ادعیه و آداب حرمین شریفین در عمره مفرده با ترجمه فارسی

مشخصات كتاب

عنوان و نام پديدآور : ادعیه و آداب حرمین شریفین در عمره مفرده با ترجمه فارسی/ تدوین و آماده سازی مرکز تحقیقات حج. مشخصات نشر : تهران: مشعر 1389. مشخصات ظاهری : 328 ص. ؛ 5/10 × 14 س م. شابک : 12000 ریال : 978-964-540-237-0 ؛ 12000 ریال (چاپ سی و هشتم) وضعیت فهرست نویسی : فاپا يادداشت : کتاب حاضر قبلا با عنوان «ادعیه و آداب حرمین در عمره مفرده ویژه عمره دانشجویی» توسط انتشارات مشعر در سال 1386 منتشر شده است. يادداشت : چاپ سی و هشتم: 1389. عنوان دیگر : ادعیه و آداب حرمین در عمره مفرده ویژه عمره دانشجویی. موضوع : حج -- کتاب های دعا موضوع : دعاها موضوع : زیارتنامه ها شناسه افزوده : حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت. مرکز تحقیقات حج رده بندی کنگره : BP267/8 /‮الف 353 1389 رده بندی دیویی : 297/772 شماره کتابشناسی ملی : 2039430

پيشگفتار

ادعيه و زيارات مدينه منوّره دعا و زيارت، دو بال براى پرواز آدميان به سوى كمال مطلق و رسيدن به قرب الهى است. هر انسانى براى دستيابى به اخلاق اسلامى، و پالايش روح خود از تيرگى گناه و معصيت و وسوسه هاى شيطانى و تقويت اراده و نيروى تفكر در خويشتن، نياز به دعا و نيايش و مناجات با حق تعالى دارد؛ از اين رو بخش عظيمى از تعاليم پيامبران، به خصوص رسول خدا صلى الله عليه و آله و امامان معصوم عليهم السلام را دعا و نيايش تشكيل مى دهد. آن عزيزان با توجه به شناخت و معرفت وسيعى كه نسبت به خداوند، و شناختى كه از انسان و نيازهايش دارند، حقايق دل

و روح و نيازهاى آدميان را در زمينه هاى گوناگون، با زبان دعا بيان داشته اند.

رسول خدا صلى الله عليه و آله دعا را سلاح مؤمن و ستون دين و نور آسمان ها و زمين دانسته و فرموده است: «الدُّعاءُ سِلاحُ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 10

الْمُؤْمِنِ، وَعَمُودُ الدّينِ وَنُورُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ». «1»

خداوند نيز در قرآن اين بشارت را به بندگان خود داده است كه اگر او را با اخلاص بخوانند دعاهايشان را مستجاب مى گرداند:

وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنّي فَإِنّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ «2».

«و هنگامى كه بندگان من از تو درباره من مى پرسند، بگو:

من نزديكم، دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا مى خواند پاسخ مى گويم پس آنها دعوت مرا بپذيرند و به من ايمان بياورند، باشد كه بر حقيقت راه يابند».

زيارت نيز در اسلام و به خصوص در فرهنگ تشيّع، جايگاه والا و ويژه اى دارد. از يك سو معصومان عليهم السلام براى زيارت ارزش قائل شده و از سوى ديگر زائران را گرامى و ارجمند مى شمارند، هم «مزارها» اهميّت و اعتبار خاصّى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 11

دارند و هم مزورها (زيارت شوندگان) مورد تكريم و احترام فراوانند و در نتيجه زائران ميهمانان مائده معنوى اولياى خدا هستند و با زيارت اين شايستگى را خواهند يافت كه مورد عنايت و توجّه پروردگار و معصومان عليهم السلام قرار گيرند.

البته هر دعا و درخواستى از خداوند يكتا، مطلوب شارع مقدّس است ليكن ثواب و فضيلت دعاها و زيارت هاى رسيده از معصومان عليهم السلام به مراتب بيشتر و بالاتر است. از اين رو در دعاها و زيارت هايى كه از پيشوايان

دينى نقل شده، در صورت صحّت سند و مدرك، مى توان آنها را به قصد ورود خواند و اگر چنين اعتمادى وجود نداشت، نبايد آن ها را به معصوم نسبت داد بلكه بايد به اميد درك ثواب و رسيدن به پاداش الهى خواند. همچنين هر دعا و زيارت و يا عملى كه براى زمان يا مكان خاصّى وارد شده، اگر در غير آن بخواهد خوانده شود، لازم است به قصد رجاء و رسيدن به ثواب و پاداش الهى قرائت شود. لازم به تذكر است كه با توجه به شرايط كنونى، چون برخى از نكات مطرح شده در زيارات قابل عمل نمى باشد لذا در اين كتاب از ذكر آن خوددارى شده است.

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 12

خداوند براى حاجيان و زائران خانه خدا و حرم نبوى و ائمه بقيع عليهم السلام شرايط زمانى و مكانى را جهت استجابت دعا فراهم ساخته است لذا ما در اين كتاب تلاش كرده ايم تا بيشترين دعاها و زيارات مربوط به مدينه منوّره و مكّه مكرّمه و نيز برخى ادعيه ديگر، كه معمولًا در اين گونه اماكن خوانده مى شود، را با رعايت اختصار گردآورى نموده، در اختيار زائران محترم قرار دهيم و قبل از هر چيز لازم است به شرائط استجابت دعا و آداب سفر اشاره شود. اميد است مورد استفاده واقع شده، همگان از آن بهره مند گردند.

الف: شرايط استجابت وقبولى دعا

در احاديث و روايات ما براى اجابت دعا شرايط متعدّدى بيان شده كه براى آگاهى از آنها مى توان به كتاب هاى مفصّل روايى مراجعه كرد كه ما دراينجا به برخى ازآنها اشاره مى كنيم:

امام صادق عليه السلام در جواب قومى كه عرض كردند:

ما دعا مى كنيم ولى مستجاب نمى شود،

فرمودند: چون كسى را مى خوانيد كه نمى شناسيد: «لِأَنَّكُمْ تَدْعُونَ مَنْ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 13

لاتَعْرِفُونَهُ» «1».

شرط اوّل استجابت دعا معرفت پروردگار است، زيرا هر كس را به قدر معرفتش مزد مى دهند.

از حضرت على عليه السلام سؤال شد: «فَما بالُنا نَدْعُوا فَلا نُجابُ؟» چرا دعاى ما مستجاب نمى شود؟ حضرت فرمود:

«إِنَّ قُلُوبَكُمْ خانَتْ بِثَمانِ خِصالٍ: أَوَّلُها أَنَّكُمْ عَرَفْتُمُ اللَّهَ فَلَمْ تُؤَدُّوا حَقَّهُ كَما أَوْجَبَ عَلَيْكُمْ ...».».

اوّلين علّت آن است كه نسبت به خداوند معرفت و شناخت پيدا كرديد، ولى حقّ معرفت را عملًا پياده نكرديد.

رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هر كس مى خواهد دعايش مستجاب شود بايد لقمه و كارش حلال باشد «3».

امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند دعاى بنده اى را كه برعهده اش، مظالم و حقوق مردم باشد يا غذاى حرام بخورد، قبول نمى كند. «4»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 14

رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند دعاى كسى را كه حضور قلب ندارد، قبول نمى كند. «1»

امام صادق عليه السلام فرمود: خداوند به عزّت وجلال خود قسم ياد كرده كه من دعاى مظلومى را كه خود در حقّ ديگرى چنين ظلمى نموده است، مستجاب نمى كنم. «2»

رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: دعايى كه اوّلش «بِسمِ اللَّهِ الرَّحمنِ الرَّحيم» باشد، رَد نمى شود. «3»

رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: صلوات شما بر من مايه اجابت دعاى شما خواهد بود. «4»

امام صادق عليه السلام فرمود: هر كس پيش از خود به چهل مؤمن دعا كند، دعايش مستجاب مى شود. «5»

در حديث قُدسى وارد شده است: خداوند به حضرت عيسى عليه السلام فرمود: اى عيسى مرا بخوان همانند خواندن شخص ادعيه و آداب

حرمين شريفين، ص: 15

اندوهناك و غرق شده اى كه هيچ فريادرسى ندارد. «1»

ملاحظه مى كنيد كه براى اجابت دعا شرايطى بيان شده است، واز همه بيشتر بر روى معرفت و شناخت و خودسازى و آمادگى براى ضيافت پروردگار و شناخت ميزبان حقيقى تكيه شده است.

ب: آداب سفر

آداب و ادعيه سفر بسيار است، و ما در اينجا به برخى از آنها اشاره مى كنيم:

1- وصيّت: مستحب است انسان قبل از شروع به سفر وصيّت كند، خصوصاً نسبت به حقوق واجبه و اداء دُيون. در روايات اهل بيت عليهم السلام نيز درباره وصيّت كردن به ويژه براى كسى كه قصد سفر دارد، تأكيد زيادى شده است.

2- آگاه نمودن برادران دينى و آشنايان: از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله روايت شده كه فرمودند: از حقوق مسلمان بر برادر دينى خود، يكى اين است كه هرگاه خواست سفر كند آنان را مطّلع ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 16

سازد، و او بر برادران ايمانى حق دارد كه پس از مراجعت به ديدارش بيايند.

3- روايت شده كه مسافر پيش از سفر، سوره حمد و قُل أَعوذُ بِرَبِّ النّاس و قُل أَعوذُ بِرَبِ الفَلَق و آيةُالكُرسى و سوره إِنّا أَنزَلناهُ فِي لَيلَةِ القَدْرِ و آيات 191 تا 194 سوره آل عمران را كه از اين قرار است بخواند:

إِنَّ فِي خَلْقِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلافِ اللَّيْلِ «مسلّماً در آفرينش آسمان ها و زمين و آمد و رفت شب وَالنَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِي الْأَلْبابِ* الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِياماً و روز نشانه هايى براى خردمندان است. آنان خدا را ايستاده وَقُعُوداً وَعَلى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّماواتِ و نشسته و آنگاه كه بر پهلو خفته اند، ياد مى كنند و در اسرار

آفرينش آسمان ها وَالْأَرْضِ رَبَّنا ما خَلَقْتَ هذا باطِلًا سُبْحانَكَ فَقِنا عَذابَ و زمين مى انديشند (ومى گويند:) پروردگارا! اين ها را بيهوده نيافريدى، تو منزّهى، ما را از عذاب النَّارِ* رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَما لِلظَّالِمِينَ آتش نگاهدار، پروردگارا! تو هر كس را به آتش وارد سازى، او را خوار ساخته اى و ستمكاران را مِنْ أَنْصارٍ* رَبَّنا إِنَّنا سَمِعْنا مُنادِياً يُنادِي لِلْايمانِ أَنْ آمِنُوا

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 17

ياورى نمى باشد. پروردگارا! منادى ايمان را شنيديم كه مى گفت ايمان آوريد بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنا فَاغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئاتِنا وَتَوَفَّنا به پروردگارتان، و ما ايمان آورديم، پروردگارا! گناهان ما را ببخش و بدى هاى ما را بپوشان و ما را بميران مَعَ الْأَبْرارِ* رَبَّنا وَآتِنا ما وَعَدْتَنا عَلى رُسُلِكَ وَلاتُخْزِنا بانيكان. پروردگارا! آنچه را كه به وسيله پيامبرانت وعده داده اى به ما عنايت كن و رسوايمان مساز يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّكَ لاتُخْلِفُ الْمِيعاد.

در روز رستاخيز كه تو از وعده ات تخلّف نمى ورزى.»

4- قبل از مسافرت صدقه دهد و پس از آن بگويد:

«اللَّهُمَّ إِنِي اشْتَرَيْتُ بِهذِهِ الصَّدَقَةِ سَلامَتِي وَسَلامَةَ سَفَرِي «خداوندا! من با اين صدقه خريدم سلامتى خويش، سلامت سفرم و سلامت وَما مَعِي، فَسَلِّمْنِي وَسَلِّمْ ما مَعِي وَبَلِّغْنِي وَبَلِّغْ ما مَعِي آنچه را با من است، پس مرا و آنچه را با من است به سلامت دار و به مقصد برسان مرا و آنها را بِبَلاغِكَ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ».

به نيكى و زيبايى كه از سوى تو است.»

5- در هنگام سوار شدن بگويد: سُبْحانَ الَّذِي سَخَّرَ لنا هذا وَما كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ، پس هفت مرتبه بگويد: «سُبْحانَ اللَّهِ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 18

وَالْحَمْدُ للَّهِ وَلا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ».

6- از امام

صادق عليه السلام منقول است كسى كه در سفر هر شب آيةالكرسى را بخواند، خود و آنچه با اوست سالم بماند.

7- در سفر تأكيد شده كه مسافر بعد از هر نماز، سى مرتبه بگويد:

«سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَلا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ».

8- در سفر اين دعا را بخواند تا در امان پروردگار باشد:

«بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَمِنَ اللَّهِ وَإِلَى اللَّهِ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ. اللَّهُمَّ إِلَيْكَ «بنام خدا وبه يارى او، وازخداييم، وبه سوى خدا مى رويم، و درراه خداگام مى نهيم، خدايا! أَسْلَمْتُ نَفْسِي، وَإِلَيْكَ وَجَّهْتُ وَجْهِي، وَإِلَيْكَ فَوَّضْتُ خود را تسليم تو كردم، و به سوى تو رو نمودم، و كارم را به أَمْرِي، فَاحْفَظْنِي بِحِفْظِ الْإِيمانِ مِنْ بَيْنِ يَدَيَّ وَمِنْ خَلْفِي وَعَنْ تو سپردم، پس مرا در پناه ايمان، از پيش رو و پشت سر و از يَمِينِي وَعَنْ شِمالِي وَمِنْ فَوقِي وَمِنْ تَحْتِي وَادْفَعْ عَنِّي بِحَوْلِكَ راست و چپ و از سمت بالا و پايين حفظ فرما و به نيرو و تواناييت وَقُوَّتِكَ، فَإِنَّهُ لاحَوْلَ وَلاقُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ الْعَلِيِ الْعَظِيمِ».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 19

از من دفاع كن كه نيرو و توانى جز به وسيله خداوند والا و بزرگ نمى باشد.» چند توصيه در زمينه وحدت امّت اسلامى:

اگرچه درباره توصيه هاى لازم به حجّاج محترم كتاب هاى جداگانه اى نوشته شده و به طور مفصّل نكاتى را تذكّر داده اند، و ما هم در همين كتاب به مناسبت هاى مختلف به بعضى از آنها اشاره كرده ايم، لكن به خاطر اهمّيّت موضوع سزاوار است برخى از نكات يادآورى شود:

الف- اهميّت وحدت امّت اسلامى يكى از اسرار اعمال و مناسك حج و زيارت مَشاهد مشرّفه، تمرين تواضع و اخلاص، متخلّق شدن به

اخلاق الهى، نمايش وحدت و عزّت امّت اسلامى و ارتباط نزديك با برادران دينى، و همدلى و تبادل نظر با آنها است. از اين رو زائر بيت اللَّه الحرام و حرم نبوى صلى الله عليه و آله بايد به همه ميهمانان خانه خدا با هر مليّت و مذهب و از هر سرزمينى كه باشند، با چشم عزّت و برادرى بنگرد، و با برخورد مودّت آميز، آن گونه كه مايل است بندگان خدا با او رفتار نمايند، با ديگران رفتار كند، و با اقتدا به پيشوايان دينى خود مايه عزّت و زينت اسلام و رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و ائمّه اطهار عليهم السلام باشد، و در يك سخن ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 20

اختلاف در مذهب نبايد موجب بدبينى و تشتّت گردد؛ زيرا مشتركات موجود ميان ما و مسلمانان فراوان است، و بايد تمام مسلمين در برابر دشمنان قرآن و انسانيّت يَد واحده باشند، و از عظمت و عزّت قرآن و اسلام دفاع كنند، و شايد به همين دليل است كه در روايات ما توصيه هاى مؤكّدى درباره شركت در جماعات برادران دينى اهل سنت شده است.

پس زائران محترم از انجام كارهايى كه موجب بدبينى و تفرقه وجدايى امّت بزرگ اسلامى مى شود بايد پرهيز نمايند.

ب- ميهمانان خدا در سفر الهى حج زيارت خانه خدا و قبر مطهر پيامبر اكرم و ائمّه بقيع- صلوات اللَّه عليهم اجمعين- سفر الهى و داراى ابعاد گوناگون مى باشد، و چه بسا در زندگى تنها يك بار توفيق اين سفر معنوى نصيب انسان گردد، لذا سزاوار است به اهميّت و سازندگى آن بيش از پيش توجّه كنيم، و از هنگام

تصميم و عزم به مسافرت تا پايان آن قدم به قدم، الهى بودنِ اين ميهمانى را مدّ نظر داشته باشيم، و از ارزش و منزلت همسفران و رعايت حقوق آنها غفلت نكنيم، و در مواقع ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 21

ازدحام و شلوغى روحيه عفو و اغماض و چشم پوشى از خطاى ديگران را پيشه خود سازيم، و از كمك و همراهى و خدمت به ميهمانان خانه خدا غفلت نورزيم، و اين سنّت ارزشمند پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمّه معصومين عليهم السلام را زنده نگه داريم.

ج- فرصت را مغتنم بشماريم عمر سفر كوتاه، و ايّام زيارت به زودى سپرى مى گردد، بايد با برنامه ريزى منظم بهترين استفاده را از اوقات شبانه روز خود بنماييم، و به جاى وقت گذرانى براى كارهاى بى نتيجه يا كم نتيجه، بيشترين وقت خود را صرف شناخت احكام و آداب و اسرار حج و زيارت و بهره مندى از مَشاهد شريفه و مواقف كريمه نماييم، كه از جمله آنها، حضور و شركت به موقع در نمازهاى جماعت مسجدالحرام و مسجدالنبى صلى الله عليه و آله و قرائت قرآن در اين دو مسجد با عظمت (حداقل يك ختم قرآن در مسجدالحرام و يك ختم در مسجدالنبى صلى الله عليه و آله) و خواندن دعاها و مناجات هاى وارده از طرف معصومين عليهم السلام ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 22

در ايّام و مناسبت هاى مختلف مى باشد.

د- كيفيّت عبادت را فداى كميت آن نكنيم همان گونه كه قبلًا تذكّر داديم، روح و عظمت دعا و عبادت و مناسك حجّ به معرفت و اخلاص و رعايت ادب و حضور در محضر خداوند متعال بستگى دارد.

لذا بايد تنها به مقدار و كميّت اعمال و عبادات خود اكتفا نكرده، بيشتر به كيفيّت آن بپردازيم؛ زيرا اگر يك دعا يا زيارت و يا نماز، از روى معرفت و اخلاص باشد، موجب شكستن دل و تحوّل درونى انسان مى گردد، و باعث نجات از عذاب الهى و دست يافتن به بهشت جاويد خواهد شد. «رَزَقَنَا اللَّهُ وَإِيَّاكُمْ إِنْ شاءَ اللَّهُ تَعالى .

ه- بر زائران محترم سزاوار است بيش از ديگران به اخلاص در اعمال و مراقبت از حدود الهى اهتمام داشته باشند، زيرا گذشته از اينكه به مهمانى پروردگار مى روند، و مهمان بايد رضايت صاحب خانه را فراهم آورد، طبق حديث شريف: «كُونُوا لَنا زَيْناً وَلا تَكُونُوا عَلَيْنا شَيْناً»، «1» بايد

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 23

آيينه تمام نماى اسلام ناب محمّدى باشند، و لازم است مراقب اعمال خود بوده، و به نمازهاى واجب در اوّل وقت اهتمام بيشترى دهند، در جماعات برادران اهل سنّت شركت كنند، تا از ثواب جماعت بهره مند شوند، و خداى نخواسته نبايد بعضى افراد ناآگاه كارى كنند كه در شأن يك زائر ايرانى نبوده و موجب نفرت ديگران گردد، و در نتيجه اعمال صالحه سايرين را هم تحت الشُّعاع قرار دهد. خداوند به همه ما توفيق دهد تا بتوانيم به وظايف دينى خود عمل نماييم و آنگونه باشيم كه خداوند فرموده است.

و- اخلاق حسنه و كمك به يكديگر

در سفر لازم است به همراهان كمك كرده، و در انجام كارها پيشقدم بوده، و از برآوردن احتياجات ديگران روگردان نباشد، تا خداوند متعال او را از گرفتارى هاى دنيا و آخرت نجات دهد، در حديث آمده است: در سفر، بدترين افراد آن كسى است

كه بتواند به ديگران كمك نمايد ولى كوتاهى كند و منتظر كمك ديگران باشد.

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 24

هم چنين اكيداً سفارش شده كه با دوستان و همراهان، با اخلاق خوب، برخورد نموده و به آنان كمك نمايد، به ويژه در مشكلات و سختى ها صبور و بردبار باشد.

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 26

فصل اوّل: ادعيه وزيارات مشتركه

ادعيه و زيارات مشتركه

تعقيبات مشتركه نمازهاى روزانه:

از مصباح شيخ طوسى رحمه الله و كتب ديگر نقل شده هرگاه سلام نماز را دادى، سه مرتبه اللَّهُ أَكْبَر بگو، و در هر يك دست ها را تا برابر گوش ها بلند كن و سپس بگو:

«لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ إِلهاً واحِداً وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ، لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، «معبودى جز خدا آن معبود يكتا نيست و ما در برابر او تسليميم معبودى جز خدا نيست وَلا نَعْبُدُ إِلّا إِيَّاهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ، لا إِلهَ وما جز او نپرستيم ودين (وعبادت) را خالص براى اوگردانيم و اگر چه بر مشركان بد آيد، معبودى إِلَّا اللَّهُ، رَبُّنا وَرَبُّ آباءِنَا الْأَوَّلِينَ، لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، وَحْدَهُ وَحْدَهُ جزخدانيست كه پروردگار ما و پروردگار پدران پيشين مااست معبودى نيست جز خدا كه يكتاى يكتاى وَحْدَهُ، أَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، وَأَعَزَّ جُنْدَهُ، وَهَزَمَ الْأَحْزابَ يكتا به وعده خودوفا كرد وبنده اش را يارى كرد ولشگرش را عزت داد و به تنهايى احزاب را مغلوب ساخت ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 29

وَحْدَهُ، فَلَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَيُمِيتُ، وَيُمِيتُ وَيُحْيِي، پس او راست ملك هستى واو راست سپاس كه زنده مى كند و مى ميراند ومى ميراندوزنده مى كند وَهُوَ حَيٌّ لا يَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَهُوَ عَلى كُلِّ شَي ءٍ قَدِيرٌ».

و او است زنده اى كه نمى ميرد هر خيرى به دست او است

و بر هر چيز قادر است.» پس بگو:

«أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لا إِلهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ وَاتُوبُ إِلَيْهِ». «طلب آمرزش دارم از خداى يگانه جاويد و به سوى او باز مى گردم.» آنگاه بگو:

«اللَّهُمَّ اهْدِنِي مِنْ عِنْدِكَ، وَافِضْ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ، وَانْشُرْ بار خدايا مرا از جانب خود راهنمائيم فرما و از فضل خويش بهره مندم فرما و از رحمتت عَلَيَّ مِنْ رَحْمَتِكَ، وَأَنْزِلْ عَلَيَّ مِنْ بَرَكاتِكَ، سُبْحانَكَ لا إِلهَ إِلّا بر من بگستران و از بركاتت بر من فرو بار، منزّهى تو، معبودى جز أَنْتَ، اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي كُلَّها جَمِيعاً، فَإِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ كُلَّها تو نيست همه گناهانم را بيامرز؛ زيرا جز تو كسى همه گناهان را نيامرزد جَمِيعاً إِلّا أَنْتَ. اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَلُكَ مِنْ كُلِّ خَيْرٍ أَحاطَ بِهِ عِلْمُكَ بار خدايا من از تو درخواست مى كنم هر چيزى را كه علمت بدان احاطه نمود وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ كُلِّ شَرٍّ أَحاطَ بِهِ عِلْمُكَ. اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَلُكَ و پناه مى برم به تو از هر شرّى كه علمت بدان احاطه نمود، بار خدايا من از تو در تمام ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 30

عافِيَتَكَ فِي أُمُورِي كُلِّها، وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ خِزْيِ الدُّنْيا وَعَذابِ كارهايم عافيت مى خواهم و به تو پناه مى برم از رسوائى و خوارى دنيا و عذاب الْآخِرَةِ، وَأَعُوذُ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَعِزَّتِكَ الَّتِي لا تُرامُ وَقُدْرَتِكَ آخرت و پناه مى برم به ذات بزرگوارت و به عزتت كه فوق آن متصور نيست وبه قدرتت الَّتِي لا يَمْتَنِعُ مِنْها شَيْ ءٌ مِنْ شَرِّ الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَمِنْ شَرِّ كه چيزى از آن سرپيچى نتواند، از شر دنيا و آخرت و از شرّ الْأَوْجاعِ كُلِّها وَمِنْ شَرِّ كُلِّ دابَّةٍ أَنْتَ

آخِذٌ بِناصِيَتِها، إِنَّ رَبِي تمامى دردها و از گزند هر جنبنده اى كه تو فرمانرواى او هستى همانا پروردگار من عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ، وَلاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ الْعَلِيِ الْعَظِيمِ، بر روش حقى است و هيچ جنبش و نيرويى نيست جز به دست خداى والاى بزرگ تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِ الَّذِي لا يَمُوتُ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ توكل كنم بر خداى هميشه زنده اى كه هرگز نميرد و ستايش مخصوص خدايى است كه فرزندى وَلَداً وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ نگرفته و كسى در ملك هستى شريك او نيست و خوارى ندارد تا نيازمند ياور باشد وَكَبِّرْهُ تَكْبِيراً».

و كاملًا او را بزرگ شمار.»

و نيز مى گويى:

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 31

«إِلهِي هذِهِ صَلاتِي صَلَّيْتُها لا لِحاجَةٍ مِنْكَ إِلَيْها وَلا رَغْبَةٍ «اى معبود من اين نمازى كه من بجا آوردم نه به خاطر احتياجى از تو به آن بود و نه رغبتى مِنْكَ فِيها إِلّا تَعْظِيماً وَطاعَةً وَإِجابَةًلَكَ إِلى ما أَمَرْتَنِي بِهِ، إِلهِي كه تودر آن داشته باشى جز تعظيم و فرمانبردارى تو و پذيرفتن آنچه مرا بدان مأمور كردى، معبود من إِنْ كانَ فِيهاخَلَلٌ أَوْ نَقْصٌ مِنْ رُكُوعِها أَوْ سُجُودِها فَلا تُؤاخِذْنِي اگر در اين نماز من خللى يا نقصى در ركوع يا سجودش هست پس مرا مؤاخذه مكن و با وَتَفَضَّلْ عَلَيَّ بِالْقَبُولِ وَالْغُفْرانِ بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

پذيرفتن آن و آمرزش (من) بر من تفضل كن. به (اميد) رحمتت، اى مهربانترين مهربانان.»

و نيز بعد از هر نماز اين دعا را كه پيغمبر صلى الله عليه و آله براى تقويت حافظه تعليم اميرالمؤمنين عليه السلام نمود، مى خوانى:

«سُبْحانَ مَنْ لا يَعْتَدِي عَلى

أَهْلِ مَمْلَكَتِهِ، سُبْحانَ مَنْ لا «منزه است خدايى كه بر آنان كه تحت فرمانش هستند ستم نكند، منزه است خدايى كه يَأْخُذُ أَهْلَ الْأَرْضِ بِأَلْوانِ الْعَذابِ، سُبْحانَ الرَّءُوفِ الرَّحِيمِ، مردم زمين را به عذابهاى رنگارنگ نگيرد، منزه است خداى رؤف مهربان اللَّهُمَّ اجْعَلْ لِي فِي قَلْبِي نُوراً وَبَصَراً وَفَهْماً وَعِلْماً، إِنَّكَ عَلى بار خدايا در دل من نور (معرفت) و بصيرت و فهم و علمى قرار داده كه تو بر كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ».

هر چيز توانايى.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 32

از شيخ شهيد نقل شده است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرموده:

هر كس بخواهد خدا او را در قيامت بر اعمال بدش مطّلع نگرداند و ديوان گناهانش نگشايد، بعد از هر نماز اين دعا را بخواند:

«اللَّهُمَّ إِنَّ مَغْفِرَتَكَ أَرْجى مِنْ عَمَلِي، وَإِنَّ رَحْمَتَكَ أَوْسَعُ «خدايا! مسلّماً آمرزش تو اميدواركننده تر ازكارِخير من است وبه يقين رحمت تو وسيع تر مِنْ ذَنْبِي. اللَّهُمَّ إِنْ كانَ ذَنْبِي عِنْدَكَ عَظِيماً فَعَفْوُكَ أَعْظَمُ مِنْ از گناه من است، بار خدايا اگر گناهم پيش تو بزرگ است ولى عفو تو بزرگتر از ذَنْبِي. اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ اكُنْ أَهْلًا تَرْحَمَنِي فَرَحْمَتُكَ أَهْلٌ أَنْ گناه من است، بار خدايا اگر من شايسته رسيدن رحمتت نيستم ولى رحمت تو مرا شايستگى تَبْلُغَنِي وَتَسَعَنِي، لِأَنَّها وَسِعَتْ كُلَّ شَي ءٍ بِرَحْمَتِكَ يا فراگرفتن دارد؛ زيرا كه رحمت تو همه موجودات را فراگرفته به (اميد) رحمتت اى أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

مهربانترين مهربانان.»

پس هر حاجت كه دارى از خدا بخواه.

شيخ كفعمى فرموده: بعد از هر نماز مى گويى:

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 33

«رَضِيتُ بِاللَّهِ رَبّاً، وَبِالْإِسْلامِ دِيناً، وَبِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ «خوشنودم كه پروردگارم خدا است و دينم دين اسلام است و پيمبرم

محمد صلى الله عليه و آله است وَآلِهِ نَبِيّاً وَبِعَلِيٍ إِماماً وَبِالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ وَعِلِيٍ وَمُحَمَّدٍ و امامانم على و حسن و حسين و على و محمد وَجَعْفَرٍ وَمُوسى وَعَلِيٍ وَمُحَمَّدٍوَعَلِيٍ وَالْحَسَنِ وَمُحَمَّدٍ الْخَلَفِ و جعفر و موسى و على و محمد و على و حسن و فرزند الصَّالِحِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ أَئِمَّةً وَسادَةً وَقادَةً، بِهِمْ أَتَوَلّى وَمِنْ شايسته او، درود بر ايشان كه پيشوايان و آقايان و رهبرانند به ايشان دوستى دارم و از أَعْدائِهِمْ أَتَبَرَّأُ».

دشمنانشان بيزارى جويم.»

پس سه مرتبه بگو:

«اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَلُكَ الْعَفْوَ وَالْعافِيَةَ وَالْمُعافاةَ فِي الدُّنْيا «بار خدايا من از تو گذشت و سلامتى و آسايش در دنيا وَالْآخِرَةِ».

و آخرت را خواستارم.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 34

دعاى مشلول

آن دعايى است كه تعليم فرموده آن را حضرت امير المؤمنين عليه السلام به جوانى كه به واسطه گناه و ستم در حقّ پدر خويش شل شده بود، پس اين دعا را خواند، در خواب حضرت رسول صلى الله عليه و آله را ديد كه دست بر اندام او ماليد و فرمود:

محافظت كن بر اسم اعظم خدا كه كار تو به خير خواهد بود، پس بيدار شد در حالتى كه تندرست بود. و دعا اين است:

اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَ لُكَ بِاسْمِكَ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، خدايا از تو مى خواهم به نامت بسم الله الرحمن الرحيم يَا ذَا الْجَلالِ وَالإِكْرامِ، يَا حَىُّ يَا قَيُّومُ، يَا حَىُّ لَاإِلهَ إِلّا أَ نْتَ، اى صاحب جلال و بزرگوارى، اى زنده پاينده، اى زنده اى كه معبودى جز تو نيست يَا هُوَ يَا مَنْ لَايَعْلَمُ ما هُوَ، وَلَا كَيْفَ هُوَ، وَلَا أَيْنَ هُوَ، اى كسى كه جز او كسى نداند كه چيست او، و

چگونه است او، و در كجاست او وَلَا حَيْثُ هُوَ إِلّا هُوَ، يَا ذَا الْمُلْكِ وَالْمَلَكُوتِ، يَا ذَا الْعِزَّةِ و در كدام سو است، اى داراى ملك و ملكوت، اى داراى عزت ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 35

وَالْجَبَرُوتِ، يا مَلِكُ يَا قُدُّوسُ، يَا سَلامُ يَا مُؤْمِنُ يَا مُهَيْمِنُ، و جبروت (قهر و قدرت)، اى پادشاه جهان اى منزه از هر عيب، اى سالم از هر نقص اى ايمنى بخش اى نگهبان يَا عَزِيزُ يَا جَبّارُ يَا مُتَكَبِّرُ، يَا خالِقُ يَا بارِئُ يَا مُصَوِّرُ، يَا مُفِيدُ اى عزيز اى داراى قهر اى با عظمت، اى آفريننده اى پديد آورنده اى صورت بخش، اى سود دهنده يَا مُدَبِّرُ، يَا شَدِيدُ يَا مُبْدِئُ، يَا مُعِيدُ يَا مُبِيدُ، يَا وَدُودُ اى تدبير كننده، اى محكم كار اى سبب آغاز خلقت، و اى سبب پايان آن اى نابود كننده، اى محبت شعار يَا مَحْمُودُ يَا مَعْبُودُ، يَا بَعِيدُ يَا قَرِيبُ يَا مُجِيبُ، يَا رَقِيبُ اى پسنديده اى معبود خلق، اى دور و اى نزديك اى پاسخ دهنده، اى نگهبان يَا حَسِيبُ، يَا بَدِيعُ يَا رَفِيعُ، يَا مَنِيعُ يَا سَمِيعُ، يَا عَلِيمُ يَا حَلِيمُ اى حساب دارنده، اى نوين آفرين اى رفيع مقام، اى بلند مرتبه اى شنوا، اى دانا اى بردبار يَاكَرِيمُ يَا حَكِيمُ يَا قَدِيمُ، يَا عَلِىُّ يَا عَظِيمُ، يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ، اى كريم اى فرزانه اى قديم اى والا اى بزرگ، اى مهرپيشه و اى نعمت بخش يَا دَيَّانُ يَا مُسْتَعانُ، يَاجَلِيلُ يَا جَمِيلُ، يَا وَكِيلُ يَا كَفِيلُ، اى پاداش ده اى يارى جسته شده، اى پُر جلالت اى زيبا، اى وكيل اى كفيل يَا مُقِيلُ يَا

مُنِيلُ، يَا نَبِيلُ يَا دَلِيلُ، يَا هادِى يَا بادِى، يَا أَوَّلُ اى درگذرنده اى نعمت رساننده، اى ماهر اى راهنما، اى رهبر اى آغاز كننده، اى اول يَا آخِرُ، يَا ظاهِرُ يَا باطِنُ، يَا قائِمُ يَا دائِمُ، يَا عالِمُ يَا حاكِمُ، اى آخر، اى ظاهر اى باطن، اى استوار اى ابدى، اى دانا اى حكم فرما

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 36

يَا قاضِى يَا عادِلُ، يَا فاصِلُ يَا واصِلُ، يَا طاهِرُ يَا مُطَهِّرُ، اى داور اى دادگر، اى جدا كننده اى پيوند كننده، اى پاك اى پاكيزه يَا قادِرُ يَا مُقْتَدِرُ، يَا كَبِيرُ يَا مُتَكَبِّرُ، يَا واحِدُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ، اى توانا اى با اقتدار، اى بزرگ اى با عظمت، اى يگانه اى تك اى بى نياز يَا مَنْ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ اى كسى كه نزايد و زائيده نشده و نيست برايش همتايى هيچكس، و نيست برايش صاحِبَةٌ وَلَا كانَ مَعَهُ وَزِيرٌ، وَلَا اتَّخَذَ مَعَهُ مُشِيراً، وَلَا احْتاجَ همسر و رفيقى و نباشد با او وزيرى، و نگرفته براى خود مشاورى، و نه نيازمند إِلى ظَهِيرٍ، وَلَا كانَ مَعَهُ مِنْ إِلهٍ غَيْرُهُ لَاإِلهَ إِلّا أَ نْتَ، به كمك كارى است، و نه معبودى جز او است شايسته ستايشى جز تو نيست فَتَعالَيْتَ عَمَّا يَقُولُ الظَّالِمُونَ عُلُوّاً كَبِيراً، يَا عَلِىُّ يَا شامِخُ پس تو برترى از آنچه ستمكاران گويند بسيار برتر، اى والا اى بلند رتبه يَا باذِخُ، يَا فَتَّاحُ يَا نَفَّاحُ يَا مُرْتاحُ، يَامُفَرِّجُ يَاناصِرُ يَامُنْتَصِرُ اى والا مقام، اى گشاينده اى عطا بخشنده اى فرح بخش، اى گشايش دهنده اى ياور اى مددكار يَامُدْرِكُ يَامُهْلِكُ يَامُنْتَقِمُ، يَاباعِثُ

يَاوارِثُ، يَاطالِبُ يَاغالِبُ، اى دريابنده اى هلاك كننده اى انتقام گيرنده، اى برانگيزنده اى ارث برنده، اى جوينده اى پيروزمند يَامَنْ لَايَفُوتُهُ هارِبٌ، يَاتَوَّابُ يَاأَوَّابُ يَاوَهَّابُ، يَامُسَبِّبَ اى كسى كه از دستش نرود گريز پايى، اى توبه پذير اى رجوع پذير اى بخشنده، اى سبب ساز

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 37

الْأَسْبابِ، يَامُفَتِّحَ الْأَ بْوابِ، يَامَنْ حَيْثُ ما دُعِىَ أَجابَ، هر سبب، اى گشاينده درهاى بسته، اى كسى كه هر زمان بخوانندش اجابت كند يَاطَهُورُ يَاشَكُورُ، يَاعَفُوُّ يَاغَفُورُ، يَانُورَ النُّورِ، يَامُدَبِّرَ الْأُمُورِ، اى پاكى بخش اى پاداش ده شاكران، اى درگذرنده اى آمرزنده، اى نور روشنيها، اى تدبير كننده امور يَالَطِيفُ يَاخَبِيرُ، يَامُجِيرُ يَامُنِيرُ، يَابَصِيرُ يَاظَهِيرُ يَاكَبِيرُ، يَاوِتْرُ اى نعمت بخش اى بينا، اى پناه ده اى روشنى ده، اى بينا اى پشتيبان اى بزرگ، اى يگانه يَافَرْدُ، يَاأَبَدُ يَاسَنَدُ يَاصَمَدُ، يَاكافِى يَاشافِى، يَاوافِى يَامُعافِى، اى بى همتا، اى جاويدان اى تكيه گاه اى بى نياز، اى كفايت كننده اى شفا دهنده، اى وفادار اى صحت بخش يَامُحْسِنُ يَامُجْمِلُ، يَامُنْعِمُ يَامُفْضِلُ، يَامُتَكَرِّمُ يَامُتَفَرِّدُ، اى نيكوكار اى زيب بخش، اى نعمت ده اى فزون بخش، اى بزرگوار اى يگانه شناخته شده، يَامَنْ عَلا فَقَهَرَ، يَامَنْ مَلَكَ فَقَدَرَ، يَا مَنْ بَطَنَ فَخَبَرَ، يَا مَنْ عُبِدَ اى كه از برترى بر همه قاهر است، اى كه فرمانروا است و نيرومند، اى كه در درونى و از درون آگاه، اى بپرستندش فَشَكَرَ، يَا مَنْ عُصِىَ فَغَفَرَ، يَا مَنْ لَاتَحْوِيهِ الْفِكَرُ، وَلَا يُدْرِكُهُ و او پاداش دهد اى كه نافرمانيش كنند و بيامرزد، اى كه در فكرها نگنجد و ديده اى بَصَرٌ، وَلَا يَخْفى عَلَيْهِ أَثَرٌ، يَا رازِقَ الْبَشَرِ، يَا مُقَدِّرَ كُلِّ قَدَرٍ، او را درنيابد،

و هيچ كارى بر او پنهان نماند، اى روزى ده بشر، اى اندازه گير هر اندازه يَا عالِىَ الْمَكانِ، يَا شَدِيدَ الْأَرْكانِ، يَا مُبَدِّلَ الزَّمانِ، يَا قابِلَ اى والا مكان، اى سخت قدرت، اى جابجا كننده زمان، اى قبول كننده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 38

الْقُرْبانِ، يَا ذَا الْمَنِّ وَالْإِحْسانِ، يَا ذَا الْعِزَّةِ وَالسُّلْطانِ، يَا رَحِيمُ قربانى، اى دارنده نعمت و احسان، اى صاحب عزت و سلطنت، اى بخشاينده يَا رَحْمنُ، يَا مَنْ هُوَ كُلَّ يَوْمٍ فِى شَأْنٍ، يَا مَنْ لَايَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ اى مهربان، اى كه هر روز در كارى است، اى كه كارى از كار ديگر سرگرمش شَأْنٍ، يَا عَظِيمَ الشَّأْنِ، يَا مَنْ هُوَ بِكُلِّ مَكانٍ، يَا سامِعَ نكند اى بزرگ مقام، اى كه در هر جا هستى، اى شنواى الْأَصْواتِ، يَا مُجِيبَ الدَّعَواتِ، يَا مُنْجِحَ الطَّلِباتِ، يَا قاضِىَ هر صدا، اى اجابت كننده دعاها، اى برآرنده خواسته ها، اى روا كننده الْحاجاتِ، يَا مُنْزِلَ الْبَرَكاتِ، يَا راحِمَ الْعَبَراتِ، يَا مُقِيلَ حاجتها، اى فرو فرستنده بركات، اى رحم كننده بر اشكها (و گريه ها)، اى ناديده گير الْعَثَراتِ، يَا كاشِفَ الْكُرُباتِ، يَا وَ لِىَّ الْحَسَناتِ، يَا رافِعَ لغزشها، اى برطرف كننده ناراحتيها، اى بدست دارنده نيكيها، اى بالا برنده الدَّرَجاتِ، يَا مُؤْتِىَ السُّؤْلاتِ، يَا مُحْيِىَ الْأَمْواتِ، يَا جامِعَ مقامها، اى دهنده خواسته ها، اى زنده كننده مرده ها، اى گردآورنده الشَّتاتِ، يَا مُطَّلِعاً عَلَى النِّيَّاتِ، يَا رادَّ ما قَدْ فاتَ، يَا مَنْ پراكنده ها، اى آگاه بر نيّتهاى دل، اى برگرداننده آنچه از دست رفته، اى كه لَا تَشْتَبِهُ عَلَيْهِ الْأَصْواتُ، يَا مَنْ لَاتُضْجِرُهُ الْمَسْأَلاتُ، صداها بر او مشتبه نشود، اى كه (زيادى) خواهشها او را به ستوه و

خستگى در نياورد

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 39

وَلَا تَغْشاهُ الظُّلُماتُ، يَا نُورَ الْأَرْضِ وَالسَّماواتِ، يَا سابِغَ و تاريكيها او را فرا نگيرد، اى روشنى زمين و آسمانها، اى سرشار دهنده النِّعَمِ، يَا دافِعَ النِّقَمِ، يَا بارِئَ النَّسَمِ، يَا جامِعَ الْأُمَمِ، نعمتها، اى جلوگير رنج و ملالها، اى آفريننده انسان، اى گردآورنده ملتها يَا شافِىَ السَّقَمِ، يَا خالِقَ النُّورِ وَالظُّلَمِ، يَا ذَا الْجُودِ وَالْكَرَمِ، اى بهبودى ده بيماريها، اى خالق روشنى و تاريكيها، اى صاحب جود و كرم يَا مَنْ لَايَطَأُ عَرْشَهُ قَدَمٌ، يَاأَجْوَدَ الْأَجْوَدِينَ، يَاأَكْرَمَ الْأَكْرَمِينَ، اى كه گامى به عرشش نرسد، اى بخشنده ترين بخشندگان، اى كريم ترين كريمان يَاأَسْمَعَ السَّامِعِينَ، يَاأَبْصَرَ النَّاظِرِينَ، يَاجارَ الْمُسْتَجِيرِينَ، اى شنواترين شنوايان، اى بيناترين بينايان، اى پناه پناه جويان يَاأَمانَ الْخائِفِينَ، يَاظَهْرَ اللَّاجِينَ، يَاوَ لِىَّ الْمُؤْمِنِينَ، يَاغِياثَ اى ايمنى بخش ترسناكان، اى پشت و پناه پناهندگان، اى ياور مؤمنان، اى فريادرس الْمُسْتَغِيثِينَ، يَاغايَةَ الطَّالِبِينَ، يَاصاحِبَ كُلِّ غَرِيبٍ، يَامُونِسَ فريادطلبان، اى منتها مقصود خواهندگان، اى رفيق هر غريب، و مونس كُلِّ وَحِيدٍ، يَامَلْجَأَ كُلِّ طَرِيدٍ، يَامَأْوى كُلِّ شَرِيدٍ، يَاحافِظَ هر تنها، اى پناه هر آواره، اى جاى ده هر گريخته، اى نگهدار كُلِّ ضَّالَّةٍ، يَاراحِمَ الشَّيْخِ الْكَبِيرِ، يَارازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِيرِ، هر گمشده، اى رحم كننده پير كهن سال، اى روزى ده كودك خردسال ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 40

يَاجَابِرَ الْعَظْمِ الْكَسِيرِ، يَافَاكَّ كُلِّ أَسِيرٍ، يَامُغْنِىَ الْبَائِسِ الْفَقِيرِ، اى پيوند دهنده استخوان شكسته، اى رها كننده هر گرفتار دربند، اى بى نياز كن هر بينواى مستمند يَاعِصْمَةَ الْخائِفِ الْمُسْتَجِيرِ، يَا مَنْ لَهُ التَّدْبِيرُ وَالتَّقْدِيرُ، اى پناه ترسناكِ پناه جو، اى كه چاره انديشى و اندازه گيرى كارها بدست او است يَا مَنِ الْعَسِيرُ عَلَيْهِ سَهْلٌ

يَسِيرٌ، يَا مَنْ لَايَحْتاجُ إِلى تَفْسِيرٍ، اى كه هر مشكلى براى او سهل و آسان است، اى كه بى نيازى از شرح و تفسير يَا مَنْ هُوَ عَلَى كُلِّ شَىْ ءٍ قدِيرٌ، يَا مَنْ هُوَ بِكُلِّ شَىْ ءٍ خَبِيرٌ، اى كه بر هر چيز توانايى، اى كه بهر چيز خبير و آگاهى يَا مَنْ هُوَ بِكُلِّ شَىْ ءٍ بَصِيرٌ، يَا مُرْسِلَ الرِّياحِ، يَافَالِقَ الْإِصْباحِ، اى كه به هر چيز بينايى، اى فرستنده بادها، اى شكافنده روشنى صبح يَا بَاعِثَ الْأَرْواحِ، يَاذَا الْجُودِ وَالسَّماحِ، يَا مَنْ بِيَدِهِ كُلُّ مِفْتاحٍ، اى برانگيزنده جانها، اى صاحب جود و سخا، اى كه بدست قدرت او است هر كليد يَا سَامِعَ كُلِّ صَوْتٍ، يَاسَابِقَ كُلِّ فَوْتٍ، يَا مُحْيِىَ كُلِّ نَفْسٍ بَعْدَ اى شنونده هر صدا، اى جلوتر از هر گذشته، اى زنده كننده هر شخصى پس از الْمَوْتِ، يَا عُدَّتِى فِى شِدَّتِى، يَاحافِظِى فِى غُرْبَتِى، يَا مُونِسِى مرگ، اى ذخيره من در روز سختى و دشوارى، اى نگهدارم در روز غربت و بى كسى، اى همدمم فِى وَحْدَتِى، يَا وَ لِيِّى فِى نِعْمَتِى، يَاكَهْفِى حِينَ تُعْيِينِى در تنهايى، اى ولى نعمتم، اى پناهگاه من در آن هنگام كه راهها مرا مانده و

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 41

الْمَذَاهِبُ، وَتُسَلِّمُنِى الْأَقارِبُ، وَيَخْذُلُنِى كُلُّ صَاحِبٍ، خسته كنند، و نزديكان مرا واگذارند، و هر رفيق و دوستى دست از ياريم بكشند يَا عِمَادَ مَنْ لَاعِمادَ لَهُ، يَا سَنَدَ مَنْ لَاسَنَدَ لَهُ، يَا ذُخْرَ اى تكيه گاه هركس كه تكيه گاهى ندارد، اى پشتوانه آن كس كه پشتوانه ندارد، اى ذخيره مَنْ لَاذُخْرَ لَهُ، يَاحِرْزَ مَنْ لَاحِرْزَ لَهُ، يَا كَهْفَ مَنْ لَاكَهْفَ لَهُ، تهيدستان، اى نگهدار كسى كه نگهدارى ندارد، اى

پناهگاه آن كس كه پناهگاهى ندارد يَا كَنْزَ مَنْ لَاكَنْزَ لَهُ، يَا رُكْنَ مَنْ لَارُكْنَ لَهُ، يَا غِياثَ اى گنج بى گنجان، اى پايه محكم آن كس كه پايه محكمى ندارد، اى فريادرس مَنْ لَاغِياثَ لَهُ، يَا جَارَ مَنْ لَاجَارَ لَهُ، يَا جَارِىَ اللَّصِيقَ، كسى كه فريادرس ندارد، اى همسايه بى همسايگان، اى همسايه به من پيوسته يَا رُكْنِىَ الْوَثِيقَ، يَاإِلهِى بِالتَّحْقِيقِ، يَارَبَّ الْبَيْتِ الْعَتِيقِ، اى ركن استوار من، اى معبود مسلَّم من، اى پروردگار خانه كعبه يَا شَفِيقُ يا رَفِيقُ، فُكَّنِى مِنْ حَلَقِ الْمَضِيقِ، وَاصْرِفْ عَنِّى كُلَّ اى مهربان اى رفيق، آزادم كن از حلقه هاى تنگ (روزگار)، و بگردان از من هر هَمٍّ وَغَمٍّ وَضِيقٍ، وَاكْفِنِى شَرَّ مَا لَاأُطِيقُ، وَأَعِنِّى عَلَى ما أُطِيقُ، غم و اندوه و فشارى را، و كفايت كن مرا از هر چه طاقتش را ندارم، و ياريم كن بر آنچه طاقتش را دارم يَا رَادَّ يُوسُفَ عَلَى يَعْقُوبَ، يَا كاشِفَ ضُرِّ أَيُّوبَ، يَاغافِرَ ذَ نْبِ اى كه يوسف را به يعقوب برگرداندى، اى كه ايوب را از گرفتارى نجات بخشيدى، اى آمرزنده خطاى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 42

داوُدَ، يَا رافِعَ عِيسَى بْنِ مَرْيَمَ وَمُنْجِيَهُ مِنْ أَيْدِى الْيَهُودِ، داود، اى بالا برنده عيسى بن مريم و نجات دهنده او از دست يهود يَامُجِيبَ نِداءِ يُونُسَ فِى الظُّلُماتِ، يَا مُصْطَفِىَ مُوسى اى پاسخ دهنده آواز يونس در تاريكيهاى دريا، اى برگزيننده موسى (بوسيله سخن گفتن) بِالْكَلِماتِ، يَا مَنْ غَفَرَ لِادَمَ خَطِيئَتَهُ، وَرَفَعَ إِدْرِيسَ مَكَاناً عَلِيّاً بدان كلمات، اى كه بخشيدى بر آدم خطايش را، و ادريس را از رحمت خويش به جايى بلند بِرَحْمَتِهِ، يَا مَنْ نَجَّى نُوحاً مِنَ الْغَرَقِ، يَا مَنْ

أَهْلَكَ عاداً الْأُولى بردى اى كه نوح را از غرق نجات دادى، اى كه قوم عاد قديم را هلاك كردى وَثَمُودَ فَما أَبْقَى وَقَوْمَ نُوحٍ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا هُمْ أَظْلَمَ و ثموديان را باقى نگذاشتى، و پيش از آنها قوم نوح را كه آنها ستمگرتر و سركش تر وَأَطْغَى وَالْمُؤْتَفِكَةَ أَهْوَى يَا مَنْ دَمَّرَ عَلى قَوْمِ لُوطٍ، وَدَمْدَمَ بودند و دهكده هاى واژگون را بيفكندى، اى كه نابودى بر قوم لوط فرستادى و هلاك كردى عَلى قَوْمِ شُعَيْبٍ، يَا مَنِ اتَّخَذَ إِبْراهِيمَ خَلِيلًا، يَا مَنِ اتَّخَذَ قوم شعيب را، اى كه ابراهيم را خليل گرفتى، اى كه مُوسى كَلِيماً، وَاتَّخَذَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَعَلَيْهِمْ موسى را هم سخن خود ساختى، و محمد صلى الله عليه و آله را أَجْمَعِينَ حَبِيباً، يَا مُؤْتِىَ لُقْمانَ الْحِكْمَةَ، وَالْواهِبَ لِسُلَيْمانَ حبيب خود كردى، اى كه به لقمان حكمت عطا كردى، و به سليمان فرمانروايى و

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 43

مُلْكاً لَايَنْبَغِى لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِهِ، يَا مَنْ نَصَرَ ذَا الْقَرْنَيْنِ پادشاهى آن چنانى دادى كه براى هيچكس پس از او شايسته نبود، اى كه ذوالقرنين را بر عَلَى الْمُلُوكِ الْجَبابِرَةِ، يَا مَنْ أَعْطَى الْخِضْرَ الْحَياةَ، وَرَدَّ لِيُوشَعَ پادشاهان سركش يارى دادى، اى كه به خضر آب حيات دادى، و براى يوشع بْنِ نُونٍ الشَّمْسَ بَعْدَ غُرُوبِها، يَا مَنْ رَبَطَ عَلى قَلْبِ أُمِّ مُوسى بن نون آفتاب را پس از غروب كردن برگرداندى، اى كه به دل مادر موسى آرامش بخشيدى وَأَحْصَنَ فَرْجَ مَرْيَمَ ابْنَةِ عِمْرانَ، يا مَنْ حَصَّنَ يَحْيَى بْنَ زَكَرِيَّا و دامن مريم دختر عمران را از آلودگى نگهداشتى، اى كه يحيى بن

زكريا را مِنَ الذَّنْبِ، وَسَكَّنَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبَ، يَا مَنْ بَشَّرَ زَكَرِيَّا از گناه حفظ كردى، و خشم موسى را فرو نشاندى، اى كه زكريا را به ولادت بِيَحْيى يَا مَنْ فَدَى إِسْماعِيلَ مِنَ الذَّبْحِ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ، يَا مَنْ قَبِلَ يحيى مژده دادى، اى كه اسماعيل را به آن ذبح عظيم فدا فرستادى، اى كه قُرْبانَ هابِيلَ، وَجَعَلَ اللَّعْنَةَ عَلى قابِيلَ، يَا هازِمَ الْأَحْزابِ قربانى هابيل را پذيرفتى، و لعنت را بر قابيل مقرر ساختى، اى پراكنده كننده احزاب لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ براى پشتيبانى محمد صلى الله عليه و آله، درود فرست بر محمد و آل محمد وَعَلى جَمِيعِ الْمُرْسَلِينَ وَمَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَأَهْلِ طَاعَتِكَ و بر تمامى رسولان و فرشتگان مقرب و همه آنان كه فرمانبردارى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 44

أَجْمَعِينَ، وَأَسْأَ لُكَ بِكُلِّ مَسْأَلَةٍ سَأَلَكَ بِها أَحَدٌ مِمَّنْ رَضِيتَ تو كنند، و از تو مى خواهم به هر سؤالى كه از تو مى كنند هر يك از آن اشخاصى كه از آنها راضى عَنْهُ، فَحَتَمْتَ لَهُ عَلَى الْإِجابَةِ، يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ، يَا رَحْمنُ هستى و در نتيجه اجابت را برايش مسلم كردى، اى خدا اى خدا اى خدا، اى بخشاينده يَا رَحْمنُ يَا رَحْمنُ، يا رَحِيمُ يَا رَحِيمُ يَا رَحِيمُ، يَا ذَا الْجَلالِ اى بخشاينده اى بخشاينده، اى مهربان اى مهربان اى مهربان، اى صاحب جلال وَالْإِكْرامِ، يَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ، يَا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ، و بزرگوارى، اى صاحب جلال و بزرگوارى، اى صاحب جلال و بزرگوارى بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ بِهِ، أَسْأَ لُكَ بِكُلِّ اسْمٍ سَمَّيْتَ بِهِ نَفْسَكَ، بدان بدان

بدان بدان بدان بدان بدان، تو را مى خوانم به حق هر نامى كه خود را بدان ناميدى أَوْ أَ نْزَلْتَهُ فِى شَىْ ءٍ مِنْ كُتُبِكَ، أَوِ اسْتَأَثَرْتَ بِهِ فِى عِلْمِ الْغَيْبِ يا در يكى از كتابهاى خود آن را نازل كردى، يا آن را در علم غيب براى خويشتن عِنْدَكَ، وَبِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ، وَبِمُنْتَهَى الرَّحْمَةِ مِنْ كِتابِكَ برگزيدى، و بدان وسائلى كه عرشت را عزت بخشيد، و به منتهاى رحمت از كتابت وَبِما لَوْ أَنَّ ما فِى الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَةٍ أَقْلامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِنْ و بدانچه «اگر هر درختى كه در زمين است قلم باشند و دريا با بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ كَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ، هفت درياى ديگر كه آن را كمك دهند مركب بود كلمات خدا تمام نمى شد براستى خدا نيرومند و فرزانه است»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 45

وَأَسْأَ لُكَ بِأَسْمائِكَ الْحُسْنَى الَّتِى نَعَتَّها فِى كِتابِكَ فَقُلْتَ:

و از تو مى خواهم به حق آن نامهاى نيكويت كه در قرآن توصيفشان كرده اى و فرموده اى:

وَ لِلَّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعُوهُ بِها وَقُلْتَ: ادْعُونِى «وبراى خدا است نامهاى نيكو پس او را بدان نامها بخوانيد» و باز فرمودى: «مرا بخوانيد أَسْتَجِبْ لَكُمْ وَقُلْتَ: وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادِى عَنِّى فَإِنِّى تا اجابت كنم شما را» و نيز فرمودى: «و هرگاه بندگان من از تو درباره من بپرسند پس من قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعَانِ، وَقُلْتَ: يا عِبادِىَ نزديكم و پاسخ دهم دعاى خواننده را هنگامى كه مرا بخواند»، و فرمودى: «اى بندگان من الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلى أَ نْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ كه بر نفس خويش اسراف و زياده روى كرديد

از رحمت خدا الذُّنُوبَ جَمِيعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ وَ أَنَا أَسْأَ لُكَ يَا إِلهِى، نوميد نشويد كه خدا همه گناهان را بيامرزد و او است آمرزنده مهربان» و من از تو مى خواهم اى معبودم وَ أَدْعُوكَ يَا رَبِّ، وَ أَرْجُوكَ يَا سَيِّدِى، وَأَطْمَعُ فِى إِجابَتِى و مى خوانمت پروردگارا، و اميدوار توام اى آقاى من، و از تو طمع اجابت دارم يَامَولاىَ كَما وَعَدْتَنِى وَقَدْ دَعَوْتُكَ كَما أَمَرْتَنِى، فَافْعَلْ بِى اى مولاى من چنانچه به من وعده داده اى و من تو را خواندم چنانچه به من دستور دادى، پس انجام ده درباره من ما أَ نْتَ أَهْلُهُ يَاكَرِيمُ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، وَصَلَّى اللَّهُ آن آنچه را تو شايسته آنى اى كريم، وستايش مخصوص پروردگار جهانيان است و درود خدا

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 46

عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِينَ.

بر محمد و آلش همگى باد.

پس ذكر كن حاجت خود را كه برآورده است إن شاء اللَّه تعالى، و در روايت مهج الدّعوات است كه نمى خوانى اين دعا را مگر آنكه با طهارت باشى.

دعاى كميل

اين دعا از دعاهاى معروفى است كه حضرت على عليه السلام آن را به «كميل بن زياد»- كه از اصحاب خاصّ وى بود- تعليم داد. نيايشى عارفانه است كه بنده اى به درگاه خداى غفّار انجام مى دهد، و از پروردگار، رحمت و بخشايش مى طلبد.

علامه مجلسى رحمه الله آن را از بهترين دعاها شمرده است.

اين دعا در شب هاى نيمه شعبان و در هر شب جمعه خوانده مى شود، و براى ايمنى از گزند دشمنان و افزايش ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 47

روزى و آمرزش گناهان مفيد است.

متن دعاى شريف چنين است:

«اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَ لُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ

كُلَّ شَيْ ءٍ، «خدايا من از تو مى خواهم بحق آن رحمتت كه همه چيز را فرا گرفته وَبِقُوَّتِكَ الَّتِي قَهَرْتَ بِها كُلَّ شَيْ ءٍ، وَخَضَعَ لَها كُلُّ شَيْ ءٍ، وَذَلَّ و به آن نيرويت كه همه چيز را بوسيله آن مقهور خويش كردى و همه چيز در برابر آن خاضع و همه لَها كُلُّ شَيْ ءٍ، وَبِجَبَرُوتِكَ الَّتِي غَلَبْتَ بِها كُلَّ شَيْ ءٍ، وَبِعِزَّتِكَ درپيش آن خواراست وبه جبروت تو كه بوسيله آن چيره گشتى برهر چيز و به عزتت كه الَّتِي لا يَقُومُ لَها شَيْ ءٌ، وَبِعَظَمَتِكَ الَّتِي مَلَأَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ، چيزى در برابرش نايستد و به آن عظمت و بزرگيت كه پركرده هر چيز را وَبِسُلْطانِكَ الَّذِي عَلا كُلَّ شَيْ ءٍ، وَبِوَجْهِكَ الْباقِي بَعْدَ فَناءِ كُلِّ و به آن سلطنتت كه بر هر چيز برترى گرفته و به ذات پاكت كه پس از نابودى هرچيز شَيْ ءٍ، وَبِأَسْمائِكَ الَّتِي غَلَبَتْ أَرْكانَ كُلِ شَيْ ءٍ، وَبِعِلْمِكَ الَّذِي باقى است و به نامهاى مقدست كه اساس هر موجودى را پركرده و به آن دانشت كه أَحاطَ بِكُلِ شَيْ ءٍ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي أَضاءَ لَهُ كُلُّ شَيْ ءٍ، يا احاطه يافته به هر چيز و به نور ذاتت كه روشن شد در پرتوش هر چيز اى نُورُ يا قُدُّوسُ، يا اوَّلَ الْأَوَّلِينَ وَيا آخِرَ الْآخِرِينَ. اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ نور حقيقى و اى منزّه از هر عيب، اى آغاز موجودات اولين و اى پايان آخرين. خدايا! بيامرز

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 48

الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ. اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ آن گناهانى را كه پرده ها را بدرد. خدايا! بيامرز آن گناهانى را كه عقاب و كيفرها را النِقَمَ. اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِرُ النِعَمَ. اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ

فرو ريزد. خدايا! بيامرز آن گناهانى را كه نعمت ها را تغيير دهد. خدايا! بيامرز الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعاءَ. اللَّهُمَ اغْفِرْ لِيَ الذُنُوبَ الَّتِي تَقْطَعُ الرَّجاءَ، آن گناهانى را كه از (اجابت) دعا جلوگيرى كند. خدايا! بيامرز گناهانى را كه انسان را نوميد مى كند، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلاءَ، اللَّهُمَ اغْفِرْ لِي كُلَّ خدايا بيامرز آن گناهانى را كه بلا نازل كند، خدايا بيامرز هر ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ، وَكُلَّ خَطِيئَةٍأَخْطَأْتُها، اللَّهُمَ إِنِي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِذِكْرِكَ، گناهى كه كرده ام و هر خطايى كه از من سر زده خدايا من به سوى تو تقرب جويم بوسيله ذكر تو وَ أَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلى نَفْسِكَ، وَ أَسْأَ لُكَ بِجُودِكَ أَنْ تُدْنِيَنِي مِنْ قُرْبِكَ، و خودت را شفيع آورم بدرگاهت به جود وكرمت ازتو مى خواهم كه به مقام قرب خويش نزديكم سازى وَأَنْ تُوزِعَنِي شُكْرَكَ، وَأَنْ تُلْهِمَنِي ذِكْرَكَ. اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَ لُكَ و سپاسگزاريت را روزيم كنى و ذكر خود را به من الهام كنى. خدايا! از تو سُؤالَ خاضِعٍ مُتَذَلِلٍ خاشِعٍ، أَنْ تُسامِحَنِي وَتَرْحَمَنِي وَتَجْعَلَنِي خاضعانه، ذليلانه و خاشعانه درخواست مى كنم كه بر من آسان گيرى و رحمم كنى و به داده بِقَسْمِكَ راضِياً قانِعاً، وَفِي جَمِيعِ الْأَحْوالِ مُتَواضِعاً. اللَّهُمَّ خود راضى و قانعم سازى و در تمام حالات فروتنم كنى. خدايا! از تو

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 49

وَأَسْأَلُكَ سُؤالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ، وَأَنْزَلَ بِكَ عِنْدَ الشَّدائِدِ حاجَتَهُ، درخواست كنم درخواست كسى كه سخت فقير شده وخواسته اش را هنگام سختيها پيش تو آورده وَعَظُمَ فِيما عِنْدَكَ رَغْبَتُهُ. اللَّهُمَّ عَظُمَ سُلْطانُكَ، وَعَلا مَكانُكَ، و اميدش بدانچه نزد تو است، بزرگ است خدايا سلطنتت بس بزرگ و مقامت بسى بلند است وَخَفِيَ مَكْرُكَ، وَظَهَرَ أَمْرُكَ، وَغَلَبَ قَهْرُكَ، وَجَرَتْ قُدْرَتُكَ، وَلا و تدبيرت در كارها پنهان

و امر و فرمانت آشكار است، قهرت غالب و قدرت و نيرويت نافذ است و يُمْكِنُ الْفِرارُ مِنْ حُكُومَتِكَ. اللَّهُمَّ لا أَجِدُ لِذُنُوبِي غافِراً، وَلا گريز از تحت حكومت تو ممكن نيست خدايا نيابم براى گناهانم آمرزنده اى و نه لِقَبائِحِي ساتِراً، وَلا لِشَيْ ءٍ مِنْ عَمَلِيَ الْقَبِيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلًا غَيْرَكَ، براى كارهاى زشتم پرده پوشى و نه كسى را كه عمل زشت مرا به كار نيك تبديل كند جز تو، لاإِلهَ إِلّاأَنْتَ، سُبْحانَكَ وَبِحَمْدِكَ، ظَلَمْتُ نَفْسِي، وَتَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي، نيست معبودى جز تو، منزهى تو و به حمد تو مشغولم من به خويشتن ستم كردم و در اثر نادانيم جسارت كردم وَسَكَنْتُ إِلى قَدِيمِ ذِكْرِكَ لِي وَمَنِكَ عَلَيَّ. اللَّهُمَّ مَوْلايَ كَمْ مِنْ و به اينكه هميشه از قديم به ياد من بوده و بر من لطف و بخشش داشتى آسود ه خاطر نشستم و چه اى خدا اى مولاى من چه بسيار قَبِيحٍ سَتَرْتَهُ، وَكَمْ مِنْ فادِحٍ مِنَ الْبَلاءِ أَقَلْتَهُ، وَكَمْ مِنْ عِثارٍ وَقَيْتَهُ، زشتيها كه از من پوشاندى و چه بسيار بلاهاى سنگين كه از من بازگرداندى و چه بسيار لغزشها كه از آن نگهم داشتى وَكَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ، وَكَمْ مِنْ ثَناءٍ جَمِيلٍ لَسْتُ أَهْلًا لَهُ و چه بسيار ناراحتيها كه از من دور كردى و چه بسيار مدح و ثناى خوبى كه من شايسته اش نبودم و آن را

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 50

نَشَرْتَهُ. اللَّهُمَّ عَظُمَ بَلائِي، وَأَفْرَطَ بِي سُوءُ حالِي، وَقَصُرَتْ بِي منتشر ساختى. خدايا! بلاى من بسى بزرگ است و بدى حالم از حد گذشته و اعمالم نارسا أَعْمالِي، وَقَعَدَتْ بِي أَغْلالِي، وَحَبَسَنِي عَنْ نَفْعِي بُعْدُ آمالِي، است و زنجيرهاى علايق مرا خانه نشين و آرزوهاى دور و دراز مرا

از رسيدن به منافعم بازداشته وَخَدَعَتْنِي الدُّنْيا بِغُرُورِها، وَنَفْسِي بِجِنايَتِها، وَمِطالِي يا سَيِدِي، ودنيا باظواهر فريبنده اش مراگول زده ونفسم بوسيله خيانتش، وبه مسامحه گذراندم اى آقاى من فَأَسْأَ لُكَ بِعِزَّتِكَ أَنْ لا يَحْجُبَ عَنْكَ دُعائِي سُوءُ عَمَلِي پس از تو مى خواهم به عزتت كه بدى رفتار و كردار من دعايم را از اجابتت جلوگيرى وَفِعالِي، وَلا تَفْضَحْنِي بِخَفِيِ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ سِرِّي، وَلا نكند و رسوا نكنى مرا به آنچه از اسرار پنهانى من اطلاع دارى و شتاب تُعاجِلْنِي بِالْعُقُوبَةِ عَلى ما عَمِلْتُهُ فِي خَلَواتِي، مِنْ سُوءِ فِعْلِي نكنى در عقوبتم براى رفتار بد و كارهاى بدى كه در خلوت انجام وَإِساءَتِي، وَدَوامِ تَفْرِيطِي وَجَهالَتِي، وَكَثْرَةِ شَهَواتِي وَغَفْلَتِي، دادم و ادامه دادنم به تقصير و نادانى و زيادى شهوت رانى و بى خبريم وَكُنِ اللَّهُمَّ بِعِزَّتِكَ لِي فِي كُلِ الْأَحْوالِ رَءُوفاً، وَعَلَيَّ فِي جَمِيعِ و خدايا به عزتت سوگند كه در تمام احوال نسبت به من مهربان باش و در تمام الْأُمُورِ عَطُوفاً، إِلهِي وَرَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ أَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرِّي، امور بر من عطوفت فرما اى معبود من و اى پروردگار من جز تو كه را دارم كه رفع گرفتارى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 51

وَالنَّظَرَ فِي أَمْرِي، إِلهِي وَمَوْلايَ أَجْرَيْتَ عَلَيَّ حُكْماً اتَّبَعْتُ فِيهِ وتوجه دركارم راازاودرخواست كنم اى خداى من و اى مولاى من تو بر من حكمى را مقرر داشتى كه در نتيجه پيروى هَوى نَفْسِي، وَلَمْ أَحْتَرِسْ فِيهِ مِنْ تَزْيِينِ عَدُوِّي، فَغَرَّنِي بِما هواى نفسم را كردم و از فريبكارى دشمنم در اين باره نهراسيدم پس او هم طبق دلخواه خويش أَهْوى وَأَسْعَدَهُ عَلى ذلِكَ الْقَضاءُ، فَتَجاوَزْتُ بِما جَرى عَلَيَّ گولم زد

و قضا (و قدر) هم با او كمك كرد و در اثر همين ماجراى شومى كه بر سرم آمد مِنْ ذلِكَ مِنْ نَقْضِ حُدُودِكَ، وَخالَفْتُ بَعْضَ أَوامِرِكَ، فَلَكَ الْحُجَّةُ نسبت به پاره اى از حدود و احكامت تجاوز كردم و در برخى از دستوراتت راه مخالفت را پيمودم پس در تمام آنچه پيش آمده عَلَيَّ فِي جَمِيعِ ذلِكَ، وَلا حُجَّةَ لِي فِيما جَرى عَلَيَّ فِيهِ براى تو حجّت و برهان دارم و اكنون از حكمى كه درباره كيفر من جارى گشته و قَضاؤُكَ، وَأَلْزَمَنِي حُكْمُكَ وَبَلاؤُكَ، وَقَدْ أَتَيْتُكَ يا إِلهِي بَعْدَ قضا وآزمايش تو مرا بدان ملزم ساخته حجت و برهانى ندارم واينك اى معبود من در حالى به درگاهت آمده ام تَقْصِيرِي وَاسْرافِي عَلى نَفْسِي، مُعْتَذِراً نادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقِيلًا كه درباره ات كوتاهى كرده وبرخودزياده روى نموده و عذرخواه و پشيمان و دل شكسته و پوزش جو مُسْتَغْفِراً مُنِيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً، لا أَجِدُ مَفَرّاً مِمَّا كانَ مِنِّي، وَلا و آمرزش طلب و بازگشت كنان و به گناه خويش اقرار و اذعان و اعتراف دارم و راه گريزى از آنچه از من سر زده نيابم مَفْزَعاً أَتَوَجَّهُ إِلَيْهِ فِي أَمْرِي، غَيْرَ قَبُولِكَ عُذْرِي، وَادْخالِكَ و پناهگاهى كه بدان رو آورم در كار خويش ندارم جز اينكه تو عذرم بپذيرى و مرا در

