآرا /624 تاريخ 10/5/1390.

معمولاً با صداى نازك و ناز و عشوه ادا مى شود، معصيتى براى همه آنها نوشته مى شود و چون كارفرما، زمينه هم صحبت شدن و اختلاط و نگاه هاى غيرعفيفانه مردان و زنان را فراهم مى نمايد، گناه بيشترى گريبان گير اوست.

مگر ممكن است، مردى و زنى هر چند اهل تقوا و تزكيه باشند و رعايت مسائل شرعى و عرفى را در نظر داشته باشند، نگاهشان در چهره يكديگر بيفتد و سخنان با عشوه و غيرمتين بين آنها ردّ و بدل شود و براى خريد يا فروش كالا با يكديگر سر و كلّه بزنند، در عين حال تهييج نشده و از نگاه و صحبت با هم لذّت نبرده و از آثار منفى آنها درامان باشند. پس نقش شيطان و نفس امّاره چه مى شود؟!!

فروپاشىِ حيا و نابودى ايمان

خواننده عزيز!

به رفتار دختران و زنان در بيشتر مراكز كار و اشتغال توجه فرماييد، ببينيد حاصل اين وضعيّت نكبت بار چه مى شود!

ص: 206

1. پوشش لباس هاى شيك، چسبان و مهيّج!

2. آرايش، خودنمايى، طنّازى و جلوه گرى!

3. نگاه آلوده و معنادار و احترام هاى هوس آلود!

4. سخن گفتن و لبخندِ با ناز و عشوه، صحبت هاى جذّاب و هوس انگيز!

5. پاسخ گفتن به تلفن ها با صداى زيبا و دلنشين!

6. صميمى شدن با مشترى!

7. فراهم نمودن زمينه سوء استفاده هاى اخلاقى!

اينها نمونه هايى از وضعيّت نكبت بار و آلوده بيشتر محيط هاى كار و اشتغال مى باشد كه دختران و زنان در اين مراكز به صورت ابزار كار به استخدام مردان سودجو درآمده اند و با نمايش گذاشتن حقارت و بى ارزشى خود، مردان و جوانان هوسران را به خود جلب نموده و عفّت و امنيّت اخلاقى جامعه را جريحه دار كرده اند!

اكنون وجداناً و انصافاً!

در چنين محيط هاى آلوده و نكبت بار، شرم و حيا براى دختران و زنان باقى مى ماند و آيا پس از فروپاشى شرم و حيا، مسأله دين و ايمان بانوان چه مى شود؟!!

ص: 207

اين احاديث ارزنده را بخوانيد:

امام صادق عليه السلام فرمود:

كسى كه حيا ندارد، ايمان ندارد.(1)

امام مجتبى عليه السلام فرمود:

كسى كه دين ندارد حيا ندارد.(2)

امام باقر و يا امام صادق عليهماالسلام فرمودند:

حيا و ايمان به يك رشته كشيده شده اند. هنگامى كه يكى از آن دو برود، ديگرى نيز خواهد رفت.(3)

با توجّه به روايات ياد شده، به خوبى مى توان به دست آورد كه تفكيك بين ايمان و حيا امكان پذير نيست و با فروپاشى شرم و حيا، دين و ايمان نيز از بين مى رود.

حالا ببينيد دشمن چه بلايى بر سرمان آورده و عوام فريبى و نيرنگ به كجا رسيده كه بى رحمانه ترين ظلم ها، يعنى فروپاشى شرم و حيا و نابودى ايمان، خدمت به زن ناميده شده است!!

ص: 208


1- - بحارالأنوار 71/331.
2- - بحارالأنوار 78/111.
3- - بحارالأنوار 71/331. و 335.

هشدار به آقايان!

لازم به يادآورى است، در محيط آلوده به فساد كنونى، چنانچه همسر يا دختر شما هم بخواهد رعايت موازين شرع را در محل كار نموده و از ارتكاب گناه پرهيز نمايد، هرگز از نگاه هاى هوس آلود، چرب زبانى و سخنان تحريك آميز مردان شيطان صفت درامان نخواهد بود و روحيه ظريف و قلب عاطفى آنان به تدريج تحت تأثير رفتار و سخنان احساسى و فريبنده مردان قرار گرفته و زمينه هتك حرمت و فروپاشىِ شرم و حيا و عفّت آنان فراهم مى گردد.

هشدار و خطاب و عتاب مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام

خطاب به مردها را مجدّداً بخوانيد تا خطر اختلاط زنان و مردان را جدّى گرفته و از نواميس تان غيرتمندانه حفاظت كنيد:

آيا حيا نمى كنيد! و آيا تعصّب و غيرت نداريد! زنان (و نواميس تان) به بازارها (و اماكن عمومى) مى روند و با مردها تماس دارند.(1)

ص: 209


1- - وسائل الشيعه 14/174.

برادر مسلمان!

فرمايش مولايمان را چگونه توجيه مى كنى و چگونه اجازه مى دهى ناموست آزادانه و بدون مراقبت در مراكز كار و در مسير راه با مردان و جوانانِ هوسران تماس داشته و گرفتار آسيب و آفت هاى جبران ناپذير گردد؟!!

فرمايش رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم را نيز در اين زمينه بخوانيد:

بين زنان و مردان (نامحرم) جدايى و فاصله بيندازيد، زيرا هنگامى كه آنان رو در روى يكديگر قرار گرفته و با هم تماس داشته باشند، به درد و بلايى گرفتار مى شوند كه درمان نخواهد داشت.(1)

ماجراها و حوادث تلخ و مصيبت بار فراوانى در زمينه ارتباط و اختلاط هاى زنان و مردان در محيط كار و مسير رفت و آمد و فروپاشى كانون گرم خانواده ها و پرپر شدن كودكان معصوم، صفحات حوادث جرايد را سياه كرده كه به بعضى از آنها در نوشته هايم اشاره خواهم كرد.

ص: 210


1- - مرآت النساء: 140.

فصل الخطاب

اميرالمؤمنين على عليه السلام در مورد پاكدامنى و سلامت اشتغال و پرهيز از آلودگى و گناه در محلّ كار فرمود:

شغلِ همراه با پاكدامنى، بهتر است از ثروتِ فراوانى كه با گناهان به دست مى آيد.(1)

بنابراين، اشتغال دختران و زنان در وضعيّت آلوده كنونى كه معمولاً به خاطر جلب مشترى و دادن حقوق كمتر انجام مى شود و به سادگى زمينه فساد و گناه و فروپاشى حيا و ايمان را فراهم مى نمايد، مصداقِ فرمايش مولايمان على عليه السلام مى باشد، يعنى:

دين را به دنيا فروختن و حريم حيا و عفاف را نابود كردن.

ص: 211


1- - نهج البلاغه / نامه 31.

11-آخرين كلام

چه اتّفاقى رخ داده؟!

با توجّه به آنچه بازگو شد و همگى شاهد و ناظر آن هستيم و على رغم پيشرفت هاى عظيم علمى و صنعتى، اين حقيقت و واقعيّت را نمى توان انكار كرد كه جامعه ما در يك بحران تلخ و مصيبت بار مى سوزد!

جامعه ما، جامعه اى وامانده، درمانده، پريشان، مضطرب، حيرت زده، سرگردان، نابسامان، منحرف و آميخته به انواع رذايل اخلاقى است!

دشمن جنايتكار با نفوذ به همه زواياى زندگى جامعه ما، معنويّت و اخلاق مسلمانان را نابود كرده و به زودى آخرين نفس او را خواهد گرفت!

ص: 212

چه بايد كرد؟!

ساعت ها و لحظه هاى عمر همچون ابر بهارى به سرعت مى گذرد. زيبايى، طراوت، سلامت و شور و نشاط دوران جوانى و تمام خوشى ها از دست مى رود و سرانجام مرگ به سراغ مان مى آيد.

پس، قبل از آن كه كار از كار بگذرد و به پايان زندگى برسيم و آهِ ندامت و حسرت ما را فراگيرد، به سرنوشت خود و سختى هاى مرگ و عالم قبر و برزخ و عرضه اعمال مان فكر كرده و در انديشه آينده خود باشيم.

مولايمان اميرالمؤمنين على عليه السلام مى فرمايد:

تعجّب مى كنم از كسانى كه با چشم خود مرگ را مى بينند، ولى باز هم غافل و فراموش كارند!(1)

ياد مرگ

ياد مرگ، و ترس و بيم از دشوارى هاى جان دادن و سختى هاى قبر، برزخ و قيامت، بهترين اهرم بازدارنده انسان از انجام گناه است و عامل مهمّى در پاكسازى،

ص: 213


1- - بحارالأنوار 6/136.

خودسازى و دورى از رذايل و بازگشت به معنويّت و اخلاق مى باشد. همه مى دانيم مرگ حق است و همه موجودات از اين دنيا به عالم قبر، برزخ و سپس به عالم قيامت منتقل مى شوند و گاهى بين ما - در هر سنّ و سالى كه هستيم - و مرگ، تنها يك لحظه فاصله دارد.

لحظاتِ مرگ و جان دادن، فراق و جدايى از علايق دنيا و آنچه انسان در دوران عمر به آن خو گرفته است و همچنين حوادثِ پس از مرگ و نگاه به اعمال سياه زندگى، سخت و دشوار است.

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم به جناب جبرائيل، تلخى و سختى مرگ را يادآور شده و مى فرمايد:

اى جبرائيل! ياد مرگ به عنوان يك فاجعه و مصيبت دردناك براى اندرز و هشدار كافى است.

جناب جبرائيل، سختى هاى پس از مرگ را براى پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم چنين توصيف مى نمايد:

يا رسول اللّه! حوادث و مصيبت هاى پس از مرگ، سخت تر و دشوارتر از فاجعه دردناك مرگ مى باشد!(1)

ص: 214


1- - بحارالأنوار 6/141.

چگونگى مرگ براى مؤمن و براى گناهكار

امام حسن مجتبى عليه السلام فرمود:

مرگ بزرگترين شادى است كه بر مؤمنان وارد مى گردد. آنها از زندگى بسيار سخت به سوى نعمت هاى دايمى انتقال مى يابند. و بزرگ ترين هلاكت و عذاب است براى گناهكاران و كافران، آنها از باغ و بوستان و بهشت خود به سوى آتش شعله ورِ دائمى انتقال مى يابند.(1)

چهره عزرائيل براى گناهكاران هنگام مرگ

حضرت ابراهيم عليه السلام به جناب عزرائيل گفت: آيا مى توانى خودت را به صورتى كه گناهكاران و گمراهان را قبض روح مى كنى به من بنمايانى؟

عزرائيل گفت: اى ابراهيم! تو طاقت ديدن آن چهره را ندارى.

حضرت ابراهيم عليه السلام خواسته خود را تكرار كرد.

جناب عزرائيل گفت: روى خود را بگردان. آن حضرت روى خود را گردانيد و سپس به او نگاه كرد، ديد مردى

ص: 215


1- - بحارالأنوار 6/154.

سياه كه موهاى بدنش راست شده و بسيار بوى بدى دارد، از سوراخ هاى بينى او دود و آتش بيرون مى آيد.

حضرت ابراهيم عليه السلام كه طاقت ديدنِ آن چهره وحشتناك را نداشت، بر اثر شدّت ناراحتى بى هوش شد. وقتى كه به هوش آمد، فرمود: اى عزرائيل! اگر انسان گناهكار جز ديدن همين چهره وحشتناك كيفر ديگرى نبيند، همين نگاه براى مجازات و عذاب او كافى است!(1)

عالم قبر و برزخ

پس از گذراندن مراحل جان دادن، به عالم قبر و برزخ كوچ مى كنيم و اولين بازجويى و محاكمه ما به وسيله دو فرشته به نام هاى نكير و منكر شروع مى شود.

اين دو فرشته بنا به فرموده امام صادق عليه السلام به صورت وحشتناك با چشمانى خيره كننده و صدايى مانند رعد غرّنده در حالى كه زمين را با نيش خود مى شكافند و پاهاى خود را با موهاى خود به شدت بر زمين مى كوبند

ص: 216


1- - بحارالأنوار 6/143.

(براى محاكمه) مرده مى آيند.(1) البته بنا به فرموده امام صادق عليه السلام، برخورد نكير و منكر با مؤمن و كافر و گناه كار به يك صورت نيست.(2)

چگونگى برخورد اين دو فرشته الهى با ميّت، بر اساس خوبى و بدى اعمال اوست و بنابراين، برخوردِ آنان با مؤمن و افراد پرهيزگار، با رِفق و مداراست و با كيفيت برخورد با گناهكاران تفاوت دارد.

لازم به يادآورى است كه در عالم قبر و برزخ به جز سؤال نكير و مُنكر، سختى و شدايدِ گوناگونى از قبيل: وحشت قبر، فشار قبر، تاريكى و تنگى قبر و عَقَبات دشوار ديگرى وجود دارد كه شرح و تفصيل آنها از حوصله اين كتاب خارج است و براى اطلاع از اجمالِ آنها، مطالعه كتاب ارزنده «منازل الآخره» مرحوم حاج شيخ عباس قمى توصيه مى شود.

امّا چون تجسّم اعمال و ملازمت چهره هاى مثالى رفتار انسان در عالم قبر از اهميّت خاصى برخوردار است

ص: 217


1- - فروع كافى 3/236.
2- - فروع كافى 3/239.

و به نوعى با مطالب اين كتاب در ارتباط مى باشد، به چگونگى اين مسأله اعتقادى اشاره مى شود.

تجسّم اعمال در عالم قبر و برزخ

مسأله تجسّم اعمال و تمثّلِ رفتار انسان در عالم قبر و برزخ، يكى از اعتقادات دينى و با اهميّت ما مى باشد. هر عمل و گفتارِ خوب يا بدى كه از انسان سر مى زند و يا هر عقيده نيك يا ناپسندى كه روح آدمى تحصيل مى كند، در قبر تمثّل و ظهور يافته و در برابرمان ظاهر مى شود.

چنانچه اعمال ما خوب و پسنديده باشد، به شكل چهره هاى بسيار زيبا، معطّر و نورانى ظاهر خواهد شد و تا پديد آمدن قيامت با آنها مأنوس بوده و از سختى ها، وحشت و ديگر شدايد و گرفتارى ها نجات خواهيم يافت.

و چنانچه اعمال دنياى ما، زشت و ناپسند، گناه و نافرمانى پروردگار باشد، به صورت موجودات حيوانىِ وحشتناك و بسيار زشت و متعفّن مجسّم خواهد شد و در كنار آنها تا روز قيامت در وحشت و عذاب و سختى به سر

ص: 218

مى بريم كه يك لحظه آن قابل تحمّل نيست.(1)

از مكافات عمل غافل مشو

گندم از گندم برويد، جو ز جو

اميرالمؤمنين على عليه السلام مى فرمايد:

خداوند 99 مار بر كافر و گناهكار (در قبر) مسلّط مى كند، آنها به گوشت او نيش مى زنند، و استخوان او را مى شكنند و تا روز قيامت با او اين گونه رفتار مى نمايند.(2)

تجسّم عمل به صورت جوان زيبا و حيوان وحشتناك!

علاّمه بزرگوار شيخ بهاءالدّين عاملى رحمه اللّه عليه روزى به زيارت يكى از مردان وارسته و زاهد و باتقوا كه در يكى از حجره هاى قبرستان اصفهان زندگى مى كرد رفت. آن مرد زاهد به شيخ بهاء گفت:

روز گذشته ماجراى عجيبى را مشاهده كردم و آن اين

ص: 219


1- - اين مطالب برگزيده از اخبار و احاديث خاندان رسالت عليهم السلام مى باشد.
2- - تفسير برهان 3/48.

بود كه ديدم: جماعتى جنازه اى را آوردند و در اين قبرستان در فلان محل دفن كردند و رفتند. پس از ساعتى بوى بسيار خوشى به مشامم رسيد كه از بوهاى دنيا نبود. حيران بودم و به راست و چپ خود نگاه مى كردم تا بدانم اين بوى خوش از كجاست. ناگاه ديدم جوان خوش چهره اى كه لباس زيبا و فاخرى در تن داشت به سوى آن قبر مى رود، وقتى به آن قبر رسيد و نشست، ناگهان ديدم مفقود شد، گويا وارد آن قبر گرديد.

پس از مدتى ناگاه بوى بسيار ناراحت كننده و بدى به مشامم رسيد كه از هر بوى بد اين دنيا پليدتر بود، نگاه كردم ديدم، سگى حركت مى كند، آن سگ به كنار همان قبر رفت و همان جا پنهان شد!

در حال تعجّب بودم كه ناگاه آن جوان خوش چهره از قبر بيرون آمد، در حالى كه مجروح شده بود و ناراحت و محزون به نظر مى رسيد و از همان راهى كه آمده بود بازمى گشت.

من به دنبال او رفتم و به او رسيدم و از او خواهش كردم كه حقيقت ماجرا را براى من بگويد.

ص: 220

گفت: من عمل و رفتار خوب اين مرده بودم و مأمور بودم در قبر با او مأنوس باشم. اين سگى كه ديدى آمد، اعمال بد و رفتار ناپسند او بود. من مى خواستم او را از قبر بيرون كنم و از صاحبم دفاع نموده و در كنار او باشم.

اما (چون اعمال ناپسند او بيشتر بود) آن سگ به من حمله كرد، مرا دندان گرفت و گوشتِ مرا كَند و بر من غالب گرديده و مجروحم كرد و نگذاشت من با صاحبم در قبر بمانم.

شيخ بهاءالدّين پس از شنيدن اين حادثه عجيب از آن مرد وارسته زاهد به او فرمود: راست گفتى، چرا كه ما اعتقاد داريم كه اعمال انسان به صورت هاى مناسب خودشان (در قبر و عالم برزخ) مجسّم مى شود.(1)

ص: 221


1- - منازل الآخره مرحوم محدث قمى /59 به نقل از دارالسلام مرحوم نورى. لازم به يادآورى است كه اين حوادث را، مكاشفه مى نامند و تنها براى آن ها كه داراى صفاى باطن، دل پاك و چشم برزخى هستند پيش مى آيد.

حديث شريف معراج

اكنون توجه شما را به قسمتى از حديثِ شريف معراج كه تمثّل و تجسّمِ ظهور برزخىِ بى بند و بارى ها و بدحجابى زنان مى باشد جلب مى كنم:

اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود:

من و فاطمه عليهاالسلام به محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلممشرّف شديم و آن بزرگوار را در حالى كه به شدّت گريه مى كرد مشاهده نموديم!

عرض كردم: پدر و مادرم فدايت، علّت گريه شما چيست؟

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

در شب معراج كه به آسمان رفتم، گروهى از زنانِ امّت خود را در عذاب شديد ديدم، به طورى كه آنها را نشناختم و سختى عذاب آنها مرا به گريه واداشته است!...

1. زنى به خاطر نشان دادن موهايش به نامحرم، به

موهايش آويزان بود و مغز سرش مى جوشيد!

2. زنى به خاطر آزارِ شوهرش به زبانش آويخته بود و عذاب مى شد!

ص: 222

3. زنى به جهت آرايش خود براى نامحرمان، گوشتِ بدن خود را مى خورد و آتش از بدن او شعله مى كشيد!

4. زنى به خاطر آن كه رعايتِ نجس و پاكى را نمى كرد،

خود و لباس هايش را نمى شست، غسل هاى واجب را انجام نداده بود و در نمازش سستى كرده بود، پاهايش به دست هايش بسته شده بود و مارها و عقرب ها به جانش افتاده بودند!

5. زنى به دليل خارج شدن از منزل بدون اجازه شوهرش،

در تنورى از آتش به پاهايش آويزان بود!

6. زنى به علت آن كه خود را به مردان (نامحرم) نشان داده بود تا به او رغبت كنند، گوشتِ بدنش با قيچى هاى آتشين بريده مى شد!

7. زنى به جهت واسطه شدن در انجامِ عمل منافى عفّت،

صورت و بدنش مى سوخت و روده هايش را مى خورد!

8. زنى به خاطر آن كه سخن چينى كرده بود و زياد دروغ گفته بود، سرش، سرِ خوك و بدنش، بدن الاغ بود و او را هزارهزار نوع عذاب مى كردند!

9. زنى به دليل اين كه آوازه خوان و حسود بود، به شكل

ص: 223

سگ بود و آتش از درونش وارد شده و از دهانش خارج مى شد و فرشته ها، گرزهاى آتشين بر سر و بدنش فرود مى آوردند!

آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

واى بر زنى كه شوهرِ خود را ناراحت نموده و به خشم آورد! و خوشا به حال زنى كه همسرش از او راضى باشد.(1)

بنابراين، هتك حريم حجاب، جلوه گرى، خودنمايى، آرايش، نگاهِ غيرعفيفانه، هم سخن شدن و ارتباط و اختلاط با نامحرم و هر رفتار ناپسندى كه از زنان و مردان سر بزند، در عالم ديگر تبلور و تجسّم يافته و به صورت عذاب و شكنجه دامن گير انسان شده و گاهى به صورت هاى زشت و كريه و متعفّن در كنار انسان قرار مى گيرد.

ص: 224


1- - عيون اخبار الرضا عليه السلام 2/10 و بحارالأنوار 103/245.

حيف باشد چو تو مرغى اسير قفسى

انسان، بهترين و برترين مخلوقِ پروردگار است و در سايه عبوديّت، بندگى، تقوا و عمل صالح، تجلّى گاه كمالات الهى مى گردد.

رسد آدمى به جايى كه به جز خدا نبيند

بنگر كه تا چه حدّ است مكان آدميّت

حيف است، عمر كوتاه خود را به غفلت، فراموشى و گناه سپرى نموده، اسير هواى نفس گشته و از مواهب الهى محروم گرديم و با شرمسارى، شرمندگى و پشيمانى، دعوت حق را اجابت نماييم.

اى بلندنظر، شاهبازِ سِدره نشين

نشيمنِ تو نه همين كُنجِ مِحنت آباد است

تو را زِ كُنگره عرش مى زنند صفير

ندانمت كه در اين دامگه چه افتاده است

-----------

بال بگشا و صفير از شجر طوبى زن

حيف باشد چو تو مرغى اسير قفسى

كاروان رفت و تو در خواب و بيابان در پيش

وه كه بس بى خبر از غُلغُل ب-انگ جرسى

ص: 225

بازگشت و توبه

قرآن مجيد:

آنها كه از روى جهالت و نادانى، عمل زشتى انجام داده و سپس به درگاه خدا توبه كرده و خود را اصلاح نمايند، پروردگار بخشنده و مهربان توبه آنان را قبول كرده و آنان را مى بخشد.(1)

اكنون در برابر عفو و بخششِ پروردگار مهربان، احساسِ شرمندگى نموده و با عذرخواهى از رفتار گذشته خود، در پيشگاه با عظمتش به راز و نياز مى پردازيم:

اى خداى مهربان! بنده گناهكارت در پيشگاه تو اقرار و اعتراف به رفتار بد خود نموده و به عفو تو اميدوار است.

پروردگارا! بنده خطاكارت، ترسان، هراسان و پشيمان به سويت آمده و با اظهار عجز و ندامت، از تو آمرزش و بخشش مى طلبد.

پروردگارا! تو خود فرمودى:

هرچه مى خواهيد از فضل و كرمِ خدا بخواهيد كه

ص: 226


1- - سوره نحل /118.

خداوند به بندگان خود مهربان است.(1)

مولاى من! از صفات تو نيست و شايسته ذاتت نخواهد بود كه بندگانت را امر به سؤال كنى و چون سؤال كنند، عطاى خود را از آنان دريغ دارى.

خداوندا! تو را سوگند مى دهم به حقّ محمّد و آل محمّد عليهم السلام كه از گناهان من درگذرى و بر حالِ زارم ترحّم كنى، اى مهربان ترين مهربان ها.

پروردگارا! سخن زيباىِ مولايم امام صادق عليه السلام را به جان دل پذيرفتم كه مى فرمايد:

كسى كه از گناهى توبه كند، مثل كسى است كه گناهى بر او نوشته نشده و كسى كه توبه كند و در عين حال به گناه خود ادامه دهد، مثل كسى است كه خداى خودش را مسخره مى كند.(2)

خداوندا! ندامت و پشيمانى ام رنگ حقيقت دارد، به لطف و كَرَمت، گناهانم را محو كن. عهد مى كنم تا با كمك و يارى خودت براى هميشه گِرد گناه و معصيت نگردم.

ص: 227


1- - سوره نساء /23.
2- - مستدرك سفينة البحار 7/601.

شفاعت امام زمان عليه السلام

حالا به منظورِ استحكام پيمان خود و اطمينان از قبولى توبه مان، دست به دامن پدرِ مهربان و عزيزمان حجّت بن الحسن ارواحنا فداه شده و آن بزرگوار را شفيع خود قرار داده و با يك دنيا شوق و ذوق به پيشگاه مباركش عرضه مى داريم:

يا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا اِنَّا كُنَّا خاطِئينَ(1)

اى پدر مهربان! براى گناهان و رفتار بدِ ما از درگاه خداوند بزرگ طلب مغفرت نما، زيرا ما خطاكار هستيم.

پس از آن، پدر مهربان مان با يك دنيا مهربانى و رأفت، ما را در آغوشِ لطف و محبّت خود قرار داده و از خداوند برايمان طلبِ بخشش و رحمت نموده و سپس نواى دلنشينش را با گوش جان مى شنويم كه:

لا تَثْريبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ.(2)

امروز سرزنشى بر شما نيست، خداوند مهربان شما را

ص: 228


1- - سوره يوسف /88.
2- - سوره يوسف /92.

مى آمرزد و او رحم كننده ترين رحم كنندگان است.

بازگشت به دنياى پاكى ها

پس از آشتى با پروردگار مهربان و پدر عزيزمان امام زمان عليه السلام نسيمِ عطرآگين عفو و مغفرت و شهد شيرين رحمت پروردگار و نگاه پر مهر و محبّت مولايمان حجّت بن الحسن عليه السلام را با همه وجود احساس نموده، به دنياى پاكى ها بازگشت كرده و با خود پيمان مى بنديم از گناه و رفتار ناپسند فاصله گرفته و از يك زندگى سرشار از صفا، صميميّت و معنويّت برخوردار گرديم، انشاءاللّه.

والسلام عليكم و على عباد اللّه الصالحين

مشهد مقدس 11 ذى القعده 1432 (مهر 1390)

ولادت با سعادت امام رئوف

على بن موسى الرضا عليه السلام

محمدصادق ذبيحى

ص: 229

فهرست مطالب

دردِ دلى با امام زمان عليه السلام··· 4

چرا نگوييم و ننويسيم؟!!··· 6

آيا امام زمان عليه السلام از ما راضى است؟!··· 9

به جاى مقدمه··· 11

امر به معروف و نهى از منكر دو واجب فراموش شده!··· 11

غربتِ مظاهر دين در جامعه اسلامى!··· 11

بى تفاوتى و غفلتِ مسلمانان!··· 11

موفقيت چشمگير جبهه فرهنگى دشمن!··· 13

فاجعه مرگبار بى تفاوتى و خواب سنگين جامعه اسلامى!!··· 14

نهى از منكرى كه رنگ خون به خود گرفت!··· 16

خشونت و هتّاكى نسبت به دو روحانى هنگام انجام نهى از منكر!··· 17

دفاع اميرالمؤمنين عليه السلام از نواميس مسلمانان··· 19

فروپاشى غيرت از مردان··· 22

پشت پا زدن به ارزش هاى اخلاقى!··· 23

پيشگويى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم از وضعيّت اسف بار جامعه كنونى··· 24

مجازات سكوت در برابر گناه و منكر!··· 27

ص: 230

فطرت پاك امّت مسلمان، پى آمد ناگوار غفلت و بى تفاوتى!··· 28

وظيفه چيست، چه بايد كرد؟··· 30

«1»

حجاب و عفاف در قرآن و حديث

عفّت در نگاه··· 34

فتنه انگيزى صورت و چهره··· 36

يك نمونه مصيبت بار از پى آمد نگاه به چهره زن··· 37

نگاه آلوده زن به مرد··· 39

قربانى نگاه هوس آلود!··· 40

پوشش چهره به منظور حفاظت از نگاه آلوده مردان··· 42

«2»

عفّت در پوشش

كيفيت پوشش حضرت زهرا عليهاالسلام··· 45

بدحجابى و بى حجابى تضييع حقّ جامعه··· 47

بى تفاوتى جامعه در برابر شيوع گناه و بى بند و بارى··· 49

مبارزه استعمار با چادر و حجاب··· 50

حجاب، چادر و پوشش چهره از نظر بانوان تازه مسلمان...··· 52

چهره دردمند جامعه اسلامى! شرمندگى از زنان تازه مسلمان...··· 56

ص: 231

اكنون جاى يك سؤال است··· 57

بيدارى و هوشيارى بانوان··· 58

تناقض حجاب در نماز با بى حجابى در جامعه··· 59

ترويج بى حجابى و اختلاط زن و مرد··· 62

گستاخى رضاخان در مبارزه با حجاب··· 63

شهادت هزاران مسلمان مُدافع حجاب در فاجعه خونينِ...··· 65

رفتار وحشيانه مزدوران رضاخان با پيكرهاى شهدا و مجروحين··· 65

معجزه الهى و سركوب اهداف شوم رضاخان··· 66

تهاجم فرهنگى، تكرار سياست شيطانى غرب··· 67

رفتار جاهليّت قبل از اسلام و تكرار ننگين آن در...··· 70

ملازمت زن در خانه··· 71

خودنمايى زنان جامعه ما و تحقّق پيشگويى قرآن··· 72

غربت حجاب و چادر در دانشگاه··· 74

«3»

عفّت در كلام

نظر مراجع تقليد در كيفيّت صداى زن در نماز··· 81

صداى ظريف و هوس انگيز موجب فروپاشى كانون گرم دو ...··· 81

مقصّر كيست؟!··· 86

ص: 232

«4»

عفّت در زينت و آرايش

سرگذشت عبرت انگيز يك زن جوان!··· 92

قربانى هوى و هوس··· 96

خودباختگى گروهى از زنان و مردان ايرانى··· 100

استفاده از لوازم آرايشى به چه قيمتى؟!!··· 102

رقابت و ركوردشكنى در آرايش و جلوه گرى!··· 104

ماجراى عبرت انگيز زن جلوه گر!··· 105

فروپاشى حيا و غيرت از ميان زنان و مردان!··· 107

«5»

عفّت در راه رفتن

وظايف بانوان··· 111

زن خودنما در دام هوس يك جوان!··· 112

«6»

عفّت در ارتباط و تماس با نامحرم

لزوم جدايى زنان از مردان در روابط اجتماعى··· 116

آسيب هاى مجالس و مراسم دينى مختلط··· 117

پند و هشدار خاندان رسالت عليهم السلام در مورد روابط مردان و...··· 122

ص: 233

نقش شيطان و نفس امّاره هنگام رويارويى با زن نامحرم··· 124

صفات ارزنده زن از ديدگاه اميرالمؤمنين

عليه السلام··· 126

شرح و توضيح كوتاه صفات ارزنده بانوان به فرموده...··· 127

سؤالى منصفانه··· 129

مشاهدات خبرنگار پاكستانى از وضعيت حجاب در مشهد··· 133

كاهش روزافزون ازدواج، نتيجه مصيبت بار اختلاط و ارتباط زنان و مردان··· 135

افزايش نگران كننده طلاق، معلول ارتباط و اختلاط محرم و...··· 137

تاوان تلخ دوستى قبل از ازدواج··· 139

رسوايى و افتضاح روابط آزاد زن و مرد!··· 141

سرنوشت تلخ دختر 12 ساله اى كه از خانه فرار كرد!··· 143

در سوگ عفاف و حجاب: سفرهاى مختلط دختران و پسران!··· 147

وضعيت رسواى دختران كاروان هاى زيارتى!··· 148

«7»

اختلاط با محارم، ناامنى در حريم محرميّت

(153-150)

«8»

تربيت فرزند

لزوم حريم گرفتن و حفظ حجاب دختران خردسال··· 154

ص: 234

معضلِ بلوغ هاى زودرس دختران و پسران··· 155

وظيفه چيست؟··· 161

تعرّض به دخترك معصوم!··· 163

دختركان بدپوشش، شكارِ مردان بيمار دل··· 165

دختركان بد پوشش در معرضِ چشم زخمِ شور چشمان!··· 166

مسئوليت پدر و مادر در برابر كودكان خُردسال··· 166

آسيب پذيرى پسران نوجوان··· 167

چه مقدار به مولايمان امام زمان عليه السلام شباهت داريم؟!!··· 169

«9»

حريم شكنى بانوان در اماكن مذهبى!

ماجرايى كه دلسوزان را بر خود مى لرزاند!··· 172

حريم شكنى زائران، حربه اى بر وجود نازنين امام هشتم عليه السلام!··· 174

جريحه دار شدن قلب نازنين امام هشتم عليه السلام··· 176

عنايت خاصّ امام رضا عليه السلام به زائرين قبر مطهرش··· 177

ثواب زيارت مرقد مطهر امام رضا عليه السلام··· 178

رفتار غيرعفيفانه بعضى از زائرين!··· 180

فروپاشى اخلاق و معنويّت در حريم امام هشتم عليه السلام··· 182

ناهنجارى در شهر امام هشتم عليه السلام و كشور اسلامى!··· 183

ص: 235

«10»

كار و اشتغال، حقّ الهى و شرعى آقايان

پيام يك بانوى مسلمان:··· 186

كار خارج خانه، ظلمى آشكار به بانوان!··· 188

جمع بندى فرمول اشتغال بانوان··· 189

آمار تكان دهنده عوارض ناشى از اشتغال زنان!··· 190

تفكيك و جداسازى جنسى در بعضى از كشورهاى جهان··· 192

ماجراهاى تكان دهنده··· 196

دختر شاغل در دام شيطان··· 198

سوء استفاده از دختران و زنان در محيط كار··· 200

خاطره هاى تلخ در محيط هاى اشتغال بانوان!··· 202

منشى با صداى جذّاب و چهره آراسته و...··· 202

زن جوانى كه قربانى آگهى استخدام شد··· 204

محيط هاى آلوده اشتغال بانوان از نگاه يك روان شناس··· 205

خودى هاى مذهبى!··· 205

فروپاشىِ حيا و نابودى ايمان··· 206

هشدار به آقايان!··· 209

فصل الخطاب··· 211

ص: 236

«11»

آخرين كلام

چه اتفاقى رخ داده؟!··· 212

چه بايد كرد؟!··· 213

ياد مرگ··· 213

چگونگى مرگ براى مؤمن و براى گناهكار··· 215

چهره عزرائيل براى گناهكاران هنگام مرگ··· 215

عالم قبر و برزخ··· 216

تجسّم اعمال در عالم قبر و برزخ··· 218

تجسّم عمل به صورت جوان زيبا و حيوان وحشتناك!··· 219

حديث شريف معراج··· 222

حيف باشد چو تو مرغى اسير قفسى··· 225

بازگشت و توبه··· 226

شفاعت امام زمان عليه السلام··· 228

بازگشت به دنياى پاكى ها··· 229

ص: 237

ساير آثار نويسنده:

1 - جلد اوّل اين كتاب:

نگاهى به آثارِ مثبتِ حجاب، مجازاتِ ترويجِ بدحجابى، شرح وظايفِ آقايان و بانوان از ديدگاه قرآن و سنّت.

2 - جلد سوم اين كتاب:

سير تاريخى حجاب در ايران و جهان، تهاجم دشمن، تأثير تيغ دولبه فناورى، ماهواره، تلفن همراه، اينترنت، تلويزيون و ... بر زندگى نوجوانان، جوانان و جامعه اسلامى، راهكار مبارزه با تكنولوژىِ بدون فرهنگ.

3 - جلد چهارم اين كتاب:

لزوم فراگيرى علم و دانش، بررسى وضعيّتِ مثبت و منفى مراكز تحصيل، آسيب ها و مفاسدِ اخلاقىِ پيش روى جوانان در حوزه هاى آموزشى و لزوم اصلاح و سالم سازىِ سازمانهاى فرهنگى.

4 - جلد پنجم اين كتاب:

نامه هايى از فرزندان محبّتِ فاطمه زهرا عليها سلام احساسات گرم و پاكِ برخاسته از اعتقاد و عمق و جان نوجوانان دانش آموز در حمايت از عفاف و حجاب و غمِ مظلوميّت و غربتِ اسلام عزيز

ص: 238

يك نمونه از اثرگذارى ارزنده كتاب حجاب:

من دختر دانش آموز 14 ساله هستم. قصد داشتم تحصيلاتم را تا جايى كه امكان داشته باشد، ادامه دهم و شغل آينده ام را هنرپيشه سينما انتخاب كرده بودم.

اما پس از خواندن اين كتاب، وقتى كه فهميدم اسلام مى خواهد منِ دختر مسلمان حجاب كامل داشته باشم و كار بيرون خانه انجام ندهم و در مكان هايى كه بيشتر مردها حضور دارند نباشم و با نامحرمان سر و كار نداشته باشم و حريم خودم را حفظ نمايم و در سنين مناسب ازدواج كنم، نظرم عوض شد.

چون مى توانم به مقدار لازم درس بخوانم و سپس به دور از نگاه هاى نامحرمان با مهريه ى كم وارد زندگى شده و خوشبخت باشم. ما دختران مى توانيم نه پشيمان شويم و نه حسرت بخوريم، فقط كافيه نگاهمان را حفظ كنيم و به هر كسى نگاه نكنيم.

پس از خواندن اين كتاب فهميدم كه اگر به جاى مانتويى بودن، حجاب كامل (جلباب) داشته باشم، از نگاه هاى نامحرمان هوسران درامان خواهم بود.

امّا اولش ناراحت شدم، چون فكر مى كردم دستورات

ص: 239

دين مانع پيشرفت زنان در جامعه است و نمى خواهد ما به وطنمان خدمت كنيم، ولى وقتى كه با دقّت بيشترى مطالب كتاب را خواندم، فهميدم بدون اشتغال در خارج خانه هم مى توانم به ايران عزيز خدمت كنم و باز مى توانم بدون اينكه كوچكترين گناهى انجام دهم به وظايف دينى ام عمل كنم، حتّى بدون خارج شدن غيرضرورى از خانه.

اى كاش اين فرهنگ اصيل دينى در جامعه ما جا بيفتد و از تقليد كشورهاى غربى پرهيز نماييم و من به اين باور رسيدم كه براى اصلاح فرهنگ كشور عزيزمان، اوّل بايد از خودم شروع كنم و من تمام تلاشم را مى نمايم.

اين كتاب ارزشمند و آموزنده براى من و امثال من واقعا لازمه، ممنونم.

مشهد مقدّس - دبيرستان ...

ص . ه . - ش . ى .

ص: 240

جلد 3

مشخصات کتاب

حجاب عزّت است يا اسارت؟! (3 )

سير تاريخى حجاب در ايران وجهان

تهاجم دشمن، تأثير تيغ دولبه فناورى

ماهواره، تلفن همراه، اينترنت، تلويزيون و...

بر زندگى نوجوانان، جوانان و جامعه اسلامى،

راه كار مبارزه با تكنولوژى بدون فرهنگ

سرشناسه: ذبیحی، محمد صادق

عنوان و پدیدآور: حجاب عزت است یا اسارت؟ !/ تهیه و تدوین محمد صادق ذبیحی.

مشخصات نشر: مشهد، پیام طوس، 1397.

مشخصات ظاهري: 6 جلد

شابک: 8 70 9928 964 978

یادداشت: فهرست نویسی بر اساس جلد چهارم، 1393.

یادداشت: ویراست قبلی: پیام طوس، 120) 1390ص.).

یادداشت: ج4 (چاپ دوم: 1393).

یادداشت: ج6 (چاپ اول: 1397 ) (فیپا).

یادداشت: کتابنامه.

موضوع: حجاب

Hijab (Islamic clothing) :

موضوع: حجاب احادیث

Hijab (Islamic clothing) -- Hadiths

موضوع: حجاب جنبه هاي قرآنی

Hijab (Islamic clothing) -- Qur'anic teaching

موضوع: محرم و نامحرم

Mahram and namahram*

رده بندي کنگره: ي 3 1390 ح 23 ذ/ BP 230/17

رده دیویی: 297/636

شماره کتابشناسی ملی: 4409559

ص: 1

اشاره

ذبيحى، محمّد صادق، گردآورنده

حجاب عزت است يا اسارت!! (3) نگاهى به آثار مثبت حجاب و مجازات ترويج بى حجابى از ديدگاه قرآن و سنت

تهيه و تدوين محمّد صادق ذبيحى. - مشهد، پيام طوس، 1390.

208 ص.

شابك: 8-38-9928-964-978

فهرستنويسى براساس فيپا.

1. حجاب. 2. حجاب - جنبه هاى دينى. 3. حجاب - احاديث. 4. محرم و نامحرم.

الف. عنوان. 2 ح 2 ذ/17/230BP4831/297

نام كتاب:··· حجاب عزّت است يا اسارت؟! (3)

مؤلف:··· محمّد صادق ذبيحى

ناشر:··· انتشارات پيام طوس

تيراژ:··· 000/10 نسخه

نوبت چاپ:··· اوّل - 1391

چاپ:··· چاپخانه بزرگ قرآن كريم

شابك:··· 8-38-9928-964-978

مركز پخش: خيابان آزادى - بين چهارراه زرينه و راه آهن - پلاك 96 - انتشارات طوس

قيمت 2400 تومان

اجر و ثوابى كه از انتشار اين مجموعه عايد مى شود به محضر مقدس آقا و مولايم امام زمان عليه السلام اهدا مى گردد.

پاداش ارزنده آن عزيز را به روان پاك پدر بزرگوارم و مادر فقيده ام تقديم مى دارم.

ص: 2

اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ فِى هذِهِ السّاعَةِ وَ فِى كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّا وَ حافِظا وَ قائِدا وَ ناصِرا وَ دَلِيلاً و عَيْنَا حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعا وَ تُمَتِّعَهُ فِيها طَوِيلاً.

هُوَ الْمُفَرَّجُ لِلْكَرُبِ عَنْ شيعَتِهَ بَعْدَ ضَنْكٍ شَدِيدٍ وَ بَلاءِ طَويلٍ وَ جَزَعٍ وَ خُوفٍ

اكمال الدين: 1/288

آن بزرگوار (امام زمان ارواحنا فداه) گرفتارى شيعيان را پس از سختى شديد و بلائى طولانى و ترس و جزع، گشايش مى بخشد...

ص: 3

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

تمام اعمال نيك و همچنين جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهى از منكر، همچون قطره اى است در برابر دريائى خروشان.(1).

و همچنين اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

خداوند به حضرت شعيب عليه السلام وحى فرمود:

من از قوم تو، صد هزار نفر را هلاك خواهم كرد، چهل هزار نفر از بدان و شصت هزار نفر از خوبان آنها را.

حضرت شعيب عليه السلام عرض كرد:

آن چهل هزار نفر را كه هلاك مى كنى جزء بدان هستند، چرا خوبان را هلاك مى كنى؟

خداوند فرمود:

آنها در برخورد با گناهكاران سستى كردن و به خاطر خشم و غضب من خشم ننمودند.(2).

ص: 4


1- - وسائل الشيعه: 16/134.
2- - بحارالانوار: 12/386.

پيشگفتار

پس از حمد و ستايش پروردگار و سلام و درود به پيشگاه پيامبر عاليقدر و خاندان عزيزش عليهم السلام ، خداى مهربان را شاكرم كه جلد اوّل اين كتاب مورد توجه و استقبال اقشار مختلف مردم قرار گرفته و در زمانى حدود سى ماه، بيست بار و با تيراژ دويست هزار جلد چاپ و منتشر گرديد و به لطف پروردگار و عنايت مولايمان امام زمان عليه السلام جلد دوم نيز با موفّقيت چشم گير چاپ و در اختيار مردم مسلمان قرار گرفت.

اين عنايت و موفّقيت ها از بركات و دعاىِ خير مولاى مهربان و پدرِ دلسوزمان امام زمانارواحنا فداه بوده و

ص: 5

همچنين نشانِ روشنى از فطرت پاك و شور و شوقِ مردم مسلمان به پذيرشِ حقايق اصيل و ارزنده دينى است.

تماس هاى پُرمهر و محبّت، تشويق و تحسين هاى حضورى، كتبى، تلفنى، اثرگذارى فراوان و تحوّل چشمگيرِ عملى در خوانندگان، حكايت از نياز جامعه اسلامى به معارف صحيح و بى پيرايه دين از يك سو و كم توجّهى متوليان تربيت و اخلاق به اين مهمّ دينى و اخلاقى و همچنين ضعف تبليغاتِ صحيح و بى تفاوتى جمعى مصلحت انديش از سوى ديگر دارد.

مصلحت انديشانى كه با تفسير به رأى و تفكّرات و توجيهاتِ سليقه اى خود به عرصه و حدود معارفِ دينى وارد شده و به خواست و ذوق شخصى خود احكام و مبانى دين را توجيهِ ناشايست نموده و به نام دين به جامعه اسلامى تحميل مى نمايند!

مسئله حجاب و پوشش را كه همچون نماز و روزه از ضروريات دين مى باشد و وجوب آن در آيات مختلفِ قرآن مجيد، احاديث اهل بيت عليهم السلام و فتاواى مراجع بزرگوار تقليد به طور صريح مطرح شده و شيوه و روش خاندان

ص: 6

رسالت عليهم السلام و بانوان مسلمان بوده و هست و همه اديان بر آن اتفاق دارند تحريف كرده و حدود و معيارهاى آن از جمله حريم گرفتن از نامحرم را بر اساس ذوق و خواسته خود وارونه جلوه داده و با كمال تأسف خواسته يا نخواسته دشمنان را در دست يابى به اهداف شومشان كه تضعيف ايمان و عقيده و شيوع فساد و گناه مى باشد يارى مى كنند!!

در صورتى كه تنها فقها و مراجع وارسته دينى كه توان استنباط و استخراجِ احكام شرع را از كتاب خدا و گفتار خاندان رسالت عليهم السلام دارند مى توانند در زمينه احكام و مبانى دين از جمله حجاب و معيارهاى آن اظهار نظر نموده و مسائل و احكام شرع را در اختيار مردم مسلمان قرار دهند.

در جلد اوّل و دوم اين كتاب براساس رسالت و مسئوليت خطير دينى و انجام وظيفه شرعى و به منظور دفاع از نواميس كشور عزيزمان و آگهى جامعه اسلامى از معارف صحيح اسلام، مطالبى دلسوزانه از دردمندى و فروپاشىِ اخلاق، عفّت، حياء، غيرت و حيثيّتِ مسلمانان، پرپر شدن جوانانِ اين مرز و بوم و غفلت و بى تفاوتى ملت اسلام با بيانى ساده، روشن و بدون محافظه كارى و مصلحت انديشى

ص: 7

و توجيهات سليقه اى بازگو گرديد.

اكنون پس از انتشار جلد اوّل و دوم كتاب، كتاب سوم تقديم مى گردد. در اين كتاب به يارى پروردگار و عنايتِ مولايمان امام زمان عليه السلام ، مشترك بودن مسئله حجاب و پوشش در اديان الهى و پايبندى همه اقوام و ملل به استفاده از چادر از قديم الايام و در قالب و شكل و رنگ هاى مختلف، در بيشتر مناطق جهان بازگو مى گردد، تا روشن شود كه مسئله حجاب و چادر اختصاص به دين اسلام و مردم مسلمان و يا كشور خاصى ندارد، بلكه مسئله همه اديان و اقوام جهان و بيشتر مردم دنيا بوده و هست.

سپس به سيرِ تاريخى حجاب و چادر در كشور اسلامى ايران از عصر باستان تا به امروز و همچنين مبارزه بى رحمانه دشمن در ادوار مختلف با پوشش و چادر اشاره مى گردد.

و همچنين آسيب و آفت هاىِ شبكه هاى مختلف رسانه اى، ماهواره، اينترنت، بازى هاى رايانه اى، سى دى هاى مبتذل، تلفن همراه و بعضى از برنامه هاى راديو، تلويزيون و... كه مهم ترين حربه هاى دشمن در ايجاد

ص: 8

بى عفّتى، بى حجابى و شيوعِ فساد و ناهنجارى مى باشد و دشمن نيروى جوان و فعّال مملكت را به آنها سرگرم نموده است، مورد تحقيق و بررسى قرار مى گيرد.

اين مطالب هشدار و اعلام خطرى است به مسئولين، اولياء و پدران و مادران تا آسيب ها و آفت هاىِ پيش روى فرزندان عزيزمان كه تعادل جامعه را به هم ريخته جدّى گرفته، به غفلت و بى تفاوتى خود خاتمه داده و با نگاهى عاطفى و غيرتمندانه از نواميس و پاره هاى تنمان حفاظت نماييم و قبل از اين كه جوانان عزيزمان ذليلانه و به طور كامل به كامِ فساد و گناه كشيده شوند و وقايع تأسف بارترى اتّفاق بيفتد و همه چيز در هم بپيچد و قبل از اين كه در سوگِ كامل اخلاق و حيثيت، غيرت، عفّت و حجاب بنشينيم، چاره انديشى نماييم.

از الگوبردارى و مدگرايى و وابستگىِ ذلّت بار غرب رها شده، به آموزه هاى دينى و رهنمودهاى دلسوزانه پيشوايان معصوم عليهم السلام روى آورده و به هويّت و فطرت پاك خدايى خويش بازگرديم.

اجازه ندهيم بيش از اين در نظام جامعه اسلامى و كشور

ص: 9

عزيزمان، اختلال و نابسامانى ايجاد گرديده و پايبندى هاى دينى و اخلاقى به كلّى از بين رفته و بنياد خانواده ها ويران و نابود گردد!

فروپاشى اخلاق و معنويت و شيوع فساد و بى بند و بارى را يك فاجعه، بحران سياه و هشدار تلقّى نموده و از حمله فرهنگى دشمن خيانتكار كه به مراتب خطرناك تر از حمله نظامى است، با همه نيرو و توان دفاع نماييم و براى لحظه اى بيانديشيم كه ما در ايران اسلامى كه مردم سلحشورش وارث خون هزاران شهيد در طول تاريخ هستند و افتخار پيروى از خاندان عزيز رسالت عليهم السلام را دارند زندگى مى كنيم، نه در يك كشور اروپايى!

ص: 10

1-پايبندى اديان الهى و اقوام و ملل دنيا

اشاره

به حجاب و چادر

مسئله حجاب و پوششِ بانوان، فرهنگِ مشترك همه اديان آسمانى و بيشتر اقوام و ملل دنياست و در آئين اسلام و اديان الهى استفاده از چادر به معنى خاص خود(1). براى زنان لازم و ضرورى بيان گرديده و همچنين لزوم استفاده از نقاب و روبند نيز مورد تأكيد قرار گرفته است.

تنها فرهنگ حيوانى غربى است كه برخلاف دستور صريح حضرت مسيح عليه السلام و همه اديان الهى و برخلاف فطرت و سرشت، برهنگى، بى عفّتى، جلوه گرى و اختلاط زن

ص: 11


1- - پوشش گسترده و سرتاسرى با وسعت كافى كه بانوان در روى همه لباس هاى خود مى پوشند به گونه اى كه تمامى لباس ها، حجم و اندام، پستى و بلندى بدن و زيورآلات آنها را مى پوشاند.

و مرد را اشاعه داده است.

در اين قسمت از كتاب با بيان نمونه هاى مختصر از احكام صريح آيين هاى آسمانى و همچنين شواهدى از پايبندى هاى اقوام و ملل دنيا به چادر و حجاب، اهميت اين امر مهم را بازگو نموده تا روشن شود كه بى حجابى و برهنگى گروهى از زنان غيرمسلمان و همچنين بدپوششى و بدحجابى جمعى از زنان مسلمان غرب زده كنونى، مخالفت با فرهنگ و سنت هاى دينى و دستورات صريح كتاب هاى آسمانى و پيشوايان مذهبى بوده و پيروى از فرهنگ و تبليغات مسموم غرب مى باشد.

آيات قرآن مجيد و بيانات پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و معصومين عليهم السلام و همچنين فتاواى مراجع تقليد در مورد

حجاب و پوشش و معيارهاى آن از نظر اسلام و آسيب و آفت هاى بى حجابى و رفتار غيرعفيفانه برخى از بانوان در دو جلد اول و دوم اين كتاب به تفصيل بازگو گرديد.

و اما مرورى كوتاه به پوشش و حجاب در اديان مختلف:

ص: 12

حجاب و پوشش در آئين يهود

در دين يهود اگر زنى بدون پوشاندن سر در انظار ظاهر شود، شوهرش حق دارد او را بدون پرداخت مهريه طلاق دهد.(1).

در فقرات 14 و 15 كتاب مقدس تورات (روت) ماجراى «عروس يهود» را چنين بيان مى كند:

پس رخت بيوه گى را از خويشتن بيرون كرد، برقعى (روى بند، نقاب) پوشيد و خود را در چادرى پوشيده و به دروازه عينايم كه در راه تمنه است نشست...(2)..

چادر و حجاب در آئين مسيحيّت

براى زنان شرم آور است كه با سرِ برهنه در اماكن عمومى ظاهر شوند، پوشش گيسوىِ زنان اين معنى را به همراه دارد كه او زيباييش را تنها براى چشمانِ

ص: 13


1- - حجاب و مديريت احساس: 61 به نقل از تاريخ تمدن ويل دورانت: 12 / 30.
2- - حجاب برتر: 14

همسرش نگه داشته است(1)..

در ذيل فقره ششم كتاب مقدّس انجيل از زبان «شمايس

يونس» يكى از مفسّرين مشهورِ كتاب انجيل چنين آمده است:

علامت احترام زن آن است كه هميشه با چادر و روبند باشد تا نامحرم شمرده شود وگرنه در حكمِ زانيان (زناكنندگان) خواهد بود... پس حجاب براى زن واجب و لازم است كه هر كجا مى رود با چادر و روبند (پوشيه) باشد...(2).

حجاب و پوشش در آئين زرتشتيان

در كتاب «اوستا» كتاب مقدّس زرتشتيان اين گونه آمده

است:

همگى سر را مى پوشانيم و همگى به درگاه تو نماز

ص: 14


1- - حجاب و مديريت احساس: 62 به نقل از انجيل سفر رسولان باب 18، آيه 18.
2- - حجاب برتر: 16 به نقل از تفسير شمايس يونس.

مى كنيم(1)..

پوشش چادر در ميان رومانيان قديم

رومانيان كه دولت معظّمى داشتند و با همّت و عظيم بودند، در حجاب به قسمى اهتمام داشتند كه قابله ها و دايه ها هم از خانه بيرون نمى رفتند مگر با چادر و روى پوشيده و روى چادر هم عبايى بلند و سرتاسرى كه سر تا پا را بگيرد، مى انداختند طورى كه حجم آنها را هم نامحرم نبيند.(2).

چادر و حجاب در اقوام هندى

چنانچه فعلاً رسم زنان هند است، چادرشان طورى است كه آن را يكپارچه دوخته و به خود مى پوشانند و هيچ جايى از بدن، از چهره و كفّين، حتّى چشم را ظاهر نمى كنند، و بر روى چادر و محاذى چشم را مشبّك نموده كه به سبب آن توانند در مواقع خروج از خانه در

ص: 15


1- - حجاب مديريت احساس: 61 به نقل از تاريخ ويل دورانت: 12/ 30
2- - حجاب برتر: 20 به نقل از وسيلة العفاف شيخ يوسف نجفى گيلانى: 128.

طريق و مسلك حركت نمايند و به آن راه را مشاهده نمايند.(1).

چادر و حجاب اعراب و كشورهاى عربى

... زنان عرب از دو نوع پوشش استفاده مى كردند، يكى به صورت همان چادر اعراب و عباء امروزى است كه روبندى هم در قسمتِ جلوى آن دوخته مى شد و تنها چشم هاى زن از آن ديده مى شد، و اغلب اين چادرها به رنگى مشكى بودند. و نوع دوم عبايى بلند مثل عباى روحانيون فعلى است كه به همراه مقنعه بسيار بلندى تا نصف كمر زن مى رسيد و در كل دورنمايى همچون چادر داشت(2)..

چادر و پوشش در كشور تركيه

دويست سال پيش، يك بانوى انگليسى كه به تركيه سفر كرده بود چنين نوشته است:

ص: 16


1- - همان: 21 به نقل از رسائل حجابيه، رسول جعفريان: 1 / 219.
2- - همان: 22 به نقل از الملابس العربية الاسلامية فى العصر العباسى، دكتر صلاح الحسين العبيدى: 13، 30، 35، 39.

هيچ زنى از هرطبقه و مرتبه اى كه باشد مجاز نيست كه از خانه خود خارج شود، مگر اين كه يك روبند بر سر بياندازد كه جز چشمان او همه صورتش را بپوشاند و يك پارچه ديگر بر سرش بياندازد كه از پشت تا كمرش پايين بيايد و يك چادر عريض و گشاده بر روى اين لباس ها به سركند كه كلّيه بدنش مخفى باشد...(1).

حجاب در ايران باستان

هنگامى كه دختران كسرى به اسارت سپاه اسلام درآمدند، آنان را در مسجد رسول خدا صلى الله عليه و آله در مقابل خليفه دوم و مردم قرار دادند. اسيران در حالى در مقابل خليفه قرار گرفتند كه با پوشش و نقاب چهره خود را پوشانده بودند.

خليفه خواست صورت شهربانو دختر كسرى را بگشايد تا خريداران بيشتر با پولِ زيادترى پيدا شود.

شهربانو از برهنه كردن صورت خوددارى نموده و با زدن مشتى به دست خليفه، جدّ خود، پرويز را كه با پاره نمودن

ص: 17


1- - همان: 26 به نقل از رسائل حجابيه، رسول جعفريان: 2 / 1263.

نامه رسول خدا صلى الله عليه و آله، زمينه اسارت و رويارويى او را با نامحرمان فراهم نموده بود، نفرين كرد.

خليفه كه تصور مى كرد شهربانو او را دشنام مى دهد، خشمناك شده و تصميم گرفت او را با تازيانه تنبيه نمايد.

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: آرام باش اى خليفه و او را

نزن، او به زبان فارسى جدّ خود پرويز را دشنام مى دهد و با تو كارى ندارد. و سپس به خليفه فرمود: بزرگ زادگان، خريد و فروش نمى شوند، دختر كسرى خودش هركس را مى خواهد انتخاب كند و مهريه اش از بيت المال پرداخت شود.

دختر سعادتمند و خوشبخت كه خود را در انتخاب آزاد ديد، از ميان انبوه جمعيّت به سراغ نورچشم فاطمه، امام حسين عليهماالسلام آمد و آن بزرگوار را انتخاب نمود.

اميرالمؤمنين عليه السلام امر فرمود آن بانوى محترمه را به خانه برده و به همسرى فرزند عزيزش امام حسين عليه السلام درآمد و امام زين العابدين عليه السلام از اين بانوى مجلّله متولّد گرديد(1)..

ص: 18


1- - رياحين الشريعه: 3 / 13 و 14.

و بدين ترتيب، دختر كسرى پادشاه مجوسى در سايه رعايت حجاب و عفت و پاسدارى از حيثيت و كيان خود، افتخار تشرّف به دين اسلام و همسرى امام حسين عليه السلام و مادرى امام سجاد عليه السلام را پيدا كرد.

و بالاخره مسئله حجاب و چادر و احياناً پوشاندن چهره در همه اديان و اقوام، معمول و مرسوم بوده و حتى به گفته جرجى زيدان (دانشمند بزرگ مسيحى) پوشاندن بدن به وسيله چادر و روسرى و نقاب و امثال آن، قبل از اسلام و حتى پيش از دين مسيح عليه السلام بوده است... و تا به امروز هم آثار حجاب در اروپا باقى است(1)..

و نمونه آن، راهبه هاى مسيحى مى باشند كه با تقيّد به حجاب و پوشش، اندام خود را تا حدّى از نگاه نامحرمان حفظ مى نمايند.

ص: 19


1- - بهشت جوانان: 282 به نقل از: ويل دورانت تاريخ تمدن: 3 / 63.

ص: 20

2-سير تاريخى حجاب و چادر در ايران

اشاره

چادر و پوشش و همچنين حجابهاى خاصى همچون «نقاب و روبند» بيش از هر منطقه و جامعه اى در كشور ايران از همان عصر باستان مورد استفاده زنان ايرانى بوده تا آنجا كه بعضى از مورخين گمان كرده اند كه چادر و نقاب از اين كشور به تدريج وارد جوامع ديگر شده است(1)..

ماجراى حجاب و پوشش صورت دختران كسرى (پادشاه ساسانى) و جلوگيرى از نگاه نامحرمان به چهره شان، نمونه اى از پايبندى زنان ايرانى به حجاب و پوشش چهره در دوران قبل از اسلام مى باشد كه به آن اشاره شد.

البته مسئله سابقه طولانى حجاب و چادر در ايران بدان معنا نيست كه همه زنان ايرانى در طول تاريخ، چادر و نقاب

ص: 21


1- - حجاب برتر: 32

داشته اند، بلكه منظور آن است كه غالب زنان ايرانى از چادر و روبند استفاده مى كرده اند.

اما سابقه بسيار دور مسئله حجاب و چادر زنان ايرانى و ارتباط آن با آيات و روايات و گفتار فقها و مراجع تقليد و همچنين اديان مختلفِ قبل از اسلام، با آن همه اسناد و مدارك محكم چيزى نيست كه قابل انكار باشد تا گروهى مغرض و مريض به خصوص در دهه هاى اخير و مخصوصاً در عصر حاضر اين سنت اصيل را كه حافظ عفت و حيثيّت بانوان مى باشد مورد تاخت و تاز بى رحمانه خود قرار داده و با ايجاد شبهه و تبليغات مسموم، چادر و حجاب را مربوط به دوران قاجاريّه دانسته و ارتباط آن را به دين و مذهب انكار نمايند!

اين گروهِ بيمار كه متأسفانه گاهى هم افراد به ظاهر مذهبى هستند و هدفى جز ترويج فساد و بى عفّتى و خيانتِ به كشور ندارند، هيچگونه تحصيل علمى و اطلاعات و مطالعات تاريخى نداشته و يا افرادى معاند و مغرض و وابسته به دشمن و استعمار هستند.

در اين تحقيق مختصر با بازگو نمودن شواهد و مدارك

ص: 22

روشن و مستند از اصالت و سابقه طولانى چادر و حجاب از دوران بسيار دور و قرون پس از آن به خصوص چند قرن اخير تا به امروز، ثابت خواهد گرديد كه مسئله چادر و حجاب، نه تنها مربوط به دوره قاجاريه نبوده بلكه در اين دوره، مبارزه با حجاب از ناحيه دشمنان آغاز شده و در امتداد آن توطئه ها و تبليغات شديدترى بر عليه چادر انجام شده است.

اين گزارشات را بخوانيد:

چادر و حجاب در ايران باستان

«در زمان ايران باستان، به تصاويرى از بانوان ايرانى بر مى خوريم كه علاوه بر لباس، بدنِ خود را با چادرى كه شبيه به چادر زن امروزِ ايران است مى پوشاندند.»(1).

«زنان عهد هخامنشى و اشكانى، عموماً چادر بر سر داشته و پيراهن هاى بلندى كه تا مچ پاى آنان را مى پوشانده به تن مى كرده اند.»(2).

ص: 23


1- - حجاب برتر: 34 به نقل از روزنامه ايران شماره 1627.
2- - همان: 34 به نقل از فرهنگ برهنگى، برهنگى فرهنگى، حداد عادل:25.

حجاب و چادر در دوران صفويه

آدام اولئاريوس در زمان شاه صفى صفوى، از ايران ديدار مى كند و وضع پوشش زنان ايرانى را چنين توصيف مى كند:

زنان موقعى كه از خانه خارج مى شوند، چهره خودشان را نشان مردان نمى دهند، بلكه چادرى سفيد روى سر مى اندازند كه تمام بدن آنها را تا مچ پا مى پوشاند و فقط در جلوى صورت، شكاف كوچكى دارد كه از آن شكاف به زحمت جلوى خود را مى توانند ببينند و چه بسا چهره هاى زيبايى كه با لباس هاى محقّرانه، و چهره هاى زشتى كه با لباس هاى مجلّل و فريبنده زير اين چادرها مخفى اند و انسان نمى تواند بفهمد در پسِ اين چادر چه قيافه اى نهفته است.(1).

تاورنيه در سفرنامه خود از دوران صفويه چنين مى نويسد:

زنان خود را در ايران به احدى غير از شوهر خود نشان نمى دهند. وقتى به حمام عمومى مى روند، در چادرى

ص: 24


1- - همان به نقل از سفرنامه آدام اولئاريوس: 644.

سر تا پاى خود را مستور مى نمايند كه فقط در محاذات چشم، دو سوراخ دارد كه پيش پاى خود را بتوانند ببينند.(1).

حجاب و چادر در دوران فتحعلى شاه قاجار

دروويل كه در زمان فتحعلى شاه به ايران سفر كرده در سفرنامه خود مى نويسد:

زن ها به هنگام خروجِ از خانه خود را با چادر مى پوشانند، چادر از قماش نخى سفيد دوخته شده و دامن آن گرد است. با قيطانى چادر را بر سر و گردن محكم كرده و صورت را با پارچه اى به نام روبند مى پوشانند... زنانِ مردم عادى كه زندگى عارى از تكلّف دارند، چادرهايى تنگ كرباسى كه راه راه آبى و سفيد دارد بر سر انداخته و با يك دست آنها را جمع و با دست ديگر صورت خود را مى پوشانند. در اين حال فقط جلو چشمشان كمى باز مى ماند. ولى به هنگام برخورد با يك مرد بيگانه فوراً طورى روى خود را

ص: 25


1- - همان به نقل از سفرنامه تاورنيه: 627.

مى گيرند كه ديدن ريزى و درشتى چشم و يا رنگ آن غير ممكن مى شود.(1).

حجاب و چادر در دوران محمّد شاه قاجار

در اين دوره از سلطنت قاجاريه، هرچند به تدريج استعمار تهاجم فرهنگى خود را آغاز نموده و اندك اندك سياست هاى آنها تأثيرگذار مى شد، اما چون مسئله حجاب و كيفيّت پوشش در ايران اساسى و ريشه دار بود، فرهنگ دشمن در مورد چادر و حجاب زنان ايرانى قابل توجه نبود.

اوژن فلاندن مشاهدات خود را در زمان محمد شاه چنين مى نويسد:

زنان ايرانى از منزل كم خارج مى شوند، در كوچه ها هم، با چادرى كه سرتا پايشان را مستور مى كند مى آيند و غير ممكن است كسى صورت آنها را ببيند. به روى سر، پارچه سفيدى مى اندازند كه در مقابل چشمان، چندين شبكه دارد و با آن شبكه ها، جلو خود را مى بينند و غيرممكن است بگذارند چشم نامحرمى به صورتشان

ص: 26


1- - همان به نقل از سفرنامه دروويل: 5.

بيفتد.(1).

وضعيت حجاب و چادر در زمان ناصرالدين شاه قاجار تا پايان دوره قاجاريه

همان طور كه بازگو شد، در زمانِ سلطنت محمد شاه قاجار، استعمار به تدريج تهاجم فرهنگى خود را در كشور اسلامى ايران آغاز نموده و پس از آن در دوران ناصرالدين شاه، مظفرالدين شاه، محمد على شاه (دوره مشروطيت) و احمد شاه آخرين پادشاه قاجار، علاوه بر ادامه و گسترش تبليغات فرهنگى دشمن، ارتباط بين ايرانيان و اروپائيان نيز شروع گرديد.

فرنگى ها به منظور تسلط بر كشورهاى اسلامى، على الخصوص كشور ايران و چپاول درآمد و سرمايه و بازار مسلمانان، سعى در ترويجِ فرهنگ مبتذلِ غربى و تضعيف سنّت و فرهنگ اسلامى نمودند.

دشمنان در راستاى رسيدن به اهداف شوم خود با تشكيل تعدادى مدارس جديد و برگزارى محافل و مجالس

ص: 27


1- - همان به نقل از سفرنامه اوژن فلاندن: 67.

آلوده گروهى از دختران را از پشت پرده عفت بيرون آورده و آداب و رسوم و پوشش غربى و اروپايى را در اذهان آنان جلوه داده و جايگزين سنّت و پوشش اسلامى نمودند.

تا آنجا كه پاره اى از دخترانى كه در كوچه و بازار با پوشش و چادر رفت و آمد داشتند، با روىِ باز در كلاس حاضر مى شدند.

اما با همه تلاش هايى كه در اين دوران به منظور فروپاشى حجاب و عفاف و پايبندى هاى دينى بانوان صورت مى گرفت، به دليل استحكام اعتقادات و ريشه دار بودنِ سنّت هاى مذهبى، تلاش و تبليغات دشمنان تأثير چندانى در زنان و دختران ايرانى نداشته و زنان و دختران مسلمان در اين دوران نيز همچون زمان هاى سابق با آزادى كامل، چادر و نقاب را مورد استفاده قرار مى دادند.

اين گزارش ها را بخوانيد:

يوشيدا ماساهارى سفير وقت ژاپن در ايران مى نويسد:

زن ها چادرى به سر مى كردند كه از سرتا پايشان را مى پوشاند و فقط چشم ها از پشت روبند تورى كه زير چادر به صورت انداخته بودند، پنجره اى به بيرون

ص: 28

داشت... در چند ماهى كه ما اينجا بوديم هرگز زنى رويش را به ما ننمود و نتوانستيم صورت زن ها را بى حجاب و چادر ببينيم.(1).

كنت دوگوبينو در سفرنامه خود مى نويسد:

زن ها در بيرون خانه به طور يكسان خودشان را در چادرهاى وال، چيت و به ندرت ابريشمى به رنگ آبى تيره پيچيده اند كه سرتا پايشان را مى پوشاند و صورتشان را با قطعه اى پارچه سفيد كه زير چادر، پشت سرشان بسته مى شود و از جلو تا روى زمين مى افتد، محكم پوشانده اند كه ديدن حتى حدس زدن چهره هايشان را غيرممكن مى سازد. آنها يك شلوار گشاد كه وظيفه دامن را انجام مى دهد مى پوشند و آن هم فقط در موقع خارج شدن از خانه.(2).

بنجامين آمريكايى تصويرى از يك تكيه شبيه خوانى را

ارائه مى دهد كه در آن زنان ايرانى مشغول نگاه كردن به شبيه خوانى و عزادارى ماه محرم هستند و آنگاه چنين

ص: 29


1- - حجاب برتر: 45 به نقل از سفرنامه يوشيدا ماساهارو: 176.
2- - همان: 46 به نقل از سفرنامه كنت دوگوبينو: 404.

توصيف مى كند:

خيلى تماشا داشت كه در تمام دايره تكيه چهارهزار سرِ سفيد و چادر ديده مى شد، بدون اين كه صورت يك نفر زن ديده شود. گمان نكنيد كه اگر بانوان ايرانى مى خواستند روبند را قدرى تغيير دهند نمى توانستند، اين طور نيست، و در هيچ مملكتى زن ها آن قدر نفوذ و اعتبار ندارند كه در ايران، ولى از طفوليّت آموخته اند كه اقتضاى ديندارى اين است كه زن صورت خود را از مرد پوشيده دارد و تا در زن حسّ عصمت باقى است، اين اعتقاد هم باقى است.(1).

تشديد مبارزه استعمار با چادر و حجاب

استعمارگران كه تقيّد و پايبندى شديد مذهبىِ زنان ايرانى به چادر و حجاب را مانع نفوذ و تسلط خود بر كشور اسلامى ايران مى ديدند به مبارزه خود برعليه چادر و حجاب شدّت بخشيدند تا زنان ايرانى به بى حجابى و رهاكردن چادر مشتاق شوند.

ص: 30


1- - همان: 46 به نقل از ايران و ايرانيان بنجامين: 122 و 140 و .445

در دوران احمد شاه قاجار، اقدامات عملى شديدى براى رفع حجاب و از ميان برداشتن چادرِ زنان ايرانى آغاز گرديد.

نويسندگان و گويندگان غرب زده، تبليغات و سخنرانى هاى علنى عليه حجاب و چادر انجام داده، نيرومندى دولت هاى غرب و اختراعات و اكتشافات آنان را به رخ مردم ايران كشيده و پايبندى ايرانيان را به اعتقادات دينى و حجاب و چادر عامل عقب ماندگى و محروميت از پيشرفت هاى علمى معرفى كردند.

گروهى از زنان و مردان خودباخته كه عمدتاً از قشر مرفه و وابسته به دولت بودند، تحت تأثير تبليغات فريبنده دشمنان قرار گرفته، گمان كردند كه اگر زنان ايرانى آزادى يافته و از قيد چادر و حجاب رهايى يابند، كشورشان پيشرفت كرده و مردم ايران نيز مانند مردم اروپا به اختراعات و اكتشافات دست خواهند يافت.

از اين رو اين گروه گرفتارِ دامِ استعمار غرب شده و با رفتارهاى غير اخلاقى خود، زمينه را براى اقداماتِ خشونت آميز رضاخان پهلوى و كشفِ حجاب اجبارى آماده كردند.

ص: 31

اما خوشبختانه رفتار اين گروه اندك تأثير چندانى در سطح عموم كه به حجاب و چادر معتقد و پايبند بودند نداشته و اكثر دختران و زنان همچنان مقيّد به استفاده از حجاب كامل و پوشيدنِ چادر و روبند بوده و زنان فريب خورده را مورد سرزنش و تمسخر قرار مى دادند.(1).

اين گزارش ها را بخوانيد:

مريت هاكس از جمله كسانى است كه در سال 1311 (قبل از كشف حجاب) به عنوان كارشناس جهت مطالعه اوضاع ايران در زمينه مبارزه با حجاب به اين كشور سفر نموده بود. وى پس از بررسى اوضاع كشور ايران در بخشى از گزارش هاى خود به مقامات مافوقش چنين مى نويسد:

تقريباً تمام زنان ايرانى، چادرى سياه به سردارند كه پوششى است بلند از ابريشم يا نخ... زنان اقشارِ مقيّد به علاوه چادر از روبند نيز استفاده مى كنند... هيچ يك از زنان عشايرى چادر نمى پوشند... زنان بوشهر محافظه كارترند و روبند سياه مى پوشند و حتى چشمان

ص: 32


1- - همان: 53.

خود را نيز مى پوشانند.(1).

كشف حجاب اجبارى، تجددگرايى غربى

به وسيله رضاخان

خلاصه گفتار دكتر ابراهيم فياض، عضو هيئت علمى دانشگاه تهران:

«در ايران از سال 1923 ميلادى (1314 شمسى) كه رضاخان به قدرت رسيد، مسئله تجدّدگرايى، آزادى جنسى و كشف حجاب شروع شد.»

«اقدامات رضاخان در آن زمان تنها كشف حجاب نبود، بلكه يكپارچه سازى لباس ايرانيان هم بود. او تلاش مى كرد يك نوع پوشش غربى را براى زنان و مردان به وجود آورد، يعنى يكپارچه سازى زنان به همراه بى حجاب كردن آنها و در مردان هم پوشيدن كت و شلوار و كلاه شاپو گذاشتن، بزرگترين خيانت ملى رضاخان در تغيير لباس مردم بود.»

«لباس هاى سنّتى ايرانيان را كه با آب و هوا و شرايط محيطى همسو و هماهنگ شده بودند، نابود كرد و لباسى را

ص: 33


1- - همان: 54 به نقل از اروپايى ها و لباس ايرانيان: 276.پ

كه با محيط و آب و هوا و فرهنگ ما تناسب نداشت، بر مردم تحميل كرد.» «اين كار چقدر امراضِ جسمى و روانى به وجود آورد، مانند بيمارى هاى قارچى كه در شرايط آب و هواى گرم و با پوشيدن كت و شلوارهاى گرم پديد آمدند. و همچنين مردم را وابسته به غرب كرد كه مُد لباس و كت و شلوار مى بايست از اروپا وارد مى شد!»

رضاخان، پايه گذار اشتغال بانوان

و فروپاشى خانواده ها

«رضاخان به موازات كشف حجاب و يك پارچه سازى لباس، مسئله مدرن سازى جنسى و اقتصادى را نيز به وجود آورد، به اين معنا كه زنان بايد مانند مردان در بخش هاى اقتصادى فعاليت كنند تا خانواده رها شود و از بين برود.»

«سياست اين بود كه زن و مرد، هردو بايد كار كنند. رضاشاه در سخنرانى هايش مى گفت: مى خواهيم زن را مانند مرد به سرِ كار بياوريم تا زن هم كار كند و تنها مادر نباشد و دوشادوش مرد در بيرون از خانه كار كند.»

«و چون زن نمى توانست با لباس هاى سنّتى در بيرون

ص: 34

خانه و محلّ كار مانند مرد كار كند، ناگزير بايد لباسش عوض و تاحدودى برهنه شود تا روابط جنسى هم آزاد شود...!»

«رضاخان تفكّرش اين بود كه: زن برهنه شود تا مختص به يك مرد نباشد تا بتواند در محل كار راحت باشد و در مسائل جنسى آزادانه با مردهاى ديگر رابطه برقرار كند!»

«با به وجود آوردن چنين وضعيّتى، زن ايرانى كارمندِ رضاخان مانند زن اروپايى يك انسان اقتصادىِ فرنگى بود كه در سازمان هاى شاهنشاهى و جاهاى ديگر، به شدت خود انگارى جنسى بالايى داشت! و تا آن حد محرّك بود كه از اروپايى ها هم جلو افتاده بود و اين را يك نوع تجدد مى دانست...!»

بازگشت به دين و سنّت الهى

«در سال 1320 (بر اثر مقابله شجاعانه زنان و مردان مسلمان با مزدوران سفّاك رضاخان و دادن هزاران شهيد) پس از كودتاى 28 مرداد، دوران 6 ساله كشف حجاب با خروج مفتضحانه رضاشاه از كشور پايان يافته و وضعيت حجاب و عفاف از حالت بحرانى خود خارج گرديد.»

ص: 35

تجددگرايى جنسى در وضعيت كنونى

عضو هيئت علمى دانشگاه تهران اضافه مى كند:

«تجددگرايى جنسى هنوز هست، زن ها دنبال كار اقتصادى هستند و براى اين كار مجبورند كه به فرمان كارفرما رفتار كنند، تا زمانى كه تجددگرايى جنسى هست، وضعيّت درست نمى شود.» «تجددگرايى اقتصادى، يعنى زن از خانه خارج شود و دوشادوش مرد كار كند و در نتيجه در مسير كار و در اداره، مشكلات فراوانى مى تواند به وجود بيايد». (همان تفكّر رضاخانى و استعمار غرب)

«اگر در جامعه اى قرار شد كه زن و مرد باهم كار كنند، تجددگرايى جنسى به وجود مى آيد، معضلى كه اكنون در جامعه ما به وجود آمده و عفاف و حجاب در اداراتِ دولتى رعايت نمى شود.»

«در اين شرايط اگر زن بخواهد كنار مرد كار كند، بدون تجددگرايى جنسى و بى حجابى نمى تواند كار كند.»

ص: 36

چه بايد كرد؟

«بايد به يك نوع غيرتجددگرايى اقتصادى روبياوريم و در فكر اقتصاد خانواده محور باشيم، راه حل معضلات در تجددگرايى اقتصادى نيست، بلكه بايد به دنبال برگشت خانواده باشيم. اگر خانواده به شكل قبلى برگردد و زن مختص به شوهرش باشد، دوباره حجاب و عفاف برمى گردد.» «اكنون مردان بى كار هستند و زنان سركار مى روند و شاغل هستند. چه كسى تشكيل خانواده مى دهد؟! مرد تشكيل خانواده مى دهد. اين مرد است كه به خواستگارى مى رود، اما مردى كه پيشه اى ندارد، چگونه مى تواند ازدواج كند؟ زنى كه شغل نداشته باشد، مى تواند ازدواج كند، اما اگر مرد بى كار باشد، نمى تواند ازدواج كند، در نتيجه حتى خانم هايى كه سركار هستند مجرد باقى مى مانند و اين مسئله اكنون به معضل بزرگى تبديل شده است!»

«نمونه اش، مهندسان و پزشكان زنى هستند كه با وجود سن بالا هنوز مجرد هستند. بيشتر خانم هايى كه سنّشان بالاست و هنوز مجرد مى باشند، تحصيل كرده هستند.»

«خانمى كه مهندس و پزشك است با مردى كه

ص: 37

تحصيلات بالايى ندارد، ازدواج نمى كند. اما برعكس آن، امكان پذير است. خانمى كه در رشته اى متخصص است به دنبال شوهرى است كه فوق تخصص باشد كه اين امكان برايش وجود ندارد، چون مرد متخصص هم دنبال زن خانه دار مى گردد، كسى كه در خانه به فرزندان و خانواده برسد، چون شوهر كه تمام وقت را در خارج خانه است، بايد كسى به فرزندان و مسايل خانه رسيدگى كند. وقتى شوهر به خانه برمى گردد، زن در خانه باشد، نه اين كه او هم خانه نباشد، در نتيجه با سواد بالا، كمتر ازدواج مى كنند...»(1).

ص: 38


1- - نوروزنامه روزنامه قدس، فروردين 1391: 18 و 19.

3-بازگشت به جاهليّت دوران نكبت بار رضاخانى

اشاره

فرنگى ها، مسئله كشف حجاب و اختلاط زن و مرد را به وسيله رضاخان با تهديد و خشونت بر مردم مسلمان تحميل كردند، اما بر اثر مقاومت مردم فداكار و باايمان توطئه هاى شومشان نقش برآب شده و اكثريّت زنان مسلمان از حجاب و چادر و عفت خود دفاع نموده، حاضر شدند جان خود را فدا كنند، كفن بپوشند اما لباس غربى نپوشند.

دشمن كه اجراى اهداف خود را به صورت تهديد و خشونت ممكن نديد، پس از شكست مفتضحانه، سياست اجراى مقابله مزوّرانه و تدريجى را به كار گرفت!

در دوران محمدرضا پهلوى، فساد، بى بندوبارى، بى حجابى و مفاسد اخلاقى تندى را در سطح كشور به خصوص در شهرهاى بزرگ و در ميان قشر دربارى و مرفّه،

ص: 39

بدون تهديد و ارعاب رواج داد.

اما عليرغم شيوع مفاسد اخلاقى و بى حجابى آزاد، گروه زيادى از دختران زنان مسلمان كه از نقشه هاى شوم دشمن آگاهى داشتند، همچنان ايستادگى نموده و در آن دوران اختنقاق و خفقان از ايمان، عفّت و حيثيّت خود حفاظت كرده و با پوشش كامل و چادر در برابر نامحرمان ظاهر مى شدند.

اكثر چادرها به رنگ مشكى بود و در زير چادر هم از مقنعه با رنگ هاى تيره و سنگين استفاده مى كردند و حتى گروهى از دختران و زنان باايمان، روبند و پوشيه بر چهره خود قرار مى دادند.

خانواده هاى متديّن آن زمان، وسائل ارتباط جمعى حكومتى، حتى راديو و تلويزيون در خانه هايشان وجود نداشت و به هيچ عنوان از برنامه هاى آنها استفاده نمى كردند.

مردان با ايمان و غيرتمند نيز مرد و مردانه از نواميس خود حفاظت نموده و اجازه نمى دادند، چهره و اندام زنان و دخترانشان در معرض نگاه نامحرمان قرار بگيرد.

ص: 40

گروهى از مردان باغيرت و حميّت براى خانه هاى خود، دو نوع كوبهِ دَر با صداى مختلف گذاشته بودند، يكى مخصوصِ زنان و ديگرى مخصوص مردان، تا مبادا مرد نامحرمى در بزند و زن خانواده، در را بر روى او باز نمايد.

و چنانچه خانه اى چنين وضعيّتى نداشت و مردى درب خانه را مى زد و يا تماس تلفنى انجام مى شد و ضرورتاً زن يا دختر خانواده پاسخ گو بود، با جملاتى سنگين، كوتاه و لحنى جدّى و بدون هرگونه ظرافت و نرمى جواب نامحرم را مى داد به طورى كه هيچگونه هيجان و تأثير منفى در مرد نامحرم ايجاد نمى گرديد.

به اين ترتيب، مردان غيرتمند و زنان باحياى متديّن در آن دوران اختناق، از حيثيّت، شرف، حجاب، چادر و سنّت هاى اصيل دينى خود با همه وجود حفاظت كردند.

تبليغات فريبنده و مسموم دشمن

اما دشمن كه به هيچ نوع پايبندى دينى تمايل نداشت و طرح اجراى بى حجابى كامل و اختلاط زنان و مردان و به فساد كشيدن جامعه اسلامى و نابودى سنت هاى دينى

ص: 41

كشور اسلامى ايران را در سرمى پروراند، پس از تحوّل و انقلاب عظيم دينى كشورمان و رويكرد بيشتر بانوان به چادر و حجاب، نوعى حركت مزوّرانه منفى در پوشش دين به وسيله ايادى و مهره هاى داخلى و خارجى خود ايجاد نمود.

و با كمال تأسف، تبليغات فريبنده و مسموم دشمن كارساز شد. زنان و دختران، مخصوصاً قشر تحصيل كرده و ادارى، از اين حركت منفى استقبال نموده و روز به روز از تعداد زنان چادرى و باحجاب كاسته شد!

استعمار زنان و دختران مسلمان را از خانه و خانواده جدا نموده و با ترويج تجددگرايى و آزادى جنسى و غارت نمودن ايمان و عقيده مردان و زنان مسلمان، مظاهر نكبت بار دوران رضاخانى را با وضع رسواتر و به صورت مدرن و موجّه خيلى راحت به جامعه اسلامى تحميل كرد!

فرهنگ رسواى غرب را به جاى آداب و سنت هاى اسلامى، بى حجابى را به جاى حجاب به صورت تدريجى و استحاله فرهنگى در ميان مسلمانان رواج داد!

ص: 42

استقبال از تهاجم فرهنگى غرب

و با كمال تأسف! دختران و زنان ايرانى نيز در استقبال از تهاجم فرهنگى غرب، سنگ تمام گذاشته و دشمن را در دست يابى به اهداف شومش با دل و جان يارى نموده و حتى در اجراى بعضى از عادت هاى فرنگى ها از خود آنها پيش افتادند!

باوركردنى نيست كه زن ايرانى در آرايش، زيباسازى و جلوه گرى، از زن غربى و اروپايى جلوتر باشد، چون هنوز در هيچ يك از اين كشورها به مقدار ايران لوازم آرايش مصرف نمى شود و زنان ايرانى جزو صدرنشين هاى مصرف لوازم آرايش در دنيا هستند تا آن جا كه در حال حاضر، مصرف لوازم آرايش دختران به 10 سال رسيده است.(1).

حيرت آور است كه براساس آمار، 65 درصد جراحى هاى زيبايى زنان ايرانى غيرضرورى است و حيرت آورتر اين كه هر روز دو زن زير تيغ جراحى زيبايى، قربانى مى شوند!(2).

و بالاخره، دشمن تا آنجا نفوذ كرد كه گروهى از جوانان

ص: 43


1- - روزنامه خراسان: شماره 17508، تاريخ 22/12/1388.
2- - روزنامه شهرآرا: 857 تاريخ 9/3/91.

در اجتماعات و مصاحبه ها، شعار ضد غربى سر مى دهند، اما پوشش، لباس، آرايش و همه رفتارشان، الگوى تمام عيار غربى است!

و همين جوانان هستند كه در مراكز تحصيل، ادارات، كارخانه ها، شركت ها و كوچه و بازار كشور به صورت مختلط، زمام كار و امورِ مردم را به دست گرفته اند!

آيا شعار ضدغربى و فرياد بر عليه دشمن جنايتكار با اين گونه رفتار، يك نوع تناقض و نفاق نيست؟!

رواج خرافات و غربت سنّت هاى دينى

جاى تأسف و تعجّب است كه در مملكت اسلامى ما بعضى خرافات بى اساس رواج پيدا كرده تا جايى كه در رسانه هاى ملى نيز به آنها بها داده مى شود و حتى از مردم هم براى برگزارى مراسم آنها دعوت مى گردد.

سيزده فروردين كه با عنوان جذّاب «روز طبيعت» از آن ياد مى شود و همچنين، سفره هفت سين از جمله اين مراسم بيهوده است كه به بهانه عادت و رسم نياكان و سنت ديرينه ايرانيان به آنها بها داده مى شود و تا مجامع

ص: 44

بين المللى مثل سازمان يونسكو و سازمان ملل هم كشيده شده است!

اما چادر و حجاب كه هم ريشه در ادبيات دينى ما دارد و هم رسم نياكان، و فرهنگ افتخارآميز ما ايرانيان بوده به دست فراموشى سپرده شده! آيا اين همان طرح دشمن براى ترويج فساد، بى عفتى، بى حجابى و تسلّط بر كشور عزيز ما نيست؟!

چرا سيك هاى هندوستان و رؤساى جمهور و پادشاهان كشورهاى عربى و آفريقايى و افغانى و... حتى در مهمترين كنفرانس ها و مجامع سياسى دنيا با همان لباس سنّتى و ملّى گذشته خودشان شركت مى كنند و به پايبندى به سنّت هاى ملى خود افتخار مى كنند؟

اما گروهى از زنان خودباخته ايرانى، علاوه بر اين كه چادر و حجاب و سنّت هاى دينى و نياكان خود را در كشور خودمان كنار گذاشته اند، در مسافرت به كشورهاى ديگر نيز بدون رعايت حيثيّت و آبروى اسلام و كشور عزيزمان، به سنت و رسم و رسوم نياكان خود پشت پا زده و با وضعيّتى مبتذل در انظار ظاهر مى شوند!

ص: 45

اختلاط زن و مرد، بزرگترين حربه دشمن

در نابودى كانون خانواده ها

بايد اعتراف كنيم در وضعيّت فعلى، دختران و زنانِ

جلوه گر و خودنما در حوزه اشتغال و تحصيل، رهگذرِ

بهره بردارى مردان هوسران شده اند و امنيت آنان به مخاطره افتاده است. و اين همان طرح ديرينه دشمن در فروپاشى عفّت و حيثيّت زنان و دختران و نابودى كانون خانواده مى باشد.

وقتى كه زن با همه ظرافتش، زيباترين لباس را پوشيده و با آرايش كامل و ناز و عشوه در كنار مرد به عنوان منشى و كارمند قرار گرفت، نبايد از آن دو انجام كارهاى محوله را انتظار داشت.

بلكه اين دو به جاى انجام كار، گرفتار احساسات و غرايز جنسى گرديده و از همسر، زندگى و فرزند، دلسرد شده و كانون گرم خانواده آنها به صحنه كشمكش، اختلاف و گاهى هم به جنايت هاى وحشتناك تبديل مى گردد!

اينك اين جريان وحشتناك و جنايت دلخراش را كه بر اثرِ اختلاط و ارتباطِ آزاد زن و مرد و خيانت آنها به يكديگر

ص: 46

به وقوع پيوسته بخوانيد، خطر اين پديده شوم و تقليد از فرهنگِ منحطّ غرب را جدّى گرفته، دختران و زنان را از جمع نامحرمان جدا نموده و به هريك از آنها مسئوليت مربوط به خودشان را واگذار كنيد.

زنى كه جسدش به آتش كشيده شد!

جوان 24 ساله اى كه پس از خفه كردن همسرش، جسد او را به آتش كشيده بود، روز گذشته در محل ارتكاب جرم و در حضور قاضى، زواياى جنايت خود را افشا كرد.

به گزارش روزنامه خراسان، جسد زن جوانى در بيابانهاى اطراف مشهد در حالى كشف شد كه به طور كامل سوخته بود و عامل يا عاملان اين جنايت هولناك نيز اثرى از خود برجاى نگذاشته بودند!

اما در بررسى هاى دقيقى كه در اطراف جسد سوخته انجام شد، يك گالن 4 ليترى به همراه پلاك كوچكى كه بر گردن مقتول بود پيدا شد كه پيگيرى اين سرنخ ها به دستگيرى همسر جوان مقتول انجاميد.

هنوز ساعتى از بازجويى وى نگذشته بود كه اين جوان

ص: 47

دچار تناقض گويى شد و لب به اعتراف گشود و گفت:

آن روز پدر همسرم از ما خواست تا به اتفاق آنها به باغ برويم ولى من دعوت آنها را رد كردم، اما وقتى به منزل بازگشتم ديدم همسرم در خانه نيست.

چند پيامك برايش ارسال كردم كه او جواب داد: من داخل ماشين هستم و همراه پدر و مادرم به باغ مى رويم. وقتى خيالم راحت شد با يكى از دوستانِ ... تلفنى تماس گرفتم.

ولى همسرم داخل خانه پنهان شده بود و حرف هاى مرا با دوستم مى شنيد. او در يك لحظه بيرون آمد و گفت:

چشمم روشن! تو ...... دارى؟

من هم گفتم: تو هم ...!!

او زبان تندى داشت و به همين دليل با هم گلاويز شديم. و من گردن او را گرفتم و كشان كشان به اطاق ديگر بردم، ناگهان پارچه اى را دور گردنش پيچيدم و چرخاندم كه ديدم او سياه شد!

وقتى فهميدم همسرم مرده است، ديگر چاره اى نداشتم، تصميم گرفتم جسد او را از بين ببرم، بنابراين

ص: 48

شبانه، جسد را به دوش كشيدم و در صندوق عقب خودرو گذاشتم.

ابتدا به يك پمپ بنزين رفتم و يك گالن 4 ليترى بنزين خريدم. پس از آن جسد را به جاده فرعى و خاكى نيشابور برده و به همراه مدارك شناسايى و كيفش به آتش كشيدم و پس از آن با صحنه سازى، چنين وانمود كردم كه همسرم به من گفته است به همراه پدر و مادرش به باغ مى رود!(1).

خشونت و قساوت، ارمغان شوم غرب

آيا پيش از رسوخ فرهنگ آلوده غرب به اين ديار كه آزادى ارتباط زن و مرد نبود و محرم و نامحرم با يكديگر تماس نداشتند، زن جوانى به آتش كشيده مى شد؟! و آيا زن جرأت داشت، عشقِ شوهرش را ناديده گرفته و با بيگانه ارتباط داشته باشد؟!

نزديك ترين كسان به يكديگر، زن و شوهر هستند. وقتى كه آزادى در گناه و ارتباط با نامحرم در محيط تحصيل، كار، بازار و مجالس عادى باشد، نزديك ترين افراد به همديگر،

ص: 49


1- - روزنامه خراسان: 18118 تاريخ 25/2/91.

اطمينان نداشته و هركدام به يكديگر خيانت كرده و اين ماجراهاى وحشتناك به وقوع مى پيوندد!!

اين حوادث دردناك كه از آزادى فرهنگ غرب ريشه گرفته، نمونه اى از صدها حوادثى است كه هر روز اتفاق مى افتد و خانواده هاى فراوانى به روز سياه نشسته و بى آبرو مى شوند.

آيا نبايد اين ماجراهاى مصيبت بار موجب پند و عبرت گرديده، از نواميس خود حفاظت نموده و به دست خود اين همه بدبختى و نكبت براى خودمان ايجاد نكنيم؟!

اين احاديث ارزنده را بخوانيد:

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

اى كسى كه بدى را كشت مى كنى، خار و تيغ آن را خودت درو خواهى كرد.(1).

اميرالمؤمنين

عليه السلام فرمود:

چقدر درس هاى عبرت فراوان است اما عبرت گيرنده اندك مى باشد.(2).

ص: 50


1- - نهج الفصاحه: حديث 2083.
2- - غررالحكم: 2 / 76، حديث 5998 چاپ دفتر نشر.

و همچنين فرمود:

رحمت خداوند بركسى كه فكر كند، و از سرنوشت ديگران عبرت بگيرد و چشم بصيرت پيدا نمايد.(1).

اكنون اين سؤال مطرح است:

حالا كه دشمن «لاقيدى» را به نام آزادى بر جامعه اسلامى تحميل نموده، چرا با تهاجم و شبيخون دشمن مقابله نمى شود، امراض رفتارى و مفاسد اخلاقى جوانان و ملّت عزيزمان را جدّى نگرفته و در جهت روشنگرى آنان تدبيرى انجام نمى شود، در حالى كه به امراض جسمى و مسائل تغذيه و بهداشت مردم به سرعت رسيدگى كرده و از شيوع امراض احتمالى جلوگيرى مى شود؟

به فرمايش مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام توجه فرماييد:

در شگفتم از مردمى كه از خوراك (مشكوك) به خاطر گزندش پرهيز مى كنند، چگونه از گناه به خاطر آتش دوزخ پرهيز نمى كنند؟(2).

ص: 51


1- - نهج البلاغه: خطبه 103.
2- - تحف العقول: 347 (مترجم، انتشارات آل على عليه السلام ).

اين گزارش را نيز بخوانيد:

خبرى كه در صدر اخبار قرار گرفت

موضوع «تب كريمه كنگو» و نگرانى از شيوع آن در صدر اخبار رسانه ها از جمله، روزنامه شهرآرا شماره 845 تاريخ 26/2/1391 قرار گرفت و همچنين پيامك هاى هشدارآميز در زمينه پرهيز از گوشت هاى تازه كه احتمال آلودگى به اين ويروس مسرى را دارند، در بين مردم ردّوبدل شد.

به دنبال اين موضوع و به منظور پيشگيرى از شيوع اين بيمارى، روز گذشته مسئولان وزارت بهداشت و ديگر مسئولان استان در اين باره نشست اضطرارى تشكيل داده و پس از اتّخاذ تصميمات لازم، توصيه هاى ايمنى و آموزش هاى لازم را به مردم ارائه دادند.

و مردم هم به دليل واهمه از شيوع اين بيمارى، على رغم تأكيد كشتارگاه بر بهداشتى بودن و اطمينان كامل از سلامت و عارى بودن هرگونه بيمارى توليدات گوشت كشتارگاه، از خريد و مصرف گوشت پرهيز كردند تا آن جا كه

ص: 52

كشتار دام در مشهد 70 درصد كاهش يافت.(1).

توجه و رسيدگى مسئولين و حزم و احتياط مردم در زمينه پيشگيرى از شيوع بيمارى هاى مُسرى قابل ستايش و تقدير مى باشد، امّا:

يك سؤال منصفانه!

چرا در مقابله با بيمارى هاى رفتارى و تب و مرگ اخلاق و معنويّت و شيوع فساد و بى بندوبارى، فروپاشى ايمان، عقيده و توهين به مقدّسات دينى و تحريف مبانى اصيل مذهبى نشستِ اضطرارى تشكيل نمى شود؟!

آيا نبايد اقدام عملى و تدبير مؤثرى براى پيشگيرى از شيوع اين همه گناه و انحرافِ همه گير كه جامعه اسلامى را به طاعونِ اخلاقى مبتلا نموده، انديشيد؟

و چگونه ميليون ها بيمار آلوده به گناه و بى بندوبارى را در حالى كه خود و جامعه را به ويروس مسرى ناهنجارى ها و انحرافِ دينى و فكرى گرفتار كرده اند به حال خود رها كرده و هيچگونه اهميّت و مقابله جدّى با آنان، حتى به مقدار

ص: 53


1- - روزنامه شهرآرا: 850 تاريخ 1/3/91.

مقابله با تب كريمه كنگو داده نمى شود؟!

و آيا مردمى كه آن همه احتياط را در مورد مصرف گوشتى كه احتمال آلودگى به بيمارى مسرى را دارد اعمال مى نمايند، چه عكس العمل و اقدام مؤثرى در مقابله با بيمارى هاى اخلاقى و دينى و انحراف جوانان عزيزمان انجام مى دهند؟!

وجداناً و انصافاً! دختر يا زنى كه در كوچه و خيابان، مراكز تحصيل و كار، جلوه گرى و خودنمايى مى نمايد، آرامش روحى چه تعداد جوان را كه در كوران هيجان جنسى هستند، به هم ريخته و آنان را به گناه و فساد و بيمارى هاى روحى و اخلاقى مبتلا مى كنند؟!

اين احاديث ارزنده را بخوانيد:

پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله فرمود:

زيان بخش ترين فتنه براى مردان امّتم پس از من، فتنه زنانِ (بى تقوى) خواهد بود.(1).

و هم چنين فرمود:

ص: 54


1- - نهج الفصاحه: 357، حديث 45، چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

اگر زنان (بى تقوى) نبودند، خدا چنانچه شايسته پرستش است، پرستيده مى شد.(1).

روشنگرى جامعه اسلامى

اكنون به روشنگرى ملت مسلمان در زمينه ترفند جديد دشمن بر عليه جامعه اسلامى پرداخته تا مردم مسلمان از آسيب و آفت هاى حربه جديد استعمار بر پيكر اسلام و جوانان عزيز آگاهى يافته، مرعوب وسايل تكنولوژى نگشته و وسايل شوم و فريبنده دشمن را از دسترس فرزندان خود دور كنند و يا لااقل رفتار و طرز استفاده از آنها را مورد دقت و كنترل قرار دهند.

ص: 55


1- - همان: حديث 44.

ص: 56

4-شبكه هاى فن آورى، لبه هاى تيغ تيز دشمن بر اخلاق و معنويّت جامعه اسلامى

استعمار غرب به موازات ترويج بى عفّتى و بى حجابى به منظور دست يابى به اهداف شيطانى خود و پرپر كردن نسل جوان كشور عزيزمان، شبكه هاى ماهواره، اينترنت، سى دى ها و فيلم هاى مبتذل، تلفن همراه، راديو و تلويزيون و ديگر وسائل فن آورى را راه اندازى كرد.

دشمن با سرگرم نمودن كودكان، نوجوانان، جوانان و مردان و زنان مسلمان به ابزار و وسايل تكنولوژى و ارتباط جمعى مبتذل به مبارزه خود بر عليه كشورهاى اسلامى، شكل تازه اى داد و به بركت پيشرفت علم و فن آورى مدرن و استفاده غيرصحيح از آنها، ملت مسلمان را از معنويّت و تكامل دور ساخته و آنان را همراه و ملازم اين وسائل نمود!!

ص: 57

راه اندازى شبكه ها و سايت هاى گوناگون و انتقال فرهنگ غرب با شرايط آسان و راحت، كاراترين، سريع ترين و مؤثرترين وسيله انتشار و شيوع بى بندوبارى، بى حجابى، فحشاء، گناه و فروپاشى حيا و غيرت در كشور عزيز اسلامى مان بود!

و واقعاً و بدون تعارف! هرمقدار فن آورى و تكنولوژى غرب كه هدفش استثمار و استعمار ملت هاست پيشرفت كرد، به موازات آن، بنيادهاى فكرى و دينى، سنت ها و آداب و رسوم مذهبى و بالاخره حقيقت هاى معنوى و توفيقات ملكوتى، تضعيف گرديد!

و با كمال تأسف! با روند كنونى در صورت غفلت و بى تفاوتى مسئولين، گويندگان و نويسندگان، نظام استكبار تا تسلط كامل بر كشورهاى اسلامى از جمله كشور عزيز ما و رسيدن به اهداف شيطانى خود و در دست گرفتن زمام رهبرى فكرى و اقتصادى مسلمانان، پيش خواهد رفت!

به اين آيه قرآن مجيد توجه فرماييد:

و هرگز يهوديان و نصارى از تو راضى نمى شوند مگر اين كه از كيش (و خواسته هاى) آنان پيروى كنى. بگو:

ص: 58

تنها هدايت خدا (و آئين اسلام) هدايت (واقعى است) و چنانچه پس از آگاهى از اين حقيقت، باز از هوسها (و راه و روش) آنان پيروى كنى، از سوى پروردگارت يار و ياورى نخواهى داشت.(1).

اكنون با توجه به اين حقايق روشن و دردناك، به منظور روشن گرى ملت عزيزمان از آنچه دشمن جنايتكار بر سرمان آورده و مردم مسلمان كشورمان را بر لبه تيغ تيز تهاجم فرهنگى، اقتصادى و سياسى خود قرار داده و بنابر وظيفه بزرگ الهى و نجات ملت و دين و فرهنگ اسلامى مان به مقدار توان و امكان به بررسى آفت و آسيب هاى حربه ها و شبكه هاى رسانه اى و شگردهاى مسموم تبليغاتى استعمار پرداخته و بر دلسوزان، غيرتمندان، مسئولان مراكز فرهنگى، گويندگان و نويسندگان و همه علاقمندان به آب و خاك وطن، واجب و لازم است براى نجات ملت و دين و روشنگرى جامعه اسلامى و دفاع از حيثيّت و ناموس خود با تمام قوا قيام نموده، اجازه ندهند با سقوط كامل اخلاق و معنويت، ماجراى مصيبت بار اندلس در ايران اسلامى تكرار

ص: 59


1- - سوره بقره: آيه 120.

شده و عبرتِ تاريخ شويم!!

از تلفن همراه آغاز مى شود كه رايج ترين و شايع ترين وسيله فن آورى است كه به علت استفاده نادرست از آن، موجب تزلزل معنويّت و اخلاق ملت مسلمان به خصوص جوانان، نوجوانان و حتى كودكان گرديده است!

ابزار خوش خط و خالى كه به علت استفاده بدون فرهنگ از آن، جوانان و كودكانِ عزيز ما را از ياد خدا بازداشته و با فاجعه جدّى در زمينه اخلاق و فساد و بى بندوبارى مواجه نموده است!

ص: 60

5-آسيب ها و كاربردهاى منفى تلفن همراه

اشاره

به راستى، تأثيرات تلفن همراه بر مسائل معنوى و اخلاقى چگونه و به چه ميزان است؟ و آيا تلفن همراه مى تواند به ابزار مفيدى تبديل شود كه در خدمت اخلاق و معنويت باشد؟ كاركرد كنونى آن چگونه است؟ آيا مفيد به اخلاق و معنويت است يا مضرّ؟

در جواب اين سؤالات بايد گفت: همه اين مسائل در گرو چگونگى استفاده و بهره مندى از اين ابزار مى باشد. گاهى ممكن است، تيغ تيزى به ناحق در شكم انسانى فرو رفته و او را به كام مرگ برد و يا در دست جراجى زبردست قرار گرفته و انسانى را از چنگال مرگ برهاند.(1).

گرچه تلفن همراه را با درايت و تدبير مى توان به ابزار

ص: 61


1- - جوان و تلفن همراه: 98.

مفيدى تبديل نمود كه در خدمت اخلاق و معنويت باشد اما در وضعيّت كنونى و با روندى كه ادامه دارد و با نگاهى به تصاوير مستهجن، بلوتوث هاى مبتذل، امواج ماهواره، موسيقى هاى حرام، تضعيف باورهاى دينى، پيامك هاى غيراخلاقى و ارتباط هاى نامشروع و با گسترش فوق العاده و استقبال روزافزونى كه جوانان و نوجوانان از تلفن همراه دارند، جامعه ما را در معرض آسيب هاى جدّى اخلاقى، دينى و اضطراب و تشويش قرار داده و زمينه معضلاتى نظير ارتباط دختران و پسران نامحرم و برقرارى ارتباط هاى خارج از مرز اخلاق را فراهم نموده است!!

بر همين اساس بعضى از خانواده هاى هوشيار و آگاه به خاطر ترس از فضاهاى ناامن و تأثير منفى بر اخلاق و معنويّت، حاضر نيستند براى فرزندانشان تلفن همراه تهيه كرده و در اختيارشان قرار دهند.

پدر و مادرهاى بى تفاوت و تلفن همراه

امّا با كمال تأسف! بيشتر پدر و مادرهاى بى تفاوت، بدون توجه از نقشه ى شوم دشمن، اين ابزار مسموم و فريبنده را

ص: 62

بدون هيچگونه مراقبت در اختيار اعضاء خانواده و حتى كودكان معصوم خود قرار داده و هزينه آن را هم مى پردازند!

اما غافل از اين كه تلفن همراهى كه بدون كنترل در اختيار فرزندانشان قرار گرفته، علاوه بر اين كه موجب اتلاف اوقات و تضييع لحظات ناب زندگى عزيزانشان شده، وسيله ارتباط آزادى گرديده كه به دور از چشم خانواده ها به آسان ترين شيوه به ايجاد برقرارى ارتباط هاى نامشروع مى انجامد!

و آسيب پذيرى بيشتر آن متوجه كودكان و نوجوانان دختر و پسرى است كه در اوايل بلوغ كه زمان بروز و تكامل غريزه جنسى آنان است قرار دارند و زمينه انحراف و بلوغ زودرسشان فراهم مى گردد! و اين هشدار و زنگ خطرى است براى خانواده ها تا با درايت و هوشيارى عزيزانشان را از آسيب و آفت هايى كه دشمن در پيش رويشان قرار داده حفاظت نموده، سلامت رفتارى و اخلاقى آنان را با دقّت مورد توجه قرار دهند.

وسايل رايانه آزاد و بدون مراقبت در اختيار فرزندان خود قرار ندهند. در منزل قانون انتخاب بازى رايانه صحيح

ص: 63

و بدون ضرر حاكم باشد و از استفاده برنامه هاى تلفن همراه و بازى هاى رايانه اى كه در راستاى تضعيف و نابودى اعتقادات دينى و مذهبى است جلوگيرى شود.

پيامدهاى اخلاقى و روانى

استفاده بيش از حد از تلفن همراه

به كودكان، نوجوانان و جوانان يادآورى شود كه پيامدهاى روانى استفاده بيش از حد از وسايل رايانه، پرخاشگرى، تحريك پذيرى، بدخلقى، افسردگى، اضطراب، بى قرارى، بى حوصله گى، كج خلقى، آشفتگى، هيجان، فروپاشى اخلاق و معنويت و وابستگى به آنهاست و بالاخره استفاده آزاد از تلفن همراه و همراهى اين ابزار شيطانى با نوجوانان و جوانان تا كجا و به چه قيمتى؟!

اين آمارها و گزارش هاى تلخ و تكان دهنده را بخوانيد:

كودكان و تصاوير مستهجن تلفن همراه

بى شك، نگرانى و دلهره پدر 43 ساله اى كه به مركز مشاوره معاونت پليس خراسان رضوى مراجعه كرده بود و از

ص: 64

اين كه چه برخوردى بايد با پسر 12 ساله اش كه در گوشى تلفن همراه وى تصاوير مستهجن و بلوتوث هاى زننده اى پيدا كرده است، داشته باشد، نكته حايز اهميت و قابل تأمل است.

آيا لحظه اى فكر كرده ايم، انتشار اين تصاوير زشت از طريق فن آورى ارتباطى در بين نوجوانان و جوانان و حتى در نمونه هايى بين كودكان و نونهالان، چه تأثير سوء و عواقب زيان بارى خواهد داشت!؟

چند روز قبل در يكى از خيابان هاى شلوغ شهرمان، پسرى ده - يازده ساله سوار تاكسى شد كه تلفن همراهش مجهز به سيستم دريافت بلوتوث بود. از خودم پرسيدم، آيا در اختيار گذاشتن تلفنى با اين تجهيزات براى پسرى ده ساله كار درستى است؟!

به راستى اگر پدر و مادر او در ميدانِ جنگِ چشم و هم چشمى با ديگران، يا براى بدست آوردن پول، روز و شب خود را گم كرده باشند، و بدتر از همه اين ها، اگر چشمان معصوم و ذهن پاك اين كودك بى گناه با تصاويرى زشت و مستهجن آشنا شود، در آينده اى نزديك، آيينه بخار گرفته

ص: 65

زندگى، چه تصويرى را نمايان خواهد كرد(1).؟!

بلوتوث هاى مخرّب، هيچ كس در امان نيست!

هم اكنون (سال 1387) 40 ميليون گوشى تلفن همراه در اختيار مردم است كه به اين معنى است كه ميليون ها ارتباط بلوتوثى بالقوه در كشور وجود دارد.

يك كارشناس فلسفه تعليم و تربيت اسلامى :

با توجه به آمارهاى موجود، بيش از 80 درصد بلوتوث هاى رد و بدل شده ميان جوانان، محتواى غيراخلاقى و مخرّب دارد.

رئيس انجمن مددكارى نيز با تأييد اين آمار با هشدار نسبت به رواج بلوتوث هاى غيراخلاقى در ميان نوجوانان و جوانان از پيامدهاى اجتماعى روانى آن ابراز نگرانى كرد و گفت:

محتواى غيراخلاقى اين بلوتوث ها به آسيب هايى از جمله: اختلال در امنيت روانى فرد، آموزش مسايل غيراخلاقى، تشويق و ترغيب نوجوانان و جوانان به

ص: 66


1- - روزنامه خراسان: 17127 تاريخ 20/8/87.

آسيب هاى اجتماعى و بى بند و بارى و از هم پاشيده شدن كانون خانواده منجر مى شود!(1).

به محدوديت استفاده از تلفن همراه براى نوجوانان در بعضى از كشورهايى كه پايبندى اعتقادى صحيحى هم ندارند توجه فرماييد:

90 ضربه شلاق براى دختر سيزده ساله سعودى به دليل استفاده از تلفن همراه در مدرسه

دادگاهى در عربستان سعودى، يك دختر سيزده ساله را به دليل داشتن تلفن همراه و استفاده آن در مدرسه، به تحمل 90 ضربه شلاق، و دو ماه زندان محكوم كرد. بر اساس رأى دادگاه اين دختر بچه بايد در برابر چشم هم كلاسى هاى خود اين ميزان ضربه شلاق را تحمّل كند زيرا بر اساس قانون عربستان سعودى استفاده از تلفن همراه در مدارس ممنوع است و اگر دانش آموزى اقدام به اين كار نمايد به سختى مجازات مى شود.(2).

ص: 67


1- - روزنامه خراسان: 17604 تاريخ 30/4/89.
2- - روزنامه خراسان: 17471 تاريخ 4/11/1388.

آرى اگر تلفن همراه را به حال خود رها كرده و وضعيت كنونى ادامه يابد، منجر به افزايش بى بند و بارى، روابط غيرمشروع، اضطراب، نگرانى، آسيب ديدن نظام خانواده، و به هم خوردن سلامت و امنيت اخلاقى جامعه خواهد شد. و بيش تر از همه، دختران و زنان، با روحيه ظريف و قلبى عاطفى به وسيله اين ابزار خطرناك، گرفتار نيرنگ مردان گرگ صفت مى گردند! اين ماجراهاى دردناك را كه نمونه اى از هزاران ماجراهاى مصيبت بار جامعه ماست بخوانيد:

دخترى كه قربانى تلفن همراه شد

دخترى كه تلفن همراه روزگارش را سياه كرد، ماجراى دردناكش را در دايره كلانترى... چنين بازگو كرد:

يك روز مادرم گفت: مى خواهد كادوى جشن تولد برايم تلفن همراه بخرد. من كه از شنيدن اين حرف خيلى خوشحال شده بودم، از مادرم پول گرفته و به مغازه اى رفتم كه چند جوان در آن كار مى كردند.

من از آنجا، يك دستگاه گوشى تلفن همراه و يك سيم كارت خريدم. صاحب مغازه كه شماره تلفنم را ديده بود، به

ص: 68

محضِ آغاز به كار سيم كارت به بهانه هاى مختلف تماس مى گرفت و من هم به خاطر علاقه اى كه به استفاده از تلفن همراه داشتم به تلفن هاى او جواب مى دادم.

حدود چهار ماه گذشت و من كه شيفته حرف هاى قشنگ و احساسى اين پسر جوان شده بودم، فريب وعده هايش را خوردم و در اولين ملاقات كه توى يك پارك بود، قرار گذاشتيم كه با هم ازدواج كنيم و به خيالى خام قسم خورديم كه اگر شرايط ازدواج مان فراهم نشد تا پايان عمر به هم وفادار باشيم.

افسوس كه من موضوع را از مادرم مخفى كردم و در اين باره از او راهنمايى نگرفتم تا اين كه آن پسر جوان يك روز با حيله و نيرنگ مرا به خانه شان برد تا مثلاً تصميم نهايى بگيريم.

ناگهان متوجه شدم دوستش را نيز در خانه مخفى كرده است و آنها با توسل به زور و تهديد ... و روزگارم را سياه نمودند!

من با پشيمانى و سرافكندگى به خانه برگشتم و بيشتر از يك ماه فقط گريه مى كردم. كارم به جايى رسيده بود كه

ص: 69

تصميم داشتم خودكشى كنم، ولى به خانه خاله ام رفتم و از او كمك خواستم.

در پايان دختر جوان گفت: هركس ايمانش را زير پا بگذارد و با بزرگ ترهايش مشورت نكند، روزگارش مثل من سياه خواهد شد و يك عمر با شرمندگى و سرافكندگى بايد زندگى كند.(1).

روسياهى، نتيجه ارتباط با تلفن همراه

يك روز در خانه تنها بودم، ناگهان گوشى تلفن همراهم زنگ خورد و جوانى از پشت گوشى شروع به صحبت كرد. متأسفانه بدون اين كه به عواقب شوم اين گونه ارتباط ها فكر كنم، اين تماس تلفنى را به عنوان سرگرمى دنبال كردم.

چند روز گذشت و پسر جوان با حرف احساسى اش توانست مرا دلباخته خود كند. او حتى وقتى شنيد كه من 30 سال سن دارم، ادّعا كرد كه با هم، هم سن و سال هستيم.

ما قرار اوّلين ملاقات را داخل يك پارك گذاشتيم، ولى

ص: 70


1- - روزنامه خراسان: 17384 تاريخ: 16/7/88.

زمانى كه به سر قرار رسيدم باورم نمى شد كه با پسرى 17 ساله روبرو شوم! او مى گفت: اين تفاوت سنّى اصلاً برايش مهم نيست و واقعاً قصد ازدواج دارد.

من هم خام حرف هاى احساسى او شدم و ارتباط عاطفى ما همچنان ادامه يافت، تا اين كه او يك روز با حيله مرا به خانه شان كشاند. مرد جوانى در آنجا بود كه مى گفت، دايى من است. او با يك ليوان آب ميوه از من پذيرايى كرد و پس از چند دقيقه بى هوش شدم.

وقتى به هوش آمدم ... آنها با تهديد گفتند: اگر صدايت در بيايد، تصاوير ضبط شده را منتشر خواهيم كرد.

من با سرافكندگى و شرمسارى از خانه لعنتى بيرون آمدم و خودم را به كلانترى رساندم تا كمكم كنند. من با يك غفلت و ارتباط بى جاى تلفنى، خودم را بدبخت كرده و به راحتى فريب پسرى را كه سيزده سال از خودم كوچكتر است، خوردم..!(1).

ص: 71


1- - روزنامه خراسان: 17407 تاريخ 14/8/88.

شيّاد پيامكى

جوانى كه با ارسال پيامك هاى مستهجن و مبتذل براى زنان و دختران ايجاد مزاحمت مى كرد در چنگ قانون گرفتار شد و به جرم خود اعتراف كرد.

به گزارش خراسان، اين جوان 22 ساله كه روز گذشته در مقابل قاضى پرونده به شدت اشك مى ريخت گفت: فكر مى كردم چون از سيم كارت اعتبارىِ ارزان قيمت استفاده مى كنم، پليس نمى تواند مرا دستگير كند.

به همين منظور براى افراد زيادى پيامك مى فرستادم در حالى كه آنها را نمى شناختم و شماره ها را بى هدف مى گرفتم... وقتى كه شماره تلفن دختر همسايه مان را به دست آوردم، او را تهديد كردم كه عكس هاى خصوصى اش را منتشر مى كنم، بعد از آن هم براى اقوام ديگر اين دختر پيامك فرستادم تا با آنها ارتباط برقرار كنم.

وقتى فهميدم آنها از فرستنده پيامك شكايت كرده اند، دوباره پيامكى تهديدآميز فرستادم كه پليس نمى تواند مرا دستگير كند.

در حالى كه پرونده اين جوان مزاحم به 200 صفحه

ص: 72

رسيده است وى با صدور قرار قانونى در اختيار مأموران قرار گرفت.(1).

تلفن همراه، شمشيرى دو لبه

و بالاخره، تلفن همراهى كه بايد در خدمت اخلاق و معنويّت بوده و وسيله سودمند براى ارتباطات مطلوب و آسايش انسان باشد، با كمال تأسف به دليل عدم استفاده صحيح در حال حاضر تبديل به دنياى مجازى گرديده كه حريم هاى اخلاق و معنويّت را به مخاطره افكنده است!

گسترش سريع و چشم گير اين ابزار خوش خط و خال و سهولت دسترسى به آن سبب شده كه اكثريّت قريب به اتّفاق افراد جامعه با سنين مختلف در اين دنياى مجازى و پرهياهو، راه پيدا كنند به طورى كه تلفن همراه در دست كودكان 5، 6 ساله نيز مشاهده مى شود!

البته همان طور كه اشاره شد، انسان با درايت و زيرك مى تواند اين شمشير دو لبه را به وسيله اى صحيح در جهت استفاده مفيد و سودمند تبديل نموده و از تلفن همراه در

ص: 73


1- - روزنامه خراسان: 18126 تاريخ 3/3/91.

جهت كاركردهاى مفيد و ارزنده اى كه در جلد اول اين كتاب بازگو گرديد، استفاده نمايد.

اما، كاركردها و آسيب هاى فراوان دينى، روحى، روانى، جسمى، اخلاقى و وجود زمينه هاى منفى و تصاوير مستهجن و پيامك ها و كليپ هاى صوتىِ موجود در گوشى هاى همراه و استفاده آزاد و بدون كنترل و نظارتِ جوانان، نوجوانان، كودكان و حتى پيران و ميان سالان و آگهى از مسائل پشت پرده، ارتباطات و انحرافات جنسى و جذبه شديد و لذت حيوانىِ اين گونه مناظر و تشديد روحيه كنجكاوى در امور مخفى، متأسفانه اين پديده قرن بيستم، راه را براى انتشار هر چه بيشتر فحشاء، گناه و فساد و انحراف هموار كرده و سلامتِ اخلاق و حيثيّت جامعه را لكّه دار نموده است!

و با كمال تأسف! اگر استفاده از تلفن همراه با وضعيت كنونى و با پيشرفت و روند فعلى ادامه يابد، بى شك با بروز فاجعه اى جدّى مواجه خواهيم شد كه همچون سلاح هاى گرم، اخلاق و معنويت و به موازات آن، آسايش و سلامت جسم و جان انسان ها را به كلّى نابود خواهد كرد!

ص: 74

اعتدال در استفاده از تلفن همراه

وابستگى به تلفن همراه، روز به روز در حال توسعه و گسترش مى باشد و اين پديده قرن بيستم، ملازم و همراه و جزء لاينفكِ زندگى انسان ها حتى بچه هاى كوچك شده.

در خيابان ها، مجامع عمومى، ادارات، مراكز تحصيل و حتى در مجالس مذهبى، حرم هاى امامان عليهم السلام ، انسان هاى زيادى مشاهده مى شوند كه ساعت ها با تلفن همراه مشغولند و گاه هم، آن قدر در صفحه كوچك آن خيره مى شوند كه به همه چيز و همه كس بى توجه شده و توجه ديگران را به خود جلب مى كنند!

و بالاخره، تا آن جا نوجوانان و جوانان وابسته به اين بلاى خانمان سوز شده اند كه، لالائى بستر خوابشان گرديده! در صورتى كه اين گونه رفتار در خور شأن جامعه انسانى نيست و استفاده از هرچيزى بايد در جاى خود و به اندازه و در حدّ اعتدال بوده و به حدّ افراط و زياده روى نرسد.

از اين رو، در اين بخش از كتاب، آسيب هاى اخلاقى، زيان هاى روحى، روانى و جسمى استفاده بيش از حدّ از

ص: 75

تلفن همراه و آثار مخرّب آن بر تومورهاى مغزى و سلول هاى بدنى انسان به اختصار بازگو مى شود تا خوانندگان عزيز در جريان آسيب هاى زياده روى و اُنس افراطى به تلفن همراه قرار بگيرند.

مخاطب اين مطالب، همه افرادى هستند كه از تلفن همراه استفاده مى نمايند، حتى گروهى كه تلفن همراه را به ديد يك نعمت و موهبت الهى نگريسته و اين وسيله را واقعاً در جهت كاربردهاى صحيح دينى، شغلى و كارهاى ضرورى مورد استفاده قرار داده اما رعايت اعتدال و ميانه روى را نمى كنند.

آسيب هاى جسمى تلفن همراه

بررسى هاى دانشمندان و كارشناسان در مورد مضرّات و آثار منفى جسمى استفاده از تلفن همراه و تبعات منفى اين دستگاه بر انسان، از كتاب ارزنده «جوان و تلفن همراه» به طور خلاصه و فهرست وار بازگو مى شود.

