ترجمه شواهد التنزیل

مشخصات کتاب

نام کتاب: ترجمه شواهد

نویسنده: روحانی احمد

موضوع: روایی

قرن: پانزدهم

زبان: فارسی

مذهب: شیعی

ناشر: احمد روحانی

مکان چاپ:

سال چاپ:

نوبت چاپ:

تحقیق:

توضیح: موضوع

ص: 1

اشاره

ص: 2

ص: 3

ص: 4

مقدمه مترجم

اشاره

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

حمد و سپاس خدای بزرگ را که دوستان و اولیای خویش را به انواع کرامات مزیّن و آنان را رفعت مقام و علوّ درجات عنایت فرماید.

و بهترین درود و صلوات بر محمد مصطفی صلی اللّه علیه و آله و سلّم سرور کائنات باد.

کتاب حاضر ترجمه شواهد التنزیل لقواعد التفضیل،متعلّق به یکی از علمای اهل سنّت به نام«حاکم حسکانی»است که در قرن پنجم ه.ق می زیست و در سال 490 ه.ق بدرود حیات گفت.

کتاب فوق تاکنون ترجمه فارسی نشده است و برای اولین بار به مناسبت سال امیر المؤمنین علی علیه السّلام ترجمه و چاپ می شود.

در این مجموعه سعی و تلاش گردید در ذکر شماره آیات و روایات از اصل کتاب متابعت شود تا مراجعه به اصل کتاب در هنگام ضرورت آسان تر گردد.

و در ترجمه کتاب حاضر،روایت های مشابه که از یک نفر نقل شده در پاورقی با ذکر شماره آن روایت آورده شد تا موجب طولانی شدن کتاب نگردد.

ص: 5

کتاب شواهد التنزیل در دو جلد با ذکر سلسله سند تدوین شده بود که بعلت عدم تطویل سعی شد از ذکر اسامی سند خودداری شده و فقط دو یا سه نفر که متصل به زمان نقل حدیث بودند آورده شود.

لذا مجموعه دو جلدی کتاب اصلی در یک جلد ترجمه و تنظیم گردید.

اما انگیزه ترجمه این کتاب با توجه به این که کتاب شواهد التنزیل از کتابهای ارزنده و پر محتوا و مستند می باشد که از منابع روایی اهل سنت نقل گردیده و هم این که مؤلف کتاب فوق از علمای برجسته و قابل اعتماد اهل سنت و دارای اطلاعات کافی و تحقیق وافی در علم حدیث و رجال و روایت بوده است.

و هم این که محتوای کتاب فوق با الهام از آیات قرآنی و روایات نبوی لطف خاصی به فضای معنوی کتاب داده است و مخصوصاً موضوع کتاب فوق در باره شخصیت برجسته و نمونه جهان اسلام امیر المؤمنین علی علیه السّلام است که این خصیصه ها موجب شد این کتاب در سال امیر المؤمنین مورد توجه قرار گیرد تا محبان فارسی زبان علی و اهل بیتش علیهم السّلام از اندیشه و دیدگاه محدثان و راویان اهل سنّت نسبت به امیر مؤمنان آگاه شوند.

امید است این مجموعه ارزشمند،علمی و مستند مورد استفاده برادران ارجمند بالاخص برادران اهل تسنّن و علاقمندان امیر المؤمنین علی علیه السّلام قرار گیرد.

معرفی مؤلف کتاب شواهد التنزیل

در معرفی صاحب کتاب،بزرگان اهل سنت بیاناتی را ابراز داشته اند که از باب نمونه سخنان دو تن از آنان را نقل می کنیم:

سیوطی در کتاب«طبقات حفاظ»در معرفی«حاکم حسکانی»می گوید:

حسکانی محدّثی توانا و قاضی زبردست بود،نامش به ابن الحذاء معروف بود.

مردی فاضل،شیخی دقیق و مدقق که صاحب ذوق و عنایت به علم الحدیث بود در این فن کتاب هایی را تدوین و جمع آوری کرد.

ص: 6

همچنین ذهبی از علمای اهل سنت از کتاب الطبقه جلد 14 می گوید:

الحسکانی القاضی المحدث ابو القاسم عبد الله بن عبد الله بن احمد بن محمد بن احمد بن محمد حسکان القرشی العامری النیشابوری الحنفی الحاکم معروف به ابن الحذاء شیخی مدقق و متقن و صاحب ذوق تام در علم الحدیث بود که با عنایت وافر و همت کامل در این فن جدّ و جهد نمود و کتابهایی را تألیف و تدوین کرد.

او از جدّ و همچنین از ابن ابی الحسن علوی و ابی عبد الله حاکم و ابی طاهر بن محمش و...حدیث نقل می کرد و پیوسته در حال استماع یا افاضه یا جمع آوری حدیث نبوی بود و عمر خویش را در این راه صرف کرد تا در سال 490 ه.ق به دار باقی شتافت.

انگیزه تألیف کتاب از زبان مؤلف

چنین آورده اند که شیخ اجل علی بن حمزه بن علی رشکی خبر داد،فرزند مصنّف به نام وهب بن علی حسکانی الحذاء نقل کرد:

پدرش حاکم امام ابو القاسم حسکانی،حکایتی شنیدنی در انگیزۀ تألیف این کتاب ارزشمند را این چنین بیان کرد و گفت:

بعضی از علمای عوام زده که ریاست بر عوام النّاس را دوست داشتند،سخنانی طبق مذاق و میل آنان می گفتند.

از جمله در روزگار ما در یکی از مجالس پر جمعیت و شلوغ،یکی از اصحاب ابن کرام که از این صنف عالمان بود بر کرسی موعظه نشست و با سخنان وقیعانه در باره علویان،پیروان خود را گمراه و اغواء می کرد.و مبالغت چندان نمود،و سخنان پریشان همی گفت،و به عیب جویی و مذمت علویان و آباء و اجداد آنان پرداخت.

چون همدلی و همراهی مستمعین و سکوت حاضرین را مشاهده کرد پا را از گلیم خویش فراتر نهاده در صدد عیب جویی سر سلسله علویان یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام افتاد و گفت:هیچ مفسّری را ندیدم که گفته باشد سوره هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ (1) در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام و اهل بیت او نازل شده است.

ص: 7


1- سوره 76 - آیه 1

چون همدلی و همراهی مستمعین و سکوت حاضرین را مشاهده کرد پا را از گلیم خویش فراتر نهاده در صدد عیب جویی سر سلسله علویان یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام افتاد و گفت:هیچ مفسّری را ندیدم که گفته باشد سوره هَلْ أَتی عَلَی الْإِنْسانِ (1) در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام و اهل بیت او نازل شده است.

نه تنها سوره هل اتی بلکه هیچ آیه ای از قرآن در فضیلت و کرامات علی علیه السّلام و اهل بیتش نازل نشده است!! او با جرات و جسارت به گستاخی خویش ادامه داد و همچنان سخنان پریشان می گفت.و به تهمت و افترا مبادرت می کرد.

من از بزرگان مجلس و اکابر علما،توقع داشتم که جوابی سخت و نیکو به او دهند.ولی متاسفانه همه سکوت کرده و کسی اعتراض نکرد مگر قاضی عماد الاسلام ابی العلا صاعد بن محمد(قدس روحه)که اعتراض خویش را آشکار کرده و او را از باب امر به معروف و نهی از منکر مورد عتاب و سرزنش قرار داد.

من در پایان آن مجلس مصلحت چنان دیدم که باید به این سخنان ناصواب و شبهه خطرناک جوابی نیکو گویم تا اذهان مسلمانان و اصحاب قرآن نسبت به علی بن ابی طالب علیه السّلام مشوش نگردد لذا در این راستا،به جمع آوری آیات قرآنی و روایات نبوی که در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام بیان شده بود،مبادرت کردم تا شخصیت علمی و مجاهدات های فرهنگی و فضیلت های بی شمار آن حضرت مورد شک و تردید نسلهای آینده قرار نگیرد.

بر همین اساس هر آیه ای که قطعا یا احتمالا در شأن علی علیه السّلام نازل شد استقصاء(شمارش)کردم و روایات مستند را با ذکر سند آن در ذیل آیات نقل کردم که 209 آیه و 1163 روایت را در دو جلد کتاب به نام شواهد التنزیل، لقواعد التفضیل تدوین کردم تا شاید گوشه ای از عظمت و فضیلت بیکران علی بن ابی طالب علیه السّلام را شناسانده باشم.

و حسبنا اللّه و نعم الموفّق و الوکیل.

احمد روحانی

ص: 8


1- سوره 76 - آیه 1

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ (1) مؤلف دانشمند،حاکم حسکانی قبل از وارد شدن به آیات قرآنی و بیان شأن نزول آنها فصولی را در طلیعه کتاب به عنوان آغاز بحث مطرح کرده است که رابطه تکمیلی با مقاصد کتاب و ارتباط عقلائی با مباحث آن دارد و فصلهای آن به شرح زیر است:

*فصل اول:فضائل بی شمار علی علیه السّلام *فصل دوم:تقدم و برتری علی علیه السّلام در تلاوت قرآن *فصل سوم:سبقت بر یاران در جمع آوری قرآن *فصل چهارم:عالم ترین فرد به تفسیر و عارف ترین به تنزیل *فصل پنجم:کثرت آیات در شأن علی علیه السّلام و اولاد *فصل ششم:معنای یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (2)

ص: 9


1- سوره 1 - آیه 1
2- سوره 2 - آیه 104

ص: 10

فصل اول : فضایل بی شمار علی علیه السلام

اشاره

صفات حمیده،خصلت های پسندیده و فضایل ارزنده امیر المؤمنین علی علیه السّلام به قدری زیاد و فراوان است که اکثر محدّثان و دانشمندان شیعه و سنّی از متقدمین و متأخرین در کتابهای خویش نقل کردند.

در این جا به پاره ای از این احادیث که از متقدمین بالاخص عبد اللّه بن عباس شاگرد تفسیری علی علیه السّلام نقل شده است اشاره می شود.

(1)روایتی با سند طولانی از حکیم بن جبیر از مجاهد نقل شد که ابن عباس شاگرد امیر المؤمنین علی علیه السّلام در بیان عظمت استادش گفته است:

لقد کان لعلی بن ابی طالب علیه السّلام ثمانیه عشر منقبه لو لم یکن له الاّ واحده لنجا بها،و لقد کانت له ثلاثه عشر منقبه لم تکن لاحد من هذه الامّه برای علی علیه السّلام هجده منقبت وجود دارد که حتی اگر یکی از این هجده منقبت را می داشت.اهل نجات بود.همچنین سیزده منقبت از این هجده کرامت مختص آن سید و سرور است و احدی را در آن نصیبی نیست.

(2)مجاهد و عبد اللّه بن شدّاد چنین نقل کرده اند:

ص: 11

روزی در حضور عبد اللّه بن عباس سخنی در باره علی علیه السّلام به میان آمد.ابن عباس گفت:

«لقد کانت لعلیّ ثمانیه عشر منقبه...» از کسی سخن گفتید،که هجده منقبت را به تنهایی داراست که اگر یکی از آن منقبت ها را هم می داشت اهل رستگاری و نجات بود.

سیزده صفت و منقبت او مختصّ به اوست که هیچ یک از امّت مصطفی صلی اللّه علیه و آله غیر از او این منقبت ها را ندارد.

(3)حکیم بن جبیر از(مجاهد و عبد اللّه بن شدّاد)نقل کرده است ابن عباس بیان کرد:

لقد کان لعلیّ علیه السّلام ثمانیه عشره منقبه....

علی علیه السّلام را هجده منقبت است،اگر یکی از این هجده منقبت را به تنهایی می داشت.اهل نجات و رستگاری بود؛حال آن که دارای مناقب هجده گانه است.و همچنین برایش دوازده منقبت است که هیچ یک از امّت محمّد صلی اللّه علیه و آله دارای این منقبت ها نیست،و این مناقب اختصاص به علی علیه السّلام دارد.

(4)ابو نعیم می گوید:کامل بن علا برایم نقل کرد که مجاهد در مناقب علی علیه السّلام گفت:

انّ لعلیّ علیه السّلام سبعین منقبه ما کانت لاحد من اصحاب النّبی(ص)مثلها و ما من شیء من مناقبهم الاّ و قد شرّکهم فیها.

برای علی بن ابی طالب علیه السّلام هفتاد فضیلت و منقبت وجود دارد.که هیچ یک از اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله در آنها سهمی و نصیبی ندارند.امّا منقبتی که اصحاب محمّد صلی اللّه علیه و آله دارند، علی علیه السّلام در آن مناقب شریک است.

(5)محمّد بن عباد از محمد بن معتمر و او از پدر و جدش نقل کرده است:

کان لعلیّ بن ابی طالب علیه السّلام عشرون و مائه منقبه لم یشترک معه فیها احد من اصحاب محمّد صلی اللّه علیه و آله و قد اشترک فی مناقب النّاس.

«علی علیه السّلام را یک صد و بیست منقبت از مناقب مخصوص است که احدی از اصحاب محمّد صلی اللّه علیه و آله را در آن مناقب نصیب و سهمی نیست؛امّا علی علیه السّلام در مناقب دیگران شریک است؛یعنی هر منقبتی را که اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله داراست علی علیه السّلام نیز همان فضیلت و منقبت را دارد.

ص: 12

دیدگاه اصحاب مصطفی ص در تفضیل علی ع

اشاره

(6)ابی طفیل از قول بعضی از اصحاب محمد صلی اللّه علیه و آله روایت کرده:

لقد سبق لعلیّ بن ابی طالب علیه السّلام من المناقب ما لو انّ واحده منها قسّمت بین الخلق و سعتهم خیراً.

مناقب کثیری برای علی بن ابی طالب علیه السّلام است که اگر یکی از آن مناقب را بین جمیع خلایق تقسیم می کردند همه آنان را خیر و خوبی و برکت فرا می گرفت.

(7)محمد بن منصور از احمد بن حنبل چنین نقل کرده است:

ما جاء لاحد من اصحاب النّبی من الفضائل اکثر ممّا جاء لعلیّ بن ابی طالب علیه السّلام.

برای احدی از صحابه مصطفی صلی اللّه علیه و آله به اندازۀ علی بن ابی طالب فضایل و مناقب وارد نشده است.

(8)ابو حامد حضرمی و ابو نصر محمّد بن احمد گفته اند:از محمد بن منصور شنیدیم که او نقل کرد،احمد بن حنبل امام اهل حدیث در فضیلت علی علیه السّلام بیان کرده است:

ما جاء لاحد من اصحاب النّبی صلی اللّه علیه و آله من الفضائل اکثر ممّا جاء لعلیّ بن ابی طالب علیه السّلام.

برای هیچ یک از اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله فضایلی به اندازۀ علی علیه السّلام وجود ندارد.

(9)حمدان وراق می گوید از احمد بن حنبل شنیدم که گفت:

ما روی لاحد من اصحاب رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله من الفضائل الصحاح ما روی لعلیّ بن ابی طالب علیه السّلام.

روایات صحیحی که در بیان فضایل علی علیه السّلام وارد شده،برای هیچ یک از اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله وارد نشده است.

ص: 13

(10)فطر بن خلیفه می گوید از ابو طفیل شنیدم گفت:بعضی از اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله در مناقب علی علیه السّلام چنین نقل می کردند:

لقد کان لعلیّ علیه السّلام من السّوابق ما لو انّ سابقه منها قسّمت بین الخلائق لاوسعتهم خیراً صفات حمیده و سوابق درخشان علی علیه السّلام آن چنان با ارزش است،که اگر یکی از آن سوابق برجسته علی علیه السّلام بین خلایق تقسیم شود،همه آنان را خیر و خوبی فرا می گرفت.

(11)محمّد بن عیسی از فطر بن خلیفه و او از ابی طفیل روایت کرده،که ابن عبّاس در بیان فضایل علی علیه السّلام نقل کرد:

لقد سبقت لعلیّ علیه السّلام من السّوابق ما لو انّ واحده منها قسّمت بین جمیع الخلائق لاوسعتهم خیراً سوابق درخشان علی علیه السّلام چنان است که اگر یکی از آنها در بین خلایق تقسیم شود.همه، اهل خیر و خوبی می شوند.

دیدگاه عبد اللّه ابن عمر بن خطّاب در تفضیل علی ع

(12)خلف بن خلیفه بیان کرد:از ابا هارون عبدی شنیدم که گفت؛با عبد اللّه بن عمر نشسته بودم،نافع بن ارزق به جمع ما پیوست.او با بی حیایی و گستاخی گفت:به خدا سوگند که من دشمن علی علیه السّلام هستم و کینۀ او را در دل دارم.

ابن عمر گفت:ای نافع!خداوند دشمن تو باشد.تبغض رجلا سابقه من سوابقه خیر من الدّنیا و ما فیها.

با مردی دشمنی می کنی که یک سابقه از سوابق درخشان او از دنیا و ما فیها بالاتر و برتر است!

ص: 14

نظر عکرمه مولی ابن عباس در تفضیل علی ع

(13)عکرمه از ابن عبّاس چنین روایت کرده است:

ما فی القرآن آیه؛ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (1) الاّ و علیّ امیرها و شریفها و ما من اصحاب محمّد صلی اللّه علیه و آله رجل الاّ و قد عاتبه اللّه و ما ذکر علیّا الاّ بخیر.

در قرآن کریم هر آیه ای با عنوان اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (2) ذکر شده است.

علی علیه السّلام امیر آن مؤمنان و شریف ترین آن صالحان است.و از اصحاب محمّد صلی اللّه علیه و آله کسی نیست که مورد عتاب خدای سبحان قرار نگرفته باشد،مگر علی بن ابی طالب علیه السّلام که همیشه به خیر و نیکویی توصیف شده است.

سپس عکرمه گفت:در مناقب جلیله و فضایل کثیره علی علیه السّلام چیزهایی می دانم که اقطار زمین و آسمان تاب و تحمّل شنیدن آنها را ندارند.

نامه عایشه در فضایل علی ع

(14)عبد اللّه بن عبد الرّحمان،قاضی شهر ری نقل کرده که به ابی عبد الرّحمان گفتم:

نامه ای از عایشه دریافت کردم که مناقب علی علیه السّلام را در آن نوشته است.

ابی عبد الرّحمان در جواب گفت:بدان عایشه هر قدر از فضایل علی علیه السّلام را یادآور شده باشد،باز هم،کم گفته است،چون فضایل آن حضرت بیشتر از آن است که قابل شمارش و نگارش باشد؛اگر عایشه هم فضایلی را نقل کرده باشد،از دریا قطره ای و از خشکی ذره ای را متذکّر شده است.

ص: 15


1- سوره 2 - آیه 25
2- سوره 2 - آیه 25

ص: 16

فصل دوم: تقدّم و برتری علی علیه السلام در تلاوت قرآن

(15)عاصم از ابی عبد الرّحمان سلمی این روایت را ذکر کرده است:

«ما رأیت احدا کان اقرأ للقرآن من علیّ علیه السّلام هیچ کسی را ندیدم در قرائت قرآن از علی علیه السّلام برتر و مقدم تر باشد.

سپس عاصم می گوید:ابو عبد الرّحمان قرائت قرآن را از علی علیه السّلام فرا گرفت.

(16)ابی مالک از ابن عبّاس نقل می کند؛عبد الرّحمان بن عوف چند تن از اصحاب رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله را به نماز جماعت دعوت کرد،چون جمع شدند؛علی علیه السّلام را امام جماعت خویش قرار دادند؛زیرا آن حضرت قرآن را بهتر از دیگران قرائت می کرد.

(17)ابن فضیل از عطاء و او از ابو عبد الرّحمان سلمی نقل کرده است:

ما رأیت احداً اقرأ من علیّ علیه السّلام.

احدی را قاری تر از علی بن ابی طالب علیه السّلام ندیدم یعنی هیچ کسی را ندیدیم قرآن را بهتر از علی علیه السّلام تلاوت کند.

(18)یحیی بن آدم می گوید به ابی بکر بن عیّاش گفتم:

ص: 17

بعضی از مردم می گویند؛علی علیه السّلام قرائت قرآن را نمی داند یا نمی خواند.

در جواب گفت:هر کسی چنین گفت؛دروغ گفته است.بلکه علی علیه السّلام سرآمد قاریان قرآن است.

(19)عاصم از ابی نجود و او از عبد الرّحمان سلمی چنین نقل می کند:

«ما رأیت احداً اقرأ من علی بن ابی طالب علیه السّلام» هیچ کسی را در قرائت قرآن تواناتر از علی علیه السّلام نیافتم.

(20)ابی اسحاق از ابی الاحوص و او از عبد اللّه بن مسعود که از قاریان معروف قرآن است در باره علی علیه السّلام چنین نقل کرده است:

«افرض اهل المدینه و اقرأوها علیّ بن أبی طالب علیه السّلام» داناترین و قاری ترین مردم مدینه،علی بن ابی طالب علیه السّلام بود.

(21)عبد اللّه بن عباس گفت:عمر بن خطّاب همیشه می گفت:

«اعلمنا بالقضاء و أقرؤنا للقرآن علی بن ابی طالب علیه السّلام» داناترین فرد به علم قضاوت و قاری ترین شخص به قرآن علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

ص: 18

فصل سوم: سبقت بر یاران در جمع آوری قرآن

(22)حسن بن دینار از قول ابن سیرین چنین روایت کرده است:

وقتی ابو بکر بر مسند خلافت نشست،و علی علیه السّلام خانه نشین شد،مردی مغرض به ابو بکر گفت:علی علیه السّلام از تو اکراه دارد.

ابو بکر،علی علیه السّلام را فراخواند و گفت:آیا درست است که تو از من بیزاری و نسبت به من اکراه داری؟ علی علیه السّلام فرمود:من از تو اکراهی ندارم،امّا چون رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به ملکوت اعلی پیوسته و قرآن جمع آوری نشده است می ترسم چیزی از قرآن کم یا زیاد شود؛سوگند یاد کرده ام جز برای نماز از خانه بیرون نیایم تا قرآن را جمع آوری کنم.

ابو بکر گفت:اگر چنین است پس کاری نیکو انجام می دهی.

(23)سدیّ از عبد خیر نقل کرد:

چون علی علیه السّلام بعد از وفات نبی صلی اللّه علیه و آله از بعضی مردم زمانه سبک عقلی و خیره سری مشاهده کرد.سوگند یاد کرد تا قرآن را جمع آوری نکند؛ردا بر دوش نیندازد.پس در خانه نشست و قرآن را جمع آوری کرد.

پس آن حضرت نخستین کسی بود که قرآن را در مصحف جمع آوری کرد و از قلبش به

ص: 19

صورت مکتوب در مصحف نگاشت.و مصحف علی علیه السّلام اکنون در نزد آل جعفر علیه السّلام موجود است.

(24)ایوب از عکرمه روایت کرد:

وقتی بعضی از مردم با ابو بکر بیعت کردند و او خلافت را به عهده گرفت.علی علیه السّلام در خانه نشست و از بیعت سرباز زد،عمر به سراغ علی علیه السّلام رفته با او ملاقات کرد و پرسید:

یا علی!آیا از بیعت با ابو بکر تخلّف می کنی؟ علی علیه السّلام فرمود:بعد از وفات رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله سوگند یاد کردم ردا بر دوش نگذارم مگر برای نمازهای واجب تا قرآن را جمع آوری کنم،چون می ترسم در قرآن تقلّبی صورت گیرد و کلام الهی دست خوش تحریف شود.

(25)سدیّ از عبد خیر و او از یمان روایت کرده است:

زمانی که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به ملکوت اعلی پیوست علی علیه السّلام سوگند یاد کرد که ردا بر دوش نگذارد تا سرانجام تمامی سور قرآن را جمع آوری کند و به صورت مصحف درآورد.و آن بزرگوار ردا بر دوش نگذاشت تا سرانجام قرآن شریف را جمع آوری کرد.

(26)ابن عون از محمّد بن سیرین چنین نقل می کند که ابن سیرین گفت:

در مدینه بودم و از ملاقات ابو بکر با علی علیه السّلام با خبر شدم.ابو بکر به علی گفت یا علی! شنیدم از امارت و حکومت من اکراه داری؟! علی علیه السّلام گفت:خیر؛بلکه سوگند یاد کرده ام تا قرآن را جمع آوری نکنم ردا بر دوش نگذارم.

ابن سیرین ادامه داد و گفت:

علی علیه السّلام قرآن را با شأن نزول آیاتش مکتوب کرد که اگر آن قرآن به دست ما می رسید، به علم کثیر و حکمت های فراوان دسترسی پیدا می کردیم.

ابن سیرین می گوید از عکرمه در بارۀ آن قرآن پرسیدم که آن قرآن در کجاست؟او ساکت شد و سخنی نگفت.

(27)ایّوب از محمّد بن سیرین روایتی به این مضمون نقل می کند:

وقتی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رحلت فرمود،علی علیه السّلام خانه نشینی را انتخاب کرد،و از خانه بیرون

ص: 20

نیامد. عدّه ای به ابو بکر گفتند،علی از خانه بیرون نمی آید.او حتماً به امارت و حکومت تو معترض است و از تو اکراه دارد.

ابو بکر،علی علیه السّلام را فرا خواند و پرسید:یا علی علیه السّلام!آیا از این که امارت و حکومت به دست من است اکراه داری؟ علی علیه السّلام فرمود:از امارت تو کراهت ندارم امّا می ترسم قرآن دستخوش تحریف شود، لذا سوگند یاد کردم تا قرآن را جمع آوری نکنم،عبا و ردا بر دوش نگذارم و از منزل بیرون نیایم.

ص: 21

ص: 22

فصل چهارم: علی علیه السلام عالم ترین فرد به تفسیر و عارف ترین کس به تنزیل

(28)ابی طفیل از انس بن مالک روایت کرده است که مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

علیّ یعلّم النّاس بعدی من تأویل القرآن ما لا یعلمون علی علیه السّلام پس از وفات من تعلیم دهندۀ تأویل قرآن به مردم است،در آنچه نمی دانند (1).

(29)عمیر بن بشر خثعمی از قول عبد اللّه بن عمر چنین نقل کرده است:

علیّ اعلم النّاس بما انزل اللّه علی محمّد صلی اللّه علیه و آله علی بن ابی طالب علیه السّلام عالم ترین و عارف ترین مردم به قرآن است.

(30)سعید بن حنظله از علقمه بن قیس روایت کرد؛علی علیه السّلام روزی در مسجد کوفه در خطبه ای فرمود:

سلونی یا اهل الکوفه!قبل ان لا تسألونی فو الّذی نفسی بیده ما نزلت

ص: 23


1- همین روایت را جماعتی از عبد الکریم نقل کردند.

آیه الاّ و انا اعلم بها این نزلت و فیمن نزلت.فی سهل ام فی جبل او فی مسیر ام فی مقام.

ای اهل کوفه!از مسائل علمی و شرعی و حکمت های الهی از من بپرسید،قبل از آن که نتوانید از من سؤال کنید و من در میان شما نباشم.به خدایی که جان علی علیه السّلام در قبضه قدرت اوست،هیچ آیه ای نازل نشد مگر این که می دانم در کجا و برای چه کسی و برای چه چیزی نازل شده است.آیا در درشت نازل شده یا در کوه؟در مسیر راه یا در منزلگاه؟ و می دانم در توبیخ یا تمجید چه کسی نازل شده است.پس از من در باره قرآن بپرسید تا دانا شوید.

(31)وهب بن عبد اللّه نقل کرد ابی طفیل گفت؛علی علیه السّلام را در حال خطبه دیدم، می فرمود:

«سلونی فو اللّه لا تسألونی عن شیء یکون الی یوم القیامه الاّ حدّثتکم به.

سلونی عن کتاب اللّه و اللّه ما من آیه الاّ و انا اعلم این نزلت،بلیل او بنهار،او بسهل نزلت أو فی جبل».

ای مردم کوفه!از من سؤال های علمی کنید،به خدا سوگند!در بارۀ هر چیزی که از حالا تا قیامت مسأله اش را بپرسید،خبرش را به شما می دهم.

ای مردم!از کتاب خدا،قرآن،بپرسید،آیه ای نیست مگر این که می دانم کجا و کی و چگونه و بر چه کسی و برای چه چیزی نازل شده و آیا در کوه یا در دشت نازل شده است؟! (32)ابی عبد الرّحمان سلمی چنین نقل کرده است:هیچ کسی را مثل علی علیه السّلام عالم به علم قرائت قرآن ندیدم،او بود که می فرمود:

«سلونی فو اللّه لا تسألونی عن شیء من کتاب اللّه الاّ احدّثکم بلیل نزلت ام بنهار او فی سهل او فی جبل».

بپرسید تا بگویم،از هر چه بپرسید،جواب عالمانه می گویم.

اگر از آیات ربّانی سؤال کنید،خبر از شأن نزول،زمان و مکان نزول آیات را به شما خواهم داد.

ص: 24

(33)سید الشهداء،حسین بن علی علیه السّلام بیان کرد؛پدرم علی علیه السّلام فرمود:

ما فی القرآن آیه الاّ و قد قرأتها علی رسول اللّه و علّمنی معناها.

در قرآن هیچ آیه ای نیست مگر این که آن را برای رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله قرائت کردم و آن حضرت معنا و تفسیرش را به من تعلیم داد.

(34)زید بن علی علیه السّلام از پدرش علی بن حسین علیه السّلام و او از پدرش حسین علیه السّلام نقل کرد که پدرم علی علیه السّلام فرمود:

ما دخل نوم عینی و لا غمض رأسی علی عهد رسول اللّه حتّی علمت ذلک الیوم ما نزل به جبرئیل من حلال او حرام او سنّه او کتاب او امر او نهی و فی من نزلت.

در عهد رسول اللّه،خواب به چشمم راه نمی یافت،مگر آن که در آن روز علم پیدا می کردم که جبرئیل از حلال و حرام،از سنّت و کتاب،از امر و نهی چه چیزی را آورده و آیات در شأن چه کسی نازل شده است.

(35)زید بن علی علیه السّلام از پدر و جدّش نقل کرد که علی علیه السّلام فرمود:

ما دخل عینی و لا رأسی حتّی علمت....

هیچ شبی چشمم به خواب نمی رفت مگر این که علم و معرفت به آیات نازل شده در آن روز و از حلال و حرام،از امر و نهی،از سنّت و کتاب،از شأن نزول آیات علم پیدا می کردم،آن گاه می خوابیدم.

(36)ابو بکر بن عیّاش از ثویر بن ابی فاخته از پدرش نقل کرد که علی علیه السّلام فرمود:

کان لی لسان سؤل و قلب عقول و ما نزلت آیه الاّ و قد علمت فیم نزلت و علی من نزلت و بم انزلت.

برای من زبانی گویا و قلبی عاقل قرار داده شد و هیچ آیه ای نازل نشد،مگر این که می دانم در کجا و برای چه کسی و برای چه چیزی نازل شده است.

(37)سعید بن حنظله از علقمه بن قیس چنین روایت می کند که علی علیه السّلام می فرمود:

سلونی یا اهل الکوفه!قبل ان لا تسألونی فو الّذی نفسی بیده ما نزلت

ص: 25

آیه الاّ و انا اعلم این نزلت و فیمن نزلت أ فی سهل ام فی جبل ام فی مسیر ام فی مقام (1).

(38)سلیمان احمسی از پدرش این روایت را نقل کرده است که علی علیه السّلام فرمود:

و اللّه ما نزلت آیه الاّ و قد علمت فیما نزلت و این نزلت و علی من نزلت.

به خدا سوگند،آیه ای نازل نشد مگر این که می دانم در بارۀ چه کسی و در کجا و برای چه چیزی نازل شده است.

سپس ادامه داد و فرمود:

«لأنّ اللّه وهب لی قلباً عقولاً و لساناً طلقاً؛ برای این که خدای حکیم،قلبی عاقل و زبانی گویا و آزاد،به من عنایت کرد.» (39)منهال بن عمرو از عباد بن عبد اللّه این روایت را نیز نقل کرده است که علی علیه السّلام فرمود:

هیچ آیه ای نازل نشد مگر این که می دانم آن آیه در کوه یا در دشت،در شب و یا در روز نازل شده است و نیز می دانم هر آیه ای در شأن و منزلت یا مذمّت چه کسی نازل شده است.

(40)عطاء از عایشه چنین نقل کرده است که عایشه گفت:

علی اعلم اصحاب محمّد بما انزل علی محمّد.

علی علیه السّلام عارف ترین و عالم ترین اصحاب نبی صلی اللّه علیه و آله به قرآن کریم است.

(41)آبان بن ابی عیّاش از سلیم بن قیس هلالی شنیده است که علی علیه السّلام فرمود:

ما نزلت علی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آیه الاّ اقرأنیها علیّ فاکتبها بخطّی و علّمنی تأویلها و تفسیرها و ناسخها و منسوخها و محکمها و متشابهها،و دعا اللّه ان یعلمنی فهمها و حفظها.

آیه ای نازل نمی شد مگر این که مصطفی صلی اللّه علیه و آله بر من قرائت می کرد و من آن را با خط خود می نوشتم،آن حضرت تأویل،تفسیر،ناسخ،منسوخ،محکم و متشابه آن آیات را به مند.

ص: 26


1- ترجمه این کلام علی علیه السّلام در شماره 30 ذکر شد،مراجعه فرمایید.

آموخت و به برکت دعای مصطفی صلی اللّه علیه و آله حتی یک حرف را فراموش نکردم.و بر اثر دعای آن حضرت خدای سبحان فهم،حفظ و ضبط قرآن را به من عنایت کرد.

(42)از قول شعبی نقل شده است:

علیّ علیه السّلام اعلم اصحاب به قرآن است (1).

(44)عبد الملک بن ابی سفیان گفت از عطا سؤال کردم،آیا در بین اصحاب و یاران مصطفی صلی اللّه علیه و آله کسی عالم تر از علی علیه السّلام یافت می شود.در جواب گفت:

به خدا سوگند کسی عالم تر از او نیست (2).

(46)محمّد بن فضیل می گوید از ابن شبرمه شنیدم که می گفت:

هیچ کسی را سراغ ندارم بر منبر بنشیند و بگوید.

سلونی عمّا بین اللوحین الاّ علیّ بن ابی طالب علیه السّلام.

جز علی علیه السّلام کسی چنین ادعایی نکرد و نگفت؛آنچه در قرآن است از من بپرسید.

(47)از ابن شبرمه نیز شنیده شده که او گفته است:

ما کان احد یقوم علی المنبر فیقول سلونی عمّا بین اللوحین الاّ علی بن ابی طالب.

احدی بر منبر ننشست و نگفت،بپرسید از هر چه می خواهید مخصوصاً از قرآن بپرسید تا جواب بگویم مگر علی بن ابی طالب علیه السّلام (3).ت.

ص: 27


1- روایت /43شواهد التنزیل از عامر شعبی به همین معنی نقل شد.
2- روایت /45شواهد التنزیل از عبد الملک به همین معنی نقل شد.
3- روایت /48شواهد التنزیل از عبد اللّه حسین اشعر به همین معنا نقل شده است.

ص: 28

فصل پنجم: کثرت آیات در شأن علی ع و اولاد

(48)سعید بن جبیر از ابن عبّاس نقل می کند:

«ما نزل فی احد من کتاب اللّه ما نزل فی علیّ علیه السّلام» برای هیچ کسی به اندازۀ علی علیه السّلام در قرآن آیه نازل نشده است.

(49)مجاهد می گوید:

نزلت فی علیّ سبعون آیه لم یشرکه فیها احد در حقّ علی علیه السّلام هفتاد آیه نازل شده که هیچ کسی در آن دخالت و شرکت ندارد (1).

(50)حفص بن غیاث از لیث و او از مجاهد چنین نقل کرده است:

ما انزل اللّه آیه فی القرآن الاّ علی رأسها.

هیچ آیه ای در قرآن نازل نشده مگر این که علیّ علیه السّلام در رأس آن آیه بوده است.

(53)ابن اسحاق می گوید یزید بن رومان گفت:

ص: 29


1- روایت /52شواهد التنزیل مجدداً از مجاهد با همین متن و لفظ نقل شد.

ما نزل فی احد من القران ما نزل علیّ بن ابی طالب هر آیه ای که برای اصحاب نازل شده علی علیه السّلام هم در آن آیه حظّی و شرکتی داشته است.

(54)محمّد بن اسحاق از یزید بن رومان چنین نقل می کند:

ما انزلت فی احد ما انزل فی علیّ من الفضل فی القرآن فضایلی که برای علی علیه السّلام در قرآن وارد و نازل شده برای احدی از صحابه وارد نشده است.

(55)عبد الرّحمان بن ابی لیلی می گوید:

لقد نزلت فی علیّ ثمانون آیه صفواً فی کتاب اللّه ما یشرکه احد من هذه الامه.

هشتاد آیۀ اختصاصی در قرآن کریم در بارۀ فداکاری،عظمت و حقوق علی علیه السّلام نازل شده است که احدی از اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله با علی علیه السّلام در آن آیات شریک نیست.

(56)علی بن حسین علیه السّلام فرمود:

نزل القران علینا و لنا کرائمه.

قرآن برای ما نازل شد و کرائم قرآن برای ما اهل بیت است.

(57)ابن عبّاس نقل می کند،روزی از روزها نبی صلی اللّه علیه و آله دست من و علی علیه السّلام را گرفته،به ثبیر برد.ابتدا دو رکعت نماز گزارد،سپس دستش را به سوی آسمان بلند کرد و گفت:

خدایا!موسی بن عمران از تو خواهشی کرد و من محمّد که برگزیدۀ توأم،از تو می خواهم به من شرح صدر عنایت فرمایی و کارهایم را آسان گردانی و زبانی گویا و ناطق به من مرحمت فرمایی تا عرب و عجم سخنم را بفهمند.بعد فرمود:

وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی (1) علیّ بن ابی طالب علیه السّلام أَخِی اُشْدُدْ بِهِ أَزْرِی وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی (2) .

خدایا!وزیر و معاونی مثل علی بن ابی طالب علیه السّلام که از اهل بیت و برادر من است برایم قرار ده،تا پشتوانۀ من در غم ها و گرفتاری ها و شریک در کارهایم باشد.

ص: 30


1- سوره 20 - آیه 29
2- سوره 20 - آیه 30

ابن عباس ادامه می دهد:در پایان سخنان مصطفی صلی اللّه علیه و آله شنیدم که منادی ندا داد،یا محمد!آنچه خواستی به تو عطا کردم،آن گاه نبی اللّه صلی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود:

یا ابا الحسن!دستت را به آسمان بلند کن و از خدایت درخواست کن تا آنچه را خواسته باشی به تو عنایت فرماید.

علی علیه السّلام دست را به سوی آسمان بلند کرد و گفت:

اللّهم اجعل لی عندک عهداً و اجعل لی عندک ودّاً.

و خدای سبحان آیۀ شریفۀ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (1) را نازل کرد.

سپس نبیّ صلی اللّه علیه و آله آن آیه را برای اصحاب خویش تلاوت کرد.

وقتی اصحاب از این صحنه تعجّب کردند،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

ای یاران!از چه چیزی تعجّب می کنید؟!بدانید آیات قرآن چهار قسمت است.یک قسمت مختص ما اهل بیت است و یک قسمت اختصاص به مذمّت دشمنان ما دارد.و یک چهارم در بارۀ حلال و حرام و یک چهارم باقی مانده در واجبات و فرایض است.

خدای رحمان در بارۀ علی علیه السّلام کرائم قرآن را نازل فرمود.

(58)زکریا بن میسره از اصبغ بن نباته نقل می کند که علی علیه السّلام فرمود:

آیات قرآن چهار قسمت است؛یک قسمت آن که یک چهارم قرآن است در شأن ما نازل شد و یک چهارم دیگر آن در بارۀ دشمنان ما و توبیخ آنان وارد شده است.یک چهارم قرآن هم در تفسیر سنن و بیان مثال و داستان گذشتگان و انبیا نازل شده است.یک چهارم دیگر قرآن در بیان فرایض شرعی و واجبات الهی است.امّا آن ربعی که در شأن ماست از کرائم قرآن است (2).

(59)ابو حمزه ثمالی از ابی یحیی(زکریا بن میسره)نقل کرده است امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمود:

نزل القرآن اثلاثاً؛ثلث فینا و ثلث فی عدوّنا و ثلث فرائض و احکام و.)

ص: 31


1- سوره 19 - آیه 96
2- این حدیث را جماعتی دیگر از محمد بن حسن روایت کردند(همان طوری که از زکریا بن میسره نقل شد.)

سنن و امثال.

آیات قرآن به سه قسمت تقسیم می شود؛یک ثلث در شأن ما اهل بیت است و یک ثلث در توبیخ و مذمّت دشمنان ماست.و ثلث دیگر در توضیح و تبیین واجبات و احکام و سنن و امثال است.

(60)حسین بن سلیمان از ابی جارود و او از اصبغ بن نباته نقل کرده است که علی علیه السّلام فرمود:

نزل القرآن اربعه ارباع،ربع فینا و ربع فی عدوّنا و ربع حلال و حرام و ربع فرائض و احکام و لنا کرائم القرآن.

قرآن در چهار قسمت نازل شده است:یک چهارم در شأن ما اهل بیت،یک ربع در بارۀ دشمنان،یک ربع در تبیین حلال و حرام و ربع آخر در توضیح فرایض و احکام است، ولی آن بخشی که مربوط به ماست از کرائم قرآن است (1).

(62)حبیب بن ابی ثابت گفت؛یوسف بن ماهک برای ما طعامی مهیّا کرد در حالی که مجاهد،طاوس و عطا همراه من بودند.مجاهد لب به سخن گشود و گفت:

لقد نزلت فی علیّ سبعون آیه ما شرکه فیها احد.

در شأن امیر المؤمنین علی علیه السّلام هفتاد آیه نازل شده که هیچ کسی در آن آیه ها با علی علیه السّلام شرکت ندارد.

(63)عبید اللّه بن موسی از عبد العزیز بن سیابه نقل کرده است.

جماعتی از محدثان و مفسران با یک دیگر سخن می گفتند.در آن میان مجاهد گفت:

لقد نزلت فی علیّ سبعون آیه ما شرکه فیها احد.

ای دوستان!بدانید هفتاد آیه در باره علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شده است که احدی در آنها با علی علیه السّلام شریک نیست. (2)د.

ص: 32


1- روایت /61شواهد التنزیل از نصر بن مزاحم از اصبغ نباته با همین مضمون و محتوا نقل شده است.
2- روایت شماره /64شواهد التنزیل از ابو عبد اللّه حسین بن حکم حبری در کتاب تفسیرش از مالک بن اسماعیل به همین معنی نقل شد.

(65)حسین بن سلیمان از ابی جارود و او از اصبغ بن نباته روایت کرده که علی علیه السّلام فرمود:

نزل القرآن اربعه ارباع،ربع فینا،و ربع فی عدوّنا و ربع حلال و حرام و ربع فرائض و احکام،و لنا کرائم القرآن.

قرآن شریف در چهار قسمت نازل شد.یک چهارم در شأن ما،یک چهارم در بارۀ دشمنان ما و یک چهارم در تبیین حلال و حرام و یک چهارم در تشریع احکام و وجوب فرایض است و کرائم قرآن برای ماست (1).د.

ص: 33


1- روایت /66شواهد التنزیل در مورد کثرت آیات نازله است و بیان می کند در قرآن برای هر حادثه ای آیه ای نازل شد.

ص: 34

فصل ششم: معنای یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا چیست؟

* فصل ششم: معنای یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (1) چیست؟

در هفتاد موضع از قرآن شریف،آیه کریمه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (2) نازل شده است؛ در شرح و توضیح این آیۀ شریفه روایاتی ذکر شده که نقل می شود تا شأن و منزلت علی علیه السّلام بیشتر شناخته شود.

(67)زید بن وهب از حذیفه بن یمان نقل کرده است که طایفه ای از مردم با هم مذاکره می کردند و می گفتند:

هر آیه ای از قرآن با خطاب یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (3) نازل شده خطاب به اصحاب محمد صلی اللّه علیه و آله است.

حذیفه گفت:ای دوستان!بدانید هر آیه ای که با خطاب یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (4) نازل شده علی علیه السّلام لبّ و لباب آن است (5).

(70)علی بن بذیمه از عکرمه نقل می کند که عبد اللّه بن عباس گفت:

ص: 35


1- سوره 2 - آیه 104
2- سوره 2 - آیه 104
3- سوره 2 - آیه 104
4- سوره 2 - آیه 104
5- روات رقم 68 و /69شواهد التنزیل از قول راویان دیگری مثل روایت 67 از حذیفه بن یمان نقل شد.

ما انزل اللّه فی القرآن آیه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (1) الاّ کان علیّ امیرها و شریفها،و لقد عاتب اللّه اصحاب محمّد و لم یذکر علیّا الاّ بخیر.

هیچ آیه ای در قرآن با خطاب یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (2) شروع نشده،مگر این که علی علیه السّلام امیر و سرآمد آن مؤمنان است.بدانید که خدای محمد صلی اللّه علیه و آله همۀ اصحاب او را مورد عتاب و سرزنش قرار داده مگر علی علیه السّلام را و از علی علیه السّلام همیشه با نیکی یاد کرده است (3).

(74)عکرمه از ابن عبّاس روایت کرده است:

ما ذکر اللّه فی القرآن؛ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (4) الاّ و علیّ شریفها و امیرها و لقد عاتب اللّه اصحاب محمّد فی آی من القرآن و ما ذکر علیّا الاّ بخیر.

هیچ جای قرآن یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (5) ذکر نشده مگر این که علی علیه السّلام امیر و شریف آنان است و خدای جبّار اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله را در قرآن مورد عتاب قرار داد.ولی علی علیه السّلام را در قرآن جز به نیکی یاد نکرده است.

(75)عکرمه از ابن عباس نقل کرده است:

ما فی القرآن آیه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (6) الاّ علیّ سیّدها و امیرها و شریفها و...

هر آیه کریمه ای که با خطاب یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (7) در قرآن عظیم نازل شده علی بن ابی طالب علیه السّلام به عنوان امیر و شریف و سیّد آنان مورد خطاب خدای سبحان قرار گرفته است.هیچ یک از اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله نیست که مورد عتاب و سرزنش قرآن واقع نشده باشد،به جز علی علیه السّلام که در هیچ جا مورد معاتبه قرار نگرفته است.

(76)عیسی بن راشد از علی بن بذیمه و او از عکرمه نقل کرده است که ابن عبّاس شاگرد نمونه علی علیه السّلام گفت:

ما نزل فی القرآن یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (8) الاّ علیّ امیرها و شریف ها لقد عاتب اللّه المؤمنین فی القرآن فی غیر آیه ما فیهم علیّ.ت.

ص: 36


1- سوره 2 - آیه 104
2- سوره 2 - آیه 104
3- روایت رقم 73،72،/71شواهد التنزیل مثل همین روایت از ابن عباس نقل شده است.
4- سوره 2 - آیه 104
5- سوره 2 - آیه 104
6- سوره 2 - آیه 104
7- سوره 2 - آیه 104
8- سوره 2 - آیه 104

هر آیه ای با کلمات مبارک یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (1) نازل شد.علی علیه السّلام امیر و شریف آن جماعت مؤمنان است.خدای منّان در آیات متعددی مؤمنان را مورد عتاب و سرزنش قرار داد جز علی علیه السّلام را که او هرگز مورد مؤاخذه و معاتبه واقع نشد.

(77)همچنین از علی بن بذیمه از عکرمه و او هم از ابن عباس نقل کرده است:

ما انزل اللّه قطّ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (2) الاّ علیّ امیرها و شریفها،و لقد عاتب اللّه اصحاب محمّد صلی اللّه علیه و آله فی غیر مکان و ما ذکر علیّاً الاّ بخیر. (3)

(78)مجاهد از ابن عبّاس این چنین نقل کرده است: (4)

ما انزل اللّه آیه؛ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (5) و علیّ رأسها و امیرها.

هر جایی آیۀ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (6) نازل شده علی علیه السّلام امیر و رئیس مؤمنان است.

(81)مجاهد از عبد اللّه بن عبّاس چنین روایت کرده است:

ما انزل اللّه فی القرآن یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (7) الاّ کان علیّ امیرها و شریفها لانّه اوّل المؤمنین ایماناً.

هیچ آیه ای در قرآن با خطاب یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (8) نازل نشده مگر این که علی علیه السّلام امیر و شریف آن مؤمنین است چون او اوّلین اسلام آورنده و نخستین مؤمن به دین اسلام و آیین محمّد صلی اللّه علیه و آله و کتاب خدا بود.

(82)جماعتی از عیسی بن راشد این حدیث را نقل کرده اند:

ما انزل اللّه فی القرآن یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (9) الاّ علیّ امیرها و شریفها،و لقد عاتب اللّه اصحاب محمّد صلی اللّه علیه و آله فی غیر آیه من القرآن و ما ذکر علیّاً الاّ بخیر.

هیچ آیه ای با الفاظ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (10) نازل نشد مگر این که علی علیه السّلام امیر آن مؤمنان و شریف ترین آنان است.خدای سبحان،اصحاب محمد صلی اللّه علیه و آله را در آیات متعدّدی مورد عتاب و سرزنش قرار داد،ولی علی علیه السّلام را همیشه به نیکی و خیر یاد کرده است.د.

ص: 37


1- سوره 2 - آیه 104
2- سوره 2 - آیه 104
3- ترجمه این گفتار مشابه ترجمه روایت شماره /76شواهد التنزیل است.
4- روایت شماره 79،/80شواهد التنزیل هم از ابن عباس با همین الفاظ نقل شد.
5- سوره 2 - آیه 104
6- سوره 2 - آیه 104
7- سوره 2 - آیه 104
8- سوره 2 - آیه 104
9- سوره 2 - آیه 104
10- سوره 2 - آیه 104

(83)محمد بن مروان از جعفر بن محمد و او از ابن عباس شاگرد تفسیری علی علیه السّلام نقل کرده است:

ما ذکر اللّه فی کتابه؛ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (1) الاّ و علیّ امیرها.

خدای سبحان در کتابش هر گاه آیه شریفه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (2) را ذکر فرمود؛علی بن ابی طالب علیه السّلام به عنوان امیر المؤمنین آن آیه شریفه است.

(84)عبد اللّه بن خراش از عوام بن حوشب و او از مجاهد روایت کرده است:

ما کان فی القرآن یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (3) فانّ لعلیّ سابقه ذلک و فضیلته.

هر موضعی در قرآن عظیم آیه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (4) ذکر شده است علی بن ابی طالب علیه السّلام اوّلین و با سابقه ترین مؤمنان و با فضیلت ترین آنان است.

(85)عبد اللّه بن خراش در مقام علی علیه السّلام از عوام و او از مجاهد چنین روایت کرده است:

کلّ شیء فی القرآن یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (5) فانّ لعلیّ سبقه و فضله.

هر جا آیه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (6) در قرآن نازل شده،علی علیه السّلام را سبقت و فضیلت بر همه آن مؤمنان است.

ص: 38


1- سوره 2 - آیه 104
2- سوره 2 - آیه 104
3- سوره 2 - آیه 104
4- سوره 2 - آیه 104
5- سوره 2 - آیه 104
6- سوره 2 - آیه 104

شواهد قرآنی در فضایل علی و اهل بیت علیهم السلام

اشاره

ص: 39

ص: 40

1- اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ .(حمد6/)

(خدایا)ما را به راه راست راهبر باش.

(86)حاکم پدر ابو محمّد عبد اللّه بن احمد با سلسله سند از ابی بریده در تفسیر آیه شریفه اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ (1) نقل می کند که صراط مستقیم یعنی صراط مصطفی صلی اللّه علیه و آله و صراط اهل بیت مصطفی صلی اللّه علیه و آله.

(87)عبد اللّه بن عباس شاگرد علی علیه السّلام در تفسیر آیه اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ (2) گفته است:ای بندگان خدا!بگویید اهدنا به حبّ نبیّ صلی اللّه علیه و آله و اهل بیت گرامی اش.

(88)سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کرده که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود؛

یا علیّ!انت طریق الواضح و انت الصّراط المستقیم و انت یعسوب المؤمنین.

«یا علی تو طریق آشکار و صراط مستقیم و سرکردۀ مؤمنان هستی» (89)جابر بن عبد اللّه انصاری می گوید؛پیامبر گرامی صلی اللّه علیه و آله فرمود؛

انّ اللّه جعل علیّاً و زوجته و ابنائه حجج اللّه علی خلقه و هم ابواب العلم

ص: 41


1- سوره 1 - آیه 6
2- سوره 1 - آیه 6

فی امّتی؛من اهتدی بهم هُدِیَ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (1) .

خدای سبحان؛علی علیه السّلام و همسر و فرزندانش را حجّت های خود بر مردم قرار داده است و آنان باب های علم برای امّت من هستند.هر کسی در جست و جوی هدایت توسط آنان باشد.به صراط مستقیم هدایت می یابد.

(90)ابی جعفر الباقر علیه السّلام از پدر و او از جدش نقل کرده است که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

من سرّه(من اراد)ان یجوز علی الصّراط کالرّیح العاصف و یلج الجنّه بغیر حساب فلیتولّ ولیّی و وصیّی و صاحبی و خلیفتی علی اهلی علیّ بن ابی طالب علیه السّلام و من اراد ان یلج النّار....

هر کسی مشتاق است که از پل صراط مثل باد تند پاییزی بگذرد و خود را بدون حساب به بهشت جاویدان برساند،ولایت ولیّ و وصیّ و مصاحب و خلیفه من،علی بن ابی طالب علیه السّلام را بپذیرد و بر دل بسپارد.و هر کسی می خواهد در آتش جهنّم سرنگون شود، ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام را رها کند.

به عزّت و جلال پروردگارم سوگند،علی علیه السّلام باب اللّه است،هیچ کسی وارد نمی شود، مگر از آن باب،و او صراط مستقیم است،علی علیه السّلام آن کسی است که خداوند،در روز قیامت از ولایت او سؤال خواهد کرد.

(91)جابر بن عبد اللّه انصاری می گوید از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله شنیدم که فرمود؛

اهتدوا بالشّمس؛فاذا غاب الشّمس فاهتدوا بالقمر،فاذا غاب القمر فاهتدوا بالزهره،فاذا غابت الزّهره فاهتدوا بالفرقدین.

با نور خورشید دنبال هدایت و مطلوب خود باشید،اگر خورشید غایب شد،به وسیلۀ ماه هدایت یابید،اگر ماه پنهان شد به وسیله ستاره زهره،راه را بیابید،اگر زهره ناپدید شد به وسیلۀ فرقدین به دنبال هدایت باشید.

سؤال شد یا رسول اللّه!شمس،قمر،زهره و فرقدان را نمی شناسیم بیان فرمایید تا بدانیم اینان کیستند؟حضرت فرمود:

من خورشید هدایتم،علی علیه السّلام قمر عالمتاب است،فاطمه علیها السّلام ستاره نورانی در شب ظلمانی است،حسن و حسین علیهما السّلام هم فرقدان این جهان هستند.

ص: 42


1- سوره 3 - آیه 101

(92)سلام بن مستنیر جعفی می گوید،روزی در منزل امام باقر علیه السّلام به خدمت آن بزرگوار رسیدم و عرض کردم،فدایت شوم،سؤالی دارم اگر مشقت ندارد جواب دهید.

حضرت فرمود:از هر چه دوست داری سؤال کن.

گفتم:اجازه می فرمایی از مسائل قرآن بپرسم! فرمود:سؤال کن! پرسیدم معنی آیۀ شریفه هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ (1) (2)چیست؟ فرمود:آن صراط علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

پرسیدم:آیا صراط علی بن ابی طالب علیه السّلام منظورتان است.

دوباره بیان فرمود:بلی،آن صراط علی بن ابی طالب علیه السّلام است (3).

(93)عبد اللّه بن سلیمان نقل می کند،از ابی عبد اللّه علیه السّلام سؤال کردم،منظور از برهان و نور در کلام خداوند: قَدْ جاءَکُمْ بُرْهانٌ مِنْ رَبِّکُمْ وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکُمْ نُوراً مُبِیناً (4) یعنی چه؟ آن بزرگوار فرمود:منظور از برهان،محمد صلی اللّه علیه و آله و منظور از نور،علی بن ابی طالب علیه السّلام است.و همچنین منظور از صراط مستقیم،علی علیه السّلام است (5).

(95)ابو بصیر نقل می کند از ابی عبد اللّه علیه السّلام پرسیدم،صراطی را که ابلیس گفت:

لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِراطَکَ الْمُسْتَقِیمَ (6) .منظور کدام راه و صراط است.

آن حضرت فرمود:منظور از صراط مستقیم،صراط علی علیه السّلام است.

(96)عبد اللّه بن ابی جعفر از برادرش نقل می کند؛ « هذا صِراطٌ عَلَیَّ مُسْتَقِیمٌ (7) »یعنی صراط امیر المؤمنین علی علیه السّلام.

(97)حذیفه بن یمان می گوید از پیامبر صلی اللّه علیه و آله شنیدم فرمود:ت.

ص: 43


1- سوره 15 - آیه 41
2- فجر40/
3- شواهد التنزیل ج 1 ص 78.
4- سوره 4 - آیه 174
5- روایت رقم /94شواهد التنزیل از قول ابی جعفر علیه السّلام نقل شد که آل محمد صلی اللّه علیه و آله صراط مستقیم الهی هستند که خداوند بندگانش را به این صراط راهنمایی کرده است.
6- سوره 7 - آیه 16
7- سوره 15 - آیه 41

اگر ابو بکر را به ولایت و امارت انتخاب کنم،هر چند زاهد در دنیا و راغب به آخرت است امّا ضعیف است و توانایی جسمی ندارد.اگر عمر را بر این کار بگمارم قوی و امین است،ولی از ملامت و انتقاد ابایی ندارد.

امّا اگر علی بن ابی طالب علیه السّلام را ولایت دهم شما را به صراط مستقیم هدایت می کند و به مقصد نهایی می رساند (1).

(101)حذیفه بن یمان از پیامبر صلی اللّه علیه و آله نقل کرد که آن حضرت فرمود:

«و ان تولّوا علیّاً تجدوه هادیاً مهدیّاً یسلک بکم الطّریق المستقیم ای مردم!اگر علی علیه السّلام را به ولایت انتخاب کنید،او را هادی و مهدی خویش می یابید،و شما را به طریق مستقیم سوق می دهد (2).

(102)ابی یقظان از ابی وائل و او از حذیفه بن یمان روایت کرد که پیامبر گرامی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

ان تولّوا علیّاً-و لن تفعلوا-تجدوه هادیاً مهدیاً یسلک بکم الطّریق المستقیم.

اگر ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام را بپذیرید-که نمی پذیرید-او را هادی و مهدی می یابید،شما را به طریق مستقیم سیر می دهد.که هرگز گمراهی در آن نباشد (3).

(105)عبد الرحمن بن زید بن اسلم می گوید از پدرم در باره آیه شریفه صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ (4) سؤال کردم، پدرم گفت:آن صراط نبی صلی اللّه علیه و آله و پیروانش و همچنین صراط علی علیه السّلام و شیعیانش است که خدای منّان به آنان نعمت هدایت را عنایت فرمود.د.

ص: 44


1- روایت های 97 و 98 و 99 و /100شواهد التنزیل با الفاظ مختلف ولی به یک مفهوم و مضمون نقل شده است.
2- شواهد التنزیل ج 1 ص 83
3- روایت 103 و /104شواهد التنزیل به همین معنی و مضمون نقل شد.
4- سوره 1 - آیه 7

2- الم* ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدیً لِلْمُتَّقِینَ .(بقره2/)

الف،لام،میم*این است کتابی که در(حقّانیت)آن هیچ تردیدی نیست؛ و مایۀ هدایت تقوا پیشگان است.

(106)ابی صالح از مقاتل و او از ضحّاک نقل می کند که از عبد اللّه بن عباس شاگرد تفسیری امیر المؤمنین علی علیه السّلام از تفسیر آیه ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فِیهِ هُدیً لِلْمُتَّقِینَ (1) پرسیدیم.

او در جواب گفت:

شک نیست که قرآن از جانب خدای رحمان است،و در قرآن هدی یعنی هدایت و نور برای متقین است.

و بدانید،علی بن ابی طالب علیه السّلام که حتی در یک چشم بهم زدن مشرک نشد،و بت را نپرستید و عبادت خالص را برای خدای سبحان به جای آورد.از متقین است.او و شیعیان حقیقی اش بدون حساب وارد بهشت می شوند (2).

3- أُولئِکَ عَلی هُدیً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ .(بقره5/)

آنهایند که از هدایتی از جانب پروردگارشان برخوردارند و آنها همان رستگاران اند.

سؤال این است که مفلحون،در آیه چه کس یا کسانی هستند؛سه روایت در تفسیر و تعیین مصداق آیه فوق وارد شده است.

(107)عیسی بن عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی بن ابی طالب علیه السّلام از پدرش و پدرش از جدّش و او از علی بن ابی طالب علیه السّلام نقل کرده است که علی علیه السّلام فرمود:

ص: 45


1- سوره 2 - آیه 2
2- شواهد التنزیل ج 1 ص 86

روزی سلمان فارسی گفت:یا علی علیه السلام!هر گاه،به خدمت پیامبر وارد می شدم،آن حضرت دست بر کتفم می گذاشت و می فرمود:

یا سلمان!هذا و حزبه هم المفلحون.

ای سلمان!این مرد(علی علیه السلام)و حزبش از رستگاران اند (1).

(108)عمر بن علی بن ابی طالب می گوید؛از پدرم امیر المؤمنین علی علیه السلام شنیدم که فرمود:

سلمان فارسی رو به من کرد و گفت:یا ابا الحسن!هر بار که نزد رسول خدا بودم و شما وارد مجلس پیامبر صلی اللّه علیه و آله می شدید،مصطفی صلی اللّه علیه و آله می فرمود:

یا سلمان!هذا و حزبه هم المفلحون یوم القیامه.

ای سلمان!این مرد و حزبش در روز قیامت از رستگاران اند.

(109)عیسی بن عبد اللّه بن عبید اللّه بن عمر بن علی بن ابی طالب علیه السلام می گوید:پدرم از پدرش،و او از جدش نقل کرده است که امیر المؤمنین علی علیه السلام فرمود:

سلمان فارسی به من گفت یا علی!هر گاه به حضور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله می رسیدم،آن حضرت دستش را به شانه ام می گذاشت و می فرمود؛ای سلمان!این شخصیت و شیعیان و حزبش از رستگاران عالم اند.

(110)عیسی بن عبد اللّه از زبان پدر و جدّش نقل کرد که؛علی بن ابی طالب علیه السلام فرمود؛ سلمان فارسی گفت:

فلمّا اطلعت علی رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و انا معه الاّ ضرب بین کتفی و قال:یا سلمان!هذا و حزبه المفلحون.

یا علی!هر گاه در خدمت مصطفی صلّی اللّه علیه و آله بودم و تو از بیرون به حضور آن حضرت می رسیدی.رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله دست بر شانه ام می زد و می فرمود:ای سلمان!این شخصیت و حزبش از رستگاران و مفلحان هستند.89

ص: 46


1- شواهد التنزیل ج 1 ص 89

4- وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَما آمَنَ النّاسُ .(بقره13/)

و چون به آنان گفته شود:همان گونه که مردم ایمان آوردند،شما هم ایمان بیاورید.

(111)مصادیق جمله مبارک آمِنُوا کَما آمَنَ النّاسُ (1) چه کسانی هستند.

از عبد اللّه بن عباس در باره کلام خدای تعالی:« آمِنُوا کَما آمَنَ النّاسُ (2) »سؤال شد.

ابن عباس در جواب پاسخ داد،آنان علی بن ابی طالب علیه السلام،جعفر طیّار،حمزه سید الشهداء،سلمان،ابو ذر،عمّار،مقداد،حذیفه بن یمان و امثال این جماعت از مؤمنان راستین هستند.

5- وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا قالُوا آمَنّا. (بقره14/)

و چون با کسانی که ایمان آورده اند برخورد کنند،می گویند ایمان آوردیم.

(112)شأن نزول این آیۀ شریفه را عبد اللّه بن ثابت مقری از پدرش و پدرش از هذیل و او از مقاتل و او از محمد بن حنفیّه فرزند علی علیه السلام چنین بیان می کند:

روزی پدرم امیر المؤمنین علی علیه السلام با اصحابش؛سلمان فارسی،عمّار،صهیب، مقداد و ابو ذر از بیرون،وارد شهر مدینه می شدند که با عبد اللّه بن ابی بن سلول سر کردۀ منافقین مدینه و پیروانش رو به رو شدند.

چون علی علیه السلام نزدیک شد،عبد اللّه بن ابی،زبان نفاق گشاد و گفت:مرحبا بسیّد بنی هاشم،وصیّ رسول اللّه و اخیه و ختنه و ابی السّبطین الباذل له ماله و نفسه.

علی علیه السلام فرمود:وای بر تو ای ابن ابیّ!ولی من گواهی می دهم تو منافقی بی دین هستی.

ابن ابی گفت:یا علی!آیا این سخنان را در باره من می گویی!به خدا سوگند،من

ص: 47


1- سوره 2 - آیه 13
2- سوره 2 - آیه 13

مؤمنی مثل تو و یارانت هستم.

علی علیه السّلام فرمود:ای ابن ابی!مادرت به عزایت بنشیند.یقین می دانم تو منافق بی دینی هستی.

عبد اللّه بن ابی به نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله آمد و از آنچه بین او و پدرم علی علیه السّلام گذشته بود، اظهار ناراحتی کرد.

ابن ابی هنوز در مجلس رسول خدا بود که آیۀ شریفۀ وَ إِذا لَقُوا الَّذِینَ آمَنُوا (1) نازل شد.

یعنی ابن ابی هر گاه امیر المؤمنین علی علیه السّلام را که مؤمن و تصدیق کنندۀ قرآن است ملاقات کند می گوید: قالُوا آمَنّا (2) یعنی به محمد صلّی اللّه علیه و آله و قرآن عظیم ایمان راستین داریم.

همین ها وقتی دوستان منافق و شیاطین خود را می بینند اظهار می دارند،ما در کفر و شرک با شما هستیم، إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ (3) ما علی علیه السّلام و یارانش را استهزا می کنیم.

خداوند فرمود: اَللّهُ یَسْتَهْزِئُ بِهِمْ (4) خدای تعالی در پاسخ استهزاء به علی علیه السّلام و یارانش،آنان را در آخرت عذابی دردناک و مجازاتی سخت می نماید.

6- وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنّاتٍ .(بقره25/)

و کسانی را که ایمان آورده اند،و کارهای شایسته انجام داده اند،مژده ده که ایشان را باغهایی خواهد بود.

(113)از ابن عباس با سلسله سند طولانی آن نقل شده است:آنچه از قرآن به طور خاص در حق رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و اهل بیتش نازل شد.آیۀ شریفۀ وَ بَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (5) است.که در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام و حمزه سید الشهداء و جعفر طیّار و عبیده بن حارث بن عبد المطلب نازل شده است.

ص: 48


1- سوره 2 - آیه 14
2- سوره 2 - آیه 14
3- سوره 2 - آیه 14
4- سوره 2 - آیه 15
5- سوره 2 - آیه 25

7- وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً .(بقره30/)

و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت:من در زمین جانشینی خواهم گماشت.

(114)خدای تعالی فرمود: إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً (1) «من روی زمین خلیفه و جانشین برگزیدم».سؤال اینجاست این خلفا و برگزیدگان چه کسانی هستند؟! از عبد اللّه بن مسعود روایتی نقل شده است که در قرآن،خلافت از جانب خداوند برای سه نفر واقع شده است:

اول-خلافت برای آدم علیه السّلام به دلیل قول خدای تعالی در آیه: وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً (2) .

دوم-خلافت برای داود علیه السّلام طبق آیۀ یا داوُدُ إِنّا جَعَلْناکَ خَلِیفَهً فِی الْأَرْضِ (3) (4).

ای داود!خلافت سرزمین بیت المقدس را برای تو قرار دادیم.

سوم-خلافت برای مولای متقیان،امیر المؤمنین علی علیه السّلام است،بر اساس آیه لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ (5) (6)آن حضرت خلیفه خداوند مثل آن دو نفر(آدم و داود)بر روی زمین است.

(115)سفیان ثوری از منصور و او از مجاهد نقل کرده است که سلمان فارسی گفت:

روزی در خدمت محمّد مصطفی صلّی اللّه علیه و آله بودم،آن حضرت فرمود:

ای مردم!بدانید،وصی و خلیفه و بهترین کسی که بعد از من،دین مرا ادا کند و وعده های مرا عمل نماید پسر عمّ من علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

ص: 49


1- سوره 2 - آیه 30
2- سوره 2 - آیه 30
3- سوره 38 - آیه 26
4- سوره ص26/.
5- سوره 24 - آیه 55
6- نور55/.

8- وَ عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ کُلَّها (بقره31/)

و(خدا)همه معانی نامها را به آدم آموخت.

(116)مصطفی صلّی اللّه علیه و آله علم و دانش امیر المؤمنین علی علیه السّلام را شبیه آدم قرار داد.

ابن راشد از قول ابی حمراء نقل می کند،با جماعتی در کنار رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نشسته بودیم،به محض این که علی علیه السّلام وارد مجلس شد،پیامبر صلّی اللّه علیه و آله از ورود او مسرور شد و این مطلب را فرمود:

من سرّه ان ینظر الی آدم فی علمه و نوح فی فهمه و ابراهیم فی حلمه فلینظر الی علی بن ابی طالب علیه السّلام یعنی هر کسی اراده کند به علم آدم و فهم نوح و حلم ابراهیم بنگرد به علی بن ابی طالب نظاره کند.

(117)روایت دیگری از ابی راشد از ابی حمراء به گونه ای دیگر نقل شده است:

من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی فهمه و الی ابراهیم فی حلمه و الی یحیی فی زهده و الی موسی فی بطشه فلینظر الی علی بن ابی طالب علیه السّلام یعنی:هر کسی بخواهد به علم آدم و فهم نوح و حلم ابراهیم و زهد یحیی و هیبت و قدرت موسی نظاره کند به علی بن ابی طالب علیه السّلام بنگرد و این صفات را در او مشاهده کند.

(118)ابو معاویه از اعمش و او از مجاهد نقل می کند که ابن عباس گفت،رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله در فضل و علم علی علیه السّلام فرمود:

انا مدینه العلم و علی بابها،فمن اراد العلم فلیأت الباب.

من شهر علم و علی علیه السّلام در آن است پس هر کسی طالب علم است باید از در علم وارد شود.

ابن عباس از شاگردان و نزدیکان علی علیه السّلام می گوید:بارها شنیده ام که علی علیه السّلام

ص: 50

می گفت؛در سینۀ من علم کثیر و معلومات فراوانی جمع است (1).

(122)سلام بن سلیمان مدائنی و او از عمر بن مثنی و او از ابی اسحاق نقل می کند که انس بن مالک گفت:رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله به دخترش فاطمه علیها السّلام فرمود:

زوّجتک یا بنیّه اعظم النّاس حلماً و اقدمهم سلماً و اکثرهم علماً (2).

ای دختر عزیزم!تو را به ازدواج شخصی درآوردم که از نظر همه کمالات معنوی سرآمد روزگار است او را حلمی عظیم و علمی کثیر و سابقه ای درخشان در اسلام است،و در مسلمانی نخستین فرد است.

(123)حاکم ابو عبد اللّه حافظ از ابو بکر بن ابی دارم و او از خالد بن خفّاف و او از عامر و او از ابن عباس در باب علم علی علیه السّلام روایت جالبی را نقل می کند.که چنین است:

العلم عشره اجزاء،اعطی علیّ بن ابی طالب منها تسعه،و الجزء العاشر بین جمیع النّاس و هو بذلک الجزء اعلم منهم.

علم ده جزء است.نه جزء آن به علی بن ابی طالب علیه السّلام عطا شد،و مختص آن حضرت گردید؛امّا جزء دهم بین همه مخلوقات عالم تقسیم شد.و امیر المؤمنین علیه السّلام در آن یک جزء نیز سرآمد همه عالمیان است (3).

9- وَ أَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ ارْکَعُوا مَعَ الرّاکِعِینَ (بقره43/)

و نماز را بر پا دارید،و زکات را بدهید،و با رکوع کنندگان رکوع کنید.

(124)ابن عباس در بارۀ آیات قرآن می گوید،آنچه از سورۀ بقره مخصوص پیامبر صلّی اللّه علیه و آله، و علی بن ابی طالب علیه السّلام و اهل بیت آن حضرت وارد شد همین آیه 43 است،که در شأن

ص: 51


1- روایت رقم 121،120،/119شواهد التنزیل به همین معنی نقل شده است.
2- این روایت از طریق عایشه و معقل بن یسار و غیر این دو نیز وارد شده است.
3- مؤلف،کتاب مستقلی در باب علم علی علیه السّلام تالیف کرده است علاقه مندان می توانند برای اطّلاع بیشتر به آن کتاب مراجعه کنند.

رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و علی بن ابی طالب علیه السّلام در آن هنگام که نخستین نمازگزاران و رکوع کنندگان بودند،نازل شد (1).

(125)روایتی مسند با سلسله روات طولانی و مضبوط از قول یحیی بن عفیف کندی از پدر و جدّش نقل شده است.جدّ یحیی بن عفیف کندی داستانی را که خودش مشاهده کرد این چنین بیان می کند:

روزی برای خریدن لباس و عطر به نزد عباس بن عبد المطلب که مردی تاجر پیشه بود رفته،در کنارش نشستم و به خانۀ کعبه نگاه می کردم.غروب آفتاب فرارسید و قرص خورشید پنهان شد.

جوانی خوش سیما را در حالی که به آسمان نگاه می کرد دیدم جوان رو به قبله ایستاد.بعد از اندک زمانی نوجوانی آمد و در سمت راست او قرار گرفت،بعد از لحظه ای بانویی را دیدم که پشت سر آنان ایستاد سپس آن جوان دست به آسمان بلند کرد آن دو نیز دست بلند کردند.آن جوان به رکوع رفت آن دو هم پیروی کردند،و رکوع به جا آوردند.

گفتم:ای عباس!امر عجیبی را مشاهده می کنم! عباس گفت:آیا اینان را می شناسی؟ گفتم:خیر،نمی شناسم،آنان را معرّفی کن تا بدانم.

عباس گفت:آن جوان محمد بن عبد اللّه بن عبد المطلب برادرزاده من است.

آن نوجوان علی بن ابی طالب است و آن زن خدیجه بنت خویلد،همسر آن جوان است.

برادرزاده ام می گوید خدای او خدای زمین و آسمان است.و آن خدا او را به این دین و آیین امر کرده است،در روی زمین غیر این سه نفر هیچ کسی بر این دین نیست.5.

ص: 52


1- این روایت به طریق مختلف نقل شده است.مینائی در کتاب خصائص ص 44،ابن عساکر در تاریخ دمشق حدیث 935،ابن سعد در کتاب طبقات ج 8 ص 17،عبد الباقی در کتاب معجم صحابه ج 5 ص 135.

10- وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبِیرَهٌ إِلاّ عَلَی الْخاشِعِینَ* اَلَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ وَ أَنَّهُمْ إِلَیْهِ راجِعُونَ (بقره45/-46)

از شکیبایی و نماز یاری جویید.و به راستی این(کار)گران است،مگر بر فروتنان.

همان کسانی که می دانند با پروردگار خود دیدار خواهند کرد؛و به سوی او باز خواهند گشت.

(126)کلبی از قول ابی صالح نقل می کند،ابن عباس در تفسیر آیه مبارکه اِسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاهِ وَ إِنَّها لَکَبِیرَهٌ إِلاّ عَلَی الْخاشِعِینَ (1) گفت:

به کسی که در نماز تذلل نشان دهد،خاشع گویند و آیه خطابش به رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و علی بن ابی طالب علیه السّلام است که با خشوع و اخلاص نماز می گزارند.

همچنین ابن عباس در باره اَلَّذِینَ یَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا رَبِّهِمْ (2) می گوید:

این قسمت از آیۀ شریفۀ برای علی بن ابی طالب علیه السّلام و عثمان بن مظعون و عمّار یاسر و اصحاب علی علیه السّلام نازل شده است (3).

11- وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (بقره82/)

و کسانی که ایمان آورده،و کارهای شایسته کرده اند،آنان اهل بهشت اند،و در آن جاودان خواهند ماند.

(127)از جمله آیاتی که در شأن رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و اهل بیت آن حضرت نازل شده همین آیه شریفه در سوره بقره است.

ص: 53


1- سوره 2 - آیه 45
2- سوره 2 - آیه 46
3- حسین حبری همین روایت را در کتاب تفسیرش آورده است.

ابن عباس از مفسرین معروف در شأن نزول آیۀ اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَنَّهِ هُمْ فِیها خالِدُونَ (1) .می گوید:این آیه انحصاراً و فقط برای علی علیه السّلام نازل شده چون او نخستین مؤمن به خدا صلّی اللّه علیه و آله و اوّلین نمازگزار همراه پیامبر صلّی اللّه علیه و آله بوده است.

(128)روایت دیگری از طریق عکرمه نقل شده که از زبان ابن عباس حکایت شد در این روایت ابن عباس می گوید:

برای علی علیه السّلام چهار خصلت ارزنده و بارز وجود دارد که برای احدی ذکر نشده است.

علی علیه السّلام نخستین عرب و عجمی است که با پیامبر صلّی اللّه علیه و آله نماز گزارد.

علی علیه السّلام تنها کسی است که در همۀ جنگ ها پرچم پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را پیروزمندانه در دست داشت.

در جنگ احد تنها کسی که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را تنها نگذاشت و فرار نکرد علی علیه السّلام بود.

علی علیه السّلام تنها صحابی بود که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله را غسل داد و او را در قبر گذاشت (2).

12- وَ کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ (بقره143/)

و بدین گونه شما را امتی میانه قرار دادیم،تا بر مردم گواه باشید؛و پیامبر بر شما گواه باشد.

(129)از قول سلیم بن قیس نقل شده که وی از امیر المؤمنین علی علیه السّلام در تفسیر آیه کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً (3) پرسید که چه کسانی مورد نظر هستند؟ علی علیه السّلام فرمود:منظور خداوند تبارک و تعالی از آیه شریفۀ فوق ما هستیم.تا بر طبق آیۀ لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ (4) شاهد بر همۀ مردم باشیم و رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله شاهد بر ماست.

ص: 54


1- سوره 2 - آیه 82
2- این روایت را جماعتی دیگر از عکرمه و جماعتی از ابن عباس نقل کردند.
3- سوره 2 - آیه 143
4- سوره 2 - آیه 143

نحن شهداء اللّه علی النّاس و حجّته فی ارضه.

ما اهل بیت،شاهد خداوند بر جمیع مردم و حجّت او بر زمین هستیم ما کسانی هستیم که خداوند در حقّ ما فرمود:

کَذلِکَ جَعَلْناکُمْ أُمَّهً وَسَطاً لِتَکُونُوا شُهَداءَ عَلَی النّاسِ (1)

13- وَ إِنْ کانَتْ لَکَبِیرَهً إِلاّ عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللّهُ .(بقره143/)

و البته(این کار)جز بر کسانی که خدا هدایت(شان)کرده،سخت گران بود.

(130)ابو ذر هم از حسن روایت می کند:

علی بن ابی طالب علیه السّلام نخستین مهتدی و اوّلین کسی بود که خدای تعالی او را همراه نبی صلّی اللّه علیه و آله هدایت کرد،و اوّلین یاری بود که به پیامبر صلّی اللّه علیه و آله پیوست.

(131)شعبی نقل می کند:

ما گروهی بودیم در شهر بصره،بر حجّاج بن یوسف وارد شدیم.و حسن هم آخرین نفری بود که وارد مجلس شد.حجاج بن یوسف پیوسته از علی علیه السّلام عیب جویی می کرد و از او بد می گفت و ما همه از ترس و به منظور برحذر ماندن از شرّش او را همراهی می کردیم،و حسن هم ساکت بود و چیزی نمی گفت، حجاج بن یوسف پرسید؟:ای ابا سعید!چرا ساکت نشسته ای؟در مورد ابو تراب بگو،تا بدانم رای و نظر تو چیست؟ حسن گفت:خدای تعالی فرمود: وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَهَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْها إِلاّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ،وَ إِنْ کانَتْ لَکَبِیرَهً إِلاّ عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللّهُ (2) .

علی علیه السّلام از کسانی است که خدای تعالی او را هدایت کرده است و از اهل ایمان و یقین قرار داد.او پسر عمّ رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و همسر دختر او و محبوب ترین چهره نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله است،دارای سوابق حمیده و فضایل کثیره است که تو و هیچ کس دیگری،

ص: 55


1- سوره 2 - آیه 143
2- سوره 2 - آیه 143

قادر به رد یا منع آن فضایل نیست.

(132)از عبد اللّه بن عمرو هدادی نقل شده است که حجاج بن یوسف از حسن پرسید:ابو تراب چه کسی است و تو در باره اش چه می دانی؟ حسن گفت:علی بن ابی طالب علیه السّلام کسی است که خدای تعالی او را از هدایت یافتگان و مهتدین قرار داد.

حجاج بن یوسف گفت:ای حسن!برای سخن خود دلیل بیاور و با برهان سخن بگو.

حسن گفت،خدای تعالی فرمود: وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَهَ الَّتِی کُنْتَ عَلَیْها إِلاّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلی عَقِبَیْهِ وَ إِنْ کانَتْ لَکَبِیرَهً إِلاّ عَلَی الَّذِینَ هَدَی اللّهُ (1) .

علی علیه السّلام نخستین کسی است که خدای تعالی او را همراه نبی صلی اللّه علیه و آله هدایت کرد.

حجاج بن یوسف بعد از شنیدن فضایل علی علیه السّلام از زبان حسن،او را از بصره اخراج کرد.

14- وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ .(بقره207/)

و از میان مردم کسی است که جان خود را برای طلب خشنودی خدا می فروشد،و خدا نسبت به(این)بندگان مهربان است.

(133)ابی سعید خدری می گوید:

شبی که مصطفی صلی اللّه علیه و آله قصد مهاجرت از مکّه به مدینه را داشت و در غار ثور مخفی شد،علی بن ابی طالب علیه السّلام برای حفظ جان رسول خدا و خانواده اش در بستر آن حضرت خوابید.خداوند بزرگ به جبرئیل و میکائیل فرمود:بین شما دو تن،برادری قرار می دهم،و عمر یکی را طولانی تر از دیگری می کنم.یکی از شما عمر طولانی را

ص: 56


1- سوره 2 - آیه 143

انتخاب کند، امّا هر دو عمر طولانی را برگزیدند،و هر یک عمر طولانی را برای خود می خواستند.خدای سبحان فرمود:

حالا بنگرید ایثار و از خود گذشتگی علی بن ابی طالب علیه السّلام را و بدانید بین نبی صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام هم برادری برقرار کردم،علی علیه السّلام در بستر برادرش مصطفی صلی اللّه علیه و آله خوابیده است.

