مناظره علی بن موسی الرضا علیه السلام با عالمان ادیان

مشخصات کتاب

سرشناسه : آقائی ، احمد، 1336-

عنوان و نام پدیدآور : مناظره علی بن موسی الرضا علیه السلام با عالمان ادیان / احمد آقایی .

مشخصات نشر : مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی ، 1382.

مشخصات ظاهری : 64 ص .؛ 8/5×11/5 س م.

فروست : ساحت پاک امامان ؛4.

شابک : 964-444-966-6

یادداشت : چاپ چهارم و پنجم و ششم و هفتم: 1385.

یادداشت : کتابنامه : ص . [63] - 64؛ همچنین به صورت زیرنویس .

موضوع : علی بن موسی (ع )، امام هشتم ، 153؟ - 203ق . -- مناظره ها.

شناسه افزوده : بنیاد پژوهشهای اسلامی .

رده بندی کنگره : BP47/35/آ7م 8

رده بندی دیویی : 297/957

شماره کتابشناسی ملی : م 82-33249

خیراندیش دیجیتالی: انجمن مددکاری امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشريف) اصفهان

ویراستار کتاب: خانم زهرا روؤفی

ص: 1

اشاره

ص: 2

مناظره علی بن موسی (علیه السلام) با عالمان ادیان

احمد آقایی

ص: 3

آقایی، احمد، 1336 -

مناظره علی بن موسی الرضا علیه السلام با عالمان دینی / احمد آقایی. -- مشهد: بنیاد پژوه اسلامی، 1385

64 ص.

فهرست نویسی بر اساس اطلاعات فیپا.

کتاب نامه: ص. 63 - 64؛ هم چنین به صورت زیر نویس.

1. على بن موسى علیه السلام، امام هشتم، 153؟ - 203 ق -- مناظره ها. الف بنیاد پژوهش اسلامی. ب. عنوان.

8 م 7 آ / 35 / 47 BP

کتاب خانه ملی ایران

964-444-977-0

مناظره علی بن موسی الرضا علیه السلام با عالمان دینی

احمد آقایی

چاپ ششم 1385 / 5000 نسخه / قیمت: 2200 ریال

چاپ و صحافی: مؤسسۀ چاپ آستان قدس رضوی

بنیاد پژوهش های اسلامی. صندوق پستی 366 - 91735

تلفن و دور نگار واحد فروش: 2230803 ، مشهد: 2233923 ، قم: 7733029

شرکت به نشر، دفتر مرکزی (مشهد) تلفن: 7 - 8511136 ، دور نگار: 8515560

E-mil:info@islamic-rf.org

Web Site: www.islamic-rf.org

حق چاپ محفوظ است

ص: 4

فهرست مطالب

مقدمه...7

پرسش، کلید گنج دانش...9

سؤال برای شناخت حق...12

پیامبران، پاسخ گوی پرسش های مهم انسان...14

نقش امامان، در پاسخ گویی به پرسش ها...16

روش های بیان دین و معارف اسلامی...17

ویژگی عصر امام رضاء علیه السلام...19

ص: 5

شگفت ترین مناظره...24

مناظره با عالم مسیحی...30

مناظره با عالم یهودی...39

مناظره با پیشوای زرتشتیان...50

مناظره با یکی از متکلّمان نام دار...51

قطره ای از دریا...61

منابع...63

ص: 6

مقدمه

اندیشه و فکر گران بها ترین نعمتی است که خداوند به فرزندان آدم ارزانی داشته و نسل بشر را به وسیله آن کرامت بخشیده است.

عقل، محبوب ترین آفریدۀ پروردگار است که آن را در اختیار انسان ها قرار داده است تا در پرتو آن بتوانند صحیح را از

ص: 7

سقيم تشخیص دهند، درست را بپذیرند و باطل را انکار کنند.

امام على بن موسى الرضا علیه السلام عقل را حجّت خدا بر خلق دانسته و فرموده است:

﴿ الحُجَّةُ عَلَى الْخَلْقِ الْيَوْمَ، الْعَقْلُ يُعْرَفُ بِهِ الصَّادِقُ عَلَى اللّهِ فَيُصَدِّقُهُ وَ الْكَاذِبُ عَلَى اللّهِ فَيُكَذِّبُهُ﴾. (1)

در این روزگار [که انبیاء در میان بشر حضور ندارند و نزول وحی پایان یافته

ص: 8


1- الكافى، ج 1، ص 24؛ عيون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 79

است.] حجّت خداوند بر بندگانش، خرد است؛ زیرا در پرتو آن می توانند راستی و راست گویان را بشناسند و تصدیق کنند، هم چنان که می توانند دروغ و دروغ گویان را بشناسند و انکار کنند.

