جايگاه زن ازديدگاه امام خميني (ره)

مشخصات كتاب

سرشناسه : خميني روح الله رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران، 1279 - 1368. عنوان و نام پديدآور : جايگاه زن در انديشه امام خميني س / استخراج و تنظيم موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني با همكاري اداره كل مراكز و روابط فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي مشخصات نشر : تهران موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني س : وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي اداره كل مراكز و روابط فرهنگي 1374 مشخصات ظاهري : 312 ص فروست : كوثر.

تبيان آثار موضوعي دفتر هشتم شابك : 4000 ريال ؛ 6000 ريال چاپ پنجم 964-335-034-7 : يادداشت : چاپ اول: 1374. يادداشت : چاپ پنجم 1378. يادداشت : كتابنامه ص [281] - 312؛ همچنين به صورت زيرنويس موضوع : خميني روح الله رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران 1368 - 1279 -- نظريه درباره زن موضوع : زنان ايراني-- مقاله ها و خطابه ها موضوع : زنان در اسلام -- مقاله ها و خطابه ها شناسه افزوده : موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني (س) شناسه افزوده : ايران. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي. اداره كل مراكز و روابط فرهنگي رده بندي كنگره : DSR1574/5 /ز9 ‮ ج2 1374 رده بندي ديويي : ‮ 955/0842 شماره كتابشناسي ملي : م 77-7193

مقدمه

تاريخ بشريت مشحون از ستمهاي بي شماري است كه از سوي قدرتمندان و جباران عليه محرومان و مظلومان اعمال گشته است و هر از چند گاهي اين مظلومان بوده اند كه در پي نداي صالحي از تبار انبيا و اوليا بر ستم پيشگان برآشفته اند و با نثار خون خود و تحمل مصايب انبوه،

رايحه اي از نسيم عدالت و انصاف را به مشام جهانيان رسانده اند. امّا دير يا زود دوباره گنداب تفرعن و استكبار به مدد زر و زور و نيرنگ بر عطر عدالت غالب شده و شامه حق طلبان را آزرده است. امّا در اين ميان «زن» به عنوان نيمي از بشريت علاوه بر سهمي كه از اين ستم تاريخي نصيب برده، گرفتار ظلمي مضاعف بوده است كه شرح آن دفتري قطورتر از دفتر حديث ظلم عام بشريت مي طلبد؛ چرا كه زن به عنوان «همسر مرد» نوعاً شريك غم و سپر بلاي شوي خويش بوده و حتي در بسياري اوقات كه ستم جباران يا محنت دوران، مرگ شوي وي را موجب شده است اين زن بوده كه بايد بار مسئوليت را يك تنه بر دوش نهد. اما علاوه بر اينها زن چه به عنوان دختر در خانه پدر يا به عنوان همسر دركنار شوهر، يا خواهر در رابطه با برادران و به طور كلي زن در برابر مرد، از شأني در خور، برخوردار نبوده است و غالباً به صورت عنصري ضعيف، پست، ناميمون و يا حداقل قابل ترحم، كرامت وي ناديده انگاشته مي شده است.

هرچند در فرهنگها و جوامع مختلف و نيز در طول ازمنه ي تاريخ، اين تمايز و اختلاف، شدت و ضعف متفاوتي داشته است؛ ولي متأسفانه استمرار و فرا گيري آن غيرقابل انكار است و در هر مقطع و زماني رنگ و لعاب خاصي مي يافته است كه شرح آن خارج از حوصله و مجال كنوني است. آنچنان كه مي دانيم در جاهليت عرب «زنده به گور كردن دختران » راهي بود

كه خانواده را از شرّ وجود اولاد مؤنث نجات مي داد. صرف نظر از دوره كوتاهي در صدر اسلام كه به مدد تعاليم و سنت نبوي و اهل بيت ظاهرينش زن تا حدودي ارج و منزلت حقيقي خود را بازيافت؛ مجدداً همزمان با تجديد حيات و احياي نظامات پيشين كه با رنگ و لعاب خلافت اسلامي آغاز گرديد، جايگاه و منزلت زن نيز رجعتي دوباره يافت و به تدريج با گذشت زمان برداشتهاي متحجرانه از اسلام، قيود و محدوديتهاي فلج كننده اي را بر زنان تحميل نمود تا آنجا كه حتي تا همين چند دهه اخير نيز نزد مقدسين سنتي و متحجّر هم عصر ما، رگه هايي از اين استحفاف و دون منزلتي زن به وضوح قابل مشاهده بود.

در چنين شرايطي بود كه استعمار و ايادي آن نيز كه براساس سلطه طلبي خود در جستجوي راهها و شيوه هاي مناسب براي نفوذ فرهنگي و سياسي در جامعه ما بودند، موقعيت زنان را بهانه قرار داده و با شعار آزادي و مساوات، فرهنگ برهنگي و بي بندوباري را اشاعه دادند و در اين راه حتي خشن ترين رويه هاي استبدادي را نيز در قالب كشف حجاب رضاخاني به كار گرفتند. اين منش كه در دوره فرزند خلف رضاخان، شكل تلطيف شده و زيركانه تري به خود گرفت- در ادبيات شاهانه، تحت عنوان «فريبا» بودن زن از آن ياد شد. در منطق شاه، زن مدرن و زن آزاد از قيود مذهب، رسالتش فريبايي است و همه موانع موجود بر سر راه تحقق اين رسالت، بايد از سر راه برداشته شود. و بدين سان بودكه نه تنها زنان

بلكه نيم ديگر جامعه، يعني مردان را نيز به بند افسون «فريبايي»كشاندند و خود شاهد بوديم كه چگونه علاوه بر كاباره ها و رقاص خانه ها، و مجالس و محافل رسمي و غيررسمي، معابر و ميادين شهرها، پاركها، مراكز تفريحي، استخرها و سواحل دريا به صورت جلوه گاهي از اين سياست شاهانه، عملاً به عشرتكده هايي در خدمت ابتذال و فساد و تخدير نسل جوان تبديل گرديد.

زن فريبا، نسخه بدل و استعاري از تصوير زن در جامعه غربي است كه متأسفانه در نسخه اصلي آن نيز كرامت و شخصيت واقعي زن در مسلخ فلسفه مادي غرب قرباني شده تا «اقتصاد و لذت» اين دو معبود و مقصود انسان غربي را فراهم آورد 0 بدين سان در تمدن غرب نيز زن تا حد زيادي يا در خدمت تبليغ و فروش كالاست يا در خدمت تبليغ و فروش خود و در هر حال او متاعي است در خدمت نظام سلطه كه به سفارش «حاكم» ايفاي نقش مي كند.

با عنايت به ملاحظات فوق است كه فروغ انديشه و سترگى و عظمت عمل حضرت امام خميني در احياي هويت اصيل زن مسلمان بهتر شناخته مي شود. امام كه خود از نزديك برداشتهاي متحجرانه از جايگاه زن به عنوان «ضعيفه» و عيال محبوس در اندروني را شاهد بود و از سوي دگر با تيزبيني خاص خود، نقش زن فريبا و ملعبه شاه و استعمار را در ابتذال و فساد و از خودبيگانگي و خودباختگي جوامع مسلمان به خوبي احساس ميكرد، با سود جستن ازكوثر زلال معارف اسلام ناب محمدي و تعمق و تأمل مجتهدانه در ميراث گرانقدر سنت نبوي و

تعاليم ائمه معصومين- عليهم السلام- از موضع مرجع تقليد روشن ضمير و مبارز به آنچنان درك درستي از نقش و مسئوليت زن دست يافت كه تجلي و بروز آن را در احياي هويت زن مسلمان در انقلاب اسلامي شاهديم. اين تلقي از زن بود كه علي رغم سالها كوشش و تلاش دستگاههاي تبليغاتي استعمار از يك سو و علي رغم حضور وجود سنتهاي متحجري كه در هيأت وفاداري به اسلام ظاهر شده بود، زنان را آنچنان به صحنه كشيد كه از سوي خبرگزاريها و ناظرين و تحليلگران، «انقلاب ايران» بعضاً به «انقلاب چادرها»، لقب گرفت و زنان نه فقط در تظاهرات براندازي رژيم شاه كه در همه مراحل تصويب و تأييد و تثبيت نظام جمهوري اسلامي آرايشان معتبر وكارساز شد و علي رغم عقب ماندگيهاي ناشي از سياستها و برداشتهاي گذشته كه مانع از رشد و شكوفايي درخور استعداد و قابليتهاي زنان شده بود، با سرعتي پرشتاب به جبران گذشته پرداخته؛ در صراط منتهي به اخذ و اكتساب شأن و جايگاه مناسب، گامهاي بسيار مؤثري را برداشتند.

نماد ارزشمند و بسيار گوياي نقش زن در جامعه اسلامي مورد نظر امام را در تركيب هيأت اعزامي از جانب ايشان براي تسليم پيام تاريخي به « گورباچف»، رهبر وقت اتحاد جماهير شوروي سابق مي توان ملاحظه كرد. حضرت امام به نحوي سمبليك، در هيأتي مركب از «روحاني، دانشگاهي و زن» «مرگ كمونيسم» را به جهانيان ابلاغ و اعلام نمودند و شايد بتوان ادعا كرد اين تركيب خود حامل پيامي به صحت و درستي پيش بيني معجزه آساي آن پير فرزانه در فروپاشي بلوك شرق باشد و آن اينكه

احياي اسلام و قدرت آينده جهان به دست با كفايت اين سه قشر نهاده شده و در پرتو درك درست و انجام رسالت در خور آنان است كه رضوان انقلاب جهاني اسلام، بر خرابه هاي كمونيسم و سرمايه داري، به شكوفه خواهد نشست.

سيره عملي، فرمايشات و مواضع روشنگر و فتاواي راهگشاي ايشان در اين زمينه كه ضمن وفاداري تام به اصول و محكمات دين در چارچوب حقوق مسلم شرعي بيان شده مي تواند راهنماي عملي نسلي باشد كه به جايگاه حقيقي زن مي انديشند. آنان كه از محدوديتها و بي منزلتيهاي سنتي كه متأسفانه در بسياري از كشورهاي مدعي اسلام به نام شرع بر زن اعمال مي شود بيزارند و در عين حال مواضع افراطي مدعيان حقوق زن كه با ادعاي موهوم تساوي حقوق، حتي تمايزات طبيعي و فطري را نيز انكار نموده، و عملاً در مسير اضمحلال خانواده و كانونهاي معنويت و اخلاق گام بر مي دارند، روح حقيفت طلبشان را ناكام مي گذارد. با رجوع به اين مجموعه كه فرا رويشان قرار گرفته، با انديشه مردي از سلاله زهراي مرضيه مواجه خواهند بود كه در منظر وي، زن مربي انسان و مظهر تحقق آمال بشر است و از دامن وي مرد به معراج مي رود. تا آنجاكه مي فرمايد اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملتها گرفته شوند، ملتها به شكست و انحطاط كشيده مي شوند. هموست كه با روشن انديشي خاص خود، بدون آنكه از سنت سلف و فقه مرسوم فاصله گرفته باشد، مشكل يا معضل حق زن در امر طلاق راكه بويژه مورد تبليغات سوء مغرضين نيز قرار داشت، از

طريق حق «توكيل در طلاق» قابل رفع دانست.

اينك مجموعه فرمايشات و پيامهاي گرانقدر آن حضرت در اين خصوص كه با همكاري مركز مطالعات و تحقيقات فرهنگي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي (واحد امور فرهنگي خواهران) تنطيم شده است فرا روي طالبان قرار مي گيرد. در مورد نحوه تنطيم اين مجموعه لازم است اشاره شود كه قطعات منتخب ذيل هر عنوان، بر اساس توالي زمان صدور آن تنظيم شده، به استثناي قطعاتي كه از كتب تأليفي آن حضرت گرفته شده است كه مأخذ كامل آنها ذيل هر يك از قطعات ذكر شده است، در مورد پيامها و سخنرانيها، فقط به ذكر تاريخ آن اكتفا شده ولي براي تسهيل مراجعه احتمالي محققين به صدر و ذيل مطالب، آدرس كامل مطالب مأخوذه نيز در پايان كتاب آورده شده است.

معاونت پژوهشى

مؤسسه تنظيم و نشر آثار حضرت امام خمينى (س)

فصل اول : زنان بزرگ عالم

حضرت صديقه طاهره، فاطمه زهرا(عليها السّلام)

اشاره

افتخار عالم

ولادت حضرت فاطمه(عليها السّلام) و روز زن

فر دا روز زن است. روز زني است كه عالم به او افتخار دارد؛ روز زني است كه دخترش در مقابل حكومتهاي جبار ايستاد و آن خطبه را خواند و آن حرفها را زد كه همه مي دانيد. (1)

26/2/58

افتخار خاندان وحي

ا گر روزي بايد روز زن باشد، چه روزي والاتر و افتخارآميزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه(عليها السّلام) زهرا- سلام الله عليهاست. زني كه افتخار خاندان وحي (است) و چون خورشيدي بر تارك اسلام عزيز مي درخشد. (2)

15/2/59

نمونه انسان كامل

روز بزرگي است، يك زن در دنيا آمد كه مقابل همه ي مردان است. يك زن به دنيا آمد كه نمونه انسان است. يك زن به دنيا آمد كه تمام

هويت انساني در او جلوه گر است. پس روز، روز بزرگي است؛ روز شما زنان است. (3)

27/2/58

والاترين روز

روز ولادت سرتاسر سعادت صديقه طاهره كه والاترين روز براي انتخاب روز زن است، به ملت شريف ايران، خصوصاً زنان محترم تبريك و تهنيت عرض مي كنم. اين ولادت با سعادت در زمان و محيطي واقع شد كه زن به عنوان يك انسان مطرح نبود و وجود او موجب سرافكندگي خاندانش در نزد اقوام مختلف جاهليت به شمار مي رفت. در چنين محيط فاسد و وحشتزايي، پيامبر بزرگ اسلام دست زن را گرفت و از منجلاب عادات جاهليت نجات بخشيد. و تاريخ اسلام گواه احترامات بي حد رسول خدا- صلي الله عليه و آله- به اين مولود شريف است، تا نشان دهدكه زن، بزرگي ويژه اي در جامعه داردكه اگر برتر از مرد نباشد، كمتر نيست. پس اين روز، روز حيات زن و روز پايه گذاري افتخار و نقش بزرگ او در جامعه است. (4)

4/2/60

عنصر تابناك و فضيلت انساني

مبارك باد بر ملت عظيم الشأن ايان بويژه زنان بزرگوار «روز مبارك زن»؛ روز شرافت عنصر تابناك كه زيربناي فضيلتهاي انساني و ارزشهاي والاي خليفة الله در جهان است .

و مباركتر و پربهاتر انتخاب بسيار والاي روز بيستم جمادي الثاني است، روز پر افتخار ولادت زني كه از معجزات تاريخ و افتخارات عالم وجود است. (5)

25/1/61

تولد حضرت زهرا (عليها السّلام) افتخاري براي زنها

من عيد سعيد مولود معظم حضرت زهرا- سلام الله عليها- را به همه شما خانمها و زنهاي تمام كشورهاي اسلامي تبريك عرض مي كنم و از خداوند تعالي مسألت دارم كه همه زنهاي محترمه را در راهي كه خداي تبارك و

تعالي مقرر فرموده است، همان راه را بروند و به مقاصد عاليه اسلامي برسند. براي زنها كمال افتخار است كه روز تو لد حضرت صديقه را روز زن قرار داده اند، افتخار است و مسئوليت. (6)

11/12/64

مقامات معنوي حضرت زهرا (عليها السّلام)

اصو لاً رسول اكرم (ص) و ائمه (ع)- طبق رواياتي كه داريم- قبل از اين عالم، انواري بوده اند 1 در ظل عرش؛ و در انعقاد نطفه و «طينت» از بقيه مردم امتياز داشته اند، و مقاماتي دارند الي ماشاءالله. چنانكه در «روايات معراج» جبرئيل عرض مي كند؛ لَو دَنَوتُ انمُلتةٌ، لاَحْتَرقتُ. 2 (هرگاه كمي نزديكتر مي شدم، سوخته بودم). يا اين فرمايش كه إنَّ لَنا مَعَ اللهِ حالات لا يَسعُهُ مَلَكٌ مُقَُرَّبٌ وَلا نَبِيُ مُرسلٌ.3 (ما با خدا حالاتي داريم كه نه فرشته مقرب آن را مي تواند داشته باشد و نه پيامبر مرسل). اين جزء اصول مذهب ماست كه ائمه (ع) چنين مقاماتي دارند، قبل از آنكه موضوع حكومت در ميان باشد. چنانكه به حسب روايات اين مقامات معنوي براي حضرت زهرا- سلام الله عليها- هم هست. با اينكه آن حضرت نه حاكم است و نه قاضي و نه خليفه. اين مقامات سواي وظيفه حكومت است. لذا وقتي مي گوييم حضرت زهرا- عليها السلام- قاضي و خليفه نيست، لازمه اش اين نيست كه مثل من و

¬----------------------

1. بحار الانوار؛ج25، ص 101-103.

2. همان؛ج 18، ص 382، تاريخ النبى»،«باب اثبات المعراج»،ح 85

3. علامه مجلسى، محمدباقر؛ الاربعين؛ ص 177، شرح حديث 5 1.

شماست؛ يا بر ما برتري معنوي ندارد. (7) مصداق قرآني

لالت بر آنچه احتمال داديم از حقيقت ليلة القدر مي كند

حديث شريف طولاني كه در تفسير برهان ازكافى شريف نقل فرموده و درآن حديث است كه نصراني گفت به حضرت موسي بن جعفر كه تفسير باطنِ حم *و الكتابِ المُبينِ* إِنا اَنْزَلناهُ فِى لَيْلَة مبارَكَُةٍ إنّا كُنَّا مُنذِرينَ *فِيها يُقْرََقُ كُلُّ أمرٍ حَكيم 1 چيست، فرمود؛ «امّا «حم» محمّد- صلي الله عليه و آله- است. و امّا «كتاب مبين» اميرالمؤمنين علي است. و امّا «الليلة» فاطمه- عليها السلام- است». 2 (8)

فضيلت تسبيحات صديقه طاهره

و از جمله تعقيبات شريفه، تسبيحات صديقه طاهره- سلام الله عليها- است كه رسول خدا- صلي الله عليه و آله- به آن معظمه تعليم فرمود. و آن افضل تعقيبات 3 است. در حديث است كه اگر چيزي افضل از آن بود، رسول خدا- صلي الله عليه و آله- آن را به فاطمه - عليها السلام- عطا مي فرمود. (9)

---------------------

1. «حم، سوگند به كتاب روشن، ماآن را در شبى مبارك فرستاديم، همانا ما بيم دهنده بوده ايم، در آن شب هر امر استوار (غيرقابل زيادت و نقصان) تفصيل و تبيين مي شود»؛ (دخان/ 1-4).

2.اصول كافى، ج 2، ص 326، « كتاب الحجّه»، «باب مولد النّبي (ص)»، ح 4.

3 .فروع كافى، ج 3،ص 343 « كتاب الصّلوة»، «باب التعقيب بعد الصّلوة و الدّعاء»، ح 14.

شخصيت ملكوتى حضرت زهرا(عليها السّلام)

يك انسان به تمام معنا

تمام ابعادي كه براي زن متصور است و براي يك انسان متصور است در فاطمه(عليها السّلام) زهرا- سلام الله عليها- جلوه كرده و بوده است. يك زن معمولي نبوده است؛ يك زن روحاني، يك زن ملكوتي، يك انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان. او

زن معمولي نيست؛او موجود ملكوتي است كه در عالم به صورت انسان ظاهر شده است؛ بلكه موجود الهي جبروتي در صورت يك زن ظاهر شده است. پس، فردا 1 روز زن است. تمام هويتهاي كمالي كه در انسان متصور است و در زن تصور دارد- تمام- در اين زن است. و فردا همچو زني متولد مي شود؛ زني كه تمام خاصه هاي انبيا در اوست. زني كه اگر مرد بود، نبي بود؛ زني كه اگر مرد بود، به جاي رسول الله بود. پس، فردا روز زن است؛ تمام حيثيت زن و تمام شخصيت زن فردا موجود شد. معنويات، جلوه هاي ملكوتي، جلوه هاي الهي، جلوه هاي جبروتي، جلوه هاي مُلكي و ناسوتي- همه- در اين موجود مجتمع است. انساني است به تمام معنا انسان؛ زني است به تمام معنا زن. از براي زن ابعاد مختلفه است؛ چنانچه براي مرد، و براي انسان. اين صورت طبيعي نازلترين مرتبه انسان است و نازلترين مرتبه زن است و نازلترين مرتبه مرد است؛ لكن از همين مرتبه نازل، حركت به سوي كمال است. انسان، موجود متحرك است؛ از مرتبه طبيعت تا مرتبه غيب، تا فنا در الوهيت. براي صديقه طاهره اين مسائل، اين معاني حاصل است. از مرتبه طبيعت شروع كرده است، حركت كر ده است؛ حركت معنوي؛ با قدرت الهي، با دست غيبي، با تربيت رسول الله- صلي الله عليه و آله و سلم- مراحل را طي كرده است تا رسيده است به مرتبه اي كه دست همه از او كوتاه

---------------------

1. 27/2/58 مصادف با بيستم جمادي الثاني 399 ه_.ق.

است. پس، فردا تمام جلوه زن تحقق پيداكرده است؛

و زن به تمام معنا متحقق است. فردا روز زن است. (10)

26/2/58

فضايل او همطراز فضايل نبي فاطمه(عليها السّلام) زهرا- سلام الله عليهاست. زني كه افتخار خاندان وحي (است) و چون خورشيدي بر تارك اسلام عزيز مي درخشد. زني كه فضايل او همطراز فضايل بي نهايت پيغمبراكرم و خاندان عصمت و طهارت بود. زني كه هر كسي با هر بينش درباره او گفتاري دارد و از عهده ستايش او بر نيامده- كه احاديثي كه از خاندان وحي رسيده به اندازه فهم مستمعان بوده- و دريا را در كوزه اي نتوان گنجاند، و ديگران هر چه گفته اند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او.

پس اولي آنكه از اين وادي شگفت درگذريم. (11)

15/2/59

نزول جبرئيل بر حضرت زهرا (عليها السّلام)

من راجع به حضرت صديقه- سلام الله عليها- خودم را قاصر مي دانم كه ذكري بكنم، فقط اكتفا مي كنم به يك روايت كه دركافي 1 شريفه است و با سند معتبر نقل شده است و آن روايت اين است كه حضرت صادق- سلام الله عليه- مي فرمايد؛ فاطمه(عليها السّلام)- سلام الله عليها- بعد از پدرش 75 روز زنده بودند در اين دنيا، بودند و حزن و شدت برايشان غلبه داشت و جبرئيل امين مي آمد خدمت ايشان و به ايشان تعزيت عرض مي كرد و مسائلي از آينده نقل مي كرد. ظاهر روايت اين است كه در اين 75 روز مراوده اي بوده است؛ يعني، رفت و آ مد جبرئيل زياد

-----------------------

1. اصول كافي، ج2، ص355.

بو ده است و گمان ندارم كه غير از طبقه اول از انبياي عظام درباره كسي اين طور

وارد شده باشدكه در ظرف 75 روز جبر ئيل امين رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتيه اي كه واقع مي شده است، مسائل را ذ كر كرده است و آنچه كه به ذريه او مي رسيده است در آتيه، ذكر كرده است و حضرت امير هم آنها را نوشته است، كاتب وحي بوده است حضرت امير، همان طوري كه كاتب وحي رسول خدا بوده است - والبته آن وحي به معناي آوردن احكام، تمام شد به رفتن رسول اكرم- كاتب وحي حضرت صديقه در اين 75 روز بوده است. مسأله آمدن جبرئيل براي كسي يك مسأله ساده نيست. خيال نشود كه جبرئيل براي هر كسي مي آيد و امكان دارد بيايد، اين يك تناسب لازم است بين روح آَن كسي كه جبرئيل مي خواهد بيايد و مقام جبرئيل كه روح اعظم است، چه ما قائل بشويم به اينكه قضيه تنزيل، تنزل جبرئيل، به واسطه روح اعظم خود اين ولي است يا پيغمبر است. او تنزيل مي دهد او را و وارد مي كند تا مرتبه پايين يا بگوييم كه خير، حق تعالي او را مأمور مي كند كه برو و اين مسائل را بگو. چه آن قسم بگوييم كه بعض اهل نظر مي گويند و چه اين قسم بگوييم كه بعض اهل ظاهر مي گو يند، تا تناسب ما بين روح اين كسي كه جبر ئيل مي آيد پيش او و بين جبرئيل كه روح اعظم است نباشد، امكان ندارد اين معنا و اين تناسب بين جبرئيل كه روح اعظم است و انبياي درجه اول بوده است مثل رسول خدا و

موسي و عيسي و ابراهيم و امثال اينها، بين همه كس نبوده است، بعد از اين هم بين كسى ديگر نشده است. حتى درباره ائمه هم من نديده ام كه وارد شده باشد اين طور كه جبرئيل بر آنها نازل شده باشد، فقط اين است كه براي حضرت زهرا- سلام الله عليها- ست كه آنكه من ديده ام كه جبرئيل به طور مكرر در اين 75 روز وارد مي شده و مسائل آتيه اي كه بر ذريه ي او مي گذشته است، آن مسائل را مي گفته است و حضرت امير هم ثبت مي كرده است. و شايد يكي از مسائلي كه گفته است، راجع به مسائلي است كه در عهد ذريه بلند پايه ي او حضرت صاحب- سلام الله عليه- است، براي او ذكر كرده است كه مسائل ايران جزو آن مسائل باشد، ما نمي دانيم، ممكن است. در هر صورت من اين شرافت و فضيلت را از همه فضايلي كه براي حضرت زهرا ذكر كرده اند- با اينكه آنها هم فضايل بزرگي است- اين فضيلت را من بالاتر از همه مي دانم كه براي غير انبيا- عليهم السلام- آن هم نه همه انبيا، براي طبقه بالاي انبيا- عليهم السلام- و بعض از اوليايي كه در رتبه آنها هست، براي كس ديگر حاصل نشده. و با اين تعبيري كه مراوده داشته است جبرئيل در اين هفتاد و چند روز، براي هيچ كس تاكنون واقع نشده و اين از فضايلي است كه از مختصات حضرت صديقه- سلام الله عليها- است. (12)

11/12/64

خيرات و بركات معنوي كوثر

قلم و بيان من عاجز است كه مقاومت عظيم وگسترده ميليونها

مسلمان شيفته ي خدمت و ايثار و شهادت را در اين كشور صاحب الزمان- ارواحنا فداه- ترسيم نمايد، و از حماسه ها و رشادتها و خيرات و بركات فرزندان معنوي كوثر، حضرت فاطمهي زهرا - سلام الله عليها- سخن بگويد؛ كه همه اينها از هنر اسلام و اهل بيت و از بركات پيروي امام عاشورا سرچشمه گرفته است.(13)

16/11/65

ما مفتخريم كه ادعيه ي حياتبخش كه او را «قرآن صاعد» مي خوانند از «صحيفه فاطمه(عليها السّلام) » كتاب الهام شده از جانب خدا

ائمه معصومين ما است. ما به «مناجات شعبانيه ي» امامان و «دعاي عرفات» حسين بن علي- عليهما السلام- و «صحيفه سجاديه» اين زبور آل محمد و «صحيفه فاطميه»كه كتاب الهام شده از جانب خداوند تعالي به زهراي مرضيه است از ما است. (14)

15/3/68

خانه ي حضرت زهرا(سلام الله عليها) و بركات آن

سادگي خانه ي فاطمه(عليها السّلام)) حضرت امير- سلام الله عليه- كه خليفه مسلمين بود، خليفه يك مملكتي كه شايد ده مقابل مملكت ايران بود، از حجاز تا مصر، آفريقا، كذا (و) يك مقدار هم از اروپا، اين خليفه الهي وقتي توي جمعيت بود مثل همه ماكه نشسته ايم با هم، اين هم1 زير پايش نبود، همين بودكه يك پوست داشتند- به حسب نقل- يك پوست داشتندكه شب خودش و حضرت فاطمه(عليها السّلام) رويش مي خوابيدند، و روز روي همين پوست علوفه ي شترش را مي ريخت. پيغمبر هم همين شيوه را داشت. اسلام اين است. (15)

13/4/58

عصاره ي وحي الهي

مكتبي كه مي رفت با كجرويهاي تفاله ي جاهليت و برنامه هاي حساب شده احياي مليگرايي و عروبت با شعار «لا خَبَرٌ جاءَ وَلا وَحْيٌ نَزَلْ»2 محو و نابود شود، و از

حكومت عدل اسلامي يك رژيم شاهنشاهي بسازد و اسلام و وحي را به انزوا كشاند؛ كه ناگهان

------------------------

1. اشاره حضرت امام به زيرانداز ساده اقامتگاه خودشان در قم است.

2. اشاره به بيتي از شعر منسوب به يزيد بن معاويه كه اساس وحي و نبوت را انكار مي كرد.

شخصيت عظيمي كه از عصاره وحي الهي تغذيه و در خاندان سيد رُسل محمد مصطفي و سيد اوليا علي مرتضي، تربيت و در دامن صديقه طاهره، بزرگ شده بود قيام كرد و با فداكاري بي نظير و نهضت الهي خود، واقعه بزرگي را به وجود آورد كه كاخ ستمكاران را فرو ريخت و مكتب اسلام را نجات بخشيد. (16)

26/3/59

خانه كوچك فاطمه(عليها السّلام) تجلي قدرت حق تعالي

اين خانه ي كوچك فاطمه(عليها السّلام)- سلام الله عليها- و اين افرادي كه در آن خانه تربيت شدندكه به حسب عدد، چهار- پنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالي را تجلي دادند، خدمتهايي كردند كه ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب درآورده است. (17)

18/12/60

حجره محقر فاطمه(عليها السّلام) پرورشگاه زبدگان

زني كه در حجره اي كو چك و محقر، انسانهايي تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوي افلاك و از عالم ملك تا آن سوي ملكوت اعلي مي درخشد. صلوات و سلام خداوند تعالي بر اين حجره محقر كه جلوه گاه نو ر عظمت الهى و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است. (18)

25/1/61

ما يك كوخ چهار- پنج نفري در صدر اسلام داشتيم، و آن كوخ فاطمه(عليها السّلام) ي زهرا- سلام الله عليها- است. از اين كوخها1 هم محقرتر بوده لكن

----------------------

1. اشاره حضرت

امام به خانه و اتاق محقر محل سكونت خودشان است.

بركات كوخ فاطمه(عليها السّلام)

بركات اين چي است؟ بركات اين كوخ چندنفري آن قدر است كه عالم را پر كرده است از نورانيت و بسيار راه دارد تا انسان به آن بركات برسد. اين كوخ نشينان در كوخ محقر، در ناحيه معنويات آن قدر در مرتبه بالا بودندكه دست ملكوتيها هم به آن نمي رسد؟ و در جنبه هاي تربيتي آن قدر بوده است كه هرچه انسان مي بيند بركات در بلاد مسلمين هست و خصوصاً در مثل بلاد ماها، اينها از بركت آنهاست. (19)

1/1/62

عظمت خانه فاطمه(عليها السّلام)

روايتي كه در تفسير برهان از حضرت باقر نقل كند؟ و اين روايت چون روايت شريفي است و به معارف چندي اشاره فرموده و از اسرار مهمّه اي كشف فرموده، ما تيمّنً عين آن حديث را ذكر مي كنيم: قال رحمه الله، و عن الشّيخ ابي جعفر الطوسي، عن رجاله، عن عبدالله بن عجلان السّكوني، قال سمعتُ ابا جعفر- عليه السلام- يقولُ؛ بيتُ عليٌّ و فاطمةَ حجرةُ رسول الله- صلّى الله عليه و آله- وَ سقفُ بيتهم عرشُ ربِّ العالمينَ. وَ فى قعرِ بيوتهمْ فرجةٌ مكشوطةٌ الي العرشِ معراجُ الوحي؛ و الملائكةُ تنزلُ عليهم بالوحي صباحاً و مسائاً وكلَّ ساعةٍ وَ طرفةِ عين. وَ الملائكةُ لا ينقطعُ فوجُهم؛ فوجٌ ينزلُ، و فوجٌ يصعَدُ. و انَّ الله تباركَ و تعالى كَشَفَ لابراهيمَ - عليه السلام- عَنِ السَّمواتِ حتّى ابصر العرشَ؛ و زادَ الله فى قوّة ناظرِه. و انّ الله زادَ فى قوّةِ ناظرِ محمّد و عليٌّ و فاطمةَ و الحسنِ و الحسين- عليهم السلام- وكانوا يبصرونَ العرشَ و

لايجدونَ لبيوتهم سقفاً غيرَ العرشِ؛ فبيوتهم مسقّفةٌ بعرش الرّحمن. و معارجُ الملائكة و الرّوحِ فيها باذنِ ربّهم من كلّ امرٍ سلامٌ. قال، قلت: مِن كلِّ اَمرٍ سلامٌ؟ قالَ: بكُلِّ امرٍ. فقُلتُ: هذا التَنزيلُ؟ قال؛ نَعَم. 1 (20)

-----------------

1.«صاحب تفسير برهان رحمه الله گفته است از شيخ ابوجعفر طوسى- از رجال او- از عبدالله بن عجلان

?سكوني روايت شده كه گفت شنيدم امام باقر- عليه السلام- مي فرمايد:خانه على و فاطمه(عليها السّلام) حجره ي رسول الله- صلى الله عليه و آله - است و سقف خانه شان عرش ربّ العالمين، و در انتهاى خانه هاشان شكافي است كه از آن تا عرش، پرده از معراج وحى برداشته شده؛ و ملائكه صبح و شام و هر ساعتي و هر لحظه با وحي بر آنان نازل مي شوند و رشته ي فوج ملائكه فرود آينده قطع نمى شود؛ گروهي فرود مي آيند و دسته اى بالا مي روند. همانا خداوند تبارك و تعالي براى ابراهيم از آسمانها پرده برداشت تا آنكه عرش را ديد و خدا به قوّت ديده او افزود؛ و همانا خداوند بر قوّت ديده محمد، على، فاطمه(عليها السّلام)، حسن و حسين- عليهم السلام- نيز بيفزود (چنانكه) عرش را مشامده مي كردند و حز عرش سرپوشى براى خانه هايشان نمى ديدند؛ خانه هاشان به عرش رحمان مسقف است و معراجهاى ملائكه و روح در خانه هاى ايشان است، به اذن پروردگارشان من كلّ امرٍ سلامً. راوى مي گويد پرسيدم: من كلّ امرٍ سلام؟" فرمود:بكل امر." عرض كردم:"اين چنين نازل شده؟ فرمود:" آري" تفسير برهان، ج 4، ص 487.

سيره حضرت فاطمه(عليها السّلام)

سر مشق گر فتن ازخوي فاطمه(عليها السّلام) ما بايد

سرمشق از اين خاندان بگيريم: بانوان ما از بانوانشان و مردان ما از مردانشان، بلكه همه از همه آنها. آنها زندگي خودشان را وقف كردند از براي طرفداري مظلومين و احياي سنت الهي. ما بايد تبعيت كنيم و زندگي خود را براي آنها قرار بدهيم. كسي كه تاريخ اسلام را مي داند، مي داند كه اين خاندان هر يكي شان مثل يك انسان كامل، بلكه بالاتر، يك انسان الهي- روحاني، براي ملتها و مستضعفين قيام كردند در مقابل كساني كه مي خواستند مستضعفين را از بين ببرند.(21)

22/1/58

الگو بودن حضرت زهرا (عليها السّلام)

الگو حضرت زهرا- سلام الله عليها- است. الگو پيغمبر اسلام است. ما وقتي مملكتمان اسلامي است، وقتي مي توانيم ادعا كنيم كه جمهوري اسلامي داريم، كه تمام اين معاني كه در اسلام است تحقق پيدا بكند. (22) تبعيت از اوليا

خطبه فاطمه(عليها السّلام) زهرا- سلام الله عليها- در مقابل حكومت و قيام اميرالمؤمنين و صبر اميرالمؤمنين در مدت بيست و چند سال و در عين حال كمك كاري به حكومت موجود و بعد هم فداكاري در راه اسلام و فداكاري دو فرزند عزيزش، امام مجتبي كه يك خدمت بسيار بزرگ و دولت جابر اموي را با آن خدمت رسوا فرمود و خدمت بزرگ برادر ارجمندش حضرت سيدالشهدا، چيزهايى بود كه همه مي دانيد و مي دانيم. و با اينكه عده كم و اسباب و ابزار جنگ پيش آنها كم بود، لكن روح الهي و روح ايمان آنها را آن طوركرد كه بر همه ستمكاران عصر خودشان غلبه پيدا كردند و اسلام را زنده كردند و براي ما و شما برادرهاي عزيز الگو شدندكه ما ازكمي

عده وكمي عُده وكمي ابزار جنگ! در مقابل تمام قدرتهايي كه امروز با ما به جنگ برخاسته اند، مقاومت كنيم، و همان طوري كه اولياي ما - عليهم السلام- نشان دادند كه در مقابل مستكبران گاهي با تبليغ و گاهي با اسلحه بايد ايستاد و مستكبران را بايد به جاي خودشان نشاند، ما هم الگوي آنها را، تبعيت از آنها را مي پذيريم. (23)

18/12/60

يادگيري دستورات اسلام از او و فرزندا نش

كوشش كنيد در تهذيب اخلاق و در وادار كردن دوستانتان به تهذيب اخلاق. كوشش كنيد كه در مقابل آن جناياتي كه بر شما وارد شد عكس العمل نشان بدهيد، در حفظ همه حيثياتي كه حيثيت بزرگ زن است، آن طوري كه زن فريد، حضرت زهرا- سلام الله عليها- بود. همه بايد به او اقتدا كنيد وكنيم و همه بايد دستورمان را از اسلام به وسيله او و فرزندان او بگيريم، و همان طوري كه او بوده است، باشيد. و در علم و تقوا كوشش كنيد كه عِلم به هيچ كس انحصار ندارد، علم مال

همه است، تقوا مال همه است. وكوشش براي رسيدن به علم و تقوا وظيفه همه ماست و همه شماست. (24)

22/12/63

اقتدا به حضرت زهرا(عليها السّلام) ا گر شما زنها هم و زنهاي ما هم همه، كشور ما همه، پذيرفتندكه امروز روز زن است؛ يعني روز تولد حضرت زهرا كه آن كمال و آن وضعيت را دارد، پذيرفتيد كه روز زن است، به عهده شما مسائل بزرگي (خواهد آمد)؛ از قبيل مجاهده، كه حضرت مجاهده داشته است، حضرت به اندازه خودش كه در اين ظرف كوتاه مجاهده داشته است، مخاطبه

داشته است با حكومتهاي وقت، محاكمه مي كرده است حكومتهاي وقت را، شما بايد اقتدا به او بكنيد تا پذيرفته باشيدكه اين روز، روز زن است؟ يعني، روز تولد اين حضرت روز زن است. زهد و تقوا و همه چيزهايي كه داشته است و عفافي كه او داشته است و همه چيز، شما بايد اگر پذيرا شديد، آنها را تبعيت كنيد و اگر تبعيت نكرديد، بدانيد كه شما داخل در روز زن نيستيد، هر كس نپذيرفت، اين در روز زن وارد نشده است و در اين شرافت وارد نشده است.(25)

11/12/64

تأسف و تأثر نسبت به سهل انگاري با كمال تأسف و تأثر روز گذشته 1 از صداي جمهوري اسلامي مطلبى در مورد الگوي زن پخش گرديده است كه انسان شرم دارد بازگو نمايد. فردي كه اين مطلب را پخش كرده است تعزير

---------------------

1. هشتم بهمن ماه سال 1367 ه_. ش.

و اخراج مي گردد، و دست اندركاران آن تعزير خواهند شد. در صورتي كه ثابت شود قصد توهين در كار بوده است، بلاشك فرد توهين كننده محكوم به اعدام است. اگر بار ديگر از اينگونه قضايا تكرار گردد، موجب تنبيه و توبيخ و مجازات شديد و جدّي مسئولين بالاي صدا و سيما خواهد شد. البته در تمامي زمينه ها قوه قضاييه اقدام مي نمايد. (26)

9/11/67

خطبه حضرت زهرا (عليها السّلام) درباره ي امامت

براي اينكه وحدت امت اسلام را تأمين كنيم، براي اينكه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهاي دست نشانده آنها خارج و آزاد كنيم، راهي نداريم جز اينكه تشكيل حكو مت بدهيم. چون به منطور تحقق وحدت و آزادي ملتهاي مسلمان بايستي

حكومتهاي ظالم و دست نشانده را سرنگون كنيم؛ و پس از آن حكومت عادلانه اسلامي را كه در خدمت مردم است به وجود آوريم. تشكيل حكومت براي حفظ نظام و وحدت مسلمين است؛ چنانكه حضرت زهرا- سلام الله عليها- در خطبه خود مي فرمايد كه امامت براي حفظ نظام و تبديل افتراق مسلمين به اتحاد است. 1 (27)

------------------------

1. ((طاعتُنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ وَ إمامَتُنا لَمَّا لِلْفُرقَهِ ))، شرح ابن ابي الحديد؛ ج16، ص211.

حضرت خديجه(عليها السّلام)

ا يمان آوردن خديجه به پيغمبر

پيغمبر اكرم (ص) وقتي كه به رسالت مبعوث شد، و شروع به تبليغ كرد، يك طفل هشت ساله (حضرت امير «ع») و يك زن چهل ساله (حضرت خديجه) به او ايمان آوردند، جز اين دو نفر كسي را نداشت. و همه مي دانند كه چقدر آن حضرت را اذيت كردند و كارشكنيها و مخالفتها نمودند. ليكن مأيوس نشد، و نفرمود كسي ندارم. ايستادگي كرد؛ و با قدرت روحي و عزمي قوي از «هيچ» رسالت را به اينجا رسانيد كه امروز 1 هفتصد ميليون جمعيت تحت لواي او هستند. (28)

خديجه، اولين بانوي مسلمان

رسول اكرم- صلي الله عليه و آله و سلم- اول كه مأمور شد، خودش- تنها- مأمور شد؛ قُم فَاَنذرْ؛2 نهضت كن و مردم را دعوت كن. دعوت، ابتدائا ًاز خود حضرت شروع شد. آن روز كه اعلام نبوت فرمود، يك زن و يك بچه به او ايمان آورد؛ لكن استقامت- كه لازمه رهبري انبياي گرام است- به طور كامل در رسول اكرم بود؛ والسْتَقِم كَمَا أمِرتَ؛3 نهضت كن و استقامت كن. (29)

21/2/58 رنجهاي همسر پيامبر

ما همه مي دانيم كه گراني امروز سرسام آور است،

و يك دسته اي از آن رنج مي برند. اما در مقابل آن رنجهايي كه خود پيغمبر و همسر بزرگ عزيزش حضرت خديجه در آن چند سال بردند، كه مشك را از قراري كه نقل مي كنند، مشك را ميگذاشتند توى آب و مي مكيدند براي اينكه، از آن چربي، مثلاً از آن چيزي كه در مشك هست به آنها برسد.

-----------------------------

1. سال 1348 ه_. ش.

2. مدثر/2.

4. اشاره به آيه 112 سوره ي هود. وقتي كه آنها براي اسلام اينطوري عمل كردند و اينطور مقاومت كردند در مقابل دشمنهاي اسلام، شما هم كه ملت و امت همان بزرگوار هستيد نبايد از اينكه فلان چيز كم است، آني كه كم است ارزاق كه نيست ارزاق كه كم نيست، آني كه كم است آن وضع آرايشي است كه آنها مي خواستند، يك دسته مي خواستند باشد، آنها ديگر ان شاءالله نيست و بايد از بين هم برود. (30)

14/3/62

حضرت زينب عليها السّلام

ايستادگي در مقابل جباران

فر دا روز زن است. روز زني است كه عالم به او افتخار دارد؛ روز زني است كه دخترش در مقابل حكومتهاي جبار ايستاد و آن خطبه را خواند و آن حرفها را زد كه همه مي دانيد؛ زني كه در مقابل يك!جباري ايستاد- كه اگر مردها نفس مي كشيدند همه را مي كشتند- و نترسيد و ايستاد و محكوم كرد حكومت را، يزيد را محكوم كرد. به يزيد فرمود تو قابل آدم نيستي، تو انسان نيستي. زن يك همچو مقامي بايد داشته باشد. زنهاي عصر ما بحمدالله شبيه به همانها هستند. ايستادند در مقابل جبار با مشت گره كرده؛ بچه ها در آغوششان، و به نهضت

كمك كردند. (31)

26/2/58

ايستادگي در مقابل يزيد

سيدالشهدا و اصحاب او و اهل بيت او آموختند تكليف را: فداكاري در ميدان، تبليغ در خارج ميدان. همان مقداري كه فداكاري حضرت

ارزش پيش خداي تبارك و تعالي دارد و در پيشبرد نهضت حسين - سلام الله عليه- كمك كرده است، خطبه هاي حضرت سجاد و حضرت زينب هم به همان مقدار يا قريب آن مقدار تأثير داشته است. آنها به ما فهماندند كه در مقابل جائر، در مقابل حكومت جور، نبايد زنها بترسند و نبايد مردها بترسند. در مقابل يزيد، حضرت زينب- سلام الله عليها- ايستاد و آن را همچو تحقير كردكه بني اميه در عمرشان همچو تحقيري نشنيده بودند، و صحبتهايي كه در بين راه و در كوفه و در شام و اينها كردند و منبري كه حضرت سجاد- سلام الله عليه- رفت و واضح كرد به اينكه قضيه، قضيه مقابله غير حق با حق نيست؛ يعني، ما را بد معرفي كرده اند؛ سيدالشهدا را مي خواستند معرفي كنندكه يك آدمي است كه در مقابل حكومت وقت، خليفه رسول الله ايستاده است. حضرت سجاد اين مطلب را در حضور جمع فاش كرد و حضرت زينب هم. (32)

25/7/61

مقاومت حضرت زينب(عليها السّلام)در برابر مصايب

كيفيت مبارزه را، كيفيت اينكه مبارزه بين يك جمعيت كم با جمعيت زياد بايد چطور باشد، كيفيت اينكه قيام در مقابل يك حكومت قلدري كه همه جا را در دست دارد، با يك عده ي معدود بايد چطور باشد، اينها چيزهايي است كه حضرت سيدالشهدا به ملت آموخته است و اهل بيت بزرگوار او و فرزند عاليمقدار او هم فهماندكه بعد از اينكه آن مصيبت

واقع شد، بايد چه كرد. بايد تسليم شد؟ بايد تخفيف در مجاهده قائل شد؟ يا بايد همانطوري كه زينب- سلام الله عليها- در دنباله آن مصيبت بزرگي كه تُصغَّرُ عِندَهُ المَصائب،1 ايستاد و در مقابل كفر

--------------------

1. مصيبت هاي ديگر در كنار آن كوچكند.