هر دو به زمین هبوط کنید و او را از شرّ دشمنانش حفظ کنید.جبرئیل و میکائیل به خانه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله وارد شدند.جبرئیل در بالای سر علی علیه السّلام و میکائیل در پایین پای او قرار گرفت،و جبرئیل ندا می داد

بخّ بخّ یا بن ابی طالب! ای پسر ابو طالب!مبارک باد بر تو،خدای بزرگ به واسطۀ ایثارت بر ملائکۀ آسمان ها مباهات و افتخار می کند.سپس آیۀ وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ اللّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ (1) .در آن شب به پاس از خود گذشتگی علی علیه السّلام نازل شد. (2)

(135)ابن عباس چنین نقل می کند:

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله در شب مهاجرت به سوی غار حرکت کرد،علی علیه السّلام لباس آن حضرت را پوشید و در بستر او خوابید،قریش برای کشتن نبی صلی اللّه علیه و آله خانه را محاصره کردند.

آن جماعت قصد حمله به علی علیه السّلام را داشتند،چون او را نبی صلی اللّه علیه و آله می پنداشتند،امّا وقتی با دقت از نزدیک نگاه کردند،دیدند علی علیه السّلام است که در بستر پیامبر صلی اللّه علیه و آله قرار گرفته است.

گفتند:ای علی!خود را به شکل صاحب خویش درآوردی و ما را به اشتباه انداختی! (136)ابن عباس می گوید؛علی علیه السّلام در شب هجرت رسول خدا صلی اللّه علیه و آله جان خود را فروخت،و لباس مصطفی صلی اللّه علیه و آله را پوشید و در بستر آن حضرت آرمید.

(137)عبد الرحمن بن میمون از پدرش نقل می کند که از ابن عباس شنید،علی علیه السّلام در شبی که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در غار پنهان شد در بستر آن حضرت خوابید،لحظاتی بعدت.

ص: 57


1- سوره 2 - آیه 207
2- روایت /134شواهد التنزیل تقریباً به مضمون همین روایت است.

ابو بکر به طلب رسول خدا صلی اللّه علیه و آله به منزل آن حضرت آمد. امیر المؤمنین علی علیه السّلام او را از ماجرا با خبر کرد،ابو بکر به تعقیب مصطفی صلی اللّه علیه و آله پرداخت تا به آن حضرت ملحق شد.

قریش تا صبح،علی علیه السّلام را می دیدند و گمان می کردند پیامبر صلی اللّه علیه و آله است امّا صبحگاه با روشنی هوا علی علیه السّلام را مشاهده کردند.همگی با عصبانیت پرسیدند محمد صلی اللّه علیه و آله کجاست؟ علی علیه السّلام گفت:از جایگاه او خبری ندارم.

گفتند:امر بر ما اشتباه شد.تو را محمد صلی اللّه علیه و آله پنداشتیم.

در همین شب آیه وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ (1) در بارۀ علی علیه السّلام نازل شد. (2)

(139)سدیّ داستان غار را چنین بیان می کند:

شبی که پیامبر صلی اللّه علیه و آله عازم غار بود،علی بن ابی طالب علیه السّلام را در بستر خویش خوابانید، و به تنهایی به سوی غار به راه افتاد.

بعد از مدّتی ابو بکر به منزل آن حضرت وارد شد.

علی علیه السّلام گفت:رسول خدا صلی اللّه علیه و آله از منزل خارج شده است.

ابو بکر به تعقیب او پرداخت،تا جایی که پیامبر صلی اللّه علیه و آله از پشت سر،صدایی شنید و گمان کرد او از مشرکان است.

ابو بکر بلافاصله لب به سخن گشود و خود را معرّفی کرد تا نگرانی آن حضرت بیشتر نشود.

پس هر دو به سوی غار حرکت کردند تا این که به داخل غار شدند،از طرف دیگر مشرکان قریش که خانۀ مصطفی صلی اللّه علیه و آله را محاصره کرده بودند،به طرف بستر آن حضرت رفتند،علی علیه السّلام را در حالی که لباس پیامبر صلی اللّه علیه و آله را پوشیده بود در جای آن حضرت دیدند.ابتدا گمان کردند پیامبر صلی اللّه علیه و آله است.ت.

ص: 58


1- سوره 2 - آیه 207
2- روایت /138شواهد التنزیل مشابه همین روایت است.

بعضی از مشرکان به بعضی دیگر گفتند حمله می کنیم و کار محمد صلی اللّه علیه و آله را تمام می سازیم بعضی دیگر گفتند:صبر می کنیم،تا بیدار شود.آن گاه او را با شمشیر از پای درمی آوریم.

امّا چون صبح شد،علی علیه السّلام را در بستر نبی صلی اللّه علیه و آله دیدند،با ناراحتی و عصبانیت گفتند:

رفیق تو کجاست؟! علی علیه السّلام فرمود:جایگاه او را نمی دانم.

امّا آن بی دینان یقین پیدا کردند که مصطفی صلی اللّه علیه و آله به جانب مدینه رهسپار شده است.

خداوند هم به پاس خدمت علی علیه السّلام آیۀ وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ (1) را نازل کرد.

(141)حکیم بن جبیر می گوید،علی بن حسین علیه السّلام فرمود نخستین کسی که جانش را با خداوند معامله کرد علی علیه السّلام بود.

سپس این آیۀ مبارکه را قرائت فرمود: وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ (2) و ادامه داد این آیه به پاس ایثار علی علیه السّلام و جانفشانی او در آن شب نازل شد (3).

(142)حکیم بن جبیر می گوید،از علی بن حسین علیه السّلام در بارۀ آیۀ وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ (4) سؤال شد آن حضرت فرمود:

آن هنگام که علی بن ابی طالب علیه السّلام در بستر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله آرمید و آن حضرت غار را پناهگاه خود ساخت،آیه شریفه فوق نازل شد و علی علیه السّلام نیز این ابیات را می خواند:

وقیت بنفسی خیر من وصی الحصی*و اکرم خلق طاف بالبیت و الحجر و بتّ اراعی منهم ما ینو بنی*و قد صبرت نفسی علی القتل و الاسر محمّد لمّا خاف ان یمکروا به*فنجّاه ذو الطول العظیم من المکر و بات رسول اللّه فی الغار آمناً*فما زال فی حفظ الاله و فی سترد.

ص: 59


1- سوره 2 - آیه 207
2- سوره 2 - آیه 207
3- روایت رقم /140شواهد التنزیل از حکیم بن جبیر از علی بن حسین با همین لفظ و متن نقل شد.
4- سوره 2 - آیه 207

15- وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ السّائِلِینَ وَ فِی الرِّقابِ .(بقره177/)

و مال(خود)را با وجود دوست داشتن،به خویشاوندان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و در(راه آزاد کردن)بندگان بدهد.

(143)ابی بکر سبیعی از علی بن عباس بن ولید و او از محمد بن مروان غزال و او از ابراهیم بن حکم بن ظهیر و او از پدرش نقل می کند که سدّی گفت:

آیۀ وَ آتَی الْمالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبی (1) در شأن علی بن ابی طالب نازل شده است.

16- وَ مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ وَ تَثْبِیتاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ کَمَثَلِ جَنَّهٍ بِرَبْوَهٍ أَصابَها وابِلٌ فَآتَتْ أُکُلَها ضِعْفَیْنِ فَإِنْ لَمْ یُصِبْها وابِلٌ فَطَلٌّ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ .(بقره265/)

و مثل(صدقات)کسانی که اموال خویش را برای طلب خشنودی خدا و استواری روحشان انفاق می کنند،همچون مثل باغی است که بر فراز پشته ای قرار دارد(که اگر) رگباری بر آن برسد،دو چندان محصول برآورد،و اگر رگباری هم بر آن نرسد،باران ریزی(برای آن بس است)،و خداوند به آنچه انجام می دهید بیناست.

(144)حسن بن محبوب از ابی جعفر احول و او از سلام بن مستنیر و او از ابن جعفر علیه السّلام نقل کرده که در بارۀ آیۀ مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ (2) ...سؤال شد،آن حضرت فرمود:

آیه مبارکه در شأن امیر المؤمنین علی علیه السّلام نازل شد.

(145)ابی بصیر نقل کرد ابی عبد اللّه علیه السّلام در تفسیر و توضیح آیۀ مَثَلُ الَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللّهِ (3) فرمود:

ص: 60


1- سوره 2 - آیه 177
2- سوره 2 - آیه 265
3- سوره 2 - آیه 265

علی علیه السّلام افضل و برترین مصداق در آیه شریفه است.او بود که پیوسته اموالش را برای به دست آوردن رضایت خدای تعالی انفاق می کرد.

17- یُؤْتِی الْحِکْمَهَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً .(بقره269/)

(خدا)به هر کسی که بخواهد حکمت می بخشد،و به هر کسی حکمت داده شود،به یقین،خیری فراوان داده شده است.

(146)سفیان ثوری از منصور و او از ابراهیم و او از علقمه و او از عبد اللّه بن عباس نقل کرده است که عبد اللّه گفت:روزی در حضور رسول خدا صلی اللّه علیه و آله نشسته بودم، شخصی از علم و دانش و حکمت علی علیه السّلام سؤال کرد.

آن حضرت فرمود:

قسّمت الحکمه عشره اجزاء فاعطی علیّ تسعه اجزاء و اعطی النّاس جزء واحداً.

بدانید،حکمت به ده قسمت تقسیم شده است،نه قسمت آن به علی بن ابی طالب علیه السّلام و یک قسم آن به بقیۀ مردم داده شد.

(147)ابن عباس از رسول خدا روایت کرد:

من اراد ان ینظر الی ابراهیم فی حلمه و الی نوح فی حکمته و الی یوسف فی اجتماعه فلینظر الی علی بن ابی طالب علیه السّلام.

(148)سفیان ثوری می گوید،ربیع بن خیثم گفت:

در دوستی هیچ کسی را محبوب تر از علی علیه السّلام در نزد مردم ندیدم،و همچنین در دشمنی آن حضرت،بعضی ها او را مبغوض ترین بودند،سپس آیه شریفه وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً (1) را قرائت کرد و»گفت؛و آن علی علیه السّلام است که حکمت وافر و خیر کثیر را داراست.

ص: 61


1- سوره 2 - آیه 269

در دوستی هیچ کسی را محبوب تر از علی علیه السّلام در نزد مردم ندیدم،و همچنین در دشمنی آن حضرت،بعضی ها او را مبغوض ترین بودند،سپس آیه شریفه وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً (1) را قرائت کرد و»گفت؛و آن علی علیه السّلام است که حکمت وافر و خیر کثیر را داراست.

(149)عامر بن مفضّل تغلبی می گوید:روزی به نزد حسن بن صالح رفتم و مسائل بسیاری را از او سؤال کردم.در جواب هر مسأله ای می گفت:

حکیم الحکماء علی بن ابی طالب علیه السّلام چنین فرمود و چنان پاسخ داد؛یعنی او را حکمتی زیاد و علمی فراوان بود که جواب هر مسأله ای را می گفت و هرگز در نمی ماند.

(151)باز هم عامر نقل می کند:روزی در نزد ربیع بن خیثم ذکری از نام علی علیه السّلام شد، آهی کشید و گفت:از شخصی نام بردید،که دوستان و محبّان او،او را بسیار دوست می داشتند و دشمنان او نیز نسبت به وی بغضی شدید داشتند.

سپس گفت:ای مردم،هیچ کس را در حکمت به اندازۀ علی علیه السّلام ندیدم،آن گاه آیۀ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً (2) را تلاوت کرد.

مردم گفتند:ای ربیع!تو در حقّ علی علیه السّلام مبالغه می کنی.

البته هر چند مردم نمی فهمیدند چه می گویند،از نزدش متفرّق شدند. (3)

(152)ربیع بن خثیم در بارۀ دوستان و دشمنان علی علیه السّلام چنین می گوید:

مردی که دوستانش در محبّت و دوستی،او را از همه گرامی تر و محبوب تر دارند، علی بن ابی طالب علیه السّلام است و همچنین او کسی است که دشمنانش در دشمنی و کینه از هر دشمنی شدیدتر و مبغوض تر هستند.

سپس رو به مردم کرد و گفت:به خدا سوگند،علی علیه السّلام عالم به قضاء الهی است،چون وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَهَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثِیراً (4) و او علی علیه السّلام است.که دارای حکمت وافر و علم کثیر است.

(153)طارق بن شهاب می گوید:نزد عبد اللّه بن عباس حضور داشتم،عدّه ای ازت.

ص: 62


1- سوره 2 - آیه 269
2- سوره 2 - آیه 269
3- روایت رقم /150شواهد التنزیل از سعید بن مسروق از منذر به همین معنی نقل شده است.
4- سوره 2 - آیه 269

فرزندان مهاجرین آمدند و پرسیدند،ای ابن عباس!علی بن ابی طالب علیه السّلام چگونه مردی بود؟ ابن عباس گفت:

ملیء جوفه حکماً و علماً و بأساً و نجدهً و قرابهً من رسول اللّه.

علی علیه السّلام یگانه ای است که دارای حکمت وافر و علم فراوان و ابهت زیاد است و با رسول خدا صلی اللّه علیه و آله قرابت دارد (1).

18- اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَهً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (بقره274/)

کسانی که اموال خود را شب و روز،و نهان و آشکارا،انفاق می کنند،پاداش آنان نزد پروردگارشان خواهد بود؛و نه بیمی بر آنان است و نه اندوهگین می شوند.

(155)محمد بن سائب از ابی صالح و او از عبد اللّه بن عباس نقل کرده که آیه شریفۀ اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَهً (2) ...در تحسین و تمجید علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شده است.

چون آن حضرت را چهار درهم نقد موجود بود.یک درهم را در شب،یک درهم در روز،یک درهم در پنهانی و یک درهم آشکارا در طلب رضای خدای سبحان صدقه داد.

وقتی مصطفی صلی اللّه علیه و آله از او پرسید،چه چیزی باعث این کار شد؟ علی علیه السّلام گفت:یا رسول اللّه!انگیزۀ این انفاق آن است که امید دارم خدای تعالی مرا مستوجب وعده ها و لطف نیکوی خویش قرار دهد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:حقاً که مستحق چنین پاداش نیکویی هستی!

ص: 63


1- روایت رقم /154شواهد التنزیل از ربیع بن خثیم در همین معنی با اندک اختلافی نقل شد.
2- سوره 2 - آیه 274

سپس آیۀ اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَهً (1) بر آن بزرگوار در شأن علی علیه السّلام نازل شد.

(156)ایوب بن سلیمان می گوید:محمّد بن مروان در بارۀ آیۀ اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ (2) گفته است این کلام خدا در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شده، درست در زمانی که آن بزرگوار چهار درهم داشت،یک درهم در شب،یک درهم در روز،یک درهم در پنهان و یک درهم آشکارا در راه خدای بزرگ به عنوان صدقه تقدیم کرد.آن گاه آیه فوق نازل شد (3).

(159)عبد الرّزاق و برادرش عبد الوهاب از فرزند مجاهد و او از پدرش نقل می کند که از ابن عباس در بارۀ کلام خدا. اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ (4) سؤال شد.

ابن عباس گفت:علی علیه السّلام را چهار درهم یا چهار دینار موجود بود یکی را در روز، دیگری را در شب،یکی را در سرّ و دیگری را آشکار انفاق کرد و خدای متعال آن حضرت را با این آیه شریفه ثنا و تحسین کرد (5).

(161)سفیان ثوری و او از اعمش و او از ابی صالح نقل می کند که ابن عباس در شأن نزول اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ (6) گفت،این آیۀ شریفه در حق علی علیه السّلام نازل شد.آن زمان که علی علیه السّلام را چهار درهم بیش نبود.

یک درهم در روز و درهم دیگر در شب و یک درهم در سرّ و درهم دیگر را آشکارا در راه رضای خدا انفاق کرد.

وقتی آیۀ فوق نازل شد.علی علیه السّلام فرمود:به خدا سوگند فقط چهار درهم داشتم که صدقه دادم و لیکن می شنوم خداوند می فرماید یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمُ (7) .از اموال و دارایی خویش انفاق می کنند.د.

ص: 64


1- سوره 2 - آیه 274
2- سوره 2 - آیه 274
3- روایت رقم /157شواهد التنزیل از طریق احمد بن محمد بن نصر از محمد بن مروان با اندکی اختلاف نقل شده است.و روایت رقم /158شواهد التنزیل از ابن عباس با همین متن و الفاظ در شأن علی علیه السّلام نقل شد.
4- سوره 2 - آیه 265
5- روایت رقم160/ شواهد التنزیل از مجاهد از ابن عباس به همین معنی نقل شد.
6- سوره 2 - آیه 265
7- سوره 2 - آیه 265

مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:ای علی علیه السّلام انفاق یک درهم از مقلّ(بی پول)بهتر و افضل از هزار درهم از موسر(ثروتمند)در نزد خدای سبحان است.

(162)عبد الرّحمان بن جابر از نصر بن بشّار و او از جویبر و او از ضحّاک نقل می کند که عبد اللّه بن عباس بیان نمود:

وقتی آیه لِلْفُقَراءِ الَّذِینَ أُحْصِرُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ (1) (2)نازل شد،عبد الرّحمن بن عوف درهم و دینار زیادی را برای اصحاب صفّه فرستاد.در همان وقت علی بن ابی طالب علیه السّلام در دل شب و دور از چشم مردم یک ظرف خرما برای اصحاب صفه برد،و از صدقه آن دو،صدقۀ علی علیه السّلام محبوب ترین صدقه ها بود.

و آیه اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ (3) برای هر دو آنان نازل شد،بالنّهار یعنی صدقه عبد الرحمن بن عوف که در روز فرستاده شد.و باللیل یعنی صدقه سرّی و شبانه علی علیه السّلام.

(163)حبّان از کلبی و او از ابی صالح نقل می کند که ابن عبّاس در شأن نزول آیۀ اَلَّذِینَ یُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ سِرًّا وَ عَلانِیَهً (4) بیان داشت.این آیه فقط در حق علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.

آن زمان علی علیه السّلام از مال دنیا فقط چهار دینار بیش نداشت،یک دینار را در روز و دینار دیگر را در شب و دینار سوم را در پنهان و دینار چهارم را آشکار در راه رضای خدا انفاق کرد.آن گاه آیه شریفه فوق در حقش نازل شد.73

ص: 65


1- سوره 2 - آیه 273
2- بقره 273
3- سوره 2 - آیه 274
4- سوره 2 - آیه 274

19- قُلْ أَ أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرٍ مِنْ ذلِکُمْ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَهٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللّهِ وَ اللّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ .(آل عمران15/)

بگو:آیا شما را به بهتر از اینها خبر دهم؟برای کسانی که تقوا پیشه کرده اند،نزد پروردگارشان باغهایی است که از زیر(درختان)آنها نهرها روان است؛در آن جاودانه بمانند،و همسرانی پاکیزه و نیز خشنودی خدا را دارند و خداوند به(امور)بندگان(خود) بیناست.

(164)حبّان از کلبی و کلبی از ابی صالح و او از ابن عباس نقل می کند که عبد اللّه بن عباس در باره آیه قُلْ أَ أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرٍ مِنْ ذلِکُمْ (1) ....گفته است.این آیه شریفه در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام و حمزه سید الشهداء و عبیده بن حارث نازل شد.

20- إِنَّ اللّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ عَلَی الْعالَمِینَ .

اشاره

(آل عمران33/)

به یقین،خداوند،آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برتری داده است.

منظور از آل عمران در آیه شریفه چیست؟

ابن مسعود نقل می کند آل عمران همان آل محمد صلی اللّه علیه و آله است.

(165)شقیق از روات حدیث چنین بیان کرده است:در مصحف ابن مسعود آیۀ شریفه فوق را این گونه دیدم:

ص: 66


1- سوره 3 - آیه 15

إِنَّ اللّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ (1) و آل محمّد علی العالمین (2) (167)در روایتی از عبد اللّه بن مسعود از قاریان مشهور زمان پیامبر صلی اللّه علیه و آله نقل شده است که عبد اللّه بن عباس مفسّر قرآن آیه را این گونه قرائت می کرد.

إِنَّ اللّهَ اصْطَفی آدَمَ وَ نُوحاً وَ آلَ إِبْراهِیمَ وَ آلَ عِمْرانَ (3) و آل محمّدٍ علی العالمین حاکم حسکانی می گوید:من معتقدم اگر قرائت ابن مسعود و ابن عباس هم تثبیت نشود شکی نیست که آل محمد در تحت عنوان آل ابراهیم داخل می شوند.

21- فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ. (آل عمران61/)

پس هر که در این(باره)پس از دانشی که تو را(حاصل)آمده،با تو محاجّه کند،بگو:

بیایید پسرانمان و پسرانتان،و زنانمان و زنانتان،و ما خویشان نزدیک،و شما خویشان نزدیک خود را فراخوانیم؛سپس مباهله کنیم،و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

آیه شریفه فوق در عظمت پیامبر صلی اللّه علیه و آله و اهل بیت کرام آن حضرت است.

(168)حصین بن عبد الرّحمان از قول عمرو بن سعد بن معاذ،داستان آمدن رهبانان مسیحی و پیروانش به مدینه را نقل می کند،که آنان در مدینه به حضور پیامبر صلی اللّه علیه و آله رسیدند،و گفتند:یا محمد صلی اللّه علیه و آله!شما از صاحب ما در کتاب خود نام می بری.

ص: 67


1- سوره 3 - آیه 33
2- روایت رقم /166شواهد التنزیل از ابو جناده سلولی از اعمش مثل همین روایت رقم 165 نقل شد.
3- سوره 3 - آیه 33

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله پرسید:صاحب شما کیست؟ گفتند:صاحب ما،عیسی بن مریم علیه السّلام است.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:او عبد خدا و رسول خدا بود.

پرسیدند:به ما بگو،خلقت او چگونه بود؟ پیامبر صلی اللّه علیه و آله:سخنی نگفت و از آنان جدا شد.

جبرئیل نازل شد و آیۀ إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ (1) (2)را برای جواب آن طایفه قرائت کرد.

مجدداً روز بعد به حضور آن حضرت آمدند و گفتند:یا محمد صلی اللّه علیه و آله!آیا بمثل خلقت صاحب ما خلقتی وجود دارد؟ پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:بلی؛خلقت پیامبر شما مثل خلقت آدم علیه السّلام است.

سپس آیه إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ (3) را قرائت کرد.

آن جماعت سخنان رسول خدا صلی اللّه علیه و آله را نپذیرفتند.

پس آن حضرت به دستور خداوند بر طبق آیۀ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ (4) ...مأمور به مباهله با آنان شد.

در روز مقرّر مصطفی صلی اللّه علیه و آله دست علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام را گرفته، فرمود:اینان فرزندان و زنان و جان من هستند.

چون آماده مباهله و نفرین شدند.

بزرگ و مهتر آنان به پیروانش گفت:مباهله با این بزرگان صحیح نیست.

اگر دروغگو باشند چیزی نصیب و عاید ما نمی شوند و اگر صادق باشند و نفرین و مباهله کنند همه ما مسیحیان هلاک می شویم.پس با رسول خدا صلی اللّه علیه و آله مصالحه کردند و دادن جزیه را پذیرفتند.

در پایان سیّد آنان گفت:قسم به آن کسی که جانم در دست اوست در آنان به قدری عظمت/.

ص: 68


1- سوره 3 - آیه 59
2- آل عمران59/.
3- سوره 3 - آیه 59
4- سوره 3 - آیه 61

دیدم که اگر مباهله و لعنت می کردند احدی از ما باقی نمی ماند.

(169)ابن عباس داستان مسیحیان نجران را چنین بیان کرده است:عدّه ای از علمای مسیحی به ریاست اسقف خویش که نامش«عبد المسیح»بود در مدینه به حضور مصطفی صلی اللّه علیه و آله رسیدند،و پرسیدند:

یا محمد!از صاحب ما عیسی مسیح علیه السّلام یاد می کنی،بیان کن کیفیت خلقت او چگونه بود؟مصطفی صلی اللّه علیه و آله منتظر ماند تا جبرئیل نازل شد و آیه إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ (1) را بر پیامبر صلی اللّه علیه و آله قرائت کرد.

چون مسیحیان لجاجت کردند،دستور مباهله از جانب پروردگار صادر شد و پیامبر صلی اللّه علیه و آله را مأمور به مباهله و ملاعنه کرد.

مسیحیان نیز برای ملاعنه و مباهله آماده شدند.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله دست علی علیه السّلام،فاطمه علیها السّلام،حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام را گرفت و به وعده گاه آورد و فرمود:

اللّهم هؤلاء ابناؤنا و نساؤنا و انفسنا.

چون مصطفی صلی اللّه علیه و آله آماده مباهله شد،سیّد مسیحیان گفت:با عظمتی که این پنج تن دارند ما هرگز با آنان مباهله نمی کنیم زیرا بیم هلاک ما وجود دارد.

پس با آن حضرت مصالحه کرده،حاضر به پرداخت جزیه سالانه شدند.در همان هنگام رئیس آنان گفت:به خدا سوگند اگر این پنج تن با ما مباهله و ملاعنه می کردند احدی از ما باقی نمی ماند و خداوند ظالمان را هلاک می کرد.

(170)شعبی از جابر بن عبد اللّه نقل می کند:گروهی از علمای مسیحی به حضور نبی صلی اللّه علیه و آله در مدینه رسیدند،چون آن حضرت آنان را به اسلام دعوت کرد،گفتند:

ما قبل از حضور مسلمان شدیم،پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:در شما موانع مسلمانی را می بینم و هنوز مسلمان نشده اید،گفتند:یا محمد صلی اللّه علیه و آله!اگر می دانی ما را خبر ده! مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

حبّ صلیب و شرب خمر و اکل لحم الخنزیر ؛در وجود شماست و اینها مانع مسلمانی شماست.

ص: 69


1- سوره 3 - آیه 59

پس آن حضرت را دعوت به ملاعنه و مباهله کردند.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله بر طبق فرمان یزدان در آیۀ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ. (1) آمادۀ مباهله شد،و روز دیگر را موعد مباهله قرار داد.

چون آن روز فرارسید آن حضرت دست علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السّلام را گرفته،برای ملاعنه و مباهله حاضر شد.امّا آن گروه وقتی عظمت آن پنج تن را دیدند راضی به مباهله نشدند و با پرداخت خراج سالانه راضی به مصالحه شدند.

شعبی می گوید در آیۀ نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ (2) منظور از ابناءنا حسن و حسین علیهما السّلام و نساءنا یعنی فاطمه علیها السّلام و انفسنا،علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

(171)کلبی از ابی صالح نقل می کند،ابن عباس در تفسیر آیۀ: فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی الْکاذِبِینَ. (3)

بیان کرده است:آیه در شأن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام با لفظ انفسنا و فاطمه علیها السّلام با عبارت نساءنا،و حسن و حسین علیهما السّلام با کلمه ابناءنا است.و دعا بر ضد کاذبین از علمای نجران، به نام های عاقب و سیّد و عبد المسیح و اصحاب آنان است.

(172)عامر بن سعد از پدرش نقل کرده است:زمانی که آیۀ نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ (4) نازل شد.رسول خدا صلی اللّه علیه و آله،علی،فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام را فرا خواند،چون جمع شدند،فرمود:خدایا اینان عزیزان و اهل بیت من هستند.

(173)جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرده است:دو تن از علمای مسیحی به نام های عاقب و سیّد در مدینه به خدمت مصطفی صلی اللّه علیه و آله رسیدند.آن حضرت آنان را به اسلام دعوت کرد،آن دو نپذیرفتند.نبی صلی اللّه علیه و آله بر طبق فرمان خدای سبحان در آیۀ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ (5) آنان را به مباهله دعوت

ص: 70


1- سوره 3 - آیه 61
2- سوره 3 - آیه 61
3- سوره 3 - آیه 61
4- سوره 3 - آیه 61
5- سوره 3 - آیه 61

کرد، و در روز موعود به همراه علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام و حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام در جایگاه مباهله حاضر شد.امّا آن دو حاضر به مباهله نشدند،بلکه به خراج و جزیه راضی شدند، مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:به خدایی که مرا به رسالت فرستاد،اگر به مباهله تن می دادند در این بیابان بر آنان آتش می بارید.

در این جا شعبی از جابر بن عبد اللّه نقل می کند:منظور از انفسنا،علی بن ابی طالب علیه السّلام و ابناءنا،حسن و حسین علیهما السّلام و از نساءنا،فاطمه علیها السّلام است.

(174)حذیفه بن یمان می گوید:در مدینه حضور داشتم،دو تن از اسقف های نجران به نام های سیّد و عاقب به نزد نبی صلی اللّه علیه و آله رسیدند،و آن حضرت را به مباهله و ملاعنه دعوت کردند؛چون پیامبر صلی اللّه علیه و آله حاضر به ملاعنه شد عاقب به سیّد گفت:ای سیّد!اگر محمد صلی اللّه علیه و آله با اصحاب و یاران برای ملاعنه حاضر شود،او نبی و پیامبر نیست.

اگر با اهل بیت و خاندانش حاضر شود پیامبری راستین و فرستاده خداست.

روز دیگر وقتی پیامبر برای ملاعنه می آمد،دیدند علی علیه السّلام در سمت راستش و حسن علیه السّلام در سمت چپ و حسین علیه السّلام در سمت راست علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام در پشت سر آنان می آیند.

عاقب به سید گفت:با آنان ملاعنه نکن.اگر چنین کنی،ما و فرزندانمان هرگز رستگار نمی شویم،و حتماً از بین خواهیم رفت.به همین دلیل از مباهله اعراض کردند.

و پیامبر صلی اللّه علیه و آله نیز فرمود:اگر آنان تن به ملاعنه می دادند،به یک چشم به هم زدن،هیچ مسیحی در نجران باقی نمی ماند.

(175)محدثین از ابن عباس نقل کرده اند که جماعتی از نصارای نجران که در میان آنان سیّد و حارث و عبد المسیح حضور داشتند در مدینه به خدمت مصطفی صلی اللّه علیه و آله آمدند،و گفتند:

یا محمد!چرا از صاحب و پیامبر ما نام می بری،مصطفی صلی اللّه علیه و آله پرسید؛صاحب شما کیست؟گفتند:عیسی بن مریم که گمان می کنی او عبد و بنده خداست.

ص: 71

پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:بلی چنین است،او عبد اللّه و رسول اللّه بود.

گفتند:آیا دیدی یا شنیدی که خدا بنده ای مثل او خلق کند؟ پیامبر صلی اللّه علیه و آله از سخنان آنان دلتنگ شد و از آنها اعراض کرد.

جبرئیل آیۀ إِنَّ مَثَلَ عِیسی عِنْدَ اللّهِ کَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ (1) (2)را به خدمت مصطفی صلی اللّه علیه و آله آورد.پیامبر صلی اللّه علیه و آله آیۀ شریفه را برای آنان تلاوت کرد،چون زیر بار نرفتند.

خدای تعالی بار دیگر فرمود: فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ (3) بر طبق فرمان رحمان،پیامبر صلی اللّه علیه و آله آنان را به ملاعنه فراخواند،آنان هم آماده ملاعنه با مصطفی صلی اللّه علیه و آله شدند.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السّلام را به همراه خویش در جایگاه مباهله آورد و گفت:خدایا!اینان،جان،زن و فرزندان من هستند.

چون حارث هیبت و عظمت آن پنج تن را مشاهده کرد،به عبد المسیح گفت:اگر اینان صادق باشند که هستند ملاعنه کنیم،همۀ ما هلاک می شویم.

پس به اتّفاق هم با نبی صلی اللّه علیه و آله مصالحه کردند و پذیرفتند که سالانه هزار دست لباس حلّه جزیه بپردازند.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله هم فرمود:قسم به خدایی که جان محمد صلی اللّه علیه و آله در دست اوست،اگر منصرف نمی شدند،و ملاعنه می کردند،خداوند همه آنان را هلاک می کرد.

(176)ابی البختری نقل می کند:وقتی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله قصد مباهله با اهل نجران را داشت علی،حسن،حسین و فاطمه علیهم السّلام را همراه خود به جایگاه مباهله برد تا مصداق آیه مباهله تحقّق یابد. (4)ت.

ص: 72


1- سوره 3 - آیه 59
2- آل عمران59/.
3- سوره 3 - آیه 61
4- این مختصری از روایات است که در این جا آوردیم که مفصل آن در کتابهای تفسیری در ذیل آیه شریفه ذکر شده است.

22- وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً (آل عمران103/)

و همگی به ریسمان خدا چنگ زنید.

(177)حسین بن خالد از علی بن موسی الرضا علیه السّلام و آن حضرت از پدران خود تا می رسد به علی بن ابی طالب علیه السّلام نقل می کند که آن حضرت فرمود از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله شنیدم فرمود:

من احبّ ان یرکب سفینه النّجاه و یستمسک بالعروه الوثقی و یعتصم بحبل اللّه المتین فلیوال علیّاً و لیأتمّ بالهداه من ولده.

هر کسی دوست دارد به کشتی نجات درآید،و به دستگیره محکم درآویزد و به ریسمان محکم الهی اعتصام جوید،ولایت علی علیه السّلام و امامت فرزندان او را بپذیرد تا گمراه نشود.

(178)یحیی بن علیّ علیه السّلام از آبان بن تغلب نقل می کند،از جعفر بن محمد صلی اللّه علیه و آله شنیدم، فرمود:

ما آن ریسمان محکمی هستیم که خداوند متعال در قرآن فرمود: وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً (1) تمسّک به ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام تمسّک به برّ و نیکی است،هر بنده ای که تمسک به ولایت علی علیه السّلام کند،مؤمن است.و هر کسی ولایت او را ترک کند،در حقیقت ایمان را ترک کرده است.و خارج از دایرۀ ایمان شده است (2).

(180)حسن بن حسین از ابو حفص صانع روایتی نقل می کند که جعفر بن محمد علیه السّلام در تفسیر آیۀ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا (3) فرمود:ما اهل بیت پیامبر حبل اللّه هستیم.که اعتصام به آن واجب است.

(181)محمد بن شهاب زهری از نافع نقل کرده که فرزند عمر بن خطاب از رسول

ص: 73


1- سوره 3 - آیه 103
2- روایت رقم /179شواهد التنزیل از حسن بن حسین از یحیی بن علی در همین معنی نقل شد.
3- سوره 3 - آیه 103

خدا صلی اللّه علیه و آله روایتی را چنین بیان کرد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:جبرئیل امین برایم خبر آورده که

«ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی.» «ولایت علی علیه السّلام قلعۀ و پناهگاه امن من است،هر کسی داخل این پناهگاه شود از عذاب و خطرات محفوظ خواهد ماند.

23- اَلَّذِینَ اسْتَجابُوا لِلّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ (آل عمران172/)

کسانی که(در نبرد احد)پس از آنکه زخم برداشته بودند،دعوت خدا و پیامبر(او)را اجابت کردند،برای کسانی از آنان که نیکی و پرهیزگاری کردند پاداشی بزرگ است.

(182)ابی رافع نقل کرده است در جنگ احد که بر اثر سهل انگاری،عدّه ای از مسلمانان کشته و عدّه ای نیز زخمی شدند،مشرکین صحنۀ جنگ را ترک کرده به سوی مکّه روان شدند.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله،علی علیه السّلام را با این که مجروح بود فراخواند و با جمعی از قبیله خزرج به تعقیب مشرکین مکّه فرستاد.علی علیه السّلام و همراهان منزل به منزل آنان را تعقیب می کردند و آنان به سوی مکه گریختند.

در آن هنگام خدای سبحان به پاس خدمات علی و همراهان وی آیۀ اَلَّذِینَ اسْتَجابُوا لِلّهِ وَ الرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ ما أَصابَهُمُ الْقَرْحُ (1) را بر پیامبرش صلی اللّه علیه و آله نازل فرمود.

(183)ابن عباس نقل می کند،آن کسانی که فرمان خدا و رسولش را اجابت کردند از مصادیق این آیه شریفه اَلَّذِینَ اسْتَجابُوا لِلّهِ وَ الرَّسُولِ (2) هستند،و این آیه در شأن ابو بکر و عمر و علی بن ابی طالب علیه السّلام و ابن مسعود نازل شده است.

(184)کلبی از ابی صالح نقل می کند:ابن عباس در شأن نزول آیه شریفه، اَلَّذِینَ اسْتَجابُوا لِلّهِ وَ الرَّسُولِ (3) ...گفت این آیه در تحسین و ثنای علی بن ابی طالب علیه السّلام و نه نفر از همراهانش که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله آنان را به تعقیب سپاه ابی سفیان بعد از کوچ کردن فرستاد،نازل شد.

ص: 74


1- سوره 3 - آیه 172
2- سوره 3 - آیه 172
3- سوره 3 - آیه 172

(184)کلبی از ابی صالح نقل می کند:ابن عباس در شأن نزول آیه شریفه، اَلَّذِینَ اسْتَجابُوا لِلّهِ وَ الرَّسُولِ (1) ...گفت این آیه در تحسین و ثنای علی بن ابی طالب علیه السّلام و نه نفر از همراهانش که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله آنان را به تعقیب سپاه ابی سفیان بعد از کوچ کردن فرستاد،نازل شد.

چون علی علیه السّلام با بدن مجروح،دستور پیامبر صلی اللّه علیه و آله را اجابت کرد و به تعقیب سپاه ابو سفیان پرداخت.مورد تحسین در آیه شریفه قرار گرفت.

(185)ابی مریم از قول ابو عبد اللّه نقل می کند،محمد مصطفی صلی اللّه علیه و آله،علی علیه السّلام را که در جنگ احد مجروح شده بود با ده نفر دیگر به تعقیب مشرکین مکه فرستاد که آیه لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَ اتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِیمٌ (2) در تحسین امیر المؤمنین علی علیه السّلام نازل شد.

(186)کلبی از ابی صالح نقل می کند:ابن عباس در باره کلام خدا اَلَّذِینَ اسْتَجابُوا لِلّهِ وَ الرَّسُولِ (3) بیان کرده است که این آیۀ شریفه در شأن علی علیه السّلام و نه نفر از همراهانشان که پیامبر صلی اللّه علیه و آله آنان را به تعقیب ابو سفیان از مدینه فرستاد،نازل شد و آنان دعوت پیامبر صلی اللّه علیه و آله و خدای تعالی را اجابت کردند و سپاه ابو سفیان را متواری کردند.

24- وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرِینَ (آل عمران144/)

خداوند سپاسگزاران را پاداش می دهد.

(187)محمد بن مروان از جعفر بن محمد نقل می کند که ابن عباس از مفسرین بزرگ گفت:خدای سبحان در دو جای قرآن از کارهای با ارزش علی بن ابی طالب علیه السّلام تشکّر و قدردانی فرمود:

1- وَ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرِینَ (4) (آل عمران144/) 2- وَ سَنَجْزِی الشّاکِرِینَ (5) (آل عمران145/) (188)از قول حذیفه بن یمان،از اصحاب نزدیک رسول خدا صلی اللّه علیه و آله چنین نقل شده است:

ص: 75


1- سوره 3 - آیه 172
2- سوره 3 - آیه 172
3- سوره 3 - آیه 172
4- سوره 3 - آیه 144
5- سوره 3 - آیه 145

در جنگ احد درست در گرماگرم نبرد،وقتی اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله منهزم و متواری شدند،و آن حضرت را تنها گذاشتند،علی بن ابی طالب علیه السّلام با شمشیرش به همراهی ابو دجانه انصاری از جان نبی صلی اللّه علیه و آله دفاعی جانانه کردند و مشرکین را از اطراف آن حضرت پراکنده نمودند.

در آن هنگام آیه های وَ لَقَدْ کُنْتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ (1) ...تا آیۀ سَیَجْزِی اللّهُ الشّاکِرِینَ (2) (3)در تحسین و تمجید علی بن ابی طالب علیه السّلام و ابو دجانه انصاری نازل شد.

همچنین آیه وَ کَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ کَثِیرٌ (4) کثیر همان ده نفری که به دستور خدا و رسول صلی اللّه علیه و آله به تعقیب مشرکین مکه پرداختند هستند.

وَ اللّهُ یُحِبُّ الصّابِرِینَ (5) (6) صابرین یعنی علی علیه السّلام و ابو دجانه انصاری که در دفاع از جان نبی صلی اللّه علیه و آله پایداری و استقامت کردند.

25- ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ اللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ

....وَ ما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرارِ (7) .

(آل عمران198/-195)

ثواب از جانب خدا و پاداش نیکو نیز نزد خداست....و آنچه در نزد خداست برای نیکان از همه چیز بهتر و ارزشمندتر است.

(189)اصبغ بن نباته از دوستان و اصحاب نزدیک علی علیه السّلام می گوید (8).

از امیر المؤمنین علی علیه السّلام شنیدم فرمود که روزی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله دستم را گرفت و گفت؛ای برادرم!آیا معنی کلام خدای تعالی ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ اللّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوابِ (9) . وَ ما عِنْدَ اللّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرارِ (10) را می دانی،که ثواب عند اللّه و ابرار چیست؟

ص: 76


1- سوره 3 - آیه 143
2- سوره 3 - آیه 144
3- آل عمران 144-142.
4- سوره 3 - آیه 146
5- سوره 3 - آیه 146
6- آل عمران146/.
7- سوره 3 - آیه 198
8- روایت دیگری از طریق اشخاص دیگری از اصبغ بن نباته به همین نقل شده است.
9- سوره 3 - آیه 195
10- سوره 3 - آیه 198

عرض کردم:بفرمایید تا بدانم.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:

«انت الثواب و شیعتک الابرار» یعنی تو ثواب هستی و شیعیانت ابرارند.

(190)حسین بن سعید از بعضی از اصحاب از قول محمد بن زریع،روایت کرده است:اصبغ بن نباته از علی علیه السّلام نقل کرد که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله در تفسیر و معنی آیه ثَواباً مِنْ عِنْدِ اللّهِ (1) فرمود:

یا علی علیه السّلام!انت الثّواب و اصحابک الابرار ؛تو ثوابی و اصحاب تو ابرارند.

26- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (آل عمران200/)

ای کسانی که ایمان آورده اید،صبر کنید و ایستادگی ورزید و مرزها را نگهبانی کنید و از خدا پروا نمایید،امید است که رستگار شوید.

(191)انس بن مالک می گوید،ابن عباس مفسّر معروف قرآن در کتاب تفسیرش بیان کرده است که یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا (2) یعنی در محبّت علی بن ابی طالب علیه السّلام پایدار و صبور باشید وَ اتَّقُوا اللّهَ (3) و از خدا بترسید و پروا داشته باشید در محبّت داشتن نسبت به علی علیه السّلام و فرزندانش و هرگز آنان را تنها نگذارید.

(192)کلبی از ابی صالح نقل می کند که ابن عباس در تفسیر کلام خدا گفت: (اصْبِرُوا) (4) یعنی صبور باشید نزد خودتان. (وَ صابِرُوا) (5) در مقابله با دشمن صبور باشید، (وَ رابِطُوا) (6) در راه خدا جهاد کنید و آیۀ وَ اتَّقُوا اللّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ (7) در شأن مصطفی صلی اللّه علیه و آله و مرتضی علیه السّلام و حمزه سید الشهداء نازل شده است که چنین اوصافی داشتند.

ص: 77


1- سوره 3 - آیه 195
2- سوره 3 - آیه 200
3- سوره 3 - آیه 200
4- سوره 3 - آیه 200
5- سوره 3 - آیه 200
6- سوره 3 - آیه 200
7- سوره 3 - آیه 200

27- وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً .(نساء29/)

و خودتان را نکشید زیرا خدا همواره با شما مهربان است.

(193)ابی صالح از ابن عباس نقل می کند که ابن عباس در تفسیر آیۀ شریفه وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ (1) گفته است منظور از این آیه یعنی اهل بیت نبیّ صلی اللّه علیه و آله را نکشید.

(194)ابی صالح می گوید،ابن عباس در توضیح کلام خدا در آیه وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ (2) بیان کرده است که یعنی اهل بیت پیامبرتان را نکشید،و اهل بیت نبی صلی اللّه علیه و آله بر طبق آیه:

تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ (3) حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام از ابناءنا و نساءنا هستند و نفس علی علیه السّلام و نبی صلی اللّه علیه و آله به منزلۀ واحد در نظر گرفته شده است که با تعبیر انفسنا در آیه ذکر شد.

28- أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ .(نساء54/)

بلکه به مردم،برای آنچه خدا از فضل خویش به آنان عطا کرده رشک می ورزند.

(195)یحیی بن یعلی ربعی از ابان بن تغلب نقل می کند:از جعفر بن محمد صلی اللّه علیه و آله شنید که آن حضرت در بیان کلام خدا، أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ (4) فرمود:

نحن المحسودون. یعنی ما خاندان نبوّت از محسودون هستیم که به جهت فضایل زیاد و صفات پسندیده مورد حسد حسودان واقع شده و می شویم.

(196)ابو سعید مؤدّب نقل می کند ابن عباس در باره أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ (5) گفت:ما بستگان پیامبر از محسودون هستیم.

چون فضیلت نبوّت و افتخار رسالت در بین ما خاندان بنی هاشم قرار داده شد،به همین جهت به ما حسد برده می شود.

ص: 78


1- سوره 4 - آیه 29
2- سوره 4 - آیه 29
3- سوره 3 - آیه 61
4- سوره 4 - آیه 54
5- سوره 4 - آیه 54

(197)محمّد بن فضیل نقل می کند:ابی صباح گفت:روزی جعفر بن محمد علیه السّلام فرمود:

ای ابا صباح!آیا کلام خدا أَمْ یَحْسُدُونَ النّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ (1) را شنیده ای؟ عرض کردم:بلی،یا ابن رسول اللّه این آیه را شنیده ام،بفرمایید تا در بارۀ آن بدانم.

آن جناب فرمود:

نحن و اللّه هم،نحن و اللّه المحسودون.

به خدا سوگند ما خاندان پیامبر از محسودون هستیم،به سبب فضایل کثیر که از جانب خدای عزّ و جلّ به ما عنایت شده.مورد حسد حسودان واقع شده ایم.

(198)عباس بن هشام از قول پدرش چنین نقل کرده است:روزی خزیمه بن ثابت به چهره علی علیه السّلام نگاه کرد.علی علیه السّلام فرمود:ای خزیمه!آیا می نگری که چگونه به من حسد برده می شود،به سبب جایگاهی که در نزد نبی صلی اللّه علیه و آله و علمی که خداوند روزیم کرد،مورد حسد حسودان واقع شدم.

29- فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهِیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً (نساء54/)

در حقیقت،ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم،و به آنان ملکی بزرگ بخشیدیم.

(199)محمد بن ابی عمر ازدی از هشام بن حکم نقل می کند.

جعفر بن محمد صلی اللّه علیه و آله در توضیح و تفسیر وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً (2) فرمود:

جعل فیهم ائمهً من اطاعهم فقد اطاع اللّه و من عصاهم فقد عصی اللّه خداوند سبحان در بین آل ابراهیم امامانی قرار داد.هر کسی آنان را اطاعت کند خدا را اطاعت و متابعت کرده است،و هر کسی از آنان تمرد،و نافرمانی و عصیان کند، خدا را عصیان کرده است.

(200)ابی خالد کابلی می گوید از ابی جعفر علیه السّلام در تفسیر آیه شریفه وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً (3) سؤال کردم.این ملک عظیم که بیان شد چیست؟ ابی جعفر علیه السّلام فرمود:خدای عزّ و جلّ امامانی در بین مردم قرار داد؛ هر کسی آنان را فرمانبرداری و متابعت و اطاعت کند،خدا را اطاعت کرده است و هر کسی آنان را عصیان کند خدای بزرگ را تمرد و نافرمانی کرده است.ملک عظیم همین امامان هستند (1).

ص: 79


1- سوره 4 - آیه 54
2- سوره 4 - آیه 54
3- سوره 4 - آیه 54

(200)ابی خالد کابلی می گوید از ابی جعفر علیه السّلام در تفسیر آیه شریفه وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظِیماً (1) سؤال کردم.این ملک عظیم که بیان شد چیست؟ ابی جعفر علیه السّلام فرمود:خدای عزّ و جلّ امامانی در بین مردم قرار داد؛ هر کسی آنان را فرمانبرداری و متابعت و اطاعت کند،خدا را اطاعت کرده است و هر کسی آنان را عصیان کند خدای بزرگ را تمرد و نافرمانی کرده است.ملک عظیم همین امامان هستند (2).

30- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ .(نساء59/)

ای کسانی که ایمان آورده اید،خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را(نیز) اطاعت کنید.

(202)ابان بن ابی عیّاش از سلیم بن قیس هلالی نقل کرده که علی علیه السّلام فرمود:

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله در باره آیه أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ (3) به من فرمود:اولی الامر که خدای تعالی او را در کنار نام خویش و رسولش در آیه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ (4) قرار داده است و در منازعات مردم را رجوع به آنان داد آیا می دانی کیستند؟ عرض کردم:یا رسول اللّه!آنان چه کسانی هستند؟ فرمود:یا علی!تو اولین نفر از آنان هستی.

(203)مجاهد در تفسیر آیه شریفه گفته است: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا (5) یعنی ای کسانی که تصدیق به توحید دارید أَطِیعُوا اللّهَ (6) ،اطاعت کنید خدا را در فرایض و واجباتش و أَطِیعُوا الرَّسُولَ (7) اطاعت کنید رسول صلی اللّه علیه و آله را در سنّتش. وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ (8) و اطاعت

ص: 80


1- سوره 4 - آیه 54
2- روایت رقم /201شواهد التنزیل نیز با همین لفظ و معنی از مالک بن عطیه از ابن خالد نقل شد.
3- سوره 4 - آیه 59
4- سوره 4 - آیه 59
5- سوره 4 - آیه 59
6- سوره 4 - آیه 59
7- سوره 4 - آیه 59
8- سوره 4 - آیه 59

کنند از امیر المؤمنین علی علیه السّلام که ولیّ امر مسلمین است.

در جنگ تبوک،مصطفی صلی اللّه علیه و آله مرتضی علیه السّلام را جانشین خویش در مدینه قرار داد و خود آن حضرت فرماندهی لشکر را به عهده گرفت تا به سرزمین تبوک حرکت کند.

وقتی علی علیه السّلام به خدمت نبی صلی اللّه علیه و آله رسید و گفت:یا رسول اللّه!آیا مرا در بین اطفال و زنان وامی گذاری؟ حضرت فرمود:یا علی!آیا راضی نمی شوی که برای من به منزله هارون برای موسی باشی،زمانی که موسی به برادرش هارون گفت: اُخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ أَصْلِحْ (1) و تو ولیّ امر و جانشین من هستی وَ(أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ (2) )علی بن ابی طالب علیه السّلام است،که خدای سبحان او را ولایت امر در زمان حیات محمد صلی اللّه علیه و آله زمانی که او را جانشین خویش در مدینه گذاشت عنایت فرمود،و همچنین بندگانش را امر به اطاعت و ترک مخالفت او فرمان داد.

(204)ابی بصیر می گوید از ابو جعفر علیه السّلام در بارۀ معنای کلام خدای تعالی:

أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ (3) سؤال کردم ابو جعفر علیه السّلام فرمود:آیه برای اطاعت از علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.

گفتم:مردم می گویند؛چه چیزی باعث شده تا خدای تعالی اسم علی علیه السّلام و اهل بیت را صریح و روشن در قرآن بیان نکند.

ابو جعفر علیه السّلام فرمود:به مردم بگویید،خدای سبحان امر به نماز فرمود امّا بیان تعداد رکعت ها که 3 رکعت باشد یا 4 رکعت به اختیار رسول خدا صلی اللّه علیه و آله بود خدای تعالی امر به مناسک حج فرمود،امّا تفسیر و بیان تعداد اشواط به اختیار پیامبر صلی اللّه علیه و آله گذاشته شد.

خدای تعالی فرمود: أَطِیعُوا اللّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ (4) ؛که این کلام در شأن علی و حسن و حسین علیهم السّلام نازل شد.

و رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

ص: 81


1- سوره 7 - آیه 142
2- سوره 4 - آیه 59
3- سوره 4 - آیه 59
4- سوره 4 - آیه 59

اوصیکم بکتاب اللّه و اهل بیتی،انّی سألت اللّه ان لا یفرق بینهما حتی یوردهما علیّ الحوض فاعطانی ذلک.

یعنی شما را به کتاب خدا و اهل بیت خویش توصیه می کنم،بین آن دو جدایی نیندازید تا در حوض کوثر بر من وارد شوید،چون خدای یکتا آن دو ثقل را به من عطا فرمود.

(205)ابراهیم بن سعد بن ابی وقاص از پدرش سعد بن وقّاص نقل می کند.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله در لشکرکشی به سرزمین تبوک برای جنگ با رومیان،علی علیه السّلام را جانشین خویش در مدینه قرار داد و با انبوه جمعیت عازم تبوک شد.

علی علیه السّلام در حالی که سلاح خویش را به همراه داشت در سرزمین جرف به خدمت مصطفی صلی اللّه علیه و آله رسید.و گفت:یا رسول اللّه!در این جنگ مرا جانشین خویش قرار دادی و حال این که در گذشته در هیچ نبردی چنین اتّفاق نیفتاد و منافقین مرا بر این کار مذمّت می کنند.

سعد بن وقاص می گوید:از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله شنیدم فرمود:

یا علی!اما ترضی ان تکون منّی بمنزله هارون من موسی الاّ انّه لا نبیّ بعدی فارجع فاخلفنی فی اهلی و اهلک.

یا علی!به جانشینی من راضی باش،تو به منزله هارون نسبت به موسی برای من هستی؛ جزء این که بعد از من پیامبری وجود ندارد.پس برگرد و جانشین من در مدینه برای اهل من و خانواده خود باش.

31- وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً (نساء69/)

و کسانی که از خدا و پیامبر اطاعت کنند؛در زمرۀ کسانی خواهند بود که خدا ایشان را گرامی داشته(یعنی)با پیامبران و راستان و شهیدان و شایستگان اند و آنان چه نیکو همدمان هستند.

ص: 82

(206)ابی صالح نقل می کند:عبد اللّه بن عباس در تفسیر این آیۀ شریفه چنین شرح می دهد: مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ الرَّسُولَ (1) یعنی کسانی که خدای تعالی را در فرایض اطاعت می کنند،و رسول صلی اللّه علیه و آله را در سنّتش پیروی می نمایند.

فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ (2) یعنی آنان با محمد صلی اللّه علیه و آله که از انبیاء الهی، (وَ الصِّدِّیقِینَ) (3) یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام که اولین تصدیق کننده نبی صلی اللّه علیه و آله بود (وَ الشُّهَداءِ) (4) یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام و جعفر طیّار و حمزه سید الشهداء و حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام که از سروران و سادات شهیدان هستند، (وَ الصّالِحِینَ) (5) یعنی سلمان و ابا ذر و صهیب و بلال و خباب بن ارت و عمّار یاسر( وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً (6) )یعنی این یازده نفر از صدّیقین و شهدا و صالحین در بهشت در کمال رفقات در کنار یک دیگرند.

(207)ابو احمد داود بن سلیمان می گوید،علی بن موسی الرضا از پدرانش نقل می کند تا می رسد به علی علیه السّلام که آن حضرت فرمود:

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در آیه فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ (7) ...فرمود؛از مِنَ النَّبِیِّینَ (8) ،محمد صلی اللّه علیه و آله و من اَلصِّدِّیقِینَ (9) علی بن ابی طالب علیه السّلام و من اَلشُّهَداءِ (10) حمزه سید الشهداء و من اَلصّالِحِینَ (11) حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً (12) یعنی قائم آل محمد صلی اللّه علیه و آله و مهدی امّت مورد نظر است (13).

(209)حذیفه بن یمان از یاران صمیمی و اصحاب با وفای رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله می گوید، روزی که آیه فَأُولئِکَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصّالِحِینَ وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً (14) نازل شد،به خدمت آن حضرت رسیدم.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله آیه را برایم قرائت فرمود.

پرسیدم:یا نبی اللّه صلی اللّه علیه و آله!اینان چه کسانی هستند که خداوند اسامی آنان را کنار هم آورده است؟ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:ای حذیفه!من آن نبیّ هستم که خدای تعالی فرمود؛ت.

ص: 83


1- سوره 4 - آیه 69
2- سوره 4 - آیه 69
3- سوره 4 - آیه 69
4- سوره 4 - آیه 69
5- سوره 4 - آیه 69
6- سوره 4 - آیه 69
7- سوره 4 - آیه 69
8- سوره 4 - آیه 69
9- سوره 4 - آیه 69
10- سوره 4 - آیه 69
11- سوره 4 - آیه 69
12- سوره 4 - آیه 69
13- روایت رقم /208شواهد التنزیل از اصبغ بن نباته از ابن عباس با همین متن و الفاظ نقل شده است.
14- سوره 4 - آیه 69

مِنَ النَّبِیِّینَ (1) اَلَّذِینَ أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِمْ (2) ، که اول آنان در نبوّت و آخرشان در بعثت هستم و از صدّیقین علی بن ابی طالب علیه السّلام است؛چون زمانی که خدای سبحان مرا به رسالت برانگیخت،او اولین تصدیق کنندۀ رسالت بود،و از شهدا،حمزه سید الشهداء و جعفر طیّار هستند و از صالحین،حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام سیّد جوانان اهل بهشت هستند.و (وَ حَسُنَ أُولئِکَ رَفِیقاً) (3) مهدی زمان خویش است.

32- اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً .(مائده3/)

امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم،و اسلام را برای شما(به عنوان)آیینی برگزیدم.

(210)ابی هریره می گوید،هر کسی روز هجده ذی حجّه را روزه بگیرد خدای تعالی برای او روزۀ شصت ماه را می نویسد.

و آن روزی است که در غدیر خم،نبیّ صلی اللّه علیه و آله دست علی علیه السّلام را گرفته و در بین حاضرین بلند کرد و فرمود:

(من کنت مولاه فعلیّ مولاه) ای مردم!هر کسی من مولای اویم،علی هم مولای اوست.

و عمر بن خطّاب در آن هنگام برخاست و علی را بدین گونه تهنیت و تبریک گفت:

(بخّ بخّ لک یا بن ابی طالب علیه السّلام)یعنی ای فرزند ابی طالب این ولایت بر تو مبارک باشد.

(211)ابی سعید خدری از صحابه رسول صلی اللّه علیه و آله چنین نقل می کند:پس از معرفی ولایت علی علیه السّلام در غدیر خم آیۀ اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً (4) نازل شد.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله با شنیدن آیه شریفه از جبرئیل فرمود:

ص: 84


1- سوره 4 - آیه 69
2- سوره 4 - آیه 69
3- سوره 4 - آیه 69
4- سوره 5 - آیه 3

اللّه اکبر!بر اکمال دین و اتمام نعمت و رضایت پروردگار به رسالت من و ولایت علی علیه السّلام بعد از من.

مجدّداً فرمود:

(من کنت مولاه فعلیّ مولاه،اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله) (1).

(213)از لسان ابی هریره این روایت نقل شده است:هر کسی روز هجدهم ذی الحجّه روزه بگیرد خداوند روزۀ شصت ماه را برای او ثبت می کند،و آن روز،روز غدیر خم است،روزی که نبیّ صلی اللّه علیه و آله دست علی علیه السّلام را گرفت،در میان جمعیت ایستاد و فرمود:

(أ لست ولیّ المؤمنین؟) ای مردم!آیا من ولیّ مؤمنین نیستم؛همگی یک صدا گفتند:بلی یا رسول اللّه!چنین است.

سپس فرمود:

(من کنت مولاه فعلیّ مولاه) هر کسی من مولای اویم،علی بن ابی طالب علیه السّلام مولای اوست.

عمر بن خطاب برای تهنیت برخاست و گفت:بخّ بخّ یا ابن ابی طالب،اصبحت مولای و مولا کلّ مؤمن! ای پسر ابو طالب این ولایت بر تو مبارک باد!مولای من و مولای هر مؤمنی هستی.

بعد از این مراسم بود که آیۀ اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ (2) نازل شد.

(214)سعید بن جبیر می گوید:ابن عباس گفت،روزی در طواف کعبه،رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:آیا علی بن ابی طالب در میان شماست.عرض کردیم؛بلی یا رسول اللّه!آن حضرت او را به خود نزدیک کرد و دستش را بر کتف او زد و فرمود:طوبی لک،یا علی!هم اکنون آیه ای برایم نازل شد که نام من و تو در آن به طور مساوی ذکر شده است.

و آن آیه اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ (3)ت.

ص: 85


1- روایت رقم /212شواهد التنزیل از ابو سعید خدری با همین متن و محتوا نقل شده است.
2- سوره 5 - آیه 3
3- سوره 5 - آیه 3

دِیناً (1) است.

خداوند فرمود:دین را با نبی صلی اللّه علیه و آله کامل کردم،و با علی نعمت را به پایان رساندم و بهترین آیین را که اسلام است،برایتان برگزیدم.

(215)عطاء از سعید و سعید از ابن عباس روایتی نقل می کند که نبیّ صلی اللّه علیه و آله در موسم حج و در مکّه مکرمه متوجه علی علیه السّلام شد و فرمود:گوارا باد بر تو یا ابا الحسن! خداوند بر من آیه ای محکم و صریح نازل فرمود که نام من و تو به طور مساوی در آن ذکر شده.و آن،این آیه است. اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ (2) ...

33- إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ (مائده55/)

ولیّ شما،تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند؛همان کسانی که نماز بر پا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.

(216)ابن عباس از مفسرین قابل اعتماد اهل سنت می گوید:آیه شریفه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا (3) در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.

(217)ابن طاوس می گوید،پدرم گفت:روزی نزد ابن عباس نشسته بودم،مردی غریب وارد شد،و از عبد اللّه بن عباس مفسر معروف قرآن پرسید،مرا از آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ (4) ...با خبر ساز که در بارۀ چه کسی است.

ابن عباس گفت:بدان این آیه شریفه در حقّ علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شده است. (5)

(221)سعید بن جبیر می گوید؛ابن عباس مفسّر قرآن در باره آیۀ إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ (6) گفت،یعنی ناصر و معین شما،خدا و رسولش محمد صلی اللّه علیه و آله هستند.

ص: 86


1- سوره 5 - آیه 3
2- سوره 5 - آیه 3
3- سوره 5 - آیه 55
4- سوره 5 - آیه 55
5- روایت رقم 218 و 219 و /220شواهد التنزیل از ابن عبّاس نقل شد،آیه شریفه در حقّ علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.
6- سوره 5 - آیه 55

وَ الَّذِینَ آمَنُوا (1) یعنی علی علیه السّلام که از بین مؤمنان فقط علی بن ابی طالب علیه السّلام را اختصاص داد.و فرمود: اَلَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ (2) یعنی آنان که وضو و قرائت و رکوع و سجود را با خشوع انجام می دهند و وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ (3) قضیه چنین است که روزی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نماز ظهر را به جماعت گزارد و همه رفتند،غیر علی علیه السّلام کسی در مسجد نبود،فقیری از فقرای مسلمین وارد مسجد شد، علی علیه السّلام را در حال نماز دیده،به سویش رفت و گفت:ای برادر نبیّ!آنچه ممکن و مقدور شماست،به من عنایت فرمایید.

آن بزرگوار انگشتر عقیق سرخ یمنی را که فقط در نمازها در انگشت دست راست می کرد،از انگشت خارج و به سائل اهدا کرد.

بلافاصله جبرئیل به نزد نبیّ صلی اللّه علیه و آله آمد و بعد مصطفی صلی اللّه علیه و آله علی را فراخواند و فرمود:

یا علی علیه السّلام!امروز خدای سبحان به وجود کریمانه تو بر ملائکه آسمان مباهات می کند،سپس آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا (4) ...را برای علی علیه السّلام قرائت کرد.

(222)انس بن مالک داستان سائل را این گونه نقل می کند.

مسکینی وارد مسجد شد،و گفت:چه کسی این تهی دست و بیچاره را با قرض دادن نوازش می کند.

علی علیه السّلام در حال رکوع با دستش به سائل اشاره کرد که بیا و این انگشتر را از دستم بیرون آر.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:ای عمر!واجب شد! عمر گفت:یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله چه چیزی واجب شد؟ فرمود:به خدا سوگند بهشت بر او واجب شد و انگشتر از دست او بیرون نیامد مگر این که همه گناهان و خطاهای او محو شد.

عمر پرسید:آیا برای این عمل کوچک این پاداش داده شد؟

ص: 87


1- سوره 5 - آیه 55
2- سوره 5 - آیه 55
3- سوره 5 - آیه 55
4- سوره 5 - آیه 55

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:بلی این پاداش برای کسی است که این کار را از سر اخلاص برای یکی از افراد امّتم انجام داد.

(223)انس بن مالک چنین نقل می کند:

مصطفی صلی اللّه علیه و آله بعد از نماز ظهر از مسجد خارج شد،و به منزل خویش رفت.علی علیه السّلام در نماز ایستاده بود سائلی وارد مسجد شد و چنان از بیچارگی خود نالید که قلب علی علیه السّلام به درد آمد.آن حضرت در حال رکوع با دست راست خود به سائل اشاره کرد تا انگشتری را از انگشت او خارج کند،و آن سائل انگشتری را گرفت و رفت.علی علیه السّلام در پایان نماز عازم منزل خود شد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله کسی را فرستاد و علی علیه السّلام را احضار کرد و چون حاضر شد.فرمود:یا علی!چه کار زیبایی بین خود و خدایت انجام دادی؟ علی علیه السّلام داستان فقیر و اهدای انگشتر را بیان کرد.

نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا ابا الحسن!بر تو گوارا باشد.خدای عزّ و جلّ در شأن تو آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ (1) را نازل فرمود.

(224)محمد بن حنفیّه فرزند علی علیه السّلام قضیه خاتم علی علیه السّلام را چنین حکایت کرد:

سائلی مسکین در مسجد رسول صلی اللّه علیه و آله تقاضای مساعدت کرد،غیر از علی علیه السّلام کسی او را به عطایی ننواخت،چون رسول خدا صلی اللّه علیه و آله از مسجد خارج شد از سائل پرسید،آیا چیزی دریافت کردی؟ گفت:غیر از مردی که در حال رکوع بود و انگشتری به من اهدا کرد،چیزی دریافت نکردم.

نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:آیا او را می شناسی؟ گفت:خیر،نمی شناسم.

آن گاه آیۀ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ (2) در شأن

ص: 88


1- سوره 5 - آیه 55
2- سوره 5 - آیه 55

علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد (1).

(226)عطاء بن سائب در بارۀ آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ (2) ...گفته است این آیه در شأن علی علیه السّلام هنگامی که انگشتری خویش را در حال رکوع به سائل داد نازل شد.

(227)عبد الملک بن جریج مکّی در بارۀ نزول آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ (3) ...گفته است:

وقتی نبیّ صلی اللّه علیه و آله به سوی مسجد می رفت،سائلی را در مسجد مشاهده کرد که طلب کمک می کرد.بعد از مدّتی رسول خدا پرسید:آیا کسی چیزی به تو اهدا کرد.

سائل گفت:بلی،مردی که او را نمی شناسم مرا مورد لطف قرار داد.

حضرت پرسید:عطایش چیست؟ سائل گفت:این انگشتری را عنایت کرد.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله انگشتری را شناخت و فهمید صاحب آن علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

آن گاه آیه فوق در شأن آن حضرت نازل شد.

(228)عبد الملک بن ابی سلیمان می گوید از ابو جعفر علیه السّلام در مورد آیۀ إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ... (4) پرسیدم،آنان چه کسانی هستند؟ آن حضرت فرمود:اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله هستند،گفتم؛مردم می گویند؛علی علیه السّلام است.

گفت:علی علیه السّلام هم از آنان است (5)(231)عمّار یاسر می گوید:مسکینی در مقابل علی علیه السّلام در حالی که آن حضرت در رکوع بود ایستاد و درخواست کمک کرد،علی علیه السّلام انگشتری خود را از انگشت خارج کرد و به سائل بینوا عطا کرد.وقتی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله از ماجرای ایثار علی علیه السّلام آگاه شد،آیه وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ (6) .بر رسول خدا صلی اللّه علیه و آلهد.

ص: 89


1- باز هم از محمد بن حنفیّه روایت رقم /225شواهد التنزیل مثل روایت 224 نقل شد.
2- سوره 5 - آیه 55
3- سوره 5 - آیه 55
4- سوره 5 - آیه 55
5- روایت رقم 229 و /230شواهد التنزیل با همین متن و الفاظ نقل شد.
6- سوره 5 - آیه 55

نازل شد.و آن حضرت فرمود:

من کنت مولاه فعلیّ مولاه،اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه.

(232)جابر بن عبد اللّه انصاری از اصحاب خاص رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله می گوید:

روزی در زیر درختی نشسته بودیم،عبد اللّه بن سلام به همراهی عده ای خدمت رسول خدا صلی اللّه علیه و آله رسید،از کناره گیری مردم و منزوی کردنش بعد از مسلمان شدن شکوه و گله کرد.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله دستور داد،در این حوالی بگردید و سائلی را بیابید و نزد من آورید.

ما داخل مسجد شدیم،مسکینی را در گوشه مسجد یافتیم،او را نزد نبیّ صلی اللّه علیه و آله بردیم، حضرت از او پرسید؛آیا کسی چیزی به تو عطا کرده یا خیر؟ سائل گفت:بلی یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله مردی که در حال نماز بود انگشتری خود را به من عنایت کرد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:بروید و ببینید او کیست؟ ما همگی رفتیم،دیدیم که علی علیه السّلام در حال نماز است.

سائل گفت:همین آقا بود که بزرگواری کرد.

به خدمت رسول صلی اللّه علیه و آله برگشتیم،که آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ (1) ...هم بر آن حضرت نازل شد.

(233)فرزندان علی علیه السّلام از قول پدرشان نقل کرده اند که علی علیه السّلام فرمود:

آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا (2) ...در خانۀ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بر آن حضرت نازل شد.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله برخاست و به مسجد رفت.عده ای از مردم در حال رکوع و عده ای در حال سجود بودند.

در همین اثنا رسول خدا صلی اللّه علیه و آله سائلی را دیدند،پرسیدند ای سائل!آیا کسی چیزی به تو عطا کرده است؟

ص: 90


1- سوره 5 - آیه 55
2- سوره 5 - آیه 55

سائل گفت:یا نبیّ اللّه!غیر از این راکع که انگشتری خود را به من داد کسی چیزی نداد و آن شخص علی بن ابی طالب علیه السّلام بود.

(234)مقداد بن اسود کندی می گوید:روزی در کنار رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در مسجد نشسته بودیم،یک عرب بدوی وارد شد.

علی علیه السّلام در بین نماز ظهر و عصر در وسط مسجد به نماز ایستاده بود آن حضرت به درخواست سائل،انگشتری خود را به وی اهدا کرد.

نبی اکرم صلی اللّه علیه و آله فرمود:

یا علی!بخّ بخّ بخّ و جبت الغرفات.

یعنی ای علی!مبارک باد مبارک باد مبارک باد بر تو غرفه های بهشت.

در همین اثنا جبرئیل به زمین آمد،و آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ (1) ...را بر مصطفی صلی اللّه علیه و آله خواند.

(235)اعمش از عبایه بن ربعی نقل می کند که عبد اللّه بن عباس در کنار چاه زمزم نشسته بود،و احادیث نبوی را برای مردم نقل می کرد و می گفت:قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله...

امّا زمانی که مردی عمامه دار را می دید،در نقل حدیث توقف می کرد.در همین هنگام،مردی ژنده پوش نزدیک آمد و گفت:قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ابن عباس متعجب شد، از او پرسید،تو را به خدا سوگند می دهم کیستی؟ آن ناشناس عمامه را از صورت برگرفت و گفت،من ابو ذر غفاری هستم.

ای مردم!از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شنیدم فرمود:شما را به این دو رکن سفارش می کنم و همچنین آن حضرت فرمود:

«علیّ قائد البرره و قاتل الکفره،منصور من نصره و مخذول من خذله».

ای دوستان!گوش کنید تا از علی علیه السّلام بگویم.روزی با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به نماز ظهر ایستاده بودیم.در پایان نماز،سائلی در مسجد تقاضای کمک کرد،احدی او را پاسخ نگفت،سائل دست به آسمان بلند کرد و گفت:خدایا!شاهد باش در مسجد رسول اللّه کسی حاجت مرا برآورده نکرد و چیزی به من عطا نکرد.علی علیه السّلام که در حال رکوع

ص: 91


1- سوره 5 - آیه 55

بود، چون صدای او را شنید.با دست اشاره کرد تا انگشتر را از انگشت وی بیرون آورد.و آن سائل چنین کرد.این ایثارگری علی علیه السّلام در حضور نبی صلی اللّه علیه و آله بود.پس دست را به آسمان بلند کرد و فرمود:

خدایا!برادرم موسی علیه السّلام از تو درخواست کرد. رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی وَ احْلُلْ عُقْدَهً مِنْ لِسانِی (1) وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی هارُونَ أَخِی. اُشْدُدْ بِهِ أَزْرِی. وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی (2) (3).

و تو در پاسخ او فرمودی سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ (4) و خواستۀ او را برآورده کردی.

خدایا من نبیّ و برگزیده توام و از تو چنین درخواست می کنم.

«اللّهمّ فاشرح لی صدری و یسّر لی امری و اجعل لی وزیرا من اهلی علیّاً اخی اشدد به ازری».

به خدا سوگند،هنوز کلام مصطفی صلی اللّه علیه و آله پایان نیافته بود که جبرئیل به زمین هبوط کرد و به نزد آن حضرت حاضر شد و گفت:یا محمد!گوارا باد بر تو به آنچه خدا در باره برادرت علی علیه السّلام به تو عطا کرد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله پرسید:ای جبرئیل!آن نوید چیست؟.

جبرئیل گفت:خدای تعالی امّتت را به ولایت برادرت تا روز قیامت امر فرموده است و آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ (5) را برایت نازل کرد.

(236)ابن عباس مفسّر مشهور در بارۀ آیۀ إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ (6) ...بیان کرده است:

جماعتی از مسلمانان که قبلاً اهل کتاب و از دین یهود بودند،مثل عبد اللّه بن سلام و اسد و اسید و ثعلبه که به دستور خدای عزّ و جل،از یهود و نصاری قطع رابطه کردند.

از آن جایی که در حاشیۀ شهر مدینه سکونت داشتند به خدمت مصطفی صلی اللّه علیه و آله رسیدند/.

ص: 92


1- سوره 20 - آیه 25
2- سوره 20 - آیه 29
3- سوره طه25/.
4- سوره 28 - آیه 35
5- سوره 5 - آیه 55
6- سوره 5 - آیه 55

و گفتند:یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله چون فاصله ما با مساجد و منازل شما دور است،حضور یافتن در مجالس شما برای ما سخت و مشکل است،از طرفی هم با یهودیان و هم با مسیحیان قطع رابطه کرده ایم،در همان اثنا که مشغول شکوه و گله بودند.آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ (1) ...نازل شد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله این کلام یزدان را بر آنان قرائت کرد.

آنان گفتند:رضینا باللّه و برسوله و بالمؤمنین.

یعنی راضی به دستور خدای سبحان و رسول گرامی و مؤمنین هستیم.

همان وقت بلال حبشی بانگ اذان را سر داد.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله برای نماز به مسجد رفت،مردم در حال رکوع و سجود بودند،و مسکینی در بین نمازگزاران می گشت و تقاضای کمک می کرد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله:او را فراخواند و پرسید آیا کسی چیزی به تو عطا کرد؟ گفت:بلی،به من یک انگشتری دادند.

حضرت پرسید:چه کسی این انگشتری را به تو داد؟آن مسکین گفت:آن جوان که به نماز ایستاده است.

چون حضرت نگاه کرد،دید علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

سپس پرسید:در چه حالتی این انگشتری را به تو عطا کرد.

گفت:آن جوانمرد،آن را در حال رکوع به من عنایت کرد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله با شادی این آیه شریفه را تلاوت کرد. إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ (2) .

(237)این روایت از طریق روات دیگری که نام ابی صالح در میان آنان است.مجدداً نقل شد.که تقریباً مشابه روایت 236 است.که ابن عباس داستان را این گونه نقل می کند:

عبد اللّه بن سلام و چند نفر از هم مسلکانش که پیرو دین یهود بوده و به اسلام

ص: 93


1- سوره 5 - آیه 55
2- سوره 5 - آیه 55

پیوستند به حضور نبی صلی اللّه علیه و آله رسیدند و گفتند: یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!منازل ما دور از منزل های شماست ما همنشین و هم صحبت نداریم.اقوام ما چون فهمیدند مسلمان شده ایم.

ازدواج و مجالست و تکلّم با ما را تحریم کرده اند و این تنهایی برای ما مشکل است.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله در جواب آنان آیۀ إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ (1) ...را تلاوت و سپس به سوی مسجد حرکت کرد.

در مسجد عدّه ای در حال رکوع و عده ای در حال سجود بودند.

سائلی هم در بین آنان تقاضای کمک می کرد.مصطفی صلی اللّه علیه و آله از سائل پرسید؛آیا کسی کمکی به تو کرده یا خیر؟ سائل گفت:بلی یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!یک انگشتری به من داده شد.

حضرت پرسید:چه کسی آن را به تو داد؟ سائل گفت:آن جوان که ایستاده است و اشاره به علی بن ابی طالب علیه السّلام کرد حضرت پرسید:در چه حالتی انگشتری را به تو داد.

سائل گفت:آن را در حالت رکوع به من عنایت کرد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله تکبیر بلندی گفت؛سپس آیۀ شریفه وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ (2) (3)را قرائت فرمود (4).

(239)عبد اللّه بن محمّد بن حنفیّه از نواده گان علی علیه السّلام در بارۀ جدّش علی علیه السّلام می گوید.

امیر المؤمنین علی علیه السّلام به نماز ایستاده بود،سائلی تقاضای کمک از جمعیت حاضر در مسجد کرد،علی علیه السّلام با اشاره به سائل،انگشتری خود را اعطا کرد،سائل به خدمت نبی صلی اللّه علیه و آله آمد.

آن حضرت پرسید:آیا کسی چیزی به تو داده یا خیر؟ سپس آیۀ إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا (5) ...بر آن حضرت نازل شد.م.

ص: 94


1- سوره 5 - آیه 55
2- سوره 5 - آیه 56
3- مائده56/
4- روایت رقم 238 فقط چند بیت شعر عربی بود که ذکر نکردم.
5- سوره 5 - آیه 55

(240)ابن عباس از مفسّران مشهور و قابل اعتماد می گوید:

آیه إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ (1) ...فقط به طور اختصاصی در حقّ علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.و آیۀ وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا (2) ...هم در حقّ علی علیه السّلام نازل شد.

و همچنین آیۀ شریفه بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ (3) ...هم در حقّ علی علیه السّلام نازل شد.

آن زمان که خدای تعالی،مصطفی صلی اللّه علیه و آله را امر به ابلاغ فرمود.

آن سید و سرور دست علی علیه السّلام را گرفت به میان مردم آورد و فرمود:

من کنت مولاه فعلیّ مولاه یعنی هر که من مولای او هستم؛علی مولای اوست.

و همچنین کلام خدا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ (4) در شأن علی و اصحابش مثل عثمان بن مظعون و عمّار یاسر نازل شد که شهوات و لذات را بر خویشتن تحریم کرده بودند.

34- وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ (مائده56/)

و هر کسی خدا و پیامبر او و کسانی را که ایمان آورده اند ولیّ خود بداند(پیروز است، چرا که)حزب خدا همان پیروزمندان اند.

(241)هذیل از مقاتل و او از ضحّاک روایتی را ذیل آیه فوق از ابن عباس نقل می کند.

او می گوید ابن عبّاس گفت:« وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ (5) »یعنی کسی که خدای سبحان و رسول مکرّم صلی اللّه علیه و آله را دوست دارد. «وَ الَّذِینَ آمَنُوا» (6) یعنی کسی که دوستی و حبّ علی علیه السّلام را دارد.اینان حزب اللّه هستند.« فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ (7) »و پیروان دستور خدا و شریعت محمّدی صلی اللّه علیه و آله و شیعه علوی علیه السّلام غالب و برترند و بر جمیع مخالفان علوّ و

ص: 95


1- سوره 5 - آیه 55
2- سوره 5 - آیه 56
3- سوره 5 - آیه 67
4- سوره 5 - آیه 87
5- سوره 5 - آیه 56
6- سوره 5 - آیه 56
7- سوره 5 - آیه 56

برتری دارند.

ابن عباس می گوید:خدای تعالی در آیۀ شریفه اوّل،خود را ثنا و ستایش کرد، سپس مصطفی صلی اللّه علیه و آله و آن گاه علی علیه السّلام را ستود.

وقتی آیۀ وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ (1) ...نازل شد،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

«رحم اللّه علیاً اللّهم ادر الحقّ معه حیث دار.» خداوند علی علیه السّلام را رحمت کند،خدایا حقّ را دور علی علیه السّلام بگردان هر جا که او باشد.

ابن عباس همچنین می گوید:ابن مؤمن قائل است هیچ اختلافی بین مفسرین نیست که آیه شریفه وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا (2) ...در مقام و شأن امیر المؤمنین علی علیه السّلام نازل شد.

(242)ابن عباس در شأن نزول آیۀ وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ (3) ،چنین می گوید (4):

عبد اللّه بن سلام و جماعتی از اهل کتاب(یهودی)که مسلمان شده بودند نزدیک اذان ظهر به حضور پیامبر صلی اللّه علیه و آله رسیدند،و گفتند:یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!منازل ما دور از مسجد شماست،و مسجدی هم در آن جا نداریم،اقوام و همکیشان سابق ما هم وقتی شنیدند که به آیین اسلام درآمدیم،عداوت و کینه را نسبت به ما آشکار کردند و مجالست و معاشرت و معامله با ما را تحریم کردند و با ما سخن نمی گویند و ما در مشقت هستیم.

در اثنای گله و شکوه از احوال خود آیۀ إِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ (5) ...و آیۀ وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ (6) نازل شد.