پرسش، کلید گنج دانش

بر خلاف برخی از مذاهب و مکاتب که پیروان خود را به پیروی کور کورانه دعوت می کنند و از آنان می خواهند تا بدون تفكّر و سؤال و بحث، مطالب آنان را بپذیرند و نیز بر خلاف مذاهبی که اساساً سؤال کردن

ص: 9

دربارهٔ مسائل دینی و اعتقادی را ممنوع دانسته و مایه کفر به شمار آورده اند؛ در مكتب اهل بیت و در نظر پیشوایان شیعۀ امامیّه، نه تنها سؤال کردن و بحث و گفت گو دربارهٔ مسائل مهم و زیر بنایی دین ممنوع نیست که شایستۀ تشویق نیز هست.

امام علی بن موسی علیه السلام در این باره می فرماید:

﴿ اَلْعِلْمُ خَزَائِنُ وَ اَلْمَفَاتِیحُ اَلسُّؤَالُ فَاسْأَلُوا یَرْحَمُکُمُ اَللَّهُ﴾.

دانش چونان گنجینه های در بسته ای است که سؤال و پرسش کلید آن گنجینه ها

ص: 10

به حساب می آید، پس دربارۀ مسائل مختلف علمى سؤال کنید تا مورد لطف و رحمت الهی قرار گیرید.

سپس امام علیه السلام برای تشویق اهل ایمان به برگزاری مجالس علمی و گفت گو های ارزش مند دینی چنین فرمود:

﴿ فَإِنَّهُ یُؤْجَرُ فِیهِ أَرْبَعَهٌ اَلسَّائِلُ وَ اَلْمُعَلِّمُ وَ اَلْمُسْتَمِعُ وَ اَلْمُجِیبُ لَهُ﴾. (1)

چهار نفر در ضمن گفت گو های علمی -

ص: 11


1- عيون اخبار الرضا علیه السلام، ج 2، ص 28؛ بحار الانوار،ج 1، ص 197

دینی پاداش دریافت می کنند: 1 - سؤال کننده؛ 2 - معلّم (اداره کننده و داور بحث)؛ 3- شنونده؛ 4 - پاسخ دهنده. (کسی که از میان حاضران، داوطلب پاسخ گویی به پرسش می شود)

سؤال برای شناخت حق

چنان که گفته شد، سؤال و جواب دربارهٔ مسائل اعتقادی، دینی و علمی بسیار ارزش مند است، امّا به شرط این که هدف از آن، خود نمایی، فخر فروشی و جدال و بگو مگو نباشد و نیز به شرط این که انسانِ

ص: 12

جویای حق، سؤال خود را نزد اهل دانش و بصیرت مطرح کند، نه نزد عامیان و بی دانشان!

تأکید بر این نکته از آن جهت اهمیّت دارد که برخی افراد به منظور سر گرمی یا فخر فروشی به جدال با دیگران می پردازند و به بحث های بی نتیجه رو می آورند که در آیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام از این گونه بحث ها و گفت گو ها نهی شده است.

بحث و مناظره افراد کم دانش با یک دیگر به نتیجه ای ارزنده منتهی نمی شود. راه صحیح بحث و مناظره این است که انسان،

ص: 13

پرسش ها و مطالب خود را با اهل دانش و صاحب نظر در میان بگذارد.

پیامبران، پاسخ گوی پرسش های مهم انسان

خداوند برای هدایت انسان ها به سوی خیر و سعادت، انبیاء را مبعوث کرد و کتاب آسمانی را در اختیار آنان قرار داد تا مردم را با بشارت و انذار و نیز با دلایل روشن و براهین آشکار به سوی رشد و تعالی راهنمایی کنند و به پرسش های مهم آنان پاسخ گویند.

بعثت انبیای الهی در طول تاریخ بشر

ص: 14

ادامه داشته است تا این که خداوند اراده کرده است پس از پیامبر خاتم، حضرت محمد بن عبد اللّه صلی اللّه علیه و اله و سلم، پیامبری مبعوث نشود.

بعثت انبیای الهی، با بعثت پیامبر اکرم صلی اللّه علیه و آله و سلم پایان یافت، امّا هدایت الهی برای انسان ها، از طریق امامان و اوصیای پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلم ادامه پیدا کرد. در برخی روایات از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم نقل شده است که آن حضرت فرمود: اوصیای من دوازده نفرند و سپس نام یکایک آن ها را با صراحت بیان

ص: 15

کرد. (1)

نقش امامان، در پاسخ گویی به پرسش ها

امامان معصوم پس از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم راه آن حضرت را تداوم بخشیدند. مردم را به سوی خدا هدایت کردند؛ در های معرفت را بر روی اهل ایمان گشودند؛ از حریم دین پاس داری کردند و در برابر منکران و دين سيتزان مقاومت ورزیدند؛ به

ص: 16


1- عيون اخبار الرضا علیه السلام، ج 1، ص 40؛ احقاق الحق، ج 13، ص 49

پرسش های امت اسلامی پاسخ گفتند و شبهات شکاکان را با دلایل روشن و قانع کننده از دامان جامعۀ اسلامی زدودند.

