تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره)

مشخصات كتاب

سرشناسه : خمینی روح الله رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368. عنوان و نام پديدآور : تحولات اجتماعی و انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره) / تدوین محمود دارینی. مشخصات نشر : تهران موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) 1386. مشخصات ظاهری : ه، [ 341 ] ص. فروست : تبیان آثار موضوعی دفتر سی و ششم شابک : 22000ریال 964-335-374-5 : يادداشت : چاپ دوم. يادداشت : چاپ قبلی : موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) ، 1379 ( ج. 413 ص. ) یادداشت : کتابنامه ص [341] ؛ همچنین به صورت زیرنویس موضوع : خمینی، روح الله رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، 1279 - 1368 -- نظریه درباره انقلاب اسلامی موضوع : خمینی ، روح الله ، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، 1279 - 1368 -- پیامها و سخنرانیها. شناسه افزوده : دارینی ، محمود ، تدوینگر. شناسه افزوده : موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) . رده بندی کنگره : DSR1574/5/‮الف 8 ت 3 1386 رده بندی دیویی : ‮ 955/0842 شماره کتابشناسی ملی : 1247888

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحيم

حركتهاى بزرگ تاريخى بيش از هر چيز مديون شخصيتهاى برجسته اى است كه با نفوذ خود بر افكار و انديشه هاى ملت ها تحولات عميقى را در جامعه بشرى ايجاد كرده اند . آنان همچون انبياى عظام و اولياى الهى علاوه بر پايه گذارى تحولات و نهضتهاى فرهنگى شخصا براى تغيير وضع موجود و جايگزينى نظام مطلوب وارد ميدان شده و ماندگارترين تحولات اجتماعى را آفريده اند . پديده انقلاب

اسلامى و نهضت امام خمينى (س ) نيز از همين منظر قابل شناسايى است ، چه اين انقلاب با رهبرى منحصر به فرد خود توانست مبداء تحولات بنيادين در حيات سياسى ، اجتماعى و فرهنگى ملت ايران و سر آغاز بسيارى از جنبشها و حركتهاى تحول زا در جوامع اسلامى شود .

مجموعه حاضر بانگاهى جديد به نظريه هاى انقلاب كه با بسيارى از نظريات انديشمندان علوم اجتماعى و سياسى جهان تفاوت دارد ، به بررسى ويژگيهاى نگرش امام (س ) در خصوص انقلاب و تغيير و تحول اجتماعى پرداخته است تا از اين رهگذر چراغى فرا روى دانش پژوهان انديشه هاى جامعه شناحتى آن حضرت قرار دهد .

از آنجا كه تحول اجتماعى مجموعه اى از تغييرها در عملكردهاى يك جامعه محسوب مى شود - كه جز از منظرى رفيع قابل مشاهده نيست - دگرگونى جوامع بطور عمده با مفهوم تغيير اجتماعى ، كه لزوما يك پديده جمعى است ، مورد بررسى قرار مى گيرد . تغيير اجتماعى ، شرايط و شكل زندگى يا زمينه فكرى و روحى بخش وسيعى از يك جامعه را دگرگون سازد؛ به طورى كه مى توان بين چند مقطع زمانى ، مجموعه تغييرات يا نتايج آنها را مشخص نمود . بر همين اساس كوهن (1) در كتاب خود دگرگونيهاى حاصل شده از فرآيند انقلاب را در تغيير تركيب طبقاتى نخبگان ، نهادهاى سياسى و دگرگون شدن وظايف و ساختار اجتماعى آنها دانسته است .

از مجموعه آرا و سيره عملى امام خمينى (س ) در خصوص فرآيند انقلاب و دگرگونيهاى آن چنين استنباط مى شود كه ايشان ضمن توجه

به موارد مزبور به عنصر دگرگونى ارزشها بسيار اهميت مى دهند و براى آن جايگاهى ويژه قائلند . اما نظر به اينكه نقطه كانونى هر انقلاب تغيير نظام سياسى و نخبگان حاكم است ، ابتدا به موضوع امام در اين زمينه مى پردازيم .

امام (س ) با حكومت و نظام سياسى زمان خود به عنوان غاصب قدرت مخالف بود و خواستار بازگشت قدرت به نخبگان مؤ من و معتقد جامعه اسلامى از طريق تغيير نظام سياسى گرديد . وى با اعلام اين كه سلطنت خلاف اسلام است ، فصلى تازه در تاريخ سياسى اسلام گشود و بر اساس اصل (اعتقاد به توحيد) ضمن نفى اطاعت و تسليم در برابر غير خدا ، اصل آزادى بشر را نيز به ديگران آموخت .

از منظر امام (س ) نوع نظام سياسى و نخبگان حاكم از عوامل مهم و اصلى اصلاح و افساد يك جامعه است كه با توجه به قدرت و توانمندى اسلام و حكومت اسلامى در به سعادت رسانيدن جوامع انسانى ، اداره امور و مقدرات آن ، تحقق عدالت اجتماعى و نفى مظاهر ظلم و فساد ، همه مسلمانان را به كسب قدرت سياسى و تشكيل حكومت اسلامى دعوت كند .

در انديشه امام ، براندازى رژيم موجود و تاءسيس رژيم مطلوب از اهداف اوليه انقلاب به حساب مى آيد؛ اما خود در مراحل بعدى و سيله اى براى ايجاد تغييرات اساسى در جامعه در جهت اصلاح امور فردى و اجتماعى ، بازيافتن استقلال روحى و آزادى در جامعه در ايجاد جامعه اى سالم ، مستقل و عادل كه به لحاظ اقتصادى ، فرهنگى

و اجتماعى مبنى بر ديانت اسلام مى باشد .

در انديشه امام (س ) ، ريشه كن نمودن معيارهاى غير الهى و ايجاد تحول بنيادين در جهت حاكميت ارزشهاى الهى فقط با يك حركت فرهنگى اصيل و فراگير امكانپذير است . انقلاب اسلامى ايران با رهبرى منحصر به فرد و با پشتوانه محكم دينى و اعتقادى و آرمانهاى اسلامى خود به صحنه آمده و بر مبناى مفاهيم و روشهايى تازه و متفاوت از حوزه تمدن غرب عمل كرد و با ايجاد دگرگونى و تغيير اساسى در افكار و عقايد و ارزشهاى انسانى منشاء تغييرات و تحولات دامنه دار در داخل و خارج كشور شد . بر اين اساس توان يكى از مهمترين شاخصهاى شناخت نهضت امام خمينى را حركت معنوى جامعه به سوى آرمانهاى متعالى اسلام دانست .

حضرت امام (س ) تدبير ، اراده و خواست خداوند متعال را شرط اصلى و كليدى هر تغيير و تحولى مى دانست و وجود شرايط و زمينه هاى اجتماعى مناسب و فعالان انسانى و . . . را اسباب و موجبات زمينى و مادى تحقق و خواست و اراده خدا محسوب مى كرد . وابستگى به اجانب و بيگانگان ، مخالفت با اسلام ، ظلم ، فساد ، شكاف عميق بين دستگاه حاكميت و توده مردم و ايجاد ذهنيت و باور عمومى نسبت به وضع موجود و مطلوب از جمله اين شرايط و زمينه هايى است كه حضرت امام به نحوى در بيانات و آثار خود به آنها اشاره نموده است .

نكته قابل توجهى كه از مجموعه آرا و سيره عملى حضرت امام (س ) دريافت

مى شود ، اين است كه ايشان علاوه بر تغيير رژيم سياسى به تغييرات بنياردين ساختارها ، نهادها و ارزشها در فرآيند انقلاب معتقد بوده است ، اما ضمن اتخاذ موضوع مثبت در قبال تغيرات اجتماعى ، شيوه اعمال آن را بر حسب زمان و شرايط ، تغيير داده است .

از ديدگاه امام (س ) شيوه ها و روشهاى تغيير (انقلاب ) ، شيوه هاى مسالمت آميزى همچوت افشاگرى ، تبليغات ، تظاهرات و اعتصابات است كه معمولا در جوامع دموكراتيك نيز به لحاظ ثبات و استقرار نهادهاى جامعه مدنى و تبعيت قدرت سياسى از اراده مردم ، صورت مى گيرد؛ همان طور كه ملاحظه مى شود ايشان حركت هاى مسلحانه و كاربرد زور و خشونت را عنصر اجتناب ناپذير در فرآيند انقلاب نمى داند؛ اما در صورت ضرورت كاربرد آن را نيز نفى نمى كند ، به طورى كه به نحوى شايسته در آغاز انقلاب با نفوذ معنوى خود ، ارتش و نيروهاى مسلح را به پيوستن به مردم انقلابى دعوت كردند كه مؤ ثر نيز واقع شد .

امام با درك صحيح از روح و جوهر دين ضمن اشاره به يكى از وظايف دينى چنين مى فرمايد :

(خلاصه اعلان برائت مرحله اول مبارزه و ادامه آن مراحل ديگر وظيفه ماست و در عصر و زمانى جلوه ها و شيوه ها و برنامه هاى متناسب خود را مى طلبد و بايد ديد كه در عصرى همانند امروز كه سران كفر و شرك همه موجوديت توحيد را به خطر انداخدته اند و تمامى مظاهر ملى و فرهنگى ، دينى و سياسى ملتها را

بازيچه هوسها و شهوتها نموده اند؛ چه بايد كرد؟)(2)

به طور كلى از مجموعه فرموده ها و سيره عملى حضرت امام (س ) در زمينه تغييرات و تحولات اجتماعى چنين استنباط مى شود كه ايشان بيش از هر چيز به آگاهى و بيدارى مردم مسلمان اهميت مى داد . افشاگرى نسبت به مفاسد و مظالم ، وابستگى به بيگانگان ، مخالفت رژيم با اسلام و همچنين ترسيم موضع اسلام و ترويج نظريه حكومت اسلامى از جمله كارهاى فرهنگى - سياسى مى باشد كه بيش از هر اقدامى بدان توجه داشت .

ايشان از توده مردم ؛ يعنى قشرهاى متوسط به پايين ، قشرهاى مؤ من به آرمانهات اعتقادها و شعارهاى انقلاب ، به عنوان يكى از مهمترين عاملان فعال در انقلاب ياد مى كند؛ اما اين نكته را نيز خاطرنشان مى سازد كه آگاهى ، بيدارى و ايجاد ذهنيت و باور عمومى مى بايد توسط قشر آگاه جامعه ، روحانى و دانشگاهى ، نخبگان مذهبى و سياسى انجام گيرد . بر همين اساس جنبش اجتماعى در ايران به طور عمده به رهبرى علماى دينى بر ضد اعطاى امتيازهاى متعدد به بيگانگان و همچنين عليه برخى مظاهر نوين خلاف يا ضد دين ، صورت گرفت كه هر يك بطور غير مستقيم به صورت زمينه هاى تاريخى و الهام بخش بر پيدايش انقلاب اسلامى ، تاءثير گذاشتند . مردم ايران كه خواهان حقانيت ، مشروعيت و آزاد انديشى بودند با تغيير محيط اجتماعى خود كه به نصرت خدا و امدادهاى غيبى و وحدت بين نخبگان حوزه و دانشگاه صورت گرفت خود را از ارزشهاى منحط و فرهنگ

هاى وارداتى و مصرفى نجات دادند .

ويژگيهاى اين مجموعه :

1 . در تنظيم اين مجموعه كوشيده شده است عبارتها با توجه به پيام صريح و اصليشان در ذيل نزديكترين عنوان آن آورده و تا حد امكان از تكرار در ذيل ديگر عنوانها خوددارى شود؛ بنابراين براى دسترسى به كليه ديدگاههاى امام درباره يك موضوع نمى توان تنها به موارد مذكور زير همان عنوان اكتفا نمودت لذا مراجعه به ديگر عناوين مجموعه اجتناب ناپذير است .

2 . از آنجا كه ترتيب و تفكيك موضوعهاى اين مجموعه توسط حضرت امام (ره ) صورت نگرفته است ؛ جمع آورى و تنظيم آنها به صورت فعلى ناچار كاستيهايى اجتناب ناپذير دارد .

3 . در تنظيم قطعات منتخب داخل هر يك از فصول ، برتيب و توالى تاريخى صدور آنها ملاك بوده است ، نه توالى منطقى مطالب در اين خصوص ، قطعات منتخب از وصيتنامه بر اساس تاريخ قرائت آن تنظيم يافته است .

4 . تاريخ صدور پيامها و سخنرانيهاى حضرت امام كه از صحيفه نور و ديگر آثار ايشان اخذ گرديده است ، در ذيل هر قطعه ذكر و مشخصات كامل مآخذ بر اساس شماره مسلسل در انتهاى كتاب آورده شده است كه راهنمايى مناسب نيز براى محققان و مخاطبان مى باشد .

در پايان لازم است از تلاشهاى بى شائبه كليه افرادى كه ما را در تنظيم و تدوين اين مجموعه يارى داده اند سپاسگذارى كنيم و اميدوار باشيم كه اين نور الهى هرگز خاموش نشود چه خود آن بزرگوار فرموده بود : (انقلاب ما انفجار نور بود . )

ان االله لا

يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم (3) (ما) يك واقعيتى است و دستور . واقعيت به اين معنا كه تغييراتى در يك ملتى و در يك قومى حاصل بشود ، اين منشاء يك تغييراتى تكوينى ، تغييرات جهانى ، تغييرات موسمى مى شود و دستور است به اينكه تغييراتى كه شما مى دهيد ، تغييراتى باشد كه آن تغييرات دنبالش يك تغييراتى به نفع شما باشد .

صحيفه نور ، ج 9 ، ص 187 .

گروه اجتماعى

معاونت پژوهشى مؤ سسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى (س ) .

بخش اول : تحول در نظام اجتماعى

فصل اول : زمينه ها و علل تغيير و تحول

الف . آسيبهاى موجود در جامعه

به خطر افتادن دين و دنيا

اكنون يك چشم مسلمين بر دنياى خود و چشم ديگرشان بر دين خود گريان است و حكومت چند ماهه شما با جهش هايى كه مى كنيد ، اقتصاد ، زراعت ، صنعت ، فرهنگ و ديانت مملكت را به خطر انداخته و مملكت از هر جهت در شرف سقوط است

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 40 تاريخ سخنرانى : 13/1/42 .

تاءسف از وضع خراب مملكت

ما متاءسفيم ، خيلى متاءسفيم از وضع ايران ، از وضع اين مملكت خراب ، از وضع اين هياءت دولت ، از وضع اين وضعيت ها ، از همه اينها متاءسفيم .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 57 تاريخ سخنرانى : 13/3/42

نژاد بازى

غافل از آن نكته اتكايى كه همه مسلمين داشتند افسوس ، افسوس كه اين نكته ، نقطه اتكاء را از مسلمين گرفتند و دارند مى گيرند و نمى دانم به كجا خواهد منتهى شد ، همين نژاد بازى اى كه اسلام آمد وقلم سرخ روى آن كشيد و مابين سياه و مابين سفيد ، مابين ترك و مابين عجم ، مابين عرب و مابين غير عرب هيچ فرقى نگذاشت و فقط ميزان را تقوا ، ميزان را از خدا ترسيدن ، تقواى واقعى ، تقواى سياسى ، تقواهاى مادى ، تقواهاى معنوى ، ميزان را اين طور قرارداد : ان اكرمكم عندالله اتقيكم (4)

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 89 تاريخ سخنرانى : 18/6/43

پيامدهاى سوءتصويب لايحه ننگين كاپيتولاسيون

قانونى (5) در مجلس بردند در آن قانون اولا ما را ملحق كردند به پيمان وين و ثانيا الحاق كردند به پيمان وين كه تمام مستشاران نظامى آمريكا با خانواده هايشان ، با كارمندهاى فنى شان ، با كارمندان ادارى شان ، با خدمه شان ، با هر كس كه بستگى به آنها دارد ، اينها از هر جنايتى كه در ايران بكنند مصون هستند ، اگر يك خادم آمريكايى ، اگر يك آشپز آمريكايى مرجع تقليد شما را در وسط بازار ترور كند ، زير پا منكوب كند ، پليس ايران حق ندارد جلوى او را بگيرد دادگاه هاى ايران حق ندارند محاكمه كنند باز پرسى كنند بايد برود آمريكا آنجا در آمريكا ارباب ها تكليف را معين كنند دولت سابق اين تصويب را كرده بود و به كسى نگفت دولت حاضر اين تصويبنامه را در چند روز

پيش از اين برد به مجلس و در چند وقت پيش از اين به سنا بردند و با يك قيام و قعود مطلب را تمام كردند و باز نفسشان درنيامد در اين چند روز اين تصويب نامه را بردند به مجلس شورا و در آنجا صحبت هايى كردند ، مخالفت هايى شد ، بعضى از وكلا هم مخالفت هايى كردند ، صحبت هايى كردند لكن مطلب را گذراندند ، با كمال وقاحت گذراندند ، دولت با كمال وقاحت از اين امر ننگين طرفدارى كرد .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 210 تاريخ سخنرانى : 4/8/43

دورى از تعاليم نورانى و رهايى بخش قرآن كريم

اگر دول اسلامى و ملل مسلمان به جاى تكيه به بلوك شرق و غرب به اسلام تكيه مى كردند و تعاليم نورانى و رهايى بخش قرآن كريم را نصب عين خود قرار داده و به كار مى بستند ، امروز اسير تجاوزگران صهيونيسم و مرعوب فانتوم آمريكا و مقهور اراده سازشكارانه و نيرنگ بازيهاى شيطانى شوروى واقع نمى شدند دورى دول اسلامى از قرآن كريم ، ملت اسلام رابه اين وضع سياه نكبت بار مواجه ساخته و سرنوشت ملتهاى مسلمان و كشورهاى اسلامى را دستخوش سياست سازشكارانه استعمار چپ و راست قرار داده است .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 186 تاريخ سخنرانى : 22/4/51

بسيج استعمار در ايجاد تفرقه

استعمار ، تمام نيروها و امكانات خود را در راه ايجاد تفرقه ميان مسلمانان و سران كشورهاى اسلامى بسيج كرده است و مى كوشد تا به هر وسيله اى كه در اختيار دارد از پايبندى و عمل به تعاليم اسلام جلوگيرى كند تا بدين وسيله استعمارگران با خيال راحت به هدف هاى غير انسانى خود(استعمار طبقه محروم ) نائل آيند در اين عصر ، استعمار ، وابستگان و دنباله روهاى خود را در دل جهان اسلام به كار گماشته است تا در زير شعارهاى پر زرق و برق و فريبا(واحيانا شعاراسلام ) تعاليم و فرهنگ قرآنى را از واقعيت زندگى مجتمع اسلامى دور كنند تا بدين وسيله راه براى تاءمين منافع اربابان بازو بى مانع شود .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 192 تاريخ سخنرانى : 19/8/51

خطر روحانى نماها

ماپيش از هر كار لازم است تكليف خود را با روحانى نماها كه امروز از خطرناكترين دشمنهابراى اسلام و مسلمين محسوب مى شوند و به دست آنها نقشه هاى شوم دشمنان ديرينه اسلام و دست نشاندگان استعمار پياده و اجراء مى گردد روشن سازيم و دست آنان را از حوزه هاى علميه ، مساجد و محافل اسلامى كوتاه كنيم تا بتوانيم دست تجاوز كار استعمار و مخالفين اسلام را از حريم اسلام و قرآن كريم قطع كرده ، از استقلال و صيانت كشورهاى اسلامى و ملت اسلام دفاع نماييم .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 197 تاريخ سخنرانى : 24/12/51

شكاف بين دولت و ملت

ما وقتى كه اوضاع مملكت خودمان را ملاحظه مى كنيم ، اينها يك جورى درست كرده اند كه الان شكاف

ما بين دولت و ملت جورى است كه اگر يك وقت ان شاء الله ساقط بشود اين دولت ، همه چراغان خواهند كرد .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 241 تاريخ سخنرانى : 6/7/47

فرهنگ استعمارى

فرهنگ ما يك فرهنگ استعمارى است ، فرهنگ ما در دست صلحا نيست ، صالح اداره اش نمى كند

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 273 تاريخ سخنرانى : 19/10/56

عملكرد سوء شاه عامل قيام ملت

چه بروى چه نروى تو(6) ديگر رفتنى هستى بيچاره و خودت اين كار را كردى ما اين كار را نكرديم ، ملت اين كار را نكرد ، تو اين كار ، اساس را تو درست كردى . اگر يك حكومت صحيح بود ، يك قدرت صحيح بود و يك مجرى قدرت صحيح بود و دلسوز ملت بود ، اسلامى بود ، ممكن بود اين مسائل پيش بيايد؟ ممكن بود تظاهرى بر خلافش بشود؟ امكان نداشت چنين چيزى پس اينكه مى بينيد كه همه يكدل و يك جهت تظاهر بر ضدتان مى كنند ، بدان كه زير سرخودت است اين مسائل ، تو اين كارها را كردى .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 58 تاريخ سخنرانى : 23/2/57

رژيم شاهنشاهى عامل همه فساد

و اين فسادى كه در ايران پيدا شده است ، كه همه فسادها زير سر رژيم شاهنشاهى بود . در تاريخ از اولى كه رژيم شاهنشاهى پيدا شده است تا حالاكه ما مشاهده مى كنيم ، هر چه مفسده بوده ، رژيم شاهنشاهى اين مفاسد را ايجاد كرده .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 117 تاريخ سخنرانى : 17/7/57

وابستگى فرهنگى

فرهنگ ما هم كه برايش خطر قائل بودند ، فرهنگ ما را هم در تحت قبضه گرفتند و يك فرهنگ استعمارى درست كردند نه يك فرهنگ استقلالى ، الان هم يك فرهنگ مستقلى كه برنامه اش را خود عقلاى قوم ريخته باشند نيست .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 167 تاريخ سخنرانى : 23/7/57

انحراف مردم از اسلام توسط مكتبهاى ساختگى

الان انسان مى بيند كه در خارج از ايران و گاهى هم در داخل ، بعض افراد پيدا مى شوند كه اينها همان انحرافاتى كه آنها دستى درست كرده اند ، نه اينكه يك مكتبى باشد ، اين مكاتبى كه عرضه داشته اند به جوان هاى ما ، نه اينكه يك مكتبى باشد ، مكتبى علمى يا يك مكتب سياسى باشد به آن معنايى كه مكتب حقيقى سياسى ، بلكه يك مكتب هاى درست كردنى ، يك مكتب هايى كه درست كردند و دامن به آن زدند براى اينكه مردم را منحرف كنند از اسلام

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 182 تاريخ سخنرانى : 30/7/57

اختلافات مانع رشد و ترقى جامعه

قدرت هاى بزرگ براى اينكه ايران را نگذارند با هم بشوند ، يك حزب درست كرده اسمش را اين گذاشته و يك حزب ديگرى درست كرده اسمش را آن گذاشته ، اين حزب با آن دشمن است ، آن حزب با اين دشمن است احزاب در بطن اين جامعه درست كرده اند ، جبهه هاى مختلف درست كرده اند و اين احزاب و جبهه هاى مختلف هم اينطور نيست كه آن كار خودش را بكند و راه خودش رابرود به آن كار نداشته باشد ، آنهم كار خودش را بكند به اين كار نداشته باشد ، نخير با هم مختلفند ، با هم مخالفند يك راه استفاده غرب از ما و استفاده آمريكا و شوروى از مخازن و ممالك ماها همين معناست كه در بطن خود يك جامعه كه بايد براى خودش يك حسابى داشته باشد و يك پيشرفتى بكند ، در همان بطن جامعه از طريق هاى

مختلف اختلاف درست مى كنند ، اختلاف مسلك هاى مختلف عرض مى كنم كه جنگ ترك و فارس ، جنگ كرد و مثلا غير كرد ، جنگ مثلا فرض بفرماييد كه بلوچ و غير بلوچ از اين مسائل درست مى كنند و مى تراشند يك مملكتى كه بايد همه با هم مجتمع بشوند ، هر كدام را به يك راهى مى برند يعنى نقشه ها ميبرد اينها را به راه هاى مختلف و به واسطه همين اختلافاتى كه در بطن خود جامعه است نمى گذارد اين جامعه رو به ترقى خودش برود

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 249 تاريخ سخنرانى : 9/8/57

نقشه عقب نگه داشتن ملت و جدايى از دين

اصلا از اول نقشه اين بوده است از زمان رضاشاه اين نقشه ها بود كه بايد اين ملت را عقب نگه داشت ، بايد اين ملت را از ديانتش منفصل كرد اينها مى دانستند كه اين چيزى كه اعتراض است و آن چيزى كه محرك مردم و جامعه باز مى تواند باشد قرآن كريم است و آنهايى كه از قرآن متابعت مى كنند از زمان رضاشاه اين مطلب پيش آمد كه اسلام را و خدمتگزاران به اسلام را هر دو را كوبيد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 66 تاريخ سخنرانى : 17/8/57

رواج فساد و فحشا

اين رژيم و اين حكومت ، حكومتى است كه ميخواهد كه اين جوان هاى ما را فاسد كند و اين مراكز زياد فحشا و همه اطراف و همه جوانب فحشا را رواج دادن براى اين است كه جوان ها را از دانشگاه ها بكشند به ميخانه ها و به كارهاى زشت و بد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 148 تاريخ سخنرانى : 24/8/57

مفاسد هياءت حاكمه عامل انقلاب

انقلاب ايران در اثر مفاسدى است كه در هياءت حاكمه وجود دارد . و همچنين بر اثر كارهاى مخالف عقل است كه شاه انجام ميدهد و خرابيهايى كه بادست عمال شاه در سراسر مملكت انجام مى گيرد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 167 تاريخ سخنرانى : 25/8/57

آشفتگى مملكت

و البته الان مشكلات ما خيلى زياد است ، مملكت ما را غارت كردند و همه آثار تمدن را اينها واژگونه در اين مملكت پياده كردند ، با اسم تمدن بزرگ فرهنگ ما را عقب زدند و به اسم پيشرفت ، كشاورزى ما را بكلى از بين بردند و به اسم آزادى ، آزادى هاى تمام مطبوعات ما و محل تبليغاتى ما را مختنق كردند و يك مملكت آشفته اى الان به ارث به ما رسيده است كه همه جاى آن خراب است و بايد از سر از نو ساخت .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 92 تاريخ سخنرانى : 29/11/57

محرميت از آزادى و استقلال

ملت ما از همه آزاديها محروم بود ، كشور ما از استقلال صحيح محروم بود ، ملت ما از اين مظالم به جان آمد و قيام كرد ، يك قيام اسلامى بزرگ

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 114 تاريخ سخنرانى : 7/12/57

خيانت و جنايت در رژيم پهلوى

اين پدر و پسر خيانت ها كرده اند كه روى تاريخ را سياه كرده است ، اين پدر و پسر جنايت هايى در ايران كرده اند كه ما نمى توانيم عشر او ، صد يك او رابيان كنيم . اينها ملت ما را به اسارت كشاندند ، اينها خزائن ما را به يغمابرده اند ، اينها نيروى انسانى ما را از بين بردند . از همه مهمتر نيروى انسانى است . كوشش كردند كه جوانهاى ما را عقب نگه دارند ، دانشگاه هاى ما را عقب نگه دارند ، مدارس علميه ما را نگذارند مشغول به كار خودشان باشند .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 125 تاريخ سخنرانى : 10/12/57

عدم پايگاه ملى عامل سقوط رژيم

در زمان طاغوت مردم شهربانى را ، ارتش را ، ژاندارمرى را ، دولت را تابرسد به خود آن آدم ضد خودشان مى ديدند ، اگر هم فرض كنيم يك شهربانى يا يك رئيس شهربانى بود كه اين موافق با ملت بود ، نمى توانست عملى بكند كه مردم احساس كنند كه اين موافق است و لهذا خوب و بدش در نظر همه مردم بد بود و آن پايگاهى كه بايد از آن اول تا آن آخر داشته باشد ، در ملت آن پايگاه رااز دست داد . وقتى بناشد كه پايگاه ملت از دست رفت و نتوانستند هم جورى بكنند كه دوباره اعاده اش بكنند ، اين است كه فروريزد . اين الان براى شما و ما و همه قشرهاى دولت و ملت و خصوصا قشرهايى كه قواى انتظامى هستند ، اين بايد يك سرمشق و يك الگو باشد كه ببينيم

كه يك قدرت بزرگ وقتى پايگاه ملى ندارد ، اين قدرت نمى تواند بايستد سرپاى خودش .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 6 تاريخ سخنرانى : 6/3/58

خستگى مردم از وابستگى

اقتصاد ما را بكلى به هم زد و همه چيز ايران را وابسته به اجانب كرد ، همه چيز مردم ايران به باد رفت و خسته شدند مردم از اين جهت قيام كردند و اين نهضت را بپا داشتند و اين دست ها را بريدند و قطع كردند از كشورشان

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 234 تاريخ سخنرانى : 8/4/58

عدم تفاهم بين ملت و رژيم

وقتى بنا شد كه يك كشورى اينطور حالش شد كه ملت على حده شدند و دولت با همه بساطش هم على حده ، اين دولت پشتيبان ندارد . ملت بايد پشتيبان دولت ها باشد . دولتى كه پشتيبان ندارد شكست مى خورد . همه شكست هايى كه از اين دولت هايى كه در خارج شكست مى خوردند و مال خودمان هم ديديم كه رژيم سلطنت اصلا به هم خورد ، براى همين بود كه تفاهم مابين ملت و رژيم نبود . اگر ملت با رژيم تفاهم داشتند اين مسائل پيش نمى آمد .

صحيفه نور جلد : 8 صفحه : 159 تاريخ سخنرانى : 26/4/58

عدم رشد و ترقى نيروى انسانى در مراكزتحصيل

آنها همه چيز را خراب كردند و بالاتر از همه چيز كه خراب كردند دانشگاه و مراكز تحصيل بود ، اينها از دانشگاه ها از باب اينكه مى ترسند كه در دانشگاه اشخاص صحيح تربيت بشود و مقابلشان بايستد نمى گذاشتند دانشگاه آنطورى كه بايد ، مشغول كار بشوند و تحت نظر خودشان اداره مى شد و تحت نظر خودشان اين تعليمات به آنقدرى كه مفيد به خودشان بود بود فعاليت هايمان به همان حد بود و روى اين اصل نيروى انسانى ما را نگذاشتند كه ترقى بكند و رشد بكند و حالا كه مجالى اگر بگذارند پيدا بشود بايد از سر شروع كنند .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 69 تاريخ سخنرانى : 6/8/58

صدمه هاى بيشمار از سوى روشنفكران غربزده و شرقزده

وابستگى به شرق و غرب توسط غربزدگان و شرقزدگان و به اصطلاح روشنفكران كه از دانشگاه ها برخاسته اند ولى چهارچوب فكريشان در مدارس ابتدايى و متوسطه درست شده است ، به فرهنگ ، دين و كشورمان صدمه هاى بيشمار زده اند .

صحيفه نور جلد : 17 صفحه : 36 تاريخ سخنرانى : 1/7/61

به جان آمدن ملت از فساد

جوان هاى ما را فاسد كرد ، مراكز فحشا در اين كشور اينقدر زياد بود كه احصا نداشت ، مراكز فساد اينقدر بود كه جوان هاى ما را به فساد كشاند . خود آنها عامل فروش هروئين و ترياك و مواد مخدر بودند و تمام جوانهاى ما را به فساد كشاندند . كارى كردند كه ملت ما به جان آمد . ملت ما توانش از بين رفت و خداى تبارك و تعالى بر اين ملت منت گذاشت و قيام كردند .

صحيفه نور جلد : 18 صفحه : 219 تاريخ سخنرانى : 18/11/62

فرار از اسارت و رهايى از بردگى

مسلمانان تمامى كشورهاى جهان ! از آن جا كه شما در سلطه بيگانگان گرفتار مرگ تدريجى شده ايد بايد بر وحشت از مرگ غلبه كنيد و از وجود جوانان پرشور و شهادت طلبى كه حاضرند خطوط جبهه كفر را بشكنند استفاده نماييد ، به فكر نگه داشتن وضع موجود نباشيد بلكه به فكر فرار از اسارت و رهايى از بردگى و يورش به دشمنان اسلام باشيد كه عزت و حيات در سايه مبارزه است و اولين گام در مبارزه ، اراده است و پس از آن تصميم بر اين كه سيادت كفر و شرك جهانى خصوصا آمريكا را بر خود حرام كنيد .

صحيفه نور جلد : 20 صفحه : 232 تاريخ سخنرانى : 29/4/67

ب . ظلم و اختناق

اختناق موجب عصبانيت ملت

تا حالا ديديد شما(7) كه با زجر ، با كتك ، با حبس ، با شكنجه ، با تبعيد ، با اهانت ، با همه امور بردى نكرديد ، ديديد كه ملت عصبانى مى شود ، نمى شود يك ملت را تا آخر زير چكمه نگه داشت ، اين را ديديد ، بياييد يك قدرى تغيير بدهيد .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 75 تاريخ سخنرانى : 25/2/43

قطع ريشه هاى فساد و ظلم

شما اى سربازان غيور ولى عصر عجل الله تعالى فرجه كه به سرباز خانه كشيده شده ايد ، با كمال شجاعت تعليمات نظامى را تحكيم كنيد ، باشد كه چون حضرت موسى (ع ) كه در آغوش فرعون بزرگ شد و اساس ظلم و جور او را در هم پيچيد ، شما هم روز مناسبى تحت دستور مقام صالحى بتوانيد اين دست هاى خبيث را قطع و اين ريشه هاى فساد و ظلم را از بيخ و بن برآوريد .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 190 تاريخ سخنرانى : 20/6/51

رابطه بى عدالتى و رشد قوه مقاومت در ملت

طبيعى ساختمان بشرى است كه هرچه ستمكارى و ظلم و بى عدالتى در جامعه و ملتى اوج گيرد ، به همان نسبت قوه مقاومت در ملت رشد مى كند ، شاهد زنده اوضاع اخير ايران است شاه با تمام دستگاه پليسى دست و پا مى زند كه ملت راسركوب كند تظاهرات بى سابقه مدارس و دانشگاه سراسر ايران به حسب اعتراف شاه براى بزرگداشت 15 خرداد كه شاه را دچار هيجان و سرگيجه نمود بروز رشد ملت و عكس العمل فشار و اختناق است نزديك شدن مدارس قديم و دانشگاه ها و پيوستن جبهه قديم و جديد و نيز پيوستن اتحاديه انجمن هاى اسلامى دانشجويان اروپا و آمريكا واكنش اوج بى فرهنگى و بى عدالتى دستگاه است .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 217 تاريخ سخنرانى : 3/6/54

قيام همگانى در قبال ظلم و بيدادگرى

كشتار بيرحمانه قم ، ايران را به هيجان درآورد و تبريز عزيز را به قيام همگانى مردانه در قبال ظلم وبيدادگرى نشاند و كشتار دسته جمعى تبريز ، ملت غيور ايران را چنان تكان داد كه در آستانه انفجار است .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 39 تاريخ سخنرانى : 4/1/57

شورش و قهر و فشار مقدمه انفجار عظيم

سؤ ال : به نظر شما علت شعله ور شدن آتش شورش هاى ايران چيست ؟ چرا اين طغيان ها در حال حاضر رخ داده است ؟ جواب : فشار و قهرى كه شاه و پدرش اعمال كرده اند و بدبختى هايى كه مردم دچارش شده اند( مردمى كه از آزاديشان ، استقلالشان ، پيشرفتشان و زندگى خوبشان محروم شده اند و با وعده هاى دروغ خصوصا در پانزده سال اخير مغزشان را پر كرده اند) منشاء تظاهرات مذكور است ، خرابى وضع اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى و وسعت دامنه قهر و فشار به درجه تحمل ناپذيرى رسيده است آخر اين شورش ها مقدمه انفجار عظيمى است كه نتايجش غير قابل محاسبه است .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 46 تاريخ سخنرانى : 16/2/57

به تنگ آمدن مردم از خيانت

آن كه اساس اين انقلابات است ، آن كه اساس اين انفجارهاست خود اين آقاست ، (8) خود اين آدم است ، اساس خود اين است ، آن كه خيانت مى كند بايد اگر آمدند گفتند خيانت و داد و قال و آشوب دارند مى كنند خيانت مى كنند ، نگويند محرك دارند تو محركى ، به خيانتت تحرك كردى مردم را ، تو به اين مردم خيانت كردى ، مردم هم در مقابلش ايستادند و حرف زنند حرف است الان بيچاره ها چه بكنند ، تو همه حيثيت اين مملكت اسلامى را از دست دادى و بردى و الان هم مشغول فعاليتى براى بيشتراز دست دادن و بردند . مردم ديگر به تنگ آمده اند ، مردم از جان خودشان هم به تنگ آمده اند .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 57 تاريخ سخنرانى : 23/2/57

به جان آمدن مردم از اختناق و مطالبه حق با داد مظلوميت

مردم از اختناق و خيانتهاى پنجاه ساله به جان آمده و براى مطالبه حقوق اوليه خود قيام نموده اند ما آنان را در اين راه حياتى مشروع ، چه زمانى كه در ايران بوديم و چه در خارج ايران تشويق مى كنيم ، اكنون راه حلى براى سرنگونى رژيم فاسد جز نهضت و مطالبه حق با داد مظلوميت نداريم و اگر مقتضى شود به راه ديگرى دست مى زنيم .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 264 تاريخ سخنرانى : 11/8/57

نارضايتى مردم از اختناق

مردم از اختناق و كشتارها ناراضى و تظاهرات رو به ازياد است پيش بينى مى شود كه اگر خيلى دامنه پيدا كند ، انقلاب بالاترى پيش آيد ، اگر شاه به عقل آيد و زودتر خودش كنار رود ، آرامش نسبى تحقق پيدا خواهد كرد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 13 تاريخ سخنرانى : 14/8/57

اختناق و فشار بيش از حد شاه

فشار بيش از حد شاه ، مردم را چنان در تنگنا قرار داد كه آنان دست به يك قيام همگانى زدند . شاه استقلال سياسى ، نظامى ، فرهنگى و اقتصادى ما را از بين برده است و ايران را در همه ابعاد وابسته به غرب و شرق كرده است ، مردم ايران را زير شكنجه و سياهچال هاى زندان كشته است ، از تمام علما و خطبا براى گفتن حقايق جلوگيرى كرده است . تمام اينها موجب شده است كه مردم مسلمان ايران خواستار يك حكومت اسلامى باشند .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 164 تاريخ سخنرانى : 25/8/57

اختناق موجب انفجار

حكومت ها بايد عبرت بگيرند از اين وضعى كه در ايران پيش آمد و بدانند كه وضع براى اين بود كه محيط اختناق به طورى پيش آوردند كه اختناق انفجار آورد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 73 تاريخ سخنرانى : 21/3/58

رهايى از ظلم و اختناق با وحدت

بحمد الله زير بار ظلم و اختناق نرفتيد و از زير بار آنها بيرون آمديد ، تا به اينجا همه با هم بوديد و از زير بار اختناق بيرون آمديد ، از اينجا به بعد هم بايد با قدرت شما اين نهضت به آخر برسد .

زيادى ظلم و اختناق موجب انفجار و پيروزى

اين ظلم هايى كه شمادر محل خودتان ادراك كرديد و معاينه كرديد ظلم هاى اينها را ، همه ماها اينها را ديديم منتها ما به يك وضعى ، شما به يك وضع ديگرى و اقشار ديگر ملت ما هر كدام به يك وضعى . اين ظلم ها ، اين اختناق ها و اينها را ديده اند و يكى از چيزهايى كه موجب پيروزى شماها شد همين زيادى ظلم و زيادى اختناق كه اين اختناق وقتى زياد شد انفجار از آن پيدا مى شود ، دنبال يك اختناق طولانى هى عقده ها زياد مى شود و منتظرند كه يك صدايى درآيد ، صداى اولى ، فريادى درآيد ، ديگران دنبالش بروند . اينكه در اين پيروزى همه ايران با هم مجتمع شدند و همه با هم همصدا شدند و گفتند ما اين رژيم را نمى خواهيم و اسلام رامى خواهيم براى اين بود كه اينها از رژيم هر چه ديده بودند ، بد ديده بودند ، هر چه ديده بودند ظلم ديده بودند

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 279 تاريخ سخنرانى : 13/4/58

آزادى مردم از اختناق

ما چيزى نمى خواهيم ، ما حرفى نداريم الااينكه يك ملتى كه در طول تاريخ در شكنجه و اختناق بوده است و در اين سنوات اخير ، آخر مرتبه شكنجه و اختناق و جنايتكارى و چپاولگرى خارجى ها و داخلى ها بر اين ملت سايه افكنده است ، ما مى خواهيم اينها نباشند ، ما مى خواهيم مردم ما آزاد باشند ، تحت فشار و تحت سلطه ديگران و داخل و خارج نباشند ،

صحيفه نور جلد : 11 صفحه :

213 تاريخ سخنرانى : 16/10/58

قيام مستضعفان در مقابل ظالمان

اين ملتهاى مستضعف هستند كه بايد در مقابل ظالمان و جنايتكاران قيام كنند و با اتكاى به خداى تعالى از هيچ قدرتى نهراسند و دست ستمگران را قطع نمايند .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 115 تاريخ سخنرانى : 18/12/63

وظيفه دشمنى با ستمگر و پشتيبانى از مظلوم

مردم گرسنه و محروم كوشش مى كنند كه خود را از ظلم حاكم غارتگر نجات بدهند تا زندگى بهترى پيدا كنند و اين كوشش ادامه دارد ، لكن اقليتهاى حاكم و دستگاههاى حكومتى جائر مانع آنهاست . ما وظيفه داريم مردم مظلوم و محروم را نجات دهيم . ما وظيفه داريم پشتيبان مظلومين و دشمن ظالمين باشيم . همين وظيفه است كه اميرالمؤ منين (ع ) در وصيت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذكر مى دهد و مى فرمايد : و كونا للظالم خصما و للمظلوم عونا (9) دشمن ستمگر و ياور و پشتيبان ستمديده باشد .

ج . نارضايتى گروههاى اجتماعى و افكار عمومى

نارضايتى از اداره مملكت

با اين سرنيزه ها نمى شود آرام كرد ملت را ، با سركوبى نمى شود راضى كرد مردم را . اينها دنبال اين هستند كه راضى كنند مردم را ، آرام كنند مردم را . مگر امكان دارد كه به زور راضى بكنند كسى را؟ يا با سرنيزه آرام كنند؟ با سرنيزه موقتا مى توانند سركوبى كنند كه مثلا موقتا صدايى در نيايد لكن فايده ندارد بر فرض اينكه صداها در نيايد ، اعتصابات را چه مى كنند؟ الان ايران به شكل تعطيل درآمده يعنى در همه چيز الان اعتصاب هست ، با سرنيزه مى توانند كه مردم را ، همه را سركار ببرند و همه چرخها

را راه بيندازند؟ اينها ديگر شكست خورده اند اين دولت نظامى از اول معلوم بود شكست خورده است لكن حالا همه فهميدند كه شكست خورده است . حالا دارند با تفنگ و مسلسل و اينها مى خواهند مردم را آرام كنند اعتصابات را مثلا بشكنند ، اين امكان ندارد . شما يك عده ناراضى ، يك مملكت ناراضى درست كرده ايد . اگر كسى بتواند يك مملكتى را اداره كند كه اينقدر ناراضى پيدا نمى كند . شما نمى توانيد اداره كنيد ، وقتى نتوانستيد همه ناراضى ، تاجر بروى ناراضى ، كاسب بروى ناراضى ، ادارى بروى ناراضى ، ارتش بروى ناراضى . شما همه موظفيد كه مطالب ايران را بگوييد براى مردم ، بگوييد براى اين اروپايى ها ، براى اين آمريكايى ها ، مطالب را به آنها بگوييد ، حاليشان كنيد كه مملكت ايران وضعش اين است ، يك مملكت ناراضى الان پيدا شده است و اين مملكت ناراضى با دست آمريكا و شوروى و با نوكرى محمدرضا خان پيدا شده است .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 110 تاريخ سخنرانى : 21/8/57

رفتار خلاف مسير ملت موجب نارضايتى

چيزهايى كه موجب نارضايتى مردم بودانجام مى داد ، (10) مثل قضيه كشف حجاب . كشف حجاب شما نمى دانيد آنوقت چه مصيبتى براى مردم بود ، نمى دانيد چه كرد وماءمورها چه كردند با مردم و با زن ها كه اسباب نارضايتى عموم مردم بود ، منتها قدرت زياد شده بود ، مردم هم هدايت نمى شدند با يك مثلا قدرت هايى ، از اين جهت نمى توانستند كارى بكنند لكن عقده ها زياد بود

. بعد هم شروع كرد به اسم اينكه مى خواهد قدرت مركزى را درست كند ، عشاير كه همه شان ، البته در عشاير يك اشخاص غيرباب هم بود ، لكن اينها يك پشتوانه اى براى ملت بودند ، تمام اينها را از بين برد و آنطور فشار آورد به مردم و نارضايتى ايجاد كرد كه وقتى كه آن سه قدرت خارجى در جنگ عمومى اينها حمله كردند به ايران ، آمريكا و انگلستان و روسيه ، اينها همه با هم حمله كردند ، در جايى كه مخالفت با آلمان مى خواستند بكنند حمله كردند به ايران ، در عين حالى كه همه چيز ايران در خطر بود و مردم براى همه چيزشان نگران بودند ، لكن وقتى گفتند كه رضا خان را اينها برده اند مردم شادى مى كردند . اينطور رفتار كرد ، رفتار غير عقلايى ، رفتارى كه براى خاطر انگلستان بود . آنوقت انگلستان اين را آورد روى كار ، بعد از او نوبت به پسرش رسيد كه اين را ديگر بيشتر شما يادتان است . اين هم كارهايى كرد كه به حسب صورت فريبنده بود لكن كم كم هى هر چه پرده بالا رفت ديدند كه بر خلاف مسير ملت است . ملت با او مخالف شد منتها در طول اين سى و چند سالى كه بود ، هى عقده ها روى هم آمد ، عقده هاى مردم روى هم آمد و هى نارضايتى ها زياد شد . . .

. . . اگر ملت يك وقتى نارضايتى پيداكرد ، اگر امروز صحبت نكنند ، چند روز ديگر صدايشان

در مى آيد چند وقت ديگر صدايشان در مى آيد ، آن روزى كه ملت صدايش در بيايد ديگر نمى تواند يك قدرتى با او مقابله بكند . از اين جهت بايد همه ما توجه به اين معنا داشته باشيم كه اينكه ملت را راضى مى كند اين است كه ببينند كه شهربانى براى آنهاست ، نه شهربانى ضد آنهاست . . .

. . . اين يك مطلبى است كه الان ما از اين تاريخ موجودى كه برما گذشت بايد عبرت بگيريم و بدانيم كه اگر پايگاه داشت اين مرد بين مردم ، اگر نصف قدرتش را صرف كرده بود برا ى ارضاء مردم ، هرگز اين قدرت به هم نمى خورد ، هرگز مخالفت با او نمى شد لكن مع الاسف همه قدرتش را روى هم گذاشت بر ضد مردم

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 4 تاريخ سخنرانى : 6/3/58

منجر شدن نارضايتيها و عقيده ها به انفجار

همه اقشار ملت ناراضى شدند منتها جراءت صدا نداشتند تا يك وقتى كه كم كم صدا بلند شد ، از مراكز صداها بلند شد ، آن عقده ها يكدفعه با هم مجتمع شد و انفجار حاصل شد

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 279 تاريخ سخنرانى : 13/4/58

هيچ انگاشتن ملت موجب شكست رژيم

اجتماعى كه در يك امر كردند ، براى اينكه ناراضى همه بودند ، اين نكرده بود ، يك قشرى را راضى نگه دارد ، فقط آن رده هاى بالاى ارتش و قواى انتظامى ، باقى را ديگر به هيچ نمى گرفتند ، نه ادارات و نه ارتش ، آن رده هاى پايين ، نه مردم و

نه بازار و نه مسجد و نه روحانيت و نه دانشگاه ، هيچ يك را به حساب نمى آوردند اينها ، چيزى نمى دانستند اينها را و بزرگتر خطاى اينها همين بود كه ملت را چيزى نمى دانستند ، ملت همه با هم شدند براى اينكه همه ناراضى بودند ، وقتى صدا درآمد كه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم ، مخالفت كسى با آنها نكرد- سرتاسر ايران يك ابتدا را مى گويم - سرتاسر ايران ، يك صدا بيرون مى آمد كه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 129 تاريخ سخنرانى : 7/10/58

د : بيدارى و حضور آگاهانه مردم

نقش حج در بيدارى ملل اسلامى

بر دانشمندانى كه در اين اجتماع شركت مى كنند ، از هر كشورى كه هستند لازم است براى بيدارى ملتها بيانيه هاى مستدلى با تبادل نظر صادر كرده و در محيط وحى بين جامعه مسلمين توزيع نمايند و نيز در كشورهاى خود پس از مراجعت نشر دهند و در آن بيانيه ها از سران كشورهاى اسلامى بخواهند كه اهداف اسلام را نصب عين خود قرار داده ، اختلافات را كنار گذاشته براى خلاصى از چنگال استعمار چاره بيانديشند .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 156 تاريخ سخنرانى : 19/11/49

مخالفت هوشيارانه ملت طليعه آزادى

ولى با همه مصيبتها بيدارى ملت مايه اميد است مخالفت دانشگاه هاى سرتاسر ايران بر حسب اعتراف شاه و مخالفت علماى اعلام و طبقه محصلين و طبقات مختلف ملت ، باهمه فشارها و قلدريها ، طليعه به دست آوردن آزادى و رهايى از قيد استعمار است . شركت نكردن ملت غيور در حزب فرمايشى و انتخابات خائنانه ، نمونه بيدارى و پيروزى است .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 216 تاريخ سخنرانى : 20/4/54

اميد بخش بودن آگاهى و بيدارى

نقطه روشنى كه در اين اواخر عمر براى من اميدبخش است همين آگاهى و بيدارى نسل جوان و نهضت روشنفكران است كه با سرعت در حال رشد است و باخواست خداوند تعالى به نتيجه قطعى كه قطع ايادى اجانب و بسط عدالت اسلامى است خواهد رسيد شما جوانان پاكدل موظف هستيد با هر وسيله ممكنه ملت را هر چه بيشتر آگاه كنيد و از نيرنگ هاى گوناگون دستگاه پرده برداريد و اسلام عدالت پرور را به دنيا معرفى كنيد .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 220 تاريخ سخنرانى : 2/7/54

نويد پيروزى با بيدارى و هوشيارى ملت

من به ملت ايران با اين بيدارى و هشيارى و اين روحيه قوى و شجاعت بى مانند نويد پيروزى مى دهم پيروزى تواءم با سربلندى و افتخار ، پيروزى تواءم با استقلال و آزادى ، پيروزى تواءم با قطع ايادى اجانب و چپاولگران پيروزى تواءم با بر چيده شدن بساط ستمگران و انقراض دودمان سياهروى پهلوى ملتى كه باهوشمندى و پيوستگى همه طبقات از روحانى تا دانشگاهى ، از منبرى تا بازارى از دانشجوى داخلى تا كارگر و تا دهقان ، بپا خاسته و تب و تاب اسلام عدالت پرور دارد پيروز است ملتى كه با دادن بهترين جوانان برومند خود با سرافرازى به مخالفت و تنفر از دستگاه جبار ادامه مى دهد پيروز است ملتى كه حتى بانوان محترمه اش با تظاهرات محجوبانه بيزارى خود را از رژيم شاه اعلام مى كنند ، پيروز است .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 12 تاريخ سخنرانى : 2/11/56

ناتوانى قدرتها در برابر بيدارى ملت

شما اى ملت محترم ايران كه تصميم گرفته ايد خود را از شر رژيم شاه خلاص گردانيد و در رفراندمى (11) كه در سه و چهارم شوال در برابر ناظران سراسر جهان انجام داديد ، به دنيا نشان داديد كه رژيم شاه جايى براى خود در ايران ندارد ، چنانچه در روزنامه هاى خارجى هم منعكس گرديد . مطمئن باشيد كه هيچ قدرتى نمى تواند با شما كه بيداريد و به پا خاسته ايد روبرو شود .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 110 تاريخ سخنرانى : 18/6/57

عدم توانايى چماقهاى شاهانه در برابر بيدارى ملت

ملت ما قيام كرد و شجاعت خودش راو بيدارى خودش رادر تاريخ ثبت كرد ملت ، ملت اثبات كرد كه نه نيرنگهاى شاهانه و نه چماقهاى شاهانه نمى تواند جلوى آن را بگيرند .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 67 تاريخ سخنرانى : 17/8/57

توجه ممالك اسلامى به حقيقت تلخ !

در عصر ما ملت يافت كه شاه به واسطه پيوندى كه با غرب مخصوصا با آمريكا دارد و همين طور با شرق ، تمام مخازن ما را به باد داده است ، بلكه نيروهاى انسانى ما را نيز به هدر داده است و فهميدند جنايات فوق العاده اى كه مرتكب مى شود به واسطه پيوندى است كه شاه با ابرقدرتها دارد ، از اين جهت ملت ما بپاخاست و ساير ممالك از جمله ممالك اسلامى نيز به اين حقيقت تلخ ، توجه پيدا كردند و با مطالعه تاريخشان درك كردند كه تمام گرفتاريهايى كه ملت پيدا كردند ، از دست اين ابرقدرتهاست ، ناچار از آن ابرقدرتها رويگردان شده اند .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 183 تاريخ سخنرانى : 19/10/57

گرفتن حق با بيدارى و ايستادگى

ما بايد يك وقت هم زنده بشويم ، بيدار بشويم ، ملتفت بشويم ، آزادى را بگيريم . حق را بايد گرفت با سرنيزه ، با مسلسل بايد حق را گرفت از اينها ، خودشان كه نمى دهند ، بايستيد در مقابل اينها . شما ديديد كه اين ملت ، همين پا برهنه ها ايستادند در مقابل توپ ، تانك - نمى دانم - مسلسل ايستادند و پيش بردند كارشان را .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 42 تاريخ سخنرانى : 17/11/57

آگاهى و بيدارى مقدمه مبارزه و قيام

حضرت موسى مردم را آگاه كرد و بيدار كرد و با آن بيدارى به فرعون حمله كرد و آن كارهايى كه كرد . خود پيغمبر ما - پيغمبر ما - هم شبانى كرده است ، هم از همين توده مردم از همين توده طبقه سه بوده است و از اول كه قيام كرده بر ضد قلدرها ، بر ضد ديكتاتورها كه در آن زمان در جزيرة العرب عبارت از قريش بودند ويك طوايف ديگر بر ضد آنها قيام كرده نه اينكه آنها اين را آوردند روى كار تا مردم را اغفال كند ، اين مردم را آگاه كرده و رفته سراغ آنها .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 810 تاريخ سخنرانى : 30/11/57

حضور ملت موجب تداوم نهضت

ما بسيار بسيار آشفتگى ها داريم . ما بايد همه با هم به اين آشفتگى ها خاتمه دهيم ، به اين خيانتها خاتمه دهيم . با هوشيارى و بيدارى نهضت خود را از دست ندهيد . اگر خداى نخواسته اين نهضت رو به سردى برود ، آمادگى برگشت همان مصائب را داشته باشيد . اگر بخواهيد ايران را نجات بدهيد ، اسلام را نجات بدهيد ، قرآن كريم را نجات بدهيد ، بايد اين نهضت را نگه داريد . در مواقع مقتضى تظاهر كنيد ، اجتماعات كنيد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 126 تاريخ سخنرانى : 10/12/57

آگاهى و هوشيارى موجب خنثى شدن توطئه ها

شما اى مردم ايران !اى ملت بزرگ ايران !اى عزيزان قم : اى ملت عزيز قم ! آگاه باشيد ، بيدار باشيد ، هوشيار باشيد ، توطئه ها را خنثى كنيد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 185 تاريخ سخنرانى : 18/12/57

تحولات روحى و فكرى مايه اميدوارى نهضت

در اين نهضت آن چيزى كه خيلى براى من مطرح است ، اين تحولى است كه پيدا شد در ملت ما در عرض يكى دو سال ، يك تحولات روحى ، يك تحولات فكرى پيدا شد كه اين تحولات روحى و فكرى مايه اميدوارى است و ان شاء الله با همين تحول باقى باشيد و با همين تحول به پيش برويد و با همين تحول ايران را بسازيد و جمهورى اسلامى را با محتواى آن كه پياده شدن تمام احكام اسلام است .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 46 تاريخ سخنرانى : 15/6/58

بيدارى مستضعفين موجب پيروزى

مساءله اى است كه بايد بشود . مساءله اينطور شده است كه ديگر مستضعفين در مقابل مستكبرين قيام كرده اند ، بيدار شده اند ، بيدارى اول قدم است ، اول قدم يقظه است . در سير عرفانى هم يقظه اول قدم است در اين سير ، اين هم سير الهى و عرفانى است . بيدارى اول قدم است و كشورهاى اسلامى ، ملتهاى مسلم ، ملتهاى مستضعف در سرتاسر جهان ، اينها بيدار شده اند و سياه هاى آمريكايى كتك اين بيدارى را مى خورند و ان شاء الله پيروز خواهند شد .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 140 تاريخ سخنرانى : 14/3/59

بيدارى و اراده مقدمه قيام

ملتى كه بخواهد سر پاى خود بايستد و اداره كشور خودش را خودش بكند ، لازم است كه اول بيدار بشود . . . اگر ما بيدار بشويم كه ما هم موجودى هستيم مثل ساير موجودات و ما هم انسانى هستيم مثل ساير انسان ها و نژاد ما هم نژادى هست مثل ساير نژادها ، اگر اين معنا را ما توجه به آن بكنيم و بفهميم كه ما بايد خودمان براى خودمان وسايل زندگى را فراهم كنيم ، خودمان براى خودمان كار بكنيم ، اگر دستمان را از شرق و غرب كوتاه كنيم و خودمان مشغول فعاليت بشويم ، ياد بگيريم لكن بعد از ياد گرفتن خودمان كار بكنيم ، نرويم سراغ اينكه بنشينيم تا حتى يك گليمى هم كه مى خواهيم ، يك پتويى هم كه مى خواهيم از آنجا بياورند ، يك تفنگى هم كه مى خواهيم از آنجا بياورند . اگر ما به اين معنا

توجه كنيم و بيدار بشويم ، دنبال بيدارى ، اراده پيش مى آيد كه ما بخواهيم كه خودمان وسايل زندگى اجتماعى خودمان را فراهم كنيم با كوشش خودمان ، بايد كارهاى خودمان را انجام بدهيم ، مدتى مى گذرد و ما خودمان صنعتگر خواهيم شد . . . اگر ما از اين خواب بيدار نشويم ، هر چه فرياد هم بزنيم فايده ندارد ، شعارها فايده ندارد ، آن شعارى فايده دارد كه از روى علم باشد و توجه البته در يك انقلابى و در يك نهضتى اولش شعارهاست كه اين نهضت را به پيش مى برد و اگر اين شعارها نباشد ، انقلاب نمى تواند پيش ببرد ، لكن بعد از اينكه انقلاب پيروز شد بايد عمل كرد . . .

. . . بايد بيدار بشويد و برويد دنبال اين كه آن صنايع پيشرفته را خودتان درست بكنيد وقتى اين فكر در يك ملتى پيدا شد و اين اراده در يك ملتى پيدا شد ، كوشش مى كند و دنبال كوشش اين مطلب حاصل مى شود . . .

. . . اگر ملت ما در اين طول مدت اين بيست ، سى سال ، از بيست سال به اين طرف باز همان بودند كه از پاسبان مى ترسيدند ، اگر يك وقتى مى خواستند به كلانترى بروند خوفشان بود كه بروند ، از اسم شاه كذا مى ترسيدند ، اگر اينها همان ها بودند ، نمى توانستند قيام كنند و اين واقعه را ، اين واقعه اعجاز آميز را بوجود بياورند . اول بيدار شدند ، با نطق ناطقين نويسندگان

، بيدار شدند يعنى نويسندگان متعهد ، بعد كه بيدار شدند اراده كردند ، خواستند ، دنبال اراده و خواست قيام حاصل شد و ديديد كه چيزى كه ملت خواست متحقق مى شود ، ملت ما خواست كه نظام جائر سلطنتى نباشد و به جاى او يك نظام انسانى اسلامى باشد ، اين را خواست و اين شد .

صحيفه نور جلد : 13 صفحه : 283 تاريخ سخنرانى : 29/10/59

حضور در صحنه رمز پيروزى

تاكنون هر چه بركات به اين جمهورى اسلامى رسيده است و هر چه پيروزى نايل اين ملت مظلوم ، كه در طول تاريخ مظلوم بود عايد شده است ، از حضور ملت و همه قشرهاست كه در صحنه اند و از اينكه جمهورى اسلامى را از خود مى دانند ، چنانچه از خودشان هست اسلام اختصاص به شخصى ندارد . اسلام ، اسلام همه است و جمهورى اسلامى خدمتگزار به همه است و مال همه است .

من عرض مى كنم كه هم علما اين مطلب را هميشه به مردم گوشزد كنند و هم مبلغين گوشزد كنند كه اين حضور شما در صحنه و پشتيبانى شما از جمهورى اسلامى و از مجلس و از دولت و از قوه قضاييه و از ارتش و از سپاه پاسداران و همه ، اين رمز پيروزى است كه عايد شما شده است و به شكرانه نعمت پيروزى ، مردم را دعوت كنيد به اينكه در صحنه باشند و مردم دنبال اين باشند كه مشكلاتى كه براى دولت يا براى مجلس يا براى ارتش پيش مى آيد ، ننشينند و نگاه كنند و ناظر باشند ، در صحنه باشند

و فعاليت كنند

صحيفه نور جلد : 17 صفحه : 94 تاريخ سخنرانى : 11/9/61

نقش تعليمات اجتماعى اسلام در بيدارى و ايجادتحول

همين مردم كوچه و بازار ما و همين كشاورزان و كارگران ما به واسطه تعليمات اسلامى كه علماى اسلام به آنها داده بودند و دادند بيدار شدند و هجمه كردند بر يك همچو قدرتى و او را شكستند و او را بيرون كردند ، شما هم مى توانيد ننشينيد كه براى حكومتهايتان كار كنند ، آنها براى خودشان كار مى كنند . شما اسلام را بايد تقويت بكنيد . شما بايد در كشورهاى خودتان ، در خطبه هاى نماز جمعه خودتان كه براى همين مقصد نماز جمعه بپا شده است ، در ادعيه خودتان در زيارات خودتان ، در هر چه رفت و آمد داريد مصالح اسلامى را طرد بكنيد ، مصالح اجتماعى مردم را طرح بكنيد . مسائل خصوصى نگويد ، مسائل اجتماعى را بگوييد . . . علماى ايرانى نشستند تا اينكه اول اجتماع پيدا كنند ، بعد قيام كنند . علماى اسلام اول دعوت كردند مردم را و در هر فرصتى نترسيدند و در منبر و پايين و مسجد مردم را دعوت كردند تا قدرت پيدا كردند . . .

. . . اين روحانيون بودند كه مردم را بسيج كردند و مردم متحول شدند و امروز از آن بچه كوچولويى كه تازه زبان باز كرده است تا آن پيرمردى كه چند جوان از دستش رفته ، يكصدا بر ضد قدرت هاى بزرگ صحبت مى كنند و قيام كردند .