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 52

إِيَّايَ فِي سَعَةٍ مِنْ رَحْمَتِكَ، اللَّهُمَّ فَاقْبَلْ عُذْرِي، وَارْحَمْ شِدَّةَ فراخناى رحمتت درآورى پس اى خداى من عذرم بپذير و بر سخت پريشانيم رحم كن ضُرِّي، وَفُكَّنِي مِنْ شَدِ وَثاقِي، يا رَبِ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِي وَرِقَّةَ و از بند مستحكم گناهانم رهائيم ده اى پروردگار من بر ناتوانى بدنم و نازكى جِلْدِي وَدِقَّةَ عَظْمِي، يا مَنْ

بَدَأَ خَلْقِي وَذِكْرِي وَتَرْبِيَتِي وَبِرِّي پوست تنم و باريكى استخوانم رحم كن اى كسى كه آغاز كردى به آفرينش من و به ياد من و بپرورشم و به احسان وَتَغْذِيَتِي، هَبْنِي لِابْتِداءِ كَرَمِكَ وَسالِفِ بِرِّكَ بِي، يا إِلهِي و خوراك دادنم اكنون به همان بزرگوارى و كرم نخستت و سابقه احسانى كه به من داشتى مراببخش اى معبود من وَسَيِّدِي وَرَبِّي، أَتُراكَ مُعَذِّبِي بِنارِكَ بَعْدَ تَوْحِيدِكَ، وَبَعْدَ مَا و اى آقاى من و اى پروردگارم آيا تو به راستى چنانى كه مرا به آتش عذاب كنى پس از اينكه انْطَوى عَلَيْهِ قَلْبِي مِنْ مَعْرِفَتِكَ، وَلَهِجَ بِهِ لِسانِي مِنْ ذِكْرِكَ، به يگانگيت اقرار دارم و دلم به نور معرفتت آباد گشته و زبانم به ذكر تو گويا شده وَاعْتَقَدَهُ ضَمِيرِي مِنْ حُبِكَ، وَبَعْدَ صِدْقِ اعْتِرافِي وَدُعائِي، و نهادم به دوستى تو پيوند شده و پس از اعتراف صادقانه و دعاى خاضِعاً لِرُبُوبِيَّتِكَ، هَيْهاتَ، أَنْتَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيْتَهُ، أَوْ خاضعانه ام به مقام ربوبيتت، بسيار دوراست! توبزرگوارتر از آنى كه ازنظر دور دارى كسى را كه خود پروريده اى يا تُبَعِّدَ مَنْ أَدْنَيْتَهُ، أَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَيْتَهُ، أَوْ تُسَلِمَ إِلَى الْبَلاءِ مَنْ دور گردانى كسى را كه خود نزديكش كرده يا تسليم بلا و گرفتارى كنى كسى را كه ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 53

كَفَيْتَهُ وَرَحِمْتَهُ، وَلَيْتَ شِعْرِي يا سَيِدِي وَإِلهِي وَمَوْلايَ اتُسَلِطُ خود سرپرستى كرده و به لطف پروريده اى و كاش مى دانستم اى آقا و معبود و مولايم آيا چيره مى كنى النَّارَ عَلى وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِكَ ساجِدَةً، وَعَلى الْسُنٍ نَطَقَتْ آتش دوزخ را بر چهره هايى كه در برابر عظمتت به سجده افتاده و بر زبانهايى كه صادقانه بِتَوْحِيدِكَ صادِقَةً وَبِشُكْرِكَ مادِحَةً،

وَعَلى قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ به يگانگيت گويا شده و سپاسگزارانه به شكرت باز شده و بر دلهايى كه از روى يقين به بِالهِيَّتِكَ مُحَقِقَةً، وَعَلى ضَمائِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِكَ حَتّى خدائيت اعتراف كرده اند و بر نهادهايى كه علم و معرفتت آنها را فرا گرفته تا به جايى كه در برابرت صارَتْ خاشِعَةً، وَعَلى جَوارِحَ سَعَتْ إِلى أَوْطانِ تَعَبُّدِكَ خاشع گشته و بر اعضاء و جوارحى كه مشتاقانه به پرستشگاه هايت طائِعَةً، وَاشارَتْ بِاسْتِغْفارِكَ مُذْعِنَةً، ما هكَذَا الظَّنُّ بِكَ، وَلا شتافته و با حال اقرار به گناه جوياى آمرزش تو هستند چنين گمانى به تو نيست اخْبِرْنا بِفَضْلِكَ عَنْكَ، يا كَرِيمُ يا رَبِ، وَأَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفِي عَنْ و از فضل تو چنين خبرى به ما نرسيده اى خداى كريم اى پروردگار من و تو ناتوانى مرا در مقابل قَلِيلٍ مِنْ بَلاءِ الدُّنْيا وَعُقُوباتِها، وَما يَجْرِي فِيها مِنَ الْمَكارِهِ اندكى از بلاى دنيا و كيفرهاى ناچيز آن و ناملايماتى كه معمولًا عَلى أَهْلِها، عَلى أَنَّ ذلِكَ بَلاءٌ وَمَكْرُوهٌ، قَلِيلٌ مَكْثُهُ، يَسِيرٌ بر اهل آن مى رسد مى دانى در صورتى كه اين بلا و ناراحتى دوامش كم است و دورانش ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 54

بَقاؤُهُ، قَصِيرٌ مُدَّتُهُ، فَكَيْفَ احْتِمالِي لِبَلاءِ الْآخِرَةِ، وَجَلِيلِ وُقُوعِ اندك و مدتش كوتاه است پس چگونه تاب تحمل بلاى آخرت و آن ناملايمات بزرگ را در الْمَكارِهِ فِيها، وَهُوَ بَلاءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ، وَيَدُومُ مَقامُهُ، وَلا يُخَفَّفُ آنجا دارم در صورتى كه آن بلا مدتش طولانى و دوامش هميشگى است و تخفيفى عَنْ أَهْلِهِ، لِأَنَّهُ لا يَكُونُ إِلّا عَنْ غَضَبِكَ وَانْتِقامِكَ وَسَخَطِكَ، براى مبتلايان به آن نيست زيرا آن بلا از خشم و انتقام و غضب تو سرچشمه

گرفته وَهذا ما لا تَقُومُ لَهُ السَّماواتُ وَالْأَرْضُ، يا سَيِدِي، فَكَيْفَ بِي و آن هم چيزى است كه آسمانها و زمين تاب تحمل آن را ندارند اى آقاى من تا چه رسد به وَأَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الذَّلِيلُ الْحَقِيرُ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِينُ، يا من بنده ناتوان خوار ناچيز مستمند بيچاره! اى إِلهي وَرَبِّي وَسَيِدِي وَمَوْلايَ، لِأَيِ الْأُمُورِ إِلَيْكَ أَشْكُو، وَلِما معبود و پروردگار و آقا و مولاى من آيا براى كداميك از گرفتاريهايم به تو شكايت كنم مِنْها أَضِجُّ وَأَبْكِي، لِأَلِيمِ الْعَذابِ وَشِدَّتِهِ، أَمْ لِطُولِ الْبَلاءِ و براى كداميك از آنها شيون و گريه كنم، آيا براى عذاب دردناك و سخت يا براى بلاى طولانى وَمُدَّتِهِ، فَلَئِنْ صَيَّرْتَنِي لِلْعُقُوباتِ مَعَ أَعْدائِكَ، وَجَمَعْتَ بَيْنِي و مديد پس اگر بنا شود مرا بخاطر كيفرهايم در زمره دشمنانت اندازى و مرا با گرفتاران وَبَيْنَ أَهْلِ بَلائِكَ، وَفَرَّقْتَ بَيْنِي وَبَيْنَ أَحِبَّائِكَ وَأَوْلِيائِكَ، در بلا و عذابت در يكجا گردآورى و ميان من و دوستانت جدايى اندازى، گيرم ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 55

فَهَبْنِي يا إِلهِي وَ رَبِّي، صَبَرْتُ عَلى عَذابِكَ، فَكَيْفَ كه اى معبود و پروردگارم من بر عذاب تو صبر كنم اما چگونه أَصْبِرُ عَلى فِراقِكَ، وَهَبْنِي صَبَرْتُ عَلى حَرِ نارِكَ، بر دورى از تو طاقت آورم و گيرم كه اى معبود من حرارت آتشت را تحمل كنم فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلى كَرامَتِكَ، أَمْ كَيْفَ أَسْكُنُ فِي النَّارِ اما چگونه چشم پوشيدن از بزرگواريت را بر خود هموار سازم يا چگونه در ميان آتش بمانم وَرَجائِي عَفْوُكَ، فَبِعِزَّتِكَ يا سَيِدِي وَمَوْلايَ، اقْسِمُ صادِقاً، لَئِنْ با اينكه اميد عفو تو را دارم پس به عزتت سوگند اى آقا و مولاى

من براستى سوگند مى خورم كه تَرَكْتَنِي ناطِقاً لَأَضِجَّنَّ إِلَيْكَ بَيْنَ أَهْلِها ضَجِيجَ الْآمِلِينَ، اگر زبانم را درآنجا بازبگذارى حتماً در ميان دوزخيان شيون را بسويت س ردهم شيون اشخاص آرزومند وَلَأَصْرُخَنَّ إِلَيْكَ صُراخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ، وَلَابْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكاءَ و مسلّماً چون فريادرس خواهان به درگاهت فرياد برآرم و قطعاً مانند عزيز گم گشتگان بر دورى تو گريه الْفاقِدِينَ، ولَأُنادِيَنَّكَ أَيْنَ كُنْتَ يا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ، يا غايَةَ آمالِ و زارى كنم و با صداى بلند تو را مى خوانم و مى گويم كجايى اى يار و نگهدار مؤمنان اى منتهاى آرمان الْعارِفِينَ، يا غِياثَ الْمُسْتَغِيثِينَ، يا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ، وَيا عارفان اى فريادرس درماندگان اى محبوب دل راستگويان و اى إِلهَ الْعالَمِينَ، أَ فَتُراكَ سُبْحانَكَ يا إِلهِي وَبِحَمْدِكَ تَسْمَعُ فِيها معبود عالميان آيا براستى چنان مى بينى اى منزه و معبودم كه به ستايشت مشغولم كه بشنوى در آن ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 56

صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ سُجِنَ فِيها بِمُخالَفَتِهِ، وَذاقَ طَعْمَ عَذابِها آتش صداى بنده مسلمانى را كه در اثر مخالفتش در آنجا زندانى شده و مزه عذاب آتش را بِمَعْصِيَتِهِ، وَحُبِسَ بَيْنَ أَطْباقِها بَجُرْمِهِ وَجَرِيرَتِهِ، وَهُوَ يَضِجُّ به خاطر نافرمانيش چشيده و در ميان طبقات دوزخ به واسطه جرم و جنايتش گرفتار شده و در آن حال به درگاهت شيون كند إِلَيْكَ ضَجِيجَ مُؤَمِلٍ لِرَحْمَتِكَ، وَيُنادِيكَ بِلِسانِ أَهْلِ تَوْحِيدِكَ، شيون شخصى كه آرزومند رحمت تو است و به زبان يگانه پرستان تو را فرياد زند وَيَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِرُبُوبِيَّتِكَ، يا مَوْلايَ، فَكَيْفَ يَبْقى فِي الْعَذابِ و به بنده پروريت متوسل گردد اى مولاى من پس چگونه در عذاب بماند وَهُوَ يَرْجُو ما سَلَفَ مِنْ حِلْمِكَ، أَمْ كَيْفَ تُؤْلِمُهُ النَّارُ وَهُوَ يَأْمُلُ با اينكه

به بردبارى سابقه دارت چشم اميد دارد يا چگونه آتش او را بيازارد با اينكه آرزوى فَضْلَكَ وَرَحْمَتَكَ، أَمْ كَيْفَ يُحْرِقُهُ لَهَبُها وَأَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَ فضل و رحمت تو را دارد يا چگونه شعله آتش او را بسوزاند با اينكه تو صدايش را بشنوى و تَرى مَكانَهُ، أَمْ كَيْفَ يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ زَفِيرُها وَأَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ، أَمْ جايش را ببينى يا چگونه شراره هاى آتش او را دربرگيرد با اينكه تو ناتوانيش دانى يا كَيْفَ يَتَقَلْقَلُ بَيْنَ أَطْباقِها وَ أَنْتَ تَعلَمُ صِدْقَهُ، أَمْ كَيْفَ تَزْجُرُهُ چگونه در ميان طبقات آتش دست و پا زند با اينكه تو صدق و راستگوييش را دانى يا چگونه موكلان دوزخ زَبانِيَتُهاوَهُوَ يُنادِيكَ يارَبَّهُ، أَمْ كَيْفَ تُنْزِلُهُ فِيها وَ هُوَ يَرْجُو فَضْلَكَ او را با تندى برانند با اينكه تو را به پروردگارى بخواند، يا چگونه ممكن است كه اميد فضل تو را در آزادى خويش ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 57

فِي عِتْقِهِ مِنْهافَتَتْرُكُهُ فِيها، هَيْهاتَ، ماذلِكَ الظَّنُ بِكَ، وَلَا الْمَعْرُوفُ داشته باشد ولى تو او را به حال خود واگذارى چه بسيار از تو دور است و چنين گمانى به تو نيست و فضل تو اينسان مِنْ فَضْلِكَ، وَلا مُشْبِهٌ لِما عامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِدِينَ مِنْ بِرِّكَ معروف نيست و نه شباهت با رفتار تو نسبت به يگانه پرستان دارد با آن نيكى وَإِحْسانِكَ، فَبِالْيَقِينِ أَقْطَعُ لَوْلا ما حَكَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذِيبِ و احسانت كه نسبت بدانها دارى و من بطور قطع مى دانم كه اگر فرمان تو در معذب ساختن جاحِدِيكَ، وَقَضَيْتَ بِهِ مِنْ إِخْلادِ مُعانِدِيكَ، لَجَعَلْتَ النَّارَ كُلَّها منكرانت صادر نشده بود و حكم توبه هميشه ماندن در عذاب براى دشمنانت در كار نبود حتماً

آتش دوزخ را هرچه بود به تمامى بَرْداً وَسَلاماً، وَماكانَتْ لِأَحَدٍ فِيهامَقَرّاً وَلامُقاماً، لكِنَّكَ تَقَدَّسَتْ سرد و سالم مى كردى و هيچكس در آن منزل و مأوا نداشت ولى تو اى خدايى كه تمام نامهايت أَسْماؤُكَ، أَقْسَمْتَ أَنْ تَمْلَأَها مِنَ الْكافِرِينَ، مِنَ الْجِنَّةِ والنَّاسِ مقدس است سوگند ياد كرده اى كه دوزخ را از كافران از پريان و آدميان أَجْمَعِينَ، وَأَنْ تُخَلِدَ فِيهَا الْمُعانِدِينَ، وَأَنْتَ جَلَّ ثَناؤُكَ قُلْتَ پركنى و دشمنانت را براى هميشه در آن جا دهى و تو كه حمد و ثنايت برجسته است در ابتدا مُبْتَدِءاً، وَتَطَوَّلْتَ بِالْإِنْعامِ مُتَكَرِّماً، أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ بدون سابقه فرمودى و به اين انعام از روى بزرگوارى تفضل كردى (كه فرمودى) «آيا كسى كه مؤمن است مانند كسى است فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ، إِلهِي وَسَيِدِي، فَأَسْأَ لُكَ بِالْقُدْرَةِ الَّتِي كه فاسق است، نه يكسان نيستند» اى معبود من و اى آقاى من بحق آن نيرويى كه ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 58

قَدَّرْتَها، وَبِالْقَضِيَّةِ الَّتِي حَتَمْتَها وَحَكَمْتَها، وَغَلَبْتَ مَنْ عَلَيْهِ مقدرش كردى و به فرمانى كه مسلّمش كردى و صادر فرمودى و بر هر كس أَجْرَيْتَها، أَنْ تَهَبَ لِي فِي هذِهِ اللَّيْلَةِ وَفِي هذِهِ السَّاعَةِ، كُلَّ جُرْمٍ آن را اجرا كردى مسلّط گشتى از تو مى خواهم كه ببخشى بر من در اين شب و در اين ساعت هر جرمى را أَجْرَمْتُهُ، وَكُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ، وَكُلَّ قَبِيحٍ أَسْرَرْتُهُ، وَكُلَّ جَهْلٍ كه مرتكب شده ام و هر گناهى را كه از من سرزده و هر كار زشتى را كه پنهان كرده ام و هر نادانى كه عَمِلْتُهُ، كَتَمْتُهُ أَوْ أَعْلَنْتُهُ، أَخْفَيْتُهُ أَوْ اظْهَرْتُهُ، وَكُلَّ سَيِّئَةٍ أَمَرْتَ كردم چه كتمان كردم و چه آشكار چه

پنهان كردم و چه در عيان و هر كار بدى را كه به نويسندگان گراميت دستور بِإِثْباتِهَا الْكِرامَ الْكاتِبِينَ، الَّذِينَ وَكَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ ما يَكُونُ مِنِّي، يادداشت كردنش را دادى همان نويسندگانى كه آنها را موكل بر ثبت اعمال من كردى وَجَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَيَّ مَعَ جَوارِحِي، وَكُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيَّ و آنها رابه ضميمه اعضاء و جوارحم گواه بر من كردى و اضافه بر آنها خودت نيز مراقب مِنْ وَرائِهِمْ، وَالشَّاهِدَ لِما خَفِيَ عَنْهُمْ، وَبِرَحْمَتِكَ أَخْفَيْتَهُ، من بودى و گواه اعمالى بودى كه از ايشان پنهان مى ماند و البته به واسطه رحمتت بود كه آنها را پنهان داشتى وَبِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ، وَأَنْ تُوَفِرَ حَظِّي مِنْ كُلِّ خَيْرٍ أَنْزَلْتَهُ، أَوْ إِحْسانٍ و از روى فضل خود پوشاندى و نيز خواهم كه بهره ام را وافر و سرشار گردانى از هر خيرى كه فرو ريزى يا احسانى فَضَّلْتَهُ، أَوْ بِرّ نَشَرْتَهُ، أَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ، أَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ، أَوْ خَطَإٍ كه بفرمايى يا نيكيهايى كه پخش كنى يا رزقى كه بگسترانى يا گناهى كه بيامرزى يا خطايى كه ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 59

تَسْتُرُهُ، يارَبِ يارَبِ يارَبِ، يا إِلهِي وَسَيِدِي وَمَوْلايَ وَمالِكَ بپوشانى پروردگارا پروردگارا پروردگارا اى معبود من اى آقا و مولايم و اى مالك رِقِي، يا مَنْ بِيَدِهِ ناصِيَتِي، يا عَلِيماً بِضُرِّي وَمَسْكَنَتِي، يا خَبِيراً من اى كسى كه اختيارم بدست او است اى داناى بر پريشانى و بى نوائيم اى آگه از بِفَقْرِي وَفاقَتِي، يارَبِ يارَبِ يارَبِ، أَسْأَ لُكَ بِحَقِكَ وَقُدْسِكَ بى چيزى و نداريم پروردگارا، پروردگارا پروردگارا از تو مى خواهم به حق خودت و به ذات مقدست وَأَعْظَمِ صِفاتِكَ وَأَسْمائِكَ، أَنْ تَجْعَلَ أَوْقاتِي مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ و به بزرگترين صفات

و اسمائت كه اوقاتم را در شب و روز بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً، وَبِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً، وَأَعْمالِي عِنْدَكَ مَقْبُولَةً، به ياد خودت معمور و آباد گردانى و به خدمتت پيوسته دارى و اعمالم را مقبول درگاهت گردانى حَتّى تَكُونَ أَعْمالِي وَأَوْرادِي كُلُّها وِرْداً واحِداً، وَحالِي فِي تا اعمال و گفتارم همه يك جهت براى تو باشد و حالم هميشه در خِدْمَتِكَ سَرْمَداً، يا سَيِدِي، يا مَنْ عَلَيْهِ مُعَوَّلِي، يا مَنْ إِلَيْهِ خدمت تو مصروف گردد اى آقاى من اى كسى كه تكيه گاهم او است اى كسى كه شَكَوْتُ أَحْوالِي، يارَبِ يارَبِ يارَبِ، قَوِ عَلى خِدْمَتِكَ شكايت احوال خويش به درگاه او برم پروردگارا پروردگارا پروردگارا نيرو ده بر انجام خدمتت جَوارِحِي، وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزِيمَةِ جَوانِحِي، وَهَبْ لِيَ الْجِدَّ فِي اعضاى مرا و دلم را براى عزيمت به سويت محكم گردان و به من كوشش در

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 60

خَشْيَتِكَ، وَالدَّوامَ فِي الْإِتِصالِ بِخِدْمَتِكَ، حَتّى أَسْرَحَ إِلَيْكَ فِي ترس و خشيتت و مداومت در پيوستن به خدمتت عطا فرما تا تن و جان را در مَيادِينِ السَّابِقِينَ، وَاسْرِعَ إِلَيْكَ فِي الْبارِزِينَ، وَأَشْتاقَ إِلى ميدانهاى پيشتازان بسويت برانم و در زمره شتابندگان بسويت بشتابم و در صف مشتاقان قُرْبِكَ فِي الْمُشْتاقِينَ، وَأَدْنُوَ مِنْكَ دُنُوَّ الْمُخْلِصِينَ، وَأَخافَكَ اشتياق تقربت را جويم و چون نزديك شدن مخلصان به تو نزديك گردم و چون يقين كنندگان مَخافَةَ الْمُوقِنِينَ، وَأَجْتَمِعَ فِي جِوارِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ. اللَّهُمَّ وَمَنْ از تو بترسم و در جوار رحمتت با مؤمنان در يكجا گرد آيم خدايا هركه ارادَنِي بِسُوءٍ فَأَرِدْهُ، وَمَنْ كادَنِي فَكِدْهُ، وَاجْعَلْنِي مِنْ أَحْسَنِ بد مرا خواهد بدش را بخواه و هر كه به من مكر كند

به مكر خويش دچارش كن و نصيبم را پيش خود بهتر از عَبِيدِكَ نَصِيباً عِنْدَكَ، وَأَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ، وَاخَصِهِمْ زُلْفَةً ديگر بندگانت قرار ده و منزلتم را نزد خود نزديكتر از ايشان كن و رتبه ام را در پيشگاهت مخصوص تر لَدَيْكَ، فَإِنَّهُ لا يُنالُ ذلِكَ إِلّا بِفَضْلِكَ، وَجُدْ لِي بِجُودِكَ، ازديگران گردان كه براستى جز به فضل تو كسى به اين مقام نرسد و به جود و بخشش خود به من جود كن وَاعْطِفْ عَلَيَّ بِمَجْدِكَ، واحْفَظْنِي بِرَحْمَتِكَ، وَاجْعَلْ لِسانِي و به مجد و بزرگوارى خود بر من توجه فرما و به رحمت خود مرا نگهدار و قرار ده زبانم را بِذِكْرِكَ لَهِجاً، وَقَلْبِي بِحُبِكَ مُتَيَّماً، وَمُنَّ عَلَيَّ بِحُسْنِ إِجابَتِكَ، به ذكرت گويا و دلم را به دوستيت بى قرار و شيدا و با اجابت نيكت بر من منت بنه ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 61

وَاقِلْنِي عَثْرَتِي، وَاغْفِرْ زَلَّتِي، فَإِنَّكَ قَضَيْتَ عَلى عِبادِكَ و لغزشم را ناديده گير و گناهم را بيامرز زيرا كه تو خود بندگانت را به بِعِبادَتِكَ، وَأَمَرْتَهُمْ بِدُعائِكَ وَضَمِنْتَ لَهُمُ الْإِجابَةَ، فَإِلَيْكَ يا پرستش خويش فرمان دادى و به دعا كردن به درگاهت مأمور ساختى و اجابت دعايشان را ضمانت كردى پس اى پروردگار من رَبِ نَصَبْتُ وَجْهِي، وَإِلَيْكَ يا رَبِ مَدَدْتُ يَدِي، فَبِعِزَّتِكَ به سوى تو روى خود بداشتم و به درگاه تو اى پروردگارم دست حاجت دراز كردم پس به عزتت اسْتَجِبْ لِي دُعائِي، وَبَلِغْنِي مُنايَ، وَلا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ دعايم را مستجاب فرما و به آرزويم برسان و اميدم را از فضل خويش رَجائِي، وَاكْفِنِي شَرَّ الْجِنِ وَالْإِنْسِ مِنْ أَعْدائِي، يا سَرِيعَ الرِّضا، قطع منما و شر دشمنانم را از جن

و انس كفايت فرما اى خداى زودگذر اغْفِرْ لِمَنْ لا يَمْلِكُ إِلَّا الدُّعاءَ، فَإِنَّكَ فَعَّالٌ لِما تَشاءُ، يا مَنِ بيامرز كسى را كه جز دعا چيزى ندارد كه براستى تو هر چه را بخواهى انجام دهى اى كسى كه اسْمُهُ دَواءٌ، وَذِكْرُهُ شِفاءٌ، وَطاعَتُهُ غِنىً، ارْحَمْ مَنْ رَأْسُ مالِهِ نامش دوا است و يادش شفاء است و طاعتش توانگرى است ترحم فرما بر كسى كه سرمايه اش الرَّجاءُ وَسِلاحُهُ الْبُكاءُ، يا سابِغَ النِعَمِ، يا دافِعَ النِقَمِ، يا نُورَ اميد و ساز و برگش گريه و زارى است اى تمام دهنده نعمتها و اى برطرف كننده گرفتاريها اى روشنى الْمُسْتَوْحِشِينَ فِي الظُّلَمِ، يا عالِماً لا يُعَلَّمُ، صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وحشت زدگان در تاريكيها اى داناى بى معلم درود فرست بر محمد

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 62

وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَافْعَلْ بِي ما أَنْتَ أَهْلُهُ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى رَسُولِهِ و آل محمد و انجام ده درباره من آنچه را كه تو شايسته آنى و درود خدا بر پيامبر وَالْأَئِمَّةِ الْمَيامِينِ مِنْ آلِهِ، وَسَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً».

و پيشوايان با بركت از خاندانش و سلام فراوان بر آنان باد.»

دعاى ندبه

اين دعاى شريف، از معروف ترين دعاهاى معتبر شيعه است، و مضامين بلند و مفاهيم والايى دارد، و نجوايى است كه يك مسلمان منتظر، به ياد آن امام غايب از نظر، به درگاه خداوندى عرضه مى كند. مرورى بر اعتقادات و باورهاى شيعه نسبت به فضايل اهل بيت ونويد آمدن حضرت مهدى عجّل اللَّه تعالى فرجه الشّريف و اصلاح جهان و گسترش عدل در سايه حكومت جهانى آن دادگستر موعود است، و مستحب است كه در چهار عيد، يعنى روز هاى عيد فطر، قربان، غدير،

و جمعه خوانده شود.

شيخ بزرگوار محمد بن مشهدى در كتاب «مزار» خود كه از مدارك كتاب «بحار» علامه مجلسى است و سيد بن ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 63

طاووس در كتاب «مصباح الزائر» و ميرداماد در كتاب «الأيام الأربعة» و ديگران روايت كرده اند كه امام صادق عليه السلام دعاى ندبه را در روز عيد غدير، فطر، قربان و جمعه قرائت مى فرمود. متن دعا چنين است:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى سَيِدِنا مُحَمَّدٍ نَبِيِهِ «ستايش خاص خدا پروردگار جهانيان است و درود خدا بر آقاى ما محمد پيامبرش وَآلِهِ، وَسَلَّمَ تَسْلِيماً. اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلى ما جَرى بِهِ و بر آل او و سلام كاملى بر ايشان باد خدايا از آن تو است ستايش بر آنچه جارى شد قَضاؤُكَ فِي أَوْلِيائِكَ الَّذِينَ اسْتَخْلَصْتَهُمْ لِنَفْسِكَ وَ دِينِكَ، اذِ اخْتَرْتَ بدان قضا و قدر تو درباره بندگان مقربت آنانكه خالص گردانيدى آنان را براى خود و دين خود چون انتخاب كردى لَهُمْ جَزِيلَ ما عِنْدَكَ مِنَ النَّعِيمِ الْمُقِيمِ الَّذِي لا زَوالَ لَهُ وَلَا براى آنها آن نعمت شايان و پايدارى كه نزد تو است آن نعمتى كه زوال و نابودى اضْمِحْلالَ، بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَيْهِمُ الزُّهْدَ فِي دَرَجاتِ هذِهِ الدُّنْيَا برايش نيست، (و اين) پس از آنى (بود كه) با آنها شرط كردى تا كناره گيرند از مقامات اين دنياى الدَّنِيَّةِ وَزُخْرُفِها وَزِبْرِجِها، فَشَرَطُوا لَكَ ذلِكَ، وَعَلِمْتَ مِنْهُمُ پست و از زيب و زيورش و آنها نيز اين شرط تو را پذيرفتند و تو نيز وفاى آنان را به اين شرط الْوَفاءَ بِهِ، فَقَبِلْتَهُمْ وَقَرَّبْتَهُمْ، وَقَدَّمْتَ لَهُمُ الذِّكْرَ الْعَلِيَّ وَالثَّناءَ دانستى و پذيرفتيشان و مقرب درگاهشان كردى

و مقرر داشتى از پيش براى ايشان نامى بلند و ثنائى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 64

الْجَلِيَّ، وَأَهْبَطْتَ عَلَيْهِمْ مَلائِكَتَكَ، وَكَرَّمْتَهُمْ بِوَحْيِكَ، آشكار و فرو فرستادى برايشان فرشتگانت را و گرامى داشتى آنان را به وحى خود وَرَفَدْتَهُمْ بِعِلْمِكَ، وَجَعَلْتَهُمُ الذَّرائِعَ إِلَيْكَ، وَالْوَسِيلَةَ إِلى و ياريشان كردى به علم خود و قرارشان دادى واسطه درگاهت و وسيله اى بسوى رِضْوانِكَ، فَبَعْضٌ أَسْكَنْتَهُ جَنَّتَكَ إِلى أَنْ أَخْرَجْتَهُ مِنْها، وَبَعْضٌ خوشنوديت پس برخى را در بهشت جا دادى تا آنگاه كه از آنجا بيرونش آوردى و برخى را حَمَلْتَهُ فِي فُلْكِكَ وَنَجَّيْتَهُ وَمَنْ آمَنَ مَعَهُ مِنَ الْهَلَكَةِ بِرَحْمَتِكَ، در كشتى خود سوار كردى و او و همراهانش را كه ايمان آورده بودند به مهر خود از هلاكت نجات دادى وَبَعْضٌ اتَّخَذْتَهُ لِنَفْسِكَ خَلِيلًا، وَسَأَلَكَ لِسانَ صِدْقٍ فِي و برخى را براى خود خليل گرفتى و او از تو درخواست كرد نام نيك را در امتهاى الْآخِرِينَ، فَأَجَبْتَهُ، وَجَعَلْتَ ذلِكَ عَلِيّاً، وَبَعْضٌ كَلَّمْتَهُ مِنْ شَجَرَةٍ آينده و تو اجابت كردى و نام او را بلند گرداندى و با برخى از ميان درخت بطور مخصوصى تَكْلِيماً، وَجَعَلْتَ لَهُ مِنْ اخِيهِ رِدْءًا وَوَزِيراً، وَبَعْضٌ أَوْلَدْتَهُ مِنْ سخن گفتى و براى او برادرش را ياور و وزير گردانيدى و برخى را بدون غَيْرِ ابٍ، وَآتَيْتَهُ الْبَيِناتِ، وَأَيَّدْتَهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ، وَكُلٌّ شَرَعْتَ لَهُ پدر بوجود آوردى و نشانه هاى آشكارى به او دادى و به روح القدس (جبرئيل) يارى فرمودى و براى همه آنها دين و قانونى شَرِيعَةً، وَنَهَجْتَ لَهُ مِنْهاجاً، وَتَخَيَّرْتَ لَهُ أَوْصِياءَ، مُسْتَحْفِظاً بَعْدَ مقرر داشتى و برايش طريقه و برنامه اى قرار دادى و اوصيائى براى او انتخاب كردى تا يكى

پس از ديگرى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 65

مُسْتَحْفِظٍ، مِنْ مُدَّةٍ إِلى مُدَّةٍ، اقامَةً لِدِينِكَ، وَحُجَّةً عَلى عِبادِكَ، نگهبان باشد از زمانى تا زمانى تا برپا ماند دين تو و حجتى باشند بر بندگانت وَلِئَلّا يَزُولَ الْحَقُّ عَنْ مَقَرِّهِ، وَيَغْلِبَ الْباطِلُ عَلى أَهْلِهِ، وَلِئَلَّا يَقُولَ و تا زائل نگردد (دين) حق از جاى خود و تا پيروز نگردد باطل بر اهل حق و كسى نگويد أَحَدٌ لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولًا مُنْذِراً، وَأَقَمْتَ لَنا عَلَماً هادِياً، چرا نفرستادى بسوى ما پيامبرى كه ما را بترساند و چرا بپا نداشتى پرچمى راهنما فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزى إِلى أَنِ انْتَهَيْتَ بِالْأَمْرِ إِلى تا پيروى كنيم از آيات تو پيش ازآنكه خوار و رسوا گرديم تا اينكه رساندى كار را حَبِيبِكَ وَنَجِيبِكَ مُحَمَّدٍ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، فَكانَ كَما بدست حبيب خود و برگزيده ات (حضرت) محمد صلى الله عليه و آله و او چنان بود انْتَجَبْتَهُ سَيِدَ مَنْ خَلَقْتَهُ، وَصَفْوَةَ مَنِ اصْطَفَيْتَهُ، وَأَفْضَلَ مَنِ كه او را برگزيدى بزرگ آفريدگانت و برگزيده برگزيدگانت و برترين اجْتَبَيْتَهُ، وَأَكْرَمَ مَنِ اعْتَمَدْتَهُ، قَدَّمْتَهُ عَلى أَنْبِيائِكَ، وَبَعَثْتَهُ إِلَى انتخاب شدگانت و گرامى ترين معتمدين تو بود و او را بر پيمبرانت مقدم داشتى و بسوى الثَّقَلَيْنِ مِنْ عِبادِكَ، وَأَوْطَأْتَهُ مَشارِقَكَ وَمَغارِبَكَ، وَسَخَّرْتَ لَهُ جن و انس از بندگانت مبعوث فرمودى و مشرقها و مغربهاى عالم را زير پايش گذاردى و براق را الْبُراقَ، وَعَرَجْتَ بِهِ [بِرُوْحِهِ إِلى سَمائِكَ، وَأَوْدَعْتَهُ عِلْمَ ما كانَ وَما مسخر او گرداندى و به آسمان خود او را بالا بردى و علم گذشته و آينده را تا

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 66

يَكُونُ إِلَى انْقِضاءِ خَلْقِكَ، ثُمَّ نَصَرْتَهُ بِالرُّعْبِ، وَحَفَفْتَهُ بِجَبْرَئِيلَ هنگام

پايان آفرينش به اوسپردى آنگاه او را بوسيله ترس و رعب (در دل دشمنش) يارى كردى و گرداگردش جبرئيل وَمِيكائِيلَ وَالْمُسَوِّمِينَ مِنْ مَلائِكَتِكَ، وَوَعَدْتَهُ أَنْ تُظْهِرَ دِينَهُ و ميكائيل و فرشتگان نشاندارت را واداشتى و به او وعده دادى كه دينش را بر عَلَى الدِّينِ كُلِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ، وَذلِكَ بَعْدَ أَنْ بَوَّأْتَهُ مُبَوَّأَ همه دينها پيروز گردانى اگرچه مشركان خوش نداشته باشند، و اين جريان پس از آنى بود كه قرارش در جايگاه صِدْقٍ مِنْ أَهْلِهِ، وَ جَعَلْتَ لهُ وَ لَهُمْ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي شايسته در خاندانش (يعنى آنان را براى حفظ دينش معين كردى) و قراردادى براى او و خاندانش نخستين خانه اى را كه براى مردم بنا شد بِبَكَّةَ مُبارَكاً وَهُدىً لِلْعالَمِينَ، فِيهِ آياتٌ بَيِناتٌ مَقامُ إِبْراهِيمَ، كه مكه است و مايه بركت و موجب راهنمايى جهانيان است و درآن نشانه هاى آشكارى است چون مقام ابراهيم وَمَنْ دَخَلَهُ كانَ آمِناً، وَقُلْتَ: إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ و هر كه در آن درآيد ايمن است، و فرمودى: «جز اين نيست كه خدا اراده فرموده تا دور كند از شما خاندان پليدى را الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِرَكُمْ تَطْهِيراً، وَ جَعَلْتَ أَجْرَ مُحَمَّدٍ و بخوبى شما را پاك گرداند» آنگاه مزد محمد را صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ مَوَدَّتَهُمْ فِي كِتابِكَ، فَقُلْتَ: قُلْ لا أسْأَلُكُمْ- كه درودهاى تو بر او و آلش باد- در كتاب خود دوستى و مودت ايشان قراردادى و فرمودى: «بگو من از شما براى رسالت عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّاالْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى وَقُلْتَ: ما سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ مزدى نخواهم جز دوستى خويشانم» و فرمودى: «آنچه مزد از شما خواستم ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 67

فَهُوَ لَكُمْ، وَقُلْتَ:

ما أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِلَّا مَنْ شاءَ أَنْ آن هم بسود شما است» و فرمودى: «من از شما براى رسالت مزدى نخواهم مگر كسى كه بخواهد يَتَّخِذَ إِلى رَبِّهِ سَبِيلًا، فَكانُوا هُمُ السَّبِيلَ إِلَيْكَ، وَالْمَسْلَكَ إِلى بسوى پروردگار خويش راهى پيش گيرد» و اينها بودند آن راه بسوى تو و طريقه سلوك بسوى رِضْوانِكَ، فَلَمَّا انْقَضَتْ أَيَّامُهُ أَقامَ وَلِيَّهُ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طالِبٍ، خوشنوديت و چون روزگار آن حضرت سپرى شد برگماشت على بن ابى طالب را صَلَواتُكَ عَلَيْهِما وَآلِهِما، هادِياً، إِذْ كانَ هُوَ الْمُنْذِرَ، وَلِكُلِّ قَوْمٍ- كه درودهاى توبر هر دوى آنها و بر آلشان باد- براى راهنمائى زيرا كه آن جناب بيم دهنده و راهنماى هر هادٍ، فَقالَ وَالْمَلَأُ أَمامَهُ: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ. اللَّهُمَّ والِ ملتى بود، ودر برابر مردم حاضر فرمود: هر كه من مولا و سرپرست اويم على مولا و سرپرست او است خدايا دوست دار مَنْ والاهُ، وَعادِ مَنْ عاداهُ، وَانْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَاخْذُلْ مَنْ هر كه دوستش دارد و دشمن دار هر كه دشمنش باشد و يارى كن هر كه ياريش كند و خوار كن هركه خَذَلَهُ»، وَقالَ: «مَنْ كُنْتُ أَنَا نَبِيَّهُ فَعَلِيٌّ أَمِيرُهُ»، وَقالَ: «أَنَا وَعَلِيٌّ دست از ياريش بردارد، و فرمود: هركه من پيامبر او هستم على امير و فرمانرواى او است، و فرمود: من و على هر دو مِنْ شَجَرَةٍ واحِدَةٍ، وَسائِرُ النَّاسِ مِنْ شَجَرٍ شَتّى ، وَأَحَلَّهُ مَحَلَّ از يك درخت هستيم و ساير مردم از درختهاى متفرقى هستند، و رتبه او را نسبت به خود هارُونَ مِنْ مُوسى فَقالَ: «أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هارُونَ مِنْ مُوسى چون رتبه هارون نسبت به موسى قرار داد و بدو فرمود: مقام

تو در پيش من مانند مقام هارون است از موسى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 68

إِلّا أَنَّهُ لا نَبِيَّ بَعْدِي»، وَزَوَّجَهُ ابْنَتَهُ، سَيِدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ، وَأَحَلَّ جز اينكه پيامبرى پس از من نيست و تزويج كرد به او دخترش بانوى زنان جهانيان را و جايز ساخت لَهُ مِنْ مَسْجِدِهِ ما حَلَّ لَهُ، وَسَدَّ الْأَبْوابَ إِلّا بابَهُ، ثُمَّ أَوْدَعَهُ عِلْمَهُ براى او از مسجدش آنچه براى خود او جايز بود، و ببست درهاى مسجد را جزدرخانه على را، سپس علم وَحِكْمَتَهُ، فَقالَ: «أَنَا مَدِينَةُ الْعِلْمِ وَعَلِيٌّ بابُها، فَمَنْ أَرادَ الْحِكْمَةَ و حكمت خود را به او سپرد و فرمود: من شهر علمم و على دَرِ آن شهر است پس هر كه حكمت خواهد فَلْيَأْتِها مِنْ بابِها»، ثُمَّ قالَ: «أَنْتَ اخِي وَ وَصِيِي بايد از دَرِ آن درآيد، سپس فرمود: تويى برادر من و وصى من وَوارِثِي، لَحْمُكَ مِنْ لَحْمِي، وَدَمُكَ مِنْ دَمِي، وَسِلْمُكَ سِلْمِي، و وارث من گوشتت از گوشت من و خونت از خون من است صلح تو صلح من وَحَرْبُكَ حَرْبِي، وَالْإِيمانُ مُخالِطٌ لَحْمَكَ وَدَمَكَ، كَما خالَطَ و جنگ تو جنگ من است و ايمان با گوشت و خون تو آميخته شده چنانچه با گوشت لَحْمِي وَدَمِي، وَأَنْتَ غَداً عَلَى الْحَوْضِ خَلِيفَتِي، وَأَنْتَ تَقْضِي و خون من آميخته و تو در فرداى محشر بر سر حوض (كوثر) جانشين منى و تو مى پردازى دَيْنِي، وَتُنْجِزُ عِداتِي، وَشِيعَتُكَ عَلى مَنابِرَ مِنْ نُورٍ، مُبْيَضَّةً قرض مرا و وفا مى كنى به وعده هاى من و شيعيانت بر منبرهايى از نور با روهاى وُجُوهُهُمْ، حَوْلِي فِي الْجَنَّةِ، وَهُمْ جِيرانِي، وَلَوْلا أَنْتَ يا عَلِيُّ سفيد در بهشت اطراف منند و

آنها همسايگان منند و اگر تو نبودى- اى على-

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 69

لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدِي»، وَكانَ بَعْدَهُ هُدىً مِنَ الضَّلالِ وَنُوراً مؤمنان پس از من شناخته نمى شدند، و آن جناب پس از رسول خدا راهنماى گمراهى و روشنائى مِنَ الْعَمى وَحَبْلَ اللَّهِ الْمَتِينَ وَصِراطَهُ الْمُسْتَقِيمَ، لا يُسْبَقُ از كور دلى جهالت و رشته محكم خدا و راه راست او بود، كسى پيشى نگرفت بر او بِقَرابَةٍ فِي رَحِمٍ، وَلا بِسابِقَةٍ فِي دِينٍ، وَلا يُلْحَقُ فِي مَنْقَبَةٍ مِنْ در نزديكى خويشاوندى به رسول خدا و نه از نظر سابقه در دين و نه كسى توانست در يكى از منقبتها مَناقِبِهِ، يَحْذُو حَذْوَ الرَّسُولِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِما وَآلِهِما، وَيُقاتِلُ به اوبرسد، همانند رسول خدا بود- كه درود خدا بر هر دوى ايشان باد- و او بود كه بر طبق تأويل و عَلَى التَّأْوِيلِ، وَلا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ قَدْ وَتَرَ فِيهِ صَنادِيدَ باطن قرآن مى جنگيد ودرباره خدا باكى از سرزنش ملامت كنندگان نداشت در راه خدا خون بزرگان الْعَرَبِ، وَقَتَلَ أَبْطالَهُمْ، وَناوَشَ ذُؤْبانَهُمْ، فَأَوْدَعَ قُلُوبَهُمْ أَحْقاداً عرب رابه خاك ريخت و دلاورانشان را بكشت و با گرگانشان در افتاد و همين سبب شد در دلهاى ايشان كينه ها بگذارد بَدْرِيَّةً وَخَيْبَرِيَّةً وَحُنَيْنِيَّةً وَغَيْرَهُنَّ، فَأَضَبَّتْ عَلى عَداوَتِهِ، كينه هاى جنگ بدر و خيبر و حنين و غير آنها پس دشمنى او را به دل گرفتند وَاكَبَّتْ عَلى مُنابَذَتِهِ، حَتّى قَتَلَ النَّاكِثِينَ وَالْقاسِطِينَ وَالْمارِقِينَ، و به جنگ و مخالفت با او بر خاستند تا بيعت شكنان و زورگويان و از دين گريزان را كشت وَلَمَّا قَضى نَحْبَهُ، وَقَتَلَهُ أَشْقَى الْآخِرِينَ، يَتْبَعُ أَشْقَى الْأَوَّلِينَ، و چون شقى ترين مردم عصر كه پيروى كرد از

تبه كارترين پيشينيان، او را كشت، امتثال ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 70

لَمْ يُمْتَثَلْ أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فِي الْهادِينَ بَعْدَ نشد از دستور رسول خدا صلى الله عليه و آله كه در باره راهنمايان دين يكى پس از الْهادِينَ، وَالْامَّةُ مُصِرَّةٌ عَلى مَقْتِهِ، مُجْتَمِعَةٌ عَلى قَطِيعَةِ رَحِمِهِ، ديگرى فرموده بود و امت پافشارى بر دشمنى آن حضرت كردند و گرد آمدند براى قطع رحم او وَاقْصاءِ وُلْدِهِ، إِلَّا الْقَلِيلَ مِمَّنْ وَفى لِرِعايَةِ الْحَقِ فِيهِمْ، فَقُتِلَ مَنْ و تبعيد كردن (و آواره ساختن) فرزندانش جز اندكى از كسانى كه رعايت كردند حق ايشان را و درنتيجه قُتِلَ، وَسُبِيَ مَنْ سُبِيَ، وَاقْصِيَ مَنْ اقْصِيَ، وَجَرَى الْقَضاءُ لَهُمْ جمعى كشته وگروهى اسير و دسته اى از وطن آواره گشتند و قلم تقدير طورى بر ايشان جارى شد بِما يُرْجى لَهُ حُسْنُ الْمَثُوبَةِ، إِذْ كانَتِ الْأَرْضُ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ كه اميد پاداش نيك در آن مى رود زيرا (كره) زمين از خدا است و به هركه از بندگانش كه بخواهد يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَالْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ، وَ سُبْحانَ رَبِناإِنْ كانَ وَعْدُ آن راارث دهد و بدو واگذارد و سرانجام از آنِ پرهيزكاران است و منزه است پروردگار ما كه حتماً وعده پروردگارمان رَبِنا لَمَفْعُولًا، وَلَنْ يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ، وَهُوَالْعَزيزُ الْحَكِيمُ، فَعَلَى انجام شدنى است و خدا خلف وعده نمى كند و او است نيرومند فرزانه پس بر الْأَطايِبِ مِنْ أَهْلِ بَيْتِ مُحَمَّدٍ وَعَلِيٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِما وَآلِهِما، پاكيزگان از خاندان محمد و على- درود خدا بر هر دو ايشان و آلشان باد- فَلْيَبْكِ الْباكُونَ، وَإِيَّاهُمْ فَلْيَنْدُبِ النَّادِبُونَ، وَلِمِثْلِهِمْ فَلْتَدِرِ بايد گريه كنندگان بگريند و بر آنها بايد زارى كنندگان زارى كنند و براى امثال آنها

بايد اشكها

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 71

الدُّمُوعُ، وَلْيَصْرُخِ الصَّارِخُونَ، وَيَضِجَّ الضَّاجُّونَ، وَيَعِجَّ روان گردد و فرياد زنندگان فرياد زنند و شيون كنندگان شيون كنند و خروش كنندگان الْعاجُّونَ، أَيْنَ الْحَسَنُ، أَيْنَ الْحُسَيْنُ، أَيْنَ أَبْناءُ الْحُسَيْنِ، صالِحٌ خروش سر دهند كجاست حسن، و كجاست حسين، و كجايند فرزندان حسين، شايسته اى بَعْدَ صالِحٍ، وَصادِقٌ بَعْدَ صادِقٍ، أَيْنَ السَّبِيلُ بَعْدَ السَّبِيلِ، أَيْنَ پس از شايسته ديگر و راستگويى پس از راستگوى ديگر كجاست آن راه حق پس از راه ديگر، كجايند الْخِيَرَةُ بَعْدَ الْخِيَرَةِ، أَيْنَ الشُّمُوسُ الطَّالِعَةُ، أَيْنَ الْأَقْمارُ الْمُنِيرَةُ، برگزيدگان (خدائى) هر يك پس از ديگرى، كجايند خورشيدهاى تابان، كجايند ماههاى نور افشان، أَيْنَ الْأَنْجُمُ الزَّاهِرَةُ، أَيْنَ أَعْلامُ الدِّينِ وَقَواعِدُ الْعِلْمِ، أَيْنَ كجايند اختران فروزان، كجايند بزرگان دين و پايه هاى دانش، كجا است به جامانده بَقِيَّةُاللَّهِ الَّتِي لا تَخْلُو مِنَ الْعِتْرَةِ الْهادِيَةِ، أَيْنَ الْمُعَدُّ لِقَطْعِ دا بِرِ خدا كه بيرون از خاندان عترت راهنما (ى رسول خدا) نيست، كجاست آنكه آماده ريشه كن ساختن الظَّلَمَةِ، أَيْنَ الْمُنْتَظَرُ لِإِقامَةِ الْأَمْتِ وَالْعِوَجِ، أَيْنَ الْمُرْتَجى ستمگران است؟ كجاست آنكه چشم براهش هستند براى اصلاح نادرستيها و كجيها، كجاست آن مايه اميد لِإزالَةِ الْجَوْرِ وَالْعُدْوانِ، أَيْنَ الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِيدِ الْفَرائِضِ وَالسُّنَنِ، براى زدودن ستم و تجاوز، كجاست ذخيره الهى براى نو كردن فريضه ها و سنتهاى دين، أَيْنَ الْمُتَخَيَّرُ لِإِعادَةِ الْمِلَّةِ وَالشَّرِيعَةِ، أَيْنَ الْمُؤَمَّلُ لِإِحْياءِ كجاست آن برگزيده براى بازگرداندن كيش و آئين به عرصه جامعه، كجاست آن مايه اميد براى زنده كردن ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 72

الْكِتابِ وَحُدُودِهِ، أَيْنَ مُحْيِي مَعالِمِ الدِّينِ وَأَهْلِهِ، أَيْنَ قاصِمُ قرآن و حدود آن، كجاست زنده كننده آثار دين و اهل دين، كجاست درهم شكننده شَوْكَةِ الْمُعْتَدِينَ، أَيْنَ هادِمُ

أَبْنِيَةِ الشِرْكِ وَالنِفاقِ، أَيْنَ مُبِيدُ أَهْلِ شوكت زورگويان، كجاست ويران كننده بناهاى شرك و دو روئى، كجاست نابود كننده اهل الْفُسُوقِ وَالْعِصْيانِ وَالطُّغْيانِ، أَيْنَ حاصِدُ فُرُوعِ الْغَيِ وَالشِقاقِ، فسق و گناه و طغيان، كجاست آنكه شاخه هاى گمراهى و اختلاف را ببرد، أَيْنَ طامِسُ آثارِالزَّيْغِ وَالْأَهْواءِ، أَيْنَ قاطِعُ حَبائِلِ الْكِذْبِ كجاست محو كننده آثار كجروى و هوا و هوسها، كجاست پاره كننده دامهاى دروغ وَالْافْتِراءِ، أَيْنَ مُبِيدُ الْعُتاةِ وَالْمَرَدَةِ، أَيْنَ مُسْتَأْصِلُ أَهْلِ الْعِنادِ و بهتان، كجاست نابود كننده سركشان و متمردان، كجاست ريشه كن كننده ستيزه جويان وَالتَّضْلِيلِ وَالْإِلْحادِ، أَيْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِياءِوَمُذِلُّ الْأَعْداءِ، أَيْنَ جامِعُ و گمراهگران و بى دينان، كجاست عزت بخش دوستان و خوار كننده دشمنان، كجاست آن عامل وحدت مردم الْكَلِمِ عَلَى التَّقْوى أَيْنَ بابُ اللَّهِ الَّذِي مِنْهُ يُؤْتى أَيْنَ وَجْهُ اللَّهِ بر اساس پرهيزكارى، كجاست آن راه وصول به خدا، كجاست آن آئينه خدايى الَّذِي إِلَيْهِ يَتَوَجَّهُ الْأَوْلِياءُ، أَيْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَيْنَ الْأَرْضِ كه بسويش توجه كنند اولياء، كجاست آن سبب ارتباط ميان زمين وَالسَّماءِ، أَيْنَ صاحِبُ يَوْمِ الْفَتْحِ وَناشِرُ رايَةِ الْهُدى أَيْنَ مُؤَلِّفُ و آسمان، كجاست آن فرمانرواى روز پيروزى و برافرازنده پرچم هدايت، كجاست گرد آورنده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 73

شَمْلِ الصَّلاحِ وَالرِّضا، أَيْنَ الطَّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِياءِ وَأَبْناءِ شايستگى و رضايت مردم، كجاست خون خواه پيمبران و فرزندان الْأَنْبِياءِ، أَيْنَ الطَّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكَرْبَلاءَ، أَيْنَ الْمَنْصُورُ عَلى پيمبران، كجاست خون خواه كشته كربلا، كجاست آن يارى شده و پيروزمند بر مَنِ اعْتَدى عَلَيْهِ وَافْتَرى أَيْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِي يُجابُ إِذا دَعا، أَيْنَ كسانى كه بر او ستم كردند و دروغ بستند، كجاست آن درمانده اى كه چون دعا كند به اجابت رسد، كجاست

صَدْرُ الْخَلائِقِ ذُو الْبِرِ وَالتَّقْوى أَيْنَ ابْنُ النَّبِيِ الْمُصْطَفى وَابْنُ صدر مخلوقات عالم آن نيكوكار با تقوى، كجاست فرزند پيامبر برگزيده و فرزند عَلِيٍ الْمُرْتَضى وَابْنُ خَدِيجَةَ الْغَرَّاءِ، وَابْنُ فاطِمَةَ الْكُبْرى، بِأَبِي على مرتضى و فرزند خديجه روشن سيما و فرزند فاطمه كبرى، پدر أَنْتَ وَامِّي وَنَفْسِي لَكَ الْوِقاءُ وَالْحِمى يَاابْنَ السَّادَةِ الْمُقَرَّبِينَ، و مادرم بفدايت و خودم بلاگردان و سپر پيش روى تو باشم اى فرزند بزرگان مقرب درگاه حق يَاابْنَ النُّجَباءِ الْأَكْرَمِينَ، يَاابْنَ الْهُداةِ الْمَهْدِيِّينَ، يَاابْنَ الْخِيَرَةِ اى فرزند نجيبان گرامى، اى فرزند راهنمايان راه يافته اى فرزند نيكان الْمُهَذَّبِينَ، يَاابْنَ الْغَطارِفَةِ الْأَنْجَبِينَ، يَاابْنَ الْأَطايِبِ الْمُطَهَّرِينَ، پاكيزه اى فرزند گراميان برگزيده اى فرزند پاكان پاكيزه يَاابْنَ الْخَضارِمَةِ الْمُنْتَجَبِينَ، يَاابْنَ الْقَماقِمَةِ الْأَكْرَمِينَ، يَاابْنَ اى فرزند جوانمردان پرجود برگزيده اى فرزند درياهاى بخشش و تابان اى فرزند

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 74

الْبُدُورِالْمُنِيرَةِ، يَاابْنَ السُّرُجِ الْمُضِيئَةِ، يَاابْنَ الشُّهُبِ الثَّاقِبَةِ، يَاابْنَ ماههاى نور افشان اى فرزند چراغهاى تابان اى فرزند الْأَنْجُمِ الزَّاهِرَةِ، يَاابْنَ السُّبُلِ الْواضِحَةِ، يَاابْنَ الْأَعْلامِ اللّائِحَةِ، ستارگان فروزان اى فرزند اختران درخشان اى فرزند راههاى روشن اى فرزند نشانه هاى آشكار يَاابْنَ الْعُلُومِ الْكامِلَةِ، يَاابْنَ السُّنَنِ الْمَشْهُورَةِ، يَاابْنَ الْمَعالِمِ اى فرزند دانشهاى كامل اى فرزند آئينهاى معروف و مشهور اى فرزند آثار و معالم الْمَأْثُورَةِ، يَاابْنَ الْمُعْجِزاتِ الْمَوْجُودَةِ، يَاابْنَ الدَّلائِلِ الْمَشْهُودَةِ، رسيده (از خدا و انبياء) اى فرزند معجزات موجود اى فرزند دليلهاى آشكار يَاابْنَ الصِراطِ الْمُسْتَقِيمِ، يَاابْنَ النَّبَأِ الْعَظِيمِ، يَاابْنَ مَنْ هُوَ فِي اى فرزند راه مستقيم اى فرزند آن خبر بسيار بزرگ اى فرزند كسى كه در دفتر أُمِ الْكِتابِ لَدَى اللَّهِ عَلِيٌّ حَكِيمٌ، يَاابْنَ الْآياتِ وَالْبَيِناتِ، يَاابْنَ اصلى نزد خداوند

«على» (والا) و فرزانه است اى فرزند آيات و نشانه هاى آشكار اى فرزند الدَّلائِلِ الظَّاهِراتِ، يَا ابْنَ الْبَراهِينِ الْواضِحاتِ الْباهِراتِ، يَاابْنَ دليلهاى هويدا اى فرزند برهانهاى نمايان روشن اى فرزند الْحُجَجِ الْبالِغاتِ، يَاابْنَ النِعَمِ السَّابِغاتِ، يَاابْنَ طه وَالْمُحْكَماتِ، حجتهاى رسا اى فرزند نعمتهاى شايان و فراوان اى فرزند طه و آيات محكم قرآن يَاابْنَ يس وَالذَّارِياتِ، يَاابْنَ الطُّورِ وَالْعادِياتِ، يَاابْنَ مَنْ دَنى اى فرزند يس و ذاريات، اى فرزند طور و عاديات، اى فرزند كسى كه (در شب معراج) نزديك شد

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 75

ففَتَدَلّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى دُنُوّاً وَاقْتِراباً مِنَ الْعَلِيِ و نزديك تر شد به فاصله دو كمان يا نزديكتر، در نزديكى و قرب نسبت به خداى والاى الْأَعْلى لَيْتَ شِعْرِي أَيْنَ اسْتَقَرَّتْ بِكَ النَّوى بَلْ ايُّ أَرْضٍ اعلى، اى كاش مى دانستم در چه جايى منزل گرفته اى و چه سرزمين و مكانى تُقِلُّكَ أَوْ ثَرى أَ بِرَضْوى أَوْ غَيْرِها أَمْ ذِي طُوى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ تو را بر خود نگهداشته آيا در كوه رضوايى يا غير آن يا در ذى طوى، گران است بر من كه أَرَى الْخَلْقَ وَلا تُرى وَلا أَسْمَعُ لَكَ حَسِيساً وَلا نَجْوى عَزِيزٌ مردم را ببينم ولى تو ديده نشوى و نشنوم از تو صدا و نه رازى، گران است عَلَيَّ أَنْ تُحِيطَ بِكَ دُونِيَ الْبَلْوى وَلا يَنالُكَ مِنِي ضَجِيجٌ وَلا بر من كه بى من بر تو تنها بلا احاطه كند، و صداى زارى و شكوه من به شَكْوى بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا، بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ تو نرسد، جانم به قربانت اى پنهانى كه از

ميان ما بيرون نيستى جانم به قربانت اى دور نازِحٍ ما نَزَحَ عَنَّا، بِنَفْسِي أَنْتَ امْنِيَّةُ شائِقٍ يَتَمَنّى مِنْ مُؤْمِنٍ از نظرى كه از ما دور نيست جانم به قربانت اى آرمان هر مشتاقى كه آرزويت كنند از مردان وَمُؤْمِنَةٍ ذَكَرا فَحَنَّا، بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ عَقِيدِ عِزٍّ لا يُسامى بِنَفْسِي و زنان با ايمانى كه به ياد تو ناله از دل كشند جانم به قربانت اى بسته به عزتى كه كسى برتو برترى نگيرد جانم أَنْتَ مِنْ أَثِيلِ مَجْدٍ لا يُحاذى بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ تِلادِ نِعَمٍ به قربانت اى مجد و شوكت ريشه دارى كه همطراز ندارد و جانم به قربانت اى نعمت ديرينه اى كه ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 76

لا تُضاهى بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ نَصِيفِ شَرَفٍ لا يُساوى إِلى مَتى شبيه ندارد جانم به قربانت اى قرين شرف و بزرگوارى كه برابر ندارد، تا كى أَحارُ فِيكَ يا مَوْلايَ، وَإِلى مَتى وَايَّ خِطابٍ اصِفُ فِيكَ وَايَّ سرگردان تو باشم اى مولاى من، و تا كى و به چه زبانى وصف تو گويم و نَجْوى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ أُجابَ دُونَكَ وَأُناغى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ راز دل كنم گران و ناگوار است بر من كه پاسخ از ديگرى جز تو بشنوم و گفتگو كنم، گران است بر من كه أَبْكِيَكَ وَيَخْذُلَكَ الْوَرى عَزِيزٌ عَلَيَّ أَنْ يَجْرِيَ عَلَيْكَ دُونَهُمْ ما بر تو بگريم ولى مردم تو را واگذارند، گران است بر من كه بر تو بگذرد آنچه مى گذرد نه جَرى هَلْ مِنْ مُعِينٍ فَأُطِيلَ مَعَهُ الْعَوِيلَ وَالْبُكاءَ، هَلْ مِنْ جَزوُعٍ بر ديگران، آيا كمك كارى هست كه با او

فرياد و گريه را طولانى كنم آيا بى تابى هست فَأُساعِدَ جَزَعَهُ إِذا خَلا، هَلْ قُذِيَتْ عَيْنٌ فَساعَدَتْها عَيْنِي عَلَى كه چون به خلوت رود درزارى و جزع كمكش كنم آيا چشمى هست كه خار فراق در آن خليده و گريان باشد تا چشم پرخار الْقَذى هَلْ إِلَيْكَ يَاابْنَ أَحْمَدَ سَبِيلٌ فَتُلْقى هَلْ يَتَّصِلُ يَوْمُنا من نيز ياريش دهد، آيا اى پسر احمد بسويت راهى هست تا ديدارت كنم آيا روز جدائى ما به وعده تو پيوست مِنْكَ بِعِدَةٍ فَنَحْظى مَتى نَرِدُ مَناهِلَكَ الرَّوِيَّةَ فَنَرْوى مَتى نَنْتَقِعُ مى شود تا بهره مند گرديم؟ كى مى شود كه به سرچشمه هاى پر آبت در آئيم و سيراب شويم؟ كى مى شود كه سيراب گرديم مِنْ عَذْبِ مائِكَ فَقَدْ طالَ الصَّدى مَتى نُغادِيكَ وَنُراوِحُكَ از آب وصل توكه تشنگى ما به داراز كشيد؟ كى مى شودكه صبح وشام را باتو بسر بريم وديده روشن كنيم؟

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 77

فَنُقِرَّ عَيْناً، مَتى تَرانا وَنَراكَ و قَدْ نَشَرْتَ لِواءَ النَّصْرِ تُرى أَتَرانا كى مى شود كه تو ما را ببينى و ما تو را ببينيم و پرچم نصرتت را برافراشته باشى و مردم آن را مشاهده كنند؟ آيا مى شود كه ببينيم نَحُفُّ بِكَ وَأَنْتَ تَؤُمُّ الْمَلَأَ، وَقَدْ مَلَأْتَ الْأَرْضَ عَدْلًا، وَاذَقْتَ آن روزى كه گرداگردت را گرفته و تو رهبر مردم باشى و زمين را پر از عدل و داد كنى و بچشانى أَعْداءَكَ هَواناً وَعِقاباً، وَابَرْتَ الْعُتاةَ وَجَحَدَةَ الْحَقِ، وَقَطَعْتَ به دشمنانت خوارى و كيفر را و نابود كنى سركشان و منكران حق را و بزنى دابِرَ الْمُتَكَبِرِينَ، وَاجْتَثَثْتَ اصُولَ الظَّالِمِينَ، وَنَحْنُ نَقُولُ الْحَمْدُ ريشه گردنكشان را و بر كنى

اساس ستمكاران را و ما بگوئيم: ستايش لِلّهِ رَبِ الْعالَمِينَ. اللَّهُمَّ أَنْتَ كَشَّافُ الْكُرَبِ وَالْبَلْوى وَإِلَيْكَ خاص خدا پروردگار جهانيان است خدايا تويى برطرف كننده گرفتاريها و بلا و از تو أَسْتَعْدِي فَعِنْدَكَ الْعَدْوى وَأَنْتَ رَبُّ الْآخِرَةِ وَالْأُولى، فَأَغِثْ يا دادرسى و يارى جويم كه در نزد تو است دادخواهى و يارى و توئى پروردگار آخرت و دنيا پس فرياد رسى كن اى غِياثَ الْمُسْتَغِيثِينَ عُبَيْدَكَ الْمُبْتَلى وَ أَرِهِ سَيِدَهُ يا شَدِيدَ الْقُوى فريادرس درماندگان از بنده خُرد گرفتارت، و بنمايان به او آقايش را اى سخت نيرو وَأَزِلْ عَنْهُ بِهِ الْأَسى وَالْجَوى وَبَرِّدْ غَلِيلَهُ يا مَنْ عَلَى الْعَرْشِ و زائل كن به ديدار آن حضرت از او اندوه و سوز دلش را و فرو نشان سوز عطشش را اى كه بر عرش اسْتَوى وَمَنْ إِلَيْهِ الرُّجْعى وَالْمُنْتَهى اللَّهُمَّ وَنَحْنُ عَبِيدُكَ استوارى و اى كه بسوى او است بازگشت و سر منزل هر چيز خدايا و مائيم بندگان تو

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 78

الشَّائِقُونَ إِلى وَلِيِكَ الْمُذَكِرِ بِكَ وَبِنَبِيِّكَ، خَلَقْتَهُ لَنا عِصْمَةً كه شيفته ديدار نماينده ات هستيم آنكه مردم را به ياد تو و پيامبرت اندازد و تو او را آفريدى كه نگهدار وَمَلاذاً، وَأَقَمْتَهُ لَنا قِواماً وَمَعاذاً، وَجَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِينَ مِنَّا اماماً، و پشتيبان ما باشد و برپايش داشتى تا قوام و پناهگاه ما باشد و او را پيشواى مؤمنين فَبَلِغْهُ مِنَّا تَحِيَّةً وَسَلاماً، وَزِدْنا بِذلِكَ يا رَبِ إِكْراماً، وَاجْعَلْ از ما گردانى پس برسان به آن جناب از طرف ما تحيت و سلامى و بيفزا بدينوسيله اى پروردگار ما بر كرامت و مقام ما مُسْتَقَرَّهُ لَنا

مُسْتَقَرّاً وَمُقاماً، وَأَتْمِمْ نِعْمَتَكَ بِتَقْدِيمِكَ إِيَّاهُ أَمامَنا، و جايگاه او را جايگاه و اقامتگاه ما قرار ده و كامل كن نعمتت را بر ما به مقدم داشتن آن بزرگوار را در پيش روى ما حَتّى تُورِدَنا جِنانَكَ وَمُرافَقَةَ الشُّهَداءِ مِنْ خُلَصائِكَ. اللَّهُمَّ تا ما را به بهشتهاى تو درآورد و به رفاقت (و هم نشينى) شهيدان از بندگان خالصت برساند خدايا صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَصَلِ عَلى مُحَمَّدٍ جَدِّهِ درود فرست بر محمد و آل محمد و درود فرست بر محمد جد بزرگوار او وَرَسُولِكَ السَّيِدِ الْأَكْبَرِ، وَعَلى أَبِيهِ السَّيِدِ الْأَصْغَرِ، وَجَدَّتِهِ و رسول تو آن آقاى بزرگ و بر على پدر بزرگوارش آن آقاى كوچكتر و بر جده اش الصِّدِّيقَةِ الْكُبْرى فاطِمَةَ بِنْتِ مُحَمَّدٍ، وَعَلى مَنِ اصْطَفَيْتَ صديقه كبرى فاطمه دختر محمد كه درود خدا بر او وآلش باد و به برگزيدگان نيك رفتار مِنْ آبائِهِ الْبَرَرَةِ، وَعَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَكْمَلَ وَ أَتَمَّ وَ أَدْوَمَ وَ أَكْبَرَ وَ أَوْفَرَ ما از پدران آن حضرت و برخود آن جناب فزونترين و كاملترين وتمامترين و مدام ترين وبزرگترين و فراوانترين ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 79

صَلَّيْتَ عَلى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيائِكَ وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ، وَصَلِ درودى كه بفرستى بر يكى از برگزيدگان و نيكان از خلق خود و درود فرست بر آن جناب عَلَيْهِ صَلوةً لا غايَةَ لِعَدَدِها، وَلا نِهايَةَ لِمَدَدِها، وَلا نَفادَ لِأَمَدِها، درودى كه شماره اش بى حد و مدتش بى نهايت و تمام نشدنى باشد اللَّهُمَّ وَاقِمْ بِهِ الْحَقَّ، وَأَدْحِضْ بِهِ الْباطِلَ، وَادِلْ بِهِ خدايا حق را بوسيله آن حضرت برپا دار و باطل را بدو نابود گردان و دوستانت را بوسيله اش أَوْلِياءَكَ، وَأَذْلِلْ بِهِ

أَعْداءَكَ، وَ صِلِ اللَّهُمَّ بَيْنَنا وَ بَينَهُ وُ صْلَةً تُؤَدِّي به دولت رسان ودشمنانت رابدست او خوار گردان و پيوند كن خدايا ميان ما و او را به پيوندى كه برساند ما را إِلى مُرافَقَةِ سَلَفِهِ، وَاجْعَلْنا مِمَّنْ يَأْخُذُ بِحُجْزَتِهِمْ، وَيَمْكُثُ فِي به رفاقت پدران گذشته او و بگردان ما را از كسانى كه دامن آنها را بگيرند و در سايه لطف ظِلِهِمْ، وَاعِنَّا عَلى تَأْدِيَةِ حُقُوقِهِ إِلَيْهِ، وَالْإِجْتِهادِ فِي طاعَتِهِ، آنها بايستند و كمكمان كن بر اداى حقوق آن حضرت و سعى و كوشش در فرمانبرداريش وَاجْتِنابِ مَعْصِيَتِهِ، وَامْنُنْ عَلَيْنا بِرِضاهُ، وَهَبْ لَنا رَأْفَتَهُ وَرَحْمَتَهُ و دورى از نافرمانيش و منت نه بر ما به خوشنوديش و ببخش بر ما رأفت و مهربانى وَدُعاءَهُ وَخَيْرَهُ، ما نَنالُ بِهِ سَعَةً مِنْ رَحْمَتِكَ، وَفَوْزاً عِنْدَكَ، و دعا و خير آن حضرت را بدان حد كه برسيم بدانوسيله به رحمت وسيع تو و به كاميابى از نزد تو وَاجْعَلْ صَلاتَنا بِهِ مَقْبُولَةً، وَذُنُوبَنا بِهِ مَغْفُورَةً، وَدُعاءَنا بِهِ و بگردان نمازهاى ما را بوسيله او پذيرفته و گناهانمان را آمرزيده و دعاهايمان را

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 80

مُسْتَجاباً، وَاجْعَلْ أَرْزاقَنا بِهِ مَبْسُوطَةً، وَهُمُومَنا بِهِ مَكْفِيَّةً، مستجاب شده و قرار ده روزيهاى ما را بدان حضرت گسترده و اندوههاى ما را بوسيله اش برطرف شده وَحَوائِجَنا بِهِ مَقْضِيَّةً، وَأَقْبِلْ إِلَيْنا بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ، وَاقْبَلْ تَقَرُّبَنا و حاجتهايمان را روا شده و رو كن بسوى ما (پروردگارا) بدان روى بزرگوارت و بپذير تقرب جويى إِلَيْكَ، وَانْظُرْ إِلَيْنا نَظْرَةً رَحِيمَةً، نَسْتَكْمِلُ بِهَا الْكَرامَةَ عِنْدَكَ، ثُمَّ ما را بدرگاهت و بنگر بسوى ما به نگاهى مهربانانه تا بدانوسيله بتوانيم مقام خود را در پيش تو

به كمال رسانيم و ديگر لا تَصْرِفْها عَنَّا بِجُودِكَ، وَاسْقِنا مِنْ حَوْضِ جَدِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ آن مقام را از ما بازنگردان به جود خودت و سيرابمان كن از حوض جدش- كه درود خدا بر او وَآلِهِ بِكَأْسِهِ وَبِيَدِهِ، رَيّاً رَوِيّاً هَنِيئاً سائِغاً لا ظَمَأَ بَعْدَهُ، يا أَرْحَمَ و آلش باد- از جام او و بدست آن جناب و سير و سيراب و گوارا و خوش كه تشنگى پس از آن نباشد اى مهربانترين الرَّاحِمِينَ».