حضرت این آیات را برای آنان قرائت کرد و آنان راضی و خشنود شدند.آن گاهد.

ص: 96


1- سوره 5 - آیه 56
2- سوره 5 - آیه 56
3- سوره 5 - آیه 56
4- حمانی از محمد بن فضیل همین روایت را در تفسیر عتیق نقل کرده است.که در شواهد التنزیل با رقم243/ ذکر شد.
5- سوره 5 - آیه 55
6- سوره 5 - آیه 56

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله با صدای اذان بلال حبشی،به سوی مسجد حرکت کرد.

جماعتی در نماز ایستاده بودند،طایفه ای در رکوع و جمعی در سجود مشغول عبادت بودند.سائلی در بین آنان می گشت و تقاضای کمک داشت پیامبر صلی اللّه علیه و آله آن مسکین را فراخواند و پرسید.آیا تا به حال کمکی دریافت کرده ای؟ سائل گفت:انگشتری نقره ای به من داده شد.

حضرت پرسید:از چه کسی دریافت کردی؟ سائل گفت:آن جوان که ایستاده است.چون حضرت نگاه کرد،دید علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

حضرت پرسید:آن انگشتری را در چه حالی به تو عنایت کرد.

سائل گفت؛در حال رکوع از دستش بیرون کشیدم.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله تکبیر بلندی گفت:سپس فرمود: وَ مَنْ یَتَوَلَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغالِبُونَ (1) .

35- یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ .(مائده67/)

ای پیامبر،آنچه از جانب پروردگارت به سوی تو نازل شده،ابلاغ کن؛و اگر ابلاغ نکنی پیامش را نرسانده ای،و خدا تو را از(گزند)مردم نگاه می دارد.

(244)ابی هریره از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقل می کند که آن حضرت فرمود:در شب معراج آن هنگام که به آسمان سیر می کردم ندایی جذّاب از زیر عرش بگوشم رسید که چنین می گفت؛

انّ علیّا رایه الهدی و حبیب من یؤمن بی بلّغ یا محمّد! به درستی که علی علیه السّلام علم هدایت و حبیب و محبوب مؤمن به من است؛ای محمّد! پیامت را ابلاغ کن.

ص: 97


1- سوره 5 - آیه 56

چون مصطفی صلی اللّه علیه و آله به زمین بازگشت این پیام را سرّی نگه داشت و کتمان کرد.

تا این که خدای سبحان آیه یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ (1) ...را در بارۀ علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل فرمود.

و در ادامۀ فرمان فرمود: إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ (2) .

و همچنین ابی سعید خدری روایت کرد که آیه یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ (3) در حقّ علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.

(245)ابن عباس می گوید:این کلام سبحان؛ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ (4) در شأن علی علیه السّلام نازل شد پیامبر صلی اللّه علیه و آله چون این فرمان را شنید برخاست و دست علی علیه السّلام را گرفت و در میان جمعیت ایستاد و فرمود:

«من کنت مولاه فعلیّ مولاه اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه».

ای مردم!و ای مسلمانان!هر کسی که من مولای او هستم،علی هم مولای اوست.

خدایا دوستان او را دوست بدار و دشمنان او را دشمن باش. (5)

(247)عبد اللّه بن ابی أوفی می گوید:در روز غدیر خم شنیدم مصطفی صلی اللّه علیه و آله آیه شریفه یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ (6) را تلاوت می کرد،سپس دست خود را بلند کرد و فرمود:

«الا من کنت مولاه فعلیّ مولاه،اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه».

آن گاه سر به آسمان بلند کرد و فرمود:خدایا!تو شاهد باش.امروز پیام تو را به این جمعیت ابلاغ کردم.

(248)علی بن محمّد بن سلیمان نوفلی از پدرش نقل می کند که پدرش از زیاد بن منذر این حکایت را شنید:

روزی در نزد ابی جعفر محمّد بن علی علیه السّلام حضور داشتیم و آن جناب برای مردمت.

ص: 98


1- سوره 5 - آیه 67
2- سوره 5 - آیه 67
3- سوره 5 - آیه 67
4- سوره 5 - آیه 67
5- روایت /246شواهد التنزیل تقریبا مشابه همین روایت است.
6- سوره 5 - آیه 67

سخن می گفت. در میان سخن مردی از اهل بصره به نام عثمان اعشی بپاخاست و گفت:یا ابن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!فدایت شوم؛حسن بصری به ما خبر داده است که آیۀ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ (1) در باره فردی نازل شده است.امّا آن فرد را معرفی و بیان نکرد.

ابی جعفر علیه السّلام فرمود:ای عثمان!اگر حسن بصری بخواهد می تواند از آن مرد خبر دهد،و لیکن او می ترسد.

پس گوش کن تا برایت شرح آن را بیان کنم.در یک فرصتی جبرئیل به خدمت نبی صلی اللّه علیه و آله رسید و گفت:خدای تعالی امر می فرماید امتت را به نماز و آداب آن راهنمایی کن.پس آن جناب آداب نماز را تعلیم داد.

بار دیگر جبرئیل آمد و گفت:خدای سبحان فرمان داده تا وجوب زکات و شرایط آن را برای پیروانت بیان کنی،آن حضرت نیز چنین کرد.

بار سوم جبرئیل آمد و گفت:خدای تعالی دستور فرمود،امّت خود را به روزه و آداب آن راهنمایی کن و آن بزرگوار چنان کرد.

بار دیگر جبرئیل پیام آورد،خدای عزّ و جلّ فرمود،امت خود را بر حج و آداب آن راهنمایی فرما.رسول خدا صلی اللّه علیه و آله چنان که مرضیّ خدا بود انجام داد.

بار دیگر جبرئیل به خدمت رسید،گفت:خدایت فرمان داد ولیّ را بر امّت معرّفی کن همان گونه که نماز و روز و زکات و حج را بیان کردی،تا حجّت بر آنان تمام شود و عذر و بهانه ای نداشته باشند.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله عرض کرد:خدایا!تو می دانی قوم و قبیلۀ من قریب العهد به دوران جاهلیت هستند و در میان آنان فخر و مباهات جاهلیت هنوز ریشه دارد و اگر چنین کنم شاید نپذیرند و من از این کار خوف دارم.

و خدای عز و جلّ آیۀ یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ (2) را بر آن حضرت فرو فرستاد

ص: 99


1- سوره 5 - آیه 67
2- سوره 5 - آیه 67

رسول گرامی صلی اللّه علیه و آله چون ضمانت و عصمت از خداوند را دریافت کرد،دست علی بن ابی طالب علیه السّلام را گرفته در میان جمعیت بلند کرد و فرمود:

«یا ایّها النّاس من کنت مولاه فعلیّ مولاه،اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصر و اخذل من خذله و احب من احبه و ابغض من ابغضه» ای مردم!هر که را من مولای اویم علی بن ابی طالب علیه السّلام مولای اوست.

خدایا!هر کسی او را دوست دارد دوست بدار و هر کسی او را دشمن دارد دشمن بدار،نصرت کننده او را یاور و معین باش و خوارکننده او را خوار و ذلیل کن و هر کسی علی را دوست دارد دوست بدار و آن که نسبت به او کینه و بغض دارد.او را مبغوض بدار.

(249)کلبی از ابی صالح و او از ابن عباس و جابر بن عبد اللّه نقل می کند که این دو نفر صحابی معروف گفتند:

خدای تعالی به مصطفی صلی اللّه علیه و آله امر فرمود تا علی علیه السّلام را به ولایت نصب کند و مردم را از ولایت او با خبر گرداند.

آن حضرت از ترس و خوف این که مردم نگویند پسر عمّ خویش را به جانشینی انتخاب و منصوب کرد و همچنین از طعنۀ بی جا و ناروای آنان،این امر مهم را به تأخیر انداخت.تا این که خداوند وحی فرستاد: یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ (1) ...در این هنگام که در غدیرخم بود،مصطفی صلی اللّه علیه و آله برخاست و ولایت مرتضی علیه السّلام را به همگان خبر داد.

(250)عبد اللّه بن عباس پسر عموی پیامبر صلی اللّه علیه و آله و از مفسرین قرآن کریم از زبان آن حضرت نقل می کند که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله داستان معراج را بیان می کرد تا رسید به این که خداوند در شب معراج فرمود:

ای برگزیده من!من هیچ نبیّ ای را مبعوث نکردم مگر این که برایش وزیری قرار دادم.تو ای محمد صلی اللّه علیه و آله!رسول من هستی و علی علیه السّلام وزیر توست.

ص: 100


1- سوره 5 - آیه 67

ابن عباس بیان می کند:چون رسول اللّه از آسمان فرود آمد،اکراه داشت برای مردم چیزی از این حدیث را نقل کند؛چون مسلمانان را قریب العهد به زمان جاهلیت می دانست و شرایط را مناسب نمی دید.تا این که آیۀ شریفه فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعْضَ ما یُوحی إِلَیْکَ (1) ...بر آن حضرت نازل شد.

باز هم پیامبر صلی اللّه علیه و آله تحمّل کرد و چیزی آشکار نکرد تا آیۀ شریفه یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ (2) ...نازل شد و تکلیف را نهایی کرد.

در این زمان رسول خدا صلی اللّه علیه و آله به بلال حبشی،موذّن اختصاصی،امر فرمود اذان بگوید تا همۀ مردم در غدیرخم جمع شوند.چون همه جمع شدند.رسول خدا صلی اللّه علیه و آله بر بلندی ایستاد و فرمود:

ای مردم!خدای سبحان مرا به رسالت برگزید و فرمان داد تا علی علیه السّلام را به ولایت معرّفی کنم.

امّا در این کار درنگ کردم،چون خوف داشتم مرا متهم کنید و ترسیدم در ابلاغ ولایت پسر عمّ خود مرا تکذیب کنید.

تا این که خدای رحمان مرا مورد عتاب قرار داد و ابلاغ ولایت علی علیه السّلام را بر من فرمان داد.

و فرمود: یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ (3) سپس دست علی علیه السّلام را گرفت در میان جمعیت حاضر،بلند کرد به گونه ای که زیر بغل های او مکشوف شد.آن گاه فرمود:

«ایّها النّاس!اللّه مولای و انا مولاکم فمن کنت مولاه فعلی مولاه اللّهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصر و اخذل من خذله».

در پایان مراسم معارفه،بر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله،آیۀ شریفۀ اَلْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ (4) نازل شد.

ص: 101


1- سوره 11 - آیه 12
2- سوره 5 - آیه 67
3- سوره 5 - آیه 67
4- سوره 5 - آیه 3

36- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ .(مائده87/)

ای کسانی که ایمان آورده اید،چیزهای پاکیزه ای را که خدا برای استفادۀ شما حلال کرده،حرام مشمارید و از حدّ مگذرید.

(251)ابی صالح می گوید از ابن عباس مفسّر قرآن و یار و یاور علی علیه السّلام در باره کلام خداوند: لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ (1) سؤال شد.در جواب گفت:

این آیه در شأن علی علیه السّلام و یاران او مثل عثمان بن مظعون و عمّار یاسر،آن هنگام که تصمیم گرفتند از لذات دنیوی و شهوات حلال کناره گیری کنند نازل شد.

(252)محمد بن ابراهیم بن حرث تمیمی در باره آیه شریفه فوق گفت:

امیر المؤمنین علی علیه السّلام،عثمان بن عفان،عثمان بن مظعون و یک نفر دیگر از صحابه پیامبر صلی اللّه علیه و آله با یک دیگر هم عهد و پیمان شدند تا روزها را روزه و شب ها را بیدار بمانند، با زنان خود همبستر نشوند و گوشت و غذای لذیذ تناول نکنند و در تهذیب نفس بکوشند چون این خبر به مصطفی صلی اللّه علیه و آله رسید.

از طرف دیگر هم خداوند رحمان آیۀ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ (2) نازل کرد و تکلیف آنان را روشن تر کرد.

(253)سدیّ از مفسّران قرآن در باره قول خدا یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ (3) گفت: (4)

روزی پیامبر صلی اللّه علیه و آله به تذکّر و موعظه مردم پرداخت،در حالی که موعظه آن حضرت تأثیری در آنان نداشت و جماعتی نشسته بودند که از جملۀ آنان علی بن ابی طالب علیه السّلام و عثمان بن مظعون بودند.آن دو رو به پیامبر صلی اللّه علیه و آله کردند و گفتند:یا رسول اللّه کلماتی را به سمع مبارک شما می رسانیم که بعضی ها خوردن گوشت را بر خود

ص: 102


1- سوره 5 - آیه 87
2- سوره 5 - آیه 87
3- سوره 5 - آیه 87
4- مؤلف کتاب می گوید این حدیث طولانی بود آن را مختصر کرده است.

تحریم کرده اند و جماعتی در روز غذا نمی خورند،و بعضی ها نیز خواب را بر خویش ممنوع کرده اند.و طایفه ای همبستر شدن با زنان را تعطیل کردند.بعد از این سخنان،خدای مهربان آیه لا تُحَرِّمُوا طَیِّباتِ ما أَحَلَّ اللّهُ لَکُمْ (1) را نازل کرد.رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله دستور داد همه حاضر شوند آن گاه فرمود:

ما بال قوم حرّموا النّساء و الطّعام و النّوم،الا انّی انام و اقوم،و افطر و اصوم و انکح النّساء،فمن رغب عنّی فلیس منّی.

این چه کاری است که انتخاب کردید.من که پیامبر شمایم می خوابم و استراحت می کنم،هم روزه می گیرم و هم با زنان ازدواج می کنم و هر کسی مثل من رفتار نکند از من نیست.

37- وَ إِذا جاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلی نَفْسِهِ الرَّحْمَهَ .(انعام54/)

و چون کسانی که به آیات ما ایمان دارند،نزد تو آیند،بگو:درود بر شما،پروردگارتان رحمت را بر خود مقرّر کرده است.

(254)حسن بن حسن از حبّان بن علی و او از کلبیّ و او از ابی صالح نقل می کند:از ابن عبّاس در باره آیه شریفۀ وَ إِذا جاءَکَ الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِآیاتِنا (2) ...سؤال شد.

ابن عبّاس در جواب گفت:این کلام خدا در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام،حمزه سید الشّهداء،جعفر طیّار و زید نازل شد.

ص: 103


1- سوره 5 - آیه 87
2- سوره 6 - آیه 54

38- اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ،وَ هُمْ مُهْتَدُونَ .(انعام82/)

کسانی که ایمان آورده و ایمان خود را به شرک نیالوده اند،آنان در امن و امان بوده و از راه یافتگان اند.

(255)سفیان ثوری از منصور و او از مجاهد نقل می کند؛عبد اللّه بن عباس مفسّر قرآن در باره این آیه شریفه چنین بیان کرده است:

(الَّذِینَ آمَنُوا) (1) یعنی کسانی که تصدیق به توحید کردند و حال اینکه اولین موحّد علی بن ابی طالب علیه السّلام است وَ لَمْ یَلْبِسُوا إِیمانَهُمْ (2) یعنی ایمان خود را با باطل مخلوط و ممزوج نکردند،و نظیر این،آیه لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ (3) (4)است.

(بظلم)یعنی به شرک.

ابن عباس تأکید می کند،که به خدا سوگند همه یاران پیامبر صلی اللّه علیه و آله بت پرستی را رها کرده و به خدا و پیامبر ایمان آورده اند و از وادی بی برکت کفر و شرک به وادی پر برکت اسلام گرایش پیدا کردند و لیکن علی بن ابی طالب علیه السّلام حتی در یک چشم به هم زدنی مشرک نشد،و هرگز مشرک نبود و از اوّل موحّد بود.

أُولئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ (5) اینان از آتش جهنّم و عذاب آن ایمن هستند،و بدون حساب به بهشت راه می یابند.و علی علیه السّلام اولین ایمان آورنده است،در حالی که کودکی هفت ساله بود به دین و آیین پیامبر صلی اللّه علیه و آله پیوست.

ص: 104


1- سوره 6 - آیه 82
2- سوره 6 - آیه 82
3- سوره 3 - آیه 71
4- آل عمران71/.
5- سوره 6 - آیه 82

39- وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیماهُمْ (اعراف46/)

و بر اعراف،مردانی هستند که هر یک(از آن دو دسته)را از سیمایشان می شناسند.

(256)اصبغ بن نباته از یاران صمیمی علی علیه السّلام می گوید:

روزی در کنار علی بن ابی طالب علیه السّلام نشسته بودم،عبد اللّه بن کوّاء وارد مجلس شد و گفت:یا امیر المؤمنین!مرا از معنای آیه وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ یَعْرِفُونَ کُلاًّ بِسِیماهُمْ (1) با خبر فرما.

علی علیه السّلام فرمود:وای بر تو ای ابن کوّاء!

نحن نوقف یوم القیامه بین الجنّه و النّار،فمن ینصرنا عرفناه بسیماه فادخلناه الجنّه و من ابغضنا عرفناه بسیماه فادخلناه النّار.

آن مردان ما هستیم که در قیامت بین بهشت و جهنّم می ایستیم هر بنده ای ما را نصرت کرده باشد او را به چهره و سیمایش می شناسیم و به بهشت می بریم و هر کسی با ما دشمنی و عداوت داشت او را هم با سیمایش می شناسیم و در جهنم داخل می کنیم.

(257)ضحّاک نقل کرده است که:از ابن عباس (2)در معنی آیه وَ عَلَی الْأَعْرافِ رِجالٌ (3) ...سؤال شد.در جواب گفت:اعراف،جایگاه بلندی است بر روی صراط که علی بن ابی طالب علیه السّلام،حمزه سید الشهداء،جعفر طیّار و عباس بر آن بلندی قرار دارند.آنان دوستان خود را که دارای چهره های نورانی هستند و دشمنان خویش را هم که دارای چهره سیاه و تاریک اند می شناسند.

ص: 105


1- سوره 7 - آیه 46
2- روایت رقم /258شواهد التنزیل از ابن عباس با همین معنی و لفظ نقل شد.
3- سوره 7 - آیه 46

40- وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ .(اعراف43/)

و هر گونه کینه ای را از سینه هایشان می زداییم،از زیر(قصرهای)شان نهرها جاری است.

(259)عبد اللّه بن ملیل می گوید،از امیر المؤمنین علی علیه السّلام در باره مصداق آیه نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ (1) سؤال کردم.

آن بزرگوار فرمود:این آیۀ شریفه در شأن ما اهل بیت نازل شده است.

(260)عبد اللّه بن احمد بن حنبل از پدرش و او از سفیان و او از ابی موسی و ابی موسی از حسن بن علی علیه السّلام نقل کرده است که پدرش علی بن ابی طالب فرمود:به خدا سوگند آیه وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ (2) در شأن ما اهل بیت پیامبر نازل شد.

41- فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَهُ اللّهِ عَلَی الظّالِمِینَ .(اعراف44/)

پس آواز دهنده ای میان آنان آواز می دهد که لعنت خدا بر ستمکاران باد.

(261)محمّد بن حنفیّه از پدرش علی بن ابی طالب علیه السّلام حکایت می کند،که امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمود:در آیه فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَهُ اللّهِ عَلَی الظّالِمِینَ (3) آن مؤذّن که در کلام خداوند جلیل آمده است.من هستم.

(262)ابن عباس یکی از صحابه پیامبر صلی اللّه علیه و آله نقل می کند،برای امیر المؤمنین علی علیه السّلام در کتاب خدا اسم هایی است که مردم آنها را نمی شناسند.از جمله آن اسم ها در آیه شریفه فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ (4) است که نام نیک علی علیه السّلام به عنوان مؤذّن آورده شده است.

و امیر المؤمنین علی علیه السّلام در تفسیر بقیۀ آیه أَنْ لَعْنَهُ اللّهِ عَلَی الظّالِمِینَ (5) فرمود:یعنی لعنت خداوند بر کسانی که ولایت مرا تکذیب کردند و حق و مقام مرا سبک شمردند.

ص: 106


1- سوره 7 - آیه 43
2- سوره 7 - آیه 43
3- سوره 7 - آیه 44
4- سوره 7 - آیه 44
5- سوره 7 - آیه 44

(263)محمد بن فضیل از ابن اذینه در باره فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ (1) گفت؛مؤذّن در آیه شریفه امیر المؤمنین علی علیه السّلام است.

(265)ابن اذینه از حمران و او از ابی جعفر علیه السّلام در بارۀ آیه فوق بیان کرد:مؤذّن، امیر المؤمنین علی علیه السّلام است. (2)

42- وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ .(اعراف181/)

و از میان کسانی که آفریده ایم،گروهی هستند که به حقّ هدایت می کنند و به حقّ داوری می نمایند.

(266)مجاهد می گوید ابن عباس در توضیح و تفسیر کلام خداوند وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّهٌ (3) گفت:

یعنی خلق کردیم امت محمد صلی اللّه علیه و آله را و از آن میان علی بن ابی طالب علیه السّلام را که مردم را به حق هدایت می کند یَهْدُونَ بِالْحَقِّ (4) در حالی که (وَ بِهِ یَعْدِلُونَ) (5) مردم بعد از تو از خلافت او عدول و سرپیچی می کنند.

(267)در کتاب فهم قرآن متعلّق به امام جعفر صادق علیه السّلام در بیان آیه وَ مِمَّنْ خَلَقْنا أُمَّهٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ (6) فرمود:

این آیه شریفه در شأن آل محمد صلی اللّه علیه و آله و اهل بیت آن حضرت است.که مردم را به حق رهنمون و هدایت می کنند و حال این که مردم از آنان عدول می کنند

ص: 107


1- سوره 7 - آیه 44
2- روایت رقم /264شواهد التنزیل از ابن اذینه و او از حمران به همین معنی و لفظ نقل شد.
3- سوره 7 - آیه 181
4- سوره 7 - آیه 181
5- سوره 7 - آیه 181
6- سوره 7 - آیه 181

43- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ .(انفال27/)

ای کسانی که ایمان آورده اید،به خدا و پیامبر(او)خیانت نکنید و(نیز)در امانتهای خود خیانت نورزید.

(268)در کتاب تفسیر عتیق،یونس بن بکّار از پدرش و پدر او از ابی جعفر محمد بن علی علیه السّلام در بیان آیه شریفۀ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ (1) می فرماید:در حالی که می دانید آل رسول صلی اللّه علیه و آله و اهل بیت آن حضرت از امانت های الهی هستند،به آنان خیانت نکنید».

44- وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّهً .(انفال25/)

و از فتنه ای که تنها به ستمکاران شما نمی رسد بترسید.

(269)ابن عباس می گوید:وقتی آیۀ وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّهً (2) نازل شد.محمّد مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

من ظلم علیّا مقعدی هذا بعد وفاتی فکأنّما جحد نبوّتی و نبوّه الأنبیاء قبلی.

هر کسی در حقّ علی علیه السّلام که وصی و جانشین من است در بعد از وفاتم ظلم کند،مثل این است که نبوّت من و جمیع انبیای قبلی را منکر شده باشد.

(270)زبیر بن عوّام نقل می کند،وقتی آیۀ وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّهً (3) نازل شد،همه متعجّب شدیم که چه فتنه ای فرا خواهد رسید.و چه حادثه عجیبی رخ خواهد داد تا این که آن فتنه را دیدیم که در جنگ جمل رخ داد.

(271)عقبه به صهبان گفت از زبیر بن عوّام شنیدم می گفت:سال ها آیه وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ (4) ...را قرائت می کردم امّا نمی دانستم که من از جمله مصادیق آن هستم.که اهل فتنه و آشوب می شوم.

ص: 108


1- سوره 8 - آیه 27
2- سوره 8 - آیه 25
3- سوره 8 - آیه 25
4- سوره 8 - آیه 25

(271)عقبه به صهبان گفت از زبیر بن عوّام شنیدم می گفت:سال ها آیه وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ (1) ...را قرائت می کردم امّا نمی دانستم که من از جمله مصادیق آن هستم.که اهل فتنه و آشوب می شوم.

(272)سفیان از جویبر و او از ضحّاک بن مزاحم در باره آیه شریفۀ وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّهً (2) می گوید:این آیه برای اصحاب نبی صلی اللّه علیه و آله نازل شد و خبر داد که بعضی بعد از حیات رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فتنه ایجاد می کنند و چنین هم کردند.

(273)سدیّ از اصحابش نقل می کند:آیۀ وَ اتَّقُوا فِتْنَهً... (3) به اهل بدر که در رکاب پیامبر صلی اللّه علیه و آله بودند توصیه می کند،گرد فتنه نچرخند،امّا فتنه در جنگ جمل ظاهر شد که همانا بعضی از اهل بدر جزء فتنه گران شدند و جنگ و خونریزی بر ضدّ علی علیه السّلام به راه انداختند.

(274)حسن بن دینار از حسن و او از زبیر بن عوّام نقل می کند که زبیر یک بار آیۀ وَ اتَّقُوا فِتْنَهً... (4) تا آخر را در اثنای جنگ جمل قرائت کرد،آن گاه گفت:نمی فهمیدیم این کلام خدا برای ما فتنه گران آمده و ما را توصیه به خویشتن داری کرده است،تا این که در جنگ جمل و محاربه با علی علیه السّلام فهمیدیم مورد خطاب کلام خداوند سبحان ما هستیم.

(275)حسن می گوید زبیر بن عوّام گفت:ما همدیگر را از فتنه بر حذر می داشتیم؛امّا نمی دانستیم کدام یک از ما تخلّف می کند و به دنبال فتنه می رود.سپس آیه وَ اتَّقُوا فِتْنَهً... (5) را قرائت کرد.

بعضی از همراهانش گفتند:سبحان اللّه،پس تو را چه شد که جنگ را آغاز می کنی! زبیر گفت:وای بر شما!ما به فتنه آگاهی و بصیرت داریم امّا صبر و شکیبایی نداریم.

(276)شدّاد بن سعید از غیلان بن جریر و او از مطرف نقل می کند که،به زبیر گفتم:یا ابا عبد اللّه!شما حقّ خلیفه عثمان را تضییع کردید تا کشته شد.و اکنون خون او را از علی علیه السّلام مطالبه می کنید.

زبیر گفت:ما در عهد رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و ابو بکر و عمر آیه وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصِیبَنَّ (6) را

ص: 109


1- سوره 8 - آیه 25
2- سوره 8 - آیه 25
3- سوره 8 - آیه 25
4- سوره 8 - آیه 25
5- سوره 8 - آیه 25
6- سوره 8 - آیه 25

قرائت می کردیم؛امّا نمی دانستیم اهل فتنه ما هستیم.تا این که آن واقعه به دست ما اتّفاق افتاد.

(277)ضحّاک نقل می کند که ابن عباس در بارۀ این کلام خدا وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ (1) ...بیان کرد:

خدای سبحان اصحاب محمد صلی اللّه علیه و آله را از مقاتله و جنگ با علی بن ابی طالب علیه السّلام بعد از حیات پیامبر بر حذر داشته و منع کرد. (2)امّا آنان به این آیه عمل نکردند.

(279)سدیّ در مصداق آیه وَ اتَّقُوا فِتْنَهً لا تُصِیبَنَّ الَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّهً (3) گفت:اهل فتنه،اصحاب جمل بودند که بر ضدّ امیر المؤمنین علی علیه السّلام جنگ جمل را به راه انداختند.

(280)ابی عثمان نهدی نقل می کند:

علی علیه السّلام را در جنگ جمل دیدم؛که آیه وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ (4) را تلاوت می کرد و می فرمود:

به خدا سوگند،اهل این آیه از بعد نزول تا به امروز مقاتله و جنگ نکردند،مگر امروز و این آیه شامل حال آنان می شود که به جنگ ما برخاستند.

(281)عثمان بن مؤذّن می گوید:

یک سال کامل مصاحب امیر المؤمنین علی علیه السّلام بودم.آن حضرت در طول این مدت کلامی در دوستی یا بیزاری از سران جمل نفرمود؛مگر این که از زبان مبارک آن حضرت می شنیدم می گفت:فلان و فلان چه عذری دارند!آن دو با میل و رغبت و بدون اکراه بیعت کردند،سپس بدون دلیل و تقصیری پیمان شکستند.به خدا سوگند اهل این آیه وَ إِنْ نَکَثُوا أَیْمانَهُمْ مِنْ بَعْدِ عَهْدِهِمْ (5) قتال نکردند مگر امروز که در مقابل من ایستادند. (6)ت.

ص: 110


1- سوره 8 - آیه 25
2- روایت رقم /278شواهد التنزیل تقریباً به معنی است که از قول زبیر بن عوّام بیان شد.
3- سوره 8 - آیه 25
4- سوره 9 - آیه 12
5- سوره 9 - آیه 12
6- روایت رقم /282شواهد التنزیل تقریباً مشابه همین روایت است.

45- وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا لِیُثْبِتُوکَ أَوْ یَقْتُلُوکَ أَوْ یُخْرِجُوکَ،وَ یَمْکُرُونَ وَ یَمْکُرُ اللّهُ وَ اللّهُ خَیْرُ الْماکِرِینَ .(انفال30/)

و(یاد کن)هنگامی را که کافران در بارۀ تو نیرنگ می کردند تا تو را به بند کشند یا بکشند یا(از مکّه)اخراج کنند،و نیرنگ می زدند،و خدا تدبیر می کرد،و خدا بهترین تدبیرکنندگان است.

(283)ابن عباس در تفسیر کلام خدا وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا (1) ...می گوید:طائفه ای از قریش مکّه تصمیم خطرناکی در باره مصطفی صلی اللّه علیه و آله گرفتند.تا آن تصمیم را در یک شب اجرا کنند.بعضی از آنان گفتند:محمد صلی اللّه علیه و آله را بکشیم؛عده ای گفتند:او را از شهر بیرون کنیم؛دسته ای دیگر گفتند:او را سخت مجازات کنیم.

خداوند خبیر،مصطفی صلی اللّه علیه و آله را از نیّات پلید آنان مطّلع گردانید.

آن شب مرتضی علیه السّلام در بستر مصطفی جای گرفت،تا فدایی برادرش شود.

محمد صلی اللّه علیه و آله از شهر خارج شد و در غار پناه گرفت،مشرکین هم خانه را محاصره کرده،سخت از آن مراقبت می کردند تا مبادا رسول خدا صلی اللّه علیه و آله از آن خارج شود؛غافل از این که علی علیه السّلام در خانه نبی صلی اللّه علیه و آله آرمیده است.

چون در سحرگاه آن شب علی علیه السّلام را دیدند،فهمیدند،فریب خورده اند.پس پرسیدند:یا علی!رفیق و مصاحب تو کجاست؟ علی علیه السّلام فرمود:نمی دانم در کجاست.

آن جماعت مشرک به تعقیب رسول خدا صلی اللّه علیه و آله شتافتند،و ردّ پای آن حضرت را تا پای کوه دنبال کردند،وقتی به دهانه غاری که آن جا بود رسیدند،بر در آن،تار عنکبوت را بافته دیدند.گفتند اگر محمد صلی اللّه علیه و آله داخل غار می شد،تار عنکبوت باید از

ص: 111


1- سوره 8 - آیه 30

بین می رفت،در نهایت از رفتن به داخل غار منصرف شدند،و به بالای کوه شتافتند (1).

(286)عثمان بن جزری از مقسم نقل می کند که ابن عباس در تفسیر آیۀ وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا (2) ...گفت:

قریش به مشورت نشستند که چون سحرگاهان شود،نبی صلی اللّه علیه و آله را سخت مجازات کنند.

اما صبح آن روز،علی علیه السّلام را در جای رسول صلی اللّه علیه و آله دیدند.به تعقیب آن حضرت پرداختند تا به غار رسیدند،چون دهنه غار را تار عنکبوت پوشانده بود،به داخل غار نرفتند و سه روز در کنار آن غار منتظر ماندند.

(287)عبد الرّزاق از پدرش و او از عکرمه در باره کلام خدا وَ إِذْ یَمْکُرُ بِکَ الَّذِینَ کَفَرُوا (3) ...نقل می کند.

زمانی که پیامبر صلی اللّه علیه و آله و ابو بکر به غار پناه بردند،علی علیه السّلام در بستر رسول خدا صلی اللّه علیه و آله خوابیده بود،و مشرکین آن شب به حراست و محافظت بیت پیامبر مشغول بودند و هر گاه نگاه می کردند،و به نظرشان می رسید که او در بستر آرمیده است،پس کاری نداشتند و منتظر بودند تا صبح شود؛چون روشنی صبح فرا رسید،ناگهان با علی علیه السّلام مواجه شدند.

پرسیدند:یا علی!رفیق و مصاحب تو کجاست؟ علی فرمود:نمی دانم،خدا بهتر می داند! پس با همه امکانات به تعقیب پیامبر صلی اللّه علیه و آله پرداختند؛ولی او را نیافتند.

(288)مجاهد از ابن عباس نقل می کند:

زمانی که قریش در دار الندوه برای رهایی از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله تجمّع کردند ابلیس به شکل شیخ جلیل القدری بر آنان عرضه شد.

سران قریش از همدیگر پرسیدند:این شیخ کیست؟او گفت:شیخی از اهل نجدد.

ص: 112


1- روایت رقم /285شواهد التنزیل از ابن عبّاس در همین معنی نقل شد.
2- سوره 8 - آیه 30
3- سوره 8 - آیه 30

هستم. چون شنیدم در بارۀ امر مهمّی تصمیم می گیرید به حضور رسیدم.گفتند؛پس داخل شو.

در آن روز اشراف و سران قریش از همۀ قبایل حضور داشتند.و هر قبیله برای رهایی از رسالت مصطفی صلی اللّه علیه و آله و آیین او سخن می گفت و پیشنهادی می کرد.

بعضی گفتند:او را زندانی کنید و به او آب و نان ندهید تا جان دهد.

دیگری گفت:او را از شهر و دیار خویش بیرون کنیم تا به هر جا که می خواهد برود.

در آن میان شیخ نجدی(ابلیس)برخاست و گفت:به خدا سوگند این رأی و اندیشۀ شما نیکو نیست.مگر حسن کلام و حلاوت گفتار و حسن خلق و منطق نیکو و غلبه بر قلوب مردم را از او نمی بینید!اگر او را به هر کجا بفرستید،و به هر سرزمینی تبعید کنید،مردم را به خود جذب و پیروان زیادی جمع آوری می کند،و امور را از دست شما می رباید.از این اندیشه درگذرید.

ابو جهل گفت:مرا اندیشه و رأی دیگری است.

قریش گفتند:بیان کن تا بدانیم.

ابو جهل گفت:قبایل ما بسیارند،از هر قبیله جوانی رشید و چالاک انتخاب می کنیم و در دست هر یک شمشیری برنده می دهیم.

آنان به صورت گروهی بر محمد صلی اللّه علیه و آله یورش آورند و هر کدام یک ضربۀ شمشیر بر او زنند تا از دین و آیین او نجات یابیم.

اگر قبایل مختلف در خون او شریک باشند.بنو عبد مناف قادر به جنگ با همه قبایل نیستند.پس به ناچار به خون بها،و دیه راضی می شوند.

شیخ نجدی(ابلیس)گفت:احسنت بر تو!رأی رأی این مرد است.با وجود این رأی هیچ تصمیمی مطلوب نیست.

پس همۀ قبایل بر این رأی و اندیشه اتّفاق کردند و متفرّق شدند.

ص: 113

در آن هنگام پیک وحی،جبرئیل به حضور پیامبر صلی اللّه علیه و آله آمد و از تصمیم خطرناک قریش خبر داد.و گفت یا نبیّ اللّه!امشب در بستر خویش نخواب.

چون شب فرا رسید.آن جماعت مشرک جوانان خویش را بر طبق عهد و میثاقی که بسته بودند در اطراف خانه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرستادند.تا نقشه خود را عملی کنند.

وقتی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آنان را در گرد خانۀ خویش دید،به علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:یا علی!امشب در بستر من بخواب و این جامۀ سبز را بر روی خود بینداز تا این که هیچ آسیبی به تو نرسد.

و آن جامه ای بود که نبی صلی اللّه علیه و آله به هنگام خواب بر روی خویش می انداخت.

تا اینجا پایان روایت است،امّا یونس بن بکیر از قول ابن اسحاق این مطالب را اضافه کرد و گفت:

زمانی پیامبر صلی اللّه علیه و آله علی علیه السّلام را در بستر خویش قرار داد،که آن جماعت نااهل بر در منزل ایستاده بودند در همان هنگام پیامبر صلی اللّه علیه و آله از منزل خارج شد.

حضرت به هنگام خروج مشتی خاک از زمین برداشت و بر سر آنان پاشید و با خواندن آیات: یس، وَ الْقُرْآنِ الْحَکِیمِ (1) ...تا فَأَغْشَیْناهُمْ فَهُمْ لا یُبْصِرُونَ (2) منزل را ترک کرد.بدون این که هیچ کسی آن حضرت را ببیند چون صبح فرا رسید،خدای تعالی به رسولش اذن خروج از مکّه را داد و آخرین فردی هم که وارد مدینه شد.علی بن ابی طالب علیه السّلام بود،زیرا مصطفی صلی اللّه علیه و آله او را امر فرمود در بسترش بخوابد،و سه روز در مکّه توقّف کند،تا دیون و امانات را مسترد کند،سپس به آن حضرت ملحق شود و او هم چنین کرد.و آیه شریفه در این خصوص نازل شد و مکر کفّار قریش را بدین وسیله دفع کرد.

ص: 114


1- سوره 36 - آیه 1
2- سوره 36 - آیه 9

46- وَ ما کانُوا أَوْلِیاءَهُ إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَ لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ .

(انفال34/)

«آنان را هیچ رابطه دوستی با خدا نیست که دوستان خدا جز اهل تقوا نیستند،ولی بیشترشان نمی دانند.» (289)قتاده از حسن نقل می کند ابن عباس در تفسیر آیۀ وَ ما کانُوا أَوْلِیاءَهُ... (1) گفت:

یعنی کفّار مکه اولیاء و دوستان پیامبر صلی اللّه علیه و آله نیستند؛بلکه إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ (2) دوستان و اولیای او کسانی هستند که از شرک و گناه کبیره پاک اند و از متقین می باشند و آنان علی بن ابی طالب علیه السّلام و حمزه و جعفر و عقیل هستند،که دوستان حقیقی و راستین پیامبر صلی اللّه علیه و آله هستند.

لکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لا یَعْلَمُونَ (3) امّا اکثر آنان نمی دانند.

(290)انس بن مالک از خدمتکاران نبی صلی اللّه علیه و آله بود او بیان می کند،که پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:

«آل محمّد کلّ تقیّ» اهل بیت محمد صلی اللّه علیه و آله همگی از پاکان و متقین هستند.

(291)سدیّ از قول یاران خودش صلی اللّه علیه و آله نقل می کند که در بیان آیه إِنْ أَوْلِیاؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ (4) گفتند مصداق آیۀ فوق اصحاب محمد صلی اللّه علیه و آله هستند.

47- وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ الْیَتامی وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ .(انفال41/)

و بدانید که هر چیزی را به غنیمت گرفتید،یک پنجم آن برای خدا و پیامبر و از آن خویشاوندان(او)و یتیمان و بینوایان است.

(292)عمرو بن عبد الجبّار بن عمرو می گوید:پدرم از علی بن موسی بن جعفر بن

ص: 115


1- سوره 8 - آیه 34
2- سوره 8 - آیه 34
3- سوره 8 - آیه 34
4- سوره 8 - آیه 34

محمد صلی اللّه علیه و آله و او از پدرانش تا می رسد به علی بن ابی طالب علیه السّلام که آن حضرت فرمود:

آیه وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ (1) ...مخصوص ما اهل بیت است و خمس اموال اختصاص به ما دارد.

و خدای سبحان به سبب کرامت و احترام ما،صدقات را برای ما اهل بیت قرار نداد بلکه برای احترام و اکرام ما،چرک و اوساخ دست مسلمین را از ما دفع کرد و به جای آن خمس را برای ما مقرر فرمود.

(293)عبد اللّه بن عبید اللّه بن عباس از عکرمه نقل می کند،که فاطمه علیها السّلام فرمود:روزی علی و عبّاس و اسامه بن زید در مجلس پدرم،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله،حضور داشتند.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:ای دوستان!هر یک از شما چیزی از من درخواست کند.

عباس گفت:یا رسول اللّه!از شما فلان مقدار مال می خواهم.

حضرت فرمود:آن مال از آن تو باشد.

من گفتم:پدر جان فدایت شوم،هر چه عموی من عباس تقاضا کرد،به همان اندازه درخواست می کنم.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا فاطمه!قبول است.آن مال تو باشد.

اسامه بن زید گفت:یا رسول اللّه!زمین فلان منطقه را به من برگردان.

حضرت فرمود:برگرداندم،آن مال تو باشد.

آن گاه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود:یا علی!تو نیز چیزی بخواه.علی علیه السّلام گفت:یا رسول اللّه!از آن جناب خمس اموال را درخواست می کنم.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:خمس از آن تو باشد.

خدای تعالی آیه وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ (2) را نازل کرد.

سپس پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:در باره خمس چنین آیه ای نازل شد.

علی علیه السّلام فرمود:خمس از آن من است که خداوند متعال برای من آن را واجب کرد.

سپس هر چه نیزۀ سالم و نیزه شکسته،را غنیمت گرفته بودند،آوردند،رسول

ص: 116


1- سوره 8 - آیه 41
2- سوره 8 - آیه 41

خدا صلی اللّه علیه و آله 4/5 آنها را نگه داشت و بقیه را به علی علیه السّلام واگذار کرد.

(294)عبد الرّحمان بن ابی لیلی می گوید از امیر المؤمنین علی علیه السّلام شنیدم فرمود:

روزی به اتّفاق عباس و فاطمه علیها السّلام و زید بن حارثه در حضور مصطفی صلی اللّه علیه و آله نشسته بودیم.عباس عموی پیامبر صلی اللّه علیه و آله گفت:یا رسول اللّه!سن من بالا رفته و استخوان هایم سست شده است و خرج زندگی ام نیز زیاد است.امر فرما تا فلان مقدار از مال و طعام برایم آماده شود.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله خواهش او را اجابت کرده،آنچه خواسته بود برایش مهیا کرد.

سپس فاطمه علیها السّلام گفت:یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!دستور فرما آنچه برای عمویم عباس در نظر گرفتی؛برای من نیز فراهم شود.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:بلی،اجابت کردم.

زید بن حارثه گفت:یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله زمینی که امرار معاش فرزندانم از آن بود و از من گرفتی به من برگردان.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:آن زمین از آن تو باشد.

من عرض کردم یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!مسئولیّت و تولیت تقسیم حقّم را از خمس که خداوند در کتابش برایم در نظر گرفت در حیاتت مشخّص و معیّن فرما تا بعد از شما کسی در این حقّ با من منازعه نکند.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:چنین خواهم کرد.و سهم مرا از خمس معین فرمود و در زمان حیات آن حضرت سهم مرا به من تحویل دادند.

تا این که ابو بکر حکومت را عهده دار شد او نیز سهم مرا به من واگذار کرد.سپس عمر حاکم مسلمین شد،او در آخر عمرش مال زیادی از غنایم به دست آورد.حقّ مرا جدا کرد و برایم فرستاد و گفت:یا علی علیه السّلام!این حق و سهم توست آن را تحویل بگیر.

گفتم:با این سهمیه خمس از مردم بی نیازیم،و مسلمین هم به آن نیازمندند.بعد از آن سال هیچ کس حقّم را از خمس غنایم پرداخت نکرد تا این که به مقام خود رسیدم و

ص: 117

حکومت و ولایت را عهده دار شدم.عباس عمویم گفت:یا علی علیه السّلام!از ما حقّی را گرفتند که هرگز به ما بر نخواهد گشت.

(295)مجاهد در بارۀ این کلام خدا فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبی وَ.. (1) بیان کرد،لذی القربی اقارب و بستگان نبی صلی اللّه علیه و آله هستند که گرفتن صدقه برای آنان حلال نیست.

(296)مجاهد در تفسیر آیه شریفه بیان می کند،(ذی القربی)اقارب و فرزندان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هستند چون بر نبی صلی اللّه علیه و آله و اهل بیت آن حضرت صدقه حلال و مباح نیست،خداوند خمس را برای آن بزرگواران قرار داد (2).

48- هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ .(انفال62/)

او همان بود که تو را با یاری خود و مؤمنان نیرومند کرد.

(299)کلبی از ابی صالح و او از ابی هریره نقل کرده است که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

در شب معراج وقتی به آسمان سیر داده شدم در عرش ملکوتی دیدم نوشته بود؛

لا اله الاّ انا وحدی لا شریک لی،و محمّد عبدی و رسولی ایّدته بعلیّ.

خدای واحدی جز من نیست و شریکی ندارم،محمّد بنده و رسول من است،او را به واسطۀ علی علیه السّلام تأیید و تقویت کردم.

و این آیه شریفه هُوَ الَّذِی أَیَّدَکَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِینَ (3) همان معنای نوشته بر عرش است.

(300)انس بن مالک می گوید:نبیّ صلی اللّه علیه و آله فرمود:در شب معراج بر ساق عرش مکتوبی دیدم که روی آن نوشته شده است:

ص: 118


1- سوره 8 - آیه 41
2- روایت رقم 297 و /298شواهد التنزیل از ابن عباس به همین معنی نقل شد.
3- سوره 8 - آیه 62

لا اله الاّ اللّه،محمّد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ایّدته بعلی،نصرته بعلی.

خدایی جز اللّه نیست.محمّد صلی اللّه علیه و آله رسول من است،او را به علی علیه السّلام تأیید کردم و یاری دادم.

(301)انس بن مالک نقل می کند:

روزی بر مصطفی صلی اللّه علیه و آله گرسنگی شدید عارض شد.جبرئیل از جانب ربّ جلیل به نزد آن حضرت حاضر شد و یک لوزه سبز(چیزی مانند بادام)از بهشت تقدیم نبیّ صلی اللّه علیه و آله کرد و گفت:یا رسول اللّه!آن را بگشا.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله آن را گشود،مکتوبی دید که روی آن نوشته بود:

«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم،لا اله الاّ اللّه،محمّد رسول اللّه ایّدته بعلیّ و نصرته بعلیّ».

به نام مهربان مهربانان،خدایی جز اللّه نیست،محمد رسول من است او را به علی علیه السّلام تأیید کردم و نصرت دادم.

(302)جابر بن عبد اللّه انصاری نقل می کند؛پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:

ای یاران و پیروان من!بدانید.دو هزار سال قبل از خلقت زمین و آسمان بر در بهشت نوشته بود:

«لا اله الاّ اللّه،محمّد رسول اللّه،ایّدته بعلیّ».

یعنی معبودی غیر از اللّه نیست،محمّد رسول خداست من صلی اللّه علیه و آله او را به علی تأیید کردم و یاری دادم. (1)

(304)ابی حمزه ثمالی از سعید بن جبیر و او از ابی حمراء نقل می کند که مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

در شب معراج و در سیر و سفر آسمان در سمت راست ساق عرش نوشته ای را دیدم که نوشته بود:ت.

ص: 119


1- روایت رقم /303شواهد التنزیل از ابی حمراء با همین متن و لفظ در توضیح و تفسیر آیه شریفه نقل شده است.

لا اله الاّ اللّه،محمّد رسول اللّه،ایّدته بعلیّ و نصرته به.

هیچ خدایی جز اللّه نیست و محمّد صلی اللّه علیه و آله رسول خداست او را به واسطه علی علیه السّلام تأیید کردم و یاری دادم.

49- یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ .(انفال64/)

ای پیامبر،خدا و کسانی از مؤمنان که پیرو تواند تو را بس است.

(305)جعفر بن محمّد صلی اللّه علیه و آله از پدرش در شأن نزول آیۀ یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ (1) می فرماید:

این آیه شریفه در باره علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.که از پیروان راستین رسول خدا صلی اللّه علیه و آله بود.

(306)قاسم و عبد اللّه از فرزندان حسین بن زید از پدرشان و پدرشان از ابی جعفر و آن حضرت از پدرش در مورد آیه یا أَیُّهَا النَّبِیُّ حَسْبُکَ اللّهُ (2) ...فرمود:

این آیه شریفه در حقّ علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.

50- وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ إِلَی النّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الْأَکْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ (توبه3/)

و(این آیات)اعلامی است از جانب خدا و پیامبرش به مردم در روز حجّ اکبر که خدا و پیامبرش در برابر مشرکان تعهدی ندارند.

(307)حکیم بن جبیر از علیّ بن حسین علیه السّلام نقل می کند:

برای علی بن ابی طالب علیه السّلام در کتاب اللّه(قرآن)اسم های متعددی قرار داده شد که

ص: 120


1- سوره 8 - آیه 64
2- سوره 8 - آیه 64

مردم با آن اسم ها بیگانه و ناشناس هستند.

عرض کردم؛یا ابن رسول اللّه آن اسم ها کدام است.بیان فرمایید.

فرمود:در آیه وَ أَذانٌ مِنَ اللّهِ وَ رَسُولِهِ (1) ...به خدا سوگند،علی علیه السّلام اذان در روز حج اکبر است.

(308)ابن عباس بیان می کند؛بین نبیّ صلی اللّه علیه و آله و قبایل عرب عهد و پیمانی وجود داشت.

خدای تعالی به پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمان داد تا همۀ عهد و میثاق را کنار بگذارد.مگر آن قبایلی که نمازهای مکتوب را به جای می آورند و زکات مفروض را ادا می کنند.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله علی علیه السّلام را فراخواند،هفت آیۀ متوالی از اول سوره برائت را به او سپرد و امر فرمود تا در عید قربان که روز حج اکبر است.لغو پیمان با قبایل غیر مسلمانان را اعلام کند و از میثاق خود با آنان بیزاری جوید.

علی علیه السّلام با شجاعت تمام و عزم راسخ و دلی قوی آیات فوق را در سرزمین منی و در کنار جمره بزرگ برای تمام مردم و قبایل قرائت کرد.

(309)انس بن مالک از خدمتکاران رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقل می کند:

مصطفی صلی اللّه علیه و آله هفت آیه اول سورۀ برائت را به ابو بکر سپرد و او را مأمور کرد تا بر اهل مکه و قبایل اطراف بخواند،چون ابو بکر به ذو الحلیفه رسید؛پیک مصطفی صلی اللّه علیه و آله به او رسید و او را برگرداند،و سپس آن حضرت فرمود:

لا یذهب به الاّ رجل من اهل بیتی.

باید فردی از اهل بیت من حامل پیام و اجراکننده فرمان یزدان باشد.

چون ابو بکر اهل بیت رسول صلی اللّه علیه و آله نبود پس علی بن ابی طالب علیه السّلام را به سوی مکه اعزام کرد.تا به نحو احسن و اکمل انجام وظیفه کند (2).

(310)انس بن مالک نقل می کند،مصطفی صلی اللّه علیه و آله ابو بکر صدّیق را با آیات برائت عازم مکّه کرد،بعد از این که مسافتی را طی کرده او را فرا خواند،و فرمود:

«لا ینبغی ان یبلّغت.

ص: 121


1- سوره 9 - آیه 3
2- روایت رقم 316 و /317شواهد التنزیل از انس بن مالک با همین متن و الفاظ نقل شده است.

هذا الاّ رجل من اهلی» .

سزاوار و شایسته است که این ابلاغیه به دست شخصی از اهل بیت من انجام پذیرد.

آن گاه علی بن ابی طالب علیه السّلام را احضار فرمود،و آیات برائت را به او سپرد و به جانب مکه روانه کرد.

(312)سماک بن حرب از انس بن مالک روایت می کند؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ابو بکر را برای قرائت آیات اوّل سورۀ برائت به جانب مکّه اعزام کرد.بعد از چندی علی علیه السّلام را احضار و او را برای ابلاغ آیات فوق به مکه مأمور کرد و فرمود:

«لا یبلّغها الا رجل من اهلی»؛ تبلیغ آیات سوره برائت صورت نمی گیرد مگر توسط فردی از اهل بیت من (1).

(315)سماک بن حرب از انس بن مالک نقل می کند:

مصطفی صلی اللّه علیه و آله،اول ابو بکر را برای ابلاغ آیات برائت،به جانب مکّه اعزام کرد،سپس او را فرا خواند و آیات را از او گرفته به علی علیه السّلام واگذار کرد تا در جمع مشرکین و قبایل اطراف مکه در سرزمین منی قرائت کند.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:

«لا یؤدّی عنّی الاّ انا او رجل من اهل بیتی».

(319)سماک از حنش(جیش)و او از علی علیه السّلام حکایت اعزام به مکّه و قرائت آیات برائت را چنین روایت کرده است که علی علیه السّلام فرمود:به نبی صلی اللّه علیه و آله گفتم یا رسول اللّه!من از نظر سن و ایراد خطبه مناسب این مأموریت بزرگ نیستم.فرد دیگری را مأمور این کار نمایید.

آن بزرگوار فرمود:یا علی!به ناچار تو یا من باید این سفر را انتخاب کنیم و این مأموریت مهم را انجام دهیم.

عرض کردم:اگر چنین باشد،به خدمتگزاری آماده ام و مرا برای این سفر بفرست.

نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:به سوی مکّه حرکت کن،خدای سبحان زبانت را محکم و قلبت راد.

ص: 122


1- روایت رقم 311 و 313 و 316 و 317 و /318شواهد التنزیل از انس بن مالک تقریباً به همین معنی نقل شد.

آرام کند و تو را هادی باشد.

سپس دستش را بر دهانم گذاشت و گفت:برخیز،به جانب مکه برو و آیات برائت را برای مشرکین و مردم بخوان.

(320)عامر شعبی روایت کرد،امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمود:

زمانی که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله مرا در موسم حج برای ابلاغ آیات برائت فرستاد.در روز حج اکبر بپا خاستم و گفتم:ای مردم!آگاه باشید،بعد از امسال هیچ مشرکی حق انجام دادن مراسم حج را ندارد.و هیچ کسی مجاز به طواف عریان نیست.ای مردم!بدانید، غیر از مسلمانان کسی داخل بهشت نمی شود.

آنان که قبلاً با محمد صلی اللّه علیه و آله پیمان بستند،میثاقشان تا پایان مدّت،معتبر است.آگاه باشید،« أَنَّ اللّهَ بَرِیءٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ وَ رَسُولُهُ (1) »یعنی خدا و رسول صلی اللّه علیه و آله از مشرکین بیزارند (2).

(322)ابن عباس داستان ابلاغ آیات برائت را این گونه بیان می کند:

نبیّ صلی اللّه علیه و آله ابو بکر را به جانب مکّه فرستاد و امر فرمود تا آیات برائت را برای آنان بیان و ابلاغ کند،سپس علی علیه السّلام را به دنبال او اعزام کرد.

زمانی که ابو بکر در مسیر راه صدای نعرۀ شتر رسول اللّه را شنید،گمان کرد،آن حضرت از پشت سر می آید چون شتر سوار نزدیک شد،دید علی علیه السّلام است.

آن حضرت نامه رسول اللّه و آیات برائت را از ابو بکر گرفت،هر دو به سوی مکّه رهسپار شدند،ابو بکر در مراسم حج شرکت کرد و علی بن ابی طالب علیه السّلام آیات برائت را با صدای رسا در ایام تشریق در سرزمین منی به سمع قبایل عرب رسانید و به آنان گفت:

ای مردم!رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله از هر مشرکی اعلام برائت می کند؛پس چهار ماه مهلت دارید تا تکلیف خود را مشخّص کنید و از شرک و کفر رهایی یابید.ت.

ص: 123


1- سوره 9 - آیه 3
2- روایت رقم /321شواهد التنزیل تقریباً به همین معنی نقل شده است.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله می فرماید؛هیچ کسی حق ندارد،عریان به طواف بیت اللّه بپردازد و بدانید سعی و تلاش شما ضایع است،و به جز مؤمن به خدا و پیامبر صلی اللّه علیه و آله احدی وارد بهشت نمی شود.

(323)مصعب بن سعد از پدرش سعد چنین نقل می کند:

نبیّ صلی اللّه علیه و آله ابو بکر را با آیات برائت به سوی مکّه فرستاد،چون او به ضجنان رسید، علی علیه السّلام را در پی وی فرستاد،ابو بکر وقتی صدای شتر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله را شنید،گمان کرد،آن حضرت به جانب مکّه می آید.چون نزدیک شد.علی علیه السّلام را مشاهده کرد.

علی علیه السّلام آیات سوره برائت را از ابو بکر گرفت،و به مکه رفت و برای مشرکین خواند.

(324)ابو هریره یا ابو سعید خدری،یکی از این دو نقل کرده است که در ابتدا رسول خدا صلی اللّه علیه و آله،ابو بکر را برای قرائت آیات برائت به جانب مکّه اعزام کرد،وقتی او به ضجنان رسید،از پشت سر صدای ناقه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله را شنید،گمان کرد آن حضرت است.چون نزدیک شد علی علیه السّلام را دید که بر شتر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نشسته است و به طرف مکّه می آید.

ابو بکر پرسید:چه خبر جدید داری؟ علی علیه السّلام فرمود:خیر است؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمان داد تا آیات برائت را من در بین مشرکین بخوانم،و تو فقط در مراسم حج شرکت کنی.

پس هر دو به جانب مکه روان شدند و هر یک طبق دستور نبیّ صلی اللّه علیه و آله وظیفه خود را بپایان بردند،چون برگشتند و به خدمت رسول صلی اللّه علیه و آله رسیدند.ابو بکر پرسید:چه اتفاقی افتاد که سلب مأموریت شدم؟ پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:تو برای ما خیر هستی،و مصاحب در غار و مصاحب من در حوض کوثر هستی؛امّا

«انّه لا یبلّغ عنّی غیری او رجل منّی».

چون این مأموریت و ابلاغ آن،کار فوق العاده ای بود،باید یا خودم شخصاً

ص: 124

عهده دار آن می شدم یا مردی از اهل بیت من آن را انجام می داد.

(325)ابی سعید و ابی هریره می گویند:

نبی صلی اللّه علیه و آله ابو بکر را با آیات برائت به مکّه اعزام کرد،او در ضجنان صدای نعره شتر مصطفی صلی اللّه علیه و آله را شنید،چون نگاه کرد،علی علیه السّلام را دید که بر شتر سوار است.پرسید:چه شده است؟ علی علیه السّلام گفت:خیر است،جای نگرانی نیست.رسول خدا صلی اللّه علیه و آله مرا برای اعلام برائت فرستاد.

ابو بکر از نیمه راه برگشت به حضور پیامبر رسید،پرسید:یا رسول اللّه!چه خبر شده است؟پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:خیر است.تو رفیق من در غار بودی و مصاحب من در حوض کوثر هستی،امّا این مأموریت با عظمت را باید یا خود یا شخصی از خودم انجام می داد.و تو خودی نیستی.

(326)جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرد:

نبیّ صلی اللّه علیه و آله بعد از مراجعت از حجّ عمره،ابو بکر را به سوی مکّه فرستاد.ما همراه او بودیم در وادی عرج در وقت نماز صبح صدای نعره شتر رسول صلی اللّه علیه و آله را شنیدیم گمان کردیم رسول خدا صلی اللّه علیه و آله به سوی ما می آید،چون شتر نزدیک شد،علی علیه السّلام روی آن شتر سوار بود.

ابو بکر پرسید:یا علی!آیا امیری یا رسولی؟ علی علیه السّلام فرمود:رسولم؛مصطفی صلی اللّه علیه و آله مرا برای ابلاغ و قرائت آیات برائت به مکّه فرستاده است.

آن دو به مکه رفتند،روز قبل از ترویه،ابو بکر برخاست و در میان جمعیت ایستاد و خطبه ای خواند،و از اعمال حج و مناسک آن سخن گفت.سپس علی بن ابی طالب علیه السّلام بپاخاست و آیات اوّل سوره برائت را با صدایی رسا برای آن جماعت مشرک قرائت فرمود.

ص: 125

همچنین در روز عرفه و روز عید قربان و روز کوچ کردن در بین جمعیت ایستاد و آیات برائت را برای مشرکین خواند.

(327)ابن عباس از مفسرین و از اصحاب رسول اللّه و از یاران علی علیه السّلام نقل می کند که مصطفی صلی اللّه علیه و آله ابو بکر را فراخواند و آیات اول سوره برائت را به او سپرد و فرمان داد تا آن آیات را برای مردم شرکت کننده در مراسم حج قرائت کند،ابو بکر به قصد مکّه به راه افتاد و بعد از طی مسافتی،جبرئیل به خدمت پیامبر صلی اللّه علیه و آله رسید و گفت:

«انّه لا یؤدّی عنک الاّ انت او علیّ».

یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!این کار را باید یا خود یا علی علیه السّلام به پایان برسانید و از دیگری پذیرفته نیست.

بلافاصله رسول خدا صلی اللّه علیه و آله علی علیه السّلام را به دنبال ابو بکر برای اعلام برائت به سوی مکّه اعزام کرد.ابو بکر در بین راه صدای نعره شتر نبیّ صلی اللّه علیه و آله را شنید،چون نگاه کرد علی علیه السّلام را بر شتر آن حضرت دید.سؤال کرد؛یا علی علیه السّلام!در پشت سرت چه خبر است؟آیا چیزی در بارۀ من نازل شد؟ علی علیه السّلام فرمود:خیر،نگران نباش،و لیکن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرموده است که آیات برائت را به من واگذار کنی،چون اعلام برائت کار تو نیست و پیامبر فرمود:

«لا یؤدّی عنّی الاّ انا او علیّ» .

علی علیه السّلام آن آیات را گرفت و در موسم حج شرکت کرد و با شجاعت و صلابت در میان مشرکین ایستاد و چندین بار و در روزهای متوالی آن آیات را قرائت کرد.

ص: 126

51- أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ وَ عِمارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ (توبه19/)

آیا سیراب ساختن حاجیان و آباد کردن مسجد الحرام را همانند(کار)کسی پنداشته اید که به خدا و روز بازپسین ایمان آورده و در راه خدا جهاد می کند(نه،این دو)نزد خدا یکسان نیستند.

(328)شعبی می گوید،آیه شریفه فوق در مورد علی علیه السّلام و عمویش عباس زمانی که با هم گفت و گو می کردند نازل شد (1).

(330)وکیع از اسماعیل بن ابی خالد و او از شعبی روایت کرده است:

آیه أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ... (2) در شأن علی علیه السّلام و عباس نازل شد (3).

(332)ابن سیرین روایت خویش را چنین نقل می کند:

روزی علی علیه السّلام از مدینه وارد مکّه شد،به عمویش عبّاس گفت:

ای عموی رسول خدا!چرا مهاجرت نمی کنی و به پیامبر صلی اللّه علیه و آله ملحق نمی شوی؟ عباس گفت:عمارت و آبادانی مسجد الحرام و پرده داری بیت اللّه را به عهده دارم و این کاری ارجمند است،و نمی توانم آن را رها کنم و به مدینه مهاجرت نمایم.

خدای سبحان در پاسخ عباس،آیۀ شریفۀ أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ وَ عِمارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللّهِ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمِینَ (4) را بر پیامبرش صلی اللّه علیه و آله نازل فرمود.

(333)عروه بن زبیر در شأن نزول این آیه شریفه چنین نقل می کند:

دو تن از بزرگان مکّه به نامهای عباس بن عبد المطلب و شیبه بن عثمان مسلمان شدند،امّا به مدینه مهاجرت نکردند تا به رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ملحق شوند.البته عبّاس

ص: 127


1- روایت رقم /329شواهد التنزیل از شعبی با همین متن و لفظ نقل شده است.
2- سوره 9 - آیه 19
3- روایت رقم /331شواهد التنزیل از شعبی همین گونه نقل شده است.
4- سوره 9 - آیه 19

مسئولیّت سقایت و آب دادن حاجیان را به عهده داشت و شیبه هم پرده داری بیت اللّه را عهده دار بود.

روزی عبّاس به جهت داشتن منصب سقّایی حاجیان به علی علیه السّلام فخر فروخت و گفت:یا علی علیه السّلام!فضیلت من از تو بیشتر است؛چون ساقی حاجیان هستم.علی علیه السّلام فرمود:برتری و تفضیل از آن من است.

چون کلام آن دو بالا گرفت.خدای بزرگ،آیۀ أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ... (1) را نازل فرمود تا مشخّص شود کدام برترند.

(334)حسن از مفسرین قرآن چنین نقل می کند:

آیۀ أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ (2) در مورد علی علیه السّلام و عبّاس و شیبه بن عثمان هنگامی که با هم احتجاج می کردند،نازل شد.

(335)سدیّ از قول اصحاب و یاران خودش در مورد کلام خدا أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ (3) حکایت می کند.

علی علیه السّلام و عبّاس و شیبه،هر یک به اعمال خود افتخار می کردند و خود را از دیگری برتر می دانستند.

عبّاس عموی پیامبر صلی اللّه علیه و آله گفت:چون ساقی حاجیان هستم از شما بالاتر و برترم.

علی علیه السّلام فرمود:با مصطفی صلی اللّه علیه و آله هجرت کردم،در کنارش مجاهدت نمودم،بنا بر این برتری و تفضیل از آن من است.

شیبه گفت:عمران و آبادی مسجد خدا با من است؛چون مسجد را فضیلت بسیار است،عامر مسجد را نیز فضیلت بی کران است.

خداوند متعال با نزول آیۀ أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ وَ عِمارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ (4) ...برتری علی علیه السّلام و تفصیل او را بر آن دو نفر اعلام فرمود.

(336)ابن عباس در شأن نزول آیۀ أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ... (5) بیان می کند.

عبّاس بن عبد المطلب خود را از علی علیه السّلام برتر می دانست او به علی علیه السّلام گفت:یا

ص: 128


1- سوره 9 - آیه 19
2- سوره 9 - آیه 19
3- سوره 9 - آیه 19
4- سوره 9 - آیه 19
5- سوره 9 - آیه 19

علی! من عمّ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و ساقی حاجیان هستم؛با این دو خصیصه از تو برترم.

شیبه نیز گفت:من عمارت و تعمیر مسجد الحرام را به عهده دارم و برتری از آن من است.علی علیه السّلام بعد از شنیدن سخنان آن دو گفت:من از هر دوی شما برترم.چون هم مهاجر الی اللّه و هم مجاهد فِی سَبِیلِ اللّهِ (1) هستم.

بعد از این مقال آیه أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ (2) نازل شد،یعنی آیا عباس که طبق آیۀ شریفۀ سقایه حاجیان را به عهده داشت و شیبه که طبق آیۀ وَ عِمارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ (3) عمارت مسجد الحرام را به عهده دارد کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ... (4) مثل علی علیه السّلام هستند؟!هرگز چنین نیست،بلکه علی علیه السّلام بر آن دو برتری کامل دارد.

(337)انس بن مالک روایت کرده است:

روزی عباس بن عبد المطلب و شیبه کنار هم نشسته بودند و بر شغل و مسئولیّت خویش فخر می فروختند و افتخار می کردند،در آن هنگام که علی علیه السّلام از کنارشان عبور کرد،عباس گفت:ای فرزند برادرم!توقّف فرما.

علی علیه السّلام ایستاد،عباس گفت:شیبه بر من فخر می فروشد و گمان می کند شریف تر و برتر از من است.

علی علیه السّلام فرمود:شما چه می گویی؟ عباس گفت:من می گویم چون عموی پیامبر صلی اللّه علیه و آله و وصیّ پدرش و ساقی حاجیان هستم از او برترم.

سپس علی علیه السّلام به شیبه گفت:تو چه می گویی و دلیلت چیست؟ شیبه گفت:من برترم،چون امین خدا بر بیت او هستم و عمارت آن را عهده دارم.

علی علیه السّلام فرمود:آیا راضی می شوید من افتخارات خود را بیان کنم؟ آن دو گفتند:بلی یا علی!بیان فرما.

علی علیه السّلام فرمود:من از هر دوی شما برتر و فضیلتم بیشتر است.

چون نخستین ایمان آورنده و مهاجر همراه رسول اللّه و مجاهد فِی سَبِیلِ اللّهِ (5) هستم.

ص: 129


1- سوره 9 - آیه 19
2- سوره 9 - آیه 19
3- سوره 9 - آیه 19
4- سوره 9 - آیه 19
5- سوره 9 - آیه 19

سپس هر سه به خدمت مصطفی صلی اللّه علیه و آله رفتند تا فرد برتر را معرّفی فرماید.

چون هر یک افتخارات خود را بیان کردند؛آن حضرت سخنی نفرمود و به منزل خویش رفت.

بعد از چند روز پیک وحی آیه ای را تقدیم رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله کرد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله آن سه تن را احضار و آیۀ أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ (1) تا ده آیه بعدی را برای آنان قرائت فرمود و برتری علی علیه السّلام را بر آنان به ثبت رسانید.

(338)عثمان بن سلیمان از ابن بریده و او از پدرش نقل کرده است:

در مجلسی،شیبه و عباس بن عبد المطلب به یک دیگر تفاخر می کردند،از علی علیه السّلام که از کنار آنان می گذشت،پرسید:به چه چیزی با یک دیگر تفاخر می کنید؟ عبّاس گفت:فضیلتی که به من داده شده به احدی عنایت نشده است.

علی علیه السّلام پرسید:چه موهبتی نصیب تو شده است؟ گفت:ساقی حاجیان در موسم حج هستم.

علی علیه السّلام رو به شیبه کرد و گفت:ای شیبه تو چه فضیلت و موهبتی داری؟ شیبه گفت:عمارت مسجد الحرام با من است و این فضیلتی عظیم است.

علی علیه السّلام فرمود:ای شیخین!مرا فضیلتی است که شرم دارم آن را بیان کنم.

آن دو گفتند:آن فضیلت چیست؟بیان کن! علی علیه السّلام فرمود:فضیلت من آن است که شمشیر بر پشت گردن شما دو نفر گذاشتم تا به خدا و رسولش صلی اللّه علیه و آله ایمان آوردید.

عبّاس از سخن علی علیه السّلام دلتنگ و ناراحت شد و با همان عصبانیت به حضور پیامبر رفت.

آن حضرت پرسید:ای عبّاس!چه حادثه ای تو را ملول کرده است.

عباس گفت:آیا نمی بینی طفلی خود را بر ما مقدّم می دارد؟ رسول خدا صلی اللّه علیه و آله پرسید:آن طفل کیست؟

ص: 130


1- سوره 9 - آیه 19

عباس گفت:علی بن ابی طالب علیه السّلام.

پیامبر علی علیه السّلام را فرا خواند و گفت:چرا عمویت عباس را ناراحت و دلتنگ کردی؟ علی علیه السّلام گفت:یا رسول اللّه!او از حرف حق ناراحت شد.می خواهد راضی باشد یا غضبناک شود.

در همان اثنا جبرئیل نازل شد و گفت:یا رسول اللّه!خدای سبحان بر تو سلام رسانید.و فرمود:این آیه را برای آنان قرائت کن.

أَ جَعَلْتُمْ سِقایَهَ الْحاجِّ وَ عِمارَهَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ کَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِی سَبِیلِ اللّهِ لا یَسْتَوُونَ عِنْدَ اللّهِ (1) .

عباس چون این آیه را استماع کرد؛سه بار گفت؛راضی شدم و فهمیدم علی بن ابی طالب علیه السّلام را برتری و فضیلتی بسیار است. (2)

52- ثُمَّ أَنْزَلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ (توبه26/)

آن گاه خدا آرامش خود را بر فرستاده خود و بر مؤمنان فرو آورد.

(340)ضحّاک بن مزاحم در شأن نزول آیۀ ثُمَّ أَنْزَلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ (3) گفت؛ این آیه در بارۀ کسانی که در جنگ حنینن در کنار مصطفی صلی اللّه علیه و آله ثابت قدم ماندند و متواری نشدند،مثل علی علیه السّلام و عباس و ابو سفیان بن حارث بن عبد المطلب و عدّۀ قلیلی از بنی هاشم نازل شد.

(341)صالح بن عبد اللّه ترمذی از حسین بن محمد و او از مسعودی و مسعودی از

ص: 131


1- سوره 9 - آیه 19
2- روایت رقم /339شواهد التنزیل از جابر ابن عبد اللّه انصاری با همین محتوا و معنی نقل شد.
3- سوره 9 - آیه 26

حکم بن عتیبه نقل می کند:

آیه شریفه ثُمَّ أَنْزَلَ اللّهُ سَکِینَتَهُ عَلی رَسُولِهِ وَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ (1) بی شک برای چهار تن از ثابت قدمان جنگ حنین نازل شد و علی بن ابی طالب علیه السّلام مقاوم ترین آن چهار تن است.

53- وَ السّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرِینَ وَ الْأَنْصارِ وَ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ وَ أَعَدَّ لَهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً ذلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ .(توبه100/)

و پیشگامان نخستین از مهاجران و انصار،و کسانی که با نیکوکاری از آنان پیروی کردند،خدا از ایشان خشنود و آنان(نیز)از او خشنودند،و برای آنان باغهایی آماده کرده که از زیر(درختان)آن نهرها روان است.همیشه در آن جاودانه اند.این است همان کامیابی بزرگ.

(342)عبد الرّحمان بن عوف در شأن نزول آیۀ وَ السّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ... (2) بیان کرد:این آیه در مورد شش تن از قریش که نخستین کسانی بودند که اسلام آوردند،نازل شده است.از میان این شش تن،اوّلین و سابقه دارترین آنان علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

(343)ضحّاک نقل می کند ابن عباس در توضیح قول خدای تعالی اَلسّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ... (3) بیان کرد.

این آیه شریفه در باره علی بن ابی طالب علیه السّلام و حمزه سید الشهداء و عمّار و ابو ذر و سلمان و مقداد نازل شد (4).

(345)سلیم بن قیس نقل می کند:

ص: 132


1- سوره 9 - آیه 26
2- سوره 9 - آیه 100
3- سوره 9 - آیه 100
4- روایت رقم /344شواهد التنزیل از ابن عباس به همین معنی نقل شد.

روزی حسن بن علی علیه السّلام ابتدا حمد و ثنای خدا به جا آورد و سپس آیۀ شریفۀ اَلسّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ... (1) را قرائت فرمود و گفت:همان طور که برای سابقین در اسلام و مسلمانی فضیلت و اعتباری است برای پدرم،علی بن ابی طالب علیه السّلام فضیلتی بالاتر از سابقه داران است زیرا که او اولین آنان است.

(346)ابن عبّاس در شأن نزول آیۀ اَلسّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ... (2) می گوید؛این کلام ربّانی در تحسین و تمجید علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.که در ایمان به خدا و رسول از همه مردم سبقت گرفته بود و به طرف دو قبله نماز گزارد و دو بار بیعت نمود و دو بار مهاجرت کرد.

(347)عمر بن ابی سلمه از پدرش نقل می کند،که اسامه بن زید گفته است؛روزی علی علیه السّلام و عبّاس عموی پیامبر صلی اللّه علیه و آله پشت در خانه پیامبر بودند و اجازه ورود می خواستند،پیامبر صلی اللّه علیه و آله به من فرمود:آیا می دانی برای چه چیزی می آیند.عرض کردم.

خیر یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله.

حضرت فرمود:امّا من می دانم برو در را باز کن.هنگامی که آن دو وارد مجلس شدند.

علی علیه السّلام پرسید:یا رسول اللّه!محبوب ترین فرد از اهل بیت شما کیست؟ حضرت فرمود:فاطمه علیها السّلام علی علیه السّلام گفت:منظورم از مردان است.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:

من أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ (3) .

علی علیه السّلام گفت:سپس چه کسی است؟ پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:تو یا علی علیه السّلام! عبّاس عموی پیامبر صلی اللّه علیه و آله زبان به اعتراض گشود و گفت:یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!عمویت را آخرین نفر قرار دادی! پیامبر فرمود:علی علیه السّلام با هجرت از تو سبقت گرفت.

ص: 133


1- سوره 9 - آیه 100
2- سوره 9 - آیه 100
3- سوره 33 - آیه 37

(348)عمر بن ابی سلمه از پدرش روایت کرد که اسامه بن زید حکایت کرد:

روزی داخل مسجد شده با علی علیه السّلام و عباس روبرو شدم.آن دو گفتند؛ای زید!از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله اجازه ملاقات بگیر.

به خدمت پیامبر صلی اللّه علیه و آله رسیدم و عرض کردم؛یا رسول اللّه!علی علیه السّلام و عباس پشت در منزل اند و اجازۀ ملاقات می خواهند.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:حاجت شان چیست و چه کاری دارند؟ گفتم:یا رسول اللّه!نمی دانم چه کاری دارند.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:راست می گویی،امّا من می دانم چه می خواهند.اجازه بده داخل شوند.

چون داخل شدند در کنار آن حضرت نشستند.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:چه مطلبی شما را به این جا آورد؟ علی علیه السّلام گفت:یا رسول اللّه!آمدیم تا بپرسیم،محبوب ترین اهل بیت شما کیست؟ پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:دخترم فاطمه علیها السّلام.

علی علیه السّلام گفت:بعد از فاطمه علیها السّلام چه کسی محبوب تر است؟.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:

من أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ (1) .

علی علیه السّلام پرسید:سپس چه کسی محبوب تر است.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:تو یا علی! عبّاس گفت:یا رسول اللّه!عمویت!را آخرین نفر قرار دادی! پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:ای عباس بن عبد المطلب!علی علیه السّلام از تو به جهاتی برتری دارد که از جمله آنها سبقت او در هجرت است.

ص: 134


1- سوره 33 - آیه 37

54- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ .(توبه119/)

ای کسانی که ایمان آورده اید،از خدا پروا کنید و با راستان باشید.

(350)محمد بن صلت از پدرش حدیثی را نقل کرد که جعفر بن محمد علیه السّلام فرمود:

اِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ (1) یعنی با محمد صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام باشید و از آنان جدا نشوید.

(351)کلبی از ابی صالح نقل می کند:ابن عباس در شأن نزول آیۀ شریفه اِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ (2) گفت:این کلام خداوند در باره علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.

(352)باز هم از طریق روات دیگر از ابن عباس مفسّر قرآن نقل شده است که آیۀ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ (3) در باره علی علیه السّلام و اصحاب آن بزرگوار نازل شد.

(353)مفضّل بن صالح از جابر و جابر از ابی جعفر امام باقر علیه السّلام نقل کرده است که آن بزرگوار فرمود: کُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ (4) یعنی با آل محمد صلی اللّه علیه و آله باشید و از آنان جدا نشوید.

(354)ضحّاک از ابن عباس روایت کرد:

به طایفه ای از انصار سفارش و موعظه شد در جنگ ها همراه علی بن ابی طالب علیه السّلام باشند و بر طبق دستورات او تأدیب و تربیت شوند و رسول خدا صلی اللّه علیه و آله نام آن عدّه را معرفی فرمود.

(355)ابان بن تغلب نقل کرده است ابی جعفر علیه السّلام فرمود:

اِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ (5) یعنی با علی بن ابی طالب علیه السّلام باشید.و دامان او را رها نکنید.

(356)ابن عباس در باره آیه شریفه اِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ (6) می گوید یعنی با علی علیه السّلام و همراه اصحاب علی باشید و از آنان کناره گیری نکنید.

(357)مالک بن انس از نافع نقل می کند که عبد اللّه بن عمر در شرح این آیه شریفه

ص: 135


1- سوره 9 - آیه 119
2- سوره 9 - آیه 119
3- سوره 9 - آیه 119
4- سوره 9 - آیه 119
5- سوره 9 - آیه 119
6- سوره 9 - آیه 119

چنین گفت:

«اتَّقُوا اللّهَ» (1) یعنی خدای بزرگ به همه اصحاب محمد صلی اللّه علیه و آله فرمان داد،تقوا پیشه کنند وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقِینَ (2) یعنی همیشه با محمد صلی اللّه علیه و آله و اهل بیتش باشند و از آنان هرگز جدا نشوند.

55- وَ اللّهُ یَدْعُوا إِلی دارِ السَّلامِ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ .(یونس25/)

و خدا(شما را)به سرای سلامت فرا می خواند،و هر که را بخواهد به راه راست هدایت می کند.

(358)این روایت با سلسله روات طولانی از عبد اللّه بن عباس در تفسیر آیه شریفه چنین نقل شده است.که ابن عباس در تفسیر وَ اللّهُ یَدْعُوا إِلی دارِ السَّلامِ (3) گفت:

یعنی خدای تعالی بندگانش را به جنّت و باغ بهشت می خواند. وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (4) و همچنین مسلمانان را به ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام هدایت و ارشاد می کند.

(359)فضیل بن زبیر از زید بن علی علیه السّلام در تفسیر آیۀ وَ یَهْدِی مَنْ یَشاءُ إِلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (5) نقل می کند،خداوند بندگانش را به ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام هدایت و راهنمایی می کند.

ص: 136


1- سوره 9 - آیه 119
2- سوره 9 - آیه 119
3- سوره 10 - آیه 25
4- سوره 10 - آیه 25
5- سوره 10 - آیه 25

56- أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ أَمَّنْ لا یَهِدِّی إِلاّ أَنْ یُهْدی فَما لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ (1).(یونس35/)

آیا کسی که به سوی حق رهبری می کند سزاوارتر است مورد پیروی قرار گیرد یا کسی که راه نمی یابد مگر آن که هدایت شود؟شما را چه شده،چگونه داوری می کنید؟ (361)در تفسیر عتیق از ابن عباس نقل شده است:

در روزگار پیامبر صلی اللّه علیه و آله بین طایفه ای خصومت و اختلاف پیش آمد آن جماعت به حضور مصطفی صلی اللّه علیه و آله رسیدند تا بین آنان حکم کند.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله به بعضی از اصحابش امر فرمود تا قضاوت و حکم کنند.چون آن افراد حکم کردند،آن طایفه تسلیم دادرسی آنان نشدند.

سپس پیامبر صلی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام فرمان داد تا بین آن جماعت به عدل حکم کند و اختلاف را خاتمه دهد.چون امیر المؤمنین علی علیه السّلام حکم به انصاف صادر فرمود،همگان از قضاوت او راضی شدند.

بعضی از منافقین به متخاصمین گفتند:شما چه قوم بدی هستید!فلان کس حکم کرد راضی نشدید؛امّا به قضاوت علی علیه السّلام تن دادید و تسلیم شدید.

خدای عزّ و جل برای کوبیدن منافقین و حقانیت علی علیه السّلام در قضاوت،آیۀ أَ فَمَنْ یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ یُتَّبَعَ (1) ...را نازل فرمود.به همین سبب است که علی علیه السّلام قضاوتش همیشه مطابق واقع است بدون این که تعلیمی در قضاوت دیده باشد.

