شناسنامه کتاب
امامزادگان و نقش علمی و دینی و اجتماعی آنان در طول تاریخ
به قلم : میر سیّد حجت موحّد ابطحی
ناشر : محب العترة الطاهره :
تایپ و صفحه آرایی : مهدی آقابابایی
نوبت چاپ : اول
تاریخ انتشار : اربعین 1446 قمری ، شهریور 1403ش
بهاء :
صلوات و سلام بر چهارده معصوم:و تمامی امامزادگان :
ویراستار دیجیتالی:محمد منصوری
ص: 1
امامزادگان و نقش علمی و دینی و اجتماعی آنان در طول تاریخ
به قلم : میر سیّد حجت موحّد ابطحی
ص: 2
این اثر نورانی به محضر مقدّس :
1. خاتم الانبیاء و افضل الرُّسل حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)که همۀ امامزادگان از ذوی القربای آن حضرت و از ذراری آن بزرگوار می باشند .
2. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)که امامزادگان عظیم الشأن از نسل آن حضرت می باشند.
3. صدیقۀ کبری ، فاطمۀ زهرا (علیها السلام)که حلقۀ وصل امامزادگان ، با رسول مکرم ا سلام (صلی الله علیه و آله و سلم)می باشند .
4. همۀ امامان معصوم (علیهم السلام)که ذراری آنها به عنوان امامزادگان لازم التعظیم ، در سراسر جهان پراکنده و ملجأ و پناهگاه مردم می باشند .
5. عموم امامزادگان لازم التعظیم که همانند ستارگان درخشان ، نورافشانی می کنند و راهنمای جستجوگران راه هدایتند
اهداء می گردد .
ص: 3
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم
الحَمدُ لله رَبِّ العالَمین
وصلَّی اللهُ عَلی سَیِّدِنا و نَبِیِّنا و حَبیبِنا و طَبیبِنا
الَّذی بُعِثَ رحمةً لِلعالَمين ، و بَشيراً للمُذنِبين
مُحَمَّدٍ خاتَمِ النَّبِيّين
وعَلى آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ الاَنجَبين ، لا سِيّما
الإمامِ المُنتَظَر ، و الوَليِّ المُنتَقِم
الحُجَّةِبن الحَسَنِ المَهدِيِّ (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
ولَعنَةُ اللهِ عَلى أعدائِهِم اجمَعين مِنَ الآنَ إلى يَومِ الدّين
آمينَ آمينَ آمين
ص: 4
پیش گفتار. 7
انگیزۀ هجرت امامزادگان از عراق و حجاز به ایران. 8
امامزادگان از پایه گذاران مکتب تشیّع در ایران. 9
امامزادگان ، برجسته ترین فدائیان و قربانیان در راه اسلام و مکتب امامت.. 10
نقش امامزادگان در نگهبانی از نهضت حسینی. 11
مزارهای امامزادگان دژهای محکم مکتب امامت.. 11
بارگاه امامزادگان ، میعادگاه پیروان مکتب اهل البیت (علیهم السلام)..... 12
قهرمانان گمنام در راه آزادی و سعادت.. 12
امامزادگان گمنام ، چراغ های نورافشان تاریخ.. 14
شهادتگاه عزیزان خدا زیارتگاهشان. 14
گنبدها و مناره های امامزادگان. 15
پرچمهای برافراشته بر فراز شهرهای شیعه 15
احترام به امامزادگان نشانۀ حقیقت طلبی. 16
و فضیلت خواهی ایرانیان. 16
ص: 5
اهمیت دادن مراجع تقلید به مزار امامزادگان (علیهم السلام)..... 16
نقش شعائر حسینی در حفظ دین و مبارزه با مفاسد جامعه. 19
سابقۀ عزاداری و شعائر حسینی در تاریخ ایران. 20
بخشی از کتاب ریشه ها و جلوه های تشیّع و حوزۀ علمیّۀ اصفهان. 22
پیش گفتار. 23
إمامزادگان ، و عوامل نفوذ معنوی و اجتماعی آنها 23
بارگاه هائی ملکوتی و باشکوه 24
پاسخ به سؤالی قابل توجّه. 27
1. تأکید خداوند متعال ، و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)بر محبّت أهل البیت (علیهم السلام)..... 27
سخنی شیوا ، از علاّمۀ مجلسی.. 33
2. فضائل و کمالات ، و خدمات دینی و علمی و اجتماعی امامزادگان (علیهم السلام)..... 34
1. علم و دانش... 34
2 . مقامات معنوی.. 35
3. آثار و خدمات اجتماعی.. 36
4.مبارزۀ با ظلم. 37
ص: 6
سال ها بود که در مشاهدۀ زیارتگاه ها و حرم ها و بارگاه های عظیم و حیرت انگیز امامزادگان بزرگوار و عظیم الشأن که درسطوح مختلف و در اندازه های متفاوت دل ها را به خود جذب نموده و همانند شمعی فروزان پروانه ها را به دور خود جمع می نمایند تا آنجا که امکاناتی گسترده و وسیع ( مادی و معنوی ) در راه حفظ و توسعه و بهره برداری از آن مشاهد مشرفه ، به کار گرفته می شود و مردم مخلصانه و مؤمنانه در راه آنها قدم بر می دارند و در نگهداری از آن مراکز نور و هدایت می کوشند ، سؤالاتی برایم مطرح می شد و در چرائی اینهمه اقدامات حیرت انگیز و گستردگی و استمرار این دلداگی ها ، اندیشه و فکرم مشغول بود و با خود می اندیشیدم که این استمرار و گستردگیِ اقدام ، حتماً به دلیل آثار و برکاتی است که از آن چهره های نورانی و آن پایگاه های خیر و برکت ، دریافته اند و با عمق جانشان درک نموده اند . و لذا با تأملی در تاریخ گذشتۀ ایران و اسلام و مکتب اهل البیت (علیهم السلام)و نقشی که امامزادگان بزرگوار و فداکار از خود به جای گذاشته اند به نکاتی برخورد کردم که در این مقاله در ضمن چند سر فصل توجه خوانندگان و علاقه مندان را به آنها جلب می نمایم .
ص: 7
فشار و تهاجم حکام ستمگر اموی و عباسی بر سادات و ذراری رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)وامیرالمؤمنین (علیه السلام)در محیط پهناور عراق و حجاز از یک طرف ، و حمایت و استقبال ایرانیانِ ستم کشیده و حق طلب ، از طرف دیگر ، آنان را به هجرت به سوی ایران تشویق می نمود و در عموم بخش های کشور پهناور ایران بالاخص طبرستان ( مازندران امروز ) و جرجان ( گرگان ) و خراسان و اصفهان و فارس و ... پراکنده می شدند و با علم و دانش ، تقوی و اخلاق ، مبارزه و جهاد خود ، در میان مردم فداکار و پاک سرشت ایران ، جایگاهی مطلوب می یافتند و در زمان حیات خود پرچم هدایت و رهبریِ فکری و روحی و اخلاقی مردم را بر دوش می گرفتند و پس از وفات یا شهادت خود ، در کنار مزار پر نور و برکت خود پایگاهی برای اجتماع مردم و محیطی برای ترویج دین و مکتب عدل و امامت ، به وجود می آوردند که در طول تاریخ ، به عنوان بزرگترین مرکز اختصاصی برای پیروان مکتب امیرالمؤمنین (علیه السلام)مورد بهره برداری تبلیغی و اجتماعی بوده است .
