زنان اسوه (06) ام حبيبه همسر گرامي رسول خدا صلي الله عليه و آله

مشخصات كتاب

سرشناسه : فتاحي زاده ، فتحيه ، ‫1343 -

عنوان و نام پديدآور : ام حبيبه همسر رسول خدا (ص)/ فتحيه فتاحي زاده.

مشخصات نشر : تهران: نشر مشعر ‫، 1390.

مشخصات ظاهري : ‫43 ص.

فروست : زنان اسوه؛ 6.

شابك : ‫ 978-964-540-354-4

وضعيت فهرست نويسي : فيپا

يادداشت : كتابنامه: ص. [39] - 43؛ همچنين به صورت زيرنويس.

موضوع : رمله بنت ابي سفيان ، 25 قبل از هجرت - 44ق .

رده بندي كنگره : ‫BP52/2 /ر8 ‫ ف2 1390

رده بندي ديويي : ‫ 297/979

شماره كتابشناسي ملي : 2626164

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

ص: 5

ص: 6

ص: 7

ديباچه

سعادت واقعى انسان و شرط پويايى جوامع بشرى در سايه شناخت و كارآمد كردن سيره اولياى الهى است. پر آشكار است كه سيره اولياى الهى به ويژه اهل بيت خاندان وحى (عليهم السلام) به عنوان متقن ترين آموزه هاى تربيتى و اساسى ترين مؤلفه در فرهنگ اسلامى است. شناخت واقعيت هاى زندگى آنان و بهره گيرى از روش و منش و رفتار و گفتارشان مى تواند زمينه هاى تعالى و سعادت واقعى انسان را فراهم سازد، از اين رو پژوهش در آثار اولياى الهى به ويژه جست وجو در احوال خاندان پاك نبوت كه در دامان پر مهر آنان كامل ترين انسان ها پرورش يافته اند به منظور الگوگيرى از آنان ضرورت انكارناپذير مراكز پژوهشى است.

ص: 8

گروه تاريخ و سيره مركز تحقيقات حج در راستاى ايفاى رسالت خود براى ترويج فرهنگ اصيل اهل بيت (عليهم السلام) دست به انتشار شرح حال عده اى از مردان و زنان انسان ساز زده است كه از جملۀ آنان شرح حال بانوى گرامى اسلام، ام حبيبه، همسر گرامى رسول خدا (ص) است.

در پايان مركز تحقيقات لازم مى داند كه از تلاش هاى پژوهشگر محترم سركار خانم دكتر فتحيه فتاحى زاده، عضو هيئت علمى دانشگاه الزهرا (عليها السلام) و همكارانشان خانم نجميه افشارى، فاطمه نظرى و همه كسانى كه در به ثمر رسيدن اين اثر تلاش كردند، سپاسگزارى نمايد.

انه ولى التوفيق

مركز تحقيقات حج

گروه تاريخ و سيره

ص: 9

مقدمه

بررسى زندگى پيامبر اكرم (ص) و آشنايى با زواياى زندگى آن حضرت، بخش مهمى از تاريخ صدر اسلام را به خود اختصاص داده است. نگاهى به تاريخچه زندگى همسران آن حضرت بخشى از اين تاريخ را تشكيل مى دهد و تاكنون مطالعات گوناگونى در اين باره انجام شده است.

آنچه پيش روى داريم نگاهى اجمالى به زندگى ام حبيبه يكى از همسران رسول خدا (ص) است. ام حبيبه دختر ابوسفيان بن حرب است (ابوسفيان يكى از دشمنان سرسخت رسول خدا (ص) بود) كه در نخستين سال هاى دعوت آن حضرت برخلاف خواست پدرش مسلمان شد و همراه شوهرش به حبشه هجرت كرد. شوهر ام حبيبه نيز در حبشه

ص: 10

نصرانى شد و على رغم اصرار شوهرش بر نصرانى شدن ام حبيبه، او بر دين مبين اسلام وفادار ماند و رسول خدا (ص) به پاس اين وفادارى و استوارى او بر دين اسلام او را در حبشه به عقد خود درآورد و بدين سان او در زمره يكى از همسران رسول خدا (ص) قرار گرفت.

اميد است اين گام ناچيز بستر مطالعات بيشتر و دقيق ترى را فراهم آورد.

ص: 11

نام و نَسَب

«امّ حبيبه» دختر ابى سفيان صَخر بن حَرب بن امية ابن عبد شمس قرشى اموى است. (1)نام مادرش طبق رواياتى «آمنه بنت عبدالعزى بن حَرثان» از «بنى عَدِى بن كَعب» مى باشد. (2)در روايت ديگرى نام مادرش «صفيه بنت ابى العاص بن امية بن عبدشمس بن عبد مناف» ذكر شده است. (3)تاريخ ولادت وى را هفده


1- الاستيعاب، ابن عبدالبر، ج4، ص1٨٠٨؛ إمتاع الأسماع، مقريزى، ج6، ص64؛ تاريخ الطبرى، محمد بن جرير طبرى، ج11، صص 6٠5 و 6٧1؛ اعلام الورى بأعلام الهدى، فضل بن حسن الطبرسى، ص 141.
2- تاريخ مدينه دمشق (تراجم النساء) ، ابن عساكر، صص ٧5 - ٧٧.
3- تاريخ مدينه دمشق، ص ٧3؛ الاستيعاب، ج4، ص1٨٠٨؛ إمتاع الأسماع، ج6، ص64؛ تاريخ الطبرى، ج11، صص 6٠5 و 6٧1؛ اعلام الورى بأعلام الهدى، ص 141.