(362)ابراهیم بن حیّان از قول ابی جعفر علیه السّلام چنین نقل می کند:

دو نفر در زمان حکومت عمر برای رفع خصومت به حضورش آمدند.عمر آن دو را نزد علی علیه السّلام فرستاد تا بین آنان قضاوت کند.آن حضرت بین آنها قضاوت و حکم

ص: 137


1- سوره 10 - آیه 35

صادر کرد.

شخص محکوم،لب به اعتراض گشود و گفت:

این کیست که بین ما قضاوت کند.من قضاوت او را قبول ندارم.

عمر از این سخن ناراحت شد،و گریبان او را سخت گرفت و گفت:وای بر تو!چه می دانی این مرد کیست،او علی بن ابی طالب علیه السّلام است.«هذا مولای و مولی کلّ مؤمن فمن لم یکن مولاه فلیس بمؤمن»این آقا مولای من و مولای هر مؤمنی است.هر کسی علی علیه السّلام مولایش نباشد مؤمن نیست!!

57- وَ یَسْتَنْبِئُونَکَ أَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِی وَ رَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ .(یونس53/)

و از تو خبر می گیرند،آیا آن راست است؟بگو آری!سوگند به پروردگارم که آن قطعاً راست است،و شما نمی توانید(خدا را)درمانده کنید.

(363)یحیی بن سعید از جعفر صادق علیه السّلام و آن حضرت از پدرش بیان فرمود:

وَ یَسْتَنْبِئُونَکَ أَ حَقٌّ هُوَ (1) یعنی ای محمد صلی اللّه علیه و آله!اهل مکّه در باره علی بن ابی طالب علیه السّلام می پرسند،آیا او امام است یا نه؟ در پاسخ آنان بگو؛به خدا سوگند،امامت او حق است (2).

ص: 138


1- سوره 10 - آیه 53
2- عیاشی در تفسیرش روایت /364شواهد التنزیل را از طریق محمد کاشانی از قاسم بن محمد قرشی اصفهانی از سلیمان منقری نقل کرده است.

58- قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ فَبِذلِکَ فَلْیَفْرَحُوا هُوَ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ .

(یونس58/)

بگو:به فضل و رحمت خداست که(مؤمنان)باید شاد شوند.و این از هر چه گرد می آورند بهتر است.

(365)ابن عباس (1)مفسّر مشهور قرآن در بارۀ این کلام خداوند تبارک و تعالی: قُلْ بِفَضْلِ اللّهِ وَ بِرَحْمَتِهِ (2) ....بیان کرده است:

بِفَضْلِ اللّهِ (3) یعنی نبیّ صلی اللّه علیه و آله وَ بِرَحْمَتِهِ (4) یعنی علی علیه السّلام منظور نظر است.

59- أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (یونس62/)

آگاه باشید،که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می شوند.

(366)ابو هریره نقل می کند؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

در بین بندگان خدا،کسانی هستند که دارای مقام والا و آبروی بالا هستند،انبیا به مقام آنان غبطه می خورند.آنان بدون مال و دارایی دنیا،محبوب قلوب انسان ها هستند.دارای چهره های نورانی و قلوبی مطمئن هستند،در جایی که خلایق را خوف و ترس است آنان اندوهی در دل ندارند،و هنگامی که انسان ها محزون شوند حزنی در دل آنان نیست.

آیا می دانید؟آنان چه کسانی هستند؟ گفتند یا رسول اللّه؟آنان کیستند،بیان فرمایید تا بشناسیم.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:علی علیه السّلام،حمزه سید الشهداء،جعفر و عقیل از آن کسان هستند

ص: 139


1- از محمد باقر علیه السّلام نیز مثل همین روایت نقل شده است.
2- سوره 10 - آیه 58
3- سوره 10 - آیه 58
4- سوره 10 - آیه 58

سپس آیه شریفه أَلا إِنَّ أَوْلِیاءَ اللّهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنُونَ (1) را قرائت فرمود.

60- وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی وَ یُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ .(هود3/)

و این که از پروردگارتان آمرزش بخواهید،سپس به درگاه او توبه کنید،(تا این که)شما را با بهره مندی نیکویی تا زمانی معیّن بهره مند سازد،و به هر شایسته ای نعمتی از کرم خود عطا کند.

(367)در کتاب فهم قرآن متعلق به جعفر بن محمد علیه السّلام در ذیل آیه وَ یُؤْتِ کُلَّ ذِی فَضْلٍ فَضْلَهُ (2) بیان فرمود: ذِی فَضْلٍ (3) همان امیر المؤمنین علی علیه السّلام است.

61- فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعْضَ ما یُوحی إِلَیْکَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ أَنْ یَقُولُوا لَوْ لا أُنْزِلَ عَلَیْهِ کَنْزٌ أَوْ جاءَ مَعَهُ مَلَکٌ إِنَّما أَنْتَ نَذِیرٌ وَ اللّهُ عَلی کُلِّ شَیْءٍ وَکِیلٌ .(هود12/)

و مبادا برخی از آنچه به تو وحی می شود ترک گویی و سینه ات بدان تنگ شود که می گویند:چرا گنجی بر او فرستاده نشده یا فرشته ای با او نیامد؟تو فقط هشداردهنده ای ،و خدا بر هر چیزی نگهبان است.

(368)جابر بن ارقم از قول برادرش زید بن ارقم چنین نقل می کند:

جبرئیل امین در بعد از ظهر روز عرفه در سرزمین عرفات خبر ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام را به مصطفی صلی اللّه علیه و آله اعلام و ابلاغ کرد.آن حضرت از جهت انکار طایفه ای از منافقان و اهل افترا و تهمت،نگران و دلتنگ بود.

ص: 140


1- سوره 10 - آیه 62
2- سوره 11 - آیه 3
3- سوره 11 - آیه 3

حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله جماعتی از اصحاب نزدیک و صمیمی را برای مشورت فرا خواند که از جمله آنان من بودم.ما نمی دانستیم به نبی صلی اللّه علیه و آله چه جوابی بدهیم در آن میان پیامبر صلی اللّه علیه و آله گریان شد.جبرئیل گفت:ای رسول خدا!آیا از فرمان خدای عزّ و جلّ جزع و بی تابی می کنی؟ رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:هرگز این چنین نیست؛بلکه پروردگار من آگاه است،و می داند از قبایل قریش چه مشکلاتی را تحمّل کردم.آنان رسالت و نبوّت مرا نپذیرفتند تا خدایم مرا امر به جهاد و جنگ با آنان کرد و با سربازانی از آسمان مرا نصرت داد تا از ترس شمشیر اقرار به رسالتم کردند،اکنون چگونه اقرار و اعتراف به ولایت علی علیه السّلام می کنند؟! جبرئیل به آسمان رفت و سپس بازگشت و آیۀ فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعْضَ ما یُوحی إِلَیْکَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ (1) را قرائت کرد.

(369)محمد بن عمر از عباده حدیثی را از جعفر بن محمد علیه السّلام نقل کرد که او از پدر بزرگوارش چنین نقل کرده که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

از پروردگارم درخواست کردم تا بر اخلاص قلب علی علیه السّلام بیفزاید،و پشتیبان و مددکار او در هر ناملایمات باشد.

خداوند منّان بر من منّت گذاشت و این خواهش مرا اجابت فرمود.

مرد جاهلی چون این سخن را شنید گفت اگر محمد صلی اللّه علیه و آله یک صاع خرما از خدایش طلب می کرد،بهتر و نیکوتر بود.

چون این خبر به نبیّ صلی اللّه علیه و آله رسید،دلتنگ شد.

بلافاصله جبرئیل،آیۀ فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعْضَ ما یُوحی إِلَیْکَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ (2) را بر پیامبر صلی اللّه علیه و آله قرائت کرد و به حضرت تسکین خاطر داد.

(370)حاکم حسکانی می گوید در تفسیر عتیق روایتی را از طریق جابر بن یزید از ابی جعفر محمّد بن علیّ علیه السّلام دیدم،آن روایت چنین بود.

ص: 141


1- سوره 11 - آیه 12
2- سوره 11 - آیه 12

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:از خدای خویش برادری و دوستی علی بن ابی طالب علیه السّلام را خواسته بودم.پروردگارم همان دم،آنچه را خواسته بودم اجابت فرمود.

مردی از قریش چون دعای مرا در حق علی علیه السّلام شنید گفت:

به خدا سوگند یک صاع خرما در نزد ما بهتر است.از آنچه محمد صلی اللّه علیه و آله از خدای خویش خواسته است.

چون سخن آن مرد قریشی به پیامبر صلی اللّه علیه و آله رسید،بر او سخت گران آمد و دلتنگ شد.

خدای سبحان آیۀ فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعْضَ ما یُوحی إِلَیْکَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُکَ (1) ...را برای تسکین و شاد کردن آن حضرت فرستاد.

(371)ابی جارود از ابو جعفر علیه السّلام حدیثی را از پیامبر صلی اللّه علیه و آله نقل کرده است که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

«سالت ربّی مواخاه علیّ و موازرته و اخلاص قلبه و نصیحته فاعطانی» از خدای خویش برادری علی و پشتیبانی او و اخلاص قلبش و نصیحتش را درخواست کردم،پس آنچه از پروردگار خواستم به من عطا فرمود.

مردی از قریش چون این سخن را شنید گفت:عجب دارم از محمد صلی اللّه علیه و آله که چنین دعاهایی می کند،و اللّه یک صاع خرما در نزد ما محبوب تر از آنچه او خواسته است.

ای مردم!پس چرا محمد صلی اللّه علیه و آله دعا نکرد تا فرشته و ملکی او را در مقابل دشمنانش یاری دهد.یا طلا و نقره طلب نکرد تا با آن قوی شود و بر دشمنانش غالب گردد.

چون این سخنان بیهوده به گوش رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رسید،ملول و غمگین شد.

و آن گاه خدای سبحان،آیۀ فَلَعَلَّکَ تارِکٌ بَعْضَ ما یُوحی إِلَیْکَ (2) ...تا آخر آیه را بر آن بزرگوار نازل فرمود.

با شنیدن آیه شریفه قلب مبارک مصطفی صلی اللّه علیه و آله تسلّی یافت و شاد شد.

ص: 142


1- سوره 11 - آیه 12
2- سوره 11 - آیه 12

62- أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ .(هود17/)

آیا کسی که از جانب پروردگارش بر حجّتی روشن است و شاهدی از(خویشان)او، پیرو آن است.

(372)عبّاد بن عبد اللّه حدیثی را نقل کرد و گفت؛امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمود:

منظور از أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ (1) رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله است.که با بیّنه و برهان از جانب ربّ کریم به رسالت برگزیده شد.

و وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ (2) منظور از شاهد من هستم که آیه شریفه مرا به عنوان شاهد ذکر فرمود (3).

(373)عبّاد بن عبد اللّه می گوید در کنار امیر المؤمنین علی علیه السّلام در سرزمین رحبه حضور داشتم،مردی از جا برخاست و گفت:یا امیر المؤمنین!رأی و نظر شما در تفسیر آیه أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ (4) چیست؟ علی علیه السّلام فرمود:قسم به خدایی که دانه را شکافت و انسان را خلق کرد مثل ما،اهل بیت پیامبر صلی اللّه علیه و آله در میان شما مثل سفینه نوح در میان قومش و مانند باب حطّه در بین بنی اسرائیل است.

امّا آیه أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ (5) را که قرائت کردی،بدان که در این آیه رسول خدا صلی اللّه علیه و آله بیّنه و برهان ربّ جلیل است و من پیرو او و شاهد از جانب رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هستم.

(377)ابی طفیل نقل می کند:

روزی علی بن ابی طالب علیه السّلام بر منبر کوفه خطبه ای بلیغ ایراد فرمود.ابن کوّاء از میان جمعیت برخاست و گفت:یا علی علیه السّلام!آیا آیه ای در شأن تو نازل شده است که

ص: 143


1- سوره 11 - آیه 17
2- سوره 11 - آیه 17
3- روایت رقم /376شواهد التنزیل با همین لفظ و متن از علی بن ابی مغیره نقل شده است.
4- سوره 11 - آیه 17
5- سوره 11 - آیه 17

احدی با تو در آن شریک نباشد؟ امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمود:آیا آیۀ شریفۀ أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ (1) را قرائت کردی؟ بدان،طبق این کلام خدا،نبیّ صلی اللّه علیه و آله بیّنه پروردگار بر آدمیان است و من شاهد او هستم.

(378)جابر جعفی از طریق عبد اللّه بن نجیّ نقل کرده است که امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمود:

ای مردم!من نه گمراه شدم و نه موجب گمراهی کسی را فراهم کردم.هرگز عهدی که از من گرفته شد فراموش نکردم.من بر بیّنه ای که خدای تعالی آن را بر نبیّ صلی اللّه علیه و آله قرار داد هستم.و بدانید من بر طریق واضح و صراط بیّن هستم.

(379)عبد اللّه بن نجیّ گفت از علی علیه السّلام شنیدم،فرمود:و اللّه،تا به حال نه دروغ گفتم و نه دروغ شنیدم،هرگز در شبهه نیفتادم و هیچ گاه نسیان و فراموشی بر من عارض نشد.

بدانید من بیّنه ای هستم که خدای تعالی برای نبی صلی اللّه علیه و آله بیان فرمود.من بر طریق آشکار و صراط مبین هستم. (2)

(381)از ابن عبّاس مفسّر مشهور در باره قول خدای تعالی أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ (3) ...سؤال شد.

ابن عبّاس در پاسخ گفت:مصطفی صلی اللّه علیه و آله بیّنه خدای بزرگ بر بندگان است.و علی علیه السّلام شاهد بر آن است.

(382)کلبی از ابی صالح روایت کرد،ابن عباس در توضیح آیه شریفه أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ (4) گفت:

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بیّنه پروردگار است و علی علیه السّلام شاهد از طرف اوست.د.

ص: 144


1- سوره 11 - آیه 17
2- روایت رقم /380شواهد التنزیل با همین لفظ و معنی از اسباط بن نصر نقل شد.
3- سوره 11 - آیه 17
4- سوره 11 - آیه 17

(383)انس بن مالک در باره کلام خدای تعالی أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ (1) چنین توضیح می دهد که منظور از بیّنه،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله است و منظور از شاهد در یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ (2) ،علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

به خدا سوگند که علی علیه السّلام زبان گویای نبیّ صلی اللّه علیه و آله در فسخ پیمان با مشرکین مکه بود که آیات برائت را با شهامت و صلابت تمام در مراسم حج بر مشرکین قرائت فرمود.

(384)حبیب بن یسار حدیثی را نقل کرد که زاذان از هم عصران علی علیه السّلام گفته است:

امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمود:

«لو ثنیت لی الوساده فجلست علیها لحکمت بین اهل التوراه بتوراتهم و بین اهل الانجیل بانجیلهم و بین اهل الزّبور بزبورهم و بین اهل الفرقان بفرقانهم بقضاء یزهر یصعد الی اللّه...».

اگر کرسی برایم گذاشته شود تا بر آن بنشینم و برای خلایق حکم کنم.می توانم در بین اهل تورات طبق قانون تورات و در میان پیروان انجیل به کتاب انجیل و در بین طرفداران زبور به کتاب زبور و در بین پیروان فرقان به قرآن قضاوت و حکم کنم.

به خدا سوگند،هر آیه ای که در شب یا روز در بیابان یا کوه،در خشکی یا دریا نازل شده است،به اندازه ای در بارۀ آن آیات مرا علم و عرفان است که می دانم در چه روز و ساعت و در شأن چه کسی نازل شده است.هیچ مرد قریشی نیست مگر این که در کتاب خدا جایگاه او را که در نار یا نور است مشخّص کرده است.

در این میان مردی برخاست و پرسید:یا امیر المؤمنین!چه آیه ای در شأن تو نازل شده است؟ علی علیه السّلام فرمود:آیۀ أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ (3) را حتماً قرائت کردی؟ بدان محمد صلی اللّه علیه و آله بیّنه خدای سبحان است.و من شاهد از طرف او و پیروی کننده حکمت و آثار او هستم.

(385)حدیث قبلی از طریق ابو جارود چنین نقل شده است،که علی علیه السّلام فرمود:اگر به

ص: 145


1- سوره 11 - آیه 17
2- سوره 11 - آیه 17
3- سوره 11 - آیه 17

قضاوت بین خلایق بنشینم،بین اهل انجیل به انجیل و بین اهل تورات به تورات و بین اهل زبور به زبور و بین امت محمد صلی اللّه علیه و آله به قرآن قضاوت می کنم به گونه ای که ذره ای خطا نداشته باشد.

مردی از میان جمعیت برخاست و گفت:یا علی علیه السّلام!چه آیه ای در شأن تو نازل شده است.

امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمود:آیه أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ (1) در شأن من و مصطفی صلی اللّه علیه و آله نازل شد که رسول خدا بیّنۀ خدای سبحان است و من شاهد از جانب مصطفی صلی اللّه علیه و آله هستم.

(386)باز از ابو جارود از حبیب بن یسار و او از زاذان دو روایت قبلی را از طریق راویان دیگری این گونه نقل کرده است.

روزی علی علیه السّلام فرمود:اگر بخواهم بین ملل مختلف و ادیان متعدد بر طبق کتاب آسمانی آنان حکم کنم،قادرم چنین کنم.

حتی در مورد کلام ربّانی و آیات قرآنی می توانم بگویم کدام آیه در شب یا روز و چه آیه ای در دشت یا دمن و کدام آیه در دریا یا خشکی نازل شده است.

حتی مرا معرفت آن گونه است که شأن نزول همه آیات را می توانم بیان کنم.

خدای تعالی مرا تا آن جا علم عنایت فرمود که بتوانم بگویم مردان و زنان قریش بر طبق کدام آیات به بهشت یا جهنّم سوق داده می شوند.

چون سخن بدین جا رسید مردی از آن میان برخاست و گفت:

یا امیر المؤمنین!کدام آیه در حقّ شما نازل شده است؟ علی علیه السّلام فرمود:در آیه أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ (2) مصطفی صلی اللّه علیه و آله بیّنه الهی است و من شاهد از طرف مصطفی صلی اللّه علیه و آله هستم.

(387)ابن عبّاس در توضیح آیه شریفه فوق می گوید:

وَ یَتْلُوهُ شاهِدٌ مِنْهُ (3) شاهد در این آیه فقط علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

ص: 146


1- سوره 11 - آیه 17
2- سوره 11 - آیه 17
3- سوره 11 - آیه 17

63- وَ إِنّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِیبَهُمْ غَیْرَ مَنْقُوصٍ .(هود109/)

و ما بهرۀ ایشان را تمام و ناکاسته خواهیم داد.

(388)کلبی از ابی صالح نقل کرده است،که ابن عبّاس مفسّر قرآن در توضیح کلام خداوند بزرگ وَ إِنّا لَمُوَفُّوهُمْ نَصِیبَهُمْ غَیْرَ مَنْقُوصٍ (1) بیان کرد:منظور و مقصود آیه شریفه بنی هاشم هستند که خداوند در آیه شریفه می فرماید سهم و نصیب بنی هاشم را بدون کم و کاست تحویل می دهم.

64- فَلَوْ لا کانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ أُولُوا بَقِیَّهٍ یَنْهَوْنَ عَنِ الْفَسادِ فِی الْأَرْضِ .(هود116/)

پس چرا از نسل های پیش از شما خردمندانی نبودند که(مردم را)از فساد در زمین باز دارند؟ (389)زیاد مدینی از زید بن علی علیه السّلام در شأن نزول آیۀ شریفه بالا چنین می گوید: فَلَوْ لا کانَ مِنَ الْقُرُونِ مِنْ قَبْلِکُمْ (2) ...در شأن ما خاندان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شده است.

65- قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَی اللّهِ عَلی بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی (یوسف108/)

بگو:(این است راه من)،که من و هر کسی پیروی ام کرد با بینایی به سوی خدا دعوت می کنیم،و منزّه است خدا،و من از مشرکان نیستم.

(390)عبد الحمید از ابی جعفر علیه السّلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود:

آیه شریفه قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَی اللّهِ عَلی بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی (3) در حقّ

ص: 147


1- سوره 11 - آیه 109
2- سوره 11 - آیه 116
3- سوره 12 - آیه 108

امیر المؤمنین علی علیه السّلام نازل شد.اگر این آیه نازل نمی شد،شفاعت جدّم شامل هیچ کسی نمی شد.

(391)احمد بن محمد بن ابی نصر از ثعلبه بن میمون نقل می کند که نجم می گوید:از ابی جعفر علیه السّلام در تفسیر آیه قُلْ هذِهِ سَبِیلِی (1) ... وَ مَنِ اتَّبَعَنِی (2) سؤال کردم.آن بزرگوار فرمود: (مَنِ اتَّبَعَنِی) (3) یعنی هر کسی از علی علیه السّلام اطاعت و متابعت کند. (4)

(393)سلم الحذّاء از زید بن علی علیه السّلام نقل کرد که از مصطفی صلی اللّه علیه و آله شنیدم،در تفسیر آیۀ قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَی اللّهِ عَلی بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی (5) فرمود:من و اهل بیتم مصداق این آیه شریفه هستیم که یکی پس از دیگری امامت را به عهده می گیرند و شما را به سبیل اللّه فرا می خوانیم.

(394)از ابان بن تغلب نقل شده است که جعفر بن محمد صلی اللّه علیه و آله در تفسیر آیه أَدْعُوا إِلَی اللّهِ عَلی بَصِیرَهٍ (6) فرمود:

به خدا سوگند منظور از آیه،ولایت ما اهل بیت مصطفی صلی اللّه علیه و آله است که جز گمراهان و ضالّین کسی ولایت ما را منکر نمی شود.

و علی علیه السّلام را جز ضالّین و گمراهان کسی عیب جویی نمی کند.

66- وَ فِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُتَجاوِراتٌ وَ جَنّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ (رعد4/)

و در زمین قطعاتی است کنار هم،و باغ هایی از انگور و کشتزارها و درختان خرما،چه از یک ریشه و چه از غیر یک ریشه،که با یک آب سیراب می شوند،و(با این همه) برخی از آنها را در میوه(از حیث مزه و نوع و کیفیت)بر برخی دیگر برتری می دهیم.

بی گمان در این(امر نیز)برای مردمی که تعقل می کنند دلایل(روشنی)است.

ص: 148


1- سوره 12 - آیه 108
2- سوره 12 - آیه 108
3- سوره 12 - آیه 108
4- روایت /392شواهد التنزیل از ابی جعفر علیه السّلام،با همین متن و لفظ نقل شد.
5- سوره 12 - آیه 108
6- سوره 12 - آیه 108

(395)جابر بن عبد اللّه الانصاری صحابی معروف پیامبر صلی اللّه علیه و آله گفت:در حضور مصطفی صلی اللّه علیه و آله بودم،دیدم آن حضرت به امیر المؤمنین علی علیه السّلام رو کرد و فرمود:

«یا علی!النّاس من شجره شتّی و انا و انت من شجره واحده.» یا علی!مردم از درختان پراکنده و مختلف اند امّا من و تو از شجرۀ واحد هستیم.

سپس مصطفی صلی اللّه علیه و آله آیه وَ جَنّاتٌ مِنْ أَعْنابٍ وَ زَرْعٌ وَ نَخِیلٌ صِنْوانٌ وَ غَیْرُ صِنْوانٍ یُسْقی بِماءٍ واحِدٍ (1) را قرائت فرمود.

(396)هارون عبدی نقل کرد از ابو سعید خدری که از اصحاب نزدیک رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله است در باره مقام و منزلت علی بن ابی طالب علیه السّلام پرسیدم.

ابو سعید خدری گفت:روزی در نزد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بودم،از آن حضرت شنیدم فرمود:

«خلق النّاس من اشجار شتّی و خلقت انا و علیّ من شجره واحده فأنا اصلها و علیّ فرعها فطوبی لمن استمسک باصلها و اکل من فرعها.» مردم از اشجار مختلف و متعدّدند امّا من و علی از درخت واحد هستیم من اصل درختم و علی فرع آن است.خوشا به حال کسی که به اصل چنگ زند و از فرعش تناول کند.

(397)جابر بن عبد اللّه انصاری می گوید:

در سرزمین عرفات در کنار رسول خدا صلی اللّه علیه و آله بودم که علی علیه السّلام دورتر از مصطفی صلی اللّه علیه و آله ایستاده بود.

رسول اللّه فرمود:یا علی!نزدیک تر بیا و خمس خود را در خمس من در آمیز آن گاه فرمود:

«یا علیّ!خلقت انا و انت من شجره،انا اصلها و انت فرعها و الحسن و الحسین اغصانها،یا علی!من تعلّق بغصن منها ادخله اللّه الجنّه.» یا علی!من و تو از درخت واحد هستیم،من اصل و تو فرع آن هستی.حسن و حسین علیه السّلام شاخه های آن درخت اند،ای علی!هر کسی به شاخۀ این درخت چنگ زند خدای بزرگ او را وارد بهشت می کند.

ص: 149


1- سوره 13 - آیه 4

67- إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (رعد7/)

تو فقط هشداردهنده ای،و برای هر قومی رهبری است.

(398)سعید بن جبیر از ابن عبّاس روایت کرد.هنگامی که آیه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (1) نازل شد.رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:من منذر و علی علیه السّلام هادی بعد از من است.

سپس دست خود را بر سینه علی علیه السّلام گذاشت.و بار دیگر فرمود:

یا علی!انت الهادی بعدی یا علی بک یهتدی المهتدون تو هادی امت بعد از من هستی،به سبب تو تشنگان هدایت و جویندگان حقیقت، هدایت می یابند.

(399)عطاء بن سائب از سعید بن جبیر نقل کرده است،ابن عباس پسر عمّ رسول اللّه در باره آیه فوق گفت،وقتی پیامبر صلی اللّه علیه و آله آیه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (2) را دریافت کرد.با دست به سینه خویش اشاره کرد و فرمود:

«انا المنذر» یعنی من منذر امت هستم.

سپس با دست به علی علیه السّلام اشاره کرد و فرمود:

«یا علیّ!بک یهتدی المهتدون بعدی» یا علی!به وسیله تو طالبان حقیقت هدایت می یابند (3).

(401)سعید بن جبیر از قول ابن عباس نقل کرد وقتی آیه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ (4) ...نازل شد.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله ابتدا دست خود را به روی سینه اش گذاشت و فرمود من منذر برای بندگان خدا هستم.

سپس با دست به کتف علی علیه السّلام اشاره کرد و فرمود:

«یا علیّ!بک یهتدی المهتدون».

ای علی!به واسطه تو تشنگان حقیقت هدایت می شوند. (5)

(403)سعید بن جبیر از ابن عبّاس صحابی پیامبر صلی اللّه علیه و آله نقل می کند:

ص: 150


1- سوره 13 - آیه 7
2- سوره 13 - آیه 7
3- روایت رقم /400شواهد التنزیل از ابن عباس در همین معنی نقل شد.
4- سوره 13 - آیه 7
5- روایت رقم /402شواهد التنزیل مشابه همین روایت است.

از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شنید فرمود؛در شب معراج هر درخواست و دعایی کردم همه به اجابت رسید و ربّ جلیل همۀ درخواست های مرا به من عطا فرمود.

همچنین از پشت سر شنیدم منادی ندا سر داد و گفت:

«یا محمّد! أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (1) » .گفتم؛من منذر امّت هستم،پس هادی چه کسی است؟ ندا آمد،علی هادی و مهتدی است.و رهبر امّت به سوی بهشت رضوان است.

(404)ابن عباس در تفسیر آیه وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (2) بیان کرد:

منظور از هادی در آیه شریفه علی بن ابی طالب علیه السّلام است.که هدایت امت محمد صلی اللّه علیه و آله را بعد از او به عهده می گیرد.

(405)ابی برزه می گوید:

از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شنیدم آیۀ شریفۀ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ (3) را قرائت کرد و دست به روی سینه خویش گذاشت؛سپس ادامه آیه وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (4) را تلاوت کرد و با دست به علی بن ابی طالب علیه السّلام اشاره کرد و فرمود:هادی قوم من اوست.

(406)سعید بن مسیّب از ابی هریره نقل کرد. إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ (5) یعنی رسول اللّه که منذر امت است؛امّا از ادامه آیه وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (6) از مصطفی صلی اللّه علیه و آله پرسیدم منظور چه کسی است؟آن حضرت فرمود:هادی و هدایت گر این امت علی بن ابی طالب علیه السّلام است (7).

(407)ابی برزه اسلمی گفت:

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آیه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ (8) را قرائت کرد و با دست به سینه خود اشاره کرد؛ یعنی من منذرم و سپس ادامۀ آیه وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (9) را قرائت کرد و اشاره به علی بن ابی طالب علیه السّلام کرد (10).

(409)عمر بن عبد اللّه بن یعلی بن مرّه از پدر و جدش نقل کرد که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آیه شریفه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ،وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (11) را قرائت کرد و گفت:ت.

ص: 151


1- سوره 13 - آیه 7
2- سوره 13 - آیه 7
3- سوره 13 - آیه 7
4- سوره 13 - آیه 7
5- سوره 13 - آیه 7
6- سوره 13 - آیه 7
7- روایت رقم /416شواهد التنزیل از مجاهد در همین معنی نقل شد.
8- سوره 13 - آیه 7
9- سوره 13 - آیه 7
10- روایت /408شواهد التنزیل به همین معنی است.
11- سوره 13 - آیه 7

«انا المنذر و علیّ الهادی» من منذر و انذار دهندۀ مردم هستم و علی هدایت گر مردم است (1).

(413)عباد بن عبد اللّه روایت کرده است،امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمود:

ای مؤمنین!هیچ آیه ای از قرآن شریف نازل نشد مگر این که می دانم،برای چه کسی و به چه منظوری نازل شده است.

در آن میان مردی پرسید:یا علی!چه آیه ای در شأن شما نازل شد؟ علی علیه السّلام فرمود:اگر این مطلب را سؤال نمی کردی هرگز از خویشتن سخن نمی گفتم.

سپس فرمود:در بیان مسئولیت من آیه إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (2) نازل شد بدانید؛منذر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله است و هادی و هدایت گر به قرآن من هستم.

(414)حکیم بن جبیر از ابی برزه اسلمی نقل کرده است که روزی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آبی برای طهارت و وضو طلب کرد بعد از طهارت،دست علی بن ابی طالب علیه السّلام را که در کنارش نشسته بود گرفت و بر سینه اش گذاشت و فرمود: إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ (3) سپس همان دست را بر روی سینه علی علیه السّلام گذاشت و ادامۀ آیه که لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (4) بود قرائت کرد.و فرمود:

«یا علی!انّک مناره الانام و غایه الهدی و امیر القرّاء» .

ای علی شاهد باش و تو این گونه هستی که می گویم.

(415)عبد اللّه بن عامر که از مخالفین علی علیه السّلام است چنین نقل می کند که زرقاء کوفی بعد از وفات علی علیه السّلام از کوفه به شام نزد معاویه رفت.

معاویه پرسید:نظر تو در باره علی بن ابی طالب علیه السّلام چیست؟ زرقاء این دو بیت را در بیان عظمت و تمجید امیر المؤمنین علی علیه السّلام انشاد کرد و خواند:ت.

ص: 152


1- و همچنین روایت 411 و 412 به همین معنی آمده است.
2- سوره 13 - آیه 7
3- سوره 13 - آیه 7
4- سوره 13 - آیه 7

صلّی الاله علی قبر تضمّنه نور فاصبح فیه العدل مدفونا

من حالف العدل و الایمان مقترناً فصار بالعدل و الایمان مقروناً

معاویه گفت:چرا از علی علیه السّلام با عظمت یاد می کنی؟ زرقاء گفت:از خدای سبحان در قرآن شنیدم فرمود؛ إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ (1) بدان ای معاویه!منذر نبی صلی اللّه علیه و آله است و هادی امّت او علی علیه السّلام ولی اللّه است.

68- اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ .(رعد29/)

کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند،خوشا به حالشان،و سرانجام نیکویی دارند.

(417)حصین بن مخارق از موسی بن جعفر علیه السّلام و آن حضرت از پدر و پدرانش چنین نقل کرده است:

از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله سؤال شد.طوبی در آیۀ شریفه چیست؟ مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

هی شجره اصلها فی داری و فرعها علی اهل الجنّه طوبی درختی است که اصل و ریشه آن در خانه من و شاخه های آن در بهشت است.

دوباره سؤال شد،طوبی چیست؟ آن حضرت فرمود:آن درختی است که در بیت علی علیه السّلام است سئوال کننده متعجّب شد و گفت:یا رسول اللّه!این چگونه است!که دو گونه سخن گفته شد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:بدان!منزل و مسکن من و علی در بهشت در مکانی واحد است.پس دوگانه سخن نگفتم.

(418)جابر بن عبد اللّه انصاری از ابو جعفر علیه السّلام روایت کرده است:

ص: 153


1- سوره 13 - آیه 7

از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در تفسیر آیه طُوبی لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ (1) سؤال شد.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:

«هی شجره فی الجنّه اصلها فی داری و فرعها علی اهل الجنّه».

طوبی درختی است در بهشت که ریشه آن در منزل من و شاخه های آن در منازل اهل بهشت است.

مجدداً سؤال شد،طوبی چیست؟ پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:

«هی شجره فی الجنّه اصلها فی دار علیّ و فرعها علی اهل الجنّه».

طوبی درختی است در بهشت که اصل آن در منزل علی علیه السّلام و شاخه های آن در منازل اهل بهشت است.

حاضران در مجلس تعجّب کردند و گفتند:یا رسول اللّه!اول فرمودی طوبی درختی است که اصل آن در خانه من است،دوباره بیان کردی اصل آن در خانه علی و شاخه های آن بر روی اهل بهشت است؟! مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:برای این که خانه من و خانه علی در بهشت واحد و در یک مکان است (2)(421)ابی هریره گفت:رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به عمر بن خطّاب فرمود:

در بهشت درختی تنومند وجود دارد که هیچ قصر و منزل و مجلسی نیست مگر این که شاخه های این درخت بر روی آن سایه می اندازد و اصل و تنه این درخت در منزل من است.

از این سخن مصطفی سه روز گذشت تا این که مجدداً آن بزرگوار در جمع اصحاب لب به سخن گشود و فرمود:

ای عمر!در بهشت درختی بزرگ وجود دارد که بر روی تمامی قصرها و منازلت.

ص: 154


1- سوره 13 - آیه 29
2- روایت 419 شواهد التنزیل از تفسیر عتیق از قول محمد بن حسن کوفی همین روایت نقل شده است. و همچنین روایت /420شواهد التنزیل از محمد قرشی با سلسله روات آن باز هم همین روایت بالا نقل شده است.

و خانه ها و مجالس سایه می اندازد و شاخه های آن بر روی این اماکن می افتد. امّا بدانید اصل این درخت در بیت علی علیه السّلام است.

عمر با تعجّب گفت:یا رسول اللّه!چند روز قبل فرمودی؛اصل درخت در منزل شماست و امروز می فرمایی؛اصل آن در خانه علی علیه السّلام است.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

اما علمت انّ منزلی و منزل علیّ فی الجنّه واحده،و قصری و قصر علیّ فی الجنّه واحد و سریری و سریر علیّ فی الجنّه واحد.

آیا نمی دانی!منزل من و علی در بهشت در مکان واحد است و قصر من و کاخ علی علیه السّلام در جای واحد است و تخت من و تخت علی در مکانی واحد است؟!

69- قُلْ کَفی بِاللّهِ شَهِیداً بَیْنِی وَ بَیْنَکُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ .(رعد43/)

و کسانی که کافر شدند می گویند:(تو فرستاده نشده ای)بگو:کافی است خدا و آن کس که نزد او علم کتاب است،میان من و شما گواه باشد.

(422)ابو سعید خدری یکی از اصحاب و یاران پیامبر صلی اللّه علیه و آله نقل کرده است که از مصطفی صلی اللّه علیه و آله پرسیدم:

یا رسول اللّه!منظور از وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ (1) کیست؟ حضرت در جواب فرمود:کسی که علم کتاب نزد اوست برادرم علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

(423)سعید بن جبیر نقل کرده است:

ابن عباس مفسّر قرآن و صحابی پیامبر در بارۀ قول خداوند وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ (2) بیان کرد،که منظور،علی علیه السّلام است که علم الکتاب در نزد اوست.

(424)ابی عمر زاذان از ابن حنفیّه در توضیح کلام خدا وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ (3) نقل کرد که مصداق آیه علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

ص: 155


1- سوره 13 - آیه 43
2- سوره 13 - آیه 43
3- سوره 13 - آیه 43

(425)عبد اللّه بن عطاء حکایت کرد:روزی در خدمت ابی جعفر علیه السّلام در مسجد نشسته بودیم،دیدم فرزندان و نواده گان عبد اللّه بن سلام در قسمت دیگر مسجد نشسته اند.

به ابی جعفر علیه السّلام گفتم؛یا ابن رسول اللّه!اینان گمان می کنند در نزد پدرشان عبد اللّه بن سلام عِلْمُ الْکِتابِ (1) موجود بود.

ابی جعفر علیه السّلام فرمود:خیر؛این گونه نیست؛ عِلْمُ الْکِتابِ (2) در نزد علی علیه السّلام جدّ ماست.

(426)اسماعیل بن ابی خالد حدیثی از زبان ابی صالح نقل کرد که او در توضیح آیه وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ (3) گفت:مردی از قریش بیان کرد مصداق بارز و آشکار آیه شریفه فوق علی بن ابی طالب علیه السّلام است.امّا ما نام او را ذکر نمی کنیم.

(427)از ابی صالح در تفسیر و توضیح آیه شریفه وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتابِ (4) سؤال شد.آن مرد فرزانه گفت:مصداق آیه علی بن ابی طالب علیه السّلام است.که عالم به تفسیر و تاویل،ناسخ و منسوخ،حلال و حرام قرآن شریف بود.

70- أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها وَ یَضْرِبُ اللّهُ الْأَمْثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (ابراهیم24/ و 25)

آیا ندیدی خدا چگونه مثل زده؛سخنی پاک مانند درختی پاک است که ریشه اش استوار و شاخه اش در آسمان است؟میوه اش را هر دم به اذن پروردگارش می دهد.و خدا مثلها را برای مردم می زند،شاید که پند گیرند.

(428)سلام خثعمی در توضیح آیه شریفه گفت:

روزی به حضور محمد بن علی علیه السّلام رسیدم و عرض کردم؛یا ابن رسول اللّه!تفسیر کلام خدای تعالی در کَلِمَهً طَیِّبَهً کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ (5) چیست؟

ص: 156


1- سوره 13 - آیه 43
2- سوره 13 - آیه 43
3- سوره 13 - آیه 43
4- سوره 13 - آیه 43
5- سوره 14 - آیه 24

فرمود:ای سلام!شجره طیّبه محمّد صلی اللّه علیه و آله است،و فرع آن شجره علی علیه السّلام امیر المؤمنین علیه السّلام و ثمره و میوه آن حسن و حسین علیه السّلام و شاخه آن درخت،فاطمه علیها السّلام است.

و شعبه های مختلف آن شاخه،ائمه معصومین از فرزندان فاطمه علیها السّلام هستند و برگ های سبز آن درخت،شیعیان و محبّان اهل بیت و علی علیه السّلام هستند.

هر گاه یک شیعه از ما از دنیا برود،ورقی از درخت می افتد و هر زمان مولودی محبّ اهل بیت به دنیا بیاید،یک ورق سبز بر این درخت روییده می شود.

سؤال کردم یا ابن رسول اللّه!پس تُؤْتِی أُکُلَها کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّها (1) به چه معناست؟ فرمود:یعنی ائمه معصومین که حکم حلال و حرام را در مراسم حج و عمره به شیعیانشان فتوی می دهند،و بیان می کنند.

(429)مینا غلام عبد الرّحمان بن عوف نقل می کند،عبد الرحمن به من گفت:

ای مینا!آیا می خواهی حدیثی برایت نقل کنم که حقّ را از باطل بازشناسی.سپس به من رو کرد و گفت:از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در توضیح و تفسیر آیه کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُها ثابِتٌ (2) ...شنیدم فرمود:

انا شجره و فاطمه فرعها و علیّ لقاحها و حسن و حسین ثمرها و محبّوهم من امتی ورقها،هم فی جنّه عدن و الّذی بعثنی بالحقّ.

یعنی من درخت و شجره در این آیه شریفه هستم.فاطمه فرع آن شجره است.و علی لقاح و بارورکننده درخت است.حسن و حسین علیهما السّلام میوه های آن هستند،محبان و شیعیان ما برگ های سبز این درخت هستند،سوگند به خدایی که مرا مبعوث کرد شیعیان ما در بهشت رضوان مأوا خواهند گرفت.

(430)از روات دیگری از قول مینا،غلام عبد الرّحمان بن عوف چنین روایت شد که عبد الرّحمان بن عوف به غلامش مینا گفت:

از مصطفی صلی اللّه علیه و آله شنیدم فرمود:من آن شجره ام که در آیه کَشَجَرَهٍ طَیِّبَهٍ أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِی السَّماءِ (3) ...ذکر شده است و فاطمه فرع و تنه آن شجره است،دو فرزندم

ص: 157


1- سوره 14 - آیه 25
2- سوره 14 - آیه 24
3- سوره 14 - آیه 24

حسن و حسین علیه السّلام میوه های آن هستند،شیعیان ما برگ های آن درخت هستند.اصل و ریشه درخت در بهشت عدن است و سایر قسمت های درخت در سایر بهشت هاست. (1)

(433)زیاد بن منذر نقل کرد از ابی جعفر علیه السّلام شنیدم فرمود:

مثلنا اهل البیت کمثل شجره قائمه علی ساق من تعلّق بغصن من اغصانها کان من اهلها؛ مثل ما اهل بیت مثل درختی است که بر ساق و پایه ای استوار باشد،هر کسی به شاخه ای از شاخه های این درخت آویزان شود.جزء و اهل آن مجموعه خواهد شد.

پرسیدم:یا ابن رسول اللّه!ساق و پایه آن کیست؟ فرمود:پایه آن علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

71- یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثّابِتِ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ فِی الْآخِرَهِ .(ابراهیم27/)

خداوند کسانی را که ایمان آورده اند،در زندگی دنیا و در آخرت با سخنی استوار ثابت می گرداند.

(434)کلبی از ابی صالح روایتی را از ابن عبّاس،مفسّر معروف در توضیح آیه شریفه یُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثّابِتِ (2) ...نقل کرد.

که ابن عباس گفت:منظور از بِالْقَوْلِ الثّابِتِ (3) ولایت علی بن ابی طالب است و خدای سبحان مؤمنان را با ولایت علی علیه السّلام ثابت قدم نگه می دارد.

ص: 158


1- روایت رقم /431شواهد التنزیل از قول مینا،غلام عبد الرحمن بن عوف با اندک اختلافی نقل شده است.
2- سوره 14 - آیه 27
3- سوره 14 - آیه 27

72- وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ .(ابراهیم35/)

(خدایا)مرا و فرزندانم را از پرستیدن بتان دور دار.

(435)عبد اللّه بن مسعود صحابی معروف و قاری مشهور قرآن گفت از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شنیدم،فرمود:

أنا دعوه ابی ابراهیم علیه السّلام ما به دعا و دعوت پدرمان ابراهیم علیه السّلام هستیم.

گفتم:یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!شما چگونه به دعوت و دعای ابراهیم علیه السّلام هستید.

فرمود:آن هنگام که خدای سبحان به ابراهیم علیه السّلام وحی فرستاد، إِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ إِماماً (1) ابراهیم بسیار شاد و خوشحال شد و از خداوند سؤال کرد.

آیا در ذرّیه من هم امامت را قرار می دهی همان گونه که برای من مقرّر فرمودی؟ خدای عزّ و جلّ فرمود:ای ابراهیم!عهدی که قابل اجرا نباشد به تو وعده نخواهم داد.

ابراهیم گفت:خدایا!آن چیست و چرا قابل اجرا نیست.

خدای تعالی فرمود:عهد من به ظالمان از ذریّه تو عطا نمی شود ابراهیم عرض کرد:خدایا!چه طایفه ای از فرزندان من ظالم اند که که قابلیّت عهد و میثاق تو را ندارند.

خدای تعالی فرمود:آن کسانی که بت و صنم را تعظیم و سجده کرده باشند اهلیت امامت و قابلیت عهد و پیمان مرا ندارند.

ابراهیم تقاضا کرد: وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ کَثِیراً مِنَ النّاسِ (2) در نتیجه دعای ابراهیم علیه السّلام،به کرسی اجابت نشست،من و برادرم علی علیه السّلام ثمره و نتیجه دعای ابراهیم علیه السّلام هستیم،که لحظه ای بت را سجده نکردیم.آن گاه خدای سبحان مرا نبیّ و علی را وصیّ من قرار داد.

ص: 159


1- سوره 2 - آیه 124
2- سوره 14 - آیه 35

73- وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ .(حجر47/)

و آنچه کینه(شائبه های نفسانی)در سینه های آنان است بر کنیم؛برادرانه بر تخت هایی روبروی یک دیگر نشسته اند.

(436)سفیان ثوری از کلبی و او از ابی صالح و او از ابن عبّاس نقل می کند:

آیۀ شریفۀ وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً (1) ...در حقّ بزرگوارانی چون امیر المؤمنین علی علیه السّلام،حمزه سیّد الشهداء،جعفر طیّار،عقیل،ابو ذر،سلمان فارسی، عمّار یاسر،مقداد،حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام نازل شد.که خداوند از قلوب آنان غلّ و حسد را برداشته است.

(437)عبد اللّه بن ملیل بیان کرد:از علی بن ابی طالب علیه السّلام شنیدم آن جناب فرمود:آیۀ شریفه وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلی سُرُرٍ مُتَقابِلِینَ (2) در حقّ سه طایفه از قریش(بنی هاشم،بنی تیم بن مرّه و بنی عدیّ بن کعب)نازل شد.

(438)ابو موسی بصری از حسن بصری نقل کرده است امیر المؤمنین علی علیه السّلام آیۀ وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ (3) ...را تلاوت کرد و فرمود؛این کلام خدا فقط در حقّ ما اهل بیت و جنگجویان بدر نازل شد.

(439)ربعی بن حراش نقل کرده است:

روزی در حضور علی علیه السّلام نشسته بودم،فرزند طلحه وارد مجلس شد،بر امیر المؤمنین علی علیه السّلام سلام کرد.

علی علیه السّلام بعد از پاسخ سلام به او خوش آمد گفت،آن گاه فرزند طلحه گفت:

یا علی!تو پدرم را کشتی و اموالم را مصادره کردی! علی علیه السّلام فرمود:اموال تو را به بیت المال ملحق کردم،برخیز و برو دارایی خویش را بستان.

امّا در کشتن پدرت چاره ای در نابودی او نبود.امیدوارم خدای رحیم،من و

ص: 160


1- سوره 15 - آیه 47
2- سوره 15 - آیه 47
3- سوره 15 - آیه 47

پدرت را از مصادیق این آیه قرار دهد.که در قرآن فرمود: وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ (1) ...

در پایان سخن علی علیه السّلام،مردی از قبیله همدان گفت؛یا علی علیه السّلام!خداوند عادل تر است که تو را مصداق این کلام خویش قرار دهد.

علی علیه السّلام چنان فریادی بر سرش کشید که دار الاماره به لرزه درآمد.آن گاه فرمود:

وای بر تو!اگر ما آن کسان نباشیم که غلّ از سینه هایشان برچیده شود،پس آنان چه کسانی خواهند بود؟! (440)ربعی بن حراش نقل کرده است از علی علیه السّلام شنیدم،فرمود:

امید کامل و رجاء واثق دارم که من،طلحه و زبیر از مصادیق بارز آیه وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ (2) ...باشیم.

مردی از قبیله همدان برخاست و گفت:یا علی!خدا عادل تر است که شما را از آن کسان قرار دهد! علی علیه السّلام بر سرش فریادی زد که دار الاماره به لرزه درآمد سپس فرمود؛اگر ما آن کسان نباشیم پس چه کسانی لایق چنین عنایتی هستند؟! (441)قبیصه نقل کرد:از سفیان ثوری شنیدم در شأن نزول آیۀ شریفه وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً (3) ...گفت؛این کلام ربّانی در حقّ علی علیه السّلام،ابو بکر،عمر،عثمان و ابن مسعود نازل شد.

(442)محمد بن یوسف از سفیان ثوری نقل کرد که کلبی در شأن نزول آیه وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ (4) ...بیان کرد،این کلام الهی در حقّ ابو بکر،عمر،عثمان،علی علیه السّلام، سعید و عبد اللّه بن مسعود نازل شد.

(443)حسن بصری نقل کرده است،علی علیه السّلام فرمود:

آیۀ وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ (5) ...در بارۀ ما اهل بدر که جنگجویان نخستین نبرد با کفّار بودیم،نازل شد.

ص: 161


1- سوره 15 - آیه 47
2- سوره 15 - آیه 47
3- سوره 15 - آیه 47
4- سوره 15 - آیه 47
5- سوره 15 - آیه 47

(444)از قول حسن بصری نقل شده است که امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمود آیه وَ نَزَعْنا ما فِی صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ (1) ...در اکرام و احترام ما نازل شد.

74- إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ .(حجر75/)

«به یقین در این(کیفر)برای هوشیاران عبرت هاست» (445)ابی مریم از حکم در تفسیر و توضیح آیۀ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ (2) گفت به یقین،محمّد صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام از متوسمین(هوشیاران)هستند.

(446)عبد اللّه بن بنان نقل کرد،از جعفر بن محمّد علیه السّلام در تفسیر آیه: إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ (3) سؤال کردم که متوسّمین چه کسانی هستند؟ فرمود:اوّل آنان محمّد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله است بعد از او امیر المؤمنین علی علیه السّلام و دو فرزندش حسن و حسین علیهما السّلام سپس علی بن حسین علیه السّلام و بعد از او محمّد بن علی علیه السّلام است.بعد از او خدا عالم است چه کسی از متوسّمین است.

پرسیدم:یا ابن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!فما بالک انت؛ای فرزند پیامبر صلی اللّه علیه و آله چرا از خودت نمی گویی فرمود:

انّ الرّجل ربّما کنّی عن نفسه یعنی گاهی انسان از خودش با کنایه،سخن می گوید.

(447)جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرد؛ابی جعفر علیه السّلام فرمود:

روزی امیر المؤمنین علی علیه السّلام در مسجد کوفه نشسته بود و به شکایات مردم رسیدگی می کرد،زنی از همسرش شکایت کرد و تظلّم نمود.آن بزرگوار به نفع شوهرش قضاوت کرده،حکم صادر فرمود.

زن گفت:یا علی علیه السّلام!حکمی که صادر کردی به حق نیست.تو در بین رعیّت به عدالت رفتار نمی کنی و قضاوت تو مرضیّ خدا نیست.

ص: 162


1- سوره 15 - آیه 47
2- سوره 15 - آیه 75
3- سوره 15 - آیه 75

علی علیه السّلام به او نگریست و گفت:ای زن دروغگو و نابکار!گستاخی را به غایت رساندی و سخنان ناروا می گویی! زن چون چنین دید پا به فرار گذاشت.

عمرو بن حریث به تعقیب او پرداخت.وقتی او را دستگیر کرد،به او گفت:

ای زن گستاخ!علی علیه السّلام به حق سخن راند و به نرمی و ملاطفت رفتار کرد؛امّا تو سخنان درشت می گویی! زن که ترسیده بود گفت:به خدا سوگند،علی علیه السّلام به حق حکم کرد؛امّا من از زمانی که با همسرم ازدواج کردم،مطلبی را از او کتمان می کردم.

عمرو بن حریث به نزد علی علیه السّلام بازگشت و آنچه شنیده بود باز گفت، سپس پرسید،یا علی علیه السّلام!آیا علم کهانت می دانی که چنین حکمی صادر فرمودی؟! علی علیه السّلام فرمود:وای بر تو!مرا به کهانت چه ارتباط است!و این از کهانت نیست،به خدا سوگند خدای تعالی در قرآن فرمود إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ (1) که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله نخستین متوسّم بود و بعد از ایشان من هستم و بعد از من هم ائمۀ هدی از ذریّه ام متوسّمین و هوشیاران هستند.

ای عمرو!چون در سیمای آن زن نگاه کردم،دانستم او ناحق می گوید. (2)

(449)ابی مریم از حکم بن عتیبه در بارۀ آیه إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ (3) گفت:

متوسّمین یعنی متفرسّین و ابو جعفر علیه السّلام از جملۀ متوسّمین»است.

(450)محمّد بن مسلم نقل کرد ابو جعفر علیه السّلام در توضیح آیۀ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ (4) فرمود:

متوسّمین،ائمۀ معصومین علیهم السّلام هستند و رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود؛

«اتّقوا فراسه المؤمن فانّه ینظر بنور اللّه.

از فراست و زیرکی مؤمن بر حذر باشید که او در شعاع نور خدا حقایق ود.

ص: 163


1- سوره 15 - آیه 75
2- روایت رقم /448شواهد التنزیل از ابراهیم بن ایّوب از جابر بن عبد اللّه با همین لفظ و محتوی نقل شد.
3- سوره 15 - آیه 75
4- سوره 15 - آیه 75

واقعیت ها را می نگرد و می بیند.

(451)جابر بن یزید جعفی این روایت را نقل کرده است که ابو جعفر علیه السّلام گفت:روزی امیر المؤمنین علی علیه السّلام در مسجد کوفه نشسته بود،زنی از شوهرش شکایت کرد؛چون آن حضرت به حق حکم کرد.زن غضبناک شد و سخنان پریشان و ناروا گفت.

تا این که علی علیه السّلام فرمود:بر اساس آیۀ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِلْمُتَوَسِّمِینَ (1) رسول اللّه و من از متوسّمین و هوشیاران هستیم.

75- فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ. عَمّا کانُوا یَعْمَلُونَ. فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ .(حجر94/)

پس سوگند به پروردگارت که از همۀ آنان خواهیم پرسید.از آنچه انجام می دادند؛پس آنچه بدان مأموری آشکار کن.

(452)سفیان ثوری از سدیّ در بارۀ آیۀ فَوَ رَبِّکَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِینَ (2) نقل کرده است:در قیامت و روز حساب از ولایت علیّ بن ابی طالب علیه السّلام سؤال می شود که به اوامر و نواهی او چگونه عمل کردید؟!و همچنین اعمال و افعال بندگان محاسبه می شود.

ابن عباس در تفسیر آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ (3) بیان کرده است:

خدای تعالی،به مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمان داد تا پیام قرآن و کلام یزدان را برای مشرکان و بی دینان اظهار کند و همچنین فضایل زیاد و مناقب با ارزش اهل بیت را همانند قرآن برای مردم اظهار و معرّفی فرماید تا عذر و بهانه ای برای آنان باقی نماند.

ص: 164


1- سوره 15 - آیه 75
2- سوره 15 - آیه 92
3- سوره 15 - آیه 94

76- وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ .(نحل16/)

و نشانه هایی(دیگر نیز قرارداد)،و آنان به وسیله ستاره(قطبی)راه یابی می کنند.

(453)محمّد بن یزید از پدرش نقل کرده است که پدرش از ابو جعفر علیه السّلام در تفسیر آیه وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ (1) سؤال کرد که منظور از نجم چیست؟ آن جناب فرمود:منظور از نجم،امیر المؤمنین علی علیه السّلام است که مانند ستاره نجم در میان خلایق می درخشد.

(454)آبان بن تغلب گفت؛از ابو جعفر محمّد بن علی علیه السّلام در شرح و تفسیر کلام خدا وَ عَلاماتٍ وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ (2) سؤال کردم؛منظور از علامات و نجم چیست؟که موجبات هدایت مردم را فراهم می کنند.

آن بزرگوار فرمود:منظور از نجم،مصطفی صلی اللّه علیه و آله است و مقصود از علامات اوصیا و جانشینان محمّد مصطفی صلی اللّه علیه و آله هستند که علی بن ابی طالب علیه السّلام و فرزندان او هستند.

77- وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللّهِ لا تُحْصُوها،إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ .(نحل18/)

و اگر نعمت(های)خدا را شماره کنید،آنها را نمی توانید بشمارید.قطعاً خدا آمرزندۀ مهربان است.

(455)مجاهد نقل کرده است که ابن عبّاس صحابی نوجوان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله،گفت:در دار النّدوه در حضور رسول خدا صلی اللّه علیه و آله بودیم.آن حضرت از علی علیه السّلام پرسید:

یا علی!نخستین نعمتی که خدای تعالی به تو عنایت فرمود کدام است؟ علی علیه السّلام گفت:یا نبی اللّه!این که مرا مرد خلق کرد.

نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:نعمت دوم کدام است؟

ص: 165


1- سوره 16 - آیه 16
2- سوره 16 - آیه 16

علی علیه السّلام گفت:نعمت هدایت و مسلمانی که به من عنایت فرمود.

نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:نعمت سوم چیست؟ علی علیه السّلام آیۀ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَهَ اللّهِ لا تُحْصُوها (1) را قرائت کرد.یعنی یا رسول اللّه! خداوند نعمت های بی شماری به من عنایت فرمود که قابل شمارش نیستند.

نبی صلی اللّه علیه و آله دستش را بر کتف علی علیه السّلام گذاشت و فرمود:

احسنت بر تو یا علی!دشمن تو جز منافق نیست.

78- وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ قالُوا أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ .(نحل24/)

و چون به آنان گفته شود:پروردگارتان چه چیزی نازل کرده است؟می گویند:

افسانه های پیشینیان را.

(456)ابی حمزه ثمالی نقل می کند که جعفر صادق علیه السّلام فرمود:

جبرئیل بر محمّد صلی اللّه علیه و آله آیۀ وَ إِذا قِیلَ لَهُمْ ما ذا أَنْزَلَ رَبُّکُمْ (2) را قرائت کرد.یعنی،اگر به مشرکان گفته شود؛خدای سبحان در شأن و مقام و منزلت علی علیه السّلام چه چیزهایی را نازل فرمود؟ آن کافر کیشان و مشرکان در جواب می گویند: أَساطِیرُ الْأَوَّلِینَ (3) ،یعنی داستان های اساطیری و بدون واقعیت را فرستاده است.

ص: 166


1- سوره 16 - آیه 18
2- سوره 16 - آیه 24
3- سوره 16 - آیه 24

79- وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لا یَبْعَثُ اللّهُ مَنْ یَمُوتُ ....(نحل38/)

و با سخت ترین سوگندهایشان به خدا سوگند یاد کردند که خدا کسی را که می میرد بر نخواهد انگیخت.

(457)ابی حمزه ثمالی می گوید از برید بن اصرم شنیدم؛گفت:علی علیه السّلام بن ابی طالب فرمود؛آیه وَ أَقْسَمُوا بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمانِهِمْ لا یَبْعَثُ اللّهُ مَنْ یَمُوتُ (1) در شأن من نازل شده است.

80- وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی اللّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَهً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَهِ أَکْبَرُ .(نحل41/)

و کسانی که پس از ستمدیدگی،در راه خدا هجرت کرده اند،در این دنیا جای نیکویی به آنان می دهیم،و اگر بدانند،قطعاً پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود.

(458)در شأن نزول آیه وَ الَّذِینَ هاجَرُوا فِی اللّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا (2) ...از عبد اللّه بن عباس مفسّر مشهور قرآن سؤال شد:منظور چه کسانی هستند که در راه خدای بزرگ هجرت کردند؟ ابن عبّاس در جواب گفت:علی بن ابی طالب علیه السّلام،و جعفر طیّار و عقیل از مهاجرانی هستند که بر اثر ظلم و بیداد مکّیان مهاجرت کردند،و این آیه در تمجید و تحسین آنان است.

ص: 167


1- سوره 16 - آیه 38
2- سوره 16 - آیه 41

81- وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ إِلاّ رِجالاً نُوحِی إِلَیْهِمْ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ .(نحل43/)

و پیش از تو(هم)جز مردانی که به آنان وحی می کردیم گسیل نداشتیم.پس اگر نمی دانید،از پژوهندگان کتابهای آسمانی جویا شوید.

(459)سفیان ثوری از سدیّ روایت کرد که حارث گفت از امیر المؤمنین علی علیه السّلام در تفسیر آیۀ شریفه فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ... (1) پرسیدم:اهل ذکر چه کسانی هستند؟ علی علیه السّلام فرمود:به خدا سوگند ما اهل ذکر،معدن علم و عارف به تأویل و تنزیل هستیم.رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در حقّ من فرمود:

«انا مدینه العلم و علیّ بابها فمن اراد العلم فلیأته من بابه».

من شهر علم و علی علیه السّلام در ورودی آن شهر است هر کسی طالب علم و تشنه معرفت است از در آن علم باید وارد شود.

(460)یحیی بن یمان از اسرائیل و او از جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرد که جابر گفت؛از ابو جعفر علیه السّلام در توضیح آیه فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ (2) سؤال کردم.

آن جناب فرمود:اهل الذّکر،ما خاندان پیامبر و اهل بیت مصطفی صلی اللّه علیه و آله هستیم که در معرفت دین و کسب علوم باید از ما بپرسند. (3)

(463)موسی بن عثمان حضرمی از جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرد که جابر گفت؛ محمد بن علی علیه السّلام حکایت کرد؛ آن هنگام که آیۀ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ (4) نازل شد،از پدرم سؤال کردم«اهل الذکر»که در قرآن امر به سؤال از آنان شده است چه کسانی هستند؟ علی علیه السّلام فرمود:اهل ذکر که خدای سبحان در قرآن امر به پرسش از آنان کرد،ما اهل

ص: 168


1- سوره 16 - آیه 43
2- سوره 16 - آیه 43
3- روایت رقم 461 و 462 شواهد التنزیل مشابه همین روایت است.
4- سوره 16 - آیه 43

بیت مصطفی صلی اللّه علیه و آله هستیم که معدن علم و سرچشمه حکمت هستیم.

(464)جابر بن عبد اللّه انصاری از ابو جعفر علیه السّلام روایت کرد که آن جناب در توضیح آیۀ فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ (1) فرمود؛اهل ذکر ما اهل بیت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هستیم.

(465)سعد اسکاف از محمد بن علی علیه السّلام در باره کلام خدا فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ (2) نقل کرد آن جناب فرمود:اهل ذکر،ما اهل بیت محمّد صلی اللّه علیه و آله هستیم.

(466)فضیل بن یسار از ابو جعفر علیه السّلام نقل کرده است که آن حضرت در تفسیر آیه فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ (3) فرمود:

اهل ذکر امامان معصوم از عترت و اهل بیت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هستند و سپس آیه و انزلنا علیکم ذکراً رسولاً را تلاوت کرد.

82- وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ وَ لا تُبَذِّرْ تَبْذِیراً (اسراء26/)

و حق خویشاوند را به او بده و مستمند و در راه مانده را(دستگیری کن)و ولخرجی و اسراف مکن.

(467)فضیل بن مرزوق از عطیّه و او از ابی سعید خدری نقل کرد:

زمانی که آیه مبارکه وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ (4) نازل شد.مصطفی صلی اللّه علیه و آله دخترش فاطمه علیها السّلام را فراخواند،و باغ و بستان فدک را به عنوان حق ذی القربی به او واگذار کرد.

(468)باز هم از سلسله روات دیگری از ابی سعید خدری نقل شده است:وقتی آیۀ وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ (5) نازل شد،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فاطمه را فراخواند و فدک را به دخت گرامی خویش به عنوان حق ذو القربی عطا فرمود.

(469)علی بن هاشم از داود طائی از فضیل بن مرزوق از عطیه و او از ابی سعید خدری نقل کرده است:

ص: 169


1- سوره 16 - آیه 43
2- سوره 16 - آیه 43
3- سوره 16 - آیه 43
4- سوره 17 - آیه 26
5- سوره 17 - آیه 26

وقتی آیه وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ (1) به وسیلۀ پیک وحی نازل شد (2).پیامبر صلی اللّه علیه و آله،دخترش فاطمه علیها السّلام را به حضور فراخواند و فدک را تسلیم او کرد.

(471)معاویه بن هشام قصار،حدیثی را از طریق فضیل بن مرزوق از عطیّه از ابی سعید خدری روایت کرد که ابی سعید خدری گفت:

بلافاصله پس از نزول آیه شریفه وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ (3) مصطفی صلی اللّه علیه و آله دخترش فاطمه علیها السّلام را فراخواند و سرزمین فدک را به او واگذار فرمود.

(472)بکر بن اعتق از عطیّه عوفی از ابو سعید خدری روایت کرد:

چون آیۀ شریفۀ وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ (4) بر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شد،رسول خدا صلی اللّه علیه و آله دخترش فاطمه علیها السّلام را به حضور طلبید،و سرزمین فدک و عوالی را به صدّیقه طاهره عطا کرد،سپس فرمود:این سهم توست که خدای سبحان برای تو و فرزندانت مقرّر کرده است.

(473)ابان بن تغلب از جعفر بن محمد علیه السّلام و او از پدرش تا می رسد به علی علیه السّلام که آن حضرت فرمود:

وقتی آیۀ شریفه وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ (5) نازل شد،بلافاصله رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله دخترش فاطمه را فراخواند و سرزمین فدک را به عنوان سهمیه ذو القربی به او تقدیم فرمود.

83- أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ أَیُّهُمْ أَقْرَبُ وَ یَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَ یَخافُونَ عَذابَهُ إِنَّ عَذابَ رَبِّکَ کانَ مَحْذُوراً .(اسراء57/)

آن کسانی که ایشان می خوانند(خود)به سوی پروردگارشان تقرب می جویند(تا بدانند)کدام یک از آنان(به او)نزدیکترند،و به رحمت وی امیدوارند،و از عذابش می ترسند،چرا که عذاب پروردگارت همواره در خور پرهیز است.

ص: 170


1- سوره 17 - آیه 26
2- روایت رقم /470شواهد التنزیل با همین متن و لفظ از ابی سعید خدری نقل شد.
3- سوره 17 - آیه 26
4- سوره 17 - آیه 26
5- سوره 17 - آیه 26

(474)علی بن مسهّر می گوید:علی بن بذیمه از قول عکرمه مفسّر قرآن نقل کرد:

مصداق آیه شریفه أُولئِکَ الَّذِینَ یَدْعُونَ یَبْتَغُونَ إِلی رَبِّهِمُ الْوَسِیلَهَ (1) نبی صلی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام هستند که خدای تعالی را می جویند و می خوانند.

84- وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِکَ وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاّ غُرُوراً (اسراء64/)

و از ایشان هر که را توانستی با آوای خود تحریک کن و با سواران و پیادگانت بر آنان بتاز و با آنها در اموال و اولاد شرکت کن و به ایشان وعده بده،و شیطان جز فریب به آنها وعده ای نمی دهد.

(475)ابی هارون عبدی روایت کرد جابر بن عبد اللّه انصاری گفت:

روزی در حضور رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نشسته بودم.مردی را در حال رکوع و سجود و تضرّع و خشوع دیدم.

گفتم:یا رسول اللّه!چه نماز نیکویی می خواند! رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:این همان کسی است که پدر شما آدم را از بهشت بیرون کرد.

در همین زمان علی علیه السّلام از کنارش می گذشت چون او را دید به سوی وی رفت و استخوان هایش را در هم پیچید.و به او گفت:ای حیله گر!تو را خواهم کشت.

ابلیس گفت:تو قادر نیستی مرا بکشی،چون مرا در نزد خدا اجلی معلوم است که از او مهلت گرفتم،پس چگونه می توانی مرا بکشی.امّا ای علی!به خدا سوگند هیچ کسی دشمن تو نمی شود مگر این که نطفه من زودتر از نطفه پدرش وارد رحم مادرش شود.

ص: 171


1- سوره 17 - آیه 57

یا علی!من در اموال و اولاد دشمنان تو شریک هستم.چون خداوند در قرآن به من فرمود: وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَ عِدْهُمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاّ غُرُوراً (1) .

آن گاه نبیّ صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا علی!این ملعون هر چه گفت راست گفته است.

«یا علیّ!لا یبغضک من قریش الاّ سفاحیّاً و لا من الانصار الاّ یهودیّاً و لا من العرب الا دعیّاً و لا من سائر النّاس الاّ شقیّاً و لا من النّساء الاّ سلقلقهً و هی التی تحیض من دبرها سپس رو به انصار کرد و گفت:

ای انصار!فرزندانتان را با محبّت علی علیه السّلام تربیت کنید.

جابر می گوید،ما بعد از این ماجرا فرزندانمان را با حبّ علی علیه السّلام تربیت می کردیم اگر هر یک از فرزندانمان محبّ علی علیه السّلام بود یقین داشتیم اولاد ماست و هر فرزندی را دشمن علی علیه السّلام می یافتیم می دانستیم خللی در نطفه اوست.

(476)مسلم ملاّئی از حبّه عرنی روایت کرد؛از امیر المؤمنین علی علیه السّلام شنیدم،فرمود یک وقت به ملاقات رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رفتم که هیچ گاه آن موقع به خدمت او نرفته بودم.

دیدم مردی عجیب الخلقه که دارای چهره ای مشوّش است در کنار او نشسته که قبل از این او را ندیده بودم؛چون مرا دید از کنار آن حضرت دور شد.

گفتم یا رسول اللّه!این مرد کیست که تا به حال او را ندیده ام؟ فرمود:این چهرۀ ابلیس بود،از خدای سبحان خواسته بودم،او را به من نشان دهد.تاکنون غیر از من و تو،کسی او را با این چهره مشوّش و زشت ندیده است.

علی علیه السّلام فرمود:او را تعقیب کردم تا در کنار احجار الزیت او را یافتم،گریبانش را گرفتم و سیلی محکمی به صورتش نواختم،سپس او را بر زمین زدم و روی سینه اش نشستم.

ابلیس گفت:یا علی!از جان من چه می خواهی! گفتم:می خواهم تو را بکشم.

ابلیس گفت:تو قدرت و تسلّط نداری که مرا بکشی،چون خدای تو تا روز

ص: 172


1- سوره 17 - آیه 64

قیامت،به من مهلت داده است. پس رهایم کن،من بر ضد تو و فرزندانت اسباب و ابزاری در اختیار دارم.تا دشمنی را دامن بزنم.

علی علیه السّلام فرمود:آن اسباب و وسایل چیست؟ گفت:یا علی!بغض و کینه تو و فرزندانت را فقط کسانی به دل می گیرند که من در رحم مادرهایشان شریک شده باشم.مگر خدای تو در قرآن نگفت: وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ (1) ؟! (477)عبد الرّحمان بن کثیر نقل کرد از جعفر بن محمّد علیه السّلام شنیدم،فرمود:اگر خواستید،با زنانتان همبستر شوید،قبل از نزدیکی و جماع این دعا را بخوانید:

اللّهمّ بامانتک اخذتها و بکلمتک استحللت فرجها اللّهم فان جعلت فی رحمها شیئاً فاجعله بارّاً تقیّاً مؤمناً سویّاً لا تجعل فیه شرکاً للشّیطان.

عرض کردم:یا جعفر بن محمد!آیا شیطان را در هنگام مجامعت نصیبی و شراکتی است؟ فرمود:بلی،مگر کلام خدای تعالی را به ابلیس نشنیدی؟ وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ (2) ....

پرسیدم:چگونه فهمیده می شود شیطان در آن شرکت داشته است؟ فرمود:به حبّ و بغض ما اهل بیت وضع آن مشخّص می شود (3).

علی علیه السّلام تصمیم گرفت با عصا بر سرش بکوبد.

نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا علی!آرام باش و دست نگه دار،آن ابلیس است او مأمور است در رحم مادران دشمنان و مخالفان تو شراکت داشته باشد و این به سبب کلام خداست که فرمود: وَ شارِکْهُمْ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ (4) ...د.

ص: 173


1- سوره 17 - آیه 64
2- سوره 17 - آیه 64
3- مؤلّف می گوید؛روایت در این باب بسیار زیاد است که در کتاب طیب الفطره فی حبّ العتره مشروحاً ذکر شد.
4- سوره 17 - آیه 64

85- وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطاناً نَصِیراً (اسراء80/)

و بگو:پروردگارا،مرا(در هر کاری)به طرز درست داخل کن و به طرز درست خارج ساز،و از جانب خود برای من تسلطی یاری بخش قرار داده.

(479)عمرو بن دینار از پدرش و پدرش از عطاء نقل کرد:عبد اللّه بن عباس در توضیح آیۀ شریفه وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِی (1) ...گفت:

به خدا سوگند،خدای سبحان دعای مصطفی صلی اللّه علیه و آله را مستجاب کرد،و علی بن ابی طالب علیه السّلام را برای یاری و نصرت بر ضد دشمنانش به او عطا فرمود.تا با شمشیر کوبنده در جنگها بر سر دشمنان بکوبد و به نصرت آن حضرت بپردازد.

86- وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً .(اسراء81/)

و بگو:حق آمد و باطل نابود شد.آری،باطل همواره نابودشدنی است.

(480)ابی هریره از جابر بن عبد اللّه انصاری حکایت کرده است که جابر گفت:همراه رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در فتح مکه حضور داشتم.به اتفاق آن حضرت وارد بیت اللّه الحرام شدیم.سیصد و شصت بت و صنم در داخل و بیرون خانۀ کعبه آویزان بود.به دستور نبی اللّه صلی اللّه علیه و آله همۀ آن بتها را با صورت،روی زمین انداختیم.

در داخل بیت،بتی بزرگ و طویل به نام هبل وجود داشت نبیّ صلی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام نگاهی کرد و سپس فرمود:یا علی!یا بر دوش من بایست یا من بر دوش تو می ایستم تا آن بت را سرنگون کنیم.

ص: 174


1- سوره 17 - آیه 80

وقتی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بر دوش علی علیه السّلام ایستاد.علی علیه السّلام گفت:یا رسول اللّه!سنگینی رسالت و نبوت تاب و تحمّل مرا گرفته است و دیگر توانایی مقاومت ندارم.

نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا علی!پس تو بر دوش من بایست و با خنده از دوش علی علیه السّلام فرمود آمد.

علی علیه السّلام گفت:چون بر دوش آن حضرت ایستادم چنان جایگاه رفیعی یافتم.به آن خدایی که دانه را شکافت و انسان را خلق کرد،اگر اراده می کردم که آسمان را لمس کنم،می توانستم با دستم آن را لمس کنم.آن گاه بت هبل را سرنگون کردم و بر پشت کعبه انداختم؛بلافاصله خدای با عظمت آیۀ وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً (1) یعنی شعار توحید لا اله الا اللّه و نام محمّد رسول اللّه را به صحنه آورد.

وَ زَهَقَ الْباطِلُ (2) یعنی بت پرستی از میان رفت.

و إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً (3) یعنی باطل را ثباتی نیست و از بین رفتنی است.

سپس پیامبر صلی اللّه علیه و آله داخل بیت اللّه شد و دو رکعت نماز شکر گزارد.

(481)از عبد اللّه بن مسعود حدیثی این گونه حکایت شده است.

«روزی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله حسن و حسین علیهما السّلام را بر پشتش سوار کرده،نشسته به راه افتاد و گفت

«نعم المطیّ مطیکما و نعم الرّاکبان انتما.و ابوکما خیر منکما» یعنی بهترین مرکب،مرکب شماست و بهترین سوار شما دو نفر هستید اما پدرتان از شما دو تن برتر و بهتر است.

87- وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ فَأَبی أَکْثَرُ النّاسِ إِلاّ کُفُوراً .(اسراء89/)

و به راستی در این قرآن برای مردم از هر گونه مثلی،آوردیم،ولی بیشتر مردم جز سر انکار ندارند.

ص: 175


1- سوره 17 - آیه 81
2- سوره 17 - آیه 81
3- سوره 17 - آیه 81

(482)محمّد بن فضیل از ابی حمزه ثمالی نقل کرد؛ابو جعفر محمد بن علی بن حسین علیه السّلام در تفسیر آیه فَأَبی أَکْثَرُ النّاسِ إِلاّ کُفُوراً (1) فرمود:

اکثر حاضران در غدیر خم،ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام را در آن روز که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله او را به ولایت معرفی کرد ابا و اکراه داشتند و این آیه شریفه آنان را ملامت می کند.

(483)ابو حمزه ثمالی نقل کرده است که از ابو جعفر علیه السّلام در باره آیه وَ لَقَدْ صَرَّفْنا لِلنّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ (2) ...سؤال کردم آن حضرت فرمود:

«لقد صرّفنا یعنی لقد ذکرنا علیّا فی کلّ قرآن» نام علی علیه السّلام را در تمام قرآن ذکر کردیم. وَ ما یَزِیدُهُمْ إِلاّ نُفُوراً (3) در حالی که جز گریز و فرار برای آنان سود دیگری نداشت.

(484)جابر بن عبد اللّه انصاری گفت از ابو جعفر علیه السّلام در شرح آیه شریفۀ وَ لَقَدْ صَرَّفْنا فِی هذَا الْقُرْآنِ لِلنّاسِ (4) ...سؤال کردم.آن بزرگوار فرمود:

خداوند تعالی می فرماید؛نام علی علیه السّلام را در هر آیه ای ذکر کردم،اما از ولایت علی علیه السّلام ابا کردند و گریزان شدند «وَ ما یَزِیدُهُمْ إِلاّ نُفُوراً» (5) و فایده ای جز فرار برای آنان نداشت.

88- إِنّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زِینَهً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً .(کهف7/)

در حقیقت،ما آنچه بر زمین است،زیوری برای آن قرار دادیم،تا آنان را بیازماییم که کدام یک از ایشان نیکوکارترند.

(485)قتاده از عطاء نقل کرده است که عبد اللّه بن مسعود،صحابی معروف پیامبر صلی اللّه علیه و آله و قاری مشهور مدینه در شرح آیۀ شریفه إِنّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زِینَهً لَها (6) گفت:

زیور و زینت زمین به مردان روی آن است و زینت مردان روی زمین علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

ص: 176


1- سوره 17 - آیه 89
2- سوره 17 - آیه 89
3- سوره 17 - آیه 41
4- سوره 18 - آیه 54
5- سوره 17 - آیه 41
6- سوره 18 - آیه 7

(486)ابی مریم روایت کرد،عمّار یاسر گفت:رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در بیان فضایل علی علیه السّلام فرمود:

یا علیّ!انّ اللّه زیّنک بزینه لم یزیّن العباد بأحسن منها،بغّض الیک الدّنیا و زهّدک فیها،و حبّب الیک الفقراء،فرضیت بهم اتباعاً و رضوا بک اماماً.

یا علی!خدای سبحان تو را به زینتی نیکو مزیّن کرد که احدی آن گونه مزیّن نشد،بغض و کینه دنیا نسبت به تو و زهد تو نسبت به دنیا از جمله آن است.

قلب فقرا جایگاه توست و قلب تو راضی به اطاعت و متابعت آنان است.امامت تو را به جان خریدارند و به آن رضایت کامل دارند.

89- هُنالِکَ الْوَلایَهُ لِلّهِ الْحَقِّ هُوَ خَیْرٌ ثَواباً وَ خَیْرٌ عُقْباً .(کهف44/)

در آنجا(آشکار شد که)یاری به خدای حق تعلق دارد.اوست بهترین پاداش دهنده و(اوست)بهترین فرجام دهنده.

(487)ابو حمزه ثمالی می گوید؛ابو جعفر محمد بن علیّ علیه السّلام در تفسیر و شرح آیه شریفه هُنالِکَ الْوَلایَهُ لِلّهِ الْحَقِّ (1) ...فرمود:منظور از ولایت در آیه شریفه ولایت امیر المؤمنین علی علیه السّلام است و هیچ پیامبری مبعوث نشد مگر به ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام.

90- وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِیًّا .(مریم50/)

و ذکر خیر بلندی بر ایشان قرار دادیم.

(488)ابو القاسم اسماعیل بن علیّ خزاعی از پدرش نقل کرد که علی بن موسی الرضا علیه السّلام از پدرش و او هم از پدرش تا می رسد به علی بن ابی طالب علیه السّلام که آن حضرت فرمود:رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله داستان شب معراج را این گونه برایم بیان فرمود:

ص: 177


1- سوره 18 - آیه 44

یا علی!در شب معراج بر بال راست جبرئیل نشسته بودم و او در حالی که مرا به سوی آسمان سیر می داد،در مسیری آوازی شنیدم که به من گفت:

یا محمد!چه کسی را جانشین خود در زمین قرار دادی؟ گفتم:

«خیر اهلها لها اهلاً؛علی بن ابی طالب علیه السّلام حبیبی و صهری و ابن عمّی».

بهترین اهل زمین،علی بن ابی طالب علیه السّلام،حبیب و داماد و پسر عمّ خویش را جانشین خود قرار دادم.

آن گاه خدای تعالی به من فرمود:یا محمّد!آیا او را دوست داری؟ گفتم:بلی،یا رب العالمین!او را بسیار دوست دارم.

خدای سبحان فرمود:

احبّه و مر امّتک بحبّه،فانّی انا العلیّ الاعلی اشتقت من اسمائی اسماً فسمّیته علیّاً.

یا محمد!او را دوست بدار و امت را امر کن او را دوست بدارند،من علیّ اعلی هستم و نام او را از نام خویش مشتق کردم و او را علی نامیدم.

سپس جبرئیل به نزدم آمد و گفت:یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله خدایت سلام فرستاد و فرمود بخوان.گفتم چه چیز را بخوانم.

جبرئیل آیه وَهَبْنا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنا وَ جَعَلْنا لَهُمْ لِسانَ صِدْقٍ عَلِیًّا (1) را قرائت کرد و گفت:این آیه را بخوان.

91- إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا .(مریم96/)

«کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند،به زودی(خدای)رحمان برای آنان محبتی(در دلها)قرار می دهد.» (489)جابر بن عبد اللّه انصاری روایت کرده است که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود:یا علی!با خدای رحمان مناجات کن و این گونه دعا کن و بگو،خدایا!محبّت و مودّت

ص: 178


1- سوره 19 - آیه 50

مرا در قلوب مؤمنان جای ده. خدایا!برای من در نزد خودت عهد و پیمانی قرار ده.

خدایا!مودّت مرا در نزد خود قرار ده.

بعد از مناجات علی علیه السّلام،جبرئیل فرود آمد و آیه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ،سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (1) را برای نبی صلی اللّه علیه و آله قرائت کرد.

آن گاه پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:هیچ مؤمن و مؤمنه ای نیست که در سینه اش مودّت و محبّت علی علیه السّلام و اهل بیت من نباشد.

(490)براء بن عازب (2)نقل کرد که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود:

یا علی علیه السّلام!بگو.

«اللّهم اجعل لی عندک عهداً،و اجعل لی فی صدور المؤمنین مودّه».

