امام شناسی از دیدگاه امام هشتم

مشخصات مقاله‌

‏شماره کتابشناسی ملی: ایران۸۲-۵۶۱۳
‏عنوان و نام پدیدآور: امام‏شناسی از دیدگاه امام هشتم‏/ حسینی‏، جواد
‏منشا مقاله: ، مبلغان‏، ش ۴۰، (صفر ۱۴۲۴ ه.ق‏): ص ۳۹ - ۴۷.
‏توصیفگر: علی بن موسی‏(ع‏)، امام هشتم‏
‏توصیفگر: امامت‏
‏توصیفگر: امامان‏

مقدمه

حضرت ابوالحسن علی بن موسی الرضا علیه السلام در سال 148 ه. ق، در روز یازدهم ذی‌قعده در مدینه دیده به جهان گشود. [1].
پدر بزرگوارش حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام و مادر مکرمه‌اش به نامهای نجمه خاتون، ام‌البنین، سکینه نوبیه و تکتم نامیده می‌شود که بعد از تولد فرزندش، از طرف امام کاظم علیه السلام «طاهره» نام گرفت. [2].
آن حضرت در دوران امامت 20 ساله خویش (183 - 203) با سه تن از حکمرانان مستبد عباسی، یعنی هارون الرشید (ده سال)، محمد امین (پنج سال) و مامون (پنج سال آخر عمر) معاصر بود. امام رضا علیه السلام در آخر ماه صفر 203 ه. ق در سن 55 سالگی به وسیله مامون، مسموم و در سناباد نوقان که امروزه یکی از محلات مشهد مقدس بحساب می‌آید، به شهادت رسید و در محل مرقد فعلی به خاک سپرده شد. [3].
به بهانه ولادت آن امام همام، برآنیم که امامت و ولایت را از منظر و دیدگاه آن حضرت به تماشا بنشینیم. آنچه در پیش رو دارید گامی است در این راه.

ضرورت امام شناسی

از بزرگترین، خطرناکترین و شکننده‌ترین انحرافاتی که در جامعه اسلامی رخ داد، انحراف از مسیر امامت بود. اگر جامعه بعد از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جایگاه امامت را شناخته بودند، امامت و خلافت را در حد نمایندگی قبیله‌ای و قومی و حداکثر رهبری سیاسی، تنزل نمی‌دادند و اجازه نمی‌دادند که کسانی بر آن جایگاه تکیه بزنند که هیچ گونه شایستگی و لیاقت در وجود آنها نبود.
قرآن کریم امامت را بالاتر از نبوت می‌داند؛ و چنین بیان می‌کند که ابراهیم علیه السلام بعد از نبوت و خلت (خلیل اللهی) به مقام امامت ترفیع درجه یافته است. «انی جاعلک للناس اماما» ؛ [10]
«من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم.» و امامت و معرفی امام را باعث کمال دین و تمام کننده نعمت دانسته و بعد از آنکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را به خلافت و امامت منصوب می‌کند می‌فرماید:
«الیوم اکملت لکم دینکم» ؛ [11]
«امروز دینتان را برایتان کامل کردم.» و اعلام می‌کند که عدم معرفی امام و امامت به منزله عدم انجام رسالت 23 ساله است. [9]
همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
«من مات ولم یعرف امام زمانه مات میتة الجاهلیة؛ [10]
هر کس بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد، به مرگ جاهلی از دنیا رفته است.» این حدیث به خوبی می‌رساند که اگر کسی امام زمان خود را نشناسد، در واقع دینی برای او ثابت نیست. فخر رازی، یکی از بزرگترین علمای اهل سنت حدیث مذکور را به این صورت نقل نموده است که پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود:
«من مات و لم یعرف امام زمانه فلیمت ان شاء یهودیا وان شاء نصرانیا؛ [11]
اگر کسی بمیرد و امام زمان خویش را نشناسد پس باید به خواست خودش یا یهودی و یا نصرانی بمیرد. [ولی مسلمان از دنیا نخواهد رفت].»
جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید:
از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرسیدم امامان بعد از شما چند نفرند؟ حضرت فرمود:
«یا جابر سالتنی رحمک الله عن الاسلام باجمعه، عدتهم عدة الشهور؛ [9]
جابر! خدایت رحمت کند، از تمام اسلام از من سؤال نمودی. تعداد آنان به تعداد ماهها است.»
در این حدیث سؤال از امام مساوی با سؤال از تمام اسلام دانسته شده است.
در روایت صحیحه از امام باقر علیه السلام رسیده است که حضرت فرمود:
«کل من دان الله عزوجل بعبادة یجهد فیها نفسه ولا امام من الله، فسعیه غیر مقبول، وهو ضال متحیر والله شانی‌ء لاعماله؛ [10]
هر کس به خداوند عزتمند تقرب جوید با عبادتی که [تمام] تلاش خود را در انجام آن به کار برده، ولی امامی نصب شده از جانب خداوند برای او نباشد، تلاشش پذیرفته نمی‌شود، و گمراه و سرگردان خواهد بود، و خداوند نیز اعمال او را دشمن می‌دارد.»
در روایت دیگری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله خطاب به حضرت علی علیه السلام در مورد ولایت آن حضرت می‌خوانیم:
«لو ان عبدا عبد الله مثل ما قام نوح فی قومه وکان له مثل احد ذهبا فانفقه فی سبیل الله و مد فی عمره حتی حج الف عام علی قدمیه ثم قتل بین الصفا و المروة مظلوما ثم لم یوالک یا علی لم یشم رائحة الجنة و لم یدخلها؛ [11]
اگر کسی به اندازه رسالت حضرت نوح در میان قومش عبادت کند، و به اندازه کوه احد طلا داشته و در راه خدا انفاق کند و عمرش طولانی شود تا هزار بار خانه کعبه را با پای برهنه زیارت کند، و سپس در میان صفا و مروه مظلومانه به قتل برسد، اگر ولایت تو را ای علی نداشته باشد، بوی بهشت را نچشیده و داخل آن نخواهد شد.»