آری ، امنیت نسبی که در محیط ایران ، برای سادات و علویون ، میسّر بوده و از خطرات تعقیب های مأموران خبیث حکومت اموی و عباسی آنها را در امان می داشته ، از یک طرف ، و حمایت و پناه دهیِ
ص: 8
مردم آگاه و بصیر ایرانی از جانب دیگر ، زمینۀ مهاجرت گسترده و دنباله دار علویون و سادات را ، فراهم نموده بوده است .
با ورود و مهاجرت فرزندان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)به ایران و پراکنده شدن آنها در اکناف و نواحی گوناگون کشور و برخورد مستقیم آنها با مردم ، به تدریج و با مرور زمان ، از طریق بیان و عملِ صالحی که آن بزرگواران نشان می دادند ، و کرامات و معنویاتی که از آنها ظاهر می گشت ، زمینۀ آشنایی مردم با مکتب اهل البیت (علیهم السلام)فراهم می گشت و مخصوصاً با مبارزات و مجاهدات حق طلبانۀ آنها با حاکمان جور ، و ستمگران وابسته به حکومت ظالمانۀ اموی و عباسی و ... ، ستمدیدگان و زجرکشیدگان ، به طرفداری از امامزادگان بر می خواستند و در حمایت از افکار و اندیشه های آنها که از مکتب امامت سرچشمه می گرفت ، می کوشیدند و در ترویج آن از هیچ وسیله ای دریغ نمی کردند و به تدریج فرهنگ تشیّع رونق گرفت و زمینۀ حاکمیت مذهب شیعه در سطح گسترده و به صورت رسمی فراهم گشت که از دوره های حاکمیت ترکها و آل مظفر شروع می شد و در نهایت ، در دورۀ صفویه و بعد از آن به کمال خود رسید .
ص: 9
خلافت غاصبین و حکومت بنی امیه ، خطرناکترین ضربه ها را بر اسلام حقیقی و صراط مستقیم الهی وارد ساخت و از چهرۀ تابناک اسلام وضعیتی نامطلوب و دور از فطرت پاک انسان ها عرضه نمود و لذا بسیاری از مردمان پاک طینت و حق طلب به تردید دچار گردیدند که آیا چگونه می تواند اسلام ، دین حق و مکتب رهایی بخش برای بشریت باشد ، ولی امامان معصوم (علیهم السلام)و به پیرویِ از آنها امامزادگان بزرگوار ، به افشاگری می پرداختند و در راه بیان حقایق دین و مبارزه با ستمگران و حاکمان جور از هر وسیلۀ ممکن استفاده می نمودند و در راه این مبارزه گاهی به شهادت می رسیدند و گاهی دچار زندان و تبعید می شدند و گاهی به ناچار ، آوراۀ شهرها و بیابان ها می گردیدند و چه بسا در گمنامی و آوارگی جان می سپردند ، ولی پرده از چهرۀ کریه و زشت جباران و ستمگرانِ غاصب و دشمن اسلام بر می داشتند ، و قداست اسلام و نورانیت احکام آن و حقانیت مکتب عدل و امامت را در معرض افکار و اندیشه های حق جویان قرار می دادند ، بنابراین آنها برجسته ترین فدائیان در راه حفظِ اعتبار دینِ اسلام ومکتب تشیّع می باشند .
ص: 10
امامزادگان بزرگوار ، به پیروی از قیام عاشورا و نهضت سیّدالشّهدا (علیه السلام) جرأت یافتند که بر علیه ستمگران قیام کنند و به مبارزه بپردازند و از طرف دیگر ، از نهضت امام حسین (علیه السلام)و مکتب آن حضرت دفاع کنند و پرچم قیام بر علیه ستمگران را برافراشته دارند و در حقیقت نگهبان و حافظ ارزش های مکتب شهادت و نهضت عاشورا باشند و شعله های شور و سوز و عشق را در دلها برافروخته نگهدارند و با فرهنگ سازی در جوامع گوناگون ، برنامه های متنوع عزاداری را در جای جای شهرها و اجتماعات حفظ نموده و گسترش دهند .
در طول تاریخ و بالخصوص در دوره های تهاجم دشمنان به پایگاه های اجتماعی و مراکز تبلیغیِ شیعه ، همانند مساجد ، مدرسه ها و دارالسیّاده ها ، مزارات امامان و امام زادگان ، پناهگاهی بوده است که دلباختگان را به سوی خود جذب می نموده و در جوار آن به طور مخفیانه اجتماع می نموده اند و با روح مقدّس آنان پیمان وفاداری و مقاومت می بسته اند و از پاشیدگی و نابودیِ جریانِ فکری و مبارزاتی شیعه ، جلوگیری می نموده است و در حقیقت ، دژهای محکم و قلعه های نفوذ ناپذیری است که در سخت ترین بحران های تاریخی ، در حفظ و نگهداری مکتب ، و
ص: 11
راهنمائیِ راه جویان به سوی مذهب شیعه ، نقش حیاتی و اساسی ایفا نموده است .
با اقامتی یک روزه در یکی از حرم ها و بقعه های امامزادگان عظیم الشأن ، همانند حضرت زنیب (علیها السلام)و حضرت رقیه (علیها السلام)در شام و حضرت ابالفضل (علیه السلام)و آقا سید محمد (علیه السلام)در عراق ، و حضرت معصومه (علیها السلام)و حضرت عبدالعظیم (علیه السلام)و حضرت احمد بن موسی (علیه السلام)شاهچراغ در ایران و تماشای چهره ها و برخوردهای زائران ، به خوبی متوجه می شویم که ، عرب ، فارس ، ترک ، ترکمن ، بلوچ ، کرد ، لُر و ... و همچنین تحصیل کرده های دانشگاه ها و حوزه های علمیّه ، برجستگان اجتماعی و اقتصادی و سیاسیِ جامعه ها ، اقشار عمومی و گستردۀ ملت ها از همۀ کشورها ، بر گردِ حرم و مزار یک امامزادۀ بزرگوار اجتماع کرده و با یکدیگر آشنا شده وارتباط برقرار می سازند و در یک کلام ، در میعادگاهی معنوی و الهی ، با ایمان و اعتقادی عمیق و پاک ، با یکدیگر آشنا و مرتبط می گردند .