صحيفه نور جلد : 18 صفحه : 277 تاريخ سخنرانى : 23/2/63

ه . ايمان ، قدرت معنوى و مشيت الهى

نقش قدرت ايمان در گسترش اسلام

پيغمبر اكرم كه ايمان به قدرت مطلق خداى تبارك و تعالى داشت ، در صورتى كه عددشان كم

بود و چيزى نبود و فقير هم بودند و از همين فقيرهاى بيچاره بودند لكن قدرت ايمان داشتند و قيام كردند و قدرت ها را يكى بعد از ديگرى شكستند و همه را دعوت به توحيد كردند ، توحيد را در جامعه رشد دادند و در يك زمان كمى ، مسلمين كه در جنگ وقتى كه رفتند ، چند نفرشان يك شتر داشتند ، در يك جنگ مثلا مهمى شايد ده تا اسب داشتند ، نداشتند چيزى ، ده تا شمشير داشتند ، چند نفرشان يك شتر داشتند معذالك چون قوت ايمان داشتند ، دو تا امپراطورى را در يك صف كمى ، يكى امپراطورى روم را كه آنوقت مهم بود و يكى هم ايران كه مهم بود (اين دو تا امپراتورى آن وقت در دنيا مقدم بر همه بودند) آنها را شكستند و غلبه بر آنها كردند و اسلام را بردند تا روم و تا - عرض بكنم كه - اروپا هم رساندند . عمده همان روح ايمان است كه بر انسان بايد چه باشد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 320 تاريخ سخنرانى : 28/8/57

غلبه قدرت ايمان بر ديگر قدرتها

اين غيراز تقدير الهى ، غير از حكم الهى نيست ، ايمان است ، اگر ايمان نبود نمى شد ، ايمان به خدا اين كار را كرد ، ايمان به مبادى اسلامى اين كار را انجام داد ، همه با هم گفتند كه ما اسلام را مى خواهيم ، اين ايمان بود . قدرت ايمان غلبه كرد بر اين قدرت ها و الا ما كه چيزى نداشتيم .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه :

156 تاريخ سخنرانى : 16/12/57

قدرت معنوى ملت عامل پيروزى

اين قوه ايمان است كه مردم را سرتاسر ايران بسيج كرد . اين دست غيبى الهى بود كه مردم ايران را سر تا سر از بچه دبستانى تا پيرمرد بيمارستانى با هم همصدا و با هم هم مطلب كرد . اين هيچ جبهه اى نمى تواند اين كار را بكند ، هيچ بشرى قادر نيست كه همچو بسيجى بكند ، هيچ ملتى نمى تواند اينطور بسيج بشود . قدرت ايمان ، قوه اسلام ، قدرت معنوى ملت اين پيروزى را به ما ارزانى داشت .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 184 تاريخ سخنرانى : 18/12/57

نقش قدرت ايمان در شكست دو امپراتورى بزرگ

ايمان را تحصيل كنيد و ايمان را نگه داريد . يك جلوه ايمان اين سد بزرگ را شكست و دست اجانب را ، قدرت هاى بزرگ را كوتاه كرد . ايمان بود كه درصدر اسلام دو امپراطورى بزرگ را در هم كوبيد ، والا قدرت مادى نبود در كار . در جنگ روم طليعه جنگجويان روم شصت هزار بودند و تمام جمعيت مسلمين سى هزار نفر بودند و پشت سر آن طليعه هفتصد هزار نفر رومى بودند . يكى سرداران اسلام گفت سى نفر با من بيايد تا من شب بروم و با اين شصت هزار نفر جمعيت جنگ كنم . بعد از اينكه اصرار كردند به او ( بر حسب تاريخ ) شصت نفر رفتند ، شصت نفر مسلم با شصت هزار نفر جنگجوى رومى كه تا دندان مسلح بودند ، رفتند و آنها را شكست دادند هفتصد هزار نفر جمعيت رومى به دنبال آن شكست خورد و رفت . ايمان بود كه قدرت ايمان بود

كه اين كار را كرد و شما ديديد كه قدرت ايمان هم در ايران همين كار را كرد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 117 تاريخ سخنرانى : 25/3/58

اراده مقلب القوب در ايجاد تحول روحى

اين يك مطلب الهى بود ، نمى شود اين را پاى كسى حساب كرد كه اين كار را كرده ، اين را ما به پاى خدا حساب مى كنيم ، خدا اين كار را كرد ، اراده خدا بود كه منت بر همه گذاشت و همه اقشار را با هم متحد كرد به طورى كه ارتش هم متصل شد ، ژاندارمرى هم متصل شد همه متصل شدند به هم و همه يكصدا يك مطلب را خواستند و آن مطلب اينكه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم ، مااين رژيم را نمى خواهيم ، اين يك تحولى بود كه بشر نمى توانست اين تحول را درست كند ، اين تحول الهى بود ، يعنى مقلب القلوب اين كار را كرد ، قلب ها را از آن وحشت بيرون آورد ، از آن وحشتى كه از اين رژيم ها همه داشتند از آن وحشت بيرون آورد و به جاى آن تصميم و شجاعت به ايشان داد به طورى كه زن ها ، بچه ها و مردها ، همه به مبارزه برخاستند كى سابقه داشت كه زن در مبارزه بيايد ، مقابل توپ و تانك بيايد ، اين يك تحول روحى بود كه خداى تبارك و تعالى دراين ملت تحول را ايجاد فرمود و مادامى كه ما اين تحول را حفظ بكنيم و نهضت را به همانطورى كه تا حالاآمده است حفظش بكنيم ، براى ما پيروزى

هست

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 129 تاريخ سخنرانى : 26/3/58

غلبه معنويت بر ماديت

اين تحول يك تحول الهى بود و يك دست غيبى مردم را اينطور متحول كرد و تا اين نحو تحول نبود اين پيروزى نبود . يك ملتى كه دست خالى بود ، هيچ نداشت ( حالا چهار تا تفنگ پيدا شده است كى آنوقت اين حرف بود) دست خالى ، آنها همه مسلح و همه تانك و توپ و مسلسل دار و اينها هيچ نداشتند جز اينكه يك فرياد((لااله الاالله )) و((الله اكبر)) و يك مشت پر و يك ايمان قوى . اين ايمان بود كه اين مردم را به اين پيروزى رساند كه همه حساب ها فاسد از كار در آمد . حساب اينكه دست خالى نمى شود غلبه كرد بر اين سلاح ها مدرن ، اين حساب ها خلاف در آمد چون آن ها حساب معنويات را نمى كردند حساب ماديات را مى كردند . معنويت غلبه كرد بر ماديت ، خدا غلبه كرد بر شيطان و غلبه دارد بر شيطان .

صحيفه نور جلد : 8 صفحه : 16 تاريخ سخنرانى : 13/4/58

عنايت غيبى حق تعالى عامل قدرتمندى و تحول

اين دست غيب است كه اين تحولات را در كشور ما ايجاد كرده است . اگر شما گمان كنيد كه تمام بشر و تمام قواى انسانى جمع بشوند و بتوانند يك قلب را تحويل و تحول بدهند ، هرگز نخواهد شد . اين خداست كه در يك شب كانه قلب هاى اين ملت را متحول كرد و تمام اين ملت را در مقابل آن قدرت هاى بسيار عظيم شيطانى به ايستادگى وا داشت و دست همه قدرتها را از كشور شما كوتاه كرد . و اين قدرت الهى

است كه به جنگزده هاى ما ، به عزيزان ما كه آواره شده اند از محل خودشان ، قدرت عنايت كرده است كه در مقابل نارسايى ها و در مقابل زحمت ها و كمبودها ايستادگى كنند ، بلكه خودشان كمك كار باشند واين قدرت الهى است كه شما جوانها را واداركند كه در بنياد مستضعفين به خدمت مستضعفين باشيد . اين ملت را خداى تبارك و تعالى بادست عنايت خودش و با قدرت كامله خودش قدرتمند كرد و متحول كرد به انسانهاى الهى ، انسانهايى كه براى خدا قيام كردند و براى خدا ادامه مى دهند .

صحيفه نور جلد : 15 صفحه : 228 تاريخ سخنرانى : 3/9/60

عنايت خاص خداوند به جوانان

من قاصرم از اين كه راجع به تحولاتى كه حاصل شده براى جوان هاى ما ، حاصل شده است براى ملت ما ، بتوانم بگويم كه چه جور حاصل شده است ، چه تحول بزرگى است ، اين چه روحى است كه اينها پيدا كرده اند ، چطور شده است كه يكدفعه اين جهش پيدا شد . سال ها زحمت مى خواهد تا به آستانه اين امر برسد ، چه شد كه اينها اين طور سريع راه را طى كردند؟ اين جز اين كه انسان بگويد يك عنايت خاصى است از خداى تبارك و تعالى كه خدا اين عنايت را به اينها كرده است ، آنها فداكارى مى كنند و او عنايت مى كند . و من اميدوارم كه ان شاء الله اين تحول براى همه و همه حاصل بشود .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 144 تاريخ سخنرانى : 29/1/64

تحول در ملت ايران به عنايت خداوند

در يك همچو عصرى كه دنيا پر است از اشرار و دنيا پر است از ستمكاران ، در ايران يك همچو تحولى پيدا شد به عنايت خداى تبارك و تعالى . يك همچو عنايتى از جانب خداى تبارك و تعالى شد كه اين ملت را متحولش كرد از آن وضعى كه سابق داشت به اين وضعى كه حالا دارد .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 151 تاريخ سخنرانى : 4/2/64

و . عمل به تكليف در پرتو مكتب و ايدئولوژى

سكوت مرگبار مسلمين

اينجانب حسب وظيفه شرعيه به ملت ايران و مسلمين جهان اعلام خطر مى كنم ، قرآن كريم و اسلام در معرض خطر است استقلال مملكت و اقتصاد آن در معرض قبضه صهيونيستهاست كه در ايران به حزب بهايى ظاهر شدند و مدتى نخواهد گذشت كه با اين سكوت مرگبار مسلمين ، تمام اقتصاد اين مملكت را با تاييد عمال خود قبضه مى كنند و ملت مسلمان را از هستى در تمام شئون ساقط مى كنند تلويزيون ايران پايگاه جاسوسى يهود است و دولتها ناظر آن هستند و از آن تاءييد مى كنند ملت مسلمان تا رفع اين خطرها نشود ، سكوت نميكند و اگر كسى سكوت كند در پيشگاه خداوند قاهر ، مسئول و در اين عالم محكوم به زوال است .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 34 تاريخ سخنرانى : اسفند/41

عمل به تكليف در مسلمانان مانع تعدى دولتها

همه مسلمانها تكليف شان اين است كه هم عمل بكنند ، هم علم پيدا بكنند ، هم عمل داشته باشند ، هم مبارزه با ظلم و با فساد به اندازه قدرتشان بكنند و اگر اين تكليف را همه مردم عمل مى كردند امكان نداشت كه يك دولتى بتواند در بين ملت خودش تعدى بكند و يا يك دولت ديگرى بتواند به دولت ديگر تعدى بكند همه اينها براى اين است كه پشتوانه اين اشخاصى كه حكومت ها به دست آنها هست ملت نيست ، ملت راهش على حده است ، اينها راهشان على حده اينها يك جورى نكرده اند با مردم كه ملت همراهشان باشد ، اينها يك كارى كرده اند كه ملتها مخالفشان هست .

صحيفه نور جلد : 1

صفحه : 240 تاريخ سخنرانى : 6/7/47

نهضت اصيل ملت ايران يك وظيفه شرعى و الهى

اكنون دشمنان اسلام و ايران و هواداران رژيم يزيدى ، در مقابل هواداران قرآن و اسلام و مخالفان سرسخت رژيم طاغوتى ابوسفيانى صف بندى نموده و مى خواهند شعار اسلامى و حسينى را كه براى احياى اسلام و به دست آوردن آزادى و استقلال و برقرارى حكومت قرآن ، به جاى سلطه شيطان و حكومت قانون عدل در مقابل حكومت جنگل است ، با مسلسل ها و توپ و تانك ها كه از خون دل ملت محروم تهيه شده است ، جواب دهند غافل از آنكه ملتى كه با بيدارى و هوشيارى به پا خاسته و نهضت اصيلش را وظيفه شرعى الهى تشخيص داده است ، به اين سلاح هاى زنگ زده ، با تمسخر مى نگرد .

اين ملت ، شيعه بزرگترين مرد تاريخ است كه با تنى چند ، نهضت عظيم عاشورا را برپا نمود و سلسله اموى را براى ابد در گورستان تاريخ دفن نمود و به خواست خداى تعالى ، ملت عزيز و پيرو بحق امام - عليه السلام - با خون خود ، سلسله ابليسى پهلوى را در قبرستان تاريخ دفن مى نمايد و پرچم اسلام را در پهنه كشور بلكه كشورها ، به اهتزاز در مى آورد .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 9 تاريخ سخنرانى : 11/9/57

تكليف استنكار در قيام و نهضت

اينكه حضرت ابى عبدالله - عليه السلام - نهضت كرد و قيام كرد با عدد كم در مقابل اين ، براى اينكه گفتند تكليف من اين است كه استنكار كنم ، نهى از منكر كنم اگر يك حاكم ظالمى بر مردم مسلط شد ، علماء ملت ، دانشمندان

ملت بايد استنكار كنند ، بايد نهى از منكر كنند در عين حالى كه مى دانست ، يعنى به حسب قواعد هم معلوم بود ، به حسب قواعد هم يك عده كمى كه آن وقتى كه همراه ايشان همه با هم بودند ، مى گويند چهار هزار نفر بودند لكن شب هم آنها رفتند ، يك عدد بسيار كم هفتاد ، هشتاد نفرى ، هفتاد و دو نفرى ماندند ، در عين حال او تكليف مى ديد براى خودش كه بايد او با اين قدرت مقاومت كند و كشته بشود تا به هم بخورد اين اوضاع ، تا رسوا بكند اين قدرت را با فداكارى خودش و اين عده اى كه همراه خودش بود او ديد كه يك حكومت جائرى است كه بر مقدرات مملكت او سلطه پيدا كرده است ، تكليف خودش را ، تكليف الهى خودش را تشخيص داد كه بايد نهضت كند و راه بيفتد برود و مخالفت بكند و اظهار مخالفت و استنكار بكند ، هر چه خواهد شد در عين حالى كه به حسب قواعد معلوم بود كه يك عدد اينقدرى نمى تواند با آن عده اى كه آنها دارند مقابله كند لكن تكليف بود اين يك سرمشقى است كه از براى شما وما ، كه اگر عددمان هم كم بود بايد باز استنكار كنيم براى اينكه يك كسى آمده است و سلطنت اسلامى ايران را گرفته است .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 15 تاريخ سخنرانى : 11/9/57

سعادت انسان در گرو اطاعت از قوانين الهى

سعادت و كمال انسان و جوامع ، تنها در گرو اطاعت از قوانين الهى است كه توسط انبيا

به بشر ابلاغ شده است و انحطاط و سقوط بشر به علت سلب آزادى او و تسليم در برابر ساير انسانهاست . بنابر اين انسان بايد عليه اين بندها و زنجيرهاى اسارت و دربرابر ديگرانى كه به اسارت دعوت مى كنند قيام كند و خود و جامعه خود را آزاد سازد تا همگى تسليم و بنده خدا باشند و از اين جهت است كه مقررات اجتماعى ما عليه قدرتهاى استبدادى و استعمارى آغاز مى شود .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 166 تاريخ سخنرانى : 18/10/57

عمل به تكليف شرعى در برابر تحريف (قيام الله )

اميدوارم كه ما همه جزء هياءت قائميه باشيم و همه به آن وظايفى كه اسلام ، قرآن ، تحت لواى حضرت صاحب - سلام الله عليه - براى ما تعيين فرموده اند عمل كنيم و صورتها را محتواى واقعى به آن بدهيم و الفاظ را معانى حقيقى . شايد اين وصفى كه براى حضرت صاحب - سلام الله عليه - ذكر شده است دنبال همين آيه شريفه كه مى فرمايد كه : قل انما اعظكم بواحده ان تقوموا لله مثنى و فراد دنبال همين معنا باشد كه همه بايد قيام بكنيم قيام واحد كه بالاترين قيام همان آن شخص واحد است و همه قيامها بايد دنبال آن قيام باشد و قيام لله باشد . خداى تبار ك و تعالى مى فرمايد كه : من فقط يك موعظه دارم به شما قل انما اعظكم بواحده به امت بگو كه فقط من يك موعظه دارم به شما و آن موعظه اين است كه قيام كنيد و قيام لله باشد ، قيام لله كنيد . البته آن حضرت قيام

لله مى فرمايند و آن للهى كه و آن خلوصى كه براى ايشان هست براى ديگران نيست لكن شيعه هاى بزرگوار آن حضرت هم بايد پيروى از او بكنند در اينكه قيام كنند لله ، براى خدا . . .

. . . امير المؤ منين مى ديد كه دين خدا در خطر است معاويه دارد وارونه كند دين خدا را ، براى خدا قيام كرد . سيدالشهدا هم همين طور براى خدا قيام كرد . اين يك مطلبى است كه براى يك وقت نيست ، موعظه خدا هميشگى است هر وقت ديديد كه بر ضد اسلام ، بر ضد رژيم انسانى اسلامى الهى خواستند كه قيام كنند ، خواستند وارونه كنند مسائل اسلام را ، به اسم اسلام ، اسلام را بكوبند ، اينجا لله بايد قيام كرد و نترسيد از اينكه شايد نتوانيم ، شايد شكست بخوريم ، شكست تويش نيست .

من در پاريس كه بودم بعضى خيرانديشها مى گفتند كه نمى شود ديگر ، وقتى كه نمى شود ، بايد چه كرد ، بايد يك قدرى گفتم ما تكليف شرعى داريم عمل مى كنيم و مقيد به اين نيستيم كه پيش ببريم ، براى اينكه آن را ما نمى دانيم قدرتش را هم الان نداريم اما تكليف داريم ، ما تكليف شرعى خودمان را عمل مى كنيم . من اينطور تشخيص دادم كه بايد اين كار را بكنيم . اگر پيش برديم هم تكليف شرعى مان عمل كرده ايم ، هم رسيده ايم به مقصد . اگر پيش نبرديم به تكليف شرعى مان عمل كرده ايم ، نتوانستيم ، حضرت

امير هم نتوانست . تكليف را عمل كرد ولى در مقابلش ايستادند ، اصحاب خودش ايستادند در مقابلش ، نتوانست اين چيزى نيست ، خوب ما به اندازه قدرتمان ما مى توانيم كار بكنيم . وقتى كه ما ديديم كه يا شما ديديد كه يك رژيمى اسلام را دارد وارونه مى كند ، به اسم عدالت اسلامى دارد ظلم را ترويج مى كند مى خواهد اسلام را اينجورى معرفى كند ، يك وقت مى ايستد و ميگويد من كارى به اسلام ندارم ، اين سبكتر است تكليف براى انسان . يك وقت يك كسى قرآن طبع مى كند و زيارت حضرت رضا - سلام الله عليه - مى رود و در ملاءعام نماز مى خواند و حرف هايش هم اين است كه : (( عدالت اسلامى را ما مى خواهيم جارى كنيم ، ما مى خواهيم اسلام را)) و فرياد مى زند كه ما اسلام را مى خواهيم درست كنيم ، وارونه درست مى كنند ، اينجاست كه تكليف مشكل است . اينجاست كه اسلام در خطر است كه انعكاسش در خارج و گاهى در داخل هم . اگر اينها موفق شدند در داخل هم گاهى انعكاس اين بود كه خوب همين است ديگر ، اين رژيم اسلامى همين است .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 36 تاريخ سخنرانى : 10/3/58

مكتب اسلام محور پيروزى

اساسا اين انقلاب و اين نهضت ، بر اساس اسلام است يعنى ما هيچ تز ديگرى ، هيچ امر ديگرى را غير از اسلام نمى پذيريم و اين قواى انتظامى اعم از سپاه پاسداران و ژاندارمرى و ارتش و ديگران ،

بايد خودشان را با اسلام منطبق كنند . افرادى كه آن ديد اسلامى را ندارند يعنى نپذيرفتند اسلام را ، اين اشخاص را بايد تصفيه كنند . اشخاصى كه ديد اسلامى دارند ، پذيرفته اند اسلام را ، لكن در عمل ، عمل اسلامى ندارند ، سر خود كارهايى كه خودشان مى خواهند مى كنند ، اينها هم بايد هدايت بشوند و اگر چنانچه ماءيوس شدند سران از اينكه هدايت تاءثير بكند ، تصفيه بشوند . بالاخره آن كه مردم را برانگيخت اسلام بود هيچ قدرت ديگرى قادر به اين نبود كه يك ملت سى و پنج ميليونى را به يك راه ببرد ، هيچ قدرتى قابل نبود نمى توانست و لهذا ما در طول تاريخ كه ديده ايم ، آنهايى هم كه خودمان يادمان هست مثل قضيه نفت چون اسلامى نبود ، ملى تنها بود به اسلام كارى نداشتند ، از اين جهت نتوانستند كارى انجام بدهند ، كارهاى نصفه كاره اى هم كه انجام دادند ، بعدش از دستشان گرفته شد و رفت كنار . اگر اسلام در كار باشد و مكتب اسلام در كار باشد در اين قشر نظامى و غير نظامى ما پيروز خواهيم شد . و اگر مكتب را ما فراموش بكنيم و هر كس بخواهد دنبال كار خودش باشد و فكر خودش باشد ، اين آسيب پذير خواهد بود و لهذا بر همه ما ، بر همه رؤ ساى ارتش ، رؤ ساى پاسداران ، رؤ ساى ژاندارمرى ، رؤ ساى شهربانى و همه روشنفكران و همه نويسندگان لازم است كه ما همه را به يك وجه ، به

يك وجه سوق بدهيم ، اين ملت را ما به سوى اسلام و به سوى الله سوق بدهيم . اگر يك همچو كارى انجام بگيرد كه اسلامى بشود همه دستگاهها ، پيروزى ما داريم ، هيچ اشكال نيست كه ما پيروز خواهيم شد .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 248 تاريخ سخنرانى : 28/4/59

تكليف انسانى در مبارزه با ستمگران و برپايى حكومت مستضعفان

اكنون در اين دنياى مسموم كه نفس كشيدن در آن مرگ تدريجى است ، تكليف ملتهاى دربند اين ابرقدرتها و انگلهاى آنان چيست ؟ بايد بنشينند و اين صحنه هاى جنايتكار را تماشا كنند و با سكوت مجال دهند كه دنيا در آتش بسوزد؟ آيا روحانيون ، نويسندگان ، گويندگان ، روشنفكران ، متفكران از هر ملت و مذهب كه هستند ، در اين زمان تكليفى انسانى ، مذهبى ، ملى و اخلاقى ندارند و بايد نقش تماشاگر را در كشورهاى خود ايفا كنند؟ و با آنكه بايد اين سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود ملتهاى مظلوم در بند را بسيج كنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمايند و حكومت را به دست مستضعفان بسپارند ، چونانكه در ايران با همت ملت بزرگوار شد .

صحيفه نور جلد : 18 صفحه : 23 تاريخ سخنرانى : 28/3/62

فصل دوم : راهها و روشهاى تغيير

1 . افشاگرى و بيدارى توده ها با تبليغ و امر به معروف و نهى از منكر

نهضت مخالفت (نهى از منكر)

خود اظهار و بيان تعاليم و احكام خدا كه مخالف بدعت و ظلم و گناه باشد مفيد است ، چون سبب مى شود عامه مردم به فساد اجتماعى و مظالم حاكم خائن و فاسق يا بى دين پى برده به مبارزه برخيزند و از همكارى با ستمكاران خوددارى نمايند و به عدم اطاعت در برابر قدرتهاى حاكمه فاسد و خائن دست بزنند . اظهار مخالفت علماى دينى در چنين مواردى يك ((نهى از منكر)) از طرف رهبرى دينى جامعه است كه موجى از ((نهى از منكر)) و يك نهضت مخالفت و ((نهى از منكر)) را به دنبال مى آورد ، نهضتى را به دنبال مى آورد كه همه مردم ديندار و غيرتمند در آن

شركت دارند ، نهضتى كه اگر حكام ستمكار و منحرف به آن تسليم نشوند و به صراط مستقيم رويه اسلامى تبعيت از احكام الهى باز نيايند و بخواهند با قدرت اسلحه آن را ساكت كنند در حقيقت به تجاوز مسلحانه دست زده و ((فئه باغيه )) خواهند بود و بر مسلمانان است كه به جهاد مسلحانه با ((فئه باغيه ))؛ يعنى حكام تجاوز كار بپردازند تا سياست جامعه و رويه حكومت كنندگان مطابق با اصول و احكام اسلام باشد .

نقش تبليغات و تعليمات در ايجاد جريان اجتماعى

ما موظفيم براى تشكيل حكومت اسلامى جديت كنيم . اولين فعاليت ما در اين راه تبليغات تشكيل مى دهد . بايستى از راه تبليغات پيش بياييم . در همه عالم و هميشه همينطور بوده است . چند نفر با هم مى نشستند فكر مى كردند ، تصميم مى گرفتند و به دنبال آن تبليغات مى كردند . كم كم بر نفرات همفكر اضافه مى شد . سرانجام به صورت نيرويى در يك حكومت بزرگ نفوذ كرده يا با آن جنگيده آن را ساقط مى كردند ، محمد على ميرزايى (12) را از بين مى بردند و حكومت مشروطه تشكيل مى دادند . هميشه از اول ، قشون و قدرتى در كار نبوده است و فقط از راه تبليغات پيش مى رفته اند . قلدريها و زورگوييها را محكوم مى كردند ، ملت را آگاه مى ساختند و به مردم مى فهماندند كه اين قلدريها غلط است . كم كم دامنه تبليغات توسعه يافت و همه گروههاى جامعه را فرا مى گرفت . مردم ، بيدار و فعال مى شدند و به نتيجه مى رسيدند

.

شما كه الان نه كشورى داريد و نه لشكرى ، ولى تبليغات براى شما امكان دارد و دشمن نتوانسته همه وسائل تبليغاتى را از دست شما بگيرد . البته مسائل عبادى را بايد ياد بدهيد اما مهم مسائل سياسى اسلام است ، مسائل اقتصادى و حقوقى است . اينها محور كار بوده و بايد باشد . وظيفه ما اين است كه از حالا براى پايه ريزى يك دولت حقه اسلامى كوشش كنيم ، تبليغ كنيم ، تعليمات بدهيم ، همفكر بسازيم ، يك موج تبليغاتى و فكرى به وجود بياوريم تا يك جريان اجتماعى پديد آيد و كم كم توده هاى آگاه وظيفه شناس و ديندار در نهضت اسلامى متشكل شده قيام كنند و حكومت اسلامى تشكيل دهند .

تبليغات و تعليمات دو فعاليت مهم و اساسى ما است . وظيفه فقهاست كه عقايد و احكام و نظامات اسلام را تبليغ كنند و به مردم تعليم دهند تا زمينه براى اجراى احكام و برقرارى نظامات اسلام در جامعه فراهم شود .

جديت در معرفى اسلام

شما اين افسردگى را از خود دور كنيد ، برنامه و روش تبليغات خودتان را تكميل نماييد و در معرفى اسلام جديت به خرج دهيد و تصميم به تشكيل حكومت اسلامى بگيريد و در اين راه پيشقدم شويد و دست به دست مردم مبارز و آزاديخواه بدهيد حكومت اسلامى قطعا برقرار خواهد شد . به خودتان اعتماد داشته باشيد . شما كه اين قدرت و جراءت و تدبير را داريد كه براى آزادى و استقلال ملت مبارزه مى كنيد ، شما توانسته ايد مردم را بيدار و به مبارزه وادار كنيد و

دستگاه استعمار و استبداد را بلرزه در آوريد روز به روز بيشتر بجربه مى آموزيد و تدبير و لياقت شما در كارهاى اجتماعى بيشتر مى شود . وقتى موفق شديد دستگاه حاكم جائر را سرنگون كنيد يقينا از عهده اداره حكومت و رهبرى توده هاى مردم بر خواهيد آمد .

مبارزه با مفاسد با منطق قوى

من به شما اى ملت مسلمان كرارا اعلام خطر كردم و مى كنم روحانيت و اسلام در معرض خطر است ، سكوت در مقابل دستگاه فاسد جبار براى ملت اسلام ننگ است با منطق قوى اسلامى مفاسد را بيان كنيد قانون شكنى ها را برملا كنيد اعتراض كنيد ، اعلاميه منتشر كنيد ، صداى خود را به ملل اسلامى برسانيد عالم را از اعمال غير انسانى اينان آگاه كنيد

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 49 تاريخ سخنرانى : 12/2/42

ارشاد يك وظيفه است و سكوت استقبال از مرگ سياه

ما از جانب خداى تعالى ماءمور حفظ ممالك اسلامى و استقلال آنها هستيم و ترك نصيحت و سكوت را در مقابل خطرهايى كه پيش بينى مى شود ، براى اسلام و استقلال مملكت جرم مى دانيم ، گناه بزرگ مى دانيم ، استقبال از مرگ سياه مى دانيم پيشواى بزرگ ما حضرت اميرالمؤ منين - عليه السلام - سكوت را در مقابل ستمكارى جايز نمى دانست و ما نيز جايز نمى دانيم وظيفه ما ارشاد ملت است ، ارشاد دولت هاست ، ارشاد جميع دستگاه هاست ، مااز اين وظيفه به خواست خداى تعالى خوددارى نمى كنيم در اين زمان ، سكوت در مقابل ستمكارى ، اعانت به ستمكاران است .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 85 تاريخ سخنرانى : خرداد/43

اهميت دادن به مراسم و شعائر مذهبى

از جناب ايشان (13) تقاضا كردم كه به وطن خود مراجعت فرمايند و از اهالى محترم تقاضا مى كنم از زحمات ايشان تقدير نمايند و با حفظ آرامش اجازه ندهند بر خلاف شرع و قانون ، مامورين رفتار ناشايسته خود را تعقيب نمايند شما اهالى محترم تحت نظر علماء اعلام و حجج اسلام و خطباء عظام ، اجتماعات خود را خصوصا در روز جمعه هر چه بيشتر فشرده تر كنيد و به مراسم و شعاء ر مذهبى اهميت دهيد و در مقابل زورگويى ها و قانون شكنى ها ساكت ننشينيد و با كمال آرامش خلافكارى هاى دستگاه جبار را به ملت ايران و ملل مسلمين گوشزد كنيد واز خداوند تعالى به وسيله ولى عصر عجل الله تعالى فرجه استمداد نماييد تا دولت هاى جبار نتوانند بر خلاف اسلام و قوانين قرآن

قدمى بردارند

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 110 تاريخ سخنرانى : 21/7/43

معرفى قوانين مترقى اسلام

اسلام براى همه چيز ، براى همه زندگيها برنامه دارد ديگركى بايد معرفى بكند به جز علماى اسلام ؟ علماى اسلام - كثرالله امثالهم - با همه زحمتهايى كه مى كشند ، با همه رنج هايى كه مى برند لكن مسئوليتشان زيادتر از اين معانى است خداى تبارك و تعالى به آنها عزت داده است ، به آنها عظمت داده است ، ديگران را تبع آنها قرار داده است ، ملت را تابع آنها قرار داده است ، اينها همه مسئوليت مى آورد همان طورى كه رسول اكرم (ص ) مسئوليت داشت و قيام كرد بر مسئوليت خودش ، قيام كرد به مسئوليت خودش ، بايد قيام كرد به مسئوليت خود بايد اسلام را آن طورى كه هست ، نه آن طورى كه حالا در دست مثلا چهار تا فرض كنيد مقدس مآب و فقط كتاب مفاتيح هست و عرض بكنم كه اينها بايد آن طورى كه هست احكام اسلام را معرفى كرد ، گفت به دنيا كه ما يك چنين كالاى بزرگى داريم ، يك چنين قوانين مترقى داريم .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 122 تاريخ سخنرانى : -23/8/43

((تبليغ )) سيره انبيا و ائمه در مقابله و بارزه

از اولى كه بساط انبيا بوده است تا زمان رسول اكرم تا بعدها زمان ائمه - عليهم السلام - مرتب مقابله كردند ، توى حبس هم بودند مقابله كردند ، موسى بن جعفر توى حبس هم مقابله مى كرد ، حضرت ابى عبدالله با آن تقيه كذايى و كذايى آن روايت معموله را مى فرمايد و مقابله مى كند با آنها ، مقابله مى كند با كلام ، با تبليغ ، تبليغ

بر ضدشان مى كند ، مردم را سوق مى دهد به خلاف آنها .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 173 تاريخ سخنرانى : 6/3/50

بر ملا نمودن نقشه هاى شوم استعمارگران

بر شما جوانان ارزنده اسلام كه مايه اميد مسلمين هستيد لازم مى باشد كه ملتها را آگاه سازيد و نقشه هاى شوم و خانمانسوز استعمارگران را برملا نماييد ، در شناسايى اسلام بيشتر جديت كنيد ، تعاليم مقدسه قرآن را بياموزيد و به كار بنديد ، با كمال اخلاص در نشر و تبليغ و معرفى اسلام به ملل ديگر و پيشبرد آرمان هاى بزرگ اسلام بكوشيد ، براى پياده كردن طرح حكومت اسلامى و بررسى مسائل آن اهتمام بيشترى به خرج دهيد ، مهذب و مجهز شويد ، متحد و متشكل شده و صفوف خود را فشرده تر سازيد ، هر چه بيشتر همفكر و انسان فداكار بسازيد ، از بر ملا كردن نقشه هاى دستگاه جبار ايران عليه اسلام و مسلمين غفلت نورزيد ، صداى برادران رنجديده و مسلمان ايران را به دنيا برسانيد و با آنان همدردى كنيد ، به وحشيگرى ها ، آدمكشى ها ، قانون شكنى ها و ديگر جناياتى كه پيوسته در ايران جريان دارد اعتراض نماييد ، باشد كه به يارى خداوند موجبات استقلال و آزادى ملت اسلام و دفع ظلم دستگاه هاى جبار و نوكران استعمار فراهم آيد و خطراتى كه امروز متوجه اسلام و مسلمين مى باشد ، برطرف گردد .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 186 تاريخ سخنرانى : 22/4/51

شكستن سد با قلم و بيان

الان وضع جورى شده است كه با اين وضعى كه الان ايران پيدا كرده است ديگر پيشرفت همراهش است ، ضرورى است حتى ، لكن ماها موظفيم اينجا كمك كنيم ، يعنى من مى توانم صحبت كنم ، همين جور با يك زبان

كوتاهى صحبت بكنم ، شما هم مى توانيد براى برادرهاى ديگرتان صحبت كنيد ، بگوييد ، چه كنيد ، منتشر كنيد ، هر چه مى توانيد ، من نمى دانم وضع اينجا چه جور است ولى هر چه مى توانيد كمك كنيد به اين رفقاى خودتان ، به اين برادرهاى خودتان كه قيام كرده اند و دارند خون مى دهند اينها بچه و كوچك و بزرگ را دارند مى دهند ، ماها بايد قلم و قدم و صحبت و اينها بكنيم كه ان شاءالله همه دست به دست هم بدهيم و اين سد را بشكنيم ، اين سدى كه جلويش سد محمدرضا شاه است ، عقبش سد كارتر اينها شكسته بشود ، وقتى شكسته بشود ، آنوقت سعادت است ، بعد از شكستن آن طرفش سعادت همه شماها و ملت شماهاست و من از خداى تبارك و تعالى توفيق همه شما را مى خواهم .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 141 تاريخ سخنرانى : 20/7/57

تكليف گويندگان و نوسندگان در همراهى با قيام

و ما وظيفه داريم ، مايى كه الان اينجا ، شمايى كه اينجا نشستيد و منى كه اينجا نشستم ، ما وظيفه داريم كه با آنها همصدا باشيم يعنى هر مقدارى كه از دست ما برمى آيد بايد كمك بكنيم كمك به غير نيست ، كمك به خودتان هست ، اينها براى شما قيام كردند . مردم ايران الان براى شما دارند خون مى دهند ، براى شما بچه هايشان ، جوانان هايشان از بين مى رود ، دخترهايشان ، پسرهاشان از بين مى رود . ما بايد به آنها كمك كنيم ، ما خيال نكنيم كه

اينجا نشستيم تكليف نداريم ، همه مان تكليف وجدانى داريم ، تكليف شرعى داريم ، تكليف عقلى داريم كه با اين جمعيت مظلومى كه قيام كردند مى خواهند حق خودشان را ، آن حق خودشان كه حق ما هم هست بگيرند ، ما هم با آنها همراهى كنيم ، ما هم دنبال آنها باشيم مى توانيم مقاله بنويسيم ، مى توانيم در روزنامه چيز بنويسيم ، مى توانيم به هر قدرى مى توانيم در اين دانشگاه هايى كه مى رويم به مردم بگوييم ، به مردم اينجاها بگوييم مسائل آنجارا . مساءله را منتشر كنيد . آقا هر كدام شما در يك نقطه اى كه هستيد مسائل ايران را منتشر كنيد ، بگوييد ، با آه دل بگوييد روزنامه هايشان هم گاهى مى نويسند اما از خود شما بايد گفته بشود ، نوشته بشود بايد اين وضع آشفته ايران به همه عالم معلوم بشود .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 149 تاريخ سخنرانى : 21/7/57

ارزش و تاءثير تبليغات در طرح خواسته ها و رسيدن به آن

در هر صورت اين را من به همه آقايانى كه ملاقات كردم ، عرض كردم كه ماها همه مكلف هستيم يعنى من طلبه كه اينجا نشسته ام ، آن آقا كه آنجا نشسته است ، شماها در هر جا هستيد و در هر صورتى كه هستيد تكليف الان داريد يعنى تكليف داريد كه با اين قيامى كه ملت ايران الان كرده است ، با اين اشتراك داشته باشيد . شما در اروپا هستيد نمى توانيد كه ، يك ميدانى نيست كه در جنگ برويد ، آنها ، ميدان است و به مبارزه

مى روند و خوب كتك مى خورند و - عرض مى كنم كه - كشته مى دهند و خون مى دهند ، اينجا اينجور نيست ، شما مى توانيد با تبليغاتتان ، شما هر يكتان با ده نفر ، بيست نفر از همين اروپايى ها آشنايى داريد رفاقت داريد ، به آنها بگوييد مطلب را . اينها تبليغ كرده اند بر ضد ايران ، برضد اسلام . شما مطلب را بگوييد كه آقا دعواى ما بر سر اين حرف ها نيست كه به ما آزادى داده اند نمى خواهيم همه حرف مردم ايران اين است كه ما آزادى مى خواهيم و نداريم . به ما خيانت كرده اند ، اموال ما را دارند مى دهند به آمريكا ، نفت ما را دارند ميدهند به آمريكا ، چنان هم نفت را ميدهند كه بعد از سى سال ديگر به گفته شاه ما ديگر نفت نداريم نداريم آقا ، كى اين ((ندارى )) را براى ما آورده ؟ ايشان ، ما نفتمان از بين مى رود . كى از بين برده ؟ براى اينكه بى اندازه دارد مى فرستد . اندازه احتياجات مملكت زيادتر دارد مى فرستد . نه هيچ چيز به دست مملكت نمى آيد مردم اين خيانت ها را مى گويند ما نمى خواهيم اين خائن ها را . مى گويند اينها خيانتكارند ، اين خائن ها را نمى خواهيم ، داد مردم اين است شما مردم كه اينجا هستيد ، من طلبه اى كه اينجا نشسته ام شما آقايى كه آنجا نشسته اى ، آن دانشگاهى و دانشكده اى ، آن دبيرستانى ، آن

همه زن و مرد ، اين كار از شما برمى آيد كه هر كدام در هر جا كه هستيد با آن عده اى كه تماس داريد مسائل ايران را طرح كنيد . اگر چند هزار جمعيت اينجا كه ايرانى هستند ، هر كدام به بيست نفر ، به ده نفر كه بتوانند به مردم بگويند مطلبشان را ، يك موجى در اينجا پيدا مى شود كه خدمت است . لازم نيست شما راه بيفتيم برويم ايران . از من هى مى پرسند بعضيها كه برويم آنجا؟ نخير شما اين كار (كه ) شما مى توانيد اينجا بكنيد ، اين هم خودش يك نقشى است كه شما در اين مملكت كه هستيد ، در فرانسه هستيد ، در آلمان هستيد ، در هر جا ، آمريكا ، هر جا هر كدامتان در آن مدرسه اى كه مى رويد ، درآن مؤ سسه اى كه مى رويد وقتى ده نفر را مى بينيد بايستيد حرفتان را بزنيد به ايشان ، بايستيد زبان آنها را كه مى دانيد ، صحبت كه مى توانيد بكنيد ، بايستيد صحبت كنيد با ايشان ، بگوييد كه ايران الان وضعش چه جورى است ، گرفتارى مردم چيست ، گرفتارى مردم زير سر آقاى كارتر و امثال اينهاست ، زير سر شوروى . . . او گاز ما را دارد مى برد و او نفت ما را مى برد ، غارت دارند مى كنند . اينها را به مردم بگوييد . اگر چنانچه تبليغات تاءثير دارد ، شما بعد از يك مدت . . . شايد يك مدت كوتاهى بتوانيد كه مطلبتان را

به اين توده هاى مردم كه تبليغات آنها را معوج و منحرف كرده باشد ، به اين توده هاى مردم مطلبتان را حالى كنيد . يك جمعيت زيادى مى تواند اينها يك جمعيت زيادى كه پشتيبان شما شدند آنها هم انسانند وقتى كه يك ملت مظلوم . . . . ايشان كه زراعت ما را به هم زد . نفتمان هم كه دارد مى رود ما بعد از چند سال ديگر نه زراعت داريم ، نه نفت داريم ، اين ملت چطور زندگى بكند؟ فرياد ملت ما اين است كه اين خائن بايد برود و مرگ بر اين سلطنت و ان شاءالله مى رود . وقتى كه ملتى يك چيزى را خواست ان شاءالله انجام مى گيرد . شما مى توانيد تبليغ بكنيد و يك ارزشى دارد اين كار شما و مسئوليد پيش خدا . خيال نكنيد كه ما حالا اينجا هستيم و الحمدلله راحت . . . شمااين تبليغ خودتان را بكنيد و تبليغات تاءثير دارد ، كم كم يك موجى در اورپا پيدا مى شود كمك ايرانى ها و رؤ سايشان ممكن است يك وقتى مجبور بشوند كه آنها هم دست بردارند از ما .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 187 تاريخ سخنرانى : 30/7/57

خطابه ، راه بيدارى ملتها

خطابه بخوانيد براى مردم اين مملكت ها ، صحبت كنيد برايشان ، مطالب ايران را به آنها بگوييد ، حاليشان كنيد كه وضع در ايران چه مى گذرد و ما چه مصيبت هايى داريم و ايرانيها گرفتار چه مصيبت هايى هستند بلكه ان شاءالله ملتهاى ديگر هم بيدار بشوند . . .

هر كدامتان يك

مبلغ ، يك خطابه خوان باشيد براى مردم ، مى رويد توى مدرسه تان آنجا چند نفر را پيدا مى كنيد صحبت كنيد ، بگوييد كه مساءله اين است ، مملكت ما اينطور است ، مردم اين را مى خواهند ، اين آدم اين كار را كرده .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 193 تاريخ سخنرانى : 2/8/57

دعوت به همراهى در نهضت

وقتى بناشد كه - شما پنج هزار نفر آدم هستيد هر كدام به ده نفر بگوييد ، يك عده زيادى مى شود و اين موجى پيدا مى شود در اروپا - هم يا در آمريكا و اين مفيد است براى ملت ايران و اين يك خدمتى است به ملت ايران و اين اداى دينى است از شما براى ملت ايران اين يك مطلبى است كه همه شما را من دعوت به آن مى كنم كه شما همه تان دعوت كنيد مردم را و بخواهيد از اين قشرها به اينكه با ملت ايران همراهى بكنند ، ملت آمريكا با ملت ايران همراهى بكند و بفهمد كه دولت آمريكا نيز در ايران چه صورتى دارد و چه صورت بدى دارد ، كم كم مردم ، ملت آمريكا را اينطور به نظرشان مى آيد لكن ملتش اينطور نيست همين طور هر جايى - را - كه هستيد ، شما هر جا كه هستيد مسائل خودتان را بگوييد و هشدار بدهيد به ملتهايى كه شما در آن زندگى مى كنيد كه اين كارهايى كه دولت هاى شما دارند مى كنند و با ايران اينطور رفتار مى كنند ، با ملت ايران اينطور رفتار مى كنند ، براى ملت

شما ، براى همه چيز شما مضر است و شما كمك كنيد به ايرانى ها در اين نهضتى كه دارند .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 120 تاريخ سخنرانى : 2/8/57

امر به معروف و نهى از منكر در مقابل سلطان جائر

اگر چنانچه يك سلطان جائر بر مردم حكومت مى خواهد بكند بايستيد در مقابلش و يا به هر جا مى خواهد منتهى بشود بايد برويم سراغش و نهى از منكرش و امر به معروفش كنيم و بكشيم او را پايين از آن تخت باطل پس ما مبالاتى نداريم دراينكه كشته مى دهيم ، كشته بدهيم ، البته بايد هم بدهيم .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 820 تاريخ سخنرانى : 3/8/57

افشاگرى رسالت نويسندگان

نويسندگان امين ما كه ساليان دراز در انزوا بسر مى بردند و حكومت اختناق و ترور ، مجال بيان را از آنان سلب كرده بود اكنون كه مختصر آزادى خود را به بهاى خون هاى پاك فرزندان رشيد اسلام به دست آورده اند از آرمان الهى آنان غفلت نورزند و به كار مهم و اساسى افشاگرى و روشن كردن نقطه اصلى جنايات اخير كه شخص شاه است بپردازند و جرايمى كه زير پرده است و مردم نمى دانند ، با كمال خلوص بيان كنند و با اين خدمت ارجمند ، دين خود را به اسلام و ملت ادا كنند .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 211 تاريخ سخنرانى : 4/8/57

نقش تبليغت برون مرزى در ايجاد موج

شماها آقايان با هر يك از اين اقشارى كه در اينجا هستند ، اگر در اروپا هستيد با اروپايى ها ، در آمريكا هستيد با آمريكايى ها ، هر جا هستيد با اهالى آنجا كه رفقا داريد ، آشنا داريد ، هر وقت مى نشينيد طرح كنيد مسائل ايران را و تبليغات كنيد هر يك از شما تبليغ بكند اين مسائل را و اين خلافكارى هاى سلسله پهلوى را و خلافكارى هاى اين شاه كه از همه سلاطين كه تا حالا آمده اند هم خيانتكارتر و هم جنايتكارتر ، يا خير ، جناياتش مثل آنها به اضافه خيانت هاى زياد اين آدم الان دارد ايران را به يك وضع بدى در مى آورد و دارد خراب مى كند ، مى خواهد برود خرابش مى خواهد بكند و شما تبليغات بكنيد به رفقاى آمريكايى تان ، اروپايى تان اينها بگوييد ، در مدارس

كه مى رويد بگوييد به رفقايتان كه در آنجا هستند انشاء الله بلكه در آنجا يك موجى پيدا بشود و كمك بكنند به ايران ، حكومتهايشان كمك بكند ، آنهايى كه - عرض مى كنم كه - انصاف دارند كمك بكنند به ايران تا بلكه شر آن آدم كنده بشود كه ان شاءالله كنده شود و ايران مال خودتان بشود و شر خارجى ها هم كنده بشود و ايران دست خودتان بيايد و خودتان اداره اش بكنيد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 230 تاريخ سخنرانى : 6/8/57

مصاحبه مطبوعاتى

همه تكليف اين است كه اينجا هر قدر مى توانيد تبليغات كنيد ، بگوييد مسائل را به كسانى كه اطلاع ندارند تبليغات آنها اسباب اين شده است كه ماها را يك آدم هاى ارتجاعى معرفى كنند ، آخوند را ارتجاعى معرفى كنند ، اين آخوند مى گويد آقا ما حقمان را مى خواهيم ، ما آزادى مى خواهيم ، ما استقلال مى خواهيم ، اين ارتجاع است ؟ مال ما را بردن ارتجاع نيست ! تمدن است ؟ مالمان را مى خواهيم ندهيم ، مرتجع هستيم ؟! ما را در قيد و بند مى خواهيد نگه داريد و اسير تا آخر نگه داريد ، شما مرتجع نيستيد؟ اما ما كه مى گوييم آزاد مى خواهيم باشيم ، ما مرتجع هستيم ؟! اگر ما دست برداريم از آن تز خودمان ، از اين مقصد خودمان ، تا آخر زير بار اين ظلم و اين ستم ، تا آخر بايد باشيم بايد هر كس ، هر فرد الان تكليف دارد ، تكليف الهى دارد ، تكليف

انصافى دارد ، تكليف وجدانى دارد كه با اين ايرانى هايى كه الان ايستاده اند و فرياد مى زنند ، با اين ايرانى ها كمك بكنند ، هر قدر مى تواند كمك بكند ، اينها دارند جانشان را مى دهند ، دارند جوان هايشان را مى دهند در راه ما و در راه اسلام ، در راه ملت دارند مى دهند اينها ، ما هم از ملت هستيم ، بايد ما هم كمك بكنيم ، هركه هر قدر مى تواند ، مى توانيد مصاحبه مطبوعاتى بكنيد مصاحبه مطبوعاتى بكنيد ، مصاحبه بكنيد مطالبتان را بگوييد ، مى توانيد به اين رفقايى كه در دانشگاه ها و در جاهاى ديگر داريد صحبت كنيد و بايستيد چند نفر را ببينيد صحبت كنيد از ايران ، اين است وضعش و با ايران اين كار را دارند مى كنند ، با اينها اينقدر ظلم كرده اند ، ما چه مى خواهيم ، اين داد و قال ها براى چه هست كه ما مى خواهيم ؟! .

روشنگرى و مقابله تبليغاتى

مكلفيم به اينكه اين تبليغاتى كه در خارج شده و دارد مى شود و بعضى از اين روزنامه هاى خارجى از آنها ارتزاق مى كنند و بر ضد ملت ايران و بر وفق آقاى محمدرضا خان چيز مى نويسند ، روشنگرى كنيد شماها در مقابل آنها ، شما هم روشنگرى كنيد ، شما هم به هر كسى رسيديد بگوييد مسائل را كه ايران وضعش اينطورى است ، صداى ايران نه از باب اينكه خيلى آزادى دارند بلند است صدايشان بلند است كه ما آزادى مى خواهيم ، از باب اينكه آزادى ندارند

.

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 255 تاريخ سخنرانى : 4/9/57

ايجاد موج و تكرار در مطالبه حق

و اين مطلب را باز هم تكرار مى كنم كه ماها همه مان مكلفيم به اينكه در خارج اينجا كه هستيم ، در خارج ايران كه هستيم به ايرانى ها كمك كنيم . به ملت ايران كه همه چيزش را الان در طبق اخلاص گذاشته و دارد براى نفع همه ماها ، همه ملت دارد قيام كرده است و همه چيز را دارد مى دهد ، ما هم آنقدرى كه قدرت داريم به آنها كمك كنيم و الان ما در اينجا اين قدرت را داريم كه با مصاحباتمان با مطبوعات ، اگر مى توانيم چيزى در مطبوعات بدهيم بنويسند ، با مردم وقتى كه صحبت مى كنيد حرف هايتان را بزنيد و روشن كنيد كه اين مردم ايران اينطور نيست كه به قول آقاى كارتر((اراذل پست باشند)) و بخواهند يك آدم شريفى را از مملكت بيرون بكنند ، خير اينها يك مردمى هستند كه حقوقشان را مى خواهند ، حق اول بشرى است كه عبارت از آزادى و استقلال است مى خواهند و مى خواهند يك كسى كه تعدى به اين حق كرده است از ايران بيرون برود و كسانى هم كه تعدى به اين حق كردند ، به حق آنها كردند دستشان را قطع بكند و اين را به كسانى كه با آنها روابط داريد ، اين مطلب را گوشزد كنيد ، مكرر كنيد تا اينكه يك موجى هم در خارج پيدا بشود و ان شاءالله زودتر به نتيجه ، به نتيجه مى رسيد من ميل دارم زود برسيد .

ان شاءالله خداوند همه شما را توفيق بدهد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 265 تاريخ سخنرانى : 5/9/57

افشاگرى موج تحول فكرى و اشتراك در هدف

ما روحانيون مردم را هدايت كرديم و تمام جرائم رژيم را افشاء كرديم و روشنگرى روحانيون ، بحمدالله مفيد واقع شد و مردم روشن شدند ويك تحول فكرى براى جامعه ايران به وجود آمد ، به طورى كه همه با هم يك صدا به دنبال يك راه و مقصد در حركتند و آن نابودى اين دودمان و برچيده شدن نظام شاهنشاهى و برقرارى حكومت اسلامى است و اين هدف در سراسر ايران حكمفرماست .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 40 تاريخ سخنرانى : 16/9/57

افشاى خيانتهاى رژيم

مصاحبه مطبوعاتى كنيد و جرم و جرايمى كه اين آدم كرده است اين جرايم را افشا كنيد ، مى توانيد كه اجتماع كنيد در يك جايى و بگوييد يكى برود مطالب را بگويد ، برود بگويد با اين رفقايى كه در خارج از كشور شما داريد از فرق ديگر ، از اهل مثلا اينجا يا ساير ممالك كه آشنا هستيد با آنها ، هر جا اتفاق افتاد بايستيد و مطالبتان را بگوييد تا مردم بدانند كه يك دسته اشخاص شلوغكار نيستند دارند اينكار را مى كنند . آنها كه قيام كردند بر ضد اين ، نه اينكه يك مردمى هستند كه مى خواهند شلوغكارى بكنند اين كارها را مى كنند ، اين مردمى هستند كه حق ميگويند ، حق خودشان را طلب مى كنند . آزادى حق مردم است ، استقلال يك مملكت حق اهل يك مملكت است كه طلب استقلال بكنند در مملكت . مردم شريفى هم كه قيام كرده اند و خون خودشان را دارند مى دهند در مقابل اينكه احكام اسلام را و اين ثروت

خودشان را يعنى ثروت ملتشان را نگذارند هدر برود ، احكام اسلام را نگذارند از بين برود و زير پا برود ، بايد به مردم ، به اهالى اينجا شما حالى كنيد اين مطلب را هر كسى به هر زبانى ، به هر جورى كه مى تواند بگويد به اينها كه مردم ايران كه قيام كرده اند بر ضد اين مرد و اين حكومت ، براى اينكه اين حكومت ، اين مرد پنجاه سال است خودش و پدرش به ما خيانت كرده اند ، خودش و پدرش پنجاه سال است جنايت كرده ، قتل عام كرده اند خوب ، پدرش مسجد گوهرشاد را قتل عام كرد ، خودش ديگر هر جا بگرديد . (ولد صدق )

بگوييد به مردم كه مساءله اين است ، نه مساءله اين است كه يك دسته اى هستند و اراذل و اوباش هستند و چند نفر ، اخيرا هم آن مردك مى گويد كه ((يك عده معدودى مردم را ناراحت كرده اند والا مردم همه شاه راخواهند!!)) من نمى دانم آخر اينها چه جور فكر مى كنند؟ براى كى گويند اينها؟

بگوييد به مردم اينجا كه مردم ايران كه قيام كرده اند ، براى يك مطلب واضحى است كه همه بشر قبولش دارد كه آزاد بايد باشد ، نبايد هى در حبسش كنند ، نبايد جلويش بگيرند كه حرف نزن ، بيخ گلويش را فشار بدهند كه نبايد يك كلمه حرف بزنى ، قلمش را بشكنند كه نبايد بنويسى قلم ها را اينها شكستند ، قدم ها را شكستند در اين پنجاه سال . حبس ها پر بود از اشخاصى كه آزادى

مى خواستند در اين پنجاه سال حالا قيام كرده اند و حقوق واضح ملى خودشان را ، آنكه از حقوق بشر است و از اولين حقوق بشر است ، ((آزادى ، استقلال ، حكومت عدل )) اين را مى خواهند مردم . اين تبليغاتى كه از قرارى كه مى گويند در هر سال صد ميليون دلار ايشان خرج تبليغات خودش مى كند كه بگويد چشم و ابرويش كذا و نميدانم قد وقامتش چه و مخالفين شان را به هر چى مى خواهند نسبت بدهند ، اينها را شما فشل كنيد . بگوييد به اشخاصى كه با آنها ملاقات مى كنيد كه مساءله اين نيست اين آدم مال ملت را بر مى دارد بر ضد ملت خرج مى كند ، اموال ملت را به ضد مصالح ملت دارد خرج مى كند .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 47 تاريخ سخنرانى : 18/9/57

نصيحت پذيرى عامل آرامش

ما هميشه گفته ايم كه ملت سعادتمند باشد و با آرامش زندگى خودش رابگذراند و اين انقلاباتى كه تا حالا پيش آورده اند ، اين انقلاباتى كه براى ما مصيبت بار آورد و براى آنها نكبت ، ما هرگز ميل نداشتيم كه بشود لكن بى عقلى كردند و شد . اگر نصيحت هاى اولى ما را پذيرفته بودند مطلب به اينجاها نمى رسيد . حالا هم ما باز نصيحت مى كنيم آنهايى را كه غاصب هستند ، نصيحت مى كنيم دولت غير قانونى را ، نصيحت مى كنيم ارتش را به اينكه اگر شما مايليد كه اين مملكت آرام بشود و ثابت باشد ، دست برداريد . آن كسى كه غير

قانونى است برود سراغ كارش ، برود سراغ كسب و كارش ، ارتش هم برگردد به دامن ملت ، ملت او را مى پذيرد . اگر به اين نصيحت عمل بكنند ، مسائل حل است ، آرامش در مملكت پيدا خواهد شد و اوضاع فرهنگى و اقتصادى و ساير چيزها ، با تدريج البته ، اينها يك وضع خاصى ، يك وضع صحيحى پيدا مى كند .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 33 تاريخ سخنرانى : 16/11/57

تدريجى بودن دعوت و قيام بر ضد طاغوت

ما به پيروى از انبيا عظام سلام الله عليهم از صفر شروع كرديم ، انبيا - عليه السلام - براى دعوت و قيام بر ضد طاغوت از صفر شروع مى كردند و دعوت هاى بزرگ آنها از واحد واحد شروع مى شد تا گروه ، گروه جمع شدند . آن روزى كه ما دعوت بر ضد طاغوت را شروع كرديم ، صفر بوديم ، گروههاى مسلمين و اقشار ملت ما در اختناق عظيم بودند و جرات نفس كشيدن نداشتند . ما از صفر شروع كرديم و به دعوت اسلامى مردم را خوانديم و اين قطره واحد قطره ها شد و قطره ها سيل و سيل دريا . اين درياى بزرگ با قدرت ايمان در مقابل تمام قدرت هايى كه بر ضد اسلام و بر ضد انقلاب بودند در هم شكست .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 110 تاريخ سخنرانى : 22/6/58

اصلاح همه چيز با دو اصل امر به معروف و نهى از منكر

امر به معروف و نهى از منكر دو اصلى است در اسلام كه همه چيز راخواهد اصلاح كند . يعنى با اين دو اصل مى خواهد تمام قشرهاى مسلمين رااصلاح بكند ، به همه ماءموريت داده ، به همه ، به تمام افراد زير پرچم ماءموريت داده كه بايد وادار كنيد همه را به كارهاى صحيح و جلوگيرى كنيد از كارهاى فاسد . اينطور نيست كه شمافقط يك ماءموريتى داريد و آن اين است كه خودتان يك كارهاى خوبى بكنيد جز كار بد ، ماءموريت زيادتر از اين است ، خودتان و همه را ، هم خودتان ، هم همه را و هيچ فرقى هم بين قشرها در اين امر نيست

كه همه بايد اطاعت خدا بكنند و همه بايد حفظ اين پاسدارى را بكنند .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 195 تاريخ سخنرانى : 20/7/58

اصلاح جامعه

كوشش كنيد كه احكام اسلام را ، هم عمل كنيد و هم وادار كنيد كه ديگران عمل كنند . همانطورى كه هر شخص و هر فردى موظف است كه خودش رااصلاح كند ، موظف است كه ديگران را هم اصلاح كند . اصل امر به معروف و نهى از منكر براى همين است كه جامعه رااصلاح كند .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 291 تاريخ سخنرانى : 20/7/58

لزوم بيدارى و احساس تكليف نسبت به حل مشكله اسلام

بايد كارى كرد كه ملتها هر جا هستند ، ملتها بفهمند تكليف خودشان را . اگر بخواهيد و بخواهند و دانشمندها بخواهند ، علماى همه بلاد اسلامى و دانشگاه هاى همه بلادهاى اسلامى بخواهند حل مشكله اسلام و ممالك اسلامى بشود ، بايد مردم را بيدار كنند .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 279 تاريخ سخنرانى : 18/5/59

بسيج ملتهاى مظلوم

اكنون در اين دنياى مسموم كه نفس كشيدن در آن مرگ تدريجى است ، تكليف ملتهاى در بند اين ابرقدرتها و انگل هاى آنان چيست ؟ بايد بنشينند و اين صحنه هاى جنايتكار را تماشا كنند و با سكوت مجال دهند كه دنيا در آتش بسوزد؟ آيا روحانيون ، نويسندگان ، گويندگان ، روشنفكران ، متفكران از هر ملت و مذهب كه هستند ، در اين زمان تكليفى انسانى ، مذهبى ، ملى و اخلاقى ندارند و بايد نقش تماشاگر را در كشورهاى خود ايفا كنند؟ و با آنكه بايد اين سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود ملتهاى مظلوم در بند را بسيج كنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمايند و حكومت را به دست مستضعفان بسپارند ، چونانكه در ايران با همت ملت بزرگوار شد . آيا در منطقه قدرتى به پايه قدرت رژيم ظالمانه شاهنشاهى و ستمشاهى بود و ملتى همچون اين ملت مظلوم در بند بود؟ و ديديد كه با دست خالى و ايثار جان و توان در مدت كوتاهى از بندها رها و ستمگران و دزدان را يا در بند كشيدند و يا بيروان راندند . محرومان و ستمديدگان تاريخ بايد خود برخيزند و انتظار نكشند كه

ستمكاران آنان را از بند نجات دهند .

صحيفه نور جلد : 18 صفحه : 23 تاريخ سخنرانى : 28/3/62

زدودن ظلم با استفاده از مراحل مختلف امر به معروف و نهى از منكر

آنهايى كه به ما مى گويند سازش كنيد ، آنها يا جاهل هستند يا مزدور . سازش با ظالم ؛ يعنى ، اينكه دست ظالم را باز كن تا ظلم كند . اين خلاف راءى تمام انبياست . انبياى عظام ، تا آن جا كه توانستند جديت كردند كه ظلم را از اين بشر ظالم بزدايند ، به موعظه ، به نصيحت ، به امر به معروف ، به نهى از منكر ، به انزلنا الحديد و فيه باس شديد (14) ، (( آخر الدواء الكى ))؛بعد از آنكه موعظه نشد ، نصيحت نشد ، آخر دوا است اين كه داغش كنند شمشير ، آخر دواست .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 20 تاريخ سخنرانى : 10/4/63

ايجاد زمينه گرايش به خير و گريز از شر

ملت ايران همين طور نخوابيد شب و صبح پا شود ، بيدار شده باشد . ملت ايران علمايش سالهاى طولانى زحمت كشيدند ، در همين اختناقها زحمت كشيدند ، در همين كتك خوردنها زحمت كشيدند ، در همان حبسها كه رفتند زحمت كشيدند . زحمت كشيدند ، به مردم گفتند ، جنايات را گفتند هر جا رفتند گفتند ، مردم هم دلشان آگاه شد و وقتى آگاه شد ، البته خوب راخواهند مردم -مردم وقتى - فطرت اين است كه وقتى خيرى را ديد ، بخواهد . شما خير و شر را به مردم بگوييد تا مردم به فطرت خودشان از شر گريزان بشوند و به خير توجه كنند . اينطور نباشد كه تشريف آورديد و صحبت كرديد و احسنت هم شنيديد و درش را ببنديد و برويد در ولايتتان بخوابيد . نه ! اين

درست نمى شود ، اين بدتر مى كند مطلب را ، براى اين كه دشمن هاى شما مى فهمند كه خبرى نيست ، حرف است ، عملى نيست ، صحبت است ، قطعنامه است نه عمل . دنبال قطعنامه عمل مى خواهد همان طور كه در ايران بود . در ايران عمل كردند؛ جوانهاى ما كشته دادند ، فداكارى كردند و الان دارند مى كنند . شما برويد ببينيد اين سنگرها را ، ببينيد مساجد است اين سنگرها . اين سنگرها مراكز عرفان است ، مراكز توحيد است و در اين مراكز كه شب آن طور مشغول هستند ، روز هم اين طور فداكارى مى كنند . اين ، براى اين است كه روى اين جمعيت ، مدت هاى زياد چندين سال - بيست سال تقريبا - كار شده است ، علماى بلاد كار كرده اند ، فضلا كار كرده اند ، اينها را بيدار كرده اند ، متحول كردند . اگر نبودند اينها؛اين جوانهايى كه از دست ما گرفته بودند ، از دست اسلام گرفته بودند و در مراكز فحشا برده بودند آنها را ، اگر نبود اين نهضتى كه در ايران شد ، اين نهضت اسلامى و انقلاب اسلامى كه در ايران شد ، خدا مى داند كه آنها بنا داشتند چه بكنند . . .