مهربانان.»

دعاى سمات

دعاى سمات كه به دعاى شبّور هم معروف است محتوايى اعتقادى و تاريخى دارد، و با اشاره به نامهاى پروردگار و شگفتى هاى خلقت خدا و قدرت بى نظير او كه ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 81

در بعثت پيامبران و معجزه ها آشكار مى شد، و با يادى از حضرت موسى، حضرت ابراهيم، حضرت يعقوب، حضرت اسحاق، و حضرت محمّد صلى الله عليه و آله، و حوادث مربوط به پيامبران الهى، خداوند را به همه مقدّسات سوگند مى دهد، و مغفرت و رحمت او را مى طلبد.

اين دعا از امام باقر و امام صادق عليهما السلام روايت شده، و مستحب است آن را در ساعات آخر روز جمعه بخوانند.

متن دعا اين گونه است:

«اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ الْأَعَزِّ الْأَجَلِ «خدايا از تو مى خواهم به حق نام بزرگ و بزرگترت و آن عزيزتر و برجسته تر الْأَكْرَمِ الَّذِي إِذا دُعِيتَ بِهِ عَلى مَغالِقِ أَبْوابِ السَّماءِ لِلْفَتْحِ و گراميترت همان نامى كه هرگاه بخوانندت بدان نام براى گشودن درهاى بسته آسمان بِالرَّحْمَةِ انْفَتَحَتْ، وَإِذا دُعِيتَ بِهِ عَلى مَضايِقِ أَبْوابِ الْأَرْضِ به رحمت گشوده شود و هرگاه بخوانندت بدان نام براى باز شدن تنگناهاى درهاى زمين لِلْفَرَجِ انْفَرَجَتْ، وَإِذا

دُعِيتَ بِهِ عَلَى الْعُسْرِ لِلْيُسْرِ تَيَسَّرَتْ، وَإِذا باز شود و هرگاه بخوانندت بدان نام براى آسان شدن سختى آسان گردد و هرگاه دُعِيتَ بِهِ عَلَى الْأَمْواتِ للِنُّشُورِ انْتَشَرَتْ، وَإِذا دُعِيتَ بِهِ عَلى بخوانندت بدان نام براى زنده شدن مردگان زنده شود و هرگاه بخوانندت بدان نام براى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 82

كَشْفِ الْبَأْساءِ وَالضَّرَّاءِ انْكَشَفَتْ، وَبِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ، برطرف شدن دشواريها برطرف گردد و سوگند به عظمت ذات بزرگوارت كه أَكْرَمِ الْوُجُوهِ وَاعَزِ الْوُجُوهِ، الَّذِي عَنَتْ لَهُ الْوُجُوهُ، وَخَضَعَتْ لَهُ بزرگوارترين و عزيزترين ذوات است و تمام روها دربرابرش خوار گشته و گردنها در مقابلش الرِّقابُ، وَخَشَعَتْ لَهُ الْأَصْواتُ، وَوَجِلَتْ لَهُ الْقُلُوبُ مِنْ خم شده و صداها از هيبتش خاموش گشته و دلها همه از ترس او مَخافَتِكَ، وَبِقُوَّتِكَ الَّتِي تُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى هراسان گشته و سوگند به نيرو و قدرتت كه بدان آسمان را نگهداشته اى از اينكه بر زمين الْأَرْضِ إِلّا بِاذْنِكَ، وَتُمْسِكُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولا، افتد جز به اجازه خودت و نگهداشته اى آسمانها و زمين را از اينكه از جاى خود زايل شوند وَبِمَشِيَّتِكَ الَّتِي دانَ لَهَا الْعالَمُونَ، وَبِكَلِمَتِكَ الَّتِي خَلَقْتَ و سوگند به مشيت و اراده ات كه جهانيان در برابرش خوار گشته و به حق آن كلمه ات كه بِهَا السَّماواتِ وَالْأَرْضَ، وَبِحِكْمَتِكَ الَّتِي صَنَعْتَ بِهَا آسمانها و زمين را بدان آفريدى و به حق آن حكمتت كه بوسيله آن (موجودات) شگفت الْعَجائِبَ، وَخَلَقْتَ بِهَا الظُّلْمَةَ وَجَعَلْتَها لَيْلًا، وَجَعَلْتَ اللَّيْلَ ساختى و تاريكى را بدان خلق فرمودى و آن را شب قرار دادى و شب را نيز (وقت) سَكَناً، وَخَلَقْتَ بِهَا النُّورَ وَجَعَلْتَهُ نَهاراً، وَجَعَلْتَ النَّهارَ نُشُوراً آرامش قرار دادى ونور

وروشنى رابدان آفريدى وروزش قراردادى وروزراهم (هنگام كار و) جنبش ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 83

مُبْصِراً، وَخَلَقْتَ بِهَا الشَّمْسَ وَجَعَلْتَ الشَّمْسَ ضِياءً، وَخَلَقْتَ و مايه بينش قرار دادى و بدان خورشيد را آفريدى و خورشيد را نيز فروزان كردى، و بدان بِهَا الْقَمَرَ وَجَعَلْتَ الْقَمَرَ نُوراً، وَخَلَقْتَ بِهَا الْكَواكِبَ وَجَعَلْتَها ماه را خلق كردى و آن را نور و روشنايى قرارش دادى و بدان ستارگان را آفريدى و قرارشان دادى نُجُوماً وَبُرُوجاً وَمَصابِيحَ وَزِينَةً وَرُجُوماً، وَجَعَلْتَ لَها مَشارِقَ اخترانى تابناك و برجها و چراغهايى و زيور بخش آسمان و وسيله راندن (شياطين) و قرار دادى براى آنها خاورها وَمَغارِبَ، وَجَعَلْتَ لَها مَطالِعَ وَمَجارِيَ، وَجَعَلْتَ لَها فَلَكاً و باخترها و نيز برايش طلوع گاهها و گردشگاهها مقرر ساختى و براى هريك از آنها مدار حركت وَمَسابِحَ، وَقَدَّرْتَها فِي السَّماءِ مَنازِلَ فَأَحْسَنْتَ تَقْدِيرَها، و شناگاهى قرار دادى و روى اندازه هاى معين در آسمان منزلشان دادى و به خوبى اندازه گرفتى وَصَوَّرْتَها فَأَحْسَنْتَ تَصْوِيرَها، وَأَحْصَيْتَها بِأَسْمائِكَ إِحْصاءً، و صورتشان دادى و نيكو صورتشان دادى و آنها را بنامهاى خويش دقيقاً برشمردى وَدَبَّرْتَها بِحِكْمَتِكَ تَدْبِيراً، وَأَحْسَنْتَ تَدْبِيرَها، وَسَخَّرْتَها و با حكمت خويش با كمال تدبير اداره نمودى و به نيكى تدبير كردى و بوسيله بِسُلْطانِ اللَّيْلِ وَ سُلْطانِ النَّهارِ وَ عَرَّفْتَ بِها السَّاعاتِ وَ عَدَدَ السِنِينَ تسلّط شب و روز تسخيرشان كردى و با آن شناساندى ساعت ها و شماره سال ها وَالْحِسابِ، وَجَعَلْتَ رُؤْيَتَها لِجَمِيعِ النَّاسِ مَرْأًى واحِداً، و برقرارى حساب را و ديدنشان را بر همه مردم يكنواخت كردى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 84

وَأَسْأَ لُكَ اللَّهُمَّ بِمَجْدِكَ الَّذِي كَلَّمْتَ بِهِ عَبْدَكَ وَرَسُولَكَ و از تو مى خواهم خدايا به حق آن

بزرگوارى و مجدت كه سخن گفتى بدان با بنده و فرستاده ات مُوسَى بْنَ عِمرانَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي الْمُقَدَّسِينَ فَوْقَ إِحْساسِ موسى بن عمران عليه السلام در ميان قدسيان برتر از احساس الْكَرُّوبِيِيْنَ فَوْقَ غَمائِمِ النُّورِ فَوْقَ تابُوتِ الشَّهادَةِ فِي عَمُودِ كروبيان بالاتر از ابرهاى نور و بالاتر از صندوق شهادت كه در ميان ستونى النَّارِ، وَفِي طُورِ سَيْناءَ، وَفِي جَبَلِ حُورِيثَ، فِي الْوادِ الْمُقَدَّسِ از آتش (بود) و هم در طور سيناء و در كوه حوريث در وادى مقدس فِي الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ مِنْ جانِبِ الطُّورِالْأَيْمَنِ مِنَ الشَّجَرَةِ، وَفِي در بقعه مبارك از جانب راست كوه طور از درخت و در أَرْضِ مِصْرَ بِتِسْعِ آياتٍ بَيِّناتٍ، وَيَوْمَ فَرَقْتَ لِبَنِي اسْرائِيلَ سرزمين مصر با نُه معجزه آشكار (به مجد و بزرگواريت در) روزى كه دريا را براى بنى اسرائيل الْبَحْرَ، وَفِي الْمُنْبَجِساتِ الَّتِي صَنَعْتَ بِهَا الْعَجائِبَ فِي بَحْرِ شكافتى ونيز در (روز) چشمه هاى جوشيده و جارى (از سنگ) كه از آن عجايبى ساختى در درياى سُوفٍ، وَعَقَدْتَ ماءَ الْبَحْرِ فِي قَلْبِ الْغَمْرِ كَالْحِجارَةِ، سوف و در دل آن درياى عظيم آب آن دريا را مانند سنگ سخت بستى وَجاوَزْتَ بِبَنِي اسْرائِيلَ الْبَحْرَ، وَتَمَّتْ كَلِمَتُكَ الْحُسْنى عَلَيْهِمْ و بنى اسرائيل را از دريا عبور دادى و وعده نيكت را به خاطر صبرى كه كردند بر ايشان ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 85

بِما صَبَرُوا، وَأَوْرَثْتَهُمْ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَمَغارِبَهَا الَّتِي بارَكْتَ تمام كردى و آنان را بر شرق و غرب سرزمينى كه براى جهانيان مبارك گردانده بودى فِيها لِلْعالَمِينَ، وَأَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَجُنُودَهُ وَمَراكِبَهُ فِي الْيَمِّ، وارث و مالك كردى و فرعون و سپاهيانش را با مركبهايشان در دريا غرق كردى وَبِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ الْأَعْظَمِ الْأَعَزِّ

الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ، وَبِمَجْدِكَ و به حق نام بزرگ و اعظم و عزيزتر و برتر و گرامى ترت سوگند و به حق آن مجد و بزرگيت كه الَّذِي تَجَلَّيْتَ بِهِ لِمُوسى كَلِيمِكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي طُورِ سَيْناءَ، بدان بر موسى كليم خود عليه السلام در طور سيناء تجلى كردى وَلِإِبْراهِيمَ عَلَيْهِ السَّلامُ خَلِيلِكَ مِنْ قَبْلُ فِي مَسْجِدِ الْخَيْفِ، و پيش از آن نيز براى ابراهيم عليه السلام خليل خود در مسجد خيف (تجلى كردى) وَلِإِسْحاقَ صَفِيِّكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي بِئْرِ شِيَعٍ، وَلِيَعْقُوبَ نَبِيِكَ و براى اسحاق برگزيده ات عليه السلام در بئر شيع (تجلى كردى) و براى يعقوب پيامبرت عليه السلام عَلَيْهِ السَّلامُ فِي بَيْتِ إِيلٍ، وَأَوْفَيْتَ لِإِبْراهِيمَ عَلَيْهِ السَّلامُ بِمِيثاقِكَ، در بيت ايل (خانه خدا) تجلى كردى، (و به مجد و بزرگواريت كه) براى ابراهيم عليه السلام وَ لِإِسْحاقَ علَيْهِ السَّلامُ بِحَلْفِكَ، وَ لِيَعْقُوبَ عَلَيْهِ السَّلامُ بِشَهادَتِكَ، به پيمان خود وفا كردى و براى اسحاق به سوگندت و براى يعقوب به گواهيت و براى مؤمنان وَلِلْمُؤْمِنِينَ بِوَعْدِكَ، وَلِلدَّاعِينَ بِأَسْمائِكَ، فَأَجَبْتَ، وَبِمَجْدِكَ به وعده ات و براى خوانندگان به نامهايت كه اجابتشان كردى، و به همان مجد و بزرگيت كه براى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 86

الَّذِي ظَهَرَ لِمُوسَى بْنِ عِمْرانَ عَلَيْهِ السَّلامُ عَلى قُبَّةِ الرُّمَّانِ، وَ بِآياتِكَ موسى بن عمران عليه السلام در قبة الرمان (عبادتگاهش) آشكار گرديد و به آن معجزات الَّتِي وَقَعَتْ عَلى أَرْضِ مِصْرَ بِمَجْدِ الْعِزَّةِ وَالْغَلَبَةِ، بِآياتٍ و نشانه هايت كه واقع شد كه در سرزمين مصر با مجد و عزت و غلبه و به آن معجزات عَزِيزَةٍ، وَبِسُلْطانِ الْقُوَّةِ، وَبِعِزَّةِ الْقُدْرَةِ، وَبِشَأْنِ الْكَلِمَةِ التَّامَّةِ، باشكوه و به آن تسلط نيرومند و قدرت با عزت و به

مقام آن كلمه كاملت وَبِكَلِماتِكَ الَّتِي تَفَضَّلْتَ بِها عَلى أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ، و به حق آن كلماتى كه تفضل كردى بدانها بر اهل آسمانها و زمين وَأَهْلِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ، وَبِرَحْمَتِكَ الَّتِي مَنَنْتَ بِها عَلى و اهل دنيا و آخرت و به آن رحمتت كه بدان بر همه مخلوقاتت جَمِيعِ خَلْقِكَ، وَبِاسْتِطاعَتِكَ الَّتِي أَقَمْتَ بِها عَلَى الْعالَمِينَ، مِنّت نهادى و به آن توانائيت كه جهانيان را بدان برپاداشتى وَبِنُورِكَ الَّذِي قَدْ خَرَّ مِنْ فَزَعِهِ طُورُ سَيْناءَ، وَبِعِلْمِكَ وَجَلالِكَ و بدان روشنى و نورت كه درافتاد از دهشت آن طور سيناء و بدان علم و جلال وَكِبْرِيائِكَ وَعِزَّتِكَ وَجَبَرُوتِكَ الَّتِي لَمْ تَستَقِلَّهَاالْأَرْضُ، و بزرگوارى و عزت و جبروتت كه زمين قدرت كشيدن آن را نداشت وَانْخَفَضَتْ لَهَا السَّماواتُ، وَانْزَجَرَ لَهَا الْعُمْقُ الْأَكْبَرُ، وَرَكَدَتْ و آسمانها در برابرش به زانو درآمد و عمق اكبر زمين در مقابلش خود را واپس كشيد و درياها

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 87

لَهَا الْبِحارُ وَالْأَنْهارُ، وَخَضَعَتْ لَهَا الْجِبالُ، وَسَكَنَتْ لَهَاالْأَرْضُ و نهرها از جنبش ايستاد و كوهها در برابرش فروتن گشت و زمين با همه پست و بلنديهايش بِمَناكِبِها، وَاسْتَسْلَمَتْ لَهَا الْخَلائِقُ كُلُّها، وَخَفَقَتْ لَهَا الرِّياحُ فِي براى او ساكن شد و تمام مخلوقات در برابرش تسليم گرديدند و بادها بخاطر آن در جَرَيانِها، وَخَمَدَتْ لَهَا الِنّيرانُ فِي أَوْطانِها، و بِسُلْطانِكَ الَّذِي جريان خود مضطرب گرديد و آتشها بواسطه آن در جاهاى خود خاموش شد و به فرمانروايى مطلق عُرِفَتْ لَكَ بِهِ الْغَلَبَةُ دَهْرَ الدُّهُورِ، وَحُمِدْتَ بِهِ فِي السَّماواتِ كه به واسطه آن هميشه به پيروزى و غلبه معروف گشتى و بواسطه آن در آسمانها وَالْأَرَضِينَ، وَبِكَلِمَتِكَ كَلِمَةِ الصِدْقِ الَّتِي سَبَقَتْ لِأَبِينا

آدَمَ و زمينها ستايش شدى و به حق آن كلمه صدق و راستت كه پيش از اين براى پدر ما آدم عليه السلام و فرزندانش وَذُرِّيَّتِهِ بِالرَّحْمَةِ، وَأَسْأَلُكَ بِكَلِمَتِكَ الَّتِي غَلَبَتْ كُلَّ به لطف و رحمت سبقت جست و مى خوانمت به حق آن گفتارت كه بر هر چيز شَيْ ءٍ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي تَجَلَّيْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَكّاً، وَخَرَّ غلبه كرده وبه نور ذاتت كه بوسيله آن بر كوه تجلى فرمودى و آنرا از هم متلاشى ساختى و موسى مُوسى صَعِقاً، وَبِمَجْدِكَ الَّذِي ظَهَرَ عَلى طُورِ سَيْناءَ، فَكَلَّمْتَ مدهوش درافتاد و به مجد و بزرگواريت كه آشكار شد بر طور سيناء و بوسيله آن با بنده و بِه عَبْدَكَ وَرَسُولَكَ مُوسَى بْنَ عِمْرانَ، وَبِطَلْعَتِكَ فِي ساعِيرَ، پيامبرت موسى بن عمران تكلم كردى و به طلوع پرتوت در كوه ساعير

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 88

وَظُهُورِكَ فِي جَبَلِ فارانَ بِرَبَواتِ الْمُقَدَّسِينَ، وَجُنُودِ الْمَلائِكَةِ و به ظهورت در كوه فاران (جاى مناجات رسول خدا) در جايگاه مرتفع قدسيان و صفوف لشگر الصَّافِينَ، وَخُشُوعِ الْمَلائِكَةِ الْمُسَبِحِينَ، وَبِبَرَكاتِكَ الَّتِي بارَكْتَ فرشتگان و در ميان خشوع ملائكه تسبيح كننده و به حق آن بركاتت كه بركت دادى فِيها عَلى إِبْراهِيمَ خَلِيلِكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِي أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ در آنها بر ابراهيم خليلت عليه السلام در ميان امت محمد صلى الله عليه و آله عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَبارَكْتَ لِإِسْحاقَ صَفِيِّكَ فِي أُمَّةِ عِيسى و بركت دادى بر اسحاق برگزيده ات در ميان امت عيسى عليهما السلام عَلَيْهِمَا السَّلامُ، وَبارَكْتَ لِيَعْقُوبَ اسْرائِيلِكَ فِي أُمَّةِ مُوسى و بركت دادى بر يعقوب اسرائيل در امت موسى عليهما السلام عَلَيْهِمَا السَّلامُ، وَبارَكْتَ لِحَبِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فِي و بركت

دادى بر حبيبت محمد صلى الله عليه و آله در عترت عِتْرَتِهِ وَذُرِّيَّتِهِ وَأُمَّتِهِ. اللَّهُمَّ وَكَماغِبْناعَنْ ذلِكَ وَلَمْ نَشْهَدْهُ، وَآمَنَّا و فرزندان و امتش خدايا چنانچه ما در آن جريانات نبوديم و آنها را مشاهده نكرده و نديده بِهِ وَلَمْ نَرَهُ صِدْقاً وَعَدْلًا، أَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ ازروى راستى و درستى بدان ايمان آورديم همانطور مى خواهيم درود فرستى برمحمد و آل محمد و تُبارِكَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَتَرَحَّمَ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مبارك كنى بر محمد و آل محمد و رحمت فرست بر محمد و آل ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 89

مُحَمَّدٍ، كَأَفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلى إِبْراهِيمَ محمد مانند بهترين درود و بركت و رحمتى كه بر ابراهيم و آل وَآلِ إِبْراهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، فَعَّالٌ لِما تُرِيدُ، وَأَنْتَ عَلى ابراهيم فرستادى كه براستى تو ستوده و بزرگوارى و هر چه بخواهى انجام دهى و تو كُلِّ شَيْ ءٍقَدِيرٌ شَهِيدٌ».

بر هر چيز توانا و شاهدى.»

پس حاجات خود را ذكر مى كنى و مى گويى:

«اللَّهُمَّ بِحَقِّ هذَا الدُّعاءِ، وَبِحَقِ هذِهِ الْأَسْماءِ الَّتِي لايَعْلَمُ «خدايا به حق اين دعا و به حق اين نامهايى كه نداند تَفْسِيرَها وَلايَعْلَمُ باطِنَها غَيْرُكَ، صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، تفسيرش را و نداند باطن آنها را كسى جز تو درود فرست بر محمد و آل محمد وَافْعَلْ بِي ما أَنْتَ أَهْلُهُ، وَلا تَفْعَلْ بِي ما أَنَا أَهْلُهُ، وَاغْفِرْ لِي مِنْ و بجاى آر درباره من آنچه را تو شايسته آنى و انجام مده درباره من آنچه من سزاوار آنم و بيامرز ذُنُوبِي ما تَقَدَّمَ مِنْها وَما تَأَخَّرَ، وَوَسِعْ عَلَيَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِكَ، گناهانم را آنچه گذشته و آنچه پس از اين

سر زند و وسعت ده بر من از روزى حلالت وَ اكْفِنِي مَؤُونَةَ إِنْسانِ سَوْءٍ، وَ جارِسَوْءٍ، وَ قَرِينِ سَوْءٍ، وَ سُلْطانِ و مرا از زحمت و شرّ انسان بد و همسايه بد و رفيق بد و سلطان بد سَوْءٍ، إِنَّكَ عَلى ما تَشاءُ قَدِيرٌ، وَبِكُلِ شَيْ ءٍ عَلِيمٌ، آمِينَ رَبَ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 90

كفايت فرما كه تو بر هر چيز توانايى و به هر چيز دانايى اجابت فرما اى پروردگار الْعالَمِينَ».

جهانيان.»

در بعضى از نسخ آمده است كه بعد از (وَأَنْتَ عَلى كُلِ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ) هر حاجت دارى ذكر كن و بگو:

«يا حَنَّانُ يا مَنَّانُ، يا بَدِيعَ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ، يا ذَا «اى خدا اى مهر پيشه و اى نعمت بخش اى پديد آورنده آسمانها و زمين اى صاحب الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ، يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

جلال و بزرگوارى اى مهربانترين مهربانان.»

و مستحب است بعد از دعاى سمات اين دعا را بخواند:

«اللَّهُمَّ بِحَقِ هذَا الدُّعاءِ، وَبِحَقِ هذِهِ الْأَسْماءِ الَّتِي لا يَعْلَمُ «خدايا بحق اين دعا و به حق اين نامهايى كه نداند تَفْسِيرَها وَلا تَأْوِيلَها، وَلا باطِنَها وَلا ظاهِرَها غَيْرُكَ، أَنْ تُصَلِيَ تفسيرش راونه تأويلش را ونه باطنش را ونه ظاهرش راكسى جزتو (ازتومى خواهم) كه درود فرستى عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تَرْزُقَنِي خَيْرَ الدُّنْيا وَالْآخِرَةَ».

بر محمد و آل محمد و اينكه روزى من گردانى خير دنيا و آخرت را.» پس حاجت خود را بطلبد و بگويد:

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 91

«وَافْعَلْ بِي ما أَنْتَ أَهْلُهُ وَلا تَفْعَلْ بي ما أَنَا أَهْلُهُ، وَانْتَقِمْ لِيْ «وانجام ده درباره من آنچه را تو شايسته آنى ومكن با من آنچه رامن سزاوارآنم و براى من مِنْ فُلانِ بْنِ فُلان».

از فلان پسر فلان انتقام بگير.»

و به جاى فلان

بن فلان نام و نام پدر دشمن را بگويد:

«وَاغْفِرْ لِي ذُنُوبِي ما تَقَدَّمَ مِنْها وَما تأَخَّرَ، «و بيامرز گناهانم را آنچه گذشته و آنچه از اين پس سرزند وَلِوالِدَيَّ، وَلِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَوَسِعْ عَلَيَّ مِنْ و بيامرز پدر و مادرم و همه مردان و زنان مؤمن را و وسعت ده بر من از حَلالِ رِزْقِكَ، وَاكْفِنِي مَؤُونَةَ إِنْسانِ سَوْءٍ، وَجارِ سَوْءٍ، وَسُلْطانِ روزى حلالت و مرا از زحمت و شرّ انسان بد و همسايه بد و سلطان سَوْءٍ، وَقَرِينِ سَوْءٍ، وَيَوْمِ سَوْءٍ، وَساعَةِ سَوْءٍ، وَانْتَقِمْ لِي مِمَّنْ بد و رفيق بد و روز بد و ساعت بد كفايت فرما و از كسى كه به يَكِيدُنِي، وَمِمَّنْ يَبْغِي عَلَيَّ، وَيُرِيدُ بِي، وَبِأَهْلِي، وَأَوْلادِي، من نيرنگ زند و بر من ستم كند و قصد ظلم به من و به خاندان و فرزندان وَإِخْوانِي، وَجِيرانِي، وَقَراباتِي مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ ظُلْماً، و برادران و همسايگان و نزديكان من از مردان مؤمن و زنان مؤمنه را دارد انتقام مرا بگير إِنَّكَ عَلى ماتَشاءُ قَدِيرٌ، وَبِكُلِ شَيْ ءٍ عَلِيمٌ، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 92

كه تو بر هر چه بخواهى توانايى و به هر چيز دانايى اجابت فرما اى پروردگار جهانيان.»

پس بگويد:

«اللَّهُمَّ بِحَقِ هذَا الدُّعاءِ تَفَضَّلْ عَلى فُقَراءِ الْمُؤْمِنِينَ «خدايا به حق اين دعاء بر (همه اهل ايمان) تفضل كن (امّا) بر فقراى مؤمنين وَالْمُؤْمِناتِ بِالْغِنى وَالثَّرْوَةِ، وَعَلى مَرْضَى الْمُؤْمِنِينَ و مؤمنات به ثروت و توانگرى و بر بيماران از مؤمنين وَالْمُؤْمِناتِ بِالشِفاءِ وَالصِحَّةِ، وَعَلى أَحْياءِ الْمُؤْمِنِينَ و مؤمنات به شفاء و تندرستى و بر زندگان مؤمنين وَالْمُؤْمِناتِ بِاللُّطْفِ وَالْكَرامَةِ، وَعَلى أَمْواتِ الْمُؤْمِنِينَ و مؤمنات به لطف و بزرگوارى

و بر مردگان مؤمنين وَالْمُؤْمِناتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ، وَعَلى مُسافِرِي الْمُؤْمِنِينَ و مؤمنات به آمرزش و رحمت و بر مسافرين مؤمنين وَالْمُؤْمِناتِ بِالرَّدِ إِلى أَوْطانِهِمْ سالِمِينَ غانِمِينَ، بِرَحْمَتِكَ يا و مؤمنات به بازگشتن بسوى وطنهاى خويش به سلامتى و بهره مندى به رحمتت اى أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى سَيِدِنا مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِينَ مهربانترين مهربانان و صلوات و درود فرستد خداوند بر آقاى ما محمد خاتم پيمبران وَعِتْرَتِهِ الطَّاهِرِينَ، وَسَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 93

و عترت پاكيزه اش سلام فرستد بسيار.»

ابن فهد گفته كه مستحبّ است بعد از دعاى سمات بگويى:

«اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَ لُكَ بِحُرْمَةِ هذَا الدُّعاءِ، وَ بِما فاتَ مِنْهُ مِنَ «خدايا از تو مى خواهم به حرمت اين دعا و به آنچه از نامهايت كه در آن الْأَسْماءِ، وَ بِما يَشتَمِلُ عَلَيْهِ مِنَ التَّفْسِيرِ وَالتَّدْبِيرِ الَّذِي لا يحِيطُبِهِ ذكر نشده و به آنچه دربردارد از تفسير و تدبيرى كه كسى جز تو بر آن احاطه إِلّا أَنْتَ، أَنْ تَفْعَلَ بِي كَذا وَكَذا».

ندارد كه درباره من چنين و چنان كنى.»

و بجاى كذا و كذا حاجت خود را بخواهد.

دعاى مجير

دعايى است بلند منزلت كه از حضرت رسول گرامى صلى الله عليه و آله روايت شده: هنگامى كه حضرتش در مقام ابراهيم مشغول نماز بوده جبرئيل امين اين دعا را براى او آورده است.

كفعمى در بلدالامين و مصباح همراه با ذكر اين دعا در حاشيه كتاب به فضليت آن اشاره كرده و مى گويد:

هر كس اين دعا را در ايّام البيض ماه رمضان بخواند

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 94

گناهانش آمرزيده شود اگر چه به عدد دانه هاى باران و برگ درختان و ريگ بيابان باشد، و براى شفاى بيماران

و اداى قرض و توانگر شدن و رفع اندوه خواندن آن مفيد است.

متن دعا به نقل از كفعمى:

«سُبْحانَكَ يا اللَّهُ تَعالَيْتَ يا رَحْمنُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، «منزهى اى خدا برترى تو اى بخشنده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا رَحيِمُ تَعالَيْتَ يا كَرِيمُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى مهربان برترى تو اى كريم پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مَلِكُ تَعالَيْتَ يا مالِكُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى پادشاه برترى تو اى مالك پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا قُدُّوسُ تَعالَيْتَ يا سَلامُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى مبرا از هر عيب برترى تو اى سلامت بخش پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُؤْمِنُ تَعالَيْتَ يا مُهَيْمِنُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى امان بخش برتر آمدى اى نگهبان پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا عَزيزُ تَعالَيْتَ يا جَبَّارُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى نيرومند برتر آمدى اى با جبروت و عظمت پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُتَكَبّرُ تَعالَيْتَ يا مُتَجَبِّرُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى داراى بزرگى و كبرياء برتر آمدى اى صاحب جلال و شوكت پناه ده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 95

سُبْحانَكَ يا خالِقُ تَعالَيْتَ يا بارِئُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، ما را از آتش اى پناه ده منزهى اى آفريننده برتر آمدى اى پديد آرنده پناه ده سُبْحانَكَ يا مُصَوّرُ تَعالَيْتَ يا مُقَدّرُ أَجِرْنا مِنَ

النَّارِ يا مُجِيرُ، ما را از آتش اى پناه ده منزهى اى صورت ده برتر آمدى اى اندازه گير كارها پناه ده سُبْحانَكَ يا هادِي تَعالَيْتَ يا باقِي أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، ما را از آتش اى پناه ده منزهى اى راهنما برتر آمدى اى باقى پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا وَهَّابُ تَعالَيْتَ يا تَوَّابُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى بخشنده برتر آمدى اى توبه پذير پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا فَتَّاحُ تَعالَيْتَ يا مُرْتاحُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى گشاينده برتر آمدى اى آسايش بخش پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ ياسَيّدِي تَعالَيْتَ يامَوْلايَ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى آقاى من برترى تو اى سرور من پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا قَرِيبُ تَعالَيْتَ يا رَقِيبُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى نزديك برترى تو اى مراقب اعمال بندگان پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُبْدِئُ تَعالَيْتَ يا مُعِيدُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى آغاز كن آفرينش برتر آمدى اى بازگرداننده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا حَمِيدُ تَعالَيْتَ يا مَجِيدُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى پسنديده برتر آمدى اى ستوده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 96

سُبْحانَكَ يا قَدِيمُ تَعالَيْتَ يا عَظِيمُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى ديرينه برترى تو اى با عظمت پناه ده ما را از

آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا غَفُورُ تَعالَيْتَ يا شَكُورُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى آمرزنده برتر آمدى اى پاداش ده سپاسگزاران پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا شاهِدُ تَعالَيْتَ يا شَهِيدُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى شاهد برترى تو اى گواه پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا حَنَّانُ تَعالَيْتَ يا مَنَّانُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى بسيار مهربان برترى تو اى نعمت بخش پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا باعِثُ تَعالَيْتَ يا وارِثُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى برانگيزنده برترى تو اى ارث بر جهانيان پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُحْيِي تَعالَيْتَ يا مُمِيتُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى زنده كننده برترى تو اى ميراننده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا شَفِيقُ تَعالَيْتَ يا رَفِيقُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى مهربان برترى تو اى رفيق پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا أَنِيسُ تَعالَيْتَ يا مُونِسُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى همدم برترى تو اى مونس پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا جَلِيلُ تَعالَيْتَ يا جَمِيلُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى شوكتمند برترى تو اى داراى جمال و زيبايى پناه ده ما را از آتش اى پناه ده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 97

سُبْحانَكَ يا خَبِيرُ تَعالَيْتَ يا بَصِيرُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو

اى آگاه برترى تو اى بيناى به كارها پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا حَفِيُّ تَعالَيْتَ يا مَلِيُّ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى مهربان برترى تو اى بى نياز مطلق پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مَعْبُودُ تَعالَيْتَ يا مَوجُودُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى معبود حقيقى برتر آمدى اى موجود بالذات پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا غَفَّارُ تَعالَيْتَ يا قَهَّارُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى اى آمرزش پيشه برترى تو اى داراى قهر و سطوت پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مَذْكُورُ تَعالَيْتَ يا مَشْكُورُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى ياد شونده برترى تو اى سپاس دارنده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا جَوادُ تَعالَيْتَ يا مَعاذُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى بخشنده برترى تو اى پناهگاه پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا جَمالُ تَعالَيْتَ يا جَلالُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى (اصل هر) زيبايى برترى تو اى (بخشنده هر) بزرگوارى پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا سابِقُ تَعالَيْتَ يا رازِقُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى سبقت گيرنده برترى تو اى روزى دهنده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا صادِقُ تَعالَيْتَ يا فالِقُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى راست گفتار برترى تو اى شكافنده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 98

سُبْحانَكَ يا سَمِيعُ تَعالَيْتَ يا سَرِيعُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى شنوا برترى تو اى شتابنده (در اجابت) پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا رَفِيعُ تَعالَيْتَ يا بَدِيعُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى بلند مرتبه برترى تو اى آفريننده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا فَعَّالُ تَعالَيْتَ يا مُتَعالُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى كننده (آنچه بخواهى) برترى تو اى والامرتبه پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا قاضِي تَعالَيْتَ يا راضِي أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى داور برترى تو اى راضى پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا قاهِرُ تَعالَيْتَ يا طاهِرُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى چيره بر خلق برترى تو اى پاكيزه پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا عالِمُ تَعالَيْتَ يا حاكِمُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى دانا برترى تو اى حكمران پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا دائِمُ تَعالَيْتَ يا قائِمُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى جاويدان برترى تو اى قيام كننده به امور خلق پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا عاصِمُ تَعالَيْتَ يا قاسِمُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى نگهدار برترى تو اى قسمت كننده روزى پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا غَنِيُّ تَعالَيْتَ يا مُغْنِي أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى

تو اى بى نياز برترى تو اى بى نياز كننده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 99

سُبْحانَكَ يا وَفِيُّ تَعالَيْتَ يا قَوِيُّ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى وفادار برترى تو اى نيرومند پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا كافِي تَعالَيْتَ يا شافِي أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى كفايت كننده برترى تو اى شفادهنده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُقَدّمُ تَعالَيْتَ يا مُؤَخّرُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى مقدم دارنده برترى تو اى عقب انداز پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا أَوَّلُ تَعالَيْتَ يا آخِرُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى اول برترى تو اى آخر پناه ده ما ر از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا ظاهِرُ تَعالَيْتَ يا باطَنُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى پيدا برترى تو اى ناپيدا پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا رَجاءُ تَعالَيْتَ يا مُرْتَجى أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى اميد برترى تو اى مايه اميدوارى پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا ذَا الْمَنّ تَعالَيْتَ يا ذَا الطَّوْلِ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا منزهى تو اى صاحب نعمت برترى تو اى صاحب احسان پناه ده ما را از آتش اى مُجِيرُ، سُبْحانَكَ يا حَيُّ تَعالَيْتَ يا قَيّوُمُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، پناه ده، منزهى تو اى زنده برترى تو اى پاينده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ

يا واحِدُ تَعالَيْتَ يا أَحَدُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى يگانه برترى تو اى يكتا پناه ده ما را از آتش اى پناه ده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 100

سُبْحانَكَ يا سَيّدُ تَعالَيْتَ يا صَمَدُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى آقا برترى تو اى بى نياز پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا قَدِيرُ تَعالَيْتَ يا كَبِيرُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى توانا برترى تو اى بزرگ پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا والِي تَعالَيْتَ يا مُتَعالِي أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى حكمران برترى تو اى والامقام پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا عَلِيُّ تَعالَيْتَ يا أَعْلى أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى والا برترى تو اى والاتر از همه پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا وَلِيُّ تَعالَيْتَ يا مَوْلى أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى صاحب اختيار برترى تو اى سرور پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا ذارِئُ تَعالَيْتَ يا بارِئُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى آفريننده برترى تو اى پديد آرنده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا خافِضُ تَعالَيْتَ يا رافِعُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى پايين آورنده برترى تو اى بالا برنده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُقْسِطُ تَعالَيْتَ يا جامِعُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى به انصاف رفتار كننده برترى تو

اى گردآورنده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُعِزُّ تَعالَيْتَ يا مُذِلُّ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى عزت بخش برترى تو اى ذلت بخش پناه ده ما را از آتش اى پناه ده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 101

سُبْحانَكَ يا حافِظُ تَعالَيْتَ يا حَفِيظُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى نگهبان برترى تو اى نگهدار پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا قادِرُ تَعالَيْتَ يا مُقْتَدِرُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى توانا برترى تو اى با اقتدار پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا عَلِيمُ تَعالَيْتَ يا حَلِيمُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى دانا برترى تو اى بردبار پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا حَكَمُ تَعالَيْتَ يا حَكِيمُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى داور برترى تو اى فرزانه پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُعْطِي تَعالَيْتَ يا مانِعُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى عطا ده برترى تو اى مانع از عطا پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا ضارُّ تَعالَيْتَ يا نافِعُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى زيان رسان برترى تو اى سودرسان پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُجِيبُ تَعالَيْتَ يا حَسِيبُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى اجابت كننده برترى تو اى حسابگر پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا عادِلُ تَعالَيْتَ يا فاصِلُ

أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى دادگر برترى تو اى جدا كننده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا لَطِيفُ تَعالَيْتَ يا شَرِيفُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى مهربان برترى تو اى شريف پناه ده ما را از آتش اى پناه ده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 102

سُبْحانَكَ يا رَبُّ تَعالَيْتَ يا حَقُّ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى پروردگار برترى تو اى ثابت پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا ماجِدُ تَعالَيْتَ يا واحِدُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى گرامى برترى تو اى يگانه پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا عَفُوُّ تَعالَيْتَ يا مُنْتَقِمُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى باگذشت برترى تو اى انتقام كش پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا واسِعُ تَعالَيْتَ يا مُوَسّعُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى وسيع رحمت برترى تو اى گشايش بخش پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا رَؤُوفُ تَعالَيْتَ يا عَطُوفُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى مهرورز برترى تو اى با عطوفت پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا فَرْدُ تَعالَيْتَ يا وِتْرُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى يگانه برترى تو اى تك و تنها پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُقِيتُ تَعالَيْتَ يا مُحِيطُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى حافظ و نگهبان برترى تو اى محيط بر هر چيز پناه

ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا وَكِيلُ تَعالَيْتَ يا عَدْلُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى وكيل برترى تو اى سراسر عدل و داد پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُبِينُ تَعالَيْتَ يا مَتِينُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى آشكار كننده برترى تو اى ثابت سستى ناپذير پناه ده ما را از آتش اى پناه ده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 103

سُبْحانَكَ يا بَرُّ تَعالَيْتَ يا وَدُودُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى نيكوكار برترى تو اى بسيار مهربان پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا رَشِيدُ تَعالَيْتَ يا مُرْشِدُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى ارشاد كننده برترى تو اى رهنمون پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا نُورُ تَعالَيْتَ يا مُنَوّرُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى نور برترى تو اى روشنى بخش پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا نَصِيرُ تَعالَيْتَ يا ناصِرُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى ياور برترى تو اى يارى ده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا صَبُورُ تَعالَيْتَ يا صابِرُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى بردبار برترى تو اى شكيبا پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُحْصِي تَعالَيْتَ يا مُنْشِئُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى شمارنده برترى تو اى ايجاد كننده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا سُبْحانُ تَعالَيْتَ يا دَيَّانُ

أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى منزه برترى تو اى كيفر ده پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا مُغِيثُ تَعالَيْتَ يا غِياثُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى فريادرس برترى تو اى دادرس پناه ده ما را از آتش اى پناه ده سُبْحانَكَ يا فاطِرُ تَعالَيْتَ يا حاضِرُ أَجِرْنا مِنَ النَّارِ يا مُجِيرُ، منزهى تو اى آفريننده برترى تو اى حاضر پناه ده ما را از آتش اى پناه ده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 104

سُبْحانَكَ يا ذَا الْعِزّ والْجَمالِ تَبارَكْتَ يا ذَا الْجَبَرُوتِ وَالْجَلالِ، منزهى تو اى صاحب عزّت و زيبايى بزرگى تو اى صاحب جبروت و جلال سُبْحانَكَ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ، سُبْحانَكَ إِنّي كُنْتُ مِنَ الظَّالِمِينَ، منزهى تو معبودى جز تو نيست «منزهى تو و همانا من از ستمگرانم فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّيْناهُ مِنَ الْغَمّ وَكَذلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ، وَصَلَّى پس مستجاب كرديم دعاى او (يعنى يونس) را و او را از اندوه نجاتش داديم و اين چنين مؤمنين را نجات بخشيم» و درود اللَّهُ عَلى سَيّدِنا مُحَمَّدٍ وَآلِهِ أَجْمَعِينَ، وَالْحَمْدُ للَّهِ رَبّ الْعالَمينَ، خدا بر آقاى ما محمد و آلش همگى و ستايش خاص پروردگار جهانيان است وَحَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلّا بِاللَّهِ الْعَلِيّ و خدا ما را بس است و او نيكو وكيلى است و جنبش و نيرويى نيست جز به خداى والاى العَظِيمِ».

بزرگ.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 105

دعاى رفع گرفتارى

مرحوم شيخ كفعمى در بلدالأمين دعايى از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام روايت كرده كه هر محزون و گرفتار و ترسانى آنرا بخواند، حقّ تعالى او را فرج كرامت

فرمايد، و آن دعا اين است:

«يا عِمادَ مَنْ لاعِمادَ لَهُ، وَيا ذُخْرَ مَنْ لاذُخْرَ لَهُ، وَيا سَنَدَ مَنْ «اى تكيه گاه كسى كه تكيه گاه ندارد اى ذخيره كسى كه ذخيره ندارد و اى پشتيبان كسى لا سَنَدَ لَهُ، وَيا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ، وَيا غِياثَ مَنْ لاغِياثَ لَهُ، كه پشتيبان ندارد و اى پناه كسى كه پناهى ندارد و اى دادرس كسى كه دادرس ندارد وَيا كَنْزَ مَنْ لا كَنْزَ لَهُ، وَيا عِزَّ مَنْ لا عِزَّ لَهُ، يا كَرِيمَ الْعَفْوِ، يا و اى گنج آن كس كه گنجى ندارد و اى عزت آن كس كه عزتى ندارد اى بزرگوار گذشت اى حَسَنَ التَّجاوُزِ، يا عَوْنَ الضُّعَفاءِ، يا كَنْزَ الْفُقَراءِ، يا عَظِيمَ نيكو در گذر اى يار ناتوانان اى گنج بى نوايان اى بزرگ الرَّجاءِ، يا مُنْقِذَ الْغَرْقى يا مُنْجِيَ الْهَلْكى يا مُحْسِنُ يا مُجْمِلُ اميد من اى نجات دهنده غريقان اى رهاننده هلاك شدگان اى احسان كننده اى نيكوكار

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 106

يا مُنْعِمُ يا مُفْضِلُ، أَنْتَ الَّذِي سَجَدَ لَكَ سَوادُ اللَّيْلِ وَنُورُ النَّهارِ اى نعمت بخش اى زياده بخش تويى كه سجده (وخضوع) كرد برايت سياهى شب و روشنى روز وَضَوْءُ الْقَمَرِ وَشُعاعُ الشَّمْسِ وَحَفِيفُ الشَّجَرِ وَدَوِيُّ الْماءِ، يا و تابش ماه و پرتو خورشيد و صداى درخت و صداى مخصوص آب اى اللَّهُ يا اللَّهُ يا اللَّهُ، لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ، وَحْدَكَ لاشَرِيكَ لَكَ، يا رَبَّاهُ خدا اى خدا اى خدا معبودى نيست جز تو خداى يگانه اى كه شريكى برايت نيست پروردگارا يا اللَّهُ، صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَافْعَلْ بِنا ما أَنْتَ أَهْلُهُ».

اى خدا درود فرست بر محمد وآل محمد و انجام

ده درباره ما آنچه را تو شايسته آنى.» پس هر چه حاجت دارى طلب كن.

دعاى فَرَج

مرحوم كفعمى در كتاب «مصباح» دعايى نقل كرده و فرموده است: اين دعا را امام هادى عليه السلام به «يَسَع بن حمزه قمى» تعليم داد، و فرمود كه آل محمّد صلى الله عليه و آله هنگام پيش آمدن بلاها و مواجهه با دشمنان و خوف از خطر و فقر اين دعا را مى خوانند، و براى ايمنى مفيد مى باشد. و اين دعا، از دعاهاى صحيفه سجّاديه است:

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 107

«يا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُالْمَكارِهِ، وَيا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّالشَّدائِدِ، وَيا «اى كه گشوده شود بوسيله او گره گرفتاريها و اى كه شكسته شود بوسيله او تندى سختيها و اى مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلى رَوْحِ الْفَرَجِ، ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ كه از او خواهش شود براى رهايى يافتن (از غمها و آمدن) بسوى فضاى روح بخش گشايش، كارهاى دشوار در برابر قدرتت الصِعابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبابُ، وَ جَرى بِقُدْرَتِكَ الْقَضاءُ، آسان گشته و اسباب و وسايل به سبب لطف تو فراهم گشته و قضا و قدر به قدرتت جارى گشته وَ مَضَتْ عَلى إِرادَتِكَ الْأَشْياءُ، فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ و همه چيز برطبق اراده تو گذشته است پس تمام چيزها به محض اراده تو بدون اينكه نيازى به گفتن مُؤْتَمِرَةٌ، وَبِارادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ، أَنْتَ الْمَدْعُوُّ باشد مطيع وفرمانبردارند و به محض اراده ات بدون احتياج به نهى و بازداشتن بازداشته اند تويى كه براى رفع دشواريها لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ، لا يَنْدَفِعُ مِنْها إِلّا ما خوانندت و تويى پناهگاه در سختيها دور نشود از آن سختيها مگر آنچه دَفَعْتَ،

وَلا يَنْكَشِفُ مِنْها إِلّا ما كَشَفْتَ، وَقَدْ نَزَلَ بِي يا رَبِ ما را كه تو دو ركنى و برطرف نگردد چيزى از آنها مگر آنچه را تو برطرف كنى و براستى اى پروردگار من چيزى بر من رسيده قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَالَمَّ بِي ما قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ، وَبِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ كه سنگينى آن مرا به زحمت انداخته و وارد شده بر من آنچه به دوش كشيدنش وامانده ام كرده و البته به نيروى خودت آنرا بر عَلَيَّ، وَبِسُلْطانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ، فَلا مُصْدِرَ لِما أَوْرَدْتَ، وَلا من وارد كردى و به سلطنت و قدرت خويش آنرا متوجه من كردى پس آنچه را تو فرستادى بازگرداننده برايش نيست و آنچه راتو

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 108

صارِفَ لِما وَجَّهْتَ، وَلا فاتِحَ لِما أَغْلَقْتَ، وَلا مُغْلِقَ لِما متوجه ساخته اى برگرداننده ندارد و آنچه را تو بسته اى گشاينده ندارد و آنچه را تو گشودى كسش فَتَحْتَ، وَلا مُيَسِرَ لِما عَسَّرْتَ، وَلا ناصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ، فَصَلِ نتواند بست و آنچه را تو دشوار سازى آسان كننده ندارد و آن كس را كه تو خواركنى ياور برايش نيست پس درود فرست عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَافْتَحْ لِي يا رَبِ بابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَاكْسِرْ بر محمد و آلش و بگشا به فضل خود پروردگارا بر من در گشايش را و قدرت تسلطى را كه عَنِي سُلْطانَ الْهَمِ بِحَوْلِكَ، وأَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيما شَكَوْتُ، اندوه و غم بر من پيدا كرده به نيروى خود درهم شكن و خوش بينى خودت را در آنچه شكوه كردم به من عنايت كن وَأَذِقْنِي حَلاوَةَ الصُّنْعِ فِيما سَأَلْتُ، وَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً و شيرينى رفتارت را درباره خواسته ام به من بچشان و

از نزد خويش رحمت و گشايش وَفَرَجاً هَنِيئاً، وَاجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً، وَلا تَشْغَلْنِي گوارايى به من ببخش و هم از نزد خود راه چاره فورى برايم قرار ده و سرگرمم مكن بِالْاهْتِمامِ عَنْ تَعاهُدِ فُرُوضِكَ وَاسْتِعْمالِ سُنَّتِكَ، فَقَدْ ضِقْتُ به اهميت دادن به گرفتاريهاى دنيا از انجام واجبات و بكار بستن سنتها و دستوراتت زيرا كه براستى اى پروردگار من لِما نَزَلَ بِي يا رَبِ ذَرْعاً، وَامْتَلَأْتُ بِحَمْلِ ما حَدَثَ عَلَيَّ هَمّاً، سينه ام از اين پيش آمدى كه برايم كرده تنگ شده و براى تحمل اين حادثه سر تا پايم را اندوه گرفته وَأَنْتَ الْقادِرُ عَلى كَشْفِ ما مُنِيتُ بِهِ، وَدَفْعِ ما وَقَعْتُ فِيهِ، و تو بر دفع آنچه بدان گرفتار شده ام و برطرف كردن آنچه بدان درافتاده ام توانايى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 109

فَافْعَلْ بِي ذلِكَ وَإِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ وَذَا پس تو اين كار را درباره من بكن اگرچه من سزاوار اين محبت تو نيستم اى صاحب عرش عظيم و دارنده الْمَنِ الْكَرِيمِ، فَأَنْتَ قادِرٌ ياأَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ، آمِينَ رَبَ الْعالَمِينَ».

نعمت بزرگ زيرا كه تو توانايى اى مهربانترين مهربانها آمين ربّ العالمين.»

دعاى سريع الإجابه

مرحوم كفعمى در «مصباح» دعايى از حضرت امام موسى كاظم عليه السلام نقل كرده، و فرموده است: اين دعا منزلتى عظيم دارد، و زود به اجابت مى رسد. متن دعا چنين است:

«اللَّهُمَّ إِنِي أَطَعْتُكَ فِي أَحَبِ الْأَشْياءِ إِلَيْكَ وَهُوَ التَّوْحِيدُ، «خدايا همانا من درمحبوبترين چيزها در نزد تو كه عبارت از توحيد و يگانگيت بود از تو پيروى كردم وَلَمْ أَعْصِكَ فِي أَبْغَضِ الْأَشْياءِ إِلَيْكَ وَهُوَ الْكُفْرُ، فَاغْفِرْ لِي ما ودر مبغوض ترين چيزها در نزدت كه عبارت از كفر بتو بود نافرمانيت نكردم

پس آنچه دراين ميان است بَيْنَهُما يا مَنْ إِلَيْهِ مَفَرِّي، آمِنِي مِمَّا فَزِعْتُ مِنْهُ إِلَيْكَ. اللَّهُمَّ اغْفِرْ ازگناهانم بيامرز اى كه بسوى اوست گريزگاه من، مرااز آنچه به خاطر آن بسويت پناه آوردم امان بخش خدايا بيامرز

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 110

لِيَ الْكَثِيرَ مِنْ مَعاصِيكَ، وَاقْبَلْ مِنِي الْيَسِيرَ مِنْ طاعَتِكَ، يا گناهان بسيارم را و بپذير از من طاعت اندكم را اى عُدَّتِي دُونَ الْعُدَدِ، ويا رَجائِي وَالْمُعْتَمَدَ، وَيا كَهْفِي وَالسَّنَدَ، ذخيره در مقابل ساير ذخيره ها و اى مايه اميد و تكيه گاه من و اى پناهگاه ونگهبانم وَيا واحِدُ يا أَحَدُ، يا قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ، اللَّهُ الصَّمَدُ، لَمْ يَلِدْ وَلَمْ و اى يگانه يكتا اى آنكه دروصف خود به پيغمبرت گفتى بگو او خداى يكتا است خدا بى نياز است، نزايد يُولَدْ، وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُواً أَحَدٌ، أَسْأَلُكَ بِحَقِ مَنِ اصْطَفَيْتَهُمْ مِنْ و نه زاييده شده و نيست برايش همتا و مانندى، از تو مى خواهم به حق آنانكه از ميان خلق خود آنها را خَلْقِكَ، وَلَمْ تَجْعَلْ فِي خَلْقِكَ مِثْلَهُمْ أَحَداً، أَنْ تُصَلِيَ عَلى برگزيدى و در خلق خود هيچكس را مانند ايشان نكردى كه درود فرستى بر مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، وَ أَنْ تَفْعَلَ بِي ما أَنْتَ أَهْلُهُ. اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَلُكَ محمد و آل او و درباره من انجام دهى آنچه را تو شايسته آنى خدايا از تو مى خواهم بِالْوَحْدانِيَّةِ الْكُبْرى وَالْمُحَمَّدِيَّةِ الْبَيْضاءَ، وَالْعَلَوِيَّةِ الْعُلْيا، به حق مقام وحدانيت و يكتايى بزرگ خودت و به مقام محمدى آن مقام تابنده و به مقام علوى آن مقام والا وَبِجَمِيعِ مَا احْتَجَجْتَ بِهِ عَلى عِبادِكَ، وَبِالْإِسْمِ الَّذِي حَجَبْتَهُ و به تمام حجتهاى خود بر بندگانت و به حق آن نامى كه

از خلق خود عَنْ خَلْقِكَ، فَلَمْ يَخْرُجْ مِنْكَ إِلّا إِلَيْكَ، صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ، پنهان داشتى كه اظهار نشود از تو مگر بخودت كه درود فرستى بر محمد و آل محمد

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 111

وَاجْعَلْ لِي مِنْ أَمْرِي فَرَجاً وَمَخْرَجاً، وَارْزُقْنِي مِنْ حَيْثُ أَحْتَسِبُ و براى من در كارم گشايش و راه نجاتى قرار دهى و به من روزى دهى از آنجا كه گمان وَمِنْ حَيْثُ لا أَحْتَسِبُ، إِنَّكَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ».

دارم و از آنجا كه گمان ندارم كه تو روزى دهى هر كه را بخواهى بى حساب.»

دعاى حضرت مهدى صلوات اللّه عليه

«اللَّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفِيقَ الطَّاعَةِ، وَبُعْدَ الْمَعْصِيَةِ، وَصِدْقَ النِيَّةِ، «خدايا روزى ما كن توفيق اطاعت و دورى از گناه و صدق و صفاى در نيت وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ، وَأَكْرِمْنا بِالْهُدى وَالْإِسْتِقامَةِ، وَسَدِّدْ أَلْسِنَتَنا و شناختن آنچه حرمتش لازم است و گرامى دار ما را بوسيله هدايت شدن و استقامت و استوار كن زبانهاى ما را بِالصَّوابِ وَالْحِكْمَةِ، وَامْلَأْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ، وَطَهِرْ به درستگويى و حكمت و لبريز كن دلهاى ما را از دانش و معرفت و پاك كن بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ، وَاكْفُفْ ايْدِيَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ، اندرون ما را از غذاهاى حرام و شبهه ناك و بازدار دستهاى ما را از ستم و دزدى وَاغْضُضْ أَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِيانَةِ، وَاسْدُدْ أَسْماعَنا عَنِ و بپوشان چشمان ما را از هرزگى و خيانت و ببند گوشهاى ما را از شنيدن سخنان ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 112

اللَّغْوِ وَالْغِيبَةِ، وَتَفَضَّلْ عَلى عُلَمائِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصِيحَةِ، وَعَلَى بيهوده و غيبت و تفضل فرما بر علماى ما به پارسايى و خيرخواهى كردن و بر الْمُتَعَلِمِينَ بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ، وَعَلَى الْمُسْتَمِعِينَ بِالْاتِباعِ دانش آموزان به كوشش داشتن

و شوق و بر شنوندگان به پيروى كردن وَالْمَوْعِظَةِ، وَعَلى مَرْضَى الْمُسْلِمِينَ بِالشِفاءِ وَالرَّاحَةِ، وَعَلى و پند گرفتن و بر بيماران مسلمان به بهبودى يافتن و آسودگى و بر مَوْتاهُمْ بِالرَّأْفَةِ وَالرَّحْمَةِ، وَعَلى مَشايِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّكِينَةِ، مردگان آنها به عطوفت و مهربانى كردن و بر پيرانمان به وقار و سنگينى وَعَلَى الشَّبابِ بِالْإِنابَةِ وَالتَّوْبَةِ، وَعَلَى النِساءِ بِالْحَياءِ وَالْعِفَّةِ، و بر جوانان به بازگشت و توبه و بر زنان به شرم و عفت وَعَلَى الْأَغْنِياءِ بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ، وَعَلَى الْفُقَراءِ بِالصَّبْرِ و بر توانگران به فروتنى و بخشش كردن و بر مستمندان به شكيبايى وَالْقَناعَةِ، وَعَلَى الْغُزاةِ بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ، وَعَلَى الأُسَراءِ و قناعت و بر پيكار كنندگان به يارى و پيروزى و بر اسيران بِالْخَلاصِ وَالرَّاحَةِ، وَعَلَى الْأُمَراءِ بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ، وَعَلَى به رهايى يافتن و آسودگى و بر زمامداران به عدالت داشتن و دلسوزى و بر الرَّعِيَّةِ بِالْإِنْصافِ وَحُسْنِ السِيرَةِ، وَبارِكْ لِلْحُجَّاجِ وَالزُّوَّارِ فِي ملت به انصاف و خوش رفتارى و بركت ده براى حاجيان و زائران در

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 113

الزَّادِ وَالنَّفَقَةِ، وَاقْضِ ما أَوْجَبْتَ عَلَيْهِمْ مِنَ الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ، توشه و خرجى و به انجام رسان آنچه را بر ايشان واجب كردى از اعمال حج و عمره بِفَضْلِكَ وَرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

بوسيله فضل و رحمت خودت اى مهربانترين مهربانان.»

مناجات شعبانيّه

دعايى است سرشار از مضامين عرفانى و بلند، و اين دعا از «ابن خالويه» روايت شده است. وى گفته است: اين مناجات حضرت اميرالمؤمنين و ديگر امامان معصوم عليهم السلام بوده، و آنان بر خواندن اين دعا در ماه شعبان مداومت مى كردند. و بدين جهت بزرگان دين، مانند حضرت امام خمينى قدس سره به اين مناجات علاقه

خاصى داشتند.

خواندن اين مناجات، با مفاهيم عاليه اى كه دارد براى هر وقتى كه انسان حضور قلب و توجّه داشته باشد مناسب است.

«اللَّهُمَّ صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاسْمَعْ دُعائِي إِذا «خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و بشنو دعايم را هنگامى كه ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 114

دَعَوْتُكَ وَاسْمَعْ نِدائِي إِذا نادَيْتُكَ، وَأَقْبِلْ عَلَيَّ إِذا ناجَيْتُكَ، فَقَدْ تو را خوانم و بشنو صدايم را هر گاه تو را صدا زنم و رو به من كن هرگاه با تو راز گويم زيرا هَرَبْتُ إِلَيْكَ، وَوَقَفْتُ بَيْنَ يَدَيْكَ، مُسْتَكِيناً [مِسْكِيناً] لَكَ مُتَضَرِّعاً من به سوى تو گريختم و پيش رويت ايستادم در حال بيچارگى و فروتنى به درگاهت إِلَيْكَ، راجِياً لِمالَدَيْكَ ثَوابِي، وَتَعْلَمُ مافِي نَفْسِي، وَتَخْبُرُ حاجَتِي، و اميدوارم ثوابم را كه در پيش تو است و تو آنچه را من در دل دارم مى دانى و حاجتم را آگاهى وَتَعْرِفُ ضَمِيرِي، وَلا يَخْفى عَلَيْكَ أَمْرُ مُنْقَلَبِي وَمَثْوايَ، وَما و از نهادم باخبرى و سرانجام كار و سرمنزل من بر تو روشن است و نيز آنچه را ارِيدُ أَنْ ابْدِئَ بِهِ مِنْ مَنْطِقِي وَأَتَفَوَّهُ بِهِ مِنْ طَلِبَتِي، وَأَرْجُوهُ مى خواهم از گفتارم بدان لب گشايم و آن طلبى را كه مى خواهم به زبان آرم و اميد آن را براى لِعاقِبَةِ أَمْرِي، وَقَدْ جَرَتْ مَقادِيرُكَ عَلَيَّ ياسَيِّدِي فِيما يَكُونُ مِنِي سرانجام كارم دارم، اى آقاى من مقدّرات تو بر من جارى گشته در آنچه از من تا إِلى آخِرِ عُمُرِي مِنْ سَرِيرَتِي وَعَلانِيَتِي، وَبِيَدِكَ لا بِيَدِ غَيْرِكَ آخر عمر سر زند چه از كارهاى پنهانم و چه آشكارم و بدست تو است نه به دست ديگرى كم زِيادَتِي وَنَقْصِي وَنَفْعِي وَضَرِّي، إِلهِي إِنْ حَرَمْتَنِي فَمَنْ

ذَا الَّذِي و زياد شدن و سود و زيان من خدايا اگر تو مرا محروم كنى پس كيست كه يَرْزُقُنِي، وَإِنْ خَذَلْتَنِي فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُنِي، إِلهِي أَعُوذُ بِكَ روزيم دهد و اگر تو خوارم كنى پس كيست كه ياريم دهد خدايا پناه برم به تو

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 115

مِنْ غَضَبِكَ وَحُلُولِ سَخَطِكَ، إِلهِي إِنْ كُنْتُ غَيْرَ مُسْتَأْهِلٍ از خشمت و فروريختن عذابت خدايا اگر من شايستگى لِرَحْمَتِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَيَّ بِفَضْلِ سَعَتِكَ، إِلهِي كَأَنِي رحمت تو را ندارم ولى تو شايسته آنى كه از زياده بخششت به من احسان كنى خدايا خود را چنان مى نگرم كه گويا بِنَفْسِي واقِفَةٌ بَيْنَ يَدَيْكَ وَقَدْ أَظَلَّها حُسْنُ تَوَكُّلِي عَلَيْكَ، فَفَعَلْتَ در برابرت ايستاده و آن توكل نيكويى كه بر تو دارم بر سر من سايه افكنده و تو نيز آن چه را ما أَنْتَ أَهْلُهُ وَتَغَمَّدْتَنِي بِعَفْوِكَ، إِلهِي إِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلى مِنْكَ شايسته آنى درباره من انجام و مرا در سراپرده عفو خويش پوشانده اى خدايا اگر بگذرى پس كيست كه از تو بدين بِذلِكَ، وَإِنْ كانَ قَدْ دَنا اجَلِي وَلَمْ يُدْنِنِي مِنْكَ عَمَلِي، فَقَدْ كار سزاوارتر باشد و اگر مرگم نزديك شده و عملم مرا به تو نزديك نكرده من جَعَلْتُ الْإِقْرارَ بِالذَّنْبِ إِلَيْكَ وَسِيلَتِي، إِلهِي قَدْ جُرْتُ عَلى به ناچار قرار مى دهم اقرار به گناه را وسيله خويش به درگاهت خدايا من بر خويشتن نَفْسِي فِي النَّظَرِ لَها، فَلَهَا الْوَيْلُ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها، إِلهِي لَم يَزَلْ ستم كردم در آن توجهى كه بدان كردم پس واى بر او اگر نيامرزيش خدايا پيوسته بِرُّكَ عَلَيَّ أَيَّامَ حَياتِي، فَلا تَقْطَعْ بِرَّكَ عَنِي فِي مَماتِي،

إِلهِي در دوران زندگى نيكى تو بر من مى رسد پس نيكيت را در هنگام مرگ نيز از من مگير خدايا كَيْفَ آيَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِكَ لِي بَعْدَ مَماتِي، وَأَنْتَ لَمْ تُوَلِنِي إِلَّا من چگونه مأيوس شوم از اينكه پس از مرگ مورد حسن نظر تو واقع گردم در صورتى كه ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 116

الْجَمِيلَ فِي حَياتِي، إِلهِي تَوَلَّ مِنْ أَمْرِي ما أَنْتَ أَهْلُهُ، وَعُدْ عَلَيَّ در دوران زندگيم جز به نيكى سرپرستيم نكردى خدايا سرپرستى كن كار مرا چنانچه تو شايسته آنى و توجه كن بر من بِفَضْلِكَ عَلى مُذْنِبٍ قَدْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ، إِلهِي قَدْ سَتَرْتَ عَلَيَّ ذُنُوباً به فضل خويش كه همچون گنهكارى هستم كه نادانيش سراپا او را فراگرفته خدايا براستى تو گناهانى را فِي الدُّنْيا، وَأَنَا أَحْوَجُ إِلى سَتْرِها عَلَيَّ مِنْكَ فِي الْاخْرى، إِلهِي در دنيا بر من پوشاندى كه من به پوشاندن آنها در آخرت محتاج ترم قَدْ أَحْسَنْتَ إِلَيَّ إِذْ لَمْ تُظْهِرْها لِأَحَدٍ مِنْ عِبادِكَ الصَّالِحِينَ، فَلا با اينكه آشكارش نكردى براى هيچيك از بندگان شايسته ات پس تَفْضَحْنِي يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلى رُؤُسِ الْأَشْهادِ، إِلهِي جُودُكَ بَسَطَ در روز قيامت در برابر ديدگان مردم مرا رسوا مكن خدايا جود و بخششت آرزويم را أَمَلِي، وَعَفْوُكَ أَفْضَلُ مِنْ عَمَلِي، إِلهِي فَسُرَّنِي بِلِقائِكَ يَوْمَ گستاخ كرده و گذشت تو برتر است از عمل من خدايا مرا در آن روزى كه ميان بندگانت داورى كنى تَقْضِي فِيهِ بَيْنَ عِبادِكَ، إِلهِي اعْتِذارِي إِلَيْكَ اعْتِذارُ مَنْ لَمْ به ديدارت مسرور ساز خدايا عذرخواهى من به درگاهت عذرخواهى كسى است كه يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ، فَاقْبَلْ عُذْرِي يا أَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْهِ بى نياز نشده از پذيرفتن عذرش

پس عذر مرا بپذير اى بزرگوارترين كسى كه گنهكاران به درگاهش الْمُسِيئُونَ، إِلهِي لا تَرُدَّ حاجَتِي وَلا تُخَيِبْ طَمَعِي، وَلا تَقْطَعْ معذرت خواهى كنند خدايا حاجتم را بازمگردان و طمعم را به نوميدى مكشان و اميد و آرزويم را از

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 117

مِنْكَ رَجائِي وَأَمَلِي، إِلهِي لَوْ أَرَدْتَ هَوانِي لَمْ تَهْدِنِي، وَلَوْ درگاهت قطع مفرما خدايا اگر خوارى مرا خواسته بودى راهنمائيم نمى كردى و اگر أَرَدْتَ فَضِيحَتِي لَمْ تُعافِنِي، إِلهِي ما اظُنُّكَ تَرُدُّنِي فِي حاجَةٍ قَدْ رسوائيم را مى خواستى تندرستيم نمى دادى خدايا گمان ندارم كه مرا بازگردانى در مورد أَفْنَيْتُ عُمُرِي فِي طَلَبِها مِنْكَ، إِلهِي فَلَكَ الْحَمْدُ أَبَداً أَبَداً دائِماً حاجتى كه عمر خويش را در خواستن آن از تو سپرى كردم خدايا ستايش خاص تو است ستايش ابدى سَرْمَداً، يَزِيدُ وَلا يَبِيدُ كَما تُحِبُّ وَتَرْضى إِلهِي إِنْ اخَذْتَنِي جاويدان هميشگى كه فزون شود ولى كم نگردد بدان نحو كه دوست دارى و خوشنود شوى خدايا اگر مرا به جنايتم بِجُرْمِي اخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ، وَإِنْ اخَذْتَنِي بِذُنُوبِي اخَذْتُكَ مأخوذ دارى من هم تو را به عفوت بگيرم و اگر به گناهم بگيرى من هم تو را به آمرزشت بِمَغْفِرَتِكَ، وَإِنْ أَدْخَلْتَنِي النَّارَ أَعْلَمْتُ أَهْلَها أَنِي أُحِبُّكَ، إِلهِي إِنْ بگيرم و اگر به دوزخم ببرى بدوزخيان اعلام مى كنم كه من تو را دوست دارم خدايا اگر عمل من در كانَ صَغُرَ فِي جَنْبِ طاعَتِكَ عَمَلِي، فَقَدْ كَبُرَ فِي جَنْبِ رَجائِكَ كنار اطاعت از تو كوچك است ولى آرزويم در كنار اميد تو أَمَلِي، إِلهِي كَيْفَ أَنْقَلِبُ مِنْ عِنْدِكَ بالْخَيْبَةِ مَحْرُوماً، وَقَدْ كانَ بزرگ است خدايا چگونه من از پيش تو محروم برگردم با اينكه چنان حُسْنُ

ظَنِّي بِجُودِكَ أَنْ تَقْلِبَنِي بِالنَّجاةِمَرْحُوماً، إِلهِي وَقَدْ أَفْنَيْتُ حسن ظنى من به جود و بخششت داشتم كه مرا مورد رحمت خويش قرار داده با نجات بازم خواهى گرداند خدايا من عمرم را

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 118

عُمُرِي فِي شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْكَ، وَأَبْلَيْتُ شَبابِي فِي سَكْرَةِ التَّباعُدِ در حرص غفلت از تو سپرى كردم و جوانيم را در مستى دورى از تو از بين مِنْكَ، إِلهِي فَلَمْ أَسْتَيْقِظْ أَيَّامَ اغْتِرارِي بِكَ وَرُكُونِي إِلى سَبِيلِ بردم و از اينرو خدايا بيدار نشدم در آن روزگارى كه به كرم تو مغرور بودم و به راه خشم تو سَخَطِكَ، إِلهِي وَأَنَا عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ قائِمٌ بَيْنَ يَدَيْكَ، مُتَوَسِلٌ متمايل گشته بودم خدايا من بنده تو و فرزند بنده توام كه در برابرت ايستاده و به وسيله كرم تو بِكَرَمِكَ إِلَيْكَ، إِلهِي أَنَا عَبْدٌ أَتَنَصَّلُ إِلَيْكَ مِمَّا كُنْتُ اواجِهُكَ بِهِ به درگاهت توسل جويم خدايا من بنده اى هستم كه مى خواهم از آلودگى آنچه بدان با تو روبرو شدم مِنْ قِلَّةِ اسْتِحْيائِي مِنْ نَظَرِكَ، وَأَطْلُبُ الْعَفْوَ مِنْكَ، اذِ الْعَفْوُ نَعْتٌ از بى حيايى خودم در پيش روى تو خود را پاك سازم و از تو گذشت مى خواهم زيرا گذشت وصف لِكَرَمِكَ، إِلهِي لَمْ يَكُنْ لِي حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلّا فِي شناسايى كرم تو است خدايا من آن نيرويى كه بتوانم بوسيله آن خود را از نافرمانيت منتقل سازم ندارم مگر در وَقْتٍ ايْقَظْتَنِي لِمَحَبَّتِكَ، وَكَما أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ، فَشَكَرْتُكَ آن وقت كه تو براى دوستيت بيدارم كنى و آن طور كه خواهى باشم پس تو را سپاس گويم كه بِإِدْخالِي فِي كَرَمِكَ وَلِتَطْهِيرِ قَلْبِي مِنْ أَوْساخِ الْغَفْلَةِ عَنْكَ، مرا

در كرم خويش داخل كردى و دلم را از چركيهاى بى خبرى و غفلت از خويش پاكيزه ساختى إِلهِي أُنْظُرْ إِلَيَّ نَظَرَ مَنْ نادَيْتَهُ فَأَجابَكَ، وَاسْتَعْمَلْتَهُ بِمَعُونَتِكَ خدايا به من بنگر نگريستن كسى كه او را خوانده اى و او پاسخت داده و به يارى خويش به كارش واداشته اى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 119

فَأَطاعَكَ، يا قَرِيباً لا يَبْعُدُ عَنِ الْمُغْتَرِ بِهِ، وَيا جَواداً لا يَبْخَلُ و فرمانبريت كرده، اى نزديكى كه دور نگردى از آن كس كه بدو مغرور گشته و اى بخشنده اى كه بخل نورزد عَمَّنْ رَجا ثَوابَهُ، إِلهِي هَبْ لِي قَلْباً يُدْنِيهِ مِنْكَ شَوْقُهُ، وَلِساناً از آنكس كه اميد نيكيش دارد خدايا دلى به من بده كه اشتياقش به تو موجب نزديكيش به تو گردد و زبانى يُرْفَعُ إِلَيْكَ صِدْقُهُ، وَنَظَراً يُقَرِّبُهُ مِنْكَ حَقُّهُ، إِلهِي إِنَّ مَنْ تَعَرَّفَ كه صدق گفتارش بسوى تو بالا آيد و نظر حقيقت بينى كه همان حقيقتش او را به تو نزديك گرداند خدايا كسى كه بوسيله تو بِكَ غَيْرُ مَجْهُولٍ، وَمَنْ لاذَ بِكَ غَيْرُ مَخْذُولٍ، وَمَنْ أَقْبَلْتَ عَلَيْهِ شناخته شد گمنام نيست و كسى كه به تو پناهنده شد خوار نيست و كسى كه تو بسويش رو كنى بنده غَيْرُ مَمْلُولٍ، إِلهِي إِنَّ مَنِ انْتَهَجَ بِكَ لَمُسْتَنِيرٌ، وَإِنَّ مَنِ اعْتَصَمَ ديگرى نخواهد بود خدايا براستى هركس به تو راه جويد راهش روشن است و هر كه به تو پناه بِكَ لَمُسْتَجِيرٌ، وَقَدْ لُذْتُ بِكَ يا إِلهِي، فَلا تُخَيِبْ ظَنِي مِنْ جويد پناه دارد و من اى خدا به تو پناه آورده ام پس گمانى را كه به رحمتت رَحْمَتِكَ وَلا تَحْجُبْنِي عَنْ رَاْفَتِكَ، إِلهِي اقِمْنِي فِي أَهْلِ وِلايَتِكَ دارم نوميد مكن و

از مهر خويش منعم مكن خدايا جاى مرا در ميان دوستدارانت مُقامَ مَنْ رَجَا الزِّيادَةَ مِنْ مَحَبَّتِكَ، إِلهِي وَالْهِمْنِي وَلَهاً بِذِكْرِكَ جاى آن دسته از ايشان قرار ده كه اميد افزايش دوستيت را دارند خدايا در دلم انداز شيدايى و شيفتگى إِلى ذِكْرِكَ، وَهِمَّتِي فِي رَوْحِ نَجاحِ أَسْمائِكَ وَمَحَلِ قُدْسِكَ، ذكر خود را پياپى و همتم را در نشاط فيروز شدن اسمائت و محل قدست قرار ده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 120

إِلهِي بِكَ عَلَيْكَ إِلّا الْحَقْتَنِي بِمَحَلِ أَهْلِ طاعَتِكَ، وَالْمَثْوَى خدايا به حق خودت بر خودت سوگند كه مرا به محل فرمانبرداريت و جايگاه الصَّالِحِ مِنْ مَرْضاتِكَ، فَإِنِي لا أَقْدِرُ لِنَفْسِي دَفْعاً وَلا أَمْلِكُ لَها شايسته اى از مقام خوشنوديت برسانى زيرا كه من قادر بر دفع چيزى از خود نيستم و مالك سودى نَفْعاً، إِلهِي أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الْمُذْنِبُ وَمَمْلُوكُكَ الْمُنِيبُ، فَلا هم برايش نيستم خدايا من بنده ناتوان گنهكار تو و مملوك زارى و بازگشت به درگاهت هستم پس تَجْعَلْنِي مِمَّنْ صَرَفْتَ عَنْهُ وَجْهَكَ، وَحَجَبَهُ سَهْوُهُ عَنْ عَفْوِكَ، مرا در زمره كسانى كه روى از آنها گرداندى و غفلتشان مانع از گذشت تو گشته قرارم مده إِلهِي هَبْ لِي كَمالَ الْانْقِطاعِ إِلَيْكَ، وَأَنِرْ أَبْصارَ قُلُوبِنا بِضِياءِ خدايا بريدن كاملى از خلق بسوى خود به من عنايت كن و ديده هاى دلمان را به نور نَظَرِها إِلَيْكَ، حَتّى تَخْرِقَ أَبْصارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ، فَتَصِلَ توجهشان به سوى خود روشن گردان تا ديده هاى دل پرده هاى نور را پاره كند و به مخزن اصلى إِلى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ، وَتَصِيرَ أَرْواحُنا مُعَلَّقَةً بِعِزِ قُدْسِكَ، إِلهِي بزرگى و عظمت برسد و ارواح ما مرتبط به عزت قدست گردد خدايا

وَاجْعَلْنِي مِمَّنْ نادَيْتَهُ فَأَجابَكَ، وَلاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلالِكَ، قرارم ده از كسانى كه او را خواندى و پاسخت داد و در معرض توجه قرارش دادى و او در برابر جلال تو مدهوش گشت فَناجَيْتَهُ سِرّاً وَعَمِلَ لَكَ جَهْراً، إِلهِي لَمْ اسَلِطْ عَلى حُسْنِ ظَنِي و از اين رو در پنهانى با او به راز گويى پرداختى ولى او آشكارا برايت كار كرد خدايا به خوش بينى من ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 121

قُنُوطَ الْأَياسِ، وَلَا انْقَطَعَ رَجائِي مِنْ جَمِيلِ كَرَمِكَ، إِلهِي إِنْ نااميدى را مسلط مكن و اميدم را كه به كرم نيكويت دارم قطع مكن خدايا اگر كانَتِ الْخَطايا قَدْ أَسْقَطَتْنِي لَدَيْكَ، فَاصْفَحْ عَنِي بِحُسْنِ تَوَكُّلِي خطاهايم مرا از نظرت انداخته پس بدان اعتماد خوبى كه به تو دارم از عَلَيْكَ، إِلهِي إِنْ حَطَّتْنِي الذُّنُوبُ مِنْ مَكارِمِ لُطْفِكَ، فَقَدْ نَبَّهَنِي من درگذر خدايا اگر گناهانم بواسطه بزرگواريهاى لطفت مرا بى مقدار ساخته ولى در عوض الْيَقِينُ إِلى كَرَمِ عَطْفِكَ، إِلهِي إِنْ أَنامَتْنِي الْغَفْلَةُ عَنِ الْاسْتِعْدادِ يقين به بزرگ توجه تو مرا هشيار كرده خدايا اگر بى خبرى از آماده شدن براى ديدارت لِلِقائِكَ، فَقَدْ نَبَّهَتْنِي الْمَعْرِفَةُ بِكَرَمِ آلائِكَ، إِلهِي إِنْ دَعانِي إِلَى مرا به خواب فرو برده ولى در عوض معرفت به بزرگ نعمتهايت مرا بيدار كرده خدايا اگر بزرگ النَّارِ عَظِيمُ عِقابِكَ فَقَدْ دَعانِي إِلَى الْجَنَّةِ جَزِيلُ ثَوابِكَ، إِلهِي كيفرت مرا به دوزخ مى خواند ولى در مقابل پاداش فراوانت مرا به بهشت دعوت مى كند خدايا فَلَكَ أَسْأَلُ وَإِلَيْكَ أَبْتَهِلُ وَأَرْغَبُ، وَأَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِيَ عَلى پس از تو خواهم و بسوى تو زارى كنم و بگرايم و از تو خواهم كه درود فرستى بر مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ،

وَأَنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنْ يُدِيمُ ذِكْرَكَ، وَلا يَنْقُضُ محمد و آل محمد و مرا از كسانى قرارم دهى كه پيوسته به ياد تواند و پيمانت را عَهْدَكَ، وَلا يَغْفُلُ عَنْ شُكْرِكَ، وَلا يَسْتَخِفُّ بِأَمْرِكَ، إِلهِي نمى شكنند و از شكر تو غافل نشوند و دستور تو را سبك نشمارند خدايا

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 122

وَأَلْحِقْنِي بِنُورِ عِزِّكَ الْأَبْهَجِ، فَأَكُونَ لَكَ عارِفاً وَعَنْ سِواكَ برسان مرا به نور درخشان عزتت تا عارف به ذاتت باشم و از غير تو مُنْحَرِفاً وَمِنْكَ خائِفاً مُراقِباً، يا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ، وَصَلَّى اللَّهُ روگردان باشم و از تو ترسان و نگران باشم اى صاحب جلالت و بزرگوارى و درود خدا بر عَلى مُحَمَّدٍ رَسُولِهِ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ وَسَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً».