بسیاری از امامزادگان عظیم الشأن ، در سراسر کشور ایران ، قهرمانان گمنام و مظلومی هستند که در راه آزادی انسانها از شرور ستمگران اموی
ص: 12
و عباسی و ... و سعادتمندیِ آنها در مسیر پیروی از مکتب اهل البیت (علیهم السلام) غریبانه و مظلومانه جان سپرده و یا به شهادت رسیده اند و سال ها بدون نام و نشان ، در قبرستانی در زیر خاک ها مدفون بوده اند تا آنکه در اثر حادثه ای یا عنایت و کرامتی ، نام و نشانی از آنها به دست آمده و یا حتی بدون نام مشخصی ، فقط با عنوان امامزاده عبدالله ( بنده خدا ) یا امامزاده غریب ، یا امامزادگان هفده تن ، یا امامزاده صالح ( بندۀ شایسته ) و ... مورد توجه قرار گرفته و قبور مطهّرشان ، زیارتگاه شده است . آری ، این دسته از امامزاده ها ، قهرمانان گمنام و فداکاران ناشناس و شهدای بزرگ ناشناخته ای هستند که اگر نبود نورانیت روح و مقام قرب معنوی و عنایت خاص خداوندی به آنها ، در تاریکی های تاریخ گم می شدند و در جمع فراموش شدگان ، اثری از آنها باقی نمی ماند ولی عظمت روح و مقام و منزلت معنویِ آنها در نزد پروردگار ، دل ها را مجذوب آنها نموده و قبور آنها را آباد نموده ، و دشمنان و بدخواهان و جاهلان به حقِّ آنها را مخذول نموده است که ( يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُون ).(1)
ص: 13
امامزادگانی را می شناسیم که شجره نامۀ مشخصی ندارند و نام و نشان آنها را کسی نمی شناسد و چگونگی انتساب آنها به شجرۀ طیّبۀ نبوت و امامت ، و دلیل هجرت و چگونگی وفات یا شهادتشان را کسی نمی داند ولی در اثر کرامات روشن و مکرّر ، و رؤیاهای عجیبه و افشاگر و تجلیّات مبرهن و مسلّم ، عظمت آنها برملا گردیده و دل ها به سوی آنها و مزارشان کشیده شده است و همانند چراغی که هیچ خصوصیتی از آن شناخته نشده ، جز اینکه نورافشانی نموده ، و پرتو افکنی دارد و فضای اطراف خود را روشن نگه می دارد ، مردم را به سوی خود جذب می نماید .
در همان سرزمین و مکان مقدّسی که خون پاک و مقدّس امامی یا امامزاده ای بر زمین ریخته است و شهیدان راه آزادی و عدالت و انسانیت در خون خود غلطیده اند ، انسان های حق طلب و عدالت خواه و حقیقتجو ، به زیارت آمده و آن مکان مقدّس را زیارتگاه نموده و بوسه باران کرده اند و در حقیقت ، شهادتگاه امامان و امامزادگان ، زیارتگاهشان شده ، و پاکان و دلدادگان حق و عدالت ، به آنجا پناه آورده و دل سپرده اند و عشق و علاقه ، و دوستی و وفاداریِ خود را ابراز داشته اند ، و آنجا را پناهگاه معنوی خود قرار داده اند و آن شهیدان پاکباخته را در کانون اعتقاد و
ص: 14
ارادت خود جای داده و همواره در گرامی داشت یاد و خاطرۀ فضائل و مناقب ، و جهاد و ایثارگریِ آنها ،از هیچ کوششی دریغ نکرده اند .
در مسافرت های هوائی و نیز در گشت و گذار در خیابان های شهرها ، گنبدها و مناره های امامان و امامزادگان (علیهم السلام)همانند پرچمی برافراشته ، جلوه گری می کند و تماشاگر را به پایگاه اعتقادی و فرهنگی جامعه هدایت می کند و سمت و سوی فکری و گرایشات روحی مردم را مشخص می نماید و نشان می دهد که ملت ، بر مبنای چه نوع تفکر و اندیشه و دین و مذهبی ، زندگی می نمایند و وابستگی های روحی و تاریخیِ آنان به کدام آئین و مسلکی می باشد .
و به همین جهت است که در دستورات ائمۀ معصومین (علیهم السلام)تأکید و ترغیب در زیارت امامان و امامزادگان و تعمیر قبور آنان ، انجام گرفته و در مقابل ، دشمنان شیعه در تضعیف و تخریب این مراکز بزرگ تلاش نموده و می نمایند و د رکم رنگ نمودن این نوع از پایگاه های دینی و کم اثر نمودن نقش سازندۀ آنها کوشش می نمایند .
ص: 15
با توجه به اینکه ، امامزادگانِ مورد توجه ایرانیان ، چهره هایی برجسته در علم و فضیلت ، اخلاق و معنویت ، ایثار و فداکاری بوده اند و در پیشگاه خداوند متعال از مقام و منزلتی والا و برجسته برخوردار بوده اند ، به خوبی در می یابیم که ملت ایران ، مردمی فضیلت دوست ، دانش طلب ، طرفدار ارزش های متعالی الهی و معنوی ، قدرشناس و سپاسگزار بوده اند و بدین جهت ، حتی در زمانی که نماینده های حکام اموی و عباسی و ... ، پست های حسّاسی را در ایران بر عهده داشته اند ، مردم ایران علاقه و حمایت و ارادت خود را نسبت به امامزادگان ( در زمان حیاتشان ) و نسبت به قبور و مزاراتشان ( پس از وفات یا شهادتشان ) دریغ نمی داشته اند و با همۀ مشکلات و خطراتی که در برداشته است ، مسیر فکری و عملیِ خود را در یاریِ آنها تغییر نمی داده اند .
در طول تاریخ شیعه ، از دورۀ امامان معصوم (علیهم السلام)تا زمان رهبری و زعامت علماء و مراجع تقلید ، اهتمام به آبادسازیِ حرم ها و رفت و آمد به سوی آن پایگاه های ایمان و هدایت ، مورد توجه و تأکید بوده است چنانچه در حدیث نورانی امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)آمده است .