. . . برادران ! وقتى كه مى رويد بيرون ، مسائل را بگوييد . ننشينيد ديگر در خانه تا اين كه آنها براى شما هجوم كنند ، شما هجمه كنيد آنها عقب نشينند . شما ننشينيد در خانه و هى ترس اين كه مبادا چه

بشود . خوب ! همين چيزى بود كه در ايران بود و قدرت ايران از اكثر اين بلادى كه هستند زيادتر بود ، لكن ايران علمايش رويش كار كردند ، مردم را بيدار كردند ، به مردم مصلحت را گفتند ، اسلام را گفتند به مردم ، مردم هم اسلام را به ذات مى خواهند ، مسلمانند . شما اسلام را به مردم بگوييد ، - شما احكام اسلام را - نرويد سراغ احكام فقط نماز و روزه ، آنها را هم بايد بگوييد ، اما احكام اسلام كه منحصر در اين نيست . شما سوره برائت را براى مردم چرا نمى خوانيد؟ و شما آيات قتال را چرا نمى خوانيد؟ هى آيات رحمت را مى خوانيد آن قتال هم رحمت است براى اين كه مى خواهد آدم درست كند . . .

تا كى بايد خواب باشيم ؟ ما تا كى ساده انديش باشيم ؟ شما آقايان چرا ساده انديشى مى كنيد؟ در بلاد خودتان كه مى رويد ، بگوييد به مردم ، بگوييد به دنيا ، كه با دنيا دارند چه مى كنند اين قدرتمندها ، اينها با ضعفا دارند چه مى كنند . اينها ، اتيوپى كه آن همه بيچاره ها دارند رنج مى برند ، ميرند از گرسنگى ، گندم هايشان را مى ريزند در دريا خرج سلاح هايى مى كنند كه همه عالم را از بين ببرند . اينها انساندوستند ! اينها با اين صورت انساندوستى مى خواهند همه ما را پايمال كنند ، اينها با اين مجامع حقوق بشر مى خواهند حقوق بشر را از بين ببرند .

صحيفه

نور جلد : 19 صفحه : 93 تاريخ سخنرانى : 14/11/63

لزوم قيام همه جانبه

اگر امروز قشرهاى مختلف ملتها ، از علماى دينى تا گويندگان و نويسندگان و روشن بينان متعهد ، قيام همه جانبه نكنند و با بيدار كردن توده هاى عظيم انسانى - اسلامى به داد كشورها و ملتهاى تحت ستم نرسند ، كشورهايشان بى شك به نابودى و وابستگى همه جانبى بيشتر و بيشتر خواهد كشيد و غارتگران ملحد شرقى و بدتر از آنان ملحد غربى ، ريشه حيات آنان رامكند و شرافت و ارزشهاى انسانى آنان را به باد فنا مى سپارند .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 420 تاريخ سخنرانى : 25/5/64

ضرورت بيدارى ملتها در برابر اقليت ظالم

آقايانى كه از خارج آمده اند بايد ملاحظه كنند اين معنا را كه بايد ملتهايشان را تربيت كنند و متحول كنند ، نروند سراغ آن كسانى كه قدرتمند هستند و با آنها صحبت كنند ، زبان ملت را متوجه بشوند ، با ملت صحبت كنند . اگر بخواهند كه از زير بار گران اين جرمها و اين جنايتها بيرون بيايند ، بايد ملتها را بيدار كنند ، اين طور نباشد كه دهه فجرى تشريف بياوريد ، همه ما اين جا با هم بنشينيم صحبت بكنيم ، چه بكنيم و وقتى رفتيم تمام بشود ، اگر اين طور باشد تا قيامت هم ما نمى توانيم كارى انجام بدهيم . ما دلخوش نبايد باشيم به اين كه وضع حاضر چى هست ، ما بايد نگران وضع آتيه باشيم . . . شما آقايان برويد ملتهايتان را الهى كنيد ، ملتهايتان را بيدار كنيد ، بيدار كنيد كه دنيا دست يك دسته اقليت ظالم ، و ميلياردها انسان مظلوم در تحت يك

سلطه هاى كوچك ظالم ، كوچك نسبت به ملتها .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 271 تاريخ سخنرانى : 21/11/64

2 . كنشهاى تاريخى و رفتار جمعى

الف . تظاهرات
حل مسائل با تظاهرات

سؤ ال : برنامه سياسى شما چيست ؟ آيا شما مبارزه مسلحانه يا ترور شاه را روش قابل قبولى مى دانى ؟

جواب : برنامه ما اين است كه با ادامه همين تظاهراتى كه در ايران جريان دارد ، ان شاءالله مسائل حل شود و اگر چنانچه ديديم قابل حل نيست ، مبارزه مسلحانه را مورد بررسى قرار خواهيم داد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 13 تاريخ سخنرانى : 14/8/57

اميدوارى به سرنگونى رژيم بدون جنبش مسلحانه

سؤ ال : در گذشته تصريح فرموديد وقتى كه تظاهرات كنونى در ايران به اسقاط شاه منجر نگردد ، شما مردم را به جنبش مردمى مسلحانه فرا خواهيد خواند ، اعتقاد داريد كه چه زمانى براى اعلان جنبش مسلحانه فرا خواهد رسيد؟

جواب : ما هنوز اميدواريم كه مبارزات ملت ايران با شيوه اى كه فعلا تعقيب مى شود به سرنگونى رژيم شاه بيانجامد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 29 تاريخ سخنرانى : 15/8/57

تظاهرات يك رفراندوم عليه شاه

سؤ ال : به فرض اينكه خيزش ايرانيان گسترش نيابد و اينكه شاه واقعا اقدام به آزادى كند و در طى يك رفراندم ، ايرانيان راءى به ماندن حكومت سلطنتى يا مشروطه سلطنتى بدهند ، در اين مورد چه خواهيد كرد؟

جواب : انقلاب ايران يك نهضت اسلامى است كه ادامه دارد و با رفتن يا ماندن شاه نيز ادامه دارد اگر شاه لجاجت كند و كنار نرود ، نهضت همچنان ادامه خواهد داشت اصولا حكومت مشروطه سلطنتى مورد تنفر شديد مردم است از طرفى شاه محال است به مردم ستمديده ايران آزادى دهد آيا تظاهرات و اعتصابات سراسر ايران رفراندمى عليه شاه نيست ؟

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 50 تاريخ سخنرانى : 16/8/57

نظم و آرامش در تظاهرات همراه با شعارهاى اسلامى

سؤ ال : شما درباره تظاهرات ديروز و راهپيمايى تهران چه فكر مى كنيد؟ نتيجه آنها از نظر شما چگونه است ؟

جواب : تظاهرات ديروز در سطح بسيار وسيعى انجام گرفت و نتيجتا اعلام شد كه شاه را نمى خواهند ، اگر چه ملت شجاع اين را قبلا بارها اعلام كرده بودند و شاه اصلا هيچ جنبه قانونى ديگر ندارد و تمام ملت براى چندمين بار در سراسر ايران اعلام كردند كه ما شاه را نمى خواهيم .

سؤ ال : شما احساستان نسبت به تظاهرات ديروز چه بوده است ؟ آيا شما راضى بوده ايد؟

جواب : كاملا راضى هستم و عقيده ام بر اين است كه مؤ ثر بوده است مردم با كمال نظم و آرامش اعلام كرده اند كه ما شاه را نمى خواهيم ، شعارها اسلامى بوده است و ضد شاه و جز مسلمانان هيچ كس

در اين تظاهرات شركت نداشته است .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 51 تاريخ سخنرانى : 20/9/57

ب . اعتصابات
اعتصاب در برابر صحنه سازيهاى مبتذل واغفال كننده

اكنون كه عمال از خدا بيخبر شاه در مجلس گرد هم جمع شده و با صحنه سازيهاى مبتذل و اغفال كننده مى خواهند مجرم اصلى را تبرئه و گناه بزرگ و خيانت عظيم را به ديگران كه آلت فعلى بيش نيستند ، نسبت داده و خود را مقرب الخاقان قرار دهند ، اكنون كه تمام خيانتكاران خارج و داخل پشتيبانى از جنايات شاه مى كنند ، اكنون كه از چهره هاى كريه آزدايخواهى و طرفدارى از حقوق بشر پرده برداشته شده ، ملت مظلوم و بزرگ ايران بايد اعتصاب نموده در عزا بنشينند و رسما روز پنجشنبه يازدهم شوال را روز عزا قرار دهند .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 310 تاريخ سخنرانى : 23/6/57

لزوم پشتكارى در اعتصاب براى رسيدن به حقوق حقه

شما دانشجويان موظف هستيد كه از قيام حق طلبانه و مردانه قشرهاى كارگر و كارمند محروم و مسلمان ايران كه به اعتصاب كشيده شده است پشتيبانى كنيد ، اينان مسلمانان محرومى هستند كه از حق كشى رژيم شاه به تنگ آمده اند و براى احقاق حق و همگامى و همدردى با ساير برادران خود به پا خاسته اند و همه مى دانيد كه تا رژيم فعلى سركار است ، عدالت اجتماعى و رسيدگى به حال زحمتكشان محروم ، امرى است كه جامه عمل به خود نمى پوشد ، به آنان از من بگوييد كه گول دستگاه فريبكار را نخوريد و دست از اعتصابات نكشيد و نهضت اسلامى خود را ادامه دهيد ، تا با خواست خدا دست غارتگران حقوق شما و ساير ملت را قطع و به بركت حكومت اسلامى به عدالت حقيقى و برخوردارى از نعمت

هاى الهى نائل شويم و به آنان تذكر دهيد در اعتصابات خود پشتكار به خرج دهيد و شعارهاى اسلامى خود را هر چه بيشتر گسترش دهيد و اتكال به خداى تعالى نموده و مطمئن باشيد پيروزمندانه به حقوق حقه خود مى رسيد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 115 تاريخ سخنرانى : 16/7/57

اعتصاب سراسرى

همه ايرانى ها الان صدايشان درآمده الان سرتاسر ايران اعتصاب است ، اگر اين حكومت نظامى و نظام رابردارند ، مردم اين دستگاه را به قدر يك ساعت مى پيچندش به هم و پيروز مى شوند ، براى اينكه بد ديدند از اينها .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 149 تاريخ سخنرانى : 21/7/57

نهضت به شيوه اعتصاب

نهضت با شيوه هاى گوناگون مخصوصا اعتصابات در همه ادارات و دستگاه هاى دولتى بايد ادامه داشته باشد دولت نظامى ايران غاصب و مخالف قانون است و بر ملت است كه از آن اطاعت نكنند و سرپيچى و كارشكنى تا حد فلج نمودن دستگاه هاى دولتى پيش رود من از جميع كارمندان محترم دولت و ساير مؤ سسات كه با اعتصاب خود پشتيبانى از برادران و خواهران خود كرده اند تشكر مى كنم اين يك وظيفه اسلامى و لازم الاجراست .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 43 تاريخ سخنرانى : 16/8/57

مقصد و انگيزه انقلاب

ادارات دولتى يكى پس از ديگرى اعتصاب مى كنند و فرياد مى زنند كه نمى خواهيم سر اين كارها برويم كه نفعش به ديگران برسد ، ما كارها را رها مى كنيم دانشگاه ما الان تعطيل است دانشگاه هاى ما تعطيل است ، مدارس علمى ما الان همه تعطيل است ، همه بساط الان معطل است ، تمام قشرهاى ايران ، هر جا بروى ، دست روى هر كدام بگذارى تعطيل است الان اين تعطيلات ، اينها روى چه مقصد تعطيل كردند و اينها روى چه مقصدى شكنند اين تعطيلات را؟ مردم كه تعطيلات را و اعتصابات را مى كنند ، به چه مقصد اعتصاب مى كنند؟ بايد ديد كه چه ميگويند ، خواسته هايشان چيست . خواسته هايشان يكى اين است كه ما نمى خواهيم اين سلسله را . اين يكى از خواسته هاست كه حتى در شركت نفت همين يكى از خواسته هايشان بود كه ما شاه نمى خواهيم ، اين شاهى كه به ما اينقدر دارد خيانت مى

كند و ما ، وجدانى اين است كه ما داريم چقدر نفت خارج كنيم به ممالك ديگر .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 211 تاريخ سخنرانى : 29/8/57

ثمربخش بودن اعتصابات در نهضت

اين آقايان فرهنگى ها و آقايان اعتصابيون و ديگران سهم بزرگى در اين نهضت دارند و اين نهضت را اين اعتصابات خيلى ثمربخش كرد لكن ما حالا قدم اول را برداشته ايم مثل اينكه يك مملكتى جنگ زده باشد و . اجانب د رآن باشد ، كوشش كنيد اجانب را بيرون كنيد . اين قدم اول است .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 65 تاريخ سخنرانى : 20/11/57

نقش اعتصابات در پيشبرد هدف

اخيرا شكاياتى از كارگران شريف مى رسد مبنى بر رسيدگى به وضع آنان . هيچ كس نقش اعتصابات كارگران و كارمندان كارخانجات بزرگ و كوچك را در پيشبرد هدف ملت ايران كه هدم استبداد و استعمار خانمانسوز و برقرارى حكومت عدل اسلامى است نبايد فراموش كند .

شما(15) بايد هر چه سريعتر به وضع زندگى و كار آنان رسيدگى كنيد . كارگران مبارز بايد بدانند كه با حوصله و صبر انقلابى مشكلات آنان برطرف خواهد شد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 190 تاريخ سخنرانى : 26/12/57

ج . مخالفت و اعتراض دسته جمعى
تكليف در اعتراض

آقا به هوش بياييد ، نجف را بيدار كنيد ، اعتراض كنيد اگر صد تا تلگراف از نجف برود كه با كمال ادب ، آقاى كذاوكذا ، اعلى كذا ، با كمال ادب بگويد كه آقا اين گرسنه ها را سير كنيد ، اين مقدار خرجى كه براى اين امور مى خواهى بكنى خرج اين ملت بيچاره گرسنه بكن خرج اين ورشكسته بيچاره بكن كه بعضى از آنها فرار كردند از ايران ، در همين جا بعضى هستند ، در نمى دانم جاهاى ديگر هم بعضى اگر يك صدتا تلگراف از اينجا ، از علماى اينجا از فضلاى اينجا و از طلاب اينجا برود ، اجتماع را تاءثير دارد ، لكن كو كه يك همچنين چيزى بشود؟ اگر اعتراض نكنند كه چرا اعتراض مى كنيد خيلى ما متشكر هستيم ما تكليف نداريم واقعا؟

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 169 تاريخ سخنرانى : 6/3/50

ايستادگى و مقابله انبياء و علماء در برابر جنايتكاران

از اول تاريخ بشر تا حالا ، دولت هاى جائر را مقابلشان انبيا ايستاده بودند و علما ايستاده بودند ، آنها عقلشان نمى رسيد؟ خداى تبارك و تعالى كه موسى را مى فرستد كه اين شاهنشاه رااز بين ببر ، خداى تبارك و تعالى مثل من و شما نمى دانست قضيه را كه نبايد با شاه مخالفت كرد؟ در روايت است كه ، طبرى نقل مى كند كه ملك الملوك را پيغمبر فرموده است كه منفورترين كلمات است پيش من ، يعنى شاهنشاه ، اين جزء كلمات منفور است كه به كسى از بشر نسبت داده شده ، اين مال خداست از اولى كه بساط انبياء بوده است تا زمان

رسول اكرم تا بعدها زمان ائمه عليهمالسلام مرتب مقابله كردند ، توى حبس هم بودند مقابله كردند ، موسى بن جعفر توى حبس هم مقابله مى كرد ، حضرت ابى عبدالله با آن تقيه كذايى و كذايى آن روايت معموله را مى فرمايد و مقابله مى كند با آنها ، مقابله مى كند با كلام ، با تبليغ ، تبليغ بر ضدشان مى كند ، مردم را سوق مى دهد به خلاف آنها ، معاويه يك سلطانى بود در آن وقت ، حضرت امام حسن بر خلافش قيام كرد در صورتى كه آن وقت همه با آن مردك بيعت كرده و سلطانش حساب مى كردند ، حضرت امام حسن قيام كرد تا آن وقتى كه مى توانست ، وقتى كه يك دسته علاف نگذاشتند كه كار را انجام بدهد ، با آن شرايط صلح كرد كه مفتضح كرد معاويه را ، آن قدر كه حضرت امام حسن معاويه را مفتضح كرد به همان قدر بود كه سيدالشهدا يزيد را مفتضح كرد مقابله هميشه بوده است ، بعدها هم علماى بزرگ هميشه ، هميشه علماى بزرگ مخالفت مى كردند باقدرت ها ، هميشه علماى بزرگ مخالفت مى كردند براى اين كه مى ديدند كه اين مخالفين ، قلدرها ، بودجه مملكت را خرج عياشيهاى فرنگشان و كذا مى كنند ، قرض مى كنند به عهده اين ملت و مى روند به عياشى . چند كرور قرض كرد اين شخص و رفت دو مرتبه ، سه مرتبه مگر تمام مى شود شهوات انسان ، علما با آنها مخالفت مى كردند آن وقت هم قدرت داشتند ، ملت

يك ملت زنده اى بود كه همراهى مى كرد با اينها ، كارها از پيش شان مى رفت ما هم اگر زنده باشيم كار از پيش مان مى رود ، اشتباه نكنيد منتهى ما هر كدام مان يك حكمى داريم اگر صد ميليون آدم صد ميليون راءى داشته باشد ، اين نمى تواند كار بكند ((يدالله مع الجماعه )) اجتماع مى خواهد ، متفرقه ها كار از آنها نمى آيد اگر امروز علماى ايران ، قم ، مشهد ، تبريز ، اصفهان ، ساير اعضاى مملكت اگر چنانچه اعتراض كنند به اين مطلب و به اين كثافت كارى ها كه اينها دارند مى كنند ، اين جنايتكاريها كه اينها دارند مى كنند ، اين عياشى ها كه اينها مى خواهند راه بيندازند كه ملت و مملكت را به باد مى دهد ، بدون شك تاءثير مى كند و هيئت حاكمه در برابر ملت عقب نشينى خواهد كرد خود ما در ابتداى مبارزه اخير ديديم كه به علت اتحاد و فعاليت دست جمعى ما دولت وقت عقب نشينى كرد .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 173 تاريخ سخنرانى : 6/3/50

اعتراض همگانى

اينها بايد اعتراض بشود بايد گفته بشود اگر ملتها همه با هم ، ملت همه باهم مطلبى را اعتراض كنند و احكام اسلام را بايستند و بگويند ، امكان ندارد يك همچو قضايايى واقع بشود .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 241 تاريخ سخنرانى : 6/7/56

سارش ناپذيرى ملت و تجليل از نغمه ضد شاهى

سؤ ال : نظاميان در تظاهرات ديروز دخالتى نكردند و شاه عقب نشينى كند و عقب نشينى خود را پذيرفته است . شاه حاضر است كريم سنجابى را بپذيرد شنيده شده است آيت الله ، سنجابى را پذيرفته است ، آيا حالا كه شاه حاضر به سازش شده است شما حاضر هستيد؟ آيا مخالفين حاضرند نوعى با شاه كنار بيايند؟

جواب : تظاهرات تهران براى آقاى طالقانى و تظاهرات قمبراى آقاى منتظرى تظاهراتى بود كه مردم عليه شاه كردند واز آنان به عنوان مخافين شاه تجليل كردند . در ايران از هر نغمه ضدشاهى تجليل به عمل مى آيد . شاه با اين دست و پا زدن ها و طلبيدن هاى اين و آن كارى از پيش نمى برد ، اين تلاش ها ديگر دير شده است و براى او مفيد نيست ، او بايد برود .

ما سازش را از هر كس و به هر شكلى باشد نخواهيم پذيرفت . چون ملت نخواهد پذيرفت در مذاكرات خود با اين اشخاص مطالب خود را قاطعانه بيان كرده ايم ، هر كس قبول كند ، با ماست ، والا از ما جداست .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 265 تاريخ سخنرانى : 11/8/57

د . تولى (نسبت به حكومت عدل ) و تبرى (نسبت به رژيم غير اسلامى )
تولى و تبرى دو اصل اساسى اسلام

بر شما جوانان روشنفكر و بر تمام طبقات ملت است كه :

- سرلوحه هدفتان اسلام و احكام عدالت پرور آن باشد و ناچار بدون حكومت اسلامى عدالت خواه ، رسيدن به اين هدف محال است تولى و تبرى دو اصل اساسى اسلام است ، بايد با حكومت عدل موافق و به حاكم عادل دل ببنديد

و از رژيم غير اسلام و غير اسلامى كه در راءس آن رژيم منحط پهلوى است تبرى كنيد و با كمال صراحت مخالفت خود را اظهار و در سرنگون كردن آن كوشا باشيد و در غير اين صورت روى استقلال و آزادى را نمى بينيد .

- بايد قشرهاى غير اسلامى را كه عقيده و عملشان بر خلاف اسلام است و داراى گرايش به مكتب هاى ديگرند ، هر نوع مكتب باشد به مكتب مترقى عدالت پرور اسلام دعوت كنيد و در صورت نپذيرفتن ، از آنها هر نوع كه باشد و هر شخصيت كه هست تبرى يا لااقل احتزاز كنيد و بايد جوانان ما بدانند تا معنويت و عقيده به توحيد و معاد در كسى نباشد محال است از خود بگذرد و در فكرامت باشد و بايد بدانند كه تبليغات دامنه دار كمونيسم بين المللى همانند تبليغات پر سر و صداى امپرياليسم جهانى جز براى اغفال و استثمار توده هاى مستضعف نيست بايد اين بوق هاى استثمارى شكسته شود .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 17 تاريخ سخنرانى : 24/11/56

اظهار انزجار نسبت به حكومت سلطنتى

در ايران از اول محرم مردم شروع كردند به (ضمن عزاداريهايى كه كردند) اظهار انزجار از حكومت شاه و در تاسوعا و عاشورا با كمال آرامش مردم پياده روى كردند و سلطنت محمدرضاشاه را نفى كردند .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 73 تاريخ سخنرانى : 25/9/57

لزوم اجتناب مردم از اعانت به دولت غير قانونى

ما كه اعلام كرديم كه دولت ايران غير رسمى است و مخالف با قوانين است ، هم مخالف با قانون شرع است و هم مخالف با قانون اساسى است ، بنابر اين كليه چيزهايى كه مربوط به دولت و براى اعانت دولت است ، بايد مردم از آن اجتناب كنند .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 83 تاريخ سخنرانى : 1/10/57

اعانت به دولت غاصب موجب غضب الهى

كارمندان وزراتخانه ها ، وزراى فاسد غير قانونى را نپذيرند و از آنان اطاعت نكنند و در صورت قدرت به وزارتخانه ها راه ندهند كه اين امر تكليف شرعى آنان و خدمت به كشور ملت است و اطاعت از آنان مخالفت با ملت و اسلام است .

ملت از دادن ماليات ، مطلقا و از دادن پول آب و برق و تلفن خوددارى كنند و از آنچه اعانت به دولت است ، احتراز كنند كه اعانت به دولت غاصب حرام و موجب غضب خداوند است .

علماى اعلام بلاد و خطباى محترم و طلاب غيور ، قضات و وكلاى محترم دادگسترى ، اساتيد محترم دانشگاه و دانشگاهيان بازاريان ، اصناف ، كارگران ، كشاورزان ، سياسيون محترم و ساير اقشار ملت ، مخلوع بودن شاه و غير قانونى بودن مجلسين و دولت را اعلام مى فرمايند كه اگر سستى كنند ، ممكن است توطئه بر ضد كشور و ملت به نتيجه برسد كه همگى مسؤ ول آن خواهيم بود و بايد همه بدانيم كه در اين روز حساس همه مسؤ ول خداى بزرگيم .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 141 تاريخ سخنرانى : 16/10/57

برائت ملل اسلامى از متجاوزين به حقوق مظلومان

اگر نمايندگان يك ميليارد مسلمان با اسم و رسم از متجاوزان به حقوق مظلومان و بلاد مسلمين برائت جويند و خواستار قطع يد ظالمين شوند ، هيچ قدرتى تاب مقاومت با آنان را نخواهد داشت .

اگر ملتهاى اسلامى و دولت هاى كشورهاى اسلامى با اين همه امكانات انسانى و ذخاير مورد احتياج حياتى قدرتمندان ، از روى قدرت با آنان برخورد كنند و از جار و جنجال

و هياهوهاى كاخ نشينان نترسند و تحت تاءثير تبليغات دروغين رسانه هاى طرفدار و جيره خوار ابرجنايتكاران واقع نشوند و با اتكال به قدرت لايزال ايزدى و به شكر نعمت هايى كه به آنها داده است ، بر سر آنها فرياد كشند و آنان را تهديد به بستن مرزهاى خود به روى آنان و قطع كمك هاى خود از نفت و غير آن نمايند ، شكى نيست كه آنها در مقابل اين قدرت - كه ما قدر آن را نمى دانيم - تسليم خواهند .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 199 تاريخ سخنرانى : 25/5/64

3 . قيام مسلحانه (جهاد فى سبيل ا . . . )

ثمره نهضت 15 خرداد و ارتباط آن با نهضت مقدس حسينى

نهضت دوازده محرم و پانزده خرداد در مقابل كاخ ظلم شاه و اجانب به پيروى از نهضت مقدس حسينى چنان سازنده و كوبنده بود كه مردانى مجاهد و فداكار تحويل جامعه داد كه با تحرك و فداكارى روزگار را بر ستمكاران و خائنان سياه نمودند و ملت بزرگ را چنان هشيار و متحرك و پيوسته كرد كه خواب را از چشم بيگانه و بيگانه پرستان ربود و حوزه علميه و دانشگاه و بازارها را به صورت دژ مدافع از عدالتخواهى و از اسلام و مذهب مقدس در آورد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 11 تاريخ سخنرانى : 2/11/56

امكانات مبارزه به شيوه مسلحانه

سؤ ال : در مراحل اوليه ، مبارزه عليه رژيم شاه اعتصابات و تظاهرات نسبتا مسالمت آميز داشته است و عليه ارتش و پليس به هيچ وجه اسلحه و سنگ به كار نرفته است ، آيا شما فكر نمى كنيد كه اكنون زمان اين روش نيست ؟ و به طور ديگرى آيا نمى شود عمل كرد؟ مثلا به مبارزه مسلحانه متوسل شد؟ .

جواب : حتى پس از روز جمعه در تهران كه آنهمه هم كشتار به جا گذاشت ، ما همان شكل مبارزه را حفظ كرديم همانطور كه دنيا مى داند ، قيام ما با وجود ضربه هائى كه خورده است هركز در هم شكسته نشده است و آن قيام با همان روش ادامه دارد ولى از من پرسيده اند آيا وقت تغيير روش و رو آوردن به مبارزه مسلحانه به جهت پاسخ دادن به قدرت ارتش كه شاه آن را به كار گرفته است ، نرسيده است ؟ من گفته ام

((نه )) معذالك امروزه در اين مورد از خود مى پرسم كه نمى توان تا بى نهايت سينه هاى عريان را جلوى لوله تفنگ قرار داد تاكنون من رهنمودهاى خود را كه مبنى بر مسالمت آميز بودن عملمان بود تغيير نداده ام ولى شايد مجبور شوم اين كار را بكنم .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 159 تاريخ سخنرانى : 22/7/57

نجات ملت با خون و قيام

ما نمى دانيم واقعا چه بكنيم با اين وضع فعلى ايران البته وضع اميد بخش است ، اينطور نيست كه حالاما نگران باشيم كه وضع چرا اينطور است اما خوب مى دانيد چه مى كنند ، چه ديوانگى راه انداختند لكن همه اين مسائل ارزش دارد كه يك ملتى را نجات دهد . نبايد ما نگران باشيم از اينكه فدايى مى دهيم ، اين سيره انبيا بوده اين كارها را مى كرده اند انبيا ، اوليا در مقابل ظلمه ، در مقابل اشخاص كه ظلم به مردم مى كردند ، قيام مى كردند و كشته مى شدند و كشتار مى كردند و جوان هايشان را مى دادند و اصحاب شان را مى دادند مساءله اى نيست كه ما حالايك نگرانى داشته باشيم كه مبادا خون راه بيفتد بايد خون راه بيفتد ، بايد يك ملتى كه مى خواهد خودش را نجات بدهد از زير بار اينهمه جنايات و اينهمه خسارات كه بر او وارد شده است ، همين طور مجانى نمى شود كه انسان به دست بياورد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 720 تاريخ سخنرانى : 3/8/57

امكان قيام مسلحانه ملى

آيا شما تصور مى كنيد كه خطر يك قيام ملى و شورش همگانى در ايران وجود داشته باشد؟ جواب : اگر همانطور كه ملت خواستار است شاه و دودمانش بروند و حاميان خارجى او دست از حمايتش بردارند مشكل ساده تر خواهد شد در غير اين صورت امكان قيام مسلحانه ملى مى باشد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 264 تاريخ سخنرانى : 11/8/57

جواز قيام مسلحانه

ما اميدواريم كه شاه با همين نهضتى كه به طرز فراگير تمام ايران را گرفته است و كارمندان و كاركنان دستگاه هاى دولتى يكى پس از ديگرى اعتصاب مى كنند و در حال تعطيل و فلج كردن دستگاه هاى دولتى هستند نتواند ديگر باقى بماند و به حيات خود ادامه دهد لكن اگر چنانچه احتياج به قيام مسلحانه بيفتد ، ممكن است ما در اين امر تجديد نظر كنيم و اسلام در صورت لزوم براى حفظ كيان اسلام و مصالح ملت ، قيام مسلحانه را در موقع خودش و مقتضيات خودش اجازه مى دهد و خونريزى براى حفظ قوانين اسلام و براى حفظ مصالح ملت ، راه اسلام است و اما طرز حكومتى كه ماپيشنهاد ميكنيم ، حكومت جمهورى اسلامى است و اساسش بر آزادى و استقلال كشور و عدل و تعديل تمام دستگاه هاى دولتى است و اين در وقتى كه عمل شود ، دنيا خواهد ديد كه چيست .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 58 تاريخ سخنرانى : 16/8/57

مشاركت اقشار در قيام مسلحانه

سوال : آيا اگر هم مخالفين شاه با هم متحدا عليه شاه فشار بياورند ، آيا امكان پذير نيست كه اوضاع ايران بدون دست زدن به جهاد مسلحانه حل شود؟ اگر نيست ، چه گروه از مردم اعم از كارگران ، سربازان ، محصلين ، كشاورزان و . . . را مى توان در اين جهاد مسلحانه به حساب آورد؟

جواب : ما اميدواريم مسائل ايران بدون قيام مسلحانه ، با همين نهضتى كه اكنون تمام اقشار ايران را فرا گرفته است و با همين فشارهايى كه ملت بر شاه وارد مى كند

حل شود ، اگر چنانچه حل نشد و يا احتياجى به قيام مسلحانه پيدا شد ، تمام اقشار ملت در آن شركت خواهند كرد و يك طبقه معينى در آن انحصار نخواهد داشت .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 74 تاريخ سخنرانى : 17/8/57

امكان جنگ مسلحانه در صورت ادامه جنايات

ما اميدواريم كه با مبارزاتمان به همين صورتى كه هست ، شاه را شكست دهيم ولى اگر شاه به جنايات خود ادامه دهد ، جنگ مسلحانه را مورد بررسى قرار خواهيم داد .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 510 تاريخ سخنرانى : 7/10/57

عدم مسامحه نسبت به كفار

آدم گاهى درست نمى شود - مگر اين كه - مرض گاهى صحيح نمى شود ، الابالكى (16) ، بايد ببرند ، داغ كنند تا درست شود . جامعه ، بايد آنهايى كه فاسد هستند ، از آن بيرون ريخته بشوند . . . شما روى قرآن عمل كنيد . قرآن با اشخاصى كه مسلمانند و معتقدند و ايمان به خدا دارند ، به برادرى رفتار مى كند . با اشخاصى كه بر خلاف اين هستند آنها را مى گويد بكشيد ، بزنيد ، حبس كنيد ، اشداء على الكفار . . . (17) امير المؤ منين اگر بنا بود كه خير ، هى مسامحه كند - خوب ، اين خلاف كرد ، چه - شمشير نمى كشيد هفتصد نفر را يكدفعه بكشد ، تا آخر آن اشخاصى كه قيام كرده بودند به ضدش ، تا آخر ضد اسلام بود ديگر .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 95 تاريخ سخنرانى : 14/11/63

فصل سوم : شروط لازم در روند انقلاب و تحولات

الف . تهذيب نفس و كوشش براى خدا

پرهيز از هواهاى نفسانى شرط پيروزى

شما پيروزيد انشاء الله اما به شرط اينكه عوامل مختلف در كار نباشد ، به شرط اينكه هواهاى نفسانى ، اين براى خودش بكشد و آن براى خودش بكشد ، اين نباشد در كار همه با هم برادريم .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 61 تاريخ سخنرانى : 23/2/57

دست بر داشتن از خود پرستى و خود خواهى

همه بايد با هم باشيم آقا امروز ، زير يك بيرق و آن بيرق لااله الاالله است اين يك پيامى است كه من الان مى دهم و انشاء الله مى رسد به ايران و به ساير ممالكى كه بچه هاى ما در آنجا هستند كه آقا دست برداريد از اين خود پرستى و از اين خودخواهى انما اعظمكم بواحده ان تقوموالله (18) قيامتان براى خدا باشد ، اگر قيام براى خدا نباشد كارى ازاو نمى آيد ، قيامتان براى خدا باشد ، نه براى هواهاى نفسانى كه هر كسى بكشد طرف خودش همه با هم مجتمع بشويد ، براى خدا همه با هم مجتمع بشويد و اين تشتت و اختلاف و اينها ، و من از حزب كدام ، من از حزب كدام ، من از جبهه كذا ، من از جبهه كذا هستم ، اينهارا دست از آن برداريد

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 94 تاريخ سخنرانى : 3/10/57

قيام براى خدا نه شهوات نفسانيه

اعظكم بواحده ان تقوموالله (19) براى خدا قيام كنيد ، نه براى شهوات نفسانيه اگر انسان براى شهوات نفسانيه قيام بكند و براى خدا نباشد اين به جايى نمى رسد كارش ، اين بالاخره فشل مى شود كارش چيزى كه براى خدا نيست دوام نمى تواند داشته باشد .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 252 تاريخ سخنرانى : 1/11/57

شكوفايى انسانيت در قيام براى خدا

خداى تبارك و تعالى مى فرمايد كه يك موعظه من فقط دارم ، فقط يك موعظه و آن است كه قيام كنيد ، نهضت كنيد براى خدا ، قيام وقتى براى خدا باشد و من احساس كردم كه اين قيامى كه ملت ايران كرد قيام براى خدا بود براى اينكه شكوفا شد در آنها يك حالات نفسانى ، يك انسانيت در بين مردم شكوفايى پيدا كرد و اين نيست جز اين كه يك نحو ايمان بود ، يك نحو خداپرستى بود ، خدا نمونه اى بود .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 91 تاريخ سخنرانى : 27/11/57

تقيه در فروع است نه در اصول

ما قياممان ، شما قيامتان براى خدا بايد باشد . وقتى دين خدا راانسان در خطر ديدبراى خدا بايد قيام كند . وقتى احكام اسلام را درخطر ديد براى خدا بايد قيام كند . توانست ، عمل كرده به وظيفه و پيش هم برده ، نتوانست ، عمل به وظيفه كرده . گاهى وقت ها تقيه حرام است . آنوقتى كه انسان ديدكه دين خدا در خطر است نمى تواند تقيه بكند ، آن وقت بايد هر جه بشود برود . تقيه در فروع است در اصول نيست ، تقيه براى حفظ دين است . جائى كه دين در خطر بود جاى تقيه نيست ، جاى سكوت نيست .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 38 تاريخ سخنرانى : 10/3/58

مطرح نبودن ماديات

انقلابى كه همه داشتيم مى رفتيم جلو ، نه من به فكر اين بودم كه حالابعد از اينكه شب شد چه بايد كرد نه شما درفكر اين بوديد كه حقوقتان كم است ، زياده ، اينها اصلا مطرح نبود ، چون مطرح نبود و همه هم الهى بوديد اين سد را شكستيد ، سدى كه ممتنع مى دانستند آن را كه همچو چيزى بشود . شما با دست خالى و با اراده الهى اين سد را شكستيد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 70 تاريخ سخنرانى : 20/3/58

علائم غيبى و تاءييدات الهى دليل لله بودن نهضت

اگر شما براى خدا نهضت كرديد براى خدا قيام كرديد ، براى رفع ظلم قيام كرديد و براى اجراى احكام خداى تبارك و تعالى نهضت كرديد ، خداى تبارك و تعالى هم با شماست . شما ملاحظه كرده ايد كه از اول نهضت تاكنون چه علائم غيبى پيدا شده است و چه تاءييدات الهى در اين نهضت پيدا شده است و اين دليل بر اين است كه نهضت شما لله بوده است .

صحيفه نور جلد : 13 صفحه : 32 تاريخ سخنرانى : 28/5/59

ب . وحدت كلمه و نظم و انسجام در بسيج نيروها ، منابع و امكانات

الهى بودن انگيزه

آنى كه براى ماها فايده دارد اين است كه ما بخواهيم همين - مساءله اى كه - اسلامى بودن را الهى اش كنيم ، بخواهيم الهى باشد اين كار ما ، براى خدا كار بكنيم ، اين براى خودتان فايده دارد ، موفق بشويد فايده دارد ، موفق هم نشويد فايده دارد . و اگر اين انگيزه شد مسلما دنبال اين هستيد كه كار خوب باشد وقتى انگيزه الهى شد ، ديگر نمى شود اين كه انسان انگيزه اش الهى باشد و دنبال اين باشد كه خودش يك - چيزى - راهى باز كند ، حالا چى شد ، هر چى شد ، شد . اين قهرا خواهد اين طور شد كه وقتى كه انگيزه براى خدا شد ، دنبال اين است كه اين كار را انجام بدهد به طورى كه خداپسند باشد ، ازاين جهت در اين كار موفق است . اگر موفق نشد در انجام و نتوانست انجام بدهد ، خوب ! قصور قدرتش است ، قدرت نداشته بيشتر از اين . اما پيش خدا اين ارزش

اش با آن كسى كه قدرت داشته مثل هم ماند .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 254 تاريخ سخنرانى : 19/9/64

حبل الله محور نجات بشر

بايد جوانان غيور اسلامى ما بدانند كه تا دست اتحاد به هم ندهند و هدف خود رااسلام كه تنها مكتب نجات بخش بشر است و يگانه كفيل آزادى و استقلال ملتهاى مستضعف است قرار ندهند ، اميد پيروزى را نبايد داشته باشند . . . واعتصموابحبل الله جميعا ولاتفرقوا (20) اين است دستور محكم نجات بخش قرآن كريم كه بايد نصب عين خود قرار دهيم و از تفرقه و تشتت كه جز شكست در مقابل طاغوت نتيجه اى ندارد پرهيز نموده ، از خداوند تعالى نجات ملت را بخواهيم .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 15 تاريخ سخنرانى : 10/11/56

اختلاف انتحار مسلمين

همه با هم همصدا بشويد ، همه با مسلمان ها همصدا . اگر اين صداى توحيد را با هم بلند كنيد ، اين تمام شود كارش اختلاف نيندازيد كه هر كس از يك گوشه اى بگيرد امروز اختلاف ، انتحار مسلمين است بايد همه با هم باشيد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 220 تاريخ سخنرانى : 4/8/57

انسجام در هدف

اين چندين هزار جمعيت اگر چنانچه با يك مقصد راه بروند ، يعنى شما در فرانسه هستيد ، يك دسته ديگر در آلمان هستند و يك دسته ديگر آمريكا هستند ، اينها همه با يك مقصد حركت بكنند ، كارهايشان منسجم باشد ، يك نظام داشته باشد و اينها با هم يك نقشه را بخواهند پياده بكنند خيلى كار از آنها برمى آيد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 251 تاريخ سخنرانى : 9/8/57

وحدت كلمه

نهضت عظيم كنونى ملت ما عليه شاه و نظام سلطنتى است ، بنابر اين در جهت سرنگونى اين رژيم مبارزه ميشود . - براى - رهنمود ما ايجاد وحدت كلمه در ميان همه اقشار جامعه است .

روش هاى مبارزه را مردم خود يافته اند و مى يابند . رهنمودهاى اصلى از جانب ما به موقع خود به عمل مى آيد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 258 تاريخ سخنرانى : 10/8/57

حفظ نظم

بر جوانان غيور در سراسر كشور لازم است براى حفظ نظم با آن دسته از قواى انتظامى كه اكنون به آغوش ملت بازگشته اند با تمام نيرو همكارى كنند و با كمال قدرت و جديت نگذارند كه بدخواهان و منحرفين آشوب و ناامنى ايجاد نمايند به تظاهرات و شعارهاى پرشور عليه رژيم سلطنتى و دولت غاصب ادامه دهند و اگر منحرفين و مخالفين اسلام بخواهند اخلالى بوجود آورند و نظم را به هم زنند ، از آنان جدا جلوگيرى كنند بايد ملت بداند كه هر انحرافى و هر شعارى كه مخالف مسير ملت است به دست عمال شاه مخلوع و عمال اجانب تحقق مى يابد من از جميع اشخاصى كه انحرافى داشته اند و يا گرايش به بعضى از مكتب هاى انحرافى داشته اند تقاضا دارم كه به آغوش اسلام كه ضامن سعادت آنان است برگردند كه ما آنان را برادرانه مى پذيريم در اين موقع حساس كه كشور جنگزده ما بيش از هر زمانى به اتحاد و اتفاق احتياج دارد بايد سعى شود كه از هر اختلافى احتراز شود .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 237 تاريخ

سخنرانى : 27/10/57

تفرقه موجب شكست

وحدت كلمه ، لله بودن اين پيروزى را به شما داده تا حالا اين وحدت كلمه را حفظ كنيد ، اين حزب بازى را كنار بگذاريد ، اين جبهه بازى را كنار بگذاريد ، اين آخوند و دانشگاهى را كنار بگذاريد ، خدا مى داند ضرر به شما مى زند ، ضربه مى زند به شماها در خارج آدم مى آيد مى بيند كه جبهه مختلف است كنار بگذاريد آقا اگر چنانچه مسلمانيد ، مسلمانى اقتضا مى كند كه كنار بگذاريد اگر ملى هستيد ، ملى بودن اقتضا مى كند ، اگر عاقليد ، عقل اقتضاى اين را مى كند اينها را ديگران درست كردند به اعتقاد من ، ديگران درست كردند كه ما را متفرق از هم بكنند كنار بگذاريد اين مسائل را ، با هم بشويد يدالله مع الجماعه همه با هم بشويد تا اينجا آورديد تا آخر ببريد آخر يعنى آن وقتى كه دست اجانب از مملكت شما كوتاه بشود ، مملكت بشود مال خودتان ، خودتان اداره اش بكنيد ، خودتان هر چه داريد دلتان خواست بفروشيد ، نفت را خواستيد بفروشيد ، خواستيد نفروشيد .

البته مى خواهيم بفروشيم اما نه اين فروشى كه اين مرد كرد كه هم نفت را داد و هم پايگاه درست كرد ، به جاى نفت پايگاه براى آنها درست كرد اينطور البته نمى شود ، ادامه ندارد اين اتفاق كلمه داشته باشيد كه اگر اين پايگاه اتفاق كلمه را از شما گرفتند بدانيد كه شكست مى خوريد اگر اين جمعيت ها توى ايران كه همه داد مى كنند آزادى ،

همه داد ميكنند خدا ، اگر اين تفرقه درآن پيدا شد و يك قشرى در آن پيدا شد كه يك شعار ديگر غيرالهى داد و لله نبود بدانيد كه شما را شكست مى دهند

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 255 تاريخ سخنرانى : 1/11/57

صف واحد و بنيان مرصوص

همانطورى كه براى بر انداختن اين نسل از اين زمين همه شركت كرديد و اگر همه نبوديد نمى شد ، براى ساختن ايران كه الان كار بسيار مشكلى است ، همه بايد كمك بكنيد ، همه بايد با هم دست به هم بدهيد و با هم كار بكنيد و هيچ اينطور نيست كه من بگويم كه من مقدم ، تو مقدم . اين حرف ها نيست اصلا ، با هم صف واحد ، بنيان مرصوص ، همه با هم باشيم تا بتوانيم كار را به انجام برسانيم .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 53 تاريخ سخنرانى : 17/11/57

تداوم مبارزه با وحدت كلمه

ما در بين مبارزه هستيم و باز محتاج به وحدت كلمه هستيم ، باز بايد همه اقشار با هم برادروار و در كنار هم آماده باشند براى مبارزه و جلوگيرى ازتشتتات و اختلافات . اگر خداى ناخواسته اختلافات پيدا شوند ، معلوم نيست كه ما به پيروزى نهايى برسيم .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 75 تاريخ سخنرانى : 23/11/57

حفظ نظم در نهضت و آبادانى كشور

درود برملتى كه در انقلابش چنان حفظ نتظم كرد كه چشم هاى دنيا را خيره كرد . انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است به قدرى شديد است و به قدرى خون ريزى در آن شده است كه نمى توان ناديده گرفت . در اين انقلاب مذهبى شما ، در اين انقلاب اسلامى انسانى شما بحمد الله ضايعات بسيار كم بود براى اينكه حفظ ايمان و شمارا وادار كرده بود با ظلم مخالفت كنيد ، شيطان از اين عمل شما دور بود ، نظر خداى تبارك و تعالى با شما بود ، نظر امام زمان سلام الله عليه با شما بود . من از شما ملت عظيم تشكر مى كنم كه در مواقعى كه گرفتارى اسلام زياد بود و در خطر واقع بود از براى اسلام و مسلمين ، قيام كرديد ، نهضت كرديد ، زحمت كشيديد ، خون داديد ، جوان داديد و شر ظلم را از سرخودتان كوتاه كرديد ، دستگاه ظلم دو هزار و پانصد ساله را منهدم كرديد ، قواى بزرگ عالم كه طرفدارى و پشتيبانى مى كردند از اين رژيم فاسد ، عقب نشانديد و نتوانستند كارى بكنند . تا اينجا كه آمديد جوانمردانه و شجاعانه ،

تمام قشرها در اين مطلب سهيم بودند و الان قدم ثانى است كه شما بايد برداريد و آن قدم سازندگى است ، قدمى است كه در اين قدم بايد همه با هم شركت نمايند و ايران خراب را آباد كنند بايد دست به دست هم بدهيد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 81 تاريخ سخنرانى : 26/11/57

كنار گذاشتن افكار متشتت

ما از الان بايد مستقل باشيم ، نه طرف راست نه طرف چپ ، بلكه همه تحت لواى اسلام مستقل اگر بخواهيد مملكتتان مستقل بشود ، اگر بخواهيد آزادى براى شما پيدا بشود ، افكار متشتت را الان كنار بگذاريد و با هم همصدا با هم اين بار را به منزل برسانيد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 210 تاريخ سخنرانى : 30/11/57

همكارى متقابل دولت و ملت

ما الان باز پيروزى مطلق بر ايمان حاصل نشده است . مانصف راه را رفتيم . الان مملكت ما باز آشوب است ، آشفته است . مفسدين در اطراف مملكت شلوغكارى مى كنند . بايد به همت شما جوان ها ، هركدام در هر جا كه هستيد . ، مرزهاى اين مملكت را حفظ كنيد ، دست خرابكارها را كوتاه كنيد . شما بوديد كه پيروزى را تا اينجا رسانديد و شما بايد باشيد كه پيروزى را به آخر برسانيد . دولت ما تنها نمى تواند اين كار را انجام بدهد ، روحانيون ما تنها نمى توانند اين كار را انجام بدهند ، بايد همه با هم باشند ، دولت با ملت ، ملت با دولت .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 213 تاريخ سخنرانى : 7/1/58

پيروزى با وحدت كلمه

من از خداى تبارك و تعالى مى خواهم كه همان طورى كه ملت ما به وحدت كلمه ، با وحدت كلمه ، و با اتكال به خداى تبارك و تعالى پيروز شد و خودش را از بند اين خاندان و اشخاصى كه آنها را ، اين خاندان را ترويج مى كردند وتاييد مى كردند نجات داد ، برادران فلسطينى مارا هم خداوند تعالى نجات بدهد لكن عمده وحدت كلمه آنهاست و عمده اتكال به خداى تبارك و تعالى .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 241 تاريخ سخنرانى : 13/1/58

همبستگى ملت

لكن با همت ملت و با همبستگى ملت شما ديديد كه اين همبستگى كه داشتيد و اين وحدت كلمه كه داشتند و همه تان با هم جمهورى اسلامى را مى خواستيد ، بر قدرت هاى شيطانى غلبه كرديد و از اين به بعد هم اگر حفظ كنيد اين قدرت را ، اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه را ، خداوند با شماست . اگر حفظ كنيد اين وحدت كلمه و اتكال به خدا را ، هم در مجلس مؤ سسان پيروز خواهيد شد و هم در مجلس شورا پيروز خواهيد شد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 246 تاريخ سخنرانى : 16/1/58

همت اقشار و اجتماع قوا

با رفتن طاغوت بايد مملكت الله پيدا بشود ، مملكت الهى پيدا بشود و آن هم با همت همه است ، نه ما روحانيون مى توانند تنها كار انجام بدهند و نه دولت مى تواند تنهايى انجام بدهد و نه قشرى از اقشار ملت . همانطورى كه همه پيش برديد ، با هم مساءله را پيش برديد ، با هم پيروزى را تا اين حدود ايجاد كرديد ، نائل شديد به پيروزى ، باز هم با هم بايد اين قافله را به منزل برسانيد . اگر با هم نباشيد ، اگر اين قوا همه با هم مجتمع نشوند نمى توانند كارى انجام بدهند .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 27 تاريخ سخنرانى : 8/3/58

بسيج عمومى

ما بايد در برنامه دراز مدت ، فرهنگ وابسته كشورمان را به فرهنگ مستقل و خودكفا تبديل كنيم و اكنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشريفات خسته كننده براى مبارزه با بيسوادى به طور ضربتى و بسيج عمومى قيام كنيم تا انشاء الله در آينده نزديك هر كس نوشتن و خواندن ابتدايى را آموخته باشد . براى اين امر ، لازم است تمام بيسوادان براى يادگيرى و تمام خواهران و برادران با سواد براى ياد دادن بپاخيزند و وزارت آموزش و پرورش با تمام امكانات بپا خيزد و از قرطاس بازى و تشريفات ادارى بپرهيزد . برادران و خواهران ايمانى براى رفع اين نقيصه دردآور بسيج شويد و ريشه اين نقص را از بن بركنيد . تعليم و تعلم عبادتى است كه خداوند تبارك و تعالى ما را بر آن دعوت فرموده است . اء مه

جماعات شهرستان و روستاها مردم را دعوت نمايند و در مساجد و تكايا ، با سوادان نوشتن و خواندن را به خواهران و برادران خود ياد بدهند و منتظر اقدامات دولت نباشند و در منازل شخصى ، اعضاى بيسواد را تعليم كنند و بيسوادان از اين امر سرپيچى نكنند .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 121 تاريخ سخنرانى : 7/10/58

معناى صحيح جامعه توحيدى

اسلام هم اين جور نبوده ، هيچ رژيمى در عالم اينطور نيست كه هرج و مرج باشد . جامعه توحيدى ، جامعه توحيدى با آن طور كه عرض كردم يك امر مطلوبى است كه همان طورى كه در بدن انسان يك جامعه توحيدى است ، اگر يك ملتى اينطور شد ، خودش را نگه مى دارد . شما ديديد كه يك حدودى ملت ما با هم منسجم شدند و غلبه كردند بر همه چيز ، اگر همه قواى انتظاميه و همه قشرهاى ملت از روحانى تا دانشگاهى تا بازارى تا كارگر تا زارع ، همه اينها اگر چنانچه منسجم بشوند به هم - با عين - در عين حالى كه مراتب محفوظ است بين خودشان ، لكن منسجم باشند با هم ، مجتمع باشند با هم ، يك بدن ، حال يك بدن پيدا كنند ، همانطورى كه بدن انسان جامعه توحيدى است ، جامعه هم يك بدن بشود ، اگر اينطور بشود ، آسيب ديگر بر نمى دارد اين ، اين معناى جامعه توحيدى ، به اين معنا صحيح است ، اين معناى صحيح جامعه توحيدى است . اگر در يك كلامى ، براى آدمى كه ملتفت بوده است مسائل را

، يك كلمه جامعه توحيدى واقع شده است مقصود اين است .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 138 تاريخ سخنرانى 8/10/58

تعهد به اسلام و وحدت كلمه

ما يك صحبت با داخله داريم ، با ملت خودمان داريم و همين صحبت هاست كه عرض كردم كه اساس پيشرفت شما ملت عزيز ، تعهد به اسلام و وحدت كلمه است . تعهد به اسلام بدون اينكه با هم اجتماع نكنيد در مسائل ، بى فايده است . اجتماع در مسائل ، بدون تعهد به اسلام ، مضر است . اين دو مطلب بايد هميشه نصب العين باشد كه تعهد به اسلام و وحدت كلمه و اينكه كشور را همه از خودتان بدانيد ، دولت را از خودتان بدانيد ، مجلس را از خودتان بدانيد ، ادارات را از خودتان بدانيد ، ارتش را و سپاه پاسداران وبسيج را و قواى نظامى و انتظامى را از خودتان بدانيد و همه با هم به يك جهت حركت كنيد و آن جهت تعالى افكار و جهت تعالى همه جهات كشور . كشور را اگر بخواهيد از دست ابرقدرتها تا آخر نجات بدهيد ، بايد تعهد خودتان را به اسلام هر روز محكمتر كنيد و كوشش خودتان را براى وحدت همه قشرها فعالتر كنيد .

صحيفه نور جلد : 15 صفحه : 271 تاريخ سخنرانى : 7/10/60

مودت و اخوت

يكى از مقاصد بزرگ شرايع و انبياى عظام - سلام الله عليهم - كه علاوه بر آن خود مقصود مستقل است ، وسيله پيشرفت مقاصد بزرگ و دخيل تام در تشكيل مدينه فاضله مى باشد ، توحيد كلمه و توحيد عقيده است ، و اجتماع در مهام امور و جلوگيرى از تعديات ظالمانه ارباب تعدى است ، كه مستلزم فساد بنى الانسان و خراب مدينه فاضله ايت و اين

مقصد بزرگ كه مصلح اجتماعى و فردى است ، انجام نگيرد مگر در سايه وحدت نفوس و اتحاد همم و الفت و اخوت و صداقت قلبى و صفاى باطنى و ظاهرى و افراد جامعه به طورى شوند كه نوع بنى آدم تشكيل يك شخص دهند ، و جمعيت به منزله يك شخص باشد ، و افراد به منزله اعضا و اجزاى آن باشد ، و تمام كوششها و سعى ها ، حول يك مقصد بزرگ الهى و يك مهم عظيم عقلى كه صلاح جمعيت و فرد است ، چرخ زند . و اگر چنين مودت و اخوتى در بين يك نوع يا يك طايفه پيدا شد ، غلبه كنند بر تمام طوايف و مللى كه بر اين طريقه نباشد ، چنانچه از مراجعه به تواريخ خصوصا تاريخ جنگهاى اسلام و فتوحات عظيمه آن مطلب خوب روشن مى شود ، كه در اوايل طلوع اين قانون الهى چون شمه اى از اين اتحاد و وحدت در بين مسلمين بوده و مساعى آنها مشفوع به تخليص نيات نوعا بوده ، در مدت كمى چه فتوحات بزرگى كردند ، و در اندك زمانى به سلطنتهاى بزرگ آن زمان كه عمده آن ايران و روم بوده ، غلبه كردند . و با عده كم بر لشكرهاى گران و جمعيتهاى بى پايان غالب شدند . و پيغمبر اسلام ، عقد اخوت بين مسلمين در صدر اول اجرا فرمود و به نص انما المؤ منون اخوة (21) اخوت بين تمام مؤ منين بر قرار شد .

ج . استقامت و تداوم مبارزه

فداكارى و تحمل مصايب و ناملايمات

. . . ناراحت و نگران نشويد ، مضطرب نگرديد ، ترس و

هراس را از خود دور كنيد شما پيرو پيشوايانى هستيد كه در برابر مصائب و فجايع صبر و استقامت كردند ، كه آنچه ما امروز مى بينيم نسبت به آن چيزى نيست پيشوايان بزرگوار ما ، حوادثى چون روز عاشورا و شب يازدهم محرم را پشت سر گذاشته اند و در راه دين خدا يك چنان مصائبى را تحمل كرده اند شما امروز چه مى گوييد؟ از چه مى ترسيد؟ براى چه مضطربيد؟ عيب است براى كسانى كه ادعاى پيروى از حضرت امير (ع ) و امام حسين (ع ) را دارند در برابر اين نوع اعمال رسوا و فضاحت آميز دستگاه حاكمه خود را ببازند .

دستگاه حاكمه باارتكاب اين جنايت ، خود را رسوا و مفتضح ساخت و ماهيت چنگيزى خود رابه خوبى نشان داد دستگاه جبار با دست زدن به اين فاجعه ، شكست و نابودى خود راحتمى ساخت ماپيروز شديم ما از خدا مى خواستيم كه اين دستگاه ماهيت خود را بروز دهد و خود را رسوا كند بزرگان اسلام ما در راه حفظ اسلام و احكام قرآن كريم كشته شدند ، زندان رفتند ، فداكارى ها كردند تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ كنند و به دست ما برسانند امروز وظيفه ماست كه در برابر خطراتى كه متوجه اسلام و مسلمين مى باشد ، براى تحمل هر گونه ناملايمات آماده باشيم تا بتوانيم دست خائنين به اسلام را قطع نماييم و جلو اغراض و مطامع آنهارا بگيريم . . . (تقريبا به اين مضامين )

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 38 تاريخ سخنرانى : 42 فروردين

نتيجه بخش بودن مقاومت و ايستادگى

ملت ايران را بايد ما از آنها تشكر كنيم ، ملت بيدارى است ، ملت هوشيار و مقاومى است در مقابل ظلم در عين حالى كه اينهمه ظلم مى بيند ، اينهمه كشته ميدهد ، در عين حال مقاومت مى كند ، ايستادگى مى كند و اين ايستادگى به نتيجه خواهدرسيد هيچ اشكالى نيست كه بعد از اينكه ملتها بيدار شدند و بعد از اينكه حتى زن ها قيام كردند بر ضد دولت و بر ضد اين جباران ، يك همچنين ملتى پيروز مى شود ان شاء الله .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 267 تاريخ سخنرانى : 19/10/56

اراده آهنين ملت

ما از اين جنايات پى درپى و كشتار وحشيانه ناراحت و در عين حال اميدواريم ، ناراحتى براى آن كه جوانان رشيد روحانى و دانشگاهى و بازارى و ساير طبقات را كه اميد براى آتيه كشور هستند از دست داده ايم و مى دهيم و اميدواريم چون مى بينيم اين جنايات شاهانه و اين كشتار وحشيانه نتوانست و نمى تواند نهضت اين ملت بيدار به پا خاسته را به سستى گراياند ، هر چه جنايت و قتل افزايش يافت ، ملت در اراده آهنين خود قويتر و مستحكمتر شد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 39 تاريخ سخنرانى : 4/1/57

ايستادگى و شكست ناپذيدى ملت

اين ملتى كه ايستاده الان در مقابل ظلم و در مقابل قلدرى ها و آنها با توپ و تانك و او با مشت دارد مقاومت مى كند و نمى رود كنار ، اين ملت شكست نمى خورد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 126 تاريخ سخنرانى : 19/7/57

ادامه نهضت تا روى كار آمدن هياءت حاكمه صحيح

تاريخ سراغ ندارد اين جور نهضتى كه الان در ايران هست ، تاريخ ايران تا حالاسراغ ندارد اينجور نهضتى كه تمام ايران ، تمام بايستند ، بچه اينقدرى بگويد كه مرگ برشاه ، پيرمردش هم بگويد مرگ برشاه ، همچو نهضتى ما نداشتيم در ايران ، اين نهضت را نگذاريد كه بخوابد تا اينها از بين بروند ، تااين هيات حاكمه بروند يك هيات حاكمه صحيح سركار بيايد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 150 تاريخ سخنرانى : 21/7/57

ادامه در مبارزات مثبت و منفى

بايد به مبارزات مثبت و منفى ادامه داد و اين ياغى را هر چه زودتر از مملكت خارج نمود پيش كشيدن شعار عمل به قانون اساسى كه اخيرا ايادى در مجلسين عنوان كرده اند ، خيانت به اسلام و كشور است نغمه بقاى رژيم و رفتن شاه ، كشتن افعى و پروراندن بچه اوست .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 210 تاريخ سخنرانى : 4/8/57

قيامهاى مكرر و طولانى در راه خدا موجب استوار شدن انسان

عزيزان من ! صبور باشيد كه خدا با صابران است وسوسه شياطين در شما مؤ ثر نشود كه قيام هاى مكرر شما نشان داده است كه هرگز نمى شود آنان كه آيه ياس براى شما مى خوانند ، عمال اجانب و شاه هستند كه با وسوسه شيطانى مى خواهند شاه و منافع غارتگران را حفظ كنند ، اينان را به صراط مستقيم الهى بخوانيد و اگر تسليم نيستند ، از خود برانيد و آنان را مايوس كنيد .