ص: 12

سال پيش از بعثت ياد كرده اند. (1)و اين تاريخ با رواياتى كه سن او را در سال هفتم هجرى، سى و چند سال دانسته اند، توافق دارد. (2)در نام امّ حبيبه اختلاف نظر وجود دارد؛ برخى گفته اند نام او «رَمله» است و برخى او را «هند» خوانده اند؛ اما نزد جمهور عالمان به نسب، سيره، حديث و خبر، نام «رمله» مشهورتر است. (3)امّ حبيبه از ميان همسران حضرت، تنها همسرى بود كه با ايشان رابطه نسبى داشت. وى از صادق ترين همسران رسول خدا (ص) و يكى از زنان مؤمن بوده است. (4)او پيش از پيامبر (ص) با «عبيدالله بن جَحْش» عمه زاده پيامبر (ص) ازدواج كرده بود و كنيه اش به سبب نام فرزندش (حبيبه بنت عبيدالله بن جحش) ، ام حبيبه است. (5)

بعضى از مورخين تولد حبيبه را در مكه و پيش از


1- دلائل النبوه، احمد بن حسين بيهقى، ج3، ص461؛ الاصابه فى تمييز الصحابه، ابن حجر عسقلانى، ج4، ص3٠5.
2- الطبقات الكبرى، ابن سعد، ج ٨، ص٧٠؛ تاريخ مدينه دمشق (تراجم النساء) ، ص٨٧.
3- الطبقات الكبرى، ج٨، ص٧6؛ أنساب الأشراف، ج1، ص43٨؛ تاريخ يعقوبى، ج2، ص٨4؛ الاستيعاب، ج4، ص1٨٠٨و 1٩2٩؛ دلائل النبوه، ج3، ص46٠؛ الإصابه، ج٨، ص3٧4؛ إمتاع الأسماع، ج6، ص63.
4- إمتاع الأسماع، ج6، ص4؛ وسائل الشيعه، شيخ حر عاملى، ج2٠، ص244؛ بحارالانوار، محمدباقر مجلسى، ج22، ص2٠4.
5- أنساب الأشراف، احمد بن يحيى البلاذرى، ج1، ص43٨؛ أسدالغابه، على بن محمد الجزرى، ج6، ص315؛ الإصابه، ج٨، ص٨٠.

ص: 13

هجرت به حبشه دانسته اند، ولى برخى تولد او را در حبشه و هنگام هجرت پدر و مادرش به آنجا ثبت كرده اند. حبيبه بعدها با «داوود بن عُروة بن مسعود ثقفى» ازدواج كرد. (1)

لازم به ذكر است كه محمد بن سيرين در روايتى با عبارت

«حَبيبَةُ بِنت أبي سُفيانٍ قالَت: سَمِعتُ النَّبيَّ (ص) يَقُولُ: مَن ماتَ لَهُ ثَلاثَة مِنَ الوَلَد. . .» ، نام امّ حبيبه را «حبيبه بنت ابى سفيان» ذكر كرده است؛ درحالى كه ابوسفيان دخترى به نام حبيبه نداشته است. مؤيد اين امر سخن ابن عبدالبر در الاستيعاب است كه مى گويد: «گمان مى كنم كه حبيبه، دختر ام حبيبه دختر ابى سفيان باشد» . (2)

از سوى ديگر زُهرى، از «زينب بنت ام سلمه» ، از حبيبه بنت ام حبيبه، از مادرش ام حبيبه، از زينب بنت جحش نقل مى كند كه: رسول خدا [(ص)] با صورتى برافروخته از خواب بيدار شد در حالى كه مى گفت: «لا إلهَ إلاَّ الله، وَيلٌ لِلعَرَبِ مِن شَرٍّ قَدِ اقتَرَبَ. . .» . مطابق سند فوق، حبيبه دختر ام حبيبه بنت ابى سفيان است. (3)


1- أسدالغابه، ج6، ص315؛ الإصابه، ج٨، ص٨٠؛ إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 141.
2- الاستيعاب، ج 4، ص 1٨٠٨.
3- أسدالغابه، ج6، ص6٠؛ الإصابه، ج٨، ص٨1.

ص: 14

ص: 15

اسلام و هجرت به حبشه

ام حبيبه از سابقان در اسلام و از مهاجران به حبشه بود. (1)وى در شرايط بسيار سختى به اسلام گرويد و در كنار پيروان رسول خدا (ص) قرار گرفت؛ زيرا پدرش (ابوسفيان) از سران كفار و مشركان مكه بود كه تمام توان خود را براى نابودى اسلام و جلوگيرى از گسترش آن و نيز دشمنى با شخص پيامبر (ص) به كار بسته بود. براى ابوسفيان كه در صف مقدم مبارزه با اسلام و پيامبر (ص) قرار داشت، بسيار سخت و غير قابل قبول بود كه دخترش (رمله) به صف پيروان پيامبر (ص) بپيوندد. در حقيقت، اقدامات خشونت طلبانه و شكنجه هاى وحشيانه و محروميت هاى اجتماعى و اقتصادى كه امثال ابوسفيان


1- اسد الغابه، ج 5، ص 45٧؛ الاصابه، ج ٨، ص 14٠.