ص: 16
رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)خطاب به امیرالمؤمنین (علیه السلام)فرمودند :
« يَا أبَا الْحَسَنِ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ قَبْرَكَ وَ قَبْرَ وُلْدِكَ بِقَاعاً مِنْ بِقَاعِ الْجَنَّةِ وَ عَرْصَةً مِنْ عَرَصَاتِهَا وَ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ قُلُوبَ نُجَبَاءٍ مِنْ خَلْقِهِ وَ صَفْوَتِهِ مِنْ عِبَادِهِ تَحِنُّ إِلَيْكُمْ وَ تَحْتَمِلُ الْمَذَلَّةَ وَ الْأذَى فِيكُمْ فَيَعْمُرُونَ قُبُورَكُمْ وَ يُكْثِرُونَ زِيَارَتَهَا تَقَرُّباً مِنْهُمْ إِلَى اللَّهِ وَ مَوَدَّةً مِنْهُمْ لِرَسُولِهِ اُولَئِكَ يَا عَلِيُّ الْمَخْصُوصُونَ بِشَفَاعَتِي وَ الْوَارِدُونَ حَوْضِي وَ هُمْ زُوَّارِي غَداً فِي الْجَنَّةِ يَا عَلِيُّ مَنْ عَمَرَ قُبُورَكُمْ وَ تَعَاهَدَهَا فَكَأنَّمَا أعَانَ سُلَيْمَانَ بْنَ دَاوُدَ عَلَى بِنَاءِ بَيْتِ الْمَقْدِسِ وَ مَنْ زَارَ قُبُورَكُمْ عَدَلُ ذَلِكَ لَهُ ثَوَابُ سَبْعِينَ حِجَّةً بَعْدَ حَجَّةِ الْإِسْلَامِ وَ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ حَتَّى يَرْجِعَ مِنْ زِيَارَتِكُمْ كَيَوْمَ وَلَدَتْهُ اُمُّهُ فَأَبْشِرْ وَ بَشِّرْ اُوْلِيَاءَكَ وَ مُحِبِّيكَ مِنَ النَّعِيمِ وَ قُرَّةِ الْعَيْنِ بِمَا لا عَيْنٌ رَأتْ وَ لا اُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ وَ لَكِنَّ حُثَالَةً مِنَ النَّاسِ يُعَيِّرُونَ زُوَّارَ قُبُورِكُمْ بِزِيَارَتِكُمْ كَمَا تُعَيَّرُ الزَّانِيَةُ بِزِنَاهَا اُولَئِكَ شِرَارُ اُمَّتِي لَا تَنالُهُمْ شَفَاعَتِي وَ لا يَرِدُونَ حَوْضِي ؛
ای اباالحسن ! خداوند قبر تو و قبور فرزندانت را ، بقعه ای از بقاع بهشتی و قطعه ای از قطعات جنات قرار داده است . خداوند دل های نجیبان و برگزیدگان بندگانش را به طرف شما گرایش داده است ، آنها جهت تقرّب به خداوند و محبت به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، در راه رسیدن به قبور شما هر ذلت و اذیتی را بر خود هموار می کنند و فراوان به زیارت
ص: 17
قبور شما می آیند ، آنها از ویژه افرادی هستند که به شفاعت من راه یافته و به حوض من وارد می شوند . آنها در بهشت ، به زیارت من نائل خواهند شد .
یا علی ! کسانی که در آبادی قبور شما تلاش کنند و ملتزم به زیارت شما باشند ، همانند کسانی هستند که در ساختن بیت المقدّس مددکار حضرت سلیمان بن داوود8باشند . آنان که قبور شما را زیارت کنند ، همانند کسانی هستند که بعد از حَجّة الاسلام ، هفتاد حج به جا آورده باشند و به هنگام بازگشت از زیارت شما ، از گناهان پاک می شوند مانند روزی که از مادر متولد شده اند .
ای علی ! دوستان و دوستدارانت را بشارت بده به نعمت هایی که چشمی ندیده ، و گوشی نشنیده و بر قلب بشری خطور نکرده است و لکن افراد پست و فرومایه ای زائران قبور شما را نکوهش می کنند ، گویی به گناه ناشایستی دست یازیده اند ، آنها بدترین امت من هستند ، شفاعت من به آنها نمی رسد و بر حوض من وارد نمی شوند . »(1)
و یک سیر اجمالی در فتواها و عملکردهای علماء بزرگ و پرچمداران دین و مذهب به وضوح نشان می دهد که آبادسازیِ ساختمانی ، و رونق
ص: 18
بخشی با زیارت و اجتماع و تکریم ، مورد توجه کامل و اهتمام فراوان آنها بوده است ، چنانچه علامه مجلسی1در این زمینه می فرماید :
ثُمَّ اعْلَمْ أنَّ الْمَشاهِدَ الْمَنْسُوبَةَ إلی أوْلادِ الأَئِمَّةِ الْهادِیَةِ وَ الْعِتْرَةِ الطّاهِرَةِ وَ أقارِبِهِمْ (صَلَواتُ اللّه عَلَیهِم) یُسْتَحَبُّ زیارَتُها وَ الإلْمامُ بِها ، فَإنّ فی تَعْظیمِهِمْ ، تَعْظیمَ الأَئِمَّهِ وَتَکْریمَهُمْ... ؛
بدان که ، مشهدها ( و مزارها) یی که نسبت داده شده است به أولاد امامان و پیشوایان ، و عترت پاکیزۀ (پیامبر) و نزدیکان و خویشان أئمّۀ معصومین (علیهم السلام)، همانا مستحب است زیارت کردن آنها ، و توجّه و قصد آنها ، زیرا تعظیم آن إمامزادگان ، تعظیم أئمّه ، و تکریم امامان معصوم (علیهم السلام) می باشد ( و هرگونه تجلیلی دربارۀ آن زادگانِ إمام، تجلیل و بزرگداشت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)و امامان معصوم (علیهم السلام)، به شمار می رود)(1).
با تجربۀ طولانی و گسترده ای که در طول قرن ها به دست آمده ، ثابت شده است که در میان مردم دنیا بالاخص ایرانیان ، با توجه به فرهنگ غنی و عواطف و احساسات پاک و لطیفی که دارا می باشند ، شعائر حسینی و سوز و گداز و اشک روانی که در مصائب جانسوز امام حسین (علیه السلام)و
ص: 19
عزیزانشان دارند ، نقش بسیار مؤثری در حفظ ارزش های دینی و اخلاقی در جامعه دارد و چه بسیار نابسامانی های اجتماعی و روحی که بدین وسیله تخفیف یافته و یا از بین می رود و در مبارزات اجتماعی برعلیه ستم و ستمگری و فساد و تباهی ، نقش حیاتی و غیر قابل انکاری را دارا می باشد و بدین جهت اندیشمندان و مصلحان و دلسوزان جامعۀ ایرانی ، همیشه در حفظ شعائر حسینی کوشیده ، و در این زمینه از نیروهای مادی و معنوی و علمی و فرهنگی جامعه ، سرمایه گذاری کرده اند و خود و جامعه را از برکات گسترده و عمیق و فراوانِ آن ، بهره مند ساخته اند و در مبارزه با مفاسد و ترویج ارزش های اخلاقی و پاکسازی جامعه از بدی ها و زشتی ها ،استفاده نموده اند .