قيام شما براى خدا و رهايى امت اسلامى مى باشد و تحمل و رنج در راه آن از بزرگترين عبادات است و به فضل الهى ، براى شما ثواب مجاهدين صدر اسلام را دارد طولانى بودن راه خدا شما را استوارتر گرداند ، چنانچه رنج هاى بيست و چند ساله ، رسول اكرم ( صلى الله عليه و اله وسلم ) را استوار و استوارتر مى كرد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 212 تاريخ سخنرانى : 4/8/57

غفلت موجب شكست نهضت و سركوبى ملت

يك ملتى كه بيشتر از پنجاه سال زير دست و پاى اينها خرد شده است ، حالا كه چشمهايش را باز كرده و مى بيند كه بايد اين مجرم ها رابا زور و با فشار و با هياهو و با عرض بكنم تظاهرات و اعتصابات و اينها شكست داد ، همين ملت مى داند اين معنا را كه اگر چنانچه يك غفلت كوچكى حالا بكند ، يك غفلت بسيار كوچك الان اگر بكند ، بازاين مطلب برمى گردد به پنجاه سال پيش از اين و ديگر نمى تواند اين ملت حتى بعد از پنجاه سال ديگر

هم يك همچو نهضتى را ايجاد كند و يك همچو قيامى بكند خوب ، ملت اين را مى داند ، مى داند كه اگر امروز اين تا آن آخر نقطه نرود و تا سرنگونى اين آدم ، اين نهضت را ادامه ندهد ، برمى گردد به حال رضاشاه و بدتر از او و اين دفعه اگر چنانچه اين قدرت پيدا بكند ، ديگر نه بر بچه مهلت مى دهد نه بر بزرگ ، همه مخالفين خودش را كه همه ملت است ، سركوب مى كند و هيچ هم مضايقه ندارد ايشان .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 78 تاريخ سخنرانى : 18/8/57

زنده نگه داشتن نهضت

اين نهضت را نگذاريد بخوابد ، نگذارند آنهايى كه روساى امور هستند ، احزاب هستند ، علما هستند طلاب هستند ، بازارى هست ، دانشگاهى هست ، - كه عرض مى كنم - دادگسترى هست ، وكلاى دادگسترى هست ، اين قشرهايى كه در مملكت هستند نگذارند كه بخوابد اين اعتصابات و نگذارند بخوابد اين نهضت زنده اى كه الان در ايران هست . اگر خداى نخواسته اين نهضت بخوابد تا آخر الابد زير بار ظلم هستيم و اين دفعه اگر اين شمشير اين مرد كشيده بشود تمام نسل هايتان راقطع خواهد كرد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 217 تاريخ سخنرانى : 29/8/57

ادامه اعتصابات و تظاهرات

ملت شريف بايد تا نتيجه نهايى دست از مبارزات پرشور خود برندارند كه نمى دارند بايد به اعتصابات و تظاهرات ادامه دهند و در صورتى كه چماق به دستان و يا مفسدين به آنان حمله كردند ، مى توانند دفاع از خود كنند اگر چه منتهى به قتل آنان شود .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 820 تاريخ سخنرانى : 23/10/57

غلبه بر مشكلات با فداكارى و استقامت

شما ملت شجاع و ثابت قدم به ملتهاى مظلوم ثابت كرديد كه با فداكارى و استقامت مى توان بر مشكلات هر چه باشد غلبه كرد و به مقصد هر چه دشوار باشد .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 237 تاريخ سخنرانى : 27/10/57

پافشارى ملت

بر ملت ايران است ، بر ملت ايران در اين زمان كه حساس است لازم است كه پافشارى كنند و دست از نهضتشان برندارند كه پيروزى آنها انشاء الله نزديك است .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 275 تاريخ سخنرانى : 8/11/57

ادامه نهضت تا اصلاح آشفتگى در مملكت

شما جوانان كه تاكنون در اين نهضت شركت داشتيد ، من به شما درود مى فرستم ، لكن نيمه راه است ، راه باز باقى مانده است . شما جوان ها ، شما نيروهاى جوان بايد اين نيمه راه ديگر راهم با قدرت پيش ببريد . بايد با وحدت كلمه ، با اسلام ، با ايمان ، از اين نهضت تا اينجا كه آمده ايد ، از اينجا به بعد هم جلو برويد . بايد همه ريشه هاى استبداد وريشه هاى استعمار را از اين مملكت بكنيد . بايد اين مملكت را پاكسازى كنيد . اين مملكت عقب مانده است ، اين مملكت اقتصادش ور شكسته است ، اين مملكت الان آشفته است ، به نيروى شما جوان ها بايد اين مملكت اصلاح بشود . ما همه مسؤ ول هستيم ، ما همه بايد دنبال اين كار را بگيريم تا به آخر برسانيم .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 222 تاريخ سخنرانى : 9/1/58

عدم سستى تا قطع ريشه ها

اگر خداى نخواسته اين روحيه را از دست بدهيم ، خودمان را حالا پيروز بدانيم و هر كدام برويم سراغ كار خودمان ، انسان تا توى راه دارد مى رود قدرت دارد ، اين كاروان ها تا توى راه دارند مى روند قدرت دارند و وقتى به منزل رسيدند قدرتشان تمام مى شود ، روحيه انسان هم اينطورى است ، شما سوار اتومبيل شديد واز شهرى به شهرى رفتيد ، اگر انسان مقصدش ده فرسخ است ، در سر نه فرسخى رو به خستگى مى رود وقتى مى رسد آنجا ديگر افتاده است . ما اگر چنانچه اعتقادمان

اين باشد كه پيروز شديم ، ديگر رو به سستى مى رويم و ما پيروز نشديم . ما مانع ها را حالا يك مقدارى رفع كرديم ، ريشه هاشان هم هنوز باقى است .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 257 تاريخ سخنرانى : 17/1/58

استقامت عامل پيروزى و حفظ قيام

قيام براى خدا و استقامت دنبال آن قيام . در وصيت خدا به وسيله پيغمبر براى امت اين است كه قيام كنيد براى خدا ، يكى يكى قيام كنيد ، جمع جمع قيام كنيد ، لكن قيام براى خدا . در اين آيه است كه استقامت كنيد . شما ملت قيام كرديد و بحمدالله قيام شما براى خدا بود ، همه فرياد مى زديد كه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم . براى احكام اسلام قيام كرديد . امر اول را كه فرموده اند قيام كنيد براى خدا ، اطاعت كرديد ، باقى مانده است امر دوم فاستقم كما امرت و من تاب معك (22) استقامت كنيد ، اين قيام را حفظ كنيد ، اين تحول روحى كه براى شما ملت حاصل شده است ، حفظ كنيد ، استقامت كنيد ، نگه داريد اين تحول انسانى كه بالاتر از تحول فعال خارجى است ، اين تحولى كه شمارا براى رسيدن به آمال مشتاق كرد كه خون بدهيد ، اين تحول انسانى كه شما براى برادرانتان حاضريد جان بدهيد و حاضريد مال بدهيد حاضريد وقت صرف كنيد ، اين تحول مهم بود ، اين تحول بالاتر از اصل مبارزه بود .

. . . اگر استقامت كنيد پيروز خواهيد شد ، اگر استقامت كنيد اين عده اى كه

در صدد

توطء ه هستند ريشه كن خواهند شد .

صحيفه نور جلد : 6 صفحه : 276 تاريخ سخنرانى : 4/3/58

نهضت نارس و توطئه هاى شياطين

شما با زحمت هاى خودتان ، با رنج هاى خودتان ، چه آقايان و چه خانم ها ، اين پيروزى را تحصيل كرديدو بايد با زحمت هاى خودتان ، بارنج خودتان ، با فداكارى هاى خودتان ادامه بدهيد .

الان موقعى است كه احتياج به ادامه نهضت است ، نهضت نارس است ، بين راه است و شياطين توطئه مى كنند .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 29 تاريخ سخنرانى : 9/3/58

جديت و تحمل زحمات در جهت تحقق اسلام

الان ما در نصفه راه واقع هستيم ، ما راه را به آخر نرسانده ايم . راءى داديم به جمهورى اسلامى ، الان هم رسما جمهورى اسلامى است - ايران شناختند - همه ممالك هم شناخته اند ايران را به جمهوريت اسلامى ، لكن ما محتواى جمهورى اسلامى را مى خواهيم . زحمت ما ، آنكه ملت ماداد ، زحمت هاى چيزهايى كه تحمل كرد ، براى اين بود كه اسلام تحقق پيدا بكند .

جمهورى اسلامى لفظى ما نمى خواهيم كه ، يك جمهورى اسلامى كه فقط به آن راءى بدهيم و خودش را كار نداشته باشيم . ما بايد اسلام را به همان طورى كه در صدر اسلام بود ، آرزوى ما اين است كه اسلام را آنطور كه در صدر اسلام بود پياده كنيم ، آنطورى كه در زمان خود رسول الله بود پياده بكنيم و اين محتاج به جديت تام است در همه اقشار .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 95 تاريخ سخنرانى : 23/3/58

تداوم قيام تا آخرين مرحله

كوشش كنيد كه دراين مرحله دوم كه ماالان هستيم و بعد هم مرحله ديگر هست ، پاسدار باشيد . شماها كه الان پاسدارى كرديد تا حالا (و خداوند همه تان را تاءييد كند) كوشش كنيد در اين مرحله دوم كه مرحله حكومت عدل است ، رژيم عادلانه است ، رژيم اسلامى است ، جمهورى اسلامى است ، در اين مرحله به وظاء ف پاسدارى در اين مرحله قيام كنيد .

پاسدارى دراين مرحله اين است كه از عدالت پاسدارى كنيد ، از حكومت عدل پاسدارى كنيد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه

: 220 تاريخ سخنرانى : 6/4/58

ادامه راه با قوه ايمانى

اين قشرهايى كه نمى خواهند بگذارند جمهورى اسلامى تحقق پيدابكند ، كوشش ها مى كنند كه جمهورى اسلامى نباشد ، شما بايد كوشش بكنيد در مقابل همه كوشش هاى آنها و همانطورى كه با كوشش شما ، همه قدرت در هم پيچيده شد و نتوانستند اين قدرت شيطانى را نگاه دارند ، با قدرت و قوه و قدرت اسلامى شما ، قوه ايمانى شما انشاء الله از اين به بعد هم اين راه را ما برويم .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 256 تاريخ سخنرانى : 12/4/58

حفظ نهضت شرط پيروزى

در هر صورت شما مطمئن باشيد ، با دل محكم ، با مشت گره كرده و محكم به جلو برويد و شماپيروزيد ، اما شرط اين است كه آن نهضت به همان وضعى كه آمد ، به همان قدرتى كه آمد ، حفظش كنيد .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 51 تاريخ سخنرانى : 3/8/58

ادامه مراحل با حفظ نهضت

الان وظيفه ملت ما هر كدام در هر جا هست اين است كه همان نهضتى كه از اول بود كه متوجه به اين نبود كه من حالا چى دارم يا چى ندارم ، همان را ادامه بدهد تا وقتى مستقر بشود حكومت ، الان بين يك راه هستيم و متزلزل ، ما كه نرسيديم به نقطه اعلى ، ما الان رسيديم به جايى كه بعضى از ابزار حكومت درست شده ، قانون اساسياش راءى داده شده است ، اصل جمهورى اسلامى راءى داده شده است ، حالا ، نه رييس جمهورى داريم ، نه مجلسى داريم ، مجلس بايد همه كارها را انجام بدهد . استقرار ندارد الان مملكتمان ، بايد ما كارى بكنيم كه با همان نهضتى كه تا حالا آمديم اين را نگهش داريم تا بتوانيم ما اين مراحل بعد را به سلامت طى بكنيم .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 236 تاريخ سخنرانى : 20/10/58

تحول تدريجى در انقلاب

البته انقلابى به اين بزرگى نمى شود كه يكدفعه متحول شود به يك جو سالم ، اين بايد به تدريج اين جو سالم پيش بيايد .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 179 تاريخ سخنرانى : 25/3/59

اهميت ويژه در استقامت و صبر انقلابى

و از درگاه خداوند متعال عاجزانه خواستار است كه آنان (23) را در صراط مستقيم اعانت فرموده و در مقابل پيشامدها و مشكلات اجتناب ناپذير دنباله انقلاب ، استقامت عطا فرمايد و ملت عزيز بدانند كه استقامت آنچنان اهميت ويژه دارد كه از پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) منقول است كه فرمود سوره هود مرا پير كرد كه فرموده است تو و پيروانت استقامت كن ما و شما كه افتخار پيروى آن حضرت و ادعاى آن را داريم ، بايد در حفظ دين مقدس و اسلام عزيز و جمهورى اسلامى استقامت كنيم و مشكلات را با استقبال و استقامت انقلابى رفع نماييم .

خداوند ياور و پناه شما عزيزان باشد و به شما صبر انقلابى مرحمت فرمايد كه در مشكلات ناتوان نشويد و ديد انقلابى دهد كه تحت تاءثير جوسازان خدانشناس و متكبران بى اعتناء به اسلام و انقلاب اسلامى واقع نشويد و از شايعه سازان مخالف مصالح عمومى انقلاب پيروى ننموده و به مقابله با آنان برخيزند .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 49 تاريخ سخنرانى : 22/11/60

فصل چهارم : اهداف

الف . استقلال ، آزادى و رهايى از اختناق

نجات كشور

عزيزان من ! همت كنيد و زنجيرهاى اسارت را پاره كنيد و مهره خيانتكار را يكى پس از ديگرى از صحنه خارج كنيد و دست مهره دارهاى سودجو را از كشورهاى اسلامى قطع كنيد . سعادت و آزادى و استقلال ، پشت سد مهره هاى داخلى و مهره دارهاى خارجى است ، سدها را ويران كنيد و در هم شكنيد و كشور را نجات دهيد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 142 تاريخ سخنرانى : 20/7/57

آزادى و استقلال در اداره مملكت

حرف مردم ايران اين است كه ما يك چنين رژيمى كه از اولش به ماآنقدر ظلم كرده است و همه چيز ما را به يغما داده و نفت ما را به مجان ، كاش مجان بود ، نفت ما را مى دهد پايگاه براى او درست مى كنند يعنى عوض اينكه به ما يك چيزى بدهند ، اسلحه مى دهند كه پايگاه درست كنند در ايران ، هم نفت را مى خورند هم پايگاه درست مى كنند براى خودشان ، اين مردم ايران صدايشان از بچه تا بزرگ بلند است كه آقا ، مرگ بر اينجور حكومتى كه پدر ما را درآورد . اينها فرياد دارند مى زنند كه ما آقا آزادى مى خواهيم ، ما پنجاه سال ، هيچ چيز ما آزاد نبود ، نه مطبوعات مان آزاد بود ، نه خطباى ما آزاد بودند ، نه علماى ما آزاد بودند ، نه دانشگاه ما دانشگاه بود ، هيچ چيز نبود . ما آزادى مى خواهيم ، استقلال ما مى خواهيم ما همه چيزمان نبايد بند ديگران و انگل باشد . ما بايد مستقل ، خودمان اداره بكنيم مملكت خودمان را . اينها دادشان براى اين است كه آزادى به دست بياورند .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 186 تاريخ سخنرانى : 30/7/57

فرياد آزادى و استقلال و مسئوليت نسبت بهنسل آينده

درد ملت كه الان فريادش بلند است همه فرياد اين است كه ما آزادى مى خواهيم ، ما استقلال مى خواهيم ، ما نمى خواهيم كه اين مخازن ما را به باد فنا بدهد ، بعد از بيست سال ديگر نه نفت داريم ، زراعتمان هم كه از

بين بردند هيچ چيزنداريم . وقتى هيچ چيز ندارد اين ملت ، آن وقت چطور زندگى كند؟ اين نسل آينده چطور زندگى بايد بكند؟ ما مسؤ وليم نسبت به نسل آينده .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 197 تاريخ سخنرانى : 2/8/57

آزادى و استقامت امت

ما مى خواهيم يك ملت را آزاد كنيم ، ما مى خواهيم يك امت را آزاد كنيم ، ما مى خواهيم يك امت را مستقل كنيم ، ما مى خواهيم از زير بار آمريكا و انگلستان و روسيه بيرون برويم ، البته فداكارى مى خواهد ، جوان دادن مى خواهد ، حبس مى خواهد . ده سال حبس مى خواهد لازم است اين امور ، همه چيز لازم دارد و ما اصلا در اين معنا ناراحت نيستيم كه داريم حبس مى رويم ، جوان هاى ما دارند از بين مى روند ، براى اينكه در مقابل حق است ، براى خداست .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 820 تاريخ سخنرانى : 3/8/57

استقلال و آزادى در سايه حكومت عدل اسلامى

بايد ملت ما از روحانى و سياسى تا دانشگاهى و بازارى و دهقان و كارگر و كارمند از موضع قاطعى كه تاكنون داشته اند كه آن برچيده شدن رژيم منحط پهلوى و به دست آوردن استقلال و آزادى در سايه حكومت عدل اسلامى است ، يك قدم عقب نشينى نكنند كه عقب نشينى ، كشتار سفاكانه شاه را افزايش مى دهد و سستى در اين راه ، خون پاك جوانان ما را پايمال مى گرداند و مسؤ وليت به عهده همه ماست .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 211 تاريخ سخنرانى : 4/8/57

بيرون آمدن از اسارت

ما مى خواهيم آزاد باشيم ، ما در مملكتمان استقلال مى خواهيم ، آزادى خواهيم ، بچه هاى ما هم دارند داد مى زنند اين معنى را ، پيرمردهايمان هم دارند مى گويند همين معنا را . . .

. . . اينها مى خواهند آزاد باشند گرفتار بودند ، پنجاه سال اختناق ، اينها مى خواهند كه مستقل باشند ، سالهاى طولانى بيش از پنجاه سال تحت اسارت بودند ، مى خواهند بيرون بيايند از اين اسارت .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 242 تاريخ سخنرانى : 8/8/57

هدف برنامه نهضت

مردم از اختناق و خيانتهاى پنجاه ساله به جان آمده و براى مطالبه حقوق اوليه خود قيام نموده اند ما آنان را در اين راه حياتى مشروع ، چه زمانى كه در ايران بوديم و چه در خارج ايران تشويق مى كنيم . . .

هدف ما برقرارى جمهورى اسلامى است و برنامه ما تحصيل آزادى و استقلال است و تصفيه وزارتخانه ها و حذف ماده هايى كه رضاشاه و شاه فعلى با سرنيزه در قانون گنجانده اند و حذف مواد مربوط به سلطنت مشروطه .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 264 تاريخ سخنرانى : 11/8/57

تز آزادى و استقلال

ما حقمان را مى خواهيم ، ما آزادى مى خواهيم ، ما استقلال مى خواهيم ، اين ارتجاع است ؟ مال ما را بردن ارتجاع نيست ! تمدن است ؟ مالمان را مى خواهيم ندهيم ، مرتجع هستيم ؟ ما را در قيد و بند مى خواهيد نگه داريد واسير تا آخر نگه داريد ، شما مرتجع نيستيد؟ اما ما كه مى گوييم آزادخواهيم باشيم ، ما مرتجع هستيم ؟! اگر ما دست برداريم ازآن تز خودمان ، از اين مقصد خودمان ، تا آخر زير بار اين ظلم و اين ستم ، تا آخر بايد باشيم .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 277 تاريخ سخنرانى : 11/8/57

نجات از ظلم براى زندگى انسانى

شما به مردم بگوييد كه مردم ايران يك مردمى هستند كه مى خواهند از دست اين ظلم نجات پيدا بكنند ، مى خواهند آزاد بشوند ، مى خواهند مستقل بشوند ، مى خواهند زندگى انسانى بكنند و اين مرد نمى گذارد اين كار را بكنند .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 125 تاريخ سخنرانى : 21/8/57

مملكت آزاد و مستقل

اينها آزادى مى خواهند كه همه بشر مى خواهد ، استقلال مى خواهند كه هر كس مى خواهد و مى خواهند كه دست اجانب از مملكتشان كوتاه باشد ، مى خواهند كه اقتصاد مملكتشان به دست خودشان اداره شود ، مى خواهند فرهنگ مملكتشان را خودشان مستقلا اداره بكنند ، مى خواهند ارتش را ديگران اداره نكنند ، مستشارهاى آمريكايى نيايند و ارتش را قبضه نكنند ، مى خواهند پايگاه هاى آمريكا از مملكتشان برداشته بشود ، يك مملكت آزاد و مستقل باشد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 190 تاريخ سخنرانى : 27/8/57

استقلال و آزادى از حقوق اوليه بشر

و مردم كه قيام كرده اند ، آزادى مى خواهند ، فريادشان اين است كه ما آزادى مى خواهيم و استقلال مى خواهيم ، اين مردمى كه آزادى و استقلال مى خواهند ، اينها وحشى نيستند ، اينها متمدنند كه آزادى و استقلال مى خواهند ، وحشى ها آنها هستند كه استقلال و آزادى را از آنها گرفته اند ، نه اينها كه آزادى و استقلال را مى خواهند استقلال و آزادى دو تا چيزى است كه همه بشر ، از حقوق اوليه بشر است و همه بشر اين را مطلع هستند ، آن كه سلب مى كند اين را از مردم ، او وحشى است ، آن كسى كه اين حق را مى خواهد ، او متمدن است .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 720 تاريخ سخنرانى : 28/8/57

آزادى مطبوعات و تبليغات

گناه آنها ، گناه اين اشخاصى كه به قول شما مجرم سياسى هستند اين است كه در مقابل ظلم تو ، در مقابل اختناق همه جانبه تو گفتند كه آقا چرا ، چرا مردم را اينطور اسير مى كنى ؟ در مقابل خيانت هاى تو مى گويند چرا - به چيز - به آمريكا تو همه چيزها را دادى ؟ كسى كه اين چرا را دارد مى گويد ، مى گويد آزادى به ما بدهيد ، مى گويد استقلال ما مى خواهيم ، مملكت مى خواهيم مال خودمان باشد ، نمى خواهيم مملكت مال ديگران باشد ، مى خواهيم آزاد باشيم ، مى خواهيم مطبوعاتمان آزاد باشد ، مى خواهيم راديو و چيزهاى آلات تبليغى مان آزاد باشد ، اين جرم است

؟! . . .

ملت ايران داد دارد مى زند كه آزادى من مى خواهم ، داد دارد مى زند كه من استقلال مى خواهم ، او داد مى زند آزادى مى خواهم .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 232 تاريخ سخنرانى : 2/9/57

ارزش آزادى و استقلال

مردم مى خواهند كه انسان باشند ، مردم ايران مى خواهند آدم باشند ، انسان باشند نه اينكه تحت نظارت يك اشخاصى كه هيچ چيز ندارند . آن وقت يك مردمى كه قيام كرده اند و بچه هايشان را و جوان هايشان را دارند فدا مى كنند براى آزادى ، براى استقلال ، براى اسلام ، براى حكومت عدل . . .

. . . مردم ايران حرفشان واضح است ، دارند داد ميزنند ، از بچه دبستانى وتا دبيرستانى - تا عرض مى كنم كه - همه جا تا برسد به پيرمردها ، تمام مدارس ايران ، جوان هاى ايران در مدرسه در دانشگاه ، در هر جا فريادشان اين است كه ما آزادى مى خواهيم ما استقلال مى خواهيم ، ما يك حكومتى كه استقلال را از ما سلب كرده است اين را نمى خواهيم . . .

. . . اين ملتى كه الان پانزده سال است بيشتر قيام كرده است و يك سال است كه دائما دارد خون مى دهد ، داء ما دارد جوان هايش را فدا مى كند ، اينها چه مى خواهند؟ اينها چه ارزشى قاء لند براى اين آزادى و استقلال كه جوانشان را مى دهند و معذالك باك ندارند؟ بايد كمك كنيد به اينها ، بايد به

مردم بگوييد ، به مردم اين حدود بگوييد كه ايران يك همچو چيزى مى خواهد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 247 تاريخ سخنرانى : 3/9/57

حكومت امين

و ملت ايران الان در مقابل همه اينها ايستاده است و مى گويد كه نه ، ما منافعمان براى خودمان مى خواهيم باشد و ما مى خواهيم آزاد باشيم ، مى خواهيم مستقل باشيم ، ما يك حكومت عدل اسلامى مى خواهيم نه يك حكومت جائرى كه همه چيز ما را به باد بدهد ، ما يك حكومت امينى مى خواهيم كه امين باشد براى مردم و ما داريم در ايران ، در خارج ايران مردم امينى كه مى توانند جانشين بشوند از براى اين آدم و اين دستگاه .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 265 تاريخ سخنرانى : 5/9/57

رهايى از قيد و بند بيگانگان ضامن استقلال و آزادى كشور

بيش از پنجاه سال است كه شاه و پدرش با اسلام كينه توزى و دشمنى كرده اند ، در هدم اسلام كه تنها دين ضامن استقلال و آزادى كشور است كوشيده اند و تمام حقوق ملت مسلمان ، تمام آزادى ها و حتى حقوق اقليت هاى مذهبى را نيز از ميان برده اند ، استقلال كشور بكلى از ميان رفته است و كشور را به سود خود و اربابانشان واژگون نموده اند ما مى خواهيم و نيز مردم مى خواهند ريشه و عامل اين فساد و تباهى را قطع كنند ، بزرگترين عامل داخلى شخص شاه و خانواده اوست رهاشدن از قيد و بند بيگانگان ضامن استقلال وآزادى كشور است و قيام مردم براى اين جهت است .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 30 تاريخ سخنرانى : 16/9/57

قيام ملت براى آزادى ، استقلال و حكومت عدل

آنها كه قيام كردنده اند بر ضد اين ، نه اينكه يك مردمى هستند كه مى خواهند شلوغكارى بكنند اين كارها را مى كنند ، اين مردمى هستند كه حق مى گويند ، حق خودشان را طلب مى كنند آزادى حق مردم است ، استقلال يك مملكت حق اهل يك مملكت است كه طلب استقلال بكنند در مملكت . . .

. . . بگوييد به مردم اينجا كه مردم ايران كه قيام كرده اند ، براى يك مطلب واضحى است كه همه بشر قبولش دارد كه آزاد بايد باشد ، نبايد هى در حبسش كنند ، نبايد جلويش بگيرند كه حرف نزن ، بيخ گلويش را فشار بدهند كه نبايد يك كلمه حرف بزنى ، قلمش را بشكنند كه نبايد بنويسى قلم

ها را اينها شكستند ، قدم ها را شكستند در اين پنجاه سال حبس ها پر بود از اشخاصى كه آزادى مى خواستند در اين پنجاه سال حالا قيام كرده اند و حقوق واضح ملى خودشان را ، آنكه از حقوق بشر است و از اولين حقوق بشراست ، ((آزادى ، استقلال ، حكومت عدل )) اين را مى خواهند مردم .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 47 تاريخ سخنرانى : 18/9/57

بازگردانيدن استقلال و آزادى به وطن

سؤ ال : اهداف و برنامه هاى آينده شما چيست ؟

جواب : نقايصى كه در حكومت شاه بوده است ، تا آنجا كه مقدور است ترميم خواهيم كرد استقلال و آزادى را به وطن باز خواهيم گرداند روابط ناسالمى را كه به ضرر ملت است اصلاح خواهيم كرد ادارات را هم آنطور كه مصلحت ملت ومملكت است تصفيه مى نماييم دست ديگران را از ايران كوتاه خواهيم نمود .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 66 تاريخ سخنرانى : 21/9/57

طرح ريزى سياستها بر پايه استقلال و آزادى

ملت ايران تصميم گرفته است كه خود را از چنگال استعمار و استبداد نجات دهد و مستقل وآزاد باشد و سياستهاى خود را براين دو پايه نيز طرحريزى مى كند و براى او مهم نيست كه چه كسى اين سياست ها را مى پسندد و يا نمى پسندد .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 164 تاريخ سخنرانى : 18/10/57

از بين بردن اختناق

اين نهضتى كه ايران بپا كرده است به آخر برسانيم . دست اجانب را از اين خزائن ملى كوتاه كنيم ودست اجانب را از مسائل دينى مان كوتاه كنيم واين اختناقى كه از همه اطراف بر ما سلطه داشت و اين اختناق را از بين ببريم و مملكت براى خودمان باشد ، خودمان اداره اش بكنيم ، خودمان چه ، نمى توانيد اداره بكنيد؟! مگر دزدى بايد كرد؟ حتما بايد يك دزدى باشد تا بتواند اداره كند . ؟! اين همه مردم امين كه ما داريم در خارج كشور ، در كشور كه اينها همه تحصيل كرده ، همه جهات را مى دانند ، در خارج تحصيل كردند ، مطلع هستند ، امين هم هستند ، يك دزدى را بر ميداريم ، يك امينى را جايش مى گذاريم و مملكت بهم مى خورد؟!(( خير بايد مسئله انتقال قانونى باشد)) اين ، اينقدر ادراك نمى كنيد كه مسئله ، مسئله انقلاب است ، نه مسئله يك رژيمى با رژيم ديگر ، مسئله انقلاب است .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 17 تاريخ سخنرانى : 13/11/57

استقلال و آزادى خواسته همه عالم

اين ملت الان ايستاده است و مى گويد كه ما مى خواهيم آزاد باشيم . اين يكى از حقوق بشر است كه همه عالم اين معنا را قائلند و مى گويند ما مى خواهيم مستقل باشيم . اين هم يكى از حقوقى ا ست كه هر كسى سرنوشت خودش بايد دست خودش باشد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 49 تاريخ سخنرانى : 17/11/57

عدم اختناق و حق تعيين سرنوشت

ما مى خواهيم كه سرنوشتمان را خودمان تعيين كنيم ، نه سفارت آمريكا و سفارت شوروى ما مى خواهيم كه مملكت خودمان را خودمان تعيين كنيم ، نه يهوديان و اسراييل ما مى خواهيم مملكتمان را آزاد كنيم ، اختناق در مملكت ما نباشد ما مى خواهيم ارتش ما آزاد باشد ، اسراييل در آن تصرف نكند ، آمريكا در آن تصرف نكند .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 58 تاريخ سخنرانى : 19/11/57

ب . استحاله ارزشها و ايدئولوژى

پيشبرد آرمانهاى بزرگ اسلام

بر شما جوانان ارزنده اسلام كه مايه اميد مسلمين هستيد لازم مى باشد كه ملتها را آگاه سازيد و نقشه هاى شوم و خانمانسوز استعمارگران را برملا نماييد ، در شناسايى اسلام بيشتر جديت كنيد ، تعاليم مقدسه قرآن را بياموزيد و به كار بنديد ، با كمال اخلاص در نشر و تبليغ و معرفى اسلام به ملل ديگر و پيشبرد آرمان هاى بزرگ اسلام بكوشيد .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 186 تاريخ سخنرانى : 22/4/51

ممانعت از مخدرات جامعه

مشروبات الكلى و الكليسم و ساير مخدرات كه مضر به حال جامعه مى باشند ، جلوگيرى خواهد شد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 259 تاريخ سخنرانى : 10/8/57

ريشه كنى انگيزه هاى فساد

سوال : اولين اقدام يك دولت اسلامى چه خواهد بود؟

جواب : اولين اقدام اين است كه همه عوامل فساد و مهمتر اينكه همه انگيزه هاى فساد در زمينه هاى اجتماعى و اقتصادى و ساير زمينه ها با كمال جديت بايد ريشه كن شود .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 47 تاريخ سخنرانى : 16/8/57

شكوفايى حالات نفسانى و انسانيت

اين قيامى كه ملت ايران كرد قيام براى خدا بود براى اينكه شكوفا شد در آنها يك حالات نفسانى ، يك انسانيت در بين مردم شكوفايى پيدا كرد و اين نيست جز اين كه يك نحو ايمان بود ، يك نحو خداپرستى بود ، خدا نمونه اى بود .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 91 تاريخ سخنرانى : 27/11/57

زدودن تمام اخلاق فاسده غربى

ما مبارزه با فساد را با دايره امر به معروف و نهى از منكر كه يك وزارتخانه مستقل بدون پيوستگى به دولت ، با يك همچو وزارتخانه اى كه تاءسيس خواهد شد انشاء الله ، مبارزه با فساد مى كنيم ، فحشا را قطع مى كنيم . . .

ما با ملت ايران ، با همراهى ملت ايران ، با پشتيبانى از ملت ايران ، تمام آثار غرب را ، تمام آثار فاسده ، نه آثارى كه تمدن است ، تمام اخلاق فاسده غربى را ، تمام نغمات با طله غربى را خواهيم زداييد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 128 تاريخ سخنرانى : 10/12/57

تحقق اسلام در محتوا

شما فكرى بكنيد كه اين معناى اسلامى ، اين جمهورى به معناى اسلامى ، به همين معنا كه عرض كردم كه محتوا اسلام باشد ، تو دانشگاه وقتى برويم اسلام باشد ، تو دادگسترى وقتى برويم اسلام باشد ، تو وزارت خارجه برويم اسلام باشد ، تو ادارات برويم اسلام باشد ، تو بازار برويم اسلام باشد ، صحرا برويم اسلام باشد ، شهر برويم اسلام باشد ، كوشش كنيد كه اين معنا حاصل بشود . اگر اين معنا حاصل شد شما تا آخر پيروز هستيد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 47 تاريخ سخنرانى : 11/3/58

پيدايش روح انسانيت در نهضت الهى

مردم ايران چرا در خيابان ها ريختند و فرياد كردند و همه الله اكبر گفتند و فرياد كردند ، اين چه بود قضيه ؟ آيا مردم ايران هم مثل شورشى شوروى فرياد مى كردند و علف مى خواستند فرياد مى كردند و دنيا مى خواستند؟ خونشان را جوان هاى ما براى اينكه يك زندگى مرفهى در دنيا داشته باشند خون مى دادند؟ اين مى شود كه يك كسى خودش را بكشد كه زندگيش خوب باشد؟ يا خير اين يك نهضتى الهى بود . نهضت مثل نهضت آنهايى كه به خدا اعتقاد ندارند يا آنهايى كه نهضت هايشان نهضت هاى جهت مادى بوده است . نبوده است نهضت ايران نهضتى بود كه خداى تبارك و تعالى در آن نقش داشت و مردم به عنوان جمهورى اسلامى ، به عنوان اسلام ، به عنوان احكام اسلام درخيابان ها ريختند و همه گفتند ما اين رژيم را نمى خواهيم و حكومت عدل اسلامى و جمهورى اسلامى مى خواهيم

. اين چيزى كه انگيزه اين ملت بود ، انگيزه همه قشرها الابعضى ها . . .

ما مى خواهيم يك جمعيتى نورانى پيدا بكنيم ، يك قشرهاى نورانى كه وقتى وارد مى شويمدر يك دانشگاهى ، عملش نورانى ، علمش نورانى ، اخلاقش نورانى ، همه چيزش نورانى باشد ، الهى باشد . پيروزى نه براى اين است كه ما برسيم به يك مثلاآزادى ، برسيم به يك استقلالى و منافع براى خودمان باشد ، همين ، همين ديگر تمام ؟! حالاكه ديگر منافع مال خودمان شد ، ديگر كارى ديگر نداريم ؟! اينها مقدمه است ، همه اش مقدمه اين است كه يك ملت انسان پيدا بشود ، يك ملتى كه روح انسانيت در آن باشد پيدا بشود ، تحول پيدا بشود درخود اشخاص . آن چيزى كه مطرح است پيش انبيا انسان است . آن چيز ، چيز ديگرى نيست . انسان مطرح است پيش انبيا ، چيز ديگر پيش انبيا مطرح نيست . همه چيز به صورت انسان بايد در آيد . مى خواهند انسان درست كنند . انسان كه درست شد ، همه چيز درست مى شود .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 60 تاريخ سخنرانى : 16/3/58

اسلامى شدن همه چيز در عمل

الان مملكت ما رژيمش ، رژيم جمهورى است لكن با راءى به جمهورى اسلامى آرمان هاى اسلام تحقق پيدا نمى كند . دنبال اين راءى عمل بايد باشد ، بايد يك يكى احكام شرع در خارج تحقق پيدا بكند ، بايد دادگسترى ، دادگسترى اسلامى باشد ، بايد فرهنگ ، فرهنگ اسلامى باشد ، بايد بازار ، بازار اسلامى

باشد ، مدارس ، مدارس اسلامى باشند ، بايد همه قشرها اسلامى بشوند و همه قوانين اسلام انشاء الله تحقق پيدا بكند . اگر چنانچه به اين آرمانى كه همه داريم انشاء الله برسيم ، يك مملكت نمونه خواهيد پيدا كرد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 80 تاريخ سخنرانى : 21/3/58

بر چيده شدن بساط طاغوت و مظاهر فساد

ما حالابايد باورمان بيايد كه آن بساط طاغوت بايد برچيده بشود . همان راءس و رده بالابرود و باقى اش باقى بماند ، اين باز به مقصد نرسيديم . همه جا ، در همه وزارتخانه ها ، در همه ادارات ، در بازار ، در همه جا بايد جورى بشود كه وقتى كه يك كسى وارد شد ببينيد كه وارد شده در يك مملكت اسلامى ، همه چيزش اسلامى است ، نه كم فروشى در اينجاست ، نه گرانفروشى و اجحاف هست در آن ، نه دروغ هست ، نه تقلب هست ، نه اين كاغذ بازى هاى ادارى هست ، نه آن مجلات با آن عكس ها وبا آن تبليغات كه جوان هاى ما را به تباهى كشيدند و نه آن بساطى كه در راديو و تلويزيون بود و شماها ديديد .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 72 تاريخ سخنرانى : 18/6/58

بيرون آمدن از غربزدگى

بايد اين فرم غربى برگردد به يك فرم اسلامى . تا حالاما همه چيزمان را تقريبا بايد بگوييم غربى بود ، همه چيز غربى بود . حالابايد بعد از اينكه ما دست آنها را كوتاه كرديم اينطور نباشد كه باز دنبال آنها باشيم ، همه چيزهاى خودمان را فراموش بكنيم و دنباله رو غرب يا دنباله رو شرق باشيم . بايد ما توجه داشته باشيم كه ما خودمان كى هستيم و چى هستيم و مملكت ما احتياج به چى دارد و به كى دارد . اگر ما اين وابستگى هاى معنوى را ، اين وابستگيهايى كه جوان هاى ما را و دانشگاه ما را و همه چيز ما را

به صورت غربى در آورده بود ، اينها را اگر برگردانيم به حال خودش ، و پيدا كرديم خودمان را ، مى توانيم يك ملت مستقل باشيم ويك ملت آزاد باشيم ، پيوند به غير نداشته باشيم و خودمان سرپاى خودمان بايستيم و كارهاى خودمان را خودمان انجام بدهيم و اما اگر چنانچه از اين معنا غفلت بشود و باز همان خيالات وهمان بساط غرب در اينجا باشد اميد اينكه بتوانيم ما مستقل باشيم و بتوانيم آزاد باشيم ، آزاد فكر بكنيم ، آزاد عمل بكنيم ، اين اميد ديگر نيست . بر همه ماست كه ازاين غربزدگى بيرون بياييم ، افكارمان را عوض بكنيم ، اعمالمان را عوض بكنيم ، وضعيت فرهنگمان عوض بشود ، وضعيت دادگسترى مان عوض بشود همه اينها سوغات غرب است . اين دادگسترى ما به اين ترتيبى كه بود در زمان طاغوت ، اين يك سوغاتى بود از غرب آمده بود بايد تغيير بكند و يك وضع ديگرى پيدا بكند . وهمين طور فرهنگمان هم همان طور بود . تمام چيزهايى هم كه وسيله قرار داده بودند براى اينكه جوان هاى ما را تباه كنند ، همه اينها سوغات هاى غرب بود يعنى بنابر اين بود كه وساء لى تهيه بكنند كه هم زن هارا و هم مردها را تباه بكنند نگذارند يك رشد انسانى پيدا بكنند . همه وسايل را تهيه كرده بودند براى همين مقصد . در سينما مى رفتند ، وضع سينما را جورى قرار داده بودند كه تباه مى كرد . در هر جا كه مى رفتند همين مسائل بود . ما بايد خودمان را

تغيير بدهيم تا اينكه بتوانيم سرپاى خودمان بايستيم و بفهميم كه ما شرقى هستيم و ما در اسلام هستيم و برنامه ما اسلام است .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 110 تاريخ سخنرانى : 22/6/58

تغيير بر اساس فطرت الهى

خداى تبارك و تعالى تغيير نمى دهد مگر اينكه ما خودمان تغيير بدهيم خودمان را . اگر خودمان تغيير داديم در جانب پذيرش ظلم ، يك ظالم به ما مسلط مى شود ، اين طبيعى است واگر چنانچه خودمان را تغيير داديم براى دفاع از كشور خودمان ، دفاع از چپاولگرى ، دفاع از ظلم و ستمگرى ، خداوند اسبابش را فراهم مى كند ، چنانچه ديديد . يعنى هم آن طرفش را ما ديديم ، هم اين طرفش را . اگر آن طرفش را ديديم كه سالهاى طولانى همه قشرهاى ملت در زحمت بودند وتحت فشار ظلم بودند و آن اين بود كه از آن فطرت اصلى كه فطرت الله بود بيرون آمده بودند و يك فطرت ديگرى به خودشان راه داده بودند وتربيت ديگرى پيدا كرده بود .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 720 تاريخ سخنرانى : 4/7/58

اعتلاى بشر در مكتب اسلام

اعتلا به اين نيست كه شكم ما سير باشد ، اعتلابه اين است كه ما مسلكمان را و مكتبمان را به پيش ببريم و ما بحمدالله داريم مكتب را پيش مى بريم و مكتبمان را گسترش خواهيم داد به همه ممالك اسلامى ، بلكه در همه جا كه مستضعفين هستند و ما رو به اعتلا هستيم و بشر را رو به اعتلا مى خواهيم ببريم چطور گفته مى شود كه ما رو به انحطاط هستيم ؟ آنها خيال مى كنند كه انحطاط و اعتلا ، سير شدن شكم است انسان حيوان نيست ، انسان هست انسان كه بعد مسائل انسانى را بايد مراعات بكند ، مملكت ما مسائل انسانى را دارد طرح

مى كند ، دارد روبه اعتلا مى رود ، نه دارد رو به انحطاط مى رود .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 233 تاريخ سخنرانى : 5/9/58

راديو و تلويزيون در جهت مصالح كشور

بايد راديو و تلويزيون مربى جوان هاى ما ، مربى مردم كشور باشد ، نه اينكه مطالبى در آن گفته شود كه مخالف وضعيت كشور است ، مخالف با مصلحت كشور است و جوان هاى ما را جورى بار مى آورند كه براى خودشان نباشند ، براى ديگران باشند . جوان ها را يك قسمشان را اينطورى بار مى آوردند كه به مراكز فساد مى كشاند ، همه جاى ايران را به صورت مراكز فساد درست كرده بودند و فاسدشان مى كردند . از راه شهوات يك دسته شان را مى كشيدند دنبال مواد مخدره ، از اين راه فاسدشان مى كردند و تمام نقشه اين بود كه اين قوه فعاله اى كه همه كار از آن بايد برآيد و مملكت خودش را اداره كند ، اين ، يا لاقيد بشود و يا اينكه مخالف بشود با كشور خودش من حيث لايشعر اين راديو و تلويزيون بايد متحول و همچو باشد كه جوان ها را طورى بار بياورد كه مستقل ، داراى اراده و تصميم باشد ، نه پايبند آن مسائل شهوانى يا اين مسائل ديگرى مثل هرويين و امثال ذلك . اينها بايد در راديو و تلويزيون جورى عمل بشود كه اينها را محترز كنند از آنها ، بترسانند آنها را از آنطور مسائل . و همين طور بايد فيلم هايى كه در راديو و تلويزيون نمايش داده مى شود آموزنده باشد ، فيلم

هايى باشد ولو از خود ايران درست كنند ، آموزنده باشد يا فيلم هايى كه از خارج مى آيد درست تفتيش بشود كه چنين نباشد . آنها ممكن است با شيطنت فيلم هايى را به ايران بفرستند كه بخواهند جامعه ما را فاسد كنند . بايد وضع آنجا درست و اسلامى بشود ، روى مصالح و مقصد كشور باشد ، در خدمت خود كشور باشد ، نه در خدمت ديگران .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 410 تاريخ سخنرانى : 31/2/59

اسلامخواهى و طاغوت زدايى

اين تحولى كه الان در كشور ما هست ، همه اش روى اين مقصد است كه از اول فريادشان بلند بود كه ما اسلام را مى خواهيم ، طاغوت را نمى خواهيم . اين عنايت خدا را به اينها جلب كرد . خداى تبارك و تعالى كه مشاهده مى فرمايد كه يك ملتى از كوچك و بزرگشان مى گويند ما اسلام را مى خواهيم ، عنايتش را به اينها متوجه كرد . اين عنايت الهى است كه جوان كذايى كه بايد در به ( حسب طبع خودش ) بايد در فرض كنيد كه كجا باشد ، اين را كشاند به جنگ هاى بين اسلام و غير اسلام و با چه روى گشاده .

صحيفه نور جلد : 13 صفحه : 134 تاريخ سخنرانى : 6/8/59

روحيه قوى جونان و بازگشت به اسلام

روحيه قوى اين جوانان بيست ساله از امورى است كه انسان را به تعجب وا مى دارد مقصد امروز ما اين است كه اين كشور آفت زده ، غربزده و سلطنت زده را به اسلام برگردانيم و غرضى غير از اين نداريم .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 6 تاريخ سخنرانى : 26/10/60

انقلاب در جهت رضاى حق تعالى و ارزشهاى معنوى

ملت بزرگ ايران به پيروى از اولياى عظيم الشاءن اسلام ، اين دفاع مقدس را آغاز نموده و در انجام آن و رسيدن به هدف هاى اعلاى قرآنى جان و مال را داوطلبانه فدا كرده و آنچه وظيفه الهى بوده به طور شايسته انجام داده است و بحمدالله تعالى قدم هاى بزرگى در راه شناساندن اسلام الهى و محمدى (صلى الله عليه و آله و سلم ) برداشته است . گرچه وجودهاى عزيز و ارزشمندى را از دست داده است ، لكن ارزش هاى بالاتر و والاترى به دست آورده و آن رضاى خداوند متعال است و چه چيزى مى تواند از آن بالاتر باشد .

ملتى كه براى رضاى حق تعالى انقلاب كرد و براى ارزش هاى معنوى و انسانى به پا خاسته است ، چه باك دارد از شهادت عزيزان و آسيب ديدن نور چشمانش و تحمل سختى ها و مكاره ، كه جنت لقاء الله كه فوق تصور عارفان است ، محفوف به مكاره است . چه مى گويم ! اين جنت اوليا ، مكاره را در كام ملت ما شيرين تر از عسل كرده . مگر ما و شما هر روز شاهد اين كاروان هاى كربلا نيستيم كه با شور و شوق و عشق و

عطش به پيشباز شهادت مى روند . مگر شما هر روز شاهد ميدان هاى با عظمت قتال با متجاوزين نيستيد كه به مرگ لبخند مى زنند و معجزه مى آفرينند . راستى اين چه تحولى است كه بر سراسر اين كشور صاحب الزمان روحى فداه نورافشانى مى كند و چه آتشفشانى است كه منحرفان و كج انديشان و بدخواهان را در خود فرو برده و ذوب مى كند؟

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 276 تاريخ سخنرانى : 3/12/64

دفع مفاسد و رواج فرهنگ غنى اسلامى

قيام ملت شريف و در راءس آن روحانيت معظم براى چيزى جز دفع مفاسد دوران شاهنشاهى ستم پيشه و اجراى احكام اسلام و رواج فرهنگ غنى اسلامى در جميع نهادها نبوده و نخواهد بود .

صحيفه نور جلد : صفحه : تاريخ سخنرانى : 18/3/66

به اهتزاز در آوردن پرچم ((لا اله الا الله ))

ملى گراها تصور نمودند ما هدفمان پياده كردن اهداف بين الملل اسلامى در جهان فقر و گرسنگى است ، ما مى گوييم تا شرك و كفر هست ، مبارزه هست و تا مبارزه هست ، ما هستيم ما بر سر شهر و مملكت با كسى دعوا نداريم ، ما تصميم داريم پرچم لااله الا الله را بر قلل رفيع كرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوريم .

صحيفه نور جلد : 20 صفحه : 236 تاريخ سخنرانى : 29/4/67

ج . تحقق حكومت عدالت گستر اسلامى

فراهم نمودن زمينه براى حكومت عدل

بايد كوشش كنيد تا طرز حكومت اسلام و رفتار حكام اسلامى را با ملتهاى مسلمان به اطلاع دنيا برسانيد تا زمينه فراهم شود كه حكومت عدل و انصاف به جاى اين حكومت هاى استعمار زده كه اساس آن بر ظلم و چپاول است ، برقرار شود اگر قشرهاى جوان از هر طبقه كه هستند جهت حكومت اسلام را كه با كمال تاسف جز چند سالى در زمان پيغمبر اسلام (ص ) و در حكومت بسيار كوتاه امير المؤ منين (عليه السلام ) جريان نداشت ، بفهمند ، اساس حكومت هاى ظالمانه استعمارى و مكتب هاى منحرف كمونيستى و غيره خود به خود برچيده مى شود اين كاخ هاى مجلل آسمانخراش و آن كامجوپ هاى رويايى سلاطين جور و حكومت هاى باطل كه با دسترنج ملتها فراهم شده است مردم را به سوى حزبهاى منحرف مى كشاند اگر حكومت اسلام كه رييسش با رعيت يكسان و دارالحكومه اش مسجد روى خاك هاى گرم و سلطانش با كفش و جامه كهنه حكومت مى كند و ملت در پناه آن با آرامش و در سايه عدل زندگانى مى كند

روى كار آيد اساس انحرافات چپ در اصل بر باد مى رود .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 161 تاريخ سخنرانى : 6/2/50

مبارزه تا برپايى حكومت عدالت گر اسلامى

كه با اين منطق (24) روبرو هستيم به خواست خداوند تعالى تا برچيده شدن بساط ارتجاعى شاهنشاهى و برپا كردن حكومت عدالتگر اسلامى دست از مبارزه بر نمى داريم تا حكومت دموكراسى به معنى واقعى جايگزين ديكتاتورى ها و خونريزى ها شود . اكنون براى نيل به اين مقصد عالى انسانى و اسلامى بر همه طبقات است كه يكدل و يكجهت به پا خيزند و با درك شرايط زمانى و مكانى شعار دهند و از خواست هايى كه در نهايت اثبات نظام شاهنشاهى و زير پا گذاشتن خون هاى به ناحق ريخته شده مردم اين مرزوبوم است احتراز كنند و نقطه اصلى همه جنايات را كه شخص شاه است نشان دهند و گرفتارى هاى ملت را در اين حكومت ارتجاعى گوشزد جهانيان كنند .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 62 تاريخ سخنرانى : 29/2/57 ما

برقرارى حكومت اسلامى

اميدوارم كار به جهاد مسلحانه نرسد و همين طور كه ملت عمل مى كند ، مسائل حل شود و مقصد ملت كه رفتن رژيم و برقرارى حكومت اسلامى است تحقق پيدا كند لكن اگر مسائل خيلى طول كشيده و پيچيده شود ممكن است در آن تجديد نظر نماييم .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 261 تاريخ سخنرانى : 10/8/57

مسمانان جز به حكومت اسلامى راضى نمى شوند

شاه از ابتداى سركار آمدنش قانونى نبوده ، و از هيچ نوع مشروعيتى برخودار نيست و اكنون هم به دليل زير پا گذاشتن همه حقوق ملت و اعمال و ظلم هاى بى حسابش به طرز بى سابقه اى ملت ، او و خاندانش را تحمل نمى كنند و به دليل اينكه اكثريت قريب به اتفاق مردم ايران مسلمانند لذا بديهى است با سقوط اين رژيم به چيزى جز يك نوع حكومت اسلامى راضى نمى شوند .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 279 تاريخ سخنرانى : 11/8/57

تغيير كامل نظام

سوال : مقام و موضع مرحله جديد مبارزات خلق ايران را نسبت به مبارزات زمان دكتر مصدق چگونه مى بينيد؟

جواب : مبارزات كنونى ايران يك حركت كاملااسلامى است و در جهت تغيير كامل نظام شاهنشاهى و استقرار حكومت اسلامى مى باشد .

سرنگونى رژيم سلطنتى و استقرار جمهورى اسلامى

درود و تحيات وافره بر ملت شجاع ايران ، ملت با وفايى كه با جان نثارى براى احياى اسلام و آزادى و استقلال كشور كاخ هاى غارتگران را به لرزه درآورد .

ملتى كه پيشنهاد سياست آشتى ملى را كه جز خدعه يى نبود ، به چيزى نشمرد ملتى كه جوان و جان مى دهد تا از زير بار ستمكاران غارتگر بيرون بيايد و رژيم سلطنتى را سرنگون و حكومت جمهورى اسلامى متكى به آراء ملت را مستقر كند .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 43 تاريخ سخنرانى : 16/8/57

اجراى احكام اسلام

نظر ما كه ملت هم با آن موافق است اين است كه پس از از بين رفتن حكومت قلدرى و خلاف اسلامى شاه ، يك دولت اسلامى و يك جمهورى اسلامى متكى به قوانين اسلامى و آراء مردم كه اكثريت قريب به اتفاق مسلم هستند ، در ايران مستقر بشود و احكام اسلام آنطور كه هست اجرا گردد و همه مطالب ايران و نظام آن بر طبق خواست هاى اسلامى جريان پيدا كند .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 116 تاريخ سخنرانى : 21/8/57

تاءسيس حكومت عدل اسلامى هدف نهايى

ما عرض كرديم كه ملت ايران (كه ما هم دنبال ملت ايران هستيم ) آنها سه تا اصل را تقاضا دارند و در تظاهراتى كه سرتاسر ايران كردند و حالاهم مى كنند اين سه تا اصل را ذكر مى كنند و مقصودشان تحقق اين سه تا اصل است ، البته آن كه مقصود اصلى و هدف اصلى است آن اصل سوم است كه حكومت اسلامى ، جمهورى اسلامى ، آن كه هدف نهايى و اصل است آن است لكن دو اصل ديگر هم در آن منضم است يعنى اگر همان اصل هم فقط مى گفتند ، اين دو تا اصل هم لازمه آن هست . آنها كه مى گويند ما حكومت اسلامى مى خواهيم يا جمهورى اسلامى مى خواهيم ، تحقق جمهورى اسلامى نفى رژيم سلطنتى است و نفى رژيم سلطنتى نفى شاه است در صورتى كه شاه هم قانونى بوده باشد حكومتش والا از اول ديگر بى اساس است . اين دو تا اصل اگر چه هدف اصلى نيست لكن دو تا اصل مهم است كه به

يك وجهى اينها هم هدف هستند ، البته هدف نهايى عبارت ازهمان تاءسيس يك حكومت عدل اسلامى است لكن خود همين معنا كه بايد اين شخص و اين سلسله بروند سراغ كارشان اين هم خودش يك هدفى است هدفى شده است از براى ايرانى ها براى اينكه بعد از آنكه ايرانى ها تمام جناياتى كه تا حالا بر ايشان شده است در اين پنجاه سال و تمام بدبختيهايى كه اينها داشته اند ، چه ازاينكه نگذاشته اند رشد فكرى بكنند جوان ها و از آن طرف به واسطه زيادى مراكز فساد كه مراكز فحشا و فساد و اشاعه اين مراكز ، چه از ناحيه اينكه مثلا مشروب فروشى چقدر هست اين كازينوها و اين بساط چقدر هست ، مجلاتى كه اسباب فساد مى شود و جوان ها را فاسد مى كند چقدر در اين پنجاه سال بوده است و ترويج از آنها كرده اند و راديوها چه حالى داشتند ، سينماها چه حالى داشتند ، تلويزيون ها چه حالى داشتند همه اينها به واسطه اين است كه اين رژيم و اين حكومت ، حكومتى است كه مى خواهد كه اين جوان هاى ما را فاسد كند و اين مراكز زياد فحشا و همه اطراف و همه جوانب فحشا را رواج دادن براى اين است كه جوان ها را از دانشگاه ها بكشند به ميخانه ها و به كارهاى زشت و بد . پس اين جنبه كه عبارت از فاسد كردن جوان هاى ماست ، اين هم زير سر همين حكومت فاسد است كه اگر حكومت ، حكومت صالح بود ، مصالح مسلمين را و مصالح

ملت را در نظر مى گرفت ، نمى گذاشت كه اين قوه بزرگ و اين نيروى عظيم ملى فاسد بشود و كار از آن نيايد . اين را مردم از چشم همين هياءت حاكمه اى كه شاه اينجا درست كرده ، همين رژيم فاسد مى دانند و از آن طرف هم اينكه راجع به فرهنگمان ، راجع به اقتصادمان ، هر چه بدبختى در ايران تحقق پيدا كرده ، ملت ايران از دست اينها مى دانند و واقع هم همين است كه حكومت فاسد موجب همه فسادهايى است كه از همه اطراف به ما احاطه كرده . بنابر اين خود اين الان يك هدفى شده است براى مردم كه اين آدم نبايد باشد و اين رژيم نبايد باشد ، اين خودش يك هدف كانه اصيلى الان از براى مردم است ولو اينكه وقتى كه ما آن هدف اصلى را ملاحظه كنيم ، اين مقدمه اوست و لازمه اوست . نبودن اين رژيم لازمه بودن رژيم صحيح اسلامى است .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 148 تاريخ سخنرانى : 24/8/57

حكومت اسلامى مقصد اعلا

در اين مسائلى كه ما و شما وارد هستيم ، در آن كه اصولش سه تا مساءله است : يكى نبودن محمدرضاخان و اين سلسله ، سلسله پهلوى و يكى نبودن اصل رژيم سلطنتى و يكى هم استقرار حكومت عدل اسلامى ، جمهورى اسلامى . . .

. . . مقصد اعلى عبارت از اين است كه يك حكومت عدلى ، يك حكومت اسلامى عدلى ، مبتنى بر قواعد اسلامى حاصل بشود ، آن مقصد اعلاى

ماست و الا اينها همه اش جزو مقاصد شده حالا ديگر ، ولو اين هم مقدمه آن است و ليكن خود اينها الان جز و مقاصد هستند و ما همانطورى كه حكومت اسلامى را مى خواهيم حكومت اين را هم نمى خواهيم ، البته توى حكومت اسلامى همه اينها هست . ما اگر مى گفتيم ما حكومت اسلامى خواهيم معنايش اين بود كه اين سلسله نبايد باشد و اين رژيم نبايد باشد و آنها هم دستشان كوتاه بايد باشد چون اسلام حكومتش اين جورى است كه نبايد كسى در مملكت اسلامى تصرفى داشته باشد ، كفار ، هيچ كس نبايد تصرفى داشته باشد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 182 تاريخ سخنرانى : 27/8/57

حكومت اسلامى خواسته ملا ايران

امروز كه ملت ايران قيام كرده اند و به طور آشنايى بر مسائل و بيدارى قيام كرده اند و از شهرستان ها گرفته تا دهات ، تا كوره دهات يك مساءله را عنوان مى كنند و آن اينكه اين حكومت جبار را نمى خواهند و حكومت اسلامى مى خواهند ، مى خواهند كه آزاد باشند ، مى خواهند كه مستقل باشند ، مى خواهند كه حكومتشان حكومت اسلامى باشد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 198 تاريخ سخنرانى : 28/8/57

اداره صحيح جامعه با حكومت عادل

همه مردم دارند داد مى كنند ما آزادى مى خواهيم ، ما استقلال مى خواهيم ، ما حكومت عدل مى خواهيم حكومت اسلامى مى خواهيم . حكومت اسلامى حكومت عدل است ، ديگر اين دزدى ها تويش نيست ، اگر يك حكومت عادل صحيح پيدا بشود ، همه چيز ما اداره مى شود .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 256 تاريخ سخنرانى : 4/9/57

برقرارى حكومت اسلامى يك هدف سراسرى

يك تحول فكرى براى جامعه ايران به وجود آمد ، به طورى كه همه با هم يك صدا به دنبال يك راه و مقصد در حركتند و آن نابودى اين دودمان و برچيده شدن نظام شاهنشاهى و برقرارى حكومت اسلامى است و اين هدف در سراسر ايران حكمفرماست .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 40 تاريخ سخنرانى : 16/9/57

تشكيل جمهورى اسلامى

هيچ دولتى را با بودن رژيم سلطنتى قبول نخواهم كرد هدف تشكيل جمهورى است و براى من از روز روشن تر است كه با وضع فعلى در آينده اى نزديك به آن خواهيم رسيد .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 98 تاريخ سخنرانى : 6/10/57

تاءسيس دولت اسلامى اولين قدم

من در اول فرصتى كه پيدا كنم به خواست خدا مى روم ايران و اول قدمى كه بر مى دارم تاءسيس مى كنم يك دولت اسلامى مبتنى بر احكام اسلام ، مبتنى بر راءى مردم ، پيشنهاد مى كنيم به مردم و راءى از اينها مى گيريم و يك حكومت اسلامى تاسيس مى كنيم .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 273 تاريخ سخنرانى : 8/11/57

حكومت ملى و اسلامى

بايد همه مردم آگاهانه بريزند توى خيابانها و اين بنيان فاسد را از بين بردارند ، چيزى ديگر از آن نمانده است جز يك حشاشه اى ، چيز مختصرى ، اين هم بايد با همت شما مردم مسلمان با همت ملت ايران بايد اين هم از ميان برداشته بشود تا ما برسيم به يك حكومت اسلامى ، به يك حكومت عدل ، به يك حكومتى كه منافع شما را ، نه حكومت مى تواند بخورد ، نه مى تواند به غير بدهد ، ما يك همچو حكومتى مى خواهيم ، يك حكومت ملى و اسلامى ، يك جمهورى كه متكى بر راءى خود مردم باشد ، مردم آزادانه راءى بدهند .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 25 تاريخ سخنرانى : 14/11/57

از بين بردن طاغوتها

ما اميدواريم كه با پيوستگى به هم بتوانيم اين طاغوت ها را تا آخر از بين ببريم و بجاى آن يك حكومت عدل اسلامى كه مملكت ما براى خودمان باشد وهمه چيزمان به دست خودمان باشد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 58 تاريخ سخنرانى : 19/11/57

تحقق اسلام مقصد اصلى

مساءله اساسى ما اين نبود كه رژيم سلطنتى برود و قطع ايادى ديگران بشود ، اينها همه مقدمه بود براى مساءله اساسى ما ، او اسلام است . . .

. . . ملت ايران و ما مقصدمان اين نيست و نبود كه فقط محمدرضا برود ، رژيم سلطنتى از بين برود ، دست اجانب كوتاه بشود ، اينها همه مقدمه بود ، مقصد اسلام است .

ما مى خواهيم كه اسلام حكومت كند در اين مملكت ، احكام اسلام در اين مملكت جريان پيدا بكند . اگر ما فرض كنيم كه حكومت رژيم سلطنتى از بين برود ويك رژيم ديگرى بيايد كه آن رژيم ديگر ، ايادى ديگران هم ا زاو ، از مملكت ما قطع بشود ، يك رژيمى بيايد اما رژيم اسلامى نباشد ، بر خلاف اسلام باشد ، اين مقصد ما حاصل نشده . اگر مقصد اين بود كه محمد رضا برود و دست اجانب قطع بشود ، بله ، اما اگر مقصد اصلى ما اين است كه اسلام تحقق پيدا بكند ، اگر مقصد اصلى ملت ايران اين است كه جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند ، حكومت عدل الهى تحقق پيدا بكند ، رفتن آنها همه مقدمه براى اين مطلب است .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه :

44 تاريخ سخنرانى : 11/3/58

تغيير اصل رژيم مقدمه تحقق اسلام در همه ابعاد

اصل حركت روحانيت و حركت همه قشرهاى ملت براى جانشين كردن اسلام در محل طاغوت بود .