محمد پيامبرش و بر آل پاكش باد و سلام بسيار بر ايشان باد.»

مناجات امير مؤمنان عليه السلام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ «اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَ لُكَ الْأَمانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَلا بَنُونَ إِلّا مَنْ «خدايا از تو امان خواهم در آن روزى كه سود ندهد كسى را نه مال و نه فرزندان مگر آن كس كه أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَليمٍ، وَأَسْأَلُكَ الْأَمانَ يَومَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلى دلى پاك به نزد خدا آورد و از تو امان خواهم در آن روزى كه بگزد شخص ستمكار هر يَدَيْهِ يَقُولُ يا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبيلًا، وَأَسْأَلُكَ الْأَمانَ دو دست خود را و گويد اى كاش گرفته بودم با پيامبر راهى و از تو امان خواهم ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 123

يَوْمَ يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسيماهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّواصِي وَالْأَقْدامِ، در روزى كه شناخته شوند جنايتكاران به سيما و رخسارشان و بگيرندشان به پيشانيها و قدمها وَأَسْأَلُكَ الْأَمانَ يَوْمَ لا يَجْزِي والِدٌ

عَنْ وَلَدِهِ وَلا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ و از تو امان خواهم در آن روزى كه كيفر نبيند پدرى بجاى فرزندش و نه فرزندى كيفر شود عَنْ والِدِهِ شَيْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ، وَأَسْأَلُكَ الْأَمانَ يَوْمَ لا يَنْفَعُ بجاى پدرش براستى وعده خدا حق است و از تو امان خواهم در آن روزى كه سود ندهد الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ، وَأَسْأَلُكَ ستمكاران را عذرخواهيشان و بر ايشان است لعنت و ايشان را است بدى آن سراى و از تو امان الْأَمانَ يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَالْأَمْرُ يَومَئِذٍ لِلَّهِ، خواهم در روزى كه مالك نيست كسى براى كسى ديگر چيزى را و كار در آن روز بدست خدا است وَأَسْأَلُكَ الْأَمانَ يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَأُمِهِ وَأَبِيهِ وَصاحِبَتِهِ و از تو خواهم امان در آن روزى كه بگريزد انسان از برادر و مادر و پدر و همسر وَبَنِيهِ لِكُلِ امْرِيٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ، وَأَسْأَلُكَ الْأَمانَ يَوْمَ و فرزندانش براى هركس از ايشان در آن روز كارى است كه (فقط) بدان پردازد و از تو خواهم امان در آن روزى يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذابِ يَوْمَئِذٍ بِبَنِيهِ وَصاحِبَتِهِ وَاخِيهِ كه شخص جنايتكار دوست دارد كه فدا دهد از عذاب آن روز پسرانش و همسرش و برادرش وَفَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ وَمَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ كَلّا إِنَّها و خويشاوندانش كه او را در پناه گيرند و هر كه در زمين هست يكسره كه بلكه او را نجات دهد، هرگز كه ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 124

لَظى نَزَّاعَةً لِلشَّوى مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الْمَوْلى وَأَنَا الْعَبْدُ جهنم آتشى است سوزان كه پوست از سر

بكند، مولاى من، مولايم تويى سرور و منم بنده وَهَلْ يَرْحَمُ الْعَبْدَ إِلَّا الْمَوْلى مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الْمالِكُ وَأَنَا و آيا رحم كند بر بنده جز سرور او، مولاى من اى مولاى من تويى مالك و منم الْمَمْلُوكُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَمْلُوكَ إِلَّا الْمالِكُ، مَوْلايَ يا مَوْلايَ مملوك و آيا رحم كند بر مملوك جز مالك، مولاى من اى مولايم أَنْتَ الْعَزِيزُ وَأَنَا الذَّلِيلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الذَّلِيلَ إِلَّا الْعَزِيزُ، مَوْلايَ يا تويى عزتمند و منم خوار و ذليل و آيا رحم كند بر شخص خوار جز عزيز، مولاى من اى مَوْلايَ أَنْتَ الْخالِقُ وَأَنَا الْمَخْلُوقُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَخْلُوقَ إِلَّا مولاى من تويى آفريدگار و منم آفريده و آيا رحم كند بر آفريده جز الْخالِقُ، مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الْعَظِيمُ وَأَنَا الْحَقِيرُ وَهَلْ آفريدگار. مولاى من، اى مولاى من، تويى بزرگ و منم ناچيز و آيا رحم كند يَرْحَمُ الْحَقِيرَ إِلَّاالْعَظِيمُ، مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الْقَوِيُّ بر ناچيز جز بزرگ، مولاى من، اى مولاى من، تو قوى و توانمندى وَ أَنَا الضَّعِيْفُ، وَهَلْ يَرْحَمُ الضَّعِيْفَ إِلَّا الْقَوِيُّ، و من ضعيف و ناتوان، آيا رحم كند بر ضعيف و ناتوان، جز قوى و توانمند؟

مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الغَنِيُّ وَأَنَا الْفَقِيرُ وَهَلْ يَرْحَمُ مولاى من، اى مولاى من، تويى بى نياز و منم نيازمند و آيا رحم كند

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 125

الْفَقِيرَ إِلَّا الْغَنِيُّ، مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الْمُعْطِي وَأَنَا بر نيازمند جز بى نياز؟ مولاى من، اى مولاى من، تويى عطابخش و منم السَّائِلُ، وَهَلْ يَرْحَمُ السَّائِلَ إِلَّا الْمُعْطِي، مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ سائل و آيا رحم كند بر سائل جز عطاكننده، مولاى من اى مولاى

من تويى الْحَيُّ، وَأَنَا الْمَيِتُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَيِتَ إِلَّا الْحَيُّ، مَوْلايَ يا زنده و منم مرده و آيا رحم كند مرده را جز زنده، مولاى من اى مَوْلايَ أَنْتَ الْباقِي وَأَنَا الْفانِي وَهَلْ يَرْحَمُ الْفانِيَ إِلَّا الْباقِي، مولاى من تويى باقى و منم فانى و آيا رحم كند بر فانى جز خداى باقى، مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الدَّائِمُ وَأَنَا الزّائِلُ وَهَلْ يَرْحَمُ الزَّائِلَ إِلَّا مولاى من اى مولاى من تويى هميشگى و منم زوال پذير و آيا رحم كند بر زوال پذير جز الدَّائِمُ، مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الرَّازِقُ وَأَنَا الْمَرْزُوقُ وَهَلْ يَرْحَمُ خداى هميشگى، مولاى من اى مولاى من تويى روزى ده و منم روزى خور و آيا رحم كند الْمَرْزُوقَ إِلَّا الرَّازِقُ، مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الْجَوادُ وَأَنَا الْبَخِيلُ روزى خور را جز روزى ده، مولاى من اى مولاى من تويى سخاوتمند و منم بخيل وَهَلْ يَرْحَمُ الْبَخِيلَ إِلَّا الْجَوادُ، مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الْمُعافِي و آيا رحم كند بر بخيل جز سخاوتمند، مولاى من اى مولاى من تويى عافيت بخش وَأَنَا الْمُبْتَلى وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُبْتَلى إِلَّا الْمُعافِي، مَوْلايَ يا مَوْلايَ و منم گرفتار و آيا رحم كند بر شخص گرفتار جز عافيت بخش، مولاى من اى مولاى من ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 126

أَنْتَ الْكَبِيرُ وَأَنَا الصَّغِيرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الصَّغِيرَ إِلَّا الْكَبِيرُ، مَوْلايَ يا تويى بزرگ و منم كوچك و آيا رحم كند بر كوچك جز بزرگ، مولاى من اى مَوْلايَ أَنْتَ الْهادِي وَأَنَا الضَّالُّ وَهَلْ يَرْحَمُ الضَّالَّ إِلَّا الْهادِي، مولاى من تويى راهنما و منم گمراه و آيا رحم كند بر گمراه جز راهنما، مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الرَّحْمانُ وَأَنَا الْمَرْحُومُ وَهَلْ يَرْحَمُ مولاى من اى مولاى

من تويى بخشاينده و منم بخشش پذير و آيا رحم كند الْمَرْحُومَ إِلَّا الرَّحْمانُ، مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ السُّلْطانُ وَأَنَا بخشش پذير را جز بخشاينده، مولاى من اى مولاى من تويى سلطان و منم الْمُمْتَحَنُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُمْتَحَنَ إِلَّا السُّلْطانُ، مَوْلايَ يا مَوْلايَ گرفتار آزمايش و آيا رحم كند به بنده گرفتار آزمايش جز سلطان، مولاى من اى مولاى من أَنْتَ الدَّلِيلُ وَأَنَا الْمُتَحَيِرُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُتَحَيِرَ إِلَّا الدَّلِيلُ، مَوْلايَ تويى دليل و راهنما و منم متحير و سرگردان و آيا رحم كند سرگردان را جز راهنما، مولاى من يا مَوْلايَ أَنْتَ الْغَفُورُ، وَأَنَا الْمُذْنِبُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْمُذْنِبَ إِلَّا اى مولاى من تويى آمرزنده و منم گنهكار و آيا رحم كند گنهكار را جز الْغَفُورُ مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الْغالِبُ وَأَنَا الْمَغْلُوبُ وَهَلْ يَرْحَمُ آمرزنده مولاى من اى مولاى من تويى غالب و منم مغلوب و آيا رحم كند الْمَغْلُوبَ إِلَّا الْغالِبُ، مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الرَّبُّ وَأَنَا الْمَرْبُوبُ بر مغلوب جز غالب، مولاى من اى مولاى من تويى پروردگار و منم پروريده ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 127

وَهَلْ يَرْحَمُ الْمَرْبُوبَ إِلَّا الرَّبُّ، مَوْلايَ يا مَوْلايَ أَنْتَ الْمُتَكَبِرُ و آيا رحم كند پروريده را جز پروردگار، مولاى من اى مولاى من تويى خداى با كبريا و بزرگمنش وَأَنَا الْخاشِعُ وَهَلْ يَرْحَمُ الْخاشِعَ إِلَّا الْمُتَكَبِرُ، مَوْلايَ يا مَوْلايَ و منم بنده فروتن و آيا رحم كند بر فروتن جز خداى بزرگمنش، مولاى من اى مولاى من ارْحَمْنِي بِرَحْمَتِكَ، وَارْضَ عَنِي بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ وَفَضْلِكَ يا ذَا به من رحم كن به رحمت خود و خوشنود شو از من به جود و كرم و فضل خود اى صاحب الْجُودِ وَ الْإِحْسانِ وَ الطَّوْلِ وَ

الْامْتِنانِ بِرَحْمَتِكَ ياأَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

جود و احسان و نعمت و امتنان به رحمتت اى مهربانترين مهربانان.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 128

چند مناجات از مناجات خمسة عشر

پانزده مناجات از امام زين العابدين عليه السلام روايت شده كه مرحوم علّامه مجلسى در بحار الأنوار فرموده: من اين مناجات را در كتب بعضى از اصحاب ديدم. چند نمونه از آن را در اينجا ذكر مى كنيم:

مناجات تائبين

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ «إِلهِي الْبَسَتْنِي الْخَطايا ثَوْبَ مَذَلَّتِي، وَجَلَّلَنِي التَّباعُدُ مِنْكَ «خدايا خطاها و گناهان لباس خوارى بر تنم كرده و دورى از تو لِباسَ مَسْكَنَتِي، وَأَماتَ قَلْبِي عَظِيمُ جِنايَتِي، فَأَحْيِهِ بِتَوْبَةٍ مِنْكَ جامه بيچارگى بر تنم افكنده و بزرگ جنايتم دلم را ميرانده پس تو زنده اش كن به بازگشت خودت يا أَمَلِي وَبُغْيَتِي، وَيا سُؤْلِي وَمُنْيَتِي، فَوَعِزَّتِكَ ما أَجِدُ لِذُنُوبِي (بسوى من) اى آرزو و مقصودم و اى خواسته و آرمانم به عزتت سوگند براى گناهانم سِواكَ غافِراً، وَلا ارى لِكَسْرِي غَيْرَكَ جابِراً، وَقَدْ خَضَعْتُ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 129

جز تو آمرزنده اى نيابم و براى شكستگيم جز تو شكسته بندى نبينم و من بوسيله آه و ناله كردن بسوى بِالْإِنابَةِ إِلَيْكَ، وَعَنَوْتُ بالْاسْتِكانَةِ لَدَيْكَ، فَانْ طَرَدْتَنِي مِنْ بابِكَ تو بدرگاهت خاضع گشته و با زارى كردن در برابرت خود را به خوارى كشاندم پس اگر توام از درگاه خويش برانى در آن حال فَبِمَنْ الُوذُ، وَإِنْ رَدَدْتَنِي عَنْ جَنابِكَ فَبِمَنْ أَعُوذُ، فَوا اسَفاهُ مِنْ به كه روآورم، و اگر توام از نزد خويش بازگردانى به كه پناه برم، و بس افسوس از خَجْلَتِي وَافْتِضاحِي، وَوالَهْفاهُ مِنْ سُوءِ عَمَلِي وَ اجْتِراحِي، شرمندگى و رسواييم و اى دريغ از كار بد و گناهانى كه بدست آورده ام أَسْأَلُكَ يا غافِرَ الذَّنْبِ الْكَبِيرِ، وَيا جابِرَ الْعَظْمِ الْكَسِيرِ، أَنْ تَهَبَ از تو خواهم اى آمرزنده گناه بزرگ و اى ترميم كننده استخوان

شكسته كه ببخشى لِي مُوبِقاتِ الْجَرائِرِ، وَتَسْتُرَ عَلَيَّ فاضِحاتِ السَّرائِرِ، وَلا تُخْلِنِي بر من گناهان نابود كننده ام را و بپوشى بر من كارهاى پنهانى رسواكننده را و مرا فِي مَشْهَدِ الْقِيامَةِ مِنْ بَرْدِ عَفْوِكَ وَغَفْرِكَ، وَلا تُعْرِنِي مِنْ جَمِيلِ در بازار قيامت از نسيم جان بخش عفو و آمرزشت محروم نفرمايى و از لباس زيباى گذشت و صَفْحِكَ وَسَتْرِكَ، إِلهِي ظَلِلْ عَلى ذُنُوبِي غَمامَ رَحْمَتِكَ، چشم پوشى خود برهنه ام نكنى خدايا سايه ابر رحمتت را بر گناهانم بينداز وَأَرْسِلْ عَلى عُيُوبِي سَحابَ رَأْفَتِكَ، إِلهِي هَلْ يَرْجِعُ الْعَبْدُ و ابر ريزان مهربانى و رأفتت را براى شستشوى عيبهايم بفرست خدايا آيا بنده فرارى الْآبِقُ إِلّا إِلى مَوْلاهُ، أَمْ هَلْ يُجِيرُهُ مِنْ سَخَطِهِ أَحَدٌ سِواهُ، إِلهِي ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 130

جز به درگاه مولايش به كجا بازگردد يا آيا كسى جز او هست كه وى را از خشم او پناه دهد معبودا إِنْ كانَ النَّدَمُ عَلَى الذَّنْبِ تَوْبَةً فَإِنِي وَعِزَّتِكَ مِنَ النَّادِمِينَ، وَإِنْ اگر پشيمانى بر گناه توبه محسوب شود پس به عزتت سوگند كه براستى من از پشيمانانم و اگر كانَ الْاسْتِغْفارُ مِنَ الْخَطِيئَةِ حِطَّةً فَإِنِّي لَكَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ، لَكَ آمرزش خواهى از خطا آنرا پاك كند پس براستى من از آمرزش خواهانم خدايا تو را الْعُتْبى حَتَّى تَرْضى إِلهِي بِقُدْرَتِكَ عَلَيَّ تُبْ عَلَيَّ، وَبِحِلْمِكَ سزد كه مرا مؤاخذه كنى تا گاهى كه خوشنود شوى خدايا به همان قدرتى كه بر من دارى توبه ام بپذير و به بردباريت عَنِّي اعْفُ عَنِي، وَبِعِلْمِكَ بِي ارْفَقْ بِي، إِلهِي أَنْتَ الَّذِي فَتَحْتَ از من بگذر و به همان علمت كه به احوالم دارى با من مدارا كن خدايا تويى كه

درى از عفو لِعِبادِكَ باباً إِلى عَفْوِكَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ، فَقُلْتَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً خود بسوى بندگانت باز كردى و نامش را توبه گذاردى و فرمودى «بسوى خدا بازگرديد نَصُوحاً، فَما عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ الْبابِ بَعْدَ فَتْحِهِ، إِلهِي إِنْ باتوبه صادقانه» پس ديگرچه عذرى دارد آن كس كه از وارد شدن در اين در باز شده غفلت ورزد خدايا اگر كانَ قَبُحَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِكَ فَلْيَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِكَ، إِلهِي ما أَنَا براستى سرزدن گناه از بنده ات زشت است ولى گذشت نيز از نزد تو نيكو است معبودا من نخستين كسى نيستم بِأَوَّلِ مَنْ عَصاكَ فَتُبْتَ عَلَيْهِ وَتَعَرَّضَ لِمَعْرُوفِكَ فَجُدْتَ عَلَيْهِ، كه نافرمانيت كرده و توبه پذيرش گشته اى و خواستار احسانت گشته و تو بر او احسان كرده اى يا مُجِيبَ الْمُضْطَرِ، يا كاشِفَ الضُّرِ، يا عَظِيمَ الْبِرِ، يا عَلِيماً بِما

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 131

اى پذيرنده بيچاره اى غمزدا اى بزرگ احسان اى داناى فِي السِرِ، يا جَمِيلَ السِتْرِ، اسْتَشْفَعْتُ بِجُودِكَ وَكَرَمِكَ إِلَيْكَ، اسرار نهان اى نيكو پرده پوش شفيع گردانم نزد تو جود و كرمت را وَتَوَسَّلْتُ بِحَنانِكَ، وَتَرَحُّمِكَ لَدَيْكَ، فَاسْتَجِبْ دُعائِي، وَلا و توسل جستم به حضرتت و به مهربانيت در پيش تو پس دعايم مستجاب كن و اميدم را تُخَيِّبْ فِيكَ رَجائِي، وَتَقَبَّلْ تَوْبَتِي، وَكَفِرْ خَطِيئَتِي، بِمَنِكَ درباره خودت به نوميدى مبدل مكن و توبه ام را بپذير و گناهم را به كرم و مهربانى وَرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

خود ناديده گير اى مهربانترين مهربانان.»

مناجات شاكين

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ «إِلهِي إِلَيْكَ أَشْكُو نَفْساً بِالسُّوءِ امَّارَةً، وَإِلَى الْخَطِيئَةِ «خدايا به سوى تو شكايت آورم از نفسى كه مرا همواره به بدى مُبادِرَةً، وَبِمَعاصِيكَ مُولَعَةً، وَ لِسَخَطِكَ

مُتَعَرِّضَةً، تَسْلُكُ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 132

وادارد و به سوى گناه شتاب دارد و به نافرمانيهايت حريص است و به موجبات خشمت بِي مَسالِكَ الْمَهالِكَ، وَتَجْعَلُنِي عِنْدَكَ أَهْوَنَ هالِكٍ، دست درازى كند، مرا به راههايى كه منجر به هلاكت مى شود مى كشاند و بصورت پست ترين كَثِيرَةَ الْعِلَلِ طَوِيلَةَ الْأَمَلِ، إِنْ مَسَّهَا الشَّرُّ تَجْزَعُ، وَإِنْ نابودشدگان در آورد بيماريهايش بسيار و آرزويش دراز است اگر شرى به او رسد بى تاب شود و اگر مَسَّهَا الْخَيْرُ تَمْنَعُ، مَيَّالَةً إِلَى اللَّعِبِ وَاللَّهْوِ، مَمْلُوَّةً بِالْغَفْلَةِ خيرى نصيبش گردد سركشى كند به اسباب بازى و سرگرميهاى بيهوده بسيار متمايل و از بى خبرى و وَالسَّهْوِ، تُسْرِعُ بِي إِلَى الْحَوْبَةِ، وَتُسَوِّفُنِي بِالتَّوْبَةِ، إِلهِي أَشْكُو فراموشى انباشته است مرا به سوى گناه شتاب دهد و به نوبت توبه امروز و فردايم كند خدايا به تو شكايت إِلَيْكَ عَدُوّاً يُضِلُّنِي، وَشَيْطاناً يُغْوِينِي، قَدْ مَلَأَ بِالْوَسْواسِ آورم از دشمنى كه گمراهم كند و شيطانى كه مرا از راه بدر برد سينه ام را پر از صَدْرِي، وَأَحاطَتْ هَواجِسُهُ بِقَلْبِي، يُعاضِدُ لِيَ الْهَوى وَيُزَيِّنُ وسوسه كرده و تحريكات زهرآگينش قلبم را احاطه كرده به هوى و هوسم كمك كند و دوستى دنيا را لِي حُبَّ الدُّنْيا، وَيَحُولُ بَيْنِي وَبَيْنَ الطَّاعَةِ وَالزُّلْفى إِلهِي إِلَيْكَ پيش چشمم آرايش دهد ميان من و فرمانبردارى و تقرب به درگاهت حائل گردد خدايا پيش تو أَشْكُو قَلْباً قاسِياً، مَعَ الْوَسْواسِ مُتَقَلِّباً، وَبِالرَّيْنِ وَ الطَّبْعِ مُتَلَبِساً، شكوه آرم از دلى كه سخت شده و بدست وسوسه ها بگردد و به زنگ (خودبينى) و خوى زشت پوشيده شده وَ عَيْناً عَنِ الْبُكاءِ مِنْ خَوْفِكَ جامِدَةً، وَ إِلى ما يَسُرُّها طامِحَةً،

ادعيه و آداب

حرمين شريفين، ص: 133

و از ديده اى كه به هنگام گريه كردن از خوف تو خشك است ولى براى نگريستن به مناظر خوش آيندش خيره و حريص است إِلهِي لا حَوْلَ لِي وَ لا قُوَّةَ إِلّا بِقُدْرَتِكَ، وَلا نَجاةَ لِي مِنْ مَكارِهِ خدايا جنبش و نيرويى براى من نيست جز به نيروى تو و راه نجاتى از گرفتاريهاى الدُّنْيا إِلّا بِعِصْمَتِكَ، فَأَسْأَلُكَ بِبَلاغَةِ حِكْمَتِكَ، وَنَفاذِ مَشِيَّتِكَ، دنيا ندارم جز نگهدارى تو پس از تو مى خواهم به حكمت رسايت و به مشيت جارى و گذرايت أَنْ لا تَجْعَلَنِي لِغَيْرِ جُودِكَ مُتَعَرِّضاً، وَلا تُصَيِرَنِي لِلْفِتَنِ غَرَضاً، كه مرا تنها در معرض جود و بخشش خود درآورى و هدف تيرهاى بلا و آزمايش قرارم ندهى وَكُنْ لِي عَلَى الْأَعْداءِ ناصِراً، وَعَلَى الْمَخازِي وَالْعُيُوبِ ساتِراً، و مرا در پيروزى بر دشمنان يارى كنى و رسوائيها و عيوبم را بپوشانى وَمِنَ الْبَلايا واقِياً، وَعَنِ الْمَعاصِي عاصِماً، بِرَأْفَتِكَ وَرَحْمَتِكَ يا و از بلا محافظتم كنى و از گناهان نگاهم دارى به مهر و رحمتت اى أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

مهربانترين مهربانان.»

مناجات خائفين

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ «إِلهِي أَتَراكَ بَعْدَ الْإِيمانِ بِكَ تُعَذِّبُنِي، أَمْ بَعْدِ حُبِي ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 134

«خدايا آيا چنان مى بينى كه پس از ايمان آوردنم به تو إِيَّاكَ تُبَعِدُنِي، أَمْ مَعَ رَجائِي لِرَحْمَتِكَ وَصَفْحِكَ تَحْرِمُنِي، مرا عذاب كنى يا پس از دوستيم به تو مرا از خود دور كنى يا با اميدى كه به رحمت ام مَعَ اسْتِجارَتِي بِعَفْوِكَ تُسْلِمُنِي، حاشا لِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ و چشم پوشيت دارم محرومم سازى يا با پناه آوردنم به عفو و گذشتت مرا بدست دوزخ سپارى؟ هرگز! أَنْ تُخَيِبَنِي، لَيْتَ شِعْرِي الِلشَّقاءِ وَلَدَتْنِي أُمِي، أَمْ لِلْعَناءِ از ذات

بزرگوار تو دور است كه محرومم كنى، اى كاش مى دانستم كه آيا مادرم مرا براى بدبختى زائيده رَبَّتْنِي، فَلَيْتَها لَمْ تَلِدْنِي وَلَمْ تُرَبِنِي، وَلَيْتَنِي عَلِمْتُ امِنْ يا براى رنج و مشقت مرا پروريده، كاش مرا نزائيده و بزرگ نكرده بود و كاش مى دانستم اى خدا أَهْلِ السَّعادَةِ جَعَلْتَنِي، وَبِقُرْبِكَ وَجِوارِكَ خَصَصْتَنِي، فَتَقَرَّ كه آيا مرا از اهل سعادت قرارم داده و به مقام قرب و جوار خويش مخصوصم گردانده اى تا چشمم بِذلِكَ عَيْنِي وَتَطْمَئِنَّ لَهُ نَفْسِي، إِلهِي هَلْ تُسَوِّدُ وُجُوهاً خَرَّتْ بدين سبب روشن گشته و دلم مطمئن گردد خدايا آيا براستى سياه كنى چهره هايى را كه در برابر عظمتت ساجِدَةً لِعَظَمَتِكَ، أَوْ تُخْرِسُ أَلْسِنَةً نَطَقَتْ بِالثَّناءِ عَلى مَجْدِكَ به خاك افتاده يا لال كنى زبانهايى را كه به ثناگويى درباره مجد وَجَلالَتِكَ، أَوْ تَطْبَعُ عَلى قُلُوبٍ انْطَوَتْ عَلى مَحَبَّتِكَ، أَوْ تُصِمُّ و شوكتت گويا شده يا مُهر زنى بر دلهايى كه دوستى تو را در بردارد يا كَر كنى أَسْماعاً تَلَذَّذَتْ بِسَماعِ ذِكْرِكَ فِي إِرادَتِكَ، أَوْ تَغُلُّ اكُفّاً رَفَعَتْهَا

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 135

گوشهايى را كه به شنيدن ذكرت در ارادت ورزى به تو لذت برند يا ببندى به زنجير كيفر دستهايى را كه الْآمالُ إِلَيْكَ رَجاءَ رَأْفَتِكَ، أَوْ تُعاقِبُ أَبْداناً عَمِلَتْ بِطاعَتِكَ آمال و آرزوها به اميد مِهرت آنها را به سوى تو بلند كرده يا كيفر كنى بدنهايى را كه در طاعتت كار كرده حَتّى نَحِلَتْ فِي مُجاهَدَتِكَ، أَوْ تُعَذِّبُ أَرْجُلًا سَعَتْ فِي تا به جايى كه در راه كوشش براى تو نزار گشته يا شكنجه دهى پاهايى را كه در عِبادَتِكَ، إِلهِي لا تُغْلِقْ عَلى مُوَحِدِيكَ أَبْوابَ رَحْمَتِكَ، وَلا پرستشت

راه يافته خدايا درهاى رحمتت را به روى يكتا پرستانت مبند و تَحْجُبْ مُشْتاقِيكَ عَنِ النَّظَرِ إِلى جَمِيلِ رُؤْيَتِكَ، إِلهِي نَفْسٌ مشتاقانت را از مشاهده جمال ديدارت محروم مكن خدايا نفسى را أَعْزَزْتَها بِتَوْحِيدِكَ كَيْفَ تُذِلُّها بِمَهانَةِ هِجْرانِكَ، وَضَمِيرٌ انْعَقَدَ كه به وسيله توحيد و يگانه پرستيت عزيز داشته اى چگونه به خوارىِ هجرانت پست كنى و نهادى را كه با عَلى مَوَدَّتِكَ كَيْفَ تُحْرِقُهُ بِحَرارَةِ نِيرانِكَ، إِلهِي أَجِرْنِي مِنْ أَلِيمِ دوستى تو پيوند شده چگونه به حرارت آتشت بسوزانى خدايا پناهم ده از خشم غَضَبِكَ وَعَظِيمِ سَخَطِكَ، يا حَنَّانُ يا مَنَّانُ، يا رَحِيمُ يا رَحْمانُ، دردناك و غضب بزرگت اى مِهرورز اى پربخشش اى مهربان اى بخشاينده يا جَبَّارُ ياقَهَّارُ، يا غَفَّارُ يا سَتَّارُ، نَجِنِي بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذابِ اى داراى بزرگى و عظمت اى به قهر گيرنده اى پرده پوش نجاتم ده به رحمت خود از عذاب النَّارِ، وَفَضِيحَةِ الْعارِ، اذَا امْتازَ الْأَخْيارُ مِنَ الْأَشْرارِ، وَحالَتِ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 136

دوزخ و رسوايى ننگ (يا برهنگى) در آن هنگام كه نيكان از بدان جدا گردند و احوال الْأَحْوالُ، وَقَرُبَ الْمُحْسِنُونَ، وَ بَعُدَ الْمُسِيئُونَ، وَ وُفِيَتْ دگرگون شود و نزديك و مقرب شوند نيكوكاران و دور گردند بدكاران و به هر كُلُّ نَفْسٍ ما كَسَبَتْ وَهُمْ لايُظْلَمُونَ».

كس هر چه كرده است داده شود و ستم به ايشان نشود.»

زيارت جامعه

اين زيارت در كتب كافى، تهذيب و كامل الزيارات نقل شده است، و در تمام زيارتگاه هاى ائمّه و انبيا واوصيا عليهم السلام خوانده مى شود:

«السَّلامُ عَلى أَوْلِياءِ اللَّهِ وَأَصْفِيائِهِ، السَّلامُ عَلى امَناءِ اللَّهِ «سلام بر بندگان مقرب خدا و بر برگزيدگانش سلام بر آنانكه امين خدا وَأَحِبَّائِهِ، السَّلامُ

عَلى أَنْصارِ اللَّهِ وَخُلَفائِهِ، السَّلامُ عَلى مَحالِ و دوستان اويند سلام بر ياران خدا و جانشينانش سلام بر جايگاههاى مَعْرِفَةِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلى مَساكِنِ ذِكْرِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلى مُظْهِرِي معرفت خدا سلام بر مسكنهاى ذكر خدا سلام بر آشكار سازندگان أَمْرِ اللَّهِ وَنَهْيِهِ، السَّلامُ عَلَى الدُّعاةِ إِلَى اللَّهِ، السَّلامُ عَلَى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 137

امر و نهى خدا سلام بر خوانندگان (مردم) بسوى خدا سلام المُسْتَقِرِّينَ فِي مَرْضاةِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَى الْمُخْلِصِينَ فِي طاعَةِ بر استقرار يافتگان در خوشنوديهاى خدا سلام بر مخلصان در فرمانبردارى اللَّهِ، السَّلامُ عَلَى الْأَدِلّاءِ عَلَى اللَّهِ، السَّلامُ عَلَى الَّذِينَ مَنْ خدا سلام بر راهنمايان بسوى خدا سلام بر آن بزرگوارانى كه هر كه والاهُمْ فَقَدْ والَى اللَّهَ، وَمَنْ عاداهُمْ فَقَدْ عادَى اللَّهَ، وَمَنْ دوستشان دارد خداى را دوست داشته و هر كه دشمنشان دارد خداى را دشمن داشته و هر كه عَرَفَهُمْ فَقَدْ عَرَفَ اللَّهَ، وَمَنْ جَهِلَهُمْ فَقَدْ جَهِلَ اللَّهَ، وَمَنِ آنان را بشناسد خداى را شناخته و هر كه نشناسدشان خداى را نشناخته و هر كه اعْتَصَمَ بِهِمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ، وَمَنْ تَخَلَّى مِنْهُمْ فَقَدْ تَخَلَّى مِنَ بدانان چنگ زند به خدا چنگ زده و هر كه آنان را رها كند خداى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ، وَاشْهِدُ اللَّهَ أَنِي سِلْمٌ لِمَنْ سالَمْتُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ عزوجل را رها كرده است و خداى را گواه گيرم كه من تسليمم براى هر كس كه شما تسليم اوئيد در جنگم با هر كه حارَبْتُمْ، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَعَلانِيَتِكُمْ، مُفَوِّضٌ فِي ذلِكَ كُلِهِ إِلَيْكُمْ، شما در جنگيد ايمان دارم به نهان و آشكار شما و اختيار همه اين كارها را به شما واگذار كنم لَعَنَ

اللَّهُ عَدُوَّ آلِ مُحَمَّدٍ مِنَ الْجِنِ وَالْإِنْسِ، وَأَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ، خدا لعنت كند دشمن آل محمد را از جنّ و انس و بيزارى جويم بدرگاه خدا از ايشان وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 138

و درود خدا بر محمد و آلش باد.»

زيارت جامعه كبيره

زيارت جامعه، زيارتى است كه به خاطر جامع بودن مطالب و تعبيرها و صفات و خصوصيات امامان عليهم السلام كه در آن بيان شده، جامعيّت خاصّى دارد، و مى توان هر يك از امامان و معصومين عليهم السلام را با آن زيارت كرد.

نمونه هاى متعدّدى به عنوان زيارت جامعه در كتاب ها آمده است، كه «زيارت جامعه كبيره» مفصّل تر و جامع تر از همه است، و يك دوره «امام شناسى» به حساب مى آيد.

صفات و فضايل و ويژگى هاى ائمّه معصومين عليهم السلام در اين زيارت گرد آمده، و كتاب هاى متعدّدى هم در شرح آن نوشته شده است.

زائرى كه با معرفت و از روى بصيرت اين زيارت را با توجه به معنايش در كنار قبور ائمّه عليهم السلام بخواند، نوعى مرور بر اعتقادات و باورها و تجديد ميثاق با اولياى دين كرده است.

شيخ صدوق در «فقيه» و «عيون» روايت كرده از موسَى بن ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 139

عبداللّه نخعى، كه گفت: به حضرت امام علىّ النّقى عليه السلام عرض كردم: يابن رسول اللّه! مرا تعليم فرما زيارتى كه با بلاغت كامل باشد، هرگاه خواستم زيارت كنم يكى از شما را، آن را بخوانم. فرمود: چون به آستانه در حرم رسيدى توقف كن، و شهادتين را بگو:

«أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لاشَرِيكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ «گواهى دهم كه معبودى جز خداى يكتاى

بى همتا نيست، و گواهى دهم كه مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ».

محمّد- درود خدا بر او و آلش باد- بنده و فرستاده او است.»

در حالى كه غُسل زيارت كرده اى داخل حَرَم مى شوى و آنگاه كه قبر را ديدى توقف كن و سى مرتبه «اللَّهُ أَكْبَرُ» بگو، پس با دل آرام اندكى پيش برو، و گام ها را نزديكِ هم بگذار، آنگاه توقف كن و سى مرتبه «اللَّهُ أَكْبَرُ» بگو، پس نزديك قبر مُطهّر برو، و چهل مرتبه «اللَّهُ أَكْبَرُ» بگو تا صد تكبير تمام شود، پس بگو:

«الَسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ، وَمَوْضِعَ الرِّسالَةِ، «سلام بر شما اى خاندان نبوت و جايگاه رسالت ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 140

وَمُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ، وَمَهْبِطَ الْوَحْيِ، وَمَعْدِنَ الرَّحْمَةِ، وَخُزَّانَ و مركز رفت و آمد فرشتگان و جاى فرود آمدن وحى (الهى) و معدن رحمت (حق) و گنجينه داران الْعِلْمِ، وَمُنْتَهَى الْحِلْمِ، وَاصُولَ الْكَرَمِ، وَقادَةَ الْأُمَمِ، وَأَوْلِياءَ دانش و سرحد نهائى بردبارى و اصول و اساس كرم و بزرگوارى و پيشوايان ملتها و در اختيار دارندگان النِعَمِ، وَعَناصِرَ الْأَبْرارِ، وَدَعائِمَ الْأَخْيارِ، وَساسَةَ الْعِبادِ، وَأَرْكانَ نعمتها و ريشه و اصول نيكان و استوانه هاى خوبان و زمامداران بندگان و پايه ها و ستونهاى الْبِلادِ، وَأَبْوابَ الْإِيمانِ، وَامَناءَ الرَّحْمانِ، وَسُلالَةَ النَّبِيِينَ، شهرها و بلاد و درهاى ايمان و امينهاى خداى رحمان و نژاد پيمبران وَصَفْوَةَ الْمُرْسَلِينَ، وَعِتْرَةَ خِيَرَةِ رَبِ الْعالَمِينَ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ و زبده (اولاد) رسولان و عترت انتخاب شدگان پروردگار جهانيان، و رحمت خدا و وَبَرَكاتُهُ، السَّلامُ عَلى أَئِمَّةِ الْهُدى وَمَصابِيحِ الدُّجى وَأَعْلامِ بركاتش (نيز بر آنها باد) سلام بر پيشوايان هدايت و چراغهاى تاريكى و نشانه هاى التُّقى وَذَوِي النُّهى وَأُولِي

الْحِجى وَكَهْفِ الْوَرى وَوَرَثَةِ پرهيزكارى و صاحبان خرد و دارندگان عقل و فطانت و پناهگاه مردمان و وارثان الْأَنْبِياءِ، وَالْمَثَلِ الْأَعْلى وَالدَّعْوَةِ الْحُسْنى وَحُجَجِ اللَّهِ عَلى پيمبران ونمونه اعلاى (الهى) واهل دعوت نيكو (كه مردم را به خدا مى خوانند) و حجتهاى خدا بر أَهْلِ الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ وَالْاولى وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، السَّلامُ عَلى اهل دنيا و آخرت و اين جهان و رحمت خدا و بركاتش (نيز بر ايشان باد) سلام بر

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 141

مَحالِ مَعْرِفَةِ اللَّهِ، وَمَساكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ، وَمَعادِنِ حِكْمَةِ اللَّهِ، جايگاههاى شناسايى خدا و مسكنهاى بركت خدا و كانهاى حكمت خدا وَحَفَظَةِ سِرِ اللَّهِ، وَحَمَلَةِ كِتابِ اللَّهِ، وَأَوْصِياءِ نَبِيِ اللَّهِ، وَذُرِّيَّةِ و نگهبانان راز خدا و حاملان كتاب خدا و اوصياء پيامبر خدا و فرزندان رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، السَّلامُ رسول خدا صلى الله عليه و آله، و رحمت خدا و بركاتش (نيز بر ايشان باد) سلام عَلَى الدُّعاةِ إِلَى اللَّهِ، وَالْأَدِلّاءِ عَلى مَرْضاةِ اللَّهِ، وَالْمُسْتَقِرِّينَ بر خوانندگان بسوى خدا و رهنمايان بسوى موجبات خوشنودى خدا و استقرار يافتگان فِي أَمْرِ اللَّهِ، وَالتَّامِينَ فِي مَحَبَّةِ اللَّهِ، وَالْمُخْلِصِينَ فِي تَوْحِيدِ در فرمان خدا و كاملان در دوستى و محبت خدا و مخلصان در يگانه پرستى اللَّهِ، وَ الْمُظْهِرِينَ لِأَمْرِ اللَّهِ وَنَهْيِهِ، وَعِبادِهِ الْمُكْرَمِينَ، الَّذِينَ خدا و آشكار كنندگان امر و نهى خدا و بندگان گرامى خدا آنانكه لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَهُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، پيشى نگيرند بر خداوند در گفتار و آنانكه بدستورش عمل كنند، و رحمت خدا و بركاتش (بر ايشان باد) السَّلامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الدُّعاةِ، وَالْقادَةِ الْهُداةِ، وَالسَّادَةِ الْوُلاةِ،

سلام بر امامان دعوت كننده (بحق) و پيشوايان راهنما و آقايان سرپرست وَالذَّادَةِ الْحُماةِ، وَأَهْلِ الذِّكْرِ وَأُولِي الْأَمْرِ، وَبَقِيَّةِ اللَّهِ وَخِيَرَتِهِ و دفاع كنندگان و حاميان (از دين خدا) و اهل ذكر و فرمانداران و نمايندگان خدا و برگزيدگان او

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 142

وَحِزْبِهِ وَعَيْبَةِ عِلْمِهِ وَحُجَّتِهِ وَصِراطِهِ وَنُورِهِ وَبُرْهانِهِ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ و گروه او و گنجينه دانشش و حجت او و راه او و نور او و دليل روشن او، و رحمت وَبَرَكاتُهُ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، كَما خدا و بركاتش (بر ايشان باد) گواهى دهم كه نيست معبودى جز خداى يگانه كه شريك ندارد چنانچه شَهِدَ اللَّهُ لِنَفْسِهِ وَشَهِدَتْ لَهُ مَلائِكَتُهُ وَأُولُوا الْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِ، گواهى داده خدا براى خودش و گواهى دادند براى او فرشتگانش و دانشمندان از خلق او لا إِلهَ إِلّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ الْمُنْتَجَبُ معبودى نيست جز او كه نيرومند و فرزانه است و گواهى دهم كه محمد بنده انتخاب شده او است وَرَسُولُهُ الْمُرْتَضى أَرْسَلَهُ بِالْهُدى وَدِينِ الْحَقِ لِيُظْهِرَهُ عَلَى و رسول پسنديده او است كه فرستاد او را با هدايت و آئين حق تا پيروزش كند بر الدِّينِ كُلِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ، وَأَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ همه آئينها و گرچه خوش نداشته باشند مشركان و گواهى دهم كه شمائيد پيشوايان راهبر الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُكَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ راه يافته معصوم گرامى مقرب پرهيزكار الصَّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ، الْمُطِيعُونَ لِلَّهِ، الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ، راستگوى زبده فرمانبرداران خدا و قيام كنندگان به فرمانش الْعامِلُونَ بِإِرادَتِهِ، الْفائِزُونَ بِكَرامَتِهِ، اصْطَفاكُمْ بِعِلْمِهِ، و انجام دهندگان خواسته اش و آنانكه به مقام كرامت او رسيدند، برگزيد شما

را به علم خود

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 143

وَارْتَضاكُمْ لِغَيْبِهِ، وَاخْتارَكُمْ لِسِرِّهِ، وَاجْتَباكُمْ بِقُدْرَتِهِ، وَأَعَزَّكُمْ و پسنديدتان براى جريانات غيب (و پس پرده) خود و انتخابتان كرد براى را ز خود و اختيارتان كرد به قدرتش و عزيزتان كرد بِهُداهُ وَخَصَّكُمْ بِبُرْهانِهِ، وَانْتَجَبَكُمْ بِنُورِهِ، وَأَيَّدَكُمْ بِرُوحِهِ، به راهنمائى خود و مخصوصتان داشت به دليل روشنش و برگزيد شما را براى نور خود و تأييد كرد شما را به روح خود وَ رَضِيَكُمْ خُلَفاءَ فِي أَرْضِهِ، وَحُجَجاً عَلى بَرِيَّتِهِ، وَأَنْصاراً لِدِينِهِ، وپسنديد شما را براى جانشينى در زمينش و تا كه حجتهائى باشيد بر مخلوقش و ياورانى براى دينش وَحَفَظَةًلِسِرِّهِ، وَخَزَنَةًلِعِلْمِهِ، وَمُسْتَوْدَعاًلِحِكْمَتِهِ، وَتَراجِمَةً لِوَحْيِهِ، و نگهبانانى براى رازش و گنجينه دارانى براى دانشش و سپردگان حكمتش و مفسران وَأَرْكاناً لِتَوْحِيدِهِ، وَشُهَداءَ عَلى خَلْقِهِ، وَأَعْلاماً لِعِبادِهِ، وَمَناراً وحيش و پايه هاى يگانه شناسيش و گواهانى بر خلقش و نشانه هايى براى بندگانش فِي بِلادِهِ، وَأَدِلّاءَ عَلى صِراطِهِ، عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ، وَآمَنَكُمْ و مشعلهايى در شهرها و بلادش و راهنمايانى بر راهش، خداوند نگهداشت شما را از لغزش مِنَ الْفِتَنِ، وَطَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ، وَأَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ و ايمن داشت شمارا ازفتنه ها وآزمايشها وپاكتان كرد از چركى و دوركرد ازشما اهل بيت پليدى را وَطَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً، فَعَظَّمْتُمْ جَلالَهُ، وَأَكْبَرْتُمْ شَأْنَهُ، وَمَجَّدْتُمْ كَرَمَهُ، و بخوبى پاكيزه تان كرد، شما نيز (در برابر) عظيم شمرديد شوكتش را و مقامش را بزرگ دانستيد و كرمش را ستوديد وَأَدْمَنْتُمْ ذِكْرَهُ، وَوَكَّدْتُمْ مِيثاقَهُ، وَأَحْكَمْتُمْ عَقْدَ طاعَتِهِ، وَنَصَحْتُمْ و به ذكر او ادامه داديد و پيمانش را محكم كرديد و آن عهدى را كه در فرمانبرداريش داشتيد سخت استوار كرديد و در پنهانى و

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 144

لَهُ فِي

السِرِ وَالْعَلانِيَةِ، وَدَعَوْتُمْ إِلى سَبِيلِهِ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ آشكار براى او خيرخواهى كرديد و مردم را با حكمت و پند نيكو به راهش الْحَسَنَةِ، وَبَذَلْتُمْ أَنْفُسَكُم فِي مَرْضاتِهِ، وَصَبَرْتُمْ عَلى ما اصابَكُمْ دعوت كرديد و در راه خوشنودى او بذل جان كرديد و در مقابل پيش آمدهاى ناگوار بخاطر او فِي جَنْبِهِ، وَأَقَمْتُمُ الصَّلاةَ، وَآتَيْتُمُ الزَّكاةَ، وَأَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ، بردبارى كرديد، و نماز را بپا داشتيد و زكات را پرداختيد و امر به معروف وَنَهَيْتُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَجاهَدْتُمْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِه، حَتّى أَعْلَنْتُمْ و نهى از منكر كرديد و در راه خدا آن طور كه بايد جهاد و مبارزه كرديد تا بالاخره دعوت حق را دَعْوَتَهُ، وَبَيَّنْتُمْ فَرائِضَهُ، وَأَقَمْتُمْ حُدُودَهُ، وَنَشَرْتُمْ شَرائِعَ آشكار و واجبات او را بيان داشتيد و حدود و مقرراتش را برپا داشتيد و دستورات و احكامش أَحْكامِهِ، وَسَنَنْتُمْ سُنَّتَهُ، وَصِرْتُمْ فِي ذلِكَ مِنْهُ إِلَى الرِّضا، را منتشر ساختيد و روش او را مقرر داشتيد و در راه رضاى او گام برداشتيد وَسَلَّمْتُمْ لَهُ الْقَضاءَ، وَصَدَّقْتُمْ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ مَضى فَالرَّاغِبُ و تسليم قضا و قدر او شديد و پيمبران گذشته او را تصديق كرديد پس آنكه از شما عَنْكُمْ مارِقٌ، وَاللَّازِمُ لَكُمْ لاحِقٌ، وَالْمُقَصِرُ فِي حَقِكُمْ زاهِقٌ، رو گرداند از دين خارج گشته و آنكه ملازم شما بود به حق رسيده و آنكه كوتاهى كرد در حق شما نابود گرديد وَالْحَقُّ مَعَكُمْ وَفِيكُمْ وَمِنْكُمْ وَإِلَيْكُمْ، وَأَنْتُمْ أَهْلُهُ وَمَعْدِنُهُ، و حق همراه شما و در ميان شما خاندان و از جانب شما است و بسوى شما بازگردد و شمائيد اهل حق ومعدن آن ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 145

وَمِيراثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَكُمْ، وَايابُ

الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ، وَحِسابُهُمْ عَلَيْكُمْ، و ميراث نبوت نزد شما است و بازگشت خلق خدا بسوى شما است و حسابشان با شما است وَفَصْلُ الْخِطابِ عِنْدَكُمْ، وَآياتُ اللَّهِ لَدَيْكُمْ، وَعَزائِمُهُ فِيكُمْ، و سخنى كه حق و باطل را جدا كند نزد شما است و آيات خدا پيش شما است و تصميمات قطعى او (يا دستورات لازمش) درباره شما است وَ نُورُهُ وَبُرْهانُهُ عِنْدَكُمْ، وَأَمْرُهُ إِلَيْكُمْ، مَنْ والاكُمْ فَقَدْ والَى اللَّهَ، و نور و دليل روشنش نزد شما است و امر امامتش محول به شما است، هر كه شما را دوست دارد خداى را دوست داشته وَمَنْ عاداكُمْ فَقَدْ عادَى اللَّهَ، وَمَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ، وَمَنْ و هر كه شما را دشمن دارد خداى را دشمن داشته و هركس به شما محبت داشته باشد به خدا محبت داشته و هركس أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ، وَمَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ، با شما كينه ورزد با خدا كينه توزى كرده و هركه به شما چنگ زند به خدا چنگ زده أَنْتُمُ الصِراطُ الْأَقْوَمُ، وَشُهَداءُ دارِ الْفَناءِ، وَشُفَعاءُ دارِ الْبَقاءِ، شمائيد شاهراه و راه راست و گواهان در اين دار فانى (دنيا) و شفيعان در خانه پايدار (قيامت) وَالرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ، وَالْآيَةُ الْمَخْزُونَةُ وَالْأَمانَةُ الْمَحْفُوظَةُ، ورحمت پيوسته (حق) و آن آيت و نشانه پنهان در گنجينه و آن امانتى كه نگهدارى شده (يا حفظش بر مردم واجب است) وَالْبابُ الْمُبْتَلى بِهِ النَّاسُ، مَنْ أَتاكُمْ نَجا، وَمَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ هَلَكَ، و آن درگاهى كه مردم بدان آزمايش شوند هركه به نزد شما آمد نجات يافت وهركس نيامد هلاك شد إِلَى اللَّهِ تَدْعُونَ، وَعَلَيْهِ تَدُلُّونَ، وَبِهِ تُؤْمِنُونَ، وَلَهُ تُسَلِمُونَ، (شما مردم را) بسوى

خدا مى خوانيد و بر او راهنمايى كنيد و به او ايمان داريد و تسليم او هستيد

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 146

وَبِأَمْرِهِ تَعْمَلُونَ، وَ إِلى سَبِيلِهِ تُرْشِدُونَ، وَبِقَوْلِهِ تَحْكُمُونَ، سَعَدَ وبدستورش عمل كنيد و بسوى راه او (مردم را) ارشاد كنيد و به گفتار او حكم كنيد، نيك بخت شد مَنْ والاكُمْ، وَهَلَكَ مَنْ عاداكُمْ، وَخابَ مَنْ جَحَدَكُمْ، وَضَلَّ مَنْ هر كه شما را دوست دارد و به هلاكت رسيد هر كه شما را دشمن داشت و زيانكار شد آنكه منكر شما گشت و گمراه شد آنكه فارَقَكُمْ، وَفازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ، وَامِنَ مَنْ لَجَأَإِلَيْكُمْ، وَسَلِمَ مَنْ از شما جدا گشت و رستگار شد آن كه به شما چنگ زد و ايمن گشت آنكه بدرگاه شما پناه آورد، و سلامت يافت هر كه صَدَّقَكُمْ، وَهُدِيَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ، مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْواهُ، شما را تصديق كرد و هدايت شد هر كه به شما چنگ زد، هر كه پيروى شما را كرد بهشت مأواى او است وَمَنْ خالَفَكُمْ فَالنَّارُ مَثْواهُ، وَمَنْ جَحَدَكُمْ كافِرٌ، وَمَنْ حارَبَكُمْ و هر كه مخالفت شما را كرد دوزخ جايگاه او است، و هر كه منكر شما شد كافر و هر كه با شما جنگ كرد مُشْرِكٌ، وَمَنْ رَدَّ عَلَيْكُم فِي أَسْفَلِ دَرَكٍ مِنَ الْجَحِيمِ، أَشْهَدُ أَنَّ مشرك است و هر كس شما را رد كرد در ته جهنم جاى دارد گواهى دهم كه هذا سابِقٌ لَكُمْ فِيما مَضى وَجارٍ لَكُمْ فِيما بَقِيَ، وَأَنَّ أَرْواحَكُمْ اين مقام و منزلت در زمان گذشته براى شما ثابت بوده و در آينده زمان نيز براى شما جارى است و همانا روانهاى شما وَنُورَكُمْ وَطِينَتَكُمْ واحِدَةٌ،

طابَتْ وَطَهُرَتْ بَعْضُها مِنْ بَعْضٍ، ونورتان وسرشتتان يكى است همگى پاك و پاكيزه است و برخى از برخى ديگر گرفته شده خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْواراً، فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ، حَتّى مَنَّ عَلَيْنا خداوند شما را بصورت نورهائى آفريد و گرداگرد عرش خود قرارتان داد تا آنگاه كه با آوردنتان در اين جهان بر ما

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 147

بِكُمْ، فَجَعَلَكُمْ فِي بُيُوتٍ اذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ، منت گذارد و قرارتان داد در خانه هايى كه اجازه داد بلند گردند و نام او در آنها برده شود وَجَعَلَ صَلاتَنا عَلَيْكُمْ وَما خَصَّنا بِهِ مِنْ وِلايَتِكُمْ طِيباً لِخَلْقِنا، و مقرر داشت كه درودهاى ما بر شما و هم چنين آنچه را از دوستى شما براى ما مخصوص داشته همه اينها موجب پاكى اخلاق ما وَطَهارَةً لِأَنْفُسِنا، وَتَزْكِيَةً لَنا، وَكَفَّارَةً لِذُنُوبِنا، فَكُنَّا عِنْدَهُ و پاك شدن خود ما و تزكيه ما و كفاره گناهان ما باشد و ما در نزد خدا از زمره مُسَلِمِينَ بِفَضْلِكُمِ، وَمَعْرُوفِينَ بِتَصْدِيقِنا إِيَّاكُمْ، فَبَلَغَ اللَّهُ بِكُمْ تسليم شدگان برترى شما و شناخته شدگان به تصديق مقام شما بوديم پس خداوند برساند شما را أَشْرَفَ مَحَلِ الْمُكْرَمِينَ، وَأَعْلى مَنازِلِ الْمُقَرَّبِينَ، وَأَرْفَعَ به شريفترين جايگاه گراميان و بلندترين منازل مقربان و بالاترين دَرَجاتِ الْمُرْسَلِينَ، حَيْثُ لا يَلْحَقُهُ لاحِقٌ، وَلا يَفُوقُهُ فائِقٌ، درجات رسولان آنجا كه كسى بدان نرسد و فوق آن جايگاه كسى راه نيابد و پيش وَلا يَسْبِقُهُ سابِقٌ، وَلا يَطْمَعُ فِي ادْراكِهِ طامِعٌ، حَتَّى لايَبْقى مَلَكٌ روى بر آن پيشى نگيرد و براى رسيدن بدانجا كسى طمع نبندد، تا اينكه بجاى نماند فرشته مُقَرَّبٌ، وَلا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ، وَلاصِدِّيقٌ وَلا شَهِيدٌ، وَلا عالِمٌ وَلا مقربى

و نه پيامبر مرسلى و نه صديق و نه شهيدى و نه عالم و نه جاهِلٌ، وَلادَنِيٌّ وَلا فاضِلٌ، وَلا مُؤْمِنٌ صالِحٌ، وَلا فاجِرٌ طالِحٌ، جاهلى و نه پست و نه برترى و نه مؤمن نيك كردار و نه تبهكار بدكارى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 148

وَلا جَبَّارٌ عَنِيدٌ، وَلا شَيْطانٌ مَرِيدٌ، وَلاخَلْقٌ فِيما بَيْنَ ذلِكَ و نه گردنكش ستيزه جو و نه اهريمن متمردى و نه خلق ديگرى كه در اين ميان شَهِيدٌ، إِلّا عَرَّفَهُمْ جَلالَةَ أَمْرِكُمْ، وَعِظَمَ خَطَرِكُمْ، وَكِبَرَ شَأْنِكُمْ، گواه باشد جز آنكه بشناساند به او خداوند جلالت و قدر و عظمت مقام و بزرگى منزلت وَتَمامَ نُورِكُمْ وَصِدْقَ مَقاعِدِكُمْ، وَثَباتَ مَقامِكُمْ، وَشَرَفَ و كامل بودن نورتان را و درستى منصبها و پابرجا بودنتان را (در اطاعت حق) و شرافت مَحَلِّكُمْ، وَمَنْزِلَتِكُمْ عِنْدَهُ، وَكَرامَتَكُمْ عَلَيْهِ، وَخاصَّتَكُمْ لَدَيْهِ، همگان و منزلت شما را در پيش خود و مقام گرامى شما را و خصوصيتى كه در نزد او داريد وَقُرْبَ مَنْزِلَتِكُمْ مِنْهُ، بِأَبِي أَنْتُمْ وَأُمِي وَأَهْلِي وَمالِي وَاسْرَتِي، و جايگاه نزديكى كه نسبت به او داريد پدر و مادر و خاندان و مال و فاميلم فداى شما، اشْهِدُ اللَّهَ وَاشْهِدُكُمْ أَنِي مُؤْمِنٌ بِكُمْ وَبِما آمَنْتُمْ بِهِ، كافِرٌ بِعَدُوِّكُمْ گواه گيرم خدا را و گواه گيرم شما را كه من ايمان دارم به شما و بدانچه شما بدان ايمان داريد و كافرم نسبت به دشمن شما وَبِما كَفَرْتُمْ بِهِ، مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ وَبِضَلالَةِ مَنْ خالَفَكُمْ، مُوالٍ و بدانچه شما انكار آن را كرديد بينايم به مقام شما و به گمراهى آنكه با شما مخالفت كرد دوست دار لَكُمْ وَلِأَوْلِيائِكُمْ، مُبْغِضٌ لِأَعْدائِكُمْ وَمُعادٍ لَهُمْ، سِلْمٌ لِمَنْ شما و

(دوستدار) دوستان شمايم و بغض دشمنانتان را در دل دارم و دشمن آنهايم، صلحم با هر كه سالَمَكُمْ، وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَكُمْ، مُحَقِقٌ لِما حَقَّقْتُمْ، مُبْطِلٌ لِما باشما صلح كند ودر جنگم با هركس كه با شما در جنگ است حق مى دانم آنچه را شما حق دانستيد و باطل دانم آنچه را

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 149

أَبْطَلْتُمْ، مُطِيعٌ لَكُمْ، عارِفٌ بِحَقِكُمْ، مُقِرٌّ بِفَضْلِكُمْ، مُحْتَمِلٌ شما باطل دانستيد پيرو شمايم عارف به حق شمايم اقرار به برترى شما دارم بار علم دانش شما را لِعِلْمِكُمْ، مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِكُمْ، مُعْتَرِفٌ بِكُمْ، مُؤْمِنٌ بِايابِكُمْ، تحمل كنم و از مهالك در پرده عهد و امان شما روم به شما (وحقتان) اعتراف دارم و به بازگشتتان ايمان دارم مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ، مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ، مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ، آخِذٌ و رجعت شما را تصديق دارم و چشم براه فرمان شما و منتظر دولت شمايم گفتارتان بِقَوْلِكُمْ، عامِلٌ بِأَمْرِكُمْ، مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ، زائِرٌ لَكُمْ، لائِذٌ عائِذٌ را بگيرم و دستورتان را انجام دهم و به شما پناه جويم و شما را زيارت كنم و به قبرهاى بِقُبُورِكُمْ، مُسْتَشْفِعٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِكُمْ، وَمُتَقَرِّبٌ بِكُمْ إِلَيْهِ، شما پناه آرم و شما را بدرگاه خداى عزوجل شفيع آرم و بوسيله شما به پيشگاهش تقرب جويم وَمُقَدِّمُكُمْ أَمامَ طَلِبَتِي وَحَوائِجِي وَإِرادَتِي فِي كُلِ أَحْوالِي و شما را در پيش روى خواسته و حاجات و اراده ام قرار دهم در همه حالات وَأُمُورِي، مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَعَلانِيَتِكُمْ وَشاهِدِكُمْ وَغائِبِكُمْ وَاوَّلِكُمْ و كارهايم، ايمان دارم به نهان شما و آشكارتان و حاضرتان و غائبتان و اول وَآخِرِكُمْ، وَمُفَوِّضٌ فِي ذلِكَ كُلِهِ إِلَيْكُمْ، وَمُسَلِمٌ فِيهِ مَعَكُمْ، و آخرتان و در اين باره كار را به

خودتان وامى گذارم (و هيچگونه ايرادى به كارهاى شما ندارم) و تسليم شمايم وَقَلْبِي لَكُمْ مُسَلِمٌ، وَرَأْيِي لَكُمْ تَبَعٌ، وَنُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ، حَتّى و دلم نيز تسليم شما است و رأى من نيز تابع (راى) شما است و ياريم برايتان آماده است تا آنكه ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 150

يُحْيِيَ اللَّهُ تَعالى دِينَهُ بِكُمْ، وَيَرُدَّكُمْ فِي أَيَّامِهِ، وَيُظْهِرَكُمْ لِعَدْلِهِ، خداى تعالى دينش را بوسيله شما زنده كند و دوباره بازگرداند شما را در روزها (ى حكومت) خود و آشكارتان سازد براى عدل خود وَيُمَكِنَكُمْ فِي أَرْضِهِ، فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لا مَعَ غَيْرِكُمْ، آمَنْتُ بِكُمْ، و پابرجايتان كند در روى زمينش، پس با شما باشم با شما نه با غير شما و ايمان دارم به شما وَتَوَلَّيْتُ آخِرَكُمْ بِما تَوَلَّيْتُ بِهِ اوَّلَكُمْ، وَبَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ و دوست دارم آخرين فرد شما را به همان دليل كه دوست دارم اولين شخص شما را و بيزارى جويم به پيشگاه خداى عزوجل مِنْ أَعْدائِكُمْ وَمِنَ الْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَالشَّياطِينِ وَحِزْبِهِمُ از دشمنانتان و از جبت و طاغوت (خلفاى ناحق) و شياطين و پيروانشان الظَّالِمِينَ لَكُمْ، وَالْجاحِدِينَ لِحَقِكُمْ، وَالْمارِقِينَ مِنْ وِلايَتِكُمْ، آن ستمكاران بر شما و منكران حق شما و بيرون روندگان از زير بار ولايت شما وَالْغاصِبِينَ لِإِرْثِكُمْ، وَالشَّاكِينَ فِيكُمْ، الْمُنْحَرِفِينَ عَنْكُمْ، وَمِنْ و غصب كنندگان ميراث شما و شك كنندگان درباره شما و منحرف شدگان از طريقه شما و از كُلِ وَلِيجَةٍ دُونَكُمْ، وَكُلِ مُطاعٍ سِواكُمْ، وَمِنَ الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ هر همدم و وسيله اى غير از شما و هر فرمانروائى جز شما و از پيشوايانى كه يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ، فَثَبَّتَنِيَ اللَّهُ أَبَداً ما حَيِيتُ عَلى مُوالاتِكُمْ مردم را به دوزخ

مى خوانند پس خداوند پابرجايم بدارد هميشه تا زنده ام بر موالات وَمَحَبَّتِكُمْ وَدِينِكُمْ، وَوَفَّقَنِي لِطاعَتِكُمْ، وَرَزَقَنِي شَفاعَتَكُمْ، و دوستى و دين و آئين شما و موفقم دارد براى فرمانبردارى شما و روزيم گرداند شفاعت شما را

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 151

وَجَعَلَنِي مِنْ خِيارِ مَوالِيكُمْ، التَّابِعِينَ لِما دَعَوْتُمْ إِلَيْهِ، وَجَعَلَنِي و قرارم دهد از برگزيدگان دوستانتان آنانكه تابع دعوت شما هستند و بگرداند مرا مِمَّنْ يَقْتَصُّ آثارَكُمْ، وَيَسْلُكُ سَبِيلَكُمْ، وَيَهْتَدِي بِهُداكُمْ، از كسانى كه پيروى كند از آثار شما و مى رود به راه شما و راهنمايى جويد به راهنمايى شما وَيُحْشَرُ فِي زُمْرَتِكُمْ، وَيَكِرُّ فِي رَجْعَتِكُمْ، وَيُمَلَّكُ فِي دَوْلَتِكُمْ، و محشور گردد در گروه شما و بازگردد در دوران رجعت و بازگشت شما و به فرمانروائى رسد در دوران حكومت شما وَيُشَرَّفُ فِي عافِيَتِكُمْ، وَيُمَكَّنُ فِي أَيَّامِكُمْ، وَتَقَرُّ عَيْنُهُ غَداً و مفتخر گردد به عافيت (و حسن عاقبت) از شما و مقتدر گردد در روزهاى (حكومت) شما و روشن گردد ديده اش فرداى قيامت بِرُؤْيَتِكُمْ، بِأَبِي أَنْتُمْ وَأُمِي وَنَفْسِي وَأَهْلِي وَمالِي، مَنْ ارادَاللَّهَ بديدار شما پدر و مادرم و خودم و خاندان و دارائيم به فداى شما هر كه آهنگ خدا كند بَدَأَبِكُمْ، وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ، وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ، از شما (بايد) شروع كند و آنكس كه خدا را به يكتائى شناسد (طريقه اش را) از شما پذيرد و هر كه قصد او كند به شما رو كند مَوالِيَّ لا احْصِي ثَناءَكُمْ، وَلا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ كُنْهَكُمْ، وَمِنَ سروران من ثناى شما را نتوانم كرد و با مدح به كنه و حقيقت شما نرسم و با الْوَصْفِ قَدْرَكُمْ، وَأَنْتُمْ نُورُ الْأَخْيارِ، وَهُداةُ الْأَبْرارِ، وَحُجَجُ توصيف قدر

و منزلت شما را بيان نتوانم كه شمائيد روشنى خوبان و راهنماى نيكان و حجتهاى الْجَبَّارِ، بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ، وَبِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ، وَبِكُمْ خداى جبار، خداوند (عالم وجود را) به شما آغاز كرد و به شما نيز ختم كند و بخاطر شما فرو ريزد باران را و بخاطر شما

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 152

يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلّا بِاذْنِهِ، وَبِكُمْ يُنَفِسُ الْهَمَّ نگه دارد آسمان را از اينكه بر زمين افتد جز به اذن او و بخاطر شما بگشايد اندوه را وَيَكْشِفُ الضُّرَّ، وَعِنْدَكُمْ ما نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ، وَهَبَطَتْ بِهِ و برطرف كند سختى را و در پيش شما است آنچه را پيمبرانش فرود آورده مَلائِكَتُهُ، وَإِلى جَدِّكُمْ».