سابقۀ عزاداری بر سالار شهیدان ابی عبدالله الحسین (علیه السلام)و توجه دادن انسان ها به مظلومیت آن حضرت ، در میان ایرانیان به زمان شهادت آن مظلوم بر می گردد و لذا در جریان ساختن اولین ساختمان بر قبر مطهّر آن حضرت ، ایرانی ها با شیعیان کوفه همکاری داشتند و در نهضت های ضد اموی و عباسی ، شعار « یا لثارات الحسین » در میان ایرانیان که در زیر لوای امامزادگان عظیم الشأن (علیهم السلام)قیام می کردند، رایج و مرسوم بود تا آنکه در زمان آل بویه که از طرفداران پرتلاش و پرجوش مکتب اهل
ص: 20
البیت (علیهم السلام)بودند ، ساختن گنبد و بارگاه بر مزار امام حسین (علیه السلام)و به راه انداختن دسته جات عزاداری حسینی و بزرگ شمردن عاشورا در متن برنامه های آنها قرار گرفت و شیعیان در شهرهای گوناگون ، و در بازارها و معابر عمومی و مجامع مردمی ، با پرچم های عزا و حرکت دادن دسته جات بزرگ ، به عزاداری بر سالار شهیدان (علیه السلام)می پرداختند .(1)
و جالب تر آنکه در زمان سلجوقیان در اوج قدرت اهل تسنن در اصفهان ، خواجه ابومنصور ، معروف به ابن ماشاده متوفای 536 قمری ، که فقیهی مفسر و واعظ بوده ، و از علماء و پیشوایان برجسته و مشهور شافعیان به شمار رفته ، مراسم عزاداری امام حسین (علیه السلام)را به طور رسمی و علنی برگزار می کرده ، تا آنجا که عبدالجلیل قزوینی می نویسد : خواجه ابومنصور ماشاده ، به اصفهان که در مذهب سنّت در عهد خود مقتدا بوده است ، هر سال این روز ( روز عاشورا ) این تعزیت ، به آشوب و نوحه و غریو داشته اند ، و هر که رسیده باشد ، دیده و دانسته باشد و انکار نکند .(2)
ص: 21
و با گذشت زمان ، عزاداری و شعائر حسینی تداوم یافته ، تا آنکه از دورۀ صفویه تا دوران معاصر ( به استثنای برخی از سال ها همانند دورۀ حکومت طاغوتی پهلوی اول ) ملت ایران در بزرگداشت و برپائی مراسم عزاداری و انواع شعائر حسینی، حد اعلای کوشش و اقدام را داشته اند تا آنجا که در سال جاری ( 1329شمسی ) که نوروز باستانی مصادف با ایام محرم و عاشورای حسینی بود ، آنچنان در بزرگداشت شعائر حسینی و برپائی مراسم عزادارای و حرکت دستجات عزاداری و اطعام و اجتماع کوشیدند که نه تنها از نظر کمیت و کیفیت بی نظیر بود ، بلکه آثار نوروز و مرا سم سال نو و دید و بازدیدهای رایج همه و همه منتفی گردید و حفظ حرمت عاشورا و رعایت ادب نسبت به عزای حسینی در همۀ اقشار جامعه و عموم خانواده ها ، تحقق یافت .
و هم اکنون برای تکمیل فائده در زمینۀ بحث دربارۀ امامزادگان (علیهم السلام) بخشی از کتاب « ریشه ها و جلوه های تشیّع و حوزۀ علمیّۀ اصفهان »(1) که در رابطۀ با امامزادگان است را عیناً در اختیار علاقه مندان و پژوهشگران قرار می دهیم :
ص: 22
قبل از آن که به معرّفی برخی از امامزادگان مدفون در منطقۀ اصفهان بپردازیم ، و اشاره ای به شمار فراوان آنها ، در مجموع شهر و حومۀ این شهر تاریخی بنمائیم ، مقدّمه ای را دربارۀ نقش إمامزادگان در طول زمان ، و در عموم بلاد ، و نیز علل و عوامل نفوذ معنوی و اجتماعیِ آنها ، تقدیم خوانندگان عزیز می نمائیم ، امید است برای آگاهی نسبت به عظمت و آثار و برکات آن عزیزانِ خدا و رسول مفید باشد، و برای این کمترین ( نویسندۀ حقیر و نیازمند شفاعت رسول الله و أئمّه معصومین و خاندانشان (علیهم السلام)) ذخیره ای باشد ، برای روزی که در بارۀ آن گفته شده :
(یَوْمَ لا یَنْفَعُ مالٌ وَلا بَنُونَ إلاّ مَنْ أتَی اللهَ بِقَلْبٍ سَلیمٍ) (1)
با مطالعۀ تاریخ اسلام و مسلمین ، و بررسی تاریخ بلاد و مراکز بزرگ تمدّن و قدرت مسلمین ، می یابیم که فرزندان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)و إمامزادگان (علیهم السلام)، از نفوذ معنوی و اجتماعیِ فراوانی برخوردار بوده اند ، و با این که قدرت های طاغوتی بسیار خطرناکی ، همانند : أمویان و عبّاسیان ، در طول چندین قرن ، و در عموم بلاد اسلامی ، در سرکوبیِ علویان و فاطمیان ( سادات
ص: 23
و ذراری رسول خدا و علیّ مرتضی و فاطمۀ زهراء (علیهم السلام)) از هیچ گونه وسیله ای ( اعمّ از نظامی و سیاسی و اقتصادی و تبلیغی ) صرف نظر نمی کرده اند ، و همیشه در میدان های نبرد و در زندان ها ، و نیز در صحنه های اجتماعی ، به قلع و قمع و منزوی ساختنِ آنها ، همّت می گماشته اند ، ولی با این حال در کشورهای حجاز ، مصر ، عراق ، ایران ، سوریه ، لبنان و ... ، هزاران هزار بقعۀ مورد توجّه ، و صحن و سرای باشکوه ، و گنبد و منارۀ جالب توجّه ، با عنوان : « إمامزاده » یا « آستانه » یا « مقام » یا « مقبره » یا « بقعه » ملاحظه می شود که گروه گروه ، و دسته دسته ، زائرین را از راه های دور و نزدیک ، به خود جذب می نماید ، و محلّ اجتماع دل های با ایمان ، و قلب های با صفا ، و عاطفه های دینی ، می باشد .
آستانۀ مقدّسۀ بانوی بزرگ تاریخ اسلام و أهل البیت (علیهم السلام)، حضرت زینب (علیها السلام)در مصر ، و نیز آستانۀ مقدّسۀ نفیسه خاتون (علیها السلام)، در همان کشور ، و صحن و بارگاه عظیم دیگری ، به نام حضرت زینب (علیها السلام)در شام ( سوریّه ) ، و هم چنین ، حرم و مقام بسیار مجلّل حضرت رقیّه (علیها السلام)در شام ، و مقامات متعلّق به أهل البیت (علیهم السلام)در باب الصّغیر شام ( دمشق ، مرکز حکومت امویان ) و زیارتگاه های بسیار فراوانِ
ص: 24
سادات و إمامزادگان ، در کشور عراق ، و صحن و سرای بسیار عجیب و شگفت انگیز حضرت معصومه (علیها السلام)در قم، و بارگاه چشم گیر و بزرگ حضرت عبد العظیم (علیه السلام)در شهر ری ، و صحن و بارگاه مجلّل حضرت أحمد بن موسی ( شاه چراغ ) در شیراز ، که هرکدام از این زیارتگاه های با شرافت ، نمایشگاهی است بزرگ از هنر ، ابتکار ، سلیقه ، صنعت ، ایمان و اعتقاد و عواطف پاک هزاران هزار معمار ، خطّاط ، استاد کار بنّا ، حجّار ، گچ بُر ، نقّاش، کاشی کار، طرّاح و ...، و أثری است بزرگ ، از روح ایثار ، جود و بخشش و فداکاریِ مردان و زنان با ایمانی که ، در راه حفظ آثار عزیزانِ خدا و رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، از هیچ گونه انفاق و نیکوکاری ، دریغ نکرده اند ، و سرمایه و ثروت غیرقابل احصائی را ، در راه حفظ و نگهداری این مکان های مقدّس ، و تجلّی و شکوه این بارگاه های ملکوتی ، به مصرف رسانیده و خرج کرده اند .