چون علی علیه السّلام این دعا را خواند.خدای سبحان آیه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (3) را در حقّ علی علیه السّلام نازل فرمود.

(494)ابی اسحاق سبیعی از براء بن عازب روایت کرد،روزی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود:

یا علی علیه السّلام!بگو

«اللّهم اجعل لی عندک عهداً و اجعل لی فی قلوب المؤمنین مودّه».

خدایا!در نزد خودت عهد و در قلوب مؤمنان مودّت را برایم قرار ده.

پس از این دعا،خدای تعالی آیۀ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (4) را در شأن علی علیه السّلام نازل فرمود.و آنچه علی علیه السّلام از خدا خواسته بود به آن حضرت عنایت فرمود.

(495)باز هم از براء بن عازب نقل شد.مصطفی صلی اللّه علیه و آله به مرتضی علیه السّلام فرمود:یا علی!بگو:

«اللّهم اجعل لی عندک عهداً،و اجعل لی عندک ودّاً،و اجعل لی فی صدور المؤمنین مودّهً».

چون علی علیه السّلام این دعا را به پایان برد،آیه شریفه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (5)د.

ص: 179


1- سوره 19 - آیه 96
2- روایت 491 و 492 و 493 از روات مختلف و به الفاظ و مضمون روایت 490 نقل شد.
3- سوره 19 - آیه 96
4- سوره 19 - آیه 96
5- سوره 19 - آیه 96

سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (1) در جواب علی علیه السّلام نازل شد.و مودّت علی علیه السّلام را در قلوب مؤمنین قرار داد.

(496)محمّد بن عبید اللّه بن ابی رافع از پدر و جدّش نقل کرد که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود:

یا علی علیه السّلام!بگو:

«اللّهم ثبّت لی الودّ فی قلوب المؤمنین و اجعل لی عندک ودّاً و عهداً».

چون علی علیه السّلام بر طبق دستور مصطفی صلی اللّه علیه و آله دعا کرد.نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:به خدای کعبه آنچه علی خواسته بود تثبیت شد.

سپس آیه شریفه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (2) نازل شد.

و رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:این آیه برای کسانی که هم قسم با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام هستند نازل شد.

(497)جابر بن عبد اللّه انصاری از محمّد بن علیّ علیه السّلام نقل کرد که مصطفی صلی اللّه علیه و آله به مرتضی علیه السّلام فرمود:یا علی!دوست داری تو را چیزی بیاموزم؟ علی علیه السّلام عرض کرد:بلی یا رسول اللّه! پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:بگو؛

«اللّهم اجعل لی عندک عهداً و اجعل لی عندک ودّاً» چون این دعا از جانب علی علیه السّلام به پایان رسید،آیه قرآنی إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (3) در شأن علی علیه السّلام نازل شد.و مودّت را برای آن حضرت در سینه های مؤمنین تثبیت و تقریر فرمود.

(498)جابر بن عبد اللّه انصاری از ابی جعفر علیه السّلام روایتی را نقل کرد.که نبی صلی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود:

یا علی!بگو:

«اللّهم اجعل لی عندک عهداً و فی صدور المؤمنین ودّاً».

چون علیّ علیه السّلام بر طبق تعلیم رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله دعا کرد.آیۀ شریفه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (4) ....در پاسخ خواسته علی علیه السّلام نازل شد.

ص: 180


1- سوره 19 - آیه 96
2- سوره 19 - آیه 96
3- سوره 19 - آیه 96
4- سوره 19 - آیه 96

(500)ضحّاک روایت کرد.ابن عباس در شرح و تفسیر آیۀ شریفه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (1) بیان کرد که خدای سبحان محبّت علی علیه السّلام را در قلوب مؤمنین تثبیت کرد و این آیه شریفه در باره علی علیه السّلام نازل شد.

(501)عون بن سلام هاشمی نقل کرد،آیۀ شریفۀ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا (2) ... سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (3) در شأن علی علیه السّلام نازل شد.و خدای سبحان محبّت او را در قلوب مؤمنین قرار داد. (4)

(503)کلبی از ابی صالح نقل کرد،ابن عبّاس گفت،کلام خدای تعالی سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (5) در اعطای دوستی و محبت علی علیه السّلام نازل شد و آیه لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِینَ (6) هم اختصاصاً در شأن علی علیه السّلام نازل شد و آیه شریفه وَ تُنْذِرَ بِهِ قَوْماً لُدًّا (7) در مذمّت بنی امیه و بنی مغیره نازل شد.

(504)ابی سعید خدری روایت کرد.مصطفی صلی اللّه علیه و آله به مرتضی علیه السّلام فرمود:یا ابا الحسن! این دعا را بخوان.

«اللّهم اجعل لی عندک عهداً و اجعل لی عندک ودّاً و اجعل لی فی صدور المؤمنین مودّه».

امیر المؤمنین علی علیه السّلام همان گونه که پیامبر صلی اللّه علیه و آله تعلیم فرمود دعا کرد.

در پایان دعا خدای سبحان،آیه شریفه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (8) را بر محمّد مصطفی صلی اللّه علیه و آله نازل فرمود.

سپس مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:هیچ مؤمنی را نمی یابی که در سینه اش حبّ علی علیه السّلام نباشد.

(505)محمّد بن حنفیّه فرزند امیر المؤمنین علی علیه السّلام در توضیح کلام سبحان سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (9) گفت:هیچ مؤمنی را ملاقات نمی کنی مگر این که در سینه و قلبش محبّت و مودّت علی علیه السّلام و فرزندانش نهفته است. (10)ت.

ص: 181


1- سوره 19 - آیه 96
2- سوره 19 - آیه 96
3- سوره 19 - آیه 96
4- روایت 499 و 502 شواهد التنزیل مشابه همین روایت است.
5- سوره 19 - آیه 96
6- سوره 19 - آیه 97
7- سوره 19 - آیه 97
8- سوره 19 - آیه 96
9- سوره 19 - آیه 96
10- روایت 507 شواهد التنزیل با همین متن و لفظ نقل شده است.

(506)ابی عمر غلام بشر بن غالب از قول محمّد بن علی بن حنفیّه در شرح و تفسیر آیه شریفه سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (1) گفت؛هیچ مؤمنی دیده نمی شود مگر این که قلبش مالامال از مهر و مودّت علی علیه السّلام است. (2)

پس هیچ مؤمنی دیده نمی شود مگر این که مهر و محبّت علی و فرزندانش در سینۀ او نهفته باشد.

(509)مقاتل از محمّد بن حنفیّه روایت کرد که محمّد حنفیّه گفت از پدرم علی علیه السّلام از تفسیر و معنای آیه سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (3) سؤال کردم.

به من جواب فرمود؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در باره این آیه فرمود:هیچ مؤمن و مؤمنه ای یافت نمی شود مگر این که در قلبش مودّت و محبّت علی و اهل بیتش نهفته است.

92- وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی* هارُونَ أَخِی* اُشْدُدْ بِهِ أَزْرِی* وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی (طه32/-29)

و برای من دستیاری از کسانم قرار ده،هارون برادرم را،پشتم را به او استوار کن،و او را شریک کارم گردان.

(510)ابی طفیل از قول حذیفه بن اسید نقل کرد،مصطفی صلی اللّه علیه و آله دست علی علیه السّلام را گرفت و فرمود:یا علی!بشارت باد تو را که موسای کلیم علیه السّلام از خدای حکیم درخواست کرد تا وزیری از اهلش که هارون باشد برایش قرار دهد.

امّا من از پروردگارم خواستم علی را که از اهل بیت و برادرم است وزیرم قرار دهد.

تا با او پشتم را قوی گرداند،و او را شریک در مسئولیت سنگین من قرار دهد.

(511)از اسماء بنت عمیس (4)نقل شد که گفت؛از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شنیدم فرمود:

«اللّهمّ

ص: 182


1- سوره 19 - آیه 96
2- روایت 508 شواهد التنزیل مشابه همین روایت است.
3- سوره 19 - آیه 96
4- مثل همین روایت از صباح بن یحیی از حرث در کتاب تفسیر عیاشی نقل شد.

اقول کما قال اخی موسی،اللّهم اجعل لی وزیراً من اهلی علیّاً اخی و اشدد به ازری و اشرکه فی امری».

خدایا!همان گونه که برادرم موسی گفت،من نیز می گویم.خدایا!علی را که از اهل بیت من و برادرم است وزیر من قرار ده و با او پشتوانه ام را محکم گردان و سنگینی بار مسئولیتم را کمتر گردان.و او را شریک در کارهایم قرار ده.

(512)جعفر احمر از عمران بن سلیمان و او از حصین نقل کرده است که،اسماء بنت عمیس روایت کرد،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود؛مثل برادرم موسی علیه السّلام برای پشتیبانی خود از خدای منّان این گونه درخواست می کنم.

« رَبِّ اشْرَحْ لِی صَدْرِی وَ یَسِّرْ لِی أَمْرِی (1) وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ أَهْلِی (2) ».

بدین وسیله علی بن ابی طالب را برای پشتوانه و حمایت از خود تقاضا می کنم.

(513)عطاء از ابن عبّاس نقل کرد،اسماء بنت عمیس حکایت کرد که از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شنیدم فرمود:خدایا!همان گونه که موسی علیه السّلام،هارون برادرش را برای پشتیبانی از خود تقاضا کرد.من هم می گویم:

«اللّهم اجعل لی وزیراً من اهلی علیّ بن ابی طالب، اشدد به ازری و اشرکه فی امری».

خدایا!از اهل بیت من علی بن ابی طالب علیه السّلام را وزیرم قرار ده.به وسیلۀ او پشت و پشتوانه ام را قوی گردان و او را شریک در کارهای من قرار ده.

(514)عبد اللّه بن حارث بن نوفل بن عبد المطلب از قول ابن عبّاس نقل می کند علی علیه السّلام فرمود:وقتی آیه شریفه وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ (3) نازل شد.مصطفی صلی اللّه علیه و آله مرا به حضور خواند و فرمود:یا علی!خدای سبحان مرا به انذار و تبلیغ عشیره ام امر فرمود.تو می دانی که آنان از دعوت و رسالت من اکراه دارند و گریزان اند سپس سکوت کرد تا این که جبرئیل برای بار دوم نازل شد و گفت:یا محمد!اگر مأموریت خود را انجام ندهی،توبیخ می شوی،هر چه زودتر وظیفه انذار خویش را به انجام برسان.

ص: 183


1- سوره 20 - آیه 25
2- سوره 20 - آیه 29
3- سوره 26 - آیه 214

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله مرا احضار کرد و گفت:یا علی!یک صاع طعام و یک ران گوسفند و یک ظرف شیر برای پذیرایی مهیا کن و فرزندان عبد المطلب را دعوت نما تا با آنان صحبت کنم و امر خدایم را ابلاغ نمایم.

چون بنی هاشم جمع شدند،پیامبر صلی اللّه علیه و آله سخن آغاز کرد گفت:ای بنیّ عبد المطلب! در میان عرب بهترین و برترین آیین را برایتان آوردم که خیر دنیا و سعادت آخرت در آن است.

خدایا سبحان مرا امر فرمود تا شما را دعوت به دین و آیین کنم و به سوی او بخوانم.

چه کسی مرا در این کار پشتیبانی می کند تا برادر و وصیّ و ولیّ و خلیفه من در میان شما شود؟ آن جماعت چون سخنان مصطفی صلی اللّه علیه و آله را شنیدند،سخنی نگفتند.

من که در میان آنان از همه کوچک تر بودم گفتم:یا رسول اللّه!من وزیر تو در این کار می شوم.

آن قوم برخاستند و جماعتی به ابو طالب با حالت استهزا گفتند؛ای ابو طالب! برخیز و از فرزندت علی علیه السّلام اطاعت کن.

(515)انس بن مالک نقل کرد.رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

انّ اخی و وزیری و خلیفتی فی اهلی و خیر من اترک بعدی یقضی دینی و ینجز موعدی علی بن ابی طالب علیه السّلام.

ای مردم!برادر و وزیر و جانشین و خلیفه و بهترین کسی که بعد از من،دینم را ادا کند و وعده های مرا وفا نماید علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

(516)باز هم از انس بن مالک نقل شده است که،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

«انّ خلیلی و وزیری و خلیفتی فی اهلی و خیر من اترک بعدی ینجز موعدی و یقضی دینی علی بن ابی طالب علیه السّلام»

ص: 184

اوست وزیر و خلیفه در میان اهل بیتم و بدانید بهترین کسی که وعده های مرا وفا کند و قرض و دینم را ادا نماید علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

(517)عبد اللّه بن ملیل می گوید از علیّ بن ابی طالب علیه السّلام شنیدم گفت؛مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

«انّه لم یکن نبیّ الاّ قد اعطی سبعه رفقاء نجباء وزراء و انّی قد اعطیت اربعه عشر» .

هیچ پیامبری نبود مگر این که خدای منّان برایش هفت رفیق و هفت وزیر قرار داد امّا برای من چهارده رفیق و وزیر قرار داد که عبارت اند از:حمزه،جعفر طیار،علی بن ابی طالب علیه السّلام حسن علیه السّلام،حسین علیه السّلام،ابو بکر،عمر،عبد اللّه بن مسعود،ابو ذر،مقداد، حذیفه،عمّار،سلمان و بلال حبشی.

93- وَ إِنِّی لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی .(طه82/)

و به یقین،من آمرزنده کسی هستم که توبه کند و ایمان بیاورد و کار شایسته نماید و به راه راست رهسپار شود.

(518)شملال بن اسحاق نقل کرده است،جابر جعفی گفت،از ابو جعفر علیه السّلام در توضیح کلام خدای تعالی ثُمَّ اهْتَدی (1) پرسیدم.

آن جناب فرمود:خدای سبحان فرموده است؛من غفّار و بخشنده کسانی هستم که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح به جای آرند؛و به ولایت ما اهل بیت پیامبر صلی اللّه علیه و آله هدایت یابند.

(519)از جابر جعفی روایت شد که از ابو جعفر علیه السّلام در شرح آیۀ وَ إِنِّی لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی (2) سؤال شد.آن حضرت فرمود:خدای سبحان بخشنده کسانی است که به ولایت ما اهل بیت پیامبر هدایت یابند.

(520)ثابت بنانی در تفسیر و توضیح قول خدای سبحان وَ إِنِّی لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ (3)

ص: 185


1- سوره 20 - آیه 82
2- سوره 20 - آیه 82
3- سوره 20 - آیه 82

وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی (1) ،گفت:کسی که به ولایت اهل بیت گرایش یابد،هدایت می شود.

(521)عبد اللّه بن جعفر بن محمد بن فیض از پدرش نقل کرد.ابو جعفر محمد بن علی الباقر علیه السّلام از پدر و جدّش روایت کرده است؛روزی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله که از منزلش بیرون می رفت،فرمود:

«خدای سبحان می فرماید: إِنِّی لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً ثُمَّ اهْتَدی (2) یا علی علیه السّلام!هر کسی به سبب ولایت تو هدایت شود مورد غفران و عفو قرار می گیرد.

(522)ابی ذر در تفسیر و توضیح کلام خدای سبحان وَ إِنِّی لَغَفّارٌ لِمَنْ تابَ (3) ...گفت یعنی ایمان به آنچه مصطفی صلی اللّه علیه و آله آورده بیاورد و فرایض و واجبات را ادا کند.هر کسی چنین کند به حب آل محمد صلی اللّه علیه و آله رهنمون گردد و با محبت اهل بیت هدایت شود.

94- وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَعْمی. (طه124/)

و هر کس از یاد من دل بگرداند،در حقیقت،زندگی تنگ«و سختی»خواهد داشت،و روز رستاخیز او را نابینا محشور می کنیم.

(523)ابان بن تغلب از ابی جعفر علیه السّلام و او از علی بن حسین علیه السّلام و او از پدرش حسین بن علی علیه السّلام و او از پدرش علی علیه السّلام نقل کرد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله در جمع مهاجرین و انصار فرمود:

«احبّوا علیّاً لحبّی و اکرموه لکرامتی،و اللّه ما قلت لکم هذا من قبلی و لکنّ اللّه امرنی بذلک...» .

ص: 186


1- سوره 20 - آیه 82
2- سوره 20 - آیه 82
3- سوره 20 - آیه 82

ای مهاجر و انصار!علی علیه السّلام را دوست بدارید همان گونه که مرا دوست دارید و او را اکرام و احترام کنید همان اندازه که مرا اکرام می کنید.این توصیه،گفتار من نیست بلکه فرمان خدای سبحان است.

که در تکریم علی علیه السّلام گفتم:ای دوستان عرب!

«من ابغض علیّاً من بعدی حشره اللّه یوم القیامه اعمی لیس له حجّه».

هر کسی کوردل و بی بصیرت باشد و بغض و کینه علی علیه السّلام را در دل بگیرد،خدای علیّ او را در روز قیامت کور و نابینا و بی بصر و بصیرت محشور کند در حالی که هیچ عذر و بهانه ای از او پذیرفته نمی شود.

(524)جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرده است.

در خطبه ای از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شنیدم آن حضرت فرمود:

«من ابغضنا اهل البیت حشره اللّه یوم القیامه یهودیّاً».

هر کسی از روی عناد نسبت به اهل بیت من بغض و کینه در دل پرورد،خدای سبحان او را در روز قیامت یهودی برانگیزد.

(525)کامل از ابی صالح نقل کرد.ابن عباس مفسّر مشهور قرآن در شرح و توضیح آیه کریمه وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ أَعْمی (1) بیان کرد.هر کسی ولایت علیّ بن ابی طالب علیه السّلام را منکر شود و نپذیرد.خدای قادر او را در روز حساب کور و کر محشور کند و از قبر نابینا برانگیزاند.

95- وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها. (طه132/)

و کسان خود را به نماز فرمان ده و خود بر آن شکیبا باش (526)ابو حمرا،خادم رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله گفت:هنگامی که آیۀ کریمه وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْها (2) به نبیّ صلی اللّه علیه و آله نازل شد.آن حضرت هر روز در وقت نماز به جلو خانۀ

ص: 187


1- سوره 20 - آیه 124
2- سوره 20 - آیه 132

علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام می آمد و می گفت:

الصّلاه رحمکم اللّه ؛و سپس آیه شریفه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ (1) را تلاوت می کرد و آن گاه برای نماز به مسجد می رفت.

96- فَسَتَعْلَمُونَ مَنْ أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ وَ مَنِ اهْتَدی .(طه135/)

بگو:(همه در انتظارند.پس در انتظار باشید).زود باشد که بدانید یاران راه راست چه کسانی هستند و چه کسی راه یافته است.

(527)معاویه بن اعمش از ابی صالح روایتی را بیان کرده است که ابن عبّاس در تفسیر آیه شریفه فوق بیان کرد:به خدا سوگند أَصْحابُ الصِّراطِ السَّوِیِّ (2) محمّد صلی اللّه علیه و آله و اهل بیت گرامی اش هستند، سؤال شد پس وَ مَنِ اهْتَدی (3) یعنی هدایت یافتگان چه کسانی هستند؟ ابن عباس در جواب گفت:آنان اصحاب و یاران محمّد صلی اللّه علیه و آله هستند.

97- إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ .(انبیاء100/)

بی گمان کسانی که قبلاً از جانب ما به آنان وعدۀ نیکو داده شده است از آن«آتش» دور داشته خواهند شد.

(528)حسن بن راشد از جعفر بن محمّد علیه السّلام و او از پدر و پدرانش تا می رسد به علی علیه السّلام که آن حضرت فرمود:از مصطفی صلی اللّه علیه و آله شنیدم به من فرمود:یا علیّ!آیۀ شریفۀ إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ (4) برای تو و در باره تو نازل شده است.

(529)باز هم علی علیه السّلام فرموده است:رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به من فرمود:یا علی!آیۀ کریمه

ص: 188


1- سوره 33 - آیه 33
2- سوره 20 - آیه 135
3- سوره 20 - آیه 135
4- سوره 21 - آیه 101

لا یَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَکْبَرُ (1) (2) که در ادامه آیه قبل است در حقّ تو نازل شد.تو و شیعیانت در موقف احضار می شوید و در بهشت از نعمت های الهی متنعّم خواهید شد.

(530)ابی عمر نعمان بن بشیر (3)نقل کرد،شبی در خلوت و سکوت و تنهایی شنیدم علی علیه السّلام آیۀ کریمه إِنَّ الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَّا الْحُسْنی أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ (4) را تلاوت می کرد و می فرمود من از آن جمله هستم و ابو بکر،عمر،عثمان،طلحه،زبیر،سعد بن وقاص و عبد الرّحمان بن عوف هم از آن جمله کسان هستند.

98- هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ (حج19/)

این دو(گروه)که در دین خدا با هم به جدال پرداختند،دشمنان یک دیگرند.

(532)قیس بن عبّاد روایت کرده است؛علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:

من نخستین کسی هستم که برای مخاصمه با دشمنان از قبر برانگیخته می شوم.

سپس قیس بن عباد در ادامه گفت:آیۀ شریفۀ هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ (5) در شأن مبارزان جنگ بدر مثل علی علیه السّلام،حمزه،ابو عبیده،از جانب موافقان دین خدا و شبیه بن ربیعه،عتبه بن ربیعه و ولید بن عتبه از جانب مخالفان دین خدا نازل شد.که سه تن مخالفین به دست مبارزین اسلام به هلاکت رسیدند.

همین روایت را بخاری در جامع صحیح از طریق روات دیگری نقل کرده است.

(533)قیس بن عباده از ابو ذر و ابو سعید خدری در شأن نزول آیه هذانِ خَصْمانِ... (6)

گفت:

این آیه در باره علی علیه السّلام و همراهانش از سپاه رسول اللّه و عتبه بن ربیعه و همراهانش از سپاه مشرکان در جنگ بدر نازل شد.که علی و همراهان او در کسب

ص: 189


1- سوره 21 - آیه 103
2- انبیاء103/.
3- روایت /531شواهد التنزیل از ابو القاسم بغوی از طریق عبید اللّه بن عمر با همین متن و لفظ نقل شد.
4- سوره 21 - آیه 101
5- سوره 22 - آیه 19
6- سوره 22 - آیه 19

رضای ربّ مبارزه کردند.

(534)قیس بن عباده می گوید:

از ابو ذر شنیدم،سوگند یاد می کرد که آیۀ هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ (1) در تحسین علی علیه السّلام و همرزمانش از لشکر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله که در مقابل عتبه و همراهانش از مخالفان رسول خدا صلی اللّه علیه و آله در جنگ بدر نبرد کردند نازل شد (2).

(537)قیس بن عباده گفت از ابو ذر صحابی معروف رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شنیدم،سوگند یاد می کرد که آیۀ شریفۀ هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ (3) برای این شش نفر؛حمزه سید الشهداء،ابو عبیده و علی علیه السّلام از لشکر مسلمانان،و شیبه و عتبه،و ولید بن عتبه از جانب کفّار که با یک دیگر خصومت داشتند و پیکار کردند نازل شد.

(538)با سلسله سند دیگر از قیس بن عباده نقل شده است که گفت از ابو ذر شنیدم سوگند یاد کرد،آیۀ شریفۀ هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ (4) در بارۀ متخاصمین جنگ بدر نازل شد.که علی علیه السّلام حمزه و ابو عبیده با مشرکان به نبرد پرداختند و سرانجام سه نفر مبارزان مشرک با شمشیر سه تن از دلاوران اسلام به هلاکت رسیدند (5).

(541)حارثه بن مضرب از علی علیه السّلام نقل کرده که آن حضرت فرمود:

بعد از مهاجرت مصطفی صلی اللّه علیه و آله به مدینه در آن شهر زندگی می کردیم،میوه ها رسیده بودند،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله از بدر کسب خبر می کرد تا این که در آن حوالی دو نفر از قریش را دستگیر کردند از آن دو در بارۀ عدّه مشرکین و تعداد اسلحه و ابزار آنان سؤال شد.

گفتند عدّه شان زیاد و تجهیزاتشان عظیم است؛امّا آمار و ارقام درست را نمی دانستند؛سپس آن دو را نزد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آوردند.

آن حضرت پرسید:هر روز چند شتر برای غذا نحر می کنند.گفتند:روزی ده شتر.د.

ص: 190


1- سوره 22 - آیه 19
2- روایت رقم 535 و /536شواهد التنزیل منقول از قیس ابن عباده مثل همین روایت است.
3- سوره 22 - آیه 19
4- سوره 22 - آیه 19
5- روایت رقم 539 و /540شواهد التنزیل تقریباً با همین محتوی و مضمون نقل شد.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:عدّۀ آنان هزار نفر است؛زیرا برای هر صد نفر یک شتر ذبح می کنند.

پس به سوی چاه های بدر حرکت کردیم.لشکر مشرکین برای جنگ به پیش آمدند و سه تن از آنان که از همه مغرورتر بودند به نام های عتبه بن ربیعه و شیبه بن ربیعه و ولید بن عتبه به میدان آمدند و گفتند،چه کسی را جرأت مبارزه است،تا با ما نبرد کند؟! مردی انصار از اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله پا به میدان گذاشت.آن سه تن گفتند:نیازی به مبارزۀ تو نیست ما فرزندان قریش را به مبارزه می خوانیم.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا علی!برخیز،ای حمزه!و ای عبیده برخیزید و جواب آنان را بدهید.

ما سه تن به نبرد آنان رفتیم.حمزه حریف خود عتبه را هلاک کرد و من هم شیبه را به خاک انداختم،ولید و عبیده هنوز گرم پیکار بودند من به ولید نزدیک شدم و او را با ضربت شمشیری به هلاکت رساندم.

در آن روز هفتاد نفر را اسیر و هفتاد نفر را هلاک کردیم.

در پایان جنگ مردی از انصار،عبّاس بن عبد المطلب را به اسارت نزد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آورد.عباس گفت:یا رسول اللّه!قبل از این که من به دست این مرد گرفتار شوم به دست مردی خوش سیما که بر اسبی ابلق نشسته بود اسیر شدم امّا اکنون آن مرد را در میان اصحاب شما نمی بینم.مرد انصاری گفت:یا رسول اللّه!من او را اسیر کردم.

پیامبر خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:ای مرد انصاری!ساکت باش،خدای تعالی به وسیله فرشتگان کریم ما را نصرت و یاری داد و آنان را مغلوب و مفلوک و اسیر گردانید.

(542)قیس بن عباده نقل کرد،علی علیه السّلام فرمود:آیه هذانِ خَصْمانِ اخْتَصَمُوا فِی رَبِّهِمْ (1) ...در شأن مبارزه ما با کفار و مشرکین در جنگ بدر نازل شد (2).د.

ص: 191


1- سوره 22 - آیه 19
2- روایت رقم 543 و 544 و /545شواهد التنزیل تقریباً با همین محتوی و مضمون در شأن علی علیه السّلام و دو همرزمش نقل شد.

99- إِنَّ اللّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ یُحَلَّوْنَ فِیها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِیها حَرِیرٌ .(حج23/)

خدا کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند در باغ هایی که از زیر(درختان) آنها نهرها روان است داخل شوند.در آن جا با دستبندهایی از طلا و مروارید آراسته می شوند،و لباسشان از پرنیان است.

(546)محمد بن یزید خدمتکار جعفر بن محمد علیه السّلام نقل کرده که آن حضرت از پدرش و جدّش روایت کرده است که کلام خدای تعالی إِنَّ اللّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا (1) ...إِلی صِراطِ الْحَمِیدِ (2) در شأن علی علیه السّلام و حمزه و عبیده بن حارث،سلمان فارسی،ابو ذر،و مقداد است.که خدای کریم آنان را وارد بهشت زیبا می کند.

(547)کلبی از ابی صالح نقل کرده است:ابن عبّاس مفسر معروف قرآن در توضیح آیه کریمه إِنَّ اللّهَ یُدْخِلُ الَّذِینَ آمَنُوا (3) ...بیان کرد.مصداق اَلَّذِینَ آمَنُوا (4) علی و حمزه و عبیده هستند که در جنگ بدر جان را در کف گذاشته و از آیین محمد صلی اللّه علیه و آله دفاع کردند و خدای بزرگ چنین پاداشی را به پاس خدمات آنان بر ایشان منظور کرد.

(548)اصبغ بن نباته و ابی مریم هر دو گفته اند از عمّار یاسر در صفّین شنیدیم که مصطفی صلی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود:

انّ اللّه زیّنک بزینه لم یتزیّن الخلائق بزینه هی احبّ الی اللّه منها و هی زینه الابرار عند اللّه جعلک لا تنال من الدّنیا شیئاً و جعلها لا تنال منک شیئاً و وهب لک حبّ المساکین (5).

(549)اصبغ بن نباته از عمّار یاسر نقل کرده است که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به ولی اللّه علیه السّلام فرمود:

ص: 192


1- سوره 22 - آیه 23
2- سوره 22 - آیه 24
3- سوره 22 - آیه 23
4- سوره 22 - آیه 23
5- برای ترجمه به روایت شماره /549شواهد التنزیل مراجعه شود.

یا علی!انّ اللّه زیّنک بزینه لم یتزیّن الخلائق بزینه احبّ الی اللّه منها، الزّهد فی الدنیا،و جعل الدّنیا لا تنال منک شیئاً.

یا علی!خدای سبحان تو را به زیوری گرانبها آراست که محبوب تر از آن زینت در نزد خداوند نیست و آن زهد تو در دنیاست که میل و رغبتی به دنیا نداری و دنیا نیز نمی تواند به تو امیدوار باشد و تو را به خود جذب و جلب کند.

100- وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ اَلَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصّابِرِینَ عَلی ما أَصابَهُمْ وَ الْمُقِیمِی الصَّلاهِ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ. (حج35/)

فروتنان را بشارت ده همانا که چون(نام)خدا یاد شود،دلهایشان خشیت یابد و(آنان که)بر هر چه بر سرشان آید صبر پیشه کنند و بر پا دارندگان نمازند،و از آنچه روزیشان داده ایم انفاق می کند.

(550)زبیر بن عدیّ از ضحّاک نقل کرد.ابن عباس در شأن نزول آیه شریفه وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِینَ اَلَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ الصّابِرِینَ عَلی ما أَصابَهُمْ وَ الْمُقِیمِی الصَّلاهِ وَ مِمّا رَزَقْناهُمْ یُنْفِقُونَ (1) گفت؛این کلام ربّانی در باره علی علیه السّلام و سلمان فارسی است که از مخلصین و مخبتین هستند؛ و مخبتین یعنی کسانی که متواضع و خاشع اند.

101- أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَ إِنَّ اللّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ (حج39/)

به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده،رخصت(جهاد)داده شده است،چرا که مورد ظلم قرار گرفته اند،و البته خدا بر پیروزی آنان سخت تواناست.

(551)زیاد مدینی از قول زید بن علی علیه السّلام نقل کرد که زید بن علی علیه السّلام آیۀ شریفۀ أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا (2) ...را قرائت کرد.و سپس گفت:این کلام ربّانی در بارۀ ما فرزندان پیامبر صلی اللّه علیه و آله نازل شد.

ص: 193


1- سوره 22 - آیه 34
2- سوره 22 - آیه 39

(551)زیاد مدینی از قول زید بن علی علیه السّلام نقل کرد که زید بن علی علیه السّلام آیۀ شریفۀ أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا (1) ...را قرائت کرد.و سپس گفت:این کلام ربّانی در بارۀ ما فرزندان پیامبر صلی اللّه علیه و آله نازل شد.

102- اَلَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ إِلاّ أَنْ یَقُولُوا رَبُّنَا اللّهُ .(حج40/)

همان کسانی که بنا حق از خانه هایشان بیرون رانده شدند.(آنان گناهی نداشتند)جز این که می گفتند:پروردگار ما خداست.

(552)محمّد بن زید از پدرش نقل کرد که پدرش گفت:از ابو جعفر محمّد بن علی علیه السّلام پرسیدم:یا بن رسول اللّه!« اَلَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ (2) ...»چه کسانی هستند؟ فرمود:آیه شریفه در شأن علی علیه السّلام و حمزه و جعفر طیّار نازل شد و برای حسین علیه السّلام نیز این آیه جریان دارد.

(553)زیاد مدینی نقل کرده،زید فرزند علی بن حسین علیه السّلام در توضیح و شأن نزول آیه شریفه أُذِنَ لِلَّذِینَ یُقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا (3) و همچنین اَلَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیْرِ حَقٍّ (4) ...گفت:این کلام الهی برای ما خاندان رسول اللّه نازل شد.

103- اَلَّذِینَ إِنْ مَکَّنّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ وَ لِلّهِ عاقِبَهُ الْأُمُورِ. (حج41/)

همان کسانی که چون در زمین به آنان توانایی دهیم،نماز بر پا می دارند و زکات می دهند و دیگران را به کارهای پسندیده وامی دارند،و از کارهای ناپسند باز می دارند، و فرجام همه کارها از آن خداست.

(554)ابان بن تغلب از ابو جعفر محمّد بن علی علیه السّلام نقل کرد.آن بزرگوار فرمود:

ص: 194


1- سوره 22 - آیه 39
2- سوره 22 - آیه 40
3- سوره 22 - آیه 39
4- سوره 22 - آیه 40

به خدا سوگند آیه شریفۀ اَلَّذِینَ إِنْ مَکَّنّاهُمْ فِی الْأَرْضِ (1) ...برای ما اهل بیت مصطفی صلی اللّه علیه و آله نازل شد.

(555)ابی خلیفه می گوید روزی من و ابو عبیده حذّاء به خدمت ابو جعفر علیه السّلام رسیدیم.

ابو جعفر علیه السّلام فرمود:بیایید در کنار من بنشینید.

عرض کردم:یا ابن رسول اللّه!همین جا می نشینیم.

فرمود:یا ابا خلیفه!بدان،اکرام را کسی رد نمی کند مگر اینکه حمار و چهار پا باشد.

پس عرض کردم:چگونه می توانیم صاحب عصر و امام زمان را بشناسیم؟ فرمود:به کلام خدا اَلَّذِینَ إِنْ مَکَّنّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ (2) او را بشناسید.اگر مردی را با مشخصات این آیۀ ربّانی یافتید از او متابعت کنید و بدانید او صاحب الامر شماست.

(556)فضیل بن زبیر از زید بن علیّ نقل کرد که زید بن علی علیه السّلام در توضیح آیۀ شریفه گفت:

هر گاه قائم آل محمد صلی اللّه علیه و آله ظهور کند در بین مردم می ایستد و می گوید:

ای مردم!آن کسی که خدای کریم در قرآن مبین فرمود: اَلَّذِینَ إِنْ مَکَّنّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقامُوا الصَّلاهَ وَ آتَوُا الزَّکاهَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْکَرِ (3) ما هستیم و خویشتن را با این آیه معرفی می کند.

104- وَ إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ عَنِ الصِّراطِ لَناکِبُونَ .(مؤمنون74/)

و به راستی کسانی که به آخرت ایمان ندارند،از راه(درست)سخت منحرف اند.

(557)سعد اسکاف از اصبغ بن نباته نقل کرد که امیر المؤمنین علی علیه السّلام در شرح آیه کریمه إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ عَنِ الصِّراطِ لَناکِبُونَ (4) فرمود:

ص: 195


1- سوره 22 - آیه 41
2- سوره 22 - آیه 41
3- سوره 22 - آیه 41
4- سوره 23 - آیه 74

کسانی که به ولایت ما ایمان و اعتقاد نداشته باشند.از صراط سقوط می کنند.

(558)اصبغ بن نباته نقل کرد:علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:( وَ إِنَّ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَهِ عَنِ الصِّراطِ لَناکِبُونَ (1) )یعنی کسانی که از ولایت ما دورند از صراط منحرف شده و به مقصد نمی رسند.

105- قُلْ رَبِّ إِمّا تُرِیَنِّی ما یُوعَدُونَ* رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِی فِی الْقَوْمِ الظّالِمِینَ* وَ إِنّا عَلی أَنْ نُرِیَکَ ما نَعِدُهُمْ لَقادِرُونَ. (مؤمنون95/-93)

بگو:پروردگارا،اگر آنچه(از عذاب)به آنان وعده داده شده است به من نشان دهی.

پروردگارا،پس مرا در میان قوم ستمکار قرار مده و به راستی که ما تواناییم آنچه را به آنان وعده داده ایم بر تو بنمایانیم.

(559)عبد اللّه بن عبّاس و جابر بن عبد اللّه انصاری،هر دو نقل کرده اند در حجّه الوداع (آخرین حج)در سرزمین منی از مصطفی صلی اللّه علیه و آله شنیدیم فرمود:ای مردم!بعد از من به کفر و بی دینی نگرایید و بعضی از شما گردن دیگری را نزند.به خدا سوگند اگر چنین کنید.با من روبرو هستید،در همین هنگام جبرئیل از پشت سر،دست بر شانۀ راست من گذاشت و گفت:

«علیّ او علیّ».

سپس آیه شریفۀ قُلْ رَبِّ إِمّا تُرِیَنِّی ما یُوعَدُونَ (2) ...را برایم قرائت کرد).

(560)جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرد که خدای سبحان به مصطفی صلی اللّه علیه و آله خبر داد،امّت او بعد از ارتحالش فتنه بپا خواهند کرد.سپس آیۀ شریفۀ قُلْ رَبِّ إِمّا تُرِیَنِّی ما یُوعَدُونَ (3) نازل شد.

جابر در ادامه می گوید در حجّه الوداع در کنار رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نشسته بودم.از آن حضرت شنیدم فرمود:ای مردم!بعد از من به کفر و بی دینی رجعت نکنید و بعضی از شما گردن دیگری را نزند.

ص: 196


1- سوره 23 - آیه 74
2- سوره 23 - آیه 93
3- سوره 23 - آیه 93

آگاه باشید اگر چنین کنید؛مرا بار دیگر می بینید که در جانب دیگر صف و در مقابل شما قرار می گیرم.و بار دیگر برای اسلام با شما پیکار خواهم کرد.

پس جبرئیل دست بر شانۀ من گذاشت چون به سوی او برگشتم.

گفت یا محمد صلی اللّه علیه و آله بگو،به خاطر علی بن ابی طالب علیه السّلام با شما مقاتله می کنم.

آن حضرت به طرف ما برگشت و فرمود:پس با علی علیه السّلام دشمنی و مخالفت نکنید.

(561)در کتاب عتیق،ابی صالح از جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرد:

جبرئیل برای نبی صلی اللّه علیه و آله خبر آورد؛پیروان و امّت تو بعد از تو با علی علیه السّلام به جنگ و جدال بر می خیزند.

آن گاه آیۀ! قُلْ رَبِّ إِمّا تُرِیَنِّی ما یُوعَدُونَ رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِی فِی الْقَوْمِ الظّالِمِینَ (1) . (2)

و آیه فَإِمّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ أَوْ نُرِیَنَّکَ الَّذِی وَعَدْناهُمْ فَإِنّا عَلَیْهِمْ مُقْتَدِرُونَ (3) (4)به رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله رو به یاران و اصحاب کرد و فرمود:ای مردم!بار دیگر کافر نشوید تا بعضی از شما گردن دیگری را با شمشیر بزند.و قتل و خون ریزی به راه افتد. (5)اگر چنین کنید در صف محشر با من روبرو می شوید و با شما بر سر اسلام مقاتله خواهم کرد.جبرئیل با تندی به من اشاره کرد و گفت بگو بلکه به خاطر علی علیه السّلام با شما مقاتله و پیکار می کنم.ت.

ص: 197


1- سوره 23 - آیه 93
2- مؤمنون 95-93.
3- سوره 43 - آیه 41
4- زخرف 44-43.
5- روایت رقم 562 و /563شواهد التنزیل تقریباً به همین محتوی است.

106- فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُونَ. (مؤمنون101/)

پس آن گاه که در صور دمیده شود،در آن روز میانشان نسبت خویشاوندی وجود ندارد، و از(حال)یک دیگر نمی پرسند.

(564)سفیان ثوری از ابن جریج از عطاء نقل کرد؛ابن عبّاس صحابی نوجوان گفت، از مصطفی صلی اللّه علیه و آله شنیدم فرمود:

«کلّ حسب و نسب یوم القیامه منقطع الاّ حسبی و نسبی» همه رابطه های فامیلی اعم از حسبی و نسبی در روز قیامت منقطع می شود مگر حسب و نسب من که ارتباطش قطع نمی شود.اگر دوست دارید.آیۀ شریفۀ؛ فَإِذا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُونَ (1) را تلاوت کنید.

107- إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ .(مؤمنون111/)

من(هم)امروز به(پاس)آن که صبر کردند،به آنان پاداش دادم،آری،ایشان هستند که از رستگاران اند.

(565)علقمه نقل کرده است،عبد اللّه بن مسعود قاری مشهور قرآن کریم و صحابی معروف رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در تفسیر و توضیح آیه کریمه إِنِّی جَزَیْتُهُمُ الْیَوْمَ بِما صَبَرُوا (2) گفت:پاداش نیکو و جنّت رضوان به کسانی داده می شود که بر ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام و محبّت فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام پایداری کرده و صبور بوده اند.

و همچنین در انجام دادن طاعات و فرایض،مطیع و فرمانبردار بوده بر فقر و گرسنگی ناشکیبائی نکرده اند،به معاصی نزدیک نشده و به هنگام بلا و گرفتاری بی تابی نکرده اند و أَنَّهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ (3) یعنی این طایفه که این گونه اند اهل نجات اند و از حساب و محاسبه رهایی می یابند.

ص: 198


1- سوره 23 - آیه 101
2- سوره 23 - آیه 111
3- سوره 23 - آیه 111

108- فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ* رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَهٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ وَ إِقامِ الصَّلاهِ وَ إِیتاءِ الزَّکاهِ یَخافُونَ یَوْماً تَتَقَلَّبُ فِیهِ الْقُلُوبُ وَ الْأَبْصارُ. (نور37/)

در خانه هایی که خدا رخصت داده که(قدر و منزلت)آنها رفعت یابد و نامش در آنها یاد شود.در آن(خانه)ها هر بامداد و شامگاه او را نیایش می کنند.

مردانی که نه تجارت و نه داد و ستدی،آنان را از یاد خدا و بر پا داشتن نماز و دادن زکات،به خود مشغول نمی دارد،و از روزی که دل ها و دیده ها در آن زیر و رو می شود می هراسند.

(566)ابی داود از ابی برزه نقل کرده است که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در بارۀ آیه شریفه فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ (1) ...فرمود؛منظور از بیوت در آیه؛بیت مصطفی صلی اللّه علیه و آله است.

سؤال شد،یا رسول اللّه!آیا بیت علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام هم از آن جمله است.

فرمود:بلی،بلکه از افضل آن بیوت است.

(567)ابان بن تغلب از نفیع بن حارث نقل کرد که انس بن مالک و بریده گفته اند:چون مصطفی صلی اللّه علیه و آله آیه کریمه فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ (2) ...را در میان جمعیت قرائت فرمود؛ مردی از آن میان برخاست و پرسید:این«خانه ها»که در آیه تلاوت فرمودید کدام خانه ها و از خانه های چه طایفه ای است؟ مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:آن خانه های انبیاست که دارای چنین منزلتی است.

ابو بکر از میان جمعیت برخاست و با دست اشاره به بیت علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام کرد و پرسید:

یا رسول اللّه!آیا این خانه هم از آن خانه هایی است که با آیۀ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ (3) ...ارتباط دارد؟

ص: 199


1- سوره 24 - آیه 36
2- سوره 24 - آیه 36
3- سوره 24 - آیه 36

مصطفی صلی اللّه علیه و آله با تأکید فرمود:بلی این بیت از بهترین بیوتی است که به این آیۀ شریفه ارتباط پیدا می کند.

(568)انس بن مالک و بریده نقل کردند:

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله در میان جماعتی از روات آیه فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللّهُ أَنْ تُرْفَعَ (1) ....را قرائت کرد.

مردی از آن میان برخاست گفت:بیوتی که این چنین با ارزش هستند بیوت چه کسانی است؟ مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:آن بیوت انبیاست.

ابو بکر پرسید؟یا رسول اللّه!آیا بیت فاطمه و علی علیهما السّلام هم از جمله آن بیوت هستند؟ حضرت فرمود:بلی؛بلکه از افضل آن بیوت،بیت فاطمه علیها السّلام و علی علیه السّلام است.

109- وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَخْشَ اللّهَ وَ یَتَّقْهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ .(نور52/)

و کسی که خدا و فرستاده او را فرمان برد،و از خدا بترسد و از او پروا کند؛آنان اند که خود کامیاب اند.

(569)ضحّاک از ابن عبّاس مفسّر مشهور قرآن در توضیح آیه شریفه نقل کرد؛ وَ مَنْ یُطِعِ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَخْشَ اللّهَ (2) ...یعنی کسانی که خدا و رسول را اطاعت می کنند و از گناهان و خطاهای گذشتۀ خویش خائف اند،و نفس خویش را برای آینده کنترل و مراقبت می کنند. فَأُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ (3) آنان رستگار و اهل نجات اند و وارد بهشت می شوند.

ابن عباس در ادامۀ سخن گفت:این آیۀ شریفه در بارۀ علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد که دارای چنین صفاتی بوده است.

ص: 200


1- سوره 24 - آیه 36
2- سوره 24 - آیه 52
3- سوره 24 - آیه 52

110- وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ .

(نور55/)

خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند،وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین(خود)قرار دهد.

(570)ابی صادق از حنش روایت کرد؛علی علیه السّلام فرمود:

سوگند به آن خدایی که دانه را شکافت و انسان را خلق کرد،خدای سبحان قرآن را بر محمد مصطفی صلی اللّه علیه و آله به صدق و عدل نازل کرد تا با این آیه شریفه مهربانی و عطوفت خویش را به کمال برساند و صالحان را وارثان زمین گرداند.

(571)سدیّ از ابن عبّاس در شأن نزول آیه کریمه وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا (1) ...گفت:این کلام یزدان در شأن آل محمّد صلی اللّه علیه و آله نازل شد.که آن بزرگواران را وعده خلافت بر روی زمین داده است.

(572)عبد الرّحمان از قاسم بن عوف حکایت کرد،شنیدم عبد اللّه بن محمد (2)حنفیّه در تفسیر و توضیح آیه شریفه؛ وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (3) ...گفت:

آن کسانی که خدای سبحان به آنان وعده خلافت و جانشینی در زمین را داده است؛ ما اهل بیت و خاندان مصطفی صلی اللّه علیه و آله هستیم.

111- وَ هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ کانَ رَبُّکَ قَدِیراً .(فرقان54/)

و اوست کسی که از آب،بشری آفرید و او را(دارای خویشاوندی)نسبی و دامادی قرار داد،و پروردگار تو همواره تواناست.

ص: 201


1- سوره 24 - آیه 55
2- ابن عبد اللّه،پسر محمد بن حنفیّه است.
3- سوره 24 - آیه 55

(573)حکیم بن ظهیر حدیثی از سدیّ نقل کرد،که وی گفته کلام ربّانی هُوَ الَّذِی خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً (1) ...در باره نبی صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام نازل شد.آن هنگام که پیامبر فاطمه علیها السّلام دختر خویش را به تزویج پسر عمّ خود درآورد.که در این ازدواج هم رابطۀ نسبی و هم سببی وجود دارد.که علی علیه السّلام هم پسر عموی نبی صلی اللّه علیه و آله و هم داماد آن حضرت است.و آیه شریفه به این معنی اشاره کرده است.

(574)ابو قتیبه تیمیّ گفت:از ابن سیرین شنیدم؛در توضیح آیۀ شریفه فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً (2) بیان کرد:

آن مرد بزرگی که افتخار پیوند نسبی و سببی را پیدا کرد،علی بن ابی طالب علیه السّلام است که هم پسر عم و هم داماد مصطفی صلی اللّه علیه و آله است و خدای سبحان او را فامیل نسبی و سببی؛یعنی پسر عم و داماد نبی صلی اللّه علیه و آله قرار داد.

112- وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً (فرقان74/)

و ما را پیشوای پرهیزگاران قرار ده.

(575)ابان بن تغلب گفت:از جعفر بن محمد علیه السّلام در توضیح کلام رحمان اَلَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیّاتِنا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً (3) سؤال کردم.

آن جناب فرمود:ما اهل بیت مصطفی صلی اللّه علیه و آله هستیم که مورد تقاضا قرار گرفتیم تا امام و پیشوای متقین شویم.

(576)ابی هارون از ابی سعید خدری در تفسیر آیه شریفه رَبَّنا هَبْ لَنا مِنْ أَزْواجِنا وَ ذُرِّیّاتِنا (4) ...نقل کرده است که مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:از جبرئیل پرسیدم منظور از «أَزْواجِنا» (5) کیست؟جبرئیل گفت:خدیجه کبری.

پرسیدم:منظور از ذرّیاتنا چیست؟

ص: 202


1- سوره 25 - آیه 54
2- سوره 25 - آیه 54
3- سوره 25 - آیه 74
4- سوره 25 - آیه 74
5- سوره 25 - آیه 74

جبرئیل گفت:فاطمه علیها السّلام سؤال کردم:پس قُرَّهَ أَعْیُنٍ (1) چه کسانی هستند؟ جبرئیل گفت:حسن و حسین علیهما السّلام هستند.

آن گاه سؤال کردم: وَ اجْعَلْنا لِلْمُتَّقِینَ إِماماً (2) کیست؟ جبرئیل گفت:علی بن ابی طالب علیه السّلام که امام متقین و مؤمنین است.

113- إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ آیَهً فَظَلَّتْ أَعْناقُهُمْ لَها خاضِعِینَ .(شعراء4/)

اگر بخواهیم،معجزه ای از آسمان بر آنان فرود می آوریم،تا در برابر آن،گردن هایشان خاضع شود.

(577)ابی صالح از عبد اللّه بن عباس در توضیح و تفسیر آیه کریمه فوق چنین نقل کرده است که ابن عباس گفت:این کلام الهی در باره ما و بنی امیّه نازل شد.دولت و حکومت برای ما خواهد بود.و بنی امیّه بعد از عزّت سلطنت،به ذلّت کشیده می شوند و سپس آیه إِنْ نَشَأْ نُنَزِّلْ عَلَیْهِمْ مِنَ السَّماءِ... (3) را قرائت کرد.

114- فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ. وَ لا صَدِیقٍ حَمِیمٍ .(شعرا101/)

در نتیجه نه شفاعت کننده و نه دوست نزدیکی داریم.

(578)عبّاد بن یعقوب از عیسی و او از پدرش نقل کرد جعفر بن محمد علیه السّلام از قول پدر بزرگوارش فرمود:

آیه فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ وَ لا صَدِیقٍ حَمِیمٍ (4) در شأن ما اهل بیت و شیعیان حقیقی ما نازل شده است.

ص: 203


1- سوره 25 - آیه 74
2- سوره 25 - آیه 74
3- سوره 26 - آیه 4
4- سوره 26 - آیه 100

چون خدای سبحان به ما و شیعیانمان فضیلت شفاعت عنایت کرد تا در جای خودش که قیامت باشد.از آنان شفاعت کنیم.

کسانی که در صحنه قیامت حاضر شوند،و از شفیع و شفاعت آگاه شوند،با حسرت می گویند فَما لَنا مِنْ شافِعِینَ (1) یعنی برای ما شفیعی نیست! (2)

115- وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ .(شعرا214/)

و خویشان نزدیکت را هشدار ده (580)ابی اسحاق از براء نقل می کند:وقتی آیۀ وَ أَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الْأَقْرَبِینَ (3) نازل شد.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرزندان عبد المطلب را که در آن روز چهل نفر بودند دعوت کرد.

به علی علیه السّلام فرمود:که ران گوسفندی را بریان کرده،غذایی مهیا کن.آن گاه آنان را با نام خدا فرا بخوان.

آنان ده نفر ده نفر بر سر سفره نشستند و همگان از آن غذا تناول کردند و سیر شدند.

ابو لهب شروع به سخن کرد و گفت:این مرد چه ساحر ماهری است!نبی صلی اللّه علیه و آله ساکت بود و سخنی نمی گفت.

روز بعد نیز همان طعام را مهیا کردند و پس از خوردن،پیامبر صلی اللّه علیه و آله برای انذار آنان پیام خدای سبحان را ابلاغ کرد و فرمود:ای فرزندان عبد المطلب!من نذیر و بشیر به سوی شما هستم.دنیا و آخرت را برای شما ارمغان آوردم.مسلمان شوید.و از من متابعت و اطاعت کنید تا هدایت شوید و نجات یابید.سپس فرمود:

«من یواخینی و یوازرنی یکون ولیّی و وصیّ بعدی و خلیفتی فی اهلی و یقضی دینی».

ص: 204


1- سوره 26 - آیه 100
2- روایت رقم /579شواهد التنزیل به همین مضمون و محتوی نقل شد.
3- سوره 26 - آیه 214

«امروز هر کسی برادر و وزیر و پشتوانه کارهای من شود،ولیّ و وصیّ و جانشین من در میان اهل و خانواده ام می شود و دین مرا ادا می کند» در پاسخ به تقاضای رسول اللّه،صلی اللّه علیه و آله همه قوم ساکت ماندند و کسی سخنی نمی گفت.رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله پیام خویش را سه بار تکرار کرد،و آنان همچنان ساکت بودند و سخنی نمی گفتند،امّا در هر بار علی علیه السّلام می گفت:یا رسول اللّه!من تو را اطاعت و اجابت می کنم؛مصطفی صلی اللّه علیه و آله می فرمود:یا علی!ساکت و آرام باش.

بعد از سخنان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آن جماعت برخاستند.در حالی که به ابو طالب می گفتند:

برو از پسرت علی علیه السّلام اطاعت کن چون محمد صلی اللّه علیه و آله او را امیر تو قرار داده است.

116- مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ. وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاّ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ .(نمل90/)

هر کسی نیکی به میان آورد،پاداشی بهتر از آن خواهد داشت،و آنان از هراس آن روز ایمن اند.هر کسی بدی به میان آورد،به رو در آتش(دوزخ)سرنگون شود.آیا جز آنچه می کردید سزا داده می شوید؟ (581)محمد بن زید نقل کرد پدرش از ابو جعفر صادق علیه السّلام شنید که آن جناب فرمود:

روزی ابو عبد اللّه جدلی به حضور امیر المؤمنین علی علیه السّلام رسید.علی علیه السّلام به او فرمود:

یا ابا عبد اللّه!آیا می خواهی تو را از راز و رمز و حقیقت آیات کریمه مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَهِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ یَوْمَئِذٍ آمِنُونَ. وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلاّ ما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (1) مطلع کنم؟ ابو عبد اللّه گفت:بلی یا امیر المؤمنین!بفرمایید تا آگاه شوم.

علی علیه السّلام فرمود:منظور و مقصود از«حسنه»در آیه شریفه،حبّ و دوستی ما اهل

ص: 205


1- سوره 27 - آیه 89

بیت است و منظور از سیّئه بغض و کینه نسبت به ماست.

(582)فضیل بن زبیر از ابی داود سبیعی نقل کرد که ابی عبد اللّه جدلی گفت:روزی به خدمت علی بن ابی طالب علیه السّلام رسیدم.

آن بزرگوار فرمود:یا ابا عبد اللّه!آیا می خواهی تو را از حسنه ای که اگر کسی انجام دهد خدا او را به بهشت داخل می کند و از سیّئه ای که انجام دهنده آن با پیشانی در آتش افکنده شود و هیچ عملی با آن سیئه پذیرفته نشود،خبر دهم؟ گفتم:بلی،یا امیر المؤمنین! آن حضرت فرمود:«حسنه،»حبّ ما اهل بیت و«سیّئه،»بغض و کینه نسبت به ما اهل بیت مصطفی صلی اللّه علیه و آله است.

(583)جابر بن عبد اللّه انصاری نقل می کند که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا علی!اگر امتم آن قدر روزه بگیرند تا مثل«میخ»شوند و شب و روز در حال نماز باشند تا مثل کمان منحنی شوند با این همه نماز و روزه اگر دشمن تو باشند و کینه تو را در دل داشته باشند خدای جبّار،آنان را با صورت و(بینی)در آتش جهنّم می اندازد.

(584)عطیّه از ابو سعید خدری نقل کرد در عهد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در مدینه شخصی به دست فردی کشته شد.مصطفی صلی اللّه علیه و آله بر منبر نشست و خطبه ای ایراد کرد و فرمود:هر کسی با اهل بیت من دشمن باشد،خدای عزّ و جلّ او را با صورت در آتش جهنم می افکند.

(585)جابر بن عبد اللّه و انس بن مالک گفتند:

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا علی!

«لو انّ امّتی ابغضوک لاکبّهم اللّه علی مناخرهم فی النّار».

یا علی!هر کسی از امّتم با تو دشمنی کند.خدای سبحان او را با صورت و بینی در آتش جهنم سرنگون می کند.

(586)عطاء بن ابی رباح از قول ابن عبّاس نقل کرده است که روزی مصطفی صلی اللّه علیه و آله در جمع بنی هاشم فرمود:ای بنی هاشم!من سه چیز از خدای منّان برای شما خواستم.

ص: 206

به جاهل بنی هاشم علم و حکمت،و به عالم ثبات قدم عنایت کند و نسبت به شما رحمت کند و شما را نجابت عطا فرماید.

و بدانید اگر کسی بین رکن و مقام را لانه خود سازد و در آن جا به عبادت پردازد ولی دشمنی و بغض بنی هاشم را در دل داشته باشد،خدای تعالی او را با صورت در آتش جهنم واژگون می کند.

(587)فضیل رسان از ابی داود سبیعی نقل کرد،ابو عبد اللّه جدلی از قول علی علیه السّلام حدیثی را روایت کرد که امیر المؤمنین علی علیه السّلام به من فرمود:

یا ابا عبد اللّه!آیا خبر دهم تو را از آن حسنه ای که خدای سبحان دارندگان آن حسنه را در روز قیامت در رفاه و آسایش قرار می دهد؟ بدان که آن حسنه،محبّت و دوستی ما اهل بیت مصطفی صلی اللّه علیه و آله است.

و آن سیّئه ای که موجب سرنگونی در جهنم است دشمنی و کینه نسبت به ما اهل بیت محمّد صلی اللّه علیه و آله است.

سپس آیۀ کریمه وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَهِ فَکُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِی النّارِ (1) را تلاوت کرد.

(588)ابی امامه باهلی گفت؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

انّ اللّه خلق الأنبیاء من شجر شتّی و خلقنی و علیّاً من شجره واحده، فأنا اصلها و علیّ فرعها و الحسن و الحسین ثمارها و اشیاعنا اوراقها.فمن تعلّق بغصن من اغصانها نجی و من زاغ هوی و لو انّ عابداً عبد اللّه الف عام ثمّ الف عام ثمّ الف عام ثمّ لم یدرک محبّتنا اهل البیت اکبّه اللّه علی منخریه فی النّار.

خدای سبحان؛پیامبران را از درخت های مختلف و پراکنده خلق کرد.امّا من و علی علیه السّلام را از درخت واحد خلق کرد.من اصل شجره هستم و علی علیه السّلام فرع آن است.حسن و حسین علیه السّلام میوه های این درخت هستند.شیعیان ما برگ های سبز این درخت اند.هر کسی به شاخه ای از شاخه های این درخت بچسبد و آویزان شود،نجات می یابد و هر کسی از آن جدا شود و فاصله گیرد هلاک گردد.

ص: 207


1- سوره 27 - آیه 90

اگر عابدی سه هزار سال عبادت کند و حال این که محبّت ما اهل بیت را درک نکند، خدای رحمان او را با صورت در آتش جهنم سرنگون کند.

سپس این آیه شریفه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (1) را تلاوت کرد.

117- وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ .(قصص4/)

و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرو دست شده بودند منّت گذاریم و آنان را پیشوایان(مردم)گردانیم،و ایشان را وارث(زمین)قرار دهیم.

(589)محمّد بن سنان از مفضّل بن عمر نقل کرد،که او گفت،از جعفر بن محمد صادق علیه السّلام شنیدم فرمود:روزی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به علی،حسن و حسین علیهم السّلام نظر انداخت و شروع به گریه کرد و اشک ریخت؛سپس فرمود:شما مستضعفین بعد از من هستید.

مفضّل گفت؛پرسیدم:یا ابن رسول اللّه!معنی این کلام پیامبر صلی اللّه علیه و آله چیست؟ فرمود:یعنی مصطفی صلی اللّه علیه و آله به علی و حسن و حسین علیهم السّلام گفت بعد از من ائمه و امام هستید،و خدای سبحان می فرماید:

وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ (2) و این آیه کریمه در باره ما اهل بیت و امامان امت تا قیامت جریان دارد.

(590)ربیعه بن ناجذ گفت؛علی علیه السّلام فرمود:

لیعطفنّ علینا الدّنیا عطف الضروس علی ولدها ،سپس آیه وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ (3) ...را تلاوت کرد.

(591)ابی صادق از حنش نقل کرده است که امیر المؤمنین علی علیه السّلام فرمود:هر کسی بخواهد از کارها و ارتباط ما با مردم و قوم قریش سؤال کند،بداند که ما و شیعیانمان از

ص: 208


1- سوره 42 - آیه 23
2- سوره 28 - آیه 5
3- سوره 28 - آیه 5

روزی که خدای سبحان زمین و آسمان را خلق کرد بر سنّت و سیره موسی علیه السّلام و پیروان او بودیم و هستیم. و دشمنان ما هم از روز خلقت زمین و آسمان بر مرام و مسلک و سنّت فرعون و اتباع و پیروانش بودند و هستند.

سپس این دو آیه شریفه را تلاوت کند إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلا فِی الْأَرْضِ (1) وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا (2) ....

آن گاه فرمود:سوگند به خدای سبحان که بر موسی علیه السّلام کتابی از سر صدق و عدل نازل شد که این مطلب را خبر داده بود.

لیعطفنّ علیکم هؤلاء الآیات عطف الضروس علی ولدها.

(592)عبد الجبّار از عثمان اعشی ثقفی و او از ابی صادق نقل کرد؛علی علیه السّلام فرمود:آیۀ شریفه وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ (3) برای ما و در بارۀ ماست. (4)

(595)عبد اللّه بن محمد بن عقیل از قول جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرده است که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

یا بنیّ هاشم!انتم المستضعفون المقهورون المستذلّون بعدی.

ای بنی هاشم!بعد از من حق شما را تضعیف و شما را مستضعف و مقهور قرار می دهند،و آن عزّتی که در زمان حیات من داشتید،به ذلت و خواری تبدیل می کنند.

(597)عبد اللّه بن حسن از مادرش فاطمه بنت حسین علیه السّلام و او از پدرش حسین بن علی علیه السّلام نقل کرده اند که ابا عبد اللّه الحسین علیه السّلام فرمود:

«نحن المستضعفون و نحن المقهورون و نحن عتره رسول اللّه فمن نصرنا فرسول اللّه نصر و من خذلنا فرسول اللّه خذل به یقین ما به سبب حمایت نشدن،مستضعف و مقهور قرار گرفتیم،ما عترت مصطفی صلی اللّه علیه و آله هستیم.هر مسلمانی ما را یاری و نصرت دهد؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله را یاری دادهد.

ص: 209


1- سوره 28 - آیه 4
2- سوره 28 - آیه 5
3- سوره 28 - آیه 5
4- روایت رقم 593 و /594شواهد التنزیل تقریباً به یک معنی است که با همین مضمون نقل شد.

است.و هر کسی ما را خوار گرداند،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله را خوار کرده است.

بدانید ما و دشمنانمان در روزی که یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً (1) ...

تجمع می کنیم.آنان به سزای دشمنی خویش می رسند.

118- قالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخِیکَ وَ نَجْعَلُ لَکُما سُلْطاناً .(قصص35/)

فرمود:به زودی بازویت را به(وسیله)برادرت نیرومند خواهیم کرد و به شما هر دو قدرت می دهیم.

(598)منذر از ابان بن تغلب و او از انس بن مالک خدمتکار رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقل کرد،در یک سرزمینی که عده ای به تجاوز و نافرمانی پرداختند،آن حضرت عده ای از اصحاب را به فرماندهی فردی به نام مصدّق برای سرکوبی آنان فرستاد،آن متجاوزان،مصدّق را به قتل رساندند.چون خبر کشتن او به رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رسید،خیلی متأثّر و ناراحت شد.

بلافاصله علیّ مرتضی علیه السّلام را به فرماندهی عدّه ای از اصحاب به سرکوبی و تنبیه آنان اعزام کرد.

علی علیه السّلام مثل صاعقه بر سر آن یاغیان فرود آمد.جنگجویان آنان را کشت و فرزندانشان را اسیر گرفت و به سوی مدینه بازگشت.

وقتی خبر پیروزی به مصطفی صلی اللّه علیه و آله رسید،بسیار مسرور و دلشاد شد.

علی علیه السّلام چون به نزدیک مدینه رسید.نبی صلی اللّه علیه و آله به استقبال وی آمد و او را در آغوش گرفت،و معانقه کرد.سپس بین دو چشم او را بوسید.و فرمود:

«یا علی!بابی انت و امّی من شدّ عضدی به کما شدّ عضد موسی بهارون».

ص: 210


1- سوره 3 - آیه 30

پدر و مادرم فدای آن یار و یاوری که خدای تعالی بازوان مرا به وسیله او تقویت کرد.

همان طور که بازوی موسی را به وسیله هارون محکم کرد.

119- أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقِیهِ کَمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَیاهِ الدُّنْیا ثُمَّ هُوَ یَوْمَ الْقِیامَهِ مِنَ الْمُحْضَرِینَ. (قصص61/)

آیا کسی که وعدۀ نیکو به او داده ایم و او به آن خواهد رسید،مانند کسی است که از زندگی دنیا بهره مندش کرده ایم!پس او روز قیامت از(جملۀ) احضارشدگان(در آتش) است.

(599)أبان بن تغلب از قول مجاهد در شأن نزول آیه کریمه أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقِیهِ (1) ...بیان کرد:

این آیه در بارۀ علی علیه السّلام و حمزه سید الشهداء و ابی جهل نازل شد که در قیامت به علی علیه السّلام و حمزه وعدۀ نیکو و به ابو جهل وعده عذاب داده خواهد شد.

(600)أبان بن تغلب از مجاهد در باره آیه شریفه أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقِیهِ (2) ...گفت؛این آیه در شأن علی علیه السّلام و حمزه نازل شد که پیوسته مورد لطف و عنایت خدای سبحان هستند،و در این آیه وعدۀ نیکو به آنان داده است.

و ادامه آیه کَمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَیاهِ الدُّنْیا (3) در مذمّت ابو جهل و توبیخ او نازل شده است.

(601)ابی صالح از عبد اللّه بن عبّاس در توضیح این آیه شریفه بیان کرد که ابن عبّاس گفت: أَ فَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً (4) در شأن علی علیه السّلام،جعفر طیّار و حمزه سید الشهداء نازل شد،چون که خدای سبحان در دنیا از زبان نبیّ صلی اللّه علیه و آله به آنان وعده نیکو داد و این سه تن اخیار در قیامت پاداش های نیکوی خویش را دریافت می کنند.

و منظور از دنبالۀ آیه کَمَنْ مَتَّعْناهُ مَتاعَ الْحَیاهِ الدُّنْیا (5) ابو جهل بن هشام است که به

ص: 211


1- سوره 28 - آیه 61
2- سوره 28 - آیه 61
3- سوره 28 - آیه 61
4- سوره 28 - آیه 61
5- سوره 28 - آیه 61

واسطه متاع چند روزۀ دنیا راه طغیان و مخالفت بر ضدّ محمّد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله را با اصرار ادامه داد،و او طبق آیه ثُمَّ هُوَ یَوْمَ الْقِیامَهِ مِنَ الْمُحْضَرِینَ (1) از کسانی است که در جهنّم معذّب است.

120- الم* أَ حَسِبَ النّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ .(عنکبوت 2)

الف،لام،میم.آیا مردم پنداشتند که تا گفتند ایمان آوردیم،رها می شوند و مورد آزمایش قرار نمی گیرند؟ (602)عبید اللّه بن حسین از پدرش و پدر او از جدّش و جدّ او از حسین بن علی علیه السّلام نقل کرده است که علی علیه السّلام فرمود:وقتی آیۀ کریمه الم، أَ حَسِبَ النّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنّا وَ هُمْ لا یُفْتَنُونَ (2) بر پیامبر صلی اللّه علیه و آله نازل شد از آن حضرت پرسیدم:یا رسول اللّه! این چه فتنه و آزمایشی است که در کلام خدای جلیل ذکر شد؟ فرمود:

«یا علیّ!انّک مبتلی و مبتلی بک» یعنی یا علی!تو مورد آزمایش واقع می شوی.و مردم هم به سبب تو آزمایش می شوند و در فتنه می افتند و مفتون می شوند.

(603)ابی معاذ بصری نقل می کند،همراه امیر المؤمنین علی علیه السّلام در جنگ جمل بودم، وقتی بصره را فتح کرد،نماز ظهر را با مردم و لشکریان به جماعت اقامه کرد.

در پایان نماز رو به مردم کرد و فرمود:ای مردم!آنچه می خواهید بپرسید؟ عبّاد بن قیس برخاست و گفت:یا علی!آیا در مورد فتنه از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله سؤالی کردی.؟ علی علیه السّلام فرمود:بلی؛آن هنگام که آیه الم، أَ حَسِبَ النّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا (3) ...بر پیامبر نازل شد.اطراف آن حضرت جمع شدیم،و گفتم:یا رسول اللّه!پدر و مادرم فدای وجود نازنینت،این فتنه ای که امّت تو به آن مبتلا می شوند چیست؟

ص: 212


1- سوره 28 - آیه 61
2- سوره 29 - آیه 1
3- سوره 29 - آیه 1

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا علی!از آنچه در ذهن داری سؤال کن.

گفتم:یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!بعد از تو برای چه چیزهایی جهاد و تلاش کنیم.

فرمود:

علی الاحداث یا علی! پرسیدم:

یا رسول اللّه!فبیّنها لی .

فرمود:

کلّ شیء یخالف القرآن و سنّتی.

با هر چیزی که مخالف قرآن و سنّت من است،مخالفت و مقابله کنید.

121- أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ أَنْ یَسْبِقُونا ساءَ ما یَحْکُمُونَ* مَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ اللّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ* وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللّهَ لَغَنِیٌّ عَنِ الْعالَمِینَ* وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِی کانُوا یَعْمَلُونَ (عنکبوت 8-4)

آیا کسانی که کارهای بد می کنند،می پندارند که بر ما پیشی خواهند جست؟چه بد داوری می کنند.کسی که به دیدار خدا امید دارد(بداند که)اجل(او از سوی)خدا آمدنی است،و اوست شنوای دانا.

و هر که بکوشد،تنها برای خود می کوشد،زیرا خدا از جهانیان سخت بی نیاز است.و کسانی که ایمان آورده،و کارهای شایسته کرده اند،قطعاً گناهانشان را از آنان می زداییم،و بهتر از آنچه می کردند پاداششان می دهیم.

(604)ابی صالح نقل کرد،ابن عبّاس در توضیح آیه شریفه أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ السَّیِّئاتِ (1) بیان کرد.این قسمت آیه شریفه در مذمّت عتبه و شیبه و ولید بن عتبه که به مبارزه علی علیه السّلام و حمزه و عبیده در جنگ بدر حاضر شدند نازل شد.

و آیۀ مَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ اللّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِهِ (2) در تحسین و تمجید علی علیه السّلام و حمزه سید الشهداء و ابو عبیده نازل شد که به امید ثواب و توقّع لقاء پروردگار در خدمت پیامبر صلی اللّه علیه و آله به میدان جهاد رفتند.

ص: 213


1- سوره 29 - آیه 4
2- سوره 29 - آیه 5

و آیۀ مَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ اللّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللّهِ لَآتٍ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ وَ مَنْ جاهَدَ فَإِنَّما یُجاهِدُ لِنَفْسِهِ (1) در تحسین و تمجید علی علیه السّلام و حمزه سید الشهداء و ابو عبیده نازل شد که به امید ثواب و توقّع لقاء پروردگار در خدمت پیامبر صلی اللّه علیه و آله به میدان جهاد رفتند.

(605)کلبی از ابی صالح نقل کرد،عبد اللّه بن عباس مفسّر مشهور در توضیح شأن نزول آیۀ شریفه گفت: وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (2) یعنی علی علیه السّلام و حمزه و ابو عبیده لَنُکَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئاتِهِمْ (3) که گناهان آنان را به پاس خدماتشان در جنگ بدر محو و نابود می کنیم و آنان را مورد لطف و نوازش و بخشش قرار می دهیم.

وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ (4) به آنان ثواب و اجر اخروی که بهشت باشد می دهیم.

اینان کسانی بودند که بهترین اعمال را در دنیا انجام دادند،و این سه آیه در شأن علی علیه السّلام و دو مصاحبش نازل شد.سپس شامل هر کسی که بر این صفت باشد نیز می شود.

122- وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ .(عنکبوت69/)

و کسانی که در راه ما کوشیده اند،به یقین راه های خود را بر آنان می نمایانیم و در حقیقت،خدا با نیکوکاران است.

(606)زیاد بن منذر نقل کرد،ابی جعفر علیه السّلام فرمود:

کلام خدای سبحان: وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا (5) در باره ما اهل بیت نازل شد.

(607)ابان بن تغلب روایت کرد.ابو جعفر علیه السّلام فرمود:

آیه کریمه وَ الَّذِینَ جاهَدُوا فِینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ (6) در حقّ ما اهل بیت نازل شد.و مصداق کامل آیۀ شریفه ما هستیم.

ص: 214


1- سوره 29 - آیه 5
2- سوره 29 - آیه 7
3- سوره 29 - آیه 7
4- سوره 29 - آیه 7
5- سوره 29 - آیه 69
6- سوره 29 - آیه 69

123- فَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ وَ الْمِسْکِینَ وَ ابْنَ السَّبِیلِ .(روم38/)

پس حق خویشاوند و تنگدست و در راه مانده را بده.

(608)سفیان ثوری،از واصل احدب و او از عطاء نقل کرد؛ابن عباس در تفسیر و توضیح این آیه گفت:

وقتی آیۀ فَآتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ (1) نازل شد.رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله،فاطمه علیها السّلام را فرا خواند و سرزمین فدک را تقدیم و تسلیم او فرمود و مقصود از (الْمِسْکِینَ) (2) گرسنه ای است که تقاضای طعام می کند و باید او را طعام دهند و منظور از «ابْنَ السَّبِیلِ» (3) مهمانی است که برای ضیافت به منزل کسی می رود،باید سه روز به عنوان مهمان او را اکرام و احترام کرد.

سپس خدای بزرگ به رسولش خطاب می فرماید:یا محمد!اگر این خدمات را به ذو القربی و مسکین و ابن سبیل انجام می دهی به قصد قربت و وجه اللّه انجام ده.

« وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (4) ».یا رسول اللّه!تو و هر کسی این حسنات را انجام دهد،در آخرت از آتش جهنّم نجات می یابد و فائز و رستگار وارد بهشت خواهد شد.

124- وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقی (لقمان22/)

و هر کسی خود را در حالی که نیکوکار باشد تسلیم خدا کند،قطعاً به ریسمان استوارتری چنگ زده است.

(609)انس بن مالک در توضیح و شرح کلام خدا وَ مَنْ یُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اللّهِ (5) ...گفت:

این آیه در باره شأن و مقام علی علیه السّلام نازل شده است،آن حضرت نخستین مؤمن به

ص: 215


1- سوره 30 - آیه 38
2- سوره 30 - آیه 38
3- سوره 30 - آیه 38
4- سوره 30 - آیه 38
5- سوره 31 - آیه 22

خدای سبحان و اوّلین مخلص للّه بود که همه وجودش را در اختیار یزدان قرار داده و تسلیم خدای سبحان بود.

هُوَ مُحْسِنٌ (1) یعنی او مؤمن و مطیع پروردگار بود و به عروه الوثقی مستمسک شد فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقی (2) که عروه الوثقی کلمه توحید و شعار لا اله الا اللّه است.و علی علیه السّلام در طول عمر،چنین خصوصیتی داشت.

125- أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ .(سجده18/)

آیا کسی که مؤمن است،چون کسی است که نافرمان است؟ (610)کلبی از ابی صالح نقل کرده است که ابن عباس در توضیح آیه أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ (3) گفت:

منظور از مؤمن،علی بن ابی طالب علیه السّلام و مقصود از فاسق ولید بن عقبه است.

که علی علیه السّلام سمبل ایمان و ولید بن عقبه معروف در فسق و فجور بود.

(611)عبد اللّه بن عباس حکایت کرد.

ولید بن عقبه در مقام خودستایی در مقابل علی علیه السّلام بر آمده و با آن حضرت به مناظره و مشاجره پرداخت و گفت:

«یا علی!انا احدّ منک سناناً و اسلط منک لساناً و املأ منک حشواً فی الکتیبه».

یا علی!نیزه من از نیزه تو برّنده تر،فصاحت من از تو بیشتر و قوّت من از تو افزون تر است.

علی علیه السّلام فرمود:خاموش باش،ای فاسق!و ای بی مقدار!تو را نرسد که خود را با من مقایسه یا برتر بدانی! سپس این آیۀ کریمه بر مصطفی صلی اللّه علیه و آله نازل شد.و صحت سخنان علی علیه السّلام را تأیید و تأکید فرمود که مؤمنی مثل علی علیه السّلام با فاسقی مثل ولید هرگز قابل مقایسه نیستند.

(612)ابی صالح از قول ابن عبّاس نقل کرد:

ص: 216


1- سوره 31 - آیه 22
2- سوره 31 - آیه 22
3- سوره 32 - آیه 18

روزی ولید بن عقبه به علی علیه السّلام گفت:«انا ابسط منک لساناً و احدّ منک سناناً و املأ منک حشواً فی الکتیبه».

یا علی!زبان من از تو گویاتر و برّنده تر و نیزه من از نیزه تو تیزتر و قوّت من از تو بیشتر است.

علی علیه السّلام فرمود:ساکت باش و سخن گزاف مگو،تو فاسقی بیش نیستی و سخنان هرزه می گویی.! سپس آیه شریفه أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ (1) بر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شد.یعنی آیا مؤمنی پاک سیرت(مثل علی بن ابی طالب علیه السّلام)با فاسقی بد طینت(مثل ولید بن عقبه)با هم یکسان اند؟و هرگز(ولید با علی علیه السّلام)قابل مقایسه نیست.

(613)عکرمه از ابن عباس نقل کرد؛آیه کریمه أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً (2) در باره علی علیه السّلام و ولید نازل شد.

که علی علیه السّلام به عنوان مؤمن و ولید بن عقبه،مصداق بارز فسق و فاسق است که هرگز با هم قابل مقایسه نیستند.

(614)ابی صالح از عبد اللّه بن عباس در شأن نزول آیه کریمه بیان کرد: أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً (3) یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام و کَمَنْ کانَ فاسِقاً (4) یعنی ولید بن عقبه بن ابی معیط لا یَسْتَوُونَ (5) هرگز با هم مساوی و برابر نیستند.علی علیه السّلام مؤمن و الانسب و ولید بن عقبه فاسقی بد سرشت است.

و ادامه آیه شریفه فَلَهُمْ جَنّاتُ الْمَأْوی (6) برای علی علیه السّلام است.که مسکنش در جنّت است.

فَمَأْواهُمُ النّارُ (7) در بارۀ ولید بن عقبه است،که جای فاسقی مثل ولید در آتش سوزان است.

(615)عمرو بن دینار از عبد اللّه بن عبّاس روایت کرد.

آیۀ شریفه أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ (8) بعد از مجادله علی علیه السّلام و ولید بن عقبه بر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شد.

پس مؤمن در آیه علی بن ابی طالب علیه السّلام است و فاسق ولید بن عقبه که خدای

ص: 217


1- سوره 32 - آیه 18
2- سوره 32 - آیه 18
3- سوره 32 - آیه 18
4- سوره 32 - آیه 18
5- سوره 32 - آیه 18
6- سوره 32 - آیه 19
7- سوره 32 - آیه 20
8- سوره 32 - آیه 18

سبحان باطن هر دو را روشن و مقام و فضیلت هر یک را بیان کرد.

که مؤمنی مثل علی،هرگز با فاسقی مثل ولید برابر نیست (1).

(619)محمّد بن مغیره با سلسله سندش نقل کرده است:

أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ (2) مؤمن یعنی مصدّق و فاسق یعنی منافق که با هم در ایمان دنیایی و ثواب آخرتی نزد خدا هرگز مساوی نیستند.

ابن عبّاس در فلسفه نزول آیه کریمه فوق چنین گفت:

بین علی علیه السّلام و ولید بن عقبه نزاع لفظی در گرفت و ولید در خودستایی مبالغه بسیاری کرد.و سخنان آن دو به تندی و خشونت کشید.

آن گاه آیۀ شریفه نازل شد.که مرام و مسلک و ایمان و فسق هر یک را مشخص فرمود.تا بار دیگر ولید بن عقبه لاف بیهوده نزند.

(620)بعضی از صحابه از قول عطاء بن یسار نقل کرده اند.

سوره سجده به جز سه آیۀ آن،در مکه نازل شد.که این سه آیه در باره علی علیه السّلام و ولید بن عقبه است و در مدینه نازل شد.

آن هنگام که ولید بن عقبه در مقابل علی علیه السّلام ایستاد و گفت:من از تو شجاع تر و سخن ورتر و برترم.

علی علیه السّلام فرمود:ساکت باش.تو فاسقی بیش نیستی و خود را با من مقایسه نکن.

آن گاه خدای سبحان آیۀ أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً (3) را در باره آن دو نازل فرمود،تا همگان بدانند مؤمن یا فاسق کیست؟ (622)ابو قتیبه نقل کرده است از محمّد بن سیرین شنیدم در توضیح آیۀ شریفه أَ فَمَنْ کانَ مُؤْمِناً کَمَنْ کانَ فاسِقاً لا یَسْتَوُونَ (4) گفت؛مؤمن یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام و فاسق همان ولید بن عقبه است.ت.

ص: 218


1- روایت رقم 616،617،618،و /612شواهد التنزیل با همین مضمون و معنی نقل شد.که تکراری است.
2- سوره 32 - آیه 18
3- سوره 32 - آیه 18
4- سوره 32 - آیه 18

126- وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا وَ کانُوا بِآیاتِنا یُوقِنُونَ .(سجده24/)

«و چون شکیبایی کردند و به آیات ما یقین داشتند،برخی از آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما(مردم را)هدایت می کردند.» (624)ابو حمزه ثمالی از قول ابو جعفر علیه السّلام نقل کرده است که آن جناب فرمود:آیه شریفه وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا (1) ...در باره فرزندان فاطمه علیها السّلام نازل شده است.