البته براى مقدمه اين جانشينى ، اول بايد طاغوت برود و رفت ، حالا وقت اين است كه ما به جاى آن طاغوت يك حكومت عدل اسلامى ، يك حكومت انسانى ، يك حكومت قرآنى به جاى آن جايگزين كنيم و اين حالا اول كار است . البته اصل تغيير رژيم و برقرار شدن جمهورى اسلامى الان هست يعنى اصل رژيم تغيير كرد و الان رسما ايران جمهورى اسلامى است و همه هم شناختند ايران را به اين معنا لكن ما فقط اين معنا را نمى خواهيم كه جمهورى اسلامى رايى باشد ، لفظى باشد . مهم همه ما ، همه شما و همه ملت و همه علماى اعلام اين است كه اسلام به همه ابعاد تحقق پيدا بكند به طورى كه هر كس وارد اين ملت مملكت مى شود ، از سرحد كه وارد شد آثار اسلام ببيند تا مركز كه آمد آثار اسلام ، دانشگاه رفت اسلامى ، وزارتخانه ها رفت اسلامى ، ادارات دولتى رفت اسلامى بازار آمد اسلامى ، در كشاورزها و پيش كارگرها رفت اسلامى . آنكه مقصد ما هست اين معنا هست ، نه فقط رفتن چپاولگرها و ما راجع به اين معنا در اول قدم هستيم .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 154 تاريخ سخنرانى : 30/3/58

عدالت در احكام اسلام

مقصد اين است كه يك حكومت عدل يك حكومتى كه وابسته به هيچ جناحى نباشد ، يك كشورى كه هيچ يك از جناح ها نتوانند در او دخالت بكنند ، به

يك كشور اسلامى كه مبنى بر احكام اسلام باشد ، كه احكام اسلام همه اش عدالت است ، يك همچو آرزوى هست .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 234 تاريخ سخنرانى : 8/4/58

فصل پنجم : عوامل تاءثير گذار (كار گزاران تغييريى )

الف . نخبگان مذهبى - سياسى

ايستادگى روحانيت

شما آقايان زنده كرديد اسلام را ، ايستاديد ، در مقابل ظلم ايستاديد اگر نايستاده بوديد خدا مى داند كه حالا رفته بودند تا آن آخر ، ايستادگى شما اسباب اين شد كه حاشا كردند مطالبشان را .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 13 تاريخ سخنرانى : 10/1/41

ممالك اسلامى مرهون علما و زعماى اسلام

هميشه علما و زعماى اسلام ملت را نصيحت به حفظ آرامش مى كردند خيلى از زمان ميرزاى بزرگ مرحوم حاج ميرزا محمدحسن شيرازى (25) نگذشته است ، ايشان با اينكه يك عقل بزرگ متفكر بود و در سامره اقامت داشت ، در عين حالى كه نظرشان آرامش و اصلاح بود ، لكن وقتى ملاحظه كردند براى كيان اسلام خطر پيش آمده است و شاه جائر آن روز مى خواهد وسيله كمپانى خارجى اسلام را ازبين ببرد ، اين پيرمرد كه در يك شهر كوچك نشسته و سيصد نفر طلبه بيشتر دورش نبود ، ناچار شد سلطان مستبد را نصيحت كند ، مكتوبات او هم محفوظ است ، آن سلطان گوش نمى داد وبا تعبيرات سوء و بى ادبى به مقام شامخ عالم بزرگ روبرو شد تا آن جايى كه آن عالم بزرگ مجبور شد يك كلمه بگويد كه استقلال برگردد .

مرحوم ميرزا محمد تقى شيرازى (26) بعد از اينكه ديدند عراق در معرض خطر است ، كه اگر ايشان نبود عراق از بين رفته بود يك كلمه فرمودند ، عرب پشتيبانى كردند ، مطلب را برگردانيد تمام ممالك اسلامى مرهون اين طايفه هستند ، اينهايند كه تابه حال استقلال ممالك اسلامى را حفظ كرده اند ، اين ذخاير هستند كه هميشه با نصايح

خود مردم سركش را خاموش كرده اند ، در عين حال روزى كه ببينند اسلام در معرض خطراست ، تا حد امكان كوشش ميكنند ، اگر بانشر مطالب شد و با گفتگو شد ، با فرستادن اشخاص شد فبها و اگر نشد ناچار هستند قيام و اقدام كنند .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 16 تاريخ سخنرانى : 11/9/41

نقش علما در لغو تصويبنامه هاى غير قانونى

روحانيون تمام اين پيشامدها راكه اكنون مى بينيد وبعد خواهيد ديد ، پيش بينى كرده بودند و با صراحت در اعلاميه هاى دوسه ماه قبل ذكر نموده اند و حالا نيز خطرهاى بالاتر و بيشترى را اعلام مى كنند و از عواقب امر اين جهش هاى خلاف شرع و قانون اساسى بر اين مملكت و استقلال و اقتصاد و تمام حيثيات آن مى ترسند و وظيفه خطير خود را در اين شرايط كه همه ملت مى دانند و مى بينند اداء مى كنند و با صراحت مى گويند تصويبنامه اخير دولت راجع به شركت نسوان در انتخابات از نظر شرع بى اعتبار و از نظر قانون اساسى لغو است ، و با اختناق مطبوعات و فشارهاى قواى انتظامى و جلوگيرى از طبع و نشر امثال اين نصايح و حقايق ، اقدام به نشر آن به مقدار مقدور مى كنند تا دولت ها نگويند ما تصويبنامه صادر كرديم و علما مخالفت نكردند وبه خواست خداوند متعال در موقع خود اقدام براى جلوگيرى مى كنند .

ملت ايران نيز با اين نحو تصويبنامه ها مخالف است به دليل آن در دو سه ماه قبل كه فشار وارعاب قدرى كمتر بود ، تبعيت خودشان را از

علماى اسلام به وسيله تلگرافات و مكاتيب و طومار از اطراف و اكناف ايران اعلام نموده ولغو تصويبنامه غيرقانونى دولت را راجع به انتخابات انجمن ايالتى و ولايتى خواستار شدند .

عمل به قوانين اسلام خواسته روحانيت

امروز هم روحانيت قيام كرده است ، نهضت كرده است ، ملت به تبع روحانيت نهضت كرده است ، ملتهاى اسلام بيدار شده اند ، نهضت كرده اند خواسته هاى روحانيت عمل به قوانين اسلام است ، اين ارتجاع است ؟

نقش مراجع در آزادى ملت

مراجع بزرگ از بلاد جمع شدند در مركز ، از مشهد تشريف آوردند ، از اهواز تشريف آوردند ، از قم اعاظم ما تشريف بردند ، مراجع ما تشريف بردند ، نجف همراهى كرد ، قم آن كسى هم كه اينجا بود همراهى مى كرد ، همه ، همه با هم دست دادند به هم ، فهماندند به اينكه ما ملت زنده هستيم ، ما براى آزادى اين ملت به همه جور حاضريم ، يكى مان حبس مى رود يكى مان اهانت مى شود ، يكى مان فحش مى خورد ، مابه همه چيزش حاضريم . حالا هم همين مراجع عظام تشريف دارند ، ((كثرالله امثالهم )) (آمين جمعيت ) همان مراجع نجف تشريف دارند ، ((كثرالله امثالهم )) . همان مراجع تهران و مشهد تشريف دارند ، ((كثرالله امثالهم )) . اسلام همچنين نيست كه يك فرد داشته باشد ، دو فرد داشته باشد ، همه سرباز اسلامند ، همه سربازان اسلامند ، همه علما جان نثار اسلامند ، نمى شود نباشند ، همه هستند الحمدلله همه دست به هم داده اند ، چه آنكه صلاح ديده است كه به ملايمت كار را انجام بدهد ، چه آنكه صلاح ديده است با حدت كار را انجام بدهد .

تحريم حزب رستاخيز مانع پايمال شدن حقوق ملت

علماى اعلام و ساير طبقات بدانند كه تشكيل اين حزب مقدمه ، بدبختيهاى بسيارى است كه اثراتش به تدريج ظاهر مى شود بر مراجع اسلام است كه ورود در اين حزب را تحريم كنند و نگذارند حقوق ملت مسلمان ايران پايمال شود .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 214 تاريخ سخنرانى : 21/12/53

نقش علما در نهضتهاى اخير

نهضت هايى كه واقع شده است بر خلاف چيزهايى كه مخالف مصالح اسلام بوده ، در اين صد و چند سال يكى از آنها قضيه تنباكو بود كه همه مطلع هستيد ، ميرزا (رضوان الله عليه ) ميرزاى شيرازى بزرگ (رضوان الله عليه ) امر فرمود و علماء ايران ، علماء بلاد ايران (رضوان الله عليهم ) كه در رئسشان ميرزاى آشتيانى بود در تهران ، اجراء كردند اين مطلب را و دولت ساقط شده ايران را زنده كردند . ساقط كرده بودند اينها براى يك مقدار كمى كه مى خواستند بروند تعيش كنند و دوره گردى كنند . اينها فرو خته بودند ايران را به خارجى ها و مير زاى شيرازى (رضوان الله عليه ) امر فرمود و ساير علماى ايران جانفشانى كردند و زجر كشيدند ، قيام كردند ، مردم را به قيام وا داشتند تا اينكه لغو شد ، اين نهضت در مقابل استبداد و مشرو طيت ، اين نهضت از نجف شروع شد به دست علما . . .

قضيه عراق را ميرزاى شيرزاى دوم ، اين شخص عظيم الشاءن ، اين شخص بزرگ ، اين شخص عالى مقام در علم و در عمل ، اين نجات داد اين عراق را او حكم جهاد داد و فرستاد اينها را به چيز و عرض مى كنم آنوقت هم تبعيت مى كردند عشاير از علما ، مثل حالا نبود ، تبعيت مى كردند ، عشاير آمدند خدمت ايشان و ايشان حكم داد ، حكم جهاد داد ، جهاد كردند ، كشته دادند ، كشته شدند تا مستقل كردند عراق را ، اگر

نبود حالا ما اسير بوديم ، حالا ما هم جزو مستعمره انگلستان بوديم ، آن هم با جديت علما واقع شد . . . اين نهضت آخرى هم كه منتهى شد به پانرده خرداد و اينهمه كشته دادند مردم ، اين هم در صف اولش اهل علم بودند ، علما بودند ، تا حالا هم دنباله اش كشيده شده است ، تا حالا هم آن كه بيشتر هياهو مى كند باز اهل علم است ، البته دانشگاهى هم حالا داخل است ، آنها هم داخلند ، ساير مردم هم به تبعيت علما مى رفتند نه به تبعيت ديگران علماى تهران را تقريبا اكثرشان را گرفتند حبس كردند ، از خطبا ، از علما گرفتند حبس كردند ، چندين روز حبس بودند ، زجر ديدند اينها .

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 259 تاريخ سخنرانى : 10/10/56

رهبرى روحانيت در نهضت اسلامى

نهضت مقدس اخير ايران كه ابتداى شكوفاييش از پانزده خرداد 42 بود صد در صد اسلامى است و تنها به دست تواناى روحانيون با پشتيبانى ملت مسلمان و بزرگ ايران پى ريزى شد و به رهبرى روحانيت ، بى اتكاء به جبهه اى يا شخصى يا جمعيتى اداره شده و مى شود و نهضت پانزده ساله ما چون اسلام است بى دخالت ديگران در امر رهبرى كه از آن روحانيت است ادامه دارد و خواهد داشت .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 82 تاريخ سخنرانى : 5/5/57

قيام علما در مقابل ظلم

ما در زمان خودمان ، در اين مدتى كه خودمان مشاهده كرديم ، قيام هايى از همين طبقه ديده ايم در مقابل رضاشاه آن وقت كه آمد و كودتا كرد و عرض بكنم آن بساط را در آورد و آن ظلم ها و آن تعديات به همه طبقات مردم ، هيچ قدرتى در مقابلش نايستاد الاقدرت روحانى كه قيام هاى متعدد شد كه ما همه اش را يادمان است ، قيام هايى كه از علماى اصفهان شد ، در قم جمع شدند همه با هم ، از علماى بلاد هم آمدند در قم ، قيامى كه از خراسان شد كه همه علماى خراسان را كه قيام كرده بودند گرفتند و بردند در زندان ، مثل مرحوم آسيد يونس و مرحوم عاصفه و ديگران ، قيامى كه از آذربايجان شد ، علماى بزرگ آذربايجان را مثل مرحوم آميرزا صادق آقا و مرحوم انگجى و ديگران را گرفتند و از آنجا بردند ، تبعيد كردند قيام هاى متعدد ، قياس كه مرحوم آقاى قمى كرد كه آمد

به تهران و مردم با او همراهى درست نكردند و ايشان هم گرفتند و تبعيد كردند قيام هاى زيادى كرده اند كه تاريخ نشان مى دهد كه اينها اين جور نبود كه مردم را دعوت به آرامش كنند كه مردم در مقابل ظلم حرف نزنند ، در مقابل ظلمه حرف نزنند .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 238 تاريخ سخنرانى : 8/8/57

ايستادگى مدرس در مقابل رضاشاه و اولتيماتوم روسيه

آن روزى كه رضاشاه آمد و آن همه كارها را كرد ، باز يك آخوند بود كه توى مجلس ، به اسم مدرس (رحمه الله ) كه مقابلش مى ايستاد و مى گفت كه نه هيچ كس نبود ، مدرس بود ، چند نفر هم كه اطراف او بودند ، ديگر در تمام مملكت هيچ قدرتى در مقابل او نمى ايستاد . مدرس يك آقاى عمامه اى ملا ، متقى و با يك پيراهن كذا و عباى كذا و تنبان كرباسى كه شعر آن وقت برايش گفتند كه تنبان كرباسى ، قدردانى از او كردند و شعر برايش گفتند ، انتقاد از او كردند ، اين ايستاد در مقابل رضاشاه و((نه )) گفت .

آن وقتى كه التيماتوم كرد روسيه به ايران كه در يك قضيه اى بود كه من حالا يادم نيست ، التيماتوم كردند و لشكرشان هم حركت كرده بود و آمده بود تا فلان جا ، آوردند به مجلس كه ، التيماتوم را آوردند به مجلس كه وكلا چيز بكنند ، خوب لشكر روس است و بناست بيايد و التيماتوم كرده و اگر فلان كار را انجام ندهيد چه خواهيم كرد تنها كسى كه خود آنها نوشتند

وكلا همه نشسته بودند وهيچ حرف نميزدند و قدرت اين كه كارى بكنند نداشتند خوب چه بكنند نوشته يك سيد يك معمم يك ملايى با دست هاى لرزان آمد پشت آنجا و گفت حالا كه بناست ما از بين برويم ، چرا به دست خودمان از بين برويم ؟ نه ، ما رد مى كنيم اين را ، كردند و هيچ غلطى هم آنها نكردند قدرت پيدا كردند به قول ايشان ، وكلاى ديگر هم قدرت پيدا كردد و راءى برخلاف دادند و قبول نكردند حرف آنها را ، آنها هم هيچ كارى نكردند ، اينها مى خواهند ما را بترسانند .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 241 تاريخ سخنرانى : 8/8/57

مخالفت علما با طرحهاى شاه

جنبش اسلامى اخير بيش از پانزده سال است كه به رهبرى علماى ايران با مخالفت با طرح هاى شاه شروع شده است ، طرح هايى كه مخالف اسلام و ايران بوده و دنباله خيانت هاى گذشته او نيز بود مردم از علما طرفدارى كردند اختلافات زياد واقع شد كه اين مطلبى است طولانى .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 116 تاريخ سخنرانى : 21/8/57

مخالفت با كاپيتولاسيون

شرح مبارزات پانزده ساله اخير بدين صورت بود كه شاه برخلاف مصلحت ملت كارهايى انجام داد ، ابتدا علماء اسلام مخالفت كردند و اين مخالفت به گرفتارى شبانه من انجاميد در پانزده خرداد 42 از قرارى كه مى گويند ، پانزده هزار نفر كشته شدند قريب يك سال در زندان و حصر بودم ، پس از آزادى به مبارزاتم ادامه دادم و مفاسد و جنايات شاه را افشاء نمودم تا اينكه يكى از خيانتهاى بزرگ شاه يعنى قضيه كاپيتولاسيون پيش آمد و شاه مستشاران آمريكايى را مصونيت داد ، از اين جهت كه اين قضيه مخالف مصالح اسلام و كشور بود ، من با آن شديدا مخالفت نمودم و به دنبال آن شبانه دستگير شدم و مستقيما به تركيه تبعيد شدم يك سال در تركيه بوديم ، پس از آن ما را تحويل عراق دادند و قريب چهارده سال در عراق بوديم ، در طول اين مدت من در مواقع مختلف ، جنايات شاه را چه در اعلاميه و چه در خطابه اعلام مى كردم و هر فاجعه اى را گوشزد مى نمودم و هرگز ساكت ننشستم وبعد هم كه به اينجا آمدم .

صحيفه نور جلد :

4 صفحه : 39 تاريخ سخنرانى : 15/9/57

وظيفه شرعى علما در امامت امت

من از آقايان علما و افاضل بايد تشكر كنم پيروزى ملت مرهون اقدامات علما اولا و ساير طبقات ثانيا بوده است شما علما همان طور كه وظيفه شرعى تان هست كه امام امت باشيد ، پيشقدم باشيد در مسائل امت ، دفع كنيد مفاسد را از ملتها ، بحمدالله قيام به امر فرموديد و من از قبل ملت شريف ايران از شماها تشكر كنم خداند انشاء الله روحانيت را كه ذخيره ملت است ، پشتوانه ملت است حفظ كند وقوت به او بدهد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 19 تاريخ سخنرانى : 14/11/57

نقش روحانيت در جنبشهاى تنباكو و مشروطه

در اين جنبش هايى كه در اين طول زمانى كه مابوديم در آن يا نزديك به ما بوده ، در اين جنبش ها كسى كه قيام كرده باز از اين طبقه بودند ، طبقات ديگر هم همراهى كردند لكن اينها ابتدا شروع كردند در قضيه تنباكو (27) اينها بودند كه بهم زدند اوضاع را ، در قضيه مشروطه (28) اينها بودند كه جلو افتادند و مردم هم همراهى كردند با آنها ، در اين قضاياى ديگر هم روحانيت با شما همه رفيق بوده است ، بوده است با همه . اينهم يكى از چيزهايى بود كه اينها درست مى كردند كه اينها را جدا كنند از هم و همه را با هم دشمن كنند آنها آنها بجنگند با هم ، آنها نفتهاى مارا ببرند .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 51 تاريخ سخنرانى : 17/11/57

روسشنگرى علما و روحانيت

شما (29) در اين راه جديت كرديد و روشنگرى كرديد و ملت را به قيام وادار كرديد ، شما هدايت كرديد مردم ، را روحانيت ايران هدايت كرد مردم را و بحمدالله روشنگريهاى شما اثر خودش را كرد و مردم ايران يكپارچه با هشيارى قيام كردند .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 135 تاريخ سخنرانى : 11/12/57

نجات ملت با قدرت روحانيت

اين قدرت روحانى است كه مردم را به كوچه ها مى كشد ، قدرت اسلام است كه از حلقوم روحانيت بيرون مى آيد ، اينها را نشكنيد . خدايا تو مى دانى كه من براى اينكه معمم هستيم از روحانيت طرفدارى نمى كنم ، براى اينكه مى دانم اين قشرند .

نقش روحانيون و خطبا در بيدارى مردم

در انقلاب هاى مردمى ، همه مردم بر اثر فشارهايى كه در ساليان دراز ديده اند ، كم كم براى نجات خود و كشورشان انقلاب مى كنند كه در انقلاب ما روحانيون و خطبا در بيدارى مردم نقش اساسى داشتند .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 26 تاريخ سخنرانى : 14/11/60

ب . گروهها و اقشار طبقه متوسط جامعه

همدستى و همزبانى همه جناحها و اقشار

لازم است تمام جناح ها كه در پيشرفت مكتب رهايى بخش اسلام در تكاپو هستند به هم پيوندند و با شعار واحد كه شعار اسلام و قران است همصدا شوند و از درون مدارس روحانى تا درون دانشگاه ها و از عمق بازارها و كارگاه ها تا دشت پهناور دهقانان زحمتكش صحرانورد و از كمينگاه محراب مساجد تا صحنه احزاب سياسى و گروه دانشمندان ، دكترها و مهندسين و جناح هاى محترم لشكرى و كشورى همه و همه همدست و همزبان كوشش مردانه كنند در راه نجات اين كشتى كه با چنگال و دندان اهريمنان خارج و داخل با خطر غرق مواجه است .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 40 تاريخ سخنرانى : 4/1/57

حركت تمام جناحها و اقشار در جهت واحد

ايران تمام جناحهايش با هم پيوند كرده اند ، جناحهاى سياسى ، جناحهاى - عرض كنم - روحانى ، بازارى ، بچه هاى دبستانى و - مردهاى - جوان دانشگاهى ، دبيرستانى همه با هم به راه افتاده اند و قيام كرده اند و همه يك مطلب را مى خواهند يك همچو قيامى سابقه ندارد در تاريخ كه تمام قشرها رو به يك جهت باشند . همه يك مطلب را كارش داشته باشند ، فريادشان همه بلند باشد .

صحيفه نور جلد : 22 صفحه : 128 تاريخ سخنرانى : 28/7/57

سلب قدرت تفكر از دشمن

بايد ملت شريف مظلوم و جناحهاى علاقمند به اسلام و كشور ، قدرت تفكر را از دشمن سلب كرده و به حكومت غاصبانه آن هر چه زودتر خاتمه دهند ، چرا كه اين نقشه شيطانى سياست هاى خارجى است كه با كشتارهاى پياپى و آتش زدن مغازه هاى مؤ منين مبارز ، مى خواهند ملت غيور ايران را خسته كنند تا دست از نهضت اسلامى خود بردارند .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 210 تاريخ سخنرانى : 4/8/57

عدم عقب نشينى اقشار از موضع قاطع خود

بايد ملت ما از روحانى و سياسى تا دانشگاهى و بازارى و دهقان و كارگر و كارمند از موضع قاطعى كه تاكنون داشته اند كه آن برچيده شدن رژيم منحط پهلوى و به دست آوردن استقلال و آزادى در سايه حكومت عدل اسلامى است ، يك قدم عقب نشينى نكنند كه عقب نشينى ، كشتار سفاكانه شاه را افزايش مى دهد و سستى در اين راه ، خون پاك جوانان ما را پايمال مى گرداند و مسؤ وليت به عهده همه ماست .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 211 تاريخ سخنرانى : 4/8/57

كوشش همه جانبه دولت و مردم

بدون تغييرات صحيح بنيادى و تحول فرهنگى و علمى امكان تحول فكرى و روحى نيست وبايد با كوشش همه جانبه از طرف دولت و رؤ ساى دانشگاه ها وفرهنگيان و جوانان دانشجو به مقصود نزديك شويم و انشاء الله تعالى از پيوستگى و وابستگى نجات پيدا كنيم و كشور عزيزمان را نجات دهيم .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 187 تاريخ سخنرانى : 31/6/58

نقش بانوان شجاع در پيروزى

درود بى پايان بر بانوان ايران . سلام بر شما بانوان محترم رحمت خدا بر شما شيردلانى كه به همت والاى شما اسلام از قيد اسارت بيگانه بيرون آمد . سلام خداى تبارك و تعالى بر ملت ايران ، بانوان آنها و مردان آنها . شما بانوان شجاع دوشادوش مردان ، پيروزى را براى اسلام بيمه كرديد . من از تمام زن هاى ايران ، تمام بانوان ايران و از بانوان قم تشكر مى كنم . خداوند از شما راضى باشد ، امام عصر از شما دلخوش باشد . شما با بچه هاى كوچك خودتان در خيابان ها آمديد و از اسلام پشتيبانى كرديد من اخبار قم و ساير بلاد را مى شنيدم ، من اخبار چهار مردان را مى شنيدم . من در خودم غرور احساس مى كنم براى اين شجاعت ها بانوان ايران و بانوان قم و ساير بلاد ، در اين پيروزى پيشقدم هستند ، آنها مردان را تشجيع كردند مردان ما مرهون شجاعت هاى شما زن هاى شيردل هستند من مرهون هم مرد و هم بانوان محترمات هستم .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 253 تاريخ سخنرانى : 12/11/58

آزادى و استقلال ما مرهون محرومين

اين آزادى را كى به ما داد؟ و اين استقلالى كه الان ما داريم و كسى نمى تواند دخالت كند در كشور ما ، اين را كى به ما داد؟ و اين استقلالى كه الان ما داريم و كسى نمى تواند دخالت كند در كشور ما ، اين راكى به ما داد؟ جز اين بود كه اين پا برهنه ها و اين زاغه نشين ها و اين دانشگاهى هاى

محروم و اين مردم كوچه و بازار با هم جمع شدند و براى خدا قيام كردند و نهضت كردند و ما را به اين آزادى رساندند و آن سدهاى بزرگى كه در تصور كسى نمى آمد كه شكسته بشود ، شكستند و مارا به آنجا رساندند كه وزير بشويم و رييس جمهور بشويم و وكيل بشويم و همه اينها را داشته باشيم و همه از اين ملت است .

صحيفه نور جلد : 13 صفحه : 72 تاريخ سخنرانى : 20/6/59

نقش طبقه محروم و مستضعف در به ثمر رساندن انقلاب

انقلاب اسلام ، اين انقلاب مهم اسلامى رهين كوشش هاى اين طبقه است ، طبقه محروم ، طبقه گودنشين ، طبقه اى كه اين نهضت را به ثمر رساند و توقعى هم نداشت . من شما طبقه را ، گودنشينان را ، از آن كاخ نشينان بالاتر مى دانم (اگر آنها لايق اين باشند كه با شما مقايسه بشوند) . من وقتى كه در حال انقلاب مى ديدم كه يك پيرمردى از آن گودنشين ها از آن منزل محقر خرابه بيرون مى آمد و مى گفت كه ما با بچه هايمان صبح كه مى شود مى رويم براى تظاهر ، يك موى شما بر همه آن كاخ نشين ها و آنهايى كه در اين انقلاب هيچ فعاليتى نداشتند ، بلكه كارشكنى هم تا آن اندازه كه مى توانستند مى كردند و الان هم هر مقدار كه بتوانند مى كنند ، يك موى شما بر همه آنها ترجيح دارد ، بلكه مقايسه يك موى شما به آنها نبايد صحيح باشد .

شما اين انقلاب را به ثمر رسانديد و گروه هايى كه در سرتاسر

كشور اين انقلاب را به ثمر رساندند ، همان زن و مرد محروم و همان هايى كه مستضعف هستند و كاخ نشين ها آنها را استضعاف مى كنند و اينها ثابت كردند كه كاخ نشين ها هستند كه ضعيفند پوسيده اند و براى اين ملت هيچ كارى نكرده اند و نخواهند كرد . اين دانشگاه بود ، جوان هاى دانشگاه كه آنها هم از محرومين و مستضعفين اند و اين طبقه محروم جامعه بود كه از همه رفاه ها محروم بود لكن قلبش مملو از عشق به اسلام و ايمان بود و با آن عشق و با آن ايمان اين حركت را دنبال كرد و شهيد داد و در مقابلش چيزى مطالبه نكرد .

صحيفه نور جلد : 14 صفحه : 164 تاريخ سخنرانى : 16/1/60

جوانان حزب اللهى

امروز كه به بركت اسلام جوانان و كودكان و پيران و خردسالان از هر طبقه بيدار و متحول شدند و همه قيد و بندهاى استعمارى و استثمارى را بريدند و با مشت گره كرده آمريكا و اذناب او را از كشور راندند ، ايران را مرده و وابسته مى دانند . و شما ملت عظيم الشاءن هستيد كه بايد چون كوه سر به فلك كشيده در مقابل همه مشكلات بايستيد و خداوند تعالى با شماست . اينك به تمام متصديان امور و دست اندركاران كشور هشدار مى دهم كه قدر اين جوانان حزب اللهى را بدانيد و از آنان قدردانى كنيد و آنان را تشويق نماييد و در آغوش محبت خود حفظ كنيد . اينان بودند كه ايران را نجات دادند و از اين پس همين ها هستند

كه انقلاب را پاسدارى مى كنند و همين ها هستند كه با هزينه اى كم در ظرف مدت كوتاهى با روشن بينى خاص خويش كارهاى تعجب آورى نمودند كه گمان نمى شد در ايران بتوان انجام داد . اين مغزهاى متعهد بايد تشويق شوند تا شكوفا گردند .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 410 تاريخ سخنرانى : 22/11/63

نقش پابرهنه ها در پيروزى نهضت

اين يك واقعيت است و تعارف نيست ، واقع اين است كه آنها اين نظام را درست كرده اند و اين نهضت را به وجود آوردند ، همين جمعيت هستند كه پيروزى ها را به دست آوردند ، از قشر بالا كسى در اين مساءله حقى ندارد .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 620 تاريخ سخنرانى : 27/5/64

فقراى متدين گرادنندگان واقعى انقلاب

بحث مبارزه و رفاه ، بحث قيام و راحت طلبى ، بحث دنياخواهى و آخرت جويى دو مقوله اى است كه هرگز با هم جمع نمى شوند ، و تتها آنهايى تا آخر خط با ما هستند كه درد فقر و محروميت و استضعاف را چشيده باشند فقرا و متدينين بى بضاعت ، گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلاب هستند . ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورتى كه ممكن است خط اصولى دفاع از مستضعفين را حفظ كنيم .

صحيفه نور جلد : 20 صفحه : 235 تاريخ سخنرانى : 29/4/67

ج . اراده ملى

عدم توانايى سرنيزه در برابر خواسته ملت

و اگر چنانچه يك ملتى ايستاد و حق خودش را خواست سرنيزه نمى تواند جلويش را بگيرد . سرنيزه ، اصلا قدرت ندارد با گوشت طرف بشود ، اين خيال است كه گوشت نمى تواند با سرنيزه تمام قدرت هاى عالم جمع بشوند وقتى يك ملتى گفت من اين كار را نمى خواهم نمى توانند تحميلش كنند . الان نمى توانند تحميل به ايران بكنند كه شاه را قبول كن ، نمى توانند . الان زور ايستاده آنجا ، اما مردم قبولش ندارند مردم داد مى زنند نمى خواهيم . قبول كردن را مردم هيچ تن ندادند به اين مطلب .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 150 تاريخ سخنرانى : 21/7/57

فشار اراده آهنين ملت

فشار اراده آهنين ملت به طورى اعصاب شاه را خرد كرده است كه ديوانه وار دست به جنايات ننگ آوردى زده است كه روى تاريخ را سياه نموده .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 266 تاريخ سخنرانى : 11/8/57

در مقابل ((نه )) ملت هيچ چيز كارگر نيست

يك ملت وقتى يك چيزى را نخواهد ، نمى شود و حالاملت نمى خواهد يك ملت است ، قضيه يك حزب و - يك نمى دانم - يك جبهه و يك - عرض بكنم - جمعيت نيست ، يك ملت است كه الان مى گويد نه ، در مقابل ((نه )) ملت ، نه سرنيزه كارگر است ، نه تانك كارگر است ، نه توپ كارگر است نه تشرهاى توخالى كارتر و نمى دانم كرملين . اين حرف ها نيست تو كار ، هر چه مى خواهند تو روزنامه هايشان بنويسند يا مى خواهند خودايشان را بلند كنند .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 39 تاريخ سخنرانى : 16/8/57

هدف مشترك ملت در برابر تحمل نفوذيها

حكومت اسلامى و خواست ملت ما براى همين است كه نفوذ غرب و همه كشورها را در ايران از بين ببرد وقتى يك ملت با تمام اقشار آن براى يك هدف قيام كردند ، هيچ نفوذى نمى تواند خلاف آن را تحميل كند .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 89 تاريخ سخنرانى : 18/8/57

تغيير جهت با فشار ملت

سوال : چرا تغيير جهت شاه ، شما را قانع نمى كند؟ آيا مردم ايران از پاكسازى نظاميان راضى نخواهند شد؟ چگونه در مقابل ارتش مقاومت مى كنيد؟

جواب : شاه زير فشار ملت تن به اين تغيير جهت داده است و اين براى رهايى از بن بستى است كه گرفتار آن شده است تا آتش خشم مردم را خاموش كند و سپس با تجديد قوا مجددا دست به خيانت بزند و در برابر ملت ، نه ارتش و نه هيچ قدرتى نمى تواند بايستد ، مگر تاكنون شاه با اتكاء به ارتش حكومت خود را تحميل نكرده است كه مى بينيم شكست خورده است .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 91 تاريخ سخنرانى : 18/8/57

حركت در جهت خلاف خواست ملت خيانت است

بارها گفته ام كه ملت ايران خواهان برچيده شدن رژيم شاهنشاهى و سقوط دودمان منحوس و خاء ن پهلوى و برقرارى حكومت اسلامى مى باشد . هر كس اينجا آمده است من اين موضوع را با او مطرح كردم . اين دو آقا هم آمدند و من مطرح كردم ، آنان پذيرفتند و رفتند . هر كس بر خلاف خواست ملت مساءله اى عنوان كند ، خاء ن به ملت و مملكت است .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 165 تاريخ سخنرانى : 25/8/57

عدم مخالفت با ملت تنها چاره شاه و ابرقدرتها

همه ملت ايران در تمام شهرستان ها قيام كرده اند و با اين قيام ملت ، تا شاه نرود ، آرامش پيدا نخواهد شد و كسى نمى تواند شاه را نجات دهد ، او چاره ندارد جز اينكه برود و ابرقدرتها چاره ندارند جز اينكه با ملت ما مخالفت نكنند ، اگر مخالفت كنند ، براى آنها بدتر خواهد شد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 168 تاريخ سخنرانى : 25/8/57

مردم دست بردار نيستند

در هر صورت الان مردم ديگر گوش به اين حرف ها نمى دهند ، حكومت را نظامى كنيد ، همين است كه هست ، دولت را هم نظامى كنيد ، خوب همين است كه هست نظامى هست الان ديگر ، حالا تو تغييرش بده اسمش را دولت بگذار . الان مدت هاست كه ايران با حكومت نظامى دارد مى گذراند ، چند تا شهرش رسما نظامى است ، بقيه اش هم غير رسمى نظامى است خوب غير نظامى در كار نيست . مگر تو ميتوانى بدون سرنيزه زندگى كنى ؟

تو يك روز سرنيزه را بردارند به باد فنا خواهى رفت نمى توانى زندگى كنى . حالا فرض كنيد كه آمريكا نفشه اش هم اين باشد كه بعد از اين يك دولت ديگرى در كار بياورد و شاه را ببرد و يك كودتاى نظامى بكند ، همين نظامى است و همين بساط و همين كشتار و همين كردار ، مردم هم همانند كه هستند . دست بر نمى دارند مردم ، مردم مى خواهند از زير اين بار بيرون بيايند . بايد فكر بكنند ، بايد رها كنند ايران را ، بايد

بروند سراغ كارشان رها كنند ايران را .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 176 تاريخ سخنرانى : 26/8/57

ملت نمى گذارد

يك ملت 35 ميليونى كه ايستاده است و مى گويد جانش را دارد مى دهد جوانش را دارد مى دهد و مى خواهد مملكتش را نجات بدهد از دست شما ، آنهااراذل و پستند و شما آقا و با شرف ؟ يك كسى كه از يك طرف مى گويد حقوق بشر ، از يك طرف حقوق ميليون ها بشر را به زمين مى زند كه ايرانش را ما شاهد هستيم و جاهاى ديگرش را هم ديگران شاهد هستند ، از آن طرف قضيه حقوق بشر را ذكر مى كند و آن طرف بشر را اينطور مى كند ، اين خيلى شريف است ، اما ملت ايران كه مى خواهد از زير يوغ اينها بيرون برود اراذل و پست است در نظر شما؟ نظرت صحيح نيست ، برگردان اين نظر را تو بعدها مى خواهى با اين ملت زندگى كنى ، نمى گذارند زندگى كنى ملتى كه ببيند اينطور تو دارى با آنها صحبت مى كنى نمى گذارد ديگر شما حيات پيدا كنى ، نمى گذارد كه آمريكايى در ايران باقى بماند .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 243 تاريخ سخنرانى : 3/9/57

عدم ايستادگى دولت نظامى در برابر خواسته ملت

سوال : شاه ، همانطور كه مطلع هستيد ، دولت نظامى را برقرار ساخته است آيا به نظر حضرتعالى مبارزه با نظامى ها مشكل تر نيست ؟ و چگونه شما مى خواهيد دولت نظامى را از بين ببريد؟

جواب : البته مشكل است ، لكن وقتى ملت يك امرى را بخواهند نظامى هم نمى تواند مقابلش بايستد .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 65 تاريخ سخنرانى : 21/9/57

فروريختن پايه پوشالى شاه با فشار ملت مبارز

پايه پوشالى قدرت شاه كه توسط خودش بنا گرديده بود و بر آن تكيه داشت ، به وسيله ملت مبارز فرو ريخت و به همين دليل قدرت او نمى تواند ادامه پيدا كند ، همين شاه بودكه چند سال گذشته هنگامى كه حزب مبتذل خود را اعلام كرد ، گفت هر كه به ما راءى ندهد ، يا جايش در زندان است و يا از كشور اجازه مى دهيم كه خارج شود امروز مى بينيد كه ملت ايران او را مجبور مى كند كه رسوايى شكست حزب رستاخيز فرمايشى خود را قبول كند و همين شاه بود كه در مورد زندانيان سياسى عقيده داشت كه بايد در زندان پوسيده و بميرند و ديديم كه فشار ملت او را مجبور مى كند كه بعضى از آنان را آزاد كند و ده ها شكست ديگر كه ملت بر او وارد آورده و به يارى خداى تعالى او را براى هميشه از قدرت بركنار خواهد كرد و در اين راه از هر شيوه ممكن استفاده مى كند ، اگر به همين روش مسالمت آميز ، شاه كنار نرود ، آنوقت است كه او و حاميانش غرامت سختى خواهند

پرداخت .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 71 تاريخ سخنرانى : 23/9/57

اظهار عجز در مقابل ملت

شاه با آن عظمت فرعونى به تعظيم و اظهار عجز در مقابل ملت برخاست و به تبديل مهره هاى نرم به خشن پرداخت ملت با غرور اسلامى خود نه آن توبه را قبول نمود و نه از آن نرمى فريب خورد و نه به آن خشونت اعتنا كرد و در تاسوعا و عاشوراى 99 با رفراندم بى نظير و آرام خود كه به تصديق ناظران داخل و خارج در تاريخ بى نظير بود قدرت مهار شده خود را ثابت و سقوط و عزل محمدرضا پهلوى رابراى چندمين بار اعلام كرد .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 010 تاريخ سخنرانى : 10/657/

پيروزى با اراره ملت

سؤ ال : شما از حمايت هاى خارجى برخورداريد؟

جواب : هيچ حمايتى از ما نشده است . گاهى لفظا اظهار حمايت شده است لكن حمايت عملى به هيچ وجه وجود ندارد و ما محتاج هيچ حمايتى نيستيم . ملت ايران اراده كرده است تا پيروز شود و حتما پيروز خواهد شد .

صحيفه نور جلد : 22 صفحه : 160 تاريخ سخنرانى : 7/10/57

خواسته ملت ايران

امروز ملت ايران خواستار برچيده شدن رژيم سلطنتى هستند و رفراندم روزهاى تاسوعا و عاشورا به طرز بيسابقه اى اين حقيقت را به همه جهانيان ثابت كرد و نيز همگى اعلام كردند كه خواستار استقرار جمهورى اسلامى هستند كه متكى به آراء ملت باشد و با معيارها و قواعد اسلامى تكوين يابد و عمل كند و اين چنين حكومتى جز با دادن بيشترين آزادى هاى سازنده و اخلاق امكان پذير نيست .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 164 تاريخ سخنرانى : 18/10/57

حاكميت خواسته ملت

شاه براى ابقاء خود دست به تبليغات در شرق و غرب زده است ولى ديگر سودى ندارد . ملت غيور و شجاع ايران ، او و دار و دسته اش را شكست خواهند داد . مردم شاه را نمى خواهند و او را يك جنايتكار و يك خائن مى دانند و هيچ كس نمى تواند با اين خواست مخالفت كند . تاريخ در آينده نزديك نشان مى دهد كه خواست ملت و خدا بر تمام خواست ها حاكم است .

صحيفه نور جلد : 22 صفحه : 169 تاريخ سخنرانى : 27/10/57

پيشبرد كارها با اراده مصمم ملت

شما مردم ، ملت شريف ايران ثابت كرديد كه بايك قدم راسخ و بايك نظم و يك اراده مصمم كارها را داريد پيش مى بريد و يكى پس از ديگر ، اين قواى شيطانى را منهدم مى كنيد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 57 تاريخ سخنرانى : 19/11/57

قيام ملتها موجب نجات

شما اگر بخواهيد به مشكلات خودتان پيروز بشويد ، اگر بخواهيد قدس رانجات بدهيد ، اگر بخواهيد فلسطين را نجات بدهيد ، اگر بخواهيد مصر را نجات بدهيد و ساير ممالك عربى را نجات بدهيد از دست اين عمال ، از دست اجانب ، ملتها بايد قيام بكنند ، بايد ملتها اين كار را انجام بدهند ، ننشينند كه دولت ها بر اين مسائل وارد بشوند .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 262 تاريخ سخنرانى : 17/1/58

همت ملت در رفع مشكلات

ما در مشكلات بايد متوسل بشويم به ملت ، ملتى كه بحمدالله مهيا براى كمك و فداكارى بوده و هستند . با فداكارى ملت بحمدالله مراحلى را بسيار اهميت داشت پشت سر گذاشتيم . موانع مرتفع شد ، خائنين رفتند و اگر تتمه اى هم باشد با همت ملت خواهند رفت ، لكن اين ديوار شيطانى بزرگ كه شكست ، پشت آن ديوار خرابى هاى زياد هست و ما بايد به همت ملت آن خرابى ها را ترميم كنيم ناچاريم كه به ملت متوجه بشويم براى سازندگى براى اينكه ترميم كنيم . اين خرابى ها كه در طول مدت حكومت جائر پهلوى در مملكت ما حاصل شده است و بحمدالله ملت ما راجع به سازندگى اين مهيا بودن خودشان را اعلام كرده اند .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 135 تاريخ سخنرانى : 26/3/58

عملى نبودن خلاف خواسته ملت

همه در صدد اين بودند كه محمد رضا را نگه دارند ، نه ابرقدرتها تنها ، تمام قدرت هايى كه بود ، همه اين مملكت هاى اسلامى هم ، همه پشتيبانى مى كردند يعنى من نيافتم يك كسى را كه لفظا ، بعضى از اينها به ما پيام مى دادند كه ما همراهيم ، لكن ما نمى توانستيم باور كنيم لكن همه شان با هم متحد بودند براى اينكه اين جانور را حفظش كنند اينجا و نتوانستند . چرا نتوانستند ؟ براى اينكه همه تان با هم يك صحبتى مى كرديد . يك ملت وقتى همه آن يك چيزى داشت - نمى شود - يك چيزى را خواست ، نمى شود خلافش

كرد . خلاف خواست يك ملت نمى شود عمل كرد ، عملى نيست در دنيا .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 217 تاريخ سخنرانى : 6/4/58

خواستن ملت ، توانستن است

هى ماءيوس نباشند از اينكه ما نمى توانيم اينقدر خودشان را نبازند خوب پيش هم هى مى گفتند خوب نمى شود با اين قدرت ها ، نمى شود با اين قدرت ها در افتاد ، بياييد بسازيم ، بياييد بسازيم لكن شما ديديد وقتى ملت خواست شد وقتى يك ملتى يك چيزى را مى خواهد بشود ، خدا همراهش است همانطورى كه آنوقت مى گفتند نمى شود اين قدرت را به هم زد و شما عمل كرديد و شد .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 113 تاريخ سخنرانى : 11/8/58

فكر معوج اقليت ياغى جهت حكومت بر ملتها

اين يك عده اقليتى كه ايستاده اند در مقابل سى و پنج ميليون جمعيت و در آراء ، آرايشان را ديديد كه در رفراندم اول همه قوا را روى هم گذاشتند باز صدى هشتاد با ما بود . حالا با اينكه يك مقدارى را بازى دادند و قهر كردند حالا هم صدى نود باز راءى مثبت دادند . دنيا نظر مى كند كه اين آدم ها چه مى گويند در مقابل يك ملت . اين مردم چه مى گويند در مقابل ملتى كه همه ايستاده اند و هر روز فرياد دارند مى زنند كه ( بعد از تصويبش هم دارند فرياد مى زنند) كه ما همين قانون اساسى را مى خواهيم ؟ اين چند نفر آدم چه چيزى مى گويند در مقابل اين ملت ؟ چه حرف حسابى دارند؟ چرا بايد اينها يك چنين فكر معوجى داشته باشند كه يك عده ياغيگرى كرده اند ، يك چنين عده معدودى مى خواهند بر همه ملت ما حكومت كنند . مگر حكومت محمدرضا غير

از اين معنا بود كه يك عده معدودى مى خواست ديگران را تحت سلطه قرار بدهد؟ حالاهم همين ها نظير او هستند . و از ريشه هاى او هستند چه مى گويند اينها در مقابل يك ملت كه زن و مردش خون دادند و بچه دادند و جوان دادند و يك حكومت اسلامى مى خواهند درست كنند؟

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 49 تاريخ سخنرانى : 28/9/58

فصل ششم : عوامل تاءثيرپذير (تغيى كننده ها)

الف . تحول روحى - فكرى در افراد

تحول عظيم روحى از حيث شناخت و عمل

از طرف ديگر با يك تحول عظيم روحى ملت ، از حيث شناخت و تحول عملى عظيم تر از حيث عمل مواجه هستيد توده هاى مردم كه قبل از نهضت عظيم اسلامى ، نظام شاهنشاهى را مظهر مليت و مدار عظمت كشور مى دانست و فرمان شاه را مطاع و متبع و از گزاف گوييهاى شاهان و گويندگان دربارى و مديحه سرايى آنان كشور را در سايه رهبرى شاه ، مترقى و پيشرفته تا دروازه تمدن بزرگ مى پنداشت و استقلال مملكت را در زير پرچم شاهنشاهى بيمه شده به حساب مى آورد ، با يك جهش و شناخت همگانى ، تمام پايه ها و كنگره هاى اين قصر خيالى ناگهان فرو ريخت و محتواى اين لغات و الفاظ فريبنده و بزك شده ظاهر شد و تهى بودن اين طبل هاى پر سرو صدا از محتوى معلوم گرديد و ورشكستگى اقتصادى وبه غارت رفتن بيت المال و تباهى كشاورزى و وابستگى فرهنگى و ارتشى بر ملا گرديد .

و نيز توده هايى كه قبل از نهضت به امر يك پاسبان به جشن بر مى خاست و بر بالاى مغازه ها بيرق شادمانى مى زد و فرمان

شاه را به دنبال جزافه شعراء دربارى ، فرمان ايزد ميدانست ، با يك جهش اسلامى به عصيان برخاست و بامشتهاى گره كرده و فريادهاى مرگ بر اين سلطنت پهلوى ، مرد و زن و كوچك و بزرگ به خيابان ها ريخته و در مقابل مسلسل و توپ و تانك ، قهرمانانه مقاومت نموده و با فداكارى و خون جوانان برومند خود ، قدرت شاهانه متكى بر ابرقدرتها را شكسته و او را مجبور به تسليم نموده ، ولى تسليم او را نپذيرفته و نخواهند پذيرفت .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 266 تاريخ سخنرانى : 11/8/57

مردم عوض شده اند

حالا غير آن وقت است ، اين ملت غير آن ملت است اين تحول كه حاصل شده است براى اين ملت ، مردم را عوض كرده ، يك چيز ديگرند اينها ، يك موجودات ديگرى شده اند اينها ديگر خوف اينكه حكومت نظامى بشود يا مثلا يك رژيم نظامى روى كار بيايد ، اينها خوف اين را ديگر ندارند براى اينكه نظامى هم اين است كه اينها ديده اند و همراهش مبارزه و معارضه كردند و ازش كتك هم خورده اند و آدم هم ازشان كشته اند ، همه اينهارا مردم ديده اند . وقتى بناشد كه آدم را بخواهند بكشند ، چه رژيم نظامى باشد ، چه حكومت نظامى باشد ، چه عادى باشد . مردم تن داده اند به كشته شدن . بنابر اين اينها راه حل نيست كه كسى بخواهد حل كند يك قضيه اى را يعنى درد مردم را دوا بكند .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 21 تاريخ

سخنرانى : 15/8/57

نهضت مقدس اسلامى باعث تحول در بين مردم

اين نهضت مقدس اسلامى باعث اين شد كه بچه هاى كوچك هم فرياد بزنند توى خيابان ها كه مرگ بر اين سلطنت پهلوى . اين يك تحولى حاصل شد بين مردم كه الان پاسبان را مردم هيچ چيزى بارش نمى كنند ، صاحب منصبش هم نمى كنند ، حكومت نظاميش هم نمى كنند . آن وقت ها كه حكومت نظامى مى شد ، به مجرد اينكه مى گفتند اين حكومت نظامى است ، ديگر مردم مى رفتند سراغ كارشان اصلا ديگر دنبال اينكه يك معارضه اى ، مبارزه اى بشود توى ذهنشان هم نمى آمد . امروز حكومت نظامى است ، قانون حكومت نظامى خودشان مى گويند كه ، اعلامشان اين است به اينكه بيشتر از دو نفر نبايد با هم باشند ، هفتاد هزار نفر ، صدهزار نفر ، پانصد هزار نفر مردم مى آيند بيرون و فرياد مى زنند و همه فريادشان هم ضد شاه است اين يك تحولى است در يك ملت حاصل شده است ، اين يك چيز كمى نيست .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 185 تاريخ سخنرانى : 27/8/57

اسلام عامل تحول معجزه آسا

همين تحولى كه ملت ما در ظرف مدت كمى پيدا كرد ، يك نحو تحول معجزه آسا كه يك روز از پاسبان حساب مى برد ، بازارهاى بزرگ ما از پاسبان حساب مى بردند ، يك روزى هم از شخص اول مملكت حساب نبردند ، يك روز جرات نمى كردند كه توى خانه شان اسم شاه را به ناگوارى ببرند ، يك روز هم در خيابان ها ريختند و گفتند مرگ بر اين . همچو متحول شد

، كى اين كار را كرد؟ اسلام ، قوت ايمان و الاانسان كه نمى تواند اين كار را بكند ، كار من و تو و اينها نيست كه ، كار اسلام است .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 151 تاريخ سخنرانى : 15/12/57

تحول روحى - معنوى

من خدا را شكر مى كنم كه در ظرف اين يك سال ، يك سال و نيم يك تحول اساسى در ملت ما پيدا شد ، جوانهاى ما توجه به مسائل روز پيدا كرده اند ، منصرف شدند از آن ، اكثرا از آن چيزهايى كه قبلا بود متحول شدند ، منصرف شدند ، تحول هاى معنوى پيدا شدكه اين تحول ها را نمى توانيم اسمى رويش بگذاريم الااينكه به دست خدا بود ، بشر نمى تواند .

تحول روحى در همه طبقات ، اين را كرارا گفته ام كه يك پاسبان مى آمد يك بازار را سرتاسر هر امرى را مى كرد اطاعت مى كردند و براى خودشان حق چون و چرا قائل نبودند ، نه اينكه حق قائل بودند و نمى كردند ، اصلا ، وضع روحى شان را اينطور كرده بودند كه - حق - كوركورانه بايد اطاعت كرد ، همانطورى كه ارتش ما آنطور بود ، مردم را اين طور كرده بودند كه مثل گوسفند اطاعت كنند ، سر تا پا اطاعت باشد ، (( چه فرمان سلطان ، چه فرمان خدا )) ، (( چه فرمان ايزد ، چه فرمان شاه )) ، اين كلمه را در اذهان بچه هاى ما از بچگى رشد دادند ، آن هم اين شاه . يك تحولى پيدا

شد در ظرف يكى دو سال كه همين جمعيتى كه از پاسبان آن طور وحشت داشتند ، به تانك حمله كردند و به شاه هر چه خواستند گفتند و او را بيرونش كردند ، همين جمعيت كه ديروز از يك ستاره دار آنطور خوف و وحشت مى كرد ، مشتش را گره كرد ، مقابل همه ايستاد و همه را بيرون كرد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 156 تاريخ سخنرانى : 16/12/57

تحول روحى در نهضت

در اين نهضت شايد آن وقتى كه مردم مشغول بودند به مخالفت ، خوب ، ديديد كه يك وضع انسانى پيدا شده ، يك تحول پيدا شده بود ، يك تحول پيدا شده كه سرباز وقتى كه مى آمد توى كوچه ها ، مردم گل به او مى ريختند ، آن گريه مى كرد و به آنها اظهار محبت مى كرد . اين تحول روحى است كه خداى تبارك و تعالى اين تحول را مرحمت فرموده بود ، اين تحول روحى را حفظش بكنيد ، اين محبت را بين خودتان و اقشار ملت حفظ بكنيد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 227 تاريخ سخنرانى : 9/1/58

تحول همه جانبه

اين تحول كه در ايران پيدا شد تحول همه جانبه بود ، تحول فكرى و تحول روحى كه خداى تبارك و تعالى نصيب شما ملت كرد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 262 تاريخ سخنرانى : 12/4/58

تحول از خوف به شجاعت

يكى از بركات اين نهضت قضيه تحول روحى در جامعه ما هست ، كه من مكرر اين را گفته ام كه اين تحول روحى كه در ايران پيدا شده است و اين نهضت توانست اين تحول روحى را ايجاد كند به خواست خداى تبارك و تعالى ، از اين پيروزى كه نصيب ما شده است و دست اجانب را كوتاه كرديم و دست خيانتكارها را ، اهميتش بيشتر است . اين تحولات روحى به اين زودى براى يك شخص هم حاصل نمى شود تا برسد به گروه ها ، تا برسد به سرتاسر يك كشور شما ملاحظه مى كنيد كه چند جور تحول ، تحولهاى روحى پيدا شد در اين جمعيت ها . يكى كه من كرارا گفتم و باز هم تكرار مى كنم اين تحولى كه از خوف و ترس به شجاعت متحول شدند .

صحيفه نور جلد : 8 صفحه : 15 تاريخ سخنرانى : 13/4/58

اهميت تحولات روحى و انسانى

من كرارا اين مطلب را گفته ام كه اين نهضت يك تحولاتى آورده است كه آن تحولات ، تحولات روحى و انسانى است كه در نظر من بسيار اهميتش بيشتر از اين پيروزى در مقابل شاه سابق و قدرتهاى بزرگ است .

در ظرف يك مدت كوتاهى ملت ما متحول شد به حسب نوع ، از يك حالى به يك حال مقابل او . يك طور تحول اين بود كه همه مشاهدش بوديد ، مى ديديد كه در يك وقتى ملت ما طورى بود كه اگر يك پاسبان مى آمد در بازار مثل بازار تهران كه بزرگترين بازار ايران است و مى گفت كه چهارم آبان

است و بايد بيرق بزنيد ، علاوه بر اينكه خوب عمل مى كردند ، براى خودشان اصلا حق اين معنا را قائل نبودند كه بگويند نه ، اصلا يك همچو چيزى مطرح نبود ، بى چون و چرا عمل مى كردند . همين ملتى كه از حرف يك پاسبانى تخلف را براى خودش مطرح نمى ديد ، در ظرف مدت كوتاهى همين ملت ريخت در خيابان و گفت ما اصل سلطنت را نمى خواهيم ، اين تحول ، يك چيز بزرگى است ، كوچكى نيست .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 19 تاريخ سخنرانى : 12/6/58

اميدوارى نسبت به تحول روحى جامعه از طاغوت به اسلام

من به همين جهت دلخوشم كه ملت ما خودش راه را پيدا كرده و دارد راه را مى رود . اين تحول روحى كه در ملت پيدا شده است و در شما جوان ها ، مردها ، زن ها پيدا شده است ، اين موجب اميدوارى است و من اميدوارم كه اين راه را ما به آسانى ، مشكلاتمان كم باشد ، به آسانى اين راه راطى بكنيم .

وقتى يك جامعه متحول شد از آن صورتى كه در زمان طاغوت بود به يك صورت اسلامى ، به يك صورت انسانى ، اين كارهايى كه شما انجام مى دهيد انسانى است ، اسلامى است و از روى رضا و رغبت عمل مى كنيد ، با اشتياق عمل مى كنيد . اين يك تحول روحى است ، يك تحقق روحانى است كه بايد ما اميدوار به آن باشيم و اميدوار هستيم و اميد است كه آتيه بسيار روشنى را در ايران ببينيم و شما انشاء الله بهترش

را ببينيد .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 143 تاريخ سخنرانى : 26/6/58

تغييرات بنيادى لازمه تحول فكرى و روحى

بدون تغييرات صحيح بنيادى و تحول فرهنگى و علمى امكان تحول فكرى و روحى نيست و بايد با كوشش همه جانبه از طرف دولت و رؤ ساى دانشگاه ها و فرهنگيان و جوانان دانشجو به مقصود نزديك شويم .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 187 تاريخ سخنرانى : 31/6/58

پيشرفت ملت مرهون تحول در نفوس (تغيير نفسانى )

اين پيشرفتى كه ملت ايران كرد مرهون آن تغييرى بود ، تحولى بود كه در نفوس پيدا شد . ما يك قوم بوديم ، ملت ما يك قومى بودند كه به واسطه تغييرات سويى كه در طول تاريخ شده بود و به واسطه سلطه همه جانبه اجانب و دست نشاندگان اجانب به يك صورتى در آمده بود كه اين صورت ، پذيرش اين رژيم سابق را مى كرد ، يعنى يك تغيير حالاتى به واسطه آن تبليغات فاسدى كه شده بود ، در ملت ما حاصل شده بود كه به واسطه اين تغيير و تحول ، پذيرش ظلم و رژيم ستمگر و طاغوت و بستگان به طاغوت و ارباب هاى طاغوت را فراهم مى كرد . تغييرى بود كه از فطرت سالم انسانى متحول شده بود به يك انسان غيرسالم . . .

. . . يك ملت تحت فشار كه در طول تاريخ با اين فشار خو گرفته بود و پذيرفته بود اين ظلم و پذيرفته بود اين چپاولگرى را ، در يك مدت كوتاهى متحول شد به يك ملت كه پذيرش هيچ يك از اين ظلم ها را ديگر نداشت يعنى اين ملت همچو طغيانى كرد بر خلاف دستگاه ظلم كه از آن بچه هاى كوچكش تا آن خواهرهاى محترمه

و برادرها ، جوان و پير ، داراى هر شغلى كه بودند از همه چيز دست برداشتند و ريختند در خيابان ها و در كوچه ها و فرياد زدند ما نمى خواهيم اين رژيم را ، وفرياد الله اكبر و اينكه اين رژيم را نمى خواهيم . پس قوم ما تحولى پيدا كرد ، تغييرى پيدا كرد ، تا اين تغيير حاصل نشده بود ، تغيير نفسانى حاصل نشده بود ، اين قوم مورد تغيير واقعى كه رفتن يك رژيم طاغوتى و آمدن يك رژيمى كه اسلامى باشد ، اين معنا حاصل نمى شود

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 620 تاريخ سخنرانى : 4/7/58

حسن تعاون و خدمت

اين تحولى كه در جوان هاى ما ، در خواهرها و برادرهاى ما حاصل شده است كه اين طور حس تعاون ، حس خدمت به ملت ، خدمت به اسلام پيدا شده است ، اين خيلى اميدوار مى كند انسان را به اينكه با اين قدرت ايمانى كه الان در ملت ما هست و انشاء الله باقى مى ماند ، همه كارها انجام بگيرد .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 277 تاريخ سخنرانى : 18/7/58

بيدارى و تحول فكرى

اين سران كشورهايى كه با ملتهايشان آن طور رفتار مى كنند ، با مستضعفين جهان آن طور رفتار مى كنند ، اينها بايد افكارشان را عوض بكنند اين افكار ديگر در دنيا خريدار ندارد ، اين مال يك زمانى بود كه آن وقت باز مردم بيدار نشده بودند مردم در همه جا الان چشم و گوششان را باز كرده اند ما مى بينيم كه در ظرف اين چند سال و خصوصا اين دو سال آخر كشور ما تحول در آن پيدا شده ، يعنى افراد يك افراد ديگر شدند ، افراد همان هستند لكن افكارشان يك افكار ديگر شده ، عوض شده است اين افكار همان طورى كه ملتها تغيير و تحول پيدا كردند و اين ملتها ، آن ملتهاى خواب نيستند كه شما حكومت كنيد برشان و آنها تسليم محض باشند ، شماها هم ، اين سران كشورها اعم از آمريكا و غير آمريكا بايد خودشان را عوض بكنند .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 214 تاريخ سخنرانى : 29/8/58

پشت كردن بر آمال و روى آوردن به خدا

اين نعمتى كه خدا به شما داد و شما را متحول كرد به يك ملت ديگرى شمايى كه از پاسبان مى ترسيديد از رژيم شاهنشاهى نترسيديد ، شمايى كه از يك باتوم مى ترسيديد از مسلسل ها نترسيديد ، اين نيروى خداست . اين نيروى خدايى را حفظش كنيد ، حفظ به اين است كه باز توجه تان به آنجا باشد . اينقدر دنبال اين نباشيد كه ما خانه مان چه جور است و زندگى مان چه جور است و چه ، دنبال آن شرافت انسانى باشيد ، دنبال آن معنا

باشيد كه شما را پيروز كرد . پيروزى بر دشمن آن هم يك همچو دشمنى كه همه چيز ما را مى خواهد از بين ببرد بالاترين چيزى است كه براى يك ملتى حاصل مى شود . ما اگر مى توانستيم هدايت مى كرديم آنها را ، پيغمبرها آمده اند كه همه هدايت كنند ، كفار را هدايت كنند ، ما اگر قدرت داشتيم همه اينها را هدايت مى كرديم ، لكن بعد از آنكه آنها به ما حمله بكنند ما با همان قدرت الهى كه آن سد را شكستيم اين سد هم مى شكنيم . ما كه در اين مبارزه ، در اين مبارزه اى كه همه با هم متحد بودند به واسطه پشت كردن بر آمال خودمان و رو كردند به خداى تبارك و تعالى پيروز شديم حالا هم همين معنا را انشاء الله حفظ مى كنيم و با همين اسلحه پيش مى رويم .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 74 تاريخ سخنرانى : 1/10/58

انقلاب روحى - معنوى در جوانان

انقلابى كه واقع شد ، روح ملت ما و خصوصا جوان ها ، پاسداران ، سربازان ، انقلاب پيدا كرد . انقلاب معجزه آسا آنكه ، آن روحى كه با سال ها مجاهدت نمى شد متحولش كرد به يك روح انسانى ، فداكار براى انسان و اسلام ، كان در يك شب واقع شد . جوانان ما را كه در طول تاريخ و خصوصا در اين اواخر كشانده بودند به مراكز فساد و نقشه اين بود كه جوان ها به مراكز فساد كشيده بشوند تا ميدان خالى بشود براى چپاولگران ، در اين انقلاب به طور

معجزه آسا از مراكز فساد كشيده شدند به ميدان مبارزه . آنهايى كه فكر نمى كردند جز براى عياشى و امثال ذلك ، يكدفعه متحول شدند به يك انسان هايى كه پشت كردند به آن رژيم و به آن پيوندهايى كه رژيم در اين عالم در ايران درست كرده بود ، به آنها پشت كرده و روى به قرآن كريم و به اسلام آوردند . مبارك باد بر شما اين روز و مبارك باد بر شما اين تحول . لكن از حالا به بعد هم ما احتياج داريم كه اين تحول روحى محفوظ بماند ، احتياج داريم همه ما به اسلام و تعاليم عاليه اسلام ، به اينكه اين تحول روحى كه در اول حاصل شد و معجزه آسا بود ، اين را حفظ كنيد ، در فكر پيشرفت باشيد .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 130 تاريخ سخنرانى : 10/3/59

بيدارى ملت از غفلت موجب حل مشكل محال

حل مشكل را خود ملت كردند . ملت ما متحول شد از خوف به شجاعت و از ياس به اطمينان و از توجه خود به توجه به خدا و از تفرقه به اجتماع . اين تحول ، تحول معجزه آسا اسباب اين شد كه اين مشكل بسيار بزرگ را ، مشكلى را كه شايد همه جا و همه دنيا محال مى دانستند حلش را ، حل كند . شما گمان نكنيد كه ايران داراى سلاح بود ، ايران سلاحش سنگ بود ، چوب ، مشت ، لكن سلاح معنوى داشت ، سلاح معنويش ايمان به مكتب ، ايمان به خداى تبارك و تعالى و توكل به مبداء قدرت و وحدت كلمه

. حالا كه مى بينيد دست ملت ما ، يعنى غير نظامى ها تفنگ است ، اين تفنگى است كه به غنيمت از بستگان شاه به دستشان افتاده و الا تفنگى در كار نبود ، ايمان بود . ملت از مركز گرفته تا سر حدات هر كجا برويد ، يك كلمه مى گفتند . آن روز اين گروه هاى فاسد مفسد زير خاك بودند ، مثل حيواناتى كه در سوراخ ها بودند و ميدان مال ملت بود . از مركز تا سرحدات هر جارفتى ، حتى بچه هاى كوچك صدايشان بلند بود كه ما اسلام راخواهيم جمهورى اسلامى را مى خواهيم ، مريض هايى كه در بستر در بيمارستان بودند هم همين منطق را داشتند ، جوان ها هم همين منطق را ، دانشگاه و مدرسه هم همين منطق ، زن ها و مردها هم منطقشان همين بود . از آن خواب گرانى كه ما را ابرقدرتها خوابانده بودند و غفلت از همه مسائلى كه بايد به آن توجه داشت ، كرده بوديم ناگاه بارقه اى از جانب خداى تبارك و تعالى پيدا شد و ما را بيدار كرد و اين مشكل به نظر همه محال را ، حل كرد مشكل شاه مخلوع و دارو دسته او بود و حل مشكل به دست خود ملت بود .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 278 تاريخ سخنرانى : 18/5/59

تحول دفعى مغزهاى فاسد به مغزهاى نورانى انسانى اسلامى

اگر مطبوعات متحول بشود (و انشاء الله مى شود و شده است ) متحول بشود به يك مراكزى كه بخواهند تقوا را در جامعه منتشر كنند ، وقتى جوان ها و بچه هاى تازه رس

ما وارد مى شوند در ميدان فعاليت اجتماعى ، بروند دنبال روزنامه ، روزنامه مربى باشد ، گوش كنند به راديو راديو مربى باشد ، نگاه كنند به تلويزيون ، تلويزيون مربى باشد ، نگاه كنند به مجلات ، مجلات ، مجلاتى باشد كه تربيت بكند ، اين جوان وقتى كه به هر جا توجه كرد ، ديد كه گوش و چشمش پر شده از تربيت ، اين طور با رمى آيد . اگر رها بشود ، هرزه بار ميآيد اگر بكشندش در طرف فساد مى رود به آن طرف و اگر بكشندش در طرف سلاح ، مى آيد اين طرف و ما در سالهاى طولانى همه جهاتى كه در ايران بود و اسباب را فراهم كرده بودند ، همه جهات براى اين بود كه جوان هاى ما را بكشند طرف فساد و نظر اصلى آنها اين بود كه يك جمعيتى در اينجا وجود داشته باشد كه هر چه سرش مى آورند توجه نداشته باشد . مملكتش به باد مى رود ، او عيش و عشرتش باشد اشكالى ندارد ، مذهبش عقب مى رود چون عيش و عشرتش به كار است مانعى ندارد ، اختناق در مملكت هست ، اختناق در فحشا نيست ، اين اشكال ندارد ، هر بساطى سرش در آورند بى تفاوت باشد . يك همچو مملكتى كه آنها مى خواستند ، اين بود كه يك طايفه زيادى از اين جوان هاى ما را به هرويين بكشند ، يك طايفه ديگر را به مسكرات بكشند ، يك طايفه ديگرى را به فحشا و مراكز فساد بكشند . گوش را به هر چه

بدهد ، يا تعليم فاسد است يا غنا و امثال اينها كه مغز را فاسد مى كند ، هر اجتماعى كه باشد ، اجتماعى است كه گوينده اش گوينده اى است كه جوان ها را مى كشد طرف فساد و مغزهاى اينها را فاسد مى كند . اين يك مطلب اتفاقى نبود كه به طور اتفاق حاصل شده باشد يك مطلبى بود كه با تمام توجه و نقشه اين امور شده بود و ديديد چطور بود . چه شد كه يكدفعه خداى تبارك و تعالى به اين ملت تفضل فرمود و يكدفعه متحول شد؟ اين جوانى كه بنايش بر اين بود كه برود در مراكز فحشا ، آمد در خيابان و مشغول جنگ شد . آن جوان هايى كه به حسب نقشه آنها ، بايد آن مفسده ها را داشته باشند و آن مغزها را داشته باشند ، يكدفعه متحول شد به يك مغزهاى نورانى انسانى اسلامى . اگر نشده بود نمى توانست اين ملت اين قدرت بزرگ را ، اين قدرت شيطانى را در هم بشكند . اين اول تحول در خود جمعيت پيدا شد و به تدريج اين تحول كه در جمعيت پيدا شد ، رشد پيدا كرد .