وفرشتگانش به زمين آوردند وبسوى جدّ شما.» و اگر زيارت امير مؤمنان عليه السلام باشد به جاى «وَإِلى جَدِّكُمْ» بگو: «وَ إِلى أَخِيكَ»،

«و به سوى برادرت»،

بُعِثَ الرُّوحُ الْأَمِينُ، آتاكُمُ اللَّهُ ما لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ «روح الامين (جبرئيل) نازل گرديد، به شما داده است خداوند آنچه را به هيچيك از مردم الْعالَمِينَ، طَأْطَأَ كُلُّ شَرِيفٍ لِشَرَفِكُمْ، وَبَخَعَ كُلُّ مُتَكَبِرٍ جهانيان نداده سر (فروتنى) بزير آورده هر شخص شريفى در برابر شرف شما و گردن نهاده هر متكبرى لِطاعَتِكُمْ، وَخَضَعَ كُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِكُمْ، وَذَلَّ كُلُّ شَيْ ءٍ لَكُمْ، به فرمانبردارى شما و فروتن گشته هر گردنكشى در برابر فضل شما و خوار شده هر چيزى براى شما وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِكُمْ، وَفازَ الْفائِزُونَ بِوِلايَتِكُمْ، بِكُمْ و روشن شد زمين به پرتو نور شما و رستگار شدند مردمان رستگار بوسيله ولايت و دوستى شما، بوسيله شما

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 153

يُسْلَكُ إِلَى الرِّضْوانِ، وَعَلى مَنْ جَحَدَ وِلايَتَكُمْ غَضَبُ به

بهشت رضوان توان رسيد و برآنكس كه منكر فرمانروائى شما است خشم خداى الرَّحْمانِ، بِأَبِي أَنْتُمْ وَأُمِي وَنَفْسِي وَأَهْلِي وَمالِي، ذِكْرُكُمْ فِي رحمان (حتم و مسلم) است، پدر و مادرم و خودم و خاندان و دارائيم فداى شما باد، (اى سروران من گرچه) ذكر شما در (زبان) الذَّاكِرِينَ، وَأَسْماؤُكُمْ فِي الْأَسْماءِ، وَأَجْسادُكُمْ فِي الْأَجْسادِ، ذكركنندگان است و نامهايتان در ميان نامها و پيكرتان با ساير پيكرها وَأَرْواحُكُمْ فِي الْأَرْواحِ، وَأَنْفُسُكُمْ فِى النُّفُوسِ، وَآثارُكُمْ فِي و روانتان در ميان ساير روانها و جانهاتان در (عداد) ساير جانها و آثارتان در ميان الْآثارِ، وَقُبُورُكُمْ فِي الْقُبُورِ، فَما أَحْلى أَسْماءَكُمْ، وَأَكْرَمَ آثار (ديگران) و قبرهاتان در (شمار) ساير قبرها است ولى (شما را چه نسبت با ديگران) چه شيرين است نامهايتان و بزرگوار است أَنْفُسَكُمْ، وَأَعْظَمَ شَأْنَكُمْ، وَأَجَلَّ خَطَرَكُمْ، وَأَوْفى عَهْدَكُمْ، جانهاتان و بزرگ است مقامتان و برجسته است منزلت و موقعيتتان و با وفا است عهدتان وَأَصْدَقَ وَعْدَكُمْ، كَلامُكُمْ نُورٌ، وَأَمْرُكُمْ رُشْدٌ، وَوَصِيَّتُكُمُ التَّقْوى و راست است وعده تان سخنتان نور و دستورتان يكپارچه رشد و رستگارى است سفارشتان پرهيزكارى وَفِعْلُكُمُ الْخَيْرُ، وَعادَتُكُمُ الْإِحْسانُ، وَسَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ، وَشَأْنُكُمُ و كارتان خير و خوبى و عادت شما احسان و نيكى و شيوه شما كرم و بزرگوارى و رفتارتان الْحَقُّ وَالصِدْقُ وَالرِّفْقُ، وَقَوْلُكُمْ حُكْمٌ وَحَتْمٌ، وَرَأْيُكُمْ عِلْمٌ حق و راستى و مدارائى است و گفتارتان مسلم و حتمى است و رأى شما دانش ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 154

وَحِلْمٌ وَحَزْمٌ، إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَأَصْلَهُ وَفَرْعَهُ وَمَعْدِنَهُ و بردبارى و دورانديشى است اگر از خير و خوبى ذكرى به ميان آيد آغاز و ريشه و شاخه و مركز وَمَأْواهُ وَمُنْتَهاهُ، بِأَبِي

أَنْتُمْ وَأُمِي وَنَفْسِي، كَيْفَ أَصِفُ حُسْنَ و جايگاه و پايانش شمائيد پدر و مادرم و خودم به فداى شما چگونه توصيف كنم ثناى ثَنائِكُمْ، وَأُحْصِي جَمِيلَ بَلائِكُمْ، وَبِكُمْ أَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِ، نيكوى شما را و چگونه شماره كنم آزمايشهاى خوبى كه داديد و بوسيله شما بود كه خدا ما را از ذلت بيرون آورد وَفَرَّجَ عَنَّا غَمَراتِ الْكُرُوبِ، وَأَنْقَذَنا مِنْ شَفا جُرُفِ الْهَلَكاتِ و گشايش داد به گرفتاريهاى سخت ما و نجاتمان داد از پرتگاه هلاكت و نابودى وَمِنَ النَّارِ، بِأَبِي أَنْتُمْ وَأُمِي وَنَفْسِي، بِمُوالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ و هم از آتش دوزخ، پدر و مادرم و خودم به فداى شما كه بوسيله دوستى شما خداوند به ما ياد داد دستورات دِينِنا، وَأَصْلَحَ ما كانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيانا، وَبِمُوالاتِكُمْ تَمَّتِ الْكَلِمَةُ، دينمان را و اصلاح كرد آنچه را كه از دنياى ما تباه گشته بود و بوسيله شما كلمه (توحيد و معارف دين) كامل شد وَعَظُمَتِ النِعْمَةُ، وَائْتَلَفَتِ الفُرْقَةُ، وَبِمُوالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ و نعمت بزرگ گشت و جدائى و اختلاف مبدل به الفت و اتحاد گرديد و بوسيله موالات شما پذيرفته گردد عبادت هاى الْمُفْتَرَضَةُ، وَلَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْواجِبَةُ، وَالدَّرَجاتُ الرَّفِيعَةُ، وَالْمَقامُ واجب و (تنها) دوستى شما است كه بر خلق لازم و فرض است و از آن شما است درجات بلند و مقام الْمَحْمُودُ، وَالْمَكانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَالْجاهُ الْعَظِيمُ، شايسته و جايگاه معين و معلوم در نزد خداى عزوجل و منزلت عظيم ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 155

وَالشَّأْنُ الْكَبِيرُ، وَالشَّفاعَةُ الْمَقْبُولَةُ، رَبَّنا آمَنَّا بِما أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا و رتبه بزرگ و شفاعت پذيرفته، پروردگارا ما ايمان داريم بدانچه نازل فرمودى و پيروى كرديم

الرَّسُولَ فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ، رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا از پيامبرت پس نام ما را با گواهان (به اين حقايق) ثبت فرما، پروردگارا منحرف مكن دلهاى ما را پس از آنكه راهنمائيمان كردى وَهَبْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ، سُبْحانَ رَبِنا إِنْ و ببخش به ما از نزد خويش رحمتى كه براستى تويى بخشايشگر، منزه است پروردگار ما كه كانَ وَعْدُ رَبِنا لَمَفْعُولًا، يا وَلِيَ اللَّهِ، إِنَّ بَيْنِي وَبَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ براستى وعده او انجام شدنى است اى ولى خدا همانا ميان من و خداى عزوجل ذُنُوباً لا يَأْتِي عَلَيْها إِلّا رِضاكُمْ، فَبِحَقِ مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلى سِرِّهِ، گناهانى است كه محو و پاك نكند آنها را جز رضايت شما پس به حق آن خدائى كه شما را امين به راز خود كرده وَاسْتَرْعاكُمْ أَمْرَ خَلْقِهِ، وَقَرَنَ طاعَتَكُمْ بِطاعَتِهِ، لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ و سرپرستى كار خلق خود را به شما واگذارده و فرمانبردارى شما را به فرمانبردارى خود كه شما بخشش گناهانم را ذُنُوبِي، وَكُنْتُمْ شُفَعائِي، فَإِنِي لَكُمْ مُطِيعٌ، مَنْ أَطاعَكُمْ فَقَدْ (از خدا) بخواهيد و شفيعان من گرديد زيرا كه من فرمانبردار شمايم، هر كه از شما فرمانبردارى كند خداى را أَطاعَ اللَّهَ، وَمَنْ عَصاكُمْ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ، وَمَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْأَحَبَ اللَّهَ، فرمانبردارى كرده و هر كه نافرمانى شما كند خداى را نافرمانى كرده و هر كه شما را دوست دارد خداى را دوست داشته وَمَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ. اللَّهُمَّ إِنِي لَوْ وَجَدْتُ شُفَعاءَ و هر كه شما را دشمن دارد خداى را دشمن داشته. خدايا! اگر من شفيعانى را مى يافتم ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 156

أَقْرَبَ إِلَيْكَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ الْأَخْيارِ الْأَئِمَّةِ الْأَبْرارِ

لَجَعَلْتُهُمْ كه نزديكتر باشند بدرگاهت از محمد و خاندان نيكويش آن پيشوايان نيكوكار بطور مسلم آنها را شُفَعائِي، فَبِحَقِهِمُ الَّذِي أَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَيْكَ أَسْأَ لُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي شفيعان خود قرار مى دادم پس از تو مى خواهم بدان حقى كه براى ايشان بر خود واجب كردى مرا فِي جُمْلَةِ الْعارِفِينَ بِهِمْ وَبِحَقِّهِمْ، وَفِي زُمْرَةِ الْمَرْحُومِينَ در زمره عارفان به مقام آنها و به حق آنها قرارم ده و نيز در زمره كسانى كه بوسيله شفاعت آنها بِشَفاعَتِهِمْ، إِنَّكَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ، وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ مورد مهر قرار گرفته اند كه تو مهربانترين مهربانانى و درود خدا بر محمد و آل الطَّاهِرِينَ، وَسَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً، وَحَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ».

پاكش و سلام مخصوص و بسيارى بر آنها باد و بس است ما را خدا و نيكو وكيلى است.»

زيارت امين اللّه

يكى از زيارت هاى بسيار معروف و معتبر است كه در كتاب هاى زيارات نقل شده است. مرحوم علامه مجلسى آن را از نظر متن و سند از بهترين زيارات دانسته كه مناسب است در همه حرم ها و مزارهاى ائمّه عليهم السلام بر آن مداومت شود.

اين زيارت، هم از زيارت هاى مطلقه محسوب مى شود

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 157

كه در هر وقت مى توان خواند، هم از زيارت هاى مخصوصه روز عيد غديرخم است و هم از زيارات جامعه اى است كه در همه حرم هاى مقدّس ائمّه عليهم السلام خوانده مى شود. محتوايى عرفانى و سراسر شور و اشتياق به قرب الهى دارد. كيفيّت آن چنان است كه به سندهاى معتبر روايت شده از جابر از امام محمّدباقر عليه السلام كه امام زين العابدين عليه السلام به زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام آمد، و نزد قبر آن حضرت

ايستاد، و گريست، و گفت:

«السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَحُجَّتَهُ عَلى عِبادِهِ، «سلام بر تو اى امانتدار خدا در زمين او و حجتش بر بندگان او السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ، أَشْهَدُ أَنَّكَ جاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ سلام بر تو اى امير مؤمنان گواهى دهم كه تو در راه خدا جهاد كردى جِهادِهِ، وَعَمِلْتَ بِكِتابِهِ، وَاتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِيِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، چنانچه بايد و رفتار كردى به كتاب خدا (قرآن) و پيروى كردى از سنتهاى پيامبرش صلى الله عليه و آله حَتّى دَعاكَ اللَّهُ إِلى جِوارِهِ، فَقَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيارِهِ، وَأَلْزَمَ تا اينكه خداوند تو را به جوار خويش دعوت فرمود و به اختيار خودش جانت را قبض نمود و ملزم كرد أَعْداءَكَ الْحُجَّةَ مَعَ ما لَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبالِغَةِ عَلى جَمِيعِ خَلْقِهِ، دشمنانت را به حجت و برهان با حجتهاى رساى ديگرى كه با تو بود بر تمامى خلق خود

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 158

اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ، راضِيَةً بِقَضائِكَ، مُولَعَةً خدايا قرار ده نفس مرا آرام به تقديرت و خوشنود به قضايت و حريص بِذِكْرِكَ وَدُعائِكَ، مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِيائِكَ، مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ به ذكر و دعايت و دوستدار برگزيدگان دوستانت و محبوب در زمين وَسَمائِكَ، صابِرَةً عَلى نُزُولِ بَلائِكَ، شاكِرَةً لِفَواضِلِ نَعْمائِكَ، و آسمانت و شكيبا در مورد نزول بلايت و سپاسگزار در برابر نعمتهاى فزونت ذاكِرَةً لِسَوابِغِ آلائِكَ، مُشْتاقَةً إِلى فَرْحَةِ لِقائِكَ، مُتَزَوِّدَةً التَّقْوى و متذكر عطاياى فراوانت مشتاق به شاد گشتن ديدارت توشه گير پرهيزكارى لِيَوْمِ جَزائِكَ، مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أَوْلِيائِكَ، مُفارِقَةً لِأَخْلاقِ أَعْدائِكَ، براى روز پاداشت پيروى كننده روشهاى دوستانت دورى گزيننده اخلاق دشمنانت مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْيا بِحَمْدِكَ وَثَنائِكَ».

سرگرم

از دنيا به ستايش و ثنايت.» پس گونه خود را بر قبر گذاشت و گفت:

«اللَّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِينَ إِلَيْكَ والِهَةٌ، وَسُبُلَ الرَّاغِبِينَ إِلَيْكَ «خدايا براستى دلهاى فروتنان درگاهت بسوى تو حيران است و راههاى مشتاقان به جانب تو شارِعَةٌ، وَأَعْلامَ الْقاصِدِينَ إِلَيْكَ واضِحَةٌ، وَأَفْئِدَةَ الْعارِفِينَ مِنْكَ باز است و نشانه هاى قاصدان كويت آشكار و نمايان است و قلبهاى عارفان از تو

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 159

فازِعَةٌ، وَأَصْواتَ الدَّاعِينَ إِلَيْكَ صاعِدَةٌ، وَأَبْوابَ الْإِجابَةِ لَهُمْ ترسان است و صداهاى خوانندگان بطرف تو صاعد و درهاى اجابت برويشان مُفَتَّحَةٌ، وَدَعْوَةَ مَنْ ناجاكَ مُسْتَجابَةٌ، وَتَوْبَةَ مَنْ أَنابَ إِلَيْكَ باز است و دعاى آنكس كه با تو راز گويد مستجاب است و توبه آنكس كه به درگاه تو بازگردد مَقْبُولَةٌ، وَعَبْرَةَ مَنْ بَكى مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةٌ، وَالْإِغاثَةَ لِمَنِ پذيرفته است و اشك ديده آنكس كه از خوف تو گريد مورد رحم و مهر است و فريادرسى تو براى كسى كه اسْتَغاثَ بِكَ مَوْجُودَةٌ، وَالْإِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِكَ مَبْذُولَةٌ، به تو استغاثه كند آماده است و كمك كاريت براى آنكس كه از تو كمك خواهد رايگان است وَعِداتِكَ لِعِبادِكَ مُنْجَزَةٌ، وَزَلَلَ مَنِ اسْتَقالَكَ مُقالَةٌ، وَأَعْمالَ و وعده هايى كه به بندگانت دادى وفايش حتمى است و لغزش كسى كه از تو پوزش طلبد بخشوده است و كارهاى الْعامِلِينَ لَدَيْكَ مَحْفُوظَةٌ، وَأَرْزاقَكَ إِلَى الْخَلائِقِ مِنْ لَدُنْكَ آنانكه براى تو كار كنند در نزد تو محفوظ است و روزيهايى كه به آفريدگانت دهى از نزدت نازلَةٌ، وَعَوائِدَ الْمَزِيدِ إِلَيْهِمْ واصِلَةٌ، وَذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرِينَ ريزان است و بهره هاى بيشترى هم بسويشان مى رسد و گناه آمرزش خواهان (از تو) مَغْفُورَةٌ، وَحَوائِجَ خَلْقِكَ عِنْدَكَ مَقْضِيَّةٌ، وَجَوائِزَ السَّائِلِينَ آمرزيده است و

حاجتهاى آفريدگانت نزد تو روا شده است و جايزه هاى سائلان عِنْدَكَ مُوَفَّرَةٌ، وَعَوائِدَ الْمَزِيدِ مُتَواتِرَةٌ، وَمَوائِدَ الْمُسْتَطْعِمِينَ در پيش تو فراوان است و بهره هاى فزون پياپى است و خوانهاى احسان تو براى طعام خواهان ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 160

مُعَدَّةٌ، وَمَناهِلَ الظِّماءِ لَدَيْكَ مُتْرَعَةٌ. اللَّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعائِي، آماده است و حوضهاى آب براى تشنگان لبريز است خدايا پس دعايم را مستجاب كن وَاقْبَلْ ثَنائِي، وَاجْمَعْ بَيْنِي وَبَيْنَ أَوْلِيائِي، بِحَقِ مُحَمَّدٍ وَعَلِيٍ و بپذير مدح و ثنايم را و گردآور ميان من و دوستانم به حق محمد و على وَفاطِمَةَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، إِنَّكَ وَلِيُّ نَعْمائِي وَمُنْتَهى مُنايَ و فاطمة و حسن و حسين كه براستى تويى صاحب نعمتهايم و منتهاى آرزويم وَغايَةُ رَجائِي فِي مُنْقَلَبِي وَمَثْوايَ».

و سرحد نهايى اميدم و بازگشتگاه و اقامتگاهم.» و در كامل الزّيارات بعد از زيارت اين جملات آمده است:

«أَنْتَ إِلهِي وَسَيِّدِي وَمَوْلايَ، اغْفِرْ لِي وَ لِأَوْلِيائِنا، وَكُفَّ عَنَّا «تويى معبود و آقا و مولاى من بيامرز دوستان ما را و بازدار از ما أَعْداءَنا، وَاشْغَلْهُمْ عَنْ اذانا، وَاظْهِرْ كَلِمَةَ الْحَقِ وَاجْعَلْهَا الْعُلْيا، دشمنانمان را و سرگرمشان كن از آزار ما و آشكار كن گفتار حق را و آنرا برتر قرار ده وَأَدْحِضْ كَلِمَةَ الْباطِلِ وَاجْعَلْهَاالسُّفْلى إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ و از ميان ببر گفتار باطل را و آنرا پست گردان كه براستى تو بر هرچيز قَدِيرٌ».

توانايى.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 161

زيارت وارث

زيارت مطلقه امام حسين عليه السلام معروف به زيارت وارث اين زيارت معتبر و پرمحتوا، ابراز علاقه و همبستگى با سيدالشّهدا و شهداى ديگر عليهم السلام كربلاست، و سلسله نورانى نياكان امام حسين و دودمان رسالت عليهم

السلام را به ياد مى آورد. و پيوند زائر را با اهلبيت عصمت تحكيم مى كند. پس چون قصد زيارت امام حسين عليه السلام نمودى بگو:

«السَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ آدَمَ صَفْوَةِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا «سلام بر تو اى وارث آدم برگزيده خدا سلام بر تو اى وارِثَ نُوحٍ نَبِيِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ، وارث نوح پيغمبر خدا سلام بر تو اى وارث ابراهيم خليل خدا السَّلامُ عَلَيْكَ ياوارِثَ مُوسى كَلِيمِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ سلام بر تو اى وارث موسى هم سخن با خدا سلام بر تو اى وارث عِيسى رُوحِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ مُحَمَّدٍ حَبِيبِ اللَّهِ، عيسى روح خدا سلام بر تو اى وارث محمد حبيب خدا السَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ سلام بر تو اى وارث امير مؤمنان عليه السلام سلام ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 162

يَا ابْنَ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفى السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ عَلِيٍ بر تو اى فرزند محمد مصطفى سلام بر تو اى فرزند على الْمُرْتَضى السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءَ، السَّلامُ عَلَيْكَ مرتضى سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا سلام برتو يَاابْنَ خَدِيجَةَ الْكُبْرى السَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللَّهِ وَابْنَ ثارِهِ وَالْوِتْرَ اى فرزند خديجه كبرى سلام بر تو اى كسى كه خدا خونخواهيش كند و فرزند چنين خونى و اى تك و تنها مانده اى كه الْمَوْتُورَ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَآتَيْتَ الزَّكاةَ، وَأَمَرْتَ انتقام خونت گرفته نشد گواهى دهم كه تو بپاداشتى نماز را و بدادى زكات را و امر كردى بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَأَطَعْتَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ حَتّى به معروف (كار نيك) و نهى كردى از منكر

(كار زشت) و پيروى كردى از خدا و رسولش تا أَتاكَ الْيَقِينُ، فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ، وَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ، وَلَعَنَ به شهادت رسيدى پس خدا لعنت كند مردمى كه تو را كشتند و خدا لعنت كند مردمى كه به تو ستم كردند اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ، يا مَوْلايَ ياأَباعَبْدِاللَّهِ، أَشْهَدُ وخدا لعنت كند مردمى كه اين جريان را شنيدند وبدان راضى شدند اى مولاى من اى اباعبداللَّه گواهى دهم أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ، كه تو براستى نورى بودى در صُلبهاى شامخ (و بلند) و رَحِمْهاى پاك، آلوده ات لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِأَنْجاسِها، وَلَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ مُدْلَهِمَّاتِ ثِيابِها، نكرد زمان جاهليت به پليديهايش و نپوشاندت از جامه هاى آلوده و چركش ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 163

وَأَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعائِمِ الدِّينِ وَأَرْكانِ الْمُؤْمِنِينَ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ و گواهى دهم كه براستى تو از جمله ستونهاى دين و پايه هاى محكم مردان با ايمانى و گواهى دهم كه براستى تو الْإِمامُ الْبَرُّ التَّقِيُّ الرَّضِيُّ الزَّكِيُّ الْهادِي الْمَهْدِيُّ، وَأَشْهَدُ أَنَّ پيشوائى هستى نيكوكار و با تقوى و پسنديده و پاكيزه و راهنماى راه يافته و گواهى دهم كه الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوى وَأَعْلامُ الْهُدى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى امامان از فرزندان تو اساس (و حقيقت) تقوى و نشانه هاى هدايت و دستاويز محكم (حق) وَالْحُجَّةُ عَلى أَهْلِ الدُّنْيا، وَاشْهِدُ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ وَأَنْبِياءَهُ وَرُسُلَهُ، و حجتهايى بر مردم دنيا هستند و گواه گيرم خدا و فرشتگانش و پيمبرانش و رسولانش را أَنِي بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَبِايابِكُمْ مُوقِنٌ، بِشَرائِعِ دِينِي وَخَواتِيمِ عَمَلِي، كه من براستى به شما ايمان دارم و به بازگشتتان يقين دارم طبق مقررات دين و مذهبم و پايان كردارم وَقَلْبِي

لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ، وَأَمْرِي لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ، صَلَواتُ اللَّهِ و دلم تسليم دل شما است و كارم پيرو كار شما است درودهاى خدا عَلَيْكُمْ، وَعَلى أَرْواحِكُمْ، وَعَلى أَجْسادِكُمْ، وَعَلى أَجْسامِكُمْ، بر شما و بر روانهايتان و بر جسدهاتان و بر پيكرتان وَعَلى شاهِدِكُمْ، وَعَلى غائِبِكُمْ، وَعَلى ظاهِرِكُمْ، وَعَلى و بر حاضرتان و بر غائبتان و بر آشكارتان و بر باطِنِكُمْ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِي يَاابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِي يا نهانتان پدر و مادرم به فداى تو اى فرزند رسول خدا پدر و مادرم فداى تو اى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 164

أَباعَبْدِاللَّهِ، لَقَدْعَظُمَتِ الرَّزِيَّةُ، وَجَلَّتِ الْمُصِيبَةُ بِكَ عَلَيْنا وَعَلى ابا عبداللّه براستى بزرگ گشت عزايت و گران شد مصيبت تو بر ما و بر جَمِيعِ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ، فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسْرَجَتْ همه اهل آسمانها و زمين پس خدا لعنت كند مردمى را كه اسبان را زين كردند وَالْجَمَتْ وَتَهَيَّأَتْ لِقِتالِكَ، يا مَوْلايَ يا أَباعَبْدِاللَّهِ، «1» أَسْأَلُ و دهانه زدند و آماده كشتارت شدند اى مولاى من اى ابا عبداللّه اللَّهَ بِالشَّأنِ الَّذِي لَكَ عِنْدَهُ وَبِالْمَحَلِ الَّذِي لَكَ لَدَيْهِ أَنْ يُصَلِيَ عَلى از خدا خواهم بدان منزلتى كه در پيش او دارى و بدان مقامى كه نزدش دارى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ يَجْعَلَنِي مَعَكُمْ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ».

كه درود فرستد بر محمد و آل محمد و قرار دهد مرا با شما در دنيا و آخرت.»

پس دو ركعت نماز زيارت با هر سوره كه مى خواهى بخوان، و چون از نماز فارغ شدى بگو:

«اللَّهُمَّ إِنِي صَلَّيْتُ وَرَكَعْتُ وَسَجَدْتُ لَكَ، وَحْدَكَ «خدايا من نماز خواندم و ركوع كردم و سجده بجا آوردم براى تو تنها كه ادعيه و آداب

حرمين شريفين، ص: 165

لا شَرِيكَ لَكَ، لِأَنَّ الصَّلاةَ وَالرُّكُوعَ وَالسُّجُودَ لا تَكُونُ إِلّا لَكَ، شريك ندارى زيرا نماز و ركوع و سجده نيست جز براى تو لِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. اللَّهُمَّ صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ چونكه تويى خدائى كه معبودى جز تو نيست خدايا درود فرست بر محمد و آل مُحَمَّدٍ، وَأَبْلِغْهُمْ عَنِي أَفْضَلَ السَّلامِ وَالتَّحِيَّةِ، وَارْدُدْ عَلَيَّ مِنْهُمُ محمد و برسان از جانب من بدانها بهترين سلام و تحيت را و باز گردان از جانب آنها نيز بر من السَّلامَ. اللَّهُمَّ وَهاتانِ الرَّكْعَتانِ هَدِيَّةٌ مِنِي إِلى مَوْلايَ الْحُسَيْنِ بْنِ سلام خدايا و اين دو ركعت نمازى كه خواندم هديه اى است از من به پيشگاه سرورم حضرت حسين ابن عَلِيٍ عَلَيْهِمَا السَّلامُ، اللَّهُمَّ صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَعَلَيْهِ، وَتَقَبَّلْ على عليهما السلام خدايا درود فرست بر محمد و بر آن حضرت و بپذير مِنِي، وَاجْزِنِي عَلى ذلِكَ بِأَفْضَلِ أَمَلِي وَرَجائِي فِيكَ وفِي از من و پاداشم بده در برابر آن برطبق بهترين آرزو و اميدى كه درباره وَلِيِكَ، يا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ».

ولىّ تو دارم اى سرپرست مؤمنان.»

آنگاه به قصد زيارت علىّ بن الحسين عليهما السلام بگو:

«السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ نَبِيِ اللَّهِ، «سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند پيامبر خدا

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 166

السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ سلام بر تو اى فرزند اميرمؤمنان سلام بر تو اى فرزند الْحُسَيْنِ الشَّهِيدِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الشَّهِيدُ بْنُ الشَّهِيدِ، السَّلامُ حسين شهيد سلام بر تو اى شهيد و فرزند (آن امام) شهيد، سلام عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمَظْلُومُ بْنُ الْمَظْلُومِ، لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ، وَ لَعَنَ

بر تو اى ستم رسيده و فرزند (آن امام) ستمديده خدا لعنت كندمردمى كه تو راكشتند وخدا اللَّهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ، وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِكَ فَرَضِيَتْ بِهِ.

لعنت كند مردمى كه به تو ستم كردند وخدا لعنت كند مردمى را كه از اين جريان اطلاع پيدا كرده و بدان راضى شدند.

أَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللَّهِ وَ ابْنَ وَلِيِهِ، لَقَدْ عَظُمَتِ الْمُصِيبَةُ سلام بر تو اى ولىّ خدا و فرزند ولى خدا براستى كه بزرگ گشت مصيبت تو وَ جَلَّتِ الرَّزِيَّةُ بِكَ عَلَيْنا وَ عَلى جَمِيعِ الْمُسْلِمِينَ، فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً و گران شد عزاى تو بر ما و بر تمام مسلمانان، خدا لعنت كند مردمى قَتَلَتْكَ، وَ أَبْرَأُ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَيْكَ مِنْهُمْ».

كه تو را كشتند وبيزارى جويم بسوى خدا و بسوى تو از آنها.»

سپس به نيّت زيارت ديگر شهداى كربلا بگو:

«السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَوْلِياءَ اللَّهِ وَ أَحِبَّائَهُ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا «سلام بر شما اى اولياء خدا و دوستانش سلام بر شما اى أَصْفِياءَ اللَّهِ وَ اوِدَّائَهُ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ دِينِ اللَّهِ، السَّلامُ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 167

برگزيدگان خدا و دوستدارانش سلام بر شما اى ياوران دين خدا سلام عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ بر شما اى ياران رسول خدا سلام بر شما اى ياران أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا انصارَ فاطِمَةَ سَيِدَةِ نِساءِ اميرمؤمنان سلام بر شما اى ياران فاطمه بانوى زنان الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍ جهانيان سلام بر شما اى ياران حضرت ابا محمد حسن بن على الْوَلِيِ الزَّكِيِ النَّاصِحِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ أَبِي عَبْدِاللَّهِ، بِأَبِي آن دوست خيرخواه سلام بر شما اى ياران حضرت اباعبدالله پدر أَنْتُمْ

وَأُمِي، طِبْتُمْ وَطابَتِ الْأَرْضُ الَّتِي فِيها دُفِنْتُمْ، وَفُزْتُمْ فَوْزاً و مادرم به فداى شما براستى پاكيزه شديد و پاكيزه گشت آن زمينى كه شما در آن مدفون شديد و به رستگارى عَظِيماً، فَيا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَكُمْ فَأَفُوزَ مَعَكُمْ فِي الجِنانِ مَعَ بزرگى رسيديد پس اى كاش من هم با شما بودم كه با شما رستگار گردم با الشُّهَداءِ وَالصَّالِحينَ وَحَسُنَ أُولئِكَ رَفيقاً وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ شهيدان و شايستگان كه آنان نيكو رفيقانى مى باشند سلام بر شما وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

و رحمت و بركات خدا بر شما باد.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 168

زيارت آل يس

مرحوم مجلسى در كتاب بحار الأنوار به نقل از ناحيه مقدّسه چنين آورده است كه هرگاه خواستيد به وسيله ما به سوى خداوند تبارك وتعالى و به سوى ما توجه كنيد، بگوييد:

«سَلامٌ عَلى آلِ يس، السَّلامُ عَلَيْكَ يا داعِيَ اللَّهِ وَرَبَّانِيَّ «سلام بر آل ياسين [خاندان پيامبر صلى الله عليه و آله سلام بر تو اى دعوت كننده بسوى خدا و عارف آياتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا بابَ اللَّهِ وَدَيَّانَ دِينِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا به آياتش سلام بر تو اى واسطه خدا و سرپرست دين او سلام بر تو اى خَلِيفَةَ اللَّهِ وَناصِرَ حَقِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ وَدَلِيلَ خليفه خدا و ياور حق او سلام بر تو اى حجت خدا و راهنماى إِرادَتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا تالِيَ كِتابِ اللَّهِ وَتَرْجُمانَهُ، السَّلامُ اراده او سلام بر تو اى تلاوت كننده كتاب خدا و تفسير كننده آيات او سلام عَلَيْكَ فِي آناءِ لَيْلِكَ وَأَطْرافِ نَهارِكَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقِيَّةَ اللَّهِ بر تو در تمام آنات و دقايق شب و سرتاسر روز سلام بر تو اى بجاى

مانده از طرف خدا

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 169

فِي أَرْضِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ميثاقَ اللَّهِ الَّذِي اخَذَهُ وَوَكَّدَهُ، در روى زمين سلام بر تو اى پيمان محكم خدا كه آن را از مردم گرفت و تأكيد كرد السَّلامُ عَلَيْكَ يا وَعْدَ اللَّهِ الَّذي ضَمِنَهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعَلَمُ سلام بر تو اى وعده خدا كه تضمينش كرده سلام بر تو اى پرچم الْمَنْصُوبُ، وَالْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ، وَالْغَوْثُ وَالرَّحْمَةُ الْواسِعَةُ برافراشته و دانش ريزان و فريادرس خلق و رحمت وسيع حق وَعْداً غَيْرَ مَكْذُوبٍ، السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَقُومُ، السَّلامُ عَلَيْكَ و آن وعده اى كه دروغ نشود سلام بر تو هنگامى كه بپا مى ايستى سلام بر تو حينَ تَقْعُدُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَقْرَأُ وَتُبَيِنُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حينَ هنگامى كه مى نشينى سلام بر تو هنگامى كه (فرامين حق را) مى خوانى و تفسير مى كنى سلام بر تو هنگامى كه تُصَلِي وَتَقْنُتُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حِينَ تَرْكَعُ وَتَسْجُدُ، السَّلامُ نماز مى خوانى و قنوت كنى سلام بر تو هنگامى كه ركوع و سجده بجاى آورى سلام عَلَيْكَ حِينَ تُهَلِلُ وَتُكَبِرُ، السَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تَحْمَدُ وَتَسْتَغْفِرُ، بر تو هنگامى كه «لا اله الا اللّه» و «اللّه اكبر» گوئى سلام بر تو هنگامى كه خدا را ستايش كنى و از او آمرزش خواهى السَّلامُ عَلَيْكَ حينَ تُصْبِحُ وَتُمْسِي، السَّلامُ عَلَيْكَ فِي اللَّيْلِ إِذا سلام بر تو هنگامى كه بامداد كنى و شام كنى سلام بر تو در شب هنگامى كه ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 170

يَغْشى وَالنَّهارِ اذا تَجَلّى السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِمامُ الْمَأْمُونُ، تاريكيش فراگيرد و در روز هنگامى كه پرده برگيرد سلام بر تو اى امام امين السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُقَدَّمُ

الْمَأْمُولُ، السَّلامُ عَلَيْكَ بِجَوامِعِ سلام بر تو اى مقدم (بر همه خلق و) مورد آرزو (ى آنان) سلام بر تو به همه السَّلامِ، أُشْهِدُكَ يا مَوْلايَ أَنِي أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ سلامها گواه گيرم تو را اى مولا و سرور من كه من گواهى دهم به اينكه معبودى نيست جز خداى يگانه كه لا شَرِيكَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ لا حَبِيبَ إِلّا هُوَ وَأَهْلُهُ، شريك ندارد و نيز (گواهى دهم كه) محمد بنده و رسول او است و محبوبى نيست جز او و خاندانش وَأُشْهِدُكَ يا مَوْلايَ أَنَّ عَلِيّاً أَمِيرَ الْمُؤْمِنينَ حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ و گواه گيرم تو را اى مولاى من كه على امير مؤمنان حجت خدا است و حسن حُجَّتُهُ، وَالْحُسَيْنَ حُجَّتُهُ وَعَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ حُجَّتُهُ، وَمُحَمَّدَ بْنَ حجت او است و حسين حجت او است و على بن الحسين حجت او است و محمد بن عَلِيٍّ حُجَّتُهُ، وَجَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍّ حُجَّتُهُ، وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ على حجت او است و جعفر بن محمد حجت او است و موسى بن جعفر حُجَّتُهُ، وَعَلِيَّ بْنَ مُوسى حُجَّتُهُ، وَمُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍ حُجَّتُهُ، وَعَلِيَّ حجت او است و على بن موسى حجت او است و محمد بن على حجت او است و على ابْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ، وَالْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍ حُجَّتُهُ، وَأَشْهَدُأَنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ، بن محمد حجت او است و حسن بن على حجت او است و گواهى دهم كه تو حجت خدائى،

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 171

أَنْتُمُ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ، «1» وَأَنَ رَجْعَتَكُمْ حَقٌّ لارَيْبَ فِيها، يَوْمَ لا يَنْفَعُ شمائيد اول و آخر و مسلماً بازگشت شما حق است كه شكى در آن نيست روزى كه سود نَفْساً ايمانُها لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ

كَسَبَتْ فِي ايمانِها ندهد كسى را ايمانش كه پيش از آن ايمان نياورده يا در (مدت) ايمان خويش خَيْراً، وَأَنَ الْمَوْتَ حَقٌّ، وَأَنَ ناكِراً وَنَكِيراًحَقٌّ، وَأَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ كار خيرى انجام نداده و همانا مرگ حق است و ناكر و نكير حق است و گواهى دهم كه زنده شدن پس از مرگ حَقٌّ، وَالْبَعْثَ حَقٌّ، وَأَنَّ الصِراطَ حَقٌّ، وَالْمِرْصادَ حَقٌّ، وَالْمِيزانَ حق است و برانگيخته شدن حق است و صراط حق است و مرصاد (كمينگاه) حق است و ميزان حَقٌّ، وَالْحَشْرَ حَقٌّ، وَالْحِسابَ حَقٌّ، وَالْجَنَّةَ وَالنَّارَ حَقٌّ، حق است و حشر (در قيامت) حق است و حساب حق است و بهشت و دوزخ حق است وَالْوَعْدَ وَالْوَعِيدَ بِهِما حَقٌّ، يا مَوْلايَ شَقِيَ مَنْ خالَفَكُمْ وَسَعِدَ و وعده و تهديد درباره آن دو حق است اى مولاى من بدبخت است كسى كه مخالفت شما را كرد و سعادتمند است ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 172

مَنْ أَطاعَكُمْ، فَاشْهَدْ عَلى ما أَشْهَدْتُكَ عَلَيْهِ، وَأَنَا وَلِيٌّ لَكَ بَرِي ءٌ كسى كه پيرويتان كرد پس گواهى ده بر آنچه تو را بر آن گواه گرفتم و من دوست توام و بيزارم مِنْ عَدُوِّكَ، فَالْحَقُّ ما رَضِيتُمُوهُ، وَالْباطِلُ ما سَخَطْتُمُوهُ، از دشمنت حق آنست كه شما پسند كرديد و باطل همانست كه شما بدان خشم كرديد وَالْمَعْرُوفُ ما أَمَرْتُمْ بِهِ، وَالْمُنْكَرُ ما نَهَيْتُمْ عَنْهُ، فَنَفْسِي مُؤْمِنَةٌ و معروف همان بود كه شما بدان دستور داديد و منكر همان بود كه شما از آن جلوگيرى و نهى كرديد، من ايمان دارم بِاللَّهِ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، وَبِرَسُولِهِ وَبِأَميرِ الْمُؤْمِنينَ وَبِكُمْ يا به خداى يگانه اى كه شريك ندارد و به رسول او و به امير مؤمنان

و به شما- اى مَوْلايَ اوَّلِكُمْ وَآخِرِكُمْ، وَنُصْرَتِي مُعَدَّةٌ لَكُمْ، وَمَوَدَّتِي خالِصَةٌ مولاى من- از اول تا آخرتان و ياريم براى شما آماده است و دوستيم خالص و پاك لَكُمْ آمينَ آمينَ».

براى شما است آمين آمين.»

سپس بگو:

«اللَّهُمَّ انّي أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِيَ عَلى مُحَمَّدٍ نَبِيِ رَحْمَتِكَ «خدايا از تو خواهم كه درود فرستى بر محمد پيامبر رحمتت وَكَلِمَةِ نُورِكَ، وَأَنْ تَمْلَأَ قَلْبِي نُورَ الْيَقِينِ، وَصَدْرِي نُورَ الْإِيمانِ، و كلمه نورت و ديگر آنكه پركنى دل مرا با نور يقين و سينه ام را با نور ايمان ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 173

وَفِكْرِي نُورَ النِيَّاتِ، وَعَزْمِي نُورَ الْعِلْمِ، وَقُوَّتِي نُورَ الْعَمَلِ، و انديشه ام را با نور تصميمها و اراده ام را با نور علم و نيرويم را با نور عمل وَلِسانِي نُورَ الصِدْقِ، وَدِينِي نُورَ الْبَصائِرِ مِنْ عِنْدِكَ، وَبَصَرِي و زبانم را با نور راستگويى و دين و مذهبم را با نور بينائيهايى از نزد خودت و چشمم را نُورَ الضِياءِ، وَسَمْعِي نُورَ الْحِكْمَةِ، وَمَوَدَّتِي نُورَ الْمُوالاةِ با نور روشنايى و گوشم را با نور فرزانگى و حكمت و دوستيم را با نور موالات لِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ حَتّى أَلْقاكَ وَقَدْ وَفَيْتُ بِعَهْدِكَ محمد و آلش عليهم السلام تا تو را ديدار كنم و من به عهد وَميثاقِكَ فَتُغَشِّيَنِي رَحْمَتَكَ يا وَلِيُّ يا حَمِيدُ. اللَّهُمَّ صَلِ عَلى و پيمان تو وفا كردم پس رحمت خود را بر من بپوشان اى سرپرست و اى ستوده خدايا درود فرست بر مُحَمَّدٍ حُجَّتِكَ فِي أَرْضِكَ، وَخَليفَتِكَ فِي بِلادِكَ، وَالدَّاعِي إِلى محمد حجت تو در روى زمينت و جانشين تو در شهرهايت و دعوت كننده بسوى سَبِيلِكَ، وَالْقائِمِ بِقِسْطِكَ، وَالثَّائِرِ بِأَمْرِكَ، وَلِيِ الْمُؤْمِنِينَ وَبَوارِ

راهت و قيام كننده به عدل و دادت و انقلاب كننده به دستور تو، دوست مؤمنان و نابودكننده الْكافِرِينَ، وَمُجَلِي الظُّلْمَةِ، وَمُنِيرِ الْحَقِ، وَالنَّاطِقِ بِالْحِكْمَةِ كافران و برطرف كننده تاريكى و روشن كننده حق و گوياى به حكمت وَالصِدْقِ، وَكَلِمَتِكَ التَّامَّةِ فِي أَرْضِكَ، الْمُرْتَقِبِ الْخائِفِ و راستى و آن كلمه (دستور و فرمان) كاملت در روى زمين كه در حال انتظار و بيم بسر برد

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 174

وَالْوَلِيِ النَّاصِحِ، سَفِينَةِ النَّجاةِ وَعَلَمِ الْهُدى وَنُورِ أَبْصارِ الْوَرى و آن سرپرست خيرخواه و كشتى نجات و پرچم هدايت و روشنى ديدگان مردم وَخَيْرِ مَنْ تَقَمَّصَ وَارْتَدى وَمُجَلِي الْعَمى الَّذِي يَمْلَأُ الْأَرْضَ و بهترين كسى كه جامه و رداء ببر كرد و زداينده گمراهى آنكس كه پركند زمين را عَدْلًا وَقِسْطاً كَما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً، إِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ، از عدل و داد چنانچه پرشده باشد از ستم و بيدادگرى كه براستى تو بر هر چيز توانايى اللَّهُمَّ صَلِ عَلى وَلِيِّكَ وَابْنِ أَوْلِيائِكَ الَّذِينَ فَرَضْتَ طاعَتَهُمْ، خدايا درود فرست بر بنده مقرب درگاهت و فرزند بندگان مقربت آنانكه فرض كردى فرمانبرداريشان را وَأَوْجَبْتَ حَقَّهُمْ، وَأَذْهَبْتَ عَنْهُمُ الرِّجْسَ وَطَهَّرْتَهُمْ تَطْهِيراً، و واجب گرداندى حقشان را و دور كردى از ايشان پليدى را و بخوبى پاكيزه شان كردى اللَّهُمَّ انْصُرْهُ وَانْتَصِرْ بِهِ لِدِينِكَ، وَانْصُرْ بِهِ أَوْلِياءَكَ وَأَوْلِياءَهُ خدايا ياريش كن و بدست او دينت را يارى كن و يارى كن بوسيله او دوستان خودت و دوستان او وَشيعَتَهُ وَأَنْصارَهُ، وَاجْعَلْنا مِنْهُمْ. اللَّهُمَّ اعِذْهُ مِنْ شَرِ كُلِ باغٍ و شيعيان و ياورانش را و ما را نيز از آنان قرار ده خدايا نگاهش دار از شر هر

متجاوز وَطاغٍ وَمِنْ شَرِ جَمِيعِ خَلْقِكَ، وَاحْفَظْهُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ و سركشى و از شر همه مخلوق خودت و محافظتش كن از پيش رُويش و از پشت سرش وَعَنْ يَمِينِهِ وَعَنْ شِمالِهِ، وَاحْرُسْهُ وَامْنَعْهُ مِنْ أَنْ يُوصَلَ إِلَيْهِ و از سمت راستش و از طرف چپش و پاسداريش كن و نگاهش دار از اينكه گزند و آسيبى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 175

بِسُوءٍ، وَاحْفَظْ فيهِ رَسُولَكَ وَآلَ رَسُولِكَ، وَاظْهِرْ بِهِ الْعَدْلَ، بدو رسد و (شوكت و عزت) رسول و آل رسولت را در (وجود) او حفظ فرما و آشكار (يا پيروز) گردان بدست او عدل و داد را وَايِدْهُ بِالنَّصْرِ، وَانْصُرْ ناصِرِيهِ، وَاخْذُلْ خاذِلِيهِ، وَاقْصِمْ و بياريت كمكش كن وياورش را نيز يارى كن و هر كه دست از ياريش بردارد خوار گردان و در هم شكن قاصِمِيهِ، وَاقْصِمْ بِهِ جَبابِرَةَ الْكُفْرِ، وَاقْتُلْ بِهِ الْكُفَّارَ وَالْمُنافِقِينَ شكننده اش را و بشكن بدست او قدرت و شوكت كافران را و آنان را بدست آن حضرت به خاك هلاك افكن و هم چنين منافقان وَجَمِيعَ الْمُلْحِدِينَ حَيْثُ كانُوا مِنْ مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها و همه بى دينان ستيزه جو را در هر جا هستند از خاورهاى زمين و باخترهاى آن بَرِّها وَبَحْرِها، وَامْلَأْ بِهِ الْأَرْضَ عَدْلًا، وَاظْهِرْ بِهِ دِينَ نَبِيِّكَ چه در خشكى و چه در دريا، و پركن بوسيله او زمين را از عدل و داد و آشكار (يا پيروز) كن بوسيله اش دين پيامبرت صلى الله عليه و آله صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ وَأَتْباعِهِ- درود خدا بر او و آلش- را و قرار ده خدايا، مرا نيز از ياران و كمك كاران و پيروان

وَشِيعَتِهِ، وَأَرِنِي فِي آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ ما يَأْمُلُونَ وَفِي و شيعيانش و به من بنمايان در مورد آل محمد عليهم السلام آنچه را آرزو داشتند و در عَدُوِّهِمْ ما يَحْذَرُونَ، إِلهَ الْحَقِ آمِينَ، يا ذَا الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ يا مورد دشمنشان آنچه از آن مى ترسند مستجاب گردان اى معبود حق و اى صاحب جلالت و بزرگوارى اى أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

مهربانترين مهربانان.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 176

دعا براى حضرت حجة بن الحسن

- عجل اللَّه فرجه الشريف-

هرگاه بخواهى براى خويش يا ديگران دست به دعا بردارى بهتر آن است كه نخست به نيّت دعا براى حضرت ولى عصر (عجل اللَّه فرجه الشريف) اين دعا را بخوانى:

«اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى «خدايا باش براى ولى خود حضرت حجت فرزند امام حسن عسكرى كه درودهاى تو بر او و بر آبائِهِ، فِي هذِهِ السَّاعَةِ وَ فِي كُلِّ ساعَةٍ، وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً پدرانش باد در اين ساعت و در هر ساعت يار و مددكار و نگهبان و رهبر و ياور و راهنما وَدَلِيلًا وَعَيْناً، حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً، وَتُمَتِّعَهُ فِيها طَوِيلًا».

و ديده بان تا او را از روى ميل و رغبت مردم در روى زمين سكونت دهى و بهره مندش سازى زمانى دراز.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 177

دعاى عهد

از حضرت صادق عليه السلام روايت است كه هر كس چهل بامداد اين دعا را بخواند از ياوران قائم ما باشد و چنانچه پيش از ظهور آن حضرت بميرد خداوند او را زنده سازد تا در خدمت آن حضرت باشد و خداوند به هر كلمه اين دعا هزار حسنه به او كرامت فرمايد و هزار گناه از او محو كند.

«اللَّهُمَّ رَبَ النُّورِ الْعَظِيمِ، وَرَبَّ الْكُرْسِيِ الرَّفِيعِ، وَرَبَّ الْبَحْرِ «خدايا اى پروردگار نور بزرگ و پروردگار كرسى بلند و پروردگار درياى الْمَسْجُورِ، وَمُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالزَّبُورِ، وَرَبَّ الظِلِ جوشان و فرو فرستنده تورات و انجيل و زبور و پروردگار سايه وَالْحَرُورِ، وَمُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِيمِ، وَرَبَّ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ و آفتاب داغ و فرو فرستنده قرآن بزرگ و پروردگار فرشتگان مقرب وَالْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلِينَ. اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ، وَبِنُورِ و پيمبران

و مرسلين خدايا از تو خواهم به ذات بزرگوارت و به نور وَجْهِكَ الْمُنِيرِ وَمُلْكِكَ الْقَدِيمِ، يا حَيُّ يا قَيُّومُ أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 178

جمال تابانت و فرمانروائى ديرينه ات اى زنده اى پاينده از تو مى خواهم بدان نامت الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّماواتُ وَالْأَرَضُونَ، وَبِاسْمِكَ الَّذي يَصْلَحُ كه روشن شد بدان آسمانها و زمينها و بدان نامت كه صالح و شايسته گشتند بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالآخِرُونَ، يا حَيٌّ قَبْلَ كُلِ حَيٍّ، وَيا حَيٌّ بَعْدَ كُلِ بدان پيشينيان و پسينيان اى زنده پيش از هر موجود، و اى زنده پس از هر حَيٍّ، وَيا حَيٌّ حِينَ لا حَيَّ، يا مُحْيِيَ الْمَوْتى وَمُمِيتَ الْأَحْياءِ، يا موجود زنده و اى زنده در آن هنگام كه زنده اى وجود نداشت اى زنده كن مردگان و اى ميراننده زندگان اى حَيُّ لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ. اللَّهُمَّ بَلِغْ مَوْلانَاالْإِمامَ الْهادِيَ الْمَهْدِيَّ زنده اى كه معبودى جز تو نيست خدايا برسان به مولاى ما آن امام راهنماى راه يافته الْقائِمَ بِأَمْرِكَ، صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ الطَّاهِرِينَ، عَنْ و قيام كننده به فرمان تو- كه درودهاى خدا بر او و پدران پاكش باد- از طرف جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ فِي مَشارِقِ الْأَرْضِ وَمَغارِبِها، همه مردان و زنان با ايمان در شرقهاى زمين و غربهاى آن سَهْلِها وَجَبَلِها وَبَرِّها وَبَحْرِها، وَعَنِي وَ عَنْ والِدَيَّ مِنَ هموار آن و كوه آن، خشكى آن و دريايش، و از طرف من و پدر و مادرم الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَمِدادَ كَلِماتِهِ وَما أَحْصاهُ عِلْمُهُ وَأَحاطَ درودهائى هموزن عرش خدا و شماره كلمات و سخنان او و آنچه را دانشش احصاء كرده و كتاب و دفترش بِهِ كِتابُهُ. اللَّهُمَّ

إِنِي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هذا وَما عِشْتُ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 179

بدان احاطه دارد خدايا من تازه مى كنم در بامداد اين روز و هر چه زندگى كنم مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَعَقْداً وَبَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي، لا أَحُولُ عَنْها وَلا از روزهاى ديگر عهدو پيمان و بيعتى براى آن حضرت در گردنم كه هرگز از آن سرنپيچم أَزُولُ أَبَداً. اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصارِهِ وَأَعْوانِهِ، وَالذّابِينَ عَنْهُ، و دست نكشم هرگز. خدايا! قرار ده مرا از ياران و كمك كارانش و دفاع كنندگان از او وَالْمُسارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلِينَ لِأَوامِرِهِ، و شتابندگان بسوى او در برآوردن خواسته هايش و انجام دستورات و اوامرش وَالْمُحامِينَ عَنْهُ، وَالسَّابِقِينَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ و مدافعين از آن حضرت و پيشى گيرندگان بسوى خواسته اش و شهادت يافتگان يَدَيْهِ. اللَّهُمَّ إِنْ حالَ بَيْنِي وَبَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِكَ پيش رويش خدايا اگر حائل شد ميان من و او آن مرگى كه قرار داده اى آن را بر بندگانت حَتْماً مَقْضِيّاً، فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي، مُؤْتَزِراً كَفَنِي، شاهِراً سَيْفِي، حتمى و مقرر پس بيرونم آر از گورم كفن به خود پيچيده با شميشر آخته مُجَرَّداً قَناتِي، مُلَبِياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحاضِرِ وَالْبادِي. اللَّهُمَّ و نيزه برهنه پاسخ گويان به نداى آن خواننده بزرگوار در شهر و باديه خدايا أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ، والْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ، وَاكْحُلْ ناظِرِي بِنَظْرَةٍ بنمايان به من آن جمال ارجمندو آن پيشانى نورانى پسنديده را و سرمه وصال ديدارش را به يك نگاه مِنِي إِلَيْهِ، وَعَجِلْ فَرَجَهُ وَسَهِلْ مَخْرَجَهُ، وَأَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَاسْلُكْ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 180

به ديده ام بكش و شتاب كن در ظهورش و آسان

گردان خروجش را و وسيع گردان راهش را و مرا به بِي مَحَجَّتَهُ، وَأَنْفِذْ أَمْرَهُ وَاشْدُدْ ازْرَهُ، وَاعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلادَكَ، راه او درآور و دستورش را نافذ گردان و پشتش را محكم كن و آباد گردان خدايا بدست او شهرها و بلادت را وَأَحْيِ بِهِ عِبادَكَ، فَإِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ: ظَهَرَ الْفَسادُ فِي و زنده گردان بوسيله اش بندگانت را زيرا كه تو فرمودى و گفته ات حق است (كه فرمودى): «آشكار شد تبهكارى در الْبَرِ وَالْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ ايْدِي النّاسِ، فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنا وَلِيَّكَ خشكى و دريا بخاطر كرده هاى مردم» پس آشكار كن براى ما خدايا نماينده ات را وَابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِكَ حَتّى لا يَظْفَرَ بِشَيْ ءٍ مِنَ و فرزند دختر پيامبرت كه همنام رسول تو است تا دست نيابد به هيچ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، ويُحِقَّ الْحَقَّ وَيُحَقِقَهُ، وَاجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً باطلى جز آنكه از هم بدراند و پابرجا كند حق را و ثابت كند آن را و بگردان آن بزرگوار را خدايا پناهگاه لِمَظْلُومِ عِبادِكَ، وَناصِراً لِمَنْ لا يَجِدُ لَهُ ناصِراً غَيْرَكَ، وَمُجَدِّداً ستمديدگان بندگانت و ياور كسى كه جز تو ياورى برايش يافت نشودو تازه كننده لِما عُطِلَ مِنْ أَحْكامِ كِتابِكَ، وَمُشَيِداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِينِكَ آن احكامى كه از كتاب تو تعطيل مانده و محكم كننده آنچه رسيده از نشانه هاى دين وَ سُنَنِ نَبِيِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَاجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّن حَصَّنْتَهُ و آئينت و دستورات پيامبرت صلى الله عليه و آله و قرارش ده خدايا از آنانكه نگاهش دارى مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَ. اللَّهُمَّ وَسُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 181

از صولت و حمله زورگويان خدايا شاد

گردان (دل) پيامبرت محمد صلى الله عليه و آله بِرُؤْيَتِهِ وَمَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ، وَارْحَمِ اسْتِكانَتَنا بَعْدَهُ، را به ديدارش و هم چنين هر كه در دعوتش از آن حضرت پيروى كرد و رحم كن به بيچارگى ما پس از آن حضرت اللَّهُمَّ اكْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، وَعَجِلْ لَنا خدايا بگشا اين اندوه را از اين امت به حضور امام زمان و شتاب كن براى ما ظُهُورَهُ، إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً، بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

در ظهور آن جناب كه اينان ظهورش را دور پندارند ولى ما نزديك مى بينيم به مهرت اى مهربانترين مهربانان.» پس سه بار دست بر ران راست خود مى زنى و هربارمى گويى:

«الْعَجَلَ، الْعَجَلَ يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ». «تعجيل و شتاب فرما، اى مولاى من، اى صاحب زمان.»

نماز شب

روايات وارده از سوى پيشوايان معصوم در فضيلت نماز شب فراوان است كه به ذكر برخى از آنها مى پردازيم:

امام صادق عليه السلام از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله روايت كرده است كه آن حضرت به وصيّش حضرت على بن ابى طالب عليه السلام فرمود: يا

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 182

على ترا به چند چيز سفارش مى كنم به خاطر بسپار ... بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب، بر تو باد به نماز شب، ... «1»

و از انس نقل شده است كه گويد: از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى فرمود: دو ركعت نماز در دل شب بهتر است از دنيا و آنچه كه در اوست. «2»

كيفيت نماز شب نماز شب يازده ركعت است، و مى توان در هر ركعت به حمد تنها اكتفا

كرد، هشت ركعت آن را به نيت نماز شب بايد خواند و بعد از هر دو ركعت سلام گفت، سپس دو ركعت به نيت نماز شَفْع و يك ركعت به نيت نماز وِتْر و بهتر است كه نمازگزار در قنوت نماز وتر هفتاد مرتبه «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبّي وَاتُوبُ إِلَيْهِ» و سپس هفت بار: «هذا مَقامُ الْعائِذِ بِكَ مِنَ النَّارِ» و بعد سيصد مرتبه «الْعَفْو» بگويد و آنگاه براى چهل نفر از مؤمنان دعا كند و بعد براى خويش دعا نمايد و چون از قنوت ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 183

فارغ شد ركوع و سجود گزارد و نماز را تمام نمايد و پس از نماز، تسبيح حضرت فاطمه زهرا عليها السلام را انجام دهد و بعد هر چه مى خواهد دعا كند.

نماز حضرت فاطمه عليها السلام

روايت شده كه حضرت فاطمه عليها السلام دو ركعت نماز مى گزارد كه جبرئيل عليه السلام تعليم او كرده بود، در ركعت اوّل بعد از حمد صد مرتبه سوره قَدْر و در ركعت دوّم بعد از حمد صد مرتبه سوره توحيد و چون سلام مى گفت اين دعا را مى خواند:

«سُبْحانَ ذِي الْعِزِ الشَّامِخِ الْمُنِيفِ، سُبْحانَ ذِي الْجَلالِ «منزه است (خداى) صاحب عزت بسيار بلند و مرتفع، منزه است (خداى) صاحب جلال الْباذِخِ الْعَظِيمِ، سُبْحانَ ذِي الْمُلْكِ الْفاخِرِ الْقَدِيمِ، سُبْحانَ مَنْ والا و بزرگ، منزه است (خداى) صاحب فرمانروايى فاخر قديم منزه است كسى لَبِسَ الْبَهْجَةَ وَالْجَمالَ، سُبْحانَ مَنْ تَرَدّى بِالنُّورِ وَالْوَقارِ، كه در بردارد خرّمى و زيبايى را منزه است آنكه به رداى نور و وقار خود را آراسته سُبْحانَ مَنْ يَرى اثَرَ النَّمْلِ فِي الصَّفا، سُبْحانَ مَنْ يَرى وَقْعَ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص:

184

منزه است آنكه جاى پاى مور را در روى سنگ صاف ببيند منزه است آنكه گذرگاه الطَّيْرِ فِي الْهَواءِ، سُبْحانَ مَنْ هُوَ هكَذا لا هكَذا غَيْرُهُ».

پرنده را در هوا ببيند منزه است آنكه او اين چنين است و جز او چنين نيست.» شيخ در مصباح المتهجدين فرموده: سزاوار است كسى كه اين نماز را بجا مى آورد چون از تسبيح فارغ شود زانوها و آرنج ها را برهنه نمايد و بچسباند همه مواضِع سجود خود را به زمين بدون مانع و حايلى و حاجت خود را از خدا بخواهد و دعا كند آنچه مى خواهد و در همان حال سجده بگويد:

«يا مَنْ لَيْسَ غَيْرَهُ رَبٌّ يُدْعى يا مَنْ لَيْسَ فَوْقَهُ إِلهٌ يُخْشى يا «اى كسى كه جز او پروردگارى نيست كه خوانده شود و فوق او معبودى نيست كه از او بترسند اى مَنْ لَيْسَ دُونَهُ مَلِكٌ يُتَّقى يا مَنْ لَيْسَ لَهُ وَزِيرٌ يُؤْتى يا مَنْ لَيْسَ آنكه جز او پادشاهى نيست كه از او بپرهيزند اى كسى كه وزيرى برايش نيست كه به نزدش روند اى آنكه لَهُ حاجِبٌ يُرْشى يا مَنْ لَيْسَ لَهُ بَوَّابٌ يُغْشى يا مَنْ لا يَزْدادُ پرده دارى ندارد تا به او رشوه دهند اى كسى كه دربانى ندارد كه او را پنهان كنند اى آنكه درخواست عَلى كَثْرَةِ السُّؤالِ إِلّا كَرَماً وَ جُوداً وَعَلى كَثْرَةِ الذُّنُوبِ إِلّا عَفْواً فراوان نيفزايد جز به كرم و جود خود و بر بسيارى گناه (بندگان) جز به گذشت وَصَفْحاً، صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بي كَذا وَكَذا».

و چشم پوشى درود فرست بر محمد و آل محمد و به من چنين و چنان كن.»

ادعيه و آداب

حرمين شريفين، ص: 185

و بجاى كلمه «كذا و كذا» حاجات خود را از خدا بخواهد.

نماز حضرت صاحب الزَّمان عليه السلام

نماز حضرت صاحب الزَّمان عَجَّلَ اللَّهُ تَعالى فَرَجَهُ دو ركعت است مى خوانى در هر ركعت سوره حَمْد را و چون به إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ رسيدى آن را صد مرتبه تكرار مى كنى و سپس بقيه سوره را مى خوانى و بعد قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ را يكبار مى خوانى و چون از نماز فارغ شدى اين دعا را مى خوانى:

«اللَّهُمَّ عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ، «خدايا بلاء و گرفتارى بزرگ شد و درد پنهان آشكار گشت و پرده از روى كار برداشته شد وَضاقَتِ الأَرْضُ بِما وَسِعَتِ السَّماءُ، وَإِلَيْكَ يا رَبِ الْمُشْتَكى و زمين با فراخيش تا آسمان بر ما تنگ شد و شكوه ما اى پروردگار بسوى توست وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِدَةِ وَالرَّخاءِ. اللَّهُمَّ صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ و اعتماد در سختى و آسانى بر تو است خدايا درود فرست بر محمد وَآلِ مُحَمَّدٍ، الَّذِينَ أَمَرْتَنا بِطاعَتِهِمْ، وَعَجِلِ اللَّهُمَّ فَرَجَهُمْ و آل محمد آنان كه ما را به پيروى ايشان مأمور كردى و شتاب كن خدايا در فرج ايشان بِقائِمِهِمْ، وَاظْهِرْ إِعْزازَهُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ،

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 186

بوسيله قائمشان و عزتش را آشكار كن اى محمد اى على اى على اى محمد اكْفِيانِي فَإِنَّكُما كافِيايَ، يا مُحَمَّدُ يا عَليُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ، مرا كفايت كنيد كه كفايت كننده ام شمائيد اى محمد و اى على، اى على و اى محمد انْصُرانِي فَإِنَّكُما ناصِرايَ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ، مرا يارى كنيد كه ياور من شمائيد اى محمد و اى على،

اى على و اى محمد احْفَظانِي فَإِنَّكُما حافِظايَ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ، يا نگهداريم كنيد كه نگهدارم شمائيد اى مولاى من اى صاحب زمان اى مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ، يا مَوْلايَ يا صاحِبَ الزَّمانِ، الْغَوثَ مولاى من اى صاحب زمان اى مولاى من اى صاحب زمان پناه خواهم الْغَوثَ الْغَوْثَ، أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي أَدْرِكْنِي، الأَمانَ الْأَمانَ الْأَمانَ».

پناه خواهم پناه خواهم دريابم دريابم دريابم امانم ده امانم ده امانم ده.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 187

نماز حاجت

نماز حاجت به صورت هاى مختلفى روايت شده است و از جمله آنها نمازى است كه مرحوم كلينى رحمه الله در كتاب كافى به سند معتبر از عبدالرحيم قصير روايت كرده است كه مى گويد:

حضرت صادق عليه السلام به من فرمود: چون مشكلى به تو روى آورد، پناه بياور به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سپس دو ركعت نماز بگزار و آن را به آن حضرت هديه كن، و چون سلام گفتى اين دعا را بخوان:

«اللَّهُمَّ أَنْتَ السَّلامُ وَمِنْكَ السَّلامُ، وَإِلَيْكَ يَرجِعُ السَّلامُ، «خداوندا! نام تو «سلام» است و سلامت از سوى توست، و به تو باز مى گردد، اللَّهُمَّ صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَبَلِّغْ رُوحَ مُحَمَّدٍ مِنِّي خداوندا! درود فرست بر محمّد و آلش و سلامم را به روح حضرت محمّد صلى الله عليه و آله السَّلامُ، وَ أَرْواحَ الْأَئِمَّةِ الصادِقِينَ سَلامِي، وَارْدُدْ عَلَيَّ مِنْهُمُ و به ارواح امامان راستين برسان، و سلام آنها را به من السَّلامُ، وَالسَّلامُ عَلَيْهِمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ. اللَّهُمَّ إِنَّ هاتَيْنِ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 188

باز گردان، سلام و رحمت و بركات الهى بر آنان باد، خداوندا! اين دو الرَّكْعَتَيْنِ هَدِيَّةٌ

مِنِي إِلى رَسُولِ اللَّهِ صلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و آله وَ سَلَّمَ فَأَثِبْنِي ركعت را هديه مى كنم به پيشگاه رسول اللَّه صلّى اللَّه عليه وآله وسلّم عَلَيْهِما ما أَمَّلْتُ وَرَجَوْتُ فِيكَ وَفِي رَسُولِكَ يا وَلِيَ المُؤْمِنينَ».

و پاداشى را كه از تو اميد و آرزو دارم و از پيامبرت برايم ثبت فرما اى ياور مؤمنان.» سپس سجده كن و چهل مرتبه بگو:

«يا حَيُّ يا قَيُّومُ، يا حَيُّ لايَمُوتُ، يا حَيُّ لاإِلهَ إِلَّا أَنْتَ، يا ذَا «اى زنده قائم به ذات، اى زنده جاويدان، اى زنده اى كه معبودى جز تو نيست، اى صاحب الْجَلالِ وَالإكْرامِ، يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

جلالت و كرامت، اى مهربانترين مهربانان.»

آنگاه گونه راست را بر زمين گذار و همين دعا را كه در سجده گفتى چهل بار بگو بعد گونه چپ را به زمين بگذار و همين دعا را چهل بار تكرار كن، پس سر از سجده بردار و دست راست را بلند كن و چهل مرتبه آن را بخوان، بعد دست ها را روى گردن خود بگذار و با انگشت سبّابه اشاره كن و چهل مرتبه آن دعا را بگو، سپس محاسن خود را به دست چپ بگير و شروع به گريه نما و چنانچه نتوانستى گريه كنى حالت گريه و زارى بخود بگير و بگو:

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 189

«يا مُحَمَّدُ يا رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه و آله أَشْكُو إِلَى اللَّهِ وَإِلَيكَ حاجَتِي، «اى محمّد، اى رسول خدا صلى الله عليه و آله، حاجتم را به تو وإِلى أَهْلِ بَيْتِكَ الرَّاشِدِينَ حاجَتِي، وَبِكُمْ أَتَوَجَّهُ إِلَى اللَّهِ فِي و به اهل بيت تو كه هدايتگرند عرضه مى دارم و به وسيله شما براى برآورده شدن حاجاتم

به خداوند حاجَتِي».

رو مى كنم.»

سپس سجده كن و در همان حال به اندازه يك نفس بگو:

«يا اللَّهُ يا اللَّهُ»، بعد صلوات فرست وحاجتت را از خدا بخواه.

امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه اين عمل را به جا آورد، من از سوى خداى عزّوجل ضمانت مى كنم كه از جاى خود برنخيزد جز آنكه حاجت او برآورده گردد.

نماز جعفر طيّار

نماز جعفر طيّار عليه السلام با فضيلت وسند بسيار معتبر وارد شده، كه مهمترين فضيلت آن، بخشيده شدن گناهان كبيره است، و افضل اوقات آن پيش از ظهر روز جمعه است، وچگونگى آن چهار ركعت است؛ دو نماز دو ركعتى، در هر ركعت پس از

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 190

حمد و سوره، قبل از آن كه ركوع كند، پانزده مرتبه بگويد:

«سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَلا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ»، و در ركوع پس از ذكر ركوع ده مرتبه آن را بگويد، و پس از ركوع در حال قيام ده مرتبه، و در سجده بعد از ذكر سجده ده مرتبه، و در جلوس بين دو سجده ده مرتبه، و در سجده دوم ده مرتبه، و پس از سجده دوم ده مرتبه بگويد، و در هر چهار ركعت به همين كيفيّت عمل كند، كه مجموع آن سيصد تسبيح مى شود، و سوره مخصوصى در اين نماز معيّن نشده، ولى افضل است كه در ركعت اوّل پس از حمد، سوره «إِذا زُلْزِلَت» و در ركعت دوّم بعد از حمد، سوره «وَالْعادِيات» و در ركعت سوّم «إِذا جاءَ نَصْرُ اللَّه» و در ركعت چهارم «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» را بخواند. و نيز مستحب است در سجده دوم از ركعت چهارم پس از اتمامِ تسبيحات بگويد:

«سُبْحانَ مَنْ

لَبِسَ الْعِزَّ وَالْوَقارَ، سُبْحانَ مَنْ تَعَطَّفَ بِالْمَجْدِ «منزه است آنكس كه صاحب عزت و وقار است منزه است آنكه مجد و بزرگوارى (بندگانش را) وَتَكَرَّمَ بِهِ، سُبْحانَ مَنْ لا يَنْبَغِي التَّسْبِيحُ إِلّا لَهُ، سُبْحانَ مَنْ مورد توجه قرار مى دهد منزه است آنكه جز براى او تسبيح سزاوار نيست منزه است آنكه ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 191

أَحْصى كُلَّ شَيْ ءٍ عِلْمُهُ، سُبْحانَ ذِي الْمَنِّ وَالنِّعَمِ، سُبْحانَ ذِى علمش همه چيز را شمارش كرده منزه است خداى صاحب فضل ونعمت منزه است خداى صاحب الْقُدْرَةِ وَالْكَرَمِ. اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَلُكَ بِمَعاقِدِ الْعِزِّ مِنْ عَرْشِكَ، كرم و قدرت خدايا از تو مى خواهم به حق آنچه موجب عزت عرش تو وَمُنتَهَى الرَّحْمَةِ مِن كِتابِكَ، وَاسْمِكَ الْأَعْظَمِ، وَكَلِماتِكَ التَّامَّةِ گشته و به حق منتهاى رحمت از كتاب تو و اسم اعظمت و كلمات تامه ات (اسماء حسنى يا كتابهاى منزله يا غير آن) الَّتِي تَمَّتْ صِدْقاً وَعَدْلًا، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ وَافْعَلْ بِي كه از نظر راستى و عدالت به حد كمال رسيده درود فرست بر محمد و خاندانش و درباره من كَذا وَكَذا».