شرح و تفصيل آراء مختلف دانشمندان و كارشناسان را در اين زمينه در كتاب ياد شده بخوانيد.

ص: 76

1 - افزايش نوع خاصى از تومورهاى مغزى ...

2 - كاهش حافظه ...

3 - تغييرات الگوى خواب ...

4 - تأثيرات منفى بر كودكان ...

نتايج تحقيقات پژوهشگران نشان مى دهد كه كودكان در برابر خطرات ناشى از استفاده از گوشى همراه آسيب پذيرتر هستند.

پروفسور كيل ميلد از دانشگاه اوربرو سوئد كه سمت مشاور در دولت سوئد و رياست يك گروه پژوهشى را برعهده دارد، اعلام كرد كه كودكان به دليل داشتن استخوان هاى ضعيف در ناحيه جمجمه و همچنين كامل نشدن سيستم عصبى در برابر خطرات ناشى از استفاده از گوشى همراه، مانند ابتلا به سرطان مغز، آسيب پذير هستند.

پروفسور ميلد با بيان اين نكته كه ميزان خطر يادشده حتى مى تواند بيش از آنچه كه ذكر شد باشد، افزود:

تعجب مى كنم كه هنگام معرفى و ارائه رسمى تلفن همراه اعلام مى شود كه گوشى هاى همراه بى خطر هستند!

وى همچنين خواهان تحقيق بيشتر براى يافتن ارتباط

ص: 77

بيمارى هاى «آلزايمر» و «پاركينسون» با استفاده از گوشى هاى تلفن هاى همراه شد و گفت:

شواهد نشان مى دهد كه بين اين بيمارى ها و استفاده دراز مدت از تلفن همراه ارتباطى وجود دارد.

و همچنين يك گروه از محققين در سال 2000 هشدار دادند كه كودكان زير 16 سال مى بايست از تلفن همراه استفاده نكنند. آنها معتقدند اين مسئله تأثيراتى بر رشد آنها داشته و مى تواند باعث كم شدن رشد سر كودكان باشد.

آسيب هاى روحى و روانى تلفن همراه

1 - اعتياد به تلفن همراه و اختلالات روانى

بعضى اوقات وابستگى افراد به تلفن همراه شان آن قدر زياد مى شود كه دورى از اين وسيله حتى براى چند ساعت براى آنها مشكل و غيرقابل تحمّل است...

به گزارش بخش خبر شبكه فن آورى اطلاعات ايران، از خبرگزارى سلام فرانسيسكا تورسيلاس استاد دپارتمان ارزيابى شخصيّتى روانى و درمانى در دانشگاه گرانادا، تعداد زيادى از نوجوانان 18 تا 25 ساله شهر گراناداى اسپانيا را

ص: 78

ارزيابى كرده و رفتار آنان را در خصوص تلفن همراه و خطرات آن مورد مطالعه قرار داده است...

بر اساس اين گزارش، عمده ترين تفاوت موجود ميان اين نوع اعتياد و اعتياد به الكل و يا مواد مخدّر، اين است كه تلفن همراه ظاهراً هيچ تأثير مخرّبى بر روى ساختار فيزيكى اشخاص ندارد و تنها تأثيرات روانى آنهاست كه برجاى مى ماند.

وى در همين خصوص مى گويد: اعتياد به تلفن همراه به طور جدّى مى تواند بر روى وضعيت روانى افراد تأثير گذارد. اما از آنجايى كه اين اعتياد هيچ گونه علائم و نشانه فيزيكى ندارد، بنابراين اختلالاتى كه به وجود مى آيد مشهود نيست.

براساس اين گزارش، حدود 40 درصد از جوانان اعتراف كرده اند كه از تلفن هاى همراه خود بيش از 4 ساعت در روز استفاده مى كنند و اكثر آنان نيز تأكيد كرده اند كه، چندين ساعت را در روز، صرف كاركردن با امكانات مختلف گوشى هاى خود مى كنند...

معتادان به تلفن همراه، فعاليت ها و كارهاى بسيار مهمّى را ناديده گرفته (نظير اشتغال و تحصيل) و حتى از

ص: 79

دوستان نزديك و اعضاى خانواده خود نيز فاصله مى گيرند و هنگامى كه تلفن همراه با آنان نباشد، مدام به تلفن هاى خود فكر مى كنند...

به گفته تورسيلاس هنگامى كه اين افراد به هر دليلى از تلفن هاى همراه خود جدا مى گردند، بسيار غمگين و افسرده مى شوند و حتى خاموش بودن تلفن همراه براى اين افراد نگرانى و تشويش ايجاد كرده و باعث به وجود آمدن اختلالاتى در وضعيت خواب آنها مى شود و بعضى مواقع مشاهده شده است كه اين افراد به لرزه افتاده و با مشكل سوء هاضمه مواجه مى شوند...

2 - احساس شخصيّت كاذب و خودنمايى و تشخّص طلبى در نوجوانان...

3 - سلب آسايش از خود و ديگران...

4 - ايجاد اختلالات روحى و روانى براى كودكان

كودكان از روحيه اى لطيف و بسيار حساسى برخوردارند، تماشاى بعضى كليپ هاى تصويرى، مانند سربريدن افراد و حيوانات، قتل و كشتار، تصادفات و غيره، موجب بروز ناهنجارى روحى و روانى در آنان مى شود. شب ادرارى،

ص: 80

ترس، لكنت زبان، بدآموزى، گرايش به خشونت، افت درسى، ناآرامى و حتى برخى بيمارى هاى جسمى، مى تواند از عواقب برخى از بى احتياطى ها از طرف والدين و بزرگترها در اين زمينه باشد.(1).

گوشى همراه، كشنده تر از سيگار است

به گفته دانشمندان، گوشى همراه از سيگار هم خطرناك تر است. به گزارش شبكه خبر، محققان دانشگاه واين ميشيگان با اشاره به افزايش قابل توجه تعداد دارندگان گوشى هاى همراه در جهان اعلام كرده اند كه براساس آخرين تحقيقات، پرتوهاى گوشى هاى همراه موجب بى خوابى و تغيير ساختار خواب در انسان مى شود كه پيامدهاى بسيار منفى در بر دارد و حتى موجب مرگ مى شود.

دكتر وينى كوران كارشناس معروف هم به تازگى نتايج تحقيقاتى را منتشر كرده است كه بر اساس آن، گوشى هاى همراه بيشتر از دخانيات قربانى مى گيرد.(2).

ص: 81


1- - جوان و تلفن همراه: 66 تا 80 به اختصار.
2- - روزنامه خراسان: 17092 تاريخ 7/7/1387.

استقبال فراگير بى مورد از تلفن همراه

دكتر مجيد ابهرى، روانشناس و استاد دانشگاه:

89 درصد تلفن هاى همراه دست كسانى است كه اصلاً استفاده از آن ضرورتى برايشان ندارد. فقط 11 درصد استفاده ضرورى از آن مى كنند.(1).

تلفن همراه، همراهى تا كجا؟!

حالا اين شما و اين تلفن همراه خوش خط و خال و تب استفاده بى رويه و بدون فرهنگ و آزاد از اين وسيله مسموم و آثار و پيامدهاى مصيبت بار اخلاقى، روحى، روانى و اجتماعى و صدماتِ جبران ناپذير آن بر پيكر اجتماع و شيوع بيمارى هاى جسمى و رفتارى و تخريب عفّت و امنيّت جامعه اسلامى و بالاخره آرزوى برآورده شده دنياى غرب و استكبار جهانى براى تسخير دين و اخلاق مسلمانان كه بدون تعارف با روند كنونى هيچگونه خط قرمز اخلاقى، باقى نخواهد گذاشت!!

اكنون فرمايش دلسوزانه مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام را

ص: 82


1- - روزنامه خراسان: 18052 تاريخ 23/11/90.

درباره دنيا و مظاهر آن از جمله همين وسايل مبتذلى كه همچون مارى خوش خط و خال، زهر كشنده اش را بر پيكر خانواده ها و فرزندان عزيزمان ريخته، توجه فرماييد:

دنيا (و مظاهر آن) همچون مار سمّى است كه ظاهرش زيبا و فريبنده است، ولى سمّى كشنده در درون دارد. نادان فريب خورده و به آن مى گرايد و هوشمند دانا از آن دورى گزيند.(1).

ص: 83


1- - نهج البلاغه: حكمت 119.

ص: 84

6-ماهواره، تهاجم درونى دشمن

اشاره

قبل از بررسى آسيب و آفت هاى ماهواره و پيامدهاى مصيبت بار اخلاقى و صدمات معنوى و روحى و رفتارى آن، يادآورى اين مسئله ضرورى است كه اسلام حامى علم و پشتيبان پيشرفت دانش و فن آورى صحيح بوده و آن را يكى از مواهب و نعمت هاى ارزنده پروردگار مى داند و تا آنجا به پيشرفت هاى علمى و دستيابى به تجهيزات تمدّن اهميت مى دهد كه مى فرمايد:

خود را قوى و نيرومند سازيد و در مقابل دشمنان مجهّز گرديد و هيچگاه مرعوب آنان نگشته و احساس حقارت و ذلت نكنيد، بلكه دشمنان را در برابر شوكت عظيم خود، ذليل و مقهور سازيد.(1).

ص: 85


1- - مضمون قسمتى از آيه 90 سوره نور.

بنابراين، اسلام نه تنها با تكنولوژى و پيشرفت هاى علمى مخالف نيست، بلكه مسلمانان را دعوت به دست يابى به وسايل ترقى و پيشرفت هاى فرهنگى، اقتصادى و نظامى در همه زمان ها نموده تا در برابر دشمن سربلند و سرافراز باشند.

منتهى اسلام، تحصيل علم و دست يابى به وسايل پيشرفته روز و بهره بردارى از انواع ابزار فن آورى را شايسته ملت صالح و باتقوا دانسته تا افراد با ايمان در سايه مجهّز بودن به اعتقادات دينى و اخلاقى و رشد عقلى اين وسايل را در مسير ترويج مسائل آموزنده و آموزش برنامه هاى اخلاقى، علمى، تربيتى و صنعتى به كار گرفته و در نتيجه، ضمن ارائه خدمات صحيح اجتماعى و مادّى و معنوى، خود و جامعه را از خطر فساد و انحراف و گمراهى مصون داشته و گرفتار دام هاى فريبنده دشمن نگردند.

در وضعيت كنونى، گرچه وسائل فن آورى توانسته است خدماتى در جهت پيشرفت هاى علمى ارائه دهد و تا حدودى، برخى ويژگى هاى مفيد داشته باشد، اما از آنجا كه هدف اصلى استكبار، جهانى سازىِ اهدافِ شوم غرب و ايجاد

ص: 86

خلأ اخلاقى و دينى است، در كنار اين مزايا، زمينه هاى فراوانى در جهت فروپاشى اخلاق و معنويّت اديان الهى به خصوص اسلام و به ويژه مردم مسلمان كشورمان ايجاد كرده است.

و با كمال تأسف، چون وسايل فن آورى بدون كنترل و نظارت دقيق و پيش زمينه هاى فرهنگى به كشور ما وارد گرديد، اكثر مردم ناآگاه، خوش بينانه و بدون داشتن آگهى هاى لازم از آسيب هاى آنها به استقبال فن آورى رفته و به جاى استفاده صحيح از تكنولوژى در جهت پيشبردِ مسائل معنوى و مادّى و بهره گيرى هاى آموزنده سمعى و بصرى، مرعوب برنامه هاى ضدّدينى فن آورى گرديده و وابسته به برنامه هاى ضدّاخلاقى آن شده و زمينه ذلّت و خوارى خود را فراهم نموده اند!

به فرمايش مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام توجه فرماييد:

هميشه امت اسلام در راه خير مى باشد تا هنگامى كه از فرهنگ و آداب و رسوم دشمنان تقليد ننمايند و چنانچه از رفتار آنان پيروى كردند خداوند قادر آنها را

ص: 87

خوار و ذليل مى گرداند.(1).

اكنون اين گزارش هاى تكان دهنده را بخوانيد و براى رهايى و نجات نونهالان و نوجوانان و جوانان اين مرزوبوم كه حاصل عمرمان هستند فكرى كرده و تدبيرى بيانديشيم.

سه هزار شبكه ماهواره اى در كمين دين و اخلاق!

دير بجنبيم، دين، فرهنگ و اخلاق جوانان مان با هم مى روند!

براساس نتايج آخرين تحقيقات و اعلام رسمى، 72 درصد جوانان در مراكز استان ها در حالى به ماهواره دسترسى دارند كه در كشور هنوز برنامه ريزى مناسبى براى استفاده از اين پديده انجام نشده است و براساس آمارهاى غيررسمى، بين 67 تا 79 درصد جوانان به برنامه هاى ماهواره اى دسترسى دارند.

رئيس پليس امنيت استان (خراسان) با اشاره به تأثير شديد فيلم هاى ماهواره فارسى كه روى آنها هيچگونه كنترلى وجود ندارد، عنوان مى كند:

ص: 88


1- - بحارالانوار: 79 / 303.

ارتكاب جرائم جنسى و خشونت هايى كه منجر به قتل مى شود اغلب تحت تأثير اين گونه فيلم ها بوده و مرتكبين آنها خود به اين تأثير اعتراف كرده اند.

به گفته وى يكى از رويكردهاى ماهواره ها كم ارزش كردن قيود مذهبى و اجتماعى است.

تصويرسازى از واقعيت جعلى براى كودكان و نوجوانان از تأثيرات ديگر اين رسانه است كه فيلم هاى ماهواره اى صحنه هايى از جرائم خشن، پرخاشگرى، عصيان، و قانون شكنى را مجسّم مى سازند، اما اطفال، نوجوانان و كسانى كه آگاهى و تجربه كافى ندارند، آنها را واقعيت مى پندارند و مظهرى از زندگى جديد تصور مى كنند.

وى با اشاره به اين كه تماشاى ماهواره هاى فارسى تأثير اجتناب ناپذيرى بر تمامى گروه هاى سنّى به ويژه كودكان و نوجوانان دارد، عنوان مى كند:

ساده سازى و استاندارد كردن جرائم و خشونت از ديگر تأثيرات وجود اين رسانه هاى همه گير است. به گونه اى كه ماهواره هاى فارسى، زبان رفتار خشونت بار را ساده سازى و استاندارد كرده سپس آنها را به عنوان بخشى از آداب و

ص: 89

سنن روزمره وارد زندگى خانواده ها مى كند.

به گفته اين مقام مسئول ماهواره ها علاوه بر اين كه فنون ارتكاب جرائم را آموزش مى دهند، جرائم را مهيّج و لذّت بخش جلوه مى دهند و با به نمايش گذاشتن شبكه هاى خشونت بار و پرجرم در سيستم هاى خانوادگى، سبك و الگوى زندگى در دنياى مدرن مانند استفاده از مشروبات الكلى و موسيقى هاى مبتذل را اشاعه داده و تبليغ مى كنند.(1).

افزايش 70 درصدى ماهواره بين نوجوانان و جوانان

معاون اجتماعى فرماندهى انتظامى:

در 5 سال اخير استفاده از ماهواره افزايش 70 درصدى در جامعه ما داشته است و متأسفانه اين موضوع بيشتر در بين خانواده هايى رواج دارد كه فرزند جوان و نوجوان دارند.

در حال حاضر به دليل عدم شناخت از نحوه درست استفاده از ماهواره، اين مقوله به معضلى اجتماعى تبديل شده است و بسيارى با هزينه هاى سنگين اين دشمن پنهان

ص: 90


1- - روزنامه شهرآرا: 767 تاريخ 9/11/90.

را به خانه مى آورند.

اولين تأثير استفاده از اين وسيله، تغيير باورهاست و در مراحل بعدى با تغييرات فاحش در شيوه لباس پوشيدن، آرايش موها و آلوده شدن به گناهان اخلاقى و جنسى ادامه مى يابد.

در حال حاضر بيش از 60 درصد بيمارى هاى روحى و روانى افراد مبتلا به ايدز و بيمارى هاى ديگر دستاورد اين پديده است.

وى ضمن اشاره به ديگر تأثيرات مخرّب ماهواره از قبيل افزايش مصرف مشروبات الكلى و رواج برخى فرقه هاى شيطان پرستى مى گويد: تقويت رابطه نوجوانان و بزرگسالان و درك آنها از همديگر مى تواند تأثيرگذارى اين حربه دشمن را كمتر كند.

نماينده مردم مشهد در مجلس مى گويد: هم اكنون 3 هزار شبكه ماهواره اى در داخل ايران با آنتن هاى معمولى قابل دريافت است. از اين تعداد 380 شبكه به موسيقى، 74 شبكه به تبليغات مدل لباس و لوازم آرايشى و 273 شبكه به تبليغ اديان ساختگى اختصاص يافته اند و 235 شبكه نيز

ص: 91

برنامه هاى مبتذل پخش مى كنند و اين در حالى است كه هرسال بر شمار اين شبكه ها افزوده مى شود!(1).

وضعيّت اخلاقى جامعه به حدّ انفجار رسيده!

دكتر مجيد ابهرى، روان شناس و استاد دانشگاه:

استكبار ما را از درون مورد تهاجم فرهنگى قرار داده، وقتى يك نوجوان بدون محدوديّت به سايت هاى غيراخلاقى و چت روم ها و... دسترسى داشته باشد، برايش تحريك جنسى اتفاق مى افتد و زمينه بروز بسيارى از آسيب ها فراهم مى شود.

متأسفانه هيچ وقت پيش از ورود يك فناورى جديد، فرهنگ سازى و بسترسازى لازم براى ورود آن نداشتيم. اينترنت و تلفن همراه بدون فرهنگ سازى در اختيار مردم قرار گرفت.

89 درصد از تلفن هاى همراه دست كسانى است كه اصلاً استفاده از آن ضرورتى برايشان ندارد. فقط 11 درصد استفاده ضرورى از آن مى كنند.

ص: 92


1- - همان.

و بدتر از همه آن ها، شبكه هاى ماهواره اى كه وضعيّت اخلاقى جامعه را به حدّ انفجار رساندند! حتى بعضى از اين شبكه ها ظاهراً صحنه هاى غيراخلاقى فيلم هايشان را حذف مى كنند يا در روزهاى عزاى عمومى، پخش برنامه هايشان را متوقف مى كنند.

تمام اين سياست ها به خاطر اين است كه پدر خانواده در كنار فرزند 10 و 15 ساله خود با خيالى راحت و آسوده مخاطبِ محصولات اين شبكه ها باشند!

امّا متخصّص رفتارشناسى و آسيب شناسى مى فهمد كه 5 سال ديگر، چه بر سر اين خانواده و فرزندش مى آيد!

بيشتر اين شبكه ها هدفشان اين است كه با برنامه ريزى دقيق و طولانى مدت، روى ذهن مخاطب خود تأثير بگذارند. در واقع از دلايل اصلى اين كه، سنّ بلوغ در جامعه ما 3 تا 5 سال جلو افتاده، همين شبكه ها هستند كه اين مسئله تبعات اجتماعى جبران ناپذيرى در پى دارد.(1)

ص: 93


1- - روزنامه خراسان: 18052 تاريخ 23/11/90. ضمناً دلايل ديگرى نيز براى بلوغ زودرس كودكان و نوجوانان در جلد دوم اين كتاب بازگو شده است.

تبِ درد و مرگِ اخلاق نوجوانان و جوانان!

اگر وظيفه اقتضا نمى كرد اين خبرهاى تلخ را به قلم نمى آوردم اما وظيفه گفتن و نوشتن و روشنگرى است تا مسئولين و خانواده ها فاجعه را جدّى بگيرند و قبل از فرود آمدن زلزله هولناك، چاره جويى شود. چرا كه اگر غافل و بى تفاوت باشيم و تدبيرى جدّى نيانديشيم دشمن ما را به كام خواهد كشيد و همه ما را ذليل خواهد كرد!

شگفتا! اولياء و پدر و مادرها خوابند و تب درد و مرگِ اخلاق نوجوانان و جوانان را نمى فهمند و براى درمان آن فكرى نمى كنند و در نتيجه شاهد حوادث مصيبت بارى هستيم كه عفّت و امنيت جامعه را جريحه دار كرده است!

اين ماجراى سياه و تكان دهنده را بخوانيد و ببينيد دشمن جنايتكار چه بر سر خانواده و فرزندان مسلمان آورده و اگر اين خبرهاى تلخ زلزله نيست، پس چيست؟!

رايانه، ماهواره، تلفن همراه... و عصيانِ نوجوانان

مرد 41 ساله، ماجراى فروپاشى شرم و حيا در خانه اش را در دايره كلانترى ... مشهد مقدّس، چنين اظهار مى كند:

ص: 94

نتيجه اشتباهات خودم را در زندگى مى بينم. از روز اول نفهميدم چه طور خانواده ام را مديريت كنم.

من تمام امكانات مانند: رايانه، ماهواره، تلفن همراه و... را بدون شناخت مزايا و تهديدهاى استفاده از اين امكانات براى خانواده ام مهيا ساختم و با اين كار با دستان خودم شرم و حيا را در خانه ام نابود كردم!

تا امروز پسر 16 ساله ام را به چشم يك بچه مى ديدم، امّا وقتى ارتباطش را با ... پى به اشتباهات خودم بردم!

پسر 16 ساله اين مرد نيز گفت:

پدر و مادرم در خانه شرم و حيا را زير پا گذاشته اند و هميشه تماشاگر برنامه هاى بسيار زشت و مستهجن شبكه هاى ماهواره اى هستند...

من از دست كارهاى پدر و مادرم، به خصوص نوع لباس پوشيدن مادرم در خانه خيلى عذاب مى كشيدم و واقعاً نمى دانستم چه كار بكنم.

آنها در رفتار و حركاتشان مراعات مرا نمى كردند و من به هيچ كس نمى توانستم بگويم چه مشكلى دارم.

ص: 95

براى همين مسائل چندبار مى خواستم از خانه فرار كنم، تا اين كه فكر ديگرى به سرم زد...

خودم را به او نزديك كردم و پس از آن من و ... هر روز به دور از چشم پدر و مادرم، تماشاگر برنامه هاى ماهواره اى بوديم!(1).

پيروى از تمدن غرب تا كجا؟!

اين افتضاح و بى آبرويى براى خانواده هاى مسلمان ايرانى از كجا پيدا شد؟! و آيا پيش از رسوخ فرهنگ تمدّن غرب، چنين آزادى اخلاقى در خانواده هاى اسلامى موجود بود؟! آيا اين رسوايى ها جز از آزادىِ غربى ريشه مى گيرد؟

مصيبت اين جاست كه مى خواهند رفتار آنها سرمشق ما باشد!

بيچاره پدر! بيچاره مادر! بيچاره پسر! بيچاره دختر!

بيچاره جامعه! كه همگى به مرز بحران اخلاقى رسيده اند و هيچ كس در فكر چاره نيست و به جاى چاره بيچاره شده اند!

ص: 96


1- - روزنامه خراسان: 18063 تاريخ 6/12/90.

اين ماجراهاى دردناك، نمونه كوچكى از حوادث غم بار اجتماع امروز ما مى باشد كه هر روز ده ها و شايد صدها نمونه اش اتفاق مى افتد و مقدارى از آنها در روزنامه ها نوشته مى شود.

آيا در چنين وضعيت مصيبت بارى نبايد بر مرگ دين و اخلاق در جامعه اسلامى گريه كرد؟!

بلوغ زودرس نوجوانان!

پدر و مادرها هوشيار باشند كه در وضعيّت آشفته و مبتذل كنونى، بچه ها ديگر بچه نيستند و حتّى قبل از سنّ متعارف بلوغ، بالغ هستند و اين شما هستيد كه با رفتار و كردار ضد اخلاقى و غيرعفيفانه خود و با در اختيار گذاشتن آزاد وسائل گوناگون مبتذل و آلوده، زمينه بلوغ زودرس كودكان و نوجوانانتان را فراهم مى سازيد!

اين حديث زيبا و ارزنده را بخوانيد:

پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله فرمود:

هر كودكى بر اساس فطرتِ پاك دينى آفريده مى شود. اين فطرت همواره ادامه دارد تا اين كه پدر و مادرش او

ص: 97

را (بر اساس خواسته هاى خودشان) به آئين ديگرى مثل يهودى گرى و مسيحى گرى (و يا صفاتِ ناپسند ديگر) بكشانند.(1).

اين ماجراهاى دردناك و مصيبت بار را نيز بخوانيد و ببينيد شبكه هاى ماهواره چه بر سرمان آورده و چگونه كانون گرم خانواده ها را متلاشى مى كنند!!:

ننگ و رسوايى تصاوير مستهجن ماهواره!

مرد جوان در مركز مشاوره پليس خراسان رضوى چنين اظهار كرد:

3 سال قبل با دختر يكى از آشنايان ازدواج كردم. همسرم دخترى با ايمان و چشم و گوش بسته بود و من به تصوّر اين كه بايد او را اجتماعى بار بياورم، مجبور كردم در برخورد با افراد نامحرم آزاد باشد و فيلم ها و برنامه هاى مستهجن ماهواره را تماشا كند!

همسرم روزهاى اول در برابر اين خواسته ام مقاومت نشان داد ولى وقتى با علاقه مندى و اصرار من روبرو شد،

ص: 98


1- - بحارالانوار: 30 / 281.

كم كم روحيه اش تغيير كرد و من به خواسته هايم رسيدم.

من و همسرم در اين مدّت صاحب فرزندى نشديم، چون نمى خواستيم خودمان را گرفتار دردسرهاى بچه دارى كنيم و در رفت وآمد با يكى از دوستان دوران دانشجويى كه در واقع تفكّرات اشتباه ما از او و همسرش الگوبردارى شده بود، به خيالى باطل خوشگذرانى مى كرديم!!

حدود 2 ماه قبل با يكى از شبكه هاى ماهواره اى آشنا شدم، اما چشمتان روز بد نبيند! چون با تماس با آن شماره فهميدم به همسر خودم زنگ زده ام ... !!

باور كنيد دارم ديوانه مى شوم و از خودم بدم مى آيد، واقعاً راست مى گويند: هيچ لذت و گوهرى باارزش تر از عفت و پاكدامنى نيست.(1).

اين ماجراى رسوا و دردناك، نمونه اى از افتضاح و نكبتِ برنامه هاى شبكه هاى ماهواره است كه روزگار دختران نجيب

ص: 99


1- - روزنامه خراسان: 18086 تاريخ 17/1/91.

و باحيا و چشم و گوش بسته را سياه كرده و به فروپاشى زندگى خانواده ها منجر مى شود!

اين افتضاح و رسوايى، جز از آزادى، ارمغان شوم غرب ريشه مى گيرد. مصيبت اينجاست كه، كشورهاى تازه به تمدن رسيده به جز اين گونه سرگرمى هاى مبتذل، بهره ديگرى از تمدّن غرب ندارند!

آيا اين گونه زندگى و وضعيتِ نكبت بار به سود كشور و ملّت است؟!

ماهواره باعث فرار از خانه!

دخترى كه چندبار از خانه فرار كرده است چنين اظهار مى كند:

باوجود اين كه خانواده اى مقيّد و مذهبى دارم اما ماهواره در خانه داريم و برنامه هاى ماهواره تأثير زيادى بر رفتارهاى من داشته است.

ديدن برنامه هاى ماهواره، روى پوشش و لباس پوشيدنِ من تأثير زيادى گذاشت. و چون پدرم مذهبى و مقيد مى باشد، بدون توجه به اين كه خودش با آوردن اين وسيله

ص: 100

خانمان سوز، زمينه بدپوششى مرا فراهم نموده است، از نوع پوشش و لباسهايم ناراحت بود و مرتب با من درگيرى داشت.

و چون من وابسته به برنامه هاى ماهواره شده بودم و سخت گيرى هاى پدرم را تحمّل نداشتم، مرتب از خانه فرار مى كردم و هر بار مأمورين مرا دستگير كرده و به خانه برمى گرداندند.

در اين مدّت با دو خانم آشنا شدم كه به ازاى نگهدارى از من، درخواست حمل و توزيع مواد داشتند و من به ناچار اين كار را انجام مى دادم و به سفارش آنها در يك ميهمانى شركت كردم كه هم زمان دو جوان نيز وارد شدند، و من كه متوجّه نيّت شومشان شده بودم از مراسم بيرون آمدم و آنها تعقيبم كردند كه با دخالت به موقع پليس آنها از معركه فرار كردند...(1).

ص: 101


1- - روزنامه شهرآرا: 781 تاريخ 26/11/90.

ماهواره و اينترنت، تهديد جدّى براى جوانان

مشاور عالى سازمان بهزيستى:

در ساعاتى كه خانواده كنار هم هستند، در واقع تنها در زير يك سقف هستند و وقت آنها صرف تماشاى برنامه هاى ماهواره و نشستن پاى اينترنت مى شود و نوجوانان نيز در اطاق در بسته خود، وقت خود را در فضاى آسيب زاى چت روم و حتى سايت هاى غيرمجاز سپرى مى كنند و خانواده ها دل خوش هستند كه فرزندشان در خانه و تحت نظارت آنهاست.

وى اضافه كرد: يكى از عوامل آسيب هاى اجتماعى، تماشاى برنامه هاى مبتذل ماهواره و استفاده غيرمجاز از اينترنت است كه در بسيارى از موارد به وقوع طلاق (و فرار) در خانواده ها منجر مى شود.(1).

آرى! دشمن با مؤثرترين ابزار و قوى ترين ترفندها، مأموريت خود را در تخريب و فروپاشى اخلاق، دين و معنويت جامعه اسلامى و كشور عزيزمان به خوبى انجام داد!

در گذشته كشورهاى اسلامى با كافران مى جنگيدند و با

ص: 102


1- - روزنامه خراسان: 18146 تاريخ 30/3/91.

نيروى ايمان و اراده بالا، دشمنان را با آن همه تجهيزات نظامى نابود مى كردند.

چرا كه مسلمانان هرزگى و فحشاء و آزادى زن و مرد نداشتند اما اكنون دشمن با به راه انداختن جنگ نرم و فراهم نمودن زمينه آزادى و بى بندوبارى و فساد و ترويج شبكه هاى مبتذل تكنولوژى، بدون به كارگيرى هرگونه تجهيزات نظامى، دل جوانان را ربوده و سرمايه هاى اصيل مملكت را به اسارت گرفت!!

اميرالمؤمنين

عليه السلام فرمود:

كافر، فريبكار، كجرو، سنگدل و خيانتكار است.(1).

و همچنين اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

هر ملتى كه درون خانه و كشور خود مورد هجوم و تجاوز دشمن قرار گرفته و هتك حرمت و حيثيّت شود، ذليل و خوار خواهد شد و چون شما سستى به خرج داده، در برابر تعرّض دشمن بى تفاوت گرديده و خوارى و ذلت پذيرفتيد، دشمن پى درپى شما را مورد

ص: 103


1- - غررالحكم: 2 / 387 چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

حمله و تجاوز بى رحمانه خود قرار داده و بر شما چيره شد!...(1).

آرى! دشمن كافر در جبهه هاى مختلف، جامعه اسلامى و ملت مسلمان كشور عزيزمان را مورد تجاوز و تهاجم قرار داده و ما همچنان در غفلت و بى تفاوتى و خواب سنگين به سر مى بريم!

حالا به سراغ بازى هاى رايانه اى، يكى ديگر از سوغات هاى مبتذل استعمار مى رويم تا ببينيم از اين طريق چه بلايى بر سر مردم به خصوص نوجوانان و جوانان ما وارد شده است!

ص: 104


1- - نهج البلاغه: خطبه 27.

7-ايرانى ها روزانه 40 ميليون ساعت صرف بازى هاى رايانه اى مى كنند!

اشاره

معاون فنى شوراى عالى اطلاع رسانى و مديرعامل بنياد ملى بازى هاى رايانه اى در همايش «شهروند الكترونيك و تلفن همراه» گفت:

بررسى هاى جديد ما نشان مى دهد كه در حال حاضر 46 ميليون نفر از افراد 7 تا 40 سال با گيم آشنايى دارند و حدود 20 ميليون نفر از آنان كه 60 درصد پسر و 40 درصد دختر هستند، به صورت حرفه اى بازى يارانه اى انجام مى دهند و هر يك به طور متوسط روزانه بيش از 2 ساعت (و بعضى ها تا 6 ساعت) از وقت خود را صرف انجام بازى مى كنند. بنابراين در ايران (اسلامى) در مجموع گيمرها

ص: 105

روزانه 40 ميليون ساعت وقت صرف انجام بازى مى كنند...!(1).

آرى! استعمار غرب براى جلب مخاطبان جوان و نوجوان مسلمان با چاشنى نمودن كلمه ها، جمله ها و ضرب المثل هاى لطيف و فريبنده در لابه لاى سخيف ترين سريال هاى خارجى و احياناً داخلى و در همه ابزارها و وسايل رايانه، حتى تلفن همراه كه همراه دائمى زندگى ما شده، پسران و دختران ما را از دست ما گرفته و فرهنگ مبتذل خود را جايگزين سنت و آموزه هاى دينى مسلمانان نموده است و زندگى روزمره همگان حتى بچه هاى خردسال را از معنويت دور نموده و به دنياى گناه و ناهنجارى ها وارد نموده است و اين نابسامانى ها نتيجه آزادى بى قيد و بند نسل جوان و بى تفاوتى و غفلت بعضى از مسئولين و پدر و مادرها مى باشد كه منجر به نابودى اعتقادات دينى و مذهبى گرديده است!

اين گزارش تكان دهنده را كه نمونه اى از عمق فاجعه و تلاش دشمن در فروپاشى اخلاق و معنويت مردم كشورمان مى باشد بخوانيد:

ص: 106


1- - روزنامه خراسان: 18033 تاريخ 27/10/90.

رئيس كل دادگسترى تهران: در يك مرحله، ميليون ها سى دى و فيلم ويديوئى مستهجن كشف كرديم كه بعد از بررسى معلوم شد از خارج به صورت رايگان براى مردم ارسال شده است.(1).

تمرين آدم كشى در بازى هاى رايانه!

گزارش روزنامه شهرآرا:

بازى هاى دوران كودكى ديروز با آنچه كه امروز مى بينيم، زمين تا آسمان تفاوت دارد، آن روزها، زمين هاى بازى، حياط دلنشين، محيط هاى مناسب و بازى هاى طبيعى، زمينه رشد، خلاقيت هاى ذهنى، توسعه همكارى و هميارى و مشاركت آميخته با صفا و صميميّت و شادى كودكان را فراهم مى نمود.

كودكان نسل امروز به جاى بازى هاى الك دو لك، هفت سنگ و خيلى از سرگرمى هاى لذّت بخش ديگر كه هيجان آنان را تخليه مى كرد، از بازى هاى مهيّج و سرتاسر جنب و

ص: 107


1- - شكار جوانان: 3 / 215 به نقل از پرتو سخن تاريخ: 9/2/83.

جوش كارتن هاى آزار دهنده اى كه منجر به خودسوزى شان مى شود استفاده مى كنند!

كودكان امروز پاى اين دستگاه هاى مخرّب فقط به مبارزه مجازى و تمرين آدم كُشى مى پردازند كه بر اساس آنچه روان شناسان مى گويند: كشتن، خشونت، بى نظمى، بى توجّهى به قانون، مرگ، خون، تخريب و... از آثار مخرّبى است كه بر روحيه و اخلاق كودكان باقى مى گذارد و آنها را افرادى خشن بار مى آورد!...

جالب است بدانيد، در برخى از كشورهاى اروپايى و غربى مانند: سوئيس، انگلستان و كانادا، بسيارى از بازى ها به دليل ترويج خشونت و بى بندوبارى ممنوع شده اند (اما با كمال تأسف) اين بازى ها در كشور ما (در حال گسترش و افزايش است).

نكته تأسف بار ديگر اين كه: در برخى از اين بازى ها از مسلمانان به عنوان تروريست نام برده مى شود كه افرادى ضعيف اند و به دست نيروهاى آمريكايى كشته مى شوند!

ضمن اين كه، نوع پوشش بعضى از شخصيت هاى زن در بازى هاى رايانه اى به هيچ وجه با فرهنگ ايرانى اسلامى

ص: 108

سازگار نيست و ذهن كودك مسلمان ايرانى در اين بازى ها، صددرصد تخريب مى شود...!

تأثير منفى در روابط خانوادگى، افت تحصيلى، انزواطلبى و همچنين آسيب هاى جسمانى از جمله: چاقى، خطرات پوستى، ضعيف شدن چشم، تهوّع، سرگيجه و همچنين آسيب هاى روانى مانند: تقويت حسّ پرخاشگرى، اضطراب، افزايش خشونت، تنبل شدن ذهن و... از مهم ترين تأثيرات منفى بازى هاى اعتيادآور رايانه اى است كه (پس از آسيب هاى اخلاقى دينى) در وجود كودك باقى مى ماند.(1).

انتقال فرهنگ غرب اولين آسيب بازى هاى رايانه اى گزارش خبرنگار روزنامه خراسان:

... بازى هاى دسته جمعى و فرهنگ اجتماعى شدن بچه ها، جاى خود را به بازى هاى رايانه اى و حضور در «گيم نت ها» داده است.

از طرفى زمان هايى كه در «گيم نت ها» صرف مى شود،

ص: 109


1- - روزنامه شهرآرا: 273 تاريخ 19/2/89.

آسيب هاى اجتماعى و هويّتى، مشكلات فيزيكى و جسمى و بيمارى هاى مفصلى و استخوانى و افسردگى هاى مزمن را در پى دارد... و شايد مهم ترين آسيب بازى هاى رايانه اى، انتقال فرهنگ نادرست غرب به نسل جوان و نوجوان ما باشد...

سرى به يكى از گيم نت ها مى زنيم و با مسئول آن كه جوانى 20 ساله است صحبت مى كنيم. او مى گويد:

برخى از بچه ها مشترى ثابت اند و از صبح تا شب در گيم نت حضور دارند و تنها يك ساعت براى غذاخوردن به منزل مى روند.

او اضافه مى كند: بچه ها بيشتر از بازى هاى جنگى و پرهيجان خارجى استفاده مى كنند و كمتر كسى درخواست بازى هايى مثل فوتبال را دارد.

دقايقى هم با بچه هايى كه در حال بازى كردن هستند صحبت مى كنيم.

احسان كه 15 سال دارد مى گويد: روزانه 12 ساعت بازى مى كنم، 6 ساعت در منزل و 6 ساعت در گيم نت و چون مدرسه ام غيرانتفاعى است نيازى هم به درس خواندن ندارم.

ص: 110

با جوان ديگرى كه نام او بهزاد است صحبت مى كنم. او مى گويد: روزانه 5 ساعت به گيم نت مى آيم و در منزل هم بازى مى كنم و خانواده ام با بازى كردن من مشكل دارند، چرا كه درسم تمام شده و به جاى كار دنبال بازى با رايانه هستم زيرا كه بازى هاى كانتر جنگى است و كشت و كشتار جذابيت دارد و حرف اول را مى زند.

و بالاخره با مسئولين و كارشناسان مسائل اجتماعى به صحبت مى نشينيم:

سرپرست امور جوانان اداره كل ورزش و امور جوانان خراسان رضوى اظهار مى دارد:

... هر پديده اى كه نظر نوجوانان و جوانان را جلب كند، هم آثار مثبت و هم آثار منفى در پى دارد. اگر بازى هاى خوب و مناسب با عقايد و آداب و رسوم كشورمان ساخته شود، مى تواند نقش سازنده اى داشته باشد و آثار مثبتى هم برجاى خواهد گذاشت.

كشورهاى غربى گاهى حداقل 10 ميليارد تومان براى ساخت يك بازى هزينه مى كنند و اين بازى در كشور خودشان مورد استقبال قرار نمى گيرد و فقط براى جوانان و

ص: 111

نوجوانان ما ساخته مى شود.

اين كارشناس امور جوانان اضافه مى كند: حداقل آسيب اين بازى ها، تلف شدن وقت نوجوانان است و مهم ترين آثار بازى هاى خارجى، آسيب هاى شخصيّتى و اجتماعى است به طورى كه عملاً در برخى از اين بازى ها مسائل جنسى به نوجوانان آموزش داده مى شود!

وى با بيان اين كه، بازى هاى رايانه اى در كشورهاى خارجى، سطح بندى سنّى دارد، مى گويد: متأسفانه در كشور ما اين سطح بندى رعايت نمى شود و هر نوجوانى با حداقل امكانات به انواع بازى ها دسترسى دارد...(1).

آتشى در خانه

اغلب والدين با خريد يك رايانه براى فرزندشان سرگرمى فراهم كرده اند و تصور مى كنند فرزندشان در چهارديوارى خانه است و مى توانند بهتر بر وى نظارت كنند. اما در حقيقت آنها فرزندشان را به فضاى نامحدود پيوند داده اند و هيچگونه مراقبتى هم بر او ندارند.

ص: 112


1- - روزنامه خراسان: 18096 تاريخ 29/1/91 ويژه نامه 2129.

ماجراى دردناك «آتشى در خانه» را بخوانيد و بيينيد با آتشى كه خود برافروخته ايد، چگونه شعله هاى آن، قلب و روح و سراسر وجود نونهال بى گناهتان را بى رحمانه مى سوزاند و عزيزتان در برابر چشمتان مظلومانه پرپر مى شود!!

پسر بچه 12 ساله! سراسيمه از اطاقش بيرون دويد و در حالى كه دستانش را جلوى صورتش گرفته بود، فرياد زد: بابا! بابا! پدر نگران از فريادهاى پسر كه مبادا اتفاق ناگوارى افتاده است، سعى در آرام كردن او داشت و گفت: چه شده است پسرم؟

پسر با پريشانى و اضطراب، از صحنه هاى مستهجنى گفت كه در هنگام يك بازى كامپيوترى ناگهان در متن اين بازى ديده بود!!

اين روزها فرزندان من و شما، خصوصاً پسرها به منظور پُر كردن اوقات فراغت خود، علاقه زيادى به خريد بازى هاى كامپيوترى و پلى استيشن دارند. بازى هايى كه در هر مغازه به اصطلاح عرضه محصولات فرهنگى به وفور يافت مى شود!

والدين پسر بچه مورد نظر نيز، بازى مورد اشاره را از

ص: 113

يكى از همين فروشگاه ها خريدارى كرده بودند. بازى هايى با عنوان داستان هاى پليسى و رزمى كه محبوب پسر بچه هاست. امّا نمى دانم آيا قبل از عرضه اين محصولات، كسى بر آنها نظارت مى كند يا خير، كه قطعاً اگر نظارتى مى شد، آن پسربچه آن گونه شرمگين و خشمگين از پشت صندلى كامپيوترش پا به فرار نمى گذاشت!

محتواى اين بازى آمريكايى درباره تجارت مواد مخدّر و درگيرى هايى پيرامون آن است كه در اواسط بازى، صحنه هاى مستهجن حضور زنان و مردان برهنه و عريان به طور كاملاً حرفه اى و به گونه اى كه گمان مى رود جزئى از بازى است نمايش داده مى شود!!...

آيا حقيقتاً اين ها محصول فرهنگى هستند؟ وقتى صحبت از تهاجم فرهنگى مى شود، چرا در سايه غفلت و نبود نظارت لازم اين گونه فرهنگ غربى را كه ترويج دهنده برهنگى است در ميان خانواده ها رسوخ داده مى شود و اين گونه فكر و ذهن نسل هاى آينده در معرض مخاطره قرار مى گيرد؟!

روان شناسان و جامعه شناسان آگاهند كه مشاهده چنين

ص: 114

صحنه هاى مبتذل و مستهجنى در يك بازى رايانه اى چه تأثير مخرّبى را بر ذهن نوجوانى كه در آستانه بلوغ قرار دارد مى گذارد!

به راستى متوليان فرهنگى جامعه و دست اندركاران مرتبط با عرضه اين محصولات، چه جوابى براى اين جفاى آشكار و اين گناه بزرگ دارند؟! به راستى و چگونه و با چه ابزارى مى شود تأثير مخرّب مشاهده چنين صحنه هاى مبتذلى را از ذهن يك نوجوان پاك كرد؟!

آيا انتظار داريم با بازگذاشتن راه براى عرضه محصولات خارجى تخريب كننده و ضدفرهنگى كه كاملاً با فرهنگ ايرانى و اسلامى در تضاد كامل قرار دارد، نسل آينده را درست تربيت كنيم و سالم تحويل جامعه بدهيم و از آنان نيز توقع سلامت داشته باشيم؟!

چرا محتواى چنين فيلم ها و بازى ها از جانب متوليان امر بررسى نمى شود و اگر هم بررسى شده، آنان چه جوابى براى اين غفلت بزرگ دارند؟! به حق كه چنين متوليانى در اين گناه بزرگ سهمى عظيم دارند و آنها بايد به جاى آن پسربچه از شرم دست بر روى صورت و چشمان خود

ص: 115

بگذارند...

به راستى آيا نمى شود جلوى محصولات تخريب كننده غربى را كه هدف آن رواج ابتذال در جامعه ماست گرفت؟ چگونه است كه پول اين مردم و اين مملك صرف خريد محصولات ضد انسانى و ضد ارزشى مى شود؟!...(1).

زخم عميق دشمن بر پيكر جامعه اسلامى!

آرى! كودك و نونهال معصومى كه با قلب صاف و فطرت پاك در ميان شعله هاى سوزان آتشى كه دشمن برافروخته، رها شده و بدون پيش زمينه هاى لازم و آگهى از زيان و آسيب آن و بدون هيچگونه مراقبت در فضاى گدازنده آن دست و پا مى زند، ناگزير قربانى شعله هاى سوزان اين آتش خواهد بود.

و در اين ميان، پدر كه زمينه شعله ور شدن اين آتش را فراهم نموده و با سستى و بى تفاوتى در تربيت صحيح فرزند موجب گمراهى و انحراف او گرديده، نه تنها در فرداى حسابرسى در پيشگاه خداوند قادر، عذابكش رفتار منحرفانه

ص: 116


1- - روزنامه خراسان: 18164 تاريخ 21/4/91.

فرزند خود مى باشد، بلكه در همين دنيا هم رفتار ناهنجار فرزند گريبانگيرش شده، حريف اعمال بزهكارانه او نخواهد شد و زبانه شعله هاى آتشى كه در دوران كودكى براى فرزندش برافروخته، زندگيش را به آتش مى كشد.

آرى! پدرى كه براى پيشرفت درس و معيشت فرزندش از هيچگونه تلاش و كوشش مضايقه نداشته و به هنگام بيماريش او را به چندين دكتر و بيمارستان مى برد، اما فاجعه مرگ اخلاق و رفتار او را ناديده مى گيرد، چوب بى تفاوتى و غفلت خود را در همين عالم خواهد خورد و بايد در برابر جرأت، جسارت، غرور، لج بازى و انحراف فرزندش بسوزد و بسازد. پدر و مادرى كه از اول صبح سركار و بيرون خانه هستند و فرزندشان در فضاى مسموم و آلوده مجازى بازى هاى پُر از ويروس هاى اخلاقى بسر مى برد، نبايد انتظار سلامت اخلاق و رفتار او را داشته باشند.

آرى! ماجراى دردناك «آتشى در خانه» نمونه اى از عمق فاجعه و زخم عميق دشمن بر پيكر جامعه اسلامى و سلاّخى فرهنگ و دين نوجوانان و جوانان و مرگ اخلاق و معنويت در كشور اسلامى است! حكايتى از پايمال نمودن

ص: 117

خون هزاران شهيد در طول تاريخ و همچنين هشدار و اعلام خطرى است به اولياء، مسئولين، متوليان اخلاق و پدر و مادرها، تا قبل از اين كه بيچاره شويم، چاره اى انديشيده و درمانى جدّى داشته باشيم.

اين حديث زيبا و ارزنده را بخوانيد:

بيزارى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از پدران آخرالزمان

رسول خدا صلى الله عليه و آله، نگاهشان به كودكانى افتاد كه مشغول

بازى بودند، حضرت نظرى به آنها كرده و فرمود:

واى به حال فرزندان آخرالزمان از دست پدرانشان!

اصحاب عرض كردند: اى رسولخدا! از دست پدران مشركشان؟! فرمود: نه! از دست پدران مؤمنشان كه چيزى از واجبات دين را به آنها نمى آموزند و هرگاه فرزندان آنان به دنبال فراگيرى احكام دين بروند، آنان را از آموختن باز مى دارند و فقط به اندكى از مال دنيا و معيشت آنها، دل خوش كرده اند! من از آنها بيزارم و آنان نيز از من بيزارند!(1).

ص: 118


1- - مستدرك الوسائل: 15 / 164.

8-تهديدها و آسيب هاى اينترنت، چت و...

اشاره

وقتى كه اينترنت نيز بدون فرهنگ و بدون داشتن پيش زمينه هاى لازم وارد كشور شود، ناگزير شاهد تهديدها، آسيب ها و قربانيان آن هم بايد باشيم.

با رواج استفاده از اينترنت و شاخه هاى آن در بين مردم كشورمان و همه گير شدن تب استفاده از اين فناورى در بين نوجوانان و جوانان، مسئله اى كه موجب نگرانى دغدغه و نگرانى شديد مى باشد، فرهنگ بهره بردارى و استفاده از اينترنت است.

گرچه جذابيت و فوايد علمى و پژوهشى و بهره بردارى هاى مثبت اين تكنولوژى هرگز انكارپذير نيست و اينترنت توانسته است خدمات ارزنده بسيار مفيدى به جامعه بشريّت ارائه دهد.

ص: 119

و حتى بنابه اظهار كارشناس ارشد روان شناسى بالينى: در كشورهاى پيشرفته، محيط چت به محيط هايى مانند گروه هاى پزشكى، روان شناسى، مهندسى و... تقسيم شده و گفتگو در اين محيط ها فقط براى دستيابى به اطلاعات است.(1).

اما با كمال تأسف! اينترنت و شاخه هاى آن، بدون فرهنگ صحيح و بدون آگهى از زيان هاى جبران ناپذير آن به كشور اسلامى ما و به زندگى بيشتر مردم به خصوص جوانان و نوجوانان وارد شد!

و از همه مهم تر، استكبار كه با عرضه نمودن فرهنگ منحط دنياى غرب در اينترنت، مسئله فروپاشى اخلاق و معنويت و نابودى اديان الهى به خصوص اسلام را بيشتر از همه مدّ نظر دارد. در اين وسيله فناورى از قوى ترين حربه هاى شيطانى خود، ترويج بى حجابى، فساد، بى عفّتى و به كارگيرى جاذبه هاى جنسى و ارائه زمينه هاى ارتباطات غيرمشروع كه در نهايت منجر به خيانت در روابط زناشويى و نابودى كانون خانواده گرديده، استفاده نموده است و تاكنون

ص: 120


1- - روزنامه شهرآرا: 837 تاريخ 17/2/91.

از اين طريق، صدمات جبران ناپذير زيادى به وجود آورده است.

لبه تيغ تهاجم بى رحمانه دشمن!

سلاخى شدن فرهنگ دينى جوانان!

به سراغ جوانان و نوجوانان مى رويم تا ببينيم عزيزانمان چگونه در اين فضاى مجازى و حياط خلوت آلوده دست و پا مى زنند و دشمن چگونه همه چيز آنها را بى رحمانه تسخير كرده است!!

مستى دنياى مجازى

اميرحسين 20 ساله كه در رشته آى تى تحصيل مى كند مى گويد:

از همين جا صادقانه نگرانيم را اعلام مى كنم! نگرانيم براى همه بچه هايى كه دارند در اين فضا به شكل ناجورى دست و پا مى زنند و فكر مى كنند شناگر هستند، او از بى اطلاعى اكثر خانواده اظهار تأسف مى كند...(1).

ص: 121


1- - ويژه نامه نوروزى، روزنامه خراسان: 1390 / 207

اغفال و هتك حيثيت پسر 14 ساله در سايت دوست يابى

كارشناسان پليس هنگام رصد سايت هاى اينترنتى، سايتى را شناسايى كردند كه با هدف تسهيل ارتباطات نامشروع دختران و پسران فعاليت مى كرد.

پس از شناسايى سايت هاى مذكور، تعدادى مظنون كه در سايت ثبت نام كرده بودند احضار شدند. در بين اين مظنونان پسر نوجوانى وجود داشت كه شماره همراه وى نيز در سايت ثبت شده بود.

اين نوجوان در بازجويى هاى پليسى اظهار داشت، بعد از عضويت در سايت با يك جوان ديگر آشنا شده است كه وى را اغفال كرده و او مجبور شده به خواسته نامشروع او تن دهد...

پس از اظهارات اين نوجوان، پدر وى به نزد پليس خوانده شد و پس از آنكه سخنان فرزندش را شنيد، مدعى شكايت از گردانندگان سايت شد كه سرانجام متهم شناسايى و دستگير شد. اين متهم در بازجويى ها، به جرم كثيف خود اعتراف كرد.(1).

ص: 122


1- - روزنامه خراسان: 18167 تاريخ 25/4/91.

وقتى كه بچه ها بعد از مدرسه، يكراست سراغ كامپيوتر مى روند و پدر و مادر هم يا سر كار هستند و بيرون خانه و يا كارى به كار آنها ندارند و خوشحال از اين كه، فرزندشان در خانه و زير نظر آنهاست و از خطر اعتياد در امان بوده و هيچگونه نظارت و كنترلى هم بر آنها ندارند، نتيجه اش اين گونه ماجراهاى دردناك و نكبت بار است.

وقتى كه بچه ها، بيشتر از والدين استفاده از اينترنت را بلد هستند و به گفته يك پدر جوان: فرزند 5 ساله اش به راحتى سيستم را روشن مى كند و مستقيم وارد فضاى مجازى مى شود و چنان هيجان زده غرق برنامه هاى آن مى شود كه گاهى دنياى مجازى را بيشتر از پدر و مادر دوست دارد!(1).، فرجامش نگرانى و دغدغه است و نبايد

انتظار داشت، بچه ها سالم بمانند.

دل به دريا مى زنم، اينترنت را بلعيده ام!

دخترى كه تازه وارد 16 سالگى شده است مى گويد:

با كافى نت برادرم با ترفندهاى كامپيوتر و اينترنت آن

ص: 123


1- - ويژه نامه نوروزى روزنامه خراسان: 1390 / 206

قدر آشنا شده ام كه اينترنت را بلعيده ام!

او اضافه مى كند: به تازگى يك لپ تاپ هديه گرفته ام، چشمم كه به لپ تاپ نازنينم مى افتد، روشنش مى كنم و يك راست دل را به دريا مى زنم و به سراغ اينترنت مى روم كه رفيق بى چون و چراى من است، رفيقى كه هر وقت بخواهم با آغوش باز از من استقبال مى كند و من مى روم توى فضاى مجازى كه انگار افرادى هستند كه انتظار مى كشند... و فكر مى كنم دوست مجازى بهتر از يك دوست واقعى است...(1).

و كارشناس سالنامه خراسان مى نويسد: بيشترين سوء استفاده ها از كودكان و نوجوانان در اينترنت و درباره مسائل جنسى، آن هم در اثر كنجكاوى كودكان به اين مسئله اتفاق مى افتد!(2).

جوان بخت برگشته در فضاى اينترنت

بنى اسدى، دكتراى تخصصى روانشناسى:

يكى از مراجعان من، پسر جوان و موفقى بود كه با

ص: 124


1- - همان: 207
2- - همان: 214

داشتن مدرك كاشناسى ارشد و شرايط مالى مناسب، در دام يك علاقه مجازى گرفتار شده بود.

فرد مورد علاقه وى، خانمى در يكى از استان هاى غربى كشور بود كه چنگ محبّتش عاقبت جوان بخت برگشته را به كوچ واداشت، اما مشخص شد كه هويّت دختر، سرپوشى براى فعاليت يك باند فساد بوده است.

ماجرا به همين جا ختم نشد و پسر جوان هم وارد اين باند شد. چند وقت پيش از يكى از آشنايانش شنيدم كه وى هم همراه اين باند در عملياتى دستگير شده و حالا در زندان است! فكرش را بكنيد كه يك علاقه مجازى، چه طور مسير زندگى يك جوان را تغيير داد؟!!(1).

از خط قرمز تجاوز كرده ايم!

برادر و خواهر مسلمان!

اين گزارش ها و ماجراهاى اسف بار، نمونه اندكى از گزارش ها و ماجراها و حوادث تلخ فراوانى است كه بر اثر

ص: 125


1- - همان: 220.

پيروى بى قيد و شرط از فرهنگ منحط غرب، جامعه اسلامى ما را فرا گرفته و همچون ويروسى مرگ بار، سلامت و اخلاق و امنيت كشور عزيز ما را به مخاطره انداخته است!

و جامعه اى كه محيط و فضاى آن آلوده به ويروس و ميكروب گردد، درمان در آن فضاى مسموم سودى نخواهد داشت و اگر بيمارى در آن محيط آلوده درمان گردد، دوباره در خطر همان بيمارى قرار خواهد گرفت، و تنها راه درمان، اصلاح فضاى مسموم و پيشگيرى از شيوع ويروس آلوده مى باشد كه همه چيز و حتى بيمار را درمان مى كند.

و با كمال تأسف! در محيط و فضاهاى آلوده موجود، نه پيشگيرى موجود است، نه بهداشت و درمان زيرا ما به لحاظ فرهنگى نتوانسته ايم بر وسايل فناورى مسلط شويم و از اين رو مسئولين امور تربيتى در مورد مشكلات موجود جوانان و نوجوانان در فضاهاى آلوده تكنولوژى، صريحاً اظهار عجز و ناتوانى كرده اند!

حالا به سراغ قربانيان اين سوغات هاى فرنگى مى رويم تا ببينيم اين فضاهاى مسموم و آلوده مجازى كه مثل آب خوردن در زندگى بيشتر خانواده هاى ايرانى راه پيدا كرده و

ص: 126

نَفَس متوليان فرهنگى را براى برنامه ريزى و فرهنگ سازى گرفته، چه مصيبت هاى تلخى بر سر جوانان و نوجوانان به خصوص دختران بخت برگشته كشورمان كه جوان ترين قسمت بدنه خانواده ها هستند در آورده اند!

در اينترنت چه مى گذرد؟!

پدر و مادرها در خوابند!

دخترى كه حيثيت خود را در فضاى اينترنت از دست داده، در يكى از كلانترى هاى مشهد چنين اظهار مى كند:

يك روز هنگامى كه در فضاى چت روم پرسه مى زدم با پسر جوانى آشنا شدم و ارتباط ما با جملاتى احساسى و عاطفى، خيلى زود به يك وابستگى عميق اينترنتى تبديل شد.

ما با يكديگر برنامه ملاقات گذاشتيم. در اولين ديدار، دلباخته او شدم و از آن پس تقريباً روز در ميان به ديدار او مى رفتم و با خودرو سعيد چند ساعتى در خيابان ها و نقاط ييلاقى شهر گشتى مى زديم و حسابى به يكديگر وابسته شده بوديم...

ص: 127

تا اين كه يك روز از اين ارتباط ما پدرم باخبر شد و منِ احمق از ترس به سعيد پناه بردم و او مرا همراه خود به خانه مجردى اش برد و متأسفانه...

با مشكلى كه برايم پيش آمده بود، تمام پل هاى پشت سرم خراب شد و تنها تكيه گاهم پسرى بود كه در اينترنت با او آشنا شده بودم!

اما امروز در حال دور زدن بوديم كه توسط مأموران كلانترى دستگير شديم و پليس از داخل كيف دستى سعيد چندين بسته كريستال و شيشه كشف كرد!

مأموران ما را به كلانترى انتقال دادند و من تازه فهميدم كه به يك خرده فروش حرفه اى كريستال و شيشه كه پدر و مادرش نيز پشت ميله هاى زندان هستند، دل بسته ام و حيثيت و آبرو و سرنوشت خود را به راحتى تباه كرده و قربانى فضاى آلوده و مسموم اينترنت شده ام، و حالا بايد به خاطر اين عشق واهى روانه زندان شوم!(1).

ص: 128


1- - روزنامه خراسان: 17631 تاريخ 1/6/89

بيچارگى در سايه سنگينِ بدونِ فرهنگ فناورى!

بيچاره پدر! بيچاره مادر! كه اينترنت را به عنوان سرگرمى و احياناً استفاده هاى درسى، بدون فرهنگ سازى و بدون داشتن پيش زمينه هاى لازم، خوش بينانه و راحت در اختيار جگرگوشه خود قرار مى دهند!

بيچاره تر دختر! كه با روحيه ظريف و قلبى عاطفى به سادگى گرفتار نيرنگ جوانان گرگ صفت گرديده و يك عمر با بدنامى، سرافكندگى، شرمسارى، روسياهى و احساس گناه بايد زندگى كند!

و بيچاره! بيچاره! جامعه كه به سنّت و فرهنگ اصيل دينى خود پشت پا زده، اسير دام استعمار غرب گرديده و حالا در اجراى بعضى از عادات غربى با فرنگى ها رقابت مى كند!!

هشدار به خانواده ها!

زنى كه قربانى استفاده ناآگاهانه از اينترنت گرديد!

زنى كه 22 سال دارد در بيان ماجراى زندگيش اظهار داشت: يك سال است كه ازدواج كرده ام و همسرم در يكى از

ص: 129

كارخانه هاى مشهد كار مى كند. حدود 7 ماه قبل در آرايشگاه با زنى كه مدير آرايشگاه بود آشنا شدم.

او در مورد دنياى اينترنت، صحبت هاى زيادى مى كرد تا جايى كه مشتاق شدم يك دستگاه رايانه خريدارى كنم و با فروش طلاهايم اين كار را كردم.

من از طريق چت تصويرى با مرد غريبه اى كه در يكى از شهرهاى مركزى زندگى مى كند آشنا شدم. او با زبان چرب و نرم مرا خام كرد و متأسفانه غافل از آن بودم كه او تصاوير مرا با دستگاه گيرنده اش ضبط مى كند.

2 ماه بعد آن مرد غريبه به مشهد آمد و به طور مخفيانه با هم قرار ملاقات گذاشتيم! اما يك مرتبه به خود آمدم و از اين كه به همسر باوفايم كه براى من و زندگى مان زحمت مى كشد و كار مى كند خيانت كرده و با مرد غريبه آشنا شده ام، پشيمان شدم و با احساس گناه به اين ارتباط زشت و ننگين خاتمه دادم.

ولى آن مرد گرگ صفت دست بردار نبود و وقتى ديد كه حاضر نيستم به اين ارتباط ادامه دهم با شوهرم تماس گرفت و گفت: همسرت... و مى توانى از طريق اين آدرس

ص: 130

اينترنتى تصاوير او را ببينى! شوهرم كه انتظار شنيدن چنين حرفى را نداشت و تصوّر نمى كرد به او خيانت كرده باشم، به كافى نت مراجعه كرده و از طريق چت تصاوير مرا ديده است...! حالا در انتظار عكس العمل همسرم هستم تا ببينم پس از اين خيانت ننگين و آبروريزى كه بر اثر غفلت و وابستگى به دنياى كاذب و مجازى اينترنت به بار آورده ام، چه تصميمى خواهد گرفت!!

اى كاش همسرم بر رفتارم نظارت داشت، خوش بينانه به اينترنت نگاه نمى كرد و اجازه نمى داد قربانى اين وسيله نكبت بار شده و آبرو و حيثيتمان به باد برود!(1).

در اينترنت بافرهنگ باشيم

همان طور كه بازگو شد، من منكر فوايد فراوان علمى، پژوهشى و بنيادى اينترنت نيستم و هيچگاه اين وسيله مفيد فن آورى را نفى نمى كنم، اما معتقدم، گرايش افسار گسيخته و استفاده بدون فرهنگ سازى و بدون آگهى از آسيب هاى جبران ناپذير و وارد شدن به هر نوع سايتى و

ص: 131


1- - روزنامه خراسان: 17219 تاريخ 18/12/87

ديدن هرگونه تصويرى يا نوشته اى، و ورود آزاد و بدون نظارت و كنترل دختران و پسران به فضاى مجازى و اطاق خلوت هاى آن به بهانه وقت گذرانى، سرگرمى و يا فراگيرى درس، زمينه ارتباطات نامشروع و خيانت در روابط خانوادگى و فروپاشى مسايل اخلاقى، روحى، روانى و جسمى را بدون رعايت هيچ گونه خط قرمز فراهم مى نمايد!

و همچنين يكى ديگر از زيان هاى مخرّب آن، فراهم شدن زمينه هاى سوء استفاده مالى و كلاه بردارى هاى كلان و فراوانى است كه افراد سودجو در محيط اينترنت انجام مى دهند و ماجراهاى اين خيانت ها در صفحات حوادث روزنامه ها به چشم مى خورد!

موفّقيت دشمن، تأثير تيغ دولبه فن آورى بر زندگى جامعه اسلامى

دشمن تصوّر نمى كرد به اين راحتى بر كشورى اسلامى و بر ملتى مسلمان و پيرو خاندان پاك رسالت عليهم السلام كه در اوج و قلّه ايمان، سلحشورى و فداكارى قرار دارد، دست يافته و به اين سرعت و شتاب آنان را استثمار نموده و به اهداف

ص: 132

شيطانى خود نايل آمده و بدون ترس و تهديد، قلب و فكر آنان را تسخير نمايد! و واقعاً ملت مسلمان كشورمان، در اين فتنه و امتحان و در دوران حيرت و غيبت در اين آزمون بزرگ شكست خورده و موجبات درد و غم و اندوه مولايمان امام زمان ارواحنا فداه را فراهم نموده و قلب نازنين آن عزيز را به درد آورد! و هرگز چنين انتظار نبود كه خون پاك و مطهر امامان، اولياء و شهيدان عزيز را در طول تاريخ پايمال نموده و ننگ و رسوايى پيروى از راه و رسم دشمن را بپذيرد و تا آنجا پيش رود كه بعضى از دختران و زنان به رقابت و ركوردشكنى در تقليد از لاقيدى و آزادى فرنگى بپردازند!!

خيلى سخت و دردآور است كه وضعيت آلوده جامعه ما موجب شرمندگى و سرافكندگى در برابر امامان معصوم و عزيزمان باشد! اين حديث هشداردهنده را بخوانيد:

امام صادق عليه السلام فرمود:

اى مردم شيعه! شما به ما انتساب داريد. با رفتار (خوبتان) براى ما زينت باشيد و (با رفتار بدتان) مايه ننگ و بدنامى (ما) نباشيد.(1).

ص: 133


1- - بحارالانوار: 88 / 119.

الگوگيرى از دشمن ننگ است

هزاران هزاران افسوس! كه رفتار نكبت بار جامعه ما مصداقِ بارز فرمايش دردمندانه و پر سوز و گداز و خطاب و عتاب مولاى مظلوممان اميرالمؤمنين عليه السلام كه ادّعاى دوستى و پيروى از آن عزيز را داريم گرديده و دل نازنين آن حضرت را پر از غم و غصّه نموده و به فرموده آن بزرگوار:

كاسه هاى غم و اندوه را جرعه جرعه به كام مباركش ريخته ايم!

اين خطابه پرشور و كوبنده را مولايمان، هنگام تعرّض و دستبرد دشمن به خلخال و زينت آلات زنى مسلمان و زنى غيرمسلمان كه در پناه حكومت اسلامى بوده، ايراد فرموده است.

اما در وضعيت موجود كه دشمن ايمان، عقيده، حيثيت، غيرت، عفت، حجاب، ناموس و هستى جامعه اسلامى را مورد تعرض و تهاجم قرار داده و همچنين در برابر غفلت، بى تفاوتى و خواب عميق ملت مسلمان بر دل پرخون مولايمان چه مى گذرد؟

گرچه اين خطابه ارزشمند در مجلدات ديگر اين كتاب

ص: 134

بازگو شده اما به خاطر اهميت آن و به اميد اثرگذارى كلام نورانى اميركلام على عليه السلام ، فرازهايى از اين خطبه پرشور تكرار مى گردد تا شايد خون در رگ غيرتمان بجوشد و همچون گذشتگان و سلف صالح و فداكارمان به مقابله با تهاجم فرهنگى كه خطرناكتر از حمله نظامى است برخاسته و از گسترش مفاسد اخلاقى و بى بند و بارى و الگوگيرى از راه و روش دشمن پيشگيرى نماييم، انشاءاللّه.

خطاب وعتاب اميرالمؤمنين عليه السلام در برابر تهاجم دشمن

... هر ملتى كه درون خانه خود مورد تهاجم و تجاوز دشمن قرار گرفته و هتك حرمت و حيثيت شود، ذليل و خوار خواهد شد و چون شما سستى به خرج داده و در برابر تعرّض دشمن، بى تفاوت گرديده و خوارى و ذلّت پذيرفتيد، دشمن پى درپى شما را مورد حمله و تجاوز بى رحمانه قرار داده و بر شما (و نواميستان) چيره شد!

به من خبر رسيده كه دشمن، زينت آلات و خلخال زنى مسلمان و زنى غيرمسلمان را به غارت برده در حالى كه آنها هيچ وسيله اى جز گريه و التماس نداشته اند!!

ص: 135

پس از تعرض و تهاجم ظالمانه، اگر مسلمانى از غصه و تأسف (و از سر غيرت) دق كند و بميرد، سرزنش و ملامت ندارد، بلكه سزاوار مرگ است!!

شگفتا! شگفتا! سوگند به پروردگار! اين واقعيّت موجب غم و اندوه و نابودى قلب انسان مى گردد كه دشمنان متجاوز در راه باطل خود، همبستگى و اتحاد دارند و شما كه بر حق هستيد (در دفاع از اسلام و نواميس و استقلال خود) همبستگى نداريد!!

زشت باد روى شما! پيوسته مبتلا به اندوه باشيد كه (با بى تفاوتى و غفلت خود) آماج تيرهاى بلا و تجاوز و تهاجم دشمن شديد! بيگانه به شما و حيثيت و نواميستان تعدّى مى كند و شما از (حيثيت و دين) خود دفاع نمى كنيد! معصيت و نافرمانى خدا مى شود و شما بى تفاوت بوده و به انجام گناه و معصيت و تجاوز دشمن رضا مى دهيد!!...

دل من از رفتار شما پرخون است... (با رفتار ناپسندتان) كاسه هاى غم و اندوه را جرعه جرعه به كامم فرو ريختيد!!(1).

ص: 136


1- - نهج البلاغه: خطبه 27

9-تلويزيون، وسيله ارتباطى دو لبه

اشاره

تلويزيون از جمله وسايل فناورى است كه با مزايا و معايب خاص خود به زندگى مردم وارد شد، و اى كاش به همراه ورود آن، فرهنگ استفاده از آن هم وارد مى شد و ما در استفاده از برنامه هاى تلويزيونى بافرهنگ بوديم.

هيچ وقت بنا ندارم تلويزيون را تنها از بُعد منفى آن به نقد كشيده و فقط آسيب هاى آن را بررسى نماييم، بلكه با بيان نكات مثبت و منفى، خوانندگان عزيز را به كلّيت موضوع توجه داده تا با آگهى و شناخت لازم از تلويزيون استفاده نمايند. زيرا گذشته از جذّابيت و نوبودن تلويزيون، مسئله عملكردهاى مثبت، آموزه هاى علمى، پژوهشى، پزشكى، اطلاع رسانى و ارائه خدمات گوناگون تلويزيون انكارپذير نبوده و نيست.

ص: 137

اما در كنار اين همه ويژگى هاى مفيد تلويزيون، تهديدات تخريبى اخلاقى، روحى، روانى و جسمى فراوانى در بعضى از برنامه هاى آن وجود دارد كه زيان هاى آنها بر روى افكار و رفتار مردم كشورمان به خصوص نونهالان، نوجوانان و جوانان كه ملازم دائم با برنامه هاى تلويزيونى هستند، قابل جبران نيست تا آنجا كه اين مسئله زمينه گلايه و ناراحتى مسئولان و دلسوزان كشورمان را فراهم نموده است.

از اين رو بر اساس وظيفه شرعى و به منظور روشنگرى ملت مسلمان عزيزمان، مسئله استفاده خوش بينانه از بعضى از برنامه هاى زيان بار و بدون فرهنگ تلويزيون را مورد بررسى قرار داده تا مسئولان و دلسوزان عزيز در فكر اصلاح برنامه هاى اخلاقى اين سازمان عظيم اسلامى بوده و اجازه ندهند گروهى افراد نفوذى، به اعمال ضدّ مذهبى خود مشروعيت داده و در دوران غربت و مظلوميت مظاهر دين و در برابر دشمن و استكبار كه خود بازيگردانىِ جهانى سازى تمدن منحطّ غرب و نابودى اديان الهى به ويژه اسلام را هدايت مى كند، حيثيت و سلامت اخلاق كشور و مردم

ص: 138

عزيزمان جريحه دار شود.

كودكان امانت هاى الهى هستند

پدر و مادر مسلمان! كودكان امانت هاى الهى هستند و با فطرت پاك خدايى در اختيار ما قرار گرفته اند، دوران كودكى، دوران شكل گيرى شخصيت و بارگيرى فضايل و رذايل اخلاقى آنان مى باشد.

آنها تقصيرى ندارند، اگر بر رفتارشان نظارت داشته باشيم و با آموزه هاى دينى تربيتشان كنيم، فرزندانى پاك و شايسته و با ايمان بار خواهند آمد.

اما چنانچه محيط خانه و خانواده آلوده باشد، تربيت كودك، تربيت فناورى باشد تا آنجا كه هر وقت بخواهيم كودكمان را ساكت كنيم برايش تلويزيون روشن كرده و خودمان نيز بدون اين كه بدانيم برنامه هاى تلويزيونى بر روى اخلاق و رفتار كودكان چه تأثيرى مى گذارد، برنامه هاى خشن و احياناً غيراخلاقى را همراه با كودكمان ساعت ها تماشا كنيم، كودكانمان قربانى بى توجهى ما شده و در معرض آسيب هاى جدّى قرار خواهند گرفت.

ص: 139

و با كمال تأسف! هنگامى كه با ناهنجارى هاى دوران جوانى آنان مواجه مى شويم، حريفشان نشده، زانوى غم در بغل گرفته و با اشك و آه و ناله، فرياد برمى آوريم:

فناورى خاموش! تربيت روشن!

بنابراين، پدر و مادرها قبل از اين كه شاهد فروپاشى اخلاق و رفتار عزيزانشان گردند، مراقبت و نظارت كامل در استفاده فرزندانشان از برنامه هاى تلويزيونى داشته باشند، اجازه ندهند عزيزانشان با مشاهده بدآموزى هاى بعضى از برنامه ها و سريال هاى تلويزيونى به سمت و سوى فرهنگ شوم غرب گرايش پيدا كنند.

بر روى مدت زمان تماشاى تلويزيون و نوع برنامه هاى آن كنترل داشته باشند. زيرا استفاده بيش از حد و بدون فرهنگ از وسائل فناورى از جمله تلويزيون علاوه بر صدمات

و زيان هاى اخلاقى، به علّت فاصله گرفتن از طبيعت، زمينه شيوع بيمارى هاى قلبى، عروقى، عصبى و رفتارى و عوارض مختلف چشمى را فراهم مى نمايد.

اين گزارش را بخوانيد:

ص: 140

عوارض چشمى استفاده از

تلويزيون و ديگر نمايشگرها

مؤسسه سلامت خدمات انسانى آمريكا:

... هنگام نشستن در مقابل كامپيوتر، تلويزيون و... ميزان پلك زدن از 12 تا 15 بار در دقيقه به 4 بار تا 5 بار كاهش مى يابد، چرا كه در اكثر اوقات مشغول تمركز روى نمايشگر هستيم و اين سبب خشكى چشم مى شود و اين تازه اول كار است.

هنگام كار با كامپيوتر، بعضى از عضلات چشم منقبض باقى مى ماند و همين سبب خشكى بيش از حدّ آن ها مى شود كه در مواردى سبب تارى ديد و فوكوس نشدن مى شود.

حساسيت به نور و سردرد هم از ديگر عوارضى است كه ممكن است به سراغ شما بيايد.

در نهايت محققان توصيه كرده اند، براى جلوگيرى از اين عوارض، ميزان كار با نمايشگرها و تلويزيون را به كمتر از 2 ساعت در روز برسانند...

اگر شما نمى توانيد به اين دستورها عمل كنيد و با همين

ص: 141

روال پيش برويد، بسيار زودتر از چيزى كه ديگران سلامت چشم هايشان را از دست مى دهند، شما دچار مشكلات و بيمارى هاى چشمى خواهيد شد.

متأسفانه مشكل بزرگى كه وجود دارد اين است كه، قدر داشته هايمان را زمانى مى دانيم كه آن ها را از دست داده باشيم.(1).

تلويزيون در گذشته و امروز

در گذشته تلويزيون مورد استفاده خانواده هاى مذهبى نبود و مردم متدين كشورمان به خاطر برنامه هاى ضداخلاقى و منحرفانه اين وسيله تصويرى، از نگاه كردن و استفاده از برنامه هاى آن خوددارى مى كردند و اصلاً تلويزيون در خانه هاى افراد مذهبى وجود نداشت.

اما پس از انقلاب و تحوّلات عظيمى كه در كشورمان به وقوع پيوست و با انتظارى كه از حاكميّت جديد بود، خانواده هاى مذهبى به اين وسيله ارتباط جمعى روى آورده و برنامه هاى آن را مورد استفاده قرار دادند.

ص: 142


1- - روزنامه شهرآرا: 920 تاريخ 25/5/91

ولى پس از گذشت چند سال از آغاز فعاليت جديد صدا و سيما، نوعى حركت منفى و نفوذى روشنفكر مأبانه غربى در پيكره اين رسانه به وجود آمد و على رغم تذكرات رهبران دينى و دلسوزان نظام و برخلاف انتظار، آرمان هاى اصيل اسلامى در بعضى از برنامه هاى صدا و سيما، غبار فراموشى به خود گرفت تا آنجا كه بعضى از دست اندركاران دلسوز اين سازمان از فروپاشى اخلاق و معنويّت در بعضى از برنامه هاى اين رسانه ها گله مند هستند.

زيرا حريم شكنى ها، بداخلاقى ها و صحنه هاى مبتذلى كه زنان و مردان جوان با لباس و آرايش هاى اغوا كننده، گِرد هم مى نشينند، مى گويند و مى خندند، چشم هايشان حرف مى زند، از زبان هايشان عشوه مى ريزد و نواى مسموم موسيقى فضايشان را آلوده كرده است، هيچ گونه توجيه دينى ندارد!

اين در حالى است كه انتظار مى رفت با تحوّل عظيمى كه در كشورمان به وقوع پيوست، برنامه هاى صداوسيما سرمشق جهان و مردم مسلمانِ دنيا باشد و رسانه هاى كشورهاى مسلمان از رسانه هاى ايرانِ اسلامى ما الگو

ص: 143

بگيرند.

فراموش نمى كنم در اوائل انقلاب و آغاز فعاليت جديد صداوسيماى كشورمان در يكى از سفرهايى كه موفق به زيارت بارگاه نورانى پيامبر عاليقدر و خاندان عزيزش عليهم السلام

بودم، يك نفر از شيعيان ساكن مدينه منوره اظهار كرد: ما شيعيان عربستان از اين همه راه و مسافت دور، شيفته برنامه هاى رسانه هاى ايران اسلامى هستيم و با شوق و ذوق از آنها استفاده مى كنيم.

اكنون در وضعيّت فعلى، خجالت زده مردم مسلمان، علاقه مند به كشور امام زمان عليه السلام هستيم كه از آن همه مسافت با هزار اميد و شوق به ديدار كشور عزيز اسلامى مان بيايند و با كمال تأسف با وضعيّت مبتذل بدحجابى و بى حجابى برخى از دختران و بانوان و بعضى از برنامه هاى ضداخلاقىِ رسانه هاى اسلامى مواجه شده، اميد و آرزويشان به عكس شده و ما شرمنده آن عزيزان شويم!!

اكنون به قسمتى از آسيب ها و بدآموزى هاى اخلاقى و رفتارى بعضى از برنامه تلويزيون توجه فرمائيد:

ص: 144

تماشاى تلويزيون و فروپاشى روابط اعضاء خانواده!

يكى از مهمترين معضلاتى كه اغلب خانواده ها از آن رنج مى برند اين نكته است كه، اعضاء خانواده به جاى اين كه وقت خود را براى گفتگوى صميمانه با طرح مسائل و مشكلات صرف كنند، ساعت ها به پلك زدن به تماشاى تلويزيون مى نشينند، شايد لحظاتى هم كه صرف گفتگو مى شود، درباره همان برنامه تلويزيون باشد و بس!!...(1).

يك روانشناس:

نتايج مطالعات مشخص كرده است كه به سبب تماشاى بيش از حدّ برنامه هاى تلويزيونى ارتباط كلامى بين اعضاء خانواده كم شده است...!

بر اساس مطالعات صورت گرفته، تلويزيون موجب شده است روابط افراد خانواده حالت موزائيكى پيدا كند، موزائيك هايى كه در كنار هم قرار دارند اما هيچ يك احساس و ارتباطى با هم ندارند، همانگونه كه در خانواده نيز افراد به دليل تماشاى برنامه هاى تلويزيونى، از توجه به

ص: 145


1- - روزنامه خراسان: 16622 تاريخ 7/11/85

يكديگر غافل مى شوند!(1).

خودكشى 2 پسر 12 ساله نتيجه بدآموزى

يكى از سريال هاى تلويزيونى!

محمد مهدى وقتى پدر و مادرش سركار بودند به برادر 6 ساله اش گفته بود: مى خواهد روح شود و به مكان هاى مورد علاقه اش سر بزند! او يك روسرى را به ميله بارفيكس حلقه و خود را با آن به دار زد!

متأسفانه اين نوجوان 12 ساله دچار مرگ مغزى شد و پدر و مادر خود را داغدار نمود و قربانى تماشاى سريال «پنج كيلومتر تا بهشت» گرديد!

هادى پسربچه 12 ساله ديگرى است كه تحت تأثير همين سريال، داروهاى ضد افسردگى را بلعيد تا به كما برود و بتواند تا هرجايى كه روحش مى رود از صحبت هاى پدر و مادر و همسايگان نسبت به خودش مطّلع شود!...

يكى در ياسوج به خاطر «سوسانو» دست به خودكشى مى زند. ديگرى تا سال ها عطسه هاى «شيرين فرهاد» برره را

ص: 146


1- - همان.

تقليد مى كند و...

به نظر مى رسد دست اندركاران شبكه هاى صداوسيما و كارگردانان اين گونه سريال ها هدف خود را از تهيه اين گونه سريال ها، آموزش مفاهيم ماورايى دينى دانسته و خواسته اند با نمايش چنين برنامه هايى، به اصطلاح فضاى معنوى بيشترى را در فضاى معنوى ماه مبارك رمضان حاكم كنند...

ادامه نمايش اين گونه سريال ها از طريق تلويزيون كه عناصر اصلى تشكيل دهنده آنها را «روح»، «شيطان» و «فرشته» تشكيل مى دهد و بعضاً بازيگران سرشناس اين نقش ها را ايفا مى كنند و مدير شبكه 3، جوانان را تشويق به الگوگيرى از بازيگران اين سريال ها مى نمايد، نتيجه اش دلهره، اضطراب، سردرگمى و بالاخره خودكشى مى شود!

متأسفانه در هنگام پخش چنين سريال هايى، دست اندركاران صدا و سيما حتى يك بار هم به اين فكر نيفتاده اند كه ممكن است نمايش فلان صحنه، منجر به بدآموزى شود!

مسئله مهم تر و وظيفه اساسى تر در اين مورد به عهده

ص: 147

والدين و خانواده هاست، متأسفانه مشاهده مى شود، اغلب پدر و مادرها، بدون توجه به عواقب يك فيلم يا سريال در كنار فرزندان خردسال به تماشاى همه نوع فيلم و سريال مى پردازند و حتى آنها را ترغيب به تماشاى اين برنامه ها مى كنند!...

به راستى مقابله با تهاجم فرهنگى با هجوم سريال هاى كم تأثيرگذار و بدبازده، چگونه ممكن است؟! مرگ نوجوان 12 ساله، آخرين پيامد تأثيرپذيرى از يك مجموعه تلويزيونى نيست و نخواهد بود.(1).

آرى! وقتى كه تلويزيون و ديگر وسايل فناورى، بدون فرهنگ و نظارت و بدون آگهى از زيان هاى آن، مورد استفاده خانواده ها و مخصوصاً كودكان قرار بگيرد، ناگزير با يك دنيا نگرانى شاهد آسيب ها و قربانيان بى رحمانه آنها هم بايد باشيم!

اين ماجراى دردناك و غم بار را نيز بخوانيد:

ص: 148


1- - روزنامه خراسان: 17927 تاريخ 17/6/90.

كودكى 6 ساله، قربانى تماشاى فيلم تلويزيونى

كودك شش ساله در كنار پدر و مادر خود، فيلم احساسى و خشن تلويزيونى را تماشا مى كرد. هنرپيشه فيلم پرهيجان در يكى از صحنه هاى بازى، داخل كمدى خود را حلق آويز كرده و به زندگى خود پايان مى دهد.

پس از پايان نمايش فيلم تلويزيونى، پدر و مادر كودك، فرزند هيجان زده خود را تنها گذاشته و از اطاق خارج مى شوند.

چند ساعت بعد كه سراغ فرزندشان را مى گيرند با جاى خالى او در اطاق مواجه مى شوند، اطاق هاى ديگر، حياط و همه جاى خانه را جستجو مى كنند اما فرزندشان را پيدا نمى كنند.

پدر و مادر بيچاره! با اضطراب و پريشانى، درب كمدى را كه در اطاق بوده باز مى كنند و با كمال تأسف با جسد حلق آويز كودك معصومشان مواجه مى شوند كه تحت تأثير تماشاى صحنه هاى تلويزيونى خود را قربانى تقليد از هنرپيشه بى رحم تلويزيون نموده و به زندگى خود خاتمه

ص: 149

داده و پدر و مادرش را عزادار و سوگوار نموده است.(1).

اى كاش والدين به جاى اين كه در كنار فرزندشان به تماشاى فيلم و سريال هاى بدآموز بنشينند، كودكان و اعضاء خانواده خود را توجيه كرده تا در جريان آثار مخرّب بعضى از برنامه ها و فيلم ها و سريال هاى تلويزيونى قرار گفته و شاهد اين گونه ماجراهاى مصيبت بار و تكان دهنده قربانيان بى رحم خشونت و هيجان فيلم هاى بدآموز افراطى و داستان هاى افسانه اى ستاره هاى بى فرهنگ و بى رحم نباشيم.

كودكان معصوم تقصيرى ندارند و نبايد آنان را سرزنش كرد، اين پدر و مادر هستند كه به جاى وقت گذاشتن و مهيا نمودن وسايل تفريحى سالم براى فرزندانشان، آنان را با برنامه هاى بدون آگهى و بدون فرهنگ تلويزيون تربيت كرده و براى آن كه كودكشان را ساكت كنند و به جاى آن كه بر نوع فيلم ها و سريال ها كنترل و نظارت داشته باشند، خودشان هم با آنان به تماشاى برنامه هايى كه نمى دانند چيست و

ص: 150


1- - اين ماجرا را يكى از دوستان خوب پزشكم كه در جريان اين حادثه غم بار بوده نقل كرد.

نتيجه اش قربانى شدن عزيزانشان مى باشد، نشسته و ساعت ها به آنچه پخش مى شود خيره شده و نگاه مى كنند!

به راستى ادامه چنين وضعيت اسف بار به نفع ملت و مملكت است؟ و آيا مرگ دلخراش اين كودك 6 ساله معصوم و ديگر قربانيان نوجوان بى گناه، آخرين پيامد آسيب هاى تماشاى فيلم ها و سريال هاى بدآموز و بدون كنترل و نظارت فاجعه آفرين رسانه ها و وسايل فناورى است؟! و آيا مسئولين و پدر و مادرها به چاره و درمان و اصلاح اين وضعيت بيماران اخلاقى مى انديشند؟!

گسترش دام دشمن در كشورهاى اسلامى

دشمن از فراگيرى و عمل به دستورات دين، بيم و هراس دارد و همان طور كه بازگو گرديد بارها و بارها از مسلمانان با ايمان و جوانان شجاع و مخلص سيلى خورده و تلاشهايش براى تسلط و استثمار كشور اسلامى مان با شكست مواجه شده است.

از اين رو پس از چند دهه تجربه و خويشتن دارى با سلاح تهاجم فرهنگى و نفوذ در عقايد و ايمان مردم

ص: 151

كشورمان، دام خود را در كشور عزيز ما گسترد، با رياكارى، حيله و تزوير، فرهنگ مبتذل خود را جايگزين آداب و رسوم اسلامى نمود و اجراى آن را هم به عهده خود مردم گذاشت و مردم نيز از اين جنگ نرم فرهنگى استقبال كردند!

باوركردنى نيست كه دشمن بهترين زمينه هاى ترقّى و پيشرفت ما را نشان گرفت و گروهى از نوجوانان و جوانان ما را از درون مورد تهاجم فرهنگى قرار داد و ايمان، شجاعت و عقايد آنان را نابود كرد!

استعمار با طرح بسيار دقيق و حساب شده در ماه مبارك رمضان، ماه اجراى فرمان الهى، ماه روزه و تقرّب به خداوند، ماه خودسازى، معنويت و كسب فضائل اخلاقى، ماهى كه بر اساس رويكرد مسلمانان به مساجد و محافل دينى و مذهبى، قرائت قرآن، دعا و مناجات با پروردگار، گناه و فساد به طرز محسوسى كاهش مى يابد، بيشتر نوجوانان و جوانان دختر و پسر را از توجه به معنويّت و كمالات اين ماه عزيز و رفتن به مساجد و محافل مذهبى بازداشت!

وسيله سرگرمى آنان را در قالب نمايش فيلم و سريال هاى آلوده، مبتذل و جذّاب به وسيله زنان طنّاز و

ص: 152

عشوه گر و مردان فيلم سازى كه ادّعاى تربيت دارند فراهم نمود!

عقيده، ايمان و حسِ ديندارى جوانان عزيز ما را كه بهترين و گرانبهاترين سرمايه اصلى اين مملكت هستند به يغما بُرد!

اين گزارش هاى تلخ و دردآور را بخوانيد و ببينيد دشمن چه بر سر ما آورده است:

خانواده ها در پرتگاه سريال هاى ماه مبارك رمضان

... خانواده امروزى با مقايسه سال هاى نه چندان دور، صرفاً به محلى براى تجمّع اهل خانه تبديل شده است، تا مكانى براى ايجادِ روابط عاطفى. روابط متقابل آنان رو به كاستى است، آن طور كه حضور نداشتنِ يكى از افراد خانه، كمتر محسوس است!

تماشاى تلويزيون، گوش دادن به راديو، خواندن روزنامه و... جايگزين تعاملاتى چون گفتگوى رو در رو و ايجاد روابط عاطفى شده است...

تلويزيون، عضو جديد خانواده با جذابيت منحصر به فرد

ص: 153

خود با پخش سريال هاى خانوادگى و جذّاب در ايامى پر مخاطب به گسستِ عاطفى و بحران روابط خويشاوندى، سرعتى دو چندان مى بخشد!

سريال «ميوه ممنوعه» كه در ماه مبارك رمضان، ماه معنويّت و توجه به پرودگار، مخاطبان زيادى را به خود جلب كرده، نمايشگر اضمحلال و فروپاشى 4 خانواده است، خانواده هايى كه معتقد و پايبند به مبانى مذهبى و گرايش هاى شديد دينى از قبيل كمك به فقرا، توجه به حضور در خانه و مسجد، دقّت در حفظ يكپارچگى خانواده و توجه به نكات اخلاقى و تربيتى فرزندان هستند.

و از سوى ديگر اعضاء و فرزندان اين خانواده ها، هر كدامشان در گرداب مشكلات و معضلات اجتماعى و خانوادگى اسيرند و گرفتار فساد اخلاقى، مواد مخدّر و... هستند...

دختر كوچك خانواده كه نقش ايده آل خانواده را دارد و او را فردى كاملاً حق به جانب به تصوير كشيده اند، بدون اجازه پدر و به قيمت گسستن روابط خود با پدر و مادر و طرد و تخريب آنها، تن به ازدواج مى دهد و همچنين

ص: 154

چندين برنامه ضد اخلاقى ديگر كه صحنه اين سريال را تشكيل مى دهد...

آيا نمايش اين سريال در بهترين ايام معنوى سال، ارزش هاى دينى، هنجارهاى اخلاقى را به جامعه تزريق مى كند؟! و بايد بپذيريم، پس از ديدن اين سريال از مخاطبان اين سريال، كم تر مى توان انتظار داشت كه در انتخاب همسر به نقش اساسى پدر و مادر توجه كنند!

و همچنين فروپاشى خانواده و پشتِپا زدن به مبادى دينى و تخريب پايبندى هاى اعتقادى در راه رسيدن به عشق نامشروع با تعبير: گناه گناه است اما پرهيز از آن ناممكن!! از صحنه هاى مهيّج اين سريال است كه جوازى عاشق پسنداند به لذايذ فردى مى دهد!...

در اين سريال، موسيقى جذّاب و سنّتى و سكانس هاى عاشقانه و... امرى طبيعى جلوه داده شده است و آن چنان لذت اين نظربازى را در كام مخاطب شيرين مى كند كه مخاطب نيز به اين موضوع اعتراف مى كند كه پرهيزگارى با سابقه 60 سال عبادت و پرهيزگارى، به يك باره در دامن دخترى عشوه گر، قربانى شود!

ص: 155

اين اشعار با صدايى دلنشين، تير خلاصى است بر ذهن مخاطب:

مى شه خدا رو حس كرد، تو لحظه هاى ساده، تو اضطراب عشق و گناه بى اراده...!!

اين اشعار مبتذل، اين نظر را در سريال مطرح مى كند كه اين گونه عشق، ممنوعه نيست.(1).

نمايش اين گونه سريال هاى مبتذل در ماه خدا و معنويت، ماه روزه، مناجات و عبادت و شب زنده دارى از سوى رسانه عظيم كشور اسلامى كه منادى اسلام و تشيّع است، چه توجيهى دارد؟! و آيا پخش اين فيلم ها، پيروى از فرامين و راهنمايى هاى مسئولين دلسوز كشور است؟!

اثرگذارى منفى يك فيلم ايرانى

تمام فيلم «جدايى نادر از سيمين» درباره موضوعات منفى است!

ابتداى فيلم درخواست طلاق! بعد كلفتى يك زن

ص: 156


1- - روزنامه خراسان: 16816 تاريخ 18/7/86

چادرى! حمام كردن پيرمرد توسط زن! مرد مسلمان بى كار كه براى پول به دست آوردن به دروغ متوسّل مى شود! قسم هاى دروغ مردم! دعوا و درگيرى! دادگاهى كه از ايستگاه مترو شلوغ تر است!!(1).

اين فيلم كه جايزه اسكار بهترين فيلم را از آن خود كرده قرار است در ايام نوروز از شبكه تلويزيون پخش شود.(2).

سريال هاى تلويزيونى و برخى فيلم ها از مهمترين

عامل دوستى هاى پسران و دختران!

رئيس پليس امنيت عمومى و اخلاقى استان خراسان رضوى:

به نظر من از مهم ترين عواملى كه باعث از بين رفتن زشتىِ دوستىِ خيابانى دختران و پسران شده، سريال هاى تلويزيونى و برخى فيلم هاى سينمايى است كه در آنها به وضوح اين رفتارها مشاهده مى شود.

در بسيارى از فيلم ها و سريال ها ديده مى شود كه پيش

ص: 157


1- - همان 18068 تاريخ 11/12/90
2- - همان 18071 تاريخ 15/12/90

از آنكه ميان دختر و پسر ارتباط شرعى برقرار شود، آنها با هم ارتباط عاطفى برقرار مى كنند و در پارك ها و مكان هايى اين چنين با هم قرار ملاقات مى گذارند.

وقتى قبح رفتارى ميان نسل جوان ما از بين برود، بايد منتظر رواج آن رفتار در ميان جوانان باشيم.(1).

تلويزيون و تربيت

و اين هم خلاصه مقاله ماهنامه «كيمياى تندرستى» به مناسبت 30 آبان روز جهانى تلويزيون و هفته تعليم و تربيت با اندكى تغيير در بعضى از عبارات:

تلويزيون هر روز بر ما تسلط بيشترى مى يابد و مى بايد نگران آثار مخرب (بعضى از) برنامه هاى تلويزيون براى كودكان و خانواده هاى خود باشيم، اين حق ماست...

اگرچه تلويزيون فى نفسه مطرود نيست، اما برنامه هاى تلويزيونى در مجموع زيان بار بوده اند، در غرب به نوعى و در شرق به شكلى ديگر خطر برنامه هاى مخرّب تلويزيونى احساس مى شود.

ص: 158


1- - روزنامه شهرآرا: شماره 796 تاريخ 14/12/90

ما بدبختانه فرزندانمان را با تلويزيون تربيت مى كنيم، وقتى مى خواهيم آنان را ساكت كنيم، براى آنان تلويزيون روشن مى كنيم و يا آنان را به تماشاى برنامه هايى كه خودمان هم نمى دانيم چه هستند دعوت مى كنيم. خودمان هم متأسفانه عادت كرده ايم به آنچه پخش مى شود، فقط خيره شويم و نگاه كنيم...

تلويزيونى كه مى تواند داراى اثرات كاملاً مخرّب باشد، مى تواند به صورت ابزارى مفيد نيز در خدمت تعليم و تربيت درآيد... اما بايستى برنامه هايى ساخته شود كه ضمن جذاب بودن، داراى كيفيت مطلوبى نيز باشد...

كودكان قربانيان تلويزيون

نمى توان كودكان را براى زمانى كه در مقابل صفحه تلويزيون صرف مى كنند سرزنش كرد و اين كه آنها تقصير ندارند كه از طريق تلويزيون اطلاعات دگرگون شده را دريافت مى دارند...

در گذشته كودكان ناظر فعاليت بزرگترها بودند و آنچه را خانواده طى يك نسل به آنان آموخته بود، الگويى براى نسل

ص: 159

آينده مى شد، اما اكنون بايد دريابيم كه كودكان از محيط اطراف خود چه چيزهايى فرا مى گيرند؟ عواملى كه محيط اطراف آنان را مى سازد چه نام دارد؟ و تلويزيون به عنوان يكى از اين عوامل، چه مى كند و چه بايد بكند؟...

تبليغات تلويزيونى روى شخصيت كودكان، باورهاى كودكان و اعمال آنها به شدت مؤثر مى افتد. معمولاً كودكان از دوسالگى تماشاى فيلم هاى كارتنى را شروع و تقريباً در شش سالگى به تماشاى تلويزيون عادت مى كنند، يعنى قبل از اين كه به مدرسه بروند با تلويزيون دوست مى شوند و چون از تكنيك تلويزيون و اثرات روانى آن به شدت متأثر شده اند و تصويرهاى تلويزيونى ريشه در اعماق آنان دوانيده است، اعتبار معلم و معلمى برايشان بى ارزش مى باشد...

از خودمان بپرسيم، برنامه هاى تلويزيونى بر روى رفتار كودكان چه تأثيرى مى گذارد؟ برنامه هاى خشن نه تنها در كوتاه مدت، تأثيرات منفى بر كودكان مى گذارد بلكه بر اعتقادات و ارزش هاى آنان مؤثر واقع مى شود. قدرت نمايى هاى ستاره ها و قهرمانان خيالى فيلم ها به كودكان چه مى آموزد؟ بدون شك به آنان تلقين مى كند كه

ص: 160

هركس قدرت بيشترى دارد، حق با اوست و با زور است كه مى توان هرچيزى و هر خواسته اى را به دست آورد...

... تلويزيون به كسانى كه فرهنگ استفاده صحيح از تلويزيون را ندارند، رحم نخواهد كرد. گسترش خشونت و هيجان و همچنين سطحى نگرى كسانى را كه منتقدانه و آگاهانه به تلويزيون و برنامه هاى آن توجه نمى كنند، قربانى خواهد كرد و آنان را در معرض آسيب هاى جدى اجتماعى قرار خواهد داد و به همين علت گروه عمده اى كه پايمال مى شوند كودكان امروز ما هستند.

با توجه به اينكه اكنون تلويزيون قصه گو، نصيحت گر، معلم و پدر و مادر ملى بچه ها شده است، والدين بايد به بچه ها بگويند و آنان را توجيه كنند كه تلويزيون منبعى قابل اطمينان براى دنياى خارج (و الگوگيرى) نيست و براى اين كه بچه ها كمتر تلويزيون ببينند بايد تفريحات سالم مهيّا شود...

كودكان به چشمان خود اعتماد مى كنند و آنچه از تلويزيون مى بينند قابل اعتماد مى دانند... و به هرچه بخواهند نگاه مى كنند، بدون اين كه تأثيرات آن را بدانند، و

ص: 161

با اين بمباران، مشكلاتى مخرّب براى كودكان، خانواده ها وجامعه ايجاد مى شود...(1).

بى اخلاقى در فيلم هاى ايرانى!

مسئله فروپاشى اخلاق در بعضى رسانه ها تا آن حد گسترش يافته كه دلسوزان جامعه را به ستوه آورده و اين دردمندىِ يكى از دلسوزان است كه از بى اخلاقى فيلم هاى ايرانى مى گويد:

امروز بى اخلاقى ها گسترش يافته و در همه حوزه هاى زندگى وارد شده و اين موضوع در فيلم هاى ايرانى ديده مى شود.

چندى پيش فيلمى از صداوسيماى ايران ديدم كه بى اخلاقى و بداخلاقى را رواج مى داد. در اين فيلم پسرى به پدرش توهين و بى احترامى مى كرد و حرف هاى بسيار زشتى مى زد!

اين حرف ها بدون سانسور پخش شد... به نظر من اين

ص: 162


1- - ماه نامه كيمياى تندرستى، شماره 19 تاريخ آبان 1390.

بى اخلاقى بدتر از فيلم هاى خارجى است!...(1).

دشمن چه بلايى بر سرمان آورده است!

غربى ها به منظور پيشگيرى از پيشرفت و ترقّى مسلمانان، بداخلاقى هاى خود را كه موجب عقب افتادگيشان شده بود با حيله و تزوير در قالب تجهيزات فناورى و ترويج بى عفّتى، بدحجابى، بى حجابى، بى بندو بارى و اختلاط زن و مرد و فساد به كشورهاى اسلامى از جمله كشور عزيزمان صادر كردند!

متأسفانه گروهى از زنان و مردان و جوانان ناآگاه و خودباخته كشورمان تحت تأثير تبليغات فريبنده فرنگى ها قرار گرفته و سوغات مسموم آنان را پذيرفته و با كمال تأسف در اجراى بعضى از بداخلاقى ها و عادات و رسوم غربى ها از خود آنها پيش افتادند!

پذيرش سنت هاى غيراخلاقى و استقبال از تجهيزات فناورى و ابزارهاى رايانه اى و استفاده آزاد از وسايل گوناگونِ بدآموزى هاى فرنگى ها، زمينه فروپاشى كيان،

ص: 163


1- - روزنامه شهرآرا: 771 تاريخ 13/11/90

حيثيّت، غيرتِ دينى مردم كشورمان را فراهم نموده و تربيت دينى و پايبندى هاى سنتى تبديل به تربيت و رسومات غربى گرديد!

بيشتر خانواده ها حتى خانواده هاى روستايى در سيلاب سهمگين فناورى و استفاده نادرست از رسانه هاى گوناگون وارداتى دشمن نابود گرديدند!

كاشكى پيش از ورود وسايل رايانه و فناورى، فرهنگ استفاده صحيح از آنها را آموزش مى ديديم تا اين اندازه از اسلام و شخصيّت و هويّت انسانى دور نمى شديم!

در روستاها چه مى گذرد؟

يكى از دوستان روستايى ام مى گفت:

در گذشته مردم روستا از كار و تلاش خود كه فارغ مى شدند به خانه برمى گشتند، پس از مقدارى استراحت و خواندن نماز، صرف غذا و گاهى هم خواندن كتاب هاى مذهبى و انجام كارهاى ضرورى به بستر خواب رفته و چون خسته بودند، خواب راحتى مى كردند و هنگام سحر با نشاط و شادى از خواب برخاسته و پس از خواندن نماز و قراءت

ص: 164

قرآن و دعا و صرف صبحانه با روحيه اى شاد و مسرور به مزرعه و بيابان و دامن طبيعت مى رفتند و به انجام كارهاى كشاورزى، دامدارى و... مى پرداختند.

از راديو، تلويزيون و اين همه وسايل مبتذل خبرى نبود، صفا بود و صميميّت و زندگى آرام، ساده و با معنويت.

اما در حال حاضر نوجوانان و جوانان روستايى به كلّى تغيير كرده اند، معمولا تا نيمه شب سرگرم تماشاى برنامه هاى تلويزيون، سريال ها، فليم ها و احياناً صحنه هاى مبتذل وسايل رايانه اى هستند و پس از آن خمود و خسته، با روحى افسرده به خواب مى روند و معمولاً نماز صبح و مراسم عبادى آنها انجام نمى شود و حال و حوصله كار و فعاليت را ندارند!

در گذشته، بيشتر مراسم عروسى، متين، سنگين و بر اساس موازين شرعى انجام مى شد، اما حالا، اكثر مجالس عروسى با مراسم گناه و بى بندوبارى برگزار مى شود!

و مهم تر از همه، پايبندى هاى دينى و اخلاقى مردم نيز كم رنگ شده و واقعاً بين سنت هاى قديم و پذيرش وضع جديد سرگردان هستند!

ص: 165

آرى! وقتى كه برنامه هاى مبتذل رايانه اى و استفاده بدون فرهنگ و بدون كنترل جايگزين نماز، قرآن، دعا و معنويت بشود، پايبندى هاى دينى روز به روز سست و سست تر گرديده و گرفتار سرگردانى و تحيّر مى شويم!

وقتى كه كودكان و نوجوانان شهرى و روستايى در كنار پدر و مادر با خيال راحت و بدون مراقبت به تماشاى بعضى از فيلم ها و سريال هاى ضد اخلاقى بپردازند، اين گونه فرزندان، نه تنها خانواده بلكه جامعه و اجتماع را آلوده ساخته و افرادى، خمود، فاسد و منحرف بار خواهند آمد و پدر و مادر نبايد انتظار داشته باشند فرزندانشان، افرادى راستگو، صالح، فعال، درستكار و مؤدب به آداب اسلامى بوده و رعايت ادب و اخلاق را در برابر آنها و جامعه بنمايند!

زيرا نتيجه پشت پا زدن به سنت هاى دينى و پيروى و تقليدِ بى قيد و شرط از آزادى و آداب و رسوم فرنگى ها، وضعيّت مصيبت بار موجود است كه كشور اسلامى عزيز ما هم از اين «فيض!» بهره مند شده و مسئولين دلسوز ما را به ستوه آورده است!!

و تنها راه چاره و نجات از اين «فيضِ!» نكبت بار،

ص: 166

پيشگيرى مى باشد و بس. اگر پيشگيرى انجام شد همه چيز درست مى شود و بدون پيشگيرى هيچ گونه اصلاحى تحقق نخواهد يافت.

اين گزارش هاى دردناك را بخوانيد:

با اجتماع دخترها و پسرها در سينما،

چه اتفاقى مى افتد؟!

جانشين فرمانده ناجا:

چندى پيش اعلام كرديم كه فقط آقايان مى توانند فوتبال را از سينما ببينند، ولى تعدادى از سينماگران تماس گرفتند كه اگر دختر نباشد فايده اى ندارد!

وى افزود: اين فاجعه است، جاى سؤال است كه: با وجود دختر و پسر در سينماها براى تماشاى پخش فوتبال، چه اتفاقى مى افتد كه اگر دختر نباشد نمى شود!(1).

ص: 167


1- - روزنامه خراسان: 18151 تاريخ 5/4/91

اضافه حقوق براى دخترانى كه آرايش كنند!

جانشين فرمانده ناجا:

بعضى از شركت هاى خصوصى، دختران را با حقوق كم به استخدام خود در مى آورند و مى گويند: اگر آرايش كنيد به حقوق تان اضافه مى كنيم!(1).

چه اتفاقى رخ خواهد داد؟!

وقتى كه در سالن تاريك يك سينما، صدها دختر و پسر با آن همه هيجان و احساسات آميخته به غرايز و شور جوانى و با سردادن شعارها و كف زدن ها و هورا كشيدن ها براى تماشاى مسابقات كنار هم قرار بگيرند و هر كدام طرفدار تيم مورد علاقه خودش باشد، معلوم است چه اتفاقى رخ خواهد داد!!

سينماگران هم خوب مى دانند كه اگر دخترها نباشند، پسرها هم كمتر به سينما مى آيند و چون وجود دختر و پسر در سينما براى تماشاى فوتبال، هم فال است و هم تماشا،

ص: 168


1- - همان

بنابراين، اگر در سينماها دختر نباشد فايده اى ندارد!!

و وقتى كه سودجويان، دختران و زنان را از پشت عينك غرايز حيوانى نگريسته و آنان را مانند كالا، دست به دست كرده و به صورت برده اى بى نام و نشان با آنها رفتار نمايند، ناگزير براى جذب مردان و تهييج غرايز آنان، پيشنهاد حقوق بيشتر با آرايش هاى هوس انگيز نموده تا سود بيشترى جذب نمايند، اگرچه به قيمت حقارت و بى ارزشى و فروپاشى حيثيّت، عفّت و روسياهى دختران نگون بخت تمام شود!!

آرى! چنين آزادى افسار گسيخته و اين همه گناه و زشت كارى، عفّت را از بزرگ ها مى برد و نوجوانان را بى عفت و بى پروا پرورش مى دهد!

و در پايان بحث، چون روى سخن و درد دل با مخاطبان و خوانندگان مسلمان و معتقد به قرآن و خاندان رسالت عليهم السلام و مقيّد به قيود اخلاقى، اسلامى، و منطق و عقل مى باشد، ديدگاه اسلام و نظر مراجع بزرگوار تقيلد را در زمينه ناهنجارى هاى موجود، يادآور شده تا ضمن آشنايى با وظيفه شرعى خود، با مظاهر ويرانگر تهاجم دشمن مقابله

ص: 169

نمود و بنا به فرموده قرآن مجيد:

خود و خانواده خويش را از آتش جهنّم حفظ نموده(1). و گرفتار قهر و غضب پروردگار نشويم.

نمايش و تماشاى فيلم ها و سريال هاى مبتذل

از ديدگاه اسلام و مراجع بزرگوار تقليد

نمايش و تماشاى فيلم ها، سريال ها، شبكه هاى ماهواره، سى دى ها و... كه مخاطبان را مجذوب خواسته هاى مبتذل و انحرافى مى سازد و به بى بند و بارى، معاشرت هاى نامشروع، خشونت و پرخاشگرى مى كشاند و در رفتار و پوشش به بيگانگان متمايل نموده و زمينه عادى شدن روابط دختران و پسران و ريختن حجب و حياى آنان را فراهم كرده و به عفت و عقيده جامعه اسلامى لطمه مى زند و همچنين خريد و فروش آن ها از نظر اسلام و مراجع بزرگوار تقليد جايز نيست.

و همچنين، جلوه گرى، خودنمايى زنان، اختلاط، ارتباط و هم صحبت شدن غيرعفيفانه با نامحرمان و بى عفتى در

ص: 170


1- - سوره تحريم: آيه 6

نگاه، پوشش، رفتار و گفتار كه در صحنه هاى رسانه ها به نمايش گذاشته مى شود و زمينه را براى شيوع گناه و انحراف و فروپاشى حيا و غيرت زنان و مردان را فراهم مى نمايد، برخلاف مفهوم آيات قرآن مجيد و دستورالعمل پيشوايان عالى قدر و فتاواى مراجع بزرگوار تقليد مى باشد كه تفصيل آن در جلد اول و دوم مشروحاً بازگو گرديد.

اكنون توجه شما را به آيات قرآن مجيد و اخبار و احاديث اهل بيت رسالت عليهم السلام در زمينه فراموشى ياد خداوند، پيروى از هوى نفس و اشتغال به سرگرمى هاى لغو و بيهوده جلب نموده تا ببينيم نتيجه فراموشى ياد خدا و ارتكاب گناه چيست و چه كيفر و مجازات هايى در انتظار گناهكاران مى باشد؟!

نتيجه فراموشى ياد خدا و ارتكاب گناه

قرآن مجيد:

هركس از ياد من روى برگرداند (در دنيا) معيشت و زندگانيش سخت و دشوار شود و در قيامت نابينا محشورش نماييم. در آنحال مى گويد: پروردگارا!

ص: 171

چرا مرا نابينا محشور كردى در صورتى كه (در دنيا) بينا بودم؟! خداوند مى فرمايد: آرى چون آيات قرآن را كه براى هدايت تو آمده بود فراموش كردى (و از انجام دستورات آن سرباز زدى) امروز ما هم تو را فراموش مى كنيم.(1).

آنها كه از فرمان پروردگار سرباز زده و با خداوند مخالفت مى كنند، بترسند كه به بلا و فتنه و يا عذاب دردناك گرفتار شوند.(2).

هر مصيبت و گرفتارى به شما برسد به خاطر كارها (و گناهانى) است كه مردم انجام داده اند.(3).

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:

خداوند مى فرمايد: سوگند به عزّت و جلال و كبريا و نور و برترى و بلندى مكانم، هر بنده اى كه خواسته دل خود را بر آنچه من مى خواهم مقدم دارد، كارش را آشفته مى كنم و دنيايش را در هم مى پاشم، قلبش را به دنيا مشغول مى نمايم و بيش از آنچه مقدر كرده ام به او

ص: 172


1- - سوره طه: آيه 123 تا 125
2- - سوره نور: آيه 63
3- - سوره شورى: آيه 30

نخواهم داد. و هر بنده اى كه خواسته مرا بر خواسته نفس خود مقدم داشت، ملائكه را به نگهداريش مى گمارم، آسمان و زمين را كفيل روزيش مى نمايم و در هر تجارتى پشتيبانيش مى كنم و دنيا با همه بى ميليش به او روى مى آورد.(1).

امام باقر عليه السلام فرمود:

هيچ نكبت و مصيبتى دامن گير انسان نمى شود مگر به واسطه گناهى كه مرتكب شده است.(2).

امام رضا عليه السلام فرمود:

هنگامى كه مردم به گناه تازه اى آلوده شوند، خداوند آنان را به بلاى تازه اى گرفتار مى نمايد.(3).

امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند مى فرمايد:

هرگاه كسى كه مرا شناخت، نافرمانيم كند، بر او مسلط مى كنم كسى را كه مرا نشناسد.(4).

ص: 173


1- - پند تاريخ: 2/230 به نقل از: وسائل الشيعه باب جهاد نفس.
2- - اصول كافى: 2/269
3- - بحارالانوار: 73 / 343
4- - اصول كافى: 3 / 378

اميرالمؤمنين على عليه السلام فرمود:

به راستى اگر هواى نفس را فرمانرواى خود سازيد (و بى قيد و شرط اطاعتش نماييد) شما را كور و كر مى كند و سرانجام مايه سقوط و هلاكت شما خواهد شد.(1).

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند:

گناه را كوچك مشمار و از گناهان كبيره پرهيز كن، زيرا روز قيامت وقتى بنده به گناهش مى نگرد از چشمانش (به جاى اشك) چرك و خون بيرون مى آيد.(2).

امام صادق عليه السلام فرمود:

خداوند به يكى از پيامبرانش وحى فرمود: به قومت بگو، لباس دشمنان مرا نپوشند، غذاى دشمنان مرا نخورند و خود را به شكل دشمنان من در نياورند، چرا كه اگر چنين رفتار كنند، آنها هم دشمنان من هستند، همان طورى كه آن كفار دشمن من هستند.(3).

ص: 174


1- - غررالحكم: 2 / 593، چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى
2- - گناهان كبيره: 1 / 20 به نقل از بحارالانوار: 17
3- - ترجمه جواهر السنيه: 680

10-چه بايد كرد؟ چاره چيست؟!

اشاره

اكنون كه وضعيّت جامعه ما درهم پيچيده و بيشتر مردم به خصوص جوانان و نوجوانان كشورمان به وسايل فناورى و شبكه ها و سايت هاى مخرّب و استفاده نادرست از آن وابسته شده اند و امكان حذف اين وسايل ويرانگر از زندگى مردم، مسئله اى بس دشوار و شايد هم غيرممكن است.

و حالا كه دريافتيم كه پيشرفت تكنولوژى و فناورى بدون معنويت، بلاآفرين بوده و صدمات جبران ناپذيرى بر پيكر اجتماع به خصوص بر نظام دينى ما وارد نموده است.

و همچنين پس از اين كه به اين يقين رسيديم كه هيچگاه دانش و فناورى و پيوندهاى مادى خودساخته انسان ها به تنهايى مشكل جامعه را حل نمى كند، بلكه سختى و دشوارى زندگى مادّى و يك بعدى كام همه را تلخ

ص: 175

كرده و جامعه را در سراشيبى سقوط و نابودى قرار داده است.

و اكنون كه همه دانش انديشان شكست خود را اعلام كرده و اميدى به هيچ كس و هيج جا وجود ندارد.

و بالاخره پس از آنكه نتيجه فراموشى ياد خدا و عاقبت نكبت بار ارتكاب گناه را دانستيم، چه تدبيرى بينديشيم تا نونهالان بى گناهمان، پرورش صحيح يافته و تبليغات مسموم و تهاجم دشمن در آنها مؤثر نباشد؟

و چه چاره اى بينديشيم تا از وابستگى جوانان عزيزمان به زندگى مدرن روز و وسائل تكنولوژى كاسته و كشور و جامعه اسلامى مان را از فتنه ها و تهاجم فرهنگى دشمن محافظت نماييم؟

كودكان و نوجوانان را دريابيد

اميرالمؤمنين

عليه السلام به امام مجتبى عليه السلام فرمود:

قلب و روح نوجوان همچون زمين خالى از گياه است، هر بذرى در آن افشانده شود مى پذيرد. از اين رو در آموزش دانش و تربيتت شتاب كردم پيش از آن كه دلت

ص: 176

سخت شده و قلبت جذب ديگران شود (آماده پذيرش تربيت نباشد).(1).

امام صادق عليه السلام فرمود:

احاديث و احكام اسلامى را به نوجوانان خود بياموزيد و در انجام اين وظيفه تربيتى تسريع نماييد، پيش از اين كه دشمنان و گمراهان بر شما پيشى گيرند (سخنان باطل و نادرست خويش را در قلب آنان جاى داده و گمراهشان سازند).(2).

با توجه به مفهوم پيام ها و هشدارهاى پيشوايان عزيزمان، تنها راه حفاظت كودكان و نوجوانان از آسيب هاى موجود، تربيت صحيح آنان بر اساس فطرت الهى و دستورات قرآن مجيد و رهبران معصوم عليهم السلام مى باشد.

زيرا دوران كودكى، دوران شكل گيرى شخصيّت و الگوگيرى نونهالان مى باشد و كودكان براساس فطرت، الگوهاى پسنديده را سريع تر از ديگران مى پذيرند و چنانچه والدين در اين دوران حساس، توجه كامل به كودكان و

ص: 177


1- - بحارالانوار: 1 / 223
2- - اصول كافى: 6 / 47

نوجوانان داشته، آنان را با مسائل دينى و آموزش هاى صحيح آشنا نموده و هرچه را كه موجب انحراف مى شود از سر راهِ آنان دور نمايند، نوجوانان آنها به شايستگى تربيت شده و جوانانى پرشور، درستكار و راستگو بار خواهند آمد.

اين نوجوانان دوران قبل از بلوغ را به پاكى و سلامت جسم و جان طى نموده و بر اساس تربيت صحيحى كه كسب كرده اند، در دوران كودكى و جوانى به مذهب و آموزه هاى دينى پايبند بوده و هيچگاه تحت تأثير تبليغات مسموم دشمن قرار نخواهند گرفت و از استفاده غيرصحيح وسائل مخرّب تكنولوژى كه بزرگ ترين حربه دشمن در فروپاشى اخلاق و معنويت و ايمان مسلمانان مى باشد پرهيز نموده و چنانچه مذهب و آئين خود را در خطر ببينند، سرسختانه از آن دفاع مى كنند و دشمن، بيشترين ترس را از اين جوانان سلحشور دارد.

اما اگر اين كار انجام نگردد، نوجوانان كه از سر صداقت و كنجكاوى به هر چيزى دل مى بندند، جذب تبليغات فريبنده دشمن مى شوند و ذهن و فكر آنان به انحراف و فساد كشيده مى شود.

ص: 178

با جوانان وابسته به وسايل تكنولوژى چه كنيم؟

اما با جوانى كه به سنت هاى دينى پشت پا زده و با تقليد كوركورانه از رسم و رسومات دنياى غرب، راه را گم كرده و قربانى صدمات جبران ناپذير شده اند و گرفتار زندگى مدرن و استفاده بدون فرهنگ و افسارگسيخته وسائل تكنولوژى و پيامدهاى نكبت بار آن گرديده اند، چه بايد كرد؟

گرچه راه چاره اصلى نجات از وضعيّت نكبت بار كنونى، همان طور كه بازگو خواهد شد، استمداد از پروردگار مهربان و پناه به نيروى معنوى و توسل به ساحت قدس امام زمان ارواحنا فداه و استمداد از آن پدر مهربان مى باشد.

اما از آنجا كه اسباب و علل ظاهرى را نيز بايد مدّ نظر داشت، ابتدا به سراغ آنها مى رويم تا با كمك و يارى پروردگار و استمداد از نيروى معنوى، از وابستگى جوانانمان به فرهنگ منحط غرب كاسته و فكر و ذهن عزيزانمان با آموزه هاى دينى آشنا شود، انشاءاللّه.

ص: 179

وظايف پدر و مادر

در مرحله اول اين مسئوليت بزرگ متوجه والدين مى باشد كه مى بايست ماهواره و ديگر وسايل مخرب را به خانه نياورند، فرزندان خود را با مسائل معنوى و دينى و آموزش قرآنى و شرعى آشنا نموده و صادقانه و دوستانه با آنان درباره آموزه ها و بدآموزى هاىِ وسايل تكنولوژى و خطرها و ناامنى هاى دنياى مجازى و شبكه هاى آلوده و آسيب هاى خانمان سوزِ استفاده غير صحيح از اين وسايل صحبت كنند.

چرا كه هرچه مبانى دين در قلب و روح جوان بيشتر رسوخ نمايد، به موازات آن اثرگذارى تبليغات دشمن و وابستگى به وسايل مدرن و مخرّب روز تضعيف مى گردد.

براى فرزندان خود وقت گذاشته و با رابطه شفاف و صميمى، اوقات فراغت آنان را با سرگرمى هاى سالم و تفريحات و سفرهاى مفيد و متنوع پر نموده و در اين ميان با دلايل روشن آنها را از عواقب ويرانگر اخلاقى و آسيب هاى روحى و روانى و جسمى و رفتارى زندگى مدرن و وسايل و سرگرمى هاى مخرّب و آلوده فناورى و فاصله گرفتن از مبانى دين آگاه سازند.

ص: 180

هشدار به پدر و مادرها

پدر و مادر مسلمان! حالا كه زيان هاى استفاده بدون حساب و فرهنگ از وسايل فناورى هر روز آشكارتر مى شود، خطر ماهواره، اينترنت و ديگر وسايل تكنولوژى را جدّى گرفته و به هيچ عنوان اين وسايل ويرانگر را به خانه راه ندهيد و در اختيار فرزندان معصومتان نگذاريد و استفاده از آنها را براى خود و خانواده تان حرام كنيد و چنانچه اين وسايل مخرّب به خانه تان راه يافته، هرچه زودتر و قبل از اين كه زندگى و آبرو و حيثيت تان را از دست بدهيد آنها را از خانه بيرون برده و از زندگيتان حذف نماييد و جگر گوشه هايتان با دست خود نابود نكنيد.

چرا كه آتشى كه از شبكه هاى اين وسايل ويرانگر زبانه مى كشد، دين، اخلاق، حيثيّت و مملكت را يكجا خاكستر مى كند!

مبادا به بهانه استفاده از شبكه هاى دينى و يا شنيدن اخبار خارجى، ماهواره و ديگر وسايل تكنولوژى به زندگيتان راه پيدا كند، زيرا سود مختصرى كه در بعضى از برنامه هاى اين وسايل وجود دارد با زيان هاى خانمانسوزى

ص: 181

كه به زندگيتان وارد مى كند قابل مقايسه نيست و وقتى گرفتار آنها شديم سالم نخواهيم ماند.