صحيفه نور جلد : 13 صفحه : 41 تاريخ سخنرانى : 4/6/59

آگاهى و تحول مردم تنها راه علاج

اينها (30) متحول شدند ، انسان عشرتكده اى متحول شد به انسان مجاهد اسلامى ، انسان شهوتران متحول شد به انسان عاشق موت و اين عشق به موت است كه تمام مسائل اسلام را دارد حل مى كند . اگر نبود اين جوان ها و اين رزمنده هايى كه همه عشق

به موت دارند ، از همه قشرهايى كه هستند ، از ارتش و سپاه و بسيج و سايرين و عشاير و ساير مردم كه همه با هم هستند ، اگر اين تحول نبود ، ما باز در زندان هاى شاهنشاهى بايد باشيم مردم را متحول كنيد علاج اين است كه مردم را آگاه كنيد و متحول كنيد ، دعوت كنيد به تقوا ، دعوت كنيد به ارزش هاى انسانى .

صحيفه نور جلد : 17 صفحه : 143 تاريخ سخنرانى : 12/10/61

تحول انسان طاغوتى به انسان انقلابى

جوانان ايران و زنان و مردان كه در زمان طاغوت با تربيت طاغوتى بار آمده بودند هرگز نتوانستند با قدرت طاغوتى مقابله كنند ولى آنگاه كه به دست تواناى حق جل و علا به انسان انقلابى دور از علايق شيطانى متحول شدند آن قدرت عظيم را سركوب كردند . دست هاى جنايتكارى كه جوانان عزيز را در رژيم سابق به مراكز فساد كشاند و از انسان هاى آزاد عروسك مصرفى تراشيد ، انگيزه و نقشه شان اين بود كه هر خيانتى كه در كشور واقع مى شود و هر چه به سر ملت و ذخاير ارزنده آن مى آيد و هر چه زنجيرهاى استعمار به دست و پاى مردم محكمتر مى شود ، در مقابل بى تفاوت باشند يا به حمايت همان رويه برخيزند . امروز هم قشر فعال در جبهه ها و پشت جبهه ها همان طبقات محروم ساده زيست هستند و در بين آنان از آن وابستگان و دلبستگان به علايق دنيا اثرى نمى بينيد .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 11 تاريخ سخنرانى : 7/3/63

تحول جوانان از مفاسد به معابد

اين كشورى كه الآن در دست شما آقايان (31) است ، كشورى است كه با تحول روحى يك همچو مساءله را پيش آورد لكن حفظ اين تحول اهميتش بيشتر از اصل تحول است بايد همه كوشش كنند در حفظ اين تحول . اين جوان هاى شما كه آنها مى خواستند بكشندشان به مراكز فساد و آنها را از خود بى خود كنند تا حكومت كنند ، اين جوان ها را خداى تبارك و تعالى توفيق داد از آنجا در آمدند به سنگرها رفتند ،

از آن مفاسد خودشان را خلاص كردند و به معابد رفتند يعنى ، همان سنگرهايى كه معابد الهى است .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 19 تاريخ سخنرانى : 10/4/63

تحول الهى در مردم موجب شكست قدرتهاى شيطانى

مردم يك تحول الهى پيدا كرده اند و اين تحول الهى اسباب اين شد كه با هم شدند و قدرت بزرگى را- مثل قدرت شيطانى رژيم سابق - در هم شكستند و مقابل همه قدرت ها هم ايستاده اند ، مردانه ايستاده اند ، مشتشان را هم محكم نگه داشته اند مى گويند ما نه شرق را مى خواهيم ، نه غرب راخواهيم . اگر شرق با ما بسازد و نخواهد به ما آن طمطراق شرقيت خودش را نشان بدهد ، ما اهل جنگ نيستيم ، اگر غرب هم همين طور باشد ما نيستيم . هر يك از اينها بخواهند تعدى بكنند ما تا آخر نفرمان مى ايستيم مقابلش .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 134 تاريخ سخنرانى : 29/12/63

تحول در روح و جان

اسلام اين طور مردم را متحول كرده است كه ترس را از دل ها برده است و جان ها را الهى كرده است و روح ها را روحانى كرده است كه بچه هاى كوچكشان را مى آورند كفن مى پوشانند و مى گويند براى شهادت آمديم . اين در تاريخ دنيا هيچ سابقه ندارد ، تمام تاريخ دنيا را شما بگرديد اين را پيدا نمى كنيد كه با اين وضع ، با اين كيفيت ، با اين ارعاب و ترساندن هاى مردم و با اين بمباران كردن مناطق - حتى تهران - اين طور مردم بريزند بيرون كه نتواند ديگر كسى بگويد كه مردم جنگ نمى خواهند! مردم جنگ نمى خواهند ، اما دفاع دارند اين جنگ جنگ تا پيروزى كه مردم مى گويند ، اين جنگ دفاعى است والاابتداء ا كه

اگر اين مسائل نبود ، ايران به هيچ جا نظر نداشت ، الان هم ندارد .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 173 تاريخ سخنرانى : 30/3/64

تحول معنوى ملت ايران الگوى تحول در دنيا

من خدا را شكر مى كنم كه در يك ملتى واقع هستم ، يك فرد از يك ملتى ، يك خدمتگزار يك ملتى هستم كه تحول معنوى حاصل شده و اين تحول به دست خداست . امكان نداشت كه كسى بتواند يك نفر را اين طور متحول كند ، از مركز فحشا به مركز عبادت و عرفان بياورد ، به مركز جنگ با كفار بياورد ، اگر همه ماها جمع مى شديم كه ده نفر را يك همچو قدرتى به آن بدهيم هرگز ممكن نبود براى ما ، اين يك مساءله معنوى است كه دست خداست چنانچه همه چيز دست اوست . اين تحول يك تحولى است كه نمونه است در دنيا . هر حكومتى را شما ملاحظه كنيد در طول تاريخ ، هر ملتى را ملاحظه كنيد در طول تاريخ ، وضع اين طور نبوده است .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 270 تاريخ سخنرانى : 21/11/64

ب . دگرگونى در نظام حكومتى

جايگزينى تشكيلات حكومتى صالح به جاى حكام خائن و فاسد

چون در گذشته براى تشكيل حكومت و برانداختن تسلط حكام خائن و فاسد به طور دسته جمعى و بالاتفاق قيام نكرديم و بعضى سستى به خرج دادند و حتى از بحث و تبليغ نظريات و نظامات اسلامى مضايقه نمودند بلكه بعكس به دعا گويى حكام ستمكار پرداختند اين اوضاع به وجود آمد ، نفوذ و حاكميت اسلام در جامعه كم شد ، ملت اسلام دچار تجزيه و ناتوانى گشت احكام اسلام بى اجرا ماند و در آن تغيير و تبديل واقع شد ، استعمارگران براى اغراض شوم خود به دست عمال سياسى خود قوانين خارجى و فرهنگ اجنبى را در بين مسلمانان رواج دادند

و مردم را غرب زده كردند . اينها همه براى اين بود كه ما قيم و رئيس و تشكيلات رهبرى نداشتيم . ما تشكيلات حكومتى صالتح مى خواهيم . اين مطلب از واضحات است .

جايگزينى دولت پايبند به احكام اسلامى به جاى دولت مستبد

من چاره دراين بينم كه اين دولت مستبد به جرم تخلف از احكام اسلام و تجاوز به قانون اساسى كنار برود و دولتى كه پاى بند به احكام اسلام و غمخوار ملت ايران باشد بيايد

صحيفه نور جلد : 1 صفحه : 27 تاريخ سخنرانى : 41

حكومت عدالت

ماگوييم كه اين وضع را بايد به هم زد و تا محمد رضا و دودمان پهلوى هست ما نمى توانيم يك روى آزادى و يك روى استقلال براى مملكتمان ببينيم . اين يك نوكرى هست كه گذاشتند او را اينجا و ماءمور براى وطنش هست ، خودش هم گويد ((ماءموريت براى وطنم )) راست مى گويد اما ماموريت از جانب كيست ؟ ماءمور است از جانب آمريكا براى وطنش كه اين وطن را ، وطن بيچاره را نه بگذارد رشد معنوى بكند و نه مالشان را خودشان بخورند ، مالشان بايد نصيب آمريكا بشود . ما كه مى گوييم حكومت اسلامى ، مى گوييم حكومت عدالت . ما مى گوييم يك حاكمى بايد باشد كه به بيت المال مسلمين خيانت نكند ، دستش را دراز نكند بيت المال مسلمين را بردارد ، ما اين مطلب را مى گوييم اين يك مطلب مطبوعى است كه در هر جامعه بشرى كه گفته بشود ، براى هر كس گفته بشود از ما مى پذيرند ملت ما امروز قيام كرده است براى اين مطلب كه اين آدم به ما خيانت كرده ، اموال ما را خورده است و برده است .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 129 تاريخ سخنرانى : 19/7/57

معناى واقعى حكومت در اسلام

(خداوند) ما را توفيق بدهد بر اين مبارزه اى كه داريم و مسلمين را پيروز كند در اين مبارزه اى كه دارند و اسلام را تقويت كند و حكومت اسلامى را برقرار كند تا دنيا ببيند وضع حكومت چه هست ، معناى حكومت چه هست ، حاكم چه جور رفتار مى كند حاكم با رعيت

چه جور رفتار مى كند ، با - عرض مى كنم كه - ساير مردم چه جور رفتار مى كند ، معلوم بشود چه جورى است ، يا كارمندان دولت چه جور اشخاصى بايد باشند ، قضات چه جور اشخاصى بايد باشند ، فرهنگى ها چه جور اشخاصى بايد باشند ، اينها همه تعيين شده است و انشاءالله اگر حكومتى اسلامى بپا بشود همه امور بر طبق دلخواه ملت انشاء الله حاصل مى شود .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 020 تاريخ سخنرانى : 28/8/57

برپايى حكومت مبتنى بر عدل و انصاف

سوال : چه تغييراتى در نظر داريد كه درايران آينده بدهيد؟

جواب : خرابى هايى كه شاه كرده ترميم مى كنيم و نقائصى كه اصولا از نظام شاهنشاهى به وجود آمده است اصلاح مى كنيم و تمام چهارچوب هاى پوسيده و بى محتوايى را كه در طول اين پنجاه سال مردم را به غربزدگى كشانده است خراب مى كنيم و حكومتى مبتنى برعدل و انصاف نسبت به همه اقشار وطن مى سازيم و از مردم مى خواهيم تا بر پايه هاى اسلامى خويش تكيه زنند و بر غرب و غربزدگان كه موجب نابودى فرهنگ آنان شده است پشت پا زنند . خود را از وابستگى نظامى ، اقتصادى ، اجتماعى ، سياسى و فرهنگى به هر وسيله شده است نجات مى دهيم .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 268 تاريخ سخنرانى : 6/9/57

محكوم به سقوط بودن دولت غير قانونى

اين شاه و دولت غير قانونى او است كه چون هيچ گونه پيوندى با ملت ندارد از طرف ملت محكوم به سقوط است .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 72 تاريخ سخنرانى : 23/9/57

حكومت مردمى

ماگوييم كسى كه مى خواهد يك مملكتى را اداره بكند ، كسى كه ما مى خواهيم مقدراتمان را دستش بدهيم بايد آدمى باشد كه مردم انتخاب كنند و باانتخاب مردم پيش بيايد قهرا وقتى باانتخاب مردم پيش آمد صالح است . . .

. . . ماخواهيم يك همچو مملكتى پيش بيايد كه به دست خود مردم مقدرات باشد ، نتواند يك رييس جمهورى ، اگر هم يك وقتى فرض كنيد اول صالح بود و قرار دادند ، بعد وقتى كه رسيد به ، چه بشود ، نتواند ، براى اينكه همين رييس جمهور دست مردم است اختيارش ، هر روزى مردم گفتند نه ، نه مى شود .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 122 تاريخ سخنرانى : 10/10/57

حكومت ملى اسلامى

بايد همه مردم آگاهانه بريزند توى خيابانها و اين بنيان فاسد را از بين بردارند ، چيزى ديگر از آن نمانده است جز يك حشاشه اى ، چيز مختصرى ، اين هم بايد با همت شما مردم مسلمان با همت ملت ايران بايد اين هم از ميان برداشته بشود تا ما برسيم به يك حكومت اسلامى ، به يك حكومت عدل ، به يك حكومتى كه منافع شما را ، نه حكومت مى تواند بخورد ، نه مى تواند به غير بدهد ، ما يك همچو حكومتى مى خواهيم ، يك حكومت ملى واسلامى ، يك جمهورى كه متكى بر راءى خود مردم باشد ، مردم آزادانه راءى بدهند .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 25 تاريخ سخنرانى : 14/11/57

تغيير مجلس از شاهنشاهى به اسلامى

مساءله ، مساءله حكومت عدل است . مساءله ، مساءله حكومت اسلامى است و ما اميدواريم كه بعد اختيار به دست خود شما بيفتد و مجلس را خود شما تعيين كنيد ما پنجاه سال است كه مجلسمان مجلس شاهنشاهى بوده ، نه مجلس ملى بوده و حا لامى خواهيم مجلس ملى درست كنيم و اختياردست خود مردم ، وكلاء را خود مردم تعيين بكنند ، سرنوشت خودشان - را به - به دست خودشان باشد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 35 تاريخ سخنرانى : 16/11/57

تغيير اساسى در وزارتخانه ها و ادارات

بايد تمام ادارات از نخست وزيرى تا كوچكترين اداره از تجمل پرستى و اسراف و كاغذ بازى بپرهيزند وكار مردم را سريعا انجام دهند .

البته مردم شريف مى دانند كه وزارتخانه ها و ادارات در جمهورى اسلامى بايد از بن تغيير كند تا از فرم غربى و سلطنتى در آمده و به صورت انسانى و اسلامى در آيد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 122 تاريخ سخنرانى : 9/12/57

تاءكيد بر اسلامى بودن جمهورى

از ملت مى خواهم كه اين نهضت را نگه دارند تا تاءسيس حكومت عدل اسلامى . از آن وقت تا حالا مى گفتيد تا مرگ اين كذا نهضت ادامه دارد ، حالابايد بگوييدتا اقامه حكومت اسلامى نهضت ادامه دارد . آنكه ملت ما مى خواهد جمهورى اسلامى است نه جمهورى فقط ، نه جمهورى دمكراتيك ، نه جمهورى دمكراتيك اسلامى ، جمهورى اسلامى .

آنچه كه من از شما ملت ايران مى خواهم اين است كه بيدار باشيد ، خون عزيزان خودتان را هدر ندهيد ، كلمه دمكراتيك را از آن نترسيد ، از آنكه حذفش را بترسيد ، اين فرم غربى است ، ما فرم هاى غربى را نمى پذيريم . ما تمدن غرب را قبول داريم لكن مفاسدش را نمى پذيريم .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 129 تاريخ سخنرانى : 10/12/57

اسلامى بودن بازار

همين طور بازار ما بايد يك بازار اسلامى باشد . از قرارى كه مكرر به من گفته اند ، الان يك دسته اى سودجو در بازار هستند كه اينها قيمت بسيار گران روى اجناس گذاشته اند . اين يك مطلب غير انسانى است .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 20 تاريخ سخنرانى : 29/12/57

استقرار حكومت اسلامى عامل تحول در فرهنگ و اقتصاد

در جمهورى اسلامى بايد دانشگاه ها متحول بشود . دانشگاه هاى پيوسته ، به دانشگاه هاى مستقل متبدل بشود . فرهنگ ما بايد متبدل بشود . فرهنگ استعمارى ، فرهنگ استقلال بشود . دادگسترى ما بايد متحول بشود . دادگسترى غربى ، به دادگسترى اسلامى متبدل بشود . اقتصاد مابايد متحول بشود . اقتصاد وابسته ، به اقتصاد مستقل متبدل بشود . تمام چيزهايى كه در حكومت طاغوت بود و به تبع اجانب در اين مملكت ضعيف ، در اين مملكت زير دست پياده شده بود ، با استقرار حكومت اسلامى و جمهورى اسلامى تمام اينها بايد زيرورو بشود .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 236 تاريخ سخنرانى : 12/1/58

لزوم تحول در فرهنگ ، دولت و مردم

اگر چنانچه اين مسائل حل نشود فرهنگ ما همان فرهنگ باشد ، وزارتخانه هاى ما همان وزارتخانه ها باشد ، افراد وزارتخانه ها باز همان باشد ، ادارات ما باز همان ادارات باشد و مردم ما باز همان افكار را داشته باشند كه د رزمان طاغوت داشتند من خوف اين را دارم كه شكستى به ما وارد بشود كه ديگر جبران نتوانيم بكنيم .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 280 تاريخ سخنرانى : 22/1/58

تحقق عملى تحولات در نظام اسلامى

در هر صورت تحولات لازم است هم در اشخاص براى پاك بودن ، براى مهذب بودن ، براى خدمتگزار و ملى بودن تحول مى خواهد كه با ارشادات اقشار مختلف ، بزرگترها ، بايد اينها عملى بشود و هم در كيفيت خود اين ادارات و فرم ادارات ، بايد اينها عوض بشوند و انشاءالله اميدوارم كه اين امور تحقق پيدا بكند و يك مملكت اسلامى بزرگ بشود .

صحيفه نور جلد : 6 صفحه : 153 تاريخ سخنرانى : 23/2/58

ضرورت تحقق محتواى اسلام

الان ما الفاظ است ، باز پا را از الفاظ بيرون نگذاشته ايم ، جمهورى اسلامى راءى هم داديم اما آن معنا و آن محتوايى كه بايد تحقق پيدا بكند باز نشده است . الان آشفتگى ها همه جور هست ، تحول لازم دارد از همه چيز آن كه بخواهد بشود ، همه آن آثار طاغوتى كه در همه جا الان هست ، الان هم آثار در همه جا هست ، همه اينها بايد متحول بشود تا اينكه اسلام به آن طورى كه ، به آن چهره زيبايى كه دارد - اسلام - تحقق پيدا بكند . يك مملكت الهى بشود در مقابل يك مملكت طاغوتى . طاغوت را كه از بين برديد بايد به جاى آن يك مملكت اسلامى و يك مملكت الهى درست بشود .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 27 تاريخ سخنرانى : 8/3/58

لزوم تغيير محتواى رژيم

اگر ما بخواهيم اسلام را حفظ كنيم و اين طورى كه بخواهيم يك نمونه در عالم نشان بدهيم ، ايران را بگوييم يك نمونه است ، يك الگو هست ، با رفتن شاه درست نمى شود ، بارفتن ظالم ها درست نمى شود . اگر بنا شد كه ظالم رفتند و مايك دسته ديگر جايشان نشستيم همان كارها را به اندازه اى كه قدرت داريم بكنيم ، ما هم همان هستيم ، ما هم همان رژيم هستيم ، ما هم همان ظالم هستيم اين يك مطلبى است كه بايد همه بدانند و همه ملت بايد بدانند و در راس آنها اين است كه روحانيون و كسانى كه مرجع امورند در همه جاها ، دولت اسلامى

عرض بكنم كه ارتش اسلامى ، همه قواى انتظاميه اى كه حالا همه مى گويند ما اسلامى هستيم و از طاغوت بيرون آمديم و به اسلام گرايش پيدا كرديم ، مجرد لفظ فايده ندارد ، بايد محتوا داشته باشد ، بايد شهربانى حالاوضعش با آن وقت تغيير بكند ، نه لفظش تغيير بكند و وضعش همان باشد ، بايد شهردارى ها همين طور باشند ، ارتشى ها همين طور باشند ، وزارتخانه ها همين طور باشند ، ادارات همين طور باشند ، بازار همين طور باشد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 34 تاريخ سخنرانى : 9/3/58

تلاش جهت تحقق اسلام در جمهورى اسلامى

الان ما باز محتواى اسلام را ، واقعيت اسلام را در ايران پياده نكرديم . همه ما راءى داديم به جمهورى اسلامى ، صحيح ، با راءى تنها اسلام نمى آيد . به حسب رسميت ، رسميت مملكت ايران الان جمهورى اسلامى است به حسب راءى همه مردم ، اما محتواى اسلام بايد در اين جمهورى اسلامى تحقق پيدا بكند .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 38 تاريخ سخنرانى : 10/3/58

لزوم تحول در تمام دستگاههاى جمهورى اسلامى

جمهورى اسلامى همه چيزش بايد اسلامى باشد ، اداراتش ، بايد اسلامى باشد ، تحول لازم دارد . حالا باز نيست . دادگسترى بايد اسلامى باشد ، قضات ، بايد قضاتى كه اسلام تعيين كرده است باشند . تا حالا نشده است اين . فرهنگ بايد يك فرهنگ اسلامى و از اين فرهنگ وابسته و استعمارى بيرون بيايد ، و حالا نشده است باز .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 92 تاريخ سخنرانى : 23/3/58

لزوم تحول تواءمان در نظام و افراد

جمهورى اسلامى اين است كه اداره مالى آن هم اسلامى بشود ، اداره عدليه اش هم اسلامى بشود . تحول بايد پيدا بشود ، تحول در نظام و تحول در افراد كه اين نظام را مى خواهند پيش ببرند . به مجرد اينكه تحول در نظام هم باشد و تحول در افراد نباشد ، فايده ندارد براى اينكه وقتى تحول در افراد نباشد ، اگر حالا هم يك كسى ، يك تحولى در نظام درست كند ، فردا همين افرادند كه اين نظام را مى خواهند پيش ببرند ، همين افراد ، نظام رامعوجش مى كنند ، برخلاف مى كنند .

صحيفه نور جلد : 8 صفحه : 85 تاريخ سخنرانى : 17/4/58

مملكت اسلامى به تمام معنا

مردانه در ميدان باقى باشيد و جلو ببريد اين نهضت را تا اينكه انشاءالله اسلام با آن محتواى مترقى اش پياده بشود و مملكت ما يك مملكت اسلامى به تمام معنا بشود يعنى تمام قشرهايش اسلامى بشود يعنى هم دولت يك دولت اسلامى باشد هم وزارتخانه ها يك وزارتخانه هاى اسلامى باشد ، هم ادارات ، ادارات اسلامى باشد هم استاندارى ها استاندارى هاى اسلامى باشد ، هم بازار و دانشگاه و امثال ذلك .

بايد ما كوشش كنيم براى اين مقصد بزرگ يعنى اين مقصدى كه انبيا دنبال اين مقصد بودند و تا آخر هم دنبال اين مقصد بودند و به پيش رفتند ، ماها بايد به تبعيت از انبياء خدا ، به تبعيت اولياء خدا اين مكتب را به پيش ببريم و انشاء الله اين مملكت را يك الگويى قرار بدهيم از براى ساير كشورهاى اسلامى و بلكه ساير

كشورهايى كه مستضعفين گرفتار مستكبرين هستند و اميد وارم كه موفق بشويد .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 112 تاريخ سخنرانى : 11/8/58

تحول تدريجى از اصل به فرع

حالابايد همه شماها ، همه خواهرها ، همه برادرها ، همه قوا بايد مجتمع بشوند براى اينكه اين دو مرحله را بگذرانيم مرحله تعيين رييس جمهور و بعد هم انشاء الله مجلس شوراى ملى كه يك حكومت مستقرى ، اسكلت حكومت تحقق پيدا بكند و بعد برويم سراغ اينكه محتواى اين چه بايد باشد . محتوا الان يك محتواى غربى تقريبا بايد گفت هست ، نه غربى غربزدگى ، يك غربى وارداتى كه اين اجناس كه خودشان نمى خواهند صادر مى كنند ، فرهنگى كه خودشان نمى خواهند و نمى پذيرند براى ما صادر مى كنند ، يك همچو چيزهايى است الان در كار لكن ما بايد حكومت مان را اساسش را درست كنيم بعد برويم سراغ محتوا در درجه دوم ، نه اينكه حالانبايد اصلادر اين كارها دخالت بكنيم ، لكن نبايد از آن اصل و آن اساس غافل باشيم . گاهى وقت ها است كه براى خاطر توجه به فروع ، آدم از اصل عقب مى ماند . بايد كارى بكنيم كه از آن اصل عقب نمانيم ، اصل قضيه كه عبارت از استقرار يك حكومت مستقر تامى است اسلامى و صحيح اين تحقق پيدا بكند ، آن وقت بعد از اينكه اصل تحقق پيدا كرد برويم سراغ فروعش . همانطورى كه در اسلام هم از اول كه اسلام را آوردند و يا انبياء ديگر ، اديان خودشان را آوردند ، اول دنبال اين بودند كه مشرك

ها را متوجه بكنند به اصول ، اصول را اول پيشنهاد مى كردند بعد كه اصول را پابرجا مى كردند مى رفتند سراغ فروعش ، آن چيزهايى كه شاخه هاى او هست .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 210 تاريخ سخنرانى : 15/10/58

بنيانگذار جمهورى اسلامى با آزادى و آرامش

و من اميدوارم كه اين مجلس به بركت اين روز مبارك ، مجلس عدالت و پيرو اسلام و به نفع مسلمين و كشور اسلامى باشد . سپاس خداوند بزرگ را كه در مدتى كوتاه ملت ايران موفق شد كه اساس جمهورى اسلامى را با آزادى و آرامش بنيان گذارد .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 121 تاريخ سخنرانى : 7/3/59

اصلاح كشور در گرو اصلاح مراكز تحصيل

بزرگتر سنگر ، براى اسلام اين مراكزى است كه شما در آنها زندگى مى كنيد و تحصيل مى كنيد . اين مراكز ، مراكزى است كه بااصلاح آنها ، كشور اصلاح مى شود و با تباهى آنها ، كشور به تباهى كشيده مى شود .

صحيفه نور جلد : 14 صفحه : 12 تاريخ سخنرانى : 2/11/59

تحول حكومت از استبداد به مردمى

و يك جهت ديگر هم اين تحولى است كه پيدا شده در همه جا شما ملاحظه بكنيد ، شايد ، بعضى آقايان يادشان بايد باشد ، همين در زمان قاجار هم كه ديگر اين آخرى با ضعف زندگى مى كردند معذلك حكومت هايشان در هر جا حكم يك سلطان داشت ، حكم يك پادشاه را داشت ، هر كارى خواست مى كرد و بسيارى از جاها را هم اجاره مى دادند اين - فرض كنيد كه - استاندارى كه مى خواست يك جايى برود ، آن والى كه مى خواست برود - فرض كنيد - والى خراسان بشود ، خراسان تيول او بود و آن وزير بالا و آن فرض كنيد كه امير والا ، آن يك وجهى مى داد خراسان را مى خريد بنا هم بر اين بود كه تو برو هر كارى مى خواهى بكن ، ما گوش نمى دهيم به حرف هاى مردم او رفت آنجا هر كارى دلش مى خواست مى كرد ، مردم را هر طور مى خواست عذاب مى داد و البته آن پولى كه داده است بايد درآورد بااضافاتش ، پول هم در مى آمد الان شما در سرتاسر كشور ملاحظه بكنيد از نخست وزير و رييس جمهورش بگيريد تا

آن پايين ها هر كه هست ، مى بينيد كه يك مردمى هستند كه از خود مردم هستند رييس جمهور يك طلبه اى بوده است سابق و بعد هم يك آقايى شده است و بعد شده است رييس جمهور نه دستگاهى اينها را دارند و نه افكارى اينها را دارد و همين طور همه وزرا اين وزرا گاهى وقت ها جمعيتى مى آيند اينجا و مخلوط به هم هستند ، آدم تميز نمى دهد كه اين پاسدار هست يا وزير من حكومت كوچك را ديده ام كه وضعشان چطور بود و با چه وضعى بيرون مى آمدند وقتى بيرون مى آمدند ، مردم همه صف مى كشيدند برايشان تعظيم بايد بكنند با بساط مى آمد بيرون يك حكومت فرض كنيد كه جاى كوچكى ، اما حالا نخست وزيرش مى آيد ، مردم باشند مثل سايرين اين هم يك مساءله اى است كه الان در ايران تحقق پيدا كرده است جاهاى ديگر نيست اين مسائل كه همه مردمى هستند و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردم پشتيبان دولتندو هم مردم پشتيبان ارتشند ، هم ارتش و دولت با مردم هستند .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 12 تاريخ سخنرانى : 30/10/60

حاكميت مردم (طبقه متوسط) اساس ادامه انقلاب

اساس ادامه يك پيروزى و ادامه يك انقلاب در يك امرى است كه به نظر مى آيد در راءس امور واقع است و او اينكه دولت ، مجلس و كسانى كه در ارتش هستند و سپاه و همه اينها از طبقه متوسط و مادون متوسط باشند اساس سلطه اى كه بر كشورها و بر كشور ما از طرف غير

واقع شده است ، افراد مرفه و كسانى كه سرمايه هاى بزرگ داشته اند يا قدرت براى حفظ خودش و حيثيت خودش در دست داشته است مادامى كه مجلس و ارگان هاى دولتى و همه اينها و مردم از اين طبقه متوسط و مادون متوسط تشكيل بشود امكان ندارد كه يك دولت بزرگى ، يك قدرت بزرگى به هم بزند اوضاع را هميشه اين قدرت هاى بزرگ در هر كشورى يك نفر را با او تفاهم مى كردند كه اين يك نفر براى خودش و براى قدرتمندى خودش و براى سرمايه خودش فعاليت مى كرد ، او را مى ديدند و ملت را مى چاپيدند و به اصطلاح كدخدا را مى ديدند و ده را مى چاپيدند .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 30 تاريخ سخنرانى : 19/11/60

بخش دوم : انقلاب اسلامى ايران

فصل اول : ويژگى و ماهيت انقلاب

فراگير بودن انقلاب يك برنامه الهى

شما اگر تاريخ را ملاحظه كنيد ، آنقدرانقلاباتى بوده است ، لكن به اين صورت كه از آن طرف جنود ابليسى به جان مردم بيفتند و از اين طرف ملت كشته بدهد ، جوان بدهد و مقاومت كند نبوده . الان وضع ايران اين طور است كه هر جايش را كه ملاحظه بكنيد انقلاب است ، بايد گفت كه انقلاب ايران هرجا كه برويد ، در آن جا (آنطورى كه براى ما دارند نقل مى كنند) از بچه هاى تازه به زبان آمده تا بزرگسال و جوان ها و پيرها و اينها ، از دختر بچه ها و پسر بچه تا زن ها و خانم هاى بزرگ و مردهاى بزرگ يك برنامه الهى در كار بوده است . دست بشر چنين قدرت ندارد كه

اين طور مردم را بيدار كند كه همه طبقات و همه بچه ها و بزرگ ها ، اينها با هم به يك راه بروند .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 116 تاريخ سخنرانى : 17/7/57

نهضت الهى و جوشيده از متن ملت

نهضت جوشيده است از متن ملت جوشيده و بيرون آمده ، نمى تواند كسى بگويد كه مال من است ، هيچ كس حق ندارد . . . . هر كس بگويد كه اين مكال من است و مال آن نيست ، هيچ دستى نمى تواند اين جور ملتى را تغيير بدهد ، خداست اين كار كرده است ، اين دست خداست ، هيچ قدرتى نمى تواند در ظرف ، مى شود گفت يك سال و چند ماه يك سال و چقدر ، براى اين كه قبلش يك قدرى همين طور تدريجى بود كار و باز زشد نكرده بود . در ظرف يك يك سال و چند ماه اوج ، از تحول و تبديلى كه در مملكت ما ، در ملت ما حاصل شده است ، كه راه صد سال رفته ، يعنى 2500 سال را زير پا گذاشته و مالانده ، نمى شود كه با دست زيد و عمر باشد . اين نمى شود ، نمى شود گفت كه روحانيون اين كار را كرده اند ، نمى شود گفت مردم بازار اين كار را كرده است . خير ، دست خداست و از متن بطن توده است ، اين به امر خدا ، ولهذا اميد بخش است . چون الهى است ، اميد بخش است .

صحيفه نور جلد : 22 صفحه : 138 تاريخ سخنرانى :

10/8/57

هدف و ثمره نهضت مقدس

برداران محترم ! در اين نهضت مقدس كه تشكيل حكومت اسلامى سرلوحه اهداف آن است و ضمانت از آزادى و استقلال از ثمرات آن ، صبور باشيد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 2 تاريخ سخنرانى : 14/8/57

حركت برخاسته از متن جامعه و فطرت انسانى

سوال : آيا حركت ايران داراى تشكيلات سياسى است ؟

جواب : اين حركت ازمتن جامعه و فطرت انسانها برخاسته است و متكى به شخص يا اشخاصى نيست و از روحيه قوى تشكيلات سياسى آشنا با فهم مردم جامعه ايران برخوردار است و اين عامل ، خود تضمين كننده جايگزينى يك تشكيلات سياسى نيرومند به جاى رژيم شاه مى باشد .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 210 تاريخ سخنرانى : 20/8/57

تغييرات اساسى در همه ابعاد جامعه

يكى ديگر از خصايص اين نهضت اين است كه خواستار تغييراتى اساسى در همه ابعاد جامعه ايرانى مى باشد كه عبارت است از سقوط شاه ، برچيده شدن نظام شاهنشاهى و استقرار حكومت اسلامى .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 23 تاريخ سخنرانى : 14/9/57

ايجاد تحول فكرى و جنبش همگانى

اما سازمان دادن نهضت اسلامى همگانى ملت ايران ، اين نهضت ، جنبشى است كه همه مردم را شامل مى شود و از آنها و مردم سرچشمه مى گيرد و اعتقادش به اين است كه اين نهضت را تا به ثمر رسيدن بايد ادامه داد البته ما روحانيون مردم را هدايت كرديم و تمام جراء م رژيم را افشاء كرديم و روشنگرى روحانيون ، بحمدالله مفيد واقع شد و مردم روشن شدند و يك تحول فكرى براى جامعه ايران به وجود آمد ، به طورى كه همه با هم يك صدا به دنبال يك راه و مقصد در حركتند و آن نابودى اين دودمان و برچيده شدن نظام شاهنشاهى و برقرارى حكومت اسلامى است و اين هدف در سراسر ايران حكمفرماست در مركز ، همين مطلب را مى خواهند ، در شمال و جنوب و شرق و غرب هم همين موضوع را طالبند همه فرياد استقلال ، آزادى ، حكومت اسلامى را سر داده اند و مى خواهند ، چرا نخواهند .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 40 تاريخ سخنرانى : 16/9/57

اسلامى و انسانى بودن انقلاب

بايد ملت ايران بداند كه اين انقلاب ايران با ساير انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است فرق دارد . اين انقلاب از باب اينكه انقلاب اسلامى و انسانى بود ضايعات كمى به بار آورد . در انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است ضايعات بسيار زياد بوده است و مابحمدالله با كمى ضايعات به پيروزى بزرگ نايل شديم . يك شاهنشاهى ظالم دو هزار و پانصد ساله را شما ملت ايران با مشت و با همتى بزرگ و ايمانى

راسخ سرنگون كرديد و توجه به پشتيبانى هايى كه از او مى شد نكرديد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 75 تاريخ سخنرانى : 23/11/57

حفظ نظم در انقلاب اسلامى انسانى

درود برملتى كه در انقلابش چنان حفظ نتظم كرد كه چشم هاى دنيا را خيره كرد . انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است به قدرى شديد است و به قدرى خون ريزى در آن شده است كه نمى توان ناديده گرفت . در اين انقلاب مذهبى شما ، در اين انقلاب اسلامى انسانى شما بحمد الله ضايعات بسيار كم بود براى اينكه حفظ ايمان و شمارا وادار كرده بود با ظلم مخالفت كنيد ، شيطان از اين عمل شما دور بود ، نظر خداى تبارك و تعالى با شما بود ، نظر امام زمان - سلام الله عليه - با شما بود .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 81 تاريخ سخنرانى : 26/11/57

احياى اسلام در نهضت الهى ايران

اسلام داشت منسى مى شد ، اسلام را داشتند منهدم مى كردند قرآن را داشتند زير چكمه هااز بين مى بردند ، قيام شما جوانهاى ايران ، قيام شما ملت ايران كه قيام الهى بود ، نهضت الهى بود ، قرآن را زنده كرد ، اسلام را زنده كرد ، حيات تازه به اسلام بخشيد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 140 تاريخ سخنرانى : 14/12/57

وحدت در مقصد

بحمدالله در ايران در اين سنوات اخير يك نهضتى ، يك نهضت الهى پيدا شد كه من نمى توانم اسمى رويش بگذارم الا اينكه اين نهضت الهى بود ، نهضتى كه بچه هاى صغيرش با پيرمردهاى كبير با هم بودند ، نهضتى كه بچه ها پستانك را در دهان مى گذاشتند ، وقتى بيرون مى آوردند مى گفتند مرگ بر شاه ، باز پستانك را به دهان مى گذاشتند . از بچه هايى كه اول ، اول صحبت و حرف زدنشان است تا پيرمردهايى كه آخر عهدشان است به حيات ، همه با هم بودند و همه با هم طرد كردند اين طاغوت را . رمز پيروزى ايران همين بود كه اتكال به خدا ، براى خدا و وحدت كلمه ، وحدت كلمه و وحدت غرض ، مقصد ، از هر كس مى رسيدند ، مقصد اين بود كه حكومت اسلام باشد ، مقدمه اين بود كه حكومت طاغوت نباشد ، مقصد اين بود كه استقلال و آزادى در پناه حكومت اسلامى باشد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 173 تاريخ سخنرانى : 16/12/57

قوه ايمان عامل بسيج سراسرى

اين شعار بايد محفوظ باشد كه اين قيام ، قيام ملى نيست ، اين قيام ، قيام قرآنى است ، اين قيام ، قيام اسلامى است . يك ملت ضعيفى كه هيچ نداشت ، در مقابل ابرقدرتها و در مقابل اين قدرت شيطانى كه همه چيز داشتند و تا دندان مسلح بودند ، به قوه مليت نمى تواند غلبه كند . ملتى كه غلبه كرد براى اينكه شهادت آرزو ى او بود . بعضى جوانها ى من ،

از من شهادت را طلب مى كردند و مرا قسم مى دادند كه دعا كن كه شهيد بشويم ، زن هايى كه جوانهاى خودشان را دادند ، افتخار براين كردند كه شهيد داده ايم و آن كه يك پسر از او باقى مانده بود باز مى گفت اين را هم اهداء مى كنم . اين قدرت مليت نيست اين قدرت ايمان است ، اين قدرت اسلام است ، خبط نكنند ، اشتباه نكنند . اين اسلام است كه غلبه كرد بر ابر قدرت ها ، اين اسلام است كه فرزندان او به شهادت راغب هستند . اين قوه ايمان است كه مردم را سرتاسر ايران بسيج كرد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 184 تاريخ سخنرانى : 18/12/57

الهى بودن نهضت عامل پيروزى

اين نهضت چون يك نهضت الهى بود ، نه يك نهضت ماديگرايى ، نهضت ملى ، يك نهضت الهى ، يك نهضت اسلامى بود از اين جهت پيروز شد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 44 تاريخ سخنرانى : 11/3/58

اسلام انگيزه قيام ملت

اين يك نهضتى الهى بود . نهضت مثل نهضت هاى آنهايى كه به خدا اعتقاد ندارند يا آنهايى كه نهضت هايشان نهضت هاى جهت مادى بوده است . نبوده است نهضت ايران نهضتى بود كه خداى تبارك و تعالى در آن نقش داشت و مردم به عنوان جمهورى اسلامى ، به عنوان اسلام ، به عنوان احكام اسلام درخيابان ها ريختند و همه گفتند ما اين رژيم را نمى خواهيم و حكومت عدل اسلامى و جمهورى اسلامى ميخواهيم . اين چيزى كه انگيزه اين ملت بود ، انگيزه همه قشرها الابعضى ها . زن ها در خيابان ها ريختند ، مردها درخيابان ريختند ، بچه ها آمدند . همين ديشب كسى مى گفت كه من شاهد قضيه بودم كه يك بچه ده ، دوازده ساله سوار موتورسيكلت شده بود و حمله كرد طرف يك تانك و از آن ور هم بچه را تكه تكه كردند ، اما او يك بيرق دستش بودو حمله كرد . اين چه بود ؟ قضيه ، قضيه چه بود كه يك چنين تحول در ملت پيدا شد؟ اين تحول عظيمى كه در اين ملت پيدا شد ، يك تحولى بود كه فقط براى اين معنا كه مثلا رژيم نباشد؟ يا دنباله داشت ؟ رژيم نباشد ، حكومت اسلامى باشد ، اساس او بود ، اساس آن بود

كه مى خواستند قرآن حكومت كند در اين كشور . موانع را برداشتند كه حكومت ، حكومت اسلامى باشد

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 60 تاريخ سخنرانى : 16/3/58

قيام اسلامى با عنايت خداوند

اگر اين يك نهضت ملى بود ، نه شما اينقدر فعاليت مى كرديد و نه ما و نه ساير ملت . ملت اسلام راميخواهد ، ملت كشور خودش را هم كه مى خواهد براى اسلام است . از بچه هاى كوچك تا پيرمردها همه فرياد اسلام مى زدند و اين نهضت براى همين صيغه اسلاميش و براى همين كه مقصد اسلام بود و قيام بر ضد طاغوت ، قيام بر ضد كسانى كه اسلام را مى خواستند بشكنند و كارهايى كردند كه اسلام را مى خواستند به فراموشى بسپارند ، يك قيامى بود كه خداى تبارك و تعالى مدد فرمود كه شما جمعيتى كه همه متفرق بوديد ، همه از هم جدا بوديد ، همه با هم مجتمع شديد ، ارتشى ها كه بر ضد ما بودند ، متصل شدند آنهايى كه اصلش كارى به اين مسائل نداشتند وارد شدند ، آنهايى كه اگر كار داشتند ، كم كار بودند پركار شدند و همه با هم يك مقصد ، همه باهم يك مقصد ، يعنى از مركز تا شعاع آن طرف ، تا آخر مملكت ، از آن طرف هم تاآخر از آنور ، از آن ورهم تاآخر همه با هم يك چيز مى گفتند . يعنى در بيابان ها هم اگر شما مى رفتيد از يك چوپان مى پرسيديد كه تو چه مى خواهى ؟ مى گفت كه جمهورى اسلامى . آن يك

مساءله الهى بود ، خدايى بود . يعنى خدا تاءييد كرد شما را ، و اين را خيلى براى خودتان و براى خودمان افتخار مى دانيم كه در يك مرحله اى كه رو به نابودى داشت يك مملكتى مى رفت ، اسلام رو به فراموشى مى خواست برود ، در يك چنين مرحله اى خداوند عنايت كرد و دست رحمتش را دراز كرد به طرف ملت و ملت همه با هم هر كس از هر جا مى آمد داد مى زد اسلام ، طاغوت نه ، رژيم نه ، اين يك مطلبى نبود كه يك كسى بتواند خودش درست كند اين را خدا درست كرده .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 66 تاريخ سخنرانى : 20/3/58

نزديكى همه اقشار به هم و الهى بودن مقصد

در اين نهضت ، يكى از بركات اين نهضت اين بود كه اين قشرها را به هم نزديك كرد ، قشر دانشگاهى با قشر روحانى و طبقه جوان روحانى ، اينها با هم نزديك شدند ، همكار شدند و همه با ساير طبقات مردم نزديك شدند ، همكار شدند و همه اينها در اين كلمه ((رژيم طاغوتى نبايد باشد و بايد يك جمهورى عدل اسلامى باش)) ، همه با هم مشترك شدند . اين غرض همه بود و مقصود همه اين معنا بود .

اين نزديك شدن اين قشرها به هم ، متحد شدن اين قشرهايى كه از هم جدا بودند ، با تاءييد خداى تبارك و تعالى و با اينكه همه مقصدشان يك مقصد الهى بود ، اين سد ، عظيم كه همه امكان نمى دانستند ، ممكن نمى دانستند كه اين سد شكسته بشود

، اين سد را شكست .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 216 تاريخ سخنرانى : 6/4/58

جنبه الوهيت نهضت

تمام گروه ها ادغام شد در يك گروه و تمام قول ها و تمام فريادها ادغام شد دريك فرياد و آن فرياد مرگ بر اين رژيم و - عرض بكنم كه - جمهورى اسلامى مى خواهيم . آن ادغام گروه ها در هم و توجه به اسلام بود كه اين سد بزرگ شيطانى را شكست و همه حساب ماديين را باطل كرد ، آنها حساب عالم طبيعت و ماده را مى كردند حساب جنبه الوهيت آن را نمى كردند ، ايمانش را حساب نمى كردند كه ايمان چه قدرتى دارد ، آن را نمى توانند حساب كنند و ايمان نمى دانند چه است .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 229 تاريخ سخنرانى : 7/4/58

انقلاب انسانى

بحمدالله اين انقلابى كه در ايران پيدا شد كه من اين انقلاب را خيلى به آن خوشبين هستم ، نه از اين باب كه محمدرضا را شكست داد ، اين هم زياد بود ، خيلى عظيم بود ، و نه از اين باب كه غرب و شرق را شكست داد ، از اين باب كه يك انقلاب انسانى پيدا شد ، خودشان را شناختند .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 31 تاريخ سخنرانى : 12/6/58

الهى بودن مقصد

مقصد همه مقصد الهى بود ، انگيزه اسلام بود . مى ديديم كه در شعارهايشان ، در فريادهايشان شعارهاى اسلامى بود ، فريادهاى ((الله اكبر)) . مقصد اين بود كه آنها را كه مخالف اسلام مى دانستند بروند كنار و بعد از آن انشاء الله آن مقصد حقيقى كه آن مقدمه اين است تحقق پيدا بكند .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 163 تاريخ سخنرانى : 28/6/58

آزادى مطلق در انقلاب صحيح و اسلامى

از همه انقلاب هايى كه در عالم پيدا شده است اين انقلاب اسلامى ايران براى خاطر اينكه اسلامى بوده از همه بهتر است و يك انقلاب صحيح است ، يك انقلاب اسلامى است و لهذا بعد از انقلاب يك آزادى مطلقى به همه داده شد شما خيال مى كنيد در انقلابات ديگر آزادى مى دهند؟ آزادى به مردم نمى دادند بعد از انقلاب تمام مطبوعات را جلويش مى گرفتند ، تمام مجالس را جلويش مى گرفتند ، همه دستجات را جلويش مى گرفتند ، همه را به طور اختناق جلويش مى گرفتند به اسم اينكه انقلاب ، در انقلاب بايد اين چيزها بشود ، لكن اين انقلاب اسلامى جلوى هيچ طايفه اى را نگرفته ، جلوى هيچ قلمى را نگرفت .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 51 تاريخ سخنرانى : 3/8/58

نهضت تمام قشرها براى مطالبه حق

من بايد به شما عرض بكنم كه نهضت ما با پيروزى آمده است و با پيروزى جلو رود و هيچ نگران اين معنا نباشيد براى اينكه يك ملتى وقتى كه يك مطلبى را خواست آن هم مطلبى كه حق است ، حق ملتهاست ، يك ملتى كه تمام قشرهايش نهضت كرد و بپا خاست و اين قيام هم قيامى بود كه حق خودش را مطالبه كرد ، آزادى را مطالبه مى كرد ، استقلال را مطالبه مى كرد و چون مسلم است جمهورى اسلامى را ، يك همچو ملت بپاخاسته براى مطالبه حق خودش ، همين اسباب اين شد كه نتوانستند اين ابرقدرتها سالهاى دراز اين حق را از اين ملت سلب كرده بودند و آزادى به هيچ وجه نبود ،

استقلال نبود ، رژيم ، رژيم غير قانونى سلطنتى بود ، نتوانستند كه حفظ كنند آن رژيم را و نتوانستند آن اختناقى كه سابق بود و سابقه داشت در اين مملكت ، باز نگهش دارند و نتوانستند وابستگى ما را به غير حفظ كنند .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 130 تاريخ سخنرانى : 13/8/58

بى نظير بودن انقلاب اسلامى در عالم

ما مدعى هستيم كه انقلاب ما در عالم نظير نداشته است براى اينكه اسلامى بوده است و چون اسلامى بود و تمام افراد ملت شركت در اين امر داشتند ، يك انقلابى نبود كه يك حكومتى بيايد و حكومتى را ببرد ، يا يك نظامى بيايد و يك حكومتى را ساقط كند ، آنطور نبود يك ملتى قيام كرد و ملتى كه اسلامى بود ، ملتى كه خودش را پايبند اخلاق و پايبند اسلام مى دانست و مى داند ، اينها قيام كردند و حريف خودشان را بيرون كردند و غلبه كردند .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 246 تاريخ سخنرانى : 8/9/58

انقلاب بزرگ ايران متمايز از ديگر انقلابها

انقلاب ما انقلاب بزرگى بوده است و در حد خودش بالاترين انقلاب بوده است ، با وضعى كه حاضر است و ما شاهد بوديم و پشت سر آن آشفتگى هايش ناچيز است . آن طورى كه انقلاب هاى ديگر بودند كه بعد از پنجاه سال ، شصت سال ، بعد از چند سال باز گرفتار هستند ما آن گرفتارى ها را نداريم و مهم هم اين است كه انقلاب ما اسلامى است و ملى ، ملت مسلم قيام كرده است براى اسلام و هر قيامى كه اينطور باشد پشت سرش آن طور خونريزى ها ، آن طور وحشيگرى ها پيدا نمى شود . شما مطلع هستيد كه در اين انقلابات يك ميليون و يك ميليون و نيم مقتول داشتند . . . كشور ما بعد از اينكه انقلابش پيروز شد ، يك نفر هم حتى بى گناه كشته نشد . آن اشخاصى كه در محكمه بردند و ثابت شده

است به اينكه مفسد بوده اند و فساد ايجاد كرده اند و قتل عام ها كرده اند ، امر به قتل عام ها كرده اند ، آنها يك عده معدودى بودند كه بعد از اينكه محاكمه شدند به جزاى خودشان رسيدند . بعد از انقلاب ما ، يك آزادى داده شد ، تمام مرزها باز و تمام فرودگاه باز و تمام احزاب و تمام نويسندگان آزاد ، در صورتى كه بعد از انقلاب ، شما مى دانيد كه تمام اينها به روى دنيا بسته مى شود . انقلاب ما ، غير از انقلاب جاهاى ديگر است .

انقلاب وقتى متكى بر اسلام شد و ملت متعهد به اسلام بودند اين انقلاب نمى تواند آنطور خسارات را داشته باشد . ما هر چه خسارت ديديم در حالى بوده است كه با شاه ، شاه مخلوع و دار و دسته او برخورد داشتيم و حالا هم هر چه مقتول هست آنهايى هستند كه آنها دارند جنايت مى كنند و باز هم ناچيز هست ، چيزى نيست در نظر ما .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 51 تاريخ سخنرانى : 28/9/58

غلبه اسلام بر كفر

پيروزى اى كه شما جوان ها با اتحاد با ساير قشرهاى ملت به دست آورديد در طول تاريخ اين طور پيروزى با اين كيفيت پيدا نشده بود . پيروزى يك ملت مسلم بدون اتكاء به غير خدا ، بدون تجهيزات نظامى ، بدون تعليمات نظامى ، بر يك قدرت هاى مجهز ، داراى تجهيزات نظامى ، داراى تعليمات نظامى ، علاوه بر آن يك ملتى ، يك قدرتى كه همه قدرت ها هم دنبال

او بودند . اينطور غلبه غلبه اسلام بود بر كفر ، غلبه متن اسلام بر متن كفر .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 68 تاريخ سخنرانى : 30/9/58

انسجام ملت با صداى ملكوتى

شما مى دانيد كه ما نه قدرت نظامى داشتيم و نه ملت ما تعليمات نظامى ، شما جوانان عزيز مشغول تحصيل دانش بوديد و ساير قشرها هم مشغول كارهاى مخصوص خودشان بود روحانيون هم مشغول تحصيل علوم خودشان بودند ، ما نداشتيم يك جمعيتى كه تعليمات نظامى ديده باشد و نه يك تجهيزاتى داشتيم لكن يك چيز داشتيم و دنبال آن يك چيز ديگر ، عقيده به اسلام ، ايمان به خدا ، قيام براى خدا كه دنبال آن جمع شدن همه قشرها در زير بيرق اسلام بود . اين دو نيروى عظيم را ما داشتيم كه يكى اصيل و يكى دنبال او نيروى اصيل ، نيروى ايمان ، توجه به خدا ، اتكال به ذات مقدس حق از همه زبان ها ذكر خدا بيرون مى آمد ، با الله اكبر جلو رفتند و دنبال اين مطلب اصيل همه قشرها با هم مجتمع شدند و همه اغراض كنار رفت يك صدا و آن اينكه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم ، اين يك صدا كه از حلقوم شما فرزندان اسلام درآمد و اين صداى اسلام بود . صداى ملكوت بود ، صداى عالم غيب بود و اين صدا همچو اين ملت را منسجم كرد و همچو قدرتى به ملت داد كه با دست خالى بر قدرت بزرگ غلبه كردند . از اين به بعد هم ما ، احتياج به اين صداى ملكوتى الهى داريم و

احتياج به اين انسجام .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 72 تاريخ سخنرانى : 1/10/58

انقلاب جوشيده از متن مردم با قدرت معنوى

شما شايد در طول تاريخ كم پيدا كنيد يك انقلابى كه از متن خود مردم جوشيده باشد و هيچ اتكايى به قوه نظامى ، به قدرت خارجى نداشته باشد ، اسلحه نداشته باشد ، تعليمات نظامى در كار نباشد ، همين توده مردم ، دانشگاهى كه شغلش تحصيل بوده ، طلبه كه شغلش تحصيل بوده ، بازارى كه شغلش كسب بوده ، كشاورز كه شغلش معلوم بوده است و آنهايى كه در كارخانه كار مى كردند ، همه يك شغل هاى خاصى داشتند و اصل نظامى در كار نبوده ، نه تعليمات نظامى ديده بودند ، نه ساز و برگ نظامى داشتند ، با يك قدرت معنوى يك تبديل از انسان مادى به انسان معنوى پيشبرد شد .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 166 تاريخ سخنرانى : 11/10/58

انقلاب ما انقلاب اسلامى

انقلاب اسلامى است ، انقلابات ديگر دنيا اسلامى نبوده دنبالش هزار جور فسادها بوده است اما انقلاب ما انقلاب اسلامى است ، همه شما به جمهورى اسلامى راءى داديد يك عده معدودى نه ، راءى ندادند اما ملت رپ به جمهورى اسلامى ، راءى داد به جمهورى اسلامى ، يعنى پذيرفت كه نظام ، نظام اسلامى باشد ، اين را ملت پذيرفته است و راءى به آن داده است .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 170 تاريخ سخنرانى : 11/10/58

تحول الهى در ملت

اين نهضت براى اينكه اسلامى بود و براى خدا بود ، خداى تبارك و تعالى كمك كرد در همه مراحلش ، كمك كرد در مراحل ابتدايى راجع به شكست دشمنتان ، اين تاييد خدا بود و الا ماها كه اسلحه نداشتيم و اسلحه را بلد هم نبوديم چطور بايد مثلا چى كرد ، لكن يك تفنگ هم داشتيم نمى توانستيم كه تفنگ بيندازيم ، ما تعليمات نظامى نداشتيم ، آنهايى كه تعليمات نظامى داشتند ، خوب ، ابتدائا با آنها بودند . ملت ما بى تعليمات نظامى و بى ساز و برگ ، با قدرت ايمان به ميدان رفت و در مرحله اول آنها را شكست داد و اين نبود جز تاييد خداى تبارك و تعالى و قدرت اسلام .