چنين و چنان كن.»

و به جاى «وَافْعَلْ بِي كَذا وَكَذا» حاجت خود را از خدا بخواهد كه برآورده مى شود إن شاء اللّه تعالى و مستحبّ است پس از اتمام چهار ركعت نماز دست ها را به دعا بردارد و بگويد:

«يا رَبِ يا رَبِ» به قدر يك نفس و نيز كلمه «يا رَبَّاهُ يا رَبَّاهُ» را تكرار كند به قدر يك نفس، و «رَبِ رَبِ» به اندازه يك نفس، و «يا اللَّهُ يا اللَّهُ» به قدر يك نفس، و «يا حَيُّ يا حَيُّ» به اندازه يك نفس، و «يا رَحِيمُ يا رَحِيمُ»

به اندازه يك نفس،

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 192

و بعد «يا رَحْمانُ يا رَحْمانُ» هفت مرتبه، و «يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ» هفت مرتبه بگويد و آنگاه اين دعا را بخواند:

«اللَّهُمَّ إِنِي أَفْتَتِحُ الْقَوْلَ بِحَمْدِكَ، وَأَنْطِقُ بِالثَّناءِ عَلَيْكَ، «خدايا من گفتارم را به ستايش تو آغاز مى كنم و به ثناى تو زبان مى گشايم وَامَجِّدُكَ وَلا غايَةَ لِمَدْحِكَ، وَاثْنِي عَلَيْكَ، وَمَنْ يَبْلُغُ غايَةَ و تو را به بزرگى ياد مى كنم و ستايشت پايان ندارد و تو را ثناگويم ولى آنكس كه به منتهاى ثَنائِكَ، وَأَمَدَ مَجْدِكَ وَأَنّى لِخَلِيقَتِكَ كُنْهُ مَعْرِفَةِ مَجْدِكَ؟ وَأَيَّ ثناى تو و انتهاى مجد و عظمتت برسد كيست و كجا مخلوق تو مى توانند به كنه معرفت مجد تو برسند و چه زَمَنٍ لَمْ تَكُنْ مَمْدُوحاً بِفَضْلِكَ، مَوْصُوفاً بِمَجْدِكَ، عَوَّاداً عَلَى وقت بوده كه تو به فضل خويش ستوده نبوده اى و به مجد و عظمت موصوف نگشته اى و با بردبارى الْمُذْنِبِينَ بِحِلْمِكَ تَخَلَّفَ سُكَّانُ أَرْضِكَ عَنْ طاعَتِكَ، فَكُنْتَ خود بر گنهكاران پى درپى بازنگشته اى ساكنان زمينت از اطاعت تو سرباز زدند ولى تو عَلَيْهِمْ عَطُوفاً بِجُودِكَ، جَواداً بِفَضْلِكَ، عَوَّاداً بِكَرَمِكَ، يا لا إِلهَ بر آنها به بخشش و عطايت مهر ورزى و به فضل خويش بر آنها جود كنى و به كرمت پى درپى بر آنها بازگردى اى كه نيست معبودى إِلّا أَنْتَ الْمَنَّانُ ذُوالْجَلالِ وَالْإِكْرامِ».

جز تو نعمت دهنده بسيار و صاحب جلالت و كرامت.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 194

فصل دوّم: اعمال مدينه منوّره

فصل دوّم: اعمال مدينه منوّره

فضيلت زيارت پيامبر، فاطمه زهرا وائمّه بقيع عليهم السلام

فضيلت زيارت پيامبر صلى الله عليه و آله و فاطمه زهرا وائمّه بقيع عليهم السلام مستحب موٌكّد است براى مردم، خصوصاً حُجّاج، مُشرّف شدن به زيارت روضه مُطهّره و آستانه منوّره فخر عالميان

حضرت سيّد المرسلين محمّد بن عبداللّه صلى الله عليه و آله، و ترك زيارت آن حضرت باعث جفا در حقّ او مى شود.

و شيخ شهيد فرموده: اگر مردم ترك زيارت آن حضرت كنند، بر امام است كه ايشان را مجبور كند به رفتن زيارت آن حضرت، زيرا كه ترك زيارت آن حضرت موجب جفا در حقّ پيامبر صلى الله عليه و آله است.

شيخ صدوق از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: هرگاه كسى از شما حجّ كند، بايد حَجّش را ختم كند به زيارت ما، زيرا كه اين از تمامى حجّ است. و نيز روايت كرده از حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام كه فرمود: تمام كنيد حجّ خود را

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 197

به زيارت حضرت رسول صلى الله عليه و آله كه ترك زيارت آن حضرت بعد از حجّ جفا و خلاف ادب است، شما را امر به اين كرده اند، برويد به زيارت قبورى كه حق تعالى لازم گردانيده است بر شما حقّ آنها و زيارت آنها را و روزى از حق تعالى طلب كنيد نزد آن قبرها. از ابو الصّلت هَرَوى روايت كرده كه گفت:

به خدمت حضرت امام رضا عليه السلام عرض كردم كه نظر شما درباره اين حديث كه مؤمنين از منازل خويش در بهشت، زيارت مى كنند پروردگارشان را چيست؟

حضرت در جواب او فرمودند: اى ابا الصّلت! حق تعالى پيغمبرش حضرت محمّد صلى الله عليه و آله را بر جميع خلقش- از پيغمبران و فرشتگان- برترى بخشيده و اطاعت او را اطاعت خود و بيعت با او را بيعت با خودوزيارت او را زيارت خودش شمرده است، چنانچه در سوره نساء آيه 80

فرمود: مَن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطاعَ اللَّهَ، و در سوره فتح، آيه 48 فرموده: إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ.

حضرت رسُول صلى الله عليه و آله فرموده: «هر كس مرا زيارت كند در حال حيات يا بعد از فوت من چنان است كه حق تعالى را زيارت كرده باشد ...».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 198

حِميَرى در «قرب الاسناد» از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده كه فرمود: رسُول خدا صلى الله عليه و آله فرموده: هركس مرا زيارت كند در حيات من يا بعد از وفات من، شفيع او گردم در روز قيامت.

در حديثى است كه حضرت صادق عليه السلام روز عيدى رفت به زيارت رسول اللّه صلى الله عليه و آله و بر آن حضرت سلام كرد و فرمود:

ما به سبب زيارت و سلام بر رسول خدا صلى الله عليه و آله بر اهل همه شهرها مكّه و غير مكّه، فضيلت داريم.

مرحوم شيخ طوسى در تهذيب از يزيد بن عبدالملك روايت كرده و او از پدرش، از جدّش، كه گفت: به خدمت حضرت فاطمه عليها السلام مشرّف شدم، آن حضرت بر من سلام كرد، سپس از من پرسيد كه براى چه آمده اى؟ عرض كردم:

براى طلب بركت و ثواب. فرمود: خبر داد مرا پدرم، و اينك حاضر است كه هر كس بر او و بر من سه روز سلام كند، حق تعالى بهشت را از براى او واجب گرداند، گفتم: در حال حياتتان؟ فرمود: بلى، و هم چنين بعد از موت ما.

علّامه مجلسى فرموده كه در حديث معتبر از عبداللّه بن عبّاس منقول است كه حضرت رسول صلى الله عليه و آله فرمود:

هر كس ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 199

امام حسن عليه السلام را در بقيع زيارت كند قدمش بر صراط ثابت گردد و نلغزد در روزى كه قدم ها بر آن بلغزد.

در «مقنعه» از حضرت صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود:

هر كس مرا زيارت كند گناهانش آمرزيده شود و فقير و پريشان نميرد.

ابن قولويه در كامل الزيارات حديث طولانى از هشام بن سالم از حضرت صادق عليه السلام روايت كرده و از جمله فرازهاى آن اين است كه: مردى به خدمت حضرت صادق عليه السلام شرفياب شد و عرض كرد: آيا بايد زيارت كرد پدرت را؟

فرمود: بلى. عرض كرد: پاداش آن چيست؟ فرمود: اگر با اعتقاد و متابعت از امامت او باشد پاداش آن بهشت است.

عرض كرد: كسى كه اعراض كند از زيارت او چه خواهد داشت؟ فرمود: حسرت خواهد داشت در يوم الحسرة كه روز قيامت است ... و احاديث در اين باب بسيار است.

آداب زيارت

آداب زيارت زيارت، ديدار با روح هاى پاك و الگوهاى كمال و آيينه هاى حق نماست.

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 200

زائر، خود را در برابر وجودهاى والا و پيشوايان معصومى ديده، با اعتراف به نقص خود و كمال آن اولياى الهى، به فضايل آنان اشاره مى كند، و درودهاى خود را نثارشان مى نمايد، و پيوند خويش را با آنان و با راه و تعاليم و فرهنگشان ابراز مى دارد.

از اين رو، نخستين شرط زيارت، «ادب» است، و ادب هم در سايه معرفت و محبّت پديد مى آيد.

خود را در محضر رسول اللَّه صلى الله عليه و آله ديدن، و در برابر قبور پاك امامان ايستادن، هم آدابِ ظاهرى دارد، هم آدابِ باطنى.

آنچه در منابع روايى مانند «بحار

الأنوار» و نوشته هاى علما درباره آداب زيارت آمده، بسيار است، و در اين جا برخى از آن آداب را نقل مى كنيم:

1- قبل از ورود به زيارتگاه، غسل كردن و باطهارت بودن و خواندن اين دعا هنگام غسل زيارت مستحب است:

«بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ. اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ نُوراً وَطَهُوراً وَحِرْزاً «به نام خدا، و به يارى خدا، خداوندا! اين غسل را نور، پاكيزگى، حرز وَشِفاءً مِنْ كُلِ داءٍ وَسُقْمٍ وَآفَةٍ وَعاهَةٍ. اللَّهُمَّ طَهِّرْ بِهِ قَلْبِي، و شفاى از هر درد، بيمارى، آفت برايم قرار ده خداوندا با آن قلبم را پاك ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 201

وَاشْرَحْ بِهِ صَدْرِي، وَسَهِّلْ لِي بِهِ أَمْرِي».

سينه ام را گشاده و كارم را آسان فرما.» 2- لباس هاى پاكيزه پوشيدن و عطر و بوى خوش استعمال كردن.

3- هنگام رفتن به زيارت، قدم هاى كوتاه برداشتن، با آرامش و وقار راه رفتن، با خضوع و خشوع آمدن، سر به زير انداختن و به اين طرف و آن طرف و بالا نگاه نكردن، و ترك كلمات بيهوده و مخاصمه و مجادله نمودن در راه، تا رسيدن به حرم.

4- هنگام رفتن به حرم و زيارت، زبان به تسبيح و حمد خدا گشودن و صلوات بر محمّد و آل او فرستادن ودهان را با ياد خدا و نام اهل بيت معطّر ساختن.

5- بر درگاه حرم ايستادن و دعا خواندن و اجازه ورود خواستن و سعى در تحصيل رقّت قلب و خشوع دل نمودن و مقام و عظمت صاحب قبر را تصوّر نمودن و اين كه او ما را مى بيند، سخن ما را مى شنود و سلام ما را پاسخ مى دهد.

هرگاه رقّت قلب حاصل شد و آمادگى روحى پديد

آمد، در اين حال وارد شود و زيارت نمايد.

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 202

6- در وقت داخل شدن، پاى راست را مقدّم داشتن و هنگام خروج از حرم پاى چپ را، آن گونه كه در ورود و خروج مسجد مستحب است.

7- در برابر ضريح ايستادن و زيارت نامه هايى را كه از ائمه عليهم السلام رسيده، خواندن.

8- در زيارت قبر معصومين عليهم السلام رو به قبر منوّر آنها ايستادن و پس از فراغت از زيارت، با تضرّع دعا كردن و از خداوند حاجت خواستن، سپس به طرف بالاى سر رفتن و رو به قبله دعا كردن و زيارت خواندن.

9- صاحب قبر را براى بر آمدن حاجت و رفع نياز نزد خداوند شفيع قرار دادن.

10- ايستادن هنگام خواندن زيارت، اگر عذرى و ضعفى ندارد.

11- هنگام مشاهده قبر مطهّر و پيش از خواندن زيارت، (آرام) اللّهُ أَكْبَر بگويد.

12- خواندن دو ركعت نماز زيارت در حرم مطهّر، اگر زيارت ائمّه است، بالاى سر بهتر است. و پس از نماز، دعاهاى منقول را خواندن و حاجت طلبيدن و تلاوت قرآن با

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 203

آرامش و ترتيل و طمأنينه و هديه كردن ثواب آن به روح مقدّس آن معصوم.

13- پرهيز از سخنان ناشايست و كلمات لغو و بيهوده و جدال هاى بى مورد در حرم ها و زيارتگاه ها.

14- صداى خود را در نماز و زيارت خيلى بلند نكردن، كه مزاحم زيارت ديگران نشود.

15- وداع كردن با پيامبر صلى الله عليه و آله و امام عليه السلام، هنگام بيرون آمدن از شهر (زيارت وداع حضرت رسول صلى الله عليه و آله و ائمّه عليهم السلام در همين كتاب آمده است).

16- پس

از زيارت، تعجيل در بيرون آمدن، تا هم شدّت شوق براى رجوع به زيارت بيشتر شود و هم نوبت و فرصت براى ديگران باشد. و پرهيز از اختلاط با زنان در مَشاهد مشرّفه و رعايت حرمت و دورى از هر نوع خطا و گناه. هم چنين در صورت ازدحام و كثرت زوّار، رعايت حال آنان را كردن، و مكان و فرصت زيارت به آنان دادن.

17- حضور قلب داشتن در تمام مراحل زيارت. و نيز توبه و استغفار و صدقه به نيازمندان و انفاق به مستحقّان.

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 204

18- هنگام زيارت، بايد زمينه اى براى كمال روحى و رشد معنوى و تصفيه قلب انسان فراهم شود، تا زائر را در اخلاق و زندگى و عفاف و تقوا به اولياء اللّه نزديك سازد، و وسيله اى براى توبه، تطهير، و تزكيه باطنى وى گردد. اين جز با توفيق الهى و جز با داشتن «معرفت» و «محبّت» نسبت به اين بزرگواران، فراهم نمى شود. اساس ارزش زيارت هم به معرفت است، و درباره زيارت ائمّه و معصومين عليهم السلام تعبير «عارِفاً بِحَقِهِ» اشاره به همين نكته است، و گرنه، زيارت بى معرفت، آن ثواب و كمال مطلوب را ندارد.

زيارت اوّل حضرت رسول صلى الله عليه و آله

هرگاه به مدينةالرّسول وارد شدى، پس از غسل زيارت اذن دخول بخوان:

«اللَّهُمَّ انّى قَدْ وَقَفْتُ عَلى بابٍ مِنْ ابْوابِ بُيُوتِ نَبِيّكَ «خدايا من ايستاده ام بر در خانه اى از درهاى خانه هاى پيامبرت ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 205

صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَقَدْ مَنَعْتَ النَّاسَ أَنْ يَدْخُلُوا إِلّا بِإِذْنِهِ، كه درودهاى تو بر او و آلش باد وچنان است كه تو قدغن فرموده اى كه مردم داخل آن گردند جزبه اذن او، و فَقُلْتَ: «يا أَيُّهَا

الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيّ إِلّا أَنْ فرمودى اى كسانى كه ايمان آورده ايد داخل خانه هاى پيامبر نشويد جز اينكه يُؤْذَنَ لَكُمْ»، اللَّهُمَّ إِنّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ صاحِبِ هذَا الْمَشْهَدِ به شما اذن دهند. خدايا من معتقدم به احترام صاحب اين زيارتگاه الشَّرِيفِ فِي غَيْبَتِهِ، كَماأَعْتَقِدُها فِي حَضْرَتِهِ، وَاعْلَمُ أَنَّ رَسُولَكَ شريف در زمان غيبت و پنهانيش، چنانچه اين عقيده را در زمان حضورش دارم و مى دانم كه وَخُلَفاءَكَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ أَحْياءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ، يَرَوْنَ مَقامِي رسول تو و جانشينانش عليهم السلام زنده اند و در نزد تو روزى مى خورند و هم اكنون جاى مرا مى بينند وَيَسْمَعُونَ كَلامِي وَيَرُدُّونَ سَلامِي، وَأَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِي و سخنم را مى شنوند و سلام مرا جواب دهند. ولى تو جلو گرفته اى از گوش من شنيدن سخنشان را، و باز كَلامَهُمْ، وَفَتَحْتَ بابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ مُناجاتِهِمْ، وَإِنّي أَسْتَأذِنُكَ كرده اى دريچه فهمم را به مناجات لذيذ ايشان، و من اكنون اى پروردگارم، اولًا از تو اذن مى طلبم يا رَبّ أَوَّلًا، وَأَسْتَأْذِنُ رَسُولَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ثانِياً ...

و ثانياً از رسول تو صلى اللَّه عليه و آله اذن مى گيرم ...

ءَادْخُلُ يارَسُولَ اللَّهِ، ءَادْخُلُ يا حُجَّةَ اللَّهِ، ءَادْخُلُ يا مَلائِكَةَ آيا داخل شوم اى رسول خدا، آيا داخل شوم اى حجت خدا، آيا داخل شوم اى فرشتگان ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 206

اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ الْمُقِيمِينَ فِي هذَا الْمَشْهَدِ، فَأْذَنْ لِى يا مَوْلايَ مقرّب خدا، كه دراين زيارتگاه اقامت داريد، پس اذنم بده اى مولاى من فِي الدُّخُولِ أَفْضَلَ ما اذِنْتَ لِأَحَدٍ مِنْ أَوْلِياءِكَ، فَانْ لَمْ أَكُنْ أَهْلًا براى داخل شدن، بهترين اذنى را كه به يكى از دوستانت مى دهى، كه اگر من شايسته آن لِذلِكَ فَانْتَ

اهْلٌ لِذلِكَ»، نيستم، حتماً تو شايسته آنى.» پس داخل شو، وبگو:

«بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَعَلى مِلَّةِ «به نام خدا، و به ياد خدا، و در راه خدا، و بر شريعت و آيين رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي رسول خدا- درود خدا بر او و آلش باد- خدايا! بيامرز مرا وَارْحَمْنِي، وَتُبْ عَلَيَّ، انَّكَ انْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ».

و به من رحم كن و توبه ام را بپذير، كه به راستى توئى توبه پذير مهربان.»

از در جبرئيل داخل شو، و مُقدّم دار پاى راست را، و صد مرتبه اللَّهُ أَكْبَرُ بگو. آنگاه دو ركعت نماز تحيّت مسجد بگزار، سپس نزد قبر مطهّر حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله بايست و بگو:

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 207

«السَّلامُ عَلَيْكَ يارَسُولَ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا نَبِيَّ اللَّهِ، «سلام بر تو اى رسول خدا سلام بر تو اى پيغمبر خدا السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَبْنَ عَبْدِاللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا خاتَمَ سلام بر تو اى محمد فرزند عبداللّه، سلام بر تو اى خاتم النَّبِيِينَ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ الرِ سالَةَ، وَأَقَمْتَ الصَّلَاةَ، وَآتَيْتَ پيامبران، گواهى دهم كه تو رسالت را رساندى و نماز را برپا داشتى و الزَّكَاةَ، وَأَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَنَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ، وَعَبَدْتَ اللَّهَ زكات دادى و امر كردى به معروف و نهى كردى از كار بد و عبادت كردى خدا را مُخْلِصاً حَتّى أَتاكَ الْيَقِينُ، فَصَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ وَعَلى از روى اخلاص تا مرگ به سراغت آمد. پس درودهاى خدا و رحمتش بر تو و بر أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ».

خاندان طاهر و پاكيزه ات.»

سپس رو به قبله در كنار ستونى كه در سمت راست مرقد مطهّر است

بايست، در حالى كه قبر مطهّر در سمت چپ تو و منبر در سمت راست تو باشد كه در اين حال در بالا سَرِ رسول خدا صلى الله عليه و آله قرار گرفته اى و بگو:

«أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ «گواهى دهم كه معبودى نيست جز خداى يگانه اى كه شريك ندارد و گواهى دهم كه مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ، وَأَنَّكَ مُحَمَّدُ

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 208

محمد بنده و رسول او است و گواهى دهم كه تويى رسول خدا و همانا تويى محمد ابْنُ عَبْدِاللَّهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسالاتِ رَبِكَ، وَنَصَحْتَ فرزند عبداللّه و گواهى دهم كه رسالت پروردگارت را رساندى و خيرخواهى كردى لِأُمَّتِكَ، وَجاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ، وَعَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتّى أَتاكَ براى امتت و در راه خدا جهاد كردى و خدا را پرستش كردى تا مرگت فرا رسيد الْيَقِينُ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِالْحَسَنَةِ، وَأَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِ، به وسيله حكمت و پند نيك و آنچه را از حق به عهده داشتى ادا كردى وَأَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ، وَغَلُظْتَ عَلَى الْكافِرِينَ، فَبَلَغَ اللَّهُ و براستى تو نسبت به مؤمنان مهربان و نسبت به كافران سخت گير بودى خدايت به بِكَ أَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِ الْمُكْرَمِينَ، الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنا بهترين شرافت جايگاه گراميان برساند، ستايش خدايى را است كه ما را به وسيله بِكَ مِنَ الشِرْكِ وَالضَّلالَةِ. اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ صَلَواتِكَ وَصَلَواتِ تو از شرك و گمراهى نجات بخشيد. خدايا! پس درودهاى خود و درودهاى مَلائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَأَنْبِيائِكَ الْمُرْسَلِينَ وَعِبادِكَ الصَّالِحِينَ، فرشتگان مقرّبت و پيامبران مرسلت و بندگان شايسته ات وَ أَهْلِ السَّماواتِ وَ الْأَرَضِينَ، وَ مَنْ سَبَّحَ لَكَ يا رَبَّ الْعالَمِينَ مِنَ و ساكنان آسمانها

و زمينها و هركه را براى تو اى پروردگار جهانيان تسبيح گويند از الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ، عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ وَنَبِيِّكَ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 209

اولين و آخرين همه را يكجا قرار ده، براى محمد بنده و رسولت و پيامبرت و وَأَمِينِكَ وَنَجِيِّكَ وَحَبِيبِكَ وَصَفِيِّكَ وَخاصَّتِكَ وَصَفْوَتِكَ امين (بر وحيت) و همرازت و حبيبت و دوست خالص و مخصوصت و برگزيده وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ. اللَّهُمَّ أَعْطِهِ الدَّرَجَةَ الرَّفِيعَةَ، وَآتِهِ و منتخب تو از ميان خلقت خدايا به محمد درجه بلندى عطا فرما و مقام الْوَسِيلَةَ مِنَ الْجَنَّةِ، وَابْعَثْهُ مَقاماً مَحْمُوداً يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وسيله را در بهشت به او بده و به مقام پسنديده اى او را برگزين كه غبطه خورند به او اولين وَالْآخِرُونَ. اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ: وَلَو أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ و آخرين خدايا تو فرمودى «و اگر ايشان در آن هنگام كه به خود ستم كردند جاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ به نزد تو آيند و از خدا آمرزش خواهند و پيغمبر هم براى ايشان آمرزش بخواهد همانا بيابند خداى را تَوَّاباً رَحِيماً، وَإِنِي أَتَيْتُكَ مُسْتَغْفِراً تائِباً مِنْ ذُنُوبِي، وَإِنِي بسيار توبه پذير و مهربان» و من آمرزشخواهانه به درگاهت آمده و توبه از گناهانم كردم و من أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللَّهِ رَبِي وَرَبِكَ لِيَغْفِرَ لِي ذُنُوبِي».

بوسيله تو رو به خدائى كرده ام كه پروردگار من و تو است تا بيامرزد گناهانم را.» و حاجت خود را بطلب، اميد است كه برآورده شود.

پس صلوات و درودهاى مخصوص بر رسول اكرم صلى الله عليه و آله را

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 210

بخوان:

«اللَّهُمَّ صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ كَما حَمَلَ وَحْيَكَ وَ بَلَّغَ رِسالاتِكَ،

«خدايا درود فرست بر محمد چنانچه وحى تو را متحمل شد و پيامهايت را رسانيد وَصَلِ عَلى مُحَمَّدٍ كَما أَحَلَّ حَلالَكَ، وَحَرَّمَ حَرامَكَ، وَعَلَّمَ و درود فرست بر محمد چنانچه حلال كرد حلال تو را و حرام كرد حرام تو را و به مردم ياد داد كِتَابَكَ، وَصَلِ عَلى مُحَمَّدٍ كَما اقامَ الصَّلاةَ، وَآتَى الزَّكَاةَ، وَدَعا كتاب تو را و درود فرست بر محمد چنانچه برپاداشت نماز را و زكات داد و بدين تو إِلى دِينِكَ، وَصَلِ عَلى مُحَمَّدٍ كَما صَدَّقَ بِوَعْدِكَ، وَأَشْفَقَ مِنْ دعوت فرمود و درود فرست بر محمد چنانچه وعده تو را تصديق كرد و ترسانيد (مردم را) از وَعِيدِكَ، وَصَلِ عَلى مُحَمَّدٍ كَما غَفَرْتَ بِهِ الذُّنُوبَ، وَسَتَرْتَ بِهِ تهديد تو و درود فرست بر محمد چنانچه آمرزيدى بوسيله اش گناهان را و پوشاندى بدو الْعُيُوبَ، وَفَرَّجْتَ بِهِ الْكُرُوبَ، وَصَلِ عَلى مُحَمَّدٍ كَما دَفَعْتَ بِهِ عيوب را و برطرف كردى بدو گرفتاريها را و درود فرست بر محمد چنانچه دفع كردى بدو الشَّقاءَ، وَكَشَفْتَ بِهِ الْغَمَّاءَ، وَأَجَبْتَ بِهِ الدُّعاءَ، وَنَجَّيْتَ بِهِ مِنَ بدبختى را و زدودى بدو غمها را و اجابت كردى بدو دعا را و نجات دادى به بركت او از الْبَلاءِ، وَصَلِ عَلى مُحَمَّدٍ كَما رَحِمْتَ بِهِ الْعِبادَ، وَأَحْيَيْتَ بِهِ بلا و درود فرست بر محمد چنانچه رحم كردى بدو بندگان را و زنده كردى بدو الْبِلادَ، وَقَصَمْتَ بِهِ الْجَبابِرَةَ، وَأَهْلَكْتَ بِهِ الْفَراعِنَةَ، وَصَلِ عَلى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 211

شهرها و بلاد را و شكستى بدو گردنكشان را و هلاك كردى بدو فرعونها را و درود فرست بر مُحَمَّدٍ كَما أَضْعَفْتَ بِهِ الْأَمْوالَ، وَأَحْرَزْتَ بِهِ مِنَ الْأَهْوالِ، محمد چنانچه

چند برابر كردى بدو اموال را و حفظ كردى بدو (مردم) را از هراسها وَكَسَرْتَ بِهِ الْأَصْنامَ، وَرَحِمْتَ بِهِ الْأَنامَ، وَصَلِ عَلى مُحَمَّدٍ كَما و شكستى بدو بتها را و رحم كردى بدو بر مردمان و درود فرست بر محمد چنانچه بَعَثْتَهُ بِخَيْرِ الْأَدْيانِ، وَأَعْزَزْتَ بِهِ الْإِيمانَ، وَتَبَّرْتَ بِهِ الْأَوْثانَ، برانگيختى او را به بهترين اديان و عزت دادى به او بر ايمان و نابود كردى بدو بتان را وَعَظَّمْتَ بِهِ الْبَيْتَ الْحَرامَ، وَصَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ و عظمت دادى بدو به خانه كعبه و درود فرست بر محمد و خاندان الطَّاهِرِينَ الْأَخْيارِ وَسَلِّمْ تَسْلِيماً».

پاك و نيكوكارش و سلام مخصوص بر ايشان فرست.»

زيارت دوّم حضرت رسول صلى الله عليه و آله

با سند صحيح و با دو روايت، از امام رضا عليه السلام روايت شده است كه رو به قبر مطهّر پيامبر صلى الله عليه و آله ايستاده، و چنين مى خوانى:

«السَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 212

«سلام بر پيامبر خدا، سلام و رحمت و بركات خدا وَبَرَكاتُهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِاللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا برتو، سلام بر تو اى محمّد بن عبداللَّه، سلام بر تو اى خِيَرَةَ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا حَبِيبَ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا انتخاب شده خدا، سلام بر تو اى حبيب خدا، سلام بر تو اى برگزيده صِفْوَةَ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَمِينَ اللَّهِ.

خدا، سلام بر تو اى امين خدا، سلام برتو اى حجت خدا.

أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِاللَّهِ، وَأَشْهَدُ گواهى مى دهم كه تورسول خدايى، وشهادت مى دهم كه تو محمّد فرزند عبداللَّه مى باشى و گواهى مى دهم أَنَّكَ قَدْ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ، وجاهَدْتَ فِي سَبِيلِ رَبِكَ، وَعَبَدْتَهُ كه تو خيرخواه امت خويش

بودى، و در راه پروردگارت جهاد كردى و تا لحظه حَتّى اتيكَ الْيَقِينُ، فَجَزاكَ اللَّهُ أَفْضَلَ ما جَزى نَبِيّاً عَنْ أُمَّتِهِ، مرگ عبادت او كردى، خداوند بهترين پاداش خدمت يك پيامبر به امتش را به تو عنايت كند اللَّهُمَّ صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، أَفْضَلَ ما صَلَّيْتَ عَلى خداوندا! درود فرست بر محمّد و خاندانش، بهترين درودى كه بر ابراهِيمَ وَآلِ ابراهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».

ابراهيم و خاندانش فرستاده اى كه تو ستوده بزرگى.» سپس رو به قبله كن، و اين دعا را كه امام سجاد عليه السلام پس از

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 213

زيارت قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله مى خواند، بخوان:

«اللَّهُمَّ إِلَيْكَ الْجَأْتُ أَمْرِي، وَإِلى قَبْرِ نَبِيِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ «خداوندا! كارم را به تو ارجاع داده ام، و به قبر پيامبرت محمّد صلى الله عليه و آله عَلَيْهِ وَآلِهِ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ أَسْنَدْتُ ظَهْرِي، وَالْقِبْلَةَ الَّتِي و بنده و فرستاده ات اعتماد كرده ام، و به قبله اى كه رَضِيتَ لِمُحَمَّدٍ صلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ اسْتَقْبَلْتُ. اللَّهُمَّ إِنِي براى حضرت محمد صلى الله عليه و آله رضايت داده اى رو نموده ام، خداوندا! من أَصْبَحْتُ لا أَمْلِكُ لِنَفْسِي خَيْرَ ماأَرْجُو لَها، وَلا أَدْفَعُ عَنْها شَرَّ ما قادر به جلب سودى كه به اميد آن مى باشم و نيز توانايى دفع شرّى كه أَحْذَرُعَلَيْها، وَ أَصْبَحَتِ الْأُمُورُ كُلُّها بِيَدِكَ، وَ لا فَقِيرَ أَفْقَرُ مِنِي، إِنِي از آن بيمناكم ندارم و همه چيز بدست تو است. هيچ فقيرى از من نيازمندتر نيست، و به آنچه لِما أَنْزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ فَقِيرٌ. اللَّهُمَّ ارْدُدْنِي مِنْكَ بِخَيْرٍ وَلا رَادَّ به من عنايت فرمايى محتاجم خداوندا! مرا به گونه اى نيكو بازم گردان كه كسى

قادر به جلوگيرى لِفَضْلِكَ. اللَّهُمَّ إِنِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ تُبَدِّلَ اسْمِي، وَأَنْ تُغَيِرَ از فضل و كرمت نمى باشد، خداوندا! پناه به تو مى برم كه نامم را تبديل و جسمم را جِسْمِي، أَوْ تُزِيلَ نِعْمَتَكَ عَنِي. اللَّهُمَّ زَيِنِي بِالتَّقْوى، وَجَمِلْنِي تغيير دهى و يا نعمتت را از من سلب نمايى خداوندا! مرا با تقوا زينت بخش، و با نعمت ها بِالنِعَمِ، وَاغْمُرْنِي بِالْعافِيَةِ، وَارْزُقْنِي شُكْرَ الْعافِيَةِ».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 214

جلوه و جمالم ده و ارمغان عافيت عنايتم كن و توفيق شكر عافيتم بخش.»

در بسيارى از زيارات آمده كه پس از آن يازده بار سوره «قدر» را بخواند، و اگر حاجتى دارد، رو به قبله دست ها را بالا ببرد، و حاجات خود را بطلبد، كه إن شاءاللّه برآورده شود.

نماز زيارت و دعاى بعد از آن

سپس دو ركعت نماز زيارت مى خوانى، و ثواب آن را به پيامبر صلى الله عليه و آله اهدا مى كنى و مى گويى:

«اللَّهُمَّ إِنِي صَلَّيْتُ وَرَكَعْتُ وَسَجَدْتُ لَكَ، وَحْدَكَ لا «خداوندا! من براى تو نماز و ركوع و سجود گزاردم كه تو يگانه شَرِيكَ لَكَ، لِأَنَّ الصَّلاةَ وَالرُّكُوعَ وَالسُّجُودَ لا تَكُونُ إِلّا لَكَ، و بى همتايى، و نماز و ركوع و سجود جز براى تو نمى تواند باشد لِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ. اللَّهُمَّ وَهاتانِ الرَّكْعَتانِ هَدِيَّةٌ و تو خدايى مى باشى كه معبودى جز تو نيست، خداوندا! اين دو ركعت هديه مِنِي إِلى سَيِدِي وَمَوْلايَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، از سوى من به سرور و مولايم رسول خدا صلى الله عليه و آله مى باشد فَتَقَبَّلْهُما مِنِي بِأَحْسَنِ قَبُولِكَ، وَأْجُرْنِي عَلى ذلِكَ بِأَفْضَلِ أَمَلِي،

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 215

آن را از من بپذير به بهترين صورت،

و به بهترين پاداشى كه اميد وَرَجائِي فِيكَ وَفِي رَسُولِكَ، يا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ».

آن را از جانب تو و پيامبرت دارم، اى سرپرست مؤمنان، پاداشم ده.»

و نيز مستحب است بعد از نماز اين دعا را بخوانى:

«اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ لِنَبِيِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ: وَلَوْ «خدايا تو خود به پيغمبرت محمد صلى الله عليه و آله فرمودى: «و اگر أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ ايشان به خود ستم كنند و نزد تو آيند و از خدا آمرزش خواهند الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّاباً رَحِيماً، وَلَمْ أَحْضُرْ زَمانَ رَسُولِكَ وپيغمبر نيز براى آنها آمرزش طلب كند حتماً مى يابند خدا را توبه پذير و مهربان» ومن زمان رسول تو را- عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ، وَقَدْ زُرْتُهُ راغِباً تائِباً مِنْ سَيِ ءِ عَمَلِي، كه سلام بر او و آلش باد- درك نكردم خدايا اكنون او را از روى شوق زيارت كرده و از كار بدم توبه خواهم وَمُسْتَغْفِراً لَكَ مِنْ ذُنُوبِي، وَمُقِرّاً لَكَ بِها، وَأَنْتَ أَعْلَمُ بِها مِنِي، و از گناهانم به درگاهت آمرزش جويم و اقرار بدان گناهانم نيز دارم و تو خود آنها را بهتر از من مى دانى وَمُتَوَجِهاً إِلَيْكَ بِنَبِيِكَ نَبِيِ الرَّحْمَةِ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، و توجه كنم به درگاهت بوسيله پيامبر رحمت درودهاى تو بر او و آلش باد فَاجْعَلْنِي اللَّهُمَّ بِمُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيْتِهِ عِنْدَكَ وَجِيهاً فِي الدُّنْيا پس قرار ده خدايا به حق محمد و خاندانش مرا آبرومند پيش خود در دنيا

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 216

وَالْآخِرَةِ، وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ، يا مُحَمَّدُ يا رَسُولَ اللَّهِ، بِأَبِي أَنْتَ و آخرت و از نزديكانت، اى محمد اى رسول خدا پدر و مادرم وَأُمِي يا نَبِيَّ اللَّهِ،

يا سَيِدَ خَلْقِ اللَّهِ، إِنِي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللَّهِ به فدايت اى پيامبر خدا اى آقاى خلق خدا من بوسيله تو رو كنم به درگاه خدا رَبِكَ وَرَبِي، لِيَغْفِرَ لِي ذُنُوبِي، وَيَتَقَبَّلَ مِنِي عَمَلِي، وَيَقْضِيَ لِي پروردگار تو و پروردگارم تا بيامرزد گناهانم را و بپذيرد از من كردارم را و برآورد حَوائِجِي، فَكُنْ لِي شَفِيعاً عِنْدَ رَبِكَ وَرَبِي، فَنِعْمَ الْمَسْؤُولُ حاجاتم را پس تو هم شفيع من باش در پيشگاه پروردگارت و پروردگار من زيرا كه نيكو خدائى است كه از او درخواست شود رَبِي، وَنِعْمَ الشَّفِيعُ أَنْتَ يا مُحَمَّدُ، عَلَيْكَ وَعَلى أَهْلِ مولا و پروردگار من وتو هم نيكو شفيعى هستى اى محمد كه بر تو و اهل بَيْتِكَ السَّلامُ. اللَّهُمَّ أَوْجِبْ لِي مِنْكَ الْمَغْفِرَةَ وَالرَّحْمَةَ، بيتت سلام باد خدايا و واجب گردان براى من از نزد خود آمرزش و رحمت وَالرِّزْقَ الْواسِعَ الطَّيِبَ النَّافِعَ، كَما أَوْجَبْتَ لِمَنْ اتى نَبِيَّكَ و روزى فراخ پاكيزه و سودمند چنانچه واجب گرداندى براى كسى كه به نزد پيامبرت مُحَمَّداً صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَهُوَ حَيٌّ، فَأَقَرَّ لَهُ بِذُنُوبِهِ، وَاسْتَغْفَرَ محمد- كه درودهاى تو بر او و آلش باد- در زمان حيات او مى آمد و اقرار به گناهانش مى كرد و رسول تو لَهُ رَسُولُكَ عَلَيْهِ السَّلامُ، فَغَفَرْتَ لَهُ بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ عليه و آله السلام برايش آمرزش مى خواست و تو هم او را مى آمرزيدى به رحمتت اى مهربانترين ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 217

الرَّاحِمِينَ».

مهربانان.»

بخشى از مستحبّات مسجدالنّبى صلى الله عليه و آله

در مسجد پيغمبر صلى الله عليه و آله بسيار نماز بگزار، چون كه براى هر نماز در آن مكان شريف، معادل ثواب يك هزار نماز در نامه اعمال نمازگزار مى نويسند، و خصوصاً بين منبر و

مرقد منوّر آن حضرت افضل است. از حضرت رسول صلى الله عليه و آله مروى است كه فرمودند: بين قبر و منبر من باغى از باغ هاى بهشت است، و حدود روضه شريفه طولًا از قبر منوّر تا موضع منبر آن حضرت، و عرضاً از منبر تا ستون چهارم قرار گرفته، و مستحبّ است اين دعا را در روضه مباركه بخوانند:

«اللَّهُمَّ إِنَّ هذِهِ رَوْضَةٌ مِنْ رِياضِ جَنَّتِكَ، وَشُعْبَةٌ مِنْ شُعَبِ «خداوندا! اين جا بوستانى از بوستانهاى بهشت تو است، و بخشى از رَحْمَتِكَ، الَّتِي ذَكَرَها رَسُولُكَ وَأَبانَ عَنْ فَضْلِها، وَشَرَفِ التَّعَبُّدِ رحمت تو مى باشد كه از آن و فضيلت و شرافت عبادت تو در

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 218

لَكَ فِيها، فَقَدْ بَلَّغْتَنِيها فِي سَلامَةِ نَفْسِي، فَلَكَ الْحَمْدُ يا سَيِدِي آن ياد كرده است كه مرا در كمال سلامت به اينجا رساندى. پس سپاس تراست اى سرورم عَلى عَظِيمِ نِعْمَتِكَ عَلَيَّ فِي ذلِكَ، وَعَلى ما رَزَقْتَنِيهِ مِنْ بر اين نعمت بزرگت (توفيق زيارت)، شكر و سپاس تو را سزاست بر اينكه طاعَتِكَ، وَطَلَبِ مَرْضاتِكَ، وَتَعْظِيمِ حُرْمَةِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ طاعت و موجبات جلب رضايت خويش و بزرگداشت درود پيامبر، كه رحمت خدا و بركاتش بر وَ آلِهِ، بِزِيارَةِ قَبْرِهِ وَالتَّسْلِيمِ عَلَيْهِ، وَالتَّرَدُّدِ فِي مَشاهِدِهِ وَمَواقِفِهِ، او باد، را به وسيله زيارت مرقدش و آمد و شد در اماكن و تردّد و توقفش را نصيبم نمودى، فَلَكَ الْحَمْدُ يا مَوْلايَ، حَمْداً يَنْتَظِمُ بِهِ مَحامِدُ حَمَلَةِ پس حمد ترا سزاست اى مولايم، حمدى هماهنگ با حمد حاملان عَرْشِكَ، وَسُكَّانِ سَماواتِكَ لَكَ، وَيَقْصُرُ عَنْهُ حَمْدُ مَنْ مَضى عرش و ساكنان آسمان ها برايت، حمدى فراتر از حمد گذشتگان

وَيَفْضُلُ حَمْدَ مَنْ بَقِيَ مِنْ خَلْقِكَ، وَلَكَ الْحَمْدُ يا مَوْلايَ، حَمْدَ و برتر از حمدآيندگان خلقت، حمد ويژه تو است اى مولايم، حمدى همانند حمد مَنْ عَرَفَ الْحَمْدَ لَكَ، وَالتَّوْفِيقَ لِلْحَمْدِ مِنْكَ، حَمْداً يَمْلَأُ عارفان به حمد و قدرشناسان توفيق حمد تو، حمدى به گنجايش فضاى هستى و به امتداد ماخَلَقْتَ وَيَبْلُغُ حَيْثُ ما أَرَدْتَ، وَلا يَحْجُبُ عَنْكَ وَلا يَنْقَضِي خواست و اراده تو، حمدى كه محجوب و وامانده از وصول به تو نگردد

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 219

دُونَكَ، وَيَبْلُغُ أَقْصى رِضاكَ وَلا يَبْلُغُ آخِرَهُ أَوائِلُ مَحامِدِ و موافق با كمال رضايتت باشد، حمدى كه آغازين سپاس هاى خلقت به پاى آن نرسد، خَلْقِكَ لَكَ، وَلَكَ الْحَمْدُ ما عُرِفَ الْحَمْدُ، واعْتُقِدَ الْحَمْدُ، حمد ترا از آنگاه كه حمد را مى شناسم و به آن معتقدم و آن لحظه كه حمد سرآغاز وَجُعِلَ ابْتِداءُ الْكَلامِ الْحَمْدُ، يا باقِيَ الْعِزِ وَالْعَظَمَةِ، وَدائِمَ گرديده، اى صاحب عزت و عظمت و سلطنت و قدرت جاودان و دارنده قدرت و السُّلْطانِ وَالْقُدْرَةِ وَشَدِيدَ الْبَطْشِ وَالْقُوَّةِ، وَنافِذَالْأَمْرِ وَالْإِرادَةِ، توانايى و امر و اراده نافذ، و رحمت و مغفرت گسترده وَواسِعَ الرَّحْمَةِ وَالْمَغْفِرَةِ، وَرَبَّ الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ، كَمْ مِنْ نِعْمَةٍ و پروردگار دنيا و آخرت، چه بسيار نعمت هايى كه حمد من در خور اندكى لَكَ عَلَيَّ يَقْصُرُ عَنْ ايْسَرِها حَمْدِي، وَلا يَبْلُغُ أَدْناها شُكْرِي، از آنها نمى باشد و شكرم به اندازه كمترين آنها نيست و چه بسا الطافى كه بيشترين وَكَمْ مِنْ صَنائِعَ مِنْكَ إِلَيَّ لايُحِيطُ بِكَثْرَتِها وَهْمِي، وَلايُقَيِّدُها آنها فراتر از گمان من است و انديشه ام به آنها نمى رسد، فِكْرِي. اللَّهُمَ صَلِ عَلى نَبِيِّكَ الْمُصْطَفى بَيْنَ الْبَرِيَّةِ طِفْلًا خداوندا! بر پيامبرت، برجسته ترين فرد در كودكى

وَخَيْرِها شابّاً وَكَهْلًا، أَطْهَرِ الْمُطَهَّرِينَ شِيمَةً، وَأَجْوَدِ و برترين آنها در جوانى و كهن سالى، پاك و پاكيزه ترين مردم در اخلاق و سخى ترين ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 220

الْمُسْتَمْتَرِينَ دِيمَةً، وَأَعْظَمِ الْخَلْقِ جُرْثُومَةً، الَّذِي أَوْضَحْتَ بِهِ و مداوم ترين سخاوتمندان و بزرگترين و اصيل ترين آفريده ها كه به وسيله او الدِّلالاتِ، وَأَقَمْتَ بِهِ الرِّسالاتِ، وَخَتَمْتَ بِهِ النُّبُوَّاتِ، وَفَتَحْتَ راه هاى هدايت را روشن و رسالت ها را اقامه و نبوت را به او پايان دادى باب خيرات را به وسيله او بِهِ بابَ الْخَيْراتِ، وَ أَظْهَرْتَهُ مَظْهَراً، وَابْتَعَثْتَهُ نَبِيّاً وَهادِياً أَمِيناً گشودى و او را جلوه گر ساختى، و به عنوان پيامبر، هدايتگر، امين، راهنما، مَهْدِيّاً، داعِياً إِلَيْكَ، وَدالّاً عَلَيْكَ، وَحُجَّةً بَيْنَ يَدَيْكَ. اللَّهُمَّ صَلِ دعوت كننده خلق به سوى توحجت خويش برانگيختى، خداوندا! درود فرست عَلَى الْمَعْصُومِينَ مِنْ عِتْرَتِهِ وَالطَّيِبِينَ مِن اسْرَتِهِ، وَشَرِّفْ لَدَيْكَ بر معصومان عترت پيامبر و پاكان خاندانش و جايگاهشان را در درگاهت والا ساز و مقامشان را بِهِ مَنازِلَهُمْ، وَعَظِمْ عِنْدَكَ مَراتِبَهُمْ، وَاجْعَلْ فِي الرَّفِيقِ الْأَعْلى والا و بزرگ گردان و در رفيق اعلا جايشان ده، مَجالِسَهُمْ، وَارْفَعْ إِلى قُرْبِ رَسُولِكَ دَرَجاتِهِمْ، وَتَمِّمْ بِلِقائِهِ و درجاتشان تا مقام قرب پيامبرت بالا و با ديدارش سُرُورَهُمْ، وَوَفِرْ بِمَكانِهِ انْسَهُمْ».

سرورشان را كامل و انسشان را وافر ساز.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 221

دعا و نماز نزد ستون توبه

دو ركعت نماز نزديك ستون ابولبابه كه معروف به «ستون توبه» است بگزار، وبعد از آن اين دعا را بخوان:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ. اللَّهُمَّ لاتُهِنِي بِالْفَقْرِ، وَلا تُذِلَّنِي «به نام خداوند رحمان و رحيم، خداوندا! مرا با تهى دستى خوار مساز و با قرض بِالدَّيْنِ، وَلا تَرُدَّنِي إِلَى الْهَلَكَةِ، وَأَعْصِمْنِي كَيْ أَعتَصِمَ، ذليلم مگردان، و به هلاكتم مينداز، و

مرا از گناه بازدار تا آلوده نگردم، وَأَصْلِحْنِي كَيْ أَنْصَلِحَ، وَاهْدِنِي كَيْ أَهْتَدِيَ. اللَّهُمَّ اعِنِي عَلَى و توفيق اصلاحم بخش تا صالح گردم و هدايتم كن تا در راه هدايت گام نهم، خداوندا! مرا بر اجْتِهادِ نَفْسِي، وَلا تُعَذِّبْنِي بِسُوءِ ظَنِى، وَلا تُهْلِكْنِي وَأَنْتَ جهاد با نفس يارى ده، و به كيفر بد گمانى دچارم مكن، و مرا هلاك نكن كه تو رَجائِي، وَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَغْفِرَلِي وَقَدْ أَخْطَأْتُ، وَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ مايه اميدم مى باشى، من خطا كارم و تو شايسته مغفرتى، من معترف تَعْفُوَ عَنِي وَقَدْ أَقْرَرْتُ، وَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تُقِيلَ وَقَدْ عَثِرْتُ، وَأَنْتَ به گناهم و تو شايسته بخشايندگى مى باشى، تو شايسته گذشتى و من اهل لغزش و گناهم ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 222

أَهْلٌ أَنْ تُحْسِنَ وَقَدْ اسَأْتُ، وَأَنْتَ أَهْلُ التَّقْوى وَ الْمَغْفِرَة، من تبه كارم و تو شايسته نكوكارى، و تو با پرهيزگاران و آمرزش خواهانى فَوَفِقْنِي لِما تُحِبُّ وَتَرْضى وَيَسِرْ لِيَ الْيَسِيرَ، وَجَنِبْنِي كُلَّ پس مرا به آنچه دوست دارى موفق بدار، و مرا به امور سهل و آسان رهنمون و از دشوارى ها عَسِيرٍ. اللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِالْحَلالِ مِنَ الْحَرامِ، وَبِالطَّاعاتِ عَنِ دورم دار، خداوندا! مرا با روزى حلال از كسب حرام و با اطاعت از الْمَعاصِي، وَبِالْغِنى عَنِ الْفَقْرِ، وَبِالْجَنَّةِ عَنِ النَّارِ، وَبِالْأَبْرارِ عَنِ معصيت و با دارايى از فقر و با بهشت از دوزخ و با مصاحبت نيكان از الفُجَّارِ، يا مَنْ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ ءٌ، وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ، وَأَنْتَ بدان بى نيازم كن، اى آنكه بى همتا و شنوا و بينايى و عَلى كُلِ شَي ءٍ قَدِيرٌ».

بر انجام هر چيز توانايى.» پس حاجات خود را طلب كن، كه به خواست خدا مُستجاب

مى شود.

استحباب روزه ودعا در مدينه و مسجدالنّبى صلى الله عليه و آله

استحباب روزه ودعا در مدينه منوّره ومسجدالنّبى صلى الله عليه و آله مستحبّ است سه روز در مدينه منوّره به قصد برآورده شدن حاجات روزه بگيرند، گرچه مسافر باشند، و شايسته ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 223

است روزهاى چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه باشد، و نيز مستحب است شب چهارشنبه و روز آن نزديك ستون ابولبابه و شب پنجشنبه و روز آن نزد ستونى كه مقابل آن قرار گرفته و شب و روز جمعه نزد ستونى كه جنب محراب حضرت رسُول اكرم صلى الله عليه و آله واقع شده نماز گزارند، و جهت برآورده شدن حاجات دُنيوى واخروى خود از درگاه الهى مسئلت نمايند، و از دعاهايى كه خوانده مى شود اين دعا باشد:

«اللَّهُمَّ ما كانَتْ لِي إِلَيْكَ مِنْ حاجَةٍ شَرَعْتُ أَنَا فِي طَلَبِها «خداوندا! حاجت هايى كه من به تو دارم، چه آنها كه شروع به درخواست كرده يا وَالْتِماسِهاأَوْ لَمْ أَشْرَعْ، سَأَلْتُكَهاأَوْ لَمْ أَسْأَلْكَها، فَإِنِي أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ هنوز نكرده ام، و در مقام مسئلت برآمده يا برنيامده ام، من با توسّل بِنَبِيِكَ مُحَمَّدٍ نَبِيِ الرَّحْمَةِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، فِي قَضاءِ به پيامبر رحمتت حضرت محمّد صلى الله عليه و آله براى برآورده شدن حَوائِجِي صَغِيرِها وَكَبِيرِها. اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ وَقُوَّتِكَ كوچك و بزرگ آنها به تو رو نموده ام، خداوندا! ترا به عزت و نيرو وَقُدْرَتِكَ، وَجَمِيعِ ما أَحاطَ بِهِ عِلْمُكَ، أَنْ تُصَلِيَ عَلى مُحَمَّدٍ و قدرتت و آنچه به آن آگاهى، سوگندت مى دهم كه بر محمّد

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 224

وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ و آلِهِ، وأَنْ تَفْعَلَ بِي كَذا وَكَذا».

و آلش درود فرست و در حق من چنين و چنان كن.»

وآنگاه حاجات خودرا بطلب، كه إن شاءاللَّه مستجاب مى شود.

و از حضرت امام صادق عليه السلام روايت است كه نزد مقام جبرئيل عليه السلام بايست و بگو:

«أَي جَوادُ أَي كَرِيمُ، أَي قَرِيبُ أَي بَعِيدُ، أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِيَ «اى بخشنده كريم، اى نزديك، اى دور (از ديده ظاهر) از تو مى خواهم كه درود فرستى عَلى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَيتِهِ، وَأَنْ تَرُدَّ عَلَيَّ نِعْمَتَكَ».

بر محمّد و خاندانش و نعمت (پس گرفته ات) را به من بازگردانى.»

زيارت وداع رسول اكرم صلى الله عليه و آله

هرگاه خواستى از مدينه خارج شوى غُسل كن، و نزد قبر پيغمبر صلى الله عليه و آله برو و عمل كن آنچه را قبلًا انجام مى دادى، پس وداع كن آن حضرت را، و بگو:

«السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ اللَّهِ، أَسْتَودِعُكَ اللَّهَ وَأَسْتَرْعِيكَ «سلام بر تو اى رسول خدا تو را به خدا مى سپارم و عنايت و توجّه ترا مى طلبم وَأَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلامَ، آمَنْتُ باللَّهِ وَبِما جِئْتَ بِهِ وَدَلَلْتَ عَلَيهِ، و بر تو درود وداع مى فرستم ايمان دارم به خدا و بدانچه تو آوردى و بدان راهنمايى كردى اللَّهُمَّ لاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِي لِزِيارَةِ قَبْرِ نَبِيِكَ، فَانْ تَوَفَّيْتَنِي خدايا قرار مده اين زيارتم را آخرين زيارتم از قبر پيامبرت و اگر پيش از آنكه دوباره موفق به زيارتش شوم قَبْلَ ذلِكَ فَإِنِي أَشْهَدُ فِي مَماتِي عَلى ما شَهِدْتُ عَلَيْهِ فِي مرا ميراندى پس من در مرگم نيز گواهى دهم بدانچه گواهى بدان دادم در حَياتِي، أَشْهَدُأَنْ لا إِلهَ إِلّاأَنْتَ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ، صَلَّى زندگيم كه معبودى نيست جز تو و اينكه محمد بنده و رسول تو است درود اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 226

خدا بر او و آلش باد.»

حضرت صادق عليه السلام در وداع قبر

پيغمبر صلى الله عليه و آله به يونس بن يعقوب فرموده، بگو:

«صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ، السَّلامُ عَلَيْكَ، لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ تَسْلِيمِي «درود خدا بر تو، سلام بر تو، قرار ندهد خدا (اين سلام را) آخرين سلامم عَلَيْكَ».

بر تو.»

زيارت حضرت فاطمه زهرا عليها السلام

حضرت زهرا عليها السلام نزد خداوند مقامى بس والا دارد، و در زيارت آن بانوى بزرگ و فداكار، پاداشى عظيم است. به نقل علامه مجلسى در «مصباح الأنوار»، از حضرت فاطمه عليها السلام: كه پدرم به من فرمود: هر كس بر تو صلوات بفرستد، خداوند متعال او را بيامرزد، و در هر جاى از بهشت كه باشم، او را به من ملحق سازد.

مرحوم شيخ طوسى در «تهذيب» نوشته است: آنچه در فضيلت زيارت حضرت زهرا عليها السلام روايت شده، بيش از آن است كه به شمار آيد.

جاى دقيق قبر آن حضرت، معلوم نيست. برخى گفته اند در خانه خودش (كنار مرقد پيامبر) دفن شده، بعضى هم مدفن او را در بقيع و در كنار قبر ائمّه عليهم السلام مى دانند. آنچه بيشتر نزد اصحاب ما مطرح است، زيارت آن حضرت در كنار قبر رسول اللّه صلى الله عليه و آله است.

زيارت اوّل حضرت فاطمه عليها السلام

وقتى در هر يك از اين مواضع ايستادى، خطاب به آن معصومه مطهّره و پاره تن پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله كرده، و بگو:

«السَّلامُ عَلَيْكِ يابِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ نَبِيِ اللَّهِ، «سلام بر تو اى دختر فرستاده خدا. سلام بر تو اى دختر پيامبر خدا السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَلِيلِ اللَّهِ، خليل خدا سلام برتو اى دختر حبيب خدا. سلام بر تو اى دختر خليل و دوست خدا.

السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ صَفِيِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا سلام بر تو اى دختر برگزيده خدا. سلام بر تو اى بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ، السَّلامُ دختر امين خدا سلام بر تو اى دختر بهترين خلق خدا

سلام عَلَيْكِ يا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِياءِ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَمَلائِكَتِهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ بر تو اى دختر بهترين پيمبران خدا و رسولانش و فرشتگانش سلام بر تو يا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِدَةَ نِساءِ الْعالَمِينَ، مِنَ اى دختر بهترين مخلوقات سلام بر تو اى سرور بانوان جهانيان الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ».

از اوّلين و آخرين.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 229

«السَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ وَلِيِ اللَّهِ وَخَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ، «سلام بر تو اى همسر ولىّ خدا و بهترين خلق پس از رسول خدا السَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ سَيِدَيْ شَبابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، سلام بر تو اى مادر حسن و حسين دو آقاى جوانان اهل بهشت السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا سلام بر تو اى شهيده صديقه سلام بر تو اى الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ، السَّلامُ خوشنود از خدا و پسنديده حق سلام بر تو اى با فضل و پاكيزه سلام عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْراءُ الْإِنْسِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، بر تو اى حُوريه انسيه، سلام بر تو اى پرهيزگار پاكيزه، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيْمَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ سلام بر تو اى هم سخن با فرشتگان و اى دانا، سلام بر تو اى أَيَّتُهَاالْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ بِنْتَ ستم كشيده اى كه مقهور مقهور دشمنان شدى، سلام بر تو اى فاطمه دختر رَسُولِ اللَّهِ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ»، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ رسول خدا سلام و رحمت و بركات خدا.» درود خدا بر تو و روح و بدنت گواهى دهم كه براستى تو وَبَدَنِكِ، أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلى بَيِنَةٍ مِنْ رَبِكِ، وَأَنَّ مَنْ سَرَّكِ از اين جهان رفتى با برهانى روشن

از جانب پروردگارت و بطور مسلّم هر كه تو راشادان كرد

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 230

فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَمَنْ جَفاكِ فَقَدْ جَفا رسول خدا را شادان كرده سلام و درود خدا بر او و آلش و هر كس بر تو جفا رواداشت رَسُولَ اللَّهِ، وَمَنْ آذاكِ فَقَدْ آذى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، به پيامبر خدا صلى الله عليه و آله، و هر كس تو را آزرد همانا پيامبرخدا را آزرده است.

وَمَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَمَنْ هركس كه بر تو پيوست به پيامبر صلى الله عليه و آله پيوسته است، و هر كه از تو قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ، لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنْهُ، وَرُوحُهُ الَّتِي بَيْنَ بريد از رسول خدا پيوندش را بريده زيرا تو پاره تن او هستى و روح اوئى در پيكرش جَنْبَيْهِ، كَما قالَ عَلَيْهِ أَفْضَلُ سَلامِ اللَّهِ وَأَفْضَلُ صَلَواتِهِ، اشْهِدُ اللَّهَ همان طور كه او كه بهترين درود وسلام خدا براو باد فرمود، گواه گيرم خدا و وَرَسُولَهُ أَنِي راضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَمَّنْ سَخِطْتِ پيمبران و فرشتگانش را كه من راضيم از هر كه تو از او راضى هستى و خشمگينم بر هر كه تو بر عَلَيْهِ، مُتَبَرِّءٌ مِمَّنْ تَبَرَّاْتِ مِنْهُ، مُوالٍ لِمَنْ والَيْتِ، مُعادٍ لِمَنْ او خشمگينى بيزارى جويم از هر كه تو از او بيزارى جوئى دوستدارم هر كه را تو دوستدارى، دشمن دارم هر عادَيْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَكَفى بِاللَّهِ كه را تو دشمن دارى تنفر دارم از هر كه تو تنفر دارى دوستم با هر كه تو دوست دارى

و بس است خدا شَهِيداً وَحَسِيباً وَجازِياً وَمُثِيباً».

براى گواهى و حسابرسى و كيفر دادن و پاداش نيك دادن.»

زيارت دوّم حضرت فاطمه زهرا عليها السلام

«السَّلامُ عَلَيْكِ يا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يخْلُقَكِ، «سلام بر تو اى آزمود ترا آنكس كه تو را آفريد، پيش از آنكه تو را خلق كند فَوَجَدَكِ لِما امْتَحَنَكِ صابِرَةً، وَ زَعَمْنا أنَّا لَكِ أَوْلِياءُ وَمُصَدِّقُونَ آزمودت و تو در آن آزمايش بردبار و شكيبا بودى و ما دوستان تو وَ صابِرُونَ، وَلِكُلِ ما أَتانا بِهِ أَبُوكِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَأَتانا و تصديق كننده و شكيباييم به آنچه پدرت صلّى اللَّه عليه وآله بِهِ وَصِيُّهُ عَلَيْهِ السَّلامُ، فَانَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْناكِ إِلّا أَلْحَقْتِنا و وصيش عليه السلام آورده اند تسليم هستيم و اى خدا ما از تو مى خواهيم همچنانكه ما تصديق كننده ايم به درجه بِتَصْدِيقِنا لَهُما لِنُبَشِرَ أَنْفُسَنا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنا بِوِلايَتِكِ».

عاليه اى برسانى تا ما خود را مژده دهيم كه بخاطر ولايت اين خانواده پاك شديم.»

آنگاه مى گويى:

«السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ «سلام بر تو اى دختر رسول خدا، سلام بر تو اى دختر نَبِيِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ پيامبر خدا، سلام بر تو اى دختر حبيب خدا، سلام بر تو اى دختر

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 232

خَلِيلِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خليل خدا، سلام بر تو اى دختر امين خدا، سلام بر تو اى دختر بهترين آفريده خدا، خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيْمَةُ، اشْهِدُ اللَّهَ سلام بر تواى هم سخن با فرشتگان و اى دانا، خدا را و همچنين وَرَسُولَهُ وَمَلائِكَتَهُ أَنِي

راضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ، ساخِطٌ عَلى مَنْ پيامبر و فرشتگانش را گواه مى گيرم كه من از هر كس كه تو از او خوشنود باشى خوشنودم و بر هر كس كه تو از او خشمناك سَخِطْتِ عَلَيْهِ، مُتَبَرِّءٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ، مُوالٍ لِمَنْ والَيْتِ، مُعادٍ باشى خشمناكم، بيزارى مى جويم از هر كس كه تو از او بيزارى و دوست دارم هر كسى كه تو او را دوست دارى و دشمن دارم لِمَنْ عادَيْتِ، مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ، مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ، وَكَفى كسى را كه تو دشمن دارى و ناخوشنودم از كسى كه تو از او ناخوشنودى دوست دارم كسى را كه تو دوستدار آنى و كافى بِاللَّهِ شَهِيداً وَحَسِيباً وَجازِياً وَمُثِيباً».

است خداوند گواه و پاداش دهنده من باشد.»

پس دو ركعت نماز زيارت بگزار، به همان ترتيبى كه در زيارت اوّل آن حضرت ذكر كرديم.

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 233

زيارت ائمّه بقيع عليهم السلام

چون خواستى اين بزرگواران را زيارت كنى آنچه در آداب زيارت ذكر شد (از غسل، طهارت، پوشيدن جامه هاى پاك و پاكيزه، استعمال بوى خوش و امثال آن) اينجا نيز بجاى آور و بعد از خضوع و خشوع و رقّت قلب داخل شو و پاى راست را مقدّم دار و بگو:

«اللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيراً، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً، وَسُبْحانَ اللَّهِ بُكْرَةً «خدا بزرگتر است به بزرگى كامل و ستايش خاص خداست بسيار منزه است خدا در بامداد وَاصِيلًا، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ، الْماجِدِ الْأَحَدِ، الْمُتَفَضِلِ و پسين و ستايش خاص خدا است كه يگانه و بى نياز و شوكتمند و يكتا و فزونبخش الْمَنَّانِ، الْمُتَطَوِّلِ الْحَنَّانِ، الَّذِي مَنَّ بِطَوْلِهِ، وَسَهَّلَ زِيارَةَ سادَتِي و نعمت ده و احسان بخش و مهرورز است خدائى

كه منت نهاد بوسيله احسان خود و آسان كرد برايم زيارت سرورانم را بِإِحْسانِهِ، وَلَمْ يَجْعَلْنِي عَنْ زِيارَتِهِمْ مَمْنُوعاً، بَلْ تَطَوَّلَ وَمَنَحَ».

به احسان خود و مرا از زيارتشان بى بهره نساخت بلكه به من لطف و تفضّل فرمود.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 234

پس نزديك قبور مقدّسه ايشان برو، و رو به قبر آن بزرگواران بايست و بگو:

«السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الْهُدى السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ التَّقْوى «سلام بر شما پيشوايان هدايت سلام بر شما شايستگان پرهيزكارى السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْحُجَجُ عَلى أَهْلِ الدُّنْيا، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا سلام بر شما اى حجتها بر اهل دنيا سلام بر شما اى الْقُوَّامُ فِي الْبَرِيَّةِ بِالْقِسْطِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الصَّفْوَةِ، السَّلامُ قيام كنندگان به عدل در ميان مردم سلام بر شما اى شايستگان برگزيدگى سلام عَلَيْكُمْ آلَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ النَّجْوى السَّلامُ بر شما اى آل رسول خدا، سلام بر شما اى اهل راز، سلام عَلَيْكُمْ الْعُرْوَةُ الْوُثْقى أَشْهَدُ أَنَّكُمْ قَدْ بَلَّغْتُمْ وَنَصَحْتُمْ بر شما اى ريسمان و دستاويز محكم حق، گواهى دهم كه شما ولى شما وَصَبَرْتُمْ فِي ذاتِ اللَّهِ، وَكُذِّبْتُمْ وَأُسِيَ إِلَيْكُمْ فَعَفَوتُمْ، بخوبى تبليغ و خيرخواهى كرديد و در مورد خدا شكيبائى كرديد با اينكه شما را تكذيب كرده و با شما بد كردند وَأَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمُهْتَدُونَ، وَأَنَّ طاعَتَكُمْ آنها را بخشيديد و گواهى دهم كه شمائيد امامان راهبر راه يافته و همانا اطاعت شما مَفْرُوضَةٌ، وَأَنَّ قَوْلَكُمُ الصِدْقُ، وَأَنَّكُمْ دَعَوْتُم فَلَمْ تُجابُوا، واجب است و گفتارتان راست است و براستى شما مردم را به خدا دعوت كرديد ولى اجابت نكردند

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 235

وَأَمَرْتُمْ فَلَمْ تُطاعُوا، وَأَنَّكُمْ

دَعائِمُ الدِّينِ وَأَرْكانُ الْأَرْضِ، لَمْ و دستور داديد ولى اطاعت نكردند و همانا شمائيد پايه هاى دين و ركنهاى زمين و همواره تَزالُوا بِعَيْنِ اللَّهِ، يَنْسَخُكُمْ مِنْ أَصْلابِ كُلِ مُطَهَّرٍ، وَيَنْقُلُكُمْ فِي در زير نظر خدا بوديد كه برمى داشت شما را از صلبهاى هر شخص پاك و منتقلتان مى ساخت أَرْحامِ الْمُطَهَّراتِ، لَمْ تُدَنِسْكُمُ الْجاهِلِيَّةُ الْجَهْلاءُ، وَلَمْ تَشْرَكْ به رحمهاى پاكيزه، آلوده نكرد شما را اوضاع جاهليت غرق در نادانى و تأثير نكرد فِيكُمْ فِتَنُ الْأَهْواءِ، طِبْتُمْ وَطابَ مَنْشَؤُكُمْ، مَنَّ بِكُمْ عَلَيْنا دَيَّانُ در شما فتنه هاى هوس آلود پاك بوديد و پاك بود ريشه شما منت نهاد بوسيله شما بر ما جزا ده الدِّينِ، فَجَعَلَكُمْ فِي بُيُوتٍ اذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ، روز جزا پس شما را در خانواده هايى قرار داد كه به عظمت و فرازمندى آنها و پر آوازه شدن نامتان فرمان داد وَجَعَلَ صَلَواتَنا عَلَيْكُمْ رَحْمَةً لَنا وَكَفَّارَةً لِذُنُوبِنا، اذِ اخْتارَكُمْ درود فرستادن ما را بر شما رحمتى براى ما و كفاره اى براى گناهانمان چونكه خدا شما را براى ما انتخاب لَنا، وَطَيَّبَ خَلْقَنا بِما مَنَّ بِهِ عَلَيْنا مِنْ وِلايَتِكُمْ، وَكُنَّاعِنْدَهُ مُسَمِينَ فرمود و پاك كرد خلقت ما را بوسيله آنچه منت گذارد بر ما از ولايت شما و ما پيش خدا از نامبردگان بِعِلْمِكُمْ، مُعْتَرِفِينَ بِتَصْدِيقِنا إِيَّاكُمْ، وَهذا مَقامُ مَنْ أَسْرَفَ وَأَخْطَأَ به دانش شما و اعتراف كنندگان به تصديقمان نسبت به شما بوديم و اين جايگاه كسى است كه زياده روى و خطا كرده وَاسْتَكانَ وَأَقَرَّ بِما جَنى وَرَجى بِمَقامِهِ الْخَلاصَ، وَأَنْ يَسْتَنْقِذَهُ و مستمند شده و به جنايت خود اقرار داشته و اميد دارد بدين جايگاه خلاصى خود را و نجات دهدش ادعيه

و آداب حرمين شريفين، ص: 236

بِكُمْ مُسْتَنْقِذُ الْهَلْكى مِنَ الرَّدى فَكُونُوا لِي شُفَعاءَ، فَقَدْ وَفَدْتُ خداوند بوسيله شما نجات دادن هلاك شدگان از نابودى پس شما شفيعان من باشيد كه من به إِلَيْكُمْ إِذْ رَغِبَ عَنْكُمْ أَهْلُ الدُّنْيا، وَاتَّخَذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً، شما وارد شدم در آنگاه كه دورى كردند از شما مردم دنيا و آيات خدا را مسخره گرفتند وَاسْتَكْبَرُوا عَنْها، يا مَنْ هُوَ قائِمٌ لايَسْهُو، وَدائِمٌ لا يَلْهُو، وَمُحِيطٌ و تكبر ورزيدند از آنها اى پابرجايى كه سهو ندارد و پاينده اى كه سرگرم نشود و به هر چيز بِكُلِ شَيْ ءٍ، لَكَ الْمَنُّ بِما وَفَّقْتَنِي، وَعَرَّفْتَنِي بِما إِئْتَمَنْتَنِي عَلَيْهِ، إِذْ احاطه دارد تو را است منت بدانچه مرا بدان موفق داشتى و شناساندى مرا بدانچه مرا بدان برپا داشتى در صَدَّ عَنْهُ عِبادُكَ وَجَحَدُوا مَعْرِفَتَهُ، وَاسْتَخَفُّوا بِحَقِهِ، وَمالُوا إِلى صورتى كه بندگانت از آن روگرداندند و از شناختنش نادان بودند و حقش را سبك شمردند و به غير آن سِواهُ، فَكانَتِ الْمِنَّةُ لَكَ وَ مِنْكَ عَلَيَّ مَعَ أَقْوامٍ خَصَصْتَهُمْ بِما منحرف شدند پس منت دارى بر من با مردمى كه مخصوصشان داشتى بدانچه مرا بدان خَصَصْتَنِي بِهِ، فَلَكَ الْحَمْدُ إِذْ كُنْتُ عِنْدَكَ فِي مَقامِي مَذْكُوراً مخصوص كردى پس تو را است ستايش چونكه من در پيش تو در اين مقام ياد شده مَكْتُوباً، فَلا تَحْرِمْنِي ما رَجَوْتُ، وَلا تُخَيِبْنِي فِيما دَعَوْتُ».

و نام برده شده بودم پس محرومم مكن از آنچه اميدوارم و نوميدم مساز در آنچه تو را خواندم.»

پس دعا كن از براى خود هر چه خواهى.