روش های بیان دین و معارف اسلامی

بزرگ ترین وظیفۀ امامان علیه السلام، همانند انبیاى الهى، بيان احكام و معارف دین و اتمام حجّت خداوند بر مردم بود. آن بزرگ واران، این وظیفه را با روش های مختلف، گاهی از طریق بیان حدیث و زمانی از راه اندرز و موعظه و در مواردی نیز به شیوۀ دعا و مناجات و یا به وسیله گفت گو و

ص: 17

مناظره به انجام رسانیدند.

فرق مناظره با سایر روش های بیانی و آموزشی این است که در مناظره، هر یک از دو طرفِ گفت گو، دارای نظریه ای مخصوص به خود هستند و سعی دارند طرف مقابل را با ارائه دلایل و شواهد قانع کننده به پذیرش آرا و عقاید خود تشویق و ترغیب و یا نا گزیر سازند. امّا در سایر روش های بیانی، معمولاً یک طرف، گوینده و طرف دیگر، شنونده و دریافت کننده است.

ص: 18

ویژگی عصر امام رضا علیه السلام

هر یک از امامان از نظر موقعیّت اجتماعی دارای شرایط خاصّی بوده اند که متناسب با آن شرایط، وظیفۀ امامت و پیشوایی دینی و فکری و اعتقادی خود را انجام داده اند.

با این که امامان معصوم علیهم السلام همه «نور واحد» بوده اند و علم و فضایل خود را از خداوند دریافت کرده اند، امّا کار کرد آنان در جامعه بشری یکسان و یک شکل نبوده، بلکه به تناسب نياز ها و ظرفيّت ها و ضرورت های زمان شان متفاوت بوده است. در عین حال،

ص: 19

همۀ کار کرد های آنان دارای سمت و سوی الهی، دینی و معنوی بوده و از روح و انگیزۀ یگانه ای برخور دار بوده است. همۀ آنان یک هدف نهایی را که هدایت بشر به سوی خدا است، دنبال می کرده اند.

حضرت رضا علیه السلام که هشتمین امام شیعه از اهل بیت رسول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلم است در روزگاری امامت را عهده دار شد که:

1 - فرقه های مختلف کلامی و اعتقادی در میان امّت اسلامی شکل گرفته و هر یک برای اثبات باور های خود، مجموعه ای از روش ها و دلایل را سامان داده و مکاتبی را

ص: 20

پی افکنده بودند.

2 - فتح سر زمین های گسترده و کشور های مختلف به دست مسلمانان، سبب شده بود تا در جامعۀ بزرگ و پهناور اسلامی، عالمان سایر مکاتب نيز حضور داشته باشند و به بحث و گفت گو و مناظره با عالمان اسلامی بپردازند.

3 - بیش تر خلفا و فرمان روایان اموی و عباسی علاقه ای به مباحث علمی نداشتند، ولی در این میان، شخص مأمون دارای علاقه های علمی بود و تشكيل محافل و گفت گو ها و مناظرات دینی و اعتقادی برای او

ص: 21

نوعی تفنّن به حساب می آمد و گاه خود او نیز در این مناظرات شرکت می کرد.

4 - مأمون گاهی نه به خاطر علاقه های شخصی خود، بلکه به انگیزه های سیاسی، مجالس بزرگ بحث، میان عالمان سر شناس ادیان و مکاتب و مذاهب، برگزار می کرد و از امام على بن موسى علیه السلام می خواست تا یک تنه، پاسخ گوی همۀ آن ها باشد و هر یک از دلایل يهوديان، مسيحيان، زرتشتیان، اشعریان و معتزلیان را با منطق خود شان پاسخ دهد.

هدف سياسى مأمون از تشکیل این گونه

ص: 22

مجالس، به ظاهر این بود که به سياست مداران و عالمان عصر خود وانمود کند که مقام و منزلت على بن موسى علیه السلام برتر از آنان است، ولی نیّت واقعی او چیز دیگری بود. او آرزو داشت تا در یکی از این مباحثات، امام على بن موسى علیه السلام سكوت کند و نتواند پاسخ قانع کننده ای به طرف مقابل بدهد و از این طریق مقام و منزلت معنوی و علمی امام را در نگاه مردمان پایین بیاورد! هر چند مأمون هرگز به این آرزو

دست نیافت.

ص: 23

شگفت ترین مناظره

مناظره های مختلفی از امام علی بن موسی علیه السلام در کتاب های کلامی، حدیثی و تاریخی به ثبت رسیده است که برخی از آن ها از نظر موضوع، مهم تر و پیچیده تر و از نظر زمان گفت گو طولانی تر، و برخی ساده تر و کوتاه تر است.

در میان این مباحثه ها و مناظره ها، یک مباحثه علمی شگفت تر و نمایان تر است و آن مناظره ای است که مأمون مقدّمات آن را فراهم کرد. او همۀ نام داران مذاهب و ادیان عصر خود را در مجلسی گرد آورد تا هر یک

ص: 24

به شیوۀ خود با علی بن موسی علیه السلام به بحث و مناظره بپردازند.