نمونه‌هایی از پیامدهای عدم شناخت امام

با همه آن تاکیدات، جامعه اسلامی مقام امام و امامت و ولایت را درست نشناخته‌اند، و این عدم شناخت چه در زمان خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و چه بعد از آن حضرت پی آمدهای ناگواری در پی داشت و علاوه بر غصب خلافت و آن همه بدعتها و اختلافات، زیانهای سنگین علمی و فرهنگی نیز بر جامعه اسلامی تحمیل نمود. در ذیل به نمونه‌هایی از این موارد از عصر خود پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تا این زمان اشاره می‌شود، با تذکر این نکته که پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله علاوه بر مقام رسالت، مقام امامت را نیز دارا بود؛ چرا که او افضل انبیای الهی است و وقتی ابراهیم علیه السلام مقام امامت را دارا باشد، یقینا [و به طریق اولی] آن حضرت نیز از مقام امامت برخوردار خواهد بود.
1 - عبدالله ابن عمر می‌گوید:
«هر کلامی که از پیامبر صلی الله علیه و آله می‌شنیدیم آن را می‌نوشتیم، ولی گروهی از قریش مرا از این کار منع می‌کردند و می‌گفتند:
ممکن است رسول خدا صلی الله علیه و آله از روی غضب یا خوشحالی سخن گفته باشد، من هم از این کار دست کشیدم، حضور آن حضرت رسیدم و جریان را برای ایشان نقل نمودم، فرمودند:
«کلمات و سخنان مرا بنویس. به خدا قسم از دهان من جز حق خارج نمی‌شود.» [12].
این جریان نشان می‌دهد که عده‌ای مقام عصمت و علم الهی حضرت را درک نکرده بودند، و همین جهالت بود که باعث شد وقتی حضرت در بستر بیماری، کاغذ و قلم تقاضا نمودند تا مطلبی را برای مسلمانان بنویسند که گمراه نشوند، عمر از این کار ممانعت کرد و گفت: کتاب خدا ما را کفایت می‌کند، و (نعوذ بالله) پیامبر هذیان می‌گوید.» [13]
اگر مقام نبوت و امامت و عصمت و طهارت او را شناخته بودند، هرگز به خود جرات نمی‌دادند چنان سخنان سست و بی‌پایه‌ای را مطرح کنند.
2 - چون برخی از مسلمانان مقام امام را نشناختند، اجازه دادند که حتی شخصی با زور و کودتا هم بتواند خلافت و جانشینی پیامبر را به عهده گیرد، و حتی اگر فاسق و فاجر هم باشد، بتواند عهده‌دار امامت و خلافت شود، چنانکه به برخی از معتزلیها و حشویه و … نسبت داده شده است. [14].
3 - ابن ابی الحدید با اینکه از برترین شارحان نهج البلاغه است، در عین حال شناخت آن چنانی نسبت به مقام امام و امامت ندارد. و در ابتدای خطبه همام، در توجیه این سؤال که چرا علی علیه السلام از ابتدا پاسخ همام را در بیان اوصاف متقین نداد، بلکه اجازه داد تا او اصرار و سماجت کند تا آن‌جا که امام را در فشار قرار دهد؟ پاسخهایی داده است. از جمله می‌گوید:
«و لعله تثاقل عن الجواب لیرتب المعانی التی خطرت له فی الفاظ مناسبة لها ثم ینطق بها کما یفعله المتروی فی الخطبة؛ [15]
شاید علت تاخیر او از جواب این بود که معانی‌ای که برای او خطور می‌کرد را در الفاظ مناسب ردیف کند (و به قول امروزیها سخنرانی را خوب آماده کند) و آنگاه سخن بگوید چنان که یک خطیب فکر و اندیشه می‌کند.»
مذهب و اعتقاد ابن ابی الحدید اجازه نمی‌دهد که بفهمد امام علم الهی و «لدنی» دارد و نیاز به فکر و ترتیب الفاظ و آماده کردن منبر و سخنرانی و پیش مطالعه ندارد.
4 - در یکی از مجلات می‌خوانیم:
«مهدی علیه السلام در دل تاریخ فرورفته و از موقعیت امامت و برتری خویش بر تاریخ پرتو افکنده، با آزمودگی و تجربه‌ای که در این مدت طولانی کسب کرده است توانایی دگرگونی اساسی جهان را خواهد داشت.» [16]
آیا امام معصومی که وارث علوم تمام انبیا و ائمه گذشته و دارای «علم لدنی» و الهی می‌باشد، نیاز به کسب تجربه بشری دارد؟ آیا این نشانگر این نیست که در حوزه خودی هم باید امام‌شناسی تقویت شود؟ شبهه افکنی روشنفکران معاصر نیز بیشتر ناشی از عدم شناخت معصومان و امامان است. چنان که بسیاری از وهابیان نیز که بیشترین شبهه را در سطح جهان علیه شیعه مطرح می‌کنند، این اعمالشان بر اثر عدم درک صحیح امامت در شیعه، و عدم توان آن است.
بدین جهت است که امامان، در طول تاریخ تلاش نمودند، تا تبیین صحیح و درستی از امامت و جایگاه رفیع آن ارائه کنند. از جمله ثامن الحجج علیه السلام سخت تلاش نمود و از فرصتها بهره‌برداری نموده، در جامعه‌ای که امامت و خلافت الهی، رنگ پادشاهی گرفته بود و در حد ولایتعهدی تنزل یافته بود، معنا و تفسیر صحیحی از امامت و جایگاه آن ارائه کرد.