يعنى آن تحولى كه در ملت پيدا شد كه از حال خوف برگشت به حال قدرت ، از حال ضعف برگشت به حال قدرت ، اين تحول ، تحول الهى بود .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 176 تاريخ سخنرانى : 10/1258/

عدم سركوبى در نهضت مردمى و اسلامى

پس اين نهضتى كه در ايران شده است به واسطه اين دو نكته كه يكى نهضت از متن ملت و يكى هم عقايد اسلامى و براى اسلام ، اين اسباب اين شده كه اين نهضت وقتى جلو رفت ديگر شروع نكرد به سركوبى .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 191 تاريخ سخنرانى : 14/10/58

متفاوت بودن انقلاب اسلامى با كودتا

انقلاب ما با كودتا فرق دارد ، ايران مثل افغانستان نيست ، مردم ايران بايد بدانند كه حتى فكر كودتا در مغز احدى امكان ندارد وارد شود زيرا به محض اينكه اين خيال در سرش بيايد اول خودش نابود مى شود . مگر ملت ما خواب است ؟ كودتا مقدماتى مى خواهد كه يكى از آنها خواب بودن ملت است و ديگر اينكه ارتشى مى خواهد كه آلت دست باشد ، نه ارتش ايران كه اكثريت قريب به اتفاقش همراه و همدل ملت است .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 96 تاريخ سخنرانى : 28/2/59

وعده پيروزى در نهضت الهى

شما نهضت براى شكم نكرديد ، شما نهضت براى اطاق و حياط نكرديد ، شما نهضت نكرديد براى اينكه يك مقامى پيدا بكنيد ، شما آزروى شهادت نمى كنيد به اينكه برسيد به يك مثلا فرشى و يك نوايى اين حال را كه حالى است الهى حفظ كنيد و مادامى كه اين حفظ بشود شما پيروز هستيد و من وعده پيروزى به شما مى دهم و خداى تبارك و تعالى وعده پيروزى داده است به شما ان تنصروالله ينصركم اقدامتان را ثابت نگه داريد و مشت گره كرده را كه مشت هاى الهى است حفظ كنيد و از هيچ ابرقدرتى نترسيد و از هيچ تبليغاتى ، هيچ خوفى نداشته باشيد ما راه خودمان را مى رويم و آن راه خداست .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 140 تاريخ سخنرانى : 14/3/59

هماهنگى در نهضت يك موهبت الهى

حفظ كنيد اين موهبت الهى را ، اين يك موهبت الهى است كه خدا به ما داد كه ارتش و ملت و ژاندارمرى و ملت و پاسدار و ارتش و همه با هم دوست باشند و با هم در مكروهات و در خوشى ها شريك باشند . ارتش هماهنگى داشته باشد با ژاندارمرى و پاسدار ، پاسدار هماهنگى داشته باشد با ارتش و ژاندارمرى ، ژاندارمرى هم همين طور ، همه قواى انتظامى اينطور باشند كه هماهنگ باشند . . . اينها همه ملحق شدند به هم و همه يك راه رفتند و همه هم ايمان داشتند ، هيچ در آن وقت مطرح نبود كه من مى خواهم يك منصبى پيدا كنم همه روى ايمان به خداى تبارك و تعالى و

فرياد الله اكبر و اينكه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 159 تاريخ سخنرانى : 15/3/59

انقلاب و مردمى و مكتبى

انقلابهايى كه در دنيا واقع شده يا پس از اين واقع مى شود ، يا از طريق ملتها بوده است و يا از طريق حكومت ها كه به يك نحو كودتا يك انقلابى انجام مى دادند . اكثرا انقلابات كودتايى بوده ، آن انقلاب هم كه از قبيل ملت بوده است شايد كم انقلابى پيدا بشود كه به هدايت احزاب و دستجات معين واقع نشده باشد . شما اگر بگرديد در تمام انقلاباتى كه واقع شده است ، نخواهيد پيدا كرد انقلابى كه اين دو خاصيت را داشته باشد ، يكى اينكه از ملت واقع شده باشد بدون دخالت احزاب و گروه ها و دستجات سياسى و امثال اينها و يكى ديگر اينكه مكتبى باشد و آن هم يك مكتب الهى . در همه انقلاباتى كه در دنيا واقع شده است ، مثل انقلاب ايران پيدا نخواهيد كرد . انقلاب ايران يك جهت اسلامى داشت و حالا هم دارد و آن اينكه سرتاسر ايران كه مسلمان هستند (مگر نادرى ) اينها به همان ايده اسلامى قيام كردند . اين انقلاب تبع ايده اسلامى بود . اسلام همه چيز دارد لكن اينطور نبود كه ملت ما بريزند بيرون و بگويند كه ما مثلا فلان رژيم كذايى را مى خواهيم . همه گفتند ما اسلام را مى خواهيم . همه اجتماع داشتيد در كلمه اسلام و جمهورى اسلامى و هيچ يك از گروه هاى ديگر چه سياسى و چه غير سياسى هيچ دخالتى در

اين نهضت نداشت و اينكه به طور معجزه آسا پيشرفت كرد همين قضيه اسلامى بودن بود . وقتى يك ملت همه شان قيام كردند و همه هم نظرشان خدا بود اين ملت پيش مى برد براى اينكه خوف از مرگ ندارد ، الهى است .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 186 تاريخ سخنرانى : 27/3/59

خودجوش بودن نهضت

خاصيت يك نهضت اسلامى كه از خود توده ها و خود ملت برخاسته همين هايى است كه در ايران واقع شد . يكدفعه سرتاسر ايران بعد از اينكه انقلاب به پيروزى تا حدودى رسيد سرتاسر كشور بدون اينكه يك نظمى در كار باشد و يك اشخاصى بخواهند مردم را آگاه كنند ، خودشان برداشتند و سازمان هايى درست كردند و گروه هايى درست كردند . سرتاسر ايران خود ملت دادگاه درست كرد و در هر شهرى ، در هر ناحيه اى يك ملايى قاضى شد و چند نفرى هم دادستان و امثال ذلك بدون اينكه از مركز يك تعيين شده باشد و سرتاسر كشور نهادهاى مختلف پيدا شد ، جوشيد .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 187 تاريخ سخنرانى : 27/3/59

اسلامى بودن نهضت مانع از آسيب پذيرى

متوجه باشيد كه امروز آن چيزى كه اهميتش بيشتر از چيزهاى ديگر است اين است كه ما حفظ اسلاميت اين نهضت را بكنيم . اين نهضت از اولش اسلامى بود و تا اينجا هم اسلامى هست و انشاء الله تا آخر هم اسلامى باشد و همه ما و همه شما و همه ملت و همه كسانى كه در سپاه و ارتش و در ژاندارمرى و در شهربانى و ادارات هستند و دولت و همه بايد همشان اين باشد كه نهضت را اسلامى پيش ببرند . اگر اسلامى بودن نهضت محفوظ باشد ، ديگر آسيب نمى بينيد .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 191 تاريخ سخنرانى : 1/4/59

مكتب اسلام عامل پيشبرد انقلاب

اينها نمى توانند ببينند اين انقلاب اسلامى شما را ، و وقتى تحليل مى كنند كه خوب ، چه شد ، آدم اينجا با آدم جاهاى ديگر كه هر دو آدمند ، همه جا هم يكى دعوى رهبرى مى كند و مى گويد من رهبر ، همه جا يك حزبى پيدا مى شود و مى گويد كه من حزب ، لكن ايران چه بود كه به اين سرعت ، به اين سرعت معجزه آسا پيشبرد كرد؟ وقتى تحليل مى كنند همه چيزها را مى بينند كه مكتب بود كه اين كار را كرد ، اين مكتب اسلام است كه اين كار را كرد . مردم براى خدا اين كار را كردند .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 195 تاريخ سخنرانى : 4/4/59

مردمى بودن ويژگى مهم انقلاب

ويژگى مهم اين انقلاب اين است كه مردم خودشان انقلاب كردند ، يك كسى نيامده انقلاب را بكند ، يك كسى لشكركشى نكرده براى انقلاب ، خود مردم همين كوچه وبازارو همين مردم عادى و خصوصا طبقه مستضعف به اصطلاح آنها و طبقه اعلا ، به نظر ما ، خود اينها بودند كه انقلاب را كردند و كار را انجام دادند ، نه من ميتوانم يك همچو كارى بكنم ، نه افراد ديگر مى توانند يك همچو كارى بكنند ، خداست كه دل اينها را قوى كرد و آنها را دلشان را ضعيف كرد . آنها ترسيدند از شما با همه ساز و برگى كه داشتند و شما نترسيديد از آنها با مشت خالى ، انقلاب واقع شد .

صحيفه نور جلد : 15 صفحه : 91 تاريخ سخنرانى :

19/5/60

مشابهت با قيام انبياء و ائمه هدى

ملتى كه براى خدا و اسلام قيام كرده است ، اين ملت تا اسلام هست به جاى خودش ايستاده است و خدمت مى كند . اين ملت براى دنيا قيام نكرده است كه اگر چنانچه جوانش گرفته شد رو برگرداند . اين ملت قيامش نظير قيام انبيا و قيام ائمه هدى است ، نظير قيام حضرت ابى عبدالله سيدالشهد است . ملتى كه انگيزه قيامش اسلام و ايمان است ، به اينطور امور سرد وسست نمى شود . همه قدرت هاى عالم هم كه بر ضدش قيام بكنند و قيام كرده اند ، اينها را از مقصد خودشان و انگيزه خودشان نخواهند برگرداند .

صحيفه نور جلد : 15 صفحه : 195 تاريخ سخنرانى : 26/7/60

قيام ملت در مقابل همه قدرتها

انقلاب اسلامى از باب اينكه از اول اسلامى بوده اينطور نبوده است كه يك نفر فرض كنيد كه غربزده يا شرق زده آمده باشد و انقلاب كرده باشد و مردم را دعوت به انقلاب كرده باشد ، كودتا كرده باشد مساءله كودتا نبوده است ، مساءله قيام يك ملت براى اينكه از دست ظلم داخل و خارج به تنگ آمده است قيام يك ملت است در مقابل همه قدرت ها ، مهيا هم بايد باشد براى اينكه همه قدرت ها به او تهاجم كنند و هيچ توقع ما نداريم كه آمريكا با ما سر مصالحه داشته باشد يا شوروى همه اينها مى بينند كه اگر اين انقلاب در ايران انشاء الله به ثمر برسد و آنطورى كه خواست اسلام است تحقق پيدا بكند ، ناچار اين انقلاب به خارج صادر مى شود ، هيچ احتياجى به اين نيست

كه كسى هم برود اين كار را بكند البته تكليف است كه دعوت بشود همه جا .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 10 تاريخ سخنرانى : 30/10/60

شكست ناپذيرى در انقلاب مردمى با ايده اسلامى

آنها نمى دانند كه وقتى انقلاب مردمى باشد ، آن هم با ايده اسلامى ، با انقلاباتى كه گروهى و يا اشخاص مى كنند ، با هم فرق هاى زياد دارد در انقلاب مردمى ، همه مردم بر اثر فشارهايى كه در ساليان دراز ديده اند ، كم كم براى نجات خود و كشورشان انقلاب مى كنند كه در انقلاب ما روحانيون و خطبا در بيدارى مردم نقش اساسى داشتند وقتى انقلاب از متن مردم باشد نمى شود با گروهى يا دسته اى و يا حتى لشكرهايى آن را شكست داد مثلا آمريكا و يا يك قدرت بزرگ ديگر ميتواند ايران را اشغال كند ، ولى نمى تواند انقلاب را شكست دهد چنانكه در افعانستان ، شوروى با شكست روبرو شد و به نظر مى رسد كه پشيمان است آمريكا مى تواند با هواپيماهايش شهرهاى ما را بمباران كند ، ولى وقتى وارد ايران شد چه ؟ مردم آنها را با چنگ و دندان از بين مى برند آنانى كه خيال كردند مى توانند انقلاب ما را شكست دهند ، از باب اين است كه نه اسلام را شناخته اند و نه مردم ايران را .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 26 تاريخ سخنرانى : 14/11/60

ارزشهاى انسانى و معنوى در انقلاب اسلامى

(كوردلان ) انقلاب اسلامى را چون ساير انقلابات بلكه ناچيزتر مى دانستند و با ديد مادى و محاسبات غلط به اين پديده الهى مى نگرند و از ارزش هاى انسانى و حجم قدرت ايمان و تحولى كه به خواست خداوند قادر در ملت انقلابى ايران پيدا شده خبرى ندارند و ارزش ها را با ديدهاى مادى

خود خلاصه در سلطه جويى و استضعاف ملتهاى زير ستم مى كنند . . .

. . . اين انقلاب چون مردمى و اسلامى است ، از همه انقلاب هاى جهان پرثمرتر و كم ضايعه تر است و مردم انقلابى ما بايد بدانند كه براى حفظ اسلام و انقلاب و نگهبانى از ثمرات آن و پاس خون شهيدان لازم است از خود بردبارى انقلابى نشان دهند . . . هدف انقلاب ماهمان هدف پيامبر عظيمالشان است با صبر و تحمل انقلابى به پيش تا گسترش عدل الهى و اسلام عزيز .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 45 تاريخ سخنرانى : 22/11/60

انقلاب اسلامى مقدمه ظهور

ما براى خاطر خداى تبارك و تعالى اين نهضت را و اين ادامه نهضت را دنبال كرديم و ملت ما بحمدالله با رشد ايمان و با قدرت الهى اين انقلاب را به پيش برد اميدواريم كه اين انقلاب يك انقلاب جهانى بشود و مقدمه براى ظهور حضرت بقيه الله - ارواحناله الفداء - باشد .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 88 تاريخ سخنرانى : 1/1/61

موج انقلاب در عالم

اگر نهضت شما و قيام شما و اينها مثل قيام هاى ديگر بود كه براى رسيدن به يك چيزهاى دنيوى بود ، قيام كرده بوديد كه فراوانى باشد ، قيام كرده بوديد كه ارزانى باشد ، قيام كرده بوديد كه رفاه باشد ، قيام كرده بوديد كه مجالس لهو و لعب باشد ، اگر براى اينها قيام كرديد ، خوب حق داريد كه آنهايى كه مى خواهند شكوه كنند ، شكوه كنند البته توده مردم شكوه ندارند ، آنى كه دارد ، آنهايى است كه از آن مجالس لهو و لعب بازمانده اند ، لكن توده اى كه قيام كرده است و از اول هم غير از اينكه ما براى اسلام و جمهورى اسلامى قيام كرديم ، ديگر آمال و آرزويى نداريم اين ملت خسته نمى شود اين ملت اينطور نيست كه بگويد حالا كه نرسيديم به آن ، پس برويم سراغ كارمان اين ملت ميبينند رسيده به آن الان موج اين نهضت شما و انقلاب شما ، در عالم اين موج رفته است ، در همه جاى دنيا اين موج پيروزى شما سايه افكن است .

صحيفه نور جلد : 17 صفحه : 63 تاريخ سخنرانى

: 25/7/61

مهار هرج و مرج و بى نظمى در كوتاهترين مدت

شما اگر به بررسى انقلاب و حالاتى كه لازمه انقلاب يك ملت است بپردازيد و با تعمق و بى طرفى و بى نظرى به آن نظر اندازيد ، خواهيد ديد كه چه هرج و مرج و گسيختگى هايى در سراسر كشور انقلابى بوجود مى آيد ، كه رسيدن به حداقل نظم و مهار نمودن آن سالهاى طولانى به درازا مى كشد و لااقل در مدتى طولانى با قحطى ها و مرض هاى پيگير و درگيرى هاى در سطح كشور و چپاول ها و قتل و غارت ها و دزدى ها و فسادهاى اخلاقى و گرفتارى هاى بسيار ديگر دست به گريبان است و اين در حالى است كه انقلاب متكى به يك يا چند قدرت بزرگ باشد . ولى كشور ايران با بافتى كه انقلاب اسلامى داشت كه اسلام برنامه همگانى بود و انقلاب مردمى و مستقل بود ، قبل از آنكه به پيروزى نهايى برسد با آنكه دولت رژيم سابق برقرار بود ، با عده اى قليل از افراد متعهد ، شوراى انقلاب را تشكيل داد و همچنين دولت موقت انتقالى را و در مدت بسيار كوتاه چندين رفراندم و انتخابات انجام گرفت و نظام جمهورى برقرار شد و از قحطى هيچ خبرى نبود ، مراكز فساد اخلاق و ميخانه ها و عشرتكده ها و قمارخانه ها و امور غير مشروع به سرعت برق برچيده شد و آنچه كه گروهك ها ، خصوصا منافقين با چهره اى موافق ، خود را وارد انقلاب نمودند و به جمع آورى و دزدى اسلحه و مهمات و اموال بى حساب

مردم به صورتى رياكارانه دست زدند و با همان سلاح ها خود را مقابل مردم قرار دادند ، بوجود آوردند ، در مدتى نه چندان زياد در هم شكسته شد و كارهاى باقيمانده هاى آنان همان چيزى است كه كشورهاى بزرگ و كوچك درحال آرامش دنيا با اين نوع درگيرى ها و انفجارها دست و پنجه نرم مى كنند و روزى نيست كه در كشورى از كشورهاى به اصطلاح متمدن اروپا و آمريكا و ساير قاره انفجارى صورت نگيرد و كشور ايران هم در اين امور مشابه آنهاست ، البته با حجمى بسيار كمتر اين پيروزى معنوى و مادى مرهون اسلامى بودن انقلاب و مردمى بودن و توجه مردم به اسلام و تحول روحى عظيمى است كه خداوند در اين ملت ، معجزه آسا ايجاد فرمود .

صحيفه نور جلد : 17 صفحه : 188 تاريخ سخنرانى : 21/11/61

ايستادگى در مقابل شرق و غرب

چنانچه اين انقلاب اسلامى يك انقلاب عادى نيست و متكى به هيچ يك از دو قطب شرق و غرب نمى باشد از اين جهت ويژگى هاى خاص خود را داشته و دارد و با پيمودن صراط مستقيم لا شرقيه و لا غربيه در مقابل هر دو قطب ايستاده است و از هيچ يك از قدرت هاى افسانه اى نهراسيده است كه همين موجب پيروزى هاى معجزه آسايش گرديد ، گرچه موجب توطء ه ها و آتش افروزى هاى فراوان عليه خودش هم شد لكن در هيچ مرحله اى عقبگرد نكرد .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 5 تاريخ سخنرانى : 7/3/63

انقلاب متكى به خود مردم

مهم اين است كه انقلاب اسلامى ما انقلابى است كه به دست مردم صورت گرفته ، مردم انقلاب كرده اند و مردم بايد آن را به آخر برسانند . مردم قيام كرده اند ، شاه را بيرون كرده و رژيم او را سرنگون نموده و نظام اسلامى را كه به نفع مستضعفين است جايگزين آن كرده اند ، پس ، مردم بايد پاى كارى كه كرده اند بايستند . هر چه عمل بزرگ باشد ، دشمنش بيشتر و بزرگتر است .

امروز كه تمام بوق هاى تبليغاتى بر ضد اسلام و ايران است ، بدين خاطر است كه ايران را به سازش و تسليم بكشند . انقلاب ما عظيم است و متكى به هيچ قدرتى نيست ، نه قدرت شرق و نه قدرت غرب انقلاب هايى كه در دنيا مى شود ، به يكى از اين دو ابرقدرت متكى است ولى انقلاب مردم ما انقلابى است متكى به خود مردم ،

پس مردم بايد از پيامدهاى انقلابشان گله نداشته باشند . امروز كشور ايران روى پاى خودش ايستاده است ، لذا زحمت ها و توطئه ها را هم بايد تحمل كند .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 58 تاريخ سخنرانى : 18/6/63

اهميت انگيزه و محتوا در انقلاب مردمى

در انقلاباتى كه در عالم واقع مى شود يا در شورش ها يا در كودتاها ، يكى اصل اين شورش و انقلاب و كودتا ، يكى انگيزه اش ، يكى محتوايش اينها سه امرى است كه بايد در آن توجه كرد . . . انقلاب فرهنگى هم همين جور است كه يك انقلاب است كه تحول است از يك حالى به حال ديگر ، نه پيشبرد همان چيزى كه هست . چنانچه انقلاب جمهورى اسلامى در كل هم همين طور است ، يك انقلاب شد به توسط مردم ، يك انگيزه انقلاب بود و يك محتواى انقلاب . اميدوارم كه انگيزه انقلاب در مردم الهى باشد . اما در انقلابات ممكن است كه ما انقلاب بكنيم ، يك حكومتى را برداريم يك حكومت ديگر براى خودمان درست كنيم ، خودمان مى خواهيم به يك نوايى برسيم ، كار نداريم ببينيم چه بشود .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 253 تاريخ سخنرانى : 19/9/64

انقلاب درونى

اين انقلاب با انقلاب هاى ساير كشورها و انقلاب هايى كه در دنيا اتفاق افتاده است ، فرق دارد . انقلاب هايى كه در دنيا تاكنون اتفاق افتاده است ، قدرت را از دست يك قدرتمند ، يك جابر ، به دست يك جابر ديگرى كه يا مثل اين يا بالاتر از اين است منتقل كردند . شما مطالعه كنيد در حال انقلاب هايى كه در دنيا پيدا شده است يا كودتاهايى كه هر روز واقع مى شود و شده است ، ببينيد كه آيا وضع آن جا چطور است ، جز اين است كه با اغفال مردم يك

انقلاب پيدا شده است و يك قدرتى را كنار گذاشته اند ، يك قدرت مشابه او يا بدتر از او را سر كار آورده اند . هيچ در حال ملتها فرق حاصل نشده است يا حال ملتها بدتر شده است . اين انقلاب فرانسه ، آن انقلاب شوروى ، مطالعه كنند اشخاص ببينند كه آيا قبل از اين انقلاب ها چه بوده است و حالاچى هست و آيا به حال ملتها يك اثرى حاصل شده است ، فكرى براى ملتهاشان كرده اند يا همه اش اعمال زور است و قدرت ؟ انقلابى كه در ايران واقع شد ، قبل از انقلاب مهم كه كوبنده بود ، يك انقلابى در باطن مردم حاصل شد ، آن انقلاب گرايش اقشار ملت به اسلامى كه تا اين عصر خصوصا در اين سده هاى آخر به طاق نسيان سپرده شده بود و از اسلام جز يك آداب خشك كه هيچ به حال ديگران ضررى نداشت و هيچ در فكر ملتها نبودند ، همين باقى مانده بود . اين ملت به خواست خداى تبارك و تعالى و با عنايات خاصه او اول منقلب شد در معنويات ، جوان از آن حال سابق برگشتند به يك حال اسلامى و فهميدند كه اسلام چه بايد باشد و چه بايد بكند ، دنبال او اين انقلاب حاصل شد . اگر اين مساءله حاصل نشده بود ، انقلاب اين جا هم مثل يكى از انقلاب هاى ديگرى بود كه حالشان را مى بينيد و ديديد . آن چيزى كه در اين جا حاصل شد و بايد او را جزء معجزات ما حساب بكنيم ،

همان انقلاب درونى اين ملت بود .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 269 تاريخ سخنرانى : 21/11/64

انقلاب براى نجات اسلام

ما اين انقلابى كه كرديم و ملت ما كرد ، اين را به حسب آن طورى كه از اول نداى او بلند شد و الان هم اين ندا بلند است ، اين انقلاب براى اسلام بوده است نه براى كشور ، نه براى ملت ، نه براى به دست آوردن يك حكومت براى اين كه اسلام را از شر ابرقدرتها و جنايتكارهاى خارجى و از شر سليقه هاى كج داخلى داخل اسلامى نجات بدهد .

صحيفه نور جلد : 20 صفحه : 64 تاريخ سخنرانى : 21/11/65

پرتو افكنى انقلاب در همه عالم

ملت ما بحمدالله با عنايت حق تعالى و عنايت اولياى خداى تبارك و تعالى كه به آنها ايمان داد ، به آنها قدرت داد ، اين ملت دست رد به سينه همه زد و ايستاد و گفت استقلال را ما مى خواهيم . آزادى را ما مى خواهيم و اگر به همين وضع پيش برود ، مطمء ن باشيد كه پرتوش همه عالم را خواهد گرفت .

صحيفه نور جلد : 20 صفحه : 178 تاريخ سخنرانى : 21/11/66

جدايى از همه انقلابها در پيدايش ، كيفيت مبارزه و انگيزه

ما مى دانيم كه اين انقلاب بزرگ كه دست جهانخواران و ستمگران را از ايران بزرگ كوتاه كرد . با تاييدات غيببى الهى پيروز گرديد . اگر نبود دست تواناى خداوند امكان نداشت يك جمعيت سى و شش ميليونى با آن تبليغات ضداسلامى و ضدروحانى ، خصوص در اين صد سال اخير و با آن تفرقه افكنى هاى بى حساب قلمداران و زبان مردان در مطبوعات و سخنرانى ها و مجالس و محافل ضداسلامى و ضدملى به صورت مليت و آن همه شعرها و بذله گويى ها و آن همه مراكز عياشى و فحشاء و قمار و مسكرات و مواد مخدره كه همه و همه براى كشيدن نسل جوان فعال كه بايد در راه پيشرفت و تعالى و ترقى ميهن عزيز خود فعاليت نمايند ، به فساد و بى تفاوتى در پيش آمدهاى خاء نانه كه به دست شاه فاسد و پدر بى فرهنگش و دولت ها و مجالس فرمايشى كه از طرف سفارتخانه هاى قدرتمندان بر ملت تحميل شد و از همه بدتر وضع دانشگاه ها و دبيرستان ها و مراكز آموزشى كه مقدرات

كشور به دست آنان سپرده مى شد ، با به كار گرفتن معلمان و استادان غرب زده يا شرق زده صد در صد مخالف اسلام و فرهنگ اسلامى بلكه ملى صحيح ، با نام مليت و ملى گرايى گرچه در بين آنان مردانى متعهد و دلسوز بودند لكن با اقليت فاحش آنان و در تنگنا قراردادنشان كار مثبتى نمى توانستند انجام دهند و با اين همه و ده ها مسائل ديگر از آن جمله به انزوا و عزلت كشيدن روحانيان و با قدرت تبليغات به انحراف فكرى كشيدن بسيارى از آنان ، ممكن نبود اين ملت با اين وضعيت يكپارچه قيام كنند و در سرتاسر كشور با ايده واحد و فرياد الله اكبر و فداكارى هاى حيرت آور و معجزه آسا تمام قدرت هاى داخل و خارج را كنار زده و خود مقدرات كشور را به دست گيرد بنابراين شك نبايد كرد كه انقلاب اسلامى ايران از همه انقلاب ها جداست ، هم در پيدايش و هم در كيفيت مبارزه و هم در انگيزه انقلاب و قيام و ترديد نيست كه اين يك تحفه الهى و هديه غيببى بوده كه از جانب خداوند منان بر اين ملت مظلوم غارت زده عنايت شده است .

صحيفه نور جلد : 21 صفحه : 175 تاريخ سخنرانى : 14/3/68

فصل دوم : عوامل پيروزى

مقاومت مردم

مقاومت مردم ايران در دنيا بى نظير است مردم ايران براى از بين بردن استبداد جهنمى چنان دلاورانه مبارزه كردند كه موجب حيرت غرب و شرق شد ، مبارزات خونينى كه بالاخره به استقلال و آزادى منجر خواهد شد .

صحيفه نور جلد : 22 صفحه : 168

تاريخ سخنرانى : 25/10/57

وحدت و همبستگى بين اقشار

رمز موفقيت ما كه قدرت هاى بزرگ دنيا را عقب نشاند و يك قدرت شيطانى مثل قدرت خاندان پهلوى را فرو ريخت ، اين رمز موفقيت همين وحدت اقشار و وحدت كلمه بود . اگر بنا بود كه قشر روحانى تنها مى خواست به جنگ اينها برود خفه مى كردند او را ، نويسنده مى خواست به جنگ آنها برود آنها را از بين مى بردند . ، دانشگاهى مى خواست اين كار را بكند نمى توانست ، بازارى مى خواست اين كار را تنها بكند نمى شد ، دهقان خواست بكند نمى شد . اينكه همه چيز را ما بدست آورديم و انشاء الله بعد هم بدست مى آوريم ، اين براى همين هم پيوستگى است كه بين اقشار ملت حاصل شد و ما بايد اين همبستگى را نگه داريم .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 010 تاريخ سخنرانى : 30/11/57

شكوفايى ايمان و تحول در نفوس

اين ايمان راسخ كه در اين ملت شكوفا شد ، اين تبدلى كه پيدا شد و تحولى كه در نفوس مسلمين اينجا پيدا شد ، رمز پيروزى بود .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 174 تاريخ سخنرانى : 16/12/57

وحدت كلمه و هم پيوستگى

ما همه برادر هستيم و همه با هم بايد باشيم . رمز پيروزى ما همين وحدت كلمه و هم پيوستگى ما به هم بود . رمز پيروزى ما توجه به خداى تبارك و تعالى و پاسدارى اسلام بود . اين رمز را حفظ كنيد ، اين وحدت را حفظ كنيد ، اين همبستگى را حفظ كنيد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 213 تاريخ سخنرانى : 7/1/58

اتكاى به اسلام و عشق به شهادت

مردم براى اسلام خون مى دهند ، نه براى سياست ، براى سياست اسلامى . ملت ما به واسطه اتكاء به اسلام اين نهضت را پيش برد . ملت ما عاشق شهادت بود با عشق به شهادت پيش رفت اين نهضت ، اگر چنانچه اين عشق و علاقه نبود هرگز ما در مقابل آنهمه قدرت پيروز نمى شديم . پيروزى ما دنبال اين بود كه همه اسلامى بوديد همه توجه به ديانت داشتيد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 244 تاريخ سخنرانى : 16/1/58

اتكا به خدا و معنوى بودن نهضت

رمز پيروزى امروز ما اين است كه اتكاء به خداى تبارك و تعالى داشتيم . رمز پيروزى ما اين است كه جنبه فقط سياسى نبود ، فقط براى نفت و امثال اينها نبود ، جنبه ، جنبه معنوى بود ، اسلامى بود ، جوانان ما آرزوى شهادت مى كردند ، جوانان ما شهادت را استقبال مى كردند همانطور كه در صدر اسلام سربازهاى اسلام شهادت را استقبال مى كردند . سربازان ما از شهادت باك ندارند براى اينكه مردن را يك چيز فنا شدن نمى دانند . سربازان ما شهادت را سعادت مى دانند و براى اين سعادت كوشش مى كنند . رمز پيروزى ، اتكاء به قرآن و اين شيوه شيعه مقدس كه شهادت را استقبال مى كردند ، بوده ، خوف در دل آنهانبود ، در عين حال كه تانك ها و مسلسل ها به روى آنها آتش مى گشود آنهااستقبال مى كردند ، خوف نداشتند . مشت بر تانك غلبه كرد ، مشت بر مسلسل غلبه كرد مشت بر ابرقدرتها غلبه كرد . اين رمز

را حفظ كنيد ، اين رمز پيروزى را تاحفظ كنيد پيروز هستيد . ملت ما تا با خداست پيروز است . ملت ما تا پناهگاه او اسلام است پيروز است . پرچم قرآن تا برفراز سر ملت ماست پيروز است . اين رمز را حفظ كنيد ، توجه داشته باشيد كه نهضت سابق نهضت هايى بود كه يا سياسى بود يا نيمه اسلامى . نهضت امروز تمام اسلامى است ، نهضت امروزبراى خداست ، همه فرياد مى زنند اسلام ، همه فرياد مى زنند جمهورى اسلام اين رمز است كه ما را پيروز كرد و شما هم اين رمز را حفظ كنى .

صحيفه نور جلد : 6 صفحه : 17 تاريخ سخنرانى : 26/1/58

ايمان رمز پيروزى

رمز پيروزى ايمان بود . آن وحدت كلمه را ، ايمان آورد . ايمان ، وحدت كلمه آورد كه سرتاسر اين مملكت همه باهم ، همه با هم فرياد زدند و يك مطلب را خواستند . اجتماع كردند از مركز تا هر جا شعاع مملكت است رفت صدا و فرياد زدند جمهورى اسلامى ، اسلام . شهادت را براى خودشان فوز دانستند . آنهايى كه فرار مى كردند از همه چيز ، حمله كردند بر تانك ها و توپ ها ، غلبه كردند بر لشكر شيطان ، بر طاغوت . اين رمز را حفظ كنيد ، اين نهضت را حفظ كنيد ، اين وحدت كلمه را حفظ كنيد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 118 تاريخ سخنرانى : 25/3/58

عنايت خدا و قدرت معنوى

اسلام بود كه شما را راه انداخت و به شما همچو قدرتى داد كه در مقابل اين قدرت هاى شيطانى بزرگ ايستاديد و نترسيديد ، اين غيرتى بود كه خدا به شما داد و الاما كه بندگان ضعيفى هستيم و چيزى نداريم . . .

. . . اين قدرت خدا بود ، اين چيزى بود كه خدا به شما عنايت كرد و بايد اين عنايت خدا را حفظ كنيد . حفظ اين عنايت خدا كه منشاء همه پيروزى هاست به اين است كه قدمهاى ديگرى هم برداريد ، همه با هم پشتيبانى كنيم ، همانطورى كه در اول ، اين نهضت با ايمان پيش رفت و اجتماع همه شما به واسطه ايمانى كه د ردلتان بود سبب شد كه يك همچو قدرت شيطانى را درهم كوبيديد . اين يك عنايتى بود

، عنايت خاصى بود از خداى تبارك و تعالى . . . آن روزى كه شما راه افتاديد به ميدان و توى خيابان ها ، آنها با ابزار غول پيكر و شما با مشت ، هيچ به فكر آن نبوديد كه حقوقم كم است ، حقوق مطرح نبود ، جان مطرح نبود . اين روحيه شمارا غلبه داد ، اين چيزى كه شما را غلبه داد مادامى كه او هست شما پيروزيد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 143 تاريخ سخنرانى : 28/3/58

تحول روحى - معنوى

و آن تحولى كه در حال نهضت ، در آن وقتى كه مشغول به انقلاب بودند و مشغول به اقدام بودند ، يك تحول روحى پيدا شده بود از براى همه قشرها كه آن تحول خيلى اهميت داشت و به نظر من آن تحول روحى كه براى ملت حاصل شد از آن تحولى كه ايجاد كردند و رژيم را بيرون كردند ، آن اهميتش بيشتر است براى اينكه آن يك تحول معنوى بود ، مردم همه نسبت به هم محبت مى كردند . از قرارى كه به من كرارا اطاع داده اند اينكه وقتى كه آن اشخاص مى آمدند توى خيابان تظاهر مى كردند ، از خانه ها به آنها همراهى ميشد و خود آنها ، كسى مى گفت كه من ديدم كه يك ساندويچ را وقتى كه دست يك كسى رسيد تكه تكه مى كرد و به رفقايى كه ، به اين اشخاصى كه اين بين بودند مى داد ، يك حس تعاونى در مردم پيدا شده بود كه اين حسن تعاون مورد نظر خدا بود و خداى

تبارك و تعالى به اين ملت مرحمت فرمود كه يك ملتى كه دست خالى بود ، بريك قدرتى كه همه چيز داشت غلبه كرد . اين نبود الااينكه اين ملت يك روح تعاون پيدا كرده بود ، يك ايمان پيدا كرده بود . اين ايمان بود كه شما را پيروز كرد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 238 تاريخ سخنرانى : 10/4/58

غلبه قوت ايمان بر جنود شيطانى

آن قوت روح و قوت ايمان بود كه شما را غلبه داد بر جنود شيطانى و بر طاغوت و بايد آن قوت ايمان و قوت باطنى ، شما را غلبه بدهد بر جنود شيطانى كه در باطن انسان ، انسان را مى خواهد اغوا كند .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 255 تاريخ سخنرانى : 12/4/58

وحدت كلمه و اسلامى بودن مقصد

آنكه ما را تا اينجا رساند و پيروز كرد اين بود كه با هم قشرها اختلاف نداشتند ، همه با هم فرياد مى كردند كه جمهورى اسلامى مى خواهيم ، فرقى مابين شهر و ده نبود ، مركز و سرحدات نبود ، همه دست به هم دادند و فرياد كردند كه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم و اين دو جهت كه يكى وحدت كلمه همه بود ، اكثرا با هم بودند و يكى هم مقصد ، مقصد اسلامى بود ، شما را پيروز كرد .

صحيفه نور جلد : 8 صفحه : 45 تاريخ سخنرانى : 15/4/58

نترسيدن از مرگ

رمز پيروزى ملت ما همين بود كه ديگر نمى ترسيدند از اينكه بروند توى خيابان بكشندشان ، مى رفتند ، خيلى هم كشته مى شدند ، بالاخره هم با همين فريادها و دادها والله اكبرها پيروز شدند .

صحيفه نور جلد : 8 صفحه : 126 تاريخ سخنرانى : 24/4/58

اراده خدا و پيوستن همه گروهها به ملت

شما ملاحظه كرديد كه در اين انقلاب ، شما همه قلوبتان برگشت به طرف ملت واين را خداى تبارك وتعالى اين قلب ها را برگرداند والا يك ارتشى كه در طرف ديگرى بود ، بايد به حسب آن وضعى كه ارتش دارد ، بايد بر خلاف مسير مقابل خودش باشد ، لكن شما ملاحظه كرديد كه دل هايتان برگشت به اين طرف و اسباب اين شد كه گروه هاى مختلف پيوستند به ملت وبا ملت همقدم شدند ، همصداشدند و اين موجب پيروزى ملت شد ، ملتى كه هيچ نداشت و آن طرف همه چيز داشت . اين اراده خدا بود كه ما را پيروز كرد و ما بايد طورى عمل كنيم كه اين عنايت الهى محفوظ بماند براى ما .

صحيفه نور جلد : 8 صفحه : 158 تاريخ سخنرانى : 26/4/58

اتكاى به اسلام و وحدت كلمه

آنچه كه ملت ما با اينكه در حال ضعف و تشتت بود دريافت ، همين مطلبى بود كه در صدر اسلام مسلمين دريافته بودند ، اتكاء به ايمان و اسلام و وحدت كلمه . جوانهاى ما در حال انقلاب و حالا هم باز تقاضا مى كنند كه ما دعا كنيم تا آنها شهيد بشوند . اين تحول بزرگى كه به اراده خداى تبارك و تعالى در اين ملت پيدا شد ، موجب پيروزى آنها بر يك قدرت شيطانى بزرگ كه پشتيبان او همه ابرقدرتها بودند گرديد .

صحيفه نور جلد : 8 صفحه : 235 تاريخ سخنرانى : 25/5/58

اسلام انگيزه انقلاب و رمز پيروزى

بر هيچ يك از آنان كه از انقلاب اسلامى ايران اطلاع دارند ، پوشيده نيست كه انگيزه اين انقلاب و رمز پيروزى آن اسلام بود .

صحيفه نور جلد : 8 صفحه : 255 تاريخ سخنرانى : 28/5/58

الهى بودن مقصد ، ايمان و وحدت

اين پيروزى كه نصيب ملت ما شد دو چيز مؤ ثر بود ، يكى كه از همه چيز بالاتر است اينكه مقصد همه مقصد الهى بود ، انگيزه اسلام بود . مى ديديم كه در شعارهايشان ، در فريادهايشان شعارهاى اسلامى بود ، فريادهاى ((الله اكبر)) . مقصد اين بود كه آنها را كه مخالف اسلام مى دانستند بروند كنار و بعد از آن انشاء الله آن مقصد حقيقى كه آن مقدمه اين است تحقق پيدا بكند پس يك جهت ، جهت اين بود كه همه تان فريادتان اين بود كه ما اسلام را خواهيم و شاهنشاهى و اينها را نمى خواهيم . جهت ديگرش هم كه به تبع آن آمده بود وحدت همه قشرها بود يعنى ملت سرتاسر اين كشور بپاخاستند و باهم مقاصد خودشان را كنار گذاشتند مطالبى كه مال شخص بود كنار گذاشتند و همه به يك مقصد متوجه شدند . پس رمز پيروزى ماوحدت كلمه قشرهاى مختلف و ايمان بود ، ايمان به خداى تبارك وتعالى . با اين رمز شما پيروز شديد و پيروزيى كه معجزه آسا بود ، نه پيروزى يك پيروزى آسانى ، يك پيروزى كه بشود حساب كرد ، يعنى پيروزيى بود كه جز با اراده خداى تبارك و تعالى هيچ امكان تحقق نداشت .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 163 تاريخ سخنرانى : 28/6/58

اتحاد همه گروهها

آنچه كرارا تذكر داده ام و رمز پيروزى است اتحاد گروه هاى دانشجويى و تشكيل يك گروه اسلامى ملى است در مقابل منحرفان كه كوشش دارند تفرقه بيفكنند وشما جوانان عزيز راكه اميد كشور هستيد و سعادت و ترقى

ميهن بسته به فعاليت شماست به تباهى بكشند و نگذارند در راه تعالى كشور قدم برداريد و به علم و ادب كه مايه پيشرفت و رهايى از استعمار و استثمار نو و كهنه است اشتغال پيدا كنيد و بايد بدانيد اختلاف و تفرقه سرچشمه تمام بدبختى ها و اسارت هاست .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 186 تاريخ سخنرانى : 31/6/58

پيروزى مرهون تحول روحى در مردم

مسلما مادامى كه نيت ما خالص است و براى خداست ، خداى تبارك و تعالى با ماست و پيروز خواهيم شد ، چنانچه در اين راه قدرت بزرگى كه در مقابل مابود و پشتيبان او تمام قدرت ها اعم از ابرقدرتها و غيره بودند لكن چون حسن نيت بود و مردم متحول شده بودند به آن مردمى كه در صدر اسلام بود . . . ازاين جهت اين پيروزى مامرهون همچو تحول روحى است كه در مردم پيدا شد و الا ما كه نه اسلحه داشتيم و نه نظام بود در كار و نه يك كارهايى داشتيم كه مطابق اصول جنگى و اينها باشد ، فقط چيزى كه بود ايمان در مردم بود و بحمدالله وحدت كلمه و من مى خواهم ازخداى تبارك و تعالى كه اين وحدت كلمه محفوظ بماند وانشاء الله تمام مشكلاتمان حل شود .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 244 تاريخ سخنرانى : 10/7/58

اسلام خواهى مردم و اتحاد همه قشرها

و از مسائلى كه لازم است من تذكر بدهم ، اين است كه اين انقلابى كه در ايران حاصل شد ، اين انقلاب پيروزيش در اثر دو مطلب بود يك مطلب مهمش كه از همه مطالب بالاتر بوداين بود كه مردم بااسلام پيش رفتند ، يعنى سرتاسر اين مملكت فريادشان ، فرياد اين بود كه ما اسلام را مى خواهيم از آن رژيم سابق كه يك رژيم فاسد بود ، مردم بدى ديدند در طول عمرشان ، جوان هاى ما در تمام عمرشان از آن وقت كه چشم باز كردند ، بدى ديدند و اين رژيم را فاسد مى دانستند ، و از آن

طرف مسلمان بودند ، به اسلام عقيده داشتند از اين جهت فريادها ما هر مطلبى را از يك ملتى بخواهيم اخذ بكنيم ، بايد ببينيم كه زبان ملت چيست تا بفهميم كه اين ملت چه مى خواهد ، خودمان بخواهيم حكم بكنيم ، بايد ببينيم كه زبان ملت چيست تا بفهميم كه اين ملت چه ميخواهد ، خودمان بخواهيم حكم بكنيم كه اين ملت ما فلان چيز را مى خواهد ، اين حرف غلطى است ، حرف صحيح اين است كه ما مطالعه كنيم در حال ملت ، گوش بدهيم به صداى ملت ببينيم چه مى خواهد؟ يك ملتى كه همه فرياد مى زنند كه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم ، نه شرقى و نه غربى ، جمهورى اسلامى ما ديگر حق نداريم كه بنشينيم بگوييم كه نه ، اين ملتى كه قيام كرده اند ، براى اين قيام كرده اند كه دموكراسى باشد ، در اسلام همه چيز هست به معناى سالمش ، اما ما مى بينيم كه همه مردم دارند مى گويند كه ما جمهورى اسلامى مى خواهيم ، ما حق نداريم كه تاءويل كنيم و بنشينيم خودمان هر چه دلمان مى خواهد بگوييم كه نخير ، مردم كه اين حرف ها را دارند مى زنند ، يك چيز ديگر را ما گردنشان بگذاريم اين خلاف واقع است .

امر دومى كه بود ، اين بود كه همه قشرها با هم متحد شدند ، در اين مساءله همه متحد بودند ، اگر يك اشخاصى هم بودند كه يك انحرافى داشتند ، در اين شورى كه مردم داشتند ، آنها ساكت بودند ، كارشكنى

نمى كردند ، همه با هم مجتمعا عمل كردند و پيش رفتند و همه با هم اسلام را مى خواستند ، اين دو تا مطلب اساس پيروزى اين مملكت بود .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 12 تاريخ سخنرانى : 29/7/58

قدرت ايمان در برابر قدرت شيطان

شما ديديد كه يك ملتى كه عددش كم و هيچ اسلحه نداشت و هيچ ابزار جنگى نداشت و هيچ نظاميگرى نداشت ابزرا ايمان داشت و با ابزار ايمان غلبه كرد بر يك قدرت شيطانى كه همه قدرت ها دنبال او بودند ، نه همان ابر قدرت ها ، همه قدرت ها دنبال او بودند اين قدرت ايمان بود كه يك مشت مردم را كه هيچ نداشتند غلبه داد ، اين همان قدرتى بود كه در صدر اسلام با يك ابزار كم و يك عدد كم غلبه كردند بر روم با آن بساط بر امپراطورى ايران با آنهمه ابزار و با آن چيز ، آنها تهى بودند از ايمان و اينها دست پر بودند در ايمان ، غلبه كردند .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 93 تاريخ سخنرانى : 10/8/58

از خود گذشتن و به خدا پيوستن

اين القاه افكار متعدد و پشت كردن بر خود و رو كردن به خدا ، حقيقت اين است كه ملت ما به خودش پشت كرد به خدا رو آورد ، آن چيزهايى كه نفسش خواهش داشت توجه به آن نداشت ، همه توجهش به اين بود كه جمهورى اسلامى را ايجاد كند ، اين توجه به خدا بود ، از خود گذشته بود به خدا پيوسته بود اين رمز بود ، اين رمز ، رمز پيروزى است .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 73 تاريخ سخنرانى : 1/10/58

قيام براى خدا

ديديد كه دو جهت در اين ملت بود كه رمز پيروزى ملت ما بود ، يكى اينكه از آن چيزهايى كه خودشان مى خواستند ابدا آن وقت مطرح نبود همه با هم گفتند ((الله اكبر)) همه با هم جمهورى اسلامى ، همه با هم رژيم سابق نه ، هيچ كس در آن روز دنبال اين نبود كه من وضعم چه جورى است ، اگر يك كسى پيش رفيقش هم فرض كنيد شكايت مى كرد رفيقش به او مى خنديد كه حالا وقت اين حرفها نيست . اينطور شده بود وضع ، يك جهت هم اينكه همه اينها كه با هم مجتمع شدند ، براى خدا بوده شاهد اينكه هى مى آمدند و هر جا فرياد مى كردند كه ما مى خواهيم شهيد بشويم ، يك مطلبى بود كه براى خداست .

پس دو جهت در اين پيروزى بود : يكى اينكه براى خدا فرياد الله اكبر و ما براى خدا كار را مى خواهيم بكنيم ، جمهورى اسلامى مى خواهيم ، يكى هم اينكه

با هم مجتمع بودند ، يكصدا بودند ، بچه كوچولو و پيرمرد هشتاد ساله ، يك جور حرف مى زدند و دشمن هاى ما اين دو تا سنگر را هدف كردند . از اولى كه اين سد رژيم سابق شكست دشمن ها سر در آوردند و يك دسته شان راجع به جهت اسلامى شروع كردند كارشكنى ، درست توجه كنيد كه دو تا مطلب هر دويش شهود ماست كه مورد حمله واقع شده بود ، جهت اسلاميتش مورد حمله واقع شد ، گفتند ، اين حمله به جهت اسلاميتش بود كه زيربار اسلامش مى خواستند بروند ، براى اينكه آن كارشناس ها فهميده بودند كه اين پيروزى از اسلام است مردم براى جمهورى نمى آيند به شهادت برسند ، مردم براى اسلام مى گويند ما شهيد مى خواهيم بشويم الان هم مى گويند ، كفن مى پوشند براى اسلام ، نه كفن براى جمهورى ، براى جمهورى دموكراتيك .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 110 تاريخ سخنرانى : 10/658/

همراهى خداوند با قيام مردم

بايد همه متذكر اين معنا باشند كه اين پيروزى انقلاب ما پيروزى بود كه به بركت اسلام و گرايش به اسلام و با فرياد الله اكبر اين پيروزى به دست آمد . كسى گمان نكند كه اشخاصى يا گروه هايى پيروزى را براى ما تحصيل كردند . خير ، اين خداى متعال بود كه وقتى ديد مردم در راه او قيام كرده اند ، با آنها همراهى كرد .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 16 تاريخ سخنرانى : 29/12/58

انقلاب باطنى مردم با عنايت خداوند

انقلاب درونى اين ملت موجب شد كه اين انقلاب پيدا شد و همان انقلاب درونى آنها و شناخت آنها از اسلام و توجه آنها به خداى تبارك و تعالى موجب شد كه در تمام اين دوره اى كه ما در آن هستيم ، از اولى كه قيام شد و بعد اين انقلاب مبدل شد و بعد پيروز شد و تا الان ، روز به روز مى بينيد كه حضور ملت و تعهد ملت رو به افزايش است . اين نه براى انقلاب است ، براى انقلاب درونى است . انقلاب همه جا بوده است ، بسيارى از جاها بوده است . اين انقلاب درونى است كه پيدا شد در اين كشور و در اين مملكت ، و نيست الابه عنايات خداى تبارك و تعالى . ما از خود چيزى نداريم ، هر چه بود عنايات او بود كه اين عنايات موجب شد كه اين انقلاب باطنى پيدا بشود و از آن حالتى كه همه خود ملت ما مى دانند در سابق بود ، به اين حالت كه حالا مى بينند متحول شده است

، اين موجب شد كه انقلاب پيروز شد . پيروزى را ما بايد از انقلاب درونى - درونى - مردم جستجو كنيم و تا اين معنا حاصل نشود ، انقلاب ها يك انقلاب هاى تحويل قدرت از او به قدرت ديگر و وضع براى ملت همان جور كه بود باشد .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 269 تاريخ سخنرانى : 21/11/64

وحدت كلمه در انگيزه و مقصد

بى ترديد رمز بقاء انقلاب اسلامى همان رمز پيروزى است و رمز پيروزى را ملت مى داند و نسل هاى آينده در تاريخ خواهند خواند كه دو ركن اصلى آن انگيزه الهى و مقصد . عالى حكومت اسلامى و اجتماع ملت در سراسر كشور با وحدت كلمه براى همان انگيزه و مقصد .

صحيفه نور جلد : 21 صفحه : 176 تاريخ سخنرانى : 14/3/68

فصل سوم : آثار و نتايج انقلاب

الف . سقوط رژيم سلطنتى و شاهنشاهى و استقرار نظام جمهورى اسلامى

فرو ريختن پايه هاى ظلم و ديكتاتورى

از آغاز انقلاب اسلامى ايران با دست تواناى ملت عظيم و با اتكا به خداوند تبارك و تعالى رژيم فاسد شاهنشاهى را كه در طول تاريخ پايه هاى ظلم و ديكتاتورى خود را بر دوش محرومان و مستضعفان مستقر كرده بودند در هم پيچيد و دست چپاولگران و تبهكاران را از ميهن اسلامى خود كوتاه كرد و جمهورى اسلامى را با محتواى قوانين آسمانى اسلام بزرگ بنا نهاد .

به رسميت شناختن جمهورى اسلامى

ملت ما در سراسر كشور از مركز تا دور افتاده ترين شهرها و قراء و قصبات با اهداء خون و فرياد الله اكبر جمهورى اسلامى را خواستار شدند و در رفراندم بى سابقه و اعجاب آور ، با اكثريت قريب به اتفاق به جمهورى اسلامى راءى دادند و دولت هاى اسلامى و غير اسلامى ، رژيم و دولت ايران را به عنوان جمهورى اسلامى به رسميت شناختند .

صحيفه نور جلد : 8 صفحه : 255 تاريخ سخنرانى : 28/5/58

تحقق حكومت قانونى

آن روز تكليف ما روشن بود و به عبارت ديگر تكليف در مقابل يك جمعيتى كه ، يايك رژيمى كه صاف ايستاده بود و در مقابل مصالح كشور و مصالح اسلام عمل مى كرد ، روشن بود و ما هيچ باكى از اين نداشتيم كه ملت را سراسر بر ضد آن رژيم تجهيز كنيم و آنچه كه مى توانيم و در توان داريم ، در خدمت اسلام عمل كنيم و به نظر مى آيد كه عمل كرديم و شما ملت ايران همه با هم دست به هم داديد و با بانگ ((الله اكبر)) و با ((لااله الاالله )) جمهورى اسلامى را خواستيد ودر پناه جمهورى اسلامى استقلال و آزادى را خواستيد و بحمدالله جمهورى اسلامى با راءى قاطع ملت تصويب شد و دنبال او هم يك مراحلى به طور معجزه آسا تحقق پيدا كرد و يك حكومت مستقرى ، قانونى در اين كشور متحقق شد .

صحيفه نور جلد : 15 صفحه : 10 تاريخ سخنرانى : 25/3/60

خروج از ظلمات به سوى نور

ملت بزرگ ايران سالروز 15 خرداد را كه يوم الله است زنده نگه مى دارد و افتخار قيام ملت را كه با مشت گره كرده و خون طاهر خويش در مقابل ستم شاهى پهلوى ايستاده و پايه استوار انقلاب اسلامى را كه سرنگونى قدرتمندترين جنايتكار منطقه را در پى داشت ريخت ، از ياد نمى برد و الان فداكارى ها و مجاهدات جوانان برومند كشور اسلامى را كه پايه گذارى خروج از ظلمات به سوى نور و از حقارت به سوى سرافرازى و از اسارت به سوى استقلال را نمود بزرگ مى شمارد .

صحيفه نور

جلد : 16 صفحه : 181 تاريخ سخنرانى : 15/3/61

جايگزينى حكومت اسلامى به جاى حكومت طاغوتى

شما ملت عزيز با قدرت خودتان ، با ايمان خودتان ، با تحولى كه درتان واقع شد ، دست تبهكاران را در داخل و دست غارتگران را كه از خارج دراز شده بود قطع كرديد ، شما يك حكومت طاغوتى را برداشتيد و به جاى او يك حكومت اسلامى گذاشتيد .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 62 تاريخ سخنرانى : 23/6/63

ب . قطع ريشه هاى فساد و جلوگيرى از نفوذ اجانب

اداره مملكت به دست خودمان

تمام دستهايى كه در اين مملكت قدرتمندى كردند و با قدرتمندى دارند ذخاء ر ما را ميبرند اينها تمام بايد قطع بشود ، اين دست ها بايد قطع بشود و كنار بروند مملكت ، مملكت ماست و ما خودمان مى خواهيم اداره كنيم مملكت را ، مستشار آمريكايى ما نمى خواهيم .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 192 تاريخ سخنرانى : 2/8/57

رانده شدن تمام ريشه هاى رژيم

ما پيروزيمان وقتى است كه دست اين اجانب از مملكت مان كوتاه شود و تمام ريشه هاى رژيم سلطنتى از اين مرز و بوم بيرون برود و همه رانده بشوند و اين كارها و چيزهايى كه اخيرا واقع مى شود و دست و پا مى زنند عمال اجانب كه يا شاه را برگردانند يعنى شاه سابق و يا رژيم ديگرى و يا رژيم سلطنتى را حفظ كنند ، اين مطلب را بايد بدانند كه گذشته است مطلب و اينطور مسائل را كه شما پيش مى آوريد دست و پايى بيش نيست و اگر چنانچه تسليم ملت نشويد ، ملت ، شما را به جاى خودش مى نشاند .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 280 تاريخ سخنرانى : 12/11/57

كوتاهى دست اجانب از مملكت

از حالا به بعد شما در خدمت ملت باشيد ، ملت خودتان را خدمت بكنيد اين آب و خاك مال شماست ، اينجا مال خودتان بايد باشد ، دست اين اجانب بايد كوتاه بشود ، چقدر آمريكا بايد از اين مملكت ببرد و بخورد يا انگلستان يا ساير جاها؟

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 42 تاريخ سخنرانى : 17/11/57

تسليم شاه در مقابل ملت

شما بدانيد كه دنبال سر اين مرد كه خودش هم در اينجا ديگر قدرتمند شده بود و ارتشش كذا و فلان ، پشت سر اين تمام قدرتهاى دنيا واقع شده بود : شوروى ، آمريكا ، منتها بعضى ها تصريح مى كردند ، بعضى ها تلويحا ، انگلستان چين ، ممالك عربى ، تمام اينها پشت سر اين ايستاده بودند ، لكن ملت مشتهايش را گره كرد و ايستاد ، همه را عقب زد و يك آدمى كه اگر مهلتش داده بودند دعوى فرعونيت والوهيت هم مى كرد ، همچو شد كه آمد مقابل ملت ، با كمال ذلت ايستاد استغفار كرد وملت قبول نكرد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 45 تاريخ سخنرانى : 17/11/57

قطع ايادى ابرقدرتها

سوال : در نظر شما مهمترين چيزى كه در سال گذشته رخ داد چه بود و چه توقعى داريد در سال آينده بگذرد؟

جواب : بسم الله الرحمن الرحيم : مهمترين چيزى كه در سال گذشته براى ملت ما حاصل شد ، قطع ايادى ابرقدرتها از كشور و قطع ظلمى كه بر اينها در سالهاى طولانى مى شد ، آن بزرگتر چيزى بود كه بر ما گذشت و بزرگتر چيزى كه ما آرزو داريم اين است كه در اين سال انشاء الله ممالك اسلامى به ما متصل بشوند و ملتهاى مسلمين بيدار بشوند و متوجه به اين بشوند كه اين تبليغاتى كه ابرقدرتها كردند و خودشان را آسيب ناپذير معرفى كردند ، اينها حقيقت نداشته است . ديدند ملتها كه ملت ما بزرگتر آسيب را به بزرگتر رژيم وارد كرد و الان هم مشغول است كه آسيب

ها را پشت آسيب ها وارد كند و آن كه بت بزرگى كه براى دنيا درست كرده بودند ، ملت ما شكست آن را و مى شكند .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 50 تاريخ سخنرانى : 28/9/58

برداشتن ريشه هاى فساد از سر راه اسلام و قرآن

آنها ديدند كه اين ملت ، اين پاسداران ملت آنها را به عقب راند و قدرت هاى آنها را شكست و دست هاى آنها را از مخازن ايران كوتاه كرد ، امروز كه آنها ضربه ديدند حيله هاى آنها بيشتر به كار افتاده است ، نوكرهاى آنها بيشتر مشغول حيله شدند ، در اطراف ايران نوكرهاى اينها آشوب مى كنند ، ملت ما بايد هشيار باشد و اتكال به خدا بكند و اين تتمه اى كه از آن ريشه هاى فساد بوده است از سر راه اسلام و قرآن بردارد .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 58 تاريخ سخنرانى : 29/9/58

بيرون راندن شيطانها از حريم اسلام

اين تحولى كه در جوان هاى ما ، در انسانها ، آنهايى كه متهد هستند پيدا شده است . اين بود كه با همت شما جوانان ، همه قشرها ، زن و مرد ، بزرگ و كوچك اين سد باطل را ، سد شيطانى را شكستيد و شيطانها را از حريم اسلام بيرون كرديد .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 175 تاريخ سخنرانى : 12/10/58

نجات يافتن از فساد و فحشا

آنهمه مراكز شهوت و آنهمه مراكز فحشا درست كردند و عرضه كردند بر اين ملت در طول اين ده ها سال اخير كه شدت پيدا كرد و در زمان محمدرضا از همه وقت بيشتر شدت داشت و شما از جهت اخلاقى و فرهنگى ايران بايد اين معنا را اعتقاد كنيد كه اگر اين انقلاب به داد ايران نرسيده بود ، ايران در سراشيبى محو و فنا واقع شده بود كه اصلا اسمش از تاريخ بايد محو بشود .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 189 تاريخ سخنرانى : 23/3/61

كوتاهى دست تجاوز و انگلهاى منحرف از كشور

و امروز ايران اسلامى به بركت ايمان قوى و تعهد به اسلام و تحول عظيمى كه در اقشار مختلفه حاصل شده است ، دست شرق و غرب و انگل هاى منحرف را از كشور خود كوتاه و به هيچ قدرتى اجازه نمى دهد كوچكترين دخالتى در كشور اسلامى ايران نمايد و اين خود حجت قاطعى است براى مسلمانان و مظلومان جهان كه با خواست ملتها كسى نمى تواند دست تجاوز دراز كند و با آن مخالفت نمايد .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 320 تاريخ سخنرانى : 25/5/64

ج . جنبش بيدارى اسلامى (بنيادگرايى اسلامى )

طنين آواى انقلاب در ديگر كشورها

آواى انقلاب بزرگ ايران در كشورهاى اسلامى و ديگر كشورها طنين انداز و افتخار ساز است شما ملت شريف ، به جوانان غيور ملتهاى اسلامى هشدار داده ايد اميد است با دست تواناى شما ، پرچم پر افتخار حكومت اسلامى در تمام اقطار به اهتراز درآيد ، اين است مساءلت من از خداوند تعالى .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 227 تاريخ سخنرانى : 1/9/57

مفتاح نجات اسلام و عدالت

در عصر ما مى رفت كه با كجروى هاى سلسله پهلوى ، حلقوم گشاد آنان و دارو دسته اربابان آنان اسلام و مصالح آن را ببلعد و عدالت و استقلال و آزادى را در زير چكمه هاى ديكتاتورى پرده ريا و تزوير به نابودى بكشد كه نهضت ملت بزرگ ايران كه در 12 محرم 83 ، 15 خرداد سال 42 به شكوفايى گراييد ، پرده هاى تزوير و عوام فريبى شاه را پاره كرد و قتل عام شاهانه و فداكارى ملت مبداء عظيمى در تاريخ ايران گرديد و مفتاح نجات اسلام و عدالت به دست آمد و نطفه مقاومت ملى منعقد و با تربيت و روشنگرى روشنگران ، رو به رشد و تكامل نهاد .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 010 تاريخ سخنرانى : 6/10/57

مطرح شدن اسلام شيعى در سطح جهان

سوال : تصور مى كنم كه آنچه امروز در حيات يك جنبش توده اى در ايران اتفاق مى افتد ، ريشه هايش در يك نوع رنسانس تولد دوباره شيعه يافت مى شود ممكن است شرح دهيد كه چه فعاليتها و بحث ها و مبارزاتى در30 سال اخير فعاليت شما را تشكيل داده است ؟

جواب : يكى از خصلت هاى ذاتى تشيع از آغاز تاكنون مقاومت و قيام در برابر ديكتاتورى و ظلم است كه در تمامى تاريخ شيعه به چشم مى خورد ، هر چند كه اوج اين مبارزات در بعضى از مقطع هاى زمانى بوده است درصد سال اخير ، حوادثى اتفاق افتاده است كه هر كدام در جنبش امروز ملت ايران تاءثيرى داشته است انقلاب مشروطيت ، جنبش تنباكو و قابل اهميت فراوان است تاسيس

حوزه علمى دينى در بيش از نيم قرن اخير در شهر قم و تاءثير اين حوزه در داخل و خارج كشور ايران و نيز تلاش روشنفكران مذهبى در داخل مراكز دانشگاهى و قيام سال 42-41 ملت ايران به رهبرى علماء اسلامى كه تا امروز ادامه دارد ، همه عواملى هستند كه اسلام شيعى را در سطح جهانى مطرح مى كند .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 188 تاريخ سخنرانى : 19/10/57

نقش نهضت ايران در روشنفكرى و بيدارى ملتها

ما اميد اين را داريم كه اين نهضت ايران روشن كند مسائل را به همه ملتها و روشن كرده است نسبت به ملتها . ملتها الان با ما هستند ، اگر سرنيزه را از اين ملتها بردارند ، از عراق بردارند ، از- نمى دانم - تركيه بردارند ، از جاهاى ديگر بردارند ، همه يكصدا با ما موافقند . سرنيزه جلو را گرفته است منتها ايران سرنيزه را شكست ، ايران ايستاد ، ملت ضعيف ايستاد در مقابل قدرت قوى و اين سرنيزه هاى اينها را شكست و خودشان را هم بيرون كرد . ملتهاى ديگر هم اگر بيدار بشوند ، بتوانند كه دولت ها را همراه كنند ، دولت ها نصايح ما را بشنوند كه با ملتها يكى باشيد ، ملتها و دولت ها سرجا هستند و اسلام ، همه با هم مى شوند .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 31 تاريخ سخنرانى : 26/9/58

به اهتزاز در آوردن بيرق اسلام در همه قطبهاى زمين

من اميدوارم كه شما جوانان ، خواهران و برادران همانطور كه از اول نهضت با كوشش ، انقلاب بزرگ را تحقق بخشيديد از اين به بعد هم با وحدت كلمه و با اتكال به خداى تبارك و تعالى اين نهضت را ادامه دهيد . ما در بين راه هستيم و بايد راه طولانى را طى كنيم و آن راه طولانى اين است كه بيرق اسلام را در همه قطب هاى زمين به اهتزاز درآوريم . . . ما بايد اسلام را به پيش ببريم و در همه جاى دنيا انشاء الله اسلام را صادر كنيم و قدرت اسلام را به تمام ابرقدرتها بفهمانيم .

صحيفه

نور جلد : 12 صفحه : 110 تاريخ سخنرانى : 29/2/59

پياده نمودن احكام الهى در همه ممالك

ما بايد كوشش كنيم كه از خودمان گرفته تا برادرهاى اسلامى و برادرهاى دينى خودمان در همه كشورهاى اسلامى ، به حق توجه كنيم و حق را پياده كنيم . مجرد حرف نباشد كه ما فقط يك شعارى بدهيم كه حق آمد و باطل رفت . آمدن حق شعار نيست ، آمدن حق عمل است . آمدن حق نشان دادن به حسب اعتقادات و اخلاق و اعمال است ، پياده كردن همه احكام الهى است و اگر چنانكه احكام الهى در يك ملت پياده بشود باطل از آن ملت كوچ كند و اگر در همه ملتهاى اسلامى ، احكام الهى ، اخلاقى كه سفارش شده است ، اخلاق انسانى ، عقايد ايمانى پياده بشود خود به خود باطل ذاهق مى شود . شما برادرانى كه در هند هستيد و حالاتشريف آورده ايد اينجا و ساير برادرهايى كه د رممالك ديگر هستند ، چه ايرانى و چه غير ايرانى كه همه برادر هستند ، بايد توجه داشته باشند كه مفاد اين آيه شريفه (( جاء الحق )) را متحقق كنند تا باطل خود به خود از بين برود .