مأمون پس از دعوت عالمان ادیان و ترغیب و تکلیف آنان به شرکت در این مناظره، پیکی را به سوی علی بن موسى علیه السلام فرستاد و از آن حضرت درخواست کرد تا در آن نشست شرکت کند و امام نیز این دعوت را پذیرفت.

زمانی که پیام رسان از حضور امام باز می گشت، آن حضرت به مردی که «نوفلی» نام داشت و در آن جا حاضر بود فرمود: به نظر تو هدف مأمون از تشکیل

ص: 25

چنین مجلسی چیست؟ چرا او پیروان شرک و داعیه داران ادیان و مذاهب مختلف را در یک جا گرد آورده است!

نوفلی پاسخ داد: به نظر من هدف او این است که دانش شما را بیازماید و بداند که شما تا چه حد می توانید پاسخ گو باشید و البته این روش، روش خوبی نیست!

امام از نوفلی پرسید: مگر این روش چه اشکالی دارد؟

نوفلی گفت: عالمان با مباحثه گران تفاوت دارند؛ زیرا هدف عالمان این است که مطالب علمی را با بی طرفی گوش کنند،

ص: 26

مطلب حق را بپذیرند و سخن نا درست را پاسخ دهند، امّا کسانی که حرفه شان بحث و جدل و مناظره است، درصدد شناخت قول حق و پذیرش آن نیستند، بلکه تمام همّت و تلاش آنان این است که به هر شیوۀ ممکن طرف مقابل خود را مغلوب سازند.

گروهی را که مأمون در این مجلس گرد آورده است، کسانی نیستند که گوشی شنوا برای مطالب منطقی و حق داشته باشند، بلكه اساساً اهل مناظره و مغالطه اند و در مغلوب ساختن طرف مقابل خود تبحّر دارند!

امام علیه السلام لبخندی زد و فرمود: ظاهراً

ص: 27

نگران هستی که مبادا آنان راه را بر من ببندند و من از پاسخ گویی به آن ها فرو مانم!

نوفلی گفت: نه به خدا سوگند! من نگران این نیستم و آرزو دارم که خداوند شما را در این مناظره پیروز گرداند.

امام فرمود: آیا می دانی مأمون چه وقت از برگزاری چنان مجلسی پشیمان خواهد شد! هنگامی که ببیند من در آن مجلس با اهل تورات با استناد به مطالب تورات و با پیروان انجیل با استناد به مطالب انجیل و با معتقدان به زبور با استفاده از خود زبور احتجاج می کنم و وقتی مشاهده کند که با

ص: 28

صابئان به زبان عبری و با علمای زرتشتی به زبان فارسی و با رومیان با زبان رومی و با هر کدام از ملیت ها با زبان خود شان بحث می کنم. هنگامی که همۀ این گروه ها در بحث و مناظره مغلوب شوند و دست از ادّعای خود بردارند و سخن مرا بپذیرند، مأمون در خواهد یافت که راه درستی را انتخاب نکرده است و پشیمان خواهد شد.

این مناظره در زمان موعود و با حضور عالمان ادیان و نیز گروهی ناظر صورت گرفت که بخش هایی از آن در کتاب های روایی ثبت شده است و ما نیز فقط به بخش هایی از

ص: 29

آن روایت خواهیم پرداخت؛ زیرا بیان تفصیلی آن حدیث نیازمند فرصت و مجالی فراخ است.

مناظره با عالم مسیحی

نخستین گفت گوی حضرت رضا علیه السلام در مجلس مأمون با «جاثليق» مسیحی انجام گرفت. بدین صورت که وقتی همۀ عالمان دعوت شده، در مجلس حضور یافتند و محفل کاملاً آماده گشت، علی بن موسی علیه السلام وارد شد، حاضران به احترام امام از جای برخاستند و تا زمانی که آن حضرت در

ص: 30

مكان خویش جای نگرفت، هم چنان بر جای ایستاده بودند.

مأمون امام را کنار خود نشانید و با آن گرامی وارد گفت گو شد. پس از لختی، رو به جاثلیق - بزرگ مسیحیان - کرد و از او خواست تا با علی بن موسی علیه السلام وارد بحث و مناظره شود.

جاثلیق گفت: من که مسیحی هستم چگونه می توانم با کسی به بحث و گفت گوی دینی بپردازم که به دین دیگری ایمان دارد و دلایلی از کتاب آسمانی خود برای من می آورد که به آن کتاب و مطالبش اعتقادی

ص: 31

ندارم.

امام رضا علیه السلام به بزرگ مسیحیان فرمود: ای مرد مسیحی! اگر من با کتاب انجیل که مورد قبول توست با تو بحث کنم و برای اثبات مطالب خود، از آن کتاب برای تو دلیل آورم، آمادۀ شنیدن خواهی بود؟

بزرگ مسیحیان گفت: اگر از انجیل برای من دلیل آورید، هرگز آن را انکار نخواهم کرد.