مقام و جایگاه رفیع امامت

امام هشتم علیه السلام فرمود:
«ان الامامة اجل قدرا، و اعظم شانا، واعلا مکانا، و امنع جانبا، و ابعد غورا من ان یبلغها الناس بقولهم او ینالوا بآرائهم او یقیموا اماما باختیارهم. ان الامامة خص الله عزوجل بها ابراهیم الخلیل علیه السلام بعد النبوة والخلة مرتبة ثالثة و فضیلة شرفه بها و اشاد بها ذکره فقال «انی جاعلک للناس اماما» ؛ [17].
همانا امامت قدرش برتر، و شانش بزرگتر، و منزلتش عالی‌تر، و مکانش منیع‌تر، و ژرفای آن عمیق‌تر از آن است که مردم با عقل و اندیشه خود به آن برسند، یا با انتخاب و آراء خویش به آن برسند و امامی را نصب کنند. به راستی امامت [مقامی است] که خداوند متعال آن را بعد از مقام نبوت و خلت (خلیل الهی) در مرحله سوم به ابراهیم خلیل اختصاص داد و فضیلتی است که او را به آن شرفیاب نمود و به وسیله آن نامش را بلند آوازه قرار داد و فرمود:
براستی تو را امام مردم قرار دادم.»
در فراز دیگری از حدیث می‌خوانیم:
«ان الامامة منزلة الانبیاء وارث الاوصیاء. ان الامامة خلافة الله وخلافة الرسول صلی الله علیه و آله و مقام امیر المؤمنین و میراث الحسن و الحسین علیه السلام؛
امامت مقام پیغمبران، میراث اوصیاء، خلافت الهی، جانشینی رسول خدا صلی الله علیه وآله، مقام امیرالمؤمنین و یادگار حسن و حسین‌علیهما السلام می‌باشد.»
ان الامامة زمام الدین و نظام المسلمین و صلاح الدنیا و عز المؤمنین. ان الامامة اس الاسلام النامی، و فرعه السامی، بالامام تمام الصلاة و الزکاة و الصیام والحج و الجهاد و توفیر الفی‌ء و الصدقات و امضاء الحدود و الاحکام و منع الثغور و الاطراف. الامام یحل حلال الله و یحرم حرام الله و یقیم حدود الله و یذب عن دین الله و یدعوا الی سبیل ربه بالحکمة و الموعظة الحسنة و الحجة البالغة؛ [18].
براستی امامت زمام دین، مایه نظام مسلمین، صلاح دنیا و عزتمندی مؤمنان است. همانا امامت ریشه اسلام بالنده و شاخه بلند آن است. کامل شدن نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و فراوانی غنائم و صدقات و اجرای حدود و احکام و نگهداری مرزها و اطراف کشور، به وسیله امام انجام می‌گیرد. امام است که حلال خدا را حلال و حرام او را حرام می‌کند و حدود الهی را برپا داشته و از دین خدا دفاع می‌کند و با بیان حکمت‌آمیز و اندرزهای نیکو و دلیلهای رسا، [مردم را] به سوی پروردگار خویش دعوت می‌کند.»