صحيفه نور جلد : 13 صفحه : 47 تاريخ سخنرانى : 4/6/59

انقلاب عميق عمومى در مقابل جهانخواران ضد بشر

اميد آن است كه يك انقلاب عميق عمومى در سراسر جهان در مقابل جهانخواران ضد بشريت تحقق يابد انقلاب ايران با قدرت به پيش مى رود و هر روز انسجام و استحكامش فزونى مى يابد

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 113 تاريخ سخنرانى : 15/1/61

معرفى آفتاب فروزنده اسلام به مظلومان و مستضعفان

17 شهريور 57 و نظاير آن كه قبل از پيروزى انقلاب و پس از آن بسيار بوده است و ملت مجاهد ايران بحمدالله تعالى در همه آنها پيروزمندانه و شرافتمندانه و سرافرازانه در سركوبى ستمكاران ، قيام و اقدام نمودند ، جلوه الهى و قدرت پايان ناپذير ايمان به غيب را در جهان پرتو افكن ساخت و آفتاب فروزنده اسلام را كه از گريبان مجاهدان در راه حق سربرآورد ، به عالميان بويژه مظلومان و مستضعفان معرفى نمود و به آنان درس پربركت جانبازى در راه هدف الهى را آموخت .

صحيفه نور جلد : 17 صفحه : 11 تاريخ سخنرانى : 17/6/61

دورنماى صدور انقلاب اسلامى

(گسترش جنبش مستضعفان جهان عليه مستكبران )

ما امروز دورنماى صدور انقلاب اسلامى را در جهان مستضعفان و مظلومان بيش از پيش مى بينيم و جنبشى كه از طرف مستضعفان و مظلومان جهان عليه مستكبران و زورمندان شروع شده و در حال گسترش است ، اميد بخش آتيه روشن است و وعده خداوند تعالى را نزديك و نزديكتر مى نمايد . گويى جهان مهيا مى شود براى طلوع آفتاب ولايت از افق مكه معظمه و كعبه آمال محرومان و حكومت مستضعفان . از پانزدهم خرداد42 كه حكومت مستكبران جبار در اين سرزمين به اوج خود رسيده بود و مى رفت تا عربده شوم انا ربكم الاعلى از حلقوم فرعون زمان طنين افكند ، 22 بهمن 57 كه پايه حكمرانى جباران عصر در اين مرز و بوم فرو ريخت و تخت تاج دو هزار و پانصد ساله فرعون گونه ستمشاهى به دست تواناى زاغه نشينان و ستمديدگان تاريخ بر باد رفت و

طومار تاراجگرى ها و حكمفرمايى شيطان بزرگ و شيطانك هاى وابسته و پيوسته به آن در هم پيچيده شد ، ايامى معدود بيش نبود . و از 22 بهمن 57 تا امروز كه 15 خرداد 62 را در آغوش گيريم ساعاتى محدود بيش نيست ولى تحولى كه كمتر از صد سال بعيد به نظر مى رسيد با تقدير خداى بزرگ در اين ايام معدوده و ساعات محدوده تحقق يافت و جلوه اى از وعده قرآن كريم نورافشانى كرد و چه بسا كه اين تحول و دگرگونى ، در مشرق زمين و سپس در مغرب و اقطار عالم تحقق يابد وليس من الله بمستنكر كه دهر را در ساعتى بگنجاند و جهان را به مستضعفان ، اين وارثان ارض بسپارد و آفاق را به جلوه الهى ولى الله الاعظم صاحب العصر ارواحنا له الفداء روشن فرمايد و پرچم توحيد و عدالت الهى را در عالم بر فراز كاخ هاى سپيد و سرخ مراكز ظلم و الحاد و شرك به اهتزاز در آورد . و ما ذلك على الله بعزيز . (32)

صحيفه نور جلد : 18 صفحه : 11 تاريخ سخنرانى : 15/3/62

رساندن نداى اسلام به گوش جهانيان

شما(33) حامل پيام ملتى هستيد كه با انقلاب خود كشورى را كه مى رفت با شرق زدگى و از آن بيشتر غرب زدگى در الحاد و فساد و فحشا غرق شود نجات داده و حكومت اسلامى را به جاى حكومت طاغوتى جايگزين نموده اند . همان مردمى كه تصميم دارند با صدور پيام انقلاب اسلامى شان نه تنها كشورهاى اسلامى كه مستضعفان جهان را به اسلام عزيز و حكومت عدل اسلامى آشنا

سازند . شما نمايندگان مردمى هستيد كه انقلاب اسلامى شان با عمركوتاه خود و گرفتارى هاى طاقت فرساى حاصل از رويارويى با دو ابرقدرت و مقابله دو بلوك شرق و غرب با آن و خرابكارى هاى تروريست هاى وابسته به دو جناح ستمگر تنها و تنها به بركت اسلام و نورانيت آن و مقاومت مردم توانسته است كشورهاى اسلامى را در شرق و غرب ارض و مظلومان جهان را در سراسر گيتى تكان داده و به اسلام جلب نمايد و توانسته است نداى اسلام را هر چند ضعيف به گوش جهانيان رسانده و نظر آنان را به خود جلب كند . شما حجاج محترم بيت الله الحرام حامل پيام اين ملت و نمايندگان اين كشور هستيد .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 45 تاريخ سخنرانى : 7/6/63

راه انداختن موج اسلام

يك دسته هم واقعا مسلمان و دنبال اين كه اسلام بايد باشد ، اين براى همين موجى است كه از اين جا بلند شده است و شما ملت اسلام اين موج را راه انداختيد .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 212 تاريخ سخنرانى : 5/6/64

نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام

مسؤ ولان ما بايد بدانند كه انقلاب ما محدود به ايران نيست . انقلاب مردم ايران نقطه شروع انقلاب بزرگ جهان اسلام به پرچمدارى حضرت حجت - ارواحنا فداه - است كه خداوند بر همه مسلمانان و جهانيان منت نهد و ظهور و فرجش را در عصر حاضر قرار دهد . مسايل اقتصادى و مادى اگر لحظه اى مسؤ ولين را از وظيفه اى كه بر عهده دارند منصرف كند ، خطرى بزرگ و خيانتى سهمگين را به دنبال دارد . بايد دولت جمهورى اسلامى تمامى سعى و توان خود را در اداره هر چه بهتر مردم بنمايند ، ولى اين بدان معنا نيست كه آنها را از اهداف عظيم انقلاب كه ايجاد حكومت جهانى اسلام است منصرف كند .

صحيفه نور جلد : 21 صفحه : 810 تاريخ سخنرانى : 2/1/68

د . همبستگى در سازندگى و شكل گيرى جامعه مدنى اسلامى

حاكميت شايسته سالارى بر اساس موازينعقل و قانون

الان مردم از آن دهات آخر تاآن شهرهاى مركز يكپارچه ايستاده اند مى گويند ما نمى خواهيم اين (34) را رفراندوم از اين بهتر؟ . . . مقدرات هر مملكت دست خود افراد خود مملكت است ، ما اين را نمى خواهيم ، برود ، ما خودمان يكى را تعيين مى كنيم ، اين مقدرات ما روى موازين روى موازين عقلى و عقلايى ، روى قوانين ، دست اشخاصى كه بايد باشد ، باشد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 140 تاريخ سخنرانى : 20/7/57

رعايت حقوق مردم

سوال : نظرتان درباره تغييرات و تحولات آينده ايران چيست ؟

جواب : با قيام انقلابى ملت ، شاه خواهد رفت و حكومت دموكراسى و جمهورى اسلامى برقرار مى شود ، در اين حمهورى ، يك مجلس ملى مركب از منتخبين واقعى مردم امور مملكت را اداره خواهند كرد حقوق مردم خصوصا اقليت هاى مذهبى ، محترم بوده و رعايت خواهد شد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 255 تاريخ سخنرانى : 10/8/57

اجراى قوانين مترقى اسلام

بيش از نود و پنج در صد مردم ايران مسلمانند و خواستار استقرار حكومت اسلامى و اجراى قوانين مترقى اسلامند و تمامى قشرها در سراسر كشور ، در اين خواسته ها همصدا و در صف واحدند .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 70 تاريخ سخنرانى : 23/9/57

جامعه مترقى و پيشرو با تكيه بر اسلام

آنچه مهم است ضوابطى است كه اگر درافرادى كه براى قبول مسؤ وليت ها انتخاب شوند رعايت شود و نيز ضوابطى كه عمل و رعايت آنها بايد براى دولت ها غير قابل اجتناب شناخته شود ، بوجود آمدن جامعه اى مترقى و پيشرو را توان جدا اميدوار بود و همين مساءله مهم است كه امروز در دنيا مورد توجه نيست و ما با تكيه بر اسلام مى خواهيم به يارى خداى تعالى حقيقتى خيره كننده را به دنيا معرفى كنيم .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 128 تاريخ سخنرانى : 13/10/57

نوسازى جامعه به نفع مستضعفين

تنها با استقرار حكومت عدل اسلامى مورد تاءييد و پشتيبانى مردم و با شركت فعالانه همه ملت است كه مى توان خرابى هاى عظيم فرهنگى و اقتصادى و كشاورزى را كه رژيم فاسد شاه بوجود آورده است جبران نموده و نوسازى مملكت را به نفع طبقات زحمتكش و مستضعف آغاز نمود .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 720 تاريخ سخنرانى : 10/2257/

حكومت خدمتگزار ملت است نه آقاى ملت

بايد ما دنبال بكنيم تا اينكه نهضت را به آخر برسانيم و يك حكومت عادل در اينجا باشد ، يعنى يك حكومتى باشد كه نخواهد جيب خودش راپر بكند ، يك حكومتى باشد كه خودش را از ملت بداند و خدمتگزار بداند ، نه خودش را آقاى ملت بداند اين حكومتهايى كه داشتيم سلاطين هميشه اينطور بودند كه اينها عقيده شان اين بوده است كه همه اينها عبد ما هستند ، همه اين ملتها عبيد ما هستند ، اين بر خلاف سنت انبياء بوده است برخلاف سنت اولياء بوده است ، بر خلاف عقل انسانى است ، بر خلاف حقوق بشر است ، بر خلاف قوانين دنياست و اينها هيچ وقت عمل نمى كردند .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 40 تاريخ سخنرانى : 17/11/57

همبستگى بين اقشار بهترين ثمره نهضت

ما در اين نهضت اخير ، آنچه را كه مى توانم بگويم بهترين ثمرات اين نهضت است ، اين وحدتى كه حاصل شد بين قشرهاى مختلف ، دانشگاهى به روحانيين نزديك شد ، روحانيين به آنها نزديك شدند با همه اينها نزديك شد دهقان و شما الان مى بينيد كه در سرتاسر ايران تمام طبقات با هم همفكر و هم عقيده و يك صدا جمهورى اسلامى را مى خواهند اينكه همه چيز را ما بدست آورديم و انشاء الله بعد هم بدست مى آوريم ، اين براى همين هم پيوستگى است كه بين اقشار ملت حاصل شد و ما بايد اين همبستگى را نگه داريم .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 010 تاريخ سخنرانى : 30/11/57

دوران سازندگى دوران بهره مندى محرومين از ثمرات انقلاب

ملت من ! برادران و خواهران دلير و مبارز ايدهم الله تعالى ! اينك به مرحله حساسى از دوران انقلاب اسلامى خود رسيده ايم . دوران سازندگى ، دورانى كه بايد از ثمرات انقلابمان مردم محروم و ستمديده ايران بهره مند شوند ، دورانى كه بايد شكوه نظام عدل اسلامى را لمس كنيد ، دورانى كه همه بايد دست به دست هم بدهيم تا ريشه فقر و استضعاف را بر كنيم .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 274 تاريخ سخنرانى : 20/1/58

همه كشور مال همه ملت

بايد همانطورى كه الان مطرح است نمايندگان را تعيين بكنيم براى اينكه قانون اساسى درست بشود ، نمايندگان را تعيين بكنيم براى اينكه مجلس درست بشود مجلس ملى باشد يك مجلس فرمايشى نباشد اين احساس بايد در ما پيدا بشود كه اين مملكت عائله ما هستند و خانه ماست . اين خانه رابايد درستش بكنند . صاحبخانه هم يكى نيست ، دو تا نيست ، همه اند . اينطور نيست كه صاحبخانه اى داشته باشيم . همه ملت است و همه كشور . همه كشور مال همه ملت است . اينها بايد خودشان بنشينند درستش بكنند .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 13 تاريخ سخنرانى : 6/3/58

پياده كردن اساس اسلام با قانون اساسى

مساءله اصلى كه حالا بايد شماى ارتشى ، من طلبه ، مراجع عظام ، علماء اعلام ، دانشگاهى بازارى ، دهقان ، ادارى و كارمند ها ، همه به آن توجه بكنند اين است كه اين قانون اساسى كه اساس اسلام را ما مى خواهيم پياده بكنيم ، اين قانون اساسى درست بشود ، بعد كه قانون اساسى مان را انشاء الله - به رغم - به رغم اينهايى كه نمى خواهند بشود ، باز شما راءى داديد و درست شد و مجلس شورا و شما راءى داديد آزادانه ، برخلاف اين پنجاه سال ، آزاد راءى داديد و وكلايتان را فرستاديد و رييس جمهور راخودتان تعيين كرديد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 124 تاريخ سخنرانى : 25/3/58

كوشش همه اقشار در تاءسيس نهادهاى تقنينى و اجرايى

آگاه كنيد مردم را به اينكه يك چند قدم ديگر ما داريم كه برسيم به اينكه همين طور كه گفتيد رييس درست بشود ، مجلس شورا درست بشود و قانون اساسى تصويب بشود ، شما و من و همه اهل منبر و محراب و همه روحانيون و طبقات ديگر و همه دانشگاهى ها و دانشمندان موظفند كه امروز همه باهم و همه مجتمع كوشش كنيد كه زود اين مطلب بگذرد .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 129 تاريخ سخنرانى : 26/3/58

تحقق اساس حكومت مرحله اصلى همبستگى

همه مابايد با هم دست به هم بدهيم كه اين مرحله اصلى را ، اينها را محقق كنيم مراحل بعد آسان است ديگر . مهم اين است كه اين مراحل بگذرد كه مملكت ما يك حكومت مستقر پيدا بكند ، يك رييس جمهورى پيدا بكند ، يك مجلس شورا پيدا بكند كه اساس حكومت كه اصل است تحقق پيدا بكند .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 134 تاريخ سخنرانى : 26/3/58

جهاد سازندگى با تشريك مساعى همه اقشار

دانشجو هاى عزيز ، متخصصين ، مهندسين و بازارى ، كشاورز ، همه قشرهاى ملت داوطلب براى اين است كه ايرانى كه به طور مخروبه به دست ما آمده است بسازند ، از اين جهت بايد ما بگوييم يك جهاد سازندگى ، موسوم كنيم اين جهاد را به جهاد سازندگى كه همه قشرهاى ملت ، زن و مرد ، پير و جوان ، دانشگاهى و دانشجو ، مهندسين و متخصصين ، شهرى و دهاتى همه با هم بايد تشريك مساعى كنند و اين ايران را كه خراب شده است بسازند .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 135 تاريخ سخنرانى : 26/3/58

قانون اساسى اساس مملكت

اگر در اين انقلاب درست دقت كنيم پيروزى ما در آن وقتى است كه آن مسائل اصلى ما لااقل درست تحقق پيدا بكند . از مسائل اصلى ما يكيش تحقق پيدا كرده است و آن رفراندم براى جمهورى اسلامى است ، اما قانون اساسى كه اساس يك ممكلت است و بعد هم مجلس شورا كه بايد باشد در يك مملكتى ، رييس جمهور بايد باشد ، اين مراحل باز برايمان مانده است .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 139 تاريخ سخنرانى : 28/3/58

تفاهم بين ملت و دولت

هر دولتى كه متكى بر ملت نباشد بلكه مقابل ملت بايستد ، اين عاقبتش ، ولو يك قدرى هم طولانى باشد ، عاقبتش به همين عاقبتى كه اين پدر و پسر منتهى شدند ، منتهى خواهد شد . . . ملتها و دولت ها بايد با هم تفاهم داشته باشند يعنى دولت جورى باشد ، ارتش جورى باشد ، شهربانى جورى باشد ، ژاندارمرى جورى باشد كه مردم به آنها محبت داشته باشند ، احساس دوستى و محبت بكنند نه اينكه وقتى كه شهربانى بيايد يا ماءمور شهربانى بيايد توى بازار ، مردم از او بترسند و از او تنفر داشته باشند چنانكه در اين نقاط اينطور بود بلكه در طول سلطنت اينطور بوده است . . .

. . . الان همه ما ، همه قشرهاى اين ملت مكلفند كه براى اين مملكت كار بكنند تا اينكه با كار ، اين مملكت اداره بشود ، درست بشود . مملكت مال خودتان است ، خودتان براى خودتان داريد كار مى كنيد و انشاء الله من اميدوارم كه همه

ما به وظايفمان آشنا بشويم .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 240 تاريخ سخنرانى : 10/4/58

لزوم توجه افكار به تنظيم و تصويب قانون اساسى

الان همه افكار بايد متوجه به اين باشد كه قانون اساسى مان چه جورى است ، نظر بدهيم و باز تمام افكارمان متوجه به اين باشد . كه چه اشخاصى را ما براى تنظيم قانون اساسى و تصويب قانون اساسى بايد تعيين بكنيم .

صحيفه نور جلد : 9 صفحه : 010 تاريخ سخنرانى : 22/6/58

اداره مملكت با خود ملت

همين ملتى كه يك همچو نهضتى كرد و يك همچو پيروزى برايش حاصل شد ، بايد اين مملكت را خود ملت اداره بكند ، هر كس به هر اندازه اى كه مى تواند .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 40 تاريخ سخنرانى : 2/8/58

احساس تعاون در ملت از بركات انقلاب

اين بركتى كه از ناحيه انقلاب پيدا شده است كه خود ملت مشغولند ، اين احساسى كه در ملت ما پيدا شده است كه بايد تعاون كند ، بايد اعانت كند ، اين از بركات اين انقلاب است .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 121 تاريخ سخنرانى : 12/8/58

حاكميت قانون در اسلام

همه چيزش بايد سرجاى خودش محكم باشد و موازين بايد موازين الهى باشد و مملكت يك مملكت اسلامى باشد ، قانون اسلام باشد . در اسلام يك چيز حكم مى كند و آن قانون است ، زمان پيغمبر هم قانون حكم مى كرد ، پيغمبر مجرى بوده ، زمان اميرالمؤ منين هم قانون حكم مى كرد .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 171 تاريخ سخنرانى : 11/10/58

جهاد سازندگى نهاد جوشيده از ملت

يكى از نهادهايى كه از خود ملت جوشيد و متكفل آن خود ملت بود ، همين جهاد سازندگى بود . كميته ها و پاسداران و همه اين نهادهاى تازه و جديد بدون اينكه يك سازمانى در كار باشد خود همان مردم درست كردند و مادامى كه اين معنا باشد كه مردم خودشان موظف مى دانند خودشان را براى ساختن ، آسيب نخواهند ديد .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 187 تاريخ سخنرانى : 27/3/59

آزادى بيان و انتقاد

چه شد كه يك روز آنطور جنايتكارى ها واقع مى شد واختناقها و آن مسائل و مصاء ب براى كشور ما بود و حالا چه شده است كه ما آزادانه اينجا با هم نشستيم و شما آزادانه مسائلتان را با مردم مطرح مى كنيد و مردم هم آزادانه يا انتقاد مى كنند يا تعريف مى كنند .

صحيفه نور جلد : 13 صفحه : 72 تاريخ سخنرانى : 20/6/59

تحقق دولت مردمى

الان شما در سرتاسر كشور ملاحظه بكنيد از نخست وزير و رييس جمهورش بگيريد تا آن پايين ها هر كه هست ، مى بينيد كه يك مردمى هستند كه از خود مردم هستند رييس جمهور يك طلبه اى بوده است سابق و بعد هم يك آقايى شده است و بعد شده است رييس جمهوراين هم يك مساءله اى است كه الان در ايران تحقق پيدا كرده است جاهاى ديگر نيست اين مسائل كه همه مردمى هستند و همه هم با هم هستند و لهذا هم مردم پشتيبان دولتند و هم مردم پشتيبان ارتشند ، هم ارتش و دولت با مردم هستند .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 12 تاريخ سخنرانى : 1060/30/

حكومت رسول اكرم و اميرالمؤ منين (سلام الله عليهما)

ما در جمهورى اسلامى داريم زندگى مى كنيم ، جمهورى اسلامى كه در اسلام مثل رسول اكرم ، مثل اميرالمومنين سلام الله عليهما بر آن حكومت كرده اند ، خواهيم يك همچو حكومتى باشد ، يك همچو حكومتى كه كفش وصله خورده خودش را مى گويد از اين رياست ها پيش من ارزشش بيشتر است ، يا رياست ها ارزشش كمتر از اين است شما بايد در روحيه تان اين مطلب را حفظ كنيد و مردم هم بايد مواظب شما باشند و مواظب همه اينها باشند و هر يك از ما و شما و همه خواستيم كه از آن راهى كه اسلام داشته است از اول راهى كه داشته است و از آن طريقه اى كه انبيا داشته اند ما بخواهيم عبور كنيم ، آن روز نمونه شكست پيروزى اسلام پيدا مى شود و تا يك همچو مساءله اى پيدا

نشده پيروزى در جاى خودش شك نكنيد كه هست ، البته براى خدا بايد باشد شما براى خدا در اين مجلس حالا آمديد ، وقتى مجلس اينطور است كه يك امتيازى نيست كه حالا وقتى شما رفتيد توى بازار ، مردم كنار بروند كه رييس مجلس آمد يا وكيل مجلس آمد ، نخست وزيرش هم اين طور است ، اينجور نيست كه وقتى كه توى مردم برود ، مردم فرق بگذارند با هم و همه اينهااينطور هستند .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 33 تاريخ سخنرانى : 19/11/60

مسؤ وليت همه اقشار در اداره كشور

امروز كه بحمدالله ايران به دست ايران و ايرانى اداره مى شود و همه شؤ ون كشور در دست خود ايرانيان و خود دلبستگان به اسلام رهبرى مى شود ، امروز روزى است كه همه قشرهايى كه در اين كشور هستند مسؤ ول هستند .

صحيفه نور جلد : 17 صفحه : 151 تاريخ سخنرانى : 26/10/61

جمهورى اسلامى رهين مردم

فرق ما بين جمهورى اسلامى و شاهنشاهى اين است كه جمهورى اسلامى از مردم است و جمهورى اسلامى رهين همين مردم عادى كشور است و شاهنشاهى مى گفت نه ، من اينطور نيست كه به مردم كار داشته باشم ، ما خودمان بايد كارها را ، مردم بايد تحت سلطه ما باشند و با مردم آنطور مى كرد .

صحيفه نور جلد : 18 صفحه : 120 تاريخ سخنرانى : 13/10/62

مسؤ وليت پذيرى مردم در كشور آزاد و مستقل

امروز كشور شما دست خودتان است . نه يك كسى بالاى سر شماست كه بخواهد به شما حكومت كند ، نه مستشارى از كشورهاى ديگر داريد و نه كارشناسان همه چيز دست خود شماست و مسؤ ول خود شماييد در رژيم سابق ملت مى گفت خوب ، من چه كنم ، به دست من چيزى نيست ، اگر سؤ ال مى شد امروز كه همه چيز در دست خود شماهاست . ديگر اين عذر پذيرفته نيست كه من چه كنم .

صحيفه نور جلد : 18 صفحه : 213 تاريخ سخنرانى : 11/11/62

دولت بدون مشاركت ملت محكوم به شكست است

دولت چنانچه كرارا تذكر داده ام بى شركت ملت و توسعه بخش هاى خصوصى جوشيده از طبقات محروم مردم و همكارى با طبقات مختلف مردم با شكست مواجه خواهد شد . كشاندن امور به سوى مالكيت دولت و كنار گذاشتن ملت ، بيمارى مهلكى است كه بايد از آن احتراز شود . . . آزادى بخش خصوصى به صورتى باشد تا هر چه بهتر بشود به نفع مردم محروم و مستضعف كار كرد ، نه چون گذشته تعدادى از خدا بى خبر در تمام امور تجارى و مالى مردم سلطه پيدا كنند .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 810 تاريخ سخنرانى : 22/11/63

فصل چهارم : آفتهاى انقلاب

اختلاف و تحليل رفتن قوا

اگر ما بنا باشد كه خودمان با هم اختلاف بكنيم ، او (35) آسوده سرجاى خودش نشيند و قواى ما صرف خودمان مى شود اين هم يك نيرنگى است كه آنها هميشه داشته اند كه بين همين طبقات مردم اختلاف بيندازند دو تا حزب درست بكنند ، اين حزب كذايى و حزب كذا ، بين آن دو را حزب اختلاف بيندازند و مردم را فلج بكنند ، يا مثلا يك نفر بياورند جلو ، يك چيزى از او درست بكنند بعد هم مردم به او مشغول بشوند ، مدت ها سر اين دعوا بكنند و قوايشان تحليل برود و آنها استفاده بكنند .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 122 تاريخ سخنرانى : 17/7/57

بد معرفى كردن اسلام و ايجاد بدبينى در مردم

آنها نمى خواهند اين مطلب واقع بشود ، آنها مى خواهند كه اسلام را بد معرفى كنند ، مردم از اسلام برگردند و آخوند هم كه كنار برود ، باقى بماند خودشان و هر كس كه دلشان مى خواهد .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 139 تاريخ سخنرانى : 20/7/57

خنثى شدن نهضت به واسطه اختلافات

الان كه تمام قواى مسلمين ايران جمع شده باهم ، در مقابل قدرت ها ايستاده است ، در مقابل شاه و آن قدرت هايى كه دنبال او هستند الان ايستاده است اين خيانت براسلام است كه مااختلاف بيندازيم بين خودمان و با هم ما اختلاف كنيم اين خيانت به يك ملت است كه به واسطه اختلافات ما خنثى بشود اين حركتى كه در ايران پيدا شده است اگر اين حركتى كه در ايران پيدا شده و سابقه ندارد در تاريخ ، نه در تاريخ ايران ، شما در تاريخ نمى توانيد پيدا كنيد كه بچه اينقدرى آن همزبان باشد با پيرمرد در يك مطلب ، همه باهم باشند اگر خداى نخواسته اين جنبش و نهضتى كه در ايران پيدا شده و سابقه ندارد اين ، اگر چنانچه بى نتيجه بخوابد ، تا ابد زير سلطه غير خواهيد بود ، خواهيد بود زير چكمه غير تا ابد ، قطع مى كنند ، قطع مى كنند نسل هاى شما را .

صحيفه نور جلد : 2 صفحه : 251 تاريخ سخنرانى : 9/8/57

دور شدن از اسلام به واسطه نزديكى به مكتبهاى انحرافى

بيدار بشويد آقا اى جوان هاى ما بيدار بشويد بدانيد نقشه ها چه است براى چه شما را مى خواهند دور كنند از اسلام ؟ براى چه شما را مى خواهند به مكتب هاى ديگر نزديك كنند؟

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 12 تاريخ سخنرانى : 14/8/57

خوف از اشتباه رجال علمى ، سياسى و روشنفكر

الان ماها مكلفيم ديگر ، ما اشتباهات را تا حالا ديديم و من خوف اين دارم كه باز اقشار اين ملت ما ، اين رجال علمى ما ، رجال سياسى ما - عرض مى كنم كه - اشخاص روشنفكر ما يك اشتباهى بكنند كه اگر اين اشتباه بشود ديگر ما تا آخر گرفتار هستيم ، ديگر چنين نيست كه ما باز يك اميدى داشته باشيم كه يك انقلابى بشود .

صحيفه نور جلد : 3 صفحه : 36 تاريخ سخنرانى : 16/8/57

اختلافات بين حوزه و دانشگاه

اگر آخوند بخواهد بگويد كه منهاى دانشگاه ، منهاى جبهه هاى سياسى ، آن هم صحيح نيست براى اينكه آن هم كارشناس لازم دارد . . . شما حكومت لازم داريد ، شما اجزاى ادارات لازم داريد ، ادارات شما ، حكومت شما عرض مى كنم لشكر شما ، جيش شما ، همه اينها با اين جبهه ها تحصيل مى شود ، با اين دانشگاه ها و با اين دانشجوهاى خارجى و داخلى مملكت ما بايد اداره بشود ، اگر علاقه داريد شما به اسلام ، علاقه دارند آن جبهه ديگر به اسلام ، با علاقه به اسلام نمى شود كه با هم بنشينيد دعوا كنيد امروز ، امروز دعوا كردن انتحار است ، خودكشى است .

صحيفه نور جلد : 4 صفحه : 93 تاريخ سخنرانى : 3/10/57

سستى در امر وحدت كلمه ملت

امروز آنها فهميدند كه با اسلام و وحدت كلمه ملت ، آنها شكست خورده اند ، آنها احساس شكست د رخودشان كرده اند و اگر خداى نخواسته در اين امر سستى بشود ، آنها قطع مى كنند ريشه هاى ما و ريشه اسلام را .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 171 تاريخ سخنرانى : 16/12/57

توطئه و خيانت نسبت به اسلاميت نهضت

نبايد ابهامى در قضايا باشد ، اگر چنانچه ابهامى در قضايا باشد يا بخواهد منحرف كنند اين نهضت اسلامى ما را ، منتهى به شكست خواهد شد ، خيانت به ملت است ، خيانت به اسلام است . آنها كه در صدد هستند اين نهضت را منحرف كنند از جهت اسلاميت ، آنها بدانند كه خائن بر اسلام هستند ، خائن بر ملت هستند . امروز بايد شعار همان شعار اسلامى باشد ، جمهورى اسلامى . آنها كه اصرار دارند اسلام را از كنار جمهورى كنار بگذارند ، اينها خائنانى هستند كه در ملت مى خواهند اختلاف ايجاد كنند . . .

. . . از ملت تقاضا دارم كه نگذارند خون جوانانشان هدر برود ، نگذارند اجانب رخنه پيدا كند ، نگذارند استقلالى كه بدست آورده اند از بين برود ، نگذارند آزادى كه به دست آمده است مبدل به اختناق بشود . به حكومت اسلام ، به جمهورى اسلامى ، نه يك حرف زياد ، نه يك حر ف كم . كسانى هم كه خواهند به راه هاى ديگر بروند آزادند لكن توطئه قدغن ، خيانت قدغن ، راءى آزاد ، هر چه مى خواهند بگويند .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه :

184 تاريخ سخنرانى : 18/12/57

گمان پيروزى نهايى موجب سستى و سردى

شما بايد در اين موقع كه به آستانه پيروزى رسيديد ، گمان نكنيد كه كار تمام شد و ما پيروز شديم ، كه اين گمان موجب مى شود كه سستى پيدا بشود . . . بنابراين ملت شريف ايران موظف است كه اين نهضت را به همين طورى كه تا اينجا آورده است ، اين نهضت را حفظ كند . وباحفظ وحدت كلمه و با حفظ اين نهضت و غايت نهضت كه عبارت از اسلام و جمهورى اسلامى بود ، با حفظ اينها جلو برود . سستى راه ندهيد به خودتان ، سردى راه ندهيد به خودتان ، گمان پيروزى ، گمان پيروزى نهايى نبريد ، اگر اين گمان برده بشود يا اين اعتقاد پيدابشود ، سستى پيدا مى شود ، شما بايد خودتان را نيمه پيروز بدانيد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 198 تاريخ سخنرانى : 29/12/57

خوف از سردى و سستى و بازگشت به اوضاع سابق

من خوف اين را دارم كه سردى و سستى ماها يك وقت خداى نخواسته اوضاع برگردد و اگر خداى نخواسته برگردد ، از آن برگشت هايى ست كه ديگر ما رفته ايم از بين .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 217 تاريخ سخنرانى : 8/1/58

ايجاد ناآرامى و تفرقه

حالا كه در اين نهضت لمس كردند اين معنا را كه وحدت ملت با اتكاء به خداى تبارك و تعالى آنها را عقب و دست آنها را كوتاه كرد از منافع ما ، الان خطر بيشتر است ، يعنى آنها در پى شيطنت بيشتر هستند و كارمندهايشان ، آنهايى كه جيره خوار آنها هستند ، با لباس هاى مختلف ، با طرزهاى مختلف در بين ملت مى خواهند جدايى بيندازند و الان ملاحظه مى كنيد كه در همه اقطار مملكت يك دستجاتى كه جيره خوار آنها هستند مشغول كار شده اند كه اين حكومت را نگذارند آرام باشد و نگذارند متحد باشد .

صحيفه نور جلد : 5 صفحه : 248 تاريخ سخنرانى : 16/1/58

خيال پيروزى و عدم حفظ قدرت ملت

اگر خداى نخواسته يا اينها اخلال بكنند و ما شل بياييم و چلويشان را نگيريم و ملت جلويش را نگيرد و يا خودمان خيال كنيم كه پيروز هستيم و به سستى گرايش پيدا بكنيم من خوف اين را دارم كه خداى نخواسته با فرم ديگر همان مسائل پيش بياورند ، البته با فرم شاهنشاهى ديگر نمى گويند ، براى اينكه اين شكست خورده است ، اين را مى دانند كه قابل عمل نيست ، يك فرم ديگرى رويش مى گذارند ، بلدند آنها ، مطالعات دارند . اگر ما ايستادگى كنيم و قدرتى كه الان در دستمان است كه قدرت ملت است حفظ كنيم ، وحدت كلمه را حفظ كنيم ، همه پيروز خواهيم شد و اگر خداى نخواسته اين حفظ نشود خوف اين مطلب هست كه دوباره ما را برگردانند به آن حال

صحيفه نور جلد : 5 صفحه

: 260 تاريخ سخنرانى : 17/1/58

تفرقه بين صفوف

رژيم طاغوتى رفت و لكن خطراتى هست . دست هاى اجنبى در كار مى باشد تا دوباره ما را به وضع اوليه برگرداند ، تفرقه بين صفوف ايرنيان بيندازند و وظيفه ماست كه از اين نهضت پاسدارى كنيم . وحدت كلمه را به كار ببنديم و شما با وحدت كلمه توانستيد با دست خالى بر قدرتهاى بزرگ پيروز شويد . قدرت هاى بزرگ نتوانستند محمدرضا را نگاه دارند . قدرت هاى بزرگ مخصوصا آمريكا و انگلستان براى نگهدارى او كوشش فراوانى كردند ولى در برابر خواست ملت كارى از پيش نبردند . به هوش باشيد! هنوز آنان در صدد از بين بردن شما هستند ، ايادى آنان در همه جا تبليغ مى كنند ، بخصوص در كارخانجات رفته و مى گويند ما طرفدار كارگر هستيم . اگر آنان در كارخانه مى روند و كارگران با صفا از آنها استقبال مى كنند تااعتصاب كنندشما با هوشيارى بايد جلوى شرارت و مفسده آنان را بگيريد .

صحيفه نور جلد : 6 صفحه : 16 تاريخ سخنرانى : 25/1/58

سستى و اختلاف پس از پيروزى

قبل از اينكه انقلاب ها پيروز بشوند همه رو به مقصد هستند و گرمى ها و نهضت بسيار ارزنده و بسيار گرم هست ، پس از پيروزى يك سستيها پيدا مى شود و يك اختلافها . امروز كه مبارزه به آخر رسيده است و وقت اين است كه ما ايران را بسازيم ، اين ايران خراب را آباد كنيم ، امروز دست هاى مرموزى از آستين بيرون آمده است و بين اقشار ملت تفرقه مى اندازد .

صحيفه نور جلد : 6 صفحه : 21 تاريخ سخنرانى :

27/1/58

غفلت از مقصد

آنى كه الان ما را يك قدرى به نگرانى مى كشد ، اين است كه ملت حالا برگشته به اينكه حال خودش را دارد مى بيند ، بين راه از مقصد دست برداشته ، متوجه شده است به حال خودش . (( خانه نداريم )) يك عده كثيرى به اينكه ما خانه نداريم ، خانه مى خواهيم . يك عده كثيرى به اينكه ما ، در اداره مان مثلا چطور است . يك عده كثيرى به اينكه مثلا در دانشگاه چطورى است . از آن حال انقلابى كه اين ملت داشت و حال توجه به مقصد و غفلت از حالات خودش و گرفتارى خودش بيرون آمده است ملت ، سرتاسر كشور اينجورى است الان كه همه الان يك توجه به چيز ديگرى هم پيدا كرده اند و آن - اينكه - گرفتارى هاى خودمان .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 9 تاريخ سخنرانى : 6/3/58

دست برداشتن از مسير ملت

امروز روزى است كه بايد همه خدمت بكنند . امروز روزى نيست كه هر كسى به يك طرف بكشد . همه اين مسير ملت كه راه افتاده است . ملت ، ببينم چه كرد ، ملت چه مى خواهد - ملت - همان كه ملت مى خواهد همه با هم بايد دنبال اين برويم همان كه اين قدرت بزرگ را به هم زد و شكست بايد دنبال او رفت تا بتوانيم نجات بدهيم ملت را . اگر اين مسير را ما دست از آن برداريم ، حرف هايى ، هى بنشينند يك مطلب بگويند ، اختلاف ايجاد بكنند ، اين اسباب اين مى شود كه ما نتوانيم

اين نهضت را به آخر برسانيم .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 20 تاريخ سخنرانى : 8/3/58

غفلت از رشد ريشه هاى پوشيده شياطين

بايد در اين وقتى كه از همه اوقات براى ايران حساستر است ، علماء ايران - و فقهم الله - و ساير اقشار ، جوانان محترم ، دانشگاهى ها ، دانشجوها ، طلاب علوم دينيه ، بازاريها ساير اقشار ، دهقان و كارگر توجه داشته باشند به اينكه شياطين در كمين اند و اگر خداى نخواسته غفلت بشود و اين ريشه هاى پوسيده باز رشد كنند بين جامعه ، زحمت ها هدر مى رود .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 21 تاريخ سخنرانى : 8/3/58

مسامحه و تخطى در امور

همه اقشار ملت خصوصا آنهايى كه در راءس كار هستند ، خصوصا روحانيينى كه در راءس كار هستند اينها جديت كنند به اينكه مبادا خداى نخواسته چهره جمهورى اسلام به طور قبيح بين مردم وجود پيدا كند . . . وقتى كه دولت طاغوتى رفت مردم توقع دولت اسلامى دارند . مردم توقع دارند كه حالا كه نمى توانيد همه كارها را يكدفعه اصلاح كنيد لكن آنهايى كه در راءس كار هستند جورى نباشد كه اسلام را هم مثل يك دولت طاغوتى ما عرضه بكنيم . اگر ما مسامحه كنيم در امور يا تخطى كنيم از آن مشيى كه اسلام و حكومت هاى اسلامى دارد ، اين اسباب اين مى شود كه اسلام را ما در نظر عالم ، در نظر غير ، در نظر جوان هاى بى اطلاع از اسلام ، قشرهايى كه اسلام را درست اطلاع بر آن ندارند در نظر اينها يك صورت طاغوتى به آن داده بشود . اين شكست است كه تا آخر اسلام را به شكست مى رساند .

صحيفه نور

جلد : 7 صفحه : 31 تاريخ سخنرانى : 9/3/58

سستى بعد از پيروزى و خطر ريشه هاى گنديده رژيم و اجانب

من بينم كه رو به سستى داريم مى رويم و اين لازمه هر پيروزى است ، وقتى عقيده شد كه پيروز است ، سست مى شود لكن ما پيروز نشديم باز ، سست نشويد . ريشه هاى گنديده رژيم و اجانب در مملكت ما هست و در هر گوشه و كنار هست اگر سستى كنيد ، اين ريشه ها باهم مجتمع خواهند شد و اگر مجتمع بشوند خطر دارد . بايد اين نهضت حفظ بشود ، اين وحدت كلمه حفظ بشود ، بر نگرديد ، ملت ما بر نگردند سراغ اينكه خانه ندارند ، سراغ اينكه كاشانه ندارند ، شما پيروز بشويد ، همه چيز داريد لكن پيروز نشديم ما .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 118 تاريخ سخنرانى : 25/3/58

ايجاد خلا در تحقق مسائل اصلى

غالبا البته در هر انقلابى وقتى كه يك پيروزى حاصل شد ، آن وقت مردم متوجه به گرفتارى هاى خودشان مى شوند . قبل از پيروزى توجه دارند به اينكه برسند به پيروزى وقتى كه فهميدند حالا پيروز شدند يك سستى پيدا مى شود ، توجه به گرفتارى ها زياد مى شود ، نظير اينكه يك قافله اى وقت كه از اين منزل مى خواهد به يك منزل ديگرى برود مثلا چهار فرسخ مثل قوافل سابق تا توى راه بودند خستگى نبود همچو كه مى رسيدند به منزل ، آنجا خستگى حاصل مى شود ، خستگى توى منزل حاصل مى شود . آن وقت ديگر اگر به آنها مى گفتند كه پا شويد يك نيم فرسخ ديگر برويد نمى توانستند ، آنجا چون رسيدند به منزل سستى مى كنند . قضيه

انقلابات هم اين طورى است كه وقتى كه همه داريم با هم حركت مى كنيم كه آن سد را بشكنيم خسته نمى شويم ، سستى پيدا نمى شود ، هر چه جلو مى رويم قويتر مى شويم . وقتى كه رسيديم به يك جايى كه سد را شكستيم و اعتقادمان اين شد كه الحمد الله پيروز شديم ، آن وقت بر مى گرديم سراغ اينكه زاغه نشينان وضعشان چه جورى است ؟ اداره اى ها وضعشان چه جورى است ؟ ارتش ها وضعشان چه جورى است ؟ مردم كوچه و بازار را بايد چه كرد؟ مدارس را بايد چه كرد؟ اينها براى اين است كه ما خودمان را پيروز فرض كرديم . حالا برگرديم به مسائل خودمان . اگر در اين انقلاب درست دقت كنيم پيروزى ما در آن وقتى است كه آن مسائل اصلى ما لااقل درست تحقق پيدا بكند . از مسائل اصلى ما يكيش تحقق پيدا كرده است و آن رفراندم براى جمهورى اسلامى است ، اما قانون اساسى كه اساس يك ممكلت است و بعد هم مجلس شورا كه بايد باشد در يك مملكتى ، رييس جمهور بايد باشد ، اين مراحل باز بر ايمان مانده است . اگر بنا باشد كه ما حالا به خيال خودمان پيروز شده باشيم ، آن وقت من كه طلبه هستم بروم سراغ طلبگى خودم و شما آقايان هم برويد هر كدام سراغ كارهاى خودتان ، گرفتارى هاى خودتان ، اين مسائل اصلى ممكن است يك وقت خلابه آن وارد بشود و خطرناك است .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 139 تاريخ سخنرانى

: 28/3/58

طرح خواسته هاى شخصى و گروهى بعد از انقلاب

لازمه هر انقلابى كه شايد قابل اجتناب نباشد اين است كه بعد از پيروزى يا بعد از اعتقاد به پيروزى ، اين مسائل شخصى پيش مى آيد . مادامى كه در حال انقلاب هست يك ملتى (هر ملتى باشد) در حال انقلاب مسائل شخصى و مسائل گروهى پيششان مطرح نيست ، همه اجتماعا رو به مقصد مى روند . چنانچه در انقلاب ايران ملاحظه كرديد كه همه قشرهاى ملت مسائل شخصى و مسائل حزبى و گروهى خودشان را كنار گذاشته بودند و رو به يك مقصد مى رفتند ، حتى آن گروه هايى كه موافق با نهضت هم نبودند آنها هم سكوت مى كردند ، طرح نمى كردند مخالفت را براى اينكه مى ديدند مقابل ملت نمى توانند عرض وجود بكنند . لكن بعد از اينكه اين پيروزى تا همين حد حاصل شد و مردم دريافتند كه حريف را از ميدان بيرون كرده اند ، آن هم يك همچو حريف قدرتمندى و ريشه دارى كه رژيم دو هزار و پانصد ساله بود ، بعد كه مردم احساس پيروزى كردند مثل اينكه سى و پنج ميليون جمعيت را از زندان بيرون كرده باشند . اينها از اختناق و از زورها و چپاولگرها و اينها ، يكدفعه زدند بيرون و بعد از اينكه خودشان را پيروز ديدند ، اين معنايى كه لازمه انقلاب است در ايران هم حاصل شد و آن اينكه بعد از انقلاب توجه مى شود به خواست هاى شخصى . در حال انقلاب اصلا صحبت مسكن هيچ مطرح نبود كه مسكن كى دارد ، كى ندارد حتى آن زاغه نشين ها

هم آنطورى كه يك وقت نشان دادند ، آنها هم در مصاحبه گفت يكيشان كه ما صبح كه مى شود همه مان با هم مى رويم براى تظاهر . اصلا مطرح نبود كه كسى مسكن دارد يا ندارد ، كسى فلان احتياج را دارد ، فلانكس حقوقش كم است ، زياد است ، اين حرف ها اصلش در حال انقلاب مطرح نيست و درايران هم ديديد كه نبود . اما مع الاسف در ايران قبل از اينكه ما به پيروزى نهايى برسيم اين پيروزى نيم رس اسباب اين معنا شد كه مردم ، گروه ها متوجه به مسائل شخصيه شدند و توجه به آن نابسامانى ها كه در رژيم گذشته باقى گذاشته بود و آن گرفتارى هايى كه براى همه قشرها بود و از ارث همان رژيم سابق بود . اين توجه يك جهت شد كه مردم از آن وحدت كلمه و از آن توجه خاصى كه همه با هم داشتند بيرون آمدند .

صحيفه نور جلد : 7 صفحه : 244 تاريخ سخنرانى : 11/4/58

بيماريهاى بعد از انقلاب

بيمارى هاى بعد از انقلاب مضر است ، آن توجه كردن به اينكه حالا ، حالا من چه بايد داشته باشم ، ندارم ، مثلا من بايد مقامم چه باشد ، نيست .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 52 تاريخ سخنرانى : 3/8/58

ماءيوس شدن از انقلاب

الان دست هايى ، قلم هايى ، زبان هايى در كار است كه ملت ما را ماءيوس كند ، اشكالاتى مى تراشند و نقل مى كنند و مى نويسند و مى گويند همه اش براى اين است كه روح ياس در شما ، در جوان هاى ما ، در قشرهاى ملت ما ايجاد كنند اگر روح ياس پيدا بشود در يك جامعه اى ، آن جامعه سست مى شود و اگر سست شد ، نمى تواند به پيروزى برسد آنها هم چون به حسب شناخت روانشناسى خود به اينجا رسيده اند كه بايد اين ملت را ماءيوس كرد ، هر چه بشود ، هى مى گويند هيچ نشد همين كه تبليغات و بوق تبليغاتى شان در صدد اين است كه بگويند خوب ، انقلاب شد و هيچ كارى نشد ، اين براى اين است كه شما را از اين انقلاب مايوس كنند .

صحيفه نور جلد : 10 صفحه : 118 تاريخ سخنرانى : 12/8/58

نفاق افكنى و اغفال جوانان

دست هاى خائن از راه نفاق افكنى ، خلل مى خواهند وارد كنند بر نهضت ما ، از راه اينكه يك دسته اى را در مقابل دسته ديگر قرار بدهند ، اغفال كنند يك دسته اى از جوان ها ، يك دسته از روستايى هايى كه دل صاف دارند ، قلوب الهى صاف دارند ، از آنها استفاده كنند و بر ضد شما جوان ها كه پاسدار اسلام هستيد و براى اسلام قيام كرديد و براى اسلام اين مشقت ها را متحمل شديد ، آنها را مى خواهند در مقابل شما قرار بدهند و نگذارند اين مسائلى كه الان

ما مبتلا به آن هستيم به پيش برود .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 69 تاريخ سخنرانى : 30/9/58

ايجاد نفاق و اختلاف در انقلاب و انجام كودتا

حريف هاى ما كه كار كشته و كار كرده و مطالعه كرده هستند ، اينها مطالعه كردند كه بايد در اين وقتى كه يك چنين انقلابى با دست خود ملت پيش آمده است كودتا نبوده است كه اختيارش را بشود يك كسى بگيرد و تحت نفوذ ديگرى باشد ، با دست همين ملت بوده است و يك ملت را نمى شود مهار كرد ، بايد چه بكنند ، تا اينكه اين انقلاب را نگذارند به ثمر برسد . بايد خود انقلاب را از باطن داخل خودش فاسد كنند فعاليت الان در اين جهت است كه ميخواهند كه اين انقلاب را در خودش ايجاد نفاق و اختلاف كنند و مدفونش كنند و پس از اينكه خود انقلاب مدفون شد ، بيايند و يك نفرى كه خودشان تعيين مى كنند ، يك كودتايى ، يك بساطى درست كنند و همان مسائل سابقش را پيش بياورند .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 810 تاريخ سخنرانى : 6/10/58

طغيان نسبت به مردم و ايجاد هرج و مرج در جامعه

يكى از مسائل ديگرى هم كه باز شياطين دارند دنبال مى كنند و ما بايد توجه داشته باشيم اين است كه كارهايى كه انجام مى گيرد ، چه از دولت و چه از ملت ، چه از پاسدارها و چه از كميته ها ، چه از دادگاه ها و چه از نظامى ها ، از هر طائفه اى كه انجام مى گيرد ، توجه داشته باشيد كه روى موازين اسلام انجام بگيرد ، ما انقلاب كه كرديم ، انقلاب از تقريبا رژيم طاغوت و كفر به رژيم اسلام و عدل است . نبايد به اسم انقلاب ما خلاف

كار انقلابى بكنيم . . .

. . . نباشد آنطورى كه اسم اسلام را رويش بگذاريم ، در واقع طاغوت باشد . يك وقتى ما توجه به اين نكنيم كه ما از طاغوت سر در آورديم با اسم اسلام . آنها طاغوت بودند و اسم اسلام هم تو كار نبود ، ما مى گوئيم اسلام ، لكن يك وقت سر از طاغوت درآورد ، طغيان بكنيد به مردم ، پاسدار مردم را اذيت كند ، پاسبان مردم را اذيت كند ، دادگاه ها برخلاف حكم بكنند ، بايد همه چيز اسلامى بشود . اگر همه چيز اسلامى بشود يك جامعه اى پيدا مى شود غير قابل فساد ، آسيب ديگر نمى بيند آن جامعه ، و اگر بنا باشد كه اگر باز يك جامعه اى هرج و مرج باشد آسيب بردار هست .

صحيفه نور جلد : 11 صفحه : 170 تاريخ سخنرانى : 11/10/58

انشعاب و انحراف از اسلاميت نهضت

اگر چنانچه نهضت ازاسلاميتش بيرون رفت ، هر كس يك راهى دارد ، راه مختلف خواهد شد . وقتى راه ها مختلف شد ، آسيب مى بيند .

صحيفه نور جلد : 12 صفحه : 191 تاريخ سخنرانى : 1/4/59

اختلاف در بهره بردارى اقشار و گروههاى مختلف از پيرورى

بعد از اينكه شما پيروز شديد و ملت پيروز شد دستجات مختلفى كه مى خواستند بهره بردارى بكنند و با شماها يك راه را نداشتند ، شروع كردند به اظهار وجود كردن و گاهى هم پيروزى را به خودشان نسبت دادند . اينكه گفته شده است بعضى از اشخاص و بعضى از علماى جامعه شناسى گفته اند كه اگر پيروز شدند يك ملتى ، متحد مى شوند و اگر شكست خوردند مختلف مى شوند ، اين مخالف آن چيزهايى است كه ما در عين مى بينيم بلكه علم اقتضاى اين را مى كند كه بعد از اينكه يك ملتى پيروز هم شدند به واسطه اينكه قشرهاى مختلف مقاصد مختلف دارند بعد از پيروزى شروع به مخالفت مى كنند . ما ديديم اين معنا را كه بعد از اينكه ملت ايران پيروز شد آن جبهه ها و آن گروه هايى كه در آنوقت مخالفتى نميكردند بعد از پيروزى براى بهره بردارى ، بهره بردارى و براى اينكه اين مساءله معجزه آميز را هر كدام به خودشان نسبت بدهند آنها به مخالفت برخاستند .

صحيفه نور جلد : 14 صفحه : 70 تاريخ سخنرانى : 24/11/59

قدرت طلبى و مال طلبى (عدم تهذيب نفس )

و آن روزى كه ديديد و ديدند كه انحراف در مجلس پيدا شد ، انحراف از حيث قدرت طلبى و از حيث مال طلبى ، در كشور در وزيرها پيدا شد ، در رييس جمهور پيدا شد ، آن روز بدانند كه علامت اينكه شكست بخوريم ، خودنمايى كرده از آن وقت بايد جلويش را بگيرند رييس جمهورى كه بخواهد سلطنت كند به اين مملكت ، خود مردم بايد جلويش

را بگيرند مجلسى كه بخواهد قدرتمندى نشان بدهد و آن مسائلى كه سابق و آن افرادى كه سابق در مجلس بودند آن كارها را بكند ، خود مردم بايد جلويش را بگيرند اگر مردم بخواهند كه اسلام را حفظ كنند ، جمهورى اسلامى را حفظ كنند ، دولت و مجلس و رييس جمهور و اينها را حفظشان كنند يعنى حفظ كنند ، از اينكه خداى نخواسته يك وقت قدمى از آن ور برندارند اين شيطانى است كه در انسان هست و ممكن است كه هركس را منحرف كند و لازم است كه انسان خودش را مهذب كند .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 32 تاريخ سخنرانى : 19/11/60

غرور و غفلت و تزلزل در انسجام و وحدت

مبادا پيروزى ها شما را مغرور كند و از كمك هاى غيبى غافل نمايد كه غرور و غفلت انسان را به تباهى مى كشد و بى ترديد از قدرت نظامى مى كاهد و پس از اتكال به خداوند به قدرت خود كه از اوست اعتماد و اتكال داشته باشيد .

مى دانيد كه پيروزى ها در اثر انسجام تمام قواى مسلح با نقشه واحد و فكر واحد نصيب شما شد بايد اين انسجام و اين وحدت حفظ شود كه تزلزل در اين امر الهى از بزرگترين اسباب فشل و خداى ناخواسته شكست است .

صحيفه نور جلد : 16 صفحه : 134 تاريخ سخنرانى : 29/1/61

غفلت از ياد خدا و غرور و سركشى

لازم است در اين زمان كه كشور اسلامى ما مبتلابه جنگ تحميلى است به قواى مسلح و رزمندگان عزيز ، اين مدافعان اسلام بزرگ و كشور عزيز و به ساير متصديان امور نظامى و انتظامى و امنيتى تذكر دهم كه همانطور كه تاكنون مشاهده و لمس كرده ايد با وحدت و انسجام شماست كه پيروزى در مرزها و در داخل كشور نصيب شما و ملت بزرگ ايران شده است ، كوچكترين غفلت از اين امر و بالاتر از آن خداى نخواسته غفلت از ياد خداوند تعالى موجب سستى و تزلزل خواهد شد و زحمات چندين ساله تان و خون شهيدان عزيزمان به باد فنا خواهد رفت . توجه به معنويت و تكليف الهى و ياد خداوند باعث مى شود كه اين وحدت محفوظ و اين برادرى برقرار ماند خوف آن است كه اسلحه در دست شما جوانان عزيز موجب غرور و سركشى شود و آن تحول روحانى عظيم

كه در شما پيدا شده است از دستتان برود و شيطان نفس اماره شما را به دام كشد .

صحيفه نور جلد : 17 صفحه : 227 تاريخ سخنرانى : 12/1/62

استبداد دينى و كناره گيرى مردم از روحانيون

يك قصه هم قصه بعضى ائمه جمعه و بعضى از علماى بلاد است كه با دخالت هاى بى مورد خود در امور دولت ، اسباب اين مى شوند كه مردم از آنها كنار گيرند . اگر مردم از روحانيون كنار گيرند ، موجب مى شود كه روحانيون شكست بخورند و اگر روحانيون شكست بخورند ، جمهورى اسلامى شكست مى خورد . اين مطلب را بارها گفته ام كه روحانيون بايد وضعى ارشادى داشته باشند ، نه اين كه بخواهند حكومت كنند . كارى نبايد بكنيم كه مردم بگويند اينها دستشان به جايى نمى رسيد ، حالاكه رسيد ديديد اين طور شدند . استبداد دينى خود تهمتى است كه از كنارش نبايد گذشت ، راديوها مرتب از آن سخن مى گويند و ما را به خودكامگى متهم مى كنند . روحانيون نبايد كارى كنند كه شاهد دست دشمن بدهند . دخالت ما بايد نهى از منكر و امر به معروف باشد .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 50 تاريخ سخنرانى : 11/6/63

ترجيح مصالح شخصى بر مصالح اسلام !

شما يك حكومت طاغوتى را برداشتيد و به جاى او يك حكومت اسلامى گذاشتيد . شمايى كه اين كار را كرديد بايد دنبالش باشيد تا نگهش داريد ، نمى شود كه انسان يك كارى بكند و نيمه كاره رهايش كند . امروز كه اسلام و جمهورى اسلامى در دست شما و ما و همه ملت ايران امانت است ، اگر چنانچه خلاف بكنيم ، خلاف مصالح جمهورى اسلامى بكنيم ، خلاف مصالح اسلام بكنيم ، به اين امانت خيانت كرديم و در پيشگاه مقدس حق تعالى مجرم و خائن هستيم .

خيانت همه اش اين نيست كه منافقين مى كنند ، آنها هم يك قسمش است . خيانت آن نيست كه صدام مى كند ، آن هم يك قسمش است . آنهايى كه در داخل با اسم هاى مختلف ضربه مى خواهند بزنند به اسلام و با اسم امور مختلفه اى به حكومت اسلامى مى خواهند ضربه بزنند ، اينها هم خيانت كردند . گاهى خيانت اينها راه را باز مى كند براى اين كه آنهايى كه مثل صدام و منافقين هستند راهشان باز بشود و خيانت بالاتر را بكنند . ما كه مى گوييم كه مسلمان هستيم ، شيعه على بن ابى طالب هستيم ، بايد ببينيم كه شيوه على بن ابى طالب چى بود ، همين على بن ابيطالب كه رسول خدا او را به جاى خودش نصب كرد ، بيست و چند سال براى مصالح اسلامى موافقت كرد با اشخاصى كه به عقيده او غاصب مقام بودند ، براى اين كه مصالح اسلام اقتضا مى كرد . اگر حضرت آن وقت مى خواست معارضه بكند ، اسلام در خطر بود . مايى كه مى گوييم مسلمان هستيم ، بايد مصالح اسلام را در نظر بگيريم ، نه مصالح شخصى خودمان را . بايد ببينيم كه امروز ضربه زدن به مجلس شوراى اسلامى ، ضربه زدن به شوراى نگهبان ، ضربه زدن به رييس جمهور ، ضربه زدن به دولت اسلامى ، اين مى سازد با شيعه بودن با على بن ابى طالب ؟

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 62 تاريخ سخنرانى : 23/6/63

كنار گذاشتن صاحبان اصلى انقلاب

مسؤ ولين ، صاحبان اصلى انقلاب را با

بهانه هاى بى اساس پس نزنند تا به جاى آنان كسانى را كه وارثان رژيم گذشته و وابستگان فكرى به آنان هستند جايگزين كنند . البته بايد از متخصصان متعهد و يا لااقل غير معاند استفاده شود ، لكن نه به قيمت كنار گذاشتن صاحبان اصلى انقلاب .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 410 تاريخ سخنرانى : 22/11/63

رخنه موريانه هاى موذى (ايادى استكبار جهانى ) در صفوف

بهوش باشيد كه موريانه هاى موذى ، اين ايادى استكبار جهانى در صدد رخنه كردن در صفوف شما هستند دست هاى وحدت را به هم دهيد و بازو به بازوى هم يكدل و يك جهت اين هديه الهى را كه پس از قرون متمادى به شما عطا فرموده قدردانى و حفظ كنيد و از نقص ها و كمبودها كه لازمه هر انقلابى است و در انقلاب شما به بركت اسلامى و مردمى بودن از همه كمتر است ، به خود سستى راه ندهيد كه با خواست خداوند منان با پيروزى شما همه چيز اصلاح مى شود .

صحيفه نور جلد : 19 صفحه : 110 تاريخ سخنرانى : 22/11/63

ساده انديشان موجه ابزارى براى مقاصد شوم نفوذيها

اگر بتوانند (36) با نيروى نظامى ، اگر نشد ، با نشر فرهنگ مبتذل خود و بيگانه كردن ملت از اسلام و فرهنگ ملى خويش و اگر هيچ كدام از اينها نشد ، ايادى خود فروخته خود از منافقين و ليبرال ها و بى دين ها را كه كشتن روحانيون و افراد بى گناه برايشان چون آب خوردن است ، در منازل و مراكز ادارات نفوذ مى دهند كه شايد به مقاصد شوم خود برسند . و نفوذى ها بارها اعلام كرده اند كه حرف خود را از دهان ساده انديشان موجه مى زنند .

صحيفه نور جلد : 21 صفحه : 710 تاريخ سخنرانى : 2/1/68

والسلام .

پي نوشتها

1- كوهن ، آلوين استانفورد؛ تئوريهاى انقلاب ؛ ترجمه عليرضا طيب ؛ تهران : نشر قومس ، 1369.

2- امام خمينى (ره )؛ فرياد برائت ؛ تهران : انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى ، 1366.

3- رعد / 11

4- حجرات / 13.

5- منظور، لايحه كاپيتولاسيون است .

6- محمد رضا پهلوى

7- منظور، محمد رضا شاه پهلوى است .

8- منظور محمد رضا شاه پهلوى است .

9- نهج البلاغه ، نامه 47.

10- رضا شاه .

11- منظور، تظاهرات مردم در 17 شهريور57.

12- منظور محمد على شاه قاجار است .

13- خطيب محترم كرمان ، آقاى حجتى .

14- حديد/ 25.

15- مرحوم داريوش فروهر، وزير كار در دولت موقت .

16- منظور داغ كردن است .

17- فتح / 29.

18- سبا / 46.

19- همان

20- آل عمران /103.

21- حجرات / 10.

22- هود/ 112.

23- منظور، ملت ايران است .

24- منظور، منطق محمد رضا شاه پهلوى است .

25- آيت الله ميرزا محمد حسن شيرازى از مراجع بزرگ شيعه كه

فتواى معروف تحريم تنباكو را صادر كرد.(1312 - 123 ه ق

26- آيت الله ميرزا محمد شيرازى پس از مرحوم سيد محمد كاظم يزدى رياست شيعه را عهده دار شد و مبارزات شيعيان در عراق را عليه سلطه انگليس رهبرى كرد. وى در سال 1338 ه - ق وفات يافت .

27- منظور، صدور فتواى معروف تحريم تنباكو توسط آيت الله ميرزا حسن شيرازى از مراجع بزرگ شيعه (1320 - 1312 ه - ق )

28- آيت الله شيخ فضل الله نورى نماينده تهران و از رهبران مشروطه بود كه نداى مشروطه مشروعه سر مى داد و آيت الله مدرس نيز از ديگر رهبران دوران مشروطيت بود.

29- علما

30- منظور، ملت ايران است .

31- منظور، مسؤ ولين نظام است .

32- ابراهيم / 20.

33- حجاج ايرانى بيت ا000 الحرام

34- منظور رژيم محمد رضا شاه است .

35- شاه

36- غرب و شرق

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109