پدر و مادر مسلمان! شبكه هاى ويرانگر دشمن حتى به كودكان بى گناه هم رحم نمى كند و تيغ تيز آنها، نونهالان عزيزتان را بى رحمانه قربانى مى كند!

و شما چه مى دانيد، همان ماهواره و يا... كه خود در اختيار خانواده تان قرار داده ايد، در نبود شما چه استفاده هايى از آنها مى شود و چه بر روزگار اعضاء خانواده تان مى آورد!

وقتى كه دختر و پسرى كمتر از 10 سال بر اساس الگوگيرى ماهواره به انحراف كشيده مى شود!

وقتى كه مردى مضطرّ و دلسوخته در برنامه راديو معارف از دردمندى زندگيش و آنچه ماهواره بر سر اعضاء خانواده اش آورده و از بى نمازى، بى عفّتى، بى حجابى، بدپوششى و بى اخلاقى فرزندانش سخن مى گويد!

وقتى كه خانمى با سوز و آه از مرگ اخلاق، دين، حيثيت، حجاب و همه چيز فرزندانش كه قربانى شبكه هاى فاسد دشمن شده اند، حرف مى زند!

ص: 182

وقتى كه مردى 55 ساله در راهرو دادگاه خانواده براى طلاق همسرش آمده و مى گويد: چت كردن در اينترنت، آبروى چندين و چند ساله ام را به باد داده و زندگى 23 ساله ام را متلاشى كرده...!(1).

در چنين وضعيت نكبت بارى، نبايد آسيب هاى ماهواره و ديگر وسايل مخرب و شبكه هاى ويرانگر دشمن را جدّى گرفته، خود و خانواده و فرزندانمان را از صدمات جبران ناپذير آنها حفاظت كنيم؟!

مگر فرزندان پاره تن پدر و مادرها نيستند؟! چرا چنين بى تفاوت باشيم و در خوابى سنگين كه بيشتر به خواب مرگ شباهت دارد، بسر ببريم؟!

به فرمايش مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام به امام مجتبى عليه السلام توجه فرماييد:

پسرم! تو را پاره تن، بلكه همه وجود خود يافتم، به طورى كه اگر خطر و آسيبى متوجه تو شود، چنان است كه به من رسيده است و اگر مرگ به سراغ تو آيد، گويا مرا دريافته است و كار تو چنان مرا اندوهگين مى كند كه

ص: 183


1- - روزنامه خراسان: 18212 تاريخ 18/6/91

كار خودم مرا اندوهگين مى نمايد...(1).

وظايف مسئولان و متوليان امنيت اخلاقى

گرچه گزارش هاى تلخى از وضعيّت مبتذل جامعه مان بازگو گرديد، اما متوليان دلسوز امنيت اخلاقى اين گزارش تكان دهنده را كه خود مسئولين دلسوز گزارش كرده اند، بخوانند تا بيشتر از عمق فاجعه و زخمِ كارى دشمن بر پيكر اسلام و فروپاشى اخلاق جامعه اسلامى باخبر شده و به سرعت تدبيرى انديشيده و با اقدام عملى جدّى، تهاجم بى رحمانه دشمن را خنثى نموده و بداخلاقى هاى موجود را كنترل نمايند.

معاون سياسى امنيتى استاندارى خراسان رضوى:

كاهش سنّ بلوغ، بالارفتن سنّ ازدواج و افزايش تحريكات جنسى 3 مشكل جدّى حوزه اجتماعى مى باشد كه نشأت گرفته از «عريان گرايى»، «مدگرايى» و «انفجار اطلاعات» در زمينه روابط جنسى است.

... در گذشته افراد 17 - 18 سالگى با مسائل جنسى آشنا

ص: 184


1- - نهج البلاغه: نامه 31

مى شدند، اما اكنون برخى افراد در دوران ابتدايى هم با اين مسائل آشنايى دارند. اكنون كارشناسان، سنّ بلوغ (پسران را) 11 سال و 2 ماه اعلام كرده اند!

سنّ ازدواج براى آقايان و خانم ها افزايش يافته است و كارشناسان، ميانگين سنّ ازدواج را 26 سال و 7 ماه اعلام كرده اند!...

مسائلى كه باعث افزايش تحريكات مى شود نسبت به گذشته 100 برابر افزايش يافته است!...

يكى از عوامل اين افزايش ها «عريان گرايى» در جامعه است كه تفكّر و تئورى پشت سرِ «عريان گرايى» خطرناكتر از عريان شدن است...

گروهى مُدگرا، طبق انديشه و فكر خودشان (بر اساس الهام از فرهنگ غرب) مدهاى لباسى را ارائه مى دهند و عده اى را هم كه شهوت تنوع طلبى دارند مورد استفاده قرار مى دهند كه لباس هاى پاره كه مورد استفاده قرار مى گيرد، يكى از اين مدها است!...

انفجار اطلاعات جنسى به وجود آمده و به شكل هاى مختلف اين اطلاعات در اختيار جامعه قرار مى گيرد. هم

ص: 185

اكنون 27 ميليون پايگاه اينترنتى پورنوگراف (مستهجن) فعاليت مى كنند كه درآمد ساليانه آمريكا از اين سايت ها 409 ميليارد دلار است(1).!...

اين گزارش هاى تكان دهنده، حكايتِ مرگ اخلاق و معنويت در كشور اسلامى ماست و متوليان امنيت اخلاقى بيشتر و بهتر از وضعيت نكبت بارِ جامعه و مردم به خصوص وضعيت نوجوانان و جوانان آگهى دارند.

گرچه بعضى از مسئولين از حيثيّت مملكت و كشور عزيزمان دفاع نموده و با مفاسد اخلاقى و استفاده غيرصحيح از وسائل مبتذل تكنولوژى تا حدودى مقابله مى نمايند.

اما كشور اسلامى ما، اكنون با جنگ فرهنگى بزرگى كه به مراتب خطرناكتر از جنگ نظامى مى باشد، روبروست و با كمال تأسف، دشمن در اين تهاجم نرم، بيشتر از آنچه انتظار داشت به اهداف شيطانى خود نائل آمده و همچنان در حال پيشروى است، تا آنجا كه گروهى از جوانان اغفال شده ما در اجراى برنامه هاى دشمن از خود آنها پيش افتاده اند و

ص: 186


1- - روزنامه خراسان رضوى: 2235 تاريخ 6 / 6 / 91

فرهنگ و آداب و رسوم غربى را در تمام زمينه هاى زندگى خود، جايگزين سنّت هاى دينى كرده اند.

آيا در چنين وضعيت اسف بارى، نبايد با جنگ نرم فرهنگى گسترده دشمن، مقابله و مبارزه بيشتر و فراگيرتر انجام داد؟

كشور اسلامى ما زمانى تحت حمله نظامى دشمن بود و الحق كه نيروهاى مسلّح و نظامى از استقلال، مذهب و امنيت مملكت به طور شايسته دفاع نموده و دشمن را مفتضحانه وادرا به عقب نشينى كرد.

اكنون نيز كه كشور عزيزمان مورد تهاجم و حمله فرهنگى همه جانبه قرار گرفته است، نيروهاى امنيتى و نهادهاى فرهنگى با برخوردارى از برنامه ريزى بلندمدت و در اختيار داشتن بودجه كافى و با بكارگيرى نيروى لازم، از مرزهاى اخلاقى و امنيتى و استقلال جامعه شجاعانه دفاع نموده و تهاجم فرهنگى دشمن را خنثى نمايند.

با مظاهر فساد و بى بند و بارى كه حربه قوى دشمن در نابودى كشور عزيزمان مى باشد مقابله نموده و همچنان كه در مواردى با خريد و فروش مشروبات الكلى به خاطر تحريم

ص: 187

آن برخورد مى كنند، با حريم شكنى ها و مفاسد اخلاقى نيز برخورد نمايند.

مگر بى حجابى، اختلاط زنان و مردان، و استفاده از سايت ها و شبكه هاى مخرّب و مبتذل دشمن كه زمينه فساد و گناه و ناهنجارى را در جامعه به وجود آورده، حرام و مخالف قرآن نيست؟

پس چرا با بى حجابى، بدحجابى و رسانه هاى دشمن برخورد جدى و فراگير و همه جانبه نمى شود، در حالى كه شيوع اين گونه ناهنجارى ها مانند مشروبات الكلى بلكه خطرناكتر از آن مى باشد و نه تنها جنبه فردى و معنوى بلكه جنبه امنيتى و اجتماعى هم داشته و تضييع حق جامعه مى باشد.

زيرا وقتى گناه و بدحجابى و بدپوششى و ناهنجارى به جامعه كشيده شد، از حالت شخصى خارج گرديده، بى احترامى به دين و قانون مى گردد و جنبه اجتماعى و حق الناس پيدا كرده و امنيت جامعه را به مخاطره مى اندازد. و تأمين امنيت و سلامت جامعه، مطالبه مردم از متوليان و مسئولان مى باشد.

ص: 188

مسئولان و متوليان امنيت اخلاقى به صورت ريشه اى با مسئله ناهنجارى ها برخورد نموده و از فعاليت افراد و گروههايى كه وظيفه اجرا و پياده سازى اين برنامه را برعهده دارند و متأسفانه گاهى در پوشش دين فعاليت مى نمايند، جلوگيرى كنند.

سايت ها و شبكه ها و رسانه هاى مبتذل را با دقت و به طور جدّى، فيلتر و كنترل نموده و نوجوانان و جوانان عزيز را كه سرمايه و نيروهاى اصلى كشورمان هستند از آسيب و آفت هاى خانمان سوز شبكه هاى دشمن آگاه نموده و آنان را به سوى معنويت و سنّت هاى دينى و به آغوش پُرمهر و محبّت امام زمان ارواحنا فداه بازگردانند.

زيرا نيروى بدون ايمان و معنويت، و آلوده به فساد و گناه، نه به درد دين مى خورد و نه به درد مملكت، بلكه ننگ دين و كشور مى باشد و به هنگام نياز، نه تنها از مملكت و دين دفاع نخواهد كرد، بلكه به آرمان هاى دينى و كشور خودش خيانت نموده و زمينه سلطه دشمن را فراهم خواهد كرد.

و اين همان سياست ديرينه استعمار پير مى باشد كه

ص: 189

پس از شكست نظامى در اندلس، با گسترش ميگسارى، ترويج فساد و بى بند و بارى، بى حجابى، اختلاط زنان و مردان و به كارگيرى جاذبه هاى جنسى، ايمان و عقيده مسلمانان به خصوص جوانان را تضعيف نموده و پس از آن به راحتى به اهداف شيطانى خود نائل آمده، اندلس را به خاك و خون كشيده و از تصرف مسلمانان خارج نمود.

خواننده عزيز! اكنون پس از ارائه راهكار و علل و اسباب ظاهرى و تأكيد بر به كارگيرى آنها، به سراغ نيروى معنوى مى رويم تا در وضعيت نابسامان كنونى و دوران اضطراب و بيچارگى چاره اساسى بيانديشيم، زمينه نجات و رهايى خود و عزيزانمان را از دام هاى شيطانى دشمن و تهاجم بى امان استعمار فراهم نماييم انشاءاللّه.

دوران هجرت و غيبت، دوران مصائب و دشوارى ها

برادر و خواهر مسلمان! ما در دوران غيبت و هجرت پدر مهربان، امام زمان عليه السلام به سر مى بريم و دوران غيبت، دوران نكبت بار و رنج بارى است كه مسائل و ابتلائات و دشوارى هاى طاقت فرساى گوناگون، موجب حيرت و

ص: 190

سرگردانى و فروپاشى اعتقادات دوستان آن بزرگوار گرديده.

فتنه ها و امتحانات بزرگ با جاذبه هاى فريبنده، زمينه لغزش، انحراف و سقوط شيعيان را فراهم نموده است.

پيامبر صلى الله عليه و آله مى فرمايند:

زمانى بر مردم مى آيد كه دل مؤمن در درونش آب مى شود، چنانچه سُرب در آتش ذوب مى گردد و اين بدان جهت است كه گرفتارى ها و بدعت هايى در دينش مى بيند ولى قدرت دگرگونى آن را ندارد(1).

امام رضا عليه السلام فرمود:

ناگزير فتنه اى بسيار سنگين و بسيار سخت واقع مى شود كه در آن هر فرد رازدار و برگزيده اى سقوط مى كند و اين در زمانى است كه شيعيان سومين نفر از فرزندان مرا از دست بدهند. اهل آسمان و زمين و هر مرد و زن جستجوگر و هر فرد غمگين و حسرت زده بر آن بزرگوار مى گريند. سپس فرمود: پدر و مادر فداى او باد.(2).

ص: 191


1- - آفتاب در نگاه خورشيد: 53 به نقل از وسائل الشيعه: 16 / 140
2- - صحيفه مهديه: 122 به نقل از بحارالانوار: 51 / 152

اكنون ما در چنين وضعيت نكبت بارى قرار گرفته ايم و دشمن از هر سو ما و جوانان ما را مورد تهاجم قرار داده و در طوفان هاى سهمگين فتنه هاوبدعت هاى بنيان سوز دوران غيبت مى سوزيم و مى سازيم و با كمال تأسف اين فتنه ها و امتحانات به حدى دشوار و ويرانگر است كه حتى جمعى دوستان و خواص در معرض سقوط و انحراف قرار گرفته اند.

به راستى در اين هنگامه مصيبت بار حيرت و سرگردانى كه اسباب عادى و وسايل ظاهرى در اصلاح وضع موجود به تنهايى كارايى ندارد، چه بايد كرد و به چه نيرويى بايد پناه برد تا در كنار به كارگيرى علل و اسباب ظاهرى زمينه رهايى ما را از خطرات مهلكى كه آئين و عقيده هامان را تهديد مى نمايد فراهم نموده و همچنين از زرق و برق مظاهر فريبنده دنيا، شرّ شياطين و نفس امّاره، تهاجم دشمنان و حربه هاى شيطانى آنان محفوظ بمانيم.

پناه به نيروى معنوى

حقيقت اين است كه علل گرايش خانواده ها به برنامه هاى مستهجن ماهواره و ديگر وسايل مبتذل، فاصله

ص: 192

گرفتن از لذّت هاى شيرين معنوى و رويكرد به لذّت جويى مادى، از برنامه هاى جذّاب و فريبنده لحظه اى شبكه هاى دشمن مى باشد.

اين ترفند شيطانى دشمن است كه پس از شكست هاى پى درپى از ملت غيور كشورمان، رسوايى و گناه و بى بند و بارى را به وسيله شبكه هاى مسموم خود، جايگزين نيروى معنوى و شيرين محبّت پروردگار نمود.

متوليان فرهنگى بايد به خود بيايند كه با بى تفاوتى و سهل انگارى خود، زمينه جرأت و گستاخى دشمن را فراهم نموده و باعث شدند گروه گروه خانواده ها و دختران و پسران و حتى نونهالان از پناه خدا و نيروى معنوى و آغوش پر مهر و محبّت خاندان رسالت عليهم السلام جدا گرديده و در دام شيطانى دشمن گرفتار شوند.

اگر شيرينى محبّت خدا و لذّت دلبستگى به خاندان رسالت عليهم السلام در ذائقه مردم ما باقى مى ماند، هيچ محبّتى جايگزين اين موهبت زيبا نمى گرديد.

به مناجات مولاى عزيزمان سيدالساجدين عليه السلام توجه فرماييد:

ص: 193

پروردگارا! چه كسى شيرينى محبّتت را چشيد و محبّت ديگرى را جايگزين آن نمود و چه كسى به مقام نزديكى به تو انس گرفت و لحظه اى از تو روى برگردانيد...(1).

آرى! اگر شيرينى و لذت ارتباط با خداوند و محبّت اهل بيت عليهم السلام در كاممان بنشيند، هيچ لذّتى حتى لذّت كاذب ماهواره و شبكه هاى دشمن و مظاهر فريبنده موجود جايگزين اين لذّت معنوى نخواهد شد.

اكنون به منظور آراستگى دلمان به محبت پروردگار، به ساحت قدس پدر مهربانمان، امام زمان عليه السلام متوسل شده و با عذرخواهى از رفتار گذشته مان براى رهايى و نجات از وضعيت نكبت بار كنونى از آن بزرگوار كمك و يارى مى طلبيم، زيرا خود آن عزيز و مهربان ما را از ياد نبرده و نگران گرفتارى و ابتلائات ما بوده و براى نجات دوستانش از انحراف و فتنه ها دلسوزانه دعا مى فرمايد.

ص: 194


1- - مناجات نهم از مناجات خمسه عشر

آشتى با امام زمان ارواحنا فداه

امام زمان عليه السلام خود مى فرمايد:

من خاتم اوصياء هستم و تنها به وسيله من، بلا از خانواده و شيعيانم رفع مى شود.(1).

پيامبر

صلى الله عليه و آلهفرمود:

هنگامى كه شمشير نزديك گلويت رسيد (از شدت ناراحتى نفست حبس گرديد) به امام عصر عليه السلام استغاثه كن و پناهنده شو كه آن بزرگوار به فريادت مى رسد و پناهگاه است براى كسى كه به آن حضرت پناهنده شود.(2).

امام رضا عليه السلام فرمود:

هرگاه سختى و گرفتارى بر شما وارد شود، به وسيله ما از خداى عزّوجلّ كمك بخواهيد.(3).

ص: 195


1- - مكيال المكارم: 1 / 139
2- - همان: 281
3- - همان: 2 / 323

و همچنين آن بزرگوار فرمود:

امام عليه السلام مونسى است دلسوز، پدرى مهربان و برادرى همدل است.(1).

و امام زمان عليه السلام خطاب به شيعيان فرمود:

ما در مراعات حال شما كوتاهى نمى كنيم و شما را از ياد نخواهيم برد.(2).

هميشه در طول تاريخ شيعيان و دوستان خاندان رسالت عليهم السلام در تمامى مشكلات و نابسامانى هاى سخت و دشوار پس از استمداد از پروردگار و تضرّع به درگاه خالق مهربان، به ساحت قدس اولياء خدا، معصومين عزيز عليهم السلام

بالاخص امام زمان عليه السلام متوسل شده و براى فرج و گشايش و رهايى از گرفتارى ها از آن بزرگواران استمداد و يارى جسته و مورد لطف و عنايت قرار گرفته اند.

گرچه حضرات معصومين عليهم السلام همه يك نورند و لطف و عنايتشان شامل حال تمامى دوستان و شيعيانشان

ص: 196


1- - اصول كافى: 1 / باب الحجة
2- - احتجاج طبرسى: 2 / 598

مى باشد، اما وجود نازنين ولىّ عصر عليه السلام داراى خصوصياتى است كه همه معصومين عليهم السلام آن عزيز را به عنوان پناه و دادرس معرفى فرموده و چشم اميدشان به آن حضرت دوخته شده است.

و خود آن بزرگواران سفارش فرموده اند كه ما به حضرت بقيه اللّه عليه السلام متوسّل شده و در مشكلاتمان از ساحت قدس آن عزيز يارى بطلبيم، زيرا آن حضرت امام زمان ماست و دوران امامت آن بزرگوار مى باشد.

هيچگاه دوستان و شيعيانش را از ياد نبرده، نگران گرفتارى آنان است و براى رهايى آنان از ابتلاآت و انحراف و فتنه ها دلسوزانه دعا مى فرمايد.

وظيفه شيعيان نسبت به امام عصر عليه السلام

ما رعيّت و فرزند معنوى حضرت ولى عصر عليه السلام هستيم. مگر رعيّت و فرزند در مهمّات و گرفتارى ها نبايد به رئيس و پيشوا و پدر مهربان خود مراجعه كند!؟

چرا مولاى خود را از ياد برده ايم و در گرفتارى ها و مشكلاتمان به صاحب و پدر دلسوزمان كه نگران

ص: 197

گرفتارى هاى ما مى باشد پناه نمى بريم و از آن بزرگوار يارى نمى خواهيم؟!

اگر گله گوسفندى در بيابان مورد حمله گرگى قرار بگيرد، گوسفندى طعمه گرگ خون آشام مى شود كه از چوپان مهربان فاصله گرفته باشد، اما اگر كنار چوپان به سر برد، چوپان دلسوز به هر قيمتى باشد، گرگ را از گوسفند دور نموده و او را از خطر دشمن بى رحم حفظ مى كند.

اكنون ما مورد تهاجم بى رحمانه دشمن قرار گرفته ايم، اگر در پناه مولاى مهربانمان به سر بريم و به ياد آن عزيز بوده و به وظايفمان عمل كنيم و براى تعجيل فرج و سلامتى آن بزرگوار از دل و جان دعا بنماييم، به يقين از همه خطرهاى موجود و آسيب و آفت هاى دشمن در امان خواهيم بود.

همانطور كه مشاهده مى كنيم در همين روزگار تاريك و سياه، هستند افرادى كه مورد عنايت و توجه حضرت بقية اللّه عليه السلام قرار دارند و نواميس و فرزندان خود را به كمك آن بزرگوار از فتنه هاى موجود حفظ كرده اند.

پيام پر از لطف و عنايت امام مهربانمان را بخوانيد و با

ص: 198

شرمندگى از بى وفايى و غفلت خود، به فكر جبران جفا و نامهربانى ها نسبت به امام دلسوز خويش بيفتيم:

اگر اين گونه نبود كه ما دوستدار اصلاح كار شماييم و به شما نظر لطف و رحمت داريم، از توجه و التفات به شما به خاطر كارهاى ناپسندتان، احتراز مى كرديم.(1).

شرمساريم و خجلت زده از غفلت خويش

سرمنشاء تمام گرفتارى ها و مشكلات جامعه ما نيز فراموشى ياد آن عزيز و غفلت از رأفت و مهربانى آن بزرگوار نسبت به دوستان و شيعيان و همچنين بى توجهى از دعا براى آن وجود نازنين مى باشد.

جايى كه معصومين عليهم السلام شوق ديدار و خدمت به فرزند عزيزشان، حضرت مهدى عليه السلام را داشته و مادر مظلومه شان فاطمه زهرا عليهاالسلامدر ميان در و ديوار، با اشك و آه و فرياد «وَلَدى مَهدى» آن بزرگوار را به يارى مى طلبد، چرا و چگونه مشكلات و نابسامانى هايى را كه دلمان را به درد آورده و نفس هايمان را حبس نموده تحمّل مى نماييم، مى سوزيم و

ص: 199


1- - آشتى با امام عصر عليه السلام : 48 به نقل از بحارالانوار: 53 / 119

مى سازيم، اما براى رهايى از آن ها از امام مهربان و پدر دلسوزمان يارى و كمك نمى خواهيم!؟

مگر نه اين است كه بنا بر وعده پروردگار، سامان دادن به همه نابسامانى ها و اصلاح تمامى امور به دست قدرتمند و تواناى آن دُردانه عالم خلقت مى باشد و سرنوشت همه ما در دست باكفايت آن بزرگوار است و به اذن پروردگار، دعاهاى مردم به وساطت آن حضرت به اجابت مى رسد!؟

از اين رو با تضرّع و سوز و گداز به پيشگاه آن بزرگوار عرضه مى داريم:

اى عزيز و مهربان! ما و خاندانمان را سختى و گرفتارى فراگرفته و با سرمايه اى اندك به حضورت پناه آورده ايم، لطف و محبت فرما (از ما دستگيرى كن) و بر مقدار احسانت بيفزا.(1).

و آنگاه با عذرخواهى و شرمسارى ناله سر دهيم كه:

اى پدر مهربان! براى گناهان و رفتار بد ما طلب آمرزش نما، زيرا ما خطاكاريم (و با يك دنيا اميد به پيشگاهت

ص: 200


1- - سوره يوسف: آيه 85

پناه آورده ايم).(1).

آنگاه مطمئن باشيم پس از تضرّع و توسّل و دعا براى فرج و سلامتى مولايمان، لطف و عنايت آن بزرگوار شامل حالمان خواهد شد و غفلت هاى گذشته مورد عفو و بخشش قرار خواهد گرفت؛ زيرا دعا و توسّل يك جانبه نخواهد بود و آن عزيز هم كه كانون رحمت و رأفت و مهربانى است، برايمان دعا خواهد فرمود و با دعاى آن حضرت همه مشكلات و گرفتارى ها و نابسامانى هاى خود و خاندانمان حل خواهد شد و نواى پر مهر و محبت و دلنشين پدر عزيزمان را با دل و جان خواهيم شنيد كه:

امروز سرزنشى بر شما نيست، خداوند شما را مى آمرزد، و او رحم كننده ترين رحم كنندگان است.(2).

والسّلام عليكم و على عباداللّه الصالحين

مشهد مقدّس - محمّد صادق ذبيحى

شوال 1433 - شهريور 1391

شهادت جانگداز امام صادق عليه السلام

ص: 201


1- - سوره يوسف: آيه 97
2- - سوره يوسف: آيه 92

فهرست مطالب

پيشگفتار··· 5

«1» پايبندى اديان الهى و اقوام و ملل دنيا به حجاب و چادر

حجاب و پوشش در آئين يهود··· 13

چادر و حجاب در آئين مسيحيّت··· 13

حجاب و پوشش در آئين زرتشتيان··· 14

پوشش چادر در ميان رومانيان قديم··· 15

چادر و حجاب در اقوام هندى··· 15

چادر و حجاب اعراب و كشورهاى عربى··· 16

چادر و پوشش در كشور تركيه··· 16

حجاب در ايران باستان··· 17

«2» سير تاريخى حجاب و چادر در ايران

چادر و حجاب در ايران باستان··· 23

حجاب و چادر در دوران صفويه··· 24

ص: 202

حجاب و چادر در دوران فتحعلى شاه قاجار··· 25

حجاب و چادر در دوران محمّد شاه قاجار··· 26

وضعيت حجاب و چادر در زمان ناصرالدين شاه قاجار تا...··· 27

تشديد مبارزه استعمار با چادر و حجاب··· 30

كشف حجاب اجبارى، تجددگرايى غربى به وسيله رضاخان··· 33

رضاخان، پايه گذار اشتغال بانوان و فروپاشى خانواده ها··· 34

بازگشت به دين و سنّت الهى··· 35

تجددگرايى جنسى در وضعيت كنونى··· 36

چه بايد كرد؟··· 37

«3» بازگشت به جاهليّت دوران نكبت بار رضاخانى

تبليغات فريبنده و مسموم دشمن··· 41

استقبال از تهاجم فرهنگى غرب··· 43

رواج خرافات و غربت سنّت هاى دينى··· 44

اختلاط زن و مرد، بزرگترين حربه دشمن در نابودى كانون خانواده ها··· 46

زنى كه جسدش به آتش كشيده شد!··· 47

خشونت و قساوت، ارمغان شوم غرب··· 49

خبرى كه در صدر اخبار قرار گرفت··· 52

يك سؤال منصفانه!··· 53

روشنگرى جامعه اسلامى··· 55

«4» شبكه هاى فن آورى، لبه هاى تيغ تيز دشمن بر اخلاق و معنويّت جامعه اسلامى

ص: 203

«5» آسيب ها و كاربردهاى منفى تلفن همراه

پدر و مادرهاى بى تفاوت و تلفن همراه··· 62

پيامدهاى اخلاقى و روانى··· 64

استفاده بيش از حد از تلفن همراه كودكان و تصاوير مستهجن...··· 64

بلوتوث هاى مخرّب، هيچ كس در امان نيست!··· 66

90 ضربه شلاق براى دختر سيزده ساله سعودى به دليل استفاده از تلفن همراه در مدرسه··· 67

دخترى كه قربانى تلفن همراه شد··· 68

روسياهى، نتيجه ارتباط با تلفن همراه··· 70

شيّاد پيامكى··· 72

تلفن همراه، شمشيرى دو لبه··· 73

اعتدال در استفاده از تلفن همراه··· 75

آسيب هاى جسمى تلفن همراه··· 76

آسيب هاى روحى و روانى تلفن همراه··· 78

گوشى همراه، كشنده تر از سيگار است··· 81

استقبال فراگير بى مورد از تلفن همراه··· 82

تلفن همراه، همراهى تا كجا؟!··· 82

«6» ماهواره، تهاجم درونى دشمن

سه هزار شبكه ماهواره اى در كمين دين و اخلاق!··· 88

افزايش 70 درصدى ماهواره بين نوجوانان و جوانان··· 90

وضعيّت اخلاقى جامعه به حدّ انفجار رسيده!··· 92

تبِ درد و مرگِ اخلاق نوجوانان و جوانان!··· 94

ص: 204

رايانه، ماهواره، تلفن همراه... و عصيانِ نوجوانان··· 94

پيروى از تمدن غرب تا كجا؟!··· 96

بلوغ زودرس نوجوانان!··· 97

ننگ و رسوايى تصاوير مستهجن ماهواره!··· 98

ماهواره باعث فرار از خانه!··· 100

ماهواره و اينترنت، تهديد جدّى براى جوانان··· 102

«7» ايرانى ها روزانه 40 ميليون ساعت صرف بازى هاى رايانه اى مى كنند!

تمرين آدم كشى در بازى هاى رايانه!··· 107

انتقال فرهنگ غرب اولين آسيب بازى هاى رايانه اى··· 109

آتشى در خانه··· 112

زخم عميق دشمن بر پيكر جامعه اسلامى!··· 116

بيزارى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از پدران آخرالزمان··· 118

«5»تهديدها و آسيب هاى اينترنت، چت و...

لبه تيغ تهاجم بى رحمانه دشمن!··· 121

سلاخى شدن فرهنگ دينى جوانان!··· 121

مستى دنياى مجازى··· 121

اغفال و هتك حيثيت پسر 14 ساله در سايت دوست يابى··· 122

دل به دريا مى زنم، اينترنت را بلعيده ام!··· 123

جوان بخت برگشته در فضاى اينترنت··· 124

از خط قرمز تجاوز كرده ايم!··· 125

ص: 205

در اينترنت چه مى گذرد؟! پدر و مادرها در خوابند!··· 127

بيچارگى در سايه سنگينِ بدونِ فرهنگ فناورى!··· 129

هشدار به خانواده ها!··· 129

زنى كه قربانى استفاده ناآگاهانه از اينترنت گرديد!··· 129

در اينترنت بافرهنگ باشيم··· 131

موفّقيت دشمن، تأثير تيغ دولبه فن آورى بر زندگى جامعه اسلامى··· 132

الگوگيرى از دشمن ننگ است··· 134

خطاب وعتاب اميرالمؤمنين عليه السلام در برابر تهاجم دشمن··· 135

«9» تلويزيون، وسيله ارتباطى دو لبه

كودكان امانت هاى الهى هستند··· 139

فناورى خاموش! تربيت روشن!··· 140

عوارض چشمى استفاده از تلويزيون و ديگر نمايشگرها··· 141

تلويزيون در گذشته و امروز··· 142

تماشاى تلويزيون و فروپاشى روابط اعضاء خانواده!··· 145

خودكشى 2 پسر 12 ساله نتيجه بدآموزى يكى از سريال هاى تلويزيونى!··· 146

كودكى 6 ساله، قربانى تماشاى فيلم تلويزيونى··· 149

گسترش دام دشمن در كشورهاى اسلامى··· 151

خانواده ها در پرتگاه سريال هاى ماه مبارك رمضان··· 153

اثرگذارى منفى يك فيلم ايرانى··· 156

سريال هاى تلويزيونى و برخى فيلم ها از مهمترين عامل دوستى هاى پسران و دختران!··· 157

تلويزيون و تربيت··· 158

ص: 206

كودكان قربانيان تلويزيون··· 159

بى اخلاقى در فيلم هاى ايرانى!··· 162

دشمن چه بلايى بر سرمان آورده است!··· 163

در روستاها چه مى گذرد؟··· 164

با اجتماع دخترها و پسرها در سينما، چه اتفاقى مى افتد؟!··· 167

اضافه حقوق براى دخترانى كه آرايش كنند!··· 168

چه اتفاقى رخ خواهد داد؟!··· 168

نمايش و تماشاى فيلم ها و سريال هاى مبتذل از ديدگاه اسلام و مراجع بزرگوار تقليد··· 170

نتيجه فراموشى ياد خدا و ارتكاب گناه··· 171

«10»چه بايد كرد؟ چاره چيست؟!

كودكان و نوجوانان را دريابيد··· 176

با جوانان وابسته به وسايل تكنولوژى چه كنيم؟··· 179

وظايف پدر و مادر··· 180

هشدار به پدر و مادرها··· 181

وظايف مسئولان و متوليان امنيت اخلاقى··· 184

دوران هجرت و غيبت، دوران مصائب و دشوارى ها··· 190

پناه به نيروى معنوى··· 192

آشتى با امام زمان ارواحنا فداه··· 195

وظيفه شيعيان نسبت به امام عصر عليه السلام ··· 197

شرمساريم و خجلت زده از غفلت خويش··· 199

ص: 207

ساير آثار نويسنده:

1 - جلد اوّل اين كتاب:

نگاهى به آثارِ مثبتِ حجاب، مجازاتِ ترويجِ بدحجابى، شرح وظايفِ آقايان و بانوان از ديدگاه قرآن و سنّت.

2 - جلد دوم اين كتاب:

حجاب بى حجابى، آسيب ها و آفت هاى شبيخون فرهنگى دشمن و غفلت و بى تفاوتىِ جامعه اسلامى!

منتشر مى شود:

3 - جلد چهارم اين كتاب:

لزوم فراگيرى علم و دانش. بررسى وضعيّتِ مثبت و منفى مراكز تحصيل. آسيب ها و مفاسدِ اخلاقىِ پيش روى جوانان در حوزه هاى آموزشى و لزوم اصلاح و سالم سازىِ سازمانهاى فرهنگى.

ص: 208

جلد 4

مشخصات کتاب

حجاب عزّت است يا اسارت؟! (4 )

لزوم فراگيرىِ علم و دانش

بررسى وضعيّتِ مثبت و منفىِ مراكز تحصيل

آسيب ها و مفاسدِ اخلاقى پيشِ روىِ جوانان در حوزه هاىِ آموزشى و لزومِ اصلاح و سالم سازىِ سازمانهاى فرهنگى

سرشناسه: ذبیحی، محمد صادق

عنوان و پدیدآور: حجاب عزت است یا اسارت؟ !/ تهیه و تدوین محمد صادق ذبیحی.

مشخصات نشر: مشهد، پیام طوس، 1397.

مشخصات ظاهري: 6 جلد

شابک: 8 70 9928 964 978

یادداشت: فهرست نویسی بر اساس جلد چهارم، 1393.

یادداشت: ویراست قبلی: پیام طوس، 120) 1390ص.).

یادداشت: ج4 (چاپ دوم: 1393).

یادداشت: ج6 (چاپ اول: 1397 ) (فیپا).

یادداشت: کتابنامه.

موضوع: حجاب

Hijab (Islamic clothing) :

موضوع: حجاب احادیث

Hijab (Islamic clothing) -- Hadiths

موضوع: حجاب جنبه هاي قرآنی

Hijab (Islamic clothing) -- Qur'anic teaching

موضوع: محرم و نامحرم

Mahram and namahram*

رده بندي کنگره: ي 3 1390 ح 23 ذ/ BP 230/17

رده دیویی: 297/636

شماره کتابشناسی ملی: 4409559

ص: 1

اشاره

سرشناسه:ذبيحى، محمّد صادق

عنوان و پديدآوران:حجاب عزت است يا اسارت/ ج 4

مشخصات نشر: مشهد:پيام طوس؛ 1393.

مشخصات ظاهرى:208 ص.

بها:2600 تومان

شابك:2-43-9928-964-978

يادداشت:فهرستنويسى براساس اطّلاعات فيپا.

موضوع:حجاب

رده بندى كنگره:17/230BP

رده ديويى:636/297

نام كتاب:··· حجاب عزّت است يا اسارت؟! (4)

مؤلف:··· محمّد صادق ذبيحى

ناشر:··· انتشاراتِ پيام طوس

تيراژ:··· 000/10 نسخه

نوبت چاپ:··· اوّل - 1393

حروفچين وصفحه آرا:··· علاقه مند (آويژه)

چاپ:··· چاپخانه بزرگ قرآن كريم

شابك:··· 2-43-9928-964-978

مركز پخش: خيابان آيه اللّه بهجت - بين چهارراه زرينه و راه آهن - پلاك 133

انتشارات پيام طوس - تلفن 2223888

قيمت 2600 تومان

اجر و ثوابى كه از انتشار اين مجموعه عايد مى شود

به محضر مقدس آقا و مولايم امام زمان عليه السلام اهدا مى گردد.

پاداش ارزنده آن عزيز را به روان پاك پدر بزرگوارم و مادر فقيده ام تقديم مى دارم.

ص: 2

اَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْدى بِجَوامِعِ السَّلام

اهداء به:

ساحتِ قدسِ مولاىِ عزيز و مهربان امام زمان ارواحنا فداه كه با قلبى سوخته نگرانِ ابتلاء و گرفتارى هاىِ دوستان و شيعيان بوده و دلسوزانه براى نجات آنان از انحراف و فتنه ها دعا مى فرمايد...

امام صادق عليه السلام:

امام زمان عليه السلام، گرفتارى شيعيان را پس از سختى شديد و بلائى طولانى و ترس و جزع، گشايش مى بخشد.(1)

ص: 3


1- - اكمال الدين: 1/288.

ص: 4

اميرالمؤمنين عليه السلام:

قلب و روح نونهالان همچون زمينِ خالى از گياه است، هر بذرى در آن افشانده شود مى پذيرد.(1)

امام صادق عليه السلام:

احكام و آموزه هاىِ دين را به فرزندان خود هر چه زودتر بياموزيد، قبل از آنكه دشمنان بر شما سبقت گيرند و دل هاى فرزندان شما را با سخنانِ نادرستِ خويش اشغال نموده (روحِ لطيف آنان را به خود جذب نمايند).(2)

امام صادق عليه السلام:

بر تو باد به جوانان (آنها را درياب) چرا كه آنها به قبولِ هر كارِ نيكى، سريعتر از ديگران هستند.(3)

ص: 5


1- - بحارالأنوار: 1/223.
2- - اصول كافى: 6/47.
3- - وسائل الشيعه: 11/447.

تقديم به:

به مربّيان، مديران، معلّمان و آموزگارانِ باايمان و متعهّدى كه از تهاجم پيچيده و سنگينِ فرهنگىِ دشمن به قلب و فكرِ نوجوانان و جوانان در حوزه هاى تحصيل، دغدغه و اضطراب دارند و در جهتِ آموزش و تربيتِ صحيح و ارتقاء بنيه هاى دينى، اخلاقى و پيشرفتِ فكرى و علمىِ عزيزانمان، دلسوزانه تلاش مى نمايند.

و با احترامِ ويژه به دانشجويان و دانش آموزانِ نخبه و متعهّدى كه با فعاليت هاىِ مستمر و دلسوزانه خود در جهتِ روشنگرى و آگاهى نسلِ جوان به طورِ شايسته تلاش و فعاليت دارند.

ص: 6

به جاى مقدمه

حدود دو قرن قبل كه رفت و آمد غربيان به شرق آغاز گرديد، به تدريج سياست ها و آداب و رسوم فرنگى ها در ميان مسلمانان از جمله مردم كشور عزيزمان تأثيرگذار شد.

امّا به دليل ريشه دار بودنِ سنت هاى دينى و فرهنگ و اعتقادات ايرانيان، تغيير قابل توجهى در عمل به چشم نمى خورد.

از اين رو، دشمن در فكر راه كارهاى مناسب و مؤثر براى نفوذ در اعتقادات مسلمانان و تغييرِ سنت هاى دينى مردم ايران و تسلط بر كشورِ عزيزِ اسلاميمان افتاد.

به همين منظور با تبليغات فريبنده و عوام فريبى و تظاهر به روشنفكرى و آزادمنشى، نيرومندىِ دولت هاى غرب و اختراعات و اكتشافات فرنگيان و همچنين

ص: 7

اختلاط و برابرىِ زنان و مردان را در نظرِ مسلمانان جلوه داد.

مردم مشرق زمين هم از جمله گروهى از مسلمانانِ كشورمان، مجذوب تبليغاتِ دشمن گرديده، تصوّر كردند كه اگر زنانِ مسلمان آزادى يافته و با مردان برابر شوند، كشورشان نيرومند گرديده و مُكتشف و مُخترع خواهند شد.

دشمن هم كه زمينه مؤفقيّت خود را در كشورمان به دست آورده بود، به منظور دست يابى به اهدافش ارتباط خود را با ايرانيان شدّت بخشيد و با همكارىِ حكومت هاى وقت و با به كارگيرى حربه هاى شيطانى خود، زمينه ارتباط و اختلاطِ زنان و مردان را به صورت هاى گوناگون فراهم نمود و به همين منظور، ضمنِ اقدامات عملى عليه حجاب و چادر، مدارس جديدى نيز در سطوح مختلف با هدفِ ترويج آداب و رسوم غربى و تجددگرايى تأسيس شد و على رغم تذكّرات رهبران و دلسوزانِ دينى، تعداد محدودى از دختران كه اغلب از طبقات مرفّه و دربارى بودند در آنها

ص: 8

شركت كردند.

اين روند با طرح ها و سياست هاى زمان بندى شده ادامه يافت و زمينه را براى به قدرت رسيدنِ رضاخان و اقدامات خشونت آميز او بر عليه حجاب و چادر و مبارزه علنى با مظاهر و سنت هاى اصيل دينى فراهم نمود.

رضاخان به دستورِ اربابان غربى خود، نهايت قهر و خشونت را عليه حجاب و چادر به كار گرفت و با صدور فرمانى، استفاده از چادر و روسرى را در سرتاسرِ كشور از جمله در مدارس و مراكز تحصيل براى زنان و دختران ممنوع كرد.

گرچه گستاخى رضاخان با مخالفت شديدِ مراجع و عالمان دينى و مردم مسلمان مواجه گرديد، امّا تعدادى از زنان و دختران خودباخته و شهوت ران، جرأت يافته و بدون پوشش و حجاب درمدارس و انظار ظاهر شدند!

و بدين ترتيب، بى حجابى و پيروى از افكار و آداب و رسوم غرب در كشورِ اسلامى ايران در بعضى مدارس و مراكز فرهنگى و تا حدّى در مجالس و محافل عمومى و دولتى در ميانِ گروهى از زنان و دختران رايج گرديد.

ص: 9

و پس از آن در دوران فرزندِ رضاخان نيز اين بدعت ننگين همچنان ادامه داشت و مدارس و دانشگاه هاى كشورمان، الگوى تمام عيار غرب بود و ارتباطِ پسران و دختران به صورت آزاد انجام مى شد.

امّا على رغم رواج بى حجابى و بى بندوبارى و تأثيرگزارى آن بر بعضى اقشار، زنان و دختران مؤمن و معتقدِ ايران در آن دورانِ غربتِ حجاب، با همه ناملايمات، استهزاها، توهين هاى زننده دور از اخلاق و تحقيرها، از پوشش و چادر با اعتقاد و آزادى كامل استفاده مى كردند.

و اين روند در ابتداء تحوّل بزرگى كه در كشورمان ايجاد گرديد، رونق بيشترى يافت، بيشترِ زنان و دختران ايران از چادر و حجاب به عنوانِ سنگر و سنتِ اسلامى استفاده نموده و مى رفت تا محيط هاى آلودهِ تحصيل و مدارس و دانشگاه نيز به موازات تحوّلِ همگانى از آلودگى و فساد و انحراف پاك گردد.

امّا دشمن كه همچنان بيدار و هوشيار است با تغيير سياستِ شيطانىِ خود و ايجادنوعى حركتِ منفى

ص: 10

برخلافِ فرهنگ دينىِ كشورمان و با برپايى جنگِ نرم و تهاجم فرهنگى، قلب و فكر مردم ايران به خصوص زنان و دختران را بدون تهديد و خشونت، با تزوير و نيرنگ تسخير نمود!

و با كمال تأسّف اين حركت منفىِ شُوم مورد استقبال گروهى از مردم كشورمان قرار گرفت و علاوه بر ادامه اختلاطِ دختران و پسران در حوزه هاى تحصيل، زمينه اختلاط و ارتباطِ زنان و مردان در ادارات، شركت ها و مراكز عمومى و خصوصى نيز فراهم گرديد!

روزبه روز از تعدادِ زنان چادرى كاسته شد و به تدريج حريم بين زن و مرد نامحرم در كشور اسلاميمان در اكثر حوزه هاى تحصيل، ادارات و مراكز عمومى و خصوصى غبار فراموشى به خود گرفت تا آنجا كه گروهى از خانواده هاى مذهبى و همچنين روستانشينان نيز از اين حركت منفى استقبال كرده و بدون توجّه به آسيب هاى موجود، دختران و نواميس خود را به كلاس هاى تحصيل مختلط و مراكز عمومى آلوده كار و اشتغال فرستادند!

ص: 11

و اين در حالى است كه برخى مراكزِ تحصيل و بيشترِ دانشگاه هاى كشورمان كه بايد جايگاه خودسازى و كسبِ فضيلت و معنويّت و آموزشِ علم و دانش باشد، پسران و دختران در محيطى مختلط قرار گرفته و زمينه فساد و انحراف آنان فراهم مى گردد.

اين گزارش را بخوانيد:

در پژوهشى كه چند تن از دانشجويانِ مؤمن و متعهّدِ علوم پزشكى اصفهان انجام دادند، بين 494 نفر از دانشجويان، 90 درصد، علت اصلى گسترشِ فشار اخلاقى و انحرافات را، اختلاط نامشروعِ زن و مرد اعلام كرده اند.

سپس اين جوانان دلسوز هشدار داده اند كه: در جامعه اسلامىِ ما، در دوران دانشگاه كه دختران و پسران در اوج بلوغ هستند در محيط مختلطى قرار مى گيرند و اين به سادگى زمينه فساد را براى آنان فراهم مى آورد!...

ص: 12

اين عزيزان اضافه كرده اند:

و اين درحالى است كه به تقاضاى والدين آمريكايى، دانشكده هاىِ مخصوص بانوان تأسيس مى شود و كارشناسانِ آموزش آمريكا اذعان نموده اند كه در مراكز آموزشىِ غير مختلط، دانشجويان نتايج بهترى به دست مى آورند.(1)

بررسىِ نكاتِ مثبت و منفىِ حوزه هاى تحصيل

اكنون با توجّه به مطالب بازگو شده آنچه موجب دغدغه و نگرانى مى باشد، وضعيّت اسف بارى است كه در بعضى مراكز آموزش كنونى مشاهده مى شود و با كمال تأسّف، اكثر خانواده ها از آسيب پذيرى عزيزانشان در اين مراكز غفلت دارند!

و چون مايل نيستم تنها نكاتِ منفى اين مسئله را بررسى نموده و به نقد بكشم، از اين رو ابتدا نكاتِ مثبت و پيشرفت هاىِ گوناگونِ حوزه هاى آموزش، يادآورى مى گردد، آنگاه نكاتِ منفى و آسيب و آفت هاى اخلاقى

ص: 13


1- - پندها و هشدارها: 145 به نقل از مجله دانشجو:809/42.

و فكرى و اعتقادى اين مراكز بررسى مى گردد، تا كليّت موضوع روشن گردد و خانواده ها بدون پيش زمينه هاى لازم و بدون آگاهى و تحقيق به استقبال مراكز تحصيل نرفته و از آنچه در حوزه هاى آموزش كشورمات اتفاق افتاده و نوجوانان و جوانان عزيزمان را تهديد مى نمايد با اطّلاع شوند.

مسائلِ مثبتِ مراكز تحصيل

در زمينه نكات مثبت، مسئله پيشرفت هاى چشمگير و قابلِ توجّه علمى، فناورى، اختراع، سياست و ديگرِ اعتبارات بين المللى به عنوان بخش ابزارى و نمودهاى پيشرفت و ترقّى تمدّنِ نوين در حوزه هاى تحصيل، انكارپذير نبوده و نيست.

و همچنين به موازات اين پيشرفت ها، تلاش هاى مثبت و مفيدى نيز در جهتِ سالم سازىِ كلاس هاى آموزشى در بعضى از مراكز تحصيل به چشم مى خورد كه از جمله آنها، دانشكده ها و مدارسى مى باشد كه به وسيله دست اندركاران تعليم و تربيت و بعضى از اساتيد

ص: 14

با ايمان و دلسوز در جهت تربيت دينى و اخلاقى نوجوانان و جوانان به صورت اختصاصى و تفكيكِ جنسى مشغولِ فعاليت هستند.

و همچنين همايش قرآن و عترت، اقامه نماز جماعت در بعضى از مراكز تحصيل، اقامه مراسم معنوى اعتكاف، دانشگاهِ علومِ قرآنى، مدارسِ تخصصى قرآن و مواردِ مشابه ديگر نيز از نكات مثبت مراكز تحصيل مى باشد كه محصولِ باارزشِ اين مراكز گروهى از پزشكان، مهندسان و فارغ التحصيلان باايمان، با لياقت، نخبه و متعهدى است كه باعث افتخار و سرافرازىِ كشورِ عزيزمان هستند.

شادى بخش و غم انگيز!

برنامه ها و نكاتِ مثبت بازگو شده توانسته است خدماتِ مفيد و سودمندى به دانش آموزان و دانشجويانِ عزيز ارائه دهد.

به ويژه خدمات و فعاليت هاى ارزنده و تلاش هاى مستمر و دلسوزانه گروهى از جوانان نخبه و متعهّد و

ص: 15

دانشجويان مؤمنى كه در سطحِ دانشگاه و حوزه هاى تحصيل با شور و شوق در جهتِ روشنگرى و آگاهى جوانان عزيز و ملّت مسلمان به طورِ شايسته انجام مى شود كه نمونه آن گزارشِ وضعيّت اختلاط و فسادِ حاكم بر محيطِ دانشگاه است كه بازگو گرديد.

امّا آن چه موجبِ دغدغه و تأسّف مسئولين و مربّيانِ دلسوزِ كشورمان مى باشد آن است كه برخى مراكزِ تحصيلِ كنونى تحتِ تأثير مُغالطه غربى ها و مقلّدانِ داخلىِ نفوذى آنها كه مى گويند:

جامعه و مراكزِ تحصيل را با مكتب ايمان نمى شود اداره كرد، قرار گرفته و بدون توجّه به آموزه هاى جامع و كامل و پر محتواىِ مكتبِ اصيل اسلام كه همه نيازهاى انسان را برآورده مى سازد و بدون توجّه به زيان هاى جبران ناپذير و آسيب هاى جدّىِ پيروى از بيگانگان، به تقليد ذلّت بار از افكار انحرافى غرب تن داده اند!

و اين نشانى است از عدم توفيق نظام آموزش و پرورش در تربيت دينى و اخلاقىِ جوانان، و همچنين هشدارى است به همه دانشمندانِ حوزه و دانشگاه و

ص: 16

نخبگانِ دلسوز و عزيزِ فرهنگ و تعليم و تربيت تا ضمن تلاشِ جدّى براى آسيب شناسى، به چاره جويى و جستجوى راه علاج پرداخته، استعدادهاى جوانان عزيز را با سبكِ فرهنگ و سنت هاىِ اصيلِ دينى آشنا نموده و از تقليدِ سبك و سلوكِ زندگى و تمدّن غربى پرهيز دهند.

هشدار به جوانان عزيز

جوانان عزيز هم توجّه داشته باشند كه عصر ما عصرِ رسانه و بمبارانِ تبليغاتى و تهاجم فرهنگى است كه از طريق رسانه ها در قالب هاى گوناگون در همه جا و در همه زمينه ها به خصوص در بعضى از مدارس و دانشكده ها با ارائه مكتب ها و فرقه هاى گمراه كننده و با ترفندها و شگردهاى فريبنده درصددِ صيد جوانى و پاكى شما عزيزان هستند.

دشمن با هوشيارى كامل زمينه خنثى نمودنِ تبليغاتِ مذهبى و بى هويّت نمودنِ شما عزيزان را از طريقِ در اختيار گذاشتنِ برنامه ها و سرگرمى هاى

ص: 17

مخرّب و ويرانگر رسانه اى به ويژه از طريق شبكه هاى ماهواره و اينترنت فراهم نموده و با گسترشِ بدآموزى هاى جذّاب و فريبنده به خصوص اختلاط و ارتباط دختران و پسران، جامعه و مراكز تحصيلى را دچار سردرگمى و هنجارشكنى و فساد اعتقادى و انحراف فكرى و اخلاقى نموده است! تا آنجا كه گروهى با مُغالطه ناآگاهانه، تحصيل و آموزش علم و هنر و هنرورى را تحتِ عناوينى فريبنده به انحراف كشيده و با دلسوزى، احياى رشته هنر و اجراى برنامه هاى موسيقى، تأتر و تجليل از موسيقى و موسيقى دانان غيرمتعهّد را در محيطِ مقدس دانشگاه به عنوان احياى هنر مورد مطالبه قرار داده اند تا از اين رهگذر، احساسات و اميالِ خفته جنسى جوانان را تحريك نموده و با سرگرم نمودن آنان به گناه و نواهاى موسيقى، عواطف، احساسات، حيا و عفتشان را سركوب نمايند!

و با كمال تأسف، اين گروه از نبودن دانشگاه هنر در خراسانِ رضوى و پايتخت معنوى ايران، مشهد مقدس گلايه نموده و اجراىِ گروه هاىِ موسيقى اصيل،

ص: 18

و گرامى داشت مقامِ موسيقى دانان معاصر را مطالبه كرده و با يادآورىِ فعاليت هاى هنرى زيرزمينىِ خلافِ عُرف در شهر مقدس مشهد، پيشنهادِ علنى نمودن فعاليت هاى زيرزمينى در زمينه هنرهاى موسيقى و... را مورد تأكيد قرار داده و غفلت از تأسيسِ دانشگاه هنر و اجراى برنامه هاى موسيقى و... را تعصّب گرايى كوركورانه و غرض ورزى بازگو نموده اند.(1)

آرى! مسأله غنا و نوازندگى با آن همه تأثيرگذارىِ مخرّب بر معنويّت و روان و اعصاب به عنوان هنر، آن هم در محيط مقدّس دانشگاه و در مملكتِ اسلامى موردِ مطالبه قرار مى گيرد و تا آنجا جرأت مى يابند كه برنامه هاى دينى و مذهبىِ مناجات، دعا، اشعارِ مذهبى و حتّى مصيبت هاى سخت و سنگين اهل بيت عليهم السلام را با نواى موسيقى هاى مهيّج و بعضا برگرفته از آهنگ هاى غربى تلفيق نموده و در اختيارِ مردم مسلمان قرار داده و به نام آن بزرگواران، آلبوم موسيقى مى سازند!!

ص: 19


1- - روزنامه شهرآرا، شماره 1008، تاريخ 13/9/1391.

ين گزارش را بخوانيد:

آلبوم موسيقى «امام رضا عليه السلام» و گفتگوى با خدا!

... از انتشارِ آلبومِ موسيقى «امام رضا عليه السلام»

ب-ا آهنگ سازى... ت-ا اواي-لِ ت-اب-ست-ان ام-س-ال خ-ب-ر داد.

اين خواننده كشورمان در گفتگو با پارس، در خصوصِ ارائه آلبوم جديدش گفت:

«جديدترين آلبومِ من تا اوّل فصلِ تابستانِ جارى با عنوان «امام رضا عليه السلام» روانه بازار خواهد شد كه آهنگ سازى و ضبط اين اثر را... به عهده دارد.»

وى با اشاره به اينكه 12 قطعه ترانه در اين آلبوم جاى داده شده است، گفت: گروهى از هنرمندان... كارِ شعرسرايى اين آلبوم را انجام داده اند.

اين خواننده تصريح كرد: دو قطعه از اين آلبومِ موسيقى با موضوعِ «امام رضا عليه السلام» سروده شده و قطعه «الو سلام» از ديگر سروده هاى اين آلبوم است كه با

ص: 20

موضوع «گفتگو با خداوند» ارائه شده است.(1)

اين روايت را از امام رضا عليه السلام بخوانيد:

گوش دادن به صداى تارها (آلات موسيقى) از گناهان كبيره است (و خداوند وعده عذاب بر آن داده است).(2)

و امام صادق عليه السلام فرمود:

خانه اى كه در آن غنا (آهنگ و نواى موسيقى) نواخته شود، از مصيبت و بلاى ناگهانى درامان نيست، دعا در آن خانه مستجاب نمى شود و فرشته داخل آن خانه نمى گردد.(3)

حرمت شكنى!

آرى! مسئله غنا و موسيقى را كه آيات و اخبار و احاديث در حُرمت آن به تواتر رسيده و همه فقها و مراجع بزرگوارِ تقليد بر حرمت آن اتّفاق دارند، جمعى مصلحت انديش و سودجو براساس ذوق و تفكّرات و

ص: 21


1- - روزنامه شهرآرا: شماره 814، تاريخ 20/1/1391
2- - مستدرك الوسائل،: 13/220.
3- - فروع كافى: 6/433 حديث 15.

سليقه خود، موجّه جلوه داده و با تلفيق آن به نام خدا و امامان معصوم عليهم السلام، حرمت و كرامتِ مقدّسات دين را به بازى و مسخره گرفته اند!!

چه بايد كرد؟!

اكنون با توجّه به وضعيّتِ موجود و با توجّه به مقالطه كارى و هجمه ناجوانمردانه فرهنگى دشمن به جامعه و مراكز تحصيل كشورِ اسلاميمان، خانواده ها و جوانان در برابر اين نابسامانى ها چه كنند؟!

گرچه طرحِ مسئله آسيب هاى بعضى از حوزه هاى تحصيل و تأثير منفى فضاهاى ناامن بر افكار و اخلاق جوانان، خوشايند بعضى خانواده ها و جوانان عزيز نبوده و نخواهد بود.

امّا توجّه به اين نكته ضرورى است كه منظور از طرحِ اين مسئله با وجود ميدان هاى گوناگونِ ارزشمند علمى و فناورى و استعدادهاى فوق العاده، نفى تحصيل و آموزش نيست، چرا كه تحصيل علم مسئله اى لازم و ضرورى است و همانطور كه بازگو خواهد شد، مورد

ص: 22

تأكيد و سفارشِ اسلام و پيشوايانِ دينى مى باشد.

سخن در فرهنگِ استفاده از علم و دانش مى باشد كه به نظر مى رسد اين مسئله با اهميّت در برخى حوزه هاى تحصيل در چارچوبِ آرمانهاى اسلامى و بَستر صحيحِ آموزش نيست و مانند وسائلِ فن آورى نوين بدونِ استفاده فرهنگِ صحيح مورد بهره بردارى قرار گرفته و در اين ميان با كمال تأسف، دختران بيشترين آسيب را تحمّل نموده و قربانى وضعيت آلوده كنونى گرديده و بيشترين مخاطبان نگارنده نيز، دختران و خانواده آنان مى باشد.

چرا كه در وضعيّت موجود در دانشگاه و برخى مراكز آموزش از علم دين خبرى نيست(1) و يا اندك است و علاوه بر اينكه زمينه انحراف و آلودگى دختران در محيط هاى مختلط فراهم مى شود، مهارت زندگى، خانه دارى، شوهردارى، تربيت فرزند و تدبير زندگى كه مورد سفارش دين مى باشد نيز به دختران آموخته نمى شود و يا بسيار اندك يادآورى مى شود و تنها به

ص: 23


1- - روزنامه خراسان: 16995 تاريخ 9/3/1387.

فراگيرى علوم روز و آموزش سينوس و مثلث متوازى الاضلاع و چيزهايى از اين قبيل اكتفا مى گردد.

از اين رو، برخى دخترانِ فارغ التحصيل افرادى مغرور، خودخواه، تشريفاتى و پرتوقّع هستند كه غرور علمى آنان موجب گرديده كه خود را از شوهر و ديگران برتر دانسته و تن به زندگى و اداره كارهاى خانه نداده و زندگى را بر خود و شوهر و خانواده تلخ نمايند.

اين ماجراى تكان دهنده را بخوانيد:

غرورِ خانم تحصيل كرده!

مردى كه با دختر تحصيل كرده اى ازدواج نموده بود در دادگاه گفت: همسرم در خانه دست به سياه و سفيد نمى زند و هر بار كه به او اعتراض مى كنم مى گويد: ظرف شويى و رختشويى و بچّه دارى كار يك زن تحصيل كرده اى نيست. اگر از رفتار من ناراحت هستى طلاقم بده و با يك كُلفت ازدواج كن!

اين مرد اضافه كرد: پريشب عدّه اى از آشنايان و اقوامِ همسرِ تحصيل كرده ام را به صرف شام دعوت

ص: 24

نمودم. موقع شام، سفره را پهن كردم و مدركِ قاب گرفته همسرم را در سفره نهادم و گفتم: ببخشيد، شام ناقابلى است كه خانم من هر شب به خوردِ بنده مى دهد، صلاح ديدم از شما هم به اين وسيله پذيرايى كنم!(1)

اين پيامك را نيز بخوانيد:

خواهرى دارم كه چون ليسانس دارد و كارمند است، خودش را از همه ما برتر مى داند و به كوچك ترين كارهاى ما عيب مى گيرد، تا جايى كه بارها كارمان به دعوا و كتك كارى كشيده است؟!(2)

اين ماجراهاى اسف بار كه فراوان هم هست، نتيجه ضعفِ شديد تربيت دينى و اخلاقى برخى مراكز تحصيلِ كنونى است كه به مسائل تربيتى و آموزه هاى مذهبى در آن مراكز توجّه لازم نمى شود. بر اين اساس بعضى از خانواده هاى هوشيار و آگاه به خاطر ترس از فضاىِ ناامن و تأثير منفىِ محيط هاى آموزشى بر اخلاق، معنويت و اعتقادات فرزندانشان، جانب احتياط را در

ص: 25


1- - آئين همسردارى: 144 به نقل از اطلاعات 3 آذر ... .
2- - روزنامه خراسان: 18319 تاريخ 28/10/1391.

نظر گرفته، از فرستادنِ عزيزانشان به مراكز آلوده خوددارى نموده و براى فرزندانشان مراكز آموزشىِ مطمئنّ و سالم در نظر مى گيرند.

امّا بيشترِ پدر و مادرها براساسِ چشم و هم چشمى و پيروى از رسم و رسوماتِ غلطِ جامعه، معيارِ ارزش دختران را تنها تحصيلات علمىِ مدرسه و دانشگاه دانسته به ملاك هاى واقعى و همچنين آسيب هاىِ محيط تحصيلِ دخترانشان توجّه ندارند!

و نتيجه اسف بارِ اين غفلت و بى تفاوتى، وضعيّت نابسامان موجود است كه موجب دردمندى، دغدغه و بهم ريختگى تعادل خانواده ها و نگرانى مسئولين و مربّيان گرديده و دودش به چشم پدر و مادرها و جامعه رفته است!!

خانه از پاى بست ويران است!

بعضى از پدر و مادرها با تأسّف و حسرت اظهار مى دارند:

وضعيت فرزندانمان به خصوص دخترانِ

ص: 26

تحصيل كرده، هيچگونه تناسبى با آموزه هاى دينى و اخلاق و رفتارِ خانواده نداشته و به هيچ عنوان حريفِ رفتار و خواسته هاى غيرمنطقى آنان نمى شويم!

آرى! دختران و پسران تقصير ندارند، زيرا در دوران كودكى و نوجوانى كه دوران شكل گيرىِ شخصيّت و اخلاق و كمال آنان مى باشد و حرف هاى پدر و مادر در آنها تأثيرگذار است، به جاى اينكه به آموزه ها و به بدآموزى هايى كه در مسير زندگى آنان وجود دارد و همچنين به محيط هاى تربيتى و تحصيل آنان توجّه بشود، بدون هيچگونه دورنگرى و تحقيق و بدون هيچگونه مراقبت، تربيت آنان را به مراكز تحصيل و محيط هاى آلوده واگذار نموده و حالا كه وارد عرصه جوانى شده، غرور علمى آنان را فراگرفته و احساس استقلال مى نمايند، گفتار و نصايحِ هيچ كس حتّى پدر و مادر در آنان تأثير نخواهد داشت!

و بالاخره، سركشى امروز آنان نتيجه و محصول تلخِ بى تفاوتى و غفلت آن روز والدين است كه حالا به ثمر نشسته است!

ص: 27

هشدار به والدين

پدر و مادر مسلمان!

فرزندان، پاره تن و حاصل و سرمايه زندگى شما هستند؛ بايد به رفتار و اخلاق آنان دلسوزانه نظارت و مراقبت داشته باشيد. خستگىِ كارِ روزانه و مشاغل روزمرّه، فرصتِ نظارت بر رفتار و كردار آنان را از شما نگيرد. زيرا ملت و مملكت ما در حال مقابله با جنگِ نرم و تهاجم شيطانى دشمن مى باشد و جنگ، جنگى است كه اگر يك لحظه غفلت شود، جوانان عزيز و حتّى نوجوانان ما، در باتلاق فساد و گناه و انحراف هاى اعتقادى هلاك خواهند شد.

از اين رو، عزيزانى كه حتّى در مراكزِ اختصاصى هم تحصيل مى نمايند، نياز به مراقبت كامل و دقيق و مستمرّ دارند زيرا جوانان به خصوص دختران هر چند مقيّد به رعايتِ موازين شرع و آموزه هاى دينى باشند از شگردهاى زيركانه دشمن درامان نيستند.

ص: 28

در اين كتاب چه مى خوانيم؟!

موضوع بحث اين كتاب، لزوم تحصيل علم همراه با تقويت بُنيه هاى دينى و همچنين يادآورى آسيب هاى پيش روىِ فرزندانِ عزيز اين مرز و بوم در محيط هاى آلوده و طرح مخرّب دشمن در آلودگىِ محيط هاى آموزش و حوزه هاى مقدس تحصيل و ضرورت اصلاح و سالم سازىِ مراكز آموزش مملكت اسلامى ايران عزيز و ايجاد بسترهاى مناسب و سازنده دينى مى باشد.

چرا كه اسلام از يك سو، تحصيل علم و دانش و آموزش احكام دين را بر هر مرد و زن مسلمان لازم و واجب مى داند و از سوى ديگر اجازه نمى دهد سنت هاى دينى پايمال شده، دختران و پسران در محيط مختلط

ص: 29

تحصيل نموده و زمينه انحراف و فساد اخلاق و دينشان فراهم گردد.

زيرا براساس حكم قرآن و اخبار و احاديث خاندان رسالت عليهم السلام هرگونه اختلاط و ارتباط مردان و زنان نامحرم با يكديگر از جمله در مراكز تحصيل جايز نيست و مراجع بزرگوار تقليد نيز به استناد آيات قرآن و اخبار و احاديث به دختران اجازه تحصيل در اين گونه مراكز مختلط را نمى دهند.(1)

اين مسئله شرعى را كه نظر مشترك مراجع بزرگوار تقليد است بخوانيد:

تحصيل (بانوان) در رشته هاى حلال اشكال ندارد و لكن تستّر (پوشيدگى) از اجانب (و نامحرمان) و خوددارى از اختلاط با آنها لازم است.

و اگر ادامه تحصيل مستلزم اختلاط با نامحرمان (استاد يا هم كلاسى) باشد و مفاسد دينى و اخلاقى

ص: 30


1- - آيات قرآن مجيد و اخبار و احاديث خاندان رسالت عليهم السلام در زمينه اختلاط و آسيب پذيرىِ ارتباط محرم و نامحرم در جلدهاى اوّل دوم و سوم اين كتاب بازگو گرديد.

در برداشته باشد (تحصيل را) ترك نمايد.(1)

اكنون ضمن پوزش از تفصيل مطالبم كه به جاى مقدمه بازگو گرديد، به حسب وظيفه و انجامِ فريضه دينى امر به معروف و نهى از منكر و آگاهى ملتِ مسلمان از عُمق فاجعه بزرگى كه عزيزانمان را تهديدنموده و يادآورى ضرورتِ مبارزه و مقابله با آسيب هاى پيش روى جوانان در حوزه هاى آموزشى و بيان ماجراهاى تلخ و مصيب بارى از آسيب پذيرىِ عزيزانمان در برخى از محيط هاى تحصيل، مطالبى با بى طرفى و اتكاء به منطق و استدلال و به دور از احساسات و تعصّب امّا صريح و روشن به عنوان هشدار و روشنگرى مى نويسم تا اولياء و خانواده ها، مشكل بزرگِ پيش روى جوانان را كوچك نگرفته و با استمداد از پروردگار و عنايت امام زمان ارواحنا فداه در فكر چاره جويى و اصلاحِ وضعيت نابسامان موجود باشند. ان شاءاللّه.

ص: 31


1- - احكام بانوان: 148.

ص: 32

1-ضرورت تحصيل علم

اشاره

پى دانش و علم كوشش كنيد

روان روشن از نور دانش كنيد

تحصيل علم و دانش همچون نماز و روزه و ديگر فروعِ دين بر هر مرد و زن مسلمان و تحت هر شرايطى، فريضه و واجب شرعى است.

به اين احاديث زيبا توجّه فرمائيد:

پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

ز گهواره تا گور دانش بجوئيد.(1)

ص: 33


1- - نهج الفصاحه: 266 چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى

امام صادق عليه السلام فرمود:

يكى از واجبات الهى، طلب علم و دانش است.(1)

رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

تحصيل علم بر هر مرد و زن مسلمان لازم و واجب است.(2)

تحصيل هر علمى كه موجب عزّت و سرافرازى مسلمانان گرديده و زمينه استقلالِ كشور اسلامى را فراهم نموده و از خوارى و ذلّت ملت مسلمان پيشگيرى نمايد به مقدار نياز و كفايت جامعه، لازم و ضرورى است.

قرآن مجيد:

... خداوند هرگز تسلّطِ كافران را بر مسلمانان نمى پسندد.(3)

بنابراين تحصيلِ علوم روز از قبيل: اقتصاد، سياست، فرهنگ، بهداشت، صنعت و ديگر علوم موردنياز جامعه اسلامى كه موجب عزّت و شرف و استقلالِ كشور و

ص: 34


1- - بحارالأنوار: 1/172.
2- - بحارالأنوار: 1/177.
3- - سوره نساء: آيه 141.

مسلمانان مى باشد و گردِ ذلّت و نياز به بيگانگان و اجانب را از چهره ملتِ مسلمان مى زدايد، فريضه و واجب كفائى است.

و آموختن اين گونه علوم از همه گروه ها، حتّى از مُشرك و گمراه، مورد سفارش پيشوايان عاليقدر اسلام مى باشد.

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

علم و حكمت را فرا گيريد اگر چه گوينده آن گمراه و مشرك باشد.(1)

تحصيل چه علمى بر همه مسلمانان واجب است؟

بنا به فرموده پيشوايان دين، تحصيل علوم دين و آموزشِ احكام و اخلاق، واجب عينى است و يادگيرى و عمل به آنها بر فرد فردِ مسلمانان در هر شرايطى واجب و لازم مى باشد.

اكنون بايد ديد، حديثِ شريف پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم در موردِ وجوب تحصيل علم بر هر مرد وزنِ مسلمان،

ص: 35


1- - كودك: 1/22 به نقل از اثبات الهداة: 1/46.

دلالت بر وجوب تحصيل علوم فردى و اجتماعى روز دارد يا منظور لزوم آموزش علم دين و احكام مى باشد.

با توجّه به اينكه در عبارت حديث شريف، كلمه «كلّ مسلم» وجود دارد و همه مسلمان موظّف به يادگيرىِ آن هستند و باتوجّه به اينكه يك نفر مسلمان قادر به فراگيرى همه علوم فردى و اجتماعى از قبيلِ: صنعت، تجارت، كشاورزى و سياست، مهندسى، بهداشت، اقتصاد، فرهنگ و ديگرِ علوم روز نيست، فلذا به نظر مى رسد، مفهوم حديث شريف، تنها وجوب فراگيرىِ علم عقايد، اخلاق و احكامِ دين مى باشد؛ زيرا آموزش و تحصيل اصول عقايد و فروع دين و احكام و مسائل حلال و حرام، وظيفه عمومى است و عمل به آنها واجبِ عينى مى باشد و هر فردِ مسلمان، حتّى مسلمانى كه در قلب جنگل زندگى مى نمايد، چون مسلمان است و معتقد به اصول و فروعِ دين مى باشد، به حكم عقل موظّف به فراگيرى آنها به مقدار نياز و شرايط حال خود و به كارگيرى در شئون زندگى روزمرّه اش مى باشد.

در صورتى كه تحصيلِ علوم روز براى همه مسلمانان

ص: 36

ضرورتى ندارد و آموزش آنها به مقدار تأمينِ نياز جامعه بر بعضى افراد واجب بوده و از ديگران ساقط مى گردد.

به اين احاديث زيبا توجّه فرماييد:

پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

... منظور از علمى كه تحصيلِ آن بر هر مرد و زن مسلمان واجب مى باشد، علم تقوا و يقين است.

مؤلّف بزرگوار بحارالأنوار، مرحوم علاّمه مجلسى در توضيح اين حديث شريف مى فرمايد:

منظور از علم تقوا، آموختن دستورات و نواهى دين مى باشد كه به كارگيرى آنها، زمينه رهايى از عذابِ پروردگار را فراهم مى نمايد و منظور از علم يقين، علمى است كه با آموزش آن، معارفِ اصول دين شناخته مى شود.(1)

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

علم و دانش بياموزيد، اگر چه بر آموختن آن، ناچار به رفتن چين (و پيمودن راه دور) باشيد.

آنگاه فرمود:

ص: 37


1- - بحارالأنوار: 2/32.

مراد از تحصيلِ علم، علم خودشناسى است كه با آموختن آن، زمينه علمِ خداشناسى فراهم مى گردد.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

بر شما باد به گفتگو و مذاكره علم، زيرا با آموختن علم، حلال و حرام دين را فراخواهيد گرفت.(2)

تحصيل علم همراه با تقوا و معنويت

لازم به يادآورى است، تحصيلِ علوم روز هم كه مورد سفارش قرآن و پيشوايان دين مى باشد، داراى دو بال است كه با آنها به سوى ترقّى و كمال پرواز مى شود، يك بال تحصيل علم است و يك بال تقوا و معنويّت و ايمان مى باشد.

اگر تحصيل بدون معنويّت انجام گيرد، يك باله خواهد شد و نه تنها مفيد و سودبخش نيست بلكه زمينه سقوط و سرنگونىِ محصّل و انحطاط جامعه فراهم مى گردد.

ص: 38


1- - بحارالأنوار: 2/32.
2- - بحارالأنوار: 2/32.

پزشكى كه ايمان و تعهّد نداشته باشد، هر چند از تخصص بالايى برخوردار باشد، از حرفه مقدّس خود سوءاستفاده خواهد نمود.

اين گونه پزشكان، تنها مسئله ماديّات و اندوختن پول مَدّنظرشان بوده و هيچگونه توجّهى به آه و ناله بيمارانِ مستمند و فقيرى كه با دستِ تهى براى معالجه به مطبّ يا بيمارستان مراجعه مى نمايند، ندارند!(1)

دانشمندى كه تقوا و ايمان نداشته باشد، گلوله ها و خمپاره هايى در ميدان جنگ به كار مى گيرد كه به وسيله آنها، ميكروبهاى آلوده و خطرناكى در فضا منتشر مى شود كه پس از چندين سال بر اثر انتشار تشعشعات مسموم آنها، نوزادانِ معلول و بيمار متولد مى شوند!

اختراع موشك هاى قاره پيماى هسته اى، بمب افكن هاى بدون سرنشين و استفاده از آنها در جهتِ نابودى هزاران هزار نفر مردم بى گناه، نيز ناشى از

ص: 39


1- - ضمن احترام ويژه به پزشكان متعهّد و باايمانى كه بيماران مستمند را دلسوزانه يارى نموده و از هرگونه تلاش در جهتِ بهبودِ آنان مضايقه ندارند.

بكارگيرى علم و دانشِ بدون ايمان و تقوا مى باشد!

استفاده بدون فرهنگ از تكنولوژى و وسايل گوناگون فناورى، ماهواره، اينترنت، تلفن همراه، تلويزيون و... كه مى بايست در جهت پيشرفت هاى علمى به كار گرفته شود، به دليل از بين رفتنِ بال تقوا و ايمان، در جهتِ نابودىِ دين، اخلاق و جامعه اسلامى قرار گرفته است!!

و بالاخره! تحصيل علم بدون معنويّت و تقوا واستفاده بودن تعهد و ايمان از دانش با همه پيشرفت هاى اعجاب انگيزش، همچون مركبى راهوار امّا لجام گسيخته است كه زمينه سرنگونى و نابودى انسان ها را فراهم مى نمايد.

و با كمال تأسف! همانطور كه بازگو گرديد، چنين اتّفاق ناگوارى در برخى مراكز تحصيل كشورمان رخ داده و على رغم پيشرفت هاى علمى، فناورى، سياست و امتيازاتِ بين المللى، مشكلات اعتقادى و اخلاقى فراوانى جوانان ما را در سطح جامعه و حوزه هاى تحصيل تهديد مى نمايد، چرا كه به علّت تبليغاتِ ضدّاخلاق و ضدّ تربيتِ دينىِ دشمن در بدنه آموزش و

ص: 40

پرورش برخى مراكز تحصيل و گروهى از محصّلين كشورمان يك باله شده اند!

و چون اين واقعيت دردناك يكى از مشكلات اساسى جامعه و كشور عزيز اسلامى ما است، نگارنده همانطور كه بازگو گرديد پس از تحقيقات وسيع و بررسى هاى فراوان به منظور انجام وظيفه دينى، مطالب دلسوزانه و مستندى را از آسيب هاى موجود در مراكز تحصيل در اختيار علاقه مندان قرار داده و از اولياء و خانواده ها درخواست مى نمايد تا ضمن آگاهى از اين واقعيت هاى تلخ، آسيب شناسى نموده و براى حلّ اين مشكلِ عمومى و اصلاحِ وضعيّت نابسامان مراكز تحصيل چاره جويى نمايند.

و عزيزانى كه نسبت به عنوان كردن اين گونه مطالب بدبين بوده، عيب ها را ناديده گرفته و در فكرِ اصلاح وضعيت موجود و حفاظتِ فرزندانشان از آسيب هاى اخلاقى و اعتقادى نيستند، بالاخره دودِ بى تفاوتيشان به چشم خودشان مى رود و روزگارشان به همان روزى مى افتد كه اينك گرفتار مى باشند و براى نجات از آن

ص: 41

هم راه چاره اى پيدا نمى كنند.

چرا كه اين افراد توجهى به وضعيّت نامطلوبِ

حوزه هاى آموزش و آسيب پذيرىِ فرزندانشان نداشته و فقط در فكرِ كسبِ اعتبار و ارزش كاذب و دريافتِ عناوين و القابى از قبيل، ليسانس و دكترا براى دخترانشان به منظور وارد شدنِ آنها به عرصه كار و فعاليت در جامعه مى باشند و معتقدند كه دختران نيز تحت هر شرايطى به موازات مردان و در كنار مردان بايد دست اندركار فعاليت هاى حياتى و اجتماعى و سياسى گرديده و به وضع خود و جامعه سروسامان بدهند.

امّا غافل از اينكه دختران قبل از رسيدن به آرزوهاى خود، از قالب زنانه درآمده، نه قادرند در قالب مردانه درآيند و نه در قالب دخترانه باقى بمانند! بلكه گرفتار سردرگمى تحيّر و سرگردانى گرديده و زمينه آسيب پذيرىِ خود و مردان و جامعه را فراهم مى نمايند!

چرا كه مثلاً در يك دستگاه پيچيده كامپيوتر كه ابزار و پيچ و مهره هاى مختلف با ابعاد و اندازه هاى متفاوت در آن به كار رفته؛ چنانچه ابزار و پيچ و مهره هاى آن را

ص: 42

جابجا نمائيم، دستگاه كامپيوتر بكلى ساقط و مختل مى گردد.

زن و مرد نيز ويژگى هاى ساختارى و فطرى خود را دارند و هر كسى براى كارى ساخته شده است. زن از نظرِ خلقت و خصوصياتِ طبيعى، جنس لطيف ناميده شده است. كار زن نبايد با خصوصيات طبيعى او منافات داشته باشد، خسته و كوفته اش نموده، فكر او را دگرگون نمايد. از خودش، از مديريّت خانه، از فرزندش، از شوهرش منصرف سازد.

آثار منفىِ اختلاط در محيطِ تحصيل

مگر ممكن است يك دختر با آن روحيه ظريف و قلبِ عاطفى اش در محيطى مختلط در كنار معلّم و دانشجويان قرار بگيرد و ظاهر آراسته و نگاه هاى مسمومِ مردان در او اثر نكند؟! و آيا ممكن است يك استادِ مرد يا معلّم و مربّى يا دانشجوى مرد هر چند اهل تقوا و تزكيه باشد، چنان بر افكار و اميالِ نفسش مسلّط باشد كه نگاه و توجّه دخترى (به خصوص دختر زيبا) او

ص: 43

را از آلودگى و انحراف حفظ نموده و مجذوب زيبايى او نگرديده و از آثارِ منفى نگاه و ارتباط صوتى آن دختر درامان بوده و گرفتارِ آسيب نگردد؟!

و بالاخره، درچنين وضعيّتى چگونه مى توان از دختران و پسرانِ صاحب ايمانِ معمولى، حتّى ايمانِ بالا، انتظار داشت به نفسِ خود اعتماد ورزيده، بر افكار و اميال خود مسلط گردند و گرفتار گناه و انحراف نشوند؟!

حالا ماجراى يكى از شخصيت هاى بافضيلت و برجسته را كه درمسير تعليم و تعلّم قرآن به يك زن نامحرم، گرفتارِ گناه گرديده بخوانيد تا روشن شود كه اختلاط و ارتباط با نامحرم در هر شرايطى و در هر صورتى و از هر فرد باايمان و تقوا و پرهيزكارى خطرناك و آسيب پذير بوده و هيچ گاه افرادِ معمولى كه از مراحلِ تقوا و كمالاتِ نفس و وارستگى برخوردار نيستند و تمام معلوماتشان در يك يا چند رشته تخصصى روز محدود مى باشد، ادعا ننمايند كه در رويارويى و اختلاط و نگاه به نامحرم در كلاسِ درس يا در مجالس سخنرانى

ص: 44

مختلط و مراكز عمومى، مجذوب نگرديده و در ذهنشن تصويرى از جنس مخالف و در نفسشان تهييجى از ميل جنسى پيدا نشده و از آثارِ منفى اختلاط با نامحرم مصون و محفوظ خواهند بود.(1)

اين ماجراى تكان دهنده را بخوانيد:

آسيب پذيرىِ شخصيّتى بافضيلت در مسير تعليم

قرآن به نامحرم

يكى از ياران و شاگردان بافضيلت امام باقر و امام صادق عليهماالسلام مى گويد:

من به زنى قرآن ياد مى دادم. يك بار هنگام آموزش قرآن بدون اختيار با او شوخى كردم! وقتى كه خدمت امام باقر عليه السلامرسيدم، آن بزرگوار (قبل از هر صحبتى) فرمود: به آن زن چه گفتى؟! (چرا با آن زن شوخى كردى؟!) من (از شرم و خجالت) دست بر روى صورت خودگذاشتم!

امام عليه السلام فرمود: ديگر نزد آن زن نرو (و ارتباطت را

ص: 45


1- - مضامين اين قسمت برگرفته از نوشتار آقاى دكتر احمد صبور اردوآبادى در كتاب نگاه پاك زن: 1/175 به بعد.

با او قطع كن).(1)

اين يار و صحابى امام باقر عليه السلام شخصيّتى بافضيلت و داراى كمالات و تزكيه نفس مى باشد و آن زن هم فردى مسلمان، شايسته و جوياىِ علم دين و در مسير آموزش قرآن بوده و هر دو با اطمينان خاطر و در شرايطى مناسب به تعليم و تعلّم قرآن مشغول بوده اند.

ولى به هر حال معصوم نبوده و با اندكى غفلت گرفتارِ گناه شده، از مسير تقوا منحرف گرديده و زمينه ناراحتىِ امامِ زمان خود را فراهم كرده اند.

و بالاخره، مسئله رويارويى و اختلاط با نامحرم تا آن حدّ حايز اهميّت مى باشد كه شخصيّتى مانند جناب يوسف عليه السلامنيز كه داراى مقام عصمت مى باشد، در برابر زنان مصر، صراحتا از طغيان نفس خود به رحمت پروردگار پناه برده و از خداوند كمك و يارى مى طلبد.(2)

اينها كليّت مطالبى بود كه به عنوان هشدار و روشنگرىِ پدر و مادرها، جوانان عزيز و مسئولينِ امور

ص: 46


1- - وسائل الشيعه: 14/144 حديث 5 .
2- - قرآن مجيد: سوره يوسف: 53.

تربيتى بازگو شد. اكنون به بررسى جزئيّات وضعيّت مراكز مختلف آموزش و پرورش پرداخته تا در جريان خطرات جدّى اخلاقى و اعتقادى موجود در برخى مقاطع تحصيل و وضعيّت نونهالان، نوجوانان و جوانانِ قرار گرفته و در فكر اصلاح و سالم سازى مراكز تربيتىِ عزيزانمان باشيم.

ص: 47

ص: 48

2-نوجوانان و جوانان در دوران اضطراب و عصيان

اشاره

عصر حاضر، عصر نگرانى، دلهره، اضطراب و سرگردانى و دوران حيرت و عصيان نوجوانان و جوانان نام گرفته است.

اين پديده شوم را دنياى غرب با گسترشِ فناورى و تكنولوژى بدون فرهنگ به ارمغان آورده و ذهن جوانان عزيز را به دين گريزى و عصيانگرى و پيروى از عادت ها و رسم و رسوماتِ فرنگى ها مشغول نموده است!

اين مسئله باعث تأسّف است كه نسل گذشته با اينكه دوران جوانى خود را در حكومت غيراسلامى سپرى كرده است، در عين حال انسانهايى باشور، مؤمن، حماسه آفرين و مسلمان بار آمده و با حيرت و حسرت

ص: 49

به جوانان سرگشته و حيران و نسلِ مضطرب و نگرانِ امروز تماشا مى كنند!

و اين بدان جهت است كه نسل گذشته با جنگِ نمايان و آشكار دشمن در جهت فروپاشى دين، اخلاق، حيثيت و عفت جامعه اسلامى مواجه بود و جوانان غيرتمند و باايمان آن دوران على رغمِ شيوع علنىِ بى بندوبارى و فساد و با وجود اختناق و محدوديت هاى تبليغات دينى، از ايمان، حيثيّت و سنت هاى دينى خود حفاظت نمودند.

امّا نسل سرگشته امروز با جنگ نرم، تهاجم فرهنگى، تزوير و نيرنگ استعمار و دشمن مواجه است كه نتيجه اى جز دين گريزى،اضطراب و حيرت عايدش نشده است!

فسانه ها هم خواب آورد، فسانه من

ز چشم، خواب ربايد، فسانه عجبى است!

به هر صورت، در وضعيت آشفته كنونى، اين مسئله مورد سؤال است كه: براى رهايى از معضلاتِ موجود راه نجاتى وجود دارد؟ و آيا دين و دستورات دينى، سخنى

ص: 50

براى گفتن و نجاتِ نسل جوان از اين همه نگرانى و عصيان دارد؟

در پاسخ اين سؤال بايد گفت:

دين سخنان مستدل و متبين فراوانى براى درمان همه بيمارى ها از جمله اين بيمارى مُهلك داشته و راه كار اساسى براى رهايى نسل سرگردان كنونى ارائه داده است كه بايد به فكرِ يافتن و به كار بستن آن باشيم.

اكنون به منظور يارىِ اسلامِ مظلوم و بى ياور و نجات جوانان و نوجوانان سرگشته، به معرفى گوشه اى از آموزه ها و انديشه هاى دين و بررسى چگونگى تربيت فرزند در دورانِ مختلف زندگى پرداخته تا با به كارگيرى اين دستورالعمل ها، جوانان و نوجوانان را با قرآن و سنت و همچنين با پدر و مادرها آشتى داده و با ايجاد دوستى با والدين و محبّت متقابل آنها را متعهد، با شور و با هدف بار آورده تا از زندگى باصفا و صميميت برخوردار گردند.

اميد است با به كارگيرىِ مطالب اين كتاب، پدر و مادرها نيز، نيازهاى روحى، روانى و معنوىِ عزيزانشان

ص: 51

را به موازاتِ نيازهاى مادّى آنان درنظر گرفته و با جبرانِ اشتباهات گذشته خود، روح و روانِ نوجوانان و جوانان را با تربيت صحيح دينى آشنا نمايند.

نوجوانان و جوانان عزيز نيز با پدران و مادران خود مأنوس باشند، آنان را از خود دانسته، با آنان مهربانانه برخورد نموده و به سخنانِ دلسوزانه آنان گوش دهند.

در اين كتاب، نخست اشاره اى به خانواده و تربيتِ مطلوب فرزند در خانواده دينى و غيردينى داشته، سپس با تقسيم بندى دوران زندگىِ كودكان به هفت سالِ اول، هفت سال دوم، هفت سال سوم و هفت سال چهارم، دوره هاى زندگى عزيزانمان را درخانه، مهد، كودكستان، دبستان، راهنمايى، دبيرستان و دانشگاه از نظرِ تربيت هاى دينى و غيردينى و همچنين وضعيّت اخلاقى و اعتقادى محيط هاى تحصيل و معاشرت بررسى مى شود.

خانواده و تربيتِ فرزند

جامعه ما متشكّل از دختران، پسران و مردان وزنانى

ص: 52

هستند كه از كانونِ كوچك خانواده به اجتماع بزرگ قدم نهاده اند و هر درسى را كه از پدر و مادر و محيط خانه فراگرفته اند در اجتماع به مرحله عمل مى رسانند.

و چون فرزند در دامن مادر پرورش مى يابد، مادر بيشترين نقش را در تربيت و سرنوشت فرزند به عهده دارد، از اين رو دقت و آگاهى در انتخاب همسرِ شايسته و مربّى لايق مورد تأكيد و سفارش پيشوايانِ دين مى باشد.

ايمان، عقل، اخلاق، عفت و نجابت از جمله مسائلى است كه در انتخاب همسر بايد مورد توجّه قرار بيگرد و همچنين مسئله شرافت و اصالت خانوادگى نيز از مسائل لازم و ضرورى در انتخاب همسر مى باشد تا با برخوردارى از مجموع اين صفات ارزنده، زمينه پرورش فرزندان صالح و نيكوكار در دامنِ مادرِ باايمان و

باشرافت و بااصالت فراهم گردد.

پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

از گياهانى كه بر مزبله ها مى رويد، اجتناب كنيد.

سؤال شد: يا رسول اللّه! مقصود از گياه و سبزى كه در مزبله مى رويد چيست؟

ص: 53

فرمود: زن زيبايى كه در خانواده پست و فرومايه پرورش يابد.(1)

بنابراين پس از انتخابِ همسر شايسته، باايمان و باشرافت، افتخار زنان ما اين مى شود كه جا پاىِ مربّيان حقيقى، خاندان رسالت و انبياء عليهم السلام گذاشته و كار تربيت

انسان را به عهده گرفته و با اجراى نقش مادرى، برترين جايگاه و بالاترين افتخار را براى خودكسب مى كنند، زيرا اين وظيفه عاطفى را هيچ مرد حتّى همسر و هيچ زن بيگانه انجام نخواهد داد.

فطرت پاك كودك

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هر كودكى براساس فطرت پاك دينى آفريده مى شود (اساس اوّليه دين در فطرت تمام كودكان وجود دارد) اين فطرت همواره ادامه دارد تا اينكه پدر و مادرش او را (براساسِ خواسته هاى خودشان) به آئين ديگرى مثل يهودى گرى و مسيحى گرى (و يا

ص: 54


1- - وسائل الشيعه: 14/29.

صفاتِ ناپسند ديگر) بكشانند.(1)

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

قلب و روح نونهالان همچون زمين خالى از گياه و درخت است كه هر بذرى در آن افشانده شود مى پذيرد.(2)

كودكان هديه و امانت هاى الهى هستند كه پروردگار به فطرت و سرشتِ پاك به پدر و مادر ارزانى داشته است. والدينى كه وظيفه خود را در موردِ تربيتِ صحيح آنان بخوبى انجام دهند، اداء امانت نموده و در پيشگاه پروردگار سرافراز بوده و مستحقّ پاداشند.

و آنها كه از وظيفه الهى خود سرپيچى كرده و نسبت به تربيت و رفتار كودكشان سهل انگارى نمايند، به خود و فرزندان و اجتماع خيانت كرده و در فرداى حسابرسى در پيشگاه پروردگار مجازات خواهند شد.

امام صادق عليه السلام فرمود:

احاديث (و احكامِ صحيح) اسلامى را به فرزندان

ص: 55


1- - بحارالأنوار: 30/281 چاپ ايران.
2- - بحارالأنوار: 1/223 چاپ ايران.

خود هر چه زودتر بياموزيد، قبل از آنكه دشمن و مخالفين بر شما سبقت گيرند و دلهاىِ فرزندان شما را با سخنان نادرست خويش اشغال نمايند.(1)

امام سجاد عليه السلام فرمود:

حق فرزند آن است كه بدانى او از توست و در اين دنيا چه خوب باشد چه بد، وابسته به توست و تو مسئولِ سرپرستى او هستى، تا او را خوب تربيت كنى و او را به راه پروردگارش راهنمايى كرده و بر اطاعت از اوامر الهى يارى نمائى، زيرا كه در برابر رفتار خوب او اجر و ثواب مى برى و در مقابل گناه و معصيتش كيفر و مجازات مى شوى.

پس طورى درباره او رفتار كن كه در دنيا به عمل نيك و حُسنِ رفتار او افتخار كنى و در پيشگاه خداوند نيز به خاطر حسنِ انجام وظيفه و سرپرستى صحيح و رسيدگى درست بر رفتار او معذور باشى.(2)

ص: 56


1- - اصول كافى: 6/47.
2- - حقوق از ديدگاه امام سجاد عليه السلام: 47 به نقل از خصال صدوق.

تربيت صحيح كودك در هفت سال اوّل زندگى

اسلام پدران و مادران را موظّف نموده تا كودكان خود را براساس قوانين فطرت و مقررات حكيمانه الهى پرورش داده و نيازهاى جسمى و روحى آنان را طبق موازين صحيح فطرت تأمين نمايند، زيرا دوران كودكى دوران شكل گيرىِ شخصيت و بارگيرى فضايل و رذايل اخلاقى طفل مى باشد. همانطور كه شكوفه هاى اخلاقى و فضايل انسانى در دوران كودكى به بار نشسته و طفل را به كمال وكرامت مى رساند، بيشترين رذايل اخلاقى و صفات ناپسند نيز در زمانِ كودكى شكل گرفته و زمينه انحراف و فساد طفل را فراهم مى نمايد. از اين رو پيشوايان عاليقدر اسلام به تربيت صحيح فرزند و توجّه به مسائل معنوى و سجاياى اخلاقى كودكان تأكيد فرموده اند تا اساسِ سلامت اخلاق آنان در دوران كودكى پى ريزى گرديده و دچار انحراف اخلاقى و امراض روانى نگردند.

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

بهترين ارثى كه پدران مى توانند به فرزندان خويش

ص: 57

بدهند، ادب و تربيت صحيح است.(1)

پدر و مادر مسلمان!

فرزندان پاره تن و سرمايه زندگى شما هستند، جايگاه كودك در هفت سالِ اوّل زندگى، كانون گرم خانواده و آغوش پر مهر و محبّت پدر و مادر مى باشد.

در اين دوران كه نونهالتان با دنياىِ خارج خانه كم تر ارتباط دارد، سعى نمائيد با بدآموزى هايى كه از سوى دشمن در قالب رسانه ها و شبكه هاى مخرّب فناورى و بازى هاى فكرىِ بدون فرهنگ ارائه مى شود، تماس نداشته باشند. در اين دوران ضمن شخصيّت دادن به كودكان و ايجاد رابطه عاطفى، آنان را با سرگرمى هاى سالم مأنوس نموده و بنابر آموزه هاى دينى، خود را هم بازى و هم سطحِ كودك قرار داده تا كودك با پدر و مادر و خانواده انس گرفته و در درازمدت زمينه رشد فكرى او در جهت آموزه هاى مثبتِ خانواده فراهم شود.

ص: 58


1- - غرر الحكم: 1/79 چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى.

به اين حديث زيبا و آموزنده توجّه فرماييد:

كسى كه كودكى دارد، بايد رفتارِ كودكانه بااوداشته باشد.(1)

بنابراين بايد براى تربيتِ صحيح كودك براى او وقت گذاشت تا دوران هفت سال اوّل زندگى او با بازى و سرگرمى با پدر و مادر پُر شود و از دوران كودكى با والدين، دوست و رفيق شده و با نقش بستنِ اين اثر عاطفى در ذهن و روانكودك، در بزرگى نيز با پدر و مادر، رفاقت و دوستى داشته باشد.

و ديگر اينكه بنابر دستورالعملِ دينى:

كودك بر پدر و مادر، حكومت و فرمانروايى دارد و والدين با تحمّل امر و نهى او، زمينه دوستى و رفاقت بيشتر كودك را با خود فراهم مى نمايد.

اين حديث زيبا را بخوانيد:

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

كودك، هفت سال اوّل عمر، آقا و رئيس و فرمانروا

ص: 59


1- - وسائل الشيعه: 15/203.

است.(1)

امّا با كمال تأسّف! اغلب پدر و مادرهاى امروزى از تربيت صحيح كودك غفلت نموده و به علت كار و اشتغال فراوان و گرفتارى هاى امور زندگى، فرصت زيادى براى رسيدگى به كودكِ خود نداشته وبه جاى توجّه به آموزه ها و بدآموزى ها، نونهال خود را به مَهد فرستاده و يا مقابل بازى هاى رايانه اى و تلويزيون رها كرده و هيچگونه نظارتى هم بر فرهنگ و كيفيتِ استفاده از اين گونه وسائل را ندارند. در نتيجه نقش تربيتى پدر و مادرها كم رنگ گرديده و بازى هاى رايانه و برنامه هاى تلويزيونى براى كودك الگو شده و نونهالِ معصوم گرفتار تأثيراتِ منفىِ اخلاقى، ناهنجارى ها و عوارضِ روحى، روانى و جسمى از قبيل پرخاشگرى،خشم، خشونت و اضطراب گرديده است!

تا آنجا كه به گزارش متخصصان؛ به دليل ناآشنايى و غفلت والدين از عارضه هاى ناشى از بازيهاى رايانه اى و نبود قوّه قدرتمند در كشور، دايره آسيب پذيرى كودكانِ

ص: 60


1- - بحارالأنوار: 104/95.

ايرانى بيش از ديگر كودكان دنياست!(1)

و اين در حالى است كه نونهالان معصومِ ما تقصيرى ندارند، وقتى كه تربيتِ آنان، تربيت فناورى باشد و ساعاتى را هم كه در خانه هستيم، به جاى گفتگو و ارتباط عاطفى و به جاى مهيّا نمودن وسائل تفريحى سالم، برايشان تلويزيون روشن كرده و خودمان نيز، برنامه هاى خشن و احيانا غيراخلاقى را همراه با كودكانمان ساعت ها تماشا مى كنيم، قهرا نونهالان ما قربانى بى توجّهى ما شده ودرمعرضِ آسيب هاى جدّى اعتقادى واخلاقى قرار

مى گيرند.

اين گزارش تكان دهنده را از كيفيت مبتذل بعضى از فيلهاى تلويزيونى بخوانيد:

پخش فيلم سينمايى «رفيق فابريك» از تلويزيون

تهران (شبكه 5) موجب خشم و حيرت خانواده ها گرديده. اين فيلم كه حتّى يك دقيقه آن خالى از

ص: 61


1- - روزنامه خراسان: 18199تاريخ 3/6/1391.

جملات و اشارات و رفتارهاى ركيك و مستهجن و ضداخلاقى نبود، دقايقى پس از اذان ظهر در حالى پخش شد كه خانواده ها منتظرِ پخش مطالبى مناسب براى ارتقاء اخلاقِ فرزندان خود بودند! جمع كثيرى از بازيگران نمايش هاى كوچه بازارى در اين فيلمِ عارى از هنر و خلاقيّت و فاقد كارگردانى و كشش داستانى حضور دارند و خريد آن مصداق بارز دور ريختن بيت المال و اهانت به شعور و اعتقادات مخاطبان سيماى جمهورى اسلامى محسوب مى شود.(1)

عزيزان! بچه هاى من و شما به چنين وضعيّتى و وضعيّت مبتذل بازى هاى رايانه اى و وسائل فناورى عادت كرده اند و به جاى گوش دادن به حرف من و شما كه پدر و مادرشان هستيم، همان برنامه هاى ضد اخلاقى را تماشا مى كنند، يعنى همان برنامه هايى كه به آنان رحم نخواهد كرد و قصد نابوديشان را دارد؟

ص: 62


1- - روزنامه خراسان: 18326 تاريخ 7/11/1391 به نقل از جمهورى اسلامى.

هشدار به پدرها و مادرها

پدر و مادر مسلمان! وسائل فن آورى هر روز بر ما تسلّط بيشترى مى يابد، بايد نگرانِ آثار مخرّب برنامه هاى آنها براى خود و خانواده و مخصوصا كودكان باشيم.

براى فرزندانمان وسائل تفريحى سالم تهيه نموده و آنان را با تفريحات مفيد و سالم سرگرم نمائيم. نگذاريم ساعت ها در مقابل تصاوير تلويزيونى و ديگر وسائل فناورى پِلك زده و گرفتارِ عوارض روحى و جسمى گوناگون گرديده، قربانى آثار مخرّب و ويرانگرِ خشونت و هيجان فيلم هاى بدآموز و داستان هاى افسانه اى ستاره هاى بى فرهنگ و بى رحم شده، اعتقادات و ارزش هاى فطرى و الهى آنان جريحه دار گردد.

پدر و مادر مسلمان! نمى توان كودكان را هنگامى كه در مقابل تلويزيون و ديگر نمايشگرها نشسته اند سرزنش كرد، چرا كه آنها تقصير ندارند، ما زمينه استفاده بدون فرهنگ تلويزيون و نمايشگرها را براى كودكان بى گناهمان فراهم نموده ايم و آنها هم از آنچه در

ص: 63

صفحه تلويزيون و ديگر وسايل فناورى مشاهده مى كنند، الگو مى گيرند.

تصوير و تكنيك هايى كه ديده اند در آنان مؤثر مى شود و به صورت يك عادت روانى، ريشه در اعماق آنها دوانيده و پس از اينكه قدم به مدرسه مى گذارند، اعتبار مدرسه و معلّم و معلّمى برايشان بى ارزش مى شود.(1)

اكنون پس از بررسى وضعيّت تربيت كودكان در خانواده به سراغ مهدكوك و كودكستان مى رويم تا از موقعيّت عزيزانمان در دومين جايگاه آموزش و پرورش و آسيب هاى پيش روى نونهالانمان در مهد و كودكستان با اطلاع شويم.

(با احترام ويژه و قدردانى از مديران لايق و باايمانِ تعدادى از مهدها و كودكستان هايى كه رعايت مسائل دينى و اخلاقى را مى نمايند).

ص: 64


1- - مطالب تفصيلىِ تلويزيون و نمايشگرها را در جلد سوم اين مجموعه بخوانيد.

آزادى! يا بى رحمانه ترين ظلم!

پدر و مادر مسلمان!

كسانى كه مى خواستند به تقليد از غرب، ايرانى از هر نظر اروپايى بشود! به مقصود خود رسيدند! مادران و فرزندان را از هم جدا كرده و هر كدام را به سويى فرستادند!

مادارن را برخلاف شايستگى فطرى از تعليم و تربيت فرزند و اداره زندگى محروم نموده و به اداره، شركت و بازار در جمع نامحرمان گسيل داشتند! و كودكان معصوم را نيز از سايه پدر، از بوسه مادر و از مهر پدر و مادر محروم نموده و راهى مراكزِ عارى از عواطف و احساسات، مهد و كودكستان نموده و با شعارِ عوام فريبانه خود، بى رحمانه ترين ظلم ها را، آزادى، عدالت و طرفدارى از زن ناميدند!!

ص: 65

ص: 66

3-جابجايى مهد و كودكان با آغوش پرمهر و محبّت مادر و كانون گرم خانواده!

اشاره

خانه و محيط خانواده، مدرسه اى است كه استعدادهاى درونى كودك را شكوفا نموده و به او درسِ فضايل اخلاقى آموخته و نيازهاى جسمى و روحى كودك را تأمين مى نمايد، در صورتى كه مَهد و كودكستان هرگز نمى تواند اين گونه فرزندان تربيت كند.

اشتباه بزرگِ زنانِ شاغل

زنِ امروزى با به دست آوردن مدرك به خاطر نمايشِ شخصيّت اجتماعى، از پاره تنش چشم پوشيده و در اداره، شركت و بازار استخدام مى شود!

ص: 67

مادرى كه فرزند دلبندش را از دامن پُر مهر و محبّت خود و محيط گرم خانواده جدا نموده و او را به مهد و كودكستان مى سپارد، مرتكب اشتباه بزرگ و جبران ناپذيرى مى گردد.

مادرِ شاغل، محبّت، عاطفه و احساسات خود را فداىِ ماديات اندك، تجمّلات، فخرفروشى، چشم و هم چشمى و خواسته هاى نفس خود نموده و فرزند عزيزش را در محيطى ناامن و آسيب پذير رها مى سازد!

وضعيّت اسف بار مهد كودك و كودكستان

قبل از شروع سال تحصيلى، اطّلاعيه هاى تبليغاتىِ فراوانى به منظور جلب مشترى و تجارت منتشر مى شود كه خصوصيات و برنامه هاى مهدكودك و كودكستان ها بر روى آگهى ها درج مى گردد. در يكى از آن اوراق تبليغى با چاپ جدول هاى زيبا و رنگين، رشته هاى آموزشى مهدكودك را چنين ترسيم كرده بود:

قرآن، نقاشى، ژيمناستيك، مجسمه سازى و موسيقى و بعضى آموزش هاى ناموزون

ص: 68

اين نوع اطّلاعيه ها منحصربه فرد نبوده، از طرف مؤسسات زيادى پخش و منتشر مى گردد!

اى كاش اين تاجرهاى سودجو و دايه هاى پول پرست شرم مى كردند، آموزش كلام خدا، قرآن عزيز را كنارِ آموزش ... و موسيقى قرار نمى دادند و با اين گستاخى خود، قلب نازنين امام زمان عليه السلام را جريحه دار نمى كردند!

چه سنخيّتى بين نور و ظلمت! قرآن كتاب مقدس آسمانى و...!!

آرى! اين مهدها و كودكستان ها محلِّ آموزش، تربيت و تغذيه روح و جان فرزندان و پاره تنمان مى باشند كه با قلب و روح پاك و آميخته با فطرت دين و معرفت خداوند متولد گرديده و به عنوان امانت در اختيار پدر و مادر قرار گرفته اند!

مگر درآمد ناچيز، چشم و هم چشمى، تجمّل گرايى،فخرفروشى و اشتغال در جمع نامحرمان چه ارزشى دارد كه نور چشمانمان را از خود جدا كرده و به اين مراكز آلوده مى سپاريم؟!!

ص: 69

هيچ احساسى جايگزين عواطف و احساسات مادر نمى گردد!

عواطف و محبّت مادر به قدرى نيرومند است كه هيچ احساس و محبّتى جايگزين آن نمى گردد. دل مادر لبريز از مِهر فرزند است و در راه حفاظت و پرورشِ او از هيچگونه فداكارى مضايقه نمى كند.

وقتى مادر به روى بچّه ى خود لبخند مى زند، هنگامى كه فرزند، خود را به سينه مادر مى چسباند، موقعى كه از روى مهر و محبت او را مى بويد و مى بوسد، موجى از نشاط و لذت در اعماق روح كودك پديد مى آيد و در چهره و چشمان او نشاط و شادمانى ديده مى شود.

گاهى كودك گريه مى كند، نه دردمند است نه گرسنه. گريه او درخواستِ نوازش است. براى غذاىِ روانش فرياد مى زند، او گرسنه مهر و محبت است. به محض اينكه مادر او را در آغوش مى گيرد، به سينه مى چسباند و دست نوازش به سرش مى كشد، ساكت مى شود.

در تجربيات اخير ثابت شده كه صداى قلب مادر براى كودك از هر آهنگ موزونى جذّاب تر و دلنشين تر

ص: 70

است. موقعى كه صورتش روى سينه مادر قرار مى گيرد و صداى قلب مادر را مى شنود، آرام مى شود.(1)

مقايسه آغوش گرم خانواده با زندگى فرزندان در مهد و كودكستان

زندگى بچه ها در مهد و كودكستان از جهات ظاهرى بسيار خوب و مطبوع است. لباس هاى پاكيزه و زيبا، سرها شانه كرده و موها مرتب است. شرايط بهداشتى كامل و مجهّز مى باشد. اتاق ها با اصول فنّى ساخته شده است. غذاهاى كودكان با برنامه هاى صحيح تهيه مى شود. تمايلات جسمى بچه ها از نظر بازى و خواب و... تأمين گرديده است. امّا مهد و كودكستان قادر نيست جايگزين آغوش گرم خانواده شود و سرپرست كودكان نمى تواند مانند مادر تمام عواطف و احساسات كودك را ارضا نمايد.

علاقه يك نفر زن كه به منظور تجارت و كاسبى از صد نفر كودك سرپرستى مى كند با احساس و عشقِ

ص: 71


1- - برگرفته از كتاب كودك: 1/265.

سوزانِ فطرى مادرى كه از كودك خود نگهدارى مى كند فرق بسيار دارد.

نوازشهاى اختصاصى كه در كودك ايجاد شادمانى و انبساط مى كند، تنها در دامن مادر است نه در مهد و كودكستان و بين صد نفر كودك.(1)

و بالاخره، مهد و كودكستان در محيطى كه كودكان را با موسيقى و... سرگرم مى نمايد، هرگز نمى تواند فرزندانى آزاده و فداكار بار بياورد، چراكه مهد و كودكستان تجارت خانه است و هدف مؤسسين آنها ابتدا كسب كردن و تجارت است، آنگاه تربيت، آن هم تربيت سطحى.

البتّه كودكانِ مهد و كودكستان هايى كه تا حدودى مسائلِ دينى و اخلاقى در آنها رعايت مى شود از دايره آسيب پذيرى كلى استثنا بوده و تا اندازاى از آفت هاى اخلاقى محفوظ مى باشند.

امّا چون هيچ احساسى جايگزينِ احساس و مهر و محبت مادر نيست، هرگز هيچ مهد و كودكستانى هر

ص: 72


1- - همان: خلاصه صفحات 265 تا 281.

چند رعايت اصول دينى و اخلاقى رانمايد قادر نيست جايگزين آغوشِ گرم مادر گردد و عواطف و احساسِ كودكان در اين مراكز نيز جريحه دار شده و گرفتار آسيب هاى جدّى روحى و جسمى و عاطفى گرديده و در نهايت كودكانى بهانه گير و دردسرساز خواهند بود.

مهد و كودكستان از نگاه جرايد

پرخاشگرى و لجبازىِ كودكان مهد

خانم س. شاغل:

فرزندان ما خانم هاى شاغل به ناچار بيشتر از اينكه فرزند ما باشند، فرزندان مهد كودك اند. من خود فرزندم را از ساعت 6 صبح تا 7 شب به مهد كودك مى سپارم. وقتى هم به منزل مى رسم، آنقدر خسته ام كه فرصت رسيدگى به او را ندارم و بايد كارهاى فردا را انجام دهم.

فكر مى كنم علت پرخاشگرى و لجبازى بيش از حدّ كودكم نيز همين باشد، چون او از 6 ماهگى تا الآن كه 5 سال و نيم است همه اوقاتش را در مهد كودك سپرى كرده است. او نه از من حساب مى برد و نه از پدرش!

ص: 73

نمى دانم اين تأثير را از رفتار هم سن و سالهايش در مهد كودك ياد گرفته و يا در اثر دورى از خانواده چنين شده؟!(1)

روان شناس عضو هيئت علمى دانشگاه:

... كودك بايد در آغوشِ مادر، از محبّت او ارضا شود، به خصوص در 5 سال اوّل زندگى كودك به اين رابطه نياز دارد، و همين رابطه مستحكم است كه از طغيان هاى نابهنجار جوانى جلوگيرى مى كند. اگر نيازهاى او برآورده نشود، كودك نسبت به محيط زندگى نامطمئن و در نتيجه پرخاشگر و لجبازمى شود.(2)

كودك و دلهره جدايى از مادر

خانم شاغل:

كودكى 3 ساله دارم كه علاقه و وابستگىِ شديدى به من دارد، من قبلاً خانه دار بودم، امّا يك ماه است

ص: 74


1- - روزنامه خراسان: 17157 تاريخ 26 آذر 1387.
2- - روزنامه خراسان: 17157 تاريخ 26 آذر 1387.

شرايط استخدام من در يك بيمارستان فراهم شده است، ولى متأسفانه نمى توانم كودكم را به مهد بسپارم، چون او در هنگام ورود به مهد حاضر نيست از من جدا بشود.(1)

وحشتناك ترين و سخت ترين روز زندگى

مادر بيچاره 3 سال است كه براى نگهدارى از فرزندش در مرخصىِ بدون حقوق بسر مى برد، وابستگى او به كودكش چنان است كه حاضر نيست حتّى يك لحظه براى رسيدگى به كارهاى ضرورى او را به دست كسى بسپارد. روزهاى باقى مانده از مرخصى مى گذرند و موعدِ تحويل فرزندش به مهد كودك فرامى رسد.

شب را تا صبح با دلهره اى به وسعت يك تنهايى بزرگ بالاى سر كودكش مى نشيند. كودك آرام خوابيده و مادر دستى به موهايش مى كشد. انگار اين نوازش ها، زخم هاى ناشى از اضطرابش را التيام مى بخشد.

از سپيده صبح مى ترسد! از اينكه طلوع خورشيد

ص: 75


1- - روزنامه خراسان: 17157 تاريخ 26 آذر 1387.

مصادف است با اولين جدايى او و فرزند دلبندش، ذهنش پُر از مجهولات است و دلش سرشار از دلهره...!

صبح لباس كودكش را بر تن مى كند او را به مهد كودك مى برد.

با خود مى گويد: امروز را توى صفحه ى تقويم به عنوان وحشتناك ترين و سخت ترين روز زندگى يادداشت خواهم كرد!

مربّى مهد با رويى گشاده جلو مى آيد تا كودك معصومش را در آغوش بگيرد. اشك هاى مادر بر روى گونه اش جريان مى يابد و كودك با ديدن اضطراب او دستها را دور گردن مادر بى وفا حلقه مى زند و با اشك و آه، فريادى بلند سر مى دهد! او تاكنون حتّى لحظه اى را جدا از مادر نبوده است. مادر، احساسات، عواطف، فرياد و اشكِ پاره تنش را به خاطر كار، شخصيّت و اعتبار كاذب ناديده گرفته، كودكِ گريانش را با يك دنيا دلواپسى و ترديد تنها مى گذارد و دنبال اشتغالش مى رود!!

مادر مى رود و صداى فريادهاى التماس آميز كودكِ

ص: 76

معصوم در فضاى صحن مهد كودك مى پيچد!

مامان! تو رو خدا نرو...! طاقت ندارم...!!(1)

مادر! مى شه نرى سرِ كار؟!

بچه ها به ويژه در سالهاى اوّل زندگى، ديوانه وار عاشق و دلبسته مادرشان هستند... وقتى مادرى هنگام رفتنِ سر كار با فرزندش خداحافظى مى كند، كودك با خود فكر مى كند، اگر مادر به من علاقه دارد چطور نمى خواهد هميشه در كنارم باشد و همين افكار موجب بروز رفتارهاى ناهنجارِ كودكان از جمله خشم، بى تفاوتى، انزواطلبى، بهانه گيرى و... مى گردد!

مادران شاغل نيز، حال و روزى همچون فرزندانشان دارند. آنها هر روز با دلى پر رنج كودكان خود را رها كرده و از لذت بازى و صحبت عزيزانشان محروم هستند و اين رنج و اندوه با سپردنِ كودكانشان به مهد كودك چندين برابر مى شود...

ص: 77


1- - روزنامه خراسان: 17157 تاريخ 26 آذر 1387.

بانوان شاغل كه احساس مى كنند براى بچه هايشان كم گذاشته اند، در خود احساس نوعى گناه همراه با اضطراب، تشويش و سرزنش مى نمايند كه عاقبت آن آسيب جدّى در رابطه بين مادر و فرزند مى شود!

زنان شاغل در ماه هاى آغازينِ پس از تولد نوزاد در اولين روزهاى دورى از فرزند خود و حضور در سر كار، دچار ضربه روحى شديد و ناگهانى مى شوند، به طورى كه نمى توانند تمركز لازم را از لحاظ روحى و عاطفى داشته باشند!...

و بالاخره بايد باور كنيم و بپذيريم كه براى كودك بسيار سخت است كه هر روز با كسى كه دوستش دارد، خداحافظى كند و با سوز و آه بگويد:

مادر! مى شه نرى سرِ كار؟!!!(1)

مادر بى عاطفه!

صبح وقتى داخل اتوبوس شدم، مادرى را ديدم كه كودكش را براى پياده شدن از اتوبوس همراهى مى كرد

ص: 78


1- - جام جم: 4 شهريور 1387.

و كودك با نگرانى دستش را از دست مادر جدا كرد. او براى مادرش دست تكان مى داد و نگاهش مى كرد!

چهره رنگ پريده كودك و ظرف چاشت كه مادر همراهش كرده بود، نشان از عجله آنها داشت و معلوم بود كه فرصت صرف صبحانه را نداشته اند.

اين صحنه، روزها و روزها تكرار شد. با ديدن اين صحنه كنجكاو شدم، به ورودى مهدكودك كه آن دختر بچّه واردش مى شد نگاه كردم، هيچكس نبود كه كودك را تحويل بگيرد!(1)

مهد و كودكانِ تهاجمى و دردِسر آفرين

روزنامه نيويورك تايمز:

براساس نتايج تحقيقات پيرامون يك هزار و يكصد كودك در ده شهرِ آمريكا از سال 1990 تاكنون:

آموزگاران آمادگى و مادران اين كودكان از آنها به عنوان كودكان تهاجمى، بهانه گير، نترس، دردسر آفرين و افرادى كه بايد خواسته هايشان به سرعت عملى شود،

ص: 79


1- - روزنامه خراسان: 18033 تاريخ 27/10/1390.

ياد مى كنند.(1)

آموزشِ رقص و آواز در مهدِ كودك!

مشاهدات خبرنگار روزنامه خراسان

از چند مهدِ كودك:

به مهدِ كودك... سر زدم. بنا به اظهارِ مادرِ كودكان، براى ثبت نام و نگهدارى كودك و برنامه هاى تفريحى و اردوهايى كه گاهى برگزار مى شود بايد ماهانه 420 هزار تومان پرداخت.

به اتاق خانم مدير مى رسم و او از برگزارى كلاس هاى متنوّع، جشن تولد، تهيه ناهار مورد علاقه بچه ها و موسيقى و رقص صحبت مى كند و مى گويد: تا يك ربع ساعت ديگر، برنامه رقص و آواز شروع مى شود، اگر دوست داشته باشيد مى توانيد اين برنامه را ببينيد.

چند دقيقه بعد، عمو محمود از راه مى رسد، البتّه با يك اُرگ بزرگى كه يك نفر دستيارى در حمل و نقلش

ص: 80


1- - شكار جوانان: 3 صفحه 135 به نقل از روزنامه جمهورى اسلامى تاريخ 12/2/1380.

به او كمك مى كند. بچه ها با ديدن عمو محمود، با علاقه به دورش حلقه مى زنند، سپس صداى بلند موسيقى، ترانه هاى غربى عمو محمود، رقصِ بچه ها و لبخند رضايت بخش خانم مدير از اين اقدام!!

به يكى ديگر از مهدكودك هاى معروف مى روم. شهريه اينجا هم به همان مقدار است.

خانم جوانى با فرزند 4 ساله اش از اين مهد خارج مى شود. از آنها مى خواهم نظرشان را درباره برنامه هاىِ مهد بگويند. پسر بچّه بى معطّلى مى گويد: خاله سحر خيلى مهربان است، كلّى با بچه ها بازى مى كنيم. خاله برايمان آهنگ هم پخش مى كند.

وقتى از برنامه هاى رقص و آواز مى پرسم، مادرش مى گويد: يكى از برنامه هاى ثابتِ همه مهدها، همين رقص و آواز است...

به مهدِ كودك ديگرى مى روم. مدير مهد كودك مى گويد: شهريه ثابت در اين مهد، ماهانه 600 هزار تومان است و براى ساير كلاس ها و برنامه ها هم بايد هزينه جداگانه اى بپردازند... وى اضافه مى كند: آموزش

ص: 81

رقص «باله» يكى از ويژگى هاى خاص اين مهد كودك است...

به محيط بازى و نگهدارى بچه مى روم كه نزديك به سى كودك قد و نيم قد (دختر و پسر) در آن مشغول بازى هستند. براى اين بچه ها موسيقى پخش مى شود و بچه ها با گوش دادنِ موسيقى و ترانه يكى از خوانندگانِ آن ورِ آبى، روزِ خود را سپرى مى كنند...

كار و اشتغال مادر به چه قيمتى؟!

با مادر يكى از بچه ها گفتگو مى كنم و از چگونگى برنامه هاى مهد مى پرسم، مى گويد: كارمند است و مجبور است فرزندش را به اين مهد بياورد و همين اجبار باعث شده تا با وجود اينكه از اجراى برنامه رقص و آواز در مهد راضى نيست، فرزندش را به اين مهد بسپارد!

او حتّى چندين بار نسبت به اين موضوع اعتراض هم كرده است، امّا پاسخى كه شنيده اين بوده كه اگر راضى نيستيد، دخترتان را از اين مهد ببريد!

ص: 82

نظر مادر دختر بچه 4 ساله اى را درباره برنامه هاى آموزش رقص مى پرسم، زن با ناراحتى مى گويد: متأسفانه چنين برنامه هايى با وجود مخالفت بعضى از والدين، همچنان درمهدهاى كودك اجرا مى شود؟

من و همسرم، بارها به مديريت مهد اعتراض كرده ايم، ولى تأثيرى نداشته است. با اين روش ها، تربيت كودك دوگانه مى شود و مشكل ايجاد مى گردد، امّا چاره اى نيست، كارمندم و مجبورم فرزندم را به مهد بياورم و با اين شرايط هم كنار بيايم!(1)

حالا از خودمان بپرسيم، آموزشِ رقص و شنيدن موسيقى و ترانه هاى غربى و ديگر برنامه هاى به اصطلاح شادِ مهدها، به كودكان معصوم رحم خواهد كرد؟! و آيا تأثير اين برنامه هاى مبتذل، جز فروپاشى اخلاق و اعتقادات و در نتيجه قربانى شدن نونهالان عزيز، پى آمد ديگرى خواهد داشت؟!

و آيا كودكانى كه با رقص و موسيقى بار بيايند در بزرگى از كجا سر درخواهند آورد؟!

ص: 83


1- - روزنامه خراسان: 18342 تاريخ 28/11/1391.

كودك پرورش يافته با رقص، در بزرگى سر از پارتى هاى مختلط درمى آورد!

آرى! كودك زمينه پذيرش خُلق و خوى خوب و بد در نهادش نهفته است. رفتار محيط در ضمير و باطن كودك ذخيره گرديده و پايه و اساس شخصيت و معنويتش مى گردد و در دورانِ جوانى، همه آن اخلاق و رفتار را در ميان جامعه به كار مى بندد.

وقتى كه كودك معصوم در سنِّ خردسالى در مهد و كودكستان در محيط مختلط و با رقص و پايكوبى پرورش يابد و روزِ خود را با شنيدن موسيقى و ترانه هاى غربى سپرى كند، اين بدآموزى ها روى شخصيّت و باورهاى او به شدت اثر خواهد گذاشت، در بزرگى، سر از پارتى هاى مختلط و مجالس گناه درمى آورد! آن وقت چه خواهيم كرد؟!!

بهتر نيست!

مادر به جاى دست يابى به ارزش و اعتبارِ كاذب و چشم و هم چشمى، از كار در بيرون خانه آن هم در وضعيّت آلوده كنونى صرف نظر نموده، تربيت فرزند را بر

ص: 84

كار خارج از خانه ترجيح داده، به امور زندگى، خانه دارى، شوهردارى پرداخته، خانه را مهد پرورشِ كودك قرار داده و پاره تنش را به جاى سپردن به مهد و كودكستان و آموزش رقص و موسيقى و... در آغوش پر مهر و محبت و عواطف و احساسات و تحت مراقبتِ صحيح خود پرورش دهد؟ چرا كه اولين كلاس تعليم و تربيت دامنِ مادر است.