آنان امامانی هستند که به امر پروردگار،بندگان خدا را به هدایت رهنمون می کنند.

(625)جابر بن عبد اللّه انصاری از ابو جعفر علیه السّلام نقل کرد.آیه کریمه وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا (2) منحصراً در حقّ فرزندان فاطمه علیها السّلام نازل شد خدای سبحان از فرزندان زهرا علیها السّلام امامانی را قرار داد که به امر یزدان به هدایت بندگان مبادرت می نمایند.

(626)عطاء بن یسار از ابن عبّاس مفسر مشهور قرآن در توضیح و تفسیر آیه شریفه وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا (3) بیان کرده است:

خدای تعالی بعد از موسی کلیم و هارون،برای بنی اسرائیل هفت نفر از فرزندان هارون را امام آن جماعت قرار داد.همچنین بعد از رحلت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هفت نفر را به عنوان امام نصب و معرّفی کرد.

که علی علیه السّلام و شش نفر از فرزندان او هستند.

سپس بعد از هفت نفر فرزندان هارون،پنج نفر دیگر را به عنوان امام نصب و معرفی کرد.و آنان را به دوازده نفر رسانید.

و همچنین بعد از شش نفر فرزندان علی علیه السّلام،پنج تن دیگر از فرزندان او را به امامت برگزید و عدّۀ آنان را به دوازده نفر رسانید تا طبق آیه وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا (4) امامت امّت را به عهده گرفتند.

ص: 219


1- سوره 32 - آیه 24
2- سوره 32 - آیه 24
3- سوره 32 - آیه 24
4- سوره 32 - آیه 24

128- مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِیلاً .(احزاب23/)

از میان مؤمنان مردانی اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند.برخی از آنان به شهادت رسیدند و برخی از آنها در(همین)انتظارند و(هرگز عقیدۀ خود را) تبدیل نکردند(تغییر ندادند).

(627)ابی اسحاق از علی علیه السّلام نقل کرد؛که آن حضرت فرمود:

آیۀ کریمه رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللّهَ عَلَیْهِ (1) ...در شأن و منزلت ما نازل شد،به خدا سوگند من از منتظران شهادت در راه عهد و پیمانی که با خدای یگانه بستم،هستم و تبدیل و تغییری هم در آن نیست.

(628)مقاتل از ضحّاک نقل کرد؛عبد اللّه بن عباس در شرح و توضیح آیه شریفه مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللّهَ عَلَیْهِ (2) بیان کرد یعنی علی علیه السّلام،حمزه و جعفر که از مؤمنان صادق در پیمان با خدا هستند، فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ (3) از میان آن سه تن حمزه و جعفر طیّار در راه پیمان با خدا استقامت و ایثار کردند تا به لقاء اللّه رسیدند.

وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ (4) فقط علی علیه السّلام است که منتظر شهادت در راه خدا و وفای به عهد است.به خدا سوگند در پایان عمرش،خدای سبحان شهادت را نصیب آن حضرت کرد.

129- وَ کَفَی اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ .(احزاب25/)

و خدا(زحمت)جنگ را از مؤمنان برداشت.

(629)سفیان ثوری از زبیر و او از مرّه نقل کرد (5)عبد اللّه بن مسعود،قاری مشهور و

ص: 220


1- سوره 33 - آیه 23
2- سوره 33 - آیه 23
3- سوره 33 - آیه 23
4- سوره 33 - آیه 23
5- همین روایت از عبد اللّه بن مسعود از طریق روات دیگری نیز نقل شده است.که روایت شماره 630 و 631 و 632 از این قبیل است که متن روایت واحد است،ولی راویان آن متعددند.

صحابی معروف مصطفی صلی اللّه علیه و آله آیه شریفۀ وَ کَفَی اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ (1) .را قرائت می کرد و می گفت؛خدای سبحان در جنگ ها به وسیله علی بن ابی طالب علیه السّلام از مؤمنین و مسلمین دفاع می کرد و فتنۀ کفّار بر ضد مسلمانان را با دست توانای علی علیه السّلام سرکوب و خاموش می کرد.

(633)مقاتل از ضحّاک نقل کرد،عبد اللّه بن عباس در تفسیر و توضیح آیۀ کریمه وَ کَفَی اللّهُ الْمُؤْمِنِینَ الْقِتالَ (2) بیان کرد:

خدای قادر در جنگ خندق خطر کفّار و شرارت عمرو بن عبد ود را به وسیلۀ علی بن ابی طالب علیه السّلام دفع کرد.

(634)حذیفه بن یمان از اصحاب نزدیک رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله حکایت مفصّلی را از جنگ خندق نقل می کند که چنین است:

عمرو بن عبد ود از خندق عبور کرد و در مقابل لشکر مصطفی صلی اللّه علیه و آله ایستاد و با صدایی بلند و فریادی مستانه مبارز طلبید.

رسول خدا به یاران خود فرمود:چه کسی صدای او را خاموش می کند؟ هیچ کسی از جایش تکان نخورد و حرکت نکرد و همگان خاموش بودند،در آن هنگام علی علیه السّلام برخاست و گفت:یا رسول اللّه!من آمادۀ جانبازی هستم.

رسول خدا فرمود:یا علی!صبر کن و در جای خود بنشین.

دوباره رسول خدا صلی اللّه علیه و آله به یاران خود فرمود:چه کسی به مبارزه عمرو مبادرت می کند؟باز هم کسی سخنی نگفت.و همگی ساکت نشستند بار سوم مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:آیا کسی در میان شما هست که نعره عمرو را خاموش کند و شرّ او را دور گرداند.

باز هم کسی را جرات سخن گفتن نبود،همه ساکت بودند و حتی بعضی خود را پنهان می کردند.

علی علیه السّلام از جا برخاست و گفت:یا رسول اللّه!من کمر همت بر میان بسته و آماده

ص: 221


1- سوره 33 - آیه 25
2- سوره 33 - آیه 25

رزم و پیکار با عمرو هستم.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله او را به نزد خویش فرا خواند و فرمود:یا علی علیه السّلام!او عمرو بن عبد ود است که در شجاعت بی نظیر است.

امیر المؤمنین علی علیه السّلام گفت:یا رسول اللّه!من هم علی بن ابی طالب هستم که پهلوانی را از اجداد خویش آموختم.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله زره خود را بر تن او پوشاند و عمامه اش را بر سرش بست و ذو الفقار،شمشیر مخصوص خود را،به دست او داد؛سپس فرمود:خدایا!علی را از چپ و راست و از جلو و عقب حفظ فرما.

علی علیه السّلام به سرعت و با چابکی،خود را به عمرو بن عبد ود رساند و به او گفت:

کیستی و نامت چیست؟ عمرو گفت:گمان نمی کردم کسی مرا نشناسد!مرا عمرو بن عبد ود می گویند.

امّا نام تو چیست؟ گفت:من علی بن ابی طالب علیه السّلام هستم.

عمرو گفت:نوجوانی بودی که در حجرۀ ابو طالب تو را دیدم من از کشتن تو اکراه دارم و به قتل تو راضی نیستم.

علی علیه السّلام فرمود:امّا من نه تنها در کشتن تو اکراهی ندارم بلکه در نابودی تو بسیار راغبم و لیکن شنیدم دست در پرده کعبه انداختی و عهد کردی هر که سه خواسته از تو داشته باشد حتماً یکی را اجابت می کنی.

عمرو گفت:درست است،من چنین عهدی کردم.

علی علیه السّلام فرمود:ای عمرو!حالا که چنین است بیا از جنگ دست بردار و از همان راهی که آمدی برگرد.

عمرو گفت:این محال است.

علی علیه السّلام فرمود:دین و آیین ما،را بپذیر؛آنچه برای ماست برای تو نیز خواهد بود.

ص: 222

عمرو گفت:این را هم نمی پذیرم.

علی علیه السّلام فرمود:تو سواره ای و من پیاده ام و این سزاوار نیست! عمرو با عصبانیت گفت:تاکنون چنین درخواستی را نشنیده ام.اسب خود را تازیانه زده،از میدان دور کرد.

آن گاه به نبرد پرداخت.عمرو که مردی قوی هیکل بود در اثنای مبارزه شمشیری را بر فرق علی علیه السّلام فرود آورد.ضربه چنان محکم بود که علاوه بر سپر،سر را شکافت.

و خط شمشیر بر پیشانی مبارک آن حضرت ماند.

علی علیه السّلام درست در آن هنگام با شمشیر از پایین،پاهای عمرو را هدف گرفت و دو پای او را قطع کرد،عمرو بر زمین افتاد،و صدای تکبیر پیروزی علی علیه السّلام در فضای میدان طنین انداز شد.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله با شنیدن صدای تکبیر فرمود:

به خدا سوگند،علی علیه السّلام پیروز شد،و عمرو کشته شد.

عمر بن خطاب نخستین کسی بود که خود را به او رساند،دید علی علیه السّلام شمشیر خود را با سپر عمرو پاک می کند،عمر با صدای بلند تکبیر گفت و عرض کرد:یا رسول اللّه! آسوده خاطر باش که عمرو بن عبد ود کشته شد.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله رو به علی علیه السّلام کرد و فرمود:

یا علی!«فلو وزن الیوم عملک بعمل امّه محمّد صلی اللّه علیه و آله لرجح عملک بعملهم و ذلک انّه لم یبق بیت من بیوت المشرکین الاّ و قد دخله وهن بقتل عمرو و لم یبق بیت من بیوت المسلمین الاّ و قد دخله عزّ بقتل عمرو».

این پیروزی و ثواب آن بر تو مبارک باد.

اگر عمل امروز تو با اعمال امّت محمد صلی اللّه علیه و آله مقایسه و موازنه شود،همین یک عمل تو برتر و با فضیلت تر از همه اعمال امّت من است.

چون هیچ خانه ای از مشرکان و هیچ قلبی از آنان نیست که با کشتن عمرو بن عبد ود، سستی و یأس و نومیدی در آن راه نیافته باشد.

ص: 223

و از طرف دیگر هیچ خانه ای از مسلمانان نیست که با کشتن عمرو بن عبد ود،شادی و سرور و عزّت در آن داخل نشده باشد.

پس عمل واحد تو بر همه اعمال امّت من رجحان دارد.

(635)عبد اللّه بن محمد بن عمر بن علی علیه السّلام از پدرش و پدر او از پدرش نقل کرد؛که علی علیه السّلام فرمود:

«عمرو بن عبد ود در جنگ خندق با جمعی از قریش باریکه ای از خندق را پیدا و با اسبان خویش از آن تنگه عبور کردند و در مقابل لشکر نبی صلی اللّه علیه و آله ایستادند.

عمرو بن عبد ود که از همه مغرورتر بود رجز می خواند و مبارز می طلبید.در آن موقع کسی را جرات و قدرت مقابله با او نبود.من برای مقابله با او برخاستم.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا علی!آن مبارز،عمرو بن عبد ود است! گفتم:یا رسول اللّه!من هم علی بن ابی طالبم،هیچ خوفی و ترسی از او ندارم،پس به سویش رفتم و دعایی که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به من تعلیم داده بود خواندم،و آن دعا چنین بود:

اللّهمّ بک أصول و بک اجول و بک أدرأ فی نحره.

چون به نبرد مشغول شدم،ضربتی بر سرم حواله کرد.من هم او را با ضربتی محکم تر بر خاک انداختم.همراهان او پراکنده شده؛گریختند.

(636)بهز بن حکیم از پدرش و او از جدش نقل کرده است که نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

لمبارزه علیّ بن ابی طالب علیه السّلام لعمرو بن عبد ود یوم الخندق أفضل من عمل أمّتی الی یوم القیامه.

یعنی:پاداش مبارزه و فضیلت نبرد علی علیه السّلام با عمرو بن عبد ود در جنگ خندق از همه اعمال امّتم تا روز قیامت با فضیلت تر و برتر است. (1)ت.

ص: 224


1- مؤلف در ذیل روایت بیان کرده روایت این باب را تحت عنوان«باب شجاعت»در کتابی به نام«الخصائص» جمع آوری و تدوین کرده است.

130- إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً .(احزاب33/)

خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان(پیامبر)بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند.

(637)أنس بن مالک (1)نقل کرده است که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شش ماه برای حضور در نماز صبح از در خانه فاطمه علیها السّلام عبور می کرد.وقتی به در خانه دخترش می رسید، می فرمود:

«الصّلاه یا اهل البیت» ،یعنی ای اهل بیت!وقت نماز صبح است.

سپس آیه کریمه: إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (2) .را قرائت می کرد.

یعنی اراده خدای سبحان بر این است که رجس و ناپاکی را از اهل بیت من دور کند و شما را طاهر و مطهّر گرداند.

(638)علی بن زید از أنس بن مالک نقل کرد:

نبی صلی اللّه علیه و آله مدّت شش ماه برای نماز صبح از در خانه فاطمه علیها السّلام عبور می کرد،چون به نزدیک خانه می رسید خطاب به اهل آن،سه بار می فرمود:

«الصّلاه یا اهل البیت» یعنی«ای اهل منزل!برای نماز برخیزید و بدانید» إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (3) در شأن شما نازل شد.

(645)از براء بن عازب نقل شد:

امیر المؤمنین علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام در خانۀ مصطفی صلی اللّه علیه و آله حاضر

ص: 225


1- .1.روایت شماره /639شواهد التنزیل،از أنس بن مالک از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله با همین مضمون نقل شده است. 2.روایت شماره /640شواهد التنزیل،از أنس بن مالک از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله با همین متن و مضمون نقل شد. 3.روایت شماره 644،643،642،/641شواهد التنزیل به همین مضمون است که در روایت متن کتاب ذکر شد.
2- سوره 33 - آیه 33
3- سوره 33 - آیه 33

شدند.چون عدّه،پنج تن کامل شد،رسول اللّه فرمود رداء مرا بیاورید،همگی را در زیر عبا و رداء قرار داد آن گاه فرمود! خدایا!اینها عترت و اهل بیت من هستند.

(646)روات از جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کردند:

مصطفی صلی اللّه علیه و آله،علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام را فرا خواند و جامه خویش را بر روی آنان انداخت و فرمود:

«اللّهمّ هؤلاء اهلی؛هؤلاء اهلی».

خدایا اینها اهل بیت من هستند.

(648)محمّد بن منکدر از جابر بن عبد اللّه نقل کرد؛ وقتی آیۀ کریمۀ إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (1) بر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شد،در سرای آن حضرت،علی،فاطمه،و حسن و حسین علیهم السّلام حضور داشتند.

نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

«اللّهمّ هؤلاء أهلی» .

خدایا این چهار تن اهل بیت من هستند که مورد لطف بیکران تو قرار گرفتند.

(649)ابی یقظان از زاذان و او از حسن بن علی علیه السّلام روایت کرد؛ هنگامی که آیه شریفۀ إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ (2) ....

نازل شد،جدّ بزرگوار ما،محمّد مصطفی صلی اللّه علیه و آله،ما را فراخواند و در زیر کساء خیبری که متعلق به امّ سلمه بود جمع کرد و فرمود:

«اللّهمّ هؤلاء أهل بیتی و عترتی،فاذهب عنهم الرّجس و طهّرهم تطهیراً».

خدایا!اینها اهل بیت و عترت پاک من هستند.رجس و ناپاکی را از ایشان زایل فرما و طهارت و پاکی را نصیب آنان قرار ده.

(650)از ابی جمیله روایتی بدین مضمون نقل شده است: (3)روزی حسن بن علی علیه السّلامد.

ص: 226


1- سوره 33 - آیه 33
2- سوره 33 - آیه 33
3- روایت شماره 651 و /652شواهد التنزیل از هلال بن یساف با همین متن و مضمون نقل شده است. روایت رقم /653شواهد التنزیل از طریق یزید بن هارون به همین معنی نقل شد.

در کوفه با مردم نماز جماعت اقامه می کرد، نااهلی از خوارج خنجری در ران آن جناب فرو کرد.که بر اثر جراحت دو ماه بستری شد.

حضرت پس از بهبودی به مسجد آمد و بعد از حمد و ثنای الهی فرمود:

ای اهل عراق!تقوا داشته باشید و این قدر بی پروا نباشید.ما أمرا و میهمان سرزمین شما و اهل بیت نبی صلی اللّه علیه و آله شما هستیم که خدای سبحان در شأن ما فرمود:

إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (1) .

(654)عامر بن سعد حکایت کرد،پدرم سعد در مدینه به معاویه گفت:

ای معاویه!از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در حقّ علی علیه السّلام سه فضیلت شنیدم که اگر یکی از آنها برایم بود از شتران سرخ موی در نزدم محبوب تر و با ارزش تر بود.

ای معاویه!روزی شاهد بودم که نبی صلی اللّه علیه و آله دست فرزندانش حسن و حسین علیهما السّلام و فاطمه علیها السّلام را گرفته،و خدای خویش را صدا زد و فرمود:

خدایا!اینها اهل بیت من هستند،رجس و پلیدی را از آنان دور کن و آنان را پاک و پاکیزه گردان (2).

(656)عامر بن سعد از پدرش سعد نقل کرد؛روزی معاویه پدرم را دید و گفت:چرا ابو تراب(علی علیه السّلام)را ناسزا و لعنت نمی گویی؟ پدرم گفت:چون از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله در مورد فضیلت و بزرگواری علی علیه السّلام سه روایت شنیدم که مرا مانع از سبّ و ناسزا گفتن به او شده است.

و بدان اگر یکی از آنها در باره من بود،برایم از شتران سرخ موی محبوب تر و گرانبهاتر بود.

(657)عطیّه از ابو سعید خدری در توضیح و تفسیر آیۀ کریمه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (3) بیان کرد،روزی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله،علی،ت.

ص: 227


1- سوره 33 - آیه 33
2- روایت شماره /655شواهد التنزیل باز هم از طریق عامر بن سعد با همین مضمون و محتوا در باره اهل بیت نقل شده است.
3- سوره 33 - آیه 33

فاطمه،حسن و حسین علیهم السّلام را فراخواند و کساء خود را بر شانۀ آنان انداخت و فرمود:

خدایا!این جمع،اهل بیت من هستند.

اللّهمّ اذهب عنهم الرّجس و طهّرهم تطهیرا.

خدایا ناپاکی را از آنان دور کن و به آنان طهارت روح و روان عنایت فرما.

(659)عمران بن مسلم می گوید از عطیۀ عوفی در توضیح آیه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (1) .سؤال کردم.عطیّه در جواب گفت؛از ابو سعید خدری صحابه معروف رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شنیدم،گفت:

این آیۀ کریمه در شأن و منزلت نبی صلی اللّه علیه و آله،علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السّلام نازل شد.

و هنگامی که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله این آیه شریفه را شنید،آن چهار تن را جمع کرد و فرمود:

اللّهمّ هؤلاء أهل بیتی و عترتی،فاذهب عنهم الرّجس و طهّرهم تطهیرا.

ام سلمه که در مقابل در خانه ایستاده بود،چون این سخن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله را شنید عرض کرد:

یا نبی اللّه!آیا من هم از اهل بیت هستم.

حضرت فرمود:ای امّ سلمه!تو از زنان خوب؛خیرخواه و نیکی هستی،امّا از اهل بیت و این جماعت پنج تن نیستی.

(660)ابو عبد الرّحمان مسعودی از کثیر النوا از عطیّه عوفی و او از ابو سعید خدری نقل کرد؛آیه کریمه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (2) .

در پاکی روح و طهارت نفس پنج تن یعنی نبی صلی اللّه علیه و آله،علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السّلام،نازل شد (3).ت.

ص: 228


1- سوره 33 - آیه 33
2- سوره 33 - آیه 33
3- .1-روایت شماره /661شواهد التنزیل،به نقل از سفیان ثوری از ابی حجاف داود بن ابی عوف از عطیه عوفی از ابو سعید خدری روایت شد،آیه شریفه در شأن پنج تن آل محمد صلی اللّه علیه و آله نازل شده است. 2)روایت رقم /662شواهد التنزیل به نقل از عمار بن محمد ثوری از نظر الفاظ روایت و متن مثل روایت رقم /660 شواهد التنزیل است. 3)روایت رقم /663شواهد التنزیل،به نقل از هارون عجلی از عطیه از ابو سعید خدری حکایت شد آیه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ ...در باره نبی صلی اللّه علیه و آله،علی علیه السّلام،فاطمه علیها السّلام،حسن و حسین علیهما السّلام نازل شده است. 4)روایت رقم /664شواهد التنزیل به نقل از اعمش از عطیه از ابو سعید خدری گفته شده آیه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ ...در طهارت و تطهیر نبی صلی اللّه علیه و آله،علی علیه السّلام،فاطمه علیها السّلام،حسن و حسین علیهما السّلام نازل شده است. 5)روایت رقم /671شواهد التنزیل،از طریق حبّان بن علی عنزی از کلبی از ابی صالح از ابن عباس نقل،آیه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ ...در شأن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله،علی علیه السّلام،فاطمه علیها السّلام،حسن و حسین علیهما السّلام نازل شده است. 6)روایت رقم 714 و 715 و 716 و /717شواهد التنزیل از ام سلمه روایت شد در شأن اهل بیت نازل شده است. 7)روایت رقم /756شواهد التنزیل از حکیم بن سعید از ام سلمه نقل شد آیه شریفه در شأن اهل بیت نبی صلی اللّه علیه و آله نازل شده است. 8)روایت رقم /767شواهد التنزیل از عطیّه عوفی از ابو سعید خدری نقل شد.آیه کریمه در شأن نبی صلی اللّه علیه و آله،علی علیه السّلام، فاطمه علیها السّلام،حسن و حسین علیه السّلام نازل شده است. 9)روایت رقم /769شواهد التنزیل از اعمش از عطیّه عوفی از ابو سعید خدری با همین لفظ و متن نقل شده است. 10)روایت رقم /770شواهد التنزیل از عطیّه از ابو سعید خدری نقل شد آیه کریمه در شأن اهل بیت مصطفی صلی اللّه علیه و آله که پنج تن هستند نازل شده است.

(665)عبد اللّه بن مسلم ملائی از ابو جحّاف از عطیه عوفی از ابو سعید خدری نقل کرد،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله مدّت چهل روز هنگام سحر به در خانه علی علیه السّلام می آمد و وقتی فاطمه علیها السّلام را می دید می فرمود:

السّلام علیکم یا اهل بیت المصطفی و رحمه اللّه و برکاته وقت نماز و زمان اقامه نماز است،خدایتان رحمت کند.

سپس آیه کریمه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (1) را قرائت می کرد.

و مجدداً می فرمود:

أنا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمتم».

من دشمن کسی که با شما دشمن باشد هستم.و در صلح و سلامت با کسانی که شما با آنان در صلح و سلم باشید،هستم. (2)

(667)عطیّه عوفی از ابو سعید خدری روایت کرد؛هنگامی که آیه کریمه وَ أْمُرْ (3)د.

ص: 229


1- سوره 33 - آیه 33
2- .1)روایت /666شواهد التنزیل از عطیه عوفی از ابو سعید خدری نظیر روایت متن نقل شده است. 2)روایت رقم /700شواهد التنزیل از سالم بن ابی حفصه از ابی حمراء در همین معنی نقل شد.
3- سوره 20 - آیه 132

أَهْلَکَ بِالصَّلاهِ (1) نازل شد، رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله مدّت هشت ماه در سحرگاهان به در خانه علی علیه السّلام می آمد و می فرمود:

«الصّلاه رحمکم اللّه» .

ای اهل بیت مصطفی!هنگام نماز است.خدایتان رحمت کند.

سپس آیه شریفه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً (2) را با صدای بلند قرائت می کرد،تا همگان بشنوند. (3)

(706)عطیّه عوفی از ابو سعید خدری نقل کرده است؛ام سلمه بیان کرد هنگامی که آیه کریمه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ (4) ...نازل شد من کنار در خانه نشسته بودم،عرض کردم؛یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!آیا من هم از اهل بیت شما هستم؟ نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:«ای امّ سلمه!تو از زنان خوب و از همسران نیک پیامبر خدا هستی، اما از اهل بیت نیستی».

(707)عطیّه عوفی از ابو سعید خدری حکایت کرده،ام سلمه بیان کرد؛وقتی آیۀ شریفه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ (5) ...نازل شد،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در خانه من حضور داشت.

علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السّلام نیز در منزل من بودند و من در کنار در منزل نشسته بودم، گفتم:یا رسول اللّه!آیا من هم از اهل بیت آن حضرت هستم.ت.

ص: 230


1- سوره 20 - آیه 132
2- سوره 33 - آیه 33
3- .1)روایت /668شواهد التنزیل از عطیّه عوفی از ابو سعید خدری با همین متن و لفظ نقل شده ولی به جای هشت ماه،مدت شش ماه ذکر شده است. 2)روایت رقم /695شواهد التنزیل از ابو حمراء در همین معنی نقل شده است. 3)روایت رقم /696شواهد التنزیل از ابو نعیم از یونس همین روایت را نقل کرده است. 4)روایت رقم /697شواهد التنزیل،ابو داود از ابی حمراء با اندک اختلافی همین روایت را نقل کرده است. 5)روایت رقم /698شواهد التنزیل از نافع از ابی حمراء همین روایت نقل شده است. 6)روایت رقم /699شواهد التنزیل از ابی شیبه از یحیی همین روایت نقل شده است. 7)روایت رقم /701شواهد التنزیل،نافع از ابی حمراء به همین معنی و مضمون نقل کرده است. 8)روایت رقم /702شواهد التنزیل،ابو داود از ابی حمراء همین روایت را نقل کرده است. 9)روایت رقم 766 و 771 و 772 و /773شواهد التنزیل با اندک اختلافی در همین معنی روایت شده است.
4- سوره 33 - آیه 33
5- سوره 33 - آیه 33

مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:تو از همسران نبی و از زنان خوب و با تقوا هستی امّا از اهل بیت نیستی و فقط این چهار تن اهل بیت من هستند. (1)

(720)عبد اللّه بن ربیعه،غلام ام سلمه همسر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقل کرده است که ام سلمه بیان کرد؛ هنگامی که آیۀ کریمه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ (2) ...نازل شد، رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به من امر فرمود علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السّلام را دعوت کنم تا حاضر شوند.

چون همگی به حضور نبی صلی اللّه علیه و آله رسیدند،علی علیه السّلام را در سمت راست خویش قرار داد و حسن علیه السّلام را در سمت چپ و حسین علیه السّلام را روی سینه و در بغل خود گرفت و فاطمه علیها السّلام را روی پایش نشانید.آن گاه دست به آسمان بلند کرد و فرمود:

«اللّهمّ هؤلاء أهل بیتی و عترتی،فاذهب عنهم الرّجس و طهّرهم تطهیراً».

خدایا!اینها اهل بیت و عترت من هستند،ناپاکی و پلیدی را از آنان زایل و طهارت روح و صفای باطن به آنان عنایت فرما.

پیامبر صلی اللّه علیه و آله سه مرتبه این دعا را تکرار کرد.

ام سلمه می گوید؛عرض کردم،یا رسول اللّه!آیا من هم از اهل بیت هستم؟ نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:تو از زنان خوب و خیراندیش هستی،ولی از اهل بیت نیستی. (3)

(734)محمّد بن سیرین از ابی هریره از ام سلمه نقل کرد؛ فاطمه علیها السّلام با ظرفی از غذا به حضور رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رسید و آن را مقابل پدرش گذاشت.ت.

ص: 231


1- .1)روایت /708شواهد التنزیل از عبید اللّه بن موسی همین روایت نقل شده است. 2)روایت 709 و 701 و روایت رقم 711 و 712 و 713 و /714شواهد التنزیل از راویان متعدد از ام سلمه با همین متن و مضمون نقل شده است. 3)روایت /731شواهد التنزیل از شهر بن حوشب از ام سلمه همین روایت نقل شده است. 4)روایت /753شواهد التنزیل از یحیی بن عبید از عمر بن ابی سلمه همین روایت با اندک اختلافی نقل شده است. 5)روایت 754 و /755شواهد التنزیل از عمر بن ابی سلمه با همین مضمون و محتوا در باره آیه کریمه نقل شده است.
2- سوره 33 - آیه 33
3- روایت رقم 721،722،723،/724شواهد التنزیل از ام سلمه با همین مضمون و محتوا نقل شده است.

نبی صلی اللّه علیه و آله پرسید:یا فاطمه!پسر عمّ تو علی و دو فرزندت حسن و حسین کجا هستند؟ فاطمه علیها السّلام گفت:در خانه هستند، نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:آنان را به نزد من فرا بخوان.

فاطمه علیها السّلام به خانه خویش رفت و گفت:یا علی!پیامبر تو و دو فرزندت حسن و حسین را طلبیده،او را اجابت کنید.

علی علیه السّلام دست حسن و حسین علیهما السّلام را گرفته در حالی که فاطمه علیها السّلام در پشت سر آنان بود همگی به سوی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آمدند.هنگامی که آن حضرت آنان را دید،کسائی که در موقع خواب از آن استفاده می کرد،برداشت و آن چهار نفر را در زیر آن قرار داد و فرمود:

«اللّهمّ هؤلاء أهل بیتی و عترتی،فاذهب عنهم الرّجس و طهّرهم تطهیرا». (1)

(747)علی بن زید از شهر بن حوشب از امّ سلمه حکایت کرد،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به فاطمه علیها السّلام فرمود:همسرت علی و فرزندانت حسن و حسین را به نزد من فرابخوان.

فاطمه علیها السّلام به منزل خود رفت و آنان را فراخواند و همگی به خدمت رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رسیدند.

نبی صلی اللّه علیه و آله کساء فدکی را برداشته بر شانه آنان انداخت و زیر دستان خود جمع کرد و فرمود:

«اللّهمّ أنّ هؤلاء آل محمّد فاجعل صلواتک علی محمّد و آل محمّد، فأنّک حمید مجید» .

خدایا!اینها آل محمد هستند،صلوات خود را بر آنان قرار ده.به درستی که تو حمید و مجید هستی.ت.

ص: 232


1- .1)روایت /740شواهد التنزیل از شهر بن حوشب همین روایت با اندک اختلافی نقل شده است. 2)روایت /741شواهد التنزیل و /742شواهد التنزیل از شهر بن حوشب از ام سلمه همین روایت نقل شده است. 3)روایت 743 و 744 و 745 و /746شواهد التنزیل با اندک اختلافی با همین مضمون و محتوا در توضیح آیه کریمه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ ...نقل شده است.

ام سلمه می افزاید؛من گوشه کساء را کنار زدم تا در زیر آن جای گیرم؛امّا رسول خدا صلی اللّه علیه و آله بر من نهیبی زد و گوشه کساء را از دستم گرفت و فرمود؛ تو از اهل بیت و آل محمد نیستی اما از زنان خوب هستی. (1)

(757)عمره بنت افعی از ام سلمه نقل کرد:

آیۀ شریفه إِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ (2) ...در سرای من نازل شد و آن هنگام در خانه هفت نفر حضور داشتند،که عبارت از جبرئیل و میکائیل و رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام بودند و من بر در خانه ایستاده بودم،چون این صحنۀ با عظمت را دیدم به رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله عرض کردم:

یا رسول اللّه!آیا من هم از اهل بیت آن حضرت هستم؟ فرمود:ای ام سلمه!تو از زنان خوب و از همسران نیک نبی هستی،و لیکن از اهل بیت و آل محمد صلی اللّه علیه و آله نیستی. (3)ت.

ص: 233


1- .1)روایت 748 و 749 و 750 و 751 و /752شواهد التنزیل به نقل از راویان متعدد از ام سلمه با اندک تغییری در الفاظ در همین مورد نقل شده است. 2)روایت /768شواهد التنزیل از عطیّه عوفی از ابو سعید خدری با اندک اختلافی با همین مضمون نقل شده است.
2- سوره 33 - آیه 33
3- .1)روایت /761شواهد التنزیل از ابی لیلی کندی از ام سلمه در همین معنی است. 2)روایت /762شواهد التنزیل از عمار دهنی از عقرب از ام سلمه در همین معنی نقل شده است. 3)روایت /763شواهد التنزیل از عمره همدانیه از ام سلمه در همین مضمون نقل شده است. 4)روایت رقم /764شواهد التنزیل از ابی معاویه بجلی از عمره همدانیه از ام سلمه همین روایت نقل شد. 5)روایت رقم /758شواهد التنزیل،در همین معنی نقل شده است. 6)روایت رقم /759شواهد التنزیل از ام سلمه در همین معنی نقل شده است.

131- إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهِیناً. وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً. (احزاب58/-57)

بی گمان،کسانی که به خدا و پیامبر او آزار می رسانند،خدا آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و بر ایشان عذابی خفّت بار آماده ساخته است.

و کسانی که مردان و زنان مؤمن را بی آنکه مرتکب(عمل زشتی)شده باشند آزار می رسانند،قطعاً تهمت و گناهی آشکار به گردن گرفته اند.

(775)مقاتل بن سلیمان بلخی در تفسیر آیه شریفه:

وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا (1) گفت:

یعنی کسانی که مؤمنین و مؤمنات را بدون جرم و تقصیر می آزارند لعنت خداوند بر آنان باد.

فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً (2) و این آیه در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد که سر کرده و امیر مؤمنان است.

شأن نزول آیه فوق بدین قرار است که عدّه ای از منافقان در زمان حیات رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله،علی علیه السّلام را با زبان و سخن،آزار و اذیت می کردند و آیه شریفه آنان را به سبب این کار مذمّت کرد.

(776)زید بن علی از پدرش علی بن حسین علیهما السّلام و او از پدرش حسین بن علی علیهما السّلام و او از علی بن ابی طالب علیه السّلام نقل کرده است که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله در حالی که با دست موی خود را گرفته بود،فرمود:

من آذی شعرهً منک فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللّه و من آذی اللّه فعلیه لعنه اللّه.

یا علی!هر کسی به اندازه سر مویی تو را بیازارد،مرا آزرده است و هر کسی مرا آزرده باشد،خدای مرا به خشم آورده است و لعنت خدا بر او باد که چنین کند و تو را بیازارد.

ص: 234


1- سوره 33 - آیه 58
2- سوره 33 - آیه 58

(777)جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرد،از مصطفی صلی اللّه علیه و آله شنیدم آن حضرت به علی علیه السّلام فرمود:

«من آذاک فقد آذانی» یا علی!هر کسی تو را بیازارد مرا آزرده است.

(778)سلمه بن عبد اللّه بن ابی سلمه از پدرش و او از امّ سلمه همسر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله حکایت کرد:

از مصطفی صلی اللّه علیه و آله شنیدم به علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:

أنت أخی و حبیبی،من آذاک فقد آذانی».

یا علی!تو برادر باوفا و دوست بی ریای من هستی.هر کسی تو را اذیت و آزار دهد مرا آزرده است و رنجش تو موجب رنجش من است.

132- إِنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ .(فاطر-28)

از بندگان خدا تنها دانایان اند که از او می ترسند.

(779)مقاتل بن سلیمان از قول ضحّاک نقل کرده است که عبد اللّه بن عباس در شرح و تفسیر آیۀ کریمه إِنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ (1) بیان کرد:

منظور از علما در آیه شریفه،علی بن ابی طالب علیه السّلام است که در مقابل خدای سبحان خاشع و خاضع است و مراقب کردار و گفتار خویش در همۀ حالات است.

(780)ابن عباس در توضیح و تفسیر آیۀ إِنَّما یَخْشَی اللّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ (2) گفت؛ منظور از علماء در این آیه شریفه عالمانی هستند که معرفت به خدای جبّار و خوف از مقام ربوبی حضرت حق دارند.

(علی علیه السّلام عارف ترین و عالم ترین فرد به مقام ربوبی است که آیه شریفه در حق او جریان دارد).

ص: 235


1- سوره 35 - آیه 28
2- سوره 35 - آیه 28

133- وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ. وَ لاَ الظُّلُماتُ وَ لاَ النُّورُ. وَ لاَ الظِّلُّ وَ لاَ الْحَرُورُ وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَ لاَ الْأَمْواتُ. (فاطر22/-19)

و نابینا و بینا یکسان نیستند.و نه تیرگیها و روشنایی.و نه سایه و گرمای آفتاب و زندگان و مردگان یکسان نیستند.

(781)ابی صالح نقل کرد،ابن عباس در تفسیر و توضیح آیۀ کریمه فوق بیان کرد. وَ ما یَسْتَوِی الْأَعْمی وَ الْبَصِیرُ (1) منظور از اعمی ابو جهل است که کوری در بصر و بصیرت او راه یافته بود و حق و باطل را باز نمی شناخت و منظور از (وَ الْبَصِیرُ) (2) علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

وَ لاَ الظُّلُماتُ (3) یعنی ابو جهل تاریک دل که شرک و کفر،باطن او را نابینا و کور کرده است.

وَ لاَ النُّورُ (4) یعنی قلب علی علیه السّلام که نور ایمان دلش را منوّر کرده و با بصیرت کامل، پیرو قرآن و تابع فرمان یزدان بود.

وَ لاَ الظِّلُّ (5) سایه های درختان بهشتی که زیر آن جایگاه علی علیه السّلام است هرگز با «الْحَرُورُ» (6) یعنی حرارت آتش جهنم که منزل و مأوای ابو جهل است برابر نیستند.

وَ ما یَسْتَوِی الْأَحْیاءُ (7) و زندگانی مانند علی علیه السّلام،حمزه،جعفر،حسن،حسین،فاطمه، خدیجه علیهم السّلام،هم با کفار مکه (الْأَمْواتُ) (8) برابر نیستند.

134- ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا مِنْ عِبادِنا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَیْراتِ (فاطر32/)

سپس این کتاب را به آن بندگان خود که(آنان را)برگزیده بودیم،به میراث دادیم؛پس برخی از آنان بر خود ستمکارند و برخی از ایشان میانه رو،و برخی از آنان در کارهای نیک به فرمان خدا پیشگام اند.

ص: 236


1- سوره 35 - آیه 19
2- سوره 35 - آیه 19
3- سوره 35 - آیه 20
4- سوره 35 - آیه 20
5- سوره 35 - آیه 21
6- سوره 35 - آیه 21
7- سوره 35 - آیه 22
8- سوره 35 - آیه 22

(782)ابو حمزه ثمالی حکایت کرد؛در حضور علی بن حسین علیه السّلام نشسته بودم دو نفر از اهل عراق به نزد آن جناب آمدند و گفتند:

یا بن رسول اللّه!به خدمت شما رسیدیم تا از تفسیر آیات قرآنی ما را با خبر فرمایی.علی بن حسین علیه السّلام پرسید از کدام آیه قرآن؟ گفتند:از معنی آیه ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنا (1) ...

علی بن حسین علیه السّلام پرسید:ای اهل عراق!اول بگویید تا بدانم عراقیان در باره این آیۀ شریفه چه می گویند؟ گفتند:در عراق می گویند این آیه در باره امّت محمد صلی اللّه علیه و آله نازل شده است که وارثان قرآن هستند.

علی بن حسین علیه السّلام فرمود:در این صورت باید همه امّت محمد صلی اللّه علیه و آله به بهشت وارد شوند و از صالحان باشند و احدی مجازات نشود.

ابو حمزه ثمالی می گوید؛چون سخن آن حضرت به این جا رسید،از میان جمعیت برخاستم و گفتم:یا ابن رسول اللّه!پس این آیه کریمه در حقّ چه کسی یا کسانی نازل شده؛بیان فرمایید تا با خبر شویم.

علی بن حسین علیه السّلام فرمود:

«نزلت فینا أهل البیت» .و سه بار تکرار کرد؛یعنی آیه شریفه فوق در حق ما اهل بیت مصطفی صلی اللّه علیه و آله نازل شده است.

پرسیدم:پس چه کسی ظالم به خویشتن است؟ فرمود:آن کسی که حسنات و سیئاتش برابر و مساوی باشد؛هر چند جایش در جنّت و بهشت است.

سپس پرسیدم:مقتصد و میانه رو چه کسی است؟ فرمود:عابدی که در خانه اش عبادت خدا را به جای آورد تا به ملاقات حقّ رود و دار فانی را وداع کند.

پرسیدم:سابقین در خیرات چه کسانی هستند؟

ص: 237


1- سوره 35 - آیه 32

فرمود:کسی که در راه خدا شمشیر را از نیام کشیده و پیوسته مردم را به راه خدا دعوت کند.

(783)ابی خالد نقل کرده؛زید بن علی علیه السّلام در تفسیر آیه شریفه ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ... (1)

بیان کرد:

ظالِمٌ لِنَفْسِهِ (2) یعنی کسی که به خویشتن ظلم کند و و المقتصد یعنی عابدی که به عبادت ربّ بپردازد.

سابِقٌ بِالْخَیْراتِ (3) یعنی کسی که شمشیر از نیام کشیده است و برای دعوت به دین حق و در راه خدا مبارزه و مجاهدت کند.

(784)سدیّ از عبد خیر روایت کرد که؛علی علیه السّلام فرمود:

از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در تفسیر آیه کریمه ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتابَ الَّذِینَ... (4) پرسیدم،منظور چه کسانی هستند؟ مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:فرزندان و ذرّیۀ تو که وارثان کتاب خدا هستند.

وقتی روز رستاخیز فرارسد؛مردم در حالی که سه دسته هستند،از قبورشان برانگیخته می شوند.

دسته اول- ظالِمٌ لِنَفْسِهِ (5) ؛کسانی هستند که بدون توبه مردند.

دسته دوم- مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ (6) ؛کسانی از ذرّیه تو که حسنات و سیئات آنان مساوی است.

دسته سوم- سابِقٌ بِالْخَیْراتِ (7) ؛آن دسته از ذرّیۀ تو که حسناتشان بر سیئاتشان غالب باشد که اهل رستگاری و نجات اند.

ص: 238


1- سوره 35 - آیه 32
2- سوره 35 - آیه 32
3- سوره 35 - آیه 32
4- سوره 35 - آیه 32
5- سوره 35 - آیه 32
6- سوره 35 - آیه 32
7- سوره 35 - آیه 32

135- وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ (صافات24/)

و بازداشتشان کنید که آنان مسئول اند.

(785)مندل عنزی در روایت مرفوعه ای از نبی صلی اللّه علیه و آله نقل می کند؛مصطفی صلی اللّه علیه و آله در توضیح آیۀ کریمه وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ (1) فرمود؛مردم در صراط متوقف می شوند و از ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام از آنان سؤال می شود که در حقّ ولایت مرتضی علیه السّلام چه کردند؟! (786)ابو سعید خدری در توضیح آیۀ شریفه وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ (2) گفت:در قیامت از امامت علی بن ابی طالب علیه السّلام بازخواست و سؤال می شود که با امامت و ولایت علی علیه السّلام چگونه رفتار کردند.

(787)ابو هارون از ابو سعید خدری در شرح آیه وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ (3) بیان کرد:

مأموران الهی مردم را در رستاخیز نگه می دارند و از ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام سؤال می کنند تا روشن شود نسبت به ولایت علی علیه السّلام چگونه اعتقاد و رفتاری داشتند.

(788)عطیّه از ابو سعید خدری نقل کرد:

مصطفی صلی اللّه علیه و آله در تبیین آیه شریفۀ وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ (4) فرمود:مردم در مقابل ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام مسئول هستند و در قیامت متوقف می شوند تا از ولایت علی علیه السّلام سؤال شوند که با ولایت او چگونه رفتار کردند.

(789)سعید بن جبیر از قول عبد اللّه بن عباس روایت کرد:

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در تفسیر آیه کریمه وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ (5) فرمود:چون روز قیامت و رستاخیز کبری فرارسد من و علی علیه السّلام بر صراط می ایستیم و هر کسی که از مقابل ما عبور کند از ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام سؤال می کنیم،اگر با ولایت علی علیه السّلام زیسته باشد،نجات یابد و خندان بگذرد و اگر با ولایت علی علیه السّلام بیگانه یا منکر و معاند باشد،اجازه عبور نخواهد یافت و در آتش جهنم سرنگون خواهد شد.

(790)شعبی نقل کرد؛ابن عباس مفسّر مشهور قرآن در توضیح آیه وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ (6) بیان کرد:

ص: 239


1- سوره 37 - آیه 24
2- سوره 37 - آیه 24
3- سوره 37 - آیه 24
4- سوره 37 - آیه 24
5- سوره 37 - آیه 24
6- سوره 37 - آیه 24

(790)شعبی نقل کرد؛ابن عباس مفسّر مشهور قرآن در توضیح آیه وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ (1) بیان کرد:

مردم در قیامت در مقابل ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام مسئول اند و مورد پرسش قرار می گیرند.

همچنین ابی جعفر علیه السّلام در تفسیر کلام خدا وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ (2) فرمود:

در قیامت خدای سبحان از خلایق نسبت به ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام سؤال و پرس وجو می کند که اگر ولایت آن بزرگوار را ضایع کرده باشند مورد تنبیه و توبیخ سخت قرار می گیرند.

136- سلام علی آل یاسین. (صافات130/)

درود بر پیروان آل یاسین.

(791)ابی صالح نقل کرده؛ابن عباس در توضیح آیه کریمه سلام علی آل یاسین بیان کرد،آل یاسین یعنی آل محمّد صلی اللّه علیه و آله (3).

(792)حدیثی را کادح از جعفر بن محمد الصادق علیه السّلام و آن جناب از پدر و پدرانش تا می رسد به امیر المؤمنین علی علیه السّلام که آن سیّد و سرور در معنی و تفسیر آیه شریفه سلام علی آل یاسین فرمود:

یاسین نام مبارک محمد مصطفی صلی اللّه علیه و آله است و ما آل محمد صلی اللّه علیه و آله،آل یاسین هستیم (4).

(795)میمون بن مهران حکایت کرد؛ ابن عباس در تفسیر و توضیح آیه کریمه وَ إِنَّ إِلْیاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ (5) ... سلام علی آل یاسین بیان داشت:

ص: 240


1- سوره 37 - آیه 24
2- سوره 37 - آیه 24
3- اعمش از مجاهد از ابن عباس همین روایت را با شماره /793شواهد التنزیل نقل کرده است.
4- سلیم بن قیس عامری هم از علی علیه السّلام همین روایت را نقل کرد و گفت از علی علیه السّلام شنیدم فرمود:رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به یاسین نامگذاری شد و ما آل او آل یاسین هستیم.
5- سوره 37 - آیه 123

سلام علی آل یاسین یعنی سلام علی آل محمد صلی اللّه علیه و آله. (1)

(797)حکم بن ظهیر از سدیّ نقل کرد که ابی مالک غفاری کوفی در شرح آیه کریمه سلام علی آل یاسین بیان کرد.منظور از آل یاسین،محمّد صلی اللّه علیه و آله و اهل بیت آن جناب است.

137- أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجّارِ .(ص28/)

یا(مگر)کسانی را که گرویده و کارهای شایسته کرده اند،چون مفسدان در زمین می گردانیم،یا پرهیزگاران را چون پلیدان قرار می دهیم؟ (798)ابی صالح حکایت کرد؛ابن عباس مفسّر مشهور قرآن در تفسیر و توضیح آیه کریمه أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (2) ...بیان کرد:

این آیه در تحسین سه نفر از مسلمین صاحب نام که از متقین و صالحان سابقه دار و فداکار هستند،همچنین در مذمّت سه تن از کفّار لجوج که جزء اشرار و مفسد و فجّار بودند نازل شده است.

اما سه نفر مسلمان فداکار؛علی بن ابی طالب علیه السّلام و حمزه بن عبد المطلب و عبیده بن حارث بن عبد المطلب که در جنگ بدر به مبارزه و نبرد با سه تن از مشرکان به نام های ولید،عتبه و شیبه برخاستند و علی علیه السّلام ابتدا ولید را به خاک انداخت و حمزه به قتل عتبه پرداخت و عبیده هم شیبه را هلاک کرد.

(799)محمد بن عبید اللّه از پدرش و او از عمویش نقل کرد؛ امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود:خدای سبحان آیه کریمه أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجّارِ (3) را در شأن من و حمزه

ص: 241


1- سفیان ثوری از منصور از مجاهد از قول ابن عباس همین روایت را ذیل آیه سلام علی آل یاسین در شماره /796 شواهد التنزیل نقل کرد.
2- سوره 38 - آیه 28
3- سوره 38 - آیه 28

سید الشهداء و عبیده بن حارث بعد از این که نام ما را با عنوان های مؤمنین و متقین مزیّن فرمود نازل کرد.و سه نفر از کفّار را که به وسیلۀ ما به هلاکت رسیدند به فجّار نام برد.

(800)ابی صالح از ابی عباس در تفسیر این قسمت از آیه أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (1) نقل کرده است.

مصداق این آیه،علی علیه السّلام و حمزه و عبیده بن حارث هستند و کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ (2) مفسدین در مقابل آنان شیبه و عتبه و ولید بن مغیره هستند. أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ (3) آیا متقین مانند علی علیه السّلام و حمزه و عبیده کَالْفُجّارِ (4) مثل فجّارند؛ هرگز آن سه نفر مفسد و فاجر به نام های عتبه و شیبه و ولید که در جنگ بدر به مبارزه با مسلمانان مبادرت کردند با متقین مساوی و یکسان نیستند.

و حال این که در آن روز علی علیه السّلام ولید بن مغیره را به هلاکت رسانید و حمزه،عتبه را کشت و عبیده،شیبه را به خاک هلاکت انداخت (5).

(803)کلبی از ابی صالح روایت کرده که ابن عباس در توضیح آیه أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (6) گفت منظور از صالحان،علی علیه السّلام،حمزه و عبیده بن حارث هستند.

و کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ (7) عتبه،شیبه و ولید بن مغیره هستند.که در صف مشرکان و کافران قرار داشتند.

أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ (8) آیا علی علیه السّلام و اصحابش را مانند فجّاری مثل عتبه و یارانش قرار می دهیم،قطعاً چنین نیست.

(804)ضحّاک از جعفر بن محمّد علیه السّلام و او از پدرش و جدش روایت کرد،آیه شریفه أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (9) ...در شأن و تحسین علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.ت.

ص: 242


1- سوره 38 - آیه 28
2- سوره 38 - آیه 28
3- سوره 38 - آیه 28
4- سوره 38 - آیه 28
5- همین روایت در شماره /801شواهد التنزیل از طریق روایت دیگری مثل ابن سائب از ابی صالح از ابن عباس نقل شده است.و همچنین سفیان ثوری از منصور از مجاهد از ابن عباس همین روایت را در روایت 802 نقل کرده است.
6- سوره 38 - آیه 28
7- سوره 38 - آیه 28
8- سوره 38 - آیه 28
9- سوره 38 - آیه 28

138- قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ. (زمر9/)

آیا کسانی که می دانند و کسانی که نمی دانند یکسان اند؟تنها خردمندان اند که پند پذیرند.

(805)یعقوب جعفی از جابر بن عبد اللّه انصاری روایت کرد:ابو جعفر علیه السّلام در تفسیر و توضیح آیه کریمه قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ (1) ...فرمود:

اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ (2) یعنی عالمان ربّانی که ما اهل بیت نبی صلی اللّه علیه و آله هستیم، وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ (3) دشمنان ما که نادانان و جاهلان اند؛و إِنَّما یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ. (4) صاحبان خرد و اندیشه و دارندگان عقل،شیعیان ما هستند.

(806)در تفسیر عتیق،ضحّاک از ابن عباس در توضیح آیه شریفه هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ (5) نقل کرد؛ اَلَّذِینَ یَعْلَمُونَ (6) یعنی علی علیه السّلام و اهل بیت آن بزرگوار از طایفه بنی هاشم که دانایان امت اند.

وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ (7) یعنی بنی امیه که از نادانان و جاهلان اند.

و این دو هرگز با هم مساوی نیستند و همچنین به شیعیان علی و پیروان اهل بیت، صاحبان خرد و دارندگان عقل می گویند که اولی الالباب هستند.

139- ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِیهِ شُرَکاءُ مُتَشاکِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلاً .(زمر29/)

خدا مثلی زده است:مردی است که چند خواجۀ ناسازگار در(مالکیت)او شرکت دارند (و هر یک او را به کاری می گمارند)و مردی است که تنها فرمانبر یک مرد است.آیا این دو در مثل یکسان اند؟

ص: 243


1- سوره 39 - آیه 9
2- سوره 39 - آیه 9
3- سوره 39 - آیه 9
4- سوره 39 - آیه 9
5- سوره 39 - آیه 9
6- سوره 39 - آیه 9
7- سوره 39 - آیه 9

(807)در تفسیر و توضیح این آیه شریفه،محمد بن حنفیّه فرزند علی علیه السّلام از آن حضرت روایت کرد؛که علی علیه السّلام فرمود: وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ (1) من آن یگانه رجل سلیمی برای رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هستم که آیه کریمه در توصیف من نازل شد. (2)

(808)قتاده از عطاء نقل کرد؛ابن عباس در شرح آیه ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِیهِ شُرَکاءُ مُتَشاکِسُونَ (3) گفت؛مرد مشرک ابو جهل است و شرکای او آن بت های بی جان و بی خاصیت که مورد پرستش او و امثال او قرار می گرفتند.

وَ رَجُلاً سَلَماً (4) مرد سلیم و رجل سالمی که دین و ایمانش سالم و قلبش سلیم بود علی بن ابی طالب علیه السّلام است که تنها خدا را معبود خود می دانست و فقط او را می پرستید.

هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلاً (5) آیا این دو شخص در طاعت و عبادت پروردگار و دریافت پاداش و ثواب مساوی اند.

140- وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ أُولئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ .(زمر33/)

و آن کس که راستی آورد و آن را باور کند؛آنان اند که خود پرهیزگاران اند.

(810)عبد الوهّاب بن مجاهد از پدرش در تفسیر این آیه شریفه بیان کرد: وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ (6) رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله است که کلام صادق و قرآن ناطق را برای هدایت بندگان خدا آورده است. وَ صَدَّقَ بِهِ (7) علی بن ابی طالب علیه السّلام است که بلافاصله نبی صلی اللّه علیه و آله را تأیید و به آنچه او آورد با یقین قلبی تصدیق فرمود.

(811)مجاهد در تفسیر و تبیین آیه شریفه بیان کرد؛ وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ (8) یعنی آن کسی که به صدق و صداقت مبعوث شد و آن محمد صلی اللّه علیه و آله است.

ص: 244


1- سوره 39 - آیه 29
2- ابی خالد کابلی از ابی جعفر در روایت شمارۀ /809شواهد التنزیل نقل کرد؛الرّجل السالم لرجل؛علیّ و شیعته. یعنی مرد سلیم النفس برای رجل دیگر،علی علیه السّلام و شیعیان او هستند.
3- سوره 39 - آیه 29
4- سوره 39 - آیه 29
5- سوره 39 - آیه 29
6- سوره 39 - آیه 33
7- سوره 39 - آیه 33
8- سوره 39 - آیه 33

وَ الَّذِی (1) ... صَدَّقَ بِهِ (2) و آن کسی که به تصدیق نبی صلی اللّه علیه و آله پرداخت،علی بن ابی طالب علیه السّلام است که در نخستین لحظه اعلام نبوّت آن حضرت را تصدیق و تأیید کرد و تا آخرین روز هم وفادار ماند (3)(812)لیث از مجاهد در تبیین آیه کریمه وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ (4) بیان کرد؛ منظور از جاءَ بِالصِّدْقِ (5) رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و مراد از صَدَّقَ بِهِ (6) علی بن ابی طالب علیه السّلام است که یار وفادار و صدیق تمام عیار آن حضرت بود.

(813)در کتاب تفسیر عتیق،ضحاک از ابن عباس مفسّر معروف در توضیح کلام خدای سبحان وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ وَ صَدَّقَ بِهِ (7) بیان کرد:

وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ (8) مصطفی صلی اللّه علیه و آله است که به صداقت و راستی قدم در میدان گذاشته و به ارشاد و هدایت مردم پرداخته است و منظور از صَدَّقَ بِهِ (9) یار وفادار او علی بن ابی طالب علیه السّلام است که پیوسته یاور صدیق و صادق او بود. (10)

(815)ابو عیّاش از ابو طفیل و او از امیر المؤمنین علی علیه السّلام نقل کرده که آن حضرت فرمود:

وَ الَّذِی جاءَ بِالصِّدْقِ (11) رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله است،و الّذی... صَدَّقَ بِهِ (12) من هستم که پیوسته او را تصدیق و تأیید می کردم و بقیۀ مردم از جمله کافران و تکذیب کنندگان بودند؛و آن زمان غیر از من و او،کسی قرآن و اسلام را تصدیق نمی کرد.

141- اَلَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا ....

[141] اَلَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَهً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِیمِ. رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنّاتِ (13)

ص: 245


1- سوره 39 - آیه 33
2- سوره 39 - آیه 33
3- این روایت را محمد بن یحیی بن ضریس از نصر نیز نقل کرده است.
4- سوره 39 - آیه 33
5- سوره 39 - آیه 33
6- سوره 39 - آیه 33
7- سوره 39 - آیه 33
8- سوره 39 - آیه 33
9- سوره 39 - آیه 33
10- روایت شماره /814شواهد التنزیل هم از ابی صالح از ابن عباس در همین معنی نقل شد.
11- سوره 39 - آیه 33
12- سوره 39 - آیه 33
13- سوره 40 - آیه 7

عَدْنٍ الَّتِی وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیّاتِهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ. وَ قِهِمُ السَّیِّئاتِ وَ مَنْ تَقِ السَّیِّئاتِ یَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَ ذلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (1) .(غافر9/) کسانی که عرش(خدا)را حمل می کنند؛و آنان که پیرامون آنند،به سپاس پروردگارشان تسبیح می گویند و به او ایمان دارند و برای کسانی که گرویده اند طلب آمرزش می کنند:پروردگارا،رحمت و دانش تو بر هر چیز احاطه دارد؛کسانی را که توبه کرده و راه تو را دنبال کرده اند ببخشای و آنان را از عذاب آتش دور نگاه دار.

پروردگارا،آنان را در باغهای جاوید که وعده شان داده ای،با هر که از پدران و همسران و فرزندانشان که به صلاح آمده اند،داخل کن،زیرا تو خود ارجمند و حکیمی.

و آنان را از بدیها نگاه دار،و هر که را در آن روز از بدیها حفظ کنی،البتّه رحمتش کرده ای؛و این همان کامیابی بزرگ است.

(816)ابو الاسود الدؤلی از پدرش نقل کرد،علی علیه السّلام در باره آیه شریفه فوق فرمود:

ملائکه و فرشتگان آسمانی مدت چند سال و چند ماه فقط برای رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و من استغفار می کردند،و در باره ما دو نفر این آیه کریمه:

اَلَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَ مَنْ حَوْلَهُ یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَهً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِیمِ. رَبَّنا وَ أَدْخِلْهُمْ جَنّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدْتَهُمْ وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّیّاتِهِمْ إِنَّکَ أَنْتَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (2) .نازل شد.

طایفه ای از منافقین پس از نزول این آیه گفتند:چه کسانی جزء پدران و ذریّه علی علیه السّلام هستند که این آیه مبارکه در باره آنان نازل شد؟ علی علیه السّلام فرمود:

«سبحان اللّه!» آیا نمی دانند پدران ما،ابراهیم،اسماعیل،اسحاق و یعقوب اند،آیا آنان آباء و اجداد ما نیستند؟ (817)ابو جارود از ابو معتمر و او از پدرش نقل کرد،از علی علیه السّلام شنیدم،فرمود:

ص: 246


1- سوره 40 - آیه 8
2- سوره 40 - آیه 7

فرشتگان آسمانی هفت سال و چند ماه استغفار نمی کردند مگر برای من و رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و در باره ما دو نفر آیه شریفه وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَهً وَ عِلْماً (1) ...نازل شد.

وقتی این آیه در شأن ما نازل شد،منافقین گفتند:آباء و اجداد آنان چه کسانی هستند؟ سپس علی علیه السّلام ادامه داد و فرمود:«سبحان اللّه!مگر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق آباء و اجداد ما نیستند!» (818)ابو ظبیان از ابو ذر نقل کرد،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

«أنّ الملائکه صلّت علیّ و علی علیّ سبع سنین قبل ان یسلم بشر.

هفت سال قبل از این که بشری مسلمان شود،فرشتگان آسمان به من و علی علیه السّلام درود و صلوات می فرستادند.

(819)انس بن مالک از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله روایت کرد:

صلّت الملائکه علیّ و علی علیّ سبع سنین؛و ذلک انّه لم یرفع شهاده ان لا اله الاّ اللّه الاّ منّی و من علیّ.

فرشتگان الهی مدّت هفت سال بر من و علی علیه السّلام درود و صلوات می فرستادند؛آن هنگام که شعار توحید و کلمه

لا اله الاّ اللّه جز از خانه من و علی برنمی خاست.

(820)محمد بن عبید اللّه از پدرش و پدر او از جدّش ابو رافع،این روایت را بیان کرد:

نبی صلی اللّه علیه و آله اول روز دوشنبه نماز را بپاداشت و خدیجه علیها السّلام آخر روز دوشنبه نماز گزارد و علی علیه السّلام روز سه شنبه نماز گزاردن را آشکار کرد.البته قبلاً مدت هفت سال و چند ماه علی علیه السّلام در پنهانی با نبی صلی اللّه علیه و آله نماز را اقامه می کرد.

ص: 247


1- سوره 40 - آیه 7

142- أَ فَمَنْ یُلْقی فِی النّارِ خَیْرٌ أَمْ مَنْ یَأْتِی آمِناً یَوْمَ الْقِیامَهِ .(فصلت40/)

آیا کسی که در آتش افکنده می شود بهتر است یا کسی که روز قیامت آسوده خاطر می آید.

(821)مجاهد از ابن عباس مفسّر معروف در تفسیر آیۀ کریمه بیان کرد؛ أَ فَمَنْ یُلْقی فِی النّارِ خَیْرٌ (1) آیا کسی که به آتش جهنم انداخته می شود مثل ولید بن مغیره برتر و بهتر است یا علی بن ابی طالب علیه السّلام که در روز قیامت یَأْتِی آمِناً یَوْمَ الْقِیامَهِ (2) در حالی که امنیت از عذاب و مصونیت از غضب خدا دارد و به حضور رب العالمین می رسد.

143- قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی .(شوری23/)

بگو:(به ازای آن رسالت)از شما پاداشی نمی خواهم،مگر دوستی در بارۀ خویشاوندان.

(822)سعید بن جبیر از ابن عباس حکایت کرد؛ وقتی آیه کریمه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (3) نازل شد،عدّه ای از اصحاب پرسیدند؛یا رسول اللّه!این«قربی»چه کسانی هستند که خدای عزّ و جلّ ما را امر به مودّت آنان فرمود.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله گفت:اهل بیت من؛علی،فاطمه و دو فرزندم،حسن و حسین هستند که باید آنان را دوست بدارید و محبّت کنید. (4)

(824)اعمش از سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کرد:

هنگامی که آیه کریمه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (5) بر

ص: 248


1- سوره 41 - آیه 40
2- سوره 41 - آیه 40
3- سوره 42 - آیه 23
4- همین روایت را عدّه ای از راویان از قول یحیی نقل کرده اند و همچنین قنفذ بزّاز از حمّانی نیز همین روایت را در شماره /823شواهد التنزیل از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقل کرد.
5- سوره 42 - آیه 23

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شد؛ اصحاب و یاران پرسیدند:یا رسول اللّه!قرابت تو که خدای سبحان مودّت آنان را بر ما واجب گردانید چه کسانی هستند؟ نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:علی،فاطمه و دو فرزند آنان،حسن و حسین از خویشاوندان و اهل بیت من هستند که خدای رحمان مودّتشان را واجب کرد. (1)

(828)قیس بن ربیع از اعمش و او از سعید بن جبیر نقل کرد؛ ابن عباس مفسّر مشهور قرآن در توضیح آیه شریفه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (2) گفت:خویشاوندانی که مودّت آنان در قرآن تأکید و واجب شد؛ علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السّلام هستند.

(829)عثمان بن ابی یقظان از سعید بن جبیر نقل می کند:ابن عباس روایتی را حکایت کرد و گفت:

انصار رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در مدینه بین خود جلسه خصوصی تشکیل دادند و به مشورت نشستند و گفتند:صلاح است اموالی جمع کنیم و تقدیم پیامبر صلی اللّه علیه و آله کنیم تا گشاده دست و متمکّن شود و محتاج کسی نباشد،سپس به حضور مصطفی صلی اللّه علیه و آله رسیدند و گفتند:یا رسول اللّه!ما تصمیم گرفته ایم اموالی برای شما از مال خود جمع کنیم تا به احدی وابسته نباشی.

چون تصمیم و قصد خود را با آن حضرت در میان گذاشتند،آیه کریمه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (3) بر نبی صلی اللّه علیه و آله نازل شد و تکلیف آنان را روشن کرد و جواب صریح و روشن به انصار رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله داده شد که این کار را نکنند و به جای آن مودّت و دوستی اهل بیت او را بپذیرند.

(830)عبد الملک میسره از طاوس نقل کرد که ابن عباس بیان کرد؛هیچ بنی هاشمی نیست که خویشاوند رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نباشد؛و چون آیۀ شریفه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً (4)د.

ص: 249


1- محمد بن عیسی واسطی و احمد بن غفار از ابن عباس در شمارۀ /825شواهد التنزیل همین روایت را نقل کرده اند و همچنین روایت 826 و /827شواهد التنزیل با همین الفاظ و عبارت نقل شد.
2- سوره 42 - آیه 23
3- سوره 42 - آیه 23
4- سوره 42 - آیه 23

إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (1) نازل شد؛رسول خدا فرمود:به خویشان و نزدیکانم بپیوندید و آنان را دوست بدارید.

(831)عبد الملک بن میسره گفت از طاوس شنیدم؛گفت:مردی از ابن عباس سؤال کرد؛قربی در آیه إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (2) چه کسانی هستند؟ سعید بن جبیر که در آن جا حضور داشت در جواب سئوال کننده گفت:فقط خویشاوندان آل محمد صلی اللّه علیه و آله مورد نظر آیۀ شریفه است.

عبد اللّه بن عباس گفت:ای ابو سعید!در جواب تعجیل کردی.بدان منظور اقربای رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله از قریش است. (3)

(832)یوسف بن مهران نقل کرد،ابن عباس در تفسیر آیه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (4) بیان کرد پیامبر فرمود:

ان تودّونی فی قرابتی و لا تؤذونی یعنی به خویشان من مودّت کنید و به آنان اذیت و آزار نرسانید (5).

(834)شعبی می گوید:اهل کوفه در معنای آیه شریفه فوق با من اختلاف کردند، نامه ای به ابن عباس مفسّر مشهور قرآن نوشتم تا مفهوم و تفسیر کلام خدا را مشخص کند.

ابن عباس در جواب نوشت: قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (6) .

اراده و قصد خدای تعالی از این آیه شریفه مواصلت و پیوند با خویشاوندان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله است که به اهل بیت آن حضرت اکرام و احترام کنید.

(835)ابی صالح از قول ابن عباس نقل کرد:

وقتی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به شهر مدینه مهاجرت کرد،دستش از مال و اموال خالی بود.

چون همۀ دارایی و اموال را در مکّه به جا گذاشته،در حالی که در مدینه مخارج وب.

ص: 250


1- سوره 42 - آیه 23
2- سوره 42 - آیه 23
3- ابن راهویه از عبد اللّه بن حمید همین روایت را در سندش نقل کرده است.
4- سوره 42 - آیه 23
5- همین روایت را عامر شعبی نیز از ابن عباس نقل کرده فقط به جای لا تؤذونی نوشته بود لا تکذّبونی؛روایت /833شواهد التنزیل همین کتاب.
6- سوره 42 - آیه 23

تکالیفی به عهده آن حضرت بود،امّا دستش خالی بود.

طایفه ای از انصار به مشورت نشستند و گفتند؛این مرد الهی ما را هدایت و راهنمایی کرد و شایسته است از دارایی خود،اموالی را جمع آوری کرده او را مساعدت و یاری دهیم.سپس به حضور مصطفی صلی اللّه علیه و آله رسیدند تا اموالی را تقدیم آن حضرت کنند.

در آن هنگام آیۀ کریمه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (1) بر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شد؛یعنی ای نبی اللّه!به آنان بگو برای راهنمایی و هدایت و آوردن قرآن از شما مزدی دریافت نمی کنم.مگر این که مودّت خویشاوندان مرا به دل بگیرید و آنان را اذیت نکنید و آزار ندهید.

(836)حدیثی را قتاده از سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کرده است که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله وقتی به مدینه مهاجرت کرد،انصار مدینه با هم مشورت کردند و گفتند:خدای تعالی ما را به دست این مرد ربّانی هدایت کرد و اکنون از مال دنیا چیزی ندارد،چون همۀ دارایی خود را در مکّه به جا گذاشت.شایسته است از اموال خویش او را کمک کنیم.

در نتیجه هشتصد دینار جمع کرده به حضور رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رسیدند و گفتند:یا رسول اللّه!تو برادر ما هستی و خدای سبحان ما را به دست تو هدایت کرد و اموری به عهده شماست که نیاز به درهم و دینار است و حال این که دست شما هم خالی است و از خانه و کاشانه خود دور شده اید،بر ما منّت بگذار و این مبلغ را از ما بپذیر.

چون سخن بدین جا رسید،آیۀ قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (2) نازل شد.یعنی برای تعلیم قرآن و هدایت شما اجر و مزدی را طلب نمی کنم،مگر این که مرا و فرزندانم و اهل بیتم را دوست بدارید.

(837)طالوت بن عبّاد از فضال بن جبیر از ابی أمامه باهلی روایت کرد؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

انّ اللّه خلق الأنبیاء من اشجار شتّی و خلقت أنا و علیّ من شجره واحده؛

ص: 251


1- سوره 42 - آیه 23
2- سوره 42 - آیه 23

فأنا اصلها و علیّ و الحسن و الحسین ثمارها و اشیاعنا اوراقها و من تعلّق بغصن من اغصانها نجی و من زاغ هوی...

خدای سبحان،انبیا و رسولان خود را از درختان مختلف خلق کرد.امّا من و علی از یک درخت خلق شدیم.من اصل درخت و علی علیه السّلام فرع آن است،حسن و حسین ثمره و میوۀ شیرین آن درخت و شیعیان ما،برگ های سبز و زیبای این درخت اند،هر کسی به شاخه ای از شاخه های این درخت بچسبد نجات می یابد و هر کسی از این درخت دوری جوید به هوی و هوس و گمراهی می افتد.

ای یاران!بدانید اگر بنده ای دو هزار سال در بین صفا و مروه به عبادت خالق یکتا بپردازد و محبّت ما اهل بیت را درک نکند خدای سبحان او را با صورت در آتش جهنّم سرنگون می کند.

سپس آیه شریفه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (1) را تلاوت فرمود.

(838)ابی هاشم رمّانی از زاذان نقل کرد؛علی علیه السّلام فرمود:

در شأن ما اهل بیت در قرآن آیه ای هست و آن این که مودّت و محبّت ما را فقط مؤمنین حفظ و رعایت می کنند؛ آن گاه آیه شریفه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (2) را تلاوت کرد،و فرمود:این کلام خدای تعالی در حق ماست. (3)

(839)ابن بکیر از عکرمه در توضیح آیه شریفه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (4) گفت:

هر قرابت و خویشاوندی که رسول خدا صلی اللّه علیه و آله از قریش داشته باشد،از اقربای رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هستند. (5)

(842)ابی نجیح از مجاهد در توضیح آیه شریفه إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (6) بیان کرد؛ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:مرا اطاعت و متابعت کنید و به فرزندان من بپیوندید و آنان را احترام و اکرام کنید.ت.

ص: 252


1- سوره 42 - آیه 23
2- سوره 42 - آیه 23
3- همین روایت را مصبح بن هلقام از عبد الغفور با سندش از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقل کرده است.
4- سوره 42 - آیه 23
5- روایت 840 و /841شواهد التنزیل که به وسیله عمرو بن شعیب نقل شده با همین مضمون است.
6- سوره 42 - آیه 23

(843)جعفر از سعید بن جبیر در توضیح قول خدای سبحان إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (1) نقل کرد:

پیامبر صلی اللّه علیه و آله فرمود:با اذیت و آزار اقربا و خویشاوندانم مرا آزار ندهید. (2)

144- وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً .(شوری23/)

هر کسی عمل نیکی انجام دهد بر نیکی اش می افزاییم.

(845)حکیم بن ظهیر نقل کرد؛سدیّ در توضیح آیه شریفه وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً (3) بیان کرد،هر کسی مودّت و محبّت آل محمد صلی اللّه علیه و آله را کسب کند،خداوند بزرگ بر حسناتش می افزاید. (4)

(847)ابی مالک از ابن عباس روایت کرد؛ وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً (5) یعنی هر کسی دوستی و مودّت آل محمد صلی اللّه علیه و آله را کسب کند نَزِدْ لَهُ فِیها حُسْناً (6) بر حسنات و خوبی هایش افزوده می شود. (7)

(850)ابی مالک از ابی صالح روایت کرده،ابن عباس مفسّر مشهور در تفسیر و توضیح آیه وَ مَنْ یَقْتَرِفْ حَسَنَهً (8) گفت؛هر کسی مودّت اهل بیت مصطفی صلی اللّه علیه و آله را کسب کند،خدای تعالی بر ثواب و پاداش او می افزاید. (9)

ص: 253


1- سوره 42 - آیه 23
2- روایت /844شواهد التنزیل اشعاری است به مضمون و معنی آیه شریفه لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً ...است.
3- سوره 42 - آیه 23
4- حکام حسکانی می گوید:روایت /846شواهد التنزیل از ابن عباس همین گونه نقل شده است.
5- سوره 42 - آیه 23
6- سوره 42 - آیه 23
7- روایت 848 و 849 از طریق ابی مالک از ابن عباس با همین معنی و مضمون نقل شده است.
8- سوره 42 - آیه 23
9- همین روایت از طریق ابو ذر غفاری از ابن عباس نقل شده است.

145- فَإِمّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ أَوْ نُرِیَنَّکَ الَّذِی وَعَدْناهُمْ فَإِنّا عَلَیْهِمْ مُقْتَدِرُونَ. فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ إِنَّکَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ. وَ إِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَ لِقَوْمِکَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ .(زخرف44/-41)

پس اگر ما تو را(از دنیا)ببریم؛قطعاً از آنان انتقام می کشیم.یا(اگر)آنچه را به آنان وعده داده ایم به تو نشان دهیم؛حتماً ما بر آنان قدرت داریم.پس به آنچه به سوی تو وحی شده است چنگ زن،که تو بر راهی راست قرار داری.و به راستی که(قرآن) برای تو و برای قوم تو(مایۀ)تذکّری است،و به زودی(در مورد آن)پرسیده خواهید شد.

(851)علی ابن موسی الرضا علیه السّلام از پدرش موسی بن جعفر و او از پدرش ابی جعفر و او از پدرش ابی محمد بن علیّ الباقر علیه السّلام نقل کرده است که جابر بن عبد اللّه انصاری حکایت کرد.

در آخرین مراسم حج یعنی حجّه الوداع در نزدیک پیامبر صلی اللّه علیه و آله ایستاده بودم که آن حضرت فرمود:

لا ألفینّکم ترجعون بعدی کفّاراً یضرب بعضکم رقاب بعض،و أیم اللّه لئن فعلتموها لتعرفنی فی الکتیبه التی تضاربکم.

ای یاران!شما را توصیه می کنم؛بعد از من به کفر و بی دینی نگرایید که با شمشیر به جان یک دیگر بیفتید و گردن همدیگر را بزنید.به خدا سوگند اگر چنین کنید؛مرا از کسانی خواهید یافت که شما را با شمشیر برانم.

سپس به پشت سرش نگاه کرد و فرمود:علیّ یا علیّ یا علیّ!چون سه بار نام علی علیه السّلام را به زبان آورد،دیدیم جبرئیل بر آن حضرت فرود آمد و گفت:

فَإِمّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ (1) بعلی بن ابی طالب علیه السّلام فَاسْتَمْسِکْ بِالَّذِی أُوحِیَ إِلَیْکَ (2) من امر علیّ علیه السّلام إِنَّکَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (3) .

خدای سبحان می فرماید:به وسیله علی بن ابی طالب علیه السّلام از آنان انتقام می گیرم.ای

ص: 254


1- سوره 43 - آیه 41
2- سوره 43 - آیه 43
3- سوره 43 - آیه 43

رسول من!آنچه از امر علی بن ابی طالب علیه السّلام بر تو وحی می کنم تمسک کن. إِنَّکَ عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ (1) ؛که تو بر صراط مستقیم و طریق حقیقت هستی.

(852)ابو بکر بن عیّاش از کلبی و او از ابی صالح نقل کرد که جابر بن عبد اللّه انصاری صحابی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله در تفسیر و توضیح آیه فَإِمّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ (2) گفت:یعنی خدای قادر از آنان به وسیله علی بن ابی طالب علیه السّلام انتقام می گیرد.

(853)ابی زبیر از جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرد،هنگامی که آیه شریفه فَإِمّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ (3) ...بر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شد.آن حضرت بیان کرد؛خدای قادر در کلام خود فرمود:از آنان به وسیله علی علیه السّلام انتقام می گیرم.

(854)زریق بن مرزوق از حکم بن ظهیر و او از سدی نقل کرد؛ فَإِمّا نَذْهَبَنَّ بِکَ فَإِنّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ (4) خدای سبحان می فرماید؛به وسیله علی بن ابی طالب علیه السّلام از آنان انتقام می گیریم.

146- وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا أَ جَعَلْنا مِنْ دُونِ الرَّحْمنِ آلِهَهً یُعْبَدُونَ .(زخرف45/)

و از رسولان ما که پیش از تو گسیل داشتیم جویا شو؛آیا در برابر(خدای)رحمان، خدایانی که مورد پرستش قرار گیرند مقرّر داشته ایم؟ (855)علقمه و اسود از عبد اللّه بن عباس روایت کردند؛روزی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به من فرمود:یا عبد اللّه!جبرئیل به نزدم آمد و گفت؛یا محمد! وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رُسُلِنا (5) علی ما بعثوا؟ ای مصطفی صلی اللّه علیه و آله!از رسولان گذشته و پیامبران پیشین از رسالتی که بر آن مبعوث شدند بپرس تا بیان کنند.

به جبرئیل گفتم:انبیای گذشته بر چه رسالتی مبعوث و مأمور شدند؟

ص: 255


1- سوره 43 - آیه 43
2- سوره 43 - آیه 41
3- سوره 43 - آیه 41
4- سوره 43 - آیه 41
5- سوره 43 - آیه 45

گفت:بر ولایت تو و ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام مبعوث شدند. (1)

(857)محمد بن سوقه از علقمه و اسود حکایت کرد؛عبد اللّه بن مسعود قاری معروف قرآن و صحابی مشهور مصطفی صلی اللّه علیه و آله گفت:رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به من فرمود؛شبی که به سفر آسمانی رفته بودم ملکی کریم و با منزلت به نزد من آمد و گفت:یا محمد!از انبیای گذشته و پیامبران سلف بپرس،بر چه عهد و پیمانی مبعوث شدند.

گفتم:

یا معاشر الرّسل و النّبیّین علی ما بعثکم اللّه؟ ای رسولان الهی و انبیای گذشته!بر چه چیزی خدای رحمان شما را مبعوث و مأمور فرمود؟ انبیا در جواب گفتند:یا رسول اللّه!ما بر ولایت تو و ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام مبعوث شدیم. (2)

147- وَ لَمّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلاً إِذا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ .(زخرف57/)

و هنگامی که(در مورد)پسر مریم مثالی آورده شد،به ناگاه قوم تو از آن(سخن) هلهله در انداختند(و اعراض کردند).

(859)عبد الرّحمان بن ابی نعم نقل کرد؛علی علیه السّلام فرمود:آیۀ کریمه وَ لَمّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلاً (3) ...در باره من نازل شد.

(860)عیسی بن عبد اللّه بن محمّد بن عمر بن علی بن ابی طالب علیه السّلام از پدرش علی علیه السّلام نقل می کند که آن حضرت فرمود:

ص: 256


1- روایت /856شواهد التنزیل از روات دیگری از طریق عبد العزیز بن محمد بن عمران از علی بن جابر با همین الفاظ و مضمون نقل شده است.
2- این روایت از طریق محمد بن خالد واسطی نیز نقل شده است. و روایت /858شواهد التنزیل از طریق عبد اللّه بن عباس از نبی صلی اللّه علیه و آله با همین الفاظ و عبارات نقل شده است.
3- سوره 43 - آیه 57

روزی پیامبر در میان جمعیتی از قریش نشسته بود،من به حضور آن بزرگوار رسیدم،پیامبر صلی اللّه علیه و آله نگاهی معنادار به من کرد و فرمود؛یا علی!مثل تو در میان این امّت مانند عیسی بن مریم است.

طایفه ای در دوستی با او افراط روا داشتند و عده ای هم در دشمنی و کینه راه تفریط را پیمودند.

جماعتی که در حضور رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بودند،خندیدند،گفتند:بنگرید و ببینید چگونه پسر عمّ خود را با عیسی بن مریم علیه السّلام مقایسه می کند! جبرئیل فرود آمد و آیه کریمه وَ لَمّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلاً إِذا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ (1) را نازل کرد تا جوابی کوبنده بر استهزا و خندۀ نابجای آن جماعت جاهل باشد (2).

(862)ابی صادق از ربیعه بن ناجذ روایتی را نقل کرد؛که علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:

روزی مصطفی صلی اللّه علیه و آله مرا فراخواند و گفت:

یا علی!شخصیت وجودی تو مثل عیسی بن مریم علیه السّلام است.یهودیان او را دشمن شدند و در دشمنی و بغض و کینه تا آنجا پیش رفتند که به مادرش مریم بهتان زدند و افترا بستند،از طرف دیگر نصاری چنان در دوستی افراط کردند تا او را به جایگاه خدایی نشاندند.

علی علیه السّلام در ادامه سخن گفت:

انّه یهلک فیّ محبّ یقرظنی بما لیس فیّ؛و مبغض مفتری یحمله شنآنی علی ان یبهتنی.ألا و أنّی لست بنبیّ و لا یوحی الیّ و لکن اعمل بکتاب اللّه فحقّ علیکم طاعتی فیما احببتم و کرهتم و ما أمرتکم به او غیری... (3)ت.