ص: 16

بر مسلمانان وارد كردند، موجب شد تا مسلمانان، مكه را به قصد حبشه ترك كنند.

زمانى كه رسول خدا (ص) يارانش را در سختى و بلا ديد و دريافت كه نمى تواند مانع سختى و بلاى آنان شود به آنان فرمود:

بايد به حبشه هجرت كنيد؛ زيرا آنجا پادشاهى دارد كه به كسى ظلم نمى كند، آنجا سرزمين صدق است و خداوند در آنجا فرجى براى شما قرار داده است. (1)

با اين پيشنهاد، برخى از صحابه، براى حفظ دين خود، از مكه به حبشه هجرت كردند و بدين ترتيب اولين هجرت در اسلام صورت گرفت.

از قبيله بنى اسد بن خزيمه، عبيدالله بن جحش بن رئاب بن يَعْمُر و برادرش عبيدالله بن جحش به همراه همسرش (ام حبيبه بنت ابى سفيان بن حرب بن اميه) ، از جمله كسانى بودند كه به رهبرى «جعفر بن ابى طالب» به حبشه هجرت كردند. (2)

هر چند سرزمين حبشه، مكانى امن و مطمئن براى مهاجران بود و گرايش مردم به اسلام بسيار چشمگير


1- السيرة النبويه، ابن هشام، ج1، ص344.
2- السيرة النبويه، ابن هشام، ج1، ص344. ؛ أسدالغابه، ج6، ص315؛ الإصابه، ج٨، ص٨٠؛ إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 141؛ السيرة النبويه، ابن هشام، ج1، ص346؛ السيرة النبويه، ابن كثير، ج2، ص6؛ بحارالانوار، ج21، ص44.

ص: 17

بود، اما براى ام حبيبه محنت شديدى را به همراه آورد؛ زيرا در آنجا همسر او عبيدالله كه به خاطر اسلام به حبشه هجرت كرده بود، اسلام را رها كرد و نصرانى شد و بر آيين نصرانيت از دنيا رفت. (1)

ام حبيبه ماجراى مرتد شدن شوهرش را چنين گزارش كرده است: در خواب، شوهرم عبيدالله را ديدم كه در بدترين حالت و زشت ترين وضعيت بود. با نگرانى از خواب برخاستم و در اين انديشه بودم كه چرا حال شوهرم تغيير يافته است. صبح آن روز عبيدالله نزد من آمد و گفت: من در دين خود تجديدنظر كرده و به اين نتيجه رسيده ام كه هيچ دينى بهتر از نصرانيت نيست؛ دينى كه پيش از آن نيز بدان گرايش داشتم. من خواب خود را براى او نقل كردم و گفتم: هيچ خيرى در تو نيست.

عبيدالله پس از مرتد شدن، تمام تلاش خود را براى بازگرداندن ام حبيبه به كار بست؛ اما ام حبيبه از درخواست شوهر مرتدش سرپيچى كرد و بر اسلام خود استقامت ورزيد. (2)


1- أسدالغابه، ج6، ص315؛ الإصابه، ج٨، ص٨٠؛ إعلام الورى بأعلام الهدى، ص141؛ موسوعة عظماء حول الرسول، خالد عبدالرحمن العك، ج1، ص1٨4.
2- الطبقات الكبرى، ج٨، ص٩6؛ أسدالغابه، ج6، ص315؛ الاصابه، ج٨، ص14٠؛ موسوعة عظماء حول الرسول، ج1، ص1٨4.

ص: 18

عبيدالله پس از گرايش به مسيحيت به نوشيدن شراب روى آورد و بر اثر افراط در ميگسارى جان خود را از دست داد.

بعد از مرگ عبيدالله، شرايط زندگى براى ام حبيبه بسيار سخت و جان فرسا شده بود. اما او و دختر كوچكش، تنهايى و غربت حبشه را تحمل مى كردند و از خدا مى خواستند تا راه صواب را به آنان الهام كند و بر غربتشان رحم آورد. ام حبيبه مى گويد:

چندى پس از مرگ شوهرم، خواب ديگرى ديدم كه گويا كسى مرا در خواب «ام المؤمنين» (1)مى خواند. من خواب خود را اين گونه تأويل كردم كه رسول الله [(ص)] مرا به ازدواج خود درخواهد آورد. به محض اينكه عده وفات شوهرم تمام شد، نجاشى، پادشاه حبشه، كنيزى نزدم فرستاد كه پيامبر [(ص)] از تو خواستگارى كرده است. (2)

ام حبيبه نيز مانند ساير صحابه از همان ابتداى اسلام آوردن سختى هاى بسيارى را تحمل نمود؛ اذيت


1- «ام المؤمنين» لقبى است كه به همسران پيامبر اعطا شده است. تاريخ مدينه دمشق (تراجم النساء) ، ص٨6.
2- انساب الاشراف، ج2، ص٧2؛ الاستيعاب، ج 4، ص4٠1.

ص: 19

و آزار اقوام و خويشان و دورى از خانواده و تحمل غربت، تنها گوشه اى از مصيبت هايى است كه امثال ام حبيبه به منظور زنده نگاه داشتن اسلام و دورى از شرك و مشركين به جان مى خريدند. (1)


1- موسوعة عظماء حول الرسول، ج1، ص1٨4.