مادر مسلمان!

كودك شما، پس از پايان مهد و كودكستان و ورودِ به دبستان، رابطه اش با مربّيان مهد و مهربانيهاى ظاهر و موقت آنان قطع مى شود و از سوى ديگر، پدر و مادر خود را نيز به عنوان كسانى كه چند ساعتى، آن هم بدون احساس و عواطف در كنارش بوده اند مى شناسد.

از اين رو، نونهال عزيز شما گرفتار عقده و رنج و غم درونى مى شود و چون احساسات و خواسته هاى كودكى اش سركوب شده، عقده درونى خود را به صورت پرخاشگرى و عصيان نشان مى دهد و به جاى اينكه فرزندى شايسته براى خانواده باشد، جذب تبليغات

ص: 85

فريبنده و بدآموزى هاى دوستان، همسالان و محيط آلوده مى گردد.

و شما مادر مى بايست تاوان ادب نشدن فرزندتان را پس بدهيد، چرا كه كار خارج از خانه را بر پرورش و تربيت و اشباع احساسات كودكتان ترجيح داده ايد!

به سخنان ارزنده اميرالمؤمنين عليه السلام به فرزند دلبندش امام مجتبى عليه السلام توجّه فرمائيد:

قلب و روح كودك و نوجوان همچون زمين خالى از گياه است، هر بذرى در آن افشانده شود مى پذيرد. از اين رو در آموزش دانش و تربيتت شتاب كردم پيش از آنكه دلت سخت شده و قلبت جذب ديگران شود (آماده پذيرش تربيت نباشد).(1)

ص: 86


1- - بحارالأنوار: 77/218، نهج البلاغه: نامه 31.

4-كودكان و هفت سال دوم زندگى

اشاره

همانطور كه بازگو شد، دوران كودكى، دوران شكل گيرىِ شخصيّت، كنجكاوى و الگوگيرى نونهالان است. در اين زمان خصوصيات اخلاقى، عادت ها، منش ها، آموزه ها و بدآموزى ها در اعماق روح و فكر كودك جايگزين مى گردد.

كودكان در اين سنين حسّاس پاى به مدرسه مى گذارند تا با تحصيل علم و دانش و فراگيرى مبادى و سنت هاى دينى و فضايل اخلاقى و برخوردارى از تربيت صحيح، ابعاد وجودى شخصيّتشان در زمينه هاى مختلف شكوفا شود.

زيرا اين دوران، دوران انعطاف پذيرى كودكان است و

ص: 87

چنانچه كودكان در محيط خانواده سالم و با رفتار شايسته و صحيح پدر و مادر پرورش يافته باشند، دوران دبستان، بهترين زمان براى پذيرش مفاهيم صحيح دينى و آموزش مبانى اخلاق و معنويّت به وسيله معلّم شايسته در محيط سالم و مناسب مى باشد.

وظيفه سنگين خانه و مدرسه

از آنجا كه كودكان در هفت سال دوم زندگى بامحيط خارج خانه، مدرسه، كوچه، خيابان، دوستان و بچه هاى همسال خود ارتباط مى يابند و دوستان جديد آنان از خانواده هاى مختلف و اخلاق گوناگون هستند، والدين و مدرسه، موظّف به مراقبت و حفاظت نونهالان خود در خانه، مدرسه، و مسير رفت و آمد مدرسه مى باشند.

چرا كه كودكان معصوم از سرِ صداقت و فطرت پاك به هر چيزى دل مى بندند و قهرا خوبى ها و انحراف هاى كودكان مدرسه و دوستان كوچه و خيابان در آنان اثر مى كند و با رفتار و خُلق و خوى خوب و بد آنان آشنا مى شوند.

ص: 88

براين اساس كودكان را در اين سنينِ حساس نبايد رها كرد و بيشترين تلاش را در تربيت و ادب و مراقبت از آنان بايد به كار برد.

اين روايت زيبا و آموزنده را بخوانيد:

امام صادق عليه السلام فرمود:

فرزند را در هفت سال اوّل زندگى آزاد گذار تا سرگرم بازى باشد و در هفت سال دوم عمر، تربيت و ادبش كن.(1)

پس از آن، كودكان بتدريج بزرگ مى شوند و اندك، اندك مسائل جنسى را درك مى نمايند، از اين رو اسلام دستور مى دهد محل خواب آنان از يكديگر جدا شود تا زمينه تحريك جنسى براى آنان فراهم نشود.(2) و بحرانى ترين دوران زندگى نوجوان، 14-13 سالگى است كه دوران بلوغ و شور و هيجان غرايز جنسى آنان مى باشد. در اين دوران پرخطر، وظيفه والدين و مدرسه در مراقبت و كنترل نوجوانان سنگين تر و بيشتر از

ص: 89


1- - بحارالأنوار: 104/95.
2- - همان: /96.

گذشته مى باشد و مى بايست آداب معاشرت و آسيب هاى اخلاقىِ دوستان ناباب را به آنان يادآورى نمايند.

بلوغ زودرس كودكان و نوجوانان

مسئله بلوغ نوجوانان در سنين حدود 14-13 سال، مربوط به دوران گذشته مى باشد امّا در وضعيّت فعلى كه دشمن تعادلِ ما را در هم ريخته و همه چيز ما را دگرگون نموده، بچه ها ديگر بچه نيستند و كودكان و دختران و پسران نوجوان، سنّ بلوغشان چندين سال كاهش يافته و قبل از سنِّ متعارفِ بلوغ، بالغ هستند!!

هجوم دنياى مجازى، تصاوير مستهجن اينترنتى،ماهواره، بلوتوث هاى مبتذل تلفن همراه و همچنين وضعيت رسواى پوشش و آرايش دختران و زنان، اختلاط و ارتباط هاى نامشروع زنان و مردان درمراكز تحصيل و محيط هاى كار و اشتغال، اختلاط در مجالس و ضيافتها، رعايت نشدن موازين اخلاقى به وسيله پدران و مادران در محيط زندگى، عواملى است كه

ص: 90

زمينه بلوغ زودرس و فساد اخلاق نوجوانان را فراهم نموده است!

وقتى كه والدين در محيط خانه، شرم و حيا را زير پا گذاشته، مادران با لباس هاى مبتذل و آرايش در برابر كودكان و نوجوانان ظاهر مى شوند و با خيال راحت در كنار فرزندانِ خردسال خود به تماشاى برنامه هاى بسيار زشت و مستهجن شبكه هاى فاسد مى نشينند، پسر و دختر نوجوان وحتى كودك خردسال، آتشِ نهفته غريزه اش شعله ور شد، گرفتار بلوغ زودرس گرديده و دودِ ننگ و رسوائيش به چشم پدر و مادر و جامعه مى رود!!

اكنون با توجّه به اهميّت سلامتِ فضاى آموزش و نظام تعليم و تربيت و همچنين با توجّه به ضرورت آميختگى تحصيل علم با شايستگى هاى دينى و معنوى، به معيارها و ويژگى هايى كه رعايت آنها در مراكز تحصيل لازم و ضرورى است اشاره مى شود تا ببينيم فضاى آموزش و پرورش ما كه جايگاه پذيرش آموزه ها و بدآموزى ها مى باشد و بيشترين اثر را در خُلق و خوى خوب و بد عزيزانمان دارد، واجد اين ويژگى ها هست و

ص: 91

يا نياز به تغيير و تحوّل و دگرگونى نظام موجود مى باشد.

معيارهاى مدرسه و مراكز تحصيل مطلوب

1 - پايبندى هاى مذهبى در راستاى آموزه هاى قرآن و دستورالعمل هاى پيشوايان دين و ايجاد پيوند معنوى و شيرين با خاندانِ رسالت عليهم السلام.

2 - پيشگيرى از تبليغات ضدِّ اخلاقى و ضد دينى و اعتقادى آگاهانه و ناآگاهانه از مكاتب انحرافى.

3 - استفاده و بهره بردارى از مديران، مربيان، معلّمان واساتيد مؤمن، معتقد، متعهد و پايبند به آداب و اخلاق دينى.

4 - برگزارى مراسم بزرگداشت اعياد و وفيات و مجالس مذهبى به منظور عرض ادب به پيشگاه معصومين عليهم السلامو ايجاد زمينه آشنايى با سيره و راه و روش آن بزرگواران.

5 - آموزش احكام، اخلاق و آموزه هاى دينى، وضو، غسل و ديگر مسائل مذهبى.

6 - برپايى فريضه دينى نماز و برنامه هاى مذهبى و

ص: 92

التزام به گرفتن روزه در ماه مبارك رمضان و تشويق به حضور در مساجد و مجالس و محافل دينى پربار و مفيد به منظور آشنايى عزيزانمان از ابتداى نوجوانى با روحانيون و مبلّغين و كارشناسان پخته و با تجربه دينى.

7 - پيشگيرى از اختلاط و ارتباط دختران و پسران و مقابله جدّى با هرگونه نفوذِ و تهاجم دشمن و پرهيز از پيروى راه و روش شرق و غرب.

8 - اجراء واجب امر به معروف و نهى از منكر به منظور پيشگيرى از ارتكاب و شيوع فساد و گناه.

9 - حاكميّت امنيّت كامل اخلاقى و نظارت و مراقبت جدّى بر معاشرت ها و روابط نوجوانان و جوانان با يكديگر و احيانا با بعضى از اساتيد نفوذى و غيرمذهبى.

10 - انجام برنامه هاى آموزشى، علمى، تفريحى دسته جمعى سالم و اعزام به اردو و بازديد از مراكز تاريخى و ديدنى با رعايت آداب و اخلاق دينى.

11 - ايجاد كارگاه، آزمايشگاه به منظور انجام كارهاى

ص: 93

علمى عملى و پرورش افكار و خلاقيّت و ابتكار جوانان.

12 - ايجاد محيط اَمن در فضاى مدرسه و پرهيز از تنش، بحران و ترس و نگرانى و پرهيز از ايجاد اختلاف، درگيرى و تهديد و رفتار عزتمندانه، مهربانانه معلمان، دانش آموزان، دانشجويان با يكديگر.

13 - رعايت ادب، نظم، ايثار، فداكارى و تعاون و همكارى.

14 - استفاده و بهره بردارى از كتابها و نشريات سالمِ دينى علمى، اخلاقى، تربيتى و نمايشگرها و فيلم هاى مفيد در سطوح مختلف.

15 - ايجاد فضاهاى سالم ورزشى به منظور پر نمودن اوقات فراغت.

16 - رعايت نظافت و بهداشت و آموزش نكاتِ سلامت فردى و اجتماعى.

17 - برپايى مسابقات دينى و اهداء جايزه به منظور تشويق نوجوانان وجوانان به فراگيرى احكام و

ص: 94

آموزه هاى دينى.

18 - آشنا نمودن محصّلين با پيشرفت هاى صنعتى، علمى و فناورى جهان به منظور پرورش و شكوفايى نيروهاى ماهر و خلاّق به منظور رفع نيازهاى كشور و بى نيازى از بيگانگان.

19 - ايجاد رابطه مستمر خانه و مدرسه و هم آهنگى برنامه هاى درسى، تربيتى و اخلاقى فرزندان.

با رعايت نكات و ويژگيهاى ياد شده كه خوشبختانه در بعضى از مراكز تحصيل رعايت مى شود، مدرسه و تحصيل خوب و مطلوب خواهيم داشت و فرزندان عزيزِ ما افرادى مؤمن، متعهد و پايبند به احكام و آموزه هاى دينى و تربيت اسلامى بار آمده و زمينه سرافرازى و بى نيازى ملت و كشورمان از اجانب و دشمنان فراهم خواهد شد.

حال به بررسىِ معضلات مدرسه و تحصيل كودكان در دوره هفت سال دوم زندگى و تربيت عصر جديد در دوران تمدن و فناورى بپردازيم و با نگاهى دلسوزانه آسيب شناسى نموده و به فكر چاره و پيشگيرى از

ص: 95

انحراف عزيزانمان در برخى مراكز آموزش باشيم.

تهاجم بى رحمانه دشمن به نوجوانان

با كمال تأسف! دشمن كه بارها از جوانان معتقد و باايمان شكست خورده، مدرسه و مراكز آموزش راكه جايگاه رُشد و تحول و شكل گيرى فضائل اخلاقى و پرورش، روح فداكارى و سلحشورى نوجوانان و جوانان مى باشد، ميدان حمله فرهنگى خود قرار داده و با تهاجم سنگين و پيچيده، ايمان و عقيده بيشتر آنها را كه عامل اصلى مقاومتشان در برابر تجاوز بيگانگان است كم رنگ نموده و با تعويض بينشِ فرهنگ اصيل اسلامى و جايگزينى تدريجى فرهنگ غرب، روح فداكارى و شهامتِ اكثر جوانان را تضعيف نموده است!

استعمار با طرح زمان بندى شده و تبليغات فريبنده و آموزش هاى پنهان و آشكار، شناخته و ناشناخته، بدنه مدارس و مراكز آموزش و تعليم و تربيت را به تدريج از كنترل معلّم و كادر مدرسه خارج نموده و گروهى از جوانان و نوجوانان را به سمت وسوى مسائل انحراف

ص: 96

اخلاقى و عقيدتى سوق داده است.

اين روند به ويژه درنوجوانانى كه در خانه و مهد و كودكستان در محيط آلوده و عارى از معنويت و اخلاق پرورش يافته اند و در معاشرت ها و رفت و آمدها، مراقبت و كنترل نداشته اند، مؤثرتر بوده است.

اين نوجوانان را با بدآموزى هاى مختلف از طريق مدرسه، دوستان، همسالان، وسائل فن آورى، ماهواره، اينترنت، بازى هاى رايانه اى، تلويزيون، تلفن همراه، راديو،مجلات به انحراف و فساد كشيده است.

و بالاخره اين مسائل مصيبت بار به طورخواسته يا ناخواسته روى داده و به صورت يك دغدغه جدّى درآمده است!

البتّه همانطور كه بازگو شد هدف از عنوان كردن اين دغدغه هاى تلخ، محكوم نمودن همه مسئولانِ امور تربيتى و مراكز آموزشى و كليّه دانش آموزان و محصّلين عزيز نيست.

چرا كه خوشبختانه، معلّمين و اساتيد، مسؤلانِ متعهد و مؤمنى وجود دارند كه نوجوانان و جوانان عزيز

ص: 97

را براساس تربيت دينى و فطرت پاكشان پرورش داده و دلسوزانه از آنان مراقبت و محافظت مى نمايند كه به چند نمونه از آنها اشاره مى شود:

2 كودك دبستان به اتفاق معلمان پرورشى خود كه مردانى بافراست و باايمان بودند به دفتر كار نگارنده تشريف آوردند. اين 2 كودك عزيز و نازنين، حافظ بخش هايى از قرآن مجيد بودند كه با صداى زيبا و دلنشين خود، جمع حاضر را مستفيض نمودند و پس از آن با همان نواى دلسوزشان مداحى و مرثيه سرايى با شور و حالى در مصائب خاندان رسالت عليهم السلام اجرا نمودند كه همه حاضران را متأثّر و منقلب كردند. لطف پروردگار بزرگ و عنايت اهل بيت عليهم السلامگوارايشان باد.

و همچنين به يكى از دبستانهايى كه حدود 500 نفر از كودكان يتيم مشهد مقدس را پذيرش كرده اند، دعوت شدم كه مسئولين و معلّمين مؤمن و مخلص مدرسه، كودكان عزيز را با آداب و احكامِ دين و آموزه هاى مذهبى پرورش داده و از كلاس هاى آنان نواى دلنشين قرائت قرآن و سرود و اشعار دينى به گوش مى رسيد.

ص: 98

و همچنين پس از درخواستِ مسئولين برخى دبيرستان هاىِ دخترانه مشهد مقدس، جلد اوّل كتاب حجاب در اختيارِ دختران نوجوان قرار گرفت و پس از چند روز، صدها نامه باشور كه حكايت از احساسِ پاك و فطرتِ الهىِ دختران نوجوان داشت به دفتر انتشارات طوس رسيد كه بدون تعارف، تحوّل فوق العاده و مطالب زيبا و ارزنده اين نامه ها كه نتيجه سعى و تلاش و فداكارىِ دلسوزانه مديران، معلّمان و مسؤلانِ اين مدارس بود، بيشتر از انتظار بود و انشاءاللّه، مطالب جلد پنجم اين كتاب را اختصاص به تعدادى از اين نامه هاى زيبا و پرمحتوا خواهم داد.

اين نوباوگان عزيز كه به مقتضاى سرشت و فطرتِ پاكشان و ارشاد و تلاش دلسوزانه معلّمين دلسوزشان در مسير كمال و ترقى قرار گرفته اند، مورد افتخار و مباهاتِ پدر مهربان امام زمان ارواحنا فداه هستند و حجّت و برهان بر همه كودكان و نوباوگان در پيشگاه پروردگار بوده و موجب شادى و سرافرازى اولياء و خانواده ها مى باشند.

ص: 99

امّا صد افسوس! در كنار اين مراكز تحصيل و دانش آموزان و معلّمان باايمان برخى از مراكز تحصيل، جبهه نفوذ دشمن گرديده و استعمار قلب و فكر عزيزان ما را در آن مراكز تحصيل ميدانِ حمله فرهنگى خود قرار داده است!

اكنون به چند نمونه از ماجراها و گزارش هاى تلخ و مصيبت بارى كه در برخى مراكز تحصيل و مسير رفت و آمد مدرسه اتفاق افتاده اشاره مى شود تا اولياء و پدر و مادرها در جريان شگردها و حملات شناخته و ناشناخته و تبليغات ضداخلاقى دشمن در فراهم نمودن زمينه انحراف عزيزانمان قرار بگيرند!

توزيع آرمِ شيطان پرستى در كلاس اوّل دبستان!

پدرى دلسوخته مى گفت:

پسر 7 ساله ام در يكى از روزهاى اوّل ورود به دبستان، تصويرى از مدرسه آورده بود كه خودش هم از ماهيتِ آن تصوير اطلاع نداشت.

پس از بررسى معلوم شد، تصوير، آرم شيطان پرستى

ص: 100

است كه به وسيله يكى از بچه هاى مدرسه به كودكانِ دبستان داده شده است!!

خبرهايى كه لرزه بر اندام مى اندازد

پس از تعطيل شدن مدارس، اگر سرى به خيابان هاى خلوت شهر بزنى، دخترها و پسرهايى را در سنّ و سال پايين با كيف و كتاب مدرسه مى بينى كه در كنار هم قدم مى زنند!

سنّ و سال اين دخترها و پسرها بقدرى پايين است كه موجب نگرانى مسئولان از جمله مدير كل فرهنگى سازمان ملى جوانان و مديركلّ دفتر پيشگيرى سازمان بهزيستى گرديده و نسبت به اين پديده هشدار داده اند و مسئولان آموزش و پرورش و خانواده ها هر راهى را براى مقابله با آن رفته اند، به جايى نرسيده اند!

... بنا به گفته مدير كل فرهنگى سازمان ملى:

وقتى برخى خانواده ها از آموزه هاى دينى و هويت اسلامى فاصله گرفته و به راحتى ماهواره و ديگر وسايل مبتذل و گاه حتّى سريال هاى تلويزيونى را ميهمان خانه

ص: 101

مى كنند، عملاً عدم پايبندى به اصول خانواده ها و ارزش ها را ترويج مى كنند و نبايد انتظار داشت دختر و پسرشان حتّى در سنّ و سال پايين گِردِ آسيب هاى اجتماعى نگردند!...

اين مسئولِ سازمان ملى اضافه مى كند:

آمارهاى سازمان بهزيستى حاكى از كاهش سنِّ دوستى هاى خيابانى است! حتّى دختر و پسرهاى در سنين 10 و 11 سال (محصّلين دوره دبستان) دنبال دوستى هاى خيابانى رفته اند! و در اين ميان، خانواده گناه را به گردن جامعه و مدرسه مى اندازد و مدرسه خانواده را مقصّر مى داند. در حالى كه هر دو طرف مقصر هستند و در اين زمينه وظيفه دارند!

بنا به گفته اين مسئول:

آنچه در حال حاضر به عنوان دوستى هاى خيابانى مطرح است، برگرفته از الگوهاى غربى است كه در جامعه ما پياده مى شود و متأسفانه قبح آن از بين رفته است و بسيارى از دختران و پسران آن را زشت نمى شمارند، بلكه آن راارزش نيز تلقى مى كنند و با

ص: 102

تعريف و تمجيد در گروه همسالان، بسيارى از نوجوانان نيز به اين مسئله روى مى آورند!

اين مسئول افزود:

آنچه ما براساس آمار و اطلاعات مى گوئيم اين است كه وضعيّت جامعه در زمينه دوستى هاى خيابانى و آسيب هاى ناشى از آن، وضعيّت هشدار دهنده اى است! چرا كه هر سال شاهد رواج و افزايش پديده دوستى هاى خيابانى هستيم كه آسيب هايى همچون بزهكارى جوانان و نوجوانان (در سنين پايين) فرار ازمنزل به ويژه در ميان دختران و اعتياد به مواد مخدّر سنتى و روان گردان ها را به دنبال دارد..(1)

اين ماجراى تكان دهنده را نيز بخوانيد:

توزيع تصاوير مستهجن به وسيله دانش آموز دبستانى

معلّم يكى از دبستان هاى مشهد مقدس مى گويد:

پس از مشاهده رفتار مشكوك يكى از محصلين

ص: 103


1- - روزنامه خراسان:17522 تاريخ 23/1/1389.

خردسال، اين محصل نوجوان به دفتر مدرسه احضار گرديد.

در بازرسى از كيف اين دانش آموز، تعداد زيادى عكس هاى مستهجن زنان... مشاهده شد كه وى براى توزيع بين محصلين دبستان آورده بود!!

پس از اين ماجرا، پدر اين كودك خلافكار به مدرسه احضار شد تا در جريان رفتار ناپسند فرزندش قرار بگيرد.

امّا با كمال تأسف! پس از گفتگو با وى، معلوم شد اين پدرِ عارى از غيرت در جريان رفتار فرزند نوجوانش بوده و مسئله تصاوير مستهجن در خانه آنها يك مسئله عادى است و استفاده از اين گونه تصاوير در فضاى خانه آنها هيچگونه قبح و زشتى ندارد!!

اين رسوائى ها نتيجه نفوذ كامل دشمن است كه جنايتكاران 8 ساله و 9 ساله پرورش مى دهد! آيا باز هم جامعه، آزادى به سبك غرب را كه به نام آن اين همه جنايت انجام مى شود، سودمند مى داند؟!! و آيا اين ماجراهاى مصيب بار آزادى است يا استثمار؟!!

ص: 104

بيچاره پسر! بيچاره پدر و مادر، و بيچاره جامعه و مسئولين كه در فكر چاره نيستند! بلكه به جاى چاره، شاهد و ناظرِ مرگِ جانسوزِ اخلاق و معنويّت نونهالان و جوانان هستند!!

دختركانِ معصوم، قربانى راه مدرسه!

مرد 59 ساله شيطان صفتى توسط مأموران آگاهى مشهد شناسايى و دستگير شد.

وى درمراحل مختلف بازجويى به 60 مورد فريبِ دختربچه هاى بى گناهِ 6 تا 10 ساله در راه مدرسه و بردنِ آنها به مناطق خلوت حاشيه ى شهر و... اعتراف كرد.(1)

نوجوان 17 ساله اى كه دختر بچه 7 ساله اى را در راه بازگشت از مدرسه ربوده بود و پس از ... او را به طرز فجيعى به قتل رسانده بود، دستگير شد و به جرم هولناك خود اقرار كرد؟(2)

ص: 105


1- - روزنامه شهرآرا: 947 تاريخ 29/6/1391
2- - روزنامه خراسان: 17739 تاريخ 14/10/1389

كودكان دبستان درامان نيستند!

يك مادر دلسوخته:

نمى دانم چرا بعضى از والدين اين قدر بى فكر هستند؟! من و همسرم سعى كرديم كه فرزندمان را به دور از برنامه هاى اخلاقى بزرگ كنيم... امّا تصور كنيد، هم كلاسى پسرم كه سال چهارم ابتدايى است! تلفن همراه به مدرسه آورده و تصاوير مستهجن و روابط ... را براى دوستانش پخش كرده است!

اين مادر دلسوخته در حالى كه گريه مى كرد اضافه نمود: شما بگوئيد، من با اين اتفاق تأسف بار چه كار كنم؟! پسرِ 11 ساله ام اين تصاوير را جزء به جزء برايم تعريف كرد و اين نشان مى دهد كه اين تصاويرِ زشت در ذهن او نشسته است! چگونه بايداين تصاوير رااز ذهن صاف كودك معصومم پاك كنم؟!(1) و اين در حالى است كه ورود تلفن همراه در مدارس تمامى 192 كشورى كه عضو سازمان ملل هستند ممنوع مى باشد.

ص: 106


1- - روزنامه شهرآرا: 953 تاريخ 5/7/1391

و اين هم نمونه هايى از جرايم ممنوعيّت تلفن همراه در مدارسِ كشورهاى دنيا:

در عربستان: 90 ضربه شلاق.

در قبرس و هند: كسر نمره انضباط و درج در پرونده.

در كانادا و اسپانيا: اخراج موقّت اگر گوشى روشن باشد.

در سوئد: اخراج دائم اگر در حال فيلم بردارى يا عكاسى باشد.

در استراليا: اگر در كلاس زنگ بخورد، گوشى ضبط مى شود.

در قطر: جريمه معادل 5/1 ميليون تومان.

در ايران: گرفتن گوشى تا يك هفته و در صورت تكرار تا پايان سال.(1)

ص: 107


1- - روزنامه شهرآرا: 953 تاريخ 5/7/1391

اين گزارش را نيز بخوانيد:

مدير كل حوزه پيشگيرى از آسيب هاى اجتماعى سازمان بهزيستى:

بررسى ها نشان مى دهد، بسيارى از بلوتوث هاى غيراخلاقى كه باعث گرايش افراد به سيگار، مواد مخدر، مشكلات جسمى (و جنسى)، روانى و ايجاد بلوغ زودرس گرديده، توسط هم كلاسى هاى ناباب و حتّى در محيط مدرسه، ردّ و بدل مى شود!(1)

آرى! وقتى كه پدر و مادرها از گذاشتن وقت براى سرگرمى و تربيت فرزند مضايقه نموده و كودك خود را بدون تحقيق و مراقبت به كودكستان و مدرسه فرستاده و به علت اشتغال و كار هر دو در بيرون خانه و خستگى فراوان نظارتى برمعاشرت و رفتار او نداشته و حتّى فرصت و حوصله محبت نمودن به كودك معصوم خود را ندارند، كودك احساس استقلال نموده، به محيط مدرسه دل مى بندد و با يافتن همسالانِ نظيرِ خود، از خانه و خانواده جدا شده، گرفتار دوستان ناباب گرديده،

ص: 108


1- - روزنامه خراسان: 18263 تاريخ 18/8/1391.

عوامل انحراف به سراغش آمده، مبتلا به گناه و احيانا، اعتياد و بحرانهاى روانى مى شود. در صورتى كه محبت به فرزند موجب مى شود، كودك براساسِ عاطفه فطرى با پدر و مادر دوست و رفيق شود، مشكلات خود را با آنان در ميان بگذارد و والدين هم او را راهنمايى كنند تا گرفتار همسالان و دوستان منحرف و ناباب نشود.

اين رواياتِ زيبا را در زمينه تأكيد اسلام به محبت فرزند به ويژه، دوست داشتن دختر كه نياز بيشترى به مراقبت دارد بخوانيد:

امام صادق عليه السلام فرمود:

حضرت موسى عليه السلام از خداوند پرسيد: كدام عمل نزد تو بهترين اعمال است. خداوند پاسخ داد: دوست داشتن كودكان.(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

فرزندان خود را زياد ببوسيد، زيرا با هر بوسه اى درجه اى براى شما در بهشت خواهد بود و فاصله

ص: 109


1- - بحارالانوار: 104/97.

هر درجه، پانصد سال راه است.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

كسى كه به بازار رفته، تحفه و هديه اى خريده و آن را براى خانواده اش بياورد، مانند كسى است كه براى نيازمندان صدقه برده باشد و بايد در دادن آن هديه، دختران را بر پسران مقدم داشته و ابتدا به دختران بدهد، زيرا كسى كه دختران را خوشحال نمايد، گويا يكى از فرزندان حضرت اسماعيل عليه السلام را از بردگى آزاد نموده است، و كسى كه پسرى را خوشحال كند، گويا از عظمت خداوند گريسته است و خداوند او را به بهشت مى برد.(2)

ص: 110


1- - همان: 92.
2- - ثواب الاعمال: 433، مترجم، چاپ نشر اخلاق.

5-نوجوانان و هفت سال سوم زندگى

اشاره

در اين مرحله از زندگى با نوجوان حدود چهارده سال مواجه هستيم كه به مقطع راهنمايى و سپس به دبيرستان راه مى يابند.

اين سنين كه دوران بيدارى غرايز و احساسات جنسى مى باشد، بحرانى ترين دوران زندگى نوجوان است و آنان را دچار حيرت و اضطراب و سردرگمى مى نمايد.

نوجوان اين دوران چنانچه در خانواده و مدرسه مطلوب، تحت تربيت و آموزش صحيح دينى پرورش يافته باشند، دوران پر مخاطره بلوغ را با آرامش پشت سر گذاشته و براى خانواده و جامعه، افرادى مؤمن،

ص: 111

متعهد، مؤدب و باشخصيّت خواهند بود كه به نمونه هايى از احساسِ پاك اين نوجوانان در بعضى از مراكز تحصيل اشاره شد.

امّا نوجوانى كه در خانه و مدرسه از تربيت و تعليم مطلوب و صحيح برخوردار نبوده، تلخ ترين و پرمخاطره ترين دوران را در پيش داشته، از خانه و خانواده جدا شده و مهر و علاقه خود را به پاى همسالان و هم كلاسى هاى خود مى ريزند.

آنها پس از جدا شدن از خانواده و معاشرت با دوستان ناباب، گرفتار تفريحات ناسالم، وسايل مخرّب و فاسد و احيانا اعتياد، انحرافات جنسى و آلودگى به امراض روحى و روانى مى گردند و متأسفانه تعداد اين نوجوانان فراوان است.

و اين وضعيت نكبت بار نتيجه تلخ وابستگى به نظام صنعتى و دنياى تكنولوژىِ بدونِ فرهنگ است كه بيشترين اثر سوء را بر نظام خانواده به ويژه بر كودكان، نوجوانان و جوانان داشته است.

جامعه را از سنت ها و تربيت هاى اصيل دينى جدا

ص: 112

نموده و در مسير تهاجم سنگين فرهنگىِ مرئى و نامرئىِ دشمن و فيلم ها و رسانه هاى مخرّب و ويرانگر قرار داده است.

فرزندان اين جامعه، فرزند خانواده خود نيستند، بلكه فرزند وسائل و برنامه ها تحميلىِ فنّاورى بوده و با كمال تأسّف خودشان را گم كرده و در اضطراب مستمرّ و مبهم به سر مى برند!

حالا به مدارس راهنمايى و دبيرستان مى رويم تا ببينيم آيا همه عزيزانِ ما در اين مقاطع تحصيل از برنامه هاى دينى، تربيتى و اخلاقى برخوردار هستند؟ و در مدرسه ى مطبوب آموزش مى بينند؟ و بالاخره، خروجى اين مدارس چيست؟!

اين گزارش هاى تلخ و تكان دهنده را بخوانيد:

دانش آموزان راهنمايى و اعتياد

يك روان شناس و كارشناس مشاوره اعتياد:

سنِّ اعتياد كاهش يافته و به 13 سال رسيده است. گروه بزرگى شامل دانش آموزان راهنمائى و دبيرستانى

ص: 113

در معرض خطر اعتياد هستند.(1)

فساد و انحرافِ نوجوانان در مدارس راهنمايى

آقاى دكتر صبور اردوبادى به نقل از كارشناس امور تربيتى وزارت آموزش و پرورش كه 20 سال در محيط هاى درسى و تحصيلى با جريانات و مشكلات اخلاقى معلّمين و محصّلين مواجه بوده به عنوان هشدار به جامعه اسلامى و مقابله با خطرات جدّى اخلاقى موجود در مقاطع تحصيلى مطالبى را يادآور شده كه خلاصه آنها بازگو مى شود:

در سال 1363 كه در وزارت آموزش و پرورش در واحدهاى آموزشى كشور به عنوانِ كارشناس مراكز تربيتى مشغول انجام وظيفه بودم، از نزديك در جريان گزارشات مكرّر تأسف بارى قرار گرفتم كه از مدارس كشور و يا از طريق مسئولين مختلف رده بالاى كشور به صورت نامه هاى رسمى واصل مى گرديد كه همگى حكايت از فساد و انحرافِ دانش آموزان در سنين حدود

ص: 114


1- - روزنامه شهرآرا: 1055 تاريخ 11/11/1391.

بلوغ در مدارس راهنمايى، دبيرستان و مراكز تجمّع جوانان و نوجوانان مى كرد!

در اين نامه ها مسئولين امور تربيتى مدارس در مورد مشكلات موجود در جوانان و نوجوانان، صراحتا اظهار عجز و درماندگى نموده و در مقام چاره جويى برآمده بودند!

پس از نشست ها، گردهمائى ها و مشورت ها با مسئولين مختلف به اين نتيجه رسيديم كه براى حلِّ مشكلات موجود، دست به دامان محافل مذهبى شده و با استفاده از اساتيد و مدرسين درس اخلاق در حوزه ها، روش اصولى مقابله با فساد و مسائل جنسى در مدارس را فراگرفته و به اجرا درآوريم.

به اين منظور، هيئتى از مسئولين، مأمور انجام اين كار شده و به خدمت دو نفر از اساتيد درس اخلاق كه در حوزه و دانشگاه تدريس مى كردند رسيده و مشكلاتِ جوانان و نوجوانان را مطرح نموديم.

هر دو بزرگوار حل نشدن اين مشكل را در شرايط فعلى يادآور شده و اظهار داشتند: اين مشكل اساسى

ص: 115

جامعه ماست و مدتى است كه مشغول تحقيق و بررسى راه هاى عملى مقابله با اين بحران جدّى هستيم، هنوز راه عملى پيدا نكرديم و اگر اين بررسى ها به نتيجه رسيد شما را آگاه مى سازيم و تا امروز كه حدود سه سال از اين ماجرا مى گذرد، خبرى نداده اند.(1)

اين گزارش تكان دهنده مربوط به حدود 29 سال قبل مى باشد كه مردم و جامعه آن روز به خصوص نوجوانان و جوانان ،گرايش هاى دينى بيشترى داشتند و به ارزش هاى اخلاقى، دينى و تربيتى، اهميّت بيشترى مى دادند.

تهاجمات فرهنگى، وسايل مبتذل فناورى و استفاده بدون فرهنگ از تكنولوژى، مفاسد اخلاقى و انحرافاتِ جنسى به اين گستردگى نبود.

امّا با كمال تأسف! در حال حاضر، وضعيّت اخلاقىِ بيشترِ جوانان و حتّى دخترها و پسرهاى نوجوان در محيط هاى تحصيل و كوچه و خيابان حتّى در اماكن مذهبى از خط قرمز تجاوز كرده و به مرز هشدار و

ص: 116


1- - كتاب نگاه پاك زن و... :1/512 دكتر اردوبادى.

بحران رسيده است!!

آرى! وقتى كه در دوران شكل گيرى شخصيّت كودكان به آموزه ها و بدآموزى هاى آنان توجّه نشده و هر چه كه نوگلان ما را از مسير حيا و نجابت دور مى نمايد از سرِ راهشان دور ننموده، به پوشش، حجاب، معاشرت، انتخاب مدرسه خوب و دوستان، مسير رفت و آمد مدرسه دقت و مراقبت نشود، خواهى نخواهى عزيزان ما گرفتار فساد و انحراف اخلاقى و دينى شده و مسئولين امور تربيتى در مورد اصلاح آنان اظهار عجز و ناتوانى مى نمايند.

اين گزارش هاى تلخ را از روزنامه خراسان بخوانيد:

دختر، كو ندارد حجابِ مادر!

... يكى از ضرب المثل هاى قديم كه شايد امروز تاريخ مصرفش رو به اتمام باشد. مثال معروف «مادر را ببين، دختر را بگير» است.

در گذشته بسيارى از ويژگى هاى اخلاقى، دختر به مادرش مى رفت، به طورى كه كسى به راحتى مى توانست بفهمد كه فلان دختر، دختر كدام مادر است.

ص: 117

امّا حالا، دوره زمانه عوض شدهاست و بايد بگوئيم: «همكلاسى و دوستانِ واقعى و مجازى را ببين، بعد اگر جرأت كردى،برو دختر را بگير!»

اينها گزارشى است كه در خيابان هاى شهر، كم و بيش با آنها مواجه هستيم:

خانمى با پوشش سنگين و متين و چادرى مشكى كه با يك كِش چادرش را روى سرش جمع كرده بود، همراه دختركى كه اصلاً شبيه او نبود، نظرم را جلب كرد.

دخترك به نظرم، اوّل يا دوم ابتدائى است، بلوزى نيم آستين و شلوارى چين دار به پا دارد و در حالى كه قيد مقنعه و روسرى و شال را هم زده، با گيسوانى شانه كرده در حالى كه بستنى چوبى اش را گاز مى زد، دست در دست مادرش داشت!

از او در خصوص كيفيّت پوشش دخترش سؤال مى كنم، در جواب مى گويد: هنوز بچّه است!

مى گويم، 8 سال هم سنِّ كمى نيست، او سال ديگر به سنِّ تكليف مى رسد، فكر نمى كنيد، پذيرش ناگهانى چادر براى او كه حالا اين چنين در خيابان رفت و آمد

ص: 118

مى كند، كمى سخت باشد؟!

او (همين جمله كليشه اى را) پاسخ مى دهد: اگر اين طور لباس بپوشد، وقتى چادر را به او معرفى كنم، راحت تر مى پذيرد و عُقده اى نمى شود...!

دوباره از او سئوال مى كنم: مگر شما كه به قول خودتان از كودكى و قبل از رفتن به مدرسه، چادر سر مى كردى، الآن عُقده اى داريد؟!

اين بار كمى فكر مى كند و مى گويد: نه! پدرم به حجاب من و خواهرانم بسيار اهميّت مى داد و ما از بچّگى ياد گرفته بوديم كه حتّى اگر يك لحظه به كوچه برويم، بايد چادر سرمان كنيم و همين مسئله هم باعث شد كه اين كار براى ما عادت بشود، ولى ترس من اين است كه، بچه هاى امروزى به دليل تيزهوشى كه دارند، اين تربيت را يك نوع اجبار تلقى كنند و از پذيرش آن سرباز زنند.

و من به او پاسخ دادم: به عكسش فكر نكرده ايد كه اگر همين حجاب در كودكى از نظر او بهترين حجاب شناخته شود، ديگر امكان تغيير عقيده در او تقريبا

ص: 119

غيرممكن مى شود...

پس از ورود به دبيرستان، حجاب دخترم خيلى كم شد

مقابل مجتمع تجارى مى روم. خانم چادرى را كه با مأمور گشتِ ارشاد كه دخترش را به خاطر رعايت نكردن حجاب بازداشت كرده اند، در حال گفتگو مشاهده مى كنم... .

مادر اين دختر جوان كه خودش حجاب خوبى دارد مى گويد: باور كنيد كه نه من و نه پدرش ديگر حريفش نمى شويم! هر چه مى گوئيم فايده اى ندارد و كار خودش را مى كند اتفاقا يك بار ديگر هم او را گرفته اند ولى تعهد داد و آزاد شد، امّا فكر مى كنم اين بار كارش به دادگاه بكشد!

از او درباره حجاب دختر 27 ساله اش در دوران نوجوانى مى پرسم كه مى گويد: خيلى سخت نمى گرفتيم، خانواده ما كلاً روى بحث حجاب سخت گير نيست. البتّه حجابِ دخترم تا سنِّ دبستان بد نبود ولى از وقتى كه به دبيرستان و به خصوص دانشگاه رفت، حجابش خيلى

ص: 120

كم شد و هر چقدر من و پدرش گفتيم فايده اى نداشت!(1)

آرى! اين وضعيّت مبتذل نتيجه بى تفاوتى و بى توجّهى پدر و مادرها نسبت به حجاب، عفاف دخترانشان مى باشد كه در حال حاضر نه تنها كوچه، خيابان و بعضى از مراكز تحصيل را آلوده نموده، بلكه به فضاهاى معنوى نيز سرايت كرده و حريم هاى پاك و مقدس امامان معصوم عليهم السلامرا نيز به گناه و فساد آلوده كرده است!!

دختران و زنان ادب و حرمت اماكن مذهبى را پاس نداشته و زمينه شرمندگى ما را در برابر زائرين ديگر كشورهاى اسلامى كه اكثرا باحجاب كامل و حتّى با پوشش چهره به كشورمان آمده اند فراهم مى نمايند.

طاعون اخلاقى در حريم امام هشتم عليه السلام

گرچه ماجرايى را كه بازگو مى نمايم ارتباط كامل با موضوع كتاب ندارد، امّا از آنجا كه اين اتفاق هنگام نوشتن اين مطالب پيش آمد و ماجراهايى چنين

ص: 121


1- - ضميمه روزنامه خراسان: 310 تاريخ 20/4/1392

دردناك در كنار بارگاه نورانى امام رئوف على بن موسى الرضا عليهماالسلام در شب هاى قدرِ ماه مباركِ رمضان، ماه عبادت، دعا، قرآن و مناجات و در ليالى شهادت امام مظلوم اميرالمؤمنين عليه السلام، از زائرين امام هشتم عليه السلام آن

هم در برابر هيئت عزاداران، جفاى آشكار و گناهى بزرگ مى باشد، ناگزير از يادآورى آن هستم.

تا ملّت مسلمان و مسئولان اخلاق و تربيت مملكت اسلامى و كشور امام زمان عليه السلام در جريان فروپاشى اخلاق و معنويت و نابودى حياى زنان و غيرت مردان اين مرز و بوم قرار گرفته و در فكر چاره و اصلاح وضعيت نكبت بار موجود برآيند.

ساعت حدود 11 شب بيستم ماه مبارك رمضان جارى (1434 ه . ق مرداد 1392) در حال عبور از حاشيه خيابان امام رضا عليه السلام كه منتهى به بارگاه ملكوتى امام ثامن عليه السلاممى شود بودم صداى عزادارى جمعيّت

شيعيان احصاء و قطيف عربستان با شور و حال خاصى مردم عابر را به خود جلب مى كرد.

جمعيتى حدود 200 نفر از مردان، جوانان و

ص: 122

نوجوانانِ شيعه عربستان با لباس هاى سياه، متين و باوقار در حالى كه نوحه مى خواندند و بر سينه مى زدند، صداى محزونشان از چند بلندگو طنين انداز بود.

و جمعى از زنان آنها كه همراه مردانشان براى عرض تسليت به پيشگاه مقدّس حضرت ثامن الحجج عليه السلام عازم تشرف بودند، همگى باچادرهاى سياه و پوشش هاى سرتاسرى در حالى كه حتّى صورت هاى خود را پوشيده بودند، در كمال وقار و متانت، آرام و بدون سر و صدا حركت مى كردند.

امّا آنچه تلخ و دردناك به نظر مى رسيد، وضعيّت مبتذل زنان و دختران انبوه زائر ايرانى بود كه با ظاهر زننده و تحريك كننده و با پوششهاى مبتذل و حركات وسوسه انگيز در حاشيه خيابان در حال رفت و آمد بودند!

اين زنان و دختران، بدون هيچگونه توجّه به موقعيّت و معنويّت ليالى قدر و ماه مبارك رمضان و بدون توجّه به حضور در حريم امام هشتم عليه السلام و قرار گرفتن در كنار هيئت عزاداران امام مظلوم

ص: 123

اميرالمؤمنين عليه السلام، با حالتى غيرعفيفانه به سوى بارگاه

امام رضا عليه السلام در حركت بودند!

برزخ سختى بود! برزخى بين نور و ظلمت! از يك سو، نوريانى كه در سوك و عزاى مولاى مظلوم اميرالمؤمنين عليه السلاماشك ريخته و به سر و سينه مى زدند.

و از سوى ديگر، ظلمت هايى كه در رديف عزاداران امام مظلوم عليه السلام با جلوه گرى و خودنمايى حريم هاى

اخلاقى را به سخره گرفته و دل و دين مردان و جوانان را به لرزه درآورده و شور حال زائرانى را كه با قلب شكسته و چشمانِ پراشك عازم زيارت و عزادارى بودند به هم مى ريختند!!

وضعيّتِ پوشش زنان و دختران به حدّى زننده و رسوا بود كه غيرتمندان از سر غيرت و شرمندگى و تأثّر در برابر زائران ديگر كشورهاى اسلامى كه با حجاب كامل و پوشش چهره به زيارت آمده بودند، سر به زير انداخته و دلشان به درد مى آمد!!

و تأسف بارتر اينكه: در محرم سال بعد، 2 زن جوان، بدون چادر، با لباس هاى مبتذل در بين انبوه مردان

ص: 124

عزادار زنجيرزن و در مقابل نگاه جمعيّتِ فراوان در نزديك بارگاه نورانى امام رضا عليه السلام، به طرز حرفه اى و وسوسه انگيز زنجير مى زدند و به اصطلاح با شور و هيجان فراوان براى امام حسين مظلوم عليه السلام كه خود و خاندان عزيزش قربانى دين و حجاب شدند، عزادارى و نوحه سرايى مى نمودند!

شرمشان باد! و نفرين بر مردان عارى از غيرتى كه شاهد منظره رسواى حرمت شكنى و توهين و جسارت به ساحت قدس امام حسين عليه السلام بودند و دم نمى زدند!!(1)

آيا اين صحنه هاى مبتذل و رسوا موجب هتك حرمت و حيثيت و آبروى ملت و كشور اسلامى عزيزمان كه ادعاى پيروى از اسلام و امامان معصوم عليهم السلام را دارد، در برابر مردم دنيا نمى شود؟!!

و آيا اين رفتار نكبت بار، قلب نازنين و مسموم امام غريب و مظلوم على بن موسى الرضا عليهم السلام را به درد نمى آورد؟!!

ص: 125


1- - تصوير اين صحنه مبتذل كه در صفحه تلفن همراه ضبط شده موجود است.

اين ماجراى تكان دهنده را بخوانيد:

جريحه دار شدن قلب نازنين امام هشتم عليه السلام

مردى به اتفاق همسرش به زيارت امام رضا عليه السلام

مشرف شد. همسر اين مرد پس از 2 روز توقف اصرار كرد كه همين امروز بايد به وطن مراجعه كنيم!

مرد بيچاره اظهار كرد كه با تحمّل مشقّت از راه دور آمده ايم، بهتر است چند روز ديگر بمانيم تا زيارتمان كامل گردد.

امّا همسرش راضى به ماندن نمى شد و همچنان اصرار داشت كه همان روز مشهد را ترك نموده و به سوى شهر خود مراجعت نمايند.

وقتى كه مرد نتوانست همسرش را از رفتن منصرف ننمايد علّت اصرار او را جويا شد، زن اظهار داشت:

حقيقت اين است كه ديشب در عالم خواب محضر امام رضا عليه السلام مشرف شدم، عرض ادب و اظهار ارادت

نمودم، امّا آن بزرگوار اعتنايى به من نفرمودند.

من كه به زيارت آن بزرگوار آمده بودم، گلايه كردم و علت بى اعتنايى آن حضرت را سؤال كردم:

ص: 126

امام مظلوم و مهربان، سينه مجروح خود را نشان داد و فرمود: ديروز كه به حرم براى زيارت آمدى، قسمتى از بدنِ تو در معرض نگاه نامحرمان بود! رفتار زشت تو، سينه ام را مجروح نموده و قلبم را به درد آورد.(1)

خانم و دختر خانم مسلمان!

وقتى كه حريم شكنى يك زن، قلب نازنين امام هشتم عليه السلام را مجروح مى نمايد! اين همه حريم شكنى ها، بدحجابى ها و ناهنجارى ها كه منجر به نگاه هاى مسموم و آلوده مردان و زنان به يكديگر در حريم امام رئوف و مهربان مى گردد، با قلب مجروح و سوخته آن بزرگوار چه مى كند!!

اميد است دل من و شما هم از مشاهده اين صحنه هاى تلخ و ناگوار بسوزد به غفلت، بى تفاوتى و سهل انگارى پايان داده، غيرتمندانه از عفت، حجاب و حيثيت نواميس مان پاسدارى نمائيم.

ص: 127


1- - كرامات رضويه: 2/199.

و اميد است، دل مسئولين فرهنگ و تربيت هم بسوزد و فاجعه تلخ سقوط اخلاق و معنويّت زنان و مردان را در كشور امام زمان عليه السلام جدّى گرفته و براى التيام دل سوخته و داغدار آن بزرگوار و برطرف كردن سوز دل مردم باايمان و غيرتمند، اقدام عملى مؤثّرى انجام داده وضعيت اخلاق و حجاب كشور عزيز اسلاميمان را كه حاصل فداكارى هاى طاقت فرسا و خونهاى پاك انبياء، معصومين عليهم السلام و هزاران شهيد در طول تاريخ است، سامان داده و اجازه ندهند امنيت اخلاقى و حيثيت جامعه اسلامى بيش از اين جريحه دار گردد!

و اميد است، دل دختران و زنان مسلمان نيز بسوزد و با رفتار غيرعفيفانه خود نسبت به امام رئوف و مهربان عليهم السلامجفا نكرده و زمينه غم و اندوه آن بزرگوار را فراهم ننمايند.

و اميد است، دل گويندگان و نويسندگان روشنفكر نيز بسوزد تا از سر مصلحت انديشى، محافظه كارى و رعايت مقتضيات زمان، مسئله بااهميّت حجاب را با

ص: 128

ذوق و سليقه خود، تفسير و توجيه ننموده و دشمن را در راه رسيدنِ به اهداف شومش بيش از اين يارى ننمايند.

و توجّه داشته باشند كه مسئله فعاليت هاى آزاد اجتماعى، رفت و آمدهاى بدون قيد و شرط و اختلاط و ارتباط هاى محرم و نامحرم در وضعيّت آلوده كنونى، محصول تلخ به حاشيه بردن مسئله حجاب و جدا نمودن زنان و دختران از خانواده مى باشد كه اكثرِ زنان و دختران را بى تقوا نموده و ريشه بيشترِ جرايم و جنايات گرديده اند و نتيجه اش فروپاشى امنيت و اخلاق جامعه و طاعون اخلاقى، حتّى در حريم ملكوتى امام هشتم عليه السلام گرديده است!!

بازگشت به مطلب

تربيت دينى واخلاقى دانش آموزان نظام آموزش وپرورش

دكتر سعيد رضوانى:

على رغم جديّت و تلاش براى توجّه به ساحت دينى و اخلاقى، نظام آموزش و پرورش در تحوّل عملكرد

ص: 129

دينى مخاطبانِ خود توفيق چندانى نداشته است.

... مجموع گزارش ها نشان مى دهد كه تعداد نمازخوان ها و به جاآورندگان ساير مناسك (روزه و...) از تعداد معتقدان به خدا و معاد كم ترند و تعدادى از اين جوانان در سطح اعتقاد و نگرش و انگيزش مثبت نسبت به دين و آموزه هاى آن متوقف مانده اند و به دلايل مختلف براى به جا آوردن اين مناسك رغبتى نشان نمى دهند...

در بُعد رفتارهاى دينى و رعايت حلال و حرام نيز وضعيّت به همين صورت و بلكه بسيار نامطلوب تر است.

اين مسئله به خصوص در رفتارهاى لذت طلبانه همسو با روحيات نسل جوان، نظير استماع موسيقى و روابط دختر و پسر، كاملاً مشهود و شايع است و تقريبا مى توان نتيجه گرفت كه حدود نيمى از جوانان در موارد ياد شده براساس تمايلات نفسانى و نه دستورهاى دينى و عقل، عمل مى كنند.(1)

ص: 130


1- - نقدى بر روش تربيت هاى دينى: 113 و 115.

روابط نامشروع دختران و پسران در دوران تحصيل

حال ماجراى تلخ و تكان دهنده اى از آسيب پذيرى و روابطِ نامشروع دختران و پسران در مقطع آموزشِ راهنمايى و دبيرستان كه حساس ترين و پرمخاطره ترين دوران عمر آنها مى باشد، بازگو مى شود تا پدر و مادرها به خصوص مادرها، براى عزيزانشان وقت گذاشته و به جاى كار و فعاليت بيرون خانه، به تربيت و آموزش آداب دينى و كيفيت معاشرت و برخورد آنان با بيگانگان پرداخته، عزيزانشان قربانى غفلت و بى تفاوتى پدر و مادر نشوند.

ضمنا ماجراهايى كه بازگو مى گردد به خاطر رعايت عفت عمومى و پيشگيرى از اثرگزارى منفى كاملاً سانسور گرديده و حتّى الامكان مطالب ضداخلاقى آن حذف گرديده است.

آسيب هاى مسير مدرسه! پدر و مادرها در خوابند!

دختر 17 ساله اى كه قربانى آسيب مسير مدرسه گرديده ماجراى تلخ زندگيش را بازگو مى نمايد:

ص: 131

ناصر سرِ راه مدرسه ام مغازه داشت، پسر باوقارى به نظر مى رسيد. يك روز به مغازه اش رفتم و با يكديگر صحبت كرديم.

پس از شنيدن جملات احساسى ناصر فكر كردم مرد زندگى ام را پيدا كرده ام و با اين خيال واهى خيلى راحت با او ارتباط برقرار كردم.

چند ماهى گذشت و من احساس عجيبى پيدا كرده بودم. تا اينكه يك روز پس از گفتگوهاى عاطفى، از تشكيل زندگى و برپايى جشن عروسى باشكوه در باغِ ويلايى و... قرار شد به دليل اينكه به پاى هم بنشينيم و فكر ازدواج با ديگرى به سرمان نزند، يك قرارداد پنهانى نوشتيم و با اثر خون سرِ انگشتِ خود آن را امضا كرديم و با اين كار رسم وفادارى را به جا آورديم.

ناصر پس از اين پيمان مرزهاى بين ما را شكست و... و پس از آن خيلى راحت گفت: خانواده اش راضى به اين ازدواج نيستند و بهتر است همديگر را فراموش كنيم!

در اين شرايط با اينكه غرور و شخصيّتم به بازى

ص: 132

گرفته شده بود، با خشم و عصبانيّت از او جدا شدم و گفتم: به جهنّم! امّا نمى دانستم چه بلايى بر سرم آمده است و خودم را جهنّمى كرده ام! چون پس از گذشت چند ماه متوجّه شدم...!

مثل ديوانه ها سراغ والدين ناصر رفتم تا حقيقت را فاش كنم و از آنها براى حفظ حيثيتم كمك بخواهم.

ولى آنها سر و صدا راه انداختند و گفتند، پسرمان آن قدر هم كه تو فكر مى كنى احمق نيست كه چنين خطائى بكند!

پس از اينكه از آنها نااميد شدم، يك دنيا غم و غصه به سراغم آمد و چون نمى توانستم مسئله بى آبرويى ام را به پدر و مادر بگويم، تصميم داشتم... كه مادرم در جريان ماجراى مصيبت بارم قرار گرفت و...!

فقط مى توانم بگويم: امان از بازى چشم و دل كه زندگيم را تباه كرد، نمى دانم چه خاكى به سرم بريزم!

اگر پدر و مادرم به من آزادى نمى دادند و به خاطر درس و تحصيل، بدون مراقبت مرا به مدرسه نمى فرستادند، مواظب رفتار، معاشرت، پوشش و حجاب

ص: 133

من بودند، اين بلا سر من نمى آمد و حيثيّت و آبروى خودم و خانواده ام از بين نمى رفت!(1)

آزادى به سبك غرب، بردگى جنسى

ماجراى بازگو شده، نمونه اى از صدها ماجراهاى تلخ و ناگوارى است كه در روزنامه ها درج شده. امّا آنچه از محاكم قضايى به روزنامه ها نمى رسد و يا در روزنامه ها درج نمى شود، يا خانواده ها از ترس آبرو و حفظ حيثيّت، دم نمى زنند، تعدادشان انبوه و فراوان است!

وقتى كه آزادى به سبك غرب در جامعه اسلامى رايج گردد، اين جرأت را به خانواده مى دهد كه پاره تنشان در مسير تحصيل، برده جنسى و قربانى هوى و هوس گردد!!

وقتى كه آزادى موجب شود، دخترى جوان در راهِ مدرسه عفتش به سرقت رفته، از مردى چرب زبان فريب بخورد، ماه ها بدون اطلاع خانواده اش ارتباط نامشروع داشته باشد و بالاخره كارش به انجام ظالمانه ترين

ص: 134


1- - روزنامه خراسان: 17543 تاريخ 16/2/1389

جنايت ها منجر شود، ناگزير تاوان تلخ اين گناه بزرگ را پدر و مادر بى تفاوت بايد بدهند كه نگذاشتند عزيزشان زير سايه دين بزرگ شود. اكنون كه كار از كار گذشته،ناگزير اشكِ ندامت جارى نموده و زانوى غم و تأسف در بغل مى گيرند! و دختران بدبخت هم در اين گونه ماجراها بيشترين ضررها را در قالب شكست هاى عاطفى تا هتك حرمت اخلاقى متحمّل مى شوند!

آرى! ثمره تلخ آزادى به سبك غرب، وضعيّتى بدتر از بردگى است كه بر جامعه ما تحميل شده و جامعه ما با پذيرش اين ارمغان شوم روزگارش سياه گرديدهاست!

اين آزادى نيست! استثمار است و بدبختى!!

امام صادق عليه السلام فرمود:

كسى كه با رفيق بد همنشين شود، سالم نمى ماند و سرانجام به گناه، ناپاكى و انحراف آلوده مى شود.(1)

نوجوانان و جوانان هر چند در خانواده شايسته و خوب پرورش يافته و مقيّد به موازين اخلاقى و شرعى باشند، امّا آزادى بى قيد و بند، محيط فاسدِ بعضى

ص: 135


1- - مستدرك: 2/60.

مدارس و مسير آلوده آنها، همنشينان و دوستان منحرف، معاشرت هاى مسموم و اختلاط هاى نامشروع، نتيجه اش انحراف و فساد دختران و پسران است كه شاهد و ناظر آن هستيم.

جوانان گرگ صفت، چهره واقعى خود را پنهان مى كنند و به راحتى دروغ مى گويند، وعده مى دهند، وعده ازدواج، اتومبيل شيك، خانه و ويلاى زيبا و حتّى گاهى اشك مى ريزند تا دختر ساده لوح را در دام بكشند، از خانه و خانواده جدا كرده و چند گاهى از آنان سوء استفاده نموده، آنگاه دنبال ديگرى و پس از آن دنبال ديگران و داستان تكرار مى شود!!

دختران هم كه موجودى عاطفى هستند، زود تحت تأثير قرار مى گيرند، زود فريب مى خورند و بدون اينكه به عواقب كار بينديشند و يا با پدر و مادر مشورت نمايند، به سادگى گرفتار نيرنگ جوانان بالهوس مى گردند!!

و با كمال تأسف! روابط خود را با پسران از خانواده پنهان مى نمايند! خانواده ها نيز با خوش بينى بى جا، از

ص: 136

مراقبت و نظارت بر پوشش، رفتار و معاشرت آنان به خصوص معاشرتهاى مسير خانه تا مدرسه غفلت نموده و بزرگترين خيانت را نسبت به عزيزانشان مرتكب مى شوند!

اين گزارش تكان دهنده را بخوانيد:

خبرهاى تلخِ خانه تا مدرسه!

گزارش خبرنگار خراسان از آزادى دختران و پسران دانش آموز و مزاحمت هايى كه براى دختران هنگام رفتن يا بازگشت از مدرسه ايجاد مى شود:

3 دختر دانش آموز را با لباس هاى نامناسب و سر و وضع زننده در كنار بلوار... مشاهده مى كنيم كه راننده مى گويد: بسيارى از ناهنجارى ها به پوشش و رفتار خود افراد به ويژه دختران و كنترل خانواده ها برمى گردد...

به پارك... مى رويم. صداى خنده هاى چند دختر و پسر كه روى نيمكت نشسته اند توجّه هر كسى را جلب مى كند، مسير را به طرف آنها تغيير مى دهيم. چند دختر و پسر دانش آموز كه كيف و كلاسور در دست دارند در حال لطيفه گويى هستند و...

ص: 137

به مجتمع فرهنگى پارك مى رسيم. دور اين مجتمع روى نيمكت ها دختر و پسرها نشسته اند و از فيس بوك و ايميل خود سخن مى گويند و با ديدن عكس هايى در تبلت كه به يكديگر نشان مى دهند، مى خندند...!

نزديك زمين ورزش، يك دانش آموز دختر كه كيف مدرسه روى دوشش قرار دارد مورد مزاحمت 2پسر قرار مى گيرد و پس از چند دقيقه گپ و گفت از يكديگر جدا مى شوند...

به بوستان كنار يك مدرسه مى رسيم، چند پسر نوجوان دانش آموز را با لباس فرم و كوله پشتى كه تازه از مدرسه خارج شده اند مشاهده مى كنيم، آنها در حالى كه شيئى كوچك سياه رنگى را رد و بدل مى كردند، به يكديگر مى گفتند: اين ترقه ها خيلى باحاله... فردا بعد از مدرسه بيائيم اينجا و جلو پاى دخترها بيندازيم؛ آن وقت ترس و وحشتِ دخترها خيلى ديدنيه...!

با يكى از كسبه مجاور بوستان برخورد كرديم كه اظهار كرد: در اين بوستان دختران و پسران با حركات و رفتار زننده خود، امنيت و عفت عمومى را جريحه دار

ص: 138

مى نمايند...!

به بوستان ديگرى در خيابان... مى رويم،؛ جوان هايى درگروه 2 تا 4 نفره زير درخت ها يا در فضاى سبز نشسته اند و سيگار مى كشند، بعضى هم مشغول ورق بازى هستند!

داخل بوستان مى رويم، دختران و پسران درحال صحبت كردن، خنديدن هستند... پسر جوانى بسته سيگار را درمى آورد و به دخترها تعارف مى كند، 2 نفر از دخترها سيگار را قبول مى كنند و خيلى خوشحال دود مى كنند...!

به بوستان... در خيابان... نزديك مى شويم، ساعت تعطيلى مدارس دخترانه است... دسته هاى 5، 6 نفره پسرها كه عمدتا دبيرستانى به نظر مى رسند از راه مى رسند... تعدادى از آنها پس از كسب اطمينان، سيگارى از جيب برون مى آورند و با ترس و نگرانى شروع به كشيدن مى كنند! در همان لحظات 4 دختر نوجوان از كنار آنها عبور مى نمايند. حرف هايى بين آنان رد و بدل مى شود كه ناگهان صداى قهقهه پسران و

ص: 139

خنده دختران بلند مى شود...!!

با يك كارگر فضاى سبز هم صحبت مى شويم. دل پردردى دارد... از خريد و فروش و استعمال مواد مخدّر، مصرف مشروبات الكلى، روابط دختر و پسر و خيلى چيزهاى ديگر...!!

او مى گويد: تعدادى از دختران دبيرستان... بعد از تعطيلى به بوستان مى آيند و بدون هيچ گونه ترسى از دير رفتن به خانه، چند ساعتى در بوستان مى مانند...!!(1)

تاوان تلخ دوستى هاى دوران تحصيل

يكى از دوستان موثق و عزيزم نقل مى كرد:

جوانى به منظورِ اظهار مشكل زندگيش به اتفاق همسر جوانش به منزل من آمدند.

جوان كه ناراحت و افسرده بود در حضور همسرش اظهار كرد: من پسرخاله اين خانم هستم. يك ماه است سرِ خانه و زندگيمان رفته ايم. در اين يك ماه هيچگونه رغبتى از همسرم نسبت به من و زندگيمان نديده ام،

ص: 140


1- - روزنامه خراسان رضوى: 2584 تاريخ 26/8/92.

حتّى از پختن غذا نيز خوددارى نموده است!

چند روز قبل كه مصادف با ايام سال تحويل بود، همسرم درخواست كرد، تعدادى كارتِ تبريك عيد برايش تهيه كنم تا براى دوستان هم كلاسيش بفرستد، من نيز برايش تهيه كردم.

يك روز كه از محل كارم به خانه برگشتم، چشمم به كيف او افتاد و آن را بررسى كردم، با كمال تأسّف و ناباورى ،كارتى را مشاهده نمودم كه تعبيراتى بسيار جذاب كه هيچگاه آن تعبيرات را براى من به كار نبرده بود، براى پسرى به نام... به عنوان تبريك نوشته بود!

از او در اين مورد سؤال كردم، چون خط و امضاى خودش بود نتوانست انكار نمايد و اظهار كرد: اين پسر در مسير مدرسه سر راهم مى آمد و با ردّ و بدل كردن شماره تلفن با يكديگر ارتباط برقرار كرديم.

پس از ازدواج به دختران هم كلاسيم گفتم به او بگويند، من ازدواج كرده ام و ديگر با من ارتباط نداشته باشد. امّا او دست بردار نيست و هم اكنون هم با يكديگر ارتباط داريم.

ص: 141

بيچاره جوان ادامه داد: با شنيدن اين ماجراى تلخ عصبانى شدم و او را به باد كتك گرفتم و تصميم دارم طلاقش بدهم.

اين ماجراهاى تلخ، گوشه اى از وضعيّت نكبت بار پسران و دختران دانش آموز بعضى مدارس مى باشد كه به جاى تحصيل و خواندن درس به خواهشِ دل خود مى رسند!

آرى! آزادى به سبك غرب، دوشيزگان معصوم در حال تحصيل را از مدرسه به بوستان مى برد و در كنار جوانان فاسد قرار مى دهد؟

سودى كه دختران از اين آزادى افسارگسيخته مى برند، سياه بختى و ويران كردن كاخ سعادتشان مى باشد!

آيا اين آزادى است يا بردگى و استثمار؟!! و آيا اين دختران مى توانند خوشبخت باشند و پس از ازدواج كانون خانوادگى شيرين تشكيل دهند؟!!

آزادى دهندگان، شاد باشند كه به آرزوى خود رسيده اند، عفت و حيثيّت دختران و كانون گرم خانواده

ص: 142

را نابود كردند!

پدر و مادرها هوشيار باشند، قبل از اينكه نوجوانان و جوانانشان ننگ و رسوائى بيشترى به بار آورده و قربانى شعله هاى سوزان غريزه جنسى گردند، در فكر ارضاء آن از طريق شرعى باشند.

زيرا غريزه جنسى يك واقعيت طبيعى است كه در سنين بلوغ به سراغ نوجوانان آمده و آنان را تحت تأثير شديدترين هيجان روحى قرار داده و با همه نيرو به سوى جنس مخالف جذب مى نمايد.

نياز جنسى مانند نياز به آب و غذا است بلكه به مراتب شديدتر از آنها مى باشد و همانطور كه تشنگى و گرسنگى را به هيچ وسيله اى جز خوردن و آشاميدن نمى توان برطرف ساخت، نياز جنسى را نيز با هيچ نيرويى جز ارضاء و اشباع و يا عفت و تقوا نمى توان خاموش نمود.

و ليكن افسوس و صد افسوس!

پدر و مادرها توجّه به اين مسئله بااهميّت نداشته، به كودكان و نوجوانان خود به چشم يك بچّه نگاه كرده و

ص: 143

حتّى با رفتار غيرعفيفانه در برابر آنها و با در اختيار گذاشتن وسائل مبتذل نمايشگر و دادن آزادى بى قيد و شرط، نه تنها آنان را از كام خطر نجات نداده بلكه زمينه تهييج غرايز جنسى نهفته آنان را قبل از رسيدنِ به سنِّ معمول بلوغ فراهم نموده و كودكان و نوجوانانِ خود را گرفتار بلوغ زودرس نموده و با كمال تأسّف در فكر ارضاء غرايز جنسى آنان نبوده و به آثار منفى و عواقب سوء اخلاقى، روانى و جسمانى آن توجّه ندارند!

ولى به هر حال، غريزه جنسى يك واقعيّت است و در هر صورت بايد ارضاء شود، وقتى كه والدين از طريق مشروع و شيوه سنتى آن را ارضا ننمايند، خود نوجوانان درصدد ارضاء آن برآمده و از طريق غيرمجاز، به دور از چشم پدر و مادر، در كوچه، خيابان و راه مدرسه، با ايجاد دوستى و ارتباط هاى غيرمشروع و دلدادگى هاى احساسى، غريزه جنسى خود را ارضاء نموده و زمينه رسوايى و بى آبرويى خود و خانواده را فراهم مى نمايند.

و در اين ميان بيشترين آسيب متوجه دختران مى باشد كه با روحيه ظريف و قلب عاطفى، گرفتار

ص: 144

نيرنگ و دام جوانان هوسران شده و با پيشنهاد ازدواج و ديگر وعده هاى كاذب، عفت و حيثيّت خود را از دست داده، دچار سرخوردگى، افسردگى و بيمارى هاى روانى مى گردند! و پدر و مادرها هنگامى به خود مى آيند كه كار از كار گذشته و متوجّه مى شوند كه واقعا بچه ها، بچّه نيستند! و اين در حالى است كه بيشترين تقصير متوجّه والدين است زيرا وقتى كه پدر و مادرها غرايز جنسى آنان را از طريق طبيعى و شرعى ارضاء ننموده و از سوى ديگر به نوجوانان خود آزادى داده و مراقبت بر رفتار، معاشرت هاى محل تحصيل و مسير رفت و آمد آنها نداشته باشند، نتيجه همين است كه پيش آمده! افتضاح و رسوائى!!

آرى! آزادى به سبك غرب، يعنى دوشيزه نوجوانِ معصومِ در حال تحصيل به جاى ارضاء غرايز جنسى از طريق مشروع در دام جوان هوس باز قرار گرفتن!!

تأكيد اسلام بر ازدواج

در فرهنگ اسلام، ارتباط زن و مرد و دختر و پسر

ص: 145

تنها از طريق ازدواج و اجراى مراسم شرعى مجاز است.

اكنون به تأكيد و سفارش اسلام در مورد ازدوج دختران و پسران توجّه فرمائيد:

پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

ازدواج سنت من است و هر كس از سنت من روى برگرداند از من نيست.(1)

و همچنين فرمود:

بهترين افراد امّت من كسانى هستند كه ازدواج بنمايند و بدترين آنها كسانى هستند كه از ازدواج روى برگردانند.(2)

و همچنين فرمود:

هيچ بنايى در اسلام بنيانگذارى نشده كه نزد خداوند محبوبتر از ازدواج باشد.(3)

امام صادق عليه السلام فرمود:

دو ركعت نمازى كه انسان متأهل مى خواند، ثوابش بيشتر از هفتاد ركعتى است كه انسان مجرّد

ص: 146


1- - بحارالانوار: 103/222.
2- - بحارالأنوار: 221.
3- - وسائل الشيعه: 14/3.

مى خواند.(1)

پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هر كس مى خواهد پاك و پاكيزه خدا را ملاقات نمايد، ازدواج كند.(2)

و همچنين رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

از جمله حقوق فرزند بر پدر آن است كه او را نوشتن آموزد، نام خوب براى او انتخاب نمايد و هنگام بلوغ وسيله ازدواج (ارضاء غريزه جنسى) فرزندش را فراهم نمايد.(3)

فاجعه ازدواج هاى احساسى جوانان

ازدواج بهترين و زيباترين حادثه زندگى است. هر پسر و دخترى كه به سنّ رشد و بلوغ مى رسند براساس نياز طبيعى، آرزويشان اين است كه ازدواج كنند.

اين پيمان مقدس مى بايست براساس ارزش هاى دينى و سنت هاى ديرينه اجتماعى و برخوردارى از

ص: 147


1- - وسائل الشيعه: 14/6.
2- - وسائل الشيعه: 14/6.
3- - نهج الفصاحة: 507 چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى

لياقت هاى معنوى انجام شود، تا پسران و دختران با انتخاب همسر دين دار و مؤمن زندگى مشترك خود را تشكيل داده و با ايجاد كانون گرم خانواده و تربيت فرزندان صالح در كنار يكديگر از زندگى سرشار از صفا و صميميّت برخوردار باشند.

امّا افسوس و هزار افسوس!

در وضعيت فعلى بيشتر جوانان به سنت ها و آداب و رسوم مذهبى، پشت پا زده، همسر و شريك زندگى خود را براساس موقعيت تحصيلى و داشتن مدرك از محيط هاى آلوده مختلط تحصيل و يا از خيابان و مراكز عمومى انتخاب مى نمايند.

پسران و دختران، بدون توجّه به ارزش هاى دينى و معنوى و بدون توجّه به وضعيّت اخلاقى و معاشرت ها و ارتباط هاى دوران تحصيل، مجذوب ظاهر آراسته و صداهاى ظريف و لبخندهاى مليح يكديگر گرديده و بدون نظرخواهى از پدران و مادران دلسوز به شكل گيرى ازدواج تن مى دهند!

در صورتى كه بى توجهى به مسئله معاشرت ها و

ص: 148

ارتباط هاى آزاد و نامشروع دختران و پسران در دوران تحصيل و در مسير مدرسه و دانشگاه كه در حال حاضر قبح و زشتيش هم از بين رفته و نوعى موقعيت و كمال براى جوانان حساب مى شود و با كمال تأسف، پدر و مادرها هم معمولاً از آن بى اطّلاع هستند، پسران و دختران را پس از ازدواج، گرفتار آسيب هاى جدى نموده و تاوان تلخ آن هم، ناسازگارى، اختلاف، كشمكش و تباه شدن زندگى و افزايش وحشتناك آمار طلاق است!!

پسران و دختران، اين ماجراى تلخ و تكان دهنده را بخوانند تا گرفتار عاقبت نكبت بار هوس هاى موسمى نگشته و مسئله سرنوشت ساز ازدواج را كه بزرگترين حادثه زندگى است، جدّى تلقى نموده، براساس سنت و آموزه هاى دينى تشكيل زندگى داده و توجّه داشته باشند كه خيابان و دانشگاه محل انتخاب همسر و شريك زندگى نيست، زيرا شخصيت واقعى افراد با شخصيّت اجتماعى آنان تفاوت زيادى دارد و هيچگاه اين گونه احساس هاى موسمى پايه ازدواج نخواهد شد.

ص: 149

چرا كه اين گونه دلدادگى ها، عادت غربى هاست كه متأسفانه در مغز جوانان كشور ما نيز نفوذ كرده و كوركورانه دنبال اين عادت نكبت بار مى روند و سرانجام اين گونه ازدواج ها، جدايى دو همسر و يا سردى شديد است كه از طلاق سردتر است!

و بالاخره تنها ازدواجى موفق است و كاخ مهر و محبّت بر آن نهاده مى شود كه هر كدام از دختر و پسر قبل از ازدواج با هيچ بيگانه و نامحرمى رابطه نداشته و عفت و پاكى بر همه وجود آنان حكومت كرده باشد.

سرانجام ازدواج احساسى دوران تحصيل!

دخترى كه در ازدواج احساسى شكست خورده، خاطرات تلخ خود را اظهار مى نمايد:

... من و پوريا در دوره ارشد در رشته زبان شناسى پذيرش شديم و چون در دوران تحصيل با يكديگر بوديم، پوريا به خواستگاريم آمد و پس از آشنايى خانواده هايمان، مراسم «بله برون» برگزار شد.

پس از چند روز از برگزارى اين مراسم، فرشته، يكى

ص: 150

از هم كلاسى هايم تلفنى تبريك گفت، به او گفتم: تصميم دارم بعد از عقد، بچه هاى كلاس را به يك كافى شاپ دعوت كنيم. هم كلاسيم گفت: به پوريا بگو، كافى شاپ... را رزرو كند. پس از خداحافظى برايم سؤال بود كه چرا فرشته آنجا را معرفى كرد؟!

صبح روز بعد، فرزانه يكى ديگر از دختران هم كلاسيم براى تبريك به من تلفن زد و خواست مرا ببيند. به او گفتم كه ناهار با پوريا بيرون هستيم. او ادامه داد: باقلاپلو با گوشتِ فلان رستوران خيلى عاليه.

وقتى پوريا به دنبالم آمد و پرسيد براى نهار كدام رستوران برويم؟ من رستورانى را كه هم كلاسيمان معرفى كرده بود نام بردم، خيلى خوشحال شد و گفت: باقلا پولوهايش حرف ندارد و من تعجّب كردم!

بعدازظهر همان روز، سودابه يكى ديگر از دختران هم كلاسيمان، سرى به من زد، عكس هاى مراسم «بله برون» را به او نشان دادم. وقتى عكس ها را ديد پرسيد: براى رنگ لباسهايت با پوريا مشورت كردى؟

گفتم: نه. گفت: من هم براى اينكه بنفش نبود تعجّب

ص: 151

كردم! هر چه پرسيدم: چرا بنفش؟ جواب نداد!

يك ماه گذشت و در تدارك مجلس عقدكنان بوديم كه به فرشته تلفن زدم و او را به خانه مان دعوت كردم و به اصرار از او خواستم كه بگويد چرا آن كافى شاپ را معرفى كرده بود؟!

گفت: در دوران دوستى با پوريا، چندين بار مرا به آنجا دعوت كرده است و اينكه فرزانه هم باقلاپلو گفته، پوريا با او هم دوست بوده و مى دانست پوريا آن غذا را دوست دارد و سودابه هم در دوران دوستى با پوريا، علاقه او را به رنگ بنفش مى دانست و...

پس از اظهارات فرشته، دنيا روى سرم خراب شد و تازه فهميدم، همسر رؤياها و احساساتم با همه دختران دانشگاه دوره اى را گذرانده و من بى اطّلاع هستم!!

و حالا مانده ام كه چگونه با مردى كه به من خيانت نموده زندگى كنم و عشق و علاقه ام را به پاى او بريزم و عاقبت ازدواج بامردى كه دلداده اين همه دختر بوده چه خواهد شد؟!!(1)

ص: 152


1- - روزنامه خراسان: 18601 تاريخ 26/10/1392

و اين گونه ازدواج هاى موسمى، پسران را نيز به روز سياه مى نشاند، چرا كه آنها نيز گرفتار دلدادگى احساسى دخترانى مى شوند كه در دوران تحصيل و در كوچه و خيابان با پسران زيادى ارتباط داشته و خاطرات شيرين كافى شاپ، باقلا پلو و رنگ بنفش و... پسران موسمى در قلب و دل آنها جا دارد و هيچكس حتّى پدر و مادرهاى آنها از اين ارتباط باخبر نيستند...!!

در گذشته در كشور اسلامى ما، دختران و پسران براساس سنت هاى دينى ازدواج مى كردند و تا آخر عمر محبت و وفاداريشان ثابت بود و هر چه بر مدت زندگيشان افزوده مى شد، بر گرمى و ارتباط زن و شوهر افزوده مى گشت. آزادى در ازدواج و انتخاب همسر به سبك غرب، اين بدبختى را به ارمغان آورد كه پس از گذشت زمان كوتاهى از شروع زندگى، دوره ناكامى و محروميت از مهر و محبّت دختر و پسر آغاز گردد!!

زندگى گذشته و امروز

حالا كه به زندگى گذشته اشاره شد، خوب است

ص: 153

نگاهى داشته باشيم به كيفيّت زندگى باصفا و با آسايش ديروز و مقايسه آن با زندگىِ آشفته و پريشان امروز كه با تغيير ملاك ها و معيارها و سنت هاى دينى، آسايش خانواده ها به خصوص جوانان به ويژه مسئله تحصيل و ازدواج دختران و پسران به هم ريخته و تبديل به بحران و فاجعه گرديده است.

آنگاه ببينيم چه ظلم بزرگى بر ما رفته است كه دشمن با شعارهاى فريبنده و تبليغات شيطانى، فرهنگ آلوده خود را جايگزين سنت هاى دينى ما نموده و همه چيز، حتّى جوانان و نواميس ما را به راحتى از ما گرفته و ما نيز بر اثر غفلت و بى تفاوتى در برابر تهاجم دشمن تن به ذلت و خوارى داده ايم!

اين حديث آموزنده را بخوانيد:

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

هميشه امّت اسلام در راه خير هستند تا هنگامى كه از فرهنگ و آداب و رسوم كافران تقليد نكنند و چنانچه از رفتار آنان پيروى كردند. خداوند قادر

ص: 154

آنان را خوار و ذليل مى گرداند.(1)

حالا به سراغ زندگى ديروز و امروز مى رويم تا ببينيم كدام زندگى سعادت و آسايش ما و فرزندانمان را فراهم مى نمايد:

زندگى ديروز با تربيت و آموزش صحيح و تحصيل و ازدواج توأم با سعادت پسران و دختران براساس پايبندى هاى دينى و وابستگى به سنت هاى اصيل اسلامى؟

يا زندگى امروز با پايبندى به عادات و رسوم غرب و تقليد كوركورانه از فرهنگ مبتذل دشمن و تربيت فرزندانى منحرف و عصيانگر؟!

و پس از آن انتخاب زندگى بهتر و عقلانى تر با شما...

زندگى ديروز و امروز

يادش بخير!

زن ديروز(2) دختر را براى خانه دارى پرورش مى داد و

ص: 155


1- - بحارالأنوار: 79/303.
2- - منظور از زن ديروز، زنهاى مذهبى هستند، همانطور كه در بحث زنهاى امروز باز هم همان زنهاى مذهبى مخاطب مى باشند كه هم رنگ جمع و جامعه شده اند!

او را «خانگى» مى خواند و از دوران كودكى و نوجوانى، حجاب، عفت،؛ حيا و معلومات دينى را به او آموزش مى داد و از او مى خواست، زيبايى و عفتش را براى همسر آينده حفاظت نمايد.

زن ديروز، دختر را با مقدارى از سواد كه برايش لازم بود آشنا مى كرد و راضى نمى شد براى گرفتن مدرك و تحصيلات عالى به محيط هاى فاسد و آلوده رفت و آمد كند.

زنِ ديروز، دختر را خياطى، گلدوزى، مليله دوزى، بافندگى و ديگر هنرهاى ظريف كه در خانه انجام مى گيرد مى آموخت تا اوقات فراغت خود را به اين سرگرمى ها پر نموده، از ابتلا به ضعف اعصاب و بيماريهاى روانى و جسمانى محفوظ مانده و از رفت و آمد بى مورد بى بيرون خانه خوددارى نمايد.

زن ديروز، راديو، تلويزيون و ديگر وسايلى را كه معمولاً مورد استفاده بدون فرهنگ خانواده ها مى باشد

ص: 156

و زمينه بداخلاقى، انحراف و آسيب هاى روحى، روانى و جسمى كودكان، نوجوانان و جوانان را فراهم مى نمايد به خانه نمى آورد و به هيچ عنوان اين گونه وسايل را در جهيزيه دخترش قرار نمى داد.

زن ديروز، دختر را با كتابهاى سودمند، مفيد و سالم آشنا مى كرد تا ضمن فراگيرىِ احكام و آداب دينى و اطلاع از امور اجتماعى، از مهارت زندگى، وظايف همسردارى و تربيت صحيح فرزند بااطّلاع شود.

و بالاخره! زن ديروز، با تقويت ايمان، معنويت و اخلاق و برخوردارى از اين صفات ارزنده دخترش در دوران بلوغ و شور و نشاط جوانى بدون هيچ گونه آلودگى و تماس با نامحرم به خانه بخت مى فرستاد و به دختر خود چنين مى آموخت:

«زن بايد با چادر سياه به خانه شوهر بيايد و با چادر سفيد برود».

اما زن امروز

زن امروز، از همه كمالات و ارزش هاى ياد شده

ص: 157

صرف نظر مى كند، دختر را، آزاد، شيك پوش، آرايش كرده، جلوه گر، خودنما و اجتماعى بار مى آورد!

زن امروز، دختر را با وسايل ويرانگر فناورى بدون فرهنگ و بدون نظارت آشنا نموده، كامپيوتر، اينترنت و ديگر ابزار تكنولوژى را به عنوان سرگرمى، تشخّص و چشم و هم چشمى در اختيار دختر قرار داده و پاره تن خود را قربانى اثراتِ منفى وسائل رايانه بدون فرهنگ و بدون مراقبت مى نمايد!

زن امروز، دختر را به اين روزگار فلاكت بار مى نشاند:

ازدواج نكبت بار مجازى

... تنها سرگرمى من در خانه، چَت كردن در دنياى مجازى با وسيله اى بود كه خانواده ام در اختيارم گذاشته بودند. يك بار در اين فضا با مرد جوانى كه خود را كارشناس ارشد ميكانيك معرفى مى كرد آشنا شدم.

اين آشنايى مجازى حدود 2 ماه طول كشيد تا بالاخره تصميم به خواستگارى گرفت. مى گفت پدر و مادرش خارج كشور هستند، براى همين تنها آمد. ابتدا

ص: 158

مادرم مخالفت كرد، ولى بعدا راضى شد كه فعلاً مراسم عقد برگزار شود تا پدر و مادرش برگردند.

مدتى از دوران عقد ما گذشت، كم كم به رفتارهاى او مشكوك شدم، تلفن هاى مشكوك، حرف هاى يواشكى، و دروغ هاى پى درپى! تا بالاخره متوجّه شدم كه او همسر و فرزند دارد.

آبرو و حيثيتم به باد رفته بود و تحمل خيانت او برايم ممكن نبود! در فكر چاره بودم كه به يك بار همسر رؤياهايم ناپديد شد و الآن مدت 3 ماه است كه هيچ خبرى از او ندارم...!

و حالا من مانده ام با يك دنيا غم و غصه، رسوائى و ندامت! اى كاش با دنياى مجازى اصلاً آشنا نشده بودم و زندگيم را در فضاى آلوده آن تباه نمى كردم!!(1)

زن امروز، خوشبختى دختر را، تنها تحصيل و داشتن مدرك عالى مى داند و با بزرگ جلوه دادن گذر از كنكور و راه يابى به دانشگاه و استخدام در فعاليت هاى اجتماعى، دختر را از ازدواج به موقع و تشكيل زندگى

ص: 159


1- - روزنامه خراسان: 18467 تاريخ 10/5/1392.

محروم مى نمايد!

زنِ امروز، به خواستگار دخترش مى گويد: «دختر من قصد ازدواج ندارد و مى خواهد به تحصيل ادامه دهد.»

همان جمله كليشه اى كه بيشتر زنان امروز از آن استفاده مى كنند و حرف دل همه دختران دمِ بخت نيست، چرا كه ادامه تحصيل و كسب مدرك و دست يابى به موقعيّت اجتماعى، دختران را ازطراوت بهار ازدواج عبور داده و زمينه آسيب پذيرى آنان را در محيط مختلط تحصيل در كنار پسران فراهم نموده و نتيجه اين شده است كه مشاهده مى نمائيد.

دختران و پسران، تحت شديدترين فشارهاى تمايلات جنسى قرار گرفته و چون خود را ملزم به ادامه تحصيل مى دانند، ازدواج را تا پايان دوران تحصيل به تأخير مى اندازند و از سوى ديگر، چون نمى توانند با غريزه جنسى، دست و پنجه نرم نمايند، ناچار گرفتار ناهنجارى ها، چشم چرانى ها، انحرافات جنسى، تجاوزاتِ نامشروع و بيماريهاى روحى و روانى مى گردند!

ص: 160

اين ماجراى تكان دهنده را بخوانيد:

بيمارى روانى، نتيجه اختلاط دختر و پسر در محيط تحصيل

آقاى «الف» جوانى است نجيب و شريف، با آنكه در آغاز جوانى است، آثار قلمى شيوايى دارد. اين جوان در يكى از دانشكده هاى مختلط كه اكثر دانشجويانش را دختران تشكيل مى دهد مشغول تحصيل است.

سال تحصيلى به پايان نرسيده بود كه اين جوان دچار بيمارى روحى گرديد. اكنون در يكى از آسايشگاه هاى خصوصى به سر مى برد، به عيادتش رفتم، هنگامى كه مرا ديد گفت:

كارِ جنون ما به تماشا كشيده است

صدرا تو هم بيا كه تماشاى ما كنى!

چرا اين جوان گرفتار بيمارى روحى گرديد؟!

چرا اين ضايعه علمى پيدا شد؟!

مقصّر كيست؟!

آيا شركت يك جوان در كلاس مختلط و در كنار انبوه دخترانِ جوان جز اين نتيجه خواهد داد؟!

ص: 161

معلّم در اين كلاس چه درسى مى دهد؟!

پسران (و دختران) دانشجو چه درسى مى خوانند؟!(1)

آزادى ارتباط در محيط تحصيل و كوچه و خيابان ازاين گونه حوادث تلخ فراوان دارد!

جوانى كه در چنين محيطى قرار بگيرد، چنانچه تمايلات جنسيش به محروميّت و ناكامى منتهى گردد، دچار ضعف اعصاب و بيمارى روانى مى گردد!

و اگر هم در به كارگيرى غريزه زياده روى نمايد، گرفتار نوعى ديگر از بيمارى روحى و روانى مى گردد! چرا كه هوى و هوس مرد سيرى ندارد و هر كه را نگاه كند مى خواهد!

اين بيمارى ها در دنيا و در كشور پيشرفته ما كه بهداشت و درمان موجود است، چرا پيدا شده و روزبه روز در حال افزايش است؟! چون در برابر اين همه بهداشت و درمان، آزادى زن و مرد در محيط تحصيل، كوچه و خيابان و مراكز عمومى وجود دارد!

آيا باز هم روشنفكران، ارتباط و اختلاطِ زن و مرد را

ص: 162


1- - زن و آزادى: 120 (به نقل از نامه بيمارستان دكتر چهرازى).

براى كشور، آن هم يك كشور اسلامى سودمند مى دانند؟!

و آيا اشغال بيشتر مراكز تحصيل به وسيله دختران، به نفع جامعه و مملكت اسلامى است؟! و آيا اين اتفاق نتيجه اى جز آسيب پذيرى اخلاقى و بيمارى هاى روانى دختران و پسران و گسترش آثار منفى گوناگون دارد؟!

اين گزارش اسف بار را بخوانيد:

ورودى هاى دانشگاه فردوسى: زنان 68 درصد و مردان 32 درصد!(1)

تحصيل يا ازدواج

خواننده عزيز! تحصيل علم، سنت مقدسى است كه اسلام آن را بر هر مسلمان لازم و ضرورى مى ادند (با قيد و شروطى كه در اوايل كتاب بازگو گرديد؟.

امّا توجّه به اين نكته مهم نيز لازم و ضرورى است كه التزام به تحصيل علم نبايد جوانان را از انجام ديگر فرايض و سنت هاى دينى از جمله مسئله طبيعى و

ص: 163


1- - روزنامه خراسان: 16804 تاريخ 3/7/1386.

سنت مقدس ازدواج بازدارد.

زيرا همانطور كه بازگو شد، هر پسر و دخترى در سنين بلوغ به حكم طبيعت آفرينش، تحت فشار غريزه جنسى قرار مى گيرد و تنها ازدواج مى تواند غريزه جنسى آنها را از طريق طبيعى و مشورع ارضاء نموده و از خطر ارتكاب گناه و ارتباط هاى نامشروع دور نگاه دارد.

بنابراين تحصيل علم با همه اهميتى كه دارد، نبايد جوانان را از شكل گيرى مسئله مهمّ ازدواج بازداشته و آنان را در محيط آزاد كنونى گرفتارِ ارضاء غريزه جنسى از طريق غيرمشروع نمايد.

زيرا هر چه غريزه از طريق غيرمشروع بيشتر ارضاء گردد و جوانان از اين طريق اشباع شوند، آمارِ ازدواج پايين آمده و جامعه ما گرفتار ناهنجارى، گناه، تجاوزاتِ نامشروع و بيماريهاى جسمى و روانى بيشترى مى گردد.

و هر قدر آمار ازدواج بالا برود، جرايم و مفاسد اخلاقى و بى بند و بارى تقليل مى يابد، از تعداد مجرمين كم مى شود و دختر و پسرها به سوى سعادت و

ص: 164

نيك بختى قدم برمى دارند.

و بالاخره! حقيقت اين است كه بيشترِ دختران و پسرانى كه در آستانه ازدواج هستند، وقتى صحبت از ازدواجشان مى شود اظهار مى كنند: فعلاً مى خواهيم درس بخوانيم و تا ليسانس و مدرك نگيريم، ازدواج نمى كنيم!

اين جوانان، بيشتر گرفتار پُز دادن، كلاس گذاشتن و افاده كردن هستند تا پيشرفت علمى! امّا بالاخره اين تفكّر نادرست، سنگ بزرگى در راه ازدواج است و زمينه از دست دادن آرامش و تعادل روحى و فكرى و فروپاشى غريزه جنسى و آسيب ديدن ايمان و تقوا و همچنين از دست دادنِ فرصت ازدواج دختران و پسران را فراهم مى نمايد.

موقع ازدواج

براساس آنچه كه از فرمايشات معصومين عليهم السلام استفاده مى شود، سنّ مطلوب براى ازدواج همان اوّل جوانى است. و در اين مسئله پيشوايان دين در مورد

ص: 165

دختران تأكيد بيشترى دارند. دختر و پسر پس از رسيدن به بلوغ شرعى و جسمى و فكرى از آمادگى نسبى براى تشكيل زندگى مشترك برخوردار خواهند شد و تحت هيچ شرايطى، تأخير ازدواج پسنديده نيست.

توجّه به اين نكته لازم است كه بلوغ فكرى نبايد بهانه اى براى تأخير ازدواج باشد، چرا كه بسيارى از مسائل و تجربيّات را، زن و شوهر در خلال زندگى مشترك مى آموزند.

افراد فراوانى هستند كه به اين بهانه، ازدواج را تأخير انداخته و در سنين بالا تشكيل زندگى مى دهند. امّا غافل از اينكه اگر رشد فكرى پيدا كرده اند امّا شور و هيجان و شادابى نوجوانى را از دست داده اند و ازدواج در اين مقطع سنّى با نوعى سردىِ خاصّ شروع مى شود.

لبخندهاى كاذب، اظهار علاقه هاى بى واقعيت و يا كم واقعيت، معمولاً آينده درخشانى ندارد.

ص: 166

چاره چيست؟

امّا حالا كه اغلب پسران و دختران علاقه به درس خواندن و ادامه تحصيل دارند و خانواده ها نيز با همه مشكلات و آسيب هايش كه بر سر راه عزيزانشان در بيشتر مراكز تحصيل قرار دارد، اصرار به تحصيل آنان دارند چه راه كارى بايد انديشيد تا جامعه و نوجوانان از بحران موجود نجات يافته و پسران و دختران ضمن ادامه تحصيل غريزه جنسى خود را از طريق طبيعى و مشروع ارضاء نموده و تا حدى از سير نزولى ازدواج و كاهش تشكيل خانواده و همچنين مفاسد اخلاقى پيشگرى گردد؟

ازدواج هاى همزمان با تحصيل

پيشنهادى كه ارائه مى شود، راه حل رهايى دختران و پسران از مشكلات موجود و نجات آنان از مفاسد اخلاقى، دينى و بيمارى هاى جسمى و روانى ناشى از تأخير ازدواج و عدم دسترسى به ارضاء مشروع در دوران تحصيل مى باشد.

ص: 167

البتّه عملى نمودن اين پيشنهاد به آن معنى نيست كه آسيب هاى ناشى از ارتباط و اختلاط دختران و پسران در محيط تحصيل بكلّى از بين خواهد رفت، بلكه منظور، كاهش فساد و گناه از محيط هاى آلوده مختلط مى باشد، زيرا محيطى كه آلوده به ميكروب باشد، چنانچه پيشگيرى انجام نگيرد، درمان قطعى و كلّى نخواهد بود.

در محيط كنونى نيز كه پيشگيرى و درمان براى ريشه كن كردن بيمارى هاى اخلاقى و اجتماعى وجود ندارد و اقدام عملى مؤثرى براى از بين بردن ويروسِ گناه و اصلاحِ وضعيّت موجود انجام نمى شود، ناگزير از ارائه راه كار كاهش بيمارى و پيشگيرى از گسترش ويروس و ميكروب بلاهاى اجتماعى و آسيب هاى اخلاقى و روانى هستيم. گرچه پيشنهادى كه بازگو مى شود، غيرمأنوس است و خانواده ها و پسران و دختران پذيرفتن اين پيشنهاد در وضعيّت كنونى برايشان مشكل مى باشد ليكن راه حلّ بهترى براى بهبود مشكل موجود به نظر نمى رسد.

ص: 168

موانع تأخير ازدواج

اصل ازدواج، امر ساده و بى تشريفاتى است كه با اجراء مراسم مذهبى كوتاه و برگزارى رسومات مختصر و بدون تكلّف، پسر و دختر به عقد يكديگر درآمده و پيمانِ زندگىِ مشترك مى بندند.

يادش بخير!

در گذشته خانه هاى نسبتا بزرگ و ساده با صحن و باغچه باصفا و با چند اتاق در كنار حياط وجود داشت و هر يك از پسرهاى خانواده كه ازدواج مى نمود، در يكى از آن اتاق ها، زندگى ساده و بدون تشريفات خود را شروع مى كرد، دلش شاد بود و كلّى هم از زندگى ساده و بدون تكلّف خود لذّت مى برد. در آن دوران باصفا، پايبندى به قيد و بندهاى غيرضروى وجود نداشت و پسر و دخترها خيلى ساده و راحت در دوران بلوغ به عقد يكديگر درآمده و دامنشان را از آلودگى به گناه، چشم چرانى ها و انحرافات حفظ مى نمودند.

واقعا يادش بخير و هزار افسوس كه در وضعيت نكبت بار كنونى، زندگى هاى باصفا و لذّت بخش گذشته

ص: 169

براى جوانان ما افسانه و رؤيا تلقّى مى شود!

گرچه انتظار نيست جوانان در وضعيّت كنونى، همچون گذشته ازدواج نموده و مانند گذشته زندگى نمايند، امّا انصافا و بدون تعارف! آداب و رسوم، قيد و بندها و بلندپروازى هاى مراسم ازدواج كنونى كه بلاى جان مردم گرديده، چه توجيه معقولى دارد؟!

چشم و هم چشمى ها، توقعات زائد، تجمّلات،

تشريفات دست و پاگير، مهريه هاى سنگين و كمرشكن، مراسم سنگينِ عقد و عروسى، جهاز مفصّل، توقع منزل مستقل و درآمد فراوان و... مسئله ازدواج را به صورت غولى وحشتناك درآورده و در نتيجه جوانان به خصوص دختران و پسرانِ محصّل، قيد ازدواج و تشكيل زندگى را زده و چون نمى توانند غريزه جنسى را از طريق طبيعى و مشروع ارضاء نمايند، راه گناه و زشت كارى برايشان گشوده شده است!

اينها قيد و بندهايى است كه مانع عمده ازدواج جوانان مى باشد كه تا گشوده نشود، مشكلات ازدواج به موقع پسران و دختران برطرف نخواهد شد و جامعه ما

ص: 170

همچنان شاهد ناهنجارى ها، روابط نامشروع و انحرافات خواهد بود. مگر انسان به هنگام گرسنگى مى تواند به خاطر نبودن سفره رنگين و سرويس و تشريفات مفصّل از خوردن غذا صرف نظر نمايد؟

مسئله نياز جنسى به مراتب از گرسنگى و تشنگى شديدتر است. مگر مى شود به خاطر قيد و بندها، توقّعات و بلندپروازيهاى بى جا و غيرضرورى، ارضاء غريزه جنسى تأخير بيفتد؟!

چه اشكال دارد، خانواده دختر، موقعيّت پسر را در نظر گرفته، توقّع داشتن زندگى مستقل و درآمد فراوان از او نداشته باشند؟ خانواده پسر هم، توقّع منزل و درآمد مستقلّ براى فرزندشان نداشته باشند و هر دو خانواده با توجّه به موقعيّت بلوغ و نياز ارضاء غريزه جنسى فرزندانشان، خواسته ها و توقّعات خود را با وضع موجود آنان تطبيق داده و از قيد و بندها و تشريفات مرسوم چشم بپوشند.

و چه اشكال دارد، همانطور كه مخارج سنگين تحصيل فرزندانشان را تحمّل نموده و گاهى هم براى

ص: 171

ادامه تحصيل آنان هزينه فراوان و سنگين مسافرت به خارج كشورشان را به عهده مى گيرند. و همانطور كه براى پيشگيرى از امراض جسمى فرزندانشان از هرگونه هزينه اى مضايقه ندارند، مخارج دوران ازدواج ضمن تحصيل عزيزانشان را نيز بعهده گيرند تا فرزندانشان از امراض اخلاقى و آلودگى به گناه و فساد و بيماريهاى روحى و روانى و عوارض و عواقب ناگوار آنها مصون باشند.

و چه اشكال دارد، خانواده ها راضى شوند تا رسيدن پسر به موقعيّت كار و تأمين مخارج زندگى، در خانه پسر يا دختر يا جاى مناسب ديگر، در اتاقى زندگى ساده و بدون تشريفاتِ خود را شروع نموده و با تفاهم هر دو خانواده، پسر و دختر از زندگى باصفا و ساده برخوردار باشند و پس از پايان تحصيل و اشتغال پسر به كسب و كار، به تدريج صاحب زندگى و منزل مستقلّ، وسائل و لوازم آبرومند و مرتب گردند.

كوتاه سخن آنكه، پسران و دخترانى كه در تنگناى مالى قرار دارند، با خداى مهربان خود معامله نمايند و با

ص: 172

استمداد از وعده و فضل و رحمت پروردگار و برخوردارى از لطف و كرم خداوند، بدون هيچ واهمه از فقر و تهى دستى تشكيل زندگى داده و از عفت و شرافت خود حفاظت نمايند.

به اين آيه زيباى قرآن توجّه فرمائيد:

مردان بى زن و زنان بى شوهر با يكديگر ازدواج نمايند، چنانچه زن يا مردى فقير و تنگ دست و نيازمند باشد، خداوند به لطف و فضلش آنان را بى نياز و مستغنى خواهد فرمود. خداوند رحمتش وسيع و به احوال بندگانش آگاه است.(1)

حضرت صادق عليه السلام فرمود:

مردى خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم اظهار فقر و تهى دستى كرد. آن بزرگوار فرمود: ازدواج كن، آن مرد رفت زن گرفت، درهاى رزق به رويش گشوده شد.(2)

لازم به يادآورى است، ازدواج در هر سنّى كه انجام شود، بايد همراه با ايمان و رعايتِ اخلاق و سنت هاى دينى باشد.

ص: 173


1- - سوره نور: آيه 32.
2- - وسايل الشيعه، مقدمات نكاح، باب 11، خبر 1.

امّا چنانچه ازدواج زمينه آزادى جوانان را فراهم نمايد، نتيجه اش گسترش معضلات اجتماعى و بالارفتن آمار طلاق و جدائى است كه با كمال تأسّف، شاهد آثار شوم اين فاجعه هولناك هستيم. يعنى دخترانِ طلاق گرفته اى كه هم زندگى خود را نابود كرده اند و هم جامعه را به فساد و بى بندوبارى كشيده اند!!

بلاى خانمان سوزِ چشم و هم چشمى!

حال كه سخن از بلاى تجمّل گرايى، چشم و هم چشمى و تفاخر به ميان آمد و حالا كه اين بلاى خانمان سوز ميان بيشتر خانواده ها، حتّى خانواده هاى مذهبى و متديّن در حال گسترش مى باشد، خوب است اشاره اى به آسيب هاى اين رذيله اخلاقى كه موجب سايش روح خانواده ها گرديده داشته باشيم. استفاده از مظاهر مادّى و نعمت هاى الهى و توسعه در امكانات زندگى و آراستگى صحيح با نيّت خالص و قصد خدايى در حد اعتدال و به دور از اسراف گرائى و فخرفروشى، نه تنها مذموم نيست، بلكه مورد سفارش اسلام و پيشوايان دين است.

ص: 174

قرآن مجيد مى فرمايد:

چه كسى حرام كرده است زينت هايى را كه خداوند براى بندگانش آفريد و رزق و روزى پاكيزه را.(1)

امّا چنانچه استفاده از مواهب پروردگار با هدف تفاخر، زياده طلبى، چشم و هم چشمى و اسراف گرايى باشد، نه تنها زمينه سايش روح است بلكه تأثيرات سوء و مخرّبى بر جامعه گذاشته و موجب اتلاف عمر و مال و فراموشى ياد خدا و روى كردن به دنيا مى باشد.

واقعيّت اين است كه بيشتر خانواده ها گرفتار اين پديده شوم گرديده و شخصيّت و برترى خود را در زياده روى، تشخّص، تجمّل گرايى و اسراف گرايى پنداشته و چه توهّم بى جا و تمسخرآميزى!

دختران و زنان ايرانى به منظور نمايش مطلوبيّت و جلب توجّه ديگران به عقده حقارت و حسادت دچار گشته و با رقابت در زيباسازى، آرايش و پوششهاى مبتذل، شايستگى و آراستگى واقعى و معنوى خود را از دست داده اند. بانوان، تنها در فكر تشريفات و تجمّلات

ص: 175


1- - سوره اعراف: آيه 32.

زندگى، تعويض مبلمان، پرده، دكوراسيون، فرش، ظرف و ديگر وسايل خانه براساس تغيير مُد و مدگرايى هستند، تا آنجا كه طبقه ضعيف و متوسط با قرض و اقساط و وام هاى كمرشكن و ايجاد گرفتارى و ناراحتى براى همسرانشان، سعى دارند خود را در رديف مُدگرايان قرار دهند!

اين ماجراى تلخ و تأسف بار را بخوانيد:

فروش كلّيّه براى تأمين تجملات همسر!

مرد جوان در دايره اجتماعى كلانترى... سرگذشت زندگى غم بار خود را اين طور تعريف مى كند:

چند سال قبل با دختر يكى از آشنايان قديم ازدواج كردم. من با حقوق ماهانه ام از روز اوّل زندگيمان سعى كردم روى پاى خودم بايستم و در حد توان، زندگى آبرومند و سالمى با همسر و فرزندانم داشته باشم.

امّا افسوس كه همسرم هيچ وقت شرايط زندگى مان را درك نكردهاست و هميشه خودش را با خاله اش كه هم سنّ و سال هستند مقايسه مى كند.

او خونم را توى شيشه كرده است و ديگر از دست

ص: 176

رفتار او خسته شده ام. چندوقت قبل، روزى كه همسرم شنيد، خاله اش خودرو سوارى خريده است، آنقدر اذيتم كرد كه به ناچار يكى از كلّيّه هايم را فروختم و پول آن را در اختيارش گذاشتم تا هر كارى مى خواهد با پولش انجام دهد. همسرم بلافاصله، يك دستگاه خودرو و مقدارى طلا خريد و چون در جنگ چشم و هم چشمى پيروز شده بود تاچند ماه خواسته و گلايه اى نداشت.

امّا حالاتهديدم كرده است كه طلاقش را مى خواهد...

من از همه خانم ها خواهش مى كنم: چشم و هم چشمى و تجمّل گرايى نكنند. چون يك مرد وقتى نمى تواند خواسته هاى خانواده اش را برآورده كند، شرمنده و كوچك مى شود و واقعا زندگى برايش جهنّم مى گردد. ضمن اينكه زندگى با صرفه جويى و قناعت و ايمان به خداوند متعال، لذت و صفاى ديگرى دارد و پايدار و سالم مى ماند.(1)

مجالس و مراسم عروسى نيز گرفتار اين بلاى خانمان سوز گرديده، هزينه و جهاز سنگين، تجمّلات و

ص: 177


1- - روزنامه خراسان: 17739 تاريخ 14/10/1389.

تشريفات بى مورد، چشم و هم چشمى و اسراف گرايى در تنوع پذيرايى براساس الگوهاى غيراسلامى، غذاهاى مختلف، ميوه و شيرينى هاى گوناگون و ديگر رسم و رسومات غيرضرورى، همه و همه به عنوان تجمّل گرايى و تفاخر، خانواده ها و جامعه را گرفتار اضطراب، ناآرامى نموده است.

و تأسف بارتر! آلودگى مجالس عروسى به بى بندوبارى و گناه و معصيت است كه خانواده هاى مسلمان به بهانه هاى واهى، «يك شب هزار شب نمى شود» حريف جوانان نمى شويم و... قلب نازنين پدر مهربان امام زمان عليه السلام را به درد مى آورند!

مساجد و مراسم دينى و همچنين مراسم تشييع و مجالس ترحيم نيز گرفتار ويروس چشم و هم چشمى، تجمّل گرايى و پذيرايى هاى تشريفاتى شده و از همه مهم تر، رعايت نكردن ادب و آداب قرائت قرآن و تلاوت كلام اللّه مجيد بر روى مبلمان است كه از پديده هاى تلخ و تأسف بار تجمّل گرايى و تشريفاتى است كه زمينه تضعيف معنويت مردم را فراهم نموده است.

و صد افسوس كه اين بلاى خانمانسوز به

ص: 178

خانواده هاى مذهبى نيز سرايت نموده و گروهى از متديّنين با برگزارى مجالس باشكوه جشن و عروسى و اسراف كارى و تجمّلات آنچنانى، كمبودهاى خود را به نمايش گذارده، موجب سايش روح خود و جريحه دار نمودن روح و روان مردان و زنان محروم و بى بضاعت كه توان تهيه وسائل ضرورى اوليه زندگى خود را ندارند گرديده، موجبات نارضايتى امام زمان عليهم السلام را فراهم نموده و در فرداى حسابرسى در پيشگاه خداوند قاهر قادر، گرفتار حسابرسى دقيق تفاخر، تجملات، زياده روى و اسراف گرايى خودشان خواهند بود.

به فرمايشات هشداردهنده اميرالمؤمنين عليه السلام توجّه فرماييد:

بندگان خدا! آگاه باشيد، اعمال و رفتار كوچك و بزرگ شما موردسؤال پروردگارقرار خواهد گرفت.(1)

و همچنين در نامه به ابن عباس مرقوم فرمود:

آيا از مناقشه در حساب، ترس و وحشت ندارى؟!(2)

ص: 179


1- - منازل الآخره: 107 به نقل از نهج البلاغه، نامه 27.
2- - همان، به نقل از نهج البلاغه: نامه 41.

مناقشه، بيرون كردن خار مى باشد، يعنى: همانطور كه در بيرون آوردن خار از بدن، دقت و باريك بينى كامل مى شود، اعمال و رفتار بندگان نيز به دقّت مورد حساب و بررسى قرار مى گيرد.(1)

و همچنين فرمود:

در حلال دنيا حساب، و در حرام آن عذاب است.(2)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

از جمله دام هاى شيطان است: مغرور شدن به نعمت هاى پروردگار؛ تفاخر نمودن به بخششهاى خداوند؛ با بندگان پروردگار تكبّر نمودن؛ و پيروى هواى نفس كردن.(3)

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

هيچ حماقتى بزرگتر از فخرفروشى و بزرگ منشى نمودن نيست.(4)

ص: 180


1- - منازل الآخره: 107.
2- - نهج البلاغه: خطبه 82.
3- - نهج الفصاحه: 503. چاپ دفتر نشر.
4- - غررالحكم: 2/271. چاپ دفتر نشر.

6-جوانان در هفت سال چهارم زندگى و پس از آن

اشاره

در اين مرحله از زندگى با جوانان دختر و پسر حدودِ 18 سال مواجه هستيم كه به فضاى دانشگاه راه مى يابند تا با تحصيل علم و دانش و فناورى، استعدادهاى خود را شكوفا نموده و با ارائه خدمات ارزنده و سودمند، زمينه بى نيازى و سرافرازى كشورو ملّتمان را فراهم نمايند.

در اين دوران كه حساسترين و خطرناك ترين دوران زندگى جوانان مى باشد و دختران و پسران در اوج هيجان غريزه جنسى قرار دارند، به محيطى قدم مى گزارند كه با كمال تأسف در بيشترِ فضاهاى آن، ضد ارزش ها، جايگزين ارزشها گرديده است!

ص: 181

در اين دوران، جوانانى كه از دوران ابتدايى تا آخرِ دبيرستان در فضاهاى تفكيك شده آموزش ديده اند، در محيط مختلطى قرار مى گيرند كه به سادگى زمينه فساد و انحراف آنان فراهم مى گردد!

و بهتر اينكه وضعيت محيط دانشگاه و دانشجويانِ عزيز را از لسانِ خود پسران و دختران دانشجوى باايمان و دلسوز در نشست راديو معارف به اختصار و نقل به مضمون بخوانيم.(1)

فضاى دانشگاه از نگاه دانشجويان

در حال حاضر دانشگاه از جامعه جدا گرديده و جنبه تفريحى پيدا كرده و نوكِ تيز بروز آسيب پذيرى شده است!

در دانشگاه، معروف كم رنگ شده و مُنكر پررنگ گرديده و اين در حالى است كه اگر فضا از معروف پر

ص: 182


1- - ضمن احترام ويژه و پوزش مجدد از اساتيد و دانشجويان مؤمن كه در جهت روشنگرى و ارشاد جوانان عزيز در محيط دانشگاه دلسوزانه تلاش مى نمايند.

شود، منكر از بين مى رود.

در دانشگاه، بسترى بايد ايجاد شود كه فضاى علمى تقويت شود و زمينه ركود علمى و نفوذ دشمن و انحراف دانشجويان از بين برود.

در دانشگاه به علّتِ حضور دو جنس مخالف، فضاى غيرمناسب و غيراستاندارد ايجاد شده و اين در حالى است كه در بعضى كشورهاى غربى كه مسلمان هم نيستند، دانشگاهشان فضاى علمى است نه فضاى جنسى و براى دخترها و پسرها، محدوديّت قائل شده اند، چرا كه آنها معتقدند كه به خاطر پيشرفت علمى جوانان، در فضاى علمى نبايد فضاى جنسى باشد و ما كه مسلمان هستيم، فضاى دانشگاهمان، فضاى جنسى شده است!

ازدواج هاى محيط دانشگاه، غيراستاندارد و غيرموفّق مى باشد(1)!

ص: 183


1- - اين گزارش حدود 40 روز قبل پخش گرديد.

و اين هم خلاصه و مضمون گفتار دانشجويان مؤمن دختر از راديو معارف.(1)

ما وقتى در دبستان بوديم، مراسم مذهبى شهادت و اعياد معصومين عليهم السلام در مدرسه برگزار مى شد و خاطرات

مناسبت هاى دينى برايمان زنده بود.

امّا در محيط دانشگاه با كمال تأسّف، معنويّت كم رنگ شده و جاى اين گوهر گرانبها در اين محيط مقدس خالى است! تا آنجا كه حتّى تعداد محدودى از دختران دانشجو كه از چادر استفاده مى كنند به علت وضعيّت نامناسب دانشگاه در ناراحتى و محدوديت هستند!

مطالب بازگو شده، اشاره اى به وضعيت محيط پرورشى دانشگاه بود كه به اختصار بازگو گرديد. شرح و تفصيل مطالب مثبت و منفى، نارسائى ها، عوامل ضعف، عوامل تأثيرگذار تربيت هاى دينى و اخلاقى، ضرورتِ تحوّل در نظام تعليم و تربيت جامعه آموزشى و راه كارهاى مقابله با آسيب هاى موجود، براى فرصتى

ص: 184


1- - تاريخ 3 بهمن 1392

ديگر و در جلدى مستقل انشاءاللّه.

امّا يادآورى اين نكته مهم لازم و ضرورى است كه جوانان عزيز با هوشيارى و حزم و احتياط كامل به فضاهاى آموزشى موجود توجّه نموده و براى ادامه تحصيل، محيط هاى سالم و شايسته كه زمينه ترقى و كمال و هدايتشان را فراهم مى نمايد در نظر بگيرند تا با تحصيل علم همراه با تقوا در فضاى معنوى، مملكتى سرافراز و بى نياز داشته باشيم و مسئوليّت دست يابى به اين موفّقيت بزرگ كه بسيار سخت و دشوار مى باشد، متوجّه پدران نيز مى باشد.

اين احاديث ارزنده را بخوانيد:

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

علمى كه تو را اصلاح ننمايد، گمراهى و انحراف است.(1)

و همچنين فرمود:

اگر دانشجويان، علم و دانش را به گونه اى كه شايسته آن است (همراه با تقوا و معنويت)

ص: 185


1- - غررالحكم: 2/177.

فراگيرند، هر آينه خداوند و فرشتگان آنان را دوست مى دارند. ولى دانشجويانى كه علم را براى طلب دنيا (تشخّص، دست آوردن مدرك، پست و مقام و...) فرامى گيرند، پروردگار آنها را دشمن دارد و با همان علم (بدون تقوا) خوار و ذليل گرداند.(1)

آرى! در فضاى بدون معنويّتى كه نواميس و دختران ما با چادر، پوشش، نجابت، عفت و حيا بيگانه شوند، تحصيل علم نه تنها ترقى و كمال و سرافرازى نيست، بلكه گمراهى و انحراف است!

حالا در چنين وضعيتى، بهتر نيست تكليفمان را با دوگانه اىِ گفتار و رفتارمان روشن كنيم؟!

فرمايش هشدار دهنده حضرت فاطمه عليهاالسلام را بخوانيد:

اگر آنچه ما اهل بيت دستور داده ايم عمل كنى و از آنچه نهى كرده ايم خوددارى نمائى، از شيعيان و پيروان و ياران ما هستى، و گرنه خير.(2)

حالا ببينيم آن بزرگوار در مورد ارتباط زنان

ص: 186


1- - غررالحكم: 2/180.
2- - بحارالأنوار: 65/156.

بانامحرمان چه مى فرمايد:

بهترين زن، زنى است كه نه مردى او را ببيند و نه او مردى را مشاهده نمايد.(1)

و همچنين فرمود:

نزديك ترين حالت زن به خدا زمانى است كه در خانه خود باشد و در غير موارد ضرورى (و در اجتماع نامحرمان ظاهر نشود).(2)

الگوگيرى از راه و روش حضرت فاطمه عليهاالسلام

عزيز خواننده!

اهميّت پيروى و الگوگيرى از راه و روش حبيبه خدا فاطمه زهرا عليهاالسلام تا آن حد است كه حضرت بقيه اللّه امام زمان ارواحنا فداه مى فرمايد:

من از (مادرم) دختر رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم پيروى مى كنم (الگوى رفتار من، مادرم زهرا عليهاالسلام است.(3)

ص: 187


1- - همان: 104/36.
2- - همان: 43/92.
3- - بحارالأنوار: 97/199.

حالا وقتى كه مصلح كل عالم، امام زمان عليه السلام در رفتار خود از مادر بزرگوارش حضرت فاطمه عليهاالسلام پيروى مى نمايد، تكليف ما كه ادّعاى محبّت به آن حضرت را داريم چيست؟ و آيا تنها تشكيل مجالس جشن عزا و يادآورى فضائل و مصائب خاندان رسالت عليهم السلام براى اثبات پيروى از آن بزرگواران كافى است؟!

به فرمايش آن عزيزان توجّه فرماييد:

آنها كه ما را دوست دارند (و از ما پيروى مى نمايند) مانند رفتار ما عمل نمايند... برترين چيزى كه مى شود از آن براى امور دنيا و آخرت كمك گرفت (و نماد پيروى از ماست) پرهيز از ارتكاب گناه است.(1)

اكنونت ادعاى محبت و پيروى از حضرت زهرا عليهاالسلام با وضعيّت بانوان جامعه كنونى ما چه تناسب و سنخيّتى دارد و آيا اين دوگانگى در گفتار و عمل موجب شرمندگى ما و اهانت به ساحت قدس دختر بزرگوار پيامبر عاليقدر، فاطمه عليهاالسلام نيست؟!

ص: 188


1- - بحارالانوار: 10/92.

آرى! هزار افسوس! دشمنان با تهاجم بى رحمانه

خود، سنت هاى مذهبى و الگوهاى دينى ملت اسلامى ما را نابود كرده و با فروپاشى پيوندهاى عاطفى خانواده ها، روزگارى دشوار و طاقت فرسا براى كشور عزيزمان ارمغان آورند!

كودكان و نونهالان به كودكستان و مهد كودك رفتند!

نوجوانان و جوانان در بيشتر مراكز تحصيل و بدنه آموزوش و پرورش در جهتِ مخالف هدفهاى دينى قرار گرفتند!

دختران به بهانه ادامه تحصيل و دريافت مدرك از خانواده جدا شده و از تشكيل زندگى در بهار ازدواج محروم شدند!

مشاغل اجتماعى را كه با دشواريهاى طاقت فرسا همراه است به زنان دادند و آنان را از اصالت، حيثيت، شخصيت دور كرده و به نام آزادى آنها را استثمار كردند. خوبى ها و سنت هاى دين، زشت و ناپسند گرديد، رفتار نامشروع و گناه پسنديده شد!!

براى زنان ما ننگ و عار نيست كه با داشتن فرهنگ

ص: 189

و سنتِ ارزشمندى همچون رفتار و شيوه زندگى دختر عزيز پيامبر، فاطمه عليهاالسلام، به سراغ الگوبردارى از رفتار نكبت بارِ زنان غرب بروند؟!!

اين هنر نيست، به تقليد از دنياى غرب، زن كارِ مردانه را تقليد كند و كار ارزشمند زنانه را كسر شأن بداند و به اصطلاح خودش را «كُپى» مرد يا «مرد مصنوعى» تصور نمايد!!

ارزش و افتخار يك زن اين است كه، جاپاى بهترين زنان حضرت زهرا عليهاالسلام گذاشته، كار تربيت انسان را انجام

داده و تربيت فرزند و نقش مادرى كه برترين جايگاه و بالاترين افتخار زنان است به عهده داشته باشد.

دنياى غرب مى خواهد زن مسلمان مادّى شود، با مردان مخلوط شده، روانه كوچه و خيابان و بازارها براى اشباع شدن خواسته هاى مادّى و هوا و هوس شده و از ارزش و كمال مادرى، شوهردارى و خانه دارى ساقط شود!

و اين يك مسأله كاملاً غلط در تضادّ با ارزش وكمال و حتّى منافع خود زن و مخالف ساختار فطرت و خلقت

ص: 190

خدايى اوست.

آرى!

وقتى كه تحصيل علم آميخته با تقوا و معنويّت نباشد، سنت هاى دينى ما رنگ سنت هاى غربى به خود بگيرد، جامعه ما به همان روزى مى افتد كه اينك گرفتار مى باشد و تنها نصيب آن از اين وضعيّت نكبت بار، خون دل خوردن، رنج بردن و سوختن است!

حالا بدون تعارف از خودمان سؤال كنيم:

در دوران حيرت و غيبت مولايمان امام زمان ارواحنا فداه كه در بوته امتحان و حراست از دين و ارزشهاى اخلاقى قرار گرفته ايم، از چه كسى بايد الگو بگيريم؟

از حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام كه امام زمان عليه السلام با افتخار از آن بزرگوار پيروى مى نمايد؟ و يا از دنياى كثيف غرب كه گوهر عفت و حياى زنان و غيرت و حميّتِ مردان را بى رحمانه به يغما برده است؟!!

ص: 191

بازگشت و استغفار

اكنون كه گرفتار دشوارى هاى طاقت فرساى دوران آخرالزمان شده و فتنه ها و امتحانات بزرگ با جاذبه هاى فريبنده، زمينه ارتكاب گناه، انحراف و سقوط ما را فراهم نموده و در طوفانهاى سهمگين تهاجم دشمنان و بدعت هاى جان سوز، مى سوزيم و اسباب و علل عادى در اصلاح وضع نكبت بار موجود، كارايى ندارد!

تنها راه رهايى از خطرهاى مهلكى كه زمينه نابوديمان را فراهم نموده، پناه به نيروى معنوى، انابه و بازگشت به سوى رحمت پروردگار است. نااميد و مأيوس نباشيم و به مغفرت، آمرزش و عفو و رحمت پروردگار مهربان اميدوار بوده و شكنجه طاقت فرسا و جانكاه وجدان خود را با جبران خطا و توبه، آرام نمائيم.

خداوند مهربان با فرمان عفو عمومى، درهاى رحمت و مغفرت خود را به روى همه گناهكاران گشوده است تا با استغفار و بازگشت از مسير نادرست و تصميم به ترك گناه و نافرمانى، مورد عفو و آمرزش كريمانه اش قرار بگيريم.