آری ، در هر شهر بزرگ و کوچک ، یا هر روستا و دهِ ، و هر دشت و صحرائی قدم بگذاری ، إمامزاده هائی می بینی که نه تنها صحن و سرای مورد توجّه ، و زائر و هوادار فراوان دارند ، بلکه در بعضی از شهرها ، رقم این امامزاده ها به ده ها می رسد ، و در بعضی موارد ، صحن و سرا ، و گنبد و مناره و ضریح و رواق یک امامزاده ، از دیدنی ترین آثار و بناهای آن شهر ، و شکوه و جلال آن ، در آن شهر ، بی نظیر و بی مانند است ، و
ص: 25
اجتماع مردم در آن صحن و سرا ، از بزرگ ترین اجتماعات آن شهر و دیار می باشد ، و باصفاترین دل ها ، و شیفته ترین قلب ها ، در آن اجتماعات بزرگ ، گرد هم می آیند ، و پاک ترین زمزمه ها، و عمیق ترین ناله ها ، و پرسوزترین مناجات ها را ، در جوار آن إمامزاده سر می دهند ، و به پرستش حق و انس با أولیای او ، می پردازند .
چه بسیار لذّت بخش و روح افزاست ، ساعت های زیارت و دعا و سوز و گداز در حرم حضرت أبا الفضل العبّاس (علیه السلام)در کربلا ، و حرم حضرت زینب و حضرت رقیه (علیها السلام)در سوریه ، و حرم حضرت معصومه (علیها السلام)در قم ، و حرم حضرت عبد العظیم (علیه السلام) در شهر ری ، و حرم حضرت أحمد بن موسی (علیه السلام)در شیراز ، و نیز هرکدام از حرم های یادگارهای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، در گوشه و کنار بلاد اسلام ، که در هرکدام از آنها ، ستاره های فروزان به خاک افتاده ، و در زمین فرو رفته است ، چنانچه دعبل خزاعی در اشعار ( مدارس آیات ) خود اشاره نموده ، و در محضر إمام علیّ بن موسی الرّضا (علیه السلام)خوانده است که :
أفاطِمُ قُومی یَابْنَةَ الْخَیْرِ فَانْدُبی *** نُجُومَ سَماواتٍ بِأَرْضِ فَلاتٍ
یعنی : ای فاطمۀ زهراء (علیها السلام)وَای دختر بهترین ها ، برخیز و ندبه و گریه کن ، بر ستاره های آسمانِ ( فضیلت ) که در زمین بی آب و علف و صحرای خشک ، افتاده اند .
ص: 26
در اینجا سؤالی را مطرح می نمائیم که ، دلیل این مطالب چیست ؟ چرا آن همه دشمنی ، امامزادگان را از صفحۀ تاریخ حذف ننموده ؟ و چرا این همه عظمت ، در طول چهارده قرن ، به نمایش در آمده است ؟ و جواب این سؤال را در دو قسمت خلاصه می نمائیم .
اوّلین دلیل این همه عظمت ، دستورهای أکید و توصیه های مکرّری است که ، در قرآن مجید و کلمات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، برای مودّت ذوی القربی ، و محبّت نسبت به أهل البیت (علیهم السلام) و حمایت از ذراری رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)عموماً ، و نیکان آنها بالخصوص ، وارد شده است ، که ذیلاً به چهارده مورد از آنها ، اشاره می نمائیم :
1. (قُلْ لا أسْئلُکُمْ عَلَیْهِ أجْراً إلاّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبی)؛(1)
یعنی : ای پیامبر ! بگو از شما أجر و مزدی نمی خواهم ، جز اظهار دوستی دربارۀ نزدیکانم .
2. قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): إنَّ اللهَ جَعَلَ اُجْرَتی عَلَیْکُم ، الْمَوَدَّهَ فی أهْلِ بَیْتی وَإنّی سائِلُکُمْ غَداً عَنْهُمْ ، فَمُخِفٌّ بِکُمْ فِی الْمَسْألَهِ ؛(2)
ص: 27
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : همانا ، خداوند مزد مرا بر شما ، دوستی أهل بیت من قرار داده ، و من فردای قیامت ، در بارۀ آنها از شما سؤال می کنم ، و در این سؤال ، إصرار و إلحاح خواهم نمود .
3. قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): أیُّما رَجُلٍ صَنَعَ إلیَ رَجُلٍ مِنْ وُلْدی صَنیعَهً ، فَلَمْ یُکافِئْهُ عَلَیْها ، فَأنَا الْمُکافِیءُ لَهُ عَلَیْها .(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : هر مردی که به یکی از فرزندان من خدمتی نیکو نمود ، و آن فرزند ، پاداش آن را نداد ، من پاداش آن عمل نیک را ( به آن مرد نیکوکار ) خواهم داد ، و جبران خواهم نمود .
4. قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): أکْرِمُوا ذُرِّیَّتی ، ألصّالِحَ اللهِ وَ ألطّالِحَ لی .(2)
رسول خدا فرمودند : گرامی دارید ذرّیّه مرا ، صالح ( آنها ) را برای خدا ، و بد ( آنها ) را ، برای خاطر من .
5. قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): أکرمُوا أوْلادی ، ألصّالِحُونَ للهِ ، وَ الطّالِحُونَ لی.(3)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : گرامی دارید أولاد مرا ، شایستگان آنها را برای خدا، و ناشایستگان آنها را ، برای من .
ص: 28
6. قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): أرْبَعَهٌ أنَا لَهُم شَفیعٌ یَوْمَ الْقِیامَهِ ، ألْمُکْرِمُ لِذُرِّیَتی مِنْ بَعْدی ، وَ الْقاضی لَهُمْ حَوائِجَهُمْ ، وَ السّاعې لَهُمْ فی اُمُورِهمْ عِنْدَ اضْطِرارِهِمْ ، وَ الْمُحبُّ لَهُمْ بِقَلْبِهِ وَ لِسانِه .(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : چهار دسته و گروهند ، که من در روز قیامت شفاعت آنها را می نمایم : یکی آنکه ذرّیّۀ مرا پس از من إکرام نماید ، و دوّم آنکه حاجت ذرّیّۀ مرا روا نماید ، و سوّم آنکه کوشش نماید در کارهای ذرّیّۀ من ، در وقتی که آنها نیاز به همکاری دارند ، و چهارم آنکه ذرّیّۀ مرا با قلب و زبان خود دوست بدارد .
أبوسعید واعظ خرگوشی ، که از علماء و حفّاظ حدیث أهل سنّت است ، همین روایت را با کمی اختلاف نقل نموده ، که ذیلاً بیان می داریم .
قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): أرْبَعَهٌ أنَا لَهُمْ شَفیعٌ وَ لَوْ أتَوْا بِذُنُوبِ أهْلِ الأرْضِ ، الضّارِبُ بِسَیْفِه أمامَ ذُرِّیَتی ، وَ الْقاضی لَهُمْ حَوائِجَهُمْ، وَ السّاعی لَهُمْ فی حَوائِجِهِمْ عِنْدَمَا اُضْطُرّوا إلَیْه ، وَ الْمُحِبُّ لَهُمْ بِقَلْبِه وَ لِسانِه .(2)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : چهار دسته اند ، که من شفیع آنها خواهم بود، گرچه گناهان أهل زمین را مرتکب شده باشند ، أوّل ، کسی که در جلو ذرّیّۀ من شمشیر بزند ( و با شمشیر در راه آنها بجنگد ) و ...، و علاّمۀ
ص: 29
حلّی ، در ضمن وصایای خود به فرزندش ، فخرالمحقّقین ، سفارش اکید در مورد ذرّیّۀ رسول خدا و علوییّن می نماید ، و حدیثی را مشابه حدیث فوق نقل نموده با مقداری تفاوت ، که جالب توجّه می باشد.(1)
7. قال رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): مَنِ أحْتَقَر أوْلادی أذْهَبَ اللهُ عَنْهُ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ.(2)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : هرکس حقیر بشمارد أولاد مرا، خداگوش و چشم او را می گیرد ( و گوش شنوا و چشم بینا ، از او سلب می شود ) .
8 . قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): أدِّبُوا أوْلادکُمْ عَلی ثَلاثِ خِصالٍ ، حُبُّ نَبِیِّکُمْ وَ حُبُّ أهْلِ بَیْتِه وَ قِرائَهُ الْقُرْآنِ ... .(3)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : أدب کنید فرزندان خود را بر سه خصلت و رفتار، دوستی پیامبرتان ، و دوستی أهل بیت او ، و قرائت قرآن ... .
9. قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): أحِبُّونی لِحُبِّ اللهِ وَ أحِبُّوا أهْلَ بَیْتی لِحُبّی .(4)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : دوست بدارید مرا، به خاطر دوستی خدا ، و دوست بدارید اهل بیت مرا ، به خاطر دوستی من .
ص: 30
10. قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): مَنْ صَنَعَ إلی أحدٍ مِنْ أهْلَ بَیْتی یَدأ کافَیْتُهُ عَنْهُ یَوْمَ الْقِیمَهِ .(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : هرکس که ، نیکی کند با یکی از اهل بیت من ، در روز قیامت ، من مکافات خواهم نمود .
11. قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): مَن زارَ واحِداً مِنْ أوْلادی فِی الْحَیاةِ وَ بَعْدَ الْمَماتِ ، فَکَانَّما زارَنی .(2)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : هرکس یکی از أولاد مرا در زمان حیات ، یا پس از مرگ او ، زیارت کند ، گویا مرا زیارت کرده است .
12 . قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): مَنْ زارَنی اوْ زارَ أحَداً مِنْ ذُرِّیَّتی ، زُرْتُهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ فَأنْقَذْتُهُ مِنْ أهْوالِها .(3)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : هر کس مرا زیارت کند ، یا یکی از ذرّیّۀ مرا زیارت کند، من او را در روز قیامت زیارت می کنم ، و او را از هول ها و ترس های قیامت ، می رهانم .
ص: 31
13 . قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): مَنْ وَصَلَ أحَداً مِنْ أهْلِ بَیْتی فی دارِ الدُّنْیا بِقیراطٍ ، کافَیْتُهُ بِقِنْطارٍ .(1)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : هرکس به یکی از اهل بیت من صله کند در دنیا به یک قیراط(2)
، پاداش و مکافات می دهم او را به یک قنطار.(3)
14. قالَ رَسُولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): مَنْ أرادَ التّوسّل إلَیَّ وَ أنْ یَکُونَ لَهُ عِنْدې یَدُ أشْفَعُ لَهُ بِها یَوْمَ القِیامَهِ ، فَلْیُصَلِّ ( فَلْیَصِلْ ) عَلی أهْلِ بَیْتی وَ یُدْخِل السُّرُورَ عَلَیْهِمْ .(4)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)فرمودند : هرکسی قصد دارد که متوسّل شود به من ، و بخواهد که دستی در نزد من داشته باشد ، که به خاطر آن، در روز قیامت او را شفاعت کنم ، پس درود بفرستد بر اهل بیت من ( یا صله کند بر اهل بیت من ) و آنها را مسرور نماید .
این بود ، چهارده کلام نورانی ، از قرآن مجید ، و أحادیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دربارۀ تشویق و ترغیب مردم ، در امر محبّت و نیکوکاری نسبت به ذرّیّۀ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)و احسان و نیکی به آنها ، و محبّت و دوستی و اظهار
ص: 32
علاقه در برابر آنها ، و نیز دربارۀ زیارت قبور و تجلیل از مزارهایشان . و اگر بخواهیم مجموع روایاتی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)در این زمینه رسیده ، و در کتب شیعه و سنّی نقل گردیده ، و هم چنین روایاتی که از ائمّۀ معصومین (علیهم السلام)دربارۀ سادات و ذراری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)وارد شده ، نقل نمائیم ، خود کتابِ مفصّلی خواهد شد ، و از هدف این کتاب دور می باشد ، و لذا به همین مقدار إکتفا می نمائیم .
و هم اکنون ، این قسمت مهم را ، با سخنی از علاّمۀ مجلسی1دربارۀ زیارت امامزادگان به پایان می بریم ، که عبارتی کوتاه و مضمونی بلند و ارزشمند دارد، و راهنمای گرانبهائی در این زمینه به شمار می رود :
ثُمَّ اعْلَمْ أنَّ الْمَشاهِدَ الْمَنْسُوبَةَ إلی أوْلادِ الأَئِمَّةِ الْهادِیَةِ وَ الْعِتْرَةِ الطّاهِرَةِ وَ أقارِبِهِمْ (صَلَواتُ اللّه عَلَیهِم) یُسْتَحَبُّ زیارَتُها وَ الإلْمامُ بِها ، فَإنّ فی تَعْظیمِهِمْ ، تَعْظیمَ الأَئِمَّهِ وَتَکْریمَهُمْ ... .(1)
یعنی : بدان که ، مشهدها ( و مزارها )ئی که نسبت داده شده است به أولاد امامان و پیشوایان ، و عترت پاکیزۀ ( پیامبر ) و نزدیکان و خویشان أئمّۀ معصومین (صلوات الله علیهم ) ، همانا مستحب است زیارت کردن آنها ، و توجّه و قصد آنها ، زیرا تعظیم آن إمامزادگان ، تعظیم أئمّه ، و
ص: 33
تکریم امامان معصوم (علیهم السلام)می باشد ( و هرگونه تجلیلی دربارۀ آن زادگانِ إمام، تجلیل و بزرگداشت از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)و امامان معصوم (علیهم السلام) ، به شمار می رود).