توصیف امام

معرفی امام و بیان اوصاف او به حقیقت از حد قدرت ما خارج است. از اینرو در این بخش نیز از امام هشتم علیه السلام که خود دارنده اوصاف امامت است بهره می‌جوئیم.
آن حضرت فرمود:
«الامام کالشمس الطالعة المجللة بنورها للعالم وهی فی الافق بحیث لاتنالها الایدی و الابصار، الامام البدر المنیر والسراج الزاهر و النور الساطع و النجم الهادی فی غیاهب الدجی و اجواز البلدان و القفار و لجج البحار، الامام الماء العذب علی الظمآء و الدال علی الهدی و المنجی من الردی، الامام النار علی الیفاع، الحار لمن اصطلی به و الدلیل فی المهالک. من فارقه فهالک؛ [19].
امام مانند خورشید فروزان است که نورش عالم را فراگیرد و خودش در افق [اعلا] قرار دارد؛ به گونه‌ای که دستها و دیدگان به آن نرسد، امام ماه تابان، چراغ روشن، نور درخشان و ستاره راهنما در تاریکی‌ها، رهگذر شهرها و کویرها، و گرداب دریاها است. امام آب گوارای زمان تشنگی و راهنمای هدایت و نجات‌بخش از هلاکت است. امام آتش روشن بر بلندیها [برای هدایت گم‌گشتگان]، وسیله گرمی برای هر که از آن گرما خواهد و رهنمای هلاکت گاهها است. هر که از او جدا شود هلاک شود.»
راستی این همه مفاهیم بلند و عمیق را چگونه می‌توان به مردم فهماند و چگونه خود می‌توان به آن رسید؟
من گنگ خواب دیده و مردم تمام کر
من عاجزم ز گفتن و خلق از شنیدنش [20].
و فرمود:
«الامام السحاب الماطر و الغیث الهاطل و الشمس المضیئة … الامام الانیس الرفیق و الوالد الشفیق و الاخ الشقیق و الام البرة … الامام امین الله فی خلقه و حجته علی عباده و خلیفته فی بلاده و الداعی الی الله و الذاب عن حرم الله، الامام المطهر من الذنوب والمبرا، المخصوص بالعلم الموسوم بالحلم؛ [21].
امام ابری است بارنده، بارانی است شتابنده و خورشیدی است فروزنده … امام همدم و رفیق، پدر مهربان، برادر دلسوز و مادر نیکو است … امام امین خدا در میان مردم، حجت او بر بندگانش، خلیفه او در زمین و دعوت کننده به سوی خدا و دفاع کننده از حریم الهی است. امام از گناهان پاک و [از عیب] به دور است. به علم مخصوص گشته و به حلم علامت یافته است.»
گر بیابم صد دهان و این چنین
تنگ آید در بیان آن امین
این قدر هم گر نگویم ای سند
شیشه دل از ضعیفی بشکند [22].
خالی از لطف نیست که در اینجا به اعترافی از دشمن در مورد خود امام هشتم علیه السلام اشاره کنیم:
وقتی که حضرت رضا علیه السلام به ولایتعهدی رسید، گروهی از حاشیه نشینان و غلامان دربار هم‌پیمان شدند که در لحظه ورود حضرت به نزد مامون به او بی‌اعتنایی و بی‌احترامی کنند. آنها تصمیم گرفتند که پرده را که رسم بود موقع ورود آن حضرت بالا بزنند، بالا نزنند. اتفاقا در لحظه ورود آن حضرت همه بی‌اختیار پرده را بالا نگه داشتند و به آن حضرت احترام نمودند، در نوبتی دیگر که با تصمیم قبلی متّفقاً پرده را بلند نکردند، خداوند بادی را مامور ساخت که پرده را بلند کند، حضرت وارد شد و همین قضیه به هنگام رجعت حضرت نیز تکرار شد. آنها به یکدیگر گفتند:
«یا قوم هذا رجل له عند الله منزلة ولله به عنایة؛
ای قوم! این مرد در پیشگاه الهی جایگاه خاصی دارد و خداوند به او عنایت دارد.»
مگر ندیدید که شما پرده را بلند نکردید، خداوند مانند حضرت سلیمان باد را در اختیار او قرار داد؟
و لذا تصمیم گرفتند عقائد خود را اصلاح کنند و بعد از آن روز، در احترام آن حضرت بکوشند. [23].

نشانه‌های امام

امام رضا علیه السلام می‌فرماید:
«للامام علامات: یکون اعلم الناس و احکم الناس و اتقی الناس و احلم الناس و اشجع الناس، و اسخی الناس و اعبد الناس … و یکون مطهرا و یری من خلفه کما یری من بین یدیه؛ [24].
امام دارای نشانه‌هایی است: او داناترین مردم، بهترین انسانها در قضاوت، با تقواترین مردم، بردبارترین مردم، شجاع‌ترین مردم، سخاوتمندترین مردم و عابدترین مردم می‌باشد … و پاکیزه [از گناهان و معصوم است] و از پشت سر همچون از پیش رو می‌بیند.»
امام رضا علیه السلام در حدیث فوق 9 نشانه را برای امام بیان می‌کند. البته امام نشانه‌های دیگری نیز دارد، از جمله:
1 - امام محدث است؛ یعنی، صدای ملک را می‌شنود ولی او را نمی‌بیند. به فرموده امام هشتم علیه السلام رسول آن است که جبرئیل بر او نازل می‌شود و او جبرئیل را می‌بیند و سخنانش را می‌شنود. نبی گاهی سخن جبرئیل را می‌شنود و گاهی خودش را می‌بیند.
«و الامام هو الذی یسمع الکلام و لا یری الشخص؛ [25]
و اما امام کسی است که سخن [ملک] را بشنود ولی شخص او را نبیند.»
2 - امام دارای علم الهی و مؤید به روح رحمانی است. امام هشتم علیه السلام فرمود:
«ان الامام مؤید بروح القدس و بینه و بین الله عمود من نور یری فیه اعمال العباد و کلما احتاج الیه لدلالة اطلع علیها؛ [26]
امام با روح القدس تایید شده و بین او و خدا ستونی از نور است که در آن رفتار بندگان را می‌بیند و هر گاه برای راهنمایی [افراد] به آن احتیاج پیدا کند، بر آن راهنمایی آگاهی می‌یابد.»