ص: 192

به اين آيه اميدبخش توجّه فرماييد:

بگو اى بندگانى كه با (ارتكاب گناه) تندروى نموده

ص: 193

و به خويشتن ستم كرده ايد، از رحمت و مغفرتِ خداوند مهربان، مأيوس و نااميد نشويد، خداوند همه گناهان را مى بخشد.

به درگاه پروردگارتان بازگرديد و برابر خداوند تسليم شويد، پيش از آنكه عذاب به سراغ شما آيد و سپس از سوى هيچكس يارى نشويد.(1)

اكنون با توجّه به رحمت و مغفرت عام پرودگار، با يك انقلاب روحى، قلب و جان خود را از آلودگى و گناه پاك نموده، به درياى بيكران رحمت و مغفرت الهى پروردگار مهربان بپيونديم. پس از آن به منظور آراستگى دل و روحمان به محبت پروردگار، به ساحت قدس پدر مهربان، امام زمان ارواحنا فداه متوسّل شده و با پوزش از غفلت و عذر تقصير به پيشگاه مقدسش، از فراموشى ياد آن عزيز و با دعا براى سلامتى و تعجيل فرج آن بزرگوار، جهت رهايى و نجات از وضعيّت نكبت بار موجود

ص: 194


1- - قرآن مجيد: زمر /53.

از آن عزيز مهربان، كمك و يارى جسته و مطمئن باشيم، دعاى خير آن بزرگوار شامل حالمان خواهد شد. زيرا آن امام رئوف، نگران ابتلائات و گرفتارى هاى دوستان و شيعيان بوده، آنان را از ياد نخواهد برد و براى رهايى و نجات آنها از فتنه ها و انحرافات، دلسوزانه دعا مى فرمايد.

به اين فرازها از فرمايش امام زمان عليه السلام توجّه فرماييد:

ما، در رعايت حال شما (دوستان و شيعيان) كوتاهى نمى كنيم و شما را از ياد نخواهيم برد.(1)

و همچنين آن امام رئوف فرمود:

و اگر چنين نبود (از شما غفلت داشتيم) بلاهاى سخت بر شما فرود مى آمد و دشمنان شما را نابود مى كردند.(2)

اكنون با توجّه به لطف و عنايت بيكران پدر مهربان، امام زمان ارواحنا فداه، با تضرّع و سوز و گداز به پيشگاه

آن عزيز عرضه مى داريم:

ص: 195


1- - احتجاج طبرسى: 2/598.
2- - همان.

گرچه غرقيم به درياى گناهان ليكن

شرمساريم و خجالت زده از غفلت خويش

روى دل سوى تو داريم به صد عجز و نياز

جز تو ابراز نداريم به كس حاجت خويش

جز تو ما را نبود ملجأئى اى حجّت حق

باد سوگند تو را بر شرف و عصمت خويش

دست ما گير كه بيچارگى از حد بگذشت

بگشا مشكل ما را به يد همّت خويش...(1)

آنگاه مطمئن باشيم پس از توسّل و تضرّع و اظهارِ ندامت و پشيمانى، مورد عنايت و دعاى آن امام رئوف و مهربان قرار خواهيم گفت، ابتلائات، مشكلات و گرفتاريهايمان سامان خواهد يافت. ان شاءاللّه

والسلام عليكم و رحمه اللّه و بركاته

مشهد مقدس - محمّد صادق ذبيحى

ربيع الثانى 1335 - بهمن 1392

ص: 196


1- - محمّد على فتى تبريزى

ص: 197

چند نمونه از اثرگذارى ارزنده كتاب حجاب

خداى مهربان را شكر و سپاس كه كتاب هاى آموزنده حجاب مورد توجّه و استقبالِ گرمِ عموم قرار گرفته و جلد اوّل آن تاكنون حدود سيصد و پنجاه هزار نسخه چاپ و منتشر گرديده است.

اثرگذارى و تحوّل چشمگير عملىِ فراوانى كه در خوانندگان عزيز به وجود آمده از بركاتِ دعاىِ خيرِ مولا و امام عزيزمان حضرت بقيه اللّه ارواحنان فداه مى باشد.

پيام ها و نامه هاى بسيارى از اثرگذارى اين اين كتاب به دفتر انتشارات طوس رسيده كه به چند نمونه از آنها اشاره مى شود:

ص: 198

1 - بانو ف. ط. كلاس 101 - دبيرستان...

كتاب خوبى بود. بعد از خواندنِ اين كتاب متوجه شدم كه دين اسلام براى زن ارزشِ زيادى قائل است.

با شيوه جديد دشمن براى از بين بردن حجاب و عفت و رواجِ بى بندوبارى آشنا شدم. حالا ديگر به چادرى كه بر سر دارم افتخار مى كنم و با پوشيدنِ اين چادرِ مشكى خود را متمايز از ديگران مى دانم و به اين يقين رسيده ام كه هيچ مسئله اى دور از اسلام و قرآن نمى تواند سعادت و خوشبختى ما را چه در اين دنيا و چه در آخرت تضمين كند.

از اين رو از نويسنده اين كتابِ خوب و پرمحتوى كمال تشكر را دارم و اميدوارم قلم و ادبيّاتِ كشور ما به عنوانِ يك كشورِ اسلامى بتواند كتبِ بيشترى در اين زمينه نوشته و سطح آگاهى مردم را بالا ببرد.

2 - بانو ف. ه . كلاس 101 - دبيرستان... تاريخ 14/2/1392

من شخصا اين كتاب را مطالعه كرده ام و احساس

ص: 199

عجيبى به من دست داد و از عذاب هاى آخرت ترسيدم و از درگاه خداوند منّان طلبِ آمرزش كردم.

اين كتاب را به چند تن از اقوامم ارائه دادم و معتقدم كه اين كتاب براى جوانان و نوجوانان بسيار مفيد، لازم و ضرورى است.

اثراتى كه اين كتاب حتما مى گذارد، اين است كه خانم هاى محترم در انتخاب شغل موردِ علاقه و نياز خود دقت لازم بنمايند، يا اينكه با خواندنِ اين كتاب ممكن است شغلِ خود را كنار بگذارند و من اين اثر را در اقوام و خويشانِ خويش مشاهده كردم.

من به همه افراد جامعه به ويژه جوانان و نوجوانان خواندنِ اين كتاب را پيشنهاد مى كنم...

با سپاس فراوان از نويسنده و مؤلف كتاب

3 - بانو. ش. ى . ...

به نظر من مطالبى كه در اين كتاب مورد بحث قرار داده شده بسيار مفيد هستند و از مسائلى صحبت كرده كه واقعا در جامعه وجود دارد.

ص: 200

اين كتاب به بسيارى از سؤال هاىِ من جواب داده است، مانند:

- من هميشه فكر مى كردم، چرا بايد زنان حجاب داشته باشند؟

- يا با صداى نازك با نامحرم صحبت نكنند.

- يا از هيچ وسيله آرايشى (در خارج خانه) استفاده نكنند.

- و هر جايى نمى توانند بروند.

اين كتاب به تمامى سؤال هاى من پاسخ داه است به خصوص اينكه هميشه فكر مى كردم، چرا بهتر است زنان واردِ كارهاى ادارى نشوند.

بيشترين چيزى كه باعث شد من جذب اين كتاب شوم، استفاده از احاديث و رواياتِ پيامبر و اهل بيت عليهم السلام

آن بزرگوار است...

به يارى پروردگار بزرگ و عنايت امام زمان عليه السلام، مطالب جلد پنجم اختصاص به پاسخ خوانندگان عزيز به نظرخواهىِ مطالبِ كتاب حجاب خواهد داشت، انشاءالله.

ص: 201

فهرست مطالب

به جاى مقدمه··· 7

اين گزارش را بخوانيد··· 12

بررسىِ نكاتِ مثبت و منفىِ حوزه هاى تحصيل··· 13

مسائلِ مثبتِ مراكز تحصيل··· 14

شادى بخش و غم انگيز!··· 15

هشدار به جوانان عزيز··· 17

جاى خالى دانشگاه هنر!··· 18

آلبوم موسيقى «امام رضا عليه السلام» و گفتگوى با خدا!··· 20

حرمت شكنى!··· 21

چه بايد كرد؟!··· 22

غرورِ خانم تحصيل كرده!··· 24

ص: 202

خانه از پاى بست ويران است!··· 26

هشدار به والدين··· 28

در اين كتاب چه مى خوانيم؟!··· 29

«1» ضرورت تحصيل علم

تحصيل چه علمى بر همه مسلمانان واجب است؟··· 35

تحصيل علم همراه با تقوا و معنويت··· 38

آثار منفىِ اختلاط در محيطِ تحصيل··· 43

آسيب پذيرىِ شخصيّتى بافضيلت در مسير تعليم قرآن به نامحرم··· 45

«2» نوجوانان و جوانان در دوران اضطراب و عصيان

خانواده و تربيتِ فرزند··· 52

فطرت پاك كودك··· 54

تربيت صحيح كودك در هفت سال اوّل زندگى··· 57

هشدار به پدرها و مادرها··· 63

آزادى! يا بى رحمانه ترين ظلم!··· 65

ص: 203

«3» جابجايى مهد و كودكان با آغوش پرمهر و محبّت مادر و كانون گرم خانواده!

اشتباه بزرگِ زنانِ شاغل··· 67

وضعيّت اسف بار مهد كودك و كودكستان··· 68

هيچ احساسى جايگزين عواطف و احساسات مادر نمى گردد!··· 70

مقايسه آغوش گرم خانواده با زندگى فرزندان در مهد و كودكستان··· 71

مهد و كودكستان از نگاه جرايد··· 73

پرخاشگرى و لجبازىِ كودكان مهد··· 73

كودك و دلهره جدايى از مادر··· 74

وحشتناك ترين و سخت ترين روز زندگى··· 75

مادر! مى شه نرى سرِ كار؟!··· 77

مادر بى عاطفه!··· 78

مهد و كودكانِ تهاجمى و دردِسر آفرين··· 79

آموزشِ رقص و آواز در مهدِ كودك!··· 80

كار و اشتغال مادر به چه قيمتى؟!··· 82

كودك پرورش يافته با رقص، در بزرگى سر از پارتى هاى مختلط درمى آورد!··· 84

ص: 204

«4» كودكان و هفت سال دوم زندگى

وظيفه سنگين خانه و مدرسه··· 88

بلوغ زودرس كودكان و نوجوانان··· 90

معيارهاى مدرسه و مراكز تحصيل مطلوب··· 92

تهاجم بى رحمانه دشمن به نوجوانان··· 96

توزيع آرمِ شيطان پرستى در كلاس اوّل دبستان!··· 100

خبرهايى كه لرزه بر اندام مى اندازد··· 101

توزيع تصاوير مستهجن به وسيله دانش آموز دبستانى··· 103

دختركانِ معصوم، قربانى راه مدرسه!··· 105

كودكان دبستان درامان نيستند!··· 106

«5»نوجوانان و هفت سال سوم زندگى

دانش آموزان راهنمايى و اعتياد··· 113

فساد و انحرافِ نوجوانان در مدارس راهنمايى··· 114

دختر، كو ندارد حجابِ مادر!··· 117

پس از ورود به دبيرستان، حجاب دخترم خيلى كم شد··· 120

طاعون اخلاقى در حريم امام هشتم عليه السلام··· 121

ص: 205

جريحه دار شدن قلب نازنين امام هشتم عليه السلام··· 126

بازگشت به مطلب··· 129

تربيت دينى و اخلاقى دانش آموزان نظام آموزش و پرورش··· 129

روابط نامشروع دختران و پسران در دوران تحصيل··· 131

آسيب هاى مسير مدرسه! پدر و مادرها در خوابند!··· 131

آزادى به سبك غرب، بردگى جنسى··· 134

خبرهاى تلخِ خانه تا مدرسه!··· 137

تاوان تلخ دوستى هاى دوران تحصيل··· 140

تأكيد اسلام بر ازدواج··· 145

فاجعه ازدواج هاى احساسى جوانان··· 147

سرانجام ازدواج احساسى دوران تحصيل!··· 150

زندگى گذشته و امروز··· 153

زندگى ديروز و امروز··· 155

اما زن امروز··· 157

ازدواج نكبت بار مجازى··· 158

بيمارى روانى، نتيجه اختلاط دختر و پسر در محيط تحصيل··· 161

تحصيل يا ازدواج··· 163

موقع ازدواج··· 165

چاره چيست؟··· 167

ازدواج هاى همزمان با تحصيل··· 167

ص: 206

موانع تأخير ازدواج··· 169

بلاى خانمان سوزِ چشم و هم چشمى!··· 174

فروش كلّيّه براى تأمين تجملات همسر!··· 176

«6» جوانان در هفت سال چهارم زندگى و پس از آن

فضاى دانشگاه از نگاه دانشجويان··· 182

الگوگيرى از راه و روش حضرت فاطمه عليهاالسلام··· 187

بازگشت و استغفار··· 192

چند نمونه از اثرگذارى ارزنده كتاب حجاب··· 197

ساير آثار نويسنده··· 207

ص: 207

ساير آثار نويسنده:

1 - جلد اوّل اين كتاب:

نگاهى به آثارِ مثبتِ حجاب، مجازاتِ ترويجِ بدحجابى، شرح وظايفِ آقايان و بانوان از ديدگاه قرآن و سنّت.

2 - جلد دوم اين كتاب:

حجاب بى حجابى، آسيب ها و آفت هاى شبيخون فرهنگى دشمن و غفلت و بى تفاوتىِ جامعه اسلامى!

3 - جلد سوم اين كتاب:

سير تاريخى حجاب در ايران و جهان، تهاجم دشمن، تأثير تيغ دولبه فناورى ماهواره، تلفن همراه، اينترنت، تلويزيون و... بر زندگى نوجوانان، جوانان و جامعه اسلامى و راه كارِ مبارزه با تكنولوژىِ بدون فرهنگ.

ص: 208

منتشر مى شود:

4 - جلد پنجم اين كتاب:

نامه هاى پرشورِ دختران باايمانى كه تحوّل فكرى و عملى خود را به نمايش گذاشته و ادب، اعتقاد و احساس خود را در قالب جملاتى زيبا به تصوير كشيده اند.

ص: 209

جلد 5

مشخصات کتاب

حجاب عزّت است يا اسارت؟! (5 )

نامه هايى از فرزندانِ محبّتِ

حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام

احساسات گرم و پاكِ برخاسته از اعتقاد و عُمقِ جان نوجوانانِ دانش آموز در حمايت از عفاف و حجاب

دلنوشته هايى از غمِ مظلوميّت و غربتِ اسلام عزيز و حيرت و سرگردانىِ فرزندانِ روحانىِ اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا عليهماالسلام

سرشناسه: ذبیحی، محمد صادق

عنوان و پدیدآور: حجاب عزت است یا اسارت؟ !/ تهیه و تدوین محمد صادق ذبیحی.

مشخصات نشر: مشهد، پیام طوس، 1397.

مشخصات ظاهري: 6 جلد

شابک: 8 70 9928 964 978

یادداشت: فهرست نویسی بر اساس جلد چهارم، 1393.

یادداشت: ویراست قبلی: پیام طوس، 120) 1390ص.).

یادداشت: ج4 (چاپ دوم: 1393).

یادداشت: ج6 (چاپ اول: 1397 ) (فیپا).

یادداشت: کتابنامه.

موضوع: حجاب

Hijab (Islamic clothing) :

موضوع: حجاب احادیث

Hijab (Islamic clothing) -- Hadiths

موضوع: حجاب جنبه هاي قرآنی

Hijab (Islamic clothing) -- Qur'anic teaching

موضوع: محرم و نامحرم

Mahram and namahram*

رده بندي کنگره: ي 3 1390 ح 23 ذ/ BP 230/17

رده دیویی: 297/636

شماره کتابشناسی ملی: 4409559

ص: 1

اشاره

سرشناسه: ذبيحى، محمّد صادق، 1326 -

عنوان و پديدآوران: حجاب عزت است يا اسارت؟!/ تهيه و تدوين محمّد صادق ذبيحى.

مشخصات نشر: مشهد، پيام طوس، 1393.

مشخصات ظاهرى: ج 5

بها: 3800 تومان

شابك: 4-79-9928-964-978

يادداشت: كتابنامه به صورت زيرنويس.

موضوع: حجاب

موضوع: حجاب - احاديث

موضوع: حجاب - جنبه هاى قرآنى

موضوع: محرم و نامحرم

رده كنگره: 17/230BP

رده ديويى: 636/297

نام كتاب:حجاب عزّت است يا اسارت؟! (5)

مؤلف: محمّد صادق ذبيحى

ناشر: انتشاراتِ پيام طوس

حروفچين وصفحه آرا: خدمات نشر علاقه مند

تيراژ: 000/10 نسخه (جيبى)

نوبت چاپ:··· دوم - 1394

چاپ:··· چاپخانه بزرگ قرآن كريم

شابك:··· 4-79-9928-964-978

مركز پخش: بين چهارراه زرّينه و راه آهن - پلاك 133

انتشارات پيام طوس - تلفن: 32223888 051

قيمت: 3800 تومان

اجر و ثوابى كه از انتشار اين مجموعه عايد مى شود

به محضر مقدس آقا و مولايم امام زمان عليه السلام اهدا مى گردد.

پاداش ارزنده آن عزيز را به روان پاك پدر بزرگوارم

و مادر فقيده ام تقديم مى دارم.

ص: 2

اَلسَّلامُ عَلَيك يا بَقِيَّةَ اللّه ...

مولاى كريم!

با تنى ناتوان، قلبى سوزان و اشكى ريزان، با هزاران اميد، دست توسّل بر آستان ملكوتيت دراز كرده ايم، رفتنى نيستيم، هر كه هستيم و هر چه هستيم، به ما گنه كاران نظر فرما، موردِ لطف و عنايتت قرارمان دِه، راهمان دِه و هر چه هستيم قبولمان كن كه آقائى و موهبتت، دل و جانمان را زير و رو خواهد نمود و از اين دنياى بزرگ و همه شؤون آن برايمان شيرين تر است.

اى كه يك گوشه چشمت غم عالم ببرد

حيف باشد كه تو باشى و مرا غم ببرد

ص: 3

اى عزيز و مهربان!

ما خطاكاران، گناهان خود را به ياد مى آوريم و با شرمندگى و شرمسارى به پيشگاهت ناله سرمى دهيم كه:

اى پدر مهربان!

براى گناهان و رفتارِ بدِ ما طلب آمرزش كن كه ما خطاكاريم. پس از آن با سوز و گداز براى سلامتى و فرجت، دست به دعا برمى داريم و با چشمانى اشكبار، رخصت طلبيده به آستان ملكوتيت قدم مى گذاريم، شميم رأفت و مهربانيت دل و جانمان را عطرآگين نموده، نواىِ معنوى دلنشينت را خواهيم شنيد كه: امروز سرزنشى بر شما نيست، خداوندِ مهربان شما را مى آمرزد.(1)

آنگاه با دعا و نيايش رئوفانه ات گناهان ما موردِ آمرزش و مغفرتِ پروردگار بخشنده قرار گرفته، همه مشكلات، گرفتارى ها و نابسامانى هايمان برطرف خواهد شد.

انشاءاللّه

ص: 4


1- - سوره يوسف: آيه 92

رسول گرامى اسلام صلى الله عليه و آله:

بازگشت از گناه زيباست، امّا در جوانى زيباتر است.(1)

زيباست اگر كه از گنه برگردى در تاريك به مهر و مه برگردى زيباست ولى چقدر زيباتر از آن آنست كه در اوّل ره برگردى

امام صادق عليه السلام:

بر تو باد به جوانان (آنها را درياب) چرا كه آنها به قبولِ هر كارِ نيكى، سريع تر از ديگران هستند.(2)

ص: 5


1- - تنبيه الخواطر: 437، نهج الفصاحه: 160.
2- - وسائل الشيعه: 11/447

پيشگفتار

خداىِ مهربان را شكر و سپاس كه با لطف و عنايتِ مولاىِ عزيزم امامِ زمان ارواحنا فداه، مجلّدات كتاب حجاب موردِ استقبال گرم و صميمانه اقشار مختلف قرار گرفته و با اثرگذارى و تحوّلِ عملىِ فوق العاده در خوانندگان عزيز، بيشترين تيراژ را به خود اختصاص داده و جلد اوّل اين مجموعه در مدّت حدود 5 سال 40 بار با تيراژ چهارصد هزار جلد چاپ و منتشر گرديده است.

بيشترين خواننده اين كتاب ها را نسل جوان به خصوص دختران نوجوانِ دانش آموز تشكيل داده كه با ارسال ده ها هزار نامه پُر شورِ برخاسته از ايمانِ قلبى و اعتقاد، تحوّلِ فكرى و عملى خود را در قالب جملاتى زيبا و احساسى به تصوير كشيده اند.

ص: 6

اين دخترانِ مؤمن با بازگو نمودن واژه هاى نغز و بديع، ادب، احساس و شور و حال دينى خود را كه حكايت از سِرشتِ پاك الهى شان دارد به نمايش گذاشته اند و بدون تعارف، هيچ شادى و سرورى بهتر و برتر از شادى و خوشحالى به ثمر رسيدنِ زحماتِ چند ساله ام كه اكنون به صورتِ گل واژه هاىِ زيبا و پرمحتوا و قلم هاى معصومانه نوجوانان پاك در برابرم قرار گرفته نمى باشد و خداىِ مهربان را بر اين تفضّل بزرگ شكر و سپاس دارم.

اين دختران نوجوان، حرف هاى دلشان را به قلم سپرده و با زيباترين جملات از عمقِ جان فرياد برآورده اند كه: ما تشنه بى قرارِ معارف ناب و زلالِ دين هستيم و تنها با يك تلنگُر به خود آمده و به فطرتِ پاكِ خدايىِ خويش بازگشته و هم اكنون با عذرِ تقصير به درگاه پروردگار مهربان، از پيشگاه پدرِ عزيزمان امام زمان ارواحنا فداه عاجزانه درخواستِ دعا و طلبِ مغفرت نموده و عرضه مى داريم:

ص: 7

مولاىِ عزيز!

ما در ميان غفلت ها و بى خبرى ها گم شده بوديم و اكنون كه به كمك و يارى شما پدرِ مهربان به دنياى پاكى ها قدم نهاده ايم، احساس امنيت مى كنيم.

حجّت هاى پروردگار

آفرين بر اين نخبگانِ با ايمان و حجّت هاىِ پروردگار كه ترفندها و نقشه هاى شومِ دشمن را شجاعانه درهم شكسته و با پيروى از راه و روشِ بانوى نمونه اسلام حضرت زهرا عليهاالسلام، آن عزيز مظلومه را يارى نموده و دلسوزانه به كمك و يارىِ اسلام غريب برخاسته اند.

شَهد شيرينِ اطاعتِ خداوند و پيروى از الگوهاىِ اصيلِ دين گوارايشان و پايبنديشان به حجاب و عفاف، پايدار و هميشگى باد.

اين اتّفاقِ شادى بخش كه نشانِ عطشِ شديدِ نوجوانان و جوانانِ عزيز به پذيرشِ معارفِ اصيل دين است، ضرورتِ بازگو نمودن شفّاف معارف اسلام و وظيفه و مسئوليّت بزرگِ

ص: 8

شرعىِ نويسندگان، گويندگان و مسئولانِ امور تربيت را روشن مى نمايد.

چرا كه غفلت و بى تفاوتىِ مسئولان، اولياء، والدين، گويندگان و نويسندگان از اين مهم الهى، زمينه نفوذ و تهاجم فرهنگىِ دشمن را به جامعه و مراكز تحصيل و آموزش فراهم نموده و قلب و فكر نوجوانان و جوانان عزيز را ميدانِ تاخت و تازِ ظالمانه استعمار نموده است!

نوجوانان و جوانانِ معصوم تقصيرى ندارند و نبايد آنان را سرزنش كرد. اولياء و پدران و مادران هستند كه عزيزانشان را رها نموده و به جاىِ ايجادِ فضاىِ مطلوبِ دينى و تربيتِ صحيحِ اسلامى و يادآورىِ آموزه ها و بدآموزى هايى كه در مسيرِ زندگى آنان قرار دارد، نونهالان، نوجوانان و جوانان را بر اساس برنامه هاىِ فرهنگِ غربى تربيت نموده و هيچ گونه نظارت و مراقبت بر رفتار و كردارِ عزيزانشان در مراكز تحصيل و جامعه آلوده كنونى ندارند.

اكنون، همه و همه به خصوص پدران مسئول انحراف و سرگشتگى نوجوانان و جوانانِ معصوم هستيم كه بيشترين

ص: 9

هزينه ها را براى تأمين معيشت و درمانِ بيمارى هاى جسمى آنان تحمّل مى كنيم، امّا با كمال تأسف به امراضِ روحى و اخلاقى و رفتارىِ آنان توجّه نداريم!

به اين روايت هشدار دهنده در مورد بيزارى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم از پدرانِ بى تفاوت آخرالزّمان توجّه فرمائيد:

نبى گرامى اسلام صلى الله عليه و آله وسلم نگاهش به كودكانى افتاد و فرمود: واى بر فرزندان آخرالزّمان از دست پدرانشان!

سؤال كردند: اى رسول خدا! منظور پدرانِ مشرك آنهاست؟ فرمود: نه! منظورِ پدران مسلمانى است كه به وظيفؤ خود عمل نمى كنند و به فرزندانشان آداب و احكامِ اسلامى را تعليم نمى دهند و هرگاه فرزندانشان به دنبال فراگيرى احكام دين مى روند، آنان را منع مى كنند و فقط به معيشت و اندكى از مال دنياىِ آنان دل خوش كرده اند!

واى بر آن پدران! كه من از آنها بيزارم و آنها نيز از من دورى مى جويند!(1)

نگارنده بنابر وعده پروردگار بزرگ «اِن تَنصُرُوا اللّه َ

ص: 10


1- - مستدرك الوسائل: 15/164.

يَنصُركُم(1)» و بنا به دستورالعملِ مولايمان امام صادق عليه السلام «عَلَيْكُمْ بِالْأَحداث»(2) با توكّل به خداى بزرگ و عنايت امام

زمان ارواحنا فداه با بضاعت اندك خود به يارى دين خدا و راهنمايى نوجوانان و جوانانِ عزيز برخاسته و اين اثر ارزنده نيز در همان راستا مى باشد.

اميد آن كه شاهدِ تحوّلِ بهتر و بيشترِ نسل جوانِ پويا و افتخارآفرينى عزيزان مان در برابر تهاجم ظالمانه دشمنان و خنثى نمودن تبليغات گسترده اجانب و عزت و سرافزارىِ كشورِ عزيزمان باشيم.

نظرخواهى از دانش آموزان عزيز

همانطور كه يادآورى شد، مطالب مجلّدات اين مجموعه به ويژه مطالب جلد اوّل كه بازگوكننده تذكّرات و هشدارهاى قرآن شريف و فرمايشاتِ خاندان رسالت عليهم السلام در زمين-ه اهميّت به مسأله حجاب و همچنين غربت و مظلوميّت اين

ص: 11


1- - سوره محمد صلى الله عليه و آله وسلم، آيه 7.
2- - وسائل الشيعه: 11/447.

فريضه دينى در جامعه اسلامى مى باشد، موردِ استقبال گرمِ اقشارِ مختلف به ويژه نسل جوان گرديد.

نگارنده به منظورِ نظرخواهى از خوانندگان عزيز و آگاهى از اثرگذارىِ مطالب جلد اوّل، فرم مخصوصى را در اختيار نوجوانان و جوانان باايمان قرار داد كه به لطف پروردگار بزرگ و عنايت و توجّه مولايمان امام زمان ارواحنا فداه، ده ها هزار نامه پرشور و اظهارنظرِ احساسى از دانش آموزانِ عزيز در پاسخ به اين درخواست واصل گرديد.

پس از وصولِ اين نامه ها و دلنوشته هاى ارزشمند به درخواست جمعى از دوستان و خوانندگان عزيز، گزيده اى از آنچه تاكنون به دست نگارنده رسيده است به منظور آگاهىِ ملت مسلمان از زمينه مستعدِّ پذيرش معارف صحيح و اصلى دين و اثرگذارى آنها بر فكر و روحِ نوجوانان و جوانان عزيز، انتخاب و به صورتِ يكى از مجلّدات اين مجموعه تقديم مى گردد.

تعداد اين دلنوشته ها 100 نامه مى باشد كه در پايان كتاب، نسخه اصلِ برخى از آنها نيز چاپ گرديده است.

ص: 12

اين نامه ها با تلخيص نام و احيانا حذفِ بعضى مطالب و گاهى اندك توضيح و يا تغيير در الفاظ و بدون در نظر گرفتن ترتيب خاصى بازگو مى گردد و چنانچه مورد استقبال خوانندگان عزيز قرار گرفته و از طريق تلفن محل نشر اين مجموعه نگارنده در جريان قرار گيرد، مجلّدات ديگرى هم بر همين منوال تنظيم و منتشر خواهد شد، انشاءاللّه.

اميد آن كه مطالب اين دلنوشته هاى ارزنده كه حاصلِ تجربه ها و فراز و نشيب هاى دوران نوجوانى اين عزيزان است، درسِ زندگى و الگوى رفتارى همه نوجوانان و جوانان اين مرز و بوم و فرزندان مؤمن و پرشور كشورِ اسلامى عزيزمان باشد.

به خصوص، چند نامه اى كه به حق، مطالب برخاسته از دلِ پاك و اعتقاد آميخته با محبّت و الگو گرفته از مبانى اصيل دينى آنها، افتخارآفرين بوده و دلنوشته هاى پرشور و احساسى اين عزيزان با عطرِ گلِ فاطمى عليهاالسلام خوشبو گرديده است.

از تمامى عزيزانى كه زحمت كشيده، با صرفِ وقتِ

ص: 13

گرانبهاىِ خود، نگارنده را مورد محبّت و تشويق قرار داده اند و از همه مديران، مربّيان، معلّمان به خصوص مسئولان دلسوز ناحيه يك كه در جهتِ ارتقاء فكرى و آشنا نمودن دانش آموزانِ عزيز با الگوهاىِ اصيل دين، در فضاى آموزش و پرورش سعى و تلاش دارند تشكّر و سپاس دارم.

و همچنين از همه عزيزانى كه به نوعى نويسنده را در انجامِ اين وظيفه و مسئوليت سنگينِ الهى كمك و يارى نموده و موردِ لطف و محبّت قرار داده اند، ممنون و سپاسگزارم.

اميد است مسئولين امور تربيت، اولياء و پدران و مادران پس از خواندنِ اين نامه هاى احساسىِ نوجوانان كه از قلب پاك و نداىِ فطرتِ خدائيشان برخاسته، وظيفه سنگين خود را در روشنگرى استعدادهاى آماده پذيرشِ پاره هاى تن و سرمايه هاى عمرشان را درك نموده و از اين مهمّ الهى غفلت ننمايند، انشاءاللّه

ص: 14

1-خداوند دستور داده است: زن خود را در چادر بپوشاند

براى لذّت ديگران، عذاب الهى را براى خود خريدن عاقلانه نيست، عاقل آن است كه انديشه كند پايان را ...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

براى چنين كتابى كه در هر صفحه آن چند حديث از امامان معصوم عليهم السلام وجود دارد، نمى توان خلاصه نوشت؛ زيرا براى هر حديث مى بايست به صورت جداگانه، خلاصه ها نوشت.

من عقيده دارم كه هر كتابى را كه مى خوانيم شايد يك نكت-ه آموزنده داشته باشد. امّا در يك حديثِ كوچك اهل بيت عليهم السلام، يك صفحه شايد هم بيشتر نكته باارزش وجود دارد كه اگر من و خيلى ها روزى يك حديث را دقيق مطالعه

ص: 15

مى كرديم، الآن وضع مان اين نبود.

چكيده و خلاصه كتاب «حجاب عزّت است يا اسارت؟!» ارزش و مقامِ زن است كه مى گويد: دنيا ارزش اين را ندارد كه انسان براى رسيدن به لذت هاى آن خود را آلوده گناه كند.

مؤلّف در اين كتاب اشاره مى كند كه يك نگاه كوچك باعث چه آسيب ها و فتنه ها مى شود و همچنين يادآورى مى نمايد كه شيطان را به حريمِ پاكِ خود راه ندهيم، زيرا شيطان به عزّت خدا قسم خورده است كه همه بندگان را گمراه مى نمايد مگر خاصان مُخلص را.

و همچنين در اين كتاب بازگو شده: زن مانند مرواريدى در صدف است و به دور از هرگونه ناامنى و آسيب. از اين رو خداوند دستور داده است كه زنان خود را در چادر و جلباب بپوشانند تا از نگاه هاىِ هرزه و ناپاك در امان باشند.

تأثيرات اين كتاب بر روى همه اشخاص يكسان نيست، به مقدار پاكى قلب اوست و هر كسى قلب پاك ترى داشته باشد، مسلّما مطالب اين كتاب در اعماق وجودش بيشتر اثر

ص: 16

خواهد داشت و او را از گناه دور خواهد نمود...

در اين كتاب يادآورى شده كه بعضى از نگاه ها، ويروس گناه منتشر مى كنند. بعضى از چهره ها حشره مزاحمت جمع مى كنند. بعضى از چشم ها در پى هوس هاى شيطانى است و بعضى از اظهار علاقه ها، دام فريب و تور شكار است!

و همچنين در اين كتاب بازگو شده كه بعضى از عاشقانِ سينه چاك، صيّادانى هستند كه هنرمندانه نقش بازى مى كنند و وقتى به كام دل رسيدند، طعمه و شكار خود را، بى آبرو كرده رها مى سازند و در پى شكارِ ديگرى مى روند!

خوشا آنان كه نگهبان مزرعه نجابت و پاسدارِ حريم حيا و عفافند و با پوشش صحيح و كامل و با متانت و وقارِ خويش، هم محيط را براى خود امن مى سازند، هم وسيله به گناه افتادن ديگران نمى شوند، خوشا به حالشان.

وقتى كسى خود را از نگاه نامحرمان مى پوشاند، مثل آن است كه جلو پنجره اتاقش را تورى زده تا حشراتِ موذى و مزاحم وارد نشوند.

حجاب مصونيّت مى آورد نه محدوديّت. زنان باحجاب در

ص: 17

قلعه عفاف حفاظت شده اند، نه در زندان.

حجاب، قلعه و دژى است براى نگهبانى از «گوهر عفاف». دزدان از ديوارِ كوتاه بدحجابى و بى حجابى، راحت تر به حريم كرامتِ دختران و زنان دستبرد مى زنند.

زنان پوشيده و متين، از اين گونه تعرّض ها و وسوسه هاىِ شيطانى، مصون هستند و در معرض دام گسترده شيادان قرار نخواهند گرفت.

حجاب زينت است، اى كاش آن را بر خوى ها و زيبائى هاى ديگرِ خود بيفزائيم، آنگاه خواهيم ديد كه خودنمائى و جلوه گرى براى كسى شخصيّت نمى آورد.

حفظ شخصيّت و رعايتِ پوشش يك هنر است، از اين رو ترك حجاب و عفاف از هر كسى برمى آيد، چون هنر نيست!!

خواهرم! براى لذّت ديگران، عذاب الهى را خريدن عاقلانه نيست! عاقل آن است كه انديشه كند پايان را.

خواهرم! شايد آن روز كه سهراب نوشت: تا شقايق هست زندگى بايد كرد، خبرى از دلِ پردردِ ياس نداشت.

بايد اينطور نوشت: هر گلى هم باشد، چه شقايق چه گل

ص: 18

پيچك و ياس؛

تا نيايد مهدى عليه السلام زندگى دشوار است.

و بالاخره! كوتاه ترين دعا براى بلندترين آرزو:

اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِيِّكَ الْفَرَجْ

تعجيل در فرج مولايمان صلوات...

مشهد مقدس - دبيرستان شاهد نصر

ف 50 - ص - ق كلاس 251

سال 93-1392

يابن الحسن پدر مهربانم!

طاق شد طاقت ياران بگشا پرده ز رُخ اى نهان ساخته از ديده ما صورتِ خويش گرچه غرقيم به درياى گناهان ليكن شرمساريم و خجالت زده از غفلت خويش دست ما گير كه بيچارگى از حد بگذشت بگشا مشكل ما را به يد همّت خويش

ص: 19

2-با خواندن اين كتاب همه حالاتِ روحى من عوض شد

اگر بى اعتنائى به مسئله حجاب بنمائيم، سوگند به خدا در محضر حضرت زهرا عليهاالسلام

بازخواست خواهيم شد...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

با سلام و عرض خسته نباشيد به نويسنده محترم!

اين كتاب بسيار آموزنده مى باشد. به جوانان درس زندگى مى آموزد و آنها را در مقابله با آسيب ها و خطرها يارى مى نمايد. جلد كتاب، تصوير كتاب، صفحه بندى و عنوان كتاب، چگونگى شروع كردن و به پايان بردن و فهرست بندى كتاب براى من بسيار مهمّ است و كتاب شما تمام اين ويژگى هاى خوب را دارد.

به نظر من حجاب موجب سربلندى و عزّت زنان و مردان مى باشد و اين كتاب، حجابِ زنان و مردان را به طور كامل بيان نموده است و يادآور شده كه حجاب، حفظ پوششِ

ص: 20

ظاهرى نيست بلكه كيفيتِ نگاه، نوعِ برخورد و رفتار و حتّى صحبت كردنِ زنان جزء حجاب آنها مى باشد...

من قبل از خواندن اين كتاب با كمال تأسّف نمازم را نمى خواندم، امّا پس از اين كه اين كتاب به دستم رسيد و شروع به خواندن كردم، به مطالب آن علاقه پيدا كردم و همه حالاتِ روحى من عوض شد. نماز و روزه هايم و قضاى آنها را به طور كامل انجام مى دهم، واقعا از شما تشكر مى نمايم.

اگر بى اعتنايى به مسئله حجاب بنمائيم، سوگند به خدا در محضر حضرت زهرا عليهاالسلام بازخواست خواهيم شد و بايد پاسخِ خون شهيدان را بدهيم.

از شما كه به بررسى وضعيّت جامعه و رفع مشكلات آن پرداخته ايد، كمال تشكر و قدردانى را دارم.

مشهد مقدس - دبيرستان مهشيد مصلى نژاد

ر. الف - ك. ى سال 93-1392

ص: 21

3-زن بدون چادر امنيّت ندارد

پدر و مادرم نيز اين كتاب را خواندند و واقعا شما را دعا كردند و ...

به نام خداوند مهربان

من با خواندنِ اين كتاب به طور كلّى متحوّل شدم و مطالب آن در من تأثير زيادى گذاشت.

من قبل از مطالعه اين كتاب نسبت به حجاب طورِ ديگرى فكر مى كردم. امّا حالا سعى مى كنم تا حجابم را بيشتر از گذشته رعايت كنم.

من فكر مى كردم افرادى كه از چادر استفاده نمى كنند خيلى راحت هستند و من با چادر خيلى در عذاب خواهم بود، امّا از موقعى كه چادرى شدم، نمى توانم بدون چادر از خانه بيرون بيايم، چون احساسِ برهنگى و بى ارزشى

ص: 22

مى كنم، چون چادر زيبايى هاى مرا مى پوشاند و احساسِ امنيت مى نمايم.

حالا احساس مى كنم افرادى كه بدون چادر از منزل بيرون مى روند، نمى توانند حجاب خود را رعايت كنند و ديگران به خصوص مردها نسبت به آنها بدبين بوده و به خودشان اجازه مى دهند در مورد آنها فكر ديگرى بنمايند.

من دخترانى را سراغ دارم كه در مدرسه چادرى هستند امّا در بيرون از مدرسه وقتى با خانواده هايشان بيرون خانه مى روند، حجابشان را رعايت نمى كنند و با آرايش هاى غليظ، مانتوهاى كوتاه و استفاده از زيورآلات، باعث تحريك و تهييج مردان و جوانان و فساد جامعه مى شوند...

اميدوارم مطالب اين كتاب همان طور كه در من تأثير داشته، بر افكار و رفتار آنها نيز تأثيرگذار باشد.

پدر و مادرم نيز اين كتاب را خواندند و واقعا شما را دعا

ص: 23

كردند كه چنين كتابى را در اختيار ما نوجوانان قرار داده ايد.

من نيز از شما تشكّر مى كنم، چون واقعا كتاب خوبى است و من با همه وجودم مى گويم:

حجاب عزّت است، نه اسارت.

مشهد مقدس - دبيرستان شاهد نصرت

ف. ه - ى. ى كلاس 362 سال 93-1392

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

زن شايسته است (در حجاب كامل) نگهدارى شود تا حالتش نيكو و زيبايى اش پايدار بماند (و نگاه و تعرّض هوسرانان زيبائى و عفّتش را نابود نكند).(1)

ص: 24


1- - غرر الحكم: 2/466 چاپ دفتر نشر...

4-با خواندن نماز به ياد خدا باشيم

اين ما هستيم كه به خاطر آزادى و بى بندوبارى در چند روز دنيا، مجازات و عذابِ آخرت را براى خودمان رقم مى زنيم!

به نامِ خداىِ مهربان

مطالب اين كتاب بسيار مفيد و ارزشمند بود. من براى همه عزيزانى كه احاديث زيبا و گرانبهاىِ خاندان رسالت عليهم السلام

را در اين كتاب جمع آورى كرده اند از خداوند درخواستِ پاداش مى نمايم.

براساس آنچه در اين كتاب بازگو شده، در وضعيّت فعلى بايد سعى كنيم مسأله امر به معروف و نهى از منكر رواج پيدا كند. از گناه دورى نمائيم، حجاب كاملِ خود را رعايت كنيم و با خواندن نماز به ياد خدا باشيم.

مطالبِ اين كتاب تأثير زيادى در رعايتِ حجاب من داشت. شايد فكر كنيم، كيفيّت حجاب آن طور كه در اين

ص: 25

كتاب زيبا بيان شده قدرى دست و پاگير باشد، امّا تحمّل آن به منظورِ رسيدن به اجر و پاداش هايى كه خداوند مهربان وعده داده است مى ارزد.

اين خود ما هستيم كه به خاطر آزادىِ چند روز دنيا، مجازات و عذابِ ابدىِ آخرت را براى خودمان رقم مى زنيم!

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

ى. ه. ر. ى 1392

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

... سفارش مرا در مورد (حجاب و عفّت) زنان اجرا نمائيد تا از شدت حساب روز قيامت نجات يابيد؛ هر كس سفارش مرا رعايت نكند، در پيشگاه پروردگار وضع و حال بدى خواهد داشت.(1)

ص: 26


1- - بحارالانوار: 103/249.

5-محبّت هاىِ كاذب باعث نابودى دخترها مى شود

عشقِ كوركورانه باعث مى شود آبروىِ چندين ساله خانواده لكّه دار بشود و ...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

كتاب جالبى بود، كلماتِ مشكل و بُغرنج نداشت. خيلى ساده و روشن مطالب را عنوان كرده بود. درباره خيلى چيزها كه اطلاع نداشتم، آگاهى پيدا كردم. مطالبى را كه فكر مى كردم صحيح است، پس از خواندن اين كتاب متوجّه شدم اشتباه بوده است.

براساس مطالبِ اين كتاب متوجّه شدم كه حجاب حريمى است كه آدم را از بازيچه شدن دور نگاه مى دارد و محدوديّت هاى حجاب به نفع دختران و زنان است.

متوجّه شدم كه هيچ وقت نبايد از رحمتِ پروردگار نااميد باشيم و نبايد كارى انجام دهيم كه قيامت مان خراب

ص: 27

بشود.

عشق كوركورانه باعث مى شود، آبروىِ چندين ساله خانواده لكّه دار شده و انسان شكست بخورد.

هيچ وقت نبايد نصيحت هاى پدر و مادر را فراموش كنيم، به تذكّرات و راهنمائى هاى آنها پشت پا بزنيم و به محبّت هاى كاذبِ اين و آن دل ببنديم، چرا كه محبّت هاى مردان بُالهوس موجب شكست و نابودى ما مى شود!!

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

م. ه . ح. ه دوره دوم 1392

دخترم!

غنچه تا غنچه است هيچ كس هوس چيدنش را نمى كند، اما همين كه حجاب را كنار گذاشته و باز شود، هوس چيدنش را مى كنند و پس از چند روز پژمرده و پرپر مى شود و ...

ص: 28

6-با خواندن عذاب هاى گناهكاران، روى به استغفار آوردم

از نظر من حجاب يك عزّت و سربلندى براى بانوانِ مسلمان است ...

به نام خداوند مهربان

بايد اعتراف كنم كه ابتدا از سرِ اجبار اين كتاب را مطالعه مى كردم. ولى بعد از خواندنِ فصل اوّل علاقه مند شدم و با عشق و علاقه ادامه آن را مطالعه كردم.

از نظر من حجاب يك عزّت و سربلندى براى بانوانِ مسلمان است. من با خواندن عذاب هاى زنان بى حجاب، روى به استغفار آوردم و با خواندنِ حوادث تكان دهنده، تصميم به مراقبت بيشتر از خود و حفظ حجاب خود شدم.

اين كتاب به صورت جامع و كامل درباره حقوق بانوان و آقايان از نظر اسلام اشاره كرده است و از نظر من واقعا جالب و صددرصد به نفع خود ماست.

ص: 29

بايد از هر جهت خدا را شكر كرد كه در اين عصر و زمان كسانى هستند كه به ارشاد و راهنمايى مسلمانان مى پردازند.

افرادى منتظر اين تلنگرها هستند و اين گونه كتاب ها اين رسالت را انجام مى دهند.

با تشكر و سپاس از نويسنده كتاب

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

م. ه . ى. ى. 1392

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

خداوند از توبه توبه گزار، بيشتر از تشنه اى كه به آب برسد و عقيمى كه صاحب فرزند شود و كسى كه گم كرده اى را بيابد، خوشحال مى شود.

هركس با اخلاص توبه نمايد و به گناهان خود باز نگردد، خداوند گناهان او را از ياد دو فرشته نگهبان و اعضاء او و همچنين از همه نقاط زمين ببرد.(1)

ص: 30


1- - نهج الفصاحه: 160 چاپ دفتر نشر

7-خواهر 8 ساله ام درخواست چادر كرد

اين كتاب در فاميل ما دست به دست شد و چند نفر از دخترانِ بى حجابِ فاميل چادرى شدند و توبه كردند ...

بِسم اللّه الرّحمن الرّحيم

من از خواندنِ اين كتاب بسيار مسرور شدم و از اين كه در جامعه ما به جاى چاپ بعضى كتاب هاى بى فايده كه به نحوى تهاجم فرهنگى است اين گونه كتاب ها به چاپ مى رسد خوشحالم.

ورودِ اين كتاب به خانه ما نه تنها بر خود من بلكه بر خواهرِ 8 ساله ام كه علاقه زيادى به خواندنِ اين كتاب داشت اثر گذاشت و او از مادرم درخواست چادر كرد.

اين كتاب در فاميل ما دست به دست شد و چند نفر از دخترانِ بى حجاب فاميل چادرى شدند و توبه كردند و از

ص: 31

شما به خاطر اين تلنگر بر جوانان و نوجوانان جامعه تشكر مى كنيم.

به نظر من چاپ اين گونه كتاب ها، در جامعه كنونى مفيد است و مسئله حجاب در جامعه ما كمرنگ شده است، از شما درخواست مى كنيم كه اين كتاب را تجديد چاپ كنيد.

كتابِ «حجاب عزت است يا اسارت؟» يكى از بهترين كتاب هايى است كه مطالعه داشته ام و عقيده پيدا كردم كه حجاب انسان را از بدى ها و بلاها دور نگه مى دارد.

والسلام

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

ن. س - م. ى 1392

اى زن به تو از فاطمه عليهاالسلام اين گونه خطاب است ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است

ص: 32

8-اسلام در راه آسايشِ انسان قدم برداشته است

اين كتاب در رفتارِ من نقش خوبى را ايفا كرد...

بنام خداوند مهربان

بسيارى از مسايل دينى را كه نمى دانستم با خواندن اين كتاب فهميدم. مطالب اين كتاب در رفتارِ من نقشِ خوبى را ايفا كرد و بيشتر با مسائل دين و با دنياى بيرون و كار كردنِ در بيرون منزل و ... آشنا شدم.

هميشه فكر مى كردم اسلام دينِ بسيار مشكلى است، ولى با خواندن اين كتاب فهميدم كه اسلام نه تنها دين مشكلى نيست بلكه در راه آرامش و آسايشِ انسان قدم برداشته است.

بسيارى از سؤالات و مجهولاتى كه ذهن مرا به خود

ص: 33

مشغول كرده بود اين كتاب پاسخ داد.

ايمانم به خدا بيشتر شد و فكر مى كنم با انجام دادنِ احكام الهى بيشتر به خدا نزديك مى شوم.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

م. ل - ف. ى 1392

رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

اى بندگان خدا، شما مانند بيمارانيد و خداوند مانند طبيب. خير و صلاح بيماران در چيزهائى است كه طبيب مى داند و دستور مى دهد، نه در چيزهائى كه بيماران به آن رغبت دارند و بى حساب به آنها ابراز تمايل مى كنند، تسليم فرمان خداوند باشيد تا در صف رستگاران قرار بگيريد.(1)

ص: 34


1- - مجموعه ورام: 2/117.

9-حجاب در زندگى آينده ام تأثيرگذار است

بيشترين آسيبى كه از بى حجابى و آرايش به زنان مى رسد، نگاه هاى هوس آلود مردان نامحرم است!

به نام خداوند مهربان

من هميشه فكر مى كردم كسانى كه آرايش هاى زيبا مى كنند و لباس هاى تنگ و اندامى مى پوشند از لحاظ ظاهرى زيباتر به نظر مى رسند و يا اين كه اين مدل تيپ و قيافه و آرايش كردن ها در جمع زنانه جلب توجّه مى كند و تحسين همه را برمى انگيزد.

ولى با خواندنِ اين كتاب به اين موضوع پى بردم كه بيشترين آسيبى كه از بى حجابى و آرايش به زنان مى رسد، نگاه هاى هوس آلود مردان نامحرم است.

با مطالعه اين كتاب و بحث هايى كه با مادرم داشتيم به

ص: 35

اين نتيجه رسيدم كه داشتن حجاب، صددرصد در زندگى آينده ام تأثير مى گذارد.

مطالعه اين كتاب را به همه همسالان و حتّى مادران توصيه مى كنم.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

م. ى - ر. ه 1392

رسول گرامى صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هر زنى كه براى غير همسر خود آرايش و زينت نمايد، خداوند او را به آتش جهنم مى سوزاند.(1)

ص: 36


1- - بحارالانوار: 103/243.

10-از اين به بعد هميشه چادرى خواهم بود

سعى كردم در راه مدرسه كه محيط شلوغى است به نامحرمان نگاه نكنم...

با خواندنِ اين كتاب سعى كردم از اين به بعد گناه هايى را كه بدون توجّه تا امروز انجام مى دادم و دلِ نازنين امام زمانم را مى آزردم، انجام ندهم.

براى همين سعى مى كنم اوّل گناهان كوچكم را ترك كنم تا آمادگى مبارزه با گناهان بزرگ را پيدا كنم.

مثلاً من قبل از خواندنِ اين كتاب نمى دانستم بنا به فرموده پيامبر بزرگوار صلى الله عليه و آله وسلم كه در اين كتاب بازگو شده، بيش از 5 كلمه نبايد با نامحرمان صحبت كرد.

با خواندن اين مطلب سعى كردم صحبتم را با نامحرمان فاميل و ديگر نامحرمان مثل مغازه دار و ... كه روزانه با آنها سر و كار داشتم، كم كنم.

ص: 37

سعى دارم تا حد امكان از كنار خيابان و كوچه راه بروم تا موجبِ جلب توجّه نامحرمان نشوم و بدونِ اجازه پدر يا مادرم از خانه خارج نشوم (با توجّه به اين كه در كتاب گفته، شده، براى خارج شدن از خانه بايد از همسر اجازه گرفت).

و سعى كردم در راه مدرسه كه محيط شلوغى است به نامحرمان نگاه نكنم و تقريبا موفق هم شده ام و كم كم عادت كرده ام.

و امّا حجاب، چون قبل از خواندن اين كتاب، گاهى چادرى بودم و گاهى مانتويى، با توجّه به مطالب كتاب و اين كه بيرون آمدنِ با مانتو، مى تواند به من آسيب برساند يا باعثِ گناه شود، تصميم گرفتم از اين به بعد هميشه چادرى باشم.

از نويسنده اين كتاب و همه كسانى كه سعى و تلاش كرده اند كه اين كتاب به دستِ منِ دانش آموز برسد تشكّر مى كنم و اميدوارم خداوند و امام غريبان عجّل اللّه تعالى فرجه اجرشان را بدهد.

اين كتاب با اين كه جرقّه كوچكى در قلبم به وجود آورد،

ص: 38

امّا مطمئنّم اين جرقّه كوچك، آتش بزرگى براى از بين بردن گناهان بزرگ و تحوّل و دگرگونيم ايجاد خواهد كرد و براى آينده ام كارساز و مهم خواهد بود، انشاءاللّه.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

الف. م - م. ى 1392

گفتم شبى به مهدى عليه السلام اذن نگاه خواهم

بهرِ وصال رويت سوىِ تو راه خواهم

گفتا كه زادِ راهم ترك گناه باشد

من دوستان خود را پاك از گناه خواهم

گفتم كه نفس سركش آلوده ام نموده

از شر دشمنِ خود از تو پناه خواهم

گفتا لباس تقوا بر قامتت بپوشان

تا بخششِ گناهت من از اِله خواهم

ص: 39

11-آسيب هاى كار زن در بيرون خانه از منافع آن بيشتر است

وقتى كه اين كتاب را مطالعه كردم نسبت به حجابم مصمّم تر شدم و از اعماق وجودم خوشحالم كه ...

بسمه تعالى

از مطالب اين كتاب به دست آوردم كه كار كردن زن در بيرون خانه آسيب هايش از منافع آن بيشتر است. عفّت و حياى زن در ارتباط با نامحرم و گفتگوى با مردان از بين مى رود و كانون گرم خانواده از هم پاشيده مى شود، فرزندان دچار كم مهرى از سوى مادر شده، نارضايتى خداوند و همسرش را به دنبال دارد و زمينه اشتغال را از بسيارى از جوانان مى گيرد.

اين كتاب اثرهاى زيادى روى من گذاشته است. من قبل

ص: 40

از اين كه اين كتاب را بخوانم در تأثير حجاب بر روح و روانِ انسان و مخصوصا خودم كمى شك داشتم. امّا وقتى اين كتاب را مطالعه كردم نسبت به حجابم مصمّم تر شدم و از اعماقِ وجودم خوشحالم كه چنين اطّلاعاتى را بدست آوردم و مى كوشم تا كسانى را كه مثل گذشته من گمراه بودند آگاه كنم.

اميدوام مطالب اين كتاب را براى هميشه به ياد داشته باشم و تأثيرات آن دائمى باشد و موفق به انتقال آن به ديگران باشم.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

ز. الف - س. ى 1392

ص: 41

12-به خواسته هاى بُالهوسان «نه» بگوئيم

اگر قبلاً از پنجره اتوبوس به پسرها و دخترها نگاه مى كردم، حالا فقط نعمت ها و آيات خدا در نظرم جلوه مى كند ...

هوالجميل

حجاب مانند صدفى است كه گوهرِ گرانبهاى خويش را در برمى گيرد تا چشم نامحرمان به آن نيفتد. مرواريد بودن يعنى پوششى كه ما را از چشمِ نامحرمان حفاظت نمايد و در جواب خواسته هاى بالهوسان «نه» بگوئيم.

زهراگونه زندگى كنيم، در (اين دنيا) و آن دنيا مورد لطف و محبّت آن بزرگوار قرار بگيريم.

بانوان با روحيه لطيف خود همچون صفحه سفيدى هستند كه اگر قلمِ روزگار خط سياهى بر روى آن بنگارد، هيچ وسيله اى آن را پاك نخواهد كرد.

ص: 42

حجاب هديه فاطمه اطهر عليهاالسلام است، بانوان و زنانى از اين هديه برخوردار خواهند شد كه قدر و منزلتِ خود را شناخته و در پوشش و حجاب از آن بانوى بزرگوار پيروى نمايند.

من پس از خواندن اين كتاب متوجّه شدم كه با داشتنِ حجاب، اعتماد به نفسِ بيشترى خواهم داشت و چون باحجاب هستم، مى توانم بدون واهمه به حضرت زهرا عليهاالسلام

نگاه كنم.

و همچنين به دست آوردم كه اگر گناهانى انجام دهم در آخرت عذاب و مجازات خواهم شد، از اين رو از خدا مى ترسم و گناه نمى كنم.

من پس از خواندن اين كتاب، حجاب را جزئى از خودم قرار دادم و جدائى از آن برايم سخت و دشوار مى باشد و از نبودنش احساسِ كمبود مى نمايم.

اگر قبلاً از پنجره اتوبوس، پسرها و دخترها را نگاه مى كردم، حالا فقط نعمت ها و آيات پروردگار در نظرم جلوه مى نمايد.

ص: 43

سعى دارم فكر گناه را از سرم بيرون برانم و جز خدا چيز ديگرى را در قلبم جاى ندهم.

والسلام

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

م. م - م .ى دوره دوم 1392

دخترم!

شَهدِ شيرينِ محبّتِ پروردگار و شور و احساس به فاطمه اطهر عليهاالسلام برتو و بر همه دختران و بانوانى كه كام خود را با دوستى و محبّتِ خدا و پيروى از حبيبه خدا صدّيقه اطهر عليهاالسلامشيرين

كرده اند، گوارا باد.

ص: 44

13-چادر نگهبان من است

به درگاه خداوند استغفار كردم و از پروردگار خواستم توبه مرا قبول كند و توفيقم دهد تا هميشه از چادر استفاده كنم ...

بسمه تعالى

من اين كتاب را خواندم. خودم چادرى هستم، امّا پس از خواندنِ اين كتاب احساس عجيبى به دست آوردم. از عذابِ گناهكاران در آخرت وحشت كردم! از خواندنِ حوادث و ماجراهاى تكان دهنده اين كتاب به خود لرزيدم و ترس سراسرِ وجودم را فراگرفت! به درگاه خداوند استغفار كردم و از پروردگار خواستم توبه مرا قبول كند و توفيقم دهد تا هميشه از چادر استفاده كنم و هيچ وقت از چادر جدا نشوم زيرا چادر نگهبانِ من است.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

ز. الف - ح. ى دوره دوم 1392

ص: 45

14-من از خواندنِ اين كتاب به حقيقت متحوّل شدم

قبل از خواندن اين كتاب به اجبارِ مادرم چادر به سر مى كردم، امّا حالا با رضايتِ قلبى از چادر استفاده مى كنم ...

به نام خداوند مهربان

اين كتاب آنقدر پُرمحتوا و مفيد بود كه نمى دانم از كجايش شروع كنم و از كدام مطلبش بگويم!

از سخنانِ ارزنده پيامبر بزرگوار صلى الله عليه و آله وسلم و امامان معصوم عليهم السلام و يا از داستانهاى جالب و سرانجام عبرت انگيزِ زنان و دختران فريب خورده.

آنقدر اين كتاب جالب و پرمحتوا بود كه مى ترسم كه اگر از بعضى مطالبش چيزى بنويسم، ناقص بنويسم... پس توصيه مى كنم خودتان اين كتاب را بخوانيد!!

ص: 46

من از خواندن مطالبِ اين كتاب به حفيقت متحوّل شدم، قبل از اين به اجبار مادرم چادر به سر مى كردم، امّا حالا با رضايتِ قلبى از چادر استفاده مى كنم.

اصرار به داشتنِ گوشى همراه ندارم، هر چند همه دختران هم سنّ و سالم در مدرسه و فاميل تلفن همراه دارند و من هم اصرار به داشتن آن داشتم، حالا ترجيح مى دهم وقتى عاقل تر شدم گوشى همراه تهيه كنم.

و همچنين تصميم گرفتم با هر تلنگرى از جنس مخالف دلم نلرزد.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

ن. س - الف. ى 93-1392

ص: 47

15-هميشه از حجاب و شرف خود دفاع مى كنم

قسم مى خورم تا آخرين نفس، چادر را رها نكنم و ...

به نام خداوند مهربان

مطالعه اين كتاب نتيجه و تأثيراتِ مثبتِ خوبى برايم داشت و از همه نظر به من كمك كرد. با خواندنِ اين كتاب از نظرِ رفتارى و فكرى تغيير كردم و تصميم گرفتم هميشه حجاب و پوشش خود را رعايت كنم. و چون چادر مشكى نشانِ هيبت، عفّت، شخصيّت و متانت و الگوىِ رفتارِ حضرت زينب عليهاالسلام مى باشد، قسم مى خورم تا آخرين نفس چادر را رها نكنم و هميشه از حجاب و شرف خود در برابر دشمنانِ ظالم دفاع خواهم كرد.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

ف. ه - م. ى 93-1392

ص: 48

16-به نامحرم نگاه نخواهم كرد

اين كتاب تأثيراتِ زيادى روى من گذاشت. تصميم گرفتم فريب كسى را نخورم ...

به نام خداوند مهربان

اين كتاب يكى از بهترين كتاب هايى است كه تا به حال خوانده ام.

به نظر من تمام ايرانى ها و همه مسلمانان جهان بايد اين كتاب را بخوانند و از مطالب آن درس بگيرند.

اين كتاب تأثيرات زيادى روى من گذاشت. تصميم گرفتم پس از اين به نامحرم نگاه نكنم، فريب كسى را نخورم، حجابم را بيشتر از قبل رعايت كنم، تا جايى كه مى توانم نمازم را به موقع بخوانم، قضاى روزه هايم را نيز بگيرم، دروغ نگويم و غيبت هم نكنم.

و از همه مهم تر، به پدر و مادرم احترامِ بيشترى گذاشته

ص: 49

و به حرفهايشان گوش بدهم و تمامِ رازها و حرفهاى دلم را فقط و فقط براى مادرِ مهربان و دلسوزم باز كنم.

اميدوارم مطالب اين كتاب براى همه خوانندگان، اين تأثيرات را داشته باشد.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

ف. ه - م. ى دوره دوم 1392

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

خداوند متعال فرموده: اگر چشمت براى انجام گناه و نگاه به نامحرم نافرمانى كرد، دو روپوشى كه براى چشم تو قرار داده ام (پلك ها) را به هم بگذار و به نامحرم نگاه نكن.(1)

ص: 50


1- - وسائل الشيعه: 11/201.

17-در راه مدرسه سر به زير هستم

از گوش دادن موسيقى مطلقا پرهيز كردم. در راه مدرسه از آرايش كردن خوددارى نمودم...

به نام پروردگار مهربان

با توجّه به فرمايش امام صادق عليه السلام، نگاه به نامحرم تيرى مسموم از تيرهاى شيطان است كه حسرت و پشيمانى به دنبال دارد. بهتر است به مردان نامحرم نگاه نكنيم، چرا كه نگاه آغاز گناه است.

اگر مى خواهيم مورد تعرّض و هوس قرار نگيريم و بازيچه بيگانيان نشويم، بايد در پوشش و حجابِ كامل قرار بگيريم. پوشش و حجاب حضرت زهرا عليهاالسلام و متانت و عفّت حضرت زينب عليهاالسلام را الگوىِ خود قرار داده تا ارزش و منزلت خود را بهتر و بيشتر بشناسيم.

ص: 51

و باز با توجّه به فرمايش پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم، هر زنى كه خود را خوشبو نمايد و از خانه خارج شود، مورد لعنت پروردگار قرار خواهد گرفت تا هنگامى كه به منزل برگردد. بايد به اين نكته توجّه داشته باشيم كه با خوشبو كردن خود، مردان و جوانان نامحرم را به سوى خود جلب مى كنيم.

من پس از خواندنِ مطالبِ اين كتاب ديدگاهم نسبت به برداشتى كه از قرآن و كلماتِ اهل بيت عليهم السلام داشتم عوض شد و متوجّه شدم كه در طى شبانه روز گناهانِ زيادى مرتكب مى شوم: نگاه به نامحرم، خوشبو كردن، آرايش در خارج از منزل، صحبت كردن با نامحرم و ... .

پس از مطالعه اين كتاب احساسِ عجيبى پيدا كردم و اين احساس از گناهانى كه مرتكب مى شدم مرا بازداشت.

در طى اين هفته گوشيم را خاموش كردم و از گوش دادن موسيقى مطلقا پرهيز كردم، در راه مدرسه از آرايش كردن خوددارى نمودم، خيلى سريع راه مى روم و سر به زير هستم و ... .

ص: 52

از شما كه اين كتاب را براى دانش آموزان تهيه كرديد تشكر مى نمايم و اميدوارم بقيه دانش آموزان نيز عوض شده باشند.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

ه . ر - ر. ى دوره دوم 1392

كيفيت پوشش حضرت زهرا عليهم السلام

فاطمه زهرا عليهاالسلام به منظور دادخواهى و تظلّم و بر

حسب ضرورت به اين كيفيت روانه مسجد شد:

روسرى بلند خود را بر سر گرفت، قامت خود را با يك چادر سرتاسرى كه دامن آن زير قدمهاى مباركش قرار مى گرفت پوشانيد. چند نفر از زنان نيز اطرافش بودند تا آن بزرگوار شناخته نشود ... . در ميان مسجد هم، پرده اى بين زنان و مردان قرار گرفت تا مردان و زنان از يكديگر جدا باشند ... .(1)

ص: 53


1- - بحارالانوار: 29/216 و 218 و شرح ابن ابى الحديد: 16/211.

18-نظرم در مورد شاغل بودنِ زن عوض شد

تحصيل دختران در غربت و به دور از خانواده خطرى است جدّى و زمينه فساد و ناامنى ايجاد مى نمايد ...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

قبل از مطالعه اين كتاب من يكى از طرفداران كارِ زن بودم، امّا پس از خواندنِ اين كتاب به طور كلّى نگاه من نسبت به شاغل بودنِ زن تغيير كرد. همچنين در موردِ تحصيل دختران در غربت و به دور از خانواده كه قبلاً نظر مثبت داشتم، امّا به علّت مطالبى كه در موردِ ايجاد فساد و ناامنى تحصيلِ دختران در شهرهاى دور در اين كتاب نوشته، نظر من عوض شد. اين كتاب خيلى ارزنده بود و اطلاعات من را افزود.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

م. م. - الف. ى دوره دوم 1392

ص: 54

19-از نامحرم فاصله مى گيرم

اگر خواستم بانامحرم صحبت كنم، با لحن جدّى و درشت و به مقدار ضرورت صحبت مى كنم ...

بسمه تعالى

«بار پروردگارا تو را قسم به عزّت و جلالت و به پهلوىِ شكسته فاطمه زهرا عليهاالسلام، كه به من عفّت و حجاب زهرايى عنايت كن».

تغييراتى كه مطالب اين كتابِ ارزنده در من ايجاد كرده اين است كه سعى مى كنم به نامحرم نگاه نكنم و اگر هم چشمم به نامحرمى افتاد (براساس حديثى كه در اين كتاب بازگو شده) چشمانم را ببندم و اگر چيزهايى را كه نبايد ببينم ناخودآگاه ديدم، به زمين يا آسمان نگاه كنم.

ص: 55

سعى مى كنم در مقابل نامحرم حجاب خود را بيشتر رعايت كنم و از نامحرم بيشتر فاصله بگيرم و همچنين چشم و هم چشمى نسبت به دوستان و فاميل نداشته باشم.

اگر خواستم با نامحرم صحبت كنم با لحن جدّى و درشت و به مقدار ضرورت صحبت كنم و سعى مى كنم كه ديگر مرتكبِ گناه نشوم، زيرا گناه آغازِ همه بدبختى ها و مصيبت هاست.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

م. ه - م. ى دوره دوم 1392

معصوم عليه السلام:

آنها كه ما را دوست دارند، برنامه عملى ما را الگوى خود قرار داده و با وَرَع و پرهيزگار باشند، زيرا برترين چيزى كه انسان را در دنيا و آخرت يارى مى نمايد، پرهيزگارى و اجتناب از گناه است.(1)

ص: 56


1- - بحارالانوار: 10/92.

20-به چادر و حجاب ايمان پيدا كردم

قبل از خواندن اين كتاب اعتقاد قلبى خاصى به چادر نداشتم و به اجبارِ خانواده ام چادر مى پوشيدم، امّا بعد از مطالعه اين كتاب ...

آن زمان كه همگان تنهايمان مى گذارند، تنها حضور تو تنهايىِ مرا طراوت مى بخشد، تنهايمان مگذار.

خدايا به آنان كه نمى دانند بياموز كه بدانند و به آنان كه مى دانند بياموز كه عمل كنند.

در ابتدا از نگارنده اين كتاب تشكر كرده و سپس از مدير و معلّمين محترم سپاسگزارى مى نمايم كه اين كتاب را در اختيارِ ما دانش آموزان قرار داده اند.

وقتى كه اين كتاب در اختيار من قرار گرفت، خوشحال نشدم زيرا مطالعه كتاب را وقت تلف كردن مى دانستم؛ امّا وقتى صفحاتِ اوليه آن را خواندم، رغبت پيدا كردم تا كتاب

ص: 57

را به پايان برسانم.

قبل از مطالعه كتاب اعتقاد قلبىِ خاصى به چادر نداشتم و گرچه خودم دخترى چادرى هستم امّا به اجبارِ خانواده ام چادر مى پوشيدم، ولى بعد از مطالعه اين كتاب واقعا به چادر و حجاب ايمان پيدا كردم.

مهمّ تر از همه پس از مطالعه اين كتاب به من ثابت شد كه پوشش و حجاب تنها به ظاهر زنان ختم نمى شود. بلكه حجاب در نگاه، حركات، رفتار و صحبت كردن با نامحرمان نيز بايد حفظ شود و تنها، كسى كه تمام اين موارد را رعايت كند در واقع نمونه كامل يك زنِ مُحجّبه و پيرو و ياورِ حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام حساب مى شود.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

ف. ه - د. ى دوره دوم 93-1392

ص: 58

21-كار زن در خانه خيلى بهتر از كار در بيرون خانه است

قبل از خواندن اين كتاب فكر مى كردم كه واقعا بايد گوشى همراه داشته باشم امّا ...

بسمه تعالى

من از سال پيش حجاب برتر يعنى «چادر» را انتخاب كرده بودم و دليل حفظ حجاب و عفاف را كم و بيش مى دانستم، امّا نه به صورت دقيق.

امّا پس از خواندن فرمايش زيبا و ارزنده اميرالمؤمنين عليه السلام در اين كتاب كه مى فرمايد:

«زنان را در حجاب و پوشش نگاهشان دار، زيرا زن گل است نه قهرمان و كارفرما» فلسفه دقيق حجاب را فهميدم و متوجّه شدم كه واقعا حجاب عزّت است نه اسارت.

امّا در موردِ «گوشى همراه كه واقعا همراه تا كجا؟!» بايد بگويم: تا قبل از خواندنِ اين كتاب فكر مى كردم كه لزوما بايد

ص: 59

گوشى داشته باشم و در واقع به فكرِ كلاس و چشم و هم چشمى بودم، ولى حالا (به علت آسيب هاى جنبى آن كه در اين كتاب يادآورى شده) نظرم به طور كلّى عوض شده است.

و همچنين طرفدارِ كارِ زن در بيرون خانه بودم، امّا حديث هايى كه از خاندان رسالت عليهم السلام در اين كتاب در مورد اشتغال زن در خارج منزل بازگو شده بود، نظرم را تغيير داد و فهميدم كه كار زن در خانه خيلى بهتر از كار در بيرون خانه است.

از مؤلّف اين كتاب كمال تشكر را دارم كه مطالبِ عفاف و حجابِ مردان و زنان و دختران را به صورتِ مختصر و مفيد در اين كتاب آورده است.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

ف. ه - ب. ى 93-1392

ص: 60

22-براى هميشه مسيرم را عوض كردم

اين كتاب مرا از باتلاقى كه داشتم در آن غرق مى شدم، بيرون كشيد ...

به نام خداوند مهربان

وقتى اين كتاب را گرفتم قصد خواندن آن را نداشتم. امّا بعد از سه روز صفحه اولش را باز كردم و شروع به خواندن كردم، فهميدم اين كتاب عاليه! مطالب اين كتاب مرا از باتلاقى كه داشتم در آن غرق مى شدم بيرون كشيد، يعنى نجات پيدا كردم.

از وقتى كه اين كتاب را خواندم، در موردِ همه كارهايى كه مى خواهم انجام بدهم فكر مى كنم، مثلاً: آيا چادر بپوشم؟ امّا چون از چادر چيزهاى خوبى در اين كتاب نوشته شده، از چادر خوشم آمد. يعنى وقتى چادر مى پوشم با عزّت تر

ص: 61

مى شوم و به بهشت نزديك تر مى گردم يا مثلاً: هميشه با نماز سرِ وقت يك تيرِ قوى به شيطان مى زنم!

اينها چقدر عاليه! يا مثلاً نگاه به نامحرم و يا ارتباطِ محرم و نامحرم. وقتى اين مطالب را خواندم و آسيب هايش را با چشمِ خودم ديدم، فهميدم كه اين كارها عاقبت ندارد.

براى همين من مسيرم را عوض كردم و از اين مسير خيلى راضى ام، چون قرار است به آرامش ابدى نزديك بشوم.

چقدر خوبه كه آخرتم را با دستانِ خودم بسازم.

اين بود برداشت من از اين كتاب زيبا. راستى اين كتاب را نه تنها ما بلكه همه عالم بايد بخوانند، حجاب و عفاف هم خيلى مهمه.

مشهد مقدس - دبيرستان آهنچى

ع. ف - ق. ه 93-1392

ص: 62

23-با آگاهى، جامه حيايت را سر كن ...

حجاب اسارت هم هست! اسارت در عشق به خدا، اسارت در برگزيده خدا بودن ...

به نام خدا

اِنَّ الَّذين آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحات

... بانوى سرزمين من!

كاش مى دانستى، چادرى كه از سرِ اجبار به سر مى كنى تنها نفرت تو به آن نيست، بلكه هزاران حرف خاموش است! كاش مى دانستى و يقين مى كردى، اين چادرِ سياهى كه به سرت انداختى عزّت توست، نقطه عروج توست، نه ذلّت و اسارت! كاش لمس مى كردى برگزيده خدا بودن را... لذّتش را مى چشيدى، باور كن شيرين است... پس با آگاهى جامه حيايت را سر كن...

ص: 63

آرى! من با يقين مى گويم: حجاب اسارت است! و عزّت ...، اسارت در عشق به خدا، در برگزيده خدا بودن ...

حجاب من برايم اسارت است! اسارتى در عين آزادى و رها بودن! كاش اين را مى فهميدند آنان كه با واژه بيگانه، اسمِ روشنفكرى را، وارونه معنا مى كنند!

بانو! چه خوب مى شد، غرورت را هم جزء خوبى هايت مى نوشتى! چه خوب مى شد انتخابى از روى عادت را از نوشته هايت پاك مى كردى! و خوب تر مى شد كه نه از روى عادت و نه از روى اجبار! بلكه با عشق براى رسيدن به او ... ، تاج بزرگى ات را بر سر مى نهادى.

حرف زياد است! اين ها شايد هيچ ربطى به كتاب نداشته باشد، امّا خلاصه افكارم است از ميان اين كتاب و كتاب هايى كه بارها خواندم و دست آخر جاى شان در كتابخانه ام بود.

مشهد مقدس - دبيرستان شاهد (نصرت)

ف. ض 93-1392

ص: 64

24-در اين بارانِ نگاه هاىِ مسموم، چترِ حجاب (چادر) را با خود برمى دارم!

لذت هاى زودگذر اين دنيا ارزش اين را ندارد كه قهر خدا و رسولش را به جان بخريم ...

اى زن به تو از فاطمه عليهاالسلام اين گونه خطاب است

ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است

پس از مطالعه اين كتاب: به اين نكته پى بردم كه چه خوب است در اين بارانِ نگاه هاى مسموم، چتر حجاب (چادر) را با خود بردارم! زيرا حجاب من بيانگرِ شخصيّت من است.

با خواندنِ اين كتاب به لذّت اين جمله، بيش از پيش پى بردم كه: «دختر سيبى است كه بايد از درختِ سربلندى چيده شود، نه از پاى علف هاى هرز».

ص: 65

با خواندنِ اين كتاب برايم تداعى شد كه: لذّت هاى زودگذر اين دنيا، ارزش اين را ندارد كه قهر خدا و رسولش را به جان بخريم.

اين دنيا كه گذراست، امّا با آخرت خود چه خواهيم كرد؟!

اگر در اين دنيا بسوزيم، بهتر از آن است كه در آتشِ قهرِ خدا بسوزيم. اگر در اين دنيا سختى بكشيم، يقينا در آخرت به آسودگى دائمى خواهيم رسيد.

همانطور كه درخشندگى (فسفر) از خودش و براى خودش است، حجاب زن نيز به نفع خودش و براى خودش خواهد بود و به او درخشندگى (و پاكدامنى) مى دهد.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

الف.الف - ص . ه 93-1392

ص: 66

25-مطالب اين كتاب را در زندگى ام پياده مى كنم

يك خانم بى چادر كامل نيست، هر كسى به خود اجازه مى دهد به او نگاه كند و يا حتى با او شوخى كند! امّا ...

به نام آن كه وجودم از وجودش به وجود آمده است

از اين كتاب آموختم: حجاب، زنِ مؤمن و باتقوا را از آسيب ها محفوظ نگاه مى دارد و به او ارزش مى دهد. زنى كه بى حجاب است مانند وسيله نقليّه عمومى است! به نظر شما چرا روى يك ماشين سوارى را چادر مى كشند؟ چون شخصى است، صاحب آن نمى خواهد روى آن خط بيفتد و حتّى كثيف شود.

امّا يك اتوبوس، چه كسى در خيابان يا كوچه ها، اتوبوسى را ديده كه رويش چادر كشيده باشند؟! حتّى فكر كردن به آن هم خنده دار است! چون اتوبوس و مينى بوس يك وسيله نقليّه عمومى است. پس زن با حجاب و بى حجاب

ص: 67

را هم مى توان به گونه اى به اين قضيه تشبيه كرد.

من وقتى حجم كتابِ حجاب را ديدم با خود گفتم: در اين فرصتِ كم چگونه مطالب آن را مطالعه خواهم كرد؛ امّا با بازكردن آن، واردِ دنياى ديگرى شدم، زمان را فراموش كرده و به عُمقِ مطالب و روايات انديشيدم.

آخر تا كى گناه؟! من تا به امروز با نامحرم صحبت مى كردم. نه خيلى زياد! امّا صحبت كردن با نامحرم را كارِ اشتباهى نمى دانستم چه برسد به گناه! امّا با مطالعه اين كتاب، چيزهايى را فهميدم كه تا به امروز از آن بى اطلاع بودم.

آرى! حجاب عزّتِ زن است، به او شخصيت مى دهد، نشانه ايمان و سلامت روح اوست و باعثِ آرامشِ خاطرِ زن مى گردد.

به نظر من يك خانمِ بدونِ چادر، كامل نيست؛ ناقص است. هر كسى به خود اجازه مى دهد به او نگاه كند! يا حتّى با او شوخى كند! امّا چه كسى جرأت دارد به دخترى با حجابِ كامل و فاطمى عليهاالسلاممتلك بگويد؟ و يا در بيرون از منزل برايش مزاحمت ايجاد كند؟

ص: 68

و از سويى ديگر، حجاب اسارت هم هست، چرا كه حجاب، زن را اسيرِ عشق فاطمه عليهاالسلاممى كند و نمى تواند آن را از خود جدا كند. نسبت به چادرش وابستگى زيادى دارد و بدون آن خود را كامل نمى داند...

با خواندنِ مطالب ارزنده اين كتاب، چيزهايى آموختم و به خود قول دادم بيشترشان را در زندگى خويش پياده كنم و همچنين با خواندنِ برخى مطالب نيز دچار دوگانگى ارزشى شدم، چون از طرفى، سخنى را كه از پيامبر عزيز و امامانِ بزرگوارم نقل شده، با جانِ دل مى پذيرم، و از طرفى چيزهايى كه تا به امروز برايم ارزش بوده، اين كتاب انجام آنها را منع مى كند.

مثلاً من درس مى خواندم تا در آينده اشتغال داشته باشم و مستقلّ باشم... ولى در اين كتاب پيامبر بزرگوار صلى الله عليه و آله وسلم مى فرمايد: زن به مديريّت خانه، شوهردارى و تربيت فرزند بپردازد و چيزهاى ديگرى مانند بيرون رفتنِ غيرضرورى زن از منزل و ...

اين كتاب باعث شد تا بيشتر راجع به اين امور فكر كنم، امورى كه تاكنون برايم اهميت نداشت. حال مى دانم كه زن

ص: 69

و مرد در قبالِ يكديگر وظايفى متقابل دارند كه شانه خالى كردن از اين وظايف، امرى ناپسند است.

با خواندن داستانهاىِ اين كتاب از آسيب هاى جامعه، مطّلع و كمى ترسو شدم كه البتّه اين صفت براى زنان و دختران صفتِ خوبى مى باشد و همچنين صفاتى مانند: تكبّر و بُخل. زنى كه متكبّر باشد، به بيگانه و نامحرم اجازه نمى دهد به او نزديك شوند. زنى كه بخيل است از اموال شوهرش محافظت مى نمايد و دخترِ ترسو از انجام گناه هراس دارد و به سراغ انجامِ اعمالِ ناپسند نمى رود.

زن نبايد با نامحرم سخن بگويد و در صورت ضرورت، نبايد بيش از 5 كلمه صحبت نمايد و نبايد با صداىِ مليح، نازك و با عشوه سخن بگويد، چون باعثِ فاسد شدن مردان مى شود.

نبايد به نامحرم نگاه كرد، زيرا تيرِ زهرآگين و مسموم شيطان است و نگاه، آغاز هر گناهى است و همچنين آموختم كه در صورت لزوم بايد (با پوشش كامل) از خانه بيرون بروم.

مى دانم مسافرت كردن به تنهايى براى زن جايز

ص: 70

نمى باشد. مى دانم زن نبايد جلوى مردِ نامحرم زينت و آرايش داشته باشد و خيلى چيزهاى ديگر از اين كتاب آموختم كه اگر بخواهم آنها را بنويسم، خودش يك كتاب مى شود. امّا آموختن تنها جزء كوچكى از كار است و تنها دانستن كافى نيست. براى همين مى خواهم با قوى كردنِ پايه ايمانم، اين اعمال را در زندگى پيشه كنم، انشاءاللّه.

مشهد مقدس - دبيرستان نرجس عليهاالسلام

م. ن - م. ى 1392

دخترم!

شهد شيرينِ رحمت پروردگار، نگاه پُر مهر و محبّتِ حضرت ولى عصر ارواحنا فداه و پيوندت با زهراى اطهر عليهاالسلامگوارايت باد.

ص: 71

26-از مطالب اين كتاب، توشه راهى براى چند روزِ زندگانى برداريم ...

با داشتن ايمان و توكل بر خدا... و الگو گرفتن از بى بى دوعالم حضرت زهرا عليهاالسلامو

امداد از آقايمان امام زمان عليه السلاممى توان اين گرهِ كور را باز كرد ...

به نام خداوند بخشنده مهربان

تأثيرات اين كتاب: صبر ايّوب مى خواهد خواندن اين همه مطالب با اين همه مشكلات و مصائب آن كه بعد از اتمام مطالب اگر عقلِ سالم داشته باشى و بتوانى توشه راهى براى چند روزِ زندگانى بردارى تا هم سعادتِ دنيوى و هم اخروى را در پى داشته باشد.

سعادت دنيوى با اين همه مشكلات و دغدغه، اعم از نوجوانى و شور آن و جامعه با همه امكانات و آزادى و قيد و

ص: 72

شرطِ خانواده و درست استفاده كردن از گوشى، اينترنت، ماهواره و هزاران وسايل در كنارش، كه چگونگى استفاده كردنش بماند، كه هم خير آخرت به همراهش باشد و هم خدا و رسول عزيزش را شاد كنى.

آيا واقعا چنين كارى امكان پذير است كه با وجودِ شيطان كه در قرآن قسم ياد كرده كه همه را گمراه خواهد كرد، الاّ مخلصين را (كه جايشان خالى)؟! ولى با داشتن ايمان، توكل بر خدا، خانواده پايدار، جامعه سالم، دوستان باايمان، الگو گرفتن از بى بىِ دوعالم حضرت زهرا عليهاالسلام و امداد غيبى از آقايمان امام زمان عليه السلام، مى توان اين گره كور را باز كرد و مدت زمان باقى مانده عمر را به خوشى استفاده كرده و ...

مشهد مقدس - دبيرستان شاهد نصرت

ف. ت - ه. ى 93-1392

ص: 73

27-كوكِ روح

كوك نبودن روح، دردِ بزرگى است. بيائيد در اين لحظه هاى روشن و پاك، روحمان را با دعا و نيايش به درگاه پروردگار كوك كنيم ...

به نام پروردگار مهربان

دوستان نوجوان! واقعيّت اين است كه براى رسيدن به هدف هاى بزرگ و صعود به قلّه هاى بلند، زحمتِ بسيارى لازم است. در صحنه زندگى براى زيبا نواختن و رسيدن به سعادت بايد يك عمر تلاش كرد.

امّا گاهى تلاش ها نتيجه نمى دهند و آواىِ دلنوازى از وجود ما برنمى خيزد، مى دانيد چرا؟!

چون روحمان كُوك نيست، چون بى هدف بر تارهاىِ زندگى چنگ مى زنيم و دنياى خود را از صداهاى ناجور پُر مى كنيم!

ص: 74

خلاصه اين كه كوك نبودنِ روح، درد بزرگى است. بياييد در اين لحظه هاى روشن و پاك، روحمان را با دعا و نيايش به درگاه پروردگار كوك كنيم.

حمد و سپاس خدايى را كه زن را آفريد تا باعث آرامشِ خانه و خانواده باشد و مادرانى را آفريد كه در دامن خود، فرزندانى را تربيت كنند كه آينده ساز جامعه باشند و همسران و جوانانى همانند گلِ شقايق پرورش دهند...

زن اگر به اصالت و حجاب و پاكدامنى خود پايبند باشد، هيچ وقت مرد نامحرم به خود اجازه نخواهد داد كه به او توهين كند، حجابش را از سرش بردارد، سخن زشت به او بگويد، زيبائى و آرايش او را به رُخش بكشد و از او سوءاستفاده كند.

مادران با ايمان در تعليم و تربيت فرزندان خود و همسردارى هيچ گاه كوتاهى نمى كنند. آهسته آهسته پلّه هاى ترقّى را طى مى نمايند. با عشق به خانواده زندگى مى كنند و از معاشرتِ با نامحرمان دورى مى نمايند.

و در نهايت از دامن چنين زنانى، مرد به معراج مى رود.

ص: 75

دختران و پسرانى تربيت كنيم تا با حيا و عفّت خود، نامى خوب از ما به يادگار بگذارند ... براى فرزندان مان دل بسوزانيم و دعايشان كنيم و در آخر بيائيم از پروردگار مهربان بخواهيم:

دفترِ دلمان را از نغمه هاى دلنواز آسمانى پُر كند تا بتوانيم زندگى خود را از نواهاىِ دلنشين آكنده كنيم و در مراسمِ پايانى آفرينش خلقت سربلند باشيم.

نتيجه: من نوشته هاى خود را نتيجه خواندن كتاب «حجاب عزّت است يا اسارت!» مى دانم و از تمامى كسانى كه در نوشتنِ اين كتاب تلاش بى كران كرده اند متشكرم و در آخر مى گويم:

بارالها! تو خود آگاهى، نويسنده انتظارى جز دعا در حقّ خود ندارد. پس اكنون اين جمله را بدرقه راه نويسنده مى كنم:

پروردگارا!

خوشبختى و مؤفقيّت را قرين زندگى او گردان.

مشهد مقدس - آموزشگاه عطيّه

ز. ب - ك. ى 93-1392

ص: 76

28-بهترين كتابى كه در عمرم خوانده بودم

از امروز براى قلب من، تولّد دوباره اى است، رو به پاكى حركت مى كنم و ...

به نام خدا

اين كتاب جزو بهترين كتاب هايى بود كه در عمرم خوانده بودم. مطالبِ خيلى جالب و تأثيرگذارى داشت، به خصوص داستانهايى كه واقعا انسان را هوشيار مى كرد تا در اين جامعه بد، حواس ما بيشتر جمع باشد.

وقتى اين كتاب را مى خواندم احساس كردم به خاطرِ رفتار گذشته ام و غفلت و بى توجهى چقدر گناه انجام داده ام. امّا با تأثير خوبى كه خواندن اين كتاب داشته، احساس مى كنم ايمانم قوى تر شده.

در اين كتاب بعضى از رفتارها را به عنوان گناه بازگو نموده كه من تاكنون آنها را گناه نمى دانستم و انجام

ص: 77

مى دادم، امّا پس از مطالعه اين كتاب، ايمانم قوى گرديد و سعى مى كنم مرتكب گناه نشوم و فردى بشوم كه خداوند و امامان معصوم عليهم السلام و حضرت زهرا عليهاالسلام از من راضى باشند.

از امروز براى قلب من تولّد دوباره اى است، رو به پاكى حركت مى كنم و از گناه پرهيز خواهم كرد.

خدايا! در اين راه كمكم كن.

مشهد مقدس - دبيرستان شاهد نصرت

م.م. - گ. ى 93-1392

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

خداوند به جوان عابدى كه از پروردگارش فرمان مى برد بر فرشتگان مباهات مى كند و مى گويد: «بنده مرا بنگريد كه به خاطر من از تمايلات نفسِ خود چشم پوشيده است.»(1)

ص: 78


1- - نهج الفصاحه: 185 چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامى

29-اجازه نمى دهم كسى حتّى يك تار مويم را ببيند

از وقتى كه اين كتاب را خواندم، سستى در نماز را كنار گذاشتم و ...

به نام خداوند بخشنده مهربان

من از اسم اين كتاب خوشم آمد و مى خواستم ببينم چه حرف هايى براى گفتن دارد. از اين رو شروع به ورق زدن كتاب كردم، ديدم مطالبش فوق العاده است.

قبل از اين كه اين كتاب را بخوانم، عقيده ام اين بود كه مژه و مو براى زيبايى است و چون من با قصد بدى شوخى نمى كنم، شوخى با پسرها عيبى ندارد. اصلاً با ازدواج، حتّى در سنّ بالا مخالف بودم! امّا حالا فهميدم كه گرفتار چه مصيبت هايى بودم كه خودم خبر نداشتم و چه شعارهايى مى دادم كه ...

از وقتى كه اين كتاب را خواندم، سستى در نماز را كنار

ص: 79

گذاشتم، اجازه نمى دهم كسى حتّى يك تارِ مويم را ببيند. من و امثالِ من، نياز به چنين كتاب هايى داشتيم تا ارزش خودمان را بهتر بشناسيم.

من به خاطرِ تلنگُرى كه اين كتاب به من زد با اين كه خيلى دير شده بود، خداى بخشنده را شكر كرده و از درگاه او طلب مغفرت نموده و اميدوارم مرا ببخشد.

مشهد مقدس - دبيرستان شاهد نصرت

الف. ه - ح. د 93-1392

رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

هيچكس نزد پروردگار محبوبتر از جوانى كه توبه نموده و از انجام گناه پشيمان گرديده نيست و هيچكس نزد خداوند از پيرى كه به گناهان خود مشغول باشد، مبغوض تر نيست.(1)

ص: 80


1- - نهج الفصاحه: 186.

30-با وضعيّتِ نادرست كنونى، جامعه در شُرُفِ نابودى است

ما افراد جامعه اسلامى با پيروى از توصيه هاى اهل بيت عليهم السلام و قرآن، هيچ راهى براى نفوذ دشمن باقى نمى گذاريم ...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

در عصر امروز كشورهاى خارجى از طريق جنگ نرم سعى در خدشه دار كردنِ جلوه هاى اسلام دارند. دشمنانِ اسلام اقدامات فراوانى به منظورِ دور كردن افكارِ جوانان از سنّت هاى دينى انجام مى دهند، از جمله بى اهميّت جلوه دادن حجاب، ترويج بى عفّتى، عادى سازى روابط نادرست بينِ دختران و پسران و ...

متأسفانه جمعى از افرادِ جامعه هم با پيروى از تبليغات دشمن و رعايت نكردنِ عفّت و حجاب به راحتى زمينه گناه را فراهم مى نمايند. آنها با تربيتِ نادرستِ فرزندان خود،

ص: 57

جامعه را در شرف فروپاشى قرار داده اند.

اين زنان و مردان با پشت پازدن به آموزه ها و سنّت هاى دينى، تحت تأثيرِ زيبائى هاىِ پوچِ دشمن قرار گرفته اند، رفتار خود را با افكار شيطانى آنان هماهنگ نموده اند.

امّا، ما افراد جامعه اسلامى با پيروى از توصيه هاىِ اهل بيت عليهم السلام و قرآن هيچ راهى براى نفوذ دشمن باقى نخواهيم گذاشت.

امّا حجاب؛ آنچه از اين كتاب برداشت كرده ام آن است كه: حجاب نه تنها اسارت نيست، بلكه حصارى است كه زنان و دختران را از آسيب هوسرانان جامعه حفاظت مى نمايد. چادر پوشش بسيار كاملى است كه انسان را از تعرّض مردان بُالهوس دور نگه مى دارد. چادر و حجاب زنان، حافظ امنيّت و شخصيّت آنان مى باشد و زمينه پاكى دل و جانشان را فراهم مى نمايد.

مشهد مقدس - راهنمائى آهنچى ناحيه يك

س. ه - م. ى 93-1392

ص: 82

31-استفاده بدون فرهنگ از تلفن همراه،

زندگى ها را تباه كرده است

من اين كتاب را چندين بار خواندم و جذب آن شدم... جوانان امروزى اگر اين كتاب را بخوانند، حتما درس عبرت مى گيرند...

به نام خداى مهربان

من اين كتاب را چندين بار خواندم و جذب اين كتاب خوب شدم. تا لحظه اى كه اين كتاب را نخوانده بودم به پدر و مادرم اصرار مى كردم تا حتما يك گوشى همراه برايم بخرند. امّا حالا كه اين كتاب را خواندم، گوشى همراه نمى خواهم.

من با خواندن اين كتاب با خيلى از مسائل آشنا شدم و دانستم كه خداوند بزرگ، واقعا عذاب هاى دردناكى براى دختران و زنان بى حجاب تعيين كرده است.

ص: 83

جوانان امروزى اگر اين كتاب را مطالعه كنند، حتما درس عبرت مى گيرند. اميدوارم كه دختران از حضرت زهرا عليهاالسلامدرس بگيرند و پسران گول ظاهرِ دختران بدحجاب را نخورند.

مشهد مقدس - راهنمايى آهنچى

ف. ه - م. ى 1392

حضرت زهرا عليهم السلام فرمود:

اگر به آنچه ما اهل بيت دستور داده ايم عمل كنى و از آنچه نهى كرده ايم خوددارى نمائى، از شيعيان و پيروان و يارانِ ما هستى، و گر نه خير.(1)

و همچنين فرمود:

نزديكترين حالت زن به خدا زمانى است كه در خانه خود باشد و در غير موارد ضرورى در اجتماع نامحرمان ظاهر نشود.(2)

ص: 84


1- - بحار الانوار: 65/156.
2- - همان: 43/92.

32-بهترين كار براى يك زن، كار كردن در خانه است

واقعا خواندن اين كتاب براى همؤ جوانان امروزى لازم و ضرورى است ...

به نام يكتا خداى بى همتا

به نظر من، بهترين كار براى يك زن، كار كردن در خانه، شوهردارى، تربيت فرزند است كه ثواب آن با جهاد در راه خدا برابرى مى كند.

من اين كتاب را قبلاً مطالعه كرده بودم امّا وقتى كه براى بار دوم آن را از مدرسه دريافت كردم، آنقدر جذّاب بود كه با شوق و ذوق آن را خواندم و از مطالبش لذّت زيادى بردم.

خواندن اين كتاب براى جوانان لازم و ضرورى است تا از كيفرِ گناهان آگاهى يافته و از خداوند طلب آمرزش نمايند.

به دخترهاى نوجوان خواندن اين كتاب را توصيه

ص: 85

مى كنم، چرا كه آنها گل هستند و هر لحظه ممكن است بر اثر بى توجّهى و لذّت هاى موقت، پَرپَر يا پژمرده شوند.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

الف. ه - ح. ه 93-1392

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

زنان را در پرده حجاب و پوشش نگاهشان دار تا نامحرمان را ننگرند (و نامحرمان نيز آنان را مشاهده نكنند) چون سخت گيرى در حجاب، سلامت و پاكدامنى آنان را استوارتر مى سازد... زيرا زنان گل هستند، (لطيف و آسيب پذير) نه قهرمان و كارفرما ... .(1)

ص: 86


1- - نهج البلاغه: نامه 31.

33-از خداوند طلب آمرزش كردم

با اين كه هميشه براى حجابم احترام قائل بودم، امّا پس از خواندن اين كتاب، سعى دارم حجابم را بهتر كنم...

به نام خداوند بى همتا

با مطالعه اين كتاب احساسِ عجيبى به دست آوردم، از كيفرِ گناهانم در جهان آخرت ترسيدم و همچنين از خواندنِ حوادث اين كتاب به خود لرزيدم، سپس از خدا طلب آمرزش نموده و استغفار كردم و از پروردگار مهربان خواستم گناهانِ مرا بيامرزد و مرا پاك سازد.

با اين كه هميشه براى حجابم احترام قائل بودم، امّا پس از خواندنِ اين كتاب سعى دارم حجابم را بهتر كنم.

به آرزوى روزى كه همه از اين كتاب استفاده كنند و از

ص: 87

هر نظر خود را پاك سازند تا زمينه ظهور امام زمان عجّل اللّه فرجه الشريف فراهم گردد، انشاءاللّه.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ف. ه - الف. ن 93-1392

يابن الحسن، پدر عزيز و مهربان!

اگر قدر تو را دانسته بوديم

اگر عهد وفا نشكسته بوديم

دل ما خانه غمها نمى شد

غم هجران نصيب ما نمى شد

اگر شرط تولاّ كرده بوديم

هر آنچه گفته بودى، كرده بوديم

نمى شد روز ما، شامِ سياهى

نمى شد قسمت ما اين تباهى

ص: 88

34-چادر، بهترين و برترين نوعِ حجاب است

نبايد در راه مدرسه و خيابان صحبت و خنده بلند كرد و ...

به نام يكتاى بى همتا

با مطالعه اين كتاب آموختم كه نگاه به نامحرم و دست دادن و حتّى شوخى كردن با آنها گناه است و همچنين استفاده از آرايش و بوى خوش در خارج از منزل خلاف دستور شرع است.

چادر بهترين و برترين نوعِ حجاب است و نبايد در راهِ مدرسه و خيابان، صحبت و خنده بلند كرد و همچنين آموختم كه اجازه شوهر در انجام هر كارى لازم و ضرورى است.

هر فردى بايد مقدارى سواد داشته باشد و دخترها براى

ص: 89

ادامه تحصيل از خانواده دور نشوند.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

س. ه - ر. ى. 93-1392

قرآن مجيد:

اى پيامبر! به زنان خود و زنان مؤمن بگو: چادرهايشان را بپوشند تا به عفّت و پاكدامنى شناخته شوند و از اذيّت و آزار و تعرّض (هوسرانان) در امان باشند ... .(1)

ص: 90


1- - احزاب: 59.

35-ساده زيستن زيباست

ما هنوز زيبائى را نفهميده ايم و بر اين اساس، كتابى چنين با عزّت را اسارت مى دانيم ...

به نام پروردگار مهربان

«حجاب عزّت است يا اسارت؟!»

نوع پوششِ هر شخصى، شخصيّت آن فرد را مى سازد. حجاب نشان دهنده نجابت، عفّت و پاكدامنى زنان است و آنان را از آسيب گرگ صفتان حفاظت مى نمايد.

حجابى كه ما زنانِ مسلمان داريم، همان چادرِ حضرت زهرا عليهاالسلام است. چادرى كه تا آخرين لحظه، خود و فرزندان عزيزش را با آن حفظ نمود.

كاش مى شد ما هم از اين همه الگوى پسنديده، درس بگيريم و خود را به دست حوادثِ روزگار نسپاريم. كاش مى دانستيم كه با داشتن حجاب چه پاداش هايى داريم،

ص: 91

كاش مى دانستيم چه ساده زيبا مى شويم، چه ساده امنيّت خود را حفظ مى نمائيم و چه ساده است سادگى.

ساده زيستن زيباست، امّا نمى دانم چرا مردم سادگى و زيبايى را دوست ندارد؟!

چرا خود را ساده به دردِسر مى اندازند؟!

چرا وقتى كه مى توانيم راحت در خيابان ها رفت و آمد كنيم، براى خود شكارچى مى سازيم، خود و ديگران را به گناه آلوده مى نمائيم؟!

و چرا به راحتى اعتقاد نداريم و زندگى را بارِ مشكلات مى پنداريم.

ما هنوز زيبائى را نشناخته ايم و بر اين اساس، كتابى به اين زيبائى و با عزّت را، اسارت مى خوانيم.

من از اين كتاب درس هاى زيادى آموختم، چه زيبا بود سخنان و احاديث پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم و خاندان عزيزش.

چه زشت بود شيطان! چه خانواده هايى را گرفتار هوى و هوس نكرده و چه جوانانى را كه نابود ننموده است! جوانانى كه ساده زندگى نكردند و نابود شدند و ساده از بين رفتند!!

ص: 92

پس بيائيد خود را به دستِ تندبادِ حوادث نسپاريم. ساده پوشيدن، ساده زيستن، عزّتى ساده است.

«و حجاب اسارت نيست، عزّت است»

مشهد مقدس

دبيرستان و پيش دانشگاهى دخترانه نرجس عليهاالسلام

ر. ه - ح. ى 93-1392

آرى! چه زيباست، الگو گرفتن از راه و روش حبيبه خدا فاطمه زهرا عليهاالسلام، ساده زيستن و با عفّت و پاكدامنى زندگى كردن.

به فرمايش آن بزرگوار توجه فرمائيد:

بهترين زن، زنى است كه نه فردى او را ببيند و نه او مردى را مشاهده نمايد.(1)

ص: 93


1- - بحارالانوار: 104/36.

36-از پوشيدنِ مانتو، شلوار و چادر نازك خوددارى مى كنم

وقتى از خانه خارج مى شوم با حجاب كامل خواهم بود، آرايش نمى كنم و آرام و متين از كنار راه حركت مى كنم و ...

به نام خداوند بخشنده مهربان

پس از خواندنِ اين كتاب تصميم گرفتم به نامحرم نگاه نكنم و همچنين اجازه ندهم نامحرم بر من تأثير گذارد. از لباس هاىِ نامناسب مانند: مانتو، شلوار و چادر نازك كه باعث خودنمائى و جلب توجّه نامحرمان مى شود خوددارى خواهم كرد.

تا جايى كه مى توانم زياد با نامحرم صحبت نخواهم كرد و در صورت لزوم با صداى متين و محكم سخن خواهم گفت تا زمينه انحراف مردان فراهم نشود.

با حجاب كامل و بدون آرايش از خانه خارج خواهم شد

ص: 94

و آرام و متين از كنار راه حركت مى كنم تا با نامحرم برخورد نداشته باشم و از رفتارهايى مانند خنده و صحبت كردنِ با صداىِ بلند و استفاده از كفش هاى بلند و صدادار و ... كه باعث جلب توجّه نامحرم مى گردد خوددارى خواهم كرد.

ان شاءاللّه

مشهد مقدس - هنرستان بديع

ف. ه - ى. ى. 93-1392

معصوم عليه السلام:

آنها كه ما را دوست دارند (و از ما پيروى مى نمايند) مانند رفتار ما عمل نمايند ... برترين چيزى كه مى شود از آن براى امور دنيا و آخرت كمك گرفت (و نماد پيروى از ماست) پرهيز از ارتكاب گناه است.(1)

ص: 95


1- - بحارالانوار: 10/93.

37-سعى مى كنم نمازم را در اوّل وقت بخوانم

از اين به بعد حجابم را رعايت مى كنم، چون فهميدم كه انسان با حجاب، مرواريدى در صدف مى باشد ...

به نام پروردگار مهربان

با خواندن اين كتاب تغييراتى در وجودم ايجاد شد و تصميم گرفتم بعد از اين حجابم را رعايت كنم، چون فهميدم كه انسانِ باحجاب همچون مرواريدى در صدف مى باشد.

پس از اين سعى مى كنم گناه نكنم، به نامحرم نگاه نكنم و با رفتارم زمينه خشم پروردگارم را فراهم ننمايم و از خداوند رحمان و رحيم مى خواهم در اين راه كمكم كند.

تصميم گرفتم از اين به بعد نمازم را در اوّل وقت بخوانم تا پروردگار از من خشنود شود و همچنين تصميم گرفتم

ص: 96

همه جا از چادر استفاده كنم، چون پس از خواندن اين كتاب فهميدم چادر نمونه كامل حفظ حجاب است.

من تاكنون از مجازات ها و عذابِ گناهكاران اطلاع كافى نداشتم، با خواندن اين كتاب از آنها آگاهى يافتم.

اميدوارم پروردگار مهربان، گناهانى را كه تاكنون از روىِ غفلت و نادانى انجام داده ام ببخشد.

از نويسنده اين كتاب كمال تشكر را دارم كه با در اختيار قرار دادن آن به ما كمك كرد تا همه چيز را بفهميم و بدانيم كه چه كارهايى را انجام دهيم و از چه چيزهايى دورى كنيم و چه مسائلى را رعايت نمائيم.

مشهد مقدس - هنرستان بديع

ح. ه - م. ه 93-1392

دخترم!

پيوندت با فاطمه زهرا عليهم السلام گوارا، خوشبختى و موفقيّت قرين زندگيت باد.

ص: 97

38-از صميم قلب توبه كردم

از خدا مى خواهم مرا ببخشد و قول مى دهم با كارهاى خوب و اعمال نيكو، رفتار گذشته ام را جبران كنم ...

به نام خداوند مهربان

با تشكر از آنها كه در انتشار اين كتاب تلاش كرده اند. واقعا از آنها ممنونم.

كتاب بسيار خوبى است و خيلى روى افكار و رفتار من تأثير گذاشت.

من واقعا مجازاتِ برخى گناهان را نمى دانستم. همه كتاب را خواندم.

بى نهايت عالى بود. پس از خواندن كتاب از صميم قلب توبه كردم و از خدا مى خواهم مرا ببخشد و قول مى دهم با

ص: 98

كارهاى خوب و رفتار نيكو، مخصوصا حفظ حيا و عفّت و حجابِ كامل رفتار گذشته ام را جبران كنم.

ان شاءاللّه.

باز هم از همه شما سپاسگزارم.

مشهد مقدس - هنرستان بديع

س. ه - م. ى 93-1392

رسول اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

محبوبتر از هر چيز نزد خداوند، جوانى است كه از گناه توبه كند و از پيشگاه پروردگار طلب آمرزش نمايد.(1)

ص: 99


1- - مشكوة الانوار: 155.

39-حجاب، فرهنگ اسلامى كشورمان را حفظ مى كند!

ما، مادران آينده اين سرزمين با حفظِ (چادر و) حجابِ خود، آسايش روانى را براى فرزندانمان فراهم خواهيم كرد ...

با ياد و نام پروردگار

با مطالعه اين كتاب به چگونگى آثار مخرّب نگاه نامحرم به بانوان آگاه شدم. متوجّه شدم با داشتن حجاب و حفظ عفّت و حيا، مى توان آينده اى روشن و سراسر پاكى و خوشبختى داشت و اين حجاب است كه فرهنگ اسلامى كشورمان را حفظ مى كند.

ما، مادران آينده اين سرزمين با حفظِ حجابِ (چادر) خود، آسايش روانى را براى فرزندانمان فراهم خواهيم كرد و باعث استحكام خانواده خواهيم شد.

ص: 100

به اميد روزى كه، تنها پاكى و پاكدامنى در جامعه اسلامى رواج داشته باشد، ان شاءاللّه.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

پ. الف - م - ل 93-1392

نقش حجاب در سلامت اخلاق جامعه

زنِ باحجاب، علاوه بر اينكه در تحكيم خانواده خود و خانواده ديگران نقش دارد، تأثير مستقيم بر سلامت روحى و اخلاقى جامعه نيز دارد.

حجاب طرحى است عالمانه در جهت پيشگيرى از بيمارى هاى جسمى و روحى زن و همچنين حفاظت او از طمع ورزىِ مردانِ بالهوس.

ص: 101

40-زن، قلب تپنده خانه است

اين زن است كه همسرش را براى حضور در جامعه آماده مى كند و فرزندانى تربيت مى نمايد كه نسل آينده و تاريخ را مى سازند...

به نام خداوند مهربان

زن نقشِ مهمى در خوب يا بد زندگى كردن دارد. زن محورِ اساسى خانواده و قلب تپنده خانه است و همه امور خانواده بر محورِ او مى چرخد. از اين رو همه رفتارها، ذهنيّت ها و علايق يك زن مهم هستند و نمى توان به هيچ يك از آنها بى توجّه بود.

اين زن است كه همسرش را براى حضور در جامعه آماده مى كند و فرزندانى تربيت مى نمايد كه نسل آينده و تاريخ را مى سازند و بر اين اساس است كه زن بايد نسبت به

ص: 102

موضوعات و مسائلى كه مستقيما به او مربوط مى شود توجّه نمايد.

حجاب و پاكدامنى مسأله اى است كه اهميّت ويژه اى نسبت به مسائل ديگر دارد، زيرا حجاب تضمينى براى تداوم خطّ زيباى شَرَف و سند اطاعت از فرمان پروردگار هستى است.

با مطالعه اين كتاب دريافتم:

وقتى چشمهايت را به روى حرام خدا مى بندى، خدا ستاره هايش را در چشم هايت روشن خواهد كرد. وقتى كه از جاده هاىِ تلخ و تاريك گناه حذر مى كنى، نجابت از وجودت مى رويد. وقتى كه مرواريد زيبائى هايت را به صدفِ حيا و عفاف مى سپارى، خداوند تو را دريا، دريا آبرو مى دهد.

آرى! خوب مى دانم، آراستن و آراستگى، مثلِ شكوفه هاى بهار، مثل رنگين كمان، چشم ها را به تماشا دعوت مى كند و خوب تر مى دانم كه شبنم اگر روى لطافت گل بنشيند، چه تصوير بديعى خلق مى كند و چه چشمهايى

ص: 103

را مسحور خويش مى سازد و شايد به همين خاطر است كه عمرِ گل به چشم برهم زدنى مى ماند!

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ه . ى - م. ى 93-1392

چشم پوشى از نگاه به نامحرم

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

نگاه (به نامحرم، مرد به زن يا زن به مرد) زهر سوزان و تير مسمومى است از تيرهاى شيطان (كه در كوتاه ترين زمان، سراسر جسم و روح انسان را دستخوش تلاطم مى كند). كسى كه از ترس خدا چشم از نگاه به نامحرم بازدارد، پروردگار ايمانى به او عطا فرمايد كه شيرينى و لذّت آن را در قلب خويش احساس نمايد.(1)

ص: 104


1- - بحارالانوار: 104/380.

41-اين كتاب اثرات خوبى در من گذاشته است

من كتاب حجاب را چندين بار مطالعه كردم و هربار نكات ارزشمندى آموختم ...

بسمه تعالى

اين كتاب بر رفتار من اثرات خوبى گذاشته است. مثلاً ياد گرفتم كه با نامحرم بيشتر از 5 كلمه صحبت نكنم، خودم را از نگاه به نامحرم حفظ كنم. من كتاب را چندين بار مطالعه كردم و در هر بار نكات باارزشى آموختم. هنگام مطالعه كتاب حسِّ عجيبى داشتم و خيلى از خداوند ترسيدم و چون مى دانم خداوند بخشنده است، به همين دليل استغفار كردم و از خود او كمك خواستم و اميدوارم بتوانم چيزهاى بهترى از اين كتاب ياد بگيرم.

مشهد مقدس - هنرستان حضرت حوّا عليهاالسلام

پ. ه - گ. ى 93-1392

ص: 105

42-بعد از خواندنِ اين كتاب تصميم بزرگى گرفتم ...

زنان باارزش هستند و هر كسى لياقت ديدنِ زيبايى آنان را ندارد و ... حجاب عزّتى بى پايان است اگر به درستى رعايت شود ...

بسمه تعالى

... در مجموع اين كتاب، گوهر ارزشمندى است كه نويسنده آن با قلم طلايى اش از احاديث گرانبهاى ائمّه اطهار عليهم السلام به رشته تحرير درآورده است.

در اين كتاب در مورد حجاب به كثرت سخن گفته شده و يادآورى نموده كه حجاب تنها اختصاص به زنان ندارد بلكه مردان نيز بايد رعايت آن را بنمايند.

در اين كتاب گفته شده كه: زنان با ارزش هستند و هر كسى لياقت ديدنِ زيبايى آنان را ندارد و همچنين بازگو شده كه حجابِ برتر چادر است.

ص: 106

و امّا در جواب سؤال اين كتاب كه: «حجاب عزّت است يا اسارت؟!» من در جواب اين جمله، فقط مى توانم بگويم: حجاب عزّتى بى پايان است، اگر به درستى رعايت شود!!!

امّا تأثيرات اين كتاب:

اين كتاب تأثيراتِ زيادى روى من گذاشته است... من در اين كتاب خواندم كه زنان نبايد با مردان غريبه جز در مواقع ضرورى صحبت كنند. واقعا من اين مسأله را نمى دانستم، يا اگر مى دانستم برايم مهم نبود؛ ولى وقتى اين كتاب را خواندم، فهميدم كه اشتباه مى كردم و تصميم بزرگى گرفتم...

و باز از اين كتاب آموختم كه: «انسان با رعايتِ حجاب خود را در امنيّت قرار مى دهد»، امنيّت و آرامش در اين جهان جز با حجاب ساخته نمى شود...

من با خواندن اين كتاب تصميم گرفتم كه جهان آخرتم را با بى حجابى، فداى اين دنياى فانى نكنم...

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ن. س - خ. ى 93-1392

ص: 107

43-در راه مدرسه سرم را پائين انداخته و به راه خود ادامه مى دهم

اين كتاب باعث شد كه وقتى پسرها با من حرف بزنند به آنها توجّه نداشته باشم ...

به نام خدايى كه جان آفريد ...

كتابى كه شما در اختيار ما گذاشتيد بسيار كتاب خوبى بود و خانواده مرا به شور و نشاط واداشت. مطالب اين كتاب در حجابِ من تأثير زيادى گذاشت و باعث شد به حجاب خود اهميّت بدهم. تصميم گرفتم كه هر وقت پسرهاى هوسران با من حرف بزنند به آنها توجّه نداشته باشم و در راه مدرسه، سرم را پايين انداخته و به راه خود ادامه دهم.

كتاب «حجاب عزّت است يا اسارت؟!» كتاب بسيار عالى بود و من از نويسنده كوشاى اين كتاب بسيار تشكّر مى كنم.

مشهد مقدس - مدرسه راهنمايى ميرزا جعفر سروقد

ى - ه - ن. ى 93-1392

ص: 108

44-چادر و حجاب حافظ من است

اين كتاب درس خوبى براى ما نوجوانان، بلكه همه مردم ايران است ...

به نام يگانه خالق هستى

ما نوجوانان در دوره حسّاس زندگى قرار داريم كه ممكن است خيلى زود تحتِ تأثير رفتار اجتماع يا احساساتِ خود قرار بگيريم.

خود من كه يك نوجوان هستم قبل از خواندن اين كتاب بر نفسِ خودم كنترل نداشتم و خيلى زود تحت تأثير احساسات قرار مى گرفتم. با مطالعه اين كتاب و خواندنِ نصيحت هاى بسيار مفيد، سخنان گوهربار اهل بيت عليهم السلام و حوادث و ماجراهاى عبرت انگيز كه درسِ خوبى براى ما نوجوانان و همه مردم ايران است، تغييرات زيادى كردم.

در حال حاضر، چادر و حجاب را حافظ خودم مى دانم،

ص: 109

تنها يار و همراهم خداست و از محبّت و مهرِ كانون گرم خانواده به خوبى بهره مى برم تا در دامِ جوانان گرگ صفت گرفتار نشوم و فريب احساسات كاذبشان را نخورم.

نوجوانى مانند من كه در كانون پُرمهر خانواده بزرگ شده اند چرا بايد فريب «دوستت دارم!» جوانان شيطان صفتى كه در كمينِ دختران نشسته اند را بخورند؟!

من از نويسنده اين كتاب آقاى محمّد صادق ذبيحى تشكر مى كنم و اميدوارم اين كتاب همانطور كه بر روى من اثر گذاشته بر روى تمامى نوجوانان نيز اثر بگذارد، ان شاءاللّه

مشهد مقدس - دبيرستان دخترانه سروقد

ف. ه . ب. ى 93-1392

هشدار به دختران

همه سر تا به پا يك گوش باشيد در اين عصر و زمان باهوش باشيد مبادا دست ناپاكان خائن بريزد شاخ و برگِ آبروتان ...

ص: 110

45-حجاب براى حفاظت زن از آسيب هوسرانان است

خداوند كه اين موجودِ زيبا، آسيب پذير و ارزشمند را آفريد و آن را به عنوان امانت به مردان سپرد، سفارش حفاظت آنها را نمود و از زنان نيز خواست تا مراقب خود باشند ...

بسمه تعالى

يادداشت من پس از خواندن كتاب

«حجاب عزّت است يا اسارت؟!»

از گذشته تا به امروز در بين مردم مرسوم بوده كه اشياء و اجناسِ گران قيمت خود را در مكانى كه مى دانند به آن آسيبى نخواهد رسيد قرار مى دادند و از آن به شدّت مراقبت مى كردند ...

در دنياى ما كسانى كه مى خواستند از همسران و زنان زيباى خود حفاظت نمايند، آنها را معمولاً در پرده ها و

ص: 111

كجاوه هاىِ پوشيده قرار مى دادند، زيرا زن در بُعد معنوى، اجتماعى، عاطفى و بُعد فرهنگى، مقام و ارزشِ زيادى دارد.

ما انسان ها وقتى كه چيز باارزش و گرانمايه را به كسى امانت مى دهيم به او سفارش مى كنيم كه از او حفاظت و مراقبت نموده تا آسيبى به آن امانت نرسد.

خداوند كه اين موجودِ زيبا، آسيب پذير و ارزشمند را آفريد و آن را به عنوان امانت به مردها سپرد، سفارش حفاظت آنها را نيز نمود و از زنان نيز خواست تا مراقب خود باشند.

و چون خداوند مى داند زن در چه شرايطى رشد مى كند، كمال مى يابد و به سعادت مى رسد و همچنين مى داند در چه شرايطى آسيب مى بيند، براى حفاظت او از آسيب هوسرانان محدوديت هايى درنظر گرفته است.

شما اگر جامى شيشه اى باارزش داشته باشيد آن را لب طاقچه قرار نمى دهيد، چون مى دانيد احتمالِ افتادن و شكستن آن وجود دارد. روى زمين نمى گذاريد، چون مى دانيد كثيف مى شود. آن را در حياط نمى گذاريد، چون

ص: 112

خطر سرقت وجود دارد.

خداوند هم به زنان امر كرده است از محل هايى كه احتمال آلوده شدن آنها به آسيب و آفت وجود دارد پرهيز نمايند، چنانچه اجازه نداده است با آرايش و خودنمايى در جامعه حضور پيدا كنند يا با مردان نامحرم ارتباط و اختلاط داشته باشند، همه اينها به منظور حفاظت اين الماس و جواهرِ ناب و باارزش مى باشد.

اى زن مؤمن قدر خود را بدان!

مشهد مقدس - دبيرستان الزهرا عليهاالسلام

س. الف - ح. ى 93-1392

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

زن جذّاب و دلبر است. هر كس زن مى گيرد او را در پوشش و حجاب (كامل) قرار دهد (تا مورد هوس و تعرّض بيگانگان قرار نگيرد).(1)

ص: 113


1- - غرر الحكم: 2/465.

46-جنگِ بدون سلاح

افسوس ما انسان ها، حتّى خود من، تا چيزى را تجربه نكنيم پى به واقعيت آن نمى بريم و در پايان جز اندوه و حسرتِ دنيا و آخرت چيزى باقى نمى ماند.

به نام خداى بى همتا

آرى! جنگِ بدون سلاح، جنگى بدون كشتار و خونريزى است در واقع جنگى است كه دشمن، اعتقادات ما را نشانه گرفته و با ترويج بى حجابى، بى عفّتى، به كارگيرى جاذبه هاى جنسى و ... مى خواهد بر ما پيروز شود!

متأسفانه! افرادى هم، عقل خود را زير پا گذاشته از شيوه جنگ غرب استقبال نموده و فرهنگ غربى را در زندگى خود پياده كرده و خود را از سنّت و روش هاى معنوى دين دور نموده و زير سلطه دشمن قرار گرفته اند! ...

ص: 114

پس بيائيد با افزايش آگاهى نسل جوان، از اين آسيب بكاهيم، ايمان خود را تقويت كنيم و سدّى شويم در برابر دشمنان؛ به اميد خدا ...

با مطالعه اين كتاب ...

تأثيرى كه اين كتاب در من داشت اين بود كه ارزش هاى درونى خود را بهتر شناختم و گوهرهايى را كه خداوند در وجود من قرار داده درك كردم و فهميدم كه آنچه را خداوند به ما انسان ها سفارش كرده براى سعادت خود ما است. امّا افسوس! ما انسان ها، حتّى خود من، تا چيزى را تجربه نكنيم به واقعيت آن پى نمى بريم و پس از تجربه جز اندوه دنيا و آخرت چيزى براى ما باقى نخواهد ماند.

اى كاش به نصيحت هاى اطرافيانمان توجّه مى كرديم و گرفتار ندامت و پشيمانى نمى شديم ...

اميدوارم خداوند بزرگ و رحمان از گناهان ما بگذرد و ما را ببخشد ...

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ز. ه. - ح. ى 93-1392

ص: 115

47-حجاب محدوديّت است براى چشمهاى شيطانى

حدّ و حدودِ محرم و نامحرم را فهميدم و چه وحشتناك است مجازات بى حجابى و بى عفّتى ...

به نام خداوند بخشنده مهربان

با مطالعه اين كتاب دريافتم كه حجاب صدفى براى مرواريد است. محدوديّت است براى چشمهاىِ شيطانى. دريافتم كه اسلام كامل ترين و راحت ترين دين است.

حدّ و حدودِ محرم و نامحرم را فهميدم و دريافتم كه چه وحشتناك است مجازات بى حجابى و بى عفّتى!

دريافتم كه بى حجابى، بى حيائى و صحبت با نامحرم، چه اثرات بدى دارد و باعث مى شود كه دنيا و آخرت خود را به آتش بكشيم.

ص: 116

فهميدم كه زن بهتر است مدير خانه باشد و به امور شوهردارى و تربيت فرزند بپردازد. بهتر است در خارج خانه كار نكند زيرا با اشتغال زن در خارج خانه زمينه آسيب پذيرى جدّى جامعه فراهم مى شود.

از خواندن اين كتاب دريافتم كه بعضى از صفات مانند: بخل، ترس و تكبّر كه از جمله بدترين صفات مردان است جزء بهترين صفات زنان در برابر نامحرم مى باشد.

و دريافتم كه حداكثر مقدار صحبت با نامحرم به هنگام ضرورت 5 كلمه است و همچنين فهميدم كه «جلباب» يا همان چادر، بهترين پوشش براى زنان است، والسّلام.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

م. ه. - ع. ر 93-1392

ص: 117

48-تا هنگامى كه نفس مى كشم، حجابم را حفظ خواهم كرد

بعد از خواندن اين كتاب بهترين دخترِ روى زمين هستم، چون بهترين حجاب را دارم ...

با ياد و نام خدا

من بعد از خواندن اين كتاب واقعا تصميم گرفتم براى هميشه و تا هنگامى كه نفس مى كشم حجابم را رعايت كنم، چون رعايت حجاب حكم قرآن و سنّت و عقل است و من از فكر و انديشه اين نويسنده فعّال تشكر مى كنم.

من قبل از خواندنِ اين كتاب، حجابم را رعايت مى كردم امّا بعد از خواندن اين كتاب بهترين دخترِ روى زمين هستم، چون بهترين حجاب را دارم و به خودم افتخار مى كنم و اميدوارم كه فريب شيطان و افراد شيطان صفت را نخورم.