ص: 20

ص: 21

ازدواج با پيامبر اسلام (ع)

رسول خدا (ص) در سال ششم يا هفتم، توسط عمرو ابن اميه ضمرى (1)نامه اى براى نجاشى فرستاد و طى آن از او خواست كه ام حبيبه را براى آن حضرت خواستگارى كند. نجاشى نيز مطابق فرمان رسول خدا [(ص)] با فرستادن كنيزى از ام حبيبه خواستگارى كرد. (2)

ام حبيبه مى گويد:

نجاشى، كنيزى را نزد من فرستاد و به من گفت كه پادشاه مى گويد: پيامبر [(ص)] براى من نامه نوشته كه تو را به نكاح او درآورم و از تو خواسته كه براى خودت وكيلى را انتخاب كنى و من خالد بن سعيد ابن العاص اموى را وكيل خود كردم. به هنگام غروب، نجاشى به


1- الطبقات الكبرى، ج٨، ص٧٧؛ امتاع الاسماع، ج6، ص64.
2- أنساب الأشراف، ج1، ص 43٩؛ البداية و النهاية، ابن كثير، ج4، ص 143.

ص: 22

جعفر بن ابى طالب و ديگر مسلمانان امر كرد كه حاضر شوند و شروع به خواندن خطبه كرد: «اَلحَمدُلله، المَلِكِ القُدُّوسِ، السَّلامِ المُؤمِنِ، المُهَيمِنِ العَزِيزِ، الجَبّارِ المُتَكَبِّر أشهَدُ أن لا إلهَ إلاَّ الله، وَ أشهَدُ أنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ الله وَ أنَّهُ الَّذِي بَشَّرَ بِهِ عيسي بنُ مَريمَ» . و سپس افزود: پيامبر [(ص)] براى من نامه نوشته كه ام حبيبه دختر ابوسفيان را به ازدواج او درآورم و من خواسته اش را اجابت كردم. خالد بن سعيد گفت: «اَلحَمدُللهِ أحمَدُهُ وَ أستَعينُه وَ أشهَدُ أن لا إلهَ إلاَّ اللهُ وَحدَهُ لا شَريكَ لَهُ وَ أشهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبدُهُ وَ رَسُولُه، أرسَلَهُ بِالهُدي وَ دِينِ الحَقِّ، لِيُظهِرَهُ عَلَي الدِّينِ كُلِّه وَلَو كَرِهَ المُشرِكُون» . سپس اضافه كرد: من نيز خواسته رسول خدا [(ص)] را اجابت نمودم و ام حبيبه دختر ابوسفيان را به ازدواج او درآوردم. سپس نجاشى به ميهمانان وليمه اى داد و آن گاه ميهمانان متفرق شدند. (1)

درباره مكان نكاح پيامبر (ص) با ام حبيبه اختلاف نظر وجود دارد؛ برخى گفته اند: اين امر در مدينه صورت گرفته و برخى ازدواج آنها را در حبشه مى دانند كه


1- أسدالغابه، ج6، ص315؛ الإصابه، ج٨، ص٨٠؛ الاستيعاب، ج4، ص1٩3٠؛ تاريخ الطبرى، ج11، ص6٠5؛ طبقات الكبرى، ج1، صص ٧٩ و 1٩٨؛ بحارالانوار، ج2٠، ص3٩3.

ص: 23

قول دوم صحيح تر است. (1)

روشن است كه ازدواج پيامبر (ص) با ام حبيبه، جنبه دلجويى از اين زن مسلمان را داشت؛ زيرا او با جدا شدن از پدر و اقوام بت پرست خود به همراه همسر مسلمانش رهسپار حبشه شد و در آن ديار غربت نيز شوهر و شريك زندگى خود را از دست داد. پس چه افتخارى بهتر از اينكه به همسرى پيامبر (ص) نائل گردد. با اين عمل، پيامبر (ص) از صبر و ايمان ام حبيبه تجليل كرده و او و كودك بى پناهش را پناه دادند و همچنين از اين طريق، ابوسفيان (رئيس كفار و مشركان مكه) را شكست دادند تا آنجا كه خود ابوسفيان، پس از شنيدن خبر ازدواج دخترش با پيامبر، زبان به اعتراف گشود و گفت: «بينى اين مرد به خاك ماليده نمى شود» . (2)(اين سخن كنايه از شكست ناپذيرى پيامبر (ص) است) .

در برخى منابع تاريخى و تفسيرى از ابن عباس آمده است كه مقصود از «مودت» در آيه عَسَي الله أَنْ يَجْعَلَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ الَّذِينَ عادَيْتُمْ مِنْهُمْ مَوَدَّةً (3)(ممتحنه: ٧)


1- أسدالغابه، ج6، ص316.
2- أسدالغابه، ج5، ص 45٧؛ الإصابه، ج ٨، ص 14٠؛ تاريخ الطبرى، ج 2، ص2٩5.
3- اميد است خدا ميان شما و كسانى از مشركين كه با شما دشمنى كردند (از راه اسلام) پيوند محبت برقرار كند.