و در مقابل زندقه صحبت كرد و هر جا موقع شد، مطلب را بيان كرد و حضرت علي بن الحسين- سلام الله عليه- با آن حال نقاهت، آنطوري كه شايسته است تبليغ كرد. (33)

25/7/61

بيان تعبير:

«ما جز زيباى چيزي نديديم»

شما ملاحظه كنيد كه بهترين خلق الله در عصر خودش، حضرت سيدالشهدا- سلام الله عليه- و بهترين جوانان بني هاشم و اصحاب او شهيد شدند و از اين دنيا رفتند با شهادت، لكن وقتي كه درآن مجلس پليد يزيد صحبت مي شود، حضرت زينب- سلام الله عليها- قسم مي خورد كه ما رَاَينا الاّ جَميلاً؛ 1 رفتن يك انسان كامل، شهادت يك انسان كامل در نظر اولياي خدا جميل است، نه براي اينكه جنگ كرده وكشته شده، براي اينكه جنگ براي خدا بوده است، قيام براي خدا بوده است. (34)

21/11/65

زينب گونه بودن

ما مكرر ديديم كه زنان بزرگواري زينب گو نه- عليها سلام الله- فرياد مي زنند كه فرزندان خود را از دست داده و در راه خداي تعالي و اسلام عزيز از همه چيز خود گذشته و مفتخرند به اين امر؛ و مي دانند آنچه به دست آورده اند بالاتر از جنات نعيم است، چه رسد به متاع ناچيز دنيا. (35)

15/3/68

-----------------------------

1 .آنچه (در كربلا) ديديم جز پيشامدى زيبا نبود

حضرت مريم (عليها السّلام)

مريم (عليها السّلام) برگزيده ي خدا

در قرآن كريم آياتي هست كه دلالت

كند بر آنكه اشخاصي كه پيغمبر نبودند، ملائكه بلكه جبرئيل را ديدند و با او سخن گفتند. ما نمونه اي از آن را اينجا ياد مي كنيم كه رسوايي اين ياوه گويان روشن شود. سوره آل عمران (آيه 42) وَ اِذ قالَت المَلائِكة يا مريَمُ انَّ الله اصطَفيكِ و طَهَّرَكِ وَاصطفيكِ عَلى نِسآءِ العَالَمين- يعني چون ملائكه گفتند به مريم كه خدا تو را برگز يده و پاكيزه كرده و فضيلت داده بر زنهاي جهان، پس از آن خداي تعالي حكايت مريم را نقل مي كند از (آيه 40) بسياري از حالات عيسي مسيح و معجزات او را ملائكه براي مريم نقل مي كند و از غيب به او اخبار مي دهند- و در سوره مريم (آيه 17) مي گويند فَاَرسَلْنَآ اِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيَّا و قضيه ي مراوده ملائكه و جبرئيل با مريم در بسياري از آيات قرآن مذكور است و خبرهايي كه از غيب به او دادند خداوند نقل مي كند. (36) مريم عذرا و صد يقه حَورا

صلوات و سلام خداي بزرگ بر حضرت عيسي بن مريم روح الله و پيغمبر عظيم الشأن كه مردگان را احيا و خفتگان را بيدار فرمود! صلوات و سلام خداي بزرگ بر مادر عظيم الشان مريم عذرا و صديقه حَوْرا، كه با نفخه ي الهي چنين فرزند بزرگي را به تشنگان رحمت الهي تسليم نمود. (37)

2/10/57

صايم بودن حضرت مريم(عليها السّلام)

حضرت عيسي- سلام الله عليه- كه اين اشخاصي كه تابع او هستند خيال مي كنندكه حضرت عيسي فقط يك معنوياتي مي گفته است، ايشان هم همين طور بوده؟ از اول بنا بوده بر اينكه معارضه

كند. آن وقتي كه متولد شده، تازه متولد شده است، مي گويد كه من كتاب آوردم. قرآن اين را نقل مي كندكه تازه متولد شده بود، وقتي كه مادرش به واسطه آن تهمتهايي كه مي زدند- يهود بَرِش مي زدند- ناراحت بود؟ همچو كه متولد شد، گفت كه نه، غصه نخور اگر كسي آمد پيشت باهات صحبت بكند، تو بگوكه من صايمم- و صايم بوده لابد- و برويد از آن بچه بپرسيد. اينها آمدند، حضرت تازه متولد شده بود. آمدند بناكردند به حضرت مريم حرفهاي نامربوط زدن. حضرت مريم هم اشاره كرد به اوكه برويد آنجا. گفتند: ما چه جور با اين (بچه) تكلم كنيم؟ بعد ايشان شروع كرد كه خدا به من كتاب داده است. (38)

19/8/66

فصل دوم : جايگاه و حقوق زن در نظام اسلامي

مقام وكرامت زن در اسلام

خدمت اسلام به زن

اسلام مي خواهد كه زن و مرد رشد داشته باشند. اسلام زنها را نجات داده است از آن چيزهايي كه در جاهليت بود. آنقدري كه اسلام به زن خدمت كرده، خدا مي داند به مرد خدمت نكرده؛ آنقدر كه به زن خدمت كرده. شما نمي دانيد كه در جاهليت زن چه بوده و در اسلام چه شده.(39)

18/8/57

شخصيت دادن به زن

اسلام به زن خدمتي كرده است كه در تاريخ همچو سابقه اي ندارد. اسلام زن را از توي لجنزارها برداشته آورده شخصيت به او داده. (40)

18/8/57

سؤال: (تشيع در نظر كشورهاي غربي به عنوان عنصري محافظه كار در پيشرفت قلمداد شده است. همچنين ما خواسته هاي شيعيان را مبني بر كناره گيري زنان از صحنه زندگي اجتماعي و نيز بازگشت به جايگاه رفيع زن در مكتب تشيع قوانين شيعي كه مي خواهد

سنت مذهبي مبناي قوانين حكومتي قرار گيرد، همان طوري كه در قانون اساسي- كه به طور غير قانوني به صورت از بين رفته درآمده- نيز ذكر شده است، شنيده ايم. ما همچنين شنيده ايم كه تشيع سبك زندگي غربي را براي اينكه با سنتهاي مذهبي توافق ندارد رد مي كند. آيا ممكن است شما نظر خود را درباره اين مسأله بر اساس مذهب تشيع بيان كنيد؟)

جواب: تشيع كه مكتبي است انقلابي و ادامه اسلام راستين پيامبر (ص) است همچون خود شيعيان، هميشه مورد حملات ناجوانمردانه مستبدين و استعمارگران بوده است. تشيع نه تنها زنان را از صحنه زندگي اجتماعي طرد نمي كند، بلكه آنان را در جامعه در جايگاه رفيع انساني خود قرار مي دهد. ما پيشرفتهاي دنياي غرب را مي پذيريم، ولي فساد غرب راكه خود آنان از آن ناله مي كنند نه. (41)

24/8/57

قدرت دادن به زن در ا سلام

اسلام زنها را دستشان گرفته آورده در قبال مردها نگه داشته؛ در صورتي كه در زماني كه پيغمبر اسلام آمد، زنها را هيج حساب مي كر دند. اسلام زنها را قدرت داده است. (42)

20/9/57

مقام والاي زن در اسلام

ما مي خواهيم زن به مفام والاي انسانيت خودش باشد نه مَلعَبه باشد؛ نه ملعبه در دست مردها باشد، در دست اراذل باشد.

زن بايد در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. (43)

13/12/57

زن انسان ساز

اگر زنهاي انسان ساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شكست و انحطاط مبدل خواهند شد. (44)

13/12/57

احترام اسلام به زنها

اسلام به شما آنقدر احترام قائل است كه براي مردها نيست. اسلام شما را مي خواهد نجات بدهد؛ اسلام شما را مي

خواهد از اين مَلْعَبه اي كه اينها مي خواهند شما را ملعبه قرار بدهند نجات بدهد؛ اسلام مي خواهد شما را يك انسان كامل تربيت كند. (45)

17/12/57

بيرون آوردن زن ا ز مظلوميت

اسلام منت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلوميتي كه در جاهليت داشت بيرون كشيد. مرحله جاهليت مرحله اي بود كه زن را مثل حيوانسان- بلكه پايينتر از او (مي شمردند). زن در جاهليت مظلوم بود. اسلام زن را از آن لجنزار جاهليت بيرون كشيد. (46)

26/2/58

زن، مبدأ سعادتها

زن انسان است؛ آن هم يك انسان بزرگ. زن مربي جامعه است، از دامن زن انسانها پيدا مي شوند. مرحله ي اولِ مرد و زن صحيح، از دامن زن است. مربي انسانها زن است. سعادت و شقاوت كشورها بسته به وجود زن است. زن با تربيت صحيح خودش انسان درست مي كند؛ و با تربيت صحيِح خودش كشور را آباد مي كند. مبدأ همه سعادتها از دامن زن بلند مي شود. زن مبدأ همه سعادتها بايد باشد.(47)

26/2/58 مادر، مبدأ خير

مادرها مبدأ خيراتند و اگر خداي نخواسته مادري باشد كه بچه را بد تربيت كند، مبدأ شرورند.(48)

26/4/58

زن، مظهر تحقق آمال بشر

زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورش دِه زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج مي رود. دامن زن محل تربيت بزرگ زنان و بز رگ مردان است. (49)

27/2/58

انسان سازي، وظيفه زن

زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ مي كنند. قرآن كريم انسان ساز است، و زنها نيز انسان ساز. وظيفه زنها انسان سازي است. اگر زنهاي انسان ساز از ملتها گرفته بشود، ملتها به شكست و انحطاط مبدل

خواهند شد، شكسست خواهند خورد، منحط خواهند شد. (50)

13/12/57

مقام بلند پايه زن در اسلام

مقام زن مقام والاست؛ عاليرتبه هستند. بانوان در اسلام بلندپايه هستند. (51)

13/12/57 اجتناب از فساد

اسلام زن را مثل مرد در همه شئون- در همه شئون- همان طوري كه مرد در همه شئون دخالت دارد زن هم دخالت دارد. همان طوري كه مرد بايد از فساد اجتناب كند، زن هم بايد از فساد اجتناب كند. زنها نبايد ملعبه دست جوانهاي هرزه بشوند. زنها نبايد مقام خودشان را منحط كنند و خداي ناخواسته بَزَك كرده بيرون بيايند و در انظار مردم فاسد قرار بگيرند. زنها بايد انسان باشند. زنها بايد تقوا داشته باشند. زنها مقام كرامت دارند. زنها اختيار دارند؛ همان طورى كه مردها اختيار دارند.

خداوند شما را با كرامت خلق كرده است، آزاد خلق كرده است. (52)

13/12/57

عنايت اسلام به زن

اسلام نظر خاص بر شما بانوان دارد. اسلام در وقتي كه ظهور كرد در جزيرة العرب، بانوان حيثيت خودشان را پيش مردان از دست داده بودند؛ اسلام آنها را سربلند و سرافراز كرد، اسلام آنها را با مردان مساوي كرد. عنايتي كه اسلام به بانوان دارد بيشتر از عنايتي است كه بر مردان دارد. (53) 13/12/57

زن عضو مؤثر جامعه

امروز به بركت نهضت اسلامي، زن عضو مؤثر جامعه تا حدودي مقام خود را يافته است. (54)

15/2/59

حقوق زن در اسلام

رجوع به فقيه جهت رفع گرفتاري

طلاق در صورتي كه شرط بشود در ضمن عقد با مرد، وقتي كه مي خواهند عقد كنند، شرط بكنند و در ضمن عقد اين شرط بشودكه وكيل باشد (زن) در طلاق خودش، يا مطلقاً، يا در شرايطي يك سؤالي پيش آورده

است. و آن اينكه اين زنهايي كه حالا تحت زوجيت هستند چه؟ اين ولايت فقيه را اينها مخالفت مي كنند، در صورتي كه نمي دانند از شئون فقيه هست كه چنانچه يك مردي با زن خودش رفتارش بد و ناسالم باشد، او را اولاً نصيحت كند، و ثانياً تأديب كند، و اگر ديد نمي شود، اجراي طلاق كند.

شما موافقت كنيد با اين ولايت ففيه. ولايت فقيه براي مسلمين يك هديه اي است كه خداي تبارك و تعالي داده است. مِنْ جمله همين معنايي كه شما سؤال كرديد و طرح كرديد كه خوب، زنهايي كه الان شوهر دارند چنانچه گرفتاريهايي داشته باشند، چه بايد بكنند؟ آنها رجوع مي كنند به آنجايي كه فقيه هست، به مجلسي كه در آن فقيه هست، به دادگاهي كه در آن فقيه هست؛ و فقيه رسيدگي مي كند؛ چنانچه صحيح باشد، شوهر را تأديب مي كند؛ شوهر را وادار مي كند به اينكه درست عمل كند. و چنانچه نكرد، طلاق مي دهد، ولايت دارد براي اين امر. اگر ديديد به فساد مي كشد، يك زندگي به فساد كشيده مى شود، طلاق مى دهد. و طلاق اگر چه در دست مرد است، مي تواند لكن فقيه در جايي كه مصلحت اسلام را ديد، مصلحت مسلمين را ديد، و در جايي كه ديد نمي شود به غير از اين، طلاق بدهد. اين ولايت فقيه هست، ولايت فقيه براي شما يك هديه الهي الست. (55)

9/8/58

هيچ فرقي بين زن و مرد در اسلام نيست

اسلام زنها را در مقابل مردها قرار داده؛ نسبت با آنها تساوي دارند. البته يك احكام خاصِّ به

مرد است كه مناسب با مرد است؛ يك احكامْ خاص به زن است، مناسب با زن است. اين نه اين است كه اسلام نسبت به زن و مرد فرقي گذاشته است. (56)

20/9/57

تساوي حقوق زن و مرد در نظام اسلامي

سؤال: (زنان توده ي عظيمي از مسلمانان را تشكيل مي دهند، چه نقشي، چه حقي شما براي زن در نظامي اسلامي قائل هستيد؟)

جواب: هم اكنون زنان مسلمان ايران، در مبارزات سياسي و تظاهرات بر ضد شاه شركت دارند. به من اطلاع داده اند كه در شهر هاي ايران زنان جلسات سياسي دارند. در نظام اسلامي، زن همان حقوقي را دارد كه مرد دارد، حق تحصيل، حق كار، حق مالكيت، حق رأي دادن، حق رأي گرفتن. در تمام جهاتي كه مرد حق دارد، زن هم حق دارد. لكن در مرد هم مواردي است كه چيزهايي به دليل پيدايش مفاسد بر او حرام است و هم در زن مواردي هست كه به دليل اينكه مفسده مى آفريند حرام است. اسلام خواسته است كه زن و مرد، حيثيت انساني شان محفوظ باشد. اسلام خواسته است كه زن ملعبه ي دست مرد نباشد. اينكه در خارج منعكس كرده اند كه در اسلام با زنها، با خشونت رفتار مي شود، امر غير صحيحي است و تبليغات باطلي است كه از مغرضين حاصل شده و الا مرد و زن هر دويشان در اسلام اختيارات دارند. اگر اختلافاتي هست براي هر دو هست و اَن مربوط به طبيعت آنان است. (57)

16/9/57

ملاحظه حقوق زن در اسلام

همان طوري كه حقوق مردها در اسلام مطرح است، حقوق زنها (هم مطرح است)). اسلام به

زنها بيشتر عنايت كرده است تا به مر دها. اسلام زنها را بيشتر حقوقشان را ملاحظه كرده است تا مردها. اين هم (آن) معناكه بعد از اين چه خواهد شد: زنها حق رأي دارند- از غرب بالاتر است اين مسائلي كه براي زنها ما قائل هستيم- حق رأي دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. همه اينها هست. تمام معاملاتشان به اختيار خودشان است، و آزاد هستند. اختيار شغل را آزاد هستند. البته در شرق براي مردها يك محدوديتهايي هست كه آن محدوديتها به صلاح خود مردها هست و آن محدوديتها، يعني در آنجاهايي كه مَفْسَده هست براي مرد، از قماربازي جلوگيري مي كند اسلام، از شرابخواري جلوگيرى مي كند اسلام، از هروئين جلوگيري مي كند اسلام، براي اينكه مفسده دارند. براي همه يك محدوديتهايي هست، و محدوديتهاي شرعي و الهي. محدوديتهايي است كه به صلاح خود جامعه است؛ نه اين است كه براي جامعه يك چيزي مثلاً نافع بوده است كه محدوديت برايش ايجاد كرده اند. (58)

9/1/58

ملاحظه حقوق همه اقشار در قانون

در قانون هم همه اقشار حقوقشان ملاحظه شده است و اقليتهاي مذهبي، نسوان، ديگر اقشار- همه- حقوقشان ملاحظه شده است و هيچ فرقي مابين گروه وگروهي در اسلام نيست؛ فقط به تقوا و به اِتقاء عن الله تعالي فرق است. (59)

12/1/58 حقوق ويژه اسلام براي زنها

براي آنكه اسلام براي زنها حقوق ويژه اي قائل است، و سياهپوستان، كه عمري را تحت فشار و ظلم امريكا به سر برده اند، و شايد به طور الزام به ايران آمده باشند، نسبت به آنان، در صورتي كه جاسوسي آنها ثابت نشده باشد، تخفيف

دهيد. دانشجويان عزيز، 1 سياهپوستان و زناني كه جاسوسي آنان معلوم نيست، به وزارت امور خارجه تحويل دهيد، كه فوراًآنها را از ايران خارج نمايند. ملت شريف ايران اجازه ي آزادي بقيه را نمي دهد. لذا ديگران در بازداشت هستند، تا دولت امريكا به خواست ملت عمل كند. (60)

26/8/58

قوانين اسلام به صلاح زنان

زنهايي كه مي خو اهند ازدواج كنند، از همان اول مي توانند اختياراتي براي خودشان قرار بدهند كه نه مخالف شرع باشد و نه مخالف حيثيت خودشان. مي تواند از اول شرط كنند كه اگر چنانچه مرد فساد اخلاق داشت، اگر بد زندگي كرد با زن، اگر بدخلقي كرد با زن، وكيل باشند در طلاق، اسلام براي آنها حق قرار داده است. اسلام اگر محدوديتي براي مردان و زنان قايل شده است همه به صلاح خودتان بوده است. تمام قوانين اسلام، چه آنهايي كه توسعه مي دهد چه آنهايي كه تحديد مي كند، همه بر صلاح خود شماست، براي خود شماست. همان طوري كه حق طلاق را با مرد قرار داده است، حق اين را قرار داده است كه شما در وقت ازدواج شرط كنيد با او كه اگر چه كردي يا چه كردي، من وكيل باشم در طلاق. و اگر اين شرط را كرد ديگر نمي تواند او را معزول كند. اگر اين... شرط در ضمن عقد واقع شد نمي تواند او را ديگر محدود كند، نمي تواند اخلاق بد انجام بدهد. و

----------------------

1.دانشجويان پيرو خط امام كه سفارت امريكا را در روز 13 آبان 1358 تسخير كردند

اگر مردى با زن خودش بدرفتاري كرد، در حكومت اسلام او را منع

مي كنند؛ اگر قبول نكرد تعزير مي كنند، حد مي زنند؛ و (باز ) اگر قبول كرد مجتهد طلاق مي دهد. (61)

13/12/57

قوانين اسلام براي صلاح جامعه

خداوند همان طوري كه قوانيني براى محدوديت مردها در حدود اينكه فساد بر آنها راه نيابد دارد، در زنها هم دارد. همه براي صلاح شماست. همه قوانين اسلامي براي صلاح جامعه است. (62)

عدم تفاوت حقوق انساني بين زن و مرد

سؤال: (مشخصاً حقوق زنان در جمهوري اسلامي چه خواهد بود؟ تكليف مدارس مختلط چه مى شود؟ مسأله تنظيم توالد و تناسل و سقط جنين چگونه خواهد شد؟)

جواب: از نظر حقوق انساني، تفاوتي بين زن و مرد نيست. زيرا كه هر دو انسانند و زن حق دخالت در سرنوشت خويش راِ همچون مرد دارد. بله در بعضي از موارد تفاوتهايى بين زن و مرد وجود دارد كه به حيثيت انساني آنها ارتباط ندارد. مسائلي كه منافات با حيثيت و شرافت زن ندارد آزاد است. سقط جنين از نظر اسلام حرام است. (63)

21/8/57

سؤال: (مسأله اختيار طلاق به دست مرد، موجب ناراحتي و تشويش خاطر گروهي از زنان مبارز ايران شده است؛ و گمان مى كنند كه ديگر

به هيچ وجه حق طلاق ندارند. و از اين موضوع افرادي سوءاستفاده كرده و مي كنند. نظر حضرتعالي راجع به اين مسأله چيست؟)

بسم الله الرحمن الرحيم

راه سهل طلاق در اسلام

جواب: براي زنان، شارع مقدس راه سهلي معين فرموده كه خودشان زمام طلاق را به دست بگيرند، به اين معناكه در ضمن عقد نكاح اگر شرط كنند كه وكيل باشند در طلاق، يا بطور مطلق يا به طور مشروط، يعني اگر مرد بدرفتاري

كرد يا مثلاً زن گرفت، زن وكيل باشد كه خود را طلاق دهد، در اين صورت هيچ اشكالي براي خانمها پيش نمي آيد، و مي توانند خود را طلاق دهند.

از خداوند تعالي توفيق بانوان را خواستارم. اميد است تحت تأثير مخالفين اسلام و انقلاب اسلامي واقع نشوند، كه اسلام براي همه است و براي همه نافع است. (64)

7/8/58

استقلال زن در تقليد

سؤال: (بفرماييد زن شوهردار چگونه بايد تقليد كند و مي تواند مجتهد ديگري داشته باشد و اگر مي تواند منافاتي با لزوم اطاعت زن از شوهر دارد يا نه؟)ا

جواب: زن در تقليد مستقل است ولي در امور زناشويي بايد از شوهر اطاعت كند و بدون اجازه شوهر نمي تواند از منزل خارج شود. (65)

سؤال: (در زمان طاغوت دادگاههاي به اصطلاح حمايت از خانواده جايز نبودن اجاره مهرّيه هنگام طلاق علاوه بر اصل مهرّيه به خاطر گذشت زمان، پولي را به عنوان اجاره مهرّيه جبراً از داماد مي گرفتند اگر مهريه اي عين پول باشد و شرعاً نيز وقت وصول مهريه معين نشده باشد آيا جايز است كه اجاره مهرّيه بر اصل مهريّه افزوده گردد؟)

جواب: پول اجاره ندارد و گر فتن زيادي حرام است. (66)

جايز بودن حق وكيل در طلاق

سؤال: (در صورتي كه ضمن عفد ازدواج يا عقد لازم ديگر، زوج، زوجه خود را وكيل در طلاق كند اين وكالت قابل عزل مي باشد يا خير؟)

جواب: اگر به نحو شرط نتيجه1 شرط شده كه زن وكيل باشد، اين وكالت قابل عزل نيست. (67)

-------------------------------

1. يعنى زن در حين اجراى صيغه عقد بگويد. صت خودم را به شرط اين كه وكيل بلاعزل در طلاق

باشم به زوجيت تو درمى آورم و مرد هم قبول كند، چنين شرطي لازم است و اگر مرد قبول كرد وكالت زوجه در طلاق قابل فسخ نيست.

نقش زنان در بناى جامعه اسلامي

مشاركت فعال زنان در جامعه

سؤال: (بازگشت به قوانين قرآن براي زنان، مردم عامي، و در مورد تفريحات الكل، فيلم و غيره- به چه معنى است؟)

جواب: در نظام اسلامي، زن به عنوان يك انسان مي تواند مشاركت فعال با مردان در بناي جامعه اسلامي داشته باشد ولي نه به صورت يك شيء. نه او حق دارد خود را به چنين حدي تنزل دهد و نه مردان حق دارند كه به او چنين بينديشند. و در مورد آنچه را كه به نام تفريحات شناخته شده است، اسلام با هر چيزي كه انسان را به پوچي و از خود بيگانه شدن مي كشاند، مبارزه مي كند. شرابخواري و ميگساري در اسلام ممنوع است. فيلمهاي منحرف كننده از اخلاق متعالي انساني، ممنوع است.(68)

18/8/57

نقش حساس زن دربناي جامعه ا سلامي

سؤال: (از نظر اسلامي، زنان تا چه حد مجازند در ساختمان بناي حكومت اسلامي شركت نمايند؟)

جواب: زنان از نظر اسلام نقش حساسي در بناي جامعه اسلامي دارند و اسلام زن را تا حدي ارتقا مي دهدكه او بتواند مقام انساني خود را در جامعه باز يابد و از حد شيء بودن بيرون بيايد و متناسب با چنين رشدي، مي تواند در ساختمان حكومت اسلامي مسئوليتهايي را به عهده بگيرد. (69)

19/8/57

مشاركت زنان در ساختن جامعه

زنان همچون مر دان در ساختن جامعه اسلامي فر دا شركت دارند. آنان از حق رأي دادن و رأي گرفتن برخور دارند. در مبارزات اخير ايران، زنان ايران نيز

سهمي چون مردان دارند. (70)

3/11/57 حق دخالت زن در مقدرات اساسي مملكت

زن بايد در مقدرات اساسي مملكت دخالت بكند... شما همان طوري كه تاكنون در نهضتها دخالت داشتيد و سهيم بوديد در اين نهضت و سهيم بوديد در اين پيروزي، حالا هم باز بايد سهيم باشيد؛ و هر وقت اقتضا بكند نهضت كنيد، قيام كنيد. مملكت از خود شماست ان شاءالله... شما بايد بسازيد مملكت را. (71)

13/12/57

رفع آشفتگي، تكليف همه

اين اَشفتگيها بايد به دست ما و شما، به دست ملت و دولت، تنها هيچ كدام نمي توانند اين كارها را درست بكنند. ا گر خانمها خيال كر دند كه كنار بروند و مردها اين كارها را انجام بدهند و يا مردها خيال بكنند كنار بروند و خانمها اين كار را انجام بدهند، يا هر دو خيال بكنند دولت انجام بدهد، و يا هر سه خيال كنند روحانيت انجام بدهد، اين خيال، خيال صحيحي نيست براي اينكه كارها اين قدر آشفته است، گرفتاريها اين قدر زياد است كه هر شخصي در هر محلي هست، تكليفي كه دارد اين است كه آنجا را خوب بسازد. (72)

22/6/58

حق دخالت خانمها در سياست

خانمها حق دارند در سياست دخالت بكنند؛ تكليفشان است. روحانيون هم حق دارند در سياست دخالت بكنند، تكليف آنهاست. دين اسلام يك دين سياسي است. يك ديني است كه همه چيزش سياست است، حتى عبادت. (73)

26/6/58

نصيحت خانمها

درود بر شما بانوان معظم كه با نصيحتهاي خودتان مي خواهيد ما را به راه راست واداريد. (74)

25/12/59

عبرت كشورهاي اسلامي از زنان ايران

اميد آن است كه جامعه زنان، از غفلت و خواب مصنوعي كه

از جانب چياولگران بر آنان تحميل شده است، برخيزند و همگان دوش به دوش هم به داد بازي خوردگان برسند. و زن را به مقام والاي خود، هدايت كنند. و اميد است كه زنان ساير كشورهاي اسلامي، از تحول معجزه آسايي كه براي زنان ايران در اثر انقلاب بزرگ اسلامي حاصل شد، عبرت گرفته و بكوشند تا جامعه خود را اصلاح نمايند و كشورهاي خود را به آزادي و استقلال بر سانند. (75)

4/2/60

ويژگي خاص نقش زنان در عالم

نقش زنان در عالم از ويژگيهاي خاصي برخوردار است. صلاح و فساد يك جامعه از صلاح و فساد زنان در آن جامعه سرچشمه مي گيرد. زن، يكتا موجودي است كه مي تواند از دامن خود افرادي به جامعه تحويل دهد كه از بركاتشان يك جامعه، بلكه جامعه ها به استقامت و ارزشهاي والاي انساني كشيده شوند و مي تواند بعكس آن باشد. (76)

25/1/61

فعاليتهاى زنان در صحنه هاى سياسى و اجتماعى

رأي زنان به جمهوري ا سلامي

همه شما بايد رأي بدهيد؛ رأي «جمهوري اسلامي»، نه يك كلمه كم نه يك كلمه زياد. شما هم بايد رأي بدهيد؛ شما هم فرقي با سايرين نداريد بلكه شما مقدّميد بر مردها. (77)

17/12/57

شركت در رفرا ندوم

آنچه لازم است تذكر دهم شركت زنان مبارز و شجاع سراسر ايران در رفراندم است. زناني كه در كنار مردان بلكه جلوتر از آنان در پيروزي انقلاب اسلامي نقش اساسي داشته اند، توجه داشته باشندكه با شركت فعالانه خود، پيروزي ملت ايران را هر چه بيشتر تضمين كنند. شركت در اين امر براي مرد و زن از وظايف ملي و اسلامي است. (78)

9/1/58

حق رأي زنان

زنها حق رأي دارند- از غرب

بالاتر است اين مسائلي كه براي زنها ما قائل هستيم- حق رأي دادن دارند، حق انتخاب دارند، حق انتخاب شدن دارند. (79)

9/ 1/ 58

حق رأي در انتخابات مجلس

من از خداي بزرگ سلامت و سعادت شما را خواهانم و اميدوارم كه دوشادوش مردان در قضيه مجلس مؤسسان و مجلس شوراي ملي رأي بدهيد تا اينكه جمهوري اسلامي و قانون جمهوري اسلامي و مجلس شوراي جمهوري اسلامي تأسيس و ما به آنچه كه خواهان آن هستيم برسيم. (80)

21/1/58

شغل صحيح براي زن

البته شغل براي زن، شغل صحيح براي زن، هيچ مانعي ندارد؛ لكن نه آنطوري كه آنها1 مي خواستند. آنها نظرشان به اين نبود كه زن يك اشتغالي پيدا بكند. نظرشان به اين بودكه زن را مثل مردها هم، زنها را و مردها را، از آن مقامي كه دارند منحط كنند، نگذارند يك رشد طبيعي از براي قشر زن پيدا بشود؛ يا يك رشد طبيعي از براي قشر مرد. (81)

26/2/58

ورود بانوان به مسائل سياسي

اين از بركات نهضت است كه شما بانوان ساحلي را و ساير بانوان محترم ايران را در مسائل روز، در مسائل سياسي، وارد كرده است. دستهاي جنايتكار، كه مظهرش دست محمدرضا و پدر او بود، همه قشرهاي ملت را از امور اجتماعي و سياسي كنار گذاشته بود. مسائل سياسي در پيش بانوان اصلاً مطرح نبود. و پيش برادرها هم مطرح نبود. يا اگر بعضي مطرح مي كردند، روي همان جريان سياست چپاولگري بود. اگر بعض قشرهاي به اصطلاح «سياسي» هم در آن وقت در مسائل سياسي وارد مي شده اند، آن سياستهاي ديكته كرده از غرب براي چپاول كردن شرق بود.

(82)

12/4/58

----------------------------------

1.رژيم پهلوي

دخالت در سرنوشت خود

امروز است كه همه قشرها در مسائل خودشان، در مسائل كشورشان، در مسائل سياسي دولت، دخالت مي كنند. امروز است كه تمام ملت، چه بانوان محترم و چه برادران، در سرنوشت خودشان دخالت مي كنند. (83)

ارزش عمل بانوان

زنهاي محترمه و خانمهاي عزيز، كه بايد در جاهاي چه باشند، همينها در اين روستاها رفته اند و دارند درو مي كنند؛ چه مي كنند. البته دروگر نيستند به آن معنايي كه رعيت دروگر( است)؛ اما يك عمل كوچك اينها همچو قدرت مي دهد به اين دروگرها كه اگر يك جريب زمين را آن وقت درو مي كردند، حالا دو جريب زمين درو مي كنند. وقتى دروگر آمد ديد كه اين خانمهايي كه بايد زير سايه بنشينند آمدند توي آفتاب و گرفتند دارند جو را درو مي كنند و جمع مي كنند، و اينها قدرتي در نفس آنها پيدا مي شود. يك ارزشي دارد عمل اينهاكه قدرت به آنها مي دهد، و آنها كارشان چند برابر مي شود. (84)

30/4/58

انجام وظيفه خانمها

ما همه رأي به جمهوري اسلامي داديم شما هم داديد رأى؛ رأي تنهاكافي نيست،رأي همين قدر است كه رسماً الآن مملكت ايران رژيمش جمهورى اسلامي است. لكن وقتي به حسب واقع جمهوري اسلامي مى شود كه شما خانمها به وظيفه تان عمل كنيد. و اين آقايان هم به وظيفه شان و همه ي ما خودمان را وظيفه دار و مكلّف بدانيم. (85)

22/6/58

ساختن مملكت

مهم اين است كه ما هر كدام وظيفه براي خودمان بدانيم، يعني من كه يك طلبه هستم اينجا براي خودم وظيفه بدانم كه آنقدري كه

مي توانم خدمت بكنم؛ شما خواهرها هم كه در محالّ خودتان هستيد وظيفه بدانيدكه يك مملكتي را كه آشفته است و خراب كردند و از بين بردند؛ خودتان با همتتان اين مملكت را بسازيد و تربيت كنيد. (86)

29/6/58

داخل شدن در مسايل روز

خواهرهايى كه تا كنون داخل در مسائل روز نبو دند داخل بشوند. (87)

29/6/58

داشتن حق رأي در جمهوري ا سلامي

زن بايد در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد. زنها در جمهوري اسلام رأي بايد بدهند. همان طوري كه مردان حق رأي دارند زنها حق رأي دارند. (88)

13/12/57

تلاش در سازندگي كشور

امروز زنان در جمهوري اسلامي، همدوش مردان در تلاش سازندگى خود و كشور هستند. (89)

15/2/59

رعايت احكام ا سلام

من باز برمي گردم سراغ شما خواهران و عزيزان، كه توجه داشته باشيد در اين محيطي كه هستيد رعايت احكام اسلام را بكنيد. مملكت اسلامي است. جمهوري اسلامي است. بايد در همه شئونش تحول حاصل بشود. (90)

23/2/59

لبيك براي خدا

اين بانوان را كي بسيج كرده كه در همه شئون كشور دخالت مي كنند و دخالت بجايي هم مي كنند؟ اينها را كسي (دعوت نكرده) ، اينها را خدا دعوت كرده است. اينها لبيك براي خدا دارند مي گويند. (91)

19/4/59

عمل به وظايف ديني

امروز بايد خانمها وظايف اجتماعي خودشان را و وظايف ديني خودشان را عمل بكنند و عفت عمومي را حفظ بكنند و روي آن عفت عمومي كارهاي اجتماعي و سياسي را انجام بدهند. (92)

19/6/59

تعليم وتعلم صحيح

من اميدوارم كه ان شاءالله اين نهضت به پيروزي منتهي باشد و شما ان شاءالله همه تان موفق باشيد و مؤيد و مجالس خود را باز هر چه

شكوهمندتر در همه جا توسعه بدهيد كه زنها بيدار بشوند و آن مسائل سابق (نباشد)، آن ملعبه هايي كه بود و آن آرايشهايي كه بود، آن مسائلي كه شما مي دانيد چقدر به اقتصاد ما صدمه وارد ميكرد و چقدر به عفت عمومي ضرر مي رساند. زنها امروز بايد همان طوري

كه مردها- يعني مردهاي درست، نه مردهايي كه... ديدند- در مسائل واردند، آنها در مسائل وارد باشند و تعليم و تعلم صحيح داشته باشند و دخالت صحيح در امور بكنند و ان شاءالله موفق و مؤيد باشند. (93)

19/6/59

اظهار نظر در مسائل اجتماعي و سياسي

بايد همه زنها و همه مردها در مسائل اجتماعي، در مسائل سياسي وارد باشند و ناظر باشند. هم به مجلس ناظر باشند، هم به كارهاي دولت ناظر باشند، اظهار نظر بكنند. (94)

19/6/59

ارشاد ملت

يك كار بسيار بزرگي كه ارشاد يك ملت است، و بيشتر ارشاد نصف يك ملت است كه بانوان باشند، اين كار مشكلات زياد دارد. تصميم به اين كار،1 خودش يك كار مهمي است شما تصميم بعد گرفتيد، بعد از تصميم، هيچ به خودتان تزلزل و سستي راه ندهيد.(95)

18/11/59

انجام عمل اسلامي- انساني

شما بانوان هم كه مشغول يك عمل اسلامي- انساني2 شديد، جازم باشيد به اينكه چون براي خدا داريد اين كار را ادامه مي دهيد موفق خواهيد شد. (96)

18/11/59

---------------------

1 و 02 اشاره به انتشار مجله اطلاعات بانوان پيش بردن پيروزي با اسلحه ايمان و تعهد

امروز ما مي بينيم كه بانوان محترم ايران در سرتاسر كشور يك عضو مفيد و يك جمعيت متعهد معتقد هستندكه به كشور خودشان خدمت مي كنند و پشتوانه هستند از براي اين كشور

و من اميدوارم كه تمام جهات اسلامي را در نظر بگيرند و با اسلحه ايمان و تعهد به اسلام، اين پيروزي را به پيش ببرند و پشتوانه اين انقلاب باشند. (97)

2/3/60

حضور در پاي صندوقهاي رأي

به زن و مرد و اَن كسي كه به حد رأي دادن قانوني رسيده واجب است اين مسأله كه در پاي صندوقهاي تعيين رئيس جمهور حاضر بشوند و رأي بدهند. چنانچه سستي بكنيد، كساني كه مي خواهند اين كشور را به باد فنا بدهند، ممكن است پيروز بشوند. بايد همه شما، همه ما، زن و مرد، هر مكلف همان طور كه بايد نماز بخواند، همان طور بايد سرنوشت خودش را تعيين كند. (98)

11/4/60

شركت در انتخابات

به زن و مرد سفارش مي كنم كه هر كس به حد قانو نى رسيده است، در اين مجلس، در اين انتخاب شركت كند و افرادي كه پيشنهاد مي شود و انتخاب شده است؛ يعني، پيشنهاد شده است، هر يك را كه خواستند، به او رأي بدهند، لكن شركت كنند. (99)

6/9/61 فعاليت اسلامي بانوان

در هر جا ايران كه انسان نگاه مي كند، بانوان آنجا مشغول فعاليت اسلامي، ديني و حتي فعاليت سياسي هستند، با حفظ عفافشان، با حفظ شرفشان. آنها 1 در طول اين مدت كه رها بودند در بين مردم، جز فساد ايجاد نكردند. و اين بانوان در اين مدت كم، آن قدر فعاليت كردند كه شما نمونه اش را در قم ملاحظه مي كنيد، و از اين نمونه در شهرهاي ديگري هم هست. (100)

22/12/61

خدمت شايسته

آنهايي كه كارشكني 2 مي كنند اگر مسلمان هستند، اين خدمت بزرگي كه اين خانمها و اين

بانوان دارند مي كنند و پيش خدا خدمت شايسته است، از معاصي كبيره است كه كارشكني در اين موضوع بكنند. و اگر چنانچه آنها هستند كه پايبند به اسلام نيستند و مي خواهند هرزگي بكنند، فصل هرزگي گذشت. ديگر به شما اجازه نمي دهند بانوان ايران كه كارهايي كه سابق مي كرديد اين كارها را اعاده بدهيد. و من بايد از همه شماها تشكركنم. و البته شماها بحمدالله مشغول فعاليت ديني هستيد و بينش سياسي هم در بين شماها هست و در بين بانوان ايران، هم بينش ديني هست و هم بينش سياسي، و از آن چيزي كه شما را باز مي داشت از اينكه فعاليت سياسي و ديني بكنيد آن موانع مرتفع شد. و اميدوارم بزودي شما به يك پايه اي برسيد كه هر كدامتان بتوانيد عده اي را تربيت كنيد. (101)

22/12/61

--------------------

1. زنان فاسد دوران طاغوت.

2 .اشاره به كسانى كه به بهانه هاى مختلف با فعاليتهاي اجتماعي زنان مخالفت مي كردند.

نقش بسيار فعال خانمها در انتخابات

شما بايد در همه صحنه ها و ميدانها آن قدري كه اسلام اجازه داده وارد باشيد. مثل انتخابات كه امروز عملي است كه بايد انجام بگيرد و صحبت روز است در ايران، خانمها همان طوري كه مردها فعاليت مي كنند براي انتخابات، خانمها هم بايد فعاليت بكنند براي اينكه فرقي ما بين شما و ديگران در سرنوشتتان نيست. سرنوشت ايران، سرنوشت همه است. يعني آن قدري كه اسلام خدمت به شما كرد، به مردها آن قدر خدمت نكرد. اسلام، شما را حفظ كرد و شما متقابلاً اسلام را حفظ بكنيد. حفظ اسلام به اين است

كه اين انتخابات كه مي خواهد مجلس دوم را متحقق كند، بدانيد كه انتخابات از اموري است كه در سرنوشت شما و در سرنوشت ما نقش مهم دارد، و بالاترين نقش است، و اين انتخابات است كه همه امور كشور را چه در داخل و چه در خارج بايد بگذراند. ولهذا بايد شما خانمها يك نقش بسيار فعال داشته باشيدكه خداي نخواسته، مجلس يك مجلسي نشود كه به واسطه ورود بعض عناصر غيرصالح بتدريج كشانده بشود به ظرف شرق يا به غرب، و همان بشودكه در زمان سابق بود و همان بگذرد بر ما و شماكه در زمان سابق مي گذشت.(102)

19/1/63

حضور در فعاليتهاي اجتماعي

همان طوري كه مردها بايد در امور سياسي دخالت كنند و جامعه خودشان را حفظ كنند، زنها هم بايد دخالت كنند و جامعه را حفظ كنند. زنها هم بايد در فعاليتهاي اجتماعي و سياسي همدوش مردها باشند، البته با حفظ آن چيزي كه اسلام فرموده است، كه بحمدالله امروز در ايران جاري است. (103)

19/1/63

حضور درصحنه هاي فرهنگي و اقتصادي

ما مفتخريم كه بانوان و زنان پير و جوان و خرد و كلان در صحنه هاي فرهنگي و اقتصادي و نظامي حاضر، و همدوش مردان يا بهتر از آنان در راه تعالي اسلام و مقاصد قرآن كر يم فعاليت دارند. (104)

15/3/68

تعليم و تعلم زنان

امكان رسيدن به رتبه اجتهاد

سؤال: (آيا زن مي تواند به مقام اجتهاد برسد يا خير؟ لطفاً توضيح دهيد.1

جواب: امكان رسيدن به رتبه اجتهاد براي زن هم هست ولي نمي تواند مرجع تقليد براي ديگران باشد. (105)

نمونه بودن در علم و عمل

زن و مرد قم نمونه اند در علم و در

عمل. زن و مرد ايران نمونه اند در علم و در عمل.(106)

27/2/58

تبليغات صحيح

اگر شما در محلي هستيدكه در آنجا مثلاً بايد تعليم و تربيت خانم كوچولوها را بكنيد، بايد خوب تربيت كنيد. اگر در جايي هستيد كه در آنجا تبليغ بايد بكنيد، بايد تبليغاتتان، تبليغات صحيح باشد و هر قشري در هر جا هست، بايد همان پستي راكه دارد خوب عمل بكند. (107)

22/6/58

وظيفه ي آموزشي

يكي از آثار بزرگ اين نهضت اين تحولي است كه حاصل شده است براي همه تان، براي خانمها، براي برادرها، براي خواهرها، حاصل شده است. و آن احساس وظيفه است كه ما همه وظيفه داريم، در مملكتمان وظيفه آموزش داريم؛ آموزش چيزهايي كه به دردشان مي خورد در دين و در دنيا. (108)

26/6/58

برپايي نهضت سو ادآمو زي

لازم است تمام بيسوادان براي يادگيري و تمام خواهران و برادران باسواد براي ياد دادن بپاخيزند، و وزارت آموزش و پرورش با تمام امكانسان بپاخيزد و از فرطاسبازي و تشريفات ادارى بپرهيزد. برادران و خواهران ايماني، براي رفع اين نقيصه ي درد آور بسيج شويد و ريشه ي اين نقص را از بُن بر كنيد. تعليم و تعلم، عبادتي است كه خداوند تبارك و تعالي ما را بر آن دعوت فرموده است. ائمه جماعات شهرستانها و روستاها مردم را دعوت نمايند و در مساجد و تكايا، باسوادان نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود ياد بدهند و منتظراقدامات دولت نباشند، و در منازل شخصي، اعضاي بيسواد را تعليم كنند و بيسوادان از اين امر سرپيچي نكنند. (109)

7/10/58

تشكيل جمعيتهاي فرهنگي و علمى

زنان شيردل و متعهد، همدوش مردان عزيز به

ساختن ايران عزيز پرداخته؛ چنانكه به ساختن خود در علم و فرهنگ پرداخته اند. و شما شهر و روستايي را نمي يابيد جز آنكه در آنها جمعيتهايي فرهنگي و علمي از زنهاي متعهد و بانوان اسلامي ارجمند به وجود آمده است. (110)

15/2/59

دعوت به راه راست

من اميدوارم كه معلّمين در هر جا هستند، خواهران و برادران معلّم، خواهران و برادران دانشجو، خواهران و برادران عالِم، خودشان را دانشجو بدانند و معلّم. معلَّم آنها را به راه راست هدايت انبيا دعوت كند و آنها هم به راه راست هدايت انبيا سفر كنند. (111)

9/6/59

حق تحصيل

پيرمرد و پيرزن هم مي توانند آموزش ببينند، مي توانند تحصيل كنند، مأيوس از خودشان نباشند. (112)

6/10/59

تهذيب اسلامي

من اميدوارم كه خواهران و برادراني كه در مدرسه عالي شهيد مطهري - رحمه الله- هستند و مشغول تحصيل و تبليغ هستند توجه داشته باشند كه مدرسه به اسم شهيدي است كه براي اسلام مفيد بود و نوشته هاي او وگفتار او مربي جوانان ما هست، و بايد باشد. شما خواهرها و برادرهاكه در اين مدرسه هستيد برنامه تان را آنطور تنظيم كنيدكه از بين شما مطهري ها، يا يك مطهري، پيدا بشود. عزمتان جزم اين معنا باشد، و توجهتان به خدا و اعمالتان خالص براي خداي تبارك و تعالي. جديت كنيدكه در آن مدرسه كه هستيد تحصيل كنيد.