امام علیه السلام فرمود: پس هر چه می خواهی بپرس.

جاثلیق گفت: نظر شما دربارۀ نبوت

ص: 32

حضرت عیسی علیه السلام و كتاب او - انجيل - چیست؟ آیا چیزی از آن دو را انکار می کنید؟

امام علیه السلام فرمود: من به پیامبری عيسى علیه السلام و كتاب او و بشارت هایی که به امّت خود داده است و حواریّون هم به آن اقرار کرده اند، ایمان دارم، ولی به پیامبری آن عیسایی که شما معتقد هستید او به پیامبری محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم و كتاب او بشارت نداده است، ایمان ندارم.

بزرگ مسیحیان گفت: مگر نه این است که برای هر ادّعا باید دلیل آورد و دو شاهد

ص: 33

عادل و قابل اعتماد ارائه کرد. انتظار من این است که دلایل خود را به گونه ای بیان دارید که مورد پذیرش مسیحیان باشد.

امام علیه السلام: آیا «یوحنّای دیلمی» را به عنوان یک شاهد قبول دارید؟

بزرگِ مسیحیان: آری، او محبوب ترین فرد نزد مسیح علیه السلام بوده است.

امام علیه السلام: آیا در انجیل نیامده است که یوحنّا گفت: مسیح به من خبر داد که محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم - پیامبری از عرب - پس از من مبعوث خواهد شد و من نیز این بشارت را به دیگر یاران مسیح دادم و آنان نیز به آن

ص: 34

پیامبر عربی ایمان آوردند!

جاثليق: بلى! يوحنّا از جانب مسیح به آمدن پیامبری بشارت داده است، ولی نام آن پیامبر را برای ما دقیقاً مشخص نکرده است.

امام علیه السلام: اگر مشخصات آن پیامبر را کسی از متن انجیل برای تو باز خواند، خواهی پذیرفت؟

جاثليق: البتّه، به طور قطع خواهم پذیرفت.

در این لحظه امام به یکی دیگر از عالمان مسيحى که «قسطاس رومی» نام داشت.

ص: 35

فرمود: آیا سِفر سوم از کتاب انجیل را می توانی از حفظ بخوانی؟

عالم مسيحى گفت: متأسفانه این بخش را حفظ ندارم.

امام علیه السلام به یکی دیگر از عالمان غير مسلمان که در جلسه حاضر بود فرمود: اگر می توانی انجیل را قرائت کنی، سِفر سوم را بخوان!

آن عالم به قرائت سِفر سوم انجيل پرداخت، تا این که به مشخصات پیامبر اسلام صلی اللّه علیه و آله و سلم رسید و از خواندن باز ایستاد.

امام خطاب به جاثلیق فرمود: ای مرد

ص: 36

مسیحی! به حق مسیح و مادرش سوگند! آیا اکنون دانستی که من به انجیل آگاهی دارم. حال دربارۀ سخنان عیسی و بشارت او به آمدن محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم چه می گویی!

عالم مسیحی گفت: با توجه به مطالب انجیل، قادر به انکار آن نخواهم بود.

امام علی بن موسى علیه السلام پس از گفت گویی دیگر با این عالم مسیحی، به اثبات این حقیقت پرداخت که حضرت عیسی علیه السلام با همۀ مقام و منزلت معنوی خود، تنها بنده ای از بندگان خدا بوده است و جز او برخی انبیای دیگر نیز قادر بوده اند تا به اذن

ص: 37

پروردگار، کار هایی فراتر از قدرت بشری انجام دهند.

بنا بر این انجام کار های خارق العاده از سوى انبیای الهی، هرگز بدان معنی نیست که آنان شریک خداوند شده و در مرتبهٔ الوهیّت قرار گرفته اند، بلکه تمام قدرت و توان و علم انبیاء از جانب خداوند به ایشان داده شده است تا از این طریق مردم را به نبوّت خود متوجّه سازند و در پرتو اثبات نبوّت خود، آیات الهی را برای مردم باز خوانند و آنان را به عبادت خدای یگانه دعوت کنند و از شرک و بت پرستی

ص: 38

باز دارند.

مناظره با عالم یهودی

علی بن موسی علیه السلام پس از مناظره نسبتاً طولانی با عالم مسیحی، روی سخن را متوجّه مردی از عالمان یهود کرد که به او رأس الجالوت می گفتند. امام به او فرمود: آیا می پرسی یا من از تو بپرسم؟

بزرگ عالمان یهود گفت: من می پرسم، ولی هیچ دلیلی را جز بر اساس تورات و كتاب هایی که مورد قبول من است نخواهم پذیرفت.

ص: 39

امام علیه السلام فرمود: من نیز جز بر اساس تورات و کتاب های آسمانی مورد قبول تو سخن نخواهم گفت.