ص: 118

به كسانى كه حجاب را دوست ندارند، يادآورى مى كنم كه (چادر و) حجاب بهترين و برترين حافظ انسان در وضعيّت آلوده كنونى است.

مشهد مقدس - مدرسه راهنمايى دخترانه سروقد

م. الف - ش. ى 93-1392

چادر تاج افتخار

بشنو از چادر كه در توصيف زن

تار و پودش با تو مى گويد سخن

در كلاس حفظ تقوا و شرف

دختران دُرّند و چادر چون صدف

حفظ چادر، حفظِ دين و مذهب است

شيوه زهرا عليهاالسلام و درس زينب عليهاالسلام است

حفظ چادر سدّ فحشا مى كند

رو سفيدى نزد زهرا عليهاالسلام مى كند

حفظ چادر، چاره ساز كارهاست

حافظ گل از هجوم خارهاست ...

ص: 119

49-اين كتاب تحوّل عظيمى در من ايجاد كرد!

پس از خواندن اين كتاب خودم را در چهره اى ديگر يافتم ...

به نام پروردگار مهربان

«حجاب مانند مرواريدى است كه

در دل درياها پنهان گشته است.»

حجاب يك امرِ واجب الهى است و از جمله تأثيراتى كه بر من و ديگران خواهد گذارد اين است كه:

1 - باعث مى شود از چشم نامحرم دور بمانيم.

2 - ارزشِ وجودى خودمان را حفظ كنيم.

3 - از وسوسه هاى شيطانى در امان بمانيم.

4 - از گناهانِ زيادى دورى نمائيم.

5 - بيشتر به ياد خداوندِ بلندمرتبه باشيم.

6 - زمينه خشنودى و رضايت پروردگار را در دنيا و آخرت فراهم نمائيم، چرا كه حجاب عزّت است نه اسارت!

ص: 120

اين كتاب تحوّل عظيمى در من ايجاد كرد، به گونه اى كه واقعا خودم را در چهره اى ديگر يافتم، چهره اى كه تا آن روز در خودم نديده بودم، در جلوى آئينه كه قرار مى گرفتم احساس مى كردم كه عوض شده ام، رفتارم، كردارم و محبّت كردنم تحتِ تأثير قرار گرفته بود.

سعى كردم دوستانم را از كلمات ارزشمند اين كتاب بهره مند سازم تا شايد آنها هم به گناهشان پى ببرند و به نحوى امر به معروف و نهى از منكر كرده باشم.

و در آخر از خداوند خواستم از گناهانى كه نادانسته انجام داده ام و حالا توبه كرده ام، از من درگذرد و مرا با مهربانان و خوبان محشور گرداند، ان شاءاللّه.

مشهد مقدس - دبيرستان شاهد نصرت

ز. ه . د. ن 93-1392

ص: 121

50-خداجون! ...

خداجون! از روزى مى ترسم كه مردم ايران از سنّت و دين خود دست برداشته و ...

به نام خداوند بى همتا

من پس از خواندن اين كتاب به عنوان يك فرزند ايرانى تا آخرين قطره خونم در برابر دشمنان اسلام خواهم ايستاد.

خداجون خوبم! همه مردم به الگوها و رفتارهاى كشورهاى غربى روآورده اند! ماهواره و رسانه ها، سبكِ زندگى و پوشش و رفتار مردم را تغيير داده است!

از تو خداى خوبم درخواست مى كنم كه به ما رحم كنى و روزگار سياه ما را تغيير دهى.

خداجون! از روزى مى ترسم كه مردم ايران از سنّت و دين خود دست بردارند و آمريكائى ها به ما بخندند! ...

ص: 122

پس خداجون! مثل هميشه يار و ياورِ ما باش.

به اميد روزى كه بيايد، پس براى ظهورش دعا كنيم:

اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِيِّكَ الفَرَج ...

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ز. ب - ش. ل 93-1392

خداوندا!

به پيشگاهت شكايت و ناله مى كنيم از فقدان و از دست دادن پيامبرت صلى الله عليه و آله وسلم و از غيبت و دورىِ امامِ مهربانمان و از فراوانى دشمنان و از كمى افرادمان و از فتنه هاى سختى كه بر ما وارد شده و از چيره شدنِ روزگار بر ما.

پس صلوات و درود بر محمّد و آلش فرست و ما را در همه اين نابسامانى ها يارى كن ...(1)

ص: 123


1- - فرازهايى از دعاى ارزشمند افتتاح.

51-با حجاب و عزّت زندگى مى كنم

من اين كتاب را خيلى دوست دارم، چون زمينه هدايتم را فراهم كرد ...

به نام خداوند مهربان

من يك دخترِ چادرى هستم. هر وقت بيرون مى رفتم، افسوس دختران بى چادر را مى خوردم، دخترهايى با موهاىِ زيبا و ناخن هاى بلند و جذّاب! با خودم مى گفتم، چادر من را اين طور جذاب نمى كند، پس بايد چادر را بردارم!

در يكى از روزها كه به مدرسه رفتم، كتابى به نام «حجاب عزّت است يا اسارت؟!» بين دانش آموزان توزيع شد و دانش آموزان پس از خواندن اين كتاب تحوّل عجيبى در رفتار و افكارشان ايجاد شد.

امّا من چون هنوز در فكرِ خودنمايى و جلوه گرى بودم، توجهى به مطالب اين كتاب نكردم، چادرم را برداشتم و

ص: 124

بدون چادر از خانه بيرون رفتم.

حسّ بسيار بدى سراسر وجودم را فراگرفت! همه نگاهم مى كردند و مورد توجّه مردم مخصوصا پسرهاى هوسران بودم!

يك مرتبه به خود آمدم و به ياد مطالب ارزنده كتاب حجاب و ماجراهاى تكان دهنده قربانيان بى حجابى و جلوه گرى كه در آن كتاب بازگو شده بود افتادم.

از كارى كه انجام داده بودم پشيمان شدم، قدرِ حجاب و چادرم را دانستم و به كتاب حجاب علاقه مند شدم.

من اين كتاب را خيلى دوست دارم، چون با خواندن مجازاتِ جلوه گرى و ديگر گناهان، زمينه هدايتم فراهم گرديد و متوجّه شدم خودنمائى، حرف زدن و ارتباط با نامحرم و هر چه زمينه آسيب پذيرىِ دختران را فراهم مى نمايد، اسارت است! و من نبايد با اسارت زندگى كنم! بلكه بايد اطاعت پروردگار را نموده و با عزّتى كه خداوند و پيشوايان دين براى يك دختر تعيين كرده اند بايد زندگى كنم.

ص: 125

من پس از خواندنِ مطالب اين كتاب سعى مى كنم دوستانى را كه با اسارت زندگى مى نمايند به راه درست راهنمائى كنم تا مانند خودم از يك زندگى با عزّت برخوردار بشوند، ان شاءاللّه.

حجاب عزّت است نه اسارت!

مشهد مقدس - مدرسه راهنمايى آهنچى

ف. ه. - آ. الف 93-1392

جوانا رَهِ طاعت امروز گير

كه فردا نيايد جوانى زِ پير

قضا روزگارى زِ من در رُبود

كه هر روزش از پى شب قدر بود

من اين روز را قدر نشناختم

بدانستم اكنون كه دَرباختم

ص: 126

52-با آرايش و زينت به خارج از منزل نمى روم

از كار كردن در خارج منزل پرهيز مى كنم زيرا باعث ارتباط با نامحرم مى شود و علاوه بر آن عاطفه مادرى بر اثر دورى از فرزندان از بين مى رود ...

به نام خدا

خلاصه برداشت من از كتاب حجاب عزّت است يا اسارت؟!

شيطان كه همواره در پى وسوسه انسان براى انجام اعمالِ ناشايست است، از شيوه هاى گوناگونى استفاده مى كند كه يكى از آنها نگاه به نامحرم است كه عاقبتى جز حسرت و پشيمانىِ طولانى مدت و گاهى دائمى ندارد و يكى از كيفرهاى آن پُر كردن چشم آنها از آتش است.

زناىِ چشم كه نگاه به نامحرم است وقتى سوزاننده تر مى شود كه مربوط به زن شوهردارى باشد كه به غير شوهر نگاه مى اندازد، در اين صورت همه اعمال نيك او از بين

ص: 127

رفته و تبديل به گناه مى شود و او نيز در هر دو جهان در آتش خواهد سوخت. يكى ديگر از وسوسه هاى شيطان، نداشتن پوشش و حفظ نكردن شئونات اسلامى و به نمايش گذاشتن اندام است.

اين گناه هنگامى صورت مى گيرد كه فرد از لباس هاى تنگ و نازك استفاده كند و برجستگى هاى بدن را نمايان كند كه قطعا عاقبتى جز عذاب و درد نخواهد داشت. امّا با پوشيدن چادر همه اين گناهان تبديل به ثواب خواهد شد. البتّه بايد توجّه داشت كه چادر بايد رنگ مشكى باشد چون رنگ مشكى رنگى است خاموش، صامت، نگاه شكن و نشانه هيبت، اُبهت و حافظ شخصيّت و متانت زن است.

مورد بعدى، آرايش و زينت زن است كه اگر براى همسرِ خود باشد هيچ مانعى ندارد، حتّى ثواب هم دارد. امّا اگر براى نامحرم باشد، باعث دلربايى مى شود و زمينه ايجاد گناه را فراهم مى سازد ...

بنابراين براى اين كه نامه اعمالم با خوبى ها پُر شود و جايى براى ثبت بدى ها و گناهان نداشته باشد، در قدمِ اوّل

ص: 128

بايد به نامحرم نگاه نكنم.

قدم دوم، ورزش هايى كه در ديدِ مردان نامحرم است و باعث نمايان شدن اندام مى شود انجام ندهم. از پوشيدن لباس هاى بدن نما خوددارى كنم. با آرايش و زينت به خارج از منزل نروم، زيرا جذّاب ترين قسمت بدن صورت است. از كار كردنِ در خارج از منزل بپرهيزم، زيرا باعثِ ارتباط با نامحرم مى شود و علاوه بر آن عاطفه ى مادرى در اثرِ دورى از فرزندان از بين مى رود. حتما از چادر براى حفظ متانت و شخصيّتم استفاده كنم.

هنگام صحبت (ضرورى) با نامحرم با عشوه صحبت نكنم. در مراسم هاى مختلط شركت نكنم. فقط در مواقع ضرورى به بيرون از خانه بروم، آن هم با حجاب كامل، تا حدّ امكان از زيورآلات استفاده نكنم.

مشهد مقدس - دبيرستان نرجس عليهاالسلام

م. ب - ع. ى 93-1392

ص: 129

53-اين كتاب زندگى مرا تغيير داد

با خود عهد بستم و به خود و خداى خود قول دادم، تا جايى كه مى توانم گناه نكنم ...

به نام خداوند بخشنده مهربان

با خواندن مطالبِ جالب و آموزنده اين كتاب، احساس مى كنم تحوّلى در من ايجاد شده است.

من تصميم گرفتم نماز خود را سر وقت بخوانم و آن را سبك نشمارم.

با خود عهد بستم و به خود و خداى خود قول دادم، تا جايى كه مى توانم گناه نكنم تا موجب خشنودى پروردگارم را فراهم نموده و خداوند گناهان مرا بيامرزد.

تصميم گرفتم با همسرم مهربان باشم و با او تندخوئى نكنم، او را دوست داشته باشم و هيچ فرد ديگرى را در قلبم

ص: 130

جاى ندهم و هميشه و همه جا فقط به ياد او باشم.

اين كتاب زندگى مرا تغيير داد.

با تشكر از توزيع كنندگان اين كتاب آموزنده.

مشهد مقدس - هنرستان بديع

ف. ه . م. ر 93-1392

محبّت به همسر

امام رضا عليه السلام فرمود: بعضى زنها براى شوهرشان بهترين غنيمت هستند: زنانى كه به همسرشان اظهار محبّت و مهربانى كنند.(1)

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود: بهترين زنان شما، زنهايى هستند كه نسبت به همسرانشان داراى عشق و محبّت باشند.(2)

امام رضا عليه السلام فرمود: هر زنى كه به شوهرش احترام كند و آزارش نرساند، خوشبخت و سعادتمند خواهد شد.(3)

ص: 131


1- - مستدرك: 2/532.
2- - بحارالانوار: 103/235.
3- - همان: 103/253.

54-زنِ باارزش، با تبليغات غربى ها، حجابش را كنار نمى گذارد

زن آنقدر باارزش است كه حاضر نيست حريم خود را بشكند و دوشادوش مردان در جامعه كار كند ...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

من از اين كتاب نتيجه گرفتم كه: زن مانند غنچه اى زيباست كه با چادر مشكى، گوهرِ وجود خود را از نگاه هاى هوس آلودِ جوانان حفظ مى كند زيرا هنگام آشكار شدن زيبايى هاى زن، غنچه وجودش در برابر هزاران تير مسموم شيطانى قرار مى گيرد و پى آمدهاى ناگوارى برايش ايجاد خواهد كرد.

زن مثل شيشه عطرِ خوش بويى است كه به محض باز شدن درب شيشه، بوى خوشش در فضاى جامعه مى پيچد و صدها جوانِ بالهوس را به منجلاب گناه مى كشد و چه بسا

ص: 132

ندامت هاى بى فايده اى كه پس از آن به وجود مى آيند.

زن آنقدر باارزش است كه حاضر نيست حريمِ خود را بشكند و دوشادوش مردان در جامعه كار كند و براى اندكى پول، عزّت خود را بفروشد و مهر و محبّتش را از خانواده اش دريغ كند.

زن آنقدر باارزش است كه حاضر نيست لحظه اى چادرش را از سرش بيندازد و با نشان دادنِ زينت خود به نامحرمان و سخن گفتنِ با ناز و عشوه، زمينه خشم پروردگارش را فراهم نمايد.

زن آنقدر باشرف است كه حاضر نيست همسرش لحظه اى از او دلگير گردد و با اين رفتارش حضرت زهرا عليهاالسلام

را خشمگين نمايد.

زن آنقدر باغيرت است كه حاضر نيست نادارى و بى پولى همسرش را به رُخ او بكشد و زندگى را به كام او تلخ نمايد.

زن آنقدر باارزش است كه حاضر نيست بدون اجازه شوهر از خانه خارج گردد و در آخرت در تنور آتش آويزان شود.

ص: 133

زن آنقدر فهميده است كه با تبليغات رنگارنگ غربى ها، حجابش را كنار نمى گذارد.

به اميد روزى كه همه زنان پيروى حضرت زهرا عليهاالسلام

شوند، ارزش خود را درك كنند و غنچه وجود خود را در برابر نامحرمان شكوفا نكنند... .

مشهد مقدس - دبيرستان نرجس عليهاالسلام

ع. ه . س. ى 1393

زنان با ارزش

امام صادق عليه السلام فرمود:

بهترين زنهاى شما زنى است كه وقتى شوهرش چيزى آورد سپاسگزارى نمايد و اگر چيزى نياورد، راضى باشد.(1)

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

...اگر مرد از همسرش راضى باشد، خداوند هم از آن زن راضى خواهد بود.(2)

ص: 134


1- - بحارالانوار: 103/239.
2- - مستدرك: 14/238.

55-در وضعيت كنونى از اسلام، تنها نام آن باقى مانده

من خوشحالم كه به عنوان يك مسلمان و شيعه اميرالمؤمنين عليه السلامحجاب خود را رعايت مى كنم ...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

پس از خواندن اين كتاب پيشنهاد من اين است كه: مسأله حجاب بايد در مدارس، تلويزيون، راديو و در مساجد كه تقريبا همه حضور دارند آموزش داده شود، زيرا در وضعيت كنونى از اسلام تنها نام آن باقى مانده است!

در كشور اسلامى ما، زمينه معرفى صحيح حجاب فراهم نشده است و با كمال تأسف، حضور زنان در اماكن عمومى، فيلم هاى سينمايى تجارى بى معنويت و سريال هاى سينمايى با حجاب نامناسب، زمينه تشويقِ مردم را به بى حجابى و بى بندوبارى فراهم مى نمايند.

من خوشحالم كه به عنوان يك مسلمان و شيعه

ص: 105

اميرالمؤمنين عليه السلامحجاب خود را رعايت مى كنم و رفتار حضرت زهرا عليهاالسلام الگوى من است نه رفتار غربى ها.

امّا باعث تأسّف است كه حضورِ زنان چادرى در همين شهر مذهبى مشهد مقدس در مقايسه با چند سال قبل به شدّت كم رنگ شده كه به نظر مى رسد در اين مسئله، با همّت عظيم بايد فرهنگ سازى و آموزش صورت گيرد.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ز. ه. - ح. ى 93-1392

خانم «ناديا بتول بخارى» خبرنگار پاكستانى:

... خانم هاى ايرانى به لحاظ چهره زيبا هستند و زن زيبا نبايد خود را در معرض ديد همگان قرار دهد ...

من 16 سال پيش به ايران آمدم، زنان ايرانى همان طلاهايى بودند كه در صندوقچه اى حفاظت شده بودند كه چشم هر كسى به آنها نيفتد، اما حالا وضع متفاوت شده؛ خانم هاى بى چادر در مشهد زياد ديدم.(1)

ص: 136


1- - روزنامه خراسان: 17957 تاريخ 23/7/1390.

56-حجاب پاسخى منفى است به چشمان هرزه مردان بالهوس

اگر به حجاب از ديدگاه غربى ها نگاه كنيم، در مى يابيم كه آنان حجاب بانوان را اسارت مى دانند ...

به نام خداوند مهربان

... يكى از قوانينى كه اسلام به منظور ارائه وظيفه دينى و اجتماعى و تأمين كمال و آسايش انسان بيان نموده، مسئله حجاب بانوان است. بحث حجاب يكى از مباحث مهم در مجموعه تكاليف دينى و قواعد با اهميّت روابط اجتماعى است كه آثار فراوانى در سلامتِ روحى و معنوى جامعه داشته و نقش فراوانى در تمام ابعاد زندگى و استحكام بنيان خانواده و رشد تربيتى آحاد اجتماع دارد.

مطالعه اين كتاب شايد قوّت قلبى باشد براى من و كسانى كه در امر مهمّ حجاب ثابت قدم بوده اند. اين كتاب به

ص: 137

من كمك كرد تا به خوبى بتوانم در راهى كه انتخاب كرده ام، محكم تر گام بردارم و هنگامى كه در جامعه قدم مى گذارم، حجاب را بخشى از گوهر وجودم احساس كنم.

اگر منِ نوجوان از جايگاه غربى ها به حجاب نگاه كنم مسلّما درمى يابم كه آنان حجاب را براى بانوان اسارت مى دانند! غربى ها با اينكه از مزاياى حجاب باخبرند، امّا به منظور رسيدن به اهداف خويش، حجاب را براى بانوان ايرانى بى ارزش جلوه مى دهند تا از اين راه، حياىِ بانوان ايرانى را نابود نمايند!

امّا بايد درست قضاوت كرد و حقيقت را گفت:

اسلام نامِ اين چادر را محدوديت نگذاشته، بلكه چادر پاسخى است منفى در برابر چشمان هرزه گروهى از مردان كه در جامعه حضور دارند. و در واقع، نقش چادر و حجاب اين است كه، ما را از آسيب هاى جامعه در امان مى دارد.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ز. ه. - ر. ش 93-1392

ص: 138

57-اگر امروز چاره جوئى نشود، فردا خيلى دير است

اين كتاب تحوّلى در من ايجاد كرد و تصميم گرفتم كه اگر تا به حال در حجاب خود سستى و كاهلى كرده ام، پس از اين در حجاب و رفت و آمدهايم بيشتر دقّت كنم ...

به نام خداوند مهربان

من كتاب حجاب را خواندم و هر صفحه از آن را كه مى خواندم بيشتر مشتاق بودم كه هر چه زودتر صفحه هاى ديگر آن را بخوانم و به نكات ارزنده آن كه در خصوص رعايت حجاب است، دست يابم.

من از خواندن مطالب كتاب حجاب احساس خوبى داشتم و تحوّلى در من ايجاد كرد. تصميم گرفتم كه اگر تا به حال در حجاب خود سستى و كاهلى كردم، از اين به بعد در حجاب و رفت و آمدهايم بيشتر دقّت كنم و اگر گناهى

ص: 139

مرتكب شدم، توبه كنم و به رحمت و مغفرت خداوند بزرگ اميدوارم.

دوست دارم كه اين كتاب به دست بانوان و دخترانى برسد كه چهره و اندام خود را در معرض نگاه هاى هوس آلود قرار داده و از لباس هاى مضحك استفاده مى نمايند. شايد با خواندن آن اندكى به خود آمده و براى خود شخصيّت و احترام قائل شوند تا در فرداى حسابرسى در پيشگاه خداوند قادر سربلند باشند و اگر امروز چاره جويى نشود، فردا خيلى دير است.

من معتقدم كه بايد كتاب هاى زيادى از اين قبيل در مدارس و دانشگاه ها توزيع شود تا دختران و پسران زيادى از اين كتاب ها استفاده نمايند، شايد بى حجابى در جامعه ما كم تر به وجود آيد.

آمين يا ربّ العالمين

مشهد مقدس - دبيرستان نرجس عليهاالسلام

ع. ه. - ب. ى 93-1392

ص: 140

58-از پوشيدن چادر خوشحالم

خدا را شكر مى كنم كه مرا مورد لطف خود قرار داد تا اين كتاب را بخوانم و از گناه دور شوم ...

به نام خدايى كه دوست ندارد بندگانش گناه كنند

وقتى اين كتاب را خواندم تازه فهميدم چقدر زمينه نارضايتى خدا را فراهم كرده ام و چقدر گناه انجام داده ام! من هميشه هنگام بيرون رفتن از خانه عطر مى زدم، امّا حالا ديگر از عطر فقط در مجالس زنانه استفاده مى كنم.

من با اتوبوس به مدرسه مى روم و در اتوبوس نگاه هاى زيادى بين زن و مرد نامحرم صورت مى گيرد. از روزى كه اين كتاب را خواندم، هميشه در اتوبوس كتاب مطالعه مى كنم يا ذكر مى گويم تا مرتكب گناه نشوم.

با پسرعمو، شوهر عمّه و بستگان نامحرم شوخى نمى كنم

ص: 141

و از اين كار راضى هستم. من انتخاب شده بودم كه اين كتاب را مطالعه كنم و از گناه دور شوم. خداوند را كه مرا مورد لطف خود قرار داد سپاس مى گويم. اميدوارم همه ما مورد لطف خداوند قرار بگيريم.

سعى مى كنم تأثيراتِ اين كتاب دائمى باشد و به تدريج بقيّه نكات را انجام بدهم. من در مدرسه راهنمايى از چادر استفاده نمى كردم، ولى با ورود به دبيرستان به اجبار پدرم چادر پوشيدم، امّا هميشه از چادرى بودن خجالت مى كشيدم و چادر را دوست نداشتم، امّا با خواندن اين كتاب اعتماد به نفس پيدا كردم و از چادر پوشيدن خوشحالم و خدا را بابت داشتن پدرى باغيرت و باتعصّب شكر مى كنم.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

س. ه. - م. ى 93-1392

دخترم!

شهد شيرين محبّت پروردگار و شور و احساست

در پيروى از حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام گوارا باد.

ص: 142

59-حقيقت زيباى چادر را پذيرفته ام

با خواندن اين كتاب در برابر پروردگار مهربان از رفتار خود احساس شرمندگى دارم...

به نام خداوند مهربان

با مطالعه اين كتاب فهميدم حجاب عزّت بزرگى است براى زنان. من با خواندن اين كتاب تصميم گرفته ام كه از چادر استفاده نمايم، چون حجاب و چادر ارزش و منزلت زنان را بيشتر و بهتر مى كند و حقيقت زيباى چادر را پذيرفته ام.

اين كتاب در مورد نامحرم نكاتى به من آموخته است، مثلاً نبايد با نامحرم شوخى كرد، يا با نامحرم نبايد خيلى صحبت كنيم و نگاه كردن به نامحرم كه از همه بدتر است و عاقبتِ خوشى ندارد.

اين كتاب درباره رفتار با همسران هم نكات جالبى

ص: 143

داشت. حال با مطالعه اين كتاب در برابر پروردگار مهربان از رفتار گذشته خود احساس شرمندگى دارم و چه زيباست ندامت و برگشت به دنياى پاكى و دور از گناه و استغفار و اميدوار بودن به گذشت و لطف پروردگار.

نكته آخرى كه مى خواهم يادآورى نمايم، اينكه زن نبايد در بين نامحرمان ورزش كند، ولى در جامعه ما اينطور نيست. زنان و دختران به مسابقاتِ خارجى اعزام مى شوند و در مسابقات جهانى شركت مى نمايند!

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ع. ه. - ق. ى 93-1392

دخترم! ندامت و استغفار و اميدوار بودن به لطف و رحمت پروردگار، گوارايت باد.

به فرموده رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم: هيچكس نزد خداوند، محبوبتر از جوانى كه پشيمان گرديده و توبه نمايد، نيست...(1)

ص: 144


1- - نهج الفصاحه: 186.

60-حجاب پوششى است كه زنان و دختران را از آسيب ها حفظ مى نمايد

مطالب اين كتاب را به خانواده ام نيز انتقال دادم و اميدوارم در آنها نيز تأثيرگزار باشد...

حجاب پوششى است كه زنان و دختران را از آسيب هاى مردان و پسران حفاظت مى نمايد و مردان و پسران را نيز از نگاه و گناه باز مى دارد.

حجاب كامل تنها چادر است، آن هم چادرى كه نازك نباشد و از سر و ته آن نزنيم تا بتوانيم راحت تر راه برويم، زيرا چادر براى راحتىِ روح و روان ماست.

مانتوهاى چسب و كوتاه، مقنعه و روسرى هايى كه باد آنها را مى برد و در دوره و زمانه ما معمول شده است، حجاب نيست.

ص: 145

حجاب تنها پوششِ اندام نيست، بلكه پوشش صدا از نامحرم و همچنين پوشش صدا از ارتكاب گناهانى مانند دروغ، فحش، غيبت، تهمت، خبرچينى و ... نيز مى باشد.

اين اشعار را خودم گفته ام:

دخترى بود كه در قعرِ سياهى گم شد

راه هايى كه برفت و زِ گناهان پُر شد

بود در راهِ سياهى كه به جهنّم واشد

ناگهان چشم را بگشود و غرق لبخندها شد

گلبانگ اذان آمد و با دلش هم ساز شد

با صداى آن موذّن زندگى آغاز شد

با مطالعه اين كتاب ... ياد گرفتم كه ياد بگيرم.

من با گناه هايى آشنا شدم كه انجام مى دادم و نمى دانستم گناه هستند. پس از خواندنِ اين كتاب با عذاب و مجازات آن گناهان آشنا شدم و از انجام آنها خوددارى كردم.

امامان معصوم عليهم السلام و سخنان زيبا و مقام ارزنده آن

ص: 146

عزيزان را بيشتر شناختم.

من مطالب اين كتاب را به خانواده ام نيز انتقال دادم و اميدوارم در آنها نيز تأثير گذاشته باشد.

من فهميدم كه حجاب و پوشش تنها براى زن ها نيست، مردها هم حجاب و پوشش هايى دارند.

تا امروز فكر مى كردم خدا بين من و برادرم تبعيض گذاشته و از اين مسأله ناراحت بودم، ولى حالا از اين تبعيض خوشحال هم هستم، چون من واقعا با برادرم متفاوت هستم ... و اين را خدا كه خالق ماست مى گويد.

با خواندن اين كتاب چيزهايى فهميدم كه از فهميدنِ آنها خوشحال هستم.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

م. ه. - م. ه 93-1392

ص: 147

61-حجابم را با همه وجود حفظ خواهم كرد

جوانان زيادى هستند كه فقط نياز به يك تلنگر كوچك دارند تا از خواب غفلت بيدار شوند...

با مطالعه اين كتاب احساس عجيبى پيدا كردم و چون از عذاب ها و عاقبت گناهانم خبر نداشتم به طور جدّى تصميم گرفتم توبه كنم و با كمك خداوند آنها را ترك كنم و حجابم را تا آنجا كه ممكن است با همه وجودم حفظ نمايم.

به نظر من جوانان زيادى از جمله دختران زيادى هستند كه فقط نياز به يك تلنگر كوچك دارند تا از خوابِ غفلت و بى خبرى بيدار شده و به راه راست هدايت شوند.

به نظر من مدرسه نقش زيادى در پرورش جوانان دارد. چنانچه مربيان قبل از هر چيز احكام و دستورات دين را به آنان آموزش دهند جامعه دچار بى بند و بارى نمى شود.

ص: 148

و در پايان به نظر من حجاب عزّت است نه اسارت.

ممكن است كه در حجاب سختى هايى وجود داشته باشد، امّا مى تواند زنان و دختران را از بلاهاى جامعه امروزى حفظ نمايد و مسلّم است كه چادر ساده و مشكى حضرت فاطمه عليهاالسلام بسيار زيباتر از مانتوهاى تنگ امروزى

است.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تدين

ر. ه. - ق. ى 93-1392

چادر مشكى و ساده

امّ سلمه از زنان بزرگوار پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم مى گويد:

هنگامى كه آيه حجاب نازل شد، زنان انصار، عبا (چادر) مشكى بر سر كردند.(1)

ص: 149


1- - درالمنثور: 5/221 و تفسير ابن ابى حاتم: 10/204.

62-با خواندن اين كتاب از خواب 16 ساله بيدار شدم

كسى كه خوابه مى شود بيدارش كرد، ولى آدمى كه خودش را به خواب زده، هيچ وقت نمى شود بيدارش كرد ...

با مطالعه اين كتاب اطلاعات زيادى درباره حجاب به دست آوردم و عذاب هايى كه در اين كتاب براى زنان بى حجاب و گناه كار نوشته بود، واقعا دست و پايم را لرزاند و واقعا ترسيدم.

با خواندن اين كتاب انگار تازه از خواب 16 ساله بيدار شدم. ياد جمله زيبايى افتادم كه مادرم هميشه مى گفت: «آدمى كه خوابه مى شه بيدارش كرد، ولى آدمى كه خودشو زده به خواب، هيچ وقت نمى شود بيدارش كرد... »

همچنين در اين كتاب اشاره كرده است:

علاوه بر حفظِ حجاب و عفّت بايد راه رفتن و نگاه كردن

ص: 150

و حدّ و مرز حرف زدنِ با نامحرم را رعايت كنيم و همه و همه اين دستورات به نفعِ ماست و خودمان در امنيّت هستيم و به سلامتِ روانى جامعه كمك مى كنيم.

در اين كتاب وظايف زن نسبت به مرد و همچنين وظايف مرد نسبت به زن بازگو شده كه با رعايت آنها مى شود درباره وظايف مان نسبت به همسرِ آينده مان آماده شويم و زندگى خوبى داشته باشيم.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ن. س - الف. م 93-1392

اميد آنكه دختران و پسران بتوانند با ازدواج و تشكيل خانواده، از انس و محبّت و آرامش برخوردار گرديده و از زندگى پر بركت اميرالمؤمنين و فاطمه زهرا عليهماالسلام الگو بگيرند.

ص: 151

63-اين كتاب شيرين تر از همه كتاب هايى است كه خوانده ام

هيچ چيز شيرين تر از عشق الهى و نزديك شدن به پروردگارى كه اين چنين مهربان است، نيست.

به نام خدايى كه بودن فقط شايسته اوست

با عرض سلام و تشكّر از تمام عزيزانى كه در نوشتن اين كتاب سهيم بوده اند. من دخترى 17 ساله هستم كه تاكنون كتابى اين چنين برايم تأثيرگذارى نداشته است. تاكنون كتاب هاى زيادى را مطالعه كرده ام، امّا اين كتاب شيرين تر از همه بوده، هر چند با دنياى امروزى، انجام اين همه كارها كه در كتاب مطرح شده است سخت است، امّا من تصميم گرفته ام كه همه آنها را انجام دهم. از اين كتاب دريافتم كه:

هيچ چيز شيرين تر از عشق الهى و نزديك شدن به پروردگارى كه اين چنين مهربان است، نيست.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ز. ا. ش. ر 93-1392

ص: 152

64-زندگى ام را دوباره آغاز مى نمايم

از نويسنده اين كتاب تشكّر مى كنم كه راه بهشت و جهنّم را به ما نشان داد ...

من دخترى خودخواه بودم و نسبت به مردان غرور زيادى داشتم. دوست نداشتم از شوهرِ آينده ام اطاعت كنم. اصلاً موافق نبودم دخترها زود ازدواج كنند و درخواست همسرانشان را اطاعت نمايند!

دوست داشتم در بيرون خانه كار كنم و مانند يك مرد آزاد و مستقل باشم و كسى در كارهايم دخالت نداشته باشد. خودم بر زندگى تسلّط داشته باشم و با همسر آينده ام با خشونت و تندى رفتار نمايم!

حدّ خود را نسبت به نامحرمان (نزديكان) رعايت نمى كردم. فكر مى كردم شوخى و مزاح با نامحرمانى كه نسبت به من خويشاوندى دارند، گناهى ندارد!

ص: 153

ولى مطالعه كتاب «حجاب عزّت است يا اسارت؟!» بر افكارى كه داشتم تأثير زيادى گذاشت و پس از آگاهى از عذاب هاى شديدى كه خداوند براى افرادى مانند من قرار داده است، با همه سختى هايى كه در تغيير رفتارم احساس مى كردم، سعى نمودم همه افكارم را به كلّى عوض كنم.

پس از خواندن كيفرِ عذابِ شوخى با نامحرمان، تمام بدنم لرزيد و تصميم گرفتم در برابرِ پروردگار معبودم توبه كنم و زندگى ام را دوباره آغاز نمايم.

از نويسنده اين كتاب بسيار تشكّر مى كنم كه با نوشتن و انتشار اين كتاب زمينه شناخت دنيا و آخرت ما را فراهم نمود و با مطالب آموزنده خود راه بهشت و جهنّم را به ما نشان داد.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ز. ب. ج. ى 93-1392

ص: 154

65-چادر، انسان را از شرّ انسان هاى هوس باز حفظ مى نمايد

من چادر را اصلاً دوست نداشتم و دوست داشتم مثل بقيه مانتويى و آزاد باشم! امّا بعد از خواندنِ اين كتاب ديدگاهم عوض شد ...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

من در يك خانواده مذهبى بزرگ شده ام كه رعايت حجاب و چادر پوشيدن در آن خانواده بسيار اهميّت دارد. من چادر را به اجبار مى پوشيدم و اصلاً آن را دوست نداشتم.

دوست داشتم مثل بقيه دوستانم مانتويى و آزاد باشم، چون پوشيدن چادر به من تحميل شده بود و به اين باور قلبى نرسيده بودم كه چادر انسان را از گناهان حفظ مى نمايد. با اين حال چون از يك خانواده مذهبى بودم، دوست داشتم ديدگاهم در مورد چادر عوض شود و اگر كسى

ص: 155

از من سؤال نمايد، چرا چادرى هستى؟ از صميم قلب بگويم: «چادر را دوست دارم» و دوستانم را نيز به چادر پوشيدن تشويق كنم.

تا بالاخره اين كتاب را در مدرسه به من دادند، خيلى خوشحال شدم كه مى توانستم آن را بخوانم و فكر مى كردم كه شايد اين كتاب بتواند مرا به آن باور قلبى درباره چادر برساند. خوشبختانه بعد از خواندن اين كتاب ديدگاهم نسبت به چادر پوشيدن عوض شد. چادر را به عنوان يك وسيله دست و پاگير تلقّى نمى كنم، بلكه آن را به عنوانِ محافظى از شرّ انسان هاى هوس باز مى دانم و خدا را شكر مى كنم كه توانستم به آرزوى خودم برسم و چادر را دوست داشته باشم.

مشهد مقدس - دبيرستان نرجس عليهاالسلام

ف. ه. - ك. ى 93-1392

ص: 156

66-به معجزات حجاب پى بردم

چه ارزشى دارد كه ما دختران به خاطر اينكه ديگران لذت ببرند، خود را خوار و ذليل كنيم و آن دنيامان سياه ...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

وقتى اين كتاب را باز كرده و مطالعه كردم واقعا متحوّل و دگرگون شدم. تازه فهميدم كه خيلى از جاها را اشتباه كرده ام. واقعا از نتيجه اعمالم در آخرت ترسيدم و تمام وجودم را وحشت فراگرفت.

با خودم گفتم: چه ارزشى دارد كه ما دختران به خاطر اينكه ديگران لذت ببرند، خود را خوار و ذليل كنيم و آن دنيامان سياه...

من به شخصه از اين كتابِ كوچك درس هاى بسيار

ص: 157

بزرگى را آموختم كه هرگز آنها را از ياد نمى برم و به معجزات اين امر خالص (حجاب) پى بردم ...

هميشه و هميشه دلم مى خواهد حجاب داشته باشم، چرا كه مهم حرف زدنش نيست، آنچه مهمّ است عمل است...

به اميد آنكه همه اين حس را داشته باشند.

مشهد مقدس - 125

م. ى - ى. ى. 93-1392

به عمل كار برآيد...

اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود:

كسى كه عمل ندارد، پاداش ندارد. علم بدون عمل، درخت بدون ميوه و ثمر است. مؤمن به عمل خود مؤمن است (نه تنها به زبان). شرافت در پيشگاه پروردگار به نيكوئى عمل است، نه به نيكوئى گفتار.(1)

ص: 158


1- - غرر الحكم: 2/ صفحات 203 تا 216.

67-همه اعضاء بدن بايد حجاب داشته باشند

در اين كتاب به آثار مخرّب اشتغال زنان در جامعه كه يكى از آنها بيكارى بسيارى از مردان است اشاره شده است...

به نام خداوند بخشنده مهربان

حجاب تنها پوشاندن بدن نيست، بلكه اعضاء بدنمان نيز بايد حجاب باطنى داشته باشد تا جامعه و خانواده سالم و خدايى داشته باشيم.

مثل چشم كه حجابش نگاه نكردن به نامحرم و چيزهاىِ حرام است و مثل گوش كه حجابش گوش ندادن به غيبت و موسيقى و... مى باشد و همچنين زبان و ديگر اعضاء كه هر كدام حجاب خاص خود را دارند.

در اين كتاب آثار بسيار مخرّب بى حجابى و بدحجابىِ بانوان و آقايان در جامعه بازگو شده و همچنين وظايف مردان و زنان را نسبت به يكديگر بيان كرده است.

ص: 159

پسران و دختران نوجوان و جوان را از آسيب هاى هوسرانان و گرگ هاى جامعه با بيان چند ماجراى غم انگيز و آموزنده آگاه ساخته و به آنان آموخته است كه از دين و حجاب و عفّت خود چگونه حفاظت نمايند.

در اين كتاب به آثار مخرّب اشتغال زنان در جامعه كه يكى از آنها بيكارى مردان كه مسئول و سرپرست خانواده هستند، اشاره شده است...

مشهد مقدس - دبيرستان عطيّه

ف. ه - د. ى 1392

رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

جهاد زن به اين است كه خوب شوهردارى كند.(1)

بهترين كار براى بانوان، شوهردارى كردن، خانه دارى، تربيت فرزند و مديريت امور خانه و خانواده است.

ص: 160


1- - بحارالانوار: 103/247.

68-مى خواستم هنرپيشه سينما باشم، امّا ...

من دانش آموز 14 ساله هستم. قصد داشتم هنرپيشه سينما بشوم، امّا پس از خواندن اين كتاب...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

حجاب، كلمه اى كه متأسّفانه امروز به ندرت شنيده مى شود! اين كتاب كه بر مبناى گفتارِ بزرگان و پيشوايان دين ما نوشته شده است، بيانگر حقايقى است كه امروز اين حقايق از بين رفته است!

اى كاش مى شد كارى كرد كه تمام زنان و دخترانِ به ظاهر مسلمان را با مسلمانان واقعى روبه رو كرد!

اين كتاب به ما مى گويد كه چگونه از خطرها و مشكلاتِ اين دنيا و عذاب آن دنيا در امان باشيم.

ص: 161

امّا نظر من در مورد اين كتاب:

من دختر دانش آموز 14 ساله اين مدرسه هستم. قصد داشتم تحصيلاتم را تا جايى كه امكان داشته باشد ادامه دهم و شغل آينده ام را هنرپيشه سينما انتخاب كرده بودم.

امّا پس از خواندن اين كتاب وقتى كه فهميدم كه اسلام مى خواهد منِ دختر مسلمان حجاب كامل داشته باشم و كار بيرون خانه انجام ندهم و در مكان هايى كه بيشتر مردها حضور دارند نباشم و با نامحرمان سروكار نداشته باشم، حريم خودم را حفظ نمايم و در سنين مناسب ازدواج كنم، نظرم عوض شد.

چون مى توانم به مقدار لازم درس بخوانم و سپس به دور از نگاه هاى نامحرمان با مهريه كم وارد زندگى شده و خوشبخت باشم.

ما دختران مى توانيم نه پشيمان شويم و نه حسرت بخوريم، فقط كافيه نگاهمان را حفظ كنيم و به هر كس نگاه نكنيم.

ص: 162

پس از خواندن اين كتاب فهميدم كه اگر به جاى مانتويى بودن، حجاب كامل (جلباب) داشته باشم از نگاه هاى نامحرمان هوسران در امان خواهم بود.

امّا اولش ناراحت شدم. چون فكر مى كردم دستورات دين مانع پيشرفت زنان در جامعه است و نمى خواهد ما به وطن مان خدمت كنيم، ولى وقتى كه با دقّت بيشتر مطالب كتاب را خواندم فهميدم بدون اشتغال در خارج خانه هم مى توانم به ايران عزيز خدمت كنم و باز مى توانم بدون اينكه كوچكترين گناهى انجام دهم به وظايف دينى ام عمل كنم حتّى بدون خارج شدن غيرضرورى از خانه.

اى كاش اين فرهنگ اصيل دينى در جامعه ما جا بيفتد و از تقليد كشورهاى غربى پرهيز نمائيم و من به اين باور رسيدم كه براى اصلاح فرهنگ كشورِ عزيزمان، اوّل بايد از خودم شروع كنم و من تمام تلاشم را مى نمايم.

اين كتاب ارزشمند و آموزنده براى من و امثال من واقعا

ص: 163

لازمه، ممنونم.

يا امام رضا...

مشهد مقدس - دبيرستان عطيّه

ص. ه. - ش. ى 93-1392

دخترم!

آفرين! هزاران آفرين! كه با يك تلنگر به فطرتِ پاك و خدايى خود بازگشته و به جاى هنرپيشگى در فضاى آلوده و مسموم، در آغوشِ پُرمهر و محبّتِ فاطمه اطهر حضرت زهرا عليهاالسلام قرار گرفته و دريافتى كه: «حجاب همان چادرى است كه صديقه اطهر عليهاالسلام

پشت در خانه سوخت تا از دين و ولايت دفاع نموده و آنگاه نگذارد، حجاب و چادر را به دشمن بسپاريم».

شهد شيرين اطاعت پروردگار و پيروى از راه و روش فاطمه زهرا عليهاالسلام گوارايت باد و پايبنديت و پايبندى

همه دختران با ايمان به حجاب و عفاف پايدار و هميشگى باد.

ص: 164

69-در هيچ شرايطى چادر خود را كنار نمى گذارم

به نمازم بيشتر اهميّت مى دهم، چرا كه خدا مى خواهد من به سويش بروم و با خداى خود گفتگو كنم ...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

بعد از خواندنِ اين كتاب ايمانم قوى تر شد، به خداىِ خودم نزديك تر شدم و به اعمال صالح لبخند زدم.

تا ديروز فكر مى كردم دين اسلام و خدا براى زندگى هاى ما در دنيا خيلى سخت مى گيرد، امّا نمى دانستم اين سخت گيرى ها در آينده چه ثمرات خوبى به دنبال دارد.

از اين پس در هيچ شرايطى چادر خود را كنار نمى گذارم و براى كيف ها و لذّت هاى الكى و نگاه به نامحرم، ديدگانم را تباه نمى كنم.

از خنده كردن در جامعه و بيرون رفتن هايى كه باعثِ

ص: 165

گناه مى شود و تا به حال فكر مى كردم خيلى هم خوب و جالب است، پرهيز مى كنم.

به نمازم بيشتر اهميّت مى دهم، چرا كه خدا مى خواهد من به سويش بروم و به گفتگو با خداى خود بپردازم.

از خدا مى خواهم توفيق علم و ادب عالى، حجاب زيبا و مؤثر و توفيق محافظت از همه اعضايم را به من عنايت فرمايد تا براى خوشبختى و عاقبت به خيرى خود تلاش نموده و فردى صالح در جامعه باشم، نه فردى فاسد و گناهكار.

خدايا! توفيقم ده و كمكم كن.

مشهد مقدس - دبيرستان شاهد نصرت

ن. س. ك. ى. 93-1392

ص: 166

70-دخترى چادرى شدم

من از اين كتاب آنقدر چيز آموختم كه نمى توانم در يك برگ بنويسم، حداقل 5 تا 6 برگ لازم است...

به نام خداى مهربان

من از اين كتاب آموختم كه چادر نه تنها باعث زيبايى و زينت زن مى شود، بلكه از زن دفاع مى كند تا از مزاحمت افراد بالهوس در امان باشد ...

من از اين كتاب آنقدر چيز آموختم كه نمى توانم در يك برگ بنويسم، حداقل 5 تا 6 برگ لازم دارد. من قبل از اينكه اين كتاب را بخوانم دخترى مانتويى بودم ولى با خواندن اين كتاب، دخترى چادرى شدم.

از نويسنده اين كتاب ممنونم كه اين كتاب را در اختيار

ص: 167

ما دختران جوان گذاشت.

مشهد مقدس - راهنمائى آهنچى

ف. ه. - د. ش 93-1392

چادر، نمادى از حجاب و عفافِ فاطمه زهرا عليهاالسلام

پيروى از صديقه اطهر عليهاالسلام در گروى آن است كه دختر و زن مسلمان، حق آن بزرگوار را پاس دارد و از چادر، عفاف و حرمتش حراست كند و با رعايتِ پوشش كامل در همه شئون زندگى، نمادى از عفّت و عصمت حبيبه خدا فاطمه زهرا عليهاالسلام باشد.

اى زن به تو از فاطمه اين گونه خطاب است

ارزنده ترين زينت زن حفظِ حجاب است

ص: 168

71-با حجاب خود ضربه اى بر دهان شيطان بزنيم

كج رفتارى زنان در مورد زينت بخشيدن به صورت خود، خوشبو كردن و نازك كردن صداى خود، باعث نگاه نامحرم و تحريك جوانان مى شود ...

به نام خداى بى همتا

حجاب در تمامى زمان ها از گذشته تاكنون وجود داشته است و اينكه در تمامى دوران افرادى وجود داشتند كه خواهان كنار زدنِ عفّت زنان بوده اند بر همه روشن است.

در زمان ما نيز افرادى سعى در ترويج عادت هاى غربى دارند و مى خواهند اين فرهنگ غلط را گسترش داده و نه تنها زنان بلكه مردان را نيز مورد تهاجم استعمار قرار دهند.

در وضعيت فعلى وظيفه افراد در برابر هجمه بى امان دشمن همان سفارش خداوند يعنى امر به معروف و نهى از منكر است و بايد توجّه داشت كه ريشه و اساس تمامى

ص: 169

نابسامانى ها و عدم كنترلِ غرايز جنسى، بى حجابى زنان و مردان است كه زمينه طلاق و بى آبرويى خانواده ها و شايد خودكشى افراد را فراهم مى نمايد.

كج رفتارى زنان، زينت بخشيدن به صورت خود، خوشبو كردن و نازك كردن صداى خود، باعث نگاه نامحرم و تحريك جوانان مى شود!

درست است كه زنان مانند مردان تمايل به بيرون رفتن و در جامعه بودن را دارند، ولى اين مسأله موجب نمى شود كه زنان با ظاهر آراسته و لباس هاى نامناسب در بين افراد قرار گيرند! ...

چشم ها را بايد شُست، جور ديگر بايد ديد...

با مطالعه اين كتاب دريافتم كه بهشت و جهنّم آنگونه كه فكر مى كنيم آسان نيست و هر كارى كه امروز انجام مى دهيم توشه آن جهان است. صحيح نيست هر كارى كه انجام مى دهيم فقط جمله: «خدا ما را مى بخشد» را بر زبان بياوريم!

اين كتاب ندانسته هايى را كه با علامت سؤال پُر كرده بودم پاسخ گفت و فهميدم افرادى دانسته يا ندانسته، خوب

ص: 170

يا بد، پايمال شده اند! و اين مى تواند درس خوبى باشد براى كسانى كه در همان راهى قدم مى گذارند كه آنان تجربه كرده اند. با مطالعه اين كتاب دريافتم كه مى شود هنگامى كه در خيابان هستيم براى لحظاتى كور و كر و لال شده و با حجاب خود ضربه اى بر دهانِ شيطان بزنيم.

ديگر تأثيرات اين كتاب را بايد بگذاريم به پاىِ عمل.

خدايا چنان كن سرانجام كار

تو خشنود باشى و ما رستگار

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ك. ر - ا . ى 93-1392

مهار چشم، گوش و دل

قرآن مجيد:

به درستى كه گوش و چشم و دل

مورد پرستش قرار گرفته و بازخواست مى شوند.(1)

ص: 171


1- - اسراء: آيه 36.

72-اين كتاب در خودم و پدر و مادرم تأثير داشته ...

وقتى كه به ديدنِ اقوام مى رويم، اين كتاب را با خود مى برم، آنها هم مى خوانند و لذّت زيادى مى برند ...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

من تا به حال كتابى به اين خوبى نخوانده بودم. من و خانواده ام از اين كتاب خيلى لذّت برديم. مطالب اين كتاب تأثير زيادى در من داشته و بعضى مسائل را كه نمى دانستم از اين كتاب ياد گرفتم.

مثلاً نمى دانستم شوخى و خنده با نامحرم گناه دارد. براى همين با شوهر خاله ام گاهى شوخى مى كردم. امّا اين كار را كنار گذاشتم.

پدر و مادرم نيز پس از خواندنِ اين كتاب روابط شان نسبت به يكديگر خيلى بهتر شده و به يكديگر احترام

ص: 172

مى گذارند و حتّى به من و برادرم بيشتر اهميّت مى دهند.

وقتى به ديدن اقوام مى رويم، اين كتاب را با خود مى برم، آنها هم مى خوانند و لذّت زيادى مى برند و در نظر دارند كه اين كتاب را تهيه كنند.

خواهشى كه دارم اين است كه كتاب هايى مانند اين كتاب را در اختيار ما بگذاريد تا بهتر و بيشتر با وظايف خود آشنا شويم.

مشهد مقدس - دبيرستان عطيّه

م. ا - م. ى 93-1392

مجازات شوخى با نامحرم

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

...كسى كه با زن نامحرم (خودى يا بيگانه) شوخى و مزاح كند، به هر كلمه اى كه در دنيا با او شوخى كرده باشد، خداوند او را هزار سال در قيامت حبس فرمايد.(1)

زنانى كه با مردان شوخى و خنده نمايند نيز موردِ مجازاتِ شديد پروردگار قرار خواهند گرفت.

ص: 173


1- - مجموعه آثار مرحوم محدّث قمى: 1/418.

73-با داشتن حجاب مزاحمتى پيش نخواهد آمد

اميدوارم كه مانند بانوى دو عالم حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام كه خود را از مردِ نابينا پوشاند، بتوانيم پوشش و حجاب خود را رعايت كنيم.

خواهرم! با داشتن حجاب مزاحمتى برايت پيش نخواهد آمد و تا وقتى چادر بر سر دارى مانند مرواريدى هستى كه در صدف هست! و اگر چادر و حجابت را كنار گذاشتى مانند گلى مى شوى كه پَرپَر مى شود و گرفتارِ دامِ مردان شكارچى و هرزه مى شوى. نگذار فريبت دهند و پرپرت كنند و به سراغ ديگرى بروند. خواهرم! مواظب خودت باش كه:

حجاب عزّت است نه اسارت!

من شخصا اين كتاب را مطالعه كردم و احساس عجيبى به دست آوردم. من كتاب حجاب را چندين بار مطالعه كردم

ص: 174

و هر بار نكات ارزنده ترى در خصوص رعايت بهتر حجاب، راه رفتن، نگاه كردن و چيزهاى زياد ديگر آموختم.

دختران و پسران امروزى سنّت هاى دينى و مولاى خود امام زمان عليه السلام را به كلّى فراموش كرده اند و غرقِ در درياى بيكران گناه شده اند.

به نظر من حجاب عزّت و سربلندى زنان و مردان است و در كتاب حجاب ثابت شده كه حجاب زنان تنها پوشش ظاهرى نيست، بلكه كيفيّت نگاه، برخورد، حركت و حتّى سخن گفتنِ زنان نيز جزو حجاب مى باشد.

اميدوارم كه مانند بانوى دو عالم حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلامكه

خود را از مردِ نابينا پوشاند، بتوانيم پوشش و حجاب خود را رعايت كنيم.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ا. ه. - ا. ى. 93-1392

ص: 175

74-الگويم را زندگىِ حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام قرار خواهم داد

قسم ياد مى كنم كه بيشتر پدر و مادرها اين كار ارزشمند شما را تحسين نموده و شما را دعا مى كنند...

به نام و ياد خداوندى كه

در همه گرفتارى ها مرا يارى كرد

من با مطالعه اين كتاب از بيشترِ مسائل شرعى خود كه از آنها بى خبر بودم آگاه شدم...

مطالب ارزشمند اين كتاب براى همه دختران آموزنده و لازم است در زندگى روزمرّه خود از آنها استفاده نمايند، در دام شيطان ها گرفتار نشده و فريب پسرها را نخورند.

زندگىِ ارزشمند حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام را الگوى خود قرار داده تا دنيايى آرامش بخش و آخرتى زيبا داشته باشند.

ص: 176

مطالب اين كتاب آنقدر تأثير در زندگى من داشته كه حدّ و حصر ندارد. از نويسنده ى اين كتاب كمال تشكّر را دارم كه ما را با راه و روش پيامبر بزرگوار و امامان معصوم عليهم السلام آشنا نمود تا سرمشقِ زندگى ما باشند.

قسم ياد مى كنم كه بيشتر پدر و مادرها اين كار ارزشمند شما را كه باعث كاهش بى حجابى گرديده، تحسين نموده و شما را دعا مى كنند.

كتاب شما هيچ كم و كسرى نداشت. من را عفو كنيد.

خدا يار و همراه شما.

مشهد مقدس - دبيرستان عطيّه

م. ه. - ح. ى 93-1392

عنايت و لطفِ مولاى مهربانم امام زمان ارواحنا فداه و همچنين دعاى خير شما عزيزان، بهترين و برترين پاداش نگارنده مى باشد و از اين دنياى بزرگ و همه شئون آن برايم شيرين تر است. برايتان آرزوى مؤفقيّت و خوشبختى مى نمايم.

ص: 177

75-حجاب عزّت، حيات، سربلندى و مؤفقيّت است

من سعى مى كنم به عنوان يك دختر مسلمان، حيا، عفاف و حجاب خود را در جامعه اسلامى، روز به روز بيشتر كنم ...

به نام خداوند بخشنده مهربان

كتاب حجاب از نظر من كتاب كامل و مناسب براى جامعه كنونى مى باشد. من با هر بار خواندن اين كتاب به نكات جديدى دست يافتم.

اين كتاب بايد به دست همه نوجوانانى كه مانند من از خيلى چيزها خبر ندارند برسد. مواردى كه به عنوان عذاب و مجازاتِ گناهكاران بود، واقعا تكان دهنده است.

من سعى مى كنم به عنوان يك دختر مسلمان، حجاب، حيا و عفاف خود را در جامعه اسلامى، روز به روز بيشتر كنم و از خداى مهربان مى خواهم كه مرا در اجراىِ كامل اين

ص: 178

عهد يارى كند تا بتوانم گذشته اى را كه داشته ام فراموش كرده و به سوىِ آينده اى روشن تر گام بردارم.

از تمامى عزيزانى كه در تهيّه اين كتاب زحمت كشيده اند تا به دست ما برسد كمال قدردانى و تشكر را دارم.

حجاب مايه عزت، حيات، سربلندى و موفقيّت است.

اين دست آوردِ ارزنده نه تنها براى من و توست، بلكه براى يك جامعه است، بله... جامعه اسلامى

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

الف. م - ك. ى. 93-1392

پروردگار مهربان!

خداوندا! من به عفو واسعت دست اميد دراز كرده ام و به ذيل كرم و احسانت چنگ زده ام، پس اى خداى مهربان راهم ده، نااميدم نكن و به نااميدى و زيانكارى مبتلايم نساز.(1)

ص: 179


1- - فرازهائى از مناجات امام چهارم عليه السلام مناجات خمس عشر.

76-كشورهاى غربى سعى دارند جوانان ما را نابود كنند!

جوانان در انتظار تلنگرى بودند تا آنها را از خواب غفلت بيدار كند و اين كتاب توانست اين كار را بكند!

به نام خداوند مهربان

با مطالعه اين كتاب احساس عجيبى به من دست داد و از خداوند و عذاب هاى آخرت ترسيدم و از خواندنِ حوادثِ تكان دهنده به خود لرزيدم.

به درگاه خداوند رحمان و رحيم توبه كردم و از خداوند خواستم اگر تا حالا بى حجاب بوده ام و يا كار ناشايستِ ديگرى انجام داده ام مرا ببخشد.

از خواندنِ اين كتاب فهميدم كه عوامل بى حجابى در جامعه ما، اين است كه كشورهاى غربى سعى دارند جوانان ما را با تجمّلات، ماهواره، گسترش بى حجابى و بى عفّتى و ...

ص: 180

گول بزنند و از اين طريق زمينه نابودى كشور عزيزمان را فراهم نمايند!

بيشتر جوانان در انتظار تلنگرى بودند تا آنها را از خواب غفلت بيدار كند و اين كتاب توانست اين كار را بكند!

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

م. ه. - ك. ى. 93-1392

شميم رحمت و مغفرت پروردگار

به بندگانى كه (با ارتكاب گناه) در حق خود زياده روى و اسراف كرده اند بگو: هرگز از رحمت (بى انتهاى) خدا نااميد نباشيد. البته خداوند همه گناهان را (پس از توبه) خواهد بخشيد كه او خدايى بسيار آمرزنده و مهربان است.(1)

ص: 181


1- - قرآن مجيد سوره زمر: آيه 53.

77-زن مى تواند با حجاب و پاكدامنى اش جامعه را اصلاح كند

ناجوانمردها، گل هاى سرخ را از ساقه برمى چينند، در دستان خود مى فشارند و به خاك مى سپارند! ...

به نام خداوند بخشنده مهربان

هر روز صبح با طلوع اشعه هاى زرّين رنگ خورشيد و ژاله هاى بامداد، جانى دوباره در تلاطم موبرگهاى گل سرخ به رخنه مى افتد و دوباره در آغوش خاكسترى رنگ زمين متولّد مى شود و بارى ديگر از ديدنِ زيبايىِ برگهاى سرخ خود كه تجلّى شكوه را به نمايش مى گذارد به شوق مى آيد و با خودستائى تمام و با همه وجود در سكوتى نافرجام زمزمه مى كند:

... لطفا گوشه چشمى نظاره گَرَم باشيد. بشتابيد، زيبائى خالق اينجاست. بيائيد و زيبايى قابل ستايش مرا با ديدگان تان بستاييد.

ص: 182

فقط آرام بياييد تا قلب پاك و شيشه اى مرا با ضربات سهم گين تان لكّه دار نكنيد... بشتابيد زيبايى اينجاست...

ناگاه، تندبادى وزيدن مى گيرد و با دستان سردِ بى رحمش گل سرخ را كه همچون نگينى بى پروا در ميان انگشترى سياه مى رقصد از ساقه برمى چيند و در دستانش مى فشارد!

گل بيچاره كه مرگ را در چند قدمى خود احساس مى كند، آهى بلند سر مى دهد و آرزو مى كند، اى كاش زمان به عقب بازگردد تا در پرده گاهِ برگهايش حجاب گيرد و امروز اين گونه در دستانِ سردِ بى رحمِ اين ناجوانمرد پَرپَر نشود و اين طور وحشيانه با دنيا وداع نكند!

گل سرخ فكرش را مى كند، مى بيند ديگر فرصتى باقى نمانده است، زيرا ترانه هاى كودكى اش سكوت كرده اند و شادىِ جوانى اش در حجاب شفق آرميده است! تنها آنچه باقى است، قلبى سرشار و آكنده از گناه است كه روزى برحسب پاكى اش، حجاب را دريغ كرده بود و زيبائى فريبنده اندامش را در برابر ديدگاه طوفان ها به تماشا گذاشته بود!

ص: 183

گل سرخ نفس هاى آخرش را مى كشد، گل برگ هايش را همچون نامه هاى نيمه تمام امّا پر از حرف كه بر دلش سنگينى مى كرد در هياهوى بادها رها مى كند تا در زير گامهاى كسانى كه جلوه گرى اش را نظاره كرده بودند به خاك بسپارد...!!

***

وقتى كه شيطان از درگاه خداوند رانده شد، گمراهى انسان ها را به عهده گرفت و براى اين كار زن را برگزيد. به راستى كه زن زيباترين مخلوقِ خداوند است كه اندامى فريبنده دارد.

از اين رو، زن به عنوان يكى از تيرهاىِ هلاك كننده شيطان به شمار مى رود و نبايد فراموش كرد كه زن مى تواند جامعه اى را با حجاب و پاكدامنى اش آباد كند و يا به علت بى حجابى و بى حيايى اش به فساد و ويرانى بكشد!

نمونه اش كشورهاى غربى (و كشورهاى اسلامى كه رسم و رسومات آنان را پيروى مى نمايند) هستند كه با استفاده از نمايان ساختن اندام زنان، سعى دارند جوانان پاكدامنِ

ص: 184

شيعه را به گناه وادار نمايند، زيرا آنان دريافته اند كه حجاب زنان موجب پاكدامنى مردانشان مى باشد...

«و اين است معجزه مخلوق زيباىِ خداوند!»

مشهد مقدس - دبيرستان امّ ابيها عليهاالسلام

ط. ه. ا. ى 93-1392

نقش شيطان در گمراهى انسانها

اى كسانى كه به خدا ايمان آورده ايد، از شيطان پيروى نكنيد، هر كس گام به گام از شيطان پيروى كند (به انحراف، گناه، گمراهى و فحشاء كشيده مى شود زيرا) شيطان او را به كارِ زشت و منكر وا مى دارد (و عاقبت هلاكش خواهد كرد)...(1)

ص: 185


1- - قرآن مجيد، سوره نور: آيه 21.

78-كار زن در خانه، ثواب كار مجاهدان را دارد

كار زن در مراكز عمومى و كارخانه ها، آسيب هايى براى خود و خانواده اش دارد...

قبل از هر كلام، سلام كه سنّت پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم است.

با كمال سپاس و تشكر از همه كسانى كه اين كتاب را در مدارس دوره متوسطه رايگان پخش كرده اند. من خودم اين كتاب را قبلاً داشتم و مطالعه كرده بودم. امّا اين بار كه خواندم بيشتر در مورد مطالب آن فكر كردم و به اين نتيجه رسيدم كه واقعا كارِ زنان در مراكز عمومى و كارخانه هاى توليدى و ... آسيب هايى را براى خود بانوان و خانواده شان ايجاد مى نمايد.

اين كتاب تأثير زيادى در من كرد، مخصوصا حديث زيبا و ارزنده پيامبر عاليقدر صلى الله عليه و آله وسلم كه فرموده:

ص: 186

«اى زنان! هر يك از شما با كار در خانه، ثواب مجاهدان را خواهيد داشت».

حتما مى پرسيد چرا؟ چون من فرزند بزرگِ خانواده ام و خواهر و برادران كوچك تر از خودم ماشااللّه زياد دارم و همه كارهاى خانه بر عهده من و خواهرم است. برادرانم كه كوچك هستند هميشه خانه را به هم مى ريزند و هر بار كه خانه را مرتب مى كنيم باز هم اوضاع خانه نامرتب مى شود.

من از اين بابت حوصله ام سر رفته بود و با خودم مى گفتم، چرا ما زن ها اين همه كار در خانه انجام دهيم و هيچ كس هم نفهمد و هر روز كارهايمان تكرار شود، تا اينكه حديث بسيار زيباىِ رسول خدا صلى الله عليه و آله وسلم به من آرامش داد كه:

«كار در خانه جهاد در راه خداست ...»

حالا من كارِ خانه را براى رضاى خدا انجام مى دهم تا ثواب مجاهدين را به من عنايت فرمايد.

مشهد مقدس - دبيرستان امّ ابيها عليهاالسلام

س. ه. - ص. ى 93-1392

ص: 187

79-برادرم! ناموست را حفظ كن

خواهرم! چادرت را بر سر گير تا با همين چادرِ مشكى به جنگ دشمن برويم ...

به نام آفريدگارِ «جلباب» كه پوشش هايمان را كامل كرد

من از اين كتاب آموختم كه: وقتى چشمهايت را بر روى حرام هاى خدا ببندى، ستاره هايش را در چشمهايت روشن مى كند. و همچنين ياد گرفتم كه، جهادِ زن خوب شوهردارى كردن است.

حالا به يادآورى هاى دلسوزانه ام توجّه كن:

خواهرم! كه مى گويى: من با حجاب زشت ديده مى شوم و مردم ملامت و سرزنشم مى كنند! آيا خواست مردم را بر رضايتِ خداوند ترجيح مى دهى؟!

مادرم! فرزندت را خوب تربيت كن تا مورد نفرين خدا

ص: 188

قرار نگيرى. از سنّ 6 سالگى او را با حجاب آشنا كن تا حدّ محرم و نامحرم را رعايت كند.

مادرم! در خانه بمان و به فرزندت بياموز كه هيچ ارزشى بهتر و بالاتر از حيا و صبر در برابر گناه نيست.

خواهرم! چادرت را بر سر گير تا با همين چادرِ مشكى به جنگ دشمن برويم.

خواهرم! حجابِ زنِ مسلمان حافظ هويّت و شخصيّت اوست.

برادرم! غيرتت كجا رفته! ناموست را حفظ كن و هر چه براى خود مى پسندى براى ديگران هم بپسند.

زنان مسلمان! بهتر نيست، متانت، وقار، حجاب و عفاف را در چند روزِ كوتاه عمر شعار خود سازيد تا در عالم قبر و فرداىِ قيامت مورد رحمت پروردگار قرار بگيريد؟ آيا بهتر نيست با كاستنِ از خودنمايى، فضاى اجتماع را مسموم نكنيم؟! و در يك كلام: حجاب عزّت است، نه اسارت!

مشهد مقدس - دبيرستان امّ ابيها عليهاالسلام

ن. ت - ع. ه. 93-1392

ص: 189

80-سعى مى كنم اصلاً گناهى انجام ندهم

با خواندن اين كتاب، اوّل كارى كه كردم، سجده كردم و از خدا طلب آمرزش نمودم...

به نام خداوند بخشنده مهربان

با سلام و خسته نباشيد خدمت كسانى كه براى نوشتن و چاپ اين كتاب زحمت كشيده اند.

اگر بخواهم راستش را بگويم، با خواندن اين كتاب، اوّل كارى را كه انجام دادم، سجده كردم و از خداوند به خاطرِ گناهانى كه مرتكب شده بودم و نمى دانستم گناه است، طلب آمرزش كردم و از خداوند خواستم تا مرا از وسوسه شيطان حفظ نمايد تا مورد خشم و غضب پروردگارم قرار نگيرم.

از موقعى كه اين كتاب را خواندم سعى كردم به نكاتى كه در اين كتاب يادآورى شده توجّه نموده و از ارتكاب گناه

ص: 190

دورى نموده و اصلاً گناه نكنم.

و بهتر است اين مطلب را شما بدانيد كه چند روز قبل از مادرم پرسيدم: چادر چيست؟ مگر نمى شود انسان چادر سرش نكند؟!

امّا واقعا جواب سؤالم را از كتاب حجاب گرفتم. از شما ممنونم به خاطر آگاهى و اهميّتى كه به ما دانش آموزان مى دهيد.

مشهد مقدس - دبيرستان امّ ابيها عليهاالسلام

... ... ... ناحيه 1

93-1392

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلم فرمود:

محبوب تر و با ارزش تر از هرچيز نزد خداوند، جوانى است كه از گناه خود توبه كند و از پيشگاه خداوند طلب آمرزش و مغفرت نمايد.(1)

ص: 191


1- - مشكوة الانوار: ص 155.

81-اين كتاب بين دانشجويان كشور هم توزيع شود

اميدوارم كسانى كه قبلاً فكر مى كردند، بى حجابى نشانه عزّت و احترام است، با خواندنِ اين كتاب باارزش، اشتباه بزرگ شان را اصلاح كنند ...

به نام پروردگار مهربان

به نظر من اگر اين كتاب بينِ دانشجويان كشور هم پخش مى شد، بهتر بود. چون بيشترين آمار بى حجابى را دانشجويان به خود اختصاص داده اند و هدف اين كتاب هم نشان دادن راهِ سعادت و خوشبختى به گمراهان است.

اميدوارم از اين كتاب ديگران هم استفاده كامل برده باشند. اين كتاب مطالب واضح و روشنى دارد. مقصود نويسنده به خوبى درك مى شود و شوق زيادى در خواننده ايجاد مى نمايد.

ص: 192

يبا اينكه باحجاب هستم، تأثير بيشترى در من ايجاد كرد. اميدوارم كسانى كه قبلاً فكر مى كردند كه بى حجابى نشانه عزّت و احترام است، با خواندنِ اين كتاب باارزش، اشتباه بزرگ شان را اصلاح كنند.

با تشكّر از زحمات شما

مشهد مقدّس

دبيرستان و پيش دانشگاهى امّ ابيها عليهاالسلام

ف. ه. - خ. ى 93-1392

گزارش تكان دهنده از وضعيّت حجاب دانشگاه

دكتر رفيع پور:

دانشجويى داشتم كه در كلاس لباس هاى نامتعارف پوشيده بود، از او پرسيدم كه شما اين گونه نبوديد، جواب داد: من بيرون دانشگاه چادر مى پوشم و خيلى تجمّلات را دوست ندارم ولى داخل اين محيط اين گونه نيستم، چرا كه فضاى عمومى دانشگاه به گونه اى است كه اگر مثل بقيّه بچه ها نباشم و چادر بپوشم، من را مسخره مى كنند!!(1)

ص: 193


1- - روزنامه خراسان: 17074 تاريخ 16/6/1378.

82-اين كتاب را با شور و ذوق خواندم

دختر خانم هاى جوان مى آموزند كه با عفّت و حجاب و متانت چگونه خود را حفظ كنند تا در جامعه آسيب نبينند.

كتاب «حجاب عزّت است يا اسارت؟!» را با شور و شوق خواندم. مطالب آن حسّ عجيبى در من ايجاد كرد. از ياد گناهانى كه بر اثرِ غفلت و بى خبرى مرتكب شده بودم به خود لرزيدم و از كيفرهاى آخرت وحشت نموده و از درگاه پروردگار مهربان طلب مغفرت و آمرزش نمودم.

دخترهاى (مدرسه) نيز اين كتاب را با اشتياق فراوان مطالعه نموده و مطالب ارزنده آن تأثير زيادى در آنان ايجاد كرد و از رفتار گذشته خود اظهار ندامت نمودند.

مطالبِ اين كتاب به زن ها مى آموزد كه در جامعه با

ص: 194

نامحرمان چگونه برخورد نمايند كه مرتكب گناه نشوند.

دختر خانم هاى جوان ياد مى گيرند كه با رعايت حجاب و عفّت و متانت از آسيب هاى جامعه محفوظ خواهند بود.

مشهد مقدس - هنرستان حضرت حوّا عليهاالسلام

م. ل. - ق. ن. 93-1392

گنجينه معرفت پروردگار

به روى توبه كننده باز مى شود

هر كس با تضرّع و زارى از خدا پوزش بخواهد و عذرخواهى كند و از گناهانى كه بر اثر غفلت مرتكب شده توبه و استغفار نمايد، دلش آماده رحمت و لطف الهى مى شود و گنجينه هاى معرفت به روى او باز مى گردد.

ص: 195

83-اين كتاب بر رفتار خانواده ام نيز خيلى تأثير گذاشت

تا امروز فكر مى كردم كه حجاب واقعا اسارت است، امّا امروز فهميدم حجاب عزّت است...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

خيلى كتابِ خوبى بود. باعث شد نظرم در مورد همه فكرهايى كه در مورد حجاب مى كردم برگردد...

اين كتاب نه تنها بر رفتار من، بلكه بر رفتار خانواده ام خيلى تأثير گذاشت. تا امروز فكر مى كردم حجاب واقعا اسارت است، امّا امروز فهميدم حجاب عزّت است.

از نويسنده اين كتاب ممنونم و همان طور كه يادآورى كرده اند، اينترنت و گوشى در صورتى مفيد و باارزش است كه از آن درست استفاده شود.

در هر صورت كتاب خيلى قشنگى بود. من امروز فهميدم

ص: 196

كه چقدر بايد در فكر اعمال خودم باشم، به نامحرم نگاه نكنم و با نامحرم حرف نزنم و ...

از مدير مدرسه، معلّم پرورشى و ... خيلى ممنونم كه اين كتاب را در اختيارمان قرار دادند... .

مشهد مقدس - هنرستان حضرت حوّا عليهاالسلام

و. ه. - ع. ى. 93-1392

نگاه به نامحرم از ديدگاه قرآن

قرآن مجيد:

اى پيامبر! به مردان با ايمان بگو: چشمان خود را (از نگاه به نامحرم) بپوشند و پاكدامنى ورزند ... و به زنان با ايمان بگو: ديدگان خود را از نگاه به نامحرم فرو بندند، پاكدامنى ورزيده و خود را (از خلاف و گناه) حفظ نمايند.(1)

ص: 197


1- - سوره نور: آيه 31.

84-از كار كردن در خارج خانه خوددارى خواهم كرد

همسر خوبى براى شوهرم و مادرِ خوبى براى فرزندانم خواهم بود...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

با مطالعه اين كتاب به اين نتيجه رسيدم كه از نگاه به نامحرم و تماشاى برنامه هاى ورزشى خوددارى كنم، حجاب كامل يعنى چادر را كه بهترين و برترين حجاب است برگزينم. حياى خود را فداى تبليغات مسموم دشمنان به عنوان آزادى و تربيت روز نكنم.

اندام، چهره، ابرو و ديگر اعضاى بدنم را در معرضِ ديدِ نامحرم قرار ندهم. تكبّر، بُخل و ترس را جزء صفات ارزنده خود قرار دهم، امّا نه براى همسرم.

بدحجابى و شوخى با نامحرم را كنار بگذارم و با نامحرم در غيرِ مواردِ ضرورى صحبت نكنم.

ص: 198

در كوچه و خيابان از كنار مسير عبور كنم. از تلفن و رايانه به درستى استفاده كنم. تا حدّ امكان به آموختن علم بپردازم. پس از ازدواج از كار كردن در بيرون خانه خوددارى نموده و به تربيت فرزندان و خانه دارى پرداخته و همسر خوبى براى شوهرم و مادرِ خوبى براى فرزندانم باشم و هيچ گاه به خاطر اختلافات كوچك، زندگى ام را نابود نكنم.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ف. ه. - ب. ن. 93-1392

زن، مدير و قوامِ خانواده است

قوام خانواده به مادر است نه به پدر. اگر مادر در خانواده نباشد، صفا و صميميّت از خانواده مى رود.

مدرك گرفتن و كار در خارجِ خانه شخصيّت نيست. آموختنِ علم و دين، كمال و شخصيّت است. مرد ضامنِ تامين زندگى خانواده است.

ص: 199

85-اين كتاب تلنگر بزرگى براى ما بود

خواندنِ اين كتاب باعث شد حجابم را رعايت كنم و موهايم را بپوشانم تا از عذاب جهنّم درامان باشم ...

به نام خدا

اين كتاب اثرگذارى فوق العاده اى در اخلاق و رفتار من گذاشته است. هنگامى كه اين كتاب را به اتمام رساندم تحوّل عظيمى در من شكل گرفت.

با خود مى گفتم: آيا پروردگار گناهان مرا مى بخشد؟ آنگاه از خداوند خواستم توبه مرا بپذيرد؟ مرا ببخشد و مورد عفو خود قرارم دهد.

خواندن اين كتاب باعث شد من حجابم را رعايت كنم و موهايم را بپوشانم تا از عذاب آتش جهنّم در امان باشم.

اين كتاب تلنگر بزرگى براى ما بود كه فهميديم، حجاب

ص: 200

مايه سربلندى زنان و مردان است.

اميدوارم همه با رعايت حجاب و داشتن دل هاىِ پاك، زمينه را براى ظهور آقا و مولايمان امام زمان عجّل اللّه تعالى فرجه الشريف فراهم نمائيم، ان شاءاللّه.

مشهد مقدس - دبيرستان شاهد نصرت

م. الف. ف. ى. 93-1392

يابن الحسن، آقا و مولايم!

آمد از غيبت تو، جان به لب منتظران

همه دادند زِ كف حوصله و طاقت خويش

بى رُخَت بسته به روى همه درهاى اميد

بگشا بر رُخِ احباب، در از رحمت خويش

روىِ دل سوى تو داريم به صد عجز و نياز

جز تو اِبراز نداريم به كس حاجتِ خويش

گرچه غرقيم به درياى گناهان ليكن

شرمساريم و خجالت زده از غفلت خويش

ص: 201

86-اين كتاب پاسخگوى بسيارى از سؤالات بى جوابم بود

وقتى صفحه آخر كتاب تمام شد، انگار تمام باورها و اعتقادات اشتباه من با بسته شدن اين كتاب بسته شد...

به نام خدا

هميشه از خودم مى پرسيدم كه حجاب چگونه مى تواند زن را از گناهان دور نگهدارد، در حالى كه حجاب باعث اسارت و عجزِ او در برابر خيلى از كارها مى شود؟! حجاب چگونه مى تواند از زن حفاظت كند در حالى كه حجاب مانعى براى انجام بسيارى از كارها مى باشد؟!

حجاب را فقط اسارتِ زن مى ديدم، تا روزى كه كتابى به نام «حجاب عزّت است يا اسارت؟!» به دستم رسيد كه فكر مى كردم مى تواند پاسخگوى بسيارى از سؤالات بى جوابم باشد.

ص: 202

وقتى شروع كردم به خواندن آن، هدفم تنها قانع نشدنم براى رعايت حجاب بود. ولى وقتى شروع به خواندن كردم انگار پاسخ همه سؤالات بى جواب ذهنى ام رفع شده بود، چگونه؟ نمى دانم... و بالاخره صفحه آخر كتاب هم تمام شد، انگار تمام باورها و اعتقادات اشتباه من هم با بسته شدن كتاب بسته شد... اين كتاب جواب هايى به سؤالاتم داد كه هيچ جاى شك و ترديدى به جاى نگذاشت. همه كتاب را خوانده بودم، اطلاعاتم بيشتر شده بود. پس بايد تصميم درستى مى گرفتم. بعد از آن روز، حجاب من نه تنها اسارت من نبود، بلكه موجب عزّت و كرامتم شده بود. من از آن پس به حجاب خود افتخار مى كنم و به اعتقاداتى كه پيدا كردم ايمان بيشترى دارم و به كارهايم باور قلبى دارم و رفتارم طورى است كه امامان و پيشوايان دين به من آموخته اند و كارى انجام مى دهم كه آن عزيزان از من خواسته اند، ان شاءاللّه.

مشهد مقدس - دبيرستان شاهد نصرت

ح. ه. - م. ى. 93-1392

ص: 203

87-حجاب، حافظ زيبايى انسان است

اگر بى حجابى موجب عزّت شود، پس حيوانات كه از هيچ پوششى برخوردار نيستند، متمدّن تر و باعزّت ترند ...

به نام خداوند آمرزنده مهربان

«اى زن به تو از فاطمه عليهاالسلام اين گونه خطاب است

ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است»

نويسنده در اين كتاب با بيانى شيوا و رسا كه درك آن براى همه آسان است، حجاب را به ما معرفى نموده است. من با خواندن حتّى بخشى از اين كتاب به اين نتيجه رسيدم كه عزّت و عظمت زن با رعايت حجاب حفظ مى شود.

برداشت خودم نيز اين است كه بى حجابى موجب عزّت و تمدّن زنان نمى شود، چرا كه اگر بى حجابى موجب عزّت شود، پس حيوانات كه از هيچ پوششى برخوردار نيستند،

ص: 204

متمدّن تر و باعزّت ترند.

از كتاب حجاب آموختم كه رفتار حضرت فاطمه عليهاالسلام الگوى ما در همه كارها (مخصوصا در حجاب) است.

پس از خواندن اين كتاب، تحت تأثير قرار گرفتم و با اينكه بى حجاب نيستم، امّا مى خواهم حجابم را بيشتر حفظ كنم تا از نگاه نامحرم و هوسرانان درامان باشم و شأن و منزلت من به عنوان يك دختر حفظ شود. زيرا من معتقدم كه خداوند ما انسان ها را حتما دوست دارد و براى حفظ زيبايى و شأن و منزلت ما، حجاب را بر ما واجب نموده است... اين كتاب براى نوجوانان و جوانان كه بيشتر در معرض آلودگى و فساد هستند ضرورى و لازم است، زيرا آنها در آستانه زندگى هستند و نسبتا روح پاكى دارند، پس مى تواند مطالب اين كتاب در آنان تأثيرگذار باشد. براى من كه اين گونه بود. عنوان كتاب تان اين بود: «حجاب عزّت است يا اسارت؟!» و من يقين دارم كه حجاب عزّت است.

به اميد ظهور منجى بشريت...با تشكّر فراوان

مشهد مقدس - دبيرستان شاهد نصرت

ب. ز. - ق. ى. 93-1392

ص: 205

88-تصميم گرفتم گوش دادن به موزيك را ترك كنم

مادرم وقتى اين كتاب را خواند، خيلى زود تحت تأثير قرار گرفت ...

به نام خداوند بخشنده مهربان

وقتى من اين كتاب را از مدرسه گرفتم، فكر كردم لازم نيست آن را بخوانم و همه چيز را در مورد حجاب و عفاف مى دانم؛ زيرا فكر مى كردم كه حجاب فقط چادر پوشيدن است، امّا وقتى اين كتاب را خواندم، فهميدم كه حجاب تنها چادر پوشيدن نيست. مثلاً فهميدم كه دخترها از سنّ 6 سالگى نبايد با نامحرمان تماس داشته و يا به آنان دست بدهند.

و همچنين فهميدم كه گوش دادن به موزيك، چه گناهِ بزرگى است و من تصميم گرفتم كه كمتر به موزيك گوش كنم، تا به تدريج گوش دادن به موزيك را ترك كنم و خيلى

ص: 206

چيزهاىِ ديگر كه از اين كتاب ياد گرفتم و تصميم دارم كارهايى را كه بد است و من آنها را انجام مى دادم، ترك كنم و كارهايى كه خوب است و من آنها را انجام نمى دادم، انجام دهم.

مادرم هم وقتى اين كتاب را خواند، خيلى زود تحت تأثير قرار گرفت و خلاصه اين كتاب بر روى من و خانواده ام خيلى تأثير گذاشته است.

مشهد مقدس - آموزشگاه عطيه 2

ه. ه. - ف. ى. 93-1392

مجازات گوش دادن به موسيقى

امام رضا عليه السلام فرمود:

گوش دادن به صداى تارها (آلات موسيقى) از گناهان كبيره است (و خداوند وعده عذاب بر آن داده است).(1)

ص: 207


1- - مستدرك الوسائل: 13/220.

89-سعى كنيم رفتار حضرت زهرا عليهاالسلام الگوى ما باشد

چرا مادران مؤمن و مسلمان در مورد حجاب و زيبايى هاى آن با فرزندان خود صحبت نمى كنند؟!

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

در اين كتاب توصيه هاى قرآن و احاديث خاندان رسالت عليهم السلام درباره حجاب مرد و زن يادآورى شده است و بيشتر به زنان و دختران توصيه شده است كه حجاب و عفّت خود را حفظ كنند و آن گوهر گرانبها را ارزان به نامحرم نفروشند، چرا كه زيبايى هاى زن فقط و فقط مخصوص يك نفر است و آن همسرِ زن است.

البتّه محارم ديگرى هم براى زنان هست، از جمله پدر، برادر، عمو، دايى و داماد كه ارتباط و اختلاط با آنان مى بايست عفيفانه، متين و در حدّ متعارف باشد.

ص: 208

در قرآن به زنان و مردان مؤمن توصيه شده كه بهترين و مؤثرترين روش براى حفظ عفّت شان، حفظ نگاه است، يعنى اگر ما بتوانيم نگاه هاى خود را كنترل كنيم، مى توانيم به سلامت خود و جامعه كمك زيادى بكنيم.

در برزخ و قيامت براى زنان و مردان بى حجاب و بى عفّت عذاب هاى سخت و دردناكى مهيّا شده كه حتّى فكر كردن به آن عذاب ها براى ما سخت و دردناك است.

از اين كتاب مى آموزيم كه تنها با حفظ حجابِ ظاهرى، مؤمن واقعى نيستيم، بلكه چشم، گوش و تمام اعضاء و جوارح ما بايد حجاب داشته باشند.

در اين كتاب به شيوه رفتارى و كيفيّت حجاب حضرت زهرا عليهاالسلام كه بهترين و برترين زنان عالم هستند اشاره شده كه با خواندن رفتار قشنگ آن بزرگوار، متوجه مى شويم كه خداوند چقدر براى زن، عزّت و ارزش قائل شده است.

و حتّى خداوند براى مردان نيز در برابر زنان وظايفى قرار داده است از جمله غيرت اسلامى كه مرد، زن را به حجاب و عفّت دعوت نموده و از حيثيت او حفاظت نمايد و

ص: 209

همچنين پروردگار دستور داده كه زن و مرد براى يكديگر مانند لباس باشند و عيوب يكديگر را بپوشانند و فقط براى يكديگر خود را آرايش و زينت كنند نه براى نامحرمان ...

و همچنين در اين كتاب يادآورى شده كه زنان مى توانند با خوب شوهردارى كردن به مقامات عالى حتّى به درجه شهدا برسند و همچنين در اين كتاب براى زنان الگوهاىِ دينى زيادى نام برده شده از جمله: حضرت زهرا عليهاالسلام و حضرت زينب عليهاالسلام و بانوان مكرّمه ديگر و در پايان به زنان و مردان مؤمن گفته شده است كه در انتخاب همسرِ باايمان و باتقوا و با ديانت اهميّت داده تا به زندگى موفق و سعادتمندى در دنيا و آخرت دست يابند.

نتيجه:

با خواندن اين كتاب متوجّه ارزش و جايگاه زن در جامعه اسلامى شدم. وقتى فهميدم كه خداوند چه عذاب هاى سخت و هولناكى براى بى حجاب ها و يا حتّى بدحجاب ها آماده كرده است، كمى ترس وجودم را فراگرفت. امّا وقتى فهميدم چه عذاب هايى براى گناه چشم و گناه

ص: 210

گوش و گناهان ديگر كه براى ما عادى شده است، در قيامت و برزخ وجود دارد، خيلى نگران شدم؛ چون بعضى از گناهان مانند نگاه كردن به نامحرم، نحوه راه رفتن زنان، شيوه سخن گفتن ها و ... براى خيلى از ماها معمولى و عادى شده است!

و وقتى متوجه شدم، تنها عذاب هاى اخروى نيست بلكه پروردگار براى سلامت و آرامش خودمان در اين دنيا، رعايت اين نكات را الزامى كرده، خجالت زده و شرمنده خداوندِ مهربان شدم. انگار خداوند دوست دارد ما را حتّى به زور هم كه شده بهشتى كند!

كمى با خودم فكر كردم كه چرا براى يك لحظه خوشى كه زودگذر هم هست، خداى مهربان را ناراحت كنيم؟! چرا بايد با بى حجابى، جامعه اسلامى خودمان را ناامن كنيم؟! چرا مادران مؤمن و مسلمان درباره حجاب و زيبايى هاى آن با فرزندان خود صحبت نمى كنند؟!

كاش مى توانستيم به اين آيات قرآن و احاديث ارزشمند عمل كنيم. اگر ما سعى كنيم، مى توانيم؛ خواستن توانستن است.

ص: 211

چرا ما سعى نمى كنيم مانند حضرت زهرا عليهاالسلام باشيم كه وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم فرمودند: كارهاى خانه را فاطمه عليهاالسلامانجام دهد، آن بزرگوار از اينكه در خارج خانه نيست و با مردان ارتباط ندارد و مردها آن حضرت را نمى بينند، خوشحال مى شود.

كاش حضرت فاطمه عليهاالسلام دست نازنين خود را بر سر زنان و دختران جامعه ما مى كشيد تا باعفّت و باحجاب مى شدند. خدايا! كمك مان كن تا بتوانيم به دستورات قشنگ تو عمل كنيم. كمك مان كن تا بتوانيم تا لحظه مرگ، حجاب فاطمى و زينبى عليهماالسلام را حفظ كنيم، الهى آمين.

مشهد مقدس - دبيرستان دخترانه نرجس عليهاالسلام

ن. ه. - ه. ى. 93-1392

ص: 212

90-ما دخترانِ ايرانى باحفظ حجاب خود، دشمن را ناكام مى كنيم

پس از خواندن اين كتاب ارزشمند با چادر دوست شدم و با افتخار آن را به سر مى كنم و...

به نام خداى بخشنده مهربان

حجاب عزّت است يا اسارت؟!

شايد با توجّه به اين سؤال بعضى از دخترها فكر كنند، واقعا حجاب يك نوع اسارت است! امّا به نظر من، حجاب عزّت است ...

دشمنان، چشم به همين حجاب ما زنان و دخترانِ ايرانى دوخته اند و به گفته خودشان: تنها راه رسيدن به خواسته هايشان، فروپاشى حجاب است كه به دنبال آن به راحتى فساد و بى بندوبارى را در كشور اسلامى ما رواج داده اند!

ص: 213

امّا، ما دختران ايرانى مى توانيم با حفظ حجاب خود، آنها را در رسيدن به اهداف شان ناكام نماييم...

من با اينكه چادرى هستم امّا تا قبل از خواندن اين كتاب از اهميّت و اصالت چادر اطّلاعى نداشتم و صرفا آن را به عنوان يك عادت به سر مى كردم؛ امّا پس از آگاهى از مطالب اين كتاب ارزشمند و كمك گرفتن از آيات قرآن و احاديثِ زيباى اهل بيت عليهم السلام چادر را دوست دارم و با افتخار آن را به سر مى كنم و به خواهرهاى ديگرم نيز توصيه مى كنم كه از اين موهبت خدايى استفاده نمايند.

اى زن به تو از فاطمه عليهاالسلام اين گونه خطاب است

ارزنده ترين زينت زن حفظ حجاب است

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ز. الف. - س. ى. 93-1392

ص: 214

91-نمى دانستم بعضى گناهان اين همه مجازات دارد!

اين كتاب براى بانوان جامعه ما لازم و ضرورى است تا بلكه تلنگر خورده شود و...

به نام پروردگار مهربان

پس از خواندن اين كتاب تصميم گرفتم هر شب همه گناهانى را كه در طول آن روز انجام داده ام يادداشت كنم و سعى كنم آن گناهان را انجام ندهم. واقعا نمى دانستم بعضى گناهان اين همه مجازات دارد.

اين كتاب براى بانوانِ جامعه ما لازم و ضرورى است تا بلكه تلنگر خورده شود و همه براى رسيدن به بهشتِ جاويدان تلاش كنيم.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

م. م. - ن. ه. 93-1392

ص: 215

92-اين كتاب به ما آموخت كه باحجاب باشيم

يكى از دوستان مدرسه ام نيز خيلى بدحجاب بود، پس از خواندن اين كتاب باحجاب شد...

به نام خداى بخشنده مهربان

اين كتاب واقعا خيلى خوب بود و واقعا در من تأثيرگذار بود، حسّ عجيبى در من ايجاد كرد و به من آموخت كه رفتارم چگونه باشد تا دخترى باحجاب باشم.

يكى از دوستان مدرسه ام نيز خيلى بدحجاب بود، پس از خواندن اين كتاب باحجاب شد.

از اينكه اين كتاب را به من داده ايد واقعا ممنونم و از شما مى خواهم كتاب هاى ديگر در اين زمينه بنويسيد.

مشهد مقدس - مدرسه سروقد

م. ه. - م. ى. 93-1392

ص: 216

93-مى خواهم از جان بركفان حضرت زهرا عليهاالسلام باشم!

پس از خواندن اين كتاب به خاطر عذاب هاى گناهكاران، اشك هايم خودبه خود سرازير شد...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

ابتدا از نويسنده اين كتابِ ارزشمند و سپس از مربّيان مدرسه كه اين كتاب را در اختيار دختران و بانوان قرار دادند، تشكر مى كنم.

با خواندن اين كتاب حجابم را تغيير دادم و معتقد شدم كه حجاب مايه افتخار و موجب سربلندى و عزّت زنان و مردان است. اين كتاب، حجاب اصيل اسلامى را بازگو نموده و دختران و بانوان با داشتن اين گونه حجاب، نمونه كامل يك بانوىِ باحجاب و عفّت اسلامى خواهند شد.

پس از خواندن اين كتاب، به خاطر عذاب هاى هولناك

ص: 217

گناهكاران، اشكهايم خودبه خود سرازير شد و از درگاه بى كران پروردگار طلب مغفرت و آمرزش كردم.

من با تغييراتى كه در خودم ايجاد خواهم كرد، مى خواهم از جان بركفان حضرت زهرا عليهاالسلام باشم و با داشتن حجاب كامل از يارانِ پاك آن بزرگوار محسوب شوم، ان شاءاللّه.

با تشكر مجدّد از نويسنده كتاب، معاونين و مدير مدرسه.

مشهد مقدس - كلاس 12/7

د. ر - ك 93-1392

خودشان فرموده اند:

هر كس ما را دوست دارد (پس بايد برنامه عملى ما را الگوى خود قرار داده و) مانند ما عمل كند. از مسير وَرَع و پرهيزكارى كمك بگيرد، زيرا بهترين چيزى كه مى شود از آن كمك گرفت پرهيزگارى و اجتناب از گناه است.(1)

ص: 218


1- - بحارالانوار: 1/92.

94-تصميم گرفتم، كارهاى گذشته ام را ترك كنم

به نمازم اهميّت نمى دادم، امّا از وقتى كه اين كتاب را مدرسه به من داد ...

به نام خدا

من قبل از اينكه اين كتاب را بخوانم، موهايم را بيرون مى گذاشتم، صورتم را آرايش مى كردم، به نامحرم نگاه مى كردم و بعضى اوقات هم با نامحرم صحبت مى كردم و شوخى و خنده مى نمودم و همچنين به نمازم اهميّت نمى دادم! امّا از وقتى كه اين كتاب را مدرسه در اختيارم گذاشت و مطالب آن را خواندم، تصميم گرفتم همه كارهاى گذشته ام را ترك كنم و از خداوند مهربان اطاعت كنم.

از كسانى كه اين كتاب را در اختيار ما قرار داده اند خيلى ممنونم.

مشهد مقدس - مدرسه راهنمايى آهنچى

ز. الف. - ر . ى.

93-1392

ص: 198

95-حجابم به طور كامل تغيير كرد

مى خواهم مانند حضرت زهرا عليهاالسلام حجاب داشته باشم...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

وقتى كه اين كتاب را خواندم تأثير جدّى و مثبتى روى زندگى من گذاشت. حجابم به طور كامل تغيير كرد و باعث شد كه از اين به بعد بيشتر به اعمال و رفتارم توجّه كنم و مانند حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام حجاب داشته باشم.

گرچه مى دانم كه نمى توانم مثل آن بزرگوار باشم امّا اميدوارم اعمال و رفتارم به گونه اى باشد كه آن حضرت از من راضى باشد و در اين راه سعى و تلاش خواهم كرد.

خدايا به من كمك كن.

مشهد مقدس - دبيرستان عطيه

الف. م. - غ. ن. 93-1392

ص: 220

96-ارزش چادر را فهميدم!

فكر مى كردم كه چادر فقط يك پارچه بلند و سياه است كه بايد با خود همراه داشت امّا ...

به نام خداوند مهربان

با مطالعه اين كتاب بيشتر متوجّه اطرافم شدم. با دنياى آخرت كه سرنوشت همه ماست آشنا شدم. و همچنين ياد گرفتم كه در آينده چگونه همسر و مادرى باشم.

من از اين كتاب ياد گرفتم كه زير بارانِ نگاه هاى هوس آلود و هرزه بايد چترِ حجاب را با خود همراه داشت.

راستش اوّل فكر مى كردم كه چادر فقط يك پارچه بلند و سياه است كه بايد با خود همراه داشت، ولى الآن از اهميّت چادر و فلسفه آن آگاه شدم.

مشهد مقدس - دبيرستان شهيد تديّن

ح. ه. - ن. ى. 93-1392

ص: 221

97-مادران و پدران! مواظب دختران شان باشند

ما بايد با پسران بازى نكنيم و حرف زياد با آنان نزنيم...

به نام خداوند مهربان

برداشت من از اين كتاب اين است كه ما بايد از نُه سالگى (و به فرموده امامان عليهم السلام از شش سالگى) حجاب را رعايت كنيم و پوشش اسلامى داشته باشيم و با پسران بازى نكنيم و حرف زياد نزنيم، چه آن پسرها فاميل باشند و يا غريبه و چه به سنّ تكليف رسيده باشند يا نرسيده باشند.

يك تذكّر به مادران و پدران مسلمان:

انسانهاى تهى از شرف و غيرت، برنامه هاى شومى براى ما تدارك ديده اند تا آينده مان سياه گرديده و يك عمر با بدنامى، سرافكندگى و شرمسارى زندگى كنيم!

ص: 222

مادران و پدران عزيز از شما مى خواهم كه مواظب ما دختران باشيد.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وسلمفرمودند:

پدرم ابراهيم عليه السلام غيرتمند بود و من از او غيرتمندترم.

خدا بينى مؤمنى را كه غيرت ندارد به خاك مى مالد (و او را ذليل خواهد نمود).

مشهد مقدس - دبستان مهيار

س. ر. - خ. س. پنجم ابتدايى 93-1392

ص: 223

98-تأثير اين كتاب غيرقابل توصيف است

اگر نظر شخصى من را در مورد اين كتاب بخواهيد، مى گويم: فوق العاده ترين كتابى است كه اين قدر تأثير بر روى انسان ها و خود من گذاشته است...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

تأثيرى كه اين كتاب بر من گذاشته است، تقريبا غيرِقابل توصيف و بازگوكردن است، زيرا حجاب يك ارزشِ معنوى است.

امّا اگر به اندك تأثيرى كه از اين كتاب گرفته ام اشاره كنم، اين است كه: خيلى از سؤالاتم را به كمك اين كتاب پاسخ گرفته ام. البتّه سؤالاتى منطقى با جواب هاى درست و صحيح و با ارائه دليل و شرحِ خوبى ها و بدى هايش.

و همچنين فلسفه حجاب را درك كرده و تا حدودى

ص: 224

فهميدم كه حجاب گوهر زنان را كه عفّت و عزّت آنان است حفظ مى كند و از تيرهاى زهرآگين شيطان در امان نگاه مى دارد.

و در كلام آخر: اگر نظرِ شخصى مرا درباره اين كتاب بخواهيد، مى گويم: فوق العاده ترين كتابى است كه اين قدر تأثير بر روى انسان ها و خود شخص من گذاشته است و باورهاى داشته در وجودم را استوار گردانده و قلبم را همراه با خود ساخته است.

«حجاب عزّت است نه اسارت!»

مشهدمقدس

دبيرستانوپيش دانشگاهىنرجس عليهاالسلام

ف. ه. - ن. ى. 93-1392

ص: 225

99-بعضى از بانوان با خواندن اين كتاب، اشتغالِ در بيرون از منزل را ترك مى كنند

به نظر من اين كتاب بايد در تمامى مراكز آموزشى براى دختران و پسران پخش گردد...

به نام يكتا خداى بى همتا

با خواندن اين كتاب نتيجه مى گيريم كه: حجاب براى همه زنان و دختران لازم و ضرورى است و حجاب مانند صدفى است كه زنان و دختران را كه مانند مرواريد هستند، مراقبت مى كند. بعضى از زنان با خواندنِ اين كتاب و آثار شومِ اشتغال بانوان در بيرون از منزل، دچار تغيير و تحوّل عجيبى شده و اشتغالِ در بيرون از منزل را رها مى كنند و وقتِ خود را بيشتر صرف خانواده مى كنند و به تربيتِ فرزندان خود مشغول مى شوند.

ص: 226

من وقتى اين كتاب را مطالعه كردم، از گناه كردن و عذاب هاى خداوند ترسيدم و از خداوند طلب مغفرت و آمرزش كرده و سعى كردم گناه نكنم و خود را اصلاح كنم.

به نظر من، اين كتاب بايد در تمامى مراكز آموزشى براى دختران و پسرانِ نوجوان پخش گردد تا ديگران نيز فرصت اصلاح خود را پيدا كنند.

با خواندنِ اين كتاب بعضى از نكته هايى مانند: چگونه راه رفتن، نگاه كردنِ به نامحرم، حدّ حرف زدن با نامحرم و ... را فراگرفتم. با واژه چادر و ارزش هاى آن آشنا شدم و دريافتم كه وقتى كه من و ديگر دختران چادر بپوشيم، خود را از نگاه هوس آلودِ برخى از مردان و پسرانى كه مانند گرگانى گرسنه به كمين مى نشينند در امان نگه مى داريم و آنها جرأت نمى كنند چشمان كثيف خود را به ما بدوزند و به گفتن حرف هاى زشت بپردازند.

من از پخش اين كتاب بسيار متشكرم و تأثيراتى كه بر من گذاشته بود را صادقانه نوشتم.

مشهدمقدس - دبيرستان شهيد تديّن

الف. ء. - ز. الف.

93-1392

ص: 227

100-دغدغه دلسوزانه دانش آموز 10 ساله

لطفا صداى ما را به گوش مسئولين برسانيد تا فكرى براى مقابله با بدحجابى و برنامه هاىِ تلويزيون بكنند...

بسم اللّه الرّحمن الرّحيم

با سلام و تشكّر ... به نظر من كتاب آموزنده «حجاب عزّت است يا اسارت؟!» بسيار كتابِ خوبى است ...

من از داستان هايى كه در كتاب نوشته شده بود درس گرفتم كه به هر كسى اعتماد نكنم و خام كسى نشوم. با حجاب و پوشش باشم و فقط در مواقع ضرورى از خانه بيرون بروم.

در ضمن خواهشى داشتم:

ما صداى مان به جايى نمى رسد، صداى ما را به گوش مسئولين برسانيد تا فكرى براى مقابله با بدحجابى و

ص: 228

برنامه هاى تلويزيون بكنند؛ چون تلويزيون عاملِ ترويج بدحجابى است.

در پايان از شما تشكّر مى كنم كه فرم نظرخواهى را در اختيار ما گذاشتيد تا نظرات مان را درباره اين كتاب اظهار كنيم.

موفق باشيد

مشهد مقدس - دبستان مهيار

ى. ه. - ع. ى. كلاس چهارم

93-1392

دخترم! اميدوارم، دلنوشته غم بار و دغدغه دلسوزانه ات مورد توجّه مسئولينِ امور تربيت قرار گرفته و قبل از اينكه وضعيّت نكبت بارِ كنونى بر شخصيّت و باورهاى دينى، اعتقادى، اخلاقى و رفتارى كودكان، نوجوانان و جوانان عزيزِ كشور اسلامى مان تأثير بيشترى داشته باشد، چاره جوئى مؤثرى نموده و بر وضعيت اسف بار حجاب و آسيب هاى اجتماعى و بعضى برنامه هاى مبتذل تلويزيون نظارت كامل داشته باشند.

ص: 229

خبر شادى بخش

پس از وصولِ نامه دلسوزانه دانش آموز 10 ساله، پدر اين نوجوان باايمان به دفتر نگارنده مراجعه نموده و با اعلام خبرِ مسرّت بخشِ خود، چنين اظهار كرد:

ما در خانه ماهواره داشتيم، امّا پس از ورودِ كتاب حجاب به منزل مان، دخترم تحت تأثير مطالبِ آن قرار گرفته و متحوّل گرديد.

يك روز با كمال تعجّب مشاهده كرديم، دخترم چادرش را پوشيد و به خانه مادربزرگش رفت و به ما اطلاع داد: هر وقت ماهواره را از خانه بيرون برديد من مراجعت مى كنم.

دخترم فرشته نجات بود و اين حركتِ خوب او باعث شد ماهواره از خانه ما بيرون رفته و ما از آسيب هاى خانمان سوز اين وسيله شيطانى براى هميشه راحت شويم. خداى را بر اين موهبت و عنايت سپاس دارم.

ص: 230

اكنون در تأييد عملكرد باارزش اين نونهالِ باايمان، اشاره كوتاهى - به آسيب هاىِ مصيبت بارِ ماهواره بر خانواده و غفلت خانواده ها از پى آمدهاى تلخ اين وسيله شيطانى مى شود.

سه هزار شبكه ماهواره اى در كمين دين و اخلاق! دير بجنبيم، دين، فرهنگ و اخلاق جوانان با هم مى روند!

رئيس پليس امنيت استان (خراسان) با اشاره به تأثير شديدِ فيلم هاى ماهواره اى فارسى كه روىِ آنها هيچ گونه كنترلى وجود ندارد، عنوان مى كند:

ارتكاب جرائم جنسى و خشونت هايى كه منجر به قتل مى شود، اغلب تحت تأثير اين گونه فيلم ها بوده و مرتكبين آنها خود به اين تأثير اعتراف كرده اند!

به گفته وى، يكى از رويكردهاى ماهواره ها، كم كردن ارزشِ قيود مذهبى و اجتماعى است ...

وى با اشاره به اينكه، تماشاى ماهواره هاى فارسى تأثير اجتناب ناپذيرى بر تمامى گروه هاى سنّى به ويژه كودكان و نوجوانان دارد، عنوان مى كند:

ص: 231

ساده سازى و استاندارد كردنِ جرائم و خشونت از ديگر تأثيرات اين رسانه است، به گونه اى كه ماهواره هاى فارسى، زبان رفتارِ خشونت بار را ساده سازى و استاندارد كرده و سپس آنها را به عنوان بخشى از آداب و سنن روزمرّه وارد زندگى خانواده ها مى كنند.

وى اضافه مى كند:

ماهواره ها علاوه بر اينكه، فنون ارتكاب جرايم را آموزش مى دهند، جرايم را مهيّج و لذت بخش جلوه مى دهند ...(1)

اين خبر تأسّف بار را بخوانيد:

شبكه سوم تلويزيون، تاريخ 21/3/93 به نقل از سخنگوى قوّه قضائيه:

50 درصد از كسانى كه ازدواجشان منجر به طلاق گرديده (غير از آنها كه اظهار نكرده اند) بر اثر استفاده از برنامه هاى شبكه هاى ماهواره بوده!

ص: 232


1- - روزنامه شهرآرا: 767 تاريخ 9/11/1390

آرى! وقتى كه برنامه هاى مبتذل و مستهجنِ ماهواره مخاطبينش را تنوع طلب مى نمايد، تأثير مخرّب آن فروپاشى كانون گرمِ خانواده ها و شيوع بى بندوبارى و فساد در جامعه است!

به فرمايش مولايمان اميرالمؤمنين عليه السلام توجّه فرمائيد:

هر ملتى كه درون خانه و كشور خود مورد هجوم و تجاوز دشمن قرار گرفته و هتك حرمت و شخصيّت شود، ذليل و خوار خواهد شد و چون شما سستى به خرج داده، در برابر تعرّض دشمن بى تفاوت گرديديد و خوارى و ذلّت را پذيرفتيد، دشمن پى درپى شما را مورد حمله و تجاوزِ بى رحمانه خود قرار داده و بر شما چيره شد ...(1)

خواننده عزيز!

شرح و تفصيل آسيب هاى ماهواره و ديگر نمايشگرها را در جلد سوم اين مجموعه بخوانيد.

ص: 233


1- - نهج البلاغه، خطبه 27.

اميد آنكه، ملّت اسلام به خصوص مردم مسلمان و فداكار كشور عزيزمان به ويژه كودكان، نوجوانان و جوانان با پايبندى به دين و سنّت هاى اصيلِ اسلام و پشت پا زدن به تبليغات شيطانى دشمن، سعادت و نيك بختىِ دنيا و آخرتِ خود را تأمين نموده، عفّت، حجاب و استقلالِ مملكتِ اسلامى مان را به دشمن نسپارند.

در پايان، نسخه اصل 16 نامه از دلنوشته هاى ارزنده دانش آموزان عزيز به نظر خوانندگان مى رسد. اميدوارم دعاى خيرِ پدر مهربان، امام زمان عليه السلام شامل حال اين عزيزان و همه ما باشد.

والسلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته

مشهد مقدّس - محمّد صادق ذبيحى

رمضان 1435 ه . ق.

تيرماه 1393

ص: 234

فهرست مطالب

پيشگفتار··· 6

1 - خداوند دستور داده است: زن خود را در چادر بپوشاند··· 15

2 - با خواندن اين كتاب همه حالاتِ روحى من عوض شد··· 20

3 - زن بدون چادر امنيّت ندارد··· 22

4 - با خواندن نماز به ياد خدا باشيم··· 25

5 - محبّت هاىِ كاذب باعث نابودى دخترها مى شود··· 27

6 - با خواندن عذاب هاى گناهكاران، روى به استغفار آوردم··· 29

7 - خواهر 8 ساله ام درخواست چادر كرد··· 31

8 - اسلام در راه آسايشِ انسان قدم برداشته است··· 33

9 - حجاب در زندگى آينده ام تأثيرگذار است.··· 35

10 - از اين به بعد هميشه چادرى خواهم بود··· 37

11 - آسيب هاى كار زن در بيرون خانه از منافع آن بيشتر است··· 40

12 - به خواسته هاى بُالهوسان «نه» بگوئيم··· 42

ص: 235

13 - چادر نگهبان من است··· 45

14 - من از خواندنِ اين كتاب به حقيقت متحوّل شدم··· 46

15 - هميشه از حجاب و شرف خود دفاع مى كنم··· 48

16 - به نامحرم نگاه نخواهم كرد··· 49

17 - در راه مدرسه سر به زير هستم··· 51

18 - نظرم در مورد شاغل بودنِ زن عوض شد··· 54

19 - از نامحرم فاصله مى گيرم··· 55

20 - به چادر و حجاب ايمان پيدا كردم··· 57

21 - كار زن در خانه خيلى بهتر از كار در بيرون خانه است··· 59

22 - براى هميشه مسيرم را عوض كردم··· 61

23 - با آگاهى، جامه حيايت را سر كن··· 63

24 - در اين بارانِ نگاه هاىِ مسموم، چترِ حجاب (چادر) را با خود برمى دارم!··· 65

25 - مطالب اين كتاب را در زندگى ام پياده مى كنم··· 67

26 - از مطالب اين كتاب، توشه راهى براى چند روزِ زندگانى برداريم··· 72

27 - كوكِ روح··· 74

28 - بهترين كتابى كه در عمرم خوانده بودم··· 77

29 - اجازه نمى دهم كسى حتّى يك تار مويم را ببيند··· 79

30 - با وضعيّتِ نادرست كنونى، جامعه در شُرُفِ نابودى است··· 81

ص: 236

31 - استفاده بدون فرهنگ از تلفن همراه، زندگى ها را تباه كرده است··· 83

32 - بهترين كار براى يك زن، كار كردن در خانه است··· 85

33 - از خداوند طلب آمرزش كردم··· 87

34 - چادر، بهترين و برترين نوعِ حجاب است··· 89

35 - ساده زيستن زيباست··· 91

36 - از پوشيدنِ مانتو، شلوار و چادر نازك خوددارى مى كنم··· 94

37 - سعى مى كنم نمازم را در اوّل وقت بخوانم··· 96

38 - از صميم قلب توبه كردم··· 98

39 - حجاب، فرهنگ اسلامى كشورمان را حفظ مى كند!··· 100

40 - زن، قلب تپنده خانه است··· 102

41 - اين كتاب اثرات خوبى در من گذاشته است··· 105

42 - بعد از خواندنِ اين كتاب تصميم بزرگى گرفتم··· 106

43 - در راه مدرسه سرم را پائين انداخته و به راه خود ادامه مى دهم··· 108

44 - چادر و حجاب حافظ من است··· 109

45 - حجاب براى حفاظت زن از آسيب هوسرانان است··· 111

46 - جنگِ بدون سلاح··· 114

47 - حجاب محدوديت است براى چشمهاى شيطانى··· 116

48 - تا هنگامى كه نفس مى كشم، حجابم را حفظ خواهم كرد··· 118

49 - اين كتاب تحوّل عظيمى در من ايجاد كرد!··· 120

ص: 237

50 - خداجون!··· 122

51 - با حجاب و عزّت زندگى مى كنم··· 124

52 - با آرايش و زينت به خارج از منزل نمى روم··· 127

53 - اين كتاب زندگى مرا تغيير داد··· 130

54 - زنِ باارزش، با تبليغات غربى ها، حجابش را كنار نمى گذارد··· 132

55 - در وضعيت كنونى از اسلام، تنها نام آن باقى مانده··· 135

56 - حجاب پاسخى منفى است به چشمان هرزه مردان بالهوس··· 137

57 - اگر امروز چاره جوئى نشود، فردا خيلى دير است··· 139

58 - از پوشيدن چادر خوشحالم··· 141

59 - حقيقت زيباى چادر را پذيرفته ام··· 143

60 - حجاب پوششى است كه زنان و دختران را از آسيب ها حفظ مى نمايد··· 145

61 - حجابم را با همه وجود حفظ خواهم كرد··· 148

62 - با خواندن اين كتاب از خواب 16 ساله بيدار شدم··· 150

63 - اين كتاب شيرين تر از همه كتاب هايى است كه خوانده ام··· 152

64 - زندگى ام را دوباره آغاز مى نمايم··· 153

65 - چادر انسان را از شرّ انسان هاى هوس باز حفظ مى نمايد··· 155

66 - به معجزات حجاب پى بردم··· 157

67 - همه اعضاء بدن بايد حجاب داشته باشند··· 159

ص: 238

68 - مى خواستم هنرپيشه سينما باشم، امّا.··· 161

69 - در هيچ شرايطى چادر خود را كنار نمى گذارم··· 165

70 - دخترى چادرى شدم··· 167

71 - با حجاب خود ضربه اى بر دهان شيطان بزنيم··· 169

72 - اين كتاب در خودم و پدر و مادرم تأثير داشته··· 172

73 - با داشتن حجاب مزاحمتى پيش نخواهد آمد··· 174

74 - الگويم را زندگىِ حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام قرار خواهم داد··· 176

75 - حجاب عزّت، حيات، سربلندى و مؤفقيّت است··· 178

76 - كشورهاى غربى سعى دارند جوانان ما را نابود كنند!··· 180

77 - زن مى تواند با حجاب و پاكدامنى اش جامعه را اصلاح كند··· 182

78 - كار زن در خانه، ثواب كار مجاهدان را دارد··· 186

79 - برادرم! ناموست را حفظ كن··· 188

80 - سعى مى كنم اصلاً گناهى انجام ندهم··· 190

81 - اين كتاب بين دانشجويان كشور هم توزيع شود··· 192

82 - اين كتاب را با شور و ذوق خواندم··· 194

83 - اين كتاب بر رفتار خانواده ام نيز خيلى تأثير گذاشت··· 196

84 - از كار كردن در خارج خانه خوددارى خواهم كرد··· 198

85 - اين كتاب تلنگر بزرگى براى ما بود··· 200

86 - اين كتاب پاسخگوى بسيارى از سؤالات بى جوابم بود··· 202

ص: 239

87 - حجاب، حافظ زيبايى انسان است··· 204

88 - تصميم گرفتم گوش دادن به موزيك را ترك كنم··· 206

89 - سعى كنيم رفتار حضرت زهرا3 الگوى ما باشد··· 208

90 - ما دخترانِ ايرانى با حفظ حجاب خود، دشمن را ناكام مى كنيم··· 213

91 - نمى دانستم بعضى گناهان اين همه مجازات دارد!··· 215

92 - اين كتاب به ما آموخت كه باحجاب باشيم··· 216

93 - مى خواهم از جان بركفان حضرت زهرا عليهاالسلام باشم!··· 217

94 - تصميم گرفتم، كارهاى گذشته ام را ترك كنم··· 219

95 - حجابم به طور كامل تغيير كرد··· 220

96 - ارزش چادر را فهميدم!··· 221

97 - مادران و پدران! مواظب دختران شان باشند··· 222

98 - تأثير اين كتاب غيرقابل توصيف است··· 224

99 - بعضى از بانوان با خواندن اين كتاب، اشتغالِ در بيرون از منزل را ترك

مى كنند··· 226

100 - دغدغه دلسوزانه دانش آموز 10 ساله··· 228

خبر شادى بخش··· 230

ص: 240

جلد 6

مشخصات کتاب

حجاب عزت است یا اسارت؟! (6)

چادر یادگار زیبای صدیقه اطهر علیهاسلام

عوامل فروپاشی غیرت و حیا

آسیب های زیانبار کانال های فناوری و موسیقی

سرشناسه: ذبیحی، محمد صادق

عنوان و پدیدآور: حجاب عزت است یا اسارت؟ !/ تهیه و تدوین محمد صادق ذبیحی.

مشخصات نشر: مشهد، پیام طوس، 1397.

مشخصات ظاهري: 6 جلد

شابک: 8 70 9928 964 978

یادداشت: فهرست نویسی بر اساس جلد چهارم، 1393.

یادداشت: ویراست قبلی: پیام طوس، 120) 1390ص.).

یادداشت: ج4 (چاپ دوم: 1393).

یادداشت: ج6 (چاپ اول: 1397 ) (فیپا).

یادداشت: کتابنامه.

موضوع: حجاب

Hijab (Islamic clothing) :

موضوع: حجاب احادیث

Hijab (Islamic clothing) -- Hadiths

موضوع: حجاب جنبه هاي قرآنی

Hijab (Islamic clothing) -- Qur'anic teaching

موضوع: محرم و نامحرم

Mahram and namahram*

رده بندي کنگره: ي 3 1390 ح 23 ذ/ BP 230/17

رده دیویی: 297/636

شماره کتابشناسی ملی: 4409559

ص: 1

اشاره

سرشناسه: ذبیحی، محمد صادق

عنوان و پدیدآور: حجاب عزت است یا اسارت؟ !/ تهیه و تدوین محمد صادق ذبیحی.

مشخصات نشر: مشهد، پیام طوس، 1397.

مشخصات ظاهري: 6 جلد

شابک: 8 70 9928 964 978

یادداشت: فهرست نویسی بر اساس جلد چهارم، 1393.

یادداشت: ویراست قبلی: پیام طوس، 120) 1390ص.).

یادداشت: ج4 (چاپ دوم: 1393).

یادداشت: ج6 (چاپ اول: 1397 ) (فیپا).

یادداشت: کتابنامه.

موضوع: حجاب

Hijab (Islamic clothing) :

موضوع: حجاب احادیث

Hijab (Islamic clothing) -- Hadiths

موضوع: حجاب جنبه هاي قرآنی

Hijab (Islamic clothing) -- Qur'anic teaching

موضوع: محرم و نامحرم

Mahram and namahram*

رده بندي کنگره: ي 3 1390 ح 23 ذ/ BP 230/17

رده دیویی: 297/636

شماره کتابشناسی ملی: 4409559

نام کتاب: ..... حجاب عزت است یا اسارت؟ (6)

مؤلف: ....... محمد صادق ذبیحی

ناشر: ........ انتشارات پیام طوس

تیراژ: ......5000 نسخه (جیبی) 2

نوبت چاپ: .....اول 1396

چاپ: ... چاپخانه بزرگ قرآن کریم

شابک: ...... 8 70 9928 964 978

مرکز پخش: مشهد مقدس: بین چهارراه حجت و راه آهن پلاك133

انتشارات پیام طوس تلفن 05132223888

قیمت: 5500 تومان

اجر و ثوابی که از انتشار این مجموعه عاید می شود

به محضر مقدس آقا و مولایم امام زمان(علیه السلام) اهداء می گردد.

پاداش ارزنده آن عزیز را به روان پاك پدر بزرگوار

و مادر مهربانم تقدیم می دارم.

ص: 2

السلام علی المهدی بجوامع السلام

ششمین کتابم را به پیشگاه مولای عزیزم

حضرت بقیة الله ارواحنافداه تقدیم داشته و با

شرمندگی عرضه می دارم:

پدر مهربان! با قلبی سوزان و اشکی ریزان،

دست توسل به آستان ملکوتیت دراز کرده و به

امید لبخند رضایتت، دلنوشته هایم را درباره

آنچه نگرانش هستی و برای سامان یافتنش دعا

می کنی، آغاز می کنم.

آرزو دارم، منت گذاشته، کمک و یاریم کنی،

آنچه رضای توست بازگو کنم.

ص: 3

حجاب: همان چادری است که صدیقه

اطهر(علیها السلام) پشت درب خانه سوخت تا آن را به

دشمن نسپاریم...

و ما در حق آن چه کرده ایم؟!!...

و حجاب: همان چادری است که زینب

کبری(علیها السلام) با شهامت و شجاعت و در اوج مصیبت

از آن دفاع فرمود و در مجلس یزید فریاد برآورد:

یزید! حجاب و چادر زنان ما را هتک کردی و

پوشش و نقاب از چهره شان به غارت بردی...!

اکنون این رسالت به ما رسیده...

ص: 4

کلام خدا در قرآن

ای پیامبر گرامی! به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو: خود را به چادر بپوشند تا به عفت و پاکدامنی شناخته شده و از آزار و تعرض (هوسرانان) در امان باشند و خداوند آمرزنده و مهربان است.

سوره احزاب آیه 59

ص: 5

بگذار تمام دنیا مسخره ات کنند!!

خودت را....

چادرت را....

سیاه بودنش را....

چهره بدون آرایشت را....

می ارزد به یک لبخند رضایت

مهدی فاطمه(علیهما السلام)

چادر تاج بندگی من است و سند زهرائی

بودنم را امضاء می کند . من به چادر سیاهم

افتخار می کنم.

دلنوشته: دوشیزه مینا پ-ر-ی

مدرسه علی بن ابی طالب(علیه السلام)

مشهد مقدس سال تحصیلی 95 -94

ص: 6

وقتی در گرم ترین مکان ها قرار دارم و با چادر مشکی از گرما می سوزم.

با خودم می گویم:

نگران و ناراحت نباش. آتش جهنم سوزان تر است.

(به پاداش تحمل این گرما، گرمای طاقت فرسای جهنم را نخواهی چشید)

دلنوشته: دوشیزه رقیه-پ-س-ا

مدرسه شاهد زکیه

مشهد مقدس سال تحصیلی 96-1395

ص: 7

بیشترین مخاطبین این نوشتار بانوان و دختران مؤمن باحجاب و چادری هستند که با اعتقاد و اختیار، چادر و حجاب را برگزیده و بدان پایبند و ملتزم هستند، تا ارزش و منزلت خود را بهتر و بیشتر دانسته و همچنان مصمم و استوار شخصیت و حیثیت خود را در چادر و حجاب حفظ نمایند.

و همچنین بانوانی که در انتخاب چادر تردید داشته و یا دچار سوء تفاهم شده اند اما فطرتی پاک دارند، مطالب این کتاب را منصفانه می خوانند و منصفانه تصمیم می گیرند و پس از آگاهی از آسیب های بی حجابی، حقیقت زیبای چادر و حجاب را پذیرفته و راه بهتر و برتر را انتخاب می کنند.

ص: 8

بسم الله الرحمن الرحیم

بدون مقدمه

دولت پهناور بریتانیا از دیر زمان درصدد تسلط بر سرزمین های جهان و سیطره بر کشورها و ملت های دنیا داشت.

استکبار جهانی از کشورهائی مانند هند و چین و... که با اقوام و نژادهای مختلف، زبان های متفاوت و با ادیان گوناگون و خواسته های پراکنده زندگی می کنند هیچگونه نگرانی نداشته و به راحتی بر آن سرزمین ها مسلط گشته و بر مردم آن کشورها سیطره پیدا کرده بود.