و بالاتر از تحصيل، تهذيب اخلاق(است). اسلامي باشيد و علوم اسلامي را با نفوس اسلامي تكميل كنيد. دركنار تحصيل جدي در احكام اسلام و معارف اسلاميه، تهذيب اسلامي داشته باشيد. (113)

10/12/59

آموزش فرهنگ غني قرآن

درود بى پايان بر زنان متعهدي كه اكنون در سراسر كشور،

به تربيت نوباوگان و تعليم بيسوادان و تدريس علوم انساني و آموزش فرهنگ غني قرآني اشتغال دارند. (114)

4/2/60

حضور در عرصه هاي جامعه

زنها كه بكلي خارج بودند از همه چيز جامعه، هرگز حتي نمي توانستند راه پيدا بكنند، بحمدالله در اين سالهاي اخير، آنها هم وارد شدند و به طور شايسته با حفظ موازين شرعي وارد شدند و خودشان كلاسهايي دارند و- عرض كنم- تبليغات دارند. (115)

22/10/60

فعاليت در عرصه تعليم و تربيت

بحمدالله امروز آن بندهايي كه به عقايد ما بسته شده بود رها شد. امروز تمام قشرهاي ملت مشغول تربيت و تعليم هستند. بانوان مشغول هستند. الان بانوان جزو طلاب علوم دينيه در قم و در جاى ديگر هستند، و خودشان در هر جا هستند مشغول تربيت و تعليم هستند، و اين يك امري است كه در اين انقلاب تحقق پيدا كرد. آن وقت همچو محصور كرده بودند كه براي بانوان هيچ حق قائل نبودند كه حتي در يك مجمع ده نفري وارد بشوند و مسأله علمى بگويند يا مسأله عقيدتي بگويند. امروز اينها مي توانند با همه حفظ جهات اسلام در همه جاي كشور تبليغات بكنند، بلكه در خارج ازكشور هم. ما بسيار عقب افتاده بوديم در اين امور، و امروز بايد تلافى كنيم، بايد نقيصه ها را رفع بكنيم. (116)

15/6/62

آرزوي مو فقيت بانوان

من از خداي تبارك و تعالي، توفيق شما بانوان و خواهران را مي خواهم كه هم در علم كوشا باشيد، و هم در عمل و هم در تهذيب اخلاق. همان طوري كه علم تنها فايده ندارد، و تهذيب تنها كوركورانه فايده ندارد. علم و تهذيب نفس است كه

انسان را به مقام انسانيت مي رساند. و من از خداي تبارك و تعالي خواستارم كه شما بانوان را موفق كند و ساير خواهران كه در سطح ايران هستند، و همين طور برادران را موفق كند؟ كه اين دوجناح را كه جناح علم و عمل باشد، توأم با اخلاق اسلامي به پيش ببرد و اسلام در ايران پياده بشود به آن طوري كه خداي تبارك وتعالي مي خو اهد. (117)

19/1/63

فعاليت در حوزه ها

حالا طوري شده است كه خانمها همدوش با ساير برادران در تحصيل علم و عرفان و فلسفه و تمام شعب علم و ان شاءالله صنعت، فعاليت مي كنند. آن وقت مي گفتندكه نيمي از جمعيت ايران كه درپرده هستند ديگر كاري ازشان نمي آيد. نه اينكه مي خواستند كاري ازشان بيايد، براي اينكه مردها را هم آنها محروم كردند ازكارهاي فعال، بلكه مي خواستند كه اينها را وارد كنند در جامعه به آن تر تيبي كه خود آنها و رفقا و همراهان آنها بودند و به فساد بكشند جامعه را. و خداوند خواست كه موفق نشدند. و شما بانوان امروز موجب افتخار هستيد كه همان طوري كه برادران شما در حوزه ها مشغول تحصيل و تدريس و ساير كارهاي اسلامي هستند، شماها هم با آنها هستيد و اميدوارم فعالتر باشيد. و البته بايد شما توجه بكنيد و عكس عمل آن چيزي كه در رژيم سابق گذشت، شما عمل كنيد. آنها اخلاق اسلامي را مي خواستند ببرند و به جاي او اخلاق اروپايي بنشانند. شما عكس عمل او را كنيد كه بعضي از اين گولخوردههايي كه باز در ايران ممكن است پيدا بشوند،

تحت تأثير شما واقع بشوند و آنها هم به طريقه شما عمل بكنند. (118)

19/1/63

پيشتازي در تربيت و تعليم جامعه

از آنجا كه علوم مطلقاً، خصوصاً علوم اسلامي، اختصاص به قشري دون قشري ندارد، و بانوان محترم ايران در طول انقلاب ثابت نمودند كه همدوش مردان مي توانند حتي در فعاليتهاي اجتماعي و سياسي خدمتهاي ارزشمندي به اسلام و مسلمانان نمايند و در تربيت و تعليم جامعه بزرگوار بانوان پيشتاز باشند، و اكنون بحمدالله تعالي مؤسسه اي 1 در شهر مقدس قم، شهر علم و جهاد، براي تعليم و تربيت بانوان محترم در دست ساختمان است، و اميد است باكوشش علماي اعلام و مدرسين حوزه علميه قم- دامت بركاتهم- اين مقصد اسلامي جامه عمل پوشد و در رشد فكري و شكوفا شدن دانش اسلامي بانوان قدم مؤثري باشد، لهذا حضرات حجج اسلام، آقايان: حاج شيخ علي

-----------------------------

1. حوزه ي علميه جامعة الزهرا

مشكيني و موسوي اردبيلي و حاج شيخ احمد جنتي و حاج شيخ محمد فاضل و حاج شيخ محمد علي شرعي و شيخ محمدرضا توسلي و حاج شيخ حسن صانعي- دامت افاضاتهم- را به عنوان هيأت مؤسس اين مكتب خواهران تعيين نمودم، تا براي تعيين هيأت مديه و تنظيم اساسنامه و تعيين نام مكتب و ساير امور مؤسسه اقدامات مقتضي را بنمايند. اميد است با تأييد خداوند متعال و دعاي حضرت بقية الله- ارواحنا لمقدمه الفداء- اين مؤسسه بتواند خدمت ارزنده اي به جامعه بانوان مسلمان و انقلابي ايران بنمايد. (119)

رنج و زحمت بانوان

و شما بحمدالله زحمت كشيديد، رنج برديد و در همه مراحل پايداري كرديد، و بانوان ايران در همه جا فعاليت

كردند، چه فعاليتهاي فرهنگي و چه فعاليتهاي اقتصادي، كه قشر كثيري از آنها در كشاورزي دخالت دارند، و قشر كثيري از آنها در صنعت دخالت دارند و قشر كثيري در فرهنگ و ادب و علم و هنر. و همه اينها پيش خداي تبارك و تعالي مشكور است، و شماها مورد عنايت حق تعالي ان شاءالله هستيد، و ماداميكه به اين تعهد باقي باشيد، خداي تبارك و تعالي شما را نصرت مي كند. (120)

22/12/63

در علم و تقواكوشش كنيد كه عِلم به هيچ كس انحصار ندارد، علم مال همه است، تقوا مال همه است، و كوشش براي رسيدن به علم و تقوا وظيفه ي همه ي ماست و همه ي شماست.

كوشش در جهت جبران ظلمهاي گذشته

و من اميدوارم كه دستگاهها با شما كمك كنند و آن چيزي كه احتياج به آن داريد در هر امري از امور و در فرهنگتان و در تعليم و تعلمتان وسيله را براي شما به طور شايسته فراهم كنند. و اميدواريم كه شما در همه چيز موفق و مؤيد باشيد، و همان طوري كه بانوان ايران جانشان را، جوانانشان را، وقتشان را وقف اسلام كردند و اسلام را به اينجا رساندند. و اميدواريم كه از اين به بعد هم از اين بالاتر بشود، و مطمئن باشيدكه تا شماها در صحنه هستيد و شماها متعهد به اسلام هستيد و جوان مي دهيد و جوان تربيت مي كنيد، اين اسلام به پيش برود، و ان شاءالله با خوبي و خوشي و قطع دست اعداي دين از اين كشور و همه ي كشورهاي اسلامي. و من اميدوارم كه خانمهاي مسلمين در هر

جا هستند اقتدا كنند به شما عزيزان كه كوشش داريد براي اينكه ارزش زن را هر چه بيشتر بالا ببريد، و آن ظلمي كه به شما در آن زمان شد، با كوشش خودشان از او جبران كنيد.(121)

22/12/63

آزادى زنان در نظام اسلام

زن مساوي مرد است

سؤال: (شاه شما را مخالف با تمدن قلمداد مي كند؛ شما نيز همين اتهام را به شاه برمي گردانيد و اين مطلب لزوماً قانع كننده نيست. لطفاً ممكن است موضع و موقع خود را راجع به سه موضوع اصلي ايران بيان بفرماييد؛ اصلاحات ارضي، صنعتى كردن مملكت، و زنان)

جواب: ... در خصوص زنان، اسلام هيچگاه مخالف آزادى آنان نبوده است، برعكس اسلام با مفهوم زن به عنوان شيء مخالفت كرده است و شرافت و حيثيت او را به وي باز داده است. زن مساوي مرد است.

زن مانند مرد آزاد است كه سرنوشت و فعاليتهاي خود را انتخاب كند؛ اما رژيم شاه است كه با غرق كردن آنها در امور خلاف اخلاق، مي كوشد تا مانع آن شود كه زنان آزاد باشند. اسلام شديداً معترض به اين امر است. رژيم آزادي زن را البته نظير آزادي مرد از ميان برده و پايمال ساخته است. زنان مانند مردان زندانهاي ايران را پر كرده اند. در اينجاست كه آزادى آنها در معرض تهديد و در خطر قرار گرفته است. ما مي خواهيم كه زنان را از فساد، كه آنان را تهديد مي كند، آزاد سازيم. (122)

4/2/57 آزادي زنان در جامعه اسلامي

سؤال: (در مورد مسائل اجتماعي، حضرت آيت الله حضور زنان را در دانشگاه و يا كار كردن آنان در جامعه چگونه مي بينيد؟ آيا براي آنها

شما محدوديتهايي قائل مي شويد كه الآن در جامعه كنوني وجود ندارد. و نطرحضرتعالي در مورد كنترل مواليد و تحصيل زنان و مردان در دانشگاه به صورت مخلوط چيست؟)

جواب: زنان در جامعه اسلامي آزادند و از رفتن آنان به دانشگاه و ادارات و مجلسيْن به هيچ وجه جلوگيري نمي شود. از چيزي كه جلوگيري مي شود فساد اخلاقي است كه زن و مرد نسبت به آن مساوي هستند و براي هر دو حرام است. راجع به مواليد، تابع آن است كه حكومت چه تصميمي بگيرد. (123)

16/9/57 آزادي فعاليت زن

زن و مرد همه آزادند در اينكه دانشگاه بروند؛ آزادند در اينكه- عرض مي كنم- رأي بدهند، رأي بگيرند. آني كه مخالفند، اين است كه اينطوري كه اينها1 زن را مي خواهند بار بياورند كه يك ملعبه اي در دست مردها باشد، به قول شاه:«زن خوب است فريبا باشد»! ما مي خواهيم اين كلمه را بگيريم، اين غلط را بگيريم. ما مي خواهيم زنْ آدم باشد مثل ساير آدمها، انسان باشد مثل ساير انسانها، آزاد باشد مثل ساير آزادها. (124)

20/9/57

آزادي زن،طبق قانون اسلام

سؤال: (در صورت پيروزي جنبشتان و تأسيس دولت اسلامي، توسعه و پيشرفت اجتماعي مخصوصاً پيشرفت زنان را چگونه مي بينيد؟ و آيا تعدد زوجات را مجاز خواهيد دانست و اجازه خواهيد داد يا نه؟)

جواب: زنها آزادند، همان طوري كه مردها آزادند. ما طبق قانون اسلام عمل مي كنيم.(125)

21/9/57

گمراه كردن زنان به نام آزادي

اين افرادي را كه شما به عنوان حقوقدان مي دانيد هميشه زنان ما را گمراه كرده اند. امروز2زنان آزاده ما زندانها را پر كرده اند و اين حقوقدانان هميشه پاي جنايتهاي

شاه را امضا كر ده اند. كدام يك از اين دو آزادند و آزاده؟ (126)

7/10/57

----------------------------

1. رژيم پهلوى.

2. دوران حكومت شاه.

حفظ شخصيت زن در اسلام

سؤال: (در جامعه ايران چه تغييراتي را شما در موقعيت زن، مورد نياز حس مي كنيد؟ و به نظر شما دولت اسلامي چگونه شرايط زنان را تغيير خواهد داد؟ مثل اشتغال به كارهاي دولتي و كار كردن در حرفه هاي مختلف مانند پزشكي، مهندسي و غيره و نيز شرايطي چون طلاق، سقط جنين، حق مسافرت و پوشيدن اجباري چادر.)

جواب: تبليغات سوء شاه وكساني كه با پول شاه خريده شده اند، چنان موضوع آزادي زن را براي مردم مشتبه كرده اند كه خيال مي كنند فقط اسلام آمده است كه زن را خانه نشين كند. چرا با درس خواندن زن مخالف باشيم؟ چرا با كار كردن زن مخالف باشيم؟ چرا زن نتواند كارهاي دولتي انجام دهد؟ چرا با مسافرت كردن زن مخالفت كنيم؟ زن، چون مرد در تمام اينها آزاد است. زن هرگز با مرد فرقي ندارد. آري در اسلام زن بايد حجاب داشته باشد، ولي لازم نيست كه چادر باشد. بلكه زن مي تواند هر لباسي را كه حجاب را به وجود آورد اختيار كند. ما نمي توانيم و اسلام نمي خواهدكه زن به عنوان يك شيء و يك عروسك در دست ما باشد. اسلام مي خواهد شخصيت زن را حفظ كند و از او انساني جدي و كارآمد بسازد. ما هرگز اجازه نمي دهيم تا زنان فقط شيئي براي مردان و آلت هوسراني باشند. اسلام سقط جنين را حرام مي داند و زن در ضمن عقد ازدواج

مي تواند حق طلاق را براي خودش به وجود آورد. احترام و آزادي اي كه اسلام به زن داده است، هيچ قانوني و مكتبي نداده است. (127)

7/10/57 سلب آزادي زن توسط شاه

سؤال: (بسياري از زناني كه در ايران به سطحي از آزادي و تحصيل رسيده اند، ترس اين را دارند كه به يك رژيم مذهبي مرتجع بازگشت

داده شوند. شما براي اطمينان خاطر آنان چه مي گوييد؟)

جواب: اسلام به زنان آزادي داده است و اين دولت و شاه است كه آزادي را از آنان سلب كرده است و آنان را از هر جهت به بند كشيده است. (128)

15/10/57

موافقت اسلام با آزادي زن

سؤال: (آيا حكومت اسلامي حكومتي قهقراگرا نيست؟ شاه مي خواهد يك كشور مدرن برقرار كند؛ كشورهاي عربي نيز به دنبال پيشرفت هستند؛ ولي اسلام با رفرم و تغييرات اجتماعي مثل آزادي زنان مخالف است. نظر شما در اين باره چيست؟)

جواب: دولت شاه با رشد اجتماعي ما مخالف بود و تمام آزادي و استقلال كشور ما را از دست داده بود. دولت اسلامي قهقراگرا نيست و با همه مظاهر تمدن موافق است مگر آنچه كه به آسايش ملت لطمه وارد آورد و با عفت عمومي ملت منافات داشته باشد. اسلام با آزادي زن نه تنها موافق است بلكه خود پايه گذار آزادي زن در تمام ابعاد وجودى زن است. (129)

20/10/57

اعطاي آزادي به همه

سؤال: (سياست دولت جمهوري اسلامي در مورد آزادي زنان، پيكار با بيسوادي و سينماها چه خواهد بود؟)

جواب: شاه كار مثبتي در ايران انجام نداده است. جبران خرابيهاي او تا مدتها طول خواهد كشيد. شاه نه آزادي به زنان داده است

و نه به مردان. ما ب همه آزادي خواهيم داد. سينماها در رژيم شاه در خدمت

فساد بودند در حالي كه در جمهوري آينده در خدمت صلاح ملت خواهند بود. ما مبارزه با بيسوادي را به نحو احسن اجرا خواهيم كرد. (130)

21/10/57

آزادي واقعي

سؤال:(نقش زن در حكومت اسلامي آينده چيست؟)

جواب: زنان آزاد هستند در بسياري از امور شركت كنند؛ آزادي به معناي واقعي نه آنطوركه شاه مي خواست. زنان ما عده اي زندانند و آنهايي كه در بيرونِ زندانند باز عده كثيرِ قريب به اتفاق در تظاهرات و مبارزات شركت دارند. ولي دسته اي ناچيز آزادند- البته نه آنطو ر كه شاه مي خواهد، كه ما حتماً با آن آزادي مخالف هستيم. (131)

25/10/57

جلوگيري از آزادي مخالف عفت ومصلحت

سؤال:(موقعيت و نقش زنان در دولت آينده شما چگونه خواهد بود؟)ا

جواب: موقعيت يك انسان صحيح و يك شخصيت آزاد؛ برخلاف اين زمانها كه بر ما گذشت كه نه زنهايمان آزاد بودند و نه مردانمان. ملتي كه زن و مردش آزاد نبود و در خفقان بود از زير اين بار بيرون آمدند و از اين به بعد زنها و مردها آزادند. ولي اگر چنانچه بخواهند كارهاي خلاف عفت بكنند و يا خلاف مصلحت مملكت بكنند، البته از آنها جلوگيري خواهد شد. (132)

26/10/57 اعطاي همه گونه آزادي به زن

سؤال:(نقش زنان در حكومت اسلامي چگونه خواهد بود؟ آيا مثلاً در امور كشور هم شركت خواهند داشت؟ براي مثال وكيل و وزير خواهند شد- البته اگر استعداد و لياقتي نشان دهند؟)

جواب: در مورد اينگونه مسائل، حكومت اسلامي تكاليف را معين مي كند. و الآن وقت اظهارنظر در اين

زمينه ها نيست. زنان همچون مردان در ساختن جامعه اسلامي فردا شركت دارند. آنان از حق راي دادن و رأي گرفتن برخوردارند. در مبارزات اخير ايران، زنان ايران نيز سهمي چون مردان دارند. ما همه گونه آزادي را به زن خواهيم داد. البته جلوي فساد را مي گيريم و در اين مورد ديگر بين زن و مرد فرقي نيست. (133)

3/11/57

آَزادي دركا رهاي صحيح

سؤال: (يكي از خبر نگاران زن: چون مرا به عنوان يك زن پذيرفته ايد، اين نشان دهنده اين است كه نهضت ما يك نهضت مترقي است؛ اگر چه ديگران سعي كردند نشان دهند كه عقب مانده است. فكر مي كنيد به نظر شما آيا زنان ما بايد حتماً حجاب داشته باشند؟ مثلاً چيزي روي سر داشته باشند يا نه؟)

جواب: اينكه من شما را پذيرفته ام، من شما را نپذيرفته ام!شما آمده ايد اينجا و من نمي دانستم كه شما مي خواهيد بياييد اينجا! و اين هم دليل بر اين نيست كه اسلام مترقي است كه به مجرد اينكه شما آمديد اينجا، اسلام مترقي است. مترقي هم به اين معني نيست كه بعضي زنها يا مردهاي ما خيال كرده اند ترقي به كمالات انساني و نفساني است، و با اثر بودن افراد در ملت و مملكت است نه اينكه سينما بروند و دانس بروند. و اينها ترقياتي است كه براي شما درست كرده اند و شما را به عقب رانده اند؛ و با يد بعداً جبران كنيم. شما آزاديد در كارهاي صحيح. در دانشگاه برويد و هر كاري را كه صحيح است بكنيد؛ و همه ملت در اين زمينه ها آزادند. اما اگر بخواهند

كاري خلاف عفت بكنند و يا مضر به حال ملت- خلاف مليت- بكنند، جلوگيري مي شود؛ و اين، دليل بر مترقي بودن است. (134)

3/11/57

آزادي براي همه طبقات

اختناق در اسلام نيست؛ آزادي است در اسلام براي همه طبقات؛ براي زن، براي مرد، براي سفيد، براي سياه، براي همه. مردم از اين به بعد بايد از خودشان بترسند نه از حكومت؟ از خودشان بترسند كه نبادا خلاف بكنند. (135)

12/11/58

رأي آزادانه

اسلام شما را آزاد كرده است؛ اسلام مرد و زن را آزاد فرموده است و همه آزادانه بايد رأي بدهيد. (136)

17/1/58

دخالت در سرنوشت

شما امروز آزاد هستيد. همه برادران و خواهران ما امروز آزادند. و آزادانه انتقاد مي كنند از دولت. انتقاد مي كنند از هرچيزي كه بر خلاف مسيرشان باشد. و تفاضا مي كنند مسائل اساسي را از دولت. اين نهضت شما را آزادكرد، و از آن بندهايي كه بر ملت بود، و از آن قيد و بندها شما را آزاد كرد. الآن آزادانه در اينجا مجتمع هستيد، و آزادانه مسائل سياسي و اجتماعي محل احتياج ملت را طرح مي كنيد. شما بانوان، بانوان چند سال پيش از اين نيستيد. برادران، برادران چند سال پيش از اين نيستند. شما امروز خودتان در سرنو شت خودتان دخالت مي كنيد، خودتان مسائل سياسى را طرح مي كنيد، و از دولت مي خواهيد. اين معناي آزادي است. (137)

12/4/58

آزادي در جهت كمك به رشد انسان

اين آزادي كه الاَن براي ملت ما هست، براي زن، براي مرد، براي نويسنده ها، اين آزادي آزادي است در كليه اموري كه اين امور به نفع خود شما هست. شما آزاديد بياييد بيرون مطالبتان را

بگوييد؛ انتقاد از دولت بكنيد؛ انتقاد از هركس كه پايش را كج گذاشت بكنيد. هيچ كس نيست كه به شما بگويد چرا. برويد در جهاد سازندگي؛ با ملت خودتان برويد و همراهي كنيد آزاديد، مي رويد مي كنيد. تمام چيزهايي كه در رشد انسان، در رشد خواهرها و برادرها، و اين كودكهاي عزيز، دخالت دارد، اينها همه آزاد هستند.

آني كه اسلام جلويش را گرفته و آزاد نيست؛ قماربازي است كه تباه مي كند ملت را؛ شرابخواري است كه تباه مى كند ملت را؛ انواع فحشايي كه در زمان اين مرد جنايتكار بود و فراهم كرده بودند اسبابش را. اينهاست كه در اسلام ممنوع است. (138)

8/7/58

سؤال: (در حكومت آينده، آزادي زنان چگونه خواهد بود؟ آيا اينها بايد مدارس را رها كرده و به منازل بروند، يا اينكه برايشان امكان

آزادي در تحصيل

خواهد داشت به تحصيلات خود ادامه دهند؟)

جواب: اين حرفهايي كه راجع به زنان و يا مسائل ديگر شنيده ايد، اينها هم تبليغات شاه و اشخاص مغرض است. زنها آزاد هستند و در تحصيل هم آزاد هستند، در كارهاي ديگر هم آزادند، همان طوركه مردها آزادند. حالاست كه نه زن آزاد است و نه مرد. (139)

22/8/57

احترام ويژه براي زن در اسلام

سؤال: (حضرت آيت الله، در ازاي آزادي اسراي زن و سياهاني كه دستور فرموديد، شما چه انتظاري از دولت امريكا داريد؟)

جواب: ما آزادي زنها را و آزادي سياهها را براي اين قائل شديم كه زنها در اسلام يك احترام ويژه دارند و سياهپوستان هم تحت فشار امريكا بودند و ظلم بر آنها شده است. و آنها را ما آن طور مقصر نمي دانيم.

بلكه آنها شايد تحت فشار بودند كه اينجا آمدند. ولهذا ما براي امتثال امر اسلام و خدا اين عمل را كرديم. و انتظاري از آقاي كارتر 1 نداريم و پاداشي نمي خواهيم.

تمام مطلب ما اين است كه كارتر، اين خيانتكار را به ما پس بدهد.و شخص مجرمي كه بر يك مملكتي به يك ملتي جرم كرده است، در تمام قوانين دنيا اين است كه بايد پس داده بشود به خود آن مملكت. و ايشان برخلاف تمام موازين عقلي و عقلايي عمل مي كند.(140)

27/8/58

------------------------

1. جيمي كارتر، رئيس جمهور اسبق امريكا

سؤال: (حضرت امام، در نوفل لوشاتو1 شما وعده كرديد كه نه تنها آزاديها حفظ مي شوند، بلكه تعميم نيز مي يابند. در صورتي كه بعد از پيروزي انقلاب ديديم كه تظاهراتي بر ضد زنان شد و اقليتهاي قومي مثل كردها تحت فشار قرار گرفتند و روزنامه ها و احزاب سياسي ممنوع شد. آيا ممكن است اين تناقضهاي ظاهري را براي ما روشن بفرماييد؟)

آزا دي آري، توطئه نه

جواب: .. زنهايي كه تظاهر كرده اند همان زنهايي بودند كه از تتمه آن مسائل بودند. آنهايي بودند كه شاه آنها را به عنوان «آزاد زنان» به ميدان آورده بود و آنها را به تباهي كشيده بود. آنها هم چون از اين وضعي كه آن تباهيها آن آزاديهايي كه آنها مي خواستند، مي خواستند كه با جوانها آزاد باشند كه هر كاري مي خواهند بكنند و مي خواستند با تباهيها هماغوش باشند. مي خواستند كارهاي برخلاف عفت بكنند. و مي ديدندكه اسلام با كارهاي خلاف عفت، باكارهايي كه مملكت را به تباهي مي كشد و

ملت را به عقب مي راند موافق نيست. آنها بودند كه آمدند در خيابانها و با آن صورتهايي كه مردم ديدند تظاهر كردند. و الاّجلوي آزادي هرگز گرفته نشده است و نمي شود و مردم آزادند. الاّآنجايي كه بخواهند تباهي بكنند و بخواهند ملت را به عقب برانند. (141)

5/9/58

زنان همدوش با مردان در تلاش سا زندگي

امروز زنان در جمهوري اسلامي، همدوش مردان در تلاش سازندگي خود و كشور هستند و اين است معناي آزاد زنان و آزاد مردان. نه آنچه در زمان شاه مخلوع گفته مي شد، كه آزادي آنان در حبس و اختناق و آزار و شكنجه بود. (142)

15/2/59

--------------------------

1. دهكده اي در نزديك شهر پاريس كه حضرت امام در آنجا اقامت داشتند.

حفظ آزادي و استقلال و ارزشهاي انساني

از جوانان، دختران و پسران، مي خواهم كه استقلال و آزادي و ارزشهاي انساني را، ولو با تحمل زحمت و رنج، فداي تجملات و عشرتها و بي بند و باريها و حضور در مراكز فحشاكه از طرف غرب و عمال بي وطن به شما عرضه مي شود نكنند. (143)

15/3/68

حجاب اسلامي

لباس محفوظ

سؤال 1: (اگر خانمي با لباس محفوظ مثل مانتوي گشاد و شلوار و روسري يا مقنعه بزرگ نماز بخواند درست است يا خير؟)

سؤال 2: (اگر خانمي در منزل با چادر كلفت و بلند ولي زير چادر بي آستين و بي جوراب باشد نمازش باطل است يا خير؟)

جواب 1:اشكال ندارد.

جواب 2: نماز باطل نيست. (144) حرام بودن موسيقي مطرب

سؤال: (در حال نگاه كردن به فيلمهاي تلويزيوني كه گاهي زنهاي بي حجاب نيز دارد وگوش دادن به صداي تاري كه نواخته مي شو

د چه صورت دارد؟)

جواب: نظر به فيلم اجنبيه كه صاحبش را نمي شناسد و ريبه و فساد در آن نيست اشكال ندارد و موسيقي مطرب حرام است و صداهاي مشكوك مانع ندارد. (145) درآمد حلال

سؤال: (زني هستم كه شغلم آرايشگر و مخصوص بانوان مسلمان و باحجاب در محيطي محفوظ مي باشد، خواهشمند است نظر مباركتان را در مورد درآمد حاصله اعلام فرماييد؟)

جواب: در فرض سؤال اشكال ندارد و درآمد حاصله حلال است. (146)

آزادي زن در پوشش با رعايت موازين

سؤال: (حضرت آيت الله به مدت طولاني از سياستهاي شاه انتقاد كرده اند، در چه حدودي سياستهاي خود ايشان نسبت به موارد زير، با سياستهاي شاه فرق خواهدكرد؟

الف) اجتماعي: آيا قو انين اسلامي به مورد اجرا گذارده مي شود؟ و چه فرقي در زندگي روزمره نسبت به قوانين حاضر پيش خواهد آمد؟ در تحت لواي حكومت اسلامي، آيا حضرت آيت الله مي توانند به طور دقيقتر اين مفهوم را شرح دهندكه آيا زنها قادر خواهند بود به طور آزادانه بين حجاب و لباس غربي حق انتخاب داشته باشند؟ آيا سينماها مي توانند به وجود خود ادامه دهند؟ اگر آري، چگونه فيلمها انتخاب خواهند شد؟ آيا مشروبات الكلي ممنوع خواهد شد؟ در آخر آيا ايران، يك عربستان سعودي يا ليبي ديگر خواهد شد؟... )

جواب: الف) اجراي حدود در اسلام، موكول به تحقق شرايط و مقدمات بسيار است و بايد جهات بسياري را از روي كمال عدالت و تو جه به اينكه اسلام در كليت خود اجرا گردد، در نظر گرفت. اگر اين امور در نظر گرفته شوند، ملاحظه خواهد شد كه مقررات اسلامي كمتر از

هر مقررات ديگري خشونت آميز است. زنان در انتخاب فعاليت و سرنوشت و همچنين پوشش خود با رعايت موازين آزادند. و تجربه كنوني فعاليتهاي ضد رژيم شاه نشان داده است كه زنان بيش از پيش آزادي خود را در پوششي كه اسلام مي گويد يافته اند. ما با سينماهايي كه برنامه هاي آنها فاسد كننده اخلاق جوانان و مخرب فرهنگ اسلامي باشد مخالفيم. اما با برنامه هايي كه تربيت كننده و به نفع رشد سالم اخلاقي و علمي جامعه باشد موافق هستيم. مشروبات الكلي و الكليسم و ساير مخدرات كه مضرّ به حال جامعه مي باشند، جلوگيري خواهد شد. حكومت جمهوري اسلامي مورد نظر ما، با هيچ يك از رژيمهاي مزبور (عربستان سعودي و ليبي) منطبق نخواهد بود. (147)

10/8/57

مخالفت اسلام با خلاف عفت

سؤال: (برخي از رسوم اسلامي مانند حجاب اجباري رها شده است. آيا در جمهوري اسلامي از نو اجباري خواهد شد؟)

جواب: حجاب به معناي متداول ميان ما، كه اسمش حجاب اسلامي است، با آزادي مخالفتي ندارد؛ اسلام با آنچه خلاف عفت است مخالفت دارد. و ما آنان را دعوت مي كنيم كه به حجاب اسلامي روآورند. و زنان شجاع ما ديگر از بلاهايي كه غرب به عنوان تمدن به سرشان آورده است به ستوه آمده اند و به اسلام پناهنده شده اند. (148)

7/11/57 آزادي در انتخاب پوشش حجاب

در اسلام زن بايد حجاب داشته باشد، ولي لازم نيست كه چادر باشد. بلكه زن مي تواند هر لباسي را كه حجابش را به وجود آورد اختيار كند. (149)

7/10/57

رعايت حجاب شرعي در وزارتخا نه ها

در وزارتخانه هاي اسلامي نبايد زنهاي لخت بيايند؛ زنها بروند اما با

حجاب باشند. مانعي ندارد بروند؛ اما كار بكنند، لكن با حجاب شرعي باشند، با حفظ جهات شرعي باشند. (150)

15/12/57

انتخاب حجاب از روي اختيار

سؤال: اين چادر، آيا صحيح است كه اين زنها خود را در زير چادر مخفي كنند؟ اين زنها در انقلاب شركت كردند. كشته دادند. زندان رفتند. مبارزه كردند، اين چادر هم يك رسم از قديم مانده اي است. حالا ديگر دنيا هم عوض شده. حالا اين صحيح است كه مثلاً اينها خودشان را مخفي كنند؟)

جواب: اولاً اينكه اين يك اختياري است براي آنها، خودشان اختيار كردند. شما چه حقي داريد كه اختيار را از دستشان بگيريد؟ ما اعلام مي كنيم به زنهاكه هر كس چادر مي خواهد يا هركس پوشش اسلامي، بيايد بيرون. از 35 ميليون جمعيت ما 33 ميليونش بيرون مي آيد. شما چه حقى داريد كه جلو اينها را بگيريد؟ اين چه ديكتاتورى است كه شما نسبت به زنها داريد؟ و ثانياً اينكه ما يك پوش خاصي را نمى گوييم. براي حدود زنهايي كه به سن و سال شما1 رسيده اند هيچ

--------------------------------

1. خانم اوريانا فالاچي، خبرنگار معروف ايتاليايى.

چيزي نيست. ما زنهاي جواني كه وقتي ايشان آرايش مي كنند و مي آيند، يك فوج را دنبال خودشان مي كشند، اينها را داريم جلوشان را مي گيريم. شما هم دلتان نسوزد. (151)

2/7/58

منع تعرض به زنان

امام خميني رهبر انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران در پاسخ استعلام در مورد تعرض عده اي از افراد ناآگاه و احياناً ضدانقلاب، به بانوان بي حجاب دستوري به اين شرح صادر فرمودند:)

ممكن است تعرض به زنها در خيابان وكوچه و بازار، از ناحيه منحرفين

و مخالفين انقلاب باشد. از اين جهت، كسي حق تعرض ندارد و اينگونه دخالتها براي مسلمانها حرام است، و بايد پليس و كميته ها از اينگو نه جريانسان جلوگيري كنند. (152)

13/4/59

ارزش انساني بانوان

آن ارزشي كه امروز در كشورهاي اسلامي و خصوصاًدر كشور ايران پيدا شده است، اين است كه در رژيم سابق شأن و مرتبت؛ عبارت از آرايش مهوِّع و لباسهاي كذا و منزلگاههاي كذا بود؛ و امروز ارزش، ارزش انسانى است، ارزش، اخلاقي است، ارزش انساني است به واسطه همين تحول در قشر بانوان، ديگر آنهايي كه با آرايشهاي فاسد و لباسهاي فاخر مي خواستند فخرفروشي كنند در بين جامعه ي نسوان ما محكوم اند و خجالت زده اند. آن روز، بانوان اسلامي ما خجلت مي كشيدند كه با لباس اسلامي و لباسي كه در آن مراعات شده باشد (ظاهر بشوند) طبقات ضعيف هم اگر اين كار را مي كردند، خجالت مي كشيدند در بين قشرهاي فاسد و مرفَّه بروند، امروز امر به عكس است؛ آن اشخاصي كه داراي آن طور كارهاي فاسد و آرايش فاسد و خودنماييهاي مُفْسِد بودند، آنها احساس شرم مي كنند در بين شما. (153)

25/12/59

حجاب جهت حفظ ا رزشها

البته بايد توجه داشته باشيد كه حجابي كه اسلام قرار داده است، براي حفظ آن ارزشهاي شماست. هرچه را كه خدا دستور فرموده است - چه براي زن و چه براي مرد- براي اين است كه، آن ارزشهاي واقعي كه اينها دارند و ممكن است به واسطه وسوسه هاي شيطاني يا دستهاي فاسد استعمار و عمال استعمار پايمال مي شدند اينها، اين ارزشها زنده بشود. (154)

22/12/63

سؤال: (... 1. پخش

برنامه هاي تلويزيوني كه در آنها برحسب موضوع زناني ايفاي نقش مي نمايند كه ضوابط كامل پوشش اسلامي در حد چهره و گردن و موي سر را رعايت ننموده اند.

2. پخش برنامه هاي ورزشي نظيركُشتي و فوتبال كه در آن قسمتي از بدن مردان ورزشكار پوشيده نيست.

3. نگاه كردن به بر نامه هاي فوق الذكر كه از تلويزيون پخش مي شود... .

محمدهاشمى 0001)

------------------------

1. رئيس وقت صدا و سيماى جمهورى اسلامى.

عدم اشكال شرعي

جواب: نظر نمودن به اين قبيل فيلمها و نمايشنامه ها هيچ يك اشكال شرعي ندارد و بسياري از آنها آموزنده است و پخش آنها نيز اشكالي ندارد. و همين طور فيلمهاي ورزشى و آهنگها اكثراً بي اشكال است. گاهي خلافْ به طور نادر ديده مي شود، كه بايد بيشتر مواظبت كرد. لكن دو نكته بايد مراعات شود: اول آنكه كساني كه گريم مي كنند بايد محرم باشند و اجنبي حرام است چنين كاري را انجام دهد. دوم آنكه بينندگان از روي شهوت نظر نكنند. (155)

30/9/66

تفسير آزادي، توسط مخالفان آزادي

احتمالاً قضيه مبارزه با حجاب زنان مسلمان در فضاي آموزشي، حركتي انحرافي براي كمرنگ كردن جلوه عظيم دفاع جهان اسلام از رسول اكرم- صلي الله عليه و آله و سلم- مي باشد. گر چه خود اين واقعه هم از دردهايي است كه ملتهاي اسلامي گرفتار آن شده اند كه چگونه در دنياي به اصطلاح آزاد، الزام زنان و دختران مسلمان به رفع حجاب عين دموكراسي است و فقط ما كه گفته ايم كسي كه به پيغمبر اسلام - صلي الله عليه و آله و سلم- توهين كند و اجماع فقهاي مسلمين

فتوا به اعدام آن مي دهند، خلاف آزادي است! راستي چرا دنيا در برابر كسي كه اجازه ندهد تا دختران مسلمان به دلخواه خود با پوشش اسلامي در دانشگاهها درس بخوانند يا تدريس كنند، سا كت نشسته است؟ جز اين است كه تفسير و تأويل آزادي و استفاده از آن در اختيار كساني است كه با اساس آزادي مقدس مخالفند؟ امروز خداوند ما را مسئول كرده است، نبايد غفلت نمود. امروز با جمود و سكون و سكوت بايد مبارزه كرد و شور و حال حركت انقلاب را پا برجا داشت. (156)

1/2/68

توصيه به حفظ و تداوم نهضت اسلامي

قطع يد خائنين

امروز از قبل از پيروزي و رسيدن به اوج نهضت، احتياج به ملت ايران، احتياج به وحدت كلمه، احتياج به بانوان معظم، احتياج به «چهارمردان»1بيشتر است. امروز است كه دستهاي جنايتكار و خيانتكار، آنهايي كه منافع خودشان را در خطر مي بينند، دستهاي آنها دركار است كه نگذارند اين نهضت شكوفايي پيداكند. امروز است كه بايد اين خيانتها را و اين دستهاي خائن را قطع كرد. امروز است كه آنهايي كه تفرقه افكني مي كنند و مي خواهند با بهانه ها بين صفوف مسلمين جدايي بيندازند، دست آنها را بايد قطع كرد. بانوان معظم ما بايد قطع كنند دست خائنين را؛ مردان نيرومند ما بايد قطع كنند دست خائنين را؛ روحانيين- در هر جا كه هستند- با هوشياري بايد دست اين خائنين را قطع كنند و حيله آنها را خنثي كنند. (157)

5/2/58

جلوگيري از هدر رفتن خون شهدا

بايد شما خانمها، شما برادران، شما خواهران، بيدار باشيد! بايد ملت ايران بيدار باشد! نگذاريد خون شهداي ما هدر برود. نگذاريد خون جوانان ما پايمال

شود، پايمال اغراض شخصيه؛ اغراض شخصيه را به دور بريزيد. دستهاي خيانتكار، گروههاي مختلف درست نكند. (158)

5/2/58

تكليف همه ما، چه شما بانوان محترم و چه ساير ملت- همه، بانوان و

---------------------------

1. يكي از محلات شهر قم كه مردم آن در مبارزه عليه رژيم شاه نقش چشمگير داشتند.

تكليف در راستاي حفظ اجتماعات

برادران و خواهران و همه- اين است كه در يك همچو مقطعي كه ما واقع شده ايم از تاريخ، كه ما سر دو راهي الآن واقع شده ايم، دو راهي، يكي پيروزي نهايي يكي خداي نخواسته شكست و برگشت به حالهاي اول، تكليف همه ملت اين است كه همان طوري كه اين نهضت را با وحدت كلمه و وحدت مقصد كه همه مقصدشان اسلام بود، همه با هم فرياد اسلام مي زدند، حالا هم همان را حفظ بكنند؛ اجتماعات خودشان را حفظ بكنند؛ مساجد را پر بكنند از جمعيتها. جاهايي كه اجتماعات عمومي مي شود و در جاي اجتماعات عمومي، اجتماع بكنند و مطالب را، آن مطالبي كه مقصدشان است و آن اينكه همه احكام اسلام در ايران جاري بشود، اينها را باز در نظر بگيرند. (159)

11/4/58

زنده نگهداشتن نهضت

همه اين خواهرهاي محترم، و شما برادرها و همه ايران، همه با هم الاَن بايد توجه به همين مسيري داشته باشيم كه نهضتمان در راه هست. اين نهضت را بايد همه زنده نگه داريد تا اين مسائل بگذرد. (160)

17/4/58

حفظ امانت

الآن اين امانتي كه در دست ما است، همه ما- چه نيروهاي انتظامي، و چه ملت، چه خانمها و چه برادران- همه موظفيم در حفظ اين امانتي كه از جانب خداست. اين امانت اسلام است؛ قرآن

است. (161)

11/6/58

آبا د كردن خرابه ها

همه بايد با هم دست به هم بدهيم. نه مرد تنها، خانمها هم همين طور. طبقه واحد نه، همه طبقات بايد دست به هم بدهند تا يك خرابه اي كه برايشان گذاشتند آباد كنند و زندگي شان را در آنجا اداره كنند. (162)

19/10/58

همه مسئولند

برادرهاي من! خواهر هاي من! توجه بكنيد كه مسئوليت داريم امروز، مسئوليت هاي بزرگ داريم ما. اگر اين نهضتي كه تا اينجا رسيده و اين انقلابي كه تا اينجا رسيده است و يك جمهوري اسلامي در مملكت ما تحقق پيداكرده است، اگر اين از دست ما برود همه ما مسئوليم. (163)

29/10/59

فصل سوم : نقش خانواده و زنان در تربيت انسانها

توجه جدّى اسلام به همه ابعاد زندگى خانوادگى

تنوع قوانين و مقررات شرع

احكام شرع حاوي قوانين و مقررات متنوعي است كه يك نظام كلي اجتماعي را مي سازد. در اين نظام حقوقي هرچه بشر نياز دارد فراهم آمده است؛ از طرز معاشرت با همسايه و اولاد و عشيره و قوم و خويش و همشهري و امور خصوصي و زندگي زناشويي گرفته تا مقررات مربوط به جنگ و صلح و مراوده با ساير ملل، از قوانين جزايي تا حقوق تجارت و صنعت و كشاورزي. براي قبل از انجام نكاح و انعقاد نطفه قانون دارد و دستور مي دهد كه نكاح چگونه صورت بگيرد، و خوراك انسان در آن هنگام يا موقع انعقاد نطفه چه باشد، در دوره شيرخوارگي چه وظايفي بر عهده پدر و مادر است، و بچه چگونه بايد تربيت شود، و سلوك مرد و زن با همديگر و با فرزندان چگونه باشد. براي همه اين مراحل دستور و قانون دارد تا انسان تربيت كند. (164) ***

تأثيرات مراعات آداب

و از

جمله اموري كه موجب اختلاف رغبت مي شود مراعات نمودن آداب نكاح و دستورات همبستر شدن و وقتهايي كه براي هم بستري است و نيز دستوراتي كه در دوران حمل و ايام شيرخوارگي و انتخاب همسر و انتخاب زني كه مي خواهد پستان در دهان طفل بگذارد؛ و ديگر دستورات كه همه اينها در مزاج جسم و روح طفل دخالت كامل دارد همان گونه كه محيط تربيت و شخص مربي و معلم و رفيق و معاشر و علومي كه به تحصيل آن مي پردازد؛ و ديگر چيزهاكه شماره كامل آن مشكل و هم موجب تطويل است تأثيرات عجيب و غريبي است كه پاره اي از آنها مشهود است.(165)

***

برنامه كامل شرع

اسلام از قبل از تولد انسان شالوده حيات فردي را ريخته است تا آن وقت كه در عائله زندگي مي كند، شالوده ي اجتماع عائله اي را ريخته است و تكليف معين فرموده است تا آن وقت كه در تعليم وارد مي شود، تا آن وقت كه در تعليم وارد مي شود، تا آن وقت كه روابطش با- ساير ممالك و ساير دوَل و ساير ملل هست. تمام اينها برنامه دارد، تمام اينها تكليف دارد در شرع مطهر. (166)

23/8/44

جامعيت احكام ا سلام

تربيتهاي اخلاقي مي كند اسلام. در مرتبه معاشرتش هم كه هست، با هركس معاشر باشد، حكم دارد اسلام. خودش- في نفسه- احكام دارد، خودش با عيالش احكام دارد، خودش با اولادش احكام دارد، خودش با همسايه اش احكام دارد، خودش با هم محله اش و جارش احكام دارد. با هم مملكتش احكام دارد، با همدينش احكام دارد، با مخالفينِ از دينش احكام دارد، تا بعد

از موت. از قبل از اينكه اصلاً تولدي در كار باشد و قبل از زِواجْ احكام دارد تا زواج، و تا حمل و تا تولد و تا تربيت در بچگي و تربيت بزرگتر و تا حد بلوغ و تا حد جواني و تا حد پيري و تا مردن و در قبر و مابَعْدَ القبر. (167)

6/7/56

جامعيت قوانين بشري در اسلام

روابط ديگري هست و احكام ديگري هست كه اين احكام (نيز) راجع به افراد است. و كيفيت، از اوّلي كه متولد نشده است يك فرد؛ يك احكامي براي توطئه تولد يك فرد صحيح، سالم، مهذب. و در حالي كه ازدواج حاصل مي شود بين شوهر و زن؛ و قبل از ازدواج - براي انتخاب همسر؛ و در زمان ازدواج و در زمان معاشرت زوجين با هم؛ در زمانِ حمل؛ در زمان شير دادن بچه؛ زماني كه بچه در دامن مادر بايد تربيت بشود؛ زماني كه بچه در پيش معلمهاي اول بايد تربيت بشوند- تمام اينها در اسلام حكم دارد و براي تربيت يك بشر قوانين دارد. (168)

18/8/57

جامعيت آداب ا سلامي

اسلام يك صورتش حكومت است؛ يك ورقش باب حكومت است و باب سياسات است، يك طرف ديگرش باب ساختن اين انسان است از حيث معنويات كه به خودش كار دارد: تو بايد در اعتقادات چه باشي، در اخلاق چه باشي، در آداب عملي چه باشي، بايد چه باشد. اينطور چيزها را اسلام كار دارد به همه. اينها را ساير دوَل و اجتماعات كارى به اينها ندارند. يعني هيچ دولتي نمي آيد به شما بگويد كه شما توي خانه تان وقتي كه هستيد فلان كار را نبايد

بكنيد. به آن كار ندارد. او باطن خانه اش هر كاري مي خواهد بكند. اما اسلام توي خانه تنهايي شما باشيد با شما كار دارد؛ يعني مي گويد بايد چه جور باشد. اخلاقات چه جور باشد؛ ادراكات عقليت چه جور باشد؛ اعمالت، خودت با بچه ات بايد چه جور آدابي داشته باشي؛ بچه با پدرش چه جور باشد؛ پدر با فرزندش چه باشد؛ بچه با مادرش چطور باشد؛ مادر با فرزندش چطور باشد؛ برادر با برادرش چطور باشد؛ همه ي اين عائله با هم چطور باشند؛ اين عائله با عائله ديگر چطور باشند- تمام اينها را آداب دارد اسلام برايش و نظر دارد به آنها. (169)

20/8/57

اسلام دين همه

اسلام هم يك ديني است مال همه. يعني آمده است كه همه بشر را به ا ين صورتي كه مي خو اهد درآورد، به يك صورت عادلانه درآورد. به صورتي كه يك بشر به بشر ديگر يك قطره- به قدر يك سر سوزن تعدي نكند؛ يك بشر با بچه خودش تعدي نكند، با زن خودش تعدي نكند، يك زن با شوهر خودش تعدي نكند، دو تا برادر با هم تعدي نكنند، اينها با رفقاي ديگرشان تعدي نكنند. مي خواهد يك انسان عادل به تمام معناكه انسان باشد، هم عقليتش عقليتِ انسان باشد، هم نفسيتش نفسيتِ انسان باشد، هم ظاهرش ظاهرِ انسان و مودَّب به اَداب انساني باشد، مي خواهد اين مطلب را اجرا بكند. (170)

20/8/57

رشد كمال انساني

ما يك همچو مكتبي مي خواهيم كه انسانها را از اول كه دارد بار مي آورد، رو به رشد كمال انساني دارد مي برد. شما ملاحظه كنيد در عالَم يك

همچو مكتبي پيدا مي كنيد كه براي درست كردن يك انسان از قبل از اينكه پدر و مادرش ازدواج بكنند فعاليت بكند، دستور بدهد؟ تمام مكاتبي كه در عالَم هست به اين آدمي كه حالا دارد راه مي رود توي (جامعه) و به رشد رسيده، با آنها كار دارد. اسلام قبل از اينكه ازدواج بشود بين دو نفر، به او مي گويد چه جور آدمي انتخاب كن؛ به او مي گويد چه جور شوهري انتخاب كن. چه جورش را آنجا مي گويد. چرا؟ براي اينكه اين شوهر و زن مبدأ يك فرد است يا فردها، اسلام مي خواهد اين فرد را كه به جامعه مي خواهد تحويل بدهد صالح تحويل بدهد. قبل از اينكه اينها ازدواج كنند زن چه جور بايد باشد، شوهر چه جور بايد باشد، اخلاقش چه باشد، اعمالش چه باشد، او اخلاقش چه باشد، اعمالش؛ در چه خانواده اي تر بيت شده باشد. بعد از اينكه ازدواج شد چه جور معامله كنند اين دو نفر با هم؛ بعد از آنكه براي حمل پيدا شدند چه آدابي هست؛ براي زمان حمل چه آدابي هست، براي زاييدن چه آدابي هست، براي بچه داري چه آدابي هست. همه اينها براي اين است كه اين موجودي كه مي خواهد از اين دو موجود حاصل بشود، اين يك موجود صالح در اين جمعيت پيدا بشود تا صلاحيت در همه عالَم پيدا بشود. اسلام اين كار است اسلامْ انسان مي خواهد درست كند و از قبل از اينكه ازدواج بشود شروع كرده است؛ از آنجا شروع كرده است، دستور داده است كه چه كن، چه كن، چه كن؛

تا آنجايي كه بچه به دنيا آمده؛ زمان شير خوردن بايد چه بكند، بعد در دامن پدر و مادر بايد با اين چه جور عمل بكنند، بعد در اين مكتبخانه هاي كوچك- در اين دبستانها- چه بايد بكنند بعد در دبيرستانها، و معلمها چه جور اشخاصي بايد باشند، مربي اطفال چه اشخاصي بايد باشند. بعدكه رسيد به آنجايي كه مستقل شد، خودش با خودش سر و كار دارد كه چه جور بايد باشي، چه اعمالي بايد بكني، چه اعمالي بايد نكني. اين براي اين است كه مي خواهد يك افرادي در يك جامعه اي پيدا بشوند همه صالح باشند، صحيح باشند. (171)

10/10/57

قوانين اسلام بر حسب ابعاد انسانيت

شما وقتي اسلام را ملاحظه مي كنيد، به حسب ابعاد انسانيت (مي بينيد) طرح دارد، قانون دارد. از قبل از اينكه انسان به اين دنيا بيايد، قبل از اينكه پدر و مادر انسان ازدواج كند، طرح دارد براي اينكه اين بذر را خوب تربيت كند. طرح دارد اسلام؛ زن را چه جور انتخاب كنيد، شوهر را چه جور انتخاب كنيد، در وقتي كه ازدواج مي كنيد چه وضع باشد، با چه آداب باشد، در وقت لقاح چه آداب باشد، در وقت حمل چه آداب باشد. مثل زارعي كه يك تخم زراعت را مي كارد و مواظبت مي كند كه زمين خوب باشد، آبِ سالم باشد، به موقع برسد، ساير تربيتها تربيتهاي نباتي باشدكه درست تربيت بشود، اسلام (هم) براي تربيت انسان از قبلِ ازدواج پدر و مادر شروع كرده است. زمين را يك زمين سالم مطهَّر مي خواهد باشد؛ زوج را يك زوج سالم صحيحِ انسانْ صفت انتخاب

بكند؛ بعد هم آداب ديگر تا وقتي كه متولد مي شود؛ و آداب رضاع و آداب حمل و رضاع و تربيت در دامن مادر و تربيت در پيش پدر و تربيتهاي بعدي كه دنبال اين مي آيد. هيچ يك از قوانين بشر تكفل اين امر را ندارد؛ اين امر مختص به قوانين انبياست.(172)

14/11/57

د ستورات مترقي ا سلام

شما بدانيد كه اسلام همه چيز دارد. يعني از قبل از اينكه ازدواج واقع بشود بين مرد و زن، تا آن وقتي كه توي قبر مي رود آثار دارد، احكام دارد، دستور دارد. همه ي دستورهاي مترقي. همه ي دستورهايي كه براي سعادت انسان، چه در اين دنيا چه در آن دنيا، مفيد است. (173)

29/11/57

اسلام از هيچ چيز غافل نيست

اسلام يك رژيم است، يك رژيم سياسي است. منتها ساير رژيمها از بسياري از امور غافل بودند، و اسلام از هيچ چيز غافل نيست. يعني اسلام انسان را تربيت مي كند به همه ابعادي كه انسان دارد؛ بُعد مادي دارد راجع به بُعد مادي تصرفاتي دارد، بُعد معنوي دارد راجع به معنويات صحبت دارد. بالاتر از آن دارد؛ بالاتر از اين صحبت دارد؛ يعني از آن وقتي كه ازدواج حاصل نشده بين پدر و مادر، اسلام براي ساختن انسان دستور دارد چه زني را انتخاب كند، چه مردي را آن زن انتخاب كند، وضع اخلاقي اش چه جور باشد، وضع ديانتش چه جور باشد. يك نفر زارع وقتي مي خواهد يك زراعتي بكند و يك تخمي را در يك زميني كشت بكند، اين زمين را بايد ملاحظه بكند، آن چيزهايي كه موجب تربيت اين است

بايد ملاحظه بكند، اين چيزهايي كه وقتي ظهور پيداكرد، بايد آنها را ملاحظه كندكه چه چيز مفيد با اين است، چه چيزهايي مخالف با اين است، از آن رد بكند؛ بايد همين طور مواظبت كند تا وقتي كه رشدكرد و به ثمر رسيد.