ص: 257


1- سوره 43 - آیه 57
2- همین روایت از عبّاد بن یعقوب از عیسی بن عبد اللّه در رقم /861شواهد التنزیل نقل شد و الفاظ و مضمونش با این روایت یکی است.
3- روایت /863شواهد التنزیل از حکم بن عبد الملک از علی علیه السّلام همین گونه نقل شده است. -و روایت /864شواهد التنزیل از قیس بن میسره از ابی صادق همین گونه روایت شده است. -و روایت /865شواهد التنزیل از ابی حفض با الفاظ و مضمون این روایت یکی است.

دو طایفه به واسطۀ من هلاک شدند؛محبّی که افراط کرد و دشمنی که عناد بی اندازه ورزید،ای دوستان!آگاه باشید که من پیامبر مرسل و نبیّ مکرم نیستم،ولی عامل به کتاب خداوند بزرگ هستم،اطاعت و پیروی من در آنچه اکراه یا اشتیاق دارید بر شما واجب شد پس با امر و نهی من مخالفت نکنید.

(866)صالح بن میثم از عبایه بن ربعی نقل کرد (1)که علی علیه السّلام فرمود:رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله مرا فراخواند و فرمود:یا علی!مثل تو مانند عیسی بن مریم علیه السّلام است که یهودیان با او دشمن بودند تا آن جا که بهتان و تهمت در حق مادر او روا داشتند و نصاری به قدری به او محبّت و علاقه داشتند که او را به منزله خدا فرض کردند.

منافقین با شنیدن کلام پیامبر صلی اللّه علیه و آله در حق من گفتند:

ببینید چه قدر محمّد صلی اللّه علیه و آله از پسر عمّ خود راضی است که او را به منزله عیسی بن مریم قرار داده و مقام او را تا مقام عیسی بن مریم علیه السّلام بالا برده است! چون این سخنان ناروا از منافقین منتشر شد،آیه شریفه وَ لَمّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلاً إِذا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ (2) ...نازل شد.

علی علیه السّلام پس از نقل این حکایت فرمود؛به سبب همین فرمایش رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله است:

أنّه یهلک فیّ رجلان؛محبّ مطری یطرینی بما لیس فیّ،و مبغض مفتری یحمله شنآنی علی أن یبهتنی. (3)

(868)محمد بن عبید اللّه بن ابی رافع از پدر و جدش ابی رافع نقل کرد که آن دو گفتند:

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به علی علیه السّلام فرمود؛ دو خصلت در توست که در عیسی بن مریم علیه السّلام بود.بعضی از صحابه پرسیدند:

یا رسول اللّه!آیا پیامبران خدا را به علی علیه السّلام تشبیه می کنی؟! در این اثنا علی علیه السّلام سؤال کرد:آن دو خصلت چیست؟د.

ص: 258


1- روایت /867شواهد التنزیل از ابی عبد الرحمن مسعودی از حارث اصبغ بن نباته از علی علیه السّلام با همین متن و الفاظ نقل شده است.
2- سوره 43 - آیه 57
3- برای ترجمه به روایت شماره 862 مراجعه شود.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:حبّ نصاری تا آن جا که به هلاکت رسیدند و بغض یهود تا حدّی که هلاک شدند.

اما در باره تو؛افراط در دوستی و محبت تا جایی که موجب هلاکت آنان می شود و زیاده روی در بغض و کینه و دشمنی تو که باعث هلاک آنان می شود.

چون این بیانات مصطفی صلی اللّه علیه و آله منتشر شد،طایفه ای از منافقین و جمعی از قریش گفتند؛چگونه ممکن است،علی علیه السّلام مانند عیسی بن مریم باشد! در آن هنگام آیۀ شریفه وَ لَمّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْیَمَ مَثَلاً إِذا قَوْمُکَ مِنْهُ یَصِدُّونَ (1) (2)نازل شد تا دهان مخالفان و معاندان بسته شود. (3)

148- أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یَحْکُمُونَ .(جاثیه21/)

آیا کسانی که مرتکب کارهای بد شده اند پنداشته اند که آنان را مانند کسانی قرار می دهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند(به طوری که)زندگی آنان و مرگشان یکسان باشد؟چه بد داوری می کنند! (872)عطاء و ضحّاک از مجاهد نقل کردند؛که ابن عباس در توضیح و شرح آیه کریمه أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَواءً مَحْیاهُمْ وَ مَماتُهُمْ ساءَ ما یَحْکُمُونَ (4) بیان کرد؛

ص: 259


1- سوره 43 - آیه 57
2- قرأت جعفر بن محمد از پدرش و از جدش از علی علیه السّلام به جای یصدّون،یضحکون قرائت شد.
3- مثل همین روایت در تفسیر عیاشی نقل شد.و همچنین روایت رقم /869شواهد التنزیل که از اصبغ نباته از علی علیه السّلام حکایت شد با همین عبارت و الفاظ است. و همچنین روایت رقم /870شواهد التنزیل از طریق ابی یقظان از زاذان از علی علیه السّلام با کمی اختلاف الفاظ روایت شده است. و روایت رقم /871شواهد التنزیل از تفسیر عتیق از طریق ابی سعید خدری با همین مضمون نقل شده است.
4- سوره 45 - آیه 21

آیه در مقایسه بین سه نفر از مؤمنان خالص؛علی علیه السّلام،حمزه سید الشهداء و عبیده بن حارث با سه تن از مشرکان فاجر مثل عتبه و شیبه و ولید بن عتبه نازل شد.

اَلَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ (1) یعنی کسانی که شرک و بی دینی را کسب کردند.

و قضیه از این قرار بود که سه تن از مشرکین پلید مثل عتبه و شیبه و ولید بن عتبه در مکه با سه نفر از مؤمنین یاد شده به مجادله و منازعه پرداختند و گفتند شما را فاضل تر و برتر از خود نمی دانیم و شما مسلمانان و مؤمنین بر مبنای درست و صحیحی نیستید،اگر هم بر فرض قیامتی و آخرتی در کار باشد باز هم ما از شما برتر و بالاتریم و در جایگاه والاتر و بهتری جای داده می شویم.

خدای سبحان که دانای سرّ و نهان است،آیه شریفه أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ (2) ...را در باره آنان نازل کرد و فرمود:مؤمنان صالح با کافران ناصالح هرگز در نزد ما مساوی نیستند.اگر چنین سخنانی بگویید،قضاوت نادرست و ناحقّی کرده اید. (3)

(874)کلبی از ابی صالح نقل کرد؛ابن عباس در شرح آیه کریمه بیان کرد؛ أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ (4) یعنی بنی عبد شمس که دنبال کسب بدی ها و سیئات بودند کَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (5) بنی هاشم و بنی عبد المطلب هستند که به ایمان و عمل صالح گرایش و اهتمام داشتند.

(875)مقاتل بن سلیمان از ضحّاک روایتی را نقل کرد که ابن عباس در توضیح آیه شریفه گفت: أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیِّئاتِ (6) یعنی بنی امیه که پیوسته دنبال سیئات و ضدّیت و مخالفت با قرآن و اسلام بودند و أَنْ نَجْعَلَهُمْ کَالَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (7) یعنی مؤمنین صالح که پیوسته گوش به فرمان یزدان و مطیع قرآن بودند و آنان؛نبی صلی اللّه علیه و آله،علی علیه السّلام،حمزه سید الشهداء،جعفر طیّار،حسن،حسین و فاطمه علیهم السّلامت.

ص: 260


1- سوره 45 - آیه 21
2- سوره 45 - آیه 21
3- روایت /873شواهد التنزیل از طریق ابی صالح از ابن عباس با اندک اختلافی مثل همین روایت مبسوط نقل شده است.
4- سوره 45 - آیه 21
5- سوره 45 - آیه 21
6- سوره 45 - آیه 21
7- سوره 45 - آیه 21

هستند که این آیه در شأن آنان نازل شد و این بزرگان را مورد تمجید و تحسین قرار داد.

(876)ابو صادق از ربیعه بن ناجذ نقل کرد:علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:در سوره محمّد صلی اللّه علیه و آله آیه ای هست که در فضیلت و تحسین ما و مذمّت بنی امیه نازل شد. (1)

(877)عبد اللّه بن حزن نقل کرد،در مکّه در میان جمعی در حضور حسین بن علی علیهما السّلام نشسته بودیم،آیه کریمه اَلَّذِینَ کَفَرُوا وَ صَدُّوا عَنْ سَبِیلِ اللّهِ أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ آمَنُوا بِما نُزِّلَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ (2) (3)تلاوت شد.

آن بزرگوار فرمود:این آیه شریفه در شأن ما اهل بیت و بی دینی و مخالفت و سدّ راه بنی امیه نازل شد. (4)

149- وَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ فَلَنْ یُضِلَّ أَعْمالَهُمْ. سَیَهْدِیهِمْ وَ یُصْلِحُ بالَهُمْ.

وَ یُدْخِلُهُمُ الْجَنَّهَ عَرَّفَها لَهُمْ (5) .(محمد6/-4)

و کسانی که در راه خدا کشته شدند،هرگز کارهایشان را ضایع نمی کند.به زودی آنان را راه می نماید و حالشان را نیکو می گرداند،و در بهشتی که برای آنان وصف کرده می برد.

(878)قتاده از عطاء نقل کرد؛ابن عباس در تفسیر و توضیح کلام خدای عزّ و جلّ گفت:

وَ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللّهِ (6) ؛یعنی کسانی که در راه خدا و ترویج دین شهید شدند

ص: 261


1- حاکم حسکانی توضیح داده است که این روایت منقول از علی علیه السّلام را فقط با همین اسناد در کتب روانی دیدم.
2- سوره 47 - آیه 1
3- محمد1/
4- از طریق علی بن هاشم از فطر از جعفر بن حسین هاشمی روایتی به همین معنی و مضمون نقل شده است. و همچنین از سبیعی از ابی جعفر الباقر علیه السّلام همین روایت ذکر شده است.
5- سوره 47 - آیه 4
6- سوره 47 - آیه 4

مثل حمزه سید الشهداء و جعفر طیار هرگز حسنات و مجاهدت های آنان فراموش نمی شود و پاداش آنان جنّت و بهشت رضوان است.

سَیَهْدِیهِمْ (1) یعنی خدای سبحان به این مجاهدان توفیق انجام اعمال صالح و کارهای خیر را عنایت می فرماید.

وَ یُصْلِحُ بالَهُمْ (2) و همچنین نیّات و حالات و اعمال آنان را اصلاح می کند.

وَ یُدْخِلُهُمُ الْجَنَّهَ عَرَّفَها لَهُمْ (3) آن هنگامی که در بهشت داخل شوند،آدرس منازل و جایگاه ابدی آنان را نشان داده معرفی می کند.

150- ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَ أَنَّ الْکافِرِینَ لا مَوْلی لَهُمْ .(محمد11/)

چرا که خدا سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند،ولی کافران را سرپرست(و یاری) نیست.

(879)قتاده از سعید بن جبیر نقل کرد؛ابن عباس مفسّر مشهور در توضیح آیه کریمه بیان کرد، ذلِکَ بِأَنَّ اللّهَ مَوْلَی الَّذِینَ آمَنُوا (4) یعنی خدای سبحان ولیّ مؤمنانی مثل محمد صلی اللّه علیه و آله،علی علیه السّلام،حمزه،جعفر طیّار،فاطمه علیها السّلام و حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام است؛و آنان را بر دشمنان،نصرت و غلبه می دهد و عاقبت از آن متقین و مؤمنین است.

وَ أَنَّ الْکافِرِینَ (5) و برای کافران،مثل ابو سفیان بن حرب و اعوان و انصارش هیچ ولیّ نیست تا عذاب دنیا و آخرت را از آنان دفع کند.

ص: 262


1- سوره 47 - آیه 5
2- سوره 47 - آیه 5
3- سوره 47 - آیه 6
4- سوره 47 - آیه 11
5- سوره 47 - آیه 11

151- أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ کَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُمْ .

(محمد14/)

آیا کسی که بر حجّتی از جانب پروردگار خویش است،چون کسی است،چون کسی است که بدی کردارش برای او زیبا جلوه داده شده و هوسهای خود را پیروی کرده اند؟ (880)مقاتل از عطاء نقل کرد؛ابن عباس در تفسیر آیه فوق بیان کرد، أَ فَمَنْ کانَ عَلی بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّهِ (1) .

آیه برای رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام،آن زمان که شهادت«أن لا اله الاّ اللّه وحده لا شریک له»و شعار توحید سر دادند نازل شد. کَمَنْ زُیِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ (2) آیا این چنین انسان موحد و خداشناسی با مثل ابو جهل بن هشام و ابو سفیان بن حرب که هوای نفس و شیطان،مال دنیا را برای آنان زینت داده است برابر و مساوی اند.

و حال این که ابو سفیان و ابو جهل تابع هوی و نبی صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام بندۀ خدا هستند.

152- فَإِذا عَزَمَ الْأَمْرُ فَلَوْ صَدَقُوا اللّهَ لَکانَ خَیْراً لَهُمْ. فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ .(محمد22/-21)

و چون کار به تصمیم کشد،قطعاً خیر آنان در این است که با خدا راست(دل)باشند.

پس(ای منافقان)آیا امید بستید که چون(از خدا)برگشتید(یا سرپرست مردم شدید) در(روی)زمین فساد کنید و خویشاوندیهای خود را از هم بگسلید؟ (881)سفیان ثوری از ابن جریج و او از عطاء نقل کرد؛ابن عباس بیان کرد:

آیۀ فَلَوْ صَدَقُوا اللّهَ (3) در باره بنی امیه نازل شد،اگر بنی امیه ایمان می آوردند و در راه طاعت و متابعت گام بر می داشتند و اجابت دستورهای دین و قرآن را می کردند،برای

ص: 263


1- سوره 47 - آیه 14
2- سوره 47 - آیه 14
3- سوره 47 - آیه 21

آنان بهتر و نیکوتر از معصیت و عصیان و نافرمانی که در حق قرآن و یزدان داشتند، بود.

وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَکُمْ (1) این طایفه از نبی صلی اللّه علیه و آله و اهل بیت او بریدند و به مخالفت با آنان پرداخته،در دشمنی کمال بی رحمی و سنگ دلی را روا داشتند.

153- وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ .(محمد30/)

آنان که در دلهایشان مرض است،از طرز سخن گفتنشان می توانی آنها را بشناسی.

(882)هارون عبدی از ابو سعید خدری در شرح و تفسیر آیه کریمه نقل کرد؛ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ (2) یعنی منافقان و بیمار دلان را از لحن گفتار و سخنانی که در بغض و کینه نسبت به علی علیه السّلام ابراز و اعلام می دارند می توان شناخت. (3)

154- مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللّهِ وَ رِضْواناً سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراهِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ یُعْجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفّارَ وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَهً وَ أَجْراً عَظِیماً .(فتح29/)

ص: 264


1- سوره 47 - آیه 22
2- سوره 47 - آیه 30
3- روایت /884شواهد التنزیل،از طریق ابی الحسن مدائنی از هارون عبدی از ابو سعید خدری با همین الفاظ و محتوا نقل شده است.روایت /885شواهد التنزیل،از جعفر بن سلیمان از ابی هارون عبدی از ابو سعید خدری در همین معنی نقل شده است.

محمّد صلی اللّه علیه و آله پیامبر خداست؛و کسانی که با او هستند،بر کافران،سختگیر(و)با همدیگر مهربان اند.آنان را در رکوع و سجود می بینی.فضل و خشنودی خدا را خواستارند.

علامت(مشخّصۀ)آنان بر اثر سجود در چهره هایشان است،این صفت ایشان است در تورات،و مثل آنان در انجیل،چون کشته ای است که جوانۀ خود بر آورد و آن را مایه دهد تا ستبر شود و بر ساقه های خود بایستد و دهقانان را به شگفت آورد،تا از (انبوهی)آنان(خدا)کافران را به خشم در اندازد.خدا به کسانی از آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند،آمرزش و پاداش بزرگی وعده داده است.

(886)سفیان ثوری از ابن جریح و او از عطاء نقل کرد که ابن عباس مفسّر مشهور در تفسیر و توضیح آیه کریمه بیان کرد؛ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ (1) محمد صلی اللّه علیه و آله و اصحاب مؤمنش از سابقین تَراهُمْ رُکَّعاً سُجَّداً (2) یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام یَبْتَغُونَ فَضْلاً مِنَ اللّهِ (3) یعنی طلحه و زبیر سِیماهُمْ فِی وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ (4) یعنی عبد الرحمن بن عوف و سعد بن ابی وقّاص ذلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْراهِ وَ مَثَلُهُمْ فِی الْإِنْجِیلِ (5) یعنی ابو عبیده جرّاح کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ (6) یعنی ابو بکر فَاسْتَغْلَظَ (7) یعنی عمر فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ (8) یعنی عثمان یُعْجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفّارَ (9) یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنْهُمْ (10) یعنی تمامی اصحاب محمد صلی اللّه علیه و آله. (11)

(887)عبد الکریم جزری از سعید بن جبیر نقل کرد از عبد اللّه بن عباس در توضیح و تفسیر کلام خدا: وَعَدَ اللّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَهً وَ أَجْراً عَظِیماً (12) سؤال شد.گفت:روزی در خدمت پیامبر صلی اللّه علیه و آله بودم،جمعی از آن حضرت پرسیدند یا رسول اللّه!این کلام الهی در بارۀ چه کسی نازل شد؟ت.

ص: 265


1- سوره 48 - آیه 29
2- سوره 48 - آیه 29
3- سوره 48 - آیه 29
4- سوره 48 - آیه 29
5- سوره 48 - آیه 29
6- سوره 48 - آیه 29
7- سوره 48 - آیه 29
8- سوره 48 - آیه 29
9- سوره 48 - آیه 29
10- سوره 48 - آیه 29
11- روایت /888شواهد التنزیل از طریق عمرو بن زیاد باهلی از موسی بن جعفر با همین الفاظ و متن نقل شده است، توضیح این که این روایت در باره اصحاب و یاران پیامبر شاید مقداری مبالغه آمیز باشد. و روایت 892،891،/890شواهد التنزیل از طریق مبارک بن فضاله از حسن همین روایت را نقل کرده است. و همچنین روایت رقم /889شواهد التنزیل با اندکی اختلاف از اسلم بن جنید از حسن همین گونه نقل شده است.
12- سوره 48 - آیه 29

مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:چون قیامت کبری برپا شود،پرچمی سفید و نورانی را می آورند و منادی از جانب پروردگار ندا می دهد:سیّد مؤمنان و کسانی که با او بعد از بعثت محمّد صلی اللّه علیه و آله ایمان آوردند برخیزند و به پیش تازند.

علی بن ابی طالب علیه السّلام به سرعت برمی خیزد و لوای نورانی و پرچم سفید به دستش داده می شود.همۀ مهاجران و انصار سابقه دار زیر این لوای نورانی جمع می شوند و غیر از مهاجر و انصار نخستین و سابقه دار کسی با آنان همراه نخواهد بود.

تا این که علی علیه السّلام بر منبری از نور ربّانی قرار می گیرد.

آن گاه بندگان خدا یکی یکی به نزد آن سیّد و سرور می آیند و پاداش خویش را دریافت می کنند،وقتی جمعیت زیادی پاداش خود را دریافت کردند به آنان گفته می شود،همۀ شما جایگاه خود را در بهشت شناختید،خدای سبحان به شما می فرماید:

عندی مغفره و اجر عظیم.

علی علیه السّلام و طوایفی که زیر لوای او هستند برخاسته و علی علیه السّلام آنان را به داخل بهشت می برد،سپس بر منبر خود می نشیند و پیوسته مؤمنان و صالحانی را که نصیب خود را دریافت کرده اند به داخل بهشت می برد و طوایف دیگری که اهل جهنم و آتش اند به آتش سپرده می شوند.

و این کار به سبب قول خدای سبحان؛و اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (1) لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ (2) .است که مؤمنان سابقه دار و اهل ولایت را چنین پاداش نیکو و جایگاه رفیعی عنایت می فرماید.

وَ الَّذِینَ کَفَرُوا وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا (3) آنان که ولایت علی علیه السّلام و حقّ او را که حقّ مسلّم و واجب بر همه عالمین است زیر پا گذاشتند.

أُولئِکَ أَصْحابُ الْجَحِیمِ (4) اینان کسانی هستند که علی علیه السّلام جهنّم را برای آنان قسمت کرده و مستحق جهنّم هم هستند.

(891)انس بن مالک می گوید؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آیۀ کریمه مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ... (5) را قرائت فرمود و گفت؛منظور از کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ (6) محمد صلی اللّه علیه و آله فَآزَرَهُ (7) ابو بکر فَاسْتَغْلَظَ (8) عمر فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ (9) عثمان و یُعْجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفّارَ (10) علی بن ابی طالب علیه السّلام است. (1)

ص: 266


1- سوره 48 - آیه 29
2- سوره 57 - آیه 19
3- سوره 57 - آیه 19
4- سوره 57 - آیه 19
5- سوره 48 - آیه 29
6- سوره 48 - آیه 29
7- سوره 48 - آیه 29
8- سوره 48 - آیه 29
9- سوره 48 - آیه 29
10- سوره 48 - آیه 29

(891)انس بن مالک می گوید؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آیۀ کریمه مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ وَ الَّذِینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الْکُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ... (1) را قرائت فرمود و گفت؛منظور از کَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ (2) محمد صلی اللّه علیه و آله فَآزَرَهُ (3) ابو بکر فَاسْتَغْلَظَ (4) عمر فَاسْتَوی عَلی سُوقِهِ (5) عثمان و یُعْجِبُ الزُّرّاعَ لِیَغِیظَ بِهِمُ الْکُفّارَ (6) علی بن ابی طالب علیه السّلام است. (7)

155- إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتابُوا وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أُولئِکَ هُمُ الصّادِقُونَ .(حجرات15/)

در حقیقت،مؤمنان کسانی اند که به خدا و پیامبر او گرویده و(دیگر)شک نیاورده و با مال و جانشان در راه خدا جهاد کرده اند؛اینها هستند که راست کردارند.

(893)عمرو بن دینار از عطاء حکایت کرد؛ابن عباس در تفسیر آیه شریفه إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا (8) گفت یعنی کسانی که خدای سبحان و رسولش را تصدیق کردند و شکّ و شبهه ای در ایمان نداشتند.

و این آیه در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام و حمزه سید الشهداء و جعفر طیّار نازل شد.

که از مؤمنان راستین به خدا و پیامبر صلی اللّه علیه و آله و قرآن بودند.

وَ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أُولئِکَ هُمُ الصّادِقُونَ (9) که از سر صدق و خلوص با جان و مال با دشمنان خدا و در راه طاعت اللّه پیکار و مجاهدت کردند و اینان مؤمنان صادق و وفادارند که خدای سبحان آنان را به صداقت و راستی در این آیه شریفه ستوده و نام برده است.

ص: 267


1- سوره 48 - آیه 29
2- سوره 48 - آیه 29
3- سوره 48 - آیه 29
4- سوره 48 - آیه 29
5- سوره 48 - آیه 29
6- سوره 48 - آیه 29
7- ابو عمران موسی بن احمد بن عمر بن غیلان هم این روایت را نقل کرده و مؤلف کتاب فقط روایت آن را تحت شماره /892شواهد التنزیل ذکر کرده است.
8- سوره 49 - آیه 15
9- سوره 49 - آیه 15

156- وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِیدٌ .(ق21/)

هر انسانی وارد محشر می شود،در حالی که همراه او سوق دهنده و گواهی هست.

(894)جعفر بن حکیم از امّ سلمه در شرح آیۀ کریمه وَ جاءَتْ کُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهِیدٌ (1) نقل کرد:

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در قیامت به عنوان سائق(سوق دهنده)مردم است.و علی بن ابی طالب علیه السّلام به عنوان شهید و گواه بر بندگان است.

157- أَلْقِیا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفّارٍ عَنِیدٍ .(ق24/)

(خداوند فرمان می دهد)هر کافر متکبّر و لجوج را در جهنم بیفکنید.

(895)محمد بن طفیل از شریک بن عبد اللّه این روایت را نقل کرده است که در حضور اعمش که مریض بود به رسم عیادت نشسته بودم که ابو حنیفه و ابن شبرمه و ابن ابی لیلی وارد مجلس شدند.و رو به اعمش کردند و گفتند:یا ابا محمد!تو در آخرین روزهای عمر و در آستانه آخرت هستی.و در باره علی بن ابی طالب علیه السّلام احادیث مبالغه آمیزی نقل کرده ای؛سزاوار است در پایان عمر از گفته های خویش توبه کنی.

اعمش گفت:سند احادیثی را که در شأن و منزلت علی علیه السّلام گفتم بیان کنید تا بدانم کدام حدیث را می گویید.

آنان بعضی از احادیث را اشاره کردند.

اعمش گفت:بلی،ابو متوکل ناجی حدیثی را ابو سعید خدری برایم نقل کرد و گفت؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:چون قیامت کبری برپا شود،خدای سبحان به من و

ص: 268


1- سوره 50 - آیه 21

علی علیه السّلام می فرماید:

«ألقیا فی النّار من أبغضکما و أدخل الجنّه من أحبّکما».

هر کسی دشمن کینه توز تو و علی است در آتش جهنم اندازید و هر کسی محبّ و مطیع شماست در بهشت داخل کنید و این به جهت آیۀ شریفه أَلْقِیا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفّارٍ عَنِیدٍ (1) است.

ابو حنیفه با عصبانیت برخاست و به دوستانش گفت،برخیزید از این بدتر و شدیدتر کلامی گفته نمی شود.

(896)اعمش از ابو متوکّل ناجی و او از ابو سعید خدری حدیثی را روایت کرد که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:چون روز قیامت فرا رسد،خدای قادر به من و علی علیه السّلام دستور می فرماید،برخیزید؛هر کسی که از دوستان و محبّان و پیروان شماست به بهشت داخل کنید و هر کسی دشمن و مخالف شماست به جهنم اندازید.

علی علیه السّلام بر شفیر و لبه جهنّم می ایستد و می گوید،این برای من و آن برای تو.

معنای کلام سبحان در قرآن أَلْقِیا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفّارٍ عَنِیدٍ (2) هم همین است که اجازه این کار به ما دو نفر داده می شود.

(897)محمد بن حسین از پدرش و او از جدش از علی علیه السّلام در توضیح و تفسیر آیۀ کریمه أَلْقِیا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفّارٍ عَنِیدٍ (3) بیان کرد.

علی علیه السّلام فرمود:رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله برایم بیان فرمود:آن هنگامی که مردم در روز قیامت اجتماع کنند،من و تو در سمت راست عرش ساکن می شویم،آن گاه به من و تو گفته می شود:

«قوما فالقیا من ابغضکما و خالفکما و کذّبکما فی النّار».

یا محمد!تو و علی برخیزید و دشمنان و مخالفان و تکذیب کنندگان خود را به جهنم اندازید. (4)ت.

ص: 269


1- سوره 50 - آیه 24
2- سوره 50 - آیه 24
3- سوره 50 - آیه 24
4- روایت،/898شواهد التنزیل از سعد بن ظریف از عکرمه با اندک اختلافی در همین معنی روایت شده است.

158- إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکْری لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ .(ق37/)

قطعاً در این(عقوبتها)برای هر صاحبدل و حق نیوشی که خود به گواهی ایستد، عبرتی است.

(899)منذر ثوری از محمد بن حنفیّه(فرزند علی علیه السّلام)نقل کرد؛علی علیه السّلام در توضیح کلام خدا إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکْری لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ (1) فرمود:من آن صاحب قلب سلیمی هستم که ربّ جلیل در آیۀ فوق به آن اشاره فرمود.

(900)سفیان ثوری از سدیّ از عطاء نقل کرد؛ابن عباس مفسّر مشهور بیان کرد؛ روزی دو شتر بزرگ به رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هدیه شد،آن حضرت رو به اصحاب کرد و فرمود آیا در بین شما کسی هست که دو رکعت نماز را خالصانه برای خدای عزّ و جل به جای آورد و قلبش فقط متوجّه اللّه باشد و از کار دنیا چیزی در قلبش خطور نکند و در ذهنش راه نیابد،تا یکی از دو شتر را به او بدهم.

علی علیه السّلام برخاست و به نماز ایستاد.وقتی نماز را به پایان رسانید،جبرئیل به رسول اللّه گفت:یکی از دو شتر را به او عنایت فرما.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود،او در تشهّد درنگ و توقف کوتاهی نمود و تفکّری کرد تا کدام یک را انتخاب کند.

جبرئیل گفت:تفکرش برای این بود که کدام یک را انتخاب کند که چاق تر باشد تا در راه خدا بکشد و صدقه بدهد و تفکّر او برای وجه اللّه بود نه برای خود و دنیای خود.

پس رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هر دو شتر را به علی علیه السّلام داد.

در آن هنگام خدای سبحان آیه شریفۀ إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکْری لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ (2) را بر محمّد مصطفی صلی اللّه علیه و آله نازل فرمود.

ص: 270


1- سوره 50 - آیه 37
2- سوره 50 - آیه 37

در آن هنگام خدای سبحان آیه شریفۀ إِنَّ فِی ذلِکَ لَذِکْری لِمَنْ کانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَی السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ (1) را بر محمّد مصطفی صلی اللّه علیه و آله نازل فرمود.

یعنی در نماز علی علیه السّلام پند و اندرزی نیکو برای کسانی است که قلبی سالم و عقلی کامل دارند یا آن کسانی که در نماز آنچه با زبان می گویند با گوش می شنوند.

و این چنین فردی شهید و حاضر القلب نامیده می شود.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:هر کسی دو رکعت نماز با صفا بخواند که امور دنیا در آن نماز به قلب و ذهنش خطور نکند،خدای تعالی از او راضی می شود و همه گناهانش را عفو می کند.

159- کانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ. وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ. وَ فِی أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ .(ذاریات 19-17)

و از شب اندکی را می غنودند،و در سحرگاهان(از خدا)طلب آمرزش می کردند و در اموالشان برای سائل و محروم حقّی(معین)بود.

(901)قتاده از سعید بن جبیر نقل کرد که ابن عباس در توضیح آیه کریمه کانُوا قَلِیلاً مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ... (2) گفت:این آیه در حقّ علی،حسن،حسین و فاطمه علیهم السّلام نازل شد.

علی ابن ابی طالب علیه السّلام چنان بود که دو ثلث آخر شب را به نماز و مناجات و تلاوت قرآن مشغول بود و ثلث اول شب را استراحت می کرد.

چون سحرگاهان فرا می رسید آن حضرت به دعا و استغفار مبادرت می کرد.

در سیره علی علیه السّلام وارد شده است که در هر شب هفتاد رکعت نماز و یک ختم قرآن در پایان آن نماز انجام می داد.

ص: 271


1- سوره 50 - آیه 37
2- سوره 51 - آیه 17

160- إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنّاتٍ وَ نَعِیمٍ .(طور17/)

پرهیزگاران در باغهایی هستند و(در)ناز و نعمت اند.

(902)سفیان بن عیینه از منصور و او از مجاهد نقل کرد ک ابن عباس در شأن نزول و تفسیر آیه کریمه فوق بیان کرد، إِنَّ الْمُتَّقِینَ (1) در باره علی علیه السّلام،حمزه،فاطمه علیها السّلام و جعفر طیّار نازل شد که مصداق بارز متقین در نزد خدا هستند و اینان در آخرت به بوستان هایی زیبا دست می یابند.

ابن عباس در ادامه می گوید:در هر بوستان از بهشت علیا،در وسطش خیمه ای از لؤلؤ وجود دارد و در داخل هر خیمه ای تختی از طلا نصب است و در هر تختی هفتاد بستر و فرش مهیاست که از آن متقین هست.

161- وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ ما أَلَتْناهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَیْءٍ .(طور21/)

و کسانی که گرویده و فرزندانشان آنان را در ایمان پیروی کرده اند،فرزندانشان را به آنان ملحق خواهیم کرد و چیزی از کار(ها)شان نمی کاهیم.

(903)حکم بن ظهیر از سدیّ و او از ابی مالک و او از ابی مالک و او از ابن عباس نقل کرده است که آیۀ کریمه وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ... (2) در شأن نبی صلی اللّه علیه و آله،علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السّلام نازل شد.

(904)عبد الرّحمان بن عمر حکایت کرد که هر گاه بزرگان را می شمردیم از ابو بکر و عمر و عثمان نام می بردیم.

مردی برخاست و گفت:یا بن عمر!پس علی علیه السّلام را چرا نام نمی بری؟

ص: 272


1- سوره 52 - آیه 17
2- سوره 52 - آیه 21

در جواب گفتم:وای بر تو!علی علیه السّلام از اهل بیت است،و هیچ کسی را نمی توان با او مقایسه کرد،علی علیه السّلام با نبی صلی اللّه علیه و آله در یک درجه و رتبه هستند.

خدای سبحان در قرآن فرموده است: وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ (1) .

و همچنین فاطمه علیها السّلام با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در یک درجه است و علی علیه السّلام با آن دو بزرگوار نیز در یک درجه هستند.

(905)زراره و حمران از محمّد بن مسلم و او از ابو جعفر علیه السّلام و ابی عبد اللّه در توضیح آیه وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ (2) نقل کرده اند:

اطفال و فرزندان به واسطه اعمال صالح پدران محافظت می شوند و مورد لطف و عنایت پروردگار قرار می گیرند.کما این که خدای تعالی مال و دفینه دو فرزند را به جهت ایمان و تقوا و صلاح پدر به دست خضر علیه السّلام محافظت کرد.

(907)سعید بن جبیر از ابن عباس نقل کرده است:

خدای سبحان ذریّه مسلمانان را به پدرانشان ملحق می کند،هر چند از نظر اعمال پایین تر از پدران خود باشند؛برای این که موجب شادی و روشنی چشم پدران را فراهم فرماید.

ابن عباس آن گاه برای تأیید گفتار خویش آیۀ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ (3) ...را قرائت کرد. (4)ت.

ص: 273


1- سوره 52 - آیه 21
2- سوره 52 - آیه 21
3- سوره 52 - آیه 21
4- روایت 909 و /908شواهد التنزیل از طریق راوی دیگری از ابن عباس با همین مضمون و محتوا نقل شده است.

162- وَ النَّجْمِ إِذا هَوی. ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی. وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی. إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی .(نجم3/-1)

سوگند به اختر(قرآن)چون فرود می آید،(که)یار شما نه گمراه شده و نه در نادانی مانده است و از سر هوس سخن نمی گوید.این سخن به جز وحیی که وحی می شود نیست.

(910)مالک بن غسّان نهشلی از ثابت و او از انس بن مالک نقل کرد:

در عهد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ستاره ای از جای خود حرکت کرد،مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:این ستاره را بنگرید،در خانه هر کسی فرود آید او خلیفه و جانشین من است.

همه حاضران به نظاره پرداختند و دیدند آن کوکب درخشان در منزل علی بن ابی طالب علیه السّلام فرود آمد.

جماعتی از حضّار گفتند:محمد صلی اللّه علیه و آله از شدّت علاقه و زیادی محبّت به علی علیه السّلام به گمراهی کشیده شد.

جبرئیل آیه شریفۀ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی. ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی. وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی. (1)

إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی (2) را بر مصطفی صلی اللّه علیه و آله نازل کرد و پاسخ محکمی به آن یاوه گویان داد. (3)

(912)ابی بشر از سعید بن جبیر نقل کرد؛ابن عباس گفت:

در محفلی در حضور رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله با عدّه ای از جوانان بنی هاشم نشسته بودیم، ستاره ای از جای خود حرکت کرد،مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

این ستاره در منزل هر کسی فرود آید او وصیّ و جانشین من است.

جوانی از بنی هاشم برخاست و به تماشای آن کوکب درخشان پرداخت.

تا این که آن ستاره در خانه علی علیه السّلام فرود آمد.

ص: 274


1- سوره 53 - آیه 1
2- سوره 53 - آیه 1
3- روایت /911شواهد التنزیل با اندکی اختلاف از ثابت بنانی از انس بن مالک با همین محتوا نقل شده است.

عدّه ای از آن جماعت گفتند:یا رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله!حبّ وافر و علاقه فراوان تو نسبت به علی علیه السّلام تو را به غوایت و گمراهی کشانده و در شأن او مبالغه می کنی! بلافاصله آیه شریفه وَ النَّجْمِ إِذا هَوی (1) ...وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلی (2) بر پیامبر نازل شد. (3)

(914)منصور بن ابی اسود از جعفر بن محمد علیه السّلام و او از پدرش تا می رسد به علی علیه السّلام؛ که آن حضرت حکایت کرد؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

هر گاه ستاره ای از آسمان به منزل یکی از اصحابم فرود آید آن صحابی خلیفه، وصیّ و جانشین من است.

فردای آن روز دیدند،ستاره ای نورانی و درخشان که نورش همه جا را فرا گرفته بود به حرکت درآمد،تا در بیت و حجره علی علیه السّلام فرود آمد.

جماعتی از مخالفان و معاندین و منافقان به هیجان آمده گفتند:این مرد، رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله،گمراه شده و در ضلالت افتاده است.

در آن هنگام خدای سبحان آیۀ وَ النَّجْمِ إِذا هَوی. ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ وَ ما غَوی (4) ...را بر محمّد مصطفی صلی اللّه علیه و آله نازل فرمود تا مشت محکمی بر دهان آن ژاژخواهان و بیهوده گویان کم خرد نواخته شود.

(916)سفیان ثوری از سدیّ و او از مجاهد نقل کرده است که از ابن عباس در تفسیر و توضیح آیه وَ النَّجْمِ إِذا هَوی (5) گفت:

هنگامی که مردم مدینه از انصار رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هفت صد دینار نقد جمع آوری کردند و به حضور نبی صلی اللّه علیه و آله رسیدند،گفتند:یا رسول اللّه!این دینارها را برای شما جمع آوری کردیم از ما بپذیرید.خدای سبحان آیه قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی (6) را در جواب آنان فرستاد.ت.

ص: 275


1- سوره 53 - آیه 1
2- سوره 53 - آیه 7
3- این روایت در شماره /913شواهد التنزیل از طریق ابن عباس زین العابدین و ضحّاک و ربیعه و همچنین در امالی صدوق نقل شده و همچنین از عایشه و بریده اسلمی در تفسیر فرات نقل شده است و همچنین این روایت از طریق زراره بن أوفی از ابن عباس نقل شد که مصنف در روایت /915شواهد التنزیل به طور کامل آن را ذکر کرده است.
4- سوره 53 - آیه 1
5- سوره 53 - آیه 1
6- سوره 42 - آیه 23

یعنی برای تبلیغ رسالت و تعلیم قرآن اجر و مزدی از شما نمی خواهم و اگر هم مزدی در کار باشد مودّت و محبّت اهل بیت را به عنوان پاداش آن قرار می دهم.

گروهی از منافقین مسلمان نما گفتند:چه تقاضای نابجایی از ما دارد،از ما می خواهد که اهل بیت او را دوست بداریم!در آن هنگام آیات سورۀ نجم نازل شد و فرمود: وَ النَّجْمِ إِذا هَوی (1) ...زمانی که قرآن را به صورت نجماً نجماً بر محمد صلی اللّه علیه و آله فرستادیم، ما ضَلَّ صاحِبُکُمْ (2) او رسولی راستین و راست گفتار است و هرگز گمراه نشد و در ضلالت نیفتاد.

وَ ما غَوی (3) از این که اهل بیتش را تفضیل و برتری داده است به فرمان ما بود.

ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوی (4) در آنچه مصطفی صلی اللّه علیه و آله می گوید از سر هوی و هوس نیست.

إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْیٌ یُوحی (5) بلکه از منبع وحی و منشأ الهی سخن می گوید.

163- وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکی .(نجم43/)

و هم اوست که می خنداند و می گریاند.

(917)قتاده از عطاء نقل کرد که ابن عباس صحابی نوجوان رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در شرح آیه کریمه وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَکَ وَ أَبْکی (6) گفت:

خدای سبحان علی علیه السّلام و حمزه و جعفر طیّار را در جنگ بدر به واسطه کشتن بعضی از سران لجوج کفّار مثل عتبه و شیبه و ولید بن عتبه خندان و شاد و مسرور گردانید و در مقابل،بعضی از کفّار مکّه را با سرنگون کردن در آتش جهنّم گریان و نالان کرد.

ص: 276


1- سوره 53 - آیه 1
2- سوره 53 - آیه 2
3- سوره 53 - آیه 2
4- سوره 53 - آیه 3
5- سوره 53 - آیه 4
6- سوره 53 - آیه 43

164- مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ. بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ. فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ .(رحمان21/-19)

دو دریا را(به گونه ای)روان کرد(که)با هم برخورد کنند.میان آن دو،حدّ فاصلی است که به هم تجاوز نمی کنند.پس کدام یک از نعمتهای پروردگارتان را منکرید؟از هر دو (دریا)مروارید و مرجان برآید.

(918)زیاد بن منذر از جویبر و او از ضحّاک در توضیح این آیه کریمه نقل کرد؛ مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (1) .دو بحر که به هم ملاقات کردند علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام هستند.

یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (2) که از الحاق و ازدواج آن دو بزرگوار حسن و حسین علیهما السّلام به عنوان لؤلؤ و مرجان ایجاد شدند. (3)

(920)سعید بن جبیر از ابن عباس در تفسیر قول خدای تعالی نقل کرد:

مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (4) دو بحر(علی و فاطمه علیهما السّلام)هستند که با هم ازدواج کردند.

بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ (5) بین آن دو علاقه ای وافر و محبّتی دائم است که هرگز جدا نشود و فانی نگردد.

یَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَ الْمَرْجانُ (6) نتیجه این پیوند و ارتباط دو گوهر ارجمند و درّ گرانبها به نامهای حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام است. (7)

(922)ابی عبد الرحمن سلمی از قول انس بن مالک نقل کرد:

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

اذا فقدتم الشّمس فاتوا القمر،و اذا فقدتم القمر فاتوا الزّهره فاذا فقدتم الزّهره فاتوا الفرقدین.

اگر خورشید را از دست دادید به سوی ماه بشتابید و اگر ماه پنهان شد به جانب

ص: 277


1- سوره 55 - آیه 19
2- سوره 55 - آیه 22
3- روایت /919شواهد التنزیل از طریق محمّد بن رستم از زاذان از سلمان فارسی با همین الفاظ و متن در شرح آیه کریمه فوق ذکر شده است.
4- سوره 55 - آیه 19
5- سوره 55 - آیه 20
6- سوره 55 - آیه 22
7- روایت 921 و /923شواهد التنزیل،از طریق ابن ابی نجیح از مجاهد از ابن عباس عین همین روایت است.

زهره بروید. اگر به زهره نتوانستید دست پیدا کنید به جانب فرقدین روید.

فردی سؤال کرد یا رسول اللّه!شمس و قمر و زهره و فرقدان چیستند؟بیان فرمایید.

آن حضرت فرمود:شمس آسمان هدایت،من هستم.قمر عالم تاب آسمان ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام است.ستاره زهره در شب تاریک و ظلمانی فاطمه علیها السّلام است.و فرقدان دو فرزندم حسن و حسین علیهما السّلام هستند.

165- وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ. أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ .(واقعه10/)

و سبقت گیرندگان مقدّم اند.آنان اند همان مقرّبان(خدا).

(924)ابی نجیح از مجاهد و او از ابن عباس نقل کرده است:

سابقون سه نفر بودند؛یوشع بن نون سابق به سوی موسی بن عمران علیه السّلام است.

صاحب یاسین به جانب عیسی علیه السّلام و سابق سوم علی بن ابی طالب علیه السّلام به سوی نبی صلی اللّه علیه و آله است. (1)

(925)ابی نجیح از مجاهد و او از ابن عباس روایت کرد که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

سابقین جهان چهار نفر بودند،یوشع بن نون به موسی علیه السّلام،سبقت صاحب یاسین به عیسی علیه السّلام،سبقت علی علیه السّلام به محمد صلی اللّه علیه و آله و سبقت ابراهیم. (2)

(927)مقاتل بن سلیمان از ضحّاک نقل کرد؛ابن عباس گفت:

از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در باره آیه شریفه وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ. أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ (3) پرسیدم.

ص: 278


1- روایت /926/915شواهد التنزیل که عده ای دیگر از روایت از ابن عباس نقل کردند که با متن و عبارت همین روایت یکی است.
2- سبقت ابراهیم به چه کسی بوده را ذکر نکرده است.
3- سوره 56 - آیه 10

آن حضرت فرمود:از جبرئیل تفسیر آیه را سؤال کردم،بیان کرد؛ سابقون،در آیه شریفه علی علیه السّلام و شیعیانش هستند که از همه مردم در رفتن به بهشت سبقت می گیرند.

(928)حکم بن ظهیر از سدیّ نقل کرد؛ آیه وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ (1) در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد. (2)

(929)سدیّ از ابی مالک غفاری و او از ابن عباس در شرح آیه وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ (3) نقل کرد؛ سابقون امّت محمّد صلی اللّه علیه و آله،علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

(931)عطاء بن ابی رباح از قول عبد اللّه بن عباس در تفسیر آیه شریفه وَ السّابِقُونَ السّابِقُونَ (4) گفت:سابقون سه تن بودند،یوشع بن نون به سوی موسی علیه السّلام،شمعون بن یوحنّا به جانب عیسی علیه السّلام و علی علیه السّلام به نبی اللّه صلی اللّه علیه و آله. (5)

166- ثُلَّهٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ. وَ قَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ (واقعه13/)

گروهی از پیشینیان.و اندکی از متأخّران.

(932)حسین انصاری از قول محمّد بن فرات نقل کرد؛ در حضور جعفر بن محمّد علیه السّلام مردی از تفسیر و معنای آیه شریفه ثُلَّهٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ قَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ (6) سؤال کرد.

آن جناب فرمود: ثُلَّهٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ (7) سه نفر بودند؛فرزند آدم علیه السّلام هابیل که به دست برادرش کشته شد و مؤمن آل فرعون و صاحب یاسین جانشین عیسی علیه السّلام.

ص: 279


1- سوره 56 - آیه 10
2- روایت /930شواهد التنزیل از طریق روات دیگری از ابن عباس به همین معنی نقل شده است.
3- سوره 56 - آیه 10
4- سوره 56 - آیه 10
5- این روایت در تفسیر عتیق هم ذکر شده است.
6- سوره 56 - آیه 13
7- سوره 56 - آیه 13

امّا قَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ (1) فقط علی بن ابی طالب علیه السّلام است. (2)

(934)شعیب بن واقد از محمّد بن سهل و او از جعفر بن محمّد علیه السّلام نقل کرده است که آن بزرگوار فرمود: ثُلَّهٌ مِنَ الْأَوَّلِینَ (3) فرزند آدم علیه السّلام به نام هابیل است که به دست برادرش کشته شد و لیکن قَلِیلٌ مِنَ الْآخِرِینَ (4) علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

167- وَ أَصْحابُ الْیَمِینِ ما أَصْحابُ الْیَمِینِ .(واقعه27/)

و یاران راست؛یاران راست کدام اند؟ (936)جابر جعفی از ابو جعفر محمّد بن علی علیه السّلام نقل کرد که علی علیه السّلام فرمود:

نبوّت و رسالت محمّد مصطفی صلی اللّه علیه و آله در روز دوشنبه ابلاغ و اعلام گردید و من روز سه شنبه از رسالت نبویّ مطلع شدم و مسلمانی خود را اعلام کردم.

هر گاه نبی صلی اللّه علیه و آله نماز می گزارد،من در سمت راست آن حضرت نماز را به جماعت اقتدا می کردم و احدی از مردان با ما نبود،خدای سبحان هم آیۀ وَ أَصْحابُ الْیَمِینِ ما أَصْحابُ الْیَمِینِ (5) ...را برای من نازل فرمود.

(937)عثمان بن مغیره از زید بن وهب نقل کرد که عبد اللّه بن مسعود گفت:

نخستین حرکتی که بعد از مبعوث شدن رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله دیدم این بود؛یک زمانی برای تجارت و خرید کالا به مکّه سفر کردم،عباس بن عبد المطلب که با من دوست بود در کنار چاه زمزم نشسته بود،به سوی او رفتم و در کنارش نشستم،طولی نکشید، دیدم مردی خوش سیما با چهره ای نورانی در حالی که دو جامۀ سفید بر تن داشت و نوجوانی زیباروی در سمت راست و بانویی با وقار همراه او بود.آنان از باب الصفا وارد مسجد الحرام شدند.

ص: 280


1- سوره 56 - آیه 14
2- روایت /935شواهد التنزیل از طریق روات دیگر از جعفر بن محمد علیه السّلام با همین الفاظ و متن نقل شده است.
3- سوره 56 - آیه 13
4- سوره 56 - آیه 14
5- سوره 56 - آیه 27

او ابتدا در مقابل رکن،ایستاد،دست ها را بلند کرد و تکبیر گفت؛سپس آن نوجوان در سمت راست وی ایستاد و با بلند کردن دست ها تکبیر گفت.بعد آن بانو که در پشت سر آن دو ایستاده بود،تکبیر گفت و آنان سپس قنوت را طولانی کردند.

از عباس بن عبد المطلب پرسیدم اینان کیستند؟ گفت:آن نفر اول برادرزاده ام؛محمّد بن عبد اللّه است،و آن نوجوان،علی بن ابی طالب علیه السّلام و آن بانو خدیجه همسر محمّد صلی اللّه علیه و آله است.

دینی را که این سه نفر برگزیدند و بر اساس آن عبادت می کنند در روی زمین احدی غیر از این سه تن ندارد.

168- وَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ أُولئِکَ هُمُ الصِّدِّیقُونَ وَ الشُّهَداءُ عِنْدَ رَبِّهِمْ لَهُمْ أَجْرُهُمْ وَ نُورُهُمْ .(حدید19/)

و کسانی که به خدا و پیامبران وی ایمان آورده اند،آنان همان راستینان اند و پیش پروردگارشان گواه خواهند بود(و)ایشان راست اجر و نورشان.

(938)ابن ابی لیلی از برادرش عیسی و او از عبد الرّحمان بن ابی لیلی و او از پدرش نقل کرد؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

صدّیقین سه نفرند،حبیب بن نجّار که مؤمن آل یاسین است و حزقیل،مؤمن آل فرعون و علی بن ابی طالب علیه السّلام سومین مؤمن که با فضیلت ترین و برترین همه آنان است.

(939)محمد بن ابی لیلی از عیسی بن عبد الرّحمان و او از پدرش و جدش به نام داود بن بلال بن أحیحه از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقل کرد؛مصطفی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

صدّیقین عالم سه نفرند؛حبیب بن نجّار،مؤمن آل یاسین که در قرآن از زبان او گفته شد: یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ (1) و حزقیل،مؤمن آل فرعون که گفت:

أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللّهُ وَ قَدْ جاءَکُمْ بِالْبَیِّناتِ مِنْ رَبِّکُمْ (2) و علی بن ابی طالب علیه السّلام سومین مؤمن که بهترین و فاضل ترین آنان است (1).

ص: 281


1- سوره 36 - آیه 20
2- سوره 40 - آیه 28

أَ تَقْتُلُونَ رَجُلاً أَنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللّهُ وَ قَدْ جاءَکُمْ بِالْبَیِّناتِ مِنْ رَبِّکُمْ (1) و علی بن ابی طالب علیه السّلام سومین مؤمن که بهترین و فاضل ترین آنان است (2).

169- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ وَ یَغْفِرْ لَکُمْ وَ اللّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ .(حدید28/)

ای کسانی که ایمان آورده اید،از خدا پروا دارید و به پیامبر او بگروید تا از رحمت خویش شما را دو بهره عطا کند و برای شما نوری قرار دهد که به(برکت)آن راه سپرید و بر شما ببخشاید،و خدا آمرزندۀ مهربان است.

(943)محمّد بن مروان از کلبی و او از ابو صالح نقل کرد؛ابن عباس مفسّر قرآن در توضیح و تفسیر آیۀ کریمه گفت: یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ (3) یعنی حسن و حسین علیهما السّلام را به شما عنایت کردم.

وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ (4) منظور از نور در این آیه،علی بن ابی طالب علیه السّلام است که در پناه علم او هدایت می شوید. (5)

(945)محمّد بن ابی شعیب از جابر بن عبد اللّه انصاری و از ابو جعفر علیه السّلام روایت کرد که آن جناب در تفسیر آیۀ شریفه یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ (6) فرمود، کِفْلَیْنِ (7) یعنی حسن و حسین علیهما السّلام.

وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ (8) یعنی برای شما امام عادل قرار دادم تا در سایه امامت او به راه حقّ و صراط مستقیم هدایت یابید و آن امام هادی علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

(946)عبد اللّه بن واصل از سعد بن طریف نقل کرد که ابو جعفر علیه السّلام در توضیح آیه

ص: 282


1- سوره 40 - آیه 28
2- روایت 940 و 941 و /942شواهد التنزیل از طریق راویان دیگر از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله با همین الفاظ و محتوا نقل شده است.
3- سوره 57 - آیه 28
4- سوره 57 - آیه 28
5- روایت /944شواهد التنزیل که از جابر بن عبد اللّه انصاری از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقل شد،با همین الفاظ و متن است.
6- سوره 57 - آیه 28
7- سوره 57 - آیه 28
8- سوره 57 - آیه 28

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ آمِنُوا بِرَسُولِهِ یُؤْتِکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ وَ یَجْعَلْ لَکُمْ نُوراً تَمْشُونَ بِهِ (1) فرمود:هر کسی به ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام تمسّک کند برایش نوری حاصل شود و قلبش نورانی گردد. (2)

(948)مالک بن انس از زهری از سالم و او از پدرش نقل کرد؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

«اکثرکم نوراً یوم القیامه اکثرکم حبّا لآل محمّد صلی اللّه علیه و آله.» نورانی ترین شما در روز قیامت آن کسی است که عاشق ترین افراد به آل محمّد صلی اللّه علیه و آله باشد.

170- یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَهً ذلِکَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ أَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ. أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقاتٍ فَإِذْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ تابَ اللّهُ عَلَیْکُمْ فَأَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ أَطِیعُوا اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ اللّهُ خَبِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ .(مجادله14/-12)

ای کسانی که ایمان آورده اید،هر گاه با پیامبر(خدا)گفت و گوی محرمانه می کنید، پیش از گفت و گوی محرمانۀ خود صدقه ای تقدیم بدارید.این(کار)برای شما بهتر و پاکیزه تر است؛و اگر چیزی نیافتید بدانید که خدا آمرزندۀ مهربان است.

آیا ترسیدید که پیش از گفت و گوی محرمانۀ خود صدقه هایی تقدیم دارید؟و چون نکردید و خدا(هم)بر شما بخشود،پس نماز را بر پا دارید و زکات را بدهید و از خدا و پیامبر او فرمان برید،و خدا به آنچه می کنید آگاه است.

ص: 283


1- سوره 57 - آیه 28
2- مؤیّد این کلام ابو جعفر علیه السّلام روایت رقم /947شواهد التنزیل است.که ابو سعید خدری از قول رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله چنین نقل کرد: أما و اللّه لا یحبّ اهل بیتی عبد الاّ اعطاه اللّه نوراً حتّی یرد علیّ الحوض،و لا یبغض اهل بیتی عبد الاّ احتجب اللّه عنه یوم القیامه.

(949)ابن ابی نجیح از مجاهد نقل کرد،بر طبق آیات بالا مناجات رایگان با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله ممنوع شد و سخن گفتن و نجوا کردن با مصطفی صلی اللّه علیه و آله منوط به صدقه دادن شد،جز علی علیه السّلام،همه اصحاب خود را پنهان کردند و از سخن گفتن با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بازماندند؛امّا علی علیه السّلام دیناری نقد داشت آن را در راه خدا صدقه داد و به نجوای خود با نبی صلی اللّه علیه و آله ادامه داد.تا این که آیات رخصت نازل شد و نجوای بدون صدقه را آزاد گذاشت.

(950)سلیمان احول از مجاهد در شرح آیه یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَهً... (1) گفت:

به مسلمانان از مهاجر و انصار امر شد هر کسی قصد سخن گفتن و نجوا با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله را داشته باشد،ابتدا صدقه را به اهلش برساند،سپس با نبی صلی اللّه علیه و آله سخن بگوید.

نخستین کسی که صدقه داد و با مصطفی صلی اللّه علیه و آله سخن گفت،علی بن ابی طالب علیه السّلام بود.

احدی غیر او با صدقه دادن با آن حضرت سخن نگفت.

آن گاه آیه دیگری نازل شد و این حکم را برداشت و اجازه نجوا با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله را بدون صدقه صادر فرمود.

(951)لیث از مجاهد نقل کرد،علی علیه السّلام فرمود:

در قرآن آیه ای وجود دارد که هیچ کسی قبل از من به آن عمل نکرد و بعد از من هم احدی به آن آیه عمل نخواهد کرد و آن آیۀ نجواست؛چون آن آیه،نجوا با نبی صلی اللّه علیه و آله را بدون صدقه ممنوع کرد،من یک دینار داشتم آن را به ده درهم تبدیل کردم و هر گاه اراده سخن گفتن یا نجوا و پرسش با آن حضرت را می کردم درهمی صدقه می دادم.تا این که درهم ها تمام شد و آیه فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (2) نازل شد و آن حکم را نسخ کرد.

(954)علیّ بن علقمه از علیّ بن ابی طالب علیه السّلام نقل کرده است که چون آیه شریفه إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَهً (3) نازل شد، رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله مرا احضار کرد و فرمود:یا علی!آیا یک دینار برای مکالمه و نجوا کافی است.

ص: 284


1- سوره 58 - آیه 12
2- سوره 58 - آیه 12
3- سوره 58 - آیه 12

(954)علیّ بن علقمه از علیّ بن ابی طالب علیه السّلام نقل کرده است که چون آیه شریفه إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَهً (1) نازل شد، رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله مرا احضار کرد و فرمود:یا علی!آیا یک دینار برای مکالمه و نجوا کافی است.

گفتم:یا رسول اللّه!یک دینار زیاد است و کسی را توانایی این مقدار نیست.

فرمود:چه مقدار برای این کار کافی است؟ گفتم:شعیره.آن حضرت فرمود:

انّک لزهید؛ (تو خیلی زاهد هستی).

بلافاصله آیۀ أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقاتٍ (2) نازل شد و حکم تکلّم با پرداخت صدقه را لغو کرد.

سپس علی علیه السّلام فرمود:به سبب من به این امت تخفیف داده شد.چنین آیه ای برای هیچ کسی قبل از من نازل نشد و برای هیچ کسی بعد از من هم نازل نخواهد شد. (3)

(958)لیث از مجاهد نقل کرد،علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:

در کتاب خدا،آیه ای است که احدی قبل از من به آن عمل نکرد و هیچ کسی بعد از من هم نمی تواند به آن عمل کند و آن آیه نجواست:

یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَهً (4) در آن هنگام از مال دنیا فقط یک دینار نقد داشتم،آن را به ده درهم تبدیل کردم هر گاه با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نجوا می کردم یا پرسشی داشتم قبل از آن یک درهم در راه خدا صدقه می دادم.

تا این که آیه کریمه نسخ شد،در حالی که هیچ کسی قبل از من به آن آیه شریفه عمل نکرد و نخواهد کرد. (5)ت.

ص: 285


1- سوره 58 - آیه 12
2- سوره 58 - آیه 13
3- روایت /955شواهد التنزیل از روات دیگری از علی بن علقمه از علی علیه السّلام نقل شد که متن دو روایت یکی است؛ همچنین یحیی حمّانی از اشجعی از سفیان ثوری همین روایت را نقل کرده است. و همچنین روایت /957شواهد التنزیل از یحیی بن آدم از عبید اللّه بن اشجعی از سفیان بن سعید ثوری از عثمان بن مغیره از سالم از علی بن علقمه از علی علیه السّلام با همین متن و الفاظ نقل شده است.
4- سوره 58 - آیه 12
5- روایت /959شواهد التنزیل از روات دیگری از طریق لیث از مجاهد از علی علیه السّلام با همین الفاظ روایت شده است. و روایت /960شواهد التنزیل هم از طریق لیث از مجاهد از علی علیه السّلام نقل شد جز این که روایت مختصر و کوتاهتر نقل شده است. و همچنین روایت /961شواهد التنزیل از طریق شریک از مجاهد نقل شده که مختصر و ملخّص همین روایت است.

(962)عثمان بن محمّد از جریر و او از لیث و او از مجاهد روایتی را نقل کرد که علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:

در قرآن آیه ای است که احدی غیر از من به آن آیۀ کریمه عمل نکرده و عمل نخواهد کرد و آن آیۀ نجوا یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَهً (1) است.

چون این فرمان یزدان صادر شد،همگان پیامبر را تنها گذاشته،ترک کلام و سخن با آن حضرت کردند،امّا من دیناری نقد همراهم بود آن را به ده درهم تبدیل کردم و در هر نجوایی،درهمی را انفاق کرده با رسول اللّه به نجوا و گفت و گو نشستم.

چون خدای سبحان تنهایی محمّد مصطفی صلی اللّه علیه و آله و عقب نشینی مسلمانان را مشاهده کرد،فرمان خویش را نسخ فرمود و آیه أَ أَشْفَقْتُمْ أَنْ تُقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقاتٍ... (2) را نازل کرد واحدی غیر از من به این آیه عمل نکرد. (3)

(964)محمّد بن فضیل از کلبی از ابی صالح نقل کرد،ابن عباس در توضیح و شرح آیۀ نجوا بیان کرده است:

در بین مسلمانان صدر اول مشهور شد نخستین کسی که بعد از آیۀ نجوا با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله سخن گفت،علی بن ابی طالب علیه السّلام بود،او دیناری در اختیار داشت،آن را در راه خدا انفاق کرد،سپس با نبی صلی اللّه علیه و آله به نجوا و سخن گفتن پرداخت،امّا سایر مردم، چنین کاری نکردند در حالی که تنها گذاشتن رسول اللّه برای آنان مشقّت داشت و هم خرج کردن پول و انفاق کردن بر آنان سخت و ناگوار بود. (4)

(966)ابو ایّوب انصاری نقل کرده است،آیۀ یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذا ناجَیْتُمُ الرَّسُولَ (5)د.

ص: 286


1- سوره 58 - آیه 12
2- سوره 58 - آیه 13
3- روایت رقم /963شواهد التنزیل،صالح بن عبد اللّه کرمزی در کتاب تفسیر از قول جریر از لیث از مجاهد از علی علیه السّلام نقل کرد که الفاظ و متن روایت با این روایت یکی است.
4- روایت رقم /965شواهد التنزیل از طریق سفیان از سلیمان احول از مجاهد با همین متن و الفاظ نقل گردید. و همچنین راویان دیگری از لیث مطابق همین روایت رای نقل کردند و همچنین شبل بن عبّاد از ابی نجیح این روایت را نقل کرد و همچنین حبّان از لیث از مجاهد هم این روایت رای نقل کرد.
5- سوره 58 - آیه 12

فَقَدِّمُوا بَیْنَ یَدَیْ نَجْواکُمْ صَدَقَهً (1) در باره علی علیه السّلام نازل شد.

آن زمان که همه مسلمانان از ترس انفاق به گوشه ای پنهان شدند،علی علیه السّلام ده بار با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نجوا کرد و در هر نجوایی یک دینار در راه خدا انفاق کرد.

(967)ابو زبیر از جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرد، (2)در جنگ طائف،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله با علی علیه السّلام در مکان خلوتی به نجوا پرداختند؛چون آن گفت و گو و مجالست طولانی شد،عدّه ای از مسلمانان گفتند چه نجوای طولانی با یک دیگر دارند! رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:ما انا انتجبیته و لکنّ اللّه انتجاه.

من با او نجوا نمی کردم بلکه خدای سبحان با او نجوا و گفت و گو می کرد (3).

171- لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ .(مجادله22/)

قومی را نیابی که به خدا و روز بازپسین ایمان داشته باشد(و)کسانی را که با خدا و رسولش مخالفت کرده اند-هر چند پدرانشان یا پسرانشان یا برادرانشان یا عشیرۀ آنان باشند-دوست بدارند.در دل اینهاست که(خدا)ایمان را نوشته و آنها را با روحی از جانب خود تأیید کرده است،و آنان را به بهشتهایی که از زیر(درختان)آن جویهایی

ص: 287


1- سوره 58 - آیه 12
2- روایت فوق در توضیح و تفسیر نجوا نیست.بلکه نقل یک فضیلت از فضایل بی شمار علی علیه السّلام است که به مناسبت در این جا ذکر شد.
3- روایت /968شواهد التنزیل،از جابر بن عبد اللّه انصاری همین گونه نقل شده است. فقط تغییراتی جزئی در متن روایت است که ابو بکر و عمر وقتی مناجات آن دو طولانی شد،سؤال کردند و رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود: ما أنا ناجیته بل اللّه ناجاه.

روان است در می آورد؛همیشه در آنجا ماندگارند؛خدا از ایشان خشنود و آنها از او خشنودند؛اینان اند حزب خدا،آری حزب خداست که رستگاران اند.

(970)حکم بن ظهیر از حسین بن زید از جعفر بن محمّد علیه السّلام و آن حضرت از پدرش نقل کرده است:

آیۀ کریمۀ لا تَجِدُ قَوْماً یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ یُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ کانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (1) .

در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.

(971)ابان بن تغلب نقل کرده است:علی بن محمد بن بشر گفت:

روزی در حضور محمّد بن علی علیه السّلام نشسته بودم.مردی سوار بر شتر وارد شد و نامه ای را تقدیم کرد؛آن حضرت چون نامه را خواند گفت:مهلّب از ما چه چیزی می خواهد؟ در جواب گفت:دنیا و آخرت را از شما می خواهد،چون در نزد شما اهل بیت،هم دنیا و هم آخرت است.

آن جناب گفت:ما شاء اللّه،هر کسی ما را برای خدا دوست بدارد نفع می برد و حبّ ما اهل بیت چیزی است که خدای سبحان بر قلب های بندگان می نگارد و تثبیت می کند.هر کسی در قلبش مهر و محبّت ما نگاشته شود،احدی قادر به محو آن نیست.

آیا نشنیدی که خدای تعالی در قرآن فرمود:

أُولئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ وَ أَیَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ یُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها رَضِیَ اللّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِکَ حِزْبُ اللّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (2) .و حبّ و دوستی ما اهل بیت نه تنها از ایمان است،بلکه از اصل ایمان است.

ص: 288


1- سوره 58 - آیه 22
2- سوره 58 - آیه 22

172- وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ .(حشر9/)

و هر چند در خودشان احتیاجی(مبرم)باشد،آنان را بر خودشان مقدّم می دارند.

(972)عاصم بن کلیب از پدرش و او از ابی هریره حکایت کرد:

در اوایل شب مردی به حضور نبی صلی اللّه علیه و آله رسید و از گرسنگی شکوه و ناله می کرد، رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به خانه همسرانش پیغام فرستاد،گفتند:جز آب چیز دیگری در خانه نیست.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در تاریکی صدای پایی را شنید و پرسید،کیست؟ علی علیه السّلام گفت:من هستم یا رسول اللّه! علی علیه السّلام چون از ماجرا خبردار شد به خانه رفت و از فاطمه علیها السّلام پرسید:آیا در خانه چیزی هست؟ فاطمه علیها السّلام گفت:فقط غذای کودکان موجود است،ولی میهمان گرسنه را ترجیح می دهم.

علی علیه السّلام فرمود:پس کودکان را بخوابان تا تقاضای غذا نکنند،من هم چراغ را خاموش می کنم تا میهمان خجالت نکشد.

و آنان از میهمان این چنین پذیرایی کردند؛چون صبح فرا رسید،خدای سبحان آیۀ شریفۀ وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ (1) .را برای آنان نازل کرد.

(973)مجاهد از ابن عباس نقل کرد؛آیه کریمۀ وَ یُؤْثِرُونَ عَلی أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَهٌ (2) .در تحسین علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السّلام نازل شد.

ص: 289


1- سوره 59 - آیه 9
2- سوره 59 - آیه 9

173- وَ الَّذِینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ .(حشر10/)

و(نیز)کسانی که بعد از آنان مهاجران و انصار آمده اند(و)می گویند:پروردگارا،بر ما و بر آن برادرانمان که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتند ببخشای،و در دلهایمان نسبت به کسانی که ایمان آورده اند(هیچ گونه)کینه ای مگذار.پروردگارا،به راستی که تو رؤوف و مهربانی.

(974)مکیّ بن ابراهیم گفت عثمان شحّام برایم نقل کرد،سلمه بن اکوع حکایت کرد؛ نبی صلی اللّه علیه و آله در کنار قبرستان بقیع برای نماز حاضر شد و علی علیه السّلام او را همراهی می کرد، جعفر بن ابی طالب هم به آن حضرت پیوست؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:

یا جعفر!در کنار برادرت علی علیه السّلام بایست.

هر سه به نماز ایستادند،در پایان نماز،رسول اللّه به جعفر بن ابی طالب فرمود:

یا جعفر!هم اکنون جبرئیل از جانب ربّ العالمین خبر آورد که برای تو در بهشت دو بال سبز رنگ از زبرجد و یاقوت قرار داده است که در صبح و شب به هر مکانی که بخواهی می توانی پرواز کنی.

علی علیه السّلام گفت:یا رسول اللّه!این کرامت برای برادرم جعفر است امّا برای من چه چیزی است؟ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا علی!خدای عزّ و جلّ طایفه ای از امّتم را خلق کرده که تا روز قیامت برایت استغفار و طلب رحمت می کنند.

علی علیه السّلام پرسید:آنان چه کسانی هستند؟ نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:خدای رحمان در کتاب منزل فرمود وَ الَّذِینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ (1) .

ص: 290


1- سوره 59 - آیه 10

علی علیه السّلام پرسید:آنان چه کسانی هستند؟ نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:خدای رحمان در کتاب منزل فرمود وَ الَّذِینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ وَ لا تَجْعَلْ فِی قُلُوبِنا غِلاًّ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا إِنَّکَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ (1) .

یا علی!آیا احدی در ایمان از تو سبقت گرفته است؟!تنها تو سابق در ایمان و اسلام هستی و مؤمنان تا قیامت برای تو دعا و استغفار می کنند.

(975)ابی بصیر از عکرمه نقل کرد؛ابن عباس در شرح و توضیح این آیۀ شریفه،بیان کرد:خدای سبحان در قرآن شریف،استغفار برای علی علیه السّلام را بر هر مسلمانی فرض و واجب قرار داد و آن آیۀ کریمه وَ الَّذِینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ (2) است.

و علی علیه السّلام از اولین مؤمنان و با سابقه ترین فرد در ایمان و مسلمانی است.

(976)عبد اللّه بن عباس داستانی را از علی علیه السّلام حکایت می کند و می گوید،همراه علی علیه السّلام از کوچه ای عبور می کردم،گروهی مشغول دعا بودند،علی علیه السّلام فرمود:برای من دعا و استغفار کنید.چون مأمور به دعا در حقّ من هستید و خدای عزّ و جلّ فرمود:

وَ الَّذِینَ جاؤُ مِنْ بَعْدِهِمْ یَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِینَ سَبَقُونا بِالْإِیمانِ (3) .

و من نخستین ایمان آورنده به کتاب خدا و رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و از سابقه داران در ایمان هستم.

174- إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ .(صف4/)

در حقیقت،خدا دوست دارد کسانی را که در راه او صف در صف،چنان که گویی بنایی ریخته شده از سرب اند،جهاد می کنند.

(977)زبیر بن عدیّ از ضحّاک نقل کرد،از ابن عباس در باره آیه کریمه إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ (4) .

سؤال شد که آنان چه کسانی هستند؟

ص: 291


1- سوره 59 - آیه 10
2- سوره 59 - آیه 10
3- سوره 59 - آیه 10
4- سوره 61 - آیه 4

ابن عباس گفت:علی بن ابی طالب علیه السّلام،حمزه اسد اللّه و اسد رسول صلی اللّه علیه و آله،عبیده بن حارث و مقداد بن اسود،از این قبیل مردان اند که خدای سبحان در آیه شریفه آنان را توصیف و مورد محبّت خویش قرار داده است. (1)

(978)ضحّاک از ابن عباس روایت کرد؛علی علیه السّلام وقتی به قتال و نبرد می پرداخت چون بنیان مرصوص و سدّ آهنین بود و خدای سبحان آیه إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیانٌ مَرْصُوصٌ (2) را در تحسین و تمجید او نازل کرد.

175- هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ .(جمعه2/)

اوست آن کس که در میان بی سوادان فرستاده ای از خودشان برانگیخت،تا آیات او را بر آنان بخواند و پاکشان گرداند و کتاب و حکمت بدیشان بیاموزد.

(980)عبد الملک مروان از کلبی و او از ابی صالح نقل کرد،ابن عباس مفسّر مشهور در تفسیر و توضیح آیه هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَهَ (3) .بیان کرد:

اَلْکِتابَ (4) یعنی قرآن منزل وَ الْحِکْمَهَ (5) یعنی ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام.

معنای آیه چنین می شود:رسالت نبی صلی اللّه علیه و آله تعلیم کتاب خدا و تعلیم ولایت علی علیه السّلام به بندگان خداست.

ص: 292


1- روایت /979شواهد التنزیل از طریق کلبی از ابی صالح از ابن عباس نقل شد که تقریباً همین روایت است فقط افرادی مثل سهل بن حنیف و حارث بن صمه و ابی دجانه را به علی علیه السّلام و حمزه و مقداد اضافه کرده است.
2- سوره 61 - آیه 4
3- سوره 62 - آیه 2
4- سوره 62 - آیه 2
5- سوره 62 - آیه 2

176- فَإِنَّ اللّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکَهُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهِیرٌ .

(تحریم4/)

در حقیقت،خدا خود سرپرست اوست،و جبرئیل و صالح مؤمنان(نیز یاور او هستند)و گذشته از این،فرشتگان(هم)پشتیبان(او)خواهند بود.

(981)حدیث مرفوع از علی علیه السّلام روایت شد که آن حضرت فرمود:

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در توضیح آیه کریمه و بیان مصداق صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ (1) فرمود:

صالح المؤمنین،علی بن ابی طالب علیه السّلام است.

(982)ابو علی احمد بن محمد بن علی قاشانی از عمری و او از علی بن موسی علیه السّلام و او از جدّش نقل کرد،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:منظور از صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ (2) در آیه کریمه فَإِنَّ اللّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکَهُ... (3)

علی بن ابی طالب علیه السّلام است. (4)

ص: 293


1- سوره 66 - آیه 4
2- سوره 66 - آیه 4
3- سوره 66 - آیه 4
4- .1)روایت /983شواهد التنزیل از طریق علی بن جعفر علیه السّلام از برادرش از پدرش از جدش از علی علیه السّلام از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقل شد. صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام. 2)روایت /984شواهد التنزیل،از اسماء بنت عمیس از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقل شد.صالح المؤمنین یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام است. 3)روایت /985شواهد التنزیل،از روات دیگری از اسماء بنت عمیس از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقل شد.صالح المؤمنین یعنی علی بن ابی طالب 4)روایت /986شواهد التنزیل به نقل از اسماء بنت عمیس که از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله که آن حضرت فرمود؛صالح المؤمنین یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام. 5)روایت /987شواهد التنزیل،از طریق جعفر بن محمد از پدر و جدش و پدرانشان از رسول اللّه روایت شد صالح المؤمنین یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام 6)روایت /988شواهد التنزیل،از طریق ام جعفر از جده اش اسماء بنت عمیس از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نقل شد صالح المؤمنین یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام. 7)روایت /990شواهد التنزیل،از طریق وکیع از اعمش از زید بن وهب از حذیفه از رسول اللّه نقل شد صالح المؤمنین یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام. 8)روایت /991شواهد التنزیل،از طریق زبیر بن عدیّ از ضحّاک از ابن عباس نقل شد،صالح المؤمنین یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام است. 9)روایت /993شواهد التنزیل،از طریق ابو حمزه ثمالی از عبد اللّه بن عطاء از ابی جعفر علیه السّلام نقل شد،صالح المؤمنین یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام. 10)روایت /994شواهد التنزیل،از قول ابو قتیبه از ابن سیرین نقل شد،صالح المؤمنین یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام.

(989)عمّار یاسر حکایت می کند که علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:

روزی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله مرا فراخواند و فرمود:یا علی!آیا دوست داری بشارتی به تو بدهم؟ عرض کردم:یا رسول اللّه!تو پیوسته بشارت دهنده به خیر و خیرات بودی و هستی.

آن گاه پیامبر فرمود:یا علی!در شأن تو آیه ای در قرآن نازل شد.

عرض کردم:کدام آیه است بفرمایید تا بشنوم.

فرمود:جبرئیل نزد من آمد و آیه وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ (1) را قرائت کرد.

شادباش که تو و فرزندان مؤمن پدرت از صالحین اند.

(992)حکم بن ظهیر از سدیّ و او از ابی مالک نقل کرد؛ابن عبّاس در شرح آیه فوق بیان کرده است که صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ (2) ،علی بن ابی طالب علیه السّلام است و ملائکه الهی پشتیبان و یاور او هستند.

(995)حبّان از کلبی و او از ابی صالح نقل کرد؛عبد اللّه بن عبّاس در تفسیر آیه بیان کرد:

إِنْ تَظاهَرا عَلَیْهِ (3) در باره عایشه و حفصه نازل شد.

فَإِنَّ اللّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ (4) فقط برای رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شد.

وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ (5) در باره علی بن ابی طالب علیه السّلام اختصاصاً نازل شد.

(996)حسین بن سلیمان از سدیر صیرفی و او از ابی جعفر علیه السّلام نقل کرد؛ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله دو بار علی علیه السّلام را به یاران و اصحابش معرفی کرد، بار اوّل در غدیر خم که به حاضران فرمود:

من کنت مولاه فعلیّ مولاه امّا مرتبه دوم،وقتی که آیه کریمه فَإِنَّ اللّهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ (6)

ص: 294


1- سوره 66 - آیه 4
2- سوره 66 - آیه 4
3- سوره 66 - آیه 4
4- سوره 66 - آیه 4
5- سوره 66 - آیه 4
6- سوره 66 - آیه 4

وَ الْمَلائِکَهُ... (1) نازل شد.

آن حضرت دست علی علیه السّلام را گرفته به میان جمعیت حاضر در مسجد آورد و فرمود:ای مردم!این علی بن ابی طالب علیه السّلام و صالح المؤمنین است،پس حق او را فراموش نکنید.

177- فَلَمّا رَأَوْهُ زُلْفَهً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا .(ملک27/)

و آن گاه که آن(لحظۀ موعود)را نزدیک ببینند،چهره های کسانی که کافر شده اند درهم رود،و گفته شود:این است همان چیزی که آن را فرا می خواندید!.

(997)سهل بن عامر از شریک و هر دو از اعمش در توضیح آیه کریمه فَلَمّا رَأَوْهُ زُلْفَهً سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا (2) .گفتند:هنگامی که مقام و منزلت و جایگاه بلند علی علیه السّلام را در نزد خدای سبحان مشاهده کنند،چهره کافران تیره و تار می گردد و بر صورت آنان سیاهی غالب می شود. (3)

(998)در تفسیر عتیق از عمرو بن ابی بکّار تمیمی از ابی جعفر محمد بن علی علیهما السّلام در توضیح آیه کریمه فَلَمّا رَأَوْهُ زُلْفَهً (4) نقل شد:

کافر دلان وقتی جایگاه ارزشی و منزلت والای علی علیه السّلام را در نزد نبی صلی اللّه علیه و آله بنگرند به تکذیب فضایل او می پردازند و سعی در کتمان آن می کنند.

(999)حمّاد بن ابراهیم از مغیره نقل کرد،که ابو جعفر علیه السّلام در تفسیر و شرح آیه کریمه فَلَمّا رَأَوْهُ زُلْفَهً... (5) وقتی علی علیه السّلام را در کنار حوض کوثر با نبی صلی اللّه علیه و آله ببینند؛آتش خشم و شرمندگی آنان افزون شده سِیئَتْ وُجُوهُ الَّذِینَ کَفَرُوا (6) و چهره آنان تیره و تار می شود.

ص: 295


1- سوره 66 - آیه 4
2- سوره 67 - آیه 27
3- روایت /1000شواهد التنزیل از طریق داود بن سرحان از جعفر بن محمد(ع)با اندک اختلافی در همین معنی روایت شده است و همچنین روایت /1001شواهد التنزیل از طریق عیسی بن هشام از داود بن سرحان با همین الفاظ نقل شده است.
4- سوره 67 - آیه 27
5- سوره 67 - آیه 27
6- سوره 67 - آیه 27

178- فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ. بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ (قلم6/-5)

به زودی خواهی دید و خواهند دید(که)کدام یک از شما دستخوش جنونید.

(1002)کعب بن عجره از عبد اللّه بن مسعود نقل کرد؛ عده ای از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در باره علی بن ابی طالب علیه السّلام سؤال کردند که در نزد شما چگونه مردی است؟! نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

علیّ اقدمکم اسلاماً و اوفرکم ایماناً و اکثرکم علماً و ارجحکم حلماً و اشدّکم فی اللّه غضباً،علّمته علمی و استودعته سرّی و وکّلته بشأنی فهو خلیفتی فی اهلی و امینی فی امّتی.

علی سابقه دارترین و برترین مؤمن و عالم ترین انسان و حلیم ترین شماست،در حقّ اللّه سخت گیر،وارث علم من و محرم اسرارم،وکیل در کارم است،خلیفه و جانشین در اهل و عیالم و در میان امّتم امین من است.

بعضی از افراد قریش گفتند:علی علیه السّلام،نبی صلی اللّه علیه و آله را فریفته و مفتون خود کرده است که هیچ عیبی از او نمی گوید و فقط خوبی های او را ذکر می کند.

خدای سبحان آیه فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ. بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ (1) .را نازل فرمود.

یعنی قیامت نزدیک است و آن گاه مشخص می شود کدام یک مفتون و فتنه گرند.

(1003)ابی عبد اللّه جدلی از عبد اللّه بن مسعود قاری مشهور قرآن نقل کرد که عبد اللّه مسعود می گوید:

صبحگاهی با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله وارد مسجد شدیم.مردم مبهوت ماندند،تا این که علی علیه السّلام وارد مسجد شد و بر نبی صلی اللّه علیه و آله سلام و ادب کرد.