زیرا مردم این سرزمین های پهناور که معتقد به آئین (بودا ) و ادیانی از این قبیل بودند به علت عدم پایبندی به اعتقادات صحیح دینی، رمقی برای مقابله با دشمن

ص: 9

نداشته و حکومت بریتانیا، کمترین نگرانی را از این کشورها و مردم آنها نداشت، چرا که خوفی از قیام آنها وجود نداشت.

آنچه دولت بریتانیای بزرگ را نگران ساخته بود و برای رسیدن به آن برنامه هائی دراز مدت در نظر داشت، تسلط بر کشورهای اسلامی و تحت سیطره قرار دادن مردم مسلمان جهان بود، زیرا پیشرفت شگفت انگیز اسلام و نفوذش در دل مسلمانان و گسترش دستورات حیاتبخش آن به شرق و غرب با آن همه کارشکنی های دشمنان اسلام، برای استکبار سلطه گر غیر قابل تحمل بود.

و از سویی دیگر، استعمار ضربه های سهمناکی از مسلمانان خورده بود که نمونه اش از دست دادن سرزمین های زیبا و حاصلخیز (اسپانیا ) بود که به دست مسلمانان فتح شده بود.

و مهم تر از همه، وعده و نویدهائی است که مسلمانان و دیگر ادیان در مورد قیام و انقلاب جهانی

ص: 10

حضرت مهدی(علیه السلام) وبرافراشته شدن پرچم پرافتخار آن بزرگوار در سراسر گیتی می دادند، در حالی که استکبار، مسیحیت تحریف شده را ابرقدرت همیشگی جهان می دانست.

این مسائل بزرگ و مسائلی دیگر از این قبیل، زمینه آقائی و سروری مسلمانان را فراهم کرده بود و دشمن نمی توانست به سادگی، بندگی و بردگی را بر مسلمانان سرافراز تحمیل نموده و بر آنان مسلط شود.

از این سو در اندیشه خونخواهی و انتقام از اسلام و سیطره بر مسلمانان بود تا آنچه را که از آنها وحشت داشته و کامش را تلخ کرده بود با تسلط بر کشورهای اسلامی جبران نماید.

طرح اسلام زدائی استکبار

بدین منظور، کنفرانس های بسیاری برپا نموده تا برای این مشکلات نگران کننده راه حلی بیابد . اما نتایج این نشست ها در حد دلخواه نبوده و خبر از

ص: 11

ناامیدی می داد، چرا که کندن درختی که به شرق و غرب ریشه دوانیده بود، بسیار سخت و دشوار به نظر می رسید.

اما استکبار خود را به صبر و حوصله عادت داده بود و هرگز ناامید نمی شد، زیرا رهبران و کشیشان مسیحی عقیده داشتند که دین مسیحیت فقط برای منتشر شدن و گسترش در جهان آمده اگرچه سال های زیادی طول بکشد، اما به هر قیمتی شده مسیحیان بر سختی ها چیره خواهند شد و زمام قدرت دنیا را به دست خواهند گرفت.

بر این اساس حکومت انگلیس گروه هائی را به عنوان مأمور و جاسوس به سرزمین های کشورهای اسلامی گسیل داشته تا نقاط قوت و ضعف مسلمانان را به دست آورده، راه کارهای نفوذ و رخنه کردن به درون آنان را یافته، سپس نقاط قوت آنان را از بین برده و به نقاط ضعف تبدیل نمایند.

حکومت بریتانیا فکرش را از درون بلاد اسلامی،

ص: 12

تحت نقشه هائی دقیق و حساب شده و با صبری ط ولانی و نهائی متوجه منهدم ساختن اسلام نموده تا ّجهان مسیحیت را از خود خشنود کرده، اسلام و سرزمین های اسلامی را به کلی متلاشی نماید.

ّاستکبار پس از دست یابی به نقاط قوت مسلمانان و آگاهی از پایبندی شدید آنان به اجراء احکام متعالی قرآن، جاسوسان مزدور خود را مأموریت داده تا با القاء شبهه و ایجاد شک و تردید، اعتقاد و پایبندی مسلمانان را در زمینه های گوناگون مذهبی، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و مسائل اصول و فروع دین تضعیف نموده تا زمینه فرمانروائیش بر قلب و فکر مسلمانان فراهم گردد.

ص: 13

1- بنیان آئین وهاب یت به وسیله دولت انگلیس

اشاره

«مستر همفر» یکی از مأموران و جاسوسان با لیاقت دولت بریتانیا در سرزمین های اسلامی از جمله کشور ایران بوده که سال های متمادی در این کشورها انجام وظیفه می کرده و تلاش و فعالیت خود را در تضعیف عقیده و پایبندی های دینی و فروپاشی مسائل اخلاقی مسلمانان هم زمان به مرحله اجرا درمی آورد.

ّبذر دانه آئین کثیف «وهابیت» به دست این جاسوس مزدور کاشته شده و با فعالیت بی دریغ او پس از سال ها تلاش این مذهب انحرافی به ثمر نشست.

ّهمفر در شهر بصره عراق با جوانکی مغرور، متکبر، خودخواه و هتاک به نام (محمد بن عبدالوهاب) آشنا

ص: 14

ِشد و چون زمینه انحراف فکری را در او یافته بود، پیوند محکم و رابطه صمیمانه با او برقرار نمود و به منظور جلب اعتماد محمد، غرور او را پرورش داد و به او گفت:

تو از بهترین اصحاب پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستی و برای احراز مقام خلافت شایسته تری و امیدوارم اسلام به دست تو تجدید شود.

همفر در ادامه ارتباطش با محمد با ترفندهای فریبنده، در آیات قرآن و احکام دین ایجاد شبهه نموده و توانست ضروری ترین مسائل اعتقادی اسلام را در او تضعیف نموده و ردای ایمان را از دوشش بردارد.

ِجاسوس مزدور انگلیس پس از تخلیه اعتقادات دینی محمد، به منظور نفوذ بیشتر در او، یکی از زنان کارآموزیده مسیحی را که برای فاسد کردن زیبا و جوانان مسلمان در نظر گرفته بود به عنوان همسر موقت در اختیار محمد بن عبدالوهاب رهبر آینده دین جدید قرار داد و سفارشات لازم را در ربودن عقل، هوش و فکر محمد، به آن زن طناز مسیحی نمود.

ص: 15

زن زیبا، خود را در اختیار او قرار داد و با عشوه و طنازی محمد را از شراب غلیظ سیراب نموده، عقل و دل و دینش را ربوده و شیرینی کاذب مخالفت دستورات دین را به او چشاند.

پس از این اتفاقات، همفر، زمینه مستعد محمد را برای پذیرش خواسته های بریتانیا به دولت متبوعش گزارش نموده و یادآور شد که افکار و اعتقادات دینی محمد بن عبدالوهاب کاملا متحول شده و او بهترین نیروئی است که می تواند ما را به اهدافمان برساند.

وزارت مستعمرات هم به جاسوسش دستور داد، با محمد با صراحت و آشکار وارد گفتگو شود و از این فرصت به دست آمده بهترین استفاده را بنماید، چرا که او با ارزشترین کسی بود که می شد به او اعتماد کرد.

دولت بریتانیا تأمین امنیت محمد را نیز به عهده گرفت و همچنین پول کافی و اسلحه لازم در اختیارش گذاشت و حکومتی جزئی و کوچک هم در سرزمین خودش (نجد) برایش در نظر گرفت و آنگاه او را از هر

ص: 16

جهت تقویت نمود تا افکار ویژه اش را آشکار ساخته و مردم را به پیروی از عقاید باطل خود دعوت نماید.

بدین ترتیب، پس از فراهم آمدن نظرات دولت بریتانیا، محمد بن عبدالوهاب دعوت خود را با کلماتی مبهم و مجمل برای یاران خصوصی خود ابراز نموده و پس از آن، آغاز به نشر دعوت خود در میان دیگران کرد.

همفر، هوادارانی پر و پا قرص و دوره دیده که از حمایت مالی دولت انگلیس برخوردار بودند به عنوان پاسدار و محافظ فراهم کرد و محافظت کامل محمد را به عهده آنان گذاشت.

و بالأخره، پس از چند سال کار و تلاش، وزارت مستعمرات توانست محمد بن سعود (پادشاه عربستان) را وادار به همکاری با محمد بن عبدالوهاب کرده و قرار شد امور دینی را محمد بن عبدالوهاب و امور حکومتی و سلطنتی را محمد بن سعود به عهده گرفته و با کمک یکدیگر دل های مردم را در اختیار گیرند.

ِپس از این هماهنگی، هیبت و شکوه خاصی برای

ص: 17

محمد بن عبدالوهاب فراهم گردید و قدرت و نیروی با عظمتی پیرامونش جمع شد، مرکز حکومت و پایگاه دین جدید تعیین گردید و دولت انگلیس نیز حکومت جدید را با پول و امکانات کافی حمایت کرد.

تعداد زیادی هوادار با پول خریده شد و همچنین گروه زیادی از بهترین افسران انگلیسی دوره دیده، آشنا به زبان عربی و فنون جنگی به عنوان غلام در اختیار حکومت جدید قرار گرفت.

پس از آن محمد بن عبدالوهاب و محمد بن سعود طبق آنچه مهره های دولت بریتانیا برایشان دیکته می نمودند عمل می کردند تا اینکه پس از سال ها تلاش و مقاومت، دین جدید وهابیت به قدرت رسید و محمد بن عبدالوهاب، مهره کثیف و مزدور انگلیس با حمایت پادشاه عربستان بر جمع زیادی از مسلمانان سیطره یافت و آنان را منحرف نمود.

وهابیان پس از سال ها تلاش دولت مردان انگلیس در شستشوی مغزی و فکری و تخلیه اعتقادات دینی

ص: 18

ّآنان، مهره های مستعد و باارزشی شدند تا با نام اسلام و تحت حکومت به ظاهر اسلامی با انجام رفتار حیوانی و وحشیانه خود، اسلام حقیقی را خدشه دار نموده و چهره زشت و کریهی از مسلمانان به تصویر کشیده و زمینه اسلام هراسی را فراهم نمایند.

جنایات وحشیانه وهابیان

گروه وهابیان تکفیری، تحت تأثیر افکار افراطی و انحرافی خود معتقدند که: مسلمانان غیر وهابی یا بعد از ایمانشان کافر شده و یا از اصل کافر هستند، بلکه مسلمانان غیر وهابی از کفار بدترند!

بنابراین جنگ با مسلمانان غیر وهابی واجب بوده و ریختن خون و چپاول اموال آنان حلال است.(1)

وهابیان می گویند: چنانچه در این راه کشته شوند شهید هستند ! و بر اساس همین اعتقاد بعضی از آنان کمربند انفجاری به خود بسته و در میان جمعیت

ص: 19


1- کشف الارتیاب: 127.

مسلمانان خود را منفجر کرده تا خود و جمعی از مسلمانان را کشته، وارد بهشت شوند و مسلمانان کشته شده را وارد جهنم کنند!

وهابیان در سال 1216 قمری بارگاه ملکوتی سیدالشهدا(علیه السلام) را به آتش کشیده و ویران نمودند و پس از آن دست به غارت و کشتار مردم بی گناه و مظلوم کربلا زده، پنج هزار نفر را به شهادت رسانیده و ده هزار نفر را مجروح کردند...(1)

وهابیان مزدور پس از ارتکاب این جنایت در سال 1344 قمری قبور پاک و منور معصومین بقیع و همچنین جمعی از اولیاء خدا را در شهر مدینه منوره مورد حمله وحشیانه خود قرار داده و با خاک یکسان نمودند!(2)

و هم اکنون قبور پاک و نورانی آن عزیزان، غریبانه و

ص: 20


1- کتاب شهر حسین(علیه السلام): 353 به نقل از: اربعة قرن من تاریخ القرآن.
2- وهابیان چه می گویند: 28.

مظلومانه و بدون بارگاه در محاصره وهابیان ظالم و هتاک قرار دارد!

و بالاخره در سال 1421 قمری جانیان وهابی بارگاه منور عسکریین(علیهما السلام) را در شهر سامرا هدف قرار داده و ویران نمودند!

و هم اکنون وهابیان تندرو از جمله داعش و القاعده، دنیا را درگیر جنگ داخلی نموده و با ارتکاب جنایات هولناک دلخراش خود، قلب نازنین امام زمان(عج) ارواحنافداه و شیعیان مظلوم را جریحه دار نموده اند!

تضاد رفتار وهابیان با قرآن و سنت

وهابیان به ظاهر نماز می خوانند، روزه می گیرند و ّدر انجام بعضی از احکام اسلام تعصب هم دارند اما عملکرد و رفتار بی محتوای آنان با آیات قرآن، اخبار و احادیث خودشان و عقل و فطرت تضاد و تناقض دارد.

از این رو نباید مرعوب اجتماعات انبوه و ساز و برگ های چشم گیر و صفوف به ظاهر متشکل نماز و

ص: 21

ِعبادت های باشکوه سطحی آنان گردید، چرا که اگر این تشکل های با عظمت محتوا و معنویت داشت، خاصیت «تنهی عن الفحشاء و المنکر» نماز، آنان را از انجام گناه و رفتار منکر و زشت باز می داشت . چه فحشاء و منکری برتر و بالاتر از قتل و غارت و چپاول و به خاک و خون کشیدن و زنده سوزاندن مسلمانان بی گناه می باشد!

اعتقادات باطل و خرافه وهابیان

وهابیان که تنها خودشان را خداپرست می دانند، اعتقاد دارند که: خدا اندام و جثه دارد و می گویند خداوند هر شب به آسمان می آید و می شود او را مشاهده کرد.(1)

و همچنین عقیده دارند که: خداوند روز قیامت روی کرسی می نشیند و مردم او را می بینند.(2) و بسیاری

ص: 22


1- فی عقاید الاسلام/محمد بن عبدالوهاب: 155.
2- تفسیر کبیر ابن تیمیه:253/1

اعتقادات خرافی دیگر...

ّوهابیان با توسل به زور و با راه اندازی جنگ های خونین و ایجاد رعب و وحشت و همچنین با تبلیغات فریبنده و شبهه افکنی و صرف پول های فراوان به کمک دست های پشت پرده مهره های انگلیس، سعی و تلاش در تضعیف اعتقادات دینی مردم مسلمان، فروپاشی یکپارچگی مردم دنیا به خصوص شیعیان و استحاله دینی و فرهنگی آنان و تحمیل افکار و اعتقادات خود بر شیعیان دارند.

تهاجم فرهنگی وهابیان به اعتقادات شیعیان

وهابیان با شعار عوام فریبانه: (دعوت به توحید و ترک شرک به خدا ) مهم ترین اعتقادات شیعیان از جمله توسل به اولیاء خدا و زیارت قبور پاک آن عزیزان را شرک دانسته و خواستن حاجت از آن بزرگواران را به هیچ عنوان قبول نداشته و می گویند: وقتی که پیامبران و امامان علیهم السلام از دنیا می روند ارتباطشان با این

ص: 23

دنیا قطع شده و هیچ کاری نمی توانند انجام بدهند بزرگواران بنابراین کمک خواستن از آنها و توسل به آن مصداق بزرگ شرک و بدعت است.

و همچنین مسائل اعتقادی دیگری از قبیل شفاعت، درود و صلوات بر خاندان رسالت علیهم السلام ، بوسیدن قبور مطهر اولیاء خدا، اقامه مجالس روضه و عزاداری برای آن عزیزان، تبرک کردن به سنگ و قبور نورانی اهل بیت رسالت(علیهم السلام) و خواستن حاجت از آن بزرگوا ران را بدعت و شرک می دانند.

این انحرافات فکری و اعتقادی مربوط به ابن تیمیه و بعضی از رهبران گمراه وهابیان می باشد که افکار آنان مخالف آیات قرآن مجید، اخبار و احادیث اهل سنت و همچنین اصول مسلم عقل می باشد و کار رسوائی و افتضاح این اعتقادات به جایی رسیده که بزرگان اهل سنت از این عقاید تبری جسته و بر علیه این افکار زشت کتاب نوشته اند و حتی زین الدین مالکی (قاضی زمان ابن تیمیه) پس از محاکمه او اظهار کرد: هرکس

ص: 24

بر عقیده ابن تیمیه باشد خون و مالش حلال است.(1)

و چون بازگو کردن تضاد این اعتقادات با قرآن و سنت و احادیث فرصت دیگری می خواهد، تنها به دو آیه از قرآن مجید و چند حدیث از انبوه احادیث اهل سنت در اثبات حیات جاودانه برزخی پیامبر عالیقدر و معصومین عزیز علیهم السلام اشاره می شود تا پاسخ محکمی باشد به شبهات و تبلیغات بی اساس وهابیان در زمینه توسل و درخواست حاجت از آن عزیزان و برخورداری زائران و دوستان خاندان رسالت(علیهم السلام) از عنایات و الطاف آن بزرگواران.

قرآن مجید:

آنها که در راه خدا جان داده و کشته می شوند مرده نپندارید بلکه آنان زنده جاوید و ابدی هستند، اما شما این حقایق را درک نمی کنید. (2)

ص: 25


1- کشف الارتیاب: 127.
2- سوره بقره : آیه 154.

قرآن مجید:

هرگز گمان نبرید کسانی که در راه خدا کشته شده اند مرده اند بلکه آنان زنده هستند و نزد پروردگارشان روزی داده می شوند.(1)

ابوهریره از پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل کرده:

اگر بر قبر من بایستید و بگوئید ای محمد، جواب شما را به طور حتم خواهم داد. (2)

و نقل شده:

در مدینه قحطی شدیدی پدید آمد ... مردم به سراغ قبر مطهر پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمده و به برکت توسل به آن بزرگوار باران فراوانی نازل شد...(3)

مرحوم علامه امینی در کتاب گرانسنگ الغدیر اسماء تعداد زیادی از علماء اهل سنت را که می گویند زیارت و توسل به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) اشکالی ندارد و حتی

ص: 26


1- سوره آل عمران: آیه 169.
2- المطالب العالیه (ابن حجر) 4: 23
3- سنن دارمی 1: 43

مستحب می باشد، ذکر نموده.

امام شافعی یکی از رؤسای مذاهب چهارگانه اهل سنت در زمینه توسل به پیامبر و اهل آن بزرگوار علیهم السلام می گوید:

آل پیامبر راه و وسیله من به سوی خدا هستند . از آن بزرگواران امید دارم که در روز قیامت نامه عمل من را به دست راستم عطا کنند.(1)

و همچنین علامه فقید امینی رحمه الله علیه روایات فراوانی از منابع اهل سنت در مورد جواز تبرک کردن به سنگ قبر و خاک حرم مطهر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بازگو کرده که بیان کردن آنها از حوصله این نوشتار خارج است.

جنگ نرم و تهاجم فرهنگی وهابیان

همانگونه که بازگو گردید، وهابیان با پیروی از سیاست مزدورانه انگلیس در کشورهائی که توان

ص: 27


1- 1 . الصواعق المح رقه (ابن حجر هیثمی مکی): 181.

عملیات نظامی و قتل و چپاول را ندارند از جنگ نرم فرهنگی استفاده می کنند.

َکشور با صلابت و با اقتدار ایران اسلامی که مهد تشیع می باشد و مردم فداکار، سلحشور و مبارز، بیدار و هوشیار آن مفتخر به پیروی از خاندان رسالت(علیهم السلام) هستند و دعای خیر و سایه با برکت مولای عزیزمان امام زمان ارواحنافداه، شر و کید و مکر بدخواهان را دامنگیر خودشان نموده و می نماید از جمله مراکزی است که مورد تهاجم فرهنگی وهابیان قرار گرفته است.

وهابیان با هزینه نمودن پول فراوان، افرادی را که احیانا در داخل کشور با خاندان رسالت(علیهم السلام) دشمنی دارند تقویت نموده و از آنان برای هجمه فرهنگی خود یاری و کمک گرفته و آنگاه با تبلیغات فریبنده و ایجاد شبهه های بی محتوا، اعتقادات پاک شیعیان و پیروان اهل بیت(علیهم السلام) را تضعیف می نمایند.

نوجوانان و جوانان مؤمن و باایمان ما در خط مقدم این تهاجم ظالمانه قرار گرفته و دشمن، عزیزان ما را

ص: 28

نشان تیرهای مسموم و فریبنده خود قرار داده است.

ُاما خوشبختانه نوجوانان و جوانان و مردم پرشور ایران اسلامی با برخورداری از اعتقادات اصیل دینی مکتب خاندان رسالت(علیهم السلام) که با فطرت و خون وجودشان عجین می باشد و با توجه و عنایت خاص ولی عصر امام زمان(علیه السلام)، هیچگاه تحت تأثیر تبلیغات و شبهات وهابیان قرار نگرفته و تهاجم فرهنگی این گروه منحرف، هیچگونه تأثیری در اعتقادات آنان نخواهد داشت.

شاهد صادق این موهبت الهی، برگزاری مراسم باشکوه هیئت های سوگواری و مراسم عزاداری حسینی و خاندان رسالت(علیهم السلام) و شور و شوق دوستان آن عزیزان به تشرف به اعتاب مقدسه اهل بیت سلام الله علیهم و تبرک کردن، توسل جستن و حاجت خواستن از آن بزرگواران و تحمل مشقت های فراوان در راه رسیدن به زیارت قبور مطهر عزیزان معصوم(علیهم السلام) می باشد.

نماد بارز این شعائر دینی، اجتماع عظیم و باشکوه و

ص: 29

ّبی نظیر زائران میلیونی حسینی علیه السلام در ایام زیارتی اربعین می باشد که خار چشم دشمنان به خصوص وهابیت گردیده و دنیا را به تحیر و شگفتی واداشته است.

علاوه بر همه اینها، نه تنها شیعیان و دوستان خاندان رسالت(علیهم السلام) بلکه گروهی از پیروان ادیان دیگر نیز کرامات و معجزات خارق العاده فراوانی از توسل جستن به عزیزان معصوم(علیهم السلام) مشاهده کرده و به حوایج و خواسته های سخت و مشکل نائل آمده که بر همگان روشن و آشکاراست.

آری! استعمار پیر انگلستان و دشمنان داخلی و خارجی شیعیان که چشم دیدن این همه عظمت و شکوه دوستان اهل بیت(علیهم السلام) را نداشته و ندارند، به منظور فروپاشی این همه موهبت های خدائی و متلاشی نمودن اعتقادات ناب شیعیان، با شبهه افکنی و ایجاد شک و تردید در اعتقادات دینی، بیشترین تلاش و فعالیت را در راه رسیدن به اهدافشان به کار

ص: 30

گرفته و می گیرند.

اکنون به بعضی از مأموریت های جاسوسان انگلیس که از دیر زمان و قرن ها پیش در دستور العمل خود قرار داده اشاره می شود تا ملت غیور مسلمان از نقشه های شوم استکبار آگاهی یافته و غیرتمندانه از اعتقاد، فرهنگ و سنت های دینی خود حفاظت نمایند.

این دستورالعمل ها را دولت بریتانیا به جاسوس مزدورش (مستر همفر) یادآور شده تا با صبر و حوصله فراوان آنها را به کار گرفته و کشورهای اسلامی به خصوص مملکت اسلامی شیعی ما را از درون تضعیف نموده و خود ابر قدرت جهان گردد.

دستور العمل دولت انگلیس به مستر همفر

1 . باید ارتباط قوی مسلمانان با علمایشان از طریق تهمت زدن و افترا بستن بر علما تضعیف شود تا همه علما وضع مشکوک و تردید آمیز داشته باشند.

2 . لازم است مفاسد چهارگانه یعنی شراب، قمار، زنا

ص: 31

و خوردن گوشت خوک به طور آشکار و پنهان در میان مسلمانان رواج یابد و در ترویج این مفاسد در میان مسلمانان باید یهود و نصاری و ادیان دیگری که در کشورهای اسلامی زندگی می کنند، همکاری جدی داشته باشند.

3. باید (ربا ) را به هر صورتی که ممکن است در میان مسلمانان رواج داد، چرا که این مفسده علاوه بر اینکه ویرانی اقتصادی را دنبال خواهد داشت، باعث می شود تا مسلمانان در هتک حرمت قوانین قرآن جری و گستاخ شوند و زمینه گستاخی آنان نسبت به سایر قوانین دینی نیز فراهم شود.

4 . باید مسلمانان را از انجام عبادات منصرف ساخت و آنان را در فواید عبادات به شک و تردید انداخت با این شبهه که خداوند از طاعت و عبادت مردم بی نیاز است.

ّو همچنین باید از حج و از هر گونه اجتماع در میان مسلمانان (مانند نماز جماعت، و حضور در مجالس

ص: 32

عزاداری حسین(علیه السلام) و دسته های عزاداری که به صورت راهپیمایی انجام می پذیرد)، به شدت جلوگیری کرد .

همانگونه باید از ساخت و تعمیر مساجد و مشاهد مشرفه و کعبه، حسینیه ها و مدارس شدیدا جلوگیری کرد. و از هر راهی که ممکن شود باید صفوف نمازهای جماعت را درهم شکست.

5 . واجب است که در مسئله «خمس» تشکیک کرد و شبهه انداخت که خمس مخصوص غنائم جنگی است، نه سود حاصل از معاملات و...

ُ6. باید ارتباط عقیدتی مسلمانان را با اسلام سست و ضعیف کنیم و باید اسلام را دین عقب ماندگی و هرج و مرج جلوه دهیم و بگوئیم علت عقب ماندگی مسلمانان از قافله پیشرفت جهانی و بسیاری اضطراب، ناامنی و دزدی در میان مسلمانان تقصیر اسلام است.

7. لازم است در میان پدران و پسران جدائی بیندازیم تا پسران را از تحت تربیت پدران خارج سازیم، آن موقع تربیت ایشان به دست خودمان خواهد افتاد و

ص: 33

هنگامی که فرزندان از تحت تربیت پدران خارج شدند، چاره ای جز جدائی از عقیده و دوری از تعلیمات دینی و فاصله از ارتباط با علما نخواهند داشت.

8. مقبره ها، گنبدها و ضریح ها را به بهانه اینکه در عصر پیامبر نبوده، بدعت دانسته و آنها را تخریب کرده و قبرستان بقیع را یکپارچه با خاک یکسان سازیم.

ّ9 . باید مسلمانان، مزه آزادی از قیود دین و طعم لاابالیگری را بچشند به این نحو که هرکسی هر غلطی می خواهد بکند، پس نه امر به معروف واجب است نه نهی از منکر و نه تعلیم احکام و باید به مردم بقبولانیم که عیسی به دین خود، موسی به دین خود و اینکه هیچ کسی را در قبر دیگری نمی خوابانند...

10 . ... زنان را باید به بی حجابی تشویق و ترغیب نمود ... و پس از آنکه زنان را بی حجاب کردیم باید جوانان را به سوی ایشان شائق و راغب گردانیم تا اینکه فساد در میان زنان و مردان رواج یابد و...

11 . برانگیختن فتنه و نزاع و درگیری های شدید

ص: 34

بین دولت های اسلامی و مشتعل نمودن درگیری ها در میان همه قبایل و طوائف اسلامی و همین طور در میان سرزمین های اسلامی همسایه و زنده کردن اختلافات مذهبی و بیرون آوردن آتش از زیر خاکستر و ایجاد فتنه و تفرقه و آشوب ... مشتعل ساختن جنگ ها، شورش های درونی و مرزی... تا جایی که نیروهای مسلمانان رو به تحلیل گذارد و آنان را از اندیشه پیشرفت و ترقی و اتحاد و یکپارچگی باز دارد و نیروهای فکری و سرمایه های اقتصادی در مسیر درگیری ها تلف شده و جوانانشان از بین بروند.

12 . امور اقتصادی مسلمانان باید منهدم گردد تا روحیه و نشاط کاری از میانشان برود، بی کاری زیاد شود ... محل هائی برای تلف کردن پول، وقت و انواع سرمایه های مادی و معنوی آنان تأسیس نموده و معتادان به مواد مخدر را افزایش داد.

13 . گول زدن دختران و پسران جوان مسلمان، به شک انداختن ایشان در امر دینشان، فاسد کردن

ص: 35

اخلاقشان از طریق مدرسه ها، کتاب ها، کلوپ ها، نشریات و دوستان.... (1)

موارد یاد شده، گوشه ای از ابزار و ترفندهای شیطانی استکبار سلطه گر می باشد که از دیر زمان و در طول تاریخ و امروز مأموران مزدورش در سطحی وسیع و با صورتی مقبول و موجه و با همکاری مهره های خارجی و داخلی خود در لابلای مسلمانان در سرتاسر کشورهای اسلامی به خصوص کشور اسلامی ایران قرار گرفته اند تا به گفته دبیر کل بریتانیا، انتقام دنیای مسیحیت را از اسلام که قرن ها مسیحیت را به زحمت انداخته و بر پیکرش تاخته بگیرند و با نقشه های دقیق و حساب شده و صبری طولانی تا آنجا پیش بروند که اسلام را از درون تضعیف و نابود نموده و از آن جز نامی باقی نماند.(2)

ص: 36


1- خاطرات مستر همفر، مؤسسه اسلامی ترجمه: 76 - 92.
2- بعضی از مطالب گذشته از خاطرات (همفر) جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی، گرفته شده است.

و در این میان، دشمن به منظور تسریع در رسیدن به اهداف شومش از میان سلسله ابزارهای خود از قویترین حربه شیطانیش یعنی ترویج فساد، بی عفتی، بی حجابی و اختلاط و ارتباط آزاد زنان و مردانی استفاده کرده که با کمال تأسف به موفقیت های چشمگیری هم دست یافته که نمونه غمبارش بازپسگیری و تسلط بر کشور و ملت اسلامی اسپانیاست که به خلاصه آن اشاره می شود:

فاجعه سقوط کشور اسلامی اسپانیا

اندلس (اسپانیا ) سرزمینی سرسبز، زیبا و حاصلخیز است که از نظر جغرافیائی در بهترین منطقه واقع شده و از سه طرف به دریای آزاد محدود می شود و هم مرز با فرانسه است.

این کشور در سال 92 هجری به دست مسلمانان فتح گردید و حدود هشت قرن مسلمانان در آن حکومت می کردند و مسیحیان با وجود به راه انداختن

ص: 37

جنگ های خونین، نتوانستند بر این کشور مسلط شوند و علی رغم کشمکش های فراوان مسیحیان و مسلمانان، این کشور مهد تمدن بود و فرهنگی شرقی و آثار علمی و صنعتی ارزشمندی داشت.

ُاستکبار سلطه گر با تفرندهای فریبنده خود، مأموران خود را لا به لای مسلمانان قرار داد و با به راه انداختن مناسبات بازرگانی و تبلیغات دینی، تعدادی از زمامداران وطن فروش را وادار به خیانت نموده و آنگاه با گسترش روابط مسیحیان و مسلمانان، دختران و زنان زیبا و دلربای مسیحی را گروه گروه وارد شهرهای اسپانیا کرده و هم زمان مشروبات الکلی را نیز در اختیار مردم مسلمان قرار داد.

دشمن، جوانان مسلمانی را که پایبند و معتقد به احکام دین بوده و اوقات فراغت را به تمرین تیراندازی، اسب سواری، شمشیرزنی یا مباحثات علمی می پرداختند، به می خوارگی در کنار دختران زیبا و طناز مسیحی سرگرم نموده و جوانان بیچاره به

ص: 38

ُسادگی، دین، عزت، غیرت، ناموس و ملک و مملکت را به دشمن سپردند و دشمن نیز به راحتی بر اسپانیا مسلط شده و انتقام شکست های چندین قرن خود را از مسلمانان گرفت!

دشمن پس از موفقیت در تهاجم ظالمانه خود، چهره کریه و خشونت بار خود را آشکار نموده و مردم مسلمان اسپانیا را به خاک و خون کشید و شیرینی و لذت خوشگذرانی و بی بند و باری آنان را در کامشان تلخ نمود.

مسیحیان سه هزار نفر از مسلمانان را سوزاندند، سیزده هزار نفر را به مجازات های دیگر محکوم کردند و چون سوزاندن همه مشکل بود، حکم اخراج بقیه مسلمانان را از اندلس صادر نموده و طبق تخمین در مجموع حدود سه میلیون نفر از مسلمانان اسپانیا در این فاجعه غم بار کشته شده و هشتاد هزار کتاب

ص: 39

مسلمانان آتش زده شد.(1)

این بود سرنوشت ذلت بار مسلمانانی که قرن ها در سایه اسلام به عالی ترین تمدن دست یافته و با قدرت و اقتدار زندگی کردند، اما پس از شیوع گناه و بی بند و باری در میان آنها، دشمن بر آنان مسلط گردید و نابود گردیدند.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

خدای عز وجل می فرماید: آنکس که مرا شناخته و نافرمانیم کند، کسی را بر او مسلط نمایم که مرا نشناسد.(2)

و اکنون...

شبیخون دشمن به کشورهای اسلامی

استکبار جهانی پس از موفقیت چشمگیر خود در

ص: 40


1- بهشت خانواده : 495 به نقل از کتاب حکومت مسلمین در اروپا.
2- اصول کافی 378:3 (مترجم).

دگرگونی مسائل اعتقادی گروهی از مسلمانان به وسیله مهره های کثیفش از جمله (محمد بن عبدالوهاب) و همچنین پس از کامیابیش در بازپس گیری و تسلط بر (اسپانیا ) و بعضی دیگر از کشورهای اسلامی به وسیله ترویج فساد، بی عفتی و اختلاط زنان و مردان، به منظور دستیابی بیشتر به اهدافش، خطرناک ترین و مرگبارترین حربه (تهاجم

فرهنگی) را در دستور کار خود قرار داد تا با گسترش این سلاح شیطانی و با تزویر و نیرنگ، فرهنگ و هویت اخلاقی و دینی مسلمانان را به انحراف بکشد.

براندازی چادر، اولین هدف شوم دشمن

اما آنچه استکبار را با همه موفقیت هایش نگران کرده بود، اعتقاد و پایبندی به حجاب و پوشش چادر بود که زنان مسلمان با استفاده از آن، از عفت، حیا و شخصیت ارزنده خود حفاظت نموده و همچون سدی استوار در برابر تهاجمات دشمن ایستادگی کرده و

ص: 41

اجازه نمی دادند بیگانگان به حریم دین و کشورشان تجاوز نمایند، و دشمن بیشترین ترس و هراس را از این پوشش مقدس داشت.

از این رو استکبار جهانی بیشترین تلاش را در براندازی حجاب و چادر به کار برد و این پوشش اسلامی را اولین هدف قربانی شوم خود قرار داد، زیرا گزارش های جاسوسانش از این مسئله حکایت داشت که با براندازی چادر و حجاب، عفت، حیا، وقار، شخصیت، و همه پایبندی های دینی و سنت های فرهنگی زنان به خودی خود از بین رفته، روابط زنان و مردان آزاد گشته و پس از آن دشمن به راحتی به منظور خود دست خواهد یافت.

«مستر همفر» جاسوس انگلیسی در کشورهای اسلامی:

«در مسئله بی حجابی زنان باید کوشش فوق العاده به عمل آوریم تا زنان مسلمان به بی حجابی و رها کردن چادر مشتاق شوند ...

ص: 42

پس از آن، وظیفه مأموران ما آنست که جوانان را به عشق بازی و روابط نامشروع با زنان تشویق کنند و بدین وسیله فساد را در جوامع اسلامی گسترش دهند...»(1).

بر این اساس، دشمن به منظور دستیابی به اهداف شیطانیش، تهاجم همه جانبه ای را در سرزمین های اسلامی از جمله کشورهای الجزایر، ترکیه، افغانستان و ایران به مرحله اجراء گذاشت.

تجاوز به کشور اسلامی الجزائر

«فرانتس فانون» نویسنده و دانشمند معروف:

«اولین اقدام ضد فرهنگی که فرانسه در الجزایر صورت داد، تلاش برای از بین بردن حجاب بود و در این کار موفق شد و هرچه بدن الجزایری را بیشتر عریان کرد، چنگال

استعمارگر بیشتر به حلقوم الجزایری فرو رفت .

ص: 43


1- خاطرات همفر: 93.

ّاما مجددا زن الجزایری شخصیت خود را بازیافت و مبارزه علیه مطامع استعمار نیز آغاز گردید».(1)

آری! استعمار با ترفند شیطانی خود کشور اسلامی الجزایر را مورد تهاجم قرار داد و با همه قدرت با حجاب و چادر زنان مسلمان مبارزه نموده و زمینه به فساد کشیدن جوانان را فراهم کرد.

اما پس از آگاهی زنان هوشیار الجزایری از اهداف شوم دشمن، در برابر استعمار ایستادگی نموده، استقلال از دست رفته خود را بازیافته و دست متجاوزین را از کشور خود کوتاه نمودند.(2)

تهاجم دشمن به افغانستان و ترکیه

دولت متجاوز بریتانیا به وسیله امان الله خان حاکم وقت افغانستان، تهاجم خود را به این کشور اسلامی

ص: 44


1- حریم عفاف: 71 به نقل از جنگ الجزایر.
2- حجاب برتر: 27.

آغاز نموده و امان الله خان پس از بازگشت از سفر اروپائی خود، طرح بی حجابی و براندازی چادر زنان افغانستان را اعلام کرد.

اما مسئله توطئه کشف حجاب و مبارزه با چادر و ترویج فرهنگ اروپائی در کشور ترکیه از ابعاد عمیق تری برخوردار بود، زیرا شکست های سنگین استکبار سلطه گر از امپراطوری عثمانی، زمینه انتقام جوئی شدید دشمن را فراهم نموده بود.

از این رو، دولت متجاوز انگلیس بدترین طرح تهاجمش را در ترکیه پیاده کرد و اثرات سوء آن تمامی نسل های آینده این کشور را از مسیر سنت های اسلامی خارج نمود.

استعمار در سال 1313 با به روی کارآوردن مهره قدرتمندی مانند «آتاتورک» علاوه بر به فساد کشیدن زنان و مردان مسلمان، تحول عظیم و ریشه ای در انحراف فرهنگی و عقیدتی مردم ترکیه ایجاد کرد.

ِدشمن با تغییر خط ترکی به لاتین، رابطه نسل های

ص: 45

بعدی را با منابع و فرهنگ اصیل اسلامی گذشته قطع کرد و نسل های بعدی با منابع و فرهنگ اسلامی موجود در موزه ها، کتابخانه ها و همچنین در خانواده های اصیل و قدیمی ترک بیگانه شدند و حتی تلاوت قرآن به زبان عربی، غیر ممکن شد.

و همینطور، تغییر جمعه اسلامی مسلمانان ترکیه به یکشنبه مسیحی و تعطیل یکشنبه به جای جمعه و پذیرش و قبول این بدعت خائنانه به وسیله نسل جدید که باعث شد مراسم عبادی و شعائر اسلامی روزهای جمعه از جمله مراسم باشکوه نماز جمعه به کلی از بین برود.(1)

ص: 46


1- نگاه پاک زن: 35 دکتر احمد صبور اردوبادی.

2- ایران، مرکز ظلم ستیزي تشیّع، خط قرمز استکبار

اشاره

ّآنچه دشمن متجاوز را پس از موفقیت در تهاجم به کشورهای اسلامی به شدت نگران کرده بود، ناکامی و شکست های مکرر از ملت دلیر و قهرمان ایران بود.

استعمار از نفوذ نیرومند اسلام در دل زنان و مردان ایران و اعتقاد و پایبندی شدید شیعیان و پیروان خاندان رسالت(علیهم السلام) به اجراء دستورات پیشوایان دینشان کاملا با خبر بود.

و همچنین دریافته بود که مردم ایران، فدائی دین اسلامند و در راه حفظ دین و سرمایه های مملکت به شدت با دشمن مقابله نموده، از سر، جان و مال خود گذشته و در این راه سر موئی از موضع و جایگاه خود

ص: 47

پائین نخواهند آمد.

و همین طور به این نتیجه رسیده بود که مسلمانان غیرتمند ایران از دیر زمان و از دوران های بسیار دور، تعصب خاصی به حفاظت از چادر و حجاب و حتی تقید به استفاده از پوشش هائی از قبیل نقاب و روبند داشته و دارند . و این پایبندی ها از اصالت و قداست و سابقه طولانی برخوردار است.

این مسائل، خط قرمزی بود که استعمار را از رسیدن به اهدافش بازداشته بود و امیدش به تسلط به کشور اسلامی ایران کم شده بود.

اما استعمار سلطه گر بر اساس سیاست همیشگی خود، هیچگاه ناامید و مأیوس نمی شد بلکه با بکارگیری صبر و حوصله فراوان و تحمل انواع ناراحتی ها و مشکلات از ترفندهای گوناگون خود استفاده نموده تا به اهداف خود گرچه پس از قرن ها نایل آید.

از این رو، در دوران پادشاهان قاجار، تبلیغات و

ص: 48

ایران، مرکز ظلم ستیزي تش یع، خط قرمز استکبار سخنرانی های مختلفی بر علیه مقدسات دینی به وسیله مهره های خارجی و داخلی استکبار انجام شد و علنا چادر و حجاب مورد استهزا و تمسخر قرار گرفت.

مزدوران استعمار، نیرومندی دولت های غرب و اختراعات و اکتشافات اروپائیان را به رخ مردم ایران کشیده و پایبندی ایرانیان را به اعتقادات دینی و حجاب و چادر را، عامل اصلی عقب ماندگی و پیشرفت های علمی معرفی کردند.

و بالاخره، با رفت و آمد تدریجی غربیان به کشور اسلامی ایران و برگزاری مجالس و جشن های آلوده، گروهی از زنان و مردان که عمدتا از قشر مرفه و وابسته به دولت ها بودند، تحت تأثیر تبلیغات و نوآوری های فریبنده دشمنان قرار گرفته، گمان کردند که اگر از قید حجاب و چادر رهائی یابند، کشورشان مانند کشورهای اروپائی به اختراعات و اکتشافات و آزادی دست خواهد یافت و همراه با قافله تمدن پیش خواهد رفت.

اما خوشبختانه با همه تلاش و فعالیت هائی که

ص: 49

مزدوران انگلیس به منظور تسلط بر کشور اسلامی ایران و تضعیف فرهنگ و سنت های دینی ایرانیان انجام می دادند، به دلیل ریشه دار بودن اعتقادات و پایبندی های دینی مردم، تلاش و تبلیغاتشان تأثیر چندانی نداشته، اکثریت قریب به اتفاق زنان و دختران ایرانی همچنان با آزادی کامل و با اعتقاد و بصیرت از حجاب و چادر و حتی گروهی از نقاب و پوشیه استفاده می کردند و عده کمی هم که بر اثر تبلیغات دشمن، حجاب مناسبی نداشتند در میان مردم بی ارزش شمرده می شدند.(1)

«دوسری» یکی از دانشمندان خارجی در این زمینه مشاهدات خود را چنین می نویسد:

لباس زنان (ایرانی) در بیرون از خانه شامل چادری بود به رنگ سیاه یا بنفش و صورت خود را با روبند می پوشاندند.(2)

ص: 50


1- حجاب برتر، حمید احمدی جلفائی: 40 55.
2- حجاب برتر: 41.

«اوژن فلاندن» که در زمان محمدشاه قاجار از ایران دیدن کرده می نویسد:

زنان ایرانی از منزل کم خارج می شوند، در کوچه ها هم با چادری که سر تا پایشان را مستور می کند می آیند و غیر ممکن است کسی صورت آنها را ببیند ... و غیر ممکن است بگذارند چشم نامحرمی به صورتشان افتد... (1)

«پوشید اماساهورو» سفیر ژاپن در دوران ناصرالدین شاه قاجار در ایران چنین می نویسد:

زن ها چادری به سر می کردند که از سر تا به پایشان را می پوشاند ... در چند ماهی که ما در اینجا بودیم، هرگز زنی رویش را به ما ننمود و نتوانستیم صورت زن ها را بی حجاب و چادر ببینیم. (2)

ص: 51


1- حجاب برتر: 41 به نقل از سفرنامه اوژن فلاندن: 67.
2- حجاب برتر: 44 به نقل از: اروپائی ها و لباس ایرانیان: 142، .146 ،143

عکس العمل دشمن در برابر پایداری ایرانیان

استعمار انگلیس که از سرسختی زنان و مردان ایرانی و خنثی شدن تلاش هایش به تنگ آمده بود و احساس خطر می کرد، اقدامات تند و شدیدی بر علیه ملت ایران و براندازی چادر و حجاب زنان به کار گرفت.

ُاستکبار به منظور اجراء اهداف شیطانی خود، مهره کثیف و قدرتمند و مغرورش، رضاخان را برگزید و وی را برای فراگیری تجربه های مقابله با اسلام و آشنائی اسلام زدائی به کشور ترکیه (مرکز امپراطوری اسلامی) که قبلا با زور و خشونت مردمش را تخلیه دینی و فرهنگی نموده و بی حجابی را با زور سرنیزه بر مردان و زنان مسلمانش تحمیل نموده بود، فراخواند تا طرح ها و تجربه های تحمیل شده بر این کشور را در سرزمین اسلامی ایران اجرا نماید.

رضاخان در سال 1314 شمسی پس از بازگشت از سفر ترکیه در حالی که از وضعیت تقید زنان ایرانی به

ص: 52

حجاب و چادر ناراحت و خشمگین بود، خطاب به ارتشبد محمود جم، اظهار کرد:

این چادر چاقورها چه طوری می شود از بین برود، دو سال است که این موضوع فکر مرا به خود مشغول داشته. از وقتی که به ترکیه رفتم و زن های آن ها را دیدم که پیچه و حجاب را دور انداخته و دوش به دوش مردها کار می کنند، دیگر از هرچه زن چادری بود بدم آمده است . اصلا چادر و چاقور دشمن ترقی و پیشرفت مردم ما است . درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نشتر زد و از بینش برد...(1)

ّو پس از آن پادشاه سفاک پهلوی فرمان کشف حجاب اجباری را صادر نموده و مأموران دست نشانده اش نیز بی رحمانه فرمان او را اجرا می نمودند.

ص: 53


1- حجاب برتر: 59 به نقل از مجله پیام زن، سال6، ش10.

مأموران رضاخان با برداشتن چادر از سر زنان و دختران، چنان رعب و وحشت بر دل آنان ایجاد کرده بودند که تعدادی از زنان از شدت اندوه و غصه، در همان ماه های اول کشف حجاب، سکته قلبی و مغزی نموده و از دنیا رفتند.

گروهی از زنان نیز که در چنگال مأموران گرفتار بودند به منظور دفاع از عصمت و عفت و چادر خویش با پاسبانان دست و پنجه نرم می کردند و با آب دهان انداختن بر روی آنان، از خود دفاع می کردند.

در آن شرایط دردناک گروهی از زنان باایمان، مدت های مدیدی جرأت بیرون آمدن از خانه خود را نداشتند تا چادر و روسری آنان به دست مأموران جلاد رضاخان پاره نشود و یا طعمه حریق نگردد . برخی از بانوان پاکدل ایرانی، چند ماه و برخی تا چند سال و معدودی تا 5- 6 سال تمام در کنج خانه ماندند و در نتیجه، بهترین و ارزنده ترین پاداش نصیبشان شد.

این ماجرای بانوی باسعادت را بخوانید:

ص: 54

عنایت امام زمان به بانوی باحجاب و با عفت

مرحوم آیة الله سید باقر مجتهد سیستانی، والد محترم آیة الله العظمی سیستانی فرمود:

ّمن برای زیارت و تشرف به محضر ولی عصر ارواحنافداه چهل جمعه ختم زیارت عاشورا گرفتم. در یکی از جمعه های آخر، نوری مشاهده کردم، به دنبال نور رفتم، دیدم نور از خانه محقر و کوچکی است.

پس از کسب اجازه وارد منزل شدم. دیدم حضرت بقیة الله ارواحنافداه در اطاقی کنار جنازه ای نشسته اند . من سلام کردم و آن بزرگوار پس از جواب سلام فرمود:

چرا دنبال من می گردی؟ ! آنگاه به آن جنازه اشاره کرد و فرمود: مثل این باشید تا من دنبال شما بیایم. این بانوئی است که در دوره بی حجابی (رضاخان) هفت سال از خانه

ص: 55

بیرون نیامد، مبادا نامحرم او را ببیند.(1)

آری، در آن شرایط تلخ و غمبار (رضاخانی) تمام خانواده های مسلمان غرق در ماتم و عزا بودند . مردم همچنان در برابر جنایات دشمن متحد شده بودند و با حدت کامل به رهبری مقامات مذهبی و مراجع عظام سرتاسر کشور در برابر این توطئه ننگین ایستادگی نمودند.

مرحوم آیة الله شاه آبادی در یکی از سخنرانی های خود، عمق دغدغه خود را از جنایت های رضاخان اظهار نموده و ماهیت قیام او را افشا کرد:

اگر این چاروادار(2) (منظور رضاخان) در مبارزه با اسلام، صدها روحانی را سر می برید، باز هم نمی توانست اسلام را تضعیف کند یا از بین ببرد، بلکه با این عملش اسلام تقویت هم

ص: 56


1- گوهر صدف: 48.
2- کسی که حیوانات بارکش را می راند یا با آنها باربری می کند.

می شد، ولی کاری که او کرد (کشف حجاب و براندازی چادر) به اسلام خیلی ضربه زد . او می خواست قرآن را اعدام کند، و اگر با روحانی مبارزه کرد، آن هم به خاطر مبارزه با قرآن و اسلام بود، نه به خاطر مبارزه با خود روحانی.(1)

مأموران رضاخان در ادامه خیانتشان به ناموس این مرز و بوم و اجرای کامل طرح براندازی حجاب و چادر، صبح روز جمعه 10 ربیع الاول سال 1354 قمری 57 مصادف با 20 تیر 1314 با حمله به مردم بی گناه در مسجد جامع گوهرشاد 100 نفر را کشته و زخمی کردند.

رو شنبه 11 ربیع الاول مردم غیرتمند مسلمان به منظور دفاع از حجاب و چادر با چماق، بیل و داس در مسجد گوهرشاد جمع شدند . زنان در وسط مسجد به

ص: 57


1- نگاه پاک زن: 30 و 36 دکتر صبور اردوبادی که خود شاهد آن صحنه های غم بار بوده.

منظور ایجاد حایل بین زنان و مردان، چادر زده و حضور یافتند.

در همین حال مسلسل های سنگین بالای مسجد در نیمه های شب حمله را آغاز کردند، دو هزار نفر را کشتند و پانصد نفر را دستگیر کردند، می گویند کامیون جنازه ها را بردند و این تظاهرات و... اعتراض به کشف حجاب و براندازی چادر بود.(1)

معجزه الهی و ناکامی رضاخان

پس از غائله دردناک و فاجعه خونبار مسجد گوهرشاد، رضاخان بی حجابی و اختلاط زن و مرد را به زور توپ و تفنگ بر مردم مسلمان تحمیل نمود ! اما زنان و مردان غیرتمند هیچگاه حاضر به از دست دادن چادر و حجاب و عفت خود نشدند و در این آزمایش الهی از حیثیت و شرف خود دفاع نموده و در برابر دشمن ایستادگی نمودند.

ص: 58


1- نیازها و حجاب: 126 به نقل از قیام گوهرشاد: 45.

خوشبختانه بار دیگر دست غیبی به یاری مردمی که دین خدا را یاری کرده بودند شتافت و با وجود آمدن جنگ جهانی دوم، دشمنان اسلام را به خود گرفتار ساخت و برنامه وسیع اسلام زدائی و براندازی حجاب و چادر ناکام گردید و دوباره هسته مرکزی اسلام و شیعه و مهره کثیف استعمار، عظمت و رونق خود را بازیافت(1) رضاخان نیز در شهریورماه 1320 ناگزیر به فرار شد.

اکنون رسالت بزرگ حفاظت از چادر و حجاب و جلب رضایت امام زمان(علیه السلام) در گرو پاسداری از چادر و حجاب شما بانوی مسلمان است.

انتقام سخت دشمن از مردم قهرمان ایران

شکست استعمار از زنان و مردان فداکار و باایمان ایرانی پس از ناکامی رضاخان در از بین بردن چادر و حجاب و همچنین پس از شکست مفتضحانه تهاجم نظامی، پایان کار نبود، بلکه آغاز کارزار سخت دشمن و

ص: 59


1- نگاه پاک زن 32 : 1 دکتر صبور اردوبادی.

انتقام و خونخواهی از مسلمانان فداکار ایران بود، انتقام بی رحمانه از مسلمانانی که قرن های طولانی بر پیکر مسیحیت تاخته و مانع پیشرفت و نفوذ امپراطور بزرگ دنیا به کشور ایران شده و زندگی را در کام عروس دریا تلخ کرده بود، و حالا وقت آن بود که دشمن شکست خورده به خونخواهی برخیزد و آنچه را که در طی قرن ها از دست داده پس بگیرد و با سیاست مزورانه اش از درون، کشور اسلامی ایران را منهدم سازد.

آری، پایبندی و اعتقاد ایرانیان به اسلام و پیروی از مکتب رهائی بخش اهل بیت(علیهم السلام)، توطئه های گوناگون دشمن را یکی پس از دیگری خنثی نموده و در تمام

جبهه ها ناگزیر به عقب نشینی شده بود.

از این رو استکبار به منظور تشدید مبارزه خود و انتقام از مردم باایمان ایران ناگزیر به تشدید جنگ نرم و مبارزه با فرهنگ، اعتقاد و سنت های دینی به خصوص در زمینه حجاب، عفت و چادر گردید . زیرا با

ص: 60

تجربه هائی که به دست آورده بود به این نتیجه رسیده بود که این پوشش باارزش، بزرگ ترین سنگر مسلمانان در برابر حملات دشمن به کشور می باشد و با از بین رفتن آن به خودی خود، حیا و عفت زنان نیز از بین خواهد رفت و به دنبال آن جوانان نیز نابود خواهند شد.

فلذا استعمار چادر را به عنوان سرقله عفت و حجاب هدف قربانی پیکان شوم خود قرار داده، تلاش ها نموده و نقشه ها کشید تا این پوشش مقدس را که نشان وقار، شخصیت و نماد افتخار و عزت زنان مسلمان و همچنین حصاری محکم در برابر ضربات سنگین فرهنگی دشمن بود از میان بردارد.

اما طرح ها و نقشه هایش موفق نبود و هر بار با روبرو شدن با مقاومت مردم غیرتمند ایران با ناکامی و شکست مواجه شده و به بن بست می رسید.

و لیکن دشمن با عادتی که به صبر و حوصله در برابر سختی ها داشت با هوشیاری و دقت پیگیر شناخت

ص: 61

عوامل ناکامی هایش برآمده تا موانع رسیدن به اهدافش را برداشته و به هر قیمتی که شده بر کشور اسلامی و مردم مسلمان ایران به طور کامل مسلط شود.

ص: 62

3- غیرت ورزي مردان و حیاورزي زنان، عامل ناکامی دشمن

اشاره

دشمن پس از بررسی های لازم به این نتیجه رسید که مردان مسلمان ایرانی بر اساس سرشت و فطرت و آموزه های دینی از غیرت، حمیت و ناموس پرستی بالائی برخوردارند و در حفظ ناموس، آبرو و شرف خود از سر و جان می گذرند و اجازه نمی دهند کوچک ترین تعرضی به نوامیسشان بشود.

ّسرسختی، تعصب و پایبندی مردان به این خصلت مقدس و همچنین حیاورزی و عفت زنان مانع رسیدن دشمن به اهدافش گردیده است.

از این رو تصمیم گرفت تلاش و فعالیت خود را در

ص: 63

سلب غیرت و از بین بردن مردانگی مردان و فروپاشی حیا و عفت زنان به کار گرفته تا به راحتی به اهداف خود نائل آید.

گرچه کندن درختی که در اعتقاد و دل و جان زنان و مردان ایرانی ریشه دوانیده بود کار بسیار سخت و دشواری به نظر می رسید اما دشمن با صبر و حوصله فراوان و تجهیز به انواع ابزار و حربه ها به هر قیمتی که بود بر این موانع بزرگ چیره شد، غیرت و جوانمردی مردان را به تدریج از بین برد و پس از آن به سراغ هدف اصلیش یعنی تضعیف حیا و عفت و براندازی چادر و حجاب و ترویج فساد و بی بند و باری رفت!

و چون پوشش چادر و حجاب بانوان از ارزش و منزلت اعتقادی و مذهبی طولانی برخوردار بود و کنار گذاشتن آن به آسانی امکان پذیر نبود، دشمن با نوعی سیاست مزورانه و با چهره ای مقبول و موجه به میدان آمد، مردان و زنان را استحاله فرهنگی و دینی نمود.

آداب و رسوم غرب و فرهنگ بی حجابی و چادر

ص: 64

گریزی را بدون تهدید و خشونت در قالب تهاجم نرم به تدریج جایگزین فرهنگ اصیل و سنت های اسلامی کرد و سپس با نفوذ به همه زوایای زندگی ملت مسلمان ایران، قلب و فکر آنان را تسخیر کرده و سنگرهای دینی را یکی پس از دیگری ویران نمود.

استکبار به شیوه ای زیرکانه و با لحنی دلسوزانه گفت: حجاب تنها پوشیدن چادر و پوشش های سنتی نیست، آنچه مهم است پوشیدگی اندام است، خواه با چادر باشد یا چیز دیگر، زنان می توانند بدون چادر با لباس هایی از قبیل مانتو و... خود را حفظ کنند.

موفقیت دشمن پس از تضعیف غیرت و حیا

با بالا گرفتن تبلیغات به ظاهر خیرخواهانه و آغاز حرکت های منفی و شعارهای مغالطه آمیز روشنفکرمآبانه به تدریج غیرت مردان و حیای زنان کم رنگ گردید و رفته رفته زمزمه دورافکندن چادر اوج گرفت . موانع یکی پس از دیگری برداشته شد، گروهی

ص: 65

از زنان چادری و حتی بعضی از زنان مذهبی پایگاه خویش را از دست داده و از این ارمغان شیطانی غرب به گرمی استقبال کرده و به نام آزادی و همگام شدن با تمدن دنیا از پشت پرده عفت بیرون آماده «چادر» ارجمندترین پوشش را که نماد شخصیت، وقار، عفت و حیای آنان بود و همچون خاری در چشم دشمن قرار داشت کنار گذاشته و این یادگار زیبای صدیقه اطهر فاطمه زهرا(علیها السلام) را خیلی راحت به دشمن سپردند!

پس از این اتفاق تلخ همانطور که دشمن پیش بینی می کرد، محدودیت های ارتباط زن و مرد از بین رفته و آزادی های خارج از معیارهای اخلاقی باعث شد جوانان عزیز ما که سرمایه های باارزش مملکت هستند فاسد و بی بند و بار شده و راه برای نفوذ بیشتر دشمن و تسلط بر کشور عزیز اسلامیمان باز شود.

و در این میان مردان نیز پس از فروپاشی غیرتشان، نه تنها خودنمائی و جلوه گری زنان و دختران خود را ننگ و عار ندانسته، بلکه به حرکات ضد دینی و ضد

ص: 66

اخلاقی آنان فخر و مباهات نموده و نگاه شهوت آمیز نامحرمان به نوامیسشان را امری عادی تلقی کردند.

آری! دشمن جنایتکار، با جرأت و جسارت مانند اژدهائی آدم خوار به جان زنان و مردان افتاد و با از بین بردن غیرت و حیای آنان، مرگ بارترین انتقام خود را از ملت قهرمان و با ایمان ایران گرفت!

ارزش و شایستگی غیرت و حیا

اکنون مروری داریم به ارزش و شایستگی غیرت و حیا و همچنین نگاهی خواهیم داشت به مجازات و کیفر بی غیرتی و بی حیائی در گفتار خاندان رسالت(علیهم السلام) و آنگاه به ماجراهای زیبا و شیرین از غیرتمندی مردان و حیا و عفت زنان و همچنین حکایت های تلخ و غم بار از ابعاد بی غیرتی و بی حیائی و فروپاشی ایمان و اخلاق

جامعه اسلامی، اشاره خواهیم داشت.

سپس با قضاوتی منصفانه خواهیم یافت که دشمن پرفریب با ترفندهای شیطانی خود پس از نابودی دو

ص: 67

گوهر گرانبهای غیرت و حیا، چگونه به پوشش چادر، یادگار باارزش صدیقه اطهر و زینب کبری علیهما السلام چنگ انداخت و پس از براندازی آن دژ استوار که خاری در

چشمانش بود و دل سیاهش را به درد آورده بود، خیلی راحت و آسان عفت، حجاب، حیثیت و شخصیت و همه ارزش های زنان مسلمان را درهم پیچیده و زیر و رو کرد!

و اکنون بوی مرگ اخلاق و مذهب در جای جای کشور اسلامیمان پیچیده و تنها آنها که سوز و دغدغه دارند سپر بلا شده، می گویند و می نویسند و می سوزند و می سازند تا اسلام و اخلاق نمیرد و رسالت حفاظت از عفت، حجاب و چادر زنان مسلمان را به خوبی ایفا نموده و در این امتحان بزرگ و حساس سرافراز و سربلند باشند.

غیرت و غیرت ورزی

ّغیرت به معنی حمیت، تعصب و دفاع از همسر، مادر، خواهر، دختر و ناموس در برابر متجاوز می باشد.

ص: 68

غیرت ورزي مردان و حیاورزي زنان، عامل ناکامی دشمن غیرت گوهر گرانبهائی است که خداوند غیور در نهاد مرد به ودیعت نهاده تا در پرتو آن از ارزش های دینی و عفت ناموس و ناموس جامعه حفاظت نماید.

مرد غیرتمند همیشه پاسدار عفت و پاکدامنی همسر و افراد خانواده اش می باشد و از آسیب وارد شدن و یا هتک حرمت آنان پیشگیری نموده و همچنین از زمینه هائی که موجب جلب توجه نامحرمان به آنان می شود جلوگیری می نماید.

و نتیجه این غیرتمندی، ایجاد امنیت در جامعه و حفظ عفت و پاکی زنان و دختران، پایداری نظام خانواده، ایجاد محبت و دوستی، برقراری محیط باصفا و معنویت، مصونیت از انحراف، فساد، گناه و داشتن نسل صالح، سالم و غیرتمند است.

مردی که از بی حجابی و خودنمائی همسر و دخترانش جلوگیری نمی نماید و یا در برابر بی بند و باری آنان بی تفاوت است، هیچگاه مسئولیت غیرتمندی را ایفا نکرده و در برابر گناهانی که همسر و

ص: 69

دختران او مرتکب می شوند در پیشگاه پروردگار مسئول خواهد بود.

روایات و اخبار معصومین(علیهم السلام) در مورد اهمیت پایبندی به غیرت و مجازات پشت پا زدن به این خصلت مقدس را بخوانید:

غیرت در گفتار خاندان رسالت(علیهم السلام)

پیامبر عالیقدر صلی الله علیه و آله فرمود:

... خداوند بینی مؤمنی را که غیرت ناموس نداشته باشد به خاک می کشد (و او را ذلیل و خوار می نماید).(1)

و نیز آن بزرگوار فرمود:

هر مردی که زنش خود را آرایش نماید و با آن حالت از منزلش بیرون آید، آن مرد ... عاری از غیرت می باشد و اگر کسی چنین مردان بی تفاوتی را عاری از غیرت بنامد گناهی

ص: 70


1- بحارالانوار 248 : 103 (چاپ ایران).

نکرده است . و نیز زنی که خود را زینت نموده و خوشبو نماید و از خانه اش خارج شود و شوهرش به این کار راضی باشد، برای هر قدمی که این زن برمی دارد، برای شوهرش خانه ای در جهنم بنا می شود.(1)

امیرالمؤمنین(علیه السلام) خطاب به مردها می فرماید:

آیا حیا نمی کنید ! و آیا تعصب و غیرت ندارید ! زنان شما به بازارها (و اماکن عمومی) می روند و با مردها تماس دارند؟!! (2)

و همچنین فرمود:

ای اهل عراق، شنیده ام زنان شما در کوچه و خیابان با مردان برخورد می کنند (و با آنان تماس و گفتگو دارند) آیا حیا (و غیرت) ندارید.(3)

ص: 71


1- 1 . بحارالانوار 249 : 103 (چاپ ایران).
2- 2 . وسائل الشیعه 174 : 14 (چاپ اسلامیه).
3- 3. مشکاة الانوار: 237.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

خداوند غیرتمند است و هر با غیرتی را دوست دارد و چون غیرت دارد کارهای زشت، آشکار و پنهانش را حرام کرده است.(1)

امیرالمؤمنین(علیه السلام):

خداوند نسبت به مؤمن غیرت دارد، پس، بی غیرت از خود غیرت نشان دهد، زیرا آدم بی غیرت واژگونه دل است. (2)

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

بهشت بر دیوث حرام است.(3)

ماجرائی شیرین از اوج غیرت

شیخ بهاء الدین عاملی در یکی از کتاب های خود می نویسد:

ص: 72


1- وسائل الشیعه 108:14
2- کنز العمال: 7072.
3- اصول کافی 537:5

روزی زنی نزد قاضی شکایت کرد که پانصد مثقال طلا از شوهرم طلب دارم و او به من نمی دهد . قاضی شوهر را احضار کرد و او طلب خود را انکار نمود یا فراموش کرده بود.

قاضی از زن پرسید: آیا بر گفته خود شاهدی داری؟

زن گفت: آری، آن دو مرد شاهدند.

پرسید: گواهی می دهید، زنی که قاضی از گواهان در مقابل شما است، پانصد مثقال طلا از شوهرش که این مرد است طلب دارد و او نپرداخته است.

گواهان گفتند: سزاست که این زن نقاب (پوشش ) مقابل صورت خود را عقب بزند تا ما لحظه ای وی را درست بشناسیم که او همان زن است، تا آنگاه گواهی دهیم.

چون زن این سخن را شنید، بر خود لرزید و شوهرش فریاد برآورد: شما چه گفتید؟ برای پانصد مثقال طلا، همسر من چهره اش را به شما نشان دهد؟ !

ص: 73

هرگز! من پانصد مثقال دیگر خواهم داد و رضایت نمی دهم که چهره همسرم در حضور دو مرد بیگانه نمایان شود، هر چند آن دو مرد، گواهان چشم پاک و عادل اند.

چون زن، آن جوانمردی و غیرت را از شوهر خود مشاهده کرد از شکایت خود چشم پوشید و آن مبلغ را به شوهر بخشید.

چه خوب بود آن مرد با غیرت، امروز جامعه ما را می دید که زنان نه برای پانصد مثقال طلا و نه حتی یک مثقال نقره، چگونه رخ و ساق به همگان نشان می دهند و شوهران و پدران و برادرانشان نیز هم عقیده آنهایند و در کنارشان به رفتار آنها مباهات می کنند!(1)

ّبه یک نمونه از حراج غیرت و نابودی حمیت و جوانمردی توجه فرمائید:

ص: 74


1- راز یک فریب: 171 یوسف غلامی.

ماجرائی تلخ از اوج بی غیرتی

چندی پیش در بازار وکیل شهر شیراز، مردی به همراه همسرش مشغول تماشای مغازه ها و خرید بودند . زن در آرایش صورت خود و زیبانمائی لباس و موهایش به واقع در حد توان کوشیده بود...

نابهنگام جوانی تنومند پیش رفت و به شوهر آن زن گفت: از شما تقاضایی دارم، ممکن است بپذیرید؟ !

اجازه دهید چند دقیقه، آسوده خاطر به همسرت نگاه کنم...

مرد با شنیدن این حرف، مشتی به جوان حواله کرد و دعوایی بزرگ بپا شد، سرانجام با دخالت دیگران از هم جدا شدند و هریک به راه خود ادامه داد.

به نظر شما آن مرد چرا از تقاضای آن جوان تا این اندازه برآشفته شد؟ آیا او نمی دید که بقیۀ رهگذران بدون اجازه گرفتن، خیره چشم مشغول تماشای همسر اویند؟ چرا از میان همه آن جمعیت به آن جوان

ص: 75

تیره بخت که با ادب کسب اجازه می کرد حمله ور شد؟!

همسر آن مرد، نسبت به تقاضای آن پسر جوان در فکر خود چه قضاوت کرده است؟!

مردی که از بی حجابی همسرش جلوگیری نمی کند و یا زن را به بی حجابی و جلوه گری تشویق می نماید، اگر ادعا کند غیرتمند است، باید بپذیرد که ابعاد غیرتمندی او محدود است . در همین حد که همسرش ربوده نشود، طعنه نشنود و طعمه نگردد . آیا غیر از این مسئولیتی ندارد؟ ! ارزیابی و قضاوت با شما.

ماجرای یاد شده نمونه دردناکی است از حذف مسئولیت و تعهد دو جانبه مرد و زن نسبت به یکدیگر، زیرا که حجاب و عفت زن زمینه غیرتمندی مرد را فراهم می نماید و همچنین غیرت ورزی مرد فریاد حمایت و دفاع از ناموس است.

بنابراین چنانچه زن حجاب و عفت نداشته باشد و مرد هم از غیرت و مردانگی بهره ای نداشته باشد، زندگی مفهومی ندارد و نباید انتظار پاکی زن و انجام

ص: 76

تعهد و مسئولیت دو جانبه را در زندگی داشت، زیرا که زن حجابی ندارد که پاسخ به غیرت مرد بدهد و مرد هم غیرتمند نیست که از ناموسش حمایت و مراقبت نماید

ّو چنین زندگی، زندگی بدون تعهد و مسئولیت و عاری از پاکیزگی و عفت است.(1)

ّو اما حیاء...

حیاء چیست، پایبند به حیا کیست؟

حیاء یعنی شرمساری، خجلت و ترک رفتار زشت و هر عملی که موجب شکسته شدن شخصیت انسان شود چه به خاطر ترس از خداوند و چه به خاطر سرزنش مردم.

حیاء نیروی بازدارنده درونی است که در رویاروئی با گناه و محرمات به طور خودکار و اتومات انسان را از رفتار حرام باز می دارد.

حیا و عفت به زن قدرتی می دهد که قوی ترین مرد

ص: 77


1- راز یک فریب: 170 یوسف غلامی.

توان مقاومت در برابر او را ندارد.

وقتی حیای زن به اوج می رسد، خود او هم از نگاه به نامحرم پرهیز می کند.

خداوند عفت و حیاء را یک نگهبان درونی برای حفاظت و صیانت زن قرار داده است.

راهنمایان بزرگ بشر کارشان تقویت حیا و عفت بوده و هست، استکبار و دشمنان بشر کارشان فروپاشی این گوهرهای گرانبها بوده و خواهد بود.

انسان با حیا نه در خلوت و نه در معرض دید دیگران مرتکب گناه و رفتار حرام نمی شود، چون همواره خود را در محضر خداوند می بیند.

هرچه زن با بیگانه برخورد و تماس بیشتر داشته باشد، حیا و شرمش بیشتر کاهش می یابد.

و بالاخره ! حقیقت حجاب مجموعه ای است از رفتارها، طرز پوشش، متانت در گفتار و نگاه و همه اینها با حیا آمیخته است.

ص: 78

اخبار و احادیث اهل بیت(علیهم السلام) در اهمیت پایبندی به حیا

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

کسی که حیا ندارد ایمان ندارد.(1)

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

حیا و ایمان به یک رشته کشیده شده اند .

هنگامی که یکی از آن دو برود، دیگری نیز خواهد رفت.(2)

و همچنین آن بزرگوار فرمود:

خداوند چنانچه بخواهد بنده ای را هلاک سازد حیاء را از او بگیرد(3) و چون حیا از او

ص: 79


1- بحارالانوار 331:71
2- بحارالانوار 335:71
3- کنایه از اینکه،خداوند او را به خود واگذار نموده و لطفش را از او می گیرد، در نتیجه او به دنبال ارتکاب گناه می رود و ارتکاب گناه پی در پی موجب از بین رفتن حیا می شود و آنگاه مستحق انواع عذاب ها خواهد شد.

گرفته شود منفور و متنفر شود... (1)

و همچنین فرمود:

حیاء تمام دین است.(2)

با توجه به روایات و مطالب یاد شده به خوبی می توان به دست آورد که تفکیک بین ایمان و حیا امکان پذیر نیست و با فروپاشی شرم و حیا، دین و ایمان نیز از بین می رود.

و همچنین روشن می شود که زنان پایبند به گوهر شرم و حیاء، علاوه بر اینکه مرتکب گناه نمی شوند، در برابر مردان هوسران مقاومت نموده و با رفتار و گفتار آمیخته با عفت و حیاء زمینه تنبیه و هدایت مرد را نیز فراهم می نماید.

به این ماجرای جالب و آموزنده از نیروی بازدارنده حیا توجه فرمائید:

ص: 80


1- نهج الفصاحه: 209.
2- همان 210

ماجرائی آموزنده از اوج حیا

امام زین العابدین علیه السلام فرمود:

مردی با خانواده اش سفر دریا کرد، کشتی آنها شکست و از میان سرنشینان کشتی تنها زن آن مرد نجات یافت . او بر تخته پاره ای از چوب نشست و به یکی از جزیره های آن دریا رسید.

در آن جزیره مردی راهزن و بی بند باری بود که همه ی پرده های حرمت خدا را دریده بود . ناگاه دید آن زن بالای سرش ایستاده است . سر به سوی او بلند کرد و گفت: تو انسانی یا جنی؟ زن گفت: من انسانم.

ّمرد لاابالی بدون اینکه سخنی بگوید آماده تعرض به آن بیچاره شد . زن که از این پیش آمد غیر منتظره سخت ناراحت شده بود، لرزان و پریشان گشت ! مرد پرسید چرا پریشانی؟

زن گفت: از او می ترسم (و حیا می کنم) و با دست به آسمان اشاره کرد.

ص: 81

مرد گفت: آیا تا بحال مرتکب چنین عملی شده ای؟

زن گفت: به عزت پروردگارم، نه.

مرد گفت: تو از خدا این طور می ترسی (و حیا می کنی) در صورتی که چنین کاری نکرده ای و من تو را مجبور می کنم. به خدا سوگند من به پریشانی و ترس، از تو سزاوارترم.

ّپس از آن بدون اینکه به آن زن تعرض نماید برخاست و به سوی خانواده اش رفت و همیشه به فکر توبه و بازگشت به سوی پروردگارش بود.

یک روز که قصد رفتن به جائی را داشت، در میان راه به راهبی برخورد در حالی که آفتاب داغ بر سر آنها می تابید.

راهب به جوان گفت: دعا کن تا خدا ابری بر سر ما قرار دهد تا آفتاب ما را نسوزاند.

جوان گفت: من برای خود در پیشگاه پروردگارم کار نیکی نمی بینم تا جرأت دعا کردن داشته و از او چیزی بخواهم.

ص: 82

راهب گفت: پس من دعا می کنم و تو آمین بگو.

آنگاه راهب دعا کرد و جوان آمین می گفت . طولی نکشید ابری بر سر آنها سایه انداخت . هر دو مقداری از راه را در زیر ابر راه رفتند تا سر دو راهی رسیدند . جوان

از یک راه و راهب از راه دیگر رفت و ابر همراه جوان شد.

راهب گفت: تو بهتر از منی، دعا به خاطر تو مستجاب شد نه به خاطر من، ماجرای خود را به من بگو.

جوان داستان آن زن را بیان کرد.

راهب گفت: چون ترس از خدا تو را فرا گرفت، گناهان گذشته ات آمرزیده شد، اکنون مواظب باش که در آینده چگونه خواهی بود؟!(1)

آری! کسی که حیا داشته باشد ایمانش کامل است، خود را در محضر خدا می بیند و از پروردگارش شرم و حیا می نماید که مرتکب گناه شود.

ص: 83


1- اصول کافی 111:3

و از سویی دیگر، زنانی که به ارزش های دینی از جمله شرم و حیا پشت پا زده، چادر گریز شده و به حجاب و پوشش خود توجه ندارند، اندام و زیبائی های خود را در معرض نگاه دیگران قرار می دهند، بزرگ ترین آسیب های جبران ناپذیر را تجربه نموده، خود و مردان را گرفتار گناه کرده و زمینه فروپاشی حیثیت اسلام و سرزنش و شماتت دشمنان را فراهم می نماید.

این ماجرای دردناک را بخوانید:

ماجرائی غم بار از فروپاشی شرم و حیا

ّیکی از دوستان عزیز و بزرگوارم که تقیدات به خصوصی در مورد حجاب، پوشش و دیگر مسائل دینی دارد نقل می کند:

در یکی از سفرهائی که به زیارت مشاهد مشرفه مدینه منوره و مکه مکرمه داشتم، در سالن فرودگاه جده در صف بازدید مدارک به همراه خانواده ایستاده بودیم.

ص: 84

نوبت بازدید گذرنامه ما که شد، مأمور سعودی که خانواده ام را با چادر و حجاب کامل و پوشش صورت و دست ها مشاهده نمود، سؤال کرد: شما سنی هستید؟!

در پاسخ گفتم: ما جعفری و شیعه هستیم.

ّمأمور فرودگاه با ناراحتی از محل کار خود خارج گردید، دست مرا گرفت و به طرف صف ایرانیان که در میان آنها تعدادی از زنانی که با پوشش غیر مناسب و با حجاب غیر اسلامی قرار داشتند برد و با نشان دادن آنها گفت: این زن های بد حجاب، جعفری هستند، نه شما!!

این ناهنجاری ها در کشورهای بیگانه به خصوص در میان دشمنان اهل بیت(علیهم السلام) که ظاهرا رعایت موازین حجاب را دارند، موجب شرمندگی جامعه اسلامی است

و چقدر سخت و دشوار است، دشمنان ما، زنان و دختران شیعه را بی پروا و بی عفت معرفی می نمایند!

این بی بند و باری ها مصیبت های تلخ و دردناکی

ص: 85

است که پس از فروپاشی شرم و حیا جامعه اسلامی را فرا گرفته. دلسوزان غیرتمند از مشاهده آنها رنج می برند تا چه رسد به مولای دلسوخته مان ولی عصر ارواحنافداه که این گونه رفتارها قلب نازنینش را پر از غم و غصه نموده و جرعه های حزن و اندوه را به کام مبارکش می ریزد.

ّو امام مهربان و رئوفمان با مشاهده این وضعیت غم بار، دست به نیایش برداشته و دلسوزانه دعا می فرماید که:

... پروردگارا ! به زنان حیا و عفت عنایت فرما... (1)

و ما با شرمندگی به محضر پدر مهربانمان عرضه می داریم:

ِتو دست ما بگیری، از بس که لطف داری

ما از تو شرمساریم، از بس گناه داریم

ص: 86


1- مفاتیح الجنان: 207 قسمتی از دعای امام زمان(علیه السلام).

این حدیث هشدار دهنده را بخوانید تا بیش از این موجبات غم و اندوه آن عزیز را فراهم ننموده و باعث ننگ و بدنامی نباشیم.

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

مبادا عملی انجام دهید که باعث سرزنش ما شود، زیرا فرزند خطاکار، زمینه ملامت و طعنه پدر خود را فراهم می نماید ! شما به ما نسبت دارید، برای ما زینت باشید و باعث ننگ و بدنامی ما نشوید.(1)

اکنون مروری داریم به پایبندی مردان و زنان مسلمان ایران به غیرت و حیا در ادوار گذشته و با مقایسه منصفانه به خوبی درخواهیم یافت که استعمار جنایتکار با از بین بردن این دو گوهر گرانبها، چه ظلم و ستمی بر ملت مسلمان ایران تحمیل نموده است.

ص: 87


1- بحارالانوار 7:71 ؛ اصول کافی 219:2

پایبندی به غیرت و حیا در ادوار گذشته

تاریخ گذشته کشور اسلامی ایران گویای اعتقاد و پایبندی مردان و زنان پیرو خاندان رسالت(علیهم السلام) به غیرت و حیا در ادوار مختلف می باشد.

و همچنین تصاویری که از زمان های قبل باقی مانده و هنوز شاهد نمونه هایی از تجسم آنها در کشور عزیزمان و همچنین در بعضی از کشورهای اسلامی هستیم، نشانگر شور، احساس و التزام مردان و زنان به این دو گوهر باارزش بوده و بیانگر استفاده زنان متدین و با حیا از حجاب کامل، چادر و حتی پوشش صورت به عنوان پیروی از راه و روش بانوان با فضیلت و با ّشخصیتی همچون فاطمه زهرا و زینب کبری سلام الله علیهما می باشد.

عزیز خواننده ! مسئله غیرت و حیا از جمله مسائلی است که با نظام خلقت و فطرت زن و مرد هماهنگ است و سرشت و عقل هر انسان منصفی، التزام به آنها

ص: 88

را به منظور مصونیت جامعه از آسیب و مفاسد اخلاقی لازم و ضروری می داند.

اما با کمال تأسف ! دشمن این دو گوهر بی بدیل و گرانبها را نشان گرفت و با تجربه و آگاهی از پیامد ویرانگر فروپاشی غیرت و حیا، ضربه سهمگینی بر پیکر اسلام و مردم مسلمان وارد نموده، از غیرتمندی، جوانمردی و حیا و عفت جز شعری و شعاری باقی نگذاشت، زندگی ما را سوخت و دود کرد و با کمال تأثر قبح و زشتی بی غیرتی و بی حیائی را نیز از بین برد!

سایه سنگین و ننگین غرب و استکبار و ضربه ناجوانمردانه اش آنچنان کارآمد بود که (منکر) را تبدیل به (معروف) و (معروف) را تبدیل به (منکر) نمود، تا آنجا که بازگو کردن حقایق اصیل اسلام برای گروهی از مسلمانان سنگین و نامأنوس گردیده و ناباورانه به آنها نگاه می کنند!

مصیبت اینجاست که در تهاجم نرم و قتل و غارت فرهنگی دشمن، نه تنها مقاومت و ایستادگی نداشتیم

ص: 89

بلکه از این شبیخون بیرحمانه به گرمی استقبال کردیم!

وظیفه چیست؟

ُاکنون وظیفه چه اقتضا می کند؟ شاهد مردن غیرت، حیا، عفت و سقوط از بلندای عزت به حضیض و پستی ذلت و نابودی همه ارزش های اخلاقی و دینی و عادی شدن گناه آن هم به صورتی مقبول و حتی به رنگ و نام دین باشیم؟!

یا در جهت آگاهی و روشنگری جامعه تلاش و کوشش نموده و هجمه بیرحمانه دشمن را نابود و خنثی نمائیم؟!

قضاوت با شما...

ص: 90

4- وسائل و ابزار مخرّب و آسیب زاي دشمن

اشاره

دشمن بیشترین ضربه را در زمینه مبارزه با حجاب و براندازی چادر و همچنین نابودی غیرت و حیا به وسیله شبکه های ویرانگر و وسائل مخرب فناوری بر مسلمانان وارد کرد!

این وسائل به خاطر استفاده بدون فرهنگ صحیح از آنها و الگوگیری زنان، مردان و به خصوص نوجوانان و جوانان از برنامه های مستهجن آنها، بلای جان و سوهان روح و جسم مردم گردیده و منجر به افزایش بی بند و باری، اضطراب، نگرانی و آسیب دیدن نظام خانواده و فروپاشی سلامت دینی، اخلاقی و تربیتی جامعه و طلاق های غیر منتظره و نابود شدن فرزندان معصوم در مسیر بوالهوسی و همچنین بروز آسیب های

ص: 91

خطرناک جسمی، روحی و روانی شده است.

و با کمال تأسف ! به موازات پیشرفت این ابزار و وسائل، بنیادهای فکری، دینی و سنت های مذهبی، حقیقت های معنوی و توفیقات ملکوتی به صورت محسوسی تضعیف گردیده و در صورت ادامه این روند، در آینده نه چندان دور، شاهد سقوط اخلاق و دین خواهیم بود!

تلفن همراه، خوره عمر، دین و اخلاق

گرچه تلفن همراه را با درایت و تدبیر می توان به ابزار مفیدی تبدیل نمود که در خدمت اخلاق و معنویت باشد، اما در وضعیت کنونی و با کیفیت استفاده بدون فرهنگ از آن، این پدیده خوش خط و خال به صورت رایج ترین و شایع ترین و در عین حال مخرب ترین و آسیب زاترین ابزار و وسیله تکنولوژی درآمده است که با سرعتی اعجاب انگیز با زندگی روزمره مردم آمیخته گردیده و با شدت مورد استقبال قرار گرفته و بدون

ص: 92

تعارف به علت استفاده نادرست از آن به صورت یک فاجعه بزرگ، خوره عمر، دین و اخلاق نوجوانان، جوانان و همه اقشار مردم گردیده و گوی آسیب پذیری را از دیگر وسائل و ابزارهای مخرب در زمینه فروپاشی سنت های دینی، فساد اخلاق و بر باد دادن بهار عمر ربوده است!

ِاین وسیله کوچک خوش خط و خال که هر روز بر تجهیزات مخرب و ویرانگر آن اضافه شده و نماد و نمود محتوای همه نمایشگرهای فناوری گردیده، به علت وابستگی شدید به آن در اماکن عمومی، نهادها، مدارس، مغازه ها، ادارات، مجالس و محافل مذهبی، مساجد، مراکز زیارتی، نشست های خانوادگی و... به درآمده و با کمال تأثر صورت وسیله ای اعتیادزا جایگزین سنت های دینی، ذکر، تسبیح، دعا و شنیدن سخنرانی و عزاداری خاندان رسالت(علیهم السلام) در مساجد و محافل گردیده است!

در مراسم و رفت آمدهای خانوادگی و اقوام و ارحام،

ص: 93

گوشی همراه، جای گفتگو و صحبت های خانوادگی را گرفته و بیشتر افراد به جای احوالپرسی و پرس وجو از کار و بار زندگی، سرگرم برنامه های تلفن همراه خود گشته، عواطف، احساس، مهر و محبت را فدای این وسیله اعتیادزا کرده و مانند موزائیک های زیبای کنار هم اما بدون ارتباط با یکدیگر شده اند!

این پیامک را بخوانید: ای کاش برای زنم گوشی هوشمند نخریده بودم! همه زندگی ما شده تلگرام و الگوبرداری و تقلید از آن.(1)

یاد روزگار قدیم بخیر که تکنولوژی بدون فرهنگ نبود، صفا، صمیمیت و عاطفه در خانواده ها حکم فرما بود.

کودکان و نوجوانان، قربانی تلفن همراه

در این میان، کودکان و نوجوانان بی گناه معصوم به علت غفلت و بی تفاوتی والدین، قربانی این ابزار

ص: 94


1- روزنامه خراسان: 19592تاریخ .1396/5/4

مسموم و استفاده بدون کنترل از آن گردیده، چشمان معصوم و ذهن پاک آنان با برنامه های دور از اخلاق آشنا شده و جسم و جانشان دچار آسیب های جبران ناپذیر می گردد!

پدر و مادرها به بهانه سرگرم نمودن کودکان و نوجوانانشان و پیشگیری از تح رک و بازی گوشی آنان در منزل، میهمانی ها، مجالس و محافل، این وسیله به ظاهر آرام بخش را بدون مراقبت در اختیار آنان قرار داده، فرزندانشان را به حال خود رها نموده و خودشان راحت و آسوده به انجام کارهای منزل، استراحت، گفتگو و صحبت با اقوام و دوستان در مجالس و احیانا استماع سخنرانی، خواندن دعا در محافل و مساجد و یا زیارت در حرم های معصومین(علیهم السلام) می پردازند و خوشحال از اینکه فرزندانشان آرام و ساکت و سرگرم

تماشای بازی های تلفن همراه هستند!

اما غافل از اینکه، آرامش و سکوت موقت عزیزانشان، آرامش قبل از طوفان است و برنامه های

ص: 95

مسموم و نامحدود فضای مجازی، آتشی در درون فرزندانشان می افروزد که شعله های برافروخته آن قلب و روح آنان را می سوزاند!

چرا که دشمن در لابلای بازی های به ظاهر معمولی و سالم، صحنه های مستهجنی را ماهرانه و حرفه ای نمایش می دهد و ذهن و فکر نوجوان و کودک بی گناه را بیرحمانه مسموم می نماید!

کودکان و نوجوانان از آنچه نباید آگاهی پیدا کنند در فضای آلوده مجازی و بازی های پر از ویروس اخلاقی آگاهی یافته، بلوغ زودرس به سراغشان آمده و هنوز به سن بلوغ نرسیده، بالغ می شوند!

بیچاره پدر و مادرها که با غفلت و بی تفاوتی خود زمینه انحراف فرزندانشان را فراهم کرده اند، علاوه بر اینکه در فردای حسابرسی عذابکش رفتار مجرمانه آنان خواهند بود، در همین دنیا هم رفتار ناهنجار کودک و نوجوانانشان گریبانگیرشان خواهد شد.

این ماجرای دردناک را بخوانید:

ص: 96

درد دل یک مادر دلسوخته

من و همسرم سعی کردیم که فرزندانمان را به دور از برنامه های مفاسد اخلاقی بزرگ کنیم... اما تصور کنید، پسرم که سال چهارم ابتدائی است، تصاویر مستهجن و روابط... در تلفن همراهش وجود دارد!

این مادر دلسوخته در حالی که گریه می کرد اضافه نمود: شما بگوئید، من با این اتفاق تأسف بار چه کار کنم؟ ! پسر 11 ساله ام این تصاویر را جزء به جزء برایم تعریف کرد و این نشان می دهد که این تصاویر زشت در ذهن او نشسته است ! چگونه باید این تصاویر را از ذهن صاف کودک معصومم پاک کنم؟!(1)

این ماجرای دردناک نمونه تلخی از تأثیر سوء و عواقب زیان بار برنامه های مستهجن تلفن همراه است که زمینه ایجاد هیجان، پرخاشگری، بدخلقی، اضطراب و وابستگی برای نونهالان، نوجوانان و جوانان به وجود آورده است!

ص: 97


1- روزنامه شهرآرا: 953 تاریخ .1391/7/5

5- عادي شدن استماع موسیقی و از بین رفتن قبح گناه

اشاره

تلفن همراه علاوه بر ایجاد آسیب های اخلاقی، معنوی و اجتماعی، قبح و زشتی گناه را نیز از بین برده، و این خود فاجعه و مصیبت دردناکی است که دامنگیر جامعه اسلامی شده و حتی افراد مذهبی را نیز گرفتار ساخته است!

تا چند دهه قبل، شنیدن صدای موسیقی در بین افراد مذهبی معمول نبود و مؤمنین از شنیدن آن کاملا پرهیز داشتند اما در حال حاضر مؤمنینی را مشاهده می کنیم که صدای زنگ تلفنشان نوای موسیقی است و برایشان اهمیت ندارد که این صدا حتی در مجالس مذهبی به گوش برسد و صدها مؤمن در مجلس را آزار

ص: 98

داده و آرامش معنوی آنان از بین برود!

این یکی از برکات پیشرفت تکنولوژی بدون تعهد و کور و کر است که این وسیله، 24ساعته همراه انسان ها گردیده و در همه مکان ها و زمان ها، استماع موسیقی و استفاده از دیگر برنامه های آسیب زای آن، اقسام غذای آلوده را به خورد انسان ها داده، فضا را ظلمانی نموده، فرشتگان را دور کرده و شیاطین را جمع می نماید.

آثار شوم موسیقی بر جسم و جان

و از سوی دیگر، موسیقی از نظر علمی نیز آثار شوم و عوارض دردناکی بر جسم، جان و قلب انسان می گذارد که بر اساس اظهار دانشمندان پیامد آن رکود فکری، اضطراب، سرگیجه، بهت زدگی، خمودی، تقویت قوه ی وهم و خیال، ناتوانی قوای مغزی و فروپاشی اندیشه می باشد و خاصیتی همچون الکل و افیون دارد که با ایجاد رخوت و سستی در اعصاب موجب فاصله گرفتن از حقایق و واقعیت های زندگی

ص: 99

می گردد.

و این در حالی است که بعضی ها غافل از این آثار زیانبار، موسیقی را غذای روح دانسته و درمان رنج و ناراحتی های روحی خود را در استفاده از آن تصور نموده، ایجاد رخوت و سستی اعصاب حاصل از شنیدن موسیقی را درمان ناراحتی ها می دانند، همان توهمی که افراد معتاد پس از استفاده از الکل و مواد مخدر در خود احساس می نمایند.

ّو این یکی از ترفندهای مزورانه دشمن می باشد که با سرگرم نمودن مسلمانان به برنامه های تخدیری و لذت های زودگذر از قبیل الکل، فحشا، قمار، آزادی جنسی، عیاشی، بی بند و باری، رقص و موسیقی، سعی در ساختن انسان هایی لاابالی، غافل و به دور از مروت، مردانگی و حیا و عفت دارد تا در نتیجه، عزت و سرافرازی آنان را به ذلت و خاری تبدیل نموده و بر مسلمانان و کشورهایشان سیطره پیدا نموده و ذخایر مادی و معنوی آنان را غارت نماید.

ص: 100

مردی خدمت امام باقر(علیه السلام) رسید و از گوش دادن به غنا و موسیقی پرسید، امام(علیه السلام) از او سؤال کردند:

هرگاه خداوند بین حق و باطل جمع کند، غنا را با کدام طرف می دانی؟

عرض کرد: در طرف باطل.

حضرت فرمود: خودت جواب سؤالت را دادی و همین تو را کافی است. (1)

موسیقی مرز حلال و حرام ندارد

بعضی از وسائل نواهای موسیقی مانند تنبور، عود و... که در روایات یاد شده، نمونه هایی از آلات لهو زمان قدیم بوده که امروز با نام های جدید از آنها یاد می شود.

بنابراین استفاده از هرگونه غنا و موسیقی با نام های مختلف جایز نیست و بنابر فتاوای مراجع بزرگوار تقلید، فرقی میان موسیقی قدیم، موسیقی محلی و غیر محلی، موسیقی اصیل و غیر اصیل، سنتی و غیر

ص: 101


1- کافی ،435 :6 - وسائل الشیعه .306 :17

سنتی، غربی، شرقی و... نیست بلکه معیار و مرز موسیقی، چیزی است که انسان را از یاد خدا و از معنویت، تقوا و واقعیت های زندگی دور کرده و به فحشا، ابتذال، بی بند و باری و شهوترانی تشویق نموده و راه را برای آلودگی به دیگر انحرافات باز کند.

و این مسئله در استفاده از موسیقی مصداق پیدا می کند، چرا که کسی که با شور و شعف به صدای فلان خواننده و نوای موسیقی گوش می دهد، به نوعی واخوردگی و بی حالی کشیده می شود که اگر از دستش برآید از ارتباط و... آن خواننده رویگردان نیست.

موسیقی در اخبار و احادیث

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

خانه ای که در آن غنا و موسیقی استفاده شود، از بلاهای خطرناک ایمن نیست و در آن خانه دعا مستجاب نمی شود، فرشتگان به آن

ص: 102

خانه وارد نمی شوند.(1)

امام رضا(علیه السلام) فرمود:

هرکس چهل روز در خانه اش طنوبر (ساز، سه تار) و یا عود (ساز غم انگیز) و یا وسائل دیگر لهو مانند معزفه (سازهای رشته ای) و شطرنج و امثال آن نگهداری کند، همانا خودش را در معرض خشم و غضب خداوند قرار داده است و اگر در آن مدت بمیرد فاجر و فاسق مرده و جایگاهش آتش دوزخ است و چه بد پایانی است.(2)

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

هرکس در خانه اش چهل روز ساز و بربط نوازد و مردان در آن خانه رفت و آمد داشته باشند، شیطان تمام اعضاء خود را بر تمام

ص: 103


1- وسائل الشیعه 303 :17؛ کافی .433 :6
2- بحارالانوار .253 :76

اعضاء بدن صاحبخانه قرار می دهد و در آن می دمد، در نتیجه آن مرد بی غیرت می شود و از بی ناموسی و... پروائی نخواهد داشت. (1)

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

در آخر الزمان آلات لهو و لعب (موسیقی) را می بینی که در رهگذر مردم آشکارا به کار گرفته می شود، مردم عبور می کنند و کسی جرأت نمی کند که از آن جلوگیری نماید.(2)

امام رضا(علیه السلام) فرمود:

کسی که از موسیقی و غنا دوری کند در عوض درختی در بهشت هست که خداوند دستور می دهد باد آن را به حرکت درآورد، آواز نغمه خوشی از آن درخت بلند می شود که مانند آن را نشنیده است و کسی که از

ص: 104


1- کافی ،433 :6 - وسائل الشیعه 108 :14ح.4
2- بحارالانوار .258 :52

موسیقی و غنا اجتناب نکند از شنیدن آن صدای دلربا محروم است.(1)

لازم به یادآوری است: بنابر فتوای مراجع بزرگوار تقلید، پخش موسیقی از برنامه های صدا و سیما، دلیل بر حلال بودن آن نمی باشد و خود مسئولین محترم نظام نیز اعتراف دارند که هنوز صدا و سیما تصیفه کامل نشده است.(2)

عمق فاجعه

با کمال تأسف، موسیقی در همه شئون زندگی مردم مسلمان جا خوش کرده تا آنجا که مؤسسه عظیم صدا و سیما نیز در کنار عملکردهای مثبت و برنامه های دینی، علمی، اطلاع رسانی و خدمات گوناگونش و علی رغم گلایه ها، ناراحتی ها و دغدغه های جمعی از مسئولان و دلسوزان، از برکات این سرگرمی زیانبار برخوردار است.

ص: 105


1- کافی 434:6
2- موسیقی: 27 نوشته حجت نیک خواه.

و با کمال تأثر، اکثریت مردم حتی کودکان و نونهالان معصوم نیز که در اوج یادگیری و فراگیری هستند تحت تأثیر برنامه های به ظاهر جذاب و آسیب ها و تهدیدات اخلاقی، روحی، روانی و جسمی این نوای شیطانی قرار گرفته اند!

و در این میان عوامل نفوذی نیز با سوء استفاده از موقعیت این سازمان عظیم اسلامی به برنامه های ضد مذهبی و نمایش صحنه های مبتذل و مختلط زنان و مردان، همراه با نوای های مسموم موسیقی، پوشش مشروع داده و با آرایش و نمایش آنها به مردم زمینه تشویق به معاشرت های نامشروع و ریختن حجب و حیای زنان و مردان، انحطاط اخلاقی و گسستن نظام خانواده را فراهم می نماید!!

این عوامل نفوذی با اجراء نوعی حرکت منفی روشنفکرمآبانه و به ظاهر مذهبی، قبح و زشتی نگاه به این صحنه های مبتذل و شنیدن نوای موسیقی، حریم شکنی ها و بداخلاقی ها را از بین برده و حتی نوای

ص: 106

موسیقی را با برنامه های گوناگون مذهبی، دعا، مناجات، مصیبت و... تلفیق نموده اند!

آثار مخرب و زیانبار بعضی از برنامه های تلویزیون

گزارشی دردناک از نویسنده ای دلسوز:

سال هاست تلویزیون و مطبوعات ما، زن های مجرم را در دادگاه (بخش خبری واقعی و مستند) با چادر مشکی نشان داده است و زن های موفق را در سریال ها،

فیلم ها و گزارش ها با همین حجابی که الآن از آن شاکی هستیم!

ّسال ها، زن چادری و محجبه، خدمتکار، کلفت، بی سواد و فقیر بوده است با نام هایی مثل فاطمه و معصومه و زن کم حجاب و رنگارنگ، خانم خانه، باسواد و ثروتمند و نامش ژیلا، کتایون و ناسی!

... یکی از دوستان که از خانواده های بسیار محترم

ص: 107

و مذهبی و مشهور است نقل می کرد: سال ها پیش به رستورانی رفته بودیم که ناگهان کودکی با دیدن خانواده ما (که با حجاب و چادر مشکی بود) با صدای بلند از مادرش پرسید: «مامان! مگه گداها هم میان رستوران؟!»(1)

این ماجرای دردناک نشان دهنده الگوگیری کودکان معصوم از برنامه های دگرگون شده رسانه تلویزیون می باشد که روی شخصیت و باورهای آنان مؤثر بوده و اعتقادات و ارزش های کودکان را دگرگون کرده است!

و همچنین نوعی تبلیغ در تحقیر و واژگون نشان دادن شأن و کرامت حجاب و عفت و چادر زن مسلمان می باشد که به راحتی در ذهن و رفتار دختران و زنان تأثیر گذاشته و صحنه های الگو گرفته را به مرحله اجرا می گزارند.

ص: 108


1- حجاب بی حجابی: 17 و 56 محمدرضا زائری.

به نوجوانان و جوانان رحم کنید

عزیزان صدا و سیما، خیالشان راحت باشد، جوانانی که شیفته برنامه های آلوده و غیر اخلاقی دشمنان اسلام هستند که با کمال تأسف گروهی در داخل و خارج کشور آنها را رهبری نموده و در اختیارشان قرار می دهند، هیچگاه برنامه های گوناگون سریال های مختلط، موسیقی های مختلف آنان را اشباع نخواهد کرد.

به فکر مخاطبی باشید و دلتان به حال کسانی بسوزد که در دوران گذشته حتی رادیو و تلویزیون در خانه هایشان وجود نداشته و پس از انقلاب با همان عقاید و تقیدات پاک و با انتظاری که از حاکمیت جدید داشتند به این وسائل روی آورده تا با استفاده از برنامه های آنها، خود و خانواده شان از سرگرمی سالمی برخوردار باشند.

اما این حریم شکنی ها، بداخلاقی ها و صحنه های

ص: 109

مبتذل و مختلط زنان و مردان جوان با لباس و آرایش های زننده، گفتن ها، خندیدن ها، عشوه ها، نگاه های مسموم و نواهای موسیقی و... خلاف انتظار مخاطبین مسلمان و باایمان است.

دلتان به حال و روز نوجوانان و جوانان بسوزد که بهترین و با ارزش ترین سرمایه های این مرز و بوم هستند، پخش این گونه برنامه ها عقیده، ایمان، حس سلحشوری و دینداری این عزیزان را به باد داده و چشم و گوش بسته و فطرت های پاک و بی آرایش آنان را به دنیای آلودگی ها و ناپاکی ها باز می نماید!

کانال ارتباطی گروه تلگرام

یکی دیگر از نوآوری ها و تجهیزات نوظهور و پر ماجرای تلفن همراه، راه اندازی کانال ارتباطی گروه تلگرام است که به علت عدم استفاده صحیح از آن به شدت زمینه فروپاشی عفت، حیا و حیثیت بانوان و نابودی کانون خانواده ها را فراهم نموده است.

ص: 110

به سراغ این کانال پرطرفدار و با جاذبه می رویم تا با آنها که خوشبینانه و بدون توجه به پیامدها و آسیب های اخلاقی و دینی و بدون فرهنگ صحیح وارد این فضای

ُپر مخاطره می شوند، درد دلی و هشداری که بر اساس آمار تکان دهنده روانشناس و استاد دانشگاه : فقط از 11درصد از برنامه های تلفن همراه استفاده صحیح می شود(1) یعنی 89 درصد استفاده کنندگان، بهره برداری غیر ضروری و غیر اخلاقی از برنامه های گوناگون این وسیله ارتباطی دارند!

با همه اینها جوانان، نوجوانان حتی کودکان ساعت ها سرگرم گوشی ها هستند تا آنجا که حرف بچه ها هم شده : تلگرام...!

گرچه سخن از مقوله فضاهای مجازی با بحث اصلی کتاب (چادر و پایبندی به حجاب) به ظاهر منافات دارد، اما توجه به این مسئله لازم و ضروری

ص: 111


1- 1 . روزنامه خراسان: 18052.

است که استفاده از چادر، التزام به پاس حرمت و قداست این پوشش فاطمی علیها السلام را دارد.

یعنی چادر و حجاب هنگامی ارزش دارد که همراه با حجب و حیا و رعایت همه معیارهای رفتاری، ّگفتاری، نگاه، کیفیت پوشش، آرایش و در کنار همه آنها، استفاده صحیح از وسائل فناوری، از جمله ورود با فرهنگ به فضاهای مجازی باشد زیرا یکی از مهم ترین عامل فتنه و فساد وبی بند باری در میان جامعه، استفاده نادرست از شبکه های اجتماعی است.

ّیک خانم با چادر و مقید به حجاب و عفاف در این زمینه ها، حزم و احتیاط کامل را رعایت نموده و در صورت احساس و احتمال آسیب پذیری، با فاصله گرفتن از این دام های پر مخاطره حیثیت و آبروی خود، خانواده و جامعه را حفظ می نماید.

اکنون این شما و این هم کانال ارتباطی گروه تلگرام:

ّدشمنان اسلام و ایران پس از موفقیت در تهاجم نرم

ص: 112

فرهنگی، گروهی را در داخل و خارج کشور استخدام نموده تا با نوآوری و تنوع دادن به تجهیزات و وسائل تکنولوژی، وابستگی مخاطبین خود را به این ابزار مخرب بیشتر نماید.

و با کمال تأسف، در این زمینه سنگ تمام گذاشته و هر روز به شکلی و به نوعی و به نامی نوظهور، فیس بوک، گروه تلگرام و... و هرچه این پدیده بیشتر گسترش پیدا کرده و پیشرفت می نماید، آسیب و خطرش بیشتر و بزرگتر گردیده و امنیت فرهنگی، دینی و فکری بیشتر به مخاطره می افتد!

ّیکی از پدیده های نوظهور و اعتیادآور که با جذابیت خاص خود و با سرعت و گستردگی چشم گیری وارد شبکه های ارتباط جمعی جهان گردید و در ارتباطات گروهی جایگاه ویژه ای باز کرد، کانال ارتباطی گروه تلگرام است.

و از آنجا که نوع مردم شیفته برقراری ارتباط با دیگران به خصوص با بستگان و دوستان هستند، بیشتر

ص: 113

زنان و مردان کشور ما نیز به جمع اعضاء این کانال پیوسته و با غفلت از برکات عاطفی و معنوی ارتباطات حضوری و چهره به چهره، به ارتباط در فضای مجازی روی آورده و به جز گروهی معدود که از آن استفاده در زمینه های مثبت و کارکردهای اخلاقی، دینی وعلمی می نمایند، بیشتر اعضاء این شبکه، غافل از پیامدهای زیانبار و آثار و تبعات منفی و آسیب های اخلاقی، روحی، حیثیتی و هتک حرمت ها، سرگرم به استفاده نادرست از این کانال گروهی گردیده و به علت عدم آگاهی از فرهنگ صحیح استفاده از این کانال و دیگر شبکه های تکنولوژی، زمینه فساد اخلاق و فروپاشی کانون گرم خانواده شان فراهم گردیده است!

ص: 114

6- تأثیرپذیري خانواده هاي مذهبی از کانال هاي مجازي

اشاره

با کمال تأسف ! گروهی از دختران و زنان مذهبی با تأثر از طرح ها و ترفندهای شیطانی دشمن، به تقیدات دینی و مذهبی، به خصوص عفت، حجاب و چادر که خود و خانواده هایشان به آنها پایبند بوده، پشت پا زده و به سنت و روش های فاسد غرب روی آورده اند!

مشکل اینجاست که اعضاء این شبکه ها تصور می نمایند که در یک چهار دیواری و حصار مطمئن و با امنیت قرار گرفته و از هرگونه آسیب و آفت در امان هستند!

غافل از اینکه با تفرندهائی که دشمن تدارک دیده،

ص: 115

بعضی از جوانان هوسران که احیانا در استخدام دشمن هستند در این شبکه نفوذ پیدا کرده و با آگاه شدن از مسائل پشت پرده و به اصطلاح خصوصی و رازهای اعضاء گروه، از روحیه ظریف و قلب های عاطفی بعضی از زنان و دختران سوء استفاده نموده و آنان را گرفتار دام های شیطانی خود نموده و به کام تباهی و نابودی می کشانند!

و این در حالی است که امام صادق(علیه السلام) می فرماید:

رازهای تو مانند خون توست و تنها باید در رگ های تو جریان داشته باشد.(1)

از این رو بیشترین مخاطبین من خانواده های مذهبی است که با کمال تأسف جاذبه های فریبنده وسائل تکنولوژی، آنان را نیز به فضاهای مجازی وارد نموده، از یاد و ذکر خدا غافل گشته و ساعت ها از عمر و لحظات ناب زندگی خود را در فضاهای آسیب زا سپری

ص: 116


1- بحارالانوار .71:75

نموده و تنها دقایقی چند از عمر گرانبهای خود را با بی رغبتی و بی حالی به عبادت و فرایض روزمره اختصاص می دهند، زهی دریغ و افسوس!...

ّآقا و خانم مسلمان! نه مردان جامعه کنونی متشکل از یوسف ها هستند و نه زنان متشکل از مریم ها می باشند . وقتی که زمینه ارتباط صوتی، تصویری و یا هر نوع تماس در فضای حقیقی و مجازی برقرار گردد، با همه تقیداتی که بعض از زنان و مردان دارند، خواهی نخواهی زمینه تجاوز از مرز تقیدات اخلاقی فراهم خواهد شد . از نگاه و ارتباط صوتی آغاز گردیده و به گناه پایان می یابد...!

و بر این مطلب هزار و یک دلیل دارم که نمونه هایی از آنها در مجلدات این مجموعه بازگو گردیده است.

اکنون به 2 نمونه دیگر از هزاران ماجرای دردناک قربانیان این شبکه و دیگر شبکه های فناوری بازگو می گردد تا ملت عزیز ایران به خصوص نوجوانان و جوانان به ویژه دختران و زنان مذهبی به هوش باشند،

ص: 117

اوقات عزیز خود را به سرگرم شدن در دام های فریبنده دشمن تلف ننموده و از تضییع لحظات باارزش عمر و بر باد دادن بهار زندگی پرهیز نموده تا گرفتار حسرت و

پشیمانی نشوند.

گروه تلگرامی درسی و اشاعه فحشاء

دختر 14 ساله ای که حیثیت و آبرویش را در گروه تلگرام از دست داده است، ماجرای دردناکش را به پلیس فتای خراسان رضوی این گونه عنوان کرد:

مدتی قبل یکی از دبیران مدرسه از ما خواست تا یک گروه تلگرامی درست کنیم به طوری که همه همکلاسی هایمان در آن گروه عضو شویم. به پیشنهاد دبیر مدرسه قرار بر این بود که در این گروه اختصاصی به یکدیگر اطلاع رسانی کنیم و موضوعات درسی را به اشتراک بگذاریم.

خیلی از دانش آموزان از این پیشنهاد استقبال کردند، چرا که این موضوع می توانست در پیشرفت

ص: 118

تحصیلی مان بسیار مؤثر باشد . به همین دلیل من هم با مطرح کردن پیشنهاد دبیرمان، از پدرم خواستم تا تلفن گوشی هوشمند برایم بخرد.

اما پدرم مخالف این کار بود و اعتقاد داشت که نمی توانم از این فناوری استفاده درستی کنم، اما او با اصرار من و حمایت مادرم مجبور به خرید گوشی شد، چرا که مادرم نمی خواست من در میان دیگر همکلاسی هایم سر خورده شوم!

این گونه بود که من هم مانند خیلی از دانش آموزان، عضو گروه تلگرامی شدم. ابتدا همه چیز خوب بود و بیشتر مطالب درسی در فضای مجازی مطرح می شد.

اما آرام آرام، قول و قرارهای مهمانی ها، جشن تولدها و رفتن به سینما یا مراکز تفریحی جای خود را در میان اعضاء گروه باز کرد تا اینکه مدتی بعد تصاویر خصوصی اعضاء گروه در فضای مجازی چرخید .

دیگر به ندرت می توانستیم مطالب درسی را به

ص: 119

اشتراک بگذاریم. در این میان یکی دو نفر از اعضاء گروه، مطالبی را درباره دوستی های خیابانی خودشان به اشتراک گذاشتند!

از آن پس مطالب زننده و زشتی عنوان می شد به گونه ای که دیگر برخی از همکلاسی هایم گوشی های تلفن خود را به صورت پنهانی به کلاس می آوردند و

فیلم ها، کلیپ ها و تصاویر زشتی را به یکدیگر نشان می دادند و حتی این موارد را برای هم ارسال می کردند!

ولی ماجرا به همین جا ختم نشد، پسری هم با شگرد خاصی توانسته بود وارد گروه تلگرامی ما شود، به طوری که با به دست آوردن تصاویر من و همکلاسی هایم قصد سوء استفاده از آنها را داشت . و من یکی از طعمه های آن پسر بودم، او وقتی نتوانست موفق شود، تهدید به انتشار تصاویرم کرد . من هم که آبرویم بر باد رفته بود ماجرا را برای مادرم بازگو کردم، تا اینکه کارآگاهان پلیس فتا آن نوجوان شیاد را دستگیر کردند . این در حالی بود که هیچ کدام از اعضاء خانواده

ص: 120

گروهمان یا دبیر مدرسه نظارتی بر ما نداشتند!

ًای کاش با دنیای مجازی اصلا آشنا نشده بودم تا زندگی و نوجوانیم را در فضای آلوده آن نابود نکرده بودم و آبرو و حیثیتم بر باد نرفته بود!(1)

دلدادگی در کانال گروهی مباحث علمی و دینی

زن 28 ساله رابطه اش را با مرد 42 ساله در کانال گروهی مباحث علمی و دینی، این گونه عنوان کرد:

حدود یک سال قبل به همسرم اصرار کردم گوشی تلفن هوشمند برایم بخرد، چرا که همه اطرافیانم گوشی های گران قیمت داشتند و مدام در شبکه های اجتماعی سرگرم بودند . آنها از مطالب زیبا و علمی که در این شبکه ها پیدا می شد سخن می گفتند.

همسرم با اصرار من یک دستگاه تلفن هوشمند برایم خرید و از آن روز به بعد وارد شبکه های اجتماعی

ص: 121


1- روزنامه خراسان: شماره 19272تاریخ 1395/3/17 ماجرای واقعی پلیس فتای خراسان رضوی

شدم. در این میان یکی از کانال های گروهی را پیدا کردم که اعضاء آن به مباحث مذهبی، روانشناسی و جامعه شناسی می پرداختند.

من هم که از این مطالب لذت می بردم بلافاصله عضو این گروه شدم تا به اطلاعات علمی بیشتری دسترسی داشته باشم. با آنکه دو فرزند سه و شش ساله داشتم اما بیشتر اوقاتم را در شبکه های اجتماعی می گذراندم و مطالب مفید را برای دیگر دوستان و بستگانم ارسال می کردم.

در کانالی که من عضو آن بودم مرد 42 ساله ای نیز مطالب روانشناسی می نوشت . او مطالب زیادی برای گفتن داشت و ادعا می کرد در زمینه های متفاوتی اطلاع دارد و درباره هر مسئله ای اظهار نظر می کرد .

ّمطالب جذاب او طوری بود که مرا تحت تأثیر قرار داد و ناخواسته به تعریف و تمجید او پرداختم.

این گونه بود که پیامک های ما به فضای خصوصی کشیده شد و او مطالبش را به طور خصوصی برایم

ص: 122

ِارسال می کرد . اما آرام آرام پیامک های او به درد دل های شخصی کشید و کم کم از ماجراهای تلخ زندگیش و شکست ها و سختی هایی که پشت سر گذاشته بود برایم مطلب می نوشت.

من که هیچگاه فکر نمی کردم روزی این ارتباط ناشیانه برایم درد سر خواهد شد و زندگیم را در آستانه متلاشی شدن قرار خواهد داد، همچنان به پیامک هایش پاسخ می دادم و سعی می کردم به او دلداری بدهم.

اما چیزی نگذشت که پیامک های او به مطالب عاشقانه و ابراز علاقه به من تبدیل شد . ابتدا متوجه موضوع نبودم اما یک لحظه به خود آمدم که اگر همسرم متوجه این ارتباط شود کارم به طلاق می کشد.

این بود که نزدیک مشاور رفتم و با او صحبت کردم.

تنها توصیه مشاور اجتماعی و خانواده این بود که بلافاصله رابطه ام را با آن مرد ناشناس قطع کنم.

اگرچه دلم به حال آن مرد می سوخت اما

ص: 123

نمی توانستم به همسرم خیانت کنم. به همین دلیل دیگر به پیامک هایش پاسخ ندادم. تا اینکه آن مرد ناشناس مرا تهدید کرد که اگر رابطه ام را با او قطع کنم همه پیامک هایم را برای همسرم و خانواده اش ارسال خواهد کرد.

دیگر از مزاحمت ها و تهدیدهایش می ترسم زیرا که زندگیم با این کار احمقانه در آستانه نابودی قرار گرفته است و اگر همسرم به ماجرای رابطه من با آن مرد ناشناس پی ببرد بدون هیچ تردیدی زندگی ام متلاشی می شود و او مرا طلاق خواهد داد . با این کار احمقانه ای که انجام داده ام هیچ دفاعی از خودم نمی توانم بکنم و اگر این موضوع لو برود... (1)

گرچه ارتباط گروه های تلگرام درسی و کانال های مباحی علمی، دینی و... و همچنین گروه های تلگرام

ص: 124


1- روزنامه خراسان: 19440تاریخ 1395/10/15ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

مدرسه با اولیاء دانش آموزان شیوه ای راحت، آسان، سریع و مدرن می باشد و مطالب انتقالی را انسجام داده و سریع ترین ارتباط را با سهولت و در همه جا انجام می دهد، اما مسئله سوء استفاده و مخاطراتی که احیانا بر سر راه این نوع ارتباطات قرار دارد و همچنین فرهنگ استفاده خوب یا بد از آنها حایز اهمیت و قابل توجه و بررسی است.

زنگ خطر! فرزندانمان را دریابیم

پدر و مادر مسلمان! امروز فرزند و جگر گوشه هایمان در اختیار ما هستند اما پس از آمیختگی زندگیشان با وسائل فناوری و استحاله دینی و فرهنگی آنان، جسم و روحشان به خصوص آنها که در سنین نوجوانی و اوائل بلوغ هستند دستخوش امواج طوفان سرکش برنامه های وسائل مخرب شبکه های کانال های متنوع و جذاب دشمن شده و فرزندانمان فرزند فناوری خواهند شد و هیچگونه تضمینی در سلامت اخلاق،

ص: 125

دین و رفتار آنان نخواهیم داشت، و این فاجعه دردناک، تحقق طرح دوراندیشانه دشمنان دین می باشد که از قرن ها قبل در دستور کار خود قرار داده اند تا رهبری فکری فرزندان عزیز ما را در اختیار گیرند.

به دستور العمل استعمارگر پیر، انگلستان به (همفر) جاسوس مزدورش توجه فرمائید:

باید در خانواده ها نفوذ کرد و روابط پدران و فرزندان را تا بدان حد تیره ساخت که دیگر زیر بار نصیحت و تربیت بزرگتران خود نروند و زیر تأثیر فرهنگ استعماری قرار گیرند.

در این صورت ما می توانیم جوانان را از حوزه نفوذ عقاید دینی خارج سازیم و ارتباطشان را با علما قطع کنیم.(1)

بنابراین دختر و پسرهای آسیب دیده کنونی را نباید سرزنش کنیم، چرا که آنها در اصل تقصیری ندارند .

ص: 126


1- خاطرات همفر، ترجمه محسن مؤیدی: 84.

کودک بودند که با فطرت پاک در اختیار ما قرار ُگرفته اند، در همین آب و خاک رشد پیدا کرده و در همین مهد و مدرسه و دانشگاه خودمان درس خوانده اند و پای همین تلویزیون و رسانه ها و نمایشگرهای خودمان نشسته اند و کنار خود ما از تهاجم و شبیخون دشمنان تأثیرپذیر شده اند!

و ما که وظیفه حفاظت آنان را داشته ایم غفلت داشته و کوتاهی کرده و از این مسئولیت بسیار سنگین سرباز زده ایم و حالا که دین، ایمان و هویت و فرهنگ فرزندانمان مورد هجوم قرار گرفته، زانوی غم و تأسف در بغل گرفته و اشک ندامت جاری می سازیم! اکنون خودمان را ملامت و سرزنش کنیم، چرا که خود کرده را تدبیر نیست زیرا هیچگونه عنایتی به ناامن بودن محیط و فضاهای مجازی نداشته و توجه به این نکته نکرده ایم که وجود پلیس در یک محیط، دلیل بر ناامن بودن آن محیط دارد، چرا که اگر غارتگری، چپاول و جنایت وجود نداشته باشد نیازی به استقرار پلیس در آن

ص: 127

محیط نیست.

ّآیا وجود پلیس «فتا» و تلاش و فعالیت دلسوزانه اش در فضاهای مجازی و کشف هزاران جنایت و پیشگیری از تعرض به نوامیس مردم دلیل بر ناامن بودن فضاهای مجازی نیست؟!!

ّو آیا صحیح است در چنین وضعیت نکبت باری از تربیت صحیح و مراقبت از پاره های تنمان غفلت داشته باشیم و عزیزانمان را در فضاهای مجازی رها ساخته تا طعمه آدمخواران بی رحم شده و حیثیت خود و فرزندانمان را لکه دار نمائیم؟!!

و آیا درست است دختران معصوم که دلی پاک و قلبی عاطفی دارند، زود تحت تأثیر قرار می گیرند و زود فریب می خورند، قربانی هوس های مردان گرگ صفت و

ّشیاد فضاهای مجازی و محیط آلوده جامعه شوند؟!!

این احادیث باارزش را بخوانید:

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

احادیث (و احکام صحیح) اسلامی را به

ص: 128

فرزندان خود هرچه زودتر بیاموزید، قبل از آنکه دشمنان و مخالفین بر شما سبقت گیرند.(1)(و د لهای فرزندان شما را با سخنان نادرست خویش اشغال نمایند).

امیرالمؤمنین(علیه السلام) به فرزند عزیزش امام مجتبی(علیه السلام) فرمود:

قلب بچه نورس مانند زمین خالی از بذر و گیاه است هر بذری که در آن افشانده شود به خوبی می پذیرد و در خود پرورش می دهد.

ِفرزند عزیزم! از فرصت دوران کودکی تو استفاده کردم و خیلی زود در پرورش تو اقدام کردم، قبل از آنکه دل تربیت پذیرت سخت شده و مطالب گوناگون دلت را اشغال نمایند.(2)

ص: 129


1- اصول کافی 47:6
2- نهج البلاغه: نامه 31.

7- چادر، تهدیدها و فرصت ها

اشاره

ّاکنون پس از یادآوری نقشه های مزورانه دشمن در هجمه ظالمانه به چادر و حجاب و مبارزه شدید و بی امان استعمار به پایبندی ها و سنت های دینی از جمله حیا و غیرت از طریق جنگ نرم، تهاجم فرهنگی و ترویج و گسترش وسائل فناوری و استفاده نادرست از آنها، به سراغ (چادر و حجاب) و رویدادهای تلخی که دشمن ماهرانه، مستقیم و غیر مستقیم پس از هجمه به این پوشش مقدس به وجود آورده می رویم.

رویدادها و خاطرات تأسف باری که شیطان صفتان به منظور فروپاشی فطرت های پاک زنان و دختران معصوم نقشه اش را کشیده اند ! یعنی از بین بردن قبح

ص: 130

ّگناه، ترویج بی حیائی و بی غیرتی به اسم آزادی اما به قیمت اسارت جسم و حیوان ساختن آن!!!

خاطرات تلخی از نشانه گرفتن چادر، حجاب، وقار، حیا، عفت و انتخاب راه شیطان و طرح های بی شرمانه به منظور براندازی چادر!! و این نمونه ای از آن طرح های شیطانی:

«فرانتس فانون» دانشمند مشهور:

هر چادری که دور انداخته می شود، افق جدیدی را که تا آن هنگام بر استعمارگران بسته بود، در برابر او می گشاید ... و پس از دیدن هر چهره زن بی حجاب، امیدهای حمله ور شدن اشغالگر ده برابر می شود.(1)

و از سویی دیگر، خاطرات شیرینی از بیداری دختران و بانوانی که دل های پاک و قلب های معصومشان هجمه های بیرحمانه دشمن را پس زده، به خاطر خدا و خواست و رضایت بی بی دو عالم حضرت

ص: 131


1- حجاب برتر: 29 به نقل از حجاب شناسی: 48.

زهرا و حضرت زینب علیهما السلام و لبخند رضایت امام زمان ارواحنا فداه با تمام وجود به چادر و حجاب و همه خوبی هایی که شایسته یک خانم چادری است روی آورده، تاج با وقار بندگی را به سر کرده، پرچمدار اسلام شده و به این هدیه بزرگ می بالند.