اسلام همين معامله را با افراد انسان كرده است. يعني معامله ي يك نفر زارع كه مي خواهد يك كِشتي بكند و مي خواهد از آن استفاده بكند. از قبل از اينكه كشت بشود دستور دارد پدر و مادر چه جور بايد باشند، يعني ازدواج چه جور بايد باشد. اين براي اين است كه ملاحظه ي عاقبت اين امر راكرده است كه اگر (يكي از) پدر و مادر مثلاً اخلاقش فاسد باشد، اعمالش اعمال غير انساني باشد، اين بچه هايي كه پيدا مي شود به واسطه وراثتي كه هست در كار اينها هم در او تأثير دارد؛ ولهذا مثل يك كشتكار بسيار دقيق، بسيار دلسوز، اسلام به نوع انسان مراعات كرده است. و از آن اول تا زماني ازدواج مي شود؛ ازدواج كه شد، چه تربيتي در ازدواج است. بعد در قضيه ي لقاح چه جور آداب؛ آداب بسيار در آنجا هست. بعد در زمان حمل آداب بسيار در آنجا هست. بعد در زمانِ- عرض مي كنم- رضاع آداب بسياري در آنجا هست. بعد در دامن مادر آدابي هست. بعد در ظل پدر آدابي هست. بعد در مدرسه آدابي هست. بعد در اجتماع آدابي هست. اين بچه را از آن وقتي كه باز به دنيا نيامده مراعات كرده تا برسد به مرتبه ي عالي. و براي همه اينها دستور دارد. و ساير رژيمهاي

عالَم، ساير دولتهايي كه در عالم هست، به اينها اصلش كاري ندارد. آنها فقط يك كاري دارند و آن اين است كه اين اجتماع مثلاً به نفع خودشان يك آرامشي پيداكند تا چپاول كنند مردم را يا آني هم كه بسيار خوب و عادل است كاري به اين مسائل ندارد؛ فقط راجع به اين (كار) دارد كه مسائل اجتماعي خودش را مثلاً يك قدري تصحيح بكند. اما بچه بايد چه جور باشد تا آخر، تربيت بايد چه جور باشد تا آخر، زمان حمل و زمان رضاع، اصلاً مطرح نيست در ساير رژيمها.

اسلام يك همچو چيزي است كه وقتي كه انسان بزرگ شد، معاشرت خودش با برادرش، معاشرت خودش با پدر و مادرش، معاشرت پدر و مادر با پسر، معاشرت اين دوتا با همسايه ها، معاشرت اينها با همشهريها، معاشرت اينها با همدينها، اينها با خارجيها، همه اينها در اسلام هست. و اسلام حكومتي است كه يك جنبه اش حكومت سياسى است، و يك جنبه اش حكومت معنوي. يعني دو

طرف دارد انسان، دو وضع دارد انسان، دو رو دارد انسان: يك روي مادي (كه) اسلام در اين روي مادي در همه جهاتش احكام دارد؛ يك روي معنوي، كه اصلاً مطرح نيست در رژيمها كه انسان را تربيتهاي معنوي و تهذيبي بكند تا برسد به مرتبه اي كه ديگر هيچ كس نمي داند الاّ الله. تا آنجا اسلام همين طور كشيده دست مردم را گرفته و برده است تا برساند به ملكوت اعلا. ساير رژيمها اينطور نيستند. (174)

30/11/57

توجه اديان به همه ي ابعاد بشر

اديان به همه ي ابعاد بشر كار دارند، انسان خودش از قبل

از اينكه بچه متولد بشود، ازدواج چه جور بايد باشد..؛ شرايط ازدواج چيست؟ چه زني را بايد انتخاب كرد؛ زن چه مردي را بايد انتخاب بكند. براي اينكه خوب، اين ازدواج كِشتي است براي پيدا شدن يك بشر. قبل از اينكه اصلا ازدواجي باشد، پيش بيني اينكه اين بچه وقتي كه به دنيا مي آيد به طوري باشدكه سلامت باشد و سلامت نفس داشته باشد؛ و لهذا توجه به اين نيز قبل از ازدواج شده است؛ شرايط ازدواج؛ با چه شرايطي؛ بعد در حال حمل. قبل از حمل، در حالي كه مي خواهد اين لقاح واقع بشود با چه شرايطي بايد باشد و چه احكامي بايد داشته باشد؛ وقتي كه بچه حمل است، مادر چه چيزهايي خوب است بخورد؛ از چه چيزهايي خوب است پرهيز كند؛ چه جور باشد زندگي او. در وقت حمل چه چيزها بايد باشد، بعد از اينكه به دنيا آمد بچه، آن كسي كه مي خواهد شير بدهد بچه را چه جور باشد، اگر بخواهند يك شيردهي و دايه اي براي او بگيرند چه جور شير بدهد به بچه؛ چه اوقاتي باشد؛ با چه شرايطي باشد. در دامن مادر، مادر چه جور با اين معاشرت داشته باشد. و بعد از اينكه از دامن مادر بيرون آمد، پدر

چه جور بايد باشد؛ عائله چه جور باشند براي تربيت اين بچه؛ معلم چه جور باشد. در جامعه كه مي آيد، در جامعه چه جور وضعي داشته باشد. تمام اينها براي اين است كه اين انسان كه در خارج مي خواهد تحقق پيداكند، يك انسان مهذب باشد. (175)

24/2/58

درست كردن همه ي ابعاد انسان

اسلام به همه چيز كار دارد. اسلام قبل از اينكه ازدواج بكني، نقشه آن بچه اي كه شما مي خواهيد بعد از ازدواج آن بچه را توليد كنيد، نقشه را قبل از ازدواج شما ريخته است؛ چه جور زني انتخاب كن، چه جور مردي انتخاب كن، مرد چه جور بايد باشد، زن چه جور بايد باشد. براي اين است كه اين انسان مثل يك نباتي مي ماند كه بايد رشد بكند؛ مثل يك نفر كشاورزكه وقتي تخمكاري مي كند بايد زمين را ببيند چه جور زميني است، كود را ببيند چه جور كودي است- عرض مي كنم- آب چه وقت لازم دارد كذا، انسان هم يك همچو موجودي است. از قبل از اينكه كشت بشود، زمينش را ملاحظه مي كندكه اين زمين چه جور زميني بايد باشد، آنكه مي خواهدكشت بكند چه جور باشد. بعد از اينكه ازدواج واقع شد، زمان تلقيح چه جور بايد باشد. همه ابعاد را مي خواهد، انسان مي خواهد درست كند. (176)

31/2/58 اسلام انسان ساز

قوانين اسلام آن قبل از اينكه شما ازدواج كنيد، براي ازدواجتان ترتيب درست كرده براي اينكه اين ازدواج طريق اين است كه آدم درست بشود با آن، از آنجا شروع كرده است. شما حالا مي خواهيد

ازدواج كنيد، هيچ قانوني در عالَم كار به اين ندارد كه شما مي خو اهيد ازدواج كنيد چه جوري بكنيد. شما ثبت كنيد، در اداره اي كه بايد آنها ازدواج را ثبت كنند (ثبت) بكنيد، باقي آن به خودتان مربوط است. اسلام از قبل از اينكه شما ازدواج كنيد، تصرف كرده، تو جه كرده، كه اين ازدواج مبدأ

يك بچه است. اين بچه بايد درست بار بيايد. نظير يك كشاورز بسيار عطوفت دار به اينكه كشاورزي اش خوب بشود، از اول زمين را يك زمين صالحي درست مي كند؛ آب را يك آب صالحي درست مي كند؛ كشت را و تخم را يك تخم صالحي درست مي كند.

اسلام انسان ساز است؛ مي خواهد انسان درست كند. از قبل از اينكه شما ازدواج كنيد. به زن گفته است چه مردي را انتخاب كن. به مرد گفته چه زني را انتخاب كن؛ چه ادبي داشته باشد، و همين طور حال ازدواج را؛ بعد از ازدواج را؛ حال عرض مي كنم كه چه را؛ بعد از آن را؛ حال حمل را؛ بعد از آن را؛ بچه داري را؛ عرض مي كنم، همه اينها. براي اينكه اسلام انسان مي خواهد درست كند. از آن اولي كه مي خواهد بناي يك اولادي بشود، اسلام در آن تصرف دارد. آني كه همه، همه قوانين دنيا از آن غفلت دارند، هيچ توجه به آن ندارند، اسلام به آن توجه دارد. اسلام مي خواهد كاري بكند كه شما در داخل صندوقخانه هم هيچ كاري نكنيد برخلاف قوانين عالَم، قوانين ديگر چه كار دارند به باطن، توي خانه ات هر كاري مي خواهي بكن. به من چرا، شما نيا بيرون و نظم را به هم بزن، هر كاري مي خواهي بكن. اسلام اين جور نيست. اسلام مي خواهد انسان درست كند. اين انسان را جوري مي كند كه توي صندوقخانه و پشت در هم، همان باشد كه توي خيابان است؛ نه اينكه توي صندوقخانه هر كاري مي خواهد بكند، توي خيابان نكند.

توي صندوقخانه هم اين آدم بايد همان آدمي

باشد كه توي خيابان است؛ توي مجامع است. اسلام انسان مي خواهد درست كند؛ انساني كه در همه حالاتْ انسان باشد. (177)

20/3/58

درست كردن انسان صحيح

هيچ مكتبي در عالم غير از مكتب انبياكاري به اين ندارند كه تو چه زنى انتخاب كن، وصلت كني، زن چه مردي را انتخاب كند. به آنها چه ربط دارد، كار به اين ندارند؛ هيچ ابداً در قوانينشان اين نيست كه چه زني انتخاب كن و چه مردي انتخاب كن. هيچ در قوانينشان نيست كه ايام حمل بچه، مادر چه كارهايي را بكند، ايامي كه بچه را شير مي خواهد بدهد چه كار بكند؟ ايامي كه بچه در دامن مادرش است، مادرش چه وظيفه اي دارد؛ آن وقتي كه تحت تربيت پدرش هست پدر چه. ابداً به اين كارها قوانين مادي و طبيعي و رژيمهاي غير انبيا، هيچ كاري به اينها ندارند. آنها فقط وقتي كه انسان، انساني شد كه آمد توي جامعه، جلوي مفسده هايي كه اينها مي خواهند، آن مفسده هايي كه مضر به نظم باشد والاّ مفاسدي كه عيش و نوش و عشرت باشد، هيچ كاري به آن ندارند، بلكه دامن هم به آن مى زنند. كاري به اينكه بخواهند يك انسان بسازند، آدم درست كنند، هيچ كاري به اين ندارند. در نظر آنها انسان با حيوان فرقش همين مقدار است كه در طبيعت اين بيشتر پيشرفت دارد. حيوان نمي تواند طياره درست كند، انسان مي تواند؛ حيوان طبيب نمي تواند بشود، انسان مي تواند؛ اما حدود، حدود طبيعت است. آنكه به همه چيز كار دارد، آنكه انسان

را از قبل از ازدواج، قبل از اينكه بخواهد ازدواج كند، دنبال اين است كه آن چيزي كه از اين ازدواج مي خواهد حاصل بشود بايد يك آدم صحيح باشد، انسان بايد باشد، قبل از اينكه شما ازدواج كنيد. دستور

دارد چه زني را انتخاب كن، چه مردي را انتخاب كن. چرا اينها دستور دارند؟ براي اينكه همان طوري كه يك زارع، يك دهقان وقتي كه مي خواهد يك مزرعه اي را بسازد، اول نظر مي كند كه زمين چه جور زميني است، يك زمين صالح انتخاب مي كند، آن تخمي را كه مي خواهد بكارد چه جور تخمي است، يك تخم گندم صالحي انتخاب مي كند؛ چي لازم دارد براي تربيت، تمام اينها را در نظر دارد تا اينكه اين مزرعه را آباد كند و يك منفعتي از آن ببرد. اسلام در انسان اين نظر را داشته است كه آن زوجي كه انتخاب مي شود چه جور باشد تا از اين زوج يك انسان صحيح پيدا بشود. آن زني كه انتخاب ميكني چه جور زني باشد تا از اين دو نفر زوجين يك انسان پيدا بشود؛ بعد هم به چه آدابي بايد باشد. روي چه ادبي اين ازدواج بايد باشد، بعد هم در چه حالي بايد تلقيح بشود و چه آدابي دارد، بعد هم در ايام حمل چه ادبهايي هست، بعد هم در ايام شير دادن چه ادبهايي هست؟ همه ي اينها براي اين است كه اين مكتبهاي توحيدي كه بالاترينش اسلام است، آمده اند براي اينكه انسان درست كنند. (178)

13/4/58

هدايت به راه راست

بيايند ببينندكه اسلام چه مي گو يد. و از اوَلي

كه بشر مي خو اهد ازدواج كند همراف! هست كه اين بچه اي كه مي خواهد از اين بشر توليد بشود، يك! بچه خوبي باشد، بعد هم در دامن مادرش اينطور، بعد هم در دبستانش اينطور، بالا و پايين تا اخر. اسلام مي خواهد شما را هدايت كند به يك راه راستي. (179)

12/4/59

اهميت نقش مادران در تربيت صحيح فر زندان

اعمال صالح

مواظب باشيد كه اعمالتان اعمال صالح باشد، قيامتان براي خدا باشد، اعمالتان براي خدا باشد. هر كدام بچه داريد تربيت كنيد، تربيت الهي بكنيد. (180)

19/11/57

زن انسان ساز است

مردان بر ملتها حق دارند و زنها حق بيشتر دارند. زنها مردان شجاع را در دامن خود بزرگ مي كنند. قرآن كريم انسان ساز است، و زنها نيز ا نسان ساز. (181)

13/12/57

تربيت انسان كامل

اسلام مي خواهد شما را يك انسان كامل تربيت كند كه در دامن شما انسانهاي كامل تربيت بشود. (182)

17/12/57

قدر دانستن بانوان

مردها در دامن شما بزرگ شدند؛ شما تربيت كننده مردها هستيد. قدر خودتان را بدانيد. اسلام قدر شما را مي داند. (183)

17/12/57 خدمت بانوان به اسلام

شماها به اسلام خدمت كرديد، و بعد از اين هم ان شاءالله خدمت مي كنيد. شماها مردان و زنانِ شير در ايران تربيت مي كنيد. دامن شما دامن عصمت و عفت و عظمت است. شماها موظف هستيدكه اولاد خودتان را خوب تربيت كنيد؟ اسلامي تربيت كنيد، انساني تربيت كنيد، مجاهد تربيت كنيد. ما با مجاهده شما و همه طبقات، اين نهضت را تا اينجا پيش برديم و «جمهوري اسلامي» را اعلام كرديم. (184)

17/1/58

با نوان، عزيز ملتند

از شماست كه مردان و زنان بز رگ تر بيت مي شو د. در دامن شما مردان

و بانوان بزرگ تربيت مي شود. شماها عز يز ملت هستيد؛ پشتوانه ملت هستيد. شماها در تحصيل كوشش كنيد كه براي فضايل اخلاقي، فضايل اعمالي مجهز شويد. شما براي آتيه مملكت ما جوانان نيرومند تربيت كنيد. دامان شما يك مدرسه اى است كه در آن بايد جوانان بزرگ تربيت بشود. شما فضايل تحصيل كنيد تا كودكان شما در دامن شما به تربيت برسند. (185)

21/1/58

مهذب كردن بچه ها

اسلام از شما اين معنا را مي خواهد كه بچه هاي خودتان را در دامنهاي خودتان مهذب كنيد؛ و دامن خودتان را منور كنيد به نور اين بچه هاي اسلامي كه اينها فرزندان اسلامند و بعد از اين، مقدرات اسلام و مملكت خودتان به دست آنهاست. (186)

20/2/58

مسئوليت افعال و اعمال بچه ها

شما از اول كه اين بچه ها در دامان شما بزرگ مي شوند، مسئول افعال و اعمال آنها هم شما هستيد. همان طوري كه اگر يك بچه خوب تربيت كنيد ممكن است كه سعادت يك ملت را همان يك بچه تأمين كند، اگر يك بچه بد هم- خداي نخواسته- در دامن شما بزرگ بشود، ممكن است كه يك فساد در جامعه پيدا بشود. گمان نكنيدكه يك بچه است؛ يك بچه گاهي وقتها در جامعه، وقتي كه وارد شد، در رأس جامعه واقع مي شود... اين ممكن است كه بعدها يك جامعه را به فساد بكشد. (187)

24/2/58

تأثير افعال مادران بر بچه ها

از دامن شما خانمها بايد شروع بشود. از دامن شما بايد اين مطلب شروع بشود كه بچه ها را تربيت كنيد، يك تربيت صحيح اسلامي. به اينكه خودتان(وقتي)بچه در دامنتان هست، همراهتان هست، همه ي چشم

و گوشش به فعل و قول شماست، از شما دروغ نشنود بعد دروغگو درآيد از كار. اگر اين ديد مادر دروغ مي گويد، بعد هم ديد پدر دروغ ميگويد، اين دروغگو مي شود. اگر ديد مادر آدم صحيحي است، پدر آدم صحيحي است، اين صحيح بار مي آيد. (188)

24/2/58

آشنا كردن بچه ها با معنويت

برنامه ي طويل المدت ملت ما، برنامه دراز مدت ملت ما اين است كه بچه هاي خودشان را، اينهايي كه در تحت تربيت آنهاست، معلمهاي ما، مادرهاي بچه هاي ما، پدرهاي بچه هاي ما، معلمهاي بچه هاي ما، استادهاي بچه هاي ما، نويسندگان براي بچه هاي ما، گويندگان براي بچه هاي ما، اينها معنويات را به اين ملت بفهمانند؛ آشنا كنند آنها را با معنويات. (189)

2/3/58

ارزش كمك بانوان

كمكهاي بانوان ارزشش چند برابر كمكهاي مردان است. خداوند شما را حفظ كند، و شما را براي تربيت انسانها، كه شغل انبيا است... حفظ كند. سلام بر همه شما ورحمت بر همه شما. (190)

5/3/58

دامن مادر، بهترين مكتب براي اولاد

بانوان محترم! مسئوليد همه؛ مسئوليم همه. شما مسئول تربيت اولاد هستيد؛ شما مسئوليدكه در دامنهاي خودتان اولاد متقي بار بياوريد، تربيت كنيد، به جامعه تحويل بدهيد. همه مسئول هستيم كه اولاد را تربيت كنيم؛ لكن در دامن شما بهتر تربيت مي شوند. دامن مادر بهترين مكتبي است از براي اولاد. (191)

5/3/58

شريف بودن شغل مادران

شما خانمها به طوري كه حالا خودتان مي گوييد معلم هستيد؛ دو شغل شريف داريد. شما خانمها دو تا شغل بسيار شريف داريد. يكي شغل تربيت فرزند، كه اين از همه شغلها بالاتر است. يك فرزند خوب شما اگر به جامعه تحويل بدهيد،

براي شما بهتر است از همه عالَم. اگر يك انسان شما تربيت كنيد، براي شما به قدري شرافت دارد كه من نمي توانم بيان كنم. پس شما يك شغلتان اين است كه بچه هاي خوب تربيت كنيد. دامن مادرها دامني است كه «انسان» از آن بايد درست بشود. يعني اول مرتبه تربيت، تربيت بچه است در دامن مادر؛ و براي اينكه علاقه بچه به مادر بيشتر از همه ي علايق هست و هيچ علاقه اي بالاتر از علاقه مادري و فرزندي نيست. بچه ها از مادر بهتر مسائل را اخذ مي كنند. آنقدري كه تحت تأثير مادر هستند، تحت تأثير پدر نيستند، تحت تأثير معلم نيستند، تحت تأثير استاد نيستند. (192)

21/3/58 تحول تربيت طاغوتي به تربيت انساني

بايد اين تربيتهاي طاغوتي متحول بشود به تربيتهاي انساني- اسلامي. و اميد است كه از دامن مادرها شروع بشود، و به دانشگاه و بالاتر ختم بشود و مدارس ما هم همين طور. سعادت يك ملت به اين است كه سران آن ملت، كساني كه مقدرات آن ملت به دستشان است، مزكّي باشند، تزكيه شده باشند. (193)

27/4/58

دامن مادر، بزرگترين مد رسه

دامن مادر بزرگترين مدرسه اي است كه بچه در آنجا تربيت مي شود. آنچه كه بچه از مادر مي شنود غير از آن چيزي است كه از معلم مي شنود. بچه از مادر بهتر مي شنود تا از معلم. در دامن مادر بهتر تربيت مي شود تا در جوار پدر؛ تا در جوار معلم. (اين) يك وظيفه انساني است، يك وظيفه الهي است، يك امر شريف است؛ انسان درست كردن است. (194)

27/5/58 توجه به تربيت انساني

شما خواهران، آني

كه مُتكفِّل بچه هاست، توجه كنند كه بچه ها را تربيت انساني بكنند. و آنكه متكفل يك جمعيتي است، آن جمعيت را دعوت به راه خدا و صراط مستقيم بكند. اين راه مستقيم الهي است كه مي تواند انسان را از نقص رو به كمال ببرد و از ظلمات به نور بر ساند. (195)

20/7/58 تربيت مجاهدان

رحمت واسعه خداوند بر آن مادران و پدراني كه شما شجاعان نبرد در ميدان كارزار و مجاهدان با نفس در شبهاي نوراني را در دامن پا كشان تربيت نمودند. (196)

2/1/61

تربيت جوانان شيردل

رحمت خداوند بر اين دامنهاي پا كي كه پروراننده اين جوانان شير دل مي باشند. (197)

19/11/62

اهميت و شرافت مادرى

بهشت زير قدمهاي مادران

حقوق بسيار مادرها را نمي توان شمرد و نمي توان به حق ادا كرد. يك شبِ مادر به فرزندش از سال ها عمر پدر متعهد ارزنده تر است. تجسّم عطوفت و رحمت در ديدگان نوراني مادر، بارقه رحمت و عطوفت ربّ العالمين است. خداوند تبارك و تعالي قلب و جان مادران را با نور رحمت ربوبيّت خود آميخته آن گونه كه وصف آن را كس نتوان كرد و به شناخت كسي جز مادران درنيايد و اين رحمت لايزال است كه مادران را تحملي چون عرش در مقابل رنجها و زحمتها از حال استقرار نطفه در رحم و طول حمل و وقت زاييدن و از نوزادي تا به آخر، مرحمت فرموده؛ رنجهايي كه پدران يك شب آن را تحمل نكنند و از آن عاجز هستند. اينكه در حديث آمده است كه «بهشت زير قدمهاي مادران است»1 يك حقيقت است و اينكه با اين تعبير لطيف آمده است براي بزرگي عظمت

آن است و هوشيارى به فرزندان است كه سعادت و جنّت را در زير قدم آنان و خاك پاي مبارك آنان جستجو كنيد و حرمت آنان را نزديك حرمت حق تعالي نگهداريد و رضا و خشنودي پروردگار سبحان را در رضا و خشنودي مادران جستجوكنيد. (198)

8/2/61 تربيت اطفال براي اسلام

اسلام براي ساختن انسان آمده است. كتاب آسماني اسلام كه آن قرآن مجيد است، كتاب تربيت انسان است؛ انسان را به همه ابعادي كه دارد، به بُعد روحاني و به بُعد جسمانى، بُعدهاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي- همه بعدها- بعد نظامي؟ اين اسلام آمده است كه به ما راه تربيت را نشان بدهد. ما هم بايد به تبع اسلام تربيت كنيم جوانان خودمان را، تربيت كنيم بانوان خودمان را. بانوان ما تربيت كنند اطفال خودشان را در دامن خودشان؛ وقتي كه بزرگ شدند، تربيت كنند آنها را تا برسند به آن وقتي كه برومند شوند و براي اسلام و براي انسانيت

خدمتگزار باشند. (199)

22/1/58

--------------------------------

1. قال رسول الله (ص):«الجنّة تحت اقدام الامّهات»؛ كنزالعمّال؛ ح 45439

نقش حساس زن در بناي جامعه اسلامي

زنان از نظر اسلام نفش حساسي در بناي جامعه اسلامي دارند و اسلام زن را تا حدي ارتقا مي دهد كه او بتواند مقام انساني خود را در جامعه باز يابد و از حد شيء بودن بيرون بيايد و متناسب با چنين رشدي، مي تواند در ساختمان حكومت اسلامي مسئوليتهايي را به عهده بگيرد. (200)

19/8/57

ارزش خانمها در پيشگاه خدا

شما خانمها ارزش داريد در پيشگاه خدا ان شاءالله. تهذيب كنيد بچه هاي خودتان را؛ تربيت كنيد، تربيتهاي اسلامي. (201)

20/2/58

مادران مبدأ كار خوب

در مادري تان بايد بچه

ها را تهذيب كنيد؛ در معلمي تان هم بايد تهذيب كنيد؛ يك افراد صحيح تحويل جامعه بدهيد، يك جامعه را صحيح كنيد. و اگر خداي نخواسته عكس اين معنا باشد، وِزر آنها هم به عهده شما مي آيد. همان طوري كه هر كار خوبي كه اينها بكنند- چون شما مبدأ اين كار خوب بوديد- براي شما هم خوبي دارد، اجر و ثواب دارد، اگر خداي نخواسته يك قشر فاسدي شما تحويل جامعه بدهيد، آنها بروند فسادكاري بكنند، اين دودش به چشم شما هم مي رود. (202)

24/2/58 شرف مادري

شما خانمها شرف مادري داريد، كه در اين شرف از مردها جلو هستيد؛ و مسئوليت تربيت بچه در دامن خودتان داريد. اول مدرسه اي كه بچه دارد، دامن مادر است. مادرِ خوب، بچه خوب تربيت مي كند؛ و خداي نخواسته، اگر مادر منحرف باشد، بچه از همان توي دامن مادر، منحرف بيرون مي آيد. و چون بچه ها آن علاقه اي كه به مادر دارند به هيچ كس ندارند، و در دامن مادر كه هستند تمام... آرزوهايي كه دارند خلاصه مي شود در مادر و همه چيز را در مادر مي بينند، حرف مادر، خُلق مادر، عمل مادر، در بچه ها اثر دارد. لامحاله يك بچه در دامن مادر- كه اول كلاس است- اين دامن اگر يك دامن ظاهر پاكيزه مهذب باشد، بچه از همين اول كه دارد رشد مي كند، با آن اخلاق صحيح و با آن تهذيب نفس و با آن عمل خوب رشد مي كند. بچه وقتي در دامن مادرش هست، مي بيند مادر اخلاق خوش دارد، اعمال صحيح دارد، گفتار خوش دارد، اين بچه

از همان جا اعمالش وگفتارش به تقليد از مادر- كه از همه تقليدها بالاتر است- و به تزريق مادر- كه از همه تزريقها مؤثرتر است- تربيت مي شود. (203)

24/2/58

به بارآوردن بچه هاي مهذب

برنامه طويل المدت براي شما جوانها، براي شما خانمها، براي همه، اين است كه اگر شماها يك انسان مذهبي باشيد مقاصد اسلامي را پيش مي بريد. اگر اين خانمها بچه هاي مهذب بار بياورند، بچه هاي اسلامي بار بياورند، شما هم دينتان و هم دنياتان محفوظ است. اگر خداي نخواسته در دامن اينها بچه غير مهذب، بچه غير اسلامي پيدا بشود، و در كفالت شما جوانها بچه هاي غير اسلامي، بچه هاي غير

مهذب پيدا بشوند، و در دبستانهاي ما كه بچه هامان مي روند مهذب و مؤدب به آداب اسلامي نباشند، در دبيرستانهاي ما كه جوانهاي ما مي روند تهذيب در كار نباشد، ادب اسلامي در كار نباشد و در دانشگاه، اسلامي نباشد و از علوم اسلام و از احكام اسلام خبري نباشد، رو به زواليم. يعنى هم اسلام به باد مي رود و هم كشور. (204)

2/3/58

بزرگ كردن بچه، شريف ترين شغل

اين مادر كه بچه در دامن او بزرگ مي شود بزرگترين مسئوليت را دارد؛ و شريفترين شغل را دارد؛ شغل بچه داري. شريفترين شغل در عالم بزرگ كردن يك بچه است، و تحويل دادن يك انسان است به جامعه. اين همان بود كه خداي تبارك و تعالي در طول تاريخ برايش انبيا فرستاد، در طول تاريخ از آدم تا خاتم. انبيا آمدند انسان درست كنند. (205)

2/3/58

مادر، روح آرامش

مادري كه بچه اش گرفتاري دارد و مي خواهد نجاتش بدهد، آنقدري

كه الطاف اين مادر او را آرام مي كند، مداوا آنقدر در او تأثير ندارد، اين الان احتياج به اين دارد كه روحش آرام بشود. مادر روح اين را آرامش مي دهد. (206)

5/3/85

تربيت علمي و ديني مادران

شما مي توانيد بچه هايي را تربيت كنيدكه حفاظت از انبيا بكنند؛ حفاظت از آمال انبيا بكنند. شما هم خود حافظ بايد باشيد و هم نگهبان درست كنيد. نگهبان، اولاد شما هستند؛ آنها را تربيت كنيد. خانه هاي شما بايد خانه تربيت اولاد باشد. منزل علماست منزل شما؛ و منزل تربيت علمي، تربيت ديني، تهذيب اخلاق. توجه به سرنوشت اينها بر عهده پدران است و بر عهده مادرها. (207)

5/3/58

متخلق شدن به اخلاق اسلامي

خانمهاي محترم! خودتان را تهذيب كنيد؛ و كودكان خودتان را تهذ يب كنيد. كو دكان خودتان را اسلامي بار بياوريد، كه در اسلام همه چيز است. خودتان در پناه اسلام و به اخلاق اسلامي متخلق بشويد، كه همه چيز در اسلام است. آقايان محترم! خانمهاي محترمات! نداي اسلام را لبيك بگوييد. اسلام براي تأمين علف نيامده است! اسلام براي تأمين معنويات آمده است. همه اش فرياد از ماديات نباشد؛ برخلاف مسلك اسلام است. معنويات اگر تحقق پيدا كرد، ماديات معنوي مي شود و به دنبالش هست. اسلام ماديات را به تبع معنويات قبول دارد؛ ماديات را مستقلاً قبول ندارد. اساس معنويات است. يك كشور با معنوياتش كشور است. (208)

8/3/58

تربيت اسلامي- انساني

بچه هايتان (را) در دامنتان تربيت اسلامي، تربيت انساني بكنيد تا وقتي تحويل مي دهيد شما اين بچه را به دبستان، يك بچه صحيح، اخلاق خوب، آداب خوب؛ آنطور تحويل بدهيد.(209)

21/3/58

تربيت ديني

بايد توجه داشته باشيد

كه اين بچه هايي كه پيش شما تربيت مي شوند تربيت ديني بشوند، تربيت اخلاقي بشوند. اگر يك بچه متدين را شما تحويل جامعه بدهيد، يكوقت مي بينيد همين يك بچه متدين متعهد يك جامعه را اصلاح مي كند. يك فرد ممكن است يك جامعه را اصلاح بكند؛ بنابراين، اگر خداي نخواسته اين بچه از دامن شما درست ازكار در نيايد، از تحت تربيت شماكه معلم هستيد درست از كار در نيايد، ممكن است يك بچه يك جامعه را فاسد بكند، و شما مسئول باشيد.

شما از آن طرف (اگر) يك فرد را تربيت صحيح بكنيد، آنقدر شرافت داريد كه همان شرافت انبيا است. از اين طرف، اگر خداي نخواسته تربيتتان نسبت به بچه هايي كه توي دامنتان هست، يا بعداً كه بچه هايي كه تحت تربيت شما هستند، اگر خداي نخواسته فاسد تربيت بشوند، ممكن است كه يك جامعه را فاسد كنند. (210)

21/3/58

تربيت كردن اولاد

خوب شما بانوان كه در اين نهضت شركت داشتيد، و خداوند شما را حفظ كند، از اين به بعد هم در اين نهضت شركت كنيد و اين نهضت را به پيش ببريد. و مهمِ شما اين است كه اولادها را خوب تربيت كنيد. بانوان را آنطور اينها مي خواستند باشند كه بچه هايشان از آنها جدا باشد، بانوان را بكِشند به ادارات؛ نه براي اينكه اداره درست بشود؛ يكي اينكه ادارات را فاسد بكنند، يكي اينكه بچه ها را از دامن مادر جدا بكنند؛ و بچه ها از اول كه در دامن مادر نباشند عقده پيدا مي كنند و اكثر مفاسد از اين عقده هايي است كه بچه ها پيدا مي

كنند. شما بچه هاي خودتان را خوب حفظ كنيد، بچه هاي خودتان را خوب تربيت كنيد. اين بچه ها هستندكه كشوري را نجات مي دهند. در دامن شما اينها اسلامي بار بيايند، در دامن شما اينها با فضيلت بار بيايند، با ايمان بار بيايند، تا در اين مملكت بتوانند خدمت بكنند. خداوند همه شما را ان شاءالله سعادتمند كند؛ و همه شما را براي مملكت خودتان مفيد قرار بدهد. (211)

10/4/58

تربيت ديني-اخلاقي بچه ها

در مادري تان بايد بچه ها را تهذيب كنيد؛ در معلمي تان هم بايد تهذيب كنيد؛ يك افراد صحيح تحويل جامعه بدهيد، يك جامعه را صحيح كنيد. (212)

24/2/58

دامن مادر، مدرسه علمي- ايماني

انبيا آمده اند كه انسان درست كنند، انبيا مأمورند كه افراد را- افرادي كه بشر هستند و از همين با حيوانتان فرق ندارند- آمده اند كه اينها را انسان كنند؛ تزكيه كنند، مزكّي كنند؛ پاكيزه كنند. شغل انبيا همين است و بايد شغل مادرها همين باشد نسبت به بچه هايي كه در دامنشان هست. بچه ها را از آن اول كه در دامنشان هست تزكيه كنند. آنها با اخلاق خوب، با اعمال خوب در آنجا بچه ها بهتر تربيت مي شوند. در دامن مادر، بچه ها بهتر تربيت مي شوند تا در پيش استاد. آن علاقه اي كه بچه به مادر دارد به هيچ كس ندارد. و آن چيزي كه در بچگي از مادر مى شنود يا مي بيند، آن نقش مي بندد در قلبش؛ و تا آخر همراه هست. مادرها بايد توجه به اين معنا بكنند كه اين بچه ها را خوب تربيت كنند، مزكّي تربيت كنند؛ يك مدرسه ي علمي-

ايماني باشد دامنهايشان، و اين يك مطلب بسيار بزرگي است كه از مادرها مي آيد. و ازكس ديگر نمي آيد. آنقدري كه بچه از مادر چيز مي شنود از پدر نمي شنود. آنقدري كه اخلاق مادر تأثير دارد در بچه كوچولوي نورس و به او منتقل مي شود از ديگران نمي شود. (213)

26/4/58

نجات يك امت، در گرو تربيت خوب

يك مادر ممكن است كه بچه را تربيت كند و خوب تربيت كند، و آن يك بچه يك امت را نجات بدهد و ممكن است كه بد تربيت كند و موجب هلاكت يك امت بشود. (214)

26/4/58

دامن مادر، شروعي خوب براي تربيت

چنانچه از دامن مادركه شروع شد خوب شروع شد، بچه را خوب تربيت كردند، آنكه تحويل داد به دبستان دبستان خوب تربيت كرد. آنكه تحويل داد به دبيرستان آنجا هم همين طور، آنكه به دانشگاه يا به مدارس علمي ديگر آنها هم خوب، يكوقت در يك برهه از زمان مي بينيد كه جوانها همه خوب ازكار در مي آيند؛ يك مملكت را به خوبي ميكشند. (215)

26/4/58

تربيت انسان درست

يك انسانِ درست، ممكن است يك عالَم را تربيت بكند. يك انسان غير سالم و يك انسان فاسد، عالَم را به فساد ميكشد. فساد و صلاح از دامنهاي شما و از تربيتهاي شما و از مدارسي كه شما در آنجا اشتغال داريد، از آنجا شروع مي شو د. (216)

27/5/58

تربيت صحيح

اين بچه كوچولو هم از حالا تربيت مي شود، يك تربيت صحيح، و اگر چنانچه خداي نخواسته يك خلافي در او باشد، آن بچه هاكه كوچكند از اولِ تربيت، تربيت فاسد مي شوند. و اين هم به عهده شماست.

(217)

12/7/58

خدمت مادر بالاترين خدمتها

نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است؛ براي اينكه بانوان علاوه بر اينكه خودشان يك قشر فعال در همه ابعاد هستند، قشرهاي فعال را در دامن خودشان تربيت مي كنند. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلّم بالاتر است، و از خدمت همه كسى بالاتر است. و اين امري است كه انبيا مي خواستند. مي خواستند كه بانوان قشري باشند كه آنها تربيت كنند جامعه را، و شير زنان و شير مرداني به جامعه تقديم كنند. (218)

25/12/59

مادران نا صحان خوب جامعه

شما مادران خوبي براي اطفال باشيد؛ و ناصحان خوبي براى جامعه؛ و زحمتكشان خوبي براي مستمندان، و هستيد بحمدالله. (219)

25/12/59

سهم بيشتر بانوان در نهضت انقلاب

بانوان ايران در اين نهضت و انقلاب سهم بيشتري از مردان دارند و امروز هم كه در پشت جبهه ها مشغول فعاليت هستند، سهم آنها بيشتر از ديگران است و در تربيتي كه اشتغال دارند، چه تربيت كودكانشان و چه تربيت خردسالانشان و چه تربيتهايي كه در كلاسها و جاهاي ديگر مجالس دارند، باز سهم بزرگي در اين انقلاب دارند. (220)

2/3/60

قرارگرفتن در دژ محكم عفت و عصمت

بانوان محترم ايران ثابت كردند كه دستخوش اينطور توطئه ها نشده اند و نمي شوند و ثابت كردند كه در دژ محكم عفت و عصمت هستند و جوانان صحيح و نيرومند و دختران عفيف و متعهد به اين كشور تسليم خواهند كرد و هيچ گاه در آن راههايي كه قدرتهاي بزرگ براي تباه كردن اين كشور پيش پاي آنها گذاشته بود، نخواهند رفت. (221)

2/3/60

تربيت در دامنهاي مطهر

چگونه سخن توان گفت؟ در اَقدام شريف

مادران بزرگواري كه در دامنهاي مطهر خود چنين فرزنداني را براي اسلام تربيت كرده اند، چه مي توان نثار كرد؟ (222)

5/6/63

وقف اسلام كردنِ جان و جوانانشان

بانوان ايران جانشان را، جوانانشان را، وقتشان را وقف اسلام كردند و اسلام را به اينجا رساندند. و اميدواريم كه از اين به بعد هم از اين بالاتر بشود، و مطمئن باشيدكه تا شماها در صحنه هستيد و شماها متعهد به اسلام هستيد و جوان مي دهيد و جوان تربيت مي كنيد، اين اسلام به پيش برود. (223)

22/12/63

اثرات منفى جداكردن فرزندان از دامن مادر

توطئه در جهت مخدوش كردن خدمات ارزنده مادران

اينها مي خواستند كه اين طبقه (را) هم با زور و با فشار نابود كنند. آن مآثري كه اينها دارند، آن خدمتهايي كه اين قشر مي توانند به ملت بكنند، آن خدمتهاي ارزنده اي كه بانوان ما عهده دار آن هستند، از دستشان گرفته بشود؛ و نگذارند اينها آن خدمت اصيلي كه بايد بكنند و آن تربيت بچه ها، كه بعدها مقدرات مملكت به دست آنهاست، اينها نگذارند كه اين خدمت انجام بگيرد؛ مبادا بچه ها در دامن اينها تقوا پيدا بكنند؛ در دامن اينها تربيت اسلامي بشوند؛ تربيت ملي بشوند؛ و بعد در دبستانهاكه آمدند و بعد در دبيرستانهاكه رفتند، نتوانند آنها با تبليغاتي كه آنجا مي كنند و استادهايي كه از خودشان آنجا مي گذارند و مبلغيني كه در آنجا دارند نتوانند اينها را برگردانند.