به تصريح اكثر بزرگان بهترين زيارت براى ائمّه بقيع همان ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 237

زيارت جامعه كبيره است كه در

ادعيه و زيارات مشتركه ذكر شد و داراى مفاهيم عالى و بيان اوصاف و مناقب اهل بيت عليهم السلام است.

زيارت امام حسن مجتبى عليه السلام

«السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ رَسُولِ رَبِ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ «سلام بر تو اى پسر رسول خدا، سلام بر تو اى فرستاده پروردگار عالميان أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ سلام بر تو اى پسر امير مؤمنان، سلام بر تو اى پسر فاطمه زهرا، سلام بر تو اى يا حَبِيبَ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفْوَةَ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَمِينَ حبيب خدا، سلام بر تواى برگزيده خدا، سلام بر تو اى امين اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللَّهِ، خدا، سلام بر تو اى حجت خدا، سلام بر تو اى نور خدا، السَّلامُ عَلَيْكَ يا صِراطَ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا بَيانَ حُكْمِ اللَّهِ، سلام بر تو اى صراط الهى، سلام بر تو اى زبان حكم الهى، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ دِينِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السَّيِدُ

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 238

سلام بر تو اى ياور خدا، سلام بر تو اى سرور الزَّكِيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَرُ الْوَفِيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْقائِمُ پاكيزه، سلام بر تو اى نيكوكار متّقى، سلام بر تو اى قائم الْأَمِينُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأْوِيلِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا امين، سلام بر تو داناى بر تنزيل (قرآن) سلام بر تو اى الْهادِي الْمَهْدِىُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الطَّاهِرُ الزَّكِيُّ، السَّلامُ هادى و مهدى، سلام سلام بر تو اى پرهيزكارِ پاكيزه، سلام بر تو اى عَلَيْكَ أَيُهَا التَّقِيُّ النَّقِيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحَقُّ الْحَقِيقُ، پاك و پاكيزه، سلام بر تو اى حقيقت اصيل، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِدِّيقُ الشَّهِيدُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَبا سلام بر

تو اى صدّيق شهيد، سلام بر تو اى ابا مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ».

محمد، حسن بن على و رحمت و بركات خداوند بر تو باد.»

زيارت امام زين العابدين عليه السلام

«السَّلامُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ الْعابِدِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا زَيْنَ «سلام بر تو اى زينت عابدان، سلام بر تو اى زينت الْمُتَهَجِدِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا امامَ الْمُتَّقِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا شب زنده داران، سلام بر تو اى پيشواى پرهيزكاران، سلام بر تو اى وَلِيَّ الْمُسْلِمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا قُرَّةَ عَيْنِ النَّاظِرِينَ الْعارِفِينَ، ولى مسلمانان، سلام بر تو اى نور ديده عارفان، السَّلامُ عَلَيْكَ يا وَصِيَّ الْوَصِيِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا خازِنَ وَصايَا سلام بر تو اى وصى اوصيا، سلام بر تو اى خزانه دار وصاياى الْمُرْسَلِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ضَوْءَ الْمُسْتَوْحِشِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ فرستادگان الهى، سلام بر تو اى نور بيمناكان، سلام بر تو يا نُورَ الْمُجْتَهِدِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا سِراجَ الْمُرْتاضِينَ، السَّلامُ اى نور كوشندگان عابد، سلام بر تو اى چراغ روشنايى بخش رياضت كشان، سلام عَلَيْكَ يا ذَخِيرَةَ الْمُتَعَبِدِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الْعالَمِينَ،

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 240

بر تو اى زاد و ذخيره عابدان، سلام بر توى اى چراغ فروزان جهانيان، السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفِينَةَ الْعِلْمِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَكِينَةَ الْحِلْمِ، سلام بر تو اى كشتى دانش، سلام بر تو اى آرامش بخش و بردبار و حليم، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مِيزانَ الْقِصاصِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفِينَةَ سلام بر تو اى مشخص كننده قصاص، سلام بر تو اى كشتى الْخَلاصِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا بَحْرَ النَّدى السَّلامُ عَلَيْكَ يا بَدْرَ اخلاص، سلام بر تو اى درياى بخشش، سلام بر تو اى ماه تابان الدُّجى السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا

الْأَوَّاهُ الْحَلِيمُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا شب تار سلام بر تو اى مرد دعا و بردبارى سلام بر تو اى الصَّابِرُ الْحَكِيمُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَئِيسَ الْبَكَّائِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ شكيباى حكيم، سلام بر تو اى سرور گريه كنندگان، سلام بر تو يامِصْباحَ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلايَ يا أَبا مُحَمَّدٍ، أَشْهَدُ اى چراغ هدايت مؤمنان، سلام بر تو اى مولايم اى ابا محمّد، گواهى مى دهم أَنَّكَ حُجَّةُ اللَّهِ وَابْنُ حُجَّتِهِ وَأَبُو حُجَجِهِ، وَابْنُ أَمِينِهِ وَابْنُ امَنائِهِ، كه تويى حجت خدا و فرزند و پسر حجت خدا و پسر امين او و فرزند امناى الهى، وَأَنَّكَ ناصَحْتَ فِي عِبادَةِ رَبِّكَ، وَسارَعْتَ فِي مَرْضاتِهِ، تو در عبادت پروردگارت خالصانه كوشيدى و براى جلب خوشنوديش شتافتى وَخَيَّبْتَ أَعْداءَهُ، وَسَرَرْتَ أَوْلِياءَهُ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ عَبَدْتَ اللَّهَ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 241

و دشمنانش را مأيوس و اوليائش را مسرور ساختى، گواهى مى دهم كه تو حق حَقَّ عِبادَتِهِ، وَاتَّقَيْتَهُ حَقَّ تُقاتِهِ، وَأَطَعْتَهُ حَقَّ طاعَتِهِ، حَتّى اتيكَ عبادت الهى گزاردى، و حق تقوا و اطاعتش را بجاى آوردى تا آنگاه كه الْيَقِينُ، فَعَلَيْكَ يا مَوْلايَ يَاابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَفْضَلَ التَّحِيَّةِ، درگذشتى، پس بر تو باد اى مولاى من اى فرزند رسول خدا برترين درود وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

و سلام و رحمت و بركات الهى.»

زيارت امام محمّد باقر عليه السلام

«السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْباقِرُ بِعِلْمِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا «سلام بر تو اى شكافنده علم الهى، سلام بر تو اى الْفاحِصُ عَنْ دِينِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمُبَيِنُ لِحُكْمِ اللَّهِ، تحقيق كننده دين الهى، سلام بر تو اى تبيين كننده حكم خدا، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْقائِمُ بِقِسْطِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّاصِحُ سلام بر تو اى

قائم به قسط و عدل الهى، سلام بر تو اى پند دهنده لِعِبادِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الدَّاعِي إِلَى اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 242

بندگان خدا، سلام بر تو اى فراخوان مردم بسوى خدا، سلام بر تو أَيُّهَا الدَّلِيلُ عَلَى اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحَبْلُ الْمَتِينُ، السَّلامُ اى راهنماى به سوى خدا، سلام بر تو اى ريسمان (واسطه) استوار، سلام عَلَيْكَ أَيُّهَا الْفَضْلُ الْمُبِينُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النُّورُ السَّاطِعُ، بر تو اى فضيلت آشكارا، سلام بر تو اى نور درخشان، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْبَدْرُ اللّامِعُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْحَقُّ سلام بر تو اى ماه تابان، سلام بر تو اى حق الْأَبْلَجُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السِراجُ الْأَسْرَجُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا روشن، سلام بر تو اى چراغ فروزان، سلام بر تو اى النَّجْمُ الْأَزْهَرُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْكَوْكَبُ الْأَبْهَرُ، السَّلامُ عَلَيْكَ ستاره تابناك، سلام بر تو اى اختر نورافشان، سلام بر تو أَيُّهَا الْمُنَزَّهُ عَنِ الْمُعْضَلاتِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْمَعْصُومُ مِنَ اى منزّه از درماندگى، سلام بر تو اى مصون از الزَّلّاتِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الزَّكِيُّ فِي الْحَسَبِ، السَّلامُ عَلَيْكَ لغزش ها، سلام بر تو اى پاكيزه حَسَب، سلام بر تو أَيُّهَا الرَّفِيعُ فِي النَّسَبِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْقَصْرُ الْمَشِيدُ، اى والا نَسَب، سلام بر تو اى كاخ فرازمند، السَّلامُ عَلَيْكَ يا حُجَّةَ اللَّهِ عَلى خَلْقِهِ أَجْمَعِينَ، أَشْهَدُ يا مَوْلايَ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 243

سلام بر تو اى حجت الهى بر همه خلق، گواهى مى دهم اى مولايم أَنَّكَ قَدْ صَدَعْتَ بِالْحَقِ صَدْعاً، وَبَقَرْتَ الْعِلْمَ بَقْراً، وَنَثَرْتَهُ نَثْراً، كه تو حق را به خوبى آشكار ساختى و علم را به حقيقت شكافتى و

آن را منتشر ساختى لَمْ تَأْخُذْكَ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ، وَكُنْتَ لِدِينِ اللَّهِ مُكاتِماً، و در راه خدا از سرزنش سرزنشگران نهراسيدى و اسرار دين الهى را پنهان داشتى وَقَضَيْتَ ما كانَ عَلَيْكَ، وَأَخْرَجْتَ أَوْلِياءَكَ مِنْ وِلايَةِ غَيْرِ اللَّهِ و وظيفه ات را به انجام رساندى، و دوستانت را از ولايت غير خدا إِلى وِلايَةِ اللَّهِ، وَأَمَرْتَ بِطاعَةِ اللَّهِ، وَنَهَيْتَ عَنْ مَعْصِيَةِ اللَّهِ، به ولايت خدا سوق دادى، و به اطاعت الهى دستور و از معصيتش نهى نمودى حَتّى قَبَضَكَ اللَّهُ إِلى رِضْوانِهِ، وَذَهَبَ بِكَ إِلى دارِ كَرامَتِهِ، تا آنگاه كه خداوند ترا به سوى روضه رضوان و سراى كرامت وَإِلى مَسَاكِنِ أَصْفِيائِهِ، وَمُجاوِرَةِ أَوْلِيائِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ و جايگاه برگزيدگان و جوار اوليائش برد، سلام و رحمت و اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

بركات الهى بر تو.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 244

زيارت امام صادق عليه السلام

«السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِمامُ الصَّادِقُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا «سلام بر تو اى امام راستين، سلام بر تو اى الْوَصِيُّ النَّاطِقُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْفائِقُ الرَّائِقُ، السَّلامُ عَلَيْكَ وصىّ ناطق، سلام بر تو اى مصلح برتر، سلام بر تو أَيُّهَا السَّنامُ الْأَعْظَمُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الصِراطُ الْأَقْوَمُ، السَّلامُ اى بزرگ بزرگان، سلام بر تو اى صراط استوار، سلام عَلَيْكَ يا مِصْباحَ الظُّلُماتِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا دافِعَ المُعْضَلاتِ، بر تو اى چراغ تاريكى ها، سلام بر تو اى دفع كننده مشكلات، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مِفْتاحَ الْخَيْراتِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَعْدِنَ سلام بر تو اى كليد خيرات، سلام بر تو اى معدن الْبَرَكاتِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْحُجَجِ وَالدَّلالاتِ، السَّلامُ بركات، سلام بر تو كه دارنده حجت ها و دلايلى، سلام عَلَيْكَ يا صاحِبَ الْبَراهِينَ الْواضِحاتِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ناصِرَ بر

تو اى صاحب برهان هاى آشكار، سلام بر تو اى ياور

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 245

دِينِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ناشِرَ حُكْمِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا دين خدا، سلام بر تو اى ناشر حكم خدا، سلام بر تو اى فاصِلَ الْخَطاباتِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا كاشِفَ الْكُرُباتِ، السَّلامُ داور در امور مهم، سلام بر تو اى برطرف كننده اندوهها، سلام عَلَيْكَ يا عَمِيدَ الصَّادِقِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا لِسانَ النَّاطِقِينَ، بر تو اى مورد اعتماد راستگويان، سلام بر تو اى زبان گويندگان، السَّلامُ عَلَيْكَ يا خَلَفَ الْخائِفِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا زَعِيمَ سلام بر تو اى جانشين بيمناكان، سلام بر تو اى رهبر الصَّادِقِينَ الصَّالِحِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَيِدَ الْمُسْلِمِينَ، السَّلامُ راستگويان صالح، سلام بر تو اى سرور مسلمانان، سلام عَلَيْكَ يا هادِيَ الْمُضِلِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَكَنَ الطَّائِعِينَ، بر تو اى هدايتگر گمراهان، سلام بر تو اى آرامش مطيعان، أَشْهَدُ يا مَوْلايَ إِنَّكَ عَلَى الْهُدى وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَشَمْسُ گواهى مى دهم اى مولايم كه تو در مسير هدايتى ريسمان مستحكم، خورشيد الضُّحى وَبَحْرُ الْمَدى وَكَهْفُ الْوَرى وَالْمَثَلُ الْأَعْلى صَلَّى نيمه روز، درياى كرم، پناهگاه مردم و الگوى برتر مى باشى، درود اللَّهُ عَلى رُوحِكَ وَبَدَنِكَ، والسَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلَى الْعَبَّاسِ عَمِ بر روان و پيكرت و سلام بر تو و بر عباس عموى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 246

رَسُولِ اللَّهِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وآلِهِ وَسَلَّمَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

رسول خدا كه درود و رحمت و بركات خدا بر او باد.»

زيارت وداع ائمّه بقيع عليهم السلام

مرحوم شيخ طوسى و سيّد بن طاووس گفته اند كه چون خواستى ائمّه بقيع را وداع كنى، بگو:

«السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الْهُدى وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ

بَرَكاتُهُ، أَسْتَوْدِعُكُمُ اللَّهَ «سلام و رحمت و بركات خدا بر شما اى پيشوايان هدايت شما را به خدا وَأَقْرَأُ عَلَيْكُمُ السَّلامَ، آمَنَّا باللَّهِ وَبالرَّسُولِ وَبِما جِئْتُم بِهِ مى سپارم و درود وداع به شما عرضه مى دارم، و ايمان دارم به خداوند و پيامبر و به آنچه كه آورده ايد، وَ دَلَلْتُمْ عَلَيْهِ. اللَّهُمَّ فَاكتُبْنا مَعَ الشَّاهِدِينَ».

و راهنمايى كرديد بر آن. خدايا! مرا از جمله شاهدان قرار ده.»

پس دعا بسيار كن، و از خداوند بخواه كه بار ديگر زيارت ايشان را نصيب تو گرداند، و اين آخرين زيارت تو نباشد.

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 247

زيارت عبّاس بن عبدالمطّلب عليهما السلام

عباس بن عبدالمطّلب، عموى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مقامى والا دارد، و در راه اسلام فداكارى هاى بسيار كرده و از حاميان رسول خدا صلى الله عليه و آله بوده، كه قبر او در قبرستان بقيع است. در مفتاح الجنّات اين زيارت براى آن بزرگوار نقل شده است:

«السَّلامُ عَلَيْكَ ياعَبَّاسُ بْنُ عَبْدِالْمُطَّلِبِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَمَّ «سلام بر تو اى عباس پسر عبدالمطّلب، سلام بر تو اى رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ السِّقايَةِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

عموى رسول خدا، سلام بر تو اى ساقى حجاج و رحمت و بركات الهى بر تو باد.»

زيارت مادر گرامى اميرالمؤمنين عليه السلام

زيارت فاطمه بنت اسد مادر گرامى اميرالمؤمنين عليهما السلام فاطمه بنت اسد، از زنان عالى مقام و مورد احترام خاصّ رسول خدا صلى الله عليه و آله بود، و فرزندى هم چون علىّ بن ابى طالب عليه السلام به دنيا آورد. قبر ايشان نزديك قبور ائمّه بقيع است، لكن ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 248

بعضى گفته اند قبر آن مخدّره نزديك قبر حليمه سعديّه دايه پيامبر صلى الله عليه و آله مى باشد. نزد قبر آن بانوى مجلّله مى گويى:

«السَّلامُ عَلى نَبِيِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلى «سلام بر پيامبر خدا سلام بر رسول خدا سلام بر مُحَمَّدٍ سَيِدِ الْمُرْسَلِينَ، السَّلامُ عَلى مُحَمَّدٍ سَيِدِ الْأَوَّلِينَ، السَّلامُ محمد آقاى رسولان سلام برمحمد آقاى اولين، سلام عَلى مُحَمَّدٍ سَيِدِ الْآخِرِينَ، السَّلامُ عَلى مَنْ بَعَثَهُ اللَّهُ رَحْمَةً بر محمد آقاى آخرين سلام بر كسى كه خدا برانگيختش رحمت لِلْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، السَّلامُ براى جهانيان سلام و رحمت خدا و بركاتش بر تو اى پيغمبر سلام عَلى فاطِمَةَ بِنْتِ اسَدٍ الْهاشِمِيَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِدِّيقَةُ

بر فاطمه دختر اسد آن بانوى هاشمى سلام بر تو اى راستگوى الْمَرْضِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا پسنديده سلام بر تو اى بانوى پرهيزكار پاكيزه سلام بر تو اى الْكَرِيمَةُ الرَّضِيَّةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا كافِلَةَ مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيِينَ، بانوى بزرگوار و خوشنود از حق سلام بر تو اى كفالت كننده محمد خاتم پيمبران السَّلامُ عَلَيْكِ يا والِدَةَ سَيِدِ الْوَصِيِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا مَنْ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 249

سلام بر تو اى مادرِ بزرگِ اوصياىِ الهى، سلام بر تو اى كه ظَهَرَتْ شَفَقَتُها عَلى رَسُولِ اللَّهِ خاتَمِ النَّبِيِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا آشكار شد مهرت نسبت به رسول خدا خاتم پيمبران سلام بر تو اى مَنْ تَربِيَتُها لِوَلِيِ اللَّهِ الْأَمِينِ، السَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ كه به او تفويض شد تربيت ولى اللّه امين سلام بر تو و بر روح تو وَبَدَنِكِ الطَّاهِرِ، السَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلى وَلَدِكِ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ و بدن پاكت سلام بر تو و بر فرزندت و رحمت خدا وَبَرَكاتُهُ، أَشْهَدُ أَنَّكِ أَحْسَنْتِ الْكَفالَةَ، وَأَدَّيْتِ الْأَمانَةَ، و بركاتش گواهى دهم كه براستى تو بخوبى كفالت كردى و حق امانت را ادا كردى وَاجْتَهَدْتِ فِي مَرْضاةِ اللَّهِ، وَبالَغْتِ فِي حِفْظِ رَسُولِ اللَّهِ، عارِفَةً و در بدست آوردن موجبات خوشنودى خدا كوشش كردى و در نگهدارى رسول خدا حد اعلاى سعى خود را مبذول داشتى در حالى كه بِحَقِهِ، مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِ، مُعْتَرِفَةً بِنُبُوَّتِهِ، مُسْتَبْصِرَةً بِنِعْمَتِهِ، كافِلَةً به حق او آشنا و به راستگوئيش ايمان داشتى و به نبوتش معترف و به نعمتش بينا و آشنا بودى و تربيتش بِتَرْبِيَتِهِ، مُشْفِقَةً عَلى نَفْسِهِ، واقِفَةً عَلى خِدْمَتِهِ، مُخْتارَةً را بعهده گرفتى و نسبت بدان حضرت مهر

ورزيدى و براى خدمتكاريش خود را مهيا كردى و خوشنوديش را اختيار كردى رِضاهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى الْإِيمانِ وَالتَّمَسُّكِ بِأَشْرَفِ و گواهى دهم كه تو از اين جهان رفتى در حالى كه به حق ايمان داشتى و به بهترين الْأَدْيانِ، راضِيَةً مَرْضِيَّةً، طاهِرَةً زَكِيَّةً، تَقِيَّةً نَقِيَّةً، فَرَضِيَ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 250

اديان متمسك گشته و در حال خوشنودى و پسنديدگى و پاكى و پاكيزگى و پرهيزكارى و دور از هر بدى بودى پس اللَّهُ عَنْكِ وَأَرْضاكِ، وَجَعَلَ الْجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَمَأْواكِ، الَلَّهُمَّ صَلِّ خدا از تو خوشنود باد و خوشنودت سازد و بهشت را منزل و مأوايت قرار دهد خدايا درود فرست عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَانْفَعْنِي بِزِيارَتِها، وَثَبِتْنِي عَلى بر محمد و آل محمد و سود ده مرا بوسيله زيارت اين بانوى محترم و ثابتم بدار مَحَبَّتِها، وَلا تَحرِمْنِي شَفاعَتَها وَشَفاعَةَ الْأَئِمَّةِ مِن ذُرِّيَّتِها، به دوستيش و محرومم مكن از شفاعت او و شفاعت امامان از نژادش وَارْزُقْنِي مُرافَقَتَها، وَاحْشُرْنِي مَعَها وَمَعَ أَوْلادِهَا الطَّاهِرِينَ، و روزيم كن هم جواريش را و محشور كن مرا با او و با فرزندان پاكش اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيارَتِي إِيَّاها، وَارْزُقْنِي الْعَوْدَ خدايا قرار مده اين زيارتم را آخرين زيارتم و روزيم گردان آمدن إِلَيْها أَبَداً ما أَبْقَيْتَنِي، وَإِذا تَوَفَّيْتَنِي فَاحْشُرْنِي فِي زُمْرَتِها، به زيارتش را هميشه تا زنده ام دارى و چون مرا ميراندى در زمره او محشورم كن وَأَدْخِلْنِي فِي شَفاعَتِها، بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ. اللَّهُمَّ و در شفاعت او داخلم گردان به رحمتت اى مهربانترين مهربانان خدايا بِحَقِّها عِندَكَ وَمَنزِلَتِها لَدَيْكَ، اغْفِرلِي وَلِوالِدَيَّ وَلِجَمِيعِ به حقى كه اين بانوى محترم نزد تو دارد

و به مقام و منزلت او در درگاهت كه بيامرز مرا و پدر و مادرم و همه الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ، وَآتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 251

مردان مؤمن و زنان با ايمان را و بده به ما در دنيا خوبى و در آخرت حَسَنَةً، وَقِنا بِرَحْمَتِكَ عَذابَ النَّارِ».

نيز خوبى و نگاهمان دار به رحمتت از عذاب دوزخ.»

زيارت دختران حضرت رسول صلى الله عليه و آله

رسول خدا صلى الله عليه و آله غير از فاطمه زهرا عليها السلام دختران ديگرى هم به نام هاى «زينب»، «امّ كلثوم» و «رقيّه» داشته است كه قبرشان در بقيع مى باشد.

براى زيارت آنان، نزديك قبورشان مى ايستى و به اميد ثواب، چنين مى گويى:

«السَّلامُ عَلَيْكَ يا رَسُولَ رَبِّ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا «سلام بر تو اى پيامبر پروردگار جهانيان، سلام بر تو اى صَفْوَةَ جَمِيعِ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنِ اخْتارَهُ برگزيده همه پيامبران و رسولان، سلام و رحمت و بركات خدا بر توى اى آنكه خداوند اللَّهُ عَلَى الْخَلْقِ أَجْمَعِينَ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، السَّلامُ عَلى تو را بر تمام آفريده هايش انتخاب كرد، سلام بر بَناتِ السَّيِّدِ الْمُصْطَفى السَّلامُ عَلى بَناتِ النَّبِيِ الْمُجْتَبى

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 252

دختران حضرت مصطفى، سلام بر دختران پيامبر برگزيده، السَّلامُ عَلى بَناتِ مَنِ اصْطَفيهُ اللَّهُ فِي السَّماءِ، وَفَضَّلَهُ عَلى سلام بر دختران آنكه خداوند او را در آسمان برگزيد و بر خلق جَمِيعِ الْبَرِيَّةِ وَالْوَرى السَّلامُ عَلى ذُرِّيَّةِ السَّيِدِ الْجَلِيلِ، مِنْ برترى داد، سلام بر فرزندان سرور بزرگوار از نَسْلِ إِسْماعِيلَ، وَسُلالَةِ إِبْراهِيمَ الْخَلِيلِ، السَّلامُ عَلى بَناتِ نسل اسماعيل و از فرزندان ابراهيم خليل، سلام بر دختران النَّبِيِ الرَّسُولِ، السَّلامُ عَلى اخَواتِ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ الْبَتُولِ، پيامبر

مرسل، سلام بر خواهران فاطمه؛ زهراى بتول السَّلامُ عَلى زَيْنَبَ وَأُمِ كُلْثُومَ وَرُقَيَّةَ، السَّلامُ عَلَى الشَّرِيفاتِ سلام بر زينب و امّ كلثوم و رقيّه، سلام بر بانوان الْأَحْسابِ، وَالطَّاهِراتِ الْأَنْسابِ، السَّلامُ عَلى بَناتِ الْآباءِ والا گهر و پاكيزه نسب، سلام بر دختران پدران الْأَعاظِمِ، وَسُلالَةِ الْأَجْدادِ الْأَكارِمِ الْأَفاخِمِ، عَبْدِالْمُطَّلِبِ بزرگوار و فرزندان نياى كريم و بزرگ؛ عبدالمطلب وَعَبْدِمَنافٍ وَهاشِمٍ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

و عبد مناف و هاشم و رحمت و بركات خدا بر آنان باد.»

زيارت عقيل وعبداللَّه فرزند جعفر طيّار عليهما السلام

زيارت جناب عقيل وجناب عبداللَّه فرزند جعفر طيّار عليهما السلام عقيل و جعفر طيّار هر دو برادران علىّ بن ابى طالب هستند. عبداللَّه پسر جعفر طيّار، همسر حضرت زينب عليها السلام است.

قبر عقيل و عبداللَّه بن جعفر در بقيع قرار دارد. در زيارت اين دو بزرگوار چنين مى گويى:

«السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَنا ياعَقِيلَ بْنَ ابى طالِبٍ، السَّلامُ عَلَيْكَ «سلام بر تو اى سرور ما عقيل بن ابى طالب، سلام بر تو يَا ابْنَ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ عَمِّ نَبِيِّ اللَّهِ، السَّلامُ اى پسر عموى رسول خدا، سلام بر تو اى پسر عموى پيامبر خدا، سلام عَلَيْكَ يَاابْنَ عَمِّ حَبِيبِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ عَمِ الْمُصْطَفى بر تو اى پسر عموى حبيب خدا، سلام بر تو اى پسر عموى حضرت مصطفى، السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَخا عَلِيٍ الْمُرْتَضى السَّلامُ عَلى عَبْدِاللَّهِ سلام بر تو اى برادر على مرتضى، سلام بر تو اى عبداللَّه فرزند بْنِ جَعْفَرٍالطَّيَّارِ فِي الْجِنانِ، وَعَلى مَنْ حَوْلَكُما مِنْ أَصْحابِ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 254

جعفر پروازكننده در بهشت، و سلام بر كسانى كه اطراف شمايند از اصحاب رسول خدا صلى الله عليه و آله رَسُولِ اللَّهِ رَضِيَ اللَّهُ تَعالى عَنْكُما وَ أَرْضاكُما

أَحْسَنَ الرِّضا، خداوند از شما خوشنود باشد و شما را به بهترين صورت خوشنود سازد و وَ جَعَلَ الْجَنَّةَ مَنْزِلَكُما وَ مَسْكَنَكُما وَ مَحَلَّكُما وَمَأْويكُما، بهشت را منزل و مسكن و جايگاه و سر پناهتان قرار دهد، السَّلامُ عَلَيْكُما وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَركاتُهُ».

سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد.»

ابراهيم، فرزند رسول اكرم صلى الله عليه و آله

ابراهيم، پسر رسول اللَّه صلى الله عليه و آله در كودكى از دنيارفت و پيغمبرخدا صلى الله عليه و آله را داغدار كرد. درگذشت ابراهيم، پيامبر صلى الله عليه و آله را به شدّت غمگين ساخت و آن حضرت در سوگ فرزند، اشك مى ريخت ومى فرمود: «چشم اشك فشان است و غمگين، ولى سخنى نمى گويم كه موجب ناخوشنودى پروردگارمان گردد».

اين فرزند، كه مورد علاقه شديد پيامبر صلى الله عليه و آله بود، در بقيع به ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 255

خاك سپرده شد.

زيارت اسماعيل فرزند امام صادق عليهما السلام

اسماعيل، فرزند بزرگ امام صادق عليه السلام بود. در زيارت وى مى گويى:

«السَّلامُ عَلى جَدِّكَ الْمُصْطَفى السَّلامُ عَلى أَبِيكَ الْمُرتَضَى «سلام بر جدّت (حضرت) مصطفى، سلام بر پدرت (حضرت) مرتضى، الرِّضا، السَّلامُ عَلَى السَيِدَيْنِ الْحَسَنِ وَ الْحُسَينِ، السَّلامُ عَلى سلام بر دو سرور (امام) حسن و (امام) حسين، سلام بر خَدِيجَةَ أُمِ الْمُؤْمِنِينَ أُمِ سَيِّدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلى مادر مؤمنان و مادر بانوى بانوان جهان؛ خديجه، سلام بر فاطِمَةَ أُمِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ، السَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْفاخِرَةِ، بُحُورِ مادر امامان پاك (حضرت) فاطمه، سلام بر جان هاى والا و درياهاى الْعُلُومِ الزَّاخِرَةِ، شُفَعائِي فِي الْآخِرَةِ، وَ أَوْلِيائِي عِنْدَ عَوْدِ دانش؛ شفيعانم در آخرت و مددكارانم به هنگام بازگشت الرُّوحِ إِلَى الْعِظامِ النَّخِرَةِ، أَئِمَّةِالْخَلْقِ وَوُلاةِ الْحَقِّ، السَّلامُ عَلَيْكَ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 256

روان به استخوان هاى فرسوده؛ پيشوايان راستين و وُلات حق، سلام بر تو أَيُّهَا الشَّخْصُ الشَّريِفُ، الطَّاهِرِ الْكَرِيمِ، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، اى شخصيت شريف؛ (امام) پاك و بزرگوار، گواهى مى دهم كه معبودى جز اللَّه نيست و اينكه وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَمُصْطَفيهُ، وَأَنَ عَلِيّاً وَلِيُّهُ وَمُجْتَباهُ، وَأَنَّ حضرت محمّد بنده و برگزيده او است

و اينكه حضرت على ولىّ و منتخب او مى باشد و امامت تا الْإِمامَةَ فِي وُلْدِهِ إِلى يَوْمِ الدِّينِ، نَعْلَمُ ذلِكَ عِلْمَ الْيَقِينِ، وَنَحْنُ قيامت در ميان فرزندان (معصوم) او است، و براى ما امرى يقينى است و بر اين لِذلِكَ مُعْتَقِدُونَ، وَفِي نَصْرِهِمْ مُجْتَهِدُونَ».

باوريم و در ياريشان كوشا مى باشيم.»

زيارت حليمه سعديّه عليها السلام

حليمه سعديّه، دايه و مادر رضاعى رسول خدا صلى الله عليه و آله بود كه آن حضرت را در كودكى از عبدالمطّلب (جدّ پيامبر) تحويل گرفت و ميان قبيله خود در بيرون مكّه برد، و به او شير داد و بزرگش كرد. زنى با عاطفه و مهربان كه افتخار دايگى پيامبر صلى الله عليه و آله را داشت، و مورد احترام و علاقه حضرت بود.

در زيارت آن بانوى عظيم الشّأن چنين مى گويى:

«السَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 257

«سلام بر تو اى مادر (رضاعى) پيامبر خدا، سلام بر تو اى مادر صَفِيِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ حَبِيبِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا برگزيده خدا، سلام بر تو اى مادر حبيب خدا، سلام بر تو اى أُمَ الْمُصْطَفى السَّلامُ عَلَيْكِ يامُرْضِعَةَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ مادر حضرت مصطفى، سلام بر تو اى دايه رسول خدا، سلام بر تو يا حَلِيمَةَ السَّعْدِيَّةِ، فَرَضِيَ اللَّهُ تَعالى عَنْكِ وَأَرْضاكِ، وَجَعَلَ اى حليمه سعديه، خداوند تعالى از تو خوشنود باد و ترا خوشنود سازد، و بهشت الْجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَ مَأْواكِ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

را منزل و پناهگاهتان قرار دهد و رحمت و بركات خدا بر تو باد.»

زيارت عمّه هاى رسول اكرم صلى الله عليه و آله

قبر اين دو بانوى بزرگوار «صفيّه و عاتكه»، دختران عبدالمطّلب و امّ البنين مادر حضرت ابوالفضل عليه السلام در بقيع در كنار هم قرار دارند. صفيّه، زنى شجاع، با كمال و اديب و شاعر بود، و در آغاز ظهور اسلام مسلمان شد، و با پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله بيعت كرد، و به مدينه هجرت نمود. در جنگ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص:

258

احُد و خندق هم حاضر بود، و در سال 20 هجرى در سن 73 سالگى از دنيا رفت.

عاتكه نيز زنى با ايمان بود، و در رديف صحابه پيامبر قرار داشت، و همراه مسلمانان مهاجر به مدينه هجرت كرد.

در زيارت دو عمّه حضرت رسول صلى الله عليه و آله صفيّه و عاتكه مى گويى:

«السَّلامُ عَلَيْكُما يا عَمَّتَيْ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكُما يا «سلام بر شما دو عمّه رسول خدا، سلام بر شما دو عَمَّتَيْ نَبِيِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكُما يا عَمَّتَيْ حَبِيبِ اللَّهِ، السَّلامُ عمّه پيامبر خدا، سلام بر شما دوعمّه حبيب خدا، سلام عَلَيْكُما يا عَمَّتَيِ الْمُصْطَفى رَضِيَ اللَّهُ تَعالى عَنْكُما وَجَعَلَ بر شما دو عمّه حضرت مصطفى، خداوند از شما خوشنود باد و بهشت الجَنَّةَ مَنْزِلَكُما وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

را جايگاهتان قرار دهد و رحمت و بركات خدا بر شما باد.»

زيارت امّ البنين مادر حضرت ابوالفضل عليه السلام

امّ البنين، كه نامش «فاطمه» دختر حزام است، زنى رشيد، شجاع و عارف و فاضل و نجيب و با اخلاص بود كه پس از شهادت حضرت زهرا عليها السلام، به همسرى اميرالمؤمنين عليه السلام در آمد، و صاحب چهار فرزند رشيد به نام هاى عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان شد كه هر چهار نفر در كربلا، در ركاب امام حسين عليه السلام جنگيدند و شربت شهادت نوشيدند. امّ البنين براى شهداى كربلا و چهار شهيد خود در مدينه عزادارى مى كرد و در رثايشان شعر مى سرود، واز احياگران ياد كربلا و شهدا بود.

در زيارت امّ البنين عليها السلام مى گويى:

«السَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ وَلِيِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ «سلام بر تو اى همسر ولىّ خدا، سلام بر تو اى همسر أَمِيرِالمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ الْبَنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا

أُمَّ امير مؤمنان، سلام بر تو اى امّ البنين، سلام بر تو اى مادر

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 260

الْعَبَّاسِ بْنِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طالِبٍ، رَضِيَ اللَّهُ تَعالى عَنْكِ، عبّاس پسر امير مؤمنان على بن ابى طالب، خداى تعالى از تو راضى باد وَجَعَلَ الجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَمَأْويكِ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

و بهشت را منزل و پناهگاهتان قرار دهد و رحمت و بركات خدا بر شما.»

زيارت شهداى واقعه حرّه در بقيع

زيارت شهداى واقعه حرّه در بقيع بقيع، تاريخچه اى مفصّل دارد، وقبور بسيارى از پاكان ومجاهدان در آن است. از آن جمله مجروحان جنگ احُد كه پس ازانتقال به مدينه، به شهادت رسيدند ودر بقيع دفن شدند.

ونيز شهداى واقعه حرّه در بقيع مدفونند. پس از حادثه كربلا وشهادت امام حسين عليه السلام و يارانش، مردم مدينه بر ضدّ امَويان قيام كرده، والى مدينه را بر كنار كردند. يزيد هزاران نفر از سربازان خود را به مدينه فرستاد، وبه مدّت سه روز، مال وجان ونواميس مسلمانان را بر آنان مباح نمود. در اين جنايت وقتل عام، هزاران مسلمان به شهادت رسيدند كه در ميان آنان، هشتاد نفر از صحابه و 700 نفر از فرزندان ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 261

مهاجرين وانصار بودند. اين حادثه به «واقعه حرّه» معروف است و شهداى آن در خاك بقيع آرميده اند.

در زيارت قبور شهداى واقعه حَرّه و شهداى احُد مى گويى:

«السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا شُهداءُ يا سُعَداءُ يا نُجَباءُ يا نُقَباءُ يا أَهْلَ «سلام بر شما اى شهيدان، اى نيكان و سعادتمندان، اى جوان مردان و گراميان، اى مهتران و بزرگتران، اى اهل الصّدْقِ وَالْوَفاءِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا مُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ حَقَّ صدق و وفا، سلام بر شما

اى جهادكنندگان در راه خدا آن گونه كه حق جِهادِهِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ، السَّلامُ و سزاوار بود، سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان چه نيكوست سرانجام آن سراى جاويدان، سلام عَلَيْكُمْ يا شُهَداءُ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَركاتُهُ».

بر شما اى شهيدان، رحمت و بركات خداوند بر شما باد.»

زيارت اهل قُبور

اين زيارت براى ديگر اموات مؤمن و مؤمنه مدفون در بقيع و در ديگر قبرستان ها خوانده مى شود:

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 262

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ «السَّلامُ عَلى أَهْلِ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، مِنْ أَهْلِ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، يا «سلام بر معتقدان به «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» از سوى معتقدان به «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» اى أَهْلَ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، بِحَقِّ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، كَيْفَ وَجَدْتُمْ قَوْلَ لا إِلهَ معتقدان به «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ»، شما را به حق «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» چگونه يافتيد پاداش ذكر «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» إِلَّا اللَّهُ، مِنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، يا لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، بِحَقِّ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، را از سوى معبودى كه نيست جز اللَّه، اى معبود يكتا به حق «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» اغْفِرْ لِمَنْ قالَ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، وَاحْشُرْنا فِي زُمْرَةِ مَنْ قالَ لا إِلهَ إِلَّا بيامرز آنكه را كه گويد: «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» و ما را در زمره گويندگان «لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ»، اللَّهُ، مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِيٌّ وَلِيُّ اللَّهِ».

محمّد رسول اللَّه، على ولىّ اللَّه محشور ساز.»

از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت شده هر كس به قبرستان براى زيارت اهل قبور برود، خداوند متعال ثواب پنجاه سال عبادت به او عطا فرمايد، و گناه پنجاه

ساله او و والدينش را ببخشد. از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل است هر كس هفت مرتبه سوره إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ القَدْر را نزد قبر مؤمنى بخواند، خداوند متعال فرشته اى را نزد قبر او مى فرستد كه عبادت خدا كند، و ثوابش را به نام آن ميّت مى نويسد. پس چون روز

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 263

قيامت شود به هر هولى از اهوال قيامت برسد، خداوند آن هول را از او برطرف كند، تا اينكه داخل بهشت شود.

زيارت حضرت عبد اللَّه بن عبدالمطّلب عليهما السلام

پدر گرامى حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله پس از مراجعت از سفر شام و قبل از ولادت رسول خدا صلى الله عليه و آله از دنيا رفت، قبر آن بزرگوار تقريباً روبه روى «باب السّلام در محلّ مُصَلّى قرار داشت كه پس از طرح توسعه حرم، در داخل شبستان مسجد، كنار باب قبا قرار گرفت و هم اكنون جاى دقيق آن معلوم نيست.

در زيارت آن حضرت بگو:

«السَّلامُ عَلَيْكَ يا وَلِيَّ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَمِينَ اللَّهِ، «سلام بر تو اى ولىّ خدا، سلام بر تو اى امين خدا، السَّلامُ عَلَيْكَ يا نُورَ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُسْتَوْدَعَ نُورِ رَسُولِ سلام بر تو اى نور خدا، سلام بر تو اى سپردگاه نور پيامبر اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا والِدَ خاتَمِ الْأَنْبِياءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنِ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 264

خدا، سلام بر تو اى پدر خاتم پيامبران، سلام بر تو اى آنكه انْتَهى إِلَيْهِ الْوَدِيعَةُ وَالْأَمانَةُ الْمَنِيعَةُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ امانت منيع (نور نبوت) به او منتقل گرديد، سلام بر تو اى آنكه أَوْدَعَ اللَّهُ فِي صُلْبِهِ الطَّيِّبِ الطَّاهِرِ الْمَكِينِ نُورَ رَسُولِ اللَّهِ

الصَّادِقِ خداوند به وديعت نهاد در صلب پاك و پاكيزه او، نور رسول راستگو و الْأَمِينِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا والِدَ سَيِّدِ الْأَنْبِياءِ وَالْمُرْسَلِينَ، أَشْهَدُ امين را، سلام بر تو اى پدر سرور پيامبران و رسولان، گواهى دهم أَنَّكَ قَدْ حَفِظْتَ الْوَصِيَّةَ، وَأَدَّيْتَ الْأَمانَةَ عَنْ رَبِّ الْعالَمِينَ فِي كه تو وصيّت را حفظ، و حق امانت پروردگار جهانيان يعنى رَسُولِهِ، وَكُنْتَ فِي دِينِكَ عَلى يَقِينٍ، وَأَشْهَدُ أَنَّكَ اتَّبَعْتَ دِينَ پيامبر او را ادا نمودى، و در دينت به مقام يقين رسيدى، و گواهى دهم كه تو دين اللَّهِ عَلى مِنْهاجِ جَدِّكَ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ فِي حَياتِكَ وَبَعْدَ خدا را كه شريعت جدّت ابراهيم خليل اللَّه بود، در دوره زندگى پيروى كردى وَفاتِكَ، عَلى مَرْضاتِ اللَّهِ فِي رَسُولِهِ، وَأَقْرَرْتَ وَصَدَّقْتَ بِنُبُوَّةِ و بر آن مردى و مورد رضاى خدا و پيامبرش بودى و به نبوّت رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهِ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَوِلايَةِ أَمِيرِالمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ رسول خدا صلى الله عليه و آله و ولايت امير مؤمنان و ديگر السَّلامُ، وَالْأَئِمَّةِالطَّاهِرِينَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ، فَصَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ حَيّاً

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 265

ائمّه طاهرين عليهم السلام اقرار كردى، خداوند در حال حيات و مرگ وَمَيِّتاً، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَركاتُهُ».

بر تو درود فرستاد و رحمت و بركاتش بر تو باد.»

فضيلت زيارت حمزه و ساير شُهداى احُد

فضيلت زيارت حضرت حمزه و ساير شُهداى احُد

از حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله نقل است كه هر كس مرا زيارت كند و عمويم حمزه را زيارت ننمايد، به من جفا كرده است. شيخ مفيد رحمه الله فرموده كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله به زيارت قبر حمزه امر مى فرمود وبه زيارت ايشان و شهدا اهتمام مى كرد.

حضرت

فاطمه عليها السلام پس از رحلت رسول اكرم صلى الله عليه و آله بر زيارت قبر آن بزرگوار مواظبت مى نمود. و از زمان حضرت رسول صلى الله عليه و آله سنّت شده است كه مسلمانان به زيارت عموى گرامى آن حضرت مى روند، و در كنار قبرش درنگ مى كنند.

ودر حديث است كه حضرت فاطمه عليها السلام پس از رحلت پدر روزهاى دوشنبه و پنج شنبه هر هفته به زيارت قبور شُهدا مى رفت و با اشاره به مواضع مسلمانان در صحنه جنگ احُد،

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 266

مى فرمود: اين جا موضع رسول خدا صلى الله عليه و آله بود، و در اين مكان مشركين، وبه نقلى ديگر در آن جا نمازمى گزارد ودعا مى كرد.

شهداى احُد رضوان اللَّه عليهم حدود هفتاد نفرند.

زيارت حضرت حمزه عموى پيامبر صلى الله عليه و آله

چون به زيارت آن حضرت در احُد رفتى نزد قبرش بايست و اين زيارت را بخوان:

«السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَمَّ رَسُولِ اللَّهِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، «سلام بر تو اى عموى گرامى رسول خدا كه درود خدا بر او و آلش باد السَّلامُ عَلَيْكَ يا خَيْرَ الشُّهَداءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَسَدَاللَّهِ وَأَسَدَ- سلام بر تو اى بهترين شهيدان سلام بر تو اى شير خدا و شير رَسُولِهِ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ جاهَدْتَ فِي اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ، وَجُدْتَ رسول خدا گواهى دهم كه تو براستى جهاد كردى در راه خداى عزوجل و جان خود را بِنَفْسِكَ، وَنَصَحْتَ رَسُولَ اللَّهِ، وَكُنْتَ فِيما عِنْدَ اللَّهِ سُبْحانَهُ در اين راه بذل كردى و براى رسول خدا خيرخواهى كردى و مشتاق بودى آنچه را نزد راغِباً، بِأَبِي أَنْتَ وَأُمِي، أَتَيْتُكَ مُتَقَرِّباً إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 267

خداى سبحان بود، پدر و مادرم

به فدايت من در اينجا به نزد شما آمدم تا بِزِيارَتِكَ، وَمُتَقَرِّباً إِلى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ بِذلِكَ، بدينوسيله به رسول خدا صلّى اللَّه عليه وآله تقرب جويم راغِباً إِلَيْكَ فِي الشَّفاعَةِ، أَبْتَغِي بِزِيارَتِكَ خَلاصَ نَفْسِي مَتَعَوِّذاً و اشتياق به تو در شفاعت دارم، جوينده ام به وسيله زيارتت خلاص كردن جانم را، پناهنده ام بِكَ مِنْ نارٍ اسْتَحَقَّها مِثْلِي بِما جَنَيْتُ عَلى نَفْسِي، هارِباً مِنْ به تو از آتشى كه امثال من بواسطه جنايتى كه كرده ايم مستحق آن گشته ايم، گريزانم از ذُنُوبِي الَّتِي احْتَطَبْتُها عَلى ظَهْرِي، فَزِعاً إِلَيْكَ رَجاءَ رَحْمَةِ گناهانى كه بر پشت خويش بار كرده ام پناهنده ام به تو به اميد رحمت رَبِي، أَتَيْتُكَ مِنْ شُقَّةٍ بَعِيدَةٍ، طالِباً فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ، وَقَدْ پروردگارم به زيارتت آمده ام از راهى پررنج و دور و خواهان آزادى خويش از دوزخم و براستى كه أَوْقَرَتْ ظَهْرِي ذُنُوبِي، وَأَتَيْتُ ما أَسْخَطَ رَبِي، وَلَمْ أَجِدْ أَحَداً خم كرده پشتم را سنگينى بار گناهانم و به كارى كه موجب خشم پروردگار من است دست زده ام و نيافتم كسى را أَفْزَعُ إِلَيْهِ خَيْراً لِي مِنْكُمْ أَهْلَ بَيْتِ الرَّحْمَةِ، فَكُنْ لِي شَفِيعاً يَوْمَ كه به او پناه برم بهتر از شما خاندان رحمت پس تو (اى سرور بزرگوار) شفيعم باش در روز فَقْرِي وَحاجَتِي، فَقَدْ سِرْتُ إِلَيْكَ مَحْزُوناً، وَأَتَيْتُكَ مَكْرُوباً، ندارى و نيازم كه راه پيمودم به سويت غمناك وآمده ام به نزدت در حال محنت زدگى وَسَكَبْتُ عَبْرَتِي عِنْدَكَ باكِياً، وَصِرْتُ إِلَيْكَ مُفْرَداً، وَأَنْتَ مِمَّنْ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 268

و ريختم اشكم را در پيشت گريان و به درگاهت آمده ام تك و تنها و تو از كسانى هستى أَمَرَنِيَ اللَّهُ بِصِلَتِهِ، وَحَثَّنِي

عَلى بِرِّهِ، وَدَلَّنِي عَلى فَضْلِهِ، وَهَدانِي كه خداوند به من دستور پيوند او را داده و به نيكى به او وادارم كرده و بر فضل و برتريش راهنمائيم كرده و به محبتش لِحُبِهِ، وَرَغَّبَنِي فِي الْوِفادَةِ إِلَيْهِ، وَالْهَمَنِي طَلَبَ الْحَوائِجِ عِنْدَهُ، هدايت نموده و به رفتن سَرِ خوانِ كرمش ترغيبم كرده و به من الهام كرده كه حاجاتم را در پيش او بخواهم أَنْتُمْ أَهْلُ بَيْتٍ لا يَشْقى مَنْ تَوَلّاكُمْ، وَلايَخِيبُ مَنْ أَتاكُمْ، شما خاندانى هستيد كه بدبخت نشود هر كه دوستتان دارد و نوميد نگردد هر كه به درگاهتان آيد وَلايَخْسَرُ مَنْ يَهْواكُمْ، وَلا يَسْعَدُ مَنْ عاديكُمْ».

و زيانكار نشود هر كه هواى شما در سر دارد و روى سعادت نبيند هر كه شما را دشمن دارد.» پس رو به قبله مى كنى و مى گويى:

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. اللَّهُمَّ إِنِي تَعَرَّضْتُ «خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد خدايا من خود را در گذرگاه لِرَحْمَتِكَ بِلُزُومِي لِقَبْرِ عَمِّ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، لِيُجِيرَنِي مهرت قرار دادم بدانكه ملازم قبر عموى پيغمبرت صلى الله عليه و آله گشتم تا مرا در پناه خود گيرد مِنْ نِقْمَتِكَ وَسَخَطِكَ وَمَقْتِكَ فِي يَوْمٍ تَكْثُرُ فِيهِ الْأَصْواتُ، از انتقام تو در روزى كه صداها در آن روز بسيار گردد وَتَشْغَلُ كُلُّ نَفْسٍ بِما قَدَّمَتْ، وَتُجادِلُ عَنْ نَفْسِها، فَانْ تَرْحَمْنِي ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 269

و هركس سرگرم شود بدانچه از پيش فرستاده و از خويشتن دفاع كند پس اگر در آن روز الْيَوْمَ فَلا خَوْفَ عَلَيَّ وَلاحُزْنَ، وَإِنْ تُعاقِبْ فَمَوْلىً لَهُ الْقُدْرَةُ به من رحم كنى كه ترس و اندوهى ندارم و اگر كيفرم كنى پس

تو مولائى هستى كه قدرت دارى عَلى عَبْدِهِ، وَلا تُخَيِّبْنِي بَعْدَ الْيَوْمِ، وَلا تَصْرِفْنِي بِغَيْرِ بر بنده خود ولى نااميدم مكن پس از اين روز و بازم مگردان (از اينجا) بدون حاجتم حاجَتِي، وَتَقَرَّبْتُ بِهِ إِلَيْكَ ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ و بوسيله او به درگاه تو تقرب جويم به آرزوى دست رسى به خوشنوديت وَرَجاءَ رَحْمَتِكَ، فَتَقَبَّلْ مِنِي، وَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلى و به اميد دريافت رحمتت پس بپذير از من و بازگرد به بردباريت بر نادانى من جَهْلِي، وَبِرَأْفَتِكَ عَلى جِنايَةِ نَفْسِي، فَقَدْ عَظُمَ و به مهرت بر جنايتى كه بر خود كردم چونكه گناهم بزرگ است و ترس از آن ندارم كه جُرْمِي، وَما أَخافُ أَنْ تَظْلِمَنِي، وَلكِنْ أَخافُ سُوءَ به من ستم كنى ولى از بدى حساب ترس دارم الْحِسابِ، فَبِهِما فُكَّنِي مِنَ النَّارِ، وَلاتُخَيِّبْ سَعْيِي، وَلا پس به حق هر دو آنها كه آزادم كن از آتش و نوميد مكن كوششم را و يَهُونَنَّ عَلَيْكَ ابْتِهالِي، وَلاتَحْجُبَنَّ عَنْكَ صَوْتِي، وَلاتَقْلِبْنِي بِغَيْرِ مبادا زارى من نزد تو ناچيز و خوار قرار گيرد و صداى من از تو محجوب گردد و بدون حاجاتم مرا حَوائِجِي، يا غِياثَ كُلِ مَكْرُوبٍ وَمَحْزُونٍ، وَيا مُفَرِّجاً عَنِ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 270

باز نگردان اى فريادرس هر محنت زده و غمناك و اى گشاينده (اندوه) از الْمَلْهُوفِ الْحَيْرانِ الْغَرِيقِ الْمُشْرِفِ عَلَى الْهَلَكَةِ، فَصَلِ عَلى اندوهگين سرگردان و غريقى كه مشرف بر هلاكت است پس درود فرست بر مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَانْظُرْ إِلَيَّ نَظْرَةً لا أَشْقى بَعْدَها أَبَداً، وَارْحَمْ محمد و آل محمد و بنگر به من نگريستنى كه هرگز پس از آن بدبخت نشوم و رحم كن تَضَرُّعِي وَعَبْرَتِي وَانْفِرادِي،

فَقَدْ رَجَوْتُ رِضاكَ، وَتَحَرَّيْتُ به زارى و اشك و تنهائيم چونكه من به خوشنوديت اميدوارم و جويايم آن الْخَيْرَ الَّذِي لايُعْطِيهِ أَحَدٌ سِواكَ، فَلا تَرُدَّ أَمَلِي، اللَّهُمَّ إِنْ تُعاقِبْ خيرى را كه عطا نكند آن را احدى جز تو پس آرزويم را باز مگردان خدايا اگر كيفركنى فَمَوْلىً لَهُ الْقُدْرَةُ عَلى عَبْدِهِ وَجَزائِهِ بِسُوءِ فِعْلِهِ، فَلا اخِيبَنَّ پس مولائى هستى كه بر بنده ات قدرت دارى و پاداش عمل بدش بوده پس نوميدم مساز الْيَوْمَ، وَلاتَصْرِفْنِي بِغَيْرِ حاجَتِي، وَلاتُخَيِبَنَّ شُخُوصِي امروز و بازم مگردان بدون روا شدن حاجتم و نااميد مكن حركت كردن وَوِفادَتِي، فَقَدْ أَنْفَدْتُ نَفَقَتِي، وَ أَتْعَبْتُ بَدَنِي، وَقَطَعْتُ و آمدنم را چونكه پولم را خرج كرده ام و بدنم را به تعب افكندم و بيابان هاى الْمَفازاتِ، وَخَلَّفْتُ الْأَهْلَ وَالْمالَ وَما خَوَّلْتَنِي، وَآثَرْتُ ما بسيارى را پشت سر گذاردم و زن و فرزند و مال و منالم و آنچه را به من دادى همه را بجاى گذاردم و آنچه را عِنْدَكَ عَلى نَفْسِي، وَلُذْتُ بِقَبْرِ عَمِ نَبِيِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ،

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 271

پيش تو است براى خود اختيار كردم و به قبر عموى پيغمبرت صلى الله عليه و آله پناه آوردم وَتَقَرَّبْتُ بِهِ ابْتِغاءَ مَرْضاتِكَ، فَعُدْ بِحِلْمِكَ عَلى جَهْلِي، و بوسيله او براى جستن خوشنوديت تقرب جستم پس بازگرد با بردباريت بر نادانيم وَبِرَأْفَتِكَ عَلى ذَنْبِي، فَقَدْعَظُمَ جُرْمِي، بِرَحْمَتِكَ ياكَرِيمُ ياكَرِيمُ».

و با مهرت بر گناهم كه براستى گناهانم بزرگ گشته به مهرت، اى بزرگوار اى بزرگوار.»

زيارت شهداى احُد

در زيارت شهداى جنگ احُد كه در دامنه كوه احُد دفن هستند، چنين مى گويى:

«السَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلى نَبِيِ اللّهِ، السَّلامُ عَلى «سلام بر رسول خدا

سلام بر پيامبر خدا سلام بر مُحَمَّدِبْنِ عَبْدِاللَّهِ، السَّلامُ عَلى أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ، السَّلامُ محمد بن عبداللّه سلام بر خاندان پاكش سلام عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الشُّهَداءُ الْمُؤْمِنُونَ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَهْلَ بَيْتِ بر شما اى شهيدان با ايمان سلام بر شما اى خاندان الْإِيمانِ وَالتَّوْحِيدِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ دِينِ اللَّهِ وَأَنْصارَ

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 272

ايمان و توحيد سلام بر شما اى ياران دين خدا و ياران رَسُولِهِ، عَلَيْهِ وَآلِهِ السَّلامُ، سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى رسول خدا- كه بر او و آلش سلام باد- سلام بر شما بدان شكيبايى كه كرديد پس چه خوب است الدَّارِ، أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ اخْتارَكُمْ لِدِينِهِ، وَاصْطَفاكُمْ لِرَسُولِهِ، وَأَشْهَدُ خانه آخرت شما گواهى دهم كه براستى خداوند شما را براى دين خود انتخاب فرمود و برگزيدتان براى رسول خود و گواهى دهم أَنَّكُمْ قَدْ جاهَدْتُمْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَذَبَبْتُمْ عَنْ دِينِ اللَّهِ وَعَنْ كه شما در راه خدا جهاد كرديد آنطور كه بايد و دفاع كرديد از دين خدا و از نَبِيِهِ، وَجُدْتُمْ بِأَنْفُسِكُمْ دُونَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّكُمْ قُتِلْتُمْ عَلى مِنْهاجِ پيغمبر خدا و جانبازى كرديد در ركاب رسول خدا و گواهى دهم كه شما بر همان راه رَسُولِ اللَّهِ، فَجَزاكُمُ اللَّهُ عَنْ نَبِيِهِ وَعَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ أَفْضَلَ رسول خدا كشته شديد پس خدايتان پاداش دهد از جانب پيامبرش و از دين اسلام و مسلمانان بهترين الْجَزاءِ، وَعَرَّفَنا وُجُوهَكُمْ فِي مَحَلِّ رِضْوانِهِ وَمَوْضِعِ إِكْرامِهِ مَعَ پاداش و بشناساند به ما چهره هاى شما را در جايگاه رضوان و اكرامش همراه با النَّبِيِينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَداءِ والصَّالِحِينَ، وَحَسُنَ أُولئِكَ پيمبران و راستگويان و شهيدان و صالحان و چه نيكو رَفِيقاً،

أَشْهَدُ أَنَّكُمْ حِزْبُ اللَّهِ، وَأَنَّ مَنْ حارَبَكُمْ فَقَدْ حارَبَ اللَّهَ، رفيقانى هستند آنها گواهى دهم كه شمائيد حزب خدا و هر كه با شما بجنگد مسلماً با خدا جنگ كرده وَ إِنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ الْفائِزِينَ، الَّذِينَ هُمْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِهِمْ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 273

و براستى شما از مقربان و رستگارانيد كه در پيشگاه پروردگارشان زنده اند يُرْزَقُونَ، فَعَلى مَنْ قَتَلَكُمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ، و روزى مى خورند پس لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم بر آنكه شما را كُشت أَتَيْتُكُمْ يا أَهْلَ التَّوْحِيدِ زائِراً وَبِحَقِكُمْ عارِفاً، وَبِزِيارَتِكُمْ آمده ام به نزد شما براى زيارت اى اهل توحيد و به حق شما عارفم و بوسيله زيارت شما إِلَى اللَّهِ مُتَقَرِّباً، وَبِما سَبَقَ مِنْ شَرِيفِ الْأَعْمالِ وَمَرْضِيِ الْأَفْعالِ به سوى خدا تقرب جويم و بدانچه گذشته از اعمال شريف و كارهاى پسنديده عالِماً، فَعَلَيْكُمْ سَلامُ اللَّهِ وَرَحْمَتُهُ وَبَرَكاتُهُ، وَعَلى مَنْ قَتَلَكُمْ دانايم پس بر شما باد سلام خدا و رحمت و بركاتش و لعنت خدا لَعْنَةُ اللَّهِ وَغَضَبُهُ وَسَخَطُهُ، الَلَّهُمَّ انْفَعْنِي بِزِيارَتِهِمْ، وَثَبِّتْنِي عَلى و خشم و غضبش بر آنكس كه شما را كُشت خدايا بهره مندم ساز به زيارتشان و بر آن نيتى كه آنها داشتند مرا هم قَصْدِهِمْ، وَتَوَفَّنِي عَلى ما تَوَفَّيْتَهُمْ عَلَيْهِ، وَاجْمَعْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ ثابت بدار و بميرانم بر آنچه ايشان را بر آن ميراندى و گرد آور ميان من و ايشان فِي مُسْتَقَرِ دارِ رَحْمَتِكَ، أَشْهَدُ أَنَّكُمْ لَنا فَرَطٌ، وَنَحْنُ بِكُمْ در جايگاه خانه رحمتت گواهى دهم كه شما بر ما سبقت گرفتيد و ما هم به شما لاحِقُونَ».

ملحق خواهيم شد.»

سپس هر چه مى توانى سوره انَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ

ادعيه و آداب حرمين شريفين،

ص: 274

الْقَدْرِ بخوان و ثواب آن را به ارواح مطهّره اين شهدا هديه كن.

مستحبّات مدينه منوّره و مسجدالنّبى صلى الله عليه و آله

1- غسل ورودبه مدينه و مسجدالنّبى صلى الله عليه و آله وزيارت پيامبر صلى الله عليه و آله و ائمّه بقيع عليهم السلام، كه مى توان با يك غسل همه را نيّت كرد.

2- مستحبّ است در مدّت اقامت يك ختم قرآن يا بيشتر در مدينه و به خصوص در مسجدالنّبى صلى الله عليه و آله بخواند.

3- مستحبّ است هر مقدار مى تواند در مدينه صدقه بدهد، و مرحوم مجلسى روايت كرده كه يك دِرهم صدقه در مدينه معادل ده هزار دِرهم در جاى ديگر است. بنابراين سعى كند در كمك كردن به برادران دينى- مخصوصاً سادات و ذرّيه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله- كوتاهى نشود.

4- مواظب اعمال و رفتار خود باشد، و فرصت را غنيمت شمرد، و هرچه مى تواند نماز بخواند، به ويژه در

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 275

مسجدالنّبى صلى الله عليه و آله كه هر ركعت نماز در مسجدالنّبى صلى الله عليه و آله مساوى هزار ركعت نماز در غير آن است مگر مسجد الحرام، و براى نماز افضل اماكن، روضه رسول اللّه صلى الله عليه و آله مى باشد.

5- در وقت ورود و خروج از مسجد صلوات بفرستد.

6- هنگام ورود در مسجد دو ركعت نماز تحيّت مسجد بجا آورد.

7- از طرف والدين و برادران دينى و آشنايان، به پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله سلام كند.

8- پس از زيارت- چنانكه قبلًا گفته شد- دو ركعت نماز زيارت بخواند، و ثوابش را به پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله هديه كند.

9- نزديك مرقد مطهر رسول خدا بايستد، و حمد و

ثناى الهى را به جاى آورد، و دعا كند.

10- در مقام جبرئيل نماز و دعا بخواند.

11- در محراب رسول خدا- در صورت امكان- نماز بگزارد.

12- در مسجد صدا را بلند نكند.

13- دو ركعت نماز نزد ستون ابولبابه (ستون توبه) بجا آورد، و دعا كند.

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 276

14- نماز و دعا در روضه مباركه حضرت رسول صلى الله عليه و آله مستحب است، در صورتى كه امكان نداشته باشد، مناسب است اين كار هر چه نزديك تر به اين مكان شريف انجام گيرد.

اعمال مسجد قبا

وقت تشرّف، دو ركعت نماز تحيّت مسجد بجا آور، بعد تسبيحات حضرت زهرا عليها السلام را بگو، و زيارت جامعه را بخوان آنگاه دعا كن، و بهتر است كه به اين جملات دعا كنى:

«اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ فِي كِتابِكَ الْمُنْزَلِ عَلى «خداوندا! گفته تو درست است و تو در قرآنى كه بر سينه پيامبر صَدْرِ نَبِيِكَ الْمُرْسَلِ: لَمَسْجِدٌ اسِسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ مرسلت نازل كرده اى، فرموده اى: «موكّداً مسجدى كه از روز نخست بر پايه تقوا پى ريزى شده باشد، أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ، فِيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ سزاوارتر است كه در آن (براى عبادت) بايستى، در آنجا مردانى هستند كه پاكيزگى را دوست دارند و خداوند هم الْمُطَّهِرِينَ. اللَّهُمَّ طَهِرْ قُلُوبَنا مِنَ النِفاقِ، وَأَعْمالَنا مِنَ الرِّيا،

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 277

پاكيزگان را دوست مى دارد، خداوندا! دلهاى ما را از نفاق، واعمال ما را از ريا، وَفُرُوجَنا مِنَ الزِّنا، وَأَلْسِنَتَنا مِنَ الْكِذْبِ وَالْغَيْبَةِ، وَأَعْيُنَنا مِنَ و اعضاى تناسلى ما را از زنا، و زبان هاى ما را از دروغ و غيبت، و ديدگانمان را از الْخِيانَةِ، فَإِنَّكَ تَعْلَمُ خائِنَةَ

الْأَعْيُنِ وَما تُخْفِي الصُّدُورُ، رَبَّنا نگاه خيانت آميز (حرام) حفظ كن، كه توبه خيانت ديدگان و انگيزه هاى پنهان در سينه ها آگاهى، پروردگارا! ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَتَرْحَمْنا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ».

ما به خويش ستم كرديم و اگر ما را نيامرزيده و بر ما ترحّم نورزى، مؤكّداً از زيانكارانيم.»

مسجد قبلتين

مستحب است در مسجد قبلتين دو ركعت نماز تحيّت مسجدخوانده شود، و مناسب است بعد از آن اين دعا را بخوانى:

«اللَّهُمَّ إِنَّ هذا مَسْجِدُ الْقِبْلَتَيْنِ، وَمُصَلّى نَبِيِنا وَحَبِيبِنا وَسَيِدِنا «خداوندا! اين مسجد قبلتين و نمازگاه پيامبرمان حبيب ما و سرور ما مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ. اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ وَقَوْلُكَ حضرت محمّد- درود خدا بر او آلش باد- است خداوندا! تو كه گفتارت الْحَقُّ فِي كِتابِكَ الْمُنْزَلِ عَلى صَدْرِ نَبِيِّكَ الْمُرْسَلِ: قَدْ نَرى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 278

راست است در كتابى كه بر سينه پيامبرت نازل ساخته اى فرموده اى: «ما صورتت تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّماءِ فَلَنُوَلِيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضيها فَوَلِ را كه به سوى آسمان مى گردانى (و منتظر تعيين قبله نهايى هستى) مى بينيم، اكنون تو را به سوى قبله اى كه از آن خشنود باشى مى گردانيم، وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ. اللَّهُمَّ كَما بَلَّغْتَنا فِي الدُّنْيا روى خود را به سوى مسجد الحرام بگردان». خداوندا! همانگونه كه ما را در دنيا زِيارَتَهُ وَمَآثِرَهُ الشَّرِيفَةَ، فَلا تُحْرِمْنا يا اللَّهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ فَضْلِ به زيارت و ديدار آثار شريفش نائل ساختى، خداوندا! در آخرت از فضيلت شَفاعَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ، وَاحْشُرْنا فِي زُمْرَتِهِ شفاعت محمد صلى الله عليه و آله محروممان مساز، و در زمره آنان وَتَحْتَ لِوائِهِ، وَ أَمِتْنا عَلى مَحَبَّتِهِ وَسُنَّتِهِ، وَاسْقِنا مِنْ

حَوْضِهِ و زير پرچمشان محشورمان گردان، و بر محبّت و پيروى از سنّتش بميران و از حوض كوثرش الْمَوْرِدِ بِيَدِهِ الشَّرِيفَةِ، شَرْبَةً هَنِيئَةً مَرِيئَةً لا نَظْمَأُ بَعْدَها أَبَداً، إِنَّكَ بدست شريفش سيرابمان ساز، آبى گوارا كه هرگز پس از آن تشنه نگرديم و تو عَلى كُلِ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ».

بر هر چيز توانايى.»

مسجد فتح (مسجد احزاب)

در كنار رشته كوه سلع، چند مسجد كوچك است كه موقعيّت جنگ احزاب (خندق) را نشان مى دهد. يكى از آنها مسجد فتح است.

مستحب است بعد از خواندن دو ركعت نماز تحيّت مسجد، اين دعا را بخوانى:

«يا صَرِيخَ الْمَكْرُوبِينَ، وَيا مُجِيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرِّينَ، وَيا «اى فرياد رس گرفتاران و اى اجابت كننده دعاى درماندگان و اى مُغِيْثَ الْمَهْمُومِينَ، اكْشِفْ عَنِي ضُرِّي وَهَمِي وَكَرْبِي وَغَمِي، دادرس غمزدگان بگشا از من سختى و اندوه و گرفتارى و غمم را كَما كَشَفْتَ عَنْ نَبِيِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ هَمَّهُ، وَكَفَيْتَهُ هَوْلَ چنانچه گشودى از پيامبرت صلى الله عليه و آله اندوهش را و هراس دشمن را از او كفايت عَدُوِّهِ، وَ اكْفِنِي ما اهَمَّنِي مِنْ أَمْرِ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ، يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 280

كردى و از من هم كفايت كن آنچه فكر مرا به خود مشغول داشته از كار دنيا و آخرتم اى مهربانترين مهربانان.

دعا در مسجد الاجابه

در مسجد الإجابه پس از دو ركعت نماز تحيّت مسجد، اين دعا را مى خوانى:

«اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِينَ لَكَ، وَعَمَلَ الْخائِفِينَ «خداوندا! از تو شكيبايى شاكران، عمل خائفان، مِنْكَ، وَيَقِينَ الْعابِدِينَ لَكَ. اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ، وَأَنَا يقين عابدان ترا خواستارم، خداوندا! تويى والا و بزرگ و من عَبْدُكَ الْبائِسُ الْفَقِيرُ، وَ أَنْتَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ، وَأَنَا الْعَبْدُ الذَّلِيلُ، بنده بيچاره و نيازمند تو مى باشم، تو بى نياز و ستوده اى و من بنده خوار، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَامْنُنْ بِغِناكَ عَلى فَقْرِي، خداوندا! درود فرست بر محمد و دودمانش، و به بى نيازيت بر نيازمنديم وَبِحِلْمِكَ عَلى جَهْلِي، وَبِقُوَّتِكَ عَلى ضَعْفِي، يا قَوِيُّ يا عَزِيزُ، و به بردباريت بر نادانيم و به

توانائيت بر ناتوانيم منت گذار، اى توانمند عزيز، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْأَوْصِياءِ الْمَرْضِيِّينَ، وَاكْفِنِي خداوندا! درود فرست بر محمّد و آلش كه اوصياى شايسته اند، و آنچه را كه امور ما أَهَمَّنِي مِنْ أَمْرِ الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 281

دنيا و آخرت برايم مهم است، كفايت فرما اى مهربانترين مهربانان.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 282

فصل سوّم: اعمال مكّه مكرّمه

مستحبّات احرام

غسل: مستحب است قبل از احرام، به قصد احرام غسل كنند، وبهتر است كه بعد از اداى نماز فريضه محرم شوند.

شيخ صدوق فرموده: مستحب است اين دعا هنگام غسل احرام خوانده شود:

«بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ. اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي نُوراً وَطَهُوراً وَحِرْزًا وَأَمْنًا «بنام خدا و به يارى خدا، خداوندا! آن را برايم نور و پاكيزگى و مصونيت و امنيت مِنْ كُلِّ خَوْفٍ، وَشِفاءً مِنْ كُلِ داءٍ وَسُقْمٍ. اللَّهُمَّ طَهِّرْنِي وَطَهِّرْ از هر ترسى و شفاى هر درد و بيمارى قرار ده خداوندا! پاكيزه ام ساز و قلبم لِي قَلْبِي، وَاشْرَحْ لِي صَدْرِي، وَ أَجْرِ عَلى لِسانِي مَحَبَّتَكَ را پاك كن و سينه ام را گشاده فرما و بر زبانم محبّت خويش وَمِدْحَتَكَ وَ الثَّناءَ عَلَيْكَ، فَإِنَّهُ لا قُوَّةَ لِي إِلّا بِكَ، وَقَدْ عَلِمْتُ و مدح و ثنايت را قرار ده كه نيرويى جز به كمك تو نمى باشد و مى دانم كه أَنَّ قِوامَ دِينِي التَّسْلِيمُ لِأَمْرِكَ، وَالْاتِّباعُ لِسُنَّةِ نَبِيِّكَ، صَلَواتُكَ استوارى دينم تنها تسليم بودن در برابر فرمان تو و پيروى از سنّت پيامبرت صلى الله عليه و آله عَلَيْهِ وَآلِهِ».