ص: 24

ازدواج نبى اكرم (ص) و ام حبيبه (دختر ابوسفيان) است كه پس از آن ام حبيبه، ام المؤمنين شد و جايگاه والايى پيدا كرد. (1)

آلوسى ضمن نقل روايت مربوط به آيه ذكر شده، در ادامه براى توضيح مى نويسد:

پيامبر [(ص)] ام حبيبه را زمانى كه به حبشه هجرت كرده بود به نكاح خود درآورد درحالى كه اين آيات در سال ششم هجرت در مدينه نازل شده است. بنابراين، آنچه ذكر شده، ظاهراً صحيح نيست و در ثبوتش از ابن عباس هم حرف و حديث هايى وجود دارد و خود خداوند بر دگرگون ساختن

قلوب و تغيير حالات و تسهيل اسباب مودت تواناست. (2)

در تفسير نمونه نيز آمده است: اينكه «مودت» در آيه فوق با ازدواج رسول الله (ص) و ام حبيبه صورت گرفته، بعيد به نظر مى رسد، چرا كه آيات مورد بحث در آستانه فتح مكه نازل شده است. (3)


1- البداية و النهاية، ج4، ص143؛ دلائل النبوه، ج3، ص45٩؛ درالمنثور، ج6، ص2٠5؛ و بنا به نقلى در كشف الأسرار و عدة الأبرار، ج1٠، ص ٧2؛ التفسير الحديث، ج٩، ص 2٧4.
2- روح المعانى، آلوسى، ج14، ص26٨.
3- تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازى و همكاران، ج24، ص3٠.

ص: 25

هجرت به مدينه

در سال هفتم هجرت، به دنبال فتح خيبر، ام حبيبه همراه جعفر بن ابى طالب و ساير مهاجران به مدينه بازگشت و پيامبر (ص) از اين بازگشت بسيار مسرور شد. با ورود ايشان به مدينه، پيامبر (ص) به گرمى از ايشان استقبال نمود و فرمود: «به خدا سوگند نمى دانم به كدام يك خشنود باشم؟ به فتح خيبر؟ يا به قدوم جعفر؟ . . .» (1)طبق برخى گزارش ها، نجاشى ام حبيبه را با شرحبيل بن حسنة يا عمرو بن اميه روانه مدينه كرد. و آنها زودتر از ديگر مهاجران به مدينه رسيدند. (2)

زمانى كه ام حبيبه وارد خانه رسول خدا (ص) شد، زنان پيامبر (ص) جشن گرفتند و به ايشان درود و سلام


1- تاريخ الإسلام، ج 4، صص 132 - 134.
2- السنن الكبرى، ج ٧، ص ٧1؛ إمتاع الأسماع، ج 6، ص 63.

ص: 26

فرستادند. يكى از اين زنان «صفيه» بود كه مدت زيادى از ازدواج او با پيامبر (ص) نمى گذشت. عثمان بن عفان نيز به نشانه خشنودى از اين نكاح، قربانى نمود و به مردم وليمه داد. بدين ترتيب ام حبيبه در كنار ديگر همسران رسول خدا (ص) زندگى امن و راحتى را آغاز نمود. (1)

وى برخلاف ديگر زنان پيامبر (ص) ، در مسائل اجتماعى و سياسى نقش چندانى نداشت و بيشتر وقت خود را در خانه به سر مى برد. او را از جمله زنان عابد و پرهيزكارى دانسته اند كه بسيار نماز مى خواند و ياد خدا مى كرد و به مسائل دينى اهميت مى داد. (2)


1- موسوعة عظماء حول الرسول، ج1، صص1٨٧و1٨٨.
2- الطبقات الكبرى، ج٨، ص٩٨؛ البداية و النهاية، ج٨، ص3٩.

ص: 27

ابوسفيان در خانه ام حبيبه

زمانى كه مشركان در مكه صلح حديبيه را كه در سال ششم هجرت بسته شده بود، نقض كردند، به خاطر ترس از انتقام رسول خدا (ص) ، ابوسفيان را به مدينه فرستادند تا شايد بتواند حضرت را در تجديد صلح راضى كند؛ اما پيامبر (ص) فرمود: «صلح ما در روز حديبيه بود و تغيير و تبديلى در آن نيست» .

به همين سبب ابوسفيان نزد دخترش (ام حبيبه) رفت و هنگامى كه خواست بر بستر پيامبر (ص) بنشيند ام حبيبه او را نهى كرد و گفت: «اين بستر رسول خدا (ص) است و تو فردى نجس و مشرك هستى» . ابوسفيان به دخترش گفت: «اى دخترم! تو بعد از من به شر و بلا گرفتار شدى» ؛ اما ام حبيبه پاسخ داد: «خداوند مرا به سوى اسلام هدايت كرد؛ اما تو

ص: 28

اى پدر كه سيد و بزرگ قريشى، چگونه به اسلام نگرويدى و سنگ هايى را مى پرستى كه نه مى شنوند و نه مى بينند» . ابوسفيان گفت: «از تو تعجب مى كنم؛ آيا آنچه پدرانمان مى پرستيدند را رها كردى و از دين محمد [(ص)] پيروى مى كنى؟» سپس برخاست و از نزد او رفت. (1)

درباره ام حبيبه نقل شده كه او نيز مانند ساير زنان روزى از رسول خدا (ص) خواست تا به نفقه او بيفزايد، امّا وقتى آيه هاى 2٨ - 2٩ سوره احزاب نازل شد، آنان زندگى زاهدانه را با رسول خدا (ص) ترجيح دادند. (2)


1- الطبقات الكبرى، ج ٨، ص ٩٩؛ موسوعة عظماء حول الرسول، ج1، ص1٨٨.
2- التبيان، ج ٨، ص 335.