عالم یهودی: نبوّت و پیامبری محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم را چگونه اثبات می کنید؟

امام علیه السلام: موسى بن عمران و عیسی و داوود به پیامبری او گواهی داده اند؛ زیرا موسی به بنی اسرائیل گفت: «به زودی پیامبری از برادران شما به سوی تان می آید، پس او را تصدیق کنید و سخنان او را

ص: 40

بشنوید و اطاعت کنید!». (1)

عالم یهودی: سخنان موسی را قبول دارم.

امام علیه السلام: آیا از نسل اسماعیل و فرزندان بنی اسرائیل، پیامبری جز محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم مبعوث شده است [و همراه با دلایل روشن ادعّای نبوت کرده است].

عالم يهودى: امّا من دوست دارم دلایل روشن تری از تورات برای من بیاورید.

امام علیه السلام: در تورات از قول «شعیا» که

ص: 41


1- مسند الامام الرضاء علیه السلام ، ج 2، ص 81

یکی از انبیای الهی بوده چنین آمده است: «من دو سوار را دیدم که زمین در پیش روی آنان روشن و درخشنده بود، یکی بر چار پایی و دیگری بر شتری سوار شده بود.»

ای یهودی! آیا می دانی آن دو سوار چه کسانی بودند؟

عالم یهودی: نمی دانم، شما بفرمایید.

امام علیه السلام: آن مرد که بر چار پا سوار بود، عیسی بن مریم و آن دیگری که بر شتر جای گرفته بود محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم خاتم [پیامبران]

ص: 42

است. (1)

ای عالم یهودی! مگر در تورات نخوانده ای که نور از سه جانب درخشیده است: 1- از جانب طور سينا 2- از سوى كوه ساغير 3- و از سمت فاران.

عالم یهودی: آری این عبارت ها را دیده ام، ولى تفسیر آن ها را نمی دانم.

امام علیه السلام: آن نور که از جانب طور سینا درخشید، وحی الهی به موسى بن عمران بود. و آن نور که از کوه ساعیر ظهور یافت،

ص: 43


1- مسند الامام الرضاء علیه السلام، ج 2، ص 82

وحى الهى به عیسی بن مریم بود. و امّا آن نور که از کوه فاران تجلّی یافت و آشکار گردید، وحی الهی بر محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم بود؛ زیرا «فاران» کوهی نزدیک مکّه می باشد که فاصله آن تا مکّه یک روز [پیاده روی] است. (1)

در ادامۀ این مناظره، امام علی بن موسى علیه السلام به رأس الجالوت که عالمی یهودی بود و با این حال انجیل را می شناخت، فرمود: من می خواهم دربارهٔ

ص: 44


1- مسند الامام الرضا علیه السلام، ج 2، ص 82

موسی بن عمران که پیامبر مورد قبول توست، سؤال کنم، دلیل تو بر پیامبری او چیست؟

یهودی: موسی معجزاتی آورده که کس دیگری چون او نیاورده است.

امام علیه السلام: آیا انبیای قبل از موسی که شما آنان را نیز قبول دارید، همان معجزات موسی را آورده اند؟

یهودی: خیر، ولی به هر حال معجزات دیگری ارائه کرده اند و ما هر چند در زمان آن ها نبوده ایم و معجزات آنان را از نزدیک ندیده ایم، امّا خبر آن به ما رسیده است.

ص: 45

امام علیه السلام: مگر نظیر این معجزات بزرگ براى عيسى بن مريم نقل نشده است و خبر آن به تو نرسیده است که عیسی مرده را به اذن الهی زنده و کور را بینا می کرد و جذام را شفا می بخشید! پس چرا تو به نبوّت عيسى علیه السلام ایمان نیاورده ای.

یهودی: می گویند عیسی علیه السلام چنین معجزاتی داشته است، ولی خود ما شاهد و ناظر نبوده ایم.

امام: آیا خود تو معجزات موسى بن عمران را با چشمانت دیده ای! قطعاً خير! تو فقط به اخبار رسیده از افراد موثّق، به

ص: 46

معجزات موسى اطمینان یافته و باور نموده ای.

اکنون نظیر همان اخبار موثّق در مورد معجزات عيسى علیه السلام و محمد علیه السلام وجود دارد.

از نشانه های الهی بر حقانیّت نبوّت محمّد صلی اللّه علیه و آله و سلم این است که او، یتیمی تهی دست بود که برای دیگران چوپانی می کرد، هرگز خواندن و نوشتن نیا موخته و نزد هیچ معلّمی شاگردی نکرده بود. پس از این دورهٔ كاملاً شناخته شده و تردید نا پذیر بود که او قرآن را برای امّت خود آورد؛ قرآنی که در آن معارف الهی، صفات جلال و جمال

ص: 47

خداوند و سر گذشت انبیاء و معجزات آنان بی کم و کاست آمده و از گذشته و آینده سخن گفته است.