دوّمین دلیل عظمت و نفوذ معنوی و اجتماعی إمامزادگان ، فضائل اخلاقی و معنوی و کمالات نفسانی آنها ، و خدمت های دینی و اجتماعی آنان ، به ملّت مسلمان و دوستداران اهل البیت (علیهم السلام)، می باشد .
با مطالعۀ در تاریخ اسلام و مسلمین و امامان و امامزادگان ، به خوبی واضح می شود که فضائل نفسانی و کوشش ها و خدمات عملیِ فرزندان أئمّه ، نقش بسیار زیادی ، در توجّه دلها به سوی أهل البیت (علیهم السلام)و فرزندان عزیز رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)و أئمّۀ معصومین (علیهم السلام)داشته است ، که مجموع آن فضائل را در چند قسمت ، خلاصه می نمائیم :
با یک مطالعۀ سریع و فراگیر ، می یابیم که علم و دانشی که از ذراری رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)در اختیار جامعه قرار گرفته ، اعمّ از :
1. علم لدّنی ، همانند : علوم بی پایان أئمّه (علیهم السلام)و إمام زادگانی که ، ( لَهُمْ شَأْنٌ مِنَ الشَّأْنِ ) و شمّه ای از علم لدّنی ، داشته اند ، همانند : حضرت زینب (علیها السلام)که امام سجّاد (علیه السلام)دربارۀ آن حضرت فرمودند : أنْتِ بِحَمْدِ اللهِ عالِمَهٌ غَیْرُ مُعَلَّمَه.
ص: 34
2. علم اکتسابی ، همانند علم و دانش خیره کنندۀ سیّد مرتضی و سیّد رضی و سیّد بن طاووس و سیّد مهدی بحر العلوم و تمامیِ محقّقین بزرگ و مراجع تقلیدی که ، از ذراری رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)بوده اند ، و شمار آنها به هزاران هزار می رسد ، و علم و دانش ، و بینش و اندیشه ، و تحقیقات علمی آنها ، چراغی فرا راه زندگی انسان ها بوده است .
یک سیر مطالعاتی در تاریخ ائمّۀ معصومین (علیهم السلام)و امامزادگان (علیهم السلام)، بررسی آثار وجودیِ آنها در زمان حیاتشان و پس از مرگ یا شهادتشان ، نشان می دهد که مقام معنوی آنها در پیشگاه خداوند متعال تا چه اندازه رفیع و برجسته است . معجزات و کرامات آنها ، که در زمان حیاتشان رخ داده ، و نیز کراماتی که از قبر آنها ظاهر گردیده ، و مردم در طول تاریخ چهارده قرن ، در أثر توسّل به آن بزرگواران دریافته اند ، همه و همه ، نشان دهندۀ مقامات ماوراء الطّبیعۀ آن انسان های الهی است .
بسیاری از قبور إمامزادگان ، در اثر ظهور معجزه یا معجزاتی ، شناسائی شده و یا حفظ گردیده ، و یا تعمیر اساسی و تجدید بنا شده ، و مورد توجّه زائرین و علاقه مندان قرار گرفته است .
نویسندۀ این سطور ، تا کنون معجزات و کراماتی که خودم در جریان وقوع آنها قرار گرفته ام ، یا به نحو معتبر و اطمینان بخش شنیده و باور کرده ام ، دربارۀ حضرت أبا الفضل (علیه السلام)، حضرت زینب (علیها السلام)حضرت رقیّه (علیها السلام)،
ص: 35
حضرت علی أکبر (علیه السلام)حضرت معصومه (علیها السلام)، حضرت علیّ بن محمّد الباقر (علیه السلام)( در مشهد اردهال ) و ... ، رقم بسیار بالائی را تشکیل می دهد ، و هرکدام از مردم ، چه بسیار کراماتی که از یک یک امامزادگان ، در گوشه و کنار شهرها ، و در پهنۀ صحراها و بیابان ها دیده اند ، و باور کرده اند که : آن بزرگواران ، برگزیدگان خداوند متعال هستند ، و از أولیاء الله به شمار می آیند .
شخصیّت علمی و دینی و لیاقت و کفایت روحی ، و نیز قدرت تدبیر و تفکّر و میراث های ذاتی ، که از پیامبر أکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)و ائمّۀ معصومین (علیهم السلام)در وجود إمامزادگان بوده ، آنها را منشاء بزرگترین خدمات اجتماعی و برکات گوناگون ، قرار داده است . سادات و ذراری پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، در هر شهر و دیاری که رفتند ، به صورت تبعید ، یا به منظور دوری از دسترس طاغوت های ستمگر ، و یا به عناوین دیگر ، آنقدر آثار و برکات وجودی از خود به جای گذارده اند ، و در دستگیری از مردم نیازمند کوشیده اند ، و با عقل و تدبیر خود، در حلّ مشکلات مسلمان ها إقدام نموده اند ، که از عزیزترین مردم به شمار آمده ، و طبق سنّت :
( ألنّاسُ عَبیدُ الإحْسانِ) و ( ألإنْسانُ مَجْبُولٌ عَلی حُبِّ مَنْ أحْسَنَ إلَیْه )(1) مردم را به سوی خود جذب نموده اند .
ص: 36
روح آزاد و ایمان و اعتقاد إمامزادگان ، و خصلت ستم ستیزی و عدالت خواهی آنها ، عامل بسیار مهمّی در نفوذ اجتماعی و عظمت شخصیّتشان بوده ؛ زیرا ، مردمی که از ستمگری امویان و عبّاسیان ، و دیگر طاغوتها به ستوه می آمدند ، و تشنۀ فریادی عدالت خواهانه و ستم ستیز ، می گردیدند ، این إمامزادگان پاک سرشت و عدالت طلب بودند ، که به سوز دل مظلومان ، و آتش درون مردمِ زجر کشیده ، توجّه می نمودند ، و تا پایِ جان ، و با تحمّل زندان ها و آوارگی ها، و پذیرفتن شکنجه ها و آزارها، برای رساندن فریاد ستمدیدگان ، به گوش جهانیان ، مقاومت می نمودند . آری ، این پاکان و پاکیزگان ، در راه مبارزه با ستم و ستمگران ، با مال و جان و آبرو ، قدم بر میداشتند ، و در نتیجه ، در اعماق دل مظلومان و حق طلبان ، جای می گرفتند ، و هم چنانکه ستمگران ، خانۀ خود را در دل مردم از دست می دادند ، و خانه خراب می شدند ، آنها خانه هائی آباد ، در دل های مؤمنین پیدا می کردند که :
(إنَّ الَّذینَ آمَنُوا و عَمِلُوا الصّالِحاتِ ، سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً)(1) .
در اینجا دلائل عظمت اجتماعی و تاریخی و عوامل نفوذ إمامزادگان را در دل ها ، به پایان می بریم .(2)
ص: 37
عکس
ص: 38