ص: 29

ام حبيبه و ماجراى قتل عثمان

در ماجراى شورش عليه عثمان و دوره اى كه وى در محاصره به سر مى برد، مالك اشتر به عنوان يكى از هواداران امام على (ع) كوشيد تا با استفاده از هودج ام حبيبه، عثمان را از محاصره به درآورد؛ اما برخى از محاصره كنندگان اجازه ورود ام حبيبه را به خانه عثمان ندادند و مركب او را رم دادند. (1)

ام حبيبه با توجه به پيوند خانوادگى خود با عثمان، سعى كرد تا او را از حلقه محاصره خارج كند و از آشوب و پيامدهاى بعدى آن جلوگيرى كند؛ اين در حالى بود كه برادرش معاويه هيچ تلاشى براى نجات عثمان انجام نداد و تنها ناظر به قتل رسيدن عثمان


1- تاريخ طبرى، ج3، ص41٧.

ص: 30

بود. هنگام دفن عثمان نيز، كه مخالفان مانع دفن او شدند، ام حبيبه بود كه با تلاش خود به اين آشوب اجتماعى خاتمه داد. (1)

در نقلى آمده است كه ام حبيبه پس از كشته شدن عثمان، پيراهن آغشته به خون وى را همراه «نعمان بن بشير» نزد برادرش (معاويه) به دمشق فرستاد. (2)

گويا ام حبيبه توانسته بود به عثمان آب برساند و چون عرصه را بر عثمان تنگ ديد، از امام على (ع) خواست به يارى عثمان بشتابد.

گفته شده او تهديد كرد اگر مانع دفن عثمان در مسجدالنبى شدند، موهاى خود را پريشان خواهد كرد. (3)كه بايد اين را لغزش ام حبيبه دانست چنان كه او در پى كشته شدن محمد بن ابى بكر، كارگزار امام على (ع) در مصر اظهار خوشحالى كرد. (4)


1- الغدير، علامه امينى، ج ٩، ص 21٠.
2- مروج الذهب، على بن حسين المسعودى، ج3، ص 353.
3- الغدير، ج ٩، ص 21٠.
4- احاديث ام المؤمنين عايشه، ج 1، ص 35٠.

ص: 31

وفات

ام حبيبه در سال 44 و به قولى (45، 42 و 5٩) هجرى قمرى و در زمان خلافت معاويه درگذشت. (1)

از عايشه روايت شده كه:

ام حبيبه در هنگام وفاتش مرا خواست و از من طلب حلاليت كرد. سپس به سوى ام سلمه فرستاد و از او نيز طلب مغفرت كرد. (2)

در روايتى پيرامون مكان قبر ام حبيبه از امام سجاد (ع) چنين نقل شده است:

وارد خانه على بن ابى طالب [(ع)] شديم و گوشه اى


1- الاصابه، ابن حجر، ج ٨، ص 143؛ أنساب الأشراف، ج1، ص44٠؛ الاستيعاب، ج 4، صص 1٨45 و 1٩2٩؛ إمتاع الأسماع، ج 6، ص64؛ تاريخ الإسلام، ج 4، ص 132؛ تاريخ طبرى، ج 11، ص 6٠٧؛ ر. ك: الثقات، ج 3، ص 131؛ المحبر، ص ٩٩.
2- أنساب الأشراف، ج 1، ص 44٠.

ص: 32

از آن را حفر كرديم و از آن سنگى را بيرون آورديم كه روى آن نوشته بود: اين قبر رمله دختر صخر است. پس آن سنگ را در جايش گذاشتيم. (1)

اما بنابر قول صحيح، قبر ام حبيبه در مدينه (2)و در قبرستان بقيع است. (3)

برخى نيز قبرى را در باب الصغير شام به او منسوب مى كنند و مى گويند او براى ملاقات با برادرش معاويه به شام رفته و در همان جا از دنيا رفت. (4)


1- تاريخ المدينة المنوره، ج 1، ص 12٠؛ الاستيعاب، ج4، ص1٨46.
2- إمتاع الأسماع، ج6، ص63؛ تاريخ الإسلام، ج4، ص134.
3- موسوعة عظماء حول الرسول، ج1، ص1٩2.
4- تاريخ الإسلام، ج 4، ص 132؛ سفرنامه ابن بطوطه، ج 1، ص ٩٨.

ص: 33

نقش ام حبيبه در روايت حديث

ام حبيبه احاديث بسيارى از رسول اكرم (ص) روايت كرده كه مجموع آنها به شصت و پنج حديث مى رسد. (1)بخارى و مسلم در دو حديث بر اين امر اتفاق نظر كرده اند و مسلم در دو حديث جداگانه نيز آن را آورده است. (2)

راويان ام حبيبه عبارتند از: برادرانش (معاويه


1- إمتاع الأسماع، ج6، ص63.
2- ر. ك: صحيح بخارى، كتاب النكاح، باب وَ اَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الاخْتَيْنِ إِلاّ ما قَدْ سَلَفَ، كتاب الطلاق، باب الكحل للحادة؛ صحيح مسلم، كتاب الرضاع، باب تحريم الربيبة و أخت المرأة، كتاب الطلاق، باب وجوب الإحداد، و باب صلاة المسافرين، باب فضل السنن الراتبة قبل الفرائض و بعدهن، كتاب الحج، باب استحباب تقديم دفع الضعفة من النساء ذو غيرهن من مزدلفة إلى منى فى أواخر الليل قبل زحمة الناس.