عده ای از افراد چون علی علیه السّلام را دیدند چهره درهم کشیدند.پیامبر صلی اللّه علیه و آله به آنان نگاه کرد و فرمود:آیا نمی پرسید بهترین و وارسته ترین میان شما چه کسی است؟ گفتند:بلی یا رسول اللّه!بفرمایید چه کسی است.

ص: 296


1- سوره 68 - آیه 5

نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:

افضلکم علی بن ابی طالب علیه السّلام اقدمکم اسلاماً و اوفرکم ایماناً و اکثرکم علماً و ارجحکم حلماً و اشدّکم للّه غضباً،و اشدّکم نکایه فی العدوّ فهو عبد اللّه و اخو رسوله،فقد علّمته علمی و استودعته سرّی و هو امینی علی امّتی.

علی بن ابی طالب علیه السّلام با فضیلت ترین فرد در میان شماست او از سابقه دارترین مسلمانان و برترین مسلمان و برترین مؤمن و عالم ترین انسان و حلیم ترین شماست.

در حقّ اللّه سخت گیر و در مقابل دشمن کوبنده است.او عبد اللّه و برادر مصطفی صلی اللّه علیه و آله است.من معلّم او و او صحابی وفادار پسر عمّ و امین بر امّتم است.

بعضی از حاضران در مسجد که از مقام والای علی علیه السّلام ناخرسند بودند،گفتند:

علی بن ابی طالب علیه السّلام رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله را فریفته که هیچ عیبی از او نمی بیند و همیشه از خوبی های او سخن می گوید.

در همان لحظه آیه شریفه فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ. بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ (1) .نازل شد.

یعنی به زودی مفتون و فریب خورده مشخّص می شود که کدام یک از ما هستیم.

179- وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ .(قلم7/)

و او به راه یافتگان داناتر است.

(1006)عمرو بن شمر از دلهم بن صالح نقل کرد؛ضحّاک بن مزاحم حکایت کرد:

وقتی قریش مقام و منزلت و جایگاه رفیع علی علیه السّلام را نزد نبی صلی اللّه علیه و آله می دیدند که پیوسته رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله او را اکرام و احترام خاصی روا می داشت،و بی اندازه تجلیل و تعظیم و تکریم می نمود.بر آنان سخت و گران می آمد،لذا از علی علیه السّلام شکوه و رنجش داشتند و چون تحمّل آن همه محبّت و عظمت را نداشتند لب به اعتراض گشوده و

ص: 297


1- سوره 68 - آیه 5

گفتند:

نبی صلی اللّه علیه و آله به وسیله علی علیه السّلام مفتون و فریفته شد.در جواب آن جاهلان،خدای ناظر و قادر آیات سوره قلم را بر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل فرمود:

ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یَسْطُرُونَ. ما أَنْتَ بِنِعْمَهِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ. وَ إِنَّ لَکَ لَأَجْراً غَیْرَ مَمْنُونٍ. وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ. فَسَتُبْصِرُ وَ یُبْصِرُونَ. بِأَیِّکُمُ الْمَفْتُونُ. إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ (1) .

یعنی خدای سبحان آگاه به آن گمراهان بی منطق است که سخن ناروا و اعتراض آمیز در حق علی علیه السّلام و نبی صلی اللّه علیه و آله می گویند.

وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ (2) و همچنین خدای دانا،عالم به مهتدین که علی بن ابی طالب علیه السّلام باشد،هست. (3)

180- لِنَجْعَلَها لَکُمْ تَذْکِرَهً وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَهٌ (2).(حاقه12/)

تا آن را برای شما(مایۀ)تذکّری گردانیم و گوشهای شنوا آن را نگاه دارد.

(1007)ابو عمرو بن ابی زکریا شعرانی و دیگران گفتند؛ابو بکر مفید از ابو الدّنیا اشجّ برای ما نقل کرد که از علی بن ابی طالب علیه السّلام شنیدیم،فرمود:

هنگامی که آیه شریفه وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَهٌ (4) نازل شد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله مرا به حضور طلبید و فرمود:یا علی!از خدای حکیم مسألت کردم گوشهای تو را أُذُنٌ واعِیَهٌ (5) قرار دهد.

(1008)اعمش از عدیّ بن ثابت و او از زرّ بن حبیش نقل کرده است که علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:

ص: 298


1- سوره 68 - آیه 1
2- سوره 68 - آیه 7
3- مثل همین روایت را طاوس از امام باقر علیه السّلام نقل کرد.
4- سوره 69 - آیه 12
5- سوره 69 - آیه 12

روزی رسول خدا صلی اللّه علیه و آله مرا به سینه اش چسبانید و فرمود:

امرنی ربّی ان ادنیک و لا أقصیک و ان تسمع و تعی و حقّ علی اللّه ان تعی.

خدای بزرگ مرا فرمان داد تو را به خویشتن نزدیک سازم و از خود دور نسازم تا سخنان مرا بشنوی و شنوا گردی،و بر خداوند مقرر گردید که گوش تو را شنوا گرداند.

آن گاه آیه شریفه وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَهٌ (1) نازل شد.

(1009)محمّد بن عمرو بن علی بن ابی طالب علیه السّلام از پدرش و پدر او از علی بن ابی طالب علیه السّلام حکایت کرد؛روزی مصطفی صلی اللّه علیه و آله به من فرمود:

یا علی!انّ اللّه امرنی ان ادنیک و لا اقصیک،و اعلّمک لتعی (2).

و این آیه شریفه وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَهٌ (3) نازل شد.

یا علی!تو اذن واعیه و گوش شنوا برای دریای بیکران علم من هستی.

یا علیّ!انا المدینه و انت الباب و لا یؤتی المدینه الاّ من بابها.

من شهر علم و تو باب او هستی،همیشه شهر از در آن گشوده می گردد.و ورود به شهر از در آن آغاز می شود (4).

(1011)علیّ بن حوشب از مکحول نقل کرد که علی علیه السّلام فرمود؛وقتی آیه وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَهٌ (5) نازل شد مصطفی صلی اللّه علیه و آله به من فرمود:یا علی!از خدای علیم و حکیم خواستم گوش تو را أُذُنٌ واعِیَهٌ (6) و شنوا قرار دهد (7).

(1014)ولید بن مسلم از مکحول و او از علی بن ابی طالب علیه السّلام نقل کرده است؛آن هنگام که آیه شریفه وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَهٌ (8) نازل شد.

رسول خدا صلی اللّه علیه و آله به من فرمود:یا علی!از خدای منّان خواستم گوش تو را اذن واعیه (گوش شنوا)قرار دهد.ت.

ص: 299


1- سوره 69 - آیه 12
2- برای ترجمه سخن رسول خدا(ص)به روایت شماره 1008 مراجعه شود.
3- سوره 69 - آیه 12
4- روایت /1012و /101شواهد التنزیل از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله به همین معنی نقل شد.
5- سوره 69 - آیه 12
6- سوره 69 - آیه 12
7- روایت /1013شواهد التنزیل به همین معنی و مضمون است.
8- سوره 69 - آیه 12

و ربّ جلیل نیز درخواست مرا پذیرفت و چنان که خواسته بودم؛اجابت کرد (1).

(1015)ولید بن مسلم از علیّ بن حوشب فزاری نقل کرد که مکحول گفته است؛از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله شنیدم آیه شریفه وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَهٌ (2) را قرائت کرد،سپس توجّه و التفاتی به علی بن ابی طالب علیه السّلام نمود و گفت:

یا علی!سألت اللّه ان یجعلها اذنک از خدای کریم خواستم،گوشهای تو را اذن واعیه و شنوا قرار دهد.

و علی علیه السّلام همیشه می فرمود:بعد از دعای رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هرگز کلامی را که از آن حضرت می شنیدم،فراموش نکردم (3).

(1016)یحیی بن صالح از علیّ بن حوشب و او از مکحول در باره آیه وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَهٌ (4) نقل کرد مصطفی صلی اللّه علیه و آله آیه شریفه فوق را قرائت کرد و آن گاه فرمود:از خدای خویش خواستم گوش های علی بن ابی طالب علیه السّلام را أُذُنٌ واعِیَهٌ (5) و شنوا قرار دهد.

علی علیه السّلام بعد از آن،پیوسته می گفت:

ما سمعت من رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله کلاماً الاّ وعیته و حفظته فلم انسه هر سخن و گفتاری از مصطفی صلی اللّه علیه و آله شنیدم آن را ضبط و ثبت کردم و هرگز مبتلی به نسیان نشدم،و حدیثی را فراموش نکردم (6).

(1020)عبد اللّه بن زبیر اسدیّ از صالح بن میثم و او از بریده اسلمی شنید که گفت مصطفی صلی اللّه علیه و آله به علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود (7):

انّ اللّه امرنی ان ادنیک و لا اقصیک و ان اعلّمک و ان تعی و حقّ علی اللّه ان تعی.

خدای سبحان مرا فرمان داد،تو را به خویشتن نزدیک سازم و به تو علم و دانش بیاموزم تا شنوا گردی و خداوند بر خود مقرر فرمود که گوش تو را شنوا قرار دهد.م.

ص: 300


1- روایت /1019شواهد التنزیل با همین متن و لفظ نقل شده است.
2- سوره 69 - آیه 12
3- در روایت /1026شواهد التنزیل؛جعفر بن برقان از میمون بن مهران از ابن عباس و او از نبی صلی اللّه علیه و آله با همین لفظ و محتوا نقل کرده است.
4- سوره 69 - آیه 12
5- سوره 69 - آیه 12
6- روایت 1017،/1018شواهد التنزیل از قول رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به همین لفظ و محتوا نقل شده است.
7- روایت 1021،1022،1023،1024،1025،1028 و /1029شواهد التنزیل از محدّثان مختلف به همین لفظ،و محتوا نقل شده است که به علت تکراری بودن ذکر نکردیم.

(1027)اعمش از مسلم بطین از سعید بن جبیر و او از ابن عبّاس نقل کرده است،روزی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:

یا علیّ!انّ اللّه امرنی ان ادنیک و لا اقصیک و ان احبّ من یحبّک،و ان اعلّمک و تعی و حقّ علی اللّه ان تعی.

یا علی!خدای بزرگ به من فرمان داد،تو را به خویشتن نزدیک سازم و لحظه ای از خود دور نکنم،دوستدار تو را دوست بدارم،تو را علم و حکمت بیاموزم تا گوش تو شنوا گردد،و خدای توانا نیز چنین کرد و گوش تو را شنوا گردانید.

پس خدای سبحان آیه شریفه وَ تَعِیَها أُذُنٌ واعِیَهٌ (1) را نازل کرد.

آن گاه مصطفی صلی اللّه علیه و آله خطاب به علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:یا علی!از پروردگارم خواستم،گوش تو را از گوشهای شنوا و أُذُنٌ واعِیَهٌ (2) قرار دهد.

از آن پس علی علیه السّلام پیوسته می گفت:

ما سمعت اذنای شیئاً من الخیر و العلم و القرآن الاّ وعیته و حفظته.

یعنی پس از نزول آیه شریفه و دعای خیر مصطفی صلی اللّه علیه و آله در حقّ من،هر چیزی از خیر و علم و قرآن به سمع و اذن من اصابت کرد همه را ضبط و ثبت کردم و هرگز فراموش نکردم.

181- سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ. لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ .(معارج2/-1)

پرسنده ای از عذاب واقع شونده ای پرسید که اختصاص به کافران دارد(و)آن را بازدارنده ای نیست.

(1030)سفیان بن عیینه از جعفر بن محمد علیهما السّلام و او از پدرش روایت کرد؛ علی علیه السّلام (3)حکایت کرد،وقتی در روز غدیر خم،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله مرا به جانشینی

ص: 301


1- سوره 69 - آیه 12
2- سوره 69 - آیه 12
3- باید علی بن حسین علیه السّلام باشد.

نصب کرد و فرمود:

ایّها النّاس من کنت مولاه فعلیّ مولاه.

و این خبر در اطراف و اکناف منتشر شد.

نعمان بن حرث فهری وقتی خبر غدیر را شنید به نزد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آمد و گفت:

یا محمد!ما را امر کردی بگوییم لا اله الاّ اللّه و انّ محمّداً رسول اللّه.تو را اطاعت کردیم.

آن گاه دستور دادی جهاد و حج و نماز و زکات و روزه به جای آوریم همه اینها را قبول کردیم،ولی تو به این همه راضی نشدی،سپس این غلام(علی بن ابی طالب علیه السّلام) را به عنوان جانشین خود نصب کردی و گفتی:

من کنت مولاه فهذا مولاه.

امّا از تو سؤالی می کنم.آیا این کار از طرف توست یا از جانب خدای تو؟ مصطفی صلی اللّه علیه و آله دوباره تکرار فرمود:به آن خدایی که غیر او معبودی نیست انتخاب علی علیه السّلام از جانب خدای بی همتا بود.

نعمان از نزد رسول اللّه بازگشت،در حالی که عصبانی و ناراضی بود و با خود می گفت:خدایا اگر این کار و نصب علی علیه السّلام بر حق است.مرا طاقت پذیرش آن نیست از آسمان سنگی یا عذابی دردناک بر من بفرست.

بیدرنگ خدای جبّار سنگی آتشین بر سرش کوبید و هلاکش کرد.آن گاه آیه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ. لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ (1) .بر نبی صلی اللّه علیه و آله نازل شد. (2)

(1033)سفیان بن سعید از منصور از ربعی و او از حذیفه بن یمان روایت کرده است:

وقتی نبی صلی اللّه علیه و آله برای جانشینی علی علیه السّلام در غدیر خم فرمود:من کنت مولاه فهذا مولاه.نعمان بن منذر فهری از جای برخاست و گفت:یا محمد!آیا این انتصاب به دستور پروردگار است یا از جانب توست؟ت.

ص: 302


1- سوره 70 - آیه 1
2- روایت /1031شواهد التنزیل،از طریق شریح بن نعمان از سفیان بن عیینه از پدرش از علی بن حسین علیه السّلام نقل شد و عین روایت /1030شواهد التنزیل را حکایت نمود. و روایت /1032شواهد التنزیل از طریق جابر جعفی از محمد بن علی نقل شد و به جای نعمان بن حرث فهری، حارث بن عمرو فهری ذکر شده و بقیه متن خبر با روایت /1030شواهد التنزیل یکی است.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:البته خدای قادر و علیم مرا دستور فرمود تا علی علیه السّلام را در میان شما نصب کنم.

نعمان بن منذر که از این انتصاب ناراضی و ناراحت بود با عصبانیت به طرف شتر خود رفت و گفت:

اللّهمّ أنزل علینا حجارهً من السّماء.

خدایا!مرا تاب و تحمّل ولایت علی علیه السّلام نیست،پس سنگی از آسمان بر من فرودآر.

هنوز به نزدیک شتر خود نرسیده بود که سنگی از آسمان بر سرش فرود آمد و در دم هلاک شد.

آن گاه آیه کریمه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ. لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ (1) .

برای پیامبر صلی اللّه علیه و آله نازل شد و این حادثه را این گونه بیان کرد.

(1034)سعید بن ابی سعید مقبری از ابی هریره نقل کرد؛ برد و چون مصطفی صلی اللّه علیه و آله در غدیر خم بازوی مرتضی علیه السّلام را گرفته در میان جمعیت حاضر فرمود:

من کنت مولاه فهذا مولاه.

در آن هنگام مردی اعرابی برخاست و گفت:یا محمد صلی اللّه علیه و آله!ما را دعوت کردی بگوییم اشهد ان لا اله الاّ اللّه و محمّداً رسول اللّه،تو را تصدیق کردیم،دوباره امر به نماز و روزه کردی اجابت کردیم،سپس به زکات فرمان دادی،آن را هم پذیرفتیم و تسلیم شدیم،امّا تو به اینها قانع نشدی و اکنون پسر عمّ خود را بر ما ولیّ گردانیدی.

سؤالی دارم،آیا این کار به فرمان یزدان و خدای سبحان است یا از پیش خود او را بر ما ولایت دادی؟ رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:این کار از جانب خداست نه از طرف من،به آن خدایی که شریک و همتا ندارد این امر مهم به دستور خداوند سبحان است نه از جانب من و سه بار این جمله را تکرار کرد.

ص: 303


1- سوره 70 - آیه 1

اعرابی که از این گفتار سخت عصبانی شده بود؛به سرعت به سوی شتر خود رفت و گفت:

اللّهمّ ان کان هذا هو الحقّ من عندک.......

خدایا!اگر انتصاب ولایت علی علیه السّلام حقّ است،از آسمان عذابی دردناک یا سنگی آتشین بر من فرودآور.هنوز این کلمات تمام نشده بود که آتشی سوزنده از آسمان فرو ریخت و او را هلاک کرد.و به دنبال آن آیۀ کریمه سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ. (1)

لِلْکافِرینَ لَیْسَ لَهُ دافِعٌ (2) نازل شد.

182- وَ مَنْ یُعْرِضْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذاباً صَعَداً .(جن17/)

و هر کس از یاد پروردگار خود دل بگرداند،وی را در قید عذابی(روز)افزون درآورد.

(1035)حسین بن علوان از علی بن غراب و او از کلبی و او از ابی صالح نقل کرد، ابن عبّاس مفسّر مشهور در تفسیر آیه کریمه وَ مَنْ یُعْرِضْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِ (3) ...

گفت:ذکر ربّ یعنی ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام و ولایت اولاد گرامی اش.

و هر کسی از ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام روی بگرداند؛او را عذابی شدید فرا خواهد رسید.

183- إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنی مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَهٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ .(مزمل20/)

در حقیقت،پروردگارت می داند که تو و گروهی از کسانی که با تواند،نزدیک به دو سوم از شب یا نصف آن یا یک سوم آن را(به نماز)برمی خیزید.

(1036)عبیده بن حمید از کلبی و او از ابی صالح نقل کرد،که ابن عباس در تفسیر و

ص: 304


1- سوره 70 - آیه 1
2- سوره 70 - آیه 1
3- سوره 72 - آیه 17

توضیح آیه کریمه إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنی مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَهٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ (1) گفت:

طائِفَهٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ (2) ،یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام و ابو ذر که مثل رسول اللّه نیمی از شب یا یک سوم شب را به نماز و مناجات و قرائت قرآن بیدار بودند.

(1037)محمّد بن مروان سدیّ از قتاده و او از عطاء نقل کرد؛ابن عبّاس در تفسیر و توضیح این آیه شریفه گفت:

إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ (3) یعنی یا محمّد!خدای تو می داند که برای اقامه نماز و تلاوت قرآن کمتر از نصف یا یک سوم یا دو سوم شب را بیدار می مانی و همچنین خدا می داند طائِفَهٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ (4) یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام که همیشه و پیوسته همراه توست،مثل تو شب زنده داری می کند.

سپس ابن عباس ادامه داد و گفت:نخستین کسی که با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به نماز ایستاد علی علیه السّلام بود.نخستین کسی که اسلام آورد علی علیه السّلام بود.نخستین کسی که با رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بیعت کرد علی بود،نخستین مهاجر فی سبیل اللّه همراه مصطفی صلی اللّه علیه و آله علی علیه السّلام بود.

نخستین کسی که همراه رسول اللّه شب ها بیدار بود و به نماز و تلاوت قرآن می پرداخت علی علیه السّلام بود و این آیه شریفه برای او نازل شد.

184- کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهِینَهٌ. إِلاّ أَصْحابَ الْیَمِینِ. فِی جَنّاتٍ یَتَساءَلُونَ .(مدثر40/-38)

هر کسی در گرو دستاورد خویش است به جز یاران دست راست که در میان باغها از یک دیگر می پرسند.

(1038)جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرد ابو جعفر علیه السّلام در شرح آیه کریمه إِلاّ أَصْحابَ الْیَمِینِ... (5) بیان فرمود:

ص: 305


1- سوره 73 - آیه 20
2- سوره 73 - آیه 20
3- سوره 73 - آیه 20
4- سوره 73 - آیه 20
5- سوره 74 - آیه 39

ما و شیعیانمان اصحاب یمین هستیم که در جنّات منزل و مأوی داریم. (1)

185- فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلّی. وَ لکِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلّی .(قیامت32/-31)

پس(گویند)تصدیق نکرد و نماز برپا نداشت بلکه تکذیب کرد و روی گردانید.

(1040)در شأن نزول آیه شریفه فوق عمّار یاسر حکایت کرد:

من و ابو ذر غفاری در زیر خیمه ای که ابن عبّاس با مردم سخن می گفت حضور داشتیم،ابو ذر برخاست و گفت:ای مردم!مرا جندب بن جناده(ابو ذر غفاری) می گویند،هرگز دروغ نگفتم.آیا صدق و صداقت مرا قبول دارید؟ حاضران در مجلس گفتند:بلی یا ابو ذر! گفت:ای مردم!آیا می دانید،در روز غدیر خم رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله هزار و سیصد نفر را و در روز سمرات پانصد نفر از خواص را جمع آوری کرد و فرمود:

اللّهمّ من کنت مولاه فإنّ علیّا مولاه اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه.

و در آن هنگام عمر بن خطّاب نخستین کسی بود که برخاست و گفت بخ بخ ای فرزند ابو طالب!بر تو مبارک باد که مولای من و مولای هر مؤمن و مؤمنه ای شدی.

در همان وقت هنگامی که معاویه بن ابی سفیان اعلام ولایت علی علیه السّلام را شنید به مغیره بن شعبه رو آورد و گفت:هرگز به ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام اعتراف نمی کنم و محمّد صلی اللّه علیه و آله را در این گفتارش تصدیق و تأیید نمی کنم.

چون این سخنان بیهوده از معاویه شنیده شد،خدای سبحان آیات زیر را بر نبی صلی اللّه علیه و آله نازل فرمود: فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلّی. وَ لکِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلّی ثُمَّ ذَهَبَ إِلی أَهْلِهِ یَتَمَطّی. أَوْلی لَکَ فَأَوْلی (2) .

ص: 306


1- روایت /1039شواهد التنزیل،از طریق روات دیگر از جابر بن عبد اللّه از ابو جعفر علیه السّلام نقل شده است.جز این که در این روایت فرمود؛شیعیان ما،اصحاب یمین هستند.
2- سوره 75 - آیه 31

و آنان را تهدید کرد.

ای دوستان و یاران!آیا این چنین نبود؟ همگی گفتند:بلی یا ابو ذر!راست می گویی،چنین بود.

(1041)ابی مریم از یونس بن حسّان و او از عطیّه نقل کرد،که حذیفه بن یمان حکایت کرد؛ در غدیر خم در کنار مصطفی صلی اللّه علیه و آله نشسته بودم و اکثر مهاجر و انصار در مجلس حضور داشتند،رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رو به روی همه ایستاد و فرمود:

ای مردم!خدای سبحان به من فرمانی جدید صادر کرد و فرمود: یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ (1) .سپس علی علیه السّلام را صدا زد و در سمت راست خود قرار داد و گفت:ای مردم!آیا می دانید من به شما از شما اولی ترم؟ گفتند:بلی؛یا رسول اللّه! فرمود:پس بدانید،

من کنت مولاه فعلیّ مولاه؛اللّهمّ وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله .

حذیفه در ادامۀ سخن گفت:به خدا سوگند در آن روز معاویه را دیدم با حالت غضبناکی از جایش برخاسته و از مجلس خارج شد،در حالی که در سمت راستش عبد اللّه بن قیس اشعری و در سمت چپش مغیره بن شعبه بودند با تکبّر و غرور خاصی به جایگاه خود می رفت و با خود زمزمه می کرد و می گفت:

هرگز محمد صلی اللّه علیه و آله را در آنچه گفته تصدیق نمی کنم و ولایت علی علیه السّلام را هیچ وقت نمی پذیرم.

خدای تعالی آیات فَلا صَدَّقَ وَ لا صَلّی. وَ لکِنْ کَذَّبَ وَ تَوَلّی ثُمَّ ذَهَبَ إِلی أَهْلِهِ یَتَمَطّی (2) .را بر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل فرمود.

چون مصطفی صلی اللّه علیه و آله تصمیم گرفت او را برگرداند و تنبیه و مجازات کند،بار

ص: 307


1- سوره 5 - آیه 67
2- سوره 75 - آیه 31

دیگر جبرئیل فرود آمد و گفت:یا محمّد!در این کار تعجیل نکن او دشمن سرسخت اهل بیت توست و آن حضرت ساکت و آرام شد.

186- إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً. عَیْناً یَشْرَبُ بِها عِبادُ اللّهِ یُفَجِّرُونَها تَفْجِیراً. یُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَ یَخافُونَ یَوْماً کانَ شَرُّهُ مُسْتَطِیراً. وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ مِسْکِیناً وَ یَتِیماً وَ أَسِیراً .

(انسان8/-5)

همانا نیکان از جامی نوشند که آمیزه ای از کافور دارد.

چشمه ای که بندگان خدا از آن می نوشند و(به دلخواه خویش)جاریش می کنند.

(همان بندگانی که)به نذر خود وفا می کردند،و از روزی که گزند آن فراگیرنده است می ترسیدند.و به(پاس)دوستی(خدا)،بینوا و یتیم و اسیر را خوراک می دادند.

(1042)هیثم بن عبد اللّه رمّانی نقل کرد،علی بن موسی الرضا علیه السّلام فرمود:پدرم از پدرش جعفر بن محمد علیه السّلام و او از پدرش محمد باقر علیه السّلام و او از پدرش علی بن حسین علیه السّلام و او از حسین بن علی علیه السّلام و او از علی بن ابی طالب علیه السّلام روایتی را چنین حکایت کرد:

روزی حسن و حسین علیهما السّلام را بیماری عارض شد،آن دو را به حضور رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بردم.

آن جناب فرمود:یا ابا الحسن!اگر نذری به پیشگاه خداوند انجام دهی،امید است خدایم زودتر شفا عنایت فرماید.

علی علیه السّلام نذر کرد برای بهبودی دو فرزند،سه روز پشت سر هم روزه بگیرد.

به دنبال او فاطمه علیها السّلام هم سه روز نذر را بر خود تکلیف کرد.

فضّه خدمتکار فاطمه علیها السّلام هم به پیروی از آن حضرت سه روز نذر را بر خود واجب کرد.

ص: 308

همان روز خدای تعالی آن دو را لباس عافیت پوشانید.

چون فردای آن روز شد،همۀ اهل بیت محمد صلی اللّه علیه و آله به روزه داری پرداختند.

و علی علیه السّلام در بازار به نزد شمعون یهودی که از قبل با وی سابقۀ آشنایی داشت، رفت و گفت:مقداری جو و اندکی پشم مورد نیاز است.

شمعون آنچه علی علیه السّلام می خواست به او داد و حضرت آنها را در زیر ردا قرار داد و به منزل آورد.

فاطمه علیها السّلام جو را آسیاب کرده،خمیر کرد و پنج قرص نان پخت.

علی علیه السّلام بعد از مغرب برای افطار به منزل آمد.

فاطمه علیها السّلام افطاری را که شامل چند قرص نان جو و یک ظرف جریش(بلغور)و مقداری آب بود بر سر سفره نهاد.چون می خواستند افطار کنند ناگاه مسکینی در منزل را به صدا درآورد و گفت:

سلام علیکم یا اهل بیت مصطفی!من مسکین فرزند مسکینم،از گرسنگی بی تابم، مرا اطعام کنید تا خدای رحمان شما را در بهشت میهمان کند.

وقتی اهل منزل صدای حزین و ناله عاجزانه آن مسکین را شنیدند،همگی افطاری را که همان چند قرص نان و مقداری جریش بود به او دادند و خود فقط با آب افطار کردند.

روز بعد هم،فاطمه علیها السّلام مجدداً پنج قرص نان جو طبخ کرد.

علی علیه السّلام بعد از نماز از مسجد به منزل آمد.سفرۀ افطاری آماده شده و پنج قرص نان و مقداری جریش روی سفره حاضر بود،امّا تا خواستند دست به غذا ببرند،یتیمی در خانه را به صدا درآورد و گفت:

السّلام علیکم یا اهل بیت محمّد صلی اللّه علیه و آله!یتیمی از اولاد مسلمین هستم.پدرم در جنگ احد در رکاب رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شهید شد.گرسنه ام،مرا اطعام کنید تا خدای سبحان شما را در بهشت اطعام فرماید.

ص: 309

همگی غذای آن شب را به یتیم دادند و خود با آب افطار کردند.

روز سوم نیز فاطمه علیها السّلام پنج نان گرم پخته و همراه با مقداری جریش و آب روی سفره گذاشت تا افطار کنند.

ناگاه اسیری در خانه را به صدا درآورد و گفت:

السّلام علیکم یا اهل بیت نبوّت!ای اهل بیت پیامبر صلی اللّه علیه و آله مرا اطعام کنید،خدای بزرگ شما را در جنّت اکرام و اطعام فرماید.

آن شب نیز همگی غذای افطار را به آن اسیر دادند و بدون افطار سر بر بالین گذاشتند و شب را گرسنه خوابیدند.

چون روز چهارم شد،علی،فاطمه،حسن و حسین علیهم السّلام که از گرسنگی توان و نیرویی نداشتند به حضور رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رسیدند.آن حضرت دست به آسمان بلند کرد و گفت:

الهی هؤلاء اهل بیتی یموتون جوعاً،فارحمهم یا ربّ و اغفر لهم،هؤلاء اهل بیتی فاحفظهم و لا تنسهم.

خدایا!اینان اهل بیت من هستند و از شدّت گرسنگی بی تاب شده اند،رحمی بفرما و آنان را مورد مغفرت قرار ده.خدایا!آنان را حفظ فرما و فراموششان مفرما.

چون سخن رسول خدا پایان یافت؛جبرئیل نزد آن حضرت صلی اللّه علیه و آله فرود آمد و گفت:

یا محمد صلی اللّه علیه و آله!خدایت سلام می فرستد و می فرماید،دعایت را مستجاب کردم.

از اهل بیت تو تشکّر می کنم و از کارشان راضی هستم.

و آیه إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ کانَ مِزاجُها کافُوراً (1) ...تا آیه هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً (2) را بر آن حضرت قرائت کرد (3).ت.

ص: 310


1- سوره 76 - آیه 5
2- سوره 76 - آیه 22
3- .1)روایت /1043شواهد التنزیل،از طریق حسن بن مهران از مسلمه بن جابر از امام جعفر صادق علیه السّلام در همین معنی نقل شده است. 2)روایت /1044شواهد التنزیل،از طریق روح بن عبد اللّه از جعفر صادق علیه السّلام نقل شده است. 3)روایت /1045شواهد التنزیل،همین روایت از معاویه بن عمّار از جعفر صادق علیه السّلام با همین محتوا و الفاظ و موضوع نقل شده است. 4)روایت /1046شواهد التنزیل،همین روایت از طریق احمد بن معاویه از محمد بن بحر از روح بن عبد اللّه از جعفر بن محمد علیه السّلام از پدر و جدش از علی علیه السّلام نقل شده است. 5)روایت /1047شواهد التنزیل،از طریق لیث بن ابی سلیم از مجاهد از ابن عباس با همین متن و محتوا نقل شده است. 6)روایت /1048شواهد التنزیل،همان روایت رقم /1042شواهد التنزیل است که از طریق روات دیگری از طریق مجاهد از ابن عبّاس نقل شد که داستان نذر و سه روز،روزه بودن علی و خانواده اش را ذکر کرده است. 7)روایت /1049شواهد التنزیل،همان روایت رقم /1042شواهد التنزیل است که از طریق عبد اللّه بن محمد بن احمد بن نصر مقری از عبد اللّه بن عبد الوهاب نقل شده است. 8)روایت /1050شواهد التنزیل،همان روایت رقم /1042شواهد التنزیل است که جماعتی از ابی حامد و جماعتی از احمد مروزی از لیث بن ابی سلیم نقل کرده اند. 9)روایت /1051شواهد التنزیل،همان روایت /1042شواهد التنزیل است که از طریق قعقاع بن عبد اللّه سعدی از لیث از مجاهد از ابن عبّاس در توضیح آیه یُوفُونَ بِالنَّذْرِ داستان سه روز روزه دار بودن علی علیه السّلام و خانواده اش مفصل نقل شده است. 10)روایت /1052شواهد التنزیل،از طریق حبّان علیّ ابو علی عنزی از کلبی از ابی صالح از ابن عباس در مورد داستان نذر علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام نقل شده است.

(1053)کلبی از ابی صالح نقل کرد،ابن عبّاس در تفسیر و توضیح آیه کریمه وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ (1) ...

گفت:آیه فوق در تحسین علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام است؛وقتی که سه قرص نان بیشتر نداشتند و آن را به مسکین و یتیم و اسیر اطعام کردند و شب را گرسنه خوابیدند.

(1054)اسحاق بن نجیح از عطاء و او از ابن عبّاس در توضیح آیه شریفه وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ (2) ..گفت؛.

حسن و حسین علیهما السّلام به بیماری شدیدی مبتلا شدند.همه اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله از آن دو عیادت کردند،بعضی از اصحاب گفتند:یا ابا الحسن!اگر نذر کنی امید است شفا زودتر حاصل شود.

علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام و فضّه نذر کردند که اگر دو سبط پیامبر صلی اللّه علیه و آله شفا یابند،سه روز، روزه بگیرند.

چون حسن و حسین علیهما السّلام از پدر و مادر کیفیت نذر را شنیدند گفتند،ما هم نذر

ص: 311


1- سوره 76 - آیه 8
2- سوره 76 - آیه 8

می کنیم که روزه بگیریم.

خدای سبحان به برکت نذر،آن دو سیّد را شفا عنایت فرمود.

فردای آن روز همه اهل خانه روزه دار بودند،علی علیه السّلام از همسایه اش مقداری پشم و سه صاع جو قرض کرد،سه روز پشت سر هم روزه گرفتند و هر روز افطاری خود را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند و فقط با آب افطار کردند.

تا در روز چهارم،جبرئیل به زمین آمد و به حضور رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رسید و گفت:یا محمّد!خدای تعالی به تو و اهل بیتت تهنیت و تبریک می گوید.

سپس آیه إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ مِنْ کَأْسٍ (1) ...را بر پیامبر صلی اللّه علیه و آله قرائت کرد.

مصطفی صلی اللّه علیه و آله،علی علیه السّلام را فراخواند و آیه کریمه را برایش تلاوت کرد و علی علیه السّلام به گریه افتاد و گفت:

«الحمد للّه الّذی خصّنا بذلک» حمد و سپاس خدای را که این آیات را به ما اختصاص داد و این نعمت ها را به ما عنایت فرمود. (2)

(1056)ابن جریج از عطاء و او از ابن عبّاس در تفسیر آیه وَ یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ (3) ...

نقل کرد:

علی علیه السّلام بابت آبیاری نخلستان اهل مدینه مقداری جو اجرت گرفت،ثلث آن را آسیاب کرده،نان پختند.مسکینی به در خانه آمد،آن روز همۀ نان ها را به مسکین بخشیدند،روز دیگر یتیمی به در خانه آمد و سهمیه نان آن روز را گرفت و روز سوم اسیری از مشرکین به در خانه آمد،نان روز سوم را هم به آن اسیر دادند.

آیه شریفه فوق برای عمل آن سه روز علی علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام نازل شد.

که مسکین و اسیر و یتیم را اطعام کرده،سیر کردند. (4)ت.

ص: 312


1- سوره 76 - آیه 5
2- روایت /1055شواهد التنزیل،از طریق مقاتل از اصبغ بن نباته از سعید بن جبیر از ابن عباس در توضیح آیه إِنَّ الْأَبْرارَ یَشْرَبُونَ ...نقل شد.که آیه در باره علی علیه السّلام،فاطمه علیها السّلام،حسن و حسین علیهما السّلام نازل شد که در آخرت شراب بهشتی و مخصوص می نوشند.
3- سوره 76 - آیه 8
4- روایت /1057شواهد التنزیل،از طریق کلبی از ابی صالح از ابن عباس نقل شد که آیه یُطْعِمُونَ الطَّعامَ عَلی حُبِّهِ ... در باره علی علیه السّلام نازل شده است.

187- إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی ظِلالٍ وَ عُیُونٍ .(مرسلات41/)

اهل تقوا در زیر سایه ها و برکنار چشمه ساران اند.

(1071)مجاهد از ابن عبّاس نقل کرد؛معنای إِنَّ الْمُتَّقِینَ (1) یعنی کسانی که از شرک و گناهان کبیره پرهیز کنند و صاحب تقوا و دارای پروا باشند.

و سرآمد همه متّقین علی،حسن و حسین علیهم السّلام هستند که دارای مقامات والای بهشتی هستند و در زیر سایه درختان و خیمه های ساخته شده از لؤلؤ در کنار چشمه های زلال آرمیده،از انواع میوه ها متنعّم می شوند.

و به آنان گفته می شود نوشیدنی های مطبوع و غذاهای متنوع بر شما گوارا باشد.

اینها پاداش اطاعت و متابعت شما در دنیاست.( إِنّا کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ (2) )محسنین را نیز این گونه پاداش نیکو می دهیم و محسنین،اهل بیت محمد صلی اللّه علیه و آله هستند که در جنّت مأوی دارند.

188- عَمَّ یَتَساءَلُونَ. عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ. (نباء2/-1)

در بارۀ چه چیز از یک دیگر می پرسند؟از آن خبر بزرگ.

(1072)ابو حمزه ثمالی حکایت کرد؛از ابو جعفر علیه السّلام در تفسیر عَمَّ یَتَساءَلُونَ. (3)

عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ (4) سؤال کردم.

در جواب فرمود:علیّ بن ابی طالب علیه السّلام به اصحاب خود می گفت:به خدا سوگند من نباء عظیم هستم که تمامی امّت در باره من اختلاف کردند.

به خدا سوگند،خدای سبحان را نبئی عظیم تر و بزرگتر از من نیست و هیچ آیه ای از من بزرگتر برای ربّ العالمین نیست. (5)

ص: 313


1- سوره 77 - آیه 41
2- سوره 77 - آیه 44
3- سوره 78 - آیه 1
4- سوره 78 - آیه 1
5- روایت /1073شواهد التنزیل،از طریق یکی از اصحاب نبی صلی اللّه علیه و آله از ابو حمزه ثمالی با همین الفاظ و متن نقل شده است. -روایت /1074شواهد التنزیل،از ابان بن تغلب از ابو جعفر در توضیح نباء العظیم نقل شد،که گفت علی علیه السّلام آن نبأ عظیمی است که در باره اش اختلاف کردند.

(1075)سفیان ثوری از سدیّ از عبد خیر و او از علی بن ابی طالب علیه السّلام نقل کرد؛ صخر بن حرب به حضور رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رسید و در کنارش نشست و سؤال کرد؛ حکومت و خلافت بعد از تو به عهده کیست؟ نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:آن کس که برای من به منزله هارون برای موسی علیه السّلام بود،او جانشین من است.

در همین حین آیه کریمه عَمَّ یَتَساءَلُونَ (1) بر رسول اللّه فرود آمد.آن هنگام که اهل مکّه از خلافت علی علیه السّلام می پرسیدند.بعضی ولایت او را تصدیق و بعضی دیگر تکذیب می کردند.

کَلاّ سَیَعْلَمُونَ. ثُمَّ کَلاّ سَیَعْلَمُونَ (2) ،این آیه شریفه انکار و اعتراض بر گفتار آنانی است که ولایت علی علیه السّلام را نمی پذیرند،در آینده نزدیک می فهمند که خلافت او بر حقّ بود.چون در قبر از آنان سؤال می شود من ربّک و ما دینک و من نبیّک و من امامک.

نکیر و منکر دو فرشته مخصوص در قبر می پرسند،پروردگارت کیست؟دینت چیست؟نبیّ ات کیست و امام خود را معرّفی کن.

189- إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفازاً. حَدائِقَ وَ أَعْناباً. وَ کَواعِبَ أَتْراباً. وَ کَأْساً دِهاقاً

لا یَسْمَعُونَ فِیها لَغْواً وَ لا کِذّاباً. جَزاءً مِنْ رَبِّکَ عَطاءً حِساباً (3) .(نبأ 36-31)

مسلماً پرهیزگاران را رستگاری است،باغچه ها و تاکستانها و دخترانی همسال با سینه های برجسته و پیاله های لبالب.در آنجا نه بیهوده ای شنوند و نه یک دیگر را تکذیب کنند.این است پاداشی از پروردگار تو،عطایی از روی حساب.

(1076)قتاده از حسن نقل کرد؛ابن عبّاس در توضیح و تفسیر إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ مَفازاً (4) بیان کرد.

ص: 314


1- سوره 78 - آیه 1
2- سوره 78 - آیه 4
3- سوره 78 - آیه 31
4- سوره 78 - آیه 31

منظور از متقین در آیه کریمه،علی بن ابی طالب علیه السّلام است،که سیّد اتقیا و سرور پرهیزکاران است،از ارتکاب به فواحش دوری کرده و از نزدیکی به کبائر بر حذر بوده است.پاداش او فوز و رستگاری و نجات از آتش جهنّم است.

اوست که در منازل قرب اللّه جای می گیرد و به نعمت های بهشتی متنعّم می شود.

190- لا یَتَکَلَّمُونَ إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً .(نباء38/)

و(مردم)سخن نگویند،مگر کسی که(خدای)رحمان به او رخصت دهد،و سخن راست گوید.

(1077)محمد بن سنان حکایت کرد؛ابو حمزه ثمالی گفت:

روزی به حضور رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رسیدم.آن حضرت فرمود:یا ابا حمزه!همه مردم در قیامت وارد بهشت می شوند مگر آن کسانی که خودشان ابا داشته باشند.

گفتم:آیا کسی پیدا می شود از رفتن به بهشت ابا کند؟ فرمود:بلی،هر که شعار

لا اله الاّ اللّه و محمّد رسول اللّه را از قلب و جان نگوید،بویی از بهشت نبرد.

گفتم:یا رسول اللّه!مرجئه و قدریّه و حروریه و بنی امیّه از گویندگان لا اله الا اللّه و محمّد رسول اللّه هستند.

فرمود:هیهات هیهات،چون قیامت فرا رسد،شهادتین از آنان سلب می شود و بدانید جز ما اهل بیت و شیعیانمان کسی به بهشت راه داده نمی شود.

آیا آیه کریمه یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِکَهُ صَفًّا لا یَتَکَلَّمُونَ إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً (1) .را شنیده ای؟ بدان آن کسانی که

لا اله الاّ اللّه و محمّد رسول اللّه را از سر صدق و با اخلاص بگویند که آن قول صواب است،داخل بهشت می شوند.

ص: 315


1- سوره 78 - آیه 38

(1078)صالح بن سهل از ابو جارود نقل کرد،ابو جعفر علیه السّلام در تفسیر آیه کریمه یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلائِکَهُ صَفًّا لا یَتَکَلَّمُونَ إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قالَ صَواباً (1) بیان کرد؛ چون روز قیامت فرا رسد شعار لا اله الاّ اللّه و محمّد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله از قلب ها همه محو می گردد مگر کسانی که اقرار به ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام داشته باشند.و این به سبب قول خدای سبحان« إِلاّ مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ (2) است که خدای رحمان به آن کسانی که به ولایت علی علیه السّلام اقرار داشته باشند،اجازۀ دخول به بهشت می دهد.

191- وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی. فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوی .(نازعات41/-40)

و امّا کسی که از ایستادن در برابر پروردگارش هراسید،و نفس(خود)را از هوس بازداشت.پس جایگاه او همان بهشت است.

(1079)سفیان بن عیینه از زهری از مجاهد و او از ابن عباس در تفسیر و توضیح آیه کریمه فَأَمّا مَنْ طَغی (3) بیان کرد:

منظور از طغیان گر،علقمه بن حرث بن عبد اللّه بن قصیّ بود که با تکبّر و غرور،دنیا را بر آخرت ترجیح داده،و جهنّم را جایگاه ابدی خویش برگزید.

ولی وَ أَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ (4) علی بن ابی طالب علیه السّلام آن عبد صالح و بنده نیکوکاری است که از مقام ربّ،خائف و از حساب و محاسبۀ پروردگار بیمناک است و وَ نَهَی النَّفْسَ عَنِ الْهَوی (5) بر اثر بیم خدای سبحان،نفس خویش را همیشه موعظه و نهی از هوی پرستی می کرد تا گرایش به محارم و لذّات نامشروع پیدا نکند.

فَإِنَّ الْجَنَّهَ هِیَ الْمَأْوی (6) جنّت جایگاه کسی است که این چنین از خدای تعالی خائف و از هوای نفس و وسوسه شیطان گریزان باشد.

ص: 316


1- سوره 78 - آیه 38
2- سوره 78 - آیه 38
3- سوره 79 - آیه 37
4- سوره 79 - آیه 40
5- سوره 79 - آیه 40
6- سوره 79 - آیه 41

192- وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ. ضاحِکَهٌ مُسْتَبْشِرَهٌ .(عبس39/-38)

در آن روز،چهره هایی درخشانند،خندان(و)شادان اند.

(1080)انس بن مالک حکایت می کند از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در باره آیه کریمه وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ مُسْفِرَهٌ (1) سؤال کردم.

آن حضرت صلی اللّه علیه و آله فرمود:ای انس!چهره های خندان و دل های شاد متعلق به فرزندان عبد المطلب است که شامل من و علی بن ابی طالب علیه السّلام،حمزه،جعفر طیار، حسن علیه السّلام،حسین علیه السّلام و فاطمه علیها السّلام هستیم.در قیامت از قبرها برمی خیزیم،در حالی که چهره های ما مثل آفتاب نورانی است.

و از این که خدای سبحان از ما راضی است بسیار خوشحال و شاد هستیم و خنده های شادی بر لبان ماست.

و یک دیگر را به اجر جزیل و ثواب جمیل بشارت و نوید می دهیم.

193- وَ فِی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ .(مطففین26/)

و در این(نعمتها)مشتاقان باید بر یک دیگر پیشی گیرند.

(1081)جعفر بن علی حریری از قول معاویه بن عمّار دهنی از ابی زبیر و او از جابر بن عبد اللّه انصاری روایت کرده است که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در غزوه (2)طائف،علی علیه السّلام را فراخواند و ساعت ها با او به صحبت و نجوا پرداخت به طوری که اعتراض بعضی از اصحاب به گوش مصطفی صلی اللّه علیه و آله رسید.آن حضرت فرمود:

أنّکم تقولون؛أنّی انتجیت علیّا،ما انا انتجیته،أنّ اللّه انتجاه وَ فِی ذلِکَ فَلْیَتَنافَسِ الْمُتَنافِسُونَ. (3)

ص: 317


1- سوره 80 - آیه 38
2- جنگ طائف
3- سوره 83 - آیه 26

سخن شما این است که من با علی علیه السّلام به نجوا پرداختم،ولی بدانید من تنها با او نجوا نمی کردم،بلکه خدای رحمان نیز با علی علیه السّلام نجوا می کرد.و به این کار هر مشتاق و راغبی،میل و علاقه دارد. (1)

194- وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ. عَیْناً یَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ .(مطففین 28-27)

و ترکیبش از(تسنیم)است.چشمه ای که مقرّبان(خدا)از آن نوشند.

(1082)ابو حمزه از ابو جعفر علیه السّلام از پدرش علی بن حسین علیه السّلام از جابر بن عبد اللّه انصاری روایت کرد؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در توضیح و تبیین آیه کریمه وَ مِزاجُهُ مِنْ تَسْنِیمٍ (2) فرمود:

یعنی شرابی گوارا که بهترین نوشیدنی و شراب در بهشت است،که آل محمد صلی اللّه علیه و آله از آن می نوشند.

و آنان از مقرّبان سابقه دار هستند که شامل رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام و خدیجه و ذریّه آنان که در ایمان و عمل به نبی صلی اللّه علیه و آله و علی علیه السّلام اقتدا کردند.

195- إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا کانُوا مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ یَتَغامَزُونَ .(مطففین29/)

(آری،در دنیا)کسانی که گناه می کردند،آنان را که ایمان آورده بودند به ریشخند می گرفتند.

(1083)محمد بن عیسی از یونس بن عبد الرّحمان و او از عبد الرّحمان بن سالم و او از

ص: 318


1- این روایت را سبیعی در تفسیرش از طریق معاویه بن عمّار از ابی زبیر از جابر بن عبد اللّه انصاری نیز ذکر کرده است.
2- سوره 83 - آیه 27

ابی عبد اللّه نقل کرد: آیه إِنَّ الَّذِینَ أَجْرَمُوا کانُوا مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ وَ إِذا مَرُّوا بِهِمْ یَتَغامَزُونَ (1) در شأن علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد.

روزی علی علیه السّلام از کنار جمعی از بنی امیّه و منافقین عبور می کرد.آن گروه به استهزاء آن حضرت پرداختند و سخن های او را به تمسخر گرفتند،چون چنین حرکات زشتی را ادامه دادند،آیه کریمه در مذمّت آنان نازل شد. (2)

(1085)کلبی از ابی صالح از ابن عباس در توضیح آیه کریمه نقل کرد؛ اَلَّذِینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ (3) ،علی بن ابی طالب علیه السّلام و اصحاب آن بزرگوارند.

اَلَّذِینَ أَجْرَمُوا (4) ،گروه منافقین از طایفه قریش هستند.

196- یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ. اِرْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً. فَادْخُلِی فِی عِبادِی. وَ ادْخُلِی جَنَّتِی .(فجر30/-27)

ای نفس مطمئنّه.خشنود و خداپسند به سوی پروردگارت باز گرد و در میان بندگان من در آی و در بهشت من داخل شو.

(1089)حسن بن محبوب از عبد الرّحمان بن سالم و او از ابو عبد اللّه جعفر بن محمد صلی اللّه علیه و آله در شأن نزول آیه کریمه یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّهُ. اِرْجِعِی إِلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرْضِیَّهً. فَادْخُلِی فِی عِبادِی. وَ ادْخُلِی جَنَّتِی (5) .نقل کرد:آیه شریفه در باره علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شد و خدای سبحان نفس آن حضرت را نفس مطمئنّه نامید.

ص: 319


1- سوره 83 - آیه 29
2- روایت 1086 و 1087 و /1088شواهد التنزیل در همین معنی و از روات دیگری نقل شد.
3- سوره 83 - آیه 29
4- سوره 83 - آیه 29
5- سوره 89 - آیه 27

197- وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ (بلد3/)

سوگند به پدری(چنان)و آن کسی را که به وجود آورد.

(1090)اسماعیل بن عبّاد از حسین بن ابی یعفور و او از بعضی از اصحاب نقل کرد، ابو جعفر علیه السّلام در تفسیر و تطبیق والِدٍ وَ ما وَلَدَ (1) فرمود:منظور از والِدٍ (2) امیر المؤمنین علی علیه السّلام و منظور از وَلَدَ (3) حسن علیه السّلام و حسین علیه السّلام است که در آیه کریمه از آن بزرگواران نام برده شد. (4)

198- فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَهَ. (بلد11/)

ولی نخواست از گردنۀ(عاقبت نگری)بالا رود! (1092)محمّد بن فضیل از ابان بن تغلب حکایت کرد؛وقتی از ابو جعفر علیه السّلام در تفسیر و توضیح آیه کریمه فَلاَ اقْتَحَمَ الْعَقَبَهَ (5) سؤال شد،آن حضرت با دست به سینه اش اشاره کرد و فرمود:

ما آن گردنه و عقبه ای هستیم که هر کسی از آن گردنه عبور کند،نجات یابد و از رستگاران خواهد شد. (6)

199- وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها، وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها، وَ النَّهارِ إِذا جَلاّها. (شمس3/-1)

سوگند به خورشید و تابندگی اش.سوگند به مه چون پی(خورشید)رود،سوگند به روز چون(زمین را)روشن گرداند.

ص: 320


1- سوره 90 - آیه 3
2- سوره 90 - آیه 3
3- سوره 90 - آیه 3
4- روایت /1091شواهد التنزیل،از جابر بن عبد اللّه انصاری از ابو جعفر علیه السّلام به همین معنا نقل شده است.
5- سوره 90 - آیه 11
6- روایت /1093شواهد التنزیل،از محمّد بن خالد برقی از محمد بن فضیل با همین متن و لفظ نقل شده است.

(1094)محمّد بن فرات از جعفر و او از پدرش نقل کرد؛عبد اللّه بن عبّاس مفسّر مشهور قرآن در تفسیر آیه کریمه فوق بیان کرد؛ وَ الشَّمْسِ وَ ضُحاها (1) یعنی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله که شمس و آفتاب در بین مردم است.

وَ الْقَمَرِ إِذا تَلاها (2) یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام که قمر و مهتاب در کنار خورشید است.

وَ النَّهارِ إِذا جَلاّها (3) منظور از(النّهار)در آیه شریفه حسن و حسین علیهما السّلام هستند.

وَ اللَّیْلِ إِذا یَغْشاها (4) یعنی بنی امیّه که شب تاریک و ظلمانی هستند و در ظلمات جهل و گمراهی ماندند. (5)

200- إِذِ انْبَعَثَ أَشْقاها (شمس12/)

آن گاه که شقی ترین آنان به پا خاست.

(1096)مسلم اعور از حجیّه بن عدیّ حکایت کرد؛علی بن ابی طالب علیه السّلام گفت:روزی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا علی علیه السّلام!شقی ترین اوّلین چه کسی بود؟ گفتم:آن کس که شتر صالح را از پای درآورد.او اوّلین شقی عالم است،سپس فرمود؛آیا می دانی شقی ترین آخرین کیست؟ گفتم:یا رسول اللّه!بیان فرمایید تا بدانم کیست.

فرمود:آن کسی که با شمشیر فرق سرت را بشکافد او شقی ترین آخرین است.

مثل کشنده شتر صالح علیه السّلام که شقی ترین اولین بود. (6)

ص: 321


1- سوره 91 - آیه 1
2- سوره 91 - آیه 2
3- سوره 91 - آیه 3
4- سوره 91 - آیه 4
5- روایت /1095شواهد التنزیل از طریق سفیان ثوری از منصور از مجاهد از ابن عباس،شبیه همین روایت بدون هیچ تغییری نقل شده است.
6- روایت /1097شواهد التنزیل،از قول زید بن اسلم از نباته بن اسد از علی علیه السّلام از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله با همین مضمون و عبارت نقل شده است. روایت /1098شواهد التنزیل،از طریق عمر بن صهیب از پدرش از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در همین معنی روایت شده جز این که در آخر روایت ذکر کرده است،علی علیه السّلام به اهل عراق گفت:ای اهل عراق!به خدا سوگند،دوست دارم که شقی ترین شما برخیزد و محاسنم را با خونم رنگین نماید. -روایت رقم /1103شواهد التنزیل،در همین معنی است. -و روایت رقم /1104شواهد التنزیل،از عمّار یاسر با همین مضمون نقل شد. -و همچنین-روایت رقم /1108شواهد التنزیل،از ضحّاک بن مزاحم از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به همین مضمون نقل کرد.

(1099)سعید بن ابی هلال از زید بن اسلم روایت کرد؛ابا سنان دئلی گفت:به خدمت علی علیه السّلام رسیدم و گفتم:ما برای جان تو بیمناک و نگران هستیم.

علی علیه السّلام فرمود:من هرگز برای خویشتن خوف و هراسی ندارم.

چون از رسول صادق صلی اللّه علیه و آله شنیدم،ضربتی بر فرق سرم فرود می آید و محاسنم را رنگین می کند و قاتل من شقی ترین مردم است،همچنان که شقی ترین اوّلین،شتر صالح علیه السّلام را پی کرد. (1)

(1101)ابی مطر نقل کرده است از علی بن ابی طالب علیه السّلام سؤال شد،شقی ترین مردم چه زمانی آشکار و هویدا می شود؟و چه کسی شقی ترین است؟ علی علیه السّلام فرمود:آن کسی که مرا به شهادت برساند،او شقی و بدبخت ترین است. (2)

(1106)عبد اللّه بن عمرو نقل کرد؛از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله شنیدم فرمود:

الا انّ شفاعتی لاهل الکبائر من امتی الاّ من قتل علی بن ابی طالب علیه السّلام شفاعت من شامل گناهکاران و اهل کبائر از امّتم می شود،مگر قاتل علی بن ابی طالب علیه السّلام،که هرگز مورد عفو و شفاعت قرار نمی گیرد.

(1107)ابن عباس نقل کرد رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:شقی ترین مردم،قاتل علی بن ابی طالب علیه السّلام است.سپس ابن عباس اضافه کرد؛چون علی علیه السّلام شهید شد،دو روز متوالی از آسمان خون بارید.د.

ص: 322


1- روایت /1100شواهد التنزیل،از عمیر بن عبد الملک مثل همین روایت نقل شد.
2- روایت /1102شواهد التنزیل،از ابو طفیل چنین نقل شد.چون عبد الرحمن بن ملجم برای بیعت به حضور علی علیه السّلام آمد،آن حضرت او را دو بار برگرداند و گفت او آن شقی است که محاسنم را به خونم رنگین می کند.

201- وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی .(ضحی5/)

و به زودی پروردگارت تو را عطا خواهد داد،تا خرسند شوی.

(1110)حمّاد جهنی از جعفر بن محمد علیه السّلام از پدرش از جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرد،روزی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله وارد منزل فاطمه علیها السّلام شد،در حالی که کسائی از پوست شتر بر شانه فاطمه علیها السّلام بود به آسیاب کردن گندم مشغول بود تا برای بچه ها نان تهیه کند.

وقتی نبی صلی اللّه علیه و آله،دخترش فاطمه علیها السّلام را در آن حالت مشاهده کرد،اشک از چشمانش سرازیر شد و فرمود:

یا فاطمه!سختی و تلخی دنیا را برای رسیدن به حلاوت و آسایش آخرت تحمّل کن.

آن گاه آیه کریمه وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی (1) برای خشنودی رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شد. (2)

(1111)کلبی از ابو صالح از ابن عباس در تفسیر و توضیح وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی (3) بیان کرد.

خدای سبحان ذریّه مصطفی صلی اللّه علیه و آله را داخل بهشت می کند به گونه ای که آن حضرت از عنایت ربّ کریم راضی و خشنود شود.

(1112)محمد بن حنفیّه از پدرش علی بن ابی طالب علیه السّلام در توضیح آیه کریمه وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی (4) بیان کرد.

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:آن قدر برای امّتم شفاعت می کنم تا منادی ندا سر دهد،یا محمد!آیا راضی شدی؟ می گویم:یا ربّ!راضی شدم و تو را سپاسگزارم.

سپس علی علیه السّلام به اهل عراق رو کرد و فرمود:آن گاه شما اهل عراق می گویید به آیه

ص: 323


1- سوره 93 - آیه 5
2- روایت /1109شواهد التنزیل،از طریق جعفر بن محمد علیه السّلام از پدرش و او از جابر بن عبد اللّه با همین متن و الفاظ در شأن نزول آیه کریمه وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی نقل شد.
3- سوره 93 - آیه 5
4- سوره 93 - آیه 5

کریمه یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَهِ اللّهِ (1) امیدواریم.

امّا ما اهل بیت می گوییم به آیۀ کریمه وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی (2) امیدوارتر هستیم که شفاعت برای امّت محمّد صلی اللّه علیه و آله قرار داده شد.

(1113)سدیّ از ابن عباس در تفسیر آیه کریمه وَ لَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی (3) نقل کرد؛رضایت محمد صلی اللّه علیه و آله به این است که احدی از اهل بیتش در آتش جهنم سرنگون نشود.

202- وَ أَمّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ (ضحی11/)

و از نعمت پروردگار خویش(با مردم)سخن گوی.

(1115)عیسی بن عبد اللّه از پدرش و پدرش از جدّش و او از علی بن ابی طالب علیه السّلام نقل کرد،آن حضرت فرمود:زمین برای هفت نفر خلق شد.

شما به واسطه این هفت نفر رزق و روزی داده می شوید و باران باریده می شود.به خاطر آنان نصرت و ظفر الهی فرو فرستاده می شود و آن هفت تن عبارت از:

عبد اللّه بن مسعود،ابو ذر،عمّار،سلمان،مقداد،حذیفه و من که امام این جماعت هستم.سپس آیه کریمه وَ أَمّا بِنِعْمَهِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ (4) را تلاوت کرد. (5)

203- فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ .(شرح7/)

پس چون فراغت یافتی،به طاعت در کوش.

(1116)سماعه از ابو بصیر و او از ابو عبد اللّه علیه السّلام در تفسیر و توضیح آیه کریمه

ص: 324


1- سوره 39 - آیه 53
2- سوره 93 - آیه 5
3- سوره 93 - آیه 5
4- سوره 93 - آیه 11
5- روایت /1114شواهد التنزیل،از علی بن ابی طالب علیه السّلام در همین معنی نقل شده است.

فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ (1) نقل کرد:

خدای سبحان به نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا رسول اللّه!چون فراغت یافتی،علی بن ابی طالب علیه السّلام را برای ولایت منصوب کن. (2)

204- وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ. وَ طُورِ سِینِینَ. وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ. لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ. ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِینَ. إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ. فَما یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ. أَ لَیْسَ اللّهُ بِأَحْکَمِ الْحاکِمِینَ .(تین8/-1)

سوگند به(کوه)تین و زیتون«دو کوه در شام»و طور سینا و این شهر امن(و امان) (که)براستی انسان را در نیکوترین اعتدال آفریدیم.سپس او را به پست ترین(مراتب) پستی بازگردانیدیم،مگر کسانی را که گرویده و کارهای شایسته کرده اند،که پاداشی بی منّت خواهند داشت پس چه چیز،تو را بعد(از این)به تکذیب جزا وامی دارد؟آیا خدا نیکوترین داوران نیست؟ (1120)عبد الرّحمان بن مهدی از مالک بن انس از زهری نقل کرد؛انس بن مالک گفت:

وقتی سوره تین بر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شد،آن حضرت بسیار شاد و خوشحال شد به گونه ای که همه ما اصحاب،شادی و خوشحالی آن حضرت را مشاهده کردیم.

از ابن عباس در باره علت سرور و شادی نبی صلی اللّه علیه و آله و تفسیر سوره تین سؤال کردم.

ابن عباس بیان کرد؛ وَ التِّینِ (3) یعنی سرزمین شام، وَ الزَّیْتُونِ (4) یعنی سرزمین زیتون

ص: 325


1- سوره 94 - آیه 7
2- روایت /1117شواهد التنزیل،از عبد اللّه بن سنان از ابو عبد اللّه علیه السّلام با همین متن و لفظ روایت شده است.و روایت /1118شواهد التنزیل،از طریق روات دیگر از ابو عبد اللّه علیه السّلام در همین معنی ذکر شده است.و همچنین روایت /1119شواهد التنزیل،از طریق عبد الرّحمان بن حمّاد از فضل از ابو عبد اللّه علیه السّلام در تفسیر آیه کریمه در همین معنی نقل شد.
3- سوره 95 - آیه 1
4- سوره 95 - آیه 1

و أرض فلسطین و وَ طُورِ سِینِینَ (1) یعنی طور سینا که جایگاه تکلّم موسی علیه السّلام با خداست.

وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ (2) منظور شهر مقدّس مکّه است، لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ (3) یعنی محمد صلی اللّه علیه و آله را که انسان کامل است،در احسن تقویم خلق کردیم.

ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلِینَ (4) یعنی عبادت کنندگان بت که در نازل ترین و پست ترین مرتبه قرار می گیرند. إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (5) ؛ابو بکر و عمر، فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ (6) یعنی عثمان، فَما یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ (7) یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام (8)أَ لَیْسَ اللّهُ بِأَحْکَمِ الْحاکِمِینَ (9) ،یا محمد!تو را در میان آنان مبعوث و آنان را بر محور تقوا جمع کرده است.

(1121)محمّد بن حاتم از محمّد بن فضیل بن یسار روایت کرد از ابا الحسن علیه السّلام در باره تفسیر سوره تین سؤال کردم،آن حضرت فرمود:

وَ التِّینِ (10) یعنی حسن علیه السّلام، وَ الزَّیْتُونِ (11) یعنی حسین علیه السّلام، وَ طُورِ سِینِینَ (12) همان طور سینا و آن امیر المؤمنین علی علیه السّلام است.

وَ هذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ (13) رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله بلد امین است.

إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (14) ؛یعنی کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند،که آن امیر المؤمنین علیه السّلام و شیعیان حقیقی او هستند و به آنان اجر و پاداش غیر ممنون داده می شود. (15)د.

ص: 326


1- سوره 95 - آیه 2
2- سوره 95 - آیه 3
3- سوره 95 - آیه 4
4- سوره 95 - آیه 5
5- سوره 95 - آیه 6
6- سوره 95 - آیه 6
7- سوره 95 - آیه 7
8- روایت /1124شواهد التنزیل از موسی بن جعفر علیه السّلام نقل شد فَما یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ یعنی ولایت علی بن ابی طالب علیه السّلام.
9- سوره 95 - آیه 8
10- سوره 95 - آیه 1
11- سوره 95 - آیه 1
12- سوره 95 - آیه 2
13- سوره 95 - آیه 3
14- سوره 95 - آیه 6
15- روایت /1122شواهد التنزیل،از طریق محمّد بن فضیل صیرفی از موسی بن جعفر علیه السّلام در همین معنی و متن نقل شده است.و همچنین روایت /1123شواهد التنزیل،از داود بن محمد سهندی از محمّد بن فضیل صیرفی از موسی بن جعفر علیه السّلام در تفسیر سوره مبارکه تین همین گونه بیان شد.

205- إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ .(بیّنه6/)

کسانی از اهل کتاب که کفر ورزیده اند و(نیز)مشرکان در آتش دوزخند،(و)در آن همواره می مانند؛اینان اند که بدترین آفریدگان اند.

(1125)یزید بن شراحیل انصاری کاتب علی علیه السّلام روایتی نقل کرد و گفت:از علی علیه السّلام شنیدم بیان کرد؛رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به من فرمود:

یا علی!کلام خدای سبحان إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ (1) را شنیدی،بدان که خیر البریّه(بهترین بندگان خدا)،تو و شیعیان حقیقی ات هستید و وعده گاه من و شما در حوض کوثر است.هنگامی که همه مردم برای حساب و کتاب تجمّع کنند.شما در قیامت با نام غرّ محجّلین دعوت می شوید. (2)

(1126)جابر از محمّد بن علی و تمیم بن حذلم از ابن عباس نقل کردند.هنگامی که آیه کریمه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ (3) بر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نازل شد،آن حضرت به علی بن ابی طالب علیه السّلام فرمود:یا علی!

«هو أنت و شیعتک،تأتی انت و شیعتک یوم القیامه راضین مرضیّین! و یأتی عدوّک غضاباً مقمحین.» یا علی!تو و شیعیان واقعی ات خیر البریّه یعنی بهترین بندگان خدا هستید،چون روز قیامت فرا رسد شما راضی و مرضی در صف محشر حاضر می شوید و دشمنان تو غضبناک و سرکوب شده باشند.

علی علیه السّلام گفت:یا رسول اللّه!دشمنان من کیستند؟ آن حضرت صلی اللّه علیه و آله فرمود:کسانی که از تو تبرّی جویند و تو را لعنت کنند

«و من قال رحم اللّه علیّاً یرحمه اللّه.» یعنی هر کسی بگوید:خداوند علی علیه السّلام را رحمت کند،خدای سبحان او را رحمت می کند. (4)

ص: 327


1- سوره 98 - آیه 7
2- روایت /1130شواهد التنزیل،از ابو داود از ابو برزه در همین معنی نقل شده است.
3- سوره 98 - آیه 7
4- روایت /1128شواهد التنزیل،از عمر بن هارون از جابر بن عبد اللّه با همین محتوا نقل شده است. -روایت /1129شواهد التنزیل،از عمرو بن شمر از جابر بن عبد اللّه و همچنین از شداد بن رشید از جابر بن عبد اللّه از باقر العلوم علیه السّلام نقل شده است. و همچنین روایت /1130شواهد التنزیل به همین معنی است.

(1131)جابر جعفی از ابن بریده و او از پدرش نقل کرد:

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله آیه کریمه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ (1) را تلاوت کرد و دستش را بر کتف علی علیه السّلام گذاشت و فرمود:

یا علی!تو و شیعیانت،مصداق این آیه شریفه و خیر البریّه هستید.

یا علی!در قیامت تو و شیعیانت سیراب وارد صحرای محشر می شوید،امّا دشمنانت تشنه،مقهور و ذلیل وارد محشر شوند.

(1132)از جابر بن یزید جعفی از ابو جعفر محمد بن علی علیه السّلام نقل شده است که رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:منظور از: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ... (2) علی علیه السّلام و شیعیان حقیقی او هستند. (3)

(1139)ابی زبیر حکایت کرد؛جابر بن عبد اللّه انصاری گفت،روزی در حضور رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نشسته بودیم،علی بن ابی طالب علیه السّلام به خدمت آن حضرت رسید.

هنگامی که چشم نبی صلی اللّه علیه و آله به رخسار علی علیه السّلام افتاد،فرمود:

برادرم علی علیه السّلام به نزد شما آمد،سپس رو به کعبه کرد و گفت:

به خدای این خانه سوگند،این مرد و شیعیانش در قیامت از فائزان و رستگاران اند.د.

ص: 328


1- سوره 98 - آیه 7
2- سوره 98 - آیه 7
3- و روایت /1133شواهد التنزیل،از عمرو بن شمر از جابر بن عبد اللّه از ابو جعفر از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله همین گونه نقل شده است. -روایت /1134شواهد التنزیل،از عمرو بن شمر از جابر از ابو جعفر از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله همین روایت است.فقط در آخر روایت اضافه شده است،«یا علی علیه السّلام!تو و شیعیانت در حالی که راضی و مرضی هستید در قیامت بر من وارد می شوید.» -روایت /1135شواهد التنزیل،از طریق شدّاد از جعفی از جابر بن عبد اللّه از ابو جعفر از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله به همین متن و لفظ نقل شده است. -روایت 1136 و 1137 و 1138 از روات مختلف از جابر از ابو جعفر علیه السّلام از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در همین معنی نقل شده است. -روایت /1145شواهد التنزیل،کلبی از ابی صالح از ابن عباس بیان کرد خیر البریه،علی و شیعیانش هستند.

آن گاه رو به ما کرد و فرمود:ای یاران!بدانید:

«أنّه اوّلکم ایماناً باللّه و اقومکم بامر اللّه و أوفاکم بعهد اللّه و اقضاکم بحکم اللّه و اقسمکم بالسّویه و اعدلکم فی الرّعیه و اعظمکم عند اللّه مزیّه».

علی اوّلین مؤمن و پایدارترین شما در امر اللّه و باوفاترین در عهد اللّه و عالم ترین در حکم اللّه،با انصاف ترین در تقسیم بیت المال و عادل ترین در حفظ حقوق رعیت و با مزایاترین شخص در نزد خداست.

بعد از این بیانات،آیۀ شریفه إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ (1) بر نبی صلی اللّه علیه و آله نازل شد.

سپس جابر بن عبد اللّه ادامه داد و گفت:هر گاه در جمعی بودیم و علی علیه السّلام از راه می رسید،اصحاب مصطفی صلی اللّه علیه و آله می گفتند:ای مردم!بهترین بندگان خدا بعد از محمد صلی اللّه علیه و آله به سوی شما می آید. (2)

(1141)عاصم بن ضمره روایت کرده جابر بن عبد اللّه انصاری نقل کرد؛در مسجد مدینه نشسته بودیم و رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در میان ما بود.فرمود:

انّ للّه لواءاً من نور و عموداً من زبرجد خلقها قبل ان یخلق السّماوات بألفی سنه،مکتوب علی رداء ذلک اللواء لا اله الاّ اللّه،محمّد رسول اللّه، آل محمّد خیر البریّه،صاحب اللواء امام القوم.

خدای سبحان را لوائی از نور و عمودی از زبرجد است که هزار سال قبل از خلقت آسمان آن را خلق کرد،بر روی آن رداء نوشته است لا اله الاّ اللّه،محمّد رسول اللّه،آل محمد بهترین مردم اند و صاحب پرچم،امام آن جماعت و طایفه است.

پس علی بن ابی طالب علیه السّلام رو به مصطفی صلی اللّه علیه و آله کرد و گفت:حمد و سپاس خدای عزّ و جلّ را که ما را به وسیله تو هدایت کرده و کرامت و شرافت عنایت فرمود.

سپس نبی صلی اللّه علیه و آله فرمود:یا علی!آیا می دانی هر کسی ما را دوست داشته باشد،خدایت.

ص: 329


1- سوره 98 - آیه 7
2- روایت /1140شواهد التنزیل،از عبد اللّه لهیعه با همین لفظ و متن نقل شده است.

سبحان او را همراه ما،داخل بهشت می کند و آن گاه آیه شریفه فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ (1) را تلاوت کرد.

(1142)عطیّه عوفی می گوید؛روزی به حضور جابر بن عبد اللّه انصاری رسیدم زمانی که از کبر سن ابروهای او بر روی چشمانش افتاده بود.به او گفتم؛از علی بن ابی طالب علیه السّلام برایم سخن بگو.

جابر،ابروان خویش را به کناری زد و گفت:علی علیه السّلام از بهترین خلایق و والاترین انسان است که قرآن شریف او را خَیْرُ الْبَرِیَّهِ (2) نامید. (3)

(1146)مقاتل بن سلیمان از ضحّاک و او از ابن عباس در باره: أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّهِ (4) نقل کرد،این آیۀ کریمه در حقّ علی علیه السّلام و اهل بیتش نازل شد که بهترین بندگان خدا و والاترین انسان ها هستند. (5)

206- فَأَمّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ. فَهُوَ فِی عِیشَهٍ راضِیَهٍ .(قارعه7/-6)

امّا هر که سنجیده هایش سنگین برآید،پس وی در زندگی خوشی خواهد بود.

(1149)ابی صالح از ابن عباس در توضیح آیۀ شریفه فَأَمّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ... (6) نقل کرد؛ تنها کسی که در قیامت کفّۀ حسناتش بر همگان رجحان دارد،علی بن ابی طالب علیه السّلام است و این به سبب آن است که در نامه عمل آن حضرت جز حسنات چیز دیگری وجود ندارد و کفّۀ دیگر خالی از سیئات و خطاست و خدای سبحان را حتی در طرفه

ص: 330


1- سوره 54 - آیه 55
2- سوره 98 - آیه 7
3- روایت /1143شواهد التنزیل،از عطیّه عوفی از ابو سعید خدری از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در همین معنی نقل شده است.
4- سوره 98 - آیه 7
5- روایت /1148شواهد التنزیل،از کلبی از ابی صالح از ابن عباس نقل شده که آیه کریمه در باره علی علیه السّلام و شیعیانش نازل شده است. و همچنین روایت /1147شواهد التنزیل،از ابن عباس نقل شده،که آیه شریفه فقط در باره علی بن ابی طالب علیه السّلام نازل شده است و او را به عنوان بهترین انسان معرفی فرمود.
6- سوره 101 - آیه 6

عینی عصیان و نافرمانی نکرده است.

پس به دلیل آیه فَأَمّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ. فَهُوَ فِی عِیشَهٍ راضِیَهٍ (1) آن حضرت دارای شخصیتی ارجمند و اعمالی وزین است و از زندگی و حیات اخروی راضی و خشنود است.

207- ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ .(تکاثر8/)

سپس در همان روز است که از نعمت(روی زمین)پرسیده خواهید شد.

(1150)حسن بن حسین از ابو حفص صائغ روایت کرد؛ابو جعفر بن محمد علیه السّلام در تفسیر و توضیح آیه کریمه ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ (2) بیان فرمود:

نعیم،ما اهل بیت محمد صلی اللّه علیه و آله هستیم.سپس آیه وَ إِذْ تَقُولُ لِلَّذِی أَنْعَمَ اللّهُ عَلَیْهِ وَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِ (3) را قرائت کرد. (4)

(1152)ابو حفص صائغ حکایت کرد،عبد اللّه بن حسن در توضیح آیه کریمه لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ (5) بیان کرد؛ ای ابا حفص!به خدا سوگند در قیامت از شما در بارۀ ولایت ما اهل بیت سؤال می کنند.که در حق ما چگونه رفتار کردید...

ص: 331


1- سوره 101 - آیه 6
2- سوره 102 - آیه 8
3- سوره 33 - آیه 37
4- روایت /1151شواهد التنزیل،از طریق علی بن عباس از حسن بن محمّد مزنی از حسن بن حسین از ابو حفض از جعفر بن محمد علیه السّلام با همین محتوا نقل شد.
5- سوره 102 - آیه 8

208- وَ الْعَصْرِ. إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ. إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ .(عصر3/)

سوگند به عصر،که واقعاً انسان دستخوش زیان است،مگر کسانی که به خدا گرویده و کارهای شایسته کرده و همدیگر را به حق سفارش و به شکیبایی توصیه کرده اند.

(1153)ابو هشام محمّد بن یزید بن رفاعه از عمویش علی بن رفاعه و او از پدرش نقل کرد که با علی بن عبد اللّه بن عباس قصد سفر حج را داشتم.او در مدینه برای خواندن خطبه به منبر رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله نشست و سورۀ مبارکه عصر را قرائت کرد و در توضیح و تبیین این سوره چنین گفت:

وَ الْعَصْرِ. إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ (1) یعنی ابو جهل بن هشام و انسان های هم کیش او در خسران بوده و از زیان کاران اند.

إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا (2) یعنی مؤمنان و از جمله آنان ابو بکر است وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (3) یعنی کسانی که اعمال صالح انجام دهند که از این قبیل بود عمر بن خطّاب وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ (4) یعنی علی بن ابی طالب علیه السّلام که توصیه به حق و سفارش به صبر و استواری کرده و می کند.

(1154)ابی بن کعب حکایت کرد،برای رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله سوره عصر را قرائت کردم و عرض کردم؛پدر و مادرم فدایت شوند،تفسیر این سوره را برایم بیان فرمایید.

نبی صلی اللّه علیه و آله«فرمود: وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ (5) قسم به عصر که انسان در خسران و زیان است و بالاخص ابو جهل بن هشام که زیان بارترین آنان است.

وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ (6) بدانید توصیه کننده به صبر،علی بن ابی طالب علیه السّلام است (7)و این آیه در شأن آن بزرگوار است.

(1156)زبیر بن عدیّ از ضحّاک نقل کرد؛ابن عباس در تبیین سوره عصر بیان کرد

ص: 332


1- سوره 103 - آیه 1
2- سوره 103 - آیه 3
3- سوره 103 - آیه 3
4- سوره 103 - آیه 3
5- سوره 103 - آیه 1
6- سوره 103 - آیه 3
7- روایت /1155شواهد التنزیل از قول ابی امامه از ابی بن کعب از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله با همین معنی ذکر شده است.

وَ الْعَصْرِ. إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ (1) یعنی ابو جهل و إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (2) عبارت اند از علی علیه السّلام و سلمان و عبد اللّه بن مسعود. (3)

(1158)سفیان از ابن جریج از عطاء نقل کرد؛ابن عباس مفسّر مشهور قرآن در باره علی علیه السّلام بیان کرد.

خدای سبحان همه خصلت های نیک را در سیمای علی علیه السّلام جمع کرد.و طبق آیه إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا (4) علیّ علیه السّلام نخستین مؤمن و سابقه دارترین مسلمان بود.

وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ (5) از نظر اعمال صالح سرآمد روزگار بود.نخستین نمازگزار هم او بود که در بین همه اهل زمین به عبادت ربّ جلیل پرداخت.

وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ (6) علی علیه السّلام توصیه کننده به قرآن بود،قرآنی که آن را از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله تعلیم گرفت.

وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ (7) پیامبر صلی اللّه علیه و آله،علی علیه السّلام را سفارش به صبر در دنیا و حفظ و نگه داری فاطمه علیها السّلام و جمع آوری قرآن و همچنین او را به قضای دین و غسل بدن و دیوار کشیدن بر دور قبرش تا به واسطه جمع شدن و نشستن زنان بر روی آن مورد اذیت قرار نگیرد و او را به حفظ و پرستاری حسن و حسین علیهما السّلام توصیه کرد.

209- إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ .(کوثر1/)

ما تو را(چشمۀ)کوثر دادیم.

(1160)زبیر بن ابی بکر از محمّد بن یحیی حکایت کرد:

حسین بن علی علیه السّلام کسی را به خواستگاری عائذه،دختر شعیب بن بکّار بن

ص: 333


1- سوره 103 - آیه 1
2- سوره 103 - آیه 3
3- روایت رقم /1157شواهد التنزیل،از طریق ابی هریره از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله در همین معنی نقل شده است،فقط این که در معنی إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ... نقل شده علی علیه السّلام و شیعیانش هستند که مصداق این آیۀ شریفه هستند.
4- سوره 103 - آیه 3
5- سوره 103 - آیه 3
6- سوره 103 - آیه 3
7- سوره 103 - آیه 3

عبد الملک فرستاد.او در جواب گفت:چگونه با مردی که ثروت ندارد ازدواج کنم؟ حسین بن علی علیه السّلام فرمود:وای بر او!چگونه مرا به ناداری،عیب جویی می کند؟ و حال این که خدای سبحان کوثر را به ما اهل بیت بخشیده است.

(1161)عمرو بن خالد از زید بن علی و او از پدرانش تا می رسد به علی بن ابی طالب علیه السّلام که آن جناب بیان کرد:

رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله فرمود:خدای کریم جایگاه من و اهل بیتم را در کوثر به من نشان داده است. (1)

(1163)عطیّه عوفی نقل کرد،انس بن مالک گفت:روزی به حضور رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله رسیدم،فرمود:

قد أعطیت الکوثر خدای سبحان کوثر را به من عنایت فرمود.

سؤال کردم یا رسول اللّه!کوثر چیست؟ فرمود:

نهر فی الجنّه عرضه و طوله ما بین المشرق و المغرب،لا یشرب احد منه فیظمأ،و لا یتوضّی منه احد ابداً فیشعث لا یشربه انسان خفر ذمتی و لا من قتل اهل بیتی.» کوثر نهری در بهشت است که عرض و طول آن به اندازۀ فاصله بین مشرق تا مغرب است،هر کسی از آن بنوشد هرگز تشنه نشود و هر کسی با آن آب وضو سازد محدث نگردد.ولی بدانید هر کسی قاتل اهل بیت من باشد یا ذمّه مرا نادیده بگیرد،هرگز از آن آب نمی نوشد.

احمد روحانی بهار 1380 ه.شت.

ص: 334


1- روایت /1162شواهد التنزیل،از ابی حمزه از علی بن حسین علیه السّلام از پدرش و جدّش از رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله همین روایت را نقل کرده است.

درباره مركز

بسمه تعالی
هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ
آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند ؟
سوره زمر/ 9
آدرس دفتر مرکزی:

اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109