از اين جهت، نقشه اين بود كه اين بانوان را از آن مقام اصيل بزرگي كه دارندكنار بزنند، و به خيال خودشان نيمى از اين جمعيت ايران را آزاد كنند! (224)

26/2/58

انحطاط مقام زن

البته شغل براي زن، شغل

صحيح براي زن، هيچ مانعي ندارد؛ لكن نه آنطوري كه آنها مي خواستند. آنها نظرشان به اين نبود كه زن يك اشتغالي پيدا بكند. نظرشان به اين بود كه زن را مثل مردها هم، زنها را و مردها را، از آن مقامي كه دارند منحط كنند، نگذارند يك رشد طبيعي از براي قشر زن پيدا بشود؛ يا يك رشد طبيعي از براي قشر مرد. نگذارند بچه هاي ما تربيت صحيح بشوند. و لهذا از آن اول جلويش را گرفتند. دامن بانوان كه مركز تربيت اطفال است بسياري اش از اين (موهبت) محروم شد. بعد در دبستانها بچه ها رفتند، آنجا هم با تبليغات سوئي، با كتابهاي منحرفي، آنها را منحرف كردند. بعد در دانشگاه كه رفتند، عمال خود آنها نگذاشتند رشد صحيح بكنند. نگذاشتند دانشمندان صحيح تربيت بشود. اشخاص ملي صحيح، اشخاص اسلامي صحيح، تربيت بشود. (225)

26/2/58

مبتذل كردن شغل بزرگ مادري

شغل مادري؛ كه مع الأسف اجانب اين شغل را پيش ما مبتذل كردند؛ و مادرهاي بچه هاي ما را از بچه ها جدا كردند، نه همه، مقداري را؛ اين شغل بزرگ را مبتذل كردند كه از دامن اين مادر، بچه- بچه ي صحيح بيرون نيايد. و بعد كه به دبستان مي رود و بعد كه تحت حمايت پدر مي آيد، پدر را هم يك كاري بكنند كه توجهش به بچه نباشد؟ تربيت نكند. بعد هم در دبستان؛ بعد هم در دبيرستان؛ بعد هم در همه جاي ديگر؛ در بالاتر از اين. اينها مي خواهند كه انسان در اين كشورها نباشد. اگر انسان در اين كشورها باشد، دست آنها كوتاه خواهد شد. مي خواهند مسلمانِ صحيح

مؤمن، مؤمن بالله، آنكه شهادت را فوز مي داند، در اين مملكت نباشد. (226)

2/3/58

منحط كردن شغل شريف مادري

مع الأسف در آن حكومت طاغوتي اين شغل را مي خواستند از اين مادرها بگيرند. تبليغ كردند به اينكه زن چرا بچه داري بكند... اين شغل شريف را منحطش كردند در نظر مادرها؛ براي اينكه مي خواستند كه مادرها از بچه ها جدا بشوند، بچه ها را ببرند در پرورشگاهها بزرگ كنند؛ مادرها هم علي حده بروند يك كارهايي كه آنها دلشان مي خواهد بكنند و بچه در پرورشگاه وقتي كه بزرگ بشود، يك بچه اي كه در دامن مادر بزرگ بشود نيست؛ عقده پيدا مي كند. وقتي بچه در پرورشگاه و بدون مادر با اجنبي بخواهد سر و كار داشته باشد و محبت مادر از سر اوكم بشود، اين بچه عقده پيدا مي كند. بسياري از اين مفسده هايي كه در جامعه واقع مي شود، از اين بچه هايي هستند كه عقده دارند؛ از اين انسانهايي هستند كه عقده دارند. مبدأ يك عقده بزرگ، اين جدا كردن بچه از مادر است. محبت مادري لازم دارد بچه. بنابراين، اين شغل كه شغل انبيا است و انبيا هم آمدند براي اينكه انسان درست كنند، اين شغل اول شما هست؛ در اول تربيت بچه. (227)

21/3/58 جداكردن بچه ها از مادرها

در اين طول سلطنت، اينها كوشش كردند كه مادرها را از بچه ها جدا كنند. به مادرها تزريق كردند كه بچه داري چيزي نيست، شما توي ادارات برويد. جدا كردند اين بچه هاي معصوم را كه بايد تربيت بشوند از دامنهاي مادر و بردند در پرورشگاهها و جاهاي ديگر

و اشخاص اجنبي، اشخاص غير رحيم، آنها را تربيت مي كردند، تربيت فاسد. بچه ايي كه از مادرش جدا شد پيش هر كه باشد عقده پيدا مي كند، عقده كه پيدا كرد، مبدأ بسياري از مفاسد مي شود. بسياري از اين قتلهايي كه واقع مي شود روي عقده هايي است كه پيدا مي شود، و عقده ها بسياري اش از اين پيدا مي شود كه مادر از اولاد جدا مي شود. (228)

26/4/58 عقده ها منشأ مفاسد

بچه هايي كه از دامن مادر جدا شده اند و در پرورشگاهها رفتند اينها چون پيش اجنبي هستند و محبت مادر نديده اند، عقده پيدا مي كنند. اين عقده ها منشأ همه مفاسدي است، يا اكثر مفاسدي است، كه در بشر حاصل مي شود. اين جنگهايي كه پيدا مي شود از عقده هايي است كه در قلوب اين خونخوارها هست. اين دزديها، اين خيانتها، اينها اكثراً از عقده هايي است كه در انسان هست. بچه هاي شما را اگر از شما جدا كردند، به واسطه نداشتن محبت مادر، عقده پيدا مي كنند؛ به فساد كشيده مي شوند. مأمورند اينها، مأمور بودند اين دستگاه به اينكه بچه هاي ما را به فساد بكشند؛ از آن اول نگذارند در يك دامن محبت بزرگ بشود، تربيت بشود تا عقده پيدا بشود. بعد هم زيردست معلمهايي كه خودشان تعيين كردند، و بعد هم در دانشگاهي كه خودشان تأسيس كردند، از اين پايين تا آن بالا فساد؛ «اخراج من النور الي الظلمات»،1 نگذاشتنِ اينكه يك تربيت انساني پيدا بشود. (229)

27/5/58

اينها نمي خواهند انسان پيدا بشود، از اين جهت، اينقدر تربيت اولاد را پيش مادر

مبتذل كردند؟ و اينقدر تبليغات كردند كه حتي خود

------------------------

1. اشاره به قسمتى ازآيه 257 سوره ي بقره.

تلاش در جهت تربيت شيطاني

مادرها هم شايد باور كردند. مادرها، اين بچه هاي عزيز را، آنهايي كه تحت تأثير اينها واقع شدند، اين بچه هاي عزيز را به پرورشگاهها فرستادند و از دامنهاي خودشان جدا كردند، و در آنجا تربيتهاي شيطاني شدند. (230)

27/5/58

مسئوليت بزرگ تربيت

شما مسئول هستيد. مسئوليت بزرگ است. يك انسانِ درست، ممكن است يك عالَم را تربيت بكند. يك انسان غير سالم و يك انسان فاسد، عالَم را به فساد مي كشد. فساد و صلاح از دامنهاي شما و از تربيتهاي شما و از مدارسي كه شما در آنجا اشتغال داريد، از آنجا شروع مي شود. (231)

27/5/58

تر بيت اولاد بالاترين مطلب

براي خانمها يك مطلب بالاتر است. و آن مطلب، تربيت اولاد است. شما گمان نكنيد كه اينها كه هميشه از مادر بودن و از اولاد داشتن و از تربيت اولاد داشتن، اينها تكذيب مي كنند و مطلب را يك مطلب خيلي سستي مي گيرند و مطلب را يك مطلب بسيار پاييني مي گيرند اينها غرض صحيح دارند. اينها مي خواهند از اين دامن كه بچه خوب مي خواهد در آن تربيت بشود بچه ها را از اين دامنها دور كنند. بچه ها را از همان اول به پرورشگاهها بفرستند، زيردست ديگران، زير دست اجانب بچه ها را تربيت كنند. آنها مي خواهند انسان درست نشود. دامنهاي شما دامنهايي است كه انسان درست مي كند. اينها مي خواهند بچه هاي شما را از اينجا نگذارند با شما باشند و نگذارند انسان

درست بشو

د. (232)

27/5/58

اهميت خانواده و وظايف آن در جلوگيرى

از انحراف فرزندان

فخر پيامبر

روح مكرم رسول اكرم و ائمه هدي- صلي الله عليه و آله و عليهم اجمعين- در اضطراب و وحشت است كه مبادا برگهاي درخت نبوت و ولايت ريخته شود و خزان گردد. حضرت مي فرمايد؛ تناكحوا تَناسلوا، فإنّى اُباهى بكم الأممَ و لَؤ بالسِّقْط1 يعني «زناشويي كنيد تا فرزند آوريد؛ پس همانا من فخر مي كنم به واسطه ي شما به امتهاي ديگرگرچه به بچه ساقط شده ». (233)

***

تهذيب اخلاق نونهالان

خانواده شما بايد مدرسه باشد، تعليم احكام اسلام، تهذيب اخلاق نونهالان. شما بايد نونهالانِ مهذب تحويل معلمان بدهيد و معلمان بايد آنها را بيشتر تهذيب كنند. (234)

7/2/58

----------------------¬

1. در مستدرك الوسائل («كتاب النكاح»، باب اوّل ابواب مقدمات النكاح، ح 17) بدون «ولو بالسقط» آمده، اما در تفسير ابوالفتوح رازى (سوره ي نور، آيه 32 ) اينچنين آمده: «تناكَحُوا تَكثُرُوا فَانّي اُباهي بِكُمُ الاُمَمَ يَومَ القِيامَةَ وَلَو بِالسّقطِ».

دعوت به ازدواج جهت جلوگيري از انحراف

اين دعوت به ازدواج، اينقدر تعريف از ازدواج براي اينكه هم ازدواج بشود، هم انحراف نباشد. از اين شهوات مطلق، از اين مراكز فساد و فحشا، انبيا جلوگيري مي كنند، نه از اصل شهوت. اصل شهوت طبيعي است و بايد هم كار خودش را انجام بدهد، اما حدود دارد. اگر تربيت و تعليم آن طوري كه انبيا و تحت تربيت انبياست تحقق پيدا بكند، انسان هم صحيح مي شود و روي يك نظمي تحقق پيدا مي كند و اين آكل و مأكول و اين تعدّيات و اين تجاوزها و اين اختلافهاي طبقاتي پيدا نمي شود؛ و هم آن طرف- كه عمده آن ظرف است- آن حيات

جاويدي كه آخر ندارد تأمين مي شود.(235)

16/4/58

جامعه ي سالم، بچه هاي سالم

وقتي در يك جامعه اي سلامت حكمفرما باشد افراد خود به خود سالم بار مي آيند. يك خانواده اي كه همه شان اشخاص خوب هستند بچه هاشان سالم بار مي آيند، مگر باز وارد بشوند در يك جامعه فاسد كه آنها فاسدشان بكنند، و الاّ طبعاً اين طوري است. بچه هاي كوچك نفسشان مستعد از براي اين است كه، نقش بگيرد يا از ظرف فساد يا از ظرف صلاح. اگر يك جامعه صالح بود، بچه هايش هم صالح بار مي آيند. اگر فاسد بود، بچه ها هم فاسد بار مي آيند. (236)

10/4/59

تربيت جوانان برومند در دامن خانوا ده

شما خانواده هايي بوديد كه در دامن شما اين جوانهاي برومند تربيت شده اند كه فداكاري كردند براي اسلام. (237)

27/9/59

تفكر در جهت هدايت

ملت ما يك قدري در حال اين افراد تفكر كند. پدر و مادرهاي اين جوانهاي گول خورده، اين دختر هاي گول خورده، اين پسرهاي گول خورده، تفكر كنند و آنها را هدايت كنند. ما خير شما را مي خواهيم. (238)

1/4/60

نصيحت اولاد

من كراراً به اين مادرها و پدرها و به اين جوانهاي گول خورده نصيحت كردم كه اولاد خودتان را نصيحت كنيد، اولاد خودتان را بازداريد از اينكه آلت دست جنايت جنايتكاران بشوند. (239)

8/4/60

توجه به بچه ها

پدر و مادرها توجه كنند بچه هايشان راكه چه مي كنند و چه مي گذرد، اين دختر بيچاره را نگذارند كه در دام اينها1 بيفتد، اين پسر بيچاره را نگذارند كه در دام اينها بيفتد، خودشان آنها را نصيحت كنند و اگر نصيحت

پذير نيستند معرفي كنند. (240)

19/5/60

حساسيت نقش خانواده

نقش خانواده و خصوص مادر در نونهالان و پدر در نوجوانان بسيار حساس است؛ و اگر فرزندان در دامن مادران و حمايت پدران متعهد به طور شايسته و با آموزش صحيح تربيت شده و به مدارس فرستاده شوند، كار معلمان نيز آسانتر خواهد بود. اساساً تربيت از دامان پاك مادر و جوار پدر شروع مي شود و با تربيت اسلامي و صحيح آنان استقلال و آزادي و تعهد به مصالح كشور پايه ريزي مي شود. (241)

31/6/60

---------------------------

1. اشاره به جوانان كه ادعاهاي دروغين گروهكهاى منحرف آنان را فريب داده است.

تلاش در جهت نجات جوانان از تباهي

پدران و مادران اين كو دكان معصوم و جوانان بي تجربه 1 كوشش كنند و جوانان و عزيزان خود را از اين مهلكه كه دنيا و آخرت آنان را تباه مي كند نجات دهند. و ملت مبارز و متعهد با هوشياري و پشتكار، جوانان و نو نهالان را كه سرمايه و مخازن ارزشمند كشورند از شرّ اين منحرفين امريكايي2 نجات دهند. (242)

31/6/60 مراقبت از فرزندان

مادران و پدران متعهد از رفت و آمدهاي فرزندانشان سخت مراقبت نمايند و آنان را زير نظر بگيرند تا خداي ناكرده صيد منافقان امريكايي و منحرفان روسي نگردند، و وضع درسي آنان را دنبال كنند، چرا كه نقش مادران و پدران در حفظ فرزندانشان در سنين دبستان و دبيرستان بسيار مهم و ارزشمند است.

بايد توجه داشته باشند كه فرزندانشان در سنيني هستندكه با يك شعار گمراه كننده فريب مي خورند و خداي ناكرده به راهي قدم مي گذارند كه جلوگيري از آن از هيچ كس ساخته نيست. مادران

و پدران توجه داشته باشندكه آنان از همه كس مؤثرتر براي نجات فرزندانشان از گرداب جهل و فساد مي باشند. به همين جهت، دلسوزانه و متعهدانه با اساتيد فرزندانشان در تماس باشند و آنان را در اين مهم ياري دهند و از آنان ياري گيرند. اميدوارم اين نونهالان، استقلال فرهنگي، سياسي، اقتصادي و نظامي فرداي ما را تأمين كنند، و ما را از شرّ ابرقدرتها نجات دهند و پايه گذاران جهان سوم راستين گردند. (243) 1/7/61

------------------------

1. اشاره به جواناني كه ادعاهاى دروغين گروهكهاى منحرف آنان را فريب داده است.

2.اشاره به گروهكهاى منحرف و ضد انقلاب.

توصيه به حسن رفتار با اعضاى خانواده

نمونه بودن مادران

مادران گرچه همه نمونه اند لكن بعض آنان از ويژگيهاي خاصي برخوردارند و من در طول زندگي با مادر محترم تو و خاطراتي كه از او- در شبهايي كه با اطفال خود مي گذراند و در روزها نيز- دارم، او را داراي اين ويژگيها يافتم. اينك به تو اي فرزند1 و به ساير فرزندانم وصيت مي كنم كه كوشش كنيد در خدمت به او و در تحصيل رضايت او پس از مرگ من، همانگونه كه او را از شماها راضي مي بينم در حال زندگي و پس از من بيشتر در خدمتش بكوشيد. (244)

8/2/61

تربيت خوب فر زند ان

و آخرين وصيتم به احمد آن است كه فرزندان خود را خوب تربيت كند و از كودكي با اسلام عزيز آشنا كند و مادر محترم مهربانشان را مراعات كند و خدمتگزار همه فاميل و همه متعلقان خود باشد. سلام خداوند بر همه صالحان. و از همه اقربا، خصوصاً فرزندانم تمنا دارم كه مرا از تقصير و قصوري كه درباره

آنان كردم و اگر ظلمي نمودم، ببخشند و از خداوند برايم طلب مغفرت و رحمت كنند، إنَّه اَرْحمُ الرّاحمين؛ و از خداوند منّان عاجزانه مي خواهم كه بستگان مرا در راه سعادت و استقامت توفيق مرحمت فرمايد و آنان را به رحمت واسعه خود غريق نمايد. (245)

8/2/61

--------------------------

1. منظور، مرحوم حاج سيد احمد خميني است.

مراعات در رفتار

و به احمد، پسرم وصيت مي كنم كه با ارحام و اقرباء خود خصوصاً خواهران و برادر و خواهرزادگان، با مهر و محبت و صلح و صفا و ايثار و مراعات رفتاركند. و به همه فرزندانم وصيت مي كنم كه با هم يك دل و يك جهت باشند و با مهر و صفا رفتار نمايند و همه در راه خداوند و بندگان محروم او قدم بردارند كه خير و عافيت دنيا و آخرت در آن است. و به نور چشمي، حسين1 وصيّت مي كنم كه از اشتغال به تحصيل علوم شرعيه غفلت نكند و استعدادي را كه خداوند به او مرحمت فرموده ضايع نكند و با مادر و خواهر خود با مهر و صفا عمل كند و دنيا را سبك شمارد و در جواني راه مستقيم عبوديت را پيش گيرد. (246)

8/2/61

حسن رفتار با مادران و خواهران

آنچه لازم است تذكر دهم، علاوه بر آنكه به جميع خويشاوندان و بستگان پس از ابلاغ سلام سفارش كنيد به صبر جميل و عدم فزع، به هيچ وجه تشبث نكنيد. خداوند تعالي آنچه مقدر فرموده واقع خواهد شد. آنچه لازم است به شما2 تذكر دهم آن است كه اگر

------------------------

1. منظور، سيد حسين خمينى، فرزند مرحوم حاج سيد مصطفي خمينى است

2. خطاب

به فرزندشان مرحوم حاج سيد مصطفي خمينى.

رضاي خداوند تعالي و رضاي مرا مي خواهي، با مادر و خواهران و برادر و بستگان مطلقاً حسن رفتار نماييد. همه محتاج به حُسن سلوك شما هستند. تفاضا مي كنم به همه خوش رفتاري نماييد. وقت حركت گفته شد كه اگر ميل داريد خانواده بيايند مانع ندارد، اينجا هم تكرار شد. لكن باكمال ميلي كه به ملاقات همه دارم راضي نيستم بيايند و بياييد، زيرا به شماها و ايشان1 بد مي گذرد در محل غربت2. براي من وسايل راحت فراهم خواهد شد، ان شاءالله تعالي. (247)

13/8/43

رضاي خدا در حُسن سلوك با مادر

لازم است در موضوع مادر و خواهرها و احمد3 و بستگان به شما تأكيد كنم، رضاي خداوند و رضاي من در حُسن سلوك با آنهاست. مادر خيلي احتياج به خدمت دارد، بايد از هر حيث مادي و معنوي رضايت او را به دست آوريد، نگذاريد نگراني پيدا كند، راحتي او را فراهم كنيد. (248)

19/8/43

مهرباني و عطوفت با مادر

لازم به تذكر نيست كه بايد با مادر و متعلقين باكمال مهرباني و عطوفت رفتار نماييد، مخصوصاً خدمت كنيد به مادر كه رضاي خداي تعالي در آن است. (249)

23/8/43

-----------------------------

1. منظور، همسر حضرت امام است.

2. شهر بورساى تركيه، محل تبعيد حضرت امام.

3. منظور، مرحوم حاج سيد احمد خميني است.

فصل چهارم : نقش زنان در پيروزي انقلاب اسلامي

تحول زنان در انقلاب اسلامي

قيام بانوان، تحولي بزرگ

يك تحول روحي؛ يك تحول فكري، با اراده مصمم. از بچه هاي كوچك تا مردهاي بزرگ، از دخترهاي كوچك تا خانمهاي بزرگ، همه ي اقشار، با هم قيام كردند و استقامت كردند اَن تَقُوموالله؛ 1 قيام براي خدا، جمعاً و فرداً. (250)

21/2/58

تحول در بانوان

ملتي كه چِك و

چِك مي كرد در معاملات براي زياد شدن وكم شدن - در يك برهه از زمان- همچو انساني رفتار مي كرد با اهل ملت خودش و همچو تحول برايش حاصل شده بود كه يكي از آقايان ميگفت كه ديدم يك زني... در آن تظاهرات- آن وقت كه تظاهر مى كردند- يك زني يك كاسه اي دستش است، پول در آن است. گفتم لابد مثلاً فقير است؛ تا رسيدم به او... ديدم مي گويدكه امروز تعطيل است و اينهايي كه دارند مي روند ممكن است بعضي شان بخواهند تلفن كنند؛ پول هم كه حالا نمي توانند پيدا كنند، من اينها را گذاشته ام براي تلفن. اين يك امر كوچكي است ولي خيلي بزرگ است اين. يك تحولي است كه عظمتش خيلي زياد است. (251)

8/3/58

---------------------------

1. سبأ/46

تحول الهي

اين يك تحولي بودكه بشر نمي توانست اين تحول را درست كند. اين تحول الهي بود. يعني «مقلب القلوب» اين كار را كرد. قلبها را از آن وحشت بيرون آورد. از آن وحشتي كه از اين رژيمها همه داشتند. از آن وحشت بيرون آاورد؛ و به جاي آن تصميم امر شجاعت نشاند، به طوري كه زنها، بچه ها مردها (به خيابانها ريختند)كي سابقه داشت كه زن در مبارزه بيايد؛ مقابل توپ و تانك بيايد. اين يك تحول روحي بودكه خداي تبارك و تعالي در اين ملت اين تحول را ايجاد فرمود. و مادامي كه ما اين تحول را حفظ بكنيم و نهضت را به همان طوركه تا حالا آمده است حفظش بكنيم، براي ما پيروزي هست. (252)

27/3/58

تحول روحي

اين تحول كه در ايران پيدا شد، تحول همه جانبه،

تحول فكري، تحول روحي، تحولهاي ديگر، اينها اعجاز بود كه خداي تبارك و تعالي نصيب شما ملت كرد در اين زمان. امروز من مى بينم گوينده شما بانوان ساحلي، سخنگوي شما بانو ان ساحلى،1 مسائلي را طرح مي كند مسائل روز است؛ مسائل سياسي روز است؛ مسائل اجتماعي روز است. همان طور كه بانوان ديگر، در مراكز، در ساير محالّ ايران، مسائلي كه امروز طرح مي كنند مسائل روز است؛ مسائل سياسي و اجتماعي است. و اين تحول به بركت اين نهضت اسلامي پيداشد.

و من اميد اين را دارم كه اين تحول باقي بماند. و شما بانوان و شما برادران و ساير برادران و خواهران ما جديت كنيد كه حفظ كنيد اين تحول روحي را. دخالت كنيد در مسائل سياسي خودتان، در مسائل اجتماعي خودتان. (253)

12/4/58

---------------------------

1. اشاره به گروهي از زنان ساكن مناطق ساحلى جنوب ايران كه با حضرت امام ديدار داشتند.

تأثير حركت خانمها

وقتي كشاورز ديد كه خانمها از خانه ها پاشده اند، از اروپا، اينجا هم همين طور، از دانشگاهها و از دانشكده ها و از مراكز تحصيل جوانها ريختند، زن و مرد- در تلويزيون ديشب هم نشان داد اين را- من ديدم ريخته اند اينجا و دارند كمك مي كنند به اينها، در روحيه اين كشاورزها چه قدر اين تأثير دارد؛ چه قدر اينها را آقا مي كند كه مي بينند خدمه اينها عبارت از دكتر است و مهندس؛ آمدند كمك كار هستند. اين ارزشش خيلي است. شما هم كه الآن ميگوييد ما مهياييم، اين يك تحولي است كه خدا اين تحول را پيداكرده. قلب شما بيشتر اصلاً دنبال اين مسأله

نبود؛ حالا آمده. كي آورده اين را؟ مقلب القلوب خداست. (254)

30/4/58

همدوش بودن خواهران با برادران

خواهرهاي ما كه اشتغال به مسائل ديگر داشتند، الآن همدوش با برادرها و مقدّم بر آنها به سرنوشت ملت و به سرنوشت كشور خودشان فكر مي كنند؛ طرح مي دهند، فكر مي كنند؛ انتقاد مي كنند. اين تحولي است كه خداي تبارك و تعالي- كه مقلًب القلوب است- ايجاد كرد. (255)

30/4/58

مقدم بودن بانوان

درنهضت خانمهايي كه در قبل وضعشان يك نحو ديگري بود و رژيم1 آنها را به يك مسائل ديگري مشغول كرده بود، متحول شدند به كساني كه در مقابل رژيم ايستادند و با برادرها همدوش بلكه مقدّم در اين نهضت شركت كردند و اين تحولها، تحولهاي اعجازآميز بود.

از آن طرف، تحول ديگري پيدا شد؛ امروز يك دسته از جوانها، زن و مرد، از اروپا آمدند پيش من و گفتند ما آمديم براي اينكه در روستاها برويم و به مردم خدمت بكنيم. جوانهايي كه سابق در مسائل ديگر فكر مي كردند امروز در اين جور مسائل فكر مي كنند. مي آيند، از اروپا مي آيند، از خارج مي آيند، زن و مردشان مي آيد براي اينكه در روستاها بروند و كمك كنند به روستاييها. چنانچه از داخل، از دانشگاه، طبيب، مهندس، خانمها، همه مي روند در اين روستاها و كمك مي كنند. اين حس تعاون يك حسي است كه- يك تحولي است- كه اعجازآميز است و آنچه كه هست خداي تبارك و تعالي انجام داده است. (256)

30/4/58

---------------------------

1. رژيم شاهنشاهي

تحول در جهت احساس وظيفه

من اميدوارم كه اين تحولي كه حاصل شده است از براي همه يعني هم خانمها و خواهرهاي

محترم ما و هم برادرهاي محترم ما احساس

وظيفه كردند. اين احساس وظيفه بودكه همه تان را آورد در خيابانها با فرياد، دشمن خودتان را بيرون كرديد. اين دخالت مستقيم شما در سياست بود. (257)

26/6/58

تحول در جهت كار براي مردم

من دلخوشم به اينكه يك همچو تحولي در ايران، در همه قشرها، شده است. الآن در همين قضيه جهاد سازندگي، خوب انسان مي بيند كه از همه جا اشخاصي كه هم تحصيلكرده اند، خصوصاً خانمها، اينها - همين امروز هم در يك مصاحبه اي كه بود من گوش كردم- ديدم كه ميگويد كه ما از اول آفتاب مي رويم سراغ كار تا غروب. اين يك مسأله اي است كه يك تحولي است پيدا شده است، يعني همه با اشتياق و احساس اينكه بايد براي مردم كار بكنيم مشغولند و مستقيماً درشماهم همين معنا هست. (258)

25/6/58 تحول اسلامي و انساني در بانوان

اينها تاكنون به چشمشان نخورده بود كه يك دسته از خانمهايي كه در شهرستان زندگي كرده اند، بروند توي اين جمعيتهايي كه دارند درو مي كنند همراه آانان درو بكنند، همچو چيزي به چشمشان نخورده بود، به خيالشان نمي آمد، حالا وقتي كه مي بينند يك همچو حس انساني پيدا شده است و اين در سايه اسلام پيدا شده و قدرتهاي ظاهري نمي تواند يك همچو تحولي را بدهد، تحول اسلامي و انساني است، اين آنها را همچو دلخوش مي كند، كه كارهاشان و قدرتشان را چند مقابل مي كند. بنابراين يك تحول انساني و تحول روحي حاصل

شده است كه اين موجب طمأنينه انسان است؛ موجب اطمينان است. (259)

25/6/58

انجام وظيفه بانوان

همين جوانهايي كه

آن وقت كشيده مي شدند طرف شميران1 و آن قضاياي شميران، حالا كشيده مي شوند طرف جاهايي كه جهاد سازندگي است. همين، همين جوانها. همان زنهايي كه آن وقت - هيچ- بي تفاوت بودند راجع به كشور خودشان، راجع به همه چيز، همين ها هم وارد شدند در ميدان و ديديم كه خوب هم مي توانند انجام وظيفه بكنند.(260)

خدمت بيشتر بانوان

من در جامعه زنها يك جور تحول عجيبي مي بينم كه بيشتر از تحولي است كه در مردها پيدا شده، و آن قدري كه اين جامعه محترم به اسلام خدمت كردند در اين زمان، بيشتر از آن مقداري است كه مردها خدمت كردند. (261)

10/10/58

شكست سدعظيم شاهنشاهي

نهضت اسلامي به بركت اسلام چنان تحولي در نفوس زن و مرد جامعه به وجود آورده كه ره صد ساله را يكشبه طي نموده است. و شما ملت شريف ديديد كه زنهاي محترم متعهد ايران، پيشاپيش مردان به ميدان رفته و سد عظيم شاهنشاهي را در هم شكستند و ما و همه مرهون قيام و اقدام آنان هستيم. (262)

15/2/59

-----------------------------

1. منطقه شمال شهر تهران

يداللّه بودن

در آن تحول همه تان، تقريباً همه آنهايي كه در ميدان وارد بودند؛زنها، مردها، بچه ها، بزرگها، زنها با بچه هاي كوچكي كه در آغوششان بود، در آن حال هيچ ابداً شبهه شيطاني نبود، هيچ آمال شيطاني تو آن نبود. آن حالتان را ياد بياوريد؛ آن حالي كه بالاي پشت بامها مي رفتيد و الله اكبر مي گفتيد، و شياطين در اطراف بودند كه شما را نشانه بگيرند. در خيابانها مي ريختيد و مقابله مي كرديد با آنهايي كه از خدا نمي

ترسيدند و شما را زير تانك مي خواستند بگيرند. آن حالتان را ياد بياوريد. آن حال، حالي است كه ولي شما خدا بود؛ يعني همه چيزتان الهي بود، همه حركت، حركت الهي بود، شماها يدالله بوديد در آن وقت، و اين جماعت، اين جماعتهايي كه با هم يكصدا فعاليت مي كردند، اينها يدالله بودند؛ يدُ الله مَعَ الجماعة1 آن حال را يادتان باشد، همان حال را حفظش كنيد. (263)

6/3/59

بركت انقلاب براي با نو ان

اگر اين نهضت و انقلاب اسلامي هيچ نداشت جز اين تحولي كه در بانوان و در جوانان ما پيدا شد؛ اين يك امري بود كه كافي بود براي كشورما. (264)

25/12/59

---------------------------

1. «دست خدا به همراه جماعت است».

مباهات به زنان پرافتخار ايران

اينجانب به زنان پرافتخار ايران، مباهات ميكنم كه تحولي آنچنان در آنان پيدا شد كه نقش شيطاني بيش از پنجاه سال كوشش نقاشان خارجي و وابستگان بي شرافت آنان، از شعراي هرزه گرفته تا نويسندگان و دستگاههاي تبليغاتي مزدور را نقش بر آب نمودند، و اثبات كردند كه زنان ارزشمند مسلمان دچار گمراهي نشده و با اين توطئه هاي شوم غرب و غربزدگان آسيب نخواهد پذيرفت. هر چند در طول سلطنت غاصبانه پهلوي با آن بوق وكرناهاي تبليغاتي، بجز مشتي زنان مرفه طاغوتي و وابستگان ساواكي و سرسپردگان آنان ديگر قشرهاي ميليوني زنان متعهد كه اساس ملت مسلمانند، در دام فريب دلباختگان به غرب نيفتاده و با عمل خود در طول پنجاه سال سياه با روي سفيد نزد خدا و خلق شجاعانه مقاومت نموده اند. لكن در اين تحول الهي اخير، اميد كوردلاني را كه قبله گاه خود را

غرب مي دانستند و اكنون هم مي دانند، به طور قاطع و براي هميشه قطع نموده اند. (265)

4/2/60

تحول بزرگ در بانوان ايران

آنچه كه در ايران بزرگتر از هر چيز بود، تحولي است كه در بانوان ايران حاصل شد. (266)

2/3/60

نجات ايران

بانوان ما راكه البته يك حدودي شان را به راه غير صحيح هدايت كرده بودند و مي رفت كه باز بيشتر بشود، خداوند به ما عنايت فرمود و نجات داد از آن چيزهايي كه به دست استكبار و به دست اشخاصي كه نوكر استكبار بودند. خداي تبارك و تعالي ما را از آنها نجات داد، بانوان ما را نجات داد كه امروز بانوان ما به طوري غرق در نعمت خدا هستند و خودشان هم شايد از آن نعمتهاي بزرگ الهي غافل باشندكه حدي ندارد. (267)

1/1/62

بانوان و تعليم و تعلم

آن تحولي كه در جوانهاي ما پيدا شده است كه از كاباره ها كشيده شده اند به ميدان جنگ با كفار، از مراكز فساد كشيده شدند به مراكز صلاح و دعا و نيايش، بانوان ماكه آن طور با آنها ظلم شده بود امروز در سرتاسر كشور مشغول تعليم و تعلم هستند و مشغول جهاد هستند في سبيل الله. (268)

25/5/62

خدمت اسلام به بانوان

اين، اسلام كه در ايران زنده شد، آن خدمتي را كه به بانوان كرده است و خواهد كرد ارزشش به اندازه اي است كه نمي توانيم ما توصيف كنيم. اگر نبود اين انقلاب و نبود اين تغيير و تحولي كه در ايران واقع شده بود، بعد از چند سال ديگر اثري از اخلاق اسلامي در ايران نبود. (269)

19/1/63

زنان مكتبي

در طايفه ي نسوان شما ملاحظه

كنيد آن وقت چه خبر بود، حالا چه خبر است. زنهاي ما حالا مكتبي شده اند. (270)

5/6/64

شركت دركارهاي سازندگي

آيا زنها در ايران ديگر كنار رفتند بكلي، يا همدوش مردها در كارهاي سازنده داخلند؟ شما1 مي خواهيد كه زنهاي اين جا هم بي بند و بار باشند؟ هر جور مي خواهند باشند؟ اين بر خلاف آن تحولي است كه در خود زنها پيدا شده، بر خلاف آن تحولي است كه در كشور ما بر ملت ما پيدا شده است. (271)

22/11/64

پيشقدم بودن زنان در نهضت

عبرت گرفتن مردان از بانوان

شما بانوان اثبات كرديدكه در صف جلو هستيد. شما اثبات كرديد كه مقدم بر مردها هستيد. مردها از شما الهام گرفتند. مردهاي ايران از مخدرات ايران، از بانوان ايران عبرت گرفتند و تعليم گرفتند. و مردان قم هم از شما بانوان عزيز عبرت گرفتند و تعليم گرفتند. شما در صف جلو نهضت هستيد. (272)

17/12/57

در صف اول بودن

آنها در صف اول واقع هستند براي اينكه مردها هم از آنها شجاع شدند، از مجاهدات آنها تشجيع شدند. (273)

17/1/58

پيشاپيشي در نهضت

شما بانوان در ايران ثابت كرديد كه در پيشاپيش اين نهضت قدم برداشتيد. شما سهم بزرگي در اين نهضت اسلامي ما داريد. شما در آتيه براي مملكت ما پشتوانه هستيد. (274)

21/1/58

--------------------------

1.اشاره به غرب زدگان مدعيان آزادى زن. پيروزي مديون بانوان

خداوند نگهدار همه شما باشد. اين پيروزي را ما از بانوان داريم قبل از اينكه از مردها داشته باشيم. بانوان محترم ما در صف جلو واقع بودند. (275)

24/1/58

مر هون زحمات خانمها

بانوان عزيز ما اسباب اين شدند كه مردها هم جرأت و شجاعت پيدا كنند. ما مرهون زحمات شما خانمها

هستيم و هميشه دعا به همه و همه ملت و شماها مي كنيم. (276)

24/1/58

در صف مقدم بودن

من از شما بانوان محترم كه همدوش برادران خودتان- بلكه در صف جلو- در اين نهضت بوديد تشكر مي كنم، و من اميدوارم كه باز شما در صف مقدم باشيد و اين نهضت را به آخر برسانيد كه حكومت اسلامي ان شاءالله تأسيس بشود و تمام اقشار ملت- تمام مستضعفين- به حقوق حقه خودشان برسند. خداوند شماها را حفظ كند و براي اسلام و مسلمين نگه دارد. (277)

4/2/58

بانوان، رهبران نهضت

نام بزرگ ملت ايران در عالم به رشد سياسي ثبت شد. نام بزرگ قم در بين ملت ايران به رشد سياسي و فعاليت و جانفشاني در تاريخ ثبت شد. نام بزرگ «چهارمردان»1 در فداكاري و جان نثاري در تاريخ عالم ثبت شد. نام بزرگ بانوان ايران ثبت شد. نام بزرگ بانوان قم ثبت شد. نام بزرگ بانوان «چهارمردان» ثبت شد. بانوان قم و بانوان «چهارمردان»، پيشرو اين نهضت اسلامي بودند؟ رشد سياسي خودشان را اثبات كردند؛ نهضت را راهنمايي كردند. شما رهبران نهضت هستيد. بانوان، رهبر نهضت ما هستند، ما دنباله آنها هستيم. من شما را به رهبري قبول دارم و خدمتگزار شمايم. (278)

5/2/58

شكستن قدرت شيطاني

ما نهضت خودمان را مرهون زنها مي دانيم. مردها به تَبَع زنها در خيابانها مي ريختند. تشويق مي كردند زنها مردان را. خودشان در صفهاي جلو بودند. زن يك همچو موجودي است كه مي تواند يك قدرت شيطاني را بشكند. (279)

26/2/58

پيش بردن نهضت

با هم باشيد همه تان. همه با هم باشيد. شما يك نصيب زيادي در اين نهضت

داريد. مي شود گفت كه بانوان اين نهضت را پيش بردند؛ براى اينكه بانوان ريختند توي خيابانها. در صورتيكه بانوان بنا بر اين نبود كه بريزند در خيابانها، ريختند توي خيابانها. مردها اگر يك سستي هم

----------------------------

1. اشاره به محله ي معروف قم كه ساكنين آن در جريان مبارزات عليه رژيم شاه نقش چشمگيرى داشتند.

احتمال مي رفت در آنها باشد، همين معنا آنها را شجاع كرد. مرد وقتي ديد زنها آمده اند مشغول يك عملي هستند، مردها شجاع مي شوند. شما بوديد كه اين پيروزي را نصيب اسلام كرديد، و شما سهم زيادي در اين پيروزي داريد، اين سهم را نگه داريد. (280)

11/3/58

پيشقدم بودن بانوان

من از شما بانوان محترم تشكر مي كنم كه از راه دور آمديد و با من ملاقات كرديد. من دعا به شما مي كنم. خداوند شما را سعادتمند كند. و تشكر مي كنم كه در اين نهضت پيشقدم بوديد. بانوان ايران در اين نهضت پيشقدم بودند؛ و مثل بانوان صدر اسلام بودند. نهضت ما به واسطه آنها به پيش رفت؛ و اميدوارم كه اين نهضت به واسطه شما به پيش برود. (281)

28/3/58

سهيم بودن بانوان در نهضت

خانمها، كه تشريف آورده اند اينجا و خيلي هم در اين مسائل سهيم و شريك هستند، دراين نهضت سهيم هستند، شريك هستند بلكه بايد گفت كه اينها پيشقدم هستند. (282)

11/4/58

رهين منّت بانوان

ما رهين منّت بانوان بيشتر از جوانهاي مَردشان هستيم. بانوان در ايران بسيار حظِّ وافر داشتند؛ يعني بانوان كه بيرون مي آمدند، مردم تهييج مي شدند؛ دو مقابل، چند مقابل مي شد قدرت مردم، در عين حالي كه هيچ نداشتند الاّ قوه

ي ايمان. (283)

2/6/58 قدم گذاشتن در راه ا سلام

من اميدوارم كه شما بانوان كه هميشه در اين نهضت پيشقدم بوديد و هدايت كرديد تقريباً شما بانوان ديگران را و ديگران نظر به اينكه شماها پيشقدم شديد، بيشتر قوّت پيدا كردند، ان شاءالله موفق باشيد؛ سلامت باشيد؛ سعادتمند باشيد و همين طوركه تا حالا با وحدت كلمه و قدرت و قوه ايمان تا اينجا رسيديد، از اينجا به بعد هم قدم به قدم، كه احتياج دارد اسلام به وجود همه، همه ملت قدم به قدم پيش برويم، تا ان شاءالله تمام مطالب موافق اسلام عمل بشود. سلام بر همه تان. (284)

22/6/58

سهم بزرگ بانوان در نهضت

آمدن شما خانمها به خيابانها و ميدانهاي مبارزه موجب اين شد كه مردها هم قوّه پيدا بكنند، تقويت بشوند؛ روحيه آنها هم با آمدن شما تقويت بشود. شما سهم بزرگي در اين نهضت داريد لكن در نيمه راه هستيم. (285)

22/6/58

قدرتمند كردن مردان

بايد تشكر كنيم از خانمها كه در اين نهضت يك قدم راسخي داشتند، و يك كمك بزرگي به ملت كردند. اين خانمها بودندكه وقتي كه به خيابانها وكوچه ها ريختند و فرياد زدند، تشييع كردند، تشجيع كردند مردها را و قدرتهاي آنها را چند مقابل كردند. و لهذا شما علاوه بر اينكه خودتان را قدرتمند كرديد، ديگران را هم قدرتمند كرديد. (286)

17/7/58

اشتغال در جهاد سازندگي

در اين جهاد سازندگي كه گاهي وقتها مي بينيم خانمها هم رفتند و مشغول شدند، خوب، البته از خانمها ساخته نيست كه مثل يك رعيتي، مثل يك اشخاصي كه ورزيده اند در آن امور كار كنند، لكن همان رفتنشان در بين اين رعايا و

بين اين كشاورزان، همان رفتن و اشتغال پيدا كردن به همان مقداري كه مي توانند، اين باعث اين مي شود كه قدرت آنها چند مقابل مي شود. وقتي آنها ببينندكه از شهرها خانمهاي محصل، خانمهاي محترم، آمدند و در دهات مشغول كمك هستند به برادرهاي خودشان، قدرت آنها چند مقابل مي شود. و اين يك عمل بسيار ارزنده اي است. ولو عمل خودش به حسب حجمش كوچك باشد، لكن حجم معنويش خيلي زياد است. (287)

17/7/58

كمك به نهضت

شما خواهران در اين نهضت سهم بسزايي داشتيد؛ و در همه جا كمك كرديد و پيشوا بوديد نسبت به مردها؛ و موجب قدرت شُديد نسبت به آنها. از اين جهت هم تشكر مي كنم. (288)

20/7/58 زحمت در جهت تحقق اسلام

اين همه زحمت كشيديد شماها. خداوند همه تان را حفظ كند. و اين همه زن و مرد اين كشور و خصوصاً اين خانمها كه در صف اول بودند، در اين نهضت. و آن قدر زحمت كشيدند براي اينكه اسلام تحقق پيدا بكند. همه نظرشان به اين بودكه يك جمهوري اسلامي، يك عدل الهي پيدا بشود. (289)

25/9/58

خدمت مردان مرهون خد مت زنان

خدمت مردها هم بسيارش مرهون خدمت زنهاست. در مردها يك حسي است كه اگر ببينند زنها بيرون آمدند از خانه ها براي يك مقصدي، اگر قوه شان يكى باشد، ده تا مي شود، و در مملكت ما اين طور شد كه بانوان همدوش بلكه جلوتر از مردها از خانه ها بيرون آمدند و در اين راه اسلامي زحمت كشيدند و رنج ديدند. جوان دادند، شوهر دادند، برادر دادند، مع ذلك رنج كشيدند و عمل كردند، پشتيباني از اسلام كردند.

و مردها هم بسياري به تبع زنها اين كار را كردند. (290)

10/10/58

بلند شدن نهضت ازنفس توده مردم

اين نهضت از نفْس توده مردم، از نفْس توده زن و مرد مردم بلند شد و به همان طور كه مردها وارد ميدان بودند بانوان محترم هم وارد بودند، بلكه حظ اينها و زحمات اينها بيشتر از مردها بايد گفت بود؛ براي اينكه وقتي كه بانوان مي آيند در ميدان، قوه ي مردها دو چندان مي شَود يا ده چندان مي شود. مردها نمي توانند ببينندكه خانمها در ميدان آمده اند و آنها كنار بروند. (291)

21/4/59 حضور در صحنه براي اسلام و قرآن

خانمها براي اينكه يك چيزى مثلاً دستشان بيايد يا يك فرض كنيد كه صاحب منصب بشوند نمي آيند بيرون، خودشان و بچه هايشان را به كشتن بدهند. اين اسلام و قرآن است كه خانمها را آورده است بيرون و همدوش مردها بلكه جلوتر از مردها وارد در صحنه سياست كرده. (292)

21/4/59

حضور در ميدان نبرد

يك همچو واقعه اي كه در ايران واقع شد اين عمقش را بايد اين اشخاص كه نظر دارند بفهمند قضيه چيست؟ در چه موقع بود در طول اين پنجاه سالي كه خوب، بسياري يادشان هست يا ده- بيست سالي كه همه تان يا اكثرتان يادتان هست، چه وقت بود كه همان طوري كه مردها وارد در ميدان نبرد بودند، زنها هم وارد بودند؛ زنها هم جلو مي افتادند. (293)

21/4/59

بانوان در صف مقدم

ملتي كه بانوانش در صف مقدم براي پيشبرد مقاصد اسلامي هست آسيب نخواهد ديد. (294)

26/5/59

-------------------------

1. اشاره به حضور گروهي از زنان استان كرمانشاه كه به ملاقات حضرت امام آمده بودند.