ص: 34

و عنبسه) و پسر برادرش (عبدالله بن عتبة بن ابى سفيان) .

همچنين عروة بن زبير، زينب بنت ابى سلمه، ابوجراح قرشى، انس بن مالك و. . . نيز از او روايت نقل كرده اند. (1)

اكنون به چند نمونه از رواياتى كه به وسيله ام حبيبه نقل شده است، اشاره مى شود:

روايت اول:

ام حبيبه حديث مشهورى در تحريم ربيبه (دختر زن) و خواهر زن دارد. هشام از عروه و او از زينب بنت أبى سلمه و او از ام حبيبه نقل مى كند كه:

به نزد رسول خدا [(ص)] رفتم و به ايشان گفتم: با خواهر من دختر ابى سفيان ازدواج كن. حضرت فرمود: خواهرت؟ گفتم: بله. حضرت فرمود: آيا تو دوست دارى اين اتفاق بيفتد؟ گفتم: بله. من خوشحال مى شوم كه كسى با من در خوشبختى خواهرم شريك باشد. حضرت فرمود: ازدواج با او بر من حلال نيست. عرض كردم: به خدا سوگند به من خبر رسيده كه تو «دُره» ، دختر ابى سلمه را خواستگارى كردى. حضرت فرمود: دختر


1- ر. ك: تاريخ مدينه دمشق (تراجم النساء) ، صص٧٠ و ٧6.

ص: 35

ابى سلمه؟ عرض كردم: بله. پيامبر [(ص)] فرمود: به خدا سوگند! حتى اگر او ربيبه من در خانه ام نبود نيز بر من حلال نبود، چرا كه او دختر برادر رضاعى من است و ثُوَيْبه، من و پدر او را شير داده است. پس دختران و خواهران خود را بر من عرضه نكنيد. (1)

روايت دوم:

عنبسة بن ابى سفيان در روايتى از ام حبيبه نقل مى كند كه وى گفت:

از پيامبر اكرم [(ص)] شنيدم كه فرمود: هيچ بنده مسلمانى نيست كه هر روز دوازده ركعت نماز غير از نمازهاى واجب بخواند مگر اينكه خداوند براى او در بهشت خانه اى مى سازد يا خانه اى برايش ساخته مى شود. (2)

روايت سوم:

عنبسه در روايتى ديگر از ام حبيبه نقل مى كند كه حضرت فرمود: «هر كس قبل و بعد از نماز


1- صحيح بخارى، ج 5، صص 1٩61، 1٩64، 1٩65، 2٠54.
2- سنن دارمى، عبدالله الدارمى، ج1، ص 335؛ صحيح مسلم، مسلم النيشابورى، ج2، ص 162؛ فتح البارى، ابن حجر عسقلانى، ج٩، ص11٧.

ص: 36

ظهر، چهار ركعت نماز بخواند بر آتش حرام مى شود» . (1)

روايت چهارم:

زينب بنت ام سلمه از ام حبيبه نقل مى كند كه پيامبر (ص) فرمود:

براى زن مسلمانى كه به خدا و روز قيامت ايمان دارد، حلال نيست كه بيش از سه روز آرايشش را كنار بگذارد مگر زنى كه همسرش وفات يافته، به مدت چهار ماه و ده روز. (2)

روايت پنجم:

عمر بن حكم از ام حبيبه روايت مى كند كه مردمى از اهل يمن نزد رسول خدا (ص) آمدند تا نماز و سنن و فرائض را به آنها بياموزد. سپس به رسول خدا (ص) عرضه كردند: «ما شرابى داريم كه آن را از گندم و جو تهيه مى كنيم» . حضرت فرمود: «الغبيرا؟» آنها گفتند:

«بله» . حضرت فرمود: «آن را نخوريد» .

ساجى در حديث خود آورده است كه پيامبر (ص)


1- الاربعين البلدانيه، ابن عساكر، ص1٠٠. براى مشاهده مشابه همين روايت با اندكى تفاوت در نقل ر. ك: تاريخ مدينه دمشق، ج 5، ص 34٩.
2- صحيح بخارى، ج 5، ص 2٠43؛ صحيح مسلم، ج 26، ص 111.

ص: 37

اين مطلب را سه بار تكرار كرد و ابوعبيد آورده است كه بعد از گذشت دو روز از اين ماجرا، حضرت دوباره اين مطلب را براى آنها يادآورى كرد؛ اما آنها گفتند: خوردن آن را كنار نمى گذارند. سپس حضرت فرمود: «هر كس خوردن آن را ترك نكرد، گردنش را بزنيد» . (1)


1- عوالى اللئآلى، ج1، ص31٧.

ص: 38

ص: 39

كتابنامه

1. الاربعين البلدانيه، على بن الحسن بن عساكر، بيروت، دارالفكر، 1413ه. ق.

2. الاستيعاب فى معرفة الأصحاب، أبوعمر يوسف بن عبدالله بن محمد بن عبد البر، تحقيق: على محمد البجاوى، بيروت، دار الجيل، 1412ه. ق.