مى باشد.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 285

سپس جامه هاى احرام را پوشيده واين دعا را بخواند:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَزَقَنِي ما أُوارِي بِهِ عَوْرَتِي، وَأُؤَدِّي بِهِ «ستايش خداوندى را سزاست

كه به من جامه اى روزى ساخت كه بوسيله آن شرمگاهم را بپوشانم و واجبم را فَرْضِي، وَأَعْبُدُ فِيهِ رَبِي، وَأَنْتَهِي فِيهِ إِلى ما أَمَرَنِي، الْحَمْدُ لِلَّهِ ادا كنم پروردگارم را نيايش نمايم و به آنچه مأمورم ساخته است عمل نمايم، ستايش خدايى الَّذِي قَصَدْتُهُ فَبَلَّغَنِي، وَأَرَدْتُهُ فَأَعانَنِي وَقَبِلَنِي، وَلَمْ يَقْطَعْ بِي، را سزاست كه آهنگ او نمودم و او به مقصدم رساند، وقصد او كردم كمكم نمود و پذيرايم گرديد، و مرا نوميد نساخت، وَوَجْهَهُ أَرَدْتُ فَسَلَّمَنِي، فَهُوَ حِصْنِي وَكَهْفِي وَحِرْزِي وَظَهْرِي و قصد اخلاص كردم مرا به سلامت داشت، پس او پناهگاهم و پشت و مَلاذِي وَ مَلْجَئِي وَ مَنْجاىَ و ذُخْرِي وَعُدَّتِي فِي شِدَّتِي وَ رَخائِي».

و پشتوانه ام و اميد و پناهم و يار و ياورم در سختى و آسانى است.» و مستحب است بعد از تلبيه واجب بگويد:

«لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِجِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعِيًا إِلى دارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ، «دعوتت را اجابت كردم، اى خداوند بلند مرتبه، اجابت كردم، اجابت كردم، كه مرا به خانه امن و سلامت فراخوانده اى، اجابت كردم، لَبَّيْكَ غَفَّارَ الذُّنُوبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أَهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا اجابت كردم، اى بخشنده گناهان، اجابت كردم، اجابت كردم، اى شايسته اجابت، اجابت كردم، اى الْجَلالِ وَالْإِكْرامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَ الْمَعادُ إِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ دارنده جلال و كرامت، اجابت كردم، اجابت كردم، اى آغازگر هستى، كه بازگشت به سوى توست، اجابت كردم، اجابت كردم،

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 286

تَسْتَغْنِي وَيُفْتَقَرُ إِلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوباً وَمَرْغُوباً إِلَيْكَ لَبَّيْكَ، اى بى نيازى كه به تو نيازست، اجابت كردم، اجابت كردم، كه بيم و اميد به سوى توست، اجابت كردم، لَبَّيْكَ إِلهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا

النَّعْماءِ وَالْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَمِيلِ اجابت كردم، اى معبود به حقّ، اجابت كردم، اجابت كردم، اى دارنده نعمت ها وافزون بخش نيكويى و جمال، لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ كَشَّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَابْنُ اجابت كردم، اجابت كردم، اى برطرف كننده غمهاى بزرگ، اجابت كردم، اجابت كردم، بنده تو و پسر عَبْدَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ يا كَرِيمُ لَبَّيْكَ.» بنده ات، اجابت كردم، اجابت كردم، اى كريم اجابت كردم اى كريم.»

مستحبات ورود به حرم

مستحبات ورود به حرم 1. غسل كردن.

2. پياده شدن از وسيله نقليّه.

3. خواندن اين دعا:

«اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ فِي كِتابِكَ الْمُنْزَلِ وَقَوْلُكَ الْحَقُّ: وَأَذِّنْ «خداوندا! در قرآنت (به ابراهيم) فرمودى و فرموده ات درست است كه «مردم را فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجالًا وَعَلى كُلِ ضامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ به حجّ فراخوان تا پياده و سواره بر مركب هاى لاغر اندام از هر راه دور به سويت آيند» فَجّ عَمِيقٍ، اللَّهُمَّ إِنِي أَرْجُو أَنْ أَكُونَ مِمَّنْ أَجابَ دَعْوَتَكَ، وَقَدْ

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 287

خداوندا! من اميدوارم از كسانى باشم كه دعوتت را پاسخ گفته و از سرزمين جِئْتُ مِنْ شُقَّةٍ بَعِيدَةٍ وَ مِنْ فَجّ عَمِيقٍ، سامِعاً لِنِدائِكَ، وَمُسْتَجِيباً و راه دورى آمده ام، ندايت را شنوا و پذيرا و فرمانبردارت لَكَ، مُطِيعًا لِأَمْرِكَ، وَكُلُ ذلِكَ بِفَضْلِكَ عَلَيَّ وَإِحْسانِكَ إِلَيَّ، فَلَكَ مى باشم، و اين همه به فضل و احسان توست، پس سپاس ترا سزد كه الْحَمْدُ عَلى مَا وَ فَّقْتَنِي لَهُ، أَبْتَغِي بِذلِكَ الزُّلْفَةَ عِنْدَكَ، وَ الْقُرْبَةَ إِلَيْكَ، مرا به آن توفيق بخشيدى كه به سويت تقرب جويم و نزديكى به سوى تو وَ الْمَنْزِلَةَ لَدَيْكَ، وَالْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِي، وَالتَّوْبَةَ عَلَيَّ مِنْها بِمَنِّكَ، و جاه و منزلت نزد تو و مغفرت گناهانم خواستار شوم كه بر من به لطف خويش ببخشايى اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَحَرِّمْ بَدَنِي عَلَى النَّارِ،

خداوندا! درود فرست بر محمد و آلش، و بدنم را بر آتش حرام ساز وَ آمِنِي مِنْ عَذابِكَ وَعِقابِكَ، بِرَحْمَتِكَ يا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ».

و از عذاب و كيفرت امانم دهى به رحمتت اى مهربانترين مهربانان.»

آداب ورود به مسجد الحرام

آداب ورود به مسجد الحرام 1. غسل كردن.

2. پاى برهنه با حالت متانت ووقار قدم برداشتن.

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 288

ومستحب است بر در مسجدالحرام ايستاده، بگويد:

«السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُاللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، بِسْمِ اللَّهِ «سلام و رحمت و بركات خداوند بر تو اى پيامبر، به نام خدا وَبِاللَّهِ وَمِنَ اللَّهِ وَماشاءَ اللَّهُ، السَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ وَ آلِهِ، السَّلَامُ و به يارى او و يارى از خداست و خواست خواست خداست، سلام بر رسول خدا وآل او، سلام عَلى ابْراهِيمَ وَآلِهِ، وَالسَّلامُ عَلى أَنْبِياءِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَالْحَمْدُ بر ابراهيم خليل اللَّه وآلش، سلام بر پيامبران خدا و فرستادگانش و سپاس لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ».

مخصوص خداوند؛ پروردگار جهانيان است.»

و در روايت ديگر وارد است كه نزد درِ مسجد بگويد:

«بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ وَمِنَ اللَّهِ وَإِلَى اللَّهِ وَما شاءَ اللَّهُ وَعَلى «به نام خدا و به كمك او و بازگشت به سوى خداست و خواست خواست خداست و بر مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَخَيْرُ الْأَسْماءِ لِلَّهِ، شريعت رسول خدا صلى الله عليه و آله مى باشم و بهترين نام ها براى خداست وَالْحَمْدُ لِلَّهِ، وَالسَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلى مُحَمَّدِ بْنِ و سپاس ويژه خداوند است و سلام بر رسول خدا، سلام بر محمّد بن عَبْدِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، السَّلامُ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 289

عبداللَّه، سلام و رحمت و بركات خدا بر تو اى پيامبر، سلام

عَلى أَنْبِياءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ، السَّلامُ عَلى إِبْراهِيمَ خَلِيلِ الرَّحْمانِ، السَّلامُ بر انبياى خدا و پيامبرانش، سلام بر خليل خداى رحمان، سلام عَلَى الْمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْنا وَعَلى بر پيامبران خدا و فرستادگان و سپاس مخصوص خدا؛ پروردگار جهانيان است، سلام بر ما و بر عِبادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَبارِكْ بندگان شايسته خداوند، خداوندا! دورد فرست بر محمّد و آلش و بركت بخش عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَارْحَمْ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ، كَماصَلَّيْتَ بر محمّد و آلش وترحم كن بر محمّد و خاندانش، چنانچه درود و وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلى إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ بركت و ترحم ورزيدى بر ابراهيم و دودمان ابراهيم كه تو ستوده مَجِيدٌ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ، و بزرگى، خداوندا! درود فرست بر محمّد و خاندان محمّد؛ بنده و پيامبرت، وَعَلى إِبْراهِيمَ خَلِيلِكَ وَعَلى أَنْبِيائِكَ وَرُسُلِكَ وَسَلِّمْ خداوندا! درود فرست بر ابراهيم خليل و بر انبيا و پيامبرانت كه درود عَلَيْهِمْ، وَسَلامٌ عَلَى الْمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ، بر آنان و سلام فرست بر رسولان و سپاس مخصوص خداوند؛ پروردگار جهانيان است، اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي أَبْوابَ رَحْمَتِكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي فِي طاعَتِكَ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 290

خداوندا! ابواب رحمتت را برايم بگشا و مرا به فرمانبردارى وَمَرْضاتِكَ، وَاحْفَظْنِي بِحِفْظِ الْإِيمانِ أَبَداً ما أَبْقَيْتَنِي، جَلَّ ثَناءُ و جلب خشنوديت به كار گير و در پناه ايمان براى هميشه تا آنگاه كه باقيم داشته اى محفوظم دار، ستايش ذات تو وَجْهِكَ، الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِي جَعَلَنِي مِنْ وَفْدِهِ وَزُوَّارِهِ، وَجَعَلَنِي بزرگ است، حمد مخصوص خدايى است كه مرا از واردين و زائرينش قرار داد، مِمَّنْ يَعْمُرُ

مَساجِدَهُ، وَجَعَلَنِي مِمَّنْ يُناجِيهِ. اللَّهُمَ إِنِّى عَبْدُكَ وَزائِرُكَ از كسانى كه مساجدش را آباد مى كنند و با او مناجات مى نمايند، خداوندا! من بنده فِي بَيْتِكَ، وَعَلى كُلِ مَأْتِيٍّ حَقٌّ لِمَنْ أَتاهُ وَزارَهُ، وَأَنْتَ خَيْرُ و زائر خانه ات مى باشم و بر هر وارد و زائرى حقى بر صاحب خانه مى باشد، و تو مَأْتِيٍ وَأَكْرَمُ مَزُورٍ، فَأَسْأَلُكَ يا اللَّهُ يا رَحْمانُ بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِي بهترين و گرامى ترين كسى هستى كه بر او وارد مى شوند، پس از تو مى خواهم اى خداى رحمان لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ، وَحْدَكَ لا شَرِيكَ لَكَ، بِأَنَّكَ واحِدٌ أَحَدٌ صَمَدٌ، كه معبودى جز تو نيست تنها و بى همتايى، يگانه، يگانه، بى نياز، لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ [لَكَ كُفُواً أَحَدٌ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ نه زاده اى و نه زاده شده اى، و براى تو همتايى نمى باشد و اينكه محمّد وَرَسُولُكَ، صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَعَلى أَهْلِ بَيْتِهِ، يا جَوادُ يا كَرِيمُ يا بنده و فرستاده توست كه صلوات خدا بر او و خاندانش باد اى بخشنده ماجِدُ يا جَبَّارُ يا كَرِيمُ، أَسْأَلُكَ أَنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَكَ إِيَّاىَ بِزِيارَتِي ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 291

اى كريم اى بزرگ اى خطاپوش، اى كريم از تو مى خواهم كه هديه مرا به خاطر إِيَّاكَ أَوَّلَ شَيْ ءٍ تُعْطِينِي فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ».

زيارتم از خانه تو، نخستين عطايت را رهاييم از آتش قرار بده.»

پس سه مرتبه بگويد:

«اللَّهُمَّ فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ».

«خداوندا! مرا از آتش رهايى بخش.»

آنگاه چنين ادامه دهد:

«وَ أَوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَيِّبِ، وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ «و از روزى حلال و پاكيزه بر من وسعت بخش و شرّ شَياطِينِ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ وَشَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ».

شيطان هاى جن و انس، و شر فاسقان عرب و

عجم را از من دفع كن.»

پس داخل مسجدالحرام شود، و رو به كعبه دست ها را بلند نموده بگويد:

«اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَلُكَ فِي مَقامِي هذا، فِي أَوَّلِ مَناسِكِي أَنْ «خداوندا! در اين جايگاهم و در اوّل مناسكم از تو مى خواهم كه تَقْبَلَ تَوْبَتِي، وَ أَنْ تَجاوَزَ عَنْ خَطِيئَتِي وَ تَضَعَ عَنِّي وِزْرِي، توبه ام را پذيرا و از خطايم درگذرى و وزر و وبالم را از من بردارى الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ الْحَرامَ. اللَّهُمَّ إِنِّى أَشْهَدُ أَنَّ هذا

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 292

حمد مخصوص خدايى است كه مرا به بيت اللَّه الحرام خويش رساند، خداوندا! من گواهى دهم كه اينك بَيْتُكَ الْحَرامُ الَّذِي جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَأَمْناً مُبارَكاً وَ هُدىً بيت اللَّه الحرامى است كه تو محلّ آمد و شد مردم و محل امن و مبارك و هدايت لِلْعالَمِينَ. اللَّهُمَّ إِنِي عَبْدُكَ، وَالْبَلَدَ بَلَدُكَ، وَالْبَيْتَ بَيْتُكَ، جِئْتُ جهانيان قرار دادى، خداوندا! منم بنده تو و اين شهر شهر توست و خانه خانه تو مى باشد آمده ام أَطْلُبُ رَحْمَتَكَ، وَأَؤُمُّ طاعَتَكَ، مُطِيعًا لِأَمْرِكَ، راضِياً بِقَدَرِكَ، تا رحمت تو را بطلبم و آهنگ اطاعت تو كردم، فرمانبردار امر تو مى باشم، و راضى به تقدير تو هستم، أَسْأَلُكَ مَسْأَلَةَ الْمُضْطَرِّ إِلَيْكَ الْخائِفِ لِعُقُوبَتِكَ. اللَّهُمَّ افْتَحْ لِي از تو مى خواهم همانند نيازمندى كه از تو خائف مى باشد، خداوندا! درهاى أَبْوابَ رَحْمَتِكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ».

رحمتت را به رويم بگشا و به طاعت و جلب رضايتت وادارم ساز.»

بعد خطاب كند به كعبه و بگويد:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَظَّمَكِ وَشَرَّفَكِ وَكَرَّمَكِ وَجَعَلَكِ مَثابَةً «حمد خدايى را كه ترا بزرگ و با شرافت و محل آمد و شد لِلنَّاسِ وَأَمْناً مُبارَكاً وَهُدىً لِلْعالَمِينَ».

مردم و جاى امن

و مبارك و عامل هدايت جهانيان قرار داد.»

ومستحب است وقتى روبروى «حجر الأسود» رسيد، بگويد: «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ،

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 293

«گواهى مى دهم كه معبودى جز خداى يكتاى بى همتا نيست وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، آمَنْتُ بِاللَّهِ، وَكَفَرْتُ بِالْجِبْتِ و اينكه محمّد بنده و فرستاده اوست، ايمان آوردم به خدا، و به جبت و وَالطَّاغُوتِ وَبِاللّاتِ وَالْعُزَّى، وَعِبادَةِ الشَّيْطانِ، وَعِبادَةِ كُلِّ نِدٍّ طاغوت و لات و عزّى و عبادت شيطان و عبادت هر چه شريك خدا يُدْعى مِنْ دُونِ اللّهِ».

خوانده شود كفر مى ورزم.»

امام صادق عليه السلام به ابوبصير فرمود: هنگامى كه داخل مسجد شدى جلو برو تا روبروى «حجرالأسود» كه رسيدى متوجّه آن شده، اين دعا را بخوان:

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أَنْ هَدانَا «حمد مخصوص خدايى است كه ما را به اينجا هدايت كرد و اگر هدايت خدا نبود به اينجاراه اللَّهُ، سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ وَلا إِلهَ إلَّااللَّهُ وَاللَّهُ أَكْبَرُ، أَكْبَرُ نمى يافتيم، منزّه است خدا و سپاس ويژه اوست و معبودى نيست جز خدا و خداوند بزرگ است، خداوند بزرگتر از مِنْ خَلْقِهِ، وَأَكْبَرُ مِمَّا أَخْشى وَأَحْذَرُ، لا إِلهَ إلَّااللَّهُ وَحْدَهُ لا آفريده هايش مى باشد، خداوند بزرگتر است از آنچه از آن بيمناكيم، معبودى جز خداى يكتاى شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَيُمِيتُ، وَيُمِيتُ بى همتا نيست، ملك هستى و حمد براى اوست، زنده مى كند و مى ميراند و مى ميراند

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 294

وَيُحْيِي، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ. اللَّهُمَّ و دوباره زنده مى كند، خير و خوبى به دست اوست، و او بر هر چيز توانا است، صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَبارِكْ عَلى

مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، خداوندا! سلام و درود فرست بر حضرت محمّد و آلش، و بر آنان بركت بخش؛ كَأَ فْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلى إِبْراهِيمَ وَآلِ بهترين درود و بركت و رحمتى كه بر ابراهيم و آلش إِبْراهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، وَسَلامٌ عَلى جَمِيعِ النَّبِيِّينَ فرستاده اى كه تو ستوده و بزرگى، سلام بر تمام پيامبران وَالْمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِ الْعالَمِينَ. اللَّهُمَّ إِنِي أُومِنُ و فرستادگان، و سپاس مخصوص خداوند؛ پروردگار جهانيان است، خداوندا! بِوَعْدِكَ، وَأُصَدِّقُ رُسُلَكَ، وَأَتَّبِعُ كِتابَكَ».

به وعده توايمان دارم و پيامبرانت را تصديق مى كنم و از كتابت پيروى مى نمايم.»

و در روايت معتبر وارد است كه وقتى نزديك حجرالأسود رسيدى دست هاى خود را بلند كن، وحمد وثناى الهى را بجا آور، وصلوات بر پيغمبر بفرست، واز خداوندِ عالَم بخواه كه حجّ تو را قبول كند، پس از آن حَجَر را بوسيده واستلام نما. واگر بوسيدن ممكن نشد لمس كن، واگر آن هم ممكن نشد اشاره به آن كن، وبگو:

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 295

«اللَّهُمَّ أَمانَتِي أَدَّيْتُها وَمِيثاقِي تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُوافاةِ، «خداوندا! امانتم را ادا و پيمانم را تجديد كردم تا تو بر وفا به عهدم گواهى دهى، اللَّهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ وَعَلى سُنَّةِ نَبِيِّكَ، أَشْهَدُ أَنْ خداوندا! كتابت را تصديق مى كنم و از سنّت پيامبرت- كه درود تو بر او و بر آلش- پيروى مى نمايم لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، و گواهى مى دهم كه معبودى جز خداى يكتاى بى همتا نيست و محمّد بنده او آمَنْتُ بِاللَّهِ، وَكَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَبِاللّاتِ وَالْعُزّى پيامبر و رسول اوست، به خدا ايمان آوردم و به

جبت و طاغوت و لات وَعِبادَةِ الشَّيْطانِ، وَعِبادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعى مِنْ دُونِ اللَّهِ».

و عزّى و عبادت شيطان و عبادت هر شريكى براى خدا كفر مى ورزم.»

واگر نتوانى همه را بخوانى قسمتى از آن را بخوان، وبگو:

اللَّهُمَّ إِلَيْكَ بَسَطْتُ يَدِي وَ فِيما عِنْدَكَ عَظُمَتْ رَغْبَتِي خداوندا! به سوى تو دست گشودم و اشتياقم به آنچه نزد توست بزرگ است فَاقْبَلْ سُبْحَتِي، وَاغْفِرْ لِي وَارْحَمْنِي، اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ پس تسبيحم را بپذير، گناهم را بيامرز و بر من ترحم كن، خداوندا! به تو از الْكُفْرِ وَالْفَقْرِ وَمَواقِفِ الْخِزْيِ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ».

كفر، فقر، و خوارى دنيا و آخرت پناه مى برم.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 296

مستحبات طواف

مستحب است حاجى در حال طواف، با كمال خلوص وتوجّه به خدا، در هر دورى از طواف هاى هفت گانه، راز و نيازى آهسته و آرام، با حضرت حق داشته باشد.

مستحبّات سعى

مستحب است پس از خواندن نماز طواف وپيش از سعى، مقدارى از آب زمزم بياشامد و به سر و پشت و شكم خود بريزد و بگويد:

«اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً، وَرِزْقاً واسِعاً، وَشِفاءً مِنْ كُلِّ داءٍ «خداوندا! آن را وسيله آموختن دانشى سودمند، و روزى فراخ، و شفاى درد و بيمارى وَسُقْمٍ».

قرار ده.»

پس از آن نزديك حجرالأسود بيايد، ومستحب است با آرامش دل وبدن بالاى صفا رفته، وبه خانه كعبه نظر كند، و به ركنى كه حجرالأسود در آن است رو نمايد، وحمد وثناى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 297

الهى را بجا آورد، ونعمت هاى الهى را به خاطر بياورد، آنگاه اين ذكر را بگويد:

«اللَّهُ أَكْبَرُ» هفت مرتبه.

«خداى بزرگ است.»

«الْحَمْدُ لِلَّهِ» هفت مرتبه.

«ستايش مخصوص خدا است.»

«لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» هفت مرتبه.

«معبودى جز اللَّه نيست.»

«لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، «معبودى جز خداى يگانه بى همتا نيست، هستى او را است و ستايش ويژه او است يُحْيِي وَيُمِيتُ، وَهُوَ حَىٌّ لا يَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَهُوَ عَلى كُلِّ زندگى مى بخشد و مى ميراند، و او خود زنده فنا ناپذير است، خير بدست او است، و او بر شَيْ ءٍ قَدِيرٌ» (سه مرتبه).

هر چيز توانا مى باشد.»

پس صلوات بر محمّد و آل محمّد بفرستد، و سه مرتبه بگويد:

«اللَّهُ أَكْبَرُ عَلى ما هَدانا، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى ما أَبْلانا، وَالْحَمْدُ

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 298

«خدا بزرگ است كه ما را هدايت كرد، ستايش مخصوص او است كه

ما را آزمود ستايش لِلَّهِ الْحَيِ الْقَيُّومِ، وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الْحَيِ الدَّائِمِ».

ويژه خداوند زنده قائم بذات است و ستايش او راكه زنده جاويداست.»

پس سه مرتبه بگويد:

«أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، لا «گواهى مى دهم كه خدايى جز خداى يكتا نيست، و گواهى مى دهم كه حضرت محمّد بنده و فرستاده اوست جز او نَعْبُدُ إِلّا إِيَّاهُ، مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ، وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ».

را عبادت نمى كنم، دين خود را براى او خالص كرده ام گرچه مشركان ناخوش دارند.»

پس سه مرتبه بگويد:

«اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَلُكَ الْعَفْوَ وَالْعافِيَةَ وَالْيَقِينَ فِي الدُّنْيا «خداوندا! من از تو بخشش، عافيت و يقين در دنيا و وَالْآخِرَةِ».

آخرت مى طلبم.»

و سه مرتبه بگويد:

«اللَّهُمَّ آتِنا فِي الدُّنْيا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ «خداوندا! در دنيا نيكى ودر آخرت نيكى به ما عطا فرما، و از عذاب آتش النَّارِ».

نگاهمان دار.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 299

پس بگويد:

«اللَّهُ أَكْبَرُ» صد مرتبه.

«لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ» صد مرتبه.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ» صد مرتبه.

«سُبْحانَ اللَّهِ» صد مرتبه.

پس بگويد:

«لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ، أَنْجَزَ وَعْدَهُ، وَنَصَرَ عَبْدَهُ، «نيست معبودى جز خداى يكتاى يكتا كه به وعده اش وفا كرد و بنده اش را يارى داد وَغَلَبَ الْأَحْزابَ وَحْدَهُ، فَلَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَحْدَهُ. اللَّهُمَّ و بر احزاب به تنهايى پيروز شد، مُلك هستى او راست، و تنها ستايش براى او است خداوندا! بارِكْ لِي فِي الْمَوْتِ وَ فِيما بَعْدَ الْمَوتِ. اللَّهُمَّ إِنِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ مرگ، و پس از مرگ را بر من مبارك گردان، خداوندا به تو پناه مى برم از ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَوَحْشَتِهِ. اللَّهُمَّ أَظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لا ظِلَّ تاريكى و وحشت قبر، خداوندا! مرا در سايه عرش در روزى كه سايه اى جز سايه رحمت

تو إِلّا ظِلُّكَ».

نمى باشد جايم ده.»

و بسيار دعاى بعد را كه سپردن دين و نفس و اهل و مال خود به خداوند عالم است، تكرار كند، بگويد:

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 300

«اسْتَوْدِعُ اللَّهَ الرَّحْمنَ الرَّحِيمَ الَّذِي لا تَضِيعُ وَدائِعُهُ دِينِي «به خداى رحمان و رحيم كه امانتى نزد او تباه نگردد، دينم وَنَفْسِي وَأَهْلِي. اللَّهُمَّ اسْتَعْمِلْنِي عَلى كِتَابِكَ وَسُنَّةِ نَبِيِّكَ، و جانم و خانواده ام را مى سپارم، خداوندا! مرا بر طبق كتاب و سنت پيامبرت توفيق عمل ده وَتَوَفَّنِي عَلى مِلَّتِهِ، وَاعِذْنِي مِنَ الْفِتْنَةِ».

و مرا بر دين او بميران و از فتنه پناهم ده.» پس «اللَّهُ أَكْبَرُ» سه مرتبه بگويد.

بعد دعاى سابق را دو مرتبه تكرار كند، آنگاه يك بار ديگر تكبير ودعا را بخواند، واگر تمام اين عمل را نتواند انجام دهد هر قدر كه مى تواند بخواند.

مستحب است كه رو به كعبه نمايد، واين دعا را بخواند:

«اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ قَطُّ، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَيَّ «خداوندا! هر گناهى كه تا كنون كرده ام بيامرز، اگر گناه را از سر گرفتم تو آمرزش را برايم بِالْمَغْفِرَةِ، فَإِنَّكَ أَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ. اللَّهُمَّ افْعَلْ بِي ما أَنْتَ اعاده كن كه تو بخشنده و مهربانى، خداوندا! با من چنان رفتار كن كه شايسته أَهْلُهُ، فَإِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ بِي ما أَنْتَ أَهْلُهُ تَرْحَمْنِي، وَإِنْ تُعَذِّبْنِي توست كه اگر آنگونه كه شايسته توست با من رفتار كنى به من رحم كرده اى و اگر عذابم كنى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 301

فَأَنْتَ غَنِيٌّ عَنْ عَذابِي، وَأَنَا مُحْتَاجٌ إِلى رَحْمَتِكَ، فَيا مَنْ أَنَا تو بى نياز از عذاب من هستى و من نيازمند به رحمتت پس اى كسى كه من مُحْتاجٌ إِلى

رَحْمَتِهِ ارْحَمْنِي. اللَّهُمَّ لا تَفْعَلْ بِي ما أَنَا أَهْلُهُ، محتاج به رحمتش هستم رحم كن خدايا! با من چنان رفتار مكن كه در خور آن فَإِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ بِي ما أَنَا اهْلُهُ تُعَذِّبْنِي، وَلَمْ تَظْلِمْنِي، مى باشم اگر با من بدانگونه كه سزاوار آنم رفتاركنى در اين صورت مرا عذاب خواهى كرد بى آنكه به من ستمى روادارى أَصْبَحْتُ أَتَّقِي عَدْلَكَ، وَلا أَخافُ جَوْرَكَ، فَيا مَنْ هُوَ عَدْلٌ لا كه من از عدل تو بيمناكم و از ستمت در امان، اى عادلى كه ستم روا نمى دارى يَجُورُ ارْحَمْنِي».

به من رحم فرما.» پس بگويد:

«يا مَنْ لا يَخِيبُ سائِلُهُ، وَلا يَنْفَدُ نائِلُهُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ «اى آنكه گدا را نوميد نمى كنى و عطايت را پايانى نيست، بر محمّد وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَأَعِذْنِي مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ».

و آل محمّد درود فرست، و به رحمتت مرا از آتش پناه ده.» در حديث شريف وارد شده است: هنگامى كه از صفا پايين مى آيد رو به خانه كعبه كند و بگويد:

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 302

«اللَّهُمَّ إِنِي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ وَفِتْنَتِهِ وَغُرْبَتِهِ «خداوندا! من به تو پناه مى برم از عذاب و فتنه قبر و تنهايى وَوَحْشَتِهِ وَظُلْمَتِهِ وَضِيقِهِ وَضَنْكِهِ. اللَّهُمَّ اظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ و ترس و تاريكى و تنگى و فشار آن، خداوندا! مرا در سايه عرشت قرار ده روزى كه يَوْمَ لا ظِلَّ إِلّا ظِلُّكَ».

سايه اى جز سايه لطف تو نيست.»

سپس مى گويى:

«يا رَبَّ الْعَفْوِ، يا مَنْ أَمَرَ بِالْعَفْوِ، يا مَنْ هُوَ أَوْلى بِالْعَفْوِ، يامَنْ «اى پروردگار بخشنده، اى آنكه دستور بخشش دادى، اى آنكه سزوار ترين فرد به عفو و بخششى، اى آنكه يُثِيبُ عَلَى الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ، يَا جَوادُ يَاكَرِيمُ يَا

قَرِيبُ، بر بخشيدن پاداش مى دهى، بخشش، بخشش، بخشش، اى بخشنده اى كريم، اى نزديك (به ما) يَا بَعِيدُ، ارْدُدْ عَلَيَّ نِعْمَتَكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَمَرْضاتِكَ».

نعمت هاى از دست رفته را به من بازگردان، و در جهت اطاعت و خوشنوديت به كارم گير.» مستحب است از صفا تا مناره ميانه، راه رود، واز آنجا تا جايى كه محل بازار عطاران بوده است (اين فاصله با چراغ سبز مشخص شده)، (هَرْوَلَه كند) و مستحب است در هنگامى كه به اين محل مى رسد، بگويد:

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 303

«بِسْمِ اللَّهِ وَاللَّهُ أَكْبَرُ. اللَّهُمَّ صَلِ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، «بنام خدا و با استعانت از او، خداوند بزرگ است، درود بر محمّد و اللَّهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَتَجاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ، إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعَزُّ خاندان او، خداوندا! بيامرز و رحم فرما و از آنچه مى دانى در گذر كه تو بسيار عزيز الْأَكْرَمُ، وَاهْدِنِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ. اللَّهُمَّ إِنَّ عَمَلِى ضَعِيفٌ و جليل و كريم مى باشى، و مرا به راهى كه درست است هدايت كن، خداوندا! عملم ضعيف است فَضاعِفْهُ لِي، وَتَقَبَّلْ مِنِي. اللَّهُمَّ لَكَ سَعْيِي، وَبِكَ حَوْلِي تو مضاعفش گردان و از من بپذير، خداوندا! سعى من براى تو است، و توان وَقُوَّتِي، تَقَبَّلْ عَمَلِى، يا مَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتَّقِينَ».

و نيرويم از تو مى باشد، عملم را قبول فرما، اى آنكه عمل پرهيزكاران را مى پذيرى.»

و چون از اين قسمت گذشت بگويد:

«يا ذَا الْمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ وَالنَّعْماءِ وَالْجُودِ، اغْفِرْ لِي «اى صاحب نعمت و فضل و كرم و جود، بيامرز ذُنُوبِي، إِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلّا أَنْتَ».

گناهانم را كه كسى جز تو گناهان را نمى آمرزد.»

و هنگامى كه به مروه رسيد بالاى آن برود، وبجا آورد آنچه را كه در

صفا بجا آورد، وبخواند دعاهاى آنجا را به ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 304

ترتيبى كه ذكر شد. وپس از آن بگويد:

«يا مَنْ أَمَرَ بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُحِبُّ الْعَفْوَ، يا مَنْ يُعْطِي عَلَى «خداوندا! اى آنكه به بخشش دستورداده اى، اى آنكه بخشش را دوست دارى، اى آنكه بربخشش الْعَفْوِ، يا مَنْ يَعْفُو عَلَى الْعَفْوِ، يارَبَّ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ».

پاداش مى دهى، اى آنكه هركس را كه عفو كند، او راعفومى كنى، اى پروردگار بخشنده، الْعَفْو، الْعَفْو، الْعَفْو.»

و مستحب است در گريه كردن بكوشد و خود را به گريه وا دارد، ودر حال سعى دعا بسيار كند، وبخواند اين دعا را:

«اللَّهُمَّ إِنِي أَسْأَلُكَ حُسْنَ الظَّنِّ بِكَ عَلى كُلِّ حَالٍ، وَصِدْقَ «خداوندا! از تو مى خواهم كه در هر حال مرا نسبت به خود حسن ظن عنايت كنى، و نيت النِّيَّةِ فِي التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ».

صادق در توكل بر تو را خواستارم.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 305

مستحبّات واعمال مكّه مكرّمه

1. نمازهاى واجب را در مسجد الحرام بجا آورد.

2. ذكر خدا را بسيار بگويد، وحالت تذكّر وتنبّه را در خود حفظ نمايد.

3. قرآن را ختم نمايد.

4. بسيار به كعبه معظّمه نگاه كند، كه موجب آمرزش گناهان مى شود.

5. طواف كند (البته اگر طواف مستحبى، براى ديگران ايجاد مشكل و مزاحمت مى كند، آن را ترك نموده و به جاى آن نماز بخواند).

6. از آب زمزم بنوشد.

7. طواف وداع انجام دهد.

طواف وداع

بدان كه براى كسى كه مى خواهد ازمكه بيرون رود، مستحبّ است طواف وداع نمايد، ودر هر دور حجرالأسود و ركن يمانى را درصورت امكان استلام كند، چون به مستجار رسد مستحبّاتى را كه قبلًا براى آن مكان ذكر شد بجا آورد،

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 306

وآنچه خواهد دعا كند. بعد حجرالأسود را استلام نموده، حمد وثناى الهى نمايد، وصلوات بر پيغمبر وآل او بفرستد واين دعا را بخواند:

«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ، وَنَبِيِّكَ وَأَمِينِكَ، «خداوندا! درود فرست بر محمد، بنده، و فرستاده، و پيامبر، و امين، وَحَبِيبِكَ وَنَجِيِّكَ، وَخِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ. اللَّهُمَّ كَما بَلَّغَ و حبيب، و رازدار و برگزيده از ميان آفريده هايت، خداوندا! چنانچه او پيامت رِسالاتِكَ، وَجاهَدَ فِي سَبِيلِكَ، وَصَدَعَ بِأَمْرِكَ، وَأُوذِىَ را ابلاغ، و در راهت جهاد، و دينت را آشكار و براى دين تو فِي جَنْبِكَ حَتَّى أَتاهُ الْيَقِينُ. اللَّهُمَّ اقْلِبْنِي مُفْلِحاً مُنْجِحاً تا لحظه مرگ رنج كشيد، خداوندا! مرا با حاجات برآورده، با رستگارى و دعاى مُسْتَجاباً لِي، بِأَفْضَلِ ما يَرْجِعُ بِهِ أَحَدٌ مِنْ وَفْدِكَ مِنَ الْمَغْفِرَةِ مستجاب باز گردان، به بهترين صورتى كه فردى از واردان بر خويش را با مغفرت وَالْبَرَكَةِ وَالرِّضْوانِ وَالْعافِيَةِ، (مِمَّا يَسَعُنِي أَنْ أَطْلُبَ أَنْ

تُعْطِيَنِي و خوشنودى و عافيت باز مى گردانى، آنچه را از تو مى توانم بخواهم مِثْلَ الَّذِي أَعْطَيْتَهُ أَفْضَلَ مَنْ عَبَدَكَ، وَتَزِيدُنِي عَلَيْهِ) اللَّهُمَّ إِنْ به بهترين صورتى كه به بهترين بنده ات مى بخشى و افزون از آن به من عطاكن. خداوندا!

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 307

أَمَتَّنِي فَاغْفِرْ لِي وَإِنْ أَحْيَيْتَنِي فَارْزُقْنِيهِ مِنْ قابِلٍ. اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ هرگاه كه مُردم پس بيامرز مرا و اگر زنده ام داشتى، پيشاپيش روزى ام ده، خداوندا! اين زيارت آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ بَيْتِكَ. اللَّهُمَّ إِنِي عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدِكَ وَابْنُ را برايم آخرين زيارت خانه ات قرار مده، خداوندا! من بنده و فرزند بنده أَمَتِكَ، حَمَلْتَنِي عَلى دابَّتِكَ، وَسَيَّرْتَنِي فِي بِلادِكَ، حَتّى و كنيز تو هستم، مرا بر مركوبت سوار و از مسير شهرهايت به أَدْخَلْتَنِي حَرَمَكَ وَأَمْنَكَ، وَقَدْ كانَ فِي حُسْنِ ظَنِّي بِكَ أَنْ حرم امنت رساندى، و گمان نيكم به تو اين است كه تَغْفِرَلِي ذُنُوبِي، فَإِنْ كُنْتَ قَدْ غَفَرْتَ لِي ذُنُوبِي فَازْدَدْ عَنِّي رِضىً، گناهانم را بيامرزى، و چنانچه آمرزيده اى، خوشنوديت را از من افزون ساز، وَقَرِّبْنِي إِلَيْكَ زُلْفى وَلاتُباعِدْنِي، وَإِنْ كُنْتَ لَمْ تَغْفِرْلِي فَمِنَ و به مقام قربت نائل ساز، و دورم نساز و اگر نيامرزيده اى هم الْآنَ فَاغْفِرْ لِي قَبْلَ أَنْ تَنْأى عَنْ بَيْتِكَ دارِي، وَهذا أَوانُ اكنون مرا بيامرز پيش از آنكه خانه ترا به سوى خانه ام ترك كنم، اينك آغاز انْصِرافِي، إِنْ كُنْتَ أَذِنْتَ لِي غَيْرَ راغِبٍ عَنْكَ وَلا عَنْ بَيْتِكَ، بازگشتم مى باشد، اگر اجازه ام دهى، بى آنكه به تو و خانه ات بى رغبت شده وَلا مُسْتَبْدِلٍ بِكَ وَلا بِهِ. اللَّهُمَّ احْفَظْنِي مِنْ بَيْنِ يَدَيَّ وَمِنْ و جايگزينى براى تو و خانه ات گرفته باشم، خداوندا! مرا از پيش رو و از

ادعيه و آداب

حرمين شريفين، ص: 308

خَلْفِي وَعَنْ يَمِينِي وَعَنْ شِمالِي، حَتّى تُبَلِّغَنِي أَهْلِى، پشت سر، از راست و چپ محافظت فرما، تا مرا به خانواده ام برسانى و چون وَاكْفِنِي مَؤُونَةَ عِبادِكَ وَ عِيالِي، فَإِنَّكَ وَلِيُّ ذلِكَ مِنْ خَلْقِكَ رسيدم، هزينه زندگى شان را كفايت كن، كه تو كفايت كننده من و ديگر آفريده هايت وَمِنِي».

مى باشى.»

پس مقدارى از آب زمزم بياشامد، واين دُعا را بخواند:

«آئِبُونَ تائِبُونَ عابِدُونَ لِرَبِّنا حامِدُونَ، إِلى رَبِّنا «بازگشتگان، توبه كنندگان، عبادت كنندگان و ستايشگران پروردگارمان مى باشيم، راغِبُونَ، إِلى اللَّهِ راجِعُونَ إِنْ شاءَ اللَّهُ».

به سوى پروردگارمان مشتاقانه بازگشته و رجعت مى كنيم.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 309

زيارت مزارهاى متبرّكه مكّه مكرّمه

توضيحى كوتاه درباره مزارهاى مكّه مكرّمه:

يكى از اعمال مفيد وسازنده كه با تأكيدات فراوان مورد توجّه وتوصيه ائمّه اطهار وپيشوايان دين قرار گرفته، ياد گذشتگان وزيارت قبور آنان مى باشد.

براين اساس محلّ مراقدى كه در مكّه مشخص است و حجّاج محترم مى توانند با حضور در كنار قبور آن بزرگواران يا از دور درك فيض نمايند، يادآورى مى گردد:

1. قبرستان ابوطالب- كه به آن حَجُون وجنّة المَعلاة نيز گفته مى شود- پس از بقيع اشرف مقابر است، و رسول اكرم صلى الله عليه و آله مكرّر به آنجا رفت وآمد داشته اند.

و در آنجا حضرت عبدمناف جدّ اعلاى پيامبر، حضرت عبدالمطّلب جدّ پيامبر، حضرت ابو طالب عموى پيامبر، حضرت خديجه همسر پيامبر، وعدّه اى از علماى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 310

بزرگ وجمع بسيارى از مؤمنين، مدفون مى باشند.

وبنابر قولى مدفن والده مكرّمه حضرت نبىّ اكرم «آمنه بنت وهب» نيز در اين قبرستان قرار دارد. گر چه مشهور اين است كه قبر آن جناب در أَبْواء بين مكّه و مدينه است.

زيارت عبد المناف

زيارت عبد مناف عليه السلام جدّ اعلاى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله «السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا السَّيِّدُ النَّبِيلُ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْغُصْنُ «سلام بر تو اى سيد بزرگوار، سلام بر تو اى شاخه الْمُثْمِرُ مِنْ شَجَرَةِ إِبْراهِيمَ الْخَلِيلِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا جَدَّ خَيْرِ پر بار شجره (طيّبه) ابراهيم خليل عليه السلام، سلام بر تو اى جد بهترين الْوَرى السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ الْأَنْبِياءِ الْأَصْفِياءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ آفريده ها، سلام بر تو اى پسر پيامبران برگزيده، سلام بر تو يَاابْنَ الْأَوْصِياءِ الْأَوْلِياءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْحَرَمِ، السَّلامُ اى پسر اوصياى اوليا، سلام بر تو اى بزرگ حرم، سلام بر عَلَيْكَ يا

وارِثَ مَقامِ إِبْراهِيمَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ بَيْتِ اللَّهِ تو اى وارث مقام ابراهيم، سلام بر تو اى سرپرست بيت اللَّه الْعَظِيمِ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى آبائِكَ الطَّاهِرِينَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 311

عظيم، سلام بر تو و بر پدران و فرزندان پاكت و رحمت خدا و بركاتش بر همه شما باد.»

زيارت عبدالمطّلب جدّ پيغمبر خدا صلى الله عليه و آله

«السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْبَطْحاءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ ناداهُ «سلام بر تو اى سيّد سرزمين بطحا، سلام بر تو اى فراخوانده هاتِفُ الْغَيْبِ بِأَكْرَمِ نِداءٍ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ إِبْراهِيمَ از سوى فراخوان غيبى به بهترين صورت، سلام بر تو اى پسر ابراهيم الْخَلِيلِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا وارِثَ الذَّبِيحِ إِسْماعِيلَ، السَّلامُ عَلَيْكَ خليل، سلام بر تو اى وارث اسماعيل ذبيح، سلام بر تو يا مَنْ أَهْلَكَ اللَّهُ بِدُعائِهِ أَصْحابَ الْفِيلِ، وَجَعَلَ كَيْدَهُمْ فِي اى آنكه به دعايش اصحاب فيل به نابودى رسيد، و توطئه شان تَضْلِيلٍ، وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْراً أَبابِيلَ، تَرْمِيهِمْ بِحِجارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ، خنثى گرديد، و بر سرآنان پرنده ابابيل را فرستاد، و آنان را با سنگ هاى كوچكى هدف قرار داد، فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ تَضَرَّعَ فِي و همه را چون كاه خورد شده قرارشان داد، سلام بر تو اى آنكه متضرّعانه عرض حاجاتِهِ إِلَى اللَّهِ، وَتَوَسَّلَ فِي دُعائِهِ بِنُورِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ حاجت به درگاه الهى نمود، و در دعايش به نور رسول خدا صلى الله عليه و آله توسّل ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 312

عَلَيْهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنِ اسْتَجابَ اللَّهُ دُعاءَهُ، جست، سلام بر تو اى آنكه خداوند دعايش اجابت نمود، وَنُودِىَ فِي الْكَعْبَةِ، وَبُشِّرَ بِالْإِجابَةِ فِي دُعائِهِ، وَأَسْجَدَ اللَّهُ الْفِيلَ و در كعبه

مورد نداى غيبى قرار گرفت، و مژده اجابت دعا به او داده شد، و خداوند فيل إِكْراماً وَإِعْظاماً لَهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ أَنْبَعَ اللَّهُ لَهُ الْماءَ حَتّى را به احترام او به زانو درآورد، سلام بر تو اى آنكه به امر خداوند برايش آب از زمين جوشيد تا او شَرِبَ وَارْتَوى فِي الْأَرْضِ الْقَفْراءِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ الذَّبِيحِ در سرزمين بى آب و علف سيراب گرديد، سلام بر تو اى پسر و وَأَبَا الذَّبِيحِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا ساقِيَ الْحَجِيجِ وَحافِرَ زَمْزَمَ، پدر ذبيح، سلام بر تو اى ساقى حجاج و حفر كننده زمزم، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ جَعَلَ اللَّهُ مِنْ نَسْلِهِ سَيِّدَ الْمُرْسَلِينَ وَخَيْرَ سلام بر تو اى آنكه خداوند در نسل او سرور پيامبران و بهترين أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرَضِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ طافَ حَوْلَ آفريده هاى آسمان و زمين را قرار داد، سلام بر تو اى آنكه بر گرد الْكَعْبَةِ وَجَعَلَهُ سَبْعَةَ أَشْواطٍ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ رَأى فِي كعبه طواف هفتگانه گزارد، سلام بر تو اى كسى كه در خواب الْمَنامِ سِلْسِلَةَ النُّورِ وَعَلِمَ أَنَّهُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا رشته نورى مشاهده و فهميد كه او اهل بهشت مى باشد، سلام بر تو اى ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 313

شَيْبَةَ الْحَمْدِ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى آبائِكَ وَأَجْدادِكَ وَأَبْنائِكَ شيبةالحمد، سلام بر تو و بر تمام پدر و اجداد و فرزندانت، و رحمت جَمِيعاً وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

و بركات الهى بر همه شما باد.»

زيارت حضرت ابوطالب عليه السلام

زيارت حضرت ابوطالب عموى گرامى پيامبر صلى الله عليه و آله و پدر بزرگوار اميرمؤمنان عليه السلام «السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْبَطْحاءِ وَابْنَ رَئِيسِها، السَّلامُ عَلَيْكَ «سلام بر تو اى

بزرگ سرزمين بطحا و فرزند رئيس آن، سلام بر تو يا وارِثَ الْكَعْبَةِ بَعْدَ تَأْسِيسِها، السَّلامُ عَلَيْكَ يا كافِلَ الرَّسُولِ اى وارث سرپرستى كعبه پس از تجديد بنا، سلام بر تو اى سرپرست وَناصِرَهُ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا عَمَّ الْمُصْطَفى وَأَبَا الْمُرْتَضى السَّلامُ و ياور پيامبر، سلام بر تو اى عموى حضرت مصطفى و پدر على مرتضى، سلام عَلَيْكَ يا بَيْضَةَ الْبَلَدِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الذَّابُّ عَنِ الدِّينِ، بر تو اى بزرگ شهر، سلام بر تو اى مدافع دين وَالْباذِلُ نَفْسَهُ فِي نُصْرَةِ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينِ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى و يار جان نثار سرور پيامبران، سلام و رحمت و بركات الهى بر تو و بر

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 314

وَلَدِكَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

فرزندت امير مؤمنان باد.»

زيارت حضرت خديجه عليها السلام

زيارت حضرت خديجه، همسر گرامى پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله «السَّلامُ عَلَيْكِ يا امَّ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا زَوْجَةَ سَيِدِ «سلام بر تو اى مادر مؤمنان، سلام بر تو اى همسر سرور الْمُرْسَلِينِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا امَّ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِساءِ فرستادگان، سلام بر تو اى مادر فاطمه زهرا سرور بانوان الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا أَوَّلَ الْمُؤْمِناتِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا مَنْ دو جهان، سلام بر تو اى نخست بانوى مؤمن، سلام بر تو اى آنكه أَنْفَقَتْ مالَها فِي نُصْرَةِ سَيِّدِ الْأَنْبِياءِ، وَنَصَرَتْهُ مَااسْتَطاعَتْ دارائيش را در راه پيروزى اسلام و يارى سرور انبيا هزينه كرد و دشمنان وَدافَعَتْ عَنْهُ الْأَعْداءَ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا مَنْ سَلَّمَ عَلَيْها جَبْرَئِيلُ، را از او دور ساخت، سلام بر تو اى آنكه بر او جبرئيل درود فرستاد، وَبلَّغَهَا السَّلامَ مِنَ اللَّهِ الْجَلِيلِ، فَهَنِيئاً لَكِ بِما أَوْلاكِ اللَّهُ مِنْ و سلام خداى بزرگ

را به او ابلاغ كرد، اين فضل الهى گوارايت باد فَضْلٍ، وَالسَّلامُ عَلَيْكِ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 315

و سلام و رحمت و بركاتش بر تو باد.»

زيارت حضرت قاسم فرزند رسول اكرم صلى الله عليه و آله

«السَّلامُ عَلَيْكَ يا سَيِدَنا يا قاسِمَ بْنَ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ «سلام بر تو اى سرور ما؛ اى قاسم پسر رسول خدا، سلام عَلَيْكَ يَاابْنَ نَبِيِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَاابْنَ حَبِيبِ اللَّهِ، السَّلامُ بر تو اى پسر پيامبر خدا، سلام بر تو اى پسر حبيب خدا، سلام عَلَيْكَ يَاابْنَ الْمُصْطَفى السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى مَنْ حَوْلِكَ مِنَ بر تو اى پسر حضرت مصطفى، سلام بر مردان و زنان با ايمان مدفون در اطرافت، الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِناتِ، رَضِيَ اللَّهُ تَعالى عَنْكُمْ وَأَرْضاكُمْ أَحْسَنَ خداوند از شما خوشنود و شما را از خود به بهترين صورت الرِّضا، وَجَعَلَ الْجَنَّةَ مَنْزِلَكُمْ وَمَسْكَنَكُمْ وَمَأْويكُمْ، السَّلامُ خوشنود گرداند، و بهشت را منزل و مأوايتان قرار دهد، سلام و عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

رحمت و بركات خدا بر شما باد.»

2. مزار شهداى فخّ: در اين مكان كه نزديك مسجد تنعيم است حدود صد نفر از فرزندان حضرت زهرا عليها السلام به ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 316

دستور خليفه عبّاسى «موسى الهادى» به شهادت رسيده، و به خاك سپرده شده اند با همان زيارت كه امام زادگان زيارت مى شوند، آنان زيارت مى گردند:

مزار شهداى فخّ «السَّلامُ عَلى جَدِكُمُ الْمُصْطَفى السَّلامُ عَلى أَبِيكُمُ «سلام بر جدتان حضرت مصطفى، سلام بر پدرتان الْمُرْتَضَى الرِّضا، السَّلامُ عَلَى السَّيِدَيْنِ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، على مرتضى، راضى به قضاى حق، سلام بر دو سرور؛ امام حسن و امام حسين، السَّلامُ عَلى خَدِيجَةَ امِّ الْمُؤْمِنِينَ امِّ سَيِدَةِ نِساءِ الْعالَمِينَ، سلام بر خديجه مام مؤمنان

و مادر سرور بانوان دو جهان، السَّلامُ عَلى فاطِمَةَ أُمِ الْأَئِمَّةِ الطَّاهِرِينَ، السَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ سلام بر حضرت فاطمه مادر ائمّه اطهار، سلام بر انسان هاى الْفاخِرَةِ، بُحُورِالْعُلُومِ الزَّاخِرَةِ، شُفَعائِي فِي الْآخِرَةِ، وَأَوْلِيائِي ارزشمند، درياها و گنجينه هاى دانش، شفيعانم در روز واپسين و اوليايم عِنْدَ عَوْدِ الرُّوحِ إِلَى الْعِظامِ النَّخِرَةِ، أَئِمَّةِ الْخَلْقِ وَوُلاةِ الْحَقِ، به هنگام بازگشت روح به استخوان هاى فرسوده، امامان و واليان بر حق، السَّلامُ عَلَيْكُمْ أَيُّها الْأَشْخاصُ الشَّرِيفَةُ الطَّاهِرَةُ الْكَرِيمَةُ، أَشْهَدُ سلام بر شما اى گرامى پاكان با شرافت، گواهى مى دهم أَنْ لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَمُصْطَفاهُ، وَأَنَّ عَلِيّاً وَلِيُّهُ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 317

كه معبودى جز خداى يكتا نيست و حضرت محمّد بنده و برگزيده او است، و حضرت على ولى وَمُجْتَباهُ، وَأَنَّ الْإِمامَةَ فِي وُلْدِهِ إِلى يَوْمِ الدِّينِ، نَعْلَمُ ذلِكَ عِلْمَ و برگزيده او مى باشد و امامت در ميان فرزندانش تا قيامت مستقر است و ما به طور يقين الْيَقِينِ، وَنَحْنُ لِذلِكَ مُعْتَقِدُونَ، وَفِي نَصْرِهِمْ مُجْتَهِدُونَ».

به اين حقيقت آگاه و معتقد و در يارى آنها در تلاشيم.»

حِجر اسماعيل

3. حِجر اسماعيل: در داخل مسجد الحرام كنار خانه كعبه حدّ فاصل ركن شمالى وركن غربى، خانه حضرت اسماعيل بوده است كه در آن قبر مبارك حضرت اسماعيل ومادرش هاجر وقبور جمع زيادى از پيامبران عليهم السلام قرار دارد. واز برخى روايات استفاده مى شود كه اطراف خانه كعبه قبور انبياى الهى فراوان است، كه در اين مكان زيارت مى شوند.

ومستحبّ است احرام حجّ تمتُّع در حِجر اسماعيل زير ناودان رحمت انجام گيرد، و آن جا مكان دعا واستغفار وطلب رحمت وحاجت مى باشد.

زيارت حضرت اسماعيل وهاجر در حِجر اسماعيل

زيارت حضرت اسماعيل وهاجر عليهما السلام در حِجر اسماعيل «السَّلامُ عَلى سَيِّدِنا إِسْماعِيلَ ذَبِيحِ اللَّهِ ابْنِ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللَّه «سلام بر سرورمان اسماعيل ذبيح اللَّه، پسر ابراهيم خليل اللَّه، السَّلامُ عَلَيْكَ يا نَبِىَّ اللَّهِ وَابْنَ نَبِيِّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا صَفِىَّ اللَّهِ سلام بر تو اى پيامبر خدا و پسر پيامبر خدا، سلام بر تو اى برگزيده خدا وَابْنَ صَفِيِّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ أَنْبَعَ اللَّهُ لَهُ بِئْرَ زَمْزَمٍ حِينَ و پسر برگزيده خدا، سلام بر تو اى آن كه زمزم برايش جوشيد، آنگاه أَسْكَنَهُ أَبُوهُ بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِ اللَّهِ الْمُحَرَّمِ، وَاسْتَجابَ كه پدرش كه او را در وادى بى آب و علف در كنار بيت الله الحرام اسكان داد و خداوند دعاى اللَّهُ فِيهِ دَعْوَةَ أَبِيهِ إِبْراهِيمَ حِينَ قَالَ: رَبَّنا إِنِي أَسْكَنْتُ مِنْ پدرش ابراهيم را درباره اش مستجاب ساخت كه عرضه داشت: «پروردگارا! من بعضى از ذُرِيَّتِي بِوادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنا لِيُقِيمُوا فرزندانم را در سرزمين بى آب و علف، در كنار خانه و حرمت ساكن ساختم، پروردگارا! تا الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُمْ مِنَ نماز را بر پا

دارند، پس دلهاى گروهى از مردم را به آنها متمايل ساز و از ثمرات الثَّمَراتِ لَعلَّهُمْ يَشْكُرُونَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ سَلَّمَ نَفْسَهُ به آنها روزى ده شايد ترا شكر گزارند، سلام بر توى اى آنكه تن به ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 319

لِلذَّبْحِ طاعَةً لِأَمْرِاللَّهِ تَعالى إِذْ قالَ لَهُ ابُوهُ: إِنِي أَرى فِي الْمَنامِ قربانى شدن داد تا اطاعت امر الهى كرده باشد، آنگاه كه پدرش به او گفت: «من در خواب ديدم أَنِي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ ماذا تَرى قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ كه ترا ذبح مى كنم، نظر تو چيست؟ گفت: پدرم به آنچه دستور دارى عمل كن، سَتَجِدُنِي إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ، فَدَفَعَ اللَّهُ عَنْهُ الذِّبْحَ به خواست خدا مرا از صابران خواهى يافت، پس خداوند ذبح را از او برداشت وَفَداهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ أَعانَ أَباهُ عَلى بِناءِ و ذبحى بزرگ را فداى او كرد، سلام بر تو اى آنكه پدر خويش را در ساخت كعبه الْكَعْبَةِ كَما قالَ اللَّهُ تَعالى وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْراهِيمُ الْقَواعِدَ مِنَ يارى داد، چنانچه خداى تعالى فرمود: «آنگاه كه ابراهيم و اسماعيل پايه هاى الْبَيْتِ وَإِسْمعِيلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ، كعبه را بالا مى بردند (مى گفتند:) «پروردگارا! از ما بپذير كه تو شنوا و دانايى» السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ مَدَحَهُ اللَّهُ تَعالى فِي كِتابِهِ بِقَوْلِهِ: وَاذْكُرْ سلام بر تو اى آنكه خداى تعالى در كتابش چنين توصيف كرده: «و در اين كتاب از فِي الْكِتابِ إِسْماعِيلَ إِنَّهُ كانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَكانَ رَسُولًا نَبِيّاً اسماعيل ياد كن كه او در وعده هايش صادق و رسول و پيامبر بود، وَكانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاةِ

وَالزَّكاةِ وَكانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِيّاً، او همواره خانواده اش را به نماز و زكات دستور مى داد و پيوسته مورد رضايت پروردگارش بود»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 320

السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ جَعَلَ اللَّهُ مِنْ ذُرّيَّتِهِ مُحَمَّداً سَيِّدَ الْمُرْسَلِينَ سلام بر تو اى آنكه خداوند از نسل او حضرت محمّد سرور رسولان وَخاتَمَ النَّبِيِّينَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى و خاتم پيامبران صلى الله عليه و آله را قرار داد سلام بر تو و بر أَبِيكَ إِبْراهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ، وَعَلى أَخِيكَ اسْحقَ نَبِيِّ اللَّهِ، السَّلامُ پدرت ابراهيم خليل اللَّه و بر برادرت اسحاق پيامبر خدا، سلام عَلَيْكَ وَعَلى جَمِيعِ أَنْبِياءِ اللَّهِ الْمَدْفُونِينَ بِهذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ بر تو و بر تمام پيامبران الهى كه در اين بقعه مبارك و بزرگ مدفونند، الْمُعَظَّمَةِ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَعَلى أُمِّكَ الطَّاهِرَةِ الصَّابِرَةِ هاجَرَ سلام و رحمت و بركات خدا بر تو و بر هاجر وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، حَشَرَنَا اللَّهُ فِي زُمْرَتِكُمْ تَحْتَ لِواءِ مُحَمَّدٍ مادر پاك و شكيبايت، خداوند ما را در زمره شما و زير پرچم پيامبر و خاندانش صلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَلا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صلوات اللَّه عليهم محشور سازد و قرار ندهد (اين را) آخرين زيارت از شما، زِيارَتِكُمْ، وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

و سلام و رحمت و بركات خدا بر شما باد.» پس دو ركعت نماز زيارت بخوان، و ثوابش را به آن حضرت اهدا كن.

زيارت ساير انبياى عظام در حجر اسماعيل

زيارت ساير انبياى عظام عليهم السلام در حجر اسماعيل به نيّت زيارت ارواح طيّبه هريك از انبياى عظام الهى سلام اللَّه عليهم اجمعين يا به نيّت زيارت تمامى آنان مى خوانى زيارتى را كه مرحوم كُلينى در كتاب شريف كافى،

ومرحوم شيخ طوسى در تهذيب، وابن قولويه در كامل الزّيارات آورده اند. اين زيارت كه اوّل آن «السَّلامُ عَلى أَوْلِياءِ اللَّهِ وَأَصْفِيائِهِ ...» مى باشد، ودر فصل اوّل اين كتاب به عنوان زيارت جامعه قرار داده شده، در زيارت همه مرقدهاى متبرّكه جايز است، و پس از پايان آن بسيار بر محمَّد و آل محمَّد صلوات مى فرستى، وبراى خود ومؤمنين ومؤمنات به هر نحو كه بخواهى دعا مى كنى.

محلّ ولادت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله

در نزديكى صفا و مروه ميدانى است كه در آنجا كتابخانه اى به نام «مكتبة مكّة المكرّمه» واقع شده، در اين بقعه نور عالم تاب نبىّ اكرم صلى الله عليه و آله بر جهانيان تابيد، ودر همين محل مدّتى در كنار مادرش آمنه زندگى نمود. حجّاج محترم اين دعا را در اين مكان مقدّس مى خوانند:

«اللَّهُمَّ بِجاهِ نَبِيِّكَ الْمُصْطَفى وَرَسُولِكَ الْمُرْتَضى وَأَمِينِكَ «خداوندا! به جايگاه پيامبر برگزيده ات و رسول مورد رضايتت كه امين عَلى وَحْيِ السَّماءِ، طَهِّرْ قُلُوبَنا مِنْ كُلِّ وَصْفٍ يُباعِدُنا عَنْ وحى آسمانى تواست، دلهاى ما را از آنچه ما را از تو و محبتت دور و مهجور مُشاهَدَتِكَ وَمَحَبَّتِكَ، وَأَمِتْنَا عَلى مُوالاةِ أَوْلِيائِكَ، مى سازد پاك ساز، و ما را بر دوستى اوليايت وَمُعاداةِ أَعْدائِكَ، وَالشَّوْقِ إِلى لِقائِكَ، يا ذَاالْجَلالِ و دشمنى اعدايت، و به شوق ديدارت، اى ذوالجلال وَالْإِكْرامِ. اللَّهُمَّ إِنِي أَوْدَعْتُ فِي هذَا الْمَحَلِّ الشَّرِيفِ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 323

و الإكرام بميران، خداوندا! من به وديعه سپردم در اين جاى شريف مِنْ يَوْمِنا هذا إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ خالِصاً مُخْلِصاً، أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ از امروز تا روز برپايى رستاخيز ايمان خالص و مخلصم را و گواهى مى دهم كه معبودى جز خداى يكتا إِلَّا

اللَّهُ، وَأَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ».

نيست و حضرت محمد صلى الله عليه و آله بنده و فرستاده او مى باشد.»

خانه حضرت خديجه عليها السلام

خانه حضرت خديجه عليها السلام

خانه حضرت خديجه كبرى عليها السلام مسكن حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله وامّ المؤمنين خديجه بوده است، ودر اين خانه فرزندان آن حضرت، از جمله حضرت زهرا عليها السلام متولد شده اند.

و در همين مكان حضرت خديجه وفات نمود. و حضرت رسول صلى الله عليه و آله قبل از هجرت به مدينه در اين منزل سكونت داشتند، جبرئيل امين چندين مرتبه در آنجا فرود آمد، و در آن قُبّه وحى قرار گرفته است، چه بسيار شبهايى را كه رسول خدا صلى الله عليه و آله در آن جا به نماز ودعا ومناجات با قاضى الحاجات مشغول بودند، ودر همين خانه بود كه كفّار قريش براى قتل پيغمبر صلى الله عليه و آله توطئه چيدند، وحضرت اميرالمؤمنين عليه السلام در فراش پيغمبر صلى الله عليه و آله ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 324

خوابيده، و آماده جانفشانى در راه خدا شدند.

مسجد غدير خم غدير خم در سه ميلى جُحفه و به روايت ديگر در دو ميلى آن واقع شده است.

مرحوم شيخ صدوق در «فقيه» از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه نماز در مسجد غدير خم مستحبّ است.

ابواء

ابواء، نام قريه اى است در سيزده ميلى ميقات جُحفه، كه مادر رسول خدا جناب آمنه بنت وهب پس از زيارت قبر همسرش عبداللَّه در مدينه، ومراجعت به سوى مكه در آن قريه مريض شد واز دنيا رفت، و در آن محل به خاك سپرده شد.

زيارت آمنه بنت وهب مادرگرامى حضرت رسول صلى الله عليه و

آله

مسجد غدير خم

«السَّلامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الطَّاهِرَةُ الْمُطَهَّرَةُ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا مَنْ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 325

«سلام بر تو اى بانوى پاك و پاكيزه، سلام بر تو اى خَصَّهَا اللَّهُ بِأَعْلَى الشَّرَفِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا مَنْ سَطَعَ مِنْ جَبِينِها آنكه خدايش به برترين شرافت اختصاص داد، سلام بر تو اى آنكه از پيشانيش نُورُ سَيِّدِ الْأَنْبِياءِ، فَأَضاءَتْ بِهِ الْأَرْضُ وَالسَّماءُ، السَّلامُ عَلَيْكِ نور سرور رسولان درخشيد و زمين وآسمان را روشن ساخت، سلام بر تو يا مَنْ نَزَلَتْ لِأَجْلِهَا الْمَلائِكَةُ، وَضُرِبَتْ لَها حُجُبُ الْجَنَّةِ، اى آنكه به خاطرش فرشتگان نازل شدند و سرا پرده بهشتى برايش زده شد، السَّلامُ عَلَيْكِ يا مَنْ نَزَلَتْ لِخِدْمَتِهَا الْحُورُ الْعِينُ، وَسَقَيْنَها مِنْ سلام بر تو كه حور العين براى خدمتش فرود آمد و او را از شَرابِ الْجَنَّةِ، وَبَشَّرْنَها بِوِلادَةِ خَيْرِ الْأَنْبِياءِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ آشاميدنى بهشت نوشانيد و به تولد برترين پيامبران نويدش داد، سلام بر تو اى مادر رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكِ يا أُمَّ حَبِيبِ اللَّهِ، فَهَنِيئاً لَكِ بِما آتَاكِ رسول خدا، سلام بر تو اى مادر حبيب خدا، گوارا باد تو را بر آن چيزى كه اللَّهُ مِنْ فَضْلٍ، وَالسَّلامُ عَلَيْكِ وَعَلى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ خدا از فضل و كرم به تو عطا فرمود. سلام بر تو و بر پيامبر خدا، درود خدا براو وَآلِهِ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

و بر آلش و رحمت و بركات خدا بر شما باد.»

بَدر

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 326

بَدر

در رمضان سال دوّم هجرى، جنگ بدر كبرى در آنجا به وقوع پيوست كه در جريان آن چهارده تن از اصحاب آن حضرت به شهادت رسيدند، در زيارت آن شهدا

مى گويى:

«السَّلامُ عَلى رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلى نَبِيِّ اللَّهِ، السَّلامُ عَلى «سلام بر رسول خدا، سلام بر پيامبر خدا، سلام بر مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلى أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ، السَّلامُ محمّد بن عبداللَّه، سلام بر اهل بيت پاكش، سلام عَلَيْكُمْ أَيُّها الشُّهَداءُ الْمُؤْمِنُونَ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَهْلَ بَيْتِ بر شما اى شهداى با ايمان، سلام بر شما اى خاندان الْإِيمانِ وَالتَّوْحِيدِ، السَّلامُ عَلَيْكُمْ يا أَنْصارَ دِينِ اللَّهِ وَأَنْصارَ ايمان و توحيد، سلام بر شما اى ياوران دين خدا، و ياران رَسُولِهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ رسول او صلى الله عليه و آله سلام بر شما كه شكيبايى ورزيديد فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ، أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ قَدِ اخْتارَكُمْ لِدِينِهِ وَاصْطَفاكُمْ و نيكو سرايى است سراى آخرت گواهى دهم كه خداوند شما را براى دينش برگزيد لِرَسُولِهِ، وَأَشْهَدُ أَنَّكُمْ قَدْ جاهَدْتُمْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَنَصَرْتُمْ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 327

و براى پيامبرش انتخاب كرد و گواهى دهم كه شما حقّ جهاد در راه او را گزارديد و يارى لِدِينِ اللَّهِ وَسُنَّةِ رَسُولِهِ، وَجُدْتُمْ بِأَنْفُسِكُمْ دُونَهُ، وَأَشْهَدُ أَنَّكُمْ دين خدا و پيامبر او كرديد و در برابر او جانفشانى نموديد و گواهى دهم قُتِلْتُمْ عَلى مِنْهاجِ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، كه شما در راه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله سير نموديد فَجَزاكُمُ اللَّهُ عَنْ نَبِيِّهِ وَعَنِ الْإِسْلامِ وَأَهْلِهِ أَفْضَلَ الْجَزاءِ، وَعَرَّفَنا پس خداوند از سوى پيامبرش و از اسلام و اهل اسلام بهترين پاداش را به شما عنايت فرمايد فِي مَحَلِّ رِضْوانِهِ وَمَوْضِعِ إِكْرامِهِ مَعَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ و ما را در بهشت و محل كرامتش با پيامبران و

صديقان وَالشُّهَداءِ وَالصَّالِحِينَ، وَحَسُنَ أُولئِكَ رَفِيقاً، أَشْهَدُ أَنَّكُمْ حِزْبُ و شهدا و صالحان آشنا سازد كه آنان بهترين رفيق اند و گواهى دهم كه شماييد اللَّهِ، وَأَنَّ مَنْ حارَبَكُمْ فَقَدْ حارَبَ اللَّهَ، وَأَنَّكُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ حزب اللَّه و هر كس با شما بستيزد با خداوند جنگيده است و اينك شما از مقربين الْفائِزِينَ، الَّذِينَ هُمْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ، فَعَلى مَنْ قَتَلَكُمْ و رستگارانيد آنان كه نزد پروردگارشان زنده اند و روزى مى خورند لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ، وَالسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَةُ و لعنت خدا و فرشتگان و مردم بر آنانكه شما را كشتند و سلام و رحمت و بركات اللَّهِ وَ بَرَكاتُهُ».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 328

خداوند بر شما باد.»

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 329

ربذه

ربذه

«ربذه» در فاصله حدود 200 كيلومترى شمال شرقى مدينه در كوه هاى حجاز غربى، بر خط طولى 41- 18 و خط عرضى 24- 40 قراردارد. نزديك ترين راه براى رسيدن به آن، از راه قصيم به مدينه است كه حدود 70 كيلومتر از مدينه فاصله دارد. «1» جناب ابوذر غفارى و جمعى از صحابه در آن جا مدفون مى باشند. ومستحبّ است ابوذر را به اين عبارات زيارت كنيد:

«السَّلامُ عَلَيْكَ يا أَبا ذَرِّ الْغِفارِيُّ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا صاحِبَ «سلام بر تو اى ابوذر غفارى، سلام بر تو اى يار رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ، رسول خدا درود و سلام و رحمت و بركات خدا بر رسول خدا باد السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ قالَ فِي حَقِّهِ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 330

سلام بر تو اى آنكه پيامبر خدا صلى الله عليه و آله درباره ات فرمود:

وَآلِهِ: ما

أَقَلَّتِ الْغَبْراءُ وَلا أَظَلَّتِ الْخَضْراءُ عَلى ذِي لَهْجَةٍ «زمين حمل نكرده و آسمان سايه نگسترانيده بر گوينده اى أَصْدَقَ مِنْ أَبِي ذَرٍّ، السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَنْ نَطَقَ بِالْحَقِّ، وَلَمْ يَخَفْ راستگوتر از ابى ذّر»، سلام بر تو اى كه سخن حق گفتى و در راه خدا فِي اللَّهِ لَوْمَةَ لائِمٍ، وَلا ظُلْمَ ظالِمٍ، أَتَيْتُكَ زائِراً شاكِراً لِبَلائِكَ فِي از سرزنش سرزنشگرى و نه از ستم ستمگرى بيمى به خود راه ندادى، به زيارتت آمده ام در حالى كه براى آنچه در راه اسلام ديدى الْإِسْلامِ، فَأَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِي خَصَّكَ بِصِدْقِ اللَّهْجَةِ وَالْخُشُونَةِ شكرگزارم و از خدايى كه ترا به راستگويى فى ذاتِ اللَّهِ وَمُتابَعَةِ الْخَيِّرِينَ الْفاضِلِينَ أَنْ يُحْيِيَنِي حَياتَكَ، نستوهى و پيروى از نيكوكاران برتر اختصاص داد مى خواهم كه مرا زندگى وَيُمِيتَنِي مَماتَكَ، وَيَحْشُرَنِي مَحْشَرَكَ، عَلى إِنْكارِ ما أَنْكَرْتَ، و مرگى چون تو ببخشد، چون تو محشورم سازد. بر انكار آنچه انكار كردى وَمُنابَذَةِ مَنْ نابَذْتَ، جَمَعَ اللَّهُ بَيْنَنا وَبَيْنَكَ وَبَيْنَ رَسُولِهِ وَآلِهِ و مخالفت آنكه با او مخالفت كردى، خداوند بين ما و شما و رسولش و اهلبيت او صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ فِي مُسْتَقَرِّ رَحْمَتِهِ، وَالسَّلامُ عَلَيْكَ- كه درود خداوند بر او باد- جمع كند در جايگاه رحمتش و درود و وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ».

ادعيه و آداب حرمين شريفين، ص: 331

رحمت و بركات خداوند بر او باد.»

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109