نشانۀ حقانيّت نبوت محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم تنها قرآن نبود، بلکه او بار ها از اسرار نهفته و رفتار پنهانی مردمان در خانه ها شان خبر می داد و نشانه ها و معجزات فراوانی برای مردم عصر خویش ارائه کرد که شمارش آن ها میسّر نیست.

یهودی: امّا من این اخبار و گزارش ها را دربارۀ عیسی علیه السلام و محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم صحيح نمی دانم!

ص: 48

امام علیه السلام: چگونه نظیر این اخبار را دربارۀ موسی کاملاً پذیرفته ای و آن ها را صحيح می دانی، امّا همان اخبار را در مورد عيسى علیه السلام و محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم نا درست می پنداری. آن شاهدان را مطمئن می شماری و این شاهدان و گواهان را دروغ گو به حساب می آوری!

یهودی ساکت شد و نتوانست پس از این چیزی بگوید! (1)

ص: 49


1- مسند الامام الرضا علیه السلام، ج 2، ص 84

مناظره با پیشوای زرتشتیان

امام على بن موسى علیه السلام به جانب عالم بزرگ زرتشتیان توجّه کرد و به او فرمود: شما که زرتشت را پیامبر خود می دانید، دليل تان بر نبوّت او چیست؟

عالم زرتشتی: زرتشت دلایل و مطالبی را برای ما آورده است که قبل از او کسی برای ما نیاورده بود، البتّه ما خود شاهد معجزات او نبوده ایم، بلکه از پیشینیان ما نسل به نسل برای ما گزارش شده است و ما هم پذیرفته ایم.

امام علیه السلام: پس بر اساس اخبار و

ص: 50

گزارش های رسیده، به زرتشت ایمان آورده اید، آیا نظیر همان اخبار و گزارش ها دربارهٔ موسی، عیسی و محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم به شما نرسیده است؟ با چه دلیل و منطقی، این اخبار را نپذیرفته اید، در حالی که نظیر همان اخبار را دربارهٔ زرتشت پذیرفته اید!

عالم زرتشتى نيز سكوت اختیار كرد و از آن پس چیزی نگفت.

مناظره با یکی از متکلّمان نام دار

پس از سکوت و نا توانی عالمان مسیحی، یهودی و زرتشتی از ادامۀ بحث و گفت گو،

ص: 51

امام علی بن موسى علیه السلام به جانب انبوه حاضران مجلس رو کرد و فرمود: اگر در میان شما کسی هست که نظری مخالف نظریه های اسلام دارد، من آماده هستم تا نظریۀ او را بشنوم و پاسخ دهم.

از میان جمع حاضران مردی از جای برخاست که عمران صابی نامیده می شد و در شمار متکلمان و مناظره گرانِ متبحّر قرار داشت.

عمران گفت: ای دانش مند! اگر مرا به سؤال و مناظره فرا نخوانده بودی، خودم برای پرسش پیش قدم نمی شدم. من به

ص: 52

شهر های مختلف مانند کوفه، بصره، شام و جزیره سفر کرده ام و با متکلّمان و مباحثه گران بسیاری، مناظره کردم و هیچ کدام آنان قادر نبوده اند سؤال مرا پاسخ گویند!

امام علیه السلام فرمود: اگر در میان این جماعت، یک نفر به نام عمران صابی حضور داشته باشد، آن فرد تو هستی.

عمران گفت: آری من، عمران صابی هستم.

امام علیه السلام: ای عمران مسئلۀ مهم خود را بپرس، امّا سعی کن از میدان انصاف خارج

ص: 53

نشوی و از روش های حیله گرانه استفاده نکنی!

عمران: هدف من از این سؤال، فهمیدن است و نه چیز دیگر!

امام علیه السلام: پس اکنون بپرس.

عمران: برای من روشن کنید که نخستین موجود در عالم هستی چه بوده است و او چه خلق کرده است؟

امام علیه السلام: خدای یگانه از آغاز هستی هم چنان یگانه و بی شریک بود و جز او هیچ چیز وجود نداشت، او حقیقتی غیر متناهی و نا محدود بود که هیچ عَرَضی را بر نمی تافت.

ص: 54

این ویژگی ها را خداوند از آغاز داشته و تا ابد خواهد داشت.

خداوند، آفریده های خود را به گونه ها و رنگ های مختلف آفرید، بدون این که به آفرینش و گوناگونی آن ها نیازی داشته باشد. این موجودات و مخلوقات نه چیزی را می توانستند به خدا بیفزایند و نه از او کم کنند.

به راستی اگر این مخلوقات می توانستند حاجتی از حاجات را بر آورده کنند و برای خداوند کمالی را به بار آورند، خداوند می توانست چندین برابر مخلوقات کنونی

ص: 55

بیافریند. بنا بر این مخلوقات خداوند نه تنها نمی توانند سودی به خدا برسانند، بلکه هر کدام که آفریده می شوند، خود نیاز مندی ها و حاجت های فراوانی را به همراه دارند.