اکنون این تهدیدهای ناجوانمردانه دشمن و این فرصت ها و شور و شوق های پر شور و با احساس در بازگشت به دنیای زیبای پاکی ها و انتخاب چادر، یادگار پر افتخار صدیقه اطهر(علیها السلام) و دفاع از این پوشش مقدس با به نمایش گزاردن دلنوشته های دلنشین دختران و بانوان مؤمن و باایمان که در طرح مسابقه موفق و اثر گزار حجاب و عفاف شرکت کرده اند بازگو می شود.

این طرح با کمک و یاری پروردگار و لطف و عنایت مولایمان حضرت بقیة الله عجل الله فرجه الشریف، حدود 5 سال است که در بعضی از نواحی دخترانه آموزش و پرورش مشهد مقدس و در جوار امام مهربان علی بن موسی الرضا علیهما السلام همراه با ارائه مجلدات کتاب

ص: 132

ّ«حجاب عزت است یا اسارت» به اجرا درآمده که مورد ُاستقبال گرم و پرشور دختران دانش آموز، مدیران، مربیان، معلمان و مسئولین این نهاد مقدس قرار گرفته و حاصل پر بار آن حدود پنجاه هزار دلنوشته زیبا، نغز و با احساس، با مطالبی برخاسته از ایمان و اعتقاد پاک و سرشت دینی خدائی است که در پاسخ به فرم های نظرسنجی تاکنون به دفتر نگارنده رسیده است و نمونه هایی از آنها در جلد پنجم این مجموعه به چاپ رسیده است.

ّدر این دلنوشته ها غربت و مظلومیت چادر و حجاب، غفلت و بی تفاوتی جامعه اسلامی از نقشه های دشمن در نابودی این پوشش مقدس و همچنین آسیب های اخلاقی و معنوی خانمان سوز وسائل مختلف فناوری و کانال های مجازی و زنگ خطرهائی که جامعه اسلامی، خانواده ها و به خصوص جوانان، نوجوانان و حتی کودکان ما را تهدید می نماید، دلسوزانه به نمایش گذاشته شده است.

ص: 133

دختران و بانوان باایمان در این دلنوشته ها درد دلشان را به قلم ها سپرده اند تا طعم تلخ چادر گریزی که احیانا بعضی از آنان خود چشیده اند و لذت و شیرینی بی نهایت پایبندی به این پوشش فاطمی علیها السلام را به ذائقه های فرزندان امام زمان ارواحنافداه بچشانند تا با برگزیدن چادر و حجاب و التزام به رعایت همه معیارهای رفتاری، گفتاری، پوشش و پاس حرمت و قداست آن، تیری در چشم دشمن و نگاه های آلوده مردان هوسران باشند.

وظیفه سنگین پدر و مادرها و...

و در این میان آنچه حایز اهمیت می باشد و مسئولیتی سنگین برای والدین، نویسندگان، گویندگان، مسئولان امور تربیت به خصوص مدیران، مربیان و معلمین آموزش و پرورش ایجاد می نماید، محتوای اکثریت دلنوشته های نوجوانان و جوانان مبنی بر عدم آگاهیشان از معارف دین و اخلاق است.

ص: 134

و این در حالی است که این عزیزان پس از شرکت در مسابقه حجاب و عفاف و ارائه کتاب های اصیل دینی و اطلاع از آیات زیبای قرآن و سخنان گوهربار و نورانی چهارده معصوم(علیهم السلام) ضمن استقبال گرم و پرشور از این برنامه ارزشمند و زیبا، به سرعت و شدت متحول گردیده و با یک تلنگر به فطرت پاک خدایی خویش بازگشته و همچون تشنگان بی قرار، معارف زلال دین سیرابشان کرده و با عذر تقصیر به درگاه پروردگار مهربان، از پیشگاه پدر عزیز امام زمان ارواحنافداه طلب مغفرت نموده و از آن بزرگوار یاری و کمک طلبیده تا به دنیای پاکی ها قدم نهاده، گذشته و فراز و نشیب های دوران نوجوانی و غفلت را جبران نموده و عاجزانه عرضه داشته اند:

ای پدر مهربان!

دشمنان، ما را در میان غفلت ها و بی خبری ها گم کرده اند، یاریمان کن تا به دنیای پاکی ها و معنویت و راه خودت و پایبندی به معارف دین و

ص: 135

التزام به چادر، حجاب، عفت و حیا قدم بگذاریم و از این فتنه ها، سرگشتگی ها، انحرافات و تهاجمات بیرحمانه دشمنان رهائی یابیم.

ّو اکنون این دلنوشته ها و مسئولیت سنگین پدر و مادرها و جامعه اسلامی در برابر نوجوانان، جوانان و تشنگان معارف دین.

امید آنکه از خواب عمیق و سنگین خویش بیدار گشته و شاهد پر پر شدن گل های زیبای زندگیمان نباشیم.

این نامه ها با تلخیص نام و احیانا حذف بعضی مطالب و گاهی اندک توضیح و تغییر بعضی از الفاظ و بدون در نظر گرفتن ترتیب خاصی به روش جلد پنجم بازگو می گردد.

امید آنکه مطالب این کتاب و دلنوشته های ارزنده به خصوص چند نامه زیبا و باارزش که محتوایشان پیام و درس زندگی است و بازگو کننده نکات مربوط به چادر

ّو حجاب و دیگر مطالب این کتاب از زبان و قلم مربیان

ص: 136

ّو هم سن و سالان دانش آموزان می باشد، الگوی رفتاری نوجوانان، جوانان و ملت عزیز کشور اسلامیمان باشد، ان شاء الله.

ص: 137

1- چادر براي من مانند بال است براي پرواز به سوي خدا

ای چادر من! نگاه ها و حرف ها را تحمل می کنم و می دانم این چادر برای من مانند بال هایی است برای پرواز به سوی خدایم.

نمی دانم ریشه بی حجابی و بدحجابی چیست ولی یه چیزی را خوب فهمیدم، اینکه از همین الآن می توانی شروع کنی، با حیا، با (چادر) و حجاب بودن یک همت والا می خواهد و یک یا علی! تو می توانی...

ص: 138

چادر براي من مانند بال است براي پرواز به سوي خدا اگر اهلش هستی بسم الله! حجاب کن.

كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا * تُوبُوا إِلَی اللّهِ جَمیعًا أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ

خوشحالم که با مطالعه این کتاب فهمیدم که بیشتر به جای اینکه به فکر ظاهر دنیایم باشم به فکر ظاهر واقعی ام در نزد تو باشم. پروردگارا، به جای اینکه نیمی از عمرم را در اینترنت و... باشم عمرم را صرف باطنم در نزد پروردگارم بکنم و به جای اینکه به خاطر دنیا و مادیات غمگین باشم و اشک بریزم، به فکر اشک هایی باشم که در ازای گناهانم در نزد تو خواهم ریخت.

و خوشحالم که دوباره متوجه شدم باید در فکر تو و رضایت تو و ساختن خود و لایق بندگی تو شدن باشم.

می گویند: زیر همین چادرها فتنه ها می کنند !

می گویند گرمتان نمی شود؟ و می گویند و می گویند و نیش می زنند ! و انگار نمی دانند که آتش طعنه هایشان بیشتر از هر گرمایی، جان را، روح را و دل را آتش

ص: 139

می زند و این «نیش ها» نوش می شود مادام که نمی دانند که می ارزد برای لبخند پروردگار. باید از دنیا گذشت.

ای چادر من! نبین و نشنو که بعضی ها درباره ات چه می گویند، می گویند: هر که تو را دارد عقب مانده است ! هر که تو را دارد فرهنگش پائین است ! ای چادر من! نگاه ها و حرف ها را تحمل می کنم و می دانم این چادر برای من هم مانند بال هائی است برای پرواز به سوی خدایم.

و امروز خوشحالم که جلد سوم کتاب (حجاب عزت است یا اسارت) را می توانم مطالعه کنم و به خانواده ام توصیه کنم که آن را بخوانند و بدانند که چه چیزهایی جای فرهنگ اسلامی را در خانواده ها پر کرده و هر روز برای از بین رفتن استحکام خانواده راه هایی جدید ابداع می کنند.

و جوشحالم که جلد 1 و 2 این مجموعه را به دوستان و اقوام که به منزل ما می آمده اند به طوری که

ص: 140

ناراحت نشوند به خاطر حجابشان آن را مطالعه کنند و شاید تأثیری و یا یادآوری شود برایشان.

و باز خوشحالم که تابستان سال قبل به (جاری) خود این کتاب ها را دادم و چون او بزرگ شده (شمال) بود و بسیار از فرهنگ حجاب دور بود و از او خواستم که این کتاب ها را برایم خلاصه کند، چون اداره از من خواسته و من وقت ندارم.

بعد از یک هفته نوشته ای برایم آورد، بسیار که به او دقیق شدم، دیدم از نظر حجاب کمی در او فرقی ایجاد شده و در جلسه های بعد، پوشش او کامل تر و در بیشتر محافل فامیلی چادر بر سر می کند . و من خوشحال شدم و بر خود بالیدم که این کار باعث تحول او شده است به پاس احترام خون شهیدان اسلام.

ّآمین یا رب العالمین

مشهد مقدس دبیرستان بهمن

م-ه-ک-ن-همکار

1395-96

ص: 141

2- هیچگاه با آرایش و بدون چادر بیرون نخواهم رفت

اشاره

وقتی که خواندن کتاب تمام شد، اشک هایش مثل باران می بارید.

با عرض سلام و خسته نباشید به شما که با در اختیار قرار دادن این کتاب به ما جوانان کمک کردید تا به خود آمده و از وضعیت موجود نجات پیدا کنیم، واقعا از شما ممنونیم.

من خودم با اینکه با حجاب هستم و چادر می پوشم، اما خواندن مطالب این کتاب باعث شد تا به خود بیایم

ص: 142

و حجاب خود را بیشتر رعایت نموده و هیچگاه با آرایش و بدون چادر از خانه بیرون نروم.

خواندن داستان های این کتاب زمینه عبرت گیری من را فراهم نموده و شرمنده شدم که چنین جوانانی در کشور ما وجود دارند.

همیشه این کتاب را به دوستان و آشنایان معرفی می نمایم تا آنان نیز به خود بیایند . اتفاقا دیروز این کتاب را برای یکی از دختران فامیل که خیلی بدحجاب بود و آرایش زیادی کرده بود خواندم. وقتی که خواندن کتاب تمام شد چنان تحت تأثیر قرار گرفت که اشک هایش شرشر مثل باران می بارید و اظهار داشت که من واقعا شرمنده و خجالت زده هستم! و پس از آن به سرعت از آنجا رفت.

ّاما وقتی امروز او را دیدم تعجب کردم، او چادر پوشیده بود، بدون هیچگونه آرایشی و حتی صورت خود را نیز پوشانده بود.

من واقعا خوشحالم که به وسیله مطالب این کتاب

ص: 143

می توانم بقیه را راهنمایی کنم. ممنون از این کتاب باارزش، خسته نباشید ... خداحافظ

مشهد مقدس آموزشگاه ربابه اسدی

م-ن-س-ی دانش آموز

1395-96

تاج افتخار

در کلاس حفظ تقوا و شرف*دختران درند و چادر چون صدف

حفظ چادر در سرای اقتدار*دختران را هست تاج افتخار

حفظ چادر، حفظ دین و مذهب است*شیوه زهرا(علیها السلام) و درس زینب علیها السلام است

ص: 144

3- کانال هاي فساد مردم را به طرف فساد می کشد

به خود قول دادم از این به بعد به جای اینکه با تلگرام و اینترنت سر و کار داشته باشم روزی یک صفحه قرآن بخوانم.

بعد از خواندن این کتاب سعی کردم از داشتن تبلت و گوشی و سیم کارت خودداری کنم. تا قبل از اینکه این کتاب را بخوانم به پدر و مادرم اصرار می کردم تا برایم سیم کارت بخرند.

اما یک روز نشستم و فکر کردم که اگر من سیم

ص: 145

کارت داشته باشم خیلی از کانال های فساد برایم باز می شود و من کنجکاو می شوم به سمت این کانال ها رو کنم و اتفاق هایی برایم خواهد افتاد.

پس از خواندن این کتاب سعی کردم به جای استفاده از کانال های فساد که مردم را به طرف فساد می کشد روزی یک ساعت کتاب بخوانم.

واقعا این کتاب وسیله ای بود که مرا به خدا نزدیک کرد . من به خودم قول دادم از این به بعد به جای اینکه با تلگرام و اینترنت سر و کار داشته باشم، علاوه بر اینکه روی به خواندن کتاب خواهم آورد، روزی یک صفحه قرآن نیز بخوانم.

مشهد مقدس دبستان عذرا رحمانی فرد

م-ا-پ-ن پایه ششم

1395-96

ص: 146

4- چادر را باید بوسید و سپس پوشید

حجاب نه تنها اسارت و محدودیت نیست که عزت و بالاتر از آن افتخار است برای زن مسلمان که نصیب او گشته است.

ضمن تشکر و قدردانی از دغدغه نویسنده محترم و دیگر دست اندرکاران، مطالب کتاب خیلی خوب و جامع نوشته بود و به نظر من با اطلاعات سودمندی که در اختیار مخاطب قرار می دهد فلسفه حجاب را به خوبی روشن نموده و روشنگری می نماید.

ص: 147

ّبه نظر من حجاب نه تنها اسارت و محدودیت نیست که عزت و بالاتر از آن افتخاری است برای زن مسلمان که نصیب او گشته است و این لباس حضرت زهرا سلام الله علیها می باشد.

به نظر من لباس و چادر را نه تنها با افتخار باید پوشید بلکه آن را باید بوسید و سپس پوشید، چرا که صاحب این لباس حضرت فاطمه علیها السلام می باشد و بایستی قدردان بود و شأن چادر را نیز حفظ نمود.

با تشکر از کتاب ارزشمند شما.

مشهد مقدس دبستار رستگار مقدم

م-م-ع-ه-همکار

1395-96

ص: 148

5- بعد از جمع شدن ماهواره چادري شدم

خدا را هزاران بار شکر می کنم که مادرم هم با خواندن این کتاب با جمع شدن ماهواره یعنی خانه شیطان و فساد موافقت کرد...

مطالب این کتاب در بحث هایی مانند حجاب، تهاجم های مختلف دشمن و... می باشد که همه جوانان از جمله خود من به آن نیاز داریم.

ما خانواده ای بودیم که در خانه مان ماهواره وجود داشت و برنامه های آن روی افکار و رفتار من تأثیر

ص: 149

گذاشته بود.

ّبعد از خواندن کتاب حجاب تحول عجیبی در من ایجاد شد و نگاه کردن به برنامه های ماهواره را برای خود یک خط قرمز قرار دادم و پس از آن به سراغ خانواده ام رفتم با ارائه این کتاب به مادرم و دیگر اعضاء خانواده، در آنان نیز تحول ایجاد گردید . خدا را هزاران بار شکر می کنم که مادرم هم پس از خواندن این کتاب با جمع شدن ماهواره یا این گونه بگویم (خانه شیطان و فساد) موافقت کرد.

بعد از جمع شدن ماهواره تصمیم به چادری شدنم گرفتم و یک دختر چادری شدم. من از نویسنده این کتاب و آنها که باعث شدند این کتاب به دست ما برسد واقعا تشکر می کنم و امیدوارم پاداش این خدمت بزرگ را در دنیا و آخرت ببینند.

توصیه من این است که این کتاب را تا آنجا که ممکن است به دست همه برسانید تا افراد دیگری مثل من با خواندن آن از راه های خلاف بازگشته و به خداوند

ص: 150

بعد از جمع شدن ماهواره چادري شدم نزدیک شوند ان شاء الله.

خدایا شکرت، شکرت، شکرت ... که یک مسلمان و شیعه هستم.

مشهد مقدس دبیرستان حضرت فاطمه علیها

سلام

ف-ه-ح-ی-پایه سوم

1395-96

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

خداوند به جوانی که پروردگارش را پرستش نماید و از او فرمان ببرد بر فرشتگان خود مباهات می کند و می فرماید: بنده مرا بنگرید که به خاطر من از تمایلات نفس خود چشم پوشیده است.(1)

ص: 151


1- نهج الفصاحه: 185 (چاپ دفتر نشر فرهنگ اسلامی).

6- خجالت می کشم بدون چادر بیرون بیایم

ًای کاش با دنیای مجازی اصلا آشنا نشده بودم و زندگی ام را در فضای آلوده آن تباه نمی کردم.

دخترها را خیاطی، گلدوزی، بافندگی و دیگر هنرهای ظریف بیاموزید تا اوقات فراغت خود را به این سرگرمی ها پر نمایند.

ًای کاش با دنیای مجازی اصلا آشنا نشده بودم و زندگی ام را در فضای آلوده آن تباه نمی کردم.

وقتی که حریم شکنی یک زن قلب نازنین امام

ص: 152

هشتم علیه السلام را مجروح می نماید ! این همه حریم شکنی ها، بدحجابی ها و ناهنجاری ها که منجر به نگاه های مسموم و آلوده مردان و زنان به یکدیگر در حریم امام رئوف و مهربان می گردد، با قلب مجروح و سوخته آن بزرگوار چه می کند؟!!

من دختری 14 ساله هستم. مانتوهای خیلی تنگ، کوتاه و بدنما می پوشیدم... از همه شما تشکر می کنم که این کتاب حجاب را در اختیار ما قرار دادید.

153 این کتاب آنقدر روی من تأثیر گذاشته که باورتون نمی شود. من الآن چادر می پوشم و خجالت می کشم بدون چادر از خانه بیرون بیایم و یا یک لاخ مویم بیرون

باشد و چنانچه یک روزی در مدرسه چادر نپوشم احساس می کنم سبک شده ام و چیزی را جا گذاشته ام. از شما ممنونم.

مشهد مقدس دبیرستان عطیه 2

ف-ه-ح-ی-متوسطه اول

1395-96

ص: 153

7- حجاب، اسارتی که عزت می آورد...

ِچادر خاکیم منو به مدینه پشت در سوخته می برد... چیزی که حضرت مادر (سلام الله علیها ) او را برای من به ارث گذاشت... ارثیه مادرم...

حجاب عزت است یا اسارت؟!

حجاب اسارتی است که عزت می آورد ... گفتن همین حرف کافیست تا حجاب معنا شود.

ممنون بابت چاپ این کتاب ها ... چون انسان را در کار و مسیری که قدم برداشته مصمم تر می کند ...

ص: 154

کسی که هدفش چیزی جز عفیف بودن و سلامت جامعه نیست.

دوست دارم در اینجا از چادرم... چادری که خاکی شدنش منو به مدینه و پشت در سوخته می برد... چیزی که محرم اسرار و گریه هایم بود...

شاهد کربلا و مدینه بود... چادری که حضرت مادر(سلام الله علیها) اونو برای من به ارث گذاشت...

ارثیه مادرم... بگم...

با خواندن این کتاب یاد اشعاری افتادم که دوست دارم بنویسم:

دوست من... زندگی در نگهم گلزاریست...

ُو تو با قامت چون نیلوفر... شاخه پر گل این گلزاری...

من به چشمان تو یک خرمن گل می بینم...

گل عفت، گل صد رنگ امید ... گل فردای بزرگ...

گل فردای سفید ... چشم تو آئینه فردای من است...

ص: 155

گل چو پژمرده شود جای ندارد در باغ...

کس نگیرد ز گل مرده سراغ...

دوست من... با تو سخن می گویم...

دیده بگشای و در اندیشه گل چینان باش...

همه گل چین گل امروزند ... همه هستی سوزند...

کس به فردای گل باغ نمی اندیشد...

آنکه گیرد همه گل ها به هوس می چرخد ... بلبل عاشق نیست ... بلکه گل چین سیه کردار است...

َکه سراسیمه دود در پی گل های لطیف...

تا یکی لحظه به چنگ آورد ریزد بر خاک...

دست او دشمن باغ است و نگاهش ناپاک...

تو گل شادابی... به ره باد مرو... غافل از باد مشو...

َای گل صد پر من... همه گوهر شکنند ... دیو کی ارزش گوهر داند...

دوست من، تو که تک گوهر دنیای منی...

دل به لبخند حرامی مسپار... دزد را دوست نخوان...

ص: 156

چشم به ابلیس مدار... ای گوهر تابنده من...

خویش را خوار مبین... ای سر پا الماس...

از حرامی بهراس... عفت خود را مشکن... قدر خود را بشناس...

امیدوارم با خواندن این متن، همه دختران سرزمینم قدر خودشان را بدانند که آنها ریحانه اند و ظریف و با ارزش.

مشهد مقدس

دبیرستان ام ابیها (سلام الله علیها)

ز-ا-ح-ه-دانش آموز

1395-96

ص: 157

8- اسلام می خواهد یک خانم مسلمان حجاب کامل داشته باشد

اگر مانتویی نباشم و چادر بپوشم از نگاه های بد و سوء استفاده افراد هوسران در امان خواهم بود.

من دختری 14 ساله هستم که می خواستم رشته ورزش را انتخاب کنم و در مسابقات المپیک و... شرکت کنم، اما پس از خواندن کتاب «حجاب عزت است یا اسارت؟!» متوجه شدم که اسلام می خواهد یک خانم مسلمان حجاب کامل داشته باشد و در حضور مردان

ص: 158

نباشد، نظرم را عوض کردم.

چون رشته ورزش و قهرمانی طوری است که باید لباس های ورزشی کوتاه بپوشی و در حضور مردان مسابقه بدهی و تمرین کنی!

پس از خواندن این کتاب متوجه شدم که اگر مانتویی نباشم و چادر بپوشم از نگاه های بد و سوء استفاده افراد هوسران در امان خواهم بود.

من متوجه شدم که نباید در خارج از خانه و در حضور نامحرمان آرایش کنم و یا لباس نامناسب بپوشم و یا با صدا و لحن نامناسب سخن بگویم. البته تربیت پدر و مادر تأثیر بسیار زیادی در رعایت این موارد دارد....

به امید روزی که تمام مردم ایران هوشیاری خود را به دست آورند و جهان اسلام را زیباتر سازند.

مشهد مقدس دبیرستان علی بن ابی طالب(علیه السلام)

ز.ا.خ. ی دانش آموز

1395-96

ص: 159

9- چادر را با گرماي سوزان جهنّم عوض نخواهم کرد

اشاره

من به دوستان دیگرم هم خواندن کتاب حجاب را پیشنهاد کردم و بیشتر آنها با حجاب شدند...

به نام آرام دل ها

مطالب این کتاب بسیار تأثیرگذار و آموزنده است، مخصوصا برای دختران نوجوان.

من تا چندی پیش به حجاب اهمیت نمی دادم و برای آن احترامی قائل نمی شدم و خواستار آزادی مطلق بودم. ولی خوشبختانه با خواندن مجلدات کتاب

ص: 160

(حجاب عزت است یا اسارت) به اهمیت حجاب پی بردم.

ابتدا پوشیدن چادر برایم بسیار مشکل و طاقت فرسا بود (اما چون ذوق چادر آمده بود توی دلم، با دل و جان چادر را پذیرفتم) و با خود و خدای خود عهد کردم که تا آخرین نفس که در بدن دارم چادر بر سرم باشد و موقع کفن کردن چادر از سرم برداشته شود . من چادر را با گرمای سوزان جهنم عوض نخواهم کرد.

ّکنایه و مسخره هایی از قبیل: امل بودن و کلاغ سیاه بودن را برای رضای خدا تحمل می کنم و به شکرانه این نعمت بزرگ، چادر و تحولی را که در من ایجاد شده حفظ خواهم کرد.

خواندن این کتاب را به دوستانم توصیه کردم و آنها پس از خواندن مطالب آن بیشترتان محجبه شدن.

از شما می خواهم کتاب های زیادی در مورد حجاب

ص: 161

و آسیب های روابط دختر و پسر و... در مدارس توزیع نمایید «متشکرم».

مشهد مقدس دبیرستان نمونه فرهنگ، حضرت فاطمه(علیها السلام)

م.م ص.ی دانش آموز

1395-96

دخترم!

آفرین! هزاران آفرین که با یک تلنگر به فطرت پاک خدائی خود بازگشته و با به سر کردن چادر و پوشش زیبای فاطمی(علیها السلام)، در آغوش پر مهر و محبت آن بزرگوار

قرار گرفته و زمینه رضایت مولایمان امام زمان(علیه السلام) را فراهم کردی.

ص: 162

10- تا زنده ام، حجاب و چادرم را حفظ خواهم کرد

اشاره

مردان نگذارند زن ها در کوچه و خیابان با مردان نامحرم با عشوه گری و... صحبت نمایند.

به نام ایزد منّان

من از زمان جشن تکلیفم چادری بودم. اما بعد از خواندن این کتاب به حجاب و چادر ایمانم بیشتر شد و با قوت قلب بیشتری از چادر استفاده می کنم.

همیشه فکر می کردم که آیا بین من که حتی یک تار

ص: 163

مویم دیده نشده و همیشه چادر بر سر داشته ام با آن زن آرایش کرده و بی حجاب یا بد حجاب فرقی وجود دارد؟ و آیا در قیامت و در پیشگاه خداوند متعال همه یکسان هستیم؟ ! اما بعد از خواندن مطالب این کتاب از ارزش و مقام والای زنان با چادر و حجاب و همچنین کیفر و مجازات زنان بی حجاب اطلاع یافته و به عدالت خداوند متعال پی بردم و ایمانم به حجاب و چادر کامل شد.

آیات قرآن و اخبار و احادیثی که در این کتاب در مورد حجاب و چادر نوشته شده بود، موجب قوت قلبم گردید و به ایمانم افزوده شد.

احادیثی که در مورد بی غیرتی مردان و تأکید بر پایبندی به غیرت و پیشگیری از عشوه گری زنان در کوچه و خیابان در این کتاب بازگو شده، واقعا تکان دهنده و آموزنده بود و موجب گردید تا بیشتر به دین و اصالتم پایبند شوم.

ص: 164

و فرمایش زیبا و ارزشمند پیامبر(صلی الله علیه و آله) به اسماء که: زن اگر خوب خانه داری و شوهرداری کند، شوهرش از او راضی باشد و محیط خانه اش به کدورت آلوده نباشد، اجر و ثوابش برابر و معادل با جهاد، حج و شرکت در جماعات مذهبی و... می باشد.(1) مرا نسبت به آرامش و برقراری امنیت در زندگی به خود آورد . دیدم خداوند متعال چه اجر و پاداش بزرگی برای زنان با تدبیر و درایت و پایبند به زندگی قرار داده که قابل مقایسه با هیچ چیز (و هیچ کار و شغل دیگری) نیست.

و چه زیباست این حدیث پیامبر عالیقدر صلی الله علیه و آله : زن را برای دین و ایمانش بگیرد، نه برای زیبائی و مالش.

من با خواندن مطالب این کتاب تحول زیادی در قلب و وجودم ایجاد شد . برای نویسنده این کتاب آرزوی اجر معنوی و بهترین پاداش ها را از خداوند

ص: 165


1- ریاحین الشریعة 347:3 و...

متعال خواستارم...

اجرکم علی الله...

مشهد مقدس دبستان شهدای سیس آباد

م.ه.م.ه.همکار فرهنگی علوم تربیتی

1395-96

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

هر زنی که در خانه شوهر به منظور اصلاح کار خانه، چیزی را از جائی به جای دیگر منتقل کند (کارهای منزل را انجام دهد) خداوند به او نظر رحمت خواهد نمود و هرکس

مورد نظر رحمت پروردگار قرار گیرد به عذاب خداوند گرفتار نخواهد شد... (1)

ص: 166


1- وسائل الشیعه 175:15

11- این چادر مشکی ضمانت امن یت من است

اشاره

زیبائی حجاب من وقتی است که روبروی خدا می ایستم و با او اینگونه نجوا می کنم: تو مرا این گونه خواسته ای پس... سمعا و طاعة ...

آقا ... شنیدم می کشی بر سر عبا را

وقتی که قصد رد شدن از شهر داری

وضع حجاب شهر ما خیلی خراب است

خسته شدم از این همه بی بند و باری

ص: 167

این روزها ... آفتاب من همانیست که محفوظم می کند از نگاه نامحرمان، تکه پارچه ای سیاه که عجیب دلم را روشن می کند به نور خدا، نوری که برای عمری زندگی کافیست، نوری که باعث می شود افتخار کنم به خودم به اینکه، ارثیه مادرم را دارم و به اینکه لطف مادرم حضرت زهرا(علیها السلام) شامل حالم شده.

زیبائی حجاب من وقتی است که رو به روی خدا می ایستم و با او این گونه نجوا می کنم: تو مرا این گونه خواسته ای پس... سمعا و طاعة .

من حجابم را دوست دارم، چون که سنگینی نجابتش خم کرده است کمر دشمنان را و حصار ایمنش نقش بر آب کرده است نقشه های بدخواهان و هرزه دلان را و کسی چه می داند، شاید روزی همین «چادر» حاجت مرا بدهد . این تنها یک تکه پارچه نیست، قداست دارد . این چادر مشکی ضمانت امنیت من است.

خواهرم! معنی آزادی را درست متوجه نشده ای

ص: 168

آزادی یعنی: مطمئن باشی اسیر نگاه ناکسان نیستی

مشهد مقدس دبیرستان شاهد نصرت

ز.ا.ش.ی.دانش آموز

1395-96

خواهرم!

ِشهد شیرین اطاعت پروردگار، انتخاب چادر سیاه زیبا و نورانی صدیقه اطهر(علیها السلام) و جلب رضایت و خشنودی امام زمان ارواحنافداه، گواریت باد.

ص: 169

12-چادر مانند صدفی است که از مروارید درون خود محافظت می کند

اشاره

وقتی که چادر سرم می کنم، دوست ندارم لحظه ای آن را از خودم دور کنم و به هیچ عنوان چادر از سرم نمی افتد.

با خواندن این کتاب خیلی چیزها دستگیر ما می شود، هرچه بگویم کم است . از قدیم گفته اند: چادر صدفی است که از مروارید درون خود محافظت می کند، ما هم با پوشیدن این لباس مقدس از خطر

ص: 170

بیگانگان حفظ شده و یاد و خاطره بانوی بزرگوار فاطمه زهرا(علیها السلام) را زنده نگه می داریم.

از این کتاب چیزهای زیادی گرفته ام، یاد گرفته ام که حرمت چادر را با التزام به پاس ارزش آن نگه دارم (حجب و حیا و رعایت همه معیارهای رفتاری، گفتاری، نگاه و کیفیت پوشش و آرایش).

من تحت تأثیر شدید چادر قرار گرفته ام و آنقدر به آن علاقه مند شده ام که دیگر چادر از سرم نمی افتد و حتی دوست ندارم لحظه ای آن را از خود دور کنم و با پوشیدن آن آرامش خاصی به من دست می دهد.

کاش زنان بی حجاب می فهمیدند که با سر نکردن این لباس مقدس عمرشان هدر می رود.

من کسی بودم که چادر سر می کردم اما طوری که انگار سرم نبود . از هنگامی که این کتاب را خواندم و دوستان مهربانم کمک کردند، این گونه متحول شدم.

ص: 171

از نویسنده این کتاب بابت کتاب خوبش تشکر می کنم.

مشهد مقدس دبیرستان شاهد نصر

ل.ا.م.ر.دانش آموز

1395-96

دخترم! هزاران آفرین

برترین، بهترین و کاملترین نوع حجاب، انتخاب شایسته ات می باشد که با استفاده از آن، منزلت و شخصیت خود را حفظ کرده، چشمان هوس آلود را پس زده و همجه ظالمانه دشمن را خنثی کرده ای.

ص: 172

13- چادر را براي خودم یک دوست به حساب می آورم

چادر برایمان اعتماد به نفس ایجاد می کند و می توانیم به آن افتخار کنیم و به زنان بی حجاب بگوئیم: مانند شما در معرض نگاه بوالهوسان نیستیم.

این کتاب مرا به خدا نزدیک کرد . پس از مطالعه این کتاب با خود اندیشیدم که چقدر گناه های بزرگی انجام داده ام و آگاه نبودم.

ّمن با خواندن خاطرات هم سن و سالانم، لحظه ای به خود لرزیدم و گفتم: اگر چنین مشکلاتی برایم پیش

ص: 173

بیاید چگونه می توانم با آنها مقابله کنم؟

من قبل از مطالعه این کتاب چادر را واقعا یک مزاحم می دانستم و فکر می کردم، با این همه دختران و زنان بی حجاب و بد حجاب، چگونه ممکن است به من نگاه کنند؟!

مطالب این کتاب باعث شد تا من پی به اهمیت چادر ببرم و آن را یک دوست برای خودم به حساب آورم و نه تنها آن را مزاحم ندانم، بلکه آن را محافظی در برابر ارزش های خودم بدانم.

فهمیدم که چادر اعتماد به نفس می دهد و می توانم به آن افتخار کنم و به زنان بی حجاب بگویم: مانند شما در معرض نگاه بوالهوسان نیستم و ارزش های خودم را به راحتی در اختیار دیگران نمی گذارم.

بعد از خواندن این کتاب با وجود اینکه چادر می پوشم، در برابر آنهایی که (پوشیه) می زنند خجالت می کشم و با خودم می گویم: آنها از من بالاترند و

ص: 174

حسرت می خورم که مانند آنها نیستم. ّ

ّکتاب حجاب مرا متحول کرد و تفکرات پوچ و بی اساس مرا به ایده های عالی و خوب تبدیل کرد و باعث شد تا من از راه های تاریک بدحجابی به حجاب کامل برسم. چون قبلا چادر می پوشیدم اما موهای خود را از چادر به بیرون می ریختم و فکر می کردم که باعث زیبائی من می شود.

اما حالا فهمیده ام که زیبائی من در پوشش کامل من است.

مشهد مقدس دبیرستان شاهد نصر

ز.ا.ص.ی.دانش آموز

1395-96

ص: 175

14- چادر را مثل یک تکّه از وجودم می دانم

اشاره

دخترهائی که با صد قلم آرایش توی خیابونا می چرخند و توجه پسرها را جلب می کنند و این موضوع را با غرور برای دوستانشون تعریف می کنند سخت در اشتباهند چون...

به نام خداوند مهربان

کتاب بسیار خوبی بود با تشکر از مؤلف کتاب .

جامعه ما به سویی رفته که برای کودکان زیر 7 سال موسیقی، رقص، آرایش و هزار چیز دیگر، سن مهم

ص: 176

نیست و وقتی به مسئله حجاب (و نماز) آنها می رسیم می گویند: هنوز زود است ! اگر زود حجاب را به بچه تلقین کنیم عقده ای می شود.

من قبل از خواندن این کتاب چادری بودم، ولی دلم می خواست فرصتی پیش بیاید که چادر را ترک کنم. اما پس از خواندن این کتاب احساس دیگری نسبت به چادرم پیدا کردم. اون رو مثل یک تکه از وجودم می دانم و اگر نباشد من هم نیستم.

پس از مطالعه این کتاب فهمیدم که دخترهائی که با صد قلم آرایش توی خیابونا می چرخند و توجه پسرها را جلب می کنند و این موضوع را با غرور برای دوستانشون تعریف می کنند، سخت در اشتباهند، چون جنس ارزون مشتری زیاد داره.

ولی دختر اگر حجاب و چادر داشته باشد، مثل یک محافظ حفظش می کنه و کسی نمی تونه به یک جنس گرون با محافظ چشم داشته باشه...

یک خانم باید در همه جا حجابشو حفظ کنه چون

ص: 177

همه جا آدم های هوسران پیدا می شه. من به خودم قول دادم همیشه به حجاب و چادرم پایبند باشم و به هیچ عنوان و هیچ بهانه ای چادر را ترک نکنم ان شاء الله.

و در آخر فهمیدم: «حجاب... عزت است نه اسارت».

مشهد مقدس دبیرستان دخترانه آهنچی

ز.ا ب. ر دانش آموز

1395-96

ص: 178

15- چادر میراث حضرت زهرا سلام االله علیها است

قصد داشتم به هنرستان بروم و در رشته موسیقی تحصیل کنم، اما با خواندن این کتاب نظرم به کلی عوض شد...

با سلام خدمت دست اندرکاران کتاب «حجاب عزت است یا اسارت» . من دانش آموز 15 ساله هستم. در سنی هستم که دوست دارم مانند دیگران باشم.

من قصد داشتم که به هنرستان بروم و در رشته موسیقی تحصیل کنم، با خواندن این کتاب و این

ص: 179

داستان های هشداردهنده، نظرم به کلی عوض شد، چون این رشته به درد دختران نمی خورد، زیرا محیطی است مردانه و در ضمن از نظر دین اسلام موسیقی حرام است.

من خود نیز یک دختر چادری و با حجاب کامل هستم، اما این روزها از چادر و حجاب بدم آمده بود.

اما این کتاب به من یاد داد، که چادر چه چیز ارزشمندی است . در ضمن چادر میراث حضرت زهرا(علیها السلام) است.

از این کتاب ممنونم که مرا از تاریکی و گمراهی نجات داد . با سپاس

مشهد مقدس دبیرستان گلشن آزادی

ب. ن ل. ی دانش آموز

1395-96

ص: 180

16- تصمیم داشتم شاغل شوم، اما...

اشاره

تصمیم داشتم همراه با دوست صمیمی و هم کلاسی ام برای ادامه تحصیل و دانشگاه به تهران برویم ولی...

به نام خداوند بخشنده مهربان

دختری 15 ساله و دانش آموز هستم. من برای آینده ام برنامه ریزی هایی داشتم. تصمیم داشتم همراه دوست صمیمی و هم کلاسیم برای ادامه تحصیل و دانشگاه به تهران برویم و پس از پایان تحصیل شاغل بشوم.

ص: 181

ولی وقتی داستان هائی را که درباره مردان گرگ صفت که در این کتاب نوشته شده بود خواندم تصمیمم عوض شد و متوجه شدم اطرافم چه اتفاقاتی می افتد و چه خطرهائی زنان و دختران را تهدید می کند!

تصمیم گرفتم آنقدر تحصیل کنم و مدرک بگیرم که روزی که مادر شدم بتوانم پاسخ فرزندانم را با آگاهی بدهم. از مؤلف این کتاب که مرا متحول کرد ممنونم.

مشهد مقدس دبیرستان گلشن آزادی

س. د ز. ی دانش آموز

1395-96

ص: 182

17- چادر عزت و شرف زن مسلمان است

اشاره

از کتاب حجاب یاد گرفتم که با بی حجابی، سیلی به صورت امام زمان ارواحنافداه می زنم.

یا امام زمان

مهدی جان! سؤالی سادم دارم از حضورت؟ آیا زنده ام وقت ظهورت؟ اگر آمدی من رفته بودم، اسیر سال و ماه و هفته بودم، دوباره جان بگیرم بیایم در

رکاب تو بمیرم.

از کتاب حجاب درس گرفتم که با بی حجابی، سیلی

ص: 183

بر صورت نازنین امام زمانم می زنم!

یاد گرفتم آسیب های چشم چرانی به مردان هوسران را.

و تنها چیزی که مطالب این کتاب بیشتر از هر چیز روی من تأثیر مثبت گذاشته، پایبندی به چادر است .

همان چادری که حضرت فاطمه(علیها السلام) هرگز از روی سر مبارکشان برداشته نمی شد و عزت و شرف یک زن مسلمان است.

و بالأخره، یاد گرفتم قوی تر شدن ایمانم را.

مشهد مقدس دبیرستان عطیه 1

س. ه ر. ی دانش آموز

1394-95

ص: 184

18- با پوشیدن چادر، هم خودم شادم هم خانواده ام

من دوست داشتم به رشته معماری بروم، ولی بعد از خواندن این کتاب فهمیدم بدون کار در خارج خانه هم می توانم پیشرفت کنم...

من یک دختر 14 ساله هستم که زیاد به نماز و حجاب اهمیت نمی دادم. ولی از وقتی که مطالب کتاب حجاب را خواندم، تحت تأثیر نماز و حجاب قرار گرفتم و فهمیدم با داشتن حجاب می توان راحت تر در جامعه زندگی کرد و با داشتن حجاب می توانم از خیلی

ص: 185

ناامنی ها در امان باشم، از جمله نگاه های سنگینی که مرا معذب می کرد و...

من از وقتی که حجاب کامل خود (چادر) را رعایت کردم، هم خودم شادتر هستم و هم خانواده ام.

بعد از خواندن این کتاب، نمازهایم را سر وقت می خوانم و از بسیاری از گناهان دوری می کنم.

من دوست داشتم به رشته معماری بروم ولی بعد از خواندن این کتاب فهمیدم بدون کار در خارج خانه هم می توانم پیشرفت کنم.

بعد از خواندن نماز و داشتن حجاب و چادر، آثار مثبت آن را در زندگیم دیده ام و واقعا از نویسنده این کتاب کمال تشکر را دارم، چرا که این کتاب برای من واقعا لازم بود.

مشهد مقدس دبیرستان لاله های انقلاب

ف. ه ا. ی دانش آموز

1394-5

ص: 186

19- چادر، عفت و پوشش مناسب را برگزیدم

قبل از خواندن کتاب حجاب، دانا بودن را در درس و با مد پیش رفتن می دانستم. حالا دانائی را در دانستن احکام دین می دانم...

بسم الله الرحمن الرحیم

من کتاب حجاب را فقط به خاطر مسابقه می خواندم، تا صفحه ای از آن را برای خواندن انتخاب کردم، تغییرات شگفت انگیزی در من ایجاد شد.

من دختر 14 ساله که توجهی به نماز و حجاب خود

ص: 187

نمی کردم، (چادر) عفت و پوشش مناسب را برای خود برگزیدم.

من که زنان فاحشه و رقاص را الگوی خود می دانستم، اینک برترین زنان اسلام حضرت فاطمه زهرا، حضرت زینب و حضرت خدیجه: را الگوی خود می دانم.

من دختری که برای لیست خرید لباس عیدم مانتو تنگ و رنگ های جورواجور و شلوار (لی) تنگ را می نوشتم، امسال می نویسم: مانتوی بلند، شلوار پارچه به اضافه چادر زیبا.

نمی دانم خدا گناهان گذشته من را خواهد بخشید یا نه؟ ولی شنیده ام که خدای مهربان بسیار توبه پذیر است . من که نمی دانستم عواقب کارهایی را که می کنم چیست.

من در گذشته یعنی قبل از خواندن این کتاب دانا بودن را در درس و با مد پیش رفتن می دانستم، حالا دانائی را در دانستن احکام دین می دانم. حالا

ص: 188

می فهمم که چقدر من نادان بوده ام!

در آخر از نویسنده این کتاب و از مدیر آموزش و پرورش به دلیل طرح این مسابقه متشکرم.

امیدوارم خدا مرا در یاری کردن دوستانم برای توجه به حجاب و چادر کمک کند.

مشهد مقدس دبیرستان شهدای سیس آباد

ک. ر ا.ی دانش آموز

1394-95

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

محبوبتر از هر چیز نزد خداوند، جوانی است که از گناه توبه کند (و از پیشگاه پروردگار طلب آمرزش نماید).(1)

ص: 189


1- مشکاة الأنوار: 155.

20- پروردگارا به من عفاف و حجاب زهرائی علیها السلام عنایت کن

اشاره

چادر مشکی = رنگ خاموشی، نجابت، دوری از گناهان، عفت و حافظ شخصیت و متانت زن می باشد...

بسم الله الرحمن الرحیم

پروردگارا ! تو را قسم به عزت و جلالت و به پهلوی شکسته زهرا سلام الله علیها که به من عفاف و حجاب زهرائی علیها السلام عنایت کن.

ّنوع پوشش هر شخص، شخصیت آن فرد را

ص: 190

می سازد . داشتن حجاب نشان دهنده عفت و پاکدامنی است که او را در مقابل گرگ صفتان این روزگار امن نگه می دارد.

کاش می دانستیم چه ساده زیبا می شویم، چه ساده در امانیم و چه ساده است سادگی. این کتاب به من خیلی کمک کرد و یاد داد که باید ایمان خیلی قوی به خداوند داشته باشم...

چادر مشکی = رنگ خاموشی، نجابت، دوری از ّگناهان، عفت و حافظ شخصیت و متانت زن می باشد، همانند متانت حضرت زینب سلام الله علیها.

در نتیجه قسم خورده ام که تا آخرین نفس که می کشم، چادر (مشکی ام) را رها نخواهم کرد و در برابر ظالمان، از دین و حجاب و شرف خود دفاع خواهم کرد.

خداوند متعال فرموده : اگر چشمت برای انجام گناه و نگاه به نامحرم نافرمانی کرد، دو روپوش که برای تو

ص: 191

قرار داده (پلک ها ) را بر هم بگذار و به نامحرم نگاه مکن (وسائل الشیعه 201 : 11).

مشهد مقدس دبیرستان شهدای سیس آباد

ز.ا س. ی دانش آموز

1394-95

چادر مشکی، پوشش آسمانی

ّام سلمه (همسر گرامی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) ) می گوید:

هنگامی که آیه حجاب نازل شد، زنان انصار عبا (چادر) مشکی بر سر کردند.(1)

ص: 192


1- الدر المنثور .321:5

21- چادر را با عشق و علاقه به سرمان کنیم

اشاره

واقعا درست است یک دختری که چادر به سر دارد از تمامی آسیب ها و گزندهای اجتماعی در امان است...

بسم الله الرحمن الرحیم

خواندن و مطالعه این کتاب تأثیرات باور نکردنی روی من و خواهرم گذاشته است . من قبل از خواندن این کتاب پوشیدن چادر و داشتن حجاب کامل را نشانه بی فرهنگی و پائین بودن سطح طبقاتی می دانستم...

ص: 193

اما الآن فهمیدم که چقدر در اشتباه بودم و فکرم نادرست و از روی بی تجربگی بوده . اما با خواندن این کتاب حقایقی برای من آشکار شد و با خودم گفتم من بچه بودم، چرا خانواده ام مرا راهنمائی نکردند...

به سراغ خواهر بزرگترم رفتم و به او گفتم: حجاب چیست؟ و من دوست دارم از این به بعد چادر سرم کنم. خواهرم گفت: تو هنوز برای پوشیدن چادر کوچک هستی و باید بزرگتر شوی. او گفت: حالا چه شده که این قدر برای پوشیدن چادر پافشاری می کنی؟

من به او این کتاب را نشان دادم... و او این کتاب را جزء به جزء و دقیق خواند و گفت: از این به بعد تو چادر من را می توانی بپوشی و من چادر دیگری می پوشم.

واقعا درست است یک دختری که چادر به سر دارد (و رعایت حرمت آن را می نماید) از تمامی آسیب ها و گزندهای اجتماعی در امان است. ای

ص: 194

کاش همه ما دختران و زنان چادر را با عشق و علاقه به سرمان کنیم، نه از روی حرف و به خاطر گفته بزرگترها.

مشهد مقدس دبیرستان شهدای سیس آباد

ی. ه غ. ن دانش آموز

1394-95

امیرالمؤمنین(علیه السلام):

زن جذاب و دلبر است . هرکس زن می گیرد او را در پوشش و حجاب (کامل) قرار دهد (تا مورد هوس و تعرض بیگانگان قرار نگیرد).(1)

ص: 195


1- غرر الحکم: 9369 (چاپ دفتر تبلیغات قم).

22- پدر و مادرم به حجاب من افتخار می کنند

اشاره

ِتلفن همراهم را کنار گذاشتم تا درد سر برای خودم و خانواده درست نشود...

بسم الله الرحمن الرحیم

ّبا عرض سلام. پس از مطالعه کتاب حجاب، حس عجیبی به من دست داد، حس عوض شدن و زندگیم تغییر کرد و تصمیم هایی گرفتم.

ص: 196

با توجه به مطالبی که در این کتاب درباره آسیب های تلفن همراه وجود دارد، تلفن همراهم را کنار گذاشتم تا درد سر برای خودم و خانواده ام درست نشود.

تصمیم دیگری که گرفتم این بود که با اینکه چادر به سر می کنم و حجابم را رعایت می کنم ولی با توجه به مطالبی که در این کتاب در زمینه آسیب های نگاه مردان به چهره زنان وجود دارد، تصمیم گرفتم از (پوشیه) و دستکش استفاده کنم.

و این تصمیماتی که گرفتم و به آنها عمل کردم موجب شد پدر و مادرم به من افتخار کنند.

به نظر من حجاب باعث سربلندی شخص و خانواده می شود و کسی که بدون حجاب و با آرایش از منزل بیرون می رود و با نامحرمان ارتباط برقرار می کند و فکر می کند خیلی زیباست، مورد خشم و غضب خدا قرار گرفته و گرفتار آتش جهنم می شود...

ص: 197

من از خدای مهربان می خواهم به خاطر اعمال ناپسندی که نادانسته انجام داده ام مرا ببخشد.

مشهد مقدس دبستان عفاف

ت.م د. ی دانش آموز

1394-95

قرآن مجید:

محققا خداوند توبۀ آنهائی را که از روی جهالت، اعمال ناپسند انجام داده اند و بزودی توبه کرده اند، می پذیرد پس پروردگار آنها را می بخشد و خداوند علیم و حکیم است.(1)

ص: 198


1- سوره نساء: 17.

23- مادران در بیرون خانه کار نکنند، به تربیت فرزندان برسند

دختر وقتی به مدرسه می رود با حجاب بهتر است اما هرچه به کلاس بالاتر می رود، حجاب او کم رنگ تر می شود...

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب حجاب جلد چهارم، مباحث مختلفی را مورد بررسی قرار داده است . داستان های مستندی که در این کتاب آمده، درس عبرتی برای همه نوجوانان و

ص: 199

جوانان است و موجب بیداری و هوشیاری دختران می شود که در دام تله های بوالهوسان قرار نگیرند.

در بخش دیگر کتاب اشاره به تحصیل بانوان و دختران کرده، و یادآور شده که آموزش بر همه لازم است اما باید تحصیل با تهذیب نفس، تقوا و ایمان همراه باشد تا موجب رشد و شکوفائی استعدادهای جوانان شود و بالندگی آنان را در آینده در پی داشته باشد.

ّیکی از موارد مهمی که در این کتاب به آن اشاره کرده است، مسئله مادرانی است که متأسفانه فرزندانشان را در مهد کودک ها می گذارند و ساعت های طولانی کودک در مهد است و از عواطف و محبت و احساسات مادر دور است و کمبود محبت در او ایجاد می شود و در آینده از روح و روان سالمی برخوردار نیست و فرد مفید و خدمتگزار خوبی برای جامعه نخواهد بود...

باید در جامعه فرهنگ سازی شود که مادران در

ص: 200

بیرون خانه کار نکنند و به تربیت فرزندان و دیگر امور زندگی بپردازند، چرا که هیچ کس جای محبت مادر را نمی گیرد.

مطلب بعدی، در این کتاب اشاره به حجاب شده که متأسفانه تهاجم فرهنگی و شبیخون دشمن باعث کم رنگ شدن حجاب در سطح جامعه اسلامی شده است به نحوی که دختر وقتی به مدرسه می رود با حجاب بهتر است، اما هرچه بزرگتر می شود و به کلاس های بالاتر می رود به جای اینکه حجابش بهتر شود، حجابش کم رنگ تر شده و بی تقوا می شود.

و در آخر اشاره به ازدواج جوانان کرده است و راهکارهایی هم ارائه داده است . اما ما در سطح اجتماع می بینیم که از هم پاشیدگی بنیان خانواده زیاد شده است . خانواده ای که در اسلام به آن اهمیت وافری داده است، دشمن قصد نابودی خانواده ها را دارد تا از این طریق ضربه ای به اسلام و انقلاب وارد کنند.

ص: 201

من از نویسنده این کتاب و دست اندرکاران این کتاب که تلاش بی وقفه می کنند تا حجاب در بین نوجوانان و جوانان نهادینه شود و فرهنگ سازی می کنند متشکرم و از خدای متعال و ائمه اطهار(علیهم السلام) توفیقات بیش از پیش را برای آنان خواستارم.

مشهد مقدس دبیرستان سیس آباد

ط. ه س. ه همکار فرهنگی

1394-95

ص: 202

24- چادر الگوي مادرم حضرت زهرا(علیها السلام) است

حجاب عفت یک زن است . من با حجاب و چادرم به آرامش می رسم.

خودم حجاب را انتخاب کردم...

بچه که بودم دلم برای گرفتن گوشه ی چادر مادرم و رفتن به بیرون خوش بود . اکنون بزرگ شدم، مادرم را می خواهم، نه برای گوشه چادرش. می خواهمش که با گوشه چادرش اشک هایم را پاک کنم.

حجاب عفت یک زن است من با حجابم به آرامش می رسم. خودم (چادر) و حجاب را انتخاب

ص: 203

کردم نه به اجبار و الگوی من مادرم حضرت زهرا(علیها السلام) است.

حضرت زهرا(علیها السلام) نه تنها الگوی من است، الگوی خیلی ها است . حجاب یعنی یک راه نزدیک به خدا، یعنی افتخار به حضرت زهرا(علیها السلام)، یعنی راه آن عزیز را ادامه دادن و پسراشون که در راه دین و ناموسشان به شهادت رسیدند.

بین املاء و قرائت اختلاف افتاده است می نویسم عشق، می خوانم حسین بن علی

مشهد مقدس دبیرستان عطیه

س. ر د. ی دانش آموز

1394-95

ص: 204

خواهشمندم مطالبم را بخوانید.

25- به چادر سرم افتخار می کنم که حجاب فاطمی(علیها السلام) است

اشاره

پس از آنکه آن کتاب را خواندم راهم عوض شد، تصمیم گرفتم نماز بخوانم...

به نام فریادرس هر درمانده

من دختری بودم که دلم خواست آنطور که می خواهم راه بروم، آنطور که می خواهم لباس بپوشم.

اگرچه مادرم چادری بود و خیلی با خدا و تا جائی که

ص: 205

یادم میاد نمازش قضا نشده بود.

ولی من بر عکس مادرم، دلم نمی خواست نماز بخوانم و هر وقت که می خواندم با زور خانواده ام بود.

اما مادرم بارها به من گفت: حجاب فاطمی(علیها السلام) داشته باش، این کارها آب و نون نمیشه ولی من به حرفش گوش نمی کردم.

تا اینکه یک روز سر کلاس نشسته بودم، دختری وارد کلاس شد و تعداد زیادی کتاب دستش بود و به دانش آموزان می داد . تا وقتی که نوبت به من رسید . من نگاهی به آن کتاب انداختم که رویش نوشته بود «حجاب عزت است یا اسارت» کمی فکر کردم، معنیش چیه، اما نفهمیدم.

کتاب را باز کردم شروع کردم از اول خواندن و دقیقا توی یک روز تمام کردم و با جون و دل می خواندم و موقعی که داستان های کتاب را می خواندم با خودم

ص: 206

می گفتم: این کاری که این دختر کرد و آسیب دید و من هم قصد داشتم انجام دهم، انجام ندهم و به کلی نظر و فکرم عوض شد و جایی که برای حجاب نوشته بود خواندم و تأثیر زیادی رویم گذاشت...

اما پس از آنکه آن کتاب را خواندم راهم را عوض کردم و تصمیم گرفتم نمازم را بخوانم و موقعی که شروع به نماز خواندن کردم مادرم تعجب کرده و خیلی خوشحال شد.

و تصمیم دوم اینکه دیگر مانتویی نباشم و چادری باشم و به مادرم گفتم برایم چادر بخرد . مادرم هم چادر خرید . من هم با افتخار آن را پوشیدم چرا که حجاب فاطمی(علیها السلام) است.

و تصمیم سوم اینکه، هرگاه نامحرمی را دیدم، (نگاه نکنم) اخم هایم را توی هم بدهم و سرم را پائین بیندازم و این کار را هم کردم و حالا هیچ نامحرمی به من توجه

نمی کند.

ص: 207

واقعا از آنهایی که این کتاب را نوشتند و راه من را عوض کردند و به راه حضرت فاطمه(علیها السلام) رفتم تشکر می کنم...

مشهد مقدس دبیرستان 13 آبان

ع. ه ه . ت دانش آموز

1394-95

نگاه تیر زهرآگین شیطان

امام صادق(علیه السلام) فرمود:

نگاه (به نامحرم) تیر مسمومی است از شیطان و چه بسیار نگاهی که حسرت و پشیمانی طولانی و دائمی به دنبال دارد.(1)

ص: 208


1- بحارالأنوار 4:104

26- خودم را به حضرت زهرا(علیها السلام) نزدیک خواهم کرد

قبل از آشنائی با این کتاب تصمیم داشتم هنرپیشه باشم ولی با خواندن مطالب این کتاب فهمیدم...

بسمه تعالی

من قبل از اینکه این کتاب را بخوانم متأسفانه به حجاب و اعمالم توجه نمی کردم ولی پس از خواندن مطالب این کتاب بسیار متحول شدم و تصمیم گرفتم از این به بعد بیشتر به حجاب و رفتارم دقت کنم و سعی کنم حضرت فاطمه زهرا(علیها السلام) را برای خودم الگو قرار

ص: 209

دهم و مانند آن بزرگوار رعایت حجاب را بنمایم و به مسائل دینی بیشتر توجه کنم، گرچه می دانم نمی توانم مانند آن حضرت باشم، ولی سعی خواهم کرد تا به آن بزرگوار نزدیک شوم.

به نظر من مطالب این کتاب می تواند تلنگر بسیار بزرگی برای نوجوانان و جوانان کشورمان باشد و آنها هم می توانند مانند من از این کتاب درس بگیرند.

من تا قبل از آشنائی با این کتاب تصمیم داشتم هنرپیشه باشم ولی با خواندن این کتاب فهمیدم زن نباید بیرون از خانه کار کند و می تواند در خانه به همسر و فرزندانش خدمت های زیادی بکند و این کار می تواند از آسیب پذیری زن در جامعه بکاهد.

با تشکر

مشهد مقدس دبیرستان شهدای سیس آباد

ز. ا پ. ی دانش آموز

1394-95

ص: 210

27- بهشت را با رفتار ناشایسته مان از دست ندهیم

آیا شایسته است بهشت را با رفتارها، حرف ها، نگاه ها و حرکاتی که پاکدامنی و نجابتمان را نابود می کند عوض کنیم؟!...

به نام خداوند مهربان

من پس از خواندن مطالب این کتاب و اطلاع از آیات قرآن مجید و گفتار زیبای خاندان رسالت(علیهم السلام) احساس کردم دوباره متولد شده ام. از رفتار گذشته ام

ص: 211

پشیمان شده، به درگاه خداوند استغفار کرده و از پروردگارم خواستم مرا ببخشد و توبه مرا بپذیرد.

من از مطالب این کتاب آموختم که پوشیدن لباس غیر عفیفانه و مبتذل، سخن گفتن با ناز و عشوه و نمونه های دیگری از این قبیل که زمینه تهییج مردان را فراهم می نماید حرام است و...

و همچنین پند گرفتم که... خدایی که وقتی تنهای تنها می شویم، وقتی که حتی دوستان نزدیکمان، آنها که نیازمند یاریشان هستیم رهایمان می کنند و آن هنگام که هیچ تکیه گاهی برایمان باقی نمی ماند، تنها کسی است که در کنارمان باقی است . خدایی که با عظمت بی منتهایش به ما محبت می کند در حالی که نیازی به ما ندارد.

سفره نعمتش را در برابر ما گسترانده است با اینکه از ما جز ناشکری و ناسپاسی ندیده است و با آنکه گناهانمان را می بیند، بر روی آنها پرده می پوشد.

ص: 212

حال شایسته است نگاه مهربان او را به خاطر جلب نگاه دیگران از دست بدهیم؟ !

و چشم و دل های ناپاکان را جایگزین لطف و احسانش نمائیم؟!

آیا شایسته است بهشت او را با رفتارها، حرف ها، نگاه ها و حرکاتی که پاکدامنی و نجابتمان را نابود می کند عوض کنیم؟!

زندگی ما جاده ای است که در آن به سوی خدا قدم برمی داریم و هر روز که از عمرمان می گذرد به دیدار و ملاقات با او نزدیک تر می شویم. پس باید خیلی مراقب

ّباشیم تا در مسیر حرکتمان به دره ها و پرتگاه ها سقوط نکنیم. پاکی و صفای درونمان را در میانه راه از دست ندهیم.

بی توجهی به حجاب و عفت یکی از پرتگاه های عمیق این مسیر است، پرتگاهی که به خاطر لذت های زودگذر و خوشحالی های لحظه ایش ما را از مسیر

ص: 213

آرامش بخش خداوند دور کرده و به بهای از دست دادن عمر، معنویت و ایمان تمام می شود.

ّمشهد مقدس دبیرستان عطیه

آ. ا ب. ی دانش آموز

1394-95

ستایش خدائی را که به من کمال دوستی و محبت فرمود با آنکه از من بی نیاز بود و سپاس خدائی را که در برابر خطا و گناهانم بردباری نمود، چنانچه گوئی گناهی از من سر نزده است...(1)

ص: 214


1- مفاتیح الجنان: فرازهائی از دعای ابوحمزه ثمالی.

28- حجاب کامل یعنی همان چادر

زیبا بودن یعنی بهتر بودن، یعنی کامل بودن و کامل بودن یعنی حجاب و حجاب کاملش یعنی همان چادر...

بسمه تعالی

کاش گل ها هم ارزش پوشش را می دانستند، آنگاه دیگر زیبائیشان عیان نبود و دیگر هیچ گلی از شاخه جدا نمی شد و زمین سرشار از عطر گل های عفیف بود.

ص: 215

من همیشه فکر می کردم حجابم کامل است و یک دختر باحجاب و عفیف هستم (با این عقیده که انسان باید در هر مورد (حتی حجاب) تعادل را رعایت کند)

اما پس از خواندن مطالب این کتاب متوجه شدم، حجاب کامل کجاست و من کجا؟!

فهمیدم عفت واقعی چیست و چگونه کسب می شود.

ّفهمیدم که عزت چیست و ذلت چگونه معنی می شود (شاید معنای آن جلوه گری و خودنمایی دختری باشد که هر روز در کوچه و خیابان باید از نگاه ده ها نامحرم بگذرد و آن را نشانه زیبائی می داند).

فهمیدم که همان لباس های مبتذل به همراه کیف و کفش قرمز که رهگذر عابر پیاده فقط به خاطر زیبایی بر تن کرده است، چه نگاه های شوم و افکار شیطانی را به دنبال دارد.

ص: 216

و همچنین دریافتم که زیبا بودن یعنی بهتر بودن و بهتر بودن یعنی کامل بودن و کامل بودن یعنی حجاب و حجاب کاملش معنا می دهد و حجاب کامل یعنی همان چادر.

پس چادر همان زیبایی است.

مشهد مقدس دبیرستان شاهد نصر

م. ا ر. ی دانش آموز

1395-96

ص: 217

29- به خودم اجازه نمی دهم، چادر عزیزم را از سرم بردارم

وقتی در گرم ترین مکان ها قرار دارم و با چادر مشکی دارم از گرما می سوزم، با خودم می گویم، نگران نباش، آتش جهنم سوزان تر است...

ّ الشهداء و الصدیقین ّبسم رب

با سلام و عرض خسته نباشید ... این کتاب از نظر من یکی از بهترین کتاب هایی است که تا به حال خوانده ام. با اینکه دختری با حجاب و نمازخوان هستم

ص: 218

باز هم به این کتاب ها عشق می ورزم و آنها را دوست دارم.

کتاب (حجاب عزت است یا اسارت؟ ) بسیار بسیار کتاب خوبی بود . با این وضع جامعۀ کنونی و این بی حیایی ها، بی عفتی ها و بی حرمتی ها واقعا به این کتاب ها نیاز است، مخصوصا برای دختران که بیشتر از همه آسیب می بینند.

تأثیراتی که این کتاب در من داشته این بود که: به خودم و امام زمانم عجل الله تعالی فرجه قول داده ام سعی کنم نمازهایم را اول وقت بخوانم و آن را در اولویت کارهایم قرار دهم. به پدر و مادرم بی احترامی نکنم، به نامحرم نگاه نکنم و خدای نکرده محبت نامحرمی در دلم نیفتد.

و همچنین تغییراتی که در من داشته این بوده که:

بیشتر به امام زمان(علیه السلام) فکر می کنم. برای فرج و ظهور آن عزیز بیشتر دعا می کنم. همیشه استغفار کنم تا خداوند مهربان گناهان گذشته ام را ببخشد و یکی از

ص: 219

بندگان خالص خداوند شوم. احساس می کنم به خداوند نزدیک تر شده ام.

وقتی برداشت های بچه ها از کتاب و نامه های آنها را در جلد پنجم کتاب حجاب می خوانم واقعا خوشحال می شوم و برای خودم هم خواندن آنها جذاب است .

واقعا از نویسنده این کتاب تشکر می کنم. یک نویسنده ممکن است بتواند گروهی از جامعه را با مطالبی که در کتاب هایش می نویسد تغییر دهد.

من همیشه با خودم می گفتم و می گویم و خواهم گفت که: حجاب هیچ وقت اسارت نیست بلکه یک عزت به تمام معنی است، حتی وقتی در گرم ترین مکان ها قرار دارم و با چادر مشکی دارم از گرما می سوزم، با خودم می گویم: نگران و ناراحت نباش، آتش جهنم سوزان تر است (به پاس تحمل این گرما، گرمای طاقت فرسای جهنم را نخواهی

چشید).

من هیچ وقت نمی توانم به خودم این اجازه را بدهم

ص: 220

که چادر عزیزم را از سرم بردارم و به همه اجازه بدهم که وارد حریم خصوصی من شوند . ما دختران و زنان باید از حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها الگوبرداری کنیم

نه از افراد هرزه و پست.

من یک نکته به کسانی که چادر سرشان نمی کنند عرض می کنم: با چادر انسان خوار نمی شود، هر چند کسی مسخره اش کند، با چادر عزت نفس انسان بالا می رود.

ّچادری بودن خیلی حس زیبا و خوبی است . وقتی که در خیابان با متانت و وقار راه می روی و به کسی اجازه نمی دهی به تو نگاه بکند، هم خود انسان احساس سبکی و راحتی می کند و هم مورد رحمت خداوند قرار می گیریم.

وقتی به جامعه نگاه می کنیم که به این فساد کشیده شده می بینیم شهدای اسلام، معصومین بزرگوار به خصوص حضرت ولی عصر ارواحنافداه که امام زمان ما هستند خیلی مظلوم واقع شده اند و

ص: 221

غریب اند.

ان شاء الله خداوند هرچه زودتر ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه را برساند و ما شرایط ظهور را برای آن عزیز فراهم کنیم. آمین یا رب العالمین.

اللهم عجل لولیک الفرج...

ّمشهد مقدس مدرسه شاهد زکیه

ر. ه پ. ا دانش آموز

1395-96

امام زمان ارواحنافداه:

برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید، گشایش و فرج شما در آن است.(1)

ص: 222


1- کمال الدین 485:2

30- حضرت زینب سلام االله علیها به من نظر کرد چادري شدم

هرکس چادر بی بی فاطمه زهرا(علیها السلام) را کنار بگذارد، انگار سیلی به صورت آن بزرگوار و...

بسم الله الرحمن الرحیم

... از نظر من حجاب عزت است نه اسارت . وقتی که انسان چادر فاطمه زهرا(علیها السلام) را به سر می کند، احساس ارزش می نماید . من برای آنها که چادر به سر نمی کنند ّواقعا متأسفم. لیاقت می خواهد که چادر بی بی فاطمه

ص: 223

زهرا(علیها السلام) را به سر کنیم.

حالا از خودم بگویم: شهادت بود، من به مطالب یک سخنران که در مورد حجاب صحبت می کرد گوش می دادم. سخنران در میان صحبت هایش می گفت:

هرکس چادر بی بی فاطمه زهرا(علیها السلام) را کنار بگذارد انگار سیلی به صورت آن بزرگوار و امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف زده است.

ًپس از شنیدن این سخنرانی واقعا متأثر شدم و با خودم گفتم: خاک بر سرم! دل نازنین مهدی فاطمه سلام الله علیهما را شکستم. انگار بی بی حضرت زینب سلام الله علیها به من نظر کرده بودم.

به چادر پوشیدن علاقه مند شدم. خواهرم نیز که کلاس دوم می خواند دوست داشت چادر سرش کند .

اما مادرم اجازه نمی داد چادر سرمان کنیم.

اما او هم پس از شنیدن سخنرانی تحت تأثیر قرار گرفته بود و برایم یک چادر پوشیه دار خرید و پس از آن به برکت بی بی حضرت زینب(علیها السلام) که به ما نظر فرموده

ص: 224

بود من و خواهرم و مادرم هر سه نفرمان چادر با پوشیه سرمان می کنیم و خیلی، خیلی، خیلی، خیلی، خیلی، خیلی احساس خوبی داریم و امید دارم همه زنان و دختران کشورمان باحجاب شوند.

حالا من و مادر و خواهرم اصلا موسیقی گوش نمی دهیم و در مجالس عروسی که موسیقی دارد شرکت نمی کنیم و خیلی، خیلی، خیلی عالی و آسان است.

شهادت بی بی فاطمه زهرا سلام الله علیها را که الآن دهه اول آنست تسلیت عرض می کنیم.

مشهد مقدس آموزشگاه میرزا حبیب خراسانی

م. ا ق. ی دانش آموز

1395-96

ص: 225

این دلنوشته های زیبا نمونه هائی از هزاران نامه پرشور و احساس است که نوجوانان و جوانان باایمان با جملاتی نغز و بدیع، اعتقاد پاک خود را به نمایش گذاشته و فراز و نشیب های دوران نوجوانی خود را به رشته تحریر درآورده اند.

ُامید آنکه مطالب پر محتوای این دلنوشته های ارزنده که حاصل تجربه های دوران زندگی این عزیزان می باشد، درس زندگی و الگوی رفتاری هم سن و سالان آنان و همه فرزندان مؤمن با شور کشور اسلامی عزیزمان باشد.

دختران و زنان این مرز و بوم با انتخاب بهترین و برترین پوشش (چادر) یادگار باارزش و زیبای بانوی دو عالم فاطمه زهرا(علیها السلام)، شأن، منزلت، وقار و شخصیت

ص: 226

خود را حفظ نموده، ضمن پس زدن چشمان هوس آلود، هجمه ظالمانه و بیرحمانه دشمنان را خنثی نموده و با مادر خوبشان صدیقه اطهر سلام الله علیها پیمان بسته تا هرگز چادر خود را به دشمن نسپارند.

به یاری پروردگار و عنایت مولایمان امام زمان ارواحنافداه در فرصت ها و مناسبت های دیگر، تعدادی دیگر از این دلنوشته های زیبا بازگو خواهد شد، ان شاء الله.

ُاکنون پس از یادآوری ماجراهای پر فراز و نشیب چادر و بازگو نمودن غربت این پوشش مقدس به سراغ چادر، تعریف چادر و معیارهایی که یک بانوی با چادر و محجبه می بایست ملتزم باشد می رویم تا دختران و بانوان با رعایت آن معیارها لبخند رضایت صدیقه اطهر سلام الله علیها و همچنین مولای عزیزمان امام زمان ارواحنافداه را جلب نموده و از ارزش، عفت، وقار و شخصیت خود حفاظت نمایند.

ص: 227

8- چادر فرمان خدا

قرآن مجید:

ای پیامبر! به همسران و دختران و زنان مؤمن بگو: چادرهایشان را بپوشند تا به عفت و پاکدامنی شناخته شوند و از اذیت و آزار و تعرض (هوسرانان) در امان باشند.(1)

چادر، بهترین و کامل ترین پوشش آنچه از مفاد قرآن و روایات معصومین(علیهم السلام) به عنوان یک اصل کلی و تغییرناپذیر استفاده می شود آن است که زن نباید از لباسی استفاده کند که پوشش شهرت

ص: 228


1- سوره احزاب: آیه 59.

حساب شده، زمینه تحریک و تهییج مردان فراهم شود و چشمان بوالهوسان را به خود جلب نماید.

ممکن است خانم با شخصیتی بر اثر تبلیغات مزورانه دشمن یا بهانه قرار دادن رفتار ناشایست بعضی از چادری ها که ملتزم به پاس قداست و حرمت این پوشش مقدس نیستند و یا به هر دلیل دیگر، مانتو بپوشد و هدفی هم نداشته باشد.

اما جلو چشمان آلوده بعضی از جوانان و مردان بوالهوس را که از مشاهده این گونه لباس ها که برجستگی های بدن را نشان می دهد، تهییج می شوند، نمی توان گرفت.

از سوی دیگر با پوشیدن مانتو، بدن پوشیده می شود، اما صورت کاملا نمایان است، چنانچه چهره زیبای خانمی که مانتو پوشیده، زمینه لذت جوئی، چشم چرانی، تحریک غریزه و ارتکاب گناه را برای مردان فراهم نماید و یا باعث ایجاد فتنه و آسیب برای خود زن شود، در این صورت بنا به حکم قرآن و گفتار

ص: 229

معصومین(علیهم السلام) و فتوای مراجع بزرگوار تقلید، پوشاندن صورت لازم و مانتو هم از حکم پوشش اسلامی خارج می شود.

ّبر این اساس برای بانوان با عفت و با شخصیتی که می خواهند از آسیب و آزار هوسرانان در امان باشند، چشمان آلوده را پس زده و زمینه فساد برای خود و دیگران فراهم نکنند، بهترین و کامل ترین پوشش چادر است.

کیفیت پوشش و حجاب حضرت فاطمه(علیها السلام)

حضرت زهرا(علیها السلام) به منظور دادخواهی و دفاع از حریم ولایت و امامت، ناگزیر از رفتن به مسجد و افشاگری جنایات ستمگران شد . آن بزرگوار سخنان خود را چنان با صلابت و جبروت ایراد فرمود که همچون صاعقه دل ها را پر از هول و هراس کرد.

حضرت فاطمه(علیها السلام) هنگام رفتن به مسجد، مقنعه بلند خود را پوشید و چادر (پوشش کامل و سرتاسری)

ص: 230

را به سر مبارک گرفت و در حالی به راه افتاد که گروهی از بانوان نزدیکش اطراف آن بزرگوار را گرفته بودند (تا شناخته نشود) و در هنگام راه رفتن، پائین چادر خود را

زیر قدم ها می آورد...

در میان مسجد و اجتماع مردم، میان مردان و زنان پرده و حجابی قرار دادند تا آنان را از هم جدا نموده و یکدیگر را مشاهده ننمایند.(1)

تعریف جامع چادر

آنچه از نظر اسلام و گفتار پیشوایان دین و تعریف های دانشمندان لغت عرب و سیره و راه و روش مسلمانان و متدینین از صدر اسلام تاکنون در مودر چادر، در یک عبارت کامل و جامع می توان گفت، چنین است:

چادر نوعی پوشش گسترده و سرتاسری با وسعت

ص: 231


1- بحارالانوار 216 : 29 و218؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید 211:16

کافی است که زنان مسلمان به منظور حفاظت از عفت و حیثیت و پیشگیری از تعرض هوسرانان و پس زدن نگاه نامحرمان، از روی همه لباس های خود می پوشند، به گونه ای که تمامی اعضاء بدن، لباس ها، حجم اندام، برجستگی های بدن و همچنین زیورآلات آنها را مخفی نماید.

بنابراین لباس ها و پوشش هایی از قبیل مانتو، مقنعه، روسری، بلوز و شلوار، چادر نازک و هرگونه پوششی که برجستگی های بدن را نمایان کند، از دایره تعریف حجاب، چادر و پوشش اسلامی خارج می باشد و با مسئله عفت و تقوای بانوان مسلمان و راه و روش حضرت زهرا(علیها السلام) و زنان باتقوا و باایمان منافات دارد و زنان مسلمان می بایست از این گونه پوشش ها پرهیز داشته باشند.

ّزیرا تنها چادر با کیفیت سنتی خود، زنان را از دستبرد و آزار مزاحمان حفظ نموده و مصداق کامل و جامع حجاب مقدس فاطمی(علیها السلام) می باشد.

ص: 232

چادرهای تنگ و جلف

لباس هایی که بر اساس نفوذ زیرکانه دشمن و تبلیغات روشنفکر مآبانه استعمار در قالب چادر و حریم به اشکال مختلف در میان گروهی از بانوان معمول شده، چون بر اساس سنت و فرهنگ اسلام نبوده و در میان زنان با عفت استفاده از آن مرسوم نیست و بانوانی که آنها را می پوشند انگشت نما شده و زمینه جلب توجه نامحرمان را فراهم می نمایند، جزء (لباس های شهرت) حساب شده و بنابر فتوای مراجع بزرگوار تقلید استفاده از آنها جایز نیست.

امام حسین(علیه السلام) فرمود:

ّکسی که (بر خلاف سنت دین) لباسی بپوشد که او را مشهور (و انگشت نما ) نماید، خداوند در قیامت لباسی از آتش به تن او خواهد کرد.(1)

ص: 233


1- وسائل الشیعه 354:3

انتخاب بهترین و برترین

بانوی مسلمان! حالا که چادر، یادگار زیبای صدیقه اطهر فاطمه زهرا(علیها السلام) را به عنوان برترین و بهترین و کامل ترین نوع حجاب انتخاب کردی و با به سر کردن

ّآن شأن، منزلت و شخصیت خود را حفظ کرده، چشمان هوس آلود را پس زده و هجمه بیرحمانه دشمن را خنثی نمودی، به این نکته اصلی توجه داشته باش که بر اساس دستور قرآن مجید و پیشوایان معصوم(علیهم السلام)، استفاده از چادر، التزام به پاس حرمت و قداست این پوشش مقدس را دارد.

پوشیدن چادر هنگامی ارزش دارد و مانع از تهییج و تحریک مردان است که زن به وسیله عامل دیگری زمینه تحریک هوس ها و ارتباط با نامحرم را فراهم نکند.

حالا پس از تأکید بر داشتن حجاب و استفاده از چادر (جلباب) و یادآوری رابطه بین پوشیدن چادر و

ص: 234

رعایت دوری از عوامل تحریک کننده، ابتدا مطالبی در زمینه انتخاب چادر با رنگ مشکی بازگو خواهد شد و سپس اشاره ای به آیات، اخبار، احادیث و نکات ارزشمندی در مورد عفت در نگاه، عفت در پوشش، عفت در گفتار، عفت در زینت و آرایش، عفت در راه رفتن و دیگر معیارها و نکات مربوط به چادر و حجاب که الزاما بانوان با حجاب و چادری باید رعایت نمایند، خواهم داشت . شرح و تفصیل آنها در مجموعۀ کتاب های (حجاب عزت است یا اسارت) بازگو شده است.

چادر با رنگ مشکی

در روانشناسی رنگ ها، هر رنگی پیامی دارد و تأثیر آن بر روح و روان آدمی مورد توجه قرار گرفته است.

پیام رنگ (مشکی) نمایانگر مرز مطلق و فاصله زنان پاکدامن با مردان و گفتن «نه» به نامحرم است.(1)

ص: 235


1- روانشناسی رنگ ها نوشتۀ مارکس لوشتر: 97.

ّرنگ سیاه، حد و مرز طبیعی و فقهی بین محرم و نامحرم را محقق می سازد.

رنگ سیاه، به نامحرم «نه» گفتن و خود را در معرض نگاه های آلوده قرار ندادن است.

رنگ سیاه، زمینه بی رغبتی در مردان و پیش گیری از زمینه ایجاد فساد است.

رنگ مشکی، انتخاب خیلی از خانم ها برای لباس های مجلسی و مردان برای کت و شلوار با برندهای معروف دنیاست.

و بالأخره، رنگ مشکی هم از کلاس بالائی برخوردار است و هم علامت پاکدامنی و نجابت زنهاست.

و فصل الخطاب:

چادر مشکی، بهترین و برترین پوشش

از میان انواع چادرها، تنها رنگ مشکی سنت دینی، فرهنگ ملی و رنگ خاموش، صامت، نگاه شکن و نشانه هیبت، ابهت، عفت و حافظ شخصیت و متانت زن بوده

ص: 236

و از هرگونه تهییج، تحریک و نگاه های آلوده جلوگیری می نماید.

پوشیدن چادرهای رنگی با طرح های شاد و تحریک کننده، ارتباط غیر کلامی بین مرد و زن نامحرم ایجاد می کند، اما چادر مشکی، علاوه بر اینکه حافظ شخصیت زن می باشد، نیروهای جاذبه بین دو نامحرم را قطع می نماید.

و بالأخره، چادر مشکی لباس و پوشش زنان با شخصیت و با تقوا و پاکدامن صدر اسلام بوده که به وسیله استفاده از آن، زنان با عفت و نجیب از زنان آلوده مشخص می شد.

ام سلمه همسر بزرگوار پیامبر اسلام می گوید:

هنگامی که آیه حجاب نازل شد، زنان انصار عبا (و چادر) مشکی به سر کردند.(1)

ص: 237


1- در المنثور 221 : 5؛ تفسیر ابن ابی حاتم 3154 : 10.

قسمتی از نامه بانویی درباره پوشش زنان

ّخداوند که مرا زن آفرید، مسئولیت اداره و تربیت کودکان امروز و مردان فردای روزگار را به من سپرد و فرمود: تو رئیس روابط عمومی خانواده باش و با عواطف خداداد خویش به اعضاء خانواده گرمی ببخش.

از آن روز که به این مسئولیت بزرگ خود آگاه شدم، با خود عهد کردم که لحظه ای از این تکلیف سرباز نزنم و فکرم به جانب دیگر نرود و حتی نگذارم بی سبب فکر دیگران به سوی من متمایل گردد.

من نمی توانم هر جوان بیکار و بیعاری را که در خیابان و اداره و بازار دیدم از خود برانم و به یکایک آنها بگویم اهل فساد و زشتی نیستم...

به همین منظور با روسری و چادرم به کنایه آنها را هشیار و هشدار داده ام! تا بدانند که من اهل انحراف نیستم و از مسئولیت همسری و

ص: 238

مادری خویش، برای هیچ و پوچ دست بر نمی دارم.

من با این کار، هم خود را حفظ می کنم و هم آنها را . بر خلاف خانم های بی حجاب که نه هنر حفظ خویش را دارند و نه قدرت دور کردن بوالهوسان را.

من به دخترم تعلیم داده ام که هرگاه از خانه بیرون می روی اول لباس ساده و عادی بپوش تا حس تمایل پسران را تحریک نکنی و آنها را علیه خود بسیج ننمائی، دوم: چادری

دور خود بگیر بدون ادا و اطوار، بدون رنگ خیره کنند، با حرکتی موزون راه برو تا به آنها بفهمانی که اگر قصد ازدواج با تو را دارند باید به خانه ات آیند و در حضور پدر و مادر نه در حاشیه خیابان و پارک مقصد و پیشنهاد خود را اظهار کنند.(1)

ص: 239


1- راز یک فریب نوشتۀ یوسف غلامی: 111.

9- هر چادر به سري، حجابش اسلامی نیست

اشاره

چادر و حجاب هنگامی ارزش دارد که همراه با حجب و حیا و رعایت همه معیارهای رفتاری، نگاه، کیفیت پوشش، آرایش و... باشد و حرمت و قداست این پوشش مقدس رعایت شود.

ّبنابر اصل کلی قرآن و روایات معصومین(علیهم السلام)، یک خانم چادری باید با چادر خود تمام اعضاء و حجم و برجستگی بدنش را پوشانده و از عواملی که زمینه

تحریک و تهییج مردان را فراهم می نماید پرهیز کند.

بنابراین، چادر به سرهایی که رعایت این ویژگی ها را نمی کنند پوشش و چادرشان حجاب اسلامی نیست و از دایره تعریف چادر فاطمی(علیها السلام) خارج است.

ص: 240

چادر به سری که صورت زیبای خود را در معرض نگاه مسموم مردان نامحرم قرار داده و با گره زدن نگاهش به نگاه آنان، زمینه تحریک آنان را فراهم می نماید.

ّچادر به سری که با مردان بیشتر از حد ضرورت گفتگو کرده و احیانا با ناز و عشوه، همراه با خنده و شوخی با آنان سخن بگوید.

چادر به سری که زینت و آرایش خود را به بیرون خانه ببرد و با استعمال بوی خوش و عطرهای دلربا، مردان نامحرم را حتی از راه دور به خود متوجه نماید.

چادر به سری که زیر چادر، روسری و مقنعه نپوشد و با باز و بسته کردن چادرش، موها، سر و گردن و زیورآلاتش نمایان شود.

چادر به سری که چادر نازک به سر کند و تمام لباس های زیر آن آشکار شود.

چادر به سری که زیر چادر، پی راهن آستین کوتاه و یا لباس های تنگ و چسبان بپوشد و با هر بار حرکت و

ص: 241

باز و بسته شدن چادر، دست هایش تا آرنج و همچنین برجستگی های بدنش دیده شود.

چادر به سری که جوراب های نازک و بدن نما بپوشد و با هر بار حرکت چادر، حجم و پوست پایش نمایان شود.

چادر به سری که برق و درخشش چادرش از فاصله دور توجه مردان را به خود جلب نماید.

چادر به سری که با هر بار باز و بسته نمودن چادرش، اندام و لباس های زیر و حجم بدنش آشکار شود.

ّچادر به سری که کیفیت کفش، پاشنه های بلند و صدای تق تق کفش هایش توجه مردان را به خود جلب نماید.

چنین چادر به سرهایی هرچند به ظاهر اندامشان پوشیده است اما حجابشان حقیقت ندارد و حجاب اسلامی نیست، چرا که رفتارشان دارای پیام است و هر کدام از این پیام ها به تنهایی می تواند زمینه فساد و

ص: 242

ارتباط با نامحرم را فراهم نماید.

و به علاوه رفتار این بانوان باعث بدنامی و لکه دار شدن خانم های خوب چادری شده و احیانا بهانه ای برای چادر گریزی بعضی از بانوان می گردد.

دریغ و افسوس! بر بعضی زنان که چادر و پوشش را وسیله راه گم کردن برای ارتکاب گناه و اعمال زشت خود قرار می دهند!!

و همچنین دریغ و افسوس! بر بعضی زنان که به منظور بدنام کردن چادر و چادری ها و صدمه زدن به دین، چادر به سر کرده و در سایه این پوشش مقدس، اعمال زشت و ناروا انجام می دهند!!

وای به حال این زنان بی پروا که چادر پر افتخار صدیقه اطهر فاطمه زهرا(علیها السلام) را بدنام کرده و بیرحمانه به دشمن می سپارند!!

اکنون به آیات و اخبار و احادیث ارزشمندی در مورد حجاب و معیارهای آن و نکاتی که بانوان باحجاب و چادری باید رعایت نمایند اشاره می شود . شرح و

ص: 243

تفصیل آنها در مجموعه کتاب های (حجاب عزت است یا اسارت) بازگو شده است.

عفت در نگاه

قرآن مجید:

ای پیامبر! به مردان مؤمن بگو: چشمان خود را (از نگاه به نامحرم) بپوشند و دامن و شرمگاهشان را (از تماس های نامشروع) حفظ نمایند ... و به زنان باایمان بگو: چشمان خود را (از نگاه حرام و هوس آلود) ببندند و دامن ها و شرمگاهشان را از تماس های نامشروع نگهدارند...(1)

صدیقه اطهر فاطمه سلام الله علیها فرمود:

بهترین چیز برای زن این است که نه او مرد (نامحرمی) را ببیند و نه مرد (نامحرمی) او را

ص: 244


1- سوره نور: آیه 30 -31.

مشاهده نماید.(1)

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

کسی که (مرد یا زن) به نامحرم (خودی یا بیگانه) نگاه کند، خداوند در قیامت دیدگانش را از آتش پر کند، مگر اینکه توبه و بازگشت نماید. (2)

امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود:

بسا عشق سوزان (مصیبت باری) که تنها از یک نگاه (به نامحرم) پدید آید.(3)

عفت در گفتار

قرآن مجید:

ای زنان پیامبر! با صدای نازک و عشوه و لحن هوس انگیز سخن نگوئید، مبادا آنکه دل

ص: 245


1- .1بحارالانوار .36:104
2- .2بحارالانوار .32:104
3- غرر الحکم 481 : 2 چاپ دفتر نشر فرهنگ.

و قلبش بیمار (هوی و هوس) باشد در شما طمع نماید . بلکه درست، سنگین و متین سخن بگوئید.(1)

مخاطبان آیه، همسران پیامبر(صلی الله علیه و آله) و قانون برای همه زنان مسلمان است.

رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هنگام بیعت گرفتن از زنان تعهد گرفت که:

زنان با مردان سخن نگویند مگر با محارم خود.(2)

پیامبر عالیقدر صلی الله علیه و آله فرمود:

... کسی که با زن نامحرم شوخی و مزاح کند، به هر کلمه ای که با آن زن شوخی کرده باشد، خداوند هزار سال او را در قیامت بازداشت کند.(3)

ص: 246


1- سوره احزاب: آیه 32.
2- .2مستدرک الوسائل 243:14
3- عقاب الاعمال: 652 (مترجم).

امام باقر(علیه السلام) فرمود:

سخن گفتن با زنان (نامحرم) از دام های شیطان است. (1)

زنی که با ناز و عشوه سخن بگوید، هر چند خود را در حجاب و چادر پوشیده باشد و دل پاکی هم داشته باشد، صدای دلربای او جاذبه ای ایجاد می کند که شنونده را مجذوب نموده و برای خود و شنونده خطر ایجاد می نماید.

و بر عکس، چنانچه طرز صحبت کردن زن متین و بی جاذبه باشد، وسوسه و طمع را از شنونده دور می سازد.

بر پایه یک نظرسنجی از یک صد جوان و بزرگسال، بیشتر افراد به جاذبه صدا اعتراف کرده و افرادی نیز اظهار کرده اند که تنها از تأثیر صدا، کسی را برای زندگی زناشوئی انتخاب کرده و یا از او رو گردانده اند. (2)

ص: 247


1- مستدرک الوسائل273:14
2- راز یک فریب نوشتۀ یوسف غلامی: 184.

عفت در پوشش

پیامبر(صلی الله علیه و آله) :

نهی فرمود از اینکه زن هنگام خارج شدن از خانه لباسی بپوشد که جلب توجه کند و یا زینتی داشته باشد که صدای آن شنیده شود و آن بزرگوار زنانی را که خود را شبیه مردان و مردانی را که خود را شبیه زنان می کنند لعن فرمود.

و همچنین زنان را از ظاهر کردن صدای خود در موارد غیر ضروری منع فرمود و آنان را از ماندن شب در خانه دیگران و سلام کردن مردان بر آنها نهی فرمود.(1)

پیامبر عالیقدر صلی الله علیه و آله بار فرمود:

خدایا ! شلوار پوشان را بیامرز. سپس فرمود: ای مردم! از شلوار استفاده کنید، زیرا

ص: 248


1- مستدرک الوسائل 280-14

بدن را بهتر می پوشاند و زنان خود را هنگامی که بیرون می آیند با پوشیدن شلوار (از فساد) حفظ کنید.(1)

پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) فرمود:

... هر مردی که اجازه دهد همسرش لباس نازک و بدن نما بپوشد، خداوند او را به صورت در آتش جهنم افکند.(2)

عفت در زینت و آرایش

قرآن مجید:

ای پیامبر! به زنان مؤمن بگو: زینت و جمال خود را، جز برای شوهران خود آشکار نسازند.(3)

ص: 249


1- مجموعه ورام 78:2
2- بحارالانوار 242 : 103 (مضمون و خلاصه حدیث).
3- سوره نور: آیه 31.

امام باقر(علیه السلام) فرمود:

... هر زینتی که زن برای همسرش بنماید مانعی ندارد. (1)

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

هر زنی که برای غیر همسر خود آرایش و زینت نماید، خداوند او را به آتش جهنم می سوزاند.(2)

و همچنین فرمود:

در شب معراج زنی را مشاهده کردم که جهت آرایش کردن خود برای نامحرمان، گوشت بدن خود را می خورد و آتش از بدن او شعله می کشید. (3)

پیامبر عالیقدر(صلی الله علیه و آله) فرمود:

هر زنی که خود را خوشبو کند و از خانه

ص: 250


1- وسائل الشیعه 135:14
2- بحارالانوار 245:103
3- بحارالانوار 247:103

خارج شود، مورد لعنت قرار خواهد گرفت تا زمانی که به منزل برگردد.(1)

بنا به فتوای مراجع بزرگوار تقلید: اگر مردی از زنش بخواهد که وقتی از خانه بیرون می رود آرایش کند، یا پدر و مادری این دستور را به دخترانشان بدهند، اطاعت از آنها لازم نیست.

عفت در راه رفتن

قرآن مجید:

... و هرگز زنان در راه رفتن پای بر زمین نکوبند تا خلخال و زینت پنهانشان آشکار گردد.(2)

پیامبر گرامی(صلی الله علیه و آله) فرمود:

برای زنان جایز نیست از وسط کوچه و

ص: 251


1- وسائل الشیعه 144:14
2- سوره نور: آیه 31.

خیابان حرکت کنند، بلکه سزاوار است از دو طرف (کنار دیوار) راه بروند.(1)

امیرالمؤمنین(علیه السلام) به مردم عراق فرمود:

... به من خبر رسیده که زنان شما در راه (کوچه و خیابان) با مردان برخورد و تماس دارند، آیا غیرت و حیا ندارید؟!! خداوند لعنت کند کسی را که غیرت ندارد.(2)

عفت در اختلاط با نامحرمان

قرآن مجید:

... هرگاه چیزی از زنان درخواست می کنید از پس پرده باشد (نه رویارو و ارتباط مستقیم) این گونه رفتار موجب پاکی دل های مردان و زنان است و قلب ها پاکیزه تر می ماند.(3)

ص: 252


1- وسائل الشیعه 132:14
2- بحارالانوار 115:79
3- سوره احزاب: آیه 53.

امام باقر(علیه السلام) فرمود:

حضرت علی و حضرت فاطمه(علیهما السلام) از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) خواستند که وظیفه آنها را در زندگی بیان فرماید.

رسول گرامی(صلی الله علیه و آله) کارهای داخل خانه را به فاطمه(علیها السلام) و کارهای بیرون از منزل را به علی(علیه السلام) واگذار کرد.

حضرت فاطمه(علیها السلام) پس از این تقسیم بندی فرمود: سروری که رسول خدا(صلی الله علیه و آله) با این کار بر قلب من وارد کرد و مرا از رویاروئی با نامحرمان راحت فرمود، جز خدا کسی نمی داند.(1)

شیطان به حضرت نوح(علیه السلام) گفت:

... هرگز با زن بیگانه و اجنبی خلوت مکن مگر اینکه شخص ثالثی با شما باشد و گرنه من در آنجا حاضر می شوم، آنقدر وسوسه می نمایم

ص: 253


1- بحارالنوار 81:43

تا به... وادارت کنم.

خداوند به حضرت نوح(علیه السلام) وحی کرد که گفته شیطان را قبول کن.(1)

ّیکی از یاران با شخصیت امام باقر(علیه السلام)، ضمن تعلیم قرآن به یک زن مؤمن (از حد مجاز ارتباط با نامحرم تجاوز کرده ) و با آن زن یک شوخی کرد!

وقتی که خدمت امام باقر(علیه السلام) رسید، آن بزرگوار (که از او آزرده شده بود، قبل از هر حرفی) به او فرمود: به آن زن چه گفتی؟ ! (چرا با او شوخی کردی؟!)

سپس امام(علیه السلام) به او که از خجالت صورتش را پوشانده بود فرمود: دیگر پیش آن زن نرو.(2)

ارتباط با نامحرم برای افراد غیر معصوم در هر ّموقعیتی باشند، خواه ناخواه زمینه تجاوز از حد شرعی فراهم می نماید، هر چند زن و مرد مؤمن و مقید باشند

ص: 254


1- پند تاریخ 31 :3 به نقل از: انوار نعمانیه: 81.
2- وسائل الشیعه 144:14

و ارتباط آنها در یک امر کاملا دینی و مورد رضایت امام زمان(علیه السلام) باشد.

چرا که شیطان با کسی تعارف ندارد و اتفاقا در مورد افراد مذهبی فعالیت زیرکانه تری به کار گرفته و با توجیهات فریبنده و به ظاهر موجه آنان را به گناه وامی دارد.

ّو از سویی دیگر از شر نفس اماره، دشمن با قدرتی که در وجود انسان قرار دارد نباید غفلت کرد.

بنابراین رعایت مسئله کاملا شرعی پرهیز از اختلاط محرم و نامحرم را که مورد تأکید قرآن و اخبار و احادیث می باشد نمی شود مقدس بازی و افراط گری دانست.

شرکت در مجالس و ضیافت های مختلط، بر سر یک سفره نشستن محرم و نامحرم، شرکت در مجالس سخنرانی مختلط، اختلاط در ادارات، شرکت ها، فروشگاه ها و... به هر شکل و صورتی باشد، توجیه دینی ندارد و مصداق نیرنگ و فریب شیطان است.

ص: 255

پیدا بودن حتی یک تار مو

امام رضا(علیه السلام) فرمود:

نگاه کردن به موهای زنان حرام است، زیرا این نگاه، مرد را تحریک نموده و این تحریک مرد را به فساد و آنچه حلال نیست می کشاند همچنین حکم غیر مو که نگاه مرد به آنها حلال نیست.(1)

پیامبر عالیقدر(صلی الله علیه و آله) فرمود:

زمانی که تصمیم به ازدواج با زنی داشتید، سزاوار است چنانکه از زیبائی سیمایش پرسش و تحقیق می کنید، درباره مویش نیز بپرسید، زیرا مو، یکی از دو عنصر مهم زیبائی است. (2)

بیرون گذاشتن عمدی یک تار مو حتی در نماز برای بانوان حرام است، نگاه مردان هم به موی زن ها

ص: 256


1- علل الشرایع 564:2
2- بحارالانوار 237:103

گناه است.

حالا چرا یک تار مو

همه گناهان ابتدا از کم شروع می شود، بی توجهی به گناه کم، زمینه انجام گناه بزرگتر می شود . وقتی خانمی به پوشاندن چند تار مو اهمیت ندهد، به تدریج آشکار کردن موی بیشتر برایش عادی می شود و به حجاب و حیایش نیز بی توجه می شود.

گناه، گناه است، کوچک و بزرگش مجازات دارد .

ّیک آتش سوزی بزرگ از یک جرقه کوچک شروع می شود، به تدریج انبوه و فراگیر شده و فاجعه آفرین می شود.

ّشیطان اول گناه کوچک را جلوه می دهد سپس گناه بزرگ و بزرگتر را ارائه می دهد.

آشکارا شدن موی خانم ها چون باعث تحریک مردان می شود حرام و گناه است، چه تمام موها و چه یک تار مو، گناه کم و زیاد ندارد.

ص: 257

اختلاط با محارم

مردی به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) عرض کرد:

ای رسول خدا ! خواهر من موهای خود را به من نشان می دهد . آن بزرگوار فرمود: نه! از این عمل پرهیز کند . می ترسم اگر زیبائی ها، مو، زینت و مچ های دست خواهرت ظاهر شود، کار شما به حرام بیانجامد.(1)

بر این اساس بنا به فتوای مراجع بزرگوار تقلید:

زن در صورتی که نسبت به محارمش از نظر نگاه شهوت آلود ایمن نباشد، واجب است خود را از آنها بپوشاند.(2)

گرچه شرعا پدر، برادر، دائی، عمو، داماد، برادرزاده، خواهرزاده، پسر شوهر، محرم زن هستند .

ص: 258


1- بحارالنوار 38:104
2- عروة الوثقی: 184 با حواشی مراجع تقلید.

اما محرم بودن زن با این مردان نباید بهانه ای باشد برای اختلاط زن و مرد، آزادی بی قید و شرط و تشکیل محافل فامیلی مختلط، بی پروائی، جلوه گری، آرایش، آشکار کردن مو، دست و پا، شوخی و خنده و رفتار غیر عفیفانه بدون در نظر گرفتن جاذبه های جنسی و هوی و هوس های غریزی.

ّقانون محرمیت در اسلام، برای رفع دشواری و مشقت و ایجاد سهولت معقول در ارتباط افراد فامیل می باشد نه برای رفع حجب و حیا و اختلاط مرد و زن.

حجاب از خردسالی

در حدیثی نقل شده:

در مجلسی حضرت رضا(علیه السلام) تشریف داشت و عده ای نیز حضور داشتند . دختر بچه ای نیز در مجلس بود . حضار یکی یکی دختر خردسال را مورد نوازش قرار دادند تا به حضرت رضا(علیه السلام) رسید، آن بزرگوار از سن دختر

ص: 259

سؤال فرمود، گفتند پنج سال دارد (به اشاره حضرت) آن دختر را از محضر امام(علیه السلام) دور کردند. (1)

ّاگر دختران از همان سن خردسالی که تکلیف نشده اند به لباس پوشیده تر عادت کنند، رعایت حجاب و گریز از نامحرم را بنمایند، در بزرگسالی پذیرش حجاب را سخت نمی دانند.

این روش که بعضی از مادرها دختران خردسال خود را با لباس های زیبا و جذاب و با سر و روی برهنه به کوچه و خیابان می آورند با این اعتقاد که دختران در خردسالی و قبل از رسیدن به سن تکلیف به پوشش نیازمند نبوده، در بزرگسالی به اختیار خود به حجاب روی می آورند و اگر آنها را به پوشش وادار نمائیم عقده ای می شوند، اعتقاد صحیحی نیست.

دختر خردسالی که با لباس های مبتذل و تیپ های

ص: 260


1- کافی 533:5

تحریک کننده در برابر نگاه های مسموم قرار می گیرد، زمینه تهییج و تحریک مردان و جوانان بوالهوس و آزار و اذیت و تعرض به خودش فراهم می شود و پس از آن آبروی ریخته شده و آسیبی که دختر دیده به هیچ عنوان جبران نخواهد شد.

این ماجرای تلخ و دردناک را بخوانید:

یک جوان بوالهوس

من داخل (سوپر بودم) که دختر خردسالی (8 ساله) برای خرید وارد مغازه شد . وقتی نگاهم به چهره معصومش افتاد، گرفتار احساس شیطانی شدم و بدون اختیار دخترک بی گناه را با حیله و تزویر به پشت بام منزلمان که در همان نزدیکی بود بردم و...!!(1)

این ماجرای دردناک، نمونه ای از انبوه ماجراهای غم باری است که بر اثر غفلت و بی تفاوتی والدین برای دختران معصوم خردسال پیش می آید، قلب هایی را

ص: 261


1- روزنامه خراسان: 17273تاریخ .1388/3/5

ّجریحه دار و خانواده هایی را بی حیثیت می کند.

بنابراین رعایت پوشیدگی و حجاب دختران در خردسالی از تحریک و تهییج جوانان پیشگیری کرده، چشمان هوس آلود را پس زده و امنیت کودکان بی گناه را تأمین می نماید و عزیزانمان را از تهدیدها و خطرها حفاظت می کند.

و به علاوه، حجاب خردسالان نوعی تمرین برای پذیرش پوشش در بزرگسالی است و چنانچه در خردسالی عادت به پوشش ننمایند در بزرگسالی پایبندی به آن دشوار است و به حجاب و پوشیدگی رغبت نخواهند داشت و نمی توان کودک عادت نیافته به حجاب را در سنین بالا یکباره به پوشش و حجاب وادار نمائیم.

این صحیح نیست کودکان خود را آزاد رها کرده تا سن بلوغ ناپوشیده باشند و پس از رسیدن به سن بلوغ یکباره وادار به حجاب گرفتن کنیم.

ّآیا پس از این آزادی با ترفندهای مزورانه دشمن که

ص: 262

در کمین فرزندانمان نشسته و آنها را به راهی که می خواهد سوق داده تا به بند بکشد چه باید کرد؟!

به فرمایش با ارزش امام صادق(علیه السلام) توجه فرمائید:

احکام صحیح اسلام و معارف دینی را هرچه زودتر (در دوران خردسالی) به فرزندان خود بیاموزید، پیش از آنکه دشمنان و منحرفان با آموزش های انحرافی بر شما پیش دستی کنند و دل های فرزندان شما را تسخیر نمایند.(1)

پوشش صورت

جمعی از مراجع بزرگوار تقلید، باز گذاشتن صورت و دست های بانوان و نگاه کردن نامحرم به آنها را جایز نمی دانند.

و گروهی از مراجع هم معتقدند که زنان بدون

ص: 263


1- کافی 47:6

اصلاح و آرایش و قصد خودنمائی، فسادآفرینی و ترس لذت جویی و قرار گرفتن در گناه، می توانند چهره را نپوشانند و مردان هم نباید به صورت آنان نگاه کنند.

ّاما در وضعیت کنونی که هیچگونه ضابطه اخلاقی و اجتماعی در زمینه حفاظت بانوان وجود ندارد و توجه مردها و جوان ها تنها به (جسم) زن و زیبائی های ظاهری اوست، نه به جنبه های روحی و اخلاقی، و آشکار بودن سیمای زیبای زنان زمینه تحریک آفرینی و نگاه و توجه مردان و جوانان را فراهم می نماید، تحقق شرایط باز گزاردن صورت به ندرت اتفاق می افتد.

مطالب و ماجراهای فراوانی در این زمینه وجود دارد که به یک ماجرای عبرت انگیز اشاره می گردد تا معلوم شود که زنان هرچند پوشیده باشند اما باز بودن چهره آنها تحریک آفرین است.

خواستگاری از زن شوهردار!

زمانی یکی از دوستان محقق می گفت: در

ص: 264

همسایگی ما خانواده ای بود که دختری بسیار زیبا داشتند . وی ازدواج کرد و پس از مدتی پدرش به من مراجعه کرد و گفت: برای دختر و دامادم مشکلی پیش آمده است و از شما راه چاره می طلبم. مدت دو سال از ازدواج دخترم می گذرد و کمتر روزی است که از خانه بیرون رود و کسی مزاحم او نشود . شاید تا حال بیش از صد نفر او را در خیابان تعقیب کرده و به در خانه آمده و اجازه خواسته اند که برای خواستگاری به خانه ما بیایند!

آن دوست محقق پرسیده بود: آیا دختر شما چهره خود را کاملا نمایان می گذارد؟ وی گفته بود: مگر راهی جز این هست؟ ایشان گفته بود: بله، از امروز به او بگو صورتش را طوری بپوشاند که تا حد امکان زیبائی او پیدا نباشد، بعد هم نتیجه را به من اطلاع بده.

وی می گوید: پدر دختر پس از مدتی با جعبه شیرینی به منزل ما آمد و با خوشحالی مرا به آغوش گرفت و دعایم کرد و گفت: از آن روز تا به حال حتی

ص: 265

یک بار هم کسی مزاحم دخترم نشده است.(1)

ص: 266


1- راز یک فریب نوشتۀ یوسف غلامی: 172.

آخرین کلام

عزیز خواننده!

ِشیرینی ها و تلخی ها، عزت و سرافرازی و لذت ِبی نهایت پایبندی به چادر و حجاب و همچنین غربت و مظلومیت این پوشش خدائی. ریختن قبح گناه، ترویج بی حجابی و به اسارت کشیدن انسانیت، درد دل هائی بود که به آنها اشاره شد و هنوز گفتنی های تلخ و شیرین فراوانی باقی است برای فرصت های دیگر...

ّو بالاخره ! دیدیم دشمنان، حس دینداری، فداکاری و ایمان مردم مسلمان را که عامل اصلی ایستادگی و ِمقاومت آنان در برابر تجاوز بیگانگان بود با ترویج فساد و گسترش بی بند و باری، تضعیف نموده اند!

دیدیم شیطان صفتان، چادر، بهترین حجاب، سنگر حیا و عفت و یادگار صدیقه اطهر(علیها السلام) را نشانه گرفته اند

ِ

ص: 267

و قبح براندازی آن را ریخته اند!

دیدم بی حیائی را ترویج کرده اند و برای تاریک نمودن قلب معصوم دختران و بانوان نقشه ها کشیده اند!

ّدیدیم، لباس و پوشش های مهیج را جایگزین لباس های سنتی و مذهبی زنان مسلمان نموده اند، ناپوشیدگی را مانند یک بیماری مهلک و واگیر به راحتی شایع و رایج کرده اند و جامعه را گرفتار ناامنی، ناهنجاری و مفاسد اخلاقی نموده اند!

دیدیم فرمایش هشدار دهنده پیامبر عالیقدر(صلی الله علیه و آله) ًدر این دوره پرآشوب کاملا تحقق یافت:

... چگونه خواهد بود زمانی که خوبی و ارزش ها، زشت به شمار آید و گناه و ضد ارزش ها، پسندیده حساب گردد!(1)

دیدم شیعیان به خاطر کفران نعمت و قدرناشناسی

ص: 268


1- بحارالانوار 74:100

ّامام زمان ارواحنافداه و مهر و مودت ورزیدن با دشمنان در بوته آزمایش و امتحان سخت دوران غیبت قرار گرفته، اعتقادها سست شده و گرفتار لغزش ها و فتنه های آخرالزمان شدند!

دیدیم در این آزمایش، بهم ریختند و آنقدر زیر و رو شدند که خطاب و عتاب دردمندانه مولایمان امیرالمؤمنین(علیه السلام) در این دوران پرآشوب تحقق یافت:

... سوگند به خدائی که پیامبر(صلی الله علیه و آله) را به حق مبعوث کرد، سخت آزمایش می شوید، به گرفتاری سختی مبتلا خواهید شد و چون دانه ای که در غربال ریزند و یا غذائی که در دیگ گذارند، بهم خواهید ریخت، زیر و رو خواهید شد و پائین و بالا می شوید! (1)

و مولایمان امام صادق(علیه السلام) فرمود:

در دوران غیبت (شدت امتحان به قدری

ص: 269


1- نهج البلاغه: خطبه 16.

سخت و دشوار است) که دین دار مانند کسی است که دستش را به درخت پر خار از بالا به پائین بکشد!(1)

ُدیدیم بسیاری از افراد سست ایمان در این آزمایش دچار شک و تردید گردیده و حتی بعضی از خواص و معتقدان به امامت و ولایت هم گرفتار کژی و انحراف شدند ! چرا که همانطور که پیشوایان معصوم(علیهم السلام) فرموده اند: این آزمایش و امتحان به قدری پیچیده، مبهم و سخت و دشوار است که حتی خودی و دوست نزدیک در مدت کوتاه یک صبح تا غروب، سرنگون شده و به گونه ای اعتقاداتش را از دست می دهد که خودش هم متوجه نمی شود!(2)

و دیدیم، احکام قرآن را به خواسته و هوای دل تفسیر و توجیه کردند و مصیبت غم بار تحریف کتاب

ص: 270


1- کمال الدین: 346 حدیث 34.
2- بحارالانوار 101:52 و 152:51

آسمانی آنقدر سخت و دردناک شد که امام باقر(علیه السلام) پی آمد این فاجعه بزرگ را به هنگام ظهور امام زمان ارواحنافداه چنین پیشگوئی فرموده اند:

هنگامی که قائم ما (سلام الله علیه) قیام کند (به خاطر دگرگون شدن احکام دین) مردم را به امر (و احکام) جدیدی (غیر از احکام تحریف شده ) دعوت خواهد فرمود، همچنان که رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) (مردم جاهل قبل از اسلام را ) به اسلام (و احکام جدید) دعوت فرمود.

و بالاخره، همانطور که اسلام غریبانه آغاز شد دوباره به غربت باز خواهد گشت . پس خوشا به حال غریبان.(1)

دوران غیبت از و بالاخره دیدیم، فراز و نشیب های یک سو، تهاجم و سرزنش های دشمنان از سوی دیگر، دل های شیعیان ثابت قدم را از درون ذوب نموده، حیران و سرگردان و حسرت زده شده اند، چرا که قدرت

ص: 271


1- مکیال المکارم (مترجم) 102:1

از بین بردن بدعت های دین را ندارند.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

زمانی بر مردم می آید که دل مؤمن در درونش آب می شود، چنانچه سرب در آتش ذوب می گردد و این بدان جهت است که گرفتاری ها و بدعت هائی در دینش می بیند

ولی قدرت دگرگونی آن را ندارد.(1)

چه باید کرد؟

اکنون در این دوران نکبت بار که نفس ها تنگ شده و مردم حیران و سگردان گردیده اند، از زمین و زمان بلا و گرفتاری ریزش دارد، چه باید کرد؟

این احادیث نویدبخش را بخوانید:

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود:

هنگامی که شمشیر نزدیک گلویت رسید (از شدت ناراحتی نفست حبس گردید) به امام

ص: 272


1- وسائل الشیعه 411:11

عصر علیه السلام استغاثه کن و پناه ببر که آن بزرگوار به فریادت می رسد و پناهگاه است برای کسی که به آن حضرت پناهنده شود.(1)

و امام زمان(علیه السلام) فرموده:

من خاتم اوصیا هستم و تنها به وسیله من، بلا از خانواده و شیعیانم رفع می شود.(2)

و همچنین آن بزرگوار فرمود:

ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و شما را از یاد نخواهیم برد.(3)

و باز آن حضرت در توقیع شریف خود فرموده:

برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید زیرا گشایش کار (و رفع غم و اندوه شما ) در آن است.(4)

ص: 273


1- مکیال المکارم 281:1
2- مکیال المکارم 139:1
3- احتجاج طبرسی 232:2
4- مکیال المکارم 45:2

رأفت بیکران امام زمان(علیه السلام)

و بالاخره، با توجه به لطف و رأفت بی پایان مولایمان حضرت بقیة الله ارواحنافداه، تنها راه رهائی از نابسامانی ها و نجات از حیرت و سرگ ردانی، پناه به لطف و عنایت آن پدر دلسوز و مهربان و توسل به ساحت قدس ولی نعمتمان می باشد . چرا که رأفت بیکران آن بزرگوار و خاندان مهربانش، افزون از محبتی است که یک پدر دلسوز و یک مادر مهربان نسبت به فرزند خود دارند.

این حدیث زیبا و امید بخش را بخوانید:

حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضا(علیه السلام):

... هیچ کدام از شیعیان ما مریض نشود مگر این که به مرض او مریض شویم و غمناک نشود مگر این که به خاطر غم او غمناک گردیم و خوشحال نشود مگر این که به خوشحالی اش شاد شویم. و هیچ یک از شیعیان ما از نظرمان

ص: 274

غایب نمی ماند، هر کجا از شرق و غرب زمین باشد. (1)

پیوند معنوی با مولایمان امام زمان ارواحنافداه

اکنون پس از عذر تقصیر به پیشگاه پدر مهربان و اظهار شرمندگی از غفلت و فراموشی یاد آن عزیز، عاجزانه عرضه می داریم:

ای پدر مهربان برای گناهان ما طلب آمرزش نما، زیرا ما خطاکاریم(2) (و با یک دنیا امید به پیشگاهت پناه آورده ایم).

ّآنگاه با تضرع، دست نیاز به سوی پروردگار برداشته عرضه می داریم:

... ای خدای مهربان، بر حال زار و پریشان ما (در دوران غیبت) رحم کن و غم و اندوه دوری و هجران مولایمان را با فرج و ظهورش از

ص: 275


1- مکیال المکارم 497:1
2- سوره یوسف: آیه 97.

ّاین امت برطرف گردان (و برای آرامش دل های ما ) در ظهورش تعجیل فرما، که دشمنان فرج آن بزرگوار را دور می دانند و ما آن (موهبت) را نزدیک می دانیم. به رحمتت ای مهربان ترین مهربانان (این دعا را مستجاب فرما).(1)

والسلام علی عباد الله الصالحین

مشهد مقدس محمدصادق ذبیحی

15 شعبان 1439 اردیبهشت 1397

ولادت با سعادت امام زمان ارواحنافداه

:10


1- فرازهائی از دعای عهد (مفاتیح الجنان).

مدارك

پس از قرآن کریم، از این کتاب ها استفاده شده:

1 . احتجاج طبرسی

2 . اصول کافی، ثقة الاسلام کلینی

3. بحارالانوار، ملا محمدباقر مجلسی، چاپ اسلامیه

4 . بهشت خانواده، اسدالله محمدی نیا

5 . تفسیر ابن ابی حاتم

6. تفسیر کبیر ابن تیمیه

7. تفسیر نمونه، جمعی از نویسندگان

8. حجاب برتر، حمید احمدی جلفائی

9 . حجاب، بی حجابی، محمدرضا زائری

10 . حریم عفاف، روح الله حسینیان

11 . خاطرات همفر جاسوس انگلیس، مؤسسه اسلامی

ص: 276

12 . در المنثور

13 . راز یک فریب، یوسف غلامی

14 . روانشناسی رنگها، مارکس لوشتر

15 . روزنامه خراسان

16 . روزنامه شهرآرا

17 . سنن دارمی

18 . شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید

19 . شهر حسین علیه السلام

20 . الصواعق المحرقه، ابن حجر هیثمی مکی 278

21 . عروة الوثقی، سید کاظم یزدی

22 . عقاب الاعمال، شیخ صدوق

23 . علل الشرایع، شیخ صدوق

24 . غرر الحکم، امیرالمؤمنین علیه السلام

25 . فروع کافی، ثقة الاسلام کلینی

26 . فی عقاید الاسلام، محمد بن عبدالوهاب

27 . کشف الارتیاب

28 . گوهر صدف

ص: 277

29 . مجحة البیضاء، مرحوم فیض کاشانی

30. مرآت النساء

31. مستدرک الوسائل، میرزا حسین نوری طبرسی

32. المطالب العلیه، ابن حجر

33. مکیال المکارم، سید محمدتقی موسوی، چاپ مسجد مقدس جمکران

34. موسیقی، حجت نیک خواه

35. نگاه پاک زن، دکتر صبور اردوبادی

279 36. نهج البلاغه، امیرالمؤمنین علیه السلام

37. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، چاپ اسلامیه

ص: 278

فهرست مطالب

بدون مقدمه .... 9

طرح اسلام زدائی استکبار....11

ّ1 . بنیان آئین وهاب یت به وسیله دولت انگلیس ....14

جنایات وحشیانه وهابیان ..... 19

تضاد رفتار وهابیان با قرآن و سنت ........ 21 280

اعتقادات باطل و خرافه وهابیان .... 22

تهاجم فرهنگی وهابیان به اعتقادات شیعیان ....... 23

جنگ نرم و تهاجم فرهنگی وهابیان ...... 27

دستور العمل دولت انگلیس به مستر همفر.... 31

فاجعه سقوط کشور اسلامی اسپانیا...... 37

شبیخون دشمن به کشورهای اسلامی...40

براندازی چادر، اولین هدف شوم دشمن.......41

تجاوز به کشور اسلامی الجزائر......43

ص: 279

تهاجم دشمن به افغانستان و ترکیه .......44

ّ2 . ایران، مرکز ظلم ستیزی تش یع، خط قرمز استکبار47

عکس العمل دشمن در برابر پایداری ایرانیان........ 52

عنایت امام زمان به بانوی باحجاب و با عفت... 55

معجزه الهی و ناکامی رضاخان...... 58

انتقام سخت دشمن از مردم قهرمان ایران ..... 59

3. غیرت ورزی مردان و حیاورزی زنان، عامل ناکامی دشمن ...63

موفقیت دشمن پس از تضعیف غیرت و حیا ... 65

281 ارزش و شایستگی غیرت و حیا ..... 67

غیرت و غیرت ورزی ...... 68

غیرت در گفتار خاندان رسالت(علیهم السلام) ...... 70

ماجرائی شیرین از اوج غیرت ....... 72

ماجرائی تلخ از اوج بی غیرتی ....... 75

حیاء چیست، پایبند به حیا کیست؟ ..... 77

اخبار و احادیث اهل بیت(علیهم السلام) در اهمیت پایبندی به

حیا .... 79

ماجرائی آموزنده از اوج حیا ... 81

ص: 280

ماجرائی غم بار از فروپاشی شرم و حیا .... 84

پایبندی به غیرت و حیا در ادوار گذشته........ 88

وظیفه چیست؟ ....90

ّ4 . وسائل و ابزار مخرب و آسیب زای دشمن ........91

ُتلفن همراه، خوره عمر، دین و اخلاق.... 92 ُ

کودکان و نوجوانان، قربانی تلفن همراه........94

درد دل یک مادر دلسوخته .... 97

5 . عادی شدن استماع موسیقی و از بین رفتن قبح گناه98

آثار شوم موسیقی بر جسم و جان... 99

موسیقی مرز حلال و حرام ندارد ........101 282

موسیقی در اخبار و احادیث.......102

عمق فاجعه....... 105

ّآثار مخرب و زیانبار بعضی از برنامه های تلویزیون..107

به نوجوانان و جوانان رحم کنید ........ 109

کانال ارتباطی گروه تلگرام ........110

6. تأثیرپذیری خانواده های مذهبی از کانال های مجازی ...115

گروه تلگرامی درسی و اشاعه فحشاء ...118

ص: 281

دلدادگی در کانال گروهی مباحث علمی و دینی..121

زنگ خطر! فرزندانمان را دریابیم........ 125

7. چادر، تهدیدها و فرصت ها ...130

وظیفه سنگین پدر و مادرها و... ........134

(1 ) چادر برای من مانند بال است برای پرواز به سوی خدا ....... 138

(2) هیچگاه با آرایش و بدون چادر بیرون نخواهم رفت142

(3) کانال های فساد مردم را به طرف فساد می کشد .. 145

(4 ) چادر را باید بوسید و سپس پوشید .....147

283 (5) بعد از جمع شدن ماهواره چادری شدم ..... 149

(6) خجالت می کشم بدون چادر بیرون بیایم .... 152

(7) حجاب، اسارتی که عزت می آورد... .... 154

(8) اسلام می خواهد یک خانم مسلمان حجاب کامل داشته باشد ... 158

ّ(9) چادر را با گرمای سوزان جهنم عوض نخواهم کرد 160

(10 ) تا زنده ام، حجاب و چادرم را حفظ خواهم کرد ..163

ّ(11 ) این چادر مشکی ضمانت امن یت من است ......167

(12 ) چادر مانند صدفی است که از مروارید درون خود

ص: 282

محافظت می کند .....170

(13 ) چادر را برای خودم یک دوست به حساب می آورم...173

(14 ) چادر را مثل یک تکه از وجودم می دانم ....176

(15 ) چادر میراث حضرت زهرا سلام الله علیها است . 179

ّ(16 ) تصمیم داشتم شاغل شوم، اما... ....181

(17 ) چادر عزت و شرف زن مسلمان است.......183

(18 ) با پوشیدن چادر، هم خودم شادم هم خانواده ام 185

(19 ) چادر، عفت و پوشش مناسب را برگزیدم ...187

(20) پروردگارا به من عفاف و حجاب زهرائی عنایت کن...190 284

(21) چادر را با عشق و علاقه به سرمان کنیم ... 193

(22) پدر و مادرم به حجاب من افتخار می کنند ....... 196

(23) مادران در بیرون خانه کار نکنند، به تربیت فرزندان برسند ..... 199

(24) چادر الگوی مادرم حضرت زهرا(علیها السلام) است....... 203

(25) به چادر سرم افتخار می کنم که حجاب فاطمی(علیها السلام) است....... 205

(26) خودم را به حضرت زهرا(علیها السلام) نزدیک خواهم کرد 209

ص: 283

(27) بهشت را با رفتار ناشایسته مان از دست ندهیم .. 211

(28) حجاب کامل یعنی همان چادر....... 215

(29) به خودم اجازه نمی دهم، چادر عزیزم را از سرم بردارم .....218

(30) حضرت زینب سلام الله علیها به من نظر کرد چادری شدم ....... 223

8. چادر فرمان خدا ........ 228

چادر، بهترین و کامل ترین پوشش ...... 228

ّکیف یت پوشش و حجاب حضرت فاطمه...230

285 تعریف جامع چادر ..... 231

چادرهای تنگ و جلف ....... 233

ِانتخاب بهترین و برترین ..... 234

چادر با رنگ مشکی.... 235

چادر مشکی، بهترین و برترین پوشش ....... 236

قسمتی از نامه بانویی درباره پوشش زنان.... 238

9 . هر چادر به سری، حجابش اسلامی نیست... 240

عفت در نگاه...... 244

عفت در گفتار .... 245

ص: 284

عفت در پوشش ........ 248

عفت در زینت و آرایش ....... 249

عفت در راه رفتن .......251

عفت در اختلاط با نامحرمان...... 252

پیدا بودن حتی یک تار مو... 256

حالا چرا یک تار مو..... 257

اختلاط با محارم ....... 258

حجاب از خردسالی.... 259

یک جوان بوالهوس .... 261

پوشش صورت.... 263 286

خواستگاری از زن شوهردار! ...... 264

آخرین کلام ..... 267

چه باید کرد؟ ..... 272

رأفت بیکران امام زمان...274

پیوند معنوی با مو لایمان امام زمان ارواحنافداه.... 275

مدارک ..... 277

فهرست مطالب ....... 280

ص: 285

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109