مصمم بودن بانوان

من از شما بانوان محترم 1 كه از راه دور آمديد، از نزديك سرحدات آمديد تشكر مي كنم. و من اميدوارم كه همان طور كه تا حالا مصمم

بوديد كه جمهوري اسلامي را به ثمر برسانيد، از حالا به بعد هم اين تصميم را داشته باشيد و با صفوف فشرده جلوي مردها در پيشبرد اهداف اسلامي اقدام كنيد. (295)

28/5/59

افتخار بودن نقش با نوان

نقش زنها بالاتر از مردها اگر نبود، كمتر نبود. آنان در ميدانها حاضر شدند و به واسطه حضور آنها در ميدانها، مردها اگر قوتشان كم بود، زياد شد، و اگر قوي بودند دوچندان شد. و آنچه كه خود شما شاهد بوديد در اين نهضت اسلامي و انقلاب اسلامي حاضر است، در اين انقلاب اسلامي نقش شما بانوان از نقش مردها بالاتر بود. يعني شما هم خودتان فعاليت مي كرديد و هم مردها را به فعاليت مي كشانديد. بنابراين افتخاري كه شما ايجاد كرديد قابل تقدير فراوان است. (296)

19/1/63 پيشقدم شدن بانوان موجب حركت مردان

چنانچه يك عده از زن وارد بشوند در- فرض كنيد- يك محلي كه محل جنگ است، علاوه بر اينكه خودشان جنگ مي كنند، مردها راكه يك احساسي دارند نسبت به زنها، حساسيت دارند نسبت به زنها، مردها را قوه شان را دو چندان مي كنند. اين طور نيست كه اينها اگر- فرض كنيد- بروند دفاع كنند، فقط خودشان دفاع كرده اند؛ خير، دفاع كرده اند، خودشان دفاع كرده اند و ديگران هم به دفاع وارد كرده اند. مرد حساس است نسبت به زن، مرد اگر صد نفر مرد را ببيند كه مي كشند، ممكن است خيلي (ناراحت) نشود،

اما اگر يك زن را ببيند كه بي احترامي مي كنند حساسيت دارد ولو اجنبي باشند آن زن، هيچ كار هم به او نداشته باشد، اين يك حساسيتي است كه مردها دارند. بنابراين، پيشقدم شدن شما در همه مسائل من جمله مسائل دفاع، مسائل جهاد، مسائل كمك كردن به جبهه ها، مسائل وارد شدن در هر طريقه اي، اسباب اين مي شود كه مردها هم بيشتر وارد بشوند، مردها هم قويتر بشوند. (297)

11/12/64

موفقيتها مرهون خدمات بانوان

ما بسياري از موفقيتها را مرهون خدمتهاي شما بانوان مي دانيم. شما هستيد كه علاوه بر آنكه خودتان فعاليت مي كنيد، فعاليت را در مردها مضاعف مي كنيد. و شما بوديد كه در زمان طاغوت تحت رنج و شكنجه روحي واقع شديد و بحمدالله با قدرت خودتان و تعهد خودتان آن قدرت شيطاني غرا (را) از صفحه ي روزگار بيرون كرديد و نگذاشتيد كه آن خيالهايي كه آنها در سر خودشان و در خاطر خودشان پخته بودند، آن خيالها به نتيجه برسد. و خدا مي داند كه اگر نبود اين نهضت، و نبودكوشش ملت ايران از زن و مرد و جوان و پير و بزرگ و كوچك، اين ملت همه چيزش را از دست داده بود و مي داد. (298)

22/12/63

حضور شجاعانه زنان در تظاهرات

حق بيشتر بانوان

من به همه ي اقشار ملت خصوصاً بانوان كه سهمي بسزا در اين نهضت مقدس دارند و داشتند علاقه متواضعانه دارم و بانوان را در اين نهضت پيشقدم مي دانم؛ وكراراً گفته ام كه بانوان حق بيشتري بر اسلام دارند؛ و خصوص بانوان جنوب شهر تهران، انگيزه ي قيام اسلامي هستند، و راهنماي ساير اقشار. (299)

2/2/58

قيام زنها

هيچ اشكالي

نيست كه بعد از اينكه ملتها بيدار شدند و بعد از آنكه حتي زنها قيام كردند بر ضد دولت و بر ضد اين جباران، يك همچو ملتي پيروز مي شوند ان شاءالله. (300)

دي 1356

تظاهرات بانوان

ملتي كه حتي بانوان محترمه اش با تظاهرات محجوبانه بيزاري خود را از رژيم شاه اعلام مي كنند، پيروز است. (301)

2/11/56

پايداري در راه كوبيدن ستمكاران

شما مردان و زنان تاريخ بايد پايداري در راه كوبيدن ستمكاران و دفاع از حق را به جهانيان و نسلهاي آينده ثابت كنيد. (302)

14/7/57

فداكاري زنان

شما در چه تاريخي چنين ديده ايد؟ امروز زنهاي شيردل، طفل خود را در آغوش كشيده و به ميدان مسلسل و تانك دژخيمان رژيم مي روند. در كدام تاريخ چنين مردانگي و فدا كاري از زنان ثبت شده است؟ (303)

20/7/57

نقش ارزنده بانوان در مبارزات

سؤال: (مشاركت فعال زنان در انقلاب چه معنايي دارد؟)

جواب: زندانهاي شاه از زنان شيردل و شجاع مملو است. در تظاهرات خياباني زنان ما، بچه هاي خردسال خود را به سينه فشرده، بدون ترس از تانك و توپ و مسلسل، به ميدان مبارزه آمده اند. جلسات سياسي اي كه زنان در شهرهاي مختلف ايران، برپا مي كنند كم نيست، آنان نقش بسيار ارزنده اي را در مبارزات ما ايفا كرده اند. مادران شجاع فرزندان اسلام، خاطره جانبازي و رشادت زنان قهرمان را در طول تاريخ زنده كرده اند. در چه تاريخي اين چنين زناني را سراغ داريد و در چه كشو ري؟ (304)

20/8/57

حضور در صفوف مردم

شما سرنيزه ها را گذاشتيد طرف مردم ولي مردم آمده اند سينه هايشان را سپر كردند در مقابل سرنيزه هاي شما! بچه

ها هم آمدند، زنها هم آمدند. زنها اين بچه هاي كوچكشان را بغل كردند آمدند در صف مردم. (305)

18/9/57

فرياد بانوان

روز سكوت نيست، روز فعاليت است. هر كس در هر منصبي كه هست، در هر مقامي كه هست نبايد ساكت باشد. اين فريادي كه اينها

مي زنند- زنها را شما ببينيد چه فرياد مي زنند، مردها چه فرياد مي زنند- اينها پشتوانه شما هستند«شَكَّرَاللهُ سَعْيَهُمْ». اگر اينها نبودند ما هيچ قدمي برنمي داشتيم؛ اينهايند كه ما را وادار مي كنند به قدم برداشتن. (306)

13/11/57

مردان مرهون شجاعت زنان

مردان ما مرهون شجاعتهاي شما زنهاي شيردل هستند. (307)

13/12/57

جانفشاني بانوان

من از همه، خصوصاً از اين بانوان محترم كه هميشه جانفشاني كردند و نهضت ما را به ثمر رساندند و مي رسانند، تشكر مي كنم. خداوند همه شما را عزت، و اسلام را عظمت عنايت فرمايد. (308)

5/2/58

نهراسيدن از دشمن

اين معجزه است كه خانمها را در مقابل تانك و توپ، در مقابل مسلسلها، در مقابل توپها و تانكها برقرار كرد و از هيچ چيز نهراسيديد. اين نور قرآن و اسلام است كه در دلهاي شما و در قلوب همه ملت ايران جلوه كرده است. اين نور ايمان است كه شما خانمها هم از شهادت نمي هراسيد. (309)

16/2/58

سهم بانوان در به ثمر رساندن نهضت

از خواهران عزيز كه در اينجا اجتماع كرده اند و با تظاهر خودشان پشتيباني از نهضت مي كنند متشكرم. خداوند شما را حفظ كند و براي اسلام نگه دارد. شما سهم بزرگي در اين نهضت داريد و داشته ايد. اين نهضت را شماها بايد به ثمر برسانيد و مي رسانيد. (310)

16/2/58

كمك به مستمندان

من از

شما تشكر مي كنم از اينكه در نهضت ما كوتاهي نكرديد و همدوش با مردها قيام كرديد، و از اينكه كمك به مستمندان نموديد.(311)

20/2/58

مبارزه عليه استبداد و استعمار

شما خانمها، خانمهاي همه ايران- و خصوص خانمهاي قم- در اين نهضت سهيم هستيد و در مبارزات ما عليه استبداد و استعمار همدوش با مردها كمك كرديد. خداوند شما را حفظ كند. (312)

20/2/58

كمك به نهضت

ما ديديم كه عضو فعالي كه كار از او مي آيد، آنكه در اين نهضت خدمت كرد، شماها بوديد. شما بوديد كه با همين وضعي كه الآن اينجا حضور داريد1 با همين وضع در خيابانها ريختيد و به نهضت ماكمك كرديد. (313)

26/2/58

---------------------------

1. اشاره به خانمهاى محجّبه اي كه به ملاقات حضرت امام آمده بودند.

تربيت اسلامي منشأ پيروزي نهضت

شما ديديد، ما ديديم، كه زن در اين نهضت چه كرد. تاريخ ديده است كه چه زنهايي در دنيا بوده است، و زن چيست. تاريخ دور است؛ ما خود ديديم كه چه زنهايي تربيت كرده است اسلام، چه زنهايي در اين عصر اخير قيام كردند. و آنها كه قيام كرد ه اند همين زنهاي محجوبه جنوب شهر و قم و ساير بلاد اسلامي بود. آنهاكه به تربيت آريامهري تربيت شدند ابداً در اين امور دخالت نداشتند. آنها تربيتهاي فاسد شده بودند؛ از تربيتهاي اسلامي آنها را دور نگه داشتند. اينهايي كه تربيت اسلامي داشتند خون دادند، كشته دادند، به خيابانها ريختند، نهضت را پيروز كردند. (314)

26/2/58

ايستادگي در مقابل جبا ران

زنهاي عصر ما بحمدالله شبيه به همانها 1 هستند. ايستادند در مقابل جبار با مشت گره كرده؛ بچه ها در آغوششان، و

به نهضت كمك كردند. (315)

26/2/58

نفي رژيم شاهنشاهي

زنها هم بچه هايشان را بغل مي كردند مي آمدند بيرون (...).

آنكه رمز بود اين بودكه همه با هم بودند، و همه هم فريادشان اين بود كه ما اين رژيم فاسد را نمي خواهيم و ما يك جمهوري اسلامي مي خو اهيم. (316)

31/2/58

----------------------------

1. اشاره به زنهايي مثل حضرت زينب (عليها السّلام) كه در مقابل جنايتكاري مثل يزيد ايستاد و از حق دفاع كرد.

بي اعتنايي به قدرتهاي شيطاني

اينهايي كه در خيابانها ريختند و با صداي «الله اكبر» و با مشت فشرده و با ايمان، اعتنا به قدرتهاي شيطاني نكردند همين زنهاي محترم و مردهاي عزيز محترم بودند كه از طبقه محروم در آن رژيم بودند. اينها بودند كه توانستند اين قدرت شيطاني را بشكنند و اين سد را خرد كنند و اينها هستندكه از اين به بعد باز تكليف دارند؛ يعني همه تكليف داريم.(317)

3/3/58

خون دادن براي اسلام

شما زحمت كشيديد، زن و مرد زحمت كشيد، به خيابانها ريخت، جورها كشيد، خونها داد كه اسلام را زنده كند؛ براي اسلام خون داد، براي شهادت داوطلب شد.

آنكه مي خواست ملت ما، آنكه به او رأي داد ملت ما، «جمهوري اسلامي» بود. اسلام مورد نظر بود. (318)

4/3/58

ارزش عمل بانوان

بانوان هم (در) همين معنا شريكند كه در وقتي كه همه خطرها بود، هم شما در خيابانها رفتيد، هم آن بانوان محترمه. و هيچ كس هم شما را الزام نكرده بود كه بياييد بريزيد در خيابان، يا برويد پشت بامها «الله اكبر» بگوييد و مورد اصابت گلوله مثلاً شايد واقع بشويد. اين قدرت ايمان بود كه شما را به خيابانها كشيد و بانوان

را به خيابانها. و ارزش عمل همين است. (319)

28/3/58 مقا ومت در استمرار مبا رزه

اي جوانهايي كه در مقابل توپ و تانك رفتيد، اي خواهرهايي كه جوانهاي خودتان را از دست داديد و خودتان هم در بين مردم تظاهر كرديد و الله اكبر گفتيد! حفظ كنيد خودتان را. نهضت خودتان را حفظ كنيد. ننشينيد ديگران براي شما كار بكنند. اينها براي شما كار نمي كنند. همان طور كه اجانب كار نمي كنند، اينها هم كار نمي كنند. (320)

8/8/58

« ا ستقلال، آزا دي... » شعار بانوان

آن روزي كه ملت ما در خيابانها ريختند، از بانوان محترمه و جوانهاي محترم، ببينيم اينها چه مي خواستند. آنكه خواستند شده است يا نشده است؟ آنهايي كه مي خواستند، آنكه از سرتاسر كشور فريادش در خيابان و در كوچه ها و در مدارس و در همه جا بلند بود اين بود كه «استفلال، آزادي، جمهوري اسلامي». اين سه تا كلمه بر سر زبان همه بود. (321)

16/8/58

بيرون آمدن اسلام از قيد اسارت بيگانگان

رحمت خدا بر شما شيردلاني كه به همت والاي شما اسلام از قيد اسارت بيگانه بيرون آمد! سلام خداي تبارك و تعالي بر ملت ايران، بانوان آنها و مردان آنها! شما بانوانِ شجاعْ دوشادوش مردانْ پيروزي را براي اسلام بيمه كرديد. من از تمام زنهاي ايران، تمام بانوان ايران و از بانوان قم تشكر مي كنم. خداوند از شما راضي باشد. امام عصر ار شما دلخوش باشد. شما با بچه هاي كوچك خودتان در خيابانها آمديد و از اسلام پشتيباني كرديد. من اخبار قم و ساير بلاد را مي شنيدم؛ من اخبار «چهارمردان»1 را مي شنيدم.

من در خودم غرور احساس مي كنم براي اين شجاعتها. (322)

13/12/57

به عشق اسلام مبارزه كر دن

ملت ما عاشق اسلام بود كه در همه ي اطراف با دست تهي سينه هاي خودشان را سپر كردند، جوانهاي خودشان را بردند در ميدان، زنها و مردها رفتند و مبارزه كردند و پيروز شدند. (323)

29/2/59

حضور و انسجام درصحنه

زنها هم بچه هاي كوچكشان را به آغوش مي كشيدند و اگر دو تا بود يكي اش هم دستش را مي گرفتند و وارد مي شدند در تظاهرات و در مقابل اين توپ و تانك و امثال اينها. چه وقت در ايران شماها و ما يادمان هست كه اينطور انسجام باشد بين گروههاي مختلف ملت، و اينطور در امور كشوري و سياسي همه حضور داشته باشند؟ اگر يكوقتي يك قصه اي هم دركشور واقع مي شد حتي مردها هم، يك محله ي تهران اصلاً، مطلع از اين چيزها نمي شدند؛ خانمها هم بي تفاوت بودند، مردم هم بي تفاوت بودند، آنها هم كه مطلع مي شدند بي تفاوت بودند. اين حضوري كه الآن تمام قشرهاي ملت دارند اين حضور هيچ وقت نبوده است. همه افراد ملت الآن در مسائل سياسي و مسائل اجتماعي حاضرند و خودشان را موظف مي دانند؛ اگر يك مطالبي واقع بشود كه برخلاف موازين باشد، اينطور نيست كه بي تفاوت باشند، مردم كار نداشته باشند، خانمها هم مشغول كار ديگري باشند. خير، اين جور نيست. حالا شما خانمها كه خداوند تأييدتان كند و شما پاسدارها كه خداوند همه تان را تأييد كند با هم حاضريد در صحنه. (324)

21/4/59

---------------------------

1. اشاره به محله ي معروف قم كه ساكنين آن

در جريان مبارزات عليه رژيم شاه نقش چشمگيري داشتند.

قيام براي خدا

شما بانوان محترم براي خدا قيام كرديد و براي خدا در اين قيام پايدار هستيد و آسيب نخواهيد ديد.

هرچه مي توانيد اين صفهاي خودتان را فشرده تر كنيد و انقلاب را حفظ كنيد و به پيش برويد. (325)

26/5/59

غيرقابل مقايسه بودن خانمها با زمان شاه

بانوان ما امروز با بانوانِ زمان «اعليحضرت» يكي است؟ ما اسمش را تغيير داده ايم؟!1 جمهوري اسلامي فقط يك اسمي است بي محتوا؟ مردها همان مردها و زنها هم همان زنها، و همه چيزش همان چيز؟ آيا زنهاي زمان طاغوت، آنهاكه در تلويزيون پيدا مي شدند، آنهايي كه در خيابانها پخش بودند همانها هستند اينها؟! يا آنها به جهنم رفتند، بانوان ما مثل مردان شجاع و مثل شيران شجاع بيرون آمدند، و جمهوري اسلامي را به دست خود و برادرهايشان اقامه كردند؟ (پس) محتوا همان نيست و لفظ عوض شده باشد؛ يعني الآن در خيابانهاي ما همه اينهايى كه در خيابان هستند از همان عروسكهاي زمان سابق است، ما لفظش را عوض كرده ايم؟! يا نه، محتوا عوض

----------------------

1. اشاره به بعضي پندارهاي غلط كه مدعى بودند صرف نظر از پاره اى ظواهر، محتواى نظام جمهورى اسلامى با رژيم شاه تفاوت نكرده است.

شده است؟ (326)

27/11/59

ا يستادگي و مقاومت

چه افتخاري بالاتر از اينكه زنان بزرگوار ما در مقابل رژيم ستمكار سابق، و پس از سركوبي آن، در مقابل ابر قدرتها و وابستگان آنان در صف اول ايستادگي و مقاومت از خود نشان داده اندكه در هيچ عصري چنين مقاومتي و چنين شجاعتي از مردان ثبت نشده است.

(327)

25/1/61

كوتاه كردن دست ستمكا ران

شك نيست كه توده هاي زنان مذهبي، خصوصاً محرومان جامعه مقاومت نمودند، ولي براي استعمارگران خائن در بسياري از قشرهاي مرفه و عشرت طلب توفيق حاصل شد و اينان بازار را براي اربابان گرم كردند. و اكنون نيز كه با عنايت خداوند متعال و فعاليت ملت عظيم الشأن بويژه بانوان و زنان شير دل، دست ستمكاران كوتاه شده است، هنوز اقليتي ناچيز به كارهاي جاهلانه خود ادامه مي دهند؛ و اميد است ان شاءالله تعالي آنان هم از حيله هاي شياطين بزرگ و كوچك آگاه شده و از دَمِ فريب آنان برهند. (328)

25/1/61

كمكهاى مالى زنان به مستضعفين

مجاهدات عظيم

زنان ايران، هم مجاهدات انساني عظيم كرده اند و هم مجاهدات مالي. اين طبقه محترم زنهاكه در جنوب تهران و در شهر قم و در ساير شهرها هستند، همين خانمهاي محجبه، همينهاكه مظهر عفاف هستند، در نهضت پيشقدم بودند و در ايثار مال هم پيشقدم. ايثاركردند جواهرات و طلاهايي كه دارند، براي مستضعفين، عمده در اين امور آن قصد پاك است. خداوند چند آيه براي چند قرص نان كه حضرت امير- سلام الله عليه- و عائله اش صدقه دادند،... چند آيه نازل فرمود. اين آيات براي قرص نان نيست، اين آيات براي اخلاص، براي آنكه براي خدا بود. ارزش اعمال به معنويات اعمال است. خواهرهاي ما كه در عصر نهضت شركت داشتند ارزش اعمال آنها بيشتر بود از ارزش اعمال مردها، آنها با پرده هاي عفاف بيرون آمدند و با پرده عفاف با مردان هم صدا شدند و پيروزي را تحصيل كردند و حالا هم با قصد خالص آنچه كه در ايام عمر تهيه كردند براي

مستمندان دادند. اين ارزش دارد، متمكنين اگر ميليونها بدهند، به قدر ارزش اين نيست. (329)

27/2/58

اهد اي جواهرات

زنها پولهايشان را دادند، زر و جواهراتشان را، اقشار مختلف و زيادي از خانمها آمده اند آن چيزهايي كه در عمرشان ذخيره كرده اند، حالا براي اين مستضعفين دارند مي دهند كه خانه بسازند. (330)

31/2/58

ارزش كمكهاي با نو ان

خداوند شما مؤمنات را حفظ كند كه در نهضت اسلامي حظ كافي داشتيد، و الان هم براي مستمندان كمك كرديد؛ وكمكهاي شما بسيار

با ارزش است. كمكهاي بانوان ارزشش چند برابر كمكهاي مردان است. خداوند شما را حفظ كند. (331)

5/3/58

عمل به حقوق بشر

اين زنهاي اطراف شهر قم و زنهاي جنوب تهران و زنهاي جنوب همه شهرستانها. جنوب به معناي اينكه شما1 مي گوييد اينها پايين هستند. اينها حقوق بشر را مي دانند و عمل مي كنند. اينها طلاهايشان كه ذخيره يك پنجاه سال، بيست سال، سي سالشان بود آمدند براي مستمندان دادند. شما چه كرديد؟ شماها چه كرديد؟ (332)

15/3/58 ---------------------------

1. اشاره به غرب زده ها و عناصر ضد انقلاب.

فصل پنجم : زنان و دفاع مقدس

وجوب دفاع از اسلام و مملكت اسلامي بر زنان

وجوب د فاع در حد توان

سؤال: (وظيفه زنان مسلمان در امر جهاد حق عليه باطل چيست؟)

جواب: جهاد بر زنها واجب نيست ولي... دفاع بر هر شخصي در حدود توانايي و امكانات واجب است. (333)

***

دفاع از ملت و كشورهاي اسلامي

خواهران و برادران عزيز! در هر كشوري كه هستيد از حيثيت اسلامي و ملي خود دفاع كنيد؛ و بي پروا در مقابل دشمنان خود، يعني امريكا و صهيونيزم بين المللي و ابرقدرتهاي شرق و غرب، بدون هيچ ملاحظه اي، از ملتها و كشورهاي اسلامي دفاع كنيد؛ و مظالم دشمنان

اسلام را برملا كنيد. (334)

7/7/58

همه بايد دفاع كنند

اگر يكوقت خداي نخواسته، يك هجومي به مملكت اسلامي بشود، بايد همه مردم، يعني مرد و زن مسأله دفاع ديگر اينطور نيست كه

تكليف مال مرد باشد، تكليف مال يك دسته اي باشد، همه بايد بروند و دفاع بكنند از مملكت خودشان. (335)

5/ 10/ 58

دفاع ازكشور

من از برادران و خواهران كردستاني مي خو اهم كه برادرانه با ساير برادران مسلمان خود و در كنار هم از كشور خود دفاع كنيد. (336)

12/1/59 وجوب دفاع بر همه

ما الآن كه با قدرتهاي بزرگ دنيا مواجه هستيم، حال دفاعي داريم. يعني ما مدافع از آن چيزهايي كه نهضت ما، قيام ما براي ما هديه آورده است، و از اهداف اسلامي و از كشور اسلامي خودمان و از تمام چيزهايي كه مربوط به اسلام و مربوط به كشور است در حال دفاع هستيم، و در حال دفاع، بسيج بايد عمومي باشد. يعني قضيه جهاد يك قضيه است، قضيه ي دفاع قضيه ي ديگر. قضيه جهاد يك شرايطي دارد. براي اشخاص خاصي هست. براي گروه معيني هست با شرايطي. لكن قضيه دفاع، عمومي است. مرد، زن، بزرگ، كوچك، پير، جوان همان طوري كه عقل انسان هم آن حكم مي كندكه اگر كسي هجوم آورد براي منزل يك كسي، اهالي آن منزل، هريك كه هست دفاع مي كنند از خودشان. چنانچه هجوم آورد كسي به شهر يك كسي، اهالي شهر براي حفظ جهات خودشان دفاع مي كنند. ديگر اينجا هيچ شرطي نيست. همه دفاع بايد بكنند. و اگر به كشور ما، كشور اسلامي ما هجوم بكنند و بخواهند تعدي بكنند، تجاوز بكنند، بر

همه افراد مملكت، بر همه افراد كشور، چه زن، چه مرد، كوچك، بزرگ اينجا ديگر شرطي نيست، بر همه واجب است كه دفاع كنند. و لهذا حال دفاع فرق دارد با حال جهاد. حال جهاد شرايط دارد، حال دفاع شرطي ندارد. بايد دفاع بكنند. حتي يك پيرمردي هم كه خيلي كار از او نمي آيد بايد شركت كند در دفاع. آنقدر كه مي تواند دفاع كند. (337)

28/1/59

ايستادگى باكمال قاطعيت

برادرهاي من، خواهرهاي من، ما در يك موقعيتي واقع هستيم كه بايد هوشيارانه با آن مواجه باشيم. ما با يك ابر قدرتي در طرف غرب و يك ابرقدرتي در طرف شرق مواجه هستيم، كه هر دوي آنها مي خواهند ما را ببلعند. ما به خواست خداى تبارك و تعالي و همت برادرها و خواهرهاي ايماني ايران در مقابل همه آنها با كمال قاطعيت ايستاديم، و اجازه نخواهيم داد كه هيچ قدرتي با ما مواجهه كند، و تصرف در مقدرات ما كند. و شما هيچ از اين قدرتهاي بزرگ نترسيد كه شما در پناه خدا هستيد و قدرتها همه فاني هستند در مقابل قدرت خداي تبارك و تعالي. (338)

28/2/59

دفاع از اسلام، مسأله عقيده است

مرد و زن اين كشور همه پاسدار اسلام هستند. مسأله، مسأله ي عقيده است نه مسأله، مسأله ماديت و به دست آوردن يك چيزي تا اينكه بياييد بگوييد كه خوب، وقتي نمى شود ديگر برويم كنار. خير، مسأله عقيده است، دفاع از اسلام (است) تا آن آخر فردي كه زنده است بايد دفاع بكند. يا 35 ميليون جمعيت بايد از بين بروند؛ (بنابراين) كشوري ديگر نيست تا اينكه كودتايي باشد و هرگز نخواهد

اينطور شد. اينها اشتباه دارند، نمي فهمند. (339)

21/4/59

دفاع از اسلام و قرآن، بر همه واجب است

اي عشاير غيور دجله و فرات و اي رزمندگان و سلحشوران! بپاخيزيد و از اسلام دفاع كنيد و قرآن و احكام آن را حفظ كنيد كه بر تمام مسلمين، چه زن و چه مرد، دفاع از اسلام و قرآن كريم واجب است. (340)

12/7/59

دفاع يك امر عمومي

ما وظيفه داريم كه اين اسلامي كه الان به ما رسيده حفظش كنيم تا آن فرد آخري هم كه- خداي نخواسته- كشته مي شود، موظف براي حفظ اسلام، براي دفاع از ملت، دفاع از كيان اسلامي، دفاع از كشور اسلامي تا آن آخر زن و مرد، بچه و بزرگ مكلف اند كه دفاع كنند. مسأله دفاع يك امر عمومي است براي همه؛ هر كس قدرت دارد دفاع كند. به هر مقدار كه قدرت دارد دفاع كند از كشور اسلام، بايد دفاع كند. (341)

27/5/60

آمادگي براي دفاع

وقتي كشور اسلام مورد تهديد دشمنهاي اسلام است، دفاع از كشور اسلام و نواميس مسلمين بر همه ما، بر تمام ما واجب است؛ با همه كوشش واجب است. وقتي يك همچو مطلبي پيش آمد و شما هم بحمدالله، همه كشور ما، هم زن و مردش آماده براي اين مسأله هستند، ديگر خوف اين نيست كه از پاريس يك دسته راه بيفتند بيايند چه بكنند يا از يك جاي ديگر مي خواهند بيايند چه؛ نه اين خوفي نيست. يك دفعه هم تجربه اش راكردند وصدام را رهاكردند تا پريد به ايران و سيلي اش را هم خورد. (342)

27/5/ 60

دفاع از اسلام، زن و مرد نمي شناسد

من اميدوارم كه شما1...

هم در ميدان تحصيل كه يكي از امور مهمه است مجاهده كنيد و هم در ميدان دفاع از اسلام، اين از مهماتي است كه بر هر مردي، بر هر زني، بر هر كوچك و بزرگي جزء واجبات است. دفاع از اسلام، دفاع از كشور اسلامي، احدي از علماي اسلام، احدي از اشخاصي كه در اسلام زندگي كرده اند و مسلم هستند، در اين جهت خلاف ندارند كه اين واجب است. آن چيزي كه محل حرف است، محل صحبت است، قضيه جهاد اولي است، آن بر زن واجب نيست، اما دفاع از حريم خودش، از كشور خودش، از زندگي خودش، از مال خودش و از اسلام، دفاع بر همه واجب است. (343)

11/12/64

حضور بانو ان در صحنه ها

چنانچه- خداي نخواسته- يك وقت دفاع عمومي واجب شد بر همه؛ يعني، همه ي ما بي استثنا، هر كس قدرت دارد بى استثنا، دفاع بر او واجب شد، مهيا باشيد از براي دفاع. و البته سنگر علم هم يك سنگر دفاعي است، دفاع از همه ي فرهنگ اسلام. شما مي دانيد كه فرهنگ اسلام در اين مدت مظلوم بود، در اين مدت چند صد سال، بلكه از اول

-----------------------

1. بانوان

بعد از پيغمبر- سلام الله عليه- تا برسد به حالا، فرهنگ اسلام مظلوم بود، احكام اسلام مظلوم بودند و اين فرهنگ را بايد زنده كرد. و شما خانمها همان طوري كه آقايان مشغول هستند، همان طوري كه مردها در جبهه علمي و فرهنگي مشغول هستند، شما هم بايد مشغول باشيد. و من اميدوارم كه خداوند به همه شما توفيق عنايت كند و در اين سنگر هم پيشروي كنيد

و دعاكنيدكه آنهايي كه در جبهه ها مشغول به دفاع از كشور خودشان و از اسلام هستند، آنها هم ان شاءالله، پيروز باشند. و همه شما ان شاءالله مؤيد و موفق و سالم و سلامت باشيد. (344)

11/12/64

مسأله اسلام بر زن و مرد واجب است

مسأله، مسأله يك حكومت نيست، مسأله، مسأله يك جنبه نيست، مسأله، مسأله اسلام است. مسأله اسلام؛ يعني، بر زن و مرد اين كشور واجب است كه دفاع كنند، هركس به اندازه اي كه تواند بايد دفاع بكند و اين دفاع را بايد تعقيب بكنيم تا ان شاءالله، به پيروزيهايي كه خداي تبارك و تعالي مي خواهد، برسيم. (345)

28/4/65

آموزش نظامي زنان

شركت زنان در ميدان جنگ

تحصيل رضايت پدر و مادر براي رفتن به جبهه

سؤال: (رفتن دختران امدادگر كه وجودشان در جبهه جنگ مفيد است اگر پدر و مادر راضي نباشند چه حكمي دارد؟)

جواب: اگر موجب اذيت پدر و مادر است رضايت ايشان را تحصيل كنند. (352)

شركت زنان در جنگهاي صدر اسلام

اينها مي ترسانند شما را از حكومت اسلامي. مي گويد اگر حكومت اسلامي باشد زنها را مي كنند توي يك اتاقي درش را قفل مي كنند تا آخر، تا آخر اينها توي اين اتاق باقي باشند. زنها در صدر اول اسلام جنگ مي رفتند! در لشكرها در طول جنگ بودند براي مداواي زخمها. (353)

17/8/57

حضور زنان صدر اسلام در ميدان

اين حرفها و اين شعرها و اين چيزهايي كه در خارج درست كردند، اينها خوف اين است كه يكوقت خداي نخواسته بعض جوانهاي ما هم به اشتباه بيفتندكه مبادا يك همچو چيزي بشود؛ مبادا يكوقتي اسلام بيايد درِ خانه را روي زنها ببندند، قفلش كنند كه ديگر بيرون نيا

از خانه! زنها در صدر اسلام توي ميدانها مي رفتند. در همين جنگهاي اسلامي توي ميدانها مي رفتند براي پرستاري اين چيزها، اينهايي كه كشته مي شدند آنجا. زنها در مَحْفَظه بمانند؟! چه كسي همچو چيزي به شما گفته است كه بايد اينطور باشد؟... آزادند مثل مردها. (354)

18/8/57 نسبت دادن حرف غلط به اسلام

اين تبليغات كه اگر اسلام پيدا شد، مثلاً ديگر زنها بايد بروند توي خانه ها بنشينند يك قفلي هم درش بزنند بيرون نيايند! اين چه حرف غلطى است كه به اسلام نسبت مي دهند. صدر اسلام زنها توي لشكرها هم بودند؛ توي ميدانهاي جنگ هم مي رفتند. (355)

20/9/57

بانوان در اسلام بلندپايه هستند

بانوان از صدر اسلام- در صدر اسلام- با مردان در جنگها هم شركت داشته اند. مقام زن مقام والاست؛ عاليرتبه هستند. بانوان در اسلام بلندپايه هستند. ما مي بينيم و ديديم كه زنها، بانوان محترمات همدوش مردان بلكه جلو مردان در صفِ قتال ايستادند. بچه هاي خودشان را از دست دادند، جوانان خودشان را از دست دادند، و شجاعانه مقاومت كردند. (356)

13/12/57

بانوان در عرض سربازان اسلام

شما در عرض سربازان اسلام و همدوش با بانوان صدر اسلام هستيد. همان طوركه بانوان صدر اسلام به اسلام كمك مي كردند و در نهضتها و در جنگهاي اسلام كمكار بودند.(357)

20/2/58

حضور بانوان موجب پيروزي ملت

ملتي كه (بانوانش) در ميدانهاي جنگ با ابرقدرتها و با مواجه شدن با قواي شيطاني قبل از مردها در اين ميدانها حاضر شده اند پيروز خواهد شد. (358)

26/5/59

فداكارى زنان در دفاع مقدس

فداكاري بانوان

درود بر خواهران و برادران مصدوم و معلول كه شجاعانه در راه حق و پيروزي، قيام و فداكاري كردند و

ملت را در جهان سرفراز كردند. (359)

9/10/58

خضوع در مقابل صبر و استقامت با نو ان

به تمامي شما و خواهران و برادراني كه در محيط جنگ به زندگاني دلاورانه خود ادامه مي دهيد و از كشته شدن به دست دشمنان خدا در راه خدا ترسي نداريد و با چنگ و دندان از ميهن عزيزتان براي رضاي خدا دفاع مي كنيد و موجب دلگرمي رزمندگان اسلام مي شويد و همه چيز خود را در طبق اخلاص قرار داده ايد و با فداييهاي مكرر صحنه هاي شجاعت و شهامت را در تاريخ سراسر مبارزات بي امانتان ثبت نموده و مي نماييد و با درس فداكاري و رشادت به مستضعفين جهان مي آموزيد كه وعده خدا بر حكومت پابرهنگان جهان حق است، به شما كه با مبارزات خويش روي ابرقدرتها و قدرتها را سياه كرديد، درود مي فرستم و در مقابل صبر و استقامتتان خاضع و خاشعم. (360)

1/11/59

حضور ارزشمند بانوان در صحنه ي دفاع

پيروز و سرافراز باد نهضت اسلامي زنان معظم ايران. افتخار بر اين قشر عظيمي كه با حضور ارزشمند و شجاعانه خود در صحنه دفاع از ميهن اسلامي و قرآن كر يم، انقلاب را به پيروزي رسانده و ا كنون هم در جبهه و پشت جبهه در حال فعاليت و آماده فداكاري هستند. (361)

4/2/60

فداكا ري مادران

شما مي بينيد در اين جنگي كه واقع شده است اين مردم چطور فداكاري دارند مي كنند، اين جوانها و اين مادرها و اين پدرها چطور دارند فداكاري مي كنند. (362)

24/1/61

اعجاب آميز بودن فداكاري زنان

مقاومت و فداكاري اين زنان بزرگ در جنگ تحميلي آنقدر اعجاب آميز است كه قلم و

بيان از ذكر آن عاجز بلكه شرمسار است. اينجانب در طول اين جنگ صحنه هايي از مادران و خواهران و همسران عزيز از دست داده ديده ام كه گمان ندارم در غير اين انقلاب نظيري داشته باشد. و آنچه براي من يك خاطره فراموش نشدني است - با اينكه تمام صحنه ها چنين است- ازدواج يك دختر جوان با يك پاسدار عزيز است كه در جنگ هر دو دست خود را از دست داده و از هر دو چشم آسيب ديده بود. آن دختر شجاع با روحي بزرگ و سرشار از صفا و صميميت گفت:«حال كه نتوانستم به جبهه بروم، بگذار با اين ازدواج دين خود را به انقلاب و به دينم اداكرده باشم. «عظمت روحاني اين صحنه و ارزش انساني و نغمه هاي الهي آنان را نويسندگان، شاعران، گويندگان، نقاشان، هنر پيشگان، عارفان، فيلسوفان، فقيهان و هر كس راكه شماها فرض كنيد، نمي توانند بيان و يا ترسيم كنند. و فداكاري و خداجويي و معنويت اين دختر بزرگ را هيچ كس نمي تواند با معيارهاي رايج ارزيابي كند. و اين روز مبارك، روز اين زن و اين زنهاست- كه خدايشان براي اسلام و ايران و عظمت آن پايدار نمايد. (363)

شهادت و روحيه ي شهادت طلبى زنان

جلوه نور قرآن در قلوب با نوان

اين نور قرآن و اسلام است كه در دلهاي شما و در قلوب همه ملت ايران جلوه كرده است. اين نور ايمان است كه شما خانمها هم از شهادت نمي هراسيد. (364)

16/2/58

زنان آماده شهادتند

جوانان ما همه براي شهادت حاضرند. مرد و زن ما براى شهادت حاضرند. (365)

19/2/58 روحيه شهادت طلبي بانوان

دسته اي از خانمها، محترمات، اينجا بودند،

يكي اصرار مى كرد كه شما بگذاريد كه ما برويم كردستان. من گفتم آخر شما؟! نه (مشكل) كردستان حل مي شود، لازم نيست شما تشريف ببريد. يكي گرفته بود جلوي من، تا آنجا آمد يكيشان دنبال من، كه شما دعا كنيد من شهيد بشوم. گفتم من دعا ميكنم كه شما ثواب شهيد را ببريد و خدمت كنيد. اينها يك تحولاتي است كه پيدا شده است. صدر اسلام با يك همچو روحيه اي كه شهادت را مي خواستند. آن طور پيشرفت كردند در نيم قرن تقريباً معموره ي دنيا را، دنياي متمدن آن وقت را، فتح كردند. (366)

13/6/58

اَرزوي شهادت

زنها به من مي گويند، بعضي زنها مي آيند، كه شما دعا كنيد ما شهيد بشويم. براي كردستان بعضي از زنها مي آمدند اينجا مي گفتند كه شما اجازه بدهيد ما برويم كردستان، برويم در آنجا جنگ بكنيم. من گفتم نه، صلاح نيست خود ملت، خود ارتش، كار را انجام مي دهد. (367)

10/7/58

تحول روحي و فكري طبقات

بعضي از خانمها مي آيند مي گويند شما دعا كنيد ما شهيد بشويم. بعضي از برادرها ميگويند كه دعا كنيد ما شهيد بشويم- اين تحول روحي و فكري كه در ملت ما- همه طبقاتش- پيدا شد، و همه هم يك مطلب را دنبال كردند و آن جمهوري اسلامي، اين باعث پيروزي شد، براي اينكه حق بود، و حق پيروز است. اين را بايد حفظ بكنيد. (368)

10/7/58

اراده ي قاطع در راه هدف

من هر وقت بانوان محترم را مي بينم كه با عزم مصمم و اراده قاطع در راه هدف، حاضر به همه طور زحمت بلكه شهادت هستند مطمئن مي شوم كه

اين راه به پيروزي منتهي مي شود. (369)

10/10/58

عاشق شهادت

يك عقدي اينجا كردم بين يك جواني و يك دختري. آن دختر بعدكه مي خواست برود يك كاغذ داد به من. كاغذ را كه من خواندم ديدم كه خوب، بعد از اينكه، شما دعا كنيدكه اين جوانهاي ما چه، چه، چه، آخرش نوشته «من عاشق شهادتم». يك دختري كه تازه، ديروز من عقدش كردم مي نويسد، من عاشق شهادتم. و از اين قبيل زيادند. اينها يك تحول انساني است كه خدا ايجاد كرده در شما، قدرش را بدانيد چيزي كه از ناحيه خدا اهدا شده به شما. (370)

12/10/58

ثواب شهيد

مي دانيد كه جوانهاي ما شهادت را مي خواهند و از ما گاهي وقتها كه من ملاقات ميكنم، گاهي بعضي شان قسم مي دهند، بعضي از خانمها قسم مي دهند كه شما دعاكنيدكه ما شهيد بشويم، و من دعا مي كنم كه آنها ثواب شهيد را ببرند و پيروز بشوند. (371)

28/1/59

روحيه پيشرفت

از آن وقتي كه اين نهضت شروع شد مكرر هر چند روز يك مرتبه، زنان و مردان مي آمدند پيش من و اصرار مي كردند كه شما دعا كنيد تا ما شهيد بشويم. من دعا مي كنم كه شما موفق بشويد و ثواب شهادت را داشته باشيد. براي اسلام خدمت كنيد. اين روحيه موجب پيشرفت است. جديت كنيدكه اين روحيه محفوظ باشد. (372)

26/2/59

مجاهدت براي پيشبر د آمال اسلامي

ملتي كه شهيد در راه اسلام، هم از بانوان دارد و هم از مردها و شهادت را هم بانوان طلب مي كنند و هم مردها، آسيب نخواهد ديد.

ما اميدواريم به اين سيل خروشان ملت كه در جلوي آنها

بانوان محترم كه ارزشمندترين قشرهاي ملت هستند و براي پيشبرد آمال اسلامي مجاهدت مي كنند؟ به ملت ايران تبريك عرض مي كنم. و باك از هيچ قدرتي نداريم؛ براي اينكه يك ملتي كه زن و مردش براي جانفشاني حاضرند و طلب شهادت مي كنند، هيچ قدرتي با آن نميتواند مقابله كند. قدرت شما قدرت الهي است. (373)

26/5/59

داوطلب شهادت

ملتي كه تازه عروس و تازه دامادش براي شهادت داوطلبند و خود را براي هر پيشامدي در راه خدا مهيا كرده اند از چه مي ترسند؟ ملتي كه شهادت براي او سعادت است پيروز است. ملتي كه خود و همه چيز خود را براي اسلام مي خواهد، پيروزمند است. ما در كشته شدن و كشتن پيروزيم. (374)

16/6/59

فداكاري در راه آزا دي و استقلال

مردم ما امروز- از زن و مرد، صغير و كبير- عازم اين هستندكه در مقابل تجاوزهايي كه تاكنون به آنها شده است و امروز جلوگيري شده است بايستند؛ و جان خودشان را فداي آزادي و استقلال و فداي بيرون رفتن از زير بار ظلم كنند. و ما از همه ي ملتها و از همه ي دولتها اين توقع انساني را داريم. (375)

22/11/59

نايل شدن به درجه والاي شهادت

درود خداوند بر زناني كه در اين انقلاب و در دفاع از ميهن، به درجه والاي شهادت نايل شده اند. (376)

4/2/60

عشق شهادت

ملتي كه عشق شهادت در دل زن و مرد و كوچك و بزرگش جوش مي زند و براي شهادت هريك بر ديگري سبقت مي گيرد و از شهوات حيواني و دنيايي ثريزان بوده و عالم غيب و رفيق اعلي را باور كرده است، با اين خسارات،

هرچه بزرگ باشد، از صحنه خارج نمي شود. (377)

22/11/60

سرود شهادت

زنان و مردان و كودكان نمونه اي كه در زير بمبارانها و از بستر بيمارستانها سرود شهادت سر مي دهند و با دست و پاي قطع شده بازگشت به جبهه هاي انسان ساز را آرزو مي كنند، فوق آنچه ما تصور مي كنيم و فلاسفه و عرفا به رشته تحرير در مي آورند و هنرمندان و نقاشان عرضه مي كنند، مي باشند.

آنچه آنان با قدمهاي علمي و استدلالي و عرفاني يافته اند، اينان با قدم عيني به آن رسيده اند و آنچه آنان در لابلاي كتابها و صحيفه ها جستجو كرده اند اينان در ميدان خون و شهادت در راه حق يا فته اند. (378)

6/6/62 دل دادن به خدا

ملتي كه زن و مرد عاشق شهادت هستند و فرياد شهيد شدن مي زنند، يك همچو ملتي ديگر از اينكه فلان چيز كم است، فلان چيز زياد است، اين نمي نالد. اقتصادش چطور است، اين مال آنهايي است كه وابسته به اقتصاد هستند، دل به اقتصاد دادند. آنهايي كه دل به خدا دادند، آنها اينطور نيستند كه دنبال اين باشند كه فلان چيز فراوان باشد؛ فلان چيز كم باشد، زياد باشد، نرخش كم باشد، نرخش زياد باشد. (379)

1/1/64

داشتن طمأنينه

شما مي آييد نماز جمعه را مي زنيد. نماز جمعه را كه مي زنيد خيال مي كنيد ملت ما عقب مي نشيند مي بينيد كه در نمازجمعه چه كردند. اين يك مطلبي است گفتني، تاريخي، تا كسي نبيند آنجا را، آن منظره را نبيند، باورش نمي آيد كه زن بچه اش تو بغلش است، مرد بچه اش پهلويش است

هيچ حركت نكند، اينهمه فشار، هيچ حركت نكند، از آن ور انفجار، آن نامردها، از آنطرف هم آنطور رگباري كه ملاحظه كرديد همه. مع ذلك همه هم با طمأنينه نشسته اند سر جاي خودشان و هيچ ابداً حركتي نمي كنند. و ملت، يك همچو ملت است.1 (380)

1/1/64

---------------------------

1. اشاره به حادثه ي انفجار بمب در نمازجمعه در تاريخ 24/12/63

نقش زنان در پشت جبهه و پشتيبانى رزمندگان

همراه با قواي مسلح

شما در تاريخ نگاه كنيد از صدر تاريخ تا آخر، اگر پيدا كرديد يك جايي را كه زنها و زنهاي جواني كه حالا بايد- فرض كنيد كه- بروند سراغ جواني شان، و پير زنش، پيرمردش، پير زنش، اينطور كوشش كند در اينكه پشتيباني از ارتشش بكند، پشتيباني از پاسدارهايش بكند. شماكجا (سراغ داريد)؟ اگر سراغ داريد، بگوييد ما هم بفهميم. كجا شما همچو چيزي داريدكه دوش به دوش مردها و پاسدارها و ژاندارمري و ارتش و همه ي قواي مسلح، دوش به دوش اينها، زنها هم همراهي بكنند؟ (381)

6/8/59

آمادگي براي جنگ

الآن شما مي بينيد سرتاسر مملكت ما در حال جنگند، دخترهاي توي خانه هايشان هم در حال جنگند؛ براي جنگيها دارندكار مي كنند. (382)

12/8/59

بي نظير بودن بانوان در مسير خدمت

اگر پيدا كرديد يك دهي در عراق اينجوري كمك كرده باشد به اينها.1 اينها به زور البته مي گيرند، غارت مي كنند، به زور مي گيرند. اما اگر پيدا كرديد يك دِه را در تمام كشور عراق كه جوانهايش، زنهايش، براي اينها نان بپزند و- نمي دانم- بسته بندي كنند! ندارند اينها.

يك همچو ملتي ازكي مي ترسد؟! چرا بايد بترسد؟! (383)

12/8/59

فعاليت در پشت جبهه

الآن كه شما در جبهه هاي جنگ هستيد و ارتشيهاي ما، كه

خداوند

---------------------

1. رژيم بعثي در عراق.