3. أسد الغابة فى معرفة الصحابة، عزالدين بن الأثير أبو الحسن على بن محمد الجزرى، بيروت، دارالفكر، 14٠٩ه. ق.

4. الإصابة فى تمييز الصحابة، احمد بن على بن حجر العسقلانى، تحقيق: عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، بيروت، دارالكتب العلمية، 1415ه. ق.

5. إمتاع الأسماع بما للنبى من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، أحمد بن على المقريزى، تحقيق: محمد عبد الحميد النميسى، بيروت، دار الكتب العلمية، 142٠ه. ق.

ص: 40

6. بحارالانوار، محمّدباقر مجلسى، چاپ سوم، بيروت، دارإحياء التراث العربى، 14٠3ه. ق.

٧. البداية و النهاية، أبو الفداء اسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقى، بيروت، دار الفكر، 14٠٧ه. ق.

٨. تاريخ الاسلام و وفيات المشاهير و الأعلام، محمد بن احمد الذهبى، تحقيق: عمرعبد السلام تدمرى، چاپ دوم، بيروت، دار الكتاب العربى، 1413ه. ق.

٩. تاريخ اليعقوبى، احمد بن أبى يعقوب المعروف باليعقوبى، بيروت، دار صادر.

1٠. تاريخ مدينه دمشق، على بن الحسن بن عساكر، بيروت، دارالفكر، 1415ه. ق.

11. تصوير خانواده پيامبر در دايرة المعارف اسلام، زير نظر محمود تقى زاده داورى، قم، انتشارات شيعه شناسى، 13٨٧ه. ش.

12. التفسير الحديث، محمد عزه دروزه، قاهره، دار احياء الكتب العربيه، 13٨3ه. ق.

13. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازى و جمعى از نويسندگان، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 13٧4ه. ش.

14. تفصيل وسائل الشّيعة الى تحصيل مسائل الشّريعة، محمد بن حسن الحر العاملى، بيروت، مؤسسة آل البيت لإحياء التراث، 1413. ق.

ص: 41

15. الدرالمنثور فى تفسير المأثور، جلال الدين عبد الرحمان بن أبى بكر السيوطى، قم، كتابخانه آيت الله مرعشى نجفى، 14٠4ه. ق.

16. دلائل النبوة و معرفة أحوال صاحب الشريعة، ابوبكر احمدبن الحسين البيهقى، تحقيق: عبدالمعطى قلعجى، بيروت، دارالكتب العلمية، 14٠5ه. ق.

1٧. روح المعانى فى تفسير القرآن، سيد محمود آلوسى، تحقيق: على عبدالبارى عطية، بيروت، دارالكتب العلميه، 1415ه. ق.

1٨. سنن الدارمى، عبدالله بن بهرام الدارمى، دمشق، مطبعة الاعتدال.

1٩. السيرة النبوية، اسماعيل بن كثير، بيروت، دارالفكر، 141٠ه. ق.

2٠. السيرة النبوية، عبدالملك بن هشام الحميرى المعافرى، تحقيق: مصطفى السقا و ابراهيم الأبيارى و عبدالحفيظ شلبى، بيروت، دارالمعرفة.

21. صحيح البخارى، محمد بن اسماعيل البخارى، بيروت، دارالفكر، 14٠1ه. ق.

22. صحيح مسلم، مسلم بن حجاج النيشابورى، بيروت، دارالفكر.

ص: 42

23. الطبقات الكبرى، محمد بن سعد بن منيع الهاشمى البصرى، تحقيق: محمد عبدالقادر عطا، بيروت، دارالكتب العلمية، 141٠ه. ق.

24. عوالى اللئآلى العزيزيه فى الاحاديث الدينيه، محمد بن على بن ابراهيم الاحسائى (ابن ابى جمهور) ، قم، انتشارات سيدالشهداء، 14٠3ه. ق.

25. الغدير فى الكتاب و السّنّة و الأدب، عبدالحسين الأمينى النّجفى، چاپ ششم، تهران، دارالكتب الإسلامية، 13٧4. ش.

26. فتح البارى شرح صحيح البخارى، شهاب الدين بن حجر العسقلانى، چاپ دوم، بيروت، دارالمعرفه، 141٠ه. ق.

2٧. كتاب جمل من انساب الأشراف، أحمد بن يحيى بن جابر البلاذرى، تحقيق: سهيل زكار و رياض زركلى، بيروت، دارالفكر، 141٧ه. ق.

2٨. كشف الأسرار و عدة الأبرار، احمد بن ابى سعد رشيدالدين ميبدى، تحقيق: على اصغر حكمت، تهران، اميركبير، 13٧1ه. ش.

2٩. مروج الذهب و معادن الجوهر، على بن حسين المسعودى، تهران، انتشارات علمى - فرهنگى، 13٨2ه. ش.

3٠. منتهى المطلب، حسن بن يوسف بن على الحلى، تبريز، نشر حاج احمد، 1333ه. ش.

ص: 43

31. موسوعة عظماء حول الرسول، خالد عبدالرحمن العك، چاپ دوم، دمشق، دارالنفائس، 141٩ه. ق.

32. ناسخ الحديث و منسوخه، عمربن احمدبن عثمان بن شاهين، مكتبه المنار، 14٠٨ه. ق.

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109