پاورقی

[1] ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، تهران، مکتبة الصدوق، 1381 ه. ق، ج 1، ص 486؛ شیخ مفید، الارشاد، قم، منشورات مکتبة بصیرتی، ص 304.
[2] محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، تهران، المکتبة الاسلامیة، 1385 ه. ق، ج 49، ص 3 - 7.
[3] اصول کافی، ص 486؛ ارشاد مفید، ص 304.
[4] بقره/124.
[5] مائده/5.
[6] مائده/67.
[7] علامه امینی، الغدیر، دارالکتب الاسلامیة، ج 10، ص 359 - 360.
[8] فخر رازی، مجموعة الرسائل، چاپ مصر، 1328، المسائل الخمسون، ص 384.
[9] ابن میثم بحرانی، غایة المرام، چاپ دوم، المقصد الاول، باب 2، ص 244، حدیث 2.
[10] اصول کافی، ج 1، ص 183.
[11] بحارالانوار، ج 27، ص 194 و ر. ک: مناقب خوارزمی، ص 28.
[12] سنن ابی داوود، دار احیاء السنة النبویة، ج 3، ص 318 و ر. ک: مسند احمد حنبل، مؤسسه الرسالة، بیروت، ج 11، ص 58.
[13] همان، ج 3، ص 409؛ ابن سعد، طبقات الکبری، بیروت، دار صادر، ج 2، ص 243؛ صحیح بخاری، ج 1، ص 39.
[14] علامه حلی، دلائل الصدق، ج 2، ص 4؛ اللوامع الالهیه، ص 258 - 259، به نقل از محمد رضا مظفر، بدایة المعارف، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، شرح از سید محسن خرازی، ج 2، ص 8.
[15] ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، بیروت، دار احیاء التراث، چاپ دوم، 1386، ه. ق، ج 10، ص 134.
[16] مجله حوزه، شماره 71 - 70، چاپ دوم، 1374، ص 50.
[17] محمد بن یعقوب کلینی، اصول کافی، تهران، انتشارات علمیه اسلامیه، ترجمه و شرح از سید جواد مصطفوی، ج 1، ص 284 - 285؛ و ر. ک: علی بن شعبه، تحف العقول، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، ترجمه علی اکبر غفاری، ص 460 - 461.
[18] همان، ص 462؛ اصول کافی، ج 1، ص 286.
[19] همان، ج 1، ص 286؛ تحف العقول، ص 436.
[20] جلال الدین محمد بلخی مولوی.
[21] تحف العقول، ص 464؛ اصول کافی، صص 286 - 288.
[22] مولوی.
[23] علامه مجلسی، بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیة، ج 49، ص 60، ح 79؛ و ر. ک: شیخ حر عاملی، اثباة الهداة، ج 3، ص 314؛ فیض کاشانی، محجة البیضاء، ج 4، ص 284.
[24] شیخ حر عاملی، التنبیه، ص 26؛ ر. ک: بدایة المعارف، محمد رضا مظفر، شرح از سید محسن خرازی، ج 2، ص 46.
[25] اصول کافی، ج 1، ص 248، روایت 2.
[26] التنبیه، ص 42؛ بدایة المعارف، ج 2، ص 50.