این پرسش ها و پاسخ ها ميان عمران صابی و امام رضا علیه السلام در زمینه های مختلف معرفت الهی ادامه یافت و در هر زمینه امام با مثال ها و دلایل قانع کننده به عمران پاسخ داد تا این که وقت نماز ظهر رسید.

امام علیه السلام فرمود: اکنون موقع نماز است.

عمران گفت: در حال حاضر قلب من برای پذیرش مطالب شما نرم و پذیرا شده

ص: 56

است، اگر قدری بحث را ادامه دهید، به نتیجه می رسم.

امام علیه السلام فرمود: نماز را اقامه می کنیم و سپس به جلسه بحث باز می گردیم.

امام علیه السلام نماز را به جای آورد و به مجلس بازگشت و عمران را برای ادامهٔ گفت گو فرا خواند و فرمود: ای عمران بپرس!

عمران سؤال هایی را در زمینه توحید و صفات الهی و اراده و مشیّت خداوند مطرح کرد و پاسخ گرفت.

امام رضا علیه السلام در پاسخ به پرسش های عمران صابی به دقایق علمی فراوانی اشاره

ص: 57

فرمود که شرح و تفصیل آن ها در این نوشته میسّر نیست و نیاز به فرصت و مجالی دیگر دارد و تنها صاحب نظران مباحث اعتقادی، کلامی و فلسفی قادر به تجزیه و تحلیل آن مطالب می باشند. چنان که اندیش مندان اسلامی با بهره گیری از نکته های معرفتیِ همين مناظره ها و مباحثه ها، راه صحيح تفكّر را پیدا کرده و در طول قرن های متمادی با الهام گرفتن از معارف رضوی و سایر امامان، به تنظیم معارف علمی و دینی پرداخته اند.

در پایان این مناظره عمران صابی که

ص: 58

پاسخ تمام پرسش های خود را دریافت کرده بود، با تواضع هر چه تمام تر گفت:

شهادت می دهم که خداوند متعال آن گونه است که علی بن موسی علیه السلام او را به یگانگی و صفاتش، توصیف کرد و گواهی می دهم که محمد صلی اللّه علیه و آله و سلم بندۀ خدا و مبعوث شده از سوی او است تا مردم را به سوی هدایت و دین حق رهبری کند.

در این هنگام عمران صابی رو به قبله کرد و در مقابل پروردگار سر به سجده

ص: 59

نهاد. (1)

دیگر متکلّمان و مباحثه گران که خود را در بحث و مناظره در رتبۀ پایین تری از عمران می دانستند، دیگر به خود اجازه ندادند که با امام صلی اللّه علیه و آله و سلم مناظره کنند؛ زیرا شاهد بودند عمران که در مقام بحث، هرگز تسلیم کسی نشده بود، در برابر دلایل و بیان های امام علیه السلام تسلیم گردید و متواضعانه حق را پذیرفت.

ارتباط عمران صابی پس از این نشست

ص: 60


1- مسند الامام الرضاء علیه السلام، ج 2، ص 91

با امام رضا علیه السلام قطع نشد، بلکه بار ها و بار ها خدمت امام علیه السلام آمد و از عنایات آن حضرت بهره مند شد و در شمار مدافعان فكر و اندیشه آن امام بزرگوار قرار گرفت و با توان خاصی که در مناظره داشت، با همهٔ مدّعیان به بحث می پرداخت و آنان را مغلوب می ساخت تا جایی که دیگر متکلّمان حاضر به مقابله با او نمی شدند.

قطره ای از دریا

آن چه در این مختصر آوردیم، قطره ای از دریای معارف رضوی است که با همهٔ

ص: 61

اهمیّت و ارزشی که داراست هرگز نمی تواند ما را از سایر احادیث معرفتی نقل شده از آن حضرت بی نیاز گرداند، بلکه انتظار می رود دوستان اهل بيت السلام علیهم السلام راه شناخت امامان علیهم السلام و بهره بری از کلام توحیدی و مرام علمی آنان را دنبال کنند.

ص: 62

منابع

1- احقاق الحق، شوشتری، قاضی نور اللّه، با تعلیقات آیة اللّه العظمى مرعشى نجفی، قم، خیام، 1406 ه- .

2- الاصول من الكافي، کلینی، محمد، تصحيح و تعليق على اكبر غفاری، تهران، دار الكتب الاسلاميه، 1388 ه-.

3- بحار الانوار، مجلسی، محمد باقر،

ص: 63

چاپ سوم: بیروت، دار احياء التراث العربي، 1403 ه-

4- عيون اخبار الرضا، صدوق، محمد، تصحيح مهدى لاجوردی، قم، طوس، 1363 ش.

5- مسند الامام الرضا علیه السلام، عطاردی، عزيز اللّه، تهران، مكتبة الصدوق، 1392 ه-

ص: 64

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109