نصرتشان بدهد، در مراكز فعال هستند، الآن كي هست كه دارد از آنها پشتيباني مى كند؟ آن زنهايي كه براي شما نان مي پزند و آن مردمي كه براي شما پول مي دهند و آن مردمى كه براي شما ذخيره مي دهند و آنقدر چيزها را مي فرستند. همين مردم مسلمانند. شما ببينيد در تلويزيونتان كه يك زني كه ده تا تخم مرغ آورده، دارد مي آورد مي دهد همين را. يك بچه اي كه ده تومان دارد اين را مي دهد. اينها براي چه اينها را مي دهند؟ اينها براي اسلام است، براي كشور اسلامي است. (384)

25/8/59

حفظ ارزشها

اگر زمان محمدرضا يك جنگي واقع مي شد، مثلاً فرض كنيد در اهواز واقع مي شد، در خراسان برايش زنها نان مي پختند؟! دعا مي كردند كه - ان شاء الله- شكست بخورد. حالا وضع اين طوري است. در كجاي دنيا شما سراغ داريد يك همچو مطلبي. يك همچو پشتيباني مردم از حكومت، از ارتش. سراغ نداريم ما جايي در اين، نظير نداشته است اين، در تاريخ هم نمي توانيد پيدا بكنيد. از بچه هاي كوچكي كه ده تومان دارند مي دهند براي ارتشي كه آنجا، قواي مسلّحه اي كه آنجا كار مي كنند. با آن پير زن هشتاد ساله اي كه چند تا تخم مرغ دارد، اينها ارزش دارد. ارزش اينها زياد است، و ما بايد حفظ كنيم اين ارزش را. پيروزي مملكت ما براي همين ارزشهاست. اين پيروزي قلوب، بالاتر از پيروزي كشور است. (385)

15/9/59

حضور در صحنه ي گر فتاريها

تمام ملت ما، نه فقط جوانها و آنهايي

كه در جبهه ها هستند، بلكه پيرمردها و پيرزنها و دختر و بچه هاي نابالغ در صحنه گرفتاريها و در صحنه جنگ حاضرند و همه خود را در جبهه مي بينند. (386)

28/12/59

سربازان گمنام

من وقتي در تلو يزيون مي بينم اين بانوان محترم را كه اشتغال دارند به همراهي كردن و پشتيباني كردن از لشكر و از قواي مسلّح ارزشي براي آنها در دلم احساس مي كنم كه براي كس ديگري نمي توانم اين طور ارزش قائل بشوم. كارهايي كه آنها مي كنند يك كارهايي است كه دنبالش توقع اينكه يك مقامي داشته باشند، يا يك پستي را اشغال كنند، يا يك چيزي از مردم خواهش كنند، هيچ اين مسائل نيست. بلكه سربازان گمنامي هستند كه در جبهه ها بايد گفت مشغول به جهاد هستند. و ما اگر فايده اي از اين جمهوري اسلامي نداشتيم الاّ همين حضور ملت به همه قشرهايش در صحنه و نظارت همه قشرها در امور همه، اين يك معجزه اي است كه جاي ديگر من گمان ندارم تحقق پيدا كرده باشد. و اين يك هديه الهي است كه بدون اينكه دستهاي بشر در آن دخالت داشته باشند خداي تبارك و تعالي به ما اعطا فرموده است. و ما بايد قدر اين نعمت را بدانيم؛ و اقتدا كنيم به اين زنها و بانوان و بچه هاي پشت جبهه و آنهايي كه در خود شهرهاي مخروبه و نيمه مخروبه حاضرند. ماها بايد از اينها اخلاق اسلامي و ايمان و توجه به خدا را ياد بگيريم. (387)

28/12/59

حضور همه در صحنه جنگ

شايد در طول تاريخ هم نظيري برايش نتوانيم پيدا بكنيم كه بچه

هاي كوچك و جوانهاي نيم سال و زنها، پير زنها، نوعروسها، نو دامادها، همه با هم در اين جبهه حاضرند و صحنه جنگ، صحنه اي است كه ملت همه در آن حاضر هستند. (388)

16/1/60

انجام كارهاي مفيد

آنچه كه در ايران بزرگتر از هر چيز بود، تحولي است كه در بانوان ايران حاصل شد. بانوان ايران در اين نهضت و انقلاب سهم بيشتري از مردان دارند و امروز هم كه در پشت جبهه ها مشغول فعاليت هستند، سهم آنها بيشتر از ديگران است و در تربيتي كه اشتغال دارند، چه تربيت كودكانشان و چه تربيت خردسالانشان و چه تربيتهايي كه در كلاسها و جاهاي ديگر مجالس دارند، باز سهم بزرگي در اين انقلاب دارند. عواطفي كه در بانوان هست مخصوص خودشان است؛ در مردها اين عواطف نيست و لهذا، آن چيزي كه در پشت جبهه از روي عواطف از بانوان صادر مي شود، بيشتر و بالاتر و ارزنده تر است از آن چيزي كه از مردها صادر مي شود. به مو جب عواطفي كه بانوان دارند، آنها براي جبهه ها كارهاي بسيار مفيد انجام داد ه اند و انجام مي دهند. (389)

2/3/60

تعهد بانوان

خداي تبارك و تعالي بر اين ملت منت نهاد و اين پيروزي را نصيب كشور ما فرمود كه به واسطه تعهد بانوان اميدواريم كه در آتيه، پشتوانه اين ملت و اسلام محكمتر بشود. و با كوشش شما بانوان محترم، جوانان كشور وكساني كه هم در جبهه (هستند)، بتوانند از عهده جنگ تا پيروزي (بيرون آيند) و هم در داخل و در پشت جبهه ها بتوانند به كارهاي عمراني و كارهاي ديگري كه مفيد به

حال كشور است قيام كنند. (390)

2/3/60

انفاق در راه خدا

امروز همكاري و همياري مردم بيسابقه است، ما هر روز شاهد زناني هستيم كه ماحصل عمرشان، يك تكه طلا را مي آورند و در راه خدا و جنگ انفاق مي كنند. (391)

4/3/61

كمك و همكاري با رزمندگان

درود بر شما شيرمردان و شيرزناني كه با بسيج عشاير و ارسال كمكهاي مالي و همكاريهاي ديگر، چه در خط مقدم جبهه و چه در پشت جبهه، موجبات دلگرمي رزمندگان دلير ما را فراهم ساخته و پشتوانه محكمي براي جنگجويان و وسيله اي براي كشف و خنثي كردن توطئه هاي دشمنان ما گشته ايد. (392)

15/3/61

رهين منت توده هاي مردم هستيم

انصافاً ما رهين منت اين توده هاي بزرگواري هستيم كه همه چيزشان را مي دهند و چيزي هم نمي خواهند. از آن پيرزنهاكه آن چيزي كه در طول عمرشان تهيه كردند، حالا مي آيند براي اسلام مي دهند تا آن اشخاصي كه قلكشان را مي شكنند و پو ل را مي آورند براي اسلام مي دهند. من نمي توانم توصيف كنم از اين ملت و نمي توانم تجليل كنم. ما واگذار مي كنيم تا خداي تبارك و تعالي به آنها عنايت خاص خودش را اعطا بفرمايد. خداوند، همه شما را حفظ كند و در اين سنگرها محكم پا برجا نگه دارد. (393)

25/7/61

تشكر از بانوان معظم قم

من بايد تشكر كنم از اهالي قم و از بانوان معظم قم كه در يك همچو اوقاتي كه ما گرفتار ابرقدرتها و قدرتهاي فاسد هستيم و ايران از هر طرف مورد حمله آنها هستند، شما بانوان در پشت جبهه، آن فعاليتي را مي كنيد كه آن

سلحشوران در جبهه ها، و همان طوري كه آنها مشغول فعاليت هستند، شما مشغول فعاليت هستيد. يك راه، از راه ساختن خود و جوانهاي خود و خانمهاي جوان و يك راه، از راه پشتيباني به آنهايي كه در جبهه هستند؛ و اين يك امري است كه بسيار مورد تشكر است و بسيار ارزنده است و در پيش خداي تبارك و تعالي ارزندگي شايان دارد. (394)

22/12/61

كمك به جنگ وجبهه

ملت اين مردم كوچه و بازار هستند، اين مردم دهات و- نمي دانم- قصبات و شهرستانها، اينها هستندكه دارند به جنگ كمك مي كنند و به جبهه ها، پشت جبهه ها كمك مي كنند، و بانوانان و بچه هاشان و بزرگهايشان و همه شان مشغول خدمت هستند. اينها كه خسته نشده اند. از چي خسته بشوند؟ از اسلام روبرگردانند؟ (395)

25/5/62

مجاهدات پشت

اگر نبو د مجاهدات شما و برادران و خواهران بزرگوار شما در جبهه ها و پشت جبهه ها، كه با اخلاص خود عنايات خاص خداوند قادر را جلب نموديد،كدام قدرت و كدام ابزار جنگي مي توانست جمهوري اسلامي و كشور عزيز شما را از اين درياي مواج متلاطم،كه شرق و غرب و وابستگان به آنان دست به دست هم و بازو به بازوي يكديگر داده و در پي غرق آن كوشيدند و ميكوشند، نجات دهد. (396)

18/11/63

پشتيباني از مجاهدان عزيز دفاع مقدس

برماست كه، با اعتراف به عجز خويش، از رزمندگان عزيزي كه با شهادت طلبيها و رشادتهاشان از ميهن اسلامي خود دفاع نموده و با خون پاك خود چراغهايي فرا راه آزادي تمام ملتهاي دربند برافروختند قدرداني نماييم.

و نيز از مادران و پدران و خواهران و

همسران و برادران بزرگواري كه در پشت جبهه ها با جديت تمام در دفاع مقدس از اسلام وكشور اسلامي به پشتيباني از مجاهدان عزيز برخاسته و از هيچ چيز كوتاهي نمي كنند، و از تمام ملت بزرگ و متعهدكه در تمامي صحنه ها حاضرند، تشكر نماييم. (397)

10/6/64

كمك درپشت جبهه

شما خانمها، شما زنها توجه به اين معنا داشته باشيد كه همان طوري كه بر مردها در جبهه لازم است كه جلو بروند و پيشقدم باشند، شما هم در خارج، در پشت جبهه بايدكمك كنيد. (398)

11/12/64

كمك خانمهاي عراقي

مبلغ بسيار ارزنده اي كه خانمهاي معظم عراقي- كه خداوند به آنها هر چه بيشتر توفيق خدمت به اسلام و رزمندگان عزيزي كه براي رفع شرّ قدرتها و وابستگان پست آنان، جانفشاني مي كنند (عنايت فرمايد)- واصل شد. از خداوند تعالي سلامت و سعادت همه را خواهانم. (399)

28/9/66

فصل ششم : جنايات و نقشه هاي استعماري درباره ي زنان

خودباختگى و غرب گرايي

ملعبه قرار دادن زن

آنها كه زنها را مي خواهند ملعبه مردان و ملعبه جوانهاي فاسد قرار بدهند خيانتكارند. زنها نبايد گول بخورند؛ زنها گمان نكنند كه اين مقام زن است. كه بايد بزك كرده بيرونبرود با سرِ باز و لخت اين مقام زن نيست؛ اين عروسك بازي است نه زن. (400) 13/12/57

رواج تربيت فاسد غربي

اينها تربيت انساني را از ايران بكلي از بين بردند، و تربيتهاي غربي، نه آن هم تربيتهاي صحيح غربي، تربيتهاي فاسد غربي، در بين ما رواج دادند. و در زمان اين پسر شايد بيشترْ معنويات از بين رفت. در زمان او ظلم شايد ظهورش، ظاهرش بيشتر بود، بانوان را بيشتر اذيت كردند. ساير مردم را بيشتر اذيت كردند. (401)

10/4/58

ظلم به بانوان

من مي توانم

بگويم كه در زمان اين پدر و پسر به بانوان ما بيشتر ظلم شد تا به ساير اقشار. شما شايد اكثراً يادتان نباشد كه در زمان رضاشاه با بانوان چه كردند اينها. چه مصيبتهايي به بار آوردند با اسم اينكه مي خواهيم ايران را به نظير اروپا مثلاً بكنيم، ايران را متجدد بكنيم، نصف از جمعيت ايران را مي خواهيم در جامعه بياوريم. با بانوان نمي دانيد چه كردند اينها. (402)

10/4/58

ازبين بردن حيثيت خانمها

تبليغات كردند كه شما خانمها را از آن حيثيتي كه داريد بيندازند. از شما بگيرند حيثيت خودتان را، شما را غربي كنند، آرايشها از غرب بايد بيايد، مدْها از غرب بايد وارد بشود، هر روز مُدْ تغيير كه بكند شما هم تغييرش بدهيد! همه چيزهاي شما از غرب وارد مي شد. تبليغات بود ديگر، همه هم عادت كرده بودند. اگر امروز يك چيزي مي آمد و مي گفتند در مثلاً انگلستان يك همچو چيزي شده است، فوراً اينجا همه اينها را بايد كنار بگذارند، آن پيش بيايد؛ آن مُدْ پيش بيايد! چند مرتبه (براي) پيراهني كه مي خواستند براي فرح درست كنند- براي تاجگذاري گمانم بود- چند مرتبه طراحها با طياره ها رفت و آمدكردند و چه قدر- الآن من يادم نيست- خرج اين شد، براي اينكه يك پيراهن را درست بكنند!آن وقت خوشمزه اين بود كه در يكي از گفته هايش اين بود كه ما بچه هايمان را لباس اين را به آن كوچيكه مي پوشانيم! اين در روزنامه ها بود. اين آدمي كه سه مرتبه طياره بايد برود و برگردد تا اين طرح را درست بكند و چقدر صد

و پنجاه هزار تومان- نمي دانم چقدر بود- كه براي طرح يك پيراهن درست مي كنند، مي خواهند چه بكنند! مي خواهند شما را خواب كنند. (403)

12/6/58

رواج مد غربي

تا اين خانمها- شما را نمي گويم. شما توده هستيد، آن خانمها را مي گويم- تا اينها توجهشان به اين است كه فلان چيز بايد، فلان مد (بايد) از غرب به اينجا بيايد، فلان زينت بايد از آنجا به اينجا سرايت بكند، تا يك چيزي آنجا پيدا مي شود اينجا هم تقليد مي كنند، تا از اين تقليد بيرون نياييد، نه مي توانيد آدم باشيد؛ و نه مي توانيد مستقل باشيد. اگر بخواهيد مستقل باشيد، اگر بخواهيد شما را به اينكه يك ملتي هستيد بشناسند و بشويد يك ملت، از اين تقليد غرب بايد دست برداريد. تا در اين تقليد هستيد، آرزوي استقلال را نكنيد. (404)

17/6/58

تباه كردن جوانان ايراني

تمام چيزهايي هم كه وسيله قرار داده بودند براي اينكه جوانهاي ما را تباه كنند، همه اينها سوغاتهاي غرب بود. يعني بنابراين بود كه وسايلي تهيه بكنند كه هم زنها و هم مردها را تباه بكنند، نگذارند يك رشد انساني پيدا بكنند. (405)

22/6/58

جنايت به اسم آزادمردان و آزادزنان

قلمهاي مسموم خطا كار و گفتار گويندگان بي فرهنگ در اين نيم قرن سياه اسارت بار عصر ننگين پهلوي، زن را به منزله كالايي خواستند درآورند و آنان را كه آسيب پذير بودند به مراكزي كشيدند كه قلم را ياراي ذكر آن نيست. هر كس بخواهد شمه اي از آن جنايات مطلع شود، به روزنامه ها و مجله ها و شعرهاي اوباش و اراذل زمان رضاخان از روزگار تباه

كشف حجاب الزامي به بعد مراجعه كند و از مجالس و محافل و مراكز فساد آن زمان سراخ بگيرد. رويشان سياه و شكسته باد قلمهاي روشنفكرانه آنان. و گمان نشود كه آن جنايات با اسم «آزاد زنان و آزاد مردان» بدون نقشه جهانخواران و جنايتكاران بين المللي بود. (406)

15/2/59

ترويج فرنگي مآبي

يكي از امور ديگري هم كه باز من گفته ام اين است كه ما را جوري بار آورده بودندكه يا بايد فرنگي مآب باشيم يا هيچي. يك نفر جوان، يك نفر خانم اگر سرتاپايش فرنگي مآب است، اين معلوم مي شود خيلي عالي مقام است و چنانچه مثل ساير مسلمانهاست، اين خيلي عقب افتاده است. عقب افتادگي و جلو رفتن را به اين مي دانستند كه فرنگي مآب باشد؛ يعني، فرض كنيد فرم لباسش چه جور باشد. فرم كفشش چه جور باشد، يا- مثلاً- هرچه كه از خارج مي آيد صرف بكند. مصرفي بار آوردند ما را، براي همين جهت، ما را مصرفي بارآورده اند. (407)

17/12/60

خيانت به زنان به اسم زن مترقي

كساني كه آن زمان را به ياد دارند مي دانند اين خائن تبهكار با دستياري عمال بي وطنش با اينان چه كردند و براي پيروزيِ هر چه سريعترِ نقشه هايشان چه راههايي را براي انحراف و مصرفي نمودن و به فساد كشاندن بانوان مظلوم در پيش گرفتند. كافي است نسل حاضر كه آن روزگار سياه را درك نكرده اند به كتابها، شعرها، نو شته ها، نمايشنامه ها، تصنيفها، روزنامه ها، مجله ها و مراكز فحشا و قمارخانه ها و شرابفروشيها و سينماها- كه همه يادگار آن عصر بودند- بنگرند و يا از

آنان كه ديده اند بپرسند و نيز سؤال كنند كه نسبت به زن، اين قشر انسان پرور و آموزگار، چه ظلمها و خيانتهايي در ظاهرِ فريبنده اي به اسمِ زن مترقي روا داشتند. (408)

25/1/61

امور مادي، مبناي ارزشها

وقتي در قشر توده هاي مردم نگاه ميكردي، در بين زن و مرد (در) هر دو طايفه، ارزش به لباس بود و به طرز پوشيدن لباس و دوختن لباس وآرايش. هر كه بهتر لباس مي پوشيد و شيكتر بود در لباس، ارزشش پيش مردم بيشتر بود. و هر زني كه آرايش به طرز اروپايي بود و لباسش از آنجا الهام ميگرفت، اين پيش زنها هم ارزشش زيادتر بود، البته پيش اكثر. ارزشها همه به امور مادي بود. (409)

5/10/61

محروم كردن از پيشرفت

ما را در طول تاريخِ نه چندان دور خصوصاً، و در سده هاي اخير از هر پيشرفتي محروم كرده اند و دولتمردان خائن و دودمان پهلوي خصوصاً، و مراكز تبليغاتي عليه دستاوردهاي خودي و نيز خودْ كوچك ديدنها و يا ناچيزديدنها، ما را از هر فعاليتي براي پيشرفت محروم كرد. وارد كردن كالاها از هر قماش و سرگرم كردن بانوان و مردان خصوصاً طبقه جوان، به اقسام اجناس وارداتي از قبيل ابزار آرايش و تزئينات و تجملات و بازيهاي كودكانه و به مسابقه كشاندن خانواده ها و مصرفي بار آوردن هر چه بيشتر، كه خود داستانهاي غم انگيز دارد، و سرگرم كردن و به تباهي كشاندن جوانها كه عضو فعال هستند با فراهم آوردن مراكز فحشا و عشرتكده ها، و دهها از اين مصايب حساب شده، براي عقب نگهداشتن كشورهاست. (410)

15/3/68

كشف حجاب

مخالفت روحانيت باكشف حجاب

روحاني مي گويد

اين كشف حجاب ننگين يا نهضت با سرنيزه براي كشور ضررهاي مادي و معنوي دارد و به قانون خدا و پيغمبر حرام است روحاني مي گويد اين كلاه لگني پس مانده اجانب، ننگ كشور اسلام است و استقلال ما را لكه دار مي كند و به قانون خدا حرام است. (411)

مخالفت با قانون خدا

آنان كه تمدن و تعالي مملكت را به لخت شدن زنها در خيابانها مي دانند و به گفته بيخردانه خودشان باكشف حجاب نصف جمعيت مملكت كارگر مي شود (لكن چه كارى همه مي دانيد و مي دانيم) حاضر نيستند مملكت با طرز معقولانه و در زير قانون خدا و عقل اداره شود. (412)

***

برداشتن حجاب با زور سر نيزه

ما مي گوييم دولتي كه برخلاف قانون كشور و قانون عدل، يك گروه ديوان آدمخوار را به نام پاسبان شهرباني در هر شهر و دِه به جان زنهاي عفيف بي جرم مسلمانان بريزد و حجاب عفت را با زورِ سرنيزه از سر آنها بربايد و به غارت و چپاول ببرد و محترمات بي سرپرست را در زير لگد و چكمه خورد كند و بچه هاي مظلوم آنان را سقط كند، اين دولت، دولت ظالمانه و اعانت بر آن عديل كفر است. ما حكومت ديكتاتوري را ظالمانه و عمال آن را ظالم و ستمكار مي دانيم شماها در اين سخن حرفي داريد بزنيد تا رسوايي بيش از اين شود.

توده ي مظلوم ايران الآن هم چشم ندارند عمال ديكتاتوري آن روز را كه با زنها و اطفال مظلوم آنها آنطور سلوك كرده و آن بي آبرويي و ستمكاريها را كردند ببينند و هر كس آنها

را محترم بداند از شرف و انصاف بو يي ندارد؛ آن روزنامه هايي كه از اعمال ظالمانه ديكتاتور گريزپا كه خانمانسوزترين آن، كشف حجاب زنهاست طرفداري مي كنند كمك كار به اصول وحشيانه ديكتاتوري مي كنند و بايد اوراق آنها را در ميدانها آتش زد. (413)

راه انداختن فحشاي عمومي

وقتي مردم مي بينند به جاي انكه پاسبان حفظ آسايش آنها را بكند با چكمه و سرنيزه با زنهاي مظلوم آنها براي كشف حجاب يا راه انداختن فحشاي عمومي و با خود آنها براي گذاشتن كلاه لگني شرم آور آنطور سلوك كردند باز توقع داريد ماليات را حقوق حقه ي دولت بدانند. (414) كشف حجاب خيانت بزرگ رضاخان

اين حيوانهاي شهوتران كه مي خواهند با نام ترقي كشور با دخترهاي جوان مردم به رقص و عيش و نوش بپردازند باز دست از اين كشف حجاب ننگين كه عفت و درستي عضو جوان حساس ما را به باد داد و از خيانتهاي بزرگ رضاخان به اين كشور بود بر نمي دارند غافل از آنكه با خواست خدا به همين زودي دينداران با مشت آهنين مغز بيخرد آنها را پريشان خواهند كرد و اساس شهوتراني آنها را به سرشان خراب خواهند نمود. (415)

***

كشف حجاب عفت سوز

پس كو آن نيكبختيهاكه نصيب اين كشور تاكنون شده است.

آري از همه نيكبختيها يك كلاه لگني نيم خورده ي ديگران و يك كشف حجاب عفت سوز خانمان به هم زن و چندين خيابان عريض و طويل با رفتن منابع ثروت و فضايل اخلاق، نصيب اين كشور شده است. شما از همين خوشبختيها انگاره ي ديگر خوشبختيهاي خود را بگيريد. (416)

***

كشف حجاب مفتضح

شما ببينيد بيست

و چند سال است از اين كشف حجاب مفتضح گذشته است؛ حساب كنيد چه كرده ايد؟ زنها را وارد كرديد در ادارات؛ ببينيد در هر اداره اي كه وارد شدند، آن اداره فلج شد. (417)

11/9/41 جشن 17 دي وسيله منفوريت رژيم

چرا جشن «هفده دي»1 را آزاد مي گذارند؟ اينها وسيله منفوريت

----------------------

1. اشاره به مراسمي است كه به مناسبت سالروز 17 دى سال 1314، يعنى روز اعلام كشف حجاب توسط رضاخان برگزار مي گرديد.

است؛ منفور نكنيد سلطان مملكت را. ما نصيحت مي كنيم اين هفده ي دي را به وجود نياوريد. ما مفاسد را مي دانيم؛ حفظ كنيد اين مملكت را. ترقيات مملكت به هفده دي نيست. (418)

11/9/41

جنايت و خيانت بى حد و اندازه شاه

خدا مي داند كه به اين ملت ايران چه گذشت در اين كشف حجاب. حجابِ انسانيت را پاره كردند اينها. خدا مي داند كه چه مخَدراتي را اينها هتك كردند و چه اشخاصي را هتك كردند. علما را واداركردند با سرنيزه كه با زنهايشان در مجالس جشن، يك همچو جشني كه با خون دل مردم با گريه تمام مي شد، (شركت كنند). مردم ديگر هم به همين ترتيب. دسته دسته اينها را دعوت مي كردند و الزام مي كردند كه با زنهايتان بايد جشن بگيريد. «آزادي زن» اين بود كه الزام مي كردند، اجبار مي كردند با سرنيزه و پليسْ مردم محترم را، بازرگانهاي محترم را، علما را، اصناف را، به اسم اينكه خودشان جشن گرفتند. در بعضي از جشنها، به اصطلاح خودشان، اينقدرگريه كردند مردم كه اينها از آن جشن شايد اگر حيايي داشتند پشيمان مي شدند. (419)

دي 1356

برداشتن

چادرو روسري به نام آزادي

مگر مي شود يك نفر مسلمان باشد و با اين ستور، (با) كشف حجاب مبتذل موافق باشد؟ زنهاي ايران هم قيام كردند بر ضدش و تودهني به او زدند كه ما نمي خواهيم اينطور چيز را، ما بايد آزاد باشيم. و اين مردك ميگويد آزاديد لكن- بايد حتماً- آزاديد اما بايد حتماً بدون چادر و بدون روسري توي مدارس برويد! اين آزادي است؟! (420)

29/11/56

جنايات رژيم در 17 دي

امروز روز 17 دي است. من يادم است، شايد اين آقا هم يادشان باشد؛ هركس سنش به سن ماهاست يادشان است كه 17 دي چه شرارتي كرد اين آدم؛ چقدر به اين ملت فشار آورد، چه اختناقي ايجاد كرد، چه محترماتي را هَتْك كرد، چقدر سقط جنين شد در 17 دي و اين اطراف 17 دي، چقدر مأموران اين و دژخيمان اين به مردم تعدي كردند و به زنها تعدي كردند و زنها را از توي خانه ها بيرون كشيدند. اين مال پدر شما كه من نمي توانم شرحش را بدهم. آن كارهايي كه او كرده است نمي شود شرحش را داد. اين در آن عالم معلوم مي شود، (در) اين عالم نمي توانيم ما بفهميم؛ نمي توانيم بفهميم چه جانوري بود. (421)

17/10/57

مصيبت در قم

شما نمي دانيدكه با بانوان قم چه كردند اينها. يك رئيس نظميه بود- كه نمي دانم حالا هست يا از بين رفته است- كه آنطور با بانوان عمل مي كرد كه- از قراري كه گفتند- يك روز دماغش خون آمده بود و نشسته بود، خون دماغش داشت مي چكيد؛ چشمش افتاد به يك زنى كه چادر دارد يا روسري دارد؛

اعتنا به خون نكرد و پريد به او! اينطور با (مردم) عمل مي كردند. و شما شاهديد كه در اين آخر اينها با اين ملت چه كر دند؟ چه كشتارهايي در تمام شهرستانها كر دند؛ در خود قم چه مصيبتهايي به بار آوردند. (422)

8/1/58

سياه كردن روي تاريخ

در شهر ها، در دهات، در قصبات. اطلاعاتي كه گفتني نيست.... بانوان ما اطلاعاتي داشتند كه روي تاريخ را سياه كرده است. نمي دانيد چه قضايايي در اينجا واقع شده است. در همين قم- مركز روحانيت- نمي دانيد چه بساطي اينها درست كردند و زنها را چطور بيرون آوردند كه بروند جشن بگيرند! با زور بروند جشن براي كشف حجاب بگيرند. (423)

1/2/58

كشف حجاب به تبعيت از تركيه و غرب

اساس بر اين بود كه انحراف درست كنند. اساس بر اصلاحات نبود. اساس اين بودكه نگذارند يك مملكتي رشد بكند. و لهذا از آن مي فهميم كه آن كشف حجابي كه رضاخان به تبع تركيه و به تبع غرب و به (واسطه)مأموريتي كه داشت، (انجام داد) برخلاف مصلحت مملكت ما بود. (424)

26/2/58

تحت فشار قرار دادن مردم

شما بايد بدانيدكه همه اهالي مملكت ما تحت فشار بود. آن روز؛ آن وقت كه به اسم «كشف حجاب» و براي كشاندن ملت به تباهي آن سابقي 1 اقدام كرد، در همين قم شايد از جاهاي ديگر بيشتر فشار آورد. در تهران همين طور. در همه جا. (425)

23/3/58

--------------------------

1. رضاشاه پهلوي

كشف حجاب موجب مصيبت مردم

چيزهايي كه موجب نارضايتي مردم بود انجام مي داد. مثل قضيه كشف حجاب. كشف حجاب شما نمي دانيد آن وقت چه مصيبتي براي مردم بود. نمي دانيد

چه كرد و مأمورها چه كردند با مردم و با زنها، كه اسباب نارضايتي عموم مردم بود، منتها قدرت زياد شده بود، مردم هم هدايت نمي شدند با يك مثلاً قدرتهايي از اين جهت نمي توانستند كاري بكنند، لكن عقده ها زياد بود. (426)

6/3/58

الزام كردن خانمها به فساد

بانوان را الزام كردند به اينكه در مجالس كذايي كه داشتند حاضر بشوند. مردها با زنهايشان، با دخترهايشان، در آن مجلسهاي فاسد، الزام داشتند كه حاضر بشوند. حتي در قم، در قم كه مركز روحانيت بود، در قم هم اين مسائل بود؛ و در همه شهرستانها. (427)

10/4/58

اعمال خشونت در مسأله كشف حجاب

شايد بسياريش را يادتان نباشد كه من يادم است كه اينها در زمان رضا خان به اسم اتحاد شكل، به اسم كشف حجاب، چه كارها كردند، چه پرده ها دريدند از اين مملكت. چه زورگوييهاكردند و چه بچه ها سقط شد در اثر حمله هايي كه اينها مي كردند به زنها كه چادر را از سرشان بكشند. (428)

14/8/58

قتل عام درمسجد گوهرشا د

همان سال آخري بود كه 15 خرداد بعدش پيش آمد- من شنيدم كه زنها مي خواهند بروند سر قبر رضاشاه و راجع به همين قضيه كشف حجاب تظاهرات بكنند. رؤساي اداراتي كه در قم بود، پيش من آمدند، گفتم كه شما هر كدام به وزارتخانه خودتان اطلاع بدهيدكه اگر اين كار را بكنيد من به ملت ميگويم كه عزا بگيرند براي روزي كه قتل عام كرديد در مسجد گوهرشاد، اينها اطلاع دادند و از اين منصرف شدند.

در هر صورت آن وضعي كه آنها درست كرده بودند درست برخلاف موازيني بود كه ملت

ما بايد انجام بدهد. (429)

19/6/59

كشف حجاب وسيله اي براي اسارت ملت ما

قضيه كشف حجاب يك مطلبي نبود كه اينها مي خواستند زنها را، مثلاً ده ميليون زن را بياورند در جامعه وارد كنند. اينها يك دستوراتي بود كه اينها مي گرفتند از خارج و براي اسارت ما اجرا مي كردند.

قضيه ها، شايد شما هيچ كدامتان يادتان نباشد كه آن وقت چه كردند، كوچك بوديد. اما من تلخي اين كشف حجابي كه اينها كردند و اسمشان را بعداً «آزاد زنان و آزاد مردان» پسر رضاخان گذاشت، من تلخي اش باز در ذائقه ام هست. شما نمي دانيد چه كردند با اين زنهاي محترمه و چه كردند با همه قشرها. الزام مي كردند هم تجار را، هم كسبه ي جزء را، هم روحانيت را، هر جا زورشان مي رسيد به اينكه مجلس بگيريد و زنهاتان را بياوريد در مجلس، بياوريد در مجلس عمومي، آن وقت اگر اينها تخلف مي كردند، كتك دنبالش بود، حرف دنبالش بود، همه چيزها و حرفها بود. و اينها مي خواستند زن را وسيله قرار بدهند از براي اينكه سرگرمي حاصل شود براي جوانها و در

كارهاي اساسي اصلاً وارد نشود. طريقهاي مختلفى اينها داشتند براي اينكه اين جوانهاي ما را، اين دانشگاهيهاي ما را، همه اين قشرها را نگذارند به فكر خودشان بيفتند و به فكر مملكتشان بيفتند. از آن طرف همين مسأله كشف حجاب با آن فضاحتي كه اينهاكردند و با آن رفتاري كه با زنهاي محترمه كردند و با آن رفتاري كه با روحانيون كردند در اين مسائل كه حتي به مرحوم آقاي كاشاني آمدند تكليف كردند كه شما بايد وارد

بشويد در اين مجلس، فرمودند كه شما بايد مجلس بگيريد، ايشان گفته بودند... را كه فرمودند: گفته بودند آن مأمورها، كه از بالاها گفته اند. گفته بودند من هم همان را مي گويم، حتي به اينها هم آمده بودند پيشنهاد كرده بودند. ديگر در شهرستانها، در دهات و همه جا حتي در قم، يك فضاحتي در قم در آوردندكه قابل ذكر نيست. و اين هم براي اين بود كه اين جوانها را، جوانهاي غافل، زن و مرد را وارد كنند در ميدان و سرگرمشان كنند به هم و از اساس مسائل اينها غافل باشند. همچو مراكز فحشايي كه اينها درست كردند كه از تهران تا آخر تجريش صدها مراكزي بود كه مال عشرتكده و امثال ذلك بود، همه اينها ديديد كه زنانه بود. لهذا، جوانهاي ما، ملت ما اصلاً ديگر توجه به مسائل اساسي كه بايد بكنند نداشت. نه مردش، نه زنش. (430)

19/6/59

كشف حجاب، توطئه به فساد كشاندن جامعه

نقشه اين بودكه با توطئه كشف حجاب مفتضح در زمان قُلْدرِ نافهم، رضاخان، اين قشر عزيز را كه جامعه را بايد بسازند تبديل كنند به يك قشري كه فاسد كنند جامعه را. و اين نقشه نه اختصاص به شما بانوان داشت؛ بلكه جوانان و مردان را همين طور بكشانند به مراكز فساد، و آن طور كه مي خواهند آنها را تربيت كنند كه چنانچه كشورشان به دست هركس بيفتد، بي تفاوت باشند يا مؤيد. (431)

25/12/59

وضع ناگوار در زمان رضا شاه

شمايي 1 كه مي گوييد زمان رضاشاه بهتر از حالا بود، در زمان رضاشاه، شما چه وضعي داشتيد؟ نه شما، مرحوم شيخ ما- رضوان الله عليه- چه

حالي داشت؟ در يك قضيه اي، كه شايد قضيه كشف حجاب بود، مرحوم شيخ- رحمه الله- مرحوم آقا شيخ عبدالكريم 2- رضو ان الله عليه- يك كاغذي به رضاشاه نوشت و راجع به اين معنا تذكري داد. جواب نداد. نخست وزير گفت؛ به عرض اعليحضرت رسيد، ايشان گفتند؛ شما خوب است كه مشغول كار خودتان باشيد. (432)

1/1/61

از بين بردن تمدن بزرگ ا سلام

شايد من بهتر از ديگران مشكلاتي كه بر اين مملكت در طول سلطنت اين پدر و پسر گذشت شاهد بوده ام، و به اندازه من كمتر كسي از باب اينكه عمرش وفا نكرده است، شاهد اين مسائل بود.

اكثر شما خانمها آن زمان را ياد نداريد و شايد در بين شما بسيار كم باشدكه آن زمان اسفبار را ياد داشته باشد. در آن زمان به اسم اينكه مي خواهيم نيمي از جمعيت ايران را فعال كنيم، آن شقي جنايتكار دست به يك جنايت زد و آن جنايت كشف حجاب بود؛ و به جاي اينكه نيمي از جمعيت ايران را فعال كند آن نيم ديگري هم كه نيمه مردان بود به طور بسيار زيادي از فعاليت انداختند و اين عروسكهايي

------------------------------

1. اشاره به سخنان پاره اى افراد ساده لوح كه به بهانه وجود بعضي نارساييها، اساس نظام جمهورى اسلامي را مورد ترديد قرار داده بودند.

2. مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي، مؤسس حوزه علميه قم.

كه درست كردند و در همه ادارات جا دادند و در همه خيابانها راه انداختند، آنهايي كه در ادارات بودند، ساير افرادي كه در ادارات بودند را هم از كارهاي خودشان بازداشتند و آنهايي كه در خيابانها رها بودند، جوانهاي

ما را به فساد كشاندند و فعاليت جوانهاي ما را از دست آنها گرفتند. به اصطلاح خودشان مي خواستند كه تمدن شرق را وارد ايران كنند، و با آن وضعي كه درست كردند، تمدن بزرگ اسلامي را هم از بين بردند. (433)

22/12/61

برداشتن عفت از جامعه

در رژيم طاغوتي پهلوي آن ظلمي كه به بانوان محترم ايران شد، به مردها آن ظلم نشد. بانواني كه مقيد بودند به اينكه بر طبق اسلام عمل كنند و موافق آنچه كه اسلام امر كرده است زي خودشان را قرار بدهند، در آن رژيم در زمان رضاشاه به وضعي و در زمان محمدرضا به وضع ديگر. زمان رضاشاه، كه من يادم است و خوب است كه شماها يادتان نيست، آنچه بر بانوان گذشت قابل توصيف نيست. آن ظلمي كه بر اين قشر از ملت در آن دوران گذشت نمي شود بيان كرد. آن فشاري كه بر اينها وارد شد وآن مصيبتهاكه اينها تحمل كردند در زمان آن شاه فاسد نمي شود گفت كه چه اندازه بود. در زمان محمدرضا آن عصر و آن وضع تبديل شد به يك وضع ديگري كه عمق جنايت زيادتر بوده از زمان او. او با قلدري و فشار و زدن و گرفتن و چادر پاره كردن و دست به گيسهاي زنها گرفتن وكشاندن و اينها گذراند، و اين اساساً بر خلاف عفت زنها قيام كرد. يعني بر خلاف همه چيز ايران، يكيش هم زنهاي ايران بودند كه اينها با يك وضع خاصي و با يك توطئه خاصي اينها را مي خواستندكه به فساد بكشند و عفت را از جامعه ما بر دارند. و بحمدالله بانوان

ايران مقاومت كردند و جز يك دسته اي كه جزء دار و دسته خود آنها بودند و غربزده بودند و با رژيم او مناسب بودند، ساير خواهرها مقاومت كردند. (434)

19/1/63

برداشتن چادر عفت از سر زنهاي مسلمان

قيام براي نفس است كه چادر عفت را از سر زنهاي عفيف مسلمان برداشت و الآن1 هم اين امر خلاف دين وقانون در مملكت جاري است وكسي بر عليه آن سخني نمي گويد. (435)

15/2/

محبوس كر دن خانمها در خانه ها

آن وقت به طوري تبليغ شده بود كه زن جرئت نمي كرد كه به اين صورتي كه بايد درآيد، درآيد، مخفي درمي آمدند. آنهايي كه مي خواستند حفظ كنند خودشان را، يا از خانه در نمي آمدند، يا شبي، يك وقتي مخفيانه از اين ور به جاي ديگر مي رفتند، و هكذا همه ي جهاتي كه ما ملاحظه مي كنيم. (436)

5/6/64

------------------------------

1. اشاره به زمان نگارش اعلاميه يعنى سال 1363 قمري مصادف با 1325 شمسى است.

2. اشاره به دولت و كابينه اميراسدالله علم است.

ورود زنان به مجامع و مجالس فرمايشى

معارضه با اسلام

ديديم كه از اولي كه اين دولت2 بيسواد و بي حيثيت روي كارآمد، از اولْ اسلام را هدف قرار داد: در روزنامه ها با قلم درشت نوشتند كه بانوان را حق دخالت در انتخابات داده اند، لكن شيطنت بود؛ براي انعطاف نظر عامه مردم به آن موضوع بودكه نظرشان به الغاي اسلام و الغاي قرآن، درست نيفتد؛ و لهذا، در اولي كه اينجا ما متوجه شديم و اجتماع شد و آقايان مجتمع شدند با هم براي علاج كار، توجه ما در دفعه اول منعطف شد به همان قضيه؛ بعدكه مطالعه كرديم ديديم آقا،

قضيه، قضيه ي بانوان نيست، اين يك امر كوچكي است؛ قضيه معارضه با اسلام است. (437)

12/2/42

نگراني علما از لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي

پس از اهداي تحيت و دعا، به طوري كه در روزنامه ها منتشر است، دولت در انجمنهاى ايالتي و ولايتي، «اسلام» را در رأي دهندگان و منتخبين شرط نكرده؛ و به زنها حق رأي داده است. و اين امر موجب نگراني علماي اعلام و ساير طبقات مسلمين است. در خاطر همايوني مكشوف است كه صلاح مملكت در حفظ احكام دين مبين اسلام و آرامش قلوب است. مستدعي است امر فرماييد مطالبي را كه مخالف ديانت مقدسه و مذهب رسمي مملكت است از برنامه هاي دولتي و حزبي حذف نمايند تا موجب دعاگويي ملت مسلمان شود. (438)

17/7/41

***

هشدار امام به شاه درباره انجمنهاي ايالتي و ولاتي

تهران- جناب آقاي اسدالله علم، نخست وزير ايران

در تعطيل طولاني مجلسين ديده مي شود كه دولت اقداماتي را در نظر دارد كه مخالف شرع اقدس، و مباين صريح قانون اساسي است.

مطمئن باشيد تخلف از قوانين اسلام و قانون اساسي و قوانين موضوعه ي مجلس شورا براي شخص جنابعالي و دولت ايجاد مسئوليت شديد در پيشگاه مقدس خداوند قادر قاهر و نزد ملت مسلمان و قانون خواهد كرد. ورود زنها به مجلسين و انجمنهاي ايالتي و ولايتي و شهرداري مخالف( است با) قوانين محكم اسلام1 كه تشخيص آن، به نص قانون اساسي، محول به علماي اعلام و مراجع فتواست، و براي ديگران حق دخالت نيست. و فقهاي اسلام و مراجع مسلمين به حرمت آن فتوا داده و مي دهند. در اين صورت، حق رأي دادن به زنها و

انتخاب آنها در همه مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسي است. و نيز قانون مجلس شورا، مصوب و موشّح ربيع الثاني 1325 قمري، حق انتخاب شدن و انتخاب كردن را در انجمنهاي ايالتي و ولايتي و شهرداري از زنها سلب كرده است. مراجعه كنيد به مواد هفت و نُه قانون انجمنهاي ايالتي و ولايتي، و پانزده و هفده قانون انجمن بلديه (شهرداري). در اين صورت، چنين حقي به آنها دادن، تخلف از قانون است. و نيز الغاي شرط «اسلام» در انتخاب كننده و انتخاب شونده، كه در قانون مذكور قيد كرده، و تبديل قسم به قرآن مجيد را به «كتاب آسماني» تخلف از قانون مذكور است؛ و خطرهاي بزرگي براي اسلام و استقلال مملكت داردكه يا غفلتاً يا خداي نخواسته عمداً اقدام به اين امر شده است. اكنون كه اعليحضرت درخواست علماي اعلام را به دولت ارجاع فرموده اند و مسئوليت به دولت شما متوجه است، انتظار مي رود به تبعيت از قوانين محكم اسلام و قوانين مملكتي، اصلاح اين امر را به اسرع وقت نماييد، و مراقبت كنيد كه نظاير آن تكرار نشود. و اگر ابهامي در نظر جنابعالي است مشرف به آستانه قم شويد تا هرگونه ابهامي حضوراً رفع شود، و مطالبي كه به صلاح مملكت است و نوشتني نيست تذكر داده شود.

در خاتمه يادآور مي شود كه علماي اعلام ايران و اعتاب مقدسه و ساير مسلمين، در امور مخالفه با شرعِ مطاع، ساكت نخواهند ماند و به حول و قوه خداوند تعالي امور مخالفه با اسلام رسميت نخواهد پيدا كرد. (439)

28/7/41

--------------------------

1. روشن است كه نظر حضرت امام در خصوص

حرمت ورود زنان به مجلس در رژيم شاه با توجه به مفسده ها و آن دوران مطرح شده است؛ والاّ همچنان كه مواضع مكرر امام در اين مجموعه نادر زنان در فعاليتهاى سياسى- اجتماعى را نه تنها حرام نمى دانستد بلكه توصيه مي فرمودند.

مخالفت شديد امام با انجمنهاي ايالتي و ولايتي

بسم الله الرحمن الرحيم

ولا حول ولا قوة إلا بالله العلي العظيم

چون دولت آقاي عَلم با شتابزدگي عجيبي، بدون تفكر در اصول قانون اساسي و در لوازم مطالبي كه اظهار كرده اند، زنها را در انتخاب شدن و انتخاب كردن به صورت تصويبنامه حق دخالت داده، لازم شد به ملت مسلمان تذكراتي داده شود كه بدانند مسلمين ايران در چه شرايطي و با چه دولتهايي ادامه زندگي مي دهند. لهذا توجه عمومي را به مطالب ذيل جلب مي نمايد:

01 آقاي وزير كشور در طرحي كه تقديم آقاي نخست وزير كرده اند مي نويسند: «به طوري كه استحضار دارند در مقدمه قانون اساسي صريحاً مقرر است كه هر يك از افراد اهالي مملكت در تصويب و نظارت امور عمومي، محق و سهيم مي باشند. و به موجب اصل دوم قانون اساسي، مجلس شوراي ملي نماينده قاطبه اهالي مملكت ايران است كه در امور معاش و سياسي وطن خود مشاركت دارند. بنابراين محروم ماندن طبقه نسوان از شركت در انتخابات، نه تنها در قانون اساسي و متمم آن مجوزي ندارد بلكه با توجه به جمله «افراد اهالي مملكت» در مقدمه قانون اساسي و با توجه به جمله «قاطبه اهالي مملكت» مذكور در اصل دوم، مغاير آن نيز مي باشد. و هيأت دولت تصويب نموده اند

كه بند اول ماده دهم و بند دوم ماده سيزدهم قانون انتخابات مجلس شورا، و همچنين قيدكلمه «ذكور» از ماده ششم و ماده نهم قانون انتخابات مجلس سنا حذف شود. و وزارت كشور را مكلف كرده اندكه پس از افتتاح مجلسين، مجوز قانوني اين تصويبنامه را تحصيل نمايد». لازم است اشكالاتي كه به اين چند جمله است بيان شود؛

الف) اگر سهيم بودن زنها در انتخابات، به طوري كه آقاي وزير كشور مدعي است و از هيأت دولت نيز ظاهر مي شود، موافق قانون اساسي است، تصويب هيأت دولت بيمورد است؛ و درست مثل آن است كه شركت مردان را در انتخابات تصويب كند. و اگر تصويب صحيح است، معلوم مي شود به نظر هيأت دولت شركت نسوان مخالف قانون اساسي است.

ب) اگر سهيم نبودن زنها به عقيده آنها مغاير قانون اساسي است، مكلف كردن هيأت دولت، آقاي وزير كشور را كه پس از افتتاح مجلسين مجوز قانوني تصويبنامه را تحصيل نمايد، بي اساس است. و اگر مجوز قانوني مي خواهد، معلوم مي شود به نظر دولت شركت زنها مغاير قانون اساسي است. آيا بهتر نبود كه هيأت دولت با قدري فكر و تأمل تصويبنامه صادر مي كرد كه اين تناقض گوييهاي واضح رخ ندهد؟

2. مقدمه قانون اساسي غير قانون اساسي است بلكه كلام شاه وقت است و رسميت قانوني ندارد. و آقاي وزير كشور آن را بدون

تأمل، يا براي اغفال، مورد استدلال قرار داده اند. لكن بهتر بود تا آخر اين مقدمه را مطالعه كنندكه واضح شود نسوان حق مداخله در انتخابات ندارند. زيرا در همان مقدمه است: «اينك كه مجلس شوراي ملي بر

طبق نيات مقدسه ما افتتاح شده است»؛ پس اگر شركت نسوان منظور بوده چطور ممكن است مجلس را بدون شركت زنها «بر طبق نيات مقدسه»افتتاح نمايند؟ اين عبارت صريح است به اينكه دوره اول مجلس طبق نيات شاه بوده، و زنها در آن شركت نداشته اند. پس معلوم مي شود كه براي زنان حق نبوده است.