درباره مركز تحقيقات رايانه‌اي قائميه اصفهان

بسم الله الرحمن الرحیم
جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ في سَبيلِ اللَّهِ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (سوره توبه آیه 41)
با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد؛ اين براى شما بهتر است اگر بدانيد حضرت رضا (عليه السّلام): خدا رحم نماید بنده‌اى كه امر ما را زنده (و برپا) دارد ... علوم و دانشهاى ما را ياد گيرد و به مردم ياد دهد، زيرا مردم اگر سخنان نيكوى ما را (بى آنكه چيزى از آن كاسته و يا بر آن بيافزايند) بدانند هر آينه از ما پيروى (و طبق آن عمل) مى كنند
بنادر البحار-ترجمه و شرح خلاصه دو جلد بحار الانوار ص 159
بنیانگذار مجتمع فرهنگی مذهبی قائمیه اصفهان شهید آیت الله شمس آبادی (ره) یکی از علمای برجسته شهر اصفهان بودند که در دلدادگی به اهلبیت (علیهم السلام) بخصوص حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) و امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهره بوده و لذا با نظر و درایت خود در سال 1340 هجری شمسی بنیانگذار مرکز و راهی شد که هیچ وقت چراغ آن خاموش نشد و هر روز قوی تر و بهتر راهش را ادامه می دهند.
مرکز تحقیقات قائمیه اصفهان از سال 1385 هجری شمسی تحت اشراف حضرت آیت الله حاج سید حسن امامی (قدس سره الشریف ) و با فعالیت خالصانه و شبانه روزی تیمی مرکب از فرهیختگان حوزه و دانشگاه، فعالیت خود را در زمینه های مختلف مذهبی، فرهنگی و علمی آغاز نموده است.
اهداف :دفاع از حریم شیعه و بسط فرهنگ و معارف ناب ثقلین (کتاب الله و اهل البیت علیهم السلام) تقویت انگیزه جوانان و عامه مردم نسبت به بررسی دقیق تر مسائل دینی، جایگزین کردن مطالب سودمند به جای بلوتوث های بی محتوا در تلفن های همراه و رایانه ها ایجاد بستر جامع مطالعاتی بر اساس معارف قرآن کریم و اهل بیت علیهم السّلام با انگیزه نشر معارف، سرویس دهی به محققین و طلاب، گسترش فرهنگ مطالعه و غنی کردن اوقات فراغت علاقمندان به نرم افزار های علوم اسلامی، در دسترس بودن منابع لازم جهت سهولت رفع ابهام و شبهات منتشره در جامعه عدالت اجتماعی: با استفاده از ابزار نو می توان بصورت تصاعدی در نشر و پخش آن همت گمارد و از طرفی عدالت اجتماعی در تزریق امکانات را در سطح کشور و باز از جهتی نشر فرهنگ اسلامی ایرانی را در سطح جهان سرعت بخشید.
از جمله فعالیتهای گسترده مرکز :
الف)چاپ و نشر ده ها عنوان کتاب، جزوه و ماهنامه همراه با برگزاری مسابقه کتابخوانی
ب)تولید صدها نرم افزار تحقیقاتی و کتابخانه ای قابل اجرا در رایانه و گوشی تلفن سهمراه
ج)تولید نمایشگاه های سه بعدی، پانوراما ، انیمیشن ، بازيهاي رايانه اي و ... اماکن مذهبی، گردشگری و...
د)ایجاد سایت اینترنتی قائمیه www.ghaemiyeh.com جهت دانلود رايگان نرم افزار هاي تلفن همراه و چندین سایت مذهبی دیگر
ه)تولید محصولات نمایشی، سخنرانی و ... جهت نمایش در شبکه های ماهواره ای
و)راه اندازی و پشتیبانی علمی سامانه پاسخ گویی به سوالات شرعی، اخلاقی و اعتقادی (خط 2350524)
ز)طراحی سيستم هاي حسابداري ، رسانه ساز ، موبايل ساز ، سامانه خودکار و دستی بلوتوث، وب کیوسک ، SMS و...
ح)همکاری افتخاری با دهها مرکز حقیقی و حقوقی از جمله بیوت آیات عظام، حوزه های علمیه، دانشگاهها، اماکن مذهبی مانند مسجد جمکران و ...
ط)برگزاری همایش ها، و اجرای طرح مهد، ویژه کودکان و نوجوانان شرکت کننده در جلسه
ی)برگزاری دوره های آموزشی ویژه عموم و دوره های تربیت مربی (حضوری و مجازی) در طول سال
دفتر مرکزی: اصفهان/خ مسجد سید/ حد فاصل خیابان پنج رمضان و چهارراه وفائی / مجتمع فرهنگي مذهبي قائميه اصفهان
تاریخ تأسیس: 1385 شماره ثبت : 2373 شناسه ملی : 10860152026
وب سایت: www.ghaemiyeh.com ایمیل: Info@ghaemiyeh.com فروشگاه اینترنتی: www.eslamshop.com
تلفن 25-2357023- (0311) فکس 2357022 (0311) دفتر تهران 88318722 (021) بازرگانی و فروش 09132000109 امور کاربران 2333045(0311)
نکته قابل توجه اینکه بودجه این مرکز؛ مردمی ، غیر دولتی و غیر انتفاعی با همت عده ای خیر اندیش اداره و تامین گردیده و لی جوابگوی حجم رو به رشد و وسیع فعالیت مذهبی و علمی حاضر و طرح های توسعه ای فرهنگی نیست، از اینرو این مرکز به فضل و کرم صاحب اصلی این خانه (قائمیه) امید داشته و امیدواریم حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه الشریف توفیق روزافزونی را شامل همگان بنماید تا در صورت امکان در این امر مهم ما را یاری نمایندانشاالله.
شماره حساب 621060953 ، شماره کارت :6273-5331-3045-1973و شماره حساب شبا : IR90-0180-0000-0000-0621-0609-53به نام مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان نزد بانک تجارت شعبه اصفهان – خيابان مسجد سید
ارزش کار فکری و عقیدتی
الاحتجاج - به سندش، از امام حسین علیه السلام -: هر کس عهده دار یتیمی از ما شود که محنتِ غیبت ما، او را از ما جدا کرده است و از علوم ما که به دستش رسیده، به او سهمی دهد تا ارشاد و هدایتش کند، خداوند به او می‌فرماید: «ای بنده بزرگوار شریک کننده برادرش! من در کَرَم کردن، از تو سزاوارترم. فرشتگان من! برای او در بهشت، به عدد هر حرفی که یاد داده است، هزار هزار، کاخ قرار دهید و از دیگر نعمت‌ها، آنچه را که لایق اوست، به آنها ضمیمه کنید».
التفسیر المنسوب إلی الإمام العسکری علیه السلام: امام حسین علیه السلام به مردی فرمود: «کدام یک را دوست‌تر می‌داری: مردی اراده کشتن بینوایی ضعیف را دارد و تو او را از دستش می‌رَهانی، یا مردی ناصبی اراده گمراه کردن مؤمنی بینوا و ضعیف از پیروان ما را دارد، امّا تو دریچه‌ای [از علم] را بر او می‌گشایی که آن بینوا، خود را بِدان، نگاه می‌دارد و با حجّت‌های خدای متعال، خصم خویش را ساکت می‌سازد و او را می‌شکند؟».
[سپس] فرمود: «حتماً رهاندن این مؤمن بینوا از دست آن ناصبی. بی‌گمان، خدای متعال می‌فرماید: «و هر که او را زنده کند، گویی همه مردم را زنده کرده است»؛ یعنی هر که او را زنده کند و از کفر به ایمان، ارشاد کند، گویی همه مردم را زنده کرده است، پیش از آن که آنان را با شمشیرهای تیز بکشد».
مسند زید: امام حسین علیه السلام فرمود: «هر کس انسانی را از گمراهی به معرفت حق، فرا بخواند و او اجابت کند، اجری مانند آزاد کردن بنده دارد».