3. از بيان سابق معلوم مي شود مراد از «قاطبه ي اهالي مملكت»، كه در اصل دوم است،آن نيست كه هيأت وزيران فهميده اند بلكه مراد آن است كه وكيل تهران وكيل همه ملت است، و وكيل قم نيز وكيل همه ملت است، نه وكيل حوزه انتخابيه خود. چنانچه در اصل سي ام متمم قانون اساسي به آن تصريح شده است. و دليل بر اين مدعا آنكه بيشتر از ده طبقه حق رأي ندارند، با آنكه جزء قاطبه ي اهالي مملكت هستند. پس بايد تصديق كنند كه يا محروم كردن اين طبقاتْ مخالف قانون اساسي است، و يا شركت نسوان مخالف است.

4. فرضاً كه در تفسير اين اصل خلافي باشد، به موجب اصل بيست و هفتم از متمم قانون اساسي، شرح و تفسير قوانين از مختصات مجلس شوراي ملي است و آقايان وزرا حق تفسير ندارند.

5. به نظر هيأت دولت كه طايفه نسوان و ساير محرومين به موجب قانون اساسى حق شركت در انتخابات دارند، از صدر مشروطيت تا كنون تمام دوره هاي مجلس شورا برخلاف قانون اساسي تشكيل شده و قانونيت نداشته است، زيرا كه طايفه نسوان و بيش از ده طبقه ديگر در قانون انتخابات از دخالت محروم شده اند؛ و اين مخالف با قانون اساسى بوده است!

در اين صورت مفاسد بسيارى لازم مي آيد كه ذيلاً تشريح مي شود:

الف) كليه ي قوانين جاريه در مملكت، از اول مشروطه تا كنون، لغوو بي اثر بوده و بايد باطل و غيرقانوني اعلام شود.

ب) مجالس مؤسسان كه تشكيل شده، به نظر دولت آقاي عَلم، خلاف قانون اساسي و لغو و بي اثر بوده؛ و اين دعوي بر حسب قانون جرم است، وگوينده آن بايد تعقيب شود.

ج) دولت آقاي عَلم و جميع دولتهايي كه از صدر مشروطيت تاكنون تشكيل شده است غيرقانوني است. و دولت غيرقانوني حق صدور تصويبنامه و غيره را ندارد بلكه دخالت كردن آن در امر مملكت و خزينه ي كشور، جرم و موجب تعقيب است.

د) كليه قراردادها با دوَل خارجه، از قبيل قرارداد نفت و غير آن، به نظر دولت آقاي عَلم، لغو و باطل و بي اثر است و بايد به ملت اعلام شود.

6 . حذف بند اول ماده دهم و بند دوم ماده سيزدهم قانون انتخابات مجلس شوراي ملي، مصوب شوال 1329 هجري قمري، و حذف قيد كلمه «ذكور» از ماده ششم و نهم قانون انتخابات مجلس سنا، مصوب 14 ارديبهشت 1339، كه به استناد مقدمه قانون اساسي و اصل دوم است، غيرقانوني است و براي دولت چنين حقي نيست؛ زيرا مستندْ چنانچه گفته شد باطل است. به علاوه از براي دولت نيز حق ابطال قانون مصوب در مجلس شوراي ملي نيست. و به نص اصل بيست و هشتم متمم قانون اساسي، قوه مجريه از قوه مقننه هميشه ممتاز و منفصل خواهد بود.

آنچه مذكور شد جنبه هاي قانوني تصويبنامه غيرقانوني است. اين تصويبنامه با اصل دوم و اصل بيست

و هفتم متمم قانون اساسي نيز مخالف است.

روحانيت، با هر فشار و مضيقه و اهانتي كه دولت بر آن واردكرده و درصدد وارد كردن است، تكليف ديني و وجداني خود را در اين تشخيص داده كه مصالح و مفاسد را به دولتها و به جامعه مسلمين گوشزد كند؛ و از نصيحت مشفقانه به زمامداران و اولياي امور خودداري نكند؛ و آنچه را براي اين ملت بدبخت ضعيف گرسنه بناست پيشامد كند، و آثار و نشانه آن يكي بعد از ديگري نمايان مي شود، به جامعه بشر برساند. با اين اختناق جانفرساي مطبوعات و سختگيري دستگاه انتظامي، كه حتي براي طبع يك ورقه ي مشتمل بر نصيحت و راهنمايي يا پخش آن اشخاصي به حبس كشيده و مورد اهانت و شكنجه واقع مي شوند، روحانيت ملاحظه مي كند كه دولت مذهب رسمي كشور را ملعبه خود قرار داده، و در كنفرانسها اجازه مي دهد كه گفته شود قدمهايي براي تساوي حقوق زن و مرد برداشته شده. در صورتي كه هر كس به تساوي حقوق زن در ارث و طلاق و مثل اينها، كه جزء احكام ضروري اسلام است، معتقد باشد و لغو نمايد، اسلام تكليفش را تعيين كرده است.

روحانيت مي بيند كه پايه هاي اقتصادي اين مملكت در شرف فروريختن است؛ و بازار اين كشور در حكم سقوط است. چنانكه از پر ونده هاي مربوط به سفته هاي بي محل، كه هر روز بر قطرش افزوده مي شود، اين مطلب واضح مي شود. و همين طور امر زراعت اين كشور در معرض سقوط است. به دليل اينكه در اين مملكت، كه بايد هر استانش زراعت مورد

احتياج تمام مملكت را بدهد، هر چند وقت به عنوان احتمال خشكسالي يا به عنوان ديگري تصويبنامه وارد كردن گندم صادر مي كنند. بلكه چنانچه گفته مي شود، اخيراً به صورت اَرد مي آورند كه آسياهاي ايران نيز از كار بيفتد. با اين وضع رقتبار به جاي آنكه دولت درصدد چاره برآيد، سر خود و مردم راگرم مي كند به امثال دخالت زنان در انتخابات، يا اعطاي حق زنها، يا وارد نمودن نيمي از جمعيت ايران را در جامعه. و نظاير اين تعبيرات فريبنده، كه جز بدبختي و فساد و فحشا چيز ديگري همراه ندارد. آقايان نمي دانند كه اسلام مراعات بانوان را در تمام جهت بيش از هر كس نموده؛ و احترام به حيثيت اجتماعي و اخلاقي آنها موجب شده است كه از اين نحو اختلاطِ مخالف با عفت و تقواي زن جلوگيري كند؛ نه آنكه خداي نخواسته آنان را مانند محجورين و محكومين قرار داده. مگر فقط علامت عدم محجوريت آن است كه در اين مجلسها وارد شوند؟! اگر چنين است، بايد اولْ نظام برَي و بحري، و صاحب منصبان و اجزاي امنيه و نظميه، و شاهزادگان بلافصل، و اشخاصي كه كمتر از بيست سال دارند، از محجورين و محكومين باشند!

روحانيون تمام اين پيشامدها را كه اكنون مي بينيد و بعد خواهيد ديد پيش بيني كرده بودند، و با صراحت در اعلاميه هاي دو- سه ماه قبل ذكر نموده اند؛ و حالا نيز خطرهاي بالاتر و بيشتري را اعلام مي كنند، و از عواقب امر اين جهشهاي خلاف شرع و قانون اساسي بر اين مملكت و استقلال و اقتصاد و تمام حيثيات

آن مي ترسند؛ و وظيفه خطير خود را در اين شرايط، كه همه ملت مي دانند و مي بينند، ادا مي كنند و با صراحت مي گويند تصويبنامهْ اخير دولت راجع به شركت نسوان در انتخابات از نظر شرع بي اعتبار و از نظر قانون اساسي لغو است. و با اختناق مطبوعات و فشارهاي قواي انتظامي و جلوگيري از طبع و نشر امثال اين نصايح و حقايق، اقدام به نشر آن به مقدار مقدور مي كنند تا دولتها نگويند ما تصويبنامه صادر كرديم و علما مخالفت نكردند. و به خواست خداوند متعال در موقع خود اقدام براي جلوگيري مي كنند.

ملت ايران نيز با اين نحو تصويبنامه ها مخالف است؛ به دليل آنكه در دو- سه ماه قبل كه فشار و ارعاب قدري كمتر بود، تبعيت خودشان

را از علماي اسلام به وسيله تلگرافات و مكاتيب و طومارها از اطراف و اكناف ايران اعلام نموده، و لغو تصويب نامه غيرقانوني دولت را راجع به انتخابات انجمنهاي ايالتي و ولايتي خواستار شدند. و دولت نيز قبول درخواست ملت را كرده و احاله به مجلس نمود. اينك كه به وسيله حبس و زجر و اهانت به طبقات مختلفه ملت- از روحانيين و متدينين- تسلط خود را بر ملت احراز نموده، بدون اعتنا به قوانين اسلام و قانون اساسي و قانون انتخابات، دست به كارهايي زده كه عاقبت آن براي اسلام و مسلمين خطرناك و وحشت آور است. خداوند ان شاءالله دولتهاي ما را از خواب غفلت بيدار كند، و بر ملت مسلمان و مملكت اسلام ترحم فرمايد.

أللَّهُمَّ إِنَّا نَشكُو إِلَيكَ فَقْدَ نَبِيَّنَا- صَلَوَاتُكَ عَلَيهِ و آلهِ- و غَيبَةَ وَليِّنَا

و كَثرَةَ عَدُوِّنَا و قِلَّةَ عَدَدِنَا و شِدَّةَ الفِتَنِ بِنَا و تَظَاهُرَالزًمَانِ عَلَينَا. فَصَلَّ عَلي مُحَمًدٍ و آلِهِ، وأَعِنَا عَلي ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنكَ تُعَجًلُهُ و بِضُرٍّ تَكْشِفُهُ و نَصرٍ تُعِزّهُ و سُلطانِ حقٍّ تُظهِرُُهُ. فإنًا لِلّهِ و إِنَا إِلَيهِ رَاجِعُونَ.

مرتضي الحسيني اللنگرودي، احمد حسيني الزنجاني، محمدحسين طباطبائي، محمد الموسوي اليزدي، محمدرضا الموسوي الگلپايگاني، سيد كاظم شريعتمداري، روح الله الموسوي الخميني، هاشم الآملي، مرتضي الحائري. (440)

اسفند 1341

مخالفت با فحشا و كارهاي غلط

اين «مملكت مترقي»!چه مي گويي؟ چه مي گوييد شماها؟ مگر با الفاظ مي شود؟ مگر با چهار تا زن فرستادن (به) مجلس، ترقي حاصل مي شود؟ مگر مردها كه تا حالا بودند ترقي براي شما درست كردند تا زنهايتان ترقي (درست كنند)؟ ما مي گو ييم اينها را فرستادن

در اين مراكز جز فساد چيزي نيست. شما بعد تجربه كنيد ببينيد بعد از ده سال، بيست سال، سي سال ديگر، اينها را بفرستيد، به خيال خودتان، ببينيد اگر شما جز فساد چيز ديگري ديديد؟ ما با ترقي زنان مخالف نيستيم، با اين فحشا مخالفيم، با اين كارهاي غلط مخالفيم.(441)

26/1/43

پوچ بودن شعار ملت مترقي

آقايان در كاخهاي خود نشسته اند مي گويند «ملّت مترقّي»! «ملّت مترقّي» از گرسنگي مي ميرد؟! امير اسلام، علي- عليه السّلام- نان جو مي خورد. براي مهمانيي كه به افتخار اربابان خود ترتيب مي دهند، پانصد هزار تومان، يك ميليون تومان، يا بيشتر خرج كنند و مرتّب دم از بر نامه «مترقي» مي زنند! مي گويند كشور ما در رديف كشورهاي طراز اول است! مگر با رفتن چند زن به مجلس، مملكتْ مترقّي مي شود. مملكت با برنامه هاي اسرائيل درست نخواهد شد.

(442)

21/1/43

ادعاى تساوى حقوق زنان

تجاوز به احكام اسلام

دستگاه حاكمه ي1 ايران به احكام مقدسه اسلام تجاوز كرد، و به احكام مسلمه ي قرآن قصد تجاوز دارد. نواميس مسلمين در شُرُفِ هتك است. و دستگاه جابره با تصويبنامه هاي خلاف شرع و قانون اساسي مي خواهد زنهاي عفيف را ننگين و ملت ايران را سرافكنده كند.

---------------------------

1. رژيم شاهنشاهي.

تجاوز به احكام اسلام

دستگاه جابره در نظر دارد تساوي حقوق زن و مرد را تصويب و اجرا كند. يعني احكام ضروريه اسلام و قرآن كريم را زير پا بگذارد، يعني دخترهاي هجده ساله را به نظام اجباري ببرد و به سربازخانه ها بكشد، يعني با زور سرنيزه دخترهاي جوان عفيف مسلمانان را به مراكز فحشا ببرد. (443)

22/12/43

پايمال كردن احكام ضر وري ا سلام

تساوي حقوق مِنْ جَميعِ الْجَهات. تساوي حقوق من جميع الجهات، پايمال كردن چند تا حكم ضروري اسلام است، نفي كردن چند تا حكم صريح قرآن است. بعدش باز ديدند كه مصادف شد با يك ناراحتيها و يك حرفها و يك چيزهايي؛ حاشا كردند؛ وزيرشان يك جا حاشاكرد، اميرشان يك جا حاشاكرد.

در روزنامه ها به صراحتِ لهجه نوشتند كه بردن بانوان به سربازي، تصويبش در دست تنظيم است؛ لكن بعد از آنكه ديدندكه خيلي فضاحت بار آمد (و) مردم ناراحت شدند، همان نوكرهاي ارباب، به حَسَب واقع هم ناراحت شدند؛ وقتي ديدند (مردم) ناراحت شدند، گفتند:اكاذيب است. پرونده سازي خواستند بكنند؛ پرونده سازيهاي بچگانه مضحك بكنند. (444)

12/2/42

ايستادگي علما، عامل عقب نشيني رژيم

بد شد امسال1 براي اينكه اين مطالب واقع شد؛ و خوب شد براي اينكه شما آقايان زنده كرديد اسلام را، ايستاديد در مقابل ظلم؛

-----------------------

1. سال 1341

ه_. ش

ايستاديد، اگر نايستاده بوديد خدا مي داند كه حالا رفته بودند تا آن آخر. ايستادگي شما اسباب اين شد كه حاشا كردند مطالبشان را؛ گفتند:«خير، طلاق به دست مرد است؛ كي ماگفتيم؟»تساوي حقوق اين است؟ دِ مردك از «حزب مردم» است. ... كه داد زد كه «تساوي حقوق من جميع الجهات» تساوي حقوق من جميع الجهات، از اين طرف مي گويند؛ از آن طرف مي گويند: كي ماگفتيم طلاق به دست زن باشد؛ نخير طلاق به دست مرد است. از آن طرف مي گويند؛ نخير كي ما راجع به ارث گفتيم؛ نخير ارث هم همان طوري است كه خدا گفته. از آن طرف هم مي گويند: كي ما گفتيم زنها بروند به نظام وظيفه. تو روزنامه هايتان هست آقا! اين روزنامه هايي كه ديكته مي كند سازمان امنيت، و مي نويسند. (445)

12/2/42

ملعبه قرار دادن مذهب رسمي كشور

دولت مذهب رسمي كشور را ملعبه خود قرار داده، و در كنفرانسها اجازه مي دهد كه گفته شود قدمهايي براي تساوي حقوق زن و مرد برداشته شده. در صورتي كه هر كس به تساوي حقوق زن در ارث و طلاق و مثل اينها، كه جزء احكام ضروري اسلام است، معتقد باشد و لغو نمايد، اسلام تكليفش را تعيين كرده است. (446)

اسفند 1341

اهانت به اسلام و قرآن

لازم است توجه حضرات آقايان را جلب كنم به اعمال گذشته و حاضر دستگاه جبار؛ در گذشته به اسلام و قرآن اهانت كرد و خواستْ قرآن را در رديف كتب ضاله قرار دهد. اكنون با اعلام تساوي حقوق، چندين حكم ضروري اسلام محو مي شود. اخيراً وزير دادگستري در طرح

خود شرط اسلام و ذكوريت را از شرايط قضات لغو كرده. (447)

ارديبهشت 1342

زدن ضربه نهايي به ا سلام

دستگاه جبارگمان كرده با زمزمه تساوي حقوق مي تواند راهي براي پيشرفت مقاصد شوم خود، كه آن ضربه نهايي به اسلام است، بازكند. نمي داندكه در آن صو رت مواجه با چه عكس العملي خواهد شد. (448)

12/2/42

تغيير احكام قرآن

لازم است به آقايان محترم تذكر دهم؛ به طوري كه از قراين ظاهر مي شود دستگاه جبار درصدد تصرف در احكام ضروريه اسلام است؛ بلكه شايد- خداي نخواسته- بخواهند قدمهاي بلندتري بردارند. كراراً در نطقهاي مبتذلشان تصريح به تساوي حقوق زن و مرد در تمام جهات سياسي و اجتماعي كرده اندكه لازمه اش تغيير احكامي از قرآن مجيد است. و چون با عكس العملي از طرف مسلمين مواجه شدند، مُزورانه انكار نمودند و عذر بدتر از گناه خواسته اند. غافل از آنكه ما آنها را خوب مي شناسيم، و به گفتار آنها اعتماد نداريم.(449)

12/2/42

تبعيت از بهاييها

يك حقايقي دركار است. شما آقايان در تقويم دو سال پيش از اين يا سه سال پيش از اين بهاييها مراجعه كنيد؛ در آنجا مي نويسد: تساوى حقوق زن و مرد، رأي عبدالبهاء است؛ آقايان از او تبعيت مي كنند.

آقاي شاه هم نفهميده مي رود بالاي آنجا، مي گويد: تساوي حقوق زن و مرد. آقا اين را به تو تزريق كردند كه بگويند بهايي هستي، كه من بگويم كافر است؛ بيرونت كنند. نكن اينطور. (450)

13/3/42

هَدْم اسلام

شواهدي در دست است كه دستگاه جبار، به حكم الزام و خباثت ذاتي، در صدد هَدْم اسلام است. حمله مسلحانه به مركز فقاهت و هَتْك مراجع و فقهاي

اسلام و حبس و زجر شاگردان مكتب اسلام و اهانت به قرآن كريم و ساير مقدسات مذهبي، نمونه بارز آن است. اعلام به تساوي حقوق زن و مرد از هر جهت، الغاي اسلام و رجو ليت از منتخَب و منتخِب و الغاي اسلام و رجوليت از شرايط قضات، نمونه ظاهر ديگري است. (451)

16/2/42

نهراسيدن و مقاومت كر دن

از سخط خداي تعالي بهراسيد. اگر به واسطه سكوت شماها1 به اسلام لطمه اي وارد آيد، نزد خداي تعالي و ملت مسلمان مسئول هستيد: إذا ظَهَرَتِ البِدَعُ فَلِلعَالِمِ اَن يُظهِرَ عِلمَهُ، و إلاّ فَعَلَيهِ لَعنَََةُ الله. 2 از تساوي حقوق اظهار تنفر كنيد؛ و از دخالت زنها در اجتماعي كه مستلزم مفاسد بيشمار است، ابراز انزجار، و دين خدا را ياري كنيد. و بدانيد إن تنصُرُوا اللهَ يَنصُركُم و يُثَبِّت اَقدَامَكُم.3 از اخافه و ارعاب سازمانها و دستگاه شهرباني هراسي به خود راه ندهيد. آنها نيز مثل شما ملزم و مجبورند؛ و بسياري از آنها با شما همراه و از دستگاه بيزارند. (452)

28/2/42

------------------------------

1.علماي اسلام

2.اصول كافي؛ ج1، ص 54، «كتاب فضل العلم».

3.محمد/7

سربازى بردن دختران

خيانت به نواميس مسلمين

دخترهاي جوان گول خورده را به سربازخانه ها نبريد؛ به نواميس مسلمين خيانت نكنيد. آيا اين حقيقت تلخ راكه قبلاً انكاركرديد و گوينده آن را مستحق تعقيب دانستيد، حالا هم كه عمل كرديد انكار مي كنيد؟ آيا فجايع جشن بيست و پنجمين سال را و بى فرهنگيهاكه در آن كرديد منكر هستيد؟ (453)

26/1/46

دست زدن به تشبثات مضحك

دخترها را به «سپاه دانش» دعوت يا تشويق مى كنند. و خودشان تصريح مي كنندكه بايد قبلاً به سربازي بروند. و چون مواجه با نفرت عمومي مي

شوند، به انكار برمي خيزند. و در مطبوعات تصريح مي شود كه تصويبنامه سربازي دخترها در دست تنظيم است؛ با اين وصف آن را انكار مي كنند و به تشبثات مضحك دست مي زنند. (454)

12/2/42

اختلاط زن و مرد

از بين بردن عفت جوانان

خوب است وقت ياد گرفتن مسائل و آداب خداپرستي را بسنجيد با وقتهايي كه در مجلسهاي سينما و تأتر و رقص و شناي دختر و پسر و امثال آن، كه پرده ي عفت عضو جوان مملكت ما را پاره كرده و روح تقوا و شجاعت را در آنها خفه كرده تا معلوم شود شما چه كارهايي را تلف وقت تشخيص داديد و چه كارهايي را كار مي دانيد.(455)

***

وضعيت أسف اَ ور

مدرسه سپهسالار را كه به نام دانشكده معقول و منقول تأسيس كردند، نتيجه معكوس از آن گرفتند؛ محصلين آنجا را كه روحاني دوره بعد مي خواستند بشوند و تهذيب اخلاق و روح نسل آتيه كنند در صف دخترهاي برهنه به مشق و رقاصي واداركردند. اكنون هم مدارس تا به دست دولت و عمال دولت است روزگارش همان وضعيت أسف آور است.(456)

***

مخالفت روحا نيت با مدرسه هاي مختلط

روحاني مي گويد اين مدرسه هاي مختلط از دخترهاي جوان و پسرهاي جوان شهوت پرست، عفت و ريشه زندگي و قوه جوانمردي را مي كشد و براي كشور ضررهاي مادي و معنوي دارد و به فرمان خدا حرام است. (457)

***

مراعات حيثيت بانوان در تمام جهات

اسلام مراعات بانوان را در تمام جهت بيش از هر كس نموده؛ و احترام به حيثيت اجتماعي و اخلاقي آنها موجب شده است كه از اين نحو

اختلاطِ مخالف با عفت و تقواي زن جلوگيري

كند؛ نه آنكه خداي نخواسته آنان را مانند محجورين و محكومين قرار داده. (458)

اسفند 1341

نفوذ روحانيت موجب تودهني دولت

اگر نفوذ روحانيين باشد نمي گذارد كه مجلس با سرنيزه درست بشود تا اين فضاحت از آن پيدا بشود. اگر نفوذ روحانيين باشد نمي گذاردكه دختر و پسر با هم در آغوش هم كشتي بگيرند- چنانچه در شيراز شده است! اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد كه دخترهاي معصوم مردم زير دست جوانها در مدارس باشند. اگر نفوذ روحانيون باشد نمي گذارد كه زنها را در مدرسه مردها ببرند، مردها را در مدرسه زنها ببرند و فساد راه بيندازند. اگر نفوذ روحانيون باشد توي دهن اين دولت مي زنند! توي دهن اين مجلس مي زنند، و وكلا را از مجلس بيرون مي كنند. (459)

4/8/43

ترويج فساد به جاي اقتصاد

هيأت حاكمه به جاي اينكه براي اقتصاد ايران، براي جلوگيري از ورشكستگيهاي بازرگانان محترم، براي نان و آب فقرا و مستمندان، براي زمستان سياه بي خانمانها، براي پيدا كردن كار براي جوانان فارغ التحصيل و ساير طبقات بيچاره، فكري بكند، به كارهاي مخرب، مثل آنچه گفته شد و نظاير آن، دست مي زند؛ از قبيل استخدام زن براي دبيرستانهاي پسرانه و مرد براي دبيرستانهاي دخترانه، كه فساد آن بر همه روشن( است) و اصرار به آنكه زنها در دستگاههاي دولتي وارد شوند، كه فساد و بيهوده بودنش بر همه واضح است. (460)

4/8/43 آزادي بي بند و باري به نام تمدن

اسلام جلوي شهوات را مي گيرد؛ اسلام نمي گذارد كه لخت بروند توي اين درياها شنا كنند. پوستشان را مي كند! با زنها لخت بروند آنجا، و بعد زنها

لخت بيايند توي شهرها! مثل كارهايي كه در زمان طاغوت مي شد. همچو كاري اگر بشود، پوستشان را مردم مي كنند. مسلمانند مردم. نمي گذارند زنها و مردها با هم داخل هم بشوند و توي دريا بريزند و به جان هم بيفتند. «تمدن» اينها اين است! اينها از تمدن اين را مي خواهند. اينها از آزادي اين را مي خواهند! آزادي غربي مي خواهند. و آن اين است زن و مرد با هم لخت بشوند و بروند توي دريا (يا) بروند توي- نمي دانم- جاهاي ديگر شنا كنند! اين تمدني است كه آقايان مي خواهند! اين تمدني است كه در رژيم سابق تحميل بر مملكت ما شد، كه بعد از اينكه مي رفتند زن و مرد در دريا، زنها همان طور لخت و همان طور لخت مي آمدند توي شهر! مردم هم جرأت نمي كردند حرف بزنند. امروز اگر يك همچو چيزي بشود، اينها را ما خواهيم تكليفشان را معين كرد. و دولت هم معين كرد. البته دولت (به) طوري كه وزير كشور گفتند، گفتند ما جلويش را گرفتيم. اگر نگيرند، مردم مي گيرند. مگر مازندرانيها مي گذارند يا رشتيها مي گذارند كه باز كنار درياشان مثل آن وقت باشد؟ مگر بندر پهلوي اي ها مرده اندكه زن و مرد با هم در يك دريا بروند و مشغول عيش و عشرت بشوند! مگر مي گذارند اينها را؟ تمدنهاي اينها اين است. آزادي اي كه آنها مي خواهند همين. اين جور آزادي! بروند قمار بكنند و با هم لخت بشوند و با هم (سرگرم عيش و نوش) بشوند. (461)

7/4/58 تمدن شاهنشاهي

الآن باز آن قلمهايي كه

قلم اجير است و مزد مي گيرد تا جوانهاي ما را منحرف كند الآن هم در كار هستند، نطقها مي كنند و قلمها را به كار مي اندازند حتي اين مسأله اطراف دريا را كه با آن فضاحت انجام مي گرفت، در بعضي از مطبوعات نوشتند جلوگيري از اين «ارتجاع» است!كه تمدن عبارت از اين است كه زن و دختر و پسر با هم در دريا به هم وَر بروند، اگر اين نباشد ارتجاع است! تمدن اين است كه هر جواني كه در سينما چند روز برود و ديگر زندگيش همان بشود؛ تمام آمال و آرزويش همان بشود. (462)

30/ 4/ 58

توطئه جهت جلوگيري از رشد طبيعي جوانها

تابستان است، درياچه ها درست كردند و دريا و اجتماعات جوانها با هم، زن و مرد داخل هم و مي كشيدند اينها را به اطراف دريا، و برايشان هم همه وسائل را درست مي كردند. و مُفت و مجَاني مي رفتند آنجا و هر كاري دلشان مي خواست مى كردند. مسأله اين نبود كه طبعاً اين شده باشد. مسأله اين بود كه يك برنامه خاص و يك توطئه اي در كار بود كه نگذارند اين جوانها رشد طبيعي خودشان را، و انساني خودشان را بكنند؛ سرگرمشان كنند به همين مسائل. (463)

30/4/58 به تباهي كشاندن جوانان

موقعي كه مردم به دريا رومي آورند، يكي از اموري كه آنها دامن به آن مي زدند همين اختلاطي بودكه بين جوانها و زن و مرد بود. و اين نه از باب اين بود كه اينها مي خواستند به جوانهاي ما مثلاً خوش بگذرد، بلكه از باب اين بودكه اينها را به تباهي بكشند.

(464)

30/ 4/58

جلوگيري از اختلاط زن و مرد

اختلاط زن و مرد در اطراف دريا از همان نقشه ها بوده است، بايد مردم جديّت كنند خودشان جلو بگيرند. و دستگاههاي انتظامي و حكومتها و اينها جلوگيري بكنند، خود مردم جلوگيري بكنند. راديو اين معني را تبليغ بكند كه نبايد اين طور بشود، مفاسدش را به آنان بگويد. (465)

30/4/58

اختلاط زن و مرد به نام تمدن

اين اطراف دريا و آن فضاحت. اطراف دريا را يك مرد- نمي دانم، حالا من كه نمي شناسم- در مجله گفته: جدا بودن زنها از مردها «ارتجاع» است! «تمدن» اين است كه پسرها و دخترها تو دريا به هم ور بروند! اين تمدن است؟! (466)

31/4/58

مخالفت روحانيت با مشروب خانه ها و قمارخانه ها

نمي گذارند اين آخوندها، زنها و مردها را با هم توي دريا بروند بغلطند! اين آخوندها نمي گذارند كه اين جوانهاي ما آزاد باشند بروند در مشروبخانه ها و در قمارخانه ها و در فحشا فرو بروند. (467)

17/6/58

تظاهر به آزادى زنان در رژيم طاغوت

اغفال ملت مسلمان

دستگاه جبار1كه براي احدي از افراد ملت آزادي قائل نيست و سالهاست سلب آزادي از ملت را وسيله مقاصد خود قرار داده، گمان كرده به اسم آزادي بانوان مي تواند ملت مسلمان را اغفال كند تا مقاصد شوم اسرائيل را اجرا كند.

من به شما- اي ملت مسلمان- كراراً اعلام خطر كردم و مي كنم! (468)

12/2/42

آزاد مرد و آزاد زن با لفظ درست نمي شود

مگر مردها آزادند كه زنها مي خواهند آزاد باشند؟ «آزادْ مرد»و «آزادْ زن» با لفظ درست مي شود؟ مردها آزادند؟ در اين مملكت الآن مردها آزادند؟ در چه چيز آزادند؟ (469)

26/1/43

آزادي مسخره

در كشوري كه

مردمش در اين پنجاه سال حكومت جائرانه پهلوي روي آزادي نديده اند، دم زدن از آزادي زنها مسخره و اغفال است. (470)

2/11/56

--------------------------

1. رژيم طاغوت

پايمال ساختن آزادي

رژيم شاه است كه با غرق كردن آنها در امور خلاف اخلاق، مي كوشد تا مانع آن شود كه زنان آزاد باشند. اسلام شديداً معترض به اين امر است. رژيم آزادي زن را البته نظير آزادي مرد از ميان برده و پايمال ساخته است. زنان مانند مردان زندانهاي ايران را پر كرده اند. در اينجاست كه آزادي آنها در معرض تهديد و در خطر قرار گرفته است. ما مي خواهيم كه زنان را از فساد، كه آنان را تهديد مي كند، آزاد سازيم. (471)

4/2/57

مظلوميت زن

مع الأسف زن در دو مرحله مظلوم بوده است؟ يكي در جاهليت. در جاهليت، زن مظلوم بود، و اسلام منت گذاشت بر انسان، زن را از آن مظلوميتي كه در جاهليت داشت بيرون كشيد. مرحله ي جاهليت مرحله اي بو د كه زن را مثل حيوانات- بلكه پايينتر از او(مى شمردند). زن در جاهليت مظلوم بود. اسلام زن را از آن لجنزار جاهليت بيرون كشيد. در يك موقع ديگر، در ايران ما، زن مظلوم شد؛ و آن دوره شاه سابق بود و شاه لاحق؛ به اسم اينكه زن را مي خواهند آزاد كنند ظلم كردند به زن، ظلمها كردند به زن؛ زن را از آن مقام شرافت و عزت كه داشت پايين كشيدند. زن را از آن مقام معنويت كه داشت شيء كردند به اسم آزادي آزاد زنان و آزاد مردان. آزادي را از زن و مرد سلب كردند. زنها و جوانان

ما را فاسد الاخلاق كردند. شاه براي زن اين خاصيت را قائل بود كه شاه مي گفت زن بايد «فريبا» باشد! البته با آن نظر حيواني كه او داشت؛ با آن نظر جسماني، مادي، حيوانيِ پست كه او داشت، زن را نظر مي كرد. بايد «فريبا» باشد! از مقام انسانيت، زن را فرو كشيد به مرتبه يك حيوان؛ به اسم اينكه براي زن مي خواهد مقام درست كند زن را از مقام خودش پايين آورد. زن را مثل يك عروسك درست كرد. (472)

26/2/58

به انحطاط كشاندن مقام انساني زن

شاه از آزادي زنان صحبت مي كند. آزادي كدام زن؟! در ايران زنان باشخصيت كه خواستار حقوق انساني خود هستند و اكثريت زنان ايراني را تشكيل مي دهند، امروز1 همه عليه شاهند و سرنگوني او را خواستارند و همه آنان امروز مي دانند كه آزادي زن در منطق شاه يعني به انحطاط كشانيدن زن از مقام انساني او و در حد يك وسيله با او رفتار كردن. آزادي زن در منطق شاه، يعني پركردن زندانها از زنان ايراني كه حاضر نيستند به پستيهاي اخلاقي شاهانه تن بدهند. (473)

24/9/57

منحط كردن مقام زن

زن را در اين دوره رضاخان و محمدرضا خان منحط كردند از مقام خودش. مرد را هم منحط كردند. جوانها را هم منحط كردند. مراكز فحشا اِلي ماشاءالله براي جوانهاي ما درست كردند به اسم «آزادى»، به اسم «پيشرفت»، به اسم «تمدن»! جوانهاي ما را به فحشا كشيدند. به اسم آزادي، همه آزاديها را از ماها سلب كردند. آنهايى كه زمان رضاخان را درك كرده اند مى دانند چه مي گويم. آنها ديدند كه چه كردند

با ما، و چه كردند با زنهاي محترم ما. آنهاكه زمان محمدرضا را درك كردند، آنها هم مي بينند. با اسمهاي فريبنده، با الفاظ بزك كرده مملكت ما را رو به خرابى بردند. بالاتر از همه جوانهاي ما را فاسد

----------------------------

1. سال 1357

كردند. نيروي انساني ما را به عقب نشاندند. زن در زمان محمدرضا و رضا پهلوي عنصر مظلومي بود، و خودش نمي داند. آنقدر كه ظلم در اين دو زمان شد در زمان جاهليت معلوم نيست شده باشد. آنقدر كه انحطاط براي زنها در اين قرن شد معلوم نيست كه در قرن جاهليت شده باشد. در هر دو قرن مظلوم بوده اند زنها؛ آن وقت اسلام آنها را از اسارت بيرون آورد، و در اين زمان هم اميدوارم كه اسلام باز دست آنها را بگيرد و از غرقاب ذلتها و مظلوميتها نجات بدهد. (474)

26/2/58

آزادي در فساد

اينها1 نمي خواستند كه بانوان را آزاد كنند؟ براي اينكه مردها هم در زمان اينها آزاد نبودند؛ نه بانوان آزاد بو دند، نه مردها. آنها آزادي را در چيزهاي ديگر مي ديدند، كه در آن همه اش فساد بود. (475)

10/4/58

محروم كردن جمعيت از آزادي

آنها مدعي بودند كه ما نيمي از جمعيت را آزاد كرديم. با اسم آزادي نيمي از جمعيت، تمام جمعيت را از آزادي محروم كر دند! (476)

12/4/58

از بين بردن نيروي جوا ني

جوانهاي ما، نيروي جواني ما را از بين بردند، با اسمهاي مختلف. با يك اسماي خيلي فريبنده، با يك بساط. ما مي خواهيم «آزادمردان»، «آزادزنان» مملكت حالا ديگر همه آزاد شدند! اين دهقانها ديگر،

---------------------------

1. سلسله پهلوي

حالا دهقان است، ديگر رعيت

نيست! (477)

16/4/58 ازبين بردن مملكت به نام آزادي

آن آزادي اي است كه شماها مي خو اهيد آن آزادي است كه مي خواهيد جوانهاي ما را بي تفاوت بار بياوريد، هر چه هر جا بشود و هر كه هر كاري بكند؛ دولتهاي بزرگ، تمام منافع ما را ببرند و آنها مشغول عشرت باشند. عشرتخانه ها درست كرده اند، بارها درست كردند، سينماها درست كردند، دامن زدند به آن، مخلوط كردند جوانهاي زن و مرد را با هم و به فساد كشيدند هر دو را با اسم «آزادي». مملكت ما را بردند، و اينها كه آزاد بودند و به آزادي عمل كردند بي تفاوت بودند. (478)

2/6/58

آزادي در ايجاد مرا كز فسا د

اينكه طرح مي كردند كه بله، ما «آزادزنان و آزادمردان»! ما آزاد كرديم؛ مثلاً پانزده ميليون زن را آزاد كرد يم! آن آزادي كه آنها مي خواستند چه بود؟ مردها آزاد بودند تا زنها آزاد باشند؟ آزادمردان و آزادزنان در چي؟ شما آزاد بوديد در چي؟ ما آزاد بوديم در چه؟ مردها آزاد بودند؟ بله، در يك چيزهايي آزاد بودند و آنها هم دامن به آن مي زدند در اينكه يك مراكز فسادي درست بكنند. آن زنهاكه سنخ خودشان هست و آن جوانها كه سنخ آنها هستند در آن مراكز فساد، آزاد بودند بروند هر كاري دلشان بخواهد بكنند. در اين كنار درياها، كه شماها مي دانيد كه چه خبر بود، همان جا آزاد بودند! «آزاد زن» و «آزاد مرد» اينطوري بود! و الًا يكي از مطبوعات ما در آن زمان آزاد بود كه يك كلمه بگويند؟ يكي از شما آزاد بوديد كه يك صحبت

بكنيد؟ اينكه آزاد نبوديد. آني كه آنها مي خواستند آزاد باشند هماني بود كه فساد بود و فسادآور بود؛ رنج بود و رنج آور بود؛ زحمت بود و زحمت آور بود. به باد داد اين قشر جوان ما را در اين چند سال و از بين برد اين قشر را. (479)

26/6/58

آزادي وارداتي

وقتي كه ملاحظه مي كنيم، خانمها را از آن وضعى كه سابق مي خواستند برايشان پيش بياورند به اسم اينكه «آزاد زنان و آزاد مردان» فهميدند همه اش حُقّه است و بازي. نه مردها آزاد بودند در زمان ايشان؛ نه زنها، و نه مطبوعات، و نه راديو، و نه هيچي. آزادي در كار نبود. اسم، صحبتش و تبليغاتش زياد بود. آن آزادي هم كه آنها مي خواستند براي مملكت ما- حالا هم بعضي از نويسنده هاي ما پيشنهاد همان را دارند!- آن آزادي است كه هم جوانهاي پسر ما را و هم جوانهاي دختر ما را به تباهي مي كشثد. آن آزادي را آنها مي خواهند. كه من از اين تعبير مي كنم به آزادي وارداتي، «آزادي استعماري»؛ يعني يك آزادي كه در ممالكي كه مي خواهند وابسته به غير باشد اين آزاديها را سوغات مي آورند.(480)

26/6/58

مخالفت روحانيت با بي بندوباري،

روحانيت با ترقي مخالف نيست؛ با ترقي محمدرضايي1 مخالف است. با اين تمدن، «دروازه تمدن» مخالف است. اين «دروازه تمدني»

------------------------------

1. محمدرضا شاه

نه با ترقي كه همه چيز ما را به باد داد. با اين آزادي «آزاد زنان و آزاد مرداني»كه ايشان مي گويند مخالفند؛ نه با آزادي. آزادي سر جاي خودش، اما بي بند و باري؟ آزادي يعني هر كه دلش

مي خواهد هر كاري بكند! (481)

26/6/58

آزادي استعماري

آن مقدار از آزادي كه براي مملكت ما در اين زمانها بود اين آزاديهاي تباهي آور بود. آزادند كه شُرْبِ خَمر كنند! آزادند قمار كنند! آزادند لب دريا زن و مرد با هم بريزند به جان هم! آزادند در اين مراكز فساد بروند. اينها آزادند. آني كه آزاد نبود؟ آزاد نيستند كه يك قلم بر خلاف آنها و بنا بر مصلحت مملكت بنويسند؛ آزاد نيستند يك كلمه راجع به او1 بگويند. اين «آزاد زنان و آزاد مردان» درست مي گفت، اما آزادي چي بود؟ آن بود كه آنها مي خواستند، كه من از آن تعبير مي كنم به «آزادي وارداتي»، «آزادي استعماري». اينها نقشه بوده است. (482)

28/6/58

آزا دي فحشا

در زمان اين رژيم كه فرياد مي كردند كه «آزادزنان و آزادمردان» چه فعاليتي زنها داشتند؟ فعاليتي كه ما از زنها مي ديديم اين بود كه چندتايشان جمع بشوند، با آن وضع فضيح، بروند سر قبر رضاخان، آنجا تشكر كنند از اينكه ما را آزاد كرديد! چه جور آزادكرد؟ چه كرد؟ فكر اين نيستند كه چه آزادى اينها به آنها اعطا كردند، و تا چه اندازه اينها مي خواستند زنها يا مردها آزاد باشند. بله، آنها يك آزادي را

---------------------------

1. محمدرضا پهلوي، شاه ايران

مي خواستند- حالا هم اين اشخاصي كه قلم دستشان است و بر ضد اسلام و بر ضد روحانيت چيز مي نويسند همين آزادي را مي خواهند - و آن آزادي است كه ديكته شده است از غرب براي به فساد كشيدن جوانهاي ما. زن و مردشان را اينها مي خواهند كه آزاد باشند! زنها براي

اينكه در مجالس آن طوري كه تشكيل مي دادند و داشتند بروند آنجا و با آن وضع در حضور چشمهاي ناپاك مردها آن وضع را درست كنند. اين نحو آزادي مي خواهند كه هم خواهرهاي ما را به فساد و تباهي بكشند؛ و هم جوانهاي ما، مردهاي ما را به تباهي بكشند. اينها مي خواهند كه همه فحشا آزاد باشد. آزادي زمان ايشان، كه آزاد زن و آزاد (مرد، كي) توانست راجع به مسائل روز يك كلمه بگويد؟ و كدام مرد توانست كه راجع به گرفتاريهايي كه ملت ما از دست اجانب و از دست داخليها داشتند يك كلمه بنويسد؟ كدام مطبوعات ما آزاد بو دند؟ كجا راديو- تلويزيون آزاد بود؟ و مردم، جوانها، دانشگاهيها، و طلّاب علوم ديني، كجا آزاد بودند؟ در اين پنجاه سال، كه من شاهد قضايا بودم، آزادي واقعيِ مفيد براي جامعه مسلوب بود. هيچ نداشتيم؛ يعني زنها آزاد نبودند كه راجع به مسائل جامعه فعاليت بكنند، يا حرف بزنند راجع به گرفتاريهاي ملت. راجع به گرفتاريهاي ملت به دست شرق و غرب هيچ آزادي نبود. راجع به گرفتاري اين ملت از دست دولتهاي دست نشانده يك كلمه آزاد نبودند كه صحبت كنند. (483)

8/7/58

آزادي غيرمفيد

ما دو قسم آزادي داريم كه يك قسم مفيدش در غير زمان اين دو جنايتكار1 بود، و در زمان اينها اين قسم از آزادي بكلي ممنوع بود. و آن آزادي آنها مي خواستندكه زنها آزاد باشند كه هر جوري بَزَك بكنند و بيايند توي خيابانها و با جوانها خداي نخواسته چه بكنند! آن را آزادي قرار داده بودند. و حالا هم الآن آنهايي كه مي خواهند اسلام

نباشد، دلشان براي اين آزادي مي سوزد. (484)

8/7/58

آزادي ايجاد مركز فحشا

آنها آزادي را در يك جبهه نگه داشته بودند، و فرياد هم مي زدند؛ «آزادزنان و آزادمردان»! همينها مقصودشان بود كه اينها آزادند هر كاري مي خواهند بكنند؛ به هر مركز فحشايي مي خواهند بروند.

اختناق در يك جبهه ديگر بود؛ براي قلمهايي كه اگر مي خواست كسي يك كلمه راجع به مصالح اسلام بنويسد، راجع به مصالح اسلام بنويسد، اينها آزاد نبود و اختناق بود. (485)

4/8/58

عمل برخلاف عفت

زنهايي كه تظاهر كرده اند همان زنهايي بودند كه از تتمه آن مسائل بودند. آنهايي بودند كه شاه آنها را به عنوان «آزاد زنان» به ميدان آورده بود و آنها را به تباهي كشيده بود. آنها هم چون از اين وضعي كه آن تباهيها آن آزاديهايي كه آنها مى خواستند، مى خواستند كه با جوانها آزاد باشند كه هر كاري مي خواهند بكنند و مي خواستند با تباهيها هم آغوش باشند. مى خواستند كارهاي برخلاف عفت بكنند. و مي ديدندكه اسلام با كارهاي خلاف عفت، باكارهايي كه مملكت را به

-------------------------------

1.رضا شاه و محمدرضا پهلوي

تباهي مي كشد و ملت را به عقب مي راند موافق نيست. آنها بودند كه آمدند در خيابانها و با آن صورتهايي كه مردم ديدند تظاهركر دند. (486)

5/9/58

آزادي در جهت عقب راندن نيروي جوانها

چه هياهويي اينها درست كردند براي اينكه «آزادزنان» و «آزادمردان»!چه بساطي خودشان و آن انگلهايي كه در مجالس شوراي سلطنتي نه ملي و سنا، مأمورهاي سازمان امنيت و مأمورهاي خود اين شاه چه هياهويي درست كردند، براي اينكه ديگر مملكت ما آزاد شد! آزادزنان و آزادمردان و

شما در طول سلطنت اين پدر و پسر1 و خصوصاً پسر كه يك يادگار خلفي بود براي آن پدر و از او هم جلو افتاد. شما ديديد در طول تصدي اين دو تا جنايتكار، آزادي براي هيچ كس نبود. هيچ كس آزاد نبود كه يك كلمه حقي بگويد. آزادي در آن جهت بود كه آَزاد كنند تا هر فحشايي مي خواهند ايجاد كنند براي عقب راندن نيروي جوانهاي ما. اينها آن قدركه به نيروي انساني اين كشور ضرر زدند به آن ذخاير آن قدر ضرر نزدند. انسانها را فلج كردند. جوانهاي ما را از بين بردند. جوانهاي ما كه بايد خدمت بكنند به اين كشور، كشاندند به يك جاهايي كه در آنجاها جز اينكه افكارشان فلج بشود و نتوانند خدمت بكنند به اين مملكت، چيز ديگري نبود. تمام مراكز فحشا را اينها درش را باز كردند و با بوق و كرنا ترويج كردند و كمك كردند كه اين جوانهاي ما بروند در اين مراكز فحشا و فلج بشوند. همانجا دفن بشود جوانيشان. جواني اين جوانهاي ما را از آنها گرفتند. فلجشان كردند. اين خواهرهاي محترمي كه در دام اينها افتادند و در دام ترويجهاي آنها افتادند و در دام تبليغات آنها افتادند، از آن وظيفه انسانيشان سلب شدند. و ملعبه ي دست جنايتكاران شدند. براي اشخاصي كه غيرتمندند، اشخاصي كه خوي انسانيشان را از دست ندادند يك تأسف هميشگى هست كه اين محترمات را اينها چه كردند به اسم آزادي. (487)

25/9/58

***

--------------------------

1. رضا شاه و محمدرضا شاه